هنر جذب سرمایه از ایرانیان خارج از کشور
دستیابی به سطوح بالای تولید سرانه و سرعت بخشیدن به رشد و توسعه اقتصادی جزو آرمانهایی است که هر جامعه بشری در تلاش برای رسیدن به آن است. در این میان برخی از کشورها در نیل به این اهداف موفق شده و برخی دیگر در دام توسعهنیافتگی گرفتار شدهاند. این تفاوتها در سطح تولید سرانه و در نرخ رشد اقتصادی به سه عامل شدت «سرمایه فیزیکی»، «موجودی سرمایه انسانی» و «بهرهوری کل عوامل تولید» تجزیه میشود. اگر فرض شود که بهرهوری کل عوامل تولید در همه کشورها یکسان باشد، تفاوتها در سطح تولید سرانه و نرخ رشد اقتصادی کشورها از تفاوتها در سطح سرمایه فیزیکی (ماشینآلات، ساختمان و…) و نرخ سرمایهگذاری در آن و تفاوتها در سطح سرمایه انسانی (شایستگی، دانش و…) و نرخ سرمایهگذاری در آن نشات میگیرد.

بنابراین موضوع سرمایه اعم از فیزیکی، انسانی، اجتماعی و… نقش بسیار کلیدی در توسعهیافتگی و تفاوتها در تولید سرانه و رشد اقتصادی کشورها ایفا میکند. مساله اساسی اما زمانی ایجاد میشود که تجزیه تولید سرانه کشورها به عوامل مختلف شکلدهنده آن نشان میدهد، تفاوتهای فاحش در تولید سرانه کشورها بیشتر از آنکه از طریق سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی توضیح داده شود، به بهرهوری کل عوامل تولید ارتباط پیدا میکند. اما اگر این تفاوتهای فاحش در درآمد سرانه بین کشورها، به متغیر کلیدی بهرهوری ارتباط پیدا میکند، تفاوتهای بهرهوری در کشورها از چه موردی نشات میگیرد؟ برای توضیح تفاوتها در بهرهوری فرضیه زیرساختهای اجتماعی مطرح میشود که منظور نهادها و قواعدی است که زمین بازی را برای بازیگران اقتصادی فراهم کرده و مشوقی برای زایندگی اقتصاد است.
تخمینی از سرمایه ایرانیان خارج از کشور
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که تنها در سال ۲۰۰۵ حدود شش هزار و ۵۰۰ شرکت اقتصادی با سرمایههای ایرانی در دوبی به ثبت رسیده است و ۱۴۰۰ ایرانی در بورس دوبی سرمایهگذاری کردهاند. همچنین مطابق با برآوردهای به عمل آمده در سال ۱۳۹۴، شمار ایرانیان خارج از کشور حدود پنج میلیون نفر و میزان سرمایه آنان حدود چهار هزار میلیارد دلار تخمین زده شده است. اهمیت این ارقام زمانی روشن میشود که بدانیم، متوسط جذب سرمایهگذاری خارجی در ایران طی سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ به تقریب نزدیک سه میلیارد دلار بوده است یعنی اگر با همین فرمان ادامه داده شود و سایر عوامل ثابت بماند، ۱۳۳۳ سال طول میکشد تا اقتصاد ما بتواند چهار هزار میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کند! ضمن اینکه چهار هزار میلیارد دلار سرمایه خارجی چیزی حدود چهار برابر کل ارزش تولیدات کشور در طی یک سال است! این در حالی است که کمک گرفتن از تجربه سایر کشورها، و اتخاذ سیاستهای مناسب و شکلگیری اجماع در درون نظام میتواند درصدی از این سرمایه را یکشبه به ایران بکشاند. مساله سرمایه و سرمایهگذاری زمانی مهمتر میشود که به دلیل شرایط فعلی اقتصاد ایران، تحقق رشد هشتدرصدی مطابق آنچه در برنامههای توسعه آورده شده، نیازمند رشد ۱۸درصدی سرمایهگذاری است (با این فرض که نرخ استهلاک ۱۰ درصد باشد).

اهمیت بازگشت سرمایه ایرانیان خارج از کشور
در زندگی شخصی اگر از فردی سوال شود، که برای رسیدن به موفقیت و ایجاد شغل جدید و کسب درآمد چه پیشنیازهایی لازم است، بیشک اولین پاسخ وی، پول و سرمایه خواهد بود. با این اوصاف تردیدی نیست که برای بالابردن سطح تولید و درآمد در یک کشور، سرمایه و سرمایهگذاری یک شرط لازم خواهد بود. سرمایهگذاری در حالت کلی بر دو قسم است؛ سرمایهگذاری داخلی که از محل پسانداز افراد فراهم میشود و سرمایهگذاری خارجی. جدا از اینکه سرمایه ایرانیان خارج از کشور در کدام قسم میگنجد باید از اهمیت دوچندان آن سخن راند. اول، در صورت بازگشت حتی درصد پایینی از ثروت و دارایی ایرانیان خارج از کشور، تشکیل و انباشت سرمایه فیزیکی به عنوان یکی از پیشرانهای رشد اقتصادی با سرعت بیشتری رقم خواهد خورد که این مساله مسیر رسیدن به توسعه را تا حدود زیادی تسهیل کرده و سرعت خواهد بخشید.
دوم، در کنار تشکیل و انباشت سرمایه فیزیکی، میزان سواد، آگاهی، دانش، تخصص و بهروز بودن مهاجران ایرانی به عنوان یکی از مهمترین اشکال سرمایه یعنی موجودی سرمایه انسانی، تاثیر بسزایی در توسعه و رشد اقتصادی کشور ایفا خواهد کرد که لازم است، فرادستان اقتصادی و سیاستگذاران کشور اهمیت این موضوع را به درستی درک کرده و موانع موجود بر سر راه تحقق این مهم را از میان بردارند. سوم، با فراهم شدن زمینههای بازگشت مهاجران به کشور که بسیاری از آنان در سطوح بالای مدیریتی شرکتهای بزرگ دنیا از جمله یاهو، ئی بی، گوگل، ناسا، دراپ باکس و … فعالیت میکنند، زمینه انتقال دانش، مهارتهای فنی و تکنولوژیهای روز به کشور فراهم میشود و اثرات جانبی مثبت و برونریز بسیاری برجای خواهد گذاشت که سرعت توسعه و رشد اقتصاد کشور را به مراتب بیش از پیش خواهد کرد.

تجربه سایر کشورها در جذب سرمایه مهاجران
بیشک موفقترین کشور در جذب سرمایه مهاجران چین است. در فاصله سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵ حدود نیمی از کل سرمایهگذاری مستقیم خارجی در چین از سوی چینیهای مقیم خارج تامین شده است. جالب است بدانید که وقتی در مورد سرمایهگذاری خارجی در چین بحث میشود، صحبت از ارقام یک میلیارد و ۱۰ میلیارد نیست. تنها در سالهای ۲۰۱۵-۲۰۱۳ این کشور سرجمع بالغ بر ۸۰۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرده است و طی سالهای ۱۹۸۲ تا ۲۰۱۵ به طور متوسط سالانه ۸۰ میلیارد دلار جذب سرمایهگذاری خارجی در این کشور اتفاق افتاده است. درست پس از آنکه چین طی ۳۰ سال حاکمیت حزب کمونیست به یکی از منزویترین و فقیرترین کشورهای جهان تبدیل شده بود، سیاستهای مناسب در اوایل دهه ۸۰ به بعد این کشور را به دومین ابرقدرت اقتصادی جهان بدل کرده است. سیاستهای مناسب که موجب جذب حجم عظیمی از سرمایهگذاری مستقیم خارجی در این کشور شده است. چینیها امنیت سرمایه و سرمایهگذاری در خاک خود را تضمین کردند و با دادن امتیازاتی چون معافیت مالیاتی و تسهیل واردات تولید کالا جهت صادرات توانستند سرمایه چینیهای مهاجر را جذب کنند.
در کنار چین و هندوستان، تجربه ایرلند در زمینه جذب سرمایههای ایرلندیهای مقیم خارج نیز میتواند کمککننده باشد. ایرلندیها از طریق ایجاد نمایندگیهای دیپلماتیک در سراسر دنیا درصدد برقراری ارتباط با مهاجران این کشور برآمده و تلاش میکنند فرصتهای سرمایهگذاری و زمینههای ایجاد مشارکت مهاجران برای توسعه و رشد اقتصادی کشورشان را فراهم کنند. چین، هند، ایرلند یا هر کشور دیگری که در این حوزهها موفق ظاهر شدهاند، میبایست به عنوان یک تجربه و یک الگوی عملی پیشروی سیاستگذاران قرار داده شود تا ضمن تطبیق با شرایط فعلی کشور بتوان سیاستهای مناسبتری برای جذب سرمایه ایرانیان مهاجر طراحی و ارائه کرد.
موانع جذب سرمایه ایرانیان خارج از کشور
۱- فضای کسبوکار نامناسب
سرمایه به مکانی میرود که بازدهی بیشتری به آن تعلق بگیرد. بنابراین عدم توانایی کشور در جذب سرمایهگذاری خارجی و ایضاً جذب سرمایه ایرانیان خارج از کشور به این مساله ارتباط پیدا میکند که بازدهی سرمایه در ایران پایین است. باید دقت شود که منظور از بازدهی سرمایه، بازدهی حقیقی سرمایه است که با کم کردن تورم و در نظر داشتن ریسک سرمایهگذاری حاصل میشود. بنابراین بازدهی اسمی سرمایهگذاری ملاک عمل صاحبان سرمایه نخواهد بود و مهمتر از آن مساله ریسک سرمایهگذاری اهمیت پیدا میکند. ریسک سرمایهگذاری ارتباط مستقیمی با فضای کسبوکار پیدا میکند. فضای مساعد کسبوکار به روانتر شدن جریان فعالیتهای اقتصادی و جذب سرمایه کمک خواهد کرد. با بهبود مستمر محیط کسبوکار، راه برای فعالیتهای مولد و کارآفرینانه و مسیر برای جذب سرمایههای داخلی و خارجی بازگشایی خواهد شد.

در باب اوضاع و احوال ناخوشایند وضعیت کسبوکار در ایران، به گزارش سهولت انجام کسبوکار سال ۲۰۱۷ بانک جهانی بسنده میکنند. این گزارش ۱۰ مولفه مهم و اساسی فضای کسبوکار، از جمله فرآیندهای شروع کسبوکار، دریافت مجوزهای ساختوساز، دسترسی به برق، ثبت مالکیت، حمایت از سرمایهگذاران خرد، پرداخت مالیات و… را اندازهگیری میکند و نهایتاً بر اساس وزنی که به هر مولفه داده میشود کشورها را رتبهبندی میکند. رتبه کلی ۱۲۰ ایران در میان ۱۹۰ کشور مورد بررسی و رتبه ۱۶۵ در حمایت از سرمایهگذاران خرد نشان از وضعیت بسیار نامناسب کسبوکار در ایران دارد. تحت چنین شرایطی انتظار کوچ سرمایه مهاجران ایرانی مقیم خارج به داخل کشور انتظاری بیهوده و نابجا خواهد بود و اصلاً چنین وضعیتی خود موجب فرار سرمایهها از کشور خواهد بود. بنابراین بدیهی است که بهبود فضای کسبوکار سرآغازی بر مسیر جذب سرمایهگذاری خارجی و جذب سرمایه ایرانیان مهاجر خواهد بود. سرمایهگذار اعم از داخلی یا خارجی علاوه بر رصدکردن فضای کسبوکار، سایر ریسکهای مربوط به سرمایهگذاری را نیز مدنظر قرار خواهد داد. قرارگیری ایران در یک منطقه حساس و پرتنش در قلب خاورمیانه و احتمال درگیریها در بلندمدت، ممکن است، ریسک سرمایهگذاری را افزایش دهد. مساله دیگر امنیت جانی و فیزیکی سرمایهگذاران است. امنیت پایین و مخاطرات در جادههای کشور و ناوگان فرسوده و از کارافتاده هوایی و ریلی و نبود زیرساختهای مناسب جادهای در کشور و وجود پروندههای متعدد دادگاهی و کیفیت پایین و ناکارآمدی دستگاه قضایی همگی حکایت از وضعیت نامناسبی دارد که ریسک سرمایهگذاری را به شدت افزایش میدهد.
۲- نبود مشوقهای لازم برای تعامل با مهاجران
کشورهای مختلف برای بهکارگیری دانش و سرمایه انسانی مهاجران خود و ایضاً راهگشایی برای ورود ثروت و سرمایه فکری و انسانی آنان به کشور اقدامات مختلفی انجام دادهاند. در حالی که بسیاری از ایرانیان خارج از کشور به خاطر مشکلات سربازی قید ورود به ایران را زدهاند، ترکیه به مهاجران خود اجازه داده است که با پرداخت ارز خارجی به خریدن خدمت سربازی اقدام کنند. هندوستان و مصر هم حسابهای بانکی برای سپردههای خارجی را از مالیات معاف کردهاند، این در حالی است که حقوق ایرانیان دوتابعیتی پیوسته در کشور پایمال میشود به گونهای که روزی حق داشتن اموال غیرمنقول در ایران از آنان سلب میشود و روزی حق داشتن پست و مقام در نهادهای دولتی و حکومتی. با فرض چنین وضعیتی ادامه مسیر از هماکنون مشخص است. موارد دیگری از مشوقهای سرمایهگذاری و تعامل با مهاجران وجود دارد که به عنوان یک تجربه میتواند برای ایران هم مفید باشد.
۳- عدم اجماع در نظام
تعامل با مهاجران مقیم خارج و ایجاد انگیزه برای جذب سرمایههای مالی و فکری آنان قبل از هر چیزی به یک عزم ملی و یک اجماع در درون نظام نیاز دارد. در حقیقت چندگانگی توابع هدف نهادهای مختلف در درون کشور موجب شده است که چنین اجماعی شکل نگیرد. در خیلی از موارد و با توجه به سبقه گذشته کشور باید به آنها حق داد که در بسیاری از موارد احساس خطر شود، اما باید اذعان کرد که هم وضعیت امروز ایران به مراتب از وضعیت چین در دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی به مراتب بهتر است و هم اینکه وزارت اطلاعات ایران به اندازهای توانمند هست که نگرانی از بابت مشکلات امنیتی را به حداقل ممکن کاهش خواهد داد. بنابراین تجربه چین در این زمینه بسیار مفید خواهد بود. در حقیقت این عزم راسخ رهبران و هماهنگی در درون نظام چین بود که اعتماد صاحبان سرمایه را جلب کرد و موجب شد مهاجران چینی که بخش بزرگی از آنها پس از به قدرت رسیدن حزب کمونیست این کشور را ترک کرده بودند، در عرصههای مختلف اقتصادی، به ویژه در بخش صنعت این کشور سرمایهگذاری کنند.
باید اذعان کرد که همین یکصدا نبودن و چندگانگی در هدف موجب شده است که نهتنها سرمایه مهاجران جذب نشود، بلکه شاهد فرار سرمایهها از کشور نیز باشیم. برای مثال در وزارت امور خارجه، شورای امور ایرانیان مقیم خارج از کشور ایجاد شده است، که هدف آن، تسهیل تعامل ایرانیان مهاجر با داخل کشور است، این در حالی است که مشکلات قضایی برای برخی از مهاجران و سختگیری بیش از حد دستگاه قضا موجب شده است که این شورا کمتر به هدف خود برسد. بنابراین باید اذعان کرد که مشکل اصلی فقدان قوانین یا نهادهای حامی تسهیل تعامل با ایرانیان مهاجر نیست بلکه مساله عدم هماهنگی میان نهادهای وابسته و عدم اجماع در درون نظام است.
منبع: برترینها