از مدیریت کسب و کار تا رهبری توانمند کارمندان
شاید مهم ترین و ابتدایی ترین گامی که رهبر یک مجموعه را از رئیس آن جدا می کند، مقوله ی ایجاد اعتماد باشد. تا زمانی که نتوانید اعتمادی متقابل میان خود و اعضای کسب و کارتان بنا کنید، نمی توانید خود را یک مدیر رهبر بنامید.
پول نیوز – همان طور که می
دانید هر کسب و کاری به منظور پیشرفت و دست یابی موفقیت های بیشتر نیازمند مدیری
کارآمد و حرفه ای خواهد بود. اما ممکن است تعابیر متفاوتی از واژه
“مدیر” و “مدیریت” در ذهن افراد نقش بسته باشد. به بیان دیگر
تنها یدک کشیدن لفظ مدیر کافی نیست و باید فاکتور های دیگری نیز در اختیار داشته
باشید تا بتوان شما را مشمول خصوصیت حرفه ای بودن به حساب آورد. خود مدیریت به دو
اصطلاح جزئی تر “ریاست” و “رهبری” تقسیم بندی می شود که تفاوت
های بسیار مهم و ملموسی با یکدیگر دارند. در واقع هر رئیسی را نمی توان یک رهبر نمونه
محسوب کرد. اگرچه ممکن است این دو مورد در معنی یکسان باشند اما از نظر ویژگی های
رفتاری و عملکردی کاملا متمایز اند.
بخش بزرگی از تفاوت مذکور به فضای کاری و محیط کسب و کار
مربوط می شود چرا که می توانید تاثیر مستقیم بر روند مدیریتی که مدیر مجموعه
انتخاب می کند، داشته باشد. اما به طور کلی مدیری که نقش رئیس را ایفا می کند تنها
به فکر ارتقای جایگاه کسب و کار و سودی است که از این پیشرفت نصیب وی می شود! چنین
فردی کمتر به تیم کاری خود بها داده و نگران مشکلات آن ها خواهد بود. در مقابل این
حالت مدیری را خواهیم داشت که نه تنها رئیس نیست بلکه رهبر است. اگر به عنوان
مدیری آگاه مایل هستید نردبان مشترک کسب و کارتان را که در آن اهداف جمعی بر اهداف
فردی تقدم دارد، به سلامت بالا روید، باید تمرین رهبری کنید! برای آن که ابعاد
مختلف این مسئله بیشتر نمایان شود، در ادامه به بررسی شرایطی خواهیم پرداخت که
رهبر از رئیس جدا می شود و تعاریف متفاوتی پیدا می کند.
به ساخت و ساز اعتماد بپردازید نه مدیریت صرف
شاید مهم ترین و ابتدایی ترین گامی که رهبر یک مجموعه را از
رئیس آن جدا می کند، همین مقوله ی ایجاد اعتماد باشد. تا زمانی که نتوانید اعتمادی
متقابل میان خود و اعضای کسب و کارتان بنا کنید، نمی توانید خود را یک مدیر رهبر
بنامید. اساس رهبری ساخت و ساز اعتماد و مهارت حفظ طولانی مدت آن است. درست هنگامی
که این پایه گذاری در فضای کسب و کار انجام شود، تولید کنندگی اعضا سیر صعودی خود
را طی خواهد کرد و سطح رضایت مندی آن ها از مجموعه نیز افزایش خواهد یافت. اما
چگونه می توان اعتمادی استوار بنا کرد؟ برای موفقیت در این امر لازم است ابتدا
رهبر باشید و با تکیه بر تجربه و انتظاراتی که از کارکنان خود دارید، فضایی کاملا
باز برای گفت و گو فراهم کنید.
اکنون از نظر شما مقصود از مدیریت صرف چیست؟ مدیریت صرف در
واقع به “موشکافی” که ابزار اصلی مدیران نا کارآمد و یا همان
“رئیس” است اطلاق می شود. مدیری را در نظر بگیرید که هر ۲۰ دقیق یک بار
از کارکنان خود درخواست گزارش های به روز رسانی شده را می کند، تمام رفتار های
اعضا را بررسی کرده و سایه سنگین وی دائما احساس می شود و از همه مهم تر به کرات
در مورد نحوه انجام گرفتن فعالیت های مختلف تذکر می دهد. باید توجه داشته باشیم که
به وسیله ی توصل به چنین برخورد ها و استراتژی های ضعیفی نمی توان تبدیل به یک
رهبر حرفه ای شد. در نهایت بازخورد مثال های اشاره شده، کاهش تولید کنندگی کارکنان
و خروجی متوسط رو به پایین کسب و کار خواهد بود.
انگیزه بدهید، واهمه ایجاد نکنید
گام پر اهمیت بعدی تشویق کارکنان به مشارکت بیشتر در امور
حساس کسب و کار بدون ایجاد رعب و وحشت در آن ها است. هر شغلی صرف نظر از زمینه
فعالیتی آن، یک ترن هوایی است که فراز و فرود های متعددی را به همراه داشته و
استرس به صورت مداوم در کمین افرادی است که بر آن سوار شده اند. پس با این تشابه
به خوبی درک خواهید کرد که انگیزه بخشی به تیم کسب و کار ضرورت بالایی دارد و به
حفظ سلامت روانی و عاطفی کارمند شما منجر می شود. ویژگی شاخصی که در تمام رهبران
وجود دارد، همدلی و همراهی آنان با اعضایی است که درگیر مشکلات و مسائل گوناگون
هستند.
مدیریت با تکیه بر سلاح ترس، منجر به افزایش عملکرد کارکنان
نخواهد شد. در واقع نه تنها تولید کنندگی بالا نمی رود، بلکه فرد به مروز تحت فشار
و استرس دائمی دچار فرسودگی و خستگی زودرس شده و توان ادامه دادن مسیر را از دست
خواهد داد. تحت هیچ شرایطی از این ابزار استفاده نکنید چرا که شما را تبدیل به یک
رئیس وحشتناک و غیر قابل تحمل می کند!
همکاری کنید، نظاره گر نباشید
مدیری که رئیس باشد اغلب به نتیجه و تداوم خروجی مد نظر خود
توجه می کند اما رهبر علاوه بر در نظر داشتن خروجی کار، بر تمام مراحل فرآیند نیز متمرکز
شده و تا حد امکان همکاری می کند. دخیل بودن در مسیر دست یابی به اهدف کسب و کار و
فعالیت هایی که در راستای آن انجام می گیرد، نمونه بارزی از خصوصیات رفتاری یک
مدیر رهبر گونه است. به جای آن که برای خودتان موانع حرفه ای بسازید، با اعضا
همکاری موثر داشته باشید.
مسئولیت پذیر باشید، دیگران را سرزنش نکنید
مورد بعدی که در رفتار هر رئیسی به وضوح قابل رویت است،
سرزنش کردن افراد و مقصر تراشی هنگام ایجاد مشکل و خطا خواهد بود. اگر می خواهید
رهبری مناسب برای کسب و کار خود باشید، مسئولیت کار ها و برخورد هایتان را بر عهده
گرفته و حل مشکل مذکور را در اولویت قرار دهید. برای رهبر مهم نیست که چه کسی مسبب
خطا شده است، بلکه ابتدا حل موضوع ایجاد شده را در دستور کار قرار داده و سپس به
ریشه یابی مشکل می پردازد.
بیاموزید که شما عالم همه چیز نیستید
پایه ای ترین فاکتوری که در تعیین شیوه مدیریتی شما به
عنوان یک رهبر و یا یک رئیس ایفای نقش خواهد کرد، همین عبارت است: “بیاموزید
که به علت جایگاه شغلی خود عالم همه چیز نیستند!” حتی مدیران نیز در روند
اداره کسب و کار خود، هر روز نکات جدید می آموزند و بر تجربه و دانش آن ها افزوده
می شود. از این رو تمامی آگاهی ها و دانش های روز دنیا را متعلق به خود ندانید که
این موضوع تبدیل به بلای جان شما خواهد شد. مدیری که رئیس باشد قطعا این گونه بوده
و هنگام بروز مشکلات، تیم را از یافتن راه حلی منطقی منحرف می کند چرا که خود را
دانای همه چیز می داند. محدودیت های اطلاعات خود و حتی اعضا را بپذیرید و اتمسفری
آموزنده حلق کنید.
منبع: پول نیوز