«بهترین ‌قصه‌های شاهنامه» منتشر شد

به گزارش ایسنا، این مجموعه با عنوان‌های «ضحاک و کاوه آهنگر و چند قصه دیگر از شاهنامه» در ۶۴ صفحه و با قیمت ۳۵۰۰ تومان، «رزم و رستم و اسفندیار و چند قصه دیگر از شاهنامه» در ۱۰۴ صفحه و با قیمت ۵۵۰۰ تومان و «هفت‌خوان رستم و چند قصه دیگر از شاهنماه» در ۸۸ صفحه و به بهای ۴۸۰۰ تومان با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه در موسسه نشر و تحقیقات ذکر عرضه شده است. «بهترین قصه‌های شاهنامه» در قالب یک جلد نیز منتشر شده است.در معرفی این مجموعه عنوان شده است: رستم، پهلوان افسانه‌ای ایران باستان، تجسم‌ میهن‌دوستی، آزادگی و عدالت‌خواهی ملتی بزرگ و دیرین و بازتاب آرمان‌های والای مردمان این سرزمین است. حکایت زندگی رستم، ریشه در پاره‌ای از کهن‌ترین متون ایرانی دارد که شاهنامه، شیواترین و جامع‌ترین روایت آن را در بر می‌گیرد. کتاب «رستم دستان» بازنوشته‌ای داستانی از زندگی این پهلوان نامدار ایرانی، برمبنای روایت «شاهنامه فردوسی» است.برخی از فصل‌های کتاب عبارت‌اند از: تولد رستم، اسب برگزیدن رستم، جنگ رستم و افراسیاب، هفت‌خوان رستم، رستم و سهراب و کیکاووس، رزم رستم و سهراب، کشته شدن غم‌انگیز سهراب به دست پدر، آمدن سیاوش به توران‌زمین، کشته شدن سیاوش، مرگ افراسیاب، رزم رستم و اسفندیار و… و فرجام رستم است.این کتاب سرگذشت رستم را از تولد  تا مرگ با نثری ساده و روان بازمی‌گوید.
منبع: بهارنیوز

برگزاری جشن ۸۰ سالگی علی رفیعی

جشن ۸۰ سالگی علی رفیعی کارگردان و نویسنده تئاتر ایران با حضور بازیگرانی چون مهدی سلطانی، مریم سعادت، سهیلا رضوی، مهرداد ضیایی، ستاره اسکندری، افسانه ماهیان، فروغ قجابگلو، هوشنگ قوانلو و بازیگران جوان نمایش های «یرما» و «خاطرات و کابوس های یک جامه دار»، جواد طوسی، پیمان شریعتی معاون اداره کل هنرهای نمایشی و رییس مجموعه تئاتر شهر، حمید پورآذری، اصغر دشتی، منوچهر شجاع، امیر اسمی، مجید توکلی و محمدرسول صادقی در خانه هنر دهه شصت برگزار شد.


 

در ابتدای این مراسم ستاره اسکندری نوشته ای را از طرف سه نسل از بازیگران پرورش یافته توسط علی رفیعی خواند و سپس کیک تولد این هنرمند بریده شد.رفیعی در این بخش از مراسم با بیان اینکه طی چند سال اخیر از کمبود بازیگران دغدغه مند تئاتر رنج برده است، یادآور شد: زمانی برای بازیگر و کارگردان تئاتر شدن باید ۱۰ تا ۱۵ سال زمان صرف می شد ولی حالا در مدت زمان کوتاهی افراد کارگردان و بازیگر می شوند. در حال حاضر با بازیگرانی مواجه هستیم که به دنبال کسب درآمد از تئاتر هستند و در آن واحد در ۲ یا ۳ کار حضور دارند.

وی اظهار کرد: دغدغه همیشگی من گروه بوده است. من سرشار از انرژی و انگیزه برای کار کردن هستم و غبطه کارهایی را می خورم که نتوانستم روی صحنه ببرم و دوست دارم برای تئاتر مفید باشم. از این رو قصد دارم اتفاقی جدید را که در تئاتر اروپا سال های سال تجربه شده است در تئاتر ایران اجرایی کنم.این کارگردان و مدرس مطرح تئاتر ایران توضیح داد: قصد دارم با حضور ۲۰ تا ۲۵ بازیگری که برای حضور در یک ورک شاپ دعوت می شوند، تمرین های مستمری را آغاز کنم که این اتفاق به زودی رخ می دهد. در این ورک شاپ قرار است روی ۹ نمایشنامه از نمایشنامه نویسان مختلف کار شود و این آثار با حضور بازیگران حاضر در ورک شاپ تولید و به شکل رپرتوآر در سالن های مختلف تئاتری اجرا شوند.

رفیعی با اشاره به اینکه طی سفر اخیر خود به کشور فرانسه با یکی از مدرسان مطرح در زمینه بدن و حرکت ملاقاتی داشته است، افزود: قرار است این هنرمند مطرح نیز در مقاطع زمانی مختلف در ایران حضور پیدا کند و با بازیگران حاضر در این ورک شاپ کار کند.وی تأکید کرد: نمی خواهم بگویم که انقلابی در تئاتر ایران رخ خواهد داد ولی مهمترین و بهترین اتفاقی که رخ می دهد این است که یک نمایش تنها یک بار به صحنه نمی رود و عمرش کوتاه نخواهد بود.در بخش دیگری از این مراسم جواد طوسی درباره اهمیت نگاه و حضور علی رفیعی در تئاتر و سینمای ایران سخن گفت.در ادامه مهدی سلطانی نیز اظهار کرد: از دکتر علی رفیعی متشکریم که آثار تأثیرگذار و زیبایی را به صحنه برد. اگر دکتر رفیعی غبطه می خورد که نتوانسته آثار مدنظر خود را به صحنه ببرد ما هم غبطه می خوریم که نتوانسته ایم تماشاگر این آثار تأثیرگذار باشیم. امیدوارم که هر چه زودتر شاهد آثار نمایشی دکتر رفیعی بر صحنه تئاتر باشیم.در پایان این مراسم، هنرمندان حاضر با علی رفیعی عکس یادگاری گرفتند.
منبع: بهارنیوز

یراحی: از آقای روحانی راضی هستید؟

مهدی یراحی، خواننده پاپ شب گذشته پنجشنبه ۲۱ دی در قالب سی و سومین جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر در سالن همایش ایرانیان روی صحنه رفت. گروهی که این خواننده پاپ را همراهی می‌کرد عبارت بود از علی افلاطونی (گیتار الکتریک)، مجید رضا‌پور (درامز)، مهرداد احمدزاده (کیبورد)، عظیم روحانی (گیتار اکوستیک)، حامد حمیدزاده (گیتار بیس)، عماد لاریجانی (کیبورد)، مرسل وطنی (ساکسیفون) و دانیال دانشور (پرکاشن).

 


 

یراحی در پاپان کنسرت، هنگام معرفی اعضای گروه و اجرای تک‌نوازی کوتاه توسط هر کدام از آن‌ها، به عظیم روحانی (گیتار اکوستیک) که رسید در واکنش به تشویق تماشاگران به شوخی گفت: «قبل‌تر روحانی را محکم‌تر تشویق می‌کردید! از رئیس‌جمهور راضی هستید یا نه؟! انشاالله که راضی باشید.»
منبع: بهارنیوز

چیزی از فرهنگ ما باقی نخواهد ماند

طواق سعادتی (پژوهشگر، نوازنده دوتار، خواننده و سرپرست گروه «مقام چلر» ترکمن) در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درباره وضعیت این روزهای موسیقی فولک ترکمن در مناطق ترکمن‌نشین گفت: موسیقی ترکمن حالتی کارکردی در میان مردم ترکمن‌ داشته و دارد و همواره در عروسی و مراسم دیگر نیز اجرا شده است؛ البته این استفاده از موسیقی در مناطق ترکمن‌نشین بعد از انقلاب به دلیل مسائلی که از سوی برخی‌ درباره این هنر مطرح می‌شد؛ کمتر شد با این وجود همانطور که در گذشته موسیقی به شکل سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده تا به ما رسیده از ما نیز به همین شکل به نسل بعد دارد انتقال پیدا می‌کند.
این خواننده و نوازنده دوتار ترکمنی افزود: موسیقی با تمام ممانعت‌ها و مشکلاتی که پیش‌روداشته به راهش ادامه می‌دهد چراکه ما ترکمن‌ها بسیار مدیون موسیقی هستیم و آداب و رسوم و فرهنگ ما از طریق همین موسیقی جریان داشته و حفظ شده و حتی در دنیا نیز با همین موسیقی شناخته شده‌ایم. موسیقی در تمام نواحی و مناطق چنین کارکردی دارد یعنی شما از موسیقی فولک آذری‌ها می‌توانید به فرهنگ‌شان، مشاغل‌شان، ارزش‌هایشان، و بسیاری از مولفه‌های فرهنگی‌شان پی ببرید. به همین دلیل موسیقی هیچ‌گاه از بورس نخواهد افتاد و همیشه در دل و جان مردم جای دارد.
وی همچنین عنوان کرد: الان سازهای الکترونیک مانند ارگ جای سازهای آکوستیک را در بسیاری از اجراها گرفته و جوان‌های زیر ۲۰ -۲۵ سال بسیار به این سمت تمایل دارند و با اینکه در منطقه ترکمن‌زبان هستند اما آهنگ‌هایی از موسیقی عربی و ترکی و هر موسیقی دیگری که از ماهواره‌ها می‌بینند را اجرا می‌کنند. در واقع فقط شاد بودن موسیقی برای این نسل جدید کفایت می‌کند. البته در میان کسانی که سن و سال بالاتری دارند به دلیل اینکه به راحتی موسیقی منطقه خودشان را شنیده‌اند تمایل بیشتری به ریشه‌های فرهنگی در موسیقی دارند.
سعادتی افزود: اگر ۳۰ سال دیگر نیز با همین روال پیش برویم و مراکزی برای آموزش جدی موسیقی ترکمن در منطقه خودمان نداشته باشیم بازی را به ماهواره‌ها می‌بازیم. خطر موسیقی نواحی ما را در صورتی بیشتر تهدید می‌کند که در ایران، مسئولان کمتر اجازه شنیده شدن این موسیقی را بدهند. تا وقتی موسیقی نواحی کشورمان در بین جوان‌ها دیده و شنیده نشود چطور باید انتظار داشته باشیم که به این موسیقی‌ها گرایشی وجود داشته باشد. برای نمونه بگویم در بین ترکمن‌ها خانواده‌هایی که اهل موسیقی ترکمنی هستند بچه‌هایشان نیز با علاقه دوتار و آوازهای ترکمنی را یاد می‌گیرند. خب ببینید وقتی یک نوجوان و جوان موسیقی منطقه خودش را می‌بیند و می‌شنود به ریشه‌های فرهنگی‌اش علاقمند می‌شود ولی در همان منطقه جوان‌ها و نوجوانانی که موسیقی نواحی خودشان را نمی‌بینند و نمی‌شنوند طبیعتا به چیزهایی که گرایش پیدا می‌کنند که از ماهواره‌ها پخش می‌شود و جای کم‌کاری‌های مسئولان را پرمی‌کند.
طواق سعادتی ضمن انتقاد از صداوسیما در برخورد با موسیقی نواحی و سنتی گفت: باید در رادیو و تلویزیون اجراهای موسیقی سنتی و نواحی را حداقل به‌طور کامل نشان دهند نه اینکه به‌جای تصاویر ما تصویر سوسمار به نمایش بگذارند؛ خب اینها برخوردهایی است که در جوان‌ها هم اثر می‌کند و می‌گویند حتما فرهنگ خودمان چیز بی‌مقداری است که به جایش تصویر سوسمار نشان می‌دهند. این برخورد باعث می‌شود تا جوان‌ها فکر کنند فرهنگ و موسیقی که از ماهواره پخش می‌شود بهتر و با ارزش‌تر از فرهنگ‌ماست. این بدترین نوع تبلیغ فرهنگ خودمان است. ما باید به درستی فرهنگ خودمان را حد اقل در کشور خودمان برای جوان‌های‌مان تبلیغ کنیم.
این موزیسین و پژوهشگر موسیقی ترکمن در ادامه افزود: هر کشوری به‌طور طبیعی فرهنگ خودش را تبلیغ می‌کند و به اجرا درمی‌آورد؛ مثلا اگر به آمریکا بروید که آنها نمی‌آیند فرهنگ شما را تبلیغ کنند و موسیقی ترکمنی و آواز سنتی برای‌تان پخش کنند. آیا ما واقعا منتظریم آمریکا بیاید موسیقی نواحی و سنتی ما را از تلویزیون‌اش تبلیغ کند؟ ما هنوز نوازنده‌ها و خواننده‌های خوبی در زمینه موسیقی نواحی داریم که باید امروز به فکر استفاده از آنها در جهت آموزش فرهنگ موسیقایی‌مان باشیم؛ اگر امروز چنین کاری نکنیم و تا سی سال دیگر با همین روش پیش برویم دیگر چیزی از این فرهنگ و موسیقی نواحی مختلف ما باقی نخواهد ماند.
وی همچنین عنوان کرد: وقتی ما به یکی از مناطق کشور خودمان و یا حتی کشورهای دیگر می‌رویم و موسیقی ترکمنی اجرا می‌کنیم اکثرا با تعجب می‌پرسند مگر چنین موسیقی هم وجود داشته و ما نمی‌دانستیم. در کشور همه چیز باید به‌طور مساوی حرکت کند و تقسیم شود. آنقدری که خارجی‌ها روی موسیقی‌شان تبلیغ و سرمایه‌گذاری می‌کنند اگر ما این کار را انجام می‌دادیم الان این ما بودیم که بر دیگران اثر می‌گذاشتیم.
این خواننده گفت: آوازها و موسیقی محلی و سنتی ما روایت رنج و داستان‌های اجداد ماست و از جای دیگری نیامده است. ما از پدران و مادران‌مان آموخته‌ایم. ما خودمان باید قدر داشته‌هایمان را بدانیم. شادی هم بخشی از همین داشته‌های آبا و اجدادی ماست که در موسیقی‌مان هم وجود دارد و من مخالف این هستم که جلوی شادی را بگیریم.
طواق سعادتی درباره گروه موسیقی ترکمنی «مقام چلر» نیز گفت: گروه «مقام چلر» ۱۵ نوازنده و خواننده دارد که البته بنا به محدودیت‌های مالی که وجود دارد در برخی برنامه‌ها با تعداد کمتری به اجرا می‌پردازد. «مقام چلر» به معنای پویندگان مقام‌های ترکمنی است. موسیقی ترکمن ۵ سبک دارد که عبارتند از «ماری»، «آخال»، «دامانه»، «خیوه یولی» و «یومت یوکه». گروه ما کار ذکر خنجر را نیز اجرا می‌کند که البته در سی و سومین جشنواره موسیقی فجر گفته‌اند فقط اجرای موسیقی داشته باشیم به همین دلیل «ذکر خنجر» را اجرا نخواهیم کرد. ما چند آهنگ بی‌کلام نیز اجرا خواهیم کرد. همچنین آوازهایی با استفاده از اشعار مختوم‌قلی اجرا خواهیم کرد که با محوریت مضامین اخلاقی سروده شده‌اند.
وی در ادامه درباره ویژگی‌های خاص موسیقی ترکمنی افزود: چیزهایی که در زندگی ترکمن‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند در موسیقی‌شان نیز تجلی پیدا می‌کند و درباره‌اش قطعات بسیاری ساخته می‌شود. برای مثال زندگی ترکمن‌ها در طول تاریخ همواره به اسب وابسته بوده است و امروزه هم در بندر ترکمن و گنبد کاووس مسابقات اسب‌دوانی برگزار می‌شود و طرفداران بسیاری دارد و از هر مسابقه هزاران نفر دیدن می‌کنند. در موسیقی ترکمن نیز قطعات بسیاری درباره اسب وجود دارد که ما در جشنواره موسیقی فجر امسال نیز یکی از این قطعات سازی را اجرا خواهیم کرد. قطعات باکلام بسیاری نیز درباره اسب داریم که حال و هوایی حماسی دارند. ما زمانی که به مسابقات اسب‌دوانی دعوت می‌شویم مجموعه کاملی از قطعاتی که درباره اسب ساخته شده‌اند را اجرا می‌کنیم.
سرپرست گروه «مقام چلر» همچنین عنوان کرد: در سی و سومین جشنواره موسیقی فجر شنبه ۲۳ دی از ساعت ۲۱:۳۰ در سالن کنسرت برج آزادی به همراه امین سعادتی (نوازنده دوتار و خواننده)، غفور امانیان (نوازنده دوتار)، رسول سعادتی (نوازنده کمانچه)، همراه پورغاز (نوازنده دوتار) و خود من به عنوان نوازنده دوتار، خواننده و سرپرست گروه «مقام چلر» به اجرای موسیقی ترکمنی خواهیم پرداخت.
منبع: بهارنیوز

افزایش مصرف «گل» بین نوجوانان

عارف وهاب‌زاده در گفت‌وگو با  ایسنا، با اشاره به تخصیص اعتبار ۱۰ میلیارد تومانی از سوی ستاد مبارزه با مواد مخدر برای آموزش و پرورش به منظور اجرای برنامه‌های پیشگیرانه اظهار کرد: خود وزارتخانه نیز باید تا ۸۰ درصد هزینه‌های مربوط را تخصیص دهد تا بتوانیم برنامه‌های ویژه را پیش ببریم.وی افزود: درسنامه‌ای برای کلیه معلمان مقاطع ابتدایی، متوسطه اول و دوم تهیه کرده‌ایم و معلمان موظف هستند این کتاب را که مصوبه آموزش و پرورش و ستاد مبارزه با مواد مخدر را دارد تدریس کرده و چند دقیقه از وقت خود را در کلاس‌های درس به آسیب‌های اجتماعی بویژه اعتیاد اختصاص دهند.مدیرکل فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با موادمخدر با بیان اینکه این کتاب اکنون در حال توزیع در سراسر کشور است و باید به ۱۰۷ هزار مدرسه سراسر کشور برسد اظهار کرد: کمتر از یک میلیون معلم و مشاور داریم که تلاش می‌کنیم درسنامه‌ها تا پایان سال در اختیار نیمی از آنها قرار بگیرد. بر اساس بخشنامه‌ای که ارسال می‌کنیم نسبت به تحت پوشش بردن معلمان اقدام خواهیم کرد.
وهاب زاده ادامه داد: همکاری خانه و مدرسه برای دوره پیش دبستانی، آموزش والدین و آموزش کارکنان هم از دیگر طرح های ماست.

وی درباره میزان اثربخشی اجرای این طرح‌ها در کاهش آمار اعتیاد گفت: اثربخشی طرح‌ها مورد تحقیق قرار و بررسی قرار می‌گیرند. طرح مذکور نیز  در ۱۳ استان پایلوت شد. باید در نظر داشت برنامه‌های پیشگیری دیربازده هستند و نمی‌توان توقع داشت با طرحی که امسال به اجرا درآمد سال آینده میزان شیوع پایین بیاید اگر برنامه مستمر، آرام و عمیق اجرا شود و استاندارد باشد چهار پنج سال دیگر جواب می‌دهد.مدیرکل فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با موادمخدر در پاسخ به اینکه آیا درباره ورود مخدرهای جدید به دانش آموزان هشدار داده می‌شود و آموزش‌ها روزآمد هستند؟ اظهار کرد: آموزش‌ها به سمت هشدار نسبت به خطرات “گل” سوق پیدا کرده است که شیوع بیشتری یافته است. اما اگر اطلاع رسانی روی ماده جدیدی باشد که هنوز به کشور نیامده و یا فراگیر نشده حس کنجکاوی را تحریک می‌کند.
وهاب زاده افزود: وقتی باید اطلاع رسانی کرد که مصرف ماده‌ای بیشتر شده باشد. اجرای برنامه‌ها مبتنی بر شواهد است و اکنون شیوع شناسی‌ها نشان می‌دهد مصرف گل در سطح نوجوانان و جوانان بالاتر است. طبق سیاست های ابلاغی رهبری باید کاری کرد که از سمت مصرف مواد پرخطر به سمت مصرف مواد کم خطر برویم.
وی با اشاره به اینکه در شیوع شناسی سال ۹۰ ، «شیشه» در رتبه دوم قرار داشت عنوان کرد: اما اکنون شیشه پایین‌تر آمده است و گل و حشیش که خطراتش به مراتب کمتر از شیشه است جایگزین شده است. هرچند ابعاد آسیب اجتماعی و روانی گل هم غیرقابل اجتناب است و باید از شیوع آن پیشگیری کرد.
منبع: بهارنیوز

دریاچه ارومیه حال و روز خوبی ندارد

دریاچه ارومیه، به عنوان دومین دریاچه آب شور در جهان از شهرت خاصی برخوردار است که اکنون به سبب حفر چاه های غیر مجاز در حوزه آبریز و سو مدیریت با مرگ کامل دست و پنجه نرم می کند.با وجود آنکه تصاویر ماهواره ای نشان می دهد  ۹۰ درصد آب دریاچه ارومیه از دست رفته است، اما در مقابل برخی کارشناسان می گویند که روزگار کابوس خشک شدن دریاچه ارومیه به پایان رسیده است و هم اکنون شرایط دریاچه را نسبت به سال های گذشته مثبت ارزیابی می کنند.البته ناگفته نماند که سالهاست اهالی روستا نشین به سبب آنکه روز به روز محاصره نمک اطراف دریاچه تنگ تر می شود، همچنان نگرانند.

چندی پیش دبیر ستاد احیا دریاچه ارومیه از کاهش ۲۲ سانتی متری سطح تراز دریاچه نسبت به مدت مشابه سال گذشته خبر داد و گفت: کاهش ۳۶ درصدی نزولات جوی دلیلی اصلی این امر است که انتظار می رود با بارش مناسب باران در فصل زمستان این میزان جبران شود.ناصر مقدسی قائم مقام سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری در گفتگو با خبرنگارصنعت،تجارت و کشاورزی با اشاره به اینکه وضعیت دریاچه ارومیه نگران کننده است، اظهار کرد: در دو دهه اخیر، برداشت بی رویه آب از سفره های زیرزمینی و حفر چاه های غیر مجاز تغییراتی در سیکل اکولوژی منطقه ایجاد کرده که تمامی ارگان های مربوط از جمله سازمان جنگل ها برنامه های کوتاه و بلند مدتی برای آن در نظر گرفته است.

وی با اشاره به اینکه اکو سیستم دریاچه ارومیه فوق العاده حساس است، افزود: ورود ۱۵ تا ۲۰ میلیارد متر مکعب آب به دریاچه ارومیه جهت احیا مستلزم زمان و منابع مالی است. مقدسی ادامه داد: در شرایط کنونی، فعالیت و معیشت تعدادی از خانوارها در کنار چاه های غیر مجاز صورت گرفته است که باید راهکارهای جدیدی مبنی بر فعالیت این افراد به کار گرفته شود.قائم مقام سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری تصریح کرد: کنترل چرای مفرد در برخی مناطق، حفظ خاک، جلوگیری از فرسایش خاکی، فشار کمتر بر پوشش گیاهی را به همراه دارد.
 
چه عواملی در توازن دریاچه ارومیه موثر است؟
پرویزگرشاسبی معاون آبخیزداری، امور مراتع و بیابان با اشاره به آخرین اقدامات اجرا شده در جهت تثبیت کانون ریزگردهای دریاچه ارومیه اظهار کرد: سازمان جنگل ها برای تثبیت کانون ریزگردها در ۱۶۴ هزار هکتار مقابله با گرد و خاک،۴۰ هزار هکتار بوته کاری، نهال کاری و ۸۰۰ هزار هکتار مدیریت و ساماندهی چرای دام صورت گرفته است.به گفته وی مشارکت مردم در قالب پروژه های مشارکتی نظیر معیشت جایگزین، ساماندهی چرای دام و اجرای طرح بیابان زایی صورت گرفته است.گرشاسبی ادامه داد: امسال ۳۰ میلیارد تومان بودجه به تثبیت کانون ریزگردها و احیای دریاچه ارومیه اختصاص یافته، در حالیکه این رقم سال گذشته ۶۵ میلیارد تومان بوده است.معاون آبخیزداری، امور مراتع و بیابان با اشاره به اینکه بحران منابع آبی موضوع پیچیده بخش کشاورزی است،بیان کرد:  سازمان جنگل ها به منظور احیا مجدد دریاچه ارومیه اقدام به ایجاد دستگاه های سنجش بر گونه های مختلف کرده است.
منبع: بهارنیوز

حجاب اجباری؛ فقط چادر،مانتو هم ممنوع!

 گروه جامعه- رسانه‌ها: «بدون چادر نمی‌توانید وارد اورژانس بیمارستان شوید»؛ این را زن میانسالی که جلوی در ایستاده تا جلوی زنان مانتویی را بگیرد، می‌گوید. از بیماران مانتویی می‌خواهند با چادر وارد مرکز درمانی شوند. بیمارانی که گاه حالشان خوب نیست، نای ایستادن ندارند و برای راه‌رفتن به بغل‌دستی‌شان تکیه می‌دهند. این شرایط ورود به برخی از درمانگاه‌ها و بیمارستان‌های پایتخت است. 

 روزنامه شرق، با این مقدمه نوشت: مراکزی که گاه بیماران به دلیل دفترچه بیمه‌ای که از آن خدمات می‌گیرند، ناچار به رفتن به آنجا هستند. بیمارستان بقیه‌الله یکی از همین مراکز است که زنان مانتویی نمی‌توانند از در ورودی آن عبور و خدمات دریافت کنند؛ موضوعی که این بیمارستان در سایت خود نیز آن را به بیماران متذکر شده است: «در این مجموعه ورود همه خواهران با پوشش چادر بوده و افراد غیر باید برای ورود از درِ انتظامات بیمارستان چادر تهیه کرده و با پوشش چادر وارد شوند و همچنین آرایش نداشته باشند».



خانم مسئول انتظامات جلوی درمانگاه بیمارستان بقیه‌الله ایستاده، جلوی زنان مانتویی را می‌گیرد و با گرفتن کارت شناسایی به آنها چادر می‌دهد. خیلی از زنان اینجا قبل از ورود به بیمارستان مانتویی هستند؛ اما با گذشتن از در ورودی چادری می‌شوند. وارد درمانگاه که می‌شویم؛ زن جوانی با نارضایتی چادر را از مأمور جلوی در می‌گیرد و سرش می‌کند، زیر لب غر می‌زند و می‌گوید «من خیلی مریض نیستم و می‌توانم چادر سر کنم؛ اما کسی که حال ندارد چه کار کند؟ حالا همه‌چیز درست است، همین یک قلم مانده است». مأمور حراست که به شنیدن این حرف‌ها عادت دارد، رو به او می‌کند و می‌گوید «این قانون بیمارستان است. به ما گفته‌اند بدون چادر کسی حق ندارد وارد بیمارستان بشود؛ اما کسانی که عمل کرده‌اند، عصا دارند یا شکستگی دارند، مجبور نیستند چادر سرشان کنند. از بس که همه اعتراض کردند، چادر را اجباری کردیم». زن جوان با ناراحتی درحالی‌که چادر را به کمرش گرفته است و آن را روی زمین می‌کشد، وارد درمانگاه می‌شود. 

مأموری که جلوی در به زنان چادر می‌دهد، به «شرق» می‌گوید: «خیلی وقت است که چادر اجباری شده. وقتی زن بدحجابی وارد بیمارستان می‌شود، می‌آیند و به ما تذکر می‌دهند. خود مردم می‌آیند و به ما تذکر می‌دهند و می‌گویند چرا این افراد را اینجا راه داده‌اید؟ ولی خب اینجا مرکز درمانی است و مجبوریم همه را قبول کنیم. اگر همه با لباس فرم و مقنعه می‌آمدند، دیگر چادر را اجباری نمی‌کردند. کسی که مریض است باید فکر درمان باشد، نه تیپ‌زدن. کسی که مریض است، آرایش نمی‌کند، لاک نمی‌زند، صندل به پا نمی‌کند با پاهای لاک‌زده». 

می‌پرسم خب کسانی که یکباره حالشان بد می‌شود چطور؟ شاید از قبل آرایش داشته باشند. می‌گوید: «آنها می‌روند اورژانس. به آنها زیاد گیر نمی‌دهیم؛ اما کسانی که رو پای خودشان می‌آیند اینجا، آرایش‌شان را پاک می‌کنیم. اینجا همه‌چیز داریم. آرایش پاک‌کن، لاک‌پاک‌کن و دستمال». از زیر میز چند تا دستمال مرطوب، دستمال کاغذی و آرایش‌پاک‌کن درمی‌آورد و نشان می‌دهد. 
«هرکسی آرایش زیاد داشته باشد، اینها را می‌دهیم پاک کند. کسانی هم که ناخن کاشت کرده‌اند، باید دستکش دستشان کنند. خیلی از بیمارها با ما بحث می‌کنند، عصبانی یا ناراحت می‌شوند؛ اما خب این قانون اینجاست». چشمش به زنی مانتویی می‌افتد که پسر کوچکش را به آغوش گرفته، حرفش را قطع می‌کند و می‌گوید: «خانم شما بیا اینجا، این‌طوری نمی‌توانی وارد درمانگاه بشوی. یک کارت شناسایی بده لطفا تا چادر بدهم». پسرک تب دارد؛ اما تا مادرش چادر سر نکند، اجازه ورود به درمانگاه را ندارند. 
سعی می‌کند مقاومت کند؛ اما راهی ندارد. باید چادر سر کند. در نهایت کارتی از کیفش درمی‌آورد، چادر را می‌گیرد و آن را نصفه‌ونیمه سرش می‌کند. «نگاهشان کن، چادر هم که می‌دهیم، نصفه‌ونیمه سر می‌کنند یا می‌پیچند دور کمرشان و می‌مالند این‌ور آن‌ور. مردم خیلی بدحجاب می‌آیند.

حالا الان که فصل زمستان است و خوب است. تابستان‌ها خیلی بدحجاب می‌آیند. خانواده شهدا می‌آیند اینجا، خانواده‌هایی که خون داده‌اند، جوانشان کشته شده است، درست است که کشور برای همه است؛ اما آنها فکر می‌کنند ارزش‌هایی که جوانشان به خاطرش جان داده‌اند، با این کار‌ها از بین می‌رود و ناراحت می‌شوند. حداقل کسانی که حجاب را رعایت نمی‌کنند، به این بیمارستان نیایند. آنجا که خانواده‌های مؤمن می‌خواهند خدمات بگیرند، نیایند. ما چطور می‌توانیم اینها را راه بدهیم. مردم خودشان اعتراض می‌کنند وقتی اینها را می‌بینند. می‌خواهند وقت بگیرند و یک ساعت تردد داشته باشند اینجا. با این وضع که نمی‌شود».

کمی آن‌ طرف‌تر زن چادری که نصف صورتش زیر چادر پنهان شده‌ است، با شنیدن موضوع صحبت رو به ما می‌کند و می‌گوید: «خیلی خوب است که اینجا چادر اجباری شده است. نمی‌دانم چرا بعضی از زنان با بی‌میلی چادر سر می‌کنند؛ در‌حالی‌که چادر ما را حفظ می‌کند. اینجا برای یکی از ارگان‌های نظامی است. اصلا آدم انتظار ندارد زن بی‌حجاب اینجا ببیند. من هم دوست ندارم زن بی‌حجاب اینجا ببینم. من به آنها توهین نمی‌کنم؛ اما بهتر این است که زنان حجابشان را رعایت کنند. این‌همه در تلویزیون برنامه‌های مختلف می‌گذارند؛ اما یک برنامه برای تبلیغ حجاب پخش نمی‌کنند. 

باید در این زمینه کار شود. ما در مملکت اسلامی زندگی می‌کنیم. این همه شهید دادیم». با دیدن زنی که چادر را روی شانه‌اش انداخته است و به‌سرعت در حال رفتن به درمانگاه است، صحبتش را قطع می‌کند و می‌گوید: «اینکه حجاب نمی‌شود. ذات زنان این‌طور است که مردان را جذب می‌کنند.
مرد‌های ما از دست زنان بی‌حجاب امنیت ندارند. شوهر من می‌آید بیرون زنان بی‌حجاب را می‌بیند، وقتی به خانه می‌آید، با چهره آن زن‌ها من را مقایسه می‌کند. شما دوست دارید همسرتان این‌طور باشد؟ دیگر همسر خودش را نگاه نکند؟ وقتی عروس و داماد‌ها به خانه من می‌آیند، یک‌طوری دور سفره می‌نشینیم که محرم‌ها روبه‌روی هم باشند. اگر میهمانی بزرگ باشد، سفره را هم جدا می‌اندازیم». اما پوشش چادر فقط در درمانگاه این بیمارستان اجباری نیست بلکه داخل بیمارستان و حتی برای ورود به اورژانس هم باید چادر داشته باشید. بیمارستان بقیه‌الله که به‌صورت سه یال به هم پیوسته در ١۶ طبقه متمرکز شده، یک درمانگاه مجهز و بزرگ دارد که حدود ۵٠٠ پزشک در آن مشغول به کار هستند. بیمارستان بقیه‌الله علاوه بر ارائه خدمات بهداشتی و درمانی به نیروهای مسلح، با ۴٠ شرکت بیمه طرف‌ قرارداد است که بیمه‌گذاران آن مراکز می‌توانند از خدمات بهداشتی، درمانی، تخصصی و فوق‌تخصصی آن استفاده کنند. 

بیمارانی که با پوشش مقنعه عمل می‌شوند

بخش زنان بیمارستان خاتم‌الانبیا هم با بیمارستان‌های عادی فرق دارد. سارا که به‌تازگی مادرش در این بیمارستان جراحی شده به «شرق» می‌گوید: «زمانی که پرستاران مادرم را برای بردن به اتاق عمل آماده می‌کردند، بعد از پوشیدن لباس اتاق عمل که کاملا پوشیده بود، یک مقنعه بلند سرش کردند که خیلی باعث تعجب من و مادرم شد. حال مادرم خوب نبود و به‌شدت استرس عملش را داشت. به نظر من تأکید روی چنین مسئله‌ای آن هم زمانی که بیمار به‌شدت استرس دارد و در شرایط روحی و جسمی خوبی نیست، لازم نیست. 
با توجه به ‌اینکه مادرم من سرطان پستان داشت و دکتر‌ها بدن او را می‌دیدند، من نمی‌دانم پوشیدن آن مقنعه چه لزومی داشت». سارا چادرش را مرتب می‌کند و ادامه می‌دهد: «عمل مادرم پنج ساعت طول کشید. زمانی که داشت به هوش می‌آمد، بین خواب و بیداری همراه با آه و ناله‌هایی که می‌کرد، احساس ناراحتی می‌کرد دستش را به طرف مقنعه‌ای که سرش کرده بودند می‌برد و می‌خواست آن را از سرش دربیاورد. 
فکر می‌کنم این نوع پوشش بیماران را نیز اذیت می‌کند. به‌خاطر اینکه بیمه تکمیلی ما طرف قرارداد این بیمارستان بود، برای عمل به این بیمارستان آمدیم البته برخی از دوستان هم تأکید کرده بودند تجهیزات این بیمارستان از کیفیت بالایی برخوردار است که واقعا هم کیفیت خوبی داشت؛ برای همین به این بیمارستان آمدیم اما بیماران زن و همراهانشان در اینجا اذیت می‌شوند». در سایت این بیمارستان نوشته شده است: «رعایت منشور حقوق بیماران، با برخورد بر پایه تکریم ارباب رجوع و احترام متقابل فضایی را مهیا نماید تا بیماران بدون هیچ‌گونه دغدغه و مسئله آزاردهنده‌ای فقط‌و‌فقط به فکر درمان خویش باشند و ان‌شاءالله با رضایت کامل از این مجموعه خارج شوند که این آرزوی قلبی ماست».

درمانگاه تخصصی کوثر

اما این فقط بیمارستان بقیه‌الله نیست که از ورود زنان مانتویی جلوگیری می‌کند. زنان برای عبور از در ورودی درمانگاه تخصصی شبانه‌روزی کوثر هم باید چادر سر کنند؛ درمانگاهی نسبتا بزرگ که در شهرک محلاتی پایتخت واقع شده است. 

دختر جوانی که به نظر می‌رسد‌ به‌شدت سرماخورده است، از در پارکینگ وارد درمانگاه می‌شود که زنی از پنجره اتاق کنار پارکینگ سرش را بیرون می‌آورد می‌گوید خانم از این طرف باید وارد شوید و او را به طرف در اتاقی که خودش در آن نشسته است راهنمایی می‌کند. به طرف چادر‌هایی که به چوب‌لباسی گوشه اتاق آویخته شده‌اند اشاره می‌کند و می‌گوید یکی از آنها را سرت کن. دختر جوان یکی از چادر‌ها را برمی‌دارد. دختری که همراه او از اتاق خارج می‌شود، می‌گوید: «رفتی تو چادرت را دربیار، من همیشه همین کار را می‌کنم». 

زن جوانی که برای درمان به این درمانگاه آمده است به «شرق» می‌گوید «اولین‌بار که به اینجا آمدم، اصلا حالم خوب نبود. به‌خاطر کیست سینه‌ام به اینجا آمده بودم و استرس زیادی داشتم؛ چون نمی‌دانستم چه اتفاقی برایم می‌افتد. جلوی در نگذاشتند وارد درمانگاه شوم و از من خواستند چادر سرم کنم؛ درحالی‌که من اصلا شرایط روحی خوبی نداشتم. از آن به بعد هروقت اینجا می‌آیم آرایش نمی‌کنم. گاهی هم که از این مسیر رد می‌شوم با اینکه کار دکتری هم داشته باشم، به اینجا نمی‌آیم؛ چون حوصله بحث‌کردن و درگیر‌شدن با مأموران اینجا را ندارم.

اینکه می‌گویند آرایشت را پاک کن یا چادر سرت کن خیلی من را اذیت می‌کند. همسرم سرباز است و من هم از طریق او بیمه شده‌ام. بیمه ما طرف قرارداد این درمانگاه است؛ برای همین به اینجا می‌آیم. قیمت‌هایش خیلی پایین است، اگر این‌طور نبود هرگز به اینجا نمی‌آمدم». داخل درمانگاه که می‌شوید تابلویی را می‌بینید که بخش زنان را از مردان جدا کرده است. اینجا زنان را پزشکان زن معاینه می‌کنند و مردان را پزشکان مرد. زن میانسالی با چادری که از سرش افتاده، کنار پسر ١١ساله‌اش که سرمی به دستش وصل است، نشسته است. پسرک به مادرش می‌گوید از داخل کوله‌اش چیزی به او بدهد. مادر با چادری که دنبال خودش می‌کشاند، کیف پسرش را برمی‌دارد و داخل آن را می‌گردد. او به «شرق» می‌گوید: «ما در شهرک شهید محلاتی زندگی می‌کنیم و اینجا نزدیک‌ترین درمانگاه به خانه‌مان بود؛ برای همین به اینجا آمدم».

این درحالی است که به گفته یک مقام مسئول در وزارت بهداشت، مجبور‌کردن بیماران به پوشیدن چادر قانونی نیست.

او به روزنامه «شرق» می‌گوید: «اینکه بیماران را به پوشیدن چادر مجبور می‌کنند قانون نیست، قانون فقط مصوبه مجلس است. بیمارستان کودکان می‌تواند فقط کودکان را پذیرش کند یا بیمارستانی که مجوز بیمارستان قلب را دارد، می‌تواند فقط بیماران قلب را پذیرش کند اما حق ندارد دلبخواهی افراد را پذیرش کند یا بگوید افراد اجازه ورود به بیمارستان را ندارند و بیماران را مجبور به انجام کاری خارج از قوانین بیمارستانی کند. البته در برخی از درمانگاه‌هایی که وقف شده‌اند، چنین مشکلاتی وجود دارد که فقط افراد خاص را پذیرش می‌کنند؛ مثلا ایتام که البته تعداد آنها بسیار کم است و اخیرا هم چنین مجوز‌هایی صادر نشده‌ است. اما به‌طورکلی مجبور‌کردن بیماران به رعایت حجاب یا هر کاری خارج از قوانین بیمارستانی مجاز نیست؛ به‌ویژه در اورژانس که باید کار بیماران را خیلی زود انجام داد»
منبع: بهارنیوز

"کارائیب" زیباترین جای زمین است

به گزارش ایسنا؛ آندره باریسنکو فضانورد روس که تاکنون نزدیک به ۴۰۰ شبانه روز از عمر خود را در مدار زمین گذرانده در پاسخ به یکی از خوانندگان ماهنامه “اخبار فضایی” به نکته جالبی درباره زندگی در ایستگاه فضایی بین‌المللی اشاره کرده است که بی ارتباط با زیبایی‌های زمین چه در شب و چه در روز نیست.
باریسنکو ۵۴ ساله که قبل از ورود به گروه کیهان نوردان روسیه در سال ۲۰۰۳ به عنوان مهندس طراح سامانه‌های فضایی در شرکت تولیدات فناوری فضایی انرگیا مشغول به کار بود، نخستین سفرش را به فضا در ۴ آوریل ۲۰۱۱ آغاز کرد که ۱۶۴ شبانه روز طول کشید. سفر دوم وی ۱۷۳ روزه بود و از ۱۰ اکتبر ۲۰۱۶ شروع شد.
باریسنکو می‌گوید: یکی از سرگرمی‌ها و شاید بتوان گفت استراحت روانی فضانوردان، نگاه به زمین و عکسبرداری از آن است. ایستگاه فضایی بین المللی هر ۹۰ دقیقه یک بار زمین را دور می‌زند به همین دلیل ساکنان ایستگاه هر ۴۵ دقیقه می‌توانند به قسمت شب یا روز زمین وارد شوند و سیاره مادری خود را در شب یا روز مشاهده کنند. نکته جالب آن است که با توجه به گسترش شبکه برق رسانی ، منظره شبانه شهرها زیباتر از منظره روزانه آنهاست، بر خلاف بخش‌های غیرمسکونی زمین که به طبیعت نزدیک‌ترند و روزها زیبایی خود را نشان می‌دهند.
وی می‌افزاید: از ارتفاع ۴۰۰ کیلومتری تحت شرایط  مطلوب دید، می توان حرکت یک ماشین سواری که چراغ‌های پرنوری داشته باشد را دید.

به نظر باریسنکو یکی از بهترین عکس‌های شب را تام پسکه فضانورد همکار او برداشته و وی آن را به عنوان بهترین سند برای اثبات حرفش می‌داند که  زمین با چشم غیرمسلح،  باز هم به شکل شگفت انگیزی زیباست.
وی همچنین منظره جزایر دریای کارائیب از ۴۰۰ کیلومتری را دارای زیبایی خیره کننده می‌داند و در پاسخ به این سوال که آیا مکان خاصی در زمین وجود دارد که آن را با علاقه زیاد تماشا می‌کردید می گوید: بله، چنین جایی وجود دارد. من واقعا دوست داشتم دیدن کارائیب را هیچ وقت از دست ندهم. نمی‌توانم بگویم این مکان تنها محل مورد علاقه من در این سیاره است، اما تماشای آن بسیار جالب بود. ترکیب و کم و زیاد شدن رنگ، که با چشم غیر مسلح کاملا قابل مشاهده بود هر بیننده‌ای را به خود جذب می‌کند. این محل در هر زمانی از سال، تقریبا در هر آب و هوایی  بسیار جذاب و جالب است.
منبع: بهارنیوز

امن‌ترین پیام‌رسان‌های دنیا کدامند؟

به گزارش ایسنا، به نقل از وب سایت  techworld، این روزها که بحث امنیت پیام‌رسان‌های داخلی و خارجی بسیار داغ شده است، به نظر می‌رسد اطلاع یافتن از پیام‌رسان‌های خارجی که از ضریب امنیت بالایی برخوردارند، کمک به سزایی به استفاده آگاهانه کاربران از آنها خواهد کرد.در این گزارش به بررسی مختصری از فهرست پیام‌رسان‌های خارجی که از ضریب امنیت بالایی برخوردارند، پرداخته شده است:
۱. واتس اپ ( whatsapp)
اپلیکیشن پیام‌رسان واتس اپ در سال ۲۰۱۶ میلادی، محبوب‌ترین و پرکاربردترین پیام‌رسان توسط کاربران در سراسر جهان شناخته شد. این پیام‌رسان همچنین با توجه به اینکه از سیستم رمزنگاری پیشرفته end-to-end encryption بهره می‌برد، از ضریب امنیتی بالایی برخوردار است بدین گونه که مکالمات و اطلاعات مبادله شده میان کاربران و مخاطبان به صورت کامل محافظت شده بوده و این طور که گزارش‌های منتشر شده عنوان می‌کنند، مکالمات و اطلاعات شخصی و خصوصی آنها از سوی نهادهای دیگر قابل رصد و ردگیری نخواهد بود.
شرکت فیس‌بوک با در اختیار گرفتن و تصاحب شرکت واتس‌اپ در سال ۲۰۱۴، ۱۹ میلیارد دلار کسب کرد و از آن زمان تاکنون نیز با معرفی و افزودن قابلیت‌های جدید بدنبال جذب و حفظ طرفداران این پیام رسان محبوب بوده است.
۲. سیگنال ( Signal)
این پیام‌رسان که در سال ۲۰۱۴ میلادی آغاز به کار کرد، توانست در این مدت زمان کوتاه فعالیتش، به ضریب امنیتی بالایی دست یابد، هرچند که محبوبیت و آوازه آن چندان به اندازه سایر اپلیکیشن‌های پیام رسان معروف در جهان نشده است، اما بسیاری از متخصصان امنیت سایبری استفاده از آن را به عنوان یک پیام‌رسان امن به کاربران پیشنهاد می‌دهند. شیوه رمزنگاری این پیام رسان از واتس اپ تبعیت کرده و هیچ اطلاعاتی در سرویس‌ها و سرورهای اپلیکیشن سیگنال ذخیره نمی‌شود.
۳. جی دیتا چت ( G data secure chat)
اپلیکیشن پیام‌رسان جی دیتا چت که به تازگی عرضه شده و به صورت رایگان در دسترس عموم کاربران قرار گرفته است، نیز چندان از محبوبیت سایر اپلیکیشن های معروف و همچنین تعداد دفعات دانلود زیادی برخوردار نشده است. 
۴. تلگرام (telegram )
اپلیکیشن پیام‌رسان تلگرام هم که در دو سال اخیر از محبوبیت و استقبال بی نظیری از سوی کاربران بهره‌مند شده است، از سرعت و امنیت بالایی برخوردار است و علاوه بر پروتکل های رمزنگاری پیشرفته از قابلیت دیگری همچون مکالمه محرمانه ( secret chat) برخوردار است.
۵. سیراس ( Ceerus)
یکی دیگر از سرویس‌های پیام رسان اندرویدی، سیراس  ( Ceerus) نام دارد که توسط یک استارتاپ انگلیسی مجهز به سیستم‌های  SQR معرفی و عرضه شده است. این اپلیکیشن که به منظور حفاظت از اطلاعات خصوصی و شخصی کاربران، شرکت‌ها و سازمان‌های مختلف طراحی و عرضه شد، از کاربران یک حساب کاربری کامل تهیه می کند و از سیستم رمزنگاری پیشرفته بهره می برد.
۶. پرایویت (Pryvate)
این سرویس پیام‌رسان نیز که در سال ۲۰۱۵ میلادی طراحی شد و در دسترس عموم کاربران قرار گرفت، از تماس صوتی و ویدیویی و مکالمات رمزنگاری شده بهره می برد و به کاربران در سیستم‌های عامل مختلف، خدمات ارسال پیام را ارائه می‌دهد. این پیام رسان توسط تجار و شرکت های تجاری از استقبال بی نظیری مواجه شده است.
۷. فیس بوک مسنجر
پیام رسان فیس بوک مسنجر نیز از سیستم رمزنگاری پیشرفته end-to-end encryption و همچنین مکالمات محرمانه استفاده می کند و طبق گزارش های منتشر شده، کاربران فیس بوکی از این پیام رسان استقبال زیادی کرده اند.
منبع: بهارنیوز

هشدار به سپرده‌ گذاران موسسات مالی

به گزارش مهر، ولی‌الله سیف گفت: بانک مرکزی با نظارتی که اعمال می کند، دامنه ریسک‌ها را در این باره به صورت موثری کاهش خواهد داد.وی گفت: در حوزه موسسات مالی و اعتبار غیرمجاز، بانک مرکزی وظیفه خود را انجام داده و می‌دهد، اما باید انذار و توجه دهیم که ریسک سرمایه گذاری در این حوزه، باید مورد محاسبه قرار گیرد و سرمایه گذار این موسسات باید تبعاتش را بپذیرد.سیف افزود: موسسه هایی که هیچ نام و نشانی ندارند و وعده های خوبی می دهند که نمی تواند محقق شود، نباید مبنای تصمیم گیری سرمایه گذارانی باشد که قدرت پذیرفتن ریسک های بالا را ندارند.وی گفت: در مکاتباتی که بانک مرکزی با نیروی انتظامی، استانداران و وزارت کشور انجام داده، تاکیده شده، فعالیت هر یک از این موسسات باید با حساسیت کامل مورد دقت قرارگیرد تا بدون مجوز، هیچ فعالیتی شروع نشود و البته مردم هم باید وسواس و حساسیت های لازم را در این باره داشته باشند.سیف در پاسخ به این سوال که آیا اطلاعات مالی حساب های بانکی باید به منظور شفافیت مالی در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار گیرد، افزود: البته به این وضعیت باز و کامل که اشاره می کنید نیست، حدود و ثغوری دارد؛ زیرا اطلاعات مالی اشخاص از محرمانگی لازم برخوردار است؛ اما در حالت های خاصی اجازه دسترسی به اطلاعات را به صورت تجمیعی می دهیم؛ زیرا این مصوب قانون است و هم اکنون نیز بر همین اساس عمل می شود.رئیس کل بانک مرکزی گفت: علاوه بر این بر روی بحث شفافیت در بانک ها تاکید جدی وجود دارد و موضوعاتی که سال گذشته از بالا بردن دقت و تهیه سپرده های مالی همچنین حفظ و حراست از سپرده سپرده گذاران انجام دادیم، همچنان روی اصول خود پیش می رود.سیف افزود: هرگونه سوء استفاده از یک جواز قانونی، ممکن است تبعات ناگواری داشته باشد؛ از این رو هر چیزی باید در جای خود مورد استفاده قرار گیرد.
منبع: بهارنیوز

کارمندان کدام کشورها بیشتر کار می‌کنند؟

مردم در سراسر جهان پس از استراحت و تعطیلات سال نو میلادی بر سر کار خودد بر می گردند. امسال، کارکنان  در برخی از کشورها، ساعت کاری بیشتری نسبت به سایرین خواهند داشت.بنا بر اعلام سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، مکزیکی ها با ۲۲۴۶ ساعت، بیشترین ساعت کاری در سراسر جهان را دارند که ۴۶۷ ساعت بیشتر از میانگین ساعت کاری آمریکایی هاست؛ با این تفاوت که درآمد کارکنان مکزیکی یک پنجم درآمد آمریکایی هاست!در کره جنوبی نیز علی رغم تلاش دولت این کشور برای کاهش ساعت کاری، کارکنان کره ای به طور میانگین ۲۱۱۳ ساعت در سال کار می کنند. یونانی ها که پس از وقوع بحران مالی، غالبا افرادی تنبل که مایل به بازنشستگی زودهنگام هستند تصور می شدند، بیش از هر کشور دیگری در اروپا کار می کنند و با ۲۰۴۲ ساعت کار در سال، در رتبه سوم قرار دارند.بعد از یونانی ها، کارکنان شیلیایی با  ۱۹۸۸ ساعت کار سالانه، روس ها با ۱۹۷۸ ساعت کار و ترک ها با ۱۸۳۲ ساعت کاردر سال قرار دارند.آمریکایی ها با ۱۷۷۹ ساعت در رده هفتم قرار دارند و بعد از آن ها ایتالیایی ها هستند که ۱۷۲۵ ساعت در سال کار می کنند.طبق آنچه که موسسه آماری استاتیستا منتشر کرده، ژاپنی ها که به عقیده بسیاری از افراد، بیش از سایر مردم جهان کار می کنند، با ۱۷۱۹ ساعت کار در سال، در رتبه نهم هستند.پس از ژاپن نیز بیشترین ساعت کار به ترتیب متعلق به کشورهای کانادا، اسپانیا، انگلیس، استرالیا، فرانسه و آلمان است.
منبع: بهارنیوز

نمونه تحلیل‌ عوامل اعتراضات اخیر!

گروه سیاسی: حامیان دولت روحانی و برخی از اصلاح‌طلبان می‌گویند: تجمعات مشهد(۷ دی) کار احمد علم‌الهدی بوده است.
برخی مسوولان می‌گویند: کار گروه احمدی‌نژاد بوده است.
خود احمدی‌نژاد و یارانش فعلا و از روز آغاز اعتراضات روزه سکوت گرفته‌اند و نگفته‌اند کار کی بوده!
 یک مقام مسوول می‌گوید: آمریکا چند هزار جوان را آموزش داده و برای تجمعات به ایران فرستاده!
 علم‌الهدی هم می‌گوید: ابتدا برای اعتراض گرانی بوده اما در ادامه کار اسرائیل و آمریکا بوده است.  
محسن رضایی هم می‌گوید: کار برادر زن صدام بوده است.  
دادستان کل کشور می‌گوید: کار یک مامور ویژه سازمان سیاه بوده است و…
 پلیس هم کسانی را بازداشت کرده که اصرار دارند کار آنها نبوده است.
حال شما در این آشفته‌بازار ریشه‌یابی اعتراضات، پیدا کنید پرتقال فروش را! راستی مگر در این مملکت گل و بلبل؛ که همه سرکارند، ارزانی بیداد می‌کند، همه در رفاه و خوشی‌اند و … ناراضی هم داریم که بخواهند اعتراض کنند؟
منبع: بهارنیوز

نظام از موهبت نقد مردم محروم مانده

✍️ علی نادربابایی
اگر حوادث اخیر کشور را مرور کنیم، بوضوح خواهیم دید که ریشه اینگونه رفتارها که از آن به اغتشاش نام برده می شود، در آموزه‌های چهار دهه اخیر نهفته است. نخست اینکه مردم ما هیچوقت اجازه اعتراضات مدنی و پیگیری مطالبات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی را نداشتند و تمام اعتراضات  در راستای محکوم کردن بیگانگان بوده است. در تمام مراسم و مناسبت ها خشونت به فرزندان مان آموخته شده و همیشه مشت گره کرده و شعارهای مرده باد و زنده باد و پرچم سوزی و… نشانه‌های انقلابی بودن در میان قشر زیر پنجاه سال ترویج و تبلیغ شده است. از بزرگداشت ایام دهه فجر تا روز قدس و حتی تریبون های نمازجمعه با این روشهای خشونت آمیز همراه بوده است.

تمامی راهپیمایی‌ها در جهت تأیید عملکرد خودمان و محکوم کردن دیگران به جوانان ایران آموزش داده شده و هرگونه اعتراض و مطالبه اجتماعی با اتهام نشر اکاذیب و تبانی علیه نظام سرکوب شده است، از اعتراض به اسید پاشی ها تا مطالبات صنفی و سندیکایی از مشکلات معیشتی تا مطالبات سیاسی برای آزادی، از ایجاد فضای انتقادی مطبوعات و رسانه های مستقل تا جریانات دانشجویی و….! تا زمانی مورد تأیید نظام بوده که بر علیه بیگانگان باشد. در واقع نظام جمهوری اسلامی خودش را از این موهبت محروم نموده که توسط مردم خودمان مورد نقد قرار گیرد.

لذا قاطبه مردم با روشهای اصولی نقد و اعتراض آشنا نیستند و برای این مهم نیازمند تعامل با دولت، قوه قضائیه ، مجلس و حتی رهبری نظام هستیم. پرسشگری و مسئولیت پذیری را باید نهادینه کنیم از شهروند عادی تا بالاترین ارکان نظام باید مورد پرسشگری مداوم باشیم و همچنین پاسخگوی این پرسشها! در چند روز اخیر تمام حواس مسئولین نظام به بیگانگان بوده و با چند گوش شنیده و چندین تریبون پاسخ داده اند بی آنکه اندکی به مطالبات مردم گوش سپرده شود! از رأس تا تحت از رئیس‌جمهور تا وزیر و نماینده مجلس از دلسوز و غیر دلسوز همگی در فکر نحوه ساکت کردن مردم هستند و گاهی با دستپاچگی سخنانی گفته شده و سپس تکذیب شده است و هیچکس تاکنون اقدامی برای شنیدن صدای مردم انجام نداده و عزمی برای این کار از طرف مردم احساس نمی شود و به همین دلیل هنوز این اعتراضات ادامه دارد و علیرغم نبود انسجام و یکپارچگی، هرروز تصویر خشونت بیشتری را شاهد هستیم.

این رفتارها حاصل آموزه هایی ست که خودمان معلم آن بوده ایم، اگر جوانی ناآگاه اقدام به سوزاندن پرچم نموده ، مقصر خودمان هستیم که در این سالها فرهنگ پرچم سوزی را ترویج داده ایم ، اگر شعارهای مرده باد و زنده باد می شنویم بازهم از تعلیم خودمان است  اگر جایی به آتش کشیده شده و اگر از دیوار ساختمان دولتی بالا رفته اند حاصل بالا رفتن از دیوار سفارت خانه ها و آتش بازی ها بوده که هنوز وضعیت رسیدگی به پرونده شان برای مردم شفاف سازی نشده است. مسئولین محترم خود بهتر از شهروندان عادی میدانند که فساد در کدام بخشها ریشه دار شده است. اکنون زمان تسویه حساب های جناحی سپری شده و حتی از وحدت و همدلی سخن گفتن نیز بدون اقدام عملی بی نتیجه خواهد بود و مردم رامیتوان با روشهای سابق سرکوب نمود و زندانی کرد و… اما این روش جوابگو نیست. مردم به احترام از طرف مسئولین نیازمند اند.
منبع: بهارنیوز

هنوز گزارش دلیل فوت پدر را به ما ندادند

گروه سیاسی: از یاسر هاشمی درباره لحظه شنیدن خبر از دست دادن پدر می‌پرسم بغض گلویش را می‌گیرد، نمی‌تواند سخن بگوید سرش را پائین می‌اندازد و سکوت می‌کند؛ بعد از چند دقیقه می‌گوید «وقتی رسیدم پزشکان در حال احیا بودند و می‌خواستند که پدر باز گردد اما خب …» یاسر هاشمی کوچک‌ترین فرزند آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی است و معتقد آیت‌الله در میان مردم زنده است و کسانی که به پدر تهمت و افترا زدند. در توصیف دلتنگی‌اش برای آیت‌الله می‌گوید «در این یک سال جای خالی پدر در خانه برایشان سخت و دردناک است اگرچه در این مدت آیت الله هاشمی را بین مردم زنده دیدیم.» متن مصاحبه ایلنا با یاسر هاشمی را در ذیل بخوانید:


یک سال از رحلت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌گذرد. این مدت بر شما و خانواده چگونه گذشته است؟
اینکه این یک سال چگونه گذشت، دارای دو بعد است. بعد از فوت آیت‌الله هاشمی هر شب یکی از ما شب را پیش مادر هستیم.‌ زمانی که در خانه هستیم جای خالی ایشان بیشتر احساس می‌شود. آن زمان که حاج آقا در قید حیات بودند غروب‌ها زمانی که به خانه می‌آمدند فرصتی پیش می‌آمد تا درباره مسائل روز با یکدیگر بحث کنیم و اگر سؤالی از ایشان داشتیم به راحتی پاسخ می‌دادند.
آیت‌الله هاشمی اخلاقی داشت؛ زمانی که با خانواده بودند آن زمان را فقط به ما اختصاص می‌دادند. خوب طبیعی است وقتی که ما این شرایط را مرور می‌کنیم به صورت عاطفی روزهای سختی را می‌گذرانیم.
اما اگر بخواهیم از بعد جامعه و آن چیزی که ما بین مردم می‌بینیم بررسی کنیم، بحث جایگاه اندیشه و افکار حاج آقا است که در این مدت خلأ سنگینی را احساس نکردیم. معتقدم فوت آیت‌الله هاشمی یک نقطه اوج برای ما و شخصیت ایشان بود. مشاهده کردید که چه تشییع جنازه باشکوهی با همدلی و وحدت مردم برگزار شد.
در این یک سال آن چیزی که برای ما ارث رسید محبت و لطف مردم بود که باید از آنها تشکر کنیم. ما هیچ زمان احساس تنهایی در بحث عقیده‌ها و افکار آیت‌الله نکردیم و یک موج عظیم از خواست‌ها و گفته‌های مردم را در راستای حرف‌های ایشان احساس کردیم.
این اتفاق فرصتی شد بیشتر به این موضوع توجه کنیم تا به پیش‌بینی‌ها و تحلیل‌های استراتژیک آیت‌الله هاشمی نسبت به آینده بپردازیم. معتقدم هنوز خیلی گره‌های نظام و مشکلاتی که احتمالاً در پیش رو داریم و خواهیم داشت را می‌توانیم با استفاده از اندیشه‌های آقای هاشمی مرتفع کنیم. در یک کلام بگویم در این مدت ما آیت‌الله هاشمی را بین مردم زنده دیدیم.
در انتخابات امسال خلأ وجود آیت‌الله هاشمی رفسنجانی احساس شد. فکر می‌کنید اگر حضور داشتند چگونه رفتار می‌کردند؟
برای این انتخابات حاج آقا از قبل تکلیف را مشخص کرده بودند. ایشان پیش‌بینی کرده بودند که مردم از آقای روحانی حمایت‌ می‌کنند تا دولت در چهار ساله دوم همه اهدافش را دنبال کند که این اتفاق هم افتاد.
اما زمانی که بخواهیم از تجربه ایشان در دولت‌گردانی و تصمیم‌سازی استفاده کنیم، قطعاً فقدانشان مؤثر است و شاید سال‌های دیگر احساس جدی‌تری نسبت به نبود آیت‌الله هاشمی داشته باشیم. اما هنوز می‌گویم آقای هاشمی در مجموع کشور یک فرد زنده است.
آیت‌الله هاشمی با یک‌سری هجمه‌ها و بداخلاقی‌ها در طول حیات‌شان روبه‌رو بودند که از کنار آنها می‌گذشتند. این صبر از کجا ناشی می‌شد؟ چه زمانی فکر می‌کردند که باید پاسخ دهند؟
کسانی که به آیت‌الله هاشمی تهمت و افترا می‌زدند، نسبت به ایشان شناختی نداشتند.
ایشان همیشه یک استراتژی درباره این مسائل دنبال می‌کرد. اگر کسی به خود ایشان تهمت و افترا می‌زد پاسخی نمی‌داد اما هنگامی که پای نظام و انقلاب در میان بود سکوت نمی‌کرد. هیچ‌گاه نمی‌گذاشتند نسبت به نظام و انقلاب حرفی زده شود و معتقد بودند که باید در این زمینه پاسخ‌ها داده شود تا در تاریخ ثبت شود. هنگامی که مسأله انقلاب به میان می‌آمد ایشان با جسارت پاسخ می‌دادند و نمی‌گذاشتند که تهمت‌ها و روایت‌های ناروا، چهره انقلاب و نظام را خدشه‌دار کند. اما درباره تهمت و بداخلاقی به خودشان، با وجود حق قانونی که برای پیگیری و شکایت داشت، از آن می‌گذشت و می‌گفتند که من همه امور را به خدا واگذار کردم.
آیت‌الله هاشمی سعی می‌کرد هیچ موضوعی را درباره انقلاب بدون پاسخ نگذارد، اما وقتی نوبت خودش می‌رسید از حق قانونی و حقوق شهروندی صرف‌نظر می‌کرد و در درون خودش می‌ریخت. این صبر پایه‌ای بود که بتواند به راحتی و با اطمینان و اقتدار بیشتری مسائل کشور و انقلاب را پیگیری کند.
آقای هاشمی معتقد بود این مسائل نباید مبنایی شود که ایشان از متن موضوعات اصلی به حاشیه رانده شود و این امر جزو یکی از اصول رفتاری آقای هاشمی بود. ایشان هیچ‌گاه اجازه نمی‌دادند حواشی بر متن غلبه پیدا کند. متأسفانه این روزها می‌بینیم مسؤولان به جای اینکه به مسائل اساسی و بحث‌های مردم بپردازند و آنها را حل و فصل کنند، بیشتر وقت خود را صرف حواشی و اختلافات داخلی می‌کنند که باعث می‌شود از آن اهدافی که در کشور دنبال می‌کنیم، دور شویم.
آیا موردی بوده است که از آیت‌الله بخواهید به آنها پاسخ دهد؟
بله، من خودم بارها از حاج آقا خواستم که به برخی از موضوعات پاسخ دهند. به ایشان می‌گفتیم شما اطلاعات را در دست دارید و ‌می‌توانید پاسخ دهید، اما موافق پاسخگویی به شیوه تهمت، افشاگری و مقابله به مثل نبود.
پاسخ‌های ایشان عموماً درباره مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بود که خودشان موظف می‌دانستند در جایگاهی که دارند پاسخ دهند، اما هیچ‌گاه شخصی و به صورت افشاگری پاسخ نمی‌دادند و نمی‌پسندیدند که با آبروی افراد بازی شود. ایشان مخالف بودند که با ذهن و افکار عمومی بازی شود و اگر جایی هم پاسخ می‌دادند در جهت پیشبرد اهداف نظام بود.
حاج آقا بسیار صبور بودند. ایشان هیچ‌گاه عصبانی نمی‌شدند. ذهن آرام و راحتی داشتند و این به خاطر این بود که نظمی در زندگی خود داشتند. معتقدم این صبری که به آیت‌الله هاشمی نسبت می‌دهند یک امر ذاتی نیست بلکه اکتسابی است و به نظر من تکیه‌گاه قرآنی دارد. خودشان هم بارها در سخنرانی‌هایشان گفتند. اما این تکیه‌گاه از کجا می‌آید؟ آیت‌الله هاشمی از زمانی که طلبه بودند با قرآن همراه شدند و سال‌های زندان باعث شد ایشان در بطن قرآن قرار بگیرند.
آیت‌الله هاشمی بسیار صبور بودند. احساس می‌شود آقای هاشمی یک سیاستمدار بود و رفتارهای سیاسی قوی داشت ولی می‌خواهم بگویم این نبود. در حقیقت تصمیم‌گیری آقای هاشمی و سیاستمداریش نشأت گرفته از مصالح اسلام و قرآن بود.
آیت‌الله هاشمی یک مفسر قرآن بود که این ویژگی در چتر سیاسی گم شد و واقعاً جا دارد که نسبت به این بعد از زندگی ایشان پرداخته شود. بعد از فوت ایشان فرصت شد که مطالب جدیدی را در رابطه با حاج آقا به دست بیاورم. به جوانان و کسانی که با مبنای اسلامی جلو می‌روند توصیه می‌کنم اندیشه‌های آقای هاشمی الگوی مناسبی برای آنهاست. وی معتقد بود الگوی اسلامی و قرآن امکان مدیریت جامعه را فراهم می‌کند و اگر این مدیریت اسلامی نتواند در همه حوزه‌ها جوابگو باشد، تقصیر از اسلام نیست و از ماست.
رفتار حاج آقا در خانه چگونه بود؟
رابطه پدر و فرزند نزدیکی بین ما وجود داشت. حاج آقا فرزندان را اجباری را به کار نمی‌کردند و همیشه سعی می‌کردند با نصایح، راهنمایی‌های لازم را انجام دهند ولی هیچ‌گاه برای تربیت ما از جبر استفاده نکردند. می‌خواهم اعترافی کنم. ایشان همیشه دوست داشتند که یکی از ما طلبه شویم ولی خب نشدیم. همیشه ما را آزاد گذاشتند تا مسیر را خودمان انتخاب کنیم.
حاج آقا نسبت به صله رحم اهمیت زیادی می‌دادند و همیشه سعی می‌کردند با خانواده و فامیل مادری در طول سال دیداری داشته باشند. هر جمعه ظهر تقریباً همه ما خانه پدر جمع می‌شدیم. مادر غذای خوبی درست می‌کرد و همه کنار هم بودیم.
بیشتر چه بحث‌هایی در خانه مطرح می‌شد؟
خانواده ما یک خانواده سیاسی بود و به تبع بحث‌هایی هم که می‌شد سیاسی بود. ما برای حاج آقا حکم رابط صادقی را داشتیم که اخبار جامعه و مردم را برایشان نقل می‌کردیم. شاید مدیران برای ایشان اغراق می‌کردند اما ما خیلی شفاف و روشن با او صحبت می‌کردیم. یک خصلت بارزی که ایشان داشت و همه هم به آن اذعان دارند این بود که وقت می‌گذاشت و مسائل را به دقت گوش می‌داد. ممکن بود جایی از شخصی تعریف کنیم اما ایشان با هوشمندی مچ ما را می‌گرفتند و هیچ وقت متوجه نشدیم که بالاخره نظرمان را تأیید یا رد می‌کند.
حاج آقا همیشه اطلاعاتشان خوب بود و نمی‌توانستیم دروغی به ایشان بگوییم و حتی پیش می‌آمد که جایی آماری را که می‌دادیم، تصحیح کند.
پس می‌توانیم بگوییم آیت‌الله هاشمی زمانی که به منزل می‌آمد، عناوین را پشت در می‌گذاشت؟
آقای هاشمی خیلی به دنبال عناوین نبودند. شواهد سیاسی زیادی وجود دارد که گواه این گفته من باشد. ایشان به معنای رایج به دنبال کسب قدرت نبودند. آقای هاشمی تنها مسؤولی بود که در تمام عمر سیاسی‌اش پشتوانه‌ای به نام رأی مردم داشت.
مثلاً هنگامی که کسی رئیس قوه قضاییه می‌شود حکمش را از یک نهاد خاص می‌گیرد یا کسی که وزیر می‌شود از مجلس رأی اعتماد می‌گیرد اما آقای هاشمی کسی بود که همیشه رأی خود را چه هنگام ریاست جمهوری و چه خبرگان از مردم می‌گرفت و به جرأت می‌توانم بگویم تنها کسی بود که خود را در معرض بیشترین قضاوت مردم قرار می‌داد.
آقای هاشمی، جمهوریت را به عنوان یکی از ستون‌های نظام قبول داشت و مردم را ستون نظام می‌دانست. ایشان اعتقاد داشت اگر مردم در صحنه نبودند انقلاب به ثمر نمی‌رسید و این نگاه را تا آخر عمر داشتند. ایشان می‌گفت سال ۴۰ که مبارزه را شروع کردیم، فکر نمی‌کردیم که روزی به سمتی برسیم.
سال ۸۴ هم همین نگاه را بعد از انتخابات داشتند؟
بله، صحنه سیاست ُبعدهایی دارد و دارای فراز و فرودهای است. ‌به قول انگلیسی‌ها بعد از هر شکستی، پیروزی است. ایشان در همه مراحل نسبت به مردم و آگاه کردن آنها وقت می‌گذاشت و همیشه سعی می‌کردند که با مردم در ارتباط باشند. حاج آقا از آن دست مسؤولان نبودند که نخواهند با مردم باشند. اقشار مختلف مردم همیشه با ایشان دیدار می‌کردند و صحبت‌های خودشان را با او در میان می‌گذاشتند. هیچ‌گاه رابطه آیت‌الله هاشمی با مردم قطع نشد.
برخلاف رفتاری که ما در سیاسیون ایران می‌بینیم، خانم‌های بیت آیت‌الله هاشمی در عرصه‌های مختلف حضور دارند. این دیدگاه از کجا نشأت می‌گیرد؟
خوشبختانه حاج آقا جزو محدود روحانیونی بود که نگاهش به زن و خانواده، روشنفکرانه و به‌روز بود و آن نگاه متحجرانه که در برخی افراد مشاهده می‌کنیم را نداشت. هنگامی که خاطرات ایشان را می‌خوانید می‌بینید که نوشتند عفت به دفتر آمد اما زمانی که خاطرات بزرگان دیگر را می‌خوانید متوجه می‌شوید که حاضر نمی‌شوند اسمی از همسرشان بیاورند و می‌نویسند خانواده امروز به دیدارشان آمدند.
این اجازه‌ای که حاج آقا به خواهران می‌دادند تا وارد جامعه شوند در کمتر مسؤولی می‌بینیم. اغلب آنان اجازه نمی‌دهند که خانم‌های خانواده در انظار ظاهر شوند، اما آیت‌الله هاشمی برعکس آنان بود.
آیت‌الله هاشمی نیمی از جامعه که همان زنان باشند را به خوبی دید. ورزش بانوان که فائزه خانم به طور جدی آن را دنبال کرد به همراهی حاج آقا امکان‌پذیر شد.
آیت‌الله هاشمی معتقد بودند در حوزه اشتغال و تحصیل باید زنان جامعه را دید که اگر دیده نشوند ممکن است فردا دچار مشکلات فراوانی شویم. ایشان در حوزه فرهنگی و اقتصادی باور کرده بودند اگر ما به زنان اجازه حضور بدهیم جامعه رو به تعالی و پیشرفت خواهد رفت. هر چه ما آنها را محدودتر کنیم قطعاً آسیب جدی خواهیم دید.
ایشان معتقد بودند اگر جلوی این قشر گرفته شود فردا جامعه با معضلاتی روبه‌رو خواهد شد که نمی‌توان مقابل آن ایستاد. آیت‌الله هاشمی معتقد بود که نمی‌توان بخشی از جامعه را با شرایط امروز نادیده گرفت. همه ما باید واقعیت را ببینیم. حضور زنان در جامعه می‌تواند به آرمان‌خواهی کمک کند.
آیت‌الله هاشمی به مشی اعتدالی معروف بودند. منظور از این حرف چیست؟
اعتدالی که امروز می‌گویند همان آرمان‌خواهی واقع‌گرایانه است. بگذارید مثالی برای شما بزنم. در مسأله جنگ واقعاً آرمان ما این بود که صدام را شکست دهیم و پیروز شویم. وقتی که آقای هاشمی واقعیت را لمس کردند، تصمیم گرفتند که جنگ تمام شود یا در مسأله برجام ایشان واقعیت‌ها را دیدند و سنجیدند. به نظر من تقابل اعتدال با جریان تندرو را همین نقطه مشخص می‌کند.
خبر فوت را چگونه شنیدید؟
آن شب حوالی ساعت شش رسیدم خانه. یکی از محافظین ایشان زنگ زد و گفت که حاج آقا حالشان بد است و به بیمارستان شهدای تجریش انتقال داده شد. پرسیدم اتفاقی افتاده؟ محافظ نتوانست خودش را کنترل کند. فهمیدم چه شده، سریعاً خود را به بیمارستان رساندم. وقتی رسیدم پزشکان در حال احیا بودند و می‌خواستند که پدر بازگردد اما خب…
گفته می‌شود خواهران و مادر شما در هنگام نماز بر پیکره حاج آقا اجازه حضور نداشتند؟
این طور نبود که در مراسم حضور نداشته باشند. همه با اسکورت آمده بودند و در مسیر گیر کرده بودند. ما هم که رسیدیم اجازه نمی‌دادند داخل شویم و یادم هست از روی نرده پریدم. مأمور دم در اجازه نمی‌داد وارد شویم. گفتم مرد حسابی من خودم اصل ماجرا هستم. ممنوعیت برای خواهران و مادر نبود. عدم حضور آنها یه دلیل شلوغی مسیر بود.
این روزها بحث رادیواکتیو موجود در خون آیت‌الله از سوی شما و دیگر فرزندان مطرح می‌شود. شورای عالی امنیت نیز در این باره جلسه‌ای تشکیل داده بود. درباره آن توضیح دهید؟
شورای عالی امنیت ملی دیرهنگام موضوع تحقیق درباره فوت حاج آقا را مورد بررسی قرار داد. آخرین گزارشی که به ما دادند این بود که وجود ۱۰ یا ۱۲درصد به طور دقیق یادم نیست رادیواکتیو در خون حاج آقا قطعی است اما این دلیل فوت نیست. در خون حاج خانم نیز سه برابر و در خون فاطمه یک برابر رادیواکتیو وجود دارد. ما از آنها خواستیم که گزارش را به ما بدهند اما ندادند.
این روزها شاهد هاشمی‌زدایی در دانشگاه آزاد هستیم. نظرتان چیست؟
در واقع هاشمی‌زدایی که امروز مطرح می‌شود، مقابله با تفکر هاشمی است و بحث جدیدی هم نیست. از همان موقعی که تلویزیون اجازه نداد افکار آیت‌الله هاشمی بخش شود هاشمی‌زدایی کلید خورد. دستشان به دانشگاه آزاد نمی‌رسید که رسید اما مردم به خوبی می‌دانند که هاشمی که بوده و چه کاری انجام داده است. همیشه عده‌ای بودند که با تفکرات آیت‌الله هاشمی مخالفت می‌کردند. حالا نمی‌خواهم بگویم بی‌حیایی اما این رفتارها را انجام می‌دهند. مردم خوب می‌دانند که چه کسی دانشگاه آزاد را بنا نهاد و چه تفکری پشت آن است. تفکرات آیت‌الله هاشمی مشخص است.
منبع: بهارنیوز

نیلز بور؛ عاشق تئوری های شکست خورده

ماهنامه دانشمند – موسی توماج ایری: نیلز بورو در کنار ماکس پلانک، آلبرت اینشتین، ورنر هایزنبرگ، ولفانگ پائولی، پل دیراگ، اروین شرودینگر و برخی دانشمندان دیگر سهم بسیار عمده ای در توسعه و تکامل مکانیک کوانتومی داشت. او که از طریق مدل اتمی خود، اولین پیوند را میان فیزیک کلاسیک و فیزیک کوانتومی ایجاد کرد با وضع «اصل مکملیت» سعی کرد به تفسیر آن نظریه و درک بیشتر آن نیز یاری رساند. پانزدهم مهر ماه (۷ اکتبر) مصادف با زادروز نیلز بور است، به همین مناسبت این مطلب را به او اختصاص دادیم.

 نیلز بور؛ عاشق تئوری های شکست خورده

دانشمند در یک نگاه

  • نام: نیلز هنریک دیوید بور
  • تولد: ۱۸۸۵
  • درگذشت: ۱۹۶۲
  • عمر: ۷۷
  • ملیت: دانمارک
  • رشته: فیزیک
  • اکتشاف: مدل اتمی بور
  • افتخارات: نوبل فیزیک ۱۹۲۲

«جهان از چه ساخته شده است؟» این پرسش شاید از هزاران سال قبل ذهن بشر را به خود مشغول کرده باشد که منجر به ابداع افسانه ها و اسطوره های بسیاری نیز شده است. تالس که برخی او را نخستین فیلسوف یونانی می دانند، به جای توسل به افسانه پردازی و اسطوره سازی سعی کرد بر مبنای مشاهده جهان طبیعت و تفکر عقلانی، به این پرسش پاسخ دهد. او معتقد بود که آب می تواند حالت های مختلفی داشته باشد: گاز (بخار)، مایع (آب دریا) و جامد (یخ). پس او فکر کرد که تمام مواد جهان از حالت های مختلف آب ساخته شده اند.

برخی از فیلسوف – دانشمندان یونانی، آتش را ماده اولیه جهان دانستند. در اواخر سده پنجم قبل از میلاد، دموکریتوس نخستین نظریه اتمی را ارائه کرد. او مدعی شد که جهان از ذرات ریزی به نام اتم (به معنای تجزیه ناپذیر) تشکیل شده است. ارسطو معتقد بود که جهان از ترکیبات عناصر چهارگانه آب، آتش، خاک و هوا تشکیل شده است. تا اوایل قرن نوزدهم و به مدت بیش از دو هزار سال، «عناصر چهارگانه ارسطو» نظریه غالب در مورد سنگ بنا و ماده اولیه جهان بود.

مدل اتمی مدرن: از دالتن تا رادرفورد

در سال ۱۸۰۸ جان دالتن شیمیدان انگلیسی مدعی شد که اگر بتوان به هر عنصر شیمیایی یک اتم مادی نسبت داد، می توان بسیاری از قوانین شیمیایی موجود را به سادگی توضیح داد . بر این اساس، تمام مواد موجود در جهان باید از ترکیب های مختلف چند نوع محدود و متفاوت از اتم ها تشکیل شده باشد. دالتن هم مثل دموکریتوس، اتم ها را تجزیه ناپذیر می دانست.

 نیلز بور؛ عاشق تئوری های شکست خورده

تحقیقات رادرفورد نشان داد که اتم ها از یک هسته با بار مثبت تشکیل شده اند. اکثریت بزرگی از حجم اتم فضای خالی بود که به نوعی توسط الکترون های با بار منفی پوشانده شده است. 

با کشف الکترون توسط «جی جی تامسن»، فیزیکدان انگلیسی در سال ۱۸۹۷ که دارای بار منفی بود و از داخل همان اتم تجزیه ناپذیر دالتن خارج می شد، مشخص شد که باید بخشی از اتم هم بار مثبت داشته باشد و به این ترتیب معلوم شد که اتم دارای ساختار است و عنصر بنیادی و تجزیه ناپذیری نیست. طبق نظر تامسن، اتم ماده بزرگ در هم آمیخته ای بود که بار مثبت داشت و در آن الکترون ها مانند کشمش های درون یک کیک پراکنده شده بودند.

وقتی که «ارنست رادرفورد» فیزیکدان نیوزلندی در دانشگاه منچستر انگلیس، به بمباران ورقه نازکی از طلا توسط ذرات آلفا (هسته هلیوم) پرداخت، انتظار نداشت که هیچ انحرافی در مسیر آنها روی دهد زیرا مدل کیک کشمشی تامسن در برابر ذرات آلفا، مثل یک تار عنکبوت در برابر گلوله تفنگ بود. وقتی که تعداد قابل توجهی از ذرات آلفا (حدود یک هزارم) از ورقه طلا به عقب رانده شدند، رادرفورد آن را «باورنکردنی ترین اتفاق زندگی خود» توصیف کرد. او حدس زد که درون اتم باید چیزی بزرگ تر از ذرات آلفا وجود داشته باشد. او در سال ۱۹۱۱، آن چیز را «هسته» نامید که چون ذرات آلفا با بار مثبت را دفع می کرد، پس باید دارای بار مثبت باشد. این هسته، ذره ای به قطر تقریبی ۱۰-۱۳ سانتی متر بود که یک بار منفی معادل آن، تا شعاع کامل اتمی در حدود ۱۰-۸ سانتی متر آن را احاطه کرده بود. یعنی اتم حدود یکصد هزار بار بزرگ تر از هسته آن است. با این حال این هسته ناچیز تقریبا تمام جرم اتم را تشکیل می داد. چنین بود که رادرفورد آغاز عصر فیزیک هسته ای را رقم زد.

رادرفورد مدل اتمی کیک کشمشی تامسن را به مدل منظومه ای تغییر داد. در این مدل جدید، اتم از هسته کوچک متراکمی تشکیل شده بود که بار مثبت دارد و الکترون ها که دارای بار منفی هستند، به دور آن می چرخند اما رادرفورد با ارائه این مدل، جهان را با خطر بزرگی مواجه ساخت.

ظهور یک ناجی

قهرمان علمی ما که نیلز هنریک دیوید بور (Niels Henrik David Bohr) نام دارد، ۷ اکتبر سال ۱۸۸۵ در شهر کپنهاگ دانمارک در خانواده ای فرهیخته به دنیا آمد. پدرش استاد فیزیولوژی دانشگاه کپنهاگ و مادرش از خانواده ای سرشناس در عرصه اقتصاد و سیاست بود. نیلز با این که در مدرسه عملکرد خوبی داشت، هیچ گاه شاگرد اول نشد. او معمولا در کلاس بیست نفری شاگرد سوم یا چهارم بود. نیلز به همه درس ها علاقه داشت اما ریاضی و فیزیک درس های محبوب او بودند.

 نیلز بور؛ عاشق تئوری های شکست خورده

خانواده «بور» از چپ به راست: کریستین، جنی، هارالد، الن و نیلز. هر سه کودک خانواده بور از دانشگاه کپنهاگ فارغ التحیل شدند؛ جنی به تدریس تاریخ و زبان دانمارکی پرداخت و هارالد یک ریاضیدان برجسته شد.

بور در سال ۱۹۰۳ در رشته فیزیک دانشگاه کپنهاگ نام نویسی کرد. در دوران دانشجویی با آزمایش هایی که روی کشش سطحی آب و محاسبه نیروی آن انجام داد، توانست مدال طلای آکادمی علوم و ادبیات دانمارک را به دست آورد. در سال ۱۹۱۱ با نوشتن رساله ای درباره نظریه الکترونی فلزات، دکترای خود را دریافت کرد. تز دکترای او که به نارسایی های فیزیک کلاسیک در توضیح رفتار ماده در سطح اتمی می پرداخت، آغاز تمرکز او بر موضوع تحقیق علمی در بقیه زندگی اش بود.

بور برای گذراندن دوره پژوهشی فوق دکترا، ابتدا به دانشگاه کمبریج رفت تا زیر نظر جی جی تامسن به تحقیق بپردازد. اما تامسن علاقه چندانی به کار او نشان نداد. بور که نظریه اتمی رادرفورد را نیز اغوا کننده یافته بود، در سال ۱۹۱۲ تصمیم گرفت به دانشگاه منچستر برود که رادرفورد مدیریت آزمایشگاه فیزیک اتمی آن را بر عهده داشت.

رادرفورد فورا به تابناکی اندیشه بور پی برد و از همان آغاز به تشویق او پرداخت. رادرفورد سرمشق حیات علمی بور شد. آن دو از همان نخستین دیدار با یکدیگر دوست شدند و تا آخر عمر دوستانی نزدیک باقی ماندند. اما قرار بود به خاطر نجات جهان هم که شده، نیلز بور به جنگ مدل اتمی دوست صمیمی و استاد الهام بخش خود برود.

عاشق تئوری های شکست خورده

همکاران بور، قوی ترین خصیصه فکری او را شناسایی موارد شکست تئوری ها و بهره گیری از آن می دانستند. بور عاشق مدل اتمی رادرفورد شده بود، نه فقط برای موفقیت های آن بلکه همچنین برای نقص بزرگی که در آن وجود داشت، نقصی که همه دانشمندان در رفع آن ناکام مانده بودند.

همان طور که گفتیم اتم رادرفورد شبیه یک منظومه شمسی بود که هسته با بار مثبت در مرکز آن قرار داشت و الکترون ها که دارای بار منفی بودند، مثل سیارات به دور آن می چرخیدند. اما طبق قوانین حاکم بر ذرات باردار در الکترودینامیک کلاسیک، الکترونی که در یک مدار می چرخد، باید از خود نور گسیل کند و با از دست دادن انرژی خود در کسری از ثانیه روی هسته سقوط کند. با فرض درستی مدل رادرفورد، تمام مواد باید فروپاشیده و جهان نابود می شد. اینجا بود که قهرمان ما توانست با ارائه راهکاری نبوغ آمیز جهان را از یک نابودی فرضی و دانشمندان را از یک ناکامی واقعی نجات دهد.

 نیلز بور؛ عاشق تئوری های شکست خورده

حفظ جهان در وضعیت مانا

دیگر فیزیکدانان سعی داشتند که نقص مذکور را به روش های فیزیک کلاسیک حل کنند. اما بور پی برد که برای حل این مشکل به یک تغییر نگرش بنیادی (Paradigm Shift) نیاز است. در سال ۱۹۰۰ پلانک خاصیت کوانتایی و ناپیوسته انرژی را کشف کرد و در سال ۱۹۰۵ اینشتین آن را در نظریه فوتوالکتریک خود به کار برد. با این حال هنوز کسی نمی دانست که این ویژگی کوانتومی چه نقشی ممکن است در ساختار درون اتم ایفا کند.

بور این جسارت و نبوغ را داشت که با یک تغییر نگرش اساسی، فرض کند که الکترون ها تنها می توانند در فواصل دقیقا تعریف شده و معینی از هسته به دور آن بچرخند. مثلا در اتم هیدروژن (که فقط دارای یک الکترون است)، الکترون می تواند در مدارهای مجاز n=1 یا n=2 یا n=3 و غیره گردش کند اما نمی تواند در فاصله میان دو مدار بچرخد.

سطح انرژی هر مدار ثابت است و انرژی مدارها نسبت به همدیگر با ضریب صحیحی از حاصلضرب ثابت پلانک در فرکانس تابش گسیل شده، تغییر می کند. بزرگ ترین دستاورد بور ارائه این فرض بود که الکترون ها نکان های انتظار یا «حالت های مانا» دارند که در آنها الکترون ها تابش نمی کنند و انرژی ثابت و پایدار دارند. جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۲۲ به پاس پژوهش های او در مورد ساختار اتم، به نیلز بور تعلق گرفت. در سال های بعد با توسعه نظریه کوانتوم، مدل اتمی بور با اصلاحات انجام شده به «مدل اتمی کوانتومی» فعلی تکامل پیدا کرد.

 

 نیلز بور؛ عاشق تئوری های شکست خورده

مدل
اتمی «بور»: یک الکترون از یک مدار انرژی بالاتر به یک مدار انرژی پایین
تر می رود. انرژی به عنوان یک فوتون نور منتشر می شود. تفاوت انرژی بین
مدارها همان انرژی انرژی فوتون است که می تواند با استفاده از معادله
پلانک، E = hf محاسبه شود.

آغاز عصر غرایب کوانتومی

طبق نظریه اتمی بور، الکترون ها در حالت های مانا در مدارهای مدور یا بیضی مطابق همان قوانین نیوتن و کپلر حرکت می کنند. اما وقتی الکترون از یک وضعیت مانا به حالت مانای دیگری منتقل شود، این عمل نه به صورت یک حرکت پیوسته نیوتنی بلکه به صورت یک «جهش آنی» صورت می گیرد که تحت تسلط مکانیک کلاسیک نیست. جهش آنی از یک مدار به مدار دیگر، از جمله عجایب و غرایب پرشمار نظریه کوانتومی بود که با فهم و درک روزمره ما از حرکت کاملا ناسازگار است.

نیلز بور؛ عاشق تئوری های شکست خورده 

از چپ به راست: نیلز بور، جیم فرانک، آلبر اینشتین و ایزیدور ایزاک رابی

این گونه فرضیات نامأنوس منتقدان خاص خود را داشت که شاید شاخص ترین آنها آلبرت اینشتین بود که بیش از سی سال و تا پایان عمر خود، به بحث و مناظره با بور پرداخت.

در مورد ابهامات و عجایبی که در نظریه کوانتومی برای درک عینی اتفاقات داخل اتم وجود داشت، نیلز بور معتقد بود که «وقتی که بحث اتم در میان باشد، زبان را فقط به آن صورت می توان به کار برد که در شعر به کار می رود. شاعر نیز نمی خواهد وقایع را دقیق بیان کند، بلکه می خواهد در ذهن شنونده تصاویری تولید کند و ارتباطات ذهنی برقرار کند.»

این نوع سخنان و ابهامات رازآلود نظریه کوانتومی، بستری مناسب برای افسانه پردازی شد به طوری که انبوهی از نویسندگان علمی – تخیلی، شبه علمی، علوم غریبه، هنر، عرفان و روانشناسی، ادبیات کوانتومی را در آثاری چون «تائوی فیزیک»، «اندیشه های کوانتومی مولانا»، «شفای کوانتومی» و «اسرار موفقیت کوانتومی» به کار گرفتند!

تلاش دوباره برای نجات جهان از یک فروپاشی دیگر

بور که هم از نظر علمی و هم تا حدودی به طور عملی در پروژه منهتن و تولید بمب اتمی نقش داشت، از همان آغاز نگران عواقب هولناک رقابت کشورها برای تولید تسلیحات هسته ای بود. پس از خاتمه فاجعه بار جنگ جهانی دوم، او سعی کرد که از طریق مذاکره با سران قدرت های جهانی مانع رقابت مرگبار برای تولید سلاح های هسته ای شود. هر چند تلاش های فداکارانه او نتوانست مانع چنین رقابتی شود اما به عنوان الگویی قهرمانانه برای احساس مسئولیت انسانی در برابر سوء استفاده سیاسی از دستاوردهای علمی برای دانشمندان جهان، برای همیشه ماندگار شد. نیلز بور در ۱۸ نوامبر سال ۱۹۶۲ در ۷۷ سالگی در کپنهاگ درگذشت.

جدال غول ها بر سر جهان محتمل

اینشتین به عدم قطعیت وضعیت احتمالاتی نظریه و این که تعبیر بور (تعبیر کپنهاگی) از مکانیک کوانتومی هیچ توصیف فیزیکی و عینی از اتفاقاتی که درون اتم روی می دهد ارائه نمی داد، انتقاد اساسی داشت و معتقد بود که «خدا جهان را با تاس اداره نمی کند.» اما پاسخ بور نیز این بود که «ما نباید برای نحوه اداره جهان برای خداوند تعیین تکلیف کنیم.» تا اینجا، خدای تاس باز مقبولیت بیشتری دارد و به نظر می رسد جهان به مراتب پیچیده تر و پیش بینی ناپذیرتر از آن چیزی است که اینشتین تصور می کرد.

 نیلز بور؛ عاشق تئوری های شکست خورده

اگرچه «بور» و «اینشتین» از مصاحبت یکدیگر لذت می بردند و بر سر بسیاری مسائل توافق داشتند؛ اما هرگز نتوانستند در مورد «جهان کوانتومی» به توافق برسند!

اصل مکملیت

بر اساس اصل مکملیت، دو وضعیت مانعه الجمع مثل دوگانگی موج – ذره با دو شیوه متمایز اما مکمل با یکدیگر قابل درک است. این دو شیوه متمایز تکمیل کننده یکدیگرند و فقط با کنار هم نهادن آنها می توان محتوای ادراکی پدیده ای را به طور کامل آشکار کرد.

تغییر کپنهاگی

بر اساس تعبیر کپنهاگی نظریه کوانتومی (که بور بزرگ ترین مدافع آن بود)، جهان فیزیکی از دو بخش سیستم مشهود (جسم یا شیء فیزیکی) و سیستم ناظر (شامل ابزار آزمایشگاهی و ناظر انسانی) تشکیل شده است. نظام ناظر (سیستم مشاهده کننده) از قوانین فیزیک کلاسیک پیروی کرده، اما نظام منظور (سیستم مشاهده شونده)، تابع۸ قوانین نظریه کوانتومی است. بنابراین هیچ گاه با قطعیت نمی توان گفت ذره ای از ذرات درون اتمی در یک لحظه مفروض، در کجاست و یک فرایند فیزیکی دقیقا به چه شکل رخ خواهد داد. زیرا طبق اصل عدم قطعیت، در نظریه کوانتومی تعیین دقیق مکان و اندازه حرکت ذره در یک لحظه مفروض ممکن نیست.


منبع: برترینها

طرز تهیه قلیا، غذای محلی بمبئی

مجله سرآشپز: قلیا یک نوع غذای محلی مخصوص بمبئی است که طرز تهیه آن را آموزش میدهیم.

مواد مورد نیاز

  • گوشت با استخوان (خردشده): ۷۰۰ گرم
  • عدس قرمز: ۲۰۰ گرم
  • گوجه فرنگی (رنده شده): ۴ عدد
  • کدو سبز (نگینی خردشده): ۱۵۰ گرم
  • سیب زمینی (نگینی خردشده): حدود ۲۵۰ گرم
  • زنجبیل (رنده شده): ۱ ق چ
  • سیر: ۱ قاشق چایخوری + ۱ حبه
  • زردچوبه: یک دوم قاشق چایخوری
  • تمبر هندی: یک دوم بسته (۵۰ گرم)
  • پودر زیره سبز: یک دوم قاشق چایخوری
  • ادویه کاری: به میزان لازم
  • زیره سیاه: ۱ قاشق سوپخوری
  • سیر (خردشده): ۱ حبه
  • فلفل قرمز و نمک: به میزان لازم
  • گشنیز (خردشده): یک چهارم پیمانه
  • پیاز (نگینی خردشده): ۲ عدد
  • روغن مایع: به میزان لازم
طرز تهیه قلیا 

روش پخت

۱٫ پیاز را داخل تابه ای حاوی مقداری روغن سرخ کنید.

۲٫ بعد ۱ قاشق چایخوری سیر (رنده شده) و زنجبیل را به آن افزوده و تفت دهید.

۳٫ سپس گوشت، زردچوبه، نمک، فلفل و مقداری آب به آن اضافه کرده و بگذارید تا گوشت پخته شود و مقداری درون قابلمه باقی بماند.

۴٫ عدس قرمز را همراه با مقداری زردچوبه و آب درون قابلمه ای بپزید. سپس آن را با گوشت کوب برقی یا دستگاه غذاساز پوره کنید.

۵٫ گوجه فرنگی را به همراه آب تمبر هندی صاف شده (تمبر هندی را در یک دوم لیوان آب ولرم از چند ساعت قبل خیس کنید)، پودر زیره سبز و ادویه کاری، به عدس پوره شده بیفزایید و مخلوط کنید.

۶٫ کدو (در صورت تمایل)، سیب زمینی، مخلوط عدس و گوجه فرنگی را به گوشت پخته شده اضافه کنید. بعد نمک و فلفل آن را اندازه کنید (در میزان نمک احتیاط کنید؛ زیرا تمبر هندی حاوی نمک است) و بگذارید تا جا بیفتد.

۷٫ زیره سیاه و ۱ حبه سیر (خردشده) را با مقداری روغن تفت دهید و به همراه گشنیز روی خورش بریزید.

۸٫ سپس آن را با برنج سفید سرو کنید.


منبع: برترینها

شیشلیک با پوره کدو سبز؛ غذایی از دل استانبول

ماهنامه سفره ایرانی – غزاله خالدی: غذاهای ترکی بسیار متنوع اند و شهرتی جهانی دارند. استانبول مرکز غذاهای خوشمزه ترکی است. شیشلیک با پوره کدو سبز یکی از این غذاهاست که پیشنهاد میکنیم حتما امتحان کنید.

میزان سرو: ۴ الی ۵ نفر

مواد لازم:

  • راسته با استخوان گوسفندی: ۱۰ عدد
  • برگ آویشن (ریز خردشده): ۴ الی ۵ عدد
  • نمک: به مقدار لازم
  • فلفل سیاه (پودرشده): به مقدار لازم
  • فلفل قرمز (پودرشده): به مقدار لازم

مواد لازم پوره:

  • کدو سبز: ۳ عدد
  • روغن: ۳ قاشق سوپ خوری
  • کره: ۲ قاشق سوپ خوری
  • آرد: ۳ قاشق سوپ خوری
  • شیر: دو و یک دوم پیمانه
  • پنیر چدار (رنده شده): ۲۵۰ گرم
  • نمک: به مقدار لازم
  • فلفل سیاه (پودر شده): به مقدار لازم
  • جوز هندی (پودر شده): به مقدار لازم

مواد لازم سرو:

  • فلفل قرمز (ریز خردشده): یک عدد
  • برگ آویشن: ۴ الی ۵ عدد
شیشلیک با پوره کدو سبز 

طرز تهیه:

۱٫ راسته ها را از وسط به دو قسمت کنید.

۲٫ برگ آویشن، نمک، فلفل سیاه و فلفل قرمز را با هم مخلوط کنید و کاملا روی راسته ها بمالید.

۳٫ آنها را در تابه نچسبی سرخ کنید (طوری که کاملا هر دو طرف راسته ها سرخ شود).

۴٫ سپس آنها را در سینی فر قرار دهید و حدود ۱۰ الی ۱۵ دقیقه در فر از قبل گرم شده با دما ۱۸۰ درجه سانتی گراد (۳۵۰ درجه فارنهایت) بپزید.

۵٫ برای تهیه پوره کدو سبزها را به خوبی شسته و با پوست رنده کنید. آب اضافی آنها را با فشار دادن بگیرید.

۶٫ دو قاشق سوپ خوری روغن را در ظرف مناسبی روی حرارت گرم کرده و کدوی رنده شده را به آن اضافه کنید.

۷٫ کره و یک قاشق سوپ خوری روغن باقیمانده را در ظرفی جداگانه گرم کنید و آرد را حدود یک الی ۲ دقیقه در آن تفت دهید.

۸٫ کدو سبز تفت داده شده را اضافه کنید. به تدریج شیر را اضافه کرده و مواد را هم بزنید.

۹٫ نمک، فلفل سیاه و جوز هندی پودر شده را اضافه کنید.

۱۰٫ هنگامی که مواد غلظت یافت، پنیر چدار رنده شده را اضافه کرده و مواد را هم بزنید.

۱۳٫ ظرف را از روی حرارت بردارید و پوره را در ظرف سرو بریزید.

۱۴٫ شیشلیک ها را روی آن قرار دهید.

۱۵٫ از فلفل قرمز ریز خردشده و برگ آویشن تازه برای سرو استفاده کنید.


منبع: برترینها

سخنگوی کاخ سفید: ترامپ همچنان برجام را بدترین توافق تاریخ می داند

سخنگوی کاخ سفید روز پنج شنبه و در آستانه اعلام تصمیم دونالد ترامپ در مورد تایید برجام گفت که وی همچنان برجام را بدترین توافق ممکن می‌داند.

به گزارش ایسنا،به نقل از دیلی میل،سارا سندرز،سخنگوی کاخ سفید روز پنج شنبه در یک کنفرانس خبری گفت: رییس جمهور همچنان قویا معتقد است که برجام بدترین توافق تاریخ است.

وی افزود: یکی از نقص‌های این توافق در مورد محدودیت‌های زمانی بر برنامه هسته ای ایران است و پس از مدتی ایران می‌تواند آزادانه برنامه هسته‌ای خود را توسعه دهد و به دستیابی به سلاح هسته‌ای نزدیک شود.

به گزارش ایسنا،مقامات کشورمان با رد ادعاهای بی‌اساس غرب و آمریکا بر صلح آمیز بودن برنامه هسته‌ای کشورمان تاکید کرده‌اند.

سندرز ادامه داد: و ما قطعا این را یک مشکل می‌دانیم.ما به همکاری با متحدان خود و کنگره برای رفع نواقص برجام ادامه می‌دهیم.


منبع: عصرایران

عنایتی: برای بردن پرسپولیس به کمک نیاز داریم

خبرآنلاین:  سرمربی سیاه‌جامگان از همه هواداران مشهدی خواست تا برای تشویق این تیم به ورزشگاه بروند.

رضا عنایتی سرمربی مشهدی تیم سیاه جامگان قبل از مصاف روز جمعه مقابل پرسپولیس از طرفداران فوتبال در این شهر خواست به ورزشگاه آمده و به حمایت کامل از سیاه جامگان بپردازند. عنایتی به ما گفت: «هفته ها و بازی های بسیار حساسی را در پیش داریم.

ما باید سهمیه مشهد در لیگ برتر را حفظ کنیم و در این شرایط بیش از قبل به حضور و حمایت هواداران مان احتیاج داریم.

امیدوارم طرفداران سیاه جامگان و همه مشهدی ها در این بازی احساس مسئولیت کرده و به استادیوم بیایند تا به ما برای شکست دادن پرسپولیس در این وضعیت حساس کمک کنند.»

 

منبع: برترینها

تصویرسازی های متناقض در کتاب‌های درسی و دردسرهایش

مجله مروارید – مسعود شکوری، صبا طاهریان: در هر کلاس درس، جریانات غیرقابل پیش بینی حاکم است و این مهم حتی با وجود استفاده از بهترین و پیشرفته ترین شیوه های تدریس و مدیریت کلاس و نیز به رغم بهره گیری از آخرین امکانات آموزشی، پابرجا است و هر کلاس در معرض بی شمار رویدادهای ممکن قرار دارد.

ضمن اینکه مشکل بتوان ارتباط بین آموزش و یادگیری حاصل از آن را فهمید. در واقع نمی توان معلمی را در مقام آموزش دهنده یافت که بتواند بفهمد که چه چیزی را به مخاطبان خود آموخته است. و در افق وسیع تر، پرسش اینجاست که بهترین مطلب برای یادگیری دانش آموزان، خصوصا در سنین ابتدای تحصیل، چیست؟

هر فرد در طول زندگی تحصیلی و خارج از آن در معرض آشفتگی های گوناگونی قرار دارد که هر کدام بر روند و یا نتیجه آموزش تاثیرگذار هستند.

معلمان و مربیان همواره در برابر چیستی آموزش قرار دارند و در این بین، یافتن خوراک آموزشی قطعیت یافته عملا ناممکن است. صد البته وجود این بی نظیم مدام در روند ادراک دانش آموزان دلیلی بر عدم تاثیرگذاری آموزشی نیست. هرچند که در برابر امواج متغیر این سطح یادگیری نمی توان کاملا ایستاد، اما می توان تاثیری درخور را بر آن گذاشت. به شرط آن که در برابر این تنوع یادگیری، معلمان و مربیان آمادگی لازم را داشته باشند.

اما نگارنده بر این باور است که به رغم عمر طولانی آموزش و پرورش در ایران و نیز ورود بسیاری از موافقان و متفکران بالابلند فارسی زبان به حوزه کودک (در نیم قرن گذشته) و به خصوص دهه پنجاه و شصت خورشیدی، هم چنان نخ نماترین شکل آموزش در کتب درسی ایران تدریس و از این رهگذر در اجتماع ترویج می شود.

کتبی که برای نگارش این متن مورد خوانش قرار گرفته اند صرفا مطالعات اجتماعی سال سوم تا ششم دبستان است؛ چرا که بررسی کتاب های ریاضی و علوم در تخصص نگارنده نبوده و نیز شیوه تدریس فارسی در حوصله هشتصد کلمه نمی گنجد.

 تصویرسازی های متناقض در کتاب های درسی و دردسرهایش

اما به منظور آشنایی ابتدایی با فضای کلی حاکم بر تدوین کتب درسی که ادعای تغییرات اساسی آموزش و پروش را یدک می کشد نگاهی اجمالی و در چند سطر به هر کدام از واحدهای مختلف درسی بد نیست که در ذیل می آید:

مهم ترین تغییر در شیوه نامه تدریس کتاب های درسی در ده سال اخیر، تفکیک کتاب فارسی به دو بخش مهارت های خوانداری و نوشتاری است که به منظور صرف زمان مناسب در جهت رشد هر کدام از این دو مهارت صورت گرفته که شاید بتوان از آن به عنوان بهترین اتفاق این شیوه نامه جدید نام برد. چرا که سایه انداختن هر کدام از این دو بخش مرتبط اما جدا از هم زبانی، معضلی آشنا در خاطرات دوران ابتدایی تحصیل اکثر ایرانیان است.

در دروس علوم تجربی و ریاضی تنها تغییرات سطحی اتفاق افتاده مربوط به گرافیک و صفحه آرایی این دو واحد است و شاید بزرگترین معضل فراگیری ریاضی و علوم هم چنان د رجایی خارج از کتاب های درسی قرار دارد و آن نیز فرایند ارائه سرفصل ها توسط معلم به دانش آموزان است، به گونه ای که در آن ها ایجاد علاقه مندی بنماید.

هرچند در تدوین کتاب های درسی تلاش بر نوسازی تصاویر بوده است، اما هم چنان آشنازدایی شدیدی در تمام تصاویر کتاب های درسی موج می زند. به گونه ای که کودکان در ابتدایی ترین برخورد با جامعه خارج از خانه از رهگذر تورق کتاب های درسی خود، فضاهایی را نظاره گرند که با آن چه در داخل خانه و بین خانواده های آن ها جریان دارد متفاوت است و این معضل بخش بزرگی از فعالیت مغزی آن ها را برای تطابق آن چه در بیرون از خانه با درون خانواده می بیند، به خود اختصاص می دهد که این ترویج دوگانگی را در ابتدایی ترین سال های آموزش در پی دارد.

در این بین اما مطالعات اجتماعی که به زعم بنده، مهم ترین واحد درسی در مقطع ابتدایی است هم چنان سهمی کوچک و ناکافی را در مدارس ایران دارد. با وجود آنکه در اکثر کشورهای دنیا آموزش دوران ابتدایی با بهره از تقویت مهارت های اجتماعی کودکان انجام می پذیرد، در ایران، هم چنان، مطالعات اجتماعی و فعالیت های آن تحت عنوان فعالیت های خارج از درسی و نقش تقویتی را دارند.

درواقع آن چه که در تمام دنیا به عنوان جوهر آموزش کودکان مطرح شده است و آموختن زبان، ریاضی، علوم و سایر واحدهای درسی در کنار آن معنا می یابند، در ایران همچون سالیان دور، بازوی کمکی آموزش و تربیت است.

کتاب مطالعات اجتماعی همچنان که از ضعف تصویرسازی های ناآشنا با آن چه کودکان تا قبل از ورود به مدرسه دیده اند رنج می برد، بزرگترین معضل خود که آموزش مستقیم مفاهیم اجتماعی با ادبیاتی تعلیمی است را حفظ کرده. هر چند که امروز از خانواده آشنای آقای هاشمی در کتاب های تعلیمات اجتماعی اثری نیست ،اما هم چنان رهنمودهای مستقیم و دستوری آقای هاشمی به عنوان پدر و قیم خانواده در جای جای دروس این کتاب نمایانگر است. عنصری که بزرگترین چالش های فکری کودکان در مواجهه با پیرامون را عقیم می کند.

در دنیایی که اکثر متفکران به آموزش غیرمستقیم کودکان اعتقاد داشته و برای یادگیری مهارت های مختلف اجتماعی، قرارگرفتن کودک در بطن گره های اجتماعی و در نهایت فلسفیدن (نگاه و تفکر فلسفی کودکان) کودکان را ارج می نهند، ایران ما همچنان فرصت فلسفه ورزی کودکانه و نیز تجربه های اجتماعی آنان را محدود به فعالیت های خارج از درس کرده و کنش های اجتماعی را به عنوان بازوی تقویتی خود در نظر می گیرد.

در شکل و محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی چه می گذرد؟

تصویر چگونه در یادگیری مخاطب تاثیر می گذارد؟

نوید جهانبخش، آرش خاموشی: نقش تصویر در یادگیری مطالب، مسئله ای است که اهمیتی غیرقابل انکار دارد. پیش از آشنایی تمدن با زبان، خط و حروف تنها زبان مشترک بین انسان ها تصویر بوده است، تصاویری که به مرور اشکالی استعاری تر و خلاصه تر به خود گرفته و در مسیری قراردادی به حروف مبدل شده اند.

نکته مهم این است که گرچه سالیانی طولانی از اختراع خط در تمدن انسان می گذرد، اما هنوز هم ذهنِ در حالِ شکلگیری کودکان (مخصوصا در سال هایی که هنوز خواندن و نوشتن را به خوبی نیاموخته اند) تنها زبانی که به درستی درک می کند، همان زبان تصویر است.

اهمیت تصاویری که در کتاب های درسی ارائه می شود شاید بیش از هر چیز در همین نکته مستتر باشد که زمان چشم گیری مورد نیاز است تا ذهن انسان اهمیت حروف را بیش از تصاویر در کتاب های آموزشی خود دریابد و خوانشی دقیق تر از مسائل آموزشی را به دست بیاورد.

به طور کلی در اهمیت تصاویر در آموزش می توان به پنج ویژگی در رابطه با جایگاه تصویر در ذهن انسان اشاره کرد:

۱٫ تصاویر با سرعت بیشتری نسبت به متن در حافظه بلندمدت جای می گیرند. در این راستا می توان به نتایج تحقیقات دکتر لینل بورمارک (Dr. Lynnel Burmark) اشاره کرد که معتقد است: «ذهن به صورت ناخودآگاه، حرف ها، متن ها، مفاهیم و ایده ها را برای درک بیشتر به تصویر تبدیل می کند.»

۲٫ انتقال پیام به واسطه تصویر با سرعت بیشتری اتفاق می افتد.
الف- تصویر می تواند در سیزده هزارم ثانیه در ذهن نقش ببندد.
ب- ذهن ما می تواند در هر ثانیه ۳۶ هزار تصویر را ثبت کند.
ج- ۹۰% از دریافت های اطلاعاتی در ذهن به تصویر تبدیل می شوند.
د- تصاویر نسبت به متن ۶۰ هزار برابر سریع تر درک می شوند.

ه- ۴۰% از نورون های عصبی به شبکیه چشم متصل هستند.

۳٫ تصاویر باعث افزایش درک مطالب می شوند. بنابر تحقیقات انجام شده استفاده از تصویر تا ۴۰۰ برابر به درک بیشتر از مطالب کمک می کند. این اتفاقی است که عموما به دلیل افزایش قدرت تجسم در فهم مسائل به وجود می آید. دکتر رابرت ای. هورن در این خصوص این گونه توضیح می دهد: «با ترکیب شدن متن و عناصر بصری، چیز تازه ای خلق می شود که شرایط افزایش هوش جمعی را فراهم می کند. زبان تصویر تاثیر بسیار زیادی در ارتقاء درک انسان دارد. ظرفیت بالاتری برای ذخیره، درک مطالب و ترکیب حجم وسیعی از اطلاعات را به انسان می دهد.»

۴٫ علائم تصویری محرک های قوی تری برای احساسات هستند. از آن جایی که تصویر نشانه گذاری های دقیق تری از زندگی را به مخاطب ارائه می دهد باعث افزایش همذات پنداری او می شود و این هم ذات پنداری ناگزیر با افزایش درک و احساسات نسبت به موضوع همراه می شود.

۵٫ استفاده از تصویر در کتاب های درسی انگیزه مطالعه را افزایش می دهد. این اتفاقی است که مخصوصا در سن های کم تر برای دانش آموزان بیشتر رخ می دهد. حضور عکس، نقاشی و تصاویر مختلف در کنار متن ایجاد انگیزه بیشتری برای توجه به موضوع و متن مورد نظر در کتاب می کند.

این ها عواملی هستند که بر اهمیت حضور تصاویر در کتاب های درسی تاکید می کنند. البته باید در نظر داشت که استفاده درست از تصویر خود نقشی پررنگ در این راستا ایفا می کند. تصاویر می توانند نقشی محرک و به همان اندازه پس زننده در راستای آموزش ایفا کنند و نگاه روانشناسانه به مقاطع آموزشی، مسائلی که سعی در آموزش آن داریم و… می تواند نقش مهمی در استفاده موفق از تصویر در راستای آموزش داشته باشد.


منبع: برترینها