طنز؛ چقدر «بدنسازی» خوبه!

احمدرضا کاظمی در نوشت:

راستش چند وقتیه که دیگه می‌خوام قید کار فرهنگی و طنز و نویسندگی رو بزنم! الان شما توی بیوگرافی اینستاگرامتون اگه نوشته باشید Iranian model یا Fitness، ارج‌و‌قربش از صدتا «نویسنده» و «طنزپردار» و امثال اینا بیشتره!

ما می‌شینیم دو ساعت فکر می‌کنیم متن می‌نویسیم در مورد مریم میرزاخانی و از مرده‌پرستی و نخبه‌کشی جامعه و دولت انتقاد می‌کنیم طرف نخونده میاد فحش میده که تو غلط میکنی اسم اون مرحوم رو میاری توی طنزت!

یارو گولاخ‌بدنسازی و دماغ عملی هم عکس یه رادیکال که گوشه‌اش نوار مشکی داره رو میذاره توی صفحه‌اش، بعد همونی که به ما فحش میداد میاد زیرش مینویسه «وای عزیزم! چه قلب رئوف و نازکی داری بر خلاف هیکل درشت و خشنت! چه تسلیت هوشمندانه و خلاقانه‌ای! قلب صورتی+ قلب زرد + قلب بنفش+ بوس». خب الان فرق من و اون گولاخ چیه به‌جز یه سیکس‌پک ناقابل و یه پشت بازو و یه کول آرنولدی؟ بگذریم…

این مقدمه رو گفتم که بهتون بگم تقریبا حدود دو هفته‌ای میشه که منم دارم باشگاه بدنسازی میرم.

البته من قبل از این هم چندین سال سابقه باشگاه رفتن داشتم منتها به‌صورت «منقطع»، یعنی چیزی حدود ۱۰ سال میشه که سالی دوماه (با فاصله ۱۰ماه از هم) باشگاه میرم و از اون‌جایی که شما در بدو ورود به باشگاه وقتی که یه مدت زیاد کار نکردید باید به تمرین با دمبل‌های نیم کیلویی پلاستیکی و میله هالتر خالی اکتفا کنید، تا الان تغییر خاصی توی بدنم ایجاد نشده و همچنان در ناحیه شکم به‌جای داشتن سیکس‌پک، هیچ‌پک دارم!

البته این دفعه تصمیمم برای فیتنس کاملا جدی و رونی‌کلمنانه‌ هستش چون این سری با یکی از دوستای خوبم دارم میرم باشگاه و همون‌طور که می‌دونید حضور یک نفر دوم در کنارتون برای بدنسازی از داشتن نفر دوم برای قدم زدن زیر بارون هم ضروری‌تره!

من الان تمام انگیزه و امیدم رو توی باشگاه از همین دوستم می‌گیرم، چون اون برخلاف من که دنبال افزایش وزن هستم، برای کاهش وزن و آب کردن چربی اومده باشگاه و این یعنی من همین الان چند لِوِل از اون جلوترم و در مرحله «صفر» قرار دارم در حالی که اون باید فعلا دنبه آب کنه و بعد تازه به فکر شکل دادن به عضلاتش باشه! خب توی این شرایط وقتی داخل باشگاه بین اون همه هیکل‌های تراش خورده، رفیقتون رو زیر پرس‌سینه ۱۰۰ کیلویی در حال نعره کشیدن و زور زدن برای آب کردن ۱۰۰ گرم پی و دنبه می‌بینید واقعا لذت بخشه و بهتون انگیزه میده!

اما انگیزه اصلی تازه بعد از باشگاه شروع میشه، وقتی که شما بعد از یک تمرین سنگین دو ساعته حسابی گرسنه میشین و خودتون رو به نزدیک‌ترین چلوکبابی می‌رسونید ولی دوستتون باید زل بزنه به غذای شما و در بهترین حالت سالاد بخوره، اونم تازه بدون سس مایونز!


منبع: برترینها