زنانی که به خاطر راهزنی و سرقت های بسیار زیاد با شیوه های خاص در دنیا به شهرت رسیده اند
مجله همشهری سرنخ: این زنان آن قدر در سرقت و راهزنی تبحر پیدا کرده بودند که حتی سرپرستی گروه های بزرگی از خلافکاران را برعهده داشتند، آن ها حتی توانسته بودند سال های سال از چنگال قانون فرار کرده و بسیاری از این سارقان تا مدت ها تحت تعقیب پلیس بودند.
ستاره کوچک راهزن
در سال ۲۰۱۰ یک سری سرقت های زنجیره ای از ۱۰ بانک در لس آنجلس به پلیس گزارش شد. با تحقیقات پلیس مشخص شد که سارق تمامی این بانک ها زنی مشهور به «ستاره کوچک راهزن» است. او در عرض یک هفته، از پنج بانک در لس آنجلس سرقت کرده بود همچنین با سرقت دو بانک تنها در عرض یک روز، همه را متعجب کرد. در اولین مراحل پیگیری پرونده، نیروهای اف بی آی اعتقاد داشتند که این سرقت ها کار یک نفر نبوده و آن ها با گروهی طرف هستند که همگی یک شکل رفتار کرده و مثل هم لباس می پوشند دلیل شان هم این بود که یک نفر قادر نیست در عرض یک روز از دو بانک در دو محل مختلف دزدی کند.
با این فرضیه تعداد زیادی از زنان لس آنجلس با مشخصات ۲۰ تا ۲۸ سال و حدود ۶۰ تا ۷۰ کیلو وزن و قد ۱۵۰ تا ۱۷۰ سانتی متر دستگیر شدند که در این میان ستاره کوچک نیز حضور داشت. پس از بررسی های دقیق جرم او ثابت شد. این سارق هنوز پس از هفت سال نام اصلی خود را فاش نکرده و به دلیل ثابت نشدن برخی از اتهاماتش، دادگاه هنوز رای قطعی خود را اعلام نکرده است.
سیلوت فیلیز گیلبرت
«سیلوت فیلیز گیلبرت» یکی از مشهورترین زنان سارق بانک در اوهایو بود که پس از سال ها فرار از دست پلیس بالاخره در سن ۴۶ سالگی دستگیر شد. مقامات دادگاه به او لقب «بانوی راهزن کلیسا» را داده بودند، زیرا شاهدان سرقت های او می گفتند که سیلوت به خاطر سن و سالش نه تنها شباهتی به سارقان ندارد بلکه درست شبیه به مادربزرگ هایی است که پس از عبادت از کلیسا خارج شده اند.
سیلوت به جرم ۱۲ فقره جنایت و دزدی از نوع دوم و ۱۲ فقره دزدی بانک از نوع سوم دستگیر شد و به زندان انداخت شد. او تمام این سرقت ها را بین سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ انجام داده و هر بار توانسته بود به طرز ماهرانه ای از دست پلیس فرار کند. بیشتر سرقت های او از بانک بوده و در هر کدام از این دزدی ها باعث زخمی شدن چند نفر شد. سلیوت به تحمل ۱۵ سال حبس محکوم شد.
ملکه راهزنان
«فولان دوی» که بعدها به نام ملکه راهزنان مشهور شد یکی از معروف ترین زنان خلافکار و سارق هند و حتی دنیاست. فولان در خانواده ای بسیار فقیر در اوتارپرادش به دنیا آمد و دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشت. او در ازدواج هم موفق نبود و به خاطر فقر مجبور شد در نوجوانی با مردی خشن و ظالم ازدواج کند اما به خاطر اختلاف نظرهایی که با خانواده خودش داشت و همچنین همسری که هر روز او را تا حد مرگ کتک می زد، از خانه به کوهستان فرار کرده و به گروهی از راهزنان پناه برد و پس از مدتی عضوی از آن ها شد. در آن زمان، او تنها زن گروه بود اما شجاعتی که از خودش نشان می داد تمام مردان را متعجب کرد.
فولان به سرعت تیراندازی را یاد گرفته و خیلی کم پیش می آمد که تیرش به خطا برود. پس از کشته شدن رییس گروه به دست یکی از افرادش، فولان به عنوان جانشین انتخاب شد. وقتی فولان چنین قدرتی به دست آورد، به همراه افرادش به دهکده ای که شوهرش زندگی می کرد حمله کرده و با ضربات چاقو او را به شدت زخمی کرد. با این که شوهر فولان در این حادثه، جان خود را از دست نداد اما جای ضربات چاقو برای همیشه روی شکمش باقی ماند. با آن که شوهر فولان مرد کارخانه داری با ده ها کارگر بود اما به خاطر ترس از حمله دوباره راهزنان، بیشتر کارگران کارخانه اش کارشان را رها کرده و او برای همیشه تنها مانده و در فقر جان داد.
از آن به بعد کار اصلی ملکه راهزنان، غارت و چپاول دهکده هایی بود که مردمی از طبقه مرفه تر داشت. او حتی کودکان این خانواده ها را ربوده و از آن ها درخواست پول های هنگفت می کرد و سپس بخش اعظمی از آن ها را به خانواده های فقیر کمک می کرد. پس از مدتی شری رام لالا رام از افراد مورد اعتماد رییس سابق، از زندان آزاد شده و متوجه شدند رییس شان بابو گوجار کشته شده و فولان باعث آن بوده است. پس از آن گروهی از تبهکاران را تشکیل داده و به مبارزه با فولان و گروهش برخاستند. در این میان عده زیادی از افراد فولان نیز به آن ها پیوستند.
فولان به همراه گروه خود به گروه مقابل حمله کرده و ۲۲ نفرشان را به قتل رساندند، پس از آن بود که فولان مجبور به فرار شد و به دهکده ای کوچک پناه برد. در این زمان پلیس هند تحقیقات گسترده ای را برای یافتن کسانی که چنین قتل عامی به راه انداخته بودند آغاز کرد.
دو سال بعد از این ماجرا، پلیس موفق به دستگیری فولان شد. روز دستگیری فولان، ۱۰ هزار نفر از مردم برای تماشا جمع شده بودند و ۳۰۰ پلیس تلاش کردند تا او را بدون درگیری دستگیر کنند. در سال ۱۹۸۳، فولان به جرم قتل ۴۸ نفر، غارت و چپاول، آتش سوزی های عمدی و کودک ربایی به خاطر پول دستگیر شد و ۱۱ سال به زندان افتاد پس از آن وکیلی توانست از راه های مختلف او را تبرئه کرده و او آزاد شود.
در سال ۱۹۹۴ فولان حتی با وجود جرم هایی که مرتکب شده بود برای نمایندگی مجلس نامزد شد و حتی دو بار نیز انتخاب شد. در ۲۵ جولای ۲۰۰۱ فولان توسط دو مرد که چهره های خود را با ماسک پوشانده بودند کشته شد. این دو مرد پنج گلوله به فولان شلیک کردند. سه گلوله به سر و دو گلوله به بدنش. او به سرعت به نزدیک ترین بیمارستان رسانده شد اما قبل از رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داد. پس از مدتی مشخص شد که یکی از ضاربان فولان، از کسانی است که از قتل عام خونین صورت گرفته توسط فولان جان سالم به در برده بود. این مرد دستگیر شده و به حبس ابد محکوم شد. فیلم ملکه راهزنان از زندگی فولان ساخته شده است.
«دوریس پاین» یکی از مشهورترین سارقان بانک به خصوص جواهراتی بود که در بانک از آن ها نگهداری می شد. او خیلی راحت به قسمت صندوق امانات رفته، با مهارت خاص در آن ها را باز می کرد و جواهرات را به سرقت می برد. دوریس هرگز تمام جواهرات را بر نمی داشت تا صاحب آن متوجه کمبود جواهرات نشود، به همین روش او توانست ۵۰ سال به این کار خود ادامه دهد. در این مدت چندین بار توسط پلیس دستگیر شد اما به دلیل ثابت نشدن اتهاماتش دوباره او را آزاد کردند. دوریس که در خانواده ای خلافکار به دنیا آمده و بزرگ شده و حتی با مردی خلافکار نیز ازدواج کرده بود، شش دهه به سرقت های خود ادامه داد. داستان سرقت های او آن قدر جذاب بود که حتی فیلم مستندی به نام «زندگی و خلاف های دوریس پاین» نیز از آن ساخته شد.
او دزدی های خود را از فروشگاه های کوچک آغاز کرده و سپس به دزدی جواهرات و بانک ها رسید. این زن تبهکار جای ثابتی برای دزدی نداشت از انگلیس و فرانسه گرفته تا ایتالیا و موناکو و حتی ژاپن. دوریس از مرکز جواهرات پیتسبرگ پنسیلوانیا الماسی به ارزش ۲۲ هزار دلار سرقت کرد. زمانی که دوریس ۷۵ سال داشت و بارها به خاطر سرقت هایی که انجام داده بود، به زندان رفته بود گفت: «دیگر از این کار خسته شده و نمی خواهد به زندگی گذشته اش بازگردد.» اما این طور که مشخص بود ترک عادت های قدیمی غیرممکن است. در سال ۲۰۱۱ و زمانی که دوریس ۸۰ سال داشت، پس از ربودن یک انگشتر الماس یک قیراطی به پنج سال حبس محکوم شد.
یکی از ماموران بانک هنگامی که دوریس قصد خروج داشت به او مشکوک شد و پس از جست و جوی لباس هایش، انگشتر را در لایه های پنهانی کت او پیدا کرد. بار دیگر دوریس در اکتبر ۲۰۱۵ جواهری گرانبها را در مرکز خرید آتلانتا دید و نتوانست از سرقت آن صرف نظر کند. در حالی که دیگر چهره دوریس برای بیشتر مردم شناخته شده بود او وارد فروشگاه کریستین دور شد در حالی که ماموران امنیتی او را از طریق دوربین های مدار بسته تحت نظر داشتند اما دوریس به راحتی به یکی از قفسه ها نزدیک شده و یک جفت گوشواره به ارزش ۶۹۰ دلار را برداشت و در جیبش گذاشت. او هنوز از مرکز خرید خارج نشده بود که توسط پلیس دستگیر شد.
حتی در زمان دستگیری انگشتری به ارزش ۲۲ هزار و ۵۰۰ دلار در انگشت دوریس بود که از جواهرفروشی ال پاسئو در لس آنجلس به سرقت برده بود. با این حال او ادعا داشت که این انگشتر را خودش خریداری کرده که با ثابت نکردن ادعایش دزدی بودن انگشتر نیز ثابت شد. او تا به حال جواهرات کوچک بسیاری را از جواهرفروشی های بزرگ ربوده بود که به خاطر سرعت عمل در انجام کار حتی دوربین های مدار بسته هم نتوانسته بودند از بسیاری از سرقت هایش فیلم بگیرند. او در این کار تبحر زیادی داشت و کسی به او مشکوک نمی شد.
سارقی که سیاستمدار شد
سیما پریهر یکی دیگر از مشهورترین سارقان هندی سابق و یکی از سیاستمداران امروز هند است. او ادعا می کند که فولان دوی همیشه الگوی او در زندگی بوده است. سیما نیز مانند فولان در خانواده ای فقیر به دنیا آمد و زمانی که ۱۳ سال داشت از دهکده ای که زندگی می کردند، توسط یک گروه از راهزنان ربوده شد. سه سال پس از آن مجبور شد با یکی از همان راهزنان به نام نیربهای ازدواج کند. تا آن زمان، آن ها در جنگل ها و در بین درختان مخفی شده و اموال کسانی را غارت می کردند که قصد عبور از این مسیر را داشتند تا این که همسرش در یک درگیری کشته شده و او رییس گروه شد.
سیما به راهزنی در جنگل خاتمه داد و پس از آن دستبرد به خانه ها آغاز شد. این زن سنگدل در دورانی که سردسته گروه بود ۷۰ نفر را به قتل رسانده، ۲۰۰ نفر را ربوده و از ۳۰ خانه سرقت کرد. در جولای ۲۰۰۰ پس از ۱۸ سال راهزنی و سرقت، سیما بالاخره توسط پلیس دستگیر و به ۲۹ سال حبس محکوم شد، در سال ۲۰۰۶ او با پشتیبانی از یکی از کاندیداهای نمایندگی مجلس توانست او را وادار کند تا به تبرئه اش کمک کرده و او آزاد شود. به غیر از آزادی حتی موفق شد سال بعد خودش هم کاندیدای نمایندگی شده و حتی انتخاب شود.
با این که همه مردم از خلاف ها و حبس او به خوبی اطلاع داشتند اما پس از آزادی باز هم توانست در بین مردم محبوبیتی به دست بیاورد. او همچنان در بین دار و دسته های راهزنان از مقام بالایی برخوردار است و بسیاری از آن ها هنوز سعی می کنند از روش های او الگوبرداری کنند. با این که مردان هندی از داشتن رییس زن بیزار هستند اما سیما این قانون را شکست.
