تلویزیون از دوران طلایی خود جامانده است

این کارگردان سینما و تلویزیون  با اشاره به این که باید در مدیریت تلویزیون بازنگری کاملی انجام شود، بیان کرد: به نظرم وضعیت تلویزیون اینگونه است که گویی با تانک به ما حمله شده و از روی ما رد شده‌اند و تازه بلند شده‌ایم و می‌خواهیم حمله کنیم اما رقبا جلوتر از ما هستند.لطیفی که این روزها کارگردانی مجموعه اینترنتی «پیکسل» را بر عهده گرفته، درباره‌ی نحوه نمایش این سریال گفت: الویت ما برای پخش مجموعه «پیکسل»، نمایش اینترنتی است. ابتدا این سریال از اینترنت به نمایش درمی‌آید و شبکه‌های مجازی نیز می‌توانند محل عرضه‌ای برای این کار باشند. او با بیان این که نقش یک کارگردان سینما را در مجموعه «پیکسل» بازی می‌کند، یادآور شد: من علاقه زیادی به بازیگری ندارم و تنها دلیلم برای تجربه بازیگری در «پیکسل» این بود که نقش یک کارگردان سینما را در این مجموعه بازی می‌کنم. تمامی بازیگران نیز با اسامی خودشان در این سریال نقش‌آفرینی کرده‌اند.او با بیان این که انجام دادن کارهای بزرگ شجاعت و ریسک‌پذیری بالایی می‌خواهد، گفت: تمامی عوامل مجموعه «پیکسل» ریسک‌پذیری و شجاعت داشتند و هدف ما از ساخت این داستان معمایی این بود که خود بیننده انتخاب کند که چه پایانی به داستان بدهد تا پایان‌های متفاوتی داشته باشیم. معتقدم فضای مجازی احتیاج به قصه‌هایی مانند پیکسل دارد زیرا سینما، تلویزیون و رسانه تصویری کار متخص به خود را انجام می‌دهند و ما نیز با آن‌ها تعامل می‌کنیم. لطیفی درباره‌ی تبلیغات مجموعه «پیکسل» گفت: عوامل مجموعه زحمت زیادی برای تبلیغ این سریال اینترنتی انجام دادند و کار تبلیغات خوب پیش می‌رود اما به این دلیل که من وظیفه‌ای در این حوزه ندارم، دخالتی نکردم.او درباره انتخاب نام این مجموعه هم گفت: پیکسل معناهای متفاوتی دارد. پیکسل به معنی کنار هم قرار گرفتن اجزای مختلف است. با توجه به معمایی بودن داستان این مجموعه، نام «پیکسل» را انتخاب کردیم.او درباره زمان عرضه این مجموعه و نحوه‌ی تماشای آن توسط بینندگان، گفت: «پیکسل» در ۳۲ قسمت ۲۰ دقیقه‌ای تولید می‌شود و قبل از پایان سال ۹۵ به صورت اینترنتی عرضه خواهد شد. بینندگان برای دیدن این مجموعه باید هزینه‌ای به صورت اینترنتی پرداخت کنند اما نکته قابل توجه این است که برای تماشا و دانلود «پیکسل» حجمی از اینترنت بینندگان مصرف نخواهد شد.  محمد حسین لطیفی، کارگردان سینما و تلویزیون که این روزها مشغول ساخت سریال اینترنتی «پیکسل» است، همچنین تجربه ساخت سریال «قلب یخی» را برای شبکه نمایش خانگی دارد. مجموعه‌های تلویزیونی «نردبام آسمان»، «پادری»، «صاحبدلان»، «وفا»، «دودکش»، «تنهایی لیلا» و … از دیگر کارهای لطیفی است.


منبع: baharnews.ir

چین شهری به نام کاشان ندارد

حمید کارگر در همایش هم داستانی اهالی هنر و فرش افزود: با تحولی که در وضعیت اقتصادی چین اتفاق افتاده، آن‌ها از تولیدکننده به مشتری تبدیل شده‌اند.همچنین در این همایش، مسعود کیمیایی اظهار کرد: خیلی سخت است که در جای اصیلی مثل موزه فرش درباره فرش صحبت کرد. یادم می‌آید که در ۲۰ سالگی مقاله‌ای در این باره نوشتم و تحقیقاتی در این زمینه انجام دادم.این کارگردان افزود: مهمترین اطلاعاتی که از آن زمان به یاد دارم این بود زمانی که قرار بود موسیقی تحریم شود تمام هستی خود را به فرش داد. سازبندی و طعمی که متن موسیقی دارد در فرش آمد و حالا در حاشیه کویر، فرش‌هایی داریم که باغ را به خانه می‌آورند.تولد، ازدواج و عاشقانه‌ها با فرش است وبدرود ازا ین دنیا از روی فرش صورت می‌گیرد. فرش همه جای زندگی ما هست. روی آن گریستیم، خندیدیم و عاشقانه‌ داشته‌ایم و هر انچه که فرازها و فرودها است به ویژه در شرق و در ایران با فرش است. او ادامه داد: مطمئنا اقوام را می‌توان از روی فرش شناخت حتی دیوارنگاری از فرش می‌آید و بخشی از آن از موسیقی، به هر جهت بافت فرش باید خیلی عزیز شمرده شود. هنگامی که من در خیابان فرش‌های تقلبی را می‌بینم دلم می‌گیرد، مغازه‌هایی که  کنار هم قرار دارند و تقلب‌ها از سقف آویخته شده است را می‌بینم یاد بافنده‌هایی می‌افتم که چرا باید به انزوا بروند.کیمیایی بیان کرد: آقایانی که سمتی در این داستان دارند باید این موضوع را جدی بگیرند. انبوهی از تحلیل‌ها درباره فرش وجود  دارد اما قرار است من کم صحبت کنم. اشرافی شدن فرش دستباف به سود فرش ماشینی است ناصر فکوهی یکی دیگر از سخنرانان این همایش بود که درباره فرش گفت: من می‌توانم فرش را از حوزه تخصصی خودم و هویت فرهنگی مطرح کنم. هر بار که بحث فرش می‌شود همه مسئله هویت قومی و محلی را مطرح می‌کنند. هنر فرش که یکی از هنرهایی است که ما به آن هنر بافته می‌گوییم، در ایران متفاوت است و در فرهنگ‌های مختلف در سطح جهان وجود دارد. این هنر در ایران قدمت چند هزار ساله دارد.این جامعه شناس ادامه داد: پهنه‌ای که ما از آن صحبت می‌کنیم در اصطلاح فرهنگ شناسی پهنه فرهنگ ایرانی گفته می‌شود که از شمال هند تا بین‌النهرین، از قفقاز تا خلیج فارس وجود دارد و لزوما به ایران سیاسی ربطی ندارد. دو مفهوم سیستم بافت به عنوان زبان یا انباشت حافظه و انتقال فرهنگ و مفهوم دیگر بازنمود، خوانش و تحلیلی که می‌توانیم از سیستم فرش به عنوان تکثر فرهنگی داشته باشیم، قابل اهمیت هستند. او در بخش دیگری از صحبت‌هایش بیان کرد: شیوه خوانش حتی در سخت‌ترین نوشتارها سیستمی است که می‌توان کم و بیش آن را خواند اما در سیستم‌های غیرنوشتاری مثل فرش آیا می‌توان آن را به عنوان یک متن در نظر گرفته و رمز گشایی کرد. تاریخی که در طرح‌ها و رنگ‌ها وجود دارد را خواند؟ بنابراین باید به دنبال یک کار متفاوت رفت. کاری که ما آن را انجام نداده‌ایم. این کار پروژه عظیمی است زیرا خوانش تاریخی ما است که آن‌را بافته‌اند. داستان عواطف، ‌غم‌ها و شادی‌ها است.فکوهی افزود: فرش به عنوان رسانه دارای قدرت فیزیکی پایدار است که در درون آن انباشته شده، بنابراین سیستم دانش کار دشواری است. البته این کار روی تمدن آمریکای لاتین و سیستم  بافته‌های آن‌ها که فرش نیست، شروع شده است. حتی رو سیستم ساخت جواهر و معماری نیز انجام می‌شود. از طرفی فرش تنها نظامی نیست که انباشت فرهنگی داشته باشد. ما در این زمینه شعر، موسیقی، نظام ضرب‌اهنگی دیداری مثل رقص و گرافیک را هم داشته‌ایم. این جامعه شناس بیان کرد: سیستم قومیت ملی که در فرهنگ ما وجود دارد، خودش را به فرش منتقل کرده است که جنبه هویتی دارد و کاملا متکثر است. همانقدر که شمال با جنوب متفاوت است، فرش‌های ما نیز متفاوت هستند و این تکثر موجب از هم پاشیدگی عمومی نشده است. از طرفی هر ایرانی می‌تواند این تفاوت را تشخیص دهد و با آن رابطه برقرار کند. او گفت: حفظ، مارا وارد رویکرد حوزه‌ای می‌کند که اهمیت خاصی دارد. نگهداری فرش در حوزه حفظ خاطره جمعی قرار دارد. اما آیا باید نگاه ما به فرهنگ، نگاه موزه‌ای باشد؟ زمانی که ما قابلیت هویتی خودمان را به دلایلی از دست دادیم، فرش آن‌را از دست نداده پس یک هویت پتانسیل ساز است و نیاز به سیاست‌های بالادستی دارد که من نمی‌بینم چندان اجرا شود. این موضوع گرایش به اشرافی شدن فرش دستباف و کنار رفتن آن به سود فرش ماشینی دارد و اگر این اتفاق بی‌افتد سیستم هویتی فرش ایران به نابودی رفته است. فکوهی اظهار کرد: هیچ دلیلی ندارد از کپی رایت دفاع نکنیم و اجازه دهیم فرش دستباف جز ایران در جای دیگری تولید شود. مگر آن‌که زیر نظر کشور خودمان باشد. از طرفی اشرافی کردن فرش دستباف و افزایش قیمت، سیستم هویتی فرش را از بین می برد و ما تا ۱۰۰ سال آینده نمی‌توانیم از فرش ایرانی دفاع کنیم. نزدیک به دو دهه فرش به آموزش آکادمیک پیوسته است رئیس دانشگاه هنر دیگر سخنران این مراسم بود که بیان کرد: فرش قدمت زیادی دارد و ما از دوران هخامنشی این هنر را داشته‌ایم. ما به تعداد فرهنگ و اقوام در کشور فرش داریم. همانطور که موسیقی و معماری داریم و علت آن‌هم جغرافیای کشور ما است. غلامرضا اکرمی اظهار کرد: فرش هنر زنده‌ای است که شاید به معماری و موسیقی ما نزدیک است زیرا بسیاری از نقوشی که در فرش دیده می‌شود، در معماری از جمله گنبد مسجد شیخ لطف‌الله یا مسجد جامع یزد می بینیم. گل‌هایی که در قالی است در کاشی کاری و معماری ما هم وجود دارد و این موضوع نشان دهنده این است که هنرهای ما تا چه اندازه با هم پیوند دارد. او در بخش دیگری از سخنانش گفت: خوشحالیم که نزدیک به دو دهه فرش به آموزش آکادمیک پیوسته و در دانشگاه هنر تدریس می‌شود اما هنوز هم محتاج هنرمندان بومی است که به صورت تجربی و  سینه به سینه این هنر را می‌اموزند. جای تاسف است که ارزش هنرهای فرهنگی خودمان را نمی‌بینیم.رئیس دانشگاه هنر با بیان اینکه شنیده می‌شود در چین شهری به نام کاشان ایجاد شده است، افزود: می‌گویند در این شهر، فرش مارا به اسم کاشان عرضه می‌کنند و این جای تاسف دارد. اعلام آمادگی خانه هنرمندان برای شکل گیری انجمن هنری فرش مدیرعامل خانه هنرمندان، دیگر سخنران این همایش نیز درباره فرش توضیح داد: من به فرش علاقه دارم و وقتی که از من دعوت کردند به این مراسم بیایم با اشتیاق پذیرفتم.مجید رجبی معمار اعلام کرد: از نگاه هنری باید انجمن هنری فرش و دستبافته‌های ایرانی هرچه قویتر شکل بگیرد تا در کنار انجمن‌های دیگر فعالیت کند. ما نیز در این زمینه اعلام آمادگی می‌کنیم و مجموعه خانه هنرمندان پذیرای انجام چنین کاری است. زیرا حتی فرش به طور جدی در حوزه میراث فرهنگی نیز قرار نگرفته است. در کشور ما موضوع در عرصه فرهنگی گم شده است حمیدرضا اردلان -هنرشناس- نیز در این مراسم و در بخشی از صحبت‌هایش بیان کرد: در کشور ما موضوع در عرصه فرهنگی گم شده است. نمی‌توانیم بگوییم پزشکی چیست مگر آنکه موضوع آن‌را بفهمیم. درباره فرش هم باید اهمیت آن‌را بیان کرد. او بیان کرد: در زمان گذشته فعل در زبان جاری نبود یعنی قبیله‌ای برای آن‌که به شکار برود، اصوات ترکیبی بیان می‌کرد. در حال حاضر اگر بخواهیم غذا بخوریم، صرف زمان در زبان و بیان ده‌ها جمله به این قضیه می‌رسیم. در فرش زمان وارد شده و دوران تاریخی گم شده است. با چنین وضعیتی موضوع فرش گم شد و هیچ شکلی نمی‌توان فرش را نجات داد مگر موضوع آن دوباره برای مردم پیدا شود.محسن شریفیان -سرپرست گروه لیان- قبل از اجرای قطعاتی، گفت: مادر بزرگی داشتم که می‌گفت، ما یک عمر فرش زیرپای مردم را بافتیم. نمی‌دانم ایراد کار کجاست اما کاری کنیم فرش‌باف‌ها مثل مادربزرگ من حرف نزنند و به خودشان افتخار کنند. مسعود فروتن نیز که اجرای این مراسم را بر عهده داشت، طی سخنانی گفت: نسل ما روی فرش بزرگ شد و گل را از روی گل‌های قالی شناخت. نمی‌دانم چرا آن را از ما گرفتند و به جایش موکت دادند همانطور که ظرف‌های فلزی را گرفتند و همه خانه‌ها پر از ظرف ملامین شد اما خوشبختانه هنوز هم در جهیزیه یک دختر یک فرش دستباف می‌دهند.


منبع: baharnews.ir

پروین: فدراسیون مشکل برانکو و کی‌روش را حل کند/ این دعوا به سود هیچ‌کس نیست

به گزارش خبرآنلاین؛ علی پروین پیشکسوت پرسپولیس و سرمربی سابق تیم ملی معتقد است دعوای کی روش و برانکو به فوتبال ایران ضربه خواهد زد. او در مصاحبه ای با روزنامه گل گفت:« برانکو و کی روش دو مربی بزرگ در فوتبال ما هستند که توانستند نتایج خوبی با پرسپولیس و تیم ملی کسب کنند. تیم ملی ما در آستانه صعود به جام جهانی است و پرسپولیس هم شرایط خوبی در لیگ برتر دارد. به نظر من فدراسیون فوتبال باید اختلاف این دو مربی را حل کند. این دعوا به سود هیچ کس نیست و دودش فقط به چشم فوتبال ایران خواهد رفت.»


منبع: alef.ir

سامان به تبریز باز می گردد؟/ اول رضایت نامه، بعد قرارداد

بازیکن تیم فوتبال ماشین سازی در حالی دیروز جهت عقد قرارداد در باشگاه پرسپولیس تهران حاضر شد که هنوز رضایت نامه وی از سوی باشگاه تبریزی صادر نشده است.

به گزارش مهر، سامان نریمان جهان پس از اعلام جدایی خود از تیم ماشین سازی تبریز، دیروز جهت عقد قرارداد با باشگاه پرسپولیس در این باشگاه حاضر شد و با مدیران سرخپوشان تهرانی مذاکره کرد.

با این حال گفته می شود که باشگاه ماشین سازی هنوز رضایت نامه نریمان جهان را جهت حضور در پرسپولیس صادر نکرده و حتی احتمال دارد که شرایط برای بازگشت این بازیکن بنابی به ماشین سازی فراهم شود.از طرفی مسئولان باشگاه پرسپولیس به دنبال عقد قرارداد دو نیم ساله با نریمان جهان هستند اما تا زمانی که رضایتنامه وی از سوی باشگاه ماشین سازی صادر نشود، نمی تواند پای برگه قرارداد پرسپولیسی ها را امضا کند


منبع: alef.ir

چه ورزش‌هایی عمر را طولانی‌تر می‌کنند

تحقیقات انجام شده نشان داده است که انجام برخی ورزش‌ها باعث می‌شود که فرد عمر طولانی‌تری داشته باشد و زندگی او سالم‌تر شود.

به‌ گزارش ‌ایسنا ‌و ‌به نقل از سایت TO day، محققان پیشنهاد کرده‌اند که افراد برای این که جوان‌تر بمانند ورزش‌های شنا، تنیس و ایروبیک انجام دهند.

البته این بدان معنی نیست که ورزش‌های دیگر مفید نیستند. مدیر این تحقیقات می‌گوید: ما دریافتیم که انجام ورزش‌های خاص خطر مرگ را کاهش می‌دهد. این ورزش‌ها شنا، ایروبیک و تنیس هستند.

اما ورزش‌هایی هم‌چون دویدن و فوتبال هم‌چنین تاثیری ندارد. ممکن است دلیل این اتفاق این باشد که افرادی که فوتبال بازی می‌کنند در جوانی این کار را انجام می‌دهند و بعد از دوران جوانی این ورزش را کنار می‌گذارند. ورزش نباید کنار گذاشته شود،‌ بلکه باید به صورت مداوم انجام شود.

بررسی‌ها نشان داده است که انجام ورزش‌هایی که با راکت انجام می‌شود ۴۷ درصد احتمال مرگ را کاهش می‌دهد.

این ورزش‌ها تاثیرات روانی و ذهنی خاصی دارند که سایر ورزش‌ها چنین تاثیراتی نمی‌گذارند. به علاوه افراد به این ورزش‌ها پایبندتر هستند و بیش‌تر از آن‌ها لذت می‌برند.


منبع: alef.ir

عجیب‌ترین لباس‌های تیم‌های والیبال جهان+تصاویر

به گزارش ایسنا، ۱۵ لباس عجیب با طرح‌ و رنگ‌های عجیب و غیرمعول مشخص شدند.
 
اولین لباس عجیب منتشر شده متعلق به تیم “هرشینگ” آلمان است.
۱۵ لباس عجیب تیم‌های مردان:
۱- هرشینگ آلمان

۲- کراسنویارسک روسیه

۳- کوزباس روسیه

۴- پروجا ایتالیا

۵- سلور استونی

۶- سانتوری ژاپن

۷- بارکوم اوکراین

۸- اسپادون لهستان

۹- آراگو فرانسه

۱۰- بونگه راونا ایتالیا

۱۱- کوئینسلند استرالیا

۱۲- الجیش قطر

۱۳- دینامو مسکو روسیه

۱۴- کلادنو جمهوری چک

 ۱۵- زراعت بانک ترکیه


منبع: alef.ir

اهداف اقتصادی«ترامپ» در سال ۲۰۱۷ محقق نمی‌شود

کارشناسان اقتصادی بر این باور هستند که وعده «ترامپ» در جهت رسیدن به رشد اقتصادی ۵ درصدی آمریکا در سال جاری میلادی دور از دسترس خواهد بود.

به گزارش مهر به نقل از پایگاه خبری «نیوزمکث»، بانک‌های «وال‌استریت» هشدار دادند که وعده‌های «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور منتخب آمریکا مبنی بر تغییر اقتصاد این کشور و نیز شکوفاکردن مجدد چرخه تولید آن،  در حال حاضر محقق نخواهد شد.  

این در حالی است که «ترامپ» وعده داده تا رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا را از سطح فعلی آن که ۲ درصد است به ۵ تا ۶ درصد افزایش دهد؛ اما بانک‌های «وال‌استریت» پیش‌بینی کردند که امکان رسیدن به چنین رشدی حداقل در نخستین سال آغاز به کار دولت «دونالد ترامپ» میسر نخواهد آمد.  

همچنین موسسه تحقیقاتی «مورگان چیس» رشد اقتصادی ۱.۹ درصدی را برای سال آینده آمریکا پیش‌بینی کرده است؛ ضمن اینکه «ولز فارگو» و «گلمن ساچ» هر کدام رشد اقتصادی ایالات متحده را برای سال ۲۰۱۷ میلادی به ترتیب ۲.۱ درصد و ۲.۲۵ درصد برآورد کرده‌اند.

البته بانک «گلمن ساچ» و «UBS» هم رشد شاخص بورس آمریکا را در سال ۲۰۱۷ میلادی در مقایسه با سال قبل از آن، فقط با ۲.۴ درصد افزایش پیش‌بینی کرده‌اند.  

در همین حال، کارشناسان اقتصادی بر این باور هستند که روند توسعه اقتصادی آمریکا شبیه به یک لاک‌پشت سالم بوده که آهسته در حال حرکت است؛ اما در پایین جاده قرار گرفته و نشانه‌هایی وجود دارد که در سال ۲۰۱۷ میلادی، ممکن است سرعت این لاک‌پشت افزایش پیدا کند.

همچنین «پیتر موریسی»، استاد اقتصاد دانشگاه «مریلند» آمریکا گفت:  «ترامپ» باهوش‌تر از «باراک‌اوباما» است و یک مقدار زمان می‌برد تا تمام خرابی‌هایی را که طی هشت سال گذشته بر اقتصاد آمریکا واردشده را جبران کند.  

وی در ادامه تصریح کرد: سرعت رشد اقتصاد آمریکا کند خواهد بود؛ اما به کندی رشد اقتصادی دولت «رونالد ریگان» (۱۹۸۱-۸۹ میلادی) نخواهد بود؛ ضمن اینکه کاهش مالیات به دلیل رشد کُند اقتصادی آمریکا در طی سال‌های اخیر امری مشکل خواهد بود.

«موریسی»  در پایان گفت: احساس من بر این است که سیاست‌های اقتصادی «دونالد ترامپ» در سال ۲۰۱۸ میلادی موفقیت‌آمیز خواهد بود و در سال ۲۰۱۹ میلادی اقتصاد آمریکا در مسیر برنامه‌ریزی‌شده خود قرار خواهد گرفت.


منبع: alef.ir

هلاکت یک صهیونیست و زخمی شدن ۳ تن دیگر در ۲ عملیات مقاومتی در حیفا و جنین

در عملیات مقاومتی که روز سه شنبه در شهر حیفا واقع در شمال اراضی اشغالی سال ۱۹۴۸ فلسطین روی داد، یک صهیونیست به ضرب گلوله افراد مسلح ناشناس کشته و یک نفر دیگر زخمی شد.

به گزارش ایسنا،‌ به نقل از روزنامه فرامنطقه‌ای القدس العربی، فرد کشته شده در این حادثه ۴۵ ساله و راننده بوده است و فرد زخمی شده هم یک خاخام صهیونیست است.

مرکز اطلاع رسانی فلسطین به نقل از منابع صهیونیستی گزارش داد، به دنبال وقوع این حادثه، پلیس و سازمان اطلاعات رژیم صهیونیستی “شاباک” تحقیقات گسترده‌ای را درباره این حادثه و در تلاش برای پیدا کردن مجری عملیات آغاز کردند و در نهایت شبکه ۱۰ تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد که این حادثه یک عملیات مقاومتی بوده است و پلیس و شاباک در جستجوی مجری عملیات در محله حلیصه در شهر حیفا هستند. 

این در حالی است که یک شهروند فلسطینی با خودروی خود دو نفر از عناصر پلیس رژیم صهیونیستی را در مرکز ایست بازرسی جلمه در  شمال جنین زیر گرفت که منجر به زخمی شدن شدید آنها شد و حال یکی از این دو نفر وخیم گزارش شده است.

یک هواپیمای نظامی با فرود در محل وقوع این حادثه، افراد زخمی را به اراضی اشغالی سال ۱۹۴۸ فلسطین انتقال داد.

پلیس رژیم صهیونیستی اعلام کرد که با انتشار شمار زیادی از نیروها و خودروهای نظامی خود در محل وقوع حادثه، مجری عملیات را بازداشت کرده است.


منبع: alef.ir

انتقاد محسنی‌اژه‌ای از رسیدگی به برخی پرونده‌های مفاسد اقتصادی به‌طور غیرعلنی

معاون اول قوه قضاییه با بیان اینکه از جمله مسائلی که موجب بازدارندگی می‌شود معرفی مجرم به جامعه است، گفت: کاری کرده‌ایم که دادگاه‌های ما علنی برگزار نمی‌شود. بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومان از اموال عمومی را برد و حالا می‌خواهیم دستگیرش کنیم می‌گویند «ج. م» این دیگر چیست؟

به گزارش ایسنا، حجت الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی‌اژه‌ای در همایش تخصصی معاونین و روسای ادارات مبارزه با سرقت پلیس آگاهی که صبح امروز در مقر مرکزی ناجا برگزار شد، گفت: هیچ نهادی به اندازه ناجا دارای کثرت ماموریت نیست و علیرغم تنگناها همواره در مسیر رشد در حال حرکت بوده است.

وی با بیان اینکه اولین اتهام کیفری در دادسراهای ما سرقت است، گفت: مساله سرقت از مواردی است که باید از ابعاد مختلفی به آن بپردازیم و ببینیم چه زیانی برای کل جامعه دارد. یک سرقت اینطور نیست که فقط ضررش به جامعه برسد، دستگاه‌های دیگر هم زیان می‌برند.

سخنگوی قوه قضاییه با اشاره به زیان‌هایی که جرم سرقت به جامعه و مالباخته وارد می‌کند، ادامه داد: وقتی پول حرام وارد زندگی سارقی شود، اثر وضعی بر زندگی او دارد و بر اثر مصرف مال دزدی خانواده و نسل بعدی او نیز متضرر می‌شوند. جامعه هم از اینکه بفهمد در جایی دزدی شده امنیت خاطرش را از دست می‌دهد و متضرر می‌شود. نظام هم اگر جرم سرقت افزایش یابد از جهت اعتبار و امنیت خدشه‌دار می‌شود و آثار زیانبار بسیاری این جرم بر جای می‌گذارد.

سخنگوی قوه قضاییه ادامه داد: اگر یک سارق حرفه‌ای شود، دست به جرم‌ها و جنایات دیگری هم می‌زند. ابتدا سرقت کرده اما مدتی بعد همراه با سرقت اذیت هم کرده، تجاوز هم کرده و آدمکش هم شده است؛ بنابراین اگر از این منظر به موضوع نگاه کنیم مشخص می‌شود که پلیس حتی به جامعه، خود سارق و خانواده سارق هم کمک می‌کند.

وی درباره اینکه چرا یک فرد دزد می‌شود، گفت: یکی از عوامل گرانی است، یکی از عوامل فقر است، بیکاری عامل دیگر است، نبودن در کنار خانواده و … از عوامل دیکر است، اما آیا این عوامل در اختیار ناجا است و پلیس باید با تمام وظایف و مسئولیت‌هایی که دارد اقدام به رفع بیکاری کند؟ چقدر قوه قضاییه و پلیس می‌توانند در رفع بیکاری و فقر و … اقدام کنند؟ دستگاه‌های مختلف باید دست به کار شوند که این موضوع را حل کنند.

وی ادامه داد: هر دستگاه به اندازه سهمی که دارد باید انجام وظیفه کند. دولت وظیفه دارد که این شکاف طبقاتی را مدیریت کرده و نحوه استفاده اقشار پایین‌تر از خدمات طوری باشد که شکاف طبقاتی زیاد نشود.

محسنی‌اژه‌ای ادامه داد: اگر یک نفر بیش از ۶۰ میلیون تومان از دولت دریافت کرده و دیگری دریافتی‌اش همان چهل و چند هزار تومان باشد، شکاف طبقاتی تشدید می‌شود و بالاخره هر فردی هم صبری دارد و فقر می‌تواند منجر به کفر شود.

سخنگوی قوه قضاییه با بیان اینکه اگر بیکاری، شکاف طبقاتی، مسائل اجتماعی، اقتصادی و … را مد نظر قرار دهیم آن وقت فقط پلیس نیست که باید سرقت را کاهش دهد. پلیس زحمت می‌کشد و دستگیر می‌کند، اما اگر فرد به زندان بیاید و بعد از آزادی مشکلش حل نشود، دوباره به همان جرم روی آور می شود و چه بسا وضع بدتر هم می‌شود و فردی که دستگیر شده با خودش می‌گوید من چه آبرویم رفت، سابقه‌دار هم شدم و دیکر کاری به من نمی‌دهند و … و دست به جرم می‌زند.

وی با بیان اینکه مالباخته هم مسئولیت دارد، گفت: البته مسئولیت مالباخته در مقابل سه قوه و پلیس و … ناچیز است، اما باید مراقب اموال خود باشد.

سخنگوی دستگاه قضا افزود: از جمله مسائلی که موجب بازدارندگی می‌شود معرفی مجرم به جامعه است. کاری کرده‌ایم که دادگاه‌های ما علنی برگزار نمی‌شود. بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومان از اموال عمومی را برد و حالا می‌خواهیم دستگیرش کنیم می‌گویند «ج. م»؛ این دیگر چیست؟ مردم مسخره‌مان می‌کنند.

وی ادامه داد: فردی سرقت کرده، باید مشخص شود کیست و این به نفع جامعه و به ضرر مجرم است. قانون اساسی هم حدود برگزاری دادگاه علنی را مشخص کرده، الان هم می‌گوییم دادگاه علنی است، اما نه صداوسیما حق پخشش را دارد، نه رسانه به درستی می‌تواند آن را منتشر کند، خب خبرنگار چه چیزی را منتشر کند؟ ما حتما باید ایرادات و مشکلات را اصلاح کنیم.

سخنگوی قوه قضاییه در بخش دیگری از سخنانش بر ضرورت تشریح جزئیات و سلسله مسائلی که موجب علم قاضی می‌شود تاکید کرد و گفت: ماموران باید تمام این قرائن و شواهد از نحوه دستگیری و همدستان و … را ثبت کنند، گاهی سارق در دادگاه اعلام می‌کند که تحت فشار اعتراف کرده و جرم انتسابی را قبول ندارد، خب وقتی جزئیات در پرونده نباشد مشکل ایجاد می‌شود و باید این موارد هم ثبت شود تا به علم قاضی کمک کند.

سخنگوی قوه قضاییه با بیان اینکه پس از اعلام رضایت شاکی، تنها جنبه عمومی جرم مورد بررسی قرار می‌گیرد، ادامه داد: پس از آن هم از سر دلسوزی یا پر بودن ظرفیت زندان‌ها و … مدتی بعد مجرم آزاد می‌شود، اما مساله اینجاست که گاهی شاکی به زور و با تهدید رضایت می‌دهد. اینجا دو جرم اتفاق افتاده و شاکی به‌ خاطر نگرانی از آینده و … رضایت ‌می‌دهد. این از مواردی است که در همین نشست‌ها باید راهکاری برایش پیدا کنیم.

معاون اول قوه قضاییه، درباره سخنانی در مورد عدم بازدارندگی احکام، ایمنی خودروها در برابر سرقت و … اظهار کرد: آمادگی داریم که مسائل و موضوعات مختلف بررسی و کارگروه هم تشکیل شود. من هم در توان خودم کمک می‌کنم و البته دولت و سازمان‌ها و … هم باید پای کار بیایند.


منبع: alef.ir

مخالفت مجلس با انتقال شورای عالی بیمه سلامت به وزارت بهداشت

نمایندگان مجلس با انتقال شورای عالی بیمه سلامت و دبیرخانه آن از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مخالفت کردند.

به گزارش ایسنا، نمایندگان مجلس در ابتدای جلسه علنی امروز (چهارشنبه) و در بررسی ماده ۸۷ لایحه برنامه ششم توسعه با پیشنهاد کمیسیون برنامه و بودجه برای انتقال شورای عالی بیمه سلامت و دبیرخانه آن از وزارت کار به وزارت بهداشت مخالفت کردند.

این پیشنهاد را غلامرضا تاجگردون رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مطرح کرد و مصطفی کواکبیان نماینده تهران به عنوان مخالف و مسعود پزشکیان نایب رئیس مجلس به عنوان موافق به ایراد سخن پرداخت.

در جریان طرح این پیشنهاد کواکبیان گفت: دولت باید اختلافاتش را در درون خود حل کند، مجلس نباید مقابل جامعه کارگری و یا قشر نخبه قرار گیرد. رأی مجلس به این پیشنهاد به معنای قرار گرفتن مجلس در مقابل کارگران است.

مسعود پزشکیان نیز تمام قد از این انتزاع دفاع کرد و آن را در جهت احقاق حقوق تمامی اقشار جامعه دانست.

این پیشنهاد با ۱۲۱ رأی موافق، ۱۰۶ رأی مخالف و ۷ رأی ممتنع از ۲۶۳ نماینده حاضر در مجلس در مجلس رأی نیاورد که به گفته رئیس مجلس تنها یک رأی کم داشت.

بعد از اعلام نتیجه رأی شهریاری عضو کمیسیون بهداشت در جایگاه هیأت رئیسه حاضر شد و بارها تأکید کرد که دستگاهش برای دادن رأی خراب بوده و حتی آن را به هیأت رئیسه اعلام کرده است.

لاریجانی دقایقی بعد این صحبت‌های شهریاری را تأیید کرد ولی گفت، از لحاظ آیین‌نامه نمی‌تواند مجدد رأی گیری کند.


منبع: alef.ir

قانون عضویت ایران در انجمن فرهنگستان‌ها و مجامع علمی آسیا ابلاغ شد

رئیس جمهور، قانون «عضویت دولت جمهوری اسلامی ایران در انجمن فرهنگستان‌ها و مجامع علمی آسیا» را که به تصویب مجلس شورای اسلامی و تأیید شورای نگهبان رسیده، برای اجرا ابلاغ کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، این قانون در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ ۲۳ آبان ماه ۱۳۹۵ مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۲۴ آذرماه ۱۳۹۵ به تأیید شورای نگهبان رسیده است.

متن کامل این قانون را از اینجا دریافت کنید.
 


منبع: alef.ir

نوبخت: دولت در شرف تهیه لایحه جامعی درباره بیمه‌هاست

سخنگوی دولت با تأکید بر اینکه دولت مخالف انتزاع شورای عالی بیمه سلامت و انتقال آن از وزارت کار و انتقال به وزارت بهداشت است، گفت: دولت درصدد تهیه لایحه جامعی برای حل مشکلات اینچنینی در حوزه بیمه‌ها است.

به گزارش ایسنا، محمدباقر نوبخت در جریان بررسی پیشنهادی مربوط به انتقال شورای عالی بیمه سلامت و انتقال آن به وزارت بهداشت در جلسه علنی نوبت صبح امروز (چهارشنبه)،‌ گفت: صحبت‌های آقای پزشکیان همان آرمان دولت است که بر اساس آن طرح تحول سلامت را اجرایی کرد. حال سوال این است آیا با انتقال دبیرخانه شورای عالی بیمه سلامت از وزارت کار به وزارت بهداشت تمامی مشکلات حل می‌شود؟ اگر قرار است با انتقال این  شورا همه آمال و آرزوها تحقق پیدا کند ما استقبال می‌کنیم اما بحث ما این نیست که قرار است چطور این دبیرخانه اداره شود؛ بلکه اساس و نگاه ویژه باید به بیمه‌ها باشد.  

وی با اشاره به اصل ۲۹ قانون اساسی در مورد استفاده مردم از خدمات بیمه‌ای، گفت: طرح تحول سلامت برای دولت به عنوان یک سیاست اجرایی بسیار پراهمیت است و آن را اجرا می‌کند، اما اینکه قرار است چطور طرح تحول سلامت از طریق بیمه‌ها انجام شود مباحثی درباره آن مطرح است؛ اول اینکه آیا قرار است در این‌باره در مدت پنج‌ساله برای آن تعیین تکلیف کرده و یا اینکه دولت آن را به صورت لایحه جامع و دایمی به مجلس دهد تا تمامی موارد مرتبط با ساختار اداری به صورت یک مجموعه در آمده و مجلس آن را مورد بررسی قرار دهد.

نوبخت ادامه داد: همانطور که موضوع طرح تحول سلامت در مجلس مطرح است و از اهمیتی برخوردار است برای دولت نیز دارای اهمیت است به همین دلیل دولت در شرف تهیه لایحه‌ای جامع است که در موارد این چنینی و اداری طرح تحول سلامت تعیین تکلیف کند. دولت نسبت به این ساختار نظر دارد که به زودی آن را به صورت لایحه تقدیم می‌کند ولی در مقطع فعلی و برای مدت پنج‌ساله دولت موافق این انتقال نیست.


منبع: alef.ir

وزارت اطلاع‌رسانی سوریه کانال تلویزیونی رسمی و یک شبکه رادیویی سوری را تعطیل کرد

منابع رسانه‌ای به روزنامه رای الیوم اعلام کردند، وزارت اطلاع رسانی سوریه اولین شبکه تلویزیونی رسمی این کشور که از خاک سوریه پخش می‌شد را تعطیل کرد.

به گزارش ایسنا، به نقل از روزنامه فرامنطقه‌ای رای الیوم، وزارت اطلاع رسانی سوریه همچنین پخش رادیوی دولتی “صوت الشعب” (صدای مردم) متوقف کرد.

کانال یک تلویزیون سوریه از نخستین شبکه‌های تلویزیونی در جهان عرب است که در سال ۱۹۶۰ آغاز به کار کرد.  در حالی رادیو صدای مردم در سال ۱۹۷۹ شروع به کار کرد.

وزارت اطلاع رسانی سوریه در حال حاضر با تعطیل کردن شبکه‌های تلویزیونی و شبکه‌های رادیویی محلی سیاست هدفمندسازی هزینه‌ها را به دلیل وضعیت نامساعد اقتصادی این کشور دنبال می‌کند که ناشی از تحریم و جنگ است. 

وزارت اطلاع رسانی سوریه سپتامبر سال گذشته میلادی شبکه تلویزیونی “تلاقی” را که دو سال بعد از بحران سوریه شروع به پخش کرده بود، تعطیل کرد.


منبع: alef.ir

«حق تابعیت، اقامت و آزادی رفت و آمد»

در بند یازدهم منشور حقوق شهروندی به عنوان «حق تابعیت، اقامت و آزادی رفت وآمد» چنین عنوان شده است: ماده ۴۷- حق مسلم هر فرد ایرانی است که از مزایای تابعیت ایران بهره‌مند شود و کسی نمی‌تواند مانع استیفای این حق شود. ماده ۴۸- حق هر شهروند است که آزادانه در داخل کشور رفت‌وآمد کند و از ایران خارج و یا به ایران وارد شود، مگر این‌که به‌ موجب قانون این حق محدود شده باشد. ماده ۴۹- حق شهروندان است که در هر نقطه از سرزمین ایران، اقامت و سکونت کنند. هیچ‌کس را نمی‌توان از محل اقامت خود تبعید کرد یا از اقامت در محل مورد علاقه‌اش ممنوع یا به اقامت در محلی مجبور ساخت مگر در مواردی که قانون مقرر می‌دارد. ماده ۵۰- اتباع ایرانی در هر نقطه از جهان حق دارند از خدمات و حمایت‌های حقوقی، کنسولی و سیاسی دولت ایران بهره‌مند شوند.


منبع: baharnews.ir

شاهکار روانسری‌ها و کام شیرین ما

لیلا واحدیاین‌روز‌ها که سراغ هر رسانه‌ای می‌روی تلخی پشت تلخی حکایت می‌کند، این روزها که هر تصویر و قابی را می‌نگری اندوهت فزون می‌کند، این روزها که اطرافمان زنده‌به گور و کشته به‌دست داعش فراوان داریم، درست در همین روزهای پر از «بدها»، عکسی در شبکه های اجتماعی دست به دست می‌شود به این مضمون که ‏«در شهر روانسر استان کرمانشاه، ‏مردم به‌جای تماشای صحنه اعدام، همگی جلوی درب منزل مقتول جمع شدند و از پدر و مادر آن شخص رضایت گرفتند». هرچند هنوز نتیجه مشخص نیست اما مطمئنم که تا همین‌جا هم این عکس و خبرش «خوب» است. غروری پشت این عکس و خبر نهفته است که لبخند روی لب‌های تک تک بینندگانش می‌نشاند، لذتی فراموش شده، شادمانی یواشکی. بسیار حس خوب در پی این خبر خوب زیر نگاه‌های خسته‌مان می‌دود. چه کاری، چه شاهکاری، لذت می بری از این همه «خوب» در یک قاب عکس و دو خط خبرش. چقدر کم داریم از این‌ها، چقدر نایاب هستند این خبرها، شاید هم در بی‌خبری ما و غلبه شر بر خیر این روزها، اصلا دیده نمی‌شوند. یکی یکی مردم آن دیار حس وظیفه کرده اند. جان همشهری برایشان مهم شده است. پیروز شده اند بر وسوسه‌ی «به من چه؟». جهاد اکبرشان با نفس بی‌مسوولیت به فتح رسیده است. همراه شده‌اند؛ کنار هم برای جان یکی از خودشان. مگر کم داشته‌ایم از این فتوح. چند جوان نشانتان دهم فاتح جهاد اکبرشان شدند و برای جان ایران از «شیرین‌جان» خود دست شستند. حتی در این عهد تلخی‌ها هم کم نیستند آنان که فاتحانه در گروه و کسوتی برای جان انسان تلاش می‌کنند. در روانسر کرمانشاه نمی‌دانم محکوم به اعدام چه جرمی مرتکب شده بود، اما یقین دارم که اگر مردم او را نمی‌بخشیدند، برای نجاتش هم‌پیمان نمی‌شدند. خودشان بخشیدند و برای گرفتن بخشش از خانواده داغدار تلاش می کنند. تیتر رسانه‌ها قشنگ بود، مردم به جای تماشای اعدام برای نجات جان یک نفر دست به دست هم دادند. این خبرها را، این عکس‌ها را، این همدلی را لازم داریم. حس خوب و شاهکار مردم روانسر باید در جای‌جای ایران روان شود. اگر داغی به دل نشسته که می‌توان مرهم آن بود، اگر عزیزی بر سر حادثه‌ای از میان رفته و بانی‌اش یک لحظه خشم بوده یا نادانی، می‌شود برای پشیمانی‌اش لحظه ای درنگ کرد. مردمان روانسر درنگ کردند. میان حجم و هجوم تلخی‌‌ها، شرینی شعورشان مهمانمان کرد. باید آموخت از این مردمان بی‌ادعا. بی‌دسترسی به لایک و توییت، بدون فراخوان‌های مجازی و هشتگ‌، حقیقتا به یاری شتافتند. جان یک انسان، هویت و آینده فرزندانش، آرامش پدر و مادرش با همدلی روانسری‌های بزرگ نجات یافت. برای نجات جان انسان‌ همه باید پیش‌قدم و هم‌قدم شویم. جان انسان ارزشمند است.


منبع: baharnews.ir

می‌گویند این منطقۀ تهران۳۰۰ قهوه‌خانه دارد

روزنامه «شهروند» آورده است: ۴٠‌ سال پیش وقتی «علی قهوه‌چی»، تنها قهوه‌خانه‌دار خیابان «زهتابی»، در محله‌اش یکه‌تازی می‌کرد و پیر و جوان را با آن چای‌های دبشش تا پاسی از شب در مغازه رنگ و رو رفته، روی صندلی‌های فلزی، جلوی «مراد برقی» و «مرد ۶‌میلیون دلاری» میخکوب می‌کرد، هیچ‌وقت تصور نمی‌کرد روزی بشود که محله زهتابی را به قهوه‌خانه‌های زیادش بشناسند؛ به قهوه‌خانه‌هایی که فقط در یک خیابان دو کیلومتری، حساب سرانگشتی‌شان، به ١۵ تا برسد. حالا اگر «شوش» را به کریستال‌فروش‌ها می‌شناسند و «امین حضور» را به لوازم خانگی، قهوه‌خانه هم برچسبی شده و خورده روی پیشانی محله زهتابی؛ محله‌ای در پیچ‌و‌خم خیابان «زمزم» یا به گفته مسئولان شهری‌اش «شهید غلامرضایی». آخرین روز آذرماه بود که رحمت‌الله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران، از منطقه‌ای حرف زد که ٣٠٠ قهوه‌خانه دارد و اشاره‌ای هم به محله‌ای در دل آن کرد که با ٢٠‌هزار نفر جمعیت، ١۴ قهوه‌خانه را در خود جای داده است. آن محله همان زهتابی است؛ «زه» معنی‌اش می‌شود، روده؛ روده‌های گاو و گوسفند و گاومیش که ۴٠‌ سال پیش در کشتارگاه همین محله به این کشور و آن کشور صادر می‌شد و با آن پوسته سوسیس و نخ بخیه تولید می‌کردند. همین هم شد تا محله‌ای که به ده قلعه‌مرغی می‌شناختندش و بعدها اسمش عوض شود و کم‌کم به «زهتابی» معروف شود: «آن موقع، ما بچه بودیم، سر ایستگاه لواشی، سرچهارراه صابرنیا، یک محله بود و یک علی قهوه‌چی. قبل انقلاب بود. خانه‌هایمان تلویزیون نداشت، علی قهوه‌چی اما داشت؛ هر شب می‌رفتیم قهوه‌خانه‌اش به عشق مراد برقی و مرد ۶‌میلیون دلاری. شما یادتان نمی‌آید.» اینها را «حسین رضایی» می‌گوید. کسی که بازنشسته ارتش است و حالا ۶٣‌ سال دارد و چند سالی می‌شود در شورایاری محله زهتابی فعال است، او بچه محل ۴٠ ساله زهتابی است:  «آن موقع، مشتری قهوه‌خانه‌ها، کم‌کم ۴۵ ساله بودند، جوان‌ترها جرأت نمی‌کردند بیایند، ما هم یواشکی می‌رفتیم تلویزیون ببینیم. همه می‌آمدند یکی دو استکان چای می‌خوردند و می‌رفتند، از قلیان و این چیزها خبری نبود، شاید دو سه نفر.» این خاطرات خیلی از اهالی محله است؛ کسانی که با یاد علی قهوه‌چی بزرگ شدند، علی قهوه‌چی که قبل از مرگش به خاطر مریضی، یک پایش را از دست داد و مغازه‌اش هم تبدیل به تعمیرگاه شد. اهالی قدیمی زهتابی فقط همان یک علی قهوه‌چی را می‌شناختند و دو قهوه‌خانه‌ای که بعدها در ایستگاه لواشی و سمت پاسگاه نعمت‌آباد برای راننده مینی‌بوس‌ها راه افتاد، حالا برای آنها این تعداد قهوه‌خانه‌هایی که محله‌شان را قرق کرده‌اند، حیرت‌آور است، قهوه‌خانه‌هایی که از قهوه‌خانه بودن، تنها اسمش را یدک می‌کشند و با یک سالن مستطیلی یا مربعی شکل کوچک و میز و نیمکت‌های فلزی سر‌و‌ته‌اش را هم آورده‌اند. روی میز این قهوه‌خانه‌ها فقط قلیان است که دیده می‌شود؛ خوانسار، دو سیب، پرتقال، ‌نعناع و… «از سه ‌سال قبل تعداد قهوه‌خانه‌های این محله شاید ١٠ برابر شده، هر روز هم به تعدادشان اضافه می‌شود؛ بعضی بر خیابان، بعضی داخل کوچه‌ها، بعضی داخل گاراژ.» شعیب ثیابی، عضو شورایاری محله زهتابی، از رشد قارچ‌گونه قهوه‌خانه‌های این محله ناراضی است: «هر وقت بروی این قهوه‌خانه‌ها پر آدم است، صبح و ظهر و شب ندارد، همیشه هستند کسانی که بروند و قلیان بکشند، خیابان غلامرضایی را پیاده بروی، می‌بینی بین هر دو سه مغازه، یکی قهوه‌خانه است، همه‌شان هم مشتری دارند.» راست می‌گوید، خیابان غلامرضایی، خیابان باریک منطقه ١٧، هر قدمش یک قهوه‌خانه دارد؛ قهوه‌خانه‌هایی بی‌روح با لامپ‌های مهتابی که درهایش شیشه‌ای و دود گرفته است و صندلی‌هایش فلزی. تنها محلی است برای چاق‌کردن قلیان‌ها، کشیدن و رفتن. حالا این میان شاید، یک چای هم به قلیان اضافه شود و مشتری روی ۵‌هزار تومان پول قلیانش، یک‌هزار تومانی هم بگذارد. آن وقت روز، ساعت حول‌و‌حوش ٣ ظهر، قهوه‌خانه پُر از مشتری‌هایی است که هر یک شیلنگ قلیانی دست‌شان است، کام می‌گیرند و دود سفید و غلیظش را در هوا فوت می‌کنند. کافی است چند دقیقه آن‌جا باشی تا لباس‌هایت، تنت، موهایت و مشامت پر از دود شود: «من روزی، ٣، ۴ تا قلیان می‌کشم؛ شما حساب کن هر قلیان ۵‌هزار تومان، روزی ٢٠‌هزار تومان، ماهی می‌شود ۶٠٠‌هزار تومان.» اینها را «مهرداد» که ٢۵‌ سال را به خود دیده و روی یکی از همان نیمکت‌های فلزی قهوه‌خانه نشسته، می‌گوید. مهرداد شغلش آزاد است و هر روز بعد از کار، عقربه‌ها روی ساعت ۴، نشسته ننشسته، سر از این قهوه‌خانه درمی‌آورد؛ قهوه‌خانه آقا مصطفی. مرد ٣۴ ساله‌ای که خودش رکورد قلیان‌کشیدن دارد:  «من روزی ١٧ قلیان می‌کشم، دو بسته سیگار هم روش.»  در این سه سالی که قهوه‌خانه راه افتاده، این دومین‌باری است که یک زن وارد قهوه‌خانه‌شان می‌شود: «قبلا کارشناس بهداشت هم آمده بود.» آنجا، فضای نه چندان دلچسب قهوه‌خانه با دیوارهای خالی و میزهای پر از قلیان، فقط دود است که می‌رقصد: «این‌جا برای ما شده پاتوق. صبح، ظهر، شب، پنجشنبه، جمعه، وسط هفته فرقی نمی‌کند. همیشه مشتری می‌آید، ما خودمان هر روز می‌آییم.» اینها را همان مهرداد می‌گوید و دنباله حرفش را می‌گیرد: «اگه قلیان را معادل سیگار کنیم، من روزی ۴٠٠، ۵٠٠ نخ می‌کشم.» اینها را به خنده می‌گوید و دود قلیان را حلقه می‌کند و می‌دهد بیرون؛ دوسیب است: «تفریحمان همین شده، پول بابتش می‌دهیم، می‌آییم این‌جا دور هم جمع می‌شویم، می‌گوییم می‌خندیم، خوش می‌گذرد.» این را که می‌گوید به بقیه نگاه می‌کند، همه مشغول دست انداختن سوال خبرنگار و جواب‌های مهردادند: «بیشتر کسانی که می‌آیند این‌جا بیکارند، اگر کار داشتند این‌جا نمی‌آمدند. بدبخت‌ها جایی برای تفریح ندارند، نه باشگاهی نه سینمایی، این‌جا حتی یک گلفروشی ندارد.» آن یکی نگاهش می‌کند: «راستی ما اینجا، یک باشگاه داریم، اما ورزش می‌خواهیم چه کار، دمبل بزنیم که چه بشود، این‌جا بیشتر خوش می‌گذرد.» نوشته روی در ورود زیر ٢٠ ساله‌ها را ممنوع کرده اما به قول خودشان، ١٧، ١٨ ساله‌ها هم می‌آیند: «همین خیابان را می‌بینید، نزدیک ٢٠ تا قهوه‌خانه دارد یک باشگاه بدنسازی.» اینها را «مرتضی» به طعنه می‌گوید. مشتری ٢٠ ساله‌ای که ظاهرش خیلی کمتر را نشان می‌دهد؛ مرتضی روزی ١۵ قلیان می‌کشد، به گفته خودش: «هر قهوه‌خانه‌ای مشتری‌های خودش را دارد، مردم بیکارند، سرگرمی ندارند، می‌روند قلیان می‌کشند.» «رضا» به جمعشان می‌آید، می‌گوید از بچگی قلیان می‌کشید، شیلنگ قلیان را می‌کشد و دودمانند؛ خوانسار است: «قلیان خوانسار از آن یکی‌ها بهتر است، قیمتش هم ارزان‌تر. آنها مواد شیمیایی دارند، این ندارد.» و ادامه می‌دهد: «این‌جا از ۵ صبح تا ١٢ شب باز است، مشتری داریم قبل از این‌که برود سر کار، می‌آید قلیان می‌کشد و می‌رود.» همه‌شان با هم رفیق‌اند. عمر رفاقت‌شان به اندازه عمر مغازه است؛ سه سال. آنها هر روز عصر این‌جا با هم وعده می‌کنند. مصطفی، صاحب مغازه است: «هر دو، سه‌ سال یک‌بار به خاطر گیری که اماکن به ما می‌دهد، مغازه‌ام را عوض می‌کنم، مجبورم.» صدای قُل‌قُل قلیان بلند می‌شود:  «این‌جا از ساعت ٧ شب به بعد، شلوغ می‌شود، خدا رو شکر پولش خوب است، من از خدایم است مردم بیایند قلیان بکشند، درآمدم زیاد می‌شود. به من چه که مریض می‌شوند.» می‌خندد و چشمکی برای رفیقش می‌زند: «ما در این مغازه فقط قلیان نمی‌کشیم، برای آزادی زندانیان گلریزان می‌کنیم.» اینها را با قیافه حق به‌جانبی می‌گوید و رو می‌کند به کنار دستی‌اش: «یعقوب یک دهان برایمان بخوان.» یعقوب طفره می‌رود. مصطفی، ١٧‌سال پیش سر یک تصادف آدم می‌کُشد و همین رفقای قهوه‌خانه‌ای‌اش، پول دیه جمع می‌کنند و آزاد می‌شود: «این محله بیشترین قهوه‌خانه را در تهران دارد،‌ ای خراب شود این قهوه‌خانه.» خنده‌ای به آخر جمله‌اش می‌اندازد: «ما به همین‌جا دلخوشیم، فقط خانواده‌هایمان راضی نیستند، مادرم همیشه نفرینم می‌کند.» مرتضی تأیید می‌کند: «این‌قدر در خانه فرش سوزاندیم که به ما می‌گویند بروید بیرون. این‌جا نکشید. همه به  او  لعنت می‌فرستند.» صدای خنده بلند می‌شود. آنها می‌گویند محله‌شان بیش از ٣٠ قهوه‌خانه دارد. همین جاست که حرف‌های رئیس اتحادیه قهوه‌خانه‌داران تهران یادم می‌آید، همان که چند روز پیش در واکنش به صحبت‌های رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران درباره تعداد بالای قهوه‌خانه‌های «زهتابی»، وجود ٣٠٠ قهوه‌خانه در منطقه ١٧ را رد کرده بود: «در کل منطقه ۱۷ تهران ۴۵ قهوه‌خانه پروانه کسب دارند و ٢٧ قهوه‌خانه هم درحال گرفتن مجوز هستند.» محسن نظری می‌گوید آماری که از تعداد قهوه‌خانه‌های منطقه ١٧ اعلام شده اشتباه است. او می‌گوید که تمام این قهوه‌خانه‌ها از سوی بازرسان اتحادیه و ماموران اماکن نیروی انتظامی برای ساماندهی کنترل می‌شوند، اما کافی است او سری به همین محله بزند و به قول ثیابی، عضو شورایاری محله، رشد قارچ‌گونه قهوه‌خانه‌ها را ببیند. هر چند که به گفته اهالی محل، خیلی از قهوه‌خانه‌های محله زهتابی مجوز ندارند و غیرقانونی فعالیت می‌کنند: «٩٠‌ درصد مشتری‌های این قهوه‌خانه‌ها جوان هستند، ما اطلاعاتی داریم که برخی از این قهوه‌خانه‌ها در تنباکوی قلیان، تریاک یا شیشه قاطی می‌کنند تا مشتری‌ها به این بو اعتیاد پیدا کنند و مرتب برای قلیان کشیدن بیایند. همه آنهایی هم که می‌آیند، بیکار نیستند. خیلی‌ها شاغلند اما تفریحی ندارند. برخی دبیرستانی‌اند. حتی تعدادی از مشتری‌های قهوه‌خانه‌های داخل گاراژ که مجوزی هم ندارند، دانش‌آموز راهنمایی هستند.» محله زهتابی بین چند اتوبان و خط راه‌آهن محصور شده، از یک طرف خط راه‌آهن تهران – خرمشهر، از یک طرف دیگر اتوبان شهید چراغی و از یک سو هم بزرگراه نواب و آیت‌الله سعیدی. اهالی می‌گویند وجود این اتوبان‌ها و خط راه‌آهن، باعث شده محله رشد نکند، محله‌ای که به گفته شورایاری زهتابی، نزدیک به ٧‌هزار و ۵٠٠ خانواده دارد. «حسین آقا»، راننده آژانس است. او سرانگشتی تعداد قهوه‌خانه‌های خیابان اصلی را می‌شمرد و می‌گوید: «فقط آنهایی که برِ خیابان هستند، ١۵، ١٠ تا می‌شوند، یک‌سری هم داخل گاراژها هستند، آنها حسابشان جداست، آن‌جا خیلی اتفاقات می‌افتد، موادفروشی، تقسیم وسایل دزدی. این منطقه هیچی ندارد، بعد از ۶٠، ۵٠ سال این‌جا شده بورس کاسه توالت.» اشاره‌اش به مغازه‌های سرامیک‌فروشی است که چند ماهی است در محله زهتابی راه افتاده‌اند و از قضا، خیلی‌هایشان کاسه توالت می‌فروشند: «بزرگترین پارک محله ما همین زمزم است که جرأت نداریم با خانواده برویم. جوان این‌جا کجا برود؟ نه باشگاهی نه تفریحگاهی. ما حتی این‌جا سرای محله نداریم، یک خانه سلامت است که تابلوی سرای محله را هم به آن زده‌اند.» با او در محله گشتی می‌زنیم. جلوی یکی از قهوه‌خانه‌های ته گاراژ ترمز می‌گیرد، شیشه‌هایش مربعی و دودگرفته است، غریبه‌ها را راه نمی‌دهند: «قهوه‌خانه‌های این خیابان را می‌بینید، همه اجاره‌ای است، چون مجوز قهوه‌خانه‌ها را هم مثل طلافروشی و بنگاه و آژانس به خانواده شهدا و جانبازان با ‌درصد بالا می‌دهند. آنها هم نمی‌دانند این‌جا چه خبر است.» حسین رضایی که عضو شورایاری زهتابی است، حرف برای گفتن از محله‌اش زیاد دارد. او از قدیمی‌هاست: «زهتابی محله قدیمی است، شاید ۶٠ سال. این‌جا، ‌جایی بود که ایلات و عشایر از استان‌های دیگر با گاو و گوسفند و گاومیش‌ها و الاغ‌هایشان آمده بودند و اینهایی که الان مغازه و قهوه‌خانه شده ‌است، قبلا طویله بود و محلی برای پرورش الاغ. دهه ٧٠ بود که کم‌کم عشایر، دام‌های‌شان را فروختند و مجتمع مسکونی و ساختمان و مغازه ساختند.» ثیابی هم که عضو شورایاری محله زهتابی است، به حرف‌های رضایی، مشکلات دیگر محله را اضافه می‌کند: «ما این‌جا فقط مشکل قهوه‌خانه‌ها را نداریم، قالیشویی و پمپ بنزین هم با بوی بدی که دارند، ساکنان محله را اذیت و برایشان مشکل تنفسی درست می‌کنند. امنیت این‌جا هم در خطر است، چون کلانتری ابوذر خیلی از ما دور است و این‌جا فقط یک کانکس دارد. متاسفانه این محله مورد توجه مسئولان نیست. زهتابی روی پونز نقشه مسئولان است.» خورشید که رنگ می‌بازد، چراغ قهوه‌خانه‌ها یکی‌یکی روشن می‌شود و شیشه‌های کثیف و بخار گرفته آنها نمایان. عابران، آنهایی که به هر دلیلی گذرشان به این محله خورده، شاید به این راحتی قهوه‌خانه‌ها را پشت آن شیشه نبینند، اما زهتابی‌ها محله‌شان را این‌گونه نشناخته‌اند و نمی‌خواهند.


منبع: baharnews.ir

کودک بدسرپرست تعریف شود‌

‌‌کوورش محمدی با بیان اینکه ما هنوز برای تعریف کودک بدسرپرست به توافق نرسیده ایم، گفت: کودک بدسرپرست باید با بررسی دقیق و سریع تعریف مشخص شود و برنامه‌ای واضح برای حمایت از این کودکان بر اساس این تعریف در نظر گرفته شود. وی با تاکید بر اینکه باید جامعه را نسبت به این موضوع حساس کرد افزود: تمامی لایه‌های جامعه باید در این رابطه آگاه شوند و با احساس مسئولیت در برابر کودک بدسرپرست مانند یک رسانه عمل کنند. رییس انجمن آسیب شناسی ایران ادامه داد: جامعه نسبت به بسیاری از مسائل از جمله مسئله کودکان بدسرپرست بی تفاوت شده است و این در حالی است که متعهد بودن جامعه نسبت به نقش و مطالبه‌گری اجتماعی تاثیر قابل توجهی در کاهش آسیب‌ها دارد.  محمدی عنوان کرد: در این راستا تدوین برنامه مناسب، تعریف و تصویب لایحه و طرح، ابلاغ قوانین و در کل سازوکاری مناسب نیاز است و باید انجام شود، اما این تمام کاری نیست که باید انجام شود و جامعه باید آگاه و مطالبه گر باشد که در برابر اجرای ناصحیح و ناکامل قوانین یا دیدن موارد تخلف از جمله کودک آزاری با ایفای نقش اجتماعی خود در بهبود شرایط موثر باشد. وی بیان کرد: نظام اخلاقی در جامعه ما تحت تاثیر فرایند مدرنیته قرار گرفته و بسیاری از مسائل اخلاقی که ریشه در فرهنگ کشور داشته کمرنگ شده است.  رییس انجمن آسیب شناسی ایران ادامه داد: در گذشته تعامل بین اقوام، آشنایان و همسایگان منسجم تر و وسیع تر بود و از این طریق برخی از مشکلات و مسائل خانواده‌ها از جمله مشکلات اقتصادی رفع می‌شد و به این ترتیب تنش‌ها و آسیب‌های ناشی از مشکلات مالی کاهش می‌یافت. محمدی با بیان اینکه این ارتباط ها امروز بسیار کمرنگ شده و در برخی سطوح از بین رفته‌اند، افزود: به این ترتیب خانواده در معرض مشکلاتی مانند مشکلات اقتصادی قرار گرفته و در واقع تنها است و در صورت ناتوانی در حل مسائل تنش‌ها و فشارهای عصبی و در سطوح بالا تر انواع بزه کاری را شاهد هستیم و اولین فردی که در خانواده از این قضیه متاثر می‌شود، کودکان هستند و حتی می‌توان گفت این قضیه به نوعی آزار کودک محسوب می‌شود.  وی با اشاره به بروز پدیده کودک فروشی عنوان کرد: این پدیده در حقیقت فروش انسانیت محسوب می‌شود و علت این اتفاق را نه تنها در مسائل اقتصادی بلکه باید در مسائل فرهنگی و اجتماعی جامعه نیز جست و جو کرد. رییس انجمن آسیب شناسی ایران بیان کرد: می‌توان گفت که سازمان بهزیستی به عنوان متولی کودک بدسرپرست نونهال است و این سازمان به عنوان متولی این کودکان باید تقویت شود. سازوکار رسیدگی به کودکان بدسرپرست توسط این سازمان باید مشخص و منابع مالی و نیروی انسانی تامین شود.  محمدی افزود: تمامی مباحث و اعتبارات در خصوص کودک بدسرپرست باید در یک سازمان تجمیع و از تمام توان برای این موضوع بهره گرفت. قطعا موازی کاری و پراکنده کاری نمی‌تواند برای حمایت از کودک بدسرپرست موثر باشد. وی تاکید کرد: ضوابط و ماموریت‌های تعریف شده باید تقویت شده و مورد بازنگری قرار بگیرد و بر این اساس کمبودها و نواقص مشخص شود.  رییس انجمن آسیب شناسی ایران توانمندسازی کودکان را امری ضروری در پیشگیری برخی از آسیب‌های اجتماعی دانست و افزود: مدارس یکی از مهم ترین مکان‌های توانمندسازی کودکان هستند. محمدی عنوان کرد: کودکان زمان قابل توجهی را در مدرسه سپری می‌کنند و نحوه و مطالب آموزیش به کودکان نقش مهمی در کاهش آسیب و حمایت از کودک در برابر مسائل مختلف و ناهنجاری‌های اجتماعی دارد. وی ادامه داد: همچنین آموزش و پرورش یکی از نهادهای مهم در شناسایی کودکان بدسرپرست است و این اقدام با بررسی صحیح وضعیت کودک در مدرسه می‌تواند شکل بگیرد.


منبع: baharnews.ir

همسرسابقم​آدم​سرشناسی​است در​قزوین

محمود شاکری،داستانش را تعریف می‌کند: «متولد ۴٠ هستم؛ یعنی ۵۵ ساله‌ام. قشنگ یادمه که چی شد کارتن‌خواب شدم. مصرف زیاد مواد داشتم. اول تریاک بود، بعد هروئین و آخری‌ها هم شیشه، اما من زمانی از خونه بیرون زدم که دیگه پولی نداشتم. به جایی رسیده بودم که می‌خواستم فرش و عتیقه‌ها را بفروشم؛ یعنی برای اینکه آنها را نفروشم از خانه بیرون زدم…».  خانه‌ات کجا بود؟ این را من می‌پرسم و محمود می‌گوید: «قزوین. کارخانه‌ام قزوین بود و برای همین خانه‌ام هم آنجا بود. کارخانه آجرپزی داشتم. می‌دونی تازه وقتی که ترک می‌کنیم می‌فهمیم مریضی ما مواد نبود که به کارتن‌خوابی افتادیم. آدم می‌شناسم که کارخانه‌های زیادی داره و تریاک هم می‌‌کشه و توپ هم داغونش نمی‌کنه. ما زیاده‌خواهی داریم. من اگر بگم به‌خاطر زن و بچه‌ام از خونه زدم بیرون شاید دروغ بگم، من می‌ترسیدم، ترسم از ادامه زندگی بود، می‌ترسیدم که با انگشت نشونم بدن. ترس از آینده بیچارم کرد… ٣۵ سال بود معتاد بودم… من ١۶ سالم بود که به انگلستان رفتم، از روز سوم معتاد شدم تا همین چند سال پیش…».  محمود می‌گوید بعد از تمام‌کردن سوم راهنمایی، برای ادامه تحصیل به انگلیس می‌رود و تا دیپلم نصفه‌ونیمه می‌خواند و برمی‌گردد و سوغات با خودش اعتیاد می‌آورد.  محمود می‌گوید آنجا قرصی می‌خورده که مورفین داشته…؛ «قرصه حالم رو جا می‌آورد. خیلی قوی بود. یک دکتر به ما قرص می‌داد و ما خیلی خوشمان آمد. روزی سه، چهاربار از این قرص می‌خوردیم و می‌رفتیم سر کلاس ریاضی. معلم ریاضی، دو ماه درس را در یک جلسه یادمون می‌داد. می‌گفت این ایرانی‌ها عجب مغزی دارند، فکر کنم اثر مورفین بود که مغزم مثل کامپیوتر بود. شش سال انگلیس بودم و برگشتم، اما مدارک تحصیلیم رو گم کردم. همه پرونده‌ام نابود شد».  دوباره به سمت فرارش از خانه برمی‌گردد و می‌گوید: «مستقیم اومدم تهران. هروئین می‌کشیدم و تریاک. آنجا یکی از قدیمی‌ها را دیدم. از رفقای قدیمی که پیشش کار می‌کردم. شب‌ها زود خوابم می‌برد. یک‌بار گفتند محمود چقدر زود می‌خوابی. بذار یه چیزی بدیم بهت که سر حالت بیاره. همین شد که من اولین‌بار شیشه کشیدم. شیشه‌کشیدن همانا و سه‌ شبانه‌روز بیدارماندن همان.  حالا ٢٠ سال بود معتاد بودم. اولین‌باری که با آنها شیشه کشیدم، چهار ماه نشد که کارتن‌خواب شدم. ماجرا این بود که وقتی مواد مخدر هروئین و تریاک بود، حداقل ٢٠ سال طول می‌کشید تا طرف کارتن‌خواب بشه، اما این شیشه‌کشیدن تو یک هفته خیابون‌خوابت می‌کنه. شیشه بکشی، سر ماه کارتن‌خوابی. این‌رو باور نمی‌کردم یک روز».  محمود می‌گوید یک روز در دروازه‌غار، همکارهای قدیمی‌اش را می‌بیند که هاج‌وواج نگاهش می‌کردند، همان‌جا بود که می‌خواسته زندگی‌اش را عوض کند، اما به شیوه خودش: «اونجا خودم رو شناختم. دمپایی لنگه‌به‌لنگه پام بود، عصبی بودم و خمار. اونجا فهمیدم کی هستم. دو، سه روز بعد لباس تهیه کردم و افتادم به کلاهبرداری. فهمیده بودم هیچ پولی هم ندارم و باید پول درست کنم. شروع کردم به کلاهبرداری. می‌دونستم که زندگی زن و بچه‌ام تأمینه. خانه‌ام پر بود از فرش‌های ابریشمی و عتیقه‌جات و من به اونا دست نزدم. خلاصه… رسیدم به جایی که شب‌ها تو هتل می‌خوابیدم، اما قدرتم از بین رفت.  کارم به جایی رسید که برای تهیه سیگارم جلو مترو شوش، ته‌سیگار تهیه می‌کردم. نمی‌دونم چه اتفاقی افتاده بود. شب‌ها در پارک می‌خوابیدم. یک روز رفتم در پارک بهمن و همان‌جا ترک کردم. همان زمان بود، به‌گمانم دوره احمدی‌نژاد بود، سال ٨۵ که اون سرمای استخوان‌سوز اومد. چند چادر برای ساماندهی معتادان زده بودند که آتش گرفت، همان زمان بود که گرمخانه فتح را درست کردند. چادر که زدند، من تازه ترک کرده بودم، بعد از ٩ روز تونستم از جام بلند شم، شام دوتا فلافل و نان می‌دادند، رفتم غذا بگیرم، به من ندادند. گفتند جلو نیا، بوی گند میدی. تا اینکه رفیقم، داوود، من رو به حمام برد و اصلاح کردم و در چادر جا گرفتم. یک ماه درد داشتم، سر ٣٠ روز از درد بیرون اومدم، سر ۴٠ روز مسئول چادر شدم».  محمود تعریف می‌کند که بعد از دو ماه مسئول گرمخانه فتح شده: «همان سال‌ها کد گرفتم. ۴٠ روز بود که پاک بودم و قرار شد به کارتن‌خواب‌ها کد بدهند. من شدم کد یک، تخت یک». هیچ‌کس باورش نمی‌شد محمود کارتن‌خواب باشم. «کیف سامسونت داشتم، مسواک می‌زدم. دوست نداشتم به من بگویند کارتن‌خواب. هرچقدر داشتم ۵٠ تومانش را نگه می‌داشتم، یک روزنامه اطلاعات می‌خریدم و زیرم پهن می‌کردم. من نمی‌خواستم شبیه بقیه باشم».  محمود دوباره ازدواج کرده، با زنی که پیش از این سابقه مصرف داشته: «شهردار منطقه ٩ می‌گفت زنی را داریم که نمی‌تونیم دست کسی بسپاریم. دادند دست من که ترک کند، منم ترکش دادم و بعد ازدواج کردیم. دوستش دارم، اونم من رو دوست داره».  محمود حالا یک اتاق در خیابان خیام اجاره کرده تا روبه‌راه شود… . می‌گوید: «ما عیبی که داریم، تنهایی به جایی نمی‌رسیم. به بن‌بست می‌رسیم. دنبال این نیستم که کارخانه رو پس بگیرم. خواهر و برادرام که هلند زندگی می‌کنند هم کم کلاه سرم نگذاشتند. می‌خوام خودم زندگیم رو بسازم. خیلی دنبالم گشتند، اما خوش ندارم ارتباط بگیرم. این کارتن‌خواب‌ها خیلی‌ها از نداری کارتن‌خواب نشدند خیلی‌ها سردرگم ‌شدن. مثل من».  محمود سرجمع ١٠ سال کارتن‌خواب بوده. باخنده می‌گوید: «اما کد یک منم، بین بیست‌وخرده‌ای‌ هزار نفر که سرشماری کردند». از محمود می‌پرسیم که کسی را می‌شناسد که ٣٠ سال کارتن‌خواب باشد و او جواب می‌دهد: «می‌دونی. کارتن‌خوابی دوره‌ایه. کارتن فعل زندگی نیست، تناقض توی زندگیه. یک عده عادت می‌کنن به کارتن‌خوابی، مثل افسردگی که عده‌ای باهاش حال می‌کنن، اما به‌هرحال مدام بین این وقفه می‌افتد. بالاخره جلو کارتن‌خوابی یک جایی گرفته میشه. می‌دونی من یک جایی گم شدم».  محمود می‌گوید یکی، دوباری فرزند و همسر سابقش را دیده. پسرش دانشجو است و همسرش یکی از افراد سرشناس قزوین، اما نتوانسته دوستشان داشته باشد…؛ «می‌دونی آدما یه جایی گم می‌شن. من وقتی از خونه زدم بیرون، پسرم تو سن رشد بود، دیگه بعدش نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم. بزرگ شده بود، من فرق کرده بودم، خیلی زیاد».   محمود بعد از یک دوره طولانی پاکی، لغزش داشته و حالا دوباره پاک است. نمی‌گوید چند روز یا چند سال، اما حالا پاک است. با پیراهن زرد قناری و پراید نوک‌مدادی، شبیه کارتن‌خواب‌ها نیست، اما محمود کدش را هنوز دارد؛ محمود شاکری، کد ٠١، تخت یک.


منبع: baharnews.ir

۱۰ نشانه افسردگی فصلی

وقتی روزها کوتاه تر می شود، آفتاب کمتر در آسمان می درخشد و هوا سردتر می شود حال و هوای مردم نیز کمی تغییر می کند. این تغییرات برای بعضی ها بسیار جدی است. آن ها روزها به سختی از خواب بیدار می شوند و احساس سستی و بیحالی می کنند. آن ها آرزوی آفتاب و غذاهای خاص دارند بنابراین در لانه خود پنهان می شوند تا بهار از راه برسد.اینها نشانه های اختلالات فصلی است. ناراحتی یک حس فصلی است که بیشتر در ماه های اکتبر و نوامبر بروز می کند، زمانی که روزها کوتاه می شود. و همینطور ادامه پیدا می کند تا این که فصل بهار برسد. ناراحتی به شکل افسردگی بروز داده می شود و یک الگوی فصلی دارد یعنی از پاییز شروع می شود تا شروع فصل بهار و هر سال به همین شکل ادامه پیدا می کند.و اما نشانه های افسردگی فصلی:    داشتن احساس افسردگی در بیشتر ساعات روز    عدم تمایل به چیزهایی که قبلا برایتان لذت بخش بود.    تغییر در برنامه و ساعات خواب (معمولا خواب زیاد)    انرژی کم و بیحالی    مشکل در تمرکز    تمایل به تنهایی و ارتباط برقرار نکردن با اطرافیان    کاهش میل جنسی    تمایل به نور آفتاب    تمایل به غذاهای سرشار از کربوهیدرات اگر احساس می کنید دچار افسردگی فصلی شده اید می توانید این کارها را انجام دهید.نوردرمانیافسردگی فصلی در اثر کمبود نور ایجاد شده است بنابراین باید سعی کنید بیشتر بیرون بروید تا از نور آفتاب بهره ببرید. علاوه بر آن می توانید از جعبه های نوردرمانی نیز استفاده کنید برنامه خواب ثابتاز آن جایی که افسردگی و ناراحتی فصلی باعث ایجاد اختلال در خواب می شود داشتن یک برنامه خواب منظم اهمیت بسیار زیادی پیدا خواهد کرد. بیرون رفتن از خانهافسردگی باعث می شود خودتان را داخل خانه حبس کنید . برای مبارزه با این حال و هوا بهتر است از خانه بیرون بروید تا دوباره انرژی و روحیه خود را به دست بیاورید. سفرسفرهای زمستانی به مناطق آفتابی می تواند بهترین راه برای مبارزه با افسردگی فصلی باشد. دارو و درمانخیلی ها وقتی دچار افسردگی فصلی می شوند از داروهای ضد افسردگی استفاده می کنند. اگر احساس می کنید که این داروها می توانند برایتان مفید باشند حتما با پزشک مشورت کنید.


منبع: baharnews.ir

راه‌اندازی آزمایشگاه مرجع مالچ

دکتر مهران کیانی، مجری طرح  تمرکز تحقیقاتی خود را بر روی تولید مالچ‌های زیستی برای کاهش توفان‌های ماسه‌ای و ریزگردها دانست و گفت: با مطالعاتی که در این زمینه انجام شد، به فرمولاسیون تولید انواع مالچ‌های بیوپلیمری دست یافتیم.وی پایداری کم را از معایب مالچ‌های زیستی دانست و خاطرنشان کرد: در این مطالعات با بهینه‌سازی فرمولاسیون توانستیم پایداری این نوع مالچ‌ها را به یک سال افزایش دهیم. کیانی با تاکید بر اینکه مالچ‌های بیوپلیمری تولیدشده در عرصه‌های بیابانی کشور تست میدانی شده است، یادآور شد: پایلوت محصولات تولید شده در اطراف خطوط ریلی طبس و منطقه «جبل‌کندی» ارومیه اجرایی شده است.مجری طرح به جزئیات اجرای فاز پایلوت این محصول اشاره کرد و ادامه داد: منطقه جبل کندی ارومیه یکی از کانون‌های مهم شن‌ها و ماسه‌های روان در حاشیه غربی دریاچه ارومیه است؛ از این رو در این منطقه از تکنیک تلفیقی «بادشکن» و «مالچ‌پاشی» با استفاده از مالچ‌های بیوپلیمری استفاده کردیم. یکی از اهداف این طرح استقرار پوشش گیاهی با مالچ‌های زیستی بوده است. این محقق با تاکید بر اینکه مالچ‌های بیوپلیمری پایداری زیادی ندارند، خاطرنشان کرد: پایداری مالچ‌های بیوپلیمری در حدود ۳ تا ۴ ماه است و با تغییراتی که در فرمولاسیون مالچ‌های زیستی ایجاد کردیم، توانستیم شرایط بهینه‌ای برای استقرار پوشش گیاهی در این منطقه ایجاد کنیم و این یک موفقیت بزرگ برای ما بوده است؛ چراکه گیاه برای همیشه ماندگار است، ولی مالچ پس از مدتی از بین می‌رود. شن‌های روان روستای جبل کندی ارومیه به گفته وی، این تیم تحقیقاتی توانست در منطقه جبل کندی ارومیه بر اساس مدل‌های بسیار موفق، به کاشت نهال‌های قره داغ با استفاده از تزریق مالچ‌های بیوپلیمری اقدام کند؛  به گونه‌ای که با اجرای این طرح پوشش گیاهی مناسبی در منطقه جبل کندی ایجاد شد.کیانی اضافه کرد: در مقایسه با روش‌های مرسوم محلی، این روش می‌تواند راهکاری مناسب برای کاهش توفان‌های گرد و غبار برای سایر نقاط کشور باشد.وی یادآور شد: پایداری مالچ‌های پایلوت ارومیه یک سال بوده است. این محقق به پایلوت اجرای شده در طبس اشاره کرد و با تاکید بر اینکه در پایلوت طبس پروژه  دشواری را اجرایی کردیم، گفت: خطوط ریلی در منطقه همواره دستخوش توفان‌های ماسه‌ای است و این امر منجر به پوشیده شدن خطوط ریلی این منطقه از ماسه می‌شود.عضو هیات علمی سازمان پژوهش‌های علمی و صنعتی ایران با تاکید بر اینکه هزینه‌های زیادی برای ماسه‌روبی خطوط ریلی صرف می‌شود، اظهار کرد: علاوه بر آن در طول سال حرکت قطارها در این منطقه به دلیل توفان‌های ماسه‌ای، متوقف می‌شوند. وی ادامه داد: از این رو با قراردادی که راه آهن با ما منعقد کرد، با پاشش بیو پلیمرها، گیاه «تاغ» را در طبس کاشتیم.کیانی با بیان اینکه که فاز اول این طرح با موفقیت انجام شد، ادامه این پروژه را در گرو تامین اعتبارات این طرح دانست.کیانی با بیان اینکه این مالچ با نگهداشتن رطوبت برای طولانی مدت موجب رویش گیاه در مناطق بیابانی می‌شود، یادآور شد: با استفاده از این محصول دانش‌بنیان ۱۲ هکتار در ارومیه و ۴۰ هکتار در طبس مالچ‌پاشی زیستی شد. عضو هیات علمی سازمان پژوهش‌های علمی و صنعتی از راه‌اندازی آزمایشگاه مرجع مالچ با همکاری ستاد توسعه فناوری آب، خشکسالی، فرسایش و محیط زیست معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری خبر داد و گفت: با راه‌اندازی این آزمایشگاه هر محصولی که در این زمینه تولید شود، در این آزمایشگاه مرجع مورد بررسی قرار می‌گیرد تا از داده‌های این بررسی در راستای ارتقای محصول استفاده شود.


منبع: baharnews.ir