سریال پرستاران؛ مواجه با مشکلات پرستاران یا یک سریال خانوادگی؟!
سریال «پرستاران» در فصل دوم دچار تغییر و تحولات زیادی شد. درواقع سریالی که قرار بود در یک بیمارستان و در جریان فعالیت های حرفه ای چند پرستار پیش برود، ساختاری متفاوتی پیدا کرد و شخصیت های فرعی، کم کم به مهره های اصلی این سریال تبدیل شدند. امین زندگانی با اینکه شخصیتی به نسبت فرعی در سریال «پرستاران» دارد اما این شب ها در سرنوشت سریال، بسیار اثرگذار به نظر می رسد.

زمانی که اعلام شد قرار است سریالی تحت عنوان «پرستاران» ساخته شود این طور به نظر می رسید که برداشتی از روی سریال پرستاران خارجی است اما ماحصل کار هیچ ربطی به آن ندارد. ما به جای اینکه شاهد مشکلات و مسائل پرستاران در یک مرکز اورژانس بیمارستان باشیم صرفا با زندگی خانوادگی آنها رو به رو هستیم. وقتی فیلمنامه را به شما دادند این موضوع برای خودتان جای سوال به وجود نیاورد؟
با این حال آن طور که شنیده بودیم، کارشناسان زیادی برای هدایت بازیگران وجود داشته اند و تحقیقات میدانی زیادی انجام شده برای اینکه سریال به طور کامل فضای بیمارستان و روابط میان پرستاران در موقعیت های بحرانی را به تصویر بکشد اما چنین اتفاقی نیفتاده.
در سال های اخیر با سه سریال «خاطرات مرد ناتمام، «همه چیز آنجاست» و «پرستاران» در تلویزیون حضور داشتید. در هر سه آنها نقش پسر خوب و خانواده دوست را داشتید و کاملا مثبت بودید. فکر نمی کنید بیش از اندازه مثبت بازی کردن در تلویزیون کلیشه ای می شود؟
ببینید اینکه یک بازیگر فقط نقش های مثبت بازی کند به معنای کلیشه شدن نیست. اینکه بتوان یک نقش مثبت را متغیر و باورپذیر بازی کرد مهم است. مثلا در «خاطرات مرد ناتمام» من یک دکتر داروساز در دهه های گذشته ایران بودم و شخصیت و لحنی متفاوت داشتم. در پرستاران یک وکیل هستم و با شرایطی متفاوت.
نکته مهم این است که همه این نقش ها را یکنواخت بازی نکنم که البته این را من نباید بگویم، باید مخاطب نظر بدهد. از طرفی در سینمای ایران ضریب ریسک بیشتر در دست کارگردان و تهیه کننده است و تهیه کننده هم معمولا این ریسک را نمی پذیرد که چهره متفاوتی را برای نقش های روتین و تعریف شده انتخاب کند. تهیه کننده می گردد و چهره و استایلی که می خواهد را برای نقش منفی که نوشته شده پیدا می کند.

شما در مدیوم های دیگر مثل تئاتر، سینما و حتی شبکه نمایش خانگی تجربه نقش های منفی مثل عطاأالله واعظی در «شاهگوش» و شخصیت بدجنسی در فیلم فانتزی «اختاپوس: آهوی پیشونی سفید» را داشته اید. آنقدر در سال های اخیر شخصیت های سریال تلویزیونی شبیه هم شده اند که جای نقش های ویژه به این شکل در تلویزیون به شدت خالی است.
شما چهار سال پیش در سریال «همه چیز آنجاست»، تجربه همکاری با همین تیم سازنده «پرستاران» یعنی داوود هاشمی و شهرام شاه حسینی را داشتید. زمانی که برای نقشی مثبت در پروژه جدید به شما پیشنهاد دادند نمی ترسیدید که نقش ها شبیه به هم شوند؟
شاید بتوان سوال قبلی را این طور توضیح داد که شهرام شاه حسینی از آن دست کارگردان هایی است که هر نوع سریالی می سازد، از «همه چیز آنجاست» گرفته تا «هشت و نیم دقیقه» و حتی «پرستاران». اما شما با کارگردان هایی مثل «سیروس مقدم»، «قاسم جعفری»، «داوود میرباقری» و… کار کرده اید. این تفاوت کار کارگردانی برای تان ایجاد چالش نمی کند؟
موضوعی که درباره گذر زمان گفتم درباره شاه حسینی هم صدق می کند. او در این سال ها سینمایی «خانه دختر» را کارگردانی کرد. یا زمان ساخت «هشت و نیم دقیقه»، تغییر ژانر داده. بنابراین او هم دیگر شبیه چهار سال پیش نیست. اما به هر حال من خودم را می شناسم. در هر نقشی سعی می کنم گریزگاهی برای متفاوت بازی کردن داشته باشم. این تفاوت ممکن است از چشم تیزبین دور نماند اما کسی که معمولی به سریال ها نگاه کند این تفاوت را نمی بیند.
منبع: برترینها