درخواست منصوریان از خرمگاه/ به خاطر من با رحمتی فقط دست بده!

منصوریان دارد تمام تلاشش را می کند تا حاشیه های تیمش را به حداقل برساند.

به گزارش خبرآنلاین؛ علیرضا منصوریان ظاهرا از خرمگاه درخواست کرده بود تا در محل تمرین با سید مهدی رحمتی دست بدهد!

این خبری است که روزنامه گل آن را منتشر کرده است. اختلاف بین کاپیتان استقلال با اعضای کادر فنی باعث شده تا در تیم مشکلات زیادی به وجود بیاید.بر اساس اخبار رسیده ظاهرا سرمربی آبی ها از دستیار خودش خواسته است تا به خاطر او اگر با رحمتی روبرو شد فقط با این بازیکن دست بدهد تا حاشیه ای دیگر گریبان این تیم را نگیرد.

 


منبع: alef.ir

علیرضا منصوریان:حتی اگر تاوانش شکست هم باشد، استقلالم را پاک می‌کنم

تماشاگران امروز نوشت:منصوریان روزهای سختی را سپری می‌کند، او وارد دعوایی شده که قبل از خودش دو مربی سرشناس تاریخ استقلال، یعنی امیر قلعه‌نویی و پرویز مظلومی را زمین‌گیر کرده بود.

منصوریان که در ابتدای فصل توصیه‌های دو مربی قبل از خود را خیلی جدی نگرفته بود، حالا در نیم‌فصل و در شرایطی که تیمش خیلی حال خوشی ندارد، دست به انقلاب زده و می‌خواهد شرایط را تغییر دهد. او مدام در حرف‌هایش از دشمن داخلی می‌گوید. دشمنی که البته در ارکان مدیریتی باشگاه است. حرف‌هایش، حرف‌های جدیدی هم نیست. او همان‌هایی را می‌گوید که قلعه‌نویی گفته بود؛ راه نجات استقلال، سوزانده شدن ریشه‌شان در استقلال است و برای حرفش هم حنیف را به شهادت گرفته بود. منصوریان حالا درباره این مسائل به تماشاگران ‌امروز می‌گوید: «من در مسیر پاکسازی فوتبال پیش می‌روم و برای موفقیت، از بزرگان فوتبال هم توصیه و راهنمایی می‌گیرم. راستش تا قبل از استقلال خیلی رسانه‌ها را می‌خواندم و همه چیز را چک می‌کردم، اما الان در استقلال واقعاً تمرکزم فقط روی کارم است. اصلاً نمی‌دانم چه می‌نویسند یا چه جوی درباره‌ام ایجاد شده. من تمرکزم را گذاشته‌ام که تیمم را نجات بدهم. این کار باید از درون باشگاه ما شروع شود. می‌دانم مسیر سختی دارم و ممکن است در این مسیر قربانی شوم، اما این بار پا پس نمی‌کشم. وارد مسیری شدم که یا باید اصلاحش کنم یا قربانی شوم. من تمام تلاشم را می‌کنم تا وظیفه‌ای که به دوشم افتاده را انجام بدهم.»

او در پاسخ به این سؤال که چرا در ابتدای فصل به توصیه‌های مربیان قبلی توجه نکرده، می‌گوید: «باید مشکل را حل کنم. ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. من الان مشکل را پیدا کردم و تمام توانم را می‌گذارم که تیمم را نجات دهم. مهم نیست چه تاوانی خواهد داشت، کاری که باید را انجام می‌دهم. الان زدم به دریا و تا ته خطش می‌روم. باید استقلال را به مسیر موفقیت برگردانم و این کار تلفات دارد. مشکل را پیدا کردیم و ا‌ن‌شا‌ا… حلش می‌کنیم. باز هم تأکید می‌کنم پای هدفم می‌مانم، اگر تنها و یک نفری قرار باشد این مسیر را طی کنم.»
 


منبع: alef.ir

بشیر باباجان‌زاده از کشتی خداحافظی کرد/به آرزوی دومم نرسیدم

تسنیم نوشت:کشتی‌گیر وزن ۱۳۰ کیلوگرم ایران در المپیک ۲۰۱۶ ریو از دنیای قهرمانی خداحافظی کرد.

چند روز پیش اعلام شد که بشیر باباجان‌زاده به دلیل دوپینگ به مدت ۴ سال محروم شده است. در پی این موضوع فرنگی‌کار ۲۷ ساله کشورمان اعلام کرد که از کشتی خداحافظی می‌کند.

باباجان‌زاده با تأیید این خبر گفت که قصد احداث باشگاه کشتی را دارد.«چند روزی است که درگیر شوک بزرگی هستم. فکر نمی‌کنم تا به حال هیچ اتفاقی چنین فشاری را به من وارد کرده باشد. اردیبهشت ماه سال جاری بعد از اتمام مسابقه به صورت داوطلبانه خواستم برای تست دوپینگ بروم. قبل از اینکه به اتاق برسم، فردی به من گفت «مطمئنی که مشکلی نداری؟» با لبخند گفتم «نه بابا چه مشکلی؟!» بعد هم رفتم و در حضور مأموران وادا تست دادم.»

وی ادامه داد:« بعد از این تست تا فاصله المپیک ۲۰۱۶، سه چهار تست دیگر هم دادم و در یک مسابقه بین‌المللی هم شرکت کردم که برای آن هم تست دوپینگ دادم. جواب تمام تست‌ها با فاصله ۲ هفته برای ما فرستاده شد که همه منفی بود و کدهای آنها هنوز هم در فدراسیون موجود است.»

فرنگی‌کار سنگین‌وزن کشورمان تصریح کرد:«به المپیک ۲۰۱۶ ریو رفتم و متأسفانه دست خالی برگشتم. یک روز با من تماس گرفته شد و در مورد اینکه چه مکمل‌هایی استفاده می‌کردم، سؤال پرسیدند. در آخر اطلاع دادند که تست دوپینگ اردیبهشت من مثبت اعلام شده است! برای من واقعاً جای سؤال بود که چطور این اتفاق افتاده است.»

باباجان‌زاده خاطرنشان کرد:« چند روز پیش از سایت اتحادیه جهانی کشتی متوجه شدم که نوع داروی مصرفی از نوع حلال (خوراکی) بوده و تزریقی نبوده و من هیچ اطلاعی از مصرف چنین مکملی نداشته و ندارم. امیدوارم هیچ ورزشکاری مخصوصاً در سطوح حرفه‌ای درگیر چنین حادثه تلخی نشود تا اشتباهات افراد دیگر باعث از بین رفتن انگیزه و چنین اتفاق بزرگ و جبران‌ناپذیری برای آنها شود.»

وی افزود:« دو آرزوی بزرگ در کشتی داشتم؛ یکی عنوان جهانی و دیگری المپیک. خوشبختانه توانستم عنوان آسیایی و جهانی را به دست بیاورم اما متأسفانه نتوانستم به آرزوی دومم که مدال المپیک بود برسم و کارنامه مدال‌هایم را تکمیل کنم. چند روزی است که تلاش می‌کنم به خودم بفهمانم کشتی بخشی از زندگی من بود و بالاخره یک روزی، امروز یا فردا عمرش برای من تمام می‌شد اما افسوس می‌خورم که اینطور تمام شد.»

فرنگی‌کار سنگین‌وزن کشورمان با اشاره به محمد بنا گفت:« بنا برای من مثل یک پدر بوده و هست و من همیشه خودم را شاگرد این مرد بزرگ می‌دانم. از اینکه افتخار داشتم در رکاب او آموزش ببینم و رشد کنم بسیار خوشحالم.»

باباجان‌زاده ادامه داد:« امیدوارم روزی برسد که رسول خادم را در جایگاه وزیر ورزش ایران ببینم چون نحوه مدیریتی او زبانزد خاص و عام شده و شایستگی خود را با توجه به تلاشی که برای جامعه کشتی به کار گرفت، برای همه اثبات کرده است. کاش باز هم دو مربی نابغه کشتی آزاد و فرنگی، «محمد آقا» و «آقا رسول» را کنار هم ببینیم و باز هم شاهد صحنه‌های قهرمانی های ارزنده شاگردان‌شان باشیم و به ایرانی بودن‌مان افتخار کنیم.»

وی افزود:« رسول جرینی هم از برادر به من نزدیک‌تر است. وی دوست بسیار خوب و از همه مهمتر مربی سازنده و قهاری بود که باز هم از اینکه کنار او و دیگر کادر مربیان محمدبنا بودم به خودم می‌بالم.»

فرنگی‌کار سنگین‌وزن کشورمان با اشاره به امیر قاسمی‌منجزی، رقیب خود در وزن ۱۳۰ کیلوگرم گفت:« امیر قاسمی همیشه قبل از اینکه رقیب من باشد، رفیق من بوده و از دوستان درجه یک من است و قطعاً شایستگی‌های بسیار زیادی در کشتی دارد اما چیزی که از همه مهمتر است، صفت پهلوانی اوست. امروز دیدم که برخلاف بعضی از رقبا که انگار با همدیگر سرِ جنگ دارند و منتظر زمین خوردن دیگری هستند، چطور با کمال تواضع و فروتنی از من حمایت کرد و درس خیلی بزرگی به من و بقیه دوستان‌مان داد.»

باباجان‌زاده تأکید کرد:« بدون دروغ می‌توانم بگویم نصف عمرم را در خانه کشتی و با بچه‌ها در اردوهای تیم ملی بودم و خاطرات بسیار زیادی داشتم. برای تمام بچه‌های تیم ملی کشتی فرنگی و آزاد ایران از صمیم قلبم آرزوی موفقیت هر چه بیشتر دارم و مطمئنم که خیلی زود دلم برای روزهایی که در خانه کشتی بودم، تنگ می‌شود.»

وی ادامه داد:« شرمنده هموطنان فهیمم شدم. دست آن دسته از هموطنان که حمایت یا انتقاد درست و به‌جا کردند را می‌بوسم و برای آن عده که از طریق فحاشی سعی کردند شخصیت‌شان را نشان دهند هم دعا می‌کنم که به راه راست هدایت شوند و به زودی روش انتقاد درست را یاد بگیرند.»

فرنگی‌کار سنگین‌وزن کشورمان درباره برنامه‌های آینده خود گفت: قصد احداث باشگاه کشتی را دارم تا بتوانم چیزهایی که در جوار محمد بنا و کادر حرفه‌ای او یاد گرفتم را انتقال دهم و استعدادیابی کنم و سهم کوچکی در افتخار‌آفرینی نسل‌های بعد کشتی داشته باشم.

باباجان‌زاده در پایان گفت:« از محمد بنا، رسول خادم، رسول جزینی، حمید بنی‌تمیم، دکتر ملک‌محمدی، رضا لایق، حبیب‌الله اخلاقی، امام جمعه شهرستان بابل، شهردار و شورای شهر بابل و همچنین دوستان عزیزم که همیشه پشتم بودند و حمایتم کردند مثل اسحاق قویدل، عادل بالی‌تبار، داوود گیل‌نیرنگ، محسن حاجی‌پور، امید نوروزی، یوسف رضایی، دکتر حسینی، علی ارسلان و دیگر دوستان عزیز و همسر عزیزم و تمامی کسانی که برایم زحمت کشیدند و به گردنم حق دارند، تشکر می‌کنم. امیدوارم روزهای خوب و تن سالم برای همه آنها ببینم. پایان تلخی بود اما خداحافظ دنیای قهرمانی.»

 


منبع: alef.ir

اخطار رئیس جمهور به نوبخت و طیب‌نیا/رشد مسکن منفی ۱۰ و سرمایه‌گذاری منفی ۸درصد شد

رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور از اخطار رئیس جمهور به این سازمان و وزارت اقتصاد بابت تاخیر در پرداخت حقوق کارمندان خبر داد و گفت: در سال جاری رشد بخش مسکن و ساختمان منفی ۱۰ درصد و سرمایه‌گذاری منفی ۸درصد شد.

به گزارش تسنیم، محمد باقر نوبخت در برنامه گفتگوی ویژه افزود: نمایندگان مجلس همچنین نظر دولت در خصوص هدفمندی یارانه ها را تصویب کردند و بار ۸۸ هزار میلیارد تومانی اضافه شده بر دولت، در تعیین قیمت خوراک پالایشگاه ها را با پیشنهاد ما برداشتند.

وی گفت: رشد اقتصادی پیش بینی شده برای سال آینده ۷٫۷ درصد است .

رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور افزود: رشد اقتصادی شش ماهه امسال با احتساب نفت ۶٫۵ درصد و بدون محاسبه آن ۴٫۵ درصد بود .
نوبخت گفت: رشد اقتصادی بخش کشاورزی در همین مدت ۶ و صنعت ۹ درصد بود .

وی به افزایش ۱۹ درصدی تولید گندم، ۶۰ درصدی تولید چای ، ۷۱ درصدی تولید دانه های روغنی و ۱۸ درصدی تولید شلتوک و برنج در نیمه اول امسال در مقایسه با پارسال اضافه کرد و افزود: درزمینه تولید خودروهای سواری نیز در همین مدت ۳۷ درصد، وانت ۲۳ درصد و اتوبوس و مینی بوس ۱۷ درصد افزایش تولید داشتیم.

سخنگوی دولت گفت: در نیمه اول امسال همچنین تولید لاستیک ۱۴ درصد و یخچال فریزر ۱۶ درصد افزایش یافت.

نوبخت افزود: امسال برای فعال کردن ۱۹ هزار واحد صنعتی غیر فعال ، ۱۳ هزار میلیارد تومان تسهیلات پرداخت شد.

وی با اذعان به رشد منفی در بخش ساختمان گفت: اگر چه در نیمه اول امسال رشد منفی ۱۰ درصدی در بخش ساختمان داشتیم اما قیمت مسکن در حال حرکت به سمت نرخ تورم است و این برای سرمایه گذاران امید بخش است.

رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور افزود: امسال ۳۲ هزار میلیارد تومان به صورت نقد ، اسناد خزانه و اوراق مشارکت به پیمانکارانی که از دولت طلب داشتند پرداخت شد.

نوبخت با اشاره به اینکه از سال ۹۲ تا ابتدای دی ۹۴ ، ۵ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار سرمایه گذاری خارجی در ۱۱۳ طرح صورت گرفت گفت: پس از برجام و دریک سال گذشته بیش از ۱۱ میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی در کشور صورت گرفته که ْآثارش در آینده مشخص خواهد شد.

وی رشد منفی ۱۸ و نیم درصدی در سرمایه گذاری داخلی را در سال قبل یادآور شد و افزود: با اقدامات دولت این رشد به منفی ۸ درصد در شش ماه اول امسال کاهش یافت.

رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور نظام بانکی کشور را دارای مشکل دانست و گفت: سرمایه اولیه بانک ها کم است و در سال های اخیر افزایش سرمایه دولت در آنها صورت نگرفته و مطالبات معوقه بانک ها هم مزید بر علت شده است.

نوبخت افزود: دولت از دو مسیر پرداخت بدهی هایش به بانک ها از طریق اوراق بدهی و افزایش همزمان سرمایه بانک ها در حال تقویت بانک های کشور است.

وی با اشاره به ۵۰ هزار میلیارد تومان درآمدهای دولت از محل هدفمندی یارانه ها گفت: با کسورات قانونی این مبلغ به ۲۱ هزار میلیارد تومان کاهش می یابد و با اضافاتی که دولت از محل های مختلف به این منابع دارد سالانه ۴۲ هزار میلیارد تومان یارانه به خانواده ها پرداخت می کند.

سخنگوی دولت با اشاره به تصویب ادامه طرح هدفمند کردن یارانه ها در مجلس به همین صورت افزود: بر اساس مصوبه مجلس دولت هر ساله باید در لایحه بودجه سنواتی منابع درآمدی و هزینه های طرح هدفمندی یارانه ها را لحاظ کند.

وی تصریح کرد: یارانه هیچ فرد نیازمندی در کشور قطع نخواهد شد.

نوبخت افزود: رئیس جمهور به وزارت اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه اخطار کرده است که حقوق کارکنان دولت هر ماه پیش از پایان ماه به آنان پرداخت شود و حتی برای یک روز به ماه بعد نیفتد که از دی ماه اینگونه خواهد شد.

رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور همچنین نرخ ارز در بازار را واقعی ندانست و گفت: برخی صادر کنندگان در پی افزایش قیمت دلار هستند در حالی که افزایش قیمت دلار همه سیاست های کنترلی دولت و افزایش تولید کشور به هم می خورد.

وی افزود: دولت به هیچ وجه به خاطر تامین ریال مورد نیازش نرخ دلار را افزایش نمی دهد.

نوبخت گفت: از نظر دولت بسیار مهم از که پول ملی کشور تقویت شود.


منبع: alef.ir

پاسخ وزیر کار به ملموس نبودن ایجاد شغل برای مردم

وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی می‌گوید اگر امروز اشتغال ملموس نیست به این دلیل است که با انباشت بیکاری از سال‌های قبل روبه رو هستیم ولی نباید مردم را مایوس کنیم و مرکز آمار را زیر سوال ببریم چون رشدی که اتفاق افتاده واقعی است اما در میان‌مدت اثر خود را در زندگی مردم می گذارد و کمی طول می‌کشد تا دیده شود.

به گزارش ایسنا،‌ علی ربیعی با بیان اینکه کارنامه دولت یازدهم در امر اشتغالزایی موفق بوده است، اظهار کرد: در دو سال گذشته به طور متوسط نزدیک به ۷۰۰ هزار شغل در کشور ایجاد کردیم و من بر اساس دفترچه‌های بیمه حرف می زنم و دفترچه‌های بیمه و ریزش آن را اندازه گیری می کنم.

وی از ۷۰۰ هزار شغل ایجاد شده در کشور، ۵۳ درصد را مربوط به بخش خدمات، ۱۵ درصد را بخش کشاورزی و مابقی را در بخش‌های صنعت، ساختمان و انرژی ذکر کرد و گفت از این میزان سهم زنان ۸۰ درصد بوده است.

ربیعی با بیان اینکه هنوز ظرفیت‌های خالی بسیاری در کشور وجود دارد که بکر و دست نخورده باقی مانده است، ابراز عقیده کرد که اگر میزان رشدی که ایجاد شده ثابت و پایدار بماند اشتغالزایی مورد نظر به وجود می‌آید.

وی که در یک برنامه تلویزیونی سخن می‌گفت، از اختصاص ۱۰۰۰ میلیارد تومان اعتبار در بودجه سال ۱۳۹۶ به منظور ایجاد اشتغال خبر داد و گفت: اگر بتوانیم سال آینده ۵.۶ درصد رشد داشته باشیم این رشد به سمت اشتغال می‌رود و در کوتاه مدت شغل ایجاد می‌شود در نتیجه دولت در سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ دستاورد بهتری در زمینه اشتغال خواهد داشت.

وزیر کار دولت یازدهم ادامه داد: در کنار اعتبار پیش بینی شده، از محل صندوق توسعه ملی هم اعتباری در نظر گرفته شده که اگر تخصیص یابد تحقق اهداف اشتغال در طرح تکاپو را که هدف عمده آن اشتغال خرد و کوچک و متوسط است شاهد خواهیم بود.

ربیعی گفت: ۶۰۰ هزار شغل را تنها از این ناحیه تضمین می کنیم و علاوه بر آن شغل هایی در صنعت پتروشیمی و نفت ایجاد خواهد شد، در مجموع هدفگذاری ما این است که به یک میلیون شغل دست پیدا کنیم.


منبع: alef.ir

جزئیات پرونده بدهی میلیاردی پسر فوتبالیست معروف بابت برنج

معاون وزیر جهاد کشاورزی جزئیات بدهی ۲۵ میلیاردی پسر فوتبالیست مشهور بابت خرید ترهینی برنج از دولت و به مزایده گذاشتن ویلای این بدهکار را تشریح کرد.

به گزارش ایسنا، طی سال جاری پرونده بدهی ۲۵ میلیاردی پسر فوتبالیست مشهور و اسبق تیم ملی در رسانه‌ها مطرح شد که این چهره فوتبالی از دولت و وزارت جهاد کشاورزی در سال ۱۳۹۳ حدود ۲۵ میلیارد تومان برنج به صورت ترهینی و از طریق به رهن گذاشتن ویلای خود در لواسان خریداری کرده و فروخته بود اما همچنان پول دولت را بابت خرید و فروش این برنج‌ها پرداخت نکرده است.

علی قنبری، مدیر عامل شرکت بازرگانی دولتی در این باره به ایسنا، گفت: در دولت گذشته برنج مانند دیگر محصولات کشاورزی به دلیل آنکه واردات آن در اختیار وزارت جهاد کشاورزی نبود، بدون توجه به نیاز و احتساب تولید داخلی وارد شد اما با توجه به وجود مازاد بیش از حد آن تصمیم گرفته شد که براساس قانون بودجه سال ۱۳۹۳ این محموله‌ها را با انتشار فراخوانی به صورت ترهینی به متقاضیان بفروشیم و براین اساس هر متقاضی ملکی را برای خرید این برنج‌ها به رهن گذاشت.

وی افزود: براین اساس به اندازه ۷۰ درصد ارزش واقعی ملک به رهن گذاشته شده به آنها برنج فروختیم و در این میان عده‌ای به وعده‌شان عمل کردند و عده‌ای دیگر علی‌رغم فروش محصول، هنوز بهای آن را به دولت پرداخت نکرده‌اند و علت آن را نداشتن نقدینگی برای تامین اعتبار آن اعلام کردند. به همین دلیل ملک به رهن گذاشته پسر این فوتبالیست معروف را به همراه دیگر بدهکاران به اجرا گذاشتیم و در حال مزایده و فروش آن برای تامین مطالبات دولت هستیم.

هیچ برنج تاریخ مصرف گذشته و آلوده‌ای وجود ندارد

معاون وزیر جهاد کشاورزی ادامه داد: هیچ برنج تاریخ مصرف گذشته و آلوده‌ای وجود ندارد، چرا که همه این محموله‌ها با تایید دستگاه‌های نظارتی مانند وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سازمان غذا و دارو به کشور وارد می‌شوند.

قنبری اظهار کرد: تاریخ مصرف بهینه برنج دو سال است که البته اگر در شرایط مناسب نگهداری شود، قرص‌گذاری صورت گیرد و در معرض آلودگی نباشد می‌توان تا چهار سال برنج را قابل مصرف انسانی ذخیره کرد که در این صورت باید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سازمان غذا و دارو تست و آزمایش‌های متعددی روی محموله‌های برنج دوساله انجام دهند تا بتوانند برای تمدید تاریخ مصرف بهینه آن رای مثبت یا منفی را صادر کنند.

هم‌اکنون بیش از دو ماه از این اتفاق می گذرد اما علی‌رغم هشدارهای وزارت جهاد کشاورزی مبنی بر به اجرا گذاشتن سند ملکی رهنی این فرد بدهکار، هنوز طلب دولت  پرداخت‌ نشده است و به گفته حسن عباسی معروفان – معاون شرکت بازرگانی دولتی ایران – طی هفته گذشته ویلای پسر این فوتبالیست بدهکار واقع در لواسان که پیش از این سندش به عنوان تضمین به رهن دولت گذاشته شده بود، به مزایده گذاشته شد تا با فروش آن، طلب دولت از این محل پرداخت شود که البته مشخص نیست چرا تاکنون این ملک رهنی فروخته نشده یا دولت به عنوان طلب‌کار نتوانسته آن را به پول تبدیل کند.


منبع: alef.ir

توکلی:اصولگراها حرف‌شنوی ندارند/قالیباف کار خوبی نکرد

احمد توکلی، نماینده ادوار مجلس که «مرد تذکرهای قانونی» مجلس شناخته می شد، این روزها، پس از آنکه همچون دیگر اصولگرایان تهران از ورود به مجلس دهم بازماند، خود را درگیر فعالیت‌های سازمان مردم نهاد دیده بان شفافیت و عدالت کرده است. سازمانی که خود پایه گذار آن بود. سازمان مردم نهاد شفافیت و عدالت چنان او را مشغول به خود کرده است که برای مصاحبه‌ ما را هم به ساختمان آجری این سازمان دعوت کرد.

این دل مشغولی جدید توکلی او را در حوزه سیاست کمی ساکت‌تر کرده است، هر چند او معتقد است که سیاست بازنشستگی ندارد اما وقتی حرف به اصولگرایان و انتخابات می‌رسد، جسته و گریخته اشاره می‌کند که «اصولگراها اشکالاتی دارند. من اما میل ندارم این روزها در این رابطه حرفی بزنم.»

گرچه توکلی ابتدا تمایلی به صحبت در مورد اصولگرایان نداشت اما در ادامه گپ و گفتمان، وقتی سخن از وحدت اصولگرایان به میان آمد، گفت که« وحدت حول یک شخص الان جواب نمی دهد. مقداری تعارف با هم می کنند. وحدت باید حول مفاهیم و اهداف اتفاق بیفتد.» او این نقد را هم به هم طیفان اصولگرایش داشت که حرف شنوی ندارند. 

او که معتقد است جامعه مدرسین مرجعیت گذشته را ندارد، همچنین در مورد محوریت قرار گرفتن جامعه روحانیت در انتخابات آتی، با قاطعیت گفت که این موضوع را قبول ندارد.

او تلویحا از قالیباف گلایه می کند که به گزارش سازمان دیده بان عدالت درباره شهرداری توجهی نکرد و البته احتمال می دهد آقای شهردار اطرافیان خوبی نداشته است.

از جُک های سیاسی مردم حرف زد، از بابک زنجانی که اعدام حقش است، از مهندس بازرگان که حاضر نبود مملکت را از بین ببرد، از اصلاح طلبانی که سریع جفت و جور می شوند و …

مشروح گفتگوی احمد توکلی با خبرآنلاین را در ادامه بخوانید:

****

*آقای توکلی دوری از مجلس چطور است؟ دلتان برای فضای مجلس و سیاست تنگ نمی‌شود؟

ما که در سیاست هستیم.

*خود فضای مجلس که درگیر بودید…

نه، تنگ نمی شود.

*چرا ؟

دیگر آمدیم این سمت.

*حتی وقتی یکی مثل آقای حضرتی پشت تریبون می گوید جای آقای توکلی در مجلس خالی است.

ایشان به من لطف کرده است و نظرش را گفته است اما خب چرا دلم تنگ شود؟


*یعنی مجلس آنقدر گیر و دار داشته که دوری از آن فضا برای شما سخت نباشد.

نه هر چیزی که پیش بیاید ،انشاءاله خیر است. یک عالمی در زمان قاجاریه اهل معرفت و تذهیب نفس بود، چند روز بود که در اصفهان گرد و غبار گرفته بود و گرمای شدید بود. او در حجره یکی از شاگردهایش که به او ارادات داشت، سر می کرد. که در همان حین یک باران خوبی آمد، ایشان در را باز کردند و گفتند چه باران به موقعی، مدتی بعد این فرد به رحمت خدا رفت. شاگرد این عالم خیلی دلش می خواست که ایشان در خواب ببیند، هرکاری می کرد به نتیجه نمی رسید. تا اینکه چله گرفت. خواب این استاد را دید، گفت استاد در چه حالی هستید. گفت یادت هست در آن روز که باران آمد، من در را باز کردم، چه گفتم؟ شاگرد گفت بله گفتید چه باران به موقعی، گفت به خاطر همان حرف، خدا از لحظه مرگم مرا نگه داشته است، می پرسد که  کدام کار من بی موقع بوده است؟ حالا کدام کار خدا بی موقع است، ما ثمره اعمال خودمان را می بینیم. بارم کم شده ولی کارم کم نشده است.


*الان بارتان کم شده است، راضی هستید؟

ناراضی نیستم.

احمدی نژاد یک کاری کرد که بعدا خرابش کرد. میخواست مشاورین جوان را رشد دهد، ولی اگر قوره انگور نشده، کشمش شود، بالطبع ترش می شود. یعنی جوان باید مسیری را طی کند و تا به آن مسئولیت سپرده شود. اگر یکباره جوانی را شما مشاور وزیر کردید، نیت درست بود که جوانان را بخوااهیم تربیت کنیم، اما چرا مشاور وزیر، باید مشاور مدیر کل میشد که پله پله بالا برود نه به گونه ای شود که دچار توهم شوند.

*رادیو مجلس را گوش می کنید؟

یکبار فقط.

*چه زمانی بود؟

یادم نمی آید برای چه زمانی بود.

*چرا گوش نمی دهید؟ پیگیر نیستید یا…

وقت ندارم، تلویزیون هم خیلی کم نگاه میکنم و خبرها هم بیشتر از شبکه های اجتماعی میگیرم. وقتم صرف کارهای دیگر میشود.

*شده تا به حال اتفاقی در مجلس در حال رخ دادن باشد و شما بگویید ای کاش من در مجلس بودم تا در آن موقعیت کاری انجام می دادم؟

نمیدانم. کاری که الان انجام می دهم را کم اهمیت نمی دانم. شاید خیر در این بود که از کارهای دیگر فارغ شوم و به مبارزه با فساد بپردازم.

*پس شما کلا پرونده مجلس را برای خودتان بستید؟ یعنی دیگر دوست ندارید وارد حوزه مجلس شوید.

نه پرونده مجلس را نبستم، شاید دوره بعد وظیفه ای پیدا بشود.

*شما از همان دهه های انقلاب وارد فضای سیاسی شدید. الان با گذشت این سالها حس خستگی از فعالیت سیاسی نمیکنید؟ فکر میکنید که فضای سیاست بازنشستگی ندارد و این راه باید ادامه داشته باشد؟

وقتی آدم نفس میکشد که بدش نمی آید، کار هم مثل نفس کشیدن اسست، سیاست یک بخشی از زندگی هر کسی است و من انتخاب کردم که کارم سیاست باشد.

*و بازنشستگی ندارد؟

علی القاعده ندارد، مگر اینکه آدم ناتوان بشود. سیاست مثل زندگی کردن می ماند، مثل نفس کشیدن.

*نسل جدید سیاسیون را چطور ارزیابی می کنید، چقدر با نسل قدیم تفاوت دارد؟ آقای توکلی ۳۷ سال پیش، نزدیک ۲۸ سالش بود. ازاول انقلاب، از همان موقع وارد ارکان سطح بالای حاکمیت شدید و مسئولیت داشتید. الان شرایط را چطور میبینید، نسل جدید سیاسی را آرمانی میبینید یا رویایی؟ بی پرواتر شدند یا قاعده مدارتر؟ تشکل های سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا نسل و اعضای جدیدی دارند اما کسانی که آمدند نقش چندانی در حوزه اجرایی و تصمیم گیری ندارند. این اعتماد چرا نیست؟ مثلا متوسط سن نمایندگان و وزرای ما بالای ۵۰ سال است.

متوسط سنی وزرای این دولت  نوبری است.(خنده). عرض کنم که جوانان اول انقلاب معمولا به یک سابقه پرتلاطم مسبوق بودند، من خودم وقتی نماینده شدم ۲۸ سالم بود. اما ده دوازده سالی بود که کار سیاسی کرده بودم، اعتصابات و بازداشت های متعدد، اخراج از دانشگاه و اعزام به سربازی بالاخره محکومیت و بیش از چهار سال زندان رفته بودم. امثال من، چون دوره پرتلاطمی گذرانده بودند، کمی پیچیده تر از جوانان این زمانه بودند، زندگیشان به زحمت و مرارت برای رسیدن به هدف میگذشت. هدفی که دستیابی به آن بسیار دور و سخت به نظر می آمد. این روحیه که آدم هدف را دور ببیند اما دست از مبارزه برندارد، کمالی را به وجود آدم میدهد که نشاط، امید و همه چیز در آن هست.

ما در ایران حزب واقعی دو حزب بیشتر نداشتیم، حزب توده و جمهوری اسلامی که به تمام معنا حزب بودند و از نظر حزبی موفق بودند. اولی خائن در آمد و دومی اختلافات زمان جنگ موجب شد تا امام کرکره اش را پایین بکشد، ولی الان توده ای ها نیستند و عمرشان به سر آمده است و آخرین باز ماندگانش نیز از بین رفتند

دوران انقلاب، پیچیده بود و بالا و پایین بسیاری داشت. دسته هایی از انقلاب جدا شدند، اول مجاهدین خلق که از اول نپیوسته بودند. منافقانه اظهار همراهی میکردند تا این که اسلحه کشیدند. یک تیپی اقدام به کارهایی برخلاف حکومت کردند و حذف شدند و مجبور بودیم حذف کنیم، چون یک حکومت به ضد خودش رسمیت نمیدهد.

*یعنی اگر دوباره با همین تجربه به زمان انقلاب برگردیم، دوباره همین پروسه طی می شود؟

هیچ وقت با همین تجربه به گذشته بازنمیگردیم، این فرض همیشه فرض است. من از اتفاقی که افتاد متاسف نیستم چون اغلب کسانی که اینگونه با آنها برخورد شد خودشان مقصر بودند، و اینکه انسان عاقل و با شرافت وقتی چیزی را قبول میکند، پایش می ایستد. انسان عاقل وقتی میبیند نمیتواند چیز بهتری بسازد، با وضع موجود کنار می آید. من مرحوم بازرگان را انسان عاقلی میدانم، یک کمی دست و پا زد که حرف خودش را پیش ببرد، بعد وقتی دید نمیشود، با حکومت در نیافتاد، نخواست که از بینش ببرد، چون دید که بر فرض هم  اگر قدرتش را داشت این را از بین ببرد، چیز بهتری جایش نمی آید. ولی برخی دیگر نه، فکر میکردند که میتوانند تغییر دهند و توهم داشتند. مثل بنی صدر او نماد تکبر بود. خدا عاقبتش را به خیر کند. حالا از سئوال شما دور شدیم، بگذریم…

*حالا که حرف به اینجا کشیده شد، شما بنی صدر را خائن می‌دانید یا نه؟

 اینکه آدم چیزی را بپذیرد و بعد در پنهان بدلش را انجام دهد، مگر اسم دیگری غیر خیانت روی آن  میتوان گذاشت؟ میتوانست از ابتدا نپذیرد. وقتی از دوش انقلاب بالا برود و بعد یواشکی کار دیگری بکند، اسمش را چه باید گذاشت؟

*شما نگفتید چرا نسل اول این ریسک واگذاری قدرت را به نسل جدید، قبول نمیکند؟

این کار زمانی خوب صورت می گیرد که احزاب فعال باشند و جوان ها آهسته آهسته رشد کنند و تربیت شوند. ما در ایران حزب واقعی دو حزب بیشتر نداشتیم، حزب توده و جمهوری اسلامی که به تمام معنا حزب بودند و از نظر حزبی موفق بودند. اولی خائن در آمد و دومی اختلافات زمان جنگ موجب شد تا امام کرکره اش را پایین بکشد، ولی الان توده ای ها نیستند و عمرشان به سر آمده است و آخرین باز ماندگانش نیز از بین رفتند.

ولی بچه های حزب جمهوری اسلامی هنوز هستند و به نظام وفادار هستند. باقی احزاب، کار حزبی نمیکنند، شبیه کلوپ هستند که کارشان هم نگرفت. با قدرت بالا رفتند و با قدرت هم پایین آمدند.

*یک نگاهی هم وجود دارد اینکه که نخواستید بگیرد.

کلا در جمهوری اسلامی خاطره تحزب خوشایند نیست.

*این توجیه نیست؟

توجیه اگر عقلایی باشد، درست است(خنده)

در واکنش به رای نیاوردن لیست اصولگرایان تهران: خب این کری خواندن ها که مهم نیست و واقعیت را تغییر نمیدهد. این افتخاری نیست مجلس را به پیاده نظام بسپاریم. آن افسران جوان به خاطر پیری این ژنرال ها نبود که رای آوردند، عوامل دیگری دخیل بود. من معتقدم که این ضعف در نیروهای انقلابی است و به نظر من با این عاداتی که ما داریم سخت است.

*شما میگویید هنوز ما از سرمایه حزب جمهوری اسلامی استفاده میکنیم…

نگفتم استفاده میکنیم، گفتم به درد میخورند. مگر الان از آنها استفاده میشود. مگر الان دولت آقای روحانی از حزب استفاده میکند؟ نه.

*خب آقای روحانی در حزب بوده است.

 به همین دلیل گفتم که هنوز آدم هایی هستند که به کار می آیند. حرفهای من توجیه عقلانی است. خاطره تاریخی زود پاک نمیشود، وقتی صحبت احزاب میشود مردم یاد آن احزاب یا یاد کلوپ هایی می افتند که با هم دعوا و فحش کاری میکنند. در انگلستان درس میخواندم، به بچه ها از بچگی روحیه کار جمعی را یاد میدادند و بچه حتی انشاء هم جمعی می نوشتند.ما روحیه فردگرایی مان شدیداست و کار جمعی کم میکنیم. ما اینجا قهرمان پروریم و همیشه یک نفر گل میکند و پیش میرود. این روحیه فرد گرایی، آن زمینه تاریخی و بی میلی حکومت. به نظر من کسی دنبال این نیست که این مشکل را حل کند.

*سیاستمدارهای نسل اول ما انگار یک آیینه دستشان است که آن آیینه آنها را جوان نشان میدهد و آنها فکر میکنند هنوز جوان هستند.(خنده) الان آقای توکلی، باهنر و لاریجانی بالای ۶۵ سالشان است.

لاریجانی ۵ سال از من کوچکتر است(خنده)

*حالاچندان تفاوتی نمیکند. بالاخره بالای ۶۰هستند، ۲۰ سال دیگر چه اتفاقی قراراست بیفتد؟

کادرتربیت نشده است.

*خب چه باید کرد، اینکه واقعا ۱۰ سال و ۲۰ سال دیگر این خلاء احساس میشود. شما حزب جمهوری را داشتید الان بعد از گذشت این زمان طولانی هنوز میگویید از سرمایه حزب جمهوری استفاده میکنید. خب ۲۰ سال دیگر میخواهید چه سرمایه ای برای این مملکت داشته باشید؟

سئوال سختی است. ایرادتان وارد است. ولی احمدی نژاد یک کاری کرد که خراب کرد. میخواست مشاورین جوان را رشد دهد، ولی اگر قوره انگور نشده، کشمش شود، بالطبع ترش میشود. یعنی جوان باید مسیری را طی کند و تا به آن مسئولیت سپرده شود. اگر یکباره جوانی را شما مشاور وزیر کردید، نیت درست بود که جوانان را بخوااهیم تربیت کنیم، اما چرا مشاور وزیر، باید مشاور مدیر کل میشد که پله پله بالا برود نه به گونه ای شود که دچار توهم شوند.

*الان جوانان نسل جدید را از انقلاب حساب کنیم که نزدیک به ۳۷ سالشان است، آنها را آرمانی میبینید یا رویایی؟ نسلی که هنوز نسل اولی انقلاب این ریسک را نمیکنند که فضا را به آنها بدهند.

نه، همه جا اینگونه نیست، من خودم کلی نیروی جوان آوردم به مرکز پژوهشها. البته پیرمردان بسیار مجرب هم داشتم که جوانان در کنارشان رشد کردند. جاهای دیگری هم اینگونه است، اما همانطور که گفتم چون زمینه ساخته شدن جوانان را فراهم نکردیم به این مشکل خوردیم. همانطور که گفتم کار سیاست، کار پر از کشمکش با واقعیت است، باید سرمان به سنگ بخورد و دوباره بلند شویم، اگر راهمان جاده صاف و آسفالتی باشد، جوانان تربیت نمیشوند، پس باید در معرض دست انداز قرار داد و اجازه بدهیم که این ها اشتباه کنند و اشتباهشان را تصحیح کنیم. مثل مرکز پژوهش ها.

*آقای دکتر مرکز پژوهش ها فرق دارد. مثلا شما فکر کنید که آقای حداد بگوید خب من ۷۰ و اندی سالم است، بگویم خب فرید الدین شما بیایید جای من. آقای توکلی بگوید خب من ۶۵ سالم است به شما کمک میکنم، آقا زهیر بیایید جای من…

نه، من از این کارا نکردم و نمیکنم. صندلیم را تعارف نمیزنم. این کار بد است. این کارها را کردند و بد هم کردند. برای اینکه  صندلی سیاسی موروثی که نیست.

اصلاح طلبان یک طیف هستند مانند اصولگرایی اما اصلاح طلبان عمل گراتر هستند. زود با یکدیگر چفت میشوند و به هم نزدیک میشوند بنابراین تأثیر بیشتری بر آرای مردمی میگذارند. اما اصولگراها به خاطر همان روحیه ای که هر کسی احساس تکلیف میکند و می آید، در تفاهم سخت تر هستند و کوتاه نمی آیند.

*نه اینکه موروثی باشد، مثلا در  لیست اصولگرایان مجلس دهم، از سوی حزب موتلفه آقای جولایی آمد ولی بعدش آقای نبی حبیبی جایگزینش شدند. من میگویم آقای حبیبی که بالای ۷۰ سال دارد، او مهمتر است یا اینکه مثلا حالا آقای جولایی می آمد با همان میزان رای شکست میخورد. میگفتند خب یک عضو شورای مرکزی حزب شکست خورد در عوض نمی گویند که یک ژنرال حزب موتلفه شکست خورده است.

من این حرف را قبول دارم. ما این ضعف را داریم.

*چرا نمیگذاریم جوانان وارد میدان شوند. خود شما آقای توکلی کسی بودید که وقتی روحانی رای آورد پیش بینی کردید که ما انتخابات مجلس تهران را می بازیم. وقتی چنین پیش بینی داشتید چرا با تمام قوا آمدید در یک لیست قرار گرفتید که بخواهند کنایه امروز اصلاح طلب ها را بشنوید که بگویند ما با پیاده نظام توانستیم ژنرال های اصولگرا را شکست دهیم.

خب این کری خواندن ها که مهم نیست و واقعیت را تغییر نمیدهد. این افتخاری نیست مجلس را به پیاده نظام بسپاریم!

*خب شما واقعیت را دیده بودید.

آن افسران جوان به خاطر پیری این ژنرال ها نبود که رای آوردند، عوامل دیگری دخیل بود. من معتقدم که این ضعف در نیروهای انقلابی است و به نظر من با این عاداتی که ما داریم سخت است.

*فکر میکنید در چه مقطعی به سراغ نسل بعد از انقلاب برویم؟

من میگویم همین الان برویم اما نمیروند و گوش نمیدهند.(خنده)

*ظرفیتش وجود ندارد که گوش نمیدهند؟

این دو طرفه است، هم جوانان ما آن تلاطم ها را ندیده اند. چون نسل انقلاب و نسل جنگ تلاطم دیده اند. ما باید این نگاه را تقویت میکردیم. به هر حال این حاصل نشد.بیشتر از این چیزی بلد نیستم که بگویم.(خنده)

*اینکه میگویید جوانان آب دیده نشدند تا وارد فضای سیاسی بشوند، از طرف دیگر این نگاه هم وجود دارد که حالا اگر این جوانان وارد کار شوند، مثل اتفاقی که در دوره احمدی نژاد افتاد، انگار قد و قواره چهره های سیاسی پایین آمد. حتی برخی میگویند خود احمدی نژاد وقتی بدون پیشینه سیاسی و اجرایی خاصی آمد و در جایگاه رئیس جمهور قرار گرفت. بعد از آن خیلی ها فکر کردند که خب وقتی کسی مثل احمدی نژاد توانست رئیس جمهور شود، ما هم میتوانیم. به نحوی که در دوره های بعد شاهد تلاش چهره هایی برای حضور در کارزار انتخابات ریاست جمهوری بودیم، که شاید اصلا در حد و اندازه این سمت نبودند. این نگاه چقدر به فضای سیاسی ما آُسیب زد؟

این روند هم به خود افراد آسیب میزند، هم به فضای سیاسی. به خودشان البته بیشتر آسیب وارد میکند. افراد باید یک مسیر را طی کنند تا قابلیت هایشان معلوم شود، وگرنه میسوزند. این سیر باید رعایت شود. معجزه را پیغمبران و اولیا خدا میکنند، ما زندگی تدریجی داریم.

*آقای توکلی برویم سراغ اصولگراها، به نظر شما مشکل الان اصولگرا چه مسئله ای است؟ اولین مشکل و دغدغه اصلی شان وحدت است که تلاش زیاد می کنند ولی نتیجه چندانی نداشته است؟

من در رابطه با این موضوع خیلی حرف زدنم نمی آید.

مردم ناراحت می شوند و جُک را از سر ناراحتی و یأس می سازند.سر به بی خیالی می زنند. در واقع با ساختن جُک نمی خواهند موضوع فساد را مسخره کنند چون هیچ کس فساد را خوب نمی داند بلکه می خواهند نحوه مبارزه با فساد را به سخره بگیرند یعنی می گویند “شما اهل مبارزه با فساد نیستید”.

*الان این موضوع خیلی مهم است…

بله مهم است. اصولگراها اشکالاتی دارند. من اما میل ندارم این روزها در این ارتباط حرفی بزنم.

*چرا؟

حالم اینجوری هست دیگر..(خنده)

*واقعا وحدت مشکل اصلی شان شده است که اگر حل شود مثل یک تنه درختی است که شاخه هایش بعدش می‌تواند اصلاح شود و مشکلات حل شود؟

یکی از مشکلات جدی همین است و اینکه اگر میل به وحدت نباشد، اختلافات بزرگ جلوه میکند و افراد از هم دور میشوند. خیلی هم واضح نیست که از یکدیگر چه می‌خواهند. اجمالا  اینگونه است که اصولگراها پایبندیشان به شریعت و روحانیت بیشتر است و همین باعث دور هم جمع شدنشان می شود. اینکه چقدر این در همه جدی است و چقدر در عمل وفاداری را نشان میدهند. این ها جای سئوال دارد.

اصولگرایان طیفی هستند از متشرعین وفادار به ولایت فقیه تا آدم هایی که اینگونه می نمایانند و برحسب ظرفیت زمانه رفتار می کنند. اصلاح طلبان هم یک طیفی هستند  که برخی شان نظام را قبول دارند تا ادم های سکولار. اما در میان اصلاح طلبان طیف سکولارش تسلط جوی دارند. این سمت در میان اصولگرایان طیف متشرع عقبه دارند. عمده اختلاف سر همین حدی از سکولاریسم بودن اصلاح طلبان و حدی از همین متشرع بودن اصولگرایان است.

اگر دو سر طیف وفادار به تشرع و انقلاب  دو جناح به هم نزدیک تر شوند، به مردم هم نزدیک میشوند و وضعیت بهتری ایجاد می شود.

* میگویند اصولگرایان به گفتمان ایجابی نیاز دارند، به وحدت نیاز ندارند. یعنی مردم وقتی میخواهند با دو لیست و کاندیدا از دو جناح سیاسی مواجه شوند، اصلاح طلبان میگویند آزادی سیاسی و بیان، تقویت فضای مجازی و ارتباط منطقی با غرب و مخالفت با گشت ارشاد اما از این سو اصولگرایان دقیقا برعکس هستند، مثلا توصیه میکنند به بسته شدن فضای مجازی، چرا علی مطهری از این شهر به آن شهر میرود تا جایی که آقای موحدی کرمانی گفتند که مطهری باید برود حرف هایش را با رهبری هماهنگ کند. نمیگویم این مسائل نباید باشد ولی این گفتمان اصولگرایی الان بخش سلبی اش بالا آمده و مردم مشاهده میکنند.وقتی لیست آبادگران آمد، جنبه ایجابی آن بالا بود، همه کاندیداهایشان رای آوردند به مجلس و شورای شهر رفتند اما همه چهره سلبی شان بیشتر مطرح میشود.شما به این اعتقاد دارید که باید اول دنبال یک گفتمان ایجابی باشند؟

این را من اعتقاد دارم که طرفین دقیقا همان چیزی که میگویند نیستند و رفتار نمی کنند. مثلا شما میگویید که اصلاح طلبان می گویند که آزادی باشد. من یک مثال بزنم، ماه پیش در دانشگاه شهید بهشتی مهمان یک گروهی اصلاح طلب بودم. مجری رو به من کرد و گفت که شما رای نیاوردید در واقع مطرود از جانب مردم هستید. گفتم مگر هر کسی که رای نیاورد مطرود مردم است؟ با صراحت جواب مثبت داد. به او گفتم تو دموکرات نیستی که چنین حرفی میزنی. دموکراسی یعنی قبول چرخش قدرت نه تعیین مطرودین ملت. این حرف که آن اصلاح طلب گفت خیلی فاشیستی بود.  این روحیه در جریان اصلاح طلب هست. برخلاف اینکه میگویند ما از آزادی دفاع میکنیم. خدا نکند که یکدست یکدست بشوند در این صورت خودشان را ضایع میکنند.

*همان زمان هم که گفتند اصلاحات مرد و میخی بر تابوت اصلاحات زده شد. آن زمان هم اصولگراها چنین حرف هایی در مورد اصلاح طلبان می‌زدند.

بله. اما از سمت اصلاح طلبان این نگاه بیشتر است. آنها با شعار آزادی جلو می آیند اما اینگونه عمل نمی کنند. این که من می گویم از دو طرف، طیفی که مردمی هستند به یکدیگر نزدیک شوند، برای این است که آن طیف فاشیست محدود شود.

اصلاح طلبان یک طیف هستند مانند اصولگرایی اما اصلاح طلبان عمل گراتر هستند. زود با یکدیگر چفت میشوند و به هم نزدیک میشوند بنابراین تأثیر بیشتری بر آرای مردمی میگذارند. اما اصولگراها به خاطر همان روحیه ای که هر کسی احساس تکلیف میکند و می آید، در تفاهم سخت تر هستند و کوتاه نمی آیند.

*همه احساس تکلیف می‌کنند و مجتهد هستند…

بله.(خنده)

*اینکه بر نقطه مشترک اصلاح طلبان و اصولگراها تأکید کردید، فکر میکنید این نقطه مشترک بتواند به جایی برسد که ما روزی ببینیم که همه این افراد زیر یک چتر باشند؟ چون اگر مطلع باشید آقای آل اسحاق هم اخیرا پیشنهاد کردند که یک کمیته ۱۱ نفره تشکیل شود که مجموعه ای اصلاح طلبان و اصولگرایان دور یک میز قرار بگیرند. فکر میکنید این نقطه مشترک آنقدر پر رنگ هست که روزی این ایده اجرایی شود؟

همین که این حرف ها زیاد زده می شود یعنی زمینه در حال آمده شدن است.

*اما این ایده ها در حد حرف مطرح می شوند…

قبلا این حرف ها زده نمی شد. همین که موضوعاتی پیدا میشود که افراد با یکدیگر اختلافی ندارند، نشانه مثبت است. من و آقای عبدی با هم در میزگرد حاضر میشویم یا مسائلی پیش می آید که دو طرف احساس خطر میکنند. نفس این که چنین مسائلی مطرح میشود و امیدی در آن هست چرا نا امید باشیم. من را دعوت کردند که با آقای بهزاد نبوی بنشینم تا در مورد شهید رجایی حرف بزنیم، من قبول کردم برای اینکه فکر میکردم من و آقای بهزاد نبوی در این مورد نگاهمان یکی نباشد، خیلی به هم نزدیک است.

از این فرصت هایی که پیش می آید اشتراکات آشکارتر شود و سر وفادار به نظام به یکدیگر نزدیک تر شوند، برای کشور و مردم خوب است. تنازع برای مردم فایده ای ندارد، یکی از دلایل عقب ماندگی اقتصادی ما، تنازع سیاسی است که روی عقاید نمیچرخد و بیشترش روی منافع مادی و رفاقت ها است.

*اتفاقا در آن جلسه شما صحبتی در مورد ارتباط خانوادگیتان با آقای زیبا کلام کردید. که خب این برای خیلی از مردم جالب باشد که وقتی این چهره های اصلاح طلب و اصولگرا در فضای خانوادگی این بده و بستان ها را دارند، چرا در آن فضای سیاسی اینقدر راحت با هم ارتباط نمیگیرند.

واقعا مسائل خانوادگی جدا از سیاست است. دو جوان یکدیگر را میبینند و می پسندند. طبیعتا عروس من همه عقاید پدرش را ممکن است نداشته باشد، که ندارد اما خب پدرش را خیلی دوست دارد. پسر من هم  ممکن است که همینگونه باشد. دو جوان مسلمان میخواهند با هم ازدواج کنند و ما قبول میکنیم.

اما سیاست اگر سیاستمدار راستین باشد که لغزش نداشته باشد، با اعتقادات برخورد میکند و وارد بده و بستان نمی شود.


*منظور از بده و بستان، بعد منفیش نیست. اینکه با یکدیگر تعامل داشته باشند.

بله. تعامل داشته باشند. به نظر من میشود. وقتی به یکدیگر نزدیک شوند میبینند که خیلی شاخ و دم ندارند. یک اختلافاتی با هم دارند ولی اشتراکاتشان کم نیستند و میتوانند در اشتراکات با هم تفاهم کنند. مثلا در مجلس بحث عائدی سرمایه در سوداگری مسکن پیش آمد که این یک مسئله اقتصادی و اجتماعی بود. اگر راست میگویید و به فکر مردم هستید در این موضوع میتوانستیم تفاهم کنیم. اما در آنجا صحنه عوض شد بین طرفداران مردم و و حامیان مال اندوزان. البته همه مخالفان ما حامی زرپرستان نبودند..

یا مثلا در مجلس هفتم اصولگرا پیشنهادی را من در کمیسیون تلفیق به نتیجه رساندم. یک اصلاح طلب در صحن پیشنهاد حذف دستاورد مرا داد آقای نادران با او مخالفت کرد  و یک اصلاح طلب دیگر موافق حذف حرف زد مجلس اصولگرا به حرف آن دو اصلاح طلب رأی داد. چون به گاو و گوسفندانشان مربوط میشد. تصمیمی ملی باید میگرفتند که با حوزه انتخابیه شان جور در نمی آمد. وقتی سخن از مصالح مردم باشد، وقتی افراد وفادار دور هم جمع شوند، بهتر میتوانند خدمت کنند. اگر دور هم جمع نشوند آنهایی میبرند که مردم برایشان اولویت اول نیستند.

خلاصه این است که دو طرف اشتراکاتی دارند که میتوانند به مردم کمک کنند. اگر این تنازع ادامه پیدا کند، برنده بازنده است. اگر تنازع ادامه پیدا کند برنده بازنده است مثل یک کیک ۵ کیلویی می ماند که بدون تنازع هر کدام از طرف ها ۵۰ درصد آن را در اختیار خواهند داشت. یعنی هر کدام دو و نیم کیلو اما وقتی تنازع می شود برنده کشمکش سهم خود را بیشتر میکندمثلا کک را ۶۰ – ۴۰ تقسیم میکند. ولی در اثر تنازع به دلیل کاهش بهره وری کیک کوچکتر میشود. حالا ۶۰ درصد کیک ۴ کیلویی به برنده میرسد یعنی دو کیلو و ۴۰۰ گرم!اش را به دست نمی آورد بلکه قسمت کمتری به او می رسد، در واقع تنازع کیک را کوچک می کند. اگر تعامل باشد دو طرف با هم کنار می آیند. مثلا آقایان باهنر و مرتضی نبوی که هر دو عضو مجمع تشخیص هستند میتوانند با مثلا آقایان مجید انصاری و روحانی توافق کنند که ان ها کوشش کنند سایت های اصلاح طلب کمتر گرفتار فیلتر شوند. از این طرف آقای انصاری و آقای روحانی بکوشند تحرکات فمینیستی محدود شود. پس می توان درباره مبارزه با فساد، تعریف حدوحدود آزادی های اجتماعی، رونق تولید و جلوگیری از سوداگری بازار مسکن با گروهی از اصلاح طلبان تفاهم کرد.

*شما به مبارزه با فساد اشاره کردید اما مردم زیاد توجهی به این مسئله ندارند و بیشتر موضوع جُک و لطیفه می شود؟ 

مردم ناراحت می شوند و جوک را از سر ناراحتی و یأس می سازند.

به نظرم آقای ناطق شخصیت قابل احترام و توانایی است به دلایلی فعلا از عرصه سیاسی کنار کشیده است. کسی بالاتر از مرحوم مهدوی کنی می تواند باشد؟ اصولگراها ریش سفید دارند حرف شنوی ندارند.


*یعنی آنقدر درد شدید شده …

سر به بی خیالی می زنند. در واقع با ساختن جوک نمی خواهند موضوع فساد را مسخره کنند چون هیچ کس فساد را خوب نمی داند بلکه می خواهند نحوه مبارزه با فساد را به سخره بگیرند یعنی می گویند “شما اهل مبارزه با فساد نیستید”. در شرایطی که فساد سیستماتیک و مبارزه با آن سخت می شود مردم می کوشند هزینه را برای خودشان کمینه کنند یعنی هدف هر فرد بهینه کردن شرایط برای خودش می شود بر همین اساس اگر نیاز باشد رشوه کوچکی بدهد یا پارتی بازی کند تا کارش راه بیافتد انجام می دهد.

*یکی از موضوعاتی که فارغ از بحث حقوق های نجومی و املاک مطرح می شود اعدام بابک زنجانی است، برخی می گویند با اعدام بابک زنجانی وضعیت پول ها چه می شود. چرا باید این اتفاق ها بیفتد که بی اعتمادی عمومی را به نحوه مبارزه با فساد در پی داشته باشد؟

مجموعه عوامل اعم از اصلاح ساختارها، قوانین و آدم باید انجام شود تا کمک کند این اتفاق ها نیفتد. در شرایط فساد سیستمی دستگاه های مسئول مبارزه با فساد خواه ناظر یا خواه تعقیب کننده مثل قوه قضائیه، پلیس، مجلس، بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات به درجاتی آلوده می شوند، در این حالت قدرت دفاعی سیستم نسبت به فساد کاهش پیدا می کند، مرحله بعد آن است که عناصر فاسد در مجاری تصمیم گیری نفوذ می یابند، نهایت آنکه فساد سلطه پیدا می کند. ما الان در بین مرحله اول و دوم هستیم یعنی نفوذ عناصر فاسد شروع شده است. در چنین وضعیتی باید نسخه ای پیچیده ای برای مبارزه با فساد نوشت یعنی مبارزه تک بُعدی با فساد به جایی نمی رسد. از راهکارها افزایش هزینه فساد، تقویت احزاب و سمن ها و تحمل آزادی عمل بیشتر برای رسانه هاست. مثلا علاوه بر حق شکایت، جدیدا براساس ماده ۶۶ آیین دادرسی کیفری به سمن ها اجازه داده شده که در موضوع مربوط به خودشان همچون دادستان اعلام جرم کنند و دادگاه اعلام جرم آنها را بپذیرد.

*شما با اعدام بابک زنجانی موافق هستید؟

پرونده را ندیدم اما اعدام حقش است.

*با اعدام بابک زنجانی تکلیف پول ها چه می شود؟

قبل اعدام به احتمال زیاد پول را از او می گیرند و البته شاید به همین دلیل اعدامش نکنند.

*به نظر شما پرونده امیرمنصور آریا با اعدام او بسته شد؟

پرونده اش بسته شد اما آن کارها ضرورتا تعطیل نمی شود.

یک وقتی جامعه مدرسین از نظر سیاسی مرجعیت داشت پیام خود را از این طریق منتقل می کردیم حالا از نظر سیاسی آن مرجعیت گذشته را ندارد، مرجعیت دینی است قبولش دارند ولی به لحاظ سیاسی مرجعیت قبلی را ندارد حالا اگر اصرار کنیم که با این آنتن پیام انتخاباتی خود را به مردم برسانیم طبیعتا نتیجه مثبتی عاید ما نخواهد شد.

*برخی می گویند امیر منصور آریا قربانی یکسری افراد پشت صحنه شد، نظر شما چیست؟

نه من این حرف ها را قبول ندارم. همیشه دنبال پشت صحنه هستند روی صحنه را کار ندارند.

*اما درباره بابک زنجانی نیز یک نگاهی در جامعه وجود دارد که می گویند او ابزار دست عده ای بود …

این نگاه دو علت دارد لیبرال ها با اینجور مسائل زیاد موافق نیستند. تیپ هایی از اصلاح طلبان هستند که متأسفانه در رسانه های شان قهرمان سازی می کنند. البته شاید اصلاح طلب هم نباشند و خود را اصلاح طلب جلوه دهند. نکته دوم آنکه اعتماد مردم نسبت به اخبار رسمی کم شده است بنابراین همیشه دنبال یک موضوع مبهم در پشت صحنه این نوع پرونده ها هستند. این نوع نگاه تقصیر خود حکومت و صدا و سیما و ارکانی است که نباید کاری کنند تا مردم به این نوع شک و تردیدها مبتلا شوند. بله همیشه ممکن است برخی افراد پنهان شوند و از مجازات فرار کنند ولی اینکه فرد روی صحنه از جرم مبرا می شود خیر این طور نیست. اگر ما قائل هستیم پشت پرده این پرونده ها ماجرایی وجود دارد نیروهای امنیتی همچون وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه هستند تا این موارد را روشن کنند که بعضی وقت ها می کنند و پشت صحنه را هم در می آورند.

*وقتی می بینیم در سال های اخیر پرونده های فساد بیشتر علنی می شود، این سئوال پیش می آید که آیا چنین مصادیقی قبلا نبود یا بود ولی اطلاع رسانی نمی شد چون شبکه های اجتماعی و مجازی وجود نداشت که اینقدر دقیق و جزیی به مسائل ورود کنند و پیگیر باشند؟

این هم ناشی از آن بدبینی است. من ۳۰ سال پیش یعنی از سال ۶۵-۶۶ شروع به مبارزه با فساد کردم، خیلی مصادیق کم و کوچک بود. یادم می آید اولین مطالبی که نوشتم راجع به بنیاد رجا بود. عده ای از مسئولان سیاسی در قالب این بنیاد به ظاهر خیریه کارچاق کنی می کردند. نامه این بنیاد را داشتم که بنیادخطاب به فردی که می خواست کارخانه چرخ خیاطی راه بیندازد، نوشته بود “از آنجاکه مقامات وزارت فلان به ما محبت دارند کار شما را پیش می بریم این درصد هم سهم ما می شود” یعنی در آن وزارتخانه دست داشتند و این را می نوشتند. همین نامه را در روزنامه چاپ کردم، آن بنیاد به کل تعطیل شد یعنی زشتی این کارها آنقدر زیاد بود ولی آن روزها با فساد مبارزه نکردیم رشد کرد.

*در واقع آن فسادها در مقابل فسادهای امروز شوخی است؟

بله خیلی شوخی است. آن زمان فساد در همین حد هم ناهنجاری تلقی می شد. رئیس کمیسیون پست، تلگراف و تلفن به دعوت NEC  برای ۱۵ روز همراه همسر، ۴ فرزند و ۲ محافظش به توکیو و سئول دو شهر گرانقیمت دنیا رفتند من این را هم در روزنامه رسالت منتشر کردم در حالیکه NEC با وزارت پست، تلگراف و تلفن در حال مذاکره بود. او آن آدم خیلی عصبانی شد به من زنگ زد و گفت اگر کسی از جناح تو این کار را می کرد در روزنامه نمی نوشتی؟ به او گفتم مصداقش را بگو من می نویسم. گفت “فلانی هم به دعوت دولت پاکستان برای شرکت در یک کنفرانس دو روزه قضایی به کراچی رفت و پسرش را هم با خودش برد.” گفتم “خجالت بکش، او پیر است پسرش را برد تا تر و خشکش کند. دو روز در کراچی کجا و دو هفته در سئول و توکیو کجا؟ ضمن آنکه آنجا معامله ای در کار نبود اما تو برای معامله رفتی”. یک روحانی محترمی زنگ زد گفت “چرا آبروی این فرد را بردی؟” به او هم گفتم “شما معتقد به اسلام فردی هستی اما من خودم را معتقد به اسلام اجتماعی می دانم این کار نه تنها بد نبود بلکه واجب بود”. بعدها به من گفت” حق با تو بود رفتم از آیت الله فاضل لنکرانی پرسیدم و او گفت نه تنها اشکال ندارد بلکه واجب است که افشا شود”. افشای چنین مصادیقی آزادی می خواهد.

در واقع آقای روحانی را اصولگراها رئیس جمهور کردند چون متوقع بودند و مردم گفتند اینها که با خود نمی سازند چه طور می خواهند کشور را اداره کنند. معتقدم اگر اصولگرایان می خواهند برنده شوند کسی غیر از آقای جلیلی را باید به صحنه انتخابات بیاورند.

الان این آزادی وجود دارد؟

کم است. اینکه می گویم باید آزادی عمل بیشتری برای رسانه ها تحمل شود به خاطر آن است که رسانه ها جرأت داشته باشند این حرف ها را بزنند. البته شاید در بین مصادیقی که رسانه ای می شود، دو مورد هم اشتباه باشد ولی باید تحمل کرد.

*این اتفاقی را که برای محمود صادقی نماینده تهران، افتاد درست می دانید یا خیر؟ باید درباره موضوع مدنظرش حرف می زد یا خیر؟

برای این مصداق خاص باید درباره حواشی آن هم بحث کنیم که شاید خارج از موضوع مصاحبه ما باشد. معتقدم دستگاه قضا باید تدبیر بیشتری بکار می برد که متهم نشود ولی قوه قضائیه باید سینه بازتر باشد در غیر این صورت امر به معروف و نهی از منکر تعطیل می شود. البته در موردی که مشخص شود فرد دروغ گفته و از ابتدا هدفش بی آبرو کردن مخاطبش بود باید مجازات شود. کسی که در مجلس حرف می زند بنا بر فرض در حال ادای وظیفه نمایندگی اش است مگر آنکه نقضش ثابت شود. می گویند مصونیت نماینده از تعقیب قضایی برای زمانی است که جرم مرتکب نشود؛ خوب همه مردم عادی وقتی جرم مرتکب نشوند از تعقیب قضایی مصون هستند. پس این نشان می دهد اگر در راستای ادای وظایف نمایندگی، یکسری جرائمی از نماینده مجلس سر بزند و حسن نیتش زیر سئوال نرود مصون از پیگرد قضایی است. وقتی برخی نمایندگان وزیری را استیضاح می کنند همه حرف هایشان حق است؟ خیر. در زمان استیضاح حرف های تندی به وزیر نسبت داده می شود اما فرض کنید مجلس  دلائل استیضاح کنندگان را نمی پذیرد و رأی اعتماد دوباره به وزیر می دهد؛ آیا نماینده را بعد از جلسه استیضاح تعقیب قضایی می کنند؟ خیر. مثالی دیگر، فرض کنید نماینده ای از وزیر سئوال می کند که آقای وزیر طبق اسناد موجود شما این مقدار پول به پسرت دادی. وزیر در مقام دفاع، اسناد دیگری می آورد که پسرش نخبه بوده و از یکسری شرایآنط نخبگی استفاده کرده و وام گرفته بعد هم پس داده است. در چنین حالتی مدارک نماینده از سندیت می افتد نه آنکه دروغ است.

*الان نکته این است که نهادهای نظارتی فقط سراغ ارکان انتخابی حاکمیت همچون مجلس، شورای شهر، شهرداری یا دولت می روند خیلی دستگاه های دیگر هم هستند که فعالیت اقتصادی می کنند اما نه به کسی حساب پس می دهند و نه خود شفاف سازی می کنند، چون معتقدند از مصونیت آهنین برخوردارند،  شما خود به عنوان سازمان دیده بان شفافیت و عدالت رفتید سلامت فعالیت اقتصادی آن دستگاه ها را هم بررسی کنید؟

ما تازه کار خود را شروع کرده ایم، در آینده باید دید که به آن حوزه ها وارد می شویم یا خیر. اما اگر جرمی مرتکب شوند باید بررسی کنیم. انجام بعضی کارها بد محسوب می شود یعنی جرم انگاری نشده است. قانون اساسی مجوز داده که هنگام صلح نیروهای  نظامی از امکانات شان در توسعه کشور استفاده کنند. این کار هم قانونی است و هم عقلانی. اما اگر چون سپاه است طرحی را به او بدهند و سپاه پروژه های طرح را بین پیمانکاران دسته دوم تقسیم کند، کنار بنشیند و سود ببرد، این کار علاوه بر آن که مغایر منافع ملی اقتصادی است، غیرعقلانی و ضد عدالت است البته به دلیل آسیبی که به حیثیت نهاد آبرومند سپاه میزند،هزینه های امنیتی و سرمایه اجتماعی  نیز دارد. باید سیاسیونی همچون ما، مجلس و دیگران چنین کارهای را نقد کنند قطعا سپاه خود را جمع و جور می کند. مصونیت آهنینی وجود ندارد، رودربایسی است یعنی کسی درباره این موضوعات صحبت نمی کند نادر کسانی مثل من حرف می زنند.

*البته خیلی ها از آن هزینه ای که بعد از حرف زدن باید بپردازند می ترسند، قبول دارید؟

آزادیخواهی هزینه دارد.

*یعنی رودربایسی ها خیلی وقت ها به خاطر  هزینه دادن ها است.

اگر کسی نخواهد برای آزادی هزینه بدهد نمی شود. من خودم به خاطر کامنت هایی که مردم در سایت الف گذاشتند ۶ ماه محکوم شدم. معتقدم دستگاه قضایی کار بدی کرد که به این علت مرا محاکمه کرد. حاضرم دفاعیه ام را کنار شرح حکم بگذارم به حوزه یا دانشکده های حقوق ببرم آنها قضاوت کنند مطمئن هستم من حاکم می شوم. پس باید هزینه داد. انجام کار خوب هزینه دارد. لقمان به پسرش گفت امر به معروف و نهی از منکر کن هرچه پیش آمد پایش بایست.

*کمی هم درباره حوزه سیاست داخلی و انتخابات صحبت کنیم، آقای جلایی پور چندی پیش گفت اصولگراها برای اینکه نظم تشکیلاتی خود را دوباره به دست آورند بروند در خانه آقای ناطق را بزنند به نظر شما این کار برای اصولگراها راهگشا خواهد بود؟

به نظرم آقای ناطق شخصیت قابل احترام و توانایی است به دلایلی فعلا از عرصه سیاسی کنار کشیده است.

*اصولگراها امروز فصل الخطاب و ریش سفید ندارند، آقای خاتمی سال ۹۲ به آقای عارف گفت انصراف بدهد او نیز پذیرفت و کنار رفت اما مرحوم آیت الله مهدوی کنی دنبال آقای ولایتی بود اما او تلفنش را خاموش کرد …

کسی بالاتر از مرحوم مهدوی کنی می تواند باشد؟ اصولگراها ریش سفید دارند حرف شنوی ندارند.

*یعنی اصولگراها از ریش سفید گذشتند و باید دنبال یک مکانیزم دیگری باشند؟

نمی دانم.

مثلا آقایان باهنر و مرتضی نبوی که هر دو عضو مجمع تشخیص هستند میتوانند با مثلا آقایان مجید انصاری و روحانی توافق کنند که ان ها کوشش کنند سایت های اصلاح طلب کمتر گرفتار فیلتر شوند. از این طرف آقای انصاری و آقای روحانی بکوشند تحرکات فمینیستی محدود شود. پس می توان درباره مبارزه با فساد، تعریف حدوحدود آزادی های اجتماعی، رونق تولید و جلوگیری از سوداگری بازار مسکن با گروهی از اصلاح طلبان تفاهم کرد.

*شما قبل از انتخابات مجلس مصاحبه کردید و گفتید هنگام انتخابات رجعت به جامعتین و شیخوخیت دیگر جواب نمی دهد باید از اینها عبور کرد، هنوز به این باور هستید؟

من معتقدم انتخابات یک قواعدی دارد، می خواهیم به مردم پیام منتقل کنیم بنابراین باید پیام ما در عین صداقت، نافذ هم باشد. اگر ویژگی نافذ بودن پیام را در نظر نگیریم جوانان می گویند دارند حرف بی خود می زنند. شبکه های اجتماعی کار خود را می کنند. یک وقتی جامعه مدرسین از نظر سیاسی مرجعیت داشت پیام خود را از این طریق منتقل می کردیم حالا از نظر سیاسی آن مرجعیت گذشته را ندارد، مرجعیت دینی است قبولش دارند ولی به لحاظ سیاسی مرجعیت قبلی را ندارد حالا اگر اصرار کنیم که با این آنتن پیام انتخاباتی خود را به مردم برسانیم طبیعتا نتیجه مثبتی عاید ما نخواهد شد.

*حالا اصولگراها می گویند با محوریت جامعه روحانیت این اتفاق بیفتد. نظر شما چیست؟

من قبول ندارم. فکر می کنم این کار منزلت روحانیت را بالا نمی برد چون جواب هم نمی دهد منزلت روحانیت را پایین هم می آورد.

*آقای حدادعادل اخیرا گفته ما مدل خاصی از وحدت را داریم، به نظر شما این مدل باید دارای چه ویژگی هایی باشد؟

وحدت حول یک شخص الان جواب نمی دهد. مقداری تعارف با هم می کنند. وحدت باید حول مفاهیم و اهداف اتفاق بیفتد. مصرح شود یعنی هر کسی بگوید برای چه هدفی می خواهد به این مکانیزم وحدت بپیوندد اگر نقطه مشترک پیدا کنند وحدت حاصل می شود. مثلا اگر طرف ها بگویند ما می خواهیم وضعیت اقتصادی کشور را اصلاح کنیم طبعا در چنین حالتی بیشترشان باید اقتصادی باشند. اگر بگویند می خواهیم اقتصاد را اصلاح کنیم اما چهره های غیر اقتصادی معرفی کنند چنین حالتی نمی شود چون اقتصادی ها باید وارد کار شوند و بالعکس. اگر وحدت حول مفاهیم انجام نشود به هم می زنند یعنی سر تبلیغات از هم زاویه می گیرند و به نقد یکدیگر می پردازند. قواعد کار جمعی در اصلاح طلبان عقلایی تر است تا اصولگرایان.

*به نظر شما وحدت در عین کثرت مدل خوبی است، یعنی همه گرایش ها اصولگرا نامزد مورد علاقه خودشان را به صحنه بیاورند اما نقطه طرف مقابل خود را آقای روحانی قرار دهند و دولت یازدهم را نقد کنند؟

خیر جواب نمی دهد چون کسانی که به صحنه انتخابات می آیند دیگر کنار نمی روند، وقتی بمانند با نقدهایی که انجام می دهند آقای روحانی نزد افکارعمومی نامزد مظلوم لقب می گیرد چون مردم می بینند ۱۰ به یک است بنابراین اکثریت دوباره به آقای روحانی رأی می دهند.

*آیا اصولگراها به یک نامزد می رسند؟

باید برسند.

*خیلی دوره ها می گفتند باید به وحدت برسیم اما نشد. این دوره چه اتفاقی می افتد؟

اگر به وحدت نرسند شکست می خورند.

*احتمال دارد کسی ائتلاف را مثل دوره های قبل به هم بزند؟

احتمالش منتفی نیست اما کمتر است.

*آقای جلیلی دوره گذشته با وجودی که ائتلاف سه نفره بود مستقیم آمد و ثبت نام کرد، این دوره چه می شود؟

این دوره احتمالش کمتر است.

*یعنی آقای جلیلی دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری نمی شود؟

نمی گویم چه کسی می آید یا نمی آید. می گویم این احتمال تخفیف پیدا کرده است. در واقع آقای روحانی را اصولگراها رئیس جمهور کردند چون متوقع بودند و مردم گفتند اینها که با خود نمی سازند چه طور می خواهند کشور را اداره کنند.

*برخی می گویند جلیلی بیاید روحانی قطعا پیروز است چون مباحث هسته ای و سیاست خارجی را موضوع اول انتخابات می کند، از آنجا که اکثریت جامعه دوست ندارد وضعیت کشور به دوره قبل از برجام برگردد دوباره به روحانی رأی می دهند تا جلیلی رأی نیاورد نظر شما چیست؟

محتمل است.

بر این اساس جلیلی بیاید به نفع اصولگراها است یا به ضرر آنها تمام می شود؟

معتقدم اگر اصولگرایان می خواهند برنده شوند کسی غیر از آقای جلیلی را باید به صحنه انتخابات بیاورند.

مثلا؟

الان نمی گویم.

من مرحوم بازرگان را انسان عاقلی میدانم، یک کمی دست و پا زد که حرف خودش را پیش ببرد، بعد وقتی دید نمیشود، با حکومت در نیافتاد، نخواست که از بینش ببرد، چون دید که بر فرض هم اگر قدرتش را داشت این را از بین ببرد، چیز بهتری جایش نمی آید. ولی برخی دیگر نه، فکر میکردند که میتوانند تغییر دهند و توهم داشتند. مثل بنی صدر او نماد تکبر بود. خدا عاقبتش را به خیر کند.

*نظرتان درباره آقای نادران چیست؟

یکی از کسانی که می توان درباره او بحث کرد آقای نادران است.

*چرا؟

چون اقتصاد را یک بخش مهمی می دانم. مهم آن نیست که یک نفر از اصولگراها فقط برنده شود بلکه کسی باید برنده شود که بتواند برای مردم کار کند.

*آیا آقای نادران رجل سیاسی تعریف می شود؟

نمی دانم چون تعریفی از رجل سیاسی وجود ندارد سلیقه ای می شود. فعلا من سلیقه خودم را نمی گویم.

*به نظر شما اصولگراها باید با نامزد تجربه شده بیایند یا تجربه نشده؟

نمی دانم. شاید نامزد تجربه شده ای باشد که به درد نخورد و نامزد تجربه نشده از او بهتر باشد، شاید هم برعکس باشد چون نمی دانم قضاوت نمی کنم.

*آقای قالیباف دوبار نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد اما هفته آخر فرصت خود را از دست داد اگر سال ۹۶ هم نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود شانس او را چه طور ارزیابی می کنید؟

تأثیر مناظرات خیلی بالاست. تنها مسیری است که همه مردم در اختیار دارند و اگر مردم به این نظر برسند که نامزدی در مناظره ها قوی نبود، احتمال توفیق آن نامزد در انتخابات خیلی کم می شود.

*الان که بحث املاک نجومی مطرح شد فکر نمی کنید ریسک نامزدی آقای قالیباف در انتخابات خیلی بالا باشد؟

نمی دانم می خواهد بیاید یا خیر.

*توصیه می کنید نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ بشود یا خیر؟

این دفعه توصیه نمی کنم.

*آقای قالیباف اول استقبال کرد که سازمان دیده بان شفافیت و عدالت وارد ماجرای واگذاری املاک شهرداری شود اما وقتی نظرتان را دادید، گفت ما منتظر نظر قوه قضائیه می مانیم. آیا انتظار چنین برخوردی را از آقای قالیباف داشتید؟

به نفع کشور و خودش بود که این کار را نمی کرد.

*یعنی اعلام نظر به قوه قضائیه موکول نمی کرد؟

ما هم گفتیم قوه قضائیه نظر دهد اما کار آقای قالیباف خوب نبود.

*آقای قالیباف اول حکمیت سازمان دیده بان شفافیت را پذیرفت اما بعد نظر این حکمیت را کنار گذاشت. پس شما معتقدید کار خوبی انجام نداد؟

خیر، خوب نبود و یک فرصت خوبی از دست رفت. یعنی ما به نتیجه وفادار نبودیم به روش وفادار بودیم.

*شاید آقای قالیباف احساس کرد چون با او رفاقتی دارید، امکان دارد طور دیگری نظر دهید؟

نه، احتمال می دهم اطرفیان خوبی نداشت که متوجه نشد، فکر می کرد خطا نکرده است.  فکر می کرد ما منصف هستیم پیش مردم آبرو داریم اگر بی خطا بودن ایشان را تشخیص دهیم مردم راحت تر می پذیرند. در واقع فکر نمی کنم روی رفاقت با ما حساب کرده باشد. روی اعتمادی که به خودش داشت بیشتر متکی بود.

*وقتی شما در قضیه واگذاری املاک شهرداری اعلام تخلف کردید و بعد هم آقای نادران آن را تأیید کرد، برخی می گویند آقای قالیباف تصور کرد به عمد این کار را کردید تا او از انتخابات کنار برود و حضور آقای نادران تسهیل شود. پاسخ شما چیست؟

اینقدر هم وضع مان خراب نیست و بی دین نیستیم که این طوری باشیم. ضمن آنکه آقای نادران جزء موسسان سازمان دیده بان شفافیت است. اگر آقای قالیباف چنین تصوری داشت محال بود طرف ما بیاید.

*وقتی پرونده فساد رو می شوند آن را به درگیری های سیاسی ربطش می دهند، دلیل این اتفاق چیست؟

می خواهند از مجازات در بروند.

*بگم بگم هم زیاد شده است. مردم دائم دارند از فسادها و تخلفات مالی مختلف همچون پدیده شاندیز، حقوق های نجومی، املاک نجومی، کرسنت، بابک زنجانی و … می شنوند در واقع آنقدر افشاگری زیاد شده که گاهی تصور می شود به خاطر جذب آرا و جلب توجه مردم است، آخر همه این موضوعات نیز به جایی نمی رسد و سرنوشت شان مبهم باقی می ماند، خود شما چه توصیه ای دارید به کسانی که می خواهند با فساد مبارزه کنند؟

این ضعف سیستم است که کاری را انجام می دهد درست نمی تواند بگوید. سازمان دیده بان نفی و اثباتی را با هم انجام می دهد. در حوزه محصولات پتروشیمی راه حل دادیم دولت بخشی راه حل ما را پذیرفت و در بخشی معترض به ما باقی ماند. در موضوع قراردادهای نفتی ۶۰ تا ۷۰ درصد موفق شدیم دولت هم کمک کرد یعنی دو مرتبه مصوبه خود را اصلاح کرد. در موضوع المهدی هرمزگان نزدیک ۴۰ درصد موفق بودیم ۳۴۶ میلیارد تومان به نفع دولت شد بعد دیده بان به دادگاه شکایت کرد شاید موفق شویم. یعنی بیشترش به توفیق منجر شد. یعنی تا ریشه در آب است امید ثمری است. بعضی موارد بود که با یک تلفن حل شد من هم به مسئول بالادستی اش نوشتم که این فرد خیلی با شرف است چون اشتباه داشت مرتکب می شد اما وقتی با یک تلفن متوجه اشتباهش شد ادامه کار را لغو کرد. پس هنوز می شود کار کرد. کار باید روی اصول و قواعد باشد. بی برنامه و بی حساب و کتاب زحمت کشیده می شود اما ثمرش حاصل نمی شود.

*وقتی درباره شما خبر می گذاریم کاربرانی که کامنت می گذارند می گویند چرا آقای توکلی وقتی در مجلس بود اینقدر درباره مبارزه با فساد فعالیت نمی کرد.

این خیلی غیرمنصفانه است. بابک زنجانی و آقای شهرام جزایری را من افشا کردم. زمان آقای شهرام جزایری که من نماینده مجلس هم نبودم.

*چرا این نگاه وجود دارد؟

خوشبین به مسئولان نیستند. من همیشه علمدار مبارزه با فساد بودم. در مجلس ۳۰ وظیفه نظارتی داشتم یک موردش این بود اما الان فقط این کار را انجام می دهم.

*فکر می کنید در مجلس دهم کسی باشد که جای احمد توکلی را بگیرد. آیا مطهری و صادقی می توانند این نقش را ایفا کنند؟

خیر. آقای محمد دهقان بیشتر می تواند تا آنها، چون حکیمانه تر برخورد می کند.


منبع: alef.ir

اصلاح‌طلبان نامزدی به غیر از روحانی ندارند!

نامه‌نیوز نوشت: اصلاح‌طلبان می‌دانند که اگر نامزدی را به عنوان رقیب روحانی معرفی کنند هم زمینه شکست خود و هم زمینه شکست روحانی را فراهم می‌کنند.

در حالی که از اردوگاه اصول‌گرایان هر بار نامی شنیده می‌شود، اصلاح طلبان با خیال راحت در اندیشه حمایت از حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم هستند.

اصلاح طلبان تصمیم دارند همچون خرداد ۹۲ در اردیبهشت ۹۶ نیز از حسن روحانی حمایت کنند. تقریبا تمام جریان اصلاحات بر این باور است که در شرایط موجود حسن روحانی بهترین گزینه برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده است.

سوالی که در این میان مطرح است این مسئله است که چرا اصلاح‌طلبان اینگونه از روحانی حمایت می‌کنند و اجازه نمی‌دهند نامزد دیگری از این جریان وارد کارزار انتخابات شود. اولین جواب به این سوال این است که اصلاح طلبان از عملکرد روحانی به ویژه در زمینه سیاست خارجی راضی هستند. روحانی توانست مسیری که دولت اصلاحات آن را طی می‌کرد ادامه دهد و حتی در پرونده هسته‌ای موفق تر عمل کند.

در سیاست داخلی نیز اصلاح طلبان بعد از دوران سخت ۸۸ بازهم به صحنه آمدند و با وجود تمام محدودیت‌ها توانستند یک اقلیت قدرتمند را در مجلس دهم تشکیل دهند. روحانی زمینه فعالیت‌های سیاسی اصلاح طلبان را در دولتش فراهم کرد. حوادث سال ۸۸ باعث شده بود تا برخی فکر کنند که اصلاح طلبان به پایان راه خود رسیده‌اند اما روی کار آمدن روحانی باعث شد جریان اصلاحات بتواند خود را احیا کند.

از سوی دیگر اصلاح طلبان نامزدی به غیر از روحانی ندارند. تمام کسانی که در این جریان بتوانند وارد کارزار انتخابات شوند به دلیل حوادث سال ۸۸ و اتفاقات قبل از آن از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت خواهند شد و در نتیجه، نمی‌توانند وارد رقابت انتخاباتی شوند. بسیاری از این نیروها در جریان انتخابات مجلس دهم نیز با سد محکم شورای نگهبان روبرو شدند.

در ادامه اصلاح‌طلبان می‌دانند که اگر نامزدی را به عنوان رقیب روحانی معرفی کنند هم زمینه شکست خود و هم زمینه شکست روحانی را فراهم می‌کنند. تقسیم شدن رای میان روحانی و نامزد اصلاح طلبان باعث می‌شود که رقیب با خیال راحت مسیر پاستور را طی کند.همین دلایل باعث شده اصلاح طلبان سعی کنند بدون هیچ حرفی سعی کنند از حسن روحانی به عنوان نامزد انتخابات حمایت کنند و دولت او را ۸ ساله کنند.


منبع: alef.ir

تبریک عجیب ترامپ برای سال نو میلادی! + عکس

رئیس جمهوری منتخب ایالات متحده آمریکا در توئیتی عجیب سال نوی میلادی را تبریک گفت.

به گزارش خبرآنلاین، دونالد ترامپ رئیس جمهوری منتخب آمریکا در توئیتی عجیب سال نوی میلادی را به دشمنانش هم تبریک گفت!

وی در صفحه توئیتر خود نوشته است: سال نو به همه از جمله همه دشمنانم و افرادی که با من جنگیدند و خیلی بد شکست خوردند و اکنون نمی‌دانند که چه کار باید بکنند، مبارک!
 


منبع: alef.ir

ایران حملات تروریستی بغداد و استانبول را محکوم کرد

سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان انفجارهای انتحاری در بغداد و حمله مسلحانه به مردم در استانبول را به شدت محکوم‌ کرد.

به گزارش تسنیم، بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان انفجارهای انتحاری در بغداد و حمله مسلحانه به مردم در استانبول را به شدت محکوم‌ کرد.

قاسمی ضمن ابراز همدردی با دولت و ملت عراق و ترکیه و بازماندگان این حوادث غم انگیز تصریح کرد: مماشات جهت دار، استفاده ابزاری از خشونت ورزی و تروریسم و اِعمال استانداردهای دوگانه در مقابل آن باعث شد تا این بلای خانمانسوز جهانی که همه مرزهای جغرافیایی، سیاسی، اخلاقی و مذهبی را در نوردیده، همچنان به حیات ننگین خود ادامه دهد.

وی تنها راه مقابله با این پدیده را عزم، اجماع و اتحاد همه کشورها علیه خشونت و ترور دانست و ابراز امیدواری کرد که با هوشیاری و عزم راسخ همه دولتها و ملت‌ها شاهد جهانی عاری از تروریسم و خشونت در سالی که در آستانه آن قرار داریم، باشیم.


منبع: alef.ir

مفاد قطعنامه آتش بس در سوریه / نمایندگان عضو شورای امنیت چه گفتند؟

شورای امنیت سازمان ملل روز شنبه به اتفاق آرا در مورد راه حل سیاسی بحران سوریه بر اساس توافقات پیشین ژنو و قطعنامه های قبلی این شورا با طرح روسیه برای پایان دادن به نزاع ۶ ساله در سوریه موافقت کرد.

به گزارش ایرنا، شورای امنیت تاکید کرد، طرح آتش بس در سوریه میان گروه های معارض و نظام سوریه را به وسیله روسیه و ترکیه ارائه شده است.

شورای امنیت در این نشست بر «اهمیت اجرای کامل و فوری» این آتش بس تاکید کرد.

روسیه و ترکیه هفته گذشته در سوریه آتش بس اعلام کردند. این سومین اقدام از این دست در سال جاری میلادی برای پایان دادن به جدالی است که حدود ۶ سال است در این کشور جریان دارد.

نمایندگان کشورهای عضو دائم شورای امنیت چه گفتند؟

«میشل سیسون» نماینده آمریکا در سازمان ملل در نشست شورای امنیت برای تصویب این قطعنامه گفت: از همه تلاش ها برای توقف درگیری ها و آتش بس جامع در سوریه استقبال و حمایت می کنیم؛ آتش بسی که تضمین کننده باز شدن راه ارسال کمک های انسان دوستانه بدون مانع به همه مناطق تحت محاصره باشد.

«فرانسوا دلاتر» نماینده فرانسه نیز در این نشست گفت: امیدواریم این آتش بس فورا و به شکل فعالی اجرا شود.

وی در عین حال از نگرانی کشورش درباره توافقات مرتبط با سوریه سخن گفت که «از فقدان آشکار اعتماد طرف های سوری حکایت دارد.»

دلاتر تصریح کرد: ضروری است که طرف های بین المللی اکنون بر تسهیل مذاکرات میان طرف های بحران سوریه متمرکز شوند و از نظر فرانسه، هیات عالی مذاکرات، نماینده قانونی معارضان سوری است.

«پیتر ویلسون» نماینده انگلیس در نشست شورای امنیت هم از همه طرف ها دعوت کرد تا «به آتش بس متعهد باشند.»

وی افزود: کسانی که بر این آتش بس تاثیرگذارند به ویژه دو کشور ضامن (روسیه و ترکیه) باید از نفوذ خود برای تحقق و پایداری آن استفاده کنند.

وی از گزارش هایی درباره نقض آتش بس در برخی مناطق اظهار نگرانی کرد.

«ویتالی چورکین» نماینده روسیه در سازمان ملل نیز از همه طرف ها و اعضای شورای امنیت قدردانی کرد.

نماینده چین با تاکید بر ضرورت التزام عملی به آتش بس، تلاش ها برای برقراری این وضعیت را ستود و از اهمیت راهکار سیاسی برای بحران سوریه سخن گفت.

چرا نشست شورای امنیت با تاخیر برگزار شد؟

قرار بود نشست شورای امنیت سازمان ملل درباره سوریه عصر شنبه (به وقت تهران) برگزار شود اما تا حدود ساعت ۲۱ به تاخیر افتاد.

ویتالی چورکین نماینده دائم روسیه در شورای امنیت سازمان ملل در این باره گفت: رای گیری درباره طرح سوریه پس از آن به تاخیر افتاد که برخی اعضای این شورا خواستار تعدیل طرح شدند.

«جرارد بوهیمین» نماینده نیوزلند نیز پیش از برگزاری نشست گفت: گمان می کنم رای گیری طول بکشد و امیدواریم برخی تعدیل ها در طرح قطعنامه صورت گیرد.

«رائد فقیه» خبرنگار الجزیره در نیویورک گزارش داد، کشورهای غربی خواستار سه اصلاح در طرح روسیه درباره سوریه شدند. آنها درخواست کردند که «ورود کمک ها به مناطق تحت محاصره» نیز لحاظ شود، مذاکرات صلح در آستانه قزاقستان با نظارت سازمان ملل باشد و کلمه «پشتیبانی» شورای امنیت سازمان ملل از توافق های امضا شده میان روسیه و ترکیه برداشته و به جای آن اصطلاحی گذاشته شود که حاکی از اطلاع این شورا و نیز استقبال آن از طرح باشد (نه حمایت از آن).

روسیه با دو تغییر اول موافقت کرد، اما گزارش رسانه ها حاکی است که روس ها زیر بار مورد سوم یعنی تغییر اصطلاح «پشتیبانی» نرفته اند.

پوتین پیشتر در نشست مشترک با وزیران دفاع و امورخارجه خود از کلیات طرح سه مرحله ای روسیه پرده برداشته بود که این طرح عبارت بود از: اول آتش بس میان دولت و معارضان مسلح. دوم، بسته ای از تدابیر برای نظارت بر آتش بس و سوم بیانیه ای با این مضمون که طرف های درگیر آمادگی دارند مذاکرات صلح سوریه را آغاز کنند.

پوتین تاکید کرد، روسیه، ایران و ترکیه ملزم به نظارت بر اجرای آتش بس و بازیگران ضامن روند صلح سوریه هستند.

وزارت دفاع روسیه ماهیت معارضان طرف صلح را نیز مشخص کرده و در بیانیه آورده است که تشکیلات معارضان سوریه شامل گروه های «فیلق الشام»، «احرار الشام»، «جیش الاسلام»، «ثوار الشام»، «جیش المجاهدین»، «جیش ادلب» و «جبهه الشامیه» هستند. هفت گروه یاد شده مشتمل بر ۶۰ هزار جنگجو وارد روند آتش بس شده اند.

ویتالی چورکین نماینده روسیه در سازمان ملل گفته است: جبهه فتح الشام (النصره) و داعش شامل این آتش بس نیستند.

وزارت دفاع روسیه افزوده است: این وزارت در مدت ۲ ماه با دستور پوتین رئیس جمهوری روسیه و با وساطت ترکیه با سران این هفت تشکل معارض مذاکراتی داشته است؛ گروه هایی که بر بخش هایی از مرکز و شمال سوریه تسلط دارند.

مفاد قطعنامه ۲۳۳۶شورای امنیت درباره سوریه

این قطعنامه به توافق ژنو و قطعنامه های پیشین شورای امنیت سازمان ملل از جمله قطعنامه ۲۲۵۴ استناد کرده که بر چارچوب فرآیند گفت وگوی سیاسی تاکید می کند.

قطعنامه جدید تصریح می کند که آتش بس در همه مناطق سوریه به استثنای مناطق تحت سیطره گروه های تروریستی داعش و جبهه فتح الشام (النصره) برقرار می شود.

با استناد به بیانیه توافق ژنو۱ پیشنهاد می شود که مذاکرات آستانه قزاقستان در ۲۳ ژانویه پیش رو (۴ بهمن ماه ۱۳۹۵) آغاز شود و گروه های معارض مشمول توافق باید تا روز ۱۶ ژانویه (۲۷ دیماه ۱۳۹۵) هیات مذاکره کننده خود را تشکیل دهند.

قطعنامه جدید بر راه حل سیاسی بحران سوریه تاکید دارد و نیز نشست آینده در قزاقستان که تحت بندهای توافق ژنو انجام خواهد شد.

همچنین کمیته مشترک روسیه ای – ترکیه ای تشکیل می شود تا به طرف های آتش بس درباره مسئولیت نقض آن پیشنهادهای لازم را بدهند و نیز درباره مجازات خاطیان از آتش بس هماهنگ شوند. نمایندگان این کمیته مشترک در مسکو و آنکارا مستقر می شوند و میان آنها تماس مستقیم خواهد بود.

برخی تحلیل ها درباره علت انتخاب آستانه قزاقستان برای گفت وگوهای بعدی معارضان سوری با نظام سوریه به این نکته اشاره دارد که برخی طرف های منطقه ای و نیز روسیه نمی خواهند مرجعیت حل و فصل مسائل منطقه ای همچنان در ژنو باقی بماند و قزاقستان به عنوان کشوری بی طرف و نزدیکتر به طرف های منطقه ای بحران می تواند نقش موثری در میزبانی طرف های مذاکره کننده به دور از لابی های غربی یا اعمال نفوذهای فرامنطقه ای داشته باشد.


منبع: alef.ir

کواکبیان به حسین شریعتمداری:۱۰۸ نفری که معوقات بانکی دارند از دوستان شما هستند

تسنیم نوشت: نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: اگر برجامی نبود نمی‌گویم جنگ می‌شد اما قطعا تحریم‌ها بیشتر می‌شد. حالا بحث نقض تحریم‌ها بحث جدایی‌ست.

مصطفی کواکبیان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در برنامه متن و حاشیه که امشب (شنبه ۱۱ دی ) از شبکه سوم سیما پخش شد، درباره نامه ۳۰ ضدانقلاب به ترامپ اظهار داشت: ۳۰ نفری که به ترامپ نامه نوشتند تا ایران را تحریم کند به دنبال براندازی نظام هستند و به این انقلاب و نظام علاقه ندارند.

وی افزود: تحریم‌ علیه ایران از ابتدای انقلاب اسلامی وجود داشته و علت آن هم ذات انقلاب است، این اقدام نامه نگاری بسیار ناپسند و محکوم است.

مدیرمسئول روزنامه مردم سالاری ادامه داد: همچنین باید گفت که نام هیچ فرد شناسنامه‌داری در میان این ۳۰ نفر به چشم نمی خورد. آقای شریعتمداری به فایل صوتی مهدی هاشمی اشاره می‌کنند، در حالی که از این تیپ‌ها نیستند.

کواکبیان با بیان اینکه متأسفانه ما عادت داریم همه چیز را به یکدیگر ربط بدهیم گفت: این افراد اکنون آن طرف مرز زندگی می کنند و فراری هستند. بسیاری افراد از کشور فرار کرده اند و حتی چند خبرنگار خبرگزاری فارس هم در میان آن ها هستند که رفته اند و پناهنده شده اند. بنابراین اگر شخصی در گذشته مواضعی داشته که پس از خروج از کشور تغییر کرده نباید اینها را به یکدیگر مرتبط کرد.

وی افزود: تحریم‌ها ضد ملت ایران اند و معتقدم هستم اگر اطلاعیه‌ای صادر و این امر را محکوم کنیم اقدام خوبی است. بنده این مسئله به برخی دوستان منتقل کردم اما آنها گفتند با این اقدام این افراد که نامه نوشته بودند بزرگ می‌شوند و این بحث، مسئله مهمی نیست. این تحریم‌ها، علیه حکومت نیستند بلکه علیه ملت ایران اند.

کواکبیان با بیان اینکه در جمهوری اسلامی نباید چندان فاصله‌ای میان حکومت و ملت ببینیم، تصریح کرد: هر تحریمی علیه ایران به معنای تحریم علیه ملت ایران است. پس از پیروزی ترامپ در انتخابات امریکا، بسیاری افراد ذوق زده شدند و می گفتند که بهتر است ترامپ برجام را پاره کند، این بیانات چه معنایی دارد؟ آنها به دنبال ادامه پیدا کردن تحریم ها هستند.

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: نشان دهنده سادگی انسان است که نداند مایکل لدین با این کد دادن ها قصد دارد ما را به جان یکدیگر بیاندازد. در مخیله انسان نمی گنجد. آقای هاشمی رفسنجانی که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است از آمریکا درخواست تحریم‌های فلج‌کننده می‌کند؟

وی با بیان اینکه رئیس دولت اصلاحات هشت سال در این کشور ریاست قوه مجریه را عهده دار بوده است و آیا کسی که هشت سال رئیس جمهور این کشور بوده درخواست افزایش تحریم های ایران را می‌کند؟ گفت: این حداقل انصاف است و کدی که آقای مایکل لدین می دهد، کد آقای شریعتمداری است اما واقعیت ندارد.

کواکبیان افزود: روزنامه کیهان، ایران را به سمت تحریم سوق می دهد، آقایان معتقدند اقای ترامپ باید برجام را پاره و ما را از شر آن خلاص کند. در حالی که اگر برجامی در کار نبود، نمی‌خواهم بگویم جنگ می‌شد اما تحریم‌ها ادامه و افزایش پیدا می کرد.

مدیر مسئول روزنامه مردم سالاری با اشاره به اینکه با یک قطعنامه در برجام زیرآب تمام تحریم‌ها را زدیم ولی نقض پیمان امریکایی ها و عدم تعهد بانک ها موضوع دیگری است گفت: اجازه دهید چند کد بدهم که ضد برجام و ضد آقای ظریف مطرح شده است. آقای ظریف پیش‌قراول مذاکرات است اما ما داریم پشت وی را خالی می کنیم. این در حالی است که عدم مذاکره وی به معنای ادامه پیدا کردن تحریم ها علیه ایران است.چه کسانی این هدف را دنبال می‌کنند؟

وی درباره گونه‌شناسی جریان ضد انقلاب اظهار داشت: طبیعتاً اشخاصی که از ظهور انقلاب رضایت نداشته اند به دنبال براندازی بوده اند. بنده معتقدم اگر هر جریان سیاسی اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا که بخواهد ملت در تنگنا و فشار باشد نیز ضدانقلاب است زیرا می خواهد که مردم مایوس شوند.

مدیر مسئول روزنامه مردم سالاری ادامه داد: ضد انقلاب خارج‌نشین رسماً شمشیر می‌کشد، در حالی که برخی از ما در داخل سخنان ضدانقلابی می‌گوییم به خیال آنکه به انقلاب خدمت می‌کنیم. البته بر اساس گونه‌شناسی، ضد انقلاب آنهایی هستند که رسماً دنبال براندازی اند و ما گاهی به علت جهالت، عرصه را برای براندازان فراهم می‌کنیم.

کواکبیان با بیان اینکه مقام معظم رهبری مسئله نفوذ را مطرح و اشاره کردند که بسیاری ظاهر حزب‌اللهی دارند اما بحث اصلی شان نارضایتی از نظام و انقلاب است و می‌خواهند این نظام نباشد، گفت: هر شخصی دنبال براندازی باشد حتماً ضد انقلاب است.

وی در بخش دیگری از این مناظره به اظهارات شریعتمداری مبنی بر رسیدن نرخ دلار به چهار هزارو ۱۰۰ تومان گفت: از منظری بعد روان‌شناسی بالا رفتن قیمت دلار مخالفت مرتب مخالفان برجام در داخل با موضوع برجام است و اینکه اگر مخالفت نمی‌کردند دلار گران نمی‌شد. البته نمی‌توان گفت حتما اینگونه بوده است. در پایان جنگ، قیمت دلار ۴۰۰ تومان بود، در پایان دولت آقای هاشمی رفسنجانی به ۸۰۰ تومان، در پایان دولت اصلاحات به ۱۲۰۰ تا ۱۳۰۰ تومان و در دولت آقای احمدی‌نژاد یکباره به چهار هزار تومان رسید پس چرا آقای شریعتمداری آن زمان چیزب نمی‌گفت؟

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی به معوقات بانکی ۱۱۰ هزار میلیارد تومانی که در اختیار ۱۰۸ نفر است اشاره و اظهار داشت: اثبات می‌کنم این ۱۰۸ نفر عمدتا از دوستان آقای شریعتمداری‌اند یا یاران و طرفداران ما؟

کواکبیان ادامه داد: نرخ دلار در دوره قبل یکباره دوبرابر شد. اگر قرار بر این باشد نرخ دلار هر هشت سال یکبار، دو برابر شود، اکنون که چهار سال از عمر دولت یازدهم گذشته، قیمت دلار باید به شش هزار تومان می رسید. مباحث آقای شریعتمداری در حوزه اقتصادی واقعیت ندارد و یک سری حرف‌های کلیشه‌ای است که وی همیشه در کیهان گفته‌‌ است.

وی درباره درز جزئیات جلسه کمیسیون امنیت ملی مجلس با ظریف نیز گفت: مـتأسفانه اخلاق رعایت نمی‌شود و امام جمعه‌ای نیز به این مطالب اشاره کرد که انصاف نبود. بهتر است اگر مخالف دولت هستیم رسماً اعلام کنیم دیگر چرا همه چیز را به هم می بافیم تا نتیجه خودمان را بگیریم؟ اگر آقای شریعتمداری قصد خدمت به انقلاب را دارد یرای مدتی دست از این کارها بردارد و اگر دلار ارزان نشد یک بار دیگر ما را برای مناظره دعوت کنید.

مدیر مسئول روزنامه مردم سالاری به عبور روزنامه کیهان از کنار املاک نجومی و پررنگ کردن حقوق های نجومی اشاره کرد و گفت: بنده برای اولین بار در مجلس در این خصوص هشدار دادم. کل حقوق‌های نجومی کمتر از ۵۰ میلیارد تومان بود، در حالی که یک رقم تخلف بابک زنجانی ۱۱ هزار میلیارد تومان بود و هنوز همه پول‌ها را برنگردانده است.

کواکبیان افزود: یک نمونه دیگر اینکه امیرمنصور آریا با دست خط رئیس جمهور وقت پول دریافت می‌کرد و سه هزار میلیارد تومان پول و وام گرفت. پیشنهاد می کنم دست به دست یکدیگر داده و برای مقابله با فساد برنامه‌ریزی کنیم نه آنکه مدام یکدیگر را متهم کنیم و بگوییم ۳۰ نفری که در خارج بیانیه دادند اصلاح طلب هستند.

وی تاکید کرد: چرا انصاف ندارید؟ حداقل اعتراف کنید که کم آوردید و انتخابات پیش‌روست و باید به گونه‌ای اصلاح‌طلبان را متهم کنید. آقای شریعتمداری ضد ظلم و فساد است و بنده دست همکاری به سوی وی دراز می‌کنم تا بدون هیچ گرایشی با فساد مبارزه کنیم و کسی را متهم نکنیم و به عنوان مثال بسنده نکنیم که شخصی در یک زمان گفته که “فلانی ذخیره نظام است” .

دبیرکل حزب مردم سالاری در بخش دیگری از سخنانش به موضوع “گورخوابی” اشاره کرد و گفت: برای نخستین‌بار سایت‌های اصلاح طلب به این مسئله پرداخته‌اند که البته مسئله چیزی هم نیست و چندنفر از سرما در قبر خوابیده‌اند در حالی که در یک شب‌گردی نمایندگان تهران چهار هزار معتاد متجاهر از شوش گرفته و میدان امام حسین مانند مور و ملخ پراکنده بودند و نیروی انتظامی میگفت برای جمع آوری آنها بودجه ندارد.

کواکبیان با بیان اینکه آقای شریعتمداری برود حزبی را تأسیس کند تا ببیند چقدر طرفدار دارد و به اندازه همین پایگاه اجتماعی‌اش اظهارنظر کند، گفت: اما متأسفانه همه چیز در اختیار است.

وی با اشاره به اظهارات یکی از ائمه جمعه مبنی بر اینکه کل مجلس فتنه است گفت: آیا با این جمله مشکلات مملکت حل می‌شود؟ فتنه انگی است برای آن که رقیب را از دور خارج کنند، اما بنده پیشنهاد می‌کنم از این حرف‌ها دست بکشیم و با هم مشکلات کشور را حل کنیم.

مدیر مسئول روزنامه مردم سالاری در خصوص ادعای شریعتمداری درباره روزنامه مردم‌سالاری اظهار داشت: آقای شریعتمداری تاکنون ۱۰۰ بار به دروغ این مسئله را طرح کرده و بنده گفته‌ام که ایشان سند بیاورد که ما نوشته‌ایم آقای احمدی‌نژاد سخنرانی کرده و این مطالب را نوشته ایم. شاید یک روزنامه این کار را کرده باشد، ما یک تیتر زده بودیم که با سخنرانی مملکت اداره نمی‌شود و حقیقت این است.

کواکبیان ادامه داد: می گویند که فلانی و فلانی با بابک زنجانی عکس داشته‌اند؛ مگر عکس ملاک است؟ بابک زنجانی در زمان کدام دولت‌ نفت را می‌فروخت و پولش را به جیب می‌زد؟ بنده در مجلس هشتم حضور داشتم و رئیس بازرسی میگفت ساعت ۹ صبح سال فلان نامه رئیس جمهور به بانک مرکزی می‌آمده تا صدها میلیارد به آقای مه‌آفرید پول بدهند، شاید قبلاً به او کارآفرین نمونه می گفتند اما او در کدام دولت این پول‌ها را به جیب زده است؟

وی با تاکید بر اینکه آقای شریعتمداری یک سند بیاورد مبنی بر اینکه املاک نجومی که توهین به ملت است و به آن پرداخته اید گفت :شما چند مقاله درباره فیش‌های نجومی و چند مقاله در مورد املاک نجومی نوشته اید؟ ضربه املاک نجومی به بیت‌المال صدها برابر بیشتر از حقوق‌های نجومی است. آقای شریعتمداری می‌گوید چرا به رییس صندوق توسعه ملی می‌گویند ذخیره انقلاب؟ آیین نامه دولت احمدی‌نژاد بود که در همین صندوق توسعه ملی به هیأت مدیره اختیار داده بود تا سالانه درصدی که می‌خواهد به دستمزد اضافه کند و آنها می گویند طبق ایین نامه عمل کرده اند.

مدیر مسئول روزنامه مردم‌سالاری افزود: روش‌های آقای شریعمداری ضداشتغال، ضد آرامش جامعه و ضد خروج از رکود است.

کواکبیان با طرح این پرسش که از شریعتمداری که آیا آقای مشایی اصلاح‌طلب بود؟!، مدیر مسئول روزنامه کیهان گفت:، دیدگاه همان دیدگاه بود شما بررسی کنید و ببینید که دولت دهم ما را چند بار به دادگاه کشاند آن دولت کدامیک از شما را به دادگاه کشاند و این به خاطر این بود که ما انتقاد می‌کردیم.

مدیر مسئول روزنامه مردم‌سالاری ،گفت: بنده ۱۰ بار بیشتر از شما به دادگاه رفته‌ام و الحمدالله شما مصونیت دارید.

کواکبیان در پاسخ به اظهارات شریعتمداری تصریح کرد: سنگ پا و دست بیل در کدام دولت وارد شده است؟ این اقلام در زمان آقای احمدی‌نژاد وارد شده است.


منبع: alef.ir

دیدگاه حسین الله‌کرم درباره همراهی با جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی

عضو هیئت مؤسس جمعیت انصار حزب‌الله همراهی تشکل متبوعش با جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی را مشروط به هماهنگی این جبهه با اعضای «پایداری» دانست.

حسین‌الله کرم در گفت‌وگو با ایسنا، در پاسخ به پرسشی در زمینه فعالیت‌های جمعیت انصار حزب‌الله برای انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم و همکاری تشکل متبوعش با جبهه تازه‌ تأسیس نیروهای انقلاب اسلامی، اظهار کرد: فعلاً برای فعالیت در زمینه انتخابات منتظر اقدامات جبهه نیروهای مردمی انقلاب اسلامی هستیم. اگر این تشکل با جبهه پایداری انقلاب اسلامی هماهنگ و همراه باشد، ما هم با آنها همراه می‌شویم اما اگر این اتفاق رخ ندهد، کاری با جبهه نیروهای مردمی نداریم و با فعالیت‌های‌مان را با جبهه پایداری هماهنگ می‌کنیم.

جبهه نیروهای مردمی انقلاب اسلامی، پنجم دی‌ماه سال جاری با برگزاری نشستی، رسماً اعلام موجودیت کرد؛ در میان اعضای هیئت مؤسس این تشکل سیاسی اصولگرا اسامی چهره‌هایی چون حجت‌الاسلام و المسلمین محمدحسن رحیمیان به عنوان دبیرکل، یحیی آل اسحاق، حمیدرضا حاجی بابایی، مهدی چمران، مرضیه وحید دستجردی و علیرضا مرندی به چشم می‌خورد.


منبع: alef.ir

نقش «رسمی» ایران در آتش‌بس سوریه

نام ایران در قطعنامه جدیدی که می‌تواند قطعنامه تاریخی اولیه برای برقراری آتش‌بس در سوریه پس از ۶ سال جنگ باشد به مذاق بسیاری از رقبای منطقه‌ای ایران خوش نخواهد آمد. درج نام ایران و اشاره به نشستی که ابتکار آن کار ایران بود در این قطعنامه در حقیقت گویای همان تغییر بنیادین در نگاه شورای امنیت به ایران است؛ تغییر بنیادینی که به حضور ایران و نقش مثبت این کشور در حل و فصل بحران‌های منطقه‌ای رسمیت می‌دهد.

روزنامه «اعتماد» آورده است: دسامبر و ژانویه پرخبر برای سوریه. از نشست سه‌جانبه ایران، ترکیه و روسیه در مسکو تا نشست‌های دوجانبه روسیه و امریکا در آنکارا. از برقراری آتش‌بس سراسری در سوریه تا قطعنامه پیشنهادی روسیه روی میز شورای امنیت. از سفر ولید معلم وزیر امور خارجه سوریه به همراه سرلشکر علی مملوک، رییس نهاد امنیت ملی این کشور به تهران تا بسترسازی برای برگزاری نشست دولت و معارضه در پایتخت قزاقستان.

تحولات سوریه در فاصله دو رخداد آزادسازی حلب و آغاز به کار دولت دونالد ترامپ سرعت گرفته است. در ساعاتی که نماینده روسیه در شورای امنیت سازمان ملل برای به تصویب رسیدن پیش‌نویس قطعنامه آتش‌بس در سوریه در دالان‌های منتهی به صحن شورا در حال رایزنی بود، ولید معلم به عنوان نماینده کشورش در قالب سفری یک‌روزه و از پیش اعلام نشده به تهران آمد تا ادامه حیات مثلث ایران، روسیه و ترکیه برای حل بحران در سوریه را به تصویر بکشد.

دیدار با وزیر امور خارجه و رئیس‌جمهور در زمره برنامه‌های ولید معلم گزارش شده بود و سرلشکر علی مملوک، رئیس نهاد امنیت ملی سوریه بعد از ظهر روز گذشته با علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی دیدار کرد؛ دیدارهای سیاسی و امنیتی برای بازگویی آخرین تحولات در پرونده سوریه، بررسی آخرین تحولات امنیتی و سیاسی رخ داده در فرآیند همکاری مشترک دو کشور در مبارزه با تروریسم تکفیری، تبادل نظر پیرامون اقدامات و ابتکارات سیاسی مشترک برای حفظ آتش‌بس و ایجاد زمینه برای آغاز گفت‌وگوهای سوری – سوری و اتخاذ تدابیر لازم برای جلوگیری از بازسازی توان عملیاتی و روحی گروه‌های تروریستی پس از شکست در حلب.

ولید معلم که ساعت ١٣ به وقت ایران وارد تهران شده بود از ساعت ١۴ در وزارت امور خارجه مهمان محمدجواد ظریف بود و سه دور مذاکرات خصوصی میان هیات ایرانی و سوری صورت گرفت. چگونگی تلاش برای رسیدن به آتش‌بس پایدار در سوریه، کمک‌های انسانی به این کشور، مبارزه با گروه‌های تروریستی و ابتکارات سیاسی موجود و مطرح در زمره سوژه‌هایی بودند که در رایزنی‌های دو وزیر مورد بحث و بررسی قرار گرفتند.

حفظ اقتدار نظامی دولت سوریه ضامن آتش‌بس است

عصر روز گذشته، سرلشکر علی مملوک مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور سوریه و ولید‌المعلم، وزیر امور خارجه این کشور با علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و هماهنگ‌کننده اقدامات سیاسی، امنیتی و دفاعی ایران با سوریه و روسیه دیدار کردند. شمخانی در این دیدار با یادآوری تلاش‌های گسترده و فداکاری مردم، دولت و ارتش سوریه طی سال‌های مبارزه با فتنه تروریسم در این کشور گفت: سوریه در جنگ جهانی تروریسم علیه این کشور پیروز شده است.

وی بازگشت گروه‌های مسلح به میز مذاکره و پذیرش شروط آتش‌بس دولت را حاصل دستاوردها و پیروزی‌های میدانی به ویژه آزادسازی شهر راهبردی حلب دانست و افزود: با توجه به سوابق بدعهدی و نقض آتش‌بس در گذشته از سوی این گروه‌ها تنها ضمانت پایبندی مسلحین به توافقات، حفظ اقتدار نظامی و تسلط بر تحرکات و فعالیت‌های آنان است. هر مسیر سیاسی و گفت‌وگویی که منجر به تضعیف حاکمیت دولت فراگیر و قانونی این کشور بر تمام سرزمین سوریه شود یا بخواهد بخشی از سرزمین سوریه را در اختیار گروه‌های تروریستی یا اشغال نظامی خارجی قرار دهد برخلاف منافع مردم و تهدیدی برای کشورهای منطقه و محکوم به شکست خواهد بود.

شمخانی آزادی حلب را نقطه عطفی در تحولات سیاسی – نظامی سوریه و معادلات قدرت در منطقه عنوان و تصریح کرد: جنگ با تروریست‌های داعش و جبهه النصره در سوریه ادامه خواهد داشت و گروه‌های مسلحی که از جبهه تروریسم پیروی نمی‌کنند باید از فرصت آتش‌بس استفاده کرده و به میز مذاکره با دولت قانونی سوریه بازگردند. تنها مسیری که می‌تواند آرامش و امنیت را به سوریه بازگرداند مبارزه بی‌امان با تروریسم و تمرکز بر گفت‌وگوهای سوری – سوری برای دستیابی به توافقی ملی برای برگزاری انتخاباتی فراگیر است. اگر طرف‌های مقابل به پشتیبانی‌های مالی، فنی و تسلیحاتی از عناصر تروریستی خاتمه دهند، طی زمان کوتاهی آرامش به منطقه و به تبع آن کشورهای اروپایی نیز بازخواهد گشت و به جای سیل آوارگان، خشونت و تخریب میراث جهانی، شاهد استقرار امنیت و دستیابی به آرمان محو کامل تروریسم خواهیم بود.

ایران از برقراری آتش‌بس در سوریه استقبال می‌کند

رئیس‌جمهور روز شنبه در دیدار با «ولید معلم» وزیر امور خارجه سوریه، با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران از برقراری آتش‌بس در سوریه استقبال می‌کند، تاکید کرد: باید مراقب بود تا در دوران آتش‌بس فرصتی برای تقویت تروریست‌ها به وجود نیاید. حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی با تبریک موفقیت‌ها و پیروزی‌های دولت، ‌ارتش و مردم مقاوم سوریه در مبارزه با تروریسم به ویژه در حلب، گفت: پیروزی حلب این پیام را برای تروریست‌ها به همراه داشت که در راه غلطی که با جنایت و خونریزی انتخاب کرده‌اند، هرگز موفق نخواهند بود.

رئیس‌جمهور با بیان اینکه امروز پس از پیروزی حلب شرایط خوبی برای انجام اقدامات میدانی علیه تروریست‌ها و فعالیت‌های سیاسی برای بازگرداندن ثبات و امنیت به سوریه فراهم شده است، اظهار امیدواری کرد: اقدامات آتی برای حل بحران سوریه و مذاکرات صلح، منجر به حاکمیت دمشق بر کل سوریه، ایجاد امنیت برای مردم سوریه و حفظ تمامیت ارضی این کشور شود.

دکتر روحانی خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران در میدان مقاومت و عرصه‌های مختلف سیاسی همواره در کنار ملت سوریه بوده و در آینده نیز به این حمایت خود ادامه می‌دهد و مطمئن هستیم در نهایت ملت سوریه پیروز و موفق خواهد بود.

رئیس‌جمهور با تاکید بر اینکه محور مذاکرات صلح باید حاکمیت دمشق بر سوریه و بازگرداندن ثبات و امنیت پایدار به این کشور باشد، اظهار کرد: ایران، روسیه و سوریه با اتحاد و هماهنگی در اقدامات و برنامه‌ریزی‌های آینده می‌توانند در این راستا موفق باشند. دکتر روحانی همچنین اظهار امیدواری کرد: دستاورد اجلاس آتی در آستانه قزاقستان، رسیدن به راه‌حلی برای برقراری صلح پایدار در سوریه باشد.

تقدیر از حمایت‌های ایران

«ولید معلم»، وزیر امور خارجه سوریه نیز در این دیدار ضمن ابلاغ قدردانی و درود‌های «بشار اسد» رییس‌جمهوری این کشور به دولت و ملت ایران، گفت: هیچ شکی نداریم که حمایت‌های همه‌جانبه جمهوری اسلامی ایران تاثیر بسزایی در تقویت روحیه مقاومت ملت سوریه در برابر تروریست‌ها داشته و خواهد داشت. وزیر امور خارجه سوریه با تقدیر از تلاش‌ها و حمایت‌های ایران و روسیه از دولت و ملت سوریه در مسیر مبارزه با تروریسم، بر ضرورت هماهنگی و همکاری بیشتر سه کشور در این راستا تاکید کرد. ولید معلم جمهوری اسلامی ایران را دارای نقش و جایگاهی با اهمیت در منطقه دانست و خواستار توسعه و تقویت مناسبات و حمایت‌های تهران از دمشق شد.

امیدها به سومین و آخرین آتش‌بس در ٢٠١۶

پرونده سوریه در ۵ سال و نیم گذشته داستان نام آشنایی برای شورای امنیت بوده است. صحن این شورا به صحنه‌ای برای جدال‌های بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با استفاده از حق وتو نیز بدل شده است. گاه روسیه قطعنامه‌ای را که به مذاق این کشور خوش نیامده وتو کرده است و گاه دیگر بازیگران دست در دست هم مانع از پیشبرد اهداف مسکو در سوریه با استفاده از کارت شورای امنیت شده‌اند. بر زبان آوردن لفظ برقراری آتش‌بس در سوریه یک حرکت است که اتفاقا ساده‌ترین آنها در این شطرنج با چند بازیگر است و تداوم این آتش‌بس و اجرای بند به بند توافق‌های صورت گرفته مساله دیگر و البته گام دشوارتر.

به اذعان اکثریت تحلیلگران مسائل منطقه، آنچه می‌تواند حیات این آتش‌بس را تضمین کند، پشتیبانی تمام بازیگران دخیل در این پرونده از آن است. این آتش‌بس باید به سرمایه‌ای برای تمام بازیگران بدل شود که از دست رفتن آن برابر باشد با باخت همه و تداوم آن مساوی باشد با برد همه. روس‌ها با درک این مساله هرچند که پایه‌های آتش‌بس را در نشست سه جانبه مسکو گذاشتند و دیوارهای آن را در نشست‌های دو جانبه در آنکارا بالا بردند اما برای ایمن‌سازی آن به تایید شورای امنیت نیاز دارند. روز جمعه قرار بود در نشست شورای امنیت قطعنامه‌ای برای تایید آتش‌بس سراسری در سوریه به تصویب برسد که پس از نیم ساعت جدال پشت درهای بسته ره به جایی نبرد و جلسه به روز شنبه موکول شد. در حالی که ویتالی چورکین تمام تلاش خود را به کار گرفته بود تا این قطعنامه به تصویب برسد اما برخی از اعضای شورای امنیت درخواست تغییراتی در متن پیش‌نویس را ارایه کردند که روسیه می‌گوید این تغییرات را اعمال کرده است.

جزئیات نظارت بر آتش‌بس و ارسال کمک‌ها و نقش سازمان ملل در حفظ و توسعه این آتش‌بس مسائلی بود که محل اختلاف‌های جزئی میان روسیه و دیگر اعضای شورای امنیت بود. در حالی که برخی دیپلمات‌های اروپایی گفته‌اند ملاحظاتی نسبت به این پیش‌نویس دارند اما ویتالی چورکین می‌گوید که متن این پیش‌نویس بر اساس مذاکرات با مخالفان و ملاحظات دیگر تدوین شده و در اصل قابل قبول تمام اعضا است.

آتش‌بسی که این‌بار روسیه مبتکر آن شده، در حقیقت سومین آتش‌بسی است که در سال ٢٠١۶ میلادی برای برقراری آرامش نسبی در سوریه مطرح می‌شود. خبرنگار الجزیره که به پیش‌نویس این متن دست یافته است در این باره می‌نویسد: بر اساس این سند، اپوزیسیون مسلح باید هیات مستقلی را تا ١۶ ژانویه ٢٠١٧ تشکیل دهد و در نشست برنامه‌ریزی شده مذاکرات صلح با نمایندگان دولت که در ٢٣ ژانویه در قزاقستان برگزار می‌شود نیز شرکت کند. هیات نمایندگی دولت سوریه نیز باید در نشست‌های مشترک با اپوزیسیون که از ١۵ ژانویه در آستانه برگزار خواهد شد، شرکت کند.

بر اساس سندی که الجزیره می‌گوید رؤیت کرده است، سازمان ملل نیز در این رایزنی‌های در آستانه شرکت خواهد کرد. در حالی که در این سند تفاوتی در تاریخ حضور دو هیات در آستانه به چشم می‌خورد هنوز مشخص نیست که دلیل این تفاوت چیست. در میانه بحث‌ها درباره چند و چون جزییات این قطعنامه و سندهای الحاقی، دولت سوریه می‌گوید که این توافق آتش‌بس گروه‌های داعش و النصره و شاخه‌های وابسته به آن را شامل نمی‌شود. با این همه برخی از منابع شورشیان می‌گویند که در این توافق جبهه ‌تح الشام که پیش از این با نام النصره خوانده می‌شد نیز مشمول آتش‌بس قرار گرفته است.

سخنگوی فتح‌الشام از این توافق آتش‌بس و از اینکه در آن اشاره‌ای به نام بشار اسد نشده نیز انتقاد کرده است. این گروه همچنین ادعا کرده که در نتیجه این آتش‌بس رژیمی جنایتکار در سوریه به روی کار می‌آید. بر اساس اخبار منتشر شده، احرار الشام که گروه اپوزیسیون دیگری است که می‌گوید این توافق آتش‌بس را امضا نکرده است. در حالی که برخی رسانه‌های غربی از معدود و محدود بودن بازیگران درگیر در این آتش‌بس گلایه می‌کنند روسیه می‌گوید که آمریکا پس از ٢٠ ژانویه و روی کار آمدن دونالد ترامپ می‌تواند به این روند بپیوندد و همچنین خواستار حضور عربستان، قطر، عراق، اردن و مصر هم در ادامه روند مذاکرات سیاسی شده است.

در حالی که از آتش‌بس سراسری در سوریه ٧٢ ساعت می‌گذرد برخی گروه‌های شورشی ادعا می‌کنند که دولت سوریه به بمباران برخی مناطق در حومه دمشق ادامه می‌دهد. اقدامی که شورشیان می‌گویند می‌تواند حیات آتش‌بس را تحت الشعاع قرار دهد اما دیدبان‌های مستقل از داخل سوریه خبر می‌دهند که آتش‌بس در بخش اعظمی از سوریه برقرار مانده است و این نشانه خوبی در مقایسه با دفعات پیشین است.

جزئیات یک قطعنامه سرنوشت‌ساز

پایه‌های آتش‌بس در سوریه در نشست سه جانبه روسیه، ایران و ترکیه در مسکو در تاریخ ٢٠ دسامبر گذاشته شد. در قطعنامه‌ای که روز گذشته در چارچوب تایید آتش‌بس و حمایت از آن منتشر شد نیز به این توافق برای برقراری آتش‌بس در نتیجه میوه آن نشست اشاره شد. نقشه راهی که سه بازیگر تاثیرگذار در سوریه در مسکو بر سر آن توافق کردند به گونه‌ای پیش رفت که تکه‌های بعدی این پازل نیز مرتب و در سریع‌ترین زمان ممکن در کنار هم قرار گرفت تا به قطعنامه‌ای برسد که روی میز شورای امنیت مورد تایید تمام بازیگران دخیل در سوریه قرار بگیرد.

به گزارش «اعتماد»، در بخشی از این قطعنامه به قطعنامه‌های ٢٢۵۴ و ٢٢۶٨ مصوب ٢٠١۵ و ٢٠١۶ هم اشاره شده و مفاد آنها مورد لحاظ قرار گرفته است. در ادامه این قطعنامه، اعضا بر تعهد به حفظ استقلال، تمامیت ارضی، اتحاد و انسجام ملی جمهوری عربی سوریه تاکید کرده‌اند. در ادامه به بیانیه

سه جانبه وزرای امور خارجه ایران، روسیه و ترکیه در ٢٠ دسامبر ٢٠١۶ در نشست مسکو هم اشاره شده و مفاد آن مورد تایید و لحاظ قرار گرفته است. در بند دیگری به میانجی‌گری روسیه و ترکیه برای برقراری موفق آتش‌بس در جمهوری عربی سوریه اشاره شده است. همچنین در بند دیگری از این قطعنامه از تمام طرف‌های درگیر در سوریه خواسته شده است که امکان دسترسی سریع، امن و بدون مانع سوری‌ها به کمک‌های انسان‌دوستانه داده شود. در بند دیگر تاکید شده است که تنها راهکار پایدار برای بحران فعلی در جمهوری عربی سوریه پیشبرد مذاکرات سیاسی سوری – سوری بر پایه دستاوردهای نشست ژنو مورخ ٣٠ ژوئن ٢٠١٢١ است؛ دستاوردهایی که در قطعنامه‌های ٢١١٨ و ٢٢۵۴ و ٢٢۶٨ هم مورد اشاره و تایید قرار گرفته‌اند. (براساس توافق ژنو که مورد تایید کشورهای درگیر در پرونده سوریه است، دولت انتقالی باید هرچه سریع‌تر شکل بگیرد و به انتخاباتی منتهی شود که مردم سوریه در آن سرنوشت کشور را تعیین کنند.)

در این قطعنامه همچنین از سندی که نشان‌دهنده میانجی‌گری روسیه و ترکیه در مساله سوریه است و در تاریخ ٢٩ دسامبر ٢٠١۶ میان دو کشور امضا شده نیز حمایت می‌شود. همچنین از تمام گروه‌های درگیر در سوریه و همچنین میانجی گرها (روسیه و ترکیه) خواسته شده که به تمام تعهدهای مندرج در اسناد به توافق و تصویب رسیده عمل کنند و در مسیر اجرای کامل آنها برآیند. نشست آستانه نیز به عنوان محلی برای دیدار و رایزنی‌های دولت و معارضه سوریه مورد اشاره این قطعنامه قرار گرفته است و از این نشست با عنوان گام مهمی در شکل دهی بخشی از پروسه سیاسی در سوریه که توسط سازمان ملل نیز تسهیل می‌شود، یاد شده است. در حالی که برخی منابع می‌گویند روسیه با این آتش‌بس، قطعنامه و طرح برقراری مذاکرات در آستانه، مدیریت مذاکرات را در دست گرفته است اما چورکین در این باره می‌گوید: هیچگونه رقابتی میان مذاکرات در آستانه و مذاکرات به رهبری استفان دی میستورا در ژنو که میان دولت و معارضه برگزار خواهد شد، وجود ندارد.

در شش سال گذشته قرار گرفتن روسیه و کشورهای غربی دارای حق وتو مانند امریکا، فرانسه و انگلیس در دو سوی جبهه درگیری در سوریه عملا کارایی شورای امنیت برای پایان دادن به بحران در سوریه را زیر سوال برده است. با این همه ترکیه و روسیه امیدوار هستند که با توجه به اینکه هر کدام نماینده یک جریان متفاوت در این پرونده هستند بتوانند این‌بار این آتش‌بس را به سرانجام مقصود برسانند. در شرایطی که این‌بار این قطعنامه بتواند از سد وتوهای سیاسی عبور کند می‌توان به بهبود اوضاع در کشوری که جنگ شش ساله از آن ویرانه‌ای ساخته امیدوار بود. براساس آمارهای موجود تاکنون ٢۵٠ هزار نفر در این جنگ کشته شده‌اند و بیش از ١٣ و نیم میلیون نفر در این کشور به کمک‌های فوری نیاز دارند.

نام ایران در قطعنامه، نماد تغییر بنیادین در نگاه شورای امنیت

نام ایران در قطعنامه جدیدی که می‌تواند قطعنامه تاریخی اولیه برای برقراری آتش‌بس در سوریه پس از ۶ سال جنگ باشد به مذاق بسیاری از رقبای منطقه‌ای ایران خوش نخواهد آمد. درج نام ایران و اشاره به نشستی که ابتکار آن کار ایران بود در این قطعنامه در حقیقت گویای همان تغییر بنیادین در نگاه شورای امنیت به ایران است؛ تغییر بنیادینی که به حضور ایران و نقش مثبت این کشور در حل و فصل بحران‌های منطقه‌ای رسمیت می‌دهد. رسمیتی که در قطعنامه ٢٢٣١ مصوب سال ٢٠١۵ پس از حصول برجام نیز به آن اشاره شده بود و در همان قطعنامه این شورا وعده تغییر نگاه بنیادین به نقش و جایگاه ایران را داده بود.

در حالی که برخی بازیگران منطقه‌ای مانند عربستان سعودی تمام تلاش خود را جزم می‌کنند تا اثرات برجام بر نقش منطقه‌ای ایران را کاهش دهند، ایران در متن قطعنامه‌های متفاوت به بازیگر تاثیرگذار بدل شده است. به همان اندازه که تا پیش از برجام، رقبای منطقه‌ای ایران و رژیم‌هایی که در رابطه خصم‌آمیز با تهران بوده‌اند تلاش می‌کردند بازیگر بودن ایران در منطقه را با رنگ و بوی منفی لعاب ببخشند. اکنون بازیگری ایران در منطقه به رسمیت شناخته شده و حتی در قطعنامه شورای امنیت هم به بیانیه سه جانبه‌ای که امضای وزیر امور خارجه ایران را دارد اشاره می‌شود.


منبع: alef.ir

ترامپ دیدار با رییس جمهوری تایوان را منتفی دانست

رییس جمهوری منتخب آمریکا احتمالا با رییس جمهوری تایوان که قرار است ماه آتی میلادی به ایالات متحده برود، دیدار نمی‌کند.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری فرانسه،‌ دونالد ترامپ، رییس جمهوری منتخب آمریکا با گفت‌وگوی تلفنی با تسانگ اینگ ون، رییس جمهوری تایوان در ماه گذشته میلادی باعث خشم دولت چین شده است.

تسای اینگ ون قرار است در تاریخ هفتم و هشتم ژانویه سال جاری میلادی به هوستون برود و از این طریق به سمت آمریکای مرکزی رفته و در بازگشت خود به تاریخ ۱۳ و ۱۴ ژانویه نیز در سانفرانسیسکو توقفی داشته باشد.

پکن از واشنگتن خواسته تا از ورود رییس جمهوری تایوان به حریم هوایی آمریکا امتناع کند.

ترامپ در جریان گفت‌وگو با خبرنگاران در فلوریدا و در پاسخ به سوالی درباره دیدار با رییس جمهوری تایوان در صورت توقف در آمریکا گفت: او قرار است در آمریکا توقفی داشته باشد؟! کسی تا به حال چیزی در این باره به من نگفته است! من تا زمان ایراد سوگند در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ با کسی دیدار نمی‌کنم. این درست نیست. براساس پروتکل‌های موجود نباید چنین اتفاقی بیفتد اما بعدا ما این کار را انجام می‌دهیم.


منبع: alef.ir

عربستان بیش از ۱۵۰ تن را در ۲۰۱۶ اعدام کرده است

طبق بیانیه‌های رسمی، دولت عربستان بیش از ۱۵۰ تن را در سال ۲۰۱۶ اعدام کرده است.

به گزارش ایسنا، خبرگزاری فرانسه با استناد به بیانیه‌های رسمی از اعدام ۱۵۳ تن در سال ۲۰۱۶ در عربستان خبر داد.

عربستان یکی از کشورهایی است که بالاترین آمار اعدام را دارد و این اعدام‌ها غالبا به اتهامات مختلفی چون اقدامات تروریستی، قتل، ‌تجاوز جنسی و یا خرید و فروش مواد مخدر اجرا می‌شوند.

این کشور در دوم ژانویه سال ۲۰۱۶ تنها در یک روز ۴۷ تن را به اتهامات تروریستی مختلف اعدام کرد که شیخ نمر باقر النمر، رهبر شیعیان این کشور یکی از اعدامیان بود.

در سال ۲۰۱۵ نیز عربستان ۱۵۳ تن را اعدام کرد که در آن زمان بالاترین آمار طی ۲۰ سال اخیر بود.

طبق گزارش عفو بین‌الملل عربستان از جمله کشورهای برجسته در زمینه اجرای احکام اعدام است.


منبع: alef.ir

پنجه در پنجه انقراض یوزپلنگ ایرانی

یوزپلنگ گونه ای درخطر انقراض است و اکنون فقط چند قلاده از آن در ایران و آفریقا زیست می کند، چندی پیش مطالعات کارشناسان محیط زیست در جهان نشان داد که خطر انقراض در کمین ۷۱۰۰ یوزپلنگ موجود در طبیعت است که از این تعداد ۵۰ قلاده در ایران به سر می برد.بنا به گفته کارشناسان تفاوت زیادی میان یوزپلنگ آسیایی و آفریقایی وجود دارد، اطلاعات نشان می دهد یوزپلنگ آسیایی تفاوت بسیار زیادی در رفتار و ژنتیک با یوزپلنگ آفریقایی دارد، حتی سطح گلبول های قرمز و سفید این دو متفاوت است و آنزیم های صفرایی و کبدی متفاوتی دارند اما در هر صورت هر دو نژاد در خطر انقراض قرار دارند.تاکنون به دلایل مختلف از جمله تغییر اقلیم و به طور کلی دخالت انسان در طبیعت موجب انقراض گونه های جانوری ارزشمند زیادی در دنیا از جمله کشور ما شده است، اکنون دیگر شیر ایرانی و یا ببر مازندران در دشت های کشور وجود ندارد در حالی که زمانی نعره شیر ایرانی رعشه بر اندام ها می انداخت.دولت قبلی با هدف احیای ببر، در قبال دو پلنگی روسی، دو قلاده ببر سیبری دریافت کرد که به علت شرایط نادرست نگهداری این حیوانات ارزشمند در باغ وحش ارم یکی از آنها به بیماری مشمشه مبتلا و تلف شد و دیگری به علت مشکوک بودن به این بیماری پنج سال در اسارت به سر برد که بعد از گرفتن آزمایش های متعدد و فشار دوستداران حیات وحش مشخص شد که به این بیماری مبتلا نیست از این رو از اسارت آزاد و شرایط زندگی آن تا حدودی بهتر شد.اکنون نوبت یوزپلنگ است گربه سان ارزشمندی که اکنون در خطر انقراض قرار گرفته و زنگ خطر آن به صدا در آمده است.وسعت زیستگاه های یوز ۶ میلیون هکتار یعنی یک سوم وسعت مناطق حفاظت شده تحت پوشش سازمان محیط زیست است که وظیفه حفاظت از آن بر عهده ۱۲۰ محیط بانی است که در زیستگاه های یوز مشغول به فعالیت هستند.براساس آمارهای اعلام شده به نظر می رسد که فقط ۵۰ قلاده یوزپلنگ آسیایی در ایران باقیمانده است که این مساله ذهن دوستداران محیط زیست را به خود مشغول کرد از این رو موضوع تکثیر در اسارت به عنوان یک راه حل مطرح شد و این شد که کوشکی و دلبر دو یوزپلنگی که در تولگی در اسارت بودند به پردیسان منتقل شدند تا مورد آزمایش های لازم قرار گیرند.البته روش تکثیر در اسارت موافقان و مخالفان به خود را دارد ، محمود کرمی پژوهشگر و عضو هیات علمی دانشگاه تهران که تاکنون مطالعات زیادی در زمینه محیط زیست انجام داد و کتاب های محیط زیستی زیادی به چاپ رسانده است به خبرنگار علمی ایرنا درباره تکثیر در اسارت گفت: من نمی توانم با این فناوری مخالفت کنم زیرا برای گونه های مختلف در سطح جهان به کار می رود اما اینکه بتوان این فناوری را در ایران با موفقیت انجام داد، مهم است.وی افزود: تکثیر در اسارت آنهم برای گوشتخواران کار بسیار دشواری است و در دنیا هم آنطور که باید جواب نمی دهد، حتی برای علفخواران هم روند پیچیده ای است بنابراین انجام چنین کارهایی نیاز به فکر و اقدامات علمی دقیقی دارد.کرمی ادامه داد: در یکی از کشورها در راستای تکثیر در اسارت یک یوز ماده را بیهوش و به روش مصنوعی باردار کردند که بعد از به دنیا آمدن توله ها مادر آنها را خورد بنابراین دست زدن به چنین اقداماتی به این راحتی ها نیست چون طبیعت خلق و خوی خود را دارد و دخالت انسان آنرا مختل می کند.وی تاکید کرد: مساله دیگر این است که تصور کنیم روند تکثیر در اسارت با موفقیت انجام شد حال توله یوزها را در کجا باید رها کنیم ؟ قطعا باید در همین زیستگاه های کنونی که داریم رها سازی شوند اما حرف این است که یوزهایی هم که از بین رفتند در همین زیستگاه ها زندگی می کردند و نابود شدند بنابراین مساله مهم بهبود بخشیدن به وضعیت زیستگاه ها است.عضو هیات علمی دانشگاه تهران اظهار کرد: البته شواهد نشان می دهد وضعیت زیستگاه های یوزپلنگ در کشور تا حدودی بهتر شده است اما نیاز به کار و سرمایه گذاری بیشتری دارد.کرمی به ورود دو قلاده ببر از سیبری به کشور اشاره کرد و گفت: نتیجه این کار چه شد؟ فقط پول هنگفتی برای آماده سازی زیستگاه این ببرها در میانکاله هزینه شد و اکنون به حال خود رها شده است، علت شکست خوردن این پروژه این بود که تفکر علمی پشت آن نبود.وی درباره نگهداری کوشکی و دلبر دو یوزپلنگ نر و ماده پردیسان گفت: نگهداری این دو گونه ارزشمند در پردیسان اشکالی ندارد چون فرصت مناسبی است تا با رفتار این حیوان بیشتر آشنا شویم و مطالعات ژنتیکی بر روی آنها انجام شود، اما قطعا باید در پشت هر اظهار نظری تفکری علمی و پخته نهفته باشد.وی تاکید کرد: به نظر می رسد بهتر است به جای فکر کردن به موضوعاتی مانند تکثیر در اسارت به فکر حفاظت از زیستگاه ها با هدف بهبود وضعیت آن باشیم.کرمی با اشاره به اینکه نمی توان از فناوری های روز دنیا استفاده نکرد، گفت: اما باید در این زمینه فکری اساسی صورت گیرد، اگر زیستگاه ها احیاء و حفاظت شوند و شرایط مناسبی مهیا شود قطعا گونه ها به طور طبیعی تکثیر می شوند.همچنین هومن جوکار مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی به ایرنا گفت: تا چندی پیش هیچ منطقی مبنی بر تکثیر یوز در اسارت نداشتیم تا اینکه یک وضعیت بحرانی بروز کرد و تصمیم بر تکثیر در اسارت گرفتیم.وی افزود: در مدت ۱۴ سال فعالیت پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و صرف هزینه زیاد، وضعیت تا حدودی بهتر شده بود تا اینکه متوجه شدیم بنا به دلایلی زیستگاه های یوزها در حال کوچک شدن است و بیشتر اوقات یوزها در خارج از زیستگاه ها به سر می برند که این موجب نگرانی شد.جوکار ادامه داد: بررسی ها نشان داد در زیستگاهی واقع در یزد حدود سه سال است از هیچ یوز ماده ای عکسبرداری نشده است که این مساله نگرانی هایی را به وجود آورد.وی گفت: این موضوع را با کارشناسان خارجی در میان گذاشتیم و آنها گفتند زمانی که زیستگاهی کوچک می شود جمعیت حیوانات موجود در آن نیز به طور طبیعی یا غیر طبیعی کاهش می یابد که به فکر چاره افتادیم از این رو در این شرایط بهترین راه انتقال کوشکی و دلبر به سایت پردیسان و مطالعه بر روی آنها با هدف تکثیر در اسارت انتخاب شد.جوکار افزود: با انتقال این دو یوز به پردیسان حداقل برای زمان های بحرانی دو یوز نر و ماده در اختیار داریم که این کار با بودجه ای جداگانه و زیر نظر مستقیم سازمان حفاظت محیط زیست در حال انجام است.جوکار درباره وضعیت یوزپلنگ ها در ایران گفت: در زیستگاه های شمالی مانند میاندشت و توران زادآوری مرتب و ممتدی وجود دارد و مادران و توله هایی که آنجا هستند به طور دائم پایش می شوند و نقطه امید ما فعلا آن زیستگاه است. وی ادامه داد: اما در مقابل در زیستگاه های جنوبی به خصوص در محدوده استان یزد با کاهش ماده ها مواجه هستیم که این جای نگرانی دارد از این رو با دقت بر روی کوشکی و دلبر مطالعه می کنیم.جوکار چندی پیش به ایرنا گفته بود در چنین شرایطی یکی از اقداماتی که فعلا می شود در مورد آن فکر کرد این است که بخش بسیار وسیعی از یک منطقه حفاظت شده را فنس کشی کنیم به طوری که زادآوری طبیعی گونه ها در آن ادامه داشته باشد نه به صورت یک محیط در اسارت، اما کاملا تحت کنترل و حفاظت باشد، البته این پروژه برای گونه هایی که به صورت طبیعی زندگی می کنند اولویت ما نیست کما اینکه هیچ وقت درمورد منطقه حفاظت شده توران و میاندشت که مشکلی ندارند، چنین فکری نخواهیم کرد. وی تاکید کرد: اما در زیستگاه های جنوب که ماده ای وجود ندارد و اگر به همین روال ادامه یابد احتمال از بین رفتن و از دست دادن یوز در آن منطقه وجود دارد، باید چاره ای اندیشیده شود بر همین اساس برروی این موضوع کار می کنیم.*** کوشکی و دلبر کوشکی و دلبر دو یوزپلنگ نر و ماده ای هستند که به ترتیب ۱۰ آذر ۹۳ از پناهگاه حیات وحش میاندشت و ۱۱ آذر ۹۳ از ذخیره گاه زیست کره توران به پارک پردیسان تهران منتقل شدند، این دو گونه ارزشمند با هدف تکثیر در اسارت و انجام تحقیقات بر روی رفتار گربه سانان به این مکان منتقل شدند.کوشکی یوزپلنگ نر بهمن ماه ۱۳۸۶ در ۴ ماهگی و دلبر یوزپلنگ ماده فروردین ۱۳۹۰ در سه ماهگی به اسارت در آمدند که بعد از این و با توجه به اهمیت حفاظت از این گونه های ارزشمند و در خطر انقراض بودن آنها به پارک پردیسان منتقل شدند.بر این اساس در خرداد ۱۳۹۰ اولین طرح ایجاد مرکز تکثیر ارایه شد و در شهریور ۱۳۹۱ این طرح برای ‘ شان مک کویین ‘ کارشناس ایرلندی گربه سانان ارسال شد و وی نظر نهایی خود را بر روی این طرح ارایه داد که از تیرماه همان سال کار ساخت این مرکز تحقیقاتی در پارک پردیسان آغاز شد.این سایت دارای ۶ فضای مجزا است که با هدف، تکثیر در اسارت، نگهداری از این دو یوز و همچنین پذیرایی از هر یوزپلنگ آسیایی دیگر که شاید در آینده به هر دلیل غیر قابل پیش بینی توان ادامه حیات در زیستگاه طبیعی اش را از دست بدهد، طراحی و ساخته شده است.بعد از اتمام این مرکز دو یوزپلنگ نر و ماده به آن منتقل شدند و اکنون در شرایط بسیار خوبی به سر می برند.علاوه بر تکثیر در اسارت این مرکز هدف دیگری نیز دارد و آن شناساندن این گونه ارزشمند به مردم و بالا بردن آگاهی عموم در مورد ارزش حفاظت از این گربه سان است که تا به امروز نیز موفق بوده است.


منبع: baharnews.ir

فرود اضطراری هواپیمای ماهان در شیراز

تعدادی از مسافران این پرواز شامگاه شنبه در تماس با دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی در شیراز، علت این فرود اضطراری را نقص فنی در سیستم ناوبری هواپیما عنوان کردند. به گفته آنها‌، همه مسافران سالم هستند و شماری از آنها از فرود اضطراری این هواپیما دچار نگرانی و ترس شدند. بنا بر استعلام خبرنگار ایرنا از اطلاعات پرواز فرودگاه بین المللی شهید دستغیب شیراز، این هواپیما ساعت ۴۵ دقیقه بامداد یکشنبه، شیراز را به مقصد دوبی ترک کرد.


منبع: baharnews.ir

اکتشافات علمی عجیب سال ۲۰۱۶

سال ۲۰۱۶ سال اکتشافات عجیب و غریبی بود که در اینجا ۵ مورد از عجیب ترین کشفیات علمی در سال ۲۰۱۶ را معرفی خواهیم کرد: زمین دارای همسایه است! در ماه اوت گذشته، دانشمندان نوعی از اختلال در نور پروکسیما قنطورس( نزدیک‌ترین ستاره به زمین بعد از خورشید ) را کشف کرده‌اند که معلوم شد این اختلال توسط یک سیاره در منطقه قابل سکونت پروکسیما بوجود آمده است. این امر به معنی احتمال وجود حیات در این سیاره و قابل سکونت بودن آن است. حل معمای نقطه قرمز در پلوتو زمانی که فضاپیمای نیوهورایزنز در سال ۲۰۱۵ از پلوتو گذر کرد، دانشمندان کشف کردند که یک نقطه قرمز رنگ بسیار آشکار در سطح این سیاره وجود دارد. آنها در ابتدا فکر می‌کردند که این نقطه قرمز می‌تواند نتیجه دریافت کشش گرانشی سیاره توسط قمر آن باشد اما معلوم شد که آنها در اشتباه بودند چون نقطه قرمز از جو پلوتو می‌آمد. آنچه شگفت آور بود این بود که این نقطه قرمز در واقع فصل زمستان پلوتو، که با دمای منفی ۴۵۹٫۶۷ فارنهایت و به مدت ۱۰۰ سال به طول می انجامد. گرمتر شدن منطقه قطب شمال در سال ۲۰۱۶ دانشمندان کشف کرده اند که منطقه قطب شمال به دلیل گرمای بی‌سابقه در منطقه که ۲۰ درجه سانتیگراد بالاتر از حد نرمال بود، تکه‌های یخی به بزرگی مکزیک را از دست داده است. دانشمندان پیش بینی کرده‌اند که اگر این درجه حرارت همچنان ادامه پیدا کند ، منطقه قطب شمال تا قبل از به پایان رسیدن این قرن عاری از یخ خواهد شد. سر و صدا در اعماق دریا در سال ۲۰۱۶ دو صدای مرموز از کف دریا در دو حوزه مختلف تشخیص داده شد. اولین صدا از منطقه نوناووت کانادا و صدای دیگر از گودال ماریانا به گوش رسید. تا به امروز هیچ کس نمی‌داند که صدای اول از کجا آمده اما صدای شنیده شده از گودال ماریانا به عنوان صدای جفت‌گیری نهنگ‌های  Minke، (یک نوع نادر از آببازسانان بیدندان) شناسایی شد. با این حال، دانشمندان هنوز هم نمی‌دانند که چرا این صدا در تمام ایام سال شنیده می‌شود. تله‌های کرم شب‌تاب از جنس ادرار دانشمندان از دانشگاه وین در غارهای جزیره شمالی نیوزیلند موفق به یافتن بیش از ۴۰۰۰ تله چسبان شدند که توسط کرم‌های شب‌تاب ساخته شده بود. آنها این تله‌های چسبان را مورد مطالعه قرار داده و دریافتند که آنها از کریستال و اوره ساخته شده‌اند.


منبع: baharnews.ir