افزایش ۱۰ درصدی تعداد مقالات در سال قبل

معاون پژوهش و فناوری دانشگاه علم و صنعت ضمن اشاره به افزایش ۱۰ درصدی تعداد مقالات در سال ۹۴، تعداد ارجاعات به مقاله را در سال ۹۴، ۴۹ هزار و ۳۰۰ مورد عنوان کرد.

تورج محمدی در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه تعداد قراردادهای منعقد شده در سال ۹۴ نسبت به سال ۹۳ با افزایش ۱۰ درصدی مواجه شد، اظهار کرد: مبلغ ۱۲.۵ میلیارد تومان نیز وصولی‌های دانشگاه از قراردادهای منعقد شده بود که نسبت به سال ۹۳، ۲۷درصد با افزایش مواجه شده است. از طرفی تعداد قراردادها در سال ۹۳، ۸۱ مورد و در سال ۹۴، ۹۲ مورد بود.

معاون پژوهش و فناوری دانشگاه علم و صنعت افزود: همچنین در سال ۹۴ تعداد انتشارات مقالات ۱۳۵۰ عنوان بود که نسبت به سال ۹۳ (۱۲۳۰ عنوان) افزایش ۱۰ درصدی داشته است. از طرفی سرانه مقالات نسبت به تعداد ۴۰۸ عضو هیات علمی ۳.۳ درصد بوده است.

وی با بیان اینکه به سقف ظرفیت انتشاراتی رسیده‌ایم که باید برای عبور از این سقف زیرساخت‌ها را تقویت کنیم، گفت: لازم است زیرساخت‌های پژوهشی را تقویت و اعتبارات قابل توجهی را با برنامه‌ریزی به بدنه دانشگاه تزریق کنیم در غیر این صورت نه‌تنها دانشگاه علم و صنعت بلکه تمام دانشگاه‌ها با افت تعداد مقالات مواجه خواهند شد.

محمدی ضمن اشاره به اینکه سال گذشته مقالات را دسته‌بندی کردیم، گفت: حدود ۳۰ درصد مقالات جزو “کی‌ یو وان” بود که سهم مقالات کیفی به نسبت مقالات با ارزش پایین‌تر بیشتر بود. هفت نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه در سال ۹۴ و ابتدای سال ۹۵ جزو یک درصد دانشمند برتر جهان انتخاب شدند.

وی افزود: همچنین در سال ۹۴، تعداد ارجاعات ۴۹ هزار و ۳۰۰ مورد بود که این میزان در سال ۹۳، ۳۹ هزار و ۵۰۰ مورد ارجاع بوده است در واقع نسبت استناد به مقالات ۴.۳ درصد بوده است.

معاون پژوهش و فناوری دانشگاه علم و صنعت همچنین ضمن اشاره به اینکه مقالات را به طور مستقیم حمایت نمی‌کنیم، اظهار کرد: هر مقاله به عنوان یک امتیاز در گرنت اساتید تجمیع می‌شود و در پایان هر سال این گرندها محاسبه می‌شوند که براساس محاسبات به طور متوسط ۱۰ میلیون تومان حمایت داشتیم.

عدم تخصیص ۱۰ درصد بودجه سال ۹۴
محمدی در ادامه با بیان اینکه ۷۴ درصد اعتبارات بودجه تا سه ماهه سوم سال ۹۵ تخصیص داده شده که تا حدودی پاسخگوی نیازها بوده است، ادامه داد: مشکلات دانشگاه ناشی از عدم تخصیص ۱۰ درصد بودجه سال ۹۴ است که هنوز جبران نشده و این مبلغ به عنوان کسری بودجه دانشگاه همچنان وجود دارد.

معاون پژوهش فناوری دانشگاه علم و صنعت همچنین به فرصت مطالعاتی دانشگاه نیز اشاره کرد و گفت: از دو سال گذشته در پی فراهم کردن تسهیلاتی در جهت افزایش استقبال اساتید از فرصت مطالعاتی هستیم چرا که همخوانی تعداد  ظرفیت‌ها و درخواست‌ها نشان از بی‌علاقگی اساتید نسبت به مساله فرصت مطالعاتی دارد.

محمدی همچنین به تداوم نشست‌های تخصصی دانشگاه با مدیران صنایع مختلف اشاره کرد و افزود: با توجه به اینکه دانشگاه تا حدودی توانسته پاسخگوی نیاز صنایع باشد تداوم برگزاری نشست‌های تخصصی در راستای زمینه‌سازی برقراری ارتباط با صنعت همچنان ادامه دارد و البته صنایع نیز به دانشگاه اعتماد دارند به‌گونه‌ای که طی دو دهه اخیر دو هزار قرارداد با دانشگاه علم و صنعت منعقد شده است.


منبع: alef.ir

علت تاخیر در صدور مجوز فعالیت اردوگاه فشافویه

رئیس اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد وزارت بهداشت علت تاخیر در صدور مجوز فعالیت اردوگاه فشافویه که قرار است به عنوان مرکز ترک اجباری اعتیاد عمل کند را تشریح کرد.

حمیدرضا فتحی در گفت‌وگو با ایسنا، در خصوص علت تاخیر در ارائه مجوز فعالیت اردوگاه فشافویه از سوی وزارت بهداشت، گفت: در صورت‌جلسه کمیته کارشناسی ستاد مبارزه با مواد مخدر ذیل بند ۲، به وزارت بهداشت تکلیف شد که از این اردوگاه بازدید شود.

در همین راستا و در مردادماه امسال، بازدیدی از تاسیسات فاضلابی این مرکز انجام شد که هنوز اصلاح نشده بود. همچنین تامین آب شرب این مرکز نیز دچار مشکلاتی بود. در حال حاضر آب شرب را با تانکر خریداری می‌کنند. وقتی قرار است جمعیت بیشتری به آن اضافه شود، باید نگران تامین آب آنجا نیز باشیم. در مراکز تجمعی مانند این اردوگاه‌ها، تامین آب به این شکل به خصوص در فصل گرما، می‌تواند باعث ایجاد بیماریهای عفونی شود.

وی ادامه داد: ساختمان تصفیه خانه ساخته شده بود، ولی ظاهرا هیچگونه زمان خاصی برای استقرار تصفیه خانه متصور نبودند.   فضای اقامتی این مرکز نیز برای هر سالن حدود ۸۴۰ متر  بود و طبق آیین نامه ماده ۱۶، امکان اسکان ۱۱۲ نفر در آنجا وجود دارد. در مجموع هشت سالنی که در اختیار تیم مدیریت این اردوگاه قرار دارد، حدود ۹۰۰ نفر، طبق آیین نامه ماده ۱۶ می‌توانند در این سالن‌ها اسکان داشته باشند و دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز می‌تواند بعد از رعایت ضوابط بهداشتی دیگر، به آنها مجوز دهد. ولی اگر قرار باشد در قالب آیین نامه ماده ۴۲، به عنوان زندان ادامه فعالیت داشته باشد، باید ظرفیت متفاوتی در نظر گرفته شود.

به گفته فتحی، یکی دیگر از مواردی که در این مرکز پیش بینی نشده بود، امکان استقرار تیم درمانی در کنار این فضا است؛ چرا که این فضا قرار است برای معتادانی با بیماری‌های پرخطر آماده شود و  لازم است برای هر ۱۰۰ نفر، یک تیم پزشکی شامل یک پزشک، دو پرستار، یک روانشناس و یک مددکار، لحاظ شود.

رئیس اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد وزارت بهداشت در ادامه، به وضعیت تخت‌های این مرکز نیز اشاره کرد و افزود: طبق آیین نامه ماده ۱۶ تخت‌های دو طبقه با حفاظ لحاظ شده است، ولی در اینجا تخت‌ها سه طبقه با کف چوبی وجود داشت. این نوع کف، برای مراکز اقامتی که افرادی با بیماری‌های پرخطر در آن حضور دارند، توصیه نمی‌شود؛ چون امکان لانه گزینی بیماری‌های انگلی وجود دارد. به طور کلی ۱۶ مورد به عنوان پیشنهاد، از سوی وزارت بهداشت مطرح شد که لازم است پیش از استقرار اولین تیم، لحاظ شود.


منبع: alef.ir

شناسایی عامل تیراندازی مرگبار اتوبان بابایی

عامل تیراندازی به راننده جوان خودرو پژو ۲۰۶ که در بزرگراه بابایی کشته شد مأمور یگان امداد ناجا بود.

به گزارش «ایران»، دراین ماجرا که شامگاه جمعه رخ داد راننده پژو که درمسیر شرق به غرب بزرگراه در حرکت بود، ناگهان به طور مارپیچ از مسیراصلی منحرف و درکنار بزرگراه متوقف شد.

شاهدان ماجرا که خود را با عجله به خودرو رسانده بودند به محض گشودن در خودرو متوجه مرگ راننده شده و موضوع را به پلیس و اورژانس اعلام کردند. با حضور مأموران و نیروهای اورژانس مشخص شد پسر جوان بر اثر شلیک گلوله به سرش کشته شده است.

بدین ترتیب موضوع به بازپرس کشیک قتل تهران اعلام شد و بلافاصله تیم جنایی درمحل حادثه حضور یافتند. در نخستین بررسی‌ها مشخص شد پسر ۲۷ ساله از پشت سر هدف اصابت گلوله قرار گرفته است.

کارآگاهان در ادامه تحقیقات دریافتند قربانی ماجرا حدود نیم ساعت قبل از حادثه، از محل کارش – کارگاه مبل‌سازی در جاجرود – راهی تهران شده بود که بین راه هدف اصابت گلوله قرار گرفت.

تحقیقات پلیسی دراین باره ادامه داشت که صبح یکشنبه – ۱۲ دی- عامل تیراندازی خود را معرفی کرد.

مأمور یگان امداد پلیس گفت: در بزرگراه بابایی در حال حرکت بودیم که سرنشینان چند خودروی عبوری اعلام کردند که راننده خودروی ۲۰۶ حرکات نامتعارف دارد. با توجه به اظهارات راننده‌ها، به خودروی مورد نظر دستور ایست دادیم اما او بی‌توجه به فرارش ادامه داد. درنهایت مجبور به تیراندازی شده و می‌خواستم چرخ خودرواش را بزنم اما انگار تیر به راننده خورده بود، البته آن زمان متوجه این موضوع نشدم. ولی روزبعد در روزنامه‌ها خبرحادثه را دیدم وتازه متوجه شدم که راننده کشته شده است. بنابراین تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم.به دنبال اظهارات مأمور جوان، تحقیقات در این باره وارد مرحله تازه‌ای شد.


منبع: alef.ir

روانشناسانی با ویزیت ۵۰۰هزار تومانی!

روزنامه ایران در گزارشی نوشت:بیماری‌های روان در ایران و عرضه و تقاضا در این زمینه از آن چیزهای گیج‌کننده است؛ آمارها می‌گویند حداقل ۲۱ درصد مردم ایران از یک اختلال روانی رنج می‌برند و لااقل ۶۰ درصد نیز به نوعی از افسردگی خفیف مبتلا هستند.

این آمار اغلب از کنگره‌ها و همایش‌های علمی روانشناسان بیرون می‌آید که خود جای بحث دارد. از اینکه بگذریم به یمن انواع تبلیغ برای مشاوره‌های روانشناسانه، سر هر کوچه و خیابانی می‌شود مطب یکی از تخصص‌های مرتبط با بیماری‌های روان را یافت که این هم خود دردسر تازه‌ای است برای مراجعه‌کننده‌ای که دقیقاً تفاوت روانشناس، روانپزشک، متخصص مغز و اعصاب، مشاور و روان درمانگر را نمی‌داند. برای اختلال خواب به متخصص مغز و اعصاب مراجعه می‌کند و برای مشاوره تحصیلی یا مهاجرت به روانپزشک. هزینه هم یک طرف ماجراست که خدمات روان درمانی را به یک کالای لوکس تبدیل می‌کند.

۵۰۰ هزار تومان ویزیت روانشناسی است که تلویزیون او را به شهرت چشمگیری رسانده است. او در برنامه تلویزیونی هم برای مخاطبان نسخه می‌پیچد؛ موضوعی که به گفته خود روانشناسان شدنی نیست و بدون ارتباط چشم در چشم نمی‌توان درک دقیقی از وضعیت بیمار داشت. با این همه تلویزیون می‌تواند سیل مشتری را به مطب دکتر روانه کند حتی اگر هر ویزیت ۵۰۰ هزار تومان باشد. حمیدرضا ساسان فر که خودش درمانگر و رئیس یک مرکز روانشناسی است این موضوع را تا حدودی طبیعی می‌داند: «طبیعی است یک روانشناس در شمال شهر که مطبش متری ۲۵ میلیون تومان قیمت دارد و شارژ آنچنانی هم باید بدهد، این مقدار پول دریافت کند. کسی هم که پیش این روانشناس می‌رود حتماً توانایی مالی بیشتری دارد.»

نرخ گیج‌کننده درمان
روانشناسان می‌گویند پرداخت پول در مقابل خدمات روانشناسی، قسمتی از درمان است و اگر قیمت خیلی بالا یا خیلی پایین باشد روی درمان تأثیر مستقیم می‌گذارد. این موضوع می‌تواند تا حدودی واقعیت داشته باشد اما بخشی از ماجرا هم برای توجیه ارقام نجومی است؟ در واقع وقتی یک مراجعه کننده پولی برای درمان می‌دهد خودش را موظف می‌داند که جدی‌تر به درمان فکر کند و اگر کم پرداخت کند شاید به این فکر بیفتد که لابد طرف درمانگر خوبی نیست که ارزان حساب می‌کند و اگر رقم بالا باشد هم شاید از مراجعه یا بازگشت برای جلسه بعدی پشیمان شود. به همین علت بعضی از روانشناسان برای دریافت مبلغ ابتدا با مراجعه کننده به تفاهم می‌رسند.

نرخ درمان روانشناسی هم مثل اکثر قیمت گذاری‌های بازار آزاد، دلخواه است و هر مطبی نرخ خودش را دارد. بسته به اینکه مطب شمال شهر است یا جنوب شهر، بر خیابان است یا داخل کوچه و… البته قیمت مصوبی هم وجود دارد که سازمان نظام روانشناسی و مشاوره و سازمان بهزیستی هر کدام به صورت جداگانه آن را ابلاغ می‌کنند. اما این قیمت‌های مصوب در بیشتر مطب‌ها و مراکز روانشناسی رعایت نمی‌شود و قیمت گذاری به صورت آزاد بسته به مکان، سابقه و شهرت روانشناس بالا می‌رود. طبعاً با این وضعیت کسانی که وضعیت مالی بهتری دارند خدمات بهتری دریافت می‌کنند.

جابر داوودی کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در مورد دلیل رعایت نکردن قیمت‌های مصوب می‌گوید: «نرخ‌های مصوب کمتر از زحمتی است که کار روانشناسی دارد و بخصوص این قیمت‌ها برای کسانی که مرکز روانشناسی دارند به هیچ وجه به صرفه نیست.» اما ساسان فر به شکل دیگری موضوع را می‌بیند: «وقتی فعالیتی مبتنی بر مهارت خاصی یا به قول معروف هنرمندانه می‌شود، دیگر قیمت ندارد. آیا کسی که تابلوی مینیاتور دارد باید آن را طبق نرخ مصوب ۱۰۰ هزار تومان بفروشد؟ فرقی بین تابلوی یک استاد مینیاتور و اثر یک آدم تازه کار وجود ندارد؟ ماهیت روانشناسی هم بسیار شخصی و هنرمندانه است. برای همین دولت نمی‌تواند در قیمت گذاری تأثیرگذار باشد.» ساسان فر معتقد است این قیمت گذاری‌ها حتی در درمان پزشکی هم رعایت نمی‌شود و وظیفه دولت است که نیاز افراد کم درآمد را تأمین کند و با تقویت بیمه‌ها، دسترسی به این خدمات را ساده‌تر کند.

برو تست بده
اتفاق جالبی که اغلب در مراکز روانشناسی می‌افتد و خیلی از مراجعان را دچار سردرگمی می‌کند گرفتن تست‌های روانشناسی است. تست‌هایی که در بعضی از رویکردهای درمان مهم و در بعضی، هیچ تأثیری ندارد. اما از کجا باید فهمید که این تست‌ها اثری بر درمان و تشخیص بیماری دارند یا نه؟ خانم پروانه محمدی که به خاطر اختلال بیش فعالی فرزندش به یکی از مراکز درمانی مراجعه کرده می‌گوید: «من به خاطر مشکل پسرم تا به حال به چند مرکز روانشناسی مراجعه کرده‌ام و هر بار بابت این تست‌ها پول زیادی از ما گرفته‌اند. جالب این است که هیچ مرکزی تست مرکز دیگر را قبول ندارد و می‌گوید باید دوباره تست گرفته شود.» به غیر از گرفتن تست گاهی روانشناسان مراجعه کننده را به شرکت در سمینار هم ترغیب می‌کنند یا عضو شدن در یک گروه درمانی را تجویز می‌کنند. ساسان فر در مورد گرفتن انواع تست‌ها در مراکز روانشناسی می‌گوید: «در هر صنفی افرادی هستند که برای پول کار می‌کنند، اما همیشه این طور نیست. برای تشخیص دقیق در برخی بیماری‌ها نیاز به تست وجود دارد و این به نفع بیمار است.»

پروتکل‌ها و رویکردها
 یکی دیگر از مسائلی که مراجعان را سردرگم می‌کند مطلع نبودن آنها از متد درمان و روند درمان است چیزی که تا از درمانگر پرسیده نشود، دلیل بسیاری از رفتارهای درمانگر معلوم نمی‌شود. خیلی از مراجعان بعد از جلسه درمان از خود می‌پرسند اگر قرار است فقط خودمان حرف بزنیم، چرا باید این همه پول بدهیم؟ مراجعه کننده باید در شروع درمان از درمانگر بپرسد که قرار است در چند جلسه به نتیجه برسند و نقشه راه و تعداد جلسات را از او بپرسد. روانشناسانی هستند که با اینکه از نظام روانشناسی مجوز درمان دارند، هنوز در کار با انواع رویکردهای درمان خبره نیستند و به خاطر از دست ندادن مراجعه کننده  او را به درمانگر دیگری که می‌تواند با رویکرد دیگری که مناسب درمان اختلال وی است، ارجاع نمی‌دهند. به عبارت دیگر روانشناس مدعی است همه بیماری‌ها را می‌شناسد و با انواع و اقسام روش‌ها یا رویکردهای درمانی آشناست.

برای مثال معمولاً این گروه از درمانگران – چه روانپزشک یا روانشناس – خود را، خانواده درمانگر، زوج درمانگر و درمانگر افسردگی، درمان قطعی اضطراب، اختلالات جنسی و… معرفی می‌کنند. از نحوه معرفی این افراد در مورد خودشان می‌توان باقی ماجرا را حدس زد. به گفته روانشناسان برخورد غیر حرفه‌ای به همین موارد ختم نمی‌شود و به اتاق درمان نیز کشیده می‌شود. مدل دیگرش می‌تواند این‌طور باشد که درمانگر دائم به شما راهکار می‌دهد و به اصطلاح راهنمایی و نصیحت می‌کند، کاری که انگار دوستان صمیمی و خانواده در آن مهارت بیشتری دارند. بنابراین یادتان باشد اگر فرزند شما دچار پرخاشگری است شما باید به دنبال درمانگر کودک و نوجوان باشید و اگر با همسرتان مشکلاتی دارید به صورت خاص باید به درمانگر زوج مراجعه کنید. یادتان باشد در این مواقع کاری از دست روانپزشک و دکتر مغز و اعصاب ساخته نیست.

روانپزشک یا روانشناس؟
به گفته متخصصان دانشگاهی مناسب‌ترین روش درمان در بعضی از اختلالات مزمن، مداخله در دو محور روانشناسی و روانپزشکی است. هم دارو و هم کار روی روان. اما تفاوت روانشناسی و روان پزشکی و مشاوره چیست؟ روانپزشک در صورت گذراندن دوره‌های روانشناسی می‌تواند هم روان درمانی انجام بدهد و هم اینکه برخلاف روانشناس که به هیچ وجه اجازه تجویز دارو ندارد روانپزشک می‌تواند دارو تجویز کند. مشاوره هم در تعریفی اجمالی به نوعی مداخله می‌گویند که مسأله یا موضوع از عمق و شدت کمتری برخوردار است در واقع ترکیبی از رهنمودها و توصیه‌ها و تکنیک‌ها.

اگر یک پزشک با یک اشتباه در تجویز می‌تواند مریض را به کشتن دهد روانشناس هم با کم توجهی و سهل‌انگاری می‌تواند یک بیمار را تا لبه‌ پرتگاه خودکشی بکشاند. اخباری مثل اسیدپاشی، تجاوز به عنف، انتقام، پرخاشگری اجتماعی و پایین آمدن آستانه تحمل و خودکشی مدام به ما گوشزد می‌کند که مردم بیش از پیش نیازمند خدمات روان درمانی هستند.

از سوی دیگر برخی معتقدند واگذاری این دردها به روانشناسان یعنی فردی کردن مسأله؛ یعنی آنکه هر کسی دنبال درمان مسائل روانی خودش باشد، بی‌آنکه به این موضوع بیندیشد که این دردها از جمله افسردگی فراگیر، یک درد اجتماعی است که نه به دست روانشناسان بلکه باید به دست جامعه شناسان حل شود. هرچه هست بیماری‌های روان در ایران و عرضه و تقاضا در این زمینه از آن چیزهای گیج‌کننده است.


منبع: alef.ir

جزئیات آزمون های ارزشیابی/ زمان انتشار دفترچه دکتری پزشکی

رئیس مرکز سنجش آموزش پزشکی با اعلام جزئیات آزمون های ملی و ارزشیابی دانش آموختگان در رشته های دندانپزشکی و داروسازی گفت: سه آزمون به طور همزمان روز پنجشنبه ۱۶ دی برگزار می شود.

دکتر محمد حسین پورکاظمی در گفتگو با مهر افزود: سه آزمون جایابی و ملی برای دانش‌آموختگان دندانپزشکی خارج از کشور و آزمون ارزشیابی دانش آموختگان داروسازی خارج از کشور در روز پنجشنبه ۱۶ دی ماه برگزار می شود.

وی افزود: ۱۲۰ نفر در آزمون ارزشیابی دانش آموختگان داروسازی، ۸۰ نفر در آزمون جایابی دانش آموختگان دندانپزشکی خارج از کشور  و ۲۱۰ نفر هم در آزمون ملی دندانپزشکی شرکت می کنند.

رئیس مرکز سنجش آموزش پزشکی یادآور شد: هر سه آزمون به صورت همزمان در دانشگاه علوم پزشکی ایران برگزار می شود.

وی همچنین درباره آزمون دکتری تخصصی گروه پزشکی اظهار داشت: ثبت نام آزمون از بهمن ماه آغاز می شود و دفترچه راهنمای ثبت نام از اواخر دی ماه ۹۵ در سایت مرکز سنجش آموزش پزشکی منتشر می شود.


منبع: alef.ir

تجمع ۳ روزه دانشجویان تربیت مدرس در اعتراض به گرفتن پول بابت دروس جبرانی

ایلنا نوشت: دانشجویان تربیت مدرس در اعتراض به گرفتن پول بابت دروس جبرانی از روزانه‌ها سه روز دست به تجمع زدند.

«تا شهریه پابرجاست وعده ما همین جاست» شعاری اعتراضی که صدای آن در سه روز اخیر از سوی دانشجویان تربیت مدرس بارها در دانشگاه بلند شد. براساس آیین‌نامه سال ۹۴ وزارت علوم، به دانشگاه‌ها این اجازه داده شده که بابت دروس جبرانی از دانشجو پول دریافت کنند.

یک فعال صنفی دانشگاه تربیت مدرس در همین رابطه به خبرنگار ایلنا، می‌گوید: «برمبنای آیین‌نامه ابلاغی وزارت علوم در سال ۹۴ در مورد دروس جبرانی مبلغی از دانشجویان روزانه باید اخذ شود و دست دانشگاه را باز گذاشته بود که هرچقدر که می‌خواهند از دانشجو بگیرند.»

این دانشجو درباره هزینه اخذ شده از دانشجویان مدعی شد: «رقم‌ها متفاوت است؛ از ۳۰ هزار تومان شروع می‌شود تا ۸۰۰ هزار تومان! دروس جبرانی برای ورودی‌های امسال در نظر گرفته شده که البته اصلا لازم نبوده است؛ دروس جبرانی را برای دانشجویی در نظر می‌گیرند که از رشته نامرتبطی می‌آید یا در کنکور در آن درس ضعیف بوده است؛ به طور مثال دانشجوی رتبه ۱ ما از رشته مرتبط هم آمده، اما باید ۴۰۰ هزار تومان بابت دروس جبرانی بدهد.»

وی افزود: «شنبه ۸ صبح بچه‌ها به معاون آموزشی نامه‌ای با امضای ۲۵۰ نفر از دانشجویان دادند و تجمع از‌‌ همان روز ساعت ۱۱ در ساختمان مرکزی آغاز شد؛ درخواست ما این بود که آیین‌نامه وزارت علوم حذف شود، چرا که غیرقانونی است از دانشجوی روزانه پول بگیرید. در نهایت در پی این اعتراض‌ها معاون آموزشی در جمع ما حاضر شد و گفت؛ من کاره‌ای نیستم و ابلاغیه آمده و صرفا مجری هستم. ما هم گفتیم شما نماینده ما هستید و باید کاری کنید.»

یک فعال صنفی دانشگاه تربیت مدرس یادآور شد: «خبر پرداخت هزینه برای دروس جبرانی را چند روز قبل از انتخاب واحد دادند و گفتند باید بدهی را بدهید تا سایت باز شود.‌‌ در حالی که همان روز اول گفتند؛ سایت باز است، اما بسته بود. روز دوم درخواست ما این بود که معاون آموزشی در جمع ما حاضر شود که باز هم نیامد. روز دوم رییس دانشگاه آمد و هیچ اعتنایی نکرد. و روز گذشته بعد از سه روز اعتراض به بچه‌ها گفتند که سایت دانشگاه باز است و تا اردیبهشت پرداخت بدهی‌ها تمدید شده است.»


منبع: alef.ir

چند دستگی و «برندبازی» مدارس

تفاوت مدارس در ماهیت آموزشی نیست بلکه در نحوه ارائه مطلب است مدرسه‌ای را پیدا نمی‌کنیم که بگوید برای ما امتحانات نهایی و کنکور مهم نیست رقابت مدارس برای انتخاب دانش‌آموز تبدیل به بازار خرید و فروش دانش‌آموز شده است تفاوت ساختار مدارس به سه عامل محتوای آموزشی، نحوه ارائه محتوا و نوع مخاطب بستگی دارد بیشتر از اینکه دانش آموزی حق انتخاب مدرسه‌اش را برای تحصیل داشته باشد این مدرسه است که دانش آموز را انتخاب می کند.
 
به گزارش قانون، این اتفاق از زمانی شروع شد که میزان قبولی در کنکور سراسری معیار انتخاب مدرسه برای ادامه تحصیل فرزندان شد. رقابت میان مدارس برای انتخاب دانش آموز، تبدیل به بازار خرید و فروش دانش آموز شد. آزمون‌های ورودی مدارس برای انتخاب دانش آموزان مستعد، تبدیل به بازار داد وستد دانش‌آموزان شده است و مشتری این بازارها خانواده‌هایی هستند که به امید کسب رتبه برتر فرزندشان در کنکور سراسری معامله می‌کنند.
 
علی رغم اینکه تفاوت مدارس باید مبتنی بر نوع محتوا و کیفیت نحوه ارایه باشد و بر همین اساس خانواده به انتخاب مدارس دانش آموزانشان بپردازند اما این مدارس هستند که با جذب دانش آموزان قوی‌تر و مستعد تر خود را تبدیل به برند کرده اند. در این حالت خانواده‌ها هم با سودای کسب رتبه بهتر فرزندشان در کنکور به انتخاب این مدارس دست می‌زنند. این روزها نام یک مدرسه را که می‌بریم سوالات زیادی پرسیده می شود. دولتی است یا خصوصی؟ نمونه است یا تیزهوشان؟ نمونه دولتی است یا عادی؟ روش آن‌ها شناختی است یا رفتاری؟

چند دستگی مدارس
جدای از اینکه به این سوالات چه پاسخی بدهیم، آنچه در ذهن می آید این است که این طبقه بندی از کجا آمده است؟ آیا این طبقه بندی به معنای این است که در هر کدام از این مدرسه ها مطالب متفاوتی تدریس می شود؟ آیا هرکدام برای دانش آموزان خاصی است؟ آیا شیوه برخورد معلم ها و مسئولین در هر یک از این مدارس با هم تفاوت دارد؟ و سوالی جدی‌تر این است که آیا این تفاوت ها واقعی است یا همه یک حرف می زنند؟ وقتی وارد برخی از مدارس می شویم به ما می گویند آنچه به دانش آموزان درس می دهیم با سایر مدرسه ها تفاوت دارد. نکته اینجاست که مگر محتوای آموزشی آنچه در مدارس ارایه می شود با هم تفاوت دارد! در واقع آنچه موجب تفاوت ساختار مدارس می شود به سه عامل محتوای آموزشی، نحوه ارایه محتوا و نوع مخاطب بستگی دارد. ساختار مدارس در ایران به‌طور کلی به دو بخش دولتی و غیر دولتی طبقه بندی می شود. مدارس دولتی خود نیز به عنوان مدارس دولتی، نمونه دولتی، شاهد وتیزهوشان طبقه بندی می شوند و مدارس غیردولتی علی رغم نظارتی که وزارت آموزش و پرورش دارد، کاملا باز است.

محتوای آموزشی تفاوتی ندارد
تفاوت در محتوای آموزشی به چند صورت می‌تواند وجود داشته باشد. اول آنکه، ماهیت آن محتوا متفاوت باشد. دوم آنکه، کیفیت ارایه آن محتوا رنگ جدیدی به خود بگیرد. سوم آنکه، تعداد تکرار و مقدار مطالب آموزشی تفاوت داشته باشد.در همین رابطه «بصیر مقدسیان»، کارشناس و پژوهشگر حوزه آموزش در گفت‌وگو با «قانون» می‌گوید: «در مدارس به سختی می توانیم بگوییم ماهیت آموزشی تفاوت دارد. زیرا همه مدارس موظف به تدریس کتاب‌های درسی هستند. دانش آموزان در امتحانات نهایی شرکت کرده و آن‌ها را برای شرکت در کنکور سراسری آماده می کنند. پس امکان تدریس محتوایی متفاوت برای آن‌ها امکان پذیر نیست. گواه این ادعا آن است که مدرسه ای را پیدا نمی‌کنیم که بگوید برای ما امتحانات نهایی و کنکور مهم نیست و ما بچه‌ها را برای آزمون های دیگری آماده می کنیم. ممکن است بگویند علاوه بر این‌ها مطالب دیگری را نیز کار می‌کنیم. در آن صورت باید پرسید وقتی قرار است دانش آموزان را برای همآورد عظیمی به نام کنکور سراسری آماده کنید، چقدر می توان زمان صرف محتوایی خارج از سرفصل‌های آن آزمون نمود. در این صورت محتوای اضافه جنبه جاری و کارکردی خواهد داشت یا ابزاری است برای ایجاد تنوع».

شاخص کنکور در سنجش محتوای ارائه شده
اگردر سال‌های ۸۰ به بعد در کنکور سراسری کارشناسی شرکت کرده باشید یا فرزندان‌تان مشغول این آزمون بوده باشند حتما با تحلیل‌هایی که نسبت به سوالات کنکور صورت می گیرد سروکار داشته اید. مقدسیان می گوید: «در اوایل سال‌های ۸۰ یعنی سال‌های ۸۲ تا ۸۵ طراحان سوال کنکور، رویکرد انتخاب و طراحی سوالات را تا حدی تغییر دادند. تا قبل از آن سوالات در قالب های خاصی که بیشتر مبتنی و برآمده از متن کتاب های درسی بود نوشته می شد اما بعد از آن و به مرور به سمت سوالاتی که درک دانش آموزان را از محتوای آموزشی بسنجند سوق داده شد.برای مثال در درسی مانند «دین و زندگی» سوالاتی مطرح شد که متن سوال یا گزینه‌ها قسمتی از متن کتاب درسی نبود بلکه جدید بود اما ارتباط معنایی داشت و داوطلبان می بایست این ارتباط معنایی را کشف می کردند. در حالی که تا قبل از آن، متن و گزینه ها تقریبا عین متن کتاب درسی بود. کم وبیش در تمام درس‌ها می‌توان نمونه هایی از این دست را دید. نمونه هایی که حکایت از یک واقعیت دارند و آن اینکه طراحان سوال قصد دارند کیفیت آموزش را بیش از پیش بسنجند».

مقدسیان در ارتباط با چگونگی کیفیت ارایه محتوای آموزشی می‌گوید: «پیش از تغییر رویکرد آزمون کنکور سراسری، دانش‌آموزان روال مشخص‌تری برای آماده شدن در رقابت کنکور داشتند. نمونه سوالات سال‌های گذشته را که تا حد زیادی قالبی و کلیشه ای شده بودند، کار می‌کردند. می‌دانستند هرچه تسلط بیشتری روی این قالب های کلیشه ای داشته باشند، بهتر می توانند به سوالات پاسخ دهند. مدارس هم می‌دانستند هرچقدر بیشتر و شدیدتر روی این سوالات قالبی کار کنند نتیجه بهتری خواهند گرفت. ضمن اینکه محتوا و کیفیت سوالات و محتوای آموزشی مشخص بود و هرکه با شدت و مقدار بیشتری این محتوا را کار می‌کرد موفق‌تر بود. اما بعد از تغییر رویکرد طراحان سوال از اوایل دهه ۸۰ اوضاع کمی متفاوت شد و انتظار می‌رفت شدیدتر و زیادتر کارکردن روی محتوا دیگر پاسخگو نباشد. اگر کسی تا قبل از این می‌خواست در کنکور سراسری جزو ۱۰۰۰ نفر برتر باشد تقریبا در درس‌های مختلف ۸۵ درصد سوالات را پاسخ می داد. در سال‌های اخیر که رویکرد طراحی سوالات تغییر کرد و به سمت سنجش کیفیت رفت برای کسب رتبه زیر ۱۰۰۰، درصدهای ۶۵ تا ۷۰ کفایت می کرد».

محتوای آموزشی مبتنی بر تکرار
مدارسی که صحبت از ارایه کیفیت آموزشی برتر دارند می توانند سهم بیشتری در رتبه های برتر کنکور داشته باشند. در صورت داشتن سهم بیشتر در رتبه‌های برتر، این افت درصد را چگونه می ‌توانند تحلیل کنند؟ در واقع در این حالت، رقابت دیگر بر سر میزان تکرار محتوای آموزشی نیست و آنچه اهمیت پیدا می کند کیفیت آموزشی است. اما گویا در این آزمون کیفیت، کلیه مدارس نتیجه‌ای مشابه دارند. اگر کیفیتی که مدارس از آن صحبت می کنند جدای از آن چیزی است که در کنکور و آزمون های زیرمجموعه آن سنجیده می شود، چه راه و روش معتبر و سراسری برای سنجش آن و اثبات این مدعا وجود دارد؟

نحوه ارائه در مدارس سلیقه ای است
یکی دیگر از معیارهای طبقه بندی مدارس شیوه ارائه محتواست. مقدسیان، پژوهشگر حوزه آموزش و پرورش در این رابطه می گوید: «شیوه ارائه در مدارس مبتنی بر ذوق و سلیقه بوده و بسیار متنوع است. درواقع زمانی که مدیر مدرسه تغییر کند، تیمی که می آورد رویکرد شان تغییر می‌کند. درو اقع در این حالت فردی که شیوه ارائه‌اش متفاوت باشد، با ارائه همان محتوای ثابتی که همه مدارس هم ارایه می‌کنند، می‌تواند تعداد بیشتری از دانش آموزا ن را با خود همراه کند». وی می افزاید: «محتوای آموزشی عملا تفاوتی ندارد و تفاوت اساسی در این است که محتوا چگونه منتقل شود تا دانش آموزان بیشتری همراه شوند. برخی از معلم ها واقعیت را می پذیرند. قبول می کنند که این درس چندان برای بچه ها کاربردی نیست اما با علم به روش تدریس و با بازی آموزش می دهند و همین محتوای ثابت را به گونه ای ارایه می کنند که بچه ها با آن‌ها همراهی کرده و آن درس را می خوانند».

طبقه بندی مدارس بر اساس نوع مخاطب
مساله دیگر بحث طبقه بندی دانش آموزبراساس مخاطب است. قاعده ارزیابی مدرسه، نوع محتوا و نحوه ارایه است اما این مهم سال‌هاست که نادیده گرفته شده و خانواده ها به سراغ مدارسی می روند که اسم و رسمی داشته باشند. پیش فرض انتخاب‌شان هم این است که این دو اصل را حتما رعایت می کنند اما این مدارس هستند که دانش آموزان مستعد را انتخاب می‌کنند و خود را برند کرده اند تا به چشم خانواده ها بیایند. در مدارس تیزهوشان آنچه اتفاق می افتد انتخاب نوع دانش آموزان شان است. مقدسیان با اشاره به اینکه آنچه در مدارس تیزهوشان به عنوان محتوا ارایه می‌شود با دیگر مدارس تفاوت چندانی ندارد، می‌گوید: «تفاوت در این نوع طبقه‌بندی از مدارس بیشتر در ورودی دانش آموز است. در واقع دانش آموزانی که پایه درسی قوی‌تری دارند، معمولا در یک سری مدارس جمع می شوند. برای مثال وقتی به مدارس غیرانتفاعی خاص که مدعی هستند نتیجه متفاوتی می‌گیرند نگاه می کنیم، می بینیم توانسته‌اند ورودی دانش آموزان شان را بهتر کنند».

این روزها مدارس غیرانتفاعی روی برندینگ شان کار می کنند. مدارسی که برند شده اند مانند رستوران های زنجیره‌ای هستند. چون سیستم کنترل نتیجه است، تفاوت چندانی میان شعبه های مختلف آن دیده نمی‌شود. در مدارس غیر انتفاعی وقتی از ۶۰۰۰ هزار دانش آموز آزمون می‌گیرند قاعدتا رتبه ۱ تا ۲۰۰ رتبه‌های ثمر بخش‌تری هستند تا زمانی که تعداد دانش آموزانی که برای آزمون ثبت نام می کنند ۱۰۰۰ نفر باشند.


منبع: alef.ir

اینجا مرکز اسناد است یا انباری؟!

کتابخانه و مرکز اسناد هنرهای نمایشی در سال ۱۳۶۶ افتتاح شد و اگرچه این روزها رونقی بیش از گذشته دارد اما تمام متون قدیمی و دست‌نویسی که از هنرمندان تئاتر در آنجا به یادگار مانده در شرایط نامناسبی به لحاظ استاندارهای نگهداری و آرشیوی قرار دارند. این کتابخانه که در طبقه‌ی فوقانی ساختمان مدور تئاترشهر جای گرفته، در ظاهر سروشکلی مرتب دارد با قفسه‌هایی که در کنار هم کتاب‌های زیادی را درباره‌ی تئاتر و هنرهای نمایشی در خود جای داده‌اند. این بخش از کتابخانه اگر چه از نظر منابع روز و لاتین کاستی‌هایی دارد اما مشکل اصلی جایی در پشت این قفسه‌هاست؛ جایی که دیده نمی‌شود اما دور از دسترس هم نیست و دقیقا همان‌ ‌جاست که بخش زیادی از نمایشنامه‌ها و پوسترها در کارتن‌ها روی هم تلنبار شده‌اند. این طبقه از تئاترشهر که نام کتابخانه و مرکز اسناد را بر خود دارد، اگرچه در بخش‌هایی بیشتر به شکل یک انباری برای یادگاری‌ها و آثار اهالی تئاتر می‌ماند، اما از ابتدا با هدفی جدی و مشخص راه‌اندازی شده است. منصور خلج اولین مدیر این کتابخانه به ایسنا می‌گوید: « در زمان وزارت آقای خاتمی در وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی، پیشنهاد راه‌اندازی یک کتابخانه‌ی تخصصی تئاتر و مرکز اسناد را به مدیر مرکز هنرهای نمایشی آن زمان یعنی علی منتظری دادم. پیشنهاد هم به این دلیل مطرح شد که آن روزها در حال نگارش کتابی بودم که برای آن به منابعی احتیاج داشتم و با وجود آنکه به جاهای مختلفی مراجعه کردم به در بسته می‌خوردم چون منابع یا ناقص بود یا کلا چیزی پیدا نمی‌کردم.» وی ادامه می‌دهد: «بنابراین طرحی نوشتم مبنی براینکه خوب است یک کتابخانه‌ی تخصصی و مرکز اسناد برای تئاتر داشته باشیم، مخصوصا اینکه شنیده بودم یکسری نسخه‌های قدیمی مثل یک نسخه‌ی تعزیه در خارج از ایران یعنی در موزه‌ی واتیکان آرشیو شده و نگهداری می‌شود و ضرورت داشت خودمان هم آنچه را در ایران داریم حفظ کنیم.» این پیشنهاد که با آن موافقت و به تاسیس چنین مرکزی منجر شد از همان ابتدا با یک دغدغه‌ روبرو بود؛ اینکه چنین کتابخانه‌ای را کجا راه‌اندازی کنند؟! که پس از بررسی‌هایی در نهایت به ساختمان تئاترشهر ‌رسیدند. خلج در این‌باره توضیح می‌دهد: « در زمان رضاخان تئاترهای لاله‌زار به این شکل کار می‌کردند که نمایشنامه‌های خود را به شهربانی می‌فرستادند و مأموران آن‌ها اجرای نمایش را تأیید می‌کردند. من طی پیگیری‌هایی سعی کردم، تمام این نمایش‌ها را از آنچه باقی‌مانده بود، جمع‌آوری کنم و از تئاترهایی مثل “لاله‌زار” و “نصر” یکسری متن و پوستر توانستم جمع کنم. مثلا متن‌هایی از تئاتر نصر و دهقان جمع کردم که مربوط به دهه‌های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ خورشیدی بود  و سیدعلی نصر، کلنل وزیری و گرمسیری آن‌ها را کار می‌کردند.» خلج می‌گوید: « با پیشنهاد مدیر هنرهای نمایشی وقت، قرار شد جایی را برای کتابخانه و نگه‌داری این آثار در نظر بگیریم که یکی از گزینه‌ها تالار رودکی بود؛ تالاری که پس از انقلاب به تالار وحدت تغییر نام پیدا کرد اما از آنجا که ورود و خروج به این محل کمی مشکل بود از این انتخاب صرف‌نظر شد. یک گزینه‌ی دیگر هم تالار آبگینه در خیابان ۳۰ تیر بود ولی سرانجام به این نتیجه رسیدیم که بهترین جا، طبقه‌ی بالای تئاترشهر است که یک سالن بزرگ و در واقع محل تمرین “آربی آوانسیان” بود. به این ترتیب آماده‌سازی‌های اولیه انجام و آنجا به کتابخانه تبدیل شد که کتاب‌هایی را هم به مرور برای کتابخانه جمع‌آوری کردیم.» او اضافه می‌کند:‌ «در آن مدت فقط نمایشنامه‌های‌ اجرا شده برای نگهداری و آرشیو در این محل جمع‌آوری می‌شدند، اما کم کم جشنواره‌های مختلف راه‌اندازی شدند و متن‌هایی که به دبیرخانه‌ها می‌رسید، هم به کتابخانه داده می‌شد چون نمی‌دانستند باید آن‌ها را چه کنند. به این ترتیب حجم این نمایشنامه‌ها خیلی زیاد ‌شد.» البته خلج در کنار توضیحی که از چگونگی شروع به کار این کتابخانه می‌دهد، این موضوع را هم یادآور می‌شود که درآن زمان دانشگاه آزاد تازه تاسیس شده بود و کتابخانه نداشت، به همین دلیل کتابخانه‌ای که در تئاترشهر راه‌اندازی شد، بهترین منابع را در اختیار دانشجویان و اهالی تئاتر می‌گذاشت و به این شکل  کم کم عضوگیری برای کتابخانه آغاز شد و با خرید کتاب‌های بیشتر، رونق هم پیدا کرد. با این توضیحات به نظر می‌سد با وجود از بین رفتن برخی منابع و اطلاعات قدیمی که یک زمان در سالن‌های تئاتری به آتش کشیده شده بودند، همه چیز به شکلی درست پیش می‌رفت و لااقل تلاش خوبی برای حفظ متون و آثار باقی‌مانده و تامین کتاب‌های تئاتری تخصصی انجام می‌شد، اما گویا اولین دوره‌ی بازسازی‌ و تعمیر تئاترشهر شروع یکسری خرابی‌ها و گم شدن‌ها در این کتابخانه بوده است؛ دوره‌ای که خیلی از اهالی تئاتر با ناراحتی ازآن یاد می‌کنند چون آن طور که می‌گویند با توجه به تعمیراتی که انجام می‌شد و نیز به دلیل کمبود جا نه تنها برخی متون هنرمندان آسیب دید و پوسترها و عکس‌هایی دور ریخته شدند بلکه حتی گفته می‌شود عروسک‌های اهدایی یک نمایش قدیمی با بازی محمد علی کشاورز هم دور ریخته شد؛ عروسک‌هایی که به همت برخی تئاتری‌ها از سطل‌های زباله نجات پیدا کردند و الان احتمالا در خانه‌هایشان و در گوشه‌ای سالم مانده‌اند. خلج در این‌باره می‌گوید:‌ «آن سال‌هایی که ما حضور داشتیم با چنگ و دندان همه چیز را حفظ کردیم و فعالیت‌مان ادامه داشت تا سال ۸۴ که دیگر بازنشسته شدم. مدتی بعد به دلیل تعمیراتی که در تئاترشهر انجام می‌شد آنجا را تعطیل کردند و یک روز وقتی تصادفی به ساختمان رفتم، دیدم کتاب‌ها را داخل کارتن گذاشته‌اند و دارند نقاشی می‌کنند. نامه‌ای به مدیر وقت (مهرداد رایانی‌مخصوص) نوشتم و گفتم که ما این‌ها را با خون دل جمع کردیم این چه وضعیتی است؟!» او با اشاره به اینکه  الان بیش از ۳۰ سال از عمر کتابخانه می‌گذرد و تاکنون دوستانی برای حفظ کتابخانه و منابع‌ آن تلاش کرده‌اند، یادآور می‌شود:«در آن زمان تمام اطلاعاتی که در کتابخانه وجود داشت در دفاتر مختلف براساس حروف الفبا ثبت شدند ولی با این حال حجم کار در آنجا بسیار زیاد و نیروی انسانی و بودجه بسیار کم است. این در حالی است که دولت انگلیس بیشترین بودجه را به کتابخانه‌ی سلطنتی اختصاص داده چون کشورهای پیشرفته می‌دانند جهان امروز، جهان اطلاعات است اما متأسفانه در کشور ما هر کجا کم می‌آورند از بودجه‌ی چنین جاهایی کسر می‌کنند.» وی یاداور می‌شود: «این کتابخانه در گذشته جایگاه بالایی داشت، اما این روزها جایگاهش تنزل پیدا کرده چرا که با پیشرفت تکنولوژی، دسترسی به اطلاعات راحت‌تر شده و از آن طرف هم دانشجویان ما تنبل شده‌اند. تنبلی‌ای که یکی از نشانه‌های آن تبلیغاتی است که برای نوشتن پایان‌نامه بر دیوارها زده می‌شود.»  در این سال‌ها کتابخانه و مرکز اسنادی که دیگر جایش در تئاترشهر تثبیت شده بود، مدیران متعددی را به خود دید و این روزها جواد تولمی مسئولیت آن را بر عهده دارد که طبق گفته‌ی خودش از بهمن ۸۷ در آنجا مشغول به کار شده است؛ زمانی که با وضعیت آشفته‌ای روبرو شده است، آنقدر آشفته که انگار بمب در کتابخانه منفجر شده است. او که با استناد به نقل قولی از منصور خلج تاکید دارد که این محل، “کتابخانه و مرکز اسناد اداره‌ی کل هنرهای نمایشی” است نه تئاترشهر، می‌گوید: «اینجا همیشه مورد بی‌مهری‌هایی واقع ‌شده و بخشی از این وضعیت به عدم شناخت ظرفیت‌های موجود در این مجموعه برمی‌گردد و نیز به نگاهی که برخی دوستان دارند؛ نگاهی که شاید کوته‌بینانه و کوته نظرانه باشد.» وی که ترجیح می‌دهد از بخش اسناد، عکسی گرفته نشود،ادامه می‌دهد: «تئاترشهر به این عظمت، فقط از نظر اسمی بزرگ است و نگاهی هم که به کتابخانه می‌شود ریشه‌ی فرهنگی دارد یعنی به تمام کتابخانه‌های کشور به عنوان مکانی نگاه می‌شود که کار خاص و بزرگی انجام نمی‌دهند و فقط آن را محلی برای نگهداری چند جلد کتاب می‌دانند. در حالی که اینجا برای کسانی است که کار پژوهشی انجام می‌دهند و این کتابخانه و مرکز اسناد می‌تواند به اندازه‌ی خود تئاترشهر پررنگ باشد.» تولمی با اشاره به اینکه پس از حضور پیمان شریعتی به عنوان مدیر جدید تئاترشهر بازدیدی به همراه مدیرکل هنرهای نمایشی از این کتابخانه شده و امیدواری‌هایی برای اتفاقات بهتر به وجود آمده است، اضافه می‌کند: «اینجا یکی از بزرگترین مراکز اسنادی تئاتر است و گنجینه‌ای که اینجا وجود دارد در کتابخانه‌ی ملی، مرکز اسناد ایران و مرکز اسناد مجلس هم پیدا نمی‌شود. من خودم آن‌ها را دیده‌ام و به جرأت می‌توانم بگویم غنی‌ترین مجموعه را به لحاظ اطلاعات و منابع تئاتری در ایران و سطح خاورمیانه داریم.» او در حالی از غنای اسناد موجود در این مجموعه صحبت می‌کند که شرایط فیزیکی کتابخانه و محل نگه‌داری برخی متون و پوسترها نه تنها مناسب نیست بلکه به گفته‌ی خود تولمی معلوم نیست “تا کی می‌شود کاغذهایی را که در کمدی شکسته و در شرایطی نامناسب روی هستند حفظ کرد؟‍!”   فضای این کتابخانه با قفسه‌هایی منظم از کتاب پُر شده و در بخش انتهایی آن هم مخزن اسناد است که اگرچه کاملا در دسترس قرار دارد، اما برای عموم قابل دیدن نیست و چند قفسه مانع از دیدن بخش انتهایی سالن می‌شوند. تولمی با تاکید بر اینکه «‌در نظر داشتیم مخازن متعددی در اینجا داشته باشیم و فضایی را هم برای بخش لاتین مجموعه در نظر داشتیم ولی وقتی بودجه نباشد حتی بخش فارسی را هم به اجبار می‌توان تکمیل کرد»، اضافه می‌کند: «زمانی که به اینجا آمدم دوره‌ی مدیریت آقای پارسایی بود. بارها و بارها رفتیم و آمدیم و دریغ از یک جواب که داده شود، یعنی از سال ۸۷ تا الان مدام با مدیران وقت مکاتبه کرده‌ام اما چون اینجا زیر مجموعه‌ی تئاترشهر قرار گرفته باید صحبت‌هایمان به مدیر کل رسانده شود و ما معمولا دستمان کوتاه بوده است.» او یاداور می‌شود: «‌در دوره‌ی اول بازسازی تئاترشهر برای مرکز اسناد و کتابخانه اتفاق ناخوشایندی رخ داد، چون به دلیل عدم مدیریت و برنامه‌ریزی، بخشی از اسناد را در فضایی نامطلوب نگه داشتند و در حین تعمیرات بخشی از اسناد و دست نوشته‌های برخی نویسندگان و کارگردان‌ها دچار نقص و مشکل شد و از آنجا که همه چیز غیر اصولی انبار می‌شد، متاسفانه آمار دقیقی از اطلاعات و منابعی که اینجا موجود بوده در دست نیست که بدانیم چند پرونده تئاتری اینجا وجود داشته و چه تعداد از بین رفته است.» وی با بیان اینکه «اینجا در تمام سال‌های کاری خود اسم کتابخانه و مرکز اسناد داشته ولی به نظر می‌رسد در دوره‌های مختلف بیشتر یک انبار بوده است» درباره‌ی کارهایی که برای فهرست کردن اطلاعات و مدارک موجود انجام شده است، توضیح می‌دهد: « تا به حال از حدود پنج – شش هزار پوستر عکاسی کرده‌ایم تا بتوانیم آن‌ها را حفظ کنیم. مدت‌ها هم هست که دنبال دو پوستر از سال‌های ۷۵ و ۷۴ جشنواره‌ی تئاتر فجر هستیم و هیچ جا آن‌ها را پیدا نمی‌کنیم حتی فراخوان هم داده‌ایم ولی هنوز کسی نیامده که بگوید لااقل یک عکس از این پوسترها دارد.» به گفته‌ی تولمی تاکنون حدود ۶ هزار پوستر به شکل دیجیتالی ثبت شده است، ولی هنوز مشخص نیست چه تعداد اثر (متون دست‌نویس) د ر این مرکز وجود دارد، «از نمایشنامه‌ها هنوز آمار دقیقی نداریم چون این کار باید در قالب یک پروژه تعریف شود که هم نیروی کافی می‌خواهد، هم وسایل و تجهیزات مناسب و هم اعتبار مشخص. علاوه براین‌ها باید جایی هم برای پوسترها، عکس‌ها و حتی بریده جراید داشته باشیم که بتوانیم همه اطلاعات را به طور اصولی نگه‌داری کنیم.» به گزارش ایسنا، کتابخانه و مرکز اسناد هنرهای نمایشی مستقر در تئاترشهر در حالی چنین وضعیتی دارد که برخی از اهالی تئاتر آن را در مقایسه با محل مشابهی که در اداره تئاتر وجود داشته خوب توصیف می‌کنند ولی با این حال ضروری است همان‌طور که در سینما نسخه‌های قدیمی فیلم‌ها، پوسترها و عکس‌ها با روشی اصولی در فیلمخانه ملی ایران نگهداری می‌شوند، آثار و اسناد قدیمی و همچنین جدید تئاتر هم چنین سرنوشتی داشته باشند.


منبع: baharnews.ir

چه آینده‌ای در انتظار «کلاه‌قرمزی» است؟

نگار استخر درباره‌ شرایط حق مالکیت عروسک‌ها، با بیان اینکه متاسفانه در ایران حق کپی رایت وجود ندارد، اظهار کرد: نمی‌دانم وقتی عروسکی طراحی می‌شود و شکل می‌گیرد، صاحب اثر تا چه اندازه می‌تواند ادعا کند که حق رایت این اثر برای اوست. ماجرای طراحی و ساخت عروسک‌ها هم معمولاً به این صورت است که فردی کاراکتر عروسکی را سفارش می‌دهد؛ یعنی به عنوان مثال کارگردان، عروسکی می‌خواهد با ویژگی‌ها، رفتار و صدای مشخصی که این عروسک با آن ویژگی‌ها تعریف شده، توسط فردی طراحی می‌شود و عروسک‌سازی هم آن را می‌سازد. در این شرایط بعد از ساخت عروسک هیچ آیین‌نامه‌ مکتوبی برای ما عروسکی‌ها تعریف نشده که بدانیم این عروسک بعد آن برنامه مشخص، در اختیار چه کسی قرار می‌گیرد. او ادامه داد: تاکنون اغلب شرایط به اینگونه بوده است که صداپیشه عروسک با کارگردان یا تهیه‌کننده به توافقاتی برای نگهداری آن شخصیت عروسکی می‌رسیدند. گاهی هم  ممکن است که صداپیشه عروسک با کارگردان یا تهیه‌کننده به اختلافاتی بربخورد و در این شرایط اگر عروسک برای صداوسیما باشد، خود سازمان تصمیم می‌گیرد که این کاراکتر عروسکی در اختیار خود خودشان باشد؛ به این ترتیب فارغ از اینکه تهیه‌کننده و کارگردان چه کسانی خواهند بود، صداپیشه باید با هر گروهی، کار خود را انجام دهد. در واقع این توافقی است که باید میان سازمان صداوسیما و کارگردان و تهیه‌کننده صورت بگیرد. صداپیشه و عروسک‌گردان «سنجد» در ادامه با بیان اینکه «در حقیقت برای هیچ‌کدام از این شرایط، قانون مکتوبی تعریف نشده است»، یادآور شد: همه ما برای این موضوعات به صورت شفاهی به نتیجه رسیده‌ و گاهی هم پیش آمده که گیر افتاده‌ایم. استخر با اشاره به درگذشت دنیا فنی‌زاده (عروسک‌گردان «کلاه‌قرمزی») با بیان اینکه کاراکتر «کلاه‌قرمزی» ماندگار است، افزود: به ‌گونه‌ای که تمام وجود این شخصیت برای بچه‌ها شناخته شده است؛ به عنوان مثال ما می‌دانیم وقتی«کلاه‌قرمزی» می‌ترسد چه واکنشی نشان می‌دهد، وقتی خوشحال است چطور می‌دود یا وقتی کار بدی انجام داده چطور خودش را پنهان می‌کند. ممکن است که در آینده عروسک‌گردانی به جای خانم فنی‌زاده بیاید، اما واقعاً ممکن است که هیچ کسی در این زمینه به توانایی ایشان نباشد. او با بیان اینکه «هر عروسکی با صداپیشه و عروسک‌گردان تعریف می‌شود»، ادامه داد: در بیشتر مواقع صداپیشه و عروسک‌گردان جدا از هم هستند، اما روح مشترکی بین این دو شکل می‌گیرد که باعث می‌شود همدیگر را پیش‌بینی کنند و به هم فرصت بدهند که البته این روندی زمان‌بر است. تعداد دوستان عروسک‌گردانی که این میزان از هوشیاری و آگاه بودن را نسبت به صداپیشه، موقعیت، مجری و مانیتور داشته باشند، محدود است. به هر حال «کلاه‌قرمزی» باید دوباره زنده شود و با نظر آقای طهماسب از میان دوستان حرفه‌ایی عروسک‌گردان، برای دنیا جایگزینی پیدا خواهند شد، ولی امیدواریم آنقدر این تفاوت‌ زیاد نباشد که بیننده متوجه آن شود. استخر همچنین به عروسک «سنجد» اشاره کرد و گفت: این عروسک بخشی از وجود من است و روح من و او به نوعی به هم گره خورده است. اما به هر حال شخصیتی مثل «سنجد» برای من نیست، بلکه برای سازمان صداوسیما است. سازمان می‌تواند تصمیم بگیرد که مثلاً دیگر نمی‌توانیم «سنجد» را کار کنیم؛ اگر «کلاه‌قرمزی» از سازمان بیرون رفت، به این خاطر بود که با تهیه‌کننده به توافق رسیدند که هر آنچه مربوط به «کلاه‌قرمزی» است، متعلق به تهیه‌کننده است؛ اما با عروسک «سنجد» نمی‌توان این کار را کرد، چون برای سازمان است. صداوسیما می‌تواند مثلاً تصمیم بگیرد که برای روز جهانی کودک «سنجد» باید روی آنتن باشد، اگر تهیه‌کننده در آن زمان نباشد، برای برنامه تهیه‌کننده دیگری می‌گذارند. در واقع هر کدام از این کاراکترهای عروسکی تعریف مشخص و رابطه‌ای متفاوت با سازمان صداوسیما دارند.


منبع: baharnews.ir

ماجرای عجیب مقبرۀ سلیم مؤذن‌زاده

روزنامه «جمهوری اسلامی» خبر داد: همزمان با رونمایی از مقبره سلیم مؤذن‌زاده اردبیلی که توسط امام جمعه اردبیل و با حضور اقشار مختلف مردم صورت گرفت، انتقادات مردم نیز آغاز شده است.اعتراض مردم به این جهت است که نوشته‌های قبر و مقبره مؤذن‌زاده به حروف لاتین است و انتقادکنندگان، این اقدام را شیطنت جریان پان‌ترکیسم می‌دانند.بر اساس گزارش خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی در اردبیل، مدیر کل تبلیغات اسلامی استان اردبیل هم در نشست هم‌اندیشی مدیران و کارکنان رسانه‌ها، نسبت به اینکه نوشته مقبره سلیم مؤذن‌زاده به لاتین است، معترض بود.


منبع: baharnews.ir

نویسنده برنده «بوکر» درگذشت

گاردین نوشت: «جان برگر» منتقد هنری و رمان‌نویس انگلیسی که در سال ۱۹۷۲ برنده جایزه «بوکر» شده بود، ‌در سن ۹۰ سالگی از دنیا رفت.«شیوه‌های نگریستن» یکی از مشهورترین کتاب‌های او در حوزه هنرهای تجسمی بود که در سال ۱۹۷۲ به سریالی تلویزیونی تبدیل شد. از دیگر کتاب‌های مطرح او می‌توان به «G» و «نقاش زمان ما» اشاره کرد. «سوزان سونتاگ» و «جارویس کوکر» از چهره‌هایی بودند که فعالیت‌های «برگر» را تحسین می‌کردند. «دیوید شریگلی» او را «بهترین نویسنده تاریخ که به آثار هنری می‌پرداخت» توصیف و از فقدان او ابراز تاسف کرد.«برگر» سال‌ها بود که در منطقه‌ای دورافتاده در کوه‌های آلپ فرانسه زندگی می‌کرد. او اخیرا به «آنتونی» در حومه پاریس نقل مکان کرده بود. «برگر» کار خود را به عنوان نقاش شروع کرد و پس از روی آوردن به نویسندگی، به عنوان یکی از برجسته‌ترین منتقدان هنری شناخته شد. او کتاب‌های متعددی را در حوزه‌های رمان،‌ نمایشنامه، شعر و فیلمنامه‌نویسی به چاپ رسانده بود.کتاب «نقاش زمان ما» از این نویسنده انگلیسی در سال ۱۹۵۸ منتشر شد. رمان «G» او جایزه «بوکر» سال ۱۹۷۲ را برایش به ارمغان آورد. این چهره فرهنگی در سال ۲۰۰۹ جایزه یک عمر دستاورد ادبی «قلم طلایی» را دریافت کرد. «پادشاه: یک داستان خیابانی»، «از ای تا ایکس» و «فتوکپی‌ها» از دیگر رمان‌های او هستند. «یک سوال جغرافیا»، «بوریس» و «آخرین پرتره گویان» نیز از نمایشنامه‌های او هستند.


منبع: baharnews.ir

وقتی نکونام درباره مشکلاتش یا قلعه‌نویی و رحمتی حرف می‌زند

به گزارش خبرآنلاین؛ جواد نکونام در بخش دوم صحبت هایش که در آیتم ویژه ۹۰ پخش شد، صحبت های جالبی داشت. مخصوصا درباره استقلال و اتفاقات پشت پرده ای که در این تیم می‌افتد.

بازگشت به استقلال
الغرافه برای دو سال قرارداد ۵ میلیونی به من پیشنهاد کرد. اما خانواده من استقلالی بودند و دوست داشتم خودم هم به تیم محبوبم بیایم. البته من مخالف دروغ بودم و در هنگام ورود به استقلال چیزی از این تیم نگرفتم. باز هم به آن روزها برگردم به استقلال می آیم اما الان می دانم چه کار کنم. خیلی بازیکنان خیلی کارها می کنند ولی نمی گویند و من الان می دانم چه کار کنم.

رابطه‌ای که با قلعه‌نویی و رحمتی خراب شد
من به خاطر استقلال و قلعه نویی به این تیم آمدم. به نظرم یک سری نفرات خبر آوردند و بردند و رابطه ما را خراب کردند. من چیزهایی دیدم که در پاس اصلا ندیده بودم. از دنیایی آمده بودم که این حرفها جایگاهی نداشت. صحبت ها این بود که اگر من به استقلال بیایم کاپیتان تیم می شوم اما من در مصاحبه مطبوعاتی گفتم که بازیکنانی هستند که از من سابقه بیشتری دارند. اختلاف نظر من و رحمتی بر سر موضوعاتی است که نمی خواهم صحبت کنم. کی روش با این همه افتخارات قطعا به حرف یک بازیکن گوش نمی دهد.

ضربه به استقلال از بیرون
همه دنبال این هستند که موفقیت را برای خودشان به دست آوردند. آن ها حواشی را برای تیم درست می کنند. در ایران در هر حال که جنجال کنی به نفع تو است. اما من می خواهم وجهه ام را حفظ کنم.

پاس، استقلال یا اوساسونا؟
نمی توان یکی را برگزید. از لحاظ قلبی استقلال، از لحاظ موفقیت و شروع کار؛  پاس و از نظر ماندن و افتخارات، اوساسونا را انتخاب می کنم.


منبع: alef.ir

حرف‌های درگوشی پرسپولیسی‌ها با سروش در اردوی تیم‌ملی

سروش رفیعی با اکثر ملی‌پوش‌های پرسپولیس رابطه خوبی دارد.

به گزارش خبرآنلاین؛ تراکتورسازی دو بازیکن خوب پرسپولیس را خریده و قدرتمندتر شده اما تیم صدرنشین لیگ برتر همچنان در تلاش برای جذب بازیکنان مد نظرش است. قرمزها می خواهند سروش را به خدمت بگیرند ولی ظاهرا مسئولان باشگاه به صورت جدی با این بازیکن مذاکره نکرده اند چون تکلیف خودشان هم روشن نیست. بازیکنان پرسپولیس پس از دیدن سروش در اردوی تیم ملی، درگوشی با او حرف هایی زده اند و از این پرسیده اند که آیا به تیم شان می آید یا نه. رفیعی هم تاکید کرده که هنوز باشگاه پرسپولیس مذاکره جدی با او نداشته است. در این بین حتی وحید امیری و رامین با او شوخی های زیادی کرده اند و به او گفته اند وسایلش را زود جمع کند و به تهران برود تا با آنها همبازی شود.


منبع: alef.ir

شاهین‌طبع، جانشین باوئرمن در تیم ملی بسکتبال ایران

محمود مشحون رییس فدراسیون بسکتبال سرمربی تیم بسکتبال پتروشیمی و دستیار باوئرمن را به عنوان جایگزین مربی آلمانی معرفی کرد.

به گزارش ایسنا، دیرک باوئرمن آلمانی بااینکه گفته شده قراردادی چهار ساله با فدراسیون بسکتبال ایران داشت بعد از تعطیلات سال نوی میلادی به ایران بازنگشت و تصمیم گرفت در آلمان بماند. او در پیامی اعلام کرد که گریه‌های شبانه کودکش باعث شده در کشورش بماند و به ایران نیاید.

با توجه به رفتن او و نزدیکی رقابت‌های قهرمانی ‌غرب‌آسیا خیلی‌ها مهران شاهین‌طبع را به عنوان گزینه هدایت تیم ملی معرفی می‌کردند که محمود مشحون در گفت و گو با ایسنا این موضوع را تایید کرد و گفت که سرمربی کنونی پتروشیمی هدایت تیم ملی را برعهده خواهد گرفت.

شاهین‌طبع در سال‌های اخیر به عنوان دستیار مهمد بچیروویچ و دیرک باوئرمان فعالیت داشته‌است.


منبع: alef.ir

کی‌روش: شیلی و پرتغال مدعیان اصلی قهرمانی در جام کنفدراسیون‌ها هستند

به‌ گزارش ‌ایسنا ‌و ‌به نقل از روزنامه‌ رکورد، جام کنفدراسیون‌ها قرار است چندی دیگر در سال ۲۰۱۷ برگزار شود. در این رقابت‌ها تیم‌هایی که در قاره‌های خودشان عنوان قهرمانی را کسب کردند، در این رقابت‌ها حضور خواهند داشت.

کارلوس کی‌روش که هدایت تیم ملی فوتبال ایران را بدست دارد، در ارزیابی خود از این رقابت‌ها گفت‌: شیلی تیم قدرتمندی است. اینطور تیم‌ها را دوست دارم. آنها ترکیب کاملی را در اختیار دارند و فوتبالی قوی را ارائه می‌دهند که باید خیلی مورد تحلیل قرار بگیرد. کیفیت بازیکنان شیلی بالاست و با بازیکنان خوبی که این تیم در اختیار دارد، می‌تواند به موفقیت‌های بزرگ هم فکر کند. شیلی تنها به الکسیس سانچس یا آرتورو ویدال خلاصه نمی‌شود. آنها یک تیم به معنای واقعی هستند. آنها به بهترین شکل دفاع می‌کنند و در نبردهای تن به تن نیز تیم خوب و قدرتمندی هستند.

سرمربی تیم‌ ‌ملی فوتبال ایران در ادامه گفت‌: از نظر من تیم‌هایی همچون شیلی و پرتغال، تیم‌های مدعی برای قهرمانی هستند. آلمان و یا حتی روسیه را نیز نباید دست‌کم گرفت. آنها نیز تیم‌های مدعی محسوب می‌شوند. البته هنوز نمی دانیم آلمان قرار است با تیم اصلی در این رقابت ها حاضر باشد یا با تیم دومش.

او در پاسخ به این سوال که اگر پرتغال برابر شیلی بازی کند، فکر می‌کند که چه تیمی پیروز شود نیز به صحبت پرداخت و گفت‌: دوست دارم پرتغال پیروز شود. پرتغال کشورم است و البته که فکر می‌کنم کمی هم از شیلی بهتر است.


منبع: alef.ir

چگونه ورزش و تغذیه را برای کاهش وزن سریع‌تر ترکیب کنیم

برای اینکه با سرعت بیشتری وزن کم کنیم نیاز به گذراندن ساعت‌ها در باشگاه ندارید. می‌توانید نوعی برنامه غذایی و ورزشی خود را تنظیم کنید تا سرعت کالری سوزی افزایش یابد و روزانه کالری بیشتری بسوزانید.

به گزارش ایسنا و به نقل از سایت eathis، راه‌های ساده‌ای برای افزایش سوخت و ساز بدن وجود دارد. با این استراتژی‌ها می‌توانید بهترین نتیجه را بگیرید:

۱- میان وعده‌های بهتری را انتخاب کنید:

به جای اینکه در میانه روز بستنی بخورید، غلات، شیر و مواد غذایی سالم‌تر انتخاب کنید.

۲- آب بیشتری بنوشید:

بدن به راحتی نمی‌تواند تفاوت بین تشنگی و گرسنگی را تشخیص دهد.

تشنگی باعث می‌شود که شما غذایی که نیازی به آن‌ها ندارید را مصرف کنید. نوشیدن آب در طول روز باعث می‌شود که شما انرژی کافی داشته باشید. می‌توانید آب لیمو یا میوه‌های دیگری را با آب تلفیق کنید تا بیشتر به مصرف آب گرایش پیدا کنید. این کار باعث می‌شود که  سموم از بدن خارج شود. نوشیدن چای سبز نیز می‌تواند مفید باشد زیرا باعث چربی‌سوزی می‌شود.

۳- غذایی که نعناع دارد مصرف کنید:

بهتر است حتی طعم آدامس و خمیردندان شما نعنایی باشد. طعم نعناع به مغز پیامی را می‌فرستد که اعلام می‌کند باید خوردن را متوقف کنید. یکی از تحقیقاتی که در یک مجله پزشکی منتشر شده است نشان داد افرادی که هر دو ساعت یک بار نعناع مصرف می‌کنند می‌توانند به صورت متوسط در یک ماه ۲٫۵ کیلو وزن کم کنند.

۴- هر روز صبح شنای سوئدی بروید:

یکی از متخصصان ورزشی در این باره می‌گوید: انجام شنای سوئدی هر صبح باعث می‌شود که فرد احساس پیروزی و شادابی کند. سعی کنید هر روز تعداد تکرار حرکت را افزایش دهید. حتی می‌توانید کمی حرکت را تغییر دهید. می‌توانید میزان سختی حرکت را نیز افزایش دهید.

۵- از مواد غذایی سم‌زدا استفاده کنید:

مواد غذایی همچون بادام، چای سفید، زردچوبه، مارچوبه، آب لیمو، ماهی سالمون و غیره می‌توانند از قسمت‌های مختلف بدن سم‌زدایی کنند.

۶- سس تند مصرف کنید:

سس گوجه فرنگی تند باعث کاهش اشتها می‌شود و سوخت و ساز بدن را افزایش می‌دهد. البته نباید مصرف این ماده غذایی را بیش از حد در برنامه داشته باشید.

۷- یوگا انجام دهید:

ورزش‌هایی که استرس را کاهش می‌دهد به کاهش وزن کمک می‌کند. هرچقدر استرس کمتر شود میزان ترشح کورتیزول کاهش می‌یابد. بدین ترتیب بدن چربی کمتری ذخیره می‌کند.

۸- مکان مناسبی برای غذاخوری انتخاب کنید:

اگر در حالی که تلویزیون می‌بینید غذا بخورید احتمال پرخوری کردن وجود دارد.  دیدن برنامه‌های آشپزی یا فیلم‌های هیجانی باعث می‌شود که شما متوجه میزان خوردن خود نشوید.


منبع: alef.ir

ستاره‌هایی که در ۲۰۱۶ خداحافظی کردند+تصاویر

به‌ گزارش سایت فوتبال اسپانیا، سال ۲۰۱۶ را می‌توان سال خداحافظی بزرگان زیادی در جهان ورزش دانست. ستارگان دنیای بسکتبال، فوتبال، اتومبیلرانی، فوتبال آمریکایی، شنا و دوومیدانی، اعلام بازنشستگی کردند که در ادامه به آنها اشاره می‌شود.
کوبی برایانت

برایانت، اسطوره لس آنجلس پس از ۲۰ سال بازی در NBA از دنیای بسکتبال کنار رفت. ستاره آمریکایی پنج قهرمانی را در این رقابت‌ها به دست آورد. او سومین بازیکنی است که بیشترین امتیاز را در تاریخ این بازی‌ها کسب کرده است. برایانت در آخرین بازی‌اش برای لس آنجلس خداحافظی درخشانی داشت و ۶۰ امتیاز به دست آورد.
مایکل فلپس

فلپس با درخشش در المپیک پایانی شکوهمند داشت. شناگر آمریکایی پنج مدال طلا در بازی‌های ریو کسب کرد و یک مدال نقره بر گردن آویخت. او با ۲۸ مدال پر افتخارترین ورزشکار المپیک است. ۲۳ مدال او طلاست. فلپس همچنین رکورد بیشترین مدال را در یک دوره به خود اختصاص داده است. شناگر آمریکایی توانست هشت مدال را در سال ۲۰۰۸ بر گردن بیاویزد. فلپس همچنین رکورد جهانی در شنا ۱۰۰ و ۲۰۰ متر پروانه را شکست.
نیکو رزبرگ

اعلام بازنشستگی رزبرگ یکی از غیرمنتظره‌ترین خداحافظی‌ها در سال ۲۰۱۶ بود. راننده آلمانی پنج روز پس از قهرمانی در فرمول یک اعلام کرد دیگر در این رقابت‌ها شرکت نخواهد کرد. رزبرگ در حالی این تصمیم را گرفت که تنها ۳۱ سال داشت.
پیتون مانینگ

مانینگ یکی از بزرگترین ورزشکاران جهان آمریکا از فوتبال آمریکایی خداحافظی کرد. او پس از فتح سوپر بول ۵۰ به همراه برونکوس اعلام بازنشستگی کرد. مانینگ رکوردهای زیادی را در لیگ آمریکا به نام خود به ثبت رساند. بیشترین پاس و بازی‌های پی‌درپی (۲۰۸ بازی) به او اختصاص دارد.
میروسلاو کلوزه

کلوزه در ماه می آخرین بازی اش را برای لاتزیو انجام داد. این بازیکن آلمانی در ۳۸ سالگی کفش‌هایش را آویخت. او برترین گلزن جام جهانی (۱۶ گل) است. کلوزه این رکورد را در چهار دوره به ثبت رساند. او در سال ۲۰۱۴ در جام جهانی برزیل به همراه تیم‌ ‌ملی آلمان فاتح این بازی‌ها شد.
تیم دانکن

دانکن که متولد ایالت ویرجینیا است، تمام دوران ورزشی خود را در تیم بسکتبال سن آنتونیو اسپرز سپری کرد. این ورزشکار آمریکایی پنج بار قهرمان NBA شد و دو بار عنوان ارزشمندترین بازیکن را به خود اختصاص داد. همچنین سه بار این عنوان را در فینال‌ها کسب کرد. دانکن در یازدهم ژوئن خداحافظی اش از دنیای بسکتبال را اعلام کرد و در هجدهم این ماه پیراهن شماره ۲۱ او بایگانی شد.
کوین گارنت

گارنت، یکی دیگر از ستارگان NBA در سال ۲۰۱۶ از جهان بسکتبال خداحافظی کرد. گارنت آمریکایی ۴۰ سال داشت که این تصمیم را گرفت. او در تیمبرولوز جایی که بازی خود را در آن شروع کرده بود، اعلام بازنشستگی کرد. گارنت بیشترین دستمزد را در تاریخ بسکتبال بدست آورده است و همچنین توانسته در سال ۲۰۰۸ قهرمانی در لیگ NBA را تجربه کند. او در سال ۲۰۰۴ ارزشمندترین بازیکن شناخته شد و پرامتیازترین بازیکن تاریخ مینه‌سوتا نیز به حساب می‌آید. ۲۱ فصل بازی در NBA بیشترین حضور را در این رقابت ها دارد.
استیون جرارد

جرارد در ۳۶ سالگی کفش‌هایش را آویخت. این بازیکن انگلیسی آخرین بازی‌اش را برای لس آنجلس گلکسی در لیگ MLS انجام داد اما او اسطوره لیورپول محسوب می‌شود. جرارد به همراه این تیم ۹ قهرمانی را تجربه کرد که مهم‌ترین‌شان در سال ۲۰۰۵ در لیگ قهرمانان اروپا بود. او توانست در فصل ۰۱ – ۲۰۰۰ قهرمانی در جام یوفا و سوپر جام اروپا را تجربه کند و پنجمین گلزن برتر تاریخ باشگاه لیورپول با ۱۸۶ گل شود. این هافبک انگلیسی سه جام جهانی در ۲۰۱۴ و ۲۰۱۰، ۲۰۰۶ را تجربه کرد و در یورو ۲۰۱۴، ۲۰۰۴، ۲۰۰۰ حضور داشت.
ری آلن

آلن که برترین بازیکن در پرتاب‌های سه امتیازی در تاریخ NBA است، در سال ۲۰۱۶ از جهان بسکتبال خداحافظی کرد. این بازیکن آمریکایی از این طریق دو هزار و ۹۷۳ کسب کرد و در سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۱۳ نیز دو بار قهرمان لیگ شد. همچنین او مدال طلای المپیک سیدنی را بر گردن آویخته است.
فلیپه ماسا

ماسای برزیلی در ۳۵ سالگی با فرمول یک خداحافظی کرد. او توانست در فصل ۲۰۰۸ نایب قهرمان و در فصل ۲۰۰۶ سوم شود. راننده برزیلی در مجموع در ۱۱ مسابقه قهرمان شد.
لیتون هیوئیت

هیوئیت زمانی که در خانه‌اش به سر می‌برد، اعلام بازنشستگی کرد. تنیسور استرالیایی در نخستین گرند اسلم سال، بیستمین حضورش را در این بازی ها تجربه کرد. سپس در جام دیویس در مسابقات دو نفره در آمریکا شرکت کرد. او جوان‌ترین بازیکنی است که توانسته است عنوان مرد شماره یک جهان را به خود اختصاص بدهد. در سال ۲۰۰۱ در ۲۱ سالگی به این  افتخار رسید. هیوئیت در دوران ورزشی‌اش ۳۰ عنوان کسب کرد که دو قهرمانی مربوط به اوپن آمریکا ۲۰۰۱ و ویمبلدون ۲۰۰۲ است.
یلنا ایسینبایوا 

ایسینبایوا محبوب‌ترین پرنده روس، پس از اینکه نتوانست در  المپیک ریو شرکت کند، از دوومیدانی خداحافظی کرد (هیچ یک از دوومیدانی‌کاران روسی به علت دوپینگ سراسری در کشورشان نتوانستند در  المپیک حضور داشته باشند.) این ورزشکار روسی در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۰۸ مدال طلا پرش با نیزه را کسب کرد و سه قهرمانی در سال‌های ۲۰۱۳، ۲۰۰۷ و ۲۰۰۵ به دست آورد. ایسینبایوا در مسابقات جهانی ۲۰۰۹ زوریخ رکورد جهانی را با ۵.۰۶ متر شکست.
آنا ایوانوویچ

تنها چند روز به پایان سال ۲۰۱۶ باقی‌ مانده بود که ایوانوویچ صربستانی در فیس‌بوکش اعلام کرد از دنیای تنیس خداحافظی کرده است. ایوانوویچ در ۲۹ سالگی این تصمیم را گرفت. او توانست در سال ۲۰۰۸ درصد رنکینگ برترین زنان قرار گیرد و ۱۲ هفته‌ در این جایگاه بماند. در مجموع ۱۵ عنوان را بالای سر برد که قهرمانی در رولن گروس از مهم‌ترین آنهاست.
بردلی ویگین

ویگین، دوچرخه سوار انگلیسی نیز در آخرین روز های سال از جهان ورزش خداحافظی کرد. ویگین در ۳۶ سالگی این تصمیم را گرفت و ۲۰ سال به صورت حرفه ای در این رشته کار کرد. او قهرمان تور دو فرانس در سال ۲۰۱۲ شد. دوچرخه سوار انگلیسی پس از کسب مدال طلا المپیک به پر افتخارترین ورزشکار کشورش تبدیل شد.


منبع: alef.ir

شرایط متقاضیان اعزام به کشور ایرلند اعلام شد

رئیس هیات مدیره انجمن صنفی کاریابی‌های بین المللی ایران شرایط متقاضیان اعزام به کشور ایرلند را اعلام کرد .

به گزارش مهر به نقل از وزارت کار، حسن کرباسی با  تشریح مفاد سند همکاری دو ایران و ایرلند در زمینه اعزام نیروی کار گفت: افراد واجد شرایط و متقاضی اعزام پس از ورود به ایرلند و طی کردن دوره های آموزش زبان و فراگرفتن حرفه‌های آشپزی و هتلداری و زیر مجموعه این رشته ها در بازار کار ایرلند مشغول به کار خواهند شد.

رئیس هیات مدیره انجمن صنفی کاریابی‌های بین‌المللی ایران افزود: نیروهای اعزامی پس از پایان مرحله اول و در صورت رضایت کارفرما می‌توانند ضمن تمدید قرارداد جدید خود در بازار کار این کشور مشغول به کار باشند.

کرباسی صنعت گردشگری و اقتصاد قوی کشور ایرلند را مهمترین شاخصه های آن دانست  و گفت:  نیروهای خارجی شاغل در آن می توانند پس از مراجعت به کشور خود و با توجه به دورههای آموزشی فراگرفته و اشتغال در کشور ایرلند ضمن انتقال تجربه خود به راحتی جذب بازار کار داخلی شوند.

وی شرایط اولیه متقاضیان اعزام به کشور ایرلند را به این شرح اعلام کرد: حداکثر سن ۴۰سال تمام، آشنا به مکالمه زبان انگلیسی و ارائه مدرک زبان تا هنگام اعزام، آشنا به یکی از مهارتهای هتلداری و آشپزی و زیر شاخه های مرتبط و ارائه مدارک فنی و حرفه ای و یا سابقه کار مرتبط مورد تائید.

رئیس هیات مدیره  انجمن صنفی کاریابی‌های بین‌المللی ایران اظهار کرد: متقاضیان واجد شرایط جهت کسب اطلاعات بیشتر می  توانند به آدرس وب سایت انجمن صنفی کاریابی های بین المللی ایران به نشانی www.scaba.ir مراجعه کنند. ضمن اینکه افراد دارای مهارتهای دیگر نیز می توانند با مراجعه به سایت اعلامی و ثبت درخواست خود در صورت کسب فرصتهای جدید از آن اطلاع کسب کنند.

کرباسی افزود:  با تشکیل تیمی در انجمن و بهره مندی از تجارب کارشناسان این بخش به دنبال مذاکره با کشورهای دیگر نیرو پذیر در دنیا همچون آلمان، استرالیا و …‌ هستیم تا بتوانیم با کسب توافق آنها در بازار کار این کشورها با حضور نیروهای کار ایرانی، به ویژه نیروهای کار فنی و مهندسی و شاخه‌های فنی‌و حرفه‌ای نقش آفرینی کنیم.

وی ادامه داد: یکی دیگر از اقداماتی که به طور جدی در دستور کار قرار دارد، الحاق و پیوستن انجمن به کنفدراسیون کاریابی‌های جهان (CITT)  است که با تحقق آن قطعا می توان به توسعه و رشد صنعت اعزام نیرو امیدوار بود.


منبع: alef.ir

بزرگراه آزادگان درصدر فرونشست‎ها/ عمق ۳۶سانتی‌متری فرونشست

مدیربخش زلزله شناسی مرکز تحقیقات راه،مسکن و شهرسازی بااشاره به وقوع فرونشست درنقاط مختلف تهران،گفت:بزرگراه آزادگان باعمق فرونشست۳۶سانتی متری درصدر لیست مناطق نشست کرده،قرار دارد.

علی بیت اللهی در گفتگو با مهر، افزود: در حوالی فرونشست ها، ترک های بزرگی رخ داده و ناحیه وسیعی درگیر می شود؛ در تهران بیشترین میزان(ماکزیمم) فرونشست در بزرگراه آزادگان و به عمق ۳۶ سانتی متر است.

وی ادامه داد: زمین های اطراف این بزرگراه، هر روز حدود یک میلی‌متر نشست می‌کند که این فرونشست به خطوط ریلی، دکل های فشار قوی برق و… آسیب وارد می‌کند.

بیت اللهی، اظهار داشت: بررسی های اولیه کارشناسان مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی نشان می‌دهد که در دولت گذشته، مجوز بهره برداری از چاه‌های بسیاری صادر شد و استفاده بی رویه از چندین هزار حلقه چاه در استان تهران، حجم آب‌های زیر سطحی را کاهش داد و کمبود بارندگی‌ها در سال‌های اخیر هم مزید بر علت شد.

به گفته مدیر بخش زلزله شناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در سال‌های گذشته سیستم فاضلاب شهری وجود نداشت و آب فاضلاب به زیر زمین نفوذ و زمین را تغذیه می کرد اما هم اکنون به علت مسایل زیست محیطی و افزایش آلودگی مانع از نفوذ فاضلاب به زیر زمین می شویم.

این مقام مسئول بیان کرد: با توجه به اینکه سطح معابر شهر تهران، آسفالت است و نسبت به نفوذ آب عایق است، درصورت بارش باران، آب به زمین منتقل نمی شود که همین موضوع موجب کاهش سطح آب زیر زمینی شده است.

وی تصریح کرد: علاوه بر کاهش میزان بارش باران و افت آب زیر زمینی، شاهد مصرفه بی رویه آب طی این سال‌ها بودیم.

بیت اللهی به فرونشست ۲۲ سانتی متری زمین در منطقه ورامین اشاره کرد و گفت: در جنوب و جنوب‌غربی استان تهران، عمق نشست۳۶ سانتی متر و با حرکت به سمت جنوب شرقی این عمق کاهش یافته و در برخی مناطق تهران هم به صفر می‌رسد.

مدیر بخش زلزله شناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی گفت: در مناطق شمالی تهران سفره آب زیرزمینی نداریم و بیشتر رگه‌های آب و قنات وجود دارد بنابراین فرونشستی دراین مناطق رخ نداده و در این مناطق اغلب فروریزش رخ می‌دهد.

وی اضافه کرد: فرونشست بیشتر در مناطق جنوبی تهران، دشت ها و مناطقی که حلقه‌های چاه آب دارند، اتفاق می‌افتد.

رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران به تازگی درباره فرونشست های تهران گفته بود که پایتخت در طول سال بین ۳۱ الی ۳۶ سانتی متر فرونشست دارد.


منبع: alef.ir

پایتخت تجاری ترکیه تاوان چه سیاست‌هایی را می‌دهد؟

تروریسم روی سیاه خود را به مردم ترکیه و ساکنان «کاخ آک سارای» نشان داده است. اگر تا چند روز پیش استانبول نماد شهری چندفرهنگی، توریستی و اروپایی از ترکیه بود اما اکنون جغد شوم ناامنی بال‌های خود را بر فراز این شهر گسترده است.

نکته مهم در حمله تروریستی در شب کریسمس ۲۰۱۷ در استانبول همانا وقوع این حمله در بخش اروپایی ترکیه بود. «کایا جنک»، در یادداشتی برای نیویورک‌تایمز، می‌نویسد ورود ما به سال ۲۰۱۷ با شیرجه مردم به تنگه بسفر در زمستان سرد بود و این نشان می‌دهد که سال ۲۰۱۷ احتمالا باید میان دو قاره شنا کنیم و دست و پا بزنیم. او می‌نویسد در روزنامه‌ها، وضعیت ترکیه با سوریه و فلسطین مقایسه شده است گویی ما نیز وارد نبرد داخلی با نیروهای تاریکی شده‌ایم. این نویسنده در ادامه یادداشت خود می‌افزاید: در سال‌های گذشته مردم ترکیه به همه چیز عادت کرده بودند: از حملات وحشتناک به استادیوم‌های ورزشی و فرودگاه‌ها گرفته تا تلاش برای انجام کودتا که موجب اخراج و دستگیری و تبعید هزاران نفر شد. او می‌افزاید «منبع تهدید بی‌شمار شده است» به‌گونه‌ای که کلوب‌ها هم دیگر امن نیستند.

 جنگ مسلحانه داعش علیه ترکیه
«سول چان»، گزارشگر نیویورک‌تایمز، در گزارشی می‌نویسد سال گذشته در حالی سپری شد که ترکیه یک کودتا، یک ترور و چند حمله تروریستی را از سر گذراند. اما حمله به این کلوب که در آن ترک‌ها و خارجی‌ها حضور داشتند که بسیاری از آنها خاورمیانه‌ای و از آسیای جنوبی هستند یک پیام در خود دارد: اینکه ممکن است ترکیه هدف بعدی جریان‌های افراطی داخلی یا خارجی باشد. او می‌نویسد براساس گزارش خبرگزاری آناتولی، ۲۵ نفر از این ۳۹ کشته، خارجی بودند. کشته شده‌ها شهروندان بلژیک، کانادا، فرانسه، هند، عراق، فلسطین اشغالی، اردن، لبنان، لیبی، عربستان و تونس بودند. به گزارش بی‌بی‌سی، داعش در بیانیه‌ای مسوولیت حمله مرگبار به کلوب شبانه در استانبول را پذیرفت. در این بیانیه آمده است که یکی از «سربازان شجاع خلافت اسلامی» به یکی از مشهورترین کلوب‌های شبانه حمله کرده «که مسیحیان مرتد در آن جشن می‌گیرند.»

این حمله نشان می‌دهد داعش وارد فاز مسلحانه علیه ترکیه شده است. وقتی در سال ۲۰۰۳ نیروهای آمریکایی به تدریج عراق را اشغال کردند، دولت سوریه اجازه داد تا جریان‌های افراطی از کشورش وارد عراق شوند تا با نیروهای آمریکایی وارد نبرد شده و نگذارند آب خوش از گلوی آنها پایین رود. سوریه به گذرگاه عبور جریان افراط به عراق تبدیل شده بود. وقتی بحران در سوریه شروع شد همین جریان مسیر را بر عکس پیمود و از عراق وارد سوریه شدند. در اینجا ترکیه به گذرگاه امن نیروهای جریان افراط تبدیل شد. اردوغان تصور نمی‌کرد که ماری که در آستین پرورانده است او را بگزد. اکنون همان مار زهر خود را به سوی ترکیه نشانه رفته است. داعش تلاش دارد تا چهره ترکیه به‌عنوان کشوری «اروپایی» و استانبول به‌عنوان نماد «جهان‌شهری» ترک‌ها را زیر سوال ببرد. داعش معتقد است کلوب‌های شبانه که در آن مردمان کشورهای مختلف تجمع می‌کنند نماد استانبول است نه مساجدی که دور تا دور این شهر را فرا گرفته‌اند. آنها معتقدند ساکنان آک‌سارای با راه‌اندازی کلوب‌های شبانه به «شهر اسلام» خیانت می‌کنند.

«تیم آرانگو» نیز در گزارشی برای نیویورک‌تایمز می‌نویسد ترکیه اکنون محصور در دو بحران است: بحران ناشی از حملات تروریستی و بی‌ثباتی سیاسی. او می‌نویسد داعش- خواسته یا ناخواسته- اقتدارگرایی اردوغان را زیر سوال برده و ترکیه را در یک معمای تاریخی قرار داده است: اگرچه او توانسته مخالفان را سرکوب، نیروهای امنیتی را تصفیه و ثبات را به اقتصاد متشنج کشورش بازگرداند اما حملات تروریستی نیز در کنار آن ادامه دارد. «زینب عثمان»، که برادرش در این حملات زخمی شد، می‌گوید: «تروریسم اکنون همه جا هست و دولت هیچ کنترلی بر آن ندارد. باید کاری انجام شود. دیگر زندگی در استانبول جریان ندارد.» آرانگو به نقل از منتقدان می‌افزاید ترکیه با باز کردن مرزهایش به روی مبارزان خارجی که به سوی سوریه می‌رفتند آشکارا به ظهور «دولت اسلامی» کمک کرده است و آنها اکنون ترکیه را نشانه رفته‌اند. این گزارشگر می‌افزاید: این حمله تروریستی ممکن است بهانه لازم را به دست اردوغان بدهد تا بار دیگر با «دستی باز» سرکوب مخالفان را از سر گیرد و تجمیع قدرت در دستان خود را پس از کودتا سرعت بخشد. همچنین این حمله تروریستی ممکن است افول اقتصادی ترکیه را به همراه داشته باشد، زیرا این کشور طی یکی، دو سال اخیر در صنعت توریسم متحمل آسیب‌هایی شده و سرمایه‌گذاری خارجی کافی در آن صورت نگرفته است.

«اصلی آیدین تاسباس»، نویسنده برجسته ترک و همکار در شورای اروپایی روابط خارجی، می‌گوید: «هر کاری که دولت انجام می‌دهد نتوانسته کمکی به امن شدن ترکیه کند. سرکوب مخالفان داخلی بی‌ثباتی را بیشتر خواهد کرد و اگر بی‌ثباتی نباشد، قطبی‌سازی خطرناک وجود دارد.» آرانگو معتقد است که تهدید داعش و حامیانش علیه ترکیه روز به روز افزایش می‌یابد. دیری نخواهد پایید که داعش علیه این کشور اعلام جهاد کند. با این حال، داعش یکی از تهدیداتی است که ترکیه با آن مواجه است. پیش از بهار عربی ترکیه می‌کوشید با سیاست «تنش صفر با همسایگان» حوادث پیرامون خود را شکل دهد اما اکنون همه چیز تغییر کرده است. اکنون نیروهای بی‌ثبات‌ساز حوادث منطقه و ترکیه را شکل می‌دهند: تروریسم، بحران مهاجران و ظهور اقتدارگرایی. از سر گرفتن درگیری با کردها می‌تواند بحران جنگ را به قلب ترکیه بکشاند.

حملات و ترورهای پشت سر هم (ترور سفیر روسیه و سپس حمله به کلوب شبانه) علاوه بر اینکه امنیت و ثبات داخلی ترکیه را هدف گرفته روابط این کشور با همسایگان را نیز در سیبل خود قرار داده است. اکنون این سوال مطرح شده که توانایی سیستم اطلاعاتی ترکیه برای حفظ امنیت کشور چقدر است؟ نکته‌ای که مغفول مانده این است که تروریست‌های وابسته به داعش یا سایر گروه‌ها با ریش یا چهره‌ای متمایز دست به حمله نمی‌زنند. آنها با بر تن کردن کت و شلوار و کراوات یا پوشیدن لباس بابانوئل خود را به هیبت انسان‌های معمولی درمی‌آورند و در این هیبت دست به عملیات تروریستی می‌زنند. ممکن است این روش شناسایی آنها را دشوار کند.

زینب عثمان می‌گوید وقتی به دیدار برادرش در بیمارستان رفت تمام صورت و بدن او آغشته به خون بود. به سختی او را شناختم. او به نقل از برادرش می‌گوید وقتی تیراندازی شروع شد من روی زمین افتادم و خود را زیر بدن‌های دیگر پنهان ساختم تا آسیبی به من نرسد. آرانگو می‌نویسد این کلوب شبانه نماد شکاف عمیق میان دینداران و سکولارها بود؛ شکافی که در دوران اردوغان شدت گرفته است. «امیر ایتان خان»، ۳۴ ساله، که یک تاجر استانبولی است می‌گوید من مرتب به این کلوب می‌رفتم. او می‌گوید: «فکر می‌کنم اینجا هدف بود، زیرا اینجا نماد تجمع تمام طبقات ترکیه و خارجیان بود.» اگرچه ممکن است از تعداد توریست‌های غربی به ترکیه کاسته شود اما توریست‌های خاورمیانه‌ای به دلیل عادت به چنین شرایطی ممکن است باز هم به ترکیه بروند.
منبع: دنیای اقتصاد


منبع: alef.ir