نماینده تهران: پس لرزه‌های زیاد شاهدی بر این است که زلزله‌ای با قدرت بیشتر اتفاق نمی‌افتد

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به زلزله چهارشنبه‌شب تهران گفت: در واقع عاقلانه‌ترین کار برای مواجهه با زلزله این است که مردم آگاهی‌های لازم را کسب نموده و باور داشته باشند که پدیده‌ای به نام زلزله وجود دارد. ما باید به بحث مقاوم‌سازی مانند کشورهای زلزله‌خیز توجه داشته باشیم.

غلامرضا حیدری در گفت‌وگو با ایسنا در خصوص زلزله دیشب تهران، بیان کرد: من خودم دیشب در هنگام زلزله تهران نبودم. اکنون که خبرها را دنبال می‌کنم مطلع شدم که این زلزله بیشترین ریشتری بوده که اتفاق افتاده و خساراتی هم نداشته است. با توجه به این که پس لرزه‌های زیادی هم داشته این امر می‌تواند شاهدی باشد که زلزله‌ای با قدرت بیشتر اتفاق نیفتد.

وی گفت: از نظر علمی آخرین یافته‌ها نشان می‌دهد که نمی‌توان زلزله را پیش‌بینی کرد. در کشورهای زلزله‌خیز برای مقابله با آسیب‌های زلزله از مقاوم‌سازی ساختمان‌ها استفاده کرده‌اند. ساختمان‌هایی که نسبت به زلزله مقاوم هستند تخریب نمی‌شوند و برای ساکنین مشکلی ایجاد نخواهند کرد؛ بنابراین ما نیز باید به بحث مقاوم‌سازی توجه ویژه کنیم؛ لذا به جای این‌که مردم به نظام مهندسی و شهرداری‌ها مراجعه کنند و خدای نکرده با دادن رشوه بخواهند از رعایت استانداردها فرار کنند خود مردم باید مدعی مقاوم‌سازی باشند. درست است که مقداری هزینه این امر بالا است اما این علمی‌ترین کاری است که در کشورهای زلزله‌خیز برای پیشگیری از آسیب‌های زلزله انجام می‌شود.

وی افزود: نکته‌ دیگری که مردم باید به آن توجه داشته باشند این است که در هنگام وقوع زلزله آرامش خود را حفظ کنند. در زلزله دیشب تعدادی از افراد که مصدوم شدند بر اثر ازدحام در هنگام فرار بوده است؛ لذا مردم باید آرامش خود را در این مواقع حفظ کنند.


منبع: عصرایران

سیدعلی خمینی: چرا خیال می‌کنیم همه کارها با لحن دستوری پیش می‌رود؟/ مردم انتظار دارند ما آدم باشیم

نوه گرامی امام طی سفر به استان خوزستان با مسئولین و گروههای مختلف مردم دیدار کرد.

جماران نوشت: روز گذشته حجت الاسلام والمسلمین سیدعلی خمینی در دیدار جمعی از طلاب اهواز گفت: ما به عنوان کسانی که طلبه شده ایم و از منظر امام می خواهیم در مسیر اهل بیت(ع) قدم برداریم باید روی امری حساسیت داشته باشیم تا بتوانیم پیش خود، خداوند و اهل بیت سرافراز باشیم و بگوییم که ما به وظیفه خود عمل کردیم.

وی در ادامه گفت: لازم است ما به عنوان طلبه هایی که پا در این وادی گذاشتیم به سه امر عمده چه از حیث ثبوتی و چه از حیث اثباتی توجه ویژه کنیم که آن سه امر عبارت است از «انسان، اسلام و نظام اسلامی»؛ حتی اگر امروز امام بخواهند به ما هشدار دهند که ای طلبه ها چگونه رفتار کنید یا چه عملی انجام دهید و چه نکته ای برای شما حائز اهمیت باشد، از این سه مورد خارج نخواهد بود.

سیدعلی خمینی با بیان اینکه مورد نخست توجه به انسان و انسانیت از حیث ثبوتی و اثباتی است گفت: ما به عنوان طلبه، بیش از هرچیز باید درباره انسانیت و خلق و خویی که خداوند در وجود انسان قرار داده است هوشیار باشیم. امروز یکی از مشکلات جدی تمدن غرب و دنیای غرب این است که انسان ها به تدریج در خودشان خلاصه می شوند و هیچ‌کسی درد دیگری ندارد در حالی که یک طلبه فارغ از هر دین و آیینی به انسان و به ماهوالانسان متوجه است ما نمی توانیم نسبت به انسانیت بی توجه باشیم.

وی افزود: ورای از دین، عقل ما آنها را می فهمد و دین ما آنها را تایید می کند قبح کذب ورای از اینکه پیامبر اکرم(ص) و اسلام آن را حرام اعلام کرده است به عنوان یک قبیح عقلی در نظر گرفته می شود. بسیاری از اموری که ما اخلاقا موظف به حساسیت داشتن و دغدغه به روی آنها هستیم به انسانیت ما برمی گردد.

یادگار امام با اشاره به اینکه «دفاع از مظلوم و ایستادن در برابر ظالم در هر جای دنیا به انسانیت ما برمی گردد» گفت: اگر زمانی احساس کردیم که نسبت به ظلم بی تفاوتیم و دیگر برای ما که در قم زندگی می کنیم اهمیتی نداشته باشد در فلسطین، عراق ، کرمانشاه یا خوزستان چه اتفاقی می افتد یا احساس کردیم که انسان و انسانیت برای ما از ارزش افتاده است و فقط به خودمان اندیشیدیم یا تنها به خانواده، شهر یا کشور خود فکر کردیم باید بدانیم که از مسیر پیامبر اسلام و آل ایشان فاصله گرفتیم.

وی افزود: طلبه نمی تواند نسبت به انسان بی تفاوت باشد؛ لذا دغدغه همیشگی امام ایستادگی در برابر ظالم بود و هیچ فرقی برایش نمی کرد که شرق یا غرب باشد. ایشان در برابر آمریکا با تمام توان ایستادگی کرد حتی وقتی در اوج دوره ای که در مقابل آمریکا ایستاده بود شوروی پیغام داد که می خواهد به افغانستان حمله کند و از امام خواست که ساکت بماند. امام فرمود: «من ساکت نمی نشینم همانطور اگر ظلمی در غرب عالم شود من در برابرش می ایستم اگر این اتفاق در شرق عالم نیز بیفتد من در برابرش می ایستم».

سید علی خمینی تصریح کرد: انسان نمی تواند در مقابل ظالم بی تفاوت باشد و بگوید به من چه ربطی دارد بلکه ممکن است در راهکار عملیاتی و نحوه مقابله تفاوتی وجود داشته باشد؛ لذا مصلحت سنجی ها در اصل دلسوزی ما بی اثر خواهد بود. متاسفانه عبارت «به من چه» آفت بزرگ دنیای امروز است دنیایی که می گوید مشکلات و درد دیگران به من چه؟! ما به عنوان طلبه نمی توانیم نسبت به انسان، خصوصیات و تعریف او بی تفاوت باشیم.

وی بیان کرد: مردم از ما طلاب توقع دارند که به تعبیر امام، آدم باشیم. امام همچنین در برابر آمریکا گفتند: «ما از آمریکا چیزی نمی خواهیم و حاضریم با آن ارتباط برقرار کنیم به شرطی که آدم باشد» جمله ای معروف دیگری از امام نقل می کنند که می گوید: «ملّا شدن چه سخت است آدم شدن محال است» بدون شک انسان باید به درجه ای بالا از انسانیت برسد.

سیدعلی خمینی با بیان اینکه نکته دومی که طلبه ها باید به آن توجه کنند اسلام است گفت: ما باید به احکام فردی و اجتماعی اسلام توجه داشته باشیم این موضوع را نیز باید هم در جهت ثبوتی و هم در جهت اثباتی مدنظر داشته باشیم. شما می دانید چه میزان مردم امروز، مشکلات دینی و عقیدتی دارند؟ تمامی مشکلات که سیاسی نیستند بلکه بسیاری از مشکلات فرهنگی و دینی هستند.

وی گفت: مردم احتیاجات روحی بسیاری دارند از این رو نقش اساسی روحانیت در دوره های مختلف در دست داشتن بُعد روحانی مردم و ارتباط با آنها بود. حوزه علمیه ما هم از حیث کمیت هم غنای علمی از حوزه های تمام تاریخ بالاتر است بدون شک در سال های آینده ثمره انقلاب در حوزه های علمیه روشن خواهد شد.اما آنچه که ما به شدت در آن ضعیف عمل کردیم ارتباط علما با مردم به همان شیوه سنتی در شهرها است. در گذشته درهر شهری علمایی بزرگ قرار داشتند اما امروز این گونه نیست.

نوه گرامی امام افزود: امروزه یک طلبه باید سالیان سال تلاش کند و در مراسم های شادی و عزای مردم شرکت کند تا بتواند به تدریج جایگاهی در میان آنها پیدا کند. اینکه طلبه ها توقع دارند پس از آنکه دوران طلبگی را پشت سر می گذارند در شهرهای خود از یک در وجوهات بیاید و از دری دیگر کمک های مردمی داده شود اشتباه و توقعی بیجاست ما در طلبگی چنین چیزی نداریم.

وی اظهار داشت: ما در گذشته نسبت به اسلام و روحانیت سنتی توجه بیشتری می کردیم امروز نیز هرچند در برخی از شهرها، هنوز روحانیونی هستند که استوانه های دینی مردم و مرجع آنها محسوب می شود و معمولا توانسته اند دایره ای از متدینین را به دور خود جمع کنند. باید پرسید ما در شهرهای خود و استان های کشور، چه میزان توانسته ایم روحانیت سنتی که دغدغه دین مردم، اسلام، احکام دینی و اخلاقیات مردم را دارند داشته باشیم؟ مردم علاوه بر دنیا و مادیات به معنویات احتیاج دارند.

وی ادامه داد: باید پذیرفت که بُعد معنوی در انسان مهم است و ما به عنوان مبلغ دینی باید به این دغدغه و نیاز مردم توجه داشته باشیم. گاهی برخی موضوعات برای ما طلبه ها خیلی واضح هستند اما مردم ما به مسائلی که ما گمان می کنیم واضح اند احتیاج دارند. آنها از ما طلبه ها توقع دارند که درباره آن مسائل حرف زنیم؛ مردم را به اخلاق دعوت کرده و خودمان نیز اخلاق اسلامی را رعایت کنیم.

نوه گرامی امام با اشاره به اینکه «مردم دین خود را از عالمان می گیرند»، گفت: آنها با دقت رفتارهای عالمان خود را رصد می کنند لذا هر عمل و رفتاری که یک عالم انجام می دهد تبدیل به دین مردم می شود.خصوصا امروز که ما کمترین میزان مطالعه و رجوع را داریم. مردم به ما طلبه ها نگاه می کنند؛ هرچقدر هم بگوییم هر عیبی که هست از مسلمانی ماست یا شما به من طلبه نگاه نکنید و اگر هم طلبه ای کاری برخلاف اخلاق می کند، دروغ می گوید یا اگر ضربه ای می زند اشکال از دین نیست و آن طلبه مشکل دارد از سوی مردم پذیرفتنی نیست.

وی افزود: مردم با دیدن ما، خیال می کنند ما همان کسانی هستیم که پیروی پیامبر مصطفی(ص) و تجسم او در این زمانه ایم.لذا آنها دینشان را از رفتار ما طلبه ها می گیرند. اینکه امام این مقدار بر تهذیب نفس تاکید داشتند و فرمودند: «ما در حوزه ها به تهذیب نفس و به درس های اخلاق احتیاج داریم» نیز به همین خاطر است.

وی در ادامه گفت: امام نکته ای را در قالب سوالی مطرح کردند که چطور بابت مباحث فقهی مربوط به بیع نیاز به درس است اما مشکلات روحی انسان نیاز به درس و استاد ندارد؟ انسان باید بتواند مشکلات روحی و فسادهای عقیدتی و رفتارهای زشت خود را اصلاح کند. آیا این نیازمند درس و استاد نیست؟ ما نباید فکر کنیم با قراردادن عمامه روی سر دیگر نیازی به یادگیری نداریم. بلکه تازه وقت آموختن و تهذیب است.

وی تصریح کرد: نکته سوم مساله نظام اسلامی است ما نباید امروز به عنوان روحانیت کنار بنشینیم و بگوییم حالا که این نظام اسلامی است به ما چه ربطی دارد یا بگوییم حالا که مردم یک فقیه عادلی را انتخاب می کنند و ما همراهی کرده و او به عنوان ولی فقیه انتخاب می شود ما وظیفه ای نداریم؛ این چنین نیست بلکه تک تک ما به عنوان روحانیت وظیفه دارد و باید تلاش کنیم روز به روز وی را تقویت کرده و از او دفاع کنیم همچنین نسبت به دولت و کلیت ارکان نظام جمهوری اسلامی مسوولیم.

سیدعلی خمینی با بیان اینکه «این حکومت، حکومت برخاسته از شریعت شیعه است و برخاسته از عقاید تشیع است»گفت: باید بفهمیم که نظریه ولایت فقیه و حکومت دینی که امام مطرح و احیا کردند چیست؟ متاسفانه بسیاری از طلاب ما تنها نام «ولایت فقیه» را در این نظریه بلدند و من بعضی اوقات شنیدم که یک روحانی نظریه ولایت فقیه را در یک دقیقه توضیح می دهد. مگر می شود چنین نظریه ای را در یک دقیقه توضیح داد. نظریه ای که نیازمند مقدمات تصوریه و تصدیقیه است از این رو، نسل جوان و آگاه ما اظهارات یک دقیقه ای آن روحانی را درباره این نظریه مخدوش می بیند.

وی تاکید کرد: ما باید در حوزه های علمیه در حیطه ثبوت حرف امام، مبنای «ولایت فقیه» و حکومت دینی را بفهمیم و در حیطه اثبات، برای دفاع از نظام اسلامی تلاش کنیم اما دفاع از نظام اسلامی بدین معنا نیست که از همه چیز تعریف کنیم بلکه دفاعی که امام از ما می خواست این بود با چشمان تیزبین، دلسوزی، علاقه و عشق به نظام اسلامی بنگریم بدین معنا که اگر اشکال و اشتباهی دیدیم با صدایی بلند فریاد زنیم و اگر نقطه ای مثبت دیدیم از آن دفاع کنیم.

وی گفت: اگر در جایی دیدیم که نظام و رهبری مظلوم است باید محکم ایستاده و دفاع کنیم و تنهاخودمان را نبینیم حتی اگر موجب شود تا افراد بسیاری ناراحت شوند اما اگر در نقطه ای از کشور فساد، مشکل، تورم، اختلاس، گرانی و دزدی دیدیم باید فریاد زنیم. گاهی ما معنی دفاع را نمی دانیم و خیال می کنیم اگر نقد کنیم نظام را تضعیف می کنیم درصورتی که چنین نیست مردم مشکلات را با گوشت و پوست و استخوان خود درک می کنند.

وی گفت: کاش می شد به روی منبرها بگوییم که هیچ فساد فرهنگی در کشور نیست یا هیچ تورم، اختلاس، دزدی یا فقری در کشور نیست. اما من اگر در این شرایط چنین حرف هایی را بگویم از آنجا که مردم با این مشکلات مواجه هستند یا می گویند که من بی اطلاعم یا اینکه اصلا دغدغه ای ندارم که این ذهنیت ها به ضرر نظام و انقلاب است.

وی با اشاره به اینکه«امروزه نظام نیازمند حمایت ماست» گفت: معنایی ندارد که روحانیون بگویند حمایت از نظام به ما ربطی ندارد.باید گفت اگر واقعا عقیده ای به نظام ندارند آن بحث دیگری است و اشکالی هم ندارد. اما اگر در حیطه ثبوت و در حیطه نظریه ما معتقدیم که مبنای امام درست بود یا معتقد هستیم که این نظام جمهوری اسلامی و برخاسته از رای اکثریت قاطع ملت مسلمان ایران است و درخت تنومند این نظام با خون شهدای بزرگوار آبیاری شده است نباید بی تفاوت باشیم.

نوه گرامی امام با تأکید بر ضرورت اعتماد به مسئولین گفت: نکته مهمی که ما باید در این روزها به آن توجه داشته باشیم این است که به مسئولین خودمان اعتماد داشته باشیم و اطمینان کنیم. دائما هر مسأله ای که پیش می آید این را حمل بر این نکنیم که می خواهند خیانت کنند یا بلد نیستند.

حجت الاسلام و المسلمین سید علی خمینی همچنین عصر روز گذشته در شورای اداری استان خوزستان با اشاره به رساله امام صادق(ع) به یک استاندار به نام عبدالله نجاشی گفت: او وقتی والی می شود به امام صادق(ع) نامه می نویسد که اگر توصیه ای دارید که دنیا و آخرت من را نجات دهد برای من بیان کنید. امام صادق(ع) هم نزدیک به ۱۰ صفحه برای آن والی مطلب نوشتند که برای همه متصدیان امور در تمام تاریخ درس آموز است. عبدالله نجاشی والی اهواز شده بود و رساله امام صادق به عنوان رساله اهوازیه مشهور است.

یادگار امام تصریح کرد: امام صادق (ع) در پاسخ مطالب گوناگونی از خودشان و پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) نقل و بیان می کنند و در ابتدا می گویند وقتی شنیدم استاندار شدی هم خوشحال شدم که یکی از محبین ما به استانداری اهواز برگزیده شده و او اگر بتواند به خلق خدمت کند، رضایت خداوند را در پی خواهد داشت و ناراحت شدم که اگر بر مردم سخت گیری کند عذاب الهی را در پی خواهد داشت و بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد.

وی ادامه داد: مطالب خیلی عمیقی در این رساله وجود دارد. در ابتدای این رساله آمده است که بدان خلاص و نجات تو در دنیا و آخرت در هفت مورد است. اول اینکه نسبت به خون مردم و جان انسان ها هشیار باش و مراقب جان انسان ها باشد. این دستور العمل برای همه مسئولین است که به جان انسان ها اهمیت دهند.

سید علی خمینی افزود: دومین توصیه امام صادق (ع) این است که اولیاء خدا را آزار و اذیت نکن. خیلی مهم است که در تک تک قدم های دوره حکومت دائما مراقب باشیم که مردم اذیت نشوند، در حالی که بعضی ها اذیت نشدن مردم را نصب العین قرار نمی دهند. این داستان معروف است که در زمان امام دولت می خواست قیمت سیگار را افزایش دهد و حرف آنها خیلی هم مفصل بود که اگر قیمت هم سیگار را افزایش دهیم هم ممکن است خیلی ها نکشند، چون سیگار مضر است و هم پولی به جیب دولت می آید و امام مخالفت کرده بودند و گفته بودند سیگارهای گران قیمت را اگر ضرورت دارد گران کنید اما سیگارهای ارزان قیمت را که مردم مستضعف می کشند را حق ندارید گران کنید؛ چون به مردم فشار می آید.

وی تأکید کرد: امام خیلی به این مسأله توجه داشتند، چیزهایی که مورد استفاده فرودستان جامعه است و نیازهای اولیه ای که استفاده آن را فرودستان جامعه می کنند گران نشود. یک بار در اول انقلاب شهرداری می خواست اتوبوس های تهران را گران کند و امام باز مخالفت کردند و به شهردار وقت گفته بودند که این مردم بیچاره هستند که با اتوبوس این طرف و آن طرف می روند. آنها برای امام استدلال کردند که نمی توانیم با این قیمت به مردم سرویس دهیم. لذا راه ها را کوتاه کنیم و همان قیمت را بگیریم. امام می گوید نمی خواهد سر مردم را کلاه بگذارید؛ این کار بیشتر آنها را ناراحت می کند.

یادگار امام یادآور شد: تلاش کنید به بهترین روشی که مردم کمترین آزار و اذیت را می بینند کار را انجام دهید. اگر قرار است مشکلات جامعه درمان شود، اینکه بعضی از جراحی های اجتماعی ضرورت دارد، بعضی از گرانی ها و آزارهایی که مردم می بینند برای رسیدن به منافع بالاتر ضرورت دارد درست است؛ اما ما مسئولین باید در این روند به بیشترین شکل به فکر مردم باشیم.

وی توصیه بعدی امام صادق (ع) را مهربانی با مردم زیردست و عدم برخورد از موضع تکبر و گردن کشی عنوان کرد و تصریح کرد: تعریفی که امام خمینی قرار دادند این است مسئول خادم است و باید واقعا خودش را نوکر مردم ببیند و مسئولیت را فرصتی بداند که خدمت کند و الا اگر فکر کنیم ریاست برای ما آمده است، نجات نخواهد بود. واقعا در قلب و ضمیر به این فکر کنیم که این فرصتی است که به ما داده شده تا بتوانیم خیری برای خودمان و دیگران به دست آوریم و بتوانیم کمکی به حال و روز مردم کنیم.

سید علی خمینی گفت: امام صادق (ع) به والی خوزستان توصیه می کند که با تأنی برخورد کن. بعضی ها با عجله هر تصمیم را در کمتر زمان ممکن و تا عصبانی می شود تصمیم می گیرد؛ این شایسته یک مسئول نیست. چقدر خوب است که شوراهای مشورتی شکل بگیرد. شورای اداری یک قدم محکم به پیش بوده است. شورا به معنای این است که مسئولین و کارشناسان دور هم جمع شوند و با هم حرف بزنند.

وی با اشاره به مشکلات استان خوزستان افزود: ما این همه همایش های بی خاصیت در کشور داریم. در جاهایی که نیاز به همایش، کار کارشناسی و گفت و گو داریم حتی یک همایش در سطح ملی برگزار نشده است. شما بدانید بدون اینکه یک کار گفت و گو محور، اطراف این قضیه با هم حرف بزنند، این مسائل بین استانی و مسائل مهم کشور حل نمی شود؛ شاید شش ماه این جلسات طول بکشد، عیب ندارد. مباحثه یک بحث طلبگی است. مسأله باید با گفت و گو و صبوری حل شود.

نوه امام با بیان اینکه «حسن معاشرت» توصیه دیگر امام صادق (ع) بود، اظهار کرد: نکته دیگر این است که مسئولین خوب رفتار کنند. بعضی ها در تاریخ کار کرده اند که چقدر مشکلات بزرگ را ریشه یابی می کنید که اگر کسی بود که دو نفر را به هم وصل می کرد که با هم حرف می زدند میلیاردها ضرر به وجود نمی آمد. آدم خوب و درست حرف بزند. چه بسیاری از مشکلات با ملایم حرف زدن حل می شود. یکی از ملاک هایی که باید برای والی قرار دهیم این است که حسن معاشرت قرار دهد.

وی با تأکید بر ضرورت آرامش، گفت: ولی نه آرامشی که از روی ضعف باشد. یک مسئول باید نرمش و به تعبیر زیبای مقام معظم رهبری نرمش قهرمانانه داشته باشد. چرا خیال می کنیم همه کارها از موضع بالا و با لحن دستوری پیش می رود؟ با اجبار و فشار مسأله پیش نمی رود و بسیاری از کارها را با یک لحن و زبان نرم انجام می شود. البته شدت و ظلم با هم متفاوت است. اصلا مسئولی که برش نداشته باشد و فقط بخواهد مدارا کند کارش پیش نمی رود؛ اما دلیل نمی شود که ظلم کند.

سید علی خمینی بیان کرد: آخرین موردی که امام صادق (ع) می فرماید این است که اگر مقام بالادست چیزی می گوید با او مدارا کن. به خاطر اینکه ممکن است اختلافات شخصی برای او پیش آید و کارت را با مشکل رو به رو شود. نکته دوم این است که هرچه کارها بالاتر می رود یک سری مصالح و مفاسد هست که بالادستان می دانند. نکته مهمی که ما باید در این روزها به آن توجه داشته باشیم این است که به مسئولین خودمان اعتماد داشته باشیم و اطمینان کنیم. دائما هر مسأله ای که پیش می آید این را حمل بر این نکنیم که می خواهند خیانت کنند یا بلد نیستند. احتیاج به این داریم که مردم به مسئولینشان اعتماد کنند. اول از همه فکر کنیم که شاید مصالح، مفاسد و یا مشکلاتی وجود دارد که این مسئول نمی تواند آن کارها را انجام دهد. ما هم اگر جای او بودیم همان حرف را می زدیم.

وی تأکید کرد: حقیقتا کمتر دیده ام مسئولی که بی قید باشد و به فکر خدمت نباشد. بعضی از مسئولین را مستقیم و یا غیر مستقیم خود مردم رأی داده اند و اینها انسان های متدین، کارآمد و مسلمان هستند و غرضش این است که کار کند و اما ما با مشکلات آشنا نیستیم و می گوییم کاری نکرد. ما اعتماد کنیم که واقعا دلسوز هستند و قصدشان این است که خیر برسانند اما کشور ما با مشکلات زیادی رو به رو است. خیلی وقت ها اگر انسان درست با مردم حرف بزند و به مردم بگوید مشکلات ما چیست و اگر قول هایی دادیم چرا انجام نشده است، مردم گوش می کنند.

یادگار امام در پایان با اشاره به جنگ تحمیلی گفت: مردم خوزستان واقعا بسیار صبور هستند و دوره سخت جنگ جز محبت، جهاد و از خود گذشتگی چیزی اینجا دیده نشد. ده سال اخیر قول هایی به مردم داده شده است. به مردم بگوییم و صادقانه گزارش دهیم که به چقدر از آنها عمل شده و چرا بقیه عمل نشده است. من می دانم تلاش های زیادی انجام شده که باید صادقانه با مردم صحبت کنید و امید دهید که می شود با صبوری مسأله را پیش ببریم. اگر توصیه های ائمه را نصب العین کنیم، والله مردم گوش شنوایی دارند.

در جمع خانواده شهدا: اگر خون شهدا نبودند ریشه انقلاب اسلامی خشک شده بود

حجت الاسلام و المسلمین سید علی خمینی در جمع خانواده شهداء استان خوزستان گفت: فقط یک ملاقات امام هیچگاه لغو نمی شد و آن هم ملاقات با خانواده شهدا بود. ایشان نسبت به جلسات خانواده شهدا اهتمام داشتند. امام گاهی توان حرف زدن نداشتند اما در جلسات خانواده شهدا شرکت می کردند. برای من هم باعث افتخار است. بدون شک اگر خون شهدا نبود شرق و غرب بنیان انقلاب اسلامی را کنده بودند و این ریشه خشک شده بود. این شهدا بودند که انقلاب را آبیاری کردند و ما هرچه امروز عزت داریم مدیون شهدا هستیم.

یادگار امام با بیان اینکه معمولا پشت هر شهید یک خانواده دیندار و متدین قرار داشته است، افزود: خانواده شهدا عموما از اقشار متدین و دیندار و مخلص بودند. این شهدا در خانواده ای رشد کردند که در آن عشق به اهل بیت وجود داشته است. بسیار نادر هستند شهدایی که یک تنه از خانواده بریدند. اما درصد غالب و بسیار زیاد این است که شهدای بزرگوار ما وقتی در خانواده وارد می شدند پدر می گفت تو چطور در خانه نشسته ای در حالی که اسلام در خطر است؟ مادرش به جای اینکه دست او را بگیرد برایش دعا می کرد.

وی ادامه داد: چه بسیار همسران شهیدی که وقتی همسرشان می خواست برود اشک هایشان را نگه می داشتند که یک وقت جلوی این جوان را نگیرد. شهید و شهادت فرهنگی است که ریشه در اسلام دارد و در دوره معاصر امام احیاگر این فرهنگ بود و فرمود «ملتی که شهادت دارد شکست ندارد» و واقعا امام به این مطلب معتقد بود.

سید علی خمینی با بیان اینکه خوزستان حقیقتا دیار سلحشوران و عاشقان بوده است، تصریح کرد: خوزستان در دوره جنگ چه مقدار شهید داد؟ چه مقدار جوان رفتند و رشادت کردند؟ چه مقدار فرماندهان عالی رتبه به شهادت رسیدند که متعلق به این دیار بودند؟ آن زمان دشمنان می گفتند که اینها خاک خودشان است و طبیعتا اولویت این است که خودشان بجنگند. اما بعد از گذشت ۳۰ سال وقتی که پای دفاع از حرم و عمق استراتژیک نظام اسلامی و دفاع از انسانیت و دفاع از بقاع متبرکه پیش آمد، باز استانی که پیشرو تر از خوزستان باشد نداریم.

وی ادامه داد: خوزستان در دفاع از حرم و دفاع از مظلومیت های منطقه هم پیشتاز است. تعداد زیادی شهید از این استان رفتند و از مقدسات اسلامی و مقدسات شیعه دفاع کردند و با یک گروه وحشی و حیوان سیرت مواجهه کردند. این که قصه سرزمین خودشان نبود. این نشان می دهد سلحشوری و این فرهنگ عظیم در خون مردم خوزستان است. زبان ما از سخن گفتن در وصف خانواده هایی که در راه اسلام فرزند دادند قاصر است. حقیقتا هم آنها محتاج به ما نیستند. فرزندانی که از دست دادید، خیال می کنید که از دست داده اید، بلکه آنها را به دست آورده اید.

یادگار امام با اشاره به آیه ای از قرآن کریم اظهار کرد: کسانی که طلا و نقره جمع می کنند گروه دیگری از آن استفاده می کنند و هرچه قدر هم در دنیا جمع کنی عاقبتش هیچ است. شما اصلا خیال نکنید که فرزندانتان را از دست داده اید؛ همه می می رند. در قرآن کریم و بیانات ائمه نگاه کنید که چه مقدار در مورد حقارت دنیا مطلب وجود دارد. امام حسین (ع) می گوید من از دنیا به سمت مرگ فرار می کنم. لذا خیال نکنید که چیزی را از دست داده اید؛ اگر چیزی برای شما مانده باشد همان هایی هستند که شهید شدند.

وی با تأکید بر اینکه اصلا احتیاجی به تقدیر از شهید احساس نکنید، گفت: تقدیر از شهدا وظیفه همگانی است و ما باید قدر شهدا را بدانیم. برای دنیای خودمان و حفظ اسلام باید قدر شهدا را بدانیم. اما از جهت شخصی ناراحت نباشید که این شهید ما مظلوم شد و اسمش آورده نشد. امام جوانش (حاج آقا مصطفی) را که از دست داد و در تمام دوران انقلاب نگذاشت که در تلویزیون از او اسم بیاورند و سالگردی برای حاج آقا مصطفی بگیرند. امام در جواب همسرشان می فرماید مگر من می توانم در شرایطی که شهرهای کشور روز به روز شاهد تشییع جنازه جوانان مردم است بگویم برای بچه من بزرگداشت بگیرید؟ او رفت و ان شاء الله در پیشگاه خدا هست.

نوه امام افزود: حتی دلتان برای بچه هایی که از شهدا مانده نسوزد. اینها خودشان به راحتی بزرگ می شوند. خدا خیلی مهربان است؛ آن هم نسبت به کسی که با قصد قربت خالص جانش را در راه مقدسات داده، مگر می شود خدا بچه اش را رها کند؟ خود خدا آنها را به بهترین شکل مدیریت می کند.خداوند بهتر از ما پدری، مادری و سرپرستی می کند. لذا محکم باشید؛ همان طور که زینب کبری(س) محکم بود. اصلا ناراحتی به دل راه ندهید. او با خدای خودش معامله کرد و شما هم اگر فرزند از دست داده اید با خدا معامله کنید. واقعا بهترین تجارت، تجارت با خدا است.

وی یادآور شد: امام وقتی که حاج آقا مصطفی را از دست داد، غیر از او هم دو سه بچه از دست دادند. امام فرمودند امانتی بود که خدا داد و حالا هم گرفت. اینکه ما این گونه نگاه کنیم و خوشحال باشیم توانسته ایم کسانی را تربیت کنیم که در این زمانه ای که دنیا چشم همه را گرفته، جوانی تربیت کردید که درد ولایت و دغدغه امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) داشت. خدا را شاکر باشیم که بیش از همه کشورها مردم ما دغدغه این را دارند.

سید علی خمینی ادامه داد: جمهوری اسلامی جلوی این جوانان را گرفت که نروند. تلویزیون تا چند سال اول حتی یک کار تبلیغی نکرد. من با جوانان بسیاری مواجه بودم که می گفتند نمی گذارند بروم. این افتخار نظام ما است. شاید در کل دنیا تنها کشوری که هنوز این غیرت را دارد که حاضر است با افتخار جوان خودش را بدهد ما هستیم. این روحیه ای که امام در ملت دمید و ملت را زنده کرد، کار خدا و اولیاء است و زیر اراده الهی انجام می شود.

وی در پایان گفت: خداوند به شما توفیق داده که در خانواده ای رشد کرده اید که معارف اهل بیت در آن جریان داشت، خدا به شما توفیق داده فرزندانی را تربیت کرده اید که غیرت اولیاء الله داشتند. اگر به چشم دل نگاه کنید باید خدا را بر این مصیبتی که به ظاهر مصیبت است ولی نعمت را بر شما تمام کرده است.


منبع: عصرایران

درشکه سواری در تهران (عکس)

انتشار تصاویری از هیوندایی ولستر ۲۰۱۹ (+عکس) یلدای ایرانی در اندیشه جهانی؛ آیین شب یلدا و نقش آن در توسعه گردشگری هنر هفت‌هزار ساله (عکس) کشف ترامادول در کفش زنانه برنامه ورود هواپیماها به ایران تغییر کرد؟ سیدعلی خمینی: چرا خیال می‌کنیم همه کارها با لحن دستوری پیش می‌رود؟/ مردم انتظار دارند ما آدم باشیم فقط ۲ روزنامه‌ از زلزله تهران جا نماندند (+عکس) خطر وقوع زلزله ۷ ریشتری با فعال شدن گسل ماهدشت رخصت خواستن ورزشکاران تایلندی به زبان فارسی (فیلم) کارخانه اتوبوس سازی در ایران (عکس)


منبع: عصرایران

حقایق جالب درباره اسب‌ ها

اسب‌ها بینایی نسبتا خوبی دارند. چشم‌های آن‌ها با قطر تقریبا ۵ سانتیمتر تقریبا بزرگترین چشم در میان پستانداران است و از نظر حجمی چشم اسب‌ها تقریبا ۹ برابر بزرگتر از چشم انسان است. چشم اسب سه پلک دارد، دو پلک عادی و پلک سوم یا غشای چشمک زن که در گوشه داخلی چشم قرار دارد و گاهی آن را تمیز و روان می‌کند.

برترین‌ها – اسب‌ها هزاران سال است که در کنار انسان‌ها هستند و یکی از حیواناتی هستند که با اینکه بیشتر ما فقط آن‌ها را در تلویزیون دیده ایم، به سرعت برای ما قابل شناسایی اند. اما این حیوان نیرومند واقعا ارزش توجه بیشتری دارد. در این مطلب با نگاهی به برخی از جالبترین جنبه‌های زندگی و تاریخ آن ها، سعی می‌کنیم بیشتر با آن‌ها آشنا شویم.

خنده اسب

شاید این چهره‌ عجیب و غریب از اسب را دیده باشید که لب بالایش را جمع می‌کند و دندان هایش را نمایش می‌دهد. این کار باعث می‌شود حیوان خندان به نظر برسد، اما در واقع بخشی از پاسخ فلیمن است. اسب‌ها این چهره خنده دار را به خود می‌گیرند تا بوهای موجود در هوا را به سمت غدد بویایی خاصی هدایت کنند که در انتهای مسیر بینی اسب قرار دارد. در واقع حیوان نمی‌خندد بلکه سعی می‌کند بفهمد آیا بوی بدی می‌دهید. پاسخ فلیمن در اسب‌های نر بیشتر از اسب‌های ماده دیده می‌شود. آن‌ها هم مثل زرافه‌ها با بو کردن ادرار ماده‌ها وضعیت باروری آن‌ها را می‌سنجند.

صنعت اسب

کسانی که هرگز با اسب سروکار نداشته اند، فکر می‌کنند تنها چیزی که اسب‌ها نیاز دارند علفو زمینی است که در آن بدوند و در نهایت کسی که سوارشان شود. اما اسب‌ها برای ورزش و مسابقات، پرورش، تفریح و کارهای ساده قدیمی استفاده می‌شوند. درواقع اسب‌ها یک تجارت بزرگ هستند. حدود ۴.۶ میلیون نفر در آمریکا در صنعت اسب به شکل‌های مختلف فعالیت می‌کنند. تخمین زده می‌شود که صنعت اسب آمریکا ۳۹ میلیارد دلار در سال اثر اقتصادی دارد. این فقط درمورد ۹ میلیون اسب آمریکایی است، اما در جهان حدود ۵۸ میلیون اسب وجود دارد که بیشترشان در اختیار انسان‌ها هستند.

اسب‌های پلیس

اسب‌های پلیس از قرن هفدهم استفاده می‌شوند و اولین یگان رسمی پلیس اسب سوار در سال ۱۸۰۵ تاسیس شد. این واحد لندنی یک دستاورد بزرگ بود و در عرض چند سال، استرالیا و آمریکا هم از این ایده استقبال کردند. اسب‌های پلیس همیشه چیزی بیش از یک روش ساده حمل و نقل بودند. مزایای یک پلیس اسب سوار مشخص است، یک پلیس سوار بر یک حیوان بزرگ نسبت به یک پلیس پیاده از احترام بسیار متفاوتی برخوردار است. به همین دلیل اسب هایی که برای این کار انتخاب می‌شدند اسب‌های اخته شده بودند که باابهت و برای کارهای استرس زا مناسب بودند. تعداد اسب‌های پلیس با ظهور موتورسیکلت و سایر روش‌های حمل و نقل سبک کاهش یافت، اما بسیاری از کشور‌ها هنوز یگان‌های اسب سوار برای اهداف کنترل جمعیت و روابط عمومی دارند.

چشم‌ها

اسب‌ها بینایی نسبتا خوبی دارند. چشم‌های آن‌ها با قطر تقریبا ۵ سانتیمتر تقریبا بزرگترین چشم در میان پستانداران است و از نظر حجمی چشم اسب‌ها تقریبا ۹ برابر بزرگتر از چشم انسان است. چشم اسب سه پلک دارد، دو پلک عادی و پلک سوم یا غشای چشمک زن که در گوشه داخلی چشم قرار دارد و گاهی آن را تمیز و روان می‌کند. اسب‌ها نمی‌توانند مثل انسان‌ها چشمشان را به درستی متمرکز کنند. در عوض، قسمت پایین شبکیه آن‌ها اشیای دور و قسمت بالایی اشیای نزدیک را می‌بیند. این یعنی اگر می‌خواهید بدانید که اسب به کجا نگاه می‌کند، باید ببینید سرش را چطور نگه داشته است. مثلا اگر دیدید یک اسب در مزرعه ایستاده، سرش را بالا گرفته و گوش‌ها را به سمت جلو آورده، برای نمایش نیست، بلکه شاید چیز جالبی در فاصله دور دیده است.

دورگه ایکوید

هیبریدهای ایکوید از ترکیب اسب، گوره خر و الاغ به وجود آمده اند. بیشتر مردم می‌دانند که قاطر ترکیب الاغ نر و اسب ماده است. اما این تنها یکی از گونه‌های بسیار هیبرید است. اسب‌ها و گوره خر‌ها هم می‌توانند فرزندانی با نام‌های زروس یا هبرا به وجود بیاورند. اما هیبرید اکوید از آغاز قرن بیستم به وجود آمده است.
نعل اسب

همه می‌دانند که بیشتر اسب‌ها نعل دارند، اما بیشتر مردم نمی‌دانند که این قطعات فلزی فقط برای محافظت از سم حیوان نیستند. سم اسب‌ها از کراتین ساخته شده است، همان ماده محکمی که شاخ، ناخن و مو را تشکیل می‌دهد. نعل‌ها اصطکاک سم را بیشتر می‌کند و خاصیت ضربه گیری دارند. یعنی دقیقا همان کاری که کفش‌های ما انجام می‌دهند. نعل‌ها شباهت دیگری هم با کفش‌های ورزشی دارند: اینکه گزینه‌های متنوعی برای انتخاب دارید مثل نعل‌های فوق سبک آلومینیومی برای مسابقات، نعل‌های اصلاحی، نعل‌های تعادل طبیعی و …

اسب‌های عربی

بیشتر اسب‌ها واقعا موجودات زیبایی هستند، اما بسیاری از افراد اسب عربی را باشکوه‌ترین اسب می‌دانند. این اسب‌ها اولین بار حداقل ۴۵۰۰ سال پیش ظاهر شدند که باعث می‌شود یکی از قدیمی‌ترین نژادهای اسب باشند. تصور می‌شود که بادیه نشین هایی که به پرورش اسب علاقه داشتند، نژاد عربی را به وجود آوردند. اسب عربی با ظاهر بیابانی و قوس دار خود به آسانی از سایر نژاد‌ها قابل تمییز است. همانقدر که سر و دم این نژاد منحصربفرد است، وقتی عمیق‌تر نگاه کنید می‌بینید که عجیب‌تر هم هستند. اسب‌های عربی ساختار اسکلتی دارند که کاملا با سایر اسب‌ها متفاوت است. دنده‌های آن‌ها پهن تر، قوی‌تر و عمیق‌تر است. هم چنین مهره‌های کمر و دم آن‌ها کمتر است. این کمبود‌ها سرعت آن‌ها را کم نمی‌کند، هرچند اسب‌های عربی استقامتی‌ترین دونده‌ها در قلمروی حیوانات هستند و می‌توانند بدون استراحت ۱۶۰ کیلومتر بدوند.

گوشت اسب

گوشت اسب در بسیاری از کشور‌ها یک غذای لذیذ است. مخصوصا فرانسوی‌ها نه تنها به گوشت اسب، بلکه به مغز و قلب آن هم علاقه دارند. اما فرانسه تنها نیست. در واقع خوردن اسب‌ها تاریخچه طولانی دارد. در دوران جنگ اسب‌ها یک منبع پروتئینی مهم و نسبتا ارزان بودند. علیرغم اینکه آمریکا و انگلستان بزرگترین صادرکنندگان گوشت اسب در جهان هستند، از لحاظ تاریخی هر دو گوشت اسب را به عنوان غذا مسخره می‌کنند.

حافظه

آیا تا به حال به نام خنده دار یک اسب خندیده اید؟ یا پاسخ فلیمن او را مسخره کرده اید؟ اگر این کار را کرده اید، باید بدانید که اسب توهین یا تمسخر شما را تا آخر عمر از یاد نمی‌برد. تحقیقی که در سال ۲۰۱۰ انجام شد نتایج شگفت انگیزی درمورد هوش اسب ها، به خصوص حافظه آن‌ها داشت. اسب‌ها نه تنها بهتر از آنچه فکر می‌کردیم کلمات ما را درک می‌کنند، حافظه آن‌ها حداقل به اندازه فیل‌ها خوب است. اگر با یک اسب با مهربانی رفتار کنید، تا آخر عمر شما را دوست خود می‌داند. اسب‌ها وقتی دوباره آن‌ها را ببینند دوستی خود را از سر می‌گیرند و مهم نیست که چقدر از هم دور بوده اند. هم چنین آن‌ها مکان‌ها را خیلی خوب به یاد می‌آورند. بیشتر اسب‌ها وقتی به جایی می‌روند که خاطره بدی از آن دارند، عصبی می‌شوند. حافظه خوب و هوش نسبتا قوی اسب‌ها همیشه چیز خوبی نیست. اگر خسته شوند، می‌توانند متوجه شوند که چطور خودشان را آزاد کنند و قفل‌ها را باز کنند و وقتی این روش‌ها را یاد بگیرند هرگز فراموش نمی‌کنند.


منبع: عصرایران

سوپراستار بودن در شعر، بد است یا خوب؟

شاعر، خلوت‌نشین است! شاعر ماندنی، دنبال
سرودن «شعری خواندنی» برای مخاطب نیست! «شاعر خوب»، شاعری‌ست که فقط خواص
او را می‌شناسند نه مردم کوچه و بازار! شاعر، که آکتور نیست! شاعر، که
خواننده نیست! شاعری که برای آیندگان می‌سراید شمارگان کتاب‌هایش اندک است و
گاهی حتی همسایه‌اش هم نمی‌داند که او شاعر است! این‌‌ها، جمله‌های آشنایی
هستند که نه مثل حالا در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده باشند، که در نشریات
تخصصی، کتاب‌های تخصصی و نشست‌های ادبی تخصصی، نوشته یا به زبان آورده
شده‌اند گاه توسط کسانی که خود در زمان نوشتن و گفتن‌شان مشهور نبوده‌اند و
پس از آن مشهور شده‌اند، یا مشهور بوده‌اند و خود را از شهرت بری
می‌دانسته‌اند، یا اصلاً پایان عمرشان مشهور نبوده‌اند و در گمنامی به دیار
باقی شتافته‌اند و برخی‌شان هم البته شاعران خوبی بوده‌اند.

این تصور که
سوپراستاری به شاعرجماعت نیامده، چنان تئوریزه و در چندنسل نهادینه شده که
با آغاز دهه نود و کسادی رونق انتشار شعر، ناشران بسیاری که ناامید از
شاعران و بازار کتاب شعر بوده‌اند دست به دامان کارگردانان و بازیگران و
خوانندگان و حتی پزشکان مشهوری شده‌اند که دلنوشته‌هاشان را به نام شعر
منتشر کنند و به توفیق اقتصادی دست یابند! و البته، دست یافته‌اند! و در
مقابل، اندک‌شمارشاعران مشهور و محبوب و سوپراستار، مورد هجوم روشنفکرانه
قرار گرفته‌اند با نمک انواع ناسزا، در شبکه‌های اجتماعی و حتی در نشریات و
رسانه‌های اینترنتی! واقعاً این چه قصه‌ای‌ست که ما داریم در دومین دهه
قرن بیست و یکم؟!

پرآوازه بودن زندگان!

در شعر هزارساله، بسیاری
از شاعران، پرآوازه بوده‌اند نه فقط در یک اقلیم که در اقلیم‌های بسیار و
البته در زمان حیات‌شان! وگرنه مرگ، یکی از دلایل پرآوازه بودن می‌تواند
باشد که در شعر هزارساله، مثال‌هایش کم نیست و شاید مشهورترین‌شان فردوسی و
حافظ باشند که شهرت چشم‌گیرشان، پس از درگذشت‌شان رقم خورد اما در مورد
سعدی و مولانا چنین نمی‌توان گفت و در مورد بخش اعظم مفاخر ادبیات کلاسیک.

در
دوران نو که با مشروطه آغاز می‌شود شهرت دیرپای میرزاده عشقی و فرخی یزدی،
پس از مرگ‌های سیاسی‌شان اتفاق افتاد؛ نه اینکه پیش از آن مخاطب نداشتند و
مشهور و محبوب نبودند اما مرگ‌شان که حاصل درافتادن‌شان با حاکم زمانه
بود، این شهرت را وسعت عظیمی بخشید.

با این همه اگر بخواهیم نخستین
سوپراستار شعر دوران نو را نام ببریم که تنها و تنها، شعرش موجب
سوپراستاری‌اش بود، کسی نیست جز محمد تقی بهار.[گرچه یکی از مشهورترین
تصنیف‌های دوران نو نیز سروده اوست؛ تصنیف «مرغ سحر»] ایرج میرزا به‌دلیل
توجهش به طنز و مضامین فرهنگ کوچه و عارف به‌دلیل ورود به حوزه موسیقی و
تصنیف و خوانندگی، در این انتخاب در حاشیه قرار می‌گیرند نه به این دلیل که
شاعران موفقی نبودند بلکه بر این اساس که شهرت‌شان صرفاً به‌دلیل شعرشان
نبود.

بهار، در فاصله ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۰، به مدت ۳۰سال، تنها شاعری‌ست که نه
تنها محبوب است و مشهور که شعر زمانه با آثار او اندازه و توسط عامه قبول
یا رد می‌شود. شهرت وی، تا دهه‌های پس از مرگش نیز ادامه می‌یابد اما این
شهرت، دهه به دهه در میان مخاطبان عام بشدت کاهش یافته و در دهه‌های اخیر
حتی به دست فراموشی سپرده شده است که محتملاً این روند حاصل کمتر همراه
بودن شعر بهار، با احساسات عمومی مخاطبان نظیر عشق، تنفر، درد یا رنج زمانه
یا رنج ازلی و ابدی‌ست و در این میان، بر شهرت ایرج میرزا دهه به دهه
افزوده شده، به دلایلی عکس غیاب تشدید آن احساسات در شعر بهار و اضافه بر
آن، به‌دلیل زبان راحت و امروزی ایرج‌میرزا. بهار البته تنهاشاعری نیست که
با‌وجود زبان قدمایی‌اش، در زمان حیاتش، به سوپراستار بدل شده.

 سوپراستار بودن در شعر، بد است یا خوب؟

ای دیو سپید پای در بند!
ای گنبد گیتی‌ای دماوند!
از سیم به سر یکی کله‌خود
زآهن به میان یکی کمربند
تا چشم بشر نبیندت روی
بنهفته به ابر، چهر دلبند
تا وارهی از دم ستوران
وین مردم نحس دیومانند
با شیر سپهر بسته پیمان
با اختر سعد کرده پیوند
چون گشت زمین ز جور گردون
سرد و سیه و خموش و آوند
بنواخت ز خشم بر فلک مشت
آن مشت تویی، تو‌ای دماوند…
تغزل، شما را محبوب می‌کند!

همزمان
با شهرت بهار، شاعر دیگری هم هست که قصیده‌گوست اما زبان نرم‌تری را به
کار می‌گیرد و حس‌آمیزی در شعرهایش هم بیشتر از بهار است و در فاصله
سال‌های ۱۳۱۰ تا ۱۳۳۹ [سال درگذشتش]، از شهرت ویژه‌ای در جامعه برخوردار
است اما به‌دلیل شاعر دربار پهلوی بودن، اندک‌اندک در زمانه سیاسی شدن
جامعه، از محبوبیتش کاسته می‌شود و پس از مرگش هم کاملاً به فراموشی سپرده
می‌شود و نامش –مگر در تذکره‌ها- به زبان نمی‌آید.

صادق سرمد، از شاعران
بسیار مشهور دوران حیات خویش است که در سال‌های پایانی عمرش به‌دلیل سرودن
شعرهایی انتقادی از دربار رانده می‌شود. شاید بتوان او را پس از بهار،
مشهورترین شاعر عرصه قصیده در دهه‌های متلاطمی دانست که دوام شهرت هر شاعر،
به سال و دهه بود اما شهرت وی، سه دهه به طول انجامید. باور عموم این بود
که وی پس از سرودن قصیده‌ای خطاب به محمدرضاشاه پس از اعدام‌های ۲۸ مرداد
سال ۳۲ مغضوب شده است. من این روایت را از محمود شاهرخی نیز در همین باب
شنیدم.

 سوپراستار بودن در شعر، بد است یا خوب؟

شهریارا، بگو دگر نکشند
زآنچه کشتند، بیشتر نکشند
بس بُوَد آنچه پیش ازین کشتند
باز گو بعد ازین دگر نکشند
گر چه خیر بشر به دفع شر است
بشر از بهر دفع شر نکشند
ما که ضد رژیم کشتاریم
دوست داریم بی‌ثمر نکشند
این جگرگوشه‌گان پدر دارند
پیش چشم پدر، پسر نکشند
این پدرمردگان پسر دارند
پیش چشم پسر، پدر نکشند…

اما غزل‌های سرمد هم در جان و دل مردم سخت خوشایند بود:

میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت
می‌خواری و مستی ره و رسم دگری داشت
 پیمانه نمی‌داد به پیمان‌شکنان باز
ساقی اگر از حالت مجلس خبری داشت
 بیدادگری شیوه مرضیه نمی‌شد
این شهر اگر دادرس و دادگری داشت
 یک لحظه بر این بام بلاخیز نمی‌ماند
مرغ دل غم دیده اگر بال و پری داشت
 در معرکه عشق که پیکار حیات است
مغلوب ٬ حریفی که بجز سر سپری داشت
 سرمد، سر پیمانه نبود این همه غوغا
میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت

پس
از ورود متفقین به ایران و سقوط حکومت پهلوی اول، جامعه، هم سیاسی می‌شود
هم عمیقاً دچار رویکردهای رمانتیک البته بازار شعر طنز نیز داغ است و
شاعران فکاهه‌گو، اغلب بازتولید شاعری همچون نسیم شمال‌اند گرچه برخی از
ایشان در دستیابی به عناصر شهودی و برخورداری از تخیل، بسیار موفق‌ترند مثل
محمدعلی افراشته که چندسالی نامش بر سر زبان‌هاست اما زمان نشان می‌دهد که
در شعر گیلکی موفق‌تر است تا در شعر فارسی. این گروه از شاعران، همچون
نسیم شمال، بیشتر روزنامه‌نگاری می‌کنند تا شاعری و نام‌شان با روزنامه‌ها و
هفته‌نامه‌ها بر سر زبان‌هاست و به‌دلیل «روزانه بودن مضامین»، با بسته
شدن یک نشریه، شهرت ایشان نیز به فراموشی سپرده می‌شود.

افراشته من معتقدم شعر نسازی
حیف از ادبیات که شد مسخره‌بازی
یک رشته اراجیف و اباطیل زننده
یک سلسله لاطائل مسموم کننده
می‌شعری و می‌خوانی و می‌چاپی، انگار
در نیمه دی ماه یخی آمد بازار
گویند گرت «شاعر مردم» عجبی نیست
در خلق کسی عامل شعر و ادبی نیست…

شاعرانی
هم هستند که هم سیاسی‌گویند هم اهل کنایه و فکاهه و هم تغزل‌گو و هم
نوآور؛ یکی از ایشان به شهرتی افسانه‌ای دست می‌یابد در دو زبان: ترکی و
پارسی و بدل به مشهورترین شاعر مشروطه به این سو می‌شود و حتی با‌وجود
کلاسیک‌گو بودنش، آثارش بیشتر از دیگران ترجمه و در خارج از مرزهای ایران
منتشر شده است. شهریار همچنین، در زمینه تغییر حال و هوای قدمایی غزل، از
پیشروان است.

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
بی وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا؟
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می‌خواستی حالا چرا؟
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز میهمان توام فردا چرا؟
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا؟…

از
شاعرانی که با تغزل و شعرهای رمانتیک و البته زبان نرم و قابل درک برای
مخاطبان عام، پرآوازه می‌شوند، یکی رهی معیری‌ست و دیگری مهدی حمیدی و سومی
فریدون توللی، که سومی اساساً شاعری نوگراست که با نیما، هم رفیق است و هم
رقیب و زبانی را که به کار می‌گیرد مثلاً در شعر معروف «کارون»اش، زبانی
به مراتب امروزی‌تر از زبان نیماست و البته بیانش هم تغزلی‌تر است. مهدی
حمیدی هم نوگراست اما به‌دلیل عداوت با نیما، نوگرایی را به لسان، خوار
می‌شمارد با این همه مشهورترین شاگرد نیما [احمد شاملو] نخست شاگرد مکتب
شعر او بوده و اگر حاصل کار، به اندازه دوران شاگردی نیما موفقیت‌آمیز
نبوده، به‌دلیل خامی شاگرد بوده نه عدم موفقیت استاد!

[شاملو البته چنانکه
گفته شد پس از رها کردن مدل شعر حمیدی، به مشهورترین شاعر دوران مدرن بدل
می‌شود و شهرتش پس از مرگ وی، نه تنها نمی‌کاهد بلکه بر آن افزوده می‌شود]
رهی معیری، البته بخش مهمی از شهرتش را مدیون بر سر زبان افتادن
تصنیف‌هایی‌ست که برای اجرا در فضای موسیقی سنتی و ملی سروده با این همه
زبان و بیان وی که سعدی را سرمشق قرار داده به ذهن و زبان مردم آن قدر
نزدیک است که نامش تا دهه‌ها بر سر زبان‌ها می‌ماند.

 سوپراستار بودن در شعر، بد است یا خوب؟

احمد شاملو

چون زلف «تو»ام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی‌سر و سامانی
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم تو را مانم تو اشک مرا مانی…

شهرت
مهدی حمیدی نیز در زمان حیاتش ماناست گرچه شاگردان نیما بسیار می‌کوشند تا
وی را مغضوب افکار عمومی سازند تا انتقام آن ناسزاگویی و سیلی زدن به نیما
در کنگره نویسندگان سال ۲۵ را بگیرند اما حریف قدرت شعری وی نمی‌شوند.

 
شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ تنها نشیند که موجی
رود گوشه‌ای دور و تنها بمیرد
در آن گوشه چندان غزل می‌سراید
که خود در میان غزل‌ها بمیرد
گروهی بر آنند کاین مرغ زیبا
کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد
شب مرگ از بیم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
چو روزی از آغوش دریا بر آید
شبی هم در آغوش دریا بمیرد
تو دریای من بودی آغوش وا کن
که می‌خواهد این قوی زیبا بمیرد

دو
شاعر دیگری که در اواخر دهه۲۰ و اوایل دهه ۳۰، شهرتی خارق‌العاده دارند هر
دو از نوگرایانند اما به‌دلیل چهارپاره‌سرایی و استفاده از صنایع لفظی و
معنوی در حد زیاد و به شکلی استادانه، در واقع در طیف کلاسیک‌گویان نوگرا
طبقه‌بندی می‌شوند؛ نصرت رحمانی که شاگرد بسیار محبوب نیماست چنان مشهور
است که پیش از کودتای سال ۳۲، با‌وجود جوانی و البته طغیانگری‌اش، در
خاندان سلطنتی نیز او را می‌شناسند و میان ایرانیان خارج از کشور هم شاعری
محبوب و پرآوازه است.

شهرت رحمانی بعدها در دهه‌های پایانی عمرش رو به افول
می‌نهد اما شعرهای اواخر دهه ۲۰ و اوایل دهه ۳۰ او، هنوز هم آن قدر به‌روز
و‌ تر و تازه‌اند که انگار برای دهه ۹۰ سروده شده‌اند.شاعر دوم و البته
جوان‌تر، اهل تغزل هم هست اما شهرتش بیشتر به‌دلیل برخورداری شعرش از تخیل
شگفت‌انگیزی‌ست که مخاطبان آن دوره را سرمست می‌کند. نادر نادرپور، به
درجه‌ای از شهرت می‌رسد که به روایت مفتون امینی، در پایتخت، او را نه به
نام شناسنامه‌ای‌اش که «پرنس تهران» می‌خواندند! آن هم در سنین ۲۲-۲۳
سالگی‌اش.شهرت نادرپور در این دوره، غبطه‌برانگیز است و حتی شاعری بزرگ چون
اخوان، در نامه‌ای که به دوستی خارج از ایران می‌نویسد در سال ۳۸، از خاک
خوردن کتاب‌های خود در قفسه کتابفروشی‌ها و پرمخاطب بودن شعر نادرپور شکوه
می‌کند.

کندوی آفتاب به پهلو فتاده بود
زنبورهای نور ز گردش گریخته
در پشت سبزه‌های لگدکوب آسمان
گلبرگ‌های سرخ شفق تازه ریخته
کف‌بین پیر باد درآمد ز راه دور
پیچیده شال زرد خزان را به گردنش
آن روز میهمان درختان کوچه بود
تا بشنوند راز خود از فال روشنش
در هر قدم که رفت درختی سلام گفت
هرشاخه دست خویش به سویش درازکرد
او دست‌های یک یکشان را کنار زد
چون کولیان نوای غریبانه ساز کرد
آنقدر خواند و خواند که زاغان شامگاه
شب را زلا به لای درختان صدا زدند
از بیم آن صدا به زمین ریخت برگ‌ها
گویی هزار چلچه را درهوا زدند
شب همچو آبی از سر این برگ‌ها گذشت
هر برگ همچو پنجه دستی بریده بود
هر چند نقشی از کف این دست‌ها نخواند
کف‌بین باد، طالع هر برگ دیده بود
شعر استعاری-سیاسی و روزهای رادیو

سیاوش
کسرایی در سال‌های پس از کودتای سال ۳۲، به‌دلیل مضمون کنایی-سیاسی شعر
«آرش کمانگیر» چنان مشهور می‌شود که سفیر امریکا در ایران، در گزارشش به
وزارت خارجه کشورش، از او و میزان محبوبیتش می‌نویسد و این محبوبیت را میان
چند دلیلی که می‌تواند بنیان‌های حکومت پهلوی را تهدید کند، می‌گنجاند.
حکومت پهلوی سعی می‌کند آگاهانه، جریان شعری ایران را به سمت غیر سیاسی شدن
سوق دهد و از رادیو و برنامه‌های موسیقایی‌اش نیز استفاده می‌کند با این
همه مردم، آنچه را که خود می‌خواهند از تصنیف‌های رادیویی می‌شنوند و در
نتیجه، تصنیف «مرا ببوس» که رویکردی تغزلی دارد، با یک بار پخش شدن از
رادیو، بدل به واگویی احوال سرهنگی اعدامی می‌شود خطاب به دخترش در واپسین
لحظات عمرش و فوراً هم از پخش مجددش جلوگیری می‌شود اما مردم این افسانه را
که از ساعت ۱۱ صبح و هنگام پخش تصنیف، ساخته و منتشر شده، چنان باور
می‌کنند که تا عصر، کل پایتخت از آن سخن می‌گویند و حتی با گذشت دهه‌ها،
این افسانه هنوز در شبکه‌های اجتماعی به جای تاریخ نقل می‌شود.
رادیو و
برنامه‌های موسیقایی‌اش بعدها به چند شاعر خوب کمک می‌کند که پرآوازه شوند
که از جمله ایشان هوشنگ ابتهاج است. شاعرانی نیز هستند که تصنیف‌سازانی
بهترند مثل معینی کرمانشاهی.

 سوپراستار بودن در شعر، بد است یا خوب؟

شاعرانی هم هستند که با یک شعر شهرتی زیاد به
کف آورده‌اند و با تصنیف‌سازی، آن شهرت را قوام و دوام بخشیده‌اند همچون
فریدون مشیری. در فاصله ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰، دو شاعر از شهرتی شگفت‌انگیز میان
عامه مردم برخوردارند: «کارو» و «مهدی سهیلی». هر دو شاعر، به کمک رادیو،
محبوب شده‌اند اولی به‌دلیل تصنیف‌سازی و ترانه‌سرایی مشهور می‌شود و البته
برادر «ویگن» خواننده بسیار محبوب در آن سال‌ها نیز هست اما شعرهایش، در
مقایسه با شعرهای شاعران هم‌عصرش-از منظر نقد ادبی- در سطحی پایین‌تر
ارزیابی می‌شود با این همه کتاب‌هایش مخاطبان بسیاری دارد.

مهدی سهیلی نیز
به‌دلیل برنامه مشاعره رادیو که یکی از موفق‌ترین برنامه‌های تاریخ این
رسانه در ایران است به شهرتی افسانه‌ای دست می‌یابد شهرتی که با توجه به
کیفیت آثارش، اگر چنین برنامه‌ای نبود، محتملاً به آن دست نمی‌یافت چنانکه
در دهه‌های بعد این شهرت دیرپا نیست و او حتی برای دوام و قوام بخشیدن به
شهرتش، دست به انتشار کتاب‌های لطیفه نیز می‌زند و هنگامی که در مجلدهای
بعدی، اداره ممیزی حکومت پهلوی از انتشارشان جلوگیری می‌کند، او این
کتاب‌ها را که پر است از الفاظ مغایر با اخلاق اجتماعی، مثل کتاب‌های سیاسی
و به شکل پشت‌سفید و زیرمیزی به کتابفروشی‌ها عرضه می‌کند!

با پیروزی
ناگهانی شاگردان نیما بر رقبای کهن‌سرای خود در دهه چهل، اخوان ثالث به
شهرتی معادل فردین-بازیگر بسیار محبوب آن سال‌ها- در پایتخت دست می‌یابد با
این همه شهرت، شمارگان کتاب‌هایش را به شکلی چشمگیر افزایش نمی‌دهد و این
نشاندهنده آن است که شعر حتی در موفق‌ترین سال‌های خود قادر به رقابت با
قدرت اقتصادی سینما و موسیقی نبوده است. شعر اخوان با‌وجود زبان قدمایی‌اش
در این سال‌ها بسیار محبوب است و البته پر است از کنایات و اشارات سیاسی،
بی‌آنکه به شعر تک‌لایه سیاسی بدل شود.

 سوپراستار بودن در شعر، بد است یا خوب؟

مهدی سهیلی

سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید، نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کس یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است…

نیما
آن قدر زنده نمی‌مانَد تا شاهد موفقیت شاگردانش باشد اما پس از مرگ مشهور
می‌شود و کتاب‌هایش پرخواننده، گرچه این پرخواننده بودن بیشتر متأثر است از
تبلیغات غالب رسانه‌ای تا درک مخاطبان از شعر دشوار او. دهه چهل، دهه «جوّ
شعر نو» است و پر است از شاعران سوپراستار، برای چند ماه یا چند سال.
رسانه-رادیو، تلویزیون و نشریات- در خدمت این جوّ است و در نتیجه، اگر کسی
«ناقوس» نیما را نخوانده باشد، یعنی سواد شعری ندارد!

یعنی شعرهای نیما،
خوانده اما اغلب فهمیده نمی‌شوند! دهه چهل همچنین یک سوپراستار تازه را به
خوانندگان معرفی می‌کند سوپراستاری که در دهه سی، شاعری‌ست که مخاطبان نامش
را می‌شناسند اما نه در آن حد که سرتر از بقیه معرفی شود اما مرگ ناهنگام،
از او چهره‌ای می‌سازد که نه تنها بازار کتاب تا دهه‌ها از آثارش رونق
می‌گیرد که شاعران جوان نیز دنباله‌رو  وی می‌شوند. مرگ فروغ فرخزاد نیز
همچون مرگ «پروین اعتصامی»، به شهرت وی دوام و قوام می‌بخشد.

دلم گرفته است
دلم گرفته است
به ایوان می‌روم و انگشتانم را
بر پوست کشیده شب می‌کشم
چراغ‌های رابطه تاریکند
چراغ‌های رابطه تاریکند
کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشک‌ها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی است
دهه پنجاه و تلاطم در همه عرصه‌ها

دهه
۵۰، دهه شهرت به‌دلیل شعرهای سیاسی‌ست که اگر آمیخته با تغزل هم باشند،
بسیار محبوب می‌شوند. خسرو گلسرخی، سعید سلطانپور، حمید مصدق، محمدرضا
شفیعی کدکنی از پرآوازه‌ترین شاعران این دهه‌اند. گلسرخی البته با مرگش که
توسط جوخه اعدام دادگاه نظامی صورت می‌پذیرد به این شهرت دست می‌یابد.
سلطانپور هم شاعری شکنجه‌ شده است در زندان‌ کمیته مشترک اما شهرت دو نفر
دیگر چنان بالا می‌گیرد که کتاب‌های شعرشان بالاترین شمارگان تاریخ نشر را
حتی تا همین امروز و در دهه ۹۰ به خود اختصاص می‌دهند. کتاب‌های شعر کدکنی
با شمارگان ۵۵ هزار نسخه، یک ماهه به چاپ دوم می‌رسد.

-‌ به کجا چنین شتابان؟
گون از نسیم پرسید.
-‌ دل من گرفته زینجا،
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟
– همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم…
-‌به کجا چنین شتابان؟
-به هر آن کجا که باشد بجز این سرا سرایم…
-سفرت به خیر اما، تو و دوستی، خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی،
به شکوفه‌ها، به باران،
برسان سلام ما را.

اواخر
دهه ۵۰ است که بار دیگر مرگ، شاعری خلوت‌نشین را بدل به سوپراستار می‌کند.
این بار یکی از شاگردان نیما که سال‌ها در انزوا بوده، چنان محبوب می‌شود
که «هشت کتاب»اش را مثل برگ زر می‌برند و علاوه بر آن، شاعری که سال‌ها در
تذکره‌های مدرن، حتی در میان چهل شاعر پس از نیما نیز جای نمی‌گرفت ناگهان
نامش توسط منتقدان و مخاطبان خاص، در کنار نیما و شاملو و اخوان و فروغ
می‌نشیند.

… و به آنان گفتم
 هر که در حافظه چوب ببیند باغی
صورتش در وزش بیشه شور ابدی خواهدماند
 هر که با مرغ هوا دوست شود
 خوابش
آرامترین خواب جهان خواهد بود
آنکه نور از سر انگشت زمان برچیند
 می‌گشاید گره پنجره‌ها را با آه
زیر بیدی بودیم
برگی از شاخه بالای سرم چیدم گفتم
چشم راباز کنید آیتی بهتر از این می‌خواهید؟
می شنیدم که بهم می‌گفتند
سحر می‌داند سحر…

دهه ۶۰ و پس از آن

سیمین
بهبهانی، محمدعلی بهمنی، حسین منزوی، قیصر امین‌پور، سیدعلی صالحی و شمس
لنگرودی از ستارگان شعر و پرخوانندگان دهه شصت به این سو هستند البته در
این میان می‌توان از سهیل محمودی، ساعد باقری، علی‌رضا قزوه، محمدرضا
آقاسی، عبدالجبار کاکایی، مهدی موسوی و فاضل نظری نیز اسم برد که
کتاب‌هایشان پرخواننده است اما شهرت‌شان در بازار کتاب، به اندازه آن چند
تن نخست نیست البته شعر ایشان نیز حتی در مقایسه با همین طیف از شاعران، از
کیفیت یک‌سانی برخوردار نیست چنانکه شعر آقاسی از منظر نقد ادبی، در کنار
شاعران یادشده نخواهد نشست اما شهرت وی در زمان حیات‌اش، در مقطعی کوتاه،
گاه حتی از شاعران گروه نخست نیز بیشتر بوده که بیشتر به‌دلیل حس‌انگیزی
آیینی آثار اوست و اجرای منحصر به فردش؛ که پس از مرگش، توسط دیگرشاعران
بسیار مورد بازتولید قرار گرفت. در میان این شاعران، فاضل نظری با بیانی
قدمایی‌تر در غزل، از محبوبیت ویژه‌ای در بازار کتاب برخوردار است که
همچنان تداوم دارد.

 سوپراستار بودن در شعر، بد است یا خوب؟

از باغ می‌برند چراغانی ات کنند
تا کاج جشن‌های زمستانی ات کنند
پوشانده‌اند صبح تو را «ابرهای تار»
تنها به این بهانه که بارانی ات کنند
یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می‌برند که زندانی ات کنند
ای گل گمان مکن به شب جشن می‌روی
شاید به خاک مرده‌ای ارزانی ات کنند
یک نقطه بیش بین رحیم و رجیم نیست
از نقطه‌ای بترس که شیطانی ات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ای‌ست که قربانی ات کنند


منبع: برترینها

حقایق جالب درباره اسب‌ها

برترین‌ها – ترجمه از الهام مظفری: اسب‌ها هزاران سال است که در کنار انسان‌ها هستند و یکی از حیواناتی هستند که با اینکه بیشتر ما فقط آن‌ها را در تلویزیون دیده ایم، به سرعت برای ما قابل شناسایی اند. اما این حیوان نیرومند واقعا ارزش توجه بیشتری دارد. در این مطلب با نگاهی به برخی از جالبترین جنبه‌های زندگی و تاریخ آن ها، سعی می‌کنیم بیشتر با آن‌ها آشنا شویم.

خنده اسب

شاید این چهره‌ عجیب و غریب از اسب را دیده باشید که لب بالایش را جمع می‌کند و دندان هایش را نمایش می‌دهد. این کار باعث می‌شود حیوان خندان به نظر برسد، اما در واقع بخشی از پاسخ فلیمن است. اسب‌ها این چهره خنده دار را به خود می‌گیرند تا بوهای موجود در هوا را به سمت غدد بویایی خاصی هدایت کنند که در انتهای مسیر بینی اسب قرار دارد. در واقع حیوان نمی‌خندد بلکه سعی می‌کند بفهمد آیا بوی بدی می‌دهید. پاسخ فلیمن در اسب‌های نر بیشتر از اسب‌های ماده دیده می‌شود. آن‌ها هم مثل زرافه‌ها با بو کردن ادرار ماده‌ها وضعیت باروری آن‌ها را می‌سنجند.

حقایق جالب درباره اسب‌ها 


صنعت اسب

کسانی که هرگز با اسب سروکار نداشته اند، فکر می‌کنند تنها چیزی که اسب‌ها نیاز دارند علفو زمینی است که در آن بدوند و در نهایت کسی که سوارشان شود. اما اسب‌ها برای ورزش و مسابقات، پرورش، تفریح و کارهای ساده قدیمی استفاده می‌شوند. درواقع اسب‌ها یک تجارت بزرگ هستند. حدود ۴.۶ میلیون نفر در آمریکا در صنعت اسب به شکل‌های مختلف فعالیت می‌کنند. تخمین زده می‌شود که صنعت اسب آمریکا ۳۹ میلیارد دلار در سال اثر اقتصادی دارد. این فقط درمورد ۹ میلیون اسب آمریکایی است، اما در جهان حدود ۵۸ میلیون اسب وجود دارد که بیشترشان در اختیار انسان‌ها هستند.

حقایق جالب درباره اسب‌ها 


اسب‌های پلیس

اسب‌های پلیس از قرن هفدهم استفاده می‌شوند و اولین یگان رسمی پلیس اسب سوار در سال ۱۸۰۵ تاسیس شد. این واحد لندنی یک دستاورد بزرگ بود و در عرض چند سال، استرالیا و آمریکا هم از این ایده استقبال کردند. اسب‌های پلیس همیشه چیزی بیش از یک روش ساده حمل و نقل بودند. مزایای یک پلیس اسب سوار مشخص است، یک پلیس سوار بر یک حیوان بزرگ نسبت به یک پلیس پیاده از احترام بسیار متفاوتی برخوردار است. به همین دلیل اسب هایی که برای این کار انتخاب می‌شدند اسب‌های اخته شده بودند که باابهت و برای کارهای استرس زا مناسب بودند. تعداد اسب‌های پلیس با ظهور موتورسیکلت و سایر روش‌های حمل و نقل سبک کاهش یافت، اما بسیاری از کشور‌ها هنوز یگان‌های اسب سوار برای اهداف کنترل جمعیت و روابط عمومی دارند.

حقایق جالب درباره اسب‌ها 


چشم‌ها

اسب‌ها بینایی نسبتا خوبی دارند. چشم‌های آن‌ها با قطر تقریبا ۵ سانتیمتر تقریبا بزرگترین چشم در میان پستانداران است و از نظر حجمی چشم اسب‌ها تقریبا ۹ برابر بزرگتر از چشم انسان است. چشم اسب سه پلک دارد، دو پلک عادی و پلک سوم یا غشای چشمک زن که در گوشه داخلی چشم قرار دارد و گاهی آن را تمیز و روان می‌کند. اسب‌ها نمی‌توانند مثل انسان‌ها چشمشان را به درستی متمرکز کنند. در عوض، قسمت پایین شبکیه آن‌ها اشیای دور و قسمت بالایی اشیای نزدیک را می‌بیند. این یعنی اگر می‌خواهید بدانید که اسب به کجا نگاه می‌کند، باید ببینید سرش را چطور نگه داشته است. مثلا اگر دیدید یک اسب در مزرعه ایستاده، سرش را بالا گرفته و گوش‌ها را به سمت جلو آورده، برای نمایش نیست، بلکه شاید چیز جالبی در فاصله دور دیده است.

حقایق جالب درباره اسب‌ها 


دورگه ایکوید

هیبریدهای ایکوید از ترکیب اسب، گوره خر و الاغ به وجود آمده اند. بیشتر مردم می‌دانند که قاطر ترکیب الاغ نر و اسب ماده است. اما این تنها یکی از گونه‌های بسیار هیبرید است. اسب‌ها و گوره خر‌ها هم می‌توانند فرزندانی با نام‌های زروس یا هبرا به وجود بیاورند. اما هیبرید اکوید از آغاز قرن بیستم به وجود آمده است.

حقایق جالب درباره اسب‌ها

نعل اسب

همه می‌دانند که بیشتر اسب‌ها نعل دارند، اما بیشتر مردم نمی‌دانند که این قطعات فلزی فقط برای محافظت از سم حیوان نیستند. سم اسب‌ها از کراتین ساخته شده است، همان ماده محکمی که شاخ، ناخن و مو را تشکیل می‌دهد. نعل‌ها اصطکاک سم را بیشتر می‌کند و خاصیت ضربه گیری دارند. یعنی دقیقا همان کاری که کفش‌های ما انجام می‌دهند. نعل‌ها شباهت دیگری هم با کفش‌های ورزشی دارند: اینکه گزینه‌های متنوعی برای انتخاب دارید مثل نعل‌های فوق سبک آلومینیومی برای مسابقات، نعل‌های اصلاحی، نعل‌های تعادل طبیعی و …

حقایق جالب درباره اسب‌ها

اسب‌های عربی

بیشتر اسب‌ها واقعا موجودات زیبایی هستند، اما بسیاری از افراد اسب عربی را باشکوه‌ترین اسب می‌دانند. این اسب‌ها اولین بار حداقل ۴۵۰۰ سال پیش ظاهر شدند که باعث می‌شود یکی از قدیمی‌ترین نژادهای اسب باشند. تصور می‌شود که بادیه نشین هایی که به پرورش اسب علاقه داشتند، نژاد عربی را به وجود آوردند. اسب عربی با ظاهر بیابانی و قوس دار خود به آسانی از سایر نژاد‌ها قابل تمییز است. همانقدر که سر و دم این نژاد منحصربفرد است، وقتی عمیق‌تر نگاه کنید می‌بینید که عجیب‌تر هم هستند. اسب‌های عربی ساختار اسکلتی دارند که کاملا با سایر اسب‌ها متفاوت است. دنده‌های آن‌ها پهن تر، قوی‌تر و عمیق‌تر است. هم چنین مهره‌های کمر و دم آن‌ها کمتر است. این کمبود‌ها سرعت آن‌ها را کم نمی‌کند، هرچند اسب‌های عربی استقامتی‌ترین دونده‌ها در قلمروی حیوانات هستند و می‌توانند بدون استراحت ۱۶۰ کیلومتر بدوند.

حقایق جالب درباره اسب‌ها 


گوشت اسب

گوشت اسب در بسیاری از کشور‌ها یک غذای لذیذ است. مخصوصا فرانسوی‌ها نه تنها به گوشت اسب، بلکه به مغز و قلب آن هم علاقه دارند. اما فرانسه تنها نیست. در واقع خوردن اسب‌ها تاریخچه طولانی دارد. در دوران جنگ اسب‌ها یک منبع پروتئینی مهم و نسبتا ارزان بودند. علیرغم اینکه آمریکا و انگلستان بزرگترین صادرکنندگان گوشت اسب در جهان هستند، از لحاظ تاریخی هر دو گوشت اسب را به عنوان غذا مسخره می‌کنند.
حقایق جالب درباره اسب‌ها 


حافظه

آیا تا به حال به نام خنده دار یک اسب خندیده اید؟ یا پاسخ فلیمن او را مسخره کرده اید؟ اگر این کار را کرده اید، باید بدانید که اسب توهین یا تمسخر شما را تا آخر عمر از یاد نمی‌برد. تحقیقی که در سال ۲۰۱۰ انجام شد نتایج شگفت انگیزی درمورد هوش اسب ها، به خصوص حافظه آن‌ها داشت. اسب‌ها نه تنها بهتر از آنچه فکر می‌کردیم کلمات ما را درک می‌کنند، حافظه آن‌ها حداقل به اندازه فیل‌ها خوب است. اگر با یک اسب با مهربانی رفتار کنید، تا آخر عمر شما را دوست خود می‌داند. اسب‌ها وقتی دوباره آن‌ها را ببینند دوستی خود را از سر می‌گیرند و مهم نیست که چقدر از هم دور بوده اند. هم چنین آن‌ها مکان‌ها را خیلی خوب به یاد می‌آورند. بیشتر اسب‌ها وقتی به جایی می‌روند که خاطره بدی از آن دارند، عصبی می‌شوند. حافظه خوب و هوش نسبتا قوی اسب‌ها همیشه چیز خوبی نیست. اگر خسته شوند، می‌توانند متوجه شوند که چطور خودشان را آزاد کنند و قفل‌ها را باز کنند و وقتی این روش‌ها را یاد بگیرند هرگز فراموش نمی‌کنند.

 حقایق جالب درباره اسب‌ها


منبع: برترنها

کشف های باستان شناسی با هواپیمای بدون سرنشین

برترین‌ها: باستان شناسان می‌دانند که آثار دفن شده نسبت به محیط اطرافشان، نشانه‌های متفاوتی از خود بروز می‌دهند. با این حال پروازهای کم ارتفاع و مجهز به واحدهای حرارتی، علاوه بر اینکه هزینه زیادی دارند خطرناک هم هستند. اما امروزه هواپیماهای بدون سرنشین می‌توانند چیزهایی را ببینند که باستان شناسان قبلا فقط آرزوی آن را داشتند. عملکرد، هزینه و پردازش اطلاعات در این هواپیما‌ها تا حد زیادی بهبود یافته است. کشف‌های اخیر ثابت می‌کند که هواپیماهای بدون سرنشین، آینده باستان شناسی هستند.

خانه مردگان

در جولای ۲۰۱۷، محققان یک «خانه مردگان» ۵۶۰۰ ساله در انگلستان یافتند. این سایت که بین اوبوری و استون هنج قرار دارد، مسطح شده است. عکس‌های هوایی هواپیماهای بدون سرنشین ساختارهای پنهانی را نشان می‌دهد: یک تپه تدفین بلند در منطقه‌ای که مغز گربه نامیده می‌شود. قدمت این سایت تدفین باستانی به دوران نئولیتیک بازمی گردد و ممکن است اجداد سازندگان استون هنج در آن دفن شده باشند.

دو خندق از کنار ساختمان مرکزی عبور می‌کنند. محققان معتقدند که خاک این خندق‌ها ساختمان مرکزی را با یک تپه پوشانده است. خانه مردگان به زمان آغاز کشاورزی در بریتانیا بازمی گردد. محققان مطمئن نیستند که چرا سایت‌های باستانی زیادی در دشت سالزبری وجود دارد. برخی فکر می‌کنند که فقدان سکونتگاه‌های مدرن در این منطقه از نابودی آن‌ها جلوگیری کرده است. برخی دیگر هم معتقدند که دره رودخانه‌های آون و کنت اهمیت زیادی برای ساکنان باستانی بریتانیا داشته است.

کشف های باستان شناسی بااستفاده از هواپیماهای بدون سرنشین 


خاکریز‌های آمازونی‌های باستان

در اوایل سال ۲۰۱۷، محققان خاکریزهای مردم آمازون باستان را در برزیل کشف کردند. این ساختارهای ۲۰۰۰ ساله زیر خاک و درختان پنهان بودند و توسط هواپیماهای بدون سرنشین کشف شدند. دیوار محوطه داخلی و طراحی خندق خارجی مقدمات هنج کلاسیک هستند. فاز اولیه ساخت استون هنج هم طراحی نسبتا مشابهی داشت. محققان بر این باورند که این خاکریزهای باستانی هدف مشابهی با همتایان نوسنگی اروپائیشان به عنوان سایت گردهمایی عمومی و مذهبی داشته اند.

تاکنون ۴۵۰ خاکریز کشف شده است. این کشف ایده آمازون غربی را به عنوان یک «اکوسیستم بکر» به چالش می‌کشد. محققان اکنون بر این باورند که مردم بومی قبل از ورود اروپائی‌ها و استفاده ویرانگرشان از زمین، جنگل‌ها را مدیریت می‌کرده اند. باوجود ۶۰۰۰ سال بازسازی گیاهی و تاریخ آتش سوزی در این سایت، محققان معتقدند که ژئوگلیف ها نبوغ آن‌ها را در امرارمعاش نشان می دهد که منجر به نابودی جنگل نمی‌شده و به اهمیت دانش بومی برای پیداکردن جایگزین‌های پایدارتر استفاده از زمین اشاره می‌کنند.

کشف های باستان شناسی بااستفاده از هواپیماهای بدون سرنشین 


شهر گمشده اسکندر

اولین بار در عکس‌های ماهواره جاسوسی دهه ۱۹۶۰ بود که «قالاتکا دربند» دیده شد. اما در سال ۱۹۹۶ و در دوران صدام حسین که کردستان عراق را کنترل می‌کرد، این شهر باستانی غیرقابل دسترسی بود. با این حال، در سال ۲۰۰۷، افزایش امنیت اجازه داد تیمی از باستان شناسان عراقی و بریتانیایی محل شهرگمشده قالاتکا دربند را تایید کنند که در سال ۳۳۱ قبل از میلاد توسط اسکندر کبیر بنا شده بود.

هواپیماهای بدون سرنشین نقش مهمی در مکانیابی این سایت داشتند. کل این سایت با استفاده از هواپیمای بدون سرنشین در بهار پوشش داده شد و تحلیل هایی انجام شد که قبلا در بین النهرین اصلا انجام نشده بود. وجود ساختارهای زیرزمینی مانند دیوار‌ها روی رشد محصولاتی مثل گندم و جو تاثیر می‌گذاشت و باعث تغییر رنگ آن‌ها می‌شد. این تفاوت‌ها به راحتی از بالا و توسط هواپیماهای بدون سرنشین قابل تشخیص بودند.

کشف های باستان شناسی بااستفاده از هواپیماهای بدون سرنشین 


راه بلو جی (Blue J)

در ژوئن ۲۰۱۳ باستان شناسان از یک هواپیمای بدون سرنشین مجهز به دوربین‌های حرارتی برای بررسی سکونتگاه باستانی آمریکایی‌های بومی در نیومکزیکو استفاده کردند. ۶۰ خانه باستانی ۱۰۰۰ ساله روستای بلو جی با سنگ و گیاه پوشیده شده بودند. این سایت در اصل در دهه ۱۹۷۰ شناسایی شد و تنها بخشی از آن مورد کاوش قرار گرفته بود. تیم جدید هم ساختمان هایی را مورد بررسی قرار داد که در کشف اولیه گزارش شده بودند و هم ساختمان هایی که قبلا شناسایی نشده بودند.

سنگ‌های مدفون گرما را متفاوت از خاک نگه می‌داشتند. تصویربرداری حرارتی نقشه‌های گرمایی ارائه می‌داد که ساختارهای زیرزمینی را مشخص می‌کرد. باستان شناسان از قبل می‌دانستند که دوربین‌های حرارتی برای پیدا کردن جهان مدفون مورد نیاز است. بااین حال، تا همین اواخر که هواپیماهای بدون سرنشین به وجود آمدند، هیچ راه ساده و مقرون به صرفه‌ای برای انجام این کار نداشتند. داخل دیوارهای میدان، محققان یک دایره تیره یافتند که ممکن است نشان دهنده «کیوا» باشد؛ یک ساختار دایره‌ای شکل که برای گردهمایی‌های عمومی و مذهبی استفاده می‌شده است. کیواهای زیرزمینی و خانه‌های بزرگ و مهم نشانه هایی از فرهنگ سرخپوستان چاکو هستند.

کشف های باستان شناسی بااستفاده از هواپیماهای بدون سرنشین
 


پنهان در دشت پترا

پترا، واقع در جنوب اردن، پایتخت باستانی نباطی‌ها است. این شهر که در اواسط قرن دوم پیش از میلاد ساخته شده، تا اواخر دوران بیزانس تقریبا متروکه شده بود. تا سال ۲۰۱۶ باستان شناسان نمی‌دانستند که ساختمانی تقریبا به طول استخر المپیک و دو برابر عرض آن در دشت پنهان بوده است. عکاسی هواپیماهای بدون سرنشین طرح یک ساختمان را در ۸۰۰ متری شهر باستانی کاروان مشخص کرد. یک بنای بزرگ با ابعاد ۵۶ و ۴۹ متر که یک محوطه کوچکتر که زمانی سنگفرش بوده را دربرمی گرفت. ستون‌ها یک راه پله عظیم در لبه شرقی را آراسته بودند. محوطه داخلی یک ساختمان کوچکتر با ابعاد ۸.۵ مترمربع داشت که به راه پله‌های شرقی باز می‌شد. هیچ ساختمان مشابهی در پترا شناخته نشده و کاربرد آن یک راز باقی مانده است. سفال هایی از اواسط قرن دوم قبل از میلاد نشان می‌دهد که قدمت آن به دوره اولیه ساخت پترا بازمی گردد.

کشف های باستان شناسی بااستفاده از هواپیماهای بدون سرنشین 


آپنین آلپینر باستانی

باستان شناسان مدت هاست که با سامنیت‌ها که زمانی در کوه‌های آپنین ایتالیا زندگی می‌کردند آشنایی دارند. بااین حال، زمین‌های ناهموار، حفاری و عکاسی هوایی را در این منطقه تقریبا غیرممکن کرده بود و بیشتر فرهنگ آن‌ها تا همین اواخر یک راز باقی مانده بود. در سپتامبر ۲۰۱۶ محققان نشانه هایی از سامنیت‌ها را گزارش کردند که با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین کشف شده بود. به گزارش دانشگاه لیدن، ما اکنون دید کاملی از ساختار داخلی این سکونتگاه داریم. محققان از اینکه تراکم و در عین حال نظم سامنیت‌ها شگفت زده شدند. معابد سامنیت‌ها که قبلا طی ساخت و ساز‌ها کشف شده بود همچنان باستان شناسان را گیج می‌کند. برخی معتقدند که این سایت‌های باستانی در واقع ایستگاه‌های جاده‌ای و مکان هایی بودند که کالا و اطلاعات مبادله می‌شد و برخی دیگر حدس می‌زنند که آن‌ها مرز قلمروی سامنیت‌ها را مخشص می‌کرده اند.
 کشف های باستان شناسی بااستفاده از هواپیماهای بدون سرنشین

نگاشت موکه

معاون وزیر میراث فرهنگی پرو معتقد است که هواپیماهای بدون سرنشین می‌توانند «لحظه قبل و بعد در باستان شناسی» را نشان دهند. او یکی از پیشگامان استفاده از کاوش‌های هوایی در کشورش است و از هواپیماهای بدون سرنشین برای نشان دادن شواهد تمدن ۱۳۰۰ ساله موکه در امتداد ساحل اقیانوس آرام استفاده کرده است. تصاویر دو بعدی هواپیماهای بدون سرنشین به محققان اجازه می‌دهد ماکت‌های سه بعدی با جزئیات دقیق بسازند. استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین برای نگاشت این بقایای در حال ناپدیدشدن ضروری است. این سایت‌ها از هر لحاظ در معرض تهدید قرار دارند. او نه تنها از هواپیمای بدون سرنشین برای نقشه نگاری بلکه برای نظارت و نگهبانی از این سایت‌ها استفاده می‌کند.

کشف های باستان شناسی بااستفاده از هواپیماهای بدون سرنشین 


قلعه پادشاهان سیلند

در مارس ۲۰۱۷، تیمی از باستان شناسان بریتانیایی-عراقی شهر باستانی تل خیبر را با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین کشف کردند. تا همین اواخر، پادشاهان سیلند که بر سرزمین‌های وسیع عصر برنز عراق بین سال‌های ۱۷۳۰ تا ۱۴۶۰ قبل از میلاد حکومت می‌کردند، تنها از طریق اسناد دست نویسی که توسط حکام دیگر ایجاد شده بود، شناخته می‌شدند و محققان هرگز شواهد باستان شناسی درباره آن‌ها در زمین پیدا نکرده بودند.

بقایای خیبر از روی زمین غیرقابل شناسایی است. قرن‌ها رسوب این سایت را تبدیل به یک تحدب غیرقابل تشخیص کرده است. با این حال، عکس‌های هواپیماهای بدون سرنشین طرح این سکونتگاه باستانی و همچنین ساختمان‌های اسرارآمیز و بزرگ درون آن را آشکار می‌کند. یک دیوار دفاعی با برج‌های مراقبت این فضای ۴۴۰۰ مترمربعی را محصور می‌کند. کاربرد این سایت هنوز یک راز است.

کشف های باستان شناسی بااستفاده از هواپیماهای بدون سرنشین 


منبع: برترنها

تزیین میز شام یلدا، ایده‌های داغ شب چله!

در باور ما یلدا میراث ساده و پر از مهر گذشتگان است که پاییز را به زمستان سنجاق می‌ کند. درست همان وقتی‌ که ایرانیان فهمیدند در آخرین روز از پاییز روزها کم‌کم بلندتر می‌ شوند و تاریکی دیرتر از همیشه سر برمی‌ آورد، جمع شدند و جشن گرفتند و نامش را شب زایش خورشید گذاشتند.

در باور ما یلدا میراث ساده و پر از مهر گذشتگان است که پاییز را به زمستان سنجاق می‌ کند. درست همان وقتی‌ که ایرانیان فهمیدند در آخرین روز از پاییز روزها کم‌کم بلندتر می‌ شوند و تاریکی دیرتر از همیشه سر برمی‌ آورد، جمع شدند و جشن گرفتند و نامش را شب زایش خورشید گذاشتند. یلدا نسل به نسل گشته و خاک زمان خورده، اما روح اصیلش آن را تا امروز پابرجا نگه‌ داشته است و حالا یلدا، پررنگ‌ ترین شب پاییز با سوز زمستانی‌ اش از راه رسیده است!

 تزیین میز شام یلدا، ایده های داغ شب چله!

انار شب یلدا، سرخ مثل زندگی!

 تزیین میز شام یلدا، ایده های داغ شب چله!
انجام سنت‌ های ایرانی آن‌ قدر برایمان دلنشین است که حتی اگر درگیر روزمرگی‌ ها و دل‌ مشغولی‌ های زندگی باشیم باز هم سفره شب یلدا را فراموش نمی‌ کنیم. گویی که سفره‌ یلدا بهانه‌ کوچکی برای شادی‌ های بزرگ ما است. یلدا همیشه پر از رنگ و نماد بوده است، اما پررنگ‌ ترین عنصر آن، همان میوه‌ سرخ و زیبای دوست‌داشتنی است: انار! در باور مردم قدیم، انار نماد زایش و شادی تلقی می‌ شد؛ به همین خاطر عضو جداناشدنی سفره‌ های یلدا بوده است؛ یعنی از همان زمانی که در اتاق سرد زیر کرسی‌ های گرم می‌ نشستند انار به سفره‌ ها و میزهای ما رنگ پاشیده و زیبایی پاییزی را به رخ کشیده است. امروز شاید دیگر کرسی وجود نداشته باشد، اما هنوز هم انار پای ثابت سفره‌ های ماست. با چند ایده ساده می‌ توانید میز شام خود را یلدایی کنید و مبهوت این زیبای بهشتی شوید!

روشنایی به‌ وقت یلدا

 تزیین میز شام یلدا، ایده های داغ شب چله!
شمع یکی از عناصر آرامش‌ دهنده است و اگر عادت به چیدن میز شام داشته باشید حتما یکی از اعضای ثابت میز شما خواهد بود. ترکیب چیدمان آن با انار و چند تکه برگ پاییزی، هم به زیباتر شدن میز شما کمک می‌کند و هم فضای آرامش بخشی را به ارمغان می‌آورد. ترکیب انار و شمع می توانید از جمله ایده های سفره شب یلدا باشند.

انارگل

 تزیین میز شام یلدا، ایده های داغ شب چله!
قرار دادن انار در میان گل‌ ها شاید ابتدا دور از ذهن به نظر بیاید، اما یک‌ بار امتحانش کنید تا از ترکیب رنگ این میوه بهشتی با گل‌ ها افسون شوید. به همین سادگی شما می‌ توانید یک گلدان کوچک پاییزی بسازید و حال و هوای یلدا را بیش تر از گذشته به منزلتان مهمان کنید.

تزیین یلدای ساده، اما دوست‌داشتنی

 تزیین میز شام یلدا، ایده های داغ شب چله!
اگر برای میز شام ترکیب‌ های ساده را می‌ پسندید بهتر است گلدان‌ ها و ظروف بزرگ را فراموش کنید. انار به‌ تنهایی هم می‌ تواند بهترین عنصر دکوراتیو میزتان باشد. برای این که بتوانید میز ساده‌ ای با زمینه پاییزی داشته باشید کافی است چند انار زیبا و خوش‌ رنگ را به‌ سادگی روی چند برگ پاییزی قرار دهید.

تزیینات شب یلدا به رنگ طبیعت

 تزیین میز شام یلدا، ایده های داغ شب چله!

اگر ترکیبات طبیعی‌ تری را برای دکور می‌ پسندید از دکور با زمینه انار نامید نشوید. یکی از ساده‌ ترین راه‌ ها استفاده از شاخه‌ های انار در گلدان است که علاوه بر این که در دسته‌ زیباترین‌ ها است، حس ناب طبیعت را به میز شما هدیه خواهد داد.


منبع: برترینها

یک گالری ایده در خانه محمدرضا ماندنی

هیچ چیز بد یا خوب نیست. درست یا نادرست هم نیست، بلکه مناسب یا نامناسب است». اینها را محمدرضا ماندنی می گوید؛ یکی از بچه‌های خوش‌ذوق و محبوب اینستاگرام. کافی است صفحه او  را دنبال نمایید تا این مسئله را درک کنید که چقدر پویا بودن فضای زندگی برایش مهم است، چراکه یکنواخت‌شدن محیط را بلای جان خانه‌ها می داند! در همین راستا مدام در حال جست‌و‌جو برای کشف ایده‌های جدید است.

 بهشت ماندنی

او اعتقاد دارد: زیبایی در جزئیات است و اینکه یک مسئله را در کلیات بررسی کنی لطف چندانی ندارد. اگر به تصاویر خانه او در صفحه‌های پیش رویتان دقت کنید متوجه خواهید‌شد که نه تنها در گفتار، بلکه در عمل هم این ذهنیت را ثابت کرده‌است. با محمدرضا ماندنی، عکاس و ایده‌پرداز از علل افسردگی خانه گرفته تا راه و رسم مبادله کالا در عصر حاضر به گفت و گو نشستیم. این شما و این هم گزارشی مفصل از یک خانه به یاد ماندنی

تور خانه گردی در یک نگاه

  • تعداد افراد ساکن: یک نفر
  • سبک خانه: تلفیقی
  • موقعیت: تهران، شهرک اکباتان
  • تعداد اتاق‌خواب: ۳ عدد
  • متراژ: ۱۷۰ متر
  • تعداد سرویس بهداشتی: ۲ عدد
  • شغل ساکن خانه: عکاس و ایده پرداز
  • ملک: شخصی
  • رنگ قالب و ویژگی برجسته طراحی: طیف‌هایی از رنگ‌های مختلف که دائم در حال تغییر است و حضور پررنگ مصالح چوبی
  • طراح: محمدرضا ماندنی

یک نیم روز در شهرک اکباتان با هنرمندی که معتقد است برای خلق زیبایی، نسخه‌ای ثابت وجود ندارد؛ محمدرضا ماندنی به شما می‌گوید چه کار کنید تا خانه‌تان دچار افسردگی نشود!

 بهشت ماندنی

نور را دست‌کم نگیرید

بی‌اغراق در یک فضای آشفته که هیچ‌چیز با هم هماهنگ نیست نمی‌توانید دوستانتان را دعوت کنید، کتاب بخوانید و به کار خود بپردازید، چه برسد به اینکه بخواهید با آرامش خاطر زندگی کنید! به‌عنوان‌مثال، انتخاب نور د‌ر ظاهر کم‌اهمیت به نظر می‌رسد، اما بسیار تأثیرگذار است. ازآنجایی‌که خانه من پرده ندارد، تقریبا در تمام طول روز، روشن است. ضمن اینکه نورهای مصنوعی خانه‌ام، قابلیت تنظیم (دیمری است) نیز دارد.

 بهشت ماندنی

 
ارزش‌آفرینی!

وقتی دنبال چیزهای عجیب‌وغریب می‌گردی و این مسئله را با دیگران در میان می‌گذاری، آن وسایل، خودشان به سراغت می‌آیند و درِ خانه‌ات را می‌زنند! قبول دارم که انتظار دیدن چنین چیزی را در خانه ندارید. این نوشته با نور نئون متعلق به رستوران یک فرد ایرانی در آمریکا بود که زمان بازگشت به ایران از او خریدم و بخش مناسبی از یک دیوار خانه را به آن اختصاص دادم.

  بهشت ماندنی

اولین گزینه را خط بزن

باید اعتراف کنم که آشنایی و مجاورت با افراد حرفه‌ای در حوزه‌های مختلف، جزء خوش‌شانسی‌های من بوده! مهم‌ترین چیزی که از این افراد یاد گرفتم این است که زمانی که در حال خلق یک اثر و یا حتی تصمیم‌گیری هستید به اولین چیزی که به ذهن می‌آید اعتماد نکنید؛ چون احتمالا همان چیزی است که به ذهن بقیه هم رسیده است!

 بهشت ماندنی

هر چه خوار آید، یک روز به کار آید

همه می‌پرسند این چمدان‌ها را از کجا آورده‌ای؟ اول اینکه در خانه اکثر مادربزرگ‌ها پیدا می‌شود. ضمن اینکه همه اینها را به‌یک‌باره جمع نکرده‌ام. جالب است بدانید که حتی برخی از آنها را از گوشه خیابان پیداکرده‌ام، چندتایی را از سایت دیوار خریده‌ام و تعدادی را هم هدیه گرفته‌ام.

 بهشت ماندنی

خلق یک صحنه نمایش در خانه

ایده آیینه از اتاق‌های گریم آمده است. تنها تفاوتش قابلیت تنظیم نور آن است که می‌تواند کم و یا زیاد شود. در کل می‌خواستم این قاب شبیه یک صحنه نمایش باشد؛ به همین خاطر پوشش این دیوار با آجر قرمز تکمیل شد.

راه و رسم مبادله کالا در عصر حاضر!

قطعا تعویض وسایل، ایده بهتری از دور انداختن آنها است. خیلی از وسایل خانه‌ام را با دوستانم تعویض می‌کنم؛ مثلا این دو صندلی زردرنگ را از دوستم گرفته‌ام. او کافه دارد و  وقتی با پیشنهاد تعویض صندلی از جانب من مواجه شد خیلی هم استقبال کرد. درنهایت، هم خانه من شکل و شمایل دیگری پیدا کرد و هم حال و هوای کافه او به نسبت قبل متفاوت شد.

  بهشت ماندنی

ساز مخالف می‌زنی!

زیبایی در جزئیات است. اینکه یک مسئله را در کلیات بررسی کنی لطف چندانی ندارد. توجه به جزئیات تفاوت آدم‌ها را مشخص می‌کند. کافی است جزئیات همین ساعت روی دیوار که الآن با وسایل اطرافش هماهنگ به نظر می‌رسد تغییر کند تا دیگر مناسب این دیوار و محیط آن نباشد. فرض کنید رنگ ساعت، سفید براق و قاب فلزی دورش طلایی باشد. قطعا اعتراف می‌کنید که در چنین شرایطی چقدر با اطرافش ساز مخالف می‌زد!

تعریفی جدید از واژه هارمونی

صندلی‌های میز ناهارخوری شبیه هم نیستند. به نظرم از آن تفاوت‌های جذاب است که همه وسایل قرار نیست هماهنگ باشند. تعدادی از این صندلی‌ها را خریده‌ام، اما چندتایی را هم از خیابان پیدا و بعد تعمیرشان کرده‌ام… هماهنگ بودن، همیشه نشان‌دهنده شکیل بودن نیست؛ ضمن اینکه گاهی برخی واژه‌ها را اشتباه معنا می‌کنیم. هارمونی یعنی هماهنگی بین اجزای نامربوطی که در کنار هم، معنا و هویت پیدا می‌کنند و یک پکیج زیبا را می‌سازند.

 بهشت ماندنی

مزیت استفاده از مبلمان سبک

وسایل خیلی سنگین را نمی‌توان به‌راحتی جابه‌جا کرد؛ به همین خاطر است که مبلمان سنگین برای مدت‌ها و بدون تغییر در یک فضا باقی می‌مانند. پیشنهادم به مخاطب‌های مجله منزل این است که به هر قیمتی سراغ وسایل سنگین نروند؛ چون جابه‌جا کردنش سخت می‌شود.

احتمالا در ایران کمتر Loft design  دیده‌اید  

یکی از سبک‌های دکوراسیون که خیلی دوستش دارم Loftdesign است. سبکی که بیشتر در شهرهای صنعتی قابلیت اجرا دارد. معمولا وسایل صنعتی، نقش و کاربرد دیگری در این سبک خانه‌ها می‌گیرد؛ مثلا قرقره صنعتی به میز تبدیل می‌شود. در این سبک دکوراسیون از فضاهایی که شبیه خانه نیست، خانه می‌سازند؛ مثلا انبار یا کارخانه قدیمی را بدون تغییر زیاد تبدیل به خانه می‌کنند. در این سبک، ساختار، سقف، لوله‌ها و… باقی می‌مانند و حتی دیوارها نیز رنگ نمی‌شود.

 بهشت ماندنی

به کشف‌نشده‌ها بنگر

اگر می‌خواهی متفاوت باشی یا تصمیم بهتری بگیری، نباید قانع باشی، پس به اولین چیزی که به ذهنت می‌آید اکتفا نکن. ازاین‌پس تمرین کن که به هر اتفاق، جور دیگری هم می‌توان نگاه کرد؛ بنابراین قدم در راهی بگذار که شاید تابه‌حال کشف نشده یا کمتر به آن پرداخته‌شده است. این یک تمرین خوب ذهنی نیز هست.

 بهشت ماندنی

یک جابه‌جایی‌کوچک، یک تغییر بزرگ

یکی از این سبک تغییراتی که من در خانه‌ام ایجاد کرده‌ام، جابه‌جایی اتاق‌خواب شخصی به فضای دیگری در خانه بود. این مسئله حتی در لایف استایل من هم تغییر ایجاد کرد. اتاق قبلی چون رو به آفتاب بود باعث می‌شد سریع‌تر از خواب بیدار شوم، اما فضای جدید برای فصل تابستان مناسب‌تر است و به آن شدت اتاق خوب قبلی نورگیر نیست. ضمن اینکه کوچک‌تر و صمیمی‌تر هم هست.

یک تاب، یک خیال و هزاران ایده

تخت خواب( ننو) با دو قلاب محکم و توسط طناب‌هایی ضخیم به دیوار متصل شده است. این ننو هدیه دوستم است. آن را رو به پنجره و فضای سبز گذاشته‌ام. زمانی که می‌خواهم فکر یا ایده‌پردازی کنم روی آن می‌نشینم. کمپانی تولیدکننده آن هم ایکیا  است.

 بهشت ماندنی

یکنواخت شدن، بلای جان خانه‌ها است

در ابتدا ما خانه را دکور می‌کنیم، اما در مرحله بعد این انرژی‌خانه است که بر انتخاب‌های ما غالب می‌شود. به این معنا که اگر فضایی را برای دور هم جمع شدن، ناهار خوردن، خوابیدن و… طراحی کرده‌ایم، اغلب بعد از مدتی، شرطی می‌شویم. آن‌وقت است که همه‌چیز روتین می‌شود. همین‌جا است که انرژی خانه بر ما غلبه می‌کند، پس چه‌بهتر که هرچند وقت یک‌بار، تنوع ایجاد کنیم تا آن‌قدر به یکنواخت بودن هر چیزی دل نبندیم و عادت نکنیم. شاید یکی از رموز خلاق بودن همین باشد.

 بهشت ماندنی

خودت لحظه‌های آینده‌ات را بساز

به نظرم یک طراح داخلی باهوش یا فرد خوش‌ذوقی که خودش خانه‌اش را طراحی می‌کند، از همان ابتدای ورود به محیط، باید آینده فضا را در ذهنش تصویرسازی نماید؛ چون اتفاقات آینده‌اش را با انتخاب‌های حالا رقم خواهد زد. او همین حالا باید فضایی که قرار است دوستانش در آن دور هم جمع شوند، جایی که می‌توان فیلم دید، کتاب خواند یا غذا خورد را تصویرسازی کند. بهتر است بگویم باید ساختن حس و حال لحظه‌هایی که قرار است در آینده رخ دهد را  از قبل ببیند.

برای تهیه مجله منزل می توانید به صورت حضوری از کیوسک های روزنامه فروشی سراسر کشور و برای خرید نسخه الکترونیک از وب سایت  اقدام نمائید.

ضمنا برای اشتراک نسخه چاپی مجله منزل روی تصویر زیر کلیک کنید:


منبع: برترینها

شهره لرستانی: زن ها رنگی و مردها سیاه و سفیداند

ماهنامه دنیای زنان – احمد محمد اسماعیلی: شهره لرستانی جزو بازیگران نسل میانی سینمای بعد از انقلاب است که توانست در دهه اول فعالیت بازیگریش در فیلم های درخشان و مهم و نقش های ماندگاری بازی کند. مادر شهرستانی و جوان فیلم «نیاز»، زن جوان بریده از سازمان فیلم «پناهنده» و کلفت پرشر و شور فیلم «دختر شیرینی فروش» از جمله چنین نقش هایی بودند. لرستانی در سال های بعدی فعالیتش هم کم نقش خاطره ساز نداشته و از جمله آنها زن حاجی خوش سر و زبان مجموعه کمدی «اخراجی ها». لرستانی از جمله بازیگران ایرانی است که تجربه همکاری با برخی از کارگردانان سرشناس و از جمله ایرج طهماسب، کمال تبریزی، تهمینه میلانی، داوود میرباقری و مهدی صباغ زاده را داشته است.

لرستانی همان قدر که در کارهای کمدی خوب و درخشان است و از معدود کمدین های زن سینمای ایران محسوب می شود در حوزه ایفای نقش های درام و تاریخی هم توانا است؛ بازی درخشانش در مجموعه «امام علی (ع)» و «مختارنامه» موید چنین مسئله ای است. لرستانی بیش از یک دهه است که وارد حوزه کارگردانی هم شده و سعی کرده توانایی هایش در این حیطه را با فیلم هایی ویدئویی نظیر «بی بی خاتون» و «زیرخاکی» ارائه دهد. ضمن این که مترصد اولین تجربه سینمایی اش هم هست. لرستانی در اواخر دهه هشتاد کمی از بازیگری فاصله گرفت اما مدتی است که تلاش می کند دوباره حضورش را مستمر کند. لرستانی جدا از مسائل هنری در مسائل اجتماعی هم فعالیت دارد و موسس صندوق حمایت از هنرمندان پیشکسوت بود که به دلیل عدم حمایت های لازم چنان که باید به ثمر ننشست.

 شهره لرستانی: زن ها رنگی و مردها سیاه و سفیداند

 شهره لرستانی در فیلم نیاز

می خواهم به عقب تر بروم، به دهه ۶۰، زمانی که در بیست و پنج سالگی نقش مادر یک نوجوان را در فیلم «نیاز» بازی کردید. برایتان دشوار نبود در آن سن و سال چنین نقشی را بازی کنید؟

در آن دوران، تحصیلاتم را در دانشگاه به پایان رساندم و از مباحث بازیگری شناخت کاملی به دست آورده بودم. و با سبک بازیگری به شیوه استانیسلاوسکی و استفاده از آن «اگر» جادویی، نقشم را بازی کردم. خودم را در جای شخصیت این مادر قرار دادم و رفتم به سراغ ایفای نقش. خوشبختانه نقش هم مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و نشان داد آموزه های آکادمیک تا چه حد می تواند یاری رسان بازیگر باشد.

تعلق شما به خطه لرستان چقدر باعث شد برای ایفای این نقش انتخاب بشوید؟

علیرضا داوودنژاد به خاطر تسلط من به لهجه لری انتخابم کرد. البته لهجه مورد استفاده در فیلم «نیاز» یک لهجه محلی شبه لری با تلفیقی از لهجه ملایری بود و ایفایش هم تا حدودی برایم دشوار بود که قبل از شروع فیلمبرداری، معلم لهجه هم با ما کار کرد.

در آن سن ارائه حس و حال مادری برایتان دشوار نبود؟

کار دشواری بود اما رجوع کردم به گرته برداری از زنان این تیپی که دور و اطراف شناخت داشتم. این یک آموزشگاه رایگان است که بازیگر می تواند از همه آدم های دور و اطرافش الهام های خاص خود را بگیرد که هر یک زمانی به دردش می خورد.

در حین بازی در این نقش از ریزه کاری هایی مثل نهیب زدن با میل بافتنی به پای پسر استفاده کردید که نقش را باورپذیر می کرد. آیا این ریزه کاری ها در متن وجود داشت و یا شما در حین بازی از آنها استفاده کردید؟

استفاده از این نوع جزییات رفتاری پیشنهاد خودم بود همان طوری که اشاره کردم به آدم های دور و اطراف دقت می کنم و از برخی جزییات رفتاری شان در حین ایفای نقش هایم استفاده می کنم. درست مثل موردی که اشاره کردید که مادر برای تشر زدن به پسرش با میل بافتنی به پایش ضربه می زند.

 شهره لرستانی: زن ها رنگی و مردها سیاه و سفیداند

 شهره لرستانی در فیلم سه پنچ قلو

در همان دوران هم تلاش می کردید نقش های مشابه و یکسان را بازی نکنید و رفتید نقش یک دختر آرمانخواه چریک را در فیلم «پناهنده» رسول ملاقلی پور بازی کردید.

همیشه سعی می کردم از میان نقش های پیشنهادی، نقش های متفاوتی را بازی کنم. آن دوران به واسطه ساخت فیلم های متنوع به لحاظ فرمی و ژانری، دایره انتخاب هایم وسیع بود و من هم توانستم کاراکترهای متفاوتی را ایفا کنم.

اگر بخواهیم بررسی تطبیقی و دقیقی نسبت به ارائه تصویر زن در سینمای ایرانی در دهه ۶۰ و ۷۰ نسبت به دهه ۹۰ داشته باشیم به چه تفاوت های عمده ای بر می خوریم؟

انسان و روحیاتش در گذر زمان دستخوش تغییر و تحول می شود. در سینمای ما هم نقش زنان در این دهه ها خیلی بالا و پایین شد. زنان امروز نسبت به زنان دهه های قبلشان خیلی پیچیده تر هستند. هرچه جلوتر می رویم این پیچیدگی و چند لایه بودن در زن ها بیشتر خود را بروز می دهد. دوست خوبم نغمه ثمینی روزی جمله ای بهمن گفت به این  مضمون که «زن ها موجودات رنگی و مردها سیاه و سفید هستند.» فکر می کنم این همان اتفاقی است که در سینمای ما هم مدام بازتاب داشته است.

این جمله فمینیستی نیست؟

نمی دانم چی هست(؟!) اما زن ها خیلی پیچیده هستند و مردها ساده!
شهره لرستانی: زن ها رنگی و مردها سیاه و سفیداند

ساده یا سطحی؟

مردها اغلب ساده و روان هستند و زود دستشان خوانده می شود. در حالی که زنان این گونه نیستند؛ مقاصد و نیت خانم ها دیر کشف می شود و هر چقدر در آثار سینمایی یا تلویزیونی این ویژگی ها بیشتر بازتاب داده شود وجه واقع گرایانه کار بالاتر می رود.

در فیلم «پناهنده» به دلیل علاقه رسول ملاقلی پور به صحنه های درگیری و بزن و بزن چند صحنه اکشن در فیلم وجود داشت. بازی در این صحنه ها برایتان سخت نبود؟

نه چندان. اما همیشه در پشت صحنه این فیلم با رسول ملاقلی پور به لحاظ فکری درگیری داشتم؛ دلم می خواست ملاقلی پور را متقاعد کنم که شخصیت بنفشه باید به سمت شخصیت زاپاتا (احمد نجفی) گرایش پیدا کند، زیرا مردان قوی را دوست دارد و شوهر بنفشه آدم منفعلی بود و نمی شد متصور بود که بنفشه بتواند با او ادامه بدهد اما ملاقلی پور مخالف بود و این چالش تا آخر ادامه داشت.

آیا ملاقلی پور کارگردانی با افکار ضدزن بود؟

خدا رحمتش کند. الان که ایشان در میان ما نیستند بهتر است زیاد راجع به این قضیه وارد جزییات نشویم…
شهره لرستانی: زن ها رنگی و مردها سیاه و سفیداند

شهره لرستانی در فیلم پناهنده

بعد از «پناهنده» در یکی از محبوب ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران «لیلی با من است» بازی کردید. آیا پیش بینی می کردید فیلم این قدر موفق باشد؟

موقعی که بازی می کردیم حس می کردیم کار شیرین و خوبی شده است و پیش بینی هایی داشتم از این که مورد توجه قرار خواهدگرفت اما این که فیلم به عنوان نمونه ای از کمدی موقعیت، سال های سال مخاطب داشته باشد واقعا قابل پیش بینی نبود.

تعجب نکردید کارگردانی جدی مثل کمال تبریزی که فیلم های تلخی مثل «عبور» را ساخته این قدر در «لیلی با من است» طنازانه کار کند؟

موقعی که آدم های قدرتمند فیلم می سازند، طبیعی است ماحصل کار خوب بشود و این ربطی به گونه ای که در آن کار می کنند ندارد چون کیفیت تکنیکی در کنار متن خوب است که باعث می شود کار وزنی قابل توجه پیدا کند.

در «زیر درخت هلو» در نقش یک کلفت شیرین و عجب و غریب بازی کردید و نشان دادید چقدر در بازی در نقش های کمدی تبحر دارید؟

برخی از اقوامم در شهرستان زندگی می کنند و به خوبی این نوع زنان تیپیک را می شناسم که در گذشته های نه چندان دور به عنوان خدمتکار به خانه های آدم های پولدار می آمدند. این زن هم مثل برخی از آدم های شبیه خودش از یک چیزی بدش می آمد و به هلو حساسیت داشت و در ضمن تا اسم شوهر را می شنید احساس بیزاری می کرد اما ته دلش بدش نمی آمد شوهر کند.

شهره لرستانی: زن ها رنگی و مردها سیاه و سفیداند 

شهره لرستانی در سریال اولین انتخاب  

به نظر می رسد جزو بازیگرانی نیستید که با گریمورها دچار چالش و اختلاف شوید.

برای من زیاد چهره ظاهری و نوع گریم شدن مهم نیست. بنابراین با گریمورها دچار چالش نشده ام. نکته مهم تفاوت بودن نقش است و برای این منظور هیچ ایرادی ندارد که سنگین ترین و دور از ذهن ترین گریم ها را هم تجربه کنم.

خیلی از بازیگران به محض این که به شهرت می رسند، نوع رفتارشان دستخوش تغییر می شود و به اصطلاح جوگیر می شوند اما این اتفاق در اوج دوران کاری تان برای شما رخ نداد و تقریبا در برخورد با آدم ها یک رویه واحد دارید؟

هیچ وقت تلاش نکرده ان گذشته ام را فراموش کنم و با موفقیت در یک فیلم خودم را گم کنم و رفتارم تغییر کند. چون فکر می کنم این گذشته است که می تواند به آدمی کمک کند در پیمودن مسیر درست در آینده ای که پیش روی ماست.

در «اخراجی ها» با یک کارگردان اصولگرا همکاری کردید. در انتخاب نقش های تان منش فکری کارگردان چقدر برای تان دارای اهمیت است.

موقعی که فرصت انتخاب برای بازی در چند نقش وجود داشته باشد قدرت انتخاب دارم. موقعی که یک سال بیکار باشم و آقای ایکس پیشنهاد بازی بدهد لاجرم قبول می کنم. درباره «اخراجی ها» هم نقش آن قدر جای کار داشت که بتوانم با کمک تجربیات خودم مایه هایی کاملا مفرح به آن دهم.

با بازیگران بزرگی مثل اکبر عبدی و پرویز پرستویی و حمید جبلی همبازی بوده اید. با کدامیک از بازیگران در حین بازی راحت تر بودید.

ضمن احترامی که برای حمید جبلی قائلم، با پرویز پرستویی که در چند فیلم و سریال همبازی بودم همکاری خوب و روانی داشتم و برای شان احترام زیادی قائل هستم. ورای کیفیت کار بازیگر مقابل، اگر بازیگر نقش مقابلم بده و بستان های بازیگری را رعایت نکند من کار خودم را انجام می دهم و نمی گذارم این رویه در بازی ام تاثیر سویی داشته باشد.

شهره لرستانی: زن ها رنگی و مردها سیاه و سفیداند 

نقش های خوب تاریخی در سریال هایی مثل «امام علی (ع)» بازی کردید که آنها هم به قدر کفایت دیدنی شد.

زیاد نقش تاریخی بازی کردم و سعی کردم همه شان را هم باورپذیر از کار درآوردم. در سریال «امام علی (ع)» نقش زن مروان را بازی کردم. یادمی می آید در زمان پخش سریال با خواهرزاده ام که خردسال بود سر سفره ای در مجلس دینی بودیم و خانم روضه خوان، لعنتی بر مروانیان فرستاد و خواهرزاده آهسته در گوشم گفت: «خاله بیا زود از اینجا برویم، اینها دارند ما را نفرین می کنند.»!!!

در چند کار تلویزیونی مثل «سه در چهار» با مهران رجبی زوج خوب هنری تشکل داده بودید. چرا در ادامه کمتر از این زوج در سایر سریال ها استفاده شد؟

ممکن است من نقشم را خوب بازی کرده باشم و سریال هم کار باکیفیتی شده باشد اما شرایط تولید «سه در چهار» خیلی سخت بود و کلی فشار متحمل شدم و تولید دشواری داشت.

در این جنس از کارها که در روند خوبی ساخته نمی شود معمولا چه واکنشی بروز می دهید.

بازیگرم و به خاطر غم نان مجبورم شرایط را تحمل کنم!!! چون فکر می کنم در نهایت مخاطب که نمی داند در پشت صحنه چه گذشته و قضاوت را با محصول نهایی خواهدداشت پس چه بهتر که علیرغم همه ناملایمت ها، بکوشم لااقل تصویری که مخاطب از من در ذهن دارد، خراب نکنم.


منبع: برترینها

یک هفته و چند چهره؛ تهران مضطرب و عصبانیت درمیشیان

برترین ها – ایمان عبدلی:

در مورد شبی که تهران در هول زلزله بود یک نکته حائز اهمیت این که خیلی ها به مانند تمام وقایع این چند سال گذشته و پیرو گسترش فضای مجازی با زلزله شوخی کردند. ساعتی بعد نهادهای رسمی از جمله هلال احمر از مردم خواستند که با زلزله شوخی نکنند. در آن شرایط پر هول و اضطراب شاید درک این که شوخی های دسته جمعی چقدر می تواند از هراس عومی کم کند، نباید دشوار نباشد. مردم اتفاقابا تیزهوشی و با مدد گرفتن از امکانات گوشی های همراه آن کاری را کردند که باید.

شوخی با زلزله که دیگر نه قومیتی را می رنجاند و نه اعتقادی را زیر سئوال می برد و نه چهره ای منفی از ما در جهان نمایش می گذارد. این شاید آخرین راه برای مردمی است که دچار استرس شده اند و تکلیف خودشان را با زلزله سهمگین احتمالی در تهران نمی دانند. به هر حال باید اذعان کنیم که میان آن هایی که در آن ساعات به شایعات ترسناک دامن می زدند و این هایی که زلزله را دست می اندازند و با تقدیر شوخی می کنند، دسته ی دوم قابل تحمل تر و کم ضررتر هستند.

این تجربه ی ملموس آن شرایط است تنها چیزی که از هول جماعت کم می کرد همین رهاش شدگی این شوخی ها بود. انگار هر شوخی یادمان می انداخت که زندگی هنوز امیدوارکننده است. حتی سوژه هایی چون همنشینی گروه مرگ و زلزله و آلودگی و یا شوخی با آرایش دختر همسایه، همه در آن شرایط آرام کننده بود.

مخلص کلام این که انتقاد از شوخی کنندگان با زلزله، افراط و زیاده روی در یک افه‌ی تکرار شونده است و نقدی انتزاعی و بی ربط به نظر می رسد.

عیسی کلانتری یا (پاسخگو هفته)

در تهران اوضاع قمر در عقرب است. مثل فضای فیلم های آخرالزمانی شهر در غبارآلود است. انگار صبح که بیرون می آییم، سرِ خود یک بلیط در دست داریم برای تماشای یک فیلم دستوپیایی. در این حال و اوضاع عیسی کلانتری گفته که دعا کنیم باد بیاید و آلودگی برود! با این اوصاف، پس چرا دولت داریم؟ این اظهار نظرها چه تبعاتی دارد؟

روزی که انسان ها از غارنشینی و زندگی پراکنده در آمدند و کم کم به سمت یکجا نشینی و تمرکز رفتند، هدف شاید این بود که با تشکیل دولت ها بتوانند زندگی هایی امن تر و قابل پیش بینی تر داشته باشند، وگرنه که چه نیاز به این همه تئوری سیاسی و فلسفه بافی؟ تغییر سبک زندگی از غارنشینی به شهر نشینی با کلی فکر و هزینه همراه بود. همین زندگی مثلا مدرنی که داریم سرشار از باید و نباید است. حتی ساعت عبور مرور تعیین شده و همه چیز تحت ضابطه است. این همه هست که امنیت باشد و تزاحم کمتر شود و فکرها آسوده تر و رفاه بیشتر باشد. دولت ها برای همین به وجود می آیند. وقتی مساله ای مثل آلودگی این چنین تبدیل به معضل می شود، در ذات خودش فلسفه ی لزوم وجود دولت ها در ذهن ها را تضعیف می کند، چون در واقع شکلی از هرج و مرج به وجود می آید.

یک هفته و چند چهره؛ تهران مضطرب و عصبانیت درمیشیان

از پس این بار منفی ذهنی به اندازه کافی دلسردی و غرولند در جامعه پخش می شود. یکی در تاکسی از بنزین بی کیفیت داخلی می گوید، دیگری در خیابان از بی تدبیری در تعطیلی مدارس می گوید. هر کس از ظن خودش یار می شود. آلودگی و این جنس پدیده ها چون آمیخته با زندگی روزمره است و به قولی داخل زندگی هامان است، به شدت می تواند پالس منفی ایجاد کند(مثلا مساله ای مثل ورود خانم ها به استادیوم ها مساله ای برخاسته از خواست های طبقه متوسط است که دائما میل به جابه جایی طبقاتی دارد)، اما آلودگی فراگیر و وسیع است، از همین رو جنس موضع گیری درباره آلودگی بیشتر به چشم می آید.

کلانتری به عنوان یک شخصیت حقوقی و به عنوان رئیس یکی از نهادهای مسئول در شکل گیری این وضعیت، با موضع گیری تقدیرگرایانه، شان جایگاهش را نمی شناسد. او نمی داند این جنس واکنش ها علاوه بر این که در ذات کمی جبرگرایانه و وهم انگیز است، نوعی فرافکنی و مسئولیت گریزی در خودش دارد. شاید سال ها کم کاری مدیران ورزشی را بشود با دعای خیر مردم رفع و رجوع کرد، اما آلودگی هوا مساله ای حیاتی تر و ضروری تری است. ناکامی فلان تیم ورزشی در نهایت امری تزئینی است. جامعه با واکنش های طنازانه و دست مایه کردن جملاتی نظیر «چیزی از ارزش های ما کم نمی شود» عصیان خودش را خالی می کند، اما آلودگی  را این گونه به آسمان ربط دادن سه چیز را به مخاطره می اندازد؛ اعتقادات مذهبی، شان حقوقی یک جایگاه دولتی و امنیت فکری مردم.

عیسی کلانتری مدیر کم تجربه و تازه واردی نیست، اما انگار قاعده ی «کی و کجا و چگونه حرف زدن» را نمی داند. موقعیت خطیری که زندگی و سلامت مردم را مختل کرده است، این حرف ها را تحمل نمی کند. آن قدر که جماعت شوخی هایشان را هم خرج آن نمی کنند. این خشم انباشته می شود، بدترین نوع آلودگی نه آلودگی سربی تهران، تبریز و ارومیه، بلکه آلودگی ذهن هایی که در شرایط مایوس کننده قرار می گیرند. سلامت روانی این گونه تهدید می شود و دریغا که هیچ چیز ترسناک تر از زمان نیست.


محمود صادقی یا (نماینده هفته)

صادقی از جمله خبرساز ترین نمایندگان مجلس است. هفته پیش بود که از مسائل و حواشی یک گروه اقتصادی قدرتمند انتقاد کرد و ماجرا به اشتباه تا دفتر آیت الله مکارم کشیده شد. او این هفته هم در اشتباهی لفظی و در یک نطق، به جای آن که مجلس را عصاره فضایل مردم بداند، عصاره فضایل شورای نگهبان دانست و حاشیه ساز شد. در کنار همه ی این ها، خبر افزایش حقوق نمایندگان را هم که داشتیم و البته رفتارهای افسار گسیخته احمدی نژاد، سه اتفاق به ظاهر بی ربط که در کنار هم اتفاقا ارتباط معنایی خاصی پیدا می کنند.

یک هفته و چند چهره؛ تهران مضطرب و عصبانیت درمیشیان 

احمدی نژاد و ماجراهایش چه ارتباطی به صادقی دارد؟

وقتی در این روزها به رفتارهای احمدی نژاد و تیم همراهش دقت می کنیم، بیشتر در می یابیم که «رجل سیاسی» چه نعمتی است و چه بسی اگر نسخه با کیفیت اش را داشته باشیم، حقوق هایی خیلی بیشتر از ۱۱ میلیون تومان هم کم باشد. راه دور نرویم؛ احمدی نژاد همین دو شب قبل تر چند باره ویدئویی منتشر کرد که البته جز توهین و افترا خط افشاگرانه ی خاصی نداشت و این خاصیت سیاستمدارانی است که یهویی به صدر می رسند. بدون طی کردن پلکانی مراحل پیشرفت. وقتی که حزب و سازمان استخوان داری هم نیست که سیاست مدار پرورش بدهد، در واقع با انبوه آدم هایی ملاحظه کار مواجهییم که از فرصت مناصب، برای انتفاع خودشان استفاده می کنند. برخی که جاه طلب تر هستند که آش را شورتر می کنند و میز بازی را هم بهم می زنند. کافیست کمی جوزدگی در وجودشان باشد، می شود همین احمدی نژاد، بقایی و مشایی.

مساله هویت فارغ و پایدار نماینده ای چون صادقی است که در قیاس با خیلی از دیگران چیزهای زیادی نشانمان می دهد. آدم هایی در عرصه سیاست که کمتر معامله می کنند، هویت شفافی دارند و از حضور کوتاه مدت کیسه ای ندوخته اند. پرورش چنین نفراتی کمک می کند در آینده با قحط الرجال مواجه نشویم و هر وجود سیاسی ناقصی به خودش اجازه ندهد در لباس دوست، دشمنی کند. واضح است که در کثرت عقل گرایی امروز دنیا، فرشته هایی روی زمین نخواهند آمد. نهایتا آدم هایی عادی اما مطمئن، می توانند مسیر بهتری را بسازند. پس حضور صادقی با توجه به حافظه ی تاریکی که از آدم های درجه چندم سیاسی داریم، مغتنم است.

صادقی چگونه رشد می کند؟ سهم ما چیست؟

حضور و بلوغ این ها در فضایی شکل می گیرد که جامعه در آن نقش تعیین کنند دارد. جامعه ای که در دام بحث های بیهوده پیرامون افزایش حقوق نمایندگان مجلس نمی افتد، جامعه ی تیز هوش تری است. جامعه ای که قدرت تفکیک دارد و با هر نشانه ی تقویت کننده بحث های طبقاتی انرژی اش را خرج نمی کند و دائما هر مساله ای را ساده‌ سازی نمی کند. فضایی این چنینی مطمئنا فضای قطب بندی شده و کم عقلی است. احمدی نژاد ر ا ببینید! مگر قرار نبود هوای مظلومان را داشته باشد؟ آیا اوضاع حامعه ایرانی قبل او بهتر بود یا امروز؟ این ها که تعارف ندارد.

 مقصود این که لزوما نماینده ای که یارانه را قطع نکند و حقوق کمتر بگیرد، نماینده ی خوبی نیست و چه بسی اصلا این ها برای یک فرد فرصت طلب تبدیل به نمایش مردم خواهی شود و کدام عقل سلیم است که نداند در موقعیت نمایندگی هزار فرصت معاملات سنگین است که ۱۱ میلیون تومان حقوق، پیش آن به مثابه پر کاهی است. اصلِ آن چه در مجلس می گذرد فرصت پرورش رجالی است که بعدها به دردمان خواهند خورد. مثل: صادقی، اگر که به حاشیه کشیده نشود، مساله حقوق فرعِ ماجراست. روا نیست این گونه حاشیه ها را بغل کردن! ناخواسته فضایی می سازیم که به شیوع ریاکاری و زیر شاخه هایی از آن مثل پوپولیسم دامن می زند.


رضا دُرمیشیان یا (کارگردان هفته)

مساله سال ۸۸ هنوز حل نشده است، این را من و ما نمی گوید، این را نوع نگاه نهادهای نظارتی فرهنگی نشان می دهد که هنوز تکلیفش را با اتفاقات آن سال (که به هر حال بخشی از تاریخ معاصر است) روشن نکرده. «عصبانی نیستم» متفاوت ترین اثر داستانی درباره آن سال است. باقی آثار یا در تکفیر علنی آن وقایع گفته اند یا قدرت پرداخت مناسبی نداشته اند. از دسته اول می شود به پایان نامه و قلاده های طلا اشاره داشت و از دسته دوم به پل چوبی که در یکی از داستانک هایش به ۸۸ پرداخته بود.

در قحطی پرداختن به آن فضا و در شرایطی که فیلمی استعاره ای از کمال تبریزی به نام خیابان های آرام هم توقیف شده است، فیلم دُرمیشیان این گونه به چشم می آید و مساله ی اکران شدنش مهم می شود. شاید جدل های این چند روزه را دنبال کرده باشید؛ خلاصه اش  فیلم برای بار چندم به آستانه اکران رسید و دوباره به شکلی آرام توقیف شد. در این میان حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد احمدی نژاد مدعی شد که فیلم پروانه ساخت نداشته و دُرمیشیان هم پروانه نمایش را منتشر کرد و کلی بحث و جدل در رد و حمایت از فیلم شکل گرفت.

یک هفته و چند چهره؛ تهران مضطرب و عصبانیت درمیشیان 

خارج از فضاهای ژورنالیستی اما شاید وقتش باشد که گفتمان ۸۸ از دریچه ای جدید، فرصت ظهور پیدا کند. با کنترل و نظارت البته، جوری که مبانی به خطر نیفتد. همین قدر که یک گفتمان اجازه حضور رسمی پیدا کند به مرور تحت انقیاد نهادهای نظارتی خواهد آمد و به عبارتی شیفت یک گفتمان از زیر زمین به روی زمین آن را علنی و شفاف می کند به قولی دست بانیان آن گفتمان رو خواهد شد و اصلا حتی با نگاهی امنیتی کنترل آن ساده تر خواهد شد.

نمی توانیم و نمی شود قضایای ۸۸ را به همین راحتی منکر شد و دائما در صندوقچه نگه داشت از آن صندوقچه که در بیاید بازتابش در جامعه داده هایی می دهد که اتفاقا به کار سازندگان امنیت خواهد آمد. بماند که با نمایش «عصبانی نیستم» هم سینما جانی می گیرد، هم دست آن ورآبی های معاند خالی می شود و هم امید به عرصه کار فرهنگی به شکلی عمیق بر می گردد. این یک فرصت است، نه تهدید. سهراب بود که میگفت چشم ها را باید شست و صد البته تاریخ را باید حتما دید، که بزنگاه های تراژیکش تبدیل به کمدی نشود.


همایون شجریان (خواننده هفته)

به بهانه ی جوایزی که این هفته پورناظری ها و همایون شجریان در جشن سالانه موسیقی ما گرفتند.

این یادداشت کوچک، شاید خیلی شخصی باشد. اگر هنوز می توانید همایون شجریان را دوست نداشته باشید، این چند خط را نخوانید.

پیش درآمد؛ انگار عصاره ی تجربیات استاد شجریان را در کالبد یک جوان ریخته باشی و کلی تلاش و جیدت کاری هم اضافه کرده باشی، می دهد «همایون شجریان »، حلقه ی وصل موسیقی سنتی و نسل های جدیدتر. کجا این نسل شعری از سیمین بهبهانی زمزمه می کرد؟ اگر که همایون «چرا رفتی» و «کولی» را نمی خواند؟ همایون یگانه ترین است اگر نبود که یادمان می رفت آواز روی فیلم چقدر می تواند تاثیر داشته باشد، هم فیلم را تقویت کند و هم حیاتی جدا داشته باشد؟ با «رگ خواب» مگر غیر این کرد؟

یک هفته و چند چهره؛ تهران مضطرب و عصبانیت درمیشیان 

ساز و آواز؛ او می خواند، پس تصنیف و آواز به حیات خودش ادامه می دهد! او می خواند و ما تصنیف گوش می دهیم. خیلی از این ِسِلکت های امروزی که مملو از آرمین و تتل و مخته و…است فقط یک مهمان ناخوانده دارد؛ همایون شجریان، می دانید چرا؟ چون او بود که چیزی مثل «هوای گریه» را خواند و درست خواند. همایون شفای ماست. دقیقا میان سنت و مدرنیته ایستاده. همان چیزی که در همه ی حوزه ها آرزو می کنیم و پیدایش نمی کنیم، یک مدرنیته وفادار به سنت.

شور و همایون؛ فکر کنید پسر استاد شجریان باشی و از کودکی با علیزاده و مشکاتیان و لطفی و پورناظری و… دمخور باشی و این همه محجوب ماخوذ به حیا و این همه خوب و شیک و شسته رفته. سلبریتی ترین این روزها، فارغ از مداخله های زائد و البته نه که بی خیال و فارغ! اوهم در میان مردم است و هم مزاحم مردم نیست و چیزی به آن ها تحمیل نمی کند. چگونه این همه از غرور و نخوت دور است؟ سلبریتی نمونه ی شهر ما هیچ وقت جوگیر نشده، هیچ گاه اظهار نظر درشت نداشته! او لابه لای تحریرهایش خودنمایی می کند. هنرمند ترین سلبریتی یا سلبریتی ترین هنرمند؟ در انتها این که همایون جانِ شجریان همیشه خوب بمان با همین فرمان در همین جاده ی سبز و پر نور، گاهی که فکر می کنیم چشمه ی ستاره سازی در هنر این سرزمین خشکیده، نام شما مثال نقض است، فقط نام شما.

پی نوشت: این متن (همایون شجریان) قبل تر در همین ستون منتشر شده بود.


منبع: برترینها

فرار سرباز کره شمالی و تیراندازی متقابل ۲ کره

به رغم تیراندازی مرزبانان کره شمالی و شلیک های هشدار، یک سرباز دیگر کره شمالی بامداد امروز پنجشنبه به همسایه جنوبی پناهنده شد.

به گزارش ایرنا از خبرگزاری یونهاپ از کره جنوبی، وزارت دفاع این کشور تاکید کرده که یکی از سربازان کره شمالی وارد خاک کره شده است.

این وزارتخانه خاطر نشان کرده سرباز مذکور از طریق مرز نظامی دو کشور در منطقه زمینی وارد کره جنوبی شده است.
با این حال این وزارتخانه تایید کرده در جریان این اتفاق و پس از ورود این سرباز به خاک کره جنوبی؛ مرزبانان دو کشور اقدام به تیراندازی متقابل کرده اند.

ستاد کل ارتش کره جنوبی هم در بیانیه ای آورده است اتفاق امروز در مرز غربی رخ داده و سرباز کره شمالی خود را به پست بازرسی طرف کره جنوبی رسانده است.

به دنبال این اتفاق سربازان دیگر کره شمالی و مرزبانان این کشور، جستجوهایی را شروع کردند و در مقابل مرزبانان کره جنوبی هم ۲۰ تیر هشدار شلیک کردند.

گزارش نشان می دهد پس از این واقعه مرزبانان کره شمالی تیراندازی هایی انجام داده اند اما هیچکدام به مرز کره جنوبی نرسیده است.
وزارت وحدت کره جنوبی در بیانیه دیگری آورده روز چهارشنبه این هفته نیز دو نفر از طریق دریا با یک قایق از کره شمالی به این کشور پناهنده شدند.”

ماه گذشته میلادی نیز یک سرباز کره شمالی که پنج گلوله خورده بود توانست پس از فرار از یکی از پایگاه های مرزی کره شمالی، در حالی که زخمی شده بود با کمک سربازان کره جنوبی به این کشور متواری شود.


منبع: عصرایران

قاتل پلیس کرجی اعدام شد

سحرگاه دیروز حکم قصاص عامل شهادت مأمورجوان پلیس که ۱۰ سال قبل در منطقه باغستان کرج از پا درآمده بود در زندان مرکزی کرج اجرا شد.

ایران نوشت: بدین‌ترتیب نیما-عامل قتل-که روز دوازدهم خرداد سال ۸۶ و درجریان درگیری با ستوان دوم ستار فرید -مأمور ۲۸ ساله کلانتری ۱۹ باغستان- وی را هدف قرارداده بود، پس از تحمل ۱۰ سال حبس، به دارآویخته شد.

به گزارش «ایران»، خانواده جوان اعدامی در طول ۱۰ سال گذشته تلاش زیادی برای جلب رضایت خانواده مقتول کرده بودند اما اولیای دم همچنان بر اجرای حکم قصاص فرزندشان پافشاری کرده و خواهان اجرای حکم قصاص شده بودند که در نهایت، حکم اعدام نیما سحرگاه چهارشنبه اجرا شد.


منبع: عصرایران

زلزله شب گذشته پس لرزه است یا پیش لرزه؟

اسماعیل فرزانگان، رییس شبکه شتاب نگاری کشور ضمن اعلام ثبت شتاب بالا در ایستگاه مردآباد در نزدیک کرج گفت: این میزان شتاب زیاد بوده است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، اسماعیل فرزانگان با بیان اینکه در حال استخراج اطلاعات از ایستگاه‌های شتاب نگاری استان های تهران و البرز هستیم، اظهار کرد: بر اساس اطلاعات ثبت شده در ایستگاه مردآباد شتاب ۲ دهم ثقل زمین به ثبت رسیده است که شتاب بالایی است.

وی با بیان اینکه اطلاعات یک ایستگاه از تهران استخراج شده است، اظهار کرد: بر اساس این اطلاعات شتاب ثبت شده در تهران ۷ دهم ثقل زمین است که این عدد نشان می دهد شتاب در تهران نسبت به شتاب استان البرز کمتر بوده است.

رییس شبکه شتاب نگاری با تاکید بر اینکه نمی توان به طور قاطع اعلام شود زلزله روز چهارشنبه با بزرگای ۵٫۲ پس لرزه هستند یا پیش لرزه ادامه داد: ما پس از ثبت اطلاعات می‌توانیم در این زمینه اظهار نظر کنیم.

وی ابراز داشت: بر اساس تجربیات کسب شده در زلزله ۲۱ آبان در سرپل ذهاب و جو روانی، بهتر است مردم جوانب احتیاط را رعایت کنند.

زلزله‌ای بزرگ دیگر با وسعت زیاد

مهدی زارع عضو هیات علمی پژوهشگاه بین المللی زلزله گفت: یک چهارم جمعیت ایران زلزله ۵.۲ ریشتری ملارد را حس کردند.

وی ادامه داد: این زلزله ناشی از گسل کرج بوده و در مجاورت گسل‌های بزرگ شمال تهران و اشتهارد قرار دارد.

به گفته این محقق این گسل منتهی الیه گسل‌های بزرگ بوده است.

زارع عمق این زلزله را در ٧ کیلومتری زمین ذکر کرد.


منبع: عصرایران

یادداشت دکتر میرجلال‌الدین کَزّازی درباره شب یلدا بدون استفاده از حتی یک کلمه غیرفارسی

روزنامه اعتماد یادداشت میرجلال‌الدین کَزّازی در باره سب یلدا را منتشر کرد.

در این یادداشت که با تیتر:”ایران چیست؟ ایرانی کیست؟” منتشرشده، آمده است:

رویکرد گسترده‌تر و پرشورتر ایرانیان به جشن و آیین یلدا در این سالیان تنها به این آیین و جشن بازنمی‌گردد. ما همین رویکرد را در پیوند با دیگر جشن‌ها و آیین‌های باستانی ایرانی می‌توانیم دید. حتی در این سالیان جشن‌هایی در ایران در نهادهای فرهنگی، دانشگاهی برگزار می‌شود که سده‌هاست در ایران بدان‌ها پرداخته نمی‌شده است. من در چندین جشن از این‌گونه هنباز بوده‌ام، سخن رانده‌ام. بیشینه‌ی این جشن‌ها هم با تلاش و پایمردی جوانان فرهیخته، دانشجویان برگزارده می‌آید. اگر بخواهم نمونه‌وار از این جشن‌ها یاد کنم، می‌توانم از جشن سپندارمزگان، تیرگان، اردیبهشتگان و خردادگان سخن بگویم.

این جشن‌ها حتی در سده‌های نخستین از تاریخ مهگانی (قمری) برگزار نمی‌شده است. در آن سالیان جشن‌هایی مانند مهرگان و سده و بهمن‌گان را نیاکان ما برمی‌گزارده‌اند که گزارش آنها به‌ویژه در دیوان‌های سخن پارسی آورده شده است. جشن و آیین شب یلدا هم در پی رویاوری افزون‌تر در ایران امروز به جهان باستانی ایرانی و پیشینه‌ی نیاکانی با تب و تاب و شور و شراری بیشتر برپای داشته می‌شود. در شب این جشن و روزهای نزدیک به آن جنب و جوشی در شهرهای ایران آشکارا دیده می‌شود. بسیار کسان در پی آنند که بایسته‌های این جشن را فراهم بیاورند و خوان آیینی آن را در سرای خویش بگسترند. از نگاهی فراخ اگر بدین پدیده‌ی فرهنگی و هازمانی[١]یا هوزمانی[٢](اجتماعی) بنگریم، می‌توانیم آن را نشانه‌ای برجسته و آشکار بدانیم از تکاپوی ایرانیان به‌ویژه جوانان ایرانی در شناخت ژرف‌تر و به‌آیین‌تر خویشتن که تنها با شناخت فرهنگ ایرانی و پیشینه‌ی نیاکانی بدان می‌توان رسید و دست یافت.

دو پرسش بنیادین، ساختاری، فراگیر، به همان سان ناگزیر هم‌اکنون فراپیش جوانان دانش‌آموخته و هوشمند و آگاه ایرانیست: ایران چیست؟ ایرانی کیست؟ رفتارها و هنجارهایی از گونه‌ی آنچه گفته آمد، نمودها و نشانه‌هایی است در تلاش برای پاسخ‌گفتن به این پرسش‌ها.

[١] هازمان در کردی سورانی: جامعه
[٢] هوزمان در کردی و پارسی کرمانشاهی: جامعه


منبع: عصرایران

گزارش دادگاه خانواده: دامادی که خودش را مهندس معرفی کرده بود،چاه بازکن از آب درآمد

ایران نوشت: مجتمع قضایی ونک شلوغ‌تر از روزهای دیگر به نظر می‌رسید. پشت در شعبه ۲۶۱ دادگاه خانواده زوج‌های مختلفی در انتظار رسیدگی به پرونده هایشان بودند که سر و صدای چند مرد توجه همه را به خود جلب کرد.

وقتی بحث آنها بالا گرفت، عروس و داماد و همراهان‌شان وارد دادگاه شدند و روی صندلی‌ها نشستند. قاضی «محمود سعادت» بلافاصله رو به زن کرد و گفت:«شما که دادخواست مطالبه مهریه‌تان را داده‌اید، پس چرا این همه بحث و دعوا راه انداخته اید؟»

زن جوان که خود را «رعنا» معرفی می‌کرد، گفت: «آقای قاضی ازدواج ما به‌طور سنتی انجام شد. شوهرم در شب خواستگاری گفت مهندس ناظر است، خانه‌ای دارد و اهل زندگی است. پدرم هم قبول کرد که با مهریه ۲۱۴ سکه با هم عقد کنیم. با این حال قول گرفتیم که ۱۰۰ سکه را طی مدت ۲ سال بپردازد. خیال می‌کردیم با پرداخت آن می‌توانیم جهیزیه و هزینه عروسی را آماده کنیم، اما نه تنها در این مدت حتی یک سکه هم پرداخت نکرده، بلکه در صندوق عقب خودرویم که در اختیارش بود، تجهیزات تخلیه فاضلاب و چاه باز کنی پیدا کردیم.»

در ادامه محمود – داماد ۳۰ ساله – از جا بلند شد و گفت: «چه ایرادی دارد؟ حالا مهندس نشد مدیر شرکت تخلیه چاه. درآمد ما که از خیلی‌ها بیشتر است و…»

قاضی حرف مرد را قطع کرد و رو به زن گفت: «البته اشتغال مرد به چنین شغلی منافی مصالح خانواده نیست. اما در مورد پرداخت سکه‌ها آیا تعهد مورد نظر را ثبت کرده‌اید؟» رعنا جواب داد:«بله در عقدنامه قید کردیم اما مشکل فقط این نیست. ما خیلی زود متوجه شدیم این آقا نه تنها خانه‌ای از خودش ندارد، بلکه مبایعه نامه ملکی که به ما نشان داده، مال خودش نیست و متعلق به پدربزرگش است…»

در این لحظه پدر رعنا گفت:«آقای قاضی، ما خانواده آبرومندی هستیم. برای ما صداقت خیلی مهم‌تر از ثروت و شغل است، اما خیلی زود متوجه شدیم دامادمان که نه تنها دروغ‌های زیادی به ما گفته، بلکه اهل خلاف هم است. شب عقد، دوستانش حال خوشی نداشتند و دامادمان در مقابل اعتراض ما، از آنها حمایت کرد. چند وقت است که فهمیده‌ایم با همان دوستان بساط شب نشینی دارند و وقتی دخترم نیمه شب به او تلفن زده به دروغ گفته در حال باز کردن چاه هستند. مگر ساعت ۱۲ شب کسی چاه خانه‌اش را باز می‌کند؟ چرا این آدم ما را ساده و… فرض می‌کند؟»

محمود از جا بلند شد و با اعتراض گفت:یکی از مشکلات ما این است که پدرزنم بیش از حد در زندگی دخترش دخالت می‌کند. ما هنوز زندگی‌مان را شروع نکرده‌ایم دارد مرا سین جیم می‌کند، وای به‌روزی که زیر یک سقف برویم.

قاضی از پدر رعنا پرسید:«معمولاً پدر و مادرها قبل از عقد درباره عروس یا دامادشان تحقیقات لازم را انجام می‌دهند. مگر شما در این باره پرس و جو نکرده بودید؟» پدر رعنا جواب داد: «راستش تحقیق کردیم. مثلاً به محلی که گفته بود مهندس ناظر آنجاست رفتیم که کارگرها هم تأیید کردند او مرد خوبی است، اما بعد از این دعواها فهمیدیم به آنها هم پول داده بود تا تعریفش را کنند. یک بار هم عمویش به ما زنگ زد تا درباره سند ارثیه پدری‌شان تذکر بدهد. همان روز هم گفت که برادرزاده‌اش قبلاً یک بار نامزد کرده اما چیزی در این باره به ما نگفته بود.»

داماد جوان خواست چیزی بگوید، که قاضی طرفین پرونده را به آرامش دعوت کرد و ادامه داد:«دلیل حضور شما دادخواست مطالبه مهریه است.» سپس رو به محمود گفت:«مهریه حق قانونی هر زنی است و شما باید مهریه همسرتان را پرداخت کنید. اما اگر مالی در اختیار ندارید یا همسرتان اموالی از شما به دادگاه معرفی نکند، می‌توانید لایحه اعسار بدهید تا درباره آن تصمیم گرفته شود.»محمود جواب داد:«من هیچ چیز ندارم. ماشین زیر پایم هم نیز مال رعناست که در اختیار من است. حقوق و درآمدم هم کم و زیاد می‌شود…»

رعنا دوباره وسط حرفش پرید و گفت:«تو که چیزی نداری، برای چه به خواستگاری من آمدی؟! تو نبودی که دادخواست منع تحصیل و منع اشتغال مرا به دادگاه دادی؟» قاضی بار دیگر آنها را به سکوت دعوت کرد و بعد هم مطالبی را نوشت و از آنها خواست تا زیر برگه‌ها را امضا کنند. وقتی عروس و داماد از در دادگاه خارج شدند، دوباره با هم شروع به بحث و مجادله کردند و سر و صدایشان در فضا پیچید.


منبع: عصرایران

جزئیات چاقوخوردن دختر ۲ ساله بندرعباسی توسط پدر معتادش/ او شیشه ای نیست، روانی است

ایران نوشت: «یسری»، دخترک ۲ ساله‌ بندرعباسی که هدف ضربات چاقوی پدر معتادش قرار گرفته، پس از چند عمل جراحی به بخش مراقبت‌های ویژه منتقل شده و در شرایط وخیمی به‌سر می‌برد.

دختر کوچولو روز ۲۶ آذر، زمانی که مادرش برای انجام کاری از خانه خارج شده بود برای ساعتی با پدرش در خانه تنها ماند. اما زن جوان به محض بازگشت، ناگهان با پیکر خونین فرزندش روبه‌رو شد.

این زن بلافاصله با چشمانی اشکبار با اورژانس و پلیس تماس گرفت. دقایقی بعد هم دختر کوچولو از سوی امدادگران برای درمان به بیمارستان فاطمه الزهرا شهرستان حاجی‌آباد منتقل شد.

پزشکان نیز پس از معاینات لازم دریافتند علاوه‌ بر جراحت‌های شدید و بریده شدن قسمت‌هایی از بدن دخترک، ضربات مهلکی نیز به شکم و پای او وارد شده است.پس از درمان‌های مقدماتی، بلافاصله «یسری» به بیمارستانی در مرکز استان اعزام شد و پدرش نیز پس از دستگیری تحت بازجویی قرار گرفت. او هم مدعی شد پس ازمصرف ماده مخدر «شیشه» از حالت عادی خارج شده و به خاطر توهم شدید، ناخواسته با چاقو به جان فرزند خردسالش افتاده است.

به دنبال اعلام این خبر و بازتاب‌های گسترده‌اش در رسانه‌ها و فضای مجازی، بلافاصله دادستانی شهرستان حاجی آباد نیز برای پیگیری فوری پرونده وارد عمل شد. در حال حاضر نیز متهم تحت بازجویی‌های فنی قرار دارد.

شرایط وخیم «یسری»

مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان دیروز با اشاره به اینکه کودک مجروح هم‌اکنون در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان شهید محمدی بندرعباس بستری است، گفت: «در بررسی‌های تخصصی تیم پزشکی مشخص شد دختربچه از ناحیه شکم با جسم برنده به‌شدت مجروح شده که پس از اعزام به بیمارستان شهید محمدی بندرعباس، درمان تخصصی‌اش در دستور کار قرار گرفت.»

به گفته دکتر فاطمه نوروزیان، کودک پس از ایجاد جراحت شدید از سوی پدرش، با مشکلات تنفسی و خونریزی شدید به بیمارستان حاجی‌آباد منتقل شد که پس از جراحی و به‌دلیل شدت جراحات و نیاز به اقدامات درمانی بیشتر، به بیمارستان شهید محمدی بندرعباس انتقال یافت.

وی با اشاره به اینکه پزشکان بیمارستان شهید محمدی بندرعباس به‌سرعت جراحی روده و شکم وی را در دستور کار قرار دادند گفت: با توجه به آسیب شدید ناشی از خونریزی و کمبود اکسیژن مغز به مدت طولانی، سطح هوشیاری کودک همچنان روی پنج قرار دارد که باید گفت متأسفانه اوضاع جسمی مناسبی ندارد.نوروزیان با اشاره به اینکه در حال حاضر دختربچه در بخش «آی سی یو» بیمارستان کودکان تحت مراقب‌های ویژه قرارداد خاطرنشان کرد: بخشی از روده باریک کودک پاره شده بود و خونریزی شدید داخلی داشت و در حال حاضر با پایان مراحل جراحی، کودک با دستگاه تنفس بستری است.

بیماری روانی پدر «یسری»

معاون شبکه بهداشت و درمان حاجی‌آباد نیز در این باره گفت: «یسری» کوچولو قربانی اعتیاد و بیماری روحی پدر معتادش شده است.عباس سالاری اظهار داشت: کودک دوساله در وضعیت خوبی بسر نمی‌برد و پدرش نیز در بازداشت بسر می‌برد.با پیگیری‌های انجام‌ گرفته مشخص شد پدر «یسری» سابقه بیماری روانی داشته که بارها در بیمارستان سیرجان بستری‌ بوده و تحت درمان قرار گرفته است. ضمن اینکه از انواع مختلف مواد مخدر نیز استفاده کرده است.

دکتر حسین اسدبیگی، رئیس اورژانس اجتماعی بهزیستی کشور نیز در گفت‌و‌گو با خبرنگار حوادث «ایران» ضمن تکذیب به سیخ کشیده شدن گوشت بدن دختربچه گفت: متأسفانه اخبار کذبی در خصوص «یسری»، دختربچه دوساله هرمزگانی در فضای مجازی منتشر شده که از اساس کذب است. ماجرا به این صورت بوده که مادر دختربچه به قصد گرفتن دارو برای فرزند بزرگتر از خانه خارج شده که پدر خانواده به خاطر مشکلات روانی ابتدا فرزند بزرگتر را کتک زده وبعد هم با چاقو به جان دختربچه دو ساله‌اش افتاده است.

وی در ادامه تصریح کرد: همان‌طور که اشاره کردم پدر این دختربچه بیماری روانی داشته و به‌دلیل همین بیماری چندبار هم در بیمارستان‌های کرمان و بندرعباس بستری شده است. ضمن اینکه مصرف‌کننده مواد روانگردان شیشه نبوده و تنها تریاک مصرف می‌کرده است.دکتر اسدبیگی گفت: پدر و مادر یسری دخترعمه و پسر دایی هستند و به خاطر مشکلات روانی مرد، مادر این دختربچه، دو سال قبل و درست زمانی که یسری را باردار بود تقاضای طلاق کرده بود اما با وساطت اقوام طلاق صورت نگرفت.

رئیس اورژانس اجتماعی بهزیستی کشور در خصوص وضعیت فعلی «یسری» هم گفت: متأسفانه میزان جراحت‌ها به حدی بوده که روده کوچک این دختربچه از بدنش خارج شده و به خاطر خونریزی زیاد، سطح هوشیاری‌اش تا حد زیادی کاهش یافته است. همکاران ما در اورژانس اجتماعی بندرعباس نیز به طور ویژه پیگیر قضیه هستند و ان‌شاءالله پس از بهبودی دختربچه، روند مشاوره و درمان یسری را پیگیری خواهیم کرد. ضمن آنکه همکاران ما به مسئولان بیمارستان تأکید کرده‌اند که در صورت ترخیص کودک، موضوع را به ما اطلاع دهند تا بتوانیم ارتباط بیشتری با دختربچه و خانواده‌اش داشته باشیم.

اسدبیگی در پایان گفت: پدر دختربچه از سوی مأموران انتظامی دستگیر شده است و ما پیگیر آن هستیم که پس از درمان، وضعیت سرپرستی آینده یسری را روشن کنیم، چرا که ممکن است سرپرستی وی پس از بهبودی‌اش به بهزیستی استان سپرده شود.


منبع: عصرایران

نکته‌هایی برای پیشگیری و درمان شوره سر در زمستان

هوای سرد در فصل زمستان پوست سر را هرچه بیشتر مستعد خشکی می سازد، زیرا رطوبت طبیعی آن را از بین می برد. بر همین اساس، مشکل شوره سر و خارش پوست سر شکل می گیرد.

فصل زمستان جدا از برخی زیبایی های ظاهری، مانند بارش برف، برای افراد بسیاری سرآغاز مشکلی آزاردهنده به شکل ریزش برف یعنی شوره سر است.

نکته‌هایی برای پیشگیری و درمان شوره سر در زمستان 

به گزراش گروه سلامت عصر ایران به نقل از “ان‌سی‌بی‌آی”، شوره سر در حقیقت به واسطه سلول های مرده پوست سر شکل می گیرد و هم مردان و هم زنان را تحت تاثیر قرار می دهد.

هوای سرد در فصل زمستان پوست سر را هرچه بیشتر مستعد خشکی می سازد، زیرا رطوبت طبیعی آن را از بین می برد. بر همین اساس، مشکل شوره سر و خارش پوست سر شکل می گیرد.

اگرچه شوره سر مشکلی شایع در فصل زمستان است، اما این به معنای آن نیست که امکان خلاص شدن از این شرایط وجود ندارد. شما می توانید برخی راه حل های ساده و موثر را برای درمان شوره سر در فصل سرما مد نظر قرار دهید.

شستشوی منظم مو

طی ماه های سرد زمستان ممکن است کمتر از روزهای گرم تابستان شستشوی موهای خود را انجام دهید. اما کثیف بودن پوست سر و مو می تواند شرایط شوره سر را وخیم‌تر سازد و حتی خارش بیشتر پوست سر را موجب شود.

شستشوی منظم مو برای پیشگیری از شوره سر بسیار توصیه شده است، اما از شستشوی بیش از اندازه نیز باید پرهیز کرد، زیرا موجب خشکی پوست سر و شکل گیری شوره سر می شود. انتخاب شامپوی مناسب می تواند نقش مهمی در مقابله با شوره سر داشته باشد.

هنگام شامپو زدن مو پوست سر خود را به خوبی ماساژ دهید و پیش از آبکشی اجازه دهید شامپو حداقل یک دقیقه روی سر شما باقی بماند. اگر نمی توانید آب سرد را تحمل کنید، از آب ولرم برای شستشوی مو استفاده کنید. از آب گرم یا داغ پرهیز کنید، زیرا می تواند رطوبت مو و پوست سر را از بین برده و موجب خشکی بیشتر شود.

استفاده از شانه و برس

موی به هم ریخته نه تنها ظاهر زیبایی ندارد، بلکه می تواند به شوره سر نیز منجر شود. شانه زدن یا برس کشیدن مو برای پیشگیری یا از بین بردن پوسته های خشک از روی پوست سر ضروری است.

همچنین، استفاده از شانه یا برس می تواند جریان خون به سمت پوست سر را تحریک کند، که برای بهره‌مندی از موی فاقد شوره و سالم اهمیت دارد.

در شرایطی که شانه زدن مو اهمیت دارد، باید از تمیز بودن شانه یا برس مورد استفاده خود نیز اطمینان حاصل کنید. شانه یا برس خود را با آب گرم تمیز کنید تا عاری از آلودگی و چربی باشد.

همچنین، شانه یا برس خود را با دیگران شریک نشوید.

ماساژ منظم با روغن

ماساژ دادن مو و پوست سر با روغن ولرم یکی از بهترین روش ها برای پیشگیری از شوره سر است. این کار هم برای موی خشک و هم موی چرب اهمیت دارد.

روغن رطوبت مورد نیاز برای پوست سر خشک را فراهم می کند، که تا حد زیادی عامل شکل گیری شوره سر محسوب می شود. همچنین، روغن به کنترل تولید چربی بیش از اندازه روی پوست سر کمک می کند. هنگامی که پوست سر خشک است، چربی بیشتری توسط غدد چربی برای جبران خشکی ترشح می شود.

متاسفانه، این شرایط موجب می شود تا مو ظاهری چرب به خود بگیرد، در شرایطی که پوست سر همچنان خشک است. هنگامی که موهای خود را به طور منظم با روغن چرب می کنید، به حفظ میزان مناسب از چربی طبیعی پوست روی پوست سر خود کمک می کنید.

مقداری روغن، مانند روغن زیتون، روغن نارگیل، یا روغن بادام را گرم کنید. همچنین، شما می توانید چند قطره روغن اساسی درخت چای به روغن حامل اضافه کنید.

روغن را روی ریشه های مو بمالید.

از نوک انگشتان دست خود برای ماساژ پوست سر به مدت ۵ تا ۱۰ دقیقه استفاده کنید.

اجازه دهید روغن برای یک ساعت روی پوست سر باقی بماند.

سپس، موی خود را با یک شامپوی ملایم شستشو دهید.

این کار را دو یا سه بار در هفته انجام دهید.

شستشو با آب یاس بنفش هندی

ویژگی های ضد قارچ و ضد باکتری یاس بنفش هندی به درمان و پیشگیری از شوره سر کمک می کنند. نه تنها شوره سر، یاس بنفش هندی می تواند به طور موثر دیگر مشکلات مو، مانند آکنه پوست سر، خارش پوست سر و ریزش مو را نیز درمان کند.

افزون بر این، یاس بنفش هندی به باز کردن منافذ مسدود پوست که به ایجاد انسداد در فولیکول های مو منجر می شود، کمک می کند.

مقداری برگ یاس بنفش هندی را در ۴ تا ۵ فنجان آب برای ۵ تا ۷ دقیقه بجوشانید.

اجازه دهید ترکیب سرد شود و آن را از صافی عبور دهید.

پس از شستشوی مو با شامپو، از این عصاره برای آبکشی مو استفاده کنید.

این کار را دو تا سه بار در هفته انجام دهید.

درمان با سرکه سیب

استفاده منظم از سرکه سیب برای بهبودی شرایط پوست سر به طور موثر از مشکل شوره سر پیشگیری خواهد کرد.

همچنین، سرکه سیب به عنوان یک پاک کننده طبیعی مو عمل می کند و منافذ مسدود پوست و فولیکول های مو را تمیز می کند. افزون بر این، سرکه سیب pH پوست سر را متعادل می سازد، در نتیجه از رشد مخمر، یکی دیگر از دلایل شایع شوره سر، پیشگیری می کند.

دو قاشق غذاخوری سرکه سیب خام، پالایش نشده را با دو قاشق غذاخوری آب ترکیب کنید.

این ترکیب را روی پوست خود ریخته و ماساژ دهید.

اجازه دهید ۵ دقیقه به همان حالت باقی بماند، سپس موی خود را با آب ولرم شستشو دهید.

از این روش دو یا سه بار در هفته استفاده کنید.

مدیریت سطوح استرس

استرس بیش از حد یکی دیگر از دلایل شایع شوره سر محسوب می شود. استرس تعادل شیمیایی در بدن انسان را تغییر می دهد، که موجب ترشح بیش از اندازه چربی روی پوست سر شده و به شکل گیری شوره سر منجر می شود.

افزون بر این، استرس انسان را مستعد ابتلا به بسیاری از شرایط و بیماری های دیگر می سازد. از این رو، پرهیز از استرس اهمیت دارد.

برای مدیریت استرس، هر روز صبح مدیتیشن انجام دهید تا به آرامش ذهن و بدن دست یابید.

همچنین، شما می توانید پیاده روی یا انجام یوگا را برای کنترل استرس مد نظر قرار دهید.

لذت بردن از نور خورشید

مقداری نور خورشید می تواند به پیشگیری از بروز شوره سر کمک شایانی نماید. نور خورشید تولید ویتامین D3 را بهبود می بخشد و تولید چربی های سالم روی پوست و پوست سر را تحریک می کند.

برای پیشگیری از شوره سر چند دقیقه ای را هنگام صبح یا اواخر بعد از ظهر در معرض نور خورشید قرار بگیرید. از مواجهه با نور خورشید در ساعاتی که بیشترین قدرت خود را دارد، مانند ظهر، پرهیز کنید.

برای پیشگیری از عوارض جانبی و محافظت از پوست خود در برابر نور خورشید نیز می توانید از محصولات ضد آفتاب با SPF 15 یا بیشتر استفاده کنید.

استفاده از دستگاه مرطوب کننده هوا

هوای خشک زمستان می تواند خشکی پوست سر و وخیم‌تر شدن شرایط شوره سر را موجب شود. در حقیقت، رطوبت کم هوا چه در محیط داخل خانه و چه بیرون از آن طی فصل زمستان می تواند پوسته پوسته شدن هرچه بیشتر پوست سر را موجب شود.

برای افزودن رطوبت به هوا می توانید از یک دستگاه مرطوب کننده هوا در خانه و اداره خود استفاده کنید. از این طریق رطوبت هوا کنترل می شود و احتمال خشکی پوست و پوست سر کاهش می یابد.

توجه به رژیم غذایی

یک رژیم غذایی ضعیف می تواند دلیل اصلی مشکل شوره سر باشد. از آلرژی های غذایی تا کمبود مواد مغذی، دلایل غذایی بسیاری برای شوره سر وجود دارند. از این رو، توجه به رژیم غذایی برای برطرف کردن مشکل شوره سر باید در دستور کار شما قرار بگیرد.

مواد غذایی سرشار از روی، اسیدهای چرب امگا-۳ و ویتامین B6 را به منظور کمک به پیشگیری از شوره سر در رژیم غذایی خود جای دهید.

از جمله مواد غذایی سرشار از روی می توان به صدف چروک، جوانه گندم، سبوس، دانه های کاج، گردوی آمریکایی، و نرم‌تنان صدفدار اشاره کرد.

از مواد غذایی سرشار از ویتامین B6 می توان به جگر، کاد، فلفل های قرمز و سبز خام، ماهی های چرب، بوقلمون، فندق، سیب زمینی و بادام هندی اشاره کرد.

از مواد غذایی سرشار از اسیدهای چرب امگا-۳ می توان به ماهی های چرب، بذر کتان، گردو، زیتون، و تخم مرغ اشاره کرد.

همچنین، از برخی مواد غذایی مانند پنیر، شیر پر چرب، و غذاهای بسیار تند یا شیرین پرهیز کنید.

پیشگیری از کم آبی بدن

همانند رژیم غذایی، میزان نوشیدن آب شما می تواند بر مشکل شوره سر تاثیرگذار باشد.

برای این که بدن عاری از سموم و دیگر ناخالصی های مضر باشد، نوشیدن آب فراوان ضروری است. با نوشیدن آب، پوست نیز هیداراته باقی می ماند. در صورت تامین آب مورد نیاز پوست سر احتمال مواجهه با شوره سر نیز کاهش می یابد.

توصیه کلی برای تامین آب مورد نیاز بدن مصرف ۸ تا ۱۰ لیوان آب در روز است. در کنار آب، مصرف میوه ها و سبزیجات سرشار از آب نیز می تواند به شما در تحقق این هدف کمک کند. از سوی دیگر، نوشیدن الکل و قهوه می تواند به کم آبی بدن منجر شود.

توصیه های دیگر برای مقابله با شوره سر

طی فصل زمستان از شامپوهای ضد شوره استفاده کنید.

هنگام شستشوی مو با شامپو چند قطره روغن درخت چای به آن اضافه کنید.

از تمیز بودن حوله ای که برای خشک کردن موهای خود استفاده می کنید، مطمئن شوید. حوله های خود را به طور منظم بشورید و اجازه دهید زیر نور خورشید خشک شوند.

روبالشی های خود را به طور منظم تعویض کرده و بشورید.

استفاده از کلاه می تواند از پوست سر در برابر هوای سرد و پیشگیری از شوره سر محافظت کند.

پیش از این که سر خود را روی بالش قرار دهید از خشک بودن کامل مو اطمینان حاصل کنید. خوابیدن با موی خیس می تواند مشکل شوره سر را تشدید کند.

استفاده بیش از اندازه از شامپو، ژل مو، اسپری های مو و دیگر محصولات مراقبت از مو می تواند با گذشت زمان به تجمع رسوب منجر شود. بر همین اساس، استفاده متعادل از این محصولات توصیه می شود.

از رنگ کردن موی خود در زمستان پرهیز کنید یا رنگ هایی که موجب خشکی مو نمی شوند را انتخاب کنید.

در برابر خاراندن پوست سر مقاومت کنید، زیرا این کار تنها میزان تحریک را افزایش می دهد و به یک چرخه معیوب خارش و تحریک بیشتر منجر می شود.


منبع: عصرایران

ولایتی: ایران به یمن موشک نداد/ یمن ۹۰ میلیون قبضه اسلحه دارد/ بالفور ۲ را تحمل نمی‌کنیم

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در واکنش به اقدام ترامپ علیه بیت المقدس، با تاکید برحمایت قاطع ایران از انتفاضه فلسطین گفت: با توجه به شرایط موجود، کشورهای اسلامی و مسلمانان “بالفور۲” را تحمل نخواهند کرد.

به گزارش ایسنا، علی اکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام روز چهارشنبه درگفت وگو با شبکه خبری العالم خاطرنشان کرد: اقدام دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا، در اعلام بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی یک گام شیطانی بزرگی است که رییس جمهور آمریکا برداشته به طوری که این رژیم از آن تعبیر به بالفور “شماره ۲” کرده یعنی اهمیت این قضیه برای صهیونیست ها در حد اعلامیه بالفور است.

کشورهای اسلامی “بالفور۲” را تحمل نخواهند کرد

وی خاطرنشان کرد: آنها باید بدانند که دارند اشتباه ارزیابی می کنند در آن زمان یعنی سال ۱۹۱۷ بالفور وزیر خارجه انگلیس که آن اعلامیه را صادر کرد تا سرزمین فلسطین را به صهیونیست ها به یغما بدهد، شرایط جور دیگری بود. جنگ اول جهانی بود، مسلمانان تحت فشار بودند، عثمانی ها شکست خورده بودند و امکان این که در برابر چنین توطئه ای مقابله کنند، شرایط مثل امروز فراهم نبود.

بعضی دولت‌های خائن عرب مجبور به محکومیت اقدام ترامپ شدند
ولایتی افزود: امروز مسلمانان بیدارند و دلیلش هم این است که یک انتفاضه ای شروع شده و همه ایستاده اند. حتی بعضی از دولت های خائن عرب هم که بر نظرات صهیونیست ها و حمایت از طرح آمریکایی ها تکیه می کنند، نیز مجبور شدند در این شرایط بسیار حساس و مهم در کنار بقیه کشورها در اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی در ترکیه حاضر شوند و همه این اقدام را محکوم کنند. در حالی که وزیر خارجه عربستان سعودی قبلا موضعی موافق ترامپ گرفته بود اما دیدند به قدری شرایط سخت است که باهمه گستاخی هایی که در اعلام حمایت از طرح آمریکایی ها داشتند ناچار شدند که با بقیه مسلمانان و حکومت های اسلامی همکاری کنند.

وی گفت: آنها در ارزیابی خود که تصور می کردند می توانند کاری درحد “بالفور۲” انجام بدهند، اشتباه کردند و انشاالله آثار سوء این اقدام به خودشان باز خواهد گشت.

ولایتی خاطرنشان کرد: توقع نیست که همه دولت های مسلمان یک موضع مشابه بگیرند و همه مانند ایران با اقتدار به میدان بیایند و مقابل صهیونیست ها و حامیان شان بایستند. بسیاری از کشورهای اسلامی ملاحظه آمریکا را می کنند و تحت فشار آمریکا وغرب هستند و لذا باید بیانیه ای داده می شد که مورد اجماع قرار بگیرد و آن قدر تضعیفش کردند تا آنجا که مورد قبول همه قرار بگیرد.

وی گفت: از سازمان همکاری اسلامی بیش از این هم توقع نمی رود زیرا بعضی از کشورهای اسلامی هستند پنهان و آشکار با رژیم صهیونیستی رابطه دارند و لذا فقط نام اسلام را یدک می کشند والا آن طور که باید دل سوز فلسطین و فلسطینیان و نگران بیت المقدس به عنوان قبله اول مسلمین نیستند. کار اصلی را فلسطینی ها با انتفاضه خود می کنند و حمایتی که کشورهای پیشتاز مانند ایران در حمایت از فلسطین می کنند.

ایستادگی بیش از یک چهارم اعضای سازمان ملل در برابر اقدام ترامپ

ولایتی تصریح کرد: در عین حال همان بیانیه ضعیف سازمان همکاری اسلامی هم باز کاربرد خودش را دارد که بیش از یک چهارم کشورهای عضو سازمان ملل متحد که کشورهای اسلامی هستند، در مقابل این اقدام آمریکا ایستاده اند مضاف بر این که اروپایی ها هم از این اقدام رضایت ندارند و آنهایی که تجربه شان بیشتر است و مانند ترامپ تازه کار نیستند می دانند که این اقدم شعله ور کردن آتش بر انبار باروت است.

ایران با قدرت از انتفاضه فلسطین در برابر تصمیم ترامپ حمایت می کند

وی گفت: کشورهای اسلامی باید حمایت کنند از فلسطینیان به خصوص فلسطینی های مبارز مانند حماس و جنبش جهاد اسلامی، اینهایی که جهاد و مبارزه علیه صهیونیست ها در راس برنامه یشان قرار دارد و جمهوری اسلامی ایران با قوت از مبارزان فلسطینی، از انتفاضه و از حضور مردم در خیابان ها برای تظاهرات علیه تصمیم احمقانه ترامپ حمایت می کند و از مبارزات فلسطینی ها با هرنوعی که باشد، دفاع می کند.

ضربه بزرگ تری این بار به رژیم صهیونیستی زده خواهد شد

ولایتی افزود: همین خط مقاومت که نام مقاومت بر این خط گذاشته شده و شامل ایران، عراق، سوریه، لبنان و فلسطینی ها مانند حماس و جهاد اسلامی است، برای مقاومت در برابر صهیونیست ها و توسعه صهیونیسم است و قطعا پیروزی نهایی با مسلمانان خواهد بود و امید ما بسیار است که این بار انشاالله ضربه بزرگ تری به رژیم صهیونیستی زده شود.

انتفاضه سوم قوی از انتفاضه های دیگر محقق می شود

وی گفت: انشاالله انتفاضه سوم همان طور که اسماعیل هنیه و دیگران پیش بینی کردند صورت خواهد گرفت. انتفاضه دوم به خاطر این بود که شارون نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی بود، با چکمه وارد مسجدالاقصی شد که انتفاضه دوم رقم زد به طوری که صهیونیست ها به عجز آمدند بنابر این انشاالله این انتفاضه قوی تر از انتفاضه های دیگر خواهد بود.

کازینو داری که تجربه سیاسی ندارد

ولایتی تصریح کرد: همکاران ترامپ از جمله کوشنر (داماد وی) که یهودی است و بعضی دیگر از همکارانش از مسیحیان صهیونیست هستند که نقش مهمی در ترغیب ترامپ دارند. ترامپ تجریه سیاسی نداشته و تا به حال کازینوداری کرده و کاباره اداره کرده است و کار اجرایی و اداره کشور انجام نداده است لذا از خوب و بد سیاست ها به خصوص سیاست های بین المللی اطلاعی ندارد و نمی داند که یک حرفی که می زند و یا تصمیمی که می گیرد ممکن است عوارض سختی علیه خود آمریکا داشته باشد.

تبعات اقدام ترامپ، اروپا را وادار کرد خطش را از آمریکا جدا کند

وی گفت: قطعا موقعیت آمریکایی ها در غرب آسیا و شمال آفریقا با این تصمیمی که گرفته اند ضعیف تر خواهد شد و دچار مشکلات بیشتری خواهند شد. ترامپ فردی است که بدون تعقل کار می کند و بدون این که فکر کند که چه آثار وعوارض سویی ممکن است تصمیم گیری سیاسی اش داشته باشد، تصمیم می گیرد و بدون تردید عوارض این اقدام بیش از هرکس متوجه رژیم صهیونیستی وحامیانشان و در راس آن آمریکاست لذا می بینیم که اتحادیه اروپا هزینه اش را جدا می کند و خط خود را جدا و اعلام می کند که ما این طرح را قبول نداریم که بیت القمدس پایتخت رژیم صهیونیستی شود.

جهان اسلام در بهترین شرایط برای مقابله با صهیونیست ها

ولایتی افزود: کشورهای خط مقاومت یعنی آنهایی که در کار حمایت از فلسطین موثر هستند، صرف نظر از این که در منطقه چه اتفاقی می افتد به حمایت خودشان ادامه می دهند مضاف بر این که کشورهایی مثل ترکیه از کشور غیر عربی و قطر از کشور عربی هم به عنوان پرچمداران در همان صفی قرار گرفته اند که جمهوری اسلامی ایران، عراق، سوریه و لبنان قرار دارند و موقعیت جهان اسلام در حال حاضر در خصوص مقابله با توسعه طلبی صهیونیست ها و آمریکایی ها بهتر از هر زمان دیگری است و امیدواری ما خیلی بیشتر است که این کار ترامپ، شدت گرفتن مبارزه علیه صهیونیست ها را تعجیل کند و به پیش بیندازد.

رمز پیروزی حزب الله و فلسطینیان غزه بر رژیم صهیونیستی

وی خاطرنشان کرد، برای مبارزه اسلحه مهم است ولی از آن مهم تر اراده افراد برای مبارزه است. درجنگ ۳۳ روزه با این که حزب الله لبنان امکانات تسلیحاتی آن بسیار کمتر از اسراییل بود ولی حزب الله پیروز شد در جنگ ۸ روزه، ۲۲ روزه و ۵۱ روزه غزه در رابطه با اسراییلی ها، اهالی غزه پیروز شدند. غزه یک جای کوچکی است که حدود ۳۵۰ کیلومتر مربع وسعت آن است و یک باریکه ای است که مردم فقیری از فلسطینی ها در آنجا هستند که هیچ مایملکی ندارند بجز یک ایمان و اراده قوی که با همین ایمان و اراده قوی ۵۱ روز در مقابل هجوم اسراییلی ها ایستادند و عاقبت پیروز شدند بنابر این یک امر غریبی نیست که فلسطینی ها با وجود قلت اسلحه و امکانات در مقایسه با آنچه که اسراییلی ها دارند، پیروز شوند و ما امیدواریم که این بار با قدرت بالایی که فلسطینیان و حامیشانشان یعنی خط مقاومت دارند پیروزی های بیشتری را درصحنه به دست بیاروند.

صحبت های هیلی واکنش به شکست متحدان آمریکا در جنگ یمن است

ولایتی در خصوص اظهارت نیکی هیلی سفیر آمریکا در سازمان ملل و متهم کردن ایران در تجهیز یمن به سلاح های موشکی گفت: اولین باری نیست که این خانم [نیکی هیلی] این مزخرفات را می‌گوید، کسی که سابقه دیپلماتیک درستی ندارد و حرف‌هایی می زند که حتی مورد اعتراض سایر نمایندگان و دیپلمات‌های آمریکا هم قرار می‌گیرد، او قطعه ای را در گوشه قرار داده و می‌گوید این موشک‌ها را ایران به یمن داده است! از کجا به این یقین رسیده است؟ این خانم تا به حال حرف بی حساب و سبک کم نزده است و این صحبت‌ها تنها برای این است که شکست متحدانشان را در این حملاتی بی‌رحمانه ای که علیه مردم یمن انجام داده‌اند توجیه بکند ولی آنها مطمئن باشند پیروز نهایی این جنگ مردم یمن هستند.

ولایتی تصریح کرد: دو ضربه بزرگ به آمریکا و سعودی‌ها وارد شده است اول آنکه آنها اعتراف کردند که موشکی که یمنی‌ها زده‌اند به فرودگاه ریاض خورده است دوم آنکه «علی عبدالله صالح» که ذخیره آنها در یمن بود برای آنکه کشته شد، سعودی‌ها در این جنگ شکست خوردند، وزیر خارجه انگلیس که به منطقه سفر کرده بود پس از بازگشت به کشورش در پارلمان انگلیس صراحتاً گفت مسئله یمن راه حل نظامی ندارد و ایران در حل این مسئله باید مشارکت فعال داشته باشد.

ولایتی افزوذ: یکی از نمایندگان مجلس عوام انگلیس گفته است که ما مردمان یمن را با گرسنگی محاصره کردیم و به آنها فشار آوردیم و این یعنی غربی ها از کار ضد بشری که انجام داده اند به واسطه افکار عمومی تحت فشار هستند و روی به راه حل سیاسی آورده اند البته آنها تا زمانی که به این نتیجه نرسند که با راه حل نظامی نمی توان کشوری را مورد فشار آورد هرگز به سمت راه حل دیپلماتیک نمی روند.

ایران به یمن موشک نداده است و این کشور نیازی به سلاح هم ندارد

ولایتی تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران هیچ موشکی به یمن نداده است، یمنی‌ها در زمان علی عبدالله صالح و منصورهادی و حتی قبل‌تر توسط اردوگاه‌های شرق عمدتاً تسلیح می‌شدند، ما از این نگران نیستیم که مردم دنیا بدانند جمهوری اسلامی ایران سلاح به عراق، سوریه و یا لبنان داده است به آنها سلاح داده‌ایم تا در مقابل داعش و تروریست ایستادگی کنند، به یمن کمک‌های انسانی و حمایت‌های سیاسی می‌کنیم ولی موشک را ایران به آنها نداده است و یمنی ها نیازی به آن ندارند چرا که با امکاناتی که در اختیار دارند توانسته اند در مقابل سعودی‌ها ایستادگی کنند و با همین امکانات پیروز خواهند شد.

یمن ۹۰ میلیون قبضه اسلحه دارد

وی افزود: یمنی‌ها به واسطه جنگ‌های متعدد و خرید و غنیمت اسلحه‌های سبک و سنگین از نیروهای هادی نیازی به اسلحه ندراند در یمن ۹۰ میلیون قبضه اسلحه هست یعنی به ازای هر نفرسه اسلحه دارند، این کشور نیاز به یک عزم جدی برای مقابله با دشمن نیاز دارند که نیروهای حوثی آن را دارند، آنها توطئه امارات را خنثی کردند و عبدالله صالح را از میدان به در کردند و پیروزی آنها قریب‌الوقوع است

یمن برای عربستان سعودی به ویتنام تبدیل شده است

مشاور مقام معظم رهبری در ادامه تصریح کرد: عربستان تا حدی می‌تواند این جنگ [جنگ یمن] را ادامه دهد، امروز یمن تبدیل شده است به ویتنامِ عربستان سعودی، همان‌طور که آمریکایی‌ها با تمام قوای خود در ویتنام شکست خوردند و سرشکسته از آسیای جنوب شرقی عقب نشستند عربستان سعودی هم که عددی نیست و آمریکا از آنها حمایت می‌کند، امروز عربستان دچار مشکلات عدیده ای است، کسری بودجه دارد به طوری که شاهزاده‌هایش را گروگان گرفته‌اند و از آنها باج می گیرند، نه عربستان قوی‌تر از آمریکایی‌هاست و نه به یمنی ها ضعیفت از ویتنامی‌ها و قطعاً یمنی‌ها در این جنگ پیروز خواهند شد.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه گفت: چراغ راهنمای غربی ها در منطقه انگلیسی ها هستند، انگلیس ها سابقه حضور طولانی در منطقه دارند آنها نگران هستند که مسئله یمن به سایر کشورهای منطقه گسترش پیدا کند از جمله عمان و لذا پیش افتادند و در تقابل با سیاست سعودی ها کار می کنند.

ایران هر طور که تشخیص دهد در رابطه با ساخت موشک عمل خواهد کرد

ولایتی با اشاره به درخواست غرب برای مذاکرات مجدد برسر سامانه های موشکی ایران گفت: ایران به هیچ وجه زیر بار این کار نخواهد رفت و هر چقدر هم که اصرار کنند ایران منافع ملی و استراتژی خود در دفاع از خویش را در بازار مکاره سیاسی دنیا به حراج نمی گذارد و بدون تردید این سخنان به جایی نخواهد رسید و ما هم از کشورها می خواهیم که بخت خود را در اینجا آزمایش نکنند زیرا حتما شکست خواهند خورد و نظام جمهوری اسلامی ایران هر طور که تشخیص دهد در رابطه با ساخت موشک ، چه برد موشک ، چه کیفت موشکهای موشک های معمول ، موشک های غیر هسته ایی ، تردید نمی کند که این موشک ها را توسعه دهد و این که بتواند از خودش دفاع کند اینها اثر بازدارندگی دارد.

وی افزود: ما ابتدا به ساکن به هیچ کشوری حمله نمی کنیم ولی در مقابل تهدید دیگران باید امکاناتی داشته باشیم که خاصیت بازدارندگی داشته باشد و مانع از این شود که دیگران به خاک ما طمع کنند؛ در منطقه ای که تا این حد آشفته و بهم ریخته است و به هر گوشه ایی از آن که نگاه می کنید می بینید که ناامنی است یا تروریستها حضور دارند یا کشوری در امور کشوری دیگر دخالت می کند ایران به عنوان یک جزیره امن در منطقه حضور دارد و لنگر امنیت منطقه است.

مشاور مقام معظم رهبری افزود: یک طرف ما افغانستان است ، طرف دیگر عراق یک طرف دیگر آسیای مرکزی و قفقاز است و طرف دیگر خلیج فارس هر جا را که نگاه می کنید یا نطفه ی آشوب یا آشوب هست، تروسیت ها در افغانستان هرچه دلشان می خواهد می کنند در عراق با اینکه دولت عراق به حمدالله بر داعش پیروز شد و دولت سوریه هم بر داعش پیروز شد، درست است که این آدمها زمین ندارند اما خودشان که هستند؛ پنهان می شوند و امنیت مردم را به مخاطره می اندازند.

ولایتی تاکید کرد جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور بزرگ و حافظ امنیت منطقه که حرف اول را در منطقه به لحاظ اقتدارمی زند، هیچگاه اقتدار خود را با هیچ چیز معامله نخواهد کرد و تحت این فشار های تبلیغاتی هم قرار نمی گیرد، هر کس که می خواهد با ایران رابطه داشته باشد باید این خط قرمزها را رعایت کند.

آمریکا در حال تلاش برای ایجاد داعشی جدید در سوریه است

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این سوال شبکه العالم که حضور مستشاری ایران در عراق و سوریه تا چه زمانی ادامه پیدا می کند گفت: تا زمانی که دولت و ملت سوریه نیاز به کمک داشته باشند ما به کمک و حضورمان ادامه می دهیم؛ کمک و حضور ما به دولت سوریه بنا به درخواست دولت سوریه بوده و تا زمانی که نیاز داشته باشند خواهیم بود. در حال حاضر هم اگر حضور جدی ایران در سوریه نباشد، از چند طرف سوریه در معرض تهدید است.

آمریکایی‌ها نیروهایشان را بدون اجازه دولت سوریه در شرق فرات در منطقه رقه متمرکز شدند ۱۵ پایگاه نظامی درست کردند و می خواهند تعداد نیروهایشان را به ۱۰۰۰۰ نفر برسانند و از طرف دیگر در ادلب بقیه السیف النصره هستند پس بنابراین هم در شمال شرقی و هم درشمال غربی سوریه هنوز خطر وجود دارد و اگر نیروهای ایرانی، خط مقاومت، حزب الله ، فاطمیون ، زینبیون ، حیدریون در کنار ارتش و مردم سوریه نباشند دوباره همه چیز بر می گردند . الان امریکایی‌ها در حال تشیکل مجموعه ایی هستند که همان داعشی های سابق هستند ولی تحت عنوان ارتش آزاد سوریه.

نه قوانین بین المللی و نه دولت سوریه، اجازه حضور آمریکا در این کشور را نمی دهد

وی افزود: آمریکایی‌ها چه حقی به خودشان می دهند که در سوریه باشند؟ چه کسی این حق را به آنها داده است؟ نه اجازه ی مصوبه شورای امنیت سازمان ملل و نه اجازه دولت قانونی سوریه را دارد؛ هر جا که دلشان می خواهد می روند خوب اگر اینطور است ما هم در کنار ملت و دولت سوریه در مقابل آمریکایی‌ها و عواملشان چه در سوریه و چه در عراق و چه در لبنان ایستاده ایم و تا زمانی که نیاز باشد حضور داریم و بدون تردید، امنیت ملی و منطقه ایی ما اقتضا می کند که مانع از حضور بیگانگان و رأسشان آمریکا در منطقه باشیم.

با گفتن اینکه داعش تمام شده است، داعش تمام نمی شود

ولایتی درخصوص پایان کار داعش و خروج نیروهای روسی از منطقه به العالم گفت: آنها می گویند داعش به صورت نیروهای منظم تمام شده است، ولی آدم‌های داعش که از بین نرفته اند. روسیه خودش می داند می خواهد در آنجا باشد یا نباشد ولی با گفتن اینکه داعش تمام شده است، داعش تمام نمی شود و حضور دارد منتها شهرهایی که داعش در آنها حضور داشت از آنها گرفته اند و محل استقرای ندارد و پراکنده شدند آنها آدمهای بی مغزی که تحت تاثیر آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها و عربستان سعودی هستند.

وی تاکید کرد: داعش هنوز هست عده ایی از آنها در افغانستان هستند و حتما روسیه هم نگران است که داعش در آسیای مرکزی نفوذ کند فلذا مصلحت روس ها هم در این است که در منطقه حضور فعال داشته باشد.


منبع: عصرایران

برخی خواص در شناخت احمدی‌نژاد رفوزه شدند/ غرویان: احمدی‌نژاد همانی شد که آیت‌الله هاشمی گفته بود

نامه نیوز نوشت: استاد حوزه و دانشگاه تاکید دارد: در مسائل سیاسی مهم، مثل ریاست جمهوری، ملاک تنها وضع فعلی افراد نیست؛ می‌بایست ملاک را آینده فرد هم بدانیم.

حجت الاسلام و المسلمین محسن غرویان، استاد حوزه و دانشگاه، درباره احمدی نژاد این روزها و رفتارهای هنجارشکنانه او گفت: نظر من همان نظر مردم و پرسش مردم است. به هر حال شخصیت‌های بزرگی خصوصا در میان بزرگان حوزوی یا نخبگان سیاسی هستند که بر اساس «تئوری حکومت نخبگان» در جامعه‌شناسی مردم به‌طور طبیعی دنبال این بزرگان حرکت می‌کنند و حرف‌های آنها را برای خودشان راهنما می‌دانند. از طرف دیگر، این نخبگان معصوم نیستند و علم غیب وعلم به آینده هم ندارند و بر آنها وحی هم نمی‌شود! بلکه اینها قرائتهایی از دین و اسلام دارند که آن‌را به مردم عرضه می‌کنند. در اینجا می‌خواهم بگویم که این بزرگان در ارائه دیدگاه‌شان خیلی بایستی احتیاط کنند و طوری حرف بزنند که احتمال خلاف را در آن درنظر بگیرند؛ قاطعانه صحبت نکنند و به‌خصوص صحبت‌های‌شان را به‌نام دین و مقدسات دینی برای مردم معرفی نکنند؛ بلکه بگویند، دیدگاه و نظرشان این است؛ بگویند قرائت ما این است و قرائتهای دیگری هم وجود دارد.

عضو هیأت علمی جامعه المصطفی گفت: این جزمیت و تعصب‌گرایی خشک، مشکل‌ساز می‌شود. برای نمونه در مورد آقای احمدی‌نژاد این مشکل ایجاد شده است. پرسش بنده هم همین است که چرا بزرگان ما باید به گونه ای صحبت کنند که بعداً دچار پشیمانی و مجبور به اقرار و اعتراف به اشتباه شوند؛ یا برای مثل مرحوم آقای آیت‌الله حائری شیرازی، مجبور بشوند، عذرخواهی کنند. میبایست از همان ابتدا و زمانی که میخواهند موضعگیری کنند احتمال خطا در رأی و نظر خودشان را بدهند.

وی تأکید کرد: الآن در مورد آقای احمدی نژاد همین مشکل پدید آمده است. معتقدم اصول‌گرایان در آینده باید از این تجربه‌ها درس بگیرند و نسبت به مسائل سیاسی – اجتماعی، خودشان را «خدا» ندانند و نپندارند هر نظری که می‌دهند، صد در صد درست است.

مدرس حوزه علمیه قم گفت: جمله‌ای معروف از حضرت امام (ره) همواره نقل می‌شود که «ملاک وضع فعلی افراد است». به نظرم می‌آید در حال حاضر تفسیر درستی از این جمله در جامعه نمی‌شود. در مسائل سیاسی مهم، مثل ریاست جمهوری، ملاک تنها وضع فعلی افراد نیست؛ می‌بایست ملاک را آینده فرد هم بدانیم. به این معنا که هم وضع فعلی او را درست بشناسیم و هم وضعیت افکار و مبانی فکری‌اش را که نتایج آن در آینده روشن می‌شود را هم بشناسیم.

غرویان افزود: آقای احمدی نژاد وقتی شروع به کار تبلیغات برای ریاست جمهوری کرد، چهره ای بسیجی، رزمنده و اهل جبهه از خود نشان داد. ماشین پژوی خود را نشان مردم داد و این‌طور نشان داد که با مردم و با فقراست. و مسائلی از این دست و مسائلی که بعداً مطرح کرد که با امام زمان (عج) مرتبط هستم. یارانه، پول اما زمان است و یا مدیریت من مدیریت امام زمان است! از این دست حرف‌هایی که برای مردم بیان کرد و یا هاله نوری که برای آیت‌الله جوادی آملی بیان کرد؛ در نهایت عوام تحت تأثیر این صحبت‌ها قرار گرفتند و برخی از خواص هم متأسفانه کیاست لازم را نداشتند و در شناخت آقای احمدی‌نژاد رفوزه شدند و ماحصل آن، این شد که الآن شاهد هستیم.

وی در پایان اظهار داشت: برای پست‌های مهمی مثل ریاست جمهوری، ملاک تنها وضع فعلی نیست؛ بلکه شخصی که می‌خواهد طی چهار یا هشت سال آینده سرنوشت مملکت به دستش سپرده شود، نسبت به فکر و اندیشه، روحیات و مبانی او شناخت باید حاصل شود. آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی فردی بود که این بینش و شناخت را داشت؛ توانست آینده‌نگری کند و نسبت به آن هشدار داد و در همان زمان گفت که این نوع تفکر به چه سرانجامی خواهد رسید و الآن میبینیم همانی شد که آقای هاشی گفت.


منبع: عصرایران