جنایت برای متادون در جنوب تهران

مردی که اقدام به قتل فردی که قرص های متادونش را به زور گرفت، کرده بود توسط ماموران پلیس پایتخت دستگیر شد.

به گزارش ایسنا، در ساعت ۲۲:۳۰ روز پنجشنبه ۳۰ آذر ماه امسال وقوع یک فقره نزاع منجر به ضرب و جرح در شهرک علائین به کلانتری ۱۷۲ حضرت عبدالعظیم اعلام شد که بلافاصله ماموران به محل اعزام شده و مشاهده شد که نزاع در فضای سبز داخل شهرک علائین رخ داده و جوانی حدودا ۲۸ ساله از ناحیه سینه مورد اصابت جسم تیز قرار گرفته و از ناحیه سر نیز دچار خونریزی شدید شده است .

بلافاصله مجروح به بیمارستان منتقل شد اما با گذشت چند ساعت مضروب که کاظم نام داشت، جان خود را از دست داد.

با اعلام این خبر به مأموران و تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمـد ، بلافاصله کارآگاهان تیم تجسس ویژه کلانتری وارد عمل شده و ضمن شناسایی افراد حاضر در نزاع و درگیری منجر به جنایت ، اقدام به شناسایی متهم اصلی پرونده به نام سعید . ع ۳۶ ساله کردند .

باحضور مأموران در محل سکونت سعید مشخص شد که وی از محل سکونتش متواری شده اما در ادامه اقدامات پلیسی ، نهایتا مخفیگاه وی در منزل یکی از دوستانش شناسایی و در کمتر از چند ساعت از زمان جنایت ، دستگیر و به کلانتری منتقل شد .

متهم که اعتیاد شدید به مصرف موادمخدر دارد، در اعترافاتش به کارآگاهان تجسس ویژه کلانتری گفت : مقتول به همراه دوستانش در فضای سبز ایستاده بود که من نیز به آنها اضافه شدم . همراه خودم چند بسته قرص متادون داشتم و زمانیکه مقتول متوجه موضوع شد، قصد گرفتن قرص ها را داشت و همین موضوع باعث آغاز درگیری من با کاظم شد. او مرا مورد ضرب و شتم قرار داد و نهایتا قرص ها را از من گرفت.

متهم ادامه داد: برای دقایقی از محل دور شدم و پس از گذشت کمتر از ۱۰ دقیقه دوباره به محل برگشتم اما این بار یک چاقو و یک میله آهنی در دست داشتم و مقتول نیز همچنان در محل حضور داشت، با کاظم درگیر شدم و ضربه ای با چاقو به سینه او زده و در ادامه نیز ضربه ای با میله آهنی به سرش زدم. زمانیکه کاظم روی زمین افتاد به سرعت محل را ترک کردم تا اینکه توسط مأموران دستگیر شدم.

براساس اعلام مرکز اطلاع رسانی پلیس آگاهی پایتخت، سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت : با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت ، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس شعبه ششم دادسرای عمومی و انقلاب شهرری صادر و متهم برای انجام تحقیقات در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .


منبع: عصرایران

دستگیری اوباشی که به خودروها سنگ پرتاب می کردند

شب گذشته دو نفر از اراذل و اوباش که در ورودی شهر گرگان با پرتاب سنگ به خودروهای عبوری حمله می کردند، از سوی پلیس شناسایی شدند.

ایران نوشت: به گفته یک منبع آگاه انتظامی، این ۲ نفر که حالت عادی و هوشیاری نداشتند در محور جلین به گرگان با بستن خیابان، به مردم در حال عبور با سنگ حمله می کردند و به آنها آسیب می زدند که با اطلاع ماموران انتظامی و وارد شدن آن‌ها به منطقه، اشرار متواری شدند.

در ادامه تحقیقات پلیس این دو نفر شناسایی شدند و علت و انگیزه آن‌ها در حال بررسی است.


منبع: عصرایران

۶ ادویه برای ۶ بیماری

تخم گشنیز تحریک کننده دستگاه گوارش است و نفخ را از بین می‌برد. شما می‌توانید آن را هم به وعده‌های غذایی‌تان اضافه کنید و هم به صورت چای از این ادویه بهره ببرید.

تبیان – با مصرف روزانه ادویه جات می‌توانید از مزایای بهداشتی بسیاری برخوردار شوید. مصرف انواع ادویه‌ها نه تنها به کاهش سدیم در غذاها کمک می‌کند، بلکه راه خوبی برای کاهش وزن، مراقبت از سلامت بدن و درمان مشکلات بهداشتی بدون تجربه عوارض جانبی برخی داروها است.
تصویر ۶ ادویه برای ۶ بیماری

در اینجا بهترین چاشنی‌هایی که مصرف آن‌ها منجر به کاهش علائم و عوارض ۶ مشکل بهداشتی می‌شود، معرفی شده است:

پیشگیری از چاقی

دانه‌های خردل: مصرف دانه‌های خردل به افزایش سوخت و ساز بدن کمک می‌کند و راهی برای کنترل وزن است. مصرف یک قاشق چای‌خوری پودر خردل خام در روز به همراه دیگر عادات سالم در زندگی، شما را از چاقی و اضافه وزن، دور می‌کند.

کاهش مشکلات گوارشی

زنجبیل: برای قرن‌ها از این زنجبیل برای درمان التهاب و تهوع استفاده می‌شده است. زنجبیل دارای خواص ضد باکتریایی نیز هست و به سم‌زدایی از بدن کمک می‌کند. شما می‌توانید زنجبیل را به بیشتر نوشیدنی‌ها اضافه کنید.

گشنیز: تخم گشنیز تحریک کننده دستگاه گوارش است و نفخ را از بین می‌برد. شما می‌توانید آن را هم به وعده‌های غذایی‌تان اضافه کنید و هم به صورت چای از این ادویه بهره ببرید.

از بین بردن درد

چای سبز: حاوی پلی فنل است و خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی دارد. مصرف روزانه سه فنجان چای سبز به کاهش التهاب و درد در بدن کمک می‌کند.

عنصر اصلی در زردچوبه، کورکومین است که نه تنها خاصیت آنتی اکسیدانی و ضد التهابی دارد بلکه به تقویت سیستم ایمنی بدن نیز کمک می‌کند و برای حفظ سلامت پوست و قلب نیز مفید است. زردچوبه به کاهش وزن کمک می‌کند

ریشه شیرین بیان: خاصیت ضد التهابی دارد و منجر به کاهش درد و تورم در بدن می‌شود. دو بار در روز، یک قاشق چای خوری پودر ریشه شیرین بیان را به آب داغ اضافه کنید و آن را بنوشید تا شاهد کاهش درد در بدن باشید.

سیر: برای مبارزه با درد و تورم ناشی از آرتروز بسیار مفید است. مصرف ۲ تا ۳ حبه سیر خام در طول روز به جلوگیری از ایجاد التهاب در بدن کمک می‌کند.

کاهش سموم بدن

رزماری: خاصیت ضد قارچی، ضد باکتریایی و ضد ویروسی دارد و به عنوان پاک کننده کبد نیز شناخته شده است. رزماری سموم ناشی از الکل، نیکوتین و مواد غذایی پردازش شده را نیز از بین می‌برد.

تقویت سیستم ایمنی بدن

زردچوبه: عنصر اصلی در زردچوبه، کورکومین است که نه تنها خاصیت آنتی اکسیدانی و ضد التهابی دارد بلکه به تقویت سیستم ایمنی بدن نیز کمک می‌کند و برای حفظ سلامت پوست و قلب نیز مفید است. زردچوبه به کاهش وزن کمک می‌کند.

فلفل سیاه: یک ترکیب قدرتمند برای جلوگیری از افزایش وزن است و به کاهش مشکلات معده کمک می‌کند. مصرف فلفل سیاه راهی برای کاهش کلسترول است و مانع ایجاد سلول‌های چربی جدید می‌شود.

کاهش چربی شکم

دارچین: خاصیت آنتی اکسیدانی دارد و مصرف آن منجر به کاهش حساسیت به انسولین می‌شود.


منبع: عصرایران

وزیر علوم: حذف کنکور به ۵ سال زمان نیاز دارد

وزیر علوم با بیان اینکه برای حذف کنکور باید الگوی جدید پذیرش در دانشگاه‌ها تعریف شود، تصریح کرد: باید ۴ تا۵ سال قبل از زمان ورود به دانشگاه، این مدل را برای دانش‌آموزان و خانواده‌ها شرح داد تا بتوانند بر اساس آن الگو جلو آیند.

منصور غلامی در گفت‌وگو با خانه ملت درباره تصمیماتش درخصوص سازمان سنجش با توجه به حواشی پیرامون برگزاری کنکور، گفت: اگرچه رئیس مجلس به مزاح از انحلال سازمان سنجش گفتند اما این شوخی پیامی در خود داشت و اینکه تصور می‌شود سازمان سنجش عامل اصلی ادامه کنکور است؛ در حالی که اینگونه نیست.

وزیر علوم با بیان اینکه سازمان سنجش در اجرای قانون برداشته شدن کنکور به خوبی جلو رفته است، افزود: اکنون برای ورود به دانشگاه ۸۵ درصد امتیازات از سوابق تحصیلی دانش‌آموزان استخراج می‌شود و آزمون سراسری در ۱۵ درصد این ماجرا دخالت دارد.

وی با بیان اینکه برخی از رشته‌های پرطرفدار شرایط خاصی دارند و باید برای پذیرش دانشجو بدون کنکور در این رشته‌ها، مدل جدیدی تعریف شود و سپس اقدام به حذف کنکور در این رشته‌ها کرد، افزود: باید الگوی جدید پذیرش در این رشته‌ها را حداقل ۴ تا۵ سال قبل از زمان ورود به دانشگاه برای دانش‌آموزان و خانواده‌ها شرح داد تا بتوانند بر اساس آن الگو جلو آمده و در رشته‌های مورد علاقه خود تحصیل کنند.

وزیر علوم، تحقیقات و فناوری همچنین سازمان سنجش را از گردش مالی چند هزار میلیاردی پیرامون کنکور بی‌نصیب خواند و گفت: این گردش مالی مربوط به کلاس‌های کنکور می‌شود و خانواده‌ها این هزینه را برای فرزندان خود قبل از ثبت نام در سازمان سنجش متقبل می‌شوند.


منبع: عصرایران

مرحوم حائری شیرازی: آیت‎الله خامنه‎ای گفت ریاست جمهوری‎ام تمام شود، می‌روم قم و آخوندی می‎کنم

آیت‌الله محی‌الدین حائری شیرازی از مبارزان نهضت اسلامی علیه رژیم پهلوی، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالانه در صحنه‌های سیاسی و علمی کشور نیز تاثیرگذار بود، او بعد از شهادت آیت‌الله دستعیب به سمت نمایندگی حضرت امام و امام جمعه شیراز منصوب شد.

مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت: آیت‌الله حائری‌شیرازی می‌گوید: در جلسه خبرگان آیت‌الله خامنه‌ای که انتخاب شد آقای جنتی به من گفت که برویم یک سری جماران یک سر سلامتی به سید احمد آقا بدهیم. رفتیم جماران حاج سید احمد دیدیم من به او گفتم که خبرگان نظرشان آقای خامنه‌ای شد. ایشان گفت که قلب امام را شاد کردید. بعد سید احمد آقا گفت چند روز قبل پای تلویزیون با امام نشسته بودیم آقای کیم ایل سونگ و رئیس‌جمهور داشتند از گروه تشریفات سان می‌دیدند. دیدم ایشان خیلی موقر حرکت می‌کند. گفتم که نگاه کنید آقای خامنه‌ای چقدر وزین حرکت می‌کند. امام گفت هر چی فکر می‌کنم آقا سید علی آقا برای رهبری خوب است.

*{ناگفته‌ها از جلسه ۳۶ نفره پذیرش قطعنامه}: در جلسه‌ای که برای قبول قطعنامه عنوان شده بود، یک شبی مهمان آقای رئیس‌جمهور [آیت‌الله خامنه‌ای] یا جایی بودیم ایشان دم در که ایستاد، به بعضی افراد می‌گفتند شما فردا به دفتر من بیائید. ما آن روز رفتم. یادم می‌آید ۳۶ نفر شمردیم که آقای موسوی‌نخست وزیر بود با چند تا از وزرای شاخص ایشان، آقای محسن رضائی بود و فرمانده ارتش بود و چند تا دیگر از این‌ها، آقای هاشمی رفسنجانی بودند، آقای خلخالی بود، آقای محمدی‌گلپایگانی بود آقایان نمایندگان چند تا بودند مجموعاً ۳۶ نفر. آقای هاشمی هم اداره‌کننده جلسه بود، آقای خامنه‌ای هم ساکت بود. حاج احمد آقا هم آمد و روی صندلی نشست و آن پیام تاریخی امام که هنوز خوانده نشده و الان هم جزء اسناد و اسرار است را ارائه داد. من وقت گرفتم صحبت کردم گفتم اینکه ما ۸ سال در خدمت امام جنگیدیم وضع آن مشخص نیست که بر اساس غیرت ملی این کار را کردیم …. ثوابی که مردم کردند در اطاعت از امام در آن روز عید غدیر که برای او راهپیمایی کردند، از ثواب تمام مجاهداتی که کردند بیشتر بود چرا؟ برای اینکه کشته شدن اجر ندارد، اطاعت اجر دارد. خون نیست که ارزش پیدا می‌کند، معرفت است که ارزش پیدا می‌کند؛ عشق است که ارزش پیدا می‌کند

*{نامه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای دادم و گفتم یک نامه‌ای دارم، نگفتم هم محتوایش چیست؟ گفتم دلم می‌خواهد این را شما به امام بدهید. ایشان گفت که امام دفتر دارد بدهید به مسئولش، گفتم از باب رفاقت! تا گفتم رفاقت ایشان گرفت و روی میزش گذاشت. یک ماه کمتر یا بیشتر به خرداد ۶۸ مانده بود. وقتی این نامه را ایشان گذاشت آنجا یک دفعه به ذهنم آمد این سؤال را کردم گفتم دوره ریاست‌جمهوری تمام می‌شود. یعنی خرداد انتخابات است، شما بعد از ریاست‌جمهوری می‌خواهید چه کار کنید؟ گفت می‌آیم قم آخوندی می‌کنم.یک دفعه مثل کسی که چیزی به یادش بیاید گفت مگر اینکه امام من را نهی کند. گفت بعد از ریاست‌جمهوری اگر امام به من بگوید مسئول عقیدتی سیاسی ژاندارمری یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان بشوید، من تردید نمی‌کنم.


منبع: عصرایران

طرز تهیه آب میوه و سبزیجات

این نوشیدنی که ترکیبی از آب میوه و سبزیجات است سرشار از مواد مغذی و ویتامین هاست. اگر روزانه یک لیوان از این نوشیدنی میل کنید بسیاری از بیماری ها را از خودتان دور خواهید کرد.

 زمان مورد نیاز: ۱۰ دقیقه

 مواد لازم برای تهیه آب میوه و سبزیجات :









چغندر پوست گرفته و خرد شده  ۱ عدد 
 خیار خرد شده  ۱ عدد
 زنجبیل تازه خرد شده ۲ عدد 
پودر زردچوبه   ۱ قاشق غذاخوری
آب لیمو ۱ تا ۳ عدد لیمو
سیب خرد شده ۱ عدد
اسفناج خرد شده ۱ دسته بزرگ
هویج خرد شده ۲ عدد

طرز تهیه آب میوه و سبزیجات :

تمام مواد را داخل مخلوط کن هم بزنید. سپس آن را از صافی رد کنید و تفاله ها را بگیرید.

داخل لیوان بریزید و نوش جان کنید.

این آبمیوه مفید را می توانید به مدت یک هفته در یخچال نگه دارید و هر روز یک لیوان از آن بنوشید.

منبع:  بدونیم


منبع: عصرایران

فلسطین؛ دغدغه ۶۰ ساله نویسندگان ایرانی

ایرانیان یکی از نخستین معترضان به برپایی رژیم جعلی اسرائیل بودند. هنگامی که در سال ۱۹۴۸، رژیم غاصب صهیونیستی اعلام موجودیت کرد، ایران درگیر وقایع منتهی به ملی شدن صنعت نفت بود. با این حال، این امر مانع از توجه مردم مسلمان ایران به اشغال سرزمین مقدس فلسطین و شکستن حرمت قبله نخست مسلمانان جهان نشد. در آن زمان اجتماعات متعددی در حمایت از مبارزات مردم مظلوم فلسطین برگزار شد. حتی گروه‌‌های مبارزی مانند «فدائیان اسلام»، برای حضور در مناطق اشغالی و مبارزه با صهیونیست‌ها، اعلام آمادگی کردند. طولی نکشید که فلسطین، به عنوان نماد مقاومت اسلامی، راه خود  را در میان آثار مکتوب نویسندگان متعهد ایرانی باز کرد و کتاب‌های متعددی، با الهام از مقاومت فلسطینیان و در راستای تقابل با اشغالگری صهیونیست‌ها، به رشته تحریر درآمد.

این آثار، در مجموع، دو رویکرد کلی داشته و دارند. رویکرد نخست، بررسی و ارائه اطلاعاتی جامع درباره سرزمین فلسطین است. در این رویکرد، تاریخ فلسطین، به ویژه ریشه‌های اسلامی و عربی آن بررسی می شود. رویکرد دوم، ارائه مستنداتی درباره تجاوزگری و جنایات صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی است. این رویکرد، در نگارش آثاری با محوریت قضیه فلسطین، نسبتاً غالب است. به دیگر سخن، بیشتر کتاب‌هایی که درباره مسئله اشغال فلسطین به رشته تحریر درآمده، بر موضوع جنایات صهیونیست‌ها و ریشه‌های آن، متمرکز است. در این میان، نباید از ترجمه کتاب‌هایی با موضوع‌های مرتبط با قضیه فلسطین نیز، چشم پوشید. طی ۶۰ سال گذشته، مترجمان ایرانی نقش مهمی در شناساندن ماهیت قیام مردم مظلوم فلسطین به هموطنانشان داشته‌اند.

از میان صدها عنوان کتاب انتشار یافته در این زمینه، بخش مهمی به میراث مکتوب ترجمه شده، اختصاص دارد. در این بخش می‌توان آثار مهمی در عرصه ادبیات و شعر مقاومت فلسطین و همچنین، اسناد مهمی درباره چرایی و چگونگی اشغال فلسطین از سوی صهیونیست‌ها را مشاهده کرد. در ادامه به بررسی تعدادی از آثار انتشار یافته مشهور در این زمینه، می‌پردازیم.

اسرائیل و فلسطین؛ ۱۳۳۵

 فلسطین؛دغدغه60 ساله نویسندگان ایرانی

کتاب «اسرائیل و فلسطین»، اثر مرحوم آیت‌ا… هاشمی رفسنجانی، یکی از نخستین آثاری است که درباره تاریخ نوین فلسطین به رشته تحریر درآمده است. این کتاب که در سال ۱۳۳۵، در ۱۱۱ صفحه و توسط انتشارات «جهان آرا»، به زیور طبع آراسته شد، در برگیرنده تاریخ نوین فلسطین، به صورت مختصر و بسیار فشرده است. در این کتاب، خوانندگان فارسی زبان، با تاریخ فلسطین از دوران جنگ‌های صلیبی تا اشغال آن توسط انگلیسی‌ها و قرار معروف «بالفور» آشنا می‌شوند و به درک مناسبی از چرایی و چگونگی تسلط صهیونیست‌ها بر این سرزمین مقدس، دست می یابند. این کتاب، تنها اثر مرحوم هاشمی رفسنجانی درباره تاریخ نوین فلسطین نیست. او هفت سال بعد، کتابی در این زمینه ترجمه کرد که تأثیری به مراتب بیشتر از «اسرائیل و فلسطین» بر جا گذاشت.


 

سرگذشت فلسطین؛ ۱۳۴۲

 فلسطین؛دغدغه60 ساله نویسندگان ایرانی

کتاب «قضیه الفلسطین» یا «سرگذشت فلسطین»،  اثر «اکرم زعیتر» سفیر سابق اردن در ایران است. این کتاب، یکی از معدود آثاری است که در زمان خود، اطلاعاتی ذی‌قیمت درباره تاریخ فلسطین، در اختیار مخاطبانش قرار می‌داد. در آن دوران، اطلاعات ایرانیان درباره تاریخ جدید فلسطین، بسیار محدود بود. مرحوم آیت‌ا… هاشمی رفسنجانی که پیش از این کتاب «اسرائیل و فلسطین» را به رشته تحریر درآورده و چند مقاله درباره مسئله فلسطین در نشریات آن دوران به چاپ رسانده بود، پس از مطالعه این کتاب، تصمیم گرفت آن را به زبان فارسی ترجمه کند. او در شرایط پراختناق پس از قیام ۱۵ خرداد، به ترجمه کتاب «اکرم زعیتر» پرداخت و آن را با عنوان «سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار» منتشر کرد. این کتاب نقش مهمی در تبیین جایگاه راهبردی قضیه فلسطین در جهان اسلام، برای ایرانیان داشت. محل انتشار این کتاب، چاپخانه حکمت در قم بود.


 

سفر به ولایت عزرائیل؛ ۱۳۴۲

 فلسطین؛دغدغه60 ساله نویسندگان ایرانی

کتاب «سفر به ولایت عزرائیل» یکی از مشهورترین آثار زنده‌یاد جلال آل‌احمد است. آن مرحوم، این کتاب را پس از سفر به فلسطین اشغالی به رشته تحریر درآورد. فصول نخستین کتاب به گزارشی از شرایط اقتصادی و اجتماعی فلسطین اشغالی و شهرک‌های یهودی‌نشین اختصاص دارد که در نوع خود، اطلاعات دست اولی را ارائه می‌دهد. با این حال، اصل کتاب و آن‌چه جلال در پی تبیین آن برای خواننده است، از فصل سوم و زیر عنوان «آغاز یک نفرت» شروع می‌شود.

مرحوم «آل‌احمد» با قلم شیوای خود، به تشریح چگونگی شکل گرفتن رژیم صهیونیستی و قتل‌عام هزاران نفر از مردمان بی گناه فلسطین و آواره‌شدن میلیون‌ها نفر از آن ها می‌پردازد. او در این کتاب، بی‌پروا از نقش دولت‌ها به ظاهر متجدد غربی و روشنفکران اروپایی در بروز و ظهور این جنایات، پرده بر می‌دارد. کتاب «سفر به ولایت عزرائیل»، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با مقدمه زنده یاد شمس آل احمد، منتشر و بارها تجدید چاپ شده است.


پروتکل‌های دانشوران صهیون؛ ۱۳۷۳

 فلسطین؛دغدغه60 ساله نویسندگان ایرانی

احتمالاً درباره پروتکل‌های دانشوران صهیون و برنامه‌ای که سران صهیونیسم بین‌الملل برای تسلط بر جهان طراحی کرده‌اند، مطالبی شنیده‌اید. با این حال، کتاب «پروتکل‌های دانشوران صهیون»، تنها ترجمه متن این برنامه را در بر نمی‌گیرد.

بخش مهمی از این کتاب، به تاریخ فلسطین و چرایی و چگونگی تشکیل رژیم صهیونیستی اختصاص دارد که «عجاج نویهض»، آن را با استناد به مستندات و مدارک معتبر، بررسی کرده است. «پروتکل‌های دانشوران صهیون» که کتابی نسبتاً حجیم است، توسط حمید رضا شیخی ترجمه و از سوی انتشارات بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، به زیور طبع آراسته شده است. این کتاب، یک دوره کامل از تاریخ فلسطین را در بر می‌گیرد و به تفصیل از چگونگی استیلای استعمار انگلیس و در پی آن ها، صهیونیست‌ها، سخن می‌گوید.


ایران و مسئله فلسطین؛ ۱۳۷۶

 فلسطین؛دغدغه60 ساله نویسندگان ایرانی

«ایران و مسئله فلسطین» کتابی است که در آن، با استفاده از اسناد وزارت خارجه ایران، به بررسی تاریخ نوین فلسطین پرداخته شده است. دکتر علی‌اکبر ولایتی، مؤلف کتاب، بر مبنای مکاتبات کنسولگری‌های ایران در دمشق، قاهره و بیت‌المقدس، وقایع دوران شکل‌گیری رژیم صهیونیستی را به دقت رصد کرده و در اختیار خوانندگان قرار داده است. این کتاب یکی از مستندترین کتاب‌هایی‌است که با بهره‌گیری از اسناد موجود در ایران، به رشته تحریر درآمده است. در یکی از مهم ترین فصول این کتاب، به نقش «عین الملک هویدا»، سفیر وقت ایران در منطقه حجاز و شام، در کاستن از اهمیت قضیه فلسطین در سیاست خارجی ایران، پرداخته شده است.

«عین‌الملک»، پدر «امیرعباس هویدا»، که یکی از پیروان فرقه ضاله بهائیت بود، با توجه به دستورهای رؤسای این فرقه، به تعامل و همکاری با صهیونیست‌ها پرداخت و از توجه دولت ایران به موضوع اشغال سرزمین فلسطین توسط صهیونیست‌ها، به شدت کاست. دکتر ولایتی با ارائه شواهد و مستندات فراوان به اثبات این امر پرداخته است که زعمای فرقه ضاله بهائیت، از همان دوران، با صهیونیست‌ها ارتباطات تنگاتنگی داشتند و این همکاری‌ها، با تأسیس رژیم جعلی اسرائیل، به اوج خود رسید. یکی دیگر از مباحثی که در کتاب «ایران و مسئله فلسطین» به آن توجه جدی شده، موضوع چرایی و چگونگی شکل‌گیری انتفاضه در سرزمین‌های اشغالی است.


فلسطین؛ ۱۳۹۵

 فلسطین؛دغدغه60 ساله نویسندگان ایرانی

کتاب « فلسطین، از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی»، مجموعه بیانات رهبرانقلاب درباره ابعاد مختلف قضیه فلسطین است. متن این کتاب، شامل یک مقدمه مبسوط به قلم «دکتر علی اکبر ولایتی»، هشت بخش و ۱۹ فصل است که تقریباً تمام بیانات مقام معظم رهبری درباره قضیه فلسطین، از سال ۱۳۵۹ تا زمان انتشار کتاب را در بر می‌گیرد. در مقدمه کتاب، افزون بر ارائه تاریخ مختصری از مبارزات مردم فلسطین، به موضوع حمایت علمای شیعه از مبارزات فلسطینیان پرداخته شده که در نوع خود، کم نظیر است.

در بخشی از این مقدمه می‌خوانیم: «روحانیت شیعه با توجه به وظیفه شرعی خود در خصوص قضیه فلسطین، از همان ابتدا حرکتی را آغاز کردند که دقت در اهداف و مواضع نخستین این رهبران دینی و مقایسه آن ها با آمال امروزی ایشان، ما را مطمئن می سازد که روحانیون شیعه، به واقع از جمله سرسخت‌ترین و سازش‌ناپذیرترین مجموعه‌هایی بوده‌اند که در برابر خطر صهیونیسم، بدون هیچ گونه تأمل از خود واکنش نشان داده‌اند.»


منبع: برترینها

شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (۴۷۵)

برترین ها: نوشته های طنزِ حاصل ذهن خلاق هموطنان ایرانی از ابتدای
پیدایش SMS و ایمیل تا به امروز در شبکه‌های اجتماعی نظیر توئیتر، وایبر،
لاین، واتس آپ، تلگرام و …. حضور همیشگی و پررنگی داشته و دارند. بعید
است که سوژه ای در صدر اخبار و صحبت های روز دنیا یا ایران باشد و مردم
خلاق ما در راه طنازی و لطیفه سازی برای آن سوژه اقدامی نکرده باشند!

سعی داریم در این سری مطالب گزیده ای از این نوشته ها را در اختیار شما قرار دهیم که امیدواریم مورد استقبال شما عزیزان قرار گیرد.

******

۱٫
تنها باری که کسی من رو با یه سلبریتی اشتباه گرفت، تو ۸ سالگیم بود. واسه اولین بار رفتم تو کوچه، همه‌ بچه‌ها جیغ کشیدن سمندوووون و فرار کردن.

۲٫
‏‏‏خدایا این زندگیه یا سیرک خلیل عقاب، بزرگوار تا اینجا فقط از تو حلقه اتش نپریدم!

۳٫
‏‏شوهر عمم خیلی جدی داشت راز بقا میدید و داد میزد میگفت فرار کن, فرار کن پشت سرته بعد تلویزیون رو خاموش کرد گفتم چی شد؟ گفت آهو ها همه شون احمقن, لیاقتشون مرگه!

۴٫
‏‏‏شما یه بار به دستشوئی تو حیاط با یه آفتابه آهنی پر از آب سرد تو چله زمستون فکر کنی دیگه عمرا عکس خونه قدیمی بذاری بگی «کاش همینجوری می موند».

۵٫
‏‏دیشب دوستم گفت بین میوه ها فقط پیاز میتونه اشک آدمو دربیاره منم برای اینکه ثابت کنم اشتباه میکنه هندونه رو زدم تو سرش!
شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (475) 

وقتی روی استیج زلزله میاد

۶٫‏
‏‏بابام حتی یه بار با استدلال اینکه سگ هم میتونه بدون آموزش شنا کنه منو پرت کرد تو ۴ متری.

۷٫
آینه دسشویی تو دنیای آینه‌ها همون جَوونِ با استعداد و نخبه ایه که متأسفانه به دلیل فقر و مشکلات مالی به اعتیاد و تباهی کشیده شده. وگرنه این بزرگوار با این کیفیت تصویری که داره جاش اونجا نیست ناموسن!

۸٫
‏شما تصمیم بگیر صبح پاشی بری مسافرت یا بری جایی خوش بگذرونی قشنگ ۲۴ ساعت طول میکشه تا صبح شه حالا شما دانشگاه داشته باش ساعت ۹ هم که بخوابی ۵ دقیقه بعد میبینی ۷ صبحه و دیرت شده!

۹٫
میری بیرون هوا کثافته میری خونه زلزله میاد سوار ماشین میشی حامد همایون پلی میشه سیرم از این زندگی…

۱۰٫
‏منم دوس داشتم مثه بیل گیتز اگه پولم افتاد زمین واسم نصرفه دولا شم ورش دارم منتها وضعم یجوریه که سکه ۲۵ تومنی میبینم با سه تا پشتک خودمو بهش میرسونم دو دستی ورش میدارم و میصرفه!

شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (475) 
واکنش امینم وقتی که رفیقاش تتلو پلی میکنن!

۱۱٫
‏۵۸ تومن پول عینک شنا میدید؟ من واسه اینکه ۸ تومن پول بلیت استخرو ندم تو کوله ی رفیقم قایم میشم میرم داخل!

۱۲٫ تخمه ژاپنی‌ها هیچوقت تموم نمیشن فقط از مراسمی به مراسم دیگه منتقل میشن!

۱۳٫ ‏‏رفیقم دپرس بود باباش فرستادش سوئیس چن ماه بمونه ریکاوری کنه برگرده، اونوخ من ۵ دیقه میرم توالت بابام با لگد میاد تو میگه ببند شیرآبو پولش زیاد میشه!

۱۴٫
‏‏رفتم در یخچال رو باز کردم به قدری خالی بود که از سومالی زنگ زدن گفتن پسر اگه بتونی تاصبح دووم بیاری کمک های بشر دوستانه‌مون میرسه دستت.

۱۵٫
‏بعضی از پزشکا معتقدن هر لقمه غذا رو تا ۱۰۰ بار هم بجوید خوبه.داداش پس اسید معده چی کار کنه این وسط؟ اون نباید خرجی ببره واسه زن و بچه ش؟

شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (475) 

این لحظه واقعن سعادت میخاد 🙂

۱۶٫
سه نوع ساعت داریم:ساعت به وقت محلی، ساعت به وقت گرینویچ، ساعت به وقت مامان ها!

۱۷٫
دقیقا همون روزی که تصمیم میگیری بری موهاتو کوتاه کنی، در آخرین نگاهت به آینه، موهات در بهترین حالت ممکن در تمام سالهای زندگیت قرار میگیره 😐

۱۸٫
‏‏یه بارم نیت کردم ببینم کسی از خوشگلای فامیل هست که عاشقم باشه و ندونم. اومد: حیف است ز خوبی که شود عاشق زشتی:|

۱۹٫
کاش یروزی میفهمیدم چه ارتباطی بین گوشیم و بابام هس که تا زنگ میخوره از اونور قاره اروپام باشه میاد بغلم وایمیسه میپرسه کیه!

۲۰٫
ماهیا وقتی می خوان بگن یه جایی دزدی زیاد میشه و هرکی هرکیه می گن “اینجا نفت کش با بارش گم میشه”

شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (475) 

وقتی مامانت میگه پاشو زیرتو جارو بکشم

۲۱٫
به بابام میگم برا روز مرد برات چی بگیرم؟ توقع داشتم بگه تو همین که آدم باشی برا من هدیه ست، گفت: آیفون اس ای گلد بگیر. دستتم درد نکنه!

۲۲٫
‏سوار تاکسی شدم مسیر کوتاه بود گفت : وقت نمیشه بحث رو باز کنیم فقط بدون خیلی مسائل پشت پرده س که شماها ازشون بی خبرید!

۲۳٫
یه بار هم رفتم داروخونه گفتم برای ابروهای پرپشت چی دارید؟ گفت شامپو سروش صحت.

۲۴٫ یه بارم خودم هندونه انتخاب کردم، خریدم بردم خونه، قرمز و شیرین بود. بابام گفت سپرده بودم به میوه فروشه که بهت هندونه خوب بده!

۲۵٫
اومدم حلیم بخورم تلویزیون گفت شکر نخورید ضرر داره، اومدم با نمک بخورم گفت نمک هم نخورید ضرر داره. آخرش با سماق خوردم.
شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (475) 
آخرین مرور جزوه قبل از ورود به جلسه امتحان
قشنگ معلومه گاندالف هیچی نخونده

۲۶٫ من هروقت تو دانشگاه ٣ و ۴ مى شدم میگفتم استاد داده. چون واقعا خودم همونم نمى گرفتم!

۲۷٫
‏باید یه تحقیق انجام بشه که ایرانی‌ها قبل از ساختن پل طبیعت کجا فیلم‌برداری می‌کردن.

۲۸٫
بابام کلاس انرژی درمانی ثبت نام کرده، هدفشم فقط اینه که تا تابستون بتونه با چشم کولرو خاموش کنه.

۲۹٫
ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻗﯿﺎﻓﻪ، ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻨﯿﺪ! ﻣﺜﻼ ﻣﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﯿﺎﻭﺵ ﻗﻤﯿﺸﯽ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺸﻨﺎﺧﺘﻢ ﻭ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻤﻮﻥ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﺪ! ﭼﺎﺭ ﭼﺸﻤﯽ ﻣﺎﺷﯿﻨﻤﻮ ﻣﯽ ﭘﺎﯾﯿﺪﻡ که ﺿﺒﻄﻤﻮ نبره…

۳۰٫
‏از این که خیلی وقته تو مترو یکی از دوستای قدیمیم رو ندیدم غمگینم البته این که با مترو سفر نمیکنم هم بی تاثیر نیست.

شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (475) 
داداش بدو بیا بیرون دیگه… ریخت

۳۱٫
‏‏‏٢۵باند یه چیزی تو مایه های اینه که گوگوش با مجید خراطها بخونه!

۳۲٫ ‏الان تو شبکه نسیم مجری داشت با نگهبان قفس میمونا مصاحبه می‌کرد، گفت از مسئولیت‌های کاریت بگو، گفت کار ما خیلی مهمه، باید مواظب باشیم در قفس باز نمونه 🙂

۳۳٫
‏‏‏‏‏‏رفیقم تور یه هفته ای رفته ترکیه، امروز دیدمش یجوری انگلیسی صحبت میکنه انگار تو رگاش خونِ ملکه انگلیس جاری شده!

۳۴٫
‏‏‏قانون شماره یک رستوران‌های گرون: مشتری نباید سیر بشه!
۳۵٫
‏کاش از صدا سیما پیرهن یوسف رو بفرستن واسه جواد خیابانی. بیچاره از بس گریه کرد کور شد!
شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (475) 

شوخیه مگه بِخاری بری نمونی :))

۳۶٫خاطرات زلزله، مثل خاطرات سربازی پسرا تمومی نداره!

۳۷٫ بعد از تو معدن کار کردن سخت‌ترین کار حل کردن مشکل‌ کامپیوتری یه دختر از پشت تلفنه!

۳۸٫ ولی تو این زلزله همدیگرو خوب شناختیم، بابام سریع رفته بود تو چارچوب در ورودی واستاد آوار نیاد روش ما میخواستیم از در رد شیم بریم حیاط نمیذاشت ما رد شیم، داداشم میخواست با گلدون منحدمش کنه بتونیم بریم بیرون =))

۳۹٫
شما به دو پسر بگو میخوام نیمرو بندازم چن تا میخورین میگن داداش یدونه بسه. هشت تا تخم مرغ بنداز اگه چیزیش موند بیا تف کن تو صورت من!

۴۰٫
دوست دختر قدییمییییییییم منو دیده میگه واای چقد پیر و شکسته و خمیده و مستعصل شدی. حالا دارم تو لغت نامه دنبال معنی کلمه مستعصل میگردم شاید این حداقل یه تعریف باشه!
شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (475) 
ببین ببین به من دستبند نزن…

۴۱٫
‏‏پیتزا رو با سیر ترشی و کلم ترشی خوردیم، امشب سفیر ایران تو ایتالیا رو احضار‌ میکنن وزرات امور خارجه!

۴۲٫
اگه دقت کرده باشید فاصله بین ساعت ۱۲ شب تا ۳صبح سه ساعت نیست و حدود ده دقیقه س, یهو میگذره از اون طرف فاصله بین ۷صبح تا ۷ و ربع صبح خودش سه چهار ساعته.

۴۳٫
‏‏به مامانم میگم نیمه گم ‌شدمو پیدا نمیکنم گفت اگه اومدم تو اتاقت پیداش کردم چی؟؟ 

۴۴٫
‏قدیما بچه ها شیطونی میکردن مینداختنشون توانباری درو میبستن . بچه های الان بندازی تو انباری یه هفته ای استودیو میزنن همونجا آلبوم تولید میکنن!

۴۵٫
‏‏طرف تودورهمی یه پیام داده ب ام و برنده شده اونوقت من دبستان بودم۵۰ تا کوپن چیتوز فرستادم ک برام پوستر بکام بفرستن واسم پوستر رودگولیت فرستادن 😐

شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی (475) 

آجیلامون رفت تو حصر تا عید:|


منبع: برترنها

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (۶۰۳)

برترین ها – امیررضا شاهین نیا:
سلامی دوباره خدمت همه شما عزیزان و همراهان مجله اینترنتی برترین ها. مثل
همیشه با گزیده ای از فعالیت چهره ها در شبکه های اجتماعی در روزهای
گذشته
در خدمتتان هستیم. از این که امروز هم ا را انتخاب کرده اید بسیار سپاسگزاریم.

در این چند روزی که نبودیم قدر یک ماه سوژه داشتیم، البته برخی از سوژه ها برای اینستاگرام مناسب نبودند و واکنش چهره های عزیز به آن سوژه، پرت کردن گوشی به سوی دیگر و فرار به کوچه و خیابان بود، ولی خب روز بعدش با انار و هندوانه و پشمک و کادوی مادر شوهرجون، تمامی فضای مجازی و ما یتعلقات اش را زخم کرده و همه چیز را جبران کردند. خوب میدانید که از چه میگوییم و از که میگوییم، پس با همین علم همگانی میرویم سراغ عکس های این چند روز.

 خواهران محمدی در کنار سمیرا حسنپور و سامان سالور پس از تماشای نمایش “سلول های حروم” با بازی الناز حبیبی، این عکس یادگاری را گرفتند. به نظر می آید کل حاضرین در سالن همین عزیزان و آن دو خانمی که در سمت چپ تصویر ایستاده اند، بودند. در هر صورت برای الناز حبیبی و همکارانش آرزوی موفقیت داریم.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

 خوب شد بهاره خانم که این موضوع را اعلام کردید؛ وگرنه با دیدن تصاویرتان هیچگاه متوجه این تغییر نمیشدیم.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

واکنش حنا و آروین به زلزله چند شب پیش.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

بابک جان میدانم که هر چه گفتی درست و منطقی بوده است، شرمنده که نه حوصله خواندن آن را داشتم، نه سوی چشم لازم را!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

متین ستوده در جواب تمامی دایرکت ها و کامنت ها سکوت میکند و در عوضش سالی یک بار با برادرش عکس میگذارد، خودشان دایرکت و کامنت مربوطه را پاک میکنند.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

واااو… طلسم دنیای سینما شکسته شد… باور کردنی نیست… همکاری پویا امینی و منوچهر هادی… واااو ۲

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

در دور جدید بازی های تیم هنرمندان، مثل همیشه عارف لرستانی هم در کنارشان بود.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

خاطره بازی گلاره عباسی با عکسی قدیمی مربوط به سریال ماندگار “در چشم باد” استاد مسعود جعفری جوزانی، در کنار کامبیز دیرباز و پارسا پیروزفر.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

دنیای این روزهای سیروان خسروی در کسب و کار جدیدش.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

 بهزاد خداویسی و همسر جان پای سفره یلدا در یک آتلیه.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

سیدجواد هاشمی هم برای یک مجله عکس یلدایی گرفته است.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

سلفی عمو پورنگ و مهران غفوریان عزیز، به مکان و زمان ثبت عکس اشاره ای نشده است.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 


محسن جان از این به بعد موقع عکس گرفتن، کمی دقت کن و حواست باشد در چه حالت و وضعیتی هستی.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

همایون شجریان و تینا پاکروان در کنار هومن سیدی و همسر جان در یک دورهمی دوستانه.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

جووون ببین چه هندوانه ای خریده مجید بنی فاطمه.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

روز تعطیل کاری دوستان در پشت صحنه کار جدیدشان، با حضور احسان کرمی، فرید سجادی حسینی، حدیث میرامینی، زهرا داودنژاد، کمند امیرسلیمانی، الیکا عبدالرزاقی، لیلی رشیدی و سایر عزیزان و همکاران.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

این هم عکس یلدایی حسین ماهینی در کنار همسر و دختر عزیزش.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

دورهمی ستارگان سینما و تلویزیون در یک ویژه برنامه یلدایی، با حضور استاد محمدعلی کشاورز، محمود خان پاک نیت، اکرم محمدی، پرستو گلستانی، کمند امیرسلیمانی و سایر عزیزان. نیما کرمی استاد کشاورز را به برنامه آورده تا فاجعه دعوت و ضبط برنامه با حضور استاد ملک مطیعی و عدم پخش آن جبران شود.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

عکس بانمک بهنام صفوی با دستان پسر فسقلی اش، در صبح اولین روز زمستان.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

این هم استاد داریوش اسدزاده و پسر نه چندان فسقلی اش.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

 پژمان بازغی و خانواده عزیزش در کنار رفیق قدیمی شان در کیش.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

 مارال فرجاد هم برای شب یلدا به آتلیه رفته بود.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

حمید خان فرخ نژاد بر سر مزار سهراب سپهری، شاعر نور و آب و آینه در اطراف کاشان.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

برادران خسروی در کنار نوید محمد زاده عنوان “سه کورد خندان” را خلق کردند. 

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

یک هوادارِ خوشحال در کنار سحر دولتشاهی و آزاده صمدی در اکران مردمی “از صفر تا سکو”. خود خواهران منصوریان دیگر از اکران های این فیلم خسته شده اند در مراسمات شرکت نمی کنند، ولی عزیزان هنوز بیخیال نشده اند.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

آن درخت کریسمس به محسن تنابنده که یک ایرانی مسلمان است ربطی ندارد. محسن اهل فرهنگ است و مورد تهاجم فرهنگی قرار نمیگیرد. محسن میداند که درخت کریسمس نمیتواند به عنوان نماد روشنفکری ایرانی مورد قبول واقع شود. خلاصه اینکه محسن پسر خوبی است، مثل محسن باشیم.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

سولماز غنی با این عکس کاملا تابستانی در کنار همسرش، شروع زمستان را تبریک گفت.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

 بسیار خوشحالیم که سوشا مکانی به لیگ ایران بازگشته و میتوانیم از سوژه های سر حال وی استفاده کنیم! مثلا همین شلواری که مادرش با رومیزی برایش دوخته است.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)
بچه های وبسایت طرفداری بررسی کرده اند برای همین تیپ مسخره ای که ما داریم به آن میخندیم، البته بدون احتساب کاپشن ۳۲۳۰ دلار هزینه شده که با دلار ۴۱۸۷ تومانی میشود حدود سیزده میلیون و دویست و بیست و چهار هزار تومان! خنده هایمان که تمام شد، بیایید کمی هم به حال خودمان گریه کنیم!
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

سلفی شهرام عبدلی در کنار پسرانش آرتین و آدرین، دو نمونه کپی شده در ابعاد کوچکتر از خودش.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

 عمو رضا صادقی در یازدهمین سالگرد سفر بی بازگشت ناصر عبداللهی یاد و خاطره او را زنده کرد. روحش شاد.

دل من یه روز به دریا زد و رفت…

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

 نرگس محمدی، علی اوجی، حجت اشرف زاده و عماد طالبزاده همگی با هم نهایت تلاش خودشان را کردند تا حذف ناگهانی استاد ناصر ملک مطیعی از برنامه دورهمی را جبران کنند.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

 سلام نظامی مهناز افشار با گریم نقش این روز هایش در نمایش “الیور توئیست”، همراه با تبریک شب یلدا.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

 سلفی مهدی سلوکی در کنار همسر عزیزش، دقیقا مشابه تمامی سلفی های دونفره ای که پیش از این گرفته اند. کلاً با خلاقیت و تغییر ژست میانه ای ندارند.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

خواهران شریفی نیا شب یلدا را در کنار مادرشان آزیتا حاجیان گذراندند.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

 این هم سفره شب یلدای منزل داریوش خان ارجمند در کنار خانواده عزیزش.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

 ماشاالله به خانواده پرجمعیت منوچهر هادی. دلمان برای یکتا ناصر کباب شد، فرض کن ماهی یکبار خانواده همسرش را شام دعوت کند!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

 عکس دیدنی مجید صالحی از خانواده پر جمعیت شان در سال های دور، زمانی که هم قد و قواره دوقلوهایش بود. روح پدر، مادر و برادر عزیز مجید صالحی قرین رحمت و شادی باشد.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

علیرضا بیرانوند و فرزندان عزیزش در شب یلدا.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

علیرضا جهانبخش در هفته های اخیر فوق العاده بوده و ستاره بی چون و چرای این روز های لیگ هلند است و ما را به داشتن یک نقطه اتکا در جام جهانی امیدوار کرده است. برای او آرزوی سلامتی و توفیق روز افزون داریم.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

پناه خانم استخری، هندوانه ی بابا شاهرخ.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

 رایان شجریان این عکس از استاد شجریان را به مناسبت شروع زمستان گذاشت و زمستانمان کرد. کاش همان هایی که سال ها صدایت را سانسور کردند حالا تصاویرت را سانسور کنند. حالا که سال هاست صدایت مجاز نیست و این گونه تشخیص داده اند! تصاویرت را هم غیر مجاز کنند تا نبینیم که روزگار چه بر سر شما آورده است. این بار ما طرفدار سانسوریم. نباید تصویر باشکوه شما در باور ما بشکند، این می تواند مهربانانه ترین سانسور هنری تاریخ معاصر باشد. بگذارید فکر کنیم شما همانی هستی که در جشن هنر شیراز کنار استاد لطفی نغمه سر می دهی و… دریغ که با تقدیر نمی شود جنگید و ما چه اندازه ناتوانیم!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

این هم از هندوانه های رضا صادقی در شب یلدا.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

 عکسی عالی از جوانی های مهدی میامی در کنار برادرانش. آن زمانی که زیرپیراهن نازک آبی اوج خوشتیپی بود، اگر هم بنا بود پیراهنی پوشیده شود، باید دکمه های آن تا زیر ناف باز میشد.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

 تعداد زیادی احسان علیخانی، در استوری احسان علیخانی.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

سلفی رویا تیموریان در کنار دخترش دنیا در یک کافه.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

 سلفی یهویی امیرمهدی ژوله و دخترکش گندم خانم، بدون هیچ مناسبتی.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

تصویری مربوط به کنسرت شب گذشته سیروان خسروی، در کنار همکار جدیدش.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603) 

ارژنگ امیر فضلی در گریم نقش “مانوولا سوسو بروچیکانوتو فابرین”.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

 این هم از عکس یلدایی لیلا خانم برخورداری.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

ترلان پروانه هم با این غلظت شب یلدا را به همه تبریک گفت.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

استوری مجتبی جباری و کوچولوی خوشتیپش عکس پایانی مطلب امروزمان است. ممنون از همراهی ارزشمندتان. تا فردا، یا حق.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (603)

مثل همیشه منتظر نکات پیشنهادی و انتقاداتتان هستیم. چه از طریق گذاشتن نظرات زیر همین مطلب چه از طریق ایمیل info@bartarinha.ir. برای ارتباط با نویسنده مطالب هم می‌توانید با حساب کاربری amirrezashahinnia در اینستاگرام ارتباط برقرار کنید.

با سپاس از همراهی تان


منبع: برترینها

گفت و گو با «مصطفی هاشمی‌طبا»؛ از نقد روحانی تا نفی روحانی

شخصیتش سه‌‌وجهی است. برخی چهره سیاسی‌اش را پررنگ‌تر می‌دانند و برخی چهره ورزشی او را، کمتر او را با چهره اقتصادی به یاد می‌آورند. با این حال، او در هر سه بخش کار کرده و در هر کدام حرفی برای گفتن دارد. سیدمصطفی‌هاشمی‌طبا آخرین‌بار به‌عنوان رقیب حسن روحانی، رئیس‌ دولت یازدهم وارد گود سیاست شد.‌ هاشمی‌طبا، وزیر صنایع دولت‌های محمدجواد باهنر و میرحسین موسوی که مدتی رئیس سازمان تربیت بدنی و کمیته المپیک هم بوده، در انتخابات ‌سال ١٣٨٠ از رقبای محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات هم بود. همه او را با انتقادات صریح‌ و گاهی جانبداری‌اش از روحانی و جهانگیری در مناظرات می‌شناسند.‌

هاشمی‌طبا در گفت‌وگو با ما از گروگانگیری برخی از مدیران صنایع و نفوذ عناصر به گفته او ضد انقلاب در کارخانه‌ها خبر می‌دهد. او در عین ‌حال معتقد است کارهایی که کرده خارج از زندگی و برجسته نبوده و به همین دلیل هم زندگی برایش هیچ وقت سخت نبود. او به همین دلیل می‌گوید: «هیچ احساسی نداشتم که جور دیگری هستم.»‌

 از نقد روحانی تا نفی روحانی

هاشمی‌طبا همچنین در گفت‌وگو از انگیزه‌هایش برای ورود به عرصه انتخابات هم می‌گوید. وقتی از او درباره چرایی حمایت علنی‌اش از روحانی در پایان مناظرات با وجود عدم کناره‌گیری‌اش می‌پرسم، می‌گوید:

«تصور می‌کردم شاید در ۴٨ساعت آخر، آقای روحانی نباشد. از این نظر که ممکن است حادثه‌ای برای کسی پیش بیاید. به همین دلیل کناره‌گیری نکردم و خواستم اگر حادثه‌ای برای آقای روحانی پیش آمد، عرصه را خالی نکرده باشم.» نظر این سیاستمدار ایرانی در مورد مخالفان روحانی هم جالب است. او می‌گوید: «کسانی‌که آقای روحانی را نفی می‌کنند به نظرم به نوعی آنارشیسم علاقه دارند وگرنه ایشان قانونی و درست عمل می‌کند.»

زمانی‌که به‌عنوان وزیر صنایع در دو دوره آقای رجایی و موسوی حضور پیدا کردید با توجه به اینکه اوایل انقلاب بود و فضا با زمان عادی متفاوت بود، در اداره اوضاع به مشکل برنخوردید؟

زمانی‌ که به‌ عنوان وزیر صنایع و معادن منصوب شدم، طبیعتا با توجه به مشکلاتی که از قِبَل کمبود ارز و برخی تحریم‌ها داشتیم، فعالیت‌ کارخانه‌ها و تأمین مواد اولیه کار سنگینی بود. قسمت‌هایی از بخش‌های خصوصی هم به دلیل قانون حفاظت صنایع و مصادره‌هایی که صورت گرفته بود، به دولت و بنیاد مستضعفان منتقل شده بود و اداره آنها هم مشکلی مزید بر علت بود. آن زمان، نفوذ بعضی از گروه‌های ضدانقلاب در داخل کارخانه‌ها مشکلات کارگری را هم ایجاد می‌کرد. در آن زمان به این نتیجه رسیدم که بهتر است اقدامات زیربنایی‌تری کنیم. به این فکر افتادم که با توجه به اینکه شرکت‌های متعددی زیر پوشش دولت بود، تصدی دولت را تا حدی از لحاظ مدیریتی گسترش دهیم که خیلی متمرکز نباشد.

سعی کردم در اولین اقدام، مسئولیت‌های سازمان گسترش و نوسازی و سازمان صنایع ملی را همگن کنم. کارخانه‌های متعددی در رشته‌های مختلف زیرمجموعه این دو سازمان بود. این شد که سازمان صنایع ملی را به صنایع سبک اختصاص دادند و صنایع ماشین‌سازی و صنایع سنگین را که در سازمان صنایع ملی بود به سازمان گسترش و نوسازی منتقل کردند. در نتیجه دو سازمان صنایع ملی و سازمان گسترش و نوسازی تخصصی شدند؛ یکی صنایع سبک را عهده‌دار شد و دیگری صنایع سنگین را، قبلا تداخل وجود داشت. اقدام دیگر، ابتدا تأسیس وزارت معادن و فلزات و جدا‌کردنش از صنعت و بعد از آن هم تأسیس وزارت صنایع سنگین بود. در حقیقت در دولت در زمینه صنعت و معدن سه وزارتخانه پیدا کردیم، وزارت معادن و فلزات، وزارت صنایع سنگین و وزارت صنایع که هر کدام عهده‌دار بخشی از صنعت بودند و کمک می‌کردند که تصدی دولت را بهتر انجام دهیم.

 هماهنگی‌ها سخت نمی‌شد؟

نیازی به هماهنگی نبود. هر کدام متصدی کار خودشان بودند. معادن، ذوب و فلزات، صنایع سبک و سنگین که هر کدام کار خودشان را انجام می‌دادند. ضمن اینکه در طی سه ‌سال برای ایجاد صنعت توسط بخش خصوصی، ١۵هزار موافقت اصولی در نقاط مختلف کشور صادر کردیم. همین‌طور شرکت شهرک‌های صنعتی را تأسیس کردیم که به‌طور مشخص در تعدادی از نقاط کشور، مسأله زمین و زیربناها مثل آب و برق را حل کند که صنعتگران سرگردان نشوند و در این شهرک‌ها مستقر شوند.

 آن‌ زمان در جریان مصادره‌ها، مالکیت برخی صنایع بزرگ دچار مشکل شده بود. با این حال رغبت از سوی بخش خصوصی وجود داشت؟

مشکلی نبود؛ ١۵هزار موافقت اصولی را در طول سه‌ سال صادر کردیم و به‌جز مشکل تخصیص ارز برای ماشین‌آلات، با ایجاد شهرک‌های صنعتی تقریبا مسائل زیربنایی‌شان حل شد. آب و برق هم گرفتند، منتها مشکلات دیگری که بعدا حادث و موجب شد بعضی از اینها به بهره‌برداری نرسد؛ ولی به نظرم رشد خیلی خوبی داشتند. بخش خصوصی هم خیلی خوب اعتماد کرد، ١۵‌هزار موافقت اصولی کم نیست.

 رایزنی‌ها با آن بخشی که دچار مشکل شدند از سوی حاکمیت چگونه بود؟

دو بخش بود؛ یکی مصادره به نام شخص بود یعنی اشخاص یا رفته بودند یا مشکلات امنیتی و حقوقی داشتند و برنگشتند. بخشی دیگر به دلیل بدهی به بانک‌ها، نمی‌توانستند بدهی‌شان را تسویه کنند و بانک‌ها کارخانه‌هایشان را در اختیار گرفته بودند. اغلب هم کسی دنبالشان نیامد. شاید تعداد کمی بودند که دنبال حل مسائلشان بودند و اتفاقا بعضی‌هایشان هم موفق بودند، اما اکثریت دنبالشان نیامدند. حتی می‌شود گفت به نوعی شانسی برای آنهایی بود که مشکلات مالی با بانک‌‌ها داشتند و مشمول بند «ج» قانون شدند و با واگذاری کارخانه، مشکل بدهی‌شان حل شد.

 بقیه چطور؟

دو گروه بودند؛ یک گروه که به خاطر شخص خودشان یا ارتباطاتی که با رژیم سابق داشتند، کارخانه‌شان مصادره و به بنیاد مستضعفان داده شد یا ۵٢ نفر بودند که به قول معروف طبق بند «الف» قانون حفاظت صنایع دیگر صلاحیت ادامه این کار را نداشتند؛ زیرا اکثرا از کشور خارج شده بودند. بخش دیگر هم به خاطر بدهی به بانک‌ها در اختیار دولت قرار گرفته بودند.

 تعداد کدام بیشتر بود؟

تعداد مشمولان بند «ج» که به بانک‌ها بدهی داشتند، بیشتر بود. تقریبا کسی هم دنبال بازگرداندن کارخانه‌ها هم نبود. تعداد کمی برگشتند که باید با بانک‌ها وارد مذاکره شده و بدهی‌های‌شان را پرداخت می‌کردند که خیلی تمایلی به این کار نداشتند.

 شما به نفوذ عناصر ضدانقلاب در دسته‌های کارگری اشاره کردید؛ نفوذ و تأثیر آنها به چه صورت بود؟

طبیعی بود. وقتی کارخانه‌ای پولی برای خرید مواد اولیه نداشته باشد و دو، سه ماه نتواند دستمزد کارگران را پرداخت کند، زمینه برای بروز بحران ایجاد می‌شود و این زمینه موجب می‌شد بعضی از گروه‌ها مثل منافقین خلق که در کارخانه‌ها و در پی ایجاد ناآرامی بودند، بهانه دستشان می‌آمد. وقتی کارگران بیکار باشند، حقوقشان داده نشود و مواد اولیه موجود نباشد، خودبه‌خود آماده ایجاد مشکلات هستند. بعضی از مواقع حتی از روی دلسوزی، مدیران را تحت فشار قرار داده یا به گروگان می‌گرفتند، ولی همه این مشکلات حل شد و با حوصله و تأمین مسائل مالی این مشکلات برطرف می‌شد.

 منظورتان از روی دلسوزی چیست؟

مثلا یک عده می‌گفتند مدیری که تعیین کرده‌اید، انقلابی نیست و قبلا فلان‌جا بوده. از روی دلسوزی این بحران‌ها را ایجاد می‌کردند یا مدیر را حبس می‌کردند و گروگان می‌گرفتند. بعضی وقت‌ها هم از سوی امام‌جمعه‌ها حمایت می‌شدند. حتی گاهی نیروهای خیلی خوب و متعهد به انقلاب هم که آن‌جا می‌فرستادیم، چون افراد سختگیری نسبت به دیگران بودند، باعث ایجاد تنش می‌شدند؛ اما تقریبا می‌شود گفت اواخر دوره‌ای که من بودم، دیگر چنین مشکلاتی وجود نداشت. مسائل مالی و دستمزد حل شده و خیلی از کارخانه‌ها در خدمت جنگ کار می‌کردند.

 بیشتر در کدام صنایع این مشکلات رخ می‌داد؟

فرقی نمی‌کرد. صنایع متفرقی که مدیریت‌هایشان مدام عوض شده و مسائل مالی مانده از گذشته داشتند، اوایل کمتر همکاری می‌کردند؛ برعکس در صنعت نفت مشکل خاصی نبود، چون به هر حال، روال را از دست نداده و سیستم سر جایش بود و مثل قبل اداره می‌شد.

 یعنی در صنایع مشکل حادتر بود؟

بله؛ چون اینها پراکنده بودند، ولی صنعت نفت از قبل مدیریت مشخصی داشت که همان تداوم پیدا کرد. در ‌حالی‌ که صنایعی که در اختیار دولت یا بنیاد مستضعفان قرار گرفته بودند، در گذشته مدیریتی دیگر (بخش خصوصی) داشتند و تفاوت مدیریت چشمگیر بود.

 اشاره کردید برخی صنایع در جنگ همکاری داشتند. روال به چه صورت انجام شد؟ آیا طبق فراخوان همکاری کردند یا خودجوش؟

کارخانه‌های سازمان گسترش نوسازی به‌خصوص صنایعی که مستقیما با جنگ رابطه داشتند، همکاری می‌کردند؛ به ‌هر حال زیرمجموعه دولت بودند. بعضا ابزار یا پل می‌ساختند. یکسری کارخانه‌های دیگر هم بودند که نیازهای اولیه را فراهم می‌کردند و طبق سفارشی که دریافت می‌کردند، مشخص بود باید چه کاری انجام دهند.

 از نقد روحانی تا نفی روحانی

 آن زمان اغلب از گروه‌های مختلف در دولت حضور داشتند؛ با وجود اختلاف‌نظرها، کارها چطور هماهنگ پیش می‌رفت؟

طبیعتا تیپ‌های متفاوتی در دولت بودند. اتفاقا همین امر کمک می‌کرد حرف درست از میان اختلاف‌نظرها بیرون بیاید. اگر اختلاف‌نظری بود در تفکر و تحلیل مسائل بود، اما می‌شود گفت در تمام مسائل به جمع‌بندی می‌رسیدیم و نظرات هم ملحوظ می‌شد. بعضی‌ها می‌گویند گروهی تفاوت داشتند یا ایده متفاوتی داشتند، بحث گروه اصلاح‌طلب یا سنتی را مطرح می‌کنند. واقعا در بحث‌ها، آدم‌ها صرف‌نظر از این اسامی، نظراتشان را می‌گفتند و گاهی نظرات دو گروه مختلف در دولت با هم همخوانی داشت و از هم حمایت می‌کردند. آنچه در دولت مطرح می‌شد واقعا نظراتی بود که در جهت پیشرفت کار بود. ممکن بود نظرات متفاوت باشد، اما جمع‌بندی‌ها جامع و نتیجه‌اش به نفع کار و جامعه بود.

 موردی که خیلی گفته می‌شد در موردش انتقاد است، کوپنیسم بود.

بله؛ روزنامه‌هایی مثل میزان و انقلاب اسلامی بودند که به کوپنیسم حمله می‌کردند.

 و از سمت بعضی اعضای دولت حمایت می‌شدند؟

بالاخره تفاوت‌های دیدگاهی بود. اگر چنین نظمی ایجاد نمی‌شد، مشکلات زیادی در کشور به وجود می‌آمد.

به راحتی در زمینه‌ اختلاف‌نظرها تصمیم‌گیری می‌شد یا کسی از رده بالاتر نظر نهایی را می‌داد؟

خیر؛ مشکلی نداشتیم و در مورد همه موارد تصمیم‌گیری می‌کردیم.

 شما آن زمان به واسطه اختلاف‌نظرها دچار چالش نشدید؟

به‌خاطر اختلاف‌نظر نه، اما من ستاد طرح‌های مهم انقلاب و در حین جنگ ٣۵٠ طرح بزرگ صنعتی و زیربنایی را اداره می‌کردم که الحمدلله به ثمر نشست. یک عده مدارکی علیه من جعل کرده و به آقای مهندس موسوی داده بودند و ایشان اصل را بر صحت مدارک گذاشته و کمی آزرده‌خاطر شده بودند. البته کار را به قوه‌قضائیه ارجاع دادند و گفتند چون با هم ارتباط قدیمی داریم ممکن است قضاوتم تحت‌تأثیر قرار بگیرد. در دولت همه آزادانه بحث می‌کردند.

 در نهایت به این نتیجه رسیدند که در مورد شما اشتباه کرده‌اند؟

بله.

در چه مقطعی از اقتصاد و سیاست دور و وارد عرصه ورزش شدید؟

تا‌ سال ٧٢ در بخش بازرگانی صنعت بودم. همین طور در بانک صنعت و معدن و مرکز توسعه صادرات. از‌سال ٧٢ به ورزش رفتم.

چه اتفاقی افتاد وارد این عرصه شدید؟

از‌ سال ۶۵ رئیس کمیته المپیک شده بودم. در عین حال که سمت‌های دیگری داشتم. اوایل دوره دوم آقای ‌هاشمی ایشان به من گفتند به تربیت بدنی بروید. گفتم در مرکز توسعه صادرات کار کرده‌ام و آینده صادرات خیلی مهم است، اما نظر ایشان بر این بود که به تربیت بدنی بروم.

مسأله دیگری در میان نبود؟ پیشینه ورزشی داشتید؟

شخصا پیشینه ورزشی داشتم اما تصور نمی‌کنم ایشان مطلع بوده باشند. می‌دانستند که سه‌سال رئیس کمیته المپیک بودم. برای ایشان مشخص شده بود که نسبت به ورزش علاقه و آگاهی دارم.

آن دوره چطور گذشت؟

از عملکرد خودم در عرصه ورزش یا مرکز توسعه صادرات راضی هستم. وقتی وارد کاری می‌شوم سعی می‌کنم آن‌جا را بفهمم و ایده جدیدی پیاده کنم. بعضی‌ها مخالف هستند اما در صنایع من سه وزارتخانه درست کردم و گفتم به دلایل مختلف باید افراد مختلفی باشند. یکی از دلایل این بود که کلا تولید در کشور ما مظلوم است و در هیأت دولت صدای یک نفر برای تولید ضعیف بود، اما بعدا سه صدا شد و صدای تولید بیشتر در دولت شنیده و تصمیماتی در این حوزه اتخاذ شد. در ورزش هم سعی کردم کار جدیدی را ارایه دهم. قضاوتش با دیگران است اما تا جایی که دیدم قضاوت‌ها نسبت به عملکردم خوب بوده.

اگر قرار باشد به یکی از این سمت‌ها برگردید کدام بخش را انتخاب می‌کنید؟

نمی‌توانم بگویم، چون شرایط ذهنی‌ام خیلی تفاوت کرد. الان مسائل را از حوزه بخشی فراتر می‌بینم. الان ذهنم در مورد مسائل، مملکتی است. مسأله آینده کشور، آب، منابع طبیعی در ذهن من پررنگ شده‌اند. طبیعتا خیلی مشکل است که بگویم صنعت را ارجح می‌دانم یا ورزش را. الان هیچ کدام را به آن معنی ترجیح نمی‌دهم. به نظرم الان مسأله سرزمینی ما مهمترین مسأله در آینده کشور است.

به حضورتان در انتخابات ریاست‌جمهوری نگاه کنیم. شما دو بار به عرصه ریاست‌جمهوری ورود کرده‌اید. یک‌بار‌ سال ٨٠ در رقابت با آقای خاتمی که نخستین گام شما برای ورود به این عرصه بود، یک‌زمان هم در انتخابات‌سال ٩۶. در زمان رقابت با آقای خاتمی هم همین تفکر را داشتید؟

کمی تفاوت داشت. آن زمان بیشتر به مسائل اجرایی کشور فکر می‌کردم. به‌طور مشخص به مسائل سرزمینی فکر نمی‌کردم. آقای خاتمی که الان هم خیلی به ایشان علاقه و ارادت دارم، یک تفاوت اساسی با آقای ‌هاشمی داشت.

آقای ‌هاشمی یک رئیس‌جمهوری مولف بود، یعنی خیلی ایده‌ها را که به نظرشان می‌آمد، پرورش داده و پیگیری می‌کرد. مثلا در زمان ایشان مترو با وجود همه مخالفت‌ها پا گرفت، مسأله آبیاری مدرن برای کشاورزی در زمان ایشان بسیار فراگیر شد و صادرات را خیلی تشویق می‌کرد. درواقع شخصا بر مسائلی که موردنظرشان بود پافشاری می‌کرد، اما آقای خاتمی هر کسی که کار خوب می‌کرد را تشویق می‌کرد و بسیار هم به قانون احترام می‌گذاشت و از آن تخطی نمی‌کرد. با این حال، مولف بودن در آقای خاتمی کمتر بود. از ایشان هم اجازه گرفتم و گفتم می‌خواهم به همین دلیل وارد این حیطه شوم و می‌دانستم که رأی نمی‌آورم اما می‌خواستم با این فکر وارد شوم.

در دوره جدید چطور؟

در دوره جدید مسأله عمومی‌تر شد. هرچند بعد از مناظرات کمی به مسأله سرزمینی کشور توجه شده، اما این مسائل خیلی به فراموشی سپرده شده بود. با این ایده وارد شدم که مسائل سرزمینی کشور را مطرح کنم. بالاخره تریبونی بود که از مسئولان تا افراد عادی می‌شنیدند. مسائل سیاسی وقتی در کشور مطرح می‌شود، خیلی وقت‌ها باعث می‌شود مسائل اصلی کشور پوشیده بماند.من می‌خواستم  این لایه را کنار بگذارم و مسائل اصلی کشور را مطرح کنم. متأسفانه شیوه‌های پوپولیستی از ابتدای انقلاب در کشور پررنگ بود، اما در دولت نهم و دهم به اوج رسید. می‌خواستم لایه پوپولیسم را کنار بزنم و مدیران با واقعیت کشور بیشتر آشنا شوند.

در زمان مناظرات حرف و حدیث‌ها زیاد بود. متاسفانه در مناظرات از سوی برخی کاندیداها دروغ‌های زیادی شنیدیم. ارزیابی شما از این مناظرات چطور بود؟

آقایان دو جور مسأله مطرح می‌کردند. نخست مسائل شخصی دیگران و دیگر مسائلی که به فکر خودشان باعث رأی آوردنشان می‌شد. در بخش نخست اگر کسی قانون اساسی و شورای نگهبان را قبول دارد، وقتی شورای نگهبان کسی را تأیید کرده دسترسی به مدارک از طریق وزارت اطلاعات یا سپاه دارد و معلوم است کسی که تأیید شده، نباید خلاف نظر شورای نگهبان، صلاحیت افراد را زیر سؤال ببرد. اشکال دوم وعده‌هایی بود که به نظر آقایان موجب جذب آرا می‌شد مثل چندبرابر شدن یارانه‌ها.

به هرحال، پایه این وعده‌ها دروغ بود.

بله من سعی کردم با هر دو مورد مقابله کنم. کسی که ادعای رئیس‌جمهوری دارد باید برنامه‌های خودش را بازگو و در مورد آنها بحث کند.

بعد از این جریان کنار نرفتید اما گفتید به آقای روحانی رأی می‌دهید. در صورتی که آقای قالیباف به نفع آقای رئیسی کناره‌گیری کرد و این فضا برای شما فراهم بود؟

در روزهای آخر آقایان روحانی، رئیسی و میرسلیم مانده بودند. درواقع تصور می‌کردم شاید در ۴٨ساعت آخر، آقای روحانی نباشد. از این نظر که ممکن است حادثه‌ای برای کسی پیش بیاید. به همین دلیل کناره‌گیری نکردم و خواستم اگر حادثه‌ای برای آقای روحانی پیش آمد، عرصه را خالی نکرده باشم.

 از نقد روحانی تا نفی روحانی

بعضی‌ها می‌گفتند شاید نگرانی از تخلفات باشد.

خیر اینطور نبود.

گفته می‌شد نماینده شما تصمیم داشت پای صندوق‌ها حضور داشته باشد که تخلفی صورت نگیرد. صحت دارد؟

من نماینده‌ای نداشتم. اگر قرار باشد کسی رأی بیاورد می‌آورد. کسی هم که نماینده پای صندوق ببرد نمی‌تواند کاری انجام دهد. اگر قرار باشد تخلفی انجام شود این اتفاق می‌افتد. به همین دلیل، با اعتماد به افرادی که هیأت اجرایی و ناظر بودند نماینده‌ای نداشتم.

آقای روحانی در پست ریاست‌جمهوری دولت دوازدهم ابقا شد. شما به‌عنوان کسی که در جریان امور اجرایی بودید و انتقاداتی را مطرح کردید، در مورد عملکرد ایشان چه نظری دارید؟

او تغییر نکرده‌. آقای روحانی همانی است که قبلا بود. شاکله شخصیتی او همان است. او به خاطر اقداماتی ازجمله مذاکرات و امضای قرارداد برجام توانست تا حد زیادی مشکلات بزرگی که برای کشور ایجاد شده بود را بهبود ببخشد، طبیعتا مورد تقدیر است، اما دلیل نمی‌شود که بسیاری از سیاست‌های او را تأیید کنم. سلیقه من در بعضی موارد البته در چارچوب قانون متفاوت است. نمی‌خواهم بگویم من قوانین را عوض می‌کردم. الان هم ایشان براساس قوانین موجود می‌تواند کارهای دیگری را در اولویت قرار دهد. کاری که انجام می‌شود در حد سلیقه و روش و عقل ایشان است.

من در روش‌ها تفاوت دارم و اگر من به جای ایشان بودم، اولویت‌های دیگری را در درجه اول قرار می‌دادم. البته ممکن است آن اولویت‌ها با خیلی از افراد جامعه ما برخورد داشته باشد، اما من طور دیگری فکر می‌کنم و اشکالی هم ندارد. ضمن اینکه تلاش‌‌های ایشان در زمینه‌های مختلف شایسته تقدیر است و باید از آنها حمایت شود. کسانی‌که آقای روحانی را نفی می‌کنند به نظرم به نوعی به آنارشیسم علاقه دارند وگرنه ایشان قانونی و درست عمل می‌کند و اولویت‌هایش فرق دارد.

یعنی تفاوتی بین عملکرد و شیوه‌ کار در دولت یازدهم و دوازدهم نمی‌بینید؟

خیر هیچ تفاوتی نیست.

اگر شما بودید چه می‌کردید؟

در نظر داشته باشید که رئیس‌جمهوری باید تابع باشد. من اگر بودم اولویت‌های دیگری را تعیین می‌کردم. در برنامه ششم مواردی پیش‌بینی شده و معمولا برنامه‌ها بین ١٠ تا ١۵درصد بیشتر به مرحله اجرایی نرسیده است. من بخش‌هایی را انتخاب می‌کردم که مطابق سلیقه‌ام باشد. در درجه اول مسائل سرزمینی. خیلی از اینها باعث نارضایتی بخشی از مردم می‌شود. همین امروز اگر به کشاورزان فشار بیاورید و بخواهید شیوه کشاورزی را اصلاح کنید، آنها ناراضی خواهند شد. خیلی‌ها تصور می‌کنند منافعشان به خطر می‌افتد. بالاخره باید کاری کرد. من طبق اولویت‌هایم جلو می‌رفتم ولو اینکه مورد حمله قرار بگیرم.

مسائل کشاورزی و آب را پیگیری می‌کردید؟

بله به شدت.

درحال حاضر کارنامه خودتان را چطور می‌سنجید؟ تحلیلتان از خودتان چیست؟

من زندگی کرده‌ام. کارهایی که کرده‌ام خارج از زندگی و برجسته نبوده. زندگی طبیعی داشته‌ام و مواردی که به نظرم رسیده انجام داده‌ام. هیچ وقت فکر نکرده‌ام چه سمتی دارم، فکر کرده‌ام چه کار باید انجام دهم. همیشه هم فکر کرده‌ام در کاری که می‌کنم وقتم کم است. اگر کار خوبی کرده باشم کمک خدا بوده.

برای کسی که سیاستمدار است و در دولت حضور دارد زندگی سخت و متفاوت نیست؟

برای من هیچ وقت سخت نبود چون همیشه عادی زندگی کرده‌ام. هیچ احساسی نداشتم که جور دیگری هستم.

این که مدام توجهات به سمت شماست که چه می‌کنید، اذیتتان نمی‌کند؟

من کار خودم را کرده‌ام و هیچ وقت تحت تأثیر افراد نبودم که بخواهم پارتی‌بازی کنم یا به کسی فشار بیاورم. همیشه به وجدانم مراجعه کرده و با همکارانم مشورت کرده‌ام. هیچ وقت هم سختی نکشیده‌ام.

از نگاه دیگران شما فردی سخت هستید؟

خیر می‌گویند در امور مالی مربوط به کار خست دارم. البته در امور شخصی اینطور نیستم، اما در رعایت پول دولت خیلی خسیس هستم و سعی می‌کنم تا جای ممکن هزینه‌ها را کم کنم.


منبع: برترینها

بهترین سفر زمستانی را در این شهرها تجربه کنید

بیشتر مردم تابستان را برای سفر انتخاب می کنند اما در زمستان هم می توان یک تجربه سفر عالی داشت. لیست شهرهایی که در این مطلب آمده هم برای کسانی که می خواهند برف بازی کنند و هم برای کسانی که می خواهند از سرمای زمستان فرار کنند تناسب دارد.

پارک سیتی، یوتا
بهترین سفر زمستانی را در این شهرها تجربه کنید

پارک سیتی بهترین شهر برای اسکی بازها در ایالت متحده است که منظره هنری خیره کننده ای دارد. این شهر از هجدهم تا بیست و هشتم ژانویه محل برگزاری جشنواره فیلم ساندنس برای فیلم سازان مستقل است.


 

کاستاریکا
بهترین سفر زمستانی را در این شهرها تجربه کنید

فصل بارش باران در کاستاریکا اواسط دسامبر به پایان می رسد و هیچ زمانی بهتر از زمستان برای لذت بردن از گرما و روزهای آفتابی در کنار ساحل این شهر نیست.


 

زیهاتانجو، مکزیک
بهترین سفر زمستانی را در این شهرها تجربه کنید

این شهر از مکزیک فاصله زیادی دارد اما بهترین مکان برای گذراندن تفریحات ساحلی است.


 

لیما، پرو
بهترین سفر زمستانی را در این شهرها تجربه کنید

در پرو تابستان در ماه دسامبر شروع می شود. پس اگر می خواهید از زمستان نیمکره شمالی فرار کنید لیما بهترین مکان است.


 

سنگاپور
بهترین سفر زمستانی را در این شهرها تجربه کنید

درست است که هوای سنگاپور در تمام فصل های سال لذت بخش است اما زمستان بهترین فصل برای بازدید از آنجاست. خیلی از مردم در سال جدید قمری به سنگاپور می روند که در شانزدهم و هفدم فوریه جشن گرفته می شود.


 

کارتاگنا، کلمبیا
بهترین سفر زمستانی را در این شهرها تجربه کنید

کارتاگنا یک شهر تاریخی زیبا با معماری های زیبا، آب و هوای دلنشین و مرکز برگزاری فستیوال های زمستانی است.


 

کیپ تاون، آفریقای جنوبی

بهترین سفر زمستانی را در این شهرها تجربه کنید

زمستان بهترین فصل برای رفتن به مناطق نیمکره جنوبی یعنی مناطق تابستانی است. تابستان در کیپ تاون پر از مسابقات ورزشی و کنسرت هاست.


 

میامی، فلوریدا
بهترین سفر زمستانی را در این شهرها تجربه کنید

بهترین زمان برای بازدید از میامی اواخر ماه فوریه است. چون هم هوا عالی است و هم جمعیت کمی دارد. پس از این فرصت برای فرار از زمستان و لذت بردن از گرمای دلنشین آفتاب استفاده کنید.


 

تایپی، تایوان
بهترین سفر زمستانی را در این شهرها تجربه کنید

بلندترین ساختمان دنیا “تایپی ۱۰۱” در این شهر قرار دارد. این شهر پر نور بهترین مکان برای گرفتن جشن سال نو می باشد.


 

پوکت، تایلند
بهترین سفر زمستانی را در این شهرها تجربه کنید

بهترین زمان برای مسافرت به پوکت ماه های ژانویه و مارس است. این شهر پس از پایان فصل بارندگی هوای معتدلی بدون بارندگی دارد.


 

بیگ آیلند، هاوایی
بهترین سفر زمستانی را در این شهرها تجربه کنید

ممکن است زمستان در سواحل غرب زیاد سرد نباشد اما همیشه به دنبال بهانه ای برای سفر به هاوایی در فصل زمستان پیدا می کنید.


 

ریودجانیرو، برزیل
بهترین سفر زمستانی را در این شهرها تجربه کنید

ریودجانیرو یکی دیگر از شهرهایی است که در فصل زمستان می توان از هوای معتدل آن لذت برد.


 

بهترین سفر زمستانی را در این شهرها تجربه کنید

هوای دوبی در زمستان گرم و خشک است پس می تواند بهترین زمان برای سفر به این کلان شهر پرتکاپو باشد.


منبع: برترینها

زیدآبادی: «شریعتی» بی‌گناه است

حسام‌الدین اسلاملو- روزنامه بهار
خاطرات آقای روزنامه نگار که به چاپ سوم رسیده است با خیره شدن پسربچه‌ای در حفره‌ی قنات و افتادنش در آب آغاز می‌شود تا روایت کودکی تا هجده سالگی زیدآبادی در سیرجانِ سال‌های پر التهاب قبل و سال های ابتدایی انقلاب جریان پیدا کند.
احمد زیدآبادی بی‌نیاز از معرفی‌ست. تکاپوهای این دکترای علوم سیاسی‌ در عرصه‌های سیاست نظری و عملی و همچنین قلم فرسایی او در عرصه رسانه با همه‌ی فراز و فرودها و سختی‌ها بر کسی پوشیده نیست. خاطرات او از دهه‌های منتهی به انقلاب و سال‌های ابتدایی آن تا سال های اخیر (که در دست انتشار است) می‌تواند شانه به شانه‌ تاریخ معاصر بزند. گرچه خودش تاریخ‌نویسی را فراتر از زندگی‌نامه‌نویسی و مستلزم پژوهش می‌داند. کتاب «ازسرد و گرم روزگار» زیدآبادی از اواخر آبان‌ماه به پیشخوان کتاب فروشی‌ها رسیده است و به همین بهانه با او به گفت‌وگو نشستیم.
 پیش از «از سرد و گرم روزگار»، «دین و دولت در اسرائیل» به قلم شما روانه بازار کتاب شد و قبل از آن نیز اثر دیگری از شما منتشر نشده و در عرصه‌ نویسندگی بیشتر و تا آنجا که فرصت یافتید به روزنامه‌نگاری اشتغال داشتید تا زمانی که از فعالیت در این عرصه نیز باز داشته شدید. چه شد به فکر نوشتن زندگی‌نامه‌تان افتادید؟
پژوهش دین و دولت در اسرائیل، تز دکترایم بود. از کسانی که زندگی‌شان با تلاطماتی همراه بوده (به ویژه آدم‌های سیاسی) معمولا زندگی‌نامه‌ای چاپ می‌شود؛ یا مصاحبه می‌کنند و دیگران تنظیم می‌کنند یا خودشان می‌نویسند. معمولا این کار را در دهه‌های هفتاد و هشتاد عمرشان انجام می‌دهند که به نظر می‌آید در آن موقع دیگر حافظه‌شان کمتر یاری می‌دهد و تمرکز کمتری هم دارند. من می‌خواستم تا وقتی این خاطرات در ذهنم زنده است، بنویسم‌شان و می‌خواستم به قلم خودم باشد.
 وقتی شروع کردید، حدس می‌زدید که کل زندگی‌نامه‌تان در یک جلد جا نشود؟
طرحی بود که در زندان به ذهنم رسید و می‌دانستم که خیلی فشرده هم بنویسم، پنج جلد می‌شود.
 شما به سبب روند رویدادهای سیاسی در سال‌های اخیر بیش از گذشته شهرت یافتید. فکر می‌کردید از اولین جلد کتاب خاطراتتان، در سطح کشور استقبال شود؟
دقیقا نمی‌شود گفت در ایران چه عواملی باعث استقبال یا عدم استقبال می‌شود. با توجه به این‌که مدت زیادی بود دیگر در مطبوعات قلم نزده و از اظهارنظر محروم بودم، برایم قابل پیش‌بینی بود که کتاب مورد استقبال قرار بگیرد.
 چقدر این احتمال را می‌دادید که کتابتان مجوز نگیرد؟
احتمالش وجود داشت. دوستان این بحث را طرح می‌کردند که ممکن است مجوز ندهند. حالا یا به خاطر محتوایش یا به خاطر اسم من. اما واقعیت این است که من برای انتشار کتاب، ممنوعیت قضایی نداشتم. ممنوعیت‌هایی که برای من مادام‌العمر تلقی می‌شد، با قانون مجازات اسلامی جدید به سقف دو سال رسید و عملا سپری شد. مشکل قانونی نبود.
 «از سرد و گرم روزگار» چقدر ممیزی شد؟
به شرط یک‌سری اصلاحیه،‌ با انتشار کتاب موافقت کردند. تسامح در حیطه‌ی نشر کتاب بیشتر شده چون کتاب عملا از سبد خرید خانوار حذف شده است! الان بسیاری از بهترین کتاب‌ها سقف تیراژشان هزارتاست. با این وجود، این میزان حتی در کشور امکان توزیع هم پیدا نمی‌کند. تیراژ بعضی کتاب‌ها پانصدتاست، بعضی ۳۰۰ تا و حتا صدتا هم دیده‌ام! این تیراژِ کم چه هست که بخواهند نگران شوند و جلوگیری کنند؟!
 کلمه‌های مربوط به گویش بومی و عامیانه در جلد اول زندگی‌نامه‌تان زیاد به کار رفته. گمان نمی کنید برای مردم مناطق دیگر کشور ارتباط با این واژه‌ها دشوار باشد؟
نه. چون همه‌شان معنی شده‌اند. از قضا خیلی‌ها لذت بیشتری برده‌اند چون گرایش به خرده‌فرهنگ‌ها و اهمیت دادن به فرهنگ‌های محلی بیشتر شده است. این ویژ‌گی کتاب، خودش موقعیتی است. وقتی فضای دو دهه‌ اول زندگی‌ام در همین منطقه گذشته، روایتم خواه‌ناخواه رنگ محلی به خودش می‌گیرد. اگر می‌خواستم این رنگ را از کتابم بگیرم، توصیفاتم مصنوعی می‌شد و من دوست نداشتم.
 می‌توان بر خاطرات‌تان از ماجراها و شخصیت‌های حول محور انقلاب در این شهر، و بعد از آن، نام تاریخ انقلاب گذاشت؟
نه. در واقع دنبال تاریخ‌نگاری نبودم چون نیاز به تحقیق و پژوهش گسترده در جزییات دارد. در جلد اول که منتشر شده همه چیز را از چشم یک نوجوانی که گاهی در حاشیه ایستاده و گاهی در دل ماجرا، دیدم. خواستم آن نگاه را بازتاب دهم، بدون تغییر یا انتقال نگاه امروزم به نوجوان آن سال‌ها.
 توصیف فقر خانواده‌های غیرمَلاّک روستایی در مناطق روستایی در آن روزگاران بسیار ملموس و البته ناراحت کننده است. به نظر شما این فقر از سر این بود که قطار علم و تکنولوژی در ایران تازه حرکت کرده بود؟ یا این‌طور بود که عوام گمان می‌کنند تکنولوژی و امکانات با تغییر در قدرت به زندگی‌شان راه پیدا کرده؟ آیا اگر انقلاب اتفاق نمی‌افتاد، باز تکنولوژی به شهرهای کوچک و روستاها می‌رسید؟
اتفاقا انقلاب نتیجه‌ مستقیم بهبود وضع زندگی مردم و روند سریع مدرنیزاسیون بود. شاه اصرار بر شبهه مدرنیزاسیونی شتابزده داشت که افکار عمومی پس زد. در توسعه‌ اقتصادی هم شاه بعد از دوبرابر شدن قیمت نفت اصرار کرد که سرعت برنامه‌ هفت ساله‌ توسعه باید دوبرابر شود. این کارش را خراب کرد. ریخت و پاش مالی زیادی ایجاد کرد. ناکارآمدی طبقه‌ای شکل داد که می‌خواست در سیاست نقش داشته باشد اما شاه مستبد سیاسی بود و نمی‌خواست که فضا را باز کند. مشکل شاه افراط در روند سریع مدرنیزاسیون بود. از اوایل دهه‌ پنجاه که قیمت نفت بالا رفت، روند مدرن شدن رفته رفته به روستاها هم می‌رسید. آن روند توسعه با سرعت زیادی داشت حرکت می‌کرد و اگر ادامه می‌یافت، توسعه بسیار بیشتر از چیزی بود که تصور می‌شد. بسیاری از روستاییان و دهقان‌ها بعد از اصلاحات ارضی موقعیت خیلی خوبی پیدا کردند. صاحب زمین و ملک و املاک شدند. اما حمایت از جانب دولت برای اقشار ضعیف منجمله کارگران ساده و خانوارهای بی‌سرپرست نبود. از طرفی چون سایه‌ سنگین دولت هم روی زندگی‌ها نبود، احساس راحتی می‌کردی و این تحمل مشکلات را راحت می‌کرد.گرچه رفاه کلی همه‌ کشور در سال‌های گذشته به خاطر پیشرفت علم و تکنولوژی جهانی، بهتر شده است اما از منظر اقتصادی و بهبود امکانات زندگی همانگونه که در کتاب هم توضیح دادم، مثلا وضع روستاهای حاشیه‌‌ شهرها در دهه‌ی ۵۰ و ۶۰ تغییر چندانی نکرد.
 با این اوصاف چرا شاه به جای جلب رضایت طبقه‌ متوسط جدید و خوانین، به سمت جذب دهقان‌ها رفت؟ چه سودی برایش داشت؟
رضایت دهقان‌ها برای شاه اهمیت داشت از این جهت که در کشورهای جهان سوم یکی از دلایل شکل‌گیری انقلاب‌های دهقانی، زمینه‌ی مساعد مردم روستاها برای پذیرش چریک‌هایی بود که با دولت‌ها مبارزه‌ مسلحانه می‌کردند. در ایران به دلیل اصلاحات ارضی چنین زمینه‌ای به کلی از بین رفت. برای همین اگر چریکی می‌رفت به روستایی، که رفت، فورا روستایی‌ها تحویلش می‌دادند. اصلاحات ارضی در پیشگیری از شکل‌گیری انقلاب دهقانی که چریک‌ها دنبالش بودند، خیلی موفق بود. حتی در انقلاب هم روستایی‌هایی که در اصلاحات ارضی به دارایی رسیده بودند، بیشتر هوادار شاه بودند، هرچند که بسیاری از همان‌ها نیز هوادار خشک و خالی بودند. از میان آنها بودند کسانی که حتی دوست داشتند بیایند در حمایت از شاه تظاهرات کنند اما دیگر سیستم طوری دچار فروپاشی شده بود که نمی‌توانست از بسیج این نیروی بالفعل نیز استفاده کند.
 در آن سال‌ها فضا چگونه بود که نوجوانانی مثل شما به سینما کشیده نمی‌شدید و می رفتید مسجد؟
من از یک چندماهی قبل از انقلاب مسجدی شدم و بعد از انقلاب هم که تا چندی سینما بدان معنا مرسوم نبود. حس معنوی و مذهبی پای من را به مسجد باز کرد. مسجد پاتوقی بود برای نیروهای خواهان تغییرات. ما همه تحت تاثیر شریعتی بودیم. نمی‌شد در آن سال‌ها نقش سیاسی داشته باشی، مسجد نروی. چنان که حتا چپ‌ها و نیروهای سازمان هم به مساجد رفت و آمد داشتند، هرچند که بعدها متواری شدند.
 بسیاری از روحانیان مخالف شاه در تبعید شهرستان‌ها بودند. در کتاب هم از حضور کسانی مثل علی تهرانی در مسجد صاحب‌الزمان سیرجان یاد شده. نقش این‌ها در قطب سیاسی شدن مساجد شهرستان چه بود؟
تبعید آن‌ها اینگونه نبود که نتوانند کاری کنند و این‌ها مستقر بودند در شهرستان و هر روز منبر می‌رفتند.
 اصلا چرا آن حکومت استبدادی اجازه می‌داد تبعیدی‌ها سخنرانی کنند؟
استبداد بود ولی خب صرفا سیاسی بود آن هم با شدت و حدت در زمان های مختلف. از سوی دیگر و از ابتدا استبداد به لحاظ اجتماعی چندان نبود. کسی در مسائل اجتماعی، سایه سنگین‌ دولت را احساس نمی‌کرد. از ابتدا شاه مستبد سیاسی بود و به حوزه‌های دیگر چندان کاری نداشت. مثلا برای عروسی مردم تعیین تکلیف نمی‌کرد و از این منظرها احساس آزادی می‌کردی. بعدها با یک نوع کنترل فراگیر روبه‌رو شدیم به این معنا که قدرت با همه‌ حوزه‌ها کار داشت و سعی داشت در همه‌ حوزه‌ها از علمی و معرفتی گرفته تا سبک زندگی، نظارت کند و تک روایت ارائه بدهد.
 کمی جلوتر بیاییم. از عروسی خواهر چوپا در کتاب‌تان نوشته بودید که به عنوان اولین عروسی دارای ساز در دهه‌ی ۶۰، موجب هیجان مردم سیرجان شده بود. از این‌که در آن سال‌ها برای بسیاری چیزها از جمله برای عروسی هم سخت‌گیرانه تعیین تکلیف می شد، چه حسی داشتید؟
من احساسم را نوشتم. عروسی بدون ساز و دهل بی‌معنی شده بود.
 «چوپا» همان شخصیتی بود که بعدها دست مایه‌ طنزی برای کنایه زدن شما به روزنامه تندرو کیهان شد؟
آن مطلب بار طنزش خیلی بالا بود و باعث شد دیگر تا چند سال در طول روزنامه‌نگاری، کیهان به پر و بالم نپیچد!
 در کتاب اشاره کردید که در نوجوانی شیفته‌ شریعتی بودید و در تب و تاب روزهای انقلاب یک بار دوستی به شما کتاب «آشوب یادهای» سعیدی سیرجانی را داده و شما تا نیمه خواندید و رهایش کردید! امروز با این همه کسب تجربه نگاه‌تان به این دو شخصیت چیست؟
شأن یکسانی ندارند. شریعتی یک متفکر پرشور و خروشی است که عواطف و احساسات مخاطبانش را برمی‌انگیخت و سودای تغییرات وسیع داشت. سعیدی سیرجانی یک محقق سکولاری بود که سودای سیاست به معنای عملی‌اش نداشت. سیاست یک دوره‌ای بی‌دلیل به سراغ او رفت و در موقعیتی قرارش داد که برای دفاع از خودش موضع سیاسی بگیرد.
 فکر می‌کنید جامعه‌ ما به محقق و حرف علمی و منطقی بیشتر نیاز دارد یا حرف‌های عاطفی که شاید با واقعیت خیلی تفاوت داشته باشد؟
نمی‌شود گفت جامعه به چه نیاز دارد و به چه نیاز ندارد. جامعه یک ترکیب پیچیده و تناقض‌آمیز است و در دوره‌ای چیزی را طلب می‌کند. شور شوق هم در جای خودش برای جامعه لازم است به شرطی که رهزن عقل نشود. اگر منظورتان این است که الان من اعتقاد دارم شریعتی بی‌عیب و نقص بوده است باید بگویم که فکر نمی‌کنم بی‌عیب بوده باشد.
 نه، می‌خواهم حتی جلوتر بروم و بپرسم که رسیدن به وضع موجود، تا چه اندازه محصول تفکرات شریعتی است؟
شریعتی بی‌گناه است. بحث یک قیام بوده علیه ظلم و بی‌عدالتی. شریعتی ۴۴ سال بیشتر عمر نکرده. مجموعه‌ای از آثار را آفریده. هم می‌شود پلورالیسم را از یک سری آثارش بیرون کشید و هم یکپارچه‌گرایی را، یک سیر مطالعاتی داشته و فهمی پیدا می‌کرده و می‌گفته. متفکرانی مثل او در نظام‌های دموکرات به یک پختگی فکری می‌رسند و بعد در اواخر عمرشان آرایی مطرح می‌کنند. شریعتی اما این شانس را نداشته که زنده بماند. از دیگر سو نیز یا تحت فشار بوده یا داشته فرار می‌کرده.
تاثیر او بر من این بوده که به استفاده از خشونت گرایش پیدا نکنم. بحث و استدلال کردن را یاد گرفتم. اینکه خشونت ابزار مشروعی برای به کرسی نشاندن یک اندیشه نیست، از آموزه‌های اوست. شریعتی را برای امروز ترویج نمی‌کنم. او برای دوره‌ خودش بوده و بودش هم از نبودش بسیار مفیدتر. اگر شریعتی نبود، نوجوانی مثل من در آن دوره چه می‌خواست بخواند؟ بیش از همه یا افکار مجاهدین و حزب توده نشر داده می‌شد و یا کتاب‌های مطهری و می‌بایست میان آنها انتخاب می‌کردی. با معیارهای آکادمیک شاید شریعتی هم مثل بقیه خطا زیاد داشت، ولی روشنگرانه‌تر می‌نمود و شور و نبوغی برای جذب داشت.
 زیر سوال بردن روحانی‌پیشگی از سوی شریعتی تا چه حد به آمیختگی آن‌ها با سیاست دامن زد؟
روحانیت قبل از شریعتی هم سیاسی بود. در مشروطه یا بعدها در ملی شدن نفت که وارد مرحله‌ی دیگری شد. بحث شریعتی منابع مورد استناد آن‌‌ها و اعتمادشان بر درباریانی مثل مجلسی بود. شریعتی گرچه برای عالم دین مسئولیت اجتماعی قائل بود اما باید دقت داشت که این آگاهی را ما الان بیشتر می‌توانیم حس کنیم. چنین آگاهی در زمان شریعتی چندان وجود نداشته. یک بار به آقای عباس میلانی سرکلاس همین را گفتم. از ایشان پرسیدم آن موقع که شریعتی این بحث‌ها را مطرح می‌کرد؛ شما چه کار می‌کردید؟ مگر چهارمقاله‌ مائو را ترجمه نمی‌کردید؟ چهار مقاله‌ مائو به چه کار این جامعه می‌خورد؟ شما ماندید و تغییر موضع دادید. او زنده نماند تا تغییر موضع بدهد. می‌خواهم بگویم انداختن همه‌ تقصیرها بر گردن شریعتی منصفانه نیست. چون ما در این سال‌ها اذیت شدیم، می‌خواهیم یک مقصر پیدا کنیم و انتقام‌مان را از یک نفر بگیرم. شریعتی صادق بود، اهل انتقاد بود و با خشونت موافق نبود. اما خب افکارش در مواقعی تناقض داشت، برخی از افکارش تیزهوشانه و برخی بی‌پایه و اساس است. مثلا شریعتی غلو می‌کرد یا در عدالت اجتماعی آرمان‌هایی داشت که تحقق‌پذیر نبود.
 برگردیم به کتاب، درباره‌ جلدهای بعدی خاطرات‌تان کمی توضیح دهید.
جلد دوم، «گرمای زندگی در سرمای تهران» است. که نوشتنش تا چند هفته دیگر تمام می‌شود. روایتی چهارده ساله است از روزی که به تهران می‌روم تا سال ۷۶ که آقای خاتمی به ریاست‌جمهوری انتخاب می‌شود. سومین جلد نیز مربوط است به دوران بعد از آن تاریخ به استثنای دوران زندان و دو جلد آخر هم روایتی است از خاطرات زندان.
 باز هم نشر نی منتشر می‌کند؟
بله. ابتدا قرار بود نشر چشمه منتشر کند اما خواهان حذف بخش‌هایی از کتاب شد، مثل ماجرای جعلی بودن کسوت حاج‌آقا ماهشهری؛ چون کسی تاکنون به صورت رسمی به چنین موضوعاتی نپرداخته بود، گمان می‌کرد ساختارشکن باشد. اما نشر نی کتاب را همین‌طوری پذیرفت و اتفاقا در ممیزی هم به این بخش‌ها گیر ندادند.
منبع: بهارنیوز

مقدمه حل بحران آب

رضا صادقیان- روزنامه بهار
وضعیت بحران آب در کشور میراث ناخجسته سازه‌سازان و سدسازان است. میراثی که در اولین روزهای خود به اسم توسعه و پیشرفت و آبادانی کشور، آهسته و آرام به سویی رفت که حال به غیر از برهم زدن سیستم محیط زیست و خشک شدن زمین‌های آباد، دستاوردی دیگری نداشته است. نقش و تاثیرگذاری چنین میراث ناقصی را می‌توان در اکثر شهرهای ایران مشاهده کرد. همدان، خوزستان، اصفهان، یزد و… به طریقی گرفتار چنین بحرانی هستند.

برای حل بحران آب در شهرها و استان‌های همجوار قبل از آنکه نیاز به نامه‌نگاری و صدور بخشنامه‌های سازمانی داشته باشیم و یا تلاش کنیم کارشناسان آب و محیط زیست را در کنفرانس و یا نشستی جمع و درباره چالش‌های پیش‌رو گفتگو کنند، نیازمند سخن گفتن با عموم مردم هستیم. صد البته منظور به شیوه آقای کلانتری و با ادبیات مشابه نیست. کلام و ادبیاتی که بازگو کننده وضعیت کشور و بحران فراگیر آب و خشکسالی در نقاط مختلف کشور با تاکید به مسائل اجتماعی باشد، در واقع این تصویر باید با ادبیات متفاوت و در تصاویر مختلف به مردم نشان داده شود، بحث را نیز به یک شهر و یا کاهش چشم‌گیر آب پشت یک سد و یا تعطیل شدن کارهای کشاورزی در یک استان محدود نکنیم.

قرار بر این است که کلیت بحران و به صورت یک پازل مرتبط به مخاطب نشان داده شود، بزرگ‌نمایی مشکلات کشاورزان یک استان و نادیده گرفتن همین بحران در بخش‌های دیگر کشور، قبل از آنکه راه‌گشا باشد، تخریب کننده ذهن مخاطب خواهد بود.  اعتراض‌های شکل گرفته در برخی مناطق از جمله بندرعباس، خوزستان، اصفهان و سایر شهرها حکایت از آن دارد که گاه معترضان عامل کاهش میزان آب در زمین‌های کشاورزی خود را نه مسئله «خشک‌سالی» که «بردن آب به شهرهای دیگر» عنوان می‌کنند، در واقع باور کرده‌اند آب را عده‌ای با زد و بندهای سیاسی و یا مظلوم‌نمایی به سرقت برده‌اند.

به عبارتی و براساس تبلیغات مصیبت‌بار عده‌ای شمار قابل توجهی از کشاورزان باور کرده‌اند تمام آب شهرشان را مردم یزد و یا استانی همجوار می‌بلعند، و یا اینکه ساکنان چهارمحال بختیاری طی سال‌های گذشته باور کردند مسئله آب صرفا به حوزه آبی آنان ارتباط پیدا می‌کند. در واقع عده‌ای سودجو و کسانی که به فردای کشور اندیشه نمی‌کنند برای جلوگیری از انتقال آب به نقاط دیگر، انگشت خویش را بر روی اختلاف‌های شهرهای همجوار و قومی گذاشته‌اند و از همین طریق سعی می‌کنند سخن خود را در میان مردم باور‌پذیر کنند..برای چنین افرادی مهم نیست در عالم واقع خطوط انتقال آب میان شهرها یافت نشود و یا چنین تجهیزاتی متعلق به نفت و گاز باشد، همین‌قدر که بتوانند در این اوضاع به آشوب کم‌آبی دامن بزنند کفایت می‌کند.

واکنش شماری از فعالان محیط زیست و تجمع‌های اعتراضی حکایت برجسته شدن شکاف‌های قومی به بهانه کمبود یا نبود آب است. نوشته‌های برخی پلاکاردها دقیقا به «غیر» بودن اشاره دارد و کمتر شاهد همدردی با دیگر نقاط جغرافیایی در مسئله آب بوده‌ایم، انگار هر شهری برای خودش فعالیت می‌کند و نیم نگاهی به بخش‌های دیگر کشور و بحران بی‌آبی ندارد. ترجیح نخست سیاست‌مداران و سیاست‌گذاران می‌بایست پر کردن چنین شکافی باشد، پر کردن شکاف میان شهروندانی که مسئله آب نقش پررنگی در زندگی آنان بازی می‌کند.

حل بحران آب و استفاده از حوزه‌های آبی مشترک نیازمند تلطیف فضا میان شهروندان است. پررنگ کردن اختلاف‌های همجواری و یا دامن زدن به ذهنیت‌های منفی درباره شهرهای دیگر نه تنها منجر به حل بحران آب نخواهد شد، بلکه در عرصه عمل باعث رویارویی شهروندان خواهد شد، جنجالی که نه تنها قابل کنترل نخواهد بود، بلکه اعتماد میان شهروندان را نیز دستخوش بحران خواهد کرد. در صورتی که برای حل دشواره آب و کاهش خسارت‌های ناگزیر اجتماعی بیش از اندیشه کردن به مسائل مهندسی و صدور دستورهای اداری به بازخوردها و کنش‌های اجتماعی شهروندان دقت و راهکارهایی برای کاهش تنش میان شهروندان اندیشه گردد، در سال‌های پیش‌رو ما تنها با مشکل کم‌آبی روبرو خواهیم بود و پای چنین مسئله‌ای به «غیریت‌سازی» و یا «ستیز» شهروندان با یکدیگر ختم نخواهد شد.
منبع: بهارنیوز

لبخند زیبا حق شماست

مطب تخصصی دکتر وحید عارفی درمکانی از شهر تهران واقع است که دسترسی با متروو اتوبوس و تاکسی به آسانی و سهولت قابل انجام است از شمال مسیر مستقیم خیابان شریعتی از غرب مسیر مستقیم بزرگراه همت به سمت سه راه ضرابخانه از شرق بزرگراه شهید زین الدین بطور مستقیم و ازجنوب هم خیابان شریعتی به طور مستقیم منتهی به مطب ما میگردد.نزدیکی ایستگاه متروی شریعتی و ترمینال سه راه ضرابخانه سهولت رفت و آمد رافراهم میکند.

بخش های کلینیک دندانپزشکی دکتر عارفی:

مجموعه تخصصی ما شامل بخشهای مختلفی جهت ارائه خدماتی در خور مراجعین می باشد و تلاش کرده ایم تا محیطی آرام و عاری از هرگونه استرس و نگرانی برای ایشان فراهم کنیم.

بخش لیزر

دراین بخش از لیزرهای گوناگون محیط درمانی استفاده می گردد ما دراین بخش لیزر “EPIC” دیود لیزرها و لیزرهای اربیوم کرومیوم Er.Cr.YSGG و “I Lase” که همه از محصولات آمریکا هستند بکار گرفته ایم.

بافت نرم (زیبایی – مداوا)
بافت سخت (استخوان – دندان)
اعصاب و عضله (فعال نمودن عصب – رفع اسپاسم)
تی ام جی (مشکلات مفصلی)
رفع حساسیت

بخش ترمیمی، پروتز و زیبایی

در این بخش متخصصین پروتز و زیبایی سریعترین و علمی ترین روشهای تغییرات ظاهری دندانها را به انجام می رسانند.

لیزر تراپی زیبایی
جراحی پلاستی زیبایی
وینبر کامپوزیت
لامینیت
بلیچینگ
لومینیر
آی پی اس

بخش جراحی

مجموعه ما شامل یک اتاق عمل با کلیه امکانات اورژانسی و دستگاههای مختلف جراحی مثل موتورهای جراحی پیزو سرجری و لیزر مورد استفاده در جراحی و درمکانی کاملا خصوصی و جدا است .دراین بخش کلیه عمل های جراحی از جراحی های کوچک لثه تا جراحیهای پیوند و سینوس و ایمپلنت انجام میشود.

فلپ و حذف پاکت
پیوند لثه
عمل های جابجایی لثه
ژنژوکتومی و پلاستی
افزایش طول تاج
پیوند استخوان

نمونه درمان ها و جراحی های دندان دکتر وحید عارفی:

درمان‌های رایج در زیبایی دندان:

پرکاربردترین درمان‌های دندانپزشکی زیبایی بسیار ساده است، حال آن که روش‌های کمتر رایج پیچیده‌تراند و باید توسط متخصص مجرب انجام شوند. در ادامه رایج‌ترین درمان‌های را توضیح می‌دهیم.

پر کردن زیبایی دندان: مواد همرنگ با ظاهر طبیعی جایگزین پرکردگی‌های نقره‌ای قدیمی می‌شود. مواد جدید از پرسلین و رزین‌های کامپوزیتی تهیه می‌شود تا با مینای دندان همخوانی داشته باشد.

سفید کردن دندان و بلیچینگ: این روش لکه‌های ناشی از بالا رفتن سن، مواد غذایی و توتون و مصرف دارو را از بین می‌برد. جرم گیری نیز یکی دیگر از روشهای موجود در دندانپزشکی زیبایی است.

ونیر لمینت: از لمینت نازک مخصوصی به نام ونیر برای پوشاندن لکه‌های دندان، دندان بدرنگ، ساییده، ترک خورده و شکسته یا لب پر شده و بستن فاصله بین دندانی استفاده می‌شود.

اندینگ کامپوزیتی: از ماده همرنگ دندان که شبیه به مینای دندان است به منظور بهبود رنگ دندان یا رفع فاصله بین دندانی استفاده می‌شود.

اصلاح فرم و اندازه و میزان کردن دندان‌ها: این درمان ساده کج و نامرتب بودن، لب پر شدن، ترک‌خوردگی و حتی همپوشانی دندان‌ها را اصلاح می‌کند.

روکش: روکش‌های زیبایی معمولاً از موادی مانند پرسلین ساخته می‌شود. روکش به منظور بازیابی عملکرد یا ظاهر دندان، اتصال به بریج، پوشاندن ایمپلنت یا جلوگیری از بیشتر شدن ترک دندان روی آن قرار داده می‌شود.

کاربرد استفاده از لیزر در دندانپزشکی:

یماری لثه

در بیماری‌های لثه از لیزر برای اصلاح شکل لثه‌ها و حذف باکتری‌های در طول اعمال عصب‌کشی استفاده می‌شود.

بیوپسی و برداشتن ضایعات

گاهی اوقات، از لیزرها جهت برداشتن نمونه کوچکی از بافت (موسوم به بیوپسی) استفاده می‌شود؛ این نمونه بعداً از لحاظ وجود سرطان آزمایش می‌شود.

افزایش طول تاج

از لیزرهای دندانپزشکی برای اصلاح بافت لثه (لیزر بافت نرم) و استخوان (بافت سخت)، که جهت نمایان شدن ساختار سالم‌تر دندان انجام می‌شود، نیز استفاده می‌گردد. این اصلاح شکل، پایه محکم‌تری جهت نصب روکش دندان فراهم می‌کند.

لبخند لثه‌ای

لیزرهای دندانپزشکی، لبخند لثه‌ای را از طریق اصلاح بافت لثه و نمایان کردن ساختار سالم دندان درمان می‌کنند.

چین‌های بافت نرم (اپولیس)

از لیزرهای دندانپزشکی برای برداشتن بدون درد و بدون بخیه چین‌های بافت نرم، که اغلب به دلیل نامناسب بودن اندازه دندان‌های مصنوعی رخ می‌دهند، استفاده می‌شود.

آشنایی با دکتر عارفی:

دکتر وحید عارفی جراح و متخصص بیماری های لثه با سابقه ۱۸ سال در این رشته، ایمپلنت و فوق تخصص لیزر و جراحی‌های لیزری در دندانپزشکی عضوAAP آمریکا است. پس از پیشرفت روش‌های لیزری در دندانپزشکی عمومی، جراحی‌های لثه و دیگر مداواهای دهان، فک و صورت به‌وسیله لیزرتراپی دوره فلوشیپ لیزر را در آلمان گذرانده است. دوره اولیه جراحی‌های ایمپلنت را نزد پرفسور برانمارک و هرتل در سال ۱۹۹۳ فراگرفته و بدنبال آن مدارک متعددی در ارتباط با ایمپلنت و جراحی‌های پیشرفته استخوانی در داخل و خارج از کشور اخذ نموده است.

تماس با ما:

ساعت حضور در مطب

روزهای زوج ۱۰ الی ۱۳:۳۰ صبح و ۱۵ الی ۱۹ عصر  

روزهای فرد: ۱۵ الی ۱۹ عصر به غیر از پنج شنبه ها

 آدرس: خیابان شریعتی- جنب حسینیه ارشاد -کوچه ارشاد- پلاک ۳- طبقه ۲ -واحد ۲۵

تلفن : ۰۲۱۲۲۸۹۴۲۴۶ – ۰۲۱۲۲۸۹۴۲۴۷

شماره تلگرام : ۰۹۳۹۷۷۶۴۹۰۴


منبع: دکتر سلام

گوشی‌های رجیستر شده با تغییر سیم کارت فعلا کار می کند

طرح رجیستری گوشی تلفن همراه از ۱۴ آذر ماه آغاز شده است. در مرحله اول فقط گوشی و تبلت های آیفون مشمول این طرح شده اند.

گوشی‌های رجیستر شده با تغییر سیم کارت فعلا کار می کندپول‌نیوز – با توجه به اینکه برای رجیستر شدن موبایل، زوج IMEI گوشی و شماره سیم کارت با هم منطبق می شوند و گوشی براساس شماره سیم کارت اعلامی فعال می شود، این سوال مطرح است که اگر کاربر قصد تعویض سیم کارت و استفاده از سیم کارت دیگری را داشته باشد چه اتفاقی برای موبایل خواهد بود؟
طرح رجیستری گوشی تلفن همراه از ۱۴ آذر ماه آغاز شده است. در مرحله اول فقط گوشی و تبلت های آیفون مشمول این طرح شده اند.

برای فعال سازی گوشی های جدید در طرح رجیستری کاربر باید از طریق سامانه همتا (ستاره ۷۷۷۷ مربع) عمل کند. در این سامانه شماره سیم کارت، شماره IMEI و کد فعال سازی (یک عدد ۶ رقمی که روی کارت گارانتی درج شده و باید هنگام خرید از فروشنده دریافت کرد) از کاربر خواسته می شود و IMEI  گوشی و شماره سیم کارت با هم منطبق و در نهایت گوشی فعال خواهد شد.

با توجه به اینکه برای رجیستر شدن زوج IMEI  گوشی و شماره سیم کارت با هم منطبق می شوند و گوشی براساس شماره سیم کارت اعلامی فعال می شود، این سوال مطرح استکه در صورتی که کاربر قصد تعویض سیم کارت و استفاده از سیم کارت دیگری را داشته باشد چه اتفاقی خواهد بود؟

در پیگیری این موضوع توسط خبرنگار فارس از کمیته اجرای رجیستری پاسخ داده شد که «با پیشرفت طرح و استقرار نهایی آن باید برای تغییر سیم کارت از طریق فرآیند انتقال مالکیت اقدام کرد اما در حال حاضر احتیاجی به این فرآیند نیست.»

گوشی‌های رجیستر شده با تغییر سیم کارت فعلا کار می کند
به این معنی که همچنان که در سامانه همتا (ستاره ۷۷۷۷ مربع) گزینه ای برای انتقال مالکیت وجود دارد در مراحل آینده طرح ر جیستری اگر کاربر بخواهد سیم کارت دیگری در گوشی رجیستر شده استفاده کند باید از طریق گزینه «انتقال مالکیت» فرآیند انتقال مالکیت از سیم کارت ثبت شده به سیم کارت جدید را انجام دهد اما فعلا این کار نیاز نیست و کاربر می تواند هر سیم کارتی که مایل است را در گوشی رجیستر شده استفاده کند.

یادآوری می شود این موضوع فعلا درباره محصولات سیم کارت اپل است که به عنوان تنها برند فعلا مشمول رجیستری شده اند و درباره هر گوشی با هر مدل از هر برند دیگری هیچ محدودیتی وجود ندارد.


منبع: پول نیوز

قیمت طلا به ۱۲۷۴ دلار رسید

قیمت طلا در پایان معاملات روز جمعه با ۰.۶۰ درصد افزایش به ۱۲۷۴ دلار و ۱۶ سنت رسید. قیمت فلز زرد در این هفته رشد قیمت حدوداً یک‌درصدی را به ثبت رساند.

قیمت طلا به 1274 دلار رسیدپول‌نیوز – در معاملات کم حجم پیش از تعطیلات کریسمس روز جمعه قیمت طلا با افزایش همراه بود و دومین افزایش هفتگی متوالی را به ثبت رساند.
قیمت طلا در پایان معاملات روز جمعه با ۰٫۶۰ درصد افزایش به ۱۲۷۴ دلار و ۱۶ سنت رسید. قیمت فلز زرد در این هفته رشد قیمت حدودا یک درصدی را به ثبت رساند. قیمت هر اونس طلای آمریکا نیز در پایان معاملات دیروز با ۰٫۶۵ درصد افزایش به ۱۲۷۸ دلار و ۸۰ سنت رسید.

مون چون لوح، مدیر موسسه گلد سیلور سنترال در سنگاپور گفت: «ما شاهد فعالیت عادی بازار قبل از تعطیلات کریسمس هستیم. انتظار می رود شاهد برداشت سودهایی از جانب کسانی باشیم که در ابتدای هفته طلا را با قیمت ۱۲۵۴ دلار خریداری کرده بودند.»

ارزش دلار امریکا روز جمعه افزایش داشت اما همچنان در مجموع معاملات هفتگی شاهد افت بود. این در حالی بود که بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات پارلمانی در منطقه کاتالونیای اسپانیا و پیروزی جدایی طلبان، ارزش یورو شاهد افت بود.

کنگره آمریکا روز پنجشنبه با تصویب یک متمم بودجه ای، مانع از تعطیلی دولت فدرال آمریکا شد و هزینه های نهادهای دولت آمریکا را تا ۱۹ ژانویه تامین نمود.

دیگر عامل تقویت ارزش دلار، تصویب بزرگترین طرح اصلاح نظام مالیاتی ۳۰ سال اخیر در آمریکا بود که انتظار می رود حداقل در کوتاه مدت موجب افزایش رشد اقتصادی این کشور شود.

سهام های آسیایی نیز به دلیل پیش بینی تداوم رشد اقتصاد آمریکا، در روز جمعه شاهد رشد شاخ ها بودند.

در دیگر بازارهای فلزات گرانبها، قیمت پالادیوم با ۰٫۲ درصد افزایش به ۱۰۳۹ دلار و ۵۰ سنت رسید و بالاترین رقم از فوریه ۲۰۰۱ تاکنون را به ثبت رساند. قیمت نقره نیز با رشدی نیم درصدی به ۱۶ دلار و ۱۷ سنت رسید. همچنین قیمت پلاتین با ۰٫۴ درصد کاهش به ۹۱۱ دلار و ۵۰ سنت رسید. هر سه این فلزات دومین رشد قیمت هفتگی متوالی را به ثبت رساندند.


منبع: پول نیوز

درخواست باج ۶ میلیارد دلاری ریاض از بن طلال برای آزادی

درخواست باج 6 میلیارد دلاری ریاض از بن طلال برای آزادیپول‌نیوز – مقامات سعودی از شاهزاده ولید بن طلال که از اوایل ماه نوامبر به اتهام فساد بازداشت به سر می برد خواسته اند برای به دست آوردن آزادی خود حداقل ۶ میلیارد دلار پرداخت نماید.
روزنامه وال استریت ژورنال گزارش داده، مقامات سعودی به شاهزاده ولید بن طلال که از اوایل ماه نوامبر به اتهام فساد بازداشت به سر می برد گفته اند برای به دست آوردن آزادی خود حداقل باید ۶ میلیارد دلار پرداخت نماید.

این روزنامه آمریکایی به نقل از منابع آگاه گفته، رقم مورد درخواست از بن طلال جزء بالاترین رقم هایی است که از افراد بازداشت شده مطالبه شده است.

الولید ۶۲ ساله که پنجاه و هفتمین فرد ثروتمند جهان به شمار می رود، بر اساس شاخص میلیاردرهای بلومبرگ، ۱۸ میلیارد دلار دارایی دارد. وی به دلیل سرمایه گذاری در شرکت های مختلفی نظیر سیتی گروپ، اپل و توئیتر فردی شناخته شده است.

بر اساس این گزارش، الولید در حال مذاکره با رژیم سعودی در خصوص پذیرش بخش عمده ای از سهام شرکت خود، کینگدام هولدینگ به عنوان رقم مورد درخواست برای آزادی اش است. کینگدام هولدینگز جزء شرکت های عرضه شده در بورس عربستان است و ارزش آن در بازار بورس به حدود ۹ میلیارد دلار می رسد.


منبع: پول نیوز

عاشق ترانه شدم؛او گفت برای رسیدن به من باید شوهرم را بکشی

۲۲ آذر امسال زن جوانی همراه برادرشوهرش به کلانتری ۱۷۴ قیام دشت رفت و از ناپدید شدن ناگهانی همسرش خبر داد.

۲۲ آذر امسال زن جوانی همراه برادرشوهرش به کلانتری ۱۷۴ قیام دشت رفت و از ناپدید شدن ناگهانی همسرش خبر داد.

عاشق ترانه شدم؛او گفت برای رسیدن به من باید شوهرم را بکشی 

 ترانه به کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی پایتخت گفت: شوهرم ناصر، مسافرکش است. او هفت روز قبل- ۱۵ آذر- طبق معمول سوار بر ماشینش برای کار از خانه خارج شد، اما چند ساعت بعد تماسی داشتیم که گفت مسافر دربستی دارد و به جاده چالوس می‌رود. اما وقتی تا شب خبری از او نشد بازهم تماس گرفتم که گفت به خاطر برف و باران جاده بسته شده و نمی‌تواند به تهران برگردد. بعد از آن تماس، تلفنش قطع شد و هرچه در این چند روز منتظر ماندم خبری از شوهرم نشد و نمی‌دانم چه اتفاقی برایش افتاده است.

کشف جسد

درحالی که به‌ دنبال این شکایت تحقیق برای یافتن ناصر ادامه داشت، مرد میانسالی با پلیس پاکدشت تماس گرفت و از کشف جسدی داخل کانال آب زمین کشاورزی‌اش خبر داد.  به دنبال این تماس، کارآگاهان پلیس پاکدشت وارد عمل شده و دربررسی‌ها دریافتند مرد جوان از فاصله نزدیک با شلیک گلوله کشته شده است.همزمان با کشف جسد ناشناس، کارآگاهان سراغ پرونده افراد گمشده رفتند.

باتوجه به آنکه مشخصات ظاهری جسد و زمان کشف آن با زمان ناپدید شدن ناصر مطابقت داشت، ازخانواده مرد ۳۳ ساله خواسته شد برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی بروند. بدین ترتیب هویت جسد کشف شد و تحقیقات برای شناسایی عامل یا عاملان جنایت ادامه یافت. تا اینکه درتحقیقات نامحسوس دریافتند ترانه با همکار ۳۵ ساله‌اش به نام اصغر که دریک شرکت خصوصی کار می‌کنند، ارتباط پنهانی دارد.

با به‌دست آمدن این سرنخ اصغر دستگیر شد و دربازجویی‌های تخصصی به قتل اعتراف کرد و گفت: «ناصر را کشتم چون عاشق همسرش بودم. من و ترانه با یکدیگر در یک شرکت خصوصی همکار هستیم و طی این مدت به او علاقه‌مند شده بودم اما شوهرش سد راه ما بود. ازآنجا که او با همسرش اختلاف‌های شدیدی داشت از این موضوع استفاده کرده و از علاقه خودم به او گفتم. زمانی هم که ترانه از علاقه شدیدم به خودش اطلاع یافت، قبول کرد با من زندگی کند به شرط اینکه همسرش را بکشم.

ترانه شرط کرده بود که تنها در صورت مرگ همسرش می‌تواند با من ازدواج کند. برای همین دو روز قبل از جنایت با کمک یکی از دوستانم، اسلحه کلت کمری خریدم. بعد هم به‌عنوان مسافر سوار ماشین مقتول شدم. درطول راه وقتی به محلی خلوت رسیدیم با تهدید اسلحه او را مجبور به توقف کردم و با شلیک گلوله‌ای او را کشتم. جسدش را نیز در کانال آب در منطقه مامازن به داخل کانال انداختم. پس از آن با خودروی مقتول به راه افتادم تا به شریف آباد رسیدم. ماشین را آتش زدم و پس از آن، خبر مرگ ناصر را به ترانه اطلاع دادم».

دستگیری زن جوان

همزمان با اعتراف‌های اصغر ، همسرخیانتکارقربانی جنایت نیز بازداشت شد. سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به محل ارتکاب جنایت در شهرستان پاکدشت و کشف خودروی مقتول، پرونده به شهرستان پاکدشت ارجاع شد.

منبع: روزنامه ایران

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

جزئیات درگذشت دختر ۱۰ ساله در زلزله

با «محمد سمایی» عموی حنانه ۱۰ساله که در زلزله اخیر در البرز جان خود را از دست دادگفت‌گوی شده است. حنانه ساکن کردان بوده است.

حنانه چند‌سال داشت؟
حدود ١٠ سال. کلاس پنجم دبستان بود.

گفت وگو با عموی دختر 10ساله ای که در زلزله 4شنبه شب جانش را از دست داد 
او فرزند چندم خانواده بود؟
حنانه دومین فرزند برادرم بود. آنها یک پسر به نام محمد دارند که حدودا ١۶ ساله است. حنانه دومین فرزند آنها بود و یک پسر ۵ ساله هم به نام محمدحسین دارند.

دقیقا برای او چه اتفاقی افتاد؟

برادرم برای من تعریف کرد؛ همه خانواده در پذیرایی منزل نشسته بودند که زلزله آمد. آنها با عجله از ساختمان خارج شدند. خانه آنها ویلایی است و به اندازه ۵ پله با سطح حیاط فاصله دارد. برادرم سعید با همه اعضای خانواده‌اش از پله‌ها به سرعت پایین آمدند. همان موقع حنانه شروع به جیغ و فریاد می‌کند.

برادرم به تصور این‌که ترسیده است، سعی می‌کند او را آرام کند و به حنانه می‌گوید: «نترس بابا، چیزی نیست. زلزله بود که تمام شد.» بعد از چند دقیقه سعید به داخل خانه می‌رود تا لباس گرم بیاورد. چون هوای کردان خیلی سرد است. سعید وقتی به حیاط برمی‌گردد، می‌بیند که حنانه بی‌حال شده و مادرش او را در آغوش گرفته است. سعید چندبار او را صدا می‌زند، تکانش می‌دهد، اما حنانه هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد.

بعدش چه اتفاقی افتاد؟
حنانه فکش قفل شده بود. برادرم سریع او را با ماشین به درمانگاه کردان می‌برد. اقدامات اولیه برای او انجام می‌شود و او را با آمبولانس به بیمارستان هشتگرد منتقل می‌کنند. تیم درمانی آن‌جا نیم ساعتی روی او کار می‌کنند و اقدامات احیا را انجام می‌دهند، اما حنانه دیگر برنگشت و همان‌جا پزشکان اعلام کردند که او فوت کرده است.

پزشکان علت مرگ را اعلام نکردند؟
به ما گفتند مرگ او بر اثر شوک و استرس بوده است. جنازه برای نمونه‌برداری در اختیار پزشکی قانونی قرار گرفت. البته ما با این موضوع موافق نبودیم، اما با توجه به سن کم حنانه براساس قانون باید پزشکی قانونی به این موضوع ورود کند تا علت دقیق مرگ مشخص شود.

یعنی الان پیکر حنانه در اختیار پزشکی قانونی است؟

نه؛ پیکر حنانه را بعد از نمونه‌برداری به ما تحویل دادند. گواهی فوت و جواز دفن هم صادر شد. پنجشنبه هم مراسم تشییع جنازه و دفن را انجام دادیم. او را تشییع کردیم و به خاک سپردیم. مراسم ختم هم روز شنبه در مسجد جامع کردان برگزار می‌شود. جمعیت زیادی هم برای مراسم تشییع جنازه آمده بودند. حالا نه این‌که چون برادرزاده من بود، اما واقعیت این است که همه ساکنان کردان از این حادثه شوکه و ناراحت شدند.

همان چهارشنبه‌شب تقریبا همه ساکنان کردان از این ماجرای تلخ باخبر شدند و برای عرض تسلیت به خانه برادرم رفتند. خب، به هرحال حادثه ناگوار و ناگهانی بود، بی‌اغراق مردم کردان شب یلدای غمگینی را سپری کردند. ما که خودمان اصلا حال و روز خوبی نداریم. هنوز برادرم در شوک این اتفاق است. همسر برادرم هم بی‌تابی می‌کند.

حنانه سابقه بیماری یا تشنج داشت؟
نه؛ این بچه سالم بود. حتی کادر درمانی بیمارستان هم این سوالات را از ما پرسیدند، اما نه سابقه تشنج داشت و نه بیماری خاصی.

مشکلات روحی، استرس حاد یا تجربه تلخی از یک حادثه؟
هیچ‌کدام از اینها برای حنانه و خانواده‌اش پیش نیامده بود. حنانه کمی ظریف و حساس بود، اما خیلی از دخترها این‌گونه هستند. به هرحال این رفتار ظرافت‌های دخترانه است، اما تفاوت یا رفتاری که او را نسبت به بقیه دخترهای هم‌سن‌وسالش شاخص و متمایز کند در او وجود نداشت. همین مسأله هم باعث تعجب است. او دختر سالمی بود و هیچ سابقه‌ای هم از این بیماری‌ها نداشت. پزشکان به ما گفتند که او دچار شوک شدیدی شده است.

شاید موقع زلزله و هنگام خارج شدن از ساختمان، ترس و اضطراب خانواده به او هم منتقل شده است؟

به هرحال زلزله ترسناک است. همه ما از آن هراس داریم. نگران می‌شویم و به دنبال راه نجاتی از آوار و خرابی‌های احتمالی هستیم. استرس و ترس در چنین شرایطی طبیعی است. خانواده سعید هم مثل میلیون‌ها نفر در کرج و تهران به سرعت از خانه خارج شدند، اما این‌که چرا این اتفاق برای حنانه افتاد را نمی‌دانم. به هرحال تقدیر این‌گونه بوده است.

در این زلزله به‌جز حنانه، برای افراد دیگری از ساکنان کردان و روستاهای اطراف حادثه‌ای رخ داد؟
تا جایی که به من اطلاع داده‌اند، در زلزله چهارشنبه‌شب به هیچ‌کس در کردان آسیبی وارد نشده است. هیچ مصدوم یا تلفاتی نداشته و جایی هم خراب نشده است. من رئیس شورای کردان هستم، به هرحال اگر آسیب مالی هم به بار می‌آمد، من از آن مطلع می‌شدم.

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

جزئیات باج گیری ولیعهد سعودی از ثروتمندترین شهروند عرب دنیا

شرکت “هلدینگ سلطنتی” از زمان بازداشت ولید حدود ۱۴ درصد از ارزش سهام خود به مبلغ ۸٫۷ میلیارد دلار را در بازار از دست داده است.

روزنامه “وال استریت ژورنال” آمریکا در گزارشی نوشت “محمد بن سلمان” ولیعهد سعودی در پی توافق با یکی از ثروتمندترین شاهزاده های بازداشتی سعودی است تا او را در ازای پرداخت میلیاردها دلار باج دولتی از بازداشت آزاد کند.

به گزارش بر اساس این گزارش، “ولید بن طلال” ثروتمندترین شاهزاده عرب که ثروت او بالغ بر ۲۰ میلیارد دلار است در حال مذاکره با دولت سعودی برای توافق بر سر مبلغی برای آزادی خود است.

ولید در اوایل ماه نوامبر سال جاری به همراه دهها تن دیگر از شاهزاده ها و مقامات متنفذ سعودی به اتهام فساد اقتصادی دستگیر و در هتل “کارلتون ریج” ریاض تحت بازداشت است.

بر اساس گزارش وال استریت ژورنال به نقل از منابع مطلع، مقامات دولت سعودی در پی ایجاد فشار به ولید ۶۲ ساله هستند تا در ازای دریافت سهامی به ارزش ۶ میلیارد دلار از ” هلدینگ سلطنتی” او را از بازداشت آزاد کنند. گفته می شود ولید مالک سهامی به ارزش ۹ میلیارد دلار از این شرکت بزرگ سعودی است.

تصویر “ولید بن طلال” روی جلد مجله “فورچون” آمریکا

رسانه آمریکایی: باج گیری دولتی ولیعهد سعودی از شاهزاده بازداشتی

شرکت “هلدینگ سلطنتی” از زمان بازداشت ولید حدود ۱۴ درصد از ارزش سهام خود به مبلغ ۸٫۷ میلیارد دلار را در بازار از دست داده است.

“ولید بن طلال” مالک و سهامدار دهها شرکت بزرگ بین المللی از رسانه گرفته تا هلدینگ های بزرگ اقتصادی و شرکت‌های ساخت و ساز است.

گفتنی است کمتر از ۱ ماه پیش نیز شاهزاده “متعب بن عبدالله” فرزند پادشاه سابق سعودی که او نیز در بازداشت بود، با پرداخت ۱ میلیارد دلار به عنوان جریمه فسادهای اقتصادی خود از بازداشت کمیته مقابله با فساد که تحت ریاست محمد بن سلمان است، آزاد شد.

 وال استریت ژورنال همچنین از اختلافات شدید بین ولید و دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا خبر داده و نوشته پیشتر ترامپ – در دوران پیش از ریاست جمهوری- این شاهزاده سعودی را به نابود شدن تهدید کرده است.

گفتنی است “طلال بن عبدالعزیز” پدر ولید یکی از شاهزادگان مغضوب هیات حاکمه سعودی محسوب می شود که پیشتر در دهه ۱۹۶۰ میلادی به دلیل اختلافات فکری با هیات حاکمه سعودی از سوی دولت عربستان طرد شده است. طلال دارای دیدگاه های لیبرال بود و خواستار اعمال اصلاحاتی اساسی در ساختار حاکمیت سعودی شده بود.


منبع: عصرایران