چرا روحانی در هر ۲ دوره وعده آن را داد؟

گروه سیاسی: حجت الاسلام محمدعلی آهنگران در نقدی نوشت: حصر مرحوم آیت الله منتظری در دوره آقای خاتمی اتفاق افتاد. خاتمی هم می توانست بگوید در اختیار من نیست به من مربوط نیست از قدرت من خارج است به رای بیشتری نیاز دارم و از این جور حرفها. اما خاتمی بیخیال نبود دست روی دست نگذاشت اینقدر رفت و آمد و تشر شنید و اصرار کرد تا بالاخره موفق شد حصر آقای منتظری را به صورت تدریجی بردارد. خاتمی در عین اصرار و ایستادگی تعامل و مذاکره کرد تا به نتیجه رسید.
من به عنوان کسی که برای پیروزی روحانی تلاش کردم و سر از پا نشناختم در این یک فقره منتقد او هستم و از بابت انفعال و بی عملی او و دولتش شاکی ام و چون ممکن است بخاطر حمایتهایی که در همه زمینه ها از او کردم شریک در اعمال او باشم در این خصوص عملکرد روحانی و دولتش را مطلقا قابل دفاع نمی دانم. اگر رفع حصر در حوزه اختیار رئیس جمهور نبود چرا روحانی در هر دو دوره تبلیغات انتخاباتی وعده آن را داد؟ اینکه روحانی تصور کند ما از این مطالبه صرف نظر می کنیم و کوتاه می آییم اشتباه است. آقای روحانی حداقل کاری که تاکنون می توانست بکند آن بود که نتیجه تلاشهای نافرجام خود را به اطلاع عموم مردم برساند نه اینکه این شبهه را در اذهان عموم دامن بزند که بیخیال است یا شعار رفع حصر را نردبانی برای رای آوری خود قرار داده و پشت پرده ساخت و پاخت کرده است.
موسوی و کروبی رهنورد کهنسالند و در معرض انواع دردها و مرضها و آسیبها. صرف نظر از دعواها و بگو مگوها مطالبه رفع حصر نه یک مطالبه سیاسی که یک مطالبه اخلاقی و انسانی است. اگر با این وضع جسمانی نامطلوب خدای نکرده اتفاقی برای محصورین بیفتد بیش از هر کس شخص دکتر روحانی است که نادم و شرمسار خواهد بود.  امروز روز عمل به وعده است و روحانی باید پاشنه کفشش را ور بکشد و برای رفع حصر آستین بالا بزند چرا که آزادی آنها نه سستی و ضعف نظام که مهمترین اتفاقی است که می تواند وحدت ملی و همبستگی اجتماعی و امید به معنای واقعی کلمه را محقق سازد.
****

وی همچنین در مطلب دیگری درباره مراسم تحلیف نوشت: یکی از دلایل عقب افتادگی ما ایرانیان آن است که در جامعه ای زندگی می کنیم که حاشیه به سرعت بر متن غلبه پیدا می کند. در میانه یک کار مهم یا یک اتفاق خطیر ناگهان تمام توجه ها به نقطه ای حاشیه ای و بی ارزش جلب می شود و موضوع اصلی و مهم را تماما از دایره توجه و تمرکز خارج می کند.
آنچه که بعد از جلسه تنفیذ رئیس جمهور بیشتر به چشم آمد نه سخنان متین و محکم رهبری و تاکید ایشان بر تعامل با دنیا و نه سخنان راهبردی و ارزشمند دکتر روحانی که جایگاه صندلی احمدی نژاد در ابتدا و انتهای مراسم بود. در مراسم باشکوه تحلیف نیز بیش از آنکه تقارن آن با سالگرد مشروطیت و نتیجه صد و یازده سال آزادی طلبی و دمکراسی خواهی دیده شود؛ بیش از آنکه حضور یکصد و بیست هیات خارجی به چشم آید؛ قبل از آنکه جشن شروع به کار دولت دوازدهم مورد نظر قرار گیرد؛ گرفتن سلفی چند نماینده که البته در جای خود تاسف آور است بیشتر دیده می شود.
ما کی میخواهیم بزرگ شویم؟ کی میخواهیم رفتار توسعه یافته پیدا کنیم؟ کی می توانیم قدرت اولویت بندی بین مسائل مهم و کمتر مهم برقرار کنیم؟
رفتار کودکانه برخی نمایندگان در جای خود قابل نقد و تاسف است اما مهمتر و تاسف آور تر آنکه بجای تمرکز و تحلیل روی نقاط مهم سریعا به حواشی می پرداریم و از اصل و متن غافل می شویم
به قول رامبد جوان:  ما خیلی با حالیم/ ما: خیلیییییییییی!!!!

 


منبع: بهارنیوز