کابینه شکستنی
امیر راعی فرد
روزنامه بهار
با اتمام انتظار مردم و فعالان سیاسی و با انتشار اسامی نامزدهای تصدیگری پستهای وزارت، باز هم شاهد انتقاداتی به نحوه گزینش کاندیداهای معرفی شده بودهایم.انتقاداتی که بیشتر ریشه در اقتضائات و توجهات خاص مدنظر شخص رئیس جمهور دارد. حال فارغ از نحوه چینش افراد معرفی شده و هرم سنی و تخصصی این افراد، از زاویهای دیگر به نقد این جریان میپردازیم. نتیجه انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری که با ورود شفاف اصلاحطلبان تبدیل به رفراندمی عمومی جهت تایید یا عدم تایید گفتمان اصلاحطلبانه گردید، مهر تاییدی بر حفظ کرسی ریاست حسن روحانی بود.
نتیجهای که با توجه به گفتمان اصلاحطلبانه و زبان شفاف و گویای رئیس جمهور وقت و حمایت همه جانبه تمامی اصلاحطلبان از حضور مجدد حسن روحانی در کسوت ریاست جمهوری به وقوع پیوست. حسن روحانی با انتخاب صحیح کلید واژههای موردنظر جامعه منتقد ایران و با پشتوانه حضور قدرتمند اصلاحطلبان پا به عرصه رقابتهای انتخاباتی گذاشت که در کسب پیروزی مقتدرانه نیز به توفیق دست یافت.
حال نکته قابل تامل را میتوان در رفتار و مواضع بعد از انتخابات از سوی رئیس جمهور جستجو نمود که اختلافاتی فاحش با شعارهای انتخاباتی ایشان دارد. تاکید ویژه بر حق زنان و پرداختن به حقوق مصرح درقانون اساسی جهت داشتن حقوق مساوی میان اقلیتهای مذهبی با اکثریت جامعه در امکان ورود به عرصههای مدیریت کلان کشور از شعارهای پر رنگ رئیس جمهور دوازدهم بوده است. باید توجه داشت که موارد فوقالذکر بهعنوان خواستههای اجتماعی و سیاسی و عقیدتی در میان اصلاحطلبان، همواره به عنوان وجه تمایز گفتمان اصلاحطلبانه در برابر جریان اصولگرایی سنتی بوده است. به عبارتی حسن روحانی با وامگرفتن از گفتمان اصلاحطلبی و ایستادن در برابر کاندیداهای مشخص و شناسنامه دار اصولگرا در قامت یک کاندیدای اصلاحطلب در میان جامعه هدف خود ظاهر گردید و توانست با اتکا بر آرای اصلاحطلبانه مردمی بار دیگر بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند.
با صراحت باید عنوان نمود که استفاده ویترینی از گفتمان اصلاحطلبی میتواند به اعتماد عمومی جامعه به اصلاحطلبان لطمههای جبرانناپذیری وارد نماید. استفاده ابزاری از حقوق مغفول مانده جامعه زنان و برانگیزاندن حساسیتهای قومی و مذهبی جهت اخذ اعتماد جامعه هدف در زمان انتخابات، امری بوده است که اصلاحطلبان در هیچ دورهای از این رفتار سیاسی استقبال نکرده اند. نکته حائز اهمیت در این بین گره خوردن نام حسن روحانی با عقبه اصلاحطلبی است که در عمل و گفتار و با توجه به ظرف مکانی و امکانات اجرایی و ملاحظات امنیتی به شعارهای مذکور میباشد.
اینک و پس از طی شدن پروژه انتخابات و ورود رسمی حسن روحانی به تشکیل کابینه میتوان به میزان پایبندی ایشان به این خواستههای مطرح شده اصلاحطلبانه پی برد. بدون توجه به سایر انتقادات وارد بر تشکیل و معرفی کابینه عدم پایبندی رئیس دولت دوازدهم در بکارگیری زنان و اقلیتهای قومی و مذهبی را میتوان از بزرگترین لطمههای موجود در میان انتقادات وارده به نحوه عمل تیم سیاسی و اقتصادی حسن روحانی دانست. حسن روحانی با چهرهای اصلاحطلب و گفتمانی آشنا در عرصه سیاست که پس از وقایع دردناک سال ۸۸ در محاق امنیتی فرو رفته بود، توانست جامعه منتقد و معتقد ایران را جهت تایید سیاستهای عنوان شده اش مجاب نماید. شاید بتوان فراموشی مزمن را بهعنوان بزرگترین رفتار و آفت جریانات سیاسی مختلف در برهههای زمانی متفاوت برشمرد که در صورت عدم دقت مدیریتی اصلاحطلبان میتواند به عنوان پاشنه آشیل این جریان اصیل مردمی عمل نماید. اصلاحطلبان که در بازههای مختلف زمانی تحت شدیدترین هجومهای امنیتی جریانات اصولگرا بودهاند، اینک نیز باید با حفظ استقلال سیاسی خود و با همان رویکرد انتقادی اخلاق گرا، راه را بر پذیرش لطمههای سیاسی احتمالی دولت دوازدهم ببندد.کابینه دوم حسن روحانی با بی اعتنایی به خواسته طیف وسیعی از حامیان دوران انتخابات گذشته، به شدت در خطر فاصله گرفتن از خواستههای به حق اجتماعی مردم است که اگر این خطر از سوی مدیران سیاسی و متنفذان دولتی به رئیس جمهور محترم گوشزد نگردد میتواند آبشخور شکستی دردناک برای جریان تحت امر ایشان قلمداد گردد. اینک ندای آرامش بخش مدارا و امید، با روال معرفی کابینهای «شکستنی» می تواند به خطری جدی در جهت انشقاق جریان اصلاحطلب از دولت دوازدهم مبدل گردد.
منبع: بهارنیوز