طلیعه پیروزی مرصاد و غروب فروغ جاویدان

پنجم مرداد یادآور عملیات مرصاد است. نبرد ماندگاری که با درایت و اتحاد نیروهای رزمنده و مردم در برابر گروهک منافقان به پیروزی رسید و اینگونه رویای واهی آنان مبنی بر تسلط بر کشور به حقیقت نپیوست و شکست سختی را متحمل شدند.

پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل از طرف ایران در ۲۷ تیر ۱۳۶۷خورشیدی، ضربه محکمی به گروهک های منافق وارد ساخت زیرا آنها در تحلیل های خود بر این اعتقاد بودند که ایران با جنگ زنده است و صلح نمی کند. از این رو با پایان جنگ، گروهک منافقان ضرورت حضور خود در عراق را از دست داده بود.

این گروهک در چنین شرایطی پیش از بسته شدن کامل مرزها با پشتیبانی تسلیحاتی نیروهای بعثی، به ایران حمله کرد. آنها با فراخواندن دیگر مخالفان از کشورهای مختلف و سازماندهی ۱۵ هزار نیرو، حمله به مرزهای ایران را در سوم مرداد ۱۳۶۷ خورشیدی از غرب کشور آغاز کردند. ستون های جلودار آنان زودتر حرکت کرده بودند.

این ستون های جلودار از محور قصرشیرین- سرپل ذهاب وارد خاک ایران شدند و به سرعت تا نزدیکی شهر کرند پیش رفتند. پیش از حرکت، توپخانه بعثی ها به کمک نیروی هوایی این کشور منطقه را تا شهر کرند پاکسازی کرد و نیروهای منافق تا آنجا پیش آمدند اما توان نظامی و عمل هوشیارانه ارتش، سپاه پاسداران و بسیج مردمی در عملیان «مرصاد» نقشه آنان را پوچ ساخت و ثمره آن چیزی جز رسوایی دشمنان ایران در جهان نبود و بدین ترتیب نام این عملیات برای همیشه در تاریخ این دیار کهن ماندگار شد.

رزمندگان ایران سه روز در برابر منافقان مقاومت کردند و سرانجام در پنجم مرداد ۱۳۶۷ خورشیدی شکست سختی بر آنان وارد ساختند که نزدیک به یک هزار ۵۲۳ تن از افراد آنها کشته، ۲ هزار و ۳۰۰ تن زخمی شدند و ۳۰۵ تن به اسارت درآمدند. همچنین از تجهیزات جنگی این گروهک بیش از ۱۲۰ دستگاه تانک، ۴۰۰ دستگاه نفربر، ۹۰ قبضه خمپاره‏انداز ۸۰ میلی‏متری، ۱۵۰ قبضه خمپاره‏انداز ۶۰ میلی‏متری و ۳۰ قبضه توپ ۱۰۶ میلی‏متری از میان رفت.

پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سالروز عملیات مرصاد با «قاسم تبریزی» رییس کتابخانه انقلاب اسلامی مجلس شورای اسلامی و پژوهشگر تاریخ معاصر به گفت وگو پرداخته است.

**گروهک منافقان از پیروزی انقلاب تا ۱۳۶۰ خورشیدی
تبریزی با اشاره به تاریخچه شکل گیری گروهک منافقان گفت: این گروهک پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا ۱۳۶۰ خورشیدی به جمع آوری اسلحه، تشکیل خانه های تیمی، آموزش میلیشیا(شبه نظامی) و ایجاد نوعی کینه و دشمنی در نسل جوان نسبت به انقلاب، نظام و یاران امام خمینی(ره) پرداخت تا آنجایی که در ۱۳۵۸ خورشیدی این افراد به جز شهرستان ها، ۵۴ خانه تیمی در تهران داشتند. به این ترتیب باید نتیجه گرفت که این گروهک از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب که اسلحه های خود را تحویل ندادند، در اندیشه نقشه ای برای لزران ساختن پایه های نظام جمهوری اسلامی بودند.

نیروهای انقلاب اسلامی بنا به دلایلی با ماهیت این گروهک آشنا بودند. یکی اینکه اینها در زندان با افرادی مانند مسعود رجوی، مهدی ابریشم چی و … آشنایی داشتند و چهره نفاق و دوریی آنها برای نیروهای انقلاب مشخص بود. دوم اینکه پیشینه نیروهای داخلی و خارجی این گروهک در دسترس قرار داشت اما نیروهای انقلابی فکر نمی کردند این افراد اینگونه در پی ضربه زدن به کشور برآیند.

رییس کتابخانه انقلاب اسلامی مجلس بیان داشت: منافقان در نیمه سال ۱۳۵۹ خورشیدی به ابوالحسن بنی صدر نزدیک می شوند البته خود بنی صدر هم به ظاهر ۲ سخنرانی درباره جریان های التقاطی انجام داده بود که به دوره پیش از ریاست جمهوری او مربوط می شد. سخنرانی وی در میدان ۱۷ شهریور همان سال هم بنی صدر را از جریان خط امام دور کرد و اینگونه رفت و آمد مسعود رجوی به دفتر او زیاد شد و در ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ خورشیدی با سخنرانی بنی صدر در دانشگاه تهران این پیوند مستحکم شد و این گروهک آمادگی برای درگیری پیدا کرد و حتی تقاضای دیدار با امام راحل را داشتند که بعدها مسوول این گروهک در پاریس گفت، ما در نظر داشتیم در همان دیدار امام خمینی(ره) را ترور کنیم. در نهایت با انفجار حزب جمهوری اسلامی، دفتر ریاست جمهوری و حمله به دادستانی و شهادت آیت علی الله قدوسی کار خود را گسترده ساختند.

**تشکیل شورای مقاومت
این پژوهشگر تاریخ معاصر با اشاره به خروج این گروهک از ایران بیان کرد: وقتی که مسعود رجوی و ابوالحسن بنی صدر از ایران رفتند هواپیماهای آنها در یک پادگان نظامی در پاریس نشست که در آن دوره بیش از ۵۰۰ گفت وگو انجام دادند که خود را مطرح سازند. نخستین کاری که منافقان انجام دادند، تشکیل «شورای مقاومت ملی» بود. این شورا از تمام احزاب دعوت و منشوری در آنجا تنظیم کرد که بنی صدر به عنوان رییس جمهوری و رجوی به عنوان نخست وزیر قرار بگیرند و ترورهایی که قرار است صورت گیرد شورای مقاومت مدیریت کند. در همین دوران منافقان به دنبال یک پایگاه مطمئن بودند تا اینکه به عراق رفتند و در آنجا امکانات نظامی در اختیار آنها قرار گرفت که بیش از ۳۵۲ ساعت فیلم علاوه بر اسناد از دیدار آنان با رژیم بعث به دست آمده است.

**پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از طرف ایران و پایان حیات شاخه نظامی گروهک منافقان
وی با بیان اینکه ای گروهک تروریستی از زمان انتقال به عراق تا پایان جنگ به کارهایی از جمله جاسوسی پرداختند، تصریح کرد: آنان در حقیقت به عنوان نیروهای نظامی- اطلاعاتی تحت فرمان ارتش بعث و استخبارات بودند. همچنین در این دوره علاوه بر جاسوسی در ایران برای نیروهای بعثی در خود عراق هم کارهای نظامی انجام می دادند. پذیرش قطعنامه ۵۹۸ برای صدام حسین و منافقان غیرقابل باور بود. به همین دلیل صدام منطقه هایی از خاک ایران را تصرف کرد و این گروهک پنداشت که ارتش ایران از هم پاشیده شده است و انگیزه جنگ ندارد به همین دلیل به اجرای یک خرابکاری در داخل کشور پرداخت.

**عملیات مرصاد و شکست منافقان
تبریزی درباره همکاری رجوی با صدام گفت: پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸منافقان با صدام هماهنگ کردند تا به نام منافقان به ایران حمله کند. به همین دلیل رژیم بعث هم تمام تسلیحات نظامی خود در اختیار آنها گذاشت. بدین شکل رییس گروهک منافقین در سخنرانی خود گفت که مردم ایران منتظر ما هستند و شعار امروز مهران فردا تهران را سر داد. این گروهک تا منطقه کرند وارد شد و نیروهای سپاه پاسداران، ارتش، بسیج و نیروهای مردمی برای جلوگیری از آنها وارد کرمانشاه شدند و توانستند در یک دفاع قهرمانانه در عملیات مرصاد نیروهای منافقان را شکست دهند. پس از شکست آنها در عملیات مرصاد در این گروهک اختلاف ها شدید شد و ریزش هایی صورت گرفت که مسوول آنان در یک سخنرانی و با بازی سیاسی خود را مقصر شکست دانست تا نیروهای سامان را حفظ کند.

**سال های انزوای گروهک منافقان
وی با اشاره به رفت و آمد اعضای اصلی این گروهک به پاریس بیان داشت: با شکست منافقان آنها به صورت مخفی سفرهایی به پاریس داشتند. با حمله آمریکا به عراق تمام پادگان های آنان به دست آمریکایی ها افتاد و مسوول این گروهک هم به نیروهای خود گفت که اسلحه های خود را تحویل آمریکایی ها بدهند تا در آینده یک روز دیگر شروع خواهد کرد. بدین شکل تمام اسلحه ها را تحویل دادند و تنها تعداد کمی برای حفاظت این گروهک در دسترس آنان گذاشته شد.

به تدریج مساله این گروهک برای مدتی مسکوت ماند و درباره رجوی هم خبرهای متفاوتی مطرح شده است. از یک طرف گفته می شود که به اردن و از آنجا به سوئیس رفت و خبر دیگر هم اینکه فلج و کشته شده است که البته هر سه این روایت ها هیچ تفاوتی نمی کند چرا که پس از سقوط صدام برای کشورهایی که او را حمایت می کردند تمام شد و به نفع آنها بود تا به تدریج رجوی را از عرصه رسانه ها خارج کنند.


منبع: الف