کثیف‌ترین چیزهای داخل هواپیما

برترین‌ها: اگر فکر می‌کردید که بهداشت تنها یک نگرانی جدی در قطارهای هند است اشتباه می‌کنید. هواپیماها هم می‌تواند کثیف باشند. باوجود صد‌ها مسافری که با قطار‌ها و هواپیما‌ها سفر می‌کنند، این روش‌های حمل و نقل میزبان میکروب‌های زیادی هستند که منجر به بیماری می‌شوند. در تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۵ برای رتبه بندی کثیف‌ترین جاهای هواپیما‌ها و فرودگاه‌ها انجام شد، مشخص شد آن‌ها می‌توانند از یک خانه معمولی هم کثیف‌تر باشند. این پنج نقطه هواپیما به عنوان کثیف‌ترین قسمت‌ها شناخته شدند.

قلاب کمربند ایمنی

قلاب‌های کمربند ایمنی هواپیما محل تجمع باکتری‌ها هستند که تعجب برانگیز نیست، زیرا هر مسافر حداقل دو برابر در طول پرواز خود آن را لمس می‌کند. ساده‌ترین راه برای مقابله این است که یک ضدعفونی کننده دست همراه داشته باشیم و متناوبا از آن استفاده کنیم.

کثیف‌ترین چیزهای داخل هواپیما 


دستشویی

اگرچه دستشویی‌های هواپیما به طور منظم تمیز می‌شوند، اما هنوز احتمال سرایت بیماری از آن وجود دارد. به طور مثال، تحقیقات نشان داد که باکتری‌های‌ ای کولای مدفوعی روی برخی از سینک ها، دسته‌های سیفون و صندلی توالت وجود دارند. کارشناسان توصیه می‌کنند برای خارج شدن از دستشویی با یک دستمال کاغذی در را باز کنید.

کثیف‌ترین چیزهای داخل هواپیما 


میز جلوی مسافر

میزهای جلوی مسافران کثیف‌ترین جای داخل هواپیما هستند. تعدادی از این میز‌ها مورد آزمایش قرار گرفتند و مشخص شد باکتری آن‌ها هشت برابر بیشتر از دکمه فلاش توالت است. این میز‌ها حاوی ویروس سرماخوردگی، ویروس شبه آنفولانزای انسانی و نورو ویروس‌ها هستند. تنها راه اجتناب از این بیماری‌ها این است که روی این میزها غذا نخورید. هم چنین مطمئن شوید که قبل از استفاده از میز روی آن را ضدعفونی کرده اید.

کثیف‌ترین چیزهای داخل هواپیما 


صندلی‌های راهرو

بسیاری از مسافران صندلی‌های راهرو را ترجیح می‌دهند، اما این راحتی خطر تماس با بیماری‌ها را هم به همراه دارد. بالای این صندلی‌ها پر از میکروب است، چون همه از کنار آن عبور می‌کنند و به عنوان تکیه گاه آن را می‌گیرند.

کثیف‌ترین چیزهای داخل هواپیما 


جیب پشت صندلی

مسافران تمایل دارند از جیب پشت صندلی برای ریختن زباله استفاده کنند و همه زباله هایشان را در آن جمع می‌کنند. خدمه هواپیما هم فرصت کافی برای تخلیه همه این جیب‌ها ندارند، به خصوص اگر فاصله میان پروازهای هواپیما کم باشد. در این مورد بهترین راه برای اجتناب از میکروب‌ها این است که اصلا از این جیب‌ها استفاده نکنیم.

کثیف‌ترین چیزهای داخل هواپیما 


منبع: برترنها

چه رنگی با سبک اتاق خواب شما متناسب است؟

برترین ها – ترجمه از حمید پاشایی: هر روز در اتاق خواب شروع می شود و به پایان می رسد، به همین خاطر مهم است که فضای مناسبی را در آن ایجاد کنیم. رنگ، ابزاری مهم برای دستیابی به فضای مناسب است.  آیا دلتان می خواهد اتاق خوابی تاریک داشته باشید تا به خواب عمیق کمک کند، یا اینکه علاقمند به فضایی روشن و بانشاط هستید تا خودتان را برای روز پیش رو آماده کنید؟

پیش از اینکه قلم موی رنگ خود را بردارید و دست به کار شوید، ابتدا بررسی کنید که چه رنگی با سبک اتاق خواب شما متناسب است.

اتاق خواب تاریک

اگر می خواهید که پناهگاهی شبیه پیله کرم ابریشم در اتاق خوابتان درست کنید، می توانید از رنگی واقعاً تاریک استفاده کنید. برای اینکه اتاقتان شبیه به خانه های غم انگیز گوتیک نشود، پارچه های کتان طبیعی زیبا به رنگ صورتی روشن و چهارپایه به رنگ مرجانی می تواند تضادی ضروری ایجاد کند تا تأثیر کلی آن با طراوت و امروزی باشد.

اتاق خواب خود را چه رنگی کنیم؟


به چیزی غیر از دیوارها فکر کنید

انتخاب رنگ خود را فقط به دیوارها محدود نکنید؛ پرده کرکره ها، کمدهای لباس و چوب های پایین دیوار همگی می توانند به عنوان الگوی پوشش رنگ استفاده شوند. این گونه شما می توانید دیوارها را مثل این تصویر سفید نگه دارید، یا اینکه دو تُن رنگ مکمل استفاده کنید: یکی برای دیوارها و دیگری برای قسمت های چوبی داخل اتاق.

اتاق خواب خود را چه رنگی کنیم؟


از آبی ملایم استفاده کنید

اگر اتاق خوابی دارای منبع روشنایی طبیعی خوبی باشد، آبی ملایم مثل چیزی که در این عکس می بینیم حسی آرامش بخش به وجود می آورد. وقتی می خواهید هر رنگی را امتحان کنید، حتماً پیش از تصمیم گیری نهایی توجه کنید که در هنگام تغییر نور در زمان های مختلف روز، آن رنگ چگونه به نظر می رسد.

اتاق خواب خود را چه رنگی کنیم؟


به سراغ سبز بروید

برای داشتن ظاهری لطیف و با طراوت، رنگ ملایمی از سبز روشن می تواند گزینه خوبی باشد. سبز با انعکاسی از جهان طبیعت بسیار تسکین دهنده است، و اسباب و اثاثیه ساده و پرده های نه چندان شلوغ در پنجره ها کمک می کند که فضا ساده و آسوده بماند.

اتاق خواب خود را چه رنگی کنیم؟


آبی را احساس کنید

رنگ کلاسیکی از آبی به ویژه در اتاق خواب هایی با طراحی سنتی بسیار خوب جواب می دهد. اگر اتاقی با سقف مرتفع را تزئین می کنید، نواری سفید روی سقف کمک می کند که از گستردگی رنگ جلوگیری شود، و زرد خردلی همانطور که در این تصویر روی تخت خواب و چراغ خواب ها استفاده شده، مکملی مناسب برای دیوارهای آبی رنگ است.

اتاق خواب خود را چه رنگی کنیم؟


یک دیوار را رنگ کنید

در خانه ای مدرن که فاقد سقف مرتفع یا پنجره های آراسته است، استفاده از رنگی عمیق تر مثل خاکستری تیره می تواند گزینه ای پر ریسک باشد، ولی این اتاق بسیار ساده نشان می دهد که رنگ کردن فقط یک دیوار چطور می تواند ظاهری بسیار با طراوت ایجاد کند. انتخاب تختخوابی متناسب با رنگ دیوار و حذف تمام وسایل اضافی ظاهری ساده و امروزی به وجود آورده که به شکلی عالی با سبک این خانه تناسب پیدا کرده است.

اتاق خواب خود را چه رنگی کنیم؟


یک مشخصه را انتخاب کنید

خیلی از اتاق خواب ها مشخصه خاصی دارند که می توان حول محور آن کار کرد، مثل شومینه با کاشی های سبز در این تصویر. رنگ سبز دیوارها، کاشی ها را تکمیل می کند و رنگ طوسی تیره روی چوب های پایین دیوار، درب و چارچوب های پنجره منعکس کننده اطراف شومینه است. این نمونه ای خوب از این موضوع است که چطور با چیزی که در اتاق داریم کار کنیم، و نه اینکه حتماً طرح کاملاً متفاوتی را به فضایی تحمیل کنیم که از قبل دارای رنگ است.

اتاق خواب خود را چه رنگی کنیم؟


صورتی فکر کنید

نگران هستید که صورتی شاید بیش از حد شیرین به نظر برسد؟ راه های زیادی وجود دارد که می توانید شدت آن را کم کنید. رنگ های تأکیدی مشکی در این اتاق خواب، شیک و امروزی هستند. حتی کوسن های گلدار هم نمایی برجسته دارند، و در کل فضایی ایجاد شده که زیبایی دیوارهای صورتی با المان های متضاد به خوبی تعادل پیدا کرده است.

اتاق خواب خود را چه رنگی کنیم؟


از رنگ های نزدیک به سفید استفاده کنید

سایه های رنگ نزدیک به سفید انتخابی مناسب برای فضایی کوچک است. این رنگ ها نسبت یه سفید خالص کمتر قابل پیش بینی هستند، و در عین حال جلب توجه بیش از حد نیز نمی کنند و شخصیتی گرم به اتاق اضافه می کنند. با استفاده از اکسسوری ها و حتی چراغ ها، الگویی ایجاد کنید که لایه ای جذاب اضافه کند.

اتاق خواب خود را چه رنگی کنیم؟


شروعی درخشان داشته باشید

رنگ های خفه و تیره همگی خیلی زیبا هستند، ولی اگر می خواهید هر روز صبح احساس سرزندگی پیدا کنید، چه رنگی بهتر از زرد براق که به شما انرژی بدهد؟ پرده های طرح دار حس ملایم تری ایجاد می کند، و دکور چوبی تیره در کنار دیوارهای زرد آن را به سرعت تقویت می کند.

اتاق خواب خود را چه رنگی کنیم؟


به سمت بنفش بروید

برای اینکه به روز رسانی مدرنی روی بنفش یا قهوه ای داشته باشید، ترکیبی از این دو رنگ مثل سایه رنگی که در این تصویر می بینیم می تواند در اتاق خوابی با اکسسوری های زیاد خوب جواب دهد. سرتختی با پوشش روشن با رنگ تیره تر دیوار پشت آن تضاد زیبایی ایجاد کرده است. همانطور که در اینجا دیده می شود، این رنگ با فرش یا موکتی به رنگ بژ تناسب خیلی خوبی دارد، پس در خانه یا آپارتمان تازه ساختی که از قبل فرش آن انداخته شده می تواند انتخاب خوبی باشد.

اتاق خواب خود را چه رنگی کنیم؟

اتاق خواب رویایی شما چه رنگی است؟ نظر خود را در مورد رنگ مورد علاقه تان برای اتاق خواب با ما در میان بگذارید.


منبع: برترینها

ایرج حسابی: پدرم و اینشتین دوست صمیمی بوده‌اند

هفته نامه همشهری جوان – سید میلاد ناظمی: «بنیانگذار دانشگاه تهران پدر من بود»، «پدر من اینشتین و خواهرش را برای دیدن سفره هفت سین دعوت کرد و برای او ساز زد»، «پدر من حق السکوت شاه برای ریاست مجلس را رد کرد تا به کاپیتولاسیون و کنسرسیوم اعتراض کند.» و… همه این ها و کلی خاطره عجیب دیگر حرف هایی است که ایرج حسابی در مورد پدرش بیان می کند. تقریبا تنها راوی این صحبت ها فرزند ارشد پروفسور است و آن ها را به قدری جذاب و با جزییات خاص تعریف می کند که هر کسی مخاطبش باشد، برای خود و همنسلانش تاسف می خورد که چرا دکتر حسابی را از نزدیک درک نکرده است.

بعد از گذشت دکتر حسابی تا سال ها بازار ایرج حسابی و خاطراتی که از پدرش نقل می کرد، گرم بود اما در چند سال اخیر افرادی مانند ضبا موحد، رضا منصوری، محمدتقی توسلی و… که هر کدام در رشته خودشان شاخص به حساب می آیند، به شکل جدی نسبت به صحبت های ایرج حسابی واکنش نشان داده اند و برای خاطراتش از واژه هایی مانند بزرگنمایی و دروغ استفاده کرده اند. این صحبت ها باعث شد خیلی ها به ایرج حسابی به چشم دیگری نگاه کنند که تنها شناسه اش پسر دکتر حسابی بودن است. به همین خاطر سراغ ایرج حسابی رفتیم تا نظرش را نسبت به این شایعات بشنویم.

ایرج حسابی: مصاحبه های ضد پدرم از سال 91 شروع شد 

فکر می کنم مدت هاست هیچ اثری از شما و خاطراتتان از پروفسور حسابی در تلویزیون نیست، درست است؟

بله، آخرین باری که در تلویزیون حاضر شدم حدود نه سال قبل بود اما بعد از آن به یکباره در هیچ برنامه ای حضور پیدا نکردم و فقط به دانشگاه ها رفتم. الان هم صبح تا شب در دانشگاه ها حضور دارم.

دلیل خاصی دارد؟

بله، یکی از دوستان به من خبر داد که فلان مسئول مهم کشور از تو خوشش نمی آید و در سفر اخیر به فلان استان کشور گفته: «چه خبر است که هر روز پسر حسابی به تلویزیون می آید و خاطره می گوید؟» من هم دیدم که بهتر است با این بزرگان در نیفتم. به همین خاطر تصمیم گرفتم بی خیال تلویزیون شوم و فقط به دانشگاه ها بروم.

غیبت شما در رسانه ها باعث شد خیلی ها تصور کنند که شایعات علیه شما درست بوده و لابد خاطرات شما از آقای دکتر دروغ بوده که دیگر آن ها را بیان نمی کنید.

جدا؟ من تا به حال چنین چیزی به گوشم نرسیده بود، البته در چند سال اخیر خیلی صحبت ها ضد پدر من و خود من مطرح شد. آقای دکتر حسابی یک عمر در این مملکت خدمت کردند و به جانورهایی مثل … و … کمک کردند. نتیجه اش چه شد؟ گذاشتند ۲۰ سال از مرگ آقای دکتر بگذرد و بعد حرف هایشان شروع شد. یکی از آن ها فردی است که اول آمده بود فیزیک بخواند اما چون توان علمی و سوادش کافی نبود رفت فلسفه! نمره های علمی این آدم در کلاس آقای دکتر را دارم و نگه داشته ام. سه سال پشت سر هم ماکزیمم نمره ای که می گیرد شش است اما آقای دکتر نگذاشت اخراج شود و او را فرستاد فلسفه بخواند. گذاشتند ۲۰ سال از درگذشت آقای دکتر بگذرد تا هر کاری که می خواهند بکنند و هر حرفی که می خواهند بزنند.

البته موحد فقط گفته آقای دکتر، استاد خوبی نبودند.

حدود ۴۰ زونکن از شاگردان آقای دکتر و نسل های بعدی شاگردانش این جا هست که باید ببینید. تا سه نسل بعد از شاگردان آقای دکتر از نحوه تدریس آقای دکتر تقدیر و تشکر می کنند اما موحد آمده و این حرف ها را زده! بعد هم که فشارها زیاد شد، خود موحد حرف هایش را منکر شد و گفت حرف من چیز دیگری بوده و خبرنگار بد نوشته است.

چطور؟

یک بار من را بردند شبکه چهار که درباره همین بحث ها جواب یکی از این افراد و… را بدهم. این ها را یک شست و شوی کاملی دادم که دیگر عقب نشستند. در همان برنامه به فلانی گفتم: «تا آقای دکتر زنده بود می آمدی روی این صندلی می نشستن تا زمان دیدارهای آقای دکتر با مسئولان کشور و فرزندانش حضور داشته باشی تا خودت را شیرین کنی و با آن ها ارتباط بگیری. آخر هم با این کارها مسئول شدی! ما صدایمان در نمی آید لااقل شما ساکت شوید.»

 ایرج حسابی: مصاحبه های ضد پدرم از سال 91 شروع شد

پس چرا این حرف ها را می زنند؟

چون قدر بزرگان مان را نمی دانیم! شما فرض کنید یک نفر پریستون، شیکاگو، اینشتین، بور و… را بی خیال شده است و به ایران آمده تا خدمت کند. در طول سال های خدمتش هم دانشگاه ساخته، راکتور ساخته، لیزر را معرفی کرده و… با این حال آخرش هم یک عده نمک نشناس می گویند که طرف بی سواد است و همه چیزهایی که پسرش تعریف می کند، غلو و دروغ است. ناگهان در اوج خدمت به جای قدردانی با تهمت و تخریب و دروغ مواجه می شوید. جوان ها وقتی این ها را می بینند به فکر مهاجرت می افتند. مگر آقای دکتر حسابی نمی توانست نوبل بگیرد؟ آمد این جا و نتیجه اش شد این.

اولین شایعاتی که در مورد عدم صحت حرف های شما مطرح شد، برای چه زمانی است؟

خاطرم نیست. اگر قرار باشد این ها را حفظ کنم که از زندگی خودم می مانم. به طور کلی یادم هست که ۲۰ سال بعد از فوت آقای دکتر شروع شد. یعنی حدودا از سال ۹۱ مصاحبه های ضد آقای دکتر شروع شد. بیشترشان قبل از آن حرفی نمی زدند ولی به مرور زمان شروع کردند.

یعنی خاطرات شما اغراق ندارد؟ همه واقعی هستند و در ذهنتان با همین جزییات ثبت شده است؟

خیر! آقای دکتر نیازی به این کارها ندارند. ماجرای خاطرات من هم این است که در اتاق نشیمن ما دو صندلی بزرگ برای پدر و مادر وجود داشت که روی آن ها می نشستند. پدر از وقتی که من شش سالم بود تا آخر عمرش هر شب ساعت ۱۰ تا ۱۲ شب با من و خواهر درس کار می کرد، البته خواهرم بعد از یک دوره ای ازدواج کرد و فقط من ماندم. آقای دکتر هر شب ساعت ۱۲ درس دادن را متوقف می کرد و یک خاطره از زندگی شان تعریف می کردند. شما جای من باشید و پدر شما یک شخصیت بزرگ باشد که خاطره ای از زندگی اش برایتان تعریف کند، نمی خواهید این خاطره را به گوش بقیه برسانید؟

این قدر این خاطرات مهم و جذاب و… است که قطعا شما هم مثل من می خواستید این ها را برای بقیه بگویید که یاد بگیرند. اگر برعکس این عمل می کردم هیچ کس چیزی از پدر من به یاد نداشت؛ مثلا فرزندان آقای دکتر هشترودی، خمسوی، فرشاد، عابدی یا خیلی از پروفسورها و استادان مهم دیگر با من همبازی و دوست نزدیک بودند. به این ها التماس کردم که خانه پدری شان را نگه دارند و برای زنده ماندن یاد و خاطره پدرشان تلاش کنند اما هیچ کدام گوش نکردند. من می توانستم این زمین را در خیابان فرشته بفروشم و پورشه سوار شوم اما یاد پدرم را زنده نگه داشتم تا بقیه درس بگیرند و امیدشان به این کشور باقی بماند. این وسط هم کلی دروغ به من نسبت دادند.

ایرج حسابی: مصاحبه های ضد پدرم از سال 91 شروع شد 

جایی گفته بودید که ماجرای عکس معروف گودل و اینشتین که برخی ها به عنوان عکس پدر شما می شناسند هم کار این هاست؛ یعنی شما اصلا عکسی را منتشر نکردید؟

قطعا این کار را نکردم. این کار را همین افراد مغرض کردند. اولین بار این عکس با یک مطلب در مورد من در یک روزنامه منتشر شد. یکی از دوستان این را برای من ارسال کرد. زیر این عکس نوشته بود: «پسر شیاد پروفسور حسابی گفته است که این تصویر متعلق به پدر من است.» من حالم بد شد و پیش یکی از دوستان در آن روزنامه رفتم و از او پرس و جو کردم. او گفت که فردی این عکس و متن را برای ما آورد و حتی خودش این چینش را برای مطلب در نظر گرفت. این حرف ها را برای من ساخته اند که بدنام شوم. من کجا نوشتم که این عکس پدر من است؟ من کی گفتم پدرم با اینشتین عکس دارد؟ فکر می کنید که من پدرم را نمی شناسم؟ چرا باید بگویم گودل پدر من است؟ من هرچه که گفتم تا الان مستند بوده است.

البته فقط بحث با عکس گودل تمام نمی شود. ماجرای دانشگاه تهران و فاضلاب فرانسه و خیلی موارد دیگر هم هست.

هر مصداقی که هست، بگویید تا من پاسخ دهم.

مثلا در همین ماجرای دانشگاه تهران، کافی است یک نفر برود سایت دانشگاه و تاریخچه آن را بخواند. کاملا با داستانی که شما تعریف می کنید، متفاوت است. شما باز هم می گویید که دانشگاه تهران را دکتر حسابی  بنیان گذاشت؟

بله، قدیم ترها روایت آن ها با روایت من از دانشگاه تهران یکسان بود اما بعد یک دستور داد تا حرف شان را عوض کنند. چندین سال قبل ویژه نامه ای برای سالگرد دانشگاه منتشر شد که بنده عکس آن را دارم. در آن دقیقا حرف من تایید شده است و پدر من به همراه مرحوم حکمت که وزیر آن موقع بود و یک نفر فرانسوی، سه بنیانگذار دانشگاه تهران معرفی شدند. آقای حکمت که وزیر بود و طبیعی است اسمش بیاید، آن فرد فرانسوی هم نمی تواند خیلی در ایران قدرت داشته باشد یا دلش برای دانشگاه در ایران بسوزد. می ماند پدر من که یک فرد دانشگاهی بود و آمد به مرحوم حکمت پیشنهاد داد و پیش رضاخان هم رفت تا هرجوری که هست این دانشگاه تاسیس شود.

رابطه حسابی و اینشتین چگونه بود؟

دلداده بودند

 ایرج حسابی: مصاحبه های ضد پدرم از سال 91 شروع شد
ارتباط دکتر حسابی و اینشتین یکی از هیجان انگیزترین بخش های مصاحبه بود. ایرج حسابی هنوز سرسختانه اعتقاد دارد پدرش و اینشتین دو دوست صمیمی بوده اند.

ماجرای هفت سینی که آقای دکتر برای اینشتین پهن کردند چه بوده؟

این ها می گویند دکتر حسابی را در فلان دانشگاه آمریکایی، سفره هفت سین چید. آقای دکتر فقط در آمریکا سفره هفت سین نینداخت، در مدرسه مهندسی بیروت هم این کار را به پیشنهاد مادرشان انجام دادند. آن هفت سین روی میزی چیده شده به اندازه یک وجب در دو وجب؛ سفره ای نبوده! آقای دکتر یک میز کوچک در آزمایشگاه گذاشته و روی آن میز یک سفره هفت سین کوچک چیدند. تا یادآوری کنند پیوند علم و مذهب در ایران متعلق به چه دورانی است و ایرانی ها قرآن در سفره هفت سین می گذارند تا به برکت الهی سوگند بخورند. ما عکس آن میز را هم در موزه دکتر حسابی گذاشته ایم.

به جز اینشتین افراد دیگری هم حضور داشتند، البته من ریزاسامی مهمان های آقای دکتر را به خاطر ندارم ولی اینشتین با خواهرش صد در صد جزء مهمان ها بوده است. ادعای آقایان در این باره که اینشتین در آن سال در پرینستون نبوده، کاملا غلط است. اینشتین و دکتر حسابی در آن سال، هر دو در پرینستون بودند. این حرف ها را خود دکتر حسابی در یک مصاحبه با تلویزیون هم مطرح کرده است و از رابطه اش با اینشتین، دلدادگی های او، رفتار ملایم، برخورد مساعد و همراهی او با یک غیرآمریکایی، نکاتی را گفته است.

بعضی ها گفته اند آقای دکتر برای اینشتین ساز هم زده. تکذیبش می کنید؟

خیر. آقای دکتر یک قطعه ساده موسیقی ایرانی را با ویولون برای اینشتین نواختند؛ به همین سادگی. بعضی ها مثل منصوری می گویند پدر من و اینشتین رابطه ای با هم نداشتند و فقط چند بار در دیداری عمومی پیش  هم بودند. این ها دروغ است و صحبت های من را افراد مهم دیگری هم تایید کرده اند.

مثلا چه کسی؟

حدود ۱۰ سال قبل، آقای دکتر ریاضی، رییس دانشگاه امیرکبیر بودند و بزرگداشتی برای دکتر حسابی در سالگرد فوت ایشان برگزار کرد. پروفسور ماسینی که برنده جایزه نوبل شده هم به ایران آمد. پروفسور ماسینی در آن مراسم به من گفت: «من از پدر تو و آلبرت اینشتین در دانشگاه پرینستون، دو سال خاطره دارم.» این که دیگر حرف من نیست؛ سخن دکتر ماسینی است و نوار آن هم در دانشگاه امیرکبیر موجود است.

پس شما معتقدید که همه مواردی که مطرح کردید مستند است و هر چیز غیر مستندی مانند عکس گودل که مطرح شده تهمت و دروغ به شماست؟

بله. من این همه سال در مورد پدرم حرف زدم و خاطره گفتم اما تا الان چیزی به دروغ در مورد او نگفتم و همه اش واقعی و مستند بوده است، چون معتقدم پدرم به این کارها احتیاج ندارد. در نهایت هم از کارم راضی هستم، چون موفق شدم یاد و خاطره پدرم را زنده نگه دارم، این رویه را هم ادامه می دهم. می دانم که بعضی ها با این کارها مشکل دارند اما چون کارم درست است، ادامه می دهم.


منبع: برترینها

استرس ناباروی و راههای کنترل آن

چرا ناباروری استرس‌زا است و چطور می‌توانید با این استرس کنار بیایید
به گزارش آلامتو به نقل از سایت مردمان؛ ناباروری مشکلی پزشکی است که می‌تواند بر همه جنبه‌های زندگی شما اثر بگذارد — از احساسی که نسبت به خودتان دارید تا رابطه‌تان با همسر و دیدگاه کلی شما نسبت به زندگی. همچنین به‌خاطر اینکه می‌تواند در زندگی زناشوییتان بلاتکلیفی و تحول عاطفی ایجاد کند، می‌تواند شدیداً استرس‌زا باشد. اگر شما هم دچار مشکل ناباروری باشید، احتمالاً با استرس بیگانه نیستید. بااینکه گاهی‌اوقات شاید موقعیتتان به نظر کلافه‌کننده بیاید، اما راه‌هایی برای کاهش این اضطراب و استرس وجود دارد. در زیر ۱۲ روش برایتان عنوان می‌کنیم که کمکتان می‌کند بر ذهن و جسمتان متمرکز شوید و رویکردی آرام‌تر به زندگی پیدا کنید.
۱. احساساتتان را بشناسید.
اولین قدم برای کاهش استرس این است که بفهمید احساستان کاملاً طبیعی است. انجام آزمایشات ناباروری شما را از لحاظ احساسی، جسمی و مالی خسته می‌کند. و احساس اینکه هیچ کنترلی روی بدنتان ندارید برایتان استرس‌زا خواهد بود. برای خیلی‌ها بچه‌دار شدن آرزویی است که یک عمر داشته‌اند اما این آرزو با ناباروری به کلی نابود شده است.
۲. سوالات و ترس‌هایتان را با کسی در میان بگذارید.
وقتی با ناباروری دست و پنجه نرم می‌کنید، خیلی مهم است که کسی را اطرافتان داشته باشید که بتواند به سوالاتتان پاسخ دهد، به احساساتتان حساس بوده و ترس‌ها و نگرانی‌هایتان را درک کند. خیلی خوب است که با یک مشاور که در این زمینه تخصص و تجربه کافی دارد، احساساتتان را درمیان بگذارید.
۳. به خودتان اجازه دهید گریه کنید و عصبانی شوید.
به هیچ عنوان سعی نکنید احساس عصبانیت، گناه یا ناراحتی‌تان را سرکوب کنید. اگر می‌خواهید بخاطر این «ناعدالتی» گریه کنید، معطل نکنید. اگر عصبانی هستید و می‌خواهید ظرف و ظروف روی میز را بشکنید، هیچ اشکالی ندارد، حتماً اینکار را بکنید. خیلی خوب است که ۳۰ تا ۴۰ دقیقه از روزتان را روی احساساتتان درمورد مشکل ناباروری‌تان متمرکز کنید و اجازه بدهید که این احساسات خود را نشان دهند. با توجه و تمرکز روی این احساسات، حس خیلی بهتری پیدا کرده و انرژیتان برای مقابله با این مشکل بیشتر خواهد شد.
۴. به خودتان اجازه دهید غصه بخورید.
بااینکه امیدوارید که بالاخره بچه‌دار شوید، ذهن ناخودآگاهتان بخاطر بچه‌ای که تا امروز نداشته‌اید شروع به سوگواری کرده است. ازآنجاکه سوگواری و غصه‌ای که حل نشده باشد می‌تواند منبع عمده اضطراب باشد، باید دوره‌ای را به غصه خوردن برای این مسئله سپری کنید. چه با همسرتان صحبت کنید، چه یک دوست صمیمی یا حتی حرف‌هایتان را روی کاغذ بیاورید، حتماً اجازه دهید این غصه‌ها بیرون ریخته شوند.
۵. دفترچه خاطرات داشته باشید.
دفترچه خاطرات می‌تواند دوستی آرامش‌بخش برایتان باشد که هیچوقت نه عصبانی می‌شود نه ناراحت و همیشه هم برای شما وقت دارد. وقتی افکار و احساساتتان را ثبت می‌کنید، خیلی از چیزهایی که نمی‌دانستید تا آن لحظه دارید، را پیدا خواهید کرد.
۶. با خانواده و دوستان در ارتباط باشید.
یک قدم دیگر برای کاهش استرس این است که پل به سمت خانواده و دوستانتان را از نو بسازید. بااینکه ارتباطی قوی با دوستان و نزدیکانتان که آنها هم دچار مشکل ناباروری هستند، احساس می‌کنید، اما خیلی خوب است که به نزدیکان دیگر هم اجازه دهید به شما محبت کرده و پشتیبانتان باشند. اگر دوستان و اقوامتان درمورد ناباروری اطلاعاتی نداشته باشند، باید آگاهی لازم را به آنها بدهید.
۷. با همسرتان گفتگو کنید.
ناباروری فشار زیادی روی زندگی زناشوییتان وارد می‌کند، بیشتر اوقات موجب خشم و عصبانیت، احساس خود‌کم‌بینی، فشار جنسی و احساسی بین دو طرف می‌شود. و مهمتر اینکه ممکن است زن‌ و مرد به طرز متفاوتی به این موضوع واکنش دهند. اگر احساس می‌کنید استرس ناشی از ناباروری بین شما و همسرتان فاصله انداخته است، بد نیست به سراغ مشاور بروید. حتی چند جلسه صحبت با مشاوری که درمورد مسائل و مشکلات ناباروری آگاهی و اطلاعات داشته باشد، می‌تواند کمکتان کند دوباره در کنار همسرتان پیش روید.
۸. محبت و مهربانی را امتحان کنید.
یک راه دیگر برای ارتباط دوباره با همسرتان ایجاد صمیمیت هم از نظر غیرجنسی و احساسی است. مثلاً یک غذای عالی برای همسرتان درست کنید، یک هدیه برای او بخرید، برای یک کنسرت یا نمایش بلیت بخرید یا خیلی ساده او را در آغوش بگیرید، دستهایش را بگیرید، با هم به پیاده‌روی بروید. همچنین می‌توانید تماس‌های عاطفی را امتحان کنید که به رابطه‌جنسی ختم نشود، مثل حمام کردن با همدیگر، ماساژ دادن به هم و از این قبیل.
۹. اطلاعاتتان را بالا ببرید.
یکی از بدترین محرک‌های استرس بلاتکلیفی از آینده است. و اگر ماه‌ها یا حتی سال‌ها باشد که درمان‌های ناباروری را ادامه می‌دهید، احتمالا مدت زمانی طولانی است که با این بلاتکلیفی زندگی می‌کنید. برای از بین بردن بعضی از سوالات و بلاتکلیفی‌هایتان از آینده، بهتر است کمی درمورد مشکلتان تحقیق کنید. بعنوان مثال، سعی کنید اطلاعاتتان درمورد وضعیت و روش‌های درمانی‌تان را به‌روز نگه دارید، همه انتخاب‌های درمانی‌تان را بررسی کنید و به جایگزین‌ها (مثل به فرزندی گرفتن یک بچه) فکر کنید. بااینکه نمی‌توانید آینده را پیش‌بینی کنید اما می‌توانید خودتان را با اطلاعات مسلح کرده و به آرامش فکر برسید.
۱۰. راه‌هایی برای کاهش استرس پیدا کنید.
بهترین راه برای فرونشاندن اضطراب و تقویت روحیه‌تان استفاده از راهکارهای آرامش‌بخشی است که در گذشته امتحان کرده‌اید. مثلاً بعضی افراد پیاده‌روی یا شروع یک سرگرمی تازه را روشی خوبی برای بیرون ریختن فشار و استرس خود می‌دانند. به خیلی‌ها هم هم‌نشینی با عزیزان و نزدیکان، مدیتیشن، دعا و عبادت، رفتن پیش مشاور روانشناس، ورزش، یوگا یا جمع‌آوری اطلاعات درمورد مشکلشان کمک می‌کند تا روحیه‌شان بهتر شود.
متخصصین توصیه می‌کنند حداقل دو روش برای خودتان پیدا کرده و در روز از آنها استفاده کنید. همچنین پیشنهاد می‌کنند که اولین روزی که با حالت «طبیعی» از خواب بیدار شدید، روش‌هایتان را کنار نگذارید. واکنش‌ها به ناباروری هر روز با روز دیگر متفاوت خواهد بود و چیزی که یک روز برایتان مایه آرامش است، ممکن است روز دیگر کلافه کننده باشد. اما استفاده از روش‌های مدیریت استرس به صورت منظم می‌تواند کمکتان کند استرس و اضطرابتان هیچوقت از کنترل خارج نشود.
۱۱. نفس کشیدن را یاد بگیرید.
یک راه خوب دیگر برای آرام شدن استفاده از تکنیک‌های تنفس عمیق است، چه به تنهایی و چه به همراه همسرتان. یکی از این تمرین‌ها این است که جایی مناسب و راحت بنشینید، چشمانتان را ببندید و نفس‌های عمیق و آرام بکشید. سعی کنید هوا را از بینی داخل کرده و بیرون دهید (یا از بینی داخل کرده و از دهان بیرون دهید) و دیافراگم و ریه‌تان را پر از هوا کنید. هر زمان که احساس اضطراب کردید یا می‌خواستید با همسرتان درمورد مشکل ناباروری صحبت کنید، پنج دقیقه این تمرین را انجام دهید. آرام بودن کمک می‌کند استرس و فشار کمتری در طول گفتگو احساس کرده و تمرکز بیشتری داشته باشید.
۱۲. مراقب رژیم‌غذایی‌تان باشید.
ازآنجاکه زمان، انرژی و پول زیادی بخاطر درمان‌های ناباروری هزینه کرده‌اید، ممکن است سلامت عمومی‌ خودتان را نادیده گرفته باشید. بااینحال این امکان وجود دارد که حداقل کمی از استرس و ناراحتی‌تان بخاطر عوامل سلامتی‌تان است — به ویژه رژیم‌غذایی‌تان. اگر در شرایط فشار و اضطراب هستید، سعی کنید مصرف قند، نمک، چربی‌های اشباع و آرد سفید را در برنامه‌غذایی‌تان محدود کنید. همچنین مواد شیمیایی اعتیادآور، الکل و نوشیدنی‌های کافئین‌دار مثل نوشابه، قهوه، چای تلخ و شکلات گرم را کمتر مصرف کنید.
در آخر، ممکن است روزهایی در زندگی پیش بیاید که به نظر هیچ چیز درست پیش نمی‌رود و بخاطر آن احساس کلافگی و ناراحتی کنید. چطور با این لحظات کنار می‌آیید؟ باید از قبل پیش بینی چنین روزهایی را بکنید و سعی کنید آنها را بعنوان بخشی از زندگی بپذیرید. همچنین باید بدانید که روش‌ها و مهارت‌های مقابله‌ای که الان یاد می‌گیرید، توانایی شما را برای کنار آمدن با چنین موقعیت‌هایی در آینده بالا می‌برد.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها
برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

منبع: آلامتو

نکات مهم در استفاده از صابون و شامپو

نکات مهم در استفاده از صابون و شامپو
خشکی و کدر شدن موها در دفعات اولیه استعمال این شوینده مخصوص سر در مورد کسانیکه علاوه بر مصرف طولانی پاک کننده های گوناگون شیمیایی از رنگ موهای مختلف (سنتتیک) و مواد دکلره برای آرایش موهایشان استفاده کرده و به فر یا صاف کردن موهایشان نیز پرداخته اند بمراتب شدیدتر است زیرا موهای این افراد اغلب علاوه بر پوشیدن شدن لایه ذکر شده بشدت آسیب دیده و توان طبیعی خود را از دست داده اند. بطوریکه گاهی آن هاله حاصل از مصرف شوینده های شیمیایی نیز دیگر نمی تواند درخشانی و لطافت را حتی از نوع کاذب و تصنعی به موها ببخشد و به همین سبب موهای این افراد غالباً خشک و شکننده در هم پیچیده و کدر است که آنها برای رفع این مشکل معمولاً از بریانتین ها برای چرب کردن مو هایشان استفاده می کنند (ما در همین فصل در مورد بریانتین ها توضیحات لازم را خواهیم داد).
این اشخاص با مشاهده خشکی و کدری شدید و بیش از پیش ذکر شده در موهایشان نباید مصرف شوینده گیاهی سر را کنار بگذارند بلکه خوب است با ادامه استفاده از این صابون برای کاهش آسیب های وارد شده قبلی به موها (در مدتهای طولانی مصرف فرآورده های شوینده شیمیایی) و کاستن موقتی خشکی و کدری موها بترتیب ذیل عمل نمایند در عین حال لازم است که برای درمان اساسی موها با مراجعه به متخصص حاذق اقدام عاجلی بعمل آورند: این افراد در ابتدا بهتر است موهای آزرده شده از مصرف فرآورده های زیانبار قبلی (رنگ، دکلره، فروصاف) را در حد اعتدال کوتاه نموده سپس در دفعات اولیه شستشوی سر یکساعت قبل از استحمام موها را با روغن زیتون و نظایر آن چرب کنند، که آسانترین روش آن شانه کردن موها با شانه دندانه درشتی است که قبلاً کاملاً به روغنی زیتون با مشابه های گیاهی آن آغشته شده است. چون با انجام عمل فوق موهای سر ظاهراً چرب تر می شوند لذا خوبست تعداد مراتب شستشو را از دو دفعه به سه الی چهارم مرتبه افزایش داد که این عمل برای پاک شدن چربی ناشی از روغن مذکور بوده قاعده کلی نمی باشد.
لزوم انجام اقدامات فوق توسط این افراد فقط در دفعات اولیه شروع استعمال شوینده گیاهی سر بجای صابونها و شامپوهای غیر طبیعی می باشد زیرا بمرور استفاده از این فرآورده موها به سوی طبیعت خود سوق داده شده شفافیت و لطافت طبیعی خود را باز می یابند و دیگر احتیاجی به انجام عمل (روغن مالی موها) نخواهد بود اما در مواردیکه مدت استعمال مواد شیمیایی مذکور توسط فرد طولانی و تأثیر این مواد بر ساختمان مو شدید و مخرب می باشد توصیه می شود که با تکرار کوتاه کردن معتدل موها بمرور زمان قسمت آسیب دیده ساختمان موها جدا شود تا پس از مدتی موها یکدست و طبیعی گردند. تشخیص این امر که شدت تخریب مواد پاک کننده شیمیایی بر روی ساختمان موها چقدر بوده چه مدت به مداوا و مراقبت احتیاج دارد؟ در صلاحیت تشخیص متخصص حاذق این رشته می باشد که در کتابهای تخصصی بعدی نیز در این باره مو شکافیهای لازم بعمل آمده است.
بهتر است این افراد پس از دستیابی به موهای طبیعی و سالم با اجتناب از مصرف مواد آرایشی و بهداشتی غیر طبیعی و بکارگیری مواد مشابه گیاهی و طبیعی بویژه شوینده های اصیل و سنتی (نظیر آنچه گفته شد) طبیعت پوست و موهای سر خود را برای همیشه حفظ نمایند.
منبع: مه شو

آیا استفاده از صابون و شامپو های گیاهی درست است؟

آیا استفاده از صابون و شامپو های گیاهی درست است؟
چون موهای افراد غالباً آسیب های شدیدی متحمل شده و توان طبیعی خود را از دست داده اند لذا ممکن است با وجود استفاده از صابونهای گیاهی سر تا مدتی شاهد ریزش موها باشند که جای هیچگونه نگرانی نیست زیرا موهای جدید به جای آنها می رویند که کاملاً سالم و طبیعی می باشند همچنین علاوه بر امکان مشاهده ریزش مو هنگام استعمال شوینده گیاهی سر ممکن است التهابات و حساسیتهایی (که ناشی از مصرف طولانی مواد شوینده شیمیایی می باشد) نیز در پوست و مو های سر مشاهده شود که استعمال مداوم صابون مخصوص سر باعث فروکش نمودن این واکنشها و بازگشت حالت طبیعی پوست و موهای سر می شود و در این رابطه نیز جای هیچگونه تشویش و نگرانی نمی باشد.
سخن آخر اینکه صابون گیاهی مخصوص سر علاوه برداشتن خصوصیات یک شوینده پاک کننده ایده آل معجون و آمیزه ای از عصاره های گیاهانی است که هریک به تنهایی خواص بسیار مفیدی را برای پوست و موهای سر دارند. قسمت اعظم حجم صابون مخصوص سر از مواد گیاهی تشکیل شده است، بطوریکه هنگام استعمال آن ذرات ریزگیاهی در میان کف حاصل کاملاً مشهود است، و در واقع پوست و موهای سرمستقیماً با این نباتات مفید شسته می شوند، که علاوه بر انجام عمل شستشوی سر (توسط این مواد و ذرات گیاهی) با قرار گرفتن در لابلای موها و سطح پوست سر، اثرات طبی خود را بروز می دهند. همچنین اگر برای چند دقیقه صابون گیاهی مخصوص سر مرطوب شده را در جایی قرار دهیم، ذرات گیاهی جدا شده از آن و قرار گرفته برسطح محل مزبور کاملاً قابل مشاهده اند.
چون گیاهان بکار رفته در این شوینده، هرکدام رنگ و بوی خاصی خود را دارند، و به هنگام پخت صابون با یکدیگر مخلوط می شوند، لذا ترکیب صابون، برنگ تیره در می آید و همچنین آثار ذرات گیاهی که از صابون خیس بجای می ماند نیز به این رنگ می باشد. البته این رنگ تیره به هنگام مصرف هیچ تأثیری بر رنگ مو ها ندارد.لازم به ذکر است که در تهیه این شوینده، هیچ نوع رنگ و اسانس غیرطبیعی بکار نرفته است، بلکه این صابون رنگ و بویی طبیعی داشته و هیچگونه اثر سویی بر موها ندارد.
گیاهان برگزیده و بکار رفته در ساخت این شوینده بصرف گیاه بودن و داشتن منشاً طبیعی برای این امر انتخاب نشده اند بلکه از میان گیاهان طبی و سنتی تقویت کننده و مفید برای موها آنهایی گزینش شده اند که بیشترین خواص دارویی و تقویتی را داشته و هیچگونه حساسیتی را در هیچ نوع پوستی ایجاد نمی کنند که این خود مستلزم کاوشها و پژوهشهای فراوان و مستلزم زمانی طولانی بوده است به عنوان مثال در ساختار این شوینده ماده گیاهی مشهور و دارای سابقه ای کهن همچون سدر بکار نرفته است زیرا همانگونه که قبلاً توضیح داده شده سدر با اینکه اثرات مفید و تقویت کننده ای برای موها دارد لیکن بمرور زمان سفیدی زودرس را در موها دامن میزندکه این خاصیت عامه پسند نمی باشد. در حالیکه ترکیب این شوینده سرحاوی گیاهان و مواد طبیعی بسیاری که در طول تاریخ طب سنتی بر فواید سلامتی بخش آنها مهر تأیید زده شده است می باشد بنابراین این صابون معجونی از جوهرهای مفید نباتات طبی است که تأمین کننده بهداشت و سلامت کامل پوست سر و موهاست.
منبع: مه شو

خواص استفاده از شوینده های گیاهی

خواص استفاده از شوینده های گیاهی
آنچه در این مبحث در مورد خواص ذیقیمت شوینده گیاهی فوق ارایه شد.حاصل تجارب پژوهشی بسیار و مشاهدات فراوان این تأثیرات مفید در مورد هزاران نفر از مصرف کنندگان و تجربه های شصی از مصرف آن بوده، جمع آوری و تجزیه و تحلیل این اطلاعات گزارشها و مطالعات دقیق در مورد کنش واکنش های طبیعی متقابل این شوینده و پوست و مو ی استفاده کنندگان است.
همانگونه که در مطالب مختلف و تخت عناوین متفاوت کتاب مشهود است، هر جا سخن از دستور العمل شستشوی سر بمیان آمده است، به کلمه صابون و بخصوص ترکیب صابون گیاهی مخصوص سر نیز اشاره شده است، که این مطلب برخاسته از نظر ترجیحی ما در مورد صابون نسبت به شامپو و در اولویت قرار داشتن مصرف این فرآورده می باشد.
صابون و شامپو هر دو ماده شوینده اند، اما تفاوتهای از لحاظ مواد اولیه ساخت، نحوه عملکرد هنگام شستشو و واکنشهای سر در مقابل کنشهای حاصل از استعمال فرآورده و….. بین آنها وجود دارد به شرح این موارد اختلاف پرداخته دلیل رجحان و برتری مصرف صابون بیان می گردد:
چون منظور ما همواره استفاده از شوینده های اصیل گیاهی برای شستشوی سر بوده است و با توجه به حفظ شدن خواص مواد گیاهی در صابونها به سبب ساخته شدن صابون از پیه (چربی طبیعی حیوانی) و خاصیت بقا و قابلیت استفاده مواد گیاهی بویژه ویتامینها در چربی و عدم مشاهده چنین حالتی در شامپوهایی که پایه و اساسی سنتتیک دارد مصرف صابون بخصوص نوع گیاهی و مخصوص سر آن برای شستشوی پوست و موهای سر پیشنهاد می شود.
شامپوهای غیرطبیعی معمولاً خاصیت اسیدی دارند و چون حالت پوست سر نیز اسیدی است لذا استعمال این فرآورده ها برای شستشو، اسیدتیه پوست سر را بالا بوده، آسیبهایی به پوست سر و ساقه موها وارد می سازد، اما صابونها بطور کلی خاصیت قلیایی دارند و هنگام مصرف برای شستشوی سرحالت اسیدی پوست سر را تا حدی تحت تأثیر قرار میدهند. لذا لازم است گاهی از آبکشی سرکه رقیق شده استفاده نمود. خصوصاً صابون های گیاهی که علاوه بر خصوصیت یاد شده عصاره های گیاهی تقویت کننده موها را نیز بهمراه دارند و ویتامینهای لازم و مواد مورد احتیاج موها را نیز تأمین می کنند اما با تمام این اوصاف اگر برخی افراد مایل به استفاده از شامپو برای شستشوی سر باشند می توانند از شامپوهای گیاهی و طبیعی که در همین بخش از کتاب توضیح داده شد. استفاده نمایند. زیرا این شامپوها برخلاف مشابه شیمیایی خود خاصیت اسیدی ندارند بلکه به لحاظ مواد اولیه بکار رفته و در آنها (مواد گیاهی و طبیعی) تقویت کننده نیز می باشند.
منبع: مه شو

واکنشهای صابون مخصوص سر

واکنشهای صابون مخصوص سر
از جمله واکنشهای حاصل از تماس این شوینده ها با موها که ممکن است در مورد بعضی مصرف کننده ها ( که سابقاً مدتها از شوینده های گوناگون بویژه شیمیایی استفاده می کرده اند) در دفعات ابتدائی مصرف بروز نماید خشک و کدر شدن موها می باشد این امر علت خاصی دارد که در اینجا به شرح آن پرداخته می شود:
در اثر استعمال دراز مدت صابونها و شامپوهای مختلف غیرطبیعی برای شستشوی سر بمرور زمان بر سطح موها هاله ای تصنعی از مواد محتوی این شوینده ها (که غالباً مواد چرب و روغنهای شیمیایی و غیرطبیعی می باشند) رسوب نموده به موهای طبیعی این افراد که از ابتدا دارای حالت شفافیت و طراوت و لطافت طبیعی بوده اند درخشانی نرمی و کاذبی می دهند و لایه نازک پوششی نامرئی برجلوه طبیعی مو می کشند.
با بکار بردن شوینده طبیعی و گیاهی ذکر شده که در راستای تأمین سلامت و بهداشت مو صیقلی بر سطح موها نیز می کشد موجودیت این لایه تصنعی دچار اختلال شده برای مدتی (بویژه در دفعات اولیه شستشو) حالت موها ظاهراً به خشکی و کدورت می گراید که این وضعیت موقتی بوده و نشان از در حال انهدام بودن لایه براق و نرم کننده کاذب و پیشروی بسوی بدست آوردن جلای طبیعی موهاست که با استمرار استعمال صابون مذکور دست یافتنی می باشد.
البته در این مورد برای حصول سریعتر رسیدن به هدف می توان بعد از هر بار شستشوی سر (دو دست با صابون سر) یک مرتبه شستشوی اضافی با موادی همچون شفاف کننده های گیاهی و طبیعی مو که در این کتاب توضیح داده شده است. انجام داد و یا می توان از مشابه های گیاهی بریانتین (که در انتهای همین فصل شرح داده خواهد شد) استفاده نمود تا عمل شانه کردن موها براحتی انجام شده از کدری موها کاسنه گردد.
خشکی و کدر شدن موها در دفعات اولیه استعمال این شوینده مخصوص سر در مورد کسانیکه علاوه بر مصرف طولانی پاک کننده های گوناگون شیمیایی از رنگ موهای مختلف (سنتتیک) و مواد دکلره برای آرایش موهایشان استفاده کرده و به فر یا صاف کردن موهایشان نیز پرداخته اند بمراتب شدیدتر است زیرا موهای این افراد اغلب علاوه بر پوشیدن شدن لایه ذکر شده بشدت آسیب دیده و توان طبیعی خود را از دست داده اند. بطوریکه گاهی آن هاله حاصل از مصرف شوینده های شیمیایی نیز دیگر نمی تواند درخشانی و لطافت را حتی از نوع کاذب و تصنعی به موها ببخشد و به همین سبب موهای این افراد غالباً خشک و شکننده در هم پیچیده و کدر است که آنها برای رفع این مشکل معمولاً از بریانتین ها برای چرب کردن مو هایشان استفاده می کنند
منبع: مه شو

علیرضا عصار: به تلویزیون نمی روم

به گزارش تسنیم، علیرضا عصار در بخشهایی از کفت وگوی خود حرفهای جالبی زده است .
 بخشهایی از این مصاحبه به شرح زیر است :
 یکی از نخستین فعالیت‌های رسمی شما در عرصه هنر، حضور در سینما و اجرای موسیقی در یک فیلم بود.
«مرد عوضی» ساخته‌ی محمدرضا هنرمند. از طریقی با آقای هنرمند آشنا شدم. ایشان دنبال یک قطعه می‌گشتند. به منزل ما آمد و من هم برایشان قطعه‌ای نواختم و پس از شنیدن، گفت که همین را می‌خواهیم. این قطعه را با بابک امینی(نوازنده گیتار) در سکانسی از فیلم «مرد عوضی» اجرا کردیم.
 این حضور در سینما در دیده شدن و مطرح شدنتان چقدر تاثیر داشت.
این فیلم پس از خواننده شدن من اکران شد و در دیده شدنم چندان تاثیر نداشت.
 چندی پیش عکسی از شما در کنار مهران مدیری منتشر شد، این عکس گمانه زنی درباره حضور شما در برنامه «دورهمی» را به وجود آورد.
مهران دوست خیلی صمیمی من است. فیلمبرداری «ساعت ۵ عصر» بود و من سرِ لوکیشن این فیلم رفتم.
 تلویزیون نمی‌روید؟
خیر.
 چرا؟
برخورد تلویزیون با موسیقی را نمی‌پسندم. پخش نکردن تصویر ساز، نوع پرداختن به موسیقی و رعایت نکردن حقوق هنرمندان از موارد آزار دهنده‌ای است که در صداوسیما جریان دارد. اینجا بحثم مالی نیست و منظورم رابطه‌ی صحیح یک نهاد رسمی و یک هنرمند است. حداقل‌ش این است که اگر می‌خواهند اثری از من پخش کنند و رویش تصویری بگذارند، نظرم را بپرسند. من نمی‌توانم به ۸۰ میلیون ایرانی بگویم که این تصاویری که بر روی اثر من بود، با نظر من انتخاب نشده است. حالا هر تصویری باشد.«عشق الهی» را با موضوع نماز خواندم و بدون اینکه من بدانم تصاویر المپیک رویش گذاشتند؛ اتفاقا این تصاویر خیلی هم خوب بود و به معروف‌تر شدن آن آهنگ کمک کرد. آن زمان علیرضا دبیر قهرمان المپیک شد و جایی که من می‌خوانم «از خویش برستم من بر سجده نشستم من»، همان جا علیرضا روی تشک سجده می‌کند. تمام این تصاویر به خوبی با موسیقی همخوان شده بود.با این حال این ربطی به حرف من ندارد. اگر قرار است هر اتفاقی، حتی از نوع خوبش، برای اثر من بیافتد، من باید در جریان باشم.این رابطه‌ای شخصی نیست. این رابطه‌ای میان یک سازمان و من است. سیاست‌گذاری کلان آن سازمان به من ربطی ندارد اما وقتی به موضوع موسیقی می‌رسیم به من مربوط می‌شود.در طی دوران فعالیتِ هنری‌ام همکاری‌های بسیاری با تلویزیون داشتم. چند کار اولم به سفارش واحد موسیقی صداوسیما ساخته شد. حتی می‌توانم بگویم که معروف شدنم را مدیون تلویزیون هستم.اما در حال حاضر معتقدم که رابطه میان منِ هنرمند و سازمان صداوسیما رابطه درستی نیست. اگر این مشکلات که به آنها اشاره کردم، حل شود من هم با کمال میل در برنامه‌های تلویزیون شرکت می‌کنم.
 
الان علیرضا عصار راضی است که آثارش از تلویزیون پخش شود.
من اصلا نمی‌دانم که آثارم هنوز پخش می‌شود یا خیر.
 اگر پخش شود راضی هستید.
برخی از آثارم را خودِ تلویزیون تولید کرده است و صاحب اثر خودشان هستند. من می‌گویم وقتی کاری را پخش می‌کنید و شاخه گلی را به عنوان تصویر می‌گذارید، کسی استنباط دیگری از اثر نمی‌کند؛ با این کار مشکلی ندارم. برخی از موزیسین‌ها می‌گویند چرا اثر ما را پخش می‌کنید در حالی که حقوق مالی‌مان را نمی‌دهید.اما من با پخش کردن اثرم در تلویزیون مشکلی ندارم. می‌دانم که صداوسیما رسانه ملی است و برخی از مردم توان مالیِ خرید اثر یا رفتن به کنسرت را ندارند و از راه تلویزیون، آثار ما را می‌شنوند. خیلی هم عالی است.اما حرفم این است که ایدئولوژی حاکم بر اثر را تغییر ندهید. گل بگذارید و پخش کنید. ایراد ندارد. اما وقتی تصویر را بدون هماهنگی من انتخاب می‌کنید، ماجرا چیز دیگری می‌شود.حداقل محبتی که به ما می‌توانید بکنید این است که ما را در جریان تصاویری که بر روی اثر می‌گذارید، قرار دهید.
 درباره‌ی پخش نشدن ساز از تلویزیون چطور؟
این مسئله مشکل اصلی من با سازمان صدا و سیما است.
منبع: بهارنیوز

فاصله نجومی داستان ایرانی و غربی

این داستان‌نویس در گفت‌وگویی با ایسنا درباره استقبال مخاطبان ایرانی از آثار ترجمه با بیان این‌که این موضوع دلایل بسیاری دارد اظهار کرد: ما در یک کشور ۸۰ میلیونی زندگی می‌کنیم و زمانی که از جهان حرف می‌زنیم در واقع  از ۸ میلیارد آدم صحبت می‌کنیم، مسلما کارهایی که در جهان تولید می‌شود بسیار متنوع  است و معمولا بهترین‌ها ترجمه شده و به دست ما می‌رسند. طبیعتا کارهایی که ما می‌خوانیم برآیندی از ادبیات جهان است.  
او با بیان این‌که ادبیات داستانی در کشور ما سابقه چندانی ندارد، اظهار کرد: در خوشبینانه‌ترین حالت ادبیات داستانی مدرن در کشور ما حدود ۱۵۰ سال عمر دارد این درحالی است که  ادبیات داستانی مدرن در غرب سابقه‌ای  ۴۰۰-۵۰۰ ساله دارد. طی این سال‌ها بر روی ادبیات داستانی‌شان کار کرده‌اند و ادبیات ادستانی در آنجا صیقل خورد است اما ما تازه داریم یاد می‌گیرم که چطور بنویسیم. رقابت برابر نیست که بگوییم چرا ما این‌گونه می‌نویسیم و چرا ضعیف‌تریم زیرا فاصله نجومی وجود دارد.

محمودی ایرانمهر خاطرنشان کرد: دلیل دیگر این موضوع آن است که ما سال‌هاست گرفتار شکلی از داستان‌نویسی هستیم که خیلی قصه‌گو و جذاب نیست. همچنین برآیندی از واقعیت‌های جامعه‌ ما  نیست، مقداری هم  وهم زده است، در دوره‌ای گرفتار گرایش‌های سیاسی بوده، طبقه خاصی را مدنظر دارد  و سعی دارد لایه‌های زیرین جامعه را واکاوی کند  و نشان دهد در حالی که  هیچکدام از این‌ها ادبیاتی نیست که به صورت گسترده  مورد استفاده و استقبال عموم مردم  قرا بگیرد، بنابراین در طول زمان ما با بدبینی مردم با ادبیات داستانی روبه‌رو می‌شویم.او با اشاره به کتاب‌هایی که جوایز ادبی برده‌اند، افزود: زمانی که مردم  کتاب‌هایی را  که برنده جایزه ادبی شده‌اند بخوانند و ببیند چیزی در آن‌ها نیست، نسبت به این کتاب‌ها بی‌اعتماد می‌شوند. در واقع  با خواندن کتاب‌هایی که با گرفتن جایزه معروف شده‌اند به داستان ایرانی بی اعتماد شده و آن‌ها را کنار می‌گذارند.

محمودی ایرانمهر درباره تأثیر رسانه‌ها بر استقبال مخاطبان ایرانی از آثار  ترجمه اظهار کرد: رسانه‌ها جزئی از جامعه‌اند و گرفتار مسائلی هستند که مردم با آن‌ها درگیرند. رسانه‌ها  در بیشتر موارد درست کار نمی‌کنند البته تقصیری هم ندارند به خاطر این‌که نتوانستند آنچنان که باید اعتماد مخاطبان را جلب و  اعتبار لازم را کسب کنند. رسانه‌ها بیشتر تلاش می‌کنند تا سرپا بمانند البته رسانه‌هایی که به صورت کلاسیک وجود داشتند، خیلی کاری ازشان برنیامده است.او  اظهار کرد: نویسنده‌ها طی این‌سال‌ها برای دیده شدن ادبیات ایرانی تلاش زیادی کرده‌ و کارهای زیادی هم ارائه داده‌اند که کارهای خوبی بین آنها بوده است اما به یک جریان تبدیل نشده است. فکر می‌کنم عموم داستان‌نویسان حاضر که تلاش می‌کنند تا کارهای خوبی ارائه دهند بخش عمده‌شان متوجه این ماجرا شده‌اند، اما این موضوع آسان نیست و امری نیست که بتوان یک‌ شبه مخاطبان را با ادبیات مدرن فارسی آشتی داد. سال‌ها طول کشیده تا این شرایط به وجود آمده  و سال‌ها زمان می‌برد تا این شرایط درست شود. رسانه‌ها و نویسنده‌هایی که  دستی بر آتش دارند، می‌توانند تأثیر گذار باشند. فکر می‌کنم مردم کم کم متوجه می‌شوند با چه چیزی سرکار دارند و ادبیات کجای این جامعه، کجای زندگی  آن‌ها و جهان قرار دارد و چه طور می‌توانند از آن استفاده کنند.

این داستان ‌نویس دلیل آنکه جریانی در ادبیات ما شکل نگرفته است را این گونه بیان کرد: سوابق تاریخی و تجربه کافی برای استفاده از ادبیات را نداشته‌ایم، ادبیات در ‌سرزمین‌ما شکل نگرفته و وارداتی است به همین دلیل  هیچگاه به یک جریان اجتماعی واقعی تبدیل نشد. ادبیات بر روی قشرهای محدود، روشنفکر و بخش خاصی از جامعه تأثیر داشته و به بدنه جامعه رسوخ نکرده است.او افزود:اتفاقات محدودی در ادبیات افتاده است مثلا یکی یا دو نویسنده سراغ داریم که توانسته‌اند بر روی اجتماع نفوذ کنند،  تأثیر گذار باشند و کارشان به صورت گسترده خوانده شود اما به یک جریان تبدیل نشدند زیرا فرد بودند به طور کلی نداشتن سابقه تاریخی، مسیرهای اشتباه و بن بست‌های متعدد فضایی به وجود آورده است که در نهایت رشد ادبیات به شکل واقعی و اجتماعی صورت نگرفته است.  
منبع: بهارنیوز

سینماگرانی که سال ۲۰۱۸ را نمی‌بینند

به گزارش ایسنا، سال ۲۰۱۷ میلادی نیز با درگذشت چندین چهره‌ مهم، تاثیرگذار و جریان‌ساز سینمای جهان همراه شد که در زیر اشاره‌ای به مهم‌ترین آنها خواهیم داشت:
«جری لوئیس»، کمدین سرشناس و محبوب آمریکایی که از او به عنوان سلطان کمدی نام برده می‌شد، در تاریخ ۲۰ اوت ۲۰۱۷ و در سن ۹۱ سالگی در لاس‌وگاس درگذشت.
وی در ۱۶ ماه مارس ۱۹۲۶ در «نوارک» واقع در «نیوجرسی» آمریکا به دنیا آمد و از سال ۱۹۴۲ میلادی و در سن ۱۶ سالگی بازی در فیلم‌های کمدی را آغاز کرد و در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی به دلیل بازی در فیلم‌های کمدی به اوج شهرت رسید.
از جمله فیلم‌های مهمی که این بازیگر در آن ایفای نقش کرده، می‌توان به فیلم «سلطان کمدی» به کارگردانی «مارتین اسکورسیزی» با بازی «رابرت دنیرو» اشاره کرد.
«لوئیس» همچنین در عرصه‌هایی مانند نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی نیز فعالیت داشته و حدود ۲۰ فیلم را کارگردانی کرد. وی که خالق آثاری چون «مجرم ماهر»، «پادو» و «سختکوش» است، در سال ۲۰۰۶ میلادی با دریافت جایزه یک عمر فعالیت مستمر هنری از وزیر فرهنگ فرانسه، لقب کمدین محبوب مردم فرانسه را گرفت، در سال ۱۹۹۷ جایزه یک عمر دستاورد سینمایی جوایز کمدی آمریکا را از آن خود کرد، در سال ۱۹۹۹ شیر طلایی افتخاری جشنواره ونیز را دریافت کرد و هشتادویکمین دوره جوایز سینمایی اسکار نیز جایزه افتخاری و بشردوستانه «جان هرشولت» را کسب کرد و ستاره‌ای به نام وی در تالار مشاهیر هالیوود ثبت شد.

جری لوئیس
۲۳ می ۲۰۱۷ روزی بود که «راجر مور» که در هفت فیلم «جیمز باند» در نقش مامور ۰۰۷ بازی کرده بود، پس از یک مبارزه کوتاه با بیماری سرطان در سن ۸۹ سالگی در کشور سوئیس درگذشت. وی بیشتر برای بازی در نقش «جیمز باند» در هفت فیلم از این مجموعه بین سال‌های ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۵ شناخته می‌شد و سومین بازیگری بود که در این مجموعه در نقش مامور ۰۰۷ مقابل دوربین رفت. «آیوانهو»، «زندگی کن و بگذار بمیرد»، «مردی با تپانچه طلایی»، «جاسوسی که دوستم داشت»، «مون‌ریکر»، «فقط بخاطر چشمان تو»، «اختاپوسی»، «نفرین پلنگ صورتی»، «نمایی از یک قتل» و «قدیس» مهم‌ترین فیلم‌های او هستند.


راجر مور
۱۵ سپتامبر ۲۰۱۵، «هری دین استنتون»، بازیگر کهنه‌کار آمریکایی و نقش اصلی فیلم «پاریس تگزاس» در سن ۹۱ سالگی از دنیا رفت. این بازیگر آمریکایی که علاوه‌بر بازی در نقش اصلی فیلم معروف «پاریس تگزاس» ساخته «ویم وندرس» برنده نخل طلای ۱۹۸۴، در فیلم‌هایی چون «قلبا وحشی» و «توئین پیکس» از ساخته‌های «دیولد لینچ»، «آخرین وسوسه مسیح» فیلم جنجالی «مارتین اسکورسیزی»،‌ «مسیر سبز»، و «بیگانه» و همچنین نقش کوتاهی در قسمت دوم فیلم «پدرخوانده» را در کارنامه سینمایی داشت.


هری دین استنتون
«امانوئل ریوا»، بازیگر فیلم «عشق» به کارگردانی «میشل هانکه» که به خاطر بازی در این فیلم عنوان مسن‌ترین نامزد اسکار را دریافت کرد،‌ ۲۷ ژانویه در سن ۸۹ سالگی و در شهر پاریس چشم از جهان فروبست. این بازیگر که در فیلم «هیروشیما عشق من» هم درخشیده بود، ۶۰ سال در سینما فعالیت داشت، اما اوج شهرت خود را پس از بازی در فیلم سال ۲۰۱۲ «هانکه» تجربه کرد که در نهایت موفق به کسب جایزه نخل طلای کن و اسکار خارجی شد. وی در فیلم «آبی» سه‌گانه معروف «کریستوف کیشلوفسکی» نیز هنرنمایی کرده بود.


امانوئل ریوا
«جورج رومرو»، کارگردان آمریکایی فیلم معروف «شب مردگان زنده» و پدر فیلم‌های زامبی سینما بود که در سال ۱۹۶۸ با ساخت این فیلم کم هزینه به موفقیت بزرگی دست یافت و تاثیر فراوانی در فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی بعد از خود در آینده گذاشت. «شب مردگان زنده» که ۴۰ سال از ساخت آن می‌گذرد به عنوان فیلمی کلاسیک در سینمای جهان شناخته می‌شود که امروز نیز مورد تحسین منتقدین قرار می‌گیرد.
این فیلم با چندین دنباله سینمایی ساخته خود «جورج رومرو» همراه شد که شامل «طلوع مردگان»، «روز مردگان» و «سرزمین مردگان» می‌شود و دیگر فیلم‌های این کارگردان آمریکایی شامل «دیوانگان» (۱۹۷۳)، «سواران شب» (۱۹۸۱)، «میمون می‌درخشد» (۱۹۸۸) و «مشت‌زن» (۲۰۰۰) می‌شود. وی پیش از مرگ در ۱۶ ژوئن ۲۰۱۷ مشغول ساخت فیلم جدیدش با عنوان «جورج رومرو تقدیم می‌کند: جاده مردگان» بود.

جورج رومرو
«سم شپرد»، سینماگر و یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین نمایش‌نامه‌نویسان معاصر آمریکا بود که در سن ۷۳ سالگی درگذشت. وی که امسال در ۲۷ جولای از دنیا رفت، در طول دوران فعالیت هنری خود بیش از ۴۰ نمایشنامه نوشت و یک‌بار در سال ۱۹۷۹ با نمایشنامه «کودک مدفون» موفق به کسب جایزه پولیتزر شد. او در ادامه در سال ۱۹۸۳ برای بازی در فیلم «مردان واقعی» نامزد جایزه اسکار نقش مکمل مرد شد.
همچنین در فیلم‌هایی چون «سقوط شاهین سیاه» ساخته «ریدلی اسکات» نیز مقابل دوربین رفت و در سال ۱۹۸۴ به صورت مشترک با «ویم وندرس» فیلمنامه فیلم معروف «پاریس تگزاس» را نوشت. «سم شپرد» درسال ۱۹۷۸ و در اولین نقش مهم خود در سینما در فیلم «روزهای بهشت» ساخته «ترنس مالیک» و در کنار «ریچارد گیر» بازی کرد و از دیگر فیلم‌های او می‌توان به «ماگنولیاهای فولادی»، «پرونده پلیکان»، «بلک تورن»، «حماقت برای عشق» و «همسر تصادفی» اشاره کرد.

سم شپرد
«کیم جی سوک»، نایب رئیس و برنامه‌ریز جشنواره فیلم بوسان در جریان برگزاری جشنواره کن بر اثر حمله قلبی در سن ۵۷ سالگی درگذشت. این سینماگر اهل کره جنوبی به عنوان یکی از چهره‌های تاثیرگذار سینمای آسیا، برنامه‌ریز اجرایی و یکی از بنیانگذاران جشنواره فیلم بوسان در سال ۱۹۹۶ بود و در ۲۱ سال گذشته همچنان با این جشنواره همکاری می‌کرد و نایب رئیسی این رویداد سینمایی را نیز بر عهده داشت.
 «جاناتان دمی»، کارگردان، نویسنده و تهیه‌کننده آمریکایی و خالق فیلم معروف «سکوت  بره‌ها» و «فیلادلفیا» در حالی که ۷۳ سال داشت در ۲۶ آوریل در نیویورک فوت کرد.
«دمی» در سال ۱۹۹۱ با ساخت فیلم «سکوت بره‌ها» با بازی «آنتونی هاپکینز» و «جودی فاستر» به اوج شهرت رسید و با این فیلم موفق به کسب ۵ جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم شد.
«سکوت بره‌ها» پس از «در یک شب اتفاق افتاد» و «دیوانه از قفس پرید» سومین فیلمی است که توانسته در ۵ شاخهٔ اصلی جایزهٔ اسکار شامل بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین کارگردانی، و بهترین فیلم‌نامه اقتباسی جایزه اسکار دریافت کند، همچنین تاکنون تنها فیلم برنده جایزهٔ اسکار بهترین فیلم در ژانر ترسناک است.
این کارگردان آمریکایی در سال ۱۹۹۳ نیز فیلم موفق «فیلادلفیا» را مقابل دوربین برد که جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را برای «تام هنکس» به ارمغان آورد.
 

جاناتان دمی
«ژن مورو»، بازیگر نامدار فرانسوی بود که در طول دوران فعالیت سینمایی خود بازی در فیلم‌های مهمی چون «آسانسوری به سوی قتلگاه» و «عشاق» ساخته «لوئی مال»، «شب» و «آنسوی ابرها» به کارگردانی «میکل‌آنجلو آنتونیونی»، «خاطرات زن خدمتکار» ساخته «لوئیس بونوئل» و «نزاع» از «رینر ورنر فاسبندر» را در کارنامه سینمایی داشت، در ۳۰ جولای و در سن ۸۹ سالگی در خانه‌اش در پاریس درگذشت. اما معروف‌ترین نقش او در فیلم «ژول و ژیم» ساخته «فرانسوا تروفو»، کارگردان موج سینمای فرانسه رقم خورد که به موفقیت بزرگی در عرصه بین‌المللی دست یافت. این بازیگر بزرگ سینمای فرانسه در سال ۱۹۹۸ به پاس یک عمر دستاورد هنری با دریافت جایزه اسکار افتخاری مورد تقدیر قرار گرفت.


ژن مورو
«مارتین لاندو»، بازیگر برنده اسکار و معروف سینمای هالیوود با سابقه همکاری با کارگردانانی بزرگ چون «آلفرد هیچکاک»، نیز از جمله چهره‌های مهم سینمایی بود که امسال در سن ۸۹ سالگی درگذشت.
این بازیگر آمریکایی که بیشتر برای بازی در فیلم‌های «شمال از شمال‌غربی» ساخته آلفرد هیچکاک، «جرم‌ها و بزهکاری‌ها» ساخته وودی آلن و «اد وود» به کارگردانی «تیم برتون» شناخته می‌شد، در سن ۸۹ سالگی در لس‌آنجلس درگذشت. «لاندو» پس از یک دوره دوری از سینما، فعالیت هنری «مارتین لاندو» با بازی در فیلم «تاکر: مرد و رویایش» ساخته «فرانسیس فورد کاپولا» احیاء شد و برای اولین بار نامزد جایزه اسکار و برنده جایزه گلدن گلوب شد.
وی پس از آن برای بازی در فیلم «جرم‌ها و بزهکاری‌ها» ساخته «وودی آلن» برای دومین بار پیاپی نامزد اسکار بازیگری شد و سرانجام در سال ۱۹۹۴ با بازی در فیلم «ادوود» از «تیم برتون» موفق به دریافت اسکار، گلدن گلوب و بفتای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.

مارتین لاندو
«جان هرت»، بازیگر نامزد دو جایزه اسکار انگلیسی در ۲۵ ژانویه در سن ۷۷ سالگی درگذشت. او بازی در فیلم‌هایی چون «مرد فیل‌نما» ساخته «دیوید لینچ»، «قطار سریع‌السیر نیمه شب» از «آلن پارکر» و «مردی برای تمام فصول» به کارگردانی «فرد زینمان» را در کارنامه داشت و پیش از مرگش نیز مشغول بازی در فیلم جنگی «تاریک‌ترین ساعت» ساخته «جو رایت» بود که در آن ایفاگر نقش «نویل چمبرلین» نخست وزیر اسبق بریتانیا بود. وی برنده جایزه گلدن گلوب، بفتا و دو بار نیز نامزد اسکار بازیگری شده بود.


جان هرت
منبع: بهارنیوز

وضعیت مبهم پرونده‌ جهانی «یلدا»

به گزارش ایسنا، ۳۰ آذر ۹۴ ایران نخستین کشوری بود که در صفحه «اشتراک‌گذاری اطلاعات برای ترویج پرونده‌های چند ملیتی» پرونده‌ی «یلدا» یا همان «شب چله» را در سایت یونسکو به ثبت رساند، با باز کردن صفحه یونسکو می‌توان به چشم دید که در طول این سه سال هنوز هیچ کشوری در این صفحه پیشنهاد ایران را مبنی بر مشارکت برای تدوین پرونده‌ی مشترک با ایران قبول نکرده است.
هر چند در طول سال‌های گذشته رسانه‌های مختلف در قالب هشدار یا خبرهای در گوشی از پیش‌دستی دوباره‌ی دولت جمهوری آذربایجان برای ثبت جهانی یکی از به یادماندنی‌ترین شب‌های تاریخ ایرانی‌ها، یعنی «شب چله» یا همان «یلدا» خبر می‌دادند.
اما تا کنون هیچ کشوری در سایت یونسکو پیشنهاد ثبت آئین این شب خاطره‌انگیز ایرانی را ثبت نکرده است.
هیچ کشوری برای «یلدا» ابراز علاقه نکرده
در این شرایط باید دید ایران تا چه زمانی قصد دارد پرونده‌ی «یلدا» را در این صفحه از یونسکو باز بگذارد. هرچند فرهاد نظری، مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی در این زمینه به ایسنا می‌گوید: ما تلاش می‌کنیم امسال پرونده‌ی یلدا را تکمیل کنیم و کار را جلو ببریم، اما این که با چه کشورهایی یا به طور مستقل این کار را انجام دهیم، باید بررسی کنیم.
او ادامه می‌دهد: ما به اندازه کافی فراخوان داده‌ایم و برای اعلام نظر کشورهای دیگر منتظر مانده‌ایم، اما تا کنون هیچ کشوری در این زمینه ابراز علاقه نکرده است.
تا پایان سال تلاش می‌کنیم پرونده‌ یلدا تکمیل شود
محمدحسن طالبیان، مسئول تدوین پرونده‌های ثبت جهانی، نیز در این زمینه به ایسنا توضیح می‌دهد: تا امروز ما تلاش‌مان را در این زمینه کرده‌ایم، از این به بعد باید به فکر تکمیل و تدوین پرونده‌ی «یلدا» برای ثبت جهانی آن باشیم.
او ادامه می‌دهد: ایران تا کنون فقط نام پرونده را در یونسکو اعلام کرده، برخی اطلاعات نیز جمع‌آوری شده‌اند، اما این که پرونده چطور تدوین شود، اهمیت دارد.
وی با تاکید بر این‌که نوع آماده کردن پرونده با توجه به کشورهایی که در آن مشارکت می‌کنند، متفاوت می‌شود، بیان می‌کند: اگر پرونده در حد ملی باشد، نیز تدوین آن متفاوت است. بنابراین نخست باید اطلاعات به طور کامل جمع‌آوری شود، اما این که آن چطور تدوین و آماده شود، به مشارکت کشورها برمی‌گردد.
معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با بیان این‌که در مرحله‌ی اول و برای اعلام نام پرونده‌ی یونسکو، از طریق کمیسیون ملی یونسکو نامه‌نگاری‌هایی انجام شده است، اظهار می‌کند: باید بار دیگر در این زمینه با یونسکو مذاکراتی انجام شود، تا بدانیم در کدام مرحله این اقدامات زودتر انجام می‌شوند و در هر شرایط نیز باید پایه اطلاعاتی کامل‌تر شود.
او ادامه می‌دهد: با این وجود میراث فرهنگی تلاش می‌کند تا پایان سال تلاش خود را برای تهیه و تدوین پرونده‌ی ملی یا مشترک به نتیجه برساند.
طالبیان با تاکید بر این‌که ایران همه‌ی تلاش خود را برای تهیه‌ی پرونده مشترک انجام می‌دهد، می‌گوید: از یک سو فقط ایران نیست که این آئین را برگزار می‌کند، از سوی دیگر مشارکت در تهیه‌ی پرونده‌های مشترک بسیار کم بوده است.
ایران در سایت یونسکو از یلدا چه گفته است؟
به گزارش ایسنا، براساس آن‌چه هنوز در صفحه‌ی «اشتراک‌گذاری اطلاعات برای ترویج پرونده‌های چند ملیتی» یونسکو قرار دارد، ایران پرونده میراث ناملموس «شب یلدا»،  را به عنوان بلندترین شب سال در صفحه‌ی ویژه اشتراک‌گذاری، ثبت کرده تا کشورهای دیگر در صورت دارا بودن نسبتی مشابه، آمادگی خود را برای ثبت چند ملیتی این سنت باستانی اعلام کنند.
در این پرونده که در تاریخ نوزدهم مارس ۲۰۱۵ در یونسکو ثبت شده، در توصیف میراث ناملموس شب یلدا آمده است:  «با طلوع اولین روز زمستان، بلندترین شب سال «شب یلدا» به پایان می‌رسد، پس از این رویداد طول روزها به تدریج افزایش می‌یابد و از همین رو شب یلدا را به عنوان «شب تولد خورشید» می‌نامند.
یلدا یکی از چهار جشن فصلی ایران و به عنوان یکی از باستانی‌ترین جشنواره‌های کشور شناخته می‌شود. این میراث ناملموس فرهنگی عمدتا از طریق شفاهی و روش‌های غیررسمی به نسل‌های جوان منتقل شده است و اعتقادات و سنت‌های فراوانی پیرامون مراسم شب یلدا در میان مردم جاری است.
در میان این ویژگی‌های مرتبط با این میراث ناملموس حضور قابل ملاحظه رنگ قرمز بسیار مهم است؛ انارهای قرمز، هندوانه، انگور قرمز و نظایر آن بخش جدایی ناپذیر از این مراسم هستند. جمع شدن در خانه بزرگترها دور یک سفره که روی زمین پهن شده و بسیاری از عناصر سنتی این مراسم از جمله انار، هندوانه، آجیل شب یلدا، سوپ مخصوص شب یلدا و چندین و چند نوع غذای دیگر روی آن قرار دارد . خواندن دیوان حافظ، شاهنامه فردوسی بویژه توسط بزرگ‌ترهای خانواده، آواز خواندن و نواختن آلات موسیقی از جمله دیگر سنن این مراسم باستانی است. »
منبع: بهارنیوز

طرح شکست‌خورده «اشتراک نیم‌بها»

روزنامه بهار: طرح موسوم به «اشتراک نیم‌بها» طی چند ساله اخیر در معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، که با اهداف سه گانه «هدفمندسازی توزیع یارانه‌های مطبوعات»، «توسعه فرهنگ مطالعه در بین مردم» و «حمایت از اقتصاد مطبوعات» اجرایی شده بود، از اواسط آذرماه جاری به دلیل اعتراضات بسیاری از مدیران مطبوعات متوقف شد.

در این طرح، براساس ضوابطی، نشریات تعداد مشخص از نشریه خود را به مجریان توزیع ارائه و به صورت رایگان به درب منازل، شرکت‌ها و.. ارسال می‌نمودند. طبق ضوابط این طرح، متقاضیان به صورت داوطلبانه باید با رجوع به سایت «طرح اشتراک» ثبت‌نام و ۵۰درصد از مبلغ نشریه مورد درخواست خود را برای یک دوره مشخص (یک یا چند ماه) به حساب موسسه مجری طرح واریز می‌نمودند. وزارت ارشاد هم به صورت ماهانه یا فصلی، مجموعه مبلغ مشترکان و همچنین نیم دیگر قیمت نشریه را در دو واریزی جداگانه یکی به عنوان «وجه مشترکان» و دیگری «یارانه طرح» به حساب نشریات موجود در طرح واریز می‌نمود. .

البته پس از مدتی، در میانه اجرای طرح، این درصد با لحاظ نمودن ضرایبی همچون «راستی‌آزمایی»، «ضریب کیفی نشریه» و… تا حدود ۵۰ درصد قیمت هر نشریه کاهش یافت و از سوی دیگر برای تیراژ اشتراک هر نشریه نیز بر اساسی «ضریب کیفی» نشریات سقف منظور گردید که سقف آن در ماه های اخیر حداکثر ۳۵۰۰ نسخه برای روزنامه‌ها تعیین شده بود. همچنین به مجریان طرح (اپراتورهای توزیع) بابت هر نسخه نشریه، حق توزیع پرداخت می‌شد. اولین نکته جالب و خروجی تاسف‌بار از این طرح این بود که طبق اذعان و اظهار صریح دست‌اندرکاران و مجریان طرح (اپراتورها)، برای بالای ۹۰درصد نشریات موجود در طرح، تا کمتر از یک‌درصد!‌ از مشترکان در این سامانه ثبت‌نام نمودند!

در واقع به دلایلی که عمده آن به مباحثی همچون فرهنگ مطالعه در بین جامعه کنونی ایران و همچنین جایگزینی رسانه های دیجیتال، فضای مجازی و… مربوط می‌شود، اولین گام طرح با شکستی قطعی مواجه شد زیرا در عمل، مردم تمایلی در حد صفر به دریافت نشریات حتی به نیم‌بها و با هزینه رایگان ارسال، نشان دادند!حال سئوال مطرح می‌شود پس چگونه این طرح بیش از ۴سال اجرا شد؟! وقتی مردم به صورت داوطلبانه، برای اشتراک نیم بها، ثبت‌نام نکردند چگونه در همه این سالیان، نشریات به درب منازل مردم و یا موسسات و شرکت‌ها ارسال می‌شد؟!

پاسخ: مجریان طرح یا همان اپراتورهای طرح که نشریات را برای توزیع دریافت می‌کردند با ترفندهای منحصربه‌فرد خود مشترک پیدا می‌کردند. سئوال: چگونه؟!  پاسخ: با رجوع به برخی مراکز ذیربط، چندین هزار کدپستی و حتی شماره‌های ملی و تلفن مردم را به دست می‌آورده و آنها را در «سامانه اشتراک» ثبت می‌کردند و بابت هر نسخه، با پول خود یا نشریه، ۵۰درصد سهم مشترک را نیز به حساب شرکت  مجری طرح واریز می‌کردند!

نکات جالب‌تر این طرح را  هم فهرست‌وار بخوانید:
۱-‌ بسیاری از مردم که نشریات به صورت کاملا رایگان برای آنان به درب منازلشان ارسال می‌شد از توزیع‌کنندگان این موضوع را جویا می‌شدند که اصولا چه کسی درخواست کرده برای ما نشریه بفرستید؟ از آن مهمتر آدرس و نام و مشخصات ما را که روی بسته اشتراک می‌نویسید چه کسی به شما داده است؟! همین چالش، بارها باعث درگیری و نزاع دریافت‌کنندگان نشریات و به عبارت روشن‌تر همان ۹۰ درصد مشترکانی که ناخواسته توسط مجریان طرح «مشترک» شده بودند را فراهم آورد!

۲-‌ برخی مجریان طرح خصوصا در اوایل آغاز طرح سودهای هنگفتی به دست آوردند. زیرا تا یکی- دو سال اول این طرح، بابت هر نشریه مبلغی معادل ۵۰۰۰ ریال به مجری طرح داده می‌شد. می‌توان این رقم را به صورت روزانه در چند هزار نسخه ضرب کرد تا سودهای هنگفتی که سال‌های اولیه عاید برخی مجریان شد، برسید.

۳-‌ برخی از همین مجریان، متاسفانه با وجود درآمدهای بالایی که از این طرح عایدشان گردید باز هم با طمع‌ورزی و به دنبال درآمد بادآورده بیشتر دست به اقداماتی زدند که عمده آنها به دلیل ضعف نظارتی در این طرح بود. برای مثال با تبانی با برخی مدیران نشریات، در عمل، سهمیه پایین‌تری از مجموع اشتراک‌های ثبت شده توزیع می‌نمودند! برخی روایت‌ها نیز که البته تایید صحت آن کار چندان ساده‌ای نیست، حاکی بود که اصولا برخی مجریان طرح، در برخی مقاطع زمانی، فقط مشترکان صوری داشتند! و یا در برخی موارد، بسته‌های چاپ شده نشریات، به دلیل حجم بالای آنها و نبود نیروهای لازم توزیع، بدون ارسال مستقیم به انبار نشریات باطله و یا حتی به سطل‌های زباله و یا جوی‌های روباز فاضلاب پرتاب می‌شد که در یک مورد آن ماجرای آب گرفتگی در یکی از خیابان‌های جنوب شهر تهران، رسانه‌ای شد! همان ماجرای پیداشدن بسته‌های ۲۰۰تایی یکی از روزنامه‌ها در همان روز چاپ!، در جوی آب که باعث گرفتگی و بالا آمدن آب و ورود ماموران شهرداری و… شد!

۴-‌ گرچه نیت اولیه طراحان این طرح در وزارت ارشاد مطمئنا در جهت حمایت از فرهنگ مطالعه در جامعه از یک سو و از سوی دیگر کمک به اقتصاد مطبوعات بود اما این طرح، عملا به انحرافات بزرگی برخورد کرد که در نهایت و در ماه جاری متوقف ماند. عملی که باید بسیار زودتر صورت می‌گرفت، یعنی همان موقعی که برخی از روزنامه‌های مطرح کشور با آگاهی از ضعف‌ها و ایرادات این طرح، از آن خارج شده و حاضر نشدند با آن ادامه همکاری بدهند.

۵-‌ در یک نگاه کلی، در موضوع یکی از اهداف اساسی این طرح که همانا «هدفمندسازی توزیع یارانه های مطبوعات» بود نیز باید یادآوری کرد که برخی اقدامات سال‌های اخیر معاونت مطبوعاتی برای «هدفمند کردن پرداخت یارانه‌های مطبوعاتی» قابل دفاع و توجیه است. برای مثال پرداخت نظارت شده حق بیمه پرسنل طرحی موفق بوده که با استقبال اغلب مدیران مطبوعاتی مواجه گردیده و همچنان نیز ادامه دارد؛ اما «طرح اشتراک نیم‌بها» طرحی ناکارآمد بود که به صورت ناخواسته عملا از اهداف اصلی و مدنظر معاونت مطبوعاتی دور شد و نه تنها به فرهنگ مطالعه کمک چندانی نکرد بلکه برخی انحراف‌های مالی و رانتی را هم در پروسه مذکور به وجود آورد.

۶-‌به نظر می‌رسد این طرح به هیچ وجه و به شکل کنونی آن نباید مجددا فرصت آزمایش مجدد پیدا کند زیرا «آزموده را آزمودن خطاست». به اجرای مجدد این طرح فقط زمانی می‌توان فکر کرد که هر نشریه بتواند تعدادی مشترک واقعی (و نه صوری و اجباری که در این مطالب به نحوه آن اشاره شد) که بتوان آن را به راحتی راستی‌آزمایی کرد، تهیه و لیست آن مورد حمایت وزارت ارشاد قرار بگیرد در غیر این صورت تداوم روش قبلی جز درهم‌ریختگی، سوء‌استفاده و فساد چیزی در بر نخواهد داشت و کمترین اثر مثبتی نیز برای اهداف مدنظر طرح خصوصا در زمینه «کمک به فرهنگ مطالعه جامعه» و «هدفمندسازی یارانه‌ها» نخواهد داشت.
منبع: بهارنیوز

"یسنی" در کما به سر می‌برد

به گزارش ایسنا، ۲۶ آذرماه بود که مادر برای رساندن فرزندش به مدرسه، یسنی دوساله‌ را تحویل همسرش داد و در زمان بازگشت به خانه دختربچه‌اش را غرق در خون‌ روی زمین می‌بیند که ورود پلیس و اورژانس این کودک دوساله به بیمارستان انتقال پیدا می‌کند!تیم پزشکی سریع وارد عمل شده و دختر کوچولو برای مداوا به بیمارستان فاطمه الزهراء حاجی‌آباد انتقال یافت . پزشکان پس از معاینه دختر دوساله متوجه ضربات سختی به قسمت شکم و ران کودک می‌شوند که با اعتراف پدر وی مبنی بر اینکه در حالت توهم و اختیار اعمالش را نداشته است.این کودک دوساله بعد از معاینه پزشکی به مرکز استان اعزام و پدر او نیز به مراجع قانونی تحویل داده شد.
این فرد پس از تحویل به مراجع قانونی گفت: پس از مصرف شیشه نمی‌دانم چگونه این اتفاق رخ داد که این اتفاق رخ داد اما زمانی که به خودم آمدم مقابل پیکر غرق به خون فرزندم را در بیمارستان یافتم!

این کودک نیز یکی از قربانیان مواد مخدر است
همچنین در همین خصوص دادستان شهرستان حاجی‌آباد  اظهار کرد: متأسفانه امروزه با ورود مواد صنعتی به کشور و مصرف این مواد از سوی معتادان مشکلات زیادی برای خانواده‌ها ایجادشده است.حجت‌الاسلام‌والمسلمین ابراهیمی افزود: در خانواده‌هایی که پدر، مادر و یا هر دوی آن‌ها معتاد باشند، کودکان همیشه قربانیان این آسیب اجتماعی هستند و این کودک نیز یکی از قربانیان مواد مخدر است.وی تصریح کرد: باید خانواده‌ها بیشتر توجه داشته باشند و نگذارند که فرزندانشان به سمت اعتیاد بروند و مسئولین نیز جهت آگاهی خانواده‌ها با این دشمن خانمان‌سوز کلاسهای آموزشی برگزار کنند چنانچه اگر فردی نسبت به مسئله اطلاعات کافی داشته باشد هیچ‌گاه به سراغش نمی‌رود.

“یسنی” اوضاع جسمی مناسبی ندارد
در خصوص آخرین وضعیت این کودک دوساله مدیر روابط عمومی علوم پزشکی هرمزگان با اشاره به اینکه این کودک هم‌اکنون در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان شهید محمدی بندرعباس بستری است، تصریح کرد: این دختربچه از ناحیه شکم با جسم برنده به‌شدت مجروح و پس از اعزام به بیمارستان شهید محمدی بندرعباس اقدامات درمانی تخصصی جهت نجات جان این کودک در سریع‌ترین زمان ممکن انجام شد.دکتر فاطمه نوروزیان تصریح کرد: این کودک پس از آسیب‌دیدگی توسط پدرش با مشکلات تنفسی و خونریزی شدید به بیمارستان حاجی‌آباد منتقل شد که مورد جراحی‌ها اولیه قرار گرفت اما شدت جراحات و نیاز به اقدامات درمانی بیشتر سبب انتقالش به بیمارستان شهید محمدی بندرعباس شد.

وی با اشاره به اینکه پزشکان بیمارستان شهید محمدی بندرعباس به‌سرعت به جراحی روده و نواحی شکم پرداختند، اضافه کرد: با توجه به آسیب شدید ناشی از خونریزی و کمبود اکسیژن مغز به مدت طولانی، سطح هوشیاری این کودک همچنان بر روی پنج قرار دارد که باید گفت اوضاع جسمی مناسبی ندارد.
نوروزیان در پایان با اشاره به اینکه در حال حاضر یسنی در بخش آی سی یو بیمارستان کودکان به سر می‌برد، عنوان کرد: بخشی از روده باریک این کودک پاره شده بود و خونریزی شدید داخلی داشت و در حال حاضر با پایان مراحل جراحی، کودک با دستگاه تنفس در بخش مراقبت‌های ویژه با همان هوشیاری ۵ بستری و تحت مراقب است.

پدر یسنی سابقه بیماری روانی داشته است
همچنین معاون شبکه بهداشت و درمان حاجی‌آباد گفت: “یسنی” کودک دوساله و قربانی اعتیاد پدرش همچنان در کما بسر می‌برد.عباس سالاری اظهار کرد: طبق پیگیری‌های انجام‌شده یسنی که در اثر ضربه چاقوی که پدرش به شکمش وارد کرده است از ناحیه روده دچار مشکل شده است و هم‌اکنون در کما بسر می‌برد.معاون شبکه بهداشت و درمان حاجی‌آباد بیان کرد: این کودک دوساله که قربانی اعتیاد پدرش به مواد صنعتی (شیشه) شده است در وضعیت خوبی بسر نمی‌برد و پدر وی هم‌اکنون در بازداشت بسر می‌برد.عباس سالاری خاطرنشان کرد: با پیگیری‌های انجام‌شده پدر یسنی سابقه بیماری روانی داشته که بارها در بیمارستان سیرجان بستری‌شده است و از انواع مختلف مواد مخدر نیز استفاده می‌کرده است.
منبع: بهارنیوز

حکم اعدام قاتل «بنیتا» تایید شد

به گزارش باشگاه خبرنگاران،چندی قبل رئیس کل دادگستری تهران گفته بود که متهم ردیف اول و دوم این پرونده به حکم اعتراض کرده‌اند و در نهایت پرونده با توجه به اعتراضات به دیوان عالی کشور ارسال خواهد شد.
 


 

لازم به ذکر است؛٢٩ تیرماه خبر گم شدن کودک هشت ماه به نام بنیتا و صدای لرزان مادری که از مردم تقاضای کمک می‌کرد در فضای مجازی دست به دست شد. هشت روز از این ماجرا گذشت در حالی که تلاش‌های پدر و مادر و اعضای فامیل و پلیس آگاهی بی نتیجه مانده بود، خبری تلخ مبنی بر فوت کودک هشت ماه در رسانه‌ها پیچید.پس از اعلام موضوع به پلیس،  ماموران پلیس آگاهی تهران در جریان تحقیقات متوجه رد پای دو سارق حرفه‌ای لوازم داخل خودرو شدند.با شناسایی مخفیگاه یکی از این سارقان، او اعتراف کرد که خودرو و بچه در اختیار همدستش است. با دستگیری سارق دوم او در بازجویی‌ها منکر هرگونه سرقت شد تا اینکه پس از روبرو شدن با همدستش لب به اعتراف گشود.سارق در بازجویی‌ها اعتراف کرد پس از سرقت خودرو از مشیریه به همراه کودک، آن را همان روز به یکی از خیابان‌های پاکدشت برده و پس از بالا کشیدن شیشه‌ها آن را ر‌ها کرده است.ماموران بلافاصله به محل ر‌ها کردن خودرو در محله‌ای خلوت رفته و با جسد بنیتای هشت ماهه که به دلیل گرما، تشنگی و گرسنگی دچار جمود نعشی شده بود، روبرو شدند.دادگاه متهمان پرونده بنیتا روزهای ۲۰ و ۲۲ شهریورماه به ریاست قاضی کشکولی برگزارشد.
منبع: بهارنیوز

چشمان بسته جامعه بر آزار کودکان!

علی توکلی در گفت و گو با خبرنگار ایسنا، از خشم به عنوان یک هیجان مفید برای انسان یاد کرد که در صورت لزوم می توان آن را به صورت آگاهانه و صحیح ابراز کرد.
وی ادامه داد: نمی توانیم بگوییم که افراد باید خشم خود را سرکوب یا کنترل کنند. ما می توانیم بگوییم که افراد برای بروز صحیح خشم شان لازم است آموزش هایی ببینند.
وی اظهار کرد: خشم یا خشونت، زاییده تنش یا تنش هایی است که انسان ها براساس نوع آموزش هایی که دیده اند از خود بروز می دهند. وقتی یک تنش ایجاد می شود سیستم های خاص از بدن شروع به فعالیت هایی می کنند. ابتدا غده فوق کلیوی شروع به ترشح هورمون کورتیزول می کند. هورمون کورتیزول بلافاصله سیستم سپاتیک که به نوعی عضلات و فعالیت های خودکار بدن را مدیریت می کند را به واکنش وا می دارد.
این مدرس دانشگاه در ادامه عنوان کرد: در ادامه هورمون آدرنالین شروع به ترشح می کند و تحت تاثیر ترشح آدرنالین سیستم تنفسی، ضربان قلب، ضربان نبض، تعریق بدن، لرزش اندام و … و نشانه هایی مانند افزایش فشار خون، گرفتگی اندام ها و … به صورت غیرارادی افزایش می یابند و در نهایت آنچه که ابراز می شود بستگی به نوع آموزش افراد دارد.
وی اضافه کرد: انسان ها یاد گرفته اند که تنش هایشان را به دو صورت بروز دهند یا آنرا درونی می کنند یا برون سازی انجام می دهند. در نوع درون سازی تنش ها معمولا افراد دچار افسردگی، ناراحتی و غم می شوند اما در نوع برون سازی تنش های افراد به صورت خشنونت، پرخاشگری، عصبانیت و اضطراب ابراز می شود.
خشونت، واگیردار مانند آنفلوانزا
این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در ادامه با طرح این موضوع که خشونت چگونه آموخته می شود، گفت: خشونت یک اختلال واگیردار مانند آنفلوانزاست. همانگونه که آنفلوانزا از شخصی به شخص دیگر سرایت می کند، خشونت و پرخاشگری و … نیز می تواند از شخصی به شخص دیگر سرایت کند و ما کاملا در جامعه ای که امروز در آن زندگی می کنیم این فرآیند را مشاهده می کنیم.
آموزش خشونت قبل از تولد!
وی به بیان عواملی که می تواند بیشترین نقش در آموزش خشم و خشونت داشته باشد اشاره کرد و گفت: آموزش خشونت در دوران رشد و حتی قبل از آن می تواند شروع شده باشد. از لقمان حکیم پرسیدند که تربیت کودک از چه زمانی آغاز می شود، وی پاسخ داد که از بیست سال قبل از تولد او.
وی ادامه داد: بنابراین می توانیم به این نتیجه برسیم که اگر امروزه شاهد این همه خشونت هستیم حاصل فرآیندها و برنامه هایی است که از سالها قبل چه به صورت ارادی و چه غیرارادی در سیستم های آموزشی طراحی شده اند. عوامل ایجاد کننده این فرآیند بیمارگون بسیار متعدد هستند و اگر بخواهیم پیرامون آنها سخن بگوئیم حرف بسیار است.
توکلی، خشونت هایی که بصورت ناآگاهانه به فرزندانمان آموزش می دهیم را یک فرآیند دیگر مطرح کرد و گفت: رفتار فرزندان انعکاس رفتار والدین، مربیان، معلمان و تمامی آن چیزهایی که مشاهده می کنند است. در این خصوص عدم آشنایی والدین، مربیان، معلمان، برنامه ریزان آموزشی و نهادهایی مانند صدا و سیما، وزارت ارشاد و … در تامین نیازهای فرزندان و کودکان در زمینه مسایل آموزشی مربوط به این موضوع نقش بسیار تعیین کننده‌ای دارند.
خشم پنهان زیر پوست شهر، آتش زیر خاکستر
وی اضافه کرد: اگر بخواهیم از خشم پنهانی زیر پوست شهر که می توان گفت آتش زیر خاکستر است سخن بگوئیم باید گفت که انسان ها و مخصوصا کودکان حاصل همکاری ژنتیک و عوامل محیطی هستند و امروزه نقش عوامل محیطی در برانگیختگی عوامل ژنتیکی مورد بررسی قرار گرفته است. به این صورت که انسان ها با آمادگی های زیستی متفاوتی متولد می‌شوند اما کدامیک از این استعدادها و آمادگی های زیستی برانگیخته می شوند و بروز و رشد می کنند بستگی به محیطی دارد که در آن متولد می شوند.
این مدرس دانشگاه اظهار کرد: عوامل محیطی شامل خانواده، جامعه، مهدکودک، مدرسه، آموزش و پرورش، برنامه های آموزشی و فرهنگی نهادهایی که برای کودکان و نوجوانان برنامه سازی می کنند مانند صداو سیما و سایر نهادهای دولتی مانند وزارت ارشاد، و در نهایت دولت ها و سیاست های حکومتی است.
پرکاری صدا و سیما در افزایش خشونت
وی ادامه داد: یکی از مهمترین عوامل موثر در آموزش ها ادبیات داستانی و در کل برنامه های تلویزیونی و کارتون هایی است که کودکان و حتی بزرگسالان آنها را مشاهده می کنند. متاسفانه در سالهای اخیر مخصوصا دهه اخیر برنامه های پخش شده از صداوسیما بسیار ضعیف بوده اند. در اکثر موارد آنچه که از طریق صدا و سیما پخش می‌شود مخصوصا در زمینه برنامه‌های محتوایی، آموزش دهنده نوعی خشونت است.
وی اضافه کرد: پخش کارتون هایی مانند تام و جری، رودرانر(میگ میگ)، باب اسفنجی، بن تن و …. که تعدادی از آنها از صدا و سیما و تعدادی دیگر از طریق پخش خانگی به منازل ما می آیند و طرفداران بسیاری هم دارند به نوعی آموزش دهنده خشونت هستند و ما این خشم را هر روز در مدارس، در خیابانها و در ترافیک و … شاهد هستیم. سریال های بزرگسالان نظیر افسانه جومونگ که بارها تجدید پخش شدند نیز در زمره این برنامه های ترویج خشونت است.
این کارشناس ارشد روانشناس بالینی به نوع دیگری از خشونت اشاره کرد که همانا خشونت علیه کودکان است و گفت: با جامعه ای طرف هستیم که بیمارهای جنسی به وفور در آن وجود دارد و کودکان معصوم و پاکی که امروزه توسط افراد بیمار مورد آزار  جنسی قرار می‌گیرند اگر مورد حمایت اجتماعی و روانشناختی قرار نگیرند یقینا در آینده دچار اختلالات شدید روانی می‌شوند.
خشونت جنسی حاصل نبود آموزش‌های جنسی
وی با طرح این سوال که چرا خشونت جنسی بوجود می آید، گفت: خشونت جنسی زمانی بوجود می آید که در زمینه تربیت جنسی و آموزش جنسی در خانواده‌ها، مهدهای کودک و مدارس کوتاهی کنیم، در آموزش مهارت های زندگی در دوره‌های متفاوت رشد کم کاری کنیم و در حوزه آموزش موضوعات مربوط به مصونیت جنسی غافل باشیم، در این شرایط دچار مشکلات عدیده‌ای خواهیم شد.
وی با تاکید بر اینکه در خصوص آموزش مسایل جنسی گاه با انحرافاتی مواجه هستیم و با تحریف آموزش های دینی به این انحرافات دامن می زنیم، گفت: اگر دخترانمان در همه سنین مخصوصا نوجوانی توسط پدرانشان و بالعکس پسران توسط مادران طرف صحبت قرار گیرند قطعا تا حدود بسیار زیادی می توان آنان را نسبت به مسایل این حوزه آگاه کرد.
چشمان بسته جامعه بر آزار جنسی کودکان/قانون مانع مجازات آزاردهندگان!
توکلی به نقش جامعه در این حوزه اشاره کرد و گفت: مطمئنا جامعه و خانواده و فرد یک مثلث ارتباطی را تشکیل داده اند. در جوامع پیشرفته از نظر علمی و اجتماعی شاهدیم که اگر کودک یا نوجوانی مورد آزار جنسی قرار گیرد همه جامعه به صورت متحد علیه فرد آزاردهنده دست به کار می شوند. رسانه‌ها و نهادهای آموزشی و فرهنگی و دادگاه های حقوقی و حقوقدانان و حتی گاهی اوقات دولتمردان درباره یک خشونت جسمی یا جنسی انجام شده علیه یک فرد دست به اقدام حمایتگرانه می زنند و اعتراض می کنند. برای آنها شخص متعرض تفاوتی ندارد و شاهد انجام اقدامات روانشناختی نیز هستیم.
وی افزود: متاسفانه در یک سال اخیر در کشورمان شاهد انواع و اقسام آزارهای جسمی و جنسی علیه کودکان بودیم که چقدر معصومانه حقوق آنها پایمال شده است. دختر بچه ای که مورد آزار و اذیت قرار گرفته و در وضعیت اسف باری پیکر او را یافته اند و حالا که خانواده او ولی دم هستند و تقاضای قصاص می‌کنند، در کمال تاسف قوانین دست و پا گیر اجازه نمی دهند که داد و خواسته خانواده برآورده شود.
اعمال مجرمانه علیه کودکان در سایه نبود نگرش‌های شفاف
این مدرس دانشگاه به فعالیت موثر فضای مجازی برای حساس تر نشان دادن این اعمال مجرمانه که علیه کودکان انجام می شود اشاره کرد و گفت: متاسفانه دیدگاهها و نگرش های شفاف و روشنی برای حل این موضوع وجود ندارد و لازم است که سازمان ها و نهادهای ذیربط و نیز قوای سه گانه به وظایف  اصلی خود در این حوزه عمل و نقص قانون را نیز برطرف کنند.
وی به زیرساخت های لازم برای برخورداری از جامعه عاری از خشونت اشاره کرد و گفت: یک کودک نیازهای فیزیولوژیک مانند آب و غذا، امنیت، حس تعلق داشتن، شکوفایی و … دارد. بوجود آوردن اعتماد و اطمینان خاطر بین اعضای خانواده و جامعه و اینکه فرد حس کند به یک خانواده و کشور تعلق دارد و در خانواده و جامعه حق تصمیم گیری دارد از الزامات است.
وی ادامه داد: باید دانست که انسان با توجه به توانمندی‌ها و استعدادها و سایر اجزای شخصیتی اش می‌تواند در کمال آرامش و اطمینان به انجام فعالیت‌های اجتماعی بپردازد و در کمال سلامت جسمانی و روانی به زندگی در جامعه مدنی و مدرن ادامه دهد.
منبع: بهارنیوز

شاخص آلودگی تهران رکورد شکست

شاخص کیفیت هوا در روزهای گذشته از عدد ۱۴۵ به ۱۵۱ افزایش یافته و در ساعت ۹ صبح امروز با ثبت رکورد به عدد ۱۷۸ رسید.بنابر تمهیدات اندیشیده‌ شده از سوی مسئولان اگر شاخص عددی ذرات معلق کمتر از ۲٫۵ میکرون بین ۵۰ تا ۱۰۰ باشند شرایط کیفیت هوا سالم است و شرایط ناسالم برای گروههای حساس نیز به میانگین عددی ۱۰۰ تا ۱۵۰ تعلق می‌گیرد اما اگر اعداد از ۱۵۰ تا ۲۰۰ قرار گیرند به این شرایط کیفیت هوا وضعیت قرمز یا شرایط اضطرار گفته می‌شود و کیفیت هوا در این میانگین برای همه افراد ناسالم خواهد بود.افزایش شاخصهای ذرات معلق کمتر از ۲٫۵ میکرون و گزارشهای سازمان هواشناسی مبنی بر تداوم آلودگی هوا در استان تهران موجب شد تا مسئولان ذی‌ربط در دو روز گذشته مصوباتی نظیر تعطیلی مدارس و … را اعمال کنند.
 


 

 


 

 


 
منبع: بهارنیوز

ونوس یک سیاره مرده نیست

به گزارش ایسنا و به نقل از دیلی‌میل، ونوس مدت‌ها بود که سیاره‌ای مرده فرض می‌شد، اما اخترشناسان فاش کردند که به تازگی علائمی از تغییر در آن دیده شده است.آخرین رصدها از سطح این سیاره حاکی از حرکت پوسته آن است. کارشناسان می‌گویند که حرکت سلسله کوه‌های ونوس بسیار شبیه به روند مشابهی است که در زمین در حال وقوع است.پژوهشگران اتحادیه ژئوفیزیک آمریکا از تصاویر راداری سطح ونوس که کاوشگر ماژلان در ماموریت خود طی سال‌های ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴ گرفته، استفاده کردند تا ساختارهای سطح این سیاره را با دید کلی ببینند.
این کار الگوی جدیدی را نشان داد؛ این رشته کوه‌ها و گودال‌ها و دره‌ها در حال همسو شدن هستند تا بلوک‌هایی از دشت‌های مسطح پوشیده از گدازه‌های سرد شده را در امتداد قطب‌های سیاره تشکیل دهند. چیزی که هرگز متوجه آن نشده بودند.سطح ونوس مملو از رشته کوه‌ها و شیارها و گودال‌ها و دره‌هایی است که دانشمندان در دهه‌های مختلف آنها را شناخته‌اند، اما قبلا آنها را به تنهایی دیده‌اند، و نه یکپارچه.

قطعات بزرگ پوسته ونوس در واقع قاره‌هایی هستند که به علت نیروهایی که در زیر آن قرار دارد، به سمت اطراف حرکت، چرخش و سقوط می‌کنند.محققان معتقدند با درجه حرارت سوزان ۴۶۲ درجه سلسیوس در سطح ونوس، پوسته می‌تواند به اندازه کافی گرم شود که ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر پایین رفته و بلوک‌های نازک پوسته‌ای ایجاد کند که می‌تواند به راحتی مانند گسل‌های زمین حرکت کند.
منبع: بهارنیوز

تبعات بنزین ۱۵۰۰ تومانی

بیژن حاج محمدرضا، رئیس اتحادیه جایگاه‌داران سوخت در گفت وگو با  ایلنا درباره احتمال افزایش قیمت بنزین از ابتدای سال ۹۷ و تبعات آن اظهار داشت: جایگاه داران با قیمت ۱۰۰۰ تومانی کسادی فروش دارند و افزایش به یکباره قیمت‌ها وضعیت را بدتر خواهد کرد، البته چند روز قبل از گران شدن، هجوم مراجعات را خواهیم داشت اما پس از آن فروش به شدت پایین می آید.وی افزود: در حال حاضر موتورسیکلتی که به جایگاه مراجعه می‌کند یک لیتر بنزین می‌زند و خودروها حتی ۳ تا ۵ لیتر هم بنزین می‌زنند و فقط خودروهای عمومی باک ۳۰ لیتری پر می کنند بنابراین با افزایش قیمت، افت فروش خواهیم داشت.حاج محمدرضا قیمت فوب خلیج فارس را بین ۹۰۰ تا ۱۰۰۰ تومان عنوان کرد و افزود: در کشور امارات بنزین با نرخ یک درهم عرضه می شود بنا بر این به یکباره افزایش ۵۰ درصدی در ایران تبعات خوبی ندارد.وی درباره کیفیت بنزین قابل عرضه در جایگاه‌های عرضه سوخت نیز بیان کرد: اکنون در چند کلانشهر بنزین یورو ۴ و در شهرهای کوچک و حومه بنزین یورو ۲ ارائه می‌شود که این نوع بنزین باعث آلودگی هوا و همچنین آسیب به خودرو است.
منبع: بهارنیوز

فرمان پرحاشیه یک رئیس جمهوری

شاید زمانی که رئیس جمهوری دولت دهم با لبخند در رسانه ملی حاضر و از شروع طرحی که در دستور کار قرار داده بود خبر می‌داد، تصور هم نمی‌کرد جریانی را کلید می‌زند که حتی دولت‌های بعد از او هم نتوانند به راحتی از باتلاقش خارج شده و بعد از گذشت چند سال همچنان در آن دست و پا بزنند، هر چند  سازوکاری که دولت اجرای قانون را بر پایه آن گذاشته بود عواقبی قابل تصور داشت.
به گزارش ایسنا، امروز همزمان با ۲۹ آذر ماه قانون هدفمندی یارانه‌ها وارد هشتمین سال از شروع خود شد. دولت نهم با هدف اجرای طرح تحول اقتصادی لایحه‌ای را به مجلس برد و با وجود اختلاف نظرهایی که در مورد آن وجود داشت سرانجام با رای نهایی شورای نگهبان در دی ماه ۱۳۸۸ مصوب شد.
اساس این قانون (۱۶) ماده‌ای اصلاح رویه پرداخت یارانه و به عبارتی حذف تدریجی سوبسید از مواد سوختی، خوراکی، آب، برق، گاز و سایر اقلام و توزیع درآمد حاصل از تغییر قیمت حامل‌های انرژی تا ۵۰ درصد به صورت نقدی و غیرنقدی بین خانوارها، ۳۰ درصد در بخش های تولیدی، فرهنگی، اجتماعی و سلامت جامعه و ۲۰ درصد مانده هم برای تامین بخشی از هزینه‌های دولت به ویژه در طرح‌های عمرانی. اما گذر زمان نشان داد که این فقط الزامات قانون و اهداف جذاب اقتصادی بود که بایگانی شد.
محمود احمدی نژاد – رئیس جمهوری وقت – در ۲۷ آذرماه ۱۳۸۹ به رسانه ملی آمد و اعلام کرد که از فردای آن روز اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها و ارائه حامل‌های انرژی با قیمت اصلاح شده را رسما آغاز خواهد کرد. این اتقاق نیز افتاد و در فاز اول قیمت سوخت با شیبی تند و حداقل ۴۰۰ درصدی رشد کرد، به طوری که در مهمترین اقلام بنزین از لیتری ۱۰۰ به ۴۰۰ تومان سهمیه‌ای و ۷۰۰ تومان آزاد و گازوئیل از لیتری ۱۶.۵ به ۱۵۰ تومان سهمیه ای و ۳۵۰ تومان آزاد رسید.
اما چاشنی اصلی تغییرات قیمت، یارانه‌های نقدی بود و قرار شد در هر ماه به هر خانوار بر اساس تعدادی که ثبت نام کرده بودند حدود ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان پرداخت شود که با وجود ظاهری خوشایند، ماجرا روی دیگری داشت، چراکه دولت دهم بعد از اینکه در قالب طرحی با هدف دهک‌بندی شروع به ثبت نام مردم و خوشه‌بندی بر مبنای منابع درآمد و دارایی‌هایشان کرد و به نتیجه‌ای نرسید قرار را بر پرداخت یارانه نقدی به همه کسانی که خواستار آن شده بودند و جمعیتی حداقل ۷۵ میلیون نفری را در بر می‌گرفت گذاشت، تصمیمی که خود آغاز انحراف قانونی و رسیدن به وضعیت فعلی را رقم زد.
روال بی‌ضابطه پرداخت جمعی یارانه‌های نقدی به نیازمند و غیرنیازمند در حالی عادی شد که با پرداخت رقمی نزدیک به ۳۴۰۰  میلیارد تومان در هر ماه و تا حدود ۴۲ هزار میلیارد تومان در سال، با توجه به اینکه درآمد ناشی از اصلاح قیمت حامل‌های انرژی پاسخگوی این هزینه نبود نه تنها جایی برای پرداخت سهم بخش‌های تولید و درمانی و خود دولت باقی نگذاشت، حتی موجبات استقراض از بانک مرکزی را هم فراهم آورد.
این روند ادامه پیدا کرد تا به دولت یازدهم رسید و تیم حسن روحانی یکی از محورهای تبلیغاتی خود در انتخابات ریاست جمهوری را تغییر روال اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها و به ویژه پرداخت‌های نقدی قرار داد و بر غربالگری یارانه‌بگیران تاکید داشت، برهمین اساس در ابتدای استقرار دولت بحث‌های متفاوتی درباره روش حذف غیرنیازمندان شکل گرفت، اما در نهایت این دولت هم که خود را درغربالگری ناتوان دید تصمیم به ثبت نام مجدد از متقاضیان دریافت یارانه در آغاز سال ۱۳۹۳ گرفت به امید آنکه فقط افراد نیازمند ورود کنند ولی نتیجه دلخواه نبود و حداقل ۷۳ میلیون اعلام نیاز کردند. البته سال ۱۳۹۳ زمانی هم برای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها بود به گونه‌ای که در اردیبهشت ماه نرخ هر لیتر بنزین سهمیه‌ای از ۴۰۰ به ۷۰۰ تومان و بنزین آزاد از ۷۰۰ به ۱۰۰۰ تومان افزایش یافت و در ادامه هم در سال ۱۳۹۴ کلا بنزین سهمیه‌ای با نرخ ۷۰۰ تومان را حذف و با ۱۰۰۰ تومان تک نرخی کرد.
پرداخت هزینه‌های سنگین و عدم توانایی دولت در تامین منابع لازم برای پرداخت نقدی که با کسری همراه بود و از سویی دیگر سهم صفر بخش‌های مشمول درآمد ناشی از اصلاح قیمت حامل‌های انرژی به ویژه تولید موجب ورود رسمی حذف یارانه‌بگیران به قانون بودجه از سوی مجلس شد. در حدود سه سال اخیر با وجود تاکیدی که بر غربالگری یارانه‌بگیران در بودجه وجود داشت دولت در این‌باره به بهانه نبود پایگاه اطلاعاتی کافی موفق عمل نکرد و تنها حدود چهار میلیون را حذف و در نتیجه اعتراضات شکل گرفته یک میلیون نفر از آنها را به جمع یارانه‌بگیران برگرداند.
طی سال‌های اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها تاکنون ۸۲ مرحله پرداخت نقدی انجام شده که در مجموع هزینه‌ای نزدیک به ۳۰۰ هزار میلیارد تومان را دربر می‌گیرد آنهم در شرایطی که درآمد ناشی از اصلاح قیمت حامل‌های انرژی در این حد نبوده و کسری موجود از محل بودجه عمومی تامین شده است، به عبارتی نه تنها یارانه نقدی سهم تمامی بخش‌ها قانونی را در خود هضم کرد، بلکه موجب برداشت از بودجه عمومی برای صرف در توزیع ۴۵ هزارو ۵۰۰ تومانی هم شد. با وجود آگاهی دولت یازدهم نسبت به این موضوع و انتقاداتی که در ادامه روند معیوب گذشته وجود داشت، ترجیح بر این بود که احتیاط در حذف یارانه‌بگیران در دستور کار باشد، اما اولین بودجه تدوین شده در دولت دوازهم رویی دیگر برای تبصره هدفمندی دارد به طوری که سهم پرداخت های نقدی تا نصف کاهش یافته و به ۲۳ هزار میلیارد تومان در سال رسیده است رقمی که نشان می‌دهد دولت به یکباره تصمیم به حذف حداقل ۳۰ میلیون نفر از جمع یارانه بگیران گرفته است. در سویی دیگر پیش‌بینی درآمد ۱۷ هزار و ۴۰۰ میلیاردی از محل افزایش قیمت حامل‌های انرژی مطرح شده که بر اساس آنچه که خود دولت تایید کرده است برای سال بعد احتمال افزایش قیمت بنزین از ۱۰۰۰ به ۱۵۰۰ و گازوئیل از ۳۵۰ به ۴۰۰ وجود دارد.
این دو تصمیم مهم که البته تبعات خاص خود در اجرا  را به دنبال خواهد داشت، حتی اکنون که به عنوان پیشنهاد به مجلس ارائه شده با مخالفت‌ها و اما و اگرهای بسیاری همراه شده است. این نیز جزئی از نتیجه اجرای نادرست قانون هدفمندی یارانه‌ها و پایه گذاری اشتباه آن است چرا که اگر از ابتدا پرداخت یارانه نقدی به صورت همگانی انجام نشده بود و توقع در بین همه اقشار جامعه برای دریافت یارانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی ایجاد نمی‌شد اکنون هزینه‌های سنگین آن وجود نداشت و اقدام برای غربالگری به بن‌بست نمی‌رسید.  در عین حال که اگر دولت دهم و در ادامه یازدهم از مجوزهای قانونی که سالانه قانون بودجه دراختیار آنها قرار داده بود برای اصلاح قیمت حامل‌های انرژی استفاده کرده بودند و به طور مرحله‌ای قیمت را تا حد قانونی افزایش می‌دادند اکنون نیاز به افزایش یکباره قیمت بنزین تا ۵۰ درصد بیشتر نبود و با شیبی ملایم رشد می‌کرد.
در مجموع با شرایط آشفته‌ای که بر بساط قانون هدفمندی یارانه‌ها حاکم بوده و جز خرج  ۳۰۰ هزار میلیارد برای پرداخت نقدی که مشخص نیست درد کدام خانواده را دوا کرد و همچنین کسری های ناشی از آن که موجب بلعیدن سهم تولید و سرکوب آن شد، نتیجه‌ای نداشت، آیا  برای هفت سالگی قانونی که قرار بود جریان ساز تحول اقتصادی باشد اما به بن بست رسید و حتی تخریبی عمل کرد، باید جشن گرفت و برای آن خوشحال بود!؟
منبع: بهارنیوز