بروجردی: حذف مولاوردی پذیرفتنی نیست
فائزه طاهری- روزنامه بهار:
وعده حضور پررنگ زنان در کابینه از وعدههای حسن روحانی در زمان انتخابات بود و البته مطالبات اجتماعی نیز چنین حضوری را میطلبید. حضور زنان در دولت یازدهم در قالب معاونتهای ریاست جمهوری، از ریاست سازمان حفاظت محیط زیست تا سازمان میراث فرهنگی و دستیار در امور حقوق شهروندی محقق شده بود. اما شاید مهمترین این حضور را شهیندخت مولاوردی در جایگاه معاون امور زنان و خانواده ایفا کرد. مولاوردی مرداد ۹۲ به عنوان دبیرکل جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان، از نقش کمرنگ زنان در کابینه پیشنهادی دولت یازدهم انتقاد کرده بود و البته از مهر همان سال در سمت معاونت حضور یافت. اقدامات او و موضعگیریهای جسورانهاش در موضوعات متعدد، از مواضعش در دفاع از حضور زنان در استادیوم تا اشاره به آسیبهای اجتماعی و خرید و فروش کودکان، به مذاق بسیاری خوش نیامد. شاید همین جسارت مولاوردی موجب شده اکنون بقای او در هالهای از ابهام قرار گیرد. صرف نظر از حضور جانشینی برای مولاوردی که بتواند اینچنین بیمهابا از معضلات بگوید و خواستههای زنان را طلب کند، برکناری او مورد بحث است و البته واکنشهای زیادی را نیز در پی خواهد داشت؛ کما اینکه زمزمههای این برکناری به آتش زیر خاکستر زنان فعال سیاسی و اجتماعی که مولاوردی را بهترین نماینده از جنس خود میدانند بدل شده است. در همین ارتباط، با اشرف بروجردی درباره احتمال حذف زنان کارآمد دولت یازدهم و تبعات این حذف، به گفتوگو نشستیم.
رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، معتقد است اگر روحانی امروز در برابر فشار مخالفان کوتاه بیاید و پاسخ مثبت دهد، آنها فردا ساز دیگری کوک میکنند. در عین حال میگوید برای هیچ یک از زنان که در دوره چهار ساله اول در عرصه سیاسی و اجتماعی فعال بودهاند، پذیرفته نیست که روحانی از ظرفیت مولاوردی در این عرصه استفاده نکند. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
***
*مباحثی مطرح شده درباره حذف برخی از چهرههای شاخص و کارآمد از کابینه، از جمله شهیندخت مولاوردی از معاونت امور زنان. اگرچه قطعا پس از ایشان یک زن شایسته دیگر جانشین خواهد شد، اما با توجه به اقدامات مثبتی که از طرف ایشان صورت گرفته، این حذف چه تبعاتی در رویکرد دولت و مطالبات مردم خواهد داشت؟
حسن روحانی در دور دوم با قدرت بیشتر، اعتماد کاملتر، اعتماد عمومیتر و اعتماد به نفس بالاتری به میدان آمده است، زیرا میداند حامیانش نه تنها کاهش پیدا نکردند بلکه به دلیل مقاومت ایشان در ارتباط با حمایت از تفکر و اندیشهای که داشتند، دو برابر شدهاند و رقم بالایی از جامعه را همراه خود دارد. به همین دلیل بود که او با همان شعارها و رویهها اصرار داشت که باقی بماند و طبعا مردم هم با اعتماد به این نگاه، به ایشان رای دادند. علاوه بر شخص آقای روحانی، کسانی بودند که همه تلاش خود را در دوران انتخابات گذاشتند تا او رای بیاورد. از جمله خانم مولاوردی که با سختی از رفتن به استانها و تلاش برای بقای روحانی در دور دوم مضایقه نکرد و همواره ایستادگی داشت. این ایستادگی قابل ارج نهادن است. بنابراین طبیعی است که جامعه نیاز دارد روحانی به آن وعدهها عمل کند. البته این که روحانی بخواهد مولاوردی را حذف کند به دلیل فشارهای زیادی است که جناح رقیب اعمال میکند. این فشارها زاده تفکر و اندیشه روحانی نیست و در تقابل با اندیشه اوست. جناح رقیب بیشتر به دنبال این است که اراده خود را غالب کند و به همین دلیل فشار میآورند که روحانی چهرهای را حذف کند که جزو شاخصههای تفکر روحانی است. خانم مولاوردی در این مدت بسیار مورد اتهام قرار گرفته و توسط کسانی که مخالف دیدگاههای روحانی هستند، اذیت شده است. مردم باور ندارند که روحانی معتقد به حذف مولاوردی باشد. با وجود این، گفتوگوها و رایزنیها کدهای دیگری به ما میدهد که نگرانکننده است. این کدها نشان میدهد که شاید روحانی به دلیل همین فشارهایی که بر او وارد شده بخواهد این کار را انجام دهد. اما ما انتظار داریم حسن روحانی مقاومت کند و مولاوردی همچنان در سمت خود باقی بماند.
*در حال حاضر ما علاوه بر یک مجلس همسو با تفکرات روحانی، حمایت اصلاحطلبان را داریم که همچنان از رئیسجمهور ادامه دارد. با وجود این، چه چیزی باعث میشود که احتمالا روحانی تحت این فشارها مجبور به انجام کاری شود؟
عمدتا مواضعی که مولاوردی داشته به مذاق دلواپسان و جناح رقیب خوش نمیآید، به همین جهت اینها مرتبا اعمال فشار میکنند. اگر آقای خاتمی میگفتند هر ۹ روز یک بحران، روحانی باید بگوید هر پنج روز یک بحران. از زمان انتخاب او تا امروز به قدری بحرانهای جدید برای او آفریده شده که جای نگرانی دارد. بالاخره این مملکت باید یک روز به جایی برسد که قانون ملاک عمل قرار گیرد، نه سلیقه اشخاص و اعمال فشار. نه اینکه افراد به واسطه جایگاهی که در آن قرار گرفتند و میتوانند اعمال فشار کنند، بخواهند حرف اول را بزنند. روحانی رسالت سنگینی به دوش دارد و باید این معبر را طی کند. او باید این بحران را پشت سر بگذارد، بحرانهایی که برای او میآفرینند. روحانی باید بداند که اگر امروز پاسخ مثبت به خواسته این حضرات داده شود، فردا خواسته دیگری مطرح خواهند کرد و ساز دیگری کوک میکنند. بنابراین باید حتما در جهت خواستههای مردمی که ساعتها وقت گذاشتند تا به او رای دهند گام بردارند و نه اعمال فشار.
*پیش از این گفتوگوهایی مبنی بر حضور یک وزیر زن مطرح بود و اکنون ابقای معاونین زن مطرح است. در چنین شرایطی آیا همچنان میتوان امیدوار بود که یک وزیر زن برای کابینه در نظر گرفته شود؟
درباره وزیر زن نمیتوان خیلی امیدوار بود زیرا این بحث مطرح است که همچنان مخالفتهایی وجود دارد. اما درباره معاونان، روحانی باید بپذیرد که به خواست مردم پاسخ داده و از تعداد بیشتری از بانوان در کابینه استفاده کند.
*ما تجربه وزیر زن را در دولت احمدینژاد داشتیم. آیا این تجربه موفق بوده و در غیر این صورت چه چیزی آن را به یک تجربه ناموفق تبدیل کرده است؟
خود این تجربه فی نفسه تجربه موفقی بود. البته خانم دستجردی به دلیل تخلفات قانونی که از او میخواستند اعمال کند و زیر بار نرفت که تخلفات قانونی را بپذیرد، وادار به استعفا شد. در غیر این صورت، تجربه دستجردی تجربه ناموفقی نبود.
*با وجود یک تجربه موفق در وزارت زنان چه چیزی باعث میشود این روند در دولت روحانی ادامه نداشته باشد؟
بالاخره دولتها با هم فرق میکنند و حسن روحانی هم یک روحانی است. طبیعتا یک نگاه عمده او باید به مرجعیت و روحانیت باشد و حرمت آنها محفوظ بماند، در صورتی که احمدینژاد برای روحانیت هم احترامی قائل نبود.
*یعنی تصور میکنید مرجعیت ممکن است با حضور یک وزیر زن مشکل داشته باشد؟ در این صورت چطور میتوان آنها را متقاعد کرد؟
این موضوع باید بین علمای حوزه به بحث گذاشته شود و آنها اعلام نظر کرده و حضور زنان در کابینه را بپذیرند. باید در این زمینه بسیار کار و تلاش شود تا این مسیر هم به درستی طی شود.
*حضور پررنگ زنان در کابینه از وعدههای روحانی در زمان انتخابات بود. در نهایت با وجود این فشارها آیا شاهد کاهش حضور زنان خواهیم بود و یا این حضور ادامه داشته و مطابق وعده او، پررنگتر خواهد شد؟
از فحوای کلام روحانی و معاونانش چنین بر میآید که زنان بیشتری به کار گرفته شوند. از جمله هواپیمایی که یک زن منصوب شده و اینها نشان میدهد که روحانی میخواهد در راستای وعدههایش گام بردارد.
*اما همچنان وجود زنان کارآمدی همچون مولاوردی مورد سؤال است؟
باید توجه داشت برای هیچ یک از زنان که در دوره چهار ساله اول در عرصه سیاسی و اجتماعی فعال بودهاند، پذیرفته نیست که روحانی نخواهد از ظرفیت مولاوردی در این عرصه استفاده کند.
*سایر وزرای حسن روحانی چطور؟ برخی از کابینه یازدهم کمتر رنگ و بوی اصلاحطلبی داشتند. آیا روحانی میتواند به برداشتن وزرایی که در دولت قبلی به آنها انتقاداتی وارد بود اقدام کند و یا در آن خصوص هم تحت فشار است؟
روحانی باید کابینهای را بچیند که میتوانند همفکری بیشتری با هم داشته باشند. قالب این همفکری هم باید وجه اصلاحطلبی داشته باشد زیرا او بیشترین رای خود را از اصلاحطلبان گرفته است. بنابراین طبیعی است که انتظار میرود وزرایی در کابینهاش داشته باشد که همفکر و همراه باشند.
منبع: بهارنیوز