واکنش رییس سازمان حفاظت محیط زیست به خبر حذف بودجه گرد و غبار

کلانتری در خصوص خبر حذف بودجه ۱۵۰ میلیون دلاری برای مهار کانون های گرد و غبار نیز اظهار کرد: مبلغ ۱۵۰ میلیون دلار از سوی دولت به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد شده و اینطور نیست که این بودجه توسط کمیسیون تلفیق مجلس حذف شده باشد.

رییس سازمان حفاظت محیط زیست با تاکید بر لزوم اختصاص حق آبه تالاب شادگان و عرصه های بیابانی جنوب شرق اهواز گفت: شبکه آبرسانی برای کانون های گردو غبار جنوب شرق اهواز ایجاد شده اما وزارت نیرو اعلام کرده که فعلا نمی تواند حق آبه محیط زیست را پرداخت کند.

به گزارش ایرنا، عیسی کلانتری شامگاه دوشنبه هنگام ورود به خوزستان در فرودگاه بین المللی اهواز در جمع خبرنگاران افزود: برای بهبود شرایط عرصه های بیابانی لازم است که حق آبه محیط زیست را دریافت کنیم و همچنین در نقاطی که امکان کشت نهال و بوته وجود دارد این امر صورت گیرد.

وی یادآور شد: برای مهار کانون های داخلی گرد و غبار دستگاه های اجرایی مانند سازمان جنگل ها و مراتع و سازمان جهاد کشاورزی مشغول به فعالیت هستند و تقریبا صد درصد اعتبار نقاط مصوب شده از سوی سازمان برنامه و بودجه تخصیص یافته اما به طور کامل از سوی خزانه پرداخت نشده است.

رییس سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه باید حق آبه های زیست محیطی تامین شود اظهار کرد: هرچه این عرصه ها خشک تر باشد میزان گرد و غبار بلند شده از آنها نیز بیشتر خواهد بود.

کلانتری گفت: امروز درخصوص لزوم مهار کانون های خارجی گرد و غبار، با سفیر ترکیه در ایران مذاکراتی صورت گرفت تا شاهد اقدامات موثری در سوریه و عراق باشیم.

وی برچیده شده حکومت داعش را زمینه ای برای تسریع در مهار کانون های خارجی دانست و افزود: گرد و غبارهای برخاسته از کانون های کشور عراق باید سریعتر مهار شوند.

کلانتری خاطر نشان کرد: بیشتر توفان های گرد و غبار خوزستان در فصل زمستان، منشا داخلی دارند اما به صورت استثنا در چند روز گذشته شاهد گرد و غبار با منشا خارجی بودیم.

وی درخصوص خبر حذف بودجه ۱۵۰ میلیون دلاری برای مهار کانون های گرد و غبار نیز اظهار کرد: مبلغ ۱۵۰ میلیون دلار از سوی دولت به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد شده و اینطور نیست که این بودجه توسط کمیسیون تلفیق مجلس حذف شده باشد.


منبع: عصرایران

سانچس به منچستر رفت میخیتاریان به آرسنال

منچستریونایتد از حدود یک ماه قبل پی‌گیری زیادی را برای خرید سانچس از آرسنال کرد و در نهایت موفق شد رضایت باشگاه آرسنال را با جابه جایی میخیتاریان جلب کند. منچستریونایتد به صورت هفتگی به ستاره جدید خود ۳۵۰ هزار پوند در هفته پرداخت خواهد کرد و ۱۵ میلیون پوند نیز به مدیر برنامه او بری این انتقال دستمزد داده شده است.

بزرگترین نقل و انتقال زمستانی به وقوع پیوست . سانچس از آرسنال به منچستریونایتد رفت و میخیتاریان از منچستریونایتد به آرسنال پیوست و پرسروصدا ترین نقل و انتقال زمستانی تحقق پیدا کرد. 

به گزارش عصرایران ، منچستریونایتد از حدود یک ماه قبل پی‌گیری زیادی را برای خرید سانچس از آرسنال کرد و در نهایت موفق شد رضایت باشگاه آرسنال را با جابه جایی میخیتاریان جلب کند. منچستریونایتد به صورت هفتگی به ستاره جدید خود ۳۵۰ هزار پوند در هفته پرداخت خواهد کرد و ۱۵ میلیون پوند نیز به مدیر برنامه او بری این انتقال دستمزد داده شده است.

ورزش ۳ به نقل از خبرگزاری ها صحبت‌های هر دوبازیکن را پس از این انتقال ترجمه کرده است .سانچس بعد از نهایی شدن انتقالش گفت: “از پیوستن به بزرگترین باشگاه جهان خوشحال هستم. ۳ سال و نیم فوق العاده را در آرسنال سپری کردم و خاطرات خوبی از این تیم و هوادارانش دارم.

بازی کردن در تیمی مانند یونایتد و زیر نظر کسی مانند مورینیو شانسی نبود که بتوانم از دست بدهم و از اینکه اولین بازیکن شیلیایی تاریخ این باشگاه هستم خوشحالم. من قصد دارم ثابت کنم چرا باشگاه برای انتقال من تلاش کرده است.”

میخیتاریان نیز بعد از پیوستن به آرسنال گفت: “از نهایی شدن انتقال به آرسنال خوشحالم و همیشه رویای بازی کردن در این تیم را در سر داشتم. حالا من اینجا هستم و بهترین عملکردم را برای تاریخ سازی ارائه خواهم داد.”


منبع: عصرایران

متلک فردوسی‌پور به سرعت اینترنت در ایران

کم وزیاد شدن ادامه دار سرعت اینترنت در جریان مصاحبه اسکایپی طارمی سبب اعتراض کنایه دار فردوسی پور شد. 

به گزارش عصرایران ، دوشنبه شب و در جریان برنامه نود مهدی طارمی میهمان اسکایپی بود . تماس اینترنتی برنامه نود و طارمی بارها قطع شد تا در نهایت فردوسی پور با متلک گفت :« ما که اینجا مشکلی نداریم ! لابد مشکل از اینترنت قطر است »

اعتراض‌های مداوم مجری نود ادامه داشت و البته قطعی اینترنت هم ادامه دار در نهایت مجبور شدند تماس اینترنتی را به تماس تلفنی تبدیل کنند و تا تماس برقرار شود فردوسی‌پور گفت:« ما در اعتراض به قطعی اینترنت یک نود درجه ببینیم » و در برگشت تماس میان طارمی و برنامه نود به صورت تلفنی برقرار شد که دیگری مشکلی ایجاد نشد. 


منبع: عصرایران

کاهش شمار سینماروهای برزیل

تحلیل‌گران بر این باورند که بحران اقتصادی سرانجام به سطح سینماها نیز کشیده شده و طبقات پایین‌تر اجتماعی دیگر توان خرید بلیت سینما را ندارند.

بحران اقتصادی در برزیل به سطح سینماها هم رسید و شمار فروش بلیت سینماها در سال ۲۰۱۷ با کاهشی چشمگیر روبه رو شد.

به گزارش مهر به نقل از اسکرین دیلی، سینماهای برزیل سال پیش کمتر از قبل بلیت فروختند، هر چند فروش کلی در باکس آفیس این کشور به رقم ۲.۷ میلیارد رئال برزیل برابر ۸۴۴ میلیون دلار آمریکا رسید که افزایشی ۴.۷ درصدی نسبت به سال ۲۰۱۶ را نشان می‌داد. این امر نشان دهنده بالا رفتن قیمت بلیت است.

نبود فیلم‌های بزرگی چون «۱۰ فرمان» که سال پیش‌تر موفق شد تا رکورد سینمای برزیل را با فروش ۳۰.۱ میلیون بلیت بشکند، موجب شد تا سینماهای برزیل در سال ۲۰۱۷ در نهایت ۱۸.۵ میلیون بلیت بفروشند که در واقع به نسبت سال ۲۰۱۶، کاهشی ۳۸.۵ درصدی را نشان داد.

در نتیجه باکس آفیس داخلی کاهشی ۲۸.۷ درصدی را ثبت و فروشی ۷۹ میلیون دلاری را تجربه کرد. این در حالی بود که شمار فیلم‌های نمایش داده شده در سال ۲۰۱۷ برابر با شمار فیلم‌هایی بود که سال ۲۰۱۶ روی پرده رفتند که ۱۵۴ عنوان فیلم داخلی را دربرمی‌گرفت.

تحلیل‌گران بر این باورند که بحران اقتصادی سرانجام به سطح سینماها نیز کشیده شده و طبقات پایین‌تر اجتماعی دیگر توان خرید بلیت سینما را ندارند تا حتی بتوانند فیلم‌های متوسط و با بودجه پایین داخلی را تماشا کنند.


منبع: عصرایران

پرونده‌ فیلم عیاری در ماهنامه هنروتجربه

شماره ششم هنروتجربه هم اکنون در کیوسک‌ها مطبوعاتی و مراکز ارایه محصولات فرهنگی در دسترس علاقه‌مندان است.

ششمین شماره از دوره جدید مجله هنروتجربه با تصویری از کیانوش عیاری و بهناز جعفری به بهانه نمایش فیلم «بیدارشو آرزو» در گروه هنروتجربه، منتشر شد.

به گزارش عصرایران به نقل از گروه هنروتجربه، در این شماره به نقد فیلم‌های اکران شده در هنروتجربه، گزارش‌های مختلفی از جلسات نقد و بررسی، آیین دیدار با عوامل فیلم‌ها و مسائل مربوط به این گروه سینمایی پرداخته شده است. این شماره با یادداشت منوچهر محمدی با عنوان «مرزهای سینمای هنروتجربه»، آغاز می‌شود و پس از آن در گزارش «از شنبه‌های هنروتجربه تا نمایش خانگی» به فعالیت‌های این گروه سینمایی در دی‌ماه پرداخته شده است.

سیدرضا صائمی یادداشتی درباره «بازنمایی موسیقی در سینمای هنروتجربه» و بهرنگ ملک محمدی در «سینما هرگز نلرزید!» درباره زلزله اخیر تهران به عنوان سرفصل تازه‌ای برای سینمای داستانی مطالبی را نوشته‌اند.

احمد طالبی‌نژاد، جابر قاسمعلی، محسن آزرم، سحر عصرآزاد، ، عزیزالله حاجی‌مشهدی، منوچهر دین‌پرست، علی نعیمی، علیرضا نراقی درباره «بیدارشو آرزو»، رویا فتح‌الله‌زاده، منوچهر دین‌پرست درباره «دختر…پدر…دختر»، فریبا اشویی و محمدی‌نیا درباره «نسیان»، احمد طالبی‌نژاد، عزیزالله حاجی‌مشهدی، زهرا مشتاق، ندا قوسی درباره «هجوم»، سحر عصرآزاد، ساسان گلفر و محمد تقی‌زاده درباره «فیلم‌های کوتاه آیدا پناهنده»، رضا حسینی و یاسمن خلیلی‌فرد درباره «تمارض»، حمیدرضا گرشاسبی، علی نعیمی و مینو خانی درباره «کله سرخ»، عزیزالله حاجی‌مشهدی درباره «انزوا» مطالب و نقدهای کوتاهی نوشته‌اند.

در این شماره به فیلم‌های «شبح کژدم» ، «بانی لیک گم شده»، «گوتینگ آمریکایی»، «پسران وحشی»، پرداخته شده است. محمد حقیقت کتاب «روزگار فرخ » نوشته سعید نوری و نیوشا صدر کتاب «فیلم مردم‌نگار» نوشته کارل هایدر را معرفی کرده‌اند.

از گفت‌وگوهای منتشر شده در این شماره نیز می‌توان به گفت‌وگو با کیانوش عیاری کارگردان «بیدار شو آرزو»، پناه‌برخدا رضایی کارگردان «دختر…پدر…دختر»، محسن آخوندپور کارگردان «نسیان» و بخش دوم گفت‌وگویبهنام بهزادی و ابراهیم مختاری کارگردان «برگ جان» اشاره کرد.

شماره ششم هنروتجربه هم اکنون در کیوسک‌ها مطبوعاتی و مراکز ارایه محصولات فرهنگی در دسترس علاقه‌مندان است.


منبع: عصرایران

همسرکشی با هدف تنبیه!

متهم به قتل در دادگاه گفت: نمی‌خواستم همسرم را بکشم. هدفم تنبیه بود!

شرق نوشت: پیرمردی که متهم است همسرش را در پی یک مشاجره به قتل رسانده، وقتی در جایگاه متهم قرار گرفت، مدعی شد قصد آرام‌ کردن درد همسرش را داشت و نمی‌خواست او را بکشد.

یک ‌سال قبل مأموران پلیس با خبر شدند زنی ۶۵ساله به نام اقدس به طرز مشکوکی در خانه‌اش جانش را از دست داده است. زمانی که پلیس به محل رفت متوجه شد این زن آثار جراحاتی روی بدنش دارد. به دستور بازپرس جسد به پزشکی قانونی منتقل شد تا تحقیقاتی درباره علت اصلی مرگ انجام شود. چند روز بعد پزشکی قانونی اعلام کرد علت مرگ سوختگی درجه‌ سه و ضربه‌ای بوده که بر بدن زن وارد شده است.

وقتی شوهر اقدس مورد بازجویی قرار گرفت، مدعی شد او باعث سوختگی همسرش شده اما قصدی برای کشتن او نداشته است. این مرد که مراد نام دارد، گفت: قبل از ازدواج با اقدس، با زنی دیگر ازدواج کرده بودم اما هشت سال بعد او از من جدا شد و رفت من همسر و فرزند نداشتم. وقتی با اقدس ازدواج کردم او بیمار بود. پیش پزشکان زیادی رفتیم و توانستیم بچه‌دار شویم. او برایم یک پسر به دنیا آورد. من بازنشسته راه‌آهن بودم و با حقوق بازنشستگی زندگی می‌کردم. زنم پول بیشتری می‌خواست و وقتی بچه به مدرسه رفت، هزینه‌های ما بیشتر شد. چون پسرم می‌گفت مدرسه دولتی خوب نیست و می‌خواست به مدرسه غیر انتفاعی برود به همین خاطر یک ترازو خریدم و به سمت شاه‌عبدالعظیم رفتم. آنجا زائران را وزن می‌کردم و پول می‌گرفتم با آن پول هزینه تحصیل پسرم را می‌دادم. گاهی همسرم از جیبم پول برمی‌داشت و می‌گفت برای پسرمان می‌خواهد بعد می‌فهمیدم که دروغ می‌گوید.

سر این مسائل خیلی با هم بحث می‌کردیم تا این که روز حادثه پسرم از من ٨٠٠‌ هزار تومان برای مدرسه‌اش پول خواست. من هم آن پول را به پسرم دادم بعد پسرم گفت که پول در جایی که من گذاشته‌ام، نیست و فقط نخی که دور پول‌ها پیچیده شده بود، هست، فهمیدم زنم برداشته. سراغش رفتم و با او دعوا کردم با چوب ضربه‌ای به پایش زدم و گفتم ببین پادرد چقدر بد است من با پادرد سر کار می‌روم و تو در خانه هستی.

متهم گفت: زنم بیمار دیالیزی بود خیلی اذیت شد و گریه کرد. دلم برایش سوخت او را به حمام بردم تا پایش را زیر دوش آب گرم مالش دهم. او را در وان گذاشتم و آب را باز کردم یک‌ دفعه جیغ کشید که سوختم تا شیر آب را ببندم، چند دقیقه طول کشید وقتی او را از زیر آب بیرون آوردم تنش سوخته بود خواستم همسرم را دکتر ببرم قبول نکرد و گفت آبرویمان جلوی همسایه‌ها می‌رود. چند روزی در خانه بودم یک روز گفت حالش خوب شده و از من خواست سر کار بروم وقتی به محل کار رسیدم پسرم تماس گرفت و گفت حال مادرش بد شده. وقتی رسیدم دیدم زنم نفس نمی‌کشد.

با پایان تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه ٨ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. اولیای دم که چهار فرزند مقتول از همسر اولش و پدرش بودند، اعلام کردند درخواست قصاص دارند اما پسر مشترک مقتول و متهم در جلسه حضور نداشت ضمن این که قیمی هم برای او تعیین نشده بود.

بعد از این که کیفرخواست خوانده شد، اولیای دم در جایگاه حاضر شدند و درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه ایستاد. او گفت: من قصدم کشتن زنم نبود. اولیای دم هم این را می‌دانند. می‌خواستم او را تنبیه کنم.

او گفت: من یک پسر دارم که همه زندگی‌ام است. او را به بهزیستی سپرده‌اند. از اقوامش کسی حاضر به نگهداری از پسرم نشده. درخواست دارم اولیای‌دم خانه‌ام که تنها دارایی من است، بگیرند و رضایت دهند تا پیش پسرم باشم. اگر هم گذشت نمی‌کنند، بگذارند من چند روز قبل از اعدام پیش پسرم زندگی کنم. او خیلی تنهاست.

با توجه به این که پسر مقتول در دادگاه نبود و قیمی هم برای او تعیین نشده بود، ادامه رسیدگی به پرونده به بعد موکول شد.»


منبع: عصرایران

کشف جسد دچار فساد شده مرد سالخورده در مشهد

مدیر عامل سازمان آتش نشانی مشهد گفت: جسد مرد سالخورده‌ای شامگاه گذشته در یک منزل ویلایی در خیابان فدائیان اسلام کشف شد.

به گزارش ایسنا و به نقل از پایگاه خبری ۱۲۵، آتشپاد حسن جعفری در خصوص این حادثه اظهار کرد: حادثه محبوس شدن مردی سالخورده در منزلی واقع در خیابان فدائیان اسلام مشهد شامگاه گذشته به ستاد فرماندهی سازمان آتش نشانی مشهداعلام شد.

وی ادامه داد: با ورود ماموران آتش نشانی به داخل منزل، جسم بی جان مرد حسالخورده‌ای در این منزل مشاهده شد.

مدیر عامل سازمان آتش نشانی مشهد با بیان اینکه «جسد دچار فساد شده بود»، بیان کرد: ماموران آتش نشانی با تحویل متوفی به عوامل انتظامی ضمن برقراری ایمنی در محل به عملیات خود خاتمه دادند. جسد برای تشخیص علت دقیق مرگ به پزشک قانونی منتقل شد.


منبع: عصرایران

توییتر هزار اکانت جعلی دیگر مرتبط با روسیه را کشف کرد

اتهام “دخالت روسیه در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا” هر روز ابعاد تازه‌ای پیدا می‌کند. در آخرین خبر توییتر اعلام کرده که در تحقیقات جدیدش حساب‌های جعلی دیگری پیدا شده‌اند که همگی از روسیه هدایت می‌شوند.

توییتر می‌گوید شمار حساب‌های جعلی مرتبط با “مرکز تحقیقات اینترنت” در این شبکه اجتماعی به ۳ هزار و ۸۱۴ مورد رسیده است. نام این مرکز در ارتباط با اتهام “دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا” به میان آمده است.

به گزارش دویچه وله: اتهام “دخالت روسیه در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا” هر روز ابعاد تازه‌ای پیدا می‌کند. در آخرین خبر توییتر اعلام کرده که در تحقیقات جدیدش حساب‌های جعلی دیگری پیدا شده‌اند که همگی از روسیه هدایت می‌شوند.

بدین ترتیب تعداد حساب‌های جعلی که با “مرکز تحقیقات اینترنت” در سن پترزبورگ ارتباط دارند با افزایشی ۱۰۶۲ موردی به ۳۸۱۴ اکانت رسیده است. مجموعا نزدیک به ۱۷۶ هزار توییت از طریق این حساب‌ها منتشر شده است.

“مرکز تحقیقات اینترنت” از سالها پیش به عنوان پایگاه کمپین‌های روسیه در شبکه‌های اجتماعی معرفی می‌شود. دولت روسیه تا کنون تمامی اتهامات درباره دخالت‌های اینترنتی، از جمله دخالت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را رد کرده است.

حال قرار است حدود ۶۷۸ هزار نفر در آمریکا که در جریان مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۱۶ حساب‌های یادشده را دنبال می‌کردند یا توییت‌های این حساب‌ها را ری‌توییت کرده و یا لایک زده‌اند، از طریق ایمیل در جریان قرار بگیرند.

برخی از توییت‌هایی که از سوی این حساب‌های جعلی منتشر شده، خواهان برکناری یا استعفای رئیس سابق اف‌بی‌آی، جیمز کومی شده‌اند و یا علیه خشونت پلیس در آمریکا اعتراض کرده‌اند. این حساب‌ها تا کنون همه از یک الگوی شناخته‌شده پیروی کرده‌اند: ایجاد تنش میان گروه‌های سیاسی و مردمی در ایالات متحده آمریکا.

علاوه بر اینها توییتر ۱۳ هزار و ۵۰۰ حساب کاربری خودکار دیگر را کشف کرده که با حساب‌های جعلی در ارتباط هستند و توییت‌های آنها را در گستره وسیع‌تری پخش می‌کنند. توییتر با این حساب در مجموع بیش از ۵۰ هزار حساب خودکار کشف کرده است.

متخصصان و کارشناسان از مدتها پیش هشدار داده‌اند که این امکان وجود دارد که روسیه تلاش کند تنش‌های سیاسی و اجتماعی در کشورهای غربی را به طور هدفمند تشدید کرده و در این کشورها ناآرامی ایجاد کند. مسکو متهم شده که از مدتها پیش ارتباط با گروه‌های سیاسی افراطی را تشدید کرده است؛ به عنوان مثال هم گروه‌های راست پوپولیست و هم با گروه‌های رادیکال چپ.

تا کنون نمایندگان فیس‌بوک، گوگل و توییتر در جلسات پاسخ‌گویی به کنگره آمریکا درباره احتمال دخالت و نفوذ روسیه در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده حاضر شده‌اند.


منبع: عصرایران

رونمایی از گوشی‌های گلکسی A8 و A8+ در تهران

مراسم رونمایی از گوشی‌های گلکسی A8 و A8+ سامسونگ با حضور مدیران ارشد سامسونگ و اهالی رسانه روز دوشنبه دوم بهمن در هتل اسپیناس خلیج فارس تهران برگزار شد.

به گزارش عصرخبر،جدیدترین گوشی‌های سری A سامسونگ در دو مدل ۵.۶ اینچی A8 و ۶ اینچی A8+ طراحی شده‌اند. صفحه نمایش این دو گوشی از نوع سوپرآمولد است که به کمک رزولوشن FHD+ (۱۰۸۰ در ۲۲۲۰) تصاویر را چشم‌نوازتر از همیشه نشان می‌دهند.

رونمایی از گوشی‌های گلکسی A8 و A8+ سامسونگ در تهران

مکمل این نمایشگر، یک دوربین سلفی قدرتمند و نوآورانه است. گلکسی‌های A8 و A8+ اولین گوشی‌های هوشمند سامسونگ هستند که از دوربین سلفی دوگانه بهره می‌برند. دو سنسور ۱۶ و ۸ مگاپیکسلی دوربین سلفی این گوشی‌ها تضمین کننده ثبت تصاویری شفاف، بی‌نقص و  زیبا در هر زمان و مکانی خواهند بود.

در ابتدای این مراسم علیرضا توسلی، مدیر ارشد بخش موبایل سامسونگ گفت: «به لطف اعتمادی که در طی سال‌های فعالیت سامسونگ در ایران نسبت به این برند جهانی ایجاد شده است و معرفی محصولاتی مطابق با نیاز قشرهای مختلف جامعه، سال گذشته در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بیشترین سهم فروش محصولات سری A به ایران تعلق داشته است.»

رونمایی از گوشی‌های گلکسی A8 و A8+ سامسونگ در تهران

کیت شین، مدیر ارشد بخش موبایل سامسونگ ایران در بخشی از صحبت های خود در مورد نسل جدید گوشی های سری A گفت: «تلاش ما بر این است که با فاصله زمانی بسیار کمی از معرفی پرچمداران سری S و نوت ویژگی‌های برجسته این محصولات را در کنار ویژگی های جدید، در گوشی های سری A معرفی کنیم. این سیاست پاسخی است به نیازها و علایق بخش قابل توجهی از مخاطبان ما.»

در ادامه دامون بقراط، مدیر آموزش بخش موبایل دفتر سامسونگ در ایران توضیحات جامعی در مورد ویژگی‌های گوشی‌های گلکسی A8 ارائه کرد که در ادامه به برخی از آن می پردازیم.

رونمایی از گوشی‌های گلکسی A8 و A8+ سامسونگ در تهران

یکی از تغییرات عمده گلکسی‌های سری A ۲۰۱۸ سامسونگ با نسل قبلی خود در ظاهر گوشی رخ داده است. جایی که با حذف دکمه فیزیکی هوم و کاهش حاشیه گوشی، درصد بیشتری از بدنه به صفحه نمایش اختصاص یافته است. ترکیب شیشه و فلز در طراحی دستگاه با لبه‌های گرد و انحنای بخش پشتی آن موجب شده تا گوشی حتی در مدل ۶ اینچی A8+ راحت‌ در دست قرار بگیرد.

طراحی منسجم و یکپارچه گلکسی‌های A8 بدنه‌ای مستحکم و مقاوم را رقم زده است. این گوشی‌ها با استاندارد جهانی IP68 در برابر آب و گردوغبار مقاوم شده‌اند.

اضافه شدن فناوری تشخیص چهره، پشتیبانی از بلوتوث ۵٫۰ و هدست واقعیت مجازی Gear VR سامسونگ بخش دیگری از جدیدترین ویژگی‌های گوشی‌های سری A را تشکیل می‌دهد.

اولین سلفی دوگانه
سامسونگ در زمان طراحی گوشی‌های سری A همواره نگاه ویژه‌ای به دوستداران عکس‌های سلفی دارد. به همین دلیل در جدیدترین مدل‌های این سری برای اولین بار دوربین سلفی دوگانه را طراحی و عرضه کرده‌ است. هر دو گوشی در دوربین سلفی خود دارای دو سنسور ۱۶ و ۸ مگاپیکسلی هستند که به کمک گشودگی دیافراگم F1.9 سلفی‌های شفاف و زیبایی را در زمان‌ها و مکان‌ها مختلف به ثبت می‌رسانند. قابلیت  Live Focusدر این دوربین، تنظیم میزان محو شدن پس زمینه تصویر را حتی پس از ثبت عکس برای کاربران فراهم می‌کند.

دوربین اصلی گلکسی A8 از یک سنسور ۱۶ مگاپیکسلی بهره می‌برد. گشودگی دیافراگم در این دوربین به F1.7 رسیده است.

عملکرد کم‌نظیر
دوربین تنها نقطه قوت گلکسی‌های A ۲۰۱۸ نیست و طراحان این گوشی‌ها دوستداران بازی‌ را هم فراموش نکرده‌اند. گلکسی‌های A8 و A8+ به پردازنده هشت هسته‌ای اگزینوس ۷۸۸۵ مجهز شده‌اند. در کنار این پردازنده قدرتمند ۴ گیگابایت رم و حافظه داخلی ۶۴ گیگابایتی قرار گرفته تا کمتر مشکلی در پردازش بازی‌ها و اپلیکیشن‌ها رخ ندهد.

همچنین با وجود ظرفیت بالای باتری گلکسی‌های A8 و A8+ لذت بازی و کار با این گوشی‌ها عمر بیشتری پیدا کرده است. ظرفیت باتری در مدل ۵.۶ اینچی A8 ۳۰۰۰ میلی‌آمپر بر ساعت و در گوشی ۶ اینچی A8+ ۳۵۰۰ میلی‌آمپر بر ساعت است.

دوربین سلفی دوگانه، نمایشگر بدون مرز به همراه سخت‌افزار قدرتمند موجب شده تا گلکسی‌های ۲۰۱۸ سری A سامسونگ در کنار دو ستاره شماره هشت S8 و Note8 سه‌گانه‌ هیجان‌انگیزی را در کهکشان هوشمند سامسونگ رقم بزنند.

جدیدترین گوشی‌های گلکسی A سامسونگ به زودی در سه رنگ مشکی، خاکستری، طلایی روانه بازار ایران می‌شود.

قصه من
بخش پایانی مراسم رونمایی از گوشی‌های گلکسی A8 و A8+ به اعلام برندگان مسابقه #قصه-من اختصاص داشت. از چند روز قبل از شروع مراسم رونمایی گوشی‌های گلکسی A ۲۰۱۸  سامسونگ، مسابقه‌ای میان خبرنگاران و اهالی رسانه برگزار شد. در این مسابقه مطابق با فلسفه گوشی‌های سری A از علاقه‌مندان خواسته شد تا قصه زندگی خود را در قالب یک عکس همراه متن یا ویدئو روایت کنند و با هشتگ #قصه‌-من در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارند.

تمامی آثار ارسال شده توسط شهرام شریف، روزنامه‌نگار شناخته شده حوزه فناوری داوری شد و درنهایت در رشته عکس و متن مهرداد حسیبی خبرنگار وبسایت الف و راحله میرخانی از عصر ارتباط برنده یک دستگاه گلکسی A8 شدند. در رشته ویدئو صدرا مخملی از وبسایت ترنجی رتبه اول را کسب کرد.


منبع: عصرایران

مصرف "شلغم" سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند

برای پیشگیری از سرماخوردگی‌های مکرر، توصیه شده شبی یک عدد شلغم متوسط بخارپز خورده شود, شلغم سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند و در پیشگیری از سرماخوردگی بسیار موثر است.

برای پیشگیری از سرماخوردگی‌های مکرر، توصیه شده شبی یک عدد شلغم متوسط بخارپز خورده شود, شلغم سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند و در پیشگیری از سرماخوردگی بسیار موثر است.

در صورتی که دچار زکام(سرماخوردگی) شده‌اید، می‌توانید نعناع‌، پونه‌، آویشن و مرزنجوش را به مقدارمساوی دم کرده و در طول روز چند بار بنوشید مخصوصاً اگر یک ساعت قبل از ناهار و شام بخورید بسیار عالی است.

همچنین می‌توانید از بخور دادن آنها نیز بهره ببرید, برای پیشگیری از ابتلا به سرماخوردگی (نزله و زکام مکرر) درطول شب، سر و گردن و کف پاها را پوشانیده و از خوابیدن در جای سرد پرهیز شود.

برای پیشگیری از سرماخوردگی‌های مکرر، توصیه شده شبی یک عدد شلغم متوسط بخارپز خورده شود, شلغم سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند و در پیشگیری از سرماخوردگی بسیار موثر است.

در سرماخوردگی‌های ساده که علایم آن محدود به آبریزش بینی، عطسه و خستگی است و علائم عفونت باکتریال مانند تب و گلودرد چرکی را ندارد از مصرف نابجای آنتی بیوتیک و کورتون پرهیز کنید

پوشانیدن ناحیه سر، پیشانی، گردن و کف پا در هوای سرد از مهمترین اقدامات پیشگیری‌کننده از سرماخوردگی در فصول سرد است, اگر علائم سرماخوردگی بیش از ۴ تا ۵ روز به طول انجامیده و علایمی از عفونت‌های باکتریال وجود داشته باشد باید با مراجعه به پزشک و تشخیص دقیق بیماری داروهای مورد نیاز تجویز و از مصرف خود سرانه دارو پرهیز شود.


منبع: عصرایران

بهترین و بدترین پیش غذاها

یکی از بهترین پیش غذاهای کم کالری است. اما به اندازه ی کافی می تواند جلوی اشتهایتان را در طول خوردن باقی وعده ی غذایی بگیرد. سالادهای دیگری که با اسفناج یا سبزیجات برگ سبز تیره درست می شوند نیز این کار را به خوبی انجام می دهند. تحقیقات نشان داده اگر وعده ی غذایی خود را با سالاد شروع کنید، ۱۰% کمتر غذا می خورید. یک کاسه اسفناج، همراه با سرکه و روغن زیتون حدود ۸۰ کالری دارد.

سبزیجات کباب شده یک جایگزین عالی و کم کالری برای شکوفه ی پیاز سرخ شده است. می توانید به سادگی این غذا را آماده کنید و یا در رستوران ها سفارش دهید.

بدترین: شکوفه ی پیاز ( شکوفه ی پیاز سرخ کرده و ترد )

اگر طرفدار این غذا هستید، خبر بدی برایتان دارم. یک وعده شکوفه ی پیاز سرخ شده در یک رستوران، حدود ۱۹۴۹ کالری دارد. ۱۶۱ گرم چربی و ۴۱۰۰ میلی گرم سدیم ( بیش از دوبرابر نیاز روزانه ی یک فرد بالغ )
بهترین: سبزیجات کباب شده یک جایگزین عالی و کم کالری برای شکوفه ی پیاز سرخ شده است. می توانید به سادگی این غذا را آماده کنید و یا در رستوران ها سفارش دهید. پیاز، فلفل سبز، کدو، بادمجان و گوجه فرنگی را می توانید کباب کنید. با برس روی سبزیجات، روغن آب نمک و سرکه بمالید. دو کباب بزرگ تنها ۷۵ کالری دارد.

اسفناج غوطه ور در خامه

اجازه ندهید واژه ی اسفناج گولتان بزند. این غذا آنچنان که نشان می دهد، سالم نیست. یک وعده از آن حدود ۱۶۰۰ کالری، ۱۰۰ گرم چربی و ۲۵۰۰ میلی گرم سدیم دارد. مشکل این غذا خامه اش است که سرشار از چربی اشباع می باشد. اگر این غذا را در خانه درست می کنید، از ماست ساده استفاده کنید. با این کار، هم کالری غذا بسیار پایین می آید و هم تبدیل به غذایی سالم می شود ( همان برانی اسفناج خودمان ).

بهترین: سالاد اسفناج

یکی از بهترین پیش غذاهای کم کالری است. اما به اندازه ی کافی می تواند جلوی اشتهایتان را در طول خوردن باقی وعده ی غذایی بگیرد. سالادهای دیگری که با اسفناج یا سبزیجات برگ سبز تیره درست می شوند نیز این کار را به خوبی انجام می دهند. تحقیقات نشان داده اگر وعده ی غذایی خود را با سالاد شروع کنید، ۱۰% کمتر غذا می خورید. یک کاسه اسفناج، همراه با سرکه و روغن زیتون حدود ۸۰ کالری دارد.

بدترین: سیب زمینی سرخ کرده پنیری

این غذا همان سیب زمینی سرخ کرده معمولی همراه با پنیر است که روی آن آب شده است. یک بسته از این غذا، شامل ۲۰۰۰ کالری است. ۱۳۴ گرم چربی و ۲۸۰۰ میلی گرم سدیم که این میزان بیش از سدیم مورد نیاز بدن در یک روز است.

کیک ماهی

این غذا یکی از سالم ترین پیش غذاها است که به عنوان وعده اصلی نیز استفاده می شود. می توانید آن را با سس تند میل بفرمایید. با استفاده از این غذا به راحتی می توانید غذای دریایی به برنامه خود وارد کنید. یک وعده ی آن، ۳۰۰ کالری، ۲۰ گرم چربی و ۹۶۰ میلی گرم سدیم دارد.

بدترین: چیزبرگرهای کوچک

این چیزبرگرها کوچک هستند اما کالری بالایی دارند. سه مینی برگر با پنیر و سس در کل ۱۲۷۰ کالری دارد. ۸۲ گرم چربی و ۲۳۱۰ میلی گرم سدیم در این غذا وجود دارد.

بهترین: کباب گوشت

اگر هوس غذای گوشتی کردید این غذا را در خانه و رستوران ها میتوانید به سادگی تهیه کنید. اگر در خانه غذا را تهیه میکنید در کنار گوشت میتوانید پیاز و گوجه نیز کباب کنید. ۴ اونس گوشت کباب شده ۱۳۰ کالری دارد. این غذا ۵ گرم چربی و ۸۰۳ میلی گرم سدیم دارد.

بدترین: سیب زمینی شکم پر

سیب زمینی که داخلش با پنیر ذوب شده، گوشت و خامه پر شده باشد همانطور که از موادش پیداست سرشار از کالری است. اگر یک وعده ی کامل از این غذا بخورید حدود ۱۳۴۰ کالری را وارد بدن خود میکنید. سیب زمینی شکم پر ۹۴ گرم چربی و ۱۸۵۰ میلی گرم سدیم دارد.

بهترین: قارچ شکم پر

استفاده از قارچ شکم پر به جای سیب زمینی شکم پر، کمک می کند کالری وعده ای که استفاده می کنیم پایین بیاید. هد عدد قارچ پر شده با نان و پنیر، ۵۰ کالری دارد. این یعنی با خوردن ۶ عدد قارچ شکم پر تنها ۳۰۰ کالری دریافت کرده اید. این غذا ۱۹ گرم چربی و ۷۲۰ میلی گرم سدیم دارد.

بدترین: بال مرغ

یک وعده بال مرغ حدود ۷۰۰ کالری دارد و وقتی همراه با سس مخصوص باشد، ۲۰۰ کالری دیگر نیز به این غذا افزوده می شود که در کل کالری آن را به ۹۰۰ کالری می رساند. این غذا دارای ۶۰ گرم چربی و ۲۰۰۰ میلی گرم سدیم است. یادتان باشد که این میزان را قبل از وعده ی اصلی و به عنوان پیش غذا استفاده می کنید!

بهترین: سوپ سبزیجات

خوردن یک کاسه سوپ قبل از وعده اصلی، می تواند جلوی اشتهایتان را در وعده ی اصلی بگیرد. کلید کار این است که سوپ کم کالری باشد. مثلا سوپی بر پایه ی گوجه فرنگی و سبزیجات. یک کاسه از این سوپ حدود ۱۶۰ کالری دارد. همچنین این سوپ، ۳٫۵ گرم چربی و ۱۲۴۰ میلی گرم سدیم دارد. در سوپ خود خامه نریزید، چون هم باعث بالا رفتن کالری می شود و هم چربی اشباع زیادی دارد. همچنین اگر از سوپ های کنسرو شده استفاده می کنید، دقت کنید روی بسته بندی آن کم سدیم نوشته باشد .

بدترین: سوخاری موزارلا

بعضی غذاها هستند که مقاومت در برابر آن ها غیر ممکن است. اما وقتی به حقیقت آن ها پی می بریم، دیگر مقاومت کردن آنچنان سخت نیست. یک وعده از این غذا، ۹۳۰ کالری دارد. همچنین ۴۸ گرم چربی و ۲۶۴۰ میلی گرم سدیم نیز دارد که مقدار بالایی است.

بهترین: دانه های سویا

این دانه های سبز به دانه های سویا معروف هستند. بیرون آوردن آن ها از پوست سویا و خوردنشان لذت بخش است. در ضمن بسیار هم کم کالری هستند، یک وعده از این دانه ها ۱۲۲ کالری داردکه شامل ۵ گرم چربی و ۵ گرم فیبر می باشد.

منبع: دکتر کرمانی


منبع: عصرایران

روحانی: به اضطرار دستمان روی فیلترینگ رفت/ قیمت ارز بلند مدت نخواهد بود/ پرونده مسکن مهر تا پایان سال بسته می شود/ بودجه مهار ریزگردهای خوزستان حذف نخواهد شد

زمین مجانی به سازندگان و مسکن مجانی به ساکنان منازل فرسوده خواهیم داد.

گفت‌و گوی زنده تلویزیونی رییس‌جمهور با مردم از شبکه یک سیما آغاز شد.

به گزارش عصرایران، محورهای مهم اظهارات روحانی به شرح ذیل است:

رشیدپور: در حادثه سانچی دولت چه کرد و ایا توقعات مردم براوده شد؟

روحانی: حادثه تلخ و بسیار تاثر انگیز بود. صبح روز بعد از حادثه از دستگاه های ذیربط خواستم کمیته ای تشکیل دهند و وزارت امور خاره مکلف شد بطور منظم با چین و کشورهای اطراف هماهنگ شود برای نجات جان ملوانان.

– در عین کم امیدی، همه تلاش ها برای نجات ملوانان عزیز انجام شد.

– تیم های مختلف از ایران به چین رفتند

– این حادثه باید از دو بعد مورد توجه قرار گیرد: این حادثه چرا رخ داد و چه اقدامات حقوقی باید انجام شود و نیز باید به خانواده های آنان رسیدگی شود

روحانی: به اضطرار دستمان روی فیلترینگ رفت/ قیمت ارز بلند مدت نخواهد بود/ پرونده مسکن مهر تا پایان سال بسته می شود/ بودجه مهار ریزگردهای خوزستان حذف نخواهد شد

سوال: پرسش افکار عمومی این است که چرا وزیر کار وارد قضیه شد؟

روحانی: متاسفانه در دولت قبل (نهم و دهم) به خاطر بدهکاری که دولت تعهد داده بود برخی از اموال را واگذار کرده که یکی از اینها نفتکش است که در اختیار تامین اجتماعی است

دستور اکید دادم به تامین اجتماعی و سایر نهادها که بنگاه های اقتصادی خود را واگذار کنند و اگر سهامی باید داشته باشند در بورس باشد. مدیریت را داشته باشند اما بنگاه های اقتصادی را واگذار کنند این کار هم به نفع مردم هم به نفع خودشان است

سوال: اقدامات عملی دولت برای خانواده های داغدار چه بوده است؟

روحانی: وقتی دولتی روزی را به عنوان عزای عمومی اعلام می کند، برای تسلی قلوب عزیزانی است که این مصیبت برای آنها ایجاد شده. خواسته ام که ملوانان به عنوان شهدای خدمت شناخته شوند

سوال: آیا در حوزه حقوقی برای احقاق حق خانواده ها قول می دهید؟
پاسخ روحانی: هنوز معلوم نیست این حادثه چرا رخ داده باید جعبه سیاه بررسی شود و کمیته حقوقی بررسی کند و بعد اقدام شود

  سوال: مردم می پرسند چرا روحانی با خودروی ضدگلوله با حلقه محافظان فراوان به مناطق زلزله زده رفت؟

 روحانی: در زلزله کرمانشاه کارهای خوبی صورت گرفت و البته این بدان معنا نیست که کار ما بی نقص است. بلافاصله کمیته ای برای رسیدگی به مسئله ایجاد شد.

 – بعضی از دوستان به من می گفتند که با توجه به مسائل ناامنی در نزدیک مناطق مرزی، چند روز دیگر به مناطق زلزله زده برو اما من در همان روزهای اول رفتم.

 – ایران کشوری است که روی خط زلزله واقع شده است. ما باید کشور و محل سکونت مردم را برای این حوادث آماده کنیم تا خسارات و تلفات کم شود.

–  باید ساختمان ها طوری ساخته شود که در مقابل زلزله مقاوم شود. در بخش هایی که نظارت و مراعات شده، خسارات و تلفات کم بوده است.

–  در بودجه ۹۷ بخشی به بحث مقاوم سازی سازه ها اختصاص یافته که مربوط به اصلاح بافت های فرسوده است که در ماه ها و سال های آینده کارهای مهمی در این زمینه انجام خواهد شد و اولین کلنگ آن در دهه فجر امسال در تهران و چند شهر دیگر به زمین زده خواهد شد که به بخش اشتغال زایی هم کمک زیادی خواهد کرد.

سوال: در بازدید از زلزله زده ها گفتید در میان مردم بودم چرا عکس و فیلمی منتشر نشد؟
روحانی: باید منتشر می شد بخش خبری ریاست جمهوری بوده و باید منتشر کند

سوال: انتقاد به پروژه مسکونی نداشتن پیوست فرهنگی است
روحانی: مسکن مهر در خارج از شهر ساخته شده که امکانات ندارد و تلاش ها برای تکمیل همین مسکن مهر بود

اینکه قوطی را به نام مسکن بسازیم مسکن نمی شود این سرپناه است

ما خانه هایی که در کوچه های باریک بودند خدمات رسانی به آنها مشکل است تخریب می کنیم و شرایط و امکانات جدیدی می دهیم

سوال: مردم پول دادند مسکن مهر خریدند و بالاخره با نبوود امکانات مردم چه کنند؟
روحانی: به هر حال کاری شروع شد و دولت متعهد است تا پایان امسال پرونده مسکن مهر بسته می شود حتما ما متعهد به تکمیل آن هستیم و هر چه لازم باشد جزء تعهدات دولت است با وجود ایرادهای آن

سوال: وضعیت ارزی در کشور چگونه است؟
روحانی: وعده دولت به مردم این است که ارز مورد نیاز را تامین کند. خوشبختان درامد ارزی ما بیشتر از مخارج ارزی ما است.

امسال تا پایان سال پیش بینی ما درآمدی حدود ۹۰ میلیارد دلار درآمدر ارزی ما شامل نفتی و غیرنفتی خواهد بود.

همه هزینه های کشور حتی با احتساب قاچاق ۷۵ میلیارد دلار بیشتر نخواهد شد

– کمبود منابع ارزی نداریم.

–  نوسان قیمت ارز بلند مدت نخواهد بود.

– بانک مرکزی موظف است قیمت ارز را پایین آورد.

– این شایعه که دولت قیمت ارز را برای تامین کسری بودجه بالا می برد درست نیست زیرا این نوسانات آثار منفی بر زندگی و آرامش مردم برجای می گذارد.

بافت فرسوده

– برای بازآفرینی شهرها و بافت‌های فرسوده از سال ۹۳ در دولت یازدهم شروع شد و در این زمینه مقرراتی وضع و جلسات متعددی تشکیل و محله‌هایی در سراسر کشور تعیین شد

– در محله‌هایی که بافت فرسوده وجود دارد آنجایی که می‌توانیم زمین را اختصاص دهیم یا زمین دولتی یا شهرداری و یا مربوط به نهادهای عمومی ، زمین مجانی برای احداث ساختمان در اختیار توسعه‌گرها قرار می‌دهیم

– افرادی که در بافت‌های فرسوده هستند را به طور مجانی به این ساختمان‌ها منتقل می‌کنیم

– هر کسی صد متر ساختمان دارد، هر متر ساختمانی ۱٫۲ در ساختمان جدید شرایط مسکونی را بدون پرداخت هزینه فراهم می‌کنیم،. یعنی مردم به صورت مجانی داخل ساختمان می شوند

– طرح بافت های فرسوده یک طرح بسیار خوبی است برای این کار ما از بانک‌ها و صندوق توسعه و بودجه دولت استفاده می‌کنیم

 – ان شاء الله اولین کلنگ آن در دهه فجر و در بهمن‌ماه و در تهران و در برخی از شهرستان‌ها زده می‌شود و سال دیگر به سرعت اینکار را ادامه می‌دهیم.

سوال: می گویند دولت برای جبران کسر بودجه انتهای سال دلار را بالا می برد و بعد پایین می آورد…

روحانی: اصلا به نفع دولت نیست… پیش بینی های ما در اول سال معلوم است برای صادرات و واردات و فروش نفت

به صراحت می گویم دولت هیچ گاه به دنبال افزایش نرخ ارز برای جبران کسری بودجه خود نیست

قول ما به مردم امنیت آرامش آزادی و پیشرفت بوده و پای قولمان هستیم

آرامش را می خواهیم… در چارچوب قانون تظاهراتی هم انجام شود اشکال ندارد اما آنچه مردم را آزار می دهد ناامنی است

فضا باید روز به روز آزادتر باشد تا مردم بتوانند خلاقیت داشته باشند

شکوفایی استعدادها در فضای امن و آرام و آزاد میسر است

  سوال: زمان انتخابات شما رفتید جایی که مردم شعار دادند “ما که هوا نداریم … ولی هواتو داریم” مردم خوزستان باید تا کی برای حل مشکل هوا صبر کنند؟

 روحانی: این مشکل وجود دارد. حل برخی از مسائل حتما زمان بر است. اما کارها برای حل این مسائل را در داخل کشور آغاز کرده ایم ولی منشاء برخی از این ریزگردها هم در خارج از کشور است.

در مناطقی از خوزستان ۵ هزار هکتار نهال کاری شده و تا پایان امسال ۳۰ هزار هکتار دیگر نهال کاری خواهد شد

آب مورد نیاز برای نهال کاری هم طی یکی دو روز آینده از طریق کانال به منطقه مورد نظر خواهد رسید

انجام اقدامات زیست محیطی به بودجه کلان نیاز دارد. ما می خواهیم به این اقدامات سرعت ببخشیم که بخشی ازبودجه ۹۷ مربوط به مهار ریزگردها است

 سوال: شایعه حذف بودجه مهار گرد و غبار و ریزگرد با فرمایش شما منافات ندارد؟

روحانی: اولا من چنین خبری ندارم که بودجه ریزگرد حذف شده بودجه باید به صحن علنی مجلس برود اما اگر حذف شده باشد هم به عنوان رییس جمهور قول می دهم به مردم که این بودجه حذف نشود.

 سوال: مردم بابت صندوق های مالی و اعتباری بسیار نگران هستند ؟ آیا دولت مسئول است یا نه؟ مردم باید چه کنند؟

روحانی: برخی از این صندوق های از دهه ۸۰ شروع بکار کردند که برخی از آنها بدون مجوز شروع به فعالیت کردند

هر صندوق یا بانکی قول نامتعارف برای سود بالا به مردم داد، مردم باید نسبت به آن تردید کنند.

به هرحال مردم به این صندوق ها اعتماد کردند که مشکلاتی پیش آمد. دولت باید این مشکلات را حل کند. وقتی دولت می خواهد پول بپردازد ورشکستی یک صندوق را بدهد، در واقع از پول مردم است و مردم هم باید همراهی کنند.

بانک مرکزی تا کنون ۱۱ و نیم هزار میلیارد تومان پول گذاشته تا این مشکلات حل شود. این فشار زیادی بر دولت است ولی ما داریم این کار را ادامه می دهیم تا مشکل را حل کنیم.

به هرحال ما مشکل مردم را حل خواهیم کرد اما این نکته باید روشن باشد که پول دولت همان پول ملت است. بودجه هم پول مردم است و به همین دلیل مجلس و شورای نگهبان باید نسبت به آن نظر بدهند.

به مردم اعلام می کنم که الان دیگر موسسه مالی بدون مجوز نداریم. مشکل عمده را حل کرده ایم و تلاش برای حل همه مشکل ادامه دارد.

سوال: آنهایی که در خیابان مقابل موسسات اعتباری اعتراض می کنند با قول شما خیالشان راحت باشد که فراموش نمی شوند؟

روحانی: این طور نیست که دولت به یاد آنها نباشد ما فراموش نمی کنیم … میلیون ها خانواده گرفتار این مساله هستند

مجری: بیست سی میلیون خانواده گرفتارند

روحانی: دو سه میلیون خانواده نه بیست سی میلیون، اما دولت خود را موظف می داند… اگر احساس مسئولیت نمی کردیم می گفتیم مساله موسسه بوده بروید از خود موسسه بگیرید در حالی که دولت پاسخگو است

 سوال: راجع به فضای مجازی تناقض هایی داریم … رئیس جمهور دارد توییت می کند و مسئولان هم توییت می کنند اما این فضا به روی جوانان فیلتر است

روحانی: اشکال وارد است البته در حد توان خودمان تلاش کردیم فضای بازتری برای مردم باشد… دولت یازدهم و دوازدهم خیلی زجرها کشید که این فضا باز باشد اما امیدواریم فرهنگ سازی آن هم باشد

سوال: چرا تعرفه واردات خودروهای هیبریدی ۱۱۰۰ درصد افزایش یافت؟

روحانی: این خودروها آن طور که می گفتند هیبریدی نیست اگر واقعا هیبریدی باشد حتما (برای کاهش تعرفه آن) کمک خواهیم کرد

در انتخابات دو وعده مهم به مردم دادم: اشتغال و رفع فقر مطلق.

 – این دو هدف را در بودجه ۹۷ آورده ام. از نمایندگان مردم در مجلس می خواهم که با یاری دولت، کمک کنند این اهداف محقق شود.

– امیدوارم از مجلس بودجه ای تحویل بگیریم که دولت بتواند به قول های خود به مردم عمل کند.

– به مردم قول می دهم که گرچه هنوز مشکلاتی هست، اما دولت قادر است به کمک مردم، سایر قوا و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب مشکلات را حل و فصل کند

 سوال: چرا دست دولت روی دکمه فیلترینگ رفت؟

روحانی: دست برای چند روز روی دکمه فیلترینگ رفت. به دلیل اضطرار این اتفاق افتاد، اما اجازه ندادیم دائمی شود. برخی گفتند دنبال بهانه بودیم که دائمی شود ولی اینطور نیست.


منبع: عصرایران

سردار نقدی: بنیه اقتصادی آمریکا امروز توان آغاز یک جنگ را ندارد

معاون فرهنگی اجتماعی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رفتار دولت آمریکا را ‘از دایره محاسبات مادی بیرون رفته و نسنجیده’ دانست و گفت: آمریکا دچار دستپاچگی است.

به گزارش ایرنا، سردار محمدرضا نقدی معاون فرهنگی اجتماعی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مراسم سومین نکوداشت دیپلمات بسیجی و اعطای جایزه شهید غضنفررکن آبادی به برگزیدگان عرصه بین الملل، با تبریک ایام سالروز ولادت حضرت زینب(س)، گفت: امروز حوادثی که در دنیا در حال وقوع است سرعت و شتاب زیادی به خود گرفته است و تحولات بزرگ جهانی که همه آنها با شکست استکبار توام است به وقوع می پیوندد.

معاون فرهنگی اجتماعی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزود: شکست داعش در عراق و سوریه و فروپاشی آن باعث شد تا جایگزین آن یعنی مساله استقلال کردستان عراق را مطرح کردند و سیلی محکمی را در این قضیه دریافت کردند.

نقدی با اشاره به حوادثی که در خصوص استعفای نخست وزیر لبنان با پیشتازی عربستان به وقوع پیوست، گفت: پس از شکست در ایجاد بحران در لبنان برنامه بعدی استکبار مخدوش کردن مساله قدس بود که با رای قاطع سازمان ملل سیلی دیگری به آمریکا زده شد و مسئله قدس و فلسطین را دوباره در صدر مسائل جهان اسلام قرار داد.

وی ادامه داد: شکست بعدی آمریکا در آشوب های اخیر که در کشورمان به وجود آمد رقم خورد.

سردار نقدی با بیان اینکه برخی تحلیلگران به دنبال دلایل شکست های پی در پی استکبار جهانی هستند، خاطرنشان کرد: اساسا رفتار دولت آمریکا از دایره محاسبات مادی بیرون رفته و نسنجیده است؛ دستپاچگی آمریکا به علل متعدد میدانی و الهی است.

معاون فرهنگی اجتماعی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به نامه حضرت علی(ع) به مالک اشتر، گفت: کسی که به بندگان خدا ظلم کند خداوند با او به دشمنی بر می خیزد و قدرت محاسبه و برهان برای اعمال را از او خواهد گرفت و دولت آمریکا به دلیل ظلم های متعدد در حق ملت های جهان، دچار دستپاچگی است و هر روز باید منتظر اعمال خارج از چارچوب آنها بود.

سردار نقدی ادامه داد: البته از این سخن چنین نباید برداشت کرد که باید منتظر اقدامات نظامی آمریکا بود چرا که بنیه اقتصادی آمریکا امروز توان آغاز یک جنگ را ندارد و انسجام داخلی نیز در این کشور وجود ندارد.

معاون فرهنگی اجتماعی سپاه با بیان اینکه جامعه آمریکا امروز در حال اضمحلال و فروپاشی است، گفت: بر اساس اظهارات شخص رئیس جمهوری این کشور آمریکا در حال فروپاشی است و منفور ترین شرایط برای دولت آمریکا وجود دارد.

وی افزود: این در حالی است که انقلاب اسلامی به سرعت در حال پیشروی است که بخشی از آن در کشورهای منطقه قابل ملاحظه است و بخشی از آن در دیگر کشورها مانند مصر و تونس در لایه های درونی جامعه در حال توسعه است و در آینده باید شاهد قیام های بزرگ در این کشورها باشیم.

سردار نقدی با بیان اینکه امروز دشمنان سعی دارند با جنگ رسانه ای وسیع ملت ایران را از انقلابی که در حال پیشروی است نا امید کنند، تاکید کرد: می خواهند این تصور را برای ملتی که در نوار پیروزی قرار دارد ایجاد کنند که یک جبهه شکست خورده هستند و با ترفندهای خاص خود مانند مقایسه ایران با بهترین کشور در یک موضوع خاص به دنبال نا امید کردن ملت ایران هستند.

وی ادامه داد: این جنگ رسانه ای بعضا مورد قبول افرادی در جامعه قرار می گیرد که تماما حواس خود را معطوف شبکه های اجتماعی می کنند و دروغ های ساختگی آنها را قبول می کنند چراکه واقعیت های جامعه را در رسانه ها دنبال می کنند.


منبع: عصرایران

اس ام اس ولادت حضرت زینب (۲)

زینب همان کسی است که وقت رسیدنش

از عرش جبرئیل هم آمد به دیدنش

با خلقتش خدا به تمام فرشتگان

همواره فخر میکند از آفریدنش

____________________________________

شب عشق و جنون برای ما امشبه

آخه تولده خواهر ارباب بی بی جان زینبه

اشک شوقه میباره نم نم

از چشای حیدر و زهرا

همه جمعن حتی ملائک

اومده چون زینب کبری

____________________________________

پنجم ماه جمادی اولی

در مدینه در تابان آمد

از تلاقی قمر با خورشید

نجم رخشنده نمایان آمد

____________________________________

فصل الخطاب عاشقی ما رسیده است

ای قطره های تب زده دریا رسیده است

زیباترین حماسه دنیا رسیده است

زینب به دست حضرت زهرا رسیده است

____________________________________

زینب طلوع بود ولی ابتدا نداشت

زینب غروب بود ولی انتها نداشت

زینب رسول بود ولی مصطفی نشد

شهر نزول بود اگر چه حرا نداشت

____________________________________

زلف عفاف، رشتۀ دامان زینب است

آیات صبر، پایۀ ایمان زینب است

ایثار و پـاکدامنی و عزم و اقتدار

این چار، درسِ طفلِ دبستان زینب است

____________________________________

امشب علی ولیمه به خلق جهان دهد

امشب زمین فروغ به هفت آسمان دهد

امشب خدا تجلّی خود را نشان دهد

با خطّ نور، بر همه خطّ امان دهد

میلاد شیر دخت علی، شیر داور است

____________________________________

چه شبیه امشب ، رسیده آخر عشق

چه شبیه امشب ، اومده خواهر عشق

امشب، شب نور و، شب شور و، شب عشقه

امشب، شب شادی، توو هر وادی، تب عشقه

____________________________________

عمریه از تو می خوانم زینب

پای عشق تو می مانم زینب

ذکر روی لبای اربابه

جانم جانم جانم جانم زینب

____________________________________

دختر زهرا عصمت کبری

خواهر خورشیدزینت بابا

آومده ملیکه شهر شهامت

اومده عمه سادات و امامت

____________________________________

سر زده از سما،نور شمس ولا

آمده هستی و،جانِ زهرا

عصمت کبریا،یاور و دلربا

بر شَهِ کربلا،جانِ زهرا

آمد آمد عصمت صغری

____________________________________

آمدی و بیت وحی از مقدمت پر نور و زیباتر شده

پُر فضا بار ِ دگر از رشحه های سوره ی کوثر شده

شور و شادی کار پیغمبر شده

مرحبا،قنداقه ات چون مصحفی جلوه بر آغوش ِ خوش ِ مادر شده

____________________________________

آمد به دنیا دختر ِ زهرا و حیدر

جلوه کند چون مصحفی بر دست ِ مادر

حق را نشانی آمد خوش آمد،زهرای ثانی آمد خوش آمد

____________________________________

ستاره جلوه شده در/دامن اُمّ ابیها

دیده گشوده به عالم/حضرت زینب کبری

طلیعه ی/نور خورشید وفا از خانه ی مولا مبارک

خنده ی بر/روی لبهای نبی و حیدر و زهرا مبارک

____________________________________

حسین و جلوه ی جمال خواهرش

میریم ما برا تبریکِ به مادرش

خانم جشن میلاد گلت مبارک

ما هم میخونیم اِن یکاد و تبارک

اینکه عصمت داوره دختر حیدره


منبع: عصرایران

طرز تهیه چیزبرگر سبزیجات غذای رژیمی

این برگر خوشمزه گیاهی با ترکیبی از سبزیجات درست شده‌ که پروتئین و فیبر مورد نیاز‌تان را نیز تأمین می کند.

 میزان سرو: ۲ نفر

 مواد لازم :






نان همبرگر  ۲ عدد 
سس باربیکیو  ۲ قاشق سوپخوری 
 برگ کاهو ۲ عدد 
 خیارشور  به مقدار لازم
روغن زیتون به مقدار لازم

 مواد لازم برای چیزبرگر سبزیجات :
















 پیاز رنده شده یک عدد 
هویج رنده شده   یک عدد
 سیب زمینی رنده شده یک عدد
 کدو سبز رنده شده نصف یک عدد
برگ جعفری ریز خردشده ۴ الی ۵ عدد
سیر له شده یک حبه
تخم مرغ یک عدد
پودر سوخاری ۴ الی ۵ قاشق سوپخوری
عدس پخته یک پیمانه
سویا سس یک قاشق سوپخوری
زیره پودر شده یک دوم قاشق چایخوری
ادویه کاری یک دوم قاشق چایخوری
نمک به مقدار لازم
فلفل سیاه پودر شده به مقدار لازم
پنیر چدار ورقه ای ۴ عدد

 طرز تهیه چیزبرگر سبزیجات :

برای تهیه چیزبرگرها، پیاز، هویج، سیب زمینی و کدو سبز رنده شده را در ظرف مناسبی با هم مخلوط کنید.

برگ جعفری ریز خردشده، سیر له شده، تخم مرغ، پودر سوخاری و عدس پخته را اضافه و مخلوط کنید.

سویا سس، زیره پودر شده، ادویه کاری، نمک و فلفل سیاه را اضافه کنید.

مواد را ورز دهید و گلوله هایی به اندازه نارنگی از آن جدا کرده و کف دست خود پهن کنید.

روغن زیتون را در ظرف مناسبی روی حرارت گرم کنید و برگرها را در آن سرخ کنید.

برگرها را برگردانید و دو ورقه پنیر چدار را روی هر یک از برگرها قرار دهید تا هنگام سرخ شدن ذوب شوند.

نان های همبرگر را از وسط برش داده و روی کف نان ها مقداری سس باربیکیو بمالید.

برگ کاهو، برگر، خیارشور را اضافه کنید و برش دیگر نان ها را روی آنها قرار دهید.

چیزبرگرها را گرم سرو کنید. نوش جان!

منبع : ماهنامه سفره ایرانی 


منبع: عصرایران

طارمی: گفتند نباید در پرسپولیس بمانی!

ورزش سه: مهدی طارمی، ستاره ایرانی جدید الغرافه قطر در گفت‌وگوی اسکایپی با برنامه نود پیرامون حرکتی که در اوایل تابستان ۹۵ با رفتن به ریزه اسپور انجام داد، اظهار کرد: قبل از رفتن به ترکیه، من به باشگاه پرسپولیس رفته بودم و به احترام باشگاه که درخواست صحبت با من داشت، این کار را کردم که نیم‌چه توافقی هم انجام گرفت و این در صورتی بود که اگر من به فوتبال اروپا نروم، قرارداد رسمی می‌شود.

او ادامه داد: گفته بودم اگر لژیونر تیم‌های اروپایی نشوم در ایران به جز پرسپولیس در هیچ تیمی بازی نمی‌کنم؛ وقتی به ترکیه رفتم یک سری جریانات اتفاق افتاد؛ با رامین رضاییان هماهنگ بودم و دوست نداشتم به باشگاه ریزه اسپور بروم چون هدفم بازی در تیم دیگری در اروپا بود؛ رامین دوست داشت در فوتبال اروپا بازی کند؛ من هم با رامین به ریزه اسپور رفتم  و قرار شد رامین قرارداد ببندد و من برگردم تا با یک تیم دیگر اروپایی قرارداد ببندم چون پیشنهادات دیگری داشتم.

طارمی اضافه کرد: یک اشتباه کردم و با ریزه اسپور قرارداد امضاء کردم و به مدت یک هفته در آنجا ماندنی شدیم؛ رامین رضاییان در قراردادم با ریزه اسپور نقشی نداشت ولی هر دو نفر ما به دنبال کمک به یکدیگر بودیم تا در فوتبال اروپا بازی کنیم؛ من نمی‌خواستم در ریزه اسپور باشم ولی اشتباه کردم و با این تیم قرارداد بستم، اما هدفم از اینکه به دنبال بازی در فوتبال اروپا بودم، کار اشتباهی نبود.

مهاجم سابق پرسپولیس با بیان اینکه حدود هشت روز به تمرین ریزه اسپور رفتم اما زمانی که با این باشگاه قرارداد بستم، اشتباه بچه‌گانه‌ای انجام دادم، گفت: در آن زمان، وکیلم با من تماس گرفت و گفت در ایران جو بدی است و تماشاگران علیه تو شده‌اند اما من گفتم هدفم رفتن به فوتبال اروپا بود و حرکت خاصی انجام ندادم.

او یادآور شد: اشتباهم این بود که باشگاه بزرگ پرسپولیس را رها کردم؛ تیم می‌خواست بعد از ۱۰ فصل قهرمان شود و به این موضوع فکر کردم؛ هوایی شدم که به ترکیه رفتم ولی بعد به وکیلم زنگ زدم و گفتم با آقای طاهری صحبت کنید که راهی برای بازگشتم هست یا خیر؛ با آقای طاهری صحبت کردم و گفتم توافق ما اینطور بود که اگر به فوتبال اروپا نروم، در پرسپولیس بمانم؛ ایشان به همراه وکیلم گفتند مجددا به پرسپولیس برگرد ولی هر اتفاقی افتاد، تا پایان پشت تو هستیم.

آقای گل دو فصل اخیر فوتبال ایران اذعان کرد: من روی چه حسابی به پرسپولیس برگشتم؟ آقای طاهری و وکیلم گفتند برگرد و هیچ اتفاقی برای تو نمی‌افتد؛ در آن مقطع جوانتر بودم، احساسی تصمیم گرفتم و گفتم برای رضایت هواداران و قهرمانی پرسپولیس به ایران برمی‌گردم؛ این افراد هم به من گفتند نمی‌گذاریم هیچ اتفاقی برای تو بیافتد؛ بعد از بازگشت از ترکیه، آمدم و با پرسپولیس قرارداد بستم؛ وقتی در ترکیه بودم، باشگاه پرسپولیس به من گفت وقتی ITC را به باشگاه ریزه اسپور نفرستادیم، آنها نمی‌توانند علیه تو کاری انجام دهند.

طارمی با اشاره به نوع قراردادش با پرسپولیس عنوان کرد: قبل از اینکه به ترکیه بروم، توافقاتی دیگری با پرسپولیس بود ولی پس از بازگشتم به ایران قرارداد به شکل دیگری نوشته شد و برای مثال گفتند اگر قهرمان جام حذفی نشویم، ۱۰ درصد از قراردادت کم می‌شود و یا اگر در لیگ به قهرمانی نرسیم، این کار را انجام می‌دهیم چون تو مقصر هستی! و از طرف دیگر گفتند اگر در نیم‌فصل خوب کار کنی، قراردادت را درست می‌کنیم؛ با اینکه مبلغ قراردادم را کمتر کردند اما من گفتم می‌خواهم به پرسپولیس بیایم و شرایط را پذیرفتم چون می‌خواستم بعد از ۱۰ سال با تیم قهرمان شویم.

مهاجم ایرانی الغرافه قطر تاکید کرد: زمانی که برگشتم قرارداد مثل قبل از سفرم نبود ولی در همان ترکیه، قراردادم با پرسپولیس را امضاء کردم و بعد به ایران برگشتم؛ قبل از رفتن به ترکیه قرارداد نبستم و فقط توافقی انجام گرفت؛ بعد از دربی‌ای که ۴ بر ۲ استقلال را بردیم، من گفتم می‌خواهم به فوتبال اروپا بروم و جوی علیه من درست شد؛ وکیلم بدون اطلاع من مصاحبه کرد که قرارداد طارمی دو ساله تمدید شد، اما من در جریان نبودم که دو ساله بستم؛ وکیلم گفت می‌خواستم جو آرام شود؛ گفتم همه می‌دانند می‌خواهم بروم و باید با این موضوع کنار بیایند.

طارمی درباره زمان عقد قرارداد با پرسپولیس اظهار کرد: سی‌اُم خرداد ۹۵ که باشگاه پرسپولیس می‌گفت قرارداد بستیم، درست نبود و در ترکیه مجددا قرارداد بستم.

او ادامه داد: با مسؤولان حقوقی باشگاه و آقای طاهری مشورت کردیم و به این نتیجه رسیدیم یک دروغی بگوییم که سی‌اُم خرداد ۹۵ قرارداد امضاء شده تا باشگاه محروم نشود؛ داستان همینطور پیش رفت و ما هم این دروغ را ادامه دادیم؛ قراردادم با پرسپولیس به دروغ در تاریخ سی‌اُم خرداد ۹۵ ثبت شد تا در پرونده فیفا به مشکل نخوریم.

مهاجم سابق پرسپولیس درباره اینکه از محرومیتش اطلاع داشته یا خیر، ابراز کرد: پس از بازگشتم به ایران، چندین بار به وکیلم و باشگاه پرسپولیس گفتم و سر تمرین یا بازی‌ها به آقای طاهری و وکیلم می‌گفتم با باشگاه ریزه اسپور به نتیجه رسیدید، که گفتند همه چیز اوکی شده است.

طارمی پیرامون مصاحبه‌ای که گفته بود خیریتی در این محرومیت است، عنوان کرد: قبل از دیدار با الهلال، متوجه این موضوع شدیم که خیلی زیاد ناراحت شدم و به سید جلال گفتم به آقای برانکو بگو من دیگر تمرین نمی‌کنم و رفتم؛ در اتاق نشسته بودم؛ نیم ساعت از تمرین گذشته بود و بچه‌ها در حال تمرین بودند؛ ترکاشوند و خمارلو به اتاقم آمدند و گفتند بیا و در ویدئویی به بچه‌ها روحیه بده و بگو یک خیریتی در محرومیتت بوده؛ من هم آنقدر ناراحت بودم و نمی‌دانستم چه بگویم که همین حرف‌هایی که به من زدند را گفتم؛ خودم نمی‌دانستم جلوی دوربین چه کاری انجام می‌دادم و چه حرفی می‌زنم چون اصلا نمی‌فهمیدم چه اتفاقی افتاده است؛ حرفی که به من گفتند بگو خیریتی در این اتفاق بوده را در آن فیلم گفتم؛ هر کسی جای من بود ناراحت می‌شد و نمی‌دانست چه کاری می‌کند.

او در مورد رفتنش به الغرافه قطر پس از اینکه پرسپولیس در دو پنجره نقل و انتقالاتی محروم شد، گفت: اصلا محرومیت پرسپولیس به من ارتباطی ندارد؛ زمانی که به ایران برگشتم، خودم جداگانه با فیفا مکاتبه داشتم و باشگاه پرسپولیس این کار را جداگانه انجام می‌داد؛ بخاطر اینکه دو قرارداد بستم، محروم شدم و باشگاه پرسپولیس بخاطر عدم صداقت در صحبت‌هایش توسط فیفا محروم شد؛ به دلیل اینکه در این پرونده باشگاه پرسپولیس دروغ گفته بود، با محرومیت فیفا روبه‌رو شد.

مهاجم تیم ملی ایران در میان صحبت‌های خود اشاره کرد: آقای هدایتی در آن مقطع که به پرسپولیس برگشتم، اسپانسر باشگاه بود ولی اینکه می‌گوید برای رضایت‌نامه پول دادیم، درست نبود.

طارمی با بیان اینکه وکیلم هر روز یک حرفی به من می‌زد، ابراز کرد: وکیلم یک بار گفت باشگاه ریزه اسپور تعیین می‌کند جریمه را باشگاه پرسپولیس می‌دهد، یک بار می‌گفت من و یک بار دیگر می‌گفت ۵۰-۵۰ است؛ حالا یک اتفاقی افتاد که خدا را شکر آن پول هم بخشیده شد.

او ادامه داد: جایی که اشتباه کردم را گفتم، ولی دوست داشتم در اروپا بازی کنم؛ وقتی از پرسپولیس جدا شدم، فهمیدم در چه باشگاه بزرگی بازی کردم؛ من بازیکن هستم و باید توجهم به مسائل فنی باشد؛ نباید به مسائلی مثل محرومیت و این اتفاقات توجه جدی می‌کردم چون قرار بود، باشگاه پرسپولیس پیگیر مکاتبات با ریزه اسپور باشد؛ اشتباهم را پذیرفتم ولی باشگاه پرسپولیس هم اشتباهاتی داشت؛ جوان بودم و باشگاه پرسپولیس من را هوایی کرد؛ البته باشگاه پرسپولیس باید بپذیرد که اشتباه کرده است.

مهاجم گلزن سابق پرسپولیس در خصوص پولی که از هدایتی گرفته بود، عنوان کرد: قبل از اینکه به ترکیه بروم، آقای هدایتی به من زنگ زد و گفت به رستوران بیا تا با هم صحبت کنیم که رفتم؛ در رستوران آقایان خداداد عزیزی، مهدی هاشمی‌نسب و هادی طباطبایی هم بودند؛ آقای هدایتی مبلغی به من گفت که اگر در پرسپولیس بمانی، این پول را به تو می‌دهم اما من گفتم می‌خواهم به اروپا بروم، اما اگر در ایران ماندم، فقط در پرسپولیس بازی می‌کنم.

طارمی تاکید کرد: وقتی به ترکیه رفتم، به آقای هدایتی زنگ زدم و گفتم چه اتفاقاتی پیش آمده است؛ به ایشان گفتم سر قولت هستی که می‌خواهی برای ماندنم در پرسپولیس کمک کنی که گفتند هستم؛ این را هم گفتم که ریزه اسپور برای رضایت‌نامه ۳ میلیارد تومان می‌خواهد که آقای هدایتی قول کمک کردن داد.

او یادآور شد: سرمربی ریزه اسپور آن زمان به من گفت که ۳ میلیون دلار به ما بده و از تیم برو که رامین رضاییان شاهد این اتفاقات است؛ من گفتم هنوز هیچ اتفاقی نیافتاده چرا باید این مبلغ را بدهم؛ به همین خاطر به ایران برگشتم و موضوع را به آقای هدایتی گفتم؛ آقای هدایتی نیمی از پولی که قبل از رفتنم به ترکیه قرار بود بدهد، را در کنار پرداختی‌ها به دیگر بازیکنان پرداخت کرد؛ یک میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومان به من پرداخت کرد که اصلا برای رضایت‌نامه بود؛ آقایان عزیزی و هاشمی‌نسب در جلسه‌ای که با آقای هدایتی داشتم، بودند و شاهد این اتفاقات هستند.


منبع: برترینها

بزرگترین آلودگی‌های نفتی در دریا

علاوه بر ابعاد انسانی غرق شدن کشتی سانچی ایران که منجر به جانباختن ۳۲ دریانورد شد، این حادثه یکی از فاجعه‌بارترین حوادث زیست محیطی دریایی در جهان به شمار می‌رود.

اگرچه هنوز برای تخمین شدت فاجعه زود است اما با توجه به حجم محموله به نظر می‌رسد این حادثه در زمره تلخ‌ترین حوادث زیست دریایی قرار بگیرد. بنا بر اعلام مقامات ایران این کشتی حامل ۱۳۵ هزار تن، معادل یک میلیون بشکه نفت سبک و معیانات گازی بود. به گفته دولت چین تا کنون دو لکه نفتی به وسعت ۱۱۰ کیلومتر مربع بر روی دریا مشاهده شده است.

 از کشتی سانچی تا پهنه خلیج فارس؛ بزرگترین آلودگی‌های نفتی در دریا
اگرچه بخشی از آلودگی قابل جمع آوری و پاکسازی است، اما بخش اعظم آن تا سال‌های دور در طبیعت باقی می‌ماند و یقینا هزاران موجود آبزی را از بین خواهد برد. دود ناشی از آتش گرفتن نفت نیز در روزهای آینده به صورت باران‌های سیاه و سمی به زمین و دریا باز خواهد گشت.

این نخستین بار نیست که حادثه‌ای از این دست محیط زیست دریایی را تهدید می‌کند، پیش از این نیز بارها چنین اتفاق‌هایی روی داده است. به همین دلیل کشورها، از جمله ایران، قوانین سخت‌گیرانه‌ای را برای کشتی‌های حامل مواد نفتی و سمی در نظر گرفته‌اند. برای مثال بر اساس کنوانسیون مارپل کشتی‌های حامل مواد سمی و نفتی باید دوجداره ساخته شوند تا در صورت بروز حادثه‌ای از این دست حداکثر مقاومت را در مقابل ضربه داشته باشند.

این قوانین سختگیرانه پس از یک سلسه حادثه غرق شدن کشتی‌ها به تصویب رسیدند. حوادثی که محیط زیست دریایی را به طور خطرناکی تهدید کردند.

در اینجا به ۱۲ حادثه بزرگ که منجر به نشت مواد نفتی به دریا شد اشاره می‌کنیم.

۱۲. حادثه اکسان والدز: کار ساخت نفت‌کش آمریکایی اکسان والدز در سال ۱۹۸۵ آغاز و یک سال بعد به پایان رسید. اما عمر آن دیری نپایید و در ۲۴ مارس ۱۹۸۹ پس از بارگیری از یک سامانه نفتی در خلیج «پرودو بی» در نزدیکی آلاسکا با یک صخره برخورد کرد و به شدت صدمه دید. در پی این برخورد جداره کشتی پاره شد و حدود ۳۷ هزار تن (معادل ۳۱۲ هزار بشکه) نفت به دریا ریخت و ۷ هزار کیلومتر مربع را آلوده کرد. در این حادثه هزاران گونه پرنده و آبزی از بین رفتند.

از کشتی سانچی تا پهنه خلیج فارس؛ بزرگترین آلودگی‌های نفتی در دریا

نفت‌کش اکسان والدز پیش از حادثه

تنها نقطه مثبت این حادثه تغییر قوانین ساخت کشتی‌ها در ایالات متحده بود. انتشار عکس‌های تکان دهنده از آسیب‌های زیست محیطی باعث برانگیخته شدن افکار عمومی شد تا جایی که قانون گذاران آمریکا قوانین سختگیرانه‌ای را برای ساخت نفت‌کش‌ها در نظر گرفتند.

۱۱. هجدهم مارس سال ۱۹۶۷ نفت‌کش لیبیایی توری کنیون در جنوب غربی انگلستان به یک صخره مرجانی برخورد کرد. در اثر این حادثه نزدیک به ۱۲۰ هزار تن (یک میلیون بشکه) نفت به دریا سرازیر شد تا نخستین فاجعه زیست محیطی دریایی ناشی از نشت نفت در تاریخ رقم بخورد. لکه نفتی آنقدر بزرگ بود که سراسر ورودی دریای مانش، از فرانسه تا بریتانیا را پوشاند.

از کشتی سانچی تا پهنه خلیج فارس؛ بزرگترین آلودگی‌های نفتی در دریا

تصویری از غرق شدن کشتی توری کنیون

۱۰. نوامبر سال ۱۹۸۸ هوای بد و طوفان شدید باعث شد تا نفتکش ادیسه در هزار کیلومتری کانادا دچار سانحه شود. در این حادثه کشتی از وسط شکست و به دو نیم تقسیم شد و حدود ۱۳۲ هزار تن (بیش از یک میلیون و صد هزار بشکه) نفت به دریا ریخت. گارد ساحلی و نیروهای امدادی کانادا دیر وارد عمل شدند و نتوانستند اطفای حریق آن طور که باید انجام دهند، در نتیجه مقدار زیادی از نفت سوخت و دود شد.

۹. حادثه «ام تی هاون» در سال ۱۹۹۱ در نزدیکی بندر جنوای ایتالیا و هنگامی روی داد که کشتی در حال انتقال نفت به سکوی دریافت بود. حین عملیات یک انفجار سانحه را رقم زد و بیش از ۱۴۵ هزار تن (یک میلیون و دویست هزار بشکه) نفت خام به دریا ریخت. شدت حادثه به حدی بود که سال‌ها بعد در عمق ۵۰۰ متری بستر دریا آثار آلودگی نفتی یافت شد.

 از کشتی سانچی تا پهنه خلیج فارس؛ بزرگترین آلودگی‌های نفتی در دریا

تصویری از کشتی غرق شده ام تی هاون

۸. کشتی آموکا کدیز با پرچم لیبریا حامل بیش از ۲۲۰ هزار تن (یک میلیون و ۹۰۰ هزار بشکه) نفت از خلیج فارس به سمت اروپا بود. ماه مارس ۱۹۷۸ طوفان شدید، نفت‌کش را در نزدیکی استان برتانی در ساحل غربی فرانسه به دو نیم تقسیم کرد و تمام نفت آن به دریا سرازیر شد.

طوفان شدید و بدی آب و هوا باعث شد تا عملیات پاکسازی عملا بی نتیجه بماند و مقدار کمی از نفت سطح دریا جمع شود. جریان شدید آب، آلودگی نفتی را در تمام دریا پخش کرد. ساحل غربی فرانسه نیز به شدت آلوده شد و رسوب نفتی در صخره‌ها نفوذ کرد. به این ترتیب تا مدت‌ها ماهیگیران محلی نتوانستند کار خود را از سر بگیرند و فعالیت اقتصادی این منطقه که عمدتا به ماهیگیری و دریانوردی وابسته است با مشکلات مهمی روبرو شد. این حادثه یکی تلخ‌ترین فجایع زیست محیطی اروپا بود.

از کشتی سانچی تا پهنه خلیج فارس؛ بزرگترین آلودگی‌های نفتی در دریا

نفت‌کش آموکا کدیز

۷. تابستان ۱۹۸۳ کستیو دبلبور در نزدیکی سواحل آفریقای جنوبی دچار حریق شد. این نفت‌کش حامل ۲۵۰ هزار تن (دو میلیون و ۱۰۰ هزار بشکه) نفت خام سبک بود. کستیو دبلبور که از اسپانیا حرکت کرده بود در میانه دریا به دو نیم تقسیم شد و نفت آن در یکی از بکرترین مناطق کره زمین که دارای متنوع‌ترین گونه‌های زیستی دریایی بود نشت کرد. این حادثه صدمات سنگینی بر روی صنعت شیلات آفریقای جنوبی وارد کرد.

از کشتی سانچی تا پهنه خلیج فارس؛ بزرگترین آلودگی‌های نفتی در دریا

آبزیانی که بر اثر آلودگی نفتی از بین رفتند

۶. در سال ۱۹۹۱ کشتی ای بی تی سامر با پرچم لیبریا حامل ۲۶۰ هزار تن (۲ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه) نفت خام ایران به بندر روتردام هلند بود که به دلایل نامعلومی در هزار کیلومتری ساحل آنگولا منفجر شد. نفت‌کش به مدت سه روز در آتش سوخت و سرانجام در اعماق اقیانوس اطلس فرو رفت.

از کشتی سانچی تا پهنه خلیج فارس؛ بزرگترین آلودگی‌های نفتی در دریا
۵. زمستان ۱۳۶۱ در بحبوحه جنگ ایران و عراق برخورد یک یدک‌کش به سکوی نفتی نوروز در خلیج فارس باعث شد تا یکی از بزرگترین فجایع زیست محیطی جهان رقم بخورد. بر اساس برآوردها روزانه ۵ هزار و پانصد بشکه نفت به خلیج فارس سرازیر می‌شد.

این فاجعه زمانی شدت گرفت که در فروردین ۱۳۶۲ و در جریان تلاش متخصصان برای جلوگیری از نشت نفت، جنگنده‌های عراقی به میدان نوروز حمله کردند. لکه‌های نفتی آتش گرفتند و تعدادی از متخصصان جان باختند. به این ترتیب روند جلوگیری از نشت نفت متوقف شد و کارشناسان خارجی نیز به دلیل عدم امنیت، منطقه را ترک کردند.

اختلاف ایران و عراق بر سر نحوه آتش‌بس بود. تهران خواستار آتش‌بس در منطقه حادثه شد تا چاه مهار شود اما بغداد بر آتش‌بس کامل اصرار داشت. عراق برای فشار آوردن به ایران چاه‌های نفتی نوروز را هدف حمله هوایی قرار می‌داد و متخصصان نیز زیر حملات سنگین تلاش می‌کردند تا آتش را خاموش و چاه را مهار کنند. سرانجام پس از ۹ ماه در شهریور ماه ۱۳۶۲ متخصصان ایرانی توانستند سیمان ریزی دهانه چاه را تمام کنند و به یکی از تلخ‌ترین و فاجعه‌بارترین حوادث زیست محیطی پایان دهند. در جریان عملیات مهار چاه نوروز ۱۱ نفر جان خود را از دست دادند.

از زمان آغاز حادثه تا مهار کامل آن ۲۷۲ هزار تن (دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه) نفت وارد خلیج فارس شد.

به گفته جرج واکر در کتاب «جنگ نفت‌کش‌ها» در جریان جنگ ایران و عراق مجموعا آلودگی نفتی معادل مساحت کشور بلژیک در خلیج فارس ایجاد شد.

از کشتی سانچی تا پهنه خلیج فارس؛ بزرگترین آلودگی‌های نفتی در دریا
از کشتی سانچی تا پهنه خلیج فارس؛ بزرگترین آلودگی‌های نفتی در دریا 

عملیات مهار چاه نوروز شبکه اطلاع رسانی نفت و انرژی

۴. بزرگترین نشت نفت به دریا ناشی از تصادم کشتی مربوط به ۱۹ ژوییه ۱۹۷۹ میلادی است، هنگامی که دو نفت‌کش عظیم آتلانتیک اکسپرس و ایژن کاپیتان در سواحل ترینیداد و توباگو به دلیل طوفان استوایی با یکدیگر برخورد کردند. هر دو کشتی آتش گرفتند و تلاش‌ها برای اطفای حریق بی نتیجه ماند. ۲۶ دریانورد جان خود را از دست دادند و در مجموع ۲۷۸ هزار تن (۲ میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه) نفت به دریای کاراییب سرازیر شد.

۳. سوم ژوین ۱۹۷۹ انفجار بر روی سکوی نفتی Ixtoc در خلیج مکزیک موجب نشت نفت به دریا می‌شود. روزانه ۱۰ تا ۱۵ هزار بشکه نفت به خلیج مکزیک سرازیر می‌شود و آتش ناشی از حریق لکه‌های نفت جریان مهار نشت را بسیار پیچیده می‌کند. سرانجام ۹ ماه پس از حادثه در ماه مارس سال ۱۹۸۹ نشت نفت مهار می‌شود. در طول این مدت ۴۶۷ هزار تن (۴ میلیون بشکه) نفت به دریا می‌ریزد. نزدیک به یک سوم از این میزان براثر آتش‌سوزی دود شد در نتیجه این حادثه علاوه بر آلودگی دریایی موجب آلودگی جو و هوا نیز شد.

از کشتی سانچی تا پهنه خلیج فارس؛ بزرگترین آلودگی‌های نفتی در دریا (فوری)

سکوی نفتی Ixtoc

۲. بیستم آوریل سال ۲۰۱۰ میلادی انفجار در سکوی نفتی دیپ واتر هاریزون در خلیج مکزیک یکی از مخرب‌ترین حوادث نفتی جهان را رقم زد. این سکو متعلق به شرکت بی پی بود و در پی یک فوران غیرقابل کنترل منفجر شد. در جریان انفجار ۱۱ نفر جان خود را از دست دادند. اطفای حریق و مهار کردن چاه ۸۷ روز طول کشید و به طور متوسط روزانه ۱۱ هزار و صد تن (ده هزار بشکه) نفت به خلیج مکزیک ریخت. در مجموع ۸۳۵ هزار تن (۷ میلیون بشکه) نفت وارد دریا شد.

از کشتی سانچی تا پهنه خلیج فارس؛ بزرگترین آلودگی‌های نفتی در دریا

اطفای حریق سکوی نفتی دیپ واتر هاریزون

۱. بدترین فاجعه زیست دریایی که تاریخ هرگز آن را فراموش نخواهد کرد در جنگ عراق و کویت روی داد. ۱۹ ژانویه ۱۹۹۱ سه تا پنج نفت‌کش ۲۰۰ هزار تنی عراق که در اسکله نفتی الاحمدی پهلو گرفته بودند عمدا نفت بارگیری شده را به خلیج فارس سرازیر می‌کنند. تخمین زده می‌شود این کشتی‌ها ۴ میلیون بشکه نفت وارد دریا کرده‌اند. اواخر ماه ژانویه نیز ارتش عراق عمدا شیرهای پایانه‌های نفتی Sea Island و مینا البکر کویت را باز می‌کند تا نفت آنها وارد دریا شود. بر اساس گزارشی که نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد درباره ابعاد زیست محیطی جنگ عراق و کویت منتشر کرده در این واقعه ۶ میلیون بشکه نفت وارد خلیج فارس شده است. کمیسیون تعیین خسارت سازمان ملل متحد این رقم را ۱۲ میلیون بشکه (یک میلیون و ۵۰۰ هزار تن) برآورد کرده است.

 از کشتی سانچی تا پهنه خلیج فارس؛ بزرگترین آلودگی‌های نفتی در دریا
به اینها باید آتش زدن ۷۰۰ حلقه چاه‌ نفت کویت را نیز افزود. بر اساس گزارش کمیسیون تعیین خسارت جنگ عراق و کویت روزانه ۲ و نیم تا ۶ میلیون بشکه نفت آتش گرفت و دود آن به آسمان رفت، فاجعه‌ای برخی از آن با عنوان «جنایت علیه طبیعت» و «اکو تروریسم» نام می‌برند.

شدت فاجعه به حدی بود که برف سیاه سمی در کوه‌های تبت و باران‌های سیاه در کشورهای همسایه، مانند ایران و عربستان و حتی نقاط دور دست مثل بنگلادش بارید. فاجعه‌ای که منجر به مرگ هزاران آبزی و پرنده و انقراض گونه‌های کمیاب جانوری در خلیج فارس شد و هنوز با گذشت ۲۷ سال هنوز آثار آن در پهنه خلیج فارس نمایان است.

از کشتی سانچی تا پهنه خلیج فارس؛ بزرگترین آلودگی‌های نفتی در دریا

آتش‌سوزی چاه‌های نفتی کویت

از کشتی سانچی تا پهنه خلیج فارس؛ بزرگترین آلودگی‌های نفتی در دریا

ستون‌های دود ناشی از سوختن چاه‌های نفتی کویت از نمای هوایی


منبع: برترینها

روش های تمرین فروتنی در زندگی

فروتنی یک فضیلت خیلی مهم تلقی می‌شود. بیایید این نوشته را بخوانیم تا با روش‌های تمرین فروتنی بیشتر آشنا شویم.

از اشتباهاتتان نترسید

بخشی از فروتنی درک این نکته است که شما هم می‌توانید اشتباه کنید. با درک این مساله و اینکه بدانید هر کسی می‌تواند اشتباه کند، یک بارِ خیلی سنگین را از دوش خودتان برمی‌دارید. البته این به معنی آن نیست که شما مجاز خواهید بود تا هر کاری که دلتان خواست را انجام دهید و اشتباهات زیادی مرتکب شوید، با این حال این نکته به ما گوشزد می‌کند که نباید از امتحان کردن روش‌های جدید و راه‌های رسیدن به اهدافتان بترسید. همیشه در اطرافتان آدم‌هایی وجود دارند که به اصطلاح چند پیراهن بیشتر از شما پاره کرده‌اند و مسن‌تر، باتجربه‌تر و باهوش‌تر از شما هستند. با اینکه شما تصمیم‌گیرنده اصلی (بر اساس دانش خودتان) هستید، اما نظرات و حرف‌های بزرگ‌ترها ارزش شنیدن را دارد.

 روش های تمرین فروتنی در زندگی
اشتباهاتتان را بپذیرید

با اینکه ممکن است دیگران از اشتباهتان عصبانی شوند یا اینکه عواقب ناگواری برای‌تان داشته باشد، اما پذیرفتن حقیقت همیشه بهتر از کتمان کردن آن است. اگر در جایگاه رئیس، پدر، مادر و یا یک دوست اشتباه کرده‌اید، قطعا دیگران شما را به خاطر پذیرش اشتباهتان تحسین می‌کنند و برای اینکه در حال تلاش جهت بهبود وضعیت هستید قدردانتان خواهند بود. بپذیرید که کامل نیستید و می‌خواهید جایگاه و شخصیتتان را تقویت کنید. پذیرفتن اشتباهتان نشان می‌دهد که شما لجوج و خودخواه نیستید و کاستی‌هایتان را می‌پذیرید.پذیرفتن اشتباهتان باعث می‌شود مردم (حتی اگر این افراد فرزندان‌تان یا کارمندهای‌تان باشند) بیشتر به شما احترام بگذارند.

مغرور نباشید

اعتمادبه‌نفس سالم هیچ اشکالی ندارد و می‌توانید به دستاوردهایتان ببالید. اگر واقعا کار بزرگی انجام داده باشید، مردم خود به خود به آن توجه می‌کنند و به خاطر فروتنی به شما احترام خواهند گذاشت. البته نباید در مورد موفقیت‌هایتان دروغ بگویید، مثلا اگر کسی از شما پرسید: «آیا در مسابقات دوی کشوری شرکت کرده‌اید؟» فقط بگویید بله. اصلا لازم نیست دائما در مورد اینکه چقدر خوب بوده‌اید صحبت کنید.

توانایی‌های دیگران را تحسین کنید

دیگران را ببینید و توانایی‌هایشان را تحسین کنید. به دیگران احترام بگذارید و تحسین‌شان کنید تا حس فروتنی در شما تقویت شود. تحسین استعدادهای دیگران می‌تواند به شما کمک کند تا توانایی‌های مورد علاقه و رو به رشدتان را بهتر بشناسید.

خودتان را با دیگران مقایسه نکنید

به خودتان نگاه کنید. یادتان باشد، مهم بهترین بودن نیست، بلکه باید تلاش کنید تا از گذشته‌ خودتان بهتر شوید. اگر به جای مقایسه‌ خودتان با دیگران، انرژی‌تان را روی تقویت خودتان متمرکز کنید، پیشرفت‌تان ساده‌تر می‌شود چون لازم نیست نگران بهتر بودن نسبت به همه آدم‌ها باشید.

به نظرات دیگران احترام بگذارید

با اینکه خودتان باید تصمیم بگیرید که حق با شما بوده یا خیر، اما حتما باید بدانید که همه تصمیم‌هایتان درست نیستند و ممکن است گاهی اشتباه کنید.

روش های تمرین فروتنی در زندگی 
به نصیحت‌های دیگران گوش کنید

هیچ کس کامل و بی‌نقص نیست. همیشه کسانی وجود دارند که در برخی موارد بهتر از شما هستند، به همین خاطر همیشه فرصت دارید که از آنها یاد بگیرید. افرادی را پیدا کنید که دوست دارید در زمینه‌های مشخصی شبیهشان باشید و از آنها بخواهید تا شما را راهنمایی کنند. علاوه بر داشتن یک راهنمای خوب، شرایط مناسب، درک و اعتمادبه‌نفس هم لازم دارید. اگر می‌خواهید خاکی و فروتن باشید باید از دیگران درس بگیرید. این یعنی شما پذیرفته‌اید که چیزهای زیادی هستند که باید در زندگی یاد بگیرید.

به دیگران کمک کنید

بخش بزرگی از فروتنی احترام به دیگران است و یکی از راه‌های احترام، کمک به آنهاست. با همه به مساوات رفتار کنید و به آنها کمک کنید؛ زیرا این عمل شما، بهترین کار ممکن خواهد بود. اگر بتوانید به کسانی کمک کنید که نمی‌توانند برای‌تان جبران کنند، آن وقت فروتنی را یاد گرفته‌اید. وقتی به دیگران کمک می‌کنید قدر داشته‌هایتان را هم بیشتر می‌دانید. اگر کار خیر و مثبتی انجام داده‌اید حتی‌الامکان در مورد آن صحبت نکنید. وقتی زیادی در مورد کار خیر‌خواهانه‌ای که انجام داده‌اید حرف بزنید و به خودتان افتخار کنید، ارزش کارتان پایین می‌آید. یادتان باشد، در کارهای خیریه موضوع شما نیستید بلکه افراد نیازمند مهم هستند.

از دیگران تعریف کنید

از دوستانتان یا کسانی که خیلی خوب می‌شناسید تعریف کنید. می‌توانید جنبه‌های مهم شخصیت مردم را تحسین کنید. روزانه حداقل از یک نفر تعریف کنید و ببینید که چطور زندگی‌شان بهتر می‌شود و پیشرفت می‌کنند. به جای اینکه همیشه به دنبال خطاهای‌ افراد بگردید، روی ویژگی‌های مثبتشان تمرکز کنید.

عذرخواهی کنید

اگر اشتباهی مرتکب شده‌اید، آن را بپذیرید. با اینکه ممکن است عذرخواهی خیلی آسان نباشد، اما باید غرورتان را کنار بگذارید و از آن فرد به خاطر آسیبی که به او رسانده‌اید، معذرت‌خواهی کنید. در پایان احساس رنج تمام می‌شود و احساس باور جایگزین آن خواهد شد، چون می‌دانید که خودتان را اصلاح کرده‌اید. این کار به طرف مقابلتان نشان می‌دهد که برای او ارزش قائل هستید و اشتباهتان را پذیرفته‌اید.وقتی از کسی معذرت‌خواهی می‌کنید، به صورتش نگاه کنید تا مطمئن شود که برای‌تان اهمیت دارد. اشتباهتان را تکرار نکنید. فکر نکنید چون عذرخواهی کرده‌اید می‌توانید آن اشتباه را دوباره تکرار کنید. با این کار کسی به شما اعتماد نمی‌کند.

شنونده‌ خوبی باشید

این کار هم یک راه دیگر برای تحسین دیگران و تمرین فروتنی است. دفعه بعد که مشغول صحبت با کسی هستید اجازه بدهید او هم نظراتش را بگوید و وسط حرفش نپرید. می‌توانید از او سوال بپرسید تا او را درگیر مکالمه کنید. با اینکه باید در مکالمات شرکت کنید، اما اگر بگذارید دیگران بیشتر از شما حرف بزنند، با این کار آنها هیچ وقت فکر نمی‌کنند که شما فقط به مسائل زندگی خودتان توجه می‌کنید. از فرد مقابلتان سوال بپرسید تا متوجه شود که به حرف‌های او گوش می‌دهید. نباید بلافاصله بعد از اینکه او صحبتش را قطع کرد، شما شروع کنید. به یاد داشته باشید، اگر همیشه به حرف‌های خودتان فکر کنید نمی‌توانید روی گفته‌های دیگران تمرکزی داشته باشید.


منبع: برترینها

«هجوم»، فیلم ترسناکی است که ترسناک نیست

ماهنامه سینمای هنر و تجربه – سحر عصرآزاد: شهرام مکری و عبد آبست به عنوان کارگردان و بازیگر تعامل تنگاتنگی در فیلم «هجوم» داشته اند که به نوعی نقطه تلاقی دیدگاه های مشترک و دغدغه مندی آن ها نسبت به سینمای تجربی، آشنایی زدا و ساختارشکن است؛ سینمایی که در رقابت نابرابر با سینمای گیشه به گونه ای مظلوم واقع شده و آن ها خود را حافظ منافع این سینما می دانند. در این گفت و گو به کالبدشکافی رابطه این دو سینما و «هجوم» به عنوان مصداق سینمای ساختارشکن، از وجه بازیگری و کارگردانی و به خصوص تابعیت از الگوهای ایرانی روایت پرداختیم.

در «هجوم» آن چه موجب آشنایی زدایی شده، نامعلوم بودن زمان و مکان و جغرافیا و پرداختن به جماعتی ناملموس مثل خون آشام هاست که در کنار آن از اسم های این جایی استفاده کرده اید. با این که تلاش کرده اید لباس، گریم و… را از سویه متداول خارج کنید، ولی همچنان بر بستری آشنا نمود پیدا کرده اند، مثل استفاده از تتو که امروز متداول است، ولی در فیلم شکلی غیررایج دارد و اعضای دو تیم توسط آن متمایز می شوند. این ها باعث شده با خوانش جدیدی از این وجوه رو به رو شویم و از سطح اولیه و متعارف خود ارتقا پیدا کنند؛ نه لزوما به سطحی بالاتر، بلکه نامتعارف. با این تحلیل موافق هستید؟

شهرام مکری: اگر بخواهم بگویم که فیلم «هجوم» در چه حوزه ای آشنازدایی می کند، باید به فرمول های ژانری اشاره کنم. درواقع می توانم بگویم چطور با پدیده آشنای ژانر، برخوردی غیرآشنا انجام می دهد. مثلا دوستی می گفت «هجوم» فیلم ترسناکی است که ترسناک نیست. این را به عنوان نکته منفی می گفت، ولی واقعیت این است که این نکته خصیصه اش است. یعنی «هجوم» قرار است فیلم ترسناکی باشد که ترسناک نیست. قرار است فیلم خون آشامی (ومپایری) باشد که ترسناک نیست، چون نمی خواهد شما را از هیبت ومپایرها بترساند. مثلا در مورد «تنها عشاق زنده می مانند» جیم جارموش؛

فرم «هجوم» برآمده از نمایش سنتی شبیه‌خوانی است 

شهرام مکری

عده ای می گویند ما نمی توانیم فیلم ترسناک ببینیم، چون از نظر روحی می ترسیم، ولی می توانید به آن ها بگویید فیلم جارموش را بدون نگرانی ببینید. درست است که داستان در مورد ومپایرها و خون خوردن است، ولی بیشتر از ان، در مورد موسیقی، عشق و… است. یعنی صرفا حضور ومپایرها نشانه ای از ترسناک بودن فیلم نیست. به همین دلیل فکر می کنم برخورد با ژانر می تواند برخوردی آشنازدا باشد و این حوزه مورد نظرم است.

عبد آبست: البته عادت سینمای ایران هم هست.

مکری: آن را به عنوان بخش دیگری در نظر می گیریم. اگر داستان «هجوم» ر آمریکای جنوبی اتفاق می افتاد و زبان آمریکای لاتین را داشت، فکر می کنم ۹۹٫۹ درصد این را نمی پذیرند.

ناامن از چه نظر؟

آبست: ناامن از نظر آن چه تا قبل از این بوده، چون تا به حال یک آرامش خیالی داشته و حالا ما آن را برهم ریخته ایم. گوشی آیفون می تواند مثال خوبی باشد؛ یادم هست اوایل که مدل لمسی ارائه شده بود، تعدادی از دوستان حتی تحصیل کرده من استفاده نمی کردند و می گفتند دکمه ای بهتر است! یادم هست در یکی از نمایش های «تمارض» وقتی فیلم شروع شد و روی پرده سبز نوشت «این جا آبادان؛ مرز ایران و عراق است»، همان موقع یک نفر بیرون رفت. برای من جالب بود این فرد چقدر کلاسیک است که وقتی در پلان یک با چنین چیزی مواجه می شود، این قدر به او بر می خورد که از سالن بیرون برود.

مطمئن هستید که به این خاطر بیرون رفت؟

آبست: حسن من این است، چون هیچ چیز دیگری غیر از این نبود و احتمالا وقتی بیرون رفته، با خودش گفته این چه کار مسخره ای است! به هر حال عده ای به دیدن چیزی به صورت مداوم عادت کرده اند و شما با این کار، عشق و آرامش را از آن ها می گیرید. یادم است در نمایش «دیوار چهارم» امیررضا کوهستانی، خودش به من می گفت که مردم می گویند ما به تئاتر می رویم تا نور برود و ما به صحنه نگاه کنیم، اما الان شما نور را روی ما انداختی و ما معذب هستیم و بعضی حتی عصبی می شدند. یک دلیل آن، این است که مخاطب به یک سری عادات خودش عادت می کند که نمی خواهد آن ها را تغییر دهد و در موقعیتی ناموزون قرار بگیرد.

مکری: درواقع امنیتی که در حوزه آشنایی وجود دارد، به خطر می افتد. مثال ساده اش این است که ما نسبت به هر چیزی که می شناسیم، احساس تسلط و آرامش بیشتری داریم تا نسبت به چیزهایی که نمی شناسیم. پدیده ای که برای ما ناشناخته باشد، ترسناک است.

آبست: این موضوع فقط در شروع بحث مطرح است و این که اثر درست است و کیفیت دارد یا نه، بحث دیگری است. به نظرم این موقعیت خطرناکی به خصوص برای هنرمندان است که به چیزی عادت کنند و آن را برهم نزنند. در مورد «هجوم»  باید بگویم نکته ای که فیلم شهرام برای من دارد، این است که تکرار هست، ولی تکرار علیه تکرار است.

فرم «هجوم» برآمده از نمایش سنتی شبیه‌خوانی است 

عبد آبست

به نظر من در فیلم های آقای مکری از آثار کوتاه تا دو فیلم بلند آخر، با تکرار فرم بر بسترهای دراماتیک مختلف رو به رو هستیم. تکرار علیه تکرار چه مصداقی دارد؟

آبست: به نظر من کاری که شهرام می کند، ضدخودش است. من این اثر را و کار هر هنرمندی را که ضدخودش باشد، می پذیرم. بعضی ها این کار را در آثار هنری لودادن خودشان می دانند؛ اینکه به نظر می آید در «هجوم» همان فرم «ماهی و گربه» اجرا شده است. اما فیلم در دقیقه ۱۰ همه چیز را به هم می ریزد و خاصیتی پیدا می کند که من اسمش را خاصیت مولکولی می گذارم. یعنی از یک جایی به بعد تکثیر و پخش می شود و هر مخاطبی به نسبت خودش، میزانی از این ها را دریافت می کند. یعنی همان تکرارشوندگی را که مخاطب پیش از این می دانسته، در همه حوزه ها به هم می زند.

در «ماهی و گربه» بازی ها مخصوصا در مورد جوان ها شمایلی رئالیستی دارد و در همان چرخش ها این حضور رئالیستی را دوباره تکرار می کند. مثلا من صحنه ای را دوباره اجرا می کردم و آن ضد چیزی می شد که قبل از آن داشتم اجرا می کردم. ذهنی که بخواهد ظاهرسازی کند، می گوید این کار رئالیستی است، در حالی که یک کار ضدرئالیستی است. در «هجوم» هم تکرار است، ولی زیر پای خودش می زند و این گونه است که یک اثر هنری در شروع مرا به هیجان می آورد. چون اولین ویژگی ای که دارد، این است که علیه خودش است و شمشیر را روی خودش کشیده و این موضوع، آن را برنده می کند. ولی مردم از این دید نگاه نمی کنند و فقط می گویند بازی ها رئالیستی است؛

بدون توجه به این که مثلا من یک اکت را چهار بار عین هم انجام داده ام و این دیگر رئالیستی نیست. یک سکانس- پلان مثل «ماهی و گربه» اگر قرار بود خطی پی برود، ۳۰ دقیقه می شد، اما الان ۱۲۸ دقیقه است و ضدخودش عمل می کند. به نظر من این خاصیت درخشان کار شهرام است؛ صرف نظر از این که من در این دو فیلم حضور داشته ام یا نداشته ام. هیجان این فیلم ها برای من، در این است.

من عبارت «ضدخودش» را این طور تعبیر می کنم که هر بار در قصه می چرخیم، با عوض شدن کاراکترها، بازیگرها و موقعیت هایشان مواجه می شویم که باعث می شود زاویه نگاه ما به آن چه دیده ایم، عوض شود و یک جهان بینی و دید جدید به ما بدهد. می خواهم بدانم تحلیل خود شما از این تکرارشوندگی که به نوعی به آن متهم می شوید، چیست؟

مکری: مشکلی که من با این نوع نگاه دارم، این است که شیوه مواجهه ما با پدیده ها این است که می خواهیم همه شبیه چیزی شوند که ما دوست داریم؛ به جای این که آن ها را همان طور که هستند، ببینیم و بپذیریم. من با همه جای دنیا آشنایی ندارم و نمی توانم بگویم یک خصلت صرفا ایرانی است. ولی در اطرافم می بینم که به طور مثال دوست داریم آدم ها آن طور که ما دوست داریم، لباس بپوشند، نه آن طوری که  خودشان دوست دارند.

در مورد کتاب هایی که می خوانیم، دوست داریم کتاب ها طوری که ما دوست داریم پیش بروند، نه آن طوری که خودشان هستند. به نظرم این موضوع ریشه تاریخی و اجتماعی دارد و همه این ها در آن دخیل هستند، ولی نتیجه این می شود که مثلا وقتی فیلمی را می بینیم، چون شبیه چیزی که ما فکر می کنیم نیست، نقدش می کنیم، نه از منظر آن چه خود فیلم ادعای آن را دارد. فیلم در نهایت به ادعایی که خودش دارد، پاسخ می دهد.

 فرم «هجوم» برآمده از نمایش سنتی شبیه‌خوانی است

مثلا فیلم ترسناک مدعی است که شما را می ترساند، فیلم کمدی مدعی است که شما را می خنداند و فیلم فلسفی مدعی است که شما را به فکر وا می دارد. ولی ما در حالی که فیلم کمدی دوست داریم، فیلم فلسفی می بینیم و می گوییم چرا ما را نمی خنداند؟ پس فیلم بدی است، چون ما رفته بودیم بخندیم و سرگرم شویم. چون به نظر ما «سینما یعنی سرگرمی» و یک جمله هم می سازیم و کل مجموعه را زیر سوال می بریم! چون می خواهیم همه سینما را شبیه فکر خودمان کنیم، تعاریف خودمان را تئوریزه می کنیم و غیر آن را نمی پذیریم یا برعکس.

یعنی می گوییم «سینما یعنی فکر کردن» و وجوهات سینمای سرگرمی را نمی پذیریم، در حالی که اگر فکر کنیم خود فیلم مدعی چه چیزی است و آیا در ساحتی که خودش ادعا می کند، پاسخگو هست یا نه؟ می توانیم بگوییم سلیقه و نیاز امروز زندگی من، دیدن این جور فیلم ها نیست که مثلا غمگین شوم. ولی این به معنای آن نیست که چون این فیلم مرا نمی خنداند و سرگرم نمی کند، کل سینما را زیر سوال ببرم.

 
آبست: به نظرم اگر این پرسش را مطرح کنیم که کدام فیلم برای چه قشر مخاطبی است، این مشکل حل می شود. اگر بخواهید تاثیرگذاری این فیلم هایی را که میلیاردها می فروشند، روی صنعت سینما حساب کنید، نمی توانید این تاثیرگذاری را با میزان مخاطب یا فروش بسنجید. کافی است مثلا تعداد مخاطبان فیلم های دیوید لینچ را با میزان تاثیرگذاری آن بر جامعه بزرگ سینمایی مقایسه کنید. حتما فروش آن چنانی نداشته و حتی خیلی کم بوده، ولی تاثیرگذاری زیادی داشته است. یا میزان تاثیرگذاری فیلم های آقای کیارستمی بر سینمای دنیای باید سنجیده شود، نه میزان مخاطب یا این که آیا سینمای او سرگرمی است؟

سرگرمی برای چه گروه مخاطبی؟ قطعا سینما او برای علاقه مندان آثارش سرگرم کننده است که مثلا پنج بار فیلمش را می بینند، ولی برای عده ای هم سرگرمی نیست. همان طور که ممکن است فیلم هایی که به عنوان سرگرمی فروخته می شود، برای من و شما نه تنها سرگرم کننده نباشد، بلکه مسخره به نظر بیاید. در مورد سینمای سرگرمی ایران و جهان هم یک تفاوت اساسی وجود دارد و آن هم این است که فیلم های سرگرم کننده جهانی مثل «بت من»، «سوپرمن» و فیلم های جیمز کامرون، تکنیک را هم افزایش می دهند و روی سینمای هنری تاثیر می گذارد، ولی سینمای گیشه ایران انگار هیچ وظیفه ای در این حیطه ندارد. در حالی که وظیفه آن هاست که تکنیک را ارتقا بدهند، چون پول بیشتری در می آورند.

اما الان این وظیفه افتاده روی دوش فیلم سازانی مثل شهرام که هم کیفیت را بالا ببرند، هم تکنیک را ارتقا دهند و هم فروش بکنند! پس فیلمی که گیشه ۲۰، ۲۵ میلیارد تومانی دارد، چه می کند؟ انگار هیچ مسئولیتی ندارد و تازه بد و بیراه می گویند که چرا فیلم های شما سرگرم کننده نیست! خب شما که سرگرمی درست می کنید، فیلمی بسازید که مطابق سلیقه من هم باشد و مرا هم سرگرم کند. من با فیلمی مثل «آواتار» سرگرم می شوم؛ نه از نظر اندیشه ای، بلکه از نظر تکنیک که در آن به کار رفته هیجان زده می شوم. اما یک فیلم سرگرم کننده ایرانی برایم خسته کننده است و به جای این که مرا بخنداند، ناراحتم می کند.

فرم «هجوم» برآمده از نمایش سنتی شبیه‌خوانی است

مکری: یک نکته دیگر هم در مورد تکرارشوندگی در فیلم های خودم باید اضافه کنم. مثلا در مورد آقای عباس کیارستمی می توان گفت ایشان یک بار برای ساخت فیلمی به روستایی رفت و بعد دوباره به روستا رفت و فیلم دیگری ساخت و این قضیه در فیلم هایشان تکرار شد. یا ساتیا جیت رای سه گانه معروفش را در هندوستان با زندگی نامه یک کاراکتر ساخت. اتفاقی که در این مدل سینما می افتد، این نیست که فکر کنیم حوزه کار یک فیلم ساز باید دائم تغییر کند، یعنی آقای کیارستمی باید فیلم بعدی اش را نوار می ساخت و بعدی را علمی- تخیلی.

ما از آقای کیارستمی توقع داشتیم که همان جهان سینمایی خودش را دائم برای ما گسترده تر کند؛ همان طور که مثلا از ساتیا جیت رای و کوروساوا توقع داشتیم. اما اتفاقی که در سینمای ایران می افتد، این است که توقع داریم فیلم سازان آن طور که ما انتظار داریم، فیلم بسازند. در نتیجه وقتی فیلم کمدی مد است، می پرسیم چرا فلانی فیلم کمدی نمی سازد که نشان بدهد می تواند؟ بعد می گوییم چرا پلیسی نمی سازد تا بدانیم این کار را هم می تواند انجام دهد؟

 
مصداق های زیادی هم دارد، مثل بهروز افخمی، فرزاد موتمن و…

مکری: سینمای آمریکا یک بُعد صنعتی قوی دارد که می تواند فیلم ساز را به عنوان تکنسین ارتقا دهد، یعنی فیلم ساز- تکنسین را در حد یک آرتیست بالا بیاورد. در آن بُعد رایدلی اسکات یا جیمز کامرون می توانند فیلم های مختلفی در ژانرهای مختلف بسازند و آن بُعد صنعتی آن ها را پشتیبانی می کند. ولی در بقیه کشورهایی که بُعد صنعتی سینما را ندارند، فیلم سازهایی مهم تر، موفق تر و ماندگارتر شدند که توانستند سبک یا نگاه شخصی خودشان را در فیلم سازی گسترش دهند؛ مگر این که وابستگی های تکنیکی را همان طور که عبد اشاره کرد، به هنر تبدیل کنند.

نکته ای که می خواهم اشاره کنم، این است که ما پذیرفته ایم از پپسی کولا طعم پپسی را داشته باشیم، یا مثلا عادت کرده ایم ساندویچی که از آن خرید می کنیم، نان بولکی با جعفری داشته باشد و روز بعد نان فانتزی و روز دیگر آشپزش عوض شود، دیگر به دل ما نمی چسبد. چون فکر می کنیم برندسازی (حتی از بُعد صنعتی) این است که شما در مسیر آن چه هستید، حرکت کنید و آن را باکیفیت تر ارائه دهید.

آدم هایی که توقع تغییر از آدم دارند، اگر به من بگویند شهرام تو باید جهان فیلم سازی است را در همین مدلی که هستی، گسترده تر کنی، من هم جواب می دهم که در این زمینه سعی می کنم. سعی می کنم «هجوم» و «ماهی و گربه» به لحاظ کیفیت، ساختار، مدل و تکنیک، جهان یکدیگر را گسترده کنند. اما این که به من بگویند تو که فیلم این جوری ساخته ای، حالا یک کمدی پاپ برای مردم بساز، نمی گویم دوست ندارم، ولی فکر می کنم که ضرورتش چیست؟ چرا باید این کار را انجام دهم؟

نکته مهم دیگر در مورد مفهوم مردم، مخاطب عام یا پاپ وجود دارد، که برای من جالب است. در جامعه ای که ۵۰ میلیون نفر آن می توانند سینما بروند، اگر برای مدل سینمایی که به آن سینمای بدنه اصلی می گوییم، یک میلیون نفر تماشاچی داشته باشیم و برای فیلمی مثل «ماهی و گربه» ۲۰۰ هزار نفر تماشاچی، چگونه است که «ماهی و گربه» می شود مخاطب خاص و فیلم یک میلیونی می شود مخاطب عام؟! غافل از این که ۴۹ میلیون نفر اصلا به سینما نمی روند. پس تعریف مخاطب عام در سینمای ما چیست؟

فرم «هجوم» برآمده از نمایش سنتی شبیه‌خوانی است 

درواقع هر کسی که به سینما می رود، مخاطب خاص است!

مکری: دقیقا، عده ای مخاطب ایرانی داریم که به سینما می روند. یک میلیون نفر می روند فیلم هایی را می بینند که در فروش به حساب می آوریم و ۲۰۰ هزار نفر هم فیلم های هنری می بینند. اختلاف ما ۸۰۰ هزار نفر آدم در جامعه ۸۰ میلیونی است. کسانی که می گویند باید فیلم را برای مردم ساخت و به اصطلاح هوای مردم را دارند، نمی دانند که این مردم آوازهای هندی و سریال های ترکیه ای را دوست دارند؟ خب آن ها را بسازند؟ مردم فیلم های خارجی دوست دارند، پس آن ها را اکران کنند!

ما وقتی خودمان را پشت مردم پنهان می کنیم، چرا پشت آن ۴۹ میلیون که سینما نمی آیند، خودمان را پنهان نمی کنیم؟ ما در سینمای ایران یک مخاطب خاص داریم و اختلافمان هم ۸۰۰ هزار نفر است.

آبست: تازه اگر مخاطبی را که در جشنواره های خارجی این فیلم ها را می بیند، حساب کنیم (مثلا «ماهی و گربه» و «تمارض» در جشنواره های خارجی زیادی به نمایش درآمدند و فروش خارجی داشته اند)، اختلاف ها کمتر هم می شود. چون بسیاری از این فیلم های سینمای بدنه این امکان را ندارند که به خارج از کشور بروند.

مکری: این که مخاطب با یک فیلم، در طول زمان و در یک بازه فشرده زمانی چگونه برخورد می کند، یک بحث جدی است. آیا ما می توانیم بگوییم فیلم های آقای کیارستمی در ایران، با وجودی که هیچ کدام یک هفته هم روی پرده نبودند، کم مخاطب بوده اند؟ تازه ما کپی رایت نداریم، بلکه کپی غیرقانونی داریم و پکیج های فیلم ها را کنار خیابان می فروشیم و هیچ کاری هم نمی توانیم در این مورد بکنیم. با این وجود همه این ها را نادیده می گیریم و می گوییم آقای کیارستمی فیلم ساز سینمای خاص است و در مقابل مثلا «خالتور» فیلم سینمای عام.

متر ما برای «خالتور» یک میلیون نفر است و برای فیلم های آقای کیارستمیِ مخاطب خاص چیست؟ من فکر می کنم تعداد مخاطب خاصی که فیلم های آقای کیارستمی را در طول زمان دیده اند، قطعا ۱۰۰ برابر «خالتور» است. این که ما نتوانستیم مکانیسم رساندن پول به جیب کمپانی تولیدکننده فیلم های آقای کیارستمی را فراهم کنیم، مشکل ماست نه مشکل تعریف کردن فیلم آقای کیارستمی.

سنگ بنای این تفکر درباره تعریف مخاطب، فروش و… از ابتدا بر تفسیرها و تحلیل های غلط بنا شده و به همین دلیل در تبیین مفاهیم اولیه دچار مشکل است.

آبست: اصلا این تعریف همراه با گارد است؛ می گویند مردم اما نمی گویند کدام مردم؟ و پشت آن قایم می شوند و برهمین اساس اجازه توهین کردن به دیگران را به خودشان می دهند.

فرم «هجوم» برآمده از نمایش سنتی شبیه‌خوانی است 

مردم این را می خواهند، مردم آن را نمی خواهند! کمدی می فروشد، پس مردم کمدی می خواهند!

آبست: مثلا فیلمی مثل «خالتور» و «زرد» در روز چند سانس دارند؟

مکری: مثلا تعداد سالن ها را در تهران ۳۰ سالن در نظر بگیرید و تعداد سانس ها را پنج سانس.

آبست: شما فیلمی را در ۴۰۰ سانس روزانه به مردم نشان می دهید و سانس هنر و تجربه گاهی ساعت دو ظهر است. حالا سانس ساعت دو  «هجوم را که با سالن پر می رود، با سانس ساعت دو «خالتور» مقایسه کنید که تعداد کمی مخاطب دارد، پس این اجحاف را در سانس هم داریم. اگر سانس های هنر و تجربه از ساعت شش به بعد شروع می شد، اوضاع کمی فرق می کرد. به نظرم اگر «هجوم» را هم در ۴۰۰ سانس اکران می کردند، می توانست خیلی بیشتر بفروشد، ولی هیچ کدام از این ها را در نظر نمی گیرند و فقط می گویند مخاطب ندارد. این را می گویند و در می روند!

مکری: برای من جالب است که مثلا می گویند فلان فیلم پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران است. در حالی که «فروشنده» آقای اصغر فرهادی فروش ۴۰ میلیون دلاری در خارج از ایران داشته  وقتی این رقم را ضرب در ۴۰۰۰ تومان دلار کنیم و در آمار فروش تاریخ سینمای ایران جا دهیم، آن وقت می بینیم که پرفروش ترین فیلم سینمای ایران کدام بوده است. مگر این که بگوییم پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران اکران شده در ایران. در این صورت باید فروش و درآمد فیلم های آقای  مخملباف، پناهی، کیارستمی و… را نادیده بگیریم، چون نظام اقتصادی برای این ها نداریم.

نظام اقتصادی سینمای ایران یعنی تصویر شهر. برای ما مهم نیست که درآمدهای بین المللی و فروش فیلم ها چقدر است؟ اسپانسرهای بین المللی آن ها چه کسانی هستند و چقدر از آن ها توانستیم درآمدزایی کنیم؟ منظور ما از همه واژه ها به همین اندازه اشتباه است. به همین دلیل نمی گوییم پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران «جدایی نادر از سیمین» آقای اصغر فرهادی است. چون این فیلم ایرانی در بازار گسترده تری در جهان اکران شده و ما معیاری برای احتساب فروش جهانی آن نداریم.

آبست: احتمال چون ویزا کارت نداریم و نمی توانیم این حساب کتاب ها را انجام دهیم! همین امسال در جشنواره برلین فیلم «کلوزآپ» آقای کیارستمی دو تا سه بار در سالن ۸۰۰ نفره با بلیت ۱۱ یورو نمایش داده شد و سالن پرشده بود. به پلو ایران ۲۰۰۰ نفر هرکدام نزدیک به ۵۰ هزار تومان پول دادند و حساب کنید در طول زمان و در کل چه رقم بزرگی نادیده گرفته می شود.

فرم «هجوم» برآمده از نمایش سنتی شبیه‌خوانی است 

حضور هنرمندان در اکران فیلم هجوم

در «هجوم» تلفیق و خوانشی جدید از چند ژانر داریم؛ ژانر معمایی- پلیسی، خون آشامی، آخرالزمانی. با توجه به این که این ژانرها به شکل مجزا یا تلفیقی، سابقه چندانی در سینمای ما ندارند، انتخابشان در یک فیلم، جسورانه بوده، حتی صرف نظر از این ایده تلفیق و رویکرد جدید به ژانرها چگونه شکل گرفت و در چه روندی پیش رفت؟

مکری: در پاسخ شما می خواهم به شکل گیری سینمای رئالیسم در بعد از انقلاب که فیلم های درخشانی هم در این حیطه ساخته شده، اشاره کنم؛ سینمای اجتماعی به مفهوم سینمایی که ابعاد رئالیستی خودش را طی می کند. موفقیت سینمای رئالیسم در گرو مدل برخوردی بود که اداره ارشاد با فیلم هایی داشت که خوانش آن ها راحت و قابل فهم باشد. سیاستی که دولت حمایت کرد و گفت داستان هایی در مورد آدم هایی بگویید که آن ها را می شناسیم و می دانیم چه هستند.

از طرفی اقبالی که به این فیلم ها شد، باعث شد در طول ۳۸ سال خیال پردازی را در سینمای ایران فراموش کنیم و یادمان برود که می توانیم به خانه ای فکر کنیم که در آن صندلی ها به سقف چسبیده اند. ما می توانیم فیلم آمریکایی ببینیم که آدم های آن بال داشته باشند، همان طور که بچه ها در خانه «بِنتن» و «سوپرمن» می بینند. ولی نمی توانیم در جامعه ایرانی این را تصور کنیم، نمی توانیم در جامعه ایرانی این را تصور کنیم، نمی توانیم تصور کنیم که هنرپیشه های ما در فیلمی بال داشته باشند. چون یک پرورش ۴۰ ساله روی سینمای ما سایه انداخته است.

این پرورش می گوید شما باید آینه ای در مقابل جامعه باشید و جامعه روشن فکری، منتقدان، دولت و جشنواره ها هم این را تایید کردند. پس دلیلی وجود ندارد که بخواهید از آن شانه خالی کنید، چون در غیر این صورت می خواهید حمایت از چه کسی بگیرید؟ منتقد که همان را می گوید، روشن فکر می گوید همان خوب است و موافق و مخالف در همان پوزیشن فیلم می سازند. در نتیجه بمباران جهان رئال بر سینمای ایران سایه انداخت.

به طوری که چیز دیگری باقی نماند. ما یک زمانی «دیگه چه خبر» و «من زمین را دوست دارم» داشتیم که در آن ها تخیل وجود داشت. اما حالا اگر من بگویم که می خواهم فیلمی بسازم که عنصر خیال یا ومپایر در آن باشد، می گویند کمدی است؟ یعنی این را می پذیرند. می گویم نه. سوال بعدی این است که شما پدرت ومپایر بوده یا مادرت؟! می خواهند بگویند ریشه اجتماعی تو برای ساخت چنین فیلمی کجاست؟

آبست: این را سیاسی نمی دانید؟ به هر حال بعد از انقلاب هیئت سیاسی که روی کار آمد و قدرت را در دست گرفت، باید طبق شعارهایی که می داد، حقوق مردم را یکسان تقسیم می کرد. وقتی به مشکل برخورد کرد و نتوانست حقوق را یکسان تقسیم کند، به سیستم بلوک شرقی که قبلا بود، پر و بال داد و فیلم های رئالیسم اجتماعی به مردم تحویل داد تا بگوید ما به شما توجه می کنیم و این طور نیست که حواسمان به شما نباشد. این هم سندش!

فرم «هجوم» برآمده از نمایش سنتی شبیه‌خوانی است 

مکری: دقیقا ایده هنر بلوک شرقی بود. هنر بلوک شرقی می گفت رئالیسم سوسیالیستی؛ یعنی رئالیسمی که در آن مثلا لبخند کشاورزان را نشان بدهیم که خوشحال اند کشاورزی می کنند یا فقرا خوشحال اند که پولی ندارند. یعنی جامعه را نشان بدهید که رئالیسم باشد و در انتها نشان دهید این چقدر شادی آفرین است. همین رئالیسم در دست پروپاگاندا به رئالیسمی تبدیل شد که در ستایش طبقات محروم حرف می زد.

همین رئالیسم در دست منتقد به رئالیسمی تبدیل شد که امروز به آن سیاه نما می گویند. این رئالیسم نمی خواست مشابه رئالیسم بلوک شرقی باشد، بلکه می خواست آینه ای در مقابل جامعه باشد، ولی هر دو ریشه در رئالیسم و پرداخت های ایدئولوژیک داشتند. حالا اگر شما می خواستید پایتان را از این محدوده بیرون بگذارید و مثلا فیلمی بسازید درباره حمله گودزیلا به تهران، یا زلزله در تهران، می گفتند مگر آمده؟ این قدر ساده!

یعنی وقتی نیامده، پس نمی توانید چنین فیلمی بسازید. من می خواهم خیال کنم که در تهران زلزله آمده، یا برج آزادی فروریخته، یا کله برج میلاد در کتاب خانه ملی افتاده است. می توانم این ها را خیال کنم؟ می گویند نه نمی شود! این تفکر کار فیلمی مثل «هجوم» را سخت می کند. چون شما با فیلمی مواجه می شوید که آدم هایش پرواز می کنند، خون می خورند و… اولین سد در مقابل فیلم «هجوم» همین تفکر است.

اتفاقی که برای این فیلم در جشنواره فجر افتاد، همین بود که هیئت محترم انتخاب گفتند اصلا این چیست؟ ما همه فیلم هایمان را می فهمیم که آدم ها در آن ها راه می روند، حرف می زنند، روسری و چادر دارند، قرمه سبزی می خورند و… ولی این فیلم یعنی چه؟ این ها را گفتم تا به این نکته برسم که مواجهه با ژانر مشکل بنیادین این چنینی در سینمای ما دارد. حالا فیلمی مثل «هجوم» می خواهد بگوید نه تنها یک ژانر، بلکه چند ژانر دارم؛ آخرالزمانی هستم، ومپایری هستم، جنایی- پلیسی هستم، مدل شیوع بیماری هم دارم.

من شخصا اگر فیلمی مثل «هجوم» ببینم، می گویم چه فیلم نترسی. الان هم خوشحالم عده ای هستند که تمهیدات آن نوع سینما را فهمیده و دیگر تن به بازی سینمای بدنه نمی دهند. من به نسل مخاطب جدیدی که در راه است، خیلی امیدوار هستم و امیدوارم مناسبات سینمای ایران را تغییر بدهند.

آبست: به نظرم این فیلم به عاداتی که سینمای ایران در این ۴۰ سال برای مخاطب ساخته، باج نمی دهد. این که می گویی نترس، واقعا همین طور است. این خیلی هیجان انگیز است که عده ای صف می کشند تا بروند و فیلم را ببینند.

 فرم «هجوم» برآمده از نمایش سنتی شبیه‌خوانی است

 
با توجه به تحلیلی که از سابقه سینمای ایران دارید، وقتی تصمیم گرفتید این بار نوآوری را آگاهانه به حد اعلای خود در فیلم برسانید، در کنار تاثیرگذاری در روند سینمای ایران و طول زمان، چه تصوری از بازخورد مقطعی مخاطب داشتید؟

مکری: همان طور که اشاره کردید، وقتی قرار است از مدل ها و ژانرهای سینمایی حرف بزنیم، ناچاریم از سینمای دنیا مثال بزنیم، چون تجربه چندانی نداریم تا بگوییم در سینمای ایران این کار را انجام داده ایم. به همین دلیل خیلی دوست دارم وقتی سر کلاس یا با دوستان در این مورد صحبت می کنم، فکر کنم می توانم حرف جدیدی برای آن ها داشته باشم. مثلا اگر کسی فیلمنامه ای برای من آورد که در آن آدم ها پرواز می کنند، نگویم این مثل سینمای ایران نیست و نباید دنبال این جور چیزها بروی، یا باید تخیلت را محدود کنی و نمی توان به این چیزها فکر کرد.

من وقتی به یک فیلم فکر می کنم، ابتدا به این فکر می کنم که چه کار کنم تا احساسم این باشد که هیچ محدودیتی در مقابلم وجود ندارد؟ هیچ کسی حتی مخاطبم نمی تواند مرا محدود کند. حتی مخاطب کلیشه شده، منتقد یا جامعه سینمایی کلیشه شده نمی توانند مانع حرکت من شوند. می خواهم یگویم من در ذهنم توانسته ام بلندپروازانه و جاه طلبانه تخیل کنم و البته برای پیدا کردن سرمایه مکافات وجود دارد. پیدا کردن مخاطب، منتقد همراه (نه صرفا موافق) که ماجرا را بفهمد و با خودش فکر کند که نمونه این فیلم را در سینمای ایران نداریم و… ما برای همه این ها گرفتاری و مشکل داریم.

در نتیجه وقتی از من می پرسید چه شد چنین فیلمی ساختم، باید بگویم من فکر کردم بعد از «ماهی و گربه» امتیازاتی برای ساخت فیلم دارم. همان طور که عبد هم اشاره کرد، با این که «ماهی و گربه» یک فیلم تجربی بود، اما توانست سرمایه خودش را به سرمایه گذار برگرداند و موفقیت هایی پیدا کند و منتقدان و مخاطبانی داشته باشد که دوستش دارند. من می توانستم برای دفعه دیگر همان بازی را انجام دهم، ولی این بار بازی را جاه طلبانه تر کردم و با خود فکرکردم اگر فیلمی محافظه کارانه تر بسازم، بعد خودم را سرزنش می کنم که چرا از این موقعیت استفاده نکردم؟ به خاطر همین فیلم را در ژانرهایی ساختم که همیشه دوست داشتم این مدل فیلم سازی را تجربه کرده باشم.

چقدر به جایگاه و تاثیر فیلم در درازمدت فکر کردید و روی جاه طلبی شما تاثیرگذاشت؟

مکری: به هر حال اتفاقی که در مورد «ماهی و گربه» یا «تمارض» و «هجوم» می افتد، این است که در آینده بیشتر مورد قضاوت و بررسی قرار خواهندگرفت. الان ما یک نمونه فیلم بلک باکس در سینمای ایران داریم که صرف نظر از شباهت ها و تفاوت ها با نمونه های خارجی، می توانیم به آن ارجاع دهیم. می توانیم بگوییم مثل آن فیلم که آدم ها فارسی حرف بزنند و قصه را به آن شکل روایت کنیم. به نظرم این ها فیلم هایی هستند که در طول زمان بیشتر در موردشان حرف زده خواهدشد و البته ممکن است بیشتر در معرض خطر حذف یا نادیده گرفته شدن، قرار بگیرند، اما ریسک سینما در همین است.

 فرم «هجوم» برآمده از نمایش سنتی شبیه‌خوانی است

یک روز به دوستی گفتم اطمینان خسته کننده است و اگر می خواهیم هیجانی وجود داشته باشد، باید امیدوار باشیم. وقتی به چیزی مطمئن هستیم، در مورد آن هیجان زده نمی شویم، ولی وقتی منتظر چیزهای جدید هستیم و نمی دانیم برنامه ما چیست؟ هیجانی سراغمان می آید که سینمای ما به این هیجان نیاز دارد. مشکلی که من با سینمای ایران دارم، این است که اگر وسط یک فیلم سینمایی بیرون بروم و وسط فیلم دیگری وارد سالن شوم، متوجه نمی شوم فیلم عوض شده است.

چون نه دکوپاژ فرق دارد، نه فیلم برداری، نه بازیگرها و نه دیالوگ گفتن ها. دوست دارم سینمای ایران آن قدر نمونه های مختلفی داشته باشد که بتوانیم بگوییم مثلا ما فیلم پلیسی ا یرانی یا ترسناک ایرانی دوست نداریم. مشکل این جاست که ما هیچی نداریم و فقط یک مدل فیلم در سینمای ایران داریم که مجبوریم همان را ببینیم.

آبست: این  ایده سرمایه داری است؛ یعنی عادت دادن مخاطب به یک نوع سلیقه یا غذا مثل مک دونالد و بعد سود بردن از آن. یادم هست زمان جشنواره فجر به «هجوم» یا «تمارض» می گفتند فیلم غربی و من معنی این را نمی فهمیدم. در صورتی که آن گروه فیلم ها تابع نظام سرمایه داری هستند و مخاطب را به یک سلیقه عادت می دهند و می خواهند جیب او را خالی کنند.

آقای روحانی جمله جالبی دارد که می گوید ما رفتیم پولمان را از آمریکایی ها گرفتیم، شدیم ضدانقلاب و رییس جمهور قبلی که پول را به آن ها داد، انقلابی شد! یعنی همه چیز را وارونه می کنند. آن ها هستند که مخاطب را به یک سری بازیگر چاق بداستیل عادت می دهند، آن ها هستند که مردم را مک دونالدخور می کنند، آن ها هستند که از خصلت های جامعه سرمایه داری در قالب بلوک شرق تمام سود خود را می برند، بعد هم به غیرخودی فحش می دهند.

به نظرم همه چیز شکل پلاستیکی گرفته و آدم ها فقط می گویند همه چیز باید به یک شکل باشد و بحث را می بندند. اما اگر پای میزی بنشینید و روی فیلم ها بحث کنید، پاسخی ندارند. آن ها همان کاری را می کنند که در جامعه آمریکایی می کنند، فقط فرقش این است که آن جا هم کیفیت را ارتقا می دهند، هم جا را برای فیلم های مستقل باز می گذارند و مکانیسم خودشان را دارند. اما این جا سیستم سرمایه داری از نوع عقب مانده اش را جا می اندازند تا مردم سرگرم شوند و مسائل سطح پایین برایشان مهم شود. متاسفانه در ایران پمپاژ ابتذال به شکل بی نظیری در جامعه پخش می شود.


منبع: برترینها

«محمد رسول ا… (ص)»؛ فیلمی برای همیشه

این روزها فیلم سینمایی «محمد رسول ا… (ص)» به کارگردانی مجید مجیدی به عنوان حاصل تلاشی حدوداً هشت ساله برای تولید اثر بیگ پروداکشنی در سطح جهانی، پس از دو سال انتظار، در قالب نسخه ای باکیفیت به شبکه نمایش خانگی آمده است. این فیلم تاریخی که به روایت داستان زندگی پیامبر اسلام (ص) می پردازد، پرهزینه ترین و بزرگ ترین پروژه فیلم سازی تاریخ سینمای ایران محسوب می شود و ویژگی های ممتازی دارد. امروز به مهم ترین دلایلی می پردازیم که ما را ترغیب می کند تا این اثر فاخر را برای تماشا انتخاب کنیم.

فیلمی برای همیشه

ورای یارکشی های معمول

«محمد رسول ا… (ص)» یک اثر ملی محسوب می شود که موضوعش در طبقه بندی های معمول ژانری سینمای ایران قرار نمی گیرد. این اثر به دلیل محتوای خود، فراتر از آن است که مورد حب و بغض طیف های مختلف واقع شود؛ چرا که به طور کلی هر ایرانی درباره موضوع نمایش زندگی پیامبر اسلام (ص)، فارغ از برخی انتقادات معمول هنری و سینمایی، احساس همدلی می کند. همچنین موضوع فیلم که قرار است یک سه گانه از زندگی پیامبر اسلام (ص) باشد، نوید دو قسمت به مراتب جذاب تر را می دهد؛ چرا که این قسمت، زندگی حضرت محمد (ص) را از سال تولد ایشان تا دوازده سالگی روایت می کند و دو قسمت بعدی قرار است به ترتیب به زندگی ایشان از دوازده سالگی تا بعثت و از بعثت تا زمان وفات، بپردازد.

بنابراین این امیدواری وجود دارد که بخش های بعدی، بر اساس سیر تاریخی، حاوی اتفاقات جذاب تری از جمله جنگ های صدر اسلام، وقایع مربوط به دعوت به دین اسلام، نمایش وحی در غار حرا و… باشد که می تواند تا سال ها در کارنامه سینمای ملی ایران بدرخشد. همچنین از دیگر نقاط قوت موضوع فیلم که می تواند بیننده را به تماشایش ترغیب کند، واقعی بودن قصه است؛ به طوری که فیلم نامه پس از پژوهش های طولانی و جدی و بر اساس روایات معتبر و مورد تأیید مسلمانان و نه فقط شیعیان، به رشته تحریر درآمده. بنابراین مخاطب می تواند علاوه بر لذت بردن از جنبه های هنری و سینمایی فیلم، از وجه آگاهی بخشی تاریخی آن نیز بهره مند شود.

 
زبان رنگارنگ تصاویر

ویژگی ممتاز «محمد رسول ا… (ص)» در مقایسه با دیگر آثار مشابه تاریخی این است که مخاطب بین المللی را هم لحاظ کرده و تمام تمرکزش بر دیالوگ ها یا تصاویر جنگ ها نیست. مجید مجیدی به عنوان یکی از باسابقه ترین و شناخته شده ترین کارگردانان ایرانی در عرصه بین المللی و اولین فیلم ساز ایرانی که فیلم اش به جمع پنج نامزد نهایی اسکار راه یافته، قبلاً در آثاری مانند «رنگ خدا»، «بچه های آسمان» و به ویژه «آواز گنجشک ها» نشان داده بود که آثارش بیشتر از آن که به دیالوگ ها و واژگان شخصیت ها مبتنی باشد، در ساختن فیلم هایی مبتنی بر زبان تصاویر جذاب و رنگارنگ و موسیقی های دلنشین تبحر دارد. این اثر هم با توجه به رسالت های بین المللی اش، به وضوح دیالوگ های کمتری نسبت به آثار مشابه دارد و زبان کارگردان چیره دست، در واقع تصاویر جذاب هماهنگ با موسیقی هستند، نه صرفا دیالوگ های پرشمار.

مجیدی که هشت سال از عمرش را صرف این پروژه کرده، در حالی که شاید می توانست در این سال ها چند فیلم در سطح اول سینمای ایران بسازد، به خوبی به زبان تصاویر با مخاطب اش سخن می گوید و با استفاده از لوکیشن های متنوع، از حرکات فنی دوربین در تصاویر غار حرا گرفته تا لوکیشن های خوش آب ورنگ و جذاب یثرب، پیامش را در قالب تصاویر و موسیقی متناسب عرضه می کند.

همچنین با توجه به محدودیت قابل درک کارگردان در نمایش چهره پیامبر اسلام (ص)، مجیدی به خوبی از پس دکوپاژ و مدیریت حرکت دوربین برآمده است و به تناسب، در مقاطع مختلف فیلم از دوربین استفاده می کند تا روایت قصه برای مخاطب تکراری و ملال آور نشود. به نحوی که گاهی پیامبر (ص) را از پشت به تصویر می کشد، گاهی آن حضرت را در شمایلی نورانی و با استفاده از تکنیک های نورپردازی به مخاطب عرضه می کند و گاهی هم دوربین در جایگاه چشم آن حضرت قرار می گیرد که مجموع این موارد نشان دهنده تسلط کارگردان بر فرم فیلم است.

 فیلمی برای همیشه

جذابیت های دراماتیک

با توجه به برهه تاریخی خاصی که فیلم درصدد روایت آن است، یعنی کودکی پیامبر اسلام (ص)، ممکن است بیننده گمان کند که فیلم خالی از جذابیت هایی دراماتیک و روایت های جذاب و پرکشش است. اما باید بدانید که این اثر اولاً روایتگر جنگ موسوم به اصحاب فیل در سال تولد پیامبر اسلام (ص) با بالاترین کیفیت فنی و جلوه های ویژه در سطح جهانی است. همچنین در بقیه فیلم هم موقعیت های دراماتیک و تعلیق های جذابی وجود دارد که از مهم ترین آن ها می توان به سکانس مربوط به زنده به گور کردن دختر توسط عرب جاهل، صحنه های مرگ عبدالمطلب و آمنه، روایت ماجرای شعب ابی طالب و نابودی عهدنامه، ضمانت کردن برده در بازار توسط پیامبر (ص)، ورود ایشان به کلیسا، سکانس مربوط به قربانیان دریا و… اشاره کرد.

همچنین اگر به دیالوگ های تاریخی جذاب علاقه مند هستید و قبلاً تحت تاثیر دیالوگ های آثاری مانند «امام علی (ع)»، «ولایت عشق» و «مختارنامه» قرار گرفته اید، باید بدانید که «محمد رسول ا… (ص)» نیز حاوی دیالوگ های جذابی است که به زبانی شیوا نگاشته شده اند. کامبوزیا پرتوی فیلم نامه نویس اثر، رکورددار جایزه بهترین فیلم نامه جشنواره فجر است که پیشتر برای «کافه ترانزیت»، «من، ترانه ۱۵ سال دارم» و «فراری» سیمرغ بلورین جشنواره را به خانه برده است.

تولید در بالاترین سطح فنی

در تمام این مدت به کرات از کیفیت فنی بالای فیلم «محمد رسول ا… (ص)» سخن گفته شده است. فیلم برداری این اثر را «ویتوریو استورارو» بر عهده دارد که با سه جایزه اسکار در کارنامه اش برای فیلم های «اینک آخرالزمان»، «آخرین امپراتور» و «سرخ ها» یکی از مهم ترین نقاط قوت فنی این اثر محسوب می شود. موسیقی زیبای این کار را هم «ا…راخا رحمان» آهنگ ساز نامدار هندی ساخته است که او هم سابقه کسب جایزه اسکار را دارد. طراحی صحنه هم کار «میلژن کرکا» ست که پیش از این جایزه امی را گرفته. طراحی صحنه در سطحی فراتر از سینمای ایران صورت گرفته، به طوری که بخش مهمی از بودجه فیلم صرف ساخت شهرک سینمایی پیامبر اعظم (ص) شده که در آن ماکت بناهای مقدس مکه و مدینه در مقیاس های واقعی ساخته شده است.

اگر این اسامی و افتخاراتشان برایتان کافی نیست تا به تماشای این اثر بنشینید، بد نیست بدانید که جلوه های ویژه بصری یکی از مهم ترین نقاط قوت «محمد رسول ا… (ص)» است و تصاویر مربوط به جنگ اصحاب فیل که در آفریقای جنوبی فیلم برداری شده، نقطه اوج این ویژگی منحصربه فرد محسوب می شود.

تصاویر مربوط به مزرعه پنبه نیز از جمله صحنه های چشم نواز این اثر به شمار می رود. نکته دیگر درباره حساسیت و وسواس کم نظیر کارگردان در امور فنی و هنری فیلم این است که مجیدی برای انتخاب لوگوی این اثر که مزین به نام پیامبر گرامی اسلام (ص) است، از میان ۲۶۰۰ اثری که در مسابقه سراسری طراحی نام نوشت پیامبر اعظم (ص) شرکت کرده بودند، هیچ کدام را نپسندید تا در نهایت جلیل رسولی این لوگوی زیبا و متناسب را طراحی کند.

بازیگـرانی از جهان دیگر

در نگاه ابتدایی شاید فکر کنید که وزن فهرست بازیگران این فیلم تناسب چندانی با عظمت پروژه ندارد؛ اما باید بدانید که اولویت اصلی عوامل «محمد رسول ا… (ص)» از بین بردن هرگونه دلالت و یادآوری قبلی از کاراکترهایی بوده است که بازیگران این اثر پیشتر بازی کرده اند؛ موضوعی که قبلا هم نمونه اش در آثار مشابه وجود داشته و باعث شده بود که مثلا فرج ا… سلحشور از یک بازیگر برای نخستین حضورش در مقابل دوربین، در نقش حضرت یوسف (ع) استفاده کند. مجیدی اما این ریسک را نکرده و از تجربه و تسلط هنری بازیگرانش چشم نپوشیده است.

او به همین منظور از علیرضا شجاع نوری در نقش عبدالمطلب استفاده کرده که تقریباً از زمان فیلم ماندگار «روز واقعه» و ایفای تحسین برانگیز آن نقش، نقش اول فیلم مهمی را بر عهده نگرفته بود. صدای مهدی پاکدل هم به همین دلیل توسط دوبلور صداگذاری شده است که بیننده به یاد بازی های قبلی او نیفتد. بقیه بازیگران هم چنان در نقش هایشان حل شده اند که کمتر بیننده ای با دیدن تصاویر آن ها در «محمد رسول ا… (ص)» به یاد آثار قبلی آن ها می افتد؛ گویی این بازیگران، ضمن حفظ قدرت های فنی شان در بازیگری، برای اولین بار است که مقابل دیدگان مخاطب به ایفای نقش می پردازند.

 فیلمی برای همیشه

موفقیت ژانر جدیدی در سینما

مخاطبان ایرانی سینما در طی سال های اخیر ثابت کرده اند که علاقه خاصی به سریال های ژانر تاریخی-مذهبی دارند و موفقیت آثاری چون «مختارنامه»، «ولایت عشق»، «تنهاترین سردار»، «یوسف پیامبر» و… نشانگر همین موضوع است. با این حال آثار تاریخی هیچ وقت نتوانسته بودند در عرصه سینما مخاطب را به خود جذب کنند. تا پیش از اکران فیلم پیامبر اسلام (ص)، تجربه سینمای ایران نشان داده بود که فیلم های تاریخی، از اثر پرخرجی همچون «ملک سلیمان» گرفته تا آثاری مانند «راه آبی ابریشم» با ستاره ای مانند رادان و همین اواخر «یتیم خانه ایران» نمی توانند چندان با استقبال مردم در گیشه مواجه شوند.

عده ای هم دلیل استقبال نکردن مردم از ژانر تاریخی در سینما را اطمینان مخاطب به این موضوع که فیلم های این سبک دیر یا زود در تلویزیون پخش خواهند شد، می دانستند. با این حال «محمد رسول ا… (ص)» معادلات را بر هم زد و علاوه بر وجوه اهمیت ملی و بین المللی اش، در گیشه هم به فروش خوبی دست یافت. اگر این فیلم را در سینما ندیده اید، تماشایش با کیفیت بالا در نمایشگرهای خانگی می تواند پیشنهادی جذاب برای خانواده های ایرانی باشد.


منبع: برترینها