سالم‌ترین خوراکی‌ها برای رفع چروک‌های صورت چیست؟

ماهی‌های آب‌های سرد مانند قزل آلا، ساردین، سالمون و … منابع خوبی از پروتئین هستند که نقش مهمی در حفظ و بازسازی سلامت پوست ایفا می‌کنند. توصیه می‌شود که در رژیم غذایی هفتگی خود، مصرف ۳ وعده ماهی را فراموش نکنید.

در صنعت بهداشتی روش ها، درمان‌ها و مداخلات زیادی برای کاهش یا از بین بردن علائم پیری پوست وجود دارد. در این میان نقش غذا را نباید از نظر دور داشت. غذا اهمیت ویژه‌ای در همه جنبه‌های سلامت بخصوص سلامت پوست دارد.

در اینجا سالم‌ترین گزینه‌های غذایی برای جوان نگه داشتن پوست و رفع چروک‌های صورت معرفی شده اند:

ماهی: ماهی‌های آب‌های سرد مانند قزل آلا، ساردین، سالمون و … منابع خوبی از پروتئین هستند که نقش مهمی در حفظ و بازسازی سلامت پوست ایفا می‌کنند. توصیه می‌شود که در رژیم غذایی هفتگی خود، مصرف ۳ وعده ماهی را فراموش نکنید.

روغن زیتون: از سالم‌ترین چربی‌های غیر اشباع و حاوی اسید‌های چرب امگا ۳، ویتامین‌ها و سایر مواد مغذی است. روغن زیتون حاوی اسید اولئیک است که به آبرسانی به پوست کمک کرده و چین و چروک‌های پوستی را از بین می‌برد.

شاهی: دارای سطح بالایی از پتاسیم است که با اسیدتیه بدن مقابله می‌کند و نقش مهمی در خالص سازی خون دارد؛ بنابراین این سبزی می‌تواند یک ابزار عالی برای مبارزه با مشکلات پوستی از قبیل: بثورات، اگزما، آکنه، عفونت‌ها و چین و چروک زودرس محسوب می‌شود.

زردچوبه: یکی از بهترین گزینه‌های غذایی برای کمک به از بین بردن چین و چروک‌های پوستی و همچنین رفع التهاب است. این ادویه همچنین به افزایش سطح آنزیم گلوتاتیون-S-ترانسفراز در خون کمک می‌کند. این آنزیم نقش مهمی در سم زدایی، حفظ شفافیت پوست و سلامت آن دارد.

زغال اخته: غنی از آنتی اکسیدان‌هایی برای از بین بردن چین و چروک ها، جلوگیری از پیری زودرس پوست، و حفظ انعطاف پذیری پوست است.

شکلات تیره: کاکائو از اثرات مضر خورشید محافظت می‌کند و در نتیجه از پیری زودرس آن جلوگیری می‌کند. شکلات تیره دارای سطح بالایی از آنتی اکسیدان‌ها است و نقش مهمی در مراقبت از سیستم قلب و عروق و کاهش خطر ابتلا به آترواسکلروز دارد.

خربزه: خواص باورنکردنی خربزه برای حفظ سلامت پوست و رفع چین و چروک‌های آن ثابت شده است. خربزه غنی از ویتامین‌های آ، ث. و بتاکاروتن است که از آسیب‌های پوستی ناشی از نور خورشید جلوگیری می‌کند. مصرف خربزه راهی مفید برای جلوگیری از خشکی پوست است.

نارگیل: مصرف نارگیل سبب تقویت بافت همبند پوست شده و باعث می‌شود پوستی صاف، قوی و انعطاف پذیر داشته باشید. روغن نارگیل را می‌توانید به طور مستقیم روی پوستتان قرار داده و بر روی چروک‌ها آن را ماساژ دهید.

آووکادو: به دلیل سطح بالای اسید اولئیک موجود در آن، باعث بازسازی آسیب‌های پوستی می‌شود. پوره آووکادو را می‌توانید به طور مستقیم روی پوستتان قرار دهید.

ماست: محصولات پروبیوتیک به تنظیم پاسخ سیستم ایمنی بدن کمک می‌کند ضمن این که منجر به کاهش التهاب بدن و در نتیجه جلوگیری از آکنه و رفع چین و چروک‌های پوستی می‌شود.

منبع: باشگاه خبرنگاران


منبع: عصرایران

رئیس سازمان پدافند غیرعامل: نرم‌افزارهای موبایل ۱۶ مورد اطلاعات شخصی ما را بیگانگان می‌دهند/ تلگرام به دنبال براندازی نظام بود

رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور گفت: آمریکایی ها به دنبال اشغالگری سایبری بوده و می خواهند با ایجاد تغییرات گسترده اجتماعی و فروپاشی جوامع توسط فناوری اطلاعات و ارتباطات، دیگر ملت ها را تحت سیطره خود قرار دهند.

به گزارش ایرنا، سردار غلامرضا جلالی چهارشنبه شب در همایش «فضای مجازی؛ فرصت ها و تهدیدها» در مدرسه علمیه دارالشفاء قم با بیان این که منشاء تهدیدها علیه کشورمان آمریکاست که با تغییر رئیس جمهورهای این کشور، این رویکرد خصمانه علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تغییر نخواهد کرد، اظهار داشت: شبکه های اجتماعی فقط یک پیام رسان نبوده و با ارائه خدمات گسترده، جزیی ترین مسائل زندگی انسان ها را تحت تاثیر قرار می دهند.

وی با اشاره به این که با نصب نرم افزارها روی گوشی های هوشمند بیش از ۱۶ اطلاعات شخصی ما با رضایت کامل و کاملا خارج از اراده ما در اختیار بیگانگان قرار می گیرد، خاطرنشان کرد: امروز دشمنان از هر مسیری برای جاسوسی و جذب اطلاعات استفاده می کنند و بسیاری از تجهیزات الکترونیکی هوشمند، قابل کنترل بوده و اطلاعات را به خارج از کشور ارسال می کند.

جلالی، حجم اطلاعات به دست آمده از مردم توسط فضای مجازی و شبکه های اجتماعی را بسیار وسیع و حجیم دانست و گفت: اگر این حجم وسیع از اطلاعات در اختیار دشمن باشد، به لحاظ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بر ما مسلط می شوند و می توانند در برهه های حساس کشور از جمله انتخابات به شدت تاثیرگذار بوده و در موضوع های گوناگون در جامعه موج آفرینی کنند.

وی با بیان این که فضای مجازی در کنترل و پایش دشمن است و آنها از این طریق شناختی عمیق نسبت به جامعه پیدا می کنند که شاید خودمان از آنها بی اطلاع باشیم، تصریح کرد: غربی ها در حوزه های اقتصادی نیز ورود پیدا کرده و با اتکا به همین اطلاعات حجیم، شبکه های کارآفرین در کشورمان طراحی می کنند که حوزه های مختلفی را تحت تسلط خود داشته باشند.

جلالی با اشاره به طراحی پول اینترنتی از جمله گرام و بیت کوین توسط غربی ها، خاطرنشان کرد: اگر بیت کوین وارد کشورمان شده و مسئولان تمهیدهای لازم برای مقابله با آن را فراهم نکرده باشند، حدود ۵۰ میلیارد دلار از کشورمان خارج شده و ضربه سنگینی به اقتصاد وارد می شود.
وی عضویت بیش از ۴۰ میلیون ایرانی در شبکه تلگرام را یک فاجعه دانست و گفت: مثلث شکل گرفته در آشوب های اخیر، یک ضلع آن مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم بود، یک ضلع دیگر فضای مجازی و ضلع سوم دشمنان قسم خورده ایران اسلامی بودند و در این قضایا تلگرام بسیار نقش آفرین بوده و منافقان را برای ضربه زدن به نظام اسلامی سازماندهی می کرد.

رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور با اشاره به نقشه شوم دشمنان در آشوب های اخیر، محوریت این عملیات را منافقان دانست و گفت: دشمنان در ابتدا فقط به دنبال فراخوان مردم بودند و قرار بود پس از آن همه مخالفان را مسلح کرده و آنگاه به دنبال براندازی نظام باشند و در این میان تلگرام وظایف خود را برای فراخوان و تهییج مردم به نحو احسن انجام می داد.

وی با بیان این که فیلتر کردن تلگرام همچون آب روی آتش بود و عناصر ضد انقلاب نیز به سرعت دستگیر شدند، اظهار داشت: شبکه تلگرام به دنبال بسیج کردن مردم علیه نظام اسلامی، آموزش آشوبگری و اغتشاش، راه انداختن عملیات روانی سیاه و مخرب علیه نظام، واگذاری تمام اطلاعات مردم به دشمنان و هدایت جامعه برای براندازی نظام بود.

جلالی با بیان این که با توجه به پابرجا بودن مشکلات معیشتی مردم و کنترل نکردن فضای مجازی، امکان تکرار آشوب های اخیر وجود دارد، گفت: امروز ۹۷ درصد از ارتباطات فضای مجازی و بیش از دو سوم حجم ترافیک اینترنت کشور در اختیار تلگرام قرار گرفته است، در صورتی که شبکه پیام رسان سروش به خوبی قابل استفاده است و تمامی کاربران و این امکانات باید در اختیار اینگونه شبکه های مجازی بومی قرار گیرد.

تجمع های صنفی مسالمت آمیز چندی پیش در کشور با تحریک دشمنان و سوء استفاده عوامل فریب خورده داخلی منجر به بروز ناآرامی در چند شهر شد که با هوشیاری ملت، مسئولان و نیروهای انتظامی و امنیتی، در کوتاه ترین زمان توطئه دشمنان اسلام شکست خورد.

وی با بیان این که فقط ۳۳ هزار شغل در تلگرام ایجاد شده است و بزرگنمایی این آمار مشکلی را از کشور برطرف نمی کند، گفت: باید شبکه های اجتماعی را بومی سازی کنیم و بدون تردید با وجود پیشرفت های عظیم در کشورمان، برای انجام این کار موانع علمی نداریم و اگر اراده کنیم انجام خواهد شد، اما متاسفانه حمایت لازم صورت نمی گیرد.

رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور در پایان خاطرنشان کرد: اگر امروز به مدیریت فضای مجازی در کشورمان توجه نکنیم، ایران اسلامی اشغال می شود و استقلال و حاکمیت کشور را از دست می دهیم، از این رو بر اساس قاعده نفی سبیل بر ما واجب است که در این جهت گام های مثبت و موثری برداشته و شبکه ملی اطلاعات را هرچه سریعتر راه اندازی کنیم و انحراف از این مسیر گناهی نابخشودنی است.


منبع: عصرایران

محمد علی ابطحی:جریان اصلاح طلب یک جریان انقلاب‌گر نیست/ معترض و منتقد باید مورد حرمت و نه اهانت قرار گیرد

محمد علی ابطحی در خصوص تعابیر استفاده شده از سوی برخی اصلاح طلبان در مورد اعتراضات مردم گفت: به کار بردن تعابیر تند برای کسانی که اعتراض کردند و اعتراض شان را با صدای بلند هم گفتند، از بدترین اتفاقات سیاسی است که می تواند تظاهرات و اعتراض های برحق و مسالمت آمیز را به سمت خشونت ودرگیری سرعت ببخشد. 

عضو مجمع روحانیون مبارز در گفت‌وگو با “عصر ایران” ادامه داد: مدت‌هاست درادبیات رایج سیاسی بد اخلاقی موج می زند. در بعد از حوادث خیابانی اخیر این بد اخلاقی در به کار گیری تعبیرات تند در جناح های مختلف اوج گرفت. سخنان جدید آقای خاتمی اصلاح کاربری ادبیات سیاسی  وهشدار اخلاقی و سیاسی در استفاده از تعابیر نفرت آفرین نسبت به معترضین بود.

وی ادامه داد: از جریاناتی که همیشه با بکارگیری الفاظ زشت که ادبیات جاری شان چنین است که بگذریم، در اردوگاه اصلاح طلبی اعتراض پذیرفته ترین منش اصلاح طلبی است. بعضی بیانیه های اصلاح طلبانه و یا اظهار نظر شخصیت های اصلاح طلب در مورد حوادث دی ماه ۹۶ نیز از تعابیری استفاده شده بود که رنگ اصلاح طلبی نداشت. خیلی ها تصور می کردند که این تعابیر در مورد معترضین صورت گرفته است که نقد سخت خود را متوجه اصلاح طلبان کردند.

این سیاستمدار اصلاح طلب خاطرنشان کرد: گرچه به صورت کلی به عنوان اصلاح طلب معتقدم که جریان اصلاح طلبی با حرکت های خیابانی، تخریب و آتش زدن اموال عمومی سازگاری ندارد و جریان اصلاح طلب یک جریان انقلابگر نیست. اما ادبیات سخن گفتن با معترضان و مخالفان نباید خشونت و نفرت جدید بیافریند.

وی ادامه داد: اگر به آرشیو مراجعه کنید رئیس دولت اصلاحات در سخنانش در روز تحلیف در مجلس شورای اسلامی با صدای بلند خطبه حضرت امیر را خواند که با زبانی که با جباران صحبت می کنید با من حرف نزنید. و از قول حضرت علی ادامه داد:لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّهٌ لاَ یُؤْخَذُ لِلضَّعِیفِ فِیهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِیِّ غَیْرَ مُتَتَعْتِع. یعنی امتی که ضعیف نتواند حقش را بدون لکنت زبان از قوی بگبرد مورد تقدس قرار ندارد. این سخنان از بان رئیس جمهوری در روز اول رسمی شدن ریاست جمهوری اش جوهر اصلاحات بود.

ابطحی افزود: صدای اعتراض باید شنیده شود و مهمتر اینکه معترض و منتقد باید مورد حرمت و نه اهانت قرار گیرد. این روح تاکیدی است که در سخنان مستقیم رئیس دولت اصلاحات در حوادث اخیر مطرح شد. شاید کسی این روش را راه حل نداند اما اصلاح طلبی دارای این مفهوم است. این جریان با هر میزان که توانایی دارد می خواهد جامعه را از درون اصلاح کند و حتی اگر توان این کار را نداشته باشد باز هم نمی تواند در چارچوب اصلاح طلبی پیشنهاد خشونت و یا انقلاب بدهد.

معاون پارلمانی رئیس دولت اصلاحات اضافه کرد: کاملا منطقی خواهد بود کسانی این مبنای اصلاح از درون را نپذیرند و مسیر دیگری را برای خود انتخاب کنند. و یا از اصلاحات عبور کنند. صد البته عبور از اصلاحات به معنای بازگشت به جریان متحجر و یا اصولگرا و یا معجزه قرن نیست که خوشحالی کنند. در جریان اعتراضات خیابانی ٩۶ توانستند پایگاه اصلاح طلبی را در جامعه تضعیف کنند.

ابطحی با اشاره به اینکه: جریاناتی مانند اصولگرایی و جبهه پایداری می خواهند بر این موج سوار شوند تا این اعتراضات را به یک حرکت داخلی و مخالفت با دولت تبدیل کنند تاکید کرد: تعابیر تندی که برای این اعتراضات از سوی افراد اصلاح طلب یا اصولگرا به کار برده شده بود نیز  طبیعی است که جامعه را دچار سو برداشت کند. نباید این الفاظ برای اعتراضات برحق مردم استفاده می شد و این کار از سوی هر جناحی تقبیح می شود.

وی در پایان در رابطه با خبرکشته شدن بعضی از بازداشت شدگان در زندان هم گفت: قوه قضاییه می گوید فردی که درزندان خودکشی کرده، معتاد بوده است، بر فرض همینطور بوده که می گویند، معتاد، یا جنایتکار و چاقوکش بوده است اما همان معتاد هم از حقوق شهروندی برخوردار است و مسئولیت جان زندانی در هر صورت به عهده دستگاه قضایی است. در زندان نباید چنین اتفاقاتی بیفتد. اگر می خواهند که مردم اعتمادشان به قوه قضاییه بیشتر شود باید فیلم خودکشی او را پخش کنند. همچنین راههای مختلفی را که این امکان خودکشی را میسر و فراهم کرده بود را نشان دهند. در نهایت هم رئیس آن زندان که پیشگیری لازم را انجام نداده، باید توبیخ شود.


منبع: عصرایران

دیوار مرگ هندی‌ ها (عکس)

سیف: برخی از گرانی دلار بیشتر از ترامپ خوشحال اند (عکس) سالم‌ترین خوراکی‌ها برای رفع چروک‌های صورت چیست؟ کشف محموله کوکائین جاساز شده در آناناس دیدنی های امروز عبور با اسب از میان آتش در جشنواره‌ سنتی اسپانیا (عکس) انتقال پیکر ۳ جان باخته حادثه سانچی به کشور پس از آزمایش DNA دیوار مرگ هندی‌ ها (عکس) چرا موسیقی مورد علاقه مان را بارها گوش می دهیم و خسته نمی شویم؟ جزئیات حمله به کارگر معترض هفت‌تپه/ شانس آوردم ضربه قمه به استخوانم نرسید دیدار تیم های والیبال شمس و سایپا (عکس)


منبع: عصرایران

عبور با اسب از میان آتش در جشنواره‌ سنتی اسپانیا (عکس)

در جشنواره‌ای سنتی در اسپانیا، اسب‌ها را از میان آتش می‌گذرانند تا آنها را از بلایای سال جدید حفظ کنند.

در آستانه روز سنت آنتونی(محافظ حیوانات) صدها سوارکار در اسپانیا اسب‌هایشان را از میان آتش عبور دادند.

به گزارش انتخاب؛ در جشنواره‌ای سنتی در اسپانیا، اسب‌ها را از میان آتش می‌گذرانند تا آنها را از بلایای سال جدید حفظ کنند.

روستای سنت بارتولومی مرکز این جشنواره سنتی است که به جشنواره روشنایی شهرت دارد. این فستیوال که در آستانه روز سنت آنتونی (محافظ حیوانات) برگزار می شود، صدها سوارکار اسب‌هایشان را از میان آتش عبور می‌دهند.

پیشینه این جشنواره سنتی به قرن هجدهم باز می‌گردد که مردم معتقد بودند اسب‌ها هنگام عبور از آتش پاکیزه می‌شوند و در سال آینده از بلایا ایمن خواهند شد.

این مراسم با به صدا در آمدن زنگ‌های کلیسا آغاز می‌شود و کشیش در این مراسم دعا می‌خواهد. با این حال منتقدان این جشنواره می‌گویند که برگزارکنندگان قوانین منطقه‌ای و ملی حفاظت از حیوانات را نقض می‌کنند.

یک گروه نظارت بر عدالت و دفاع از حیوانات در سال ۲۰۱۳ شکایتی را در این مورد تسلیم دولت منطقه‌ای کرده بود. در پاسخ به این شکایت دولت منطقه‌ای گفته بود که دامپزشکان فرستاده شده به این مراسم گفته‌اند که اسب ها در این مراسم هیچ گونه آسیبی ندیده‌اند.

در پایان این مراسم نیز از آتش باقی مانده برای پختن استیک استفاده شد.


منبع: عصرایران

شفر به این دلیل مجبور می‌شود حسینی را بازی دهد؟

خبرآنلاین: سیدحسین حسینی حالا بهترین دروازه‌بان تاریخ لیگ ایران از نظر بسته نگه‌داشتن دروازه است و برگرداندن او روی نیمکت تصمیمی است که شفر به سختی باید بگیرد. اما طی چند روز اخیر شنیده می‌شد که شفر جهت آماده کردن رحمتی برای بازی کردن در جام حذفی قصد دارد او را در دیدار مقابل پدیده و دو دیدار بعدی تیمش در درون دروازه بگذارد.

اتفاقی که حتی باعث دلخوری اینستاگرامی حسینی هم شد. گلر جوان استقلال برای چند ساعتی همه استقلالی‌ها را آنفالو و بعد دوباره فالو کرد. از طرفی عده کثیری از هواداران نیز به صفحه شفر هجوم بردند و از او فیکس ماندن حسینی را خواستند. جالب اینجاست که شفر نیز حساسیت زیادی روی فضایی مثل اینستاگرام دارد و کامنت‌ها تاثیر زیادی روی تصمیمات او دارند. به همین دلیل اصلا بعید نیست که او از تصمیمش برای نیمکت‌نشینی حسینی منصرف شود.


منبع: برترینها

سایلام گزینه نهایی تراکتورسازان شد

ایسنا: نمایندگان باشگاه تراکتورسازی طی روزهای گذشته در استانبول با سه مربی صاحب نام و مطرح فوتبال ترکیه مذاکرات فشرده‌ای داشتند که در نهایت آرتور سایلام  جهت طی مراحل نهایی امشب (پنج‌شنبه) وارد تبریز خواهد شد.

مصطفی دنیزلی یکی از گزینه‌های جدی تراکتور بوده است  که چند جلسه مذاکرات فشرده‌ای با وی برگزار شده و شرایط مختلف همکاری از جمله قرارداد کوتاه مدت همچنین بلند مدت بررسی شده است انا در نهایت آقای دنیزلی جهت عقد قرارداد به مدت یک و نیم فصل دو میلیون دلار درخواست کرده بود که بر این اساس حضور او منتفی شده است.

محمد جواد پاینده مدیر رسانه‌ای باشگاه تراکتورسازی درباره مذاکره با ارسون یانال گفت‌: نمایندگان تراکتورسازی نشست و مذاکره فشرده‌ای با ارسون یانال داشتند که روز سه شنبه جلسه دو طرف بیش از شش ساعت به طول انجامید و در نهایت یانال روز چهارشنبه پاسخ خودش را اعلام کرد. وی با وجود تمایل به همکاری اعلام کرد در این مقطع امکان حضور در تبریز را ندارد اما برای هدایت تراکتورسازی از ابتدای فصل آینده اعلام آمادگی کرد.

پاینده همچنین گفت: آرتور سایلام از ابتدا یکی از گزینه های اصلی باشگاه بوده که افتخار بزرگی در فوتبال ترکیه دارد. او تنها مربی است که در ٣٠ سال گذشته باشگاهی غیر از سه قدرت اصلی فوتبال ترکیه را به قهرمانی رسانده همچنین سابقه هدایت بشیکتاش را در کارنامه دارد. خوشبختانه مذاکرات خوبی بین دو طرف انجام شد که تا ساعت سه بامداد روز پنج شنبه ادامه‌ داشت.

مدیر رسانه‌ای تراکتورسازی در پایان، گفت‌: با توجه به حضور سایلام در ایران به منظور انجام مذاکرات نهایی، آجورلو در این خصوص با اعضای محترم هیات مدیره باشگاه گفت‌وگو خواهند کرد و پس از موافقت هیات مدیره امکان توافق نهایی و انتخاب سایلام وجود دارد.


منبع: برترینها

حقیقت را دوست داریم، اما دروغ را بیشتر

طی دهه‌ها، پژوهشگران با ماهیت دروغ دست‌وپنجه نرم کرده‌اند: چگونه به وجود می‌آید؟ چه تأثیری بر مغزمان می‌گذارد؟ آیا می‌توانیم با آن مبارزه کنیم؟

پاسخ این سؤالات چندان امیدوارکننده نیست. مبارزه با دروغ‌ها طاقت‌فرساست. دروغ‌ها اثراتی مخرب دارند و شاید بدتر از همه اینکه اگر محتوایشان در تلقی مردم از خودشان به‌خوبی طنین‌انداز شود، اصلاح آن‌ها تقریباً غیرممکن خواهد بود.

وقتی یک دروغ به مغزتان می‌رسد، چه اتفاقی می‌افتد؟ مدلی را که حالا معیار محسوب می‌شود اولین بار روان‌شناس دانشگاه هاروارد، دنیل گیلبرت، بیش از ۲۰ سال پیش ارائه کرد. گیلبرت استدلال می‌کند که افراد دنیا را در دو گام می‌بینند.

 حقیقت را دوست داریم، اما دروغ را بیشتر

ابتدا لحظه‌ای کوتاه، دروغ را به عنوان حقیقت می‌پذیریم؛ به منظور درک چیزی، اول باید آن را قبول کنیم. مثلاً اگر کسی (فرضاً) به ما بگوید در شمارش آرای ریاست جمهوری در ویرجینیا تقلب شده، باید لحظه‌ای بپذیریم که این تقلب واقعاً اتفاق افتاده است. آن وقت است که گام دوم را برمی‌داریم: یا فرایند تصدیق ذهنی را کامل می‌کنیم (بله، تقلب!) یا آن را رد می‌نماییم (چی؟ امکان نداره).

گام اول بخشی طبیعی از تفکر است که خودکار و بدون هیچ‌گونه تلاش صورت می‌گیرد، اما متأسفانه گام دوم می‌تواند به‌آسانی دچار اختلال گردد. گام دوم نیازمند تلاش است: باید به‌طور فعال انتخاب کنیم که هر سخن را بپذیریم یا رد کنیم. در برخی شرایط، این راستی‌آزمایی رخ نمی‌دهد. به گفتۀ گیلبرت، ذهن انسان «وقتی با کمبود زمان، انرژی یا شواهد قاطع روبه‌رو می‌شود، ممکن است نتواند مفاهیمی را که در مرحلۀ دریافت به صورت غیرداوطلبانه پذیرفته رد کند».

مغز ما به‌خصوص زمانی در مواجهه با دروغ دچار ضعف است که دروغ‌ها نه تکی، بلکه رگباری به گوش ما می‌رسند. وقتی ما با سخنان غلط بمباران می‌شویم، مغزمان چنان به کار واداشته می‌شود که دیگر نمی‌تواند همه چیز را الک کند. این را «بار شناختی»۱ می‌گویند، یعنی زمانی که منابع شناختی محدود ما تحت فشار قرار می‌گیرد. حرف‌ها هر قدر هم غیرعملی باشند، تعداد زیادی از آن‌ها را بگویید و ببینید مردم چقدر خوب برخی از آن‌ها را جذب و باور می‌کنند. بالاخره کار به جایی می‌رسد که بدون اینکه خودمان متوجه شویم، مغزمان دست از تلاش برای فهمیدن اینکه چه چیز درست است برمی‌دارد.

 هر نوع تکرار دروغ، حتی برای رد آن، فقط دروغ را تقویت می‌کند.

تکرار مداوم یک دروغ خاص (نه‌فقط رگباری دَرهم) بالاخره آن را به‌عنوان حقیقت در ذهنمان رقم می‌زند. این اثر را «حقیقت موهوم»۲ می‌نامند که اولین بار در دهۀ ۱۹۷۰ کشف شد و اخیراً با رشد اخبار دروغ نمود یافته است. در اولین نمود این پدیده، گروهی از روان‌شناسان از افراد خواستند تا، سه بار در طی دوره‌ای دوهفته‌ای، یک‌سری سخنان را به‌عنوان درست یا غلط ارزیابی کنند. برخی سخنان فقط یک بار پدیدار شد و برخی دیگر تکرار شد. احتمال اینکه سخنان تکراری، صرف‌نظر از صحت و سقمشان در بار دوم و سوم حقیقت ارزیابی شوند بسیار بیشتر از سخنانی بود که یک بار گفته می‌شد. اگر دروغی خاص را بارها و بارها تکرار کنید، این باور کم‌کم در مغز مردم نفوذ می‌کند.

اما خبری واقعاً بد برای تمام کسانی که امید دارند با ادعاهای غلط مقابله کنند: هر نوع تکرار دروغ، حتی برای رد آن، فقط دروغ را تقویت می‌کند. مثلاً اگر بگویید «درست نیست که تقلب رخ داده است» یا سعی کنید این ادعا را با شواهد رد کنید، خیلی وقت‌ها مخالف آنچه می‌خواهید اتفاق می‌افتد. بعداً وقتی مغز می‌خواهد این اطلاعات را به یاد آورد، بخش اول جمله معمولاً گم شده و فقط بخش دوم باقی می‌ماند. در پژوهشی در سال ۲۰۰۲، کالین سیفرت، روان‌شناس دانشگاه میشیگان دریافت که حتی اطلاعات تکذیب‌شده (که قبول داریم تکذیب شده‌اند) هم ممکن است همچنان بر قضاوت‌ها و تصمیماتمان تأثیر بگذارد.

مثلاً در یک آتش‌سوزی، حتی زمانی که به مردم گفتند عامل آتشْ رنگ و سیلندرهای گازِ باقی‌مانده در کمد نبوده، آن‌ها همچنان از این اطلاعات استفاده کردند (مثلاً می‌گفتند که علت شدت زیاد آتش مواد فرار بوده است)، درحالی‌که اصلاحیۀ این اطلاعات را هم قبول کرده‌اند. وقتی تناقض پاسخ‌هایشان به آن‌ها گوشزد می‌شد، چیزهایی می‌گفتند نظیر اینکه «ابتدا سیلندرها و قوطی‌ها در کمد بوده‌اند، اما سپس آن‌ها را برداشته‌اند»؛ این کار باعث ایجاد یک فکت جدید می‌شود که تبیین می‌کند چرا آن‌ها همچنان به اطلاعات غلط اتکا می‌کنند.

در سیاست، اطلاعات غلط قدرت خاصی دارد. اگر اطلاعات غلط با باورهای ازپیش‌موجود همخوانی داشته باشد (که معمولاً در استدلال‌های جانبدارانه به همین شکل است)، آنگاه تلاش برای رد آن اثری عکس دارد و باعث می‌شود که آن اطلاعات عمیق‌تر در ذهن فرد ریشه بدواند. وقتی یک سیاست‌مدار بتواند حس خشم اخلاقی را برانگیزد، حقیقت دیگر اهمیتی نخواهد داشت. مردم با احساساتشان همراه می‌شوند، از نهضت حمایت می‌کنند و در هویت گروهیِ مرکزیِ خود سنگر می‌گیرند. حقیقت امر دیگر واقعاً هیچ اهمیتی نخواهد داشت.

 اگر اطلاعات غلط با باورهای ازپیش‌موجود همخوانی داشته باشد، آنگاه تلاش برای رد آن اثری عکس دارد

برندِن نایهان پژوهشگر علوم سیاسی در دانشگاه دارت‌موث است، که به مطالعۀ باورهای غلط می‌پردازد. او دریافته که وقتی اطلاعات غلط ماهیتی سیاسی داشته و بخشی از هویت سیاسی‌مان می‌شود، اصلاح دروغ‌ها تقریباً غیرممکن خواهد بود. مثلاً مردم مقاله‌ای خوانده بودند که با سخن جرج بوش آغاز می‌شد، مبنی بر اینکه عراق ممکن است به شبکه‌های تروریستی سلاح بدهد. همین مقاله در قسمت‌های بعد نوشته بود که عراق در زمان حملۀ آمریکا اصلاً سلاح کشتار جمعی نداشته است. اما این سوءبرداشت اولیه در میان جمهوری‌خواهان باقی ماند و حتی خیلی وقت‌ها هم بر آن تأکید هم داشتند. آن‌ها، در مواجهه با هجمه‌ای فرضی به هویتشان، ذهنیتشان را تغییر ندادند تا حقیقت را بپذیرند: بلکه متعجباً بر همان دیدگاه‌هایی که غلط‌بودن آن‌ها نشان داده شده بود بیش از پیش پافشاری می‌کنند.

در رابطه با ترامپ، نایهان اذعان می‌کند که ادعاهای مرتبط با ملی‌گرایی قومیتی (مثلاً ترامپ در اولین کمپین خود اعلام کرده بود که مکزیک افراد «متجاوز به عنف» را به این سوی مرز می‌فرستد) بر هستۀ هویت ما به‌عنوان انسان می‌نشیند و «ممکن است باعث شود افراد تمایل یا توانایی چندانی برای ارزیابی تجربی سخن نداشته باشند». اگر شما همین الآن باور دارید که مهاجران فرصت‌های شغلی‌تان را در خطر می‌اندازند، از کجا معلوم که پاکدامنی دخترانتان هم در خطر نباشد؟ یا به بیان استیون پینکر، روان‌شناس دانشگاه هاروارد، وقتی ترامپ این رابطۀ احساسی را برقرار می‌کند، «او هر چه می‌خواهد می‌گوید و آن‌ها به دنبالش راه می‌افتند».

پس برای اصلاح باورهای غلط و سوءبرداشت‌های سیاسی باید چکار کنیم؟ در اینجا هم متأسفانه خبرهای چندان نویدبخشی نداریم. مقاله‌ای در سال ۲۰۱۳ را در نظر بگیرید که، به‌طور خاص، در پی اصلاح سوءبرداشت‌های سیاسی بود. در این پژوهش، از گروهی از افراد پرسیدند که تا چه حد از چند سیاست مشخص دولتی اطلاع دارند. بعد از سؤالات، همۀ شرکت‌کنندگان مقاله‌ای خبری را خواندند که مخصوص این پژوهش نوشته شده بود و سیاست مورد نظر را شرح می‌داد.

سپس هر شرکت‌کننده اصلاحیه‌ای بر این مقاله مشاهده کرد که می‌گفت این مقاله تعدادی اشتباه عینی داشته و این اشتباهات را توضیح می‌داد. اما تنها کسانی که پس از خواندن اصلاحیه واقعاً باورهای غلطشان را تغییر دادند آن‌هایی بودند که ایدئولوژی سیاسی‌شان از قبل با اطلاعاتِ درست همخوانی داشت. اما آن‌ها که باورهایشان خلاف این اصلاحیه بود چه؟ آن‌ها نظرشان را در مورد صحت روزنامه‌ای تغییر دادند که می‌تواند چنین اصلاحیۀ دروغینی منتشر کند.

 تلقی ما از حقیقت بسیار بیشتر از آنچه مایلیم بپذیریم شکننده است، به‌خصوص در عرصۀ سیاسی

اما واقعیت ترسناک‌تر این است که دروغگو ممکن است مغز همه را استعمار کند. وقتی در محیطی هستیم که رئیس آن مرتباً دروغ می‌گوید، اتفاق وحشتناکی می‌افتد: دیگر به آن دروغگو به‌عنوان یک دروغگو واکنش نشان نمی‌دهیم. دروغگویی او عادی می‌شود. حتی احتمال اینکه خودمان هم دروغ بگوییم بیشتر می‌شود. فایری‌کوشمن، روان‌شناس اخلاقی دانشگاه هاروارد، معتقد است «شهود اخلاقی ما را بازی‌هایی منحرف می‌کنند که انجام می‌دهیم».

اگر ما را در محیطی قرار دهند که مجموع‌صفر۳ و «بخور تا خورده‌نشوی»۴ باشد، به زبان نظریۀ بازی به «پناهندگانی شهودی»۵ تبدیل می‌شویم، یعنی غریزۀ اولمان این است که با دیگران همکاری نکنیم، بلکه براساس منفعت شخصی‌مان عمل نماییم. این می‌تواند باعث شود خودمان هم دروغ‌ها را اشاعه دهیم. کوشمن می‌گوید این جهان‌بینی [مجموع‌صفر، من پیروز شوم تو شکست خورده‌ای] در فرهنگ‌هایی شایع‌تر است که حاکمیت قانون در آن‌ها ضعیف، فساد بالا، و اعتماد عمومی کم است.

واقعیت تأسف‌بار این است که تلقی ما از حقیقت بسیار بیشتر از آنچه مایلیم بپذیریم شکننده است، به‌خصوص در عرصۀ سیاسی و به‌خصوص وقتی فردی صاحب قدرت این تلقی حقیقت را تحریف می‌کند. به قول الکساندر بین، فیلسوف قرن نوزدهم اسکاتلند، «بزرگ‌ترین اشتباهِ ذهن انسان باور زیاد از حد است». باورهای غلط را وقتی نهادینه شوند سخت می‌توان اصلاح کرد.


منبع: برترینها

راهنمای انتخاب بوت‌های زمستانی

ماهنامه دنیای زنان – ترجمه نادیا زکالوند: یک جفت کفش و یا بوت زمستانی کمک می کنند که حتی در سرمایه سخت زمستان، پاهایمان گرم بمانند. اگر قصد خرید بوت دارید، این مطلب را بخوانید.

۱٫ مد و عملکرد

پوشیدن کفش مناسب، معمولا در ظاهر کلی افراد نقش بسیار مهمی دارد. بسیاری از خانم ها در روزهای سرد زمستان، بوت می خرند و اکثر آنها مطابق مد، بوت مورد نظرشان را تهیه می کنند. اما هنگام خرید بوت زمستانی مانند هر محصول دیگر باید بدانید که بوت را برای چه منظوری خریداری می کنید و آب و هوای منطقه شما در فصل زمستان چگونه است. مثلا اگر در منطقه ای بسیار سرد و پر از برف زندگی می کنید، باید بوت هایی خریداری کنید که پاهایتان را کاملا گرم نگه دارند. از طرفی اگر شما اهل پیاده روی در برف های سرد کوهستانی هستید، قطعا به بوتی نیاز دارد که مناسب این کار باشد. معمولا بوت های سبک و کاملا گرم، مناسب تان است. بدین ترتیب هنگام پیاده روی در برف، احساس خستگی نمی کنید و پاهایتان هم گرم می ماند.

انتخاب بوت های زمستانی 

۲٫ بوت های ساق بلند و ساق کوتاه

این دو مدل بوت، هر یک مزایا و معایبی دارند. پرفایده ترین مزیت بوت های ساق بلند، حفاظت پا از روزهای به شدت بارانی و همچنین برف های عمیق است و در عین حال پاهایتان را تا ساق پا گرم و محفوظ نگه می دارند. از طرفی بوت های ساق بلند مناسب پیاده روی در مسیرهای برفی نیستند و پاها را به شدت خسته می کنند. بوت های ساق کوتاه به دلیل این که با آن ها می توانید راحت تر راه بروید بسیار بهتر هستند. بنابراین اگر منطقه شما پرباران و برف نیست، بوت های سابق کوتاه مناسب پا هستند. برخی از بوت های ساق کوتاه را حتی می توان کوتاه تر کرد و سابق آنها را در مواقعی که باران و برف کمی شدت می گیرد، بلندتر از قبل نمود. البته بهتر است بوت هایی انتخاب کنید که بتوانید دمپای شلوار را درون آن فرو برده تا از خیس شدن آنها جلوگیری شود.

۳٫ راحتی کفش و بوت

هنگام خرید بوت و کفش های زمستانی باید به راحتی و کارآیی آن نیز توجه کنید. جنس بوت و کفش انتخابی تان باید به گونه ای باشد که پاهایتان وقتی در آن قرار می گیرد، گرم و راحت باشد. همچنین ضخامت و جنس ته کفش نیز باید باکیفیت باشد. بوت های گرم و راحت معمولا عایق های خوب و سبکی دارند که باعث می شوند بوت با وجود سبکی، بسیار گرم هم باشد. در ضمن فراموش نکنید که جنس کفش و یا بوت خریداری شده باید از نوع ضد آب باشد.

انتخاب بوت های زمستانی 

۴٫ جنس بوت

بوت هایی از جنس جیر پس از مدتی استفاده، نیاز به بازسازی ویژگی های مربوط به ضدآب دارند، در حالی که بوت های لاستیکی تا پایان عمر محصول، ضدآب باقی می مانند. همچنین بوت های با مچ خز مصنوعی نیز مقاوم در بربر آب هستند. این بوت ها نه تنها درزهای آن چنان بسته و محکم هستند که موجب گرم ماندن پاها می شوند، بلکه جلوی نفوذ باران و برف به درون بوت را هم می گیرند.

۵٫ راحتی بوت

برخی از خانم ها موقع خرید کفش و بوت های زمستانی، راحتی را فدای سبک و مدل بوت می کنند. اما یادتان باشد که روزهای سرد زمستان، داشتن بوت و یا کفش زمستانی راحت، پیاده روی در سرما را نیز برایتان جذاب می کند. البته بوت های بسیاری هستند که در عین راحتی، بسیار شیک و زیبا هستند. در هر حال به کیفیت بوت بیش از مدل آن اهمیت بدهید.

۶٫ اندازه بوت

بعضی از بوت ها در قسمت کف و پنجه پا، باریک تر هستند. در حالی که برخی دیگر بسیار جادار هستند و کمی بزرگ به نظر می آیند. همچنین داخل برخی از بوت ها کفی اضافی نیز قرار می گرد. بنابراین ممکن است با وجود بزرگی کاملا اندازه پایتان نباشند. بنابراین موقع خرید بوت مراقب باشید به گونه ای باشد که به پایتان فشار نیاورد و یا خیلی راحت و گشاد نباشد. البته اگر بوتی انتخاب کنید که کمی جادارتر باشد، می توانید به راحتی جوراب های گرم و ضخیم بپوشید.

انتخاب بوت های زمستانی 

۷٫ بندهای بوت

نوع بندهای بوت روی اندازه آن تاثیر می گذارد و اگر می خواهید به راحتی بوت هایتان را به پا کرده و یا درآورید، بوته ایی بخرید که بندهای بلند داشته باشند. پوشیدن و درآوردن برخی از بوت های دارای بندهای بسیار بلند و راحتی برای باز و بسته کردن، بی دردسر هستند. اما گاهی محکم بستن بندها تا بالای پا بسیار سخت است. هنگام خرید بوت بنددار، باید مراقب باشید که قسمت قوزک پا کاملا در کفش راحت قرار بگیرد و زیاد گشاد و یا برعکس تنگ نباشد.

۸٫ وزن بوت

هنگام خرید بوت به موضوع دیگری که باید توجه کنید، وزن آن است. تمام بوت های زمستانی معمولا نسبت به کفش های معمولی، سنگین تر هستند اما از نظر وزن با یکدیگر متفاوت اند. باید بوتی را انتخاب کنید که بسیار سبک بوده و حتی اگر تمام روز هم آن را پوشیده باشید، احساس خستگی نکنید.

منبع: برترینها

گفت و گو با «جک بلک»، مرد اول «جومانجی» جدید

ورسیون تازه «جومانجی» که کارگردانی اش با جیک کاسدان بوده، بیش از آن که ادامه ای و حتی بازسازی فیلم سرگرم کننده و پرفروش سال ۱۹۹۶ با شرکت رابین ویلیامز باشد، یک واریاسون بر روی آن و حتی از آن فیلم هم که فانتزی صرف بود، خیالی تر است. این بار جک بلک است که در نقش اول این ورسیون تازه جومانجی می تازد و در بازی و مسابقه ای شرکت می جوید که ظاهراً یک بازی ویدیویی صرف است اما به واقع سفری به یک جهان مجاور و سرشار از ناشناختگی ها است.

کاراکتر جک بلک در این فیلم در کنار چهار نوجوان به درون یک بازی ویدیویی جومانجایی کشیده می شوند و در پی آن در می یابند که به درون پیکرهایی نامُردنی و زوال ناپذیر منتقل شده اند و نقاط قوت تازه ای یافته اند. با این حال تنها راه فرار آنها از دنیایی که خلاف میل خود مقیم آن شده اند، کامل کردن این بازی و بازگشت به جهان حقیقی است.

جک بلک که برای تهیه این فیلم به هاوایی سفر کرد، در مصاحبه پیش رو درباره ویژگی های متفاوت جومانجی جدید که اخیراً اکران شده و فروش زیادی هم داشته است، سخن می گوید و مدعی است که فقط به سبب فعال بودن کودک درونش توانسته است در فیلمی که در اصل کاری برای رده های سنی نوجوان و جوان است، حضور یابد.

 همسو شدن با آرزوها

همه می گویند استاد در بازیهای ویدیویی هستید. در این باره اطلاعاتی به ما بدهید.

 من از شروع رواج بازیهای ویدیویی با این موج همسو بوده ام اما چطور می توانم درباره بازی جومانجی که خواب و خیال صرف است، حرف بزنم. حتی از دست تصادف اولین فیلم هالیوودی من به نام «Pitfall Harry» در سال ۱۹۸۳ هم براساس یک بازی ویدیویی ساخته شد ولی فرق شرایط فعلی با آن زمان ها این است که به سبب سن بالای من و سنین کم نوجوانان حاضر در فیلم انگار دارم کنار بچه هایم فیلم بازی می کنم. البته درس پدر بودن که در زندگی خصوصی و خانوادگی ام آموخته ام به من یاری لازم را رسانده تا از عهده چنین کارهایی برآیم. در هر حال میل به این بازی و تخصص در آن از وجودم می بارد و برای هر مانوری در این زمینه آماده ام.

عجیب تر از همه این که در این فیلم در قالب یک نوجوان ۱۶ ساله به نام بتانی فرو می روید.

 این نوجوان از پدیده های مدرسه خود است ولی براساس قصه وقتی بازی آواتارگونه ما شروع می شود، وی از این نکته که دائماً تغییر چهره و وضعیت می دهد و گاهی هم به سن حقیقی من در می آید ابراز تعجب می کند. تکیه و تأکید فیلم بر درس های زیادی است که این نوجوانان از مشارکت در این مسابقه می گیرند.

شما که همیشه از کودک درون تان به نیکی یاد کرده و از عملکرد او راضی بوده اید، واقعاً چطور می توانید با این فرآیند در وجودتان کنار بیایید و با آن، یکی و کاملاً هماهنگ شوید؟

 اینها به تدریج بر شما نازل می شود. زمان هایی می توانید این پدیده را به وضوح در وجودتان حس کنید و این همان مواردی است که باید از شرایط موجود بیشترین بهره را برگیرید. در این زمینه باید حتماً حسی قوی داشته باشید و نوعی از بازیگوشی کودکانه در وجودتان باشد.

در قیاس با «جومانجی» اوری ژینال و فیلمی که ۲۱ سال پیش عرضه شد، چه تفاوت هایی را برای فیلم فعلی قائل هستید. آیا این یکی قدری ترسناک تر نیست؟

 شاید باشد اما آنچه من را به سمت این فیلم کشید تفاوت ها و به روزسازی ها در آن نبود بلکه من کلاً از هرگونه ماجراجویی از این دست استقبال می کنم. شما از دنیای حقیقت جدا می شوید و برای ساعاتی با آرزوها همسو می شوید، حتی اگر کاملاً دور از واقعیت باشد. این بخشی از وظیفه و جادوی سینما است.

درباره فیلم اوری ژینال و جومانجی اصلی چه نظری دارید؟

 من تا زمان شروع تهیه این فیلم آن اثر سینمایی را ندیده بودم. پس از خواندن متن سناریوی فیلم جدید احساس کردم دیدن فیلم اول الزامی تر از همیشه شده است و این کار را انجام دادم. رابین ویلیامز در این فیلم محشری به پا می کند و با بهترین نقش های او برابری می کند. فکر می کنم اوج تبلور این هنرمند فقید مربوط به مواردی می شد که او به سبب داستان خیالی فیلم ها قدرت پرواز و سطح مانور بالاتری داشت.

 همسو شدن با آرزوها

من با دیدن نمایش رابین ویلیامز در آن فیلم انگیزه هایی قوی تر برای حضور و درخشش در این ورسیون جدید یافتم.

این فیلم جدید را واقعاً چه می توان نامید؟ جمع بندی مجدد فیلم نخست و یا آوردن دنباله ای بر آن و یا هیچکدام؟ کمتر چیز آن شبیه به فیلم نخست است.

هیچکدام آنها نیست و در عین حال تمامی آنها هست. درست است که ظاهری کاملاً متفاوت دارد اما به نوعی ادامه ای بر آن در بیش از دو دهه بعد است. بازی ویدیویی هم که اتفاقات غریب این فیلم را موجب می شود، به گونه ای بسط دادن ماجراهای فیلم اول است و مثل یک موجود بسط یابنده دائماً بزرگتر می شود.

آیا می توان تصور کرد که حاضران در بازی فیلم نخست به گونه ای وارد بازی ویدیویی فیلم دوم شده اند؟

 این یک تصور اولیه و بدیهی است ولی هر طور به قضیه نگاه کنید دو فیلم با یکدیگر ارتباط صد در صد ندارند و جیک کاسدان در مقام کارگردان هم عزمی در این خصوص نداشت. استفاده از استعاره ها و نشانه های مرتبط با فیلم نخست در دستور کار بود اما چیزی اضافه بر آن خیر. حتی در بروشور معرفی کننده فیلم جدید بیش از هر چیزی روی وجه بازی ویدیویی تأکید شده حال آن که در فیلم اوری ژینال یک شیئی طلسم گونه اتفاقات غریب فیلم و به حرکت در آمدن حیوانات عصر حجر را در کنار انواع حیوانات جدید موجب می شود. آنجا نشانه های کهن بانی اتفاقات است و در فیلم جدید اگر وجه بازی ویدیویی در کار نباشد، اصلاً شاهد اتفاقاتی نخواهیم بود. پوستر فیلم دوم نیز با این جمله همراه است: این یک بازی است، به جنگل خوش آمدید. این خوشامد شامل شما هم می شود، به شرطی که در این سفر غریب با ما همسو شوید.

 همسو شدن با آرزوها

درباره همکاری مجددتان با جیک کاسدان در این فیلم نیز بگویید.

 روش کار کاسدان را بسیار می پسندم. من در فیلم «منطقه اورمج» هم با او همکاری مفیدی داشتم و البته از چند سال قبل از آن روند ارجاع نقش های فانتزی به من شدت گرفته بود. جیک کاسدان هر چند نه به اندازه پدر نامدارترش- لارنس کاسدان- ولی به هر حال یک فیلمساز هوشمند و مجرب است و وقتی اوضاع سخت و بحرانی می شود، به رغم جوانی توصیه های خوبی را ارائه می کند. او همیشه جلوتر از شما حرکت می کند و می توانید به وی و دیدش اعتماد داشته باشید.


منبع: برترینها

شبکه «افق»، عزیزدردانه تلویزیون

روزنامه هفت صبح – احمد رنجبر: واکاوی یک اتفاق که بارها رخ داده: دلیل بازپخش و معرفی برنامه های شبکه «افق» و در شبکه های دیگر چیست؟ آیا «افق» به خوبی دیده نمی شود یا رانت آن قوی است؟

 «افق» عزیزدردانه تلویزیون

پیش درآمد

این اولین بار نیست که برنامه یک شبکه توسط شبکه ای دیگر تبلیغ یا بازپخش می شود منتها به یاد نداریم سهم شبکه ها به پای «افق» برسد. اشاره خواهیم کرد که چه برنامه هایی بعد از پخش از «افق» سر از آنتن شبکه ای دیگر در آورده اند اما پیش از آن لازم است به بهانه اصلی گزارش بپردازیم. یکشنبه و دوشنبه و سه شنبه، «افق» جایگاهی ویژه در شبکه سه داشت. روز گذشته به یک مورد اشاره کردیم و گفتیم در میانه مسابقه تیم های رئال سوسیداد و بارسلونا، زیرنویسی حک شد که به اطلاع بیننده ها می رساند «مردان سایه» هم اکنون در حال پخش از شبکه «افق» است. حالا بماند چیزی نزدی به ۲۰ دقیقه از سریال گذشته بود اما همین مقدار نشان می دهد عزم شبکه های سراسری برای کمک به دیده شدن «افق» جزم است. دوشنبه شب همزمان با پخش سریال پربیننده «لیسانسه ها» و برنامه پرمخاطب «نود» زیرنویسی حک می شد که از بازپخش برنامه شنبه شب «جهان آرا» خبر می داد. این زیرنویس را در شبکه خبر هم شاهد بودیم. دیشب هم طبق قرار «جهان آرا» روی آنتن شبکه سه رفته، ماجرا چیست؟

سابقه

اشاره شد که پخش یک برنامه از شبکه دیگر یا اطلاع رسانی درباره آن با کمک شبکه های دیگر مسبوق به سابقه است و این اتفاق به ویژه در موارد استراتژیک به وفور رخ می دهد. با این حال سهم شبکه «افق» بیش از دیگران است. نمونه اخیرش بازپخش برنامه «جهان آرا» از شبکه سه که شنبه روی آنتن رفت و طبق اعلام شب گذشته در کنداکتور شبکه سه قرار گرفت. پیش تر هم قسمتی از این برنامه در شبکه یک بازپخش شده بود.

«افق» عزیزدردانه تلویزیون

شبکه یک برنامه «عصر» نادر طالب زاده را هم بازپخش کرده است. چند مورد دیگر هم به ذهن داریم از جمله مسابقه «فرمانده» که ابتدا از «افق» پخش شد و بعد از آن روی آنتن شبکه سه و نسیم رفت. مشابه این سرنوشت برای مسابقه «خانه ما» هم تکرار شد. شبکه نسیم مدتی بعد از «افق» آن را روی آنتن برد. شاخص ترین مورد «آسمان من» سریال شبکه «افق» است که نوروز سال ۹۴ پخش شد و مدتی بعد سر از شبکه سه و آی فیلم در آورد. در ادامه خواهیم نوشت که سریال محمدرضا آهنج در «افق» چه سرنوشتی داشت.

 
«افق» دیده نمی شود؟

مسیری که شبکه «افق» در پیش گرفته دو نکته را به ذهن متبادر می کند؛ اول نیمه خالی لیوان را ببینیم؛ شبکه افق دیده نمی شود؟ بیننده های این شبکه پایین است؟ از «فرمانده»، «خانه ما»، «عصر»، «جهان آرا» و نمونه های دیگر نمی توان به پرسش مطرح شده جوابی قانع کننده داد. درباره سرنوشت «آسمان من» اما می توان حکم داد که بیننده های افق چندان بالا نیست. محمدرضا آهنج این سریال را به سفارش سازمان اوج ساخت. شبکه «افق» در دو راهی پخش آن یا واگذاری اش به شبکه دیگر بود و در نهایت تصمیم گرفت سریال را نوروز ۹۴ روی آنتن ببرد.

شبکه «افق» می خواست اینگونه هم قدرتنمایی کند و هم از شبکه های دیگر عقب نماند. ضمن این که سریال «آسمان من» می توانست برای آن کسب مخاطب کند. در نوروز سریال دیده نشد و «افق» لاجرم بعد از نوروز بار دیگر آن را از اول روی آنتن فرستاد. این تمهید هم افاقه نکرد و چندی بعد سریال در کنداکتور شبکه سه قرار گرفت. دیری نپایید که آی فیلم هم آن را بازپخش کرد و سریال به خوبی دیده شد، نتیجه ساده این که افق بیننده ندارد.

«افق» عزیزدردانه تلویزیون

«افق» مهم است؟

اگر ماجرا از از آن سو ببینیم احتمالا می گوییم نه، تعداد بیننده های شبکه افق بالاست ولی آنقدر برنامه هایش شاخص هستند که حیف است فقط از این شبکه پخش شوند. به عبارتی «افق» سرشار از محتواهای غنی است که باید شبکه های دیگر را تامین کند. راستش درباره همه برنامه ها چنین دیدگاهی کارکرد ندارد؛ چه از نظر کیفیت و چه تعداد بیننده های بالا. مثال بارزش «آسمان» است که به رغم کیفیت مطلوب، به خاطر دیده نشدن در افق بلافاصله سر از شبکه های سه و آی فیلم در آورد.

خیلی از برنامه ها هم آنقدر خاص نیستند که شبکه ها در صورت پخش نکردن آنها گرفتار خلأ و نقصان شوند. در این میان «جهان آرا» و سوژه شنبه شب آن یک استثنا است؛ هم مهم است و هم جسورانه، اما این سوال هست که چرا باید از شبکه های دیگر بازپخش شود؟ مثل این است که بگوییم تکرار نود می تواند روی آنتن افق برود. وانگهی، اگر افق بیننده بالایی دارد چرا بازپخش «جهان آرا» به کرات در شبکه سه و خبر زیرنویس می شد؟

چرا بقیه شبکه ها سهم ندارند؟

در ورودی مطالب گفتیم که در بزنگاه های خاص شبکه های مختلف تلویزیون از یکدیگر تغذیه می کنند. این اتفاق به شکل روتین در بخش های مختلف خبری رخ می دهد که یک گزارش از شبکه دیگر هم پخش می شود. درباره برنامه ها و سریال ها اما به ندرت شاهد این اتفاق هستیم. شاید گفته شود شبکه «افق» سراسری نیست و می توان با این توجیه برنامه های آن را روی آنتن شبکه های سراسری فرستاد.

اولا فقط شبکه های سراسری میزبان برنامه های افق نیستند. دوما چرا چنین اتفاقی برای دیگر شبکه های دیجیتال رخ نمی دهد؟ دلیل چیزی جز «دیده شدن» برنامه های شبکه دیجیتال است؟ یا افق رانت قوی تری دارد؟ به دلیل اول بازگردیم و شبکه نسیم را که برنامه های تولیدی دارد مثال بزنیم. «خندوانه» و «دورهمی» از شبکه ای دیگر پخش نمی شوند چرا که نسیم به اندازه کافی بیننده دارد. مورد دوم شبکه سلامت هم به اندازه نسیم بیننده دارد؟ بعید است؛ پس چرا برنامه های تولیدی اش از شبکه ای دیگر بازپخش نمی شود؟ رانت ندارد یا برنامه هایش بی اهمیت است؟ تا جایی که ما رصد می کنیم برنامه های سلامت قابل دفاع اند.

 «افق» عزیزدردانه تلویزیون

مورد ویژه جهان آرا

فراموش نکنیم تعداد بیننده ملاک کافی برای ارزیابی یک برنامه نیست؛ کما این که برنامه «جهان آرا» در روز شنبه یکی از بهترین و جسورترین قسمت هایش را روانه آنتن کرد. این قسمت به مناسبت انتشار قطعه فیلمی از جلسه تاریخی مجلس خبرگان رهبری در چهاردهم خرداد ماه سال ۶۸ یعنی همزمان با رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) برای تعیین رهبری جدید نظام پخش شد. می دانید که این فیلم سروصدای زیادی به پا کرد و موجب ایجاد شائبه هایی شد در حالی که شبکه های آن ور خیلی زود به این مسئله پرداختند، تلویزیون پلنی نداشت تا این که «جهان آرا» آن را سرفصل قسمت شنبه شب کرد. نتیجه هم به گواه غالب رسانه ها مطلوب بود کما این که سایت مشرق نوشته این برنامه سعی کرد از زوایای مختلف به این موضوع نگاه کند. ضمن این که بی طرفی محسوسی در برنامه دیده می شد و بیشتر زمان آن هم به پخش گزارش و فیلم هایی از جلسه معروف خبرگان و گفتگو با برخی اشخاص اختصاص داشت و کمتر به بیان مطالب از سوی مجری یا مهمان پرداخته شد که این مسئله نقش مهمی در باورپذیری بیشتر کار داشت.


منبع: برترینها

ایده‎هایی برای دکوراسیون منزل زوج‎های جوان

دکوراسیون داخلی منزل اگر بدرستی طراحی شود شما می توانید در قسمت های مختلف منزل تان احساس آرامش و امنیت بیشتری داشته باشید از این رو بهتر است در طراحی دکوراسیون خانه های آپارتمانی امروزی حساسیت و وسواس لازم را به خرج دهید تا بتوانید فضایی آرامش بخش و پرانرژی را در قسمت های مختلف منزل تان ایجاد کنید.

بهترین روش برای داشتن خانه آپارتمانی با دکوراسیون لوکس و خاص الگوبرداری از دکوراسیون یک آپارتمان زیبا است که به مرحله اجراء رسیده است که در این صورت شما شاهد خلق دکوراسیونی بدون نقص و متفاوت در فضای منزل تان خواهید بود.

 دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
دکوراسیون داخلی خانه آپارتمانی برای خانواده های جوان

برای طراحی دکوراسیون منزل برای خانواده های جوان بهتر است از رنگ های خاص و انرژی بخش و دکوراسیون های مدرن و متفاوت استفاده شود. در ادامه این مطلب طراحی دکوراسیون واحد آپارتمانی واقع در مینسک را مورد بررسی قرار می دهیم.

دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
طراحی داخلی منزل

خانه آپارتمانی که در تصاویر زیر مشاهده می کنید متعلق به یک خانواده جوان است که دارای ۱۲۰ متر مربع می باشد. در طراحی این خانه آپارتمانی شیک و مدرن از رنگ های سرد و الگوهای جسورانه و آثار هنری خاصی استفاده شده است.

در فضای اتاق نشیمن از یک مبل جادویی با رنگ روشن استفاده شده است و برای جذابیت بیشتر دکوراسیون اتاق نشیمن فرشی فانتزی با طراحی خاص به چشم می خورد. در فضای اتاق نشیمن همچنین تابلوهای هنری زیبا و گیاهان شاداب و سرسبزی به چشم می خورند که استفاده از این وسایل باعث ایجاد فضایی آرامش بخش در این خانه زیبا شده است. دیواری فضای بین اتاق نشیمن و آشپزخانه را از یکدیگر جدا کرده است که در مجاور این دیوار تلویزیون قرار گرفته است همانطور که در تصاویر مشاهده می کنید دیوار تا سقف ادامه داده نشده است و در قسمتی از دیوار پنجره ای شیشه ای برای ورود نور طبیعی از فضای آشپزخانه به فضای اتاق نشیمن طراحی شده است.

دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
 دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
 دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان

کفپوش آشپزخانه طراحی خاص و متفاوتی دارد و برای متفاوت تر به نظر رسیدن کفپوش آشپزخانه از کاشی های رنگی و زیبایی استفاده شده است. میز ناهارخوری در کنار دیواری قرار داده شده است که فضای اتاق نشیمن و آشپزخانه را از یکدیگر جدا می کند و همانطور که مشاهده می کنید دیوار مجاور میز ناهارخوری به زیبایی تزیین شده است برای جذابیت بیشتر فضای غذاخوری از لوستری آویز با شکل هندسی خاص استفاده شده است.

در انتهای آشپزخانه نیز یک بریدگی به عنوان بار آشپزخانه در نظر گرفته شده است که اطراف بار آشپزخانه صندلی ها بار ساده و زیبایی به چشم می خورند. در فضای این آشپزخانه کوچک برای روشن تر و دلباز تر به نظر رسیدن فضا برای کابینت ها و سقف و دیوارها از رنگ سفید استفاده شده است و همچنین برای نورپردازی بار آشپزخانه چراغ های آویز و ساده ای از سقف آویزان شده اند.

دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
 دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
 دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
قسمتی از فضای خانه به عنوان اتاق کار در نظر گرفته شده است که برای ایجاد فضایی آرامش بخش در این قسمت گیاهان خاص و زیبایی به چشم می خورند. در فضای اتاق کار برای قرار دادن کتاب و سایر وسایل خصوصی از قفسه بندی خاکستری استفاده شده است و در مقابل این قفسه بندی میز کار و صندلی راحتی قرار داده شده است.

دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
 دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
راهرو بین اتاق خواب ها با تابلوهای زیبا و هنری و لامپ های ساده ای تزیین شده است و این قسمت از منزل دکوراسیون ساده و در عین حال مدرنی دارد. امروزه قسمت کوچکی از خانه های آپارتمانی را به بالکن اختصاص می دهند که برای طراحی دکوراسیون بالکن این خانه آپارتمانی از قطعه هنری زیبا و گلدانی سرسبز و زیبا استفاده شده است.
 دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
 دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
 دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان

دکوراسیون اتاق خواب اصلی خاص و متفاوت است و برای طراحی دکوراسیون اتاق خواب دو نفره از رنگ های ملایم و نورپردازی خاصی استفاده شده است و همانطور که مشاهده می کنید فضای اتاق خواب آرامش بخش و مدرن است. برای تزیین سقف اتاق خواب لوسترها با شکل هندسی خاص به چشم می خورند.

 دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
 دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
طراحی داخلی اتاق کودک پسرانه نیز به صورت کاربردی و مدرن است و برای جلوگیری از شلوغ شدن فضای اتاق کودک از قفسه های دیواری سبز و ساده ای استفاده شده است و کتاب ها و سایر وسایل خصوصی در این قفسه ها به شیوه ای مرتب چیده شده اند. برای تزیین دیوارها نیز از شلف دیواری و اسباب بازی و کاغذ دیواری استفاده شده است که تزیین اتاق با اسباب بازی باعث ایجاد فضایی شاد و پرانرژی در اتاق کودک شده است.

دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
 دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
در فضای اتاق خواب دخترانه دکوراسیون صورتی ملایم به چشم می خورد. برای تزیین دیوارها از کاغذ دیواری و کاغذ رنگی استفاده شده است همچنین اتاق خواب دخترانه دارای نورپردازی مدرن و کاربردی است.

دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
 دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
 دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
 دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان

 
سرویس بهداشتی یکی از دیگر از مهم ترین مکان ها در خانه های امروزی است که برای طراحی داخلی سرویس بهداشتی و حمام از کاشی های تک رنگ و دکوراسیونی خاص استفاده شده است.

 دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان
 دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان

دکوراسیون داخلی منزل برای خانواده های جوان

در این مطلب با طراحی دکوراسیون یک خانه آپارتمانی شیک و مدرن آشنا شدید که امیدواریم از مشاهده این طراحی داخلی نهایت لذت را ببرید و بتوانید با ایده گرفتن از آن دکوراسیون کاربردی و خاصی را در فضای منزل خود ایجاد کنید.


منبع: برترینها

چیدمان اصولی قاب عکس‌های دیواری

  عناصر زیادی وجود دارند که از آنها برای دکوراسیون منزلمان استفاده می‌کنیم. یکی از این عنصرها قاب عکس است که بسته به نوع سلیقه هر شخص می‌تواند انتخاب گردد. قاب عکس‌ها می‌توانند یک اثر هنری باشند و یا عکس موردعلاقه خانوادگی‌تان، اما به‌طور حتم می‌گوییم که می‌توانند فضای خانه شما را زیباتر گردانند. چند سالی است که با ورود عرصه دیجیتال به زندگی‌مان، عکس‌های چاپی را کمتر می‌بینیم، اما اگر در این مطلب همراه ما باشید با هم راهکارهایی را برای برگشتن به حال و هوای سال‌های پیش، مرور خواهیم کرد.

 زندگی به سبک دیوار

چیدمان قاب عکس روی دیوار

بدون شک نصب قاب‌ها بر روی دیوار، مدل‌های مختلفی دارد؛ مانند نصب نامنظم، منظم، تکی، خطی (که خود به ۲ بخش افقی و عمودی تقسیم می‌شود) و شبکه‌ای.

خطی: نصب می‌تواند عمودی یا افقی باشد که البته بستگی به اندازه قاب‌ها و هم چنین فضایی که ما در نظر گرفتیم نیز خواهد داشت.

نامنظم: قاب‌ها می‌توانند به‌صورت نامنظم بر روی دیوار نصب شوند؛ درواقع به این معنی که تقارنی وجود نداشته باشد. یک قاب می‌تواند به‌صورت افقی و قاب دیگر نیز در کنار آن به‌صورت عمودی نصب گردد. در مقابل این نوع چیدمان می‌توانیم از چیدمان منظم هم بهره بگیریم؛ یعنی قاب‌ها همه به یک اندازه باشند و نصب آنها بر روی دیوار به‌صورت کاملا متقارن صورت گیرد.

تکی: نصب تکی در بیشتر موارد برای آثار هنری استفاده می‌شود. در این نوع چیدمان تابلو، اندازه دیواری که برای نصب تابلوی تکی در نظر می‌گیریم اهمیت بسیاری دارد و نصب آن بستگی به‌اندازه تابلوها صورت می‌پذیرد.

شبکه‌ای: نصب قاب‌ها به‌صورت شبکه‌ای با قاب‌هایی یک اندازه صورت می‌گیرد و چیدمانی منظم و در یک راستا دارد.

 زندگی به سبک دیوار

تنوع در طرح و اندازه

بر اساس اندازه دیواری که ما برای نصب قاب عکس‌ها در نظر گرفته‌ایم، اندازه آنها می‌تواند متفاوت باشد. قاب عکس و تابلوها می‌توانند همه به یک اندازه یکسان باشند و به‌صورت منظم نصب شوند و یا حتی می‌توان قاب‌هایی با اندازه‌های کوچک، بزرگ، مربع، مستطیل و عمودی یا افقی و به‌اصطلاح نامنظم انتخاب کرد و بر روی دیوار منزل نصب نمود. استفاده از قاب‌هایی با ابعاد مختلف خوب است، اما باید تناسب آنها نیز در نظر گرفته شود. نکته بسیار مهم این است که نباید همه قاب‌ها را در روی یک دیوار نصب کنید و دیوارهای دیگر را خالی نگه دارید؛ زیرا این کار باعث به هم خوردن توازن می‌شود و هم‌چنین تعادل را از بین می‌برد.

 
بهترین مکان نصب قاب‌ها

بسته به ابعاد منزلمان جای نصب قاب عکس‌ها و یا تابلوها را مشخص می‌کنیم. در خانه‌هایی که فضاهایی مانند راه‌پله‌ها و راهروها وجود دارد فرصت مناسبی برای نصب قاب مهیا می‌شود. معمولا در راه‌پله‌ها به دلیل شیبی که وجود دارد، نصب تابلوها به‌صورت مورب و نامنظم و در راهروها نیز به‌صورت منظم و خطی انجام می‌شوند. نصب تابلوها در بیشتر موارد باید به صورتی باشد که هم‌طراز با دید شخص قرار بگیرد. نکته‌ای که حائز اهمیت است خط نگاه ماست که بعضی آن را در وضعیت ایستاده در نظر می‌گیرند و عده‌ای دیگر در حالت نشسته، اما تابلوها اغلب در فضاهایی مانند راهرو و راه‌پله، بیشتر در حالت ایستاده دیده می‌شوند. این در حالی است که در اتاق نشیمن بیشتر سطح دید برای افراد نشسته خواهد بود.

 زندگی به سبک دیوار
برای نصب تابلوها در اتاق پذیرایی بهتر است بالای مبل اصلی یا روی بزرگ‌ترین دیوار را مدنظر قرار دهید، اما در مقابل، قاب عکس‌هایی که ابعاد آنها کوچک است را نباید در بالای مبل‌ها نصب نمود. ازنظر بصری نکاتی که زیبایی محیطمان را چند برابر می‌کنند هم‌خوانی رنگ دیوارها، قاب عکس‌ها و هم‌چنین نوری که در حوالی تابلوهایمان وجود دارد است. معمولا نورپردازی در تابلوهای تکی تأثیر بسیار زیادی در جلب کردن توجه دیگران دارد، اما مراقب باشید که این مسئله نباید به‌صورت خیره‌کننده باشد. تمامی این نکات می‌توانند برایمان آرامش بصری بیشتری را فراهم کنند تا محیطی دل‌چسب‌تر را در منزلمان فراهم آوریم. 
برای تهیه مجله منزل می توانید به صورت حضوری از کیوسک های روزنامه فروشی سراسر کشور و برای خرید نسخه الکترونیک از وب سایت  اقدام نمائید.

ضمنا برای اشتراک نسخه چاپی مجله منزل روی تصویر زیر کلیک کنید:


منبع: برترینها

پرویز شهریاری، ریاضیدانی که فلسفه می‌دانست

مجله دانستنیها – زهره ترابی: سال هاست که عادت کرده ایم لفظ «دکتر» را قبل از نام همه شخصیت های علمی بیاوریم. بی راه هم نیست. بیشتر کسانی که در حوزه علم به جایی رسیده اند، تحصیلات شان را تا عالی ترین مقاطع دانشگاهی ادامه داده اند. این وسط استثناهایی هم وجود دارد؛ پرویز شهریاری یکی از آنهاست.

 ریاضیدانی که فلسفه می دانست

نقش ماندگار او در ریاضی نه به خاطر تحصیلات عالیه در بهترین دانشگاه های دنیا، بلکه به دلیل ترویج و گسترش علم به دست آمده است. رزومه او تنها در ریاضی خلاصه نمی شود. فلسفه، هنر، ادبیات و اخلاق هم کلیدواژه های زندگی پرویز شهریاری اند. «چهان پیرامون ما هم جهانی ریاضی است، هم جهانی فیزیکی و هم جهانی فلسفی و هنری. ریاضیدانی که جز رابطه ها و قانون های ریاضی به چیز دیگری کار ندارد، به دسته یا محور مکانیکی ماشینی می ماند که تنها می تواند وسیله معینی را با اندازه و وزن معین، از جایی به جایی دیگر منتقل کند.»

پرویز شهریاری

  • تاریخ تولد: ۱۳۰۵
  • تاریخ فوت: ۱۳۹۱
  • محل تولد: کرمان
  • تحصیلات: لیسانس ریاضی

«فقر عمومیت داشت، زرتشتی و مسلمان و یهودی همه در حالت فقر زندگی می کردند. وقتی می خواستیم در ششم دبستان امتحان بدهیم، وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که هر داوطلبی می بایست دو صندلی یا یک میز و یک صندلی با خودش بیاورد. من مدت ها گرفتار این مسئله بودم که این وسایل را از کجا بیاورم و بالاخره از محل آتشکده زرتشتی ها توانستم صندلی و میزی نیمه شکسته ای را تعمیر کنم و با خودم سر جلسه امتحان ببرم. این امتحان مقارن با فوت پدرم بود. وقتی پدرم مرد، وضع زندگی ما بد بود، بدتر هم شد.»

 ریاضیدانی که فلسفه می دانست

پرویز شهریاری در یکی از فقیرترین محله های کرمان در خانواده ای زرتشتی به دنیا آمد. پدرش کشاورزی بود که به خاطر تحمل نکردن ظلم ارباب، شغلش را عوض کرده و به کارخانه های ریسندگی رفته بود. تغییر محل کار پدر را بیمار کرد. رفتن از دل طبیعت و هوای پاک به ساختمان نمور و آلوده سالن ریسندگی باعث مرگ زودهنگامش شد. پرویز از دوازده سالگی برای تامین هزینه های خانواده کار می کرد. بنایی، خشت مالی، چاه خویی، کار در کوره آجرپزی و راه سازی شغل هایی بود که در آن دوره به آن پرداخت. وضع زندگی شان به قدری سخت بود که به گفته خودش گاهی تکه نانی هم برای خودش پیدا نمی کرد. با وجود همه این مشکلات و سختی ها مادرشان نگذاشت بچه هایش درس را رها کنند. به هر ضرب و زوری بود آنها را به مدرسه فرستاد و اصرار داشت که درس را ادامه بدهند.

پرویز شهریاری دوره ابتدایی، دبیرستان و دانشسرای مقدماتی را در کرمان خواند و شاگرد اول شد. بعد از آن برای ادامه تحصیل به تهران آمد و در رشته ریاضی دانشکده علوم درسش را ادامه داد. البته شهریاری از اول قرار نبود ریاضی بخواند. هم به ادبیات علاقه داشت و هم به ریاضی اما چون کلاس های ادبیات شلوغ بود و ریاضی خلوت، رشته ریاضی را انتخاب کرد. این دوره از زندگی پرویز شهریاری همزمان بود با اوج گیری فعالیت های سیاسی دانشجویان و به زندان افتادن او.

سختی ها ادامه دارد

«سال ۱۳۳۲ در زندان قزل قلعه یک سال و نیم حبس بودم. آنجا بیکار بودم. به برادرم سپردم اگر کتاب روسی به دستش رسید برای من بیاورد. برادرم یک کتاب روسی برایم آورد که برای فرانسوی هایی که می خواهند زبان روسی یاد بگیرند نوشته شده بود. این کتاب ۷۵ فصل بود در ۸۰۰ صفحه. من این ۸۰۰ صفحه را ظرف نه ماه تمام کردم. گاه در روز ۱۶ تا ۱۷ ساعت کار می کردم چون کار دیگری نداشتم.»

 ریاضیدانی که فلسفه می دانست

پرویز شهریاری در سال سوم تحصیل دو بار به زندان افتاد. بار اول سه ماه و بار دوم سه سال. همین عاملی بود که باعث شد شهریاری مدرکش را به جای چهار سال بعد از نه سال بگیرد. زندان رفتن های استاد شهریاری به همین جا ختم نشد. او در عمرش بارها دستگیر شد و مجموعا شش سال از عمرش را در زندان سپری کرد اما در همان دوره های سخت و تاریک زندگی هم تحقیق و پژوهش را کنار نگذاشت. یاد گرفتن زبان روسی و ترجمه «تاریخ حساب» نوشته «تانون»نمونه ای از این تلاش هاست. تا قبل از زندان رفتن، استاد کتاب ها را از فرانسه به فارسی ترجمه می کرد اما بعد از یاد گرفتن زبان روسی، متن ها را از این زبان به فارسی بر می گرداند. شهریاری که از پانزده سالگی تدریس به بچه های کوچک تر از خودش را شروع کرده بود، در دوره زندان هم این کار را در کنار مطالعه و پژوهش ادامه داد و تا جایی که توانست به زندانبان ها درس داد.

من خودآموز بودم

«رشته ریاضی را که تمام کردم، در واقع هیچ چیز از درس و کلاس در ذهن من باقی نمانده بود و من نسبت به آموزش دانشگاهی در هنگام فارغ التحصیلی کاملا خالی الذهن بودم. وضع زندگی ام هم طوری بود که ناچار بودم برای اداره خانواده ام کار کنم. من هر چه می خواستم بدانم و بیاموزم می بایست خودم یاد بگیرم. بنابراین تصمیم گرفتم هم به خاطر زندگی و هم به خاطر خودم درس بخوانم و مطالعه کنم و از خودم همه جیز را بطلبم و محصولش را هم، اگر محصولی داشته باشد، به جامعه عرضه کنم.»

محصولی که پرویز شهریاری از آن حرف می زند، خیلی بیشتر از آن چیزی است که تصور می کنیم. شهریاری از سال ۱۳۳۳ با حکم وزارت فرهنگ رسما دبیر شد اما به همین اکتفا نکرد. شش سال بعد گروه فرهنگی خورازمی را پایه گذاری کرد که اولین کلاس های کنکور ایران در این گروه تشکیل شد. بعدها و به دنبال آن دبیرستان پسرانه خوارزمی را هم ساخت.

در سال ۱۳۴۰ دبیرستان دخترانه ای تاسیس کرد و به یاد دخترش مرجان که فوت شده بود این نام را برای مدرسه انتخاب کرد. تشکیل «گروه فرهنگی مرجان» با کمک ۷۰۰ دبیر چند سال بعد از ساخت این مدرسه بود. تاسیس مدرسه عالی علوم ماراک با کمک «دکتر قریب» و «دکتر گل گلاب» و همچنین تاسیس «انتشارات خوارزمی» و «انتشارات توکا» از دیگر کارهایی بودند که انجام داد. نشریات زیادی هم انتشار موفق شان را مدیون تلاش های او هستند. شهریاری به دور از سیستم دانشگاهی و با همان روش خودآموزی که خودش در مورد آن صحبت کرد، بیشتر از ۲۰۸ جلد تالیف و ترجمه از خودش به یادگار گذاشته است. او اگرچه دوران تحصیل کوتاهی داشت، اما بیشتر از ۵۰ سال در دبیرستان ها، دانشسرای عالی و دانشکده فنی دانشگاه تهران تدریس کرد.

 ریاضیدانی که فلسفه می دانست

همه نشریات من

«در بهمن ۱۳۴۸ بلایی نازل شد. در یکی از شعبه های سازمان امنیت مرا خواستند. بسیار با محبت صحبت می کردند و درخواست کوچکی داشتند: مجله «سخن علمی» را به ما واگذار کنید. ما همچنان خانلری و تو را به عنوان صاحب امتیاز و سردبیر در مجله اعلام می کنیم، ولی شما هیچ دخالتی در آن نخواهید داشت. به هر کدام از شماها (دکتر خانلری و من) ماهانه پنج هزار تومان می دهیم؛ این قرار هم باید همین جا دفن شود.» من به ظاهر مخالفتی نکردم ولی گفتم اجازه دهید سال هشتم را تمام کنیم، آن وقت خدمت می رسم و مجله را تحویل می دهم. اتمام سال هشتم تا فروردین ۱۳۴۹ طول کشید و در آن یادداشتی به صورت یک برگ رنگی گذاشتم که این آخرین شماره است. به ظاهر سازمان امنیت چند مجله را به همین صورت در دست گرفته بود. بعد از پخش مجله، آقای دکتر خانلری مرا خواست و جریان را جویا شد. به او گفتم چه پیش آمده است ولی اکنون با کاغذی که لای مجله گذاشته و پخش کرده ام گمان می کنم مسئله منتفی شده باشد و در واقع هم بعد از آن خبری نشد.»

اهل کوتاه آمدن در برابر زور نبود. تسلیم نمی شد. هر چقدر هم که کارشکنی می کردند و مانع سر راهش می گذاشتند باز از یک جای دیگر و به شکل متفاوتی فعالیت هایش را ادامه می داد. بدون این که به درگیری هایی مثل در افتادن با حکومت، زندان رفتن یا مسائل مالی فکر کند. مثلا در همین خاطره ای که در بالا ذکر شد این را در نظر بگیرید که ارزش پنج هزار تومان در آن زمان بسیار زیاد بود و مجله سخن علمی، اشتراکی برابر ۲۵۰ ریال برای ۱۲ شماره داشت. علاوه بر انتشار این مجله، انتشار ماهنامه «اندیشه ما»، تهیه یک دوره کتاب درسی ریاضی دوره اول دبیرستان و سردبیری هفته نامه «وهومن» تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بر عهده استاد بود. مجله «آشتی با ریاضیات»، «آشنایی با ریاضیات»، «آشنایی با دانش» و «مسائل دانشگاهی» از دیگر نشریاتی بودند که نام پرویز شهریاری اعتبارشان را دو چندان می کرد. «چیستا» و «دانش و مردم» هم در واقع حکم خانه ای را برای استاد داشتند که شهریاری سال ها در آن کار می کرد.

 ریاضیدانی که فلسفه می دانست

گاهی هم در بن بست

«من از گذشته خود راضی ام. سعی می کنم «از خود راضی» نباشم ولی از خودم ناراضی نیستم. هرگز نخواسته ام به جای کس دیگری باشم. بسیار پیش آمده که نگران و حتی وحشت زده شده ام، نگران از سرنوشت همسر و فرزندانم و وحشت از این که نتوانسته ام با معیارهای انسانی، شوهر خوبی برای همسرم و پدر خوبی برای فرزندانم باشم ولی این احساس ها غالبا زودگذر بوده اند و دوباره با همه توانم، کارم و هدفم را دنبال کرده ام. همیشه در شاهراه نبوده ام، گاه غالبا به بن بست رسیده ام، برگشته ام و کوچه دیگری را امتحان کرده ام. زندگی را جز همین تلاش و پیگیری نمی دانم. هر کسی هر چه از دستش بر می آید می کند. هرگز طعم بدبختی را نچشیده ام و همیشه خودم را خوشبخت دیده ام، چرا که دوستان بسیار خوب و انسانی دارم که بیشترشان بیش از آنچه شایسته باشم، به من محبت می کنند.»

برای پرویز شهریاری در زندگی اش بزرگداشت های زیادی برگزار شد، در کنار همه مشکلاتی که برایش به وجود آمده می شود او را در دسته نخبگانی قرار داد که در دوره حیاتش قدر دید؛ کسب نشان درجه یک علمی از وزیر آموزش و پرورش وقت در سال ۱۳۴۵، به دست آوردن نشان درجه یک علمی در سال ۱۳۸۴، برگزیده شدن در مراسم چهره های ماندگار در رشته آموزش ریاضیات در سال ۱۳۸۱ و دریافت دکترای افتخاری ریاضیات از دانشگاه کرمان بخشی از این ماجراست.

شهریاری با وجود مشکلات بینایی تا آنجا که می توانست خواند و نوشت و ترجمه کرد. در اواخر عمرش هر دو چشمش در حدود هشت درصد بینایی داشت و کتاب را هم با زحمت زیاد به کمک عینک و ذره بین می دید اما همچنان به کارش ادامه داد. پرویز شهریاری در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ در اثر سکته قلبی درگذشت و در قبرستان زرتشتی ها در قصر فیروزه به خاک سپرده شد.

 ریاضیدانی که فلسفه می دانست

پرویز شهریاری بخش بزرگی از زندگی اش را صرف ترویج و همگانی کردن علم کرد

ریاضی برای همه

آموزش و پژوهش دغدغه اصلی شخصیت های علمی است اما خیلی از اساتید دانشگاه و نخبه ها به ترویج و همگانی کردن علم فکر نمی کنند و به این حیطه نزدیک نمی شوند؛ چرا که باید توانمندی های ویژه و حوصله زیادی داشته باشند تا بتوانند یک مطلب پیچیده علمی را با بیانی ساده و قابل فهم برای همه عنوان کنند، آن هم در بحثی مثل ریاضی که تصور عموم مردم از آن مفاهیم مجرد دور از زندگی روزمره است. پرویز شهریاری یکی از افرادی بود که بخش بزرگی از زندگی اش را برای این کار گذاشت و حالا، خیلی از کسانی که در دهه های ۶۰ و ۷۰ دانش آموز بوده اند، فهم خود از دنیای ریاضی را مدیون ایشان هستند.

 
پرویز شهریاری با تالیف و ترجمه بیش از ۲۱۰۰ جلد کتاب و همین طور با تاسیس و کار در نشریه های مختلف یکی از موفق ترین افراد این حوزه بود. کتاب های شهریاری روان و ساده نوشته شده اند و درکش برای عموم آسان است. این کتاب ها در زمان انتشار معمولا با اقبال عمومی مواجه شدند و پس از گذشت سال ها بعضی از آنها مانند «خلاقیت در ریاضی» همچنان تجدید چاپ می شود.

در کتاب هایی ه نام شهریاری روی جلد آن آمده هم حل المسائل پیدا می شود، هم کتاب های درسی و آموزشی و هم داستان و سرگرمی. از بین کتاب های او «ریاضیات به زبان ساده» و «سرگرمی در ریاضیات» و «رمان های علمی» جایگاه ویژه ای در ترویج علم در ایران دارد. تاریخ ریاضی هم یکی از علاقه مندی های پرویز شهریاری بود. او با پژوهش دقیق علمی و منصفانه اطلاعات دست اولی از ریاضیات و ریاضیدان های ایرانی به دست آورد و آنها را در قالب کتاب هایی منتشر کرد.

یکی از اهداف شهریاری از این کار، آگاهی جوان های ایرانی از گذشته پر افتخار خودشان در رشته ریاضی بود تا شاید این آگاهی باعث شود بتوانند در همان مسیر قدم بردارند. نشریاتی هم که او تاسیس یا در آنها کار کرد، بیشتر نشریاتی توصیفی برای ترویج علوم ریاضیات بودند و در همگانی کردن علم نقش مهمی داشتند. همزمان با همه این کارها شهریاری شروع به تاسیس نهادهای فرهنگی – آموزشی هم کرد تا مردم برای علم آموزی کمتر به دردسر بیفتند. ساخت مدرسه، تاسیس آتشکده، به راه انداختن انتشارات نمونه ای از فعالیت های اوست.

 ریاضیدانی که فلسفه می دانست

مردی برای تمام ایران

ویژگی دیگر شهریاری که نام او را بین مردم محبوب می کرد، تواضع و توجه او به همه قشرهای جامعه بود. او علاوه بر شرکت در همایش ها و کنفرانس های بزرگ، در جمع های کوچک و محلی در شهرستان های مختلف هم حضور پیدا می کرد و تفاوتی بین این دو نمی گذاشت. در واقع بی توجه به جایگاه اجتماعی اش هر جایی که حس می کرد حضورش می تواند کمکی به توسعه و رشد علم کند، می رفت و کمک می کرد؛ ویژگی که از همان سال های اول تدریس از خود نشان داده بود: «سال اول برای تدریس مرا به شیراز فرستادند. در آنجا گویا معلمی بود که از دست شاگردان ناراضی بود و مرا به ناچار به جای او گذاشتند، بدون آن که من کمترین اطلاعی داشته باشم. من به مرور مقبول شاگردان شدم اما چگونگی مقبولیتم خودش حکایتی دارد. فرض کنید کلاس چهارم در آن زمان مثلثات داشت. من چندان مثلثات نمی دانستم. در دوره متوسطه که در دانشسرای مقدماتی بودم، مثلثات نداشتیم. وقتی هم به دانشکده آمدیم، باز هم مثلثات نداشتیم. من تمام کتاب های مربوط به مثلثات را جمع آوری کردم. به کتابفروشی معرفت شیراز رفتم و گفتم: «کتاب های قدیمی مثلثات را می خواهم.» کتابفروش که پیرمردی بود، گفت بالا در قسمتی ما کتاب های قدیمی را روی هم چیده ایم. یک روز از صبح تا ظهر لای گرد و غبار قفسه ها گشتم تا کتاب مورد نظرم را پیدا کردم. کتاب ها را با خودم به خانه بردم و مثلثات را خوب یاد گرفتم. بارها پیش آمد که من شب تا صبح روی مسئله ای کار کردم و صبح سر کلاس رفتم تا آن را برای شاگردانم حل کنم. نه تنها در مورد مثلثات بلکه در مورد همه درس ها با همین روش (خودآموزی) پیش می رفتم.»

 ریاضیدانی که فلسفه می دانست

آیین پرسه و بزرگداشت استاد پرویز شهریاری (تالار ایرج انجمن زرتشتیان تهران – ۱۳۹۱)

 
همکاری با نشریات

نمونه دیگری از این ماجرا همکاری اش با نشریات مختلف بود. شهریاری با آن سابقه و رزومه پربار مطبوعاتی اش، سال های سال ستونی هم در مجله «برهان» داشت، با این عنوان که «شما هم می توانید در درس ریاضی خود موفق شوید». شهریاری وقت زیادی را هم به نامه های رسیده به نشریات اختصاص می داد. آنها را مطالعه می کرد و جواب را برای شان می فرستاد. خیلی ها مشتاق همکاری با مجله بودند و مطالبی را می فرستادند که کیفیت علمی لازم را نداشت. «میرشهرام صدر» در خاطره ای از استاد می گوید: «هیچ گاه نویسنده مطلب را ناامید و سرخورده نمی کرد، بلکه همیشه در ابتدا از مطلب تعریف و تمجید می کرد و در ادامه می گفت اما این مطلب هنوز کامل نیست و نقایص آثار را باید کامل و اشکالات آن را رفع کرد. ایشان همیشه خودشان نویسنده را برای تکمیل مقاله راهنمایی می کردند و در بسیاری از موارد خودشان نقایص باقیمانده را رفع و به نام نویسنده اول منتشر می کردند تا او دلگرم شود. نکته ای که باید درباره دلیل موفقیت ایشان ذکر کرد، پشتکار بسیار زیاد ایشان بود که همیشه در حال تلاش و فعالیت بودند و هیچ گاه خستگی مانع ادامه کار نبود. در سال های آخر با آن که چشم شان ناتوان و ضعیف شده بود ولی با ذره بین می خواندند و می نوشتند. ایشان همیشه با وجود کهولت سن و ناتوانی جسمی در همه جلسه های هیئت تحریریه و مجله با نشاط شرکت می کردند و همیشه هم شرکت شان فعالانه بود، یعنی صوری و ظاهری نبود بلکه در مورد همه چیزها اظهار نظر و دیگران را راهنمایی می کردند.»

شهریاری با وجود همه مشکلات و موانعی که در زندگی سر راهش قرار گرفتند، همیشه بی حاشیه و منظم کارش را انجام می داد و به همکاران و شاگردانش هم توصیه می کرد که اگر واقعا قصدشان خدمت به مردم است، بی سروصدا کار کنند، چون اگر کار درست انجام شود، آنان که باید قدر را بدانند، حتما قدردانی مین کنند.

ریاضیدانی که فلسفه می دانست

من معلم هستم

«از یازده سالگی معلم بوده ام و اگر کسی از من بپرسد مجموعا در عمرت چه کرده ای، می گویم معلمی کرده ام و راضی هم هستم. من هم در دانشکده فنی تدریس کرده ام، هم در مدرسه عالی «پارس» که در آنجا پس از دو یا سه ماه تدریس «منطق ریاضی» به من گفتند مجبوریم حقوق تو را به نام کسی بنویسیم که دکترا یا دست کم فوق لیسانس داشته باشد. شما درس بدهید، ما حقوق را به نام کس دیگری می نویسیم اما به شما می دهیم که من هم قبول نکردم، گفتم اگر صلاحیت دارم به نام خود من بنویسید و اگر هم صلاحیت ندارم که می روم کنار.»


منبع: برترینها

یک هفته و چند چهره؛ زیرکی روحانی و توهمات سانچی

برترین ها – ایمان عبدلی:

حسن روحانی یا (سیاستمدار هفته)

اعتراضاتی که قائله اش تمام شد، برای حسن روحانی تهدیدی بود که تبدیل به فرصت شد. گو این که او پیش از این هم نشان داده بود که چگونه میتواند سر بزنگاه ورق را برگرداند و از مس طلا بسازد. مثل انتخابات ۹۲ و آن چهارشنبه ای که کلید پیروزی حسن روحانی شد. نظرسنجی ‍‌ها اختلاف معناداری میان عارف و روحانی نشان نمی داد، اما روحانی به فراست دریافته بود که اگر بماند و عارف کنار بکشد، می تواند یک هیمنه نسبی با کمک جریان های معتدل اصولگرا ایجاد کند و در نهایت برنده انتخابات باشد.

 او جایی که به نظر می رسید باید به دامان تقابل با جلیلی و بازمانده های احمدی نژادیسم بیفتد، اتفاقا لابی ها را فعال تر کرد. دقیقا رفتاری عکس آن چه که در انتخابات ۹۶ داشت. او این بار اتفاقا باز هم با زیرکی دریافته بود که جامعه ناراضی و نامطمئن از او باید با تحریک و تهییج همراه شود. عامل اطمینان بخش می توانست در یک تقابل، فرصت ظهور و بروز پیدا کند. تقابل با رئیسی برگ برنده ای بود که روحانی به درستی و به واقع سیاست مدارانه به آن دامن می زد و دو قطبی «آزادی و انسداد» آن قدر بسط داده شد که در هفته‌ی منتهی به انتخابات، میشد پیش بینی پیروزی قاطع روحانی را داشت.

حالا با گذر از اتفاقات و نا آرامی‌های این چند وقت اخیر، روحانی یک بار دیگر فرصت شناسی اش را نشان داد و توانست نام خودش را احیا کند. اعتراضاتی که شاید در ابتدا قرار بود پاشنه آشیل دولت روحانی را تبدیل به تیر خلاصی بر پیکر اعتدال گرایان ایرانی کند، اما از قضا اعتراضات نام اعتدالیون را زنده کرد. روحانی با فاصله گیری و سکوت آن قدر عقب نشست که در نهایت، بازی را مال خودش کرد. او نه در میانه ی بحران و بلکه در شرایطی که افکار عمومی نگران آسیب دیدگان این وقایع بود، باز هم نقش یک مصلح و جایی میانه‌ی در قدرت و بر قدرت بودن را اتخاذ کرد.

یک هفته و چند چهره؛ زیرکی روحانی و توهمات سانچی 

 روزی که او موضع گیری کرد، دغدغه ها فقط تورم و گرانی نبود، حداقل بخش های زیادی از طبقه متوسط نگران بازتولید اتفاقات پسا ۸۸ بودند و نگران دانشجویان و بازداشتی ها البته. اصلاحات اقتصادی در آن مدلی که روحانی و تیمش مد نظر دارند حداقل در کوتاه مدت با خواست مردم مطابقت ندارد، قامت مصلح داشتن و قدرت لابی گری یک رئیس جمهور برای کم کردن از انسداد نقطه ی اشتراک مردم و رئیس جمهوری است که می خواست از این تهدید فرصت بسازد.

پس وقتش شده بود؛ دغدغه‌های جمعیت در روزهای پس از اعتراض فرق کرده بود؛ رفع فیلتر شبکه های اجتماعی و آزادی بازداشتی‌ها حالا بر هر چیزی اولویت داشت. وقتش هم همان ساعات انتهایی شب بود. انگار قرار بود دستی بیاید مجسمه‌ی فرو ریخته ی خودش را بازسازی کند. در ابتدا اینستاگرام و بعد تلگرام و البته آن هم قید «با دستور رئیس جمهوری». رئیس جمهوری که دوباره مثل روزهای انتخابات تند و صریح صحبت می کرد.

 روحانی حالا ثابت کرده است که دقیقا می داند که چه زمانی چه حرفی را در کجا بزند. او قواعد ابتدایی سیاست ورزی را به خوبی رعایت می کند. این برای جامعه ای که از رئیس جمهوری ساده اندیشی چون احمدی نژاد جدا شده، موفقیت کمی نیست. روحانی البته از پس و پیش این تحولات شمایل خودش را ثابت کرده. او نه قرار است مجری خواسته های اصلاح طلبان و چیزی شبیه به خاتمی و نه قرار است هاشمی باشد. نه راست راست و نزدیک به خاستگاه اولیه اش و نه حتی چپ معتدل، چیزی شبیه کارگزاران و تکنوکرات ها. او همه ی این هاست؛ با سید جواد طباطبایی در یک قاب قرار می گیرد و با سردار سلیمانی هم. این که این ترکیب و این نسخه جدید از سیاست ورزی تا چه اندازه می تواند کارساز باشد، پرسشی است که گذر زمان مشخص خواهد کرد. نکته پایانی این که از پس اعتراضات به سخنان روحانی درباره امام زمان (عج) دوباره فرصتی تولید می شود، این را رفتار روحانی ثابت کرده است.


مهران مدیری یا (سیبل هفته)

این همه انتقاد از یک برنامه طنز تلویزیونی در یک هفته گذشته خیلی راحت نشانمان می دهد که سطح تحمل پذیری پایین آمده. همه در تحمل نقد و کنایه و حتی مطایبه، ظرفیتی کمتر از گذشته داریم. مهران مدیری و دورهمی برای انتقاد از حافظ ناظری هدف برخی از کردها شدند و بعدتر به خاطر شوخی با معلمان، هدف آموزش  پرورش قرار گرفته اند.

یکم؛ شادی کجایی؟

وقتی از کمبود تحمل پذیری یا از ظرفیت پایین یا اصلا از چیزهایی شبیه این حرف می زنیم، از چه حرف می زنیم؟ ساختن آثار طنز قرار است نقدهایی باشد که شادی هم ایجاد می کند اما مگر ما شادی کردن را بلدیم؟ عرصه های اجتماعی و اصلا کلیت تقویم یک ایرانی چقدر جایگاه برای شاد بودن دارد؟ چند جشن و کارناوال جمعی داریم؟ از آن طرف چند کارناوال محزون داریم؟ مگر ما آهنگ شاد را جلف نمی دانیم؟ مگر وزن هر نوع اثر هنری نسبت مستقیم با حزنی که ایجاد می کند، ندارد؟ طبیعتا وقتی در جامعه ای بستر شادی کمتر مهیا باشد و نظام های تربیتی و در راس آن آموزش و پرورش نقشه ای برای آموزش شادی کردن یادمان نداده باشند، تماشاجی تیم برنده هم دست به تخریب اتوبوس شرکت واحد می زند. جامعه ایران آن قدر که خمار بوده از پس هر شادی بد مستی می کند! حتی اگر این شادی قد یک طنز تلویزیونی یکی دو ساعته باشد. مدیری یا هر کس دیگری که کمی هضم روزمره را راحت کند را قطعا با یک لگد پس می زنیم. ما یک ساعت شاد بودیم و این غیر طبیعی است، پس آن را از خودمان می رانیم، این ریشه کلی ماجراست! اما مدیری هم بی تقصیر نیست.

یک هفته و چند چهره؛ زیرکی روحانی و توهمات سانچی 

دوم؛ فرم در آثار مدیری

 تقصیر مدیری آن جایی است که در جامعه ای که مرزهای ظریف مسخره کردن و با هم و به هم خندیدن را نمی داند، طنزی چند وجهی ارائه می کند. کمی که برگردیم عقب تر و آثار تلویزیونی مدیری را مرور کنیم، بهتر متوجه خواهیم شد که او در تمام برنامه های پلاتویی و نمایشی یک شخصیت سرکوب شونده دارد که دائما توسط دیگران دست انداخته می شود. در آثار نمایشی او دانایی وجود دارد که در جایگاه سرکوب شونده قرار گرفته و کلی نادان داریم که در نقش سرکوب کننده قرار گرفته اند. این نسبت همیشگی نیست گاه دیالکتیکی از بلاهت وجود دارد، مثل: مرد هزار چهره که هم شصت چی ابله بود و هم جمعی که او را احاطه کرده بودند. اما مثلا در شب های برره یک کیانوش بود که ژورنالیست بود و نماد آگاهی، اما دائما سرکوب میشد، یا در قهوه تلخ باز هم سیامک انصاری بود و کلی جاهل مطمئن. در آثار پلاتو محور هم مدیری خودش در قالب دانای کلی قرار می گیرد که نطق پر از طعن و کنایه داردو با معکوس سازی و مکث و لبخند و تضرع به گمان خودش نقد می کند. این شکل کلی آثار مدیری است. ملاحظه می کنید که چنین فرمی در خودش بستری سو تفاهم ساز دارد. مرز در چنین فرمی باریک است. او مسخره می کند یا نقد؟ همین عامل نقد های بسیار نسبت به آثار اوست.

سوم؛ سوژه

برسیم به اصل مطلب. مدیری از حضور شوآف گونه کسانی مثل حافظ ناظری انتقاد کرده بود که انصافا نقد درست و واردی هم هست و تعمیم آن به مسائل قومیتی یک مغلطه است. اصل حرف مدیری پیچ و تاب خاصی نداشت. آخر کدام آدم دردمندی برای لحظات همدردی اش دکوپاژ و میزانسن می چیند؟ حافظ ناظری نه، اصلا فرض کنید استاد شجریان، در هر صورت همدردی هنگامی خالصانه به نظر می رسد و باورکردنی است که تنظیم شده نباشد، وقتی نقشه ای برای همدردی می چینیم، یعنی چیزهایی در اولویت هست که فراتر از همدردی، در ذهن مرتکب ماجرا قرار دارد. چیزهایی مثل: شهرت و رسانه ای شدن و…

مورد دوم اما شوخی های مدیریتی با اوضاع معیشتی معلمان بود. گفته اند تحقیر آمیز بوده که والا نبود. آن چه که تحقیر آمیز است باوری است که اتفاقا از سمت قاطبه معلمان شکل گرفته و دائما در هر فرصتی به این باور دامن می زنند. معلمانی که توقع دارند همپای کارمندهای نهادهای پولساز و قدرتمند دریافتی داشته باشند و ندارند. آن ها با استفاده از مباحث توسعه محور و لزوم توجه به امر آموزش دائما از وضع معیشتی خود می نالند. حق دارند و ندارند را نمی دانیم، اما این واضح است که این باور دست پایین بودن معلمان را خودشان زاییده اند و به بلوغ رسانده اند، کار مدیری و هم قطارانش در نهایت حاشیه ای بر چنین بسترهایی است.


حادثه دیدگان سانچی یا (داستان سرایی هفته)

اظهار نظر درباره کم و کیف اتفاقی که افتاد دشوار است. به هر حال روند اتفاقاتی که برای نفتکش ایرانی افتاده را به طور شفاف در جریان نبوده ایم و نبوده اید البته. همین سبب ساز حرف و حدیث هایی شده است شایعاتی مثل ارسال نفت برای کره شمالی و حمله موشکی نقل محافل بوده است و هر ایرانی به مثابه یک پوارو عصای بدبینی هایش را دست گرفته و دنبال دست های مافیایی می گردد که نفتکش ایرانی را غرق کرده است.

این جنس واکنش ها و این بدبینی مضاعف البته اصلا غیر طبیعی نیست گو این که برای شهروند ایرانی حافظه تاریخی ایجاد نشده است. او حافظه ی بلند مدتی ندارد و تمام حوادث در چنین شرایطی حالتی کوتاه مدت دارد و مصرف می شود. وقتی مردمی در روند تاریخ سازی قرار نگیرند و آرشیو ذهنی نداشته باشند، نمی توانند با «تطبیق و قیاس» قدرت شهود پیدا کنند. همین یک سال گذشته را به عقب برگردید با یک مرور سریع ذهنی با انبوهی از وقایع مواجهیم که در مورد آن ها اطلاعات کاملی نداشته ایم در چنین شرایطی بدبینی ها داستان های زیادی ساختند.

 همین زلزله های متراکم این چند وقت اخیر را خیلی ها به هارپ و آزمایش اتمی و … ربط داده اند. فعالیت گسل های زیر زمینی در سراسر ایران و حجم خبر سرانی که پیش از این سابقه نداشته ( به خاطر وجود تلگرام) مردم را به شک انداخته که این اتفاقات طبیعی نیست. این را بگذارید در کنار شایعه تاثیر پارازیت ها در کم بارشی آسمان تهران! مثال ها زیاد است و این که چرا همیشه اجازه رشد و تکثیر دارند از بی اعتمادی مردم نسبت به نهادهای قدرت شکل می گیرد.

یک هفته و چند چهره؛ زیرکی روحانی و توهمات سانچی 

دو گانه بی اعتمادی و کوتاه مدت نگری، عامل ظهور و بسط افکار خاله زنکی در سطحی گسترده است. جامعه پر از حرف های غیر علمی و نسجنیده می شود. این حرف ها شاید حس همه چیز دانی ما را در تاکسی و محل کار و … ارضا کند، اما در نهایت یک نا امنی گسترده با خودش می آورد که کل جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. افراد در چنین شرایطی نسبت به کنار دستی خودشان هم بی اعتماد می شوند و پیچ روابط اجتماعی شل می شود و در نهایت با یک فروپاشی اجتماعی مواجه می شویم که  با هر تکانی آمادگی تخریب دارد.

 فقط کاش در عرصه های فرهنگ ساز، مثل:  رسانه و آموزش و پرورش دائما در پی آرشیو سازی باشیم، که جامعه بتواند با کنار هم قرار دادن وقایع در ادوار مختلف، مجهز به نوعی شهود شود و امنیت فکری اش افزایش پیدا کند. اگر در هالیوود، اسپیلبرگ مونیخ را می سازد و یا نولان دانکرک را، فقط مساله فیلم و سینما نیست، آن ها در واقع به مدد تاریخ، به مردمشان داده هایی از عقلانیت می دهند، مردمی که بی واسطه به دامان غم و اندوه فجایعی چون سانچی می افتند،  در ابتدا آن را باور نمی کنند و بعد در پی ناباوری از آن داستان ها می سازند. تجربه ای ذهنی و مدون از اتفاقات تاریخی می تواند سدی در برابر ذهنی گسسته و پراکنده، باشد.


دانش اموز جیرفتی یا (خشونت زده هفته)

ضرب و شتم دانش آموز جیرفتی توسط مدیر مدرسه و باقی قضایا…

واضح و مسلم است در نظام آموزش و پرورشی که هنوز در احوالات سیستم گرمایش و سرمایش درمانده و عاجز است صحبت از شناسنامه دار کردن دانش آموزان کمی ایده آلیستی و آرمانی به نظر بیاید، اما خب این یک واقعیت است.

مدارس وقت زیادی از کودکان و نوجوانان را اشغال می کند، این صرف زمان زیاد در کنار ضعیف شدن ارتباطات خانوادگی از این مکان ها پایگاههایی فراتر از یک فضای منحصرا آموزشی می سازد. یعنی مدرسه برای کودک و نوجوان پایگاه عاطفی می شود؛ او با درد و دل کردن و با پناه بردن به مدرسه اصلا برای خودش چیزی فراتر از یک کلاس درس می سازد.

 حالا با چنین وصفی دانش آموزان هر کلاس درسی باید شرایطی روشن و کارنامه ای دقیق از گذشته و پیشینه خودشان داشته باشند و در حالت آرمانی معلمی یا مدیری داشته باشند که فارغ ازتمام معضلات روزمره (حداقل تا حد قابل قبولی از فراغت) بالای سر آن ها باشد، گذشته ی آن ها را بداند و بداند از کدام فرهنگ آمده اند؟ در چه خانواده ای زیست می کنند؟ و فرزند چندم خانواده اند و به طور کلی آشنایی دقیق با جزئیات شخصیتی هر دانش آموز برای تمامی اولیای مدرسه واجب است. علاوه بر آن شناخت و تسلط معلم بر ضعف ها و حفره های شخصیتی خودش تا حدی که غرض ها و بی عدالتی های موجود در رفتارش را هم تحلیل کند و میانگین رفتارهای غیرمنطقی را به سطح قابل قبولی برساند.

یک هفته و چند چهره؛ زیرکی روحانی و توهمات سانچی 

ما با بی شمار معلم های موفق در انتقال مفاهیمی مواجهیم که کمی فروید و یونگ نخوانده اند و نمی دانند هرگونه اعمال خشونتی منجر به بازتولید خشونت می شود. خشنوت آن هم در محیطی هنجار ساز مثل مدرسه اصلا زمینه ساز وندالیسم است. فرد پس از تحمل خشونت به مرور با درونی کردن خشم در بهترین حالت این خشم را به شکل افسردگی پنهان نشان می دهد، خشم ناشی از تحمل خشونت گم و نیست نمی شود، با فرد می ماند و نوجوان و یا کودکی که نسبت به افراد بزرگسال از مهارت کلامی کمتری برخوردار است به شکلی الکن خشم اش را بازتولید می کند، گویی یک وجود ناقص راهی جامعه می شود که در تمامی ارتباطات پیش رو می تواند مریض و نابهنجار رفتار کند.

البته دراین میان ماجرای ارتباط صحیح و ساختاری میان اولیای مدرسه و اولیای خانه هم در میان است که می توانند بسیار موثر و پیشگیرانه عمل کنند ارتباطی که در ایران در شکل مضحک فقط بوی تامین هزینه می دهد و به قولی آن چه که تصمیم گیرندگان مدارس و اولیای خانواده را به هم نزدیک می کند، کاستی های بی شمار آموزش و پرورش در تامین هزینه های مدارس است. ابتدای نوشته هم ذکر کردیم شاید صحبت از چنین ایده آل های در اوضاع فعلی جایی نداشته باشد اما واقعیت چیزی غیر این نیست. این که در خلا ساختارهای محکم و ضوابط روشن آدم ها قربانی می شوند، همان آدم هایی که باید آینده را شکل بدهند. لبی که از دانش آموز جیرفتی پاره شد و یا استخوان بینی ای که از او شکست، استخوان یک آینده بود نه یک نفر.

پی نوشت: یادداشت دانش آموز جیرفتی با درصدی از تقاوت، پیش تر در همین ستون منتشر شده بود.


منبع: برترینها

جاذبه‌های آشکار غذای گیلانی

هفته نامه کرگدن – مجتبا پورمحسن: پژوهشگران معتقدند تنوع غذای گیلانی که به دلیل برخورداری از محتویات غنی طبیعی سالم تر هستند، در افزایش سن امید به زندگی در این منطقه بی تاثیر نبوده است.

۱٫ ترامپ و پاچ باقلا

اواخر سال ۲۰۱۶، زمانی که دونالد ترامپ چهل و پنجمین رییس جمهور ایالات متحده شد، در کانال های تلگرامی گیلان یک جوک دست به دست می شد. جوک محبوب آن روزها خطابه ای ساختگی از رییس جمهوری منتخب امریکا بود که در آن ترامپ می گفت بعد از سفر به اکثر کشورهای جهان و اندوختن ثروت بسیار و البته پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری امریکا تنها یک آرزو دارد: این که به رشت بیاید و باقلاقاتق با پاچ باقلا بخورد! پاچ باقلا یک اصطلاح محلی در استان گیلان است و برای انواعی از لوبیا که در نوع مصرف مشترک هستند به کار می رود. در این جوک نه ترامپ مهم است نه خود پاچ باقلا، چیزی که بر اهمیت آن تاکید می شود میل شدید ایرانی ها به غذاست.

هفت نکته درباره جادوی غذاهای گیلانی 

۲٫ از کرج تا رشت

باورکردنش شاید سخت باشد اما حقیقت دارد، خیلی هم واقعیت دارد. چند نفری را می شناسم که از کرج می کوبند و چیزی حدود ۳۰۰ کیلومتر می رانند تا به رشت برسند و در رستوران گیلانی غذا بخورند و برگردند. سر حرفشان که بنشینی می گویند هیچ جوری نمی شود بهتر از این نشان داد غذای رشت خوشمزه و لذیذ است؛ آن قدر که حاضری ۳۰۰ کیلومتر رفت و ۳۰۰ کیلومتر برگشت را به جان بخری و خودت را جلوی غذاهای متنوع گیلان بگذاری.

۳٫ غذا برای سیرشدن نیست

غذا برای گیلان اهمیت زیادی دارد. در گیلان غذا صرفا برای رفع گرسنگی نیست، بلکه به نوعی تامین کننده میل تنوع طلبی گیلانی هاست. این که چرا و در چه فرایندی این اتفاق افتاده به اقلیم بر می گردد. وجود جنگل های سرسبز با تنوع پرندگان و حیواناتی از گوشت شان در غذا استفاده می شود و همچنین بودن دریای خزر و رودخانه های بزرگ پرآب با ماهیان متنوع باعث شده هیچ گاه سفره گیلانی ها خالی نباشد. نه این که آن ها برای پرکردن سفره های شان کار راحتی داشته باشند، نه، اما با وجود این همه نعمت گیلانی ها شاید کمتر از مردم دیگر اقلیم های ایران دغدغه پرکردن شکم را داشته باشند. به همین دلیل ذائقه و تنوع ذائقه، سفره گیلانی ها را بسیار رنگین کرده است. این ذائقه اتفاقا کار را برای آشپزها سخت تر می کند. چون به دست آوردن دل گیلانی ها که به ظرایف آشپزی توجه ویژه ای دارند به همین راحتی نیست. چاشنی ها در سفره های رنگین گیلانی به اندازه خود غذا اهمیت دارند و گاه از آن مهم تر می شوند.

۴٫ جاذبه های آشکار غذای گیلانی

غذای گیلانی تنها برای خود گیلانی ها جذاب نیست. در طول اعصار خارجی هایی که به ایران آمده اند، مجذوب ذائقه گیلانی ها شده اند و در خاطرات خود حتما به غذا اشاره کرده اند. الکساندر شودزگو شاعر، اسلام شناس و ایرانشناس لهستانی در کتاب «سرزمین گیلان» درباره غذای گیلانی ها نوشته: «مردم گیلان ماهی شور را بیشتر به عنوان چاشنی به کار می برند تا این که به عنوان یک رکن اساسی غذا. در سراسر سرزمین ایران تنها گیلان است که گوشت گاو استفاده می شود و آن ها را در بازارها می فروشند. طیور همه جا فراوان است و مهارت آشپزهای این سامان حتی در دربار تهران از اشتهاری تام برخوردار است.»

همچنین لویی رابینو در اوایل قرن بیستم در کتاب «ولایات دارالمرز ایران» در مورد غذاهای گیلانی نوشته: «غذای اصلی گیلانی ها عبارت است از چلو (برنج پخته با آب) و تکه ای ماهی شور. مردم مراکز بزرگ جمعیت در این منطقه نان مصرف نمی کنند.» در سال های اخیر نیز گردشگران خارجی توجه ویژه ای به غذاهای گیلانی داشته اند و اگر از آن ها بخواهید پنج جمله درباره گیلان بگویند به احتمال قریب به یقین به غذاهای گیلانی هم اشاره می کنند.

هفت نکته درباره جادوی غذاهای گیلانی 

 زن گیلانی در حال کباب کردن ماهی

۵٫ امید به زندگی

فکر می کنید گیلانی ها چند نوع غذا دارند؟ بیست نوع؟ چهل نوع؟ پنجاه نوع؟ صد نوع؟ نه! به روایتی ۱۷۰ نوع غذا در گیلان طبخ می شود، اگرچه برخی پژوهشگران می گویند ۲۷۰ نوع غذا در گیلان شناسایی شده است. باقلاقاتوق، چخرتمه، کوکوی مرغ، اناربیج، شش انداز، سیرابیج، شیرین تره، خالو آبه، نازخاتون، موتن جن، لونگی، کولی غورابیج، ماهی فیبیج، ماهی قلیه شمالی، واویشکا، ترش شامی، شامی، کوکوی اشبل، کوکوی گردو، شاه کوکو و کوکوی اوزون برون، کال کباب، بورانی بادمجان و…

این ها تنها تعدادی از غذاهای لذیذ و منحصر به فرد گیلانی است که دل می برد. می گویند سن امید به زندگی در گیلان ۷۵ سال است و این سه سال بیش از میانگین سن امید به زندگی در ایران است. پژوهشگران معتقدند تنوع غذای گیلانی که به دلیل برخورداری از محتویات غنی طبیعی سالم تر هستند، در افزایش سن امید به زندگی در این منطقه بی تاثیر نبوده است.

۶٫ در ستایش غذای خانگی

مسافران و گردشگرانی که به رشت می آیند، تنوع غذایی بی بدیل این شهر را در کلبه های غذاخوری با نمادهای محلی مثل کلش و حصیر در فضای جنگلی، در مکان های سنتی و رستوران ها به همراه استفاده از ظروف سفالی و چوبی محلی، در مسیر جاده های منتهی به رشت و خیابان های اصلی و فرعی آن به چشم می بینند. مردم رشت اعتقاد دارند بهترین غذاها در منزل تهیه می شود و بر همین اساس رستوران ها هم تلاش می کنند غذاهای شان طعم غذاهای خانگی را داشته باشد تا مشتری بیشتری جلب کنند. شاید رشت بیش از هر شهر دیگری در کشور (به نسبت جمعیت و وسعت) رستوران داشته باشد.

هفت نکته درباره جادوی غذاهای گیلانی 

راه اندازی انواع رستوران های مدرن و محلی، جاده ای و شهری اکنون که به یکی از فرصت های کارآفرینی در رشت تبدیل شده است. ثبت شدن رشت در شبکه شهرهای خلاق جهان در رشته خوراک شناسی امکانات جدیدی را برای توسعه گردشگری و ایجاد مشاغل وابسته در دیگر استان ها و کشورهای آسیایی و اروپایی فراهم کرده است. این قابلیت ها در سال ۱۳۹۳ شهرداری رشت را بر آن داشت تا در ابتدا با راه اندازی دفتر همکاری های شهرداری رشت و کمیسیون ملی یونسکو- ایران به سوی جهانی کردن این شهر حرکت کند. سپس با برنامه ریزی مناسب و اجرای دقیق در زمینه های مختلف فرهنگی، علمی- آموزشی و کالبدی شرایط برای برداشتن گامی بزرگ تر مهیا شد.

 
پرونده نهایی رشت برای پیوستن به شبکه شهرهای خلاق جهان در حوزه خوراک شناسی ۲۵ تیر ۱۳۹۴ (۱۵ جولای ۲۰۱۵) به یونسکو ارائه شد. در نهایت شهر رشت روز ۲۰ آذرماه ۱۳۹۴ (۱۱ دسامبر ۲۰۱۵) به طور رسمی در شبکه جهانی شهرهای خلاق یونسکو در خوراک شناسی ثبت شد. شبکه جهانی شهرهای خلاق معتبرترین شبکه جهانی است که سال ۲۰۰۴ از سوی یونسکو پایه گذاری شده است. این شبکه خلاقیت مردم را براساس صنایع دستی، معماری و طراحی، رسانه، موسیقی و غذا به عنوان شاخصه های شهر خلاق بررسی می کند. درواقع شهر خلاق از نظر یونسکو جایی است که هنر و تنوع فرهنگی به دلیل اهمیت و توانایی خاص آن مورد تشویق قرار می گیرد و افراد می توانند در زندگی روزمره خود از فعالیت های خلاقانه بهره ببرند.

براساس استانداردهای یونسکو، نوآوری و توانمندی های شهروندان در توسعه پایدار شهری از ویژگی های این شهر است. در دنیای امروز میراث فرهنگی جهانی درصدد صیانت از قلمرو ذخایر فرهنگی با پنج بخش اصلی سنت های شفاهی، هنرهای اجرایی و نمایشی، فعالیت های جمعی آیین ها و جشن ها، دانش سنتی و اعمال مرتبط با طبیعت و کیهان، سنت های مرتبط با صنایع دستی است. این مفهوم تازه، میراث فرهنگی ناملموس نامیده می شود که نسل به نسل و سینه به سینه از اجداد بشر به انسان امروزی رسیده و بایسته است به نسل های بعدی نیز منتقل شود.

۷٫ یونسکویی ها چرا عاشق غذای رشت شدند؟

رشت تنها شهر ایران است که در رشته خوراک در شبکه شهرهای خلاق جهان ثبت شده است. اگر یک بار طعم غذای گیلانی را چشیده باشید، حتما متوجه شده اید که چرا این تنوع غذایی نزد یونسکویی ها دلربایی کرده است. نچشیده اید؟ در اولین فرصت امتحان کنید.


منبع: برترینها

چند درصد محتوای تلگرام تولیدی است؟

پول‌نیوز – در سیزدهمین عصرانه‌های انجمن سواد رسانه‌ای عنوان شد که تنها ۸ درصد از محتوای تلگرام تولید می‌شود و ۹۲ درصد آن کپی و ارسال مطالب است لذا باید در حوزه تولید محتوا اقدامات جدی‌تری صورت گیرد.

محمدصادق افراسیابی، مدیرعامل انجمن سواد رسانه‌ای ایران با تاکید بر ضرورت مساله شناسی در شرایط فعلی کشور، تاکید کرد: واقعیت امر این است که امروز اقتصاد دغدغه اصلی مردم است و ما به عنوان انجمن سواد رسانه‌ای باید با تاکید بر مباحث اصلی مردم، تا جایی که می‌توانیم باید به موضوعات اقتصادی نظیر کسب و کارهای فرهنگی دیجیتال و همچنین وضعیت پیگیری مطالبات اقتصادی مردم در رسانه‌های جمعی توجه کنیم.

وی افزود: برگزاری نشست‌هایی با موضوع اقتصاد رسانه، برگزاری جلساتی با صادرکنندگان نرم افزارها و محصولات دیجیتال، تحلیل فرآیند استارتاپ‌ها، نقد و بررسی کسب و کارهای دیجیتال و رصد مطالبات اقتصادی مردم در فضای مجازی باید تا پایان سال جاری از اولویت‌های انجمن سواد رسانه‌ای ایران باشد.

مدیرعامل انجمن سواد رسانه‌ای ایران با بیان اینکه باید خروجی نشست‌های انجمن گفتمان‌سازی باشد که منجر به سیاست‌گذاری فرهنگی و رسانه‌ای شود، تصریح کرد: در این حوزه رویکرد ما بررسی عملکرد کسب و کارهای فرهنگی دیجیتال شامل تولید‌کنندگان محتوا و خدمات در فضای مجازی و عملکرد رسانه‌های جمعی در گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی است تا بتوانیم در حوزه سیاست‌گذاری فرهنگی و رسانه‌ای موثر واقع شویم.

در ادامه این نشست بهزاد تیمورپور رییس فرهنگسرای رسانه که عصرانه‌های سواد رسانه‌ای به میزبانی این مجموعه برگزار می‌شود اظهار کرد: انجمن سواد رسانه‌ای باید مطالبه‌گری از دستگاه‌های اجرایی را در اولویت کار خود قرار دهد تا از دل آن به مبحث گفتمان‌سازی برسیم.

وی با بیان اینکه در حال حاضر تنها ۸ درصد از محتوای تلگرام تولید می‌شود و ۹۲ درصد آن کپی و ارسال مطالب است، افزود: باید در حوزه تولید محتوا اقدامات جدی‌تری صورت گیرد.

تیمورپور خاطرنشان کرد: از آنجایی که امروز مطالبات مردم اکثرا اقتصادی است بر اصحاب رسانه واجب است به این مهم توجه ویژه‌ای داشته باشند.

رییس فرهنگسرای رسانه بر ضرورت تقویت ارتباط انجمن سواد رسانه‌ای و مجلس شورای اسلامی تاکید کرد و گفت: مجلس باید عملکرد اقناعی داشته باشد و این مهم از طریق تقویت مطالبه‌گری بخش‌هایی مانند انجمن رخ خواهد داد.

وی در پایان بر ضرورت توجه به آموزش مهارت‌ها در حوزه سواد رسانه‌ای در کنار دانش تاکید کرد و افزود: باید سواد رسانه‌ای را با تقویت مهارت‌های این حوزه در بین مردم نهادینه کنیم


منبع: پول نیوز

خبر گوگل‌مپ چینی تکذیب شد

خبر گوگل‌مپ چینی تکذیب شدپول‌نیوز – گوگل در واکنش به اخبار و شایعه‌های اخیر، خبر راه‌اندازی اپلیکیشن گوگل مپ اختصاصی برای چین را تکذیب و رد کرد.
به نقل از وب سایت CNBC، در سال‌های گذشته همکاری‌های نزدیک میان گوگل با چین تحت تاثیر مخالفت گوگل با خود سانسوری و فیلترینگ درباره نتایج بدست آمده از موتورهای جست‌وجو، به حداقل رسیده بود اما پس از آن دوباره این غول تکنولوژی آمریکایی حضور پررنگ‌تری را در چین برای خود رقم زد.

حالا اخبار و شایعه‌هایی در چند روز اخیر به گوش می‌رسید که حاکی از آن بود که گوگل می‌خواهد با همکاری چین اپلیکیشن نقشه ( گوگل مپ) خود را برای کشور چین به طور اختصاصی ارائه دهد.

این گزارش‌ها توسط خبرگزاری نیکی ( Nikkei) ژاپن منتشر شده بود که نشان می‌داد گوگل پس از سالها می‌خواهد اپلیکیشن گوگل مپ خود را در دسترس چینی‌ها قرار بدهد. این درحالیست که چینی‌ها تاکنون تنها از طریق نسخه وب (دسکتاپ) گوگل به قابلیت‌های نقشه گوگل مپ دسترسی داشتند و از دسترسی به اپلیکیشن آن محروم بودند.

البته در این گزارش آمده بود که گوگل در ابتدا تنها قصد داشته نسخه   iOSاپلیکیشن گوگل مپ را به طور اختصاصی برای مردم  و کاربران چینی ارائه دهد و سپس درصورت استقبال و موفقیت آن، نسخه‌های دیگری را نیز به طور اختصاصی برای چین فراهم کند.

اما حالا شرکت آلفابت – شرکت مادر گوگل – در بیانیه‌ای روز سه‌شنبه اعلام کرد که این شرکت هیچ گونه تغییری در سیاست‌های پیش روی خود در قبال چین نداده است و پلت‌فرم‌های گوگل در چین همچنان در وضعیت پیشین خود به سر می‌برد. این شرکت در ادامه تمامی گزارش‌های مربوط به راه اندازی اپلیکیشن اختصاصی گوگل مپ برای چینی‌ها را رد کرد و این ادعا را بی‌اساس خواند.

جمهوری خلق چین بسیاری از سرویس‌های مختلف گوگل و همچنین برخی از شبکه‌های اجتماعی را فیلتر کرده و مردم و شهروندان خود را از دسترسی به بسیاری از اطلاعات جهانی محروم کرده است. این کشور بسیاری از اپلیکیشن‌ها، پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی داخلی را گسترش و توسعه داده است تا بتواند به راحتی اطلاعات رد و بدل شده کاربران را تحت نظارت کامل خود قرار بدهد.

گوگل در ادامه این بیانیه اعلام کرده است که نسخه وب و دسک‌تاپ سرویس نقشه گوگل (گوگل مپ) همواره در دسترس کاربران چینی بوده است اما اپلیکیشن آن توسط دولت چین غیرقابل دسترس شده بود.

از سال ۲۰۱۰ میلادی که گوگل تحت تاثیر درخواست چین به خودسانسوری در قبال نتایج موتورهای جست‌وجو همکاری و حضور خود را در چین محدود کرد، تاکنون میان این دو چندان میانه خوبی برقرار نبوده است اما طی یکی دو سال اخیر به نظر می‌رسد این روابط اندکی رو به بهبود بوده است به گونه‌ای که سال گذشته اپلیکیشن گوگل ترنسلیت (مترجم گوگل) در دسترس چینی‌ها قرار گرفت و تورنمت GO نیز در این کشور برگزار شد.

اخیرا هم خبرهای جدیدتری به گوش می‌رسد که حاکی است این غول تکنولوژی قصد دارد اپلیکیشن‌ها و نرم‌افزارهای مجهز به هوش مصنوعی را در چین گسترش دهد.


منبع: پول نیوز

۶۰ کشته و مجروح در حمله انتحاری بوکوحرام

 پول‌نیوز – نیجریه از کشته شدن ۱۲ نفر و مجروح شدن ۴۸ تن دیگر در حمله انتحاری بوکوحرام خبر داد.

آژانس مدیریت بحران نیجریه امروز-چهارشنبه- از کشته شدن ۱۲ نفر و مجروح شدن ۴۸ تن دیگر در اثر حمله انتحاری بوکوحرام خبر داد.

دو بمب‌گذار انتحاری به منطقه‌ای در شهر مایدوگوری حمله کردند. این افراد منطقه‌ای به نام «مونا گاراژ» که محل اسکان افراد بی‌خانمان و پناهجویان جنگ‌زده است، را هدف قرار دادند.

گروه تروریستی بوکوحرام حمله‌های بسیاری به این منطقه داشته است.


منبع: پول نیوز

درآمد سالانه ۸ هزار میلیارد ریالی مناطق آزاد

پول‌نیوز – مشاور رییس جمهوری و دبیر شورای عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی گفت: در چهار سال گذشته ۷ منطقه آزاد در مجموع بیش از ۳۵ هزار میلیارد ریال درآمد داشتند که سالانه افزون بر ۸ هزار میلیارد ریال است.

مرتضی بانک روز چهارشنبه در نشست مشترک اتخاذ راهکارهای بهینه در زمینه ایجاد مناطق آزاد تجاری – صنعتی در گرگان اظهار کرد: ۳۰ درصد اعتبارات و درآمدها صرف هزینه های جاری و ۷۰ درصد صرف هزینه های سرمایه ای وعمرانی می شود.

وی با اشاره به تلاش های دولت و کاهش قاچاق کالا، گفت: کل واردات از این مناطق سالانه یک میلیارد و ۴۵۰ میلیون دلار است که بخشی از آن صرف تهیه مواد اولیه و ماشین آلات ۹۸۲ واحد صنعتی فعال در این مناطق می شود.

بانک با بیان اینکه درآمدها از محل فروش زمین و عوارض گمرکی است، تصریح کرد: ۳۵ هزار میلیارد ریال اعتبارات در برابر ۵۴ هزار میلیارد ریال درآمد عمومی در مناطق آزاد هزینه شده است.

بانک همچنین اظهار کرد که با ایجاد پنجره واحد گمرکی در دولت یازدهم میزان قاچاق کاهش یافته است.

وی گفت: بیشترین قاچاق در اروند و ارس انجام می شود که این دو منطقه در اولویت پنجره واحد گمرکی قرار دارند و تا پایان سال در بقیه مناطق این پنجره واحد راه اندازی می شود.

دبیر شورای عالی مناطق آزاد کشور یادآور شد: منطقه آزاد به معنای رقابت و تجارت آزاد و سالم است و اجازه نخواهیم داد، این معنا تغییر یابد.

وی اضافه کرد: اصل کار در مناطق آزاد شفافیت امور است و به همین دلیل تا پایان سال، مساله گمرک یکپارچه را عملی خواهیم کرد.

بانک با اشاره به پنج محور اقتصاد مقاومتی در مناطق آزاد، گفت: در سال ۹۲ میزان صادرات از این مناطق ۱۹۵ میلیون دلار بوده و امسال به یک میلیارد و ۵۰ میلیون دلار خواهد رسید که این مساله در راستای اقتصاد مقاومتی است.

وی اظهار کرد: سالانه در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی ۲۴ میلیارد دلار صادرات داشتیم که هم اینک به ۹۰٫۷ میلیارد دلار رسیده است.

به گفته وی؛ سرمایه گذاری محقق شده در مناطق آزاد ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بوده و در مجموع ۳۴۰ هزار میلیارد ریال مجور صادر شده است.

بانک افزود: در حوزه سرمایه گذاری خارجی ۸۰۰ میلیون دلار محقق شده و در مجموع پنج میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار مجوز صادر شده است.

دبیر شورای عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی گفت: در مناطق آزاد ۲۶۵ هزار نفر و در مناطق ویژه اقتصادی ۱۴۵هزار نفر مشغول کار هستند.

بانک در خصوص لایحه جدید مناطق آزاد و ویژه اقتصادی نیز گفت: تا به امروز لایحه‌ ای با این حجم در مجلس شورای اسلامی برای هفت استان کشور مطرح نبوده و به طور طبیعی دیدگاه های متفاوتی در خصوص آن وجود دارد.

وی در مورد چشم‌ انداز مناطق آزاد، گفت: دبیرخانه مناطق آزاد در همه موضوعات کلیدی و تخصصی دارای دیدگاه نظری و عملی است.

او اضافه کرد: قانون مناطق آزاد مستدل و قوی است و برای اینکه توسعه و عمران و آبادانی برای جلب سرمایه‌ گذاری و توسعه اشتغال مولد، سرمایه‌ گذاری خارجی و موضوع صادرات و مبادلات بازرگانی را شاهد باشیم می‌ توانیم از این قانون استفاده کنیم.

دبیر شورای عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، با اشاره به ضعف مدیریت و برنامه‌ریزی در برخی بخش ها نیز گفت: مناطق آزاد یکی از راه‌های مهم برای توسعه اقتصادی و حفظ استقلال کشور است.

بانک بیان کرد: سرمایه‌گذاری اولیه در مناطق آزاد شکل نگرفته بلکه با درآمدزایی از طریق همین مناطق؛ توسعه یافته است و همه مناطق آزادی که در لایحه پیشنهاد ایجاد آن ارائه شده با همین شرایط توسعه خواهد یافت.

دبیر شورای عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی همچنین از اینکه بعد از ۴۰ سال پیرامون کشور کمترین توسعه اتفاق افتاده است، اظهار نگرانی کرد و گفت: اگر این توسعه انجام نگیرد از نظر امنیت ملی، وحدت ملی و نیاز ملی دچار مشکل خواهیم شد.

وی اضافه کرد: ما ۱۵ کشور همسایه داریم که بهترین امکان استفاده از فرصت رقابت بین این کشورها است که می‌توان از این ظرفیت برای توسعه اقتصادی ایران استفاده کرد.

بانک گفت: امروز ۵۰۰ منطقه آزاد در اطراف کشور ما وجود دارد و اگر به جلو حرکت نکنیم و پیشگام نباشیم نمی‌توانیم به توسعه برسیم.

وی اضافه کرد: ۴۰۰ میلیون نفر به جز روسیه از همسایه‌های ایران هستند که بهترین بازار صادراتی محسوب می‌شوند و با توسعه مناطق آزاد می‌توانیم از این ظرفیت بهره مند باشیم.

دبیر شورای عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی همچنین بر رفع بروکراسی‌های اداری در مناطق آزاد تاکید کرد تا تجار و سرمایه گذاران بدون دغدغه فعالیت کنند.

بانک با بیان اینکه منطقه آزاد تجاری – صنعتی اینچه برون استان گلستان تقریبا تایید کارشناسی گرفته است، گفت: اگر کمیسیون ها بر افزایش تعداد مناطق در لایحه اصرار داشته باشند، ما مشکلی برای بررسی آن نداریم. اما تمرکز دولت بر لایحه کنونی است.

نشست مشترک اتخاذ راهکارهای بهینه در ایجاد مناطق آزاد تجاری – صنعتی با حضور مشاور رییس جمهوری و دبیر شورای عالی مناطق آزاد و استانداران ایلام، اردبیل، سیستان و بلوچستان و بوشهر به مدت یک روز در گرگان در حال برگزاری است.

لایحه ایجاد ۷ منطقه آزاد از جمله در اینچه برون واقع در شرق استان گلستان و ۱۲ منطقه ویژه اقتصادی پیش از این دو بار در دوره قبلی مجلس شورای اسلامی مطرح و رد شد، اما در دوره کنونی مجلس با توجه به استقبال مردم و نمایندگان مطرح و در کمیسیون اقتصادی مصوب شده است.

اینچه برون در مرز ایران و ترکمنستان و در بخش داشلی برون گنبدکاووس و در شمال این شهرستان واقع بوده و گمرک آن یک نقطه مهم اتصال و آمد و شد مرزی بین دو کشور است.

خط ریلی ایران – ترکمنستان – قزاقستان از این مرز عبور می کند.


منبع: پول نیوز