روزنامههای ورزشی سیزدهم دی ماه
تصاویر نیمصفحه روزنامههای ورزشی ۱۳ دی به مسائل مختلف ورزشی به ویژه فوتبال اختصاص دارد.
منبع: alef.ir
تصاویر نیمصفحه روزنامههای ورزشی ۱۳ دی به مسائل مختلف ورزشی به ویژه فوتبال اختصاص دارد.
منبع: alef.ir
کارلوس کیروش درحالی روز اول ژانویه را برای شروع تمرینات تیمش اعلام کرد که هنوز خودش در تعطیلات سال نو به سر میبرد.
به گزارش خبرآنلاین؛ تمرینات تیمملی با حضور ملی پوشان در کمپ تیم ملی آغاز شد. بازیکنانی که در چند مرحله به اردو فراخوانده شدند. ابتدا ۱۹ نفر ، سپس یک نفر ، بعد ۳ نفر و بعد یک نفر دیگر!
این بازیکنان همه به اردو رفتند اما سرمربی تیم ملی هنوز به تهران نرسیده بود. کارلوس کی روش که با موافقت فدراسیون فوتبال و برای تعطیلات سال نوی میلادی به کشورش و سپس به امارات رفته بود ، هنوز در دبی بود. او جشن سال جدید میلادی را در جمع ایرانی ها بود. یک ضیافت ۱۰۰ نفره ایرانی در برج های محله اشرافی ماریا در دبی. خیلی از ایرانی های سرشناس در کنار سرمربی تیم ملی بودند و ضیافت آتش بازی سال جدید میلادی را کنارش ماندند.
کی روش بعد از تحویل سال نوی میلادی ، دوباره مرد اول تمرین تیم ملی می شود.اردوی تیم ملی قرار است در باشگاه ایرانیان دبی برگزار شود . کی روش در سال ۲۰۱۶ یکی از بهترین تیم های ملی یک دهه گذشته ایران را ساخت که تا رده ۲۷ دنیا رسید. او برای سال ۲۰۱۷ ، برنامه اصلی اش صعود به جام جهانی است و شکستن طلسم صعود دومین صعود متوالی .
منبع: alef.ir
تصاویر صفحه نخست روزنامههای سیاسی کشور که صبح امروز در پیشخوان مطبوعات عرضه میشود.
منبع: alef.ir
شبکه تلویزیونی اسکای نیوز عربی اعلام کرد عامل حمله به باشگاه شبانه رینا استانبول از عناصر داعش بوده است.
به گزارش خبرآنلاین، شبکه تلویزیونی اسکای نیوز عربی اعلام کرد عامل حمله به باشگاه شبانه رینا استانبول از عناصر داعش بوده و وابسته به گروهک «کتائب ترکستان» است.
منبع: alef.ir
به گزارش ایران خبر، بسیاری از کارشناسان تغذیه بر این باورند ریشه اضافه وزن در ذهن افراد نهفته است چه بسا هستند افرادی که تمام شگردهای کاهش وزن را امتحان کرده اما نتیجه مطلوب را بدست نیاوردهاند. در این مطلب بهترین شگردهای منحرف کردن مغز و کسب آمادگی ذهنی برای رژیمهای سخت غذایی آورده شده است.
از جمله این ترفندها بوییدن برگ های نعناع است. به گفته کارشناسان بو کردن این گیاه باعث کاهش اشتها و تمایل کمتر به خوردن انواع خوراکی ها می شود و افرادی که به طور منظم این کار را انجام می دهند، به تدریج تناسب اندام مناسبی بدست می آورند.
علاوه بر خود غذا نحوه چیدمان و آرایش بشقاب ها نیز در علاقه مندی به خوردن غذا و پراشتهایی موثر است. بر اساس تحقیقات خوردن غذا در بشقاب هایی به رنگ قرمز می تواند باعث کاهش اشتها و خوردن غذای کمتر شود.
همچنین خوردن غذا در ظرف های کوچک، خوردن غذا با چنگال و قاشق های کوچک هم همگی می توانند در کاهش اشتها و حفظ تناسب اندام موثر باشند.
خوردن مقدار کمتر شیرینی و شکلات در رژیم غذایی نیز باعث کاهش اشتها در افراد می شود به طوری که کارشناسان به آن دسته از افراد که به خوردن شکلات علاقه فراوان دارند، توصیه می کنند از شکلات تلخ استفاده کنند تا میزان اشتهای آنها بالا نرود و بتوانند تناسب اندام خوبی داشته باشند.
مکان خوردن غذا نیز می تواند به شدت بر تمایل به خوردن غذا و پرخوری موثر باشد. بر اساس تحقیقات، افرادی که چه در خانه و چه در محیط کار در فضای تمیز و آراسته غذا می خورند، کمتر پرخوری می کنند و همچنین این افراد تمایل بیشتری به خوردن غذاهای سالم و مراقبت از سلامت خود دارند. بر عکس در یک محیط کثیف و به هم ریخته افراد بیشتر غذا می خورند و مصرف فست فود و غذاهای پرچرب در این زمان بیشتر است.
خوابیدن و استراحت در یک اتاق نسبتا گرم هم می تواند به سوزاندن کالری های بدن کمک کند. کارشناسان با مقایسه ۲ گروه از داوطلبان که در ۲ اتاق بسیار گرم و نسبتاً خنک استراحت کرده اند دریافتند که افرادی که در اتاق نسبتاً خنک استراحت کرده اند به تدریج تناسب اندام بهتری بدست آورده اند.
قرار دادن عکسی از خوراکی های کم کالری و چسباندن آن به در یخچال هم باعث می شود هنگامی که فرد می خواهد غذا بخورد، ضمیر ناخودآگاهش به یادآوری عکس و خوراکی های کم کالری بپردازد و به این ترتیب فرد مواد غذایی سالم تری را انتخاب می کند.
منبع: irankhabar.ir
به گزارش ایران خبر، یک فروند جنگنده نیروی دریایی کره جنوبی که بر فراز آبهای دریای شرق این کشور در پرواز بود، به طرزی ناخواسته و به صورت اشتباه یک موشک ضد کشتی را به سمت آبهای این کشور شلیک کرده است.
سخنگوی ارتش کره جنوبی در اینباره گفت: یکی از خدمه (جنگنده) به اشتباه دکمه تسلیحات اضطراری را فشار داده است.
بر اساس گزارش های رسیده این موشک در فاصله ۳۰ کیلومتری آبهای ساحلی این کشور فرود آمده است.
گفته می شود یک قایق ماهیگیری نیز به هنگام فرود موشک در آن منطقه بوده که البته هیچ آسیبی به قایق و سرنشینان آن وارد نشده است.
مقام های کره جنوبی اعلام کرده اند که موشک منفجر نشده و هیچ انفجاری در پی وقوع این حادثه رخ نداده است.
منبع: irankhabar.ir
از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل میکنند که فرمود: از نشانههاى شقاوت و تیره روزى؛ خشکى چشم و …..و گناه دنبال گناه کردن است.
به گزارش فردا، همه گناهان در صورت توبه و جبران اقتضاء بخشش را دارند، مگر این که شخص توبه نکند و اعمالاش به گونهای مانع از این اقتضاء گردد. در ادامه این یادداشت را به نقل از تبیان بخوانید.
از روایات استفاده میشود که سه چیز مانع بخشش گناهان است:
۱. ظلم و فسق
در آیات ۵۸ تا ۵۹ سوره بقره ؛ اولا تصریح به بخشش مطلق گناهان شده است و ثانیا به علت بخشیده نشدن آن نیز اشاره شده است: «وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَـذِهِ الْقَرْیهَ فَکُلُواْ مِنْهَا حَیثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً وَقُولُواْ حِطَّهٌ نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطَایاکُمْ وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ»؛ «و (به خاطر بیاورید) زمانى را که گفتیم در این قریه (بیت المقدس) وارد شوید… و بگوئید: خداوندا گناهان ما را بریز تا ما شما را بیامرزیم، و به نیکوکاران پاداش بیشترى نیز خواهیم داد.- اما افراد ستمگر این سخن را تغییر دادند (و به جاى آن جمله استهزاء آمیزى مىگفتند) و لذا ما بر ستمگران در برابر این نافرمانى عذابى از آسمان فرستادیم»
دقت در جمله: (…وَ قُولُوا حِطَّهٌ …) و… بگوئید خداوندا گناهان ما را بریز …(باید توجه داشت که حطه از نظر لغت به معنى ریزش و پائین آوردن است، و در اینجا معنى آن این است که: خدایا از تو تقاضاى ریزش گناهان خود را داریم.) خداوند به آنها دستور داد که براى توبه از گناهانشان این جمله را از صمیم قلب بر زبان جارى سازند، و به آنها وعده داد که در صورت عمل به این دستور از خطاهاى آنها صرفنظر خواهد شد،( و شاید به همین مناسبت یکى از درهاى بیت المقدس را باب الحطه نامگذارى کردهاند).
– ولى چنان که میدانیم، و از لجاجت و سرسختى بنى اسرائیل اطلاع داریم، عدهاى از آنها حتى از گفتن این جمله نیز امتناع کردند و به جاى آن کلمه نامناسبى بطور استهزاء گفتند لذا قرآن میگوید:« اما آنها که ستم کرده بودند این سخن را به غیر آنچه به آنها گفته شده بود تغییر دادند (فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَیرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ). ما نیز بر این ستمگران به خاطر فسق و گناهشان، عذابى از آسمان فرو فرستادیم»
– این نکته نیز شایان توجه است که قرآن در آیه فوق بجاى فانزلنا علیهم میگوید فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا تا روشن گردد که این عذاب و مجازات الهى تنها دامان ستمگران بنى اسرائیل را گرفت و هرگز خشک و تر با هم نسوختند.
– علاوه بر این، در پایان آیه، جمله «بِما کانُوا یفْسُقُونَ» را ذکر مىیکند تا آن هم تأکید بیشترى بر این موضوع باشد، که ظلم و فسقشان ،علت مجازاتشان گردید.
۲. لجاجت، اصرار بر گناه و تکبر
از تعبیرات جمله مزبور در آیات بالا، به دست میآید که آنها بر اعمال سوء اصرار داشتند و آن را ادامه میدادند، و معلوم میشود هنگامى که گناه به صورت یک عادت و حالت، در جامعه متمرکز گردد، احتمال نزول عذاب الهى در آن هنگام بسیار است.
و شدت تأثیر« اصرار بر گناه» برآینده انسان را نیز می توان از احادیث زیر به دست آورد:
-امام باقر علیه السلام راجع به قول خداى عز و جل که فرموده: «- وَ لَمْ یصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا… : و بر آنچه کردهاند اصرار نورزند، … ۱۳۵ سوره ۳»ایشان فرمود: اصرار بر گناه اینست که: کسى گناهى کند و از خدا آمرزش نخواهد، و در فکر توبه نباشد، ( کسى که بفکر توبه نیست، ظاهرا قصد تکرار گناه دارد.)( کافی ج۲ ۲۸۸ باب الإصرار على الذنب ….. ص : ۲۸۸)
– از علی (علیه السلام) در غرر چنین نقل شده : «الاصرار یوجب النّار».اصرار موجب آتش است، یعنى هرگاه کسى گناهى کرده باشد و اصرار بر آن داشته باشد یعنى از آن پشیمان نباشد و باز عزم کردن آن گناه یا گناه دیگر داشته باشد این معنى، موجب دخول جهنّم گردد، پس اگر از کسى گناهى صادر شود خواه صغیره و خواه کبیره باید که دیگر عزم آن نداشته باشد؛و اگردوباره عزم آن گناه را داشته باشد گناه او کبیره شود.(شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم ج۱ ۱۱۸ ۴۳۴ ….. ص : ۱۱۸)
– قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله : « مِنْ عَلَامَاتِ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَینِ …..و الْإِصْرَارُ عَلَى الذَّنْب» از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل میکنند که فرمود: از نشانههاى شقاوت و تیره روزى؛ خشکى چشم و …..و گناه دنبال گناه کردن است.
چنانکه می بینید گناه یر گناه کردن که همان «اصرار بر گناه است» ،از علائم شخص شقی (ویخشیده نشده) است.
۳. شرک
آیه «… إِنَّ اللَّهَ لا یغْفِرُ أَنْ یشْرَکَ… »( نساء: آیه ۴۸ ) صریحا اعلام میکند که همه گناهان ممکن است مورد عفو و بخشش واقع شوند، ولى شرک به هیچ وجه بخشوده نمیشود، مگر اینکه از آن دست بردارند و توبه کنند و موحد شوند، و به عبارت دیگر هیچ گناهى به تنهایى ایمان را از بین نمیبرد، همانطور که هیچ عمل صالحى با شرک، انسان را نجات نمیبخشد.
– ارتباط این آیه با آیات سابق از این نظر است که یهود و نصارى هر یک به نوعى مشرک بودند، و قرآن بوسیله این آیه به آنها اعلام خطر میکند که این عقیده را ترک گویند که گناهى است غیر قابل بخشش، سپس در پایان آیه دلیل این موضوع را بیان کرده میفرماید: کسى که براى خدا شریکى قائل شود گناه بزرگى مرتکب شده است (وَ مَنْ یشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى إِثْماً عَظِیماً) این آیه از آیاتى است که افراد موحد را به لطف و رحمت پروردگار دلگرم میسازد، زیرا در این آیه خداوند امکان بخشش گناهان را غیر از شرک بیان کرده است.
– به تعبیرى که در آیه ذکر شده:« نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیئاتِکُمْ » دقت کنید؛ زیرا قرآن میگوید: گناهان کوچک شما را میپوشانیم یعنى پرهیز از گناهان بزرگ خصوصا با فراهم بودن زمینههاى آنها، یک نوع حالت تقواى روحانى در انسان ایجاد میکند که میتواند آثار گناهان کوچک را از وجود او بشوید و در حقیقت آیه فوق همانند آیه إِنَّ الْحَسَناتِ یذْهِبْنَ السَّیئاتِ: (هود- ۱۱۴): حسنات، سیئات را از بین مىبرند مىباشد، و در واقع اشاره به یکى از آثار واقعى اعمال نیک است و این درست مانند این است که بگوییم: اگر انسان از مواد سمى خطرناک پرهیز کند و مزاج سالمى داشته باشد، مىتواند آثار نامطلوب بعضى از غذاهاى نامناسب را به واسطه سلامت مزاج از بین ببرد. و یا به تعبیر دیگر: بخشش گناهان صغیره یک نوع پاداش معنوى براى تارکان گناهان کبیره است، و این خود اثر تشویق کنندهاى براى ترک کبائر دارد.
منبع: alef.ir
از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل میکنند که فرمود: از نشانههاى شقاوت و تیره روزى؛ خشکى چشم و …..و گناه دنبال گناه کردن است.
به گزارش فردا، همه گناهان در صورت توبه و جبران اقتضاء بخشش را دارند، مگر این که شخص توبه نکند و اعمالاش به گونهای مانع از این اقتضاء گردد. در ادامه این یادداشت را به نقل از تبیان بخوانید.
از روایات استفاده میشود که سه چیز مانع بخشش گناهان است:
۱. ظلم و فسق
در آیات ۵۸ تا ۵۹ سوره بقره ؛ اولا تصریح به بخشش مطلق گناهان شده است و ثانیا به علت بخشیده نشدن آن نیز اشاره شده است: «وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَـذِهِ الْقَرْیهَ فَکُلُواْ مِنْهَا حَیثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً وَقُولُواْ حِطَّهٌ نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطَایاکُمْ وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ»؛ «و (به خاطر بیاورید) زمانى را که گفتیم در این قریه (بیت المقدس) وارد شوید… و بگوئید: خداوندا گناهان ما را بریز تا ما شما را بیامرزیم، و به نیکوکاران پاداش بیشترى نیز خواهیم داد.- اما افراد ستمگر این سخن را تغییر دادند (و به جاى آن جمله استهزاء آمیزى مىگفتند) و لذا ما بر ستمگران در برابر این نافرمانى عذابى از آسمان فرستادیم»
دقت در جمله: (…وَ قُولُوا حِطَّهٌ …) و… بگوئید خداوندا گناهان ما را بریز …(باید توجه داشت که حطه از نظر لغت به معنى ریزش و پائین آوردن است، و در اینجا معنى آن این است که: خدایا از تو تقاضاى ریزش گناهان خود را داریم.) خداوند به آنها دستور داد که براى توبه از گناهانشان این جمله را از صمیم قلب بر زبان جارى سازند، و به آنها وعده داد که در صورت عمل به این دستور از خطاهاى آنها صرفنظر خواهد شد،( و شاید به همین مناسبت یکى از درهاى بیت المقدس را باب الحطه نامگذارى کردهاند).
– ولى چنان که میدانیم، و از لجاجت و سرسختى بنى اسرائیل اطلاع داریم، عدهاى از آنها حتى از گفتن این جمله نیز امتناع کردند و به جاى آن کلمه نامناسبى بطور استهزاء گفتند لذا قرآن میگوید:« اما آنها که ستم کرده بودند این سخن را به غیر آنچه به آنها گفته شده بود تغییر دادند (فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَیرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ). ما نیز بر این ستمگران به خاطر فسق و گناهشان، عذابى از آسمان فرو فرستادیم»
– این نکته نیز شایان توجه است که قرآن در آیه فوق بجاى فانزلنا علیهم میگوید فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا تا روشن گردد که این عذاب و مجازات الهى تنها دامان ستمگران بنى اسرائیل را گرفت و هرگز خشک و تر با هم نسوختند.
– علاوه بر این، در پایان آیه، جمله «بِما کانُوا یفْسُقُونَ» را ذکر مىیکند تا آن هم تأکید بیشترى بر این موضوع باشد، که ظلم و فسقشان ،علت مجازاتشان گردید.
۲. لجاجت، اصرار بر گناه و تکبر
از تعبیرات جمله مزبور در آیات بالا، به دست میآید که آنها بر اعمال سوء اصرار داشتند و آن را ادامه میدادند، و معلوم میشود هنگامى که گناه به صورت یک عادت و حالت، در جامعه متمرکز گردد، احتمال نزول عذاب الهى در آن هنگام بسیار است.
و شدت تأثیر« اصرار بر گناه» برآینده انسان را نیز می توان از احادیث زیر به دست آورد:
-امام باقر علیه السلام راجع به قول خداى عز و جل که فرموده: «- وَ لَمْ یصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا… : و بر آنچه کردهاند اصرار نورزند، … ۱۳۵ سوره ۳»ایشان فرمود: اصرار بر گناه اینست که: کسى گناهى کند و از خدا آمرزش نخواهد، و در فکر توبه نباشد، ( کسى که بفکر توبه نیست، ظاهرا قصد تکرار گناه دارد.)( کافی ج۲ ۲۸۸ باب الإصرار على الذنب ….. ص : ۲۸۸)
– از علی (علیه السلام) در غرر چنین نقل شده : «الاصرار یوجب النّار».اصرار موجب آتش است، یعنى هرگاه کسى گناهى کرده باشد و اصرار بر آن داشته باشد یعنى از آن پشیمان نباشد و باز عزم کردن آن گناه یا گناه دیگر داشته باشد این معنى، موجب دخول جهنّم گردد، پس اگر از کسى گناهى صادر شود خواه صغیره و خواه کبیره باید که دیگر عزم آن نداشته باشد؛و اگردوباره عزم آن گناه را داشته باشد گناه او کبیره شود.(شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم ج۱ ۱۱۸ ۴۳۴ ….. ص : ۱۱۸)
– قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله : « مِنْ عَلَامَاتِ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَینِ …..و الْإِصْرَارُ عَلَى الذَّنْب» از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل میکنند که فرمود: از نشانههاى شقاوت و تیره روزى؛ خشکى چشم و …..و گناه دنبال گناه کردن است.
چنانکه می بینید گناه یر گناه کردن که همان «اصرار بر گناه است» ،از علائم شخص شقی (ویخشیده نشده) است.
۳. شرک
آیه «… إِنَّ اللَّهَ لا یغْفِرُ أَنْ یشْرَکَ… »( نساء: آیه ۴۸ ) صریحا اعلام میکند که همه گناهان ممکن است مورد عفو و بخشش واقع شوند، ولى شرک به هیچ وجه بخشوده نمیشود، مگر اینکه از آن دست بردارند و توبه کنند و موحد شوند، و به عبارت دیگر هیچ گناهى به تنهایى ایمان را از بین نمیبرد، همانطور که هیچ عمل صالحى با شرک، انسان را نجات نمیبخشد.
– ارتباط این آیه با آیات سابق از این نظر است که یهود و نصارى هر یک به نوعى مشرک بودند، و قرآن بوسیله این آیه به آنها اعلام خطر میکند که این عقیده را ترک گویند که گناهى است غیر قابل بخشش، سپس در پایان آیه دلیل این موضوع را بیان کرده میفرماید: کسى که براى خدا شریکى قائل شود گناه بزرگى مرتکب شده است (وَ مَنْ یشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى إِثْماً عَظِیماً) این آیه از آیاتى است که افراد موحد را به لطف و رحمت پروردگار دلگرم میسازد، زیرا در این آیه خداوند امکان بخشش گناهان را غیر از شرک بیان کرده است.
– به تعبیرى که در آیه ذکر شده:« نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیئاتِکُمْ » دقت کنید؛ زیرا قرآن میگوید: گناهان کوچک شما را میپوشانیم یعنى پرهیز از گناهان بزرگ خصوصا با فراهم بودن زمینههاى آنها، یک نوع حالت تقواى روحانى در انسان ایجاد میکند که میتواند آثار گناهان کوچک را از وجود او بشوید و در حقیقت آیه فوق همانند آیه إِنَّ الْحَسَناتِ یذْهِبْنَ السَّیئاتِ: (هود- ۱۱۴): حسنات، سیئات را از بین مىبرند مىباشد، و در واقع اشاره به یکى از آثار واقعى اعمال نیک است و این درست مانند این است که بگوییم: اگر انسان از مواد سمى خطرناک پرهیز کند و مزاج سالمى داشته باشد، مىتواند آثار نامطلوب بعضى از غذاهاى نامناسب را به واسطه سلامت مزاج از بین ببرد. و یا به تعبیر دیگر: بخشش گناهان صغیره یک نوع پاداش معنوى براى تارکان گناهان کبیره است، و این خود اثر تشویق کنندهاى براى ترک کبائر دارد.
منبع: alef.ir
به گزارش ایران خبر، دکتر سید علی فاطمی مسئول فنی صنایع بهداشتی و آرایشی با بیان اینکه تولید و نشانهگذاری خمیردندان مانند هر محصول دیگری، بر اساس استانداردهای ملی و بینالمللی انجام میشود؛ بیان داشت: چنانچه به استانداردهای بستهبندی و نشانهگذاری این محصول چه در ایران و چه در سایر کشورها مراجعه کنیم، هیچ اشارهای به این خطوط رنگی نشده است.
وی در پاسخ به این سوال که علت درج این نشانههای رنگی چیست؛ گفت: پر کردن لوله (تیوب) خمیردندان همیشه از انتهای آن انجام میشود و سپس توسط دستگاه پرس دوخته میشود. با توجه به اینکه ممکن است به دلیل چرخیدن تصادفی، نوشتههای روی لوله هم سطح با پرس انتهای آن نباشد و توسط مصرف کننده درست خوانده نشود؛ یک چشم الکتریکی قبل از پرس کردن ته تیوب، سطح صحیح را توسط این خطوط رنگی شناسایی و دستگاه، لوله را در جهت صحیح میچرخاند. به همین دلیل به این خطوط نشان چشم (Eye Mark) گفته میشود.
وی خاطرنشان کرد: چاپ این نشانههای رنگی روی بستهبندی، معمولاً به رنگهای سیاه و سرمهای و یا مطابق با رنگ طرح چاپی روی لوله است و هیچ ارتباطی با نوع خمیردندان داخل آن ندارد.
به گفته این دکترای داروسازی خبر منتشر شده در شبکههای مجازی در خصوص خطوط رنگی خمیر دندان کــاملاً جعلی و بیاساس است
منبع: irankhabar.ir
به گزارش ایران خبر، ابراهیم پورفرج – رئیس جامعه تورگردانان کشور اظهار داشت: در بحث گردشگری مباحث آموزشی بسیار اهمیت دارد، مثلاً افسر گذرنامه باید خوش اخلاقتر باشند زیرا افسرهای گذرنامه در کشورهای توسعه یافته نخستین برخورد آنان لبخند به گردشگر است.
وی در نشست امضای تفاهم نامه بین انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران با جامعه راهنمایان تور ایرانگردی و جهانگردی با حضور تشکلهای متعدد گردشگری افزود: گردشگر خارجی وقتی به ایران میآید تا دو سه روز رفتارهایش مانند آدم یخ زده است و وقتی چند روز میگذرد رفتار گردشگران بازتر و احساس امینت بیشتری پیدا میکنند که تمام این مقولات به بحث آموزش رفتاری بستگی دارد مثلاً در هتلها باید رفتار با گردشگر را به خوبی بلد باشند و یا یک گردشگر نباید برای چنج ارز خود وقت بسیاری را تلف کند.
رئیس جامعه تورگردانان کشور گفت: پول درآوردن در عرصه گردشگری با دیگر صنوف کاملا متفات است، زیرا درآمدزایی در عرصه گردشگری برای همه جامعه خواهد بود و همه تشکلها از هواپیماییها، آژانسها، راننده، تورلیدر و همه سود میبرند،پورفرج بیان داشت: ۷ هزار نفر دوره راهنمایان گردشگری را طی کردند و فقط ۵۰۰ نفر فعال هستند که بیش از ۳۰۰ نفر ثبت نام کردند و در نهایت فقط سه نفر بر طبق اصول جامعه راهنمایان تور ایرانگردی و جهانگردی قبول شدند، بنابراین در تلاشیم تا ۷۰۰ نفر را با آموزشهای تکمیلی و سرویس های جدید آشنا کنیم زیرا مسیرها و سایتها در حال تغییر هستند.
رئیس جامعه تورگردانان کشور افزود: همچنین در حوزه راهنمایان گردشگری فرانسوی، آلمانی و ایتالیایی هنوز راهنما کم داریم.پورفرج خاطرنشان کرد: راهنمای گردشگری فقط توضیح سایتهای گردشگری نیست بلکه مهمتر، مدیریت گردشگر در طول سفر است و باید با صبوری رضایت گردشگر را جلب کنند مثلاً در برخی مواقع باید راهنمای گردشگری کم صحبت کند زیرا خارجیها روحیه گفتوگوی طولانی ندارند.
منبع: irankhabar.ir
از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل میکنند که فرمود: از نشانههاى شقاوت و تیره روزى؛ خشکى چشم و …..و گناه دنبال گناه کردن است.
به گزارش فردا، همه گناهان در صورت توبه و جبران اقتضاء بخشش را دارند، مگر این که شخص توبه نکند و اعمالاش به گونهای مانع از این اقتضاء گردد. در ادامه این یادداشت را به نقل از تبیان بخوانید.
از روایات استفاده میشود که سه چیز مانع بخشش گناهان است:
۱. ظلم و فسق
در آیات ۵۸ تا ۵۹ سوره بقره ؛ اولا تصریح به بخشش مطلق گناهان شده است و ثانیا به علت بخشیده نشدن آن نیز اشاره شده است: «وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَـذِهِ الْقَرْیهَ فَکُلُواْ مِنْهَا حَیثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً وَقُولُواْ حِطَّهٌ نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطَایاکُمْ وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ»؛ «و (به خاطر بیاورید) زمانى را که گفتیم در این قریه (بیت المقدس) وارد شوید… و بگوئید: خداوندا گناهان ما را بریز تا ما شما را بیامرزیم، و به نیکوکاران پاداش بیشترى نیز خواهیم داد.- اما افراد ستمگر این سخن را تغییر دادند (و به جاى آن جمله استهزاء آمیزى مىگفتند) و لذا ما بر ستمگران در برابر این نافرمانى عذابى از آسمان فرستادیم»
دقت در جمله: (…وَ قُولُوا حِطَّهٌ …) و… بگوئید خداوندا گناهان ما را بریز …(باید توجه داشت که حطه از نظر لغت به معنى ریزش و پائین آوردن است، و در اینجا معنى آن این است که: خدایا از تو تقاضاى ریزش گناهان خود را داریم.) خداوند به آنها دستور داد که براى توبه از گناهانشان این جمله را از صمیم قلب بر زبان جارى سازند، و به آنها وعده داد که در صورت عمل به این دستور از خطاهاى آنها صرفنظر خواهد شد،( و شاید به همین مناسبت یکى از درهاى بیت المقدس را باب الحطه نامگذارى کردهاند).
– ولى چنان که میدانیم، و از لجاجت و سرسختى بنى اسرائیل اطلاع داریم، عدهاى از آنها حتى از گفتن این جمله نیز امتناع کردند و به جاى آن کلمه نامناسبى بطور استهزاء گفتند لذا قرآن میگوید:« اما آنها که ستم کرده بودند این سخن را به غیر آنچه به آنها گفته شده بود تغییر دادند (فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَیرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ). ما نیز بر این ستمگران به خاطر فسق و گناهشان، عذابى از آسمان فرو فرستادیم»
– این نکته نیز شایان توجه است که قرآن در آیه فوق بجاى فانزلنا علیهم میگوید فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا تا روشن گردد که این عذاب و مجازات الهى تنها دامان ستمگران بنى اسرائیل را گرفت و هرگز خشک و تر با هم نسوختند.
– علاوه بر این، در پایان آیه، جمله «بِما کانُوا یفْسُقُونَ» را ذکر مىیکند تا آن هم تأکید بیشترى بر این موضوع باشد، که ظلم و فسقشان ،علت مجازاتشان گردید.
۲. لجاجت، اصرار بر گناه و تکبر
از تعبیرات جمله مزبور در آیات بالا، به دست میآید که آنها بر اعمال سوء اصرار داشتند و آن را ادامه میدادند، و معلوم میشود هنگامى که گناه به صورت یک عادت و حالت، در جامعه متمرکز گردد، احتمال نزول عذاب الهى در آن هنگام بسیار است.
و شدت تأثیر« اصرار بر گناه» برآینده انسان را نیز می توان از احادیث زیر به دست آورد:
-امام باقر علیه السلام راجع به قول خداى عز و جل که فرموده: «- وَ لَمْ یصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا… : و بر آنچه کردهاند اصرار نورزند، … ۱۳۵ سوره ۳»ایشان فرمود: اصرار بر گناه اینست که: کسى گناهى کند و از خدا آمرزش نخواهد، و در فکر توبه نباشد، ( کسى که بفکر توبه نیست، ظاهرا قصد تکرار گناه دارد.)( کافی ج۲ ۲۸۸ باب الإصرار على الذنب ….. ص : ۲۸۸)
– از علی (علیه السلام) در غرر چنین نقل شده : «الاصرار یوجب النّار».اصرار موجب آتش است، یعنى هرگاه کسى گناهى کرده باشد و اصرار بر آن داشته باشد یعنى از آن پشیمان نباشد و باز عزم کردن آن گناه یا گناه دیگر داشته باشد این معنى، موجب دخول جهنّم گردد، پس اگر از کسى گناهى صادر شود خواه صغیره و خواه کبیره باید که دیگر عزم آن نداشته باشد؛و اگردوباره عزم آن گناه را داشته باشد گناه او کبیره شود.(شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم ج۱ ۱۱۸ ۴۳۴ ….. ص : ۱۱۸)
– قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله : « مِنْ عَلَامَاتِ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَینِ …..و الْإِصْرَارُ عَلَى الذَّنْب» از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل میکنند که فرمود: از نشانههاى شقاوت و تیره روزى؛ خشکى چشم و …..و گناه دنبال گناه کردن است.
چنانکه می بینید گناه یر گناه کردن که همان «اصرار بر گناه است» ،از علائم شخص شقی (ویخشیده نشده) است.
۳. شرک
آیه «… إِنَّ اللَّهَ لا یغْفِرُ أَنْ یشْرَکَ… »( نساء: آیه ۴۸ ) صریحا اعلام میکند که همه گناهان ممکن است مورد عفو و بخشش واقع شوند، ولى شرک به هیچ وجه بخشوده نمیشود، مگر اینکه از آن دست بردارند و توبه کنند و موحد شوند، و به عبارت دیگر هیچ گناهى به تنهایى ایمان را از بین نمیبرد، همانطور که هیچ عمل صالحى با شرک، انسان را نجات نمیبخشد.
– ارتباط این آیه با آیات سابق از این نظر است که یهود و نصارى هر یک به نوعى مشرک بودند، و قرآن بوسیله این آیه به آنها اعلام خطر میکند که این عقیده را ترک گویند که گناهى است غیر قابل بخشش، سپس در پایان آیه دلیل این موضوع را بیان کرده میفرماید: کسى که براى خدا شریکى قائل شود گناه بزرگى مرتکب شده است (وَ مَنْ یشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى إِثْماً عَظِیماً) این آیه از آیاتى است که افراد موحد را به لطف و رحمت پروردگار دلگرم میسازد، زیرا در این آیه خداوند امکان بخشش گناهان را غیر از شرک بیان کرده است.
– به تعبیرى که در آیه ذکر شده:« نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیئاتِکُمْ » دقت کنید؛ زیرا قرآن میگوید: گناهان کوچک شما را میپوشانیم یعنى پرهیز از گناهان بزرگ خصوصا با فراهم بودن زمینههاى آنها، یک نوع حالت تقواى روحانى در انسان ایجاد میکند که میتواند آثار گناهان کوچک را از وجود او بشوید و در حقیقت آیه فوق همانند آیه إِنَّ الْحَسَناتِ یذْهِبْنَ السَّیئاتِ: (هود- ۱۱۴): حسنات، سیئات را از بین مىبرند مىباشد، و در واقع اشاره به یکى از آثار واقعى اعمال نیک است و این درست مانند این است که بگوییم: اگر انسان از مواد سمى خطرناک پرهیز کند و مزاج سالمى داشته باشد، مىتواند آثار نامطلوب بعضى از غذاهاى نامناسب را به واسطه سلامت مزاج از بین ببرد. و یا به تعبیر دیگر: بخشش گناهان صغیره یک نوع پاداش معنوى براى تارکان گناهان کبیره است، و این خود اثر تشویق کنندهاى براى ترک کبائر دارد.
منبع: alef.ir
مهاجم تیم فوتبال استقلال گفت: در جلسه امروز با مدیرعامل و سرمربی آبیپوشان اعلام کردم که خواستار دریافت رضایتنامهام هستم
به گزارش سایت باشگاه استقلال، آرش افشین بعد از جلسهای که در باشگاه استقلال داشت، گفت: امروز در باشگاه حاضر شدم و درخواست رضایت نامه خود را به آقای افتخاری مدیرعامل باشگاه استقلال ارائه کردم. در این جلسه آقایان منصوریان، عبداللهی و توفیقی هم حاضر بودند. در نهایت هم آقای افتخاری این درخواست من را به آقای منصوریان ارجاع داد.
وی در پایان اضافه کرد: قرار است آقای منصوریان طی یکی دو روز آینده پس از بررسی شرایط، نتیجه را در این زمینه اعلام کنند. البته من در یکی دو روز گذشته با خود آقای منصوریان در این زمینه صحبت هایی را داشته ام.
منبع: alef.ir
به گزارش خبرآنلاین، تعداد و ملیت کشته شدگان حملۀ تروریستی استانبول بشرح ذیل مشخص شد:
عربستان سعودی: ۷ تن
اردن: ۳ تن
تونس: ۲ تن
لبنان: ۲ تن
ترکیه: ۱۱ تن
هند: ۲ تن
عراق: ۳ تن
بلژیک: ۲ تن
کویت: ۲ تن
کانادا: ۲ تن
سوریه: ۲ تن
اسرائیل (فلسطینی دارای شناسنامه اسرائیلی): ۱ تن
گفتنی است ارقام مزبور بر اساس اعلام رسانه های نزدیک به تلویزیون دولتی ترکیه بوده و امکان تغییر در ارقام وجود دارد.
منبع: alef.ir
به گزارش ایران خبر، «جیم ویزِرز» مانند یک فرد بیخانمان لباس میپوشد. او هفتهای دو تا سه بار تعمداً و با هدفی خاص لباس بیخانمانها را به تن میکند. موهایش را خاکی و لباسهایش را گِلی میکند و قدم به خیابانهای تاریک شهر پیتسبورگ میگذارد. او دنبال آدمهایی میرود که در این مدل لباس پوشیدن الگویش بودهاند.
ویزِرز امروز با آدمهایی در ارتباط است که قبلاً هیچ گاه توجهی به آنها نداشت و همواره بیتفاوت از کنارشان میگذشت. او میگوید: «وقتی بار اول زیر پوست شهر فرورفتم، از دیدن این همه آدم بیمار و مفلوک در خیابانها واقعاً شوکه شدم. انگار در خیابانهای یک کشور جهان سوم راه میرفتم. جوان، پیر، بیماران روانی، بچههای فراری، زنانی که قربانی خشونت خانگی بودند، معلولان و … این آدمها همه جا دیده میشدند. همه آنها داستان غم انگیز زندگی خودشان را داشتند.»
بیخانمانی هزینه زیادی را به سیستم سلامت هر کشوری تحمیل میکند. آدمهای بیخانمان عمدتاً بیمارند و از آنجا که بیماریشان مدتها درمان نشده، مزمن شده است. ویزِرز ۲۳ سال است که به درمان بیخانمانها در خیابانها، زیر پلها و کنار رودخانهها میپردازد. او میگوید: «ما فهمیدیم که میتوانیم دراین باره کاری انجام بدهیم. از همین رو، سیستم «تماس با خانه» را راه انداختیم.»
پدر ویزِرز پزشکی محلی بود و از این سیستم برای درمان چنین بیمارانی استفاده میکرد. سیستم دکتر ویزِرز حالا به برنامهای جامع برای شهر تبدیل شده است. از سال ۱۹۹۲ تا امروز، بیش از ۱۰ هزار بیمار از طریق این سیستم شناسایی و درمان شدهاند. بیش از ۱۲۰۰ نفر از آنها نیز از زندگی در خیابان رها شده و به خانههای مناسب انتقال یافتهاند.
علاوه بر این، او با یک ماشین «ون» در شهر میگردد و به بیخانمانها خدمترسانی میکند. جنبشی جهانی که دکتر ویزرز با عنوان «پزشکی خیابانی» راه انداخته است، روز به روز فراگیرتر میشود. مؤسسه غیرانتفاعی«پزشکی خیابانی» که او بانیاش بوده، به جوامع مختلف کمک میکند تا این برنامه را آغاز کنند. شبکه کاری او شامل تیمهای مختلفی در ایالات متحده امریکا و بقیه کشورهای جهان است. ویزرز به برخی سؤالاتی که خبرنگار سیانان از او درباره این جنبش کرده، پاسخ داده است که میخوانید.
با وجود جابهجایی مداوم بیخانمانها، چگونه به آنها خدماترسانی میکنید؟
این چالش مهمی است. چون پاتوقهای بیخانمانها جای ثابتی ندارد. افراد بیخانمان معمولاً از خیابانها رانده میشوند تا جلوی دید نباشند. برای همین، بیشتر اوقات در حال حرکت هستند. در نتیجه، ما هم مجبوریم در حال حرکت باشیم تا پاتوقهای آنها را پیدا کنیم.ما معمولاً در گروههای چهار نفری در شهر حرکت میکنیم و به پاتوقهای آنها سر میزنیم. دوست نداریم با حرفهای نابجا و درس اخلاق و شلوغ کردن، آرامش آنها را به هم بزنیم، چون به هر حال آنجا خانه آنهاست. علاوه بر این، همیشه فردی را که با محله آشناست و مردم آن منطقه را میشناسد با خودمان میبریم. معمولاً خودم یا یک پزشک متخصص همراه با یک یا دو دانشجو او را همراهی میکنیم، البته باید بگویم که یک مددکار اجتماعی هم ما را همراهی میکند.ما به پاتوقهای آنها میرویم و اول مطمئن میشویم که از حضور ما ناراحت نشوند و فکر نکنند که برای آزار آنها آمدهایم. معمولاً تمام بیخانمانها صمیمی هستند، البته نه اینکه واقعاً همگی دوستانه رفتار کنند. رفتارشان هم کاملاً طبیعی است، چون باید اعتماد کنند. بعد تلاش میکنیم وضعیت پزشکی آنها را بررسی کنیم. مثلاً سؤال میکنیم که تحت پوشش بیمه هستند یا نه (که معمولاً نیستند) از داروهایی که مصرف میکنند سؤال میکنیم. اینکه آیا تحت نظر پزشک هستند؟ آیا به طور مرتب برای ویزیت میروند؟ اولویت ما در اینجا شخص بیمار است. خدماتی که در وهله اول در این پاتوقها ارائه میدهیم، بستگی به امکاناتی دارد که در کوله پشتی با خودمان آوردهایم. ما سعی میکنیم به آنها بفهمانیم که این درمان کافی نیست. هدف ما در این مرحله ارائه مراقبتهای اولیه به آنهاست.
در این پاتوقها با چه بیماریهایی رو به رو میشوید؟
این موضوع کاملاً واضح است که افراد بیخانمان و به طور کلی آنهایی که در خیابان زندگی میکنند، در معرض خطرات و بیماریهای مختلفی قرار دارند و درصد آسیبپذیریشان نیز خیلی بیشتر است. برای همین، با توجه به شرایط متغیر آب و هوا و مشکلات فراوان خوابیدن در فضای باز، بیماریهای مبتلابه مختلفی بین آنها مشاهده میشود: سرمازدگی، کمبود آب بدن، هیپوترمی (کاهش غیر طبیعی دمای بدن) و… اما مشکلات دیگری نیز وجود دارد که در بدن آنها ریشه دوانده و به جزئی از آنها تبدیل شده است: فشار خون بالا، دیابت، سرفه و سرماخوردگی، ذاتالریه و انواع مصدومیتها.
ما افرادی مبتلا به سرطان را در این پاتوقها دیدهایم. آدمهایی دیدهایم که از نارسایی کبد رنج میبردند. بیماران دیالیزی که خدمات مربوطه را در خیابان دریافت میکردند و در واقع در خیابان دیالیز میشدند و … این شرایط اسفبار و ناراحتکننده همینطور ادامه داشت.
تقریباً هر نوع بیماری و مرضی که در کلینیک با آن رو به رو شده بودم، در بین بیخانمانها هم دیدم. حتی در خیابانها با بیماریهایی مواجه شدم که تا به حال ندیده بودم. شاید از این حرف من تعجب کنید: خیابانها و افراد بیخانمان، محیطی غنی برای آموزش پزشکی محسوب میشوند.
مطابق با اظهارات شما، خیابانها نوعی کلاس برای دانشجویان پزشکی محسوب میشود. از تجربههای آنها برایمان بگویید؟
آنها میبینند آدمهای بسیاری در شهرشان وجود دارد که در خیابانها و مکانهایی زندگی میکنند که خودشان هرگز حاضر نیستند در آنها قدم بگذارند. آنها آدمهایی را میبینند که تغییرات آب و هوا، باران و برف، سرما و گرما را تحمل میکنند.البته آنها این فرصت را هم پیدا میکنند تا موفقیت بیخانمانها را ببینند. وقتی فرد بیخانمانی تلاش میکند و خودش را از چنین شرایط ناامیدکنندهای نجات میدهد، نگاه آنها هم تغییر میکند و این درس بسیار مهمی است.
کلاسهای خیابانی واقعاً نگاهها را تغییر میدهد البته به هیجان و علاقه فرد هم بستگی دارد. آنها میگویند: «پس شرایط این طور است.» همین باعث میشود تا هم بیشتر تلاش کنند و هم به پیشرفت خود و اجتماعشان فکر کنند. به نظر من، درسهایی که افراد بیخانمان میتوانند درباره انسانیت و گوش دادن به حرفهای آدمها به بقیه بدهند، بسیار برتر و مهمتر از درمانهای پزشکی است که ما در اختیارشان قرار میدهیم. این واقعیت مهم و غیرقابل انکاری است.
من دوست دارم که فکر کنم دانشجویانم مثل ویروس هستند. ما آنها را برای گذراندن دوران رزیدنتی به مکانهای مختلف میفرستیم و به نوعی آنها را در خیابانها پخش میکنیم. در آنجاست که آنها میپرسند: «آیا اینجا پزشکی خیابانی وجود دارد؟» یا «پزشکان شما چرا سری به زیر پلها نمیزنند؟» این سؤالات و گفتوگوها واقعاً در حال گسترش است. رسیدن به چنین هدف و بسط چنین نگاهی واقعاً ارزشمند است.
چه آرزویی برای آینده دارید؟
«خب مهمترین آرزویم برای آینده این است که تمام افراد بیخانمان از مراقبتهای پزشکی مناسب و کافی بهرهمند شوند. اینکه به آنها بگوییم: «شما برای ما مهم هستید». خیلی دوست دارم روزی را ببینم که تمام دانشکدههای پزشکی، واحد درس «پزشکی خیابانی» دارند و درس پزشکی خیابانی را به دانشجوها آموزش میدهند. این موضوع خیلی مهمی است و نتایج آن به نفع تمام افراد آن شهر و جامعه است. گذشته از خدماتی که به بیخانمانها میشود و پولی که از این طریق در سیستم سلامت کشور باقی میماند، پزشکی خیابانی جوامع ما را متحول میکند و این فوقالعاده است. ما با این روش یاد میگیریم که در کنار هم باشیم و میفهمیم که میتوانیم دست به دست هم بدهیم و مشکلات را حل کنیم.«ما آدمها باید طوری با دیگران رفتار کنیم که دوست داریم با خودمان رفتار شود؛ هدف پزشکی خیابانی دقیقاً عمل کردن و مصداق بخشیدن به این جمله است.»
منبع: irankhabar.ir
از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل میکنند که فرمود: از نشانههاى شقاوت و تیره روزى؛ خشکى چشم و …..و گناه دنبال گناه کردن است.
به گزارش فردا، همه گناهان در صورت توبه و جبران اقتضاء بخشش را دارند، مگر این که شخص توبه نکند و اعمالاش به گونهای مانع از این اقتضاء گردد. در ادامه این یادداشت را به نقل از تبیان بخوانید.
از روایات استفاده میشود که سه چیز مانع بخشش گناهان است:
۱. ظلم و فسق
در آیات ۵۸ تا ۵۹ سوره بقره ؛ اولا تصریح به بخشش مطلق گناهان شده است و ثانیا به علت بخشیده نشدن آن نیز اشاره شده است: «وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَـذِهِ الْقَرْیهَ فَکُلُواْ مِنْهَا حَیثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً وَقُولُواْ حِطَّهٌ نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطَایاکُمْ وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ»؛ «و (به خاطر بیاورید) زمانى را که گفتیم در این قریه (بیت المقدس) وارد شوید… و بگوئید: خداوندا گناهان ما را بریز تا ما شما را بیامرزیم، و به نیکوکاران پاداش بیشترى نیز خواهیم داد.- اما افراد ستمگر این سخن را تغییر دادند (و به جاى آن جمله استهزاء آمیزى مىگفتند) و لذا ما بر ستمگران در برابر این نافرمانى عذابى از آسمان فرستادیم»
دقت در جمله: (…وَ قُولُوا حِطَّهٌ …) و… بگوئید خداوندا گناهان ما را بریز …(باید توجه داشت که حطه از نظر لغت به معنى ریزش و پائین آوردن است، و در اینجا معنى آن این است که: خدایا از تو تقاضاى ریزش گناهان خود را داریم.) خداوند به آنها دستور داد که براى توبه از گناهانشان این جمله را از صمیم قلب بر زبان جارى سازند، و به آنها وعده داد که در صورت عمل به این دستور از خطاهاى آنها صرفنظر خواهد شد،( و شاید به همین مناسبت یکى از درهاى بیت المقدس را باب الحطه نامگذارى کردهاند).
– ولى چنان که میدانیم، و از لجاجت و سرسختى بنى اسرائیل اطلاع داریم، عدهاى از آنها حتى از گفتن این جمله نیز امتناع کردند و به جاى آن کلمه نامناسبى بطور استهزاء گفتند لذا قرآن میگوید:« اما آنها که ستم کرده بودند این سخن را به غیر آنچه به آنها گفته شده بود تغییر دادند (فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَیرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ). ما نیز بر این ستمگران به خاطر فسق و گناهشان، عذابى از آسمان فرو فرستادیم»
– این نکته نیز شایان توجه است که قرآن در آیه فوق بجاى فانزلنا علیهم میگوید فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا تا روشن گردد که این عذاب و مجازات الهى تنها دامان ستمگران بنى اسرائیل را گرفت و هرگز خشک و تر با هم نسوختند.
– علاوه بر این، در پایان آیه، جمله «بِما کانُوا یفْسُقُونَ» را ذکر مىیکند تا آن هم تأکید بیشترى بر این موضوع باشد، که ظلم و فسقشان ،علت مجازاتشان گردید.
۲. لجاجت، اصرار بر گناه و تکبر
از تعبیرات جمله مزبور در آیات بالا، به دست میآید که آنها بر اعمال سوء اصرار داشتند و آن را ادامه میدادند، و معلوم میشود هنگامى که گناه به صورت یک عادت و حالت، در جامعه متمرکز گردد، احتمال نزول عذاب الهى در آن هنگام بسیار است.
و شدت تأثیر« اصرار بر گناه» برآینده انسان را نیز می توان از احادیث زیر به دست آورد:
-امام باقر علیه السلام راجع به قول خداى عز و جل که فرموده: «- وَ لَمْ یصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا… : و بر آنچه کردهاند اصرار نورزند، … ۱۳۵ سوره ۳»ایشان فرمود: اصرار بر گناه اینست که: کسى گناهى کند و از خدا آمرزش نخواهد، و در فکر توبه نباشد، ( کسى که بفکر توبه نیست، ظاهرا قصد تکرار گناه دارد.)( کافی ج۲ ۲۸۸ باب الإصرار على الذنب ….. ص : ۲۸۸)
– از علی (علیه السلام) در غرر چنین نقل شده : «الاصرار یوجب النّار».اصرار موجب آتش است، یعنى هرگاه کسى گناهى کرده باشد و اصرار بر آن داشته باشد یعنى از آن پشیمان نباشد و باز عزم کردن آن گناه یا گناه دیگر داشته باشد این معنى، موجب دخول جهنّم گردد، پس اگر از کسى گناهى صادر شود خواه صغیره و خواه کبیره باید که دیگر عزم آن نداشته باشد؛و اگردوباره عزم آن گناه را داشته باشد گناه او کبیره شود.(شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم ج۱ ۱۱۸ ۴۳۴ ….. ص : ۱۱۸)
– قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله : « مِنْ عَلَامَاتِ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَینِ …..و الْإِصْرَارُ عَلَى الذَّنْب» از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل میکنند که فرمود: از نشانههاى شقاوت و تیره روزى؛ خشکى چشم و …..و گناه دنبال گناه کردن است.
چنانکه می بینید گناه یر گناه کردن که همان «اصرار بر گناه است» ،از علائم شخص شقی (ویخشیده نشده) است.
۳. شرک
آیه «… إِنَّ اللَّهَ لا یغْفِرُ أَنْ یشْرَکَ… »( نساء: آیه ۴۸ ) صریحا اعلام میکند که همه گناهان ممکن است مورد عفو و بخشش واقع شوند، ولى شرک به هیچ وجه بخشوده نمیشود، مگر اینکه از آن دست بردارند و توبه کنند و موحد شوند، و به عبارت دیگر هیچ گناهى به تنهایى ایمان را از بین نمیبرد، همانطور که هیچ عمل صالحى با شرک، انسان را نجات نمیبخشد.
– ارتباط این آیه با آیات سابق از این نظر است که یهود و نصارى هر یک به نوعى مشرک بودند، و قرآن بوسیله این آیه به آنها اعلام خطر میکند که این عقیده را ترک گویند که گناهى است غیر قابل بخشش، سپس در پایان آیه دلیل این موضوع را بیان کرده میفرماید: کسى که براى خدا شریکى قائل شود گناه بزرگى مرتکب شده است (وَ مَنْ یشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى إِثْماً عَظِیماً) این آیه از آیاتى است که افراد موحد را به لطف و رحمت پروردگار دلگرم میسازد، زیرا در این آیه خداوند امکان بخشش گناهان را غیر از شرک بیان کرده است.
– به تعبیرى که در آیه ذکر شده:« نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیئاتِکُمْ » دقت کنید؛ زیرا قرآن میگوید: گناهان کوچک شما را میپوشانیم یعنى پرهیز از گناهان بزرگ خصوصا با فراهم بودن زمینههاى آنها، یک نوع حالت تقواى روحانى در انسان ایجاد میکند که میتواند آثار گناهان کوچک را از وجود او بشوید و در حقیقت آیه فوق همانند آیه إِنَّ الْحَسَناتِ یذْهِبْنَ السَّیئاتِ: (هود- ۱۱۴): حسنات، سیئات را از بین مىبرند مىباشد، و در واقع اشاره به یکى از آثار واقعى اعمال نیک است و این درست مانند این است که بگوییم: اگر انسان از مواد سمى خطرناک پرهیز کند و مزاج سالمى داشته باشد، مىتواند آثار نامطلوب بعضى از غذاهاى نامناسب را به واسطه سلامت مزاج از بین ببرد. و یا به تعبیر دیگر: بخشش گناهان صغیره یک نوع پاداش معنوى براى تارکان گناهان کبیره است، و این خود اثر تشویق کنندهاى براى ترک کبائر دارد.
منبع: alef.ir
پرسپولیس توانست در پایان ۱۵ هفته دور رفت لیگ برتر قهرمان نیمفصل شود. شاگردان برانکو با اختلاف ۲ امتیازی نسبت به تراکتورسازی در صدر جدول قرار گرفتند.
روزنامه خبرورزشی نوشت: پرسپولیس به همراه تراکتور تنها تیمهایی هستند که در دور رفت تنها یک بار شکست خوردند. ۱۸ گل زده برابر ۵ گل خورده به همراه ۵ تساوی آمار پرسپولیسِ برانکو بود. برانکو با اینکه دومین فصل حضورش در پرسپولیس را سپری میکند اما کماکان نتوانسته ایرادات گلزنی مهدی طارمی، گلزن اول تیمش را برطرف سازد. حذف از جام حذفی موجب شده برانکو تمام فکرش را معطوف کسب جام در لیگ برتر کند. نگاهی به عملکرد بازیکنان پرسپولیس در نیمفصل اول میاندازیم:
امید عالیشاه؛ هافبک- مهاجم جوان اما باتجربه پرسپولیس تا پایان فصل بعد قرارداد دارد. مبلغ قرارداد او ۹۵۰ میلیون است. عالیشاه در ۵ بازی آخر نیمفصل پرسپولیس غایب بود و تنها ۷۵۱ دقیقه برای تیمش به میدان رفت تا در نهایت به بهانه خدمت سربازی راهی تبریز شود.
فرشاد احمدزاده؛ شماره ۱۰ پرسپولیس یک فصل دیگر با پرسپولیس قرارداد دارد. مبلغ قرارداد احمدزاده ۸۰۰ میلیون است. او یک گل زده و ۲ پاس گل هم داده. ۱۱۲۳ دقیقه هم پیراهن پرسپولیس را پوشیده.
حسین ماهینی؛ قرارداد مدافع شماره ۱۳ پرسپولیس ۷۰۰ میلیون تومان است و تا پایان فصل بعد هم میماند. حسین ماهینی در همه بازیهای نیمفصل اول فیکس بود.
علیرضا بیرانوند؛ شماره یک پرسپولیس در ۵ بازی این تیم غایب بود و فقط ۹۰۰ دقیقه درون دروازه پرسپولیس ایستاد. مبلغ قرارداد او ۹۵۰ میلیون است و تا پایان فصل بعد هم با این تیم قرارداد دارد.
رامین رضاییان؛ شماره ۲۷ پرسپولیس بعد از بازگشت دوبارهاش قرارداد ۸۰۰ میلیونی بست. او تنها توانسته ۳۷۹ دقیقه به میدان برود. ۳ پاس گل داده و یک گل زده. او بدون شک یکی از سرمایههای پرسپولیس است.
سیدجلال حسینی؛ مدافع ۳۵ ساله پرسپولیس بیشترین بازی را برای تیمش انجام داده. او در همه بازیها به طور ثابت به میدان رفت. ۲ کارت زرد هم دریافت کرده و یکی از مهرههای کلیدی برانکو محسوب میشود. قرارداد او ۷۰۰ میلیون است و تا پایان فصل با پرسپولیس قرارداد دارد.
وحید امیری؛ بازیکن ملیپوش خط میانی پرسپولیس برای این فصل ۹۵۰ میلیون خواهد گرفت. به جز ۲ بازی در همه بازیهای نیمفصل اول کامل به میدان رفته. ۲ پاس گل هم داده است و از مهرههای کلیدی برانکو به حساب میآید. البته میگویند قرارداد او میتواند بیشتر هم بشود.
محمد انصاری؛ جوان ۲۵ ساله پرسپولیس برای یک فصل تنها ۲۵۰ میلیون دریافت خواهد کرد. او ۱۱۷۳ دقیقه به میدان رفته. یک کارت زرد دریافت کرده و یک بار هم اخراج شده. انصاری پیشنهاد خارجی هم دارد!
محمدامین آرامطبع؛ مدافع ۳۲ ساله پرسپولیس هنوز نتوانسته یک دقیقه هم برای این تیم به میدان برود. جالب است بدانید او ۵۰۰ میلیون هم قرارداد بسته و معلوم نیست هدف برانکو از خرید او چیست!
مهدی طارمی؛ مبلغ قرارداد طارمی ۹۰۰ میلیون عنوان شده. او ۱۱۰۰ دقیقه پیراهن پرسپولیس را برتن کرده و توانسته ۷ گل به ثمر برساند و ۳ برابر این مقدار گل خراب کند. با همه این تفاسیر او مهره کلیدی پرسپولیس به حساب میآید.
علی علیپور؛ بازیکن تکنیکی، جوان و باانگیزه اما گلنزن. ۸۶۵ دقیقه برای پرسپولیس در نیمفصل اول به میدان رفته و مبلغ قراردادش هم فقط ۳۰۰ میلیون است. علیپور ۲ پاس گل داده و یک کارت زرد هم گرفته! او تا پایان دو فصل دیگر قرارداد دارد.
کمال کامیابینیا؛ شماره ۱۱ پرسپولیس ۲۸ ساله است و ۹۱۰ میلیون تومان مبلغ قراردادش است. او جز یک بازی در همه دیدارهای نیمفصل به طور کامل برای پرسپولیس به میدان رفته. حاصل عملکرد او ۲ گل در نیمفصل بوده!
احمد نوراللهی؛ تلخترین صحنه نیمفصل اول را از او مشاهده کردیم. او برای یک فصل ۷۰۰ میلیون قرار بود از پرسپولیس بگیرد. بازی ندادن برانکو، او را مجبور کرده به خدمت سربازی برود. نوراللهی فقط ۳۲۱ دقیقه به میدان رفت و یک پاس گل هم داد.
پریموف؛ خرید جنجالی پرسپولیس. ۸۴۰ میلیون و فقط ۱۷۱ دقیقه بازی! او واقعاً هیچ چیز برای نشان دادن ندارد!
محسن ربیعخواه؛ بازیکن خط میانی پرسپولیس قرار است ۳۰۰ میلیون دریافت کند. او تا پایان فصل بعد هم قرارداد دارد.
رادوشوویچ؛ مصدومیت بیرانوند موجب شد او ۴۵۰ دقیقه برای پرسپولیس بازی کند. عملکرد او در این چند بازی بد نبود. مبلغ قرارداد او ۳۶۰ میلیون است که چندان هم گران نیست.
صادق محرمی؛ مبلغ قرارداد این بازیکن ۲۰۰ میلیون است. او در نیمفصل اول فقط ۲۵ دقیقه به میدان رفته.
منبع: alef.ir
از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل میکنند که فرمود: از نشانههاى شقاوت و تیره روزى؛ خشکى چشم و …..و گناه دنبال گناه کردن است.
به گزارش فردا، همه گناهان در صورت توبه و جبران اقتضاء بخشش را دارند، مگر این که شخص توبه نکند و اعمالاش به گونهای مانع از این اقتضاء گردد. در ادامه این یادداشت را به نقل از تبیان بخوانید.
از روایات استفاده میشود که سه چیز مانع بخشش گناهان است:
۱. ظلم و فسق
در آیات ۵۸ تا ۵۹ سوره بقره ؛ اولا تصریح به بخشش مطلق گناهان شده است و ثانیا به علت بخشیده نشدن آن نیز اشاره شده است: «وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَـذِهِ الْقَرْیهَ فَکُلُواْ مِنْهَا حَیثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً وَقُولُواْ حِطَّهٌ نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطَایاکُمْ وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ»؛ «و (به خاطر بیاورید) زمانى را که گفتیم در این قریه (بیت المقدس) وارد شوید… و بگوئید: خداوندا گناهان ما را بریز تا ما شما را بیامرزیم، و به نیکوکاران پاداش بیشترى نیز خواهیم داد.- اما افراد ستمگر این سخن را تغییر دادند (و به جاى آن جمله استهزاء آمیزى مىگفتند) و لذا ما بر ستمگران در برابر این نافرمانى عذابى از آسمان فرستادیم»
دقت در جمله: (…وَ قُولُوا حِطَّهٌ …) و… بگوئید خداوندا گناهان ما را بریز …(باید توجه داشت که حطه از نظر لغت به معنى ریزش و پائین آوردن است، و در اینجا معنى آن این است که: خدایا از تو تقاضاى ریزش گناهان خود را داریم.) خداوند به آنها دستور داد که براى توبه از گناهانشان این جمله را از صمیم قلب بر زبان جارى سازند، و به آنها وعده داد که در صورت عمل به این دستور از خطاهاى آنها صرفنظر خواهد شد،( و شاید به همین مناسبت یکى از درهاى بیت المقدس را باب الحطه نامگذارى کردهاند).
– ولى چنان که میدانیم، و از لجاجت و سرسختى بنى اسرائیل اطلاع داریم، عدهاى از آنها حتى از گفتن این جمله نیز امتناع کردند و به جاى آن کلمه نامناسبى بطور استهزاء گفتند لذا قرآن میگوید:« اما آنها که ستم کرده بودند این سخن را به غیر آنچه به آنها گفته شده بود تغییر دادند (فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَیرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ). ما نیز بر این ستمگران به خاطر فسق و گناهشان، عذابى از آسمان فرو فرستادیم»
– این نکته نیز شایان توجه است که قرآن در آیه فوق بجاى فانزلنا علیهم میگوید فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا تا روشن گردد که این عذاب و مجازات الهى تنها دامان ستمگران بنى اسرائیل را گرفت و هرگز خشک و تر با هم نسوختند.
– علاوه بر این، در پایان آیه، جمله «بِما کانُوا یفْسُقُونَ» را ذکر مىیکند تا آن هم تأکید بیشترى بر این موضوع باشد، که ظلم و فسقشان ،علت مجازاتشان گردید.
۲. لجاجت، اصرار بر گناه و تکبر
از تعبیرات جمله مزبور در آیات بالا، به دست میآید که آنها بر اعمال سوء اصرار داشتند و آن را ادامه میدادند، و معلوم میشود هنگامى که گناه به صورت یک عادت و حالت، در جامعه متمرکز گردد، احتمال نزول عذاب الهى در آن هنگام بسیار است.
و شدت تأثیر« اصرار بر گناه» برآینده انسان را نیز می توان از احادیث زیر به دست آورد:
-امام باقر علیه السلام راجع به قول خداى عز و جل که فرموده: «- وَ لَمْ یصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا… : و بر آنچه کردهاند اصرار نورزند، … ۱۳۵ سوره ۳»ایشان فرمود: اصرار بر گناه اینست که: کسى گناهى کند و از خدا آمرزش نخواهد، و در فکر توبه نباشد، ( کسى که بفکر توبه نیست، ظاهرا قصد تکرار گناه دارد.)( کافی ج۲ ۲۸۸ باب الإصرار على الذنب ….. ص : ۲۸۸)
– از علی (علیه السلام) در غرر چنین نقل شده : «الاصرار یوجب النّار».اصرار موجب آتش است، یعنى هرگاه کسى گناهى کرده باشد و اصرار بر آن داشته باشد یعنى از آن پشیمان نباشد و باز عزم کردن آن گناه یا گناه دیگر داشته باشد این معنى، موجب دخول جهنّم گردد، پس اگر از کسى گناهى صادر شود خواه صغیره و خواه کبیره باید که دیگر عزم آن نداشته باشد؛و اگردوباره عزم آن گناه را داشته باشد گناه او کبیره شود.(شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم ج۱ ۱۱۸ ۴۳۴ ….. ص : ۱۱۸)
– قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله : « مِنْ عَلَامَاتِ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَینِ …..و الْإِصْرَارُ عَلَى الذَّنْب» از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل میکنند که فرمود: از نشانههاى شقاوت و تیره روزى؛ خشکى چشم و …..و گناه دنبال گناه کردن است.
چنانکه می بینید گناه یر گناه کردن که همان «اصرار بر گناه است» ،از علائم شخص شقی (ویخشیده نشده) است.
۳. شرک
آیه «… إِنَّ اللَّهَ لا یغْفِرُ أَنْ یشْرَکَ… »( نساء: آیه ۴۸ ) صریحا اعلام میکند که همه گناهان ممکن است مورد عفو و بخشش واقع شوند، ولى شرک به هیچ وجه بخشوده نمیشود، مگر اینکه از آن دست بردارند و توبه کنند و موحد شوند، و به عبارت دیگر هیچ گناهى به تنهایى ایمان را از بین نمیبرد، همانطور که هیچ عمل صالحى با شرک، انسان را نجات نمیبخشد.
– ارتباط این آیه با آیات سابق از این نظر است که یهود و نصارى هر یک به نوعى مشرک بودند، و قرآن بوسیله این آیه به آنها اعلام خطر میکند که این عقیده را ترک گویند که گناهى است غیر قابل بخشش، سپس در پایان آیه دلیل این موضوع را بیان کرده میفرماید: کسى که براى خدا شریکى قائل شود گناه بزرگى مرتکب شده است (وَ مَنْ یشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى إِثْماً عَظِیماً) این آیه از آیاتى است که افراد موحد را به لطف و رحمت پروردگار دلگرم میسازد، زیرا در این آیه خداوند امکان بخشش گناهان را غیر از شرک بیان کرده است.
– به تعبیرى که در آیه ذکر شده:« نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیئاتِکُمْ » دقت کنید؛ زیرا قرآن میگوید: گناهان کوچک شما را میپوشانیم یعنى پرهیز از گناهان بزرگ خصوصا با فراهم بودن زمینههاى آنها، یک نوع حالت تقواى روحانى در انسان ایجاد میکند که میتواند آثار گناهان کوچک را از وجود او بشوید و در حقیقت آیه فوق همانند آیه إِنَّ الْحَسَناتِ یذْهِبْنَ السَّیئاتِ: (هود- ۱۱۴): حسنات، سیئات را از بین مىبرند مىباشد، و در واقع اشاره به یکى از آثار واقعى اعمال نیک است و این درست مانند این است که بگوییم: اگر انسان از مواد سمى خطرناک پرهیز کند و مزاج سالمى داشته باشد، مىتواند آثار نامطلوب بعضى از غذاهاى نامناسب را به واسطه سلامت مزاج از بین ببرد. و یا به تعبیر دیگر: بخشش گناهان صغیره یک نوع پاداش معنوى براى تارکان گناهان کبیره است، و این خود اثر تشویق کنندهاى براى ترک کبائر دارد.
منبع: alef.ir
به گزارش ایران خبر، به نقل از یونیورسیتی هرالد، نوروکاردیالوژیNeurocardiology یک رشته نوظهور در طب در بیش از یک دهه گذشته بوده که تمرکز اصلی آن بر روی چگونگی ارتباط مغز و قلب از طریق سیستم عصبی است.
تحقیقات اخیر در این زمینه نشان میدهد که قلب، دارای یک “مغز منحصر به خود” است به این معنی که قلب نیز دارای یک مرکز بوده که اطلاعات را حمل و دریافت میکند.
“مغز قلب”، قلب را قادر می سازد تا عملکردهایی نظیر یادگیری، یادآوری و تصمیم گیری را جدا از قشر مخ انجام دهد.
تحقیقات بیشتر نشان میدهد که قلب همچنین میتواند با ارسال مداوم سیگنالهای مربوط به ادراک، شناخت و احساسات، مغز را تحت تاثیر قرار دهد.
دانشمندان در موسسه HeartMath بر این باورند که قلب احساسات مثبت مانند شادی، عشق و یا تقدیر را احساس کرده و یک پیام خاص را ایجاد میکند. به گفته آنها، قلب بزرگترین میدان الکترومغناطیسی را در بدن تولید کرده که آنها قادر به دریافت اطلاعات گسترده از آن هستند.
به گفته دکتر رولن مک کارتی، مدیر موسسه HeartMath ، این میدان الکترومغناطیسی دارای اطلاعات عاطفی بوده که توسط قلب فرستاده میشود .اگر ما تغییری در احساسات خود ایجاد کنیم، در واقع کد داخل میدان الکترومغناطیسی را تغییر دادهایم؛ در نتیجه بر افراد اطراف خود تاثیر خواهیم گذاشت.
این تئوری توضیح میدهد که چرا برخی از مردم با وجود مشکلات بسیار، هنوز هم دارای آرامش درونی و احساس شادی هستند.
گذشته از آن، این دانشمندان همچنین دریافتند که هم قلب و هم مغز دارای شهود هستند به این معنی که اتفاقات را قبل از وقوع دریافت کرده و به آن پاسخ میدهند.
آنچه باعث شگفتی میشود این است که قلب این اطلاعات را برای اولین بار و حتی زودتر از مغز دریافت میکند.
منبع: irankhabar.ir
از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل میکنند که فرمود: از نشانههاى شقاوت و تیره روزى؛ خشکى چشم و …..و گناه دنبال گناه کردن است.
به گزارش فردا، همه گناهان در صورت توبه و جبران اقتضاء بخشش را دارند، مگر این که شخص توبه نکند و اعمالاش به گونهای مانع از این اقتضاء گردد. در ادامه این یادداشت را به نقل از تبیان بخوانید.
از روایات استفاده میشود که سه چیز مانع بخشش گناهان است:
۱. ظلم و فسق
در آیات ۵۸ تا ۵۹ سوره بقره ؛ اولا تصریح به بخشش مطلق گناهان شده است و ثانیا به علت بخشیده نشدن آن نیز اشاره شده است: «وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَـذِهِ الْقَرْیهَ فَکُلُواْ مِنْهَا حَیثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً وَقُولُواْ حِطَّهٌ نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطَایاکُمْ وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ»؛ «و (به خاطر بیاورید) زمانى را که گفتیم در این قریه (بیت المقدس) وارد شوید… و بگوئید: خداوندا گناهان ما را بریز تا ما شما را بیامرزیم، و به نیکوکاران پاداش بیشترى نیز خواهیم داد.- اما افراد ستمگر این سخن را تغییر دادند (و به جاى آن جمله استهزاء آمیزى مىگفتند) و لذا ما بر ستمگران در برابر این نافرمانى عذابى از آسمان فرستادیم»
دقت در جمله: (…وَ قُولُوا حِطَّهٌ …) و… بگوئید خداوندا گناهان ما را بریز …(باید توجه داشت که حطه از نظر لغت به معنى ریزش و پائین آوردن است، و در اینجا معنى آن این است که: خدایا از تو تقاضاى ریزش گناهان خود را داریم.) خداوند به آنها دستور داد که براى توبه از گناهانشان این جمله را از صمیم قلب بر زبان جارى سازند، و به آنها وعده داد که در صورت عمل به این دستور از خطاهاى آنها صرفنظر خواهد شد،( و شاید به همین مناسبت یکى از درهاى بیت المقدس را باب الحطه نامگذارى کردهاند).
– ولى چنان که میدانیم، و از لجاجت و سرسختى بنى اسرائیل اطلاع داریم، عدهاى از آنها حتى از گفتن این جمله نیز امتناع کردند و به جاى آن کلمه نامناسبى بطور استهزاء گفتند لذا قرآن میگوید:« اما آنها که ستم کرده بودند این سخن را به غیر آنچه به آنها گفته شده بود تغییر دادند (فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَیرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ). ما نیز بر این ستمگران به خاطر فسق و گناهشان، عذابى از آسمان فرو فرستادیم»
– این نکته نیز شایان توجه است که قرآن در آیه فوق بجاى فانزلنا علیهم میگوید فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا تا روشن گردد که این عذاب و مجازات الهى تنها دامان ستمگران بنى اسرائیل را گرفت و هرگز خشک و تر با هم نسوختند.
– علاوه بر این، در پایان آیه، جمله «بِما کانُوا یفْسُقُونَ» را ذکر مىیکند تا آن هم تأکید بیشترى بر این موضوع باشد، که ظلم و فسقشان ،علت مجازاتشان گردید.
۲. لجاجت، اصرار بر گناه و تکبر
از تعبیرات جمله مزبور در آیات بالا، به دست میآید که آنها بر اعمال سوء اصرار داشتند و آن را ادامه میدادند، و معلوم میشود هنگامى که گناه به صورت یک عادت و حالت، در جامعه متمرکز گردد، احتمال نزول عذاب الهى در آن هنگام بسیار است.
و شدت تأثیر« اصرار بر گناه» برآینده انسان را نیز می توان از احادیث زیر به دست آورد:
-امام باقر علیه السلام راجع به قول خداى عز و جل که فرموده: «- وَ لَمْ یصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا… : و بر آنچه کردهاند اصرار نورزند، … ۱۳۵ سوره ۳»ایشان فرمود: اصرار بر گناه اینست که: کسى گناهى کند و از خدا آمرزش نخواهد، و در فکر توبه نباشد، ( کسى که بفکر توبه نیست، ظاهرا قصد تکرار گناه دارد.)( کافی ج۲ ۲۸۸ باب الإصرار على الذنب ….. ص : ۲۸۸)
– از علی (علیه السلام) در غرر چنین نقل شده : «الاصرار یوجب النّار».اصرار موجب آتش است، یعنى هرگاه کسى گناهى کرده باشد و اصرار بر آن داشته باشد یعنى از آن پشیمان نباشد و باز عزم کردن آن گناه یا گناه دیگر داشته باشد این معنى، موجب دخول جهنّم گردد، پس اگر از کسى گناهى صادر شود خواه صغیره و خواه کبیره باید که دیگر عزم آن نداشته باشد؛و اگردوباره عزم آن گناه را داشته باشد گناه او کبیره شود.(شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم ج۱ ۱۱۸ ۴۳۴ ….. ص : ۱۱۸)
– قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله : « مِنْ عَلَامَاتِ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَینِ …..و الْإِصْرَارُ عَلَى الذَّنْب» از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل میکنند که فرمود: از نشانههاى شقاوت و تیره روزى؛ خشکى چشم و …..و گناه دنبال گناه کردن است.
چنانکه می بینید گناه یر گناه کردن که همان «اصرار بر گناه است» ،از علائم شخص شقی (ویخشیده نشده) است.
۳. شرک
آیه «… إِنَّ اللَّهَ لا یغْفِرُ أَنْ یشْرَکَ… »( نساء: آیه ۴۸ ) صریحا اعلام میکند که همه گناهان ممکن است مورد عفو و بخشش واقع شوند، ولى شرک به هیچ وجه بخشوده نمیشود، مگر اینکه از آن دست بردارند و توبه کنند و موحد شوند، و به عبارت دیگر هیچ گناهى به تنهایى ایمان را از بین نمیبرد، همانطور که هیچ عمل صالحى با شرک، انسان را نجات نمیبخشد.
– ارتباط این آیه با آیات سابق از این نظر است که یهود و نصارى هر یک به نوعى مشرک بودند، و قرآن بوسیله این آیه به آنها اعلام خطر میکند که این عقیده را ترک گویند که گناهى است غیر قابل بخشش، سپس در پایان آیه دلیل این موضوع را بیان کرده میفرماید: کسى که براى خدا شریکى قائل شود گناه بزرگى مرتکب شده است (وَ مَنْ یشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى إِثْماً عَظِیماً) این آیه از آیاتى است که افراد موحد را به لطف و رحمت پروردگار دلگرم میسازد، زیرا در این آیه خداوند امکان بخشش گناهان را غیر از شرک بیان کرده است.
– به تعبیرى که در آیه ذکر شده:« نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیئاتِکُمْ » دقت کنید؛ زیرا قرآن میگوید: گناهان کوچک شما را میپوشانیم یعنى پرهیز از گناهان بزرگ خصوصا با فراهم بودن زمینههاى آنها، یک نوع حالت تقواى روحانى در انسان ایجاد میکند که میتواند آثار گناهان کوچک را از وجود او بشوید و در حقیقت آیه فوق همانند آیه إِنَّ الْحَسَناتِ یذْهِبْنَ السَّیئاتِ: (هود- ۱۱۴): حسنات، سیئات را از بین مىبرند مىباشد، و در واقع اشاره به یکى از آثار واقعى اعمال نیک است و این درست مانند این است که بگوییم: اگر انسان از مواد سمى خطرناک پرهیز کند و مزاج سالمى داشته باشد، مىتواند آثار نامطلوب بعضى از غذاهاى نامناسب را به واسطه سلامت مزاج از بین ببرد. و یا به تعبیر دیگر: بخشش گناهان صغیره یک نوع پاداش معنوى براى تارکان گناهان کبیره است، و این خود اثر تشویق کنندهاى براى ترک کبائر دارد.
منبع: alef.ir
به گزارش ایران خبر، در سفینه البحار آمده است که شیطان یارانی دارد که برای وسوسه انسان ها به او یاری می رسانند. این شیاطین در هر موقعیت زمانی و مکانی، در خدمت ابلیس هستند تا او را به اهدافش برسانند. اسامی آنان از این قرار است:
۱_ ولهان؛ انسان را در طهارت و نماز وسوسه می کند و به شک می اندازد که این نماز باطل است
۲_هفاف؛ ماموریت دارد که در بیابانها و صحراها انسان را اذیت کند و برای ترسانیدن او را به وهم و خیال اندازد یا به شکل حیوانات گوناگون به نظر انسان درآید
۳_ زلنبور؛ موکل بازاری هاست. لغویات و دروغ، قسم دروغ و مدح کردن متاع را نزد آنها زینت می دهد.
۴_ ثبر؛ در وقتی که مصیبتی به انسان وارد می شود، صورت خراشیدن، سیلی به خود زدن، یقه و لباس پاره کردن را برای انسان پسندیده جلوه می دهد.
۵_ابیض؛ انبیا را وسوسه می کند – یا ماءمور به خشم در آوردن انسان است و غضب را پیش او موجه جلوه می دهد و به وسیله آن خونها ریخته می شود.
۶_اعور؛ کارش تحریک شهوات در مردان و زنها است و آنها را به حرکت می آورد! و انسان را وادار به زنا می کند
(اعور، همان شیطانی است که بر صیصای عابد را وسوسه کرد تا با دختری زنا کند.)
۷_داسم؛ همواره مراقب خانه هاست. وقتی انسان داخل خانه شد و سلام نکرد و نام خدا را بر زبان نیاورد، با او داخل خانه می شود و آن قدر وسوسه می کند تا شر و فتنه ایجاد نماید
۸_مطرش؛ کار او پراکندن اخبار دروغ یا دروغ هایی است که خود جعل کرده؛ در حالی که حقیقت ندارند.
۹_قنذر؛ او نظارت بر زندگی افراد می کند. هر کس چهل روز در خانه خود طنبور داشته باشد؛ غیرت را از او بر می دارد، به طوری که انسان در برابر ناموس خود بی تفاوت می شود.
۱۰_دهار؛ ماءموریت او آزار مؤمنان در خواب است. به طوری که انسان خواب های وحشتناک می بیند، یا در خواب به شکل زنان نامحرم در می آید و انسان را وسوسه می کند تا او را محتلم کند.
۱۱_قبض؛ وظیفه او تخم گذاری ست. روزی سی عدد تخم می گذارد. ده عدد در مشرق و ده عدد در مغرب و ده عدد زمین، از هر تخمی عده ای از شیاطین و عفریت ها و غول ها و جن بیرون می آیند که تمام آنها دشمن انسان اند.)
۱۲_تمریح؛ امام صادق علیه السلام فرمودند: برای ابلیس – در گمراه ساختن افراد – کمک کننده ای به نام (تمریح) وی در آغاز شب بین مغرب و مشرق به وسوسه کردن، وقت مردم را پر می کند.
۱۳_قزح؛ ابن کوا از امیرالمؤمنین علیه السلام از قوس و قزح پرسید، حضرت فرمود: قوس قزح مگو؟! زیرا نام شیطان (قزح) است بلکه بگو قوس اله و قوس الرحمن
۱۴_زوال؛ مرحوم کلینی از عطیه بن المعزام روایت کرده که وی گفت: در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودم و از مردانی که دارای مرض (ابنه) بوده و هستند یاد کردم. حضرت فرمود: (زوال) پسر ابلیس با آنها مشارکت می کند ایشان مبتلا به آن مرض می شوند.
۱۵_لاقیس؛ او یکی از دختران شیطان و کارش وادار کردن زنان به هم جنس بازی است او مساحقه را به زنان قوم لوط یاد داد.
۱۶_متکون؛ شکل خود را تغییر می دهد و خود را به صورت بزرگ و کوچک در می آورد و مردم را گول می زند و این وسیله آنان را وادار به گناه می کند.
. ۱۷_مذهب؛ خود را به صورت های مختلف در می آورد، مگر به صورت پیغمبر و یا وصی او. مردم را با هر وسیله که بتواند گمراه می کند.
۱۸_خنزب؛ بین نمازگزار نمازش حایل می شود؛ یعنی توجه قلب را از وی برطرف می کند. در خبر است که: عثمان بن ابی العاص بن بشر در خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله عرض کرد: شیطان بین نماز و قرائت من حایل می شود – یعنی حضور قلب را از من می گیرد – حضرت جواب داد: نامش شیطان (خنزب) است. پس هر زمان از او ترسیدی به خدا پناه ببر.
۱۹_مقلاص؛ موکل قمار است. قمار بازها همه به دستور او رفتار می کنند. به وسیله قمار و برد و باخت اختلاف و دشمنی در میان آنان به وجود می آورد.
۲۰_طرطبه؛ از دختران آن ملعون می باشد. کار او وادار کردن زنان به زنا است و هم جنس بازی را هم به آنان تلقین می کند.
منبع: سفینه البحار، جلد ۱، ص ۹۹ و ص۱۰
منبع: irankhabar.ir