تاجزاده نامه مخلمباف را پاسخ داد

بنام خدا
دوست عزیز و قدیمی، جناب آقای محسن مخملباف!
با سلام و احترام. نامه ۱۰ ژانویه ۲۰۱۸ جناب‌عالی را بدقت خواندم. از اینکه باوجود دوری از وطن همچنان اخبار و حوادث ایران را دنبال می‌کنید خوشحالم، اگر چه برخی مواضع شما متأسف و نگرانم کرد، بویژه فراز پایانی نامه که “حمله خارجی” یا “انقلاب خشونت‌بار” را سرنوشت گریزناپذیر کشور می‌خوانید و درعین حال به من انتقاد می‌کنید که چرا خطر سوریه شدن ایران را جدی می‌دانم!؟ مگر تهدیدی مهیب‌تر از جنگ و آشوب داریم؟ سوریه با بیست و اندی میلیون جمعیت تاکنون چند صد هزار کشته و مجروح، میلیون‌ها آواره و میلیاردها دلار خسارت داده و هنوز معلوم نیست کی به ثبات می‌رسد و امنیت گذشته خود را باز می‌یابد! ایران با ۸۰ میلیون جمعیت چه هزینه‌ای باید بپردازد، اگر گرفتار جنگ و آشوب شود؟
روشن بگویم. “سوریزاسیون” از نظر من همین است که شما سرنوشت شوم ایران و ایرانی می‌خوانید؛ بروز خشونت‌های داخلی و دخالت‌های خارجی. ایران اگر گرفتار یکی از آن دو شود، وقوع دیگری به نظر من قطعی است. به این ترتیب اولین اختلاف ما به تحلیل و پیشگویی مطلقاً بدبینانه شما برمی‌گردد که جنگ یا خشونت انقلابی را تقدیر مسلم و اجتناب‌ناپذیر ایران می‌بینید و هم‌زمان اصلاحات و خاتمی را که می‌توانند نقش استثنایی در جلوگیری از وقوع هر دو ایفا کنند، زیر ضرب گرفته‌اید. من برعکس شما همچنان به رشد آگاهی‌های عمومی و نیز مواجهه عقلانی حکومت با مسائل، بویژه بعد از اجتماعات اعتراضی اخیر امیدوارم و اینکه هنوز می‌توان از بهم خوردن اوضاع، آشفتگی امور و درگیری مردم با مردم جلوگیری کرد.
اما قبل از نقد پیش‌بینی شما درباره آینده کشور اجازه می‌خواهم چند نکته درباره سه کشوری که نام برده‌اید، یادآور شوم.
۱. چرا شما از حمله آمریکا و متحدینش به افغانستان دفاع می‌کنید ولی «مخالف حمله خارجی به ایران هستید» و تاکید دارید که «حمله دولت‌های خارجی را به قصد کمک به دموکراسی در ایران نمی‌دانید»؟ مگر افغانستان طالبانی و جمهوری اسلامی چه تفاوتی دارند که اشغال یکی را لازم و آزادی‌بخش می‌خوانید ولی با حمله نظامی به دیگری مخالفت می‌کنید؟ پاسخ شما هرچه باشد، به این معناست که معتقدید دخالت نظامی خارجی در ایران وضع میهن و مردم را بهبود نخواهد بخشید بلکه بدتر خواهد کرد.
محسن عزیز!
نقطه عزیمت و نیمی از نامه تو با تأکیدت بر “رهایی‌بخش بودن تهاجم آمریکا به افغانستان” این حس را به خواننده می‌دهد که هدفی جز تعمیم تجربه مزبور به ایران نداری. اما تو یکبار دیگر پیش بینی‌ناپذیر عمل می‌کنی. داستانی را که درمورد افغانستان روایت می‌کنی در امتداد یک زمان خطی به پیش نمی‌بری. به ایران که می‌رسی سخن دیگری می‌گویی و صریحاً با تکرار تجربه افغانستان در آن به مخالفت برمی‌خیزی. چرا؟
علت به‌نظر من آن است که تو مخملباف عزیز با همه خشمی که از جمهوری اسلامی داری، اما در ناخودآگاه خود می‌دانی که کشور خیلی چیزها دارد که تحت هر شرایطی باید مانع تهاجم خارجی به آن شد. هرچند خودت از سر عصبانیتی قابل فهم اکنون نمی‌توانی فجایع اشغال نظامی و نیز آن سرمایه‌های گرانبهای میهنی را به سطح روشن آگاهی درآوری و به رویت مخاطب برسانی.
معجزه دیالوگ در همینجا رخ می‌دهد؛ در شفاف سازی آن آگاهی مجمل که در اعماق ذهن و ضمیر هر یک از ما پنهان شده است و به سادگی نقاب از رخ نمی‌کشد، مگر وقتی که گفت و گو در می‌گیرد.
حال می‌توانم از تو بپرسم که چرا شعری که در باره افغانستان سرودی هنگام تعمیم به ایران سترون می‌شود؟ چرا نسخه “رهایی بخش” حمله نظامی را برای ایران تجویز نمی‌کنی؟ چرا به‌محض گذر از افغانستان به وطن قلم نافرمانی می‌کند و نمی‌تواند نسخه مشابهی برای ایران بنویسد؟
من فکر می‌کنم دنیایی معنا در همین نطقه گسست نهفته است. تو هم خیلی خوب می‌دانی که ایران در همین جایگاه کنونی خود چه ثروت مادی و معنوی ارزشمندی دارد و از آنها باید همچون مردمک چشمان خویش مراقبت کنیم. و هم خیلی خوب می دانی که تهاجم نظامی خارجی چه به روز کشور می‌آورد.
تأمل و حتی بازاندیشی در سرمایه‌های جامعه که تمرین دموکراسی در رأس آنها قرار دارد، و خطرات جنگ می‌تواند نقطه آغاز یک توافق بزرگ میهنی باشد.
۲. پرسیده‌اید که «آیا ما باید به اصلاحات بی‌خاصیت ادامه دهیم تا دچار طالبانیسم نشویم!» از شما تعجب می‌کنم که برای آزاد کردن نیمی از افغانستان (نه همه آن) از سلطه طالبان، جنگ و اشغال نظامی کشور را با همه تلفات انسانی و ضایعات مادی و معنوی آن موجه می‌خوانید، اما اصلاحات را که توانسته است و همچنان می‌تواند بدون خونریزی و خسارت‌های بزرگ، استقلال، یکپارچگی سرزمینی، امنیت عمومی و ملی ایران را حفظ کند و مانع حاکمیت اندیشه طالبانی بر آن شود، بی‌خاصیت می‌نامید؟ طبق منطق شما که طالبانیسم را بزرگ‌ترین خطر برای بشریت می‌نامید، باید اصلاحات را قدر بشناسید حتی اگر تنها کارکردش جلوگیری از حاکمیت طالبانیسم در ایران باشد. پس چرا کمر به تخریبش بسته‌اید؟
ب.سوریه
۱. نوشته‌اید که «ایران و روسیه که پشت اسد ایستادند، سوریه را به مثالی وحشتناک تبدیل کرد». موضع من درباره عملکرد جمهوری اسلامی در سوریه مشخص است. من از آغاز اعتراضات مردمی علیه اسد، آن گاه که مقامات ایرانی تجمعات اعتراضی را «فتنه» می‌خواندند و متفاوت از دیگر اعتراضات مردمی در بهار عربی معرفی می‌کردند، گفتم که هیچ تفاوت ماهوی بین مطالبات مردم سوریه با خواسته‌های مردم مصر و تونس و لیبی نیست. همچنین هشدار دادم که سرکوب خشن تظاهرات و بی توجهی به مطالبات معترضان آینده شومی را برای سوریه رقم خواهد زد. امروز و پس از شش سال معلوم شده است که نگرانی من حق بود و هر دو طرف، چه حزب بعث و چه معارضانش، با انجام خطاهای مهلک سوریه را نابود کردند.
من البته بر خلاف شما فقط یک طرف مساله را مقصر نمی‌دانم، و همه قدرت‌های خارجی اعم از آمریکا، انگلیس، فرانسه، ترکیه و عربستان تا روسیه، چین و ایران را در پیدایش مصیبت کنونی شریک و سهیم می‌بینم. حال از شما می‌پرسم کسی که درگیری سوری – سوری را فاجعه‌بار می‌خواند و امنیت ایران را در گرو ناامنی در سوریه و نابودی سوریه را شرط بقای ایران نمی‌داند، آیا تعجب دارد که با تمام توان بکوشد که از شروع درگیری‌های خشونت بار ایرانی – ایرانی جلوگیری کند؟
۲.  پرسیده‌اید که «آیا برای اینکه سوریه، سوریه‌ای نشود، بهتر بود مردمان آن کشور از جنبش سبز و جنبش بهارعربی ایده نمی‌گرفتند و به خیابان‌ها نمی‌ریختند و تا ابد با اسد می‌سوختند و می‌ساختند؟»
مخملباف عزیز!
انتقاد من به معارضان سوریه آن است که می‌توانستند و می‌بایست مانند جنبش سبز ایران و بهار عربی تونس به خیابان‌ها بریزند و مطالبات خود را فریاد کشند، اما توصیه «هیثم المناع» را از دستور کار خود خارج نکنند. او به عنوان رهبر «کمیته هماهنگی ملی سوریه برای تغییر دموکراتیک» بر ضرورت گفتن «سه نه بزرگ» تاکید می‌کرد: «مخالفان اسد باید به دخالت خارجی، به خشونت ورزی و به فرقه گرایی نه بگویند»؛ اما متاسفانه بخش اعظمی از مخالفان اسد به خارجیان متوسل شدند، خشونت به کاربردند و فرقه‌گرایی پیشه کردند و تا آنجا پیش رفتند که شعار «علوی در تابوت و مسیحی در بیروت» سردادند.
 
من همچنین معتقدم که حتی با وجود سرکوب شدن و شکست مقطعی، مخالفان نمی‌بایست به خشونت متقابل و عملیات تروریستی متوسل می‌شدند و به بازی باخت – باخت تن می‌دادند. سرمایه سیاسی و اخلاقی آنها می‌توانست در مرحله دیگری در خدمت میهن و مردم سوریه قرار گیرد.
من هیچگاه به تظاهرات مردم سوریه انتقاد نکرده و آن را حق آنان دانسته‌ام. انتقاد من آن انحراف آنان از مسیر جنبش سبز در ایران و جنبش بهار عربی در تونس است. اگر مخالفان اسد با دخالت خارجی مخالفت می‌کردند، خشونت به‌کار نمی‌بردند و شعارهای فرقه‌ای نمی‌دادند، احساسات قشرهای وسیعی از مردم سوریه را علیه خود و به سود حکومت برنمی‌انگیختند و چه بسا جنگ داخلی اساساً شکل نمی‌گرفت.
مخملباف گرامی!
من هرگز راهبرد “جنگ پیشگیرانه” جرج بوشی را تأیید نکردم که برای جلوگیری از “جنگی احتمالی”، “جنگ واقعی” راه می‌اندازد. من هرگز تسلیم این راهبرد نژادپرستانه نشدم که در حلب هرچه می‌خواهد رخ دهد، بدهد، همدان امن باشد. من هرگز تن به تقسیم‌بندی بیشرمانه “ناموس ما”، “ناموس آنها” ندادم. برای من ناموس همه ساکنان خاورمیانه اعم از شیعه و سنی و مسیحی و یهودی و ایزدی و زرتشتی و سکولار مهم است، نه فقط ناموس ایرانیان و شیعیان. همچنین همواره کاربرد معیارهای دوگانه توسط دولت‌های غربی و سکوتشان درباره سرکوب تظاهرات مسالمت‌آمیز و دموکراسی‌خواهانه مردم بحرین و یمن را محکوم کرده‌ام.
۳. باید از مردم سوریه، موافق یا مخالف اسد، پرسید که اگر شش سال پیش می‌توانستند اوضاع امروز کشور خود را ببینند و از نتیجه سیاست سرکوب و خشونت دو طرفه آگاهی می‌یافتند، آیا همین مسیر را می‌پیمودند، یا تن به گفتگوی سوری – سوری می‌دادند، قبل از آن که صدها هزار کشته و مجروح، میلیون‌ها آواره و میلیاردها دلار خسارت بدهند و تازه معلوم نباشد که کشورشان چه زمانی به ثبات و امنیت پایدار دست خواهد یافت؟
۴.  با شما همدلم که نباید به گونه‌ای عمل کنیم که کتاب‌های درسی کودکان سوری در آینده از ایران به نام دشمن یاد کنند.
اما فکر می‌کنم که ما ایرانیان با همه خطاهای پیشین می‌توانیم آینده قابل قبولی را حتی در سوریه رقم زنیم به شرط آنکه همه برای کاهش دشمنی‌ها و توسعه صلح و دوستی در منطقه بسیج شویم. نه اینکه به بحران دامن زنیم یا خدای‌ناکرده به سوریه و لیبی شدن ایران دل ببندیم. برعکس باید بکوشیم که سوریه و یمن و لیبی نیز از امنیت و صلح پایدار برخوردار شوند و صندوق رأی را فصل‌الخطاب جامعه خود قرار دهند.
همچنین امیدوارم رفتار و گفتار ما درمورد وطن چنان نباشد که نسل آینده خودمان ما را به دلیل درس نگرفتن از حوادث سوریه و لیبی یا عراق و افغانستان لعن و نفرین کنند.
ج. تونس!
۱. خوشبختانه ما هر دو روند حوادث در آن کشور را مثبت ارزیابی می‌کنیم. اگر چه من برخلاف شما سهم حزب اکثریت را در پیروزی دموکراسی در تونس برجسته می‌دانم. همچنین بیشترین نقش را در این زمینه به دو دیکتاتور آن کشور نمی‌دهم، و از شما می‌پرسم که با تصویر رمانتیکی که از دوران قبل از قیام ترسیم کردی، مردم تونس چه دردی داشتند که با خودسوزی یک جوان دستفروش آتش گرفتند، قیام کردند و بن‌علی را فراری دادند؟ متاسفم که خشم به حق شما از اسلام آمرانه و طالبانی موجب شده است که نقش و خدمات اسلام رحمانی و صلح‌طلب را در تونس و ایران و … نادیده بگیرید.
۲. بهار عربی در تونس به حکومت تک حزبی و تک‌صدایی منجر نشد، چرا که همه نیروهای سیاسی آن اعم از مسلمان و سکولار بر «توافق» توافق کردند. رویکرد توافق‌طلبانه راشد الغنوشی و حزب النهضه که بیشترین آرا را در انتخابات آزاد کسب کرد، توافق سکولارها و اسلام‌گراها را ممکن کرد. همچنین باید از نقش استراتژیک ۴ تشکل مدنی “اتحادیه سراسری کار”، “اتحادیه صنایع بازرگانی و صنایع دستی”، “انجمن دفاع از حقوق بشر” و “کانون ملی وکلا” در تونس تقدیر کرد که اسلام‌گراها به رهبری غنوشی و سکولارها به رهبری مزروقی را دعوت کردند تا درباره قانون اساسی توافق کنند. (در ادبیات سیاسی تونس «توافق» کلمه محبوبی است، کمااینکه سایت الجزیره، مغرب جهان عرب، برخلاف مشرق جهان عرب مثل سوریه و سعودی و … را «توافق‌گرا» نامید.) دادن جایزه صلح نوبل به این ۴ نهاد نیز همچنان که رئیس جمهور تونس گفت، جایزه به «توافق» بود. زیرا دو جریان سیاسی اسلامی و سکولار به میانجی‌گری “رابعه دیالوگ ملی” به «قانون اساسی توافقی» دست یافتند که فقط بر رأی اکثریت تکیه نداشت.
۳. مدل تونس که انقلاب آن را “الثوره التوافق” می‌خوانند، نشان می‌دهد که استقرار دموکراسی نه فقط در یک جامعه مسلمان ممکن است بلکه می‌تواند به بازی برد-برد برای همه بازیگران سیاسی کشور تبدیل شود، اگر اسلام‌گراها و سکولارها دست از انحصارطلبی بردارند، همدیگر را به‌رسمیت بشناسند و برای حل مشکلات تشریک مساعی کنند.
۴. هنگامی که غنوشی در جریان رقابت‌های انتخاباتی تونس گفت: «ما کاندیداشدن و رقابت سیاسی پیش از انقلاب را برای عناصر رژیم گذشته به‌حساب نمی‌آوریم (برایشان محدودیت ایجاد نمی‌کنیم) زیرا سنگ‌های سالم بنای مخروبه می‌توانند در تأسیس بنای نوین به کارگرفته شوند» احتمالاً اصلاح‌طلبانه‌ترین رویکرد یک رهبر انقلابی را درباره نظام استبدادی پیشین و مقامات آن ارائه می‌کرد. زیرا انقلاب‌ها معمولاً رویکردی منفی و رادیکال علیه آنچه مربوط به گذشته است، اتخاذ می‌کنند و تمام دوران استبداد را همراه با همه نهادها و چهره‌هایش در ردیف عناصر و رسوبات رژیم قبلی طبقه‌بندی می‌کنند و ناخودآگاه راه بر استفاده از برخی تجربیات، دستاوردها و حتی گاه سنت‌های دموکراتیک و نیز استفاده از کادرهای سالم و توانای رژیم پیشین می‌بندند.
خوشبختانه مبارزه بی‌امان غنوشی با سکولاریزم دین‌ستیز و به قول خودش «ژاکوبنی» (جناح رادیکال انقلاب فرانسه) هیچ‌گاه به نفی دستاوردهای ملت تونس در عصر بن‌علی منجر نشد. بر این اساس به تاکید می‌گفت:
«اسلامی دینی است که قبل از همه تأمین حقوق بشر را برای زنان به رسمیت شناخته است…. زنان و جنبش زنان باید پیشتاز جامعه باشند».
همو اعلام کرد که: «از بیم تقسیم شدن تونس به دوقطبی مسلمان و سکولار او و حزبش نامزدی برای ریاست جمهوری تعیین و معرفی نخواهند کرد».
۵. درسی که غنوشی از تجربه مصر گرفت این بود که باید به “دموکراسی توافقی” روی آورد که به قول خودش بسی فراتر از پیروزی ۵۱ درصدی است. به همین دلیل امروز می‌توان تونس را به مثابه تنها کشور عربی و مسلمان معرفی کرد که هویت ملی آن به یُمن قانون اساسی توافقی، خصلتی مدنی و دموکراتیک یافته است و آن را از ملت‌سازی‌های آمرانه در خاورمیانه متمایز می‌کند.
مخملباف عزیز!
آنچه در سوریه و عراق و لیبی می‌بینیم، با جنگ دولت‌ها بایکدیگر تفاوتی اساسی دارد. در حالت اخیر معمولاً خود دولت‌ها و ارتش‌ها باهم می‌جنگند. به‌همین دلیل به‌محض وصول توافق دولت‌ها جنگ میان آنها خاتمه می‌یابد. درست مثل جنگ ایران و عراق که توافق دو کشور به جنگ پایان داد. اما در جنگ‌های خانگی و داخلی با پدیده‌ای مواجهیم که سرشت خانمان‌برانداز و سرنوشت ویرانگر جنگ را مضاعف می‌سازد و افق صلح را برای همه و برای مدت‌های مدید تیره و تار می‌کند.
در حقیقت در روند و در وضعیت “سوریه‌شدگی” جنگ سرشتی اجتماعی و مردمی می‌یابد. برای مثال بسیاری از سنی‌های سوریه خود را و نیز نفس سنی بودن خود را در معرض تهاجم و سرکوب و انهدام دیدند. به همین دلیل بسیاری از آنها برای دفاع از خود و از بقا و کیان خود دست به اسلحه بردند. درجانب مقابل نیز علوی‌ها احساس کردند که در معرض نابودی قرار گرفته‌اند. به این ترتیب تخاصم طرفین به جنگی وجودی، همه جانبه، خشن و بی‌پایان تبدیل شد.
این نوع از جنگ‌ها که اندیشه و راهبردش حذف تام و تمام دیگری است، بیش از آنکه در تاریخ و جغرافیای خاورمیانه یا در دین و فرهنگ مردمش ریشه داشته باشد، نتیجه حاکمیت رژیم‌های مستبد و فاسد و ناکارآمد از یک‌سو و مداخله خارجی و اشغال نظامی از سوی دیگر است.
بر این مبنا سوریه‌زده‌گی قبل از هرچیز قطبی‌سازی مطلق علایق و منافع بخشی از مردم در تضاد با عقاید و مصالح قشرهای دیگری از مردم است که به شکل دوگانه‌های سنی-شیعی، خلافت عثمانی-صفوی، کرد-عرب، عرب-عجم، ترک-فارس و … پیش برده می‌شود. پس هرجا که اختلافات جنبه هویتی بگیرد و به تضادهای مطلق و وجودی و حذفی تبدیل شود و هرجا که جنگ‌افروزان موفق شوند دره‌ای عمیق و غیرقابل عبور میان مردم ایجاد کنند، آنجا باید در انتظار سوریه شدگی بود، ولو اینکه مردم این طرف یا آن سوی دره با عناوین دیگری نامگزاری شوند.
نکته قابل تأمل آنکه از آغاز تجمعات اعتراضی اخیر تقریباً تمام رسانه‌های فارسی زبان بیگانه کوشیدند همین شکاف را میان تظاهرکنندگان و بقیه مردم ایجاد و دره‌ای عبورناپذیر بین آنها حفر کنند. اما جامعه مدنی ایران تسلیم این دوگانه‌سازی‌های سوریه‌ساز نشد و برفراز آن دره‌ی جعلی و برساخته جنگ‌طلبان پلی انسانی زد و از آن گذشت.
مخملباف گرامی!
متاسفم که بخش‌هایی از نامه اخیر شما همین حس “دیگرستیزی” و حذف خشونت بار «جز من» را در خواننده ایجاد می‌کند. به ویژه آنجا که در مقایسه دو دیکتاتوری شاه و بن‌علی می‌نویسید: «میراث ما از دوران شاه ۱۵۰ هزار آخوند بود که فقط ارتش را در اختیار نداشتند و پول نفت را. بورقیبه و بن‌علی در تونس سپاه ملاها را برای ملت باقی نگذاشتند و تا آن‌ها را تحمیق و تحقیر استثمار کنند».
چنین نگاه و راهبردی می‌تواند مقدمه و ای بسا مروج نزاع خونین و همه‌جانبه مردم با مردم شود؛ به اختلاف‌ها سرشتی جنگی و آشتی‌ناپذیر دهد؛ دشمنی را بعدی مطلق ببخشد؛ حس انهدام تمام عیار را در بخش‌های مختلف جامعه برانگیزد و تداوم زندگی امن و آرام ایرانیان را با مخاطرات جدی و خونین مواجه کند؛ البته اگر در فرجام آن ایران یکپارچه باقی بماند!
من البته همچنان امیدوارم که ایران سوریه نشود. نه به‌دلیل آنکه قدرت‌هایی که سوریه و لیبی و یمن را به خاک سیاه نشاندند، در مورد ایران برنامه مشابهی ندارند. نه! علت را در ظرفیت‌های مدنی و حتی حکومتی جامعه خود می‌بینم که نمونه‌اش را در روزهای اخیر مشاهده کردیم.
بخش بزرگی از ایرانیان به‌رغم نارضایتی‌های خود از حکومت، به پروژه سوری‌سازی نه گفتند، و با اینکه جوانان خشمگین و معترض را فرزندان خود می‌دانستند و با آنان و با بسیاری از مطالباتشان همدلی داشتند اما به دخالت خارجی، به خشونت‌ورزی و به فرقه‌گرایی و دوقطبی‌سازی‌های کاذب و خطرناک قاطعانه نه گفتند.
چگونگی مواجهه بخش‌های گوناگون حاکمیت نیز متفاوت با سال ۸۸ بود. به محض فروکش کردن تجمعات به فیلترینگ اینستاگرام و تلگرام پایان داد، بسیاری از بازداشت شدگان را آزاد کرد و سخن از دلجویی از آسیب‌دیدگان رفت و “اعتراض” را “حق” مردم خواند.
این دو همان سرمایه‌های پربهایی هستند که ایران دارد و افغانستان طالبان، عراق صدام، سوریه اسد، تونس بن‌علی و لیبی قذافی نداشتند.
مخملباف عزیز!
با شما موافقم که تداوم جمهوری اسلامی بدون اصلاحات بنیادی با دشواری‌های فراوان مواجه است اگر اساساً ممکن باشد. اما انقلاب را در شرایط کنونی ممتنع می‌بینم هرچند وقوع شورش را ممکن می‌دانم، بویژه اگر حاکمیت اقدام‌های عاجل نکند.
نکته استراتژیک آنکه ایران در شرایطی قرار دارد که توازن قوا از یک سو و گسترش یافتن فرهنگ گفتگو از سوی دیگر استقرار دموکراسی در جامعه را محتمل‌تر از همیشه کرده است.
در چنین شرایطی من ترجیح می‌دهم به‌جای پیدا کردن مقصر سرنوشت شوم و محتوم کشورم، بکوشم گامی به جلو بردارم و مانع تحمیل خشونت انقلابی یا تهاجم خارجی به ایران شوم. زیرا هرکدام از دو پیش‌بینی شما رخ دهد، اوضاع را در ایران سوریه‌ای می‌کند.
به اعتقاد من اصلاح طلبان باید با تمام توان بکوشند که حاکمیت و به ویژه (…..) از اضطراری بودن شرایط آگاه سازند تا فضا را باز و انتخابات را آزاد کنند. راه تعامل با جهانیان و نیز با همسایگان در پیش گیرند تا اقتصاد میهن و مردم رونق گیرد. همچنین به مبارزه واقعی با فساد بپردازند و با پایان دادن به حبس و حصر و خارج کردن صدا و سیما از تک‌صدایی، انجام گفت و گوهای ایرانی – ایرانی را آغاز کنند. از آن سو نیز مردم را به مخاطرات استفاده از خشونت و زیان‌های غیرقابل جبران دخالت خارجی آگاه‌تر سازند.
مخملباف گرامی!
خواهید گفت که اصلاح‌طلبان این حرف‌ها را سال‌هاست که زده‌اند اما موفق به حصول نتیجه نشده‌اند. یا به درستی انتقاد خواهید کرد که تحقق چنین مطالباتی در گرو بازبینی در شیوه عمل اصلاح‌طلبان نیز هست.
من هم به عملکرد جریان اصلاحات نقدهای بسیاری وارد می‌دانم و همواره از شنیدن انتقادها استقبال کرده و می‌کنم. این را هم می‌دانم که به دلیل تلنبار شدن مطالبات و کندی رشد اقتصادی بخش عمده‌ای از جامعه از دست اصلاح‌طلبان گلایه‌مندند. اما خوشبختانه اصلاح طلبان در خفا یا آشکار از خود انتقاد می‌کنند. همین سنت “خودانتقادی” و گشودگی به روی تحول رمز بقا و موفقیت آنهاست. آنان همچنان که در بیانیه‌ها وجمع‌بندی‌های اخیرشان منعکس شده است، می‌کوشند رخدادهای اخیر را به فرصتی برای غنی‌سازی گفتمانی وکرداری خود تبدیل کنند و از جمله پیوندزدن میان گفتمان عدالت وگفتمان آزادی را در دستور کار خود قرار داده‌اند. ما در جریان انتخابات اخیر ترکیب‌بندی میان آزادی و امنیت را به گفتمان محوری خود تبدیل کردیم و حال باید یک گام مهم دیگر برداریم.
مخملباف عزیز!
من از نقد اصلاح‌طلبان بویژه اگر استعلایی و تکاملی باشد، کاملاً استقبال می‌کنم. اما این چیزی نبود که برخی چهره‌های اوپوزسیون خارج از کشوری سعی کردند به نام تجلیل از تظاهرات اخیر در پس آن سنگر بگیرند. آن‌ها از موضعی لنین‌زده و مادون اصلاح طلبی، به تحقیر دستاوردهای انتخاباتی ایرانیان و عبور از نهادهای دموکراتیک پرداختند که کمترین خاصیت آنها پیشگیری از جنگ داخلی و سوریه نشدن ایران است.
براین باورم که تا جریان اصلاحات زنده است، ایران نه افغانستان و زیمبابوه و ونزوئلا خواهد شد و نه لیبی و سوریه. و اگر دستاورد یک جریان سیاسی در خاورمیانه فعلی همین امر بزرگ باشد، قابل قبول است. با این حال معتقدم که اصلاح طلبان هرگز نباید به همین حد اکتفا کنند. بویژه اکنون که به‌اعتقاد من اعتراضات دی ۹۶ عملکرد همه جریان‌های سیاسی از جمله اصلاحات را می‌تواند متحول کند، همان‌طور که جنبش سبز در سال ۸۸ یکی از نقاط عطف جامعه ما شد و نگاه جدیدی به صندوق رأی را هم در جامعه و هم در حکومت پدید آورد.
اکنون شهروندان دفاع از حق رأی و سلامت صندوق را وظیفه خود می‌دانند و شیوه مشارکت فعال و مستقیم در امور کشور را در پیش گرفته‌اند. انواع کمپین‌های طرح و پی‌گیری مطالبات در ادامه “جنبش رأی من کو” نمونه‌هایی از این روحیه و روش به شمار می‌روند. در حاکمیت نیز وقایع ۸۸ حق رأی را تثبیت کرد تا دوباره صندوق و نه خیابان محل وزن‌کشی در عرصه سیاسی کشور شود.
بر همین اساس می‌توان گفت که اعتراضات اخیر نیز به‌رغم تلخی‌هایی که با آنها همراه بود، یا با آنها مواجه شد، پتانسیل آن را دارد که از یک تهدید به یک فرصت تبدیل شود. مهم‌تر از همه تثبیت «حق اعتراض» است که توسط تمام گرایش‌های سیاسی جامعه به‌رسمیت شناخته شد.
در گام بعدی تلاش ما باید بر پیوندزدن حق اعتراض مسالمت‌آمیز و قانونی به آزادی انتخابات باشد چراکه از این به بعد می‌توان با حضور مستقیم و عنداللزوم خیابانی مردم به مهندسی انتخابات در پوشش نظارت استصوابی اعتراض کرد، بدون آنکه به اردوکشی خیابانی و اقدام علیه امنیت ملی متهم شد. چنانچه تلاشهایمان نتیجه نداد، می‌توان از «تحریم فعال یک انتخابات مشخص» سخن گفت.
به نظر می‌رسد که در حال حاضر شهروندان این آمادگی را پیدا کرده‌اند که از حق تحریم نه به شکل یک قهر منفعلانه، بلکه به مثابه کنش سیاسی معنادار و مؤثر برای عقب نشاندن استصوابیون استفاده کنند. این آمادگی برای همه تحول‌خواهان و اصلاح‌طلبان فرصت بوجود آورده است تا خواستار بازترشدن فضای سیاسی و انتخاباتی کشور شوند و در راه تحقق این مطالبه قانونی و مردمی، البته در صورت نیاز خواستار تجمع یا راهپیمایی علیه نظارت استصوابی شوند. اگر متولیان نظارت استصوابی بازهم بکوشند حق مشروع و قانونی شهروندان برای انتخابات آزاد را زیرپا بگذارند، شاید بتوانیم و مصلحت بدانیم که اعتراض خود را به یک رفراندوم منفی (تحریم انتخاباتی مشخص) تبدیل کنیم.
مخلباف عزیز!
تو بیش و پیش از آنکه یک سیاست مدار باشی، هنرمندی! ولی این‌بار وقتی قلم به دست گرفتی، غیر از آن مخملباف هنرمند دوربین به‌دست بودی!
سیاست را هنر ممکن‌ها توصیف کرده‌اند و هنر خلق جهان‌های ناممکن است. مخملباف هنرمند باید جهان‌های تازه برای ما بیافریند. دست کم هنر سیاست ورزی ملت را به خودآگاه ما بیاورد.
مردم با کدام “هنر” توانستند از دل یک امر ظاهراً غیرممکن یعنی نظارت سپاهی-استصوابی و امپراتوری رسانه‌ای رقیب یک انتخابات نسبتاً آزاد خلق کنند؟ روی کاغذ و در تئوری ما با یک “امتناع” مواجهیم. اما مردم در انتخابات و در عمل از آن عبور کردند.
مخملبافی که آن “سه راه” را مطرح می‌کند، مخلباف هنرمند نیست، بخصوص آنکه آن “سه راه” را جوری طراحی می‌کند که به “یک” راه ختم می‌شود؛ آشوب داخلی و مداخله خارجی! بعد هم می‌گوید “تقصیر” خودتان است!
محسن عزیز!
“ملت” کیست؟ آن متعرضین چند ده هزار نفره؟ یا نامعترضین؟ اکثریت مردم در این قضیه به معترضین نپیوستند و ضد معترضین هم نبودند. خانه هم ننشستند! بلکه به نحو نسبتاً فعال نظارت می‌کردند، تحلیل می‌کردند، نتیجه می‌گرفتند، همدلی می‌کردند، و در همان حال سوریه شدن ایران را نمی‌خواستند. اما به یک دستاورد بزرگ رسیدند.
قبل از ۸ دی ۹۶ چیزی به نام “حق اعتراض” به‌رسمیت شناخته نمی‌شد. جوانان خشمگین و شجاع و سرخورده به خیابان‌ها ریختند و چیزی را ابداع کردند به نام “حق اعتراض”. همچنان که جنبش سبز “حق رأی” را تثبیت کرد. ملت نیز از این واقعه استفاده کرد برای غنی کردن دموکراسی خود.
ما تا به حال دموکراسی انتخاباتی داشتیم، حالا دموکراسی اعتراضی هم داریم یا می‌توانیم داشته باشیم.
هنر یعنی خلاقیت، یعنی درست در زمانه‌ای که سوریه‌سازی یک پروژه واقعاً موجود است، چگونه می‌توان سوریه نشد و در همان حال آزاد زیست؟
هنر این نیست که پروژه سوریه‌سازی ترامپ و نتانیاهو و بن‌سلمان را نبینیم. این هم نیست که بگوییم چون سوریه‌شدن یک ریسک محتمل است، پس به گزینه بشار اسدی تن بدهیم. هنر یعنی عبور از این دوگانه‌های افسون کننده و مخرب. اگر خوب چشم باز کنیم، خواهیم دید که این هنر در حال پیاده شدن است. نه در تظاهرات جوانان معترض ما به تنهایی، بلکه هم چنین در نحوه “درونی‌کردن آن جوانان” توسط کسانی که به تظاهرات نپیوستند؛ خشم جوانان را درک می‌کنند، اما در ناامیدی با آنها شریک نیستند.
محسن گرامی!
تظاهرات اعتراضی جوانان موقتاً هم که باشد تمام شده، اما فصل دیگری آغاز شده است یا باید بشود. شاید شبیه به آنچه در دوران “پسا ۶۸” در فرانسه و اروپا دیدیم؛ سنگر بندی خیابانی پاریس خیلی زود تمام شد اما پشت سر خود اندیشه “جنبش‌های نوین اجتماعی” را تحرکی تازه بخشید و غنی‌تر کرد.
تو بهتر از من می‌دانی که تولید ناامیدی هنر نیست. این هنری است که رسانه “میلی” در این سو و رسانه‌های جنگ‌افروز و تحریم‌طلب در آن سوی مرزهایمان به شکل انبوه و هر روزه تولید می‌کنند. آن‌ها بودجه‌های کلان دارند و لشکری از کارشناسان علم ارتباطات را استخدام کرده‌اند که خبر و گزارش و فیلم‌های جذاب در جذابیت‌زدایی از زندگی در ایران و تحقیر شور انتخاباتی و شوق سازندگی ایرانیان بسازند.
گفتن اینکه در ایران تابوها و موضوع‌های ممنوع فراوان وجود دارد که نمی‌توان از آنها حرف زد، هنر نمی‌خواهد. هنرمندان آنانند که در عرصه نقاشی و تئاتر و سینما و موسیقی و شعر و ادب همین تابوها را سوژه هنرپردازی خود کرده‌اند و به نقد و گاه هجوشان می‌نشینند.
مخملباف هم اگر می‌خواهد مخلمباف بماند، باید مرز خود را از جنگ‌طلبان آن سوی مرز و از کاسبان تحریم در این سوی مرز جدا کند و دوربین خود را برای نمایش زندگی و صلح و امید به‌کار گیرد.
برادر عزیزم!
می دانم که تو همان محسن مخملبافی هستی که اگر جایی به حقیقت برسد، آن را قربانی مصلحت نمی‌کند؛
همان مخملبافی که به اذعان خود “توبه نصوح” را می‌سازد اما وقتی فیلم “برلین زیر بال فرشتگان” را می‌بیند، شب تا صبح در خلوت خود و در همان هتل محل اقامت برای نگاه قبلی خود گریه می‌کند؛
همان مخملبافی که آنقدر آزاده است که بگوید اینکه زمانی فکر می‌کرده که راه اصلاح جامعه اینقدر ساده و دفعی است که با چاقو زدن به یک پاسبان حل می‌شود، اشتباه است؛
همان مخملبافی که نسبی بودن معرفت را بارها و بارها در نون و گلدون و سلام سینما و … تکرار می‌کند.
از همین روست که این یادداشت را به احترام تو نوشتم که به آن مخملباف آزاده یادآوری کنم مشکلات ایران و ایرانیان با دخالت خارجی یا سرنگونی خشونت بار جمهوری اسلامی حل نمی‌شود.
محسن جان!
زمانی سارکوزی رییس‌جمهور فرانسه گفت تونس گزینه‌ای جز یک دیکتاتوری دوست غرب یا رژیمی طالبانی ندارد. اندکی بعد، مردم تونس دوگانه دیکتاتوری مورد حمایت غرب و طالبانیسم قرون وسطایی را پشت‌سر گذاشتند و به دموکراسی توافقی رسیدند.
ما هم می‌توانیم از دوگانه مورد اشاره تو عبور کنیم و به دموکراسی توافقی دست یابیم اگر من و تو و ما یکبار دیگر دست به دست هم دهیم.
بهترین‌ها را برایت آرزو دارم.
سید مصطفی تاجزاده، اول بهمن ۱۳۹۶
 
منبع: بهارنیوز

روزنامه‌های امروز- دوشنبه ۲ بهمن

 




لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه
منبع: بهارنیوز

دودسیاه‌نمایی‌ها به‌چشم‌خودشان می‌رود

روزنامه بهار: روابط عمومی وزارت امور خارجه در بیانیه ای ضمن انتقاد از برنامه‌های ضدبرجامی صداوسیما در دومین سالگرد توافق هسته‌ای، برخی اظهارات مطرح شده در این برنامه را بی‌اساس و ناشی از عقده گشایی سیاسی دانست. در قسمتی از این بیانیه آمده است: « زمان این تردستی‌های ژورنالیستی مدت‌ها است که گذشته و مردم ما فریب این صحنه‌سازی‌های سیاسی توسط تازه از راه رسیدگان ناشی و کم‌اطلاع را نخواهند خورد. اما جالب است که دو سال پس از اجرایی شدن برجام هنوز عده‌ای دست از عقده‌گشایی برنداشته و با استفاده از فرصتی که متاسفانه رسانه ملی سخاوتمندانه در اختیارشان قرار می‌دهد، بی‌محابا به ملت شریف ایران و همه ارکان نظام، که از جزء به جزء مذاکرات و دشواری‌های آن آگاهی داشته و دارند توهین کرده و از آن مهم‌تر عزت و استقلال کشور را ملعبه اغراض سیاسی و جناحی خود قرار می‌دهند». برآن شدیم تا در گفت‌وگو با قاسم میرزایی نیکو، نماینده اصلاح طلب مجلس شورای اسلامی به بررسی رفتار سیاسی صدا وسیما بپردازیم. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:
***
 همانطور که می‌دانید وزارت امور خارجه بیانیه‌ای در مذمت رفتار ضدبرجامی صداوسیما منتشر کرده است. تحلیل شما از رفتار سیمای ملی در حوزه سیاست چیست؟
مجموعه صداوسیما به دست کسانی اداره می‌شود که به طور هدفمند وضعیت را به سوی بحرانی شدن پیش می‌برند. پمپاژ شدید جو نا امیدی بر ضد دولت در این نهاد اتفاق می‌افتد و این موضوع در بسیاری از رفتارهایشان مشهود است. برای نمونه در میانه ی اعتراضات مردمی که صحبت و سخنی از ماجرای ۸۸ وجود نداشت، صداوسیما بی‌دلیل اقدام به پخش برنامه‌هایی در این مورد کرده و حساسیت گروه‌هایی از مردم را برمی‌انگیزد. از نمونه‌های دیگر بی‌تدبیری می‌توان به نحوه پوشش مواضع اروپاییان در خصوص برجام، بزرگنمایی رفتارهای اشتباه آمریکا و شایعه سازی در خصوص برجام اشاره کرد. این گونه رفتارها بیشتر به رفتار کیهان شباهت دارد تا رسانه‌  ملی.

 به ناامید کردن مردم از دولت اشاره کردید. آیا واقعا تفاوتی میان رفتار صداوسیما با دولت‌های فعلی و سابق وجود دارد؟
شما یک بار به بررسی بخش خبری ۲۰:۳۰ بپردازید. مگر می‌شود چندسال متوالی این گونه هدفمند به سیاه نمایی و تخریب ذهنیت مردم نسبت به دولت پرداخت؟. برای مثال می‌توان به همین ماجرای گرانی تخم مرغ‌ها اشاره کرد. در دولت قبل که ماجرایی مشابه اتفاق افتاده بود و به علت آنفولانزای مرغی بسیاری از مرغ‌ها سربریده شدند، صدا و سیما طوری تبلیغ کرد که مردم تخم مرغ نخرند و سرانجام این محصول پس از مدتی به قیمت واقعی خود بازگشت. اما این بار دقیقا نقطه مقابل دولت ایستاد و به نحوی مردم را تشویق به خرید این محصول کرد تا دولت تحت فشار قرار گیرد. بی‌جهت نیست که امام خمینی به تلویزیون لقب دانشگاه داده‌اند. متاسفانه نه نهادهای نظارتی مانند مجلس شورای اسلامی می‌توانند به صورت موثر نظارتی داشته باشند و نه این که مدیریت صحیحی بر این سازمان حاکم است. این که سیمای ملی به تریبون جناحی خاص تبدیل شود، به هیچ وجه زیبنده جمهوری اسلامی نیست.

 دلیل این که نظارت موثری بر صدا و سیما صورت نمی‌گیرد، چیست؟ آیا خلا قانونی وجود دارد؟
نماینده‌هایی از طرف مجلس مامور به نظارت هستند اما این نظارت به هیچ وجه موثر و جامع نیست. باید قانون اصلاح شود و مجلس شورای اسلامی به طور جدی در بحث تغییر نحوه مدیریت این نهاد ورود کند. برای مثال مجلس می‌تواند این مجوز را به دولت بدهد که شبکه تلویزیونی خود را تاسیس کند و رسانه ای که برآمده از دولت منتخب ملت باشد، در بسیاری از مواقع حساس، راهگشا خواهد بود و اعتماد بیشتری را در میان مردم جلب خواهد کرد.

 آیا این پیشنهاد مجوز تاسیس شبکه مستقل از صدا و سیما را فقط در خصوص دولت مطرح می‌کنید و یا اعتقاد دارید بخش خصوصی و مردمی نیز باید وارد شوند؟
اگر ما بتوانیم به رشدی جمعی برسیم و از نظر فرهنگی این ظرفیت را به وجود آوریم، ایرادی ندارد که بخش خصوصی نیز وارد شود، اما متاسفانه تا این هدف فاصله ی زیادی داریم. اگر دولت بتواند شبکه خود را تاسیس کند دیگر شاهد این سطح از تنش در میان دولت و صدا و سیما نخواهیم بود. من اعتقاد دارم که دولت خدمات بسیاری داشته و با توجه به عملکرد رادیو و تلویزیون مظلوم واقع شده است. دولت ضعف‌هایی دارد که باید مورد نقد و آسیب شناسی قرار گیرد اما نقاط قوت دولت اگر دیده و شنیده شود دیگر با فضایی چنین ناامید و مسموم روبرو نخواهیم شد. نخبگان جامعه باید فارغ از جناح سیاسی فرصت گفت‌وگو با مردم را داشته باشند.

 این فضای تخریب اصلاح طلبان توسط صدا و سیما به چه نتیجه ای منتج خواهد شد؟ آیا باعث افزایش محبوبیت جناح مقابل می‌شود؟
دود این سیاه نمایی به چشم خود صداو سیما خواهد رفت. بی‌اعتمادی عمومی نسبت به این نهاد و کاهش بینندگان سیمای ملی از جمله نتایج این اقدامات خواهد بود. هم اکنون نیز میزان بینندگان تلویزیون به طور جدی کاهش داشته به جز در برنامه‌هایی خاص مانند نود و…. اصولگرایان باید بدانند تخریب اصلاحات آن‌ها را به محبوبیت نخواهد رساند.
منبع: بهارنیوز

میزهای دوست‌ داشتنی!

رضا صادقیان
بازنشر اخبار مرتبط با انتصاب مدیران قدیمی در جایگاه‌های جدید، البته با حفظ سمت پیشین همیشه حاشیه‌ساز بوده است. بی‌تردید انتشار خبر مربوط به سی و هفت پست سازمانی تاثیرگذار، مشغول بودن در هشت موسسه فرهنگی و سازمان سیاست‌گذار و یا به دست گرفتن سکان هدایت مدیریت فرهنگی شهر تهران و مدیر کمیته المپیک مورد توجه هر مخاطبی خواهد بود. با این حال آنچه تا زمان حال و طی سال‌های گذشته مورد توجه منصوب کنندگان و منصوب شوندگان از منظر شهروندان نبوده و نشده است؛ سنجش و در نظر داشتن بازتاب منفی و اثرات روانی آن بر روی اذهان مردم و مخاطبان اخبار کشور است.

در زمانه‌ای که آمارهای رسمی در حوزه اقتصاد نرخ بیکاری را در اکثر نقاط کشور بالای ۱۱ درصد اعلام می‌کنند و همین آمار در برخی از شهرهای کشور به بالای ۳۰ درصد می‌رسد (بر اساس جدیدترین آمارهای منتشر شده در سایت آمار) ؛ انتشار این گونه خبرها باعث تخریب و دامن زدن به جو منفی‌نگری در میان جوانان جویای کار و خانواده‌های آنان می‌شود. تصور جوانی فارغ‌التحصیل دانشگاهی و موفق به کسب کارت پایان خدمت سربازی در لحظه شنیدن و یا دیدن چنین خبرهایی همراه با رضایت و شادمانی نخواهد بود.

حتی واکنش مدیرانی که براساس تجربه و دانش مرتبط موفق به دریافت پست مدیریتی شدند، خوشایند نیست. تجربه مدیران یک شغله ثابت کرده است؛ مشغله زیاد، مشغول شدن به کارهای متفرقه، شنیدن بخشی از دغدغه‌ها و تقاضاهای به حق کارمندان، پاسخ گفتن یا نگفتن به فشارهای سیاسی برای جذب نیروی کار و صدها فعالیت دیگر فرصت پرداختن به حوزه مدیریتی دیگر را نمی‌دهد، با این حال و در دورانی که اکثر مشاغل به سوی تخصصی شدن می‌روند، فعالیت در چند حوزه کاری متفاوت و بسیار دور از همدیگر این پیام را به مخاطب می‌رساند که راه پیش‌روی مدیران چند شغله و فرصت‌ندار سرانجام به‌ترکستان ختم خواهد شد.

از طرفی دیگر؛ بارها مسئولان مربوطه به ذکر وضعیت خویش پرداخته و از دل‌نبستن به مال دنیا و پشت کردن به چهره دل‌ربای این جهان سخن‌ها گفته‌اند، با این حال نمی‌توان این دوری جستن از مال، مقام و ثروت را با در اختیار گرفتن چند پست سازمانی توجیه کرد.شاید شما، به عنوان مدیری چند شغله و بسیار گرفتار، گمان کنید که با تکرار سخنانی مشابه که حکایت از بد بودن مال دنیا دارد مخاطبان و پرسش کنندگان از وضعیت خویش را توجیه و راضی نگاه داشته‌اید، در صورتی که چنین نیست. سخن و کلامی که راه به عمل نگشاید و مسیری متفاوت را طی کند، بی‌شک از سوی مخاطبان با‌ترد و نفی روبرو خواهد شد. شاید، البته، ممکن است و احتمال می‌رود، کنش‌ها و واکنش‌های ما به عنوان شهروندان کشور ایران از زمانی کج‌کارکرد شد که در حرف چیزی گفتیم و در عمل رفتاری دیگر پیشه کردیم.

آدرس راست دادیم، ولی خودمان به چپ پیچیدیم. آسمان آبی و زیبا را برای همگان تصویر کردیم، ولی خودمان‌ترجیح دادیم در میان دود و غبار زندگی کنیم. در مذمت خودروهای تک سرنشین سخن‌ها گفتیم ولی خودمان یکی از همان تک سرنشین‌ها بودیم و هستیم. دم از شفافیت زدیم، ولی فقط برای دیگران و خلاصه اینکه هر چه گفتیم برخلاف آن عمل کردیم. هزینه تخریب صدها و میلیون‌ها ذهن تخریب شده را می‌بایست همان کسانی بپردازند که با ولع بی‌پایان خویش راه به سوی پست‌های بیشتر می‌پویند و نه ساختار سیاسی و قدرت کلان. از همین‌رو لازم است به جای تعارف‌های نادرست در اولین فرصت جایگاه‌های سازمانی از آن فرد ستانده شود، پست‌هایی که اشغال کردن آن توسط مدیران چند شغله زخمی ماندگار بر جان بیکاران و عموم شهروندان برای مدت زمان طولانی باقی خواهد گذاشت. چنین باد.
منبع: بهارنیوز

تکذیب خبر درگذشت میرحسین موسوی

وی  اظهار داشت: در خصوص خبر مربوط به درگذشت میرحسین موسوی چنین خبری صحت ندارد و تکذیب می شود. میرمحمود موسوی به شایعاتی اشاره کرد که طی سال گذشته مبنی بر درگذشت میرحسین موسوی عنوان شده بود و گفت: در طول سال گذشته هر از چند گاهی خبرهایی منتشر شد. منابعی خبرهایی می دهند که نمی دانیم به چه منظوری است، یکی دو تا هم نیست.



میرمحمود موسوی اضافه کرد: مشکل خاصی در حال حاضر در خصوص وضعیت جسمانی میرحسین موسوی وجود ندارد. اجازه دهید درهمین حد بسنده کنم. وی افزود: میرحسین موسوی در وضعیت عادی هستند و مشکل خاصی هم نیست. میرمحمود موسوی در خصوص خبر رفع حصر زهرا رهنورد که از سوی الیاس حضرتی بیان شده بود نیز گفت: مادر خانم رهنورد در حالت وضعیت بحرانی جسمی هستند و چند نوبت خانم رهنورد را تحت الحفظ به دیدار مادرشان برده اند و مجددا به محل حصر برگردانده شده اند.

طی روزهای اخیر شایعه درگذشت مهندس میرحسین موسوی که بیش از ۷ سال است به همراه همسرش (زهرا رهنورد) در بازداشت خانگی (حصر) به سر می‌برند، در فضای مجازی به طور گسترده ای منتشر شد.
منبع: بهارنیوز

نظر ناطق‌نوری درباره ناآرامی‌های اخیر

بهروز بنیادی در گفت‌وگو با ایلنا، با اشاره به دیدار جمعی از اعضای فراکسیون امید با حجت‌الاسلام والمسلمین علی اکبر ناطق نوری گفت: جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از چندی پیش تصمیم گرفته بودیم که با آقای ناطق نوری دیدار داشته باشیم اما به دلیل برخی از مشکلات، تعدادی از آنها نتوانستند در این جلسه حضور پیدا کنند.
دیدار با ناطق نوری در راستای گفت‌وگوی ملی
وی با بیان اینکه دیدار با حجت‌الاسلام ناطق نوری در راستای گفت‌وگوی ملی و اخوت بیشتر صورت گرفته است،‌ اظهار داشت: ما به صورت جدی درصدد آن هستیم که از نظرات بزرگان استفاه کنیم و در دیدار با ایشان هم در رابطه با مشکلات داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی صحبت شد.
به دنبال استفاده از نظرات و ظرفیت‌های همه بزرگان نظام هستیم
نماینده اصلاح‌طلب مردم کاشمر در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: ما به دنبال استفاده از نظرات و ظرفیت‌های همه بزرگان نظام چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا هستیم تا از این طریق بتوان از ظرفیت‌های آنها برای حل مشکلات، پیشبرد امور و گفت‌وگوی ملی استفاده کرد.بنیادی با بیان اینکه بزرگانی هستند که مکررا با آنها دیدار شده و نظرات آنها را دریافت کرده‌ایم، تصریح کرد: امیدواریم بتوانیم این رویه را تداوم بخشیم و دلسوزان نظام گفتمان واحد امیدبخشی را نسبت به جامعه بکار گیرند چراکه متاسفانه در این مدت کوتاهی‌هایی صورت گرفته و دانسته یا ندانسته حرف‌ها و سخنانی بیان شده که امید را در جامعه کمرنگ کرده است.
درباره حصر صحبت مستقیمی نشد
وی در پاسخ به این سوال که آیا در این دیدار در رابطه با محدودیت‌ها و رفع حصر نیز صحبت شد؟ خاطرنشان کرد: دراین باره صحبت مستقیمی نشد بلکه تمرکز سخنان استفاده از همه ظرفیت‌های نظام بود.
عمده مباحث مطرح در دیدار با ناطق نوری در رابطه با بودجه بود
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سوال آیا در این دیدار درخصوص انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ صحبت کرد؟ ابراز داشت: عمده مباحثی که در جلسه با آقای ناطق نوری بحث شد، در رابطه با بودجه بود. با توجه به ریاست هشت ساله آقای ناطق نوری بر مجلس شورای اسلامی و سایر مسئولیت‌هایی که داشته‌اند، به آسیب‌شناسی بودجه پرداختیم از ایشان راه‌حل و همفکری استمداد کردیم و ایشان نیز درخصوص چرایی و راهکارهای پیشرو سخنانی را بیان کردند.
ناطق نوری دلیل اعتراضات اخیر را فاصله میان مسئولان و مردم دانست
بنیادی در پاسخ به این سوال که آیا در رابطه با اعتراضات اخیر نیز صحبت شد؟ بیان کرد: همانطور که گفتم در این دیدار درخصوص مسائل روز کشور صحبت شد. آقای ناطق نوری در این باره تاکید کردند این اعتراضات به خاطر ایجاد فاصله بین مسئولان و مردم خصوصا نسل جوان است.وی افزود: ایشان یادآور شدند که مردم تلاش‌های مسئولان در مبارزه با فساد را کمتر می‌بینند و نتیجه تلاش‌های آنان در جامعه احساس نمی‌شود. در این باره لازم است دستگاه‌های قضایی و اطلاعاتی محکم باشند و در مبارزه با فساد پافشاری کنند و هیچ تعارفی با متخلفان در هر پست و مقامی نداشته باشند.
با خاتمی، جهانگیری و تعدای از وزرا دیدار کردیم
عضو فراکسیون امید در پاسخ به این سوال که تا پیش از دیدار با حجت‌الاسلام ناطق نوری چه دیدارهای دیگری صورت گرفته است؟ یادآور شد: اعضای فراکسیون امید قبلا دیدارهایی با آقای آملی لاریجانی ریاست قوه قضاییه نیز داشته‌اند. علاوه بر این دیدارها، ما با سیدمحمد خاتمی و جهانگیری و تعدادی از وزرا نیز دیدار کرده‌ایم و می‌خواهیم با سایر دلسوزان و تاثیرگذاران دیگر رایزنی‌هایی داشته باشیم.بنیادی درخصوص افراد شرکت‌کننده در دیدار با ناطق نوری عنوان کرد: خانم پروانه سلحشوری، آقایان سیدفرید موسوی، رضا کریمی، قاسم میرزایی نکو و عبدالرضا هاشم‌زایی در این دیدار حضور داشتند.
منبع: بهارنیوز

از تلویزیون انتقاد می‌شود،می‌گویندبه‌جهنم!

گروه سیاسی: صادق زیباکلام در روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: در روزهای اخیر عملکرد صدا وسیما در مواجهه با حوادث روزهای ابتدای دی‌ماه و همچنین موضع‌گیری این رسانه در مواجهه با برجام، مجدد کارنامه این رسانه را مورد توجه عموم قرار داده است.

 

مدیران صداوسیما به خوبی می‌دانند که در کشور چطور قضاوت می‌شوند و چه نظرهایی درباره کارنامه‌شان طرح می‌شود. اما باید بگویم که سیستم‌هایی مانند این رسانه به پیرامون خود توجهی نشان نمی‌دهند. اگر ۸۰درصد مردم هم به کار و نحوه عملکردشان ایراد می‌گیرند، می‌گویند به جهنم! اگر مخاطبان‌شان روزبه‌روز کمتر می‌شود، می‌گویند به جهنم!

 

این واکنش به این علت است که نظر ۸۰ درصد مردم برای صداوسیما اصلا و ابدا ا‌همیتی ندارد و آنها فقط برای جهان‌‌بینی خود ارزش قائل می‌شوند و دقیقا به‌همین‌دلیل است که صدا و سیمایی که قرار بود ملی باشد، به چنین روزی افتاده است. نکته دیگر این است که مدیران صداوسیما ادعا دارند که رسانه‌ای هستند. اما همان‌طور که گفتم، برای آنها اهداف سیاسی‌شان از هر پدیده دیگری مهم‌تر است و در‌این‌راستا برای‌شان همان ۲۰درصد مخاطب کفایت می‌کند.

 

به بیان دیگر باید بگویم که مدیران صداوسیما خودشان را در قبال دیدگاه‌ها و اهداف خود موظف می‌دانند، نه مردم ایران. درحالی‌که برخی بر این باور هستند که از عملکرد صداوسیما میان قوای مختلف نارضایتی وجود دارد اما باید بگویم این برداشت اشتباه ا‌ست. در این میان برخی قوا اتفاقا از صدا وسیما راضی هستند، مجلس شورای اسلامی هم گمان نکنم، ایراد زیادی به عملکرد صداوسیما داشته باشد و در این میان فقط دولت ا‌ست که نسبت به عملکرد این رسانه انتقاد جدی و اساسی دارد. در نهایت باید بگویم که از نگاه من با توجه به رفتارهایی که از صداوسیما دیده می‌شود نمی‌توان امیدی به آینده آن داشت و از نگاه من صداوسیما اصلاح‌ناپذیر است. والسلام!
منبع: بهارنیوز

لطفا از فعل ماضی استفاده کنید!

محمد توکلی
امشب رییس‌جمهور با مردم سخن خواهد گفت. در هفته گذشته محمود واعظی از احتمال این گفتگوی تلویزیونی خبر داده بود وبنا بر خبرهای مخابره شده از پاستور  روز گذشته این احتمال قطعی شده است. بنا بر آنچه هفته پیش رییس دفتر رییس جمهور با خبرنگاران مطرح کرده بود این گفتگو بر اساس درخواست و تاکید اعضای هیئت دولت انجام خواهد شد. واعظی گفته بود «اعضای کابینه تأکید داشتند که رییس جمهور در هفته آینده در جهت ایجاد تحول و نشاط و اشتغال نظرات مفیدشان را با مردم در میان بگذارند و احتمال می‌دهیم در اواسط هفته آینده آقای روحانی با مردم در این خصوص صحبت کند»

با نگاهی به سخنان حسن روحانی در چهار سال و چند ماهی که در جایگاه رییس جمهور است شاهد آن هستیم که در گفته‌های او بیشتر از آن که از «کارهای انجام شده» سخنی به میان بیاید از «کارهایی که انجام خواهد شد» حرف زده می‌شود. یکی از دلایل فاصله ایجاد شده میان آنچه روحانی می‌گوید با آنچه در صحنه عمل می‌بینیم را می‌توان در همین جا جستجو کرد که رییس دولت بیشتر از آن که از اقدامات دولت بگوید از چشم‌اندازها زیبایی صحبت می‌کند که درباره رسیدن به آن‌ها هم ‌تردیدهایی وجود دارد.

مشکل اساسی در گفتگوهای رییس جمهور روحانی با مردم آن است که او بیشتر از آنکه تمایلی به استفاده از «فعل ماضی» داشته باشد از «فعل آینده» استفاده می‌کند. «باید چنین بشود» های معروف حسن روحانی که در ابتدای دولت جدید با تعبیر «مخاطب این بایدها کیست» مورد تذکر غیرمستقیم رهبری نظام نیز قرار گرفت نشانه‌ای از همین استفاده مداوم از «فعل آینده» است. این عادت آقای رییس جمهور در حالی است که اتفاقا کارنامه عملکرد دولت روحانی در حال حاضر به نسبت وضعیت کشور در ابتدای دولت او کارنامه‌ای قابل قبول است و می‌توان گفت که دولت اعتدال «چنین شد» های بسیاری را در کارنامه دارد و می‌تواند به جای تاکید بیشتر از حد متعارف بر «باید چنین بشود» کمی هم از کارنامه دولت سخن به میان آورد.

شاید در یک شرایط طبیعی این انتظار که رییس دولت از اقدامات آن دولت بگوید چندان منطقی نباشد و این وظیفه‌ای برعهده تیم رسانه‌ای دولت هاست و رییس جمهور می‌بایست از چشم‌اندازها و اهداف دولت سخن بگوید اما در شرایطی که تیم رسانه‌ای دولت دچار لکنت است و عزمی هم برای تغییر در افراد این تیم و الگوی مدنظر آنان وجود ندارد، صداوسیما در اختیار یک اقلیت شناخته شده است و تبدیل به بلندگویی برای تبلیغ آنان و تخریب دولت شده است، رسانه‌های حامی دولت هم به دلایل گوناگونی تمایلی به حمایت صریح از دولت مستقر ندارند و. . . راهی جز آنکه شخص رییس جمهور وظیفه این مثلث رسانه‌ای را انجام دهد وجود ندارد.

این انتظار وجود دارد که با توجه به تجارب گذشته و نقدهای مطرح شده در خصوص این موضوع که میان سخن و اقدام دولت فاصله وجود دارد شاهد این باشیم که رییس جمهور روحانی در گفتگوی تلویزیونی تازه خود با مردم از «فعل ماضی» استفاده کند و «چنین شد» ها را بگوید. مطلب آخر آنکه  صراحت و شفافیت هم دیگر موضوعی است که جالی خالی آن‌ها در سخنان رییس جمهور در دولت‌های یازدهم و دوازدهم دیده می‌شود. بخشی از این موضوع به خصلت‌های شخصی آقای روحانی بازمی گردد و بخش دیگرش هم به وضعیت سیاسی کشور؛ اما دلیل این عدم صراحت و بیان شفاف با مردم هر چه که باشد عبور آن از حد متعارف و قابل قبول سبب افزایش فاصله «ملت – دولت» خواهد شد و به برخی سوءتفاهم‌های موجود در جامعه که در برخی موارد به ناامیدی از دولت نیز منتهی شده است دامن خواهد زد.
منبع: بهارنیوز

نیروی انتظامی از شهردار تهران شکایت کرد

در متن این اطلاعیه آمده است: با استناد به گزارش شهردار تهران در جلسه علنی شورای شهر و ارایه گزارش غیر واقعی مبنی بر عقد قرار داد میلیاردی شهرداری با یکی از واحد‌های ناجا در زمان انتحابات ریاست جمهوری که روزنامه‌ها با تیر اختلاس جدید شهرداری و ناجا در زمان انتخابات از آن نام بردند، معاونت حقوقی ناجا از شهرداری تهران برای ارایه این گزارش بدون مستندات قانونی اعلام شکایت کرد. بر اساس این گزارش هر چند روابط عمومی و بین الملل شهرداری تهران بعد از ظهر همان روز با ارسال خبری، این تیتر را شیطنت رسانه‌ها برشمرد و به صورت مبهم این ادعا را رد کرد، اما با رایزنی‌های معاونت حقوقی ناجا از ارسال مدارک و مستنداتی که شهردار آن را علام کرده بود سر باز زد. بر اساس این گزارش معاونت حقوقی ناجا گفت: انتظار میرود شهردار تهران صرف شنیده‌ها و گزارشات تصمیم نگیرد و تا دلیل و مدرک متقنی در دست ندارد نسبت به اعلام موضوع اقدام نکرده و موجبات تشویش اذهان عمومی را فراهم نیاورد. طبیعی است پلیس تهران تمام تلاش خود را برای انجام ماموریت‌های مشترک با شهرداری تهران بکار می‌بندد و حتما در سایه همفکری و همدلی بایکدیگر می‌توان خدمات بهتر و بیشتری را به شهروندان  ارائه کرد.
منبع: بهارنیوز

ویروس آنفلوانزا با تنفس هم منتقل می‌شود

پول‌نیوز – مطالعه جدید دانشگاه “مریلند” نشان می‌دهد که چگونه آنفلوانزا بدون نیاز به سرفه یا عطسه، به راحتی توسط تنفس طبیعی پخش می‌شود.

 در یک مطالعه جدید یک گروه از دانشمندان شواهدی را دریافتند که نشان می‌دهد ویروس آنفلوانزا راحت‌تر از چیزی که تا کنون تصور می‌شد قابل انتقال است.

بر اساس این مطالعه، بر خلاف باورهای رایج، ویروس آنفلوانزا به سادگی با نفس کشیدن و دم و بازدم افراد مبتلا به دیگران منتقل می‌شود.

“دونالد میلتون”، پژوهشگر ارشد تحقیق می‌گوید: ما دریافتیم که افراد مبتلا به آنفلوانزا، هوای اطرافشان را تنها با نفس کشیدن به ویروس‌های عفونی آلوده می‌کنند و پخش این ویروس لزوما نیازی به سرفه یا عطسه ندارد.

پژوهش دانشگاه “مریلند” برای بررسی نحوه انتقال ویروس آنفلوانزا توسط ۱۴۲ فرد مبتلا به آنفلوانزا انجام شد.

نمونه‌هایی از بازدم هر یک از افراد در چهار حالت بالقوه انتقال؛ تنفس طبیعی، صحبت کردن، سرفه و عطسه بررسی شد.

نتایج دلهره‌آور و دور از انتظار بود، چرا که آلودگی در ۳۹ درصد از نمونه‌های افراد در طول تنفس طبیعی دیده شد.

در حالی که سرفه علت شایع عفونت در مشاهدات مطالعه بود، در عطسه به ندرت مشاهده شد و وجود RNA قابل تشخیص در یک عطسه بیشتر از یک سرفه نبود.

محتمل است که قطرات تولید شده توسط عطسه می‌تواند باعث آلودگی سطحی بیشتر شود.

“میلتون” می‌گوید: افرادی که مبتلا به آنفلوانزا هستند، حتی زمانی که مبتلایان سرفه نمی‌کنند، باعث ایجاد “ایروسول‌”های عفونی (قطرات کوچکی که در مدت زمان طولانی در هوا به حالت تعلیق در می‌آیند) می‌شوند.

وی افزود: ایروسول‌ها به خصوص در اولین روزهای بیماری ایجاد می‌شوند. پس وقتی کسی دچار آنفلوانزا می‌شود، باید به خانه برود و در محل کار نماند تا دیگران را آلوده نکند.

یک مطالعه در سال ۲۰۱۳ از همین گروه تحقیقاتی نشان داد که استفاده از ماسک به طور قابل توجهی انتقال آنفلوانزا را کاهش می‌دهد.

بنابراین مهم نیست که شما سرفه یا عطسه نکنید، شما بدون سرفه و عطسه و تنها با تنفس در نزدیکی دیگران هم به راحتی آنفلوانزا را به آنها انتقال می‌دهید، مگر اینکه یک ماسک بزنید.

مطالعه جدید در مجله PNAS منتشر شده است.


منبع: پول نیوز

اینستاگرام در حال آزمایش دو قابلیت جدید و کاربردی

اینستاگرام در حال آزمایش قابلیت جدیدی است که به کاربران امکان می‌دهد پیام‌های فقط متنی را نیز در بخش استوری این شبکه اجتماعی ارسال و مشاهده کنند.

اینستاگرام در حال آزمایش دو قابلیت جدید و کاربردیپول‌نیوز – هم‌اکنون شبکه اجتماعی اینستاگرام به دنبال اضافه کردن دو قابلیت جدید و کاربردی ارسال پیام‌های متنی در قسمت استوری و حفظ بیشتر حریم شخصی کاربران است.
به نقل از وب سایت  the verge، اینستاگرام که یک شبکه اجتماعی محبوب و پرطرفدار است، به تازگی در حال آزمایش قابلیت جدیدی است که به کاربران امکان می‌دهد پیام‌های فقط متنی را نیز در بخش استوری این شبکه اجتماعی ارسال و مشاهده کنند.

اگرچه خبر اضافه شدن این قابلیت جدید به اینستاگرام توسط برخی از کاربران ژاپنی به گوش رسیده بود اما حالا گزارش‌های دیگری از اروپا نیز به دست ما رسیده است که نشان می‌دهد اینستاگرام در حال گسترش و افزایش تعداد محدود کاربرانی است که پیشتر برایشان این قابلیت جدید به طور آزمایشی در دسترس بود.

این ویژگی و قابلیت جدید نیز همانند بسیاری از گزینه‌های پیش روی کاربران در بخش استوری همانند بومرنگ، پخش زنده (لایو) و غیره در قسمت پایین استوری‌های اینستاگرام قرار خواهد گرفت که پس از انتخاب این گزینه، کاربران قادر خواهند بود متن مورد نظر خود را نوشته و از سایر امکانات تغییر رنگ و اندازه و سایز فونت بکاربرده شده و همچنین تغییر رنگ پشت زمینه و افزودن برچسب و استیکر هم بهره‌مند شوند.

در اصل می‌توان گفت این قابلیت نیز تفاوت چندانی با سایر قابلیت‌های پیشین استوری‌های اینستاگرام نخواهد داشت و تنها به کاربرانی که علاقمند به درج مطلب متنی هستند این اجازه را می‌دهد تا بجای نوشتن صرفا چند کلمه برروی عکس، متن مورد نظر خود را نوشته و منتشر کنند.

هنوز مشخص نشده است که شبکه اجتماعی اینستاگرام دقیقا چه زمانی قابلیت مذکور را در دسترس عموم مردم و کاربران در سراسر جهان قرار خواهد داد.

بر اساس گزارشی که وب سایت WaBetaInfo منتشر کرده است، اینستاگرام در حال آزمایش یک قابلیت دیگر و جذاب است که به کاربران امکان می دهد تا هنگامی که کاربر دیگری از استوری آنها اسکرین شات (عکس) می‌گیرد و آن را در گوشی خود ذخیره می‌کند، از این اتفاق از طریق یک نوتیفیکیشن یا اعلان اینستاگرام آگاه شوند.

این بدان معناست که وقتی که شما از روی استوری دیگران اسکرین شات یا عکس می‌گیرید، اینستاگرام به منظور حفظ حریم شخصی و خصوصی افراد به شما از طریق ظاهر شدن یک پیام این اخطار را می‌دهد که کاربر مورد نظر از این عمل شما مطلع خواهد شد.

این امر می‌تواند در حفظ اطلاعات خصوصی و حریم شخصی کاربران در فضای مجازی شبکه اجتماعی اینستاگرام کمک بسزایی کند و انتظار می‌رود کاربران بسیاری در سراسر جهان پس از آنکه این قابلیت جدید با موفقیت آزمایش شود و در دسترس عموم کاربران قرار بگیرد، استقبال بی‌نظیری به عمل بیاورند.


منبع: پول نیوز

بدهی خارجی روسیه ۱۵ میلیارد دلار افزایش یافت

بدهی خارجی روسیه با ۲.۹ درصد افزایش در سال ۲۰۱۷ به ۵۲۹.۱ میلیارد دلار رسید.

بدهی خارجی روسیه 15 میلیارد دلار افزایش یافتپول‌نیوز – بانک مرکزی روسیه اعلام کرد که بدهی خارجی این کشور با ۲.۹ درصد افزایش تا ژانویه سال ۲۰۱۸ به ۵۲۹.۱ میلیارد دلار رسیده است که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل آن، ۱۵ میلیارد دلار افزایش نشان می دهد.
بانک مرکزی در بیانیه‌ای اعلام کرد رشد بدهی خارجی روسیه به دلیل خرید اوراق قرضه دولتی که بر حسب روبل منتشر می‌شوند از سوی سرمایه‌گذاران خارجی و جذب شرکت‌های روسی به تامین مالی از طریق استقراض خارجی بوده است. این بانک اضافه کرد که بدهی خارجی بانک های روسی به پایین ترین سطح ۱۰ سال اخیر رسیده است.

این بانک اعلام کرد بنا بر داده های آماری، انتظار می رود مجموع بدهی های خارجی موسسات غیر مالی در سه ماهه چهارم سال ۲۰۱۷ و سه ماهه نخست سال  ۲۰۱۸ به ترتیب به ۲۵ میلیارد دلار و ۲۸.۶ میلیارد دلار برسد.


منبع: پول نیوز

پیامد تعطیلی دولت آمریکا بر اقتصاد

پول‌نیوز – در شرایطی که دولت آمریکا به دلیل به توافق نرسیدن نمایندگان سنای این کشور بر سر بودجه دولت تعطیل شد، بررسی آثار تعطیلی مشابه سال ۲۰۱۳ تا حدودی می‌تواند پیامدهای این واقعه را روشن کند.

 با وجود آن که نمایندگان کنگره، پنج شنبه شب با لایحه بودجه موقت دولت به مدت چهار هفته موافقت کرده بودند اما این لایحه به تایید نهایی در مجلس سنا نرسید تا بدین ترتیب، روند تعطیلی دولت این کشور آغاز شود.

در زمان تعطیلی دولت، کارمندان فدرال در قوای مجریه، مقننه و قضائیه به مرخصی بدون حقوق اجباری فرستاده می شوند و تنها کارکنان ضروری بر سر کار خود حاضر خواهند شد. برای مثال، مامورین امنیت اجتماعی از جمله افرادی هستند که انتظار می رود بر سر کار خود باقی بمانند.

تعطیلی دو هفته‌ای دولت آمریکا در اکتبر سال۲۰۱۳ در زمان ریاست جمهوری اوباما، آثار نسبتا ملایمی را بر روی اقتصاد آمریکا داشت. به دلیل کاهش مخارج کارکنانی که حقوق نگرفته بودند، رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا در آن سه ماهه اندکی کاهش یافت.

به علاوه به دلیل به مرخصی فرستاده شدن کارمندان بخش درآمد داخلی، ۴ میلیارد درآمد مالیاتی با تاخیر وصول شد و به گفته دفتر مدیریت و بودجه، تعطیلی دولت باعث تحمیل ۲ میلیارد دلار هزینه به مالیات دهندگان به دلیل از دست رفتن بهره وری شد. پارک های ملی به تنهایی پس از آن که مجبور شدند به مدت ۱۶ روز باجه های بلیط فروشی خود را ببندند، ۵۰۰ میلیون دلار درآمد را از دست دادند.

تعطیلی دولت هم چنین شرکت های دارویی را به دلیل تاخیر در صدور تاییدیه سازمان غذا و دارو برای داروها و تجهیزات پزشکی متضرر کرد. سرمایه‌گذاران نیز دسترسی به برخی از اطلاعات اقتصادی لازم برای خرید سهام و تعیین قیمت کالا را از دست دادند. در زمان تعطیلی دولت، ادارات فدرال آماری از وضعیت اشتغال، شاخص مصرف کننده و سایر آمارها را منتشر نکردند.

پس از تعطیلی سال ۲۰۱۳، دولت آمریکا لایحه‌ای را برای پرداخت حقوق کارکنان در زمان از دست رفته تصویب کرد. در واقع، با مطابقت دادن آثار تعطیلی سال ۲۰۱۳ دولت اوباما با تعطیلی فعلی، انتظار می رود باز هم تاثیرات مشابهی روی دهد با این تفاوت که ممکن است آثار این تعطیلی بدتر از آن چیزی باشد که تخمین زده می‌شود.


منبع: پول نیوز

جریمه ۳۷٫۵ میلیارد دلاری در انتظار هالک بانک ترکیه به اتهام نقض تحریم‌های ایران

هالک بانک ترکیه احتمال دارد به اتهام نقض تحریم‌های آمریکا علیه ایران به پرداخت بیش از ۳۷ میلیارد دلار جریمه شود.

به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه خبری احوال، ممکن است جریمه ۳۷٫۵ میلیارد دلاری گام اول مقامات آمریکایی برای مجازات بانک ترکیه‌ای هالک بانک به اتهام نقض تحریم‌های ایران باشد.

وزارت خزانه‌داری آمریکا احتمالا تاکنون این درخواست را در گفت‌وگو با مذاکره‌کنندگان ترکیه‌ای که رایزنی‌های مربوطه از هفته گذشته آغاز شده، مطرح کرده است. هر چند احتمال دارد دولت ترکیه این مبلغ را غیرمنطقی و با انگیزه‌های سیاسی بداند و از پرداخت آن خودداری کند.

بر اساس این گزارش، پس از آنکه رضا ضراب تاجر ایرانی ترکیه‌ای که در مارس ۲۰۱۶ در میامی بازداشت شد، اعترافاتی را در دادگاه علیه بانک دولتی هالک بانک مطرح کرد اتهامات مربوط به دخالت هالک بانک در داد و ستدهای غیرقانونی احتمالی با ایران میان آنکارا و واشنگتن مورد بحث و رایزنی قرار گرفت.

آمریکا مدعی است که رضا ضراب از طریق هالک بانک داد و ستدهای غیرقانونی با ایران انجام داده است که نقض تحریم‌های واشنگتن علیه تهران محسوب می‌شود. وی در دادگاهی در منهتن گفت که در گذشته بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار را به نمایندگی ایران از طریق نظام بانکداری بین‌المللی جابجا کرده است و در این میان حق کمیسیون دریافت کرده است.


منبع: عصرایران

مک‌دونالد رهبر حزب «سین فین» ایرلند شد

منابع خبری در ایرلند از تغییر در رهبری حزب سین فین این کشور خبر دادند.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رویترز، گری آدامز، رهبر مستعفی حزب سین فین در صفحه توییتر خود از انتخاب ماری لو مک‌دونالد به عنوان رهبر جدید این حزب داد.

آدامز که شخصیتی برجسته در عرصه سیاست ایرلند به شمار می‌آید، طی ۵۰ سال گذشته در این عرصه فعالیت داشته است.

مک‌دونالد در مراسمی که به مناسبت معارفه وی به عنوان رهبر جدید این حزب ملی‌گرا برگزار شد، اظهار کرد: من نخواهم توانست جای آدامز را بگیرم اما تلاش خود را خواهم کرد. در کنار یکدیگر می‌توانیم در مسیری حرکت کنیم که به ایرلندی متحد منجر شود.


منبع: عصرایران

آخوندی: کسر ۵ درصد از حقوق مهندسان مبنای قانونی ندارد

وزیر راه و شهرسازی گفت: این‌که سازمان نظام مهندسی پنج درصد از حق‌الزحمه مهندسان را دریافت می‌کند هیچ گاه مبنای قانونی نداشته است.

به گزارش ایسنا، عباس آخوندی در حاشیه همایش توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی، اظهار کرد: دستور لغو کسر پنج درصد از حق‌الزحمه مهندسان ناظر توسط سازمان نظام مهندسی اولین گام برای مبارزه جدی با امضاء فروشی است که یک خواسته عمومی محسوب می‌شود.

وی افزود: طراحی مهندسی همانند کارهای دیگر مبادله‌ای بین مالک و مهندس است.

وزیر راه و شهرسازی با اشاره به دستور لغو دریافت پنج درصد از کارمزد مهندسان، اظهار کرد: ورود یک واسطه مثل سازمان نظام مهندسی ساختمان که پنج درصد از دستمزد را به خود اختصاص دهد باعث می‌شود ارتباط مستقیم بین مهندس و صاحب کار قطع شود و حق انتخاب را از آنها بگیرد.

آخوندی تاکید کرد: هم‌اکنون به این صورت است که صاحب کار موظف است به یک مهندس مشخص مراجعه کند و مهندس مجبور است با هر صاحب کاری که فرد دیگری برایش تعیین می‌کند قرارداد امضاء کند. هیچ کدام یک از این حرف‌ها در قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان نیامده است.

وی دستورالعمل جدید را خواسته تمام ملت ایران دانست و گفت: مردم علاقه‌مند هستند خودشان مهندس را انتخاب کنند. از سوی دیگر مهندسان معتقدند نباید بی‌دلیل پنج درصد از دستمزد آنها کم شود.

وزیر راه‌ و شهرسازی تاکید کرد: یک زمانی معاون وقت وزیر مسکن و شهرسازی تصمیمی گرفته، اما باید بدانیم که این تصمیم مبنای قانونی درستی نداشته بنابراین تصمیم گرفتیم پاسخ خواسته مهندسان و مردم را بدهیم که این می‌تواند اولین گام برای اصلاحات در نظام مهندسی و کنترل ساختمان باشد.

آخوندی این دستورالعمل را گام اول در مبارزه جدی با امضاء فروشی عنوان کرد.

به گزارش ایسنا، در روزهای اخیر وزیر راه و شهرسازی دستورالعملی را صادر کرد که طبق آن از ۱۰ بهمن‌ماه به بعد سازمان نظام مهندسی حق دریافت پنج درصد از دستمزد مهندسان ناظر را نخواهد داشت.


منبع: عصرایران

بررسی وضعیت پروژه سارینا ٢ با حضور شهردار تهران و مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش

در نشستى با حضور محمد علی نجفی و محمد ابراهیم انصاری لاری اختلافات فی مابین پروژه سارینا و صندوق بازنشستگى شهردارى تهران مورد بررسى قرار گرفت.

به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل سازمان منطقه آزاد کیش، شهردار تهران در سفر به کیش ضمن بازدید از پروژه های عمرانی، اقتصادی و گردشگری این جزیره با حضور مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش در نشستی با سرمایه گذار پروژه سارینا ٢ دیدار کرد و در جریان عملکرد سرمایه گذار در روند احداث این پروژه قرار گرفت.

در این نشست انصارى لاری خواستار توجه ویژه شهردار تهران و رسیدگى فورى و دقیق وی به حل مشکلات فی مابین شهرداری و پروژه سارینا ٢ شد.
بررسي وضعيت پروژه سارينا ٢ با حضور شهردار تهران و مديرعامل سازمان منطقه آزاد كيش

مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش با اشاره به تاثیر منفی پروژه های بلاتکلیف و نیمه کاره بر رونق جزیره کیش و جذب سرمایه گذاری های جدید، بر اهمیت حل مشکلات این پروژه متوقف مانده تاکید کرد.

شهردار تهران نیز در این نشست با گزارشی که توسط سرمایه گذار ارائه شد در جریان نحوه سرمایه گذارى صندوق بازنشستگى شهردارى تهران در این پروژه قرار گرفت.

با توجه به اینکه صندوق بازنشستگی شهرداری در زمان معامله بخش کوچکى از بهاء خرید از پروژه سارینا را نقدى پرداخت کرده و حدود هفتاد درصد الباقی بر اساس توافق صورت گرفته مقرر شده بود با ملک دیگرى در شهر تهران تهاتر شود. اما بدلیل وجود مشکلات داخلی در شهردارى، ملک مذکور هنوز در اختیار سرمایه گذار پروژه سارینا قرار نگرفته است.

لذا شهردار تهران تاکید کرد در این خصوص در أسرع وقت دستور رسیدگى صادر و با اتخاذ راه حلی مناسب، در مورد حل و فصل این مشکل اقدام خواهد کرد.

لازم به ذکر است از بدو فعالیت دکتر انصاری لاری به عنوان مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش بازدید از پروژه های نیمه تمام و متوقف شده و بررسی راهکارهای مناسب برای رفع مشکلات سرمایه گذاران از اهم برنامه های وی و تیم اقتصادی سازمان منطقه آزاد کیش بوده است.


منبع: عصرایران

ضرب و شتم داور در بازی جیرفت و کهنوج کرمان (فیلم)

بررسی وضعیت پروژه سارینا ٢ با حضور شهردار تهران و مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش مک‌دونالد رهبر حزب «سین فین» ایرلند شد طرح چند پرسش درباره جشنواره موسیقی فجر فرانسه چگونه ۸۹ میلیون گردشگر جذب می‌کند؟ وزیر ارتباطات: ایستادگی در برابر فناوری منطقی نیست مدارس و دانشگاه های اهواز یکشنبه تعطیل است منوچهر پوراحمد درگذشت اعلام جزئیات ثبت نام تکمیل ظرفیت کارشناسی دانشگاه آزاد آیت الله مقتدایی: در حکومت امام زمان(عج) هم امکان انتقاد وجود دارد/نقد معصومین با نقد حکومت معصوم متفاوت است سطح جاده‌های مواصلاتی مازندران لغزنده است

چهل سال پیش، چهل سال بعد  (۲۴ نظر)

درخواست عباس عبدی از سردار سلیمانی: یک ساعت صرف دیدار با آن نوجوانی کنید که پرچم ایران را آتش زد  (۲۳ نظر)

از حاج محمدحسین امین الضرب تا اینترنت ۵G : ایران را از انقلاب چهارم صنعتی محروم نکنید  (۱۷ نظر)

تا اطلاعات سانچی رمزگشایی نشود هر صحبتی حدس و گمان است  (۱۶ نظر)

وقتی مدیر کل کتاب درسی روایت رسمی ۲۸ مرداد را نمی داند!  (۱۵ نظر)

معصومه ابتکار: وضعیت اشتغال زنان خوب نیست/ در مشارکت سیاسی زنان با معیارهای جهانی فاصله داریم  (۸ نظر)

گزارش فرستاده مجلس به شانگهای چین را در حادثه سانچی مقصر نمی‌داند  (۴ نظر)

رفتار با کودکان پس از آزار جنسی؛ هشت نکته که نباید فراموش شود (+فیلم)  (۳ نظر)


منبع: عصرایران

هندبال ایران به دور دوم مسابقات قهرمانی آسیا صعود کرد(+جدول)

ایران در مرحله دوم مسابقات با سه تیم همگروه است. تیم کره جنوبی که میزبان مسابقات است عمان و عربستان . دوتیم اول این گروه راهی مسابقه نیمه نهایی با دوتیم گروه دیگر مسابقات خواهند شد که در آن تیم های ژاپن ،بحرین ،امارات و قطر حضور دارند. ایران برای صعود باید بتواند دو تیم از رقبا را شکست دهد. 

تیم ملی هندبال ایران با پیروزی مقابل تیم ملی ژاپن به صدرنشینی گروه A مسابقات رسید و به مرحله بعد صعود کرد.

به گزارش عصرایران ، تیم ملی کشورمان در دومین دیدار خود در مرحله گروهی مسابقات جام ملتهای آسیا انتخابی جهانی ۲۰۱۹ به مصاف ژاپن رفت و در پایان توانست با نتیجه ۳۷ بر ۳۲ به پیروزی برسد.





رتبه

تیم

بازی

برد

مساوی

باخت

زده

خورده

تفاضل

امتیاز

صعود

۱

ایران

۲

۲

۰

۰

۷۴

۵۰

+۲۴

۴

مرحله نهایی

۲

ژاپن

۲

۱

۰

۱

۷۰

۶۴

۲

۳

ازبکستان

۲

۰

۰

۲

۴۵

۷۵

−۳۰

۰

 

هندبالیستهای کشورمان فردا استراحت دارند و در اولین دیدار خود از مرحله بعدی دوشنبه ۲ بهمن ساعت ۹:۳۰ به مصاف عربستان خواهند رفت.

ایران در مرحله دوم مسابقات با سه تیم همگروه است. تیم کره جنوبی که میزبان مسابقات است عمان و عربستان . دوتیم اول این گروه راهی مسابقه نیمه نهایی با دوتیم گروه دیگر مسابقات خواهند شد که در آن تیم های ژاپن ،بحرین ،امارات و قطر حضور دارند. ایران برای صعود باید بتواند دو تیم از رقبا را شکست دهد. 






رتبه

تیم

بازی

برد

مساوی

باخت

زده

خورده

تفاضل

امتیاز

صعود

۱

ایران

۰

۰

۰

۰

۰

۰

۰

۰

نیمه نهایی

۲

عمان

۰

۰

۰

۰

۰

۰

۰

۰

۳

کره‌جنوبی

۰

۰

۰

۰

۰

۰

۰

۰

 

۴

عربستان

۰

۰

۰

۰

۰

۰

۰

۰


منبع: عصرایران

اعلام جزئیات ثبت نام تکمیل ظرفیت کارشناسی دانشگاه آزاد

مرکز سنجش و پذیرش دانشگاه آزاد اسلامی ۱۱ و ۱۴ بهمن را آخرین فرصت ثبت نام براساس سوابق تحصیلی و تکمیل ظرفیت دانشگاه آزاد اسلامی اعلام کرد.

به گزارش ایسنا، ثبت نام و انتخاب رشته مرحله تکمیل ظرفیت رشته های آزمون سراسری و کارشناسی ناپیوسته ۱۳۹۶ دانشگاه آزاد اسلامی آغاز شده است و تا ساعت ۲۴ روز شنبه ۱۴ بهمن ادامه خواهد داشت.

کلیه داوطلبان حاضر در جلسه آزمون های سراسری و کارشناسی ناپیوسته ۹۶ سازمان سنجش آموزش کشور شرکت کرده و در نیمسال اول سال تحصیلی ۹۷-۹۶ در هیچ یک از واحدهای دانشگاه آزاد ثبت نام نکرده اند، مجاز به ثبت نام در تکمیل ظرفیت این دوره هستند و می توانند با مراجعه به سامانه این مرکز به نشانی www.azmoon.org نسبت به انتخاب حداکثر بیست رشته محل دانشگاهی اقدام کنند.

امکان ویرایش رشته محل های انتخابی تا پایان مدت زمان ثبت نام برای داوطلبان فراهم است.

ثبت نام براساس سوابق تحصیلی در مقاطع کارشناسی پیوسته و ناپیوسته

ثبت نام براساس سوابق تحصیلی در مقاطع کارشناسی پیوسته و ناپیوسته نیمسال دوم تا ساعت ۲۴ روز چهارشنبه ۱۱ بهمن ادامه خواهد داشت.

کلیه متقاضیان ثبت نام براساس سوابق تحصیلی مقاطع کارشناسی پیوسته و ناپیوسته دانشگاه آزاد اسلامی می توانند با مراجعه به سامانه مرکز سنجش و پذیرش به نشانیwww.azmoon.org ابتدا دفترچه راهنمای ثبت نام را دریافت و پس از مطالعه و کسب آگاهی های کامل در خصوص انتخاب رشته، در صورت تمایل و داشتن شرایط لازم بعد از تهیه کارت اعتباری، نسبت به ثبت نام در ۲۰ رشته محل اقدام کنند.

داشتن دیپلم کامل نظام قدیم متوسطه و یا مدرک پیش دانشگاهی نظام جدید متوسطه و همچنین داشتن مدرک کاردانی (پیوسته و ناپیوسته) برای ثبت نام داوطلبان در دوره پذیرش براساس سوابق تحصیلی مقطع کارشناسی پیوسته الزامی است.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی، متقاضیان کارشناسی ناپیوسته با دارا بودن مدرک کاردانی (پیوسته و ناپیوسته) و کاردانی دانشگاه جامع علمی کابردی می توانند در هر رشته ای از کارشناسی ناپیوسته براساس معدل مندرج در مدرک فارغ التحصیلی مقطع کاردانی ثبت نام کنند.


منبع: عصرایران