ناراحتی نیمار از اعتراض هواداران پاری سن ژرمن

ورزش سه: نشریه اکیپ فرانسه مدعی شد که نیمار، فوق ستاره پاری سن ژرمن از برخورد هواداران با او پس از موضوع پنالتی شب گذشته ناراحت است.

 نیمار که هت تریک خود را تکمیل کرده بود، پس از اعلام ضربه پنالتی برای زدن ضربه پشت توپ ایستاد. این در حالیست که کاوانی در صورت زدن ضربه پنالتی و گل شدن آن، رکورد زلاتان را می‌شکست و به بهترین گلزن تاریخ باشگاه تبدیل می‌شد. با این حال نیمار با خودخواهی پشت ضربه ایستاد و پنالتی را به گل تبدیل کرد.

ناراحتی نیمار از اعتراض هواداران پاری سن ژرمن

این موضوع باعث شد تا هواداران به تشویق کاوانی بپردازند و با هو کردن نیمار، انتقاد خود را از این اتفاق ابراز کنند. حال اکیپ مدعی شد که نیمار از این موضوع بسیار ناراحت شده و با هم تیمی هایش نیز خوشحالی نکرده است. او مستقیما به رختکن رفته و در کنار هم تیمی هایش در زمین برای تشکر از هواداران نایستاده است.

در حالی که او پیشتر نیز با کاوانی برای زدن ضربه پنالتی درگیر شده بود، حالا باید دید که اوضاع چگونه خواهد شد و شرایط به چه گونه رقم خواهد خورد.


منبع: برترینها

راهبرد «محمدرضا عارف» در برابر انتقادات؛ سکوت و فحش خوری!

بعد از انتخابات پرحاشیه سال ٨٨ خیلی چیزها در جریان اصلاحات عوض شد. خیلی‌ها به حاشیه رانده شدند و برخی هم در کانون توجه قرار گرفتند. با نزدیک شدن به سال ٩٢ و پایان کار دولت احمدی‌نژاد بود که اصلاح‌طلبان فهمیدند اگر می‌خواهند در عرصه بمانند، باید رویکرد دیگری اتخاذ کنند. فهمیدند آنقدر از غیرخودی‌ها ضربه خورده‌اند که دیگر تاب تحمل ضربات احتمالی خودی‌ها را ندارند. فهمیدند باید متحدتر از همیشه باشند و به‌نفع اهداف مشترک ازخودگذشتگی کنند و در این راهبرد، قرار شد کار اصلی را محمدرضا عارف انجام دهد. او هم به هر طریق از‌خود‌گذشتگی کرد و از انتخابات کنار رفت تا اهداف اصلاحات‌طلبانه محقق شود؛ حتی با حال و هوایی معتدل و روحانی!

عارف در گفت‌گو با « اعتماد» راهبردش را در برابر انتقادات تشريح كرد 
اصلاح‌طلبان همان زمان همچنین فهمیدند برای اتحاد نیازمند شورا و مشورتند. فهمیدند بدون اتاق فکر و نقش‌آفرینی هر آنچه از شخصیت متنفذ و حزب موثر دارند، راه به جایی نمی‌برند. پس دست به تشکیل یک شورای عالی سیاستگذاری زدند و با تعریف گام‌های سه‌گانه به مدد صندوق‌های رای و پایگاه اجتماعی‌شان که به‌خصوص در ابتدای راه، قدرتمندتر از هر زمان دیگری بود، در ۶ سالِ بعد از دولت یازدهم، کرسی‌های مجلس دهم و خبرگان پنجم و پس از آن، دولت دوازدهم و شوراهای پنجم را تصاحب کردند و اکنون، بیش از هر زمان دیگری باید پاسخگوی اعتماد‌اجتماعی این سال‌ها باشند.

محمدرضا عارف که در تمام این سال‌ها یکی از نفرات اصلی جریان اصلاحات در عرصه بیرونی و به‌اصطلاح مقابل لنز دوربین‌ها بوده، به عنوان سرلیست فهرست امید تهران به‌همراه ٢٩ نفر دیگر وارد مجلس شد و ریاست فراکسیون امید را برعهده گرفت. همزمان به عنوان رییس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان، فهرست‌های انتخاباتی شوراهای شهر را بست و درادامه ریاست شورایی متشکل از ٣٠ نماینده تهران و ٢١ عضو اصلاح‌طلب شورای شهر پایتخت را برعهده گرفت اما درتمام این مدت بیشترین انتقادها را به‌خاطر مشی و مرامی تحمل کرد که خود، آن را راهبردی استراتژیک می‌داند و از آن به عنوان «استراتژی سکوت و فحش‌خوری آگاهانه» به عنوان یکی از الزامات بی‌بروبر‌گرد این مسیر پر‌فراز و نشیب یاد می‌کند. او همزمان معتقد است آنگاه که لازم باشد «فریاد» هم خواهد زد!

بعد از انتخابات امسال، اعلام شد که شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان، با مکانیزم‌هایی که درون خودش تعریف کرده، دست به آسیب‌شناسی کلی زده و از نخبگان و فعالان شناخته‌شده نظرخواهی کرده تا اشکالات و انتقاداتی را که وجود دارد، برطرف کند. چند ماهی است که اعلام می‌شود این ارزشیابی‌ها انجام شده، آسیب‌شناسی اتفاق افتاده، ولی در عرصه عمومی خروجی آن را نمی‌بینیم. یعنی نه اعلام می‌شود که این آسیب‌ها چه بوده، نه اعلام می‌شود که چقدر این انتقادات وارد بوده یا وارد نبوده. آیا قرار است تغییری چه به لحاظ ترکیب و چه به لحاظ نحوه عملکرد، در شورای عالی اتفاق افتد؟ فضای مبهمی ایجاد شده که القا می‌کند شورای عالی، نهادی است که یک سال قبل از انتخابات شروع به فعالیت می‌کند و بعد از انتخابات، کار را تعطیل می‌کند تا یک سال قبل از انتخابات بعدی؛ آخرین وضعیت شورای عالی چگونه است؟

به نظرم اینکه ما پس از انتخابات وارد مرحله آسیب‌شناسی شویم، امری طبیعی و لازم است و در ذات گفتمان اصلاحات نهفته است. ما تعصبی نسبت به تصمیمات گذشته نداریم. صرفا تعصب داریم که بهتر عمل و اشکالات را رفع کنیم. دوره قبل هم همین روند را طی کردیم. بعد از انتخابات مجلس همین روند را طی و تغییراتی در ساختار شورای عالی ایجاد کردیم.

در دوره دوم شورای عالی با تخریب‌های بیشتری روبه‌رو شدیم که البته برای ما طبیعی بود چراکه به هر حال دستاورد شورای عالی برای عده‌ای سنگین تمام شده بود. وقتی کل لیست تهران در مجلس رای آورد، رقیب، این رویداد بزرگ را تصادف تلقی می‌کرد. رقبا می‌گفتند در دوره بعد این اتفاق نمی‌افتد اما دوره بعد و در انتخابات شوراها، پیروزی ما قوی‌تر از دوره قبل محقق شد. طبیعتا رقابت‌ها و برخی مسائلی که درون جبهه اصلاحات داریم نیز هجمه‌هایی را متوجه این نهاد می‌کرد. قرار نیست درون این جریان همه عین هم فکر کنند. اختلاف‌نظرهایی بود و هست. گاهی تعصب‌های حزبی، حتی تعصب‌های فردی در عمل مطرح می‌شود و وقتی وارد مصداق و گزینش نامزدها می‌شویم اختلاف نظرها و بحث‌هایی که پیش می‌آید، منجر به بروز مشکلاتی می‌شود و به همین دلیل، این‌بار جدی‌تر از دفعه قبل وارد بحث آسیب‌شناسی شدیم.

در دوره قبل، از کلیه احزاب عضو شورای عالی و واحدهای استانی نظرسنجی کردیم اما در نوبت اخیر، درکنار همین روند، از حدود ٧٠-۶٠ نفر از چهره‌های شاخص و نخبه جامعه که در رسانه‌ها و تریبون‌ها نسبت به عملکرد شورای عالی انتقاداتی مطرح کرده بودند، به صورت رسمی دعوت کردیم و با ارسال نامه‌هایی، از آنها نظرخواهی کردیم چرا که مبنای ما این بود که برای حفظ انسجام باید اشکالات حتی‌الامکان مرتفع شود. البته همیشه پیش‌فرض ما حفظ وحدت و تقویت انسجام درون جبهه اصلاحات بوده است و بر اینکه چه تشکیلاتی و با چه ساز و کاری، بتواند این راهبرد را مدیریت کند، تعصبی وجود ندارد. از اواخر دوره اول چند حزب عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نامه نوشتند که ماموریت شورای عالی به اتمام رسیده و باید شورای هماهنگی وارد کار شود که اتفاقا در این رابطه در جلسات شورای عالی بحث کردیم و به این نتیجه رسیدیم که این مساله، مربوط به شورای عالی نیست، بلکه مربوط به شورای هماهنگی است چراکه کل اعضای شورای هماهنگی در شورای عالی عضویت داشتند و باید نظر شورای هماهنگی به شورای عالی اعلام شود که در این‌صورت به طور طبیعی، نقطه‌نظرات این احزاب نیز لحاظ می‌شد.

از طرفی بعضی از این دوستان می‌‎گفتند که تشکیل شورای عالی باعث تضعیف احزاب شده است. این انتقاد برای ما بسیار جدی بود. به خصوص بنده، بارها و بارها مطرح کرده بودم که ما فرض‌مان این است که تشکیل شورای عالی باید باعث انسجام جریان اصلاحات و تقویت احزاب شود. اگر در جاهایی، عملکرد ما باعث تضعیف احزاب شده، بگویید که آن را اصلاح و اشکالات را رفع کنیم. حقیقتا تا به حال هیچ مصداقی مبنی بر اینکه شورای عالی باعث تضعیف عملکرد حزبی شده ندیده‌‎ایم. البته ممکن است، حزبی بگوید در فلان لیست، اعضای حزب ما حضور ندارند که آن هم مربوط به رویکرد ما بوده است و قرار نبود به کسی یا حزبی سهم بدهیم. احزاب فراوانی داشتیم و بنا بود حرکت‌مان جبهه‌ای باشد و این راهبرد به تایید شورای عالی نیز رسیده بود که در انتخابات نمی‌توانیم به حزب یا احزابی سهمیه بدهیم.

به هر حال ما تاکید داشتیم که باید بیشتر مراقبت کنیم تا رفتار ما باعث تقویت گفتمان و در نهایت تقویت احزاب شود. به‌خصوص باتوجه به هجمه‌هایی که ٣- ٢ ماه بعد از انتخابات شوراها به لیست شورای شهر تهران وارد می‌شد، بسیار شدید بود و گفتیم این دفعه در ارزیابی عجله نکنیم و دقیق‌تر بررسی کنیم. چرا که فرصت بیشتری داشتیم. در دور قبلی، فرصت زیادی نداشتیم. از انتخابات قبل تا شوراها، صرفا یک سال وقت داشتیم و باید در یک زمان محدود چند ماهه تصمیم‌گیری می‌کردیم. این دوره فرصت بیشتر داشتیم و بحث ما این بود که بتوانیم به ساز و کاری ماندگار برسیم؛ ساز و کاری که صرفا این‌طور تلقی نشود که این ساز و کار فقط برای انتخابات بوده است. باوجود آنکه بعضی از اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات این تلقی را داشتند، تلقی من چیز دیگری بود. از اول که پذیرفتم که به این شورا بروم، تلقی‌ام این بود که شورای عالی باید به عنوان یک نهاد هماهنگ‌کننده و انسجام بخش در کل جریان اصلاحات باشد چرا که اولا احزاب اصلاح‌طلب محدود به این ١٨ تا٢٠ حزب نمی‌شوند و احزاب اصلاح‌طلب دیگری هم در سطح ملی و استانی داریم که در شورای عالی نماینده رسمی ندارند و ثانیا برخی از شخصیت‌های برجسته و تاثیرگذار در جریان اصلاحات داریم که تاثیرگذاری بسیاری در استان‌ها و مرکز دارند و مسلما نمی‌توان این ظرفیت‌ها را نادیده گرفت. البته وقتی وارد رویکرد حزبی شویم، اینها نادیده گرفته می‌شوند. واضح است که در نهایت و در درازمدت، رویکرد ما باید حزبی باشد و در یک مقطع زمانی که ان‌شاءالله نباید آن‎قدرها دیر باشد، باید به یک حزب یا چند حزب فراگیر برسیم و این یک یا چند حزب فراگیر، باید محور فعالیت‌ها باشند که راحت بتوانیم کار کنیم و پاسخگوی مردم باشیم. اما در حال حاضر این شرایط فراهم نیست. بنابراین ارزیابی‌ها در این مسیر انجام شد و به‌دور از تعجیل، آسیب‌شناسی را از طریق کمیته امور استان‌ها پیگیری کردیم و در ادامه، کمیته خاصی به این منظور تشکیل شد و خوشبختانه به نتایج خوبی هم رسیدیم.

عارف در گفت‌گو با « اعتماد» راهبردش را در برابر انتقادات تشريح كرد 
به برخی از نتایج و جمع بندی‌ها اشاره می‌کنم یک نتیجه‌گیری این بود که این شورا نباید فقط شورای عالی انتخابات باشد؛ بلکه باید ماندگار باشد. بعد از تشکیل مجلس دهم این سوال جدی پیش آمد که اکنون فراکسیون امید باید پاسخگوی چه نهادی باشد؟ اگر شورای عالی نباشد، دوستان در مجلس بخواهند رایزنی کنند تشکیلات بالاسری آنها کجاست؟ اگر بگوییم شورای عالی منحل شده، مردم می‌گویند حالا که از ما رای گرفتید، از این به بعد چه کسی مطالبات ما را پیگیری می‌کند؟ بنابراین حتی در آن زمان هم باید شورای عالی حفظ می‌شد تا پاسخگوی مطالبات مردم باشد. بعد از آن در دور دوم که این بحث جدی‌تر شد که باید تشکیلات شورای عالی پایدار و مستمر بماند. در نظرسنجی‌ها و آسیب‌شناسی‌های اخیر این نکته مورد تاکید قرار گرفت که شورای عالی سیاستگذاری باید ماندگار بماند. روی ترکیب اعضا خیلی بحث شد. می‌دانید که در دوره اول، تعداد اعضای حقیقی و حقوقی برابر بود. برخی احزاب معترض بودند. در دور دوم، تعداد اعضای حقیقی نصف تعداد اعضای حقوقی شد. یعنی ترکیب شوراها به صورت یک‌سوم اعضای حقیقی و دوسوم اعضای حقوقی.

حقیقی‌ها کم شدند…

تعداد اعضای حقیقی، نصف حقوقی‌ها شدند. در دوره جدید، جالب این بود که در برخی از نظرسنجی‌ها، بحث این بود که تعداد حقیقی‌ها بالا بروند و با تعداد اعضای حقوقی برابر شوند اما جمع‌بندی ما این است که باید وضع موجود حفظ شده و همان نسبت یک‌سوم به دوم‌سوم بماند. در شرح وظایف و راهبردهای اصلی با نظر تعیین‌کننده‌ای که راهبرد یا رویکرد شورا را تغییر دهد، مواجه نشدیم. برخی نقطه نظرات پیرامون شیوه اجراست که قطعا باید در شورای عالی مورد توجه قرار گیرد. هر دوره ممکن است با سازوکاری، لیست را ببندیم. روی اعضای حقیقی خیلی بحث شد. شاید مهم‌ترین دلیلی که تاکنون نتوانستیم ترکیب شورای عالی را اعلام کنیم، همین مساله است. در نهایت دو نظر مطرح شد؛ یک نظر اینکه در هر استان، اصلاح‌طلبان استان متناسب با سهمیه استان، چند نفر را انتخاب کنند. این چند نفر در کل کشور، مثلا جمعیت ٢٠٠ تا ٢۵٠ نفر شده و اینها، اعضای حقیقی را انتخاب کنند. خیلی هم بحث شد که این روش می‌تواند نکات مثبت و منفی داشته باشد ولی در نهایت به این نتیجه رسیدیم که در حال حاضر این روش خیلی عملی نیست. یک روش دیگر هم که تقریبا در این دو دوره عمل شد که کارگروه ویژه‌ای، به میزان دوبرابر یا سه‌برابر افرادی را که جامعیت و مقبولیت عام در جریان اصلاحات دارند انتخاب کنند و در ادامه با مکانیزمی به تعداد نهایی حدود ١٢ تا ١۵ نفر برسیم.

ملاحظه‌ای که عده‌ای در دوره قبل درمورد افرادی که انتخاب شدند، داشتند این بود که برخی افرادی که بدون وابستگی حزبی انتخاب شده بودند، عضو یک حزب بودند. درنتیجه احساس می‌شد در شورای عالی یک حزب، طرفدارانی دارد.

آن حزب که منحل اعلام شده!

نه، احزابی که الان هستند و فعالیت می‌کنند، این دفعه قرار شد جدی‌تر به این ملاحظه توجه شود که حتی‌الامکان، افرادی که انتخاب می‌شوند، سبقه حزبی نداشته باشند یا کمرنگ‌ باشد یا طوری باشد که تلقی نشود که مثلا حزبی بیش از احزاب دیگر در شورا، وزن دارد.

آنچه باعث شده که تاکنون ترکیب جدید شورا را اعلام نکنیم، این است که اولا برای ما فوریت چندانی ندارد و همچنان وقت داریم. ما این طرح را همه‌جا مطرح کردیم و همچنان مشغول رایزنی هستیم تا براساس بازخوردهایی که دریافت می‌شود، ساختار را اصلاح کنیم. چون وقتی ابلاغ و تصمیم‌گیری شد، دیگر نمی‌توان ساختار را تغییر داد. مهم‌ترین مساله ما چگونگی انتخاب افراد حقیقی است که هنوز هم موضوع باز است و آمادگی پذیرفتن پیشنهاد جدید را داریم.

تا چه زمانی قرار است، باز باشد؟ آیا زمانی را مشخص کردید که کی قرار است اعلام شود؟

بنده قبلا در ٢ مقطع، زمان اعلام نتایج را مهر و آبان اعلام کردم اما از آنجا که واقعا تصمیمات جانیفتاده، نباید عجله کنیم و لازم است به اجماع خوبی برسیم.

پیش‌بینی شما چیست؟ چه زمانی می‌توانید اعلام کنید؟ مثلا اسفند امسال؟ آیا اصلا امسال تمام می‌شود؟

امیدوارم تا پایان سال جاری ترکیب جدید شورای عالی اعلام شود.

گلایه‌ای که مطرح است، این است که نباید در توصیف نقدی که به لیست اصلاح‌طلبان در شورا وارد شد، از عنوان «هجمه» استفاده کنید.

البته من از اصطلاح هجمه برای نقد به لیست استفاده نکردم.

گفتید در انتخابات شورا با هجمه مواجه شدیم. درحالی که انتقادها در آن زمان مشخصا در مورد لیست بود.

به لیست که انتقاد می‌شود و این طبیعی است و ما از انتقاد استقبال می‌کنیم. ان‌شاءالله با توجه به انتقادها تلاش می‌کنیم اشکالات را رفع کنیم.

اگر اجازه بدهید وارد مصادیق شویم؛ ما حزبی داریم که کل اعضای شورای مرکزی آن با کسانی که در آن دفتر کار می‌کنند، جمعا ٢٠ نفر هم نمی‌شوند. در مقابل حزبی داریم که سراسری است و در ٣٠ استان دفتر و تشکیلات دارد و کار می‌کند. این ٢ حزب در شورای عالی، هرکدام یک رای دارند. آیا قرار نیست این مشکل رفع شود؟ آیا نمی‌خواهیم به اعضای حقوقی شورای عالی وزن بدهیم؟

این بحث، به‌طور مفصل مطرح شد. در دور اخیر هم هیچ‌کس تایید نکرد که اعضا، متناسب با وزن خود حضور داشته باشند. چرا که کار سختی است: اولا تعیین وزن منجر به اختلاف و دعوا می‌شود و در ثانی این مساله، عملی هم نیست. خوشبختانه قانون جدید احزاب که ممکن است به آن نقد هم داشته باشیم، به احزاب سامان می‌دهد. قرار است این قانون اجرا شود و حزب به مفهوم قانون جدید، حزبی است که حداقل نفرات را داشته باشد و کنگره آنها تشکیل شود و در تعداد مشخصی از استان‌ها نیز شعبه فعال داشته باشد، به طور طبیعی آنها می‌توانند عضو باشند. به هر حال اگر بخواهیم وارد وزن‌کشی شویم، چون هیچ حزبی نمی‌تواند لیست دقیق اعضای خود را به ما بدهد، به مشکل برمی‌خوریم چراکه عده‌ای سمپات هستند و یک دفعه اسم می‌نویسند یا اسم‌هایی نوشته می‌شود که معلوم نیست اعضای فعال هستند یا خیر. ما این مشکل را در انجمن‌های علمی داریم که مثلا آمار می‌دهند که ۵٠٠ عضو دارند اما وقتی می‌خواهد کنگره تشکیل شود، این ۵٠٠ نفر، ١١٠ نفر می‌شود چرا؟ چون می‌گویند بقیه ٣٩٠ نفر، حق عضویت ندادند و یک سال است حضور ندارند. حالا سوال پیش می‌آید که کدام عدد را ملاک قرار دهیم؟ بنابراین نمی‌شود خیلی دقیق بررسی کرد. به همین دلیل خوشبختانه یا متاسفانه هنوز عملا نتوانستیم بحث وزن‌کشی را که بارها مطرح شد، پی بگیریم و در بررسی‌ها و آسیب‌شناسی‌ها در نظر گرفتن وزن احزاب به تایید نرسید.

عارف در گفت‌گو با « اعتماد» راهبردش را در برابر انتقادات تشريح كرد 
نکته دیگر درباره عملکرد شورای عالی سیاستگذاری است که باتوجه به اینکه علنا اتفاق افتاده با ذکر مصداق اشاره می‌کنم. در جریان انتخابات اخیر، شاهد بودیم یکی از اعضای هیات رییسه شورای عالی، از یک لیست فرعی حمایت ‌کرد. بعد از انجام روند انتخابات هم هیچ برخوردی نه با حزب ایشان شد و نه با خود ایشان و اگر برخوردی هم صورت گرفت، جامعه بی‌خبر است. یعنی هزینه تخلف، عهدشکنی و رفتار غیرتشکیلاتی در جریان اصلاحات پایین آمده است. راه‌حل چیست؟!

در این قبیل موارد هیات داوری شورای عالی اقداماتی را انجام داد که فعلا نمی‌خواهیم خیلی رسانه‌ای شود.

دقیقا مشکل همین‌جاست.

مساله این است که ما نمی‌خواهیم مسائل درون‌تشکیلاتی را خیلی مطرح کنیم. انسجام برای ما خیلی مهم است. برای اینکه انسجام حفظ شود، سکوت، تحمل، سعه صدر و بعضا فحش خوری را یک اصل می‌دانیم. شرایط کشور ایجاد می‌کند که ما انسجام خود را حفظ کنیم، همدلی و همراهی داشته باشیم.

آیا الان بدنه تشکیلات اصلاحات آنقدر قوی هست که اگر کار به اینجا برسد، انشعاب اتفاق نیفتد.

بله. انشعاب اتفاق نمی‌افتد. من مطمئنم. این لیست‌های جداگانه که دادند، تکلیف را روشن کرد. چرا که بالاترین رایی که به دست آوردند، کمتر از صدهزار رای بود. مردم نشان دادند بالاخره حدود ۵٠ لیست موازی آمد و مردم، لیست واقعی را تشخیص دادند. البته این تشخیص مردم، مسوولیت ما را خیلی سنگین کرده است. اگر نتوانیم پاسخگوی مطالبات و اعتماد مردم باشیم در انتخابات سال ٩٨، با مسائل جدی روبه‌رو می‌شویم. آقایانی که مدعی بودند رای اصلاحات رای آنهاست، با لیستی که دادند، نشان دادند که با همه تبلیغات و همه فعالیت‌هایی که کردند، حداکثر ٧٠-۶٠ هزار رای می‌آورند و امیدوارم برای همه آنها هشدار جدی و درس باشد و با انسجام بیشتر و همدلی فعالیت‌های خود را انجام دهند.

در مقطعی شاهد بودیم که بعضی آقایان، خرج خود را از شورای عالی جدا کردند. شما به هر نحوی، این آقایان را برگرداندید و آنها دوباره خروج کردند. یعنی حتی پایبند به همان شورای هماهنگی هم نماندند و کمیته انتخابات احزاب اصلاح‌طلب راه انداختند. وقتی آن رفتار پذیرفته می‌شود و بدنه فعال می‌بیند هیچ برخوردی با آن نمی‌شود، عملا جبهه اصلاحات، به جریانی تبدیل می‌شود که هزینه تخلف و تخطی را نمی‌دهد. یعنی متخلفان و کسانی که کار غیرتشکیلاتی می‌کنند، هیچ هزینه‌ای پرداخت نمی‌کنند. هرکس قبل از انتخابات از لیست خوشش بیاید، می‌ماند و اگر خوشش نیاید، انشعاب می‌کند و باز در انتخابات بعدی دنبال او می‌فرستند که بیایند و عضو هیات رییسه باشند؟ آیا این اشکال کار را می‌پذیرید؟

کاملا. نمی‌خواهم ‌اکنون به آن مسائل بپردازم. انتظار هم این است که جریان اصلاحات و نخبگان این جریان این موضوع را آسیب‌شناسی کنند که باید چه کار کرد؟ این بحث جدی ما بوده که گرچه نسبت به گذشته، خیلی از مسائل حل شده است. انسجام جریان اصلاحات را در دهه ٩٠ با دهه‌های ٨٠ و ٧٠ مقایسه کنید. ما راضی هستیم. واقعا هم احترام می‌گذارند. شما شاهدید احزاب همان افراد هم در شورای عالی عضویت دارند. همان چند نفری که گفتید، احزاب آنها عضو هستند. اگر آقای رهامی حضور ندارد، حزب‌شان یعنی انجمن اسلامی مدرسین عضو شورای عالی سیاستگذاری است و ان‌شاءالله این دوستان هم فعالیت‌های خود را با هماهنگی بیشتر دنبال کنند.

شاید به این خاطر باشد که آقای رهامی دیگر دبیرکل نیست.

در انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها عضو است.

آیا می‌توان این‌طور تحلیل کرد که دیگر اعضای انجمن اسلامی مدرسین با رای ندادن به آقای رهامی به عنوان دبیرکل، با این رفتار برخورد کرده‌اند؟

من چنین تحلیلی ندارم.

اجازه دهید وارد بحث استراتژی سکوت و فحش‌خوری که گفتید، بشویم. مثلا گاهی اعضای فراکسیون یا اعضای فعال جبهه اصلاحات، موضع‌گیری می‌کنند، حرف می‌زنند ولی آقای عارف سکوت می‌کند. قاعدتا شما از حرف‌هایی که در موردتان به خاطر این سکوت زده می‌شود، بی‌خبر نیستید؛ لطفا بگویید دلیل این سکوت آگاهانه در بسیاری از مواردی که بحث دسیسه و توطئه نیست و واقعا بدنه فعال اجتماعی انتظار دارد از نفر اول تهران که موضع‌گیری کند، چیست؟!

اولا بحث ما و شعار ما آرامش بوده و باید این را بپذیریم. نکته دیگر اینکه حرکت ما حرکت گفتمانی و تقویت گفتمان بوده است. بنابر این اگر رفتار و کردارمان طوری شد که همه گفتمان به یک نفر، دو نفر، سه نفر ختم شد، به‌شدت آسیب‌پذیری ما بالا می‌رود. چه قدرت باشد، چه مسوولیت باشد و چه امتیاز. باید پخش شود. ما این رویکرد را در فراکسیون امید دنبال می‌کنیم. گاهی موضعی که یک نفر می‌گیرد، کاملا هماهنگ شده است. مثلا کاری که خانم سعیدی با ٢ نفر از دانشجویان متحصن ستاره‌دار انجام داد. تصمیم فراکسیون و با هماهنگی ما بود. جلسه بعدی هم برگزار شد و موضوع حل شد. آیا واقعا بهتر است کارهایی که یک جمع انجام می‌دهد، به حساب یک نفر یا رییس فراکسیون گذاشته شود؟ روحیه بعضی روسای فراکسیون و سیاسیون اینطور است. یا اینکه به حساب جمع گذاشته شود. می‌خواهیم بگوییم این رفتاری است که گفتمان اصلاحات نسبت به آن تاکید دارد و سعی می‌کنیم حرکات جمعی و با یک نوع تقسیم کار همراه باشد.

در ترکیب شورای نظارت بر انتخابات شوراها، مسوولیت شخص من این بود که تلاش کنیم در ترکیب شورای نظارت اکثریت را به دست آوریم و خیلی از دوستان فراکسیون امید به من می‌گفتند اگر این چیزی که می‌گویید اتفاق نیفتد، عامل شکست، شما خواهید بود. اما پیروز شدیم. من نمی‌خواهم این پیروزی را فردی کنم. نباید هم فردی کنم. چون اگر فردی شود، گفتمان اوج نمی‌گیرد، بقیه افراد چه زمانی باید نقش‌آفرین باشند؟ چرا موضع کلیدی و محوری را رییس فراکسیون بگیرد. رییس فراکسیون یک نفر است و ممکن است فردا شخص دیگری رییس فراکسیون باشد. منش و روش ما این بوده و لااقل احساس می‌کنم که این شیوه درست است. بله، اگر بخواهیم یک نفر را مطرح کنیم و هر روز اسم او مطرح شود، بحث دیگری است. کارهایی که برخی جریانات سیاسی می‌کنند. ما هم بلد هستیم، بیشتر از بقیه هم بلد هستیم. چه کنیم که شعار ما آرامش و اخلاق است و ما پایبند به اخلاق هستیم. من حق ندارم از حق و امکان دیگران، به نفع خودم استفاده کنم. والا هر روز قرعه نطق به اسم بچه‌های ما درمی‌آید. اعضای فراکسیون هم آمادگی این را دارند که وقت‌شان را به من بدهند. من وظایف دیگری هم در فراکسیون به عهده دارم که فکر می‌کنم اگر به آنها بپردازم عملکرد کل فراکسیون بهتر خواهد بود و همبستگی و انسجام فراکسیون بیشتر و بیشتر می‌شود.

عارف در گفت‌گو با « اعتماد» راهبردش را در برابر انتقادات تشريح كرد 
ما به اینها اعتقاد داریم. طبیعتا هم عده‌ای طرفداران من هستند و عده‌ای مخالفان من. عیب ندارد. نقد، حق افراد است. ما نمی‌خواهیم رویکردمان را فردی کنیم. نمی‌خواهیم کل فراکسیون به ٣-٢نفر محدود شود. به همین دلیل ببینید، در همه مسائل حضور ما کاملا حضور توزیع شده است. همه اعضا در زمینه‌های مختلف فعالیت می‌کنند. مثلا در همین تشکیل کمیسیون تلفیق بودجه کار جدی تشکیلاتی کردیم، واقعا هم همه این دفعه تشکیلاتی عمل کردند. اگر ما در دفعات قبل روش حذفی را دنبال می‌کردیم، به اینجا نمی‌رسیدیم که همکاران ما متحد رای بدهند. من برای خودم این رسالت و وظیفه را قائل هستم، نه رسالت فردی که بگویم باید تلاش شود تا آقای عارف، هفته‌ای دو-سه بار صدایش در مجلس شنیده شود. جای عارف، آقای دیگر یا خانم دیگر هم باید شنیده شود، همکارانی که باید تجربه کسب کنند خود را برای دوره‌های بعد و فعالیت‌های دیگر آماده کنند و نقش‌آفرین باشند.

قطعا کسی انتقاد به این نمی‌کند که شما به نفع جریان اصلاحات سکوت کنید ولی یک زمانی است که ظرفیت جریان اصلاحات با سکوت یک نفر از بین می‌رود. آن زمان باید چه کرد؟

آن وقت باید فریاد کشید! مطمئن باشید که فریاد می‌کشم.

چه وقت نوبت آن می‌رسد که شما فریاد بکشید؟

هر وقت که تشخیص دادیم. در این چند سال این را احساس نکردیم و برنامه‌هایی که در مجلس داشتیم را با متانت، با حوصله و باصبر، دنبال می‌کنیم.

ولی قبول دارید که گاهی هم باید فریاد کشید؟

حتما. اگر لازم باشد فریاد هم می‌کشیم یا اگر بتوانیم بدون فریاد و با آرامش برنامه‌های خود را پیگیری می‌کنیم قطعا چنین عمل می‌کنیم.

اما ما گاهی به تایید صلاحیت مردم هم نیاز داریم. اگر مردم ناامید شوند، دیگر به آقای عارف رای نمی‌دهند یا حداقل رای عارف ریزش می‌کند.

اینجاست که عارف باید موضع بگیرد و به تبیین مسائل و موضع‌گیری‌ها و اقدامات بپردازد.

آیا نباید در این ٣ سال، این فضا را فراهم کرد که سال ١۴٠٠ نیز مردم همانطور که در مجلس آمدند و بالاترین رای را به دکتر عارف دادند، باز رای دهند؟ یا حتی در سال ٩٨، آیا می‌‎توان امیدوار بود که شما به عنوان سرلیست اصلاحات همچنان رای نخست را کسب کنید؟

به هر حال بحث‌های درونی نیز وجود دارد. همکارانی که آمدند، چون برخی تجربه کار مجلسی ندارند و می‌خواهند خط اول باشند، در این شرایط من حکم و قاضی هستم. اگر وقت آنها را من بگیرم، یک بار همراهی می‌کنند. بار دوم چه کنم؟! همین صحبتی که در موافقت با کلیات کابینه کردم، نمونه این موارد بود. شما دیدید که اسم بنده درنیامد اما خدا می‌داند که با اکراه صددرصد آن کار را کردم که احیانا‌ نگویند آقای عارف، حق ما را خورده. چون طرف ثبت نام کرده و می‌خواهد خودش صحبت کند. حتی دوستان تشکیلاتی ما و دوستان باسابقه‌ای که مدعی هستند و چهره‌های حزبی که اسم نمی‌برم همواره تاکید داشتند باید تشکیلاتی عمل کنیم، در این قبیل موارد علاقه‌مند هستند که شخصا دیدگاه‌های خود را مطرح کنند و صحبت کنند. حالا اگر من هم مثل آنها می‌شدم، فکر می‌کنید انسجام این فراکسیون حفظ می‌شد؟!

چون هیچ‌وقت به نفع خودتان از این فرصت استفاده نکردید؟

چون من تصمیم‌گیرنده هستم، نمی‌توانم این کار را انجام دهم و قطعا در آینده هم سعی می‌کنم چنین عمل نکنم مگر بر اساس خرد جمعی و نظر دوستان.

آقای دکتر، این را می‌پذیریم که بخشی از ظرفیتی که امروز دکتر محمدرضا عارف دارد، مرهون جریان اصلاحات است. جامعه می‌گوید وقتی که ٢ میلیون و ۵٠٠ هزار رای به شما داده، می‌خواهد این رای را ببیند. فرض کنید کسی در زندان است و اوضاعش هم در زندان درست نیست و شرایط سختی دارد ولی هیچ صدایی از فراکسیون امید درنمی‌آید یا رییس فراکسیون امید حرفی نمی‌زند. یا فرض کنید در موضوع حصر، رییس فراکسیون ما می‌گوید هرچه کمتر راجع به آن حرف بزنیم، نتیجه بهتر است. یا در موارد متعدد. آنجاها که انتظار داریم، اصلا فرض کنید انتظار این است که آقای دکتر عارف، وقتی دوربین‌ها از او در مجلس عکس می‌گیرند، یک حرکتی داشته باشد. بدنه اجتماعی شما این را که محمدرضا عارف دایم روی صندلی نشسته، برنمی‌تابد. ممکن است، بگویید غلط است و اشتباه می‌کند که برنمی‌تابد. ولی او انتظار تحرک دارد. انتظار دارد که این پویایی را ببیند.

در مورد دوستان مطبوعاتی پیگیری‌هایی که انجام دادیم شما و دوستان‌تان مطمئنا اطلاع دارید. از طرفی از نظر پیگیری مطالبات زندانیان و گروه‌های دیگر، با رییس محترم قوه قضاییه جلسه خیلی خوبی داشتیم و رابط معین کردیم. برای اینکه سلیقه‌ای هم عمل نشود و منسجم عمل کنیم، رابطی تعیین کردیم که دیدگاه فراکسیون را مطرح می‌کند و آدم خبره‌ای هم هست که در قوه قضاییه جایگاه داشته و ان‌شا‌ءالله امیدواریم که این مسائل پیگیری شود. ما در پیگیری مطالبات جامعه و نه فقط اصلاح‌طلبان، واقعا کوتاهی نکردیم. تقسیم کار کردیم. مثلا برای دانشجویان الان کارگروهی داریم. یک مسوولی دارد و ۵-۴ نفر از دوستان هم در آن عضویت دارند که چالش‌ها و بحث‌های دانشجویان را دنبال می‌کنند. اکنون بحث جدی درمورد پایان دادن ماجرای ستاره‌دارها جزو برنامه و دستور کار ما است و من در شهرکرد، موضع فراکسیون را اعلام کردم که اصلا باید پرونده آن به استناد آیین‌نامه‌ها و قوانین بسته شود. همین روزهای اخیر هم این مساله ازسوی دیگر دوستان پیگیری شد. در مورد حصر هم کارگروه ما موضوع را به صورت جدی پیگیری می‌کند.

با این حال باید بگویم که اگر نشستن گناه است و باید در مجلس سیال باشم و قدم بزنم که اصلا قبول ندارم اما اگر این‌طور است، خدا ببخشد. (با خنده)

عارف در گفت‌گو با « اعتماد» راهبردش را در برابر انتقادات تشريح كرد 
اصلا راه رفتن در صحن خلاف آیین‌نامه است!

اما در عین حال، فکر می‌کنید مدتی که در مجلس هستم، چند دقیقه می‌شود که تنها باشم؟ گاهی می‌خواهم چند دقیقه بیرون بروم، تا بلند می‌شوم، دوستی می‌رسد. یعنی وقتی ساعت ٩ صبح می‌خواهم ١٠ دقیقه بیرون بروم و برگردم، ساعت ١١ و نیم می‌شود و هنوز وقت نکرده‌ام. اتفاقا کار من مهم‌تر از آن است که به همکاران بگویم بنده را تنها بگذارند چون می‌خواهم نطق دودقیقه‌ای کنم و سه ساعت بنشینم و نطق تهیه کنم، نمی‌دانم. اگر مساله شخص محمدرضا عارف مطرح باشد، آن کار بهتر است که هر هفته صدایم از تریبون مجلس به نحوی پخش شود و صدای محمدرضا عارف شنیده شود. اما اگر بحث گفتمان باشد، پیگیری، پیشرفت و به نتیجه رساندن برنامه‌ها و رایزنی با همکاران مدنظر باشد، شاید مسیری که الان در فراکسیون می‌روم، مسیر مناسبی باشد. باید بگویم که اکنون بنده، صرفا محل مشورت اصلاح‌طلبان نیستم و خیلی اوقات سایر دوستان هم مسائل و طرح‌های کلیدی‌شان را با من مطرح می‌کنند و نظر مشورتی من را خواهان هستند. یعنی پیش می‌آید که دوستان اصولگرا طرحی را که آماده شده، برای مشورت به من می‌دهند و وقتی می‌گویم به فلان دلیل خوب نیست، طرح را کنار می‌گذارند.

شما نگران ریزش رای شخص خودتان نیستید؟

من اصلا هیچ‌وقت شخصی به مسائل نگاه نمی‌کنم.

پس احیانا برنامه‌ای برای انتخابات ریاست‌جمهوری ندارید؟!

این ربطی به داشتن برنامه ندارد. ما نمی‌خواهیم با شعار رای بخریم. ما انتظار داریم جامعه براساس شناخت افراد، توانایی آنها، کارایی آنها و نقش‌آفرینی‌شان رای دهد. مطمئن باشید بنده هرگز حرکتی در مجلس با نگاه به آینده خودم، نخواهم کرد. امکان ندارد. این را خلاف وظایف نمایندگی می‌دانم. انجام وظیفه نمایندگی و هدایت و هماهنگی و انسجام بخشیدن به فراکسیون امید و فعال نگه داشتن همه نمایندگان این فراکسیون و رایزنی با آنها را مهم‌ترین رسالت خود می‌دانم. البته این نکته را باید تاکید کنم بحث انتخابات ۱۴۰۰ بحثی زودهنگام است.

اگر شما در جایگاه نماینده جریان اصلاحات باشید، چطور؟!

اگر بخواهم این کار را انجام دهم، دیگر نماینده این جریان نیستم. آن زمان اهداف خودم را نمایندگی می‌کنم. اگر بخواهم جریان را نمایندگی کنم، همین کاری که الان می‌کنم را درست می‌دانم. بیایید تعداد جلساتی که فراکسیون امید تاکنون برگزار کرده را بررسی و تحلیل کنید. تعداد جلسات فراکسیون در ١٩ماه گذشته را با کل دوره‌ها و فراکسیون‌های دیگر مقایسه کنید. ما عموما هر روز ۶ و نیم صبح جلسه داریم. البته که می‌توانم این کارها را نکنم و برای خودم، نطق یا تذکر ٢ دقیقه‌ای تهیه کنم و در صحن نطق کنم. همه دوستان هم قبول دارند که اشرافم به مسائل مدیریتی کشور خوب است و می‌توانم فی‌البداهه صحبت کنم. چه‌ مشکلی حل می‌شود؟ درعوض به دوست دیگر می‌گویم که این کار را انجام دهد و من وظیفه دیگری را انجام می‌دهم. اکنون به طور طبیعی این تقسیم کار انجام شده است. البته این الگوی جدیدی است و درک آن کمی زمانبر است اینکه نماینده باید چه کار کند، و وظیفه اصلی او چیست بحث درستی است و ثانیا ما برخی الگوها و حرکات و لابی‌گری‌ها در مجلس را صحیح نمی‌دانیم. ما به این شیوه‌ها اعتقاد نداریم و می‌خواهیم تغییر الگو دهیم.

یعنی حتی حاضرید به‌قیمت تغییر الگوی رفتار پارلمانی، رای‌ها را از دست بدهید؟

مطمئنا چنین نخواهد شد و ان‌شاءالله فراکسیون امید با ارایه کارنامه قابل قبول در انتخابات بعدی جایگاه خود را حفظ و ارتقا خواهد بخشید.

منظور رای انتخابات نبود. منظورم رای‌گیری‌های داخل صحن بود.

ما شبکه مدیریت صحن را داریم که کار می‌کند و در مواردی که تصمیم گرفته‌ایم عموما موفق بوده‌ایم.

این شبکه‌ها چقدر موفق بوده و هستند؟!

به نظرم موفق عمل کرده است البته ما سعی می‌کنیم همه‌ امور را فراکسیونی نکنیم و استقلال نمایندگان را حفظ کنیم. اما اگر فراکسیونی تصمیم‌گیری کردیم، تعصب داریم و الحمدالله هم خوب عمل می‌کنیم. گاهی ظرف چند دقیقه، نظری که داریم را از طریق همین شبکه‌ای که در صحن داریم، به اطلاع اعضای فراکسیون می‌رسانیم. البته بحث نظر شخصی من نیست. من مخالفم که یک چیز بگویم و همه بگویند چشم. مبنا خرد جمعی و تصمیم جمعی است اما آن‌جا که لازم است، واقعا با شبکه‌ای که داریم سریع تصمیم می‌گیریم. همان‌طور که اشاره کردم سعی می‌کنیم نمایندگان عموما بر اساس استقلال رای خود و نظر کارشناسی عمل کنند. این را لازم می‌دانم. بنا نیست که در روز ۵-۴ تصمیم فراکسیونی بگیریم. شاید در هر دو یا سه هفته، یک تصمیم فراکسیونی می‌گیریم و دوستان هم رعایت و همراهی می‌کنند.

عارف در گفت‌گو با « اعتماد» راهبردش را در برابر انتقادات تشريح كرد 
در بحث فراکسیون امید، سوالی که پیرو برخی اتفاقات اخیر مطرح شده این است که آیا تشکیل چند فراکسیونی که اخیرا با محوریت نمایندگان اصلاح‌طلب شکل گرفت، ناشی از این تقسیم کار است؟ چون این انتقاد مطرح است که اخیرا برخی اعضای شاخص فراکسیون امید هم کمی از این فراکسیون ناامید شدند و خودشان فراکسیون‌های جداگانه تشکیل دادند. فراکسیون‌هایی همچون پیشگیری از جرایم و آسیب‌های اجتماعی به ریاست آقای فتحی، فراکسیون حقوق شهروندی به ریاست آقای حسین‌زاده یا فراکسیون شفاف‌سازی به ریاست آقای صادقی.

اولا پیگیری موضوع شفاف‌سازی از سیاست‌های اصلی ما بود و از همان ابتدا قرار شد، آقای دکتر صادقی وقتش را آنجا بگذارد. نکته دیگر این است که فراکسیون امید یک فراکسیون سیاسی است. تشکیل فراکسیون‌های تخصصی، یک بحث جدی است که باید بررسی کنیم و ببینیم آیا اصولا مجالس باید به این سمت بروند یا باید مسائل تخصصی در کمیسیون‌ها پیگیری شود. نمی‌خواهم وارد این بحث شوم ولی اگر بنا شد تشکیل شود، ما باید محوریت خود را حفظ کنیم. بنابراین هرجا اگر بحث یک فراکسیون تخصصی شده، ما توصیه کردیم که دوستان‌مان حضور پیدا کنند. البته معتقدم اگر کمیسیون‌های تخصصی مجلس، جدی‌تر به مسائل تخصصی برسند چندان نیازی به تشکیل فراکسیون تخصصی در مجلس نیست. فراکسیون‌های مجلس باید فراکسیون سیاسی باشد.

در شرایط فعلی چطور است؟

در شرایط فعلی که کمیسیون‌ها کارایی لازم را ندارند، مجلس به سمت فراکسیون‌های تخصصی رفته‌ است. بنابراین موضع ما این است که دوستان ما نیز در این فراکسیون‌ها حضور جدی داشته باشند. تقریبا هم در اکثریت فراکسیون‌های تخصصی، دوستان ما حضور جدی و نقش دارند.

این انتقاد را نمی‌پذیرید که ناامیدی اعضای فراکسیون از فراکسیون امید باعث شده که به سمت تشکیل فراکسیون‌های خود بروند؟

خیر، چنین نیست. نکته مثبت این اتفاق این است که با تشکیل فراکسیون‌های تخصصی ما رای افراد غیرامیدی را برای راهبردها و برنامه‌های خودمان جلب می‌کنیم. همین بحث حذف اعدام، در مورد محکومین مواد مخدر اگر فقط رای فراکسیون امید به تنهایی بود، رای نمی‌آورد. فراکسیون امید طرح را شروع کرد. آقای دکتر فتحی و دوستان پیگیری کردند. کمیسیون‌های تخصصی مجلس هم همراهی کردند، دوستان دیگر هم همراه‌مان شدند و کسانی که اصلا باور نمی‌کردیم، از این طرح پشتیبانی کنند، به مدافع سرسخت این طرح تبدیل شدند. اینطور بهتر است یا اینکه اصرار داشته باشیم اسم فراکسیون بیاید؟

بگذارید به طور موردی بحث را ادامه دهیم. مثلا بحث حقوق شهروندی، آیا یک بحث تخصصی است؟ آیا پیگیری حقوق شهروندی را نباید در قالب برنامه‌های سیاسی و اجتماعی خود فراکسیون امید، دنبال کنیم؟

این در کمیته تخصصی، به خوبی دنبال می‌شود. و فراکسیون هم پیگیری‌ها و اقدامات خود را انجام می‌دهد.

ضمن اینکه خود فراکسیون هم ٧ کمیته دارد. باز به نظر می‌رسد آن‌چنان موجه نیست که اعضای ارشد و تاثیرگذار فراکسیون امید، فراکسیون‌های موازی تشکیل دهند.

ببینید، اگر این سوال در زمانی که ما اکثریت مطلق را داشتیم، مطرح می‌شد، سوالی جدی بود و باید جواب آن را می‌دادیم. اما الان اکثریت مطلق نداریم و صرفا اکثریت نسبی با ماست. این را قبول داریم. در شرایطی که اکثریت نسبی داریم، برای اینکه بتوانیم برنامه‌های خود را اجرا کنیم، باید رای دیگران را جلب کنیم. یک راه‌حل همین تشکیل فراکسیون‌های تخصصی است. به این ترتیب که خیلی هم اصرار نکنیم که تصور شود، فلان فراکسیون تخصصی، متشکل از امیدی‌ها است و معتقدیم این فراکسیون‌ها باید جامعیت داشته باشد. چراکه اولا زودتر به نتیجه می‌رسیم و در ثانی هم ما بحث گفت‌وگوی ملی را مطرح کردیم و یک راه گفت‌وگوی ملی همین کنار هم نشستن در بحث‌های تخصصی است. ما نمی‌خواهیم همه‌چیز به اسم فراکسیون ما تمام شود. می‌خواهیم به نفع کشور کار شود. و تصمیمات مجلس حتی‌الامکان اجماعی باشد و با تفاهم و همکاری با سایر فراکسیون‌ها و نمایندگان محترم فعالیت کنیم. این مهم است.

برنامه فراکسیون امید در اجلاسیه دوم این بود که کمیته‌های ۷گانه فراکسیون فعال شوند. اکنون وضعیت چطور است؟

همین‌طور که گفتید، فعال شدند و برنامه‌ای جدی داریم. در سال دوم، تقریبا همه کمیته‌ها، به جز یکی، دو مورد از آنها، برنامه خود را ارایه کرده‌اند و با تصویب شورای مرکزی فراکسیون مبنای حرکت آنها قرار گرفته است.

کدام کمیته‌ها برنامه نداده‌اند؟

بین دو کمیته شک دارم. الان برنامه کمیته‌های اقتصادی، اجتماعی، زیربنایی و صنعت نهایی شده، اولویت‌های‌شان حتی تحقیق و تفحص‌های‌شان مشخص شده است. بقیه هم در اولین جلسه شورای مرکزی مورد بررسی قرار می‌گیرد. برای هر برنامه‌ و هر طرحی هم که داریم، یک مسوول گذاشتم. امسال ان‌شاءالله حرکت برنامه‌ای محور فعالیت‌ها است.

سه بحث گفت‌وگوی ملی، رفع حصر و برنامه شخص شما برای انتخابات ١۴٠٠ باقی مانده. در این خصوص هم توضیح دهید.

ما حقیقتا گفت‌وگوی ملی را یک ضرورت جدی کشور می‌دانیم. به همین دلیل در مهرماه سال گذشته، پیشنهاد آن را مطرح کردیم و هم‌اکنون هم کار را تا حدودی جلو می‌بریم. البته انتظارمان این بود که جریانات داخل مجلس، بیشتر حمایت و همراهی می‌کردند که امیدوارم در این مسیر به نتیجه برسیم. مبنای ما هم این است که حرکت براساس مشترکات باشد و از پرداختن به اختلافات بپرهیزیم.

بحث حصر را که همواره دنبال می‌کردیم. برای اینکه جدی‌تر دنبال کنیم، کمیته‌ای تشکیل شد. و پیگیری‌ها را دنبال می‌کند و روند قابل قبولی را داریم. امیدواریم با نگاه مثبتی که به حل این مساله وجود دارد هر چه سریع‌تر این مساله حل شود.

درمورد بحث انتخابات ١۴٠٠ هم آنچه مدنظرمان است، این است که ما در گام بعدی انتخابات سال ۹۸ را پیش رو داریم. باید توان و انرژی ما در جهت انتخابات مجلس آینده صرف شود. امید داریم نه‌تنها دستاوردهای ارزشمند فعلی را حفظ کنیم، بلکه این سطح از پیروزی را ارتقا نیز بدهیم. بعد از انتخابات ٩٨ برای ١۴٠٠ تصمیم‌گیری خواهیم کرد. چون راهبرد اصلی ما، اجماع و انسجام در درون جریان اصلاحات است فکر می‌کنم انتخابات مجلس آینده، محمل خوبی است که بتوانیم به انسجام برسیم و براساس انسجامی که در ٩٨ پیدا می‌کنیم، برای ١۴٠٠ تصمیم‌گیری کنیم.

ممنون از توضیحات‌تان. فقط درمورد رفع‌حصر خیلی کلی صحبت کردید. چشم‌اندازتان برای رفع حصر چیست؟

من خوش‌بینم. با حوصله می‌توان به نتیجه رسید. به نظرم در مقاطعی نزدیک‌تر به حل مساله شده بودیم اما سیاسی و رسانه‌ای شدن مساله، منجر به کند شدن روند پیشرفت آن شد. امیدوارم تلاش‌ها و پیگیری‌هایی که در این مقطع و در نهادهای مختلف می‌شود با عنایت بزرگان نظام به حل مساله بینجامد.

چرا؟

واقعیت این است که این مسائل چرا ندارد. می‌دانیم که مساله رقابت‌ها و مسائلی دیگر مطرح است. چنین رقابت‌ها بعضا باعث می‌شود افراد ملاحظه کنند که ورود جدی به این مساله پیدا کنند.

یعنی مواضع مواضع اعلامی و اعمالی در این خصوص متفاوت است؟

واقعیت این است که ما در جلسات خودمانی، خیلی با دوستان اختلاف نظر نداریم. وقتی موضع رسمی می‌شود، اختلاف هم پیدا می‌شود. به همین دلیل می‌خواهیم همه براساس مواضع غیررسمی افراد، مساله را حل کنیم. نمی‌خواهیم مواضع رسمی افراد، مانع حل مشکل شود. برای اینکه بتوانیم در فضای دوستانه مشکل را حل کنیم، به نظرم موضوع رسانه‌ای نشود بهتر است.

چشم‌انداز روشن برای حل آن دارید؟

چشم‌انداز روشن به این معنا که بتوانم زمان بگویم، خیر. هرچند من واقعا با نگاه ملی و اعتقادی، فکر می‌کنم باید خیلی زودتر مساله حصر حل می‌شد و الان هم دیر شده است. این مشکل باید حل شود. ان شاءالله امیدواریم هرچه زودتر این مشکل نیز حل شود.

آیا ممکن است شما اولین ملاقات‌کننده با مهندس موسوی باشید؟!

اگر چنین اتفاقی بیفتد خوشحال خواهم شد.


منبع: برترینها

آمریکا: دوره «ما پول می‌دهیم» گذشت

نیکی هیلی، در گفت‌وگویی می‌گوید آمریکا همچنان به توافق اتمی پایبند است، اما اگر طرف مقابل به وظایف خود عمل نکند، ایالات متحده نیز واکنش مشابهی نشان می‌دهد. هیلی در گفتگو با شبکه انگلیسی‌زبان صدای آمریکا، در مورد پیامدهای کنارگذاشتن «برجام»، بر دیگر مذاکرات احتمالی با کشورهایی مانند کره شمالی، گفته: الان دوره «ما به شما پول می‌دهیم و امیدوار هستیم که رفتارتان خوب باشد» نیست. الان دوره «اگر می‌خواهید ما بخشی از توافق باشیم، شما هم باید به تمام موارد آن عمل کنید» است.

هیلی، از اقدامات ایران در یمن و سوریه به عنوان اقدامات غیرقابل‌قبول دولت ایران نام برده‌است. هیلی افزود «ما می‌گوییم اگر می‌خواهید آمریکا توافق را جدی بگیرد»، اتحادیه اروپا، جامعه جهانی و ایران نیز باید به افزایش اقدامات برای توقف این موارد دست بزنند. نیکی هیلی می‌گوید این‌ها بخشی از توافق اتمی نیست؛ اما به‌روشنی در نقض قطعنامه‌های سازمان ملل است. او با اشاره به گزارش سازمان ملل در مورد آزمایش موشک‌های بالیستیک از سوی ایران، افزود «ما تنها کشوری نیستیم که این‌ها را می‌گوییم. ما اکنون به جامعه جهانی نشان می‌دهیم که هنوز مسائل خطرناکی وجود دارد و باید در مورد آن‌ها دست به اقدام زد».
منبع: بهارنیوز

تقدیر ترامپ از چین به خاطر کره‌شمالی

به گزارش ایسنا، دونالد ترامپ، در مصاحبه با رویترز گفت: آنچه چین در اجرای آن به ما کمک می‌کند روسیه آن را خراب می‌کند. به عبارت دیگر روسیه کاری می‌کند که چین نمی‌کند.چین و روسیه هر دو تازه‌ترین دور تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه کره شمالی را که سال گذشته اعمال شد تایید کردند. هنوز سفارت روسیه در واشنگتن درباره اظهارات ترامپ اظهار نظری نکرده است.

ترامپ همچنین به مسائلی از جمله تحقیقات در مورد سرقت ادعایی چین از حق مالکیت معنوی، از دست دادن اعتماد به مذاکره کننده اصلی حزب دموکرات درباره مسئله مهاجرت در سنا و امتناع از شفاف سازی درباره استفاده از عبارت «کشورهای چاه مستراح» در جریان نشست کاخ سفید که موجی از انتقادات بین‌المللی را در پی داشت صحبت کرد. با توجه به اینکه کره شمالی چالش جهانی اصلی ترامپ در سال اول ریاست جمهوری بود، او درباره اینکه مذاکرات با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی مثمر ثمر باشد ابراز تردید کرد. با این حال ترامپ در گذشته مذاکرات مستقیم با کیم را رد نکرده بود.ترامپ با اشاره به اینکه مذاکرات پیشین با کره شمالی توسط سلف‌های او از محدود کردن برنامه‌های موشکی و هسته‌ای پیونگ یانگ بازماند، گفت: من سر میز مذاکره می‌نشینم اما تردید دارم که نشستن من مشکل را حل کند.

او با مقصر دانستن بیل کلینتون، جورج بوش و باراک اوباما برای ناکامی در حل این بحران آن هم یک روز پس از آنکه پزشکان امتیاز خوبی در تست اختلال شناختی به او دادند تاکید کرد: تیرهوشی خوبی برای حل این مسئله دارد. او به شوخی گفت: فکر می‌کنم همه آنها متوجه شده باشند باید این مسئله را به رئیس جمهوری موکول کنند که امتیاز بالایی در این آزمایش‌ها گرفته است.او به سوال رویترز درباره اینکه آیا تا به حال هیچ گونه ارتباط مستقیمی با رهبر کره شمالی داشته است، پاسخ نداد. ترامپ ابراز امیدواری کرد بن بست با کره شمالی به روشی مسالمت آمیز حل شود اما تاکید کرد: احتمال زیادی وجود دارد که چنین اتفاقی رخ ندهد.او در پاسخ به اینکه آیا گمان می‌کند ایالات متحده به سامانه‌های دفاع موشکی بیشتری احتیاج دارد، گفت: بله قطعا چنین است. ما دستور سامانه‌های دفاع موشکی بیشتر را داده‌ایم. همچنین ما دستور سامانه‌های تهاجم موشکی بیشتر را هم صادر کردیم.

وی همچنین از تلاش‌های چین برای محدود کردن تامین نفت و زغال سنگ برای کره شمالی قدردانی کرد اما گفت: پکن می‌تواند کمک بیشتری در راستای محدود کردن پیونگ یانگ انجام دهد.او همچنین مدعی شد که روسیه در حال پر کردن خلایی است که چین بر جای گذاشته است. منابع امنیتی اروپایی در دسامبر به رویترز گفته‌اند تانکرهای روسی دستکم سه بار طی ماه‌های اخیر سوخت به کره شمالی رسانده‌اند که از طریق انتقال محموله‌هایی در دریا بود. روسیه اما هر گونه نقض تحریم‌های کره شمالی را رد می‌کند.ترامپ با اشاره به ولادیمیر پوتین، گفت: او می‌تواند کارهای زیادی انجام دهد اما متاسفانه ما چنین رابطه‌ای با روسیه نداریم و در برخی موارد احتمال دارد آنچه چین از ارائه آن دریغ می‌کند روسیه به کره شمالی بدهد. بنابراین نتیجه کلی به خوبی آنچه باید باشد نمی‌شود.رئیس جمهوری آمریکا گفت: پیونگ یانگ با جدیت در حال ارتقای قابلیت خود برای شلیک موشک به ایالات متحده است.

با این حال او افزود: آنها هنوز به آنجا نرسیده‌اند اما بسیار نزدیک هستند و هر روز نزدیک‌تر هم می‌شوند.
ترامپ همچنین گفت: از مذاکرات میان کره شمالی و جنوبی درباره المپیک زمستانی که قرار است ماه آتی در کره جنوبی برگزار شود حمایت می‌کند و گفت: این مسئله می‌تواند فاز اولیه در کمک به حل این بحران شود. ترامپ همچنین درباره اینکه آیا ایالات متحده در حال بررسی یک حمله محدود و پیشدستانه به کره شمالی است پاسخی نداد.او گفت: ما در حال یک بازی بسیار بسیار سخت پوکر هستیم و نمی‌خواهیم دستمان را رو کنیم.
منبع: بهارنیوز

رکس تیلرسون: نیروهای ارتش آمریکا در خاک سوریه می‌مانند

رکس تیلرسون، از ادامه حضور نظامی گسترده و آزاد خود در سوریه برای «جلوگیری از قدرت گرفتن دولت اسلامی داعش»، «خروج بشار اسد، از قدرت» و «محدود کردن نفوذ ایران در منطقه» خبر داد. وی در سخنرانی در دانشگاه استنفورد بر لزوم «صبوری» برای خروج بشار اسد از قدرت تاکید کرد و افزود که ایران و روسیه با تقویت کردن قدرت دولت سوریه مانع از این هستند که خروج بشار اسد از قدرت به سرعت صورت پذیرد. وی افزود: ایران تلاش می‌کند که در سوریه به منافع آمریکا صدمه بزند و برای پایان بحران سوریه باید نفوذ ایران قطع شود.

ایالات متحده آمریکا اکنون نزدیک به ۲ هزار نیروی زمینی در سوریه دارد و استراتژی جدید این کشور بر این قرار گرفته که همچنان نیروهای خود را در خاک سوریه حفظ کند. جیمز متیس، وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا پیشتر به طور غیر مستقیم از این سیاست خبر داده بود اما سخنان رکس تیلرسون مهر تاییدی بر برنامه این کشور زد. پس از هفت سال جنگ در سوریه که سبب کشته و آواره شده هزاران هزار نفر از مردم این کشور شده است، رکس تیلرسون از سایر کشورها خواست تا همچنان فشار اقتصادی را بر روی دولت بشار اسد نگه دارند اما در عین حال برای بهبود وضعیت مناطقی که از سلطه دولت اسلامی داعش رها شده‌اند، کمک کنند. هادی البحره، یکی از اعضای گروه مخالفین بشار اسد از طرح آقای تیلرسون استقبال کرد اما خواستار جزییات بیشتری در این باره شد.

یک دیپلمات آمریکایی نیز در این باره گفت که ایالات متحده بر آن است تا طرح‌هایی چون پاکسازی مین‌های زمینی و ارائه خدمات عمومی در مناطق آزاد شده از داعش را در سوریه به اجرا بگذارد. تلاش‌های سازمان ملل متحد برای برقراری روند صلح و پایان دادن به جنگ در سوریه متوقف شده است. در همین حال فرستاده ویژه سازمان ملل برای سوریه روز چهارشنبه گفت که از دولت سوریه و مخالفان دعوت کرده است تا برای یک دیدار ویژه هفته آینده در وین اتریش حضور یابند. همچنین ائتلاف تحت رهبری آمریکا روز یکشنبه از همکاری با نیروهای دموکراتیک سوریه در راستای تشکیل یک نیروی مرزی جدید و نیرومند با ۳۰ هزار سرباز خبر داده بود.
منبع: بهارنیوز

حسن‌زاده نامزد نوبل ادبیات کودک

فرهاد حسن‌زاده به عنوان یکی از ۵ نفر برتر جایزه هانس کریستین اندرسن IBBY 2018 -نوبل ادبیات کودک- انتخاب شد. وی با نویسندگانی از کشورهای فرانسه، ژاپن، سوئیس و نیوزیلند رقابت خواهد کرد. نتیجه رقابت در نمایشگاه بولونیا ۲۰۱۸ اعلام خواهد شد. وی از طرف شورای کتاب کودک برای آن‌چه « یک عمر فعالیت موفق در حوزه نویسندگی ادبیات کودکان و نوجوانان » نامزد دریافت جایزه هانس کریستین اندرسن ۲۰۱۸ شده است.
 
منبع: بهارنیوز

حمله به کارگر معترض «هفت‌ تپه»

گروه جامعه- رسانه‌ها: روزنامه شرق نوشت: اسماعیل بخشی یکی از کارگران شرکت نیشکر هفت‌تپه است که ویدئوی سخنان او در تجمع کارگران معترض هفت‌تپه در روزهای گذشته در فضای مجازی دست‌به‌دست شد. «بخشی» در یکی از این ویدئوها می‌گفت مدیران شرکت تنها به‌دنبال دریافت سند ملکی برای زمین‌های هفت‌تپه هستند و در بخش دیگری از سخنانش تأکید می‌کرد اداره این شرکت باید به خود کارگران هفت‌تپه سپرده شود. او که پس از این تجمع و در مسیر بازگشت به خانه مورد حمله افراد ناشناس قرار گرفت، می‌گوید: «من یکی از کارگران شرکت هفت‌تپه هستم که در جمع کارگرانی که به وضعشان اعتراض دارند، صحبت‌هایی کردم که حرف دل کارگران بود. حدود ساعت پنج بعدازظهر با اتوبوس سرویس به سمت خانه‌هایمان حرکت کردیم. من در میان راه باید پیاده می‌شدم. وقتی از ماشین پیاده شدم، ناگهان دو خودرو در نزدیکی‌ام توقف کردند و یکی از سرنشینان که صورتش را پوشانده بود، با قمه به من حمله کرد.
 

ضربه قمه بازوی دستم را شکافت. من گیج شده بودم و فقط صدای جیغ‌زدن زنان عابر را می‌شنیدم که دیدم سرنشینان دیگر هم پیاده شده‌‌اند و با تفنگ و قمه به سمتم می‌آیند. به سمت خیابان دویدم تا به مغازه‌داران و همسایه‌ها پناه ببرم. مهاجمان از پشت به سمتم سنگ پرت می‌کردند اما وقتی همسایه‌ها صدای فریادم را شنیدند و از مغازه‌ها و خانه‌ها بیرون آمدند، مهاجمان بعد از شلیک تیر هوایی از محل فرار کردند. پلاک ماشین‌هایشان را با گِل پوشانده بودند و نفهمیدیم چه کسانی هستند. مردم من را به بیمارستان رساندند. شانس آوردم که کاپشن پوشیده بودم و ضربه قمه به استخوانم نرسیده بود».

روز سه‌شنبه کارگران معترض در هفت‌تپه این بار در اعتراض به حمله صورت‌گرفته به همکارشان تجمع کردند تا مشخص شود این افراد با دستور چه کسی به این کارگر هجوم آورده‌اند. سؤالی که مسئولان شرکت هفت‌تپه می‌گویند پاسخش را پیگیری خواهند کرد. شرکت کشت و صنعت «هفت‌تپه» چند ماهی هست که در صدر خبرهای مخابره‌شده از خوزستان قرار دارد؛ شرکتی که در ١۴کیلومتری شهر شوش با وسعت بیش از ٢٠ هزار هکتار، در سال ١٣٣٨ آغاز به کار کرده و روزی قرار بوده قطب کشاورزی علمی ایران شود اما حالا این شرکت که بیش از پنج‌هزار کارگر دارد، شاهد اعتصاب پیاپی کارگران معترض است.

 

تجمعات اعتراضی این کارگران معمولا هر روز از ساعت شروع کار آغاز می‌شود و تا ظهر ادامه پیدا می‌کند. مدیران هفت‌تپه می‌گویند مشکلات این شرکت میراث دوران مدیریت دولتی آن است و آنها در جریان خصوصی‌سازی، شرکتی ورشکسته تحویل گرفته‌‌اند اما کارگران حرف‌های دیگری دارند. اعتراضات کارگران هفت‌تپه، از عقب‌افتادن حقوقشان تا قطع برخی مزایا و شاید مهم‌تر از همه انباشت وعده‌های عمل‌نشده، را دربر می‌گیرد و نگرانی آنها از دچارشدن کارخانه‌شان به سرنوشت چند کارخانه خصوصی‌شده دیگر در این منطقه، به شدت اعتراضاتشان افزوده است. از دیگر‌ سو اما مدیران شرکت، کارگران را به «کم‌کاری» متهم می‌کنند و معتقدند حل مشکلات شرکت نیازمند صبر و حوصله بیشتری است. اعتراض روزهای اخیر کارگران هفت‌تپه اما با انتشار وسیع فیلم سخنرانی یکی از کارگران این شرکت همراه شد؛ کارگری که بعد از این سخنرانی با قمه مورد سوءقصد افراد ناشناس قرار گرفت.

 

‌کارگران چه می‌گویند

یکی از کارگران هفت‌تپه درباره دلایل اعتراضات اخیرشان می‌گوید: «حقوق مهر را تازه همین چند روز قبل دادند. پرداخت همان را هم ١۵ روز طول دادند و هر روز به چند صد نفر حقوق دادند تا همین یکی، دو روز پیش پرداخت حقوق مهر تمام شد. قراردادهای ما هیچ سروسامانی ندارد. بعضی‌ها سه ماهه قرارداد دارند، بعضی‌ها بیشتر و بعضی‌ها کمتر. هیچ سمت و عنوانی برایمان مشخص نشده است. کسی که سال‌هاست اینجا کار می‌کند و استادکار شده همچنان به اسم کارگر ساده حقوق حداقلی می‌گیرد».

 

مشکلات کارگران هفت‌تپه محدود به سه ماه حقوق‌نگرفتن یا مشخص‌نبودن عنوان شغلی و حداقل‌بگیری نیست. هفت‌تپه چندین پیمانکار تأمین نیروی انسانی دارد که وضعیت کارگران طرف قرارداد برخی از آنها بدتر از بقیه است. یکی از کارگران در‌این‌باره می‌گوید: «ما هزار نفر هستیم که با آقای الف قرارداد داریم. حق شیفت را کم کرده است، اضافه‌کاری‌هایمان را نمی‌دهد، مرخصی نداریم، هر وقت هم دلش خواست می‌گوید نیایید سرکار، کار تمام شده است. اگر کار تمام شده، چرا با من قرارداد بستی؟ حالا که کار تمام شده نیایم سرکار؟ پس بقیه مدت قراردادم چه می‌شود؟ نیایم سرکار که حقوقم را ندهی؟»

 

بخشی از معترضان هم به قطع «پاداش کشت» اشاره می‌کنند؛ به گفته آنها براساس عرفی که ۵٠ سال در این شرکت وجود داشته است، هر سال بعد از کشت به اندازه حقوق ثابت دریافت می‌کرده‌‌اند اما بعد از آغاز به کار مدیریت جدید، این پاداش دیگر پرداخت نمی‌شود. مشکلات مربوط به بیمه نیز از دیگر مواردی است که کارگران هفت‌تپه به آن معترض‌اند. یکی از دلایلی که اعتراضات و اجتماعات کارگران هفت‌تپه را پیچیده می‌کند، بی‌اعتمادی آنها به وعده‌های مسئولان است. به گفته برخی از این کارگران، در ابتدا هر تجمعی با وعده حل مشکلات به‌سرعت پایان می‌یافت اما آنقدر به وعده‌ها عمل نشد که امروز دیگر کارگران به هیچ وعده تازه‌ای اعتماد ندارند. یکی از آنها درباره این وعده‌ها می‌گوید: «هربار گفتند حل می‌شود،‌ به ما زمان بدهید، به آنها زمان دادیم اما به دروغ گفتند که حقوق‌های ما را داده‌‌اند و دیگر اعتراضی نداریم. مسئولان می‌گویند پیگیری کرده‌ایم. کدام پیگیری؟ چرا گزارش نمی‌دهید که چه پیگیری‌ای کرده‌اید و نتیجه‌اش چه بوده؟ چرا به دروغ می‌گویند حقوق‌های عقب‌افتاده را داده‌اند؟ حقوق آبان ما را داده‌اند؟ حقوق آذر ما را داده‌‌اند؟ به چه کسی داده‌اند؟ ما که ندیدیم. الان قائم‌مقام شرکت به ما گفته به او زمان بدهیم تا مشکل حل شود. ما به او زمان می‌دهیم. امیدواریم مثل بقیه به ما دروغ نگفته باشد».

 
 


‌مسئولان شرکت چه می‌گویند

کانال «خبر هفت‌تپه» که به نظر می‌رسد از‌سوی روابط عمومی این شرکت اداره می‌شود، در آخرین خبرهای منتشر‌شده، از تغییر معاون صنعت شرکت نیشکر هفت‌تپه خبر داده و تصاویری نیز از دیدار برخی کارگران با یکی از مدیران شرکت منتشر کرده است. این تصاویر با عنوان «دیدار صمیمانه بخش‌های مختلف شرکت کشت و صنعت هفت‌تپه با قائم‌مقام شرکت جهت عرض خیر مقدم و پیمان همکاری برای تلاش و کوشش هر چه بیشتر برای آبادانی هفت‌تپه در سایه مدیریت جدید» منتشر شده است. مدیر روابط عمومی شرکت هفت‌تپه به «شرق» می‌گوید: «اوضاع در هفت‌تپه آرام شده است و معاون صنعت و مدیر بانک ماشین‌آلات شرکت نیز تغییر کرده‌اند.

حقوق مهر کارگران نیز پرداخت شد و فیش حقوقی مطالبات کارگران مربوط به سال ٩۴ هم صادر شده و طبق اعلام هیئت‌مدیره تا هفته آینده این مطالبات پرداخت خواهند شد». این مقام مسئول درباره دلیل اعتراضات می‌گوید: «این اعتراضات به دلیل مطالبات معوق صورت گرفت، اما مورد تأیید همه کارگران نبود». او درباره اعتراض عده‌ای از کارگران که طرف قرارداد پیمانکاری به نام الف قرار دارند، می‌گوید: «آقای الف در واقع یکی از مدیران یک شرکت است که قسمتی از نیروی انسانی ما را تأمین می‌کند و مشکلی هم در زمینه فعالیت این شرکت وجود ندارد». او اضافه می‌کند: «عده‌ای از کارگران تلاش می‌کنند خودشان را نماینده کارگران جا بزنند و با سیاسی‌کاری فضا را ملتهب بکنند.

 

یکی از نمونه‌هایش هم توهین‌های یکی از کارگران به اسم بخشی به جناب آقای صدیقی، امام جمعه تهران بود». ما به‌عنوان کارفرما معتقد هستیم که مطالبات بحق کارگران باید در کمال آرامش پیگیری شود. این مقام مسئول در تشریح مطالبات بحق و مطالبات ناحق می‌گوید: «مطالبه حقوق عقب‌افتاده کارگران یک مطالبه بحق است اما برای مثال درخواست کارگران برای تغییر برخی از مدیران شرکت موضوعی نیست که به کارگران ربط داشته باشد. او درباره حمله افراد ناشناس به یکی از کارگران معترض می‌گوید: ما معتقدیم این موضوع نیاز به بررسی بیشتر دارد و این در حال بررسی است که این اتفاق صحنه‌سازی بوده یا واقعا مورد حمله قرار گرفته است. حرف نهایی ما این است و لطفا چیزی غیر از این از طرف ما ننویسید و آن هم این است که ما منتظر نظر مراجع قضائی هستیم.

 

او درباره وضعیت اقتصادی هفت‌تپه می‌گوید: وضع شرکت ما از بسیاری شرکت‌های دیگر بهتر است. فضای اقتصادی شرکت ما از فضای اقتصادی کشور منفک نیست. بسیاری از شرکت‌های دولتی و با اسم و رسم هستند که بدهی‌ها و معوقات خیلی بیشتری دارند؛ درحالی‌که ما فقط دو ماه حقوق عقب‌افتاده داریم. شرکت ما با مشکلات بسیار زیادی از دولت تحویل گرفته شد اما باوجود مازاد نیرو دست به تعدیل نیرو نزدیم؛ مگر در مواردی که به دلایل انضباطی با تصمیم کمیته انضباطی اقدامی صورت گرفته باشد». او در پاسخ به سؤال ما درباره تعداد کارگرانی که به‌وسیله «کمیته انضباطی» اخراج شده‌‌اند می‌گوید: «بسیاری از کارگران به‌صورت موقت اخراج شده و دوباره به کارشان برگشته‌‌اند و تعداد افرادی که دیگر با آنها همکاری نمی‌کنیم، انگشت‌شمارند. اگر نگاهی به شرکت‌های دیگر بیندازید، می‌بینید که آنها تعدیل نیروی بسیار زیادی انجام داده‌‌اند اما ما هرگز چنین کاری نکردیم. بخش زیادی از اشتغال‌زایی در منطقه شوش، هفت‌تپه و اندیمشک به‌خاطر وجود شرکت ماست اما متأسفانه زیر ذره‌بین رسانه‌ها قرار گرفته‌ایم».



منبع: بهارنیوز

اجرای حکم قطع‌دستِ سارق گوسفند!

گروه جامعه: روزنامه خراسان نوشت: چند سال قبل وقوع سرقت های متعدد در اطراف برخی شهرهای استان خراسان رضوی و جنوبی، درحالی آغاز شد که فرد یا افراد ناشناسی با تخریب شبانه در و دیوار منازل روستایی، گوسفندان اهالی روستا را به سرقت می بردند. با جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل های کارشناسی، در نهایت ماموران انتظامی به سرنخ هایی رسیدند که نشان می‌داد جوان ۲۸ ساله‌ای، عامل اصلی سرقت های مذکور است بنابراین، وی در یک عملیات هماهنگ و با کسب مجوزهای قضایی در سال ۱۳۹۰ دستگیر شد و مورد بازجویی قرار گرفت.
 
این متهم درمراحل تحقیقات به ۲۱ فقره سرقت احشام در چهار شهر استان های خراسان رضوی و جنوبی اعتراف کرد و قاضی دادگاه کیفری با توجه به محتویات پرونده و بررسی دقیق همه جوانب سرقت های مذکور، رای به «قطع ید» و همچنین ردمال داد اما این رای با اعتراض متهم، در شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی مورد رسیدگی دوباره قرار گرفت ولی قضات با تجربه دادگاه تجدیدنظر نیز با توجه به اسناد ودلایل محکمه پسند، رای این پرونده را مطابق با موازین شرعی و قانونی دانستند وحکم صادره را تایید کردند.

این گونه بود که رای قطعی دادگاه تجدیدنظر برای اجرای حکم به یکی از شعبات اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ارسال شد و بدین ترتیب این حکم ساعت ۹ صبح روز گذشته با نظارت قضات اجرای احکام، در محل زندان مرکزی مشهد به اجرا درآمد و دست سارقی که هم اکنون ۳۴ ساله است زیر «گیوتین» قرار گرفت و قطع شد و بلافاصله محکوم به مرکز درمانی انتقال یافت و مورد مداوا قرار گرفت.
منبع: بهارنیوز

نمی‌توانیم آمار دقیق قربانیان آلودگی هوا را اعلام کنیم

گروه جامعه: محاسبه دقیق تعداد مرگ و میرهای منتسب به آلودگی هوا در ایران به‌دلیل نداشتن مطالعه «کوهورت» و شاخص «خطر نسبی» امکان پذیر نیست. مبنای علمی ارائه هر گونه آمار در ایران در این زمینه براساس مطالعات مؤسسه بین‌المللی «بار بیماری‌ها» در امریکا است و به گفته سرپرست گروه سلامت هوا وزارت بهداشت، تنها مرجع رسمی اعلام مرگ و میرهای منتسب به آلودگی هوا وزارت بهداشت است و هر گونه اعلام آمار در این زمینه غیرعلمی و غیررسمی است. به نوشته روزنامه ایران، نتایج  تحقیقی که مؤسسه بین‌المللی «بار بیماری‌ها» در مورد آلودگی هوا و مرگ و میرهای ناشی از بیماری‌های قلبی و عروقی، تنفسی و سکته‌های مغزی و سرطان‌ها در ایران انجام داده، نشان می‌دهد ارتباط معناداری بین مرگ و میرهای ناشی از بیماری‌های فوق با آلودگی هوا وجود دارد و آمار بالای ایست قلبی بین شهروندان تهرانی که چندی پیش از سوی سازمان بهشت‌زهرا(س) اعلام شد گویای افزایش میزان آلاینده‌های زیست محیطی و به‌دنبال آن مرگ و میر‌های منتسب به ذرات کمتر از ۲٫۵میکرون در پایتخت است. در همین زمینه و به بهانه ۲۹ دی «روز هوای پاک» با دکتر عباس شاهسونی استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و سرپرست گروه سلامت هوای معاونت بهداشت وزارت بهداشت پیرامون نتایج بررسی علمی ارتباط بین بیماری‌های تنفسی، قلبی عروقی و سرطان‌ها با ریزگردها و آمار دقیق و رسمی مرگ و میرهای منتسب به آلودگی هوا در ایران، گفت‌و‌گو کرده‌ایم که در زیر می‌خوانید:

براساس اعلام سازمان بهداشت جهانی روزانه ۸ هزار نفر در دنیا به‌خاطر آلودگی هوا جان‌شان را از دست می‌دهند. در ایران هم مطالعات اپیدمیولوژی نشان می‌دهد از هر ۱۰مرگ، یکی بر اثر آلودگی هوا است. آیا تحقیقی در ارتباط بین اپیدمیولوژی و آلودگی هوا انجام شده است؟
رئیس کمیسیون عمران شورای شهرتهران دو ماه پیش اعلام کرده بود هفته‌ای ۵۰۰ نفر در تهران بر اثر آلودگی هوا می‌میرند. اولاً بگذارید این مسأله را باز کنم، ما مرگی به‌صورت دقیق به‌خاطر آلودگی هوا نداریم، اینکه بگوییم این فرد حتماً به‌خاطر آلودگی هوا فوت کرده، نداریم. بلکه مرگ منتسب به آلودگی هوا داریم یعنی مرگ فرد به علت آلودگی هوا نسبت داده می‌شود. نمی‌توانیم بگوییم فردی که فوت می‌کند صددرصد به‌خاطر آلودگی هوا مرده است. این فرد وقتی در معرض آلودگی هوا قرار می‌گیرد خطر نسبی مرگش افزایش پیدا می‌کند و اگر این فرد در هوای تمیز زندگی می‌کرد عمرش طولانی‌تر می‌شد ولی با قرار گرفتن در معرض آلودگی هوا احتمال مرگش افزایش پیدا می‌کند. به همین خاطر در روزهایی که آلودگی هوا ایجاد می‌شود توصیه وزارت بهداشت این است که مردم در معرض آلودگی هوا قرار نگیرند بویژه کسانی که بیماری تنفسی دارند و سالخورده‌اند.۵۰۰ نفر مرگ طبیعی در هفته نداریم. مرگ‌ها یا ناشی از حوادث در اثر تصادفات، خودکشی، مسمومیت و سوختگی و پرت شدن از ارتفاع و… هستند یا اینکه در اثر بیماری قلبی و تنفسی و… که منجربه مرگ طبیعی می‌شوند. بنابراین تقاضا داریم و حتماً در گزارش‌ها قید کنید هر مسئولی در حوزه تخصصی خودش اظهار نظر کند. اظهار نظرهای اینگونه باعث تشویش افکارعمومی می‌شود.

آیا آماری داریم که نشان دهد مرگ‌های منتسب به آلودگی هوا در چند سال اخیر به‌خاطر افزایش اتومبیل‌ها، ریزگردها و پدیده وارونگی دما رو به افزایش است؟
مرگ منتسب به آلودگی هوا فقط مربوط به ایران نیست. سازمان بهداشت جهانی در آخرین گزارش خود اعلام کرده ۷٫۲ میلیون نفر مرگ‌شان منتسب به آلودگی هوای بیرون و داخل خانه است. مثلاً چین بیش از یک میلیون در سال مرگ منتسب به آلودگی هوا دارد. در خاورمیانه نیز مصر به‌خاطر جمعیتش آمار بالایی دارد. آخرین گزارش سالانه بانک جهانی درباره شاخص های توسعه انسانی کشورها می‌گوید از هر ۱۰ مرگ در دنیا یک مرگ منتسب به آلودگی هوا است. در کشور‌های در حال توسعه از هر ۹ مرگ یک مرگ منتسب به آلودگی هوا ثبت شده است. بالاخره در این شهر ۸ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر زندگی می‌کنند و روزانه ۳ میلیون تردد می‌کنند، ۳ میلیون اتومبیل و در کنار اینها تعداد زیادی موتورسیکلت داریم، قطعاً آلودگی هست و مرگ منتسب به آن هم زیاد است. آخرین گزارش منتشر شده از سوی سازمان بهداشت در سال ۲۰۱۷ نشان می‌دهد، ۲۳ درصد یا تقریباً یک چهارم از مرگ‌هایی که در دنیا اتفاق می‌افتد مربوط به عوامل محیطی است. در دنیا سالانه ۵۶ میلیون مرگ داریم. برآورد سازمان بهداشت جهانی این‌است که ۱۲٫۶درصد از این مرگ‌ها مربوط به عوامل محیطی است. آخرین آمار سال ۲۰۱۴ که سازمان بهداشت جهانی به‌طور میانگین در ایران محاسبه کرده و ۲۰۱۶ ارائه شده مرگ منتسب به آلودگی هوا ۲۶ هزار و ۲۶۷ نفر بود. البته روی این تعداد هم بحث است.

سازمان بهداشت جهانی عدد ۲۶هزار و ۲۶۷ مرگ در سال به‌خاطر آلودگی هوا را چگونه محاسبه می‌کند؟
ما در ایران در برخی از شهرها ایستگاه سنجش آلودگی هوا داریم. سازمان بهداشت بر اساس مدل‌سازی‌هایی می‌گوید غلظت ذرات معلق ۲٫۵ میکرون در ایران ۴۲ میکروگرم برآورد کرده است. البته تعمیم این عدد به کل کشور ایران صحیح نیست. حد رهنمود سازمان بهداشت جهانی ۱۰ میکروگرم است.

پس می‌توان گفت غلظت ذرات معلق ۲٫۵ میکرون در ایران ۴ برابر حد مجاز جهانی است؟
نه. غلظت ما بالا است اما ۴ برابر نیست. آیا مثلاً در شمال کشور یا اردبیل و شمالغرب کشور غلظت آلاینده‌ها بیشتر از ۴ برابر است. این درست نیست.

یعنی شما آمار‌های سازمان بهداشت جهانی را قبول ندارید؟
با این غلظت نه. چون آنقدر غلظت بالا نیست.

اگر غلظت آلاینده‌ها را در اهواز و شهرهای آلوده‌ای مثل تهران حساب کنیم می‌بینیم این عدد خیلی هم دور از ذهن نیست؟
نتایج اهواز را نمی‌توان به کل کشور تعمیم داد.آن چیزی که سازمان محیط زیست سالانه از ایستگاه سنجش به ما ارسال می‌کند و ما هم گزارش را تجزیه و تحلیل می‌کنیم میانگینش سه برابر حد رهنمود سازمان بهداشت جهانی است. این فقط در شهرهایی است که میزان آلایندگی‌اش زیاد است، جاهایی که آلودگی هوا و ریزگرد و ایستگاه سنجش آلاینده هوا داریم. بنابراین غلظت ذرات معلق در بعضی از شهرها از جمله اهواز را نمی‌توان به کل کشور تعمیم داد و طبق آن مرگ‌ها منتسب به ذرات معلق را محاسبه نمود بلکه باید در هر شهر به تعداد کافی و با جانمایی مناسب ایستگاه سنجش وجود داشته باشد و پس از اعتبارسنجی داده‌ها مرگ‌های منتسب به آلاینده‌های هوا محاسبه شود.

افزایش اتومبیل‌ها، سوخت غیراستاندارد و وارونگی دما همگی در دهه‌های اخیر به‌طور چشمگیری در کشور افزایش یافته بفرمایید گزارش‌های وزارت بهداشت افزایش مرگ‌های منتسب به آلودگی هوا را تأیید می‌کنند؟
اولاً که مسئول آلودگی هوا همه ما هستیم. یک نفر نیست.بیش از ۸ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در شهر تهران زندگی می‌کنند، تک تک این افراد در آلودگی هوا نقش دارند. این آلودگی‌ها که خودشان ایجاد می‌کنند باعث مرگ‌شان می‌شود. گزارشی که مؤسسه بین‌المللی «بار بیماری‌ها» در امریکا اعلام کرده نشان می‌دهد تعداد مرگ‌های منتسب به آلودگی هوا در کل دنیا افزایش داشته است، در ایران هم زیاد شده چون جمعیت افزایش پیدا کرده است. اما بروز مرگ منتسب به آلودگی هوا در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت در کل دنیا کاهش داشته، در ایران هم همین‌طور است.

آخرین آمار مرگ و میرهای منتسب به آلودگی هوا در ایران مربوط به چه زمانی است؟
آخرین آمار ما برای سال ۹۴ است، البته آمارهای ۹۵ هم محاسبه شده است که البته نمی‌توانیم بگوییم و پس از تأیید رسمی اعلام می‌شود.

این همه مقاومت در برابر اعلام نشدن آمار دقیق و رسمی مرگ و میر مربوط به آلودگی هوا از سوی وزارت بهداشت را واقعاً درک نمی‌کنم.
اولاً این را باید مد نظر داشته باشید که هیچ وقت پزشکی قانونی اعلام نمی‌کند مرگ یک نفر به‌خاطر آلودگی هوا بوده بلکه ما مرگ منتسب به آلودگی هوا را که تعداد مرگ‌ها منتسب به ذرات معلق کمتر از ۲٫۵ میکرون در ایران از ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵ و از سوی مؤسسه HEI در امریکا انجام شده مرگ منتسب به آلودگی هوا می‌دانیم. سال ۲۰۱۵، ۳۳هزار و ۳۰۰ مرگ منتسب به آلودگی هوا در ایران برآورد شده است. اما این نکته را هم باید در نظر بگیریم که جمعیت کشور ما در ۲۵ سال گذشته افزایش زیادی داشته است بنابراین تعداد مرگ‌های منتسب به آلودگی‌ها افزایش داشته است اما تعداد بروز مرگ منتسب به آلودگی هوا در هر ۱۰۰هزار نفر کاهش پیدا کرده است.

۲۵ سال پیش چه تعداد بوده است؟
سال ۱۹۹۰ تقریباً ۲۱هزار نفر مرگ منتسب به آلودگی هوا برآورد شده است.البته ۲۵ سال پیش ما ایستگاه سنجش آلودگی هوای درست و حسابی در کشور نداشتیم، اینها براساس مدل‌سازی به‌دست آمده است. در تهران از سال ۹۰ ذرات پی‌ام ۲٫۵ را سنجش می‌کنیم. بنابراین این اعدادی که از سوی مؤسسه HEI ارائه شده است براساس برآورد غلظت در کشور ایران بوده است که همین‌طور که قبلاً ذکر شد تعمیم غلظت‌های بالا به‌عنوان مثال ۴۲ میکروگرم در متر مکعب به کل کشور ایران صحیح نیست. بنابراین باید این نکته را مدنظر داشت که این اعداد برآورد صحیحی نیست.

لطفاً آمارها را به تفکیک از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ بفرمایید.
سال ۲۰۰۰ به رقم ۲۳ هزار رسیده است.۲۰۰۵ به ۲۶ هزار نفر افزایش یافته ۲۰۱۰، ۳۱ هزار و ۵۰۰ نفر و ۲۰۱۵ هم ۳۳هزار و ۳۰۰ نفر مرگ منتسب به آلودگی هوا از سوی مؤسسه «بار بیماری‌ها» در ایران گزارش شده است. البته وظیفه ذاتی وزارت بهداشت این است مرگ‌های منتسب و اثرات بهداشتی آلودگی هوا بر سلامت انسان را محاسبه و بررسی کند ولی از سال ۹۴ اعلام آمار از سوی هیأت دولت رسمیت پیدا کرد ما هم آمارهای سال ۹۴ را به هیأت دولت داده‌ایم اما آمارهای سال ۹۵ هنوز در کشور نهایی نشده است.

اما در هر حال میزان مراجعه بیماران به اورژانس‌های شهر تهران به‌دنبال آلودگی هوا در سال ۹۵ و حتی ۹۶ زیاد بوده است. بنابراین خیلی دور از ذهن نیست که بسیاری از بیماران قلبی و تنفسی در مواقعی که آلودگی ذرات معلق ۲٫۵ میکرون بیش از حد مجاز اعلام می‌شود دچار ایست قلبی شده‌اند؟
افزایش مرگ‌ها به علت زیاد شدن جمعیت بوده است اما در هر حال نرخ بروز مرگ و میر کاهشی بوده است.

یعنی آمار در سال ۹۵ نسبت به سال ۹۴ که ۳۳ هزار و ۳۰۰ نفر مرگ منتسب به آلودگی هوا در ایران داشته‌ایم، چقدرافزایش پیدا کرده است؟
ما ایستگاه‌های سنجش شهر‌ها را بررسی می‌کنیم. در تهران تقریباً تعداد موارد مرگ و میر ثابت بوده است چون غلظت آلاینده‌ها در ۹۵ نسبت به ۹۴ به میزان جزئی افزایش داشته‌ایم. سال ۹۴، ۱۲ هزار و ۸۹۴ نفر مرگ منتسب به آلودگی هوا را در ۲۵ شهر کشور ثبت کرده‌ایم. سال ۹۵ هم ۴ هزار و ۸۱۰ مورد مرگ در این زمینه در تهران داشته‌ایم.

چگونه مرگ منتسب به آلودگی هوا را محاسبه می‌کنیم؟
برای محاسبه مرگ منتسب چند پارامتر داریم که عبارتند از: جمعیت شهر، غلظت میانگین سالانه ذرات، بروز مرگ(تعداد موارد مرگ به‌طور طبیعی است که از سوی دفتر آمار و فناوری وزارت بهداشت محاسبه می‌شد) و خطر نسبی که براساس مطالعات «کوهورت» به‌دست می‌آید و البته در ایران هیچ مطالعه‌ای برای محاسبه خطر نسبی انجام نشده است. در مطالعات «کوهورت» خطر نسبی مرگ در افرادی که در معرض آلاینده‌های هوا بوده‌اند نسبت به افرادی که در معرض آلودگی هوا نبوده‌اند محاسبه می‌شود. به تازگی یکسری مطالعات «کوهورت» در ایران شروع شده و شاید ۵ سال دیگر خطر نسبی در ایران دقیق محاسبه شود. سازمان بهداشت جهانی خطر نسبی را برای ایران ارائه داده که قابل استناد است ولی نمی‌توان گفت صددرصد دقیق است.

اگر یکی از ریسک فاکتورهای ابتلا به بیماری‌های قلبی و تنفسی و سرطان‌ها را آلودگی هوا در نظر بگیریم آیا می‌توان گفت آلاینده‌ها در ژن‌ها اختلال ایجاد می‌کنند؟ مطالعه‌ای در این زمینه داریم که نشان دهد آلودگی هوا به‌طور مستقیم قلب و ریه را مورد تهاجم قرار می‌دهد؟
ذرات معلق هوا باعث افزایش ریسک انفارکتوس قلبی، سکته مغزی، آریتما و تشدید نارسایی قلبی در افراد مستعد در ارتباط است؛ همچنین ذرات معلق هوا با تخریب اندوتلیال و کاهش قطر عروق خونی، افزایش فشار خون، التهاب سیستمیک و پاسخ‌های استرس اکسیداتیو و پیشروی آترواسکلرزیس در ارتباط است. ذرات معلق هوا عمدتاً از طریق سه مسیر (تغییر در عملکرد خودکار قلب، رهاسازی واسطه‌های التهابی و اکسیداتیو از ریه‌ها به داخل سیستم گردش خون پس از استنشاق ذرات و انتقال ذرات بسیار ریز و اجزای محلول ذرات به داخل سیستم گردش خون سبب بیماری‌های قلبی و عروقی می‌شوند.

اغلب سلول‌های سرطانی در طول یک بازه زمانی تقریباً طولانی ایجاد می‌شوند چگونه آلودگی هوا را به سرطان‌ها هم ربط می‌دهیم؟
تحقیقات نشان داده آلودگی‌ها در ایجاد سرطان‌ها تأثیر می‌گذارد طبق محاسبه‌ای که مؤسسه بار بیماری‌ها انجام داده ۱۶٫۵ درصد از سرطان‌های ریه ناشی از آلودگی هوا بوده است.

چند درصد از مرگ‌های ناشی از بیماری‌های قلبی و تنفسی به‌خاطر هوای آلوده بوده است؟
در ایران تحقیق مستندی در این زمینه نداریم. مطالعات هم هزینه‌بر و هم زمانبر هستند در کشور در حال توسعه ما به‌خاطر افزایش مطالبه‌گری و آگاهی مردم مطالعات تازه شروع شده ولی بسیار نوپا هستند. طبق تحقیق مؤسسه «بار بیماری‌ها» ۲۷ درصد از مرگ‌های بیماری‌های انسداد ریوی COPDبه علت مواجهه با ذرات معلق پی‌ام ۲٫۵ است.

اگر آلودگی هوا را به‌عنوان یک ریسک فاکتور در نظر بگیریم چندمین عامل مرگ و میر در نظر گرفته می‌شود؟
بعد از فشار خون(۱۱ میلیون مرگ)، دود سیگار(۶ میلیون و ۲۰۰ هزار مرگ)، قند خون(۵ میلیون مرگ) و کلسترول (۴٫۲ میلیون مرگ) به ترتیب آلودگی هوا و مواجهه با ذرات معلق که باعث ۴٫۲ میلیون مورد مرگ در دنیا می‌شود پنجمین علت مرگ در تمام گروه‌های سنی و جنسی است.حتی نمک به‌عنوان عامل خطر مهم ابتلا به بیماری‌های قلبی در رتبه ششم قرار دارد. آلودگی هوای خانگی دهمین عامل خطر مرگ است.به‌طور کلی در دنیا مواجهه طولانی مدت با ذرات معلق ۲٫۵ میکرون مسئول ۱۷٫۱ درصد مرگ‌هایی است که به علت بیماری‌های ایسکمیک قلب اتفاق می‌افتد. ۱۴٫۲ درصد از سکته مغزی و ۲۷٫۱ درصد انسداد مزمن ریوی به‌خاطر مواجهه با ذرات معلق ۲٫۵ پی‌ام هستند.

چگونه می‌توان تفکیک کرد که موارد ابتلا به بیماری و مرگ و میر فقط در اثر مواجهه با ذرات معلق ۲٫۵ پی‌ام است؟ یعنی گازهای سمی موجود در هوای آلوده منجربه مرگ نمی‌شوند؟
ذرات بزرگتر از ۱۰ میکرون وارد ریه‌ها نمی‌شود. بعد از ذرات معلق ۲٫۵ پی‌ام ازن داریم بین همان ریسک فاکتورها سی‌وسومین عامل خطر ازون است. گازهای COو NO2 و SO2 را داریم. پیامد هر کدام از این آلاینده‌ها متفاوت است. هر چند عوارض‌شان باهم همپوشانی دارد. در شهر تهران و کلانشهرها مشکل‌مان ذرات ریز معلق است هر چند در تابستان‌ها به خاطر ازون و NO2 مشکل داریم.

تحقیقی دارید که نشان دهد میزان مراجعه به اورژانس در شرایط اضطرار و هشدار زیاد می‌شود؟
ما یک مرگ و یک مراجعه بیمارستانی داریم وقتی آلودگی هوا افزایش پیدا می‌کند در روزهایی که وضعیت اضطراری می‌شود و ناسالم برای همه اعلام می‌شد مراجعه بیمارستانی بویژه بیماران زمینه‌ای قاعدتاً زیاد می‌شود. البته بار روانی هم تأثیر دارد چون هر کسی هر مشکلی دارد به آلودگی هوا ربط می‌دهد. محاسبه مرگ‌های منتسب به هوای آلوده را توضیح دادم اما وقتی شاخص هوا بالاتر از ۱۵۰ ناسالم برای همه عنوان می‌شود یعنی بار مراجعه هم زیاد می‌شود. به‌خاطر همین وزارت بهداشت هشدار می‌دهد. به‌طور کلی همیشه وقتی غلظت آلاینده‌ها افزایش پیدا می‌کند مرگ‌های ناشی از آن زیاد می‌شود.

آلودگی هوا چقدر هزینه‌های نظام سلامت را افزایش می‌دهد؟
خیلی زیاد. مثلاً زمانی که به شرایط هشدار می‌رسیم میزان مراجعات بیماران دو برابر می‌شود. با اجرای طرح تحول سلامت هم میزان پرداختی بیمار کم شده و بار مالی زیادی به سیستم وارد می‌شود. بار بیماری‌هایی که منتسب به آلودگی هوا مؤسسه «بار بیماری‌ها» برای ایران محاسبه کرده۷۸۱۳۰۰ سال عمر از دست رفته است. به‌عنوان مثال در کشور هند مرگ منتسب به آلودگی هوا ۲۱ میلیون و ۷۸۰ هزار سال است.
بار اقتصادی آلودگی هوا که فقط در مطالعه پایلوت در کرج داشته‌ایم نشان می‌دهد، هزینه مستقیم به علت بیماری قلبی و تنفسی منتسب به آلاینده‌های ۲٫۵ پی‌ام در شهر کرج که به سیستم بهداشت و درمان در یک سال ۹۵وارد کرده ۱۱ میلیارد ریال بوده است. کل هزینه‌های مستقیم و غیر مستقیم مرگ در شهر کرج ۱۵۲ میلیارد تومان بوده است. در واقع بخش اصلی مربوط به هزینه مرگ بوده است.
براساس گزارش‌های بانک جهانی که سال ۲۰۱۶ منتشر شده کل هزینه آسایش از دست رفته در ایران ۳۰میلیارد دلار است و درآمد از دست رفته هم به‌خاطر عود بیماری‌های تنفسی و قلبی ۱۴۷۱ میلیون دلار است.

چرا وزارت بهداشت در موقعی که شاخص آلودگی هوا زیاد می‌شود تنها به هشدارها بسنده می‌کند؟ اصولاً وزارت بهداشت چه نقشی در کمینه و کارگروه کاهش آلودگی هوا دارد؟
طبق قانون تشخیص و اعلام شرایط اضطرار با وزارت بهداشت است. اگر شاخص کیفیت هوا به ۱۵۰ تا ۲۰۰ برسد اضطرار سطح پایین و ناسالم برای همه است و ۲۰۰ به بالا اضطرار سطح بالا است که خیلی ناسالم است. وظیفه وزارت بهداشت اعلام این شرایط است. با توجه به غلظت آلودگی هوا که سازمان محیط زیست سنجش می‌کند این ارقام را به وزارت بهداشت می‌فرستد. وزارت بهداشت شاخص کیفیت هوا را طبق دستورالعمل محاسبه می‌کند. وزارت بهداشت به‌عنوان عضو اصلی کمیته اضطرار همیشه بر ضرورت کاهش مواجهه مردم با آلودگی هوا تأکید داشته است اما تصمیمات در این کمیته جمعی و با نظر استاندار اخذ می‌شود. با توجه به پیش‌بینی هواشناسی تأکید وزارت بهداشت کاهش مواجهه با ریزگردها است. ما دو راه داریم یا باید غلظت را کم کنیم یا مواجهه را کاهش دهیم.

کارخانه‌های صنعتی که هر روز هم به بافت تهران نزدیک می‌شوند پیوست سلامت دارند تا طبق قانون میزان تولید آلاینده‌های‌شان را کنترل کنند؟
طبق قانون برنامه پنجم توسعه نخستین بار ارزیابی اثرات بهداشتی در پیوست سلامت الزامی شده است ولی مدت زمان زیادی از تصویب و اجرای آن نمی‌گذرد. البته قبل از پیوست سلامت گزارش ارزیابی زیست محیطی داشته‌ایم که با یکسری معیارهایی مجوز می‌گیرند. البته این را هم بگویم که بافت شهری به حاشیه و کارخانه‌ها چسبیده است. با افزایش جمعیت شهرک سازی‌های زیادی اتفاق افتاده است. بنابراین توسعه زیاد کلانشهرها از جمله تهران هم باعث گسترش شهر به سمت مناطق صنعتی بخصوص در منطقه ۲۱ و ۲۲ شده است.
 
منبع: بهارنیوز

مرگ سیاه کودکان زباله‌ گرد

گروه جامعه_رسانه ها: روزنامه قانون نوشت: احد و صمد را یادتان هست؛دو پسربچه هفت و هشت‌ساله زباله‌گردی که سال گذشته همین روزها در پارکینگ تفکیک زباله ای که محل زندگی‌شان بود، همراه با پدرشان آتش گرفتند و سوختند. درِ اتاقک‌شان از داخل قفل شد و نتوانستند از آن بیرون بیایند و ماموران پزشکی قانونی تنها تکه های زغال‌مانند سوخته‌شده بدن‌شان را در کاورهای سیاه‌رنگ گذاشتند و بردند. تنها پدرشان توانست از این آتش سوزی، آن هم با ۵۰ درصد سوختگی جان سالم به در ببرد.حالا یک سال از این ماجرا می گذرد و صدها احد و صمد در خیابان های شهر زباله گردی می کنند و گاهی معجزه‌آسا از مرگ جان سالم به در می برند. یکی از این بچه ها، اسمش فرزاد بود که دو ماه پیش وقتی نیمه شب در خیابان ولیعصر تهران مشغول زباله‌گردی بود، به وسیله یک ماشین ۲۰۶ که راننده ای مست پشت فرمان آن نشسته بود، به گوشه خیابان پرتاب شد و جمجمه اش ترک برداشت. راننده فرزاد هشت‌ساله را گوشه خیابان رها کرد و رفت تا اینکه کسی پیدا شد و او را از گوشه خیابان برداشت و به بیمارستان برد. فرزاد سال گذشته در جشن «کعبه کریمان» جمعیت امام علی(ع) که در آن کودکان زباله‌گرد آرزوهای‌شان را نقاشی می کردند، روی یک کاغذ سفید رنگ عکس یک توپ را نقاشی کرده بود و گفته بود که آرزویش داشتن توپی است که با آن بازی کند. فرزاد بعد از ضربه‌ای که در تصادف به مغزش خورده بود، دو ماه را در کما ماند و بعد از اینکه به هوش آمد، قدرت تکلم و توانایی حرکت دادن دست و پا و بدنش را از دست داد.
خانم رضایی، مسئول درمان او در جمعیت امام علی(ع) می گوید:« آخرین باری که به دیدنش رفتم، دست هایش را به تخت بسته بودند و هنوز نمی توانست صحبت کند. بدنش پوست استخوان شده و از صبح تا شب به سقف اتاقش در بیمارستان زل می زند». فرزاد تازه از افغانستان به ایران آمده بود. یک سال پیش پدرش فوت کرد و هزینه زندگی شان افتاد روی دوش تنها پسر خانواده. فرزاد که دید که پسرعموهایش به ایران می آیند و برای خانواده های‌شان پول می‌فرستند از آن‌ها خواست تا او را هم برای کار به ایران بیاورند. حالا فرزاد در تمام لحظه‌های ترس و تنهایی که روی تخت بیمارستان سپری می‌کند، صورت مادر را می‌بیند که تنها مرهم سیاهی‌های زندگی اش است. مادرش به بچه‌های جمعیت امام علی(ع) گفته هر وقت فرزاد خوب شد، او را به افغانستان برگردانند.

کاغذهای سفید و آرزوهای نداشته
یکی خطی سیاه بر کاغذ نقاشی سفیدرنگی که مقابلش گذاشته بودند، کشید و با چشم هایی که نه می‌خندید و نه گریه می‌کرد ،گفت: «آرزویی ندارم».آن یکی با چشم هایی که از شدت شوق برق می‌زد، عکس یک ساندویچ سالم را کشید و گفت:«آرزو دارم یک ساندویچ سالم بخورم».یکی دیگر گفت:« وقتی تو سطل آشغال زباله‌ها را برمی داریم، مردم ما را یک جوری نگاه نکنند».یکی گفت:« یک عروسک کوچک داشته باشم که مثل آدم واقعی باشد، توی جیبم بگذارم و با او حرف بزنم».یکی هم به صفحه کاغذ سفید‌رنگ رو به‌رویش زل زد و بعد از مکثی کوتاه گفت:« آرزو چیه؟»این ها آرزوی دختربچه‌ها و پسربچه‌هایی است که روزها و شب ها در خیابان های شهر تهران زباله‌گردی می کنند.آن‌ها شب‌های‌شان را در پارکینگ‌های تفکیک زباله ای که روزها در آن کار می کنند، می‌گذرانند. در یک اتاقک ۵۰ متری کوچک شاید نزدیک به ۵۰ یا ۶۰ کودک همراه با مردانی که شغل‌شان همین است، شب را به صبح می رسانند.

دختربچه ها و پسربچه هایی که شب ها در این اتاقک‌ها مورد سوءاستفاده جنسی قرار می‌گیرند. درصد زیادی از آن‌ها یا تبعه افغان و پاکستان هستند و یا از بلوچ های ایرانی‌اند. به گفته سوسن مازیارفر، مسئول شناسایی و کمک به این کودکان در جمعیت امام علی(ع)، خانواده این بچه ها چون تبعه افغان هستند و به طور غیرقانونی در ایران زندگی می‌کنند، حتی حاضر نیستند اگر بچه‌های‌شان کشته شدند، از آن‌ها خبر بگیرند و وضعیت‌شان را پیگیری کنند؛ چون خیلی زود همه آن‌ها را رد مرز می کنند و این برای‌شان ترسناک‌ترین وضعیت ممکن است». او درباره تلاش‌هایش برای اطلاع پیدا کردن از وضعیت یکی از کودکان زباله گرد که نیمه‌شب در تصادف با ماشین کشته بود، می گوید:«چند وقت پیش هرچه تلاش کردیم تا با خانواده یا اقوام یکی از بچه‌های زباله گرد که در تصادف شبانه کشته شده بود تماس تلفنی برقرار کنیم، هیچ کدام جواب ما را ندادند. بچه ۱۰ ساله بود و پدر و مادر همین که شنیده بودند بچه‌شان کشته شده، حاضر نشدند به ما جواب بدهند».

طرح دستگیری کودکان، مجبورشان کرد زباله‌گرد شوند
طرح بازداشت و دستگیری کودکان که سال گذشته با همکاری شهرداری و بهزیستی انجام شد، ترس و هول و هراس را به دل این کودکان و خانواده‌های‌شان انداخت؛ هراس از اینکه آن‌ها هم دستگیر شوند و رد مرزشان کنند. این بچه‌ها همگی سرچهاراه‌ها یا در مترو دستفروشی می‌کردند اما مجبور شدند زباله گردی را آغاز کنند؛ چون ماموران بهزیستی و شهرداری با کودکان زباله‌گرد کاری ندارند، آن‌ها بخشی از نیروهای شهرداری به حساب می‌آیند و ماموران سراغ مراکز تفکیک زباله نمی‌روند تا این بچه‌ها را دستگیر کند. این برای‌شان سایه امنیت شغلی ایجاد می‌کند. از سوی دیگر اگر ماموران برای دستگیری آن‌ها بروند، صاحب کارگاه که پیمانکار شهرداری است با رشوه صد هزارتومانی مامورها را راضی می کند تا بچه ها را با خودشان نبرند. در تهران و کرمانشاه تعداد کودکان زباله‌گرد بیشتر از شهرهای دیگر است. پیمانکاران، پارکینگ‌ها را در مناطق حاشیه ای تهران با مزایده از شهرداری اجاره و این بچه ها را استخدام می کنند. مجبورشان می‌کنند کارت‌های با قیمت ۲۵۰ تا ۴۰۰ هزارتومانی را به عنوان مجوز کار بخرند و همیشه همراه‌شان داشته باشند. باز هم با این حال از طرف ماموران گشت شهرداری در شهر کتک می‌خورند. بعضی از این بچه‌ها را نیمه شب برای زباله‌گردی می برند.

سرانجام شهرداری حضور این کودکا ن را پذیرفت
ایدز، هپاتیت، حصبه، انگل روده ای، اسهال خونی، زانو و کمر درد، بیماری‌هایی است که این بچه‌ها از داخل سطل های زباله می گیرند و به جان می‌خرند تا گرسنه نمانند، تا تهران تمیز بماند و هر روز از حجم زباله‌هایش نگندد. این کودکان جان می‌دهند تا تهران تمیز بماند. مازیارفر می‌گوید:« بیشترین تلاشی که برای این کودکان انجام شد، این بود که بالاخره شهرداری بعد از سال ها قبول کرد که چنین ماجرایی وجود دارد. چندین سال پیش در جلسه اول ما با شهرداری که در مورد این کودکان برگزار شده بود یکی از مسئولان شهرداری گفت: «این بچه ها زباله‌گرد نیستند، زباله دزد هستند و این موضوع به ما هیچ ربطی ندارد». در صورتی که این بچه ها در گاراژها و پارکینگ‌هایی که متعلق به شهرداری بود، کار می‌کردند و بدترین برخوردها هم با آن‌ها انجام می شد. این پارکینگ ها یا به طور مستقیم زیر نظر شهرداری هستند و یا اینکه شهرداری آن‌ها را به با یک واسطه به مزایده گذاشته است. موضوع مهمی که وجود دارد، این است که اگر این بچه ها نباشند، یک صبح تا شب شهر تهران می گندند از انباشت انواع و اقسام زباله. بار تفکیک زباله شهر تهران کاملا روی دوش این بچه‌هاست. بخشی از تفکیک زباله تهران در کارگاه‌های تفکیک زباله زمان آباد است. بعضی از این بچه ها حتی غذای‌شان را هم از سطل های زباله پیدا می کنند و می خورند. صاحبان کارگاه ها هیچ نظارتی روی آن‌ها ندارند.

صدای‌شان را نمی شنویم
شب از نیمه گذشته و مردم شهر در سکوت و آرامش خوابیده‌اند که از داخل سطل های زباله سر کوچه‌ها صدا می آید. این شاید دست های فرزاد است که در سطل‌های زباله مشغول جداکردن بطری‌هاست. هنوز نمی داند تا چند دقیقه دیگر قرار است راننده ای نیمه‌مست فرمان ماشین را از کف بدهد و او را برای همیشه از زندگی بیندازد.
منبع: بهارنیوز

چرا بارش باران در کشور کم شده؟

به گزارش جماران،احد وظیفه اظهار کرد: داده‌های آماری ایستگاه‌های هواشناسی سازمان هواشناسی و وزارت نیرو به علاوه اطلاعات مرکز ملی خشکسالی – که رخداد بارش‌ را در کشور پایش می‌کنند- نشان می‌دهد از اول مهر ۹۶ تا ۲۸ آبان‌ماه ۹۶، غیر از استان اردبیل در بقیه مناطق کشور شرایط کم‌بارشی حاکم بوده است.  
 

کاهش ۵۳ درصدی بارش پاییز امسال

وی با بیان اینکه بارش‌های کشور از ابتدای سال زراعی (اول مهر۹۶) تاکنون از میزان بارش‌های معمول هر ساله کمتر بوده است،گفت: بارش کل کشور در ۵۰ روز گذشته در مقایسه با مدت مشابه میانگین بلندمدت، ۵۳ درصد کاهش یافته است.

 

پیش‌بینی شرایط بارشی کشور طی سه ماه آینده

مدیر کل پیش‌بینی و هشدارسریع سازمان هواشناسی گفت: بر اساس گزارش مرکز اقلیم‌شناسی کشور در مرکز و شمال غرب کشور طی ماه‌های آذر و دی ۹۶، شرایط کم‌بارشی حاکم خواهد بود همچنین برای ماه‌های آذر، دی و بهمن برای جنوب شرق، مرکز و جنوب کشور شرایط کم‌بارشی پیش‌بینی می‌شود و مقادیر بارشی کمتر از حد نرمال خواهد بود.  

 

پیش‌بینی افزایش یک تا یک و نیم‌درجه‌ای دما در اکثر مناطق کشور

وظیفه در مورد شرایط دمایی کشور گفت: دمای غالب مناطق کشور به ویژه حوزه زاگرس شامل جنوب تا شمال غرب کشور طی سه ماه آذر، دی و بهمن در حد یک تا یک و نیم درجه بالاتر از حد نرمال خواهد بود.

 

دلیل کم‌بارشی در پاییز امسال

مدیرکل پیش‌بینی و هشدارسریع سازمان هواشناسی در پاسخ به پرسشی در مورد دلیل کاهش بارش و افزایش دمای فصل پاییز تصریح کرد: الگوی جوی در فصل تابستان، به گونه‌ای است که در جوهای بالا یک واچرخند جنب حاره‌ای در خاورمیانه حاکم است و شرایط صعود را از جو می‌گیرد و شرایط فرونشینی حاکم می‌شود.  این شرایط فرصت شکل‌گیری ابر و سامانه بارشی را می‌گیرد.وی افزود: واچرخندی که روی کشورعربستان و جنوب ایران شکل گرفته است مانع ایجاد سامانه بارشی می‌شود. اگرچه این پدیده به طور معمول در فصل پاییز ضعیف می‌شود اما در پاییز امسال واچرخند جنب حاره ‌ی قویتر از حد نرمال و میانگین بلندمدت بود و طبیعتا در این شرایط نفوذ سامانه‌های بارشی به کشور کمتر رخ می‌دهد.

 

شکل‌گیری سامانه بارشی شنبه تا یکشنبه آینده

این کارشناس سازمان هواشناسی گفت: طی روزهای چهارشنبه و پنجشنبه هفته جاری (۲۴ و ۲۵ آبان ماه) در تراز میانی جو شرایط پایدار و ساکنی داریم که باعث افزایش آلاینده‌های جوی خواهد شد، اما شنبه تا یکشنبه آینده (۲۷ و ۲۸ آبان ماه) یک سامانه بارشی در سواحل خزر شکل می‌گیرد که باعث وقوع بارش در غرب و شمال غرب کشور خواهد شد. به جز این سامانه، سامانه قوی دیگری تا هفته اول آذر نخواهیم داشت.

 



 
منبع: بهارنیوز

دبی آب کارون ۴۰ درصد کاهش یافت

به گزارش ایرنا غلام رضا شریعتی شامگاه چهارشنبه در شورای هماهنگی مدیریت بحران استانداری خوزستان گفت: لازم است برنامه‌ریزی جدی برای اصلاح آبگیرها و تأمین منابع دیگر برای آبرسانی انجام و محل های تامین آب لایروبی شود.وی با تاکید بر اهمیت تشکیل ستاد خشکسالی خوزستان بیان کرد: همچنین باید کمیته منابع و مصارف آب، کمیته الگوی مدیریت مصرف،کمیته کشاورزی، کمبته تولید و مصرف برق، کمبته محیط زیست، کمبته بهداشت و اطلاع رسانی نیز به تبع ستاد خشکسالی تشکیل شود.استاندار خوزستان با اشاره به نقش فرهنگ سازی در کاهش مصرف آب و اقناع سازی مردم و کشاورزان توضیح داد: آگاه ساختن مردم از مهمترین شاخص های خروج از بحران بی آبی است که نمایندگان و ائمه جمعه و رسانه ها در این حوزه می توانند بسیار موثر باشند.
وی با اشاره به آماده سازی ژنراتورهای برق برای مراکز حساس در استان گفت: با توجه به قطعی های پیش نشده برق در اهواز بر اساس فلت بودن ساختار این شهرستان باید مولدهای برقی تامین کننده و ژنراتورهای اضطراری در نظر گرفته شود.شریعتی ادامه داد: اقدام دیگری که در حوزه برق رسانی می توان انجان داد راه اندازی نهضت استفاده از انرژی خورشیدی است که ما این کار را از خانه های افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی آغاز کرده ایم بدین صورت که در پشت بام منازلشان با استفاده ار صفحه های خورشدی قادر به تولید برق هستند.
وی گفت: علاوه بر این از زمین های غیرقابل کشت استان نیز می توان از همین طریق برق تولید کرد تا وابستگی به نیروگاه های برق آبی کاهش یابد.

وی با اشاره به استفاده از روشهای کنترل صحیح برای برون رفت از وضعیت فعلی از سوی مدیران دستگاه های اجرایی توضیح داد: مدیران دستگاه های اجرایی از سفر غیر ضروری به تهران اجتناب کرده و در شهر خود حضور داشته باشند.استاندار خوزستان با بیان این که مساله تنظیم مصرف آب و سدها باید از سوی سازمان آب و برق با جدیت پیگیری شود تاکید کرد: دنیا امروز با بحران آب رو به رو است و پیش بینی می شود تا سال ۲۰۵۰ نزدیک به ۴۰ درصد کره زمین با تنش بی آبی مواجه شوند بی آبی تاثیرات زیان باری بر امنیت غذایی و ثبات اجتماعی و وضعیت اقتصادی کشورها داشته است.

***اگر باران نبارد بحران بزرگی بی آبی پیش رو خواهیم داشت
مدیر کل مدیریت بحران استانداری خوزستان با تاکید بر وجود خشکسالی بیشتر در خوزستان نسبت به سال گذشته گفت: اگر طی ماه های پیش رو بارش باران در استان نداشته باشیم با بحران بزرگ در حوزه آب و برق رو به رو خواهیم بود.کیامرث حاجی زاده با تاکید بر بحرانی بودن منابع آبی استان بیان کرد: اولویت اصلی تأمین آب شرب است که اگر با خطر مواجه شود تأمین آب کشاورزی و صنعت نیز با مشکل رو به رو خواهد شد.وی با اشاره به بی توجهی دستگاه های متولی نسبت به هشدارهای مدیریت بحران در حوزه ذخایر آبی و وضع هواشناسی گفت: وضعیت آورد و حجم مخازن سدهای خوزستان به حد هشدار رسیده و برخی نیروگاههای برق آبی خوزستان در حال خروج از مدار تولید هستند.مدیر کل مدیریت بحران استانداری خوزستان ادامه داد: لازم است کشاورزان به خوبی درباره وضعیت فعلی آگاه و به آن ها آموزش داده شود تا بدانند که وضعیت خوبی برای کشتهای بعدی نیست کشتهای کنونی نیز با سختی آبرسانی شد .

*** دشمنان از نارضایتی مردم علیه کشور سوءاستفاده می کنند
معاون امنیتی انتظامی خوزستان بیان کرد: کشورها، سازمان ها یا قدرت هایی که سر ناسازگاری با جمهوری اسلامی ایران دارند برای نقاط دارای مشکل برنامه ریزی می کنند تا از طریق بالابردن نارضایتی مردم مشکلاتی برای کشور ایجاد کنند.قدرت الله دهقان با بیان این که کشور ایران خشک و بیابانی است توضیح داد: هنوز زندگی ما با شرایط آب و هوایی کشور مطابق نیست برای همین لازم است برنامه های کوتاه مدت و بلند مدتی انجام شود تا به مشکل برنخوریم.وی بیان کرد: کشاورزان از وضعیت کنونی آگاه نیستند و مردمی فکر می کنند آب پشت سد است و ما آن را رهاسازی نمی‌کنیم در حالی که اگر وضعیت به شفافی برای مردم و کشاورزان بیان شود آنان نیز با ما همکاری خواهند خواهند داشت.ی ادامه داد: صداقت داشتن نسبت به مردم مردم در استحکام پایه های امنیتی کشور نقش دارد و موجب پر شدن شکاف ها می شود به طوری که ضد انقلابی ها نمی توانند کاری کنند.
منبع: بهارنیوز

پدرکشی در محله گرجی بهشهر

به گزارش ایلنا، مجتبی خالدی درباره این حادثه گفت: شامگاه چهارشنبه در محله گرجی بهشهر پسر یک خانواده منزل مسکونی پدری خود را آتش زد. در این حادثه پدر خانواده-حسن رمضانی سارویی- ۶۵ ساله دچار سوختگی صد درصد شده و جان خود را از دست داد.سخنگوی اوررانس کشور خاطرنشان کرد: مادر خانواده نیز احترام فخاری ۵۵ ساله مورد ضرب و جرح قرار گرفت و دچار مالتیپل تروما شد که توسط نیروهای اورژانس به بیمارستان اعزام شد.هنوز دلایل این اقدام مشخص نشده است.او ادامه داد: در این حادثه پدر خانواده-حسن رمضانی سارویی- ۶۵ ساله دچار سوختگی صد درصد شده و جان خود را از دست داد.سخنگوی اوررانس کشور خاطرنشان کرد: مادر خانواده نیز احترام فخاری ۵۵ ساله مورد ضرب و جرح قرار گرفت و دچار مالتیپل تروما شد که توسط نیروهای اورژانس به بیمارستان اعزام شد.هنوز دلایل این اقدام مشخص نشده است.
منبع: بهارنیوز

قاتل زن‌جوان پس از ۱۳سال دستگیر شد

به گزارش میزان،۲۳ شهریور سال ۱۳۸۳ ماموران‌ پلیس نیروی انتظامی استان فارس در جریان مرگ‌ مشکوک زن جوانی در بیمارستان امام‌خمینی (ره) در یکی از شهرستان‌های فارس قرار گرفتند. با توجه به حساسیت ماجرا بلافاصله تیمی از کارآگاهان راهی بیمارستان شدند و تحقیقات خود را آغاز کردند. بررسی‌های اولیه حاکی از ان بود که زن جوان به نام الف. در محله عنایت آباد با اصابت ضربه چاقو به گردنش جان باخته است. به این ترتیب تحقیقات برای برملا شدن راز این جنایت آغاز شد.سردار احمدعلی گودرزی فرمانده انتظامی استان فارس در این باره گفت: وقتی کارآگاهان با حضور در محل حادثه به سراغ شاهدان ماجرا رفتند متوجه شدند چندی پیش دو مرد جوان به هویت “م” و “ج” با مراجعه به خانه زن جوان پس از ایجاد درگیری و سر و صدا اورا به قتل رسانده اند.  به این ترتیب دو متهم این پرونده تحت تعقیب قرار گرفتند و کاراگاهان موفق شدند فردای روز حادثه “ج” متهم اصلی و همدستش را شناسایی و دستگیر کنند.

وی افزود: در جریان بازجویی از متهمان آن‌ها اعتراف کردند الف. را به دلیل اختلافی که با “ج” داشت به قتل رسانده اند. پس از تکمیل پرونده هر دو متم راهی زندان شدند، اما پس از مدتی “ج” با قرار وثیقه آزادشد، اما دیگر به زندان بازنگشت.فرمانده انتظامی استان فارس در خصوص دستگیری متهم پس از ۱۳ سال گفت: کارآگاهان پلیس برای دستگیری متهم تلاش زیادی انجام دادند، اما متاسفانه تلاش‌ها به هیچ نتیجه‌ای نرسید. متهم ۱۳ سال متواری بود، اما با توجه به درخواست اولیای دم در خصوص دستگیری قاتل این بار تیمی خبره از کارآگاهان پلیس دست به کار شدند تا این پرونده را به سرانجام برسانند.سردار گودرزی اضافه کرد: خوشبختانه این بار تلاش ماموران به نتیجه رسید و آن‌ها موفق شدند با اقدامات فنی و پلیسی مخفیگاه قاتل را در یکی از شهرک‌های استان اصفهان شناسایی کنند. سرانجام با شناسایی مخفیگاه قاتل صبح روز ۲۵ دی ماه تیمی از کارآگاهان پلیس فارس با هماهنگی قضایی با دادستان محترم یکی از شهرستان‌های فارس و مقامات قضایی استان اصفهان موفق شدند قاتل را پس از ۱۳ سال فرار محاصره و به صورت کاملا غافلگیرانه دستگیر کنند.
منبع: بهارنیوز

سانچی، در دریای شرقی آرام گرفته است

چین اعلام کرد در جستجوی نفتکش ایرانی و برای امداد رسانی های بعد از حادثه غرق شدن آن، کاوشگرهای بدون سرنشین به آب می اندازد. بر اساس این گزارش بررسی های لازم و تحلیل های ضروری در باره مکان نفتکش به پایان رسیده و وضعیت آن تحت کنترل است و حالا قرار است برای بررسی بیشتر لاشه کشتی غرق شده سانچی که در عمق ۱۱۵ متری است، از این ابزارها استفاده شود.
 

همزمان وزارت راه و ترابری چین در گزارشی آورده است مقابله با لکه نفتی و نشت نفت در این منطقه و مهار آلودگی های زیست محیطی نیز در حال انجام است و این مرحله به خوبی در حال پیشرفت است. از سوی دیگر اداره رسیدگی به حوادث دریایی در شانگهای اعلام کرده است برای بررسی وضعیت کشتی و درک بهتر از شرایط آن از ربات های زیردریایی نیز استفاده خواهد شد.

 

رسانه چینی تصریح کرده است ۱۳ کشتی در عملیات مربوط به نفتکش حضور داشته اند و اکنون دو کشتی دیگر از سوی مرکز نجات دریایی شانگهای به آنها ملحق شده اند و موفق به شناسایی یک باریکه نفتی در شمال شرق نفتکش شده اند. بنا به این گزارش، به خواست مرکز نجات ایران اطلاعیه ها و هشدارهایی به زبان های چینی و انگلیسی داده شده است که همه باید مراقب شرایط زیست محیطی این ناحیه باشند و چین با ژاپن و کره جنوبی هم در این راستا در حال همکاری است.

 

در همین حال ‘لوکانگ’ سخنگوی وزارت خارجه چین در مصاحبه ای در پکن تاکید کرد که در مورد کمک رسانی به نفتکش ایرانی هیچ کوتاهی نشده است و رسانه ها نباید گزارش های غیرمسئولانه و ساختگی و بر اساس حدس و گمان منتشر کنند. وی در پاسخ به سوالات مکرر خبرنگاران در باره اینکه چرا علت حادثه اعلام نمی شود، گفت می توانم به شما بگویم که به طور جدی در حال بررسی علت سانحه هستیم. ۱۶ دی یک کشتی فله بر چینی حامل ۶۴ هزار تن گندم در ۲۰۰ مایلی شانگهای به نفتکش ایرانی سانچی که حامل بیش از ۱۳۰ هزار تن میعانات گازی بود، برخورد کرد.

 
پس از این واقعه، نفتکش سانچی با ۳۰ تبعه ایرانی و دو بنگلادشی دچار حریق و انفجارهای سنگین شد که کار امداد رسانی در منطقه را با مشکل مواجه و در برخی مواقع ناممکن کرد. با دستور و تاکید رییس جمهوری علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به عنوان مسئول ویژه رسیدگی به این واقعه تعیین شد و گروههای کارشناسی و امدادی از جمله تکاوران ارتش به منطقه اعزام شدند تا با هماهنگی مقامات و مسئولان چینی و همکاری برخی کشورهای دیگر کارهای مربوط انجام گیرد.

 
 


اما اقدام های فوریتی و ضربتی برای خاموش کردن شعله ها و تعیین وضعیت خدمه نفتکش ایرانی به دلیل گستردگی دامنه انفجارها و همچنین دمای بسیار زیاد حاصل از آتش سوزی بی ثمر ماند، زیرا نزدیک شدن به کشتی سانچی و حضور در آن برای بررسی وضعیت میدانی ناممکن شده بود. در نهایت ۲۴ دی نفتکش سانچی غرق شد و اسامی خدمه کشتی نیز به عنوان جان باختگان اعلام شد.
منبع: بهارنیوز

قزاقستان؛۵۲کشته در آتش‌گرفتن اتوبوس

به گفته وزارت کشور قزاقستان، اتوبوس حامل ۵۵ مسافر و ۲ راننده بود. تمام جان باختگان شهروندان ازبکستان بودند. حادثه در منطقه آق تاو و در جاده‌ای که شهر سامارا در روسیه را به چیمکند در مرز قزاقستان با ازبکستان متصل می‌کند روی داده است. هنوز مقامات این کشور جزئیات حادثه را اعلام نکرده‌اند، اما گمان می‌رود مسافران اتوبوس کارگران ازبک باشند که برای کار به روسیه سفر می‌کردند. 
 
منبع: بهارنیوز

درباره سرطان‌ها بیشتر بدانید

به گزارش مهر، دکتر مژگان فروتن در توضیح غربالگری سرطان گفت: اگر ماقبل از این که دچار علائم بالینی بیماری بشویم به پزشک مراجعه کنیم و آزمایشاتی انجام بدهیم و از بروز بیماری‌ها پیشگیری کنیم، غربالگری انجام داده‌ایم.وی ژنتیک، عوامل محیطی و ضایعات پیش سرطانی را عوامل دخیل در ایجاد هر بیماری از جمله سرطان دانست و ادامه داد: در مورد سرطان روده بزرگ، ضایعات پیش سرطانی، پولیپ‌های آدنوماتوز هستند که به‌راحتی با کلونوسکوپی قابل مشاهده و برداشتن هستند. برخی پولیپ‌ها، شبیه قارچ و یک کلاهک و پایه دارند. اگر پایه سالم باشد، کلاهک برداشته می‌شود و نیازی به جراحی ندارد.فروتن در ادامه تصریح کرد: در مورد معده، مخاط معده نازک می‌شود یعنی آتروفی می‌شود و بعد به سمت دیسپلازی (تغییرات سلولی) می‌رود. اگر در این مرحله عوامل خطر را بشناسیم و آنها را برطرف کنیم، از سرطان پیشگیری می‌شود. در غیر این صورت بعد از آتروفیه شدن، با سرطان مواجهه می‌شویم.
 

وی در خصوص افراد خطرپذیر سرطان روده بزرگ گفت: کسانی که سابقه خانوادگی این سرطان را دارند. این افراد باید از سن خیلی پایین‌تر، غربالگری شوند. افراد پرخطر، سابقه بیماری‌های گوارشی مانند پولیپ دستگاه گوارش را ذکر می‌کنند. از بیماری‌های التهابی روده، کولیت زخمی، خطر سرطانی شدن را دارد. این افراد حتما باید بررسی شوند و درمان خود را پیگیری کنند. اگر فرد مبتلا به کولیت تمام روده است، هفت سال بعد از شروع بیماری و اگر دچار کولیت سمت چپ است، ۱۲ سال بعد از شروع بیماری هر ساله یا یک سال در میان باید بررسی شوند.این فوق‌تخصص گوارش ادامه داد: البته اگر بیماری کولیت زخمی به صورت خاموش است، یعنی اسهال و خونریزی ندارند، باز هم باید مراجعه کنند. بررسی سالانه یا یک سال در میان با روش کلونوسکوپی انجام می‌شود. اگر کسی سابقه پولیپ روده را در خانواده اش دارد هم باید مراجعه کند. اگر کسی سابقه پولیپ روده را در خود یا خانواده اش ذکر می‌کند،آن هم در سنین زیر ۵۰ سال، جزو عوامل پر خطر محسوب می‌شود و باید کلونوسکوپی انجام دهد.

 

وی در پاسخ به این پرسش که کسی که سابقه بیماری‌های روده مثل پولیپ و سرطان روده را در خود و خانواده‌اش ذکر نمی‌کند باید چه زمانی برای کلونوسکوپی مراجعه کند؛ افزود: باید در سنین بالای ۵۰ سال مراجعه کند. پزشک باید دستور کلونوسکوپی را بدهد. انجام آزمایش خون مخفی، عکس رنگی و کلونوسکوپی از طریق سی‌تی اسکن یا کلونوسکوپی از طریق آندوسکوپی بسته به تعامل پزشک و بیمار انجام می‌شود.فروتن در خصوص  غربالگری سرطان معده تصریح کرد: اگر سابقه سرطان معده در زیر ۴۰ سالگی در خانواده وجود داشته باشد بقیه افراد باید غربالگری شوند در غیر این صورت ما به کسی که علامت ندارد پیشنهاد آندوسکوپی نمی‌دهیم.وی تاکید کرد: در سرطان کیسه صفرا متاسفانه زمانی متوجه بیماری می‌شویم که نمی‌توان کاری برای بیمار انجام داد بنابراین تشخیص زودهنگام آن کمک‌کننده است.

 

این فوق‌تخصص گوارش در خصوص چگونگی پیشگیری از سرطان کبد، تصریح کرد: کسانی که هپاتیت B و C دارند یا کبدشان چرب است، درست است که همه آنها به سمت سرطان کبد پیش نمی‌روند، اما باید این افراد مراجعه کنند و پیگیر شوند. فروتن در پایان توصیه کرد: غذای سالم و تازه بخورید. غذاهای کنسروی کمتر مصرف کنید. بویژه شور و ترشی و غذاهای کبابی زیاد نخورید. مصرف غذاهای حاوی نیترات و فست فود را بسیار محدود کنید. از مصرف دخانیات و الکل خودداری کنید. اگر اضافه وزن دارید اقدام به کاهش وزن داشته باشید هر وقت با خونریزی دستگاه گوارش مواجه شدید حتماً به پزشک مراجعه کنید.
منبع: بهارنیوز

بارسلونا بالاخره شکست خورد

به گزارش ایسنا،در ادامه بازی های رفت مرحله یک چهارم نهایی کوپا دل ری چهارشنبه شب بارسلونا به مصاف اسپانیول رفت و با یک گل از میزبان کاتالانی اش شکست خورد. بارسا از ابتدا توپ و میانه میدان را در اختیار داشت و می خواست گل نخست بازی را به نام خود ثبت کند. ضربات شاگردان ارنستو والورده جایی در درون دروازه اسپانیول نداشتند. میزبان نتوانست دروازه حریف را تهدید کند و در مقابل به خوبی دفاع کرد. دنیس سوارس بهترین موقعیت این نیمه را از دست داد.در نیمه دوم بازی باز هم در اختیار بارسا بود اما اسپانیول نیز در خط حمله بهتر شده بود. ایوان راکیتیچ، لوییس سوارس و رافینیا وارد زمین شدند و مهمان هر لحظه بهتر کار می کرد تا اینکه داور یک پنالتی به نفع شاگردان والورده اعلام کرد. لیونل مسی پشت ضربه ایستاد اما دیگو لوپس آن را به خوبی دفع کرد. پس از این اتفاق بازیکنان اسپانیول روحیه گرفتند و به سمت دروازه مهمان حمله کردند در نهایت تلاش هایشان به نتیجه رسید. اسکار ملندو در دقیقه ۸۸ دروازه بارسلونا را باز کرد تا این اولین شکست آبی اناری ها در این فصل رقم بخورد. آخرین دیدار رفت این مرحله بامداد جمعه بین دو تیم رئال مادرید و لگانس برگزار می‌شود.
منبع: بهارنیوز

تیم ملی ایران، ۳۴ جهان و نخست آسیا

 امروز (پنج‌شنبه) ۲۸ دی ماه جدیدترین رده بندی تیم‌های ملی فوتبال از سوی فدراسیون بین‌المللی فوتبال اعلام شد که بر اساس این رده بندی تیم‌ ‌ملی فوتبال ایران  با ۷۹۷ امتیاز  در رده سی و چهارم جهان قرار گرفت. تیم‌ ‌ملی فوتبال ایران همچنان در رده نخست کشورهای آسیایی قرار دارد.
این نخستین رنکینگ اعلام شده در سال ۲۰۱۸ میلادی است.
رده بندی ۱۰ تیم نخست آسیا
۱- ایران
۲- استرالیا
۳- ژاپن
۴- کره جنوبی
۵- عربستان سعودی
۶- چین
۷- فلسطین
۸- سوریه
۹- ازبکستان
۱۰- امارات
منبع: بهارنیوز

بودجه ۹۷؛ بودجه پرماجرا

روزنامه بهار: تقدیم لایحه بودجه سالانه به مجلس معمولا جز موضوعاتی نیست که در سطح سیاسی و رسانه‌ای کشور بازتاب چندانی داشته باشد و بیشتر از آنکه سیاسیون را درگیر خود کند به موضوعی پر چالش در محافل اقتصادی تبدیل می‌شود. پیچیدگی‌های ردیف‌های بودجه و خودِ موضوع که مسئله‌ای بیشتر اقتصادی و تخصصی است تا سیاسی و رسانه‌ای سبب آن می‌شود که حتی بخشی از نمایندگان مجلس هم چندان به جزییات ورود نکنند و با اعتماد کردن به نمایندگان اهل اقتصاد مجلس در رای گیری درباره لایحه بودجه مشارکت داشته باشند.

در سال‌های اخیر دو موضوع تاخیر عجیب و غیر قابل قبول دولت احمدی نژاد در تقدیم لایحه بودجه سالانه به مجلس و همچنین تلاش برخی نمایندگان برای تحت الشعاع قرار دادن ردیف‌های بودجه با خواسته هایی محلی (و نه ملی) بحث و گفتگوهایی درباره بودجه را در حوزه سیاست نیز به وجود آورد اما همچنان اصل موضوع بودجه در حاشیه بود و آنچه از آن سخن گفته می‌شد ناظر به مسائلی حول و حوش موضوعات سیاسی بود.  اما این بار و برای بودجه۹۷ شاهد ماجرای دیگری بودیم و هستیم. اهل سیاست، رسانه‌ها و مردم کوچه و بازار به موضوع بودجه وارد شده بودند و حتی با کمی اغراق می‌توان گفت که اظهارنظرهای طبیعتا غیرتخصصی این سه گروه درباره بودجه۹۷ بیشتر از اقتصاددانان بوده است.

برخی بر این عقیده‌اند که یکی از علل بروز اعتراضات و ناآرامی‌های اخیر در برخی شهرهای کشور نیز به بودجه باز می‌گشت. آنان که چنین دیدگاهی را مطرح می‌کنند به دو گروه کلی تقسیم می‌شوند. گروهی بر این باورند که تلاش دولت روحانی برای شفافیت بودجه و انداختن نور به زوایای تاریک دخل و خرج حاکمیت در لایجه بودجه ۹۷ سبب آن شده است که عده‌ای فضا را ملتهب کرده و نوعی فشار سازمان یافته را از طریق خیابان بر دولت وارد آورند و گروهی دیگر از کسانی که قائل به تاثیر بودجه بر اعتراضات هستند نیز معتقدند ضعف عملکرد دولت در بودجه‌ریزی و عدم رعایت اعتدال و عدالت در آن سبب نارضایتی جمعی در میان اقشار مختلف جامعه شده است.

آنان پیشنهاد دولت برای حذف گسترده یارانه‌بگیران و همینطور افزایش به یکباره و شدید قیمت حامل‌های انرژی را برای اقشار ضعیف نگران کننده توصیف کرده و موضوعاتی از قبیل میزان بودجه برخی نهادهای خاص فرهنگی و دینی که چندان کارایی و پاسخگویی قابل ملاحظه‌ای درباره عملکرد خود ندارند را سبب اعتراض طبقه متوسط دانسته و به طور کلی یکی از علل این اعتراضات را همراهی این دو طیف از جامعه در اعتراض به موضوعات گوناگون از جمله بخش‌هایی از بودجه ۹۷ می‌دانند.

از جمله دلایل دیگری که می‌توان در پاسخ به چرایی افزایش توجه‌ها به لایحه بودجه مورد توجه قرار داد دو موضوع تلاش دولت برای شفافیت بیش از پیش ردیف‌های مبهم در لوایح گذشته بودجه و همچنین گسترش شبکه‌های اجتماعی و به تبع آن ارتقای سطح آگاهی در جامعه است. شاید در گذشته بودجه هایی به مراتب ضعیف‌تر از بودجه۹۷ تقدیم مجلس شده بود اما به دلیل عدم شفافیت و همینطور نبود این فضای گسترده اطلاع رسانی شاهد انتقاد گسترده و اعتراضی نسبت به آن به این شکل نبودیم.
حال این بودجه پرماجرا پس از عبور از کمیسیون تلفیق مجلس از هفته آینده در صحن علنی مجلس مورد بررسی قرار می‌گیرد.

تصمیمات کمیسیون تلفیق درباره بودجه۹۷ را می‌توان به نوعی تحت تاثیر اعتراضات اخیر دانست و اگر بگوییم ما شاهد بودجه‌ای تحت فشار اعتراضات هستیم سخن نادرستی نیست. در این جا به دنبال ارزشگذاری نیستیم و قضاوتی درباره این که چنین بودجه‌ای می‌تواند موفقیت آمیز باشد یا خیر نداریم اما این یک واقعیت است که تغییرات عمده در لایحه بودجه در برخی از بخش‌های آن به طور کلی سبب دگرگونی در آن شده است و این در حالی است که مطابق نص صریح قانون اساسی رییس‌جمهور مسئول بودجه کشور است و قاعدتا نباید مجلس با پیشنهادهای خود سبب سلب اختیار از رییس جمهور شود. تغییرات عمده بودجه ۹۷ در کمیسیون تلفیق به طور خلاصه عبارت است از: مخالفت با افزایش قیمت حامل‌های انرژی، حذف جدول شماره۱۷ بودجه که مربوط به بودجه نظارت ناپذیر نهادهای خاص فرهنگی و دینی بوده است و عدم اعلام نظر قطعی درباره تغییر در پرداخت نقدی یارانه ها.

این سه تغییر عمده در کمسیون تلفیق مجلس مشخصا تحت تاثیر اعتراضات اخیر بوده است به طوری که نمایندگان مجلس بی توجه به این موضوع که مجوز افزایش قیمت حامل‌های سوخت از جمله بنزین را در گذشته به دولت داده‌اند با آن مخالفت می‌کنند و درباره موضوع یارانه‌ها هم در حالی که از ابتدای اجرای این طرح در رسانه‌ها نسبت به عدم حذف کسانی که نیازمند یارانه نیستند اعتراض می‌کردند به یکباره تغییر موضع داده و سکوت و یا مخالفت کرده اند. از هفته آینده شاهد نشست‌های دو تا سه نوبت در صحن علنی مجلس خواهیم بود تا ردیف‌های بودجه بر اساس نظر اکثریت نمایندگان مورد تصویب قرار بگیرد. حال باید منتظر ماند دید که نمایندگان مجلس هنگام بررسی لایحه بودجه۹۷ در صحن علنی مجلس به کدام سمت و سو حرکت خواهند کرد؛ دولت، کمیسیون تلفیق، متن جامعه و یا دیدگاه متخصصان و کارشناسان اقتصادی؟
منبع: بهارنیوز