چگونه بوی عطرتان همه جا را بردارد؟

برترین ها – ترجمه از پردیس بختیاری: عطرها نقش مهمی را در زندگی ما  ایفا می کنند. به عنوان مثال عطر تن شماست که در خاطر دوستان تان تا سالهای سال به یادگار می ماند، از این رو می توان آن را جزیی از شخصیت تان به حساب آورد. فرقی نمی کند که هدف تان از عطر زدن چیست، می خواهید دیگران را تحت تاثیر قرار دهید یا اعتماد به نفس تان را بالا ببرید، در هر صورت شما باید شیوه درست خرید و استفاده از عطر، طریقه نگهداری آن و… را بدانید.

 نکاتی که باید در مورد عطرها بدانید

عطر را به کدام قسمت های بدن بزنیم؟ 

هنگام عطر زدن، باید بدانید که آن را به کدام قسمت بدن تان بزنید. بهترین مکان ها برای عطر، نبض ها هستند، از این رو که گرم ترین نقاط بدن اند و به خوبی آن را پخش می کنند. بنابراین گردن، سینه، شانه و مچ دست بهترین نقاط برای این منظور شناخته شده اند. البته لازم نیست که به تمام این نقاط عطر بزنید، بهترین راه این است که دو نقطه از بدن تان، به عنوان مثال گردن و مچ دست، را انتخاب و عطرتان را تنها به این نقاط اسپری کنید.

چگونه عطر بزنیم؟

• پس از استحمام، به این علت که پوست بدن شما تمییز است، بهترین زمان برای عطر زدن است.

• عطر را در هوا اسپری نکنید.

• هنگام اسپری کردن، شیشه عطر را در فاصله ۷ تا ۱۵ سانتی متر از بدن تان نگه دارید.

• در عطر زدن زیاده روی نکنید، ۳ تا ۴ اسپری کافی است.

• پس از زدن عطر، پوست تان را بهم نمالید.

 نکاتی که باید در مورد عطرها بدانید

عطرها چند دسته اند؟

قبل از انتخاب عطر مورد علاقه تان، باید بدانید که عطرها به چند دسته تقسیم می شوند. در واقع با شناخت آنها، بهتر می توانید در مورد آنچه مورد نیازتان است، تصمیم بگیرید.

احتمالا برای شما هم این سوال پیش آمده که چرا برخی عطرها ارزان و برخی دیگر گران هستند. به طور کلی، تفاوت قیمت عطرها به درصد اسانس های موجود در آن که موجب دوام و ماندگاری عطر می شوند، بستگی دارد.

معیارهایی که برای توصیف غِلظت تقریبی یک عطر با استفاده از درصد یا حجم روغن معطر در آن، مورد استفاده قرار گیرد، به شرح زیر می باشد:

• پرفیوم ها: پرفیوم ها بهترین و با دوام ترین نوع رایحه ها با  ۲۲ تا ۳۰ درصد اسانس روغنی هستند که ۶ تا ۸ ساعت ماندگاری دارند.

• ادو پرفیوم ها: بعد از پرفیوم ها، ادو پرفیوم ها قرار می گیرند. این گروه با داشتن ۱۵ الی ۲۰ درصد روغن معطر رتبه دوم را به دست می آورند که دوام آنها ۴ تا ۵ ساعت است.

• ادوتویلت ها: این دسته ۲ تا ۱۵ درصد اسانس روغنی دارند که ۲ تا ۳ ساعت هم زمان ماندگاری شان است.

• ادکلن ها: که برای مردان استفاده می شود تنها حدود ۲ تا ۴ درصد روغن دارند که ماندگاری شان تا ۲ ساعت است.

 نکاتی که باید در مورد عطرها بدانید

چگونه یک عطر خوب انتخاب کنیم؟

اگر می خواهید که با عطر خود دیگران را تحت تاثیر قرار دهید، باید چگونگی انتخاب یک عطر خوب را نیز بدانید. برای این منظور، عطر را از فاصله روی سمپل های کاغذی اسپری کنید و پس از چند ثانیه آن را بو کنید و ببینید کدامیک با سلیقه شما بیشتر جور در می آید. فقط قبل از انتخاب یادتان باشد که عطرهای خنک برای روزهای گرم بهار و تابستان و عطرهای گرم و تند برای روزهای سرد پاییز و زمستان مناسب می باشد. 

اگر می خواهید در مورد ماندگاری عطر اطمینان یابید، آن را به مچ دست تان بزنید و بگذارید تا یک روز کامل روی دست تان بماند. از آنجا که پوست هر فردی با دیگری فرق دارد، از ترکیب عطر با روغن های طبیعی پوست نیز عکس العمل های متفاوتی نشان می دهد. به همین دلیل، با زدن عطر روی مچ دست تان، نه تنها ماندگاری عطر را بلکه رایحه آن را روی پوست بدن تان بهتر تشخیص می دهید.

هر عطری شامل ۳ ترکیب مختلف است:

رایحه پایه (TOP NOTE): رایحه پایه، رایحه ای است که پس از چند دقیقه از استعمال عطر احساس می گردد. رایحه اولیه همان احساس اولیه از بوی عطر می باشد، به همین خاطر در فروش عطر تاثیر بسزایی دارد. ترکیباتی که در این مرحله دخیل هستند بوی تند و تازه ای داشته و شدیدا فرار می باشند و به سرعت تبخیر می گردند. مدت زمان ماندگاری این عطر ۱۵ تا ۱۲۰ دقیقه است.

رایحه ثانویه(MIDDLE NOTE): رایحه ثانویه زمانی که رایحه ابتدایی از میان می رود آشکار می گردد. رایحه ثانوی بدنه اصلی عطر را تشکیل می دهد و بعنوان ملایم کننده بوی تند اولیه بکار می رود. رایحه این مرحله چیزی حدود ۳۰ دقیقه تا ۵ ساعت بعد از استعمال عطر احساس می گردد.

رایحه پایانی(BASE NOTE): رایحه پایانی عطر زمانی که رایحه پایه و ثانویه از میان می روند، آشکار می شود. ترکیبات این گروه معمولا ثابت کننده می باشند. رایحه این مرحله قبل از ۳۰ دقیقه از استعمال عطر احساس نخواهد شد و همان بویی است که در نهایت برای شما از عطر می ماند. این رایحه ۲ تا بیش از ۸ ساعت ماندگاری دارد.

نکاتی که باید در مورد عطرها بدانید 

عطرها روی بدن های مختلف، تاثیرات متفاوتی را بر جای خواهند گذاشت. این که عطری روی بدن اطرافیان تان بوی خوبی دارد، دلیل بر این نیست که روی بدن شما هم همان تاثیر را می گذارد. بنابراین بهتر است که هنگام خرید عطر، خودتان آن را تست کنید.

عطرها را کجا نگه داریم؟

مکانی که عطرتان را در آنجا نگهداری می کنید، می تواند روی بوی آن تاثیر زیادی بگذارد، بنابراین باید در مورد جای نگهداری آن احتیاط لازم را به خرج دهید. به عنوان مثال نگهداری عطر در مکان هایی که تغییر ناگهانی دما دارند، می تواند آن را به سرعت تجزیه کند. نور خورشید نیز همین تاثیر را می گذارد. بنابراین از قرار دادن شیشه عطرتان در مکان هایی با دمای متغیر و در مقابل نور مستقیم خورشید، خودداری کنید.

اگر می خواهید که عطرتان دوام بالایی داشته باشد، آن را در مکانی سرد، خشک و تاریک قرار دهید، به عنوان مثال کمد لباس هایتان می تواند مکان مناسبی برای این کار باشد.

 نکاتی که باید در مورد عطرها بدانید

چه مقدار از عطر استفاده کنیم؟

پس از این که عطر مورد علاقه خود را پیدا کردید، باید روش استفاده درست از آن را بدانید. بعضی ها در مصرف عطر صرفه جویی می کنند و تنها به یک اسپری راضی می شوند، در حالی که این مقدار آنقدر کم است که هیچکس متوجه آن نخواهد شد. افراط در این کار هم درست نیست زیرا ممکن است که رایحه شدید عطرتان، توی ذوق دیگران بزند. به همین دلیل باید مقدار درست استفاده از آن را بدانید. در واقع میزان استفاده از آن به نوع عطرتان بستگی دارد. به عنوان مثال برای عطرهای سبک باید مقدار بیشتری(حدود ۴ تا ۶ اسپری) نسبت به عطرهای سنگین و تند(۲ تا ۳ اسپری)، مصرف نمود.

نکاتی که باید در مورد عطرها بدانید


منبع: برترینها

سه بیلبورد بیرون ابینگ، میزوری؛ عشق زیرپای جنون

هفته نامه چلچراغ – شکیب شیخی: برای برقراری عدالت تا کجا پیش می رویم؟ آیا می توان از طریق انتقام به
عدالت رسید؟ اعمال خشونت را می توان مسیری برای احقاق حق دانست؟

 مروری بر جدیدترین فیلم مارتین مک دونا
  • حرکت در مسیر «سه بیلبورد» مانند رانندگی شبانه در جاده غریبی از یک کشور زیبا اما ممنوعه است. (شیکاگو سان تایمز)
  • یک شاهکار منحط که حال تان را به جا می آورد. (رولینگ استونز)
  • کارناوالی خشن از زندگی شهرستانی در آمریکا. (گاردین)
  • فیلمی نبوغ آمیز و یکی از بهترین فیلم های امسال که خشم، انرژیِ اصلی آن است. (راجر ایبرت)
 مروری بر جدیدترین فیلم مارتین مک دونا
آونگ خشونت

برای برقراری عدالت تا کجا پیش می رویم؟ آیا می توان از طریق انتقام به عدالت رسید؟ اعمال خشونت را می توان مسیری برای احقاق حق دانست؟ اینها سوالاتی است که ذهن مک دونا و هر ایرلندی دیگری را سال های سال به شدت به خود مشغول کرده و در تمام آثارش پاسخ ها و صورت بندی ها و حتی اشکال متفاوتی از خود پرسش به چشم می خورد.

یک مادر برای احقاق حقش که همان پیگیری یک پرونده جنایی است دست به اعتراض می زند. برخی مردم شهر و مسئولان به نحوه و لحن اعتراض او معترض می شوند. از گامی به بعد فضای اعتراضی تبدیل به میدان اعمال خشونت و تهدید می شود. این خشونت به نوعی انتقام گیری عجیب، آن هم از طریق خودکشی، می انجامد و در نهایت یک مسیر مشترک بین دو طرف دعوا ایجاد می شود که آن هم اعمال خشونت به یک شخص نهایی است و از این طریق عدالت به صورت غیرشخصی محقق می شود.

کافی است نگاهی به تبدیل و حرکت کلمه «خشونت» در بند بالایی بیندازیم تا متوجه شویم که حتی در خلاصه داستان روی کاغذ هم مک دونا به سادگی از خشونت نمی گذرد. خشونت در نگاه مک دونا در عین حال که بسیار ساده، بسیار پیچیده هم هست. از نگاه او زمانی می توان در مورد خشونت به سادگی حرف زد که خشونت در واقعیت مسیر پیچیده ای را پیموده باشد.

 مروری بر جدیدترین فیلم مارتین مک دونا

یک حرکت بسیار کلان در «مفهوم» خشونت در این فیلم دیده می شود. مادری در ابتدا به نادیده گرفته شدن سیستماتیک حقش معترض است. اما در انتها خشونتی که به صورت سیستماتیک بر او وارد می شود را به صورت شخصی جبران می کند. این که یک جامعه تا حدی فاسد است که کار به آن قتل بکشد، یا نظام پلیسی و قضایی تا آن حد ناکارآمد است که مادری نیاز ببیند خود دست به کار شود تا حداقل صدایش به گوش دیگران برسد، بیانگر یک سیستم فاسد است، و یک سیستم فاسد به صرف همین که هست و وجود دارد، خود به خود شامل خشونت هم می شود. تمام مسیر فیلم حرکت از یک سیستم فاسد به اجزا و اشخاص است و مک دونا در این زمینه کاری اساسی کرده است.

 
کدام ما و کدام آنها؟

مسئله مهم دیگر این فیلم رابطه مردم عادی با هم و با مسئولان است. قاتل و مقتول و مادر، همه و همه مردمند. کلانتر و دستیارش اما عضوی از دولت در این فیلم هستند. تمام مشکل ما با طرح چنین شکلی از مسئله این است که ترکیبی بسیار صلب حاصل شده و قابلیت پرداخت نخواهد داشت، اما مک دونا با هوشمندی به مسئولان دولتی وجوهی می بخشد که بتوانند در عین حال بخشی از مردم هم باشند، و از طرف دیگر به واسطه شکل و انگیزه اعمال خشونت و قدرت بین افرادِ مختلف مردم هم شکاف هایی ایجاد می کند.

شاید برای بسیاری این مسئله ناخوشایند بیاید که در نهایت یک همکاری بین مادر و یک عضو دولتی صورت می گیرد و گویا یک اتحاد مردمی – دولتی برای حل مشکل شرارت رخ داده است که بسیار محافظه کارانه و حتی بدوی به نظر می رسد. در پاسخ به این نگاه می توان گفت که قطعا اگر چنان شکلی از اتحاد صورت بگیرد، عملی بسیار عقب مانده و بعید از نویسنده – کارگردان پیشرویی همچون مارتیک مک دونا خواهد بود.

 مروری بر جدیدترین فیلم مارتین مک دونا

اما اساسا این اتحاد در فیلم صورت نمی گیرد. از لحظه اتفاقی که برای کلانتر بیمار این فیلم می افتد و نامه ای که برای مادر باقی گذاشته، تا جایی که کوکتل مولوتف به سمت پاسگاه پرتاب می شود، دورهای طی می شود که پس از آن دیگر هیچ یک از افراد کارکرد سابق خود را ندارند، یعنی دیگر نه مادر یک عضو عادی از مردم است و نه افسری که دیکسون نام دارد – با بازی بسیار درخشان سم راکول – آن مامور پلیس سابق است.

تمام این فیلم یک شبکه عظیم است که با توجه به این که افراد در چه نقطه ای از آن بایستند، درکی متفاوت از یکدیگر و وقایع خواهند داشت. این شبکه نمونه نسبتا ساده شده یک اجتماع است و در کجای آن ایستادن، یعنی چگونگی دسترسی و فاصله هر فرد به منبع قدرت و اعمال زور و خشونت.

رستاخیز تصاویر

بیلبوردها به چه کار می آیند؟ نگاهی به همین شهرهای خودمان که می اندازیم چیزی جز تبلیغ و زشت کردن ظاهر شهر دستگیرمان نمی شود. بیلبوردها به ما دو چیز می گویند؟ چه چیز بخریم و چگونه زندگی کنیم. یعنی با نگاهی به بیلبوردها هم می فهمیم کدام ماشین لباسشویی یا تلویزیون را بخریم و هم این که هنگام رانندگی کردن نباید از تلفن همراه استفاده کنیم. بیلبوردها نماینده کامل جامعه کنترلی هستند که امروز سویه غالب و فاتح جوامع بشری است. از کالیفرنیا گرفته تا سویل و شاخ آفریقا تا سن پترزبورگ و ایران و هند و توکیو، تمام ما در جوامع کنترلی زندگی می کنیم.

 مروری بر جدیدترین فیلم مارتین مک دونا

توضیح این که جامعه کنترلی چیست را در میان کتاب های میشل فوکو جستجو کنید، اما عجالتا این طور در نظر بگیرید که در جامعه کنترلی، قدرت با نرمی سعی می کند تمامی شئون زندگی افراد را کنترل کرده و قید و بند در آورد. شئونی مانند رانندگی یا مصرف چای یا خرید ماشین لباسشویی. حالا که بیلبوردها نماینده این شکل هراسناک از جامعه هستند، در عنوان فیلم کارگردانی مانند مارتین مک دونا چه می کنند؟

فوکو در یادداشتی تحت عنوان «آیا شورش بیهوده است؟» چنین می نویسد:

«اگر جوامع مقاومت می کنند و دوام می آورند، به تعبیر دیگر اگر در این جوامع قدرت «مطلقا مطلق» نیست، بدین دلیل است که ورای همه رضایت ها و اجبارها، تهدیدات و خشونت ها و اقناع ها، امکان فرا رسیدن آن لحظه وجود دارد که نتوان بر سر زندگی معامله کرد و این همان جایی است که قدرت، بی قدرت می شود؛ جایی که افراد در برابر چوبه های دار و مسلسل ها، سینه سپر می کنند.»

 مروری بر جدیدترین فیلم مارتین مک دونا

«تهی شدن قدرت از قدرت» که فوکو از آن سخن می گوید، خود را چگونه در فیلم مک دونا نشان می دهد؟ همین که آن بیلبوردها دیگر کارایی تبلیغاتی ندارند و بیکار و بی مصرف مانده اند. بیلبوردی که دیگر «تبلیغ روز» یا «دستور زندگی» در آن وجود نداشته باشد، اساسا بیانگر این است که آن قدرتی که خودش را در جنبه های سیاسی و فرهنگی و مصرفی و تولیدی، تبلیغ و بازتولید می کند، مطلق نبوده و هنوز و هرگز نتوانسته و نمی تواند که تمام این دنیا را بپوشاند.

بیلبوردهایی که در شهرهای این جهان عامل زشتی و مصیبت و بیانگر درجه ای شدید از انقیاد و عدم آزادی هستند، در فیلم مک دونا تبدیل می شوند به ابزار اعتراض؛ یک بیانیه یا اعلامیه اعتراضی بزرگ که مستحکم سر جایش مستقر شده است. به یاد بیاوریم که تصویر در جهان معاصر دیگر نه وسیله ای برای بیان آزادی و زیبایی و مبارزه، بلکه ابزار سرکوب و دروغ است. اما مک دونا موفق می شود این حیثیت از دست رفته تصویر را به آن بازگرداند.

مارتین مک دونا اگرچه برای نمایشنامه های توفانی خود و در جهان تئاتر بسیار شناخته شده است، اما به واسطه همین احقاق حقی که از تصویر می کند و درک درستی که از رسالت مسکوت و محذوف تصویر دارد، نشان می دهد که در جهان سینما هم کارگردانی بسیار شایان توجه بوده و «سه بیلبورد بیرون ابینگ، میزوری» یکی از بهترین فیلم های سال ۲۰۱۷ است.


منبع: برترینها

چرا ایرانی‌ها رمان ایرانی نمی‌خوانند؟

سال‌های‌ سال است که در توصیف بازار کتاب در این مرز و بوم از تعابیری چون بازار کساد، بازار مرده و ترکیب‌هایی شبیه این استفاده می‌شود. تعابیری نه‌چندان اغراق‌شده؛ که در شرایطی که چاپ کتاب با تیراژهای پانصد یا هفتصد نسخه اتفاقی عادی در صنعت نشر ایران است، حتی واژه‌هایی چون کساد و بی‌رونق هم در توصیف حال و هوای این بازار بیش از حد خوشبینانه جلوه می‌کند.

سال‌هاست وقتی سخن از یک کتاب پرفروش در بازار کتاب ایران به میان می‌آید، می‌توانی مطمئن باشی که این کتاب پرفروش با تیراژی در حدود ده- پانزده‌هزار نسخه به این جایگاه دست پیدا کرده است؛ بگذریم از کتاب‌هایی چون دا و دختر شینا و دیگر کتاب‌ها و کتاب‌سازی‌های ارگان‌های دولتی و نیمه‌دولتی که با فروش‌های سازمانی تضمین‌شده‌شان آمارهایی بسیاربسیار بالاتر را هدف گرفته‌اند. از این فروش‌های کاذب و حباب‌های تیراژ اگر بگذریم، اما تیراژ ده – پانزده‌هزار نسخه‌ای پرفروش‌ترین رمان‌های‌ سال برای کشوری که جمعیتش هشتاد‌میلیون را نیز رد کرده است، فاجعه‌بار است.

 چرا ایرانی‌ها رمان ایرانی نمی‌خوانند

نه به رمان ایرانی؟!

در این بین، نکته مهمی که به‌خصوص در سال‌های اخیر به چشم می‌خورد، فروش – حتی – ناامیدکننده‌تر کتاب‌های ایرانی است. به‌عبارت بهتر، در شرایطی که بهترین و پرفروش‌ترین کتاب‌های منتشرشده در بازار کتاب ایران به زحمت می‌توانند در مجموع چاپ‌هایشان تیراژی بالاتر از ده – پانزده یا بیست‌هزار نسخه داشته باشند، این نکته که اغلب این کتاب‌های پرتیراژتر، آثار نویسندگان خارجی هستند که ایستاده بر باد موفقیت‌های جهانی کتاب‌ها و شهرت نویسندگان‌شان، خواننده ایرانی را وادار به دست به جیب شدن و خرید کتاب می‌کنند، حکایت غم‌انگیز و حسرت‌زایی را شکل می‌دهد. حسرت سال‌ها پیش؛ سال‌هایی که نویسنده ایرانی هم ارج و قربی داشت.

سال‌هایی که احمد محمود و هوشنگ گلشیری پابه‌پای بزرگان دنیای قلم، حداقل در آب و خاک خودشان می‌فروختند. سال‌هایی که کتاب ثقیلی چون کلیدر را دوستداران محمود دولت‌آبادی پرفروش می‌کردند. سال‌هایی که کارهای جدید اسماعیل فصیح و بهرام صادقی؛ آثار جلال آل‌احمد و رضا براهنی؛ سیمین دانشور، علی‌اشرف درویشیان و دکتر ساعدی دوستداران این نویسنده‌ها را می‌توانستند به کتابفروشی‌ها بکشند. این حسرت زمانی طعنه‌آمیزتر می‌شود که می‌بینیم ر. اعتمادی‌ها، پرویز قاضی سعیدها، امیر عشیری‌ها و حتی فهیمه رحیمی‌های امروز هم فروش قابل قبولی ندارند. یعنی که خواننده ایرانی از نویسنده ایرانی قهر است و این بسیاربسیار ناراحت‌کننده جلوه می‌کند.

یک اتفاق ساده

اما این‌که آیا فروش بهتر آثار ترجمه‌شده در قیاس با آثار نویسندگان ایرانی اتفاق بدی است یا نه؛ آسیب‌رسان است یا نه؛ می‌تواند به انقراض ادبیات داستانی جدی این مرز و بوم بینجامد یا نه و مسائلی از این دست، بارها و بارها دستمایه حرف و بحث و سخن نویسندگان و منتقدان قرار گرفته و هیچ‌گاه هم به نتیجه‌ای درخور ختم نشده است. برخی اعتقاد دارند که فروش بیشتر آثار ترجمه‌شده در قیاس با آثار ایرانی نتیجه طبیعی روند ترجمه آثار است.

در حقیقت این گروه بر این باورند که از این‌رو که ناشر و مترجم بعد از غوطه‌خوردن در بی‌شمار اثر جدید منتشر شده شماری از بهترین آثار را برای ترجمه انتخاب می‌کنند و بنابراین طبیعی است که آن آثار به دلیل بهره‌مندی از روایت جذاب‌تر و سر و شکل حرفه‌ای‌تر بیشتر از کتاب‌های ایرانی مورد استقبال قرار بگیرند، نمی‌شود فروش بالاتر آثار خارجی را دارای تبعات منفی دانست. یکی از کسانی که به این باور معتقد است، راضیه تجار نویسنده کتاب‌هایی چون سفر به ریشه‌ها، نرگس‌ها و بانوی رنگین‌کمان است که با بیان این‌که «استقبال از آثار خارجی اشکالی ندارد» می‌گوید: این‌که بگوییم نباید کتاب خارجی خواند کاملا مردود است. تنوع و عمیق طرح کردن مسائل، پرداخت جدی‌تر و آشنایی با فضاهای جدید ازجمله دلایلی است که خواننده ایرانی را شایق‌ می‌کند به آثار غربی توجه بیشتری نشان دهد.باور راضیه تجار مبنی بر این‌که استقبال از آثار غربی اتفاق بدی نیست؛ به اعتقاد میترا الیاتی نویسنده کتاب‌هایی چون کافه پری دریایی و شمعدانی‌ها نیز صادق است.

این نویسنده با بیان این‌که «هراسی به دلمان راه ندهیم از انتشار کتاب‌های گوناگون ادبی در حوزه ترجمه به تصور این‌که ممکن است جای کتاب‌های تألیفی ما را در ویترین کتابفروشی‌ها تنگ کنند» در یادداشتی می‌نویسد: یادمان نرود از طریق ترجمه آثار نویسندگان تأثیرگذاری چون کافکا، آلبر کامو، سارتر، داستایوسکی، تولستوی، چخوف، بورخس، همینگوی و بسیاری از بزرگان دیگر با ادبیات جهان آشنا شدیم. ادبیات پیشرو ایران پس از مشروطه هم، به واسطه ترجمه و تحت‌تأثیر مکاتب ادبی غرب، از نظر ژانری، شکل امروزی‌اش را گرفت. در این‌صورت نباید نقش کلیدی مترجم و ترجمه را کم‌اهمیت دانست یا نادیده گرفت.

آیا غربی‌ها بهترند؟

حسین یعقوبی نیز در مورد استقبال بیشتر از آثار خارجی دلایلی نظیر اشتهار بیشتر آثار موفق خارجی، سانسور، تنوع بیشتر آثار خارجی و شباهت آثار ایرانی به همدیگر را عنوان می‌کند: وقتی اثری با موفقیت جهانی روبه‌رو می‌شود، مخاطب بیشتر مشتاق است آن را بخواند. معمولا اثر یک نویسنده‌ ایرانی گمنام یا حتی سرشناس در جغرافیای ایران محدود می‌شود و شهرت بین‌المللی پیدا نمی‌کند. مسأله دیگر سانسور است؛ مخاطب ایرانی فرض را بر این می‌گذارد که نویسنده خارجی خودسانسوری نمی‌کند و اگر اثرش دچار جرح و تعدیل شود، دیگر کار اداره ممیزی ارشاد است اما نویسنده‌های ایرانی خودسانسوری بیشتری دارند.

در این زمینه می‌شود به حرف نویسندگان و مترجمان دیگر نیز استناد کرد؛ مثلا ارسلان فصیحی مترجم شماری از آثار پرفروش سال‌های اخیر ضمن اشاره به این‌که «اثر ایرانی که مخاطبان بخوانند وجود ندارد. یعنی نویسنده‌های مشهور به دلیل وضعیتی که دارند، نمی‌نویسند و نویسنده‌های تازه‌کار هم شناخته‌شده‌ نیستند و کتاب‌هایی که منتشر می‌شود، نمی‌تواند نیاز مخاطبان را پاسخ دهد» دلایل مورد استقبال قرار گرفتن آثار خارجی را تحلیل می‌کند. مریم مفتاحی، مترجم آثار جوجو مویز نیز نبود نوآوری و وجود تقلید در کار نویسنده‌های ایرانی را از عوامل استقبال مخاطبان از آثار ترجمه می‌داند: ادبیات غرب از پشتوانه قرن‌ها رمان‌خوانی و رمان‌نویسی برخوردار است؛ درواقع غربی‌ها ادبیات داستانی غنی‌ای دارند و نویسنده خارجی با دیدگاه‌ و دانش‌ وسیعی‌ای که دارد، رمان‌هایش را می‌نویسد. نویسنده‌های غربی دنیای بزرگی دارند و در کتاب‌هایشان از دیدگاه‌های فلسفی، روانشناسی و تاریخ بهره می‌برند و در هر ژانری که می‌نویسند، حرف‌های تازه‌ و ناگفته‌های زیادی را بیان می‌کنند.

ما کتاب‌های منتخب کشورهای دیگر را برای ترجمه انتخاب می‌کنیم، بنابراین کتاب‌هایی هستند که حرف برای گفتن دارند و دنیای جدیدی را کشف می‌کنند و زمانی که ترجمه می‌شوند توجه مخاطبان را جلب می‌کنند.امیرحسین خورشیدفر، نویسنده کتاب‌هایی چون تهرانی‌ها، اما نگاهی متفاوت به این قضیه دارد: اولا باید پرسید مگر از آثار ترجمه استقبال شده است؟

تیراژ کتاب کمتر از ۱۰‌سال قبل است. این‌که چند رمان نویسنده برنده نوبل یا نویسنده/ استارهایی مثل موراکامی و یوسا ۱۰هزار نسخه فروش رفته، به نظر شما استقبال است؟ یعنی می‌پرسید چرا آثار ١٢-١٠ نویسنده بزرگ جهان بیشتر از آثار نویسنده‌های امروز ایران خوانده می‌شود؟ این‌که عادی‌ترین وضع ممکن است. ضمنا در جهان وقتی صحبت از ادبیات و هنر ایران پیش بیاید حتما اولین مولفه آن را نوشتن در سایه سانسور ذکر می‌کنند. ابعاد سانسور برای کسی که می‌نویسد، بسیاربسیار گسترده‌تر از چیزی است که بر یک اثر ترجمه اعمال می‌شود و این را نمی‌توان نادیده گرفت.

 

بیماری ترجمه!

در این بین اما عده‌ای هستند که استقبال از آثار غربی و به‌طورکلی خارجی را برای ادبیات ایران در حکم نوعی بیماری می‌دانند. یکی از این افراد ناتاشا امیری است که می‌گوید: استقبال از آثار ترجمه یک بیماری مزمن است؛ این موضوع از گذشته وجود داشته است، البته مخاطبان هم تا حدی حق دارند. ممکن است کتابی که ترجمه می‌شود مطابق سلایق ما نباشد، اما حداقل دلیل دیده‌شدن آثار ترجمه این است که در کشور خودشان مطرح شده‌ و مخاطبان زیادی آنها را خوانده‌اند. نویسنده با من به جهنم بیا و هولا هولا در این مورد بیشتر توضیح می‌دهد: دلیل استقبال از کتاب‌های ترجمه این است که معمولا کتاب‌هایی ترجمه می‌شوند که در کشور خودشان مطرح شده‌اند و جوایزی مانند پولیتزر و نوبل را برده‌ و مخاطب جهانی داشته‌اند. مخاطبان ایرانی ممکن است از کتاب خوش‌شان نیاید و کتاب مطابق سلیقه‌شان نباشد اما فکر می‌کنند کتاب‌های ترجمه ارزش یک‌بار خواندن را دارند.

در ایران کتاب‌هایی که از طریق گرفتن جایزه مطرح شده‌اند، مخاطبان عام پیدا نکرده‌ و مخاطبان به جوایز بدبین شده‌اند. از طرف دیگر، مترجمان سراغ نویسنده‌ها و کتاب‌های گمنام نمی‌روند در نتیجه می‌توان گفت کتاب‌های ترجمه مخاطبان بیشتری پیدا می‌کنند. درباره فیلم هم همین‌طور است. معمولا مخاطبان فیلم‌هایی را نگاه می‌کنند که جایزه اسکار یا کن برده باشند یا حداقل یک نویسنده مطرح داشته باشند و هر فیلمی را نگاه نمی‌کنند.

محمد حسینی، نویسنده با نگاهی انتقادی به این جریان می‌نگرد: کتاب‌های ترجمه ویترین محدود عرضه کتاب را اشغال می‌کنند و هر روز جا برای ادبیات فارسی کوچک و کوچکتر می‌شود.محمدرضا یوسفی، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان نیز نگاهی منفی به آثار غربی دارد: زمانی که نشر به سوداگری تبدیل می‌شود، این اتفاق طبیعی است. تولید آثار ترجمه از آثار تألیفی فراوان‌تر است، زیرا تولید آنها راحت‌تر است و در یک هفته انجام می‌شود. در ایران‌ به دلیل این‌که رایت پرداخت نمی‌شود، ناشران به راحتی ترجمه چاپ می‌کنند، به همین دلیل از برخی کتاب‌ها ۲۰ ترجمه در بازار وجود دارد زیرا رایت‌شان در اختیار کسی نیست و سود بسیاری برای ناشران دارد.

قیاس با بهترین‌ها؟!

مژده دقیقی، مترجم می‌کوشد در این میان نگاهی منصفانه به هر دو سوی این جریان داشته باشد. دقیقی ضمن اشاره به این‌که «مقایسه استقبال از آثار ترجمه در مقابل آثار ایرانی دور از انصاف است زیرا مترجمان معمولا بهترین آثار ادبیات جهان را برای ترجمه انتخاب می‌کنند» می‌گوید: آثار ترجمه‌شده با همه آثاری که در ایران منتشر می‌شود، قابل مقایسه نیست. در ادبیات هر مملکتی همه‌جور اثری با هر کیفیتی منتشر می‌شود؛ ولی بعید است مترجم یک اثر پایین‌تر از متوسط را برای ترجمه انتخاب کند، بنابراین می‌بینید که مقایسه همه آثار داستانی نویسندگان ما با بهترین داستان‌ها و رمان‌های دنیا که از طریق ترجمه وارد بازار نشر ما می‌شوند، کار درستی نیست.


منبع: برترینها

هوش مصنوعی، آینده‌ی بازاریابی محتوایی

برترین ها – ترجمه از حمید گنجی: در سال ۲۰۱۵، آژانس بازاریابی من درگیر این مسئله بود که در عین حفظ کیفیت، بتواند محتواهای کافی نیز تولید کند. این یکی از چالش‌برانگیزترین عرصه‌ها برای سازمان‌های بازاریابی محسوب می‌شود. در همین زمان، پیشرفت‌های صورت گرفته در هوش مصنوعی بازاریابی من را قانع کرد که در آینده‌ای نزدیک می‌توانیم شاهد محتوای پشتیبانی شده توسط ماشین باشیم.

 چرا هوش مصنوعی آینده بازاریابی محتوایی است؟

اما سوال بزرگی که نمی‌توانستم از ذهنم بیرون کنم این بود که: آیا شرکت من می‌تواند با استفاده از هوش مصنوعی بازاریابی، فعالیت‌های بازاریابی‌مان را خودکارسازی و مقیاس‌پذیر کند تا بتوانیم درنهایت ارزش بیشتری را به مشتریانمان ارائه دهیم و کارایی کسب‌وکار خود را نیز بالا ببریم؟

من پیش‌تر از سردبیر خبرگزاری آسوشیتدپرس و مدیرعامل Automated Insights شنیده بودم که خبرگزاری آسوشیتدپرس چگونه با استفاده از هوش مصنوعی فرآیند تولید گزارش‌ها را به‌صورت اتوماسیون درآورده است و من می‌دانستم که ما باید بیشتر در این فناوری کنکاش کنیم.

هوش مصنوعی و بازاریابی محتوایی

در نظر بگیرید که شما و تیم‌تان چقدر زمان را روی فعالیت‌های بازاریابی محتوایی صرف می‌کنید. مواردی مانند کشف کردن کلمات کلیدی، برنامه‌ریزی موضوعات پست‌های وبلاگی، نوشتن، بهینه‌سازی، شخصی‌سازی و خودکارسازی محتوا، تست کردن لندینگ پیج‌ها، برنامه‌ریزی به اشتراک‌گذاری محتوا در شبکه‌های اجتماعی، بررسی آنالیزها و تغییر استراتژی‌های بازاریابی.

حالا تصور کنید که یک ماشین به‌جای شما می‌توانست تمامی این فعالیت‌ها را انجام دهد و تنها کار شما این بود که بجای تولید، روی این موارد نظارت داشته باشید. درواقع، بسیاری از راه‌حل‌ها در زمان کنونی برای انجام دادن این فعالیت‌ها وجود دارند. این راه‌حل‌ها فضا را برای بازاریابان مهیا می‌کنند تا فعالیت‌هایی ارزشمند را انجام داده و عملکرد کسب‌وکار را نیز بهبود دهند. این تغییرات احتمالا مدیون هوش مصنوعی است.

بر اساس تعریف مدیرعامل DeepMind، یک استارتاپ هوش مصنوعی تصاحب شده توسط گوگل، هوش مصنوعی عبارت است از «علم هوشمند کردن ماشین‌ها». هوش مصنوعی به نوبه خود می‌تواند دانش و توانایی‌های انسان را ارتقا دهد.

هوش مصنوعی یک عبارت کلی برای تعریف مجموعه‌ای از فناوری‌های منحصربه‌فرد و مرتبط در درجه‌های مختلف است. این شامل یادگیری ماشینی، یادگیری عمیق، شبکه‌های عصبی، پردازش زبان طبیعی و تولید زبان طبیعی می‌شود.

 چرا هوش مصنوعی آینده بازاریابی محتوایی است؟

بیشتر عملکرد ماشین‌ها به الگوریتم‌ها وابسته است. الگوریتم عبارت است از مجموعه‌ای از دستورالعمل‌های ریاضی که به ماشین می‌گوید باید چه‌کاری انجام دهد. اما با هوش مصنوعی یک ماشین می‌تواند الگوریتم‌های خود را ایجاد کرده، راه‌های جدید را تعریف کند و پتانسیل‌های نامحدود را برای پیشبرد بازاریابی، کسب‌وکار و نسل بشر باز کند.

پیامدهای آن برای بازاریابان محتوا

امروز، بازاریابان به‌صورت دستی گردش کار را برای اتوماسیون بعدی به هم پیوند می‌دهند. مثلا اگر بازدیدکننده وب‌سایت یک کتاب الکترونیکی را دانلود کند، سپس به آن‌ها یک ایمیل سه بخشی ارسال می‌شود.

اتوماسیون بازاریابی محتوایی که امروزه بازاریابان از آن استفاده می‌کنند بیش‌ازحد دستی است. این پلتفرم‌ها باعث صرفه‌جویی در زمان می‌شوند، کارایی و بهره‌وری را بالا می‌برند و عملکرد را نیز افزایش می‌دهند. اما نمی‌توانند چشم‌اندازی عمیق به درون داده‌ها، اقدامات پیشنهادی، پیش‌بینی خروجی‌ها یا تولید محتوا را به دست بدهند و وقتی‌که هوش مصنوعی را به‌عنوان چاشنی به این اضافه می‌کنید، بازی به‌طور کامل تغییر می‌کند.

 چرا هوش مصنوعی آینده بازاریابی محتوایی است؟

اختلال، تحول و فرصت

بر اساس آمارهای منتشرشده، تقریبا ۹۰ درصد از داده‌های موجود در جهان در دو سال گذشته به لطف توسعه اینترنت و ویدئو ایجاد شده است. به‌عنوان نتیجه، بازاریابان و سایر افراد در اطلاعات غرق می‌شوند. بازاریابان این روزها به داده‌هایی از چندین منبع مختلف دسترسی دارند. منابعی مانند: مانیتورینگ اجتماعی، آنالیز وب، ایمیل، رهگیری تماس، فروش، تبلیغات، بازاریابی مجدد و تجارت الکترونیک.

اما بااین‌حال، انسان توانایی محدودی برای پردازش اطلاعات، ایجاد استراتژی‌ها بر اساس این اطلاعات و تولید محتوا دارد. در مقابل، سیستم‌های هوش مصنوعی تقریبا از توانایی نامحدودی برای پردازش داده، پیش‌بینی، توصیه‌ها و تولید محتوا برخوردار هستند و عملکرد این سیستم‌ها نیز بهتر، سریع‌تر و ارزان‌تر است.

بااین‌وجود، بازاریابی محتوایی هم‌اکنون عمدتا به‌صورت دستی توسط خود انسان‌ها انجام می‌شود و مقدار کمی چاشنی اتوماسیون نیز با آن مخلوط شده است. اما همان‌طور که سایر صنایع نشان می‌دهند، آینده ممکن است از آن چیزی که فکر می‌کنیم نزدیک‌تر باشد.

هم‌اکنون در وال‌استریت، بیش از ۶۰ درصد از تجارت‌ها به‌وسیله هوش مصنوعی انجام می‌شود و انسان کمترین دخالت را انجام این تجارت‌ها دارد.

 چرا هوش مصنوعی آینده بازاریابی محتوایی است؟

بازاریابی قدم بعدی است

شبکه اجتماعی فیس‌بوک در حال حاضر از یادگیری عمیق و هوش مصنوعی برای فیلتر کردن فید اخبار کاربران و شناسایی چهره‌‌ها در عکس‌های آپلود شده استفاده می‌کند. در بلندمدت، فیس‌بوک به دنبال درک هوش و ساخت ماشین‌های هوشمند است.

سرپرست واحد هوش مصنوعی گوگل نیز اکنون مدیریت عملیات‌های جستجو این شرکت را برعهده گرفته است و این نشان می‌دهد که هر ساختار سازمانی از اینترنت به هوش مصنوعی وابسته خواهد بود.

 چرا هوش مصنوعی آینده بازاریابی محتوایی است؟

شرکت IBM نیز در حال حاضر ۸۲۵ پتنت مرتبط با هوش مصنوعی را به ثبت رسانده است. آی بی ام همچنین فناوری به نام IBM Watson را توسعه داده است. این فناوری برای استخراج کردن چشم‌اندازها از حجم عظیم داده‌های غیر ساختاری از پردازش زبان طبیعی و یادگیری ماشینی استفاده می‌کند. جالب است بدانید که IBM Watson توانست در یک برنامه تلویزیونی، دو نفر از رقبای انسانی خود را شکست دهد!

غول‌های اینترنتی تنها شرکت‌هایی نیستند که به سمت استفاده هرچه بیشتر از هوش مصنوعی حرکت می‌کنند. بر اساس بررسی‌های ما، در حال حاضر بیست‌وچهار استارتاپ فعال در زمینه هوش مصنوعی در حال فعالیت‌اند و این استارتاپ‌ها توانسته‌اند ۲۱۸ میلیون دلار سرمایه نیز جذب کنند. در میان تمامی صنایع، معاملات برای استارتاپ‌های هوش مصنوعی در طول پنج سال گذشته حدود ۴٫۶ برابر افزایش داشته است. هوش مصنوعی در زمینه بازاریابی می‌تواند مشاغل را دچار دگرگونی کرده، نقش‌ها را تغییر دهد و برای کسب‌وکارهایی که به هوش منصوعی در بازاریابی متکی هستند، فرصت‌های زیادی را ایجاد کند.

 چرا هوش مصنوعی آینده بازاریابی محتوایی است؟

چگونه در عصر هوش مصنوعی زنده بمانیم و رشد کنیم؟

درحالی‌که اختلال بسیار سریع‌تر از پیش‌بینی‌ها اتفاق می‌افتد، این مهم است که بدانیم ما هنوز در ابتدای راه هوش مصنوعی قرار داریم. بسیاری از شرکت‌های فناوری هوش مصنوعی از سرمایه‌های مالی قابل‌توجهی برخوردار هستند، اما بازار برای اثبات موفقیت محصولات آن‌ها هنوز بسیار محدود است.

 چرا هوش مصنوعی آینده بازاریابی محتوایی است؟

هوش مصنوعی همچنین به حجم عظیمی از داده و راه‌حل‌های سفارشی نیاز دارد، بنابراین شرکت‌های بزرگ بیشتر تمایل دارند تا مزیت‌های کوتاه‌مدتی از سرمایه‌گذاری روی هوش مصنوعی نصیبشان شود. اما به‌هرحال، برخی شرکت‌ها در تلاش هستند تا فناوری هوش مصنوعی را مقرون‌به‌صرفه و قابل‌دسترس‌تر کنند که این خود نیازمند تسریع توسعه و تطبیق هوش مصنوعی است. اما چالش اصلی در اینجا پیدا کردن استعدادهای فنی توانا در ساخت و اجرای راه‌حل‌های هوش مصنوعی است. این به آن معنی است که اکنون بهترین زمان برای بازاریابان است تا خود را یک گام جلوتر از سایرین قرار دهند. چطور؟ به این صورت:

ارزیابی وظایف تکراری و دستی بازاریابی که می‌توانند هوشمندانه خودکارسازی شوند: ده‌ها ابزار بازاریابی مبتنی بر هوش مصنوعی وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها برای برنامه‌ریزی، بهینه‌سازی، ایجاد، شخصی‌سازی، ترویج، اندازه‌گیری و آنالیز محتوا استفاده کنید.

ارزیابی فرصت‌ها برای کسب اطلاعات بیشتر از داده‌ها: روش‌های زیادی برای کشف چشم‌اندازها، پیش‌بینی خروجی‌ها، طراحی استراتژی‌ها، شخصی‌سازی محتوا و داستان‌سرایی با نوع و حجم مناسبی از داده وجود دارد. البته نوع و حجم مناسب داده به سازمان و نیازهای شما وابسته است. بازاریابان باید تیم‌های داده سازمان را در فرآیند بازاریابی دخیل کنند.

قابلیت‌های هوش مصنوعی فناوری‌های بازاریابی کنونی خود را درنظر بگیرید: پلتفرم‌هایی مانند Salesforce و HubSpot به‌صورت فعالانه هوش مصنوعی را در محصولات فعلی خود ادغام کرده‌اند. پلتفرم‌های موجود، فضایی بسیار مناسب را برای بازاریابان ایجاد می‌کنند تا آن‌ها با قابلیت‌های هوش مصنوعی آشنا شوند.

فرصت‌های شغلی بازاریابی محتوایی به‌سرعت در حال تغییر‌اند

همان‌طور که گفتم، ما هنوز در ابتدای راه هوش مصنوعی قرار داریم. درحالی‌که توسعه در این بخش به‌سرعت پیش رود، اما اغلب بازاریان محتوا دقیقا نمی‌دانند که هوش مصنوعی چگونه می‌تواند روی شغل، عملکرد و کسب‌وکار آن‌ها تاثیرگذار باشد.

هوش مصنوعی تنها برخی فعالیت‌های خاص بازاریابی محتوایی را خودکارسازی یا تقویت نمی‌کند، بلکه می‌تواند نحوه کارکرد کانال‌های بازاریابی و مهارت‌های مورد نیاز برای رشد در آینده‌ای نزدیک را نیز دستخوش تغییر کند.
وقتی سیستم‌های هوش مصنوعی بازاریابی قادر هستند تا به‌صورت خودکار کمپین‌های جستجو را بهینه‌سازی کنند، ارزش مهارت‌های بازاریابان دچار تغییر می‌شود.

همان‌طوری که بازاریابی هوش مصنوعی به طرزی فزاینده می‌تواند گزارشات چشم‌انداز را تولید کند، نوع تحلیل مورد نیاز و ارزش‌گذاری شده توسط بازاریابان متفاوت از گذشته است. اگر بازاریابی هوش مصنوعی قادر به نوشتن محتوای اولیه باشد، بازاریابان محتوا نیاز به انطباق دارند.

این نکته‌ای واضح است که مهارت‌های بازاریابی در طول زمان تغییر می‌کنند، اما با بازاریابی هوش مصنوعی، سرعت تغییر این مهارت‌ها سریع‌تر از گذشته خواهد بود. همان‌طور که سیستم‌های هوشمند یاد می‌گیرند و بهبود می‌یابند، آن‌ها بیشتر و بیشتر قادر به انجام وظایفی شناختی هستند که قبلا برای انسان‌ها محفوظ بوده است.


منبع: برترینها

با این کارها فروش‌تان دو برابر می‌شود

مجله پنجره خلاقیت – مارک وی شک، ترجمه شادی حسن پور: دو روش ابتدایی برای افزایش میزان فروش وجود دارد: یا باید بیشتر بفروشید یا معامله های بزرگ تری انجام دهید. بیشتر فروشندگان سعی می کنند بیشتر بفروشند، اما موفق ترین فروشندگان آنهایی هستند که تلاش می کنند با مشتریان بهتر و غول های صنعتشان کار کنند.

البته مشکلی وجود دارد! اگر می خواهید به مشتریان سطح بالا یا سازمان های بزرگ دسترسی پیدا کنید، نمی توانید فقط با تماس گرفتن یا ارسال ای میل آنها را متقاعد به خرید کنید. بلکه باید یک استراتژی صد در صد موفق را به کار بگیرید: یک کمپین کامل و برنامه ریزی شده به شما کمک خواهد کرد که فروشتان را به بیش از دو برابر افزایش دهید و نسبت به رقبایتان برتری پیدا کنید.

۱٫ ۱۰ مشتری ایده آلتان را فهرست کنید.

ایرادی ندارد اگر بخواهید ده سازمان یا شرکت ایده آلی را که می خواهید با آنها در زمینه فروش همکاری داشته باشید، فهرست کنید، اما باید دیدگاه استراتژیک تری را در پیش بگیرید. افراد مشخصی را که باید با آنها ملاقات یا تماس داشته باشید، شناسایی کنید. وقتتان را با مدیران سطح دوم و سوم هدر ندهید. به سراغ نایب روسا، مدیران سطح دوم و سوم هدر ندهید. به سراغ نایب روسا، مدیران عامل یا اجرایی بروید که قدرت لازم برای تصمیم گیری در مورد پیشنهاد شما را داشته باشد.

تنها استراتژی ای که می تواند فروش تان را بیش از دو برابر کند 

۲٫ از قبل برای بخش ارتباطتان با این افراد برنامه داشته باشید.

زمانی که می خواهید به سراغ مشتریان ارزشمندتری بروید، تماس های تلفنی از پیش تعیین شده بدترین روش ممکن خواهد بود. این افراد روزانه با صدها نفر صحبت می کنند. به منظور اینکه خود را نسبت به بقیه متمایز کنید، قبل از برقراری تماس یا ارسال ایمیل، هر قسمت از پیام و برنامه ارتباطی تان با آنها را مشخص کنید.

۳٫ غیرمتعارف فکر کنید.

سپس باید هفت روش متفاوت را برای تاثیرگذاری روی این مشتریان خارق العاده پیدا کنید. تماس تلفنی و ای میل در این هفت مورد جایی ندارند. روش هایی منجر به فرد پیدا کنید تا بتوانید ارزشی واقعی به آنها ارائه دهید و توجهشان را جلب کنید.

۴٫ شبکه ارتباطی تان را گسترش دهید.

اگر یکی از مشتریان یا شرکای تجاری مشتری مورد نظرتان بتواند شما را به مدیرعامل معرفی کند، قطعا مسیر ساده تری برای اولین ملاقات با او خواهید داشت. همچنین می توانید برای پیدا کردن شبکه های ارتباطی، از شبکه اجتماعی لینکدین استفاده کنید.

۵٫ بسته های شخصی سازی شده برایشان ارسال کنید.

زمانی که دارید به هفت روش تاثیرگذاری فکر می کنید، به دنبال راه هایی نیز باشید که چیز باارزش و شخصی سازی شده ای را برای مشتری مورد نظرتان بفرستید. گزارش ها، نمونه ها، مطالعات موردی، یادداشت های دست نویس و دعوت نامه به همایش های بزرگ و پراهمیت نمونه های خوبی از این راه های ارتباطی هستند. درعوض، این پیشنهادهای باارزش و پر از اطلاعات شما را به عنوان یک متخصص در ذهن مشتری تان جا می اندازند. زمانی که می خواهید فروش بسیار زیادی داشته باشید، باید با صرف مقداری زمان و هزینه، این بسته های شخصی سازی شده را تهیه کنید.

۶٫ همه چیز را از طریق پست پیشتاز بفرستید.

باور کنید من در اداره پست کار نمی کنم! اما مشخص است که هر کسی آنقدر کنجکاو هست که بخواهد داخل بسته های پست پیشتاز، یا از آن بهتر، بسته های ارسالی به وسیله پیک را باز کند. حتی مدیران عامل شرکت های بزرگ نیز نمی توانند در مقابل این کنجکاوی مقاومت کنند. این کار روشی عالی برای اطمینان از این موضوع است که مخاطبتان حتما این بسته ها را باز خواهدکرد و چشمش به بسته سفارشی شما، خواهدافتاد که آنقدر بادقت برنامه ریزی و شخصی سازی شده است.

۷٫ حالا می توانید تماس بگیرید یا ای میلی بفرستید.

زمانی که بسته سفارشی تان را فرستادید، می توانید به وسیله تماس تلفنی یا ارسال ای میل آن را پیگیری کنید. به دلیل آنکه مشتری مورد نظرتان اسم شما و بسته باارزشی را که برایش فرستاده اید، دیده است، تمایل خیلی بیشتری برای شناخت و برقراری ارتباطی با شما خواهدداشت. این کار شروع مکالمه را برایتان بسیار آسان تر کرده و جو صمیمانه تری را ایجاد خواهدکرد.

۸٫ تسلیم نشوید.

برخی از مشتریان به سرعت به شما پاسخ مثبت می دهند. برخی دیگر این طور نیستند. فقط کافی است به تاثیرگذاری خود ادامه دهید. اگر اصلا پاسخی دریافت نکردید، به سراغ یک مشتری سطح بالای دیگر در همان سازمان بروید و دوباره تلاش کنید. بستن قراردادهای بزرگ نیازمند مداومت در کار و صبوری است، اما قطعا دو برابر کردن میزان فروش، ارزش این صبر و پشتکار را خواهدداشت.


منبع: برترینها

با طرح‌های شطرنجی به خانه تان تنوع دهید

پارچه‌ها از هر نوع در دکوراسیون، جایگاه مهمی دارند. انواع گوناگون آنها، جهان زیبایی از نقش و نگارهای گوناگون را به فضایمان می‌آورند و چشم و دل ما را با طرح ، نقش و رنگ‌ها نوازش می‌دهند. هر دکوراسیونی با پارچه‌هایی با الگوهای نقشینه‌ای و خاص همراه می‌شود و به آن شخصیت و هویت می‌بخشد. یکی از خاص‌ترین این الگوهای نقشینه‌ای، طرح‌های مختلف شطرنجی هستند.

 شطرنجی از جنسی دیگر...

چهارخانه آشنا!

پارچه‌های شطرنجی در انواع گوناگون خود با رنگ‌ها و اندازه‌های ریزودرشت در خاطره ما نقش بسته‌اند. یک نوع بسیار آشنا، انواع دو رنگ آن مانند سفید و قرمز یا سفید و آبی است. به این نوع از چهارخانه‌ها «گینگهام»، کلمه‌ای با ریشه مالایی (مالزیایی) گفته می‌شود که به معنی «راه‌راه» است. پایه طرح شطرنجی ساده یا دو رنگ نیز راه‌راه‌هایی است که به‌صورت عمودی و افقی از هم رد شده‌اند و بر زمینه سفید پارچه کتانی، شطرنجی‌ها را به وجود آورده‌اند. این نوع از شطرنجی‌ها در تمام دنیا محبوبیت دارند و مورد استقبال قرار می‌گیرند. امروزه این نقش بر پارچه‌های غیرنخی نیز دیده می‌شود و حتی به‌عنوان نقش تزئینی بر ظروف هم چاپ می‌گردد.

 شطرنجی از جنسی دیگر...

شهر و روستا!

این سبک از پارچه‌های شطرنجی، ما را بیشتر به یاد فضاهای روستایی یا ییلاقی می‌اندازد، ولی عملا در فضاهای امروزی شهری نیز از قلم نیفتاده‌اند. با این نوع از چهارخانه‌ها، آشپزخانه شهری، حالتی سنتی و صمیمانه به خود می‌گیرد. پارچه‌های شطرنجی دو رنگ، حالتی عامیانه دارند؛ مثلا در تمام منازل روستایی یا ییلاقی فرانسه برای پوشش پنجره‌ها از این نوع نقش و با رنگ قرمز و سفید دیده می‌شود و در قسمت بالای پرده نیز پارچه را چین‌دار در نظر می‌گیرند. در رستوران‌ها و کافه‌های محلی نیز به‌عنوان رومیزی، بسیار هواخواه دارد و از اجزاء مهم دکوراسیون محسوب شده و به‌عنوان یک رسم محلی دارای ارزش است. از این الگوی نقشینه به‌عنوان کوسن، ساک و زنبیل خرید و حتی دیوارپوش هم استفاده می‌کنند، ولی این پارچه معروف در چهارچوب روستا یا ییلاق باقی نمی‌ماند.

 شطرنجی از جنسی دیگر...

برای داشتن جو صمیمانه و بی‌تکلف به استفاده از این نوع الگوی نقشینه‌ای برای فضای نشیمن مدرن هم می‌توان فکر کرد و یا برای اتاق‌های کودکان و نوجوانان به کار برد و از کلیشه‌های مرسوم دوری گزید.

سبک شمالی!

اگر به چیدمان‌هایی با محدودیت رنگ و تنوع بافت از قبیل سبک مینیمال یا اسکاندیناوی علاقمندید، از این نوع پارچه‌های شطرنجی، ولی با رنگ‌آمیزی با رنگ‌های خاموش و سرد مانند انواع چهارخانه‌های آبی، سبز، خاکستری و یاسی‌ها در کنار مبلمان با چوب سفید و کف سازی‌هایی به همین رنگ استفاده کنید. (در کشورهای اسکاندیناوی کف فضا را با آهک اندود می‌کنند و به همان صورت نگه می‌دارند). در نشیمن‌هایی که رنگ غالب فضا ترکیبی از خاکستری، آبی و سفید است این نوع پارچه با خطوط قوی خود به زیبایی و جذابیت خاص فضا می‌افزاید. پارچه شطرنجی با ترکیب آبی کم‌رنگ در کنار لوازمی از جنس چینی با زمینه سفید و نقوش آبی و یا برعکس و هم‌چنین اکسسوری‌هایی به رنگ زرد و یا سفید یکدست در تزئین آشپزخانه‌های آمریکایی یا اروپایی زیاد دیده می‌شوند و حالتی مدرن دارند.

 شطرنجی از جنسی دیگر...

چهارراه‌های مختلط!

برای کسانی که به تلفیق نقوش علاقمند هستند، پارچه‌ها و لوازمی با نقش چهارخانه دو رنگ، مورد خوبی برای طبع‌آزمایی و خلاقیت به‌حساب می‌آید. یکی از بهترین روش‌ها ترکیبی از نقوش شطرنجی در اندازه‌های درشت و ریز، ولی با رنگ‌بندی مشترک و یا سیر و روشن است. می‌توان برای داشتن هیجان بصری بیشتر از میان رنگ‌های مکمل نیز انتخاب کرد. در این صورت اندازه شطرنجی‌ها باید یکسان باشد. اگر می‌خواهید مبلمانتان را با پارچه شطرنجی روکش کنید در این صورت از پارچه‌ای با نقش چهارخانه درشت و با رنگی جاندار و پرمایه بهره ببرید.

  شطرنجی از جنسی دیگر...

ترکیب نقوش راه‌راه با شطرنجی نیز تیم خوبی درست می‌کنند، ولی به رنگ مشترک میان آنها توجه داشته باشید. پارچه‌های چهارخانه ریز به‌عنوان آستر برای پرده‌هایی با پارچه گل‌دار بسیار مناسب‌اند، ولی در اینجا هم باید به رنگ مشترک میان هر دو پارچه دقت داشت. نکته مهم دیگر اینکه هنگام برش و دوخت پارچه‌های چهارخانه، توالی خطوط و هم‌راستا بودن رنگ‌های آنها روش درست‌کار است تا نتیجه دلخواه و زیبایی حاصل شود.

 شطرنجی از جنسی دیگر...

اسکاتلندی‌های دوست‌داشتنی!

نقش چهارخانه اسکاتلندی یا پیچازی که به نام اسکاچ معروف هستند، عموما بر پارچه‌های ضخیم‌تر از قبیل پشم یا فوتر، نقش می‌بندند و «تارتان» نام دارند. در قرن نوزده و در اسکاتلند، دو نوع از این پارچه‌ها برای دو منظور متفاوت استفاده می‌شد:  یکی برای لباس شکار و دیگری برای حضور در مراسم و مجامع. ملکه وقت انگلستان؛ «ویکتوریا» علاقه خاصی به این نوع نقش داشت تا آنجا که حتی دیوارپوش‌ها و فرش‌های قصر موردعلاقه‌اش؛ «بالمورال» را با این نوع از پارچه‌های چهارخانه تزئین کرده بود. این چهارخانه‌های زیبا، ولی با طرح رنگ محدود تا ژاپن و آمریکا هم برای خود طرفداران زیادی کسب کرد.

 شطرنجی از جنسی دیگر...

امروزه، ولی از محدودیت رنگ خبری نیست. رنگ‌های تیره این نوع الگوی نقشینه‌ای به‌عنوان روکش مبل با مبلمانی چوبی لاک‌الکل خورده و تیره‌رنگ، بسیار خوب جفت‌وجور می‌شوند. به‌ویژه در خانه‌هایی با کف‌پوش‌های آجری یا سنگ‌فرش به‌عنوان پرده یا پشت‌دری‌ها نیز عالی هستند. این سبک از پارچه‌ها با سبک‌های «روستیک»، «وینتیج» و «ریترو» هم‌خوانی دارند. در اینجا هم با توجه به رنگ غالب پارچه می‌توان از پارچه‌هایی با نقوش دیگر برای ترکیب و تلفیق استفاده کرد.

 شطرنجی از جنسی دیگر...

درنهایت پارچه‌های شطرنجی جزء پارچه‌هایی با طرح هندسی محسوب می‌شوند و در سبک‌های مدرن، هم به‌عنوان ایجاد تنوع بصری و هم برای آوردن رنگ و نقش به درون فضا به کار می‌روند. به سبب وجود خطوط قوی و مستقیم در این نقوش، این پارچه‌ها با لوازم و اکسسوری‌های مدرن و هندسی به زیبایی و درستی همراه می‌شوند. حتی به‌عنوان نقش بر وسایل، مبلمان و ظروف هم زیبا و متفاوت هستند.

برای تهیه مجله منزل می توانید به صورت حضوری از کیوسک های روزنامه فروشی سراسر کشور و برای خرید نسخه الکترونیک از وب سایت  اقدام نمائید.

ضمنا برای اشتراک نسخه چاپی مجله منزل روی تصویر زیر کلیک کنید:


منبع: برترینها

درخشان‌‌ترین رخدادهای معماری سال ۲۰۱۷

“جاناتان گلنسی” منتقد هنر و معماری و دبیر صفحه معماری روزنامه گاردین از ۱۹۹۷، عضو افتخاری ریبا و نویسنده کتبی مانند “معماری قرن بیست‌و‌یکم: ساختمان‌هایی که قرن را شکل دادند” (۱۹۹۸)، “داستان معماری” (۲۰۰۰)، “ساختمان‌های گم‌شده” (۲۰۰۸) است. از او مقالاتی نیز در مجلات آرکیتکچرال ریویو، آرکیتکت و بلوپرینت به چاپ رسیده است.

تازه‌ترین تأمل این منتقد شناخته شده بر مجموعه آثار و رویدادهای معماری سال ۲۰۱۸ متمرکز است که بر اساس محتوای مقاله او نمونه‌های درخشانی را در معماری معاصر نشانه گذاری می‌کند. آنچه در ادامه می‌خوانید برگردان کامل این مقاله است که  “جاناتان گلنسی” طی آن درخشان‌‌ترین این نمونه‌ها را از خانه لگو در دانمارک گرفته تا کتابخانه‌ای عمومی در چین بررسی کرده است.

جسورانه و چشمگیر

خانه لوگو، بیلوندِ دانمارک، اثر گروه معماری بی.آی.جی.

 درخشان‌‌ترین رخدادهای معماری سال ۲۰۱۷ به روایت

جاناتان گلنسی : یکی از رایج‌ترین شیوه‌ها برای خردانگاری معماری معاصر آن است که بگوییم این یا آن ساختمان جدید “شبیه لگو به نظر می‌رسد.” لگو، همان آجرهای پلاستیکی مشهور متصل‌شونده به یکدیگر برای اولین بار در ۱۹۴۹برای فروش عرضه شدند؛ درست هنگامی که معماری مدرن، که در “جنبش باهاوس” ریشه داشت، به‌راستی جهانی شد. ساختمان‌های چهارضلعی مکعب شکل در خیابان‌های شهرهای بزرگ جهان از سیدنی گرفته تا سانفرانسیسکو صف کشیدند.

اکنون پس از ۷۰ سال، مرکز بازدیدکنندگان لگو، در بیلوند دانمارک، زادگاه این اسباب‌بازی، انگار واقعاً از آجرهای عظیم لگو ساخته شده است. و چرا این گونه نباشد؟ کمی آن‌سوتر پارک لگو قرار دارد. بیارکه اینگلس، معمار دانمارکی سازنده این مرکز لوگو، و گروه معماری‌اش “بی.آی.جی.” به ساخت سازه‌های چشمگیر و جسورانه مشهورند. ازهمین‌رو از آنان بعید نبود که بنایی چنین چشم‌نواز و خوش‌‌‌آب‌ورنگ (یادآور رنگ‌های درخشان لگو) بسازند؛ خانه‌ لگویی که می‌توان از آن بالا رفت و به شیوه‌های خلاقانه و بازیگوشانه در آن گردش کرد و سروگوش آب داد.


ادای احترام به هنر مد

موزه ایو سن‌لورن، مراکش، اثر استودیو کو

 درخشان‌‌ترین رخدادهای معماری سال ۲۰۱۷ به روایت

طراح مد مشهور فرانسوی، سن‌لورن از ۱۹۶۶ هر ساله به مراکش سفر می‌کرد و اوقاتی را در آن‌جا می‌گذراند. او در همین کشور آخرین مجموعه کوتور (نوعی از طراحی‌های بسیار گران‌قیمت) خود را خلق کرد. اکنون در مراکش موزه‌ای ساخته شده و به آثار سن‌لورن اختصاص داده شده است. این سازه را اولویه مارتی و کارل فورنیر از استودیو کو طراحی کرده‌اند. شرکت آنان در ساخت و طراحی بناهای مینی‌مالیستی مجرب است و آن‌ها در این طراحی از شیوه معماری سنتی مراکشی نیز بهره برده‌اند. ساختمان انگار از دل زمین بیرون آمده و نمای آجری موزه که همچون سطحی درهم‌بافته جلوه می‌کند، به پارچه‌های پشمی یا فاستونی شباهت می‌برد.

سطح کرم‌رنگ دیوارهای سرسرای ورودی یادآور پارچه‌های ابریشمین است. بنا با چنین طرح و شمایلی آن‌چنان بازدیدکنندگان را در برمی‌گیرد که گویی لباسی که ایو سن‌لورن طرح ریخته در برکرده‌اند. این انگاره و تصور معماران، محقق شده و مؤثر از کار درآمده است، زیرا این موزه با تالارها، گالری‌ها، سالن‌های نمایش، کتابخانه و کتاب‌فروشی و کافه‌هایش گویی ادای احترامی است به این طراح بزرگ. موزه سن‌لورن با پوشش گیاهی‌اش از برگ‌بو و بلوط، و نیزآرایه‌های بی‌جانش مانند شیشه‌های رنگی، سرامیک‌، سطوح لعابی، کاشی‌ها و سنگ‌مرمر یادآور پارچه‌هایی است که این طراح بزرگ در آثارش به کار می‌برد.


باراندازی بی‌همتا

اسکله هیستنیگز، ساسکس شرقی در انگلستان، اثر دی‌‌.آر.‌ام‌.ام.

 درخشان‌‌ترین رخدادهای معماری سال ۲۰۱۷ به روایت

اگر بخواهیم دقیق سخن بگوییم بارانداز دریایی هیستینگز، که بازسازی‌شده، هنگامی تکمیل شد که ساگس، خواننده گروه مدنس، زاده هیستینگز، به صورت نمادین آخرین قطعه این سازه را به آن متصل کرد. اما این ساختار منعطف و خوش و آب و رنگ زمانی در تصورات عموم جان گرفت که در سال ۲۰۱۷ جایزه ریبا (موسسه سلطنتی معماران بریتانیا) استرلینگ را از آن خود کرد، که معادل جایزه ترنر در معماری به‌شمار می‌آید.

شرکت الکس دریجکا و سیدی مورگان در این پروژه فقط به مثابه طراح فعالیت نمی‌کرد بلکه خود بخشی از ایده ای مبتکرانه از جانب انجمن اسکله‌های هیتسنیگز بود که می‌خواستند به جاذبه‌های دوره ویکتوریا که اغلب در اثر توفان و آتش‌سوزی از میان رفته‌اند، جان تازه‌ای ببخشند. سوانحی از این دست به بسیاری از اسکله‌های زیبا و آسیب‌پذیر صدمه‌ زده است. شرکت دی‌‌.آر.‌ام‌.ام. با طراحی و تعبیه عرشه‌ای چند منظوره و غرفه‌های آراسته در بازسازی سازه بسیار کوشید. یک ماه پس از آن که اسکله هیستینگر جایزه ریبا را در اکتبر ۲۰۱۷ به خود اختصاص داد، با واگذاری موسسه غیرانتفاعی اسکله به سبب معوقاتش، این بارانداز بار دیگر خبرساز شد.


ترکیب نور، بتن و حیاط‌های داخلی

استودیو یورگن تلر، لندن، انگلستان، اثر سیکس ای آرشیتکتز(معماران سیکس ای)

 درخشان‌‌ترین رخدادهای معماری سال ۲۰۱۷ به روایت

این استودیو که برای یورگن تلر هنرمند و عکاس آلمانی تبار در یکی از خیابان‌های نزدیک به مرکز لندن ساخته شده، بنایی ساده و بی‌ادعاست. طراحی بنا نشان می‌دهد که در زمین‌های بدقواره شهری در حوزه معماری به چه دستاوردهای درخوری می‌توان رسید. نمای خاکستری و بتنی و غیرمتظاهرانه این ساختمان که از سه بلوک مجزا ساخته شده- شامل دفاتر و بخش بایگانی، استودیو، اتاق غذاخوری، و اقامتگاهی شخصی در بخش فوقانی- با حیاط‌ها و باغچه‌های داخلی از یکدیگر جدا شده‌اند.

این‌جا بافت نامنظم و خام بتن در تضاد با نور زیاد و بازی سایه‌ها در فضای سبز حیاط‌ها قرار می‌گیرد. باغچه‌هایی که دن پیرسن طراحی کرده پوشش ناشی از رویش گیاه خاراشکن (saxifraga) را تداعی می‌کند که به طور طبیعی در جای فروافتادن بمب‌های جنگ‌جهانی‌دوم در درون و پیرامون ویرانه‌ها می‌رویید. ساختمان‌هایی که همانند بناهای شهر پمپئی در روم باستان ویران شده بودند. این استودیو و مجموعه حیاط‌های داخلی‌اش ،که از دیدگان همسایگان نهان شده، هم بسیار مدرن و هم ساده به نظر می‌رسد و به گونه‌ای غیرمنتظره خانه‌های سنتی روم باستان را به یاد می‌آورد. منازلی با اندرونی‌های زیبا که در شهرهای متراکم روزگار کهن جا گرفته ‌بودند.


مدینه‌ای با طراحی مدرن

موزه لوور ابوظبی، امارات متحده عربی، اثر ژان نوول

 درخشان‌‌ترین رخدادهای معماری سال ۲۰۱۷ به روایت

گالری سه میلیارد پوندی و جنجال‌برانگیز ساخته‌شده در امارات متحده عربی نخستین شعبه لوور پاریس به‌شمار می‌آید. این بنا ایستاده در زیر آفتاب بی‌رحم جزیره سیادت در ساحل شهر ابوظبی، بخشی از مجموعه باشکوه موزه‌های هشت‌گانه است که در سال ۲۰۲۰ تکمیل خواهد شد. لوور جدید با طراحی جین نوول، مدینه معاصر و مدرن و آراسته‌ای است که براساس ویژگی‌های شهرهای سنتی عربی در جهان قدیم طراحی شده است. شهرهایی محصور در میان دیوارها که کوچه‌های تودرتو هزارتو مانند درکالبدشان پیچ‌و‌تاب می‌خوردند. ۲۳ گالری این موزه همچون بنایی جداگانه به نظر می‌رسد وسقفی وسیع و ظریف که انگار بر فرازش شناور است، ساختمان را می‌پوشاند. ۱۸۵۰ صفحه آلومینیومی و فولادین مشبک و در همبافته سازه ای گنبدی را برمی‌سازند که از لابه لای آن نور به زیبایی به کوچه‌ها می‌تابد و دما را معتدل نگاه می‌دارد.


مارمانند و نبوغ آسا

ایستگاه خط راه‌آهن ناپولی-آفراگولا، ناپل در ایتالیا، اثر گروه معماری زاها حدید

 درخشان‌‌ترین رخدادهای معماری سال ۲۰۱۷ به روایت

این ایستگاه خیره‌کننده تازه‌ساز، یکی از ۱۳ ایستگاه در پروژه گسترش شبکه راه‌آهن سریع‌السیر ایتالیا به‌شمار می‌آید. بنای آن بر فراز ۸ ریل قطار پیچ و تاب می‌خورد و مناطقی را که زمانی حومه‌های ناپل بودند به یکدیگر پیوند می‌دهد. هم پلی باشکوه به شکل مار است نشان‌گر آهنگ پرشتاب قطارهای تندروی ایتالیا ( با سرعت ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت)، و هم ایستگاهی اصلی شامل باجه فروش بلیت و کافه‌ها و دفاتر، و هم چشم‌انداز زیبایی از کوه وزوو نمایان می‌کند.

ایتالیا کشوری زلزله خیز و آتشفشانی است، به همین سبب این بنای دینامیک گرچه سازه‌ای سینوسی و یکپارچه به‌نظر می‌رسد، در‌واقع از تکه‌های جداگانه ساخته شده‌ است. اگر زلزله بیاید ساختمان عظیم ایستگاه که به دست مهندسان راه آهن دولتی ایتالیا ساخته شده، به قطعات کوچک تجزیه می‌شود که هر یک جداگانه حرکت می‌کنند و فرو می‌افتند. و در پایان از همه مهم‌تر این که ایستگاه باطراحی گروه معماری زاها حدید، نماد مهم و موثری از رونق اقتصادی جنوب ایتالیا تلقی می‌شود.


تالار در مرکز پنج طبقه که می‌پیچد و بالا می‌رود

کتابخانه منطقه تیانجین ، در تیانجین چین، اثر ام.وی.آر.وی.دی.

 درخشان‌‌ترین رخدادهای معماری سال ۲۰۱۷ به روایت

در مرکز این کتابخانه عمومی شگفت‌انگیز، بنایی به‌سان چشمی بسیار ‌بزرگ جای دارد که به بازدیدکنندگان و انبوه گردشگرانی که می‌خواهند از این بنای خوش‌تصویر عکس بردارند می‌نگرد. مردمک این چشم ادوتوریوم یا تالار وسیعی است در میان پنج طبقه که در پیرامونش می‌پیچند و بالا می‌روند. سالن کتابخانه همچون چشم‌خانه است. برخی از طبقات سفیدرنگ و پیچان سرگیجه‌آور آن قدر در بالا جاگرفته‌اند که دست هیچ‌کس هیچ‌گاه به آن‌ها نخواهد رسید.

آیا ممکن است بعضی از این کتاب‌ها واقعی نباشند؟ قطعاً این‌گونه است. بر طبقه‌های دور‌ازدست صفحه‌ای آلومینومی کشیده شده که بر آن تصویر کتاب‌ها دیده می‌شود. هدف از طراحی غریب و هنرمندانه این کتابخانه خارق‌العاده، اثر معماران هلندی شرکت “ام. دی.آر.دی. وی.” آن است که مردم محلی را به دنیای کتاب و کتاب‌خوانی علاقه‌مند کند. تالار ورودی خیره‌کننده بنا که از جنبه بصری دیریاب است برای مطالعه و ملاقات و کار با کامپیوتر به کار می‌رود. کتابخانه تیانجین بر خلاف ظاهرش بسیار کاربردی و در عمل بس سودمند است.


مهم‌ترین رویداد معماری سال ۲۰۱۷

البفیل‌هارمونیک، هامبورگ، آلمان، اثر هرتزوگ و دموران

 درخشان‌‌ترین رخدادهای معماری سال ۲۰۱۷ به روایت

گشایش این بنا در هامبورگ احتمالاً مهم‌ترین رویداد معماری در سال ۲۰۱۷ دست کم در حوزه ساختمان‌های شهری است. سازه مذکور که هزینه‌های هنگفتی صرف آن شد تحسین فراوان صاحب‌نظران را برانگیخت. الفبیل‌هارمونیک واجد بسیاری از معیارها و شاخص‌های معماری است. این ساختمان از یک‌سو طراحی دراماتیک و از دیگرسو طرحی منطقی دارد که جانی تازه و پرتکاپو به این منطقه باراندازی قدیمی می‌بخشد که دیگر کاربری کشتی‌رانی ندارد.

بخش فوقانی ظریف و سبک بنا همچون امواج بلورین از بدنه زیرین که به مخزن سوخت شباهت می‌برد و انبارهای شکلات و چایی است سربرمی آورد. تالار کنسرت خیره‌کننده با طراحی هرتزوگ و دموران نیز در کناره بافت محلی این بندر آلمانی پهلو می‌گیرد. طراحی داخلی سالن اجرای موسیقی همانند همه نمونه‌های مشابه ماجراجویانه و خطیر است. این ساختمان خاصه در روزهایی که سرمای گزنده از فراز اقیانوس بر ساحل هامبورگ تازیانه می‌کشد، منزلگاهی است که مراجعان می‌توانند ساعت‌ها در آن بگردند و بخورند و بنوشند و مناظر چشم‌نواز را نظاره کنند و به نوای موسیقی در مطلوب‌ترین شرایط گوش بسپارند.


منبع: برترینها

اینستاگرام بازیکنان سرخابی؛ از فیلسوف‌ترین تا لوتی‌ترین

هفته نامه همشهری جوان: جز سرمربی تیم ملی ایران و چند استثنای دیگر که حضور و فعالیت در شبکه های اجتماعی دیگر را ترجیح می دهند، تقریبا تمام بازیکنان فوتبال ایران در اینستاگرام فعالیت دارند؛ بازیکنانی که معمولا جنس و مدل پست های بیشترشان شباهت زیادی به هم دارد و خبری از روایت زندگی خصوصی- که برای هواداران جذاب تر است- در هیچ کدام شان نیست.

با وجود دوری ستاره های فوتبال ایران از نمایش زندگی خصوصی در این شبکه اجتماعی، اما کافی است به پست های آن ها سرک بکشید و تا در اکانت شان تفحص کنید تا به علایق و خصوصیات رفتاری و اجتماعی آن ها پی ببرید. ما هم به بهانه دربی هشتاد و پنجم تهران، به جای گپ و گفت ها و کل کل های معمول سراغ اینستاگرام بازیکنان سرخابی رفتیم. لای پست هایشان چرخ زدیم و متفاوت ترین اکانت های سرخابی ها را دست چین کردیم و فهرستی از ترین های اینستاگرامی سرخابی برایتان رو کردیم.

مهدی طارمی

تعداد فالوئر: ۱٫۸M

لایک خورترین

 دربی گرام

مهدی طارمی تا اطلاع ثانوی پرفالوئرترین ستاره فوتبال بین سرخابی هاست. مهم ترین رقیب مهدی طارمی که حدود ۱٫۸ میلیون فالوئر دارد، محسن مسلمان است که این روزها اکانت اینستاگرامش را دی اکتیو کرده و قابل دسترس نیست. در اردوی رقیب هم مهدی رحمتی با ۷۵۰ هزار همراهی کننده فاصله زیادی با مهاجم بوشهری دارد.

جنس پست های مهدی طارمی وابستگی عجیبی به حس و حال درونی اش دارد اما هر از گاهی تمام پست های با نیش و کنایه اش را پاک می کند و برای همین الان بیشتر از ۱۴ پست ندارد. متوسط لایک هایی که مهدی طارمی برای هر پست می خورد، حدود ۱۵۰ هزار لایک است. یعنی مهدی طارمی هر قدر روی سکوها بابت خراب کردن موقعیت فحش می خورد، در اینستاگرام لایک می خورد و جزء بچه معروف ها به حساب می آید.


مهدی رحمتی

تعداد فالوئر: ۷۸۵K

فیلسوف ترین

 دربی گرام

تقریبا تم ثابت تمام پست های بازیکنان سرخابی در اینستاگرام محدود می شود به چند دسته بندی مشخص؛ عکس تمرینات؛ مسابقه و حال و هوای بعد از برد و باخت. اما مهدی رحمتی دو ویژگی نسبت به دیگر فوتبالیست ها دارد؛ اول این که علاقه عجیبی به نوشتن جملات حکیمانه دارد و معمولا شرح عکس های فلسفی می نویسد؛ مبانی مورد علاقه مهدی رحمتی غیبت، دروغ و قضاوت نکردن دیگران است.

«ما موجودات خاکی نیستیم که به بهشت می رویم، ما موجودات بهشتی هستیم که از خاک سر برآورده ایم» و «اگر شروع به قضاوت کردن مردم کنید، وقتی برای دوست داشتن آن ها نخواهیدداشت»، بخشی از جملات قصار گلر استقلال هستند که به خاطر وضع ظاهری این روزهایش به «صورت زخمی» معروف شده.

تفاوت دوم مهدی رحمتی گذاشتن پست های تبلیغاتی در اینستاگرام و معرفی مکمل و هر چیز دیگری است که بتوان از آن پول درآورد.


محسن مسلمان

تعداد فالوئر: ۱٫۳M

یاغی ترین

 دربی گرام

محسن مسلمان، رکورددار اکتیو دی اکتیو کردن اکانت اینستاگرامش است و همین هفته برای چندمین بار تمام پست هایش را پاک کرد. مهندس یاغی پرسپولیس، بارها با استفاده از اکانت اینستاگرامش برای دیگران خط و نشان کشیده یا بیانیه نویسی توسط بازیکنان پرسپولیس را رهبری کرده است.

رهبر آخرین یاغی گری بازیکنان پرسپولیس که در پستی مشترک به وضعیت مالی باشگاه اعتراض کرده بودند، هم کسی نبود جز محسن مسلمان. هماهنگ کننده پست های مشترک بازیکنان پرسپولیس که معمولا حالتی اعتراض گونه هم دارند، همیشه بازی ساز پرسپولیس است که این روزها رابطه خوبی با برانکو و باشگاه ندارد. حاشیه سازی ها که فعلا مهندس را از ترکیب اصلی دور کرده و به خاطر همین هم ترجیح داده تا اطلاع ثانوی اکانت اینستاگرامش را ببندد.


جابر انصاری

تعداد فالوئر: ۲۰٫۶K

بی معنی ترین

 دربی گرام

آمارها می گویند اپلیکیشن اینستاگرام حدود ۷۰۰ میلیون عضو دارد و روزانه حدود چهار میلیارد لایک در آن جا به جا می شود اما جابر انصاری اهمیتی به این زخارف دنیوی نداده و با اینکه اکانت اینستاگرامش حدود ۲۰ هزار فالوئر دارد، اما تا لحظه تنظیم این گزارش، هیچ پستی برای دنبال کننده هایش نگذاشته و معلوم نیست آن ۲۰ هزار نفر چه چیزی را دنبال می کنند.

مهاجم همیشه مصدوم آبی ها جبران این سوت و کوری در اینستاگرام را در تلگرام کرده و کانال فعالی به نام خودش دارد که اخبار مراحل بهبودی مصدومیت همسترینگ و عکس های خودش از تمرینات و مسابقات، به همراه چند جمله قصار در قالب صبح بخیر و شب بخیر همراه با سبد گل در آن منتشر می شود.


آیدین رضایی

تعداد فالوئر: ۱۹۰۰

تنهاترین

دربی گرام 

بازیکن اهل آمل پرسپولیسی ها، چند ماه پیش با قراردادی دو ساله به پرسپولیس آمد و یکی از سهمیه های زیر ۲۳ سال تیم برانکو به حساب می آید. با این که آیدین رضایی چند دوره آقای گلی لیگ استان مازندران، لیگ نونهالان و لیگ جوانان را در کارنامه اش دارد اما هنوز یکی از ناشناخته های سرخ پوشان است و می توان لقب خلوت ترین اکانت اینستاگرام را بین تمام بازیکنان سرخابی متعلق به آیدین رضایی دانست؛ باورتان می شود یکی از بازیکنان پرسپولیس که هر هفته در مسابقات لیگ برتر روی نیمکت این تیم می نشیند، تنها ۱۹۰۱ فالوئر داشته باشد؛ آن هم در حالی که نه توسط هیچ کدام از بازیکنان پرسپولیس فالو شده و نه خود دنبال کننده هیچ بازیکنی از قرمزهاست.


ارشیا بابازاده

تعداد فالوئر: ۲۰۵۰۰

فعال ترین

دربی گرام 

ارشیا بابازاده، گلر سوم استقلال، هر قدر در به میدان رفتن ناموفق عمل کرده وحتی یک د قیقه هم برای آبی ها بازی نکرده است اما تا دلتان بخواهد عوض اش را در اینستاگرام درآورده و بیشترین پست های اینستاگرامی بین سرخابی ها به پسر حمید بابازاده تعلق دارد. بالای ۹۰ درصد پست های ارشیا بابازاده، عکس های او در تمرینات استقلال است که با قد و بالای کشیده در فاصله ای نزدیک به مهدی رحمتی توی دوربین قرار گرفته و همین ثابت می کند رابطه خیلی خوبی با مهدی رحمتی دارد. عجیب ترین پست ارشیا بابازاده هم به عکسی کنار هرم اینکاها در مکزیک بر می گردد که شبیه یکی از لوکیشن های فیلم «آپو کالیپتو»ست.


حسین ماهینی

تعداد فالوئر: ۱٫۱M

لوتی ترین

دربی گرام 

یکی از فعال ترین بازیکنان پرسپولیس در اینستاگرام است که تقریبا هفته ای دو بار پست می گذارد و با اختلافی ناچیز لقب فعال ترین سرخابی حاضر در اینستاگرام را به ارشیا بابازاده، گلر سوم استقلال باخته است. حسین ماهینی بدون شک لقب پیگیرترین بازیکن را بین سرخابی ها دارای اینستاگرام دارد. بین سلبریتی ها خیلی باب است که برای حفظ کلاس و پرستیژ، تعداد کسانی که دنبال می کنند، باید پایین باشد؛ مثلا علی دایی به عنوان محبوب ترین ورزشکار ایرانی حاضر در اینستاگرام، فقط ۱۰ نفر را فالو  کرده است. اما حسین ماهینی با دنبال کردن ۳۷۲ نفر، خاکی ترین و لوتی ترین سلبریتی اینستاگرام به حساب می اید و کلی از رفقای دوران قدیم و همشهری های بوشهری گمنامش را هم دنبال می کند؛ رفقایی که بیشترشان بچه های محله جلالی بوشهر هستند.


وینفرد شفر

تعداد فالوئر: ۱۷۰K

خصوصی ترین

دربی گرام 

روزی که شایعات وینفرد شفر را سرمربی آینده استقلال معرفی کردند، مرد آلمانی زیر ۱۰ هزار دنبال کننده داشت. مشخص بود جاماییکایی ها و تایلندی ها که شفر سرمربی شان بوده، چندان علاقه ای به اینستاگرام ندارد اما شفر از روزی که سرمربی استقلال شد و در عکسی عجیب در فضای مجازی نشانی اکانت اینستاگرامش را برای هواداران استقلال روی کاغذ نوشت، اوضاعش متفاوت شد و حدود ۱۰۰ هزار فالوئر پیداکرد.

اگر ۱۰ پست آخر شفر را بگذارید کنار که بیشتر حول استقلال می گردد، او قطعا متفاوت ترین مرد سرخابی در اینستاگرام است. وینفرد شفر برخلاف بیشتر بازیکنان فوتبال که عکس هایشان محدود به حوزه فوتبال است، از جزییات زندگی و علاقه مندی هایش عکس گرفته و در اینستاگرام گذاشته؛ از نیسی اسب مورد علاقه اش در آلمان تا اسپاگتی همسرش که به نظر او بهترین غذای دنیاست.


محسن ربیع خواه

تعداد فالوئر: ۲۰۰K

سوت و کورترین

دربی گرام 

فعالیت محسن ربیع خواه در پرسپولیس و اینستاگرام شباهت عجیبی به هم دارد و کار انجام شده توسط هافبک دفاعی پرسپولیس در هر دو عرصه تقریبا صفر است. همان قدر که حضور محسن ربیع خواه در داخل زمین مفید نیست- نه اهل تکل زدن است، نه توپ گرفتن و پاس مطلوب دادن- در اینستاگرام هم حضور کمرنگی دارد و تنها شش پست دارد که دو تای آن ها هم پست های مشترکی است که تمام بازیکنان پرسپولیس گذاشته اند و مشخص است ربیع خواه اختیاری در گذاشتن شان نداشته.

تفاوت بازیکن بد پرسپولیس بودن و بازیکن خوب بودن در باشگاهی دیگر داخل اینستاگرام، در اکانت محسن ربیع خواه پیداست؛ جایی که هافبک سرخ ها با اثرگذاری صفر ۱۵۰ هزار دنبال کننده دارد اما فرهاد ربیع خواه، با سابقه لژیونر شدن، تنها ۱۵۰۰ دنبال کننده!


محمد انصاری

تعداد فالوئر: ۴۸۲K

مذهبی ترین

دربی گرام 

در همین یکسال و نیمی که از حضورش در پرسپولیس می گذرد کلی تغییر کرده است. محمد انصاری دیگر آن بازیکن ناشناخته و تستی نیست که یک روز رفت سر تمرین تیم برانکو و با تست دادن لباس پرسپولیس را پوشید. محمد انصاری این روزها ۴۵۲ هزار فالوئر در اینستاگرام دارد که تعداد زیادی از این عدد از بچه مذهبی های این شبکه هستند. محمد انصاری در حالی تنها ۲۶ پست اینستاگرام گذاشته که بالای ۵۰ درصد آن ها در دسته پست های مذهبی قرار می گیرد. محمد انصاری گاهی هم اتفاقات پشت صحنه و داخل رختکن را در اینستاگرامش روایت می کند که کاربرد جالب و ویژه ای از اینستاگرام به حساب می آید. مانند داستان تذکر محسن ربیع خواه به انصاری که برای فالوئرهایش تعریف کرده است.


منبع: برترینها

از فردین تا تختی همراه با «ناصر ملک مطیعی»

اولین سوپراستار تاریخ سینمای ایران و مردی که خیلی از رکوردها در اختیارش است اما بخشی از نسل جوان اصلاً نمی‌دانستند او پیشینه ورزشی داشته و هنوز هم حجم عمده وقتش را در شبانه‌روز با ورزشی‌ها می‌گذراند تا سینمایی‌ها.

از فردین تا تختی همراه با ناصر ملک مطیعی 

یک ماه پیش ناصرخان رفت تلویزیون. برنامه «من و شما» و چند روز بعد مهران مدیری و «دورهمی» هم او را دعوت کردند. دو برنامه‌ای که چهارشنبه‌ شب یلدا از روی آنتن محو شدند تا موجی بلند، به بلندای تمام جامعه ورزش و سینما در حمایت از اسطوره متواضع برخیزد. خود ناصرخان اما… سکوت! ۱۷ دی رسید. نزدیکان غلامرضا تختی و ناصر ملک‌مطیعی از رفاقت دیرینه‌ این دو بزرگ تاریخساز خبر داشتند. پس ناصرخان به اصفهان دعوت شد و در گود مقدس زورخانه از تختی حرف زد. حرف‌هایی که نسل جدید باید بشنوند و بدانند اما این تمام هنر و داشته‌های ناصرخان نیست. کسانی که با او حشر و نشر دارند، خوب می‌دانند چطور وقایع روز فوتبال و کشتی و سایر ورزش‌ها را به ریز جزئیات دنبال می‌کند و تحلیل‌هایش چقدر از خیلی به اصطلاح «کارشناسان» جلوتر است. با این مجموعه باید سراغ ناصرخان می‌رفتیم ولی… باید با مردان بزرگ زندگی کنید تا مفهوم برخی کلمات را بهتر بدانید. ما از «تواضع»، «جوانمردی»، «آزادگی»، «بی‌نیازی»، «مرام و معرفت»، «سفره‌داری» و امثالهم تنها تعریفی شنیده‌ایم و فیلم‌هایی سیاه و سفید که نقش اولش «ناصر ملک‌مطیعی» است اما او و امثال او، ترجمه و عینیت این مفاهیم هستند. رؤیاها و آرزوهای ما، خاطرات آنهاست…

*ناصرخان، از سفر آمده‌اید و خسته هستید ولی نمی‌شود سالگرد ۵۰ سالگی تختی را بدون حرف‌های شما گذراند.

شما لطف دارید ولی من خودم را در این حد نمی‌دانم که بخواهم از بزرگی مثل تختی حرف بزنم. دوستان به من لطف دارند و دعوت کردند اصفهان و من هم به حکم وظیفه رفتم ولی چه بسیار بزرگان ورزش و همدوره‌ای‌ها و دوستان تختی که از من برای حرف زدن از او سزاوارترند.

*این از تواضع شماست…

نه به خدا، همه مردم به من لطف دارند ولی من حقیقتاً خودم را لایق این همه لطف نمی‌دانم. من کار خاصی نکردم که لایق این محبت باشم. وظیفه‌ای روی دوشم بوده که برای همه هست؛ وطن‌دوستی. شغلی داشتم که با عنایت مردم به همه چیز رسیدم و دوستانی که از آنها رسم زندگی و مردانگی آموختم.

*یکی از همین دوستان تختی بود…

بله، یادش بخیر. من در جوانی دوستی داشتم که بعدها ملی‌پوش تیم ملی کشتی شد. حسین نوری که ورزشکاری مثال‌زدنی بود، کوهنورد، بدنساز، کشتی‌گیر و قهرمان راگبی. با حسین خیلی به کوه و شکار می‌رفتیم و از طریق او با تختی آشنا شدم. حسین با تختی و فردین خیلی ندار بود و خیلی زود من هم شدم عضوی از این حلقه و… روزگاری بود.

*در صحبت قبلی با ما گفتید تختی، فردین را به شما معرفی کرد.

بله، فردین و تختی خیلی با هم ندار بودند و مثل یک روح در دو جسم. یک روز تختی به من گفت این فردین خیلی هنرمند است. در اردوها بمب روحیه تیم است و به درد بازی در سینما می‌خورد. همان روز قرار گذاشتیم و بعد رفتیم استودیو و مرحوم فردین هم آمد و مابقی ماجرا.

*پنجاه سال، درست نیم‌قرن پیش، ۱۷ دی کجا بودید؟

درست خاطرم نیست…

*یادتان نیست چطور از فوت تختی مطلع شدید؟

نه (مکث) یادم نیست ولی بلافاصله راهی ابن‌بابویه شدم.

*پس به بیمارستان نرسیدید؟

نه، یک‌راست رفتم ابن‌بابویه و از آنجا به بعدش تا همیشه در ذهنم باقی خواهد ماند.

از فردین تا تختی همراه با ناصر ملک مطیعی 

*چطور؟

ببین، ‌من ناصر ملک‌مطیعی بودم. اسم و اعتباری داشتم و فیلم‌هایم روی پرده بودند. هر جا می‌رفتم، مردم محبت داشتند و دورم جمع می‌شدند اما آن روز مفهوم عظمت تختی را می‌توانستید در خود من ببینید. در ابن‌بابویه، ده متری مزار خانوادگی خاندان شمشیری، به درختی تکیه داده بودم. شاید ۱۰ هزار نفر از مردم آمدند و از مقابلم رد شدند و حتی یک نفر، حتی یک نفر مرا ندید! آن روز هیچ ایرانی‌ای به جز غلامرضا تختی دیده نمی‌شد و از آن روز به بعد هم دیگر کسی تختی نمی‌شد.

*اولین برخوردتان با تختی را به یاد دارید؟

نه، ولی قطعاً با حسین بودیم.

*حسین ‌نوری بعدها شوهرخواهر فردین شد و پسرش «سام» الان هنرمند مشهوری است.

بله، گفتم که حسین و فردین خیلی با هم ندار بودند. او ۳ پسر داشت که سام عزیز وارد کار هنری شد و با مهران مدیری هم چند کار دارد. خیلی به فردین شبیه است.

*و آخرین برخورد؟

این را هم یادم نیست، البته مطمئن نیستم ولی گمان کنم همان سفر شمال بود. آخر تختی که آدم معمولی نبود، مدام اردو و سفر و مسابقه یا برای کار آوردن ماشین به سفر می‌رفت. من هم آن روزها در اوج بودم و تا یک فیلم تمام می‌شد، می‌رفتم سر کار بعدی که خیلی وقت‌ها اصلاً تهران نبودم.

*قضیه شمال چیست؟

من ویلایی داشتم در شمال و پسرخاله‌ای که گلکاری می‌کرد. یک بار همراه دوستش که نمایشگاه اتومبیل دارد، آمد منزل ما و یادش بخیر… من یک سفر هم با تختی و تیم ملی رفتم.

*شما علاقه‌مند پیگیری مسابقات ورزشی بودید و هستید. قبلاً به ما گفتید که حتی در المپیک‌ها می‌رفتید و ورزشکاران ایران را تشویق می‌کردید.

مسابقه فوتبال یا کشتی یا رشته‌های دیگر، نبود که در تهران باشد و من وسط تماشاگران نباشم! من بعد از دیپلم وارد دانشسرای افسری شدم و رفاقت و حشر و نشر با عباس زندی و بقیه قهرمانان از آنجا شروع شد. آقای ابوالملوکی استاد ما بود و مرحوم حریری مؤسس باشگاه سپاهان همدوره‌ام. بعد هم که معلم ورزش شدم و رئیس تربیت بدنی تهرانپارس در آموزش و پرورش و همه وقتم با ورزش بود. فینال جام ملت‌های فوتبال که رژیم اشغالگر را بردیم، هشت ساعت وسط جمعیت در امجدیه بودیم. یک بار هم خبرای مسابقات کشتی با تیم ملی رفتیم و عکسی هست در فرودگاه که من و توفیق و تختی و دیگران نشسته‌ایم و دست او روی پای من است و خیلی آن عکس را دوست دارم.

*و داستان «حسین کرد شبستری» و پیشنهاد شما به تختی…

هنوز هم از یادآوری آن ماجرا خجالت می‌کشم. دکتر کوشان حق پدری گردن سینمای ایران داشت و نمی‌توانستم خواهش او را رد کنم. هرچه در توانم بود، برای مخالفت با این تصمیم انجام دادم ولی قبول نکرد. گفت تو با تختی دوستی، به او پیشنهاد بده بیاید داخل سینما. هر چه خودم را به هر دری زدم نشد! آخر رفتم چهارراه ولیعصر فعلی، روبه‌روی تئاتر شهر یک گل‌فروشی بود که مرحوم تختی عصرها پاتوقش بود. آنجا می‌نشست و رفقایش می‌رفتند سراغش. در همان پیاده‌رو با هر زحمتی بود، به او گفتم کوشان چه پیشنهادی داده و او هم عادت داشت موقع راه رفتن دست در گردن دوستش می‌انداخت. همین‌طور دستش را گردن من انداخت و با همان لهجه خاص و لحن جنوب‌شهری گفت: «داداش! من که بلد نیستم فیلم بازی کنم…»

از فردین تا تختی همراه با ناصر ملک مطیعی 

* پیشنهاد کوشان ۱۰۰ هزار تومان بود؟

بله، در روزگاری که دستمزد من به عنوان سوپراستار سینما ۲۰ هزار تومان بود‌! خیلی خیلی پول بود، کل یک فیلم با ۲۵۰ هزار تومان ساخته می‌شد.

* حالا چرا خجالت می‌کشید و ناراحت هستید، کار بدی نکردید که!

ببین سینما خیلی بی‌رحم است. تو را می‌بلعد و اگر بلد نباشی، نمی‌توانی دوام بیاوری. یک فردین بود که استعداد و علاقه و پشتکار داشت و آمد و فردین شد. شما ببینید حبیب بلور با آن عظمت در ورزش، آمد سینما چطور خراب شد؟ این همه قهرمان بزرگ ورزشی آمدند در سینما اما ناکام ماندند. من دوست نداشتم این بلا سر تختی بیاید و هنوز با خودم فکر می‌کنم اگر قبول می‌کرد و ناکام می‌شد تقصیر من بود.

*خود شما هم با سابقه ورزشی در سطح بالا به سینما رفتید.

بله، ناشکری نمی‌کنم و هر چه دارم از محبت مردم و سینماست اما…

* اما چه؟

کاش همان معلم ورزش می‌ماندم! من به پشتوانه همان ورزش در سینما موفق شدم.

* شما راز ماندگاری تختی را در چه می‌دانید؟

همه می‌دانند ما چه قهرمانان بزرگ و باارزشی داشته‌ایم ولی محبوبیت تختی غیرعادی بود. یک جور دیگر بود. هیچ‌کس را نمی‌شود با او مقایسه کرد. آن مظلومیت و جوانمردی در کنار مردم‌داری و کارهایی که مثلاً در زلزله بوئین‌زهرا کرد، در کنار مدال‌ها و داستان‌هایی که در ورزش از خود به جا گذاشت همه و همه منجر به این جایگاه شد.

* و برای بزرگداشت تختی رفتید اصفهان.

دوستان به من لطف دارند. من از قدیم و زمان حریری تا همین امروز، در اصفهان دوستان بسیار خوبی دارم که لطف دارند. دعوت کردند و رفتیم مراسمی دیدیم. من هم افتخار داشتم چند کلمه‌ای از تختی صحبت کردم. پهلوان محمد نصیری هم بود، همه همسن و سالان خودم و از همه ممنونم که مرا در این روز خوب سهیم کردند.

از فردین تا تختی همراه با ناصر ملک مطیعی 

* فیلم‌های مشهور شما همه و همه رگه‌ای از گود زورخانه دارد. این علاقه‌ای که به ورزش و زورخانه دارید را در کاراکترهای‌تان نشان می‌دهید و با شما جاودانه شدند.

جوانمردی و غیرت از گود زورخانه می‌آید. آنجا محل پاکی و صداقت بود ولی حالا رنگ دیگری گرفته که دوست ندارم در موردش صحبت کنم. بچه چهارساله اگر شیرین‌کاری می‌کند، نباید او را برد وسط گود مقدس، گود محل تختی‌هاست. یاد تختی و مردان زورخانه باعث تقویت روحیه همه می‌شود و گود باید جای پیشکسوتان و موسپیدکردگان بماند. من افتخار می‌کنم که گود زورخانه را شناختم و ان‌شاءا… که جوان‌ترها پیروی کنند از این سنت‌ها تا زنده بماند.

* تختی اهل سینما هم بود؟

بله، خیلی زیاد. او شرکت نفت کار کرده بود و کسانی که در آن روزگار در شرکت نفت بودند همه پدیده‌های مدرن را دنبال می‌کردند. فوتبال و سینما آن سال‌ها پدیده مدرن بود.

* اهل فوتبال هم بود؟

فراوان، کلی رفقای فوتبالی داشت و در مورد فوتبال صحبت می‌کرد.

* چیز خاصی از حرف‌هایش در مورد سینما یا نقش‌های شما به یادتان نیست؟

ببینید، تختی یکی بود. همه عاشقش بودند. او شمایل ورزش ایران و نماد ایرانی محسوب می‌شد و طبیعی بود که سینماگران، فوتبالیست‌ها و همه اقشار جامعه دوستش داشته باشند. او پهلوان پایتخت بود و اول از همه خودش را انداخته بود. به قول شاعر:

پیروی به ‌کیش، هر که در افتادگی سلامت گشت

افتادن از همه کس رسم پهلوانی است

* چقدر جالب! شما را هم همه ورزشکاران و هنرمندان و اقشار مختلف دوست دارند…

من که قابل مقایسه با هیچ‌کدام این نام‌آوران نیستم ولی افتخار می‌کنم از همان نسل هستم. نسلی که قهرمانانش چون تختی و سایر بزرگان ورزش برای اعتلای پرچم ایران جنگیدند و از خاک میهن دفاع کردند.

* شما بابک تختی را آخرین بار کی دیدید؟

همان اوایل انقلاب. جلسه‌ای بود و در مورد فوت پدرش و مسائلی از این دست پرسید و صحبت کردیم. دیگر او را ندیدم.

از فردین تا تختی همراه با ناصر ملک مطیعی 

* ناصرخان، شب یلدا شما قرار بود مهمان دو برنامه باشید و پخش نشدن «من و شما» و «دورهمی» منجر به…

واسعی‌جان، من برای همه احترام قائلم و از هیچ‌کس هم گله ندارم. هر کس برای هر کارش دلایلی دارد و من به دلایل همه احترام می‌گذارم.

* اما از فردای پخش خبر موجی بلند شد و تقریباً تمام هنرمندان سینما و بسیاری از بزرگان ورزش در حمایت از شما مصاحبه کردند و در فضای مجازی پست گذاشتند.

من ممنون لطف و محبت تک تک این عزیزان هستم. دست یکایک آنان را می‌بوسم و شرمنده بزرگواری‌شان هستم. خودم را لایق این همه محبت نمی‌دانم.

* و علی‌آقای پروین؛ شنیدید بیمارستان بودند؟

بله و از خود شما خواستم سلام مرا به ایشان برسانید. متأسفانه در آن دو روز خودم هم حال خوشی نداشتم و نمی‌توانستم از منزل خارج شوم. علی پروین، بزرگ فوتبال ایران و از دوستان قدیمی ماست و جایگاهش در قلب من و همه مردم.

* صحبت فوتبال شد، قرعه تیم ملی در جام جهانی خوب است یا بد؟

من تعجب می‌کنم بعضی‌ها می‌گویند بدشانسی آورده‌ایم. اتفاقاً چقدر خوب که از فرصت جام جهانی می‌توانیم برای رویارویی با بزرگان استفاده کنیم. اگر ما بنگلادش را ببریم بهتر است یا فرض مثال با اسپانیا مساوی کنیم؟ اصلاً مگر فوتبال رو دارد؟ توپ گرد است و جذابیت فوتبال به همین خصلت غیرقابل پیش‌بینی بودن آن است اما من می‌گویم فرض که یک یا دو گل هم از پرتغال و اسپانیا بخوریم، در پیشرفت آینده ما و رشد اعتبار ایران خیلی مؤثرتر است یا مثلاً با یک تیم گمنام بازی کنیم و ببریم. ما برای عبور از سطح آسیا و رسیدن به قافله بین‌المللی باید با تیم‌های بزرگ بازی کنیم تا اعتبار کسب کنیم.

* شخصاً به نتیجه خوش‌بین هستید؟

چراکه نه؟ اولاً که حتی یک مساوی هم برابر پرتغال و اسپانیا برای ما برد است. در ثانی؛ جوان ایرانی قابلیت مبارزه با تمام بزرگان دنیا را در هر رشته و تخصصی دارد. مگر کشتی‌گیران ما پشت بزرگان را به خاک نمی‌مالند؟ مگر در علم پزشکی، صنعت و سایر رشته‌ها ایرانی‌ها بهترین نیستند؟ این خاک پر از گنج است و جوانان‌ آینده‌سازان این مملکت.

* می‌دانم که گرفتار بودید، ممنون که وقت گذاشتید.

ما قراری داریم با هم‌دوره‌ای‌ها در خدمت امیر یاوری قهرمان سابق بوکس ایران. او در المپیک ۱۹۶۰ رم با تختی در خدمت ایران بوده و الان اینجا که نشسته‌ام دور تا دور منزل او عکس‌های تختی است. قهرمانان سابق فوتبال، بوکس، کشتی، وزنه‌برداری، بسکتبال و تمام کسانی که برای ورزش و هنر ایران زحمت کشیده‌اند اینجا جمع می‌شوند و دور هم یاد گذشته‌ها می‌کنیم. جای شما خالی، امروز هم که همه جا حرف تختی بود. واقعاً دلم برای همه دوستان درگذشته تنگ شده و بار دیگر از عزیزانی که مرا در این روز سهیم کردند، در اصفهان و تهران و همه جا، تشکر می‌کنم. از همه هنرمندان و قهرمانان و هم‌وطنانی که این یک ماه به یادم بودند و به من لطف داشتند نیز دوباره تشکر می‌کنم. دست همه را می‌بوسم…


منبع: برترینها

مسافرت؛ غذای روح و جان!

مسافرت در عصری که زندگی ماشینی با همه مشغله هایی که داریم  عزم خود را جزم کرده تا ریشه انسان را بکند.

گویا تنها راه حل ممکن برای تقویت جسم و جان و بازگشت جسورانه  به زندگی است. مشغله های زندگی  از بزرگ کردن بچه ها تا نگهداری از والدین سالمندمان باشد؛ مشغله های کاری باشد  یا اداره امورات زندگی فرقی نمیکند، از هر نوعی که باشد بخشی از وجود ما را چنان درگیر خود ساخته که گویا از آغاز همین  انسان پر مشغله زاده شده ایم. روح انسان نیز همانند جسم او نیاز به تقویت دارد.

هر دلیلی که باعث شود خود را در یک مکان محدود کنید و در یک جا مستقر باشید، و برای شما جدا شدن از آن شرایط دشوار باشد، یعنی درگیر زندگی صنعتی شده اید.

همه ما به سفر نیاز داریم. همه نیاز داریم تا مکان های تازه را کشف کنیم و زمانی را به استراحت بپردازیم. بدن ما به سفر نیاز دارد، ذهن ما به سفر نیاز دارد، روح و روان ما به استراحت نیاز دارد. سفر آن چنان در تقویت روح و جسم انسان موثر است که بزرگان درباره آن سخن ها گفته اند.

سفر  بهترین نسخه برای تقویت روح و جان آدمی است.

در این مقاله قصد داریم تا شما را با ۵ دلیلی که سفر موجب تقویت روح و جان می شود، آشنا کنیم.

قطع ارتباط با دنیای فعلی!

 مسافرت ؛ غذای روح و جان!

سفر کنید، از خانه خارج شوید و روح و روان خود را تغذیه کنید. از خودتان بیرون بیایید. از روال عادی زندگی خود خارج شوید.

تا زمانی که در خانه باشید کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد. از تمییز کردن خانه گرفته تا شستشو و تعمیرات.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که تصیم بگیرید کمی در زندگی تان تغییر ایجاد کنید.

در مسافرت درس های بسیاری برای آموختن هست.


از زندگی به شیوه کارگری فاصله بگیرید!

 مسافرت ؛ غذای روح و جان!

سفر کنید و روال عادی زندگی را کنار بگذارید. تعطیلات فرصت خوبی است که کمی به جسم و ذهن خود استراحت بدهید.

همه ی ما درگیر زندگی در یک فرهنگ کارگری هستیم. برای همین است که همه دچار این فریب شده ایم که وقت کافی در اختیار داریم. چون در همان زمانی که در اختیار ما هست می توانیم کار کنیم و به امور زندگی خود بپردازیم.

اما تحقیقات نشان داده که اختصاص بخشی از زمان به تعطیلات و استراحت می تواند کارایی ما را بیشتر کند و ما را در زندگی شغلی و حرفه ای به موفقیت های بیشتری برساند. پس بدون نگرانی از پیشرفت در کار، بخشی از وقت خود را به استراحت و گذران تعطیلات اختصاص دهید.


مسافرت چشم انداز شما را تغییر می دهد!

 مسافرت ؛ غذای روح و جان!

خارج شدن از حالت عادی روزمره، دیدگاه تازه ای از مسائل زندگی به شما می بخشد. در حقیقت سفر باعث می شود این فرصت را پیدا کنید که “چشم انداز کوه را از دشت تماشا کنید” نه از پشت پنجره دفتر و یا آپارتمان خود.

در زندگی روزمره، قدم برداشتن از مرحله ای به مرحله دیگر و از کاری به کار دیگر چندان دشواری نیست. درست مثل اینکه در فهرست کارهای روزمره گام اول را پشت سر بگذارید و گام بعدی را شروع کنید. مسافرت باعث می شود تا تصویر گسترده ای از زندگی را مشاهده کنید. جایی که هستید را ببینید و جایی که قرار هست باشید را هم ببینید.


سفر موجب خلاقیت ذهن می شود.

 مسافرت ؛ غذای روح و جان!

جدا شدن از زندگی معمول روزمره و رفتن به سفر برای گذران تعطیلات در واقع دعوتنامه ای است برای ذهن خلاق خودتان. خلاقیت بر اساس تقاضا تولید نمی شود. خلاقیت نیاز به زمان و مکان دارد. تا به حال شده در حین قدم زدن در ساحل، شنا، موج شواری و یا آفتاب گرفتن ایده های خلاقانه ای به ذهنتان خطور کند؟

شاید درست در همان لحظه که در حال استراحت هستید، راه حلی برای مشکلی که مدتها در محیط کار شما را درگیر کرده بوده پیدا کنید.
 

سفر کودک درونتان را بیدار می کند!

 مسافرت ؛ غذای روح و جان!

مسافرت به دوردستها دعوتنامه ای است برای کودک درون. زمانی که به بازی کردن فکر می کنیم فکر ما شبیه به کودکان می شود. کودک درونمان بیدار می شود. بخشی از وجود ما همیشه به خاطر تعهدات، استرس ها
و فشار ناشی از کار و زندگی تحت فشار قرار می گیرد.

سفر باعث می شود “ماسک جدی بودن” را از چهره خود بردارید. مسافرت باعث می شود برای مدتی آن جنبه جدی شخصیت خود را در خانه جا بگذارید و با کودک درونتان ارتباط برقرار کنید.

همه ی ما در هر سنی نیاز به بازی کردن داریم، نیاز داریم آواز بخوانیم و مثل کودکان جست و خیز کنیم. امیدوارم  این مقاله شما را به اندازه کافی متقاعد کرده باشد.

اگر متقاعد شدید، همین امروز برای تعطیلات بعدیتان برنامه ریزی کنید و جسم و روح خود را تقویت کنید.


منبع: برترینها

نقش زبان بدن در تجارت

زبان بدن در تجارت business-people

قبلا در مقاله‌ای با عنوان حرکات مهم زبان بدن برای ایجاد اعتماد در مورد این استراتژی مهم صحبت کرده بودیم در ادامه با مقاله‌ای بسیار مفید روش استفاده از زبان بدن در تجارت را برای شما عزیزان شرح می‌دهیم.

به گزارش آلامتو به نقل از مردمان؛ زبان بدن شما تاثیر مهمی در موفقیتتان دارد. خیلی مهم است که بدانید وقتی وارد یک کنفرانس، جلسه یا همایش می‌شوید چطور رفتار کنید تا بتوانید بالاترین تاثیر و کارایی را داشته باشید و کسانی که می‌خواهید با آنها کار کنید را به خود جذب کرده و وارد شبکه روابط اجتماعی‌تان کنید.

موفقیت یک آشنایی از لحظه‌ای آغاز می‌شود که فردمقابل چشمش به شما می‌افتد. یکی از اولین چیزهایی که درمورد شما می‌فهمند هاله دورتان است، یعنی آن اتمسفر خاص که شما را در بر گرفته است. شما آن را می‌سازید و شما مسئول این هستید که این هاله درموردتان چه می‌گوید و چه کسانی را به سمتتان جذب می‌کند. از وقتی وارد می‌شوید، هاله دورتان با شما وارد می‌شود و قبل از اینکه دهانتان را باز کنید شروع به صحبت می‌کند. ازآنجا که زبان بدن بیش از نیمی از پیام را در ارتباطات از نزدیک می‌رساند، اینکه چطور رفتار کنید اهمیت بسیار زیادی دارد.

۱. وضعیت نشستن و ایستادن

یکی از اولین نکات کلیدی که افراد به آن توجه می‌کنند این است که چطور خودتان را ارائه می‌دهید. آیا با اعتمادبه‌نفس همانطور که مادرتان یادتان داده می‌ایستید و راه می‌روید؟

– شکمتان را داخل بکشید.

– سینه‌تان را بیرون دهید.

– شانه‌ها را عقب بکشید.

– سرتان را بالا نگه دارید.

یا اینکه قوز می‌کنید، شانه‌هایتان افتاده و شکمان شل و ول بیرون است؟ آیا با طرز نشستن و ایستادنتان به دیگران می‌گویید که از خودتان مطمئن نیستید و آن کسی نیستید که به درد آنها بخورد؟ با این روش حتی بدون اینکه خودتان متوجه شوید، دیگران را از خودتان دور می‌کنید.

با صاف ایستادن دیگران را مجبور می‌کنید به شما احترام بگذارند. موقع ایستادن پاهایتان را حدود بیست سانتی‌متر از هم باز و یکی را جلوتر از دیگری نگه دارید. این نشان خواهد داد فردی بااصالت، محکم و متعادل هستید، بهترین راه برای شروع هر آشنایی!

با وضع قرارگیری‌تان همچنین به دیگران می‌گویید دوست دارید دیگران به شما نزدیک شوند یا نه. بعنوان مثال، اگر موقع صحبت کردن با کسی با هم یک مستطیل تشکیل داده‌اید به دیگران نشان می‌دهید که نمی‌خواهید کسی وارد صحبتتان شود. اگر شک دارید بروید و کنار دو نفر که در چنین حالتی مشغول حرف زدن با هم هستند بایستید و ببینید که چطور مدت زیادی توجهی به شما نمی‌شود و تازه بعد از اینکه صحبت‌های خودشان را تمام کردند متوجه شما می‌شوند. اما اگر دو نفر با پاهایی که نوک آن به سمت بیرون است، مثل دو گوشه یک مثلث ناتمام،ایستده باشید، یعنی از دیگران دعوت می‌کنید که وارد بحثتان شوند.

۲. دست دادن

یکی دیگر از مولفه‌های مهمی که باید در هر ملاقات رعایت کنید، دست دادن محکم است. همان چند لحظه که دست می‌دهید می‌تواند رابطه شما را قوی‌تر یا ضعیف‌تر کند. دست دادن مردها معمولاً قوی و محکم است و دلیل آن هم قوی‌تر بودن مچ و گیرش دستشان است.

آشنا شدن با مدل‌های مختلف دست دادن کمک بسیار زیادی در فعالیت‌های شما برای ساختن روابطتان می‌کند:

کنترل‌گر:

فرد مقابل دستش را به سمتتان دراز می‌کند و به محض اینکه دستتان به هم رسید، او عمداً دستش را روی دستتان می‌آورد. منظورش از این کار این است که می‌خواهد رییس باشد. این را در ادامه گفتگو به خاطر داشته باشید.

ساندویچ:

اینکار را فقط با کسانیکه می‌شناسید انجام دهید. وقتی دست طرف‌مقابل را به طور کامل در دو دستتان بگیرید به حریم شخصی او تجاوز کرده‌اید. اینکار را فقط باید زمانی انجام دهید که طرف‌مقابل از شما برای اینکار دعوت کرده باشد. این مدل دست دادن به دست دادن سیاست‌مدارها هم معروف است، همین کافی است که همه از آن دوری کنند!

ماهی مرده:

تصور کنید که می‌خواهید یک ماهی مرده پولک‌دار را در دستانتان بمالید. تصویر دستتان آمد؟ دستانتان به دو دلیل مرطوب می‌شود: اضطراب دارید یا اینکه یک نوشیدنی خنک را در دست راستتان گرفته‌اید و قبل از اینکه دست بدهید، آن را به دست چپتان داده باشید. در هر دو صورت، برای فردمقابل بسیار ناخوشایند است. اگر دچار اضطراب هستید، دست‌هایتان را با دستمال یا لباستان پاک کنید.

انگشت لنگ:

خانم‌ها بسیار بیشتر از آقایان به جای اینکه کل دست فرد مقابل را در دستانشان بگیرند، فقط از انگشت‌هایشان استفاده می‌کنند. البته برای طرف‌مقابل که مجبور می‌شود انگشتانش را دراز کند ممکن است سخت شود، مخصوصاً اگر طرف‌مقابل مردی باشد که گیرش دستش قوی باشد. مردها می‌گویند در برخورد با چنین دست دادن‌هایی آنها هم سعی می‌کنند شل‌تر دست بدهند. زن‌های حرفه‌ای هم می‌گویند دوست دارند همانطور با آنها رفتار شود. یک راه برای مقابله با این سندرم این است که همیشه دستتان را به صورت افقی کامل دراز کنید، حتی اگر گیرشی ضعیف دارید.

خصوصیات دست دادن خوب:

– سفت گرفتن دست فرد مقابل در دست‌هایتان

– سه مرتبه تکان دادن آن

– حفظ ارتباط چشمی

– منعکس کردن هاله مثبت

۳. ارتباط چشمی

ارتباط چشمی را ایجاد کرده و حفظ کنید. ایجاد ارتباط چشمی نه تنها اعتمادبه‌نفس شما را نشان می‌دهد بلکه کمکتان می‌کند بهتر بفهمید طرف‌مقابل واقعاً چه می‌گوید.

«وقتی چشم‌ها یک چیز می‌گویند و زبان یک چیز دیگر، فرد باهوش به اولی اعتماد می‌کند.» — رالف والدو امرسون

وقتی موقع حرف زدن به چشم‌های کسی که با او ملاقات دارید نگاه کنید نشان می‌دهد که به او توجه دارید. گوش دادن مهمترین مهارت ارتباط انسانی است و نقش بسیار مهمی در نشان دادن علاقه‌تان به دیگران بازی می‌کند.

کی نگاه کنید:

به محض اینکه با کسی وارد گفتگو می‌شوید، ارتباط چشمی را ایجاد کنید. اما اگر تصمیم دارید توجه فرد مقابل را به خود جلب کنید، شاید بد نباشد که اینکار را از قبل‌تر شروع کنید. در طول گفتگو این ارتباط چشمی را حفظ کنید. مطمئن شوید که تا زمان خداحافظی ارتباط چشمی مستقیم را حفظ کنید. اینکار باعث می‌شود تاثیری قوی و مثبت از خود بر جای بگذارید.

به کجا نگاه کنید:

یک مثلث برعکس را روی صورتتان تصور کنید که ضلع بالای آن درست بالای چشمانتان است. دو ضلع دیگر پایین آمده و به جایی بین بینی و لب‌هایتان ختم می‌شود. این همان جایی است که باید در طول مکالمات کاری باید وی صورت طرف‌مقابل به آن نگاه کنید. وقتی کسی بالا و پایین صورتتان را نگاه می‌کند، ارتباط چشمی از حالت کاری بیرون آمده و بیشتر حالت دوستانه پیدا می‌کند.

چه مدت نگاه کنید:

توصیه ما ۸۰ تا ۹۰ درصد زمان‌هاست. کمتر از آن حس ناراحتی، کمبود اعتمادبه نفس یا بی‌حوصلگی را در شما نشان می‌دهد. اگر برای مدت طولانی‌تری به طرف‌مقابل خیره شوید، ممکن است حمل بر سلطه‌گری، رک بودن بیش از حد یا زورگویی شود و به طرف‌مقابل احساس معذب بودن دهد. اشکالی ندارد که هرازگاهی نگاهتان را برداشته و جایی دیگر را نگاه کنید به شرط اینکه دوباره نگاهتان را به صورت فردمقابل برگردانید. از نگاه کردن به پشت سر طرف‌مقابل انگار که به دنبال فرد جذاب‌تری برای حرف زدن هستید، خودداری کنید.

۴. لبخند

لبخند یک حالت مهم در صورت است. نشاندهنده علاقه، هیجان، همدلی و نگرانی است و محیطی مثبت ایجاد می‌کند. اما ممکن است بیش از اندازه مورد استفاده قرار گیرد. مردها معمولاً وقتی از چیزی خوششان می‌آید لبخند می‌زنند و زن‌ها برای اینکه کسی خوشش بیاید. حتماً می‌دانید که کدام قوی‌تر است.

برای به دست آوردن و بالا بردن احترام اول باید حضورتان در اتاق را مشخص کرده و بعد لبخند بزنید. این خیلی حرفه‌ای‌تر از این است که با خنده یا لبخند پهن وارد اتاق شوید.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها


منبع: آلامتو

بی اعتنایی به حرف مردم

بی اعتنایی به حرف مردم happy

«اینکه بقیه درمورد من چه فکر می‌کنند، اصلاً به من مربوط نیست.» — واینه دایر (Wayne Dyer)

بعضی وقت‌ها برای اینکه چرا لایق بهترین‌ها نیستیم، بهانه می‌آوریم.

به گزارش آلامتو به نقل از مردمان؛ می‌گوییم رابطه‌مان با همسرمان به اندازه کافی خوب است و بقیه آدم‌ها روابط به مراتب بدتری دارند. سعی نمی‌کنیم برای رسیدن به آرزوهایمان دستمان را دراز کنیم چون باعث می‌شود احساس خودخواهی کنیم.

آیا دیگر زمانش نرسیده که به ترس اجازه ندهید به زندگی‌تان حکمرانی کند؟ که دیگر دست از بهانه آوردن بردارید که چرا اوضاع زندگی‌تان بهتر از این نیست؟

ترس کلمه زشتی است. ما را از خوشبختی واقعی دور نگه می‌دارد زیرا از ریسک کردن ما جلوگیری می‌کند. ما از هر چیزی که کمی دردناک باشد دوری می‌کنیم حتی اگر ماندن در وضعیت کنونی به مراتب دردناک‌تر باشد.

جوان‌تر که بودم از اینکه خودم باشم واهمه داشتم. برای اینکه مورد پذیرش دیگران قرار بگیرم مدام با آنها موافقت می‌کردم.

می‌خواستم خودم هم خودم را دوست داشته باشم اما هیچوقت نمی‌گذاشتم که دیگران خود واقعی‌ام را ببینند.

یاد گرفتم که اگر خود واقعی‌تان را نشان دهید، همه خوششان نخواهد آمد و این هیچ اشکالی ندارد. کسانیکه ارزش وقت شما را داشته باشند، شما را برای آنچه که هستید تحسین می‌کنند. و خواهید توانست روابطی عمیق‌تر و معنادارتر بسازید.

نمی‌توانستم برای خودم فکر کنم، در تصمیم‌گیری‌هایم مطمئن نبودم و اجازه می‌دادم دیگران با توجه به اعتقادات خودشان برای من تصمیم بگیرند. حس یک قایق اسباب‌بازی را داشتم که آن را در اقیانوس اینطرف و آنطرف می‌فرستادند.

در دبیرستان به ما یاد نمی‌دهند که روابط سالم چه شکلی هستند و چه چیزهایی قابل قبول است و چه چیزهایی نیست. ما برای رفتارهای دیگران بهانه می‌آوریم، حتی اگر برایمان دردناک باشد. امید داریم که تغییر کنند و فکر می‌کنیم می‌توانیم آنها را انسان‌های بهتری تبدیل کنیم.

من در اولین رابطه‌ام، خودم را به طور کل برای طرفم تغییر دادم. ناامیدانه می‌خواستم کسی دوستم داشته باشد، به همین دلیل از دختری لجوج و سرسخت به دختری رام و مهربان تبدیل شدم. اما در درونم احساس خلاء می‌کردم چون داشتم نقش بازی می‌کردم.

در عمق وجودم از طرد شدن می‌ترسیدم. با خودم استدلال می‌کردم که او هم تغییر خواهد کرد و شاید من بتوانم کمکش کنم که آدم بهتری باشد. اما هیچ‌چیز تغییر نکرد. حتی بدتر شد.

به او اجازه دادم روی من کنترل داشته باشد و در آخر به فردی افسرده و پر از ترس تبدیل شدم.

قرار نیست عشق ترسناک باشد. عشق یعنی پذیرفتن یک فرد، به همراه اشتباهاتش و همه چیزهای دیگر. اما باید توام با احترام متقابل هم باشد. عشق یعنی بدون اینکه قصد تغییر کسی را داشته باشید، برای آنچه که هست تحسینش کنید. عشق یعنی اراده.

دانشگاه که بودم در دوران عقد باردار شدم اما پیش از به دنیا آمدن فرزندم جدا شدم و تعداد زیادی از دوستانم که من را بخاطر این مسئله قضاوت می‌کردند را از دست دادم. اما حالا که به عقب نگاه می‌کنم، می‌فهمم که این تجربه دوستانی که واقعاً دوستم نبودند را از کنارم دور کرد.

از طرف دیگر، دوستان واقعی‌ام، برای بچه‌ام جشن سیسمونی گرفتند و بدون هیچ قید و شرطی دوستم داشتند. این درست همان کاری است که آدمها وقتی شما را همانطور که هستید قبول می‌کنند و دوست دارند، انجام می‌دهند.

به کمک والدینم دانشگاه را تمام کردم و الان مشغول گذراندن دوران فوق‌لیسانس هستم.

خیلی‌ها تصور می‌کردند که دانشگاه را ترک خواهم کرد اما من به خودم ایمان داشتم. برای اولین بار به خودم احساس اعتماد کردم، چه دیگران دوستم داشته باشند و چه نداشته باشند.

همینطور که به زن قوی‌تری تبدیل می‌شدم، فهمیدم که اینی که هستم فوق‌العاده است و هیچکس قرار نیست من را جور دیگری متقاعد کند یا تغییرم دهد. تصمیم گرفتم دیگر به این فکر نکنم که بتوانم انسان‌ها را به آدم‌های بهتری تبدیل کنم.

سعی می‌کردم همه چیز را قدم به قدم جلو ببرم چون وقتی که به زندگی‌ام از بالا نگاه می‌کردم به نظر ترسناک می‌رسید. می‌دانستم که یک روز وقتی زمانش برسد، با کسی آشنا می‌شوم که من را بخاطر همان چیزی که هستم دوست خواهد داشت و من هم او را بخاطر همان چیزی که بود.

داشتن یک بچه به من کمک کرد بتوانم قدر زمان حال و زیبایی‌های اطرافم را بدانم. این بچه هیچوقت نگران گذشته و ‌آینده نبود، هیچوقت نگران این نبود که دیگران درموردش چه فکر می‌کنند.

خیلی ساده دور تا دور اتاق نشیمن می‌رقصد، با اسباب‌بازی‌هایش بازی می‌کند و بدون نگرانی و استرس می‌خندد. از دیدن گل‌ها و نور خورشید لذت می‌برد. نگاه کردن به او به من یادآور می‌شود که دوست دارم چطور زندگی کنم.

زمان حال تنها چیزی است که داریم و شایسته این هستیم که از آن لذت ببریم.

نگران بودن خسته‌کننده است. جسم و فکرتان را فرسوده می‌کند. و در آخر، هیچ کاری جلو نخواهد رفت.

پس چرا باید اینکار را بکنیم؟ چون فکر می‌کنیم اگر نگران باشیم، قدمی مثبت برخواهیم داشت. فکر می‌کنیم اینکار شرایط را تغییر خواهد داد، درصورتیکه در واقعیت اینطور نیست.

یک روز در دوران بارداری در مغازه‌ای بودم. احساس می‌کردن پیرزنی به من بد نگاه می‌کند. به انگشت بدون حلقه دستم خیره شده بود. مطمئن بودم که چه فکر می‌کند.

احتمالاً در فکرش می‌گفت، «به این دختر حامله بدون شوهر نگاه کن. اون یک گناهکاره و جامعه رو به انحراف میکشونه.» متوجه شدم که شدیداً عصبی شده‌ام و دلم می‌خواهد زودتر از آن جا بیرون بروم. وقتی می‌خواستم از در بیرون بروم، متوجه شدم که شیرم را در فروشگاه جا گذاشته‌ام.

آنجا بود که فهمیدم چقدر مسخره است. اصلاً اگر آن پیرزن قضاوتم می‌کرد چه می‌شد؟ چرا باید اجازه می‌دادم کسی دیگر اعصابم را خراب کند؟

الان می‌فهمم که باید فقط به استقبال خوبی‌ها بروم و دست از فکر کردن درمورد تصورات دیگران درمورد خودم بردارم. باید بفهمم که به اندازه کافی خوب هستم.

همه ما به اندازه کافی خوب هستیم و لایق بهترین‌هاییم. فقط باید به آن ایمان داشته باشیم.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

مسمومیت ۱۳ نفر با گاز مونوکسید در یک عروسی

سخنگوی اورژانس استان آذربایجان شرقی گفت: گاز مونوکسید کربن ۱۳ نفر را مسموم کرد.

به گزارش مهر، سخنگوی اورژانس استان آذربایجان شرقی اعلام کرد: در حادثه ساعت ۱۸امروز گزارش سردرد و سرگیجه گروهی در تالار زنانه به مرکز اورژانس اطلاع و چهار دستگاه آمبولانس اورژانس به یاری مسمومین شتافتند.

وحید شادی نیا اظهار داشت: پس از انجام اقدامات درمانی لازم ۱۱ نفر از درمانگاه ایلخچی ترخیص و دو نفر به بیمارستان سینا تبریز اعزام شدند.

وی افزود: علت نشت گاز مونوکسید از بخاری اعلام شده است.


منبع: عصرایران

نفتکش آتش گرفته ایرانی به مرزهای آبی ژاپن نزدیک شد/ امیدواری برای زنده بودن پرسنل

نفتکش ایرانی که هفته گذشته با یک کشتی چینی برخورد کرده و دچار آتش‌سوزی شده بود و ۳۲ پرسنل آن مفقود شده بودند بر اثر جریان باد در حال نزدیک شدن به مرزهای آبی ژاپن است. این در حالی است که کارشناسان هنوز از نجات سرنشینان قطع امید نکرده‌اند.

به گزارش ایسنا، در حالی که حدود یک هفته از حادثه برخورد نفتکش ایرانی با کشتی چینی و مفقود شدن ۳۲ پرسنل نفتکش ایرانی گذشته است، به نظر می‌رسد شرایط آب و هوا به صورتی است که این نفتکش در حال حرکت به مرزهای آبی ژاپن است.

ایران از زمان وقوع حادثه درخواست خود را به چین مبنی بر اینکه عملیات اطفای حریق را آغاز کنند اعلام کرد اما چینی‌ها در آغاز این عملیات تعلل کردند و با اینکه عملیات را آغاز کرده بودند باز هم آن را متوقف می‌کردند. به همین دلیل ایران با ژاپن وارد مذاکره شد و از این کشور درخواست کرد در عملیات اطفای حریق مشارکت کند.

علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی که به عنوان مسئول کمیته ویژه رسیدگی حادثه نفتکش سانچی برگزیده شده است عصر امروز در دیدار با پانگ سن، سفیر چین در ایران از بهتر شدن شرایط خبر داد و گفت: چند نفر از نیروهای شرکت ملی نفتکش توانسته‌اند در مرکز عملیات مهار آتش در چین حضور داشته باشند که این موضوع می‌تواند شرایط را بهتر کرده و باعث اطمینان بخشی برای مردم شود.

به گفته وی جریان باد به صورتی است که نفتکش را به سوی آب‌های ژاپن منتقل می‌کند و تلاش شده کشتی‌های آتش خوار ژاپنی نیز وارد عملیات شوند.

ربیعی از سفیر چین درخواست کرد هماهنگی لازم برای آغاز فعالیت کشتی ژاپنی در مهار آتش انجام شود و افزود: ایران انتظار دارد در صورتی که نفتکش سانچی به طرف آب‌های ژاپن رفت، چین همچنان در عملیات مهار آتش همکاری داشته باشد و ناهماهنگی در تعاملات بین‌المللی در عملیات مهار آتش تاثیری نداشته باشد.

* آمادگی ژاپنی‌ها برای اطفای حریق سانچی

وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با تاکید بر اینکه نفتکش تقریبا نزدیک آب‌های ژاپن شده است، اظهار کرد: ژاپنی‌ها آمادگی خود را برای اطفای حریق اعلام کرده‌اند. امیدوار هستیم که هماهنگی‌های لازم انجام شود تا به محض فراهم شدن شرایط، افراد بتوانند برای اطلاع از وضعیت سرنشینان وارد نفتکش شوند.

* درخواست کمک ایران از ۶ کشور

ربیعی در ادامه با بیان اینکه ایران از ۶ کشور برای مشارکت در مهار آتش نفتکش درخواست کرده است گفت: امروز علائم خوبی وجود داشت که نشان می‌داد آتش در حال مهار شدن است اما چین به دلیل رسیدن شب فعالیت خود را کند کردند. ما پیش‌بینی می‌کردیم آتش تا فردا مهار شود ا ما با توجه به اینکه فعالیت در شب متوقف شده نمی‌دانیم تا فردا انفجار جدیدی رخ می‌دهد یا خیر.

* امیدواری برای زنده بودن پرسنل نفتکش

ربیعی ضمن اظهار امیدواری برای نجات سرنشینان نفتکش گفت: تمهیداتی در این کشتی‌ها پیش‌بینی می‌شود تا افراد بتوانند خود را نجات دهند. البته پیش‌بینی شرایط دشوار است اما کارشناسان بر اساس شواهد می‌گویند امیدوار باشیم.

وی ادامه داد: هیچ کارشناسی هنوز از نجات سرنشینان قطع امید نکرده است. بنابراین باید هر کاری که از دستمان برمی‌آید انجام دهیم.

بر اساس این گزارش نفتکش ایرانی در تاریخ ۱۶ دی ماه پس از برخورد با یک کشتی باری چینی دچار حریق شد و ۳۲ پرسنل آن مفقود شدند که تاکنون پیکر یکی از پرسنل پیدا شده است.


منبع: عصرایران

تیلرسون: بعد از ظهر پنج شنبه درباره برجام تصمیم می گیریم

وزیرخارجه آمریکا می گوید بعد از ظهر پنج شنبه (به وقت محلی) در دفتر ترامپ جلسه دارند و درباره برجام تصمیم گیری می کنند.

به گزارش ایرنا، رکس تیلرسون روز پنج شنبه پیش از مذاکره با «اینه اریکسن سورید» وزیر خارجه نروژ این مطلب را در پاسخ به سوالی درباره برجام مطرح کرد.

برجام، برنامه جامع اقدام مشترک بین جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵ است که در سال ۲۰۱۵ درباره مسایل هسته ای ایران به توافق رسید.
پس از آن، کنگره آمریکا با تصویب قانونی در همان سال، رئیس جمهوری کشورش را موظف کرد هر ۹۰ روز درباره تایید یا عدم تایید پایبندی ایران به تعهدات برجامی خود، گزارش مستندی به کنگره اعلام کند.

بر این اساس، در صورتی که رئیس جمهوری آمریکا اجرای این تعهدات از سوی ایران را تایید نکند، کنگره ۶۰ روز فرصت خواهد داشت تا درباره بازگشت تحریم هایی که به موجب این توافق، تعلیق شده اند، تصمیم گیری کند.

دونالد ترامپ رئیس جمهوری ضد برجام آمریکا در ۱۲ اکتبر ۲۰۱۷، پایبندی ایران را بنا به اتهامات واهی تایید نکرد اما کنگره آمریکا نیز در ۶۰ روز فرصت خود، تصمیمی نگرفت و به این ترتیب توپ برجام دوباره به زمین ترامپ افتاد.

حال با اتمام ۹۰ روز دیگر، قرار است ترامپ روز جمعه در این باره اظهار نظر کند.

رکس تیلرسون همچنین درباره موضوعات گفت و گو با وزیرخارجه نروژ اظهار کرد: تلاش برای مبارزه با تروریسم، داعش و ارسال پیام روشن به کره شمالی از محورهای این گفت و گو خواهد بود.


منبع: عصرایران

ترامپ کلینتون را به تبانی با روسیه متهم کرد

رئیس جمهور آمریکا بار دیگر هیلاری کلینتون رقیب انتخاباتی خود را به همکاری با روسیه متهم کرد.

به گزارش خبرگزاری ها، ترامپ در توئیتر خود نوشت:

پرونده ای رد شده که دمکرات ها پولش را دادند، برای جاسوسی از ستاد ترامپ به جریان افتاد. آیا اف بی آی از ابزار اطلاعاتی برای نفوذ بر انتخابات استفاده می کند؟ آیا دمکرات ها یا کلینتون نیز به روس ها پول می دهند؟ سرورهای مخفی و نیست و نابود شده کمیته ملی دمکرات ها کجاست؟ ایمیل ها هیلاری شیاد کجاست؟ چه افتضاحی!

ترامپ کلینتون را به تبانی با روسیه متهم کرد


منبع: عصرایران

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران: حوادث اخیر زنگ خطر جدی برای مسئولان است/ برای رفع مشکلات فکری کنند

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: مسئولان برای رفع مشکلات اجتماعی و اقتصادی جامعه فکری کنند.

به گزارش تسنیم، فؤاد ایزدی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در نشست تخصصی تحلیل وقایع اخیر کشور با عنوان “به نام مستضعفین به کام معاندین” که در محل لانه جاسوسی برگزار شد، در سخنانی، با توجه به بازخورد جریانات معاند رسانه‌های در این اتفاقات, اظهار داشت: اگر یک کشور بدن دخالت خارجی زندگی کند, امورات سیاسی و اقتصادی آن یقیناً به آسانی ممکن خواهد بود و این روند تا زمانی که جامعه به بلوغ کامل اجتماعی و مدنی برسد، ادامه پیدا خواهد کرد.

وی افزود: اتفاقات اخیر نیز اگر به خشونت کشیده نمی‌شد, آن وقت افرادی که کم‌کاری کرده بودند, می‌بایست در مقام پاسخگویی به چرایی این مشکلات برمی‌آمدند؛ فلذا این ضربه‌ای بود که با کارشناسی دشمن از مطالبات به حق مردم، به نحو احسن در اتاق‌های فکر ضدانقلاب بهره‌برداری شد و به سود جریان معاند نظام حامی استکبار تمام شد.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، افزود: دولت‌های بیگانه کاملا هدفمند بر روی جریان‌های رسانه‌ای سرمایه‌گذاری می‌کنند تا با استفاده از موج‌های رسانه‌ای اهرم فشاری بیابند و با اتصال آن به اتفاقات درون کشور, مسیر رسیدن به امیال خود را با جهت‌دهی سیستماتیک افکار عمومی تسهیل کنند.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، اظهار داشت: متأسفانه زمانی که اعلام می‌شود این هجمه‌ها, چهره واضح و روشن جنگ نرم دشمن است و نیز مقام معظم رهبری بارها بر این نکته تأکید جدی داشته‌اند؛ شاهدیم که بسیاری از مسئولین با بی‌توجهی به این نکته مهم, ناخواسته زمینه نفوذ دشمن را فراهم و دامنه نفوذ عملیاتی جنگ روانی دشمن را گسترش می‌دهند.

ایزدی با اشاره به روند رو به رشد فرارمغزها و دست‌های پنهان تطمیع‌گر استکبار در پس این جریان, تصریح کرد: دشمن با طبقه‌بندی‌های قومیتی, فرهنگی, اجتماعی؛ سیاسی درون ساختارهای موجود در بطن جامعه با توجه به اصول جنگ اطلاعاتی در غالب هجمه‌های رسانه‌ای, سعی در کنترل افکار عمومی دارد تا بتواند با تضعیف دولت و تشدید اعتراض‌های مردمی پروژه غیر مشروع نشان دادن دولت و نظام را کلید زده و در مجامع بین‌المللی از آن به عنوان یک اهرم فشار برای تخریب وجه جمهوری اسلامی استفاده کند؛ که البته این با هوشیاری و بصیرت رهبری و غیرت ولایی مردم همیشه در صحنه خنثی و نقشه‌های دشمن نیز بر آب شده است.

وی افزود: علت وضع تحریم‌ها و به‌وجود آوردن مضایغ اقتصادی برای مردم کشور ما نیز جزئی از برنامه‌های از پیش برنامه‌ریزی شده دشمن بوده تا با آن به دنیا القا کنند که جوانان و مردم ایران از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی خسته شده‌اند و به دنبال یک نوع دموکراسی و لیبرالیسم غربی هستند و با حمایت این جریان به براندازی نظام دست بزنند که البته می‌بایست در تبیین و تفسیر این طیف جریانات و اقدامات دشمن برای آگاهی هرچه بیشتر مردم اقدامی جدی بشود.

وی در پایان خاطرنشان کرد: با توجه به سازماندهی مشخص و بودجه‌هایی که در طیف‌های گسترده رسانه‌ای برای پوشش و دامن زدن به حوادث اخیر در کشور توسط ایادی دشمن و معاند نظام صورت گرفت, مسئولان می‌بایست این را زنگ خطری جدی قلمداد کرده و برای رفع مشکلات اجتماعی و اقتصادی موجود در جامعه فکری کنند تا این وقایع بیش از این سبب سودجویی دشمنان نظام و انقلاب اسلامی نشود.


منبع: عصرایران

تحقیق درباره درمان با هنر

هنر در نقش یک درمانگر

هنر بعنوان یک درمانگر، به رشد ما کمک می‌کند تا بتوانیم خود، دیگران و جهانی که در آن هستیم را بهتر بفهمیم.
به گزارش آلامتو به نقل از مجله قرمز؛ هنر یعنی تجلی خلاقیت.  هنر راهی ست برای غنی تر کردن تجربه های بشری.  ما از هنر برای امور مختلف استفاده می کنیم، از سرگرمی گرفته تا شناخت سایر فرهنگها، از پیشرفت شخصی خود گرفته تا پیشرفت در جامعه.
چه بخواهیم چه نه، هنر بر زندگی ما تاثیر می‌گذارد. پس مدت زمانی را که برای رصد کردن  آثار هنری صرف می‌نماییم، بسیار ارزشمند است، چراکه رصد کردن این آثار، هم حس خوبی در ما ایجاد می‌کند و هم درک ما را بالاتر می‌برد و همه ی اینها در نتیجه به رشد شخصی ما منجر می‌گردد.
در کتاب معروفی به نام: “هنر در نقش درمانگر” ، ۷ کارایی مهم هنر مطرح و توضیح داده شده که در این مطلب به آن می‎‌پردازیم:
درک شخصی
هنر، فکرهای شکل نگرفته ی ما را شکل می‌دهد. وقتیکه یک اثر هنری را مشاهده می‌کنیم و تحت تاثیر قرار می‌گیریم،  یعنی در آن لحظه دچار یک “آن” شده ایم.  این “آن”، همان احساس یا فکری بوده که خودمان هم قبلا داشته ایم ولی نمی توانسته ایم بیانش کنیم.
 فهم هنری 
هنر به ما کمک می‌کند تا به چیزهای معمولی که دراطرافمان هست، نگاه تازه ای داشته باشیم. مثلا نگاه تازه‌ی ما به میز صبحانه وقتیکه نور صبحگاهی، رنگهای زیبایی را روی آن می پاشد.هنر به قدرت فهم ما دامن می‌زند.
حافظه 
فهم هنری یعنی به جای اینکه روی کل ِ یک چیز تمرکز کنیم، بر روی جزء به جزء  یک چیز متمرکز شویم. این تمرکز باعث می‌گردد آن اجزاء کوچک، از حافظه‌ی ما پاک نشوند.
هنر یعنی شکار احساسات  و حفظ آن در حافظه
حُزن و اندوه 
هنر نه فقط ظرفیت ما را برای لذت بردن افزایش می‌دهد، بلکه به اندوه ما نیز ارزش می‌بخشد. هنر، وسعت دید ما را بالا برده و باعث ایجاد دیدگاههای متفاوت در ما می‌شود. باعث میشود به هنگام یک اتفاق  ناراحت کننده، بتوانیم نقاط مثبت آنرا  ببینیم و راه حل هایی برای مواجه شدن با آن بیابیم.
اُمید
یک اثرهنری زیبا، قادر است از دل یک احساس لذت، اشک بیافریند. وقتی اشک خوشحالی در ما ایحاد می‌شود، به معنای امیدواری ست. این امید ما را تشویق می‌کند که در برهه هایی شبیه به این در زندگی خودمان نیز، امیدوارم باقی بمانیم.
رشد شخصیتی 
وقتی چیزی که قبلا خودمان تجربه  یا حس نکرده ایم را، در یک اثر هنری تجربه و حس  کنیم، باعث می‌شود با آن اتفاق، همدل شویم. این همدلی، باعث پیشرفت در  رشد شخصیتی ما می‌شود.
تعادل 
دچار شدن به یک زندگی روزمره، باعث عدم تعادل احساسی در ما می‌گردد. ولی ما می توانیم از طریق هنر، دوباره تعادل احساسی را بدست آوریم.  ما در زندگی معمولی خود، خیلی چیزها را تجربه نمی‌کنیم اما با تجربه ی آن از طریق آثار هنری، احساسات مختلف ما بیدار شده و باعث ایجاد تعادل احساسی در ما می‌گردد.
لئو تولستوی می‌گوید:

هنر صرفا یک مهارت ویژه نیست، بلکه انتقال دادن احساسی ست که هنرمند آنرا حس کرده.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها
برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

مطالب مشابه:
رپورتاژ آگهی ویژه:

تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : مجله قرمز


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا نوروز ۹۷


مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری


انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما


تیک بان
فروشگاه اینترنتی لباس


مینار سفر :آژانس هواپیمایی در کرج

ارسال نظر


منبع: آلامتو

آلودگی محیط زیست انسان
انسان در دامان طبیعت پرورش یافته، و ارگانیسم وجودش در خط سیر آن همساز گردیده است، بنابراین به حکم چنین پروردگی، هر زمان که پا از دایره ی طبیعی بیرون گذاشته شود، خطر پیوسته آدمی را تهدید خواهد کرد.
هوای آلوده و ناسالم محیط زیست، ارمغان ساخته ی دست بشر و تحفه ی نامیمون تمدن ماشینی است. با پیشرفت زندگی ماشینی، این ارمغان حالت پیچیده تری به خود می گیرد، و هرچه زمان در ماشینیزه کردن حیات آدمیان به پیش می رود، آلودگی هوا نیز بیشتر و بیشتر می شود، و سرانجام کار به جایی خواهد رسید، که دیگر هوایی برای تنفس نه فقط برای آدمیان، بلکه برای موجودات زنده دیگر هم باقی نماند.
هوای تنفسی، ضروریترین ماده برای تداوم حیات و سلامت می باشد و به عبارت بهتر زندگی انسان و موجودات هوا زی وابسته به استنشاق هوا و اکسیژن موجود در آنست. حال در صورت آلوده بودن این جوهر حیات به مواد خارجی و مضر نیز، بشر و جانداران محتاج به اکسیژن، ناگزیدند، آنرا تنفس کنند، و در این راستا آدمی ناچار در هردقیقه ۱۲ تا ۲۰ مرتبه این هوای آلوده و مسموم کننده را بدون ششهای خود می فرستد، و از این طریق در معرض خطرات ناشی از تأثیر نامطلوب و بیماریزای آن قرار می گیرد.
آلودگی هوا، بطور کلی به دو گونه ی مصنوعی و طبیعی صورت می گیرد، که قسم تصنعی آن بدست بشر و توسط مراکز صنعتی و کارخانجات، …. و بطور کلی صنایع آلوده کننده هوا با دود، ذرات فلزی، گرد و غبار ، ….. و نوع طبیعی که تا حدودی غیرقابل کنترل می باشد، شامل انتشار پولن گیاهها و میکروارکانیسم ها (باکتریها، ویروس ها، اسپورها و قارچها) در هوا و همچنین آلوده شدن آن در اثر حریق جنگل ها (در اثرصاعقه)، آتشفشانها و نظایرآن، می باشد. البته در این رابطه، باید گفت ابعاد آلودگی صنعتی هوا در مقابل نوع طبیعی بقدری وسیع و پیچیده است، که معمولاً موضوع عمده بررسیهای آلودگی هوا را تشکیل می دهد و آلودگیهای دیگر را تحت الشعاع قرار می دهد و از طرقی نیز چون این ضایعه ی وارد شده به طبیعت، محصول دخالت بشر در آن است، لذا تا حدودی قابل کنترل و جبران می باشد.
بنابراین لازمست، کشورهای بزرگ صنعتی دنیا که سهم مهمی در آلودگی هوا و ناسالمی محیط زیست در سطح جهان به عهده دارند، به کوششهای علمی و تحقیقات جدی برخیزند، و مسئولیت خود را در نجات انسانها در یابند، و بخشی از هزینه های غیرضروری کشورشان را در جهت مبارزه با آلودگی هوا و حفظ محیط زیست مصروف دارند، که خود بحثی است، جدا از موضوع مقال ما.
منبع: مه شو

تاثیرات نامطلوب آلودگی هوا بر سلامت انسان

تاثیرات نامطلوب آلودگی هوا بر سلامت انسان
هوای آلوده، همچنانکه وارد دستگاه تنفسی انسان شده و آن را به بیماریهای گوناگونی مبتلا می سازد و آمار بیماریهای مختلف را در سطح جهان بالا برده است در  لابلای موها نیز قرارگرفته، با چربی و عرق پوست سر عجین شده، و محیطی خفقانی برای پوست سر مهیا می کند، که راه تنفس طبیعی را بر آن می بندد، و موجب بروز بیماریهای مختلف پوست و مو می گردد.
در اینجا مسئله ای را که باید در نظر داشت، اینست که اثرات هوای آلوده بر بدن افراد مختلف یک شهر یا اجتماع (روستاها، عشایر و غیره) متفاوت است، که نتیجه ی تفاوت میزان مقاومت آنها در مقابل هوای آلوده می باشد.حتی اشخاص مبتلا به بیماریهای مختلف نیز، واکنشهای یکسانی در برابر آلودگی هوا از خود نشان نمی دهند . همچنین عکس العمل افراد، بسته به اعتیاد به سیگار یا عدم آن، نیز گوناگون و ناهمگون می باشد. علاوه بر این موارد، میزان تماس افراد جامعه با مواد مختلف آلوده کننده ی هوا، بسته به شغل و محیط کارشان با یکدیگر تا حدودی فرق دارد، چنان که کارکنان ادارات و …. ، که مجهز به دستگاههای تصفیه هوا باشند، در معرض استنشاق مقداری کمتری از مواد آلوده ی موجود در هوا قرار می گیرند، در حالیکه مأمورین کنترل و پلیس راهنمایی، کارگران، و سایر کسانیکه به مقتضای شغل خود در معرض تنفس دود و هوای آلوده به سموم مختلف ناشی از وسایط نقلیه، کارگاهها و مراکز تولید و صنعتی هستند، بیشتر در معرض خطر می باشند. در نتیجه اینگونه افراد بیشتر در معرض تهاجم عوامل آلوده ی موثر در ریزش مو ها قرار می گیرند.
تاکنون در مورد آلودگی هوا و شرایط مخاطره آمیز محیط زیست، سخنان بسیاری از سوی صاحب نظران و متخصصان فنی گفته شده، و مطالب جالبی نشر یافته است، و ما برای آشنائی خوانندگان، با اثرات زیانبار آلودگی هوا، فرازهایی از نظرات بعضی از عالمان و کارشناسان را در زیر می آوریم، آنگاه به دنباله ی بحث اختصاصی خود، درباره عواقب ناگوار آلودگی هوا، در موهای سر مطالبی را بیان خواهیم داشت.
از سال ۱۹۵۰ مطالعات و بررسی های علمی بر روی اثرات غبارها، گازها، بخارات و سایر مواد آلوده کننده بر سلامتی کارگران در محیط صنعتی آغاز گردید.
ارقام حداکثر مجاز برای موادآلوده کننده در محیط صنعتی از نتیجه مطالعات فوق به دست آمد، و ارقام حداکثر مجازی که در (سال ۱۹۷۲) برای آلودگی هوا مورد استفاده قرار گرفت، مشابه ارقام حداکثر مجاز محیط صنعتی بوده است، با این تفاوت که در محیط صنعتی مدت اثرات ذرات در مدت ۸ ساعت در روز، در طی ۵ روز در هفته برای کارگران مورد مطالعه قرار می گیرد، در صورتیکه استانداردهای هوای شهرها برای مدت ۲۴ ساعت در ظرف ۷ روز در هفته برای اشخاص در کلیه سنین و در کلیه درجات بیماری در نظر گرفته می شود.
سازمان بهداشت جهانی ، وابسته به سازمان ملل متحد در سال ۱۹۶۳ بررسی های کشورهای مختلف را در زمینه ی آلودگی هوا مورد مطالعه قرار داد، و نتیجه این مطالعات نشان داد، که گرچه طرز تفسیر و نتیجه گیری در بیشتر کشورها مشابه هم می باشد، ولی نحوه ی به کار بردن اصطلاحات و تعاریف مختلف و هم چنین وجود ناهماهنگی در روشهای نمونه گیری و نبودن یکنواختی در نامگذاری، اختلاف ظاهری در نتایج را باعث می شود.
بدین جهت سازمان بهداشت جهانی برنامه ای جهت یکنواختی و استانداردکردن دستگاهها، روشها، نامگذاری و تفسیر نتایج در سطح جهانی در پیش گرفت، و مخصوصاً توصیه نمود، که محققان آلودگی هوا، نتایج بررسی های خود را چه در زمینه ی اندازه گیری آلودگی هوا، و چه در زمینه ی مطالعه ی اثرات آنها بر سلامتی انسان، با به کار بردن اصطلاحات و تعاریف دقیق و روشن، و با آمار و ارقام صحیح تشریح نمایند. امروزه، توجه دانشمندان بیشتر معطوف براثر مقادیر نسبتاً کمتر مواد آلوده کننده ی هوا بر سلامت انسان می باشد، تا بدین وسیله، معلوم کنند، که غلظت های معمولی مواد آلوده در هوای شهرما و … که ساکنین آنهابرای هفته ها، ماهها و یا حتی سالها، در معرض استنشاق آن هستند، چه اثری در ایجاد و یا تشدید بیماریهای بخصوص دستگاههای تنفس و گردش خون دارد.
اینکه همواره بیماریهای ریوی و تنفسی با ناراحتهای قلبی و گردش خونبرده می شود، به علت ارتباط نزدیک آنهاست، یعنی بیماریهای ریه تدریجاً بر قلب نیز اثر می گذارند، و در نتیجه مبتلایان به امراض مزمن ریوی، در مراحل نهایی بیماری خود، دچار نارسائیهای قلبی نیز می گردند.
منبع: مه شو