دو چالش پیش روی رشد آسیا؛ پیری، سودآوری

دو چالش پیش روی رشد آسیا؛ پیری، سودآوریپول‌نیوز – رییس صندوق بین‌المللی پول در روز چهارشنبه اعلام کرد که پیری جمعیت و سودآوری دو مقوله چالش‌برانگیز بر سر راه رشد پایدار آسیا هستند.
مدیر صندوق بین‌المللی پول، کریستین لاگارد در سمیناری در توکیو گفت: ژاپن، کره‌جنوبی و چین باید گام‌هایی را برای مقابله با پیری سریع جوامع خود بردارند.

او گفت: بهبود سودآوری مشکلی است که تمام کشورهای آسیایی با آن دست به گریبان هستند.

لاگارد همچنین گفت: ژاپن برای بهبود دسترسی به خدمات کودکان، ساعات کاری کمتر و پرداخت دستمزد مساوی برای کار مساوی، نیازمند کار بیشتری است.


منبع: پول نیوز

شهرهایی که تا سال ۲۱۰۰ زیر آب می‌روند

– تحقیقات نشان می‌دهند که با گرم شدن کره زمین برخی از شهرها تا سال ۲۱۰۰ به زیر آب می‌روند.

آخرین هشدار سازمان ملل مربوط به افزایش ۳ درجه‌ای دمای کره‌زمین به واقعیت تبدیل شود، ده‌ها میلیون نفر در خطر به زیر آب رفتن شهرشان مواجه می‌شوند.

در این سطح از تغییر اقلیم که سازمان ملل هشدار داد سواحل مشهور، مناطق تجاری، زمین‌های کشاورزی و … تهدید می‌شوند، مگر اینکه ملل جلوی انتشار کربن را بگیرند.

مطالعه تحقیقات گروه مرکزی اقلیم توسط خبرنگاران گاردین نشان می‌دهد که افزایش ۳ درجه‌ای دمای زمین منجر به این می‌شود ارتفاع آب‌ها در برخی مناطق تا ۲ متر افزایش پیدا کند. شهرهایی مثل شانگهای، الکساندریا، ریو و اوساکا (اوزاکا) از این اتفاق بیشترین آسیب را می‌بینند. از سویی مانند یک سوم جنوبی آمریکا سیل میامی را هم در بر می‌گیرد.

همچنین در کنار اقدامات کمی برای کاهش انتشار کربن در ۶ منطقه ساحلی که پیش‌بینی می‌شود بیشترین تاثیر را از تغییر اقلیم ببینند، اقدامات محدودی در راستای سازگاری با افزایش ارتفاع دریاها انجام شده حتی در برخی مناطق هم هیچ اقدامی در این مناطق انجام نشده است.

بر اساس اطلاعات برنامه محیط‌زیست سازمان ملل، تکانه سرعت برای مقابله با تغییراقلیم اکنون بسیار کم است. در همین رابطه چند روز پیش گزارشی منتشر شد که نشان می‌داد کشورها یک سوم تعهدات خود در زمینه انرژی‌های تجدیدپذیر اجرا کرده‌اند. بخش‌های غیر دولتی مثل شهرها، شرکت‌ها می‌توانند بخشی از این مشکل را حل کنند و این باعث می‌شود تا دمای کره زمین تا پایان قرن بیش از ۳ درجه افزایش پیدا کند.

«اریک سولهایم» رئیس بخش محیط‌زیست سازمان ملل در این رابطه گفت:

ما هنوز در شرایطی نیستیم که اقدامات کافی برای نجات جان صدها میلیون نفر از یک آینده‌ پردردسر انجام شود.

در واقع یک افزایش ۳ درجه‌ای منجر به ایجاد خشکسالی‌های طولانی‌تر، طوفان‌های شدیدتر و افزایش ارتفاع دریاها در بسیاری از مناطق ساحلی می‌شود. بر اساس سرعت آب شدن یخ‌های قطبی، این اتفاق می‌تواند از ده‌ها سال تا بیش از یک قرن طول بکشد. البته کالین سامرهایز، محقق دانشگاه کمبریج، می‌گوید که با افزایش ۳ درجه‌ای یخ‌های قطبی با سرعتی بیش از میزان قابل انتظار آب می‌شوند و شاید تا پایان قرن میلادی ارتفاع آب‌ها بیش از ۲ متر افزایش پیدا کنند.

حداقل ۲۷۵ میلیون نفر ساکن مناطق ساحلی آسیب‌پذیر هستند، مناطقی که اکثرا شامل شهرهای آسیایی بزرگ مثل شانگهای، بانکوک و توکیو.

شهرهایی که تا سال 2100 زیر آب می‌روند

بر اساس پیش‌بینی‌ها اوزاکا دومین شهر بزرگ ژاپن با ادامه روند تغییراقلیم مناطق تفریحی و تجاری خود را از دست می‌دهد مگر این که جلوی انتشار گازهای گلخانه‌ای گرفته شود یا به شکلی جلوی سیل‌ها گرفته شود.

یکی از مسئولان شهرداری اوساکا در این رابطه گفت:

قبلا ما فقط با علل تغییراقلیم مبارزه می‌کردیم ولی الان که می‌دانیم تغییر اقلیم غیرقابل بازگشت است دنبال راه‌هایی هستیم که جلوی پیامد‌های آن را بگیریم.

میامی که حتی با افزایش دو درجه‌ای هم به شکل کامل زیرآب می‌رود وضعیت اضطراری در تالار شهر کاملا مشخص است، در ماه نوامبر قرار است در این شهر رای گیری برای تایید قراردادی به نام «میامی برای همیشه» امضا شود، بر اساس این قرارداد ۱۹۲ میلیون هزینه تطبیق این شهر با وضعیت افزایش ارتفاع آب دریاها می‌شود.

در بقیه مناطق پول کمتری برای سازگاری با تغییر اقلیم وجود دارد. در ریودوژانیرو افزایش ۳ درجه‌ای بسیار از سواحل، بسیاری از از مناطق ورزشگاهی المپیک پارسال و یک فرودگاه زیر آب می‌روند. ولی در این شهر پول کمی هزینه سازگاری با این اتفاقات می‌شود.

شهرهایی که تا سال 2100 زیر آب می‌روند

در سواحل الکساندریا مصر انتظار می‌رود که یک افزایش ارتفاع نیم متری منجر به جابه‌جایی ۸ میلیون نفر شود، ولی در این کشور هم مسئولان داخلی این مسئله را بسیار دور می‌یینند. «احمد حسن» عضو گروهی برای نجات الکساندریا در این رابطه گفت:

تا جایی که می‌دانم این مشکلی است که در اولویت‌های دولت نیست.

در بریتانیا هم منطقه لینکونشایر از آسیب‌پذیرترین مناطق است. «آلیسون» باپتیسته رئیس بخش برنامه و بودجه سازمان محیط‌زیست در این باره گفت:

ما آگاه هستیم که تغییراقلیم با سرعتی بیشتر از میزانی که فکر می‌کردیم رخ می‌دهد پس اکنون سعی می‌کنیم برای مراقبت از مردم خود را سازگار کنیم. ما نمی‌توانیم جلوی تغییراقلیم را بگیریم اما می‌توانیم میزان خط را کاهش دهیم.

منبع: کجارو


منبع: پول نیوز

کلاهبرداری که پلیس +١٠ را دور زد

پرداخت خلافی خودرو با کارت‌های بانکی بدون موجودی شگردی بود که یک تبهکار برای سرکیسه کردن مردم و دور زدن پلیس +١٠ از آن استفاده می‌کرد. این جوان معتاد با استفاده از ضعف سیستم یکی از بانک‌های خصوصی، بااستفاده از کارت‌های هدیه بدون موجودی، اقدام به پرداخت جریمه شهروندان می‌کرد و با ارایه رسید پرداخت به مراکز مربوطه، خلافی آنها را صفر و مقداری از مبلغ خلافی را به‌عنوان حق‌الزحمه دریافت می‌کرد.

کلاهبرداری که پلیس +١٠ را دور زد 

پرداخت خلافی خودرو با کارت‌های بانکی بدون موجودی شگردی بود که یک تبهکار برای سرکیسه کردن مردم و دور زدن پلیس +١٠ از آن استفاده می‌کرد. این جوان معتاد با استفاده از ضعف سیستم یکی از بانک‌های خصوصی، بااستفاده از کارت‌های هدیه بدون موجودی، اقدام به پرداخت جریمه شهروندان می‌کرد و با ارایه رسید پرداخت به مراکز مربوطه، خلافی آنها را صفر و مقداری از مبلغ خلافی را به‌عنوان حق‌الزحمه دریافت می‌کرد. درنهایت این سارق جوان توسط پلیس شناسایی و دستگیر شد. او تاکنون به چندین و چند فقره کلاهبرداری با همین شگرد اعتراف کرده است. خودش می‌گوید بی‌پولی و اعتیاد باعث شده تا دست به کلاهبرداری بزند. آن چه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگوی «شهروند» با این سارق جوان است:

چند‌سال داری؟
حدود ٣۵ سال.

سابقه‌داری؟

نه. من تا قبل از این یکبار هم پایم به کلانتری نرسیده بود. هیچ سابقه‌ای ندارم.

به چه جرمی دستگیر شدی؟

این‌ها می‌گویند کلاهبرداری. اما من این را قبول ندارم. من خلافی ماشین را صفر می‌کردم.

اما درواقع پولی برای این کار پرداخت نمی‌کردی؟

مراکز خلافی باید همه چیز را چک کنند. من به مشتری‌هایم تعهد داده بودم تا خلافی ماشین‌ها را صفر کنم، که این کار را هم می‌کردم.

درباره شگردی که با آن کلاهبرداری می‌کردی، بیشتر توضیح می‌دهی؟

همانطور که گفتم من خلافی ماشین‌ها را پرداخت می‌کردم. من با کارت هدیه یکی از بانک‌ها به مقابل دستگاه عابر بانک می‌رفتم و همه عملیات پرداخت خلافی را انجام می‌دادم. اما چون کارت هدیه موجودی نداشت، برگه رسیدی که به من می‌داد در انتهایش نوشته شده بود به علت عدم موجودی پرداخت نشد. اما من این نوشته را از پای برگه‌ها پاره می‌کردم و باقی برگه را که حاوی مشخصات بود همراه برگه خلافی به پلیس +١٠ می‌دادم و خلافی آنها صفر می‌شد.

یعنی مراکز خلافی فقط به رسید عابربانک توجه می‌کردند؟

بله، آنها وقتی برگه دریافت می‌کردند، خلافی خودرو را صفر می‌کردند و من هم برگه عدم خلافی را  به مشتری تحویل می‌دادم.

در ازای این کار چقدر از مشتری‌هایت پول می‌گرفتی؟

من ۵٠‌درصد هزینه خلافی را برای خودم بر می‌داشتم. این قراری بود که در همان تماس اول با مشتری مطرح می‌کردم. درواقع من خلافی ماشین‌ها رو نصف می‌کردم. البته برای بعضی‌ها که وضع مالی خوبی نداشتند، یا از آنها خوشم می‌آمد، پول کمتری می‌گرفتم. چندباری هم دلم برایشان سوخت و رقم خیلی ناچیزی از آنها گرفتم. اما روال کارم همان نصف کردن خلافی بود.

مشتری‌ها را چطور پیدا می‌کردی؟

آن‌ها با من تماس می‌گرفتند. پیدا کردن مشتری کار سختی نبود، به موتوری‌هایی که در مقابل مراکز خلافی بودند شماره داده و به آنها گفته بودم که من می‌توانم هر خلافی را با نصف قیمت پرداخت کنم. مشتری‌ها را آنها برایم پیدا می‌کردند و من خلافی‌هایشان را صفر می‌کردم. یعنی آنها به سراغ من می‌آمدند. خیلی  از آنها فکر می‌کردند که من در راهنمایی و رانندگی آشنا یا پارتی دارم. اما من فقط از خلاقیتم استفاده می‌کردم.

برای چند نفر این کار را انجام دادی؟

درست یادم نیست اما زنگ خور تلفنم خیلی بالا بود. بعضی از روزها واقعا حوصله نداشتم و تلفن‌ها را ردتماس می‌کردم. اما روزهایی که پول لازم داشتم، همه تلفن‌ها را پیگیری می‌کردم.

اعتیاد داری؟

بله. همین اعتیاد من را به این‌جا رساند. من مدت زیادی است که اجبار به مصرف هستم. یکی از دلایل این کارم تهیه پول مواد بود. من وضع مالی خوبی هم نداشتم. بی پولی و اعتیاد من را وادار به این کار کرد.

خودت با این شگرد آشنا شدی یا از کسی یاد گرفتی؟

نه همش فکر خودم بود. همان‌طور که گفتم من بی‌پول شده بودم اما نمی‌خواستم دزدی کنم، تا این‌که با کارت هدیه یکی از دوستانم به عابربانک مراجعه کردم. کارت او خالی شده بود، همانجا بود که پرداخت خلافی با کارت‌های هدیه به ذهنم رسید. برای نخستین بار این شگرد را با خلافی ماشین دوستم انجام دادم و جواب داد.

چرا برای پول درآوردن به دنبال شغل مناسبی نرفتی؟

من شغل خیلی خوبی داشتم با درآمد بسیار عالی. قبل از اعتیاد نمایندگی فروش خودرو در جنوب تهران را داشتم. در مدت کوتاهی وضع تغییر کرد. روز به روز اوضاع مالی‌ام بهتر می‌شد. واقعا پول پارو می‌کردم. هر روز هم کلی آدم به‌عنوان دوست دور من جمع می‌شدند. به آنها هم می‌رسیدم. کم‌کم میهمانی‌های شبانه شروع شد. هر شب یکجا دعوت بودم، چون پول داشتم کلی آدم دور و برم بود، از این میهمانی به آن پارتی، مسافرت پشت مسافرت. آن زمان نمی‌فهمیدم که چه بلایی در انتظار من است. کم‌کم در میهمانی‌های شبانه با مواد مخدر آشنا شدم، مصرف مواد شروع شد، اوایل تفننی بود، اما کم‌کم مصرف موادم بیشتر شد مثل همه معتادها. دیگر من معتاد شده بودم، توان و حوصله سرکار رفتن را نداشتم، بعد از مدتی کارم را ترک کردم و پول‌هایی را هم که جمع کرده بودم، کم‌کم خرج شد. مدتی که گذشت دیدم ورشکسته شده‌ام و پولی برای خرید مواد ندارم برای همین تصمیم گرفتم کلاهبرداری کنم.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

واردات بنزین از اسفند ماه قطع می‌شود

این مقام مسوول در ادامه وضعیت گاز را مطلوب ارزیابی کرد و گفت: امید است امسال نیز با کنترل‌های مستمر این مهم را همچون سال های گذشته بدون هیچ مشکلی پشت سر بگذاریم.

مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی گفت: در حال حاضر پالایشگاه ستاره خلیج فارس روزانه بالای ۱۰ میلیون لیتر بنزین تحویل می‌دهد که به زودی به ۱۲ میلیون لیتر خواهد رسید و از اول اسفند واردات قطع خواهد شد.

به گزارش روابط عمومی شرکت ملی پخش، موسوی‌خواه در نشستی با اعضای هیئت مدیره ستاد و مدیران مناطق که به صورت ویدئو کنفرانس برگزار شد،گفت: با توجه به اینکه صادرات نفت‌گاز از مهر ماه قطع شده، تمام تولید کشور یعنی روزانه بالغ بر ۲۰ میلیون لیتر برای ذخیره سازی به ویژه در بخش نیروگاه انجام خواهد شد.

موسوی‌خواه به نیروگاه مهم و پرمصرف کشور اشاره کرد و گفت: ظرفیت این نیروگاه ها که در آذربایجان غربی، گیلان، مازندارن و گلستان واقع شده است در حال تکمیل است.

وی با بیان اینکه ذخیره سازی بنزین برای ایام نوروز نیز با تمهیدات و هماهنگی های لازم با معاون وزیر و مدیر عامل شرکت ملی پالایش و پخش در دست اقدام است، افزود: در حال حاضر پالایشگاه ستاره خلیج فارس روزانه بالای ۱۰ میلیون لیتر بنزین تحویل می‌دهد که به زودی به ۱۲ میلیون لیتر خواهد رسید که از اول اسفند واردات قطع خواهد شد و به یک موجودی مطلوب خواهیم رسید.

این مقام مسوول در ادامه وضعیت گاز را مطلوب ارزیابی کرد و گفت: امید است امسال نیز با کنترل‌های مستمر این مهم را همچون سال های گذشته بدون هیچ مشکلی پشت سر بگذاریم.

وی به اجرای طرح جدیدی برای عرضه نفت سفید برای حذف کالا برگ اشاره و تصریح کرد : با اجرای این طرح که به صورت پایلوت از آبان ماه امسال در قم اجرایی شده، کالابرگ حذف خواهد شد و سفارش نفت سفید از طریق شبکه بانکی و در تمام فروشندگی‌ها با استفاده از کد پستی و کد ملی انجام خواهد شد.

موسوی‌خواه اعلام کرد : پس از دریافت نتایج، این طرح در دیگر مناطق کشور نیز اجرایی خواهد شد و تا اخر سال حذف کالا برگ را در دستور کار خواهیم داشت.

وی در پایان به اجرای اتصال بارنامه برخط اشاره و تصریح کرد : این طرح در ۱۲ منطقه به صورت پایلوت اجرایی شده و به زودی در تمام کشور انجام خواهد شد که تاثیر بسزای در بخش حمل نقل ایفا خواهد کرد.


منبع: عصرایران

۲۰۰ گود ساختمانی خطرناک در تهران وجود دارد

حوادث گودبرداری و آوار یکی از مهم ترین علل مرگ و میر کارگران ساختمانی و همچنین ریزش ساختمان های فرسوده اطراف محل گودبرداری به شمار می آید و علاوه بر آن برای ساکنان خانه هایی که قرار است در نزدیکی محل سکونتشان گودبرداری صورت گیرد نگرانی و دلهره ایجاد می کند.

رئیس نظام مهندسی ساختمان استان تهران از وجود ۲۰۰ گود ساختمانی خطرناک در پایتخت خبر داد و گفت: در ۴ سال گذشته ۳۲ هزار بازدید از گودبرداری ها انجام شده است.

به گزارش خبرگزاری صداو سیما، گرایش ساخت وساز به سمت برج های تجاری، عمق گودبرداری ها را برای احداث طبقات منفی (احداث پارکینگ و زیرزمین) افزایش داده است اما به دلیل رعایت نشدن ضوابط و مقررات ملی، ساختمان در فاصله کوتاهی ریزش می کند.

در دو سال اخیر که شاهد کاهش حوادث ساختمانی هستیم، گودبرداری های غیر اصولی که شرایط پیرامون و خاک را مورد بررسی قرار نداده اند و با حضور مجری ذی صلاح اقدام به گودبرداری نکردند، از سوی سازمان نظام مهندسی متوقف شده است تا اصول ایمنی را رعایت کنند.

شهر تهران هم به خاطر تأمین پارکینگ مورد نیاز و افزایش عمق گودبرداری در سال های گذشته، آمار تلفات مالی و جانی زیادی داشته است.

حوادث گودبرداری و آوار یکی از مهم ترین علل مرگ و میر کارگران ساختمانی و همچنین ریزش ساختمان های فرسوده اطراف محل گودبرداری به شمار می آید و علاوه بر آن برای ساکنان خانه هایی که قرار است در نزدیکی محل سکونتشان گودبرداری صورت گیرد نگرانی و دلهره ایجاد می کند.

آمار خسارت حوادث ساختمانی ناشی از گودبرداری در سال ۹۱ بیش از ۶۰ نفر در شهر تهران بود اما در چند سال اخیر به ۳ تا ۴ نفر رسیده است.

رئیس نظام مهندسی تهران: کاهش چشمگیر تلفات گودبرداری

حسن قربانخانی از ۲۰۰ گود خطرناک در تهران خبر داد و گفت: از سال ۱۳۹۲ تا امروز در تهران ۳۲ هزار بازدید گودبرداری از سوی سازمان نظام مهنددسی ساختمان استان تهران انجام شد که ۲هزار و ۱۰۰ مورد مربوط به سال ۹۶ است.

وی با بیان اینکه ۶۲ درصد کاهش گودبرداری در شهر تهران داشتیم که کمک کرد اتفاقات ناگوار کم شود تصریح کرد: از دیدگاه ما گودی خطرناک است که عمیق و اصول ایمن سازی و تثبیت در آن به خوبی رعایت نشده باشد.

رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران با اشاره به جلسه ای که مسئولان این سازمان با شهرداری و شورای شهر در خصوص ارائه گزارش کامل و مبسوطی از گودهای تهران داشتند، افزود: در این حال ما گزارش فنی هر گودی را که خطرناک باشد به شهرداری می دهیم تا پیگیر آن باشند ولی بقیه پیگیری آن با ما نیست.

مانور های شبانه نظام مهندسی از گودبرداری ها نیز یکی از دلایل اصلی کاهش تلفات است.

حمید رضا خوشدل درباره مانورهای شبانه سازمان نظام مهندسی هم گفت : به دلیل اینکه بسیاری از گودبرداری ها در شب صورت می گیرد ، سازمان نظام مهندسی بازدیدهای شبانه ای دارد که امسال هم ۱۳۸ درصد میزان بازدیدها افزایش داشته و باعث کاهش حوادث ناشی از گودبرداری شده است.

معاون سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران تاکید کرد: تا زمانی که ساختمان ها با حضور عوامل دارای صلاحیت ساخته نشود گودبرداری ها همچنان خطرناک هستند؛ ۴۰ هزار عضو فعال در سازمان نظام مهندسی مشغول ارائه خدمات هستند که در ۲ سال گذشته بیش از ۲ هزار متخلف در حوزه نظام مهندسی به شورای مهندسی معرفی شده است.


منبع: عصرایران

دیدار پرسپولیس – نفت برگزار نمی‌شود

سرخپوشان قرار بود امروز دیداری تدارکاتی برگزار کنند که منتفی شد.

به گزارش ایلنا، پرسپولیس تهران قصد داشت در طول تعطیلات لیگ برتر برای حفظ آمادگی و ماندن بازیکنان در شرایط بازی، پس از تمرین صبح امروز در دیداری تدارکاتی به مصاف نفت تهران برود.

وضعیت نامشخص نفت تهران که با تعطیلی تمرین و درگیری در جریان آن بین دو بازیکن همراه بوده است، در نهایت باعث لغو دیدار تدارکاتی پرسپولیس و این تیم شده است.

در این ارتباط برانکو با تغییر برنامه تمرینی، در نوبت عصر هم برای شاگردانش تمرین در نظر گرفته و هفته آینده سرخپوشان در دیداری تدارکاتی به مصاف پاراگ خواهند رفت.


منبع: عصرایران

افشای اسامی ۲ استقلالی متخلف

نام ۲ بازیکن استقلال که در یکی از اتوبان‌های تهران با سرعت بالا اقدام به رانندگی کردند، فاش شد.

به گزارش ایسنا، میزان نوشت: پس از این که ۲ بازیکن استقلال در اقدامی خطرناک در یکی از اتوبان‌های تهران اقدام به رانندگی با سرعت بالا کردند یک منبع موثق در گفت‌وگو با میزان اظهار داشت: ۲ بازیکن استقلال پس از تمرین امروز (چهارشنبه) به پلیس راهور خواهند رفت تا در خصوص حرکت خطرناکی که انجام دادند توضیحاتی را ارائه کنند.

وی ادامه داد: پس از بررسی دوربین‌های مدار بسته اقدام این دو بازیکن دیده نشد اما باز هم این موضوع را بررسی خواهیم کرد. ضمن اینکه این دو بازیکن داریوش شجاعیان و جابر انصاری نام دارند.

به گزارش میزان، در این کورس یک تویوتا و یک رنو مدال ۲۰۱۷ با هم یک مسابقه وحشتناک را شکل داده بودند.


منبع: عصرایران

موزه لوور به امارات می‌رود

رییس دپارتمان فرهنگ و گردشگری امارات گفت این مکان چیزی بیش از یک موزه است و مرکزی برای صلح، پذیرش، تحمل و آموزش نیز هست.

شعبه موزه معروف لوور فرانسه در کشور امارات و با سرمایه‌گذاری بالغ بر یک میلیارد دلار افتتاح می‌شود.

به گزارش ایسنا به نقل از رویترز، این موزه روز شنبه (۱۱ نوامبر) و با حضور «امانوئل ماکرون» رییس‌جمهور فرانسه به عنوان مهمان ویژه افتتاح خواهد شد و امیدوار است با نمایش صدها اثر هنری و ارزشمند، گردشگرانی از سراسر جهان جذب کند.

موزه لوور ابوظبی که از سه طرف محصور به آب است، میزبان نمایش ۶۰۰ اثر هنری است که ۳۰۰ قطعه از آن از ۱۳ موسسه مهم هنری در فرانسه به امانت گرفته شده و در ۲۳ گالری دائمی این موزه به نمایش گذاشته می‌شود.

«محمد المبروک» رییس دپارتمان فرهنگ و گردشگری امارات گفت این مکان چیزی بیش از یک موزه است و مرکزی برای صلح، پذیرش، تحمل و آموزش نیز هست.

آثاری از «پل گوگن»، «ونسان ونگوگ» و «پابلو پیکاسو» از جمله مهم‌ترین نقاشی‌هایی است که در این موزه در معرض نمایش علاقه‌مندان قرار می‌گیرد و از جمله چیدمان‌های دائمی موزه لوور ابوظبی نیز می‌توان به مجسه‌ای اثر «آگوست رودین»، درختی عظیم از جنس برنز با برگ‌های آینه‌ای اثر «جوزژه پنونه» هنرمند ایتالیایی و سه حکاکی روی سنگ از «جنی هولمز» از امریکا اشاره کرد.

یک مجسمه ابولهول که قدمت آن به قرن ششم قبل از میلاد می‌رسد،‌ ۱۳ قطعه از کتیبه‌ای با سوره “حشر” قرآن کریم و یک مجسمه نیم‌تنه مرمرین از اسکندر مقدونی، نقاشی “تصویری از یک زن ناشناخته” اثر «لئوناردو داوینچی»،‌ نیز آثار بسیار ارزشمند این موزه به شمار می‌روند.

هزینه ووردی این موزه ۱۶.۳۰ دلار است و از پیش ۵ هزار بلیت برای روز افتتاحیه به فروش رفته است.


منبع: عصرایران

دلیل کم‌کاری جرج کلونی

بیش از یک سال است که یکی از شناخته‌شده‌ترین مردان اول هالیوود نقش اول نداشته و حالا در مصاحبه‌ای دلیل این امر را بیان کرده است.

اگر به صفحه آی‌ام‌دی‌بی جرج کلونی نگاه کنید می‌بینید که این بازیگر محبوب برنده جایزه اسکار از فیلم «غول پول» یعنی از ماه می سال گذشته تا به حال نقش اول یک فیلم سینمایی نبوده است.

به گزارش مهر به نقل از ای‌بی‌سی نیوز، در مصاحبه‌ای جدید، این چهره فعال توضیح داده که چرا در این بازه زمانی، مدتی را که روی پرده‌های سینما در نقش اول ظاهر می‌شود محدودتر کرده است.

او گفت: من الان مدت خیلی زیادی است که بازیگری می‌کنم و همان طور که می‌دانید ۵۶ ساله هستم. دیگر آن مردی نیستم که همه چیز را در فیلم به دست می‌آورد. البته نباید هم آن آدمی باشم که همه چیز را در فیلم به دست می‌آورد.

اما چنین چیزی به این معنی نیست که اگر نقش‌هایی واقعا خوب پیش بیایند کلونی آنها را رد خواهد کرد. او همچنین بسیار صادقانه درباره وضعیت مالی فعلی‌اش صحبت کرد.

کلونی در اشاره به فیلم سال ۱۹۸۲ که برای پل نیومن یک جایزه اسکار به ارمغان آورد گفت: اگر کسی با نقشی مثل نقشی که پل نیومن در فیلم «حکم» داشت پیش من بیاید مسلما سریع آن پیشنهاد را قبول خواهم کرد، اما دیگر نقش‌های زیادی مثل آن وجود ندارند. در گذشته بازیگری راه من برای پرداختن پول اجاره خانه بود، اما اخیرا یک کمپانی را به ارزش یک میلیارد دلار فروختم.

وی به کمپانی کاسامیگوس اشاره کرد که آن را با رند گربر تاسیس کرده بود. او این کمپانی را ماه ژوئن گذشته به کمپانی بریتانیایی دیاگئو به ارزش یک میلیارد دلار فروخت.

این بازیگر در جدیدترین پروژه‌اش که رنگ‌وبویی سیاسی هم دارد یعنی «سابربیکان» به جای این که نقش‌آفرینی کند تصمیم گرفت روی صندلی کارگردانی بنشیند. علاوه بر آن، او طی چند سال اخیر در فیلم‌های «هشت یار اوشن» و «آرگو» تهیه‌کننده بود.


منبع: عصرایران

چند توصیه بهداشتی به زائران اربعین

وزارت بهداشت به زائرین اربعین حسینی توصیه کرد که غذا و آب را تنها از موکب‌ها تهیه کرده و از آب بسته‌بندی استفاده کنند.

به گزارش ایسنا، زائران از خوردن ساندویج و یا هر نوع غذایی که در آن سبزی خام بویژه کلم و کاهو به کار رفته باشد، در مدت سفر خودداری کنند، غذا و آب را حتماً از موکب‌ها تهیه کرده و حتما از آب بسته‌بندی استفاده کنند.

همچنین رعایت بهداشت فردی به ویژه شستن دست با آب و صابون به طور مستمرضروری است. باید توجه کرد که مدت زمان مناسب برای شستشوی دست به اندازه ذکر پنج صلوات است.

زائران توجه داشته باشند که هر نوع غذای پخته را به محض تحویل از موکب مورد نظر، به صورت گرم صرف کرده و از نگهداری موادغذایی پخته نزد خود، خودداری کنند.

بنابر گزارش وبدا، زائران به اندازه میل و ظرفیت خود غذا صرف کرده و از پرخوری اجتناب کنند.


منبع: عصرایران

مولوی عبدالحمید: مردم سیستان و بلوچستان حامی فعالیت‌های توسعه‌ای دولت هستند

امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت: مردم سیستان و بلوچستان حامی فعالیت های توسعه ای دولت هستند و دولت نیز باید برای توسعه استان تلاش بیشتری داشته باشد.

به گزارش ایسنا- مولوی عبدالحمید اسمائیل زهی در آیین تودیع و معارفه استاندار سیستان و بلوچستان اظهارکرد: دولت تدبیر و امید باید برای موضوع مرزها در سیستان و بلوچستان چاره‌ و تدبیری بیندیشد.

وی اظهار کرد: مرزهای موجود جزو نعمت‌های الهی و استعدادهای استان سیستان‌وبلوچستان به‌شمار می‌روند. ما همواره به وجود این مرزها افتخار می‌کنیم، اما این مرزها باید باز باشند تا مردم استان از طریق آنها به تجارت و کسب‌وکار مشغول بشوند.

امام جمعه اهل سنت زاهدان در ادامه تصریح کرد: باید برای تجارت برخی کالاها در استان سیستان‌ و بلوچستان استثناء قایل شویم و اجازه معامله آنها را بدهیم.

اسماعیل زهی در ادامه به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم اشاره کرد و گفت: مردم سیستان‌وبلوچستان از یک طرف با خشکسالی مواجه هستند و از یک طرف تجارت و کسب و کار هم در استان وجود ندارد.

وی بیان کرد: عملکرد دولت تدبیر و امید در مورد مسئله قومیت‌ها مثبت و قابل قبول بوده است و از دولت بابت امنیت بوجود آمده در کشور و بخصوص استان سیستان و بلوچستان تقدیر و تشکر کرد.

امام جمعه اهل سنت زاهدان همچنین با تقدیر از علی اوسط هاشمی بیان کرد: یکی از ویژگی‌های خوبی که آقای هاشمی در این مدت داشتند، احترام و حرمت گذاشتن به کسانی بود که مردم برای آنان حرمت بسیاری قائل هستند.

وی اظهار کرد: باید اتحاد و انسجامی که امروزه در استان شکل گرفته است، تداوم داشته باشد و از مسئولان می‌خواهیم که به خواسته‌ها و انتظارات مردم توجه کنند و منفعت عمومی مردم را مدّنظر داشته باشند.


منبع: عصرایران

دستور صادره در خصوص سپنتا نیکنام به قوت خود باقی است

روابط عمومی دیوان عدالت اداری اعلام کرد: دستور موقت صادره در خصوص آقای «سپنتا نیکنام» عضو شورای شهر یزد به قوت خود باقی است.

به گزارش خبرگزاری فارس، روابط عمومی دیوان عدالت اداری اعلام کرد: دستور موقت صادره در خصوص عضو شورای شهر یزد به قوت خود باقی است.

متن کامل اطلاعیه دیوان عدالت اداری به قرار زیر است:

با توجه به برخی اخبار در رسانه‌های جمعی، مبنی بر اینکه آقای «سپنتا نیکنام» می‌تواند در جلسات شورای اسلامی شهر یزد حضور پیدا کند و به فعالیت خود ادامه دهد و یا اینکه در این قضیه با قوه قضاییه توافقی صورت گرفته است، به این وسیله اعلام می‌دارد: دستور موقت صادره از شعبه ۴۵ دیوان عدالت اداری به قوت خود باقی است و در این خصوص از ناحیه ریاست محترم قوه قضاییه نیز دستوری صادر و ابلاغ نشده است.


منبع: عصرایران

خانه سوگلی ناصر الدین‌ شاه (+عکس)

انیس‌الدوله همسر سرشناس و با نفوذ ناصرالدین شاه (۱۲۵۸-۱۳۱۴) بود و این خانه، که به نام وی شهرت دارد، گویا پس از ترور ناصرالدین شاه محل زندگی وی در آخرین ماه‌های حیاتش بوده است. انیس‌الدوله محبوب‌ترین و با نفوذترین چهره دربار ناصرالدین شاه بود.

اقتصادآنلاین – خانه انیس‌الدوله عمارتی است که کمتر رهگذری از تاریخچه آن چیزی می‌داند. این عمارت تاریخی با ۱۴۰ سال قدمت، متعلق به فاطمه سلطان خانم انیس‌الدوله، سومین همسر عقدی ناصرالدین شاه قاجار و ملقب به ملکه ایران بوده است.

انیس‌الدوله همسر سرشناس و با نفوذ ناصرالدین شاه (۱۲۵۸-۱۳۱۴) بود و این خانه، که به نام وی شهرت دارد، گویا پس از ترور ناصرالدین شاه محل زندگی وی در آخرین ماه‌های حیاتش بوده است. انیس‌الدوله محبوب‌ترین و با نفوذترین چهره دربار ناصرالدین شاه بود.

مقام او بر سایر همسران شاه برتری داشت و عملا می‌توان او را ملکه سلطنتی ایران دانست که نشان حمایل آفتاب و تمثال همایونی را از او دریافت کرده بود. انیس‌الدوله، با اسم اصلی فاطمه، دختر یتیمی بود که توانست تا مرحله سوگلی بودن اندرونی پرجمعیت شاه قاجار برسد. اقتصادآنلاین این تصاویر را منتشر کرده است.


منبع: عصرایران

پیرترین انسان جهان در ایران است؟ (+عکس)

با همه این تفاسیر امروز تصویری از یک پیرمرد ایرانی منتشر شد که با توجه به اسناد موجود سن وی ۱۳۱ سال است؛ یعنی پیرترین انسان ایران ده سال از پیرترین انسان کره زمین، بزرگتر است. با توجه به این موارد می‌توان گفت که پیرترین انسان کره زمین یک ایرانی است.

گاردین روز گذشته در خبری با عنوان پیرترین انسان جهان، به معرفی مرد شیلیایی پرداخت. این شهروند شیلی که سیلنو ولانوویا نام دارد متولد سال ۱۸۶۹ است و با ۱۲۱ سال به عنوان پیرترین انسان روی کره زمین معرفی شد.

 پیرترین انسان جهان در ایران است؟ (+عکس)

این خبر چند روزی است که در اکثر رسانه‌های دنیا دست به دست می‌شود تا این شهروند شیلی با عنوان پیرترین انسان روی کره زمین شناخته شود.

با همه این تفاسیر امروز تصویری از یک پیرمرد ایرانی منتشر شد که با توجه به اسناد موجود سن وی ۱۳۱ سال است؛ یعنی پیرترین انسان ایران ده سال از پیرترین انسان کره زمین، بزرگتر است. با توجه به این موارد می‌توان گفت که پیرترین انسان کره زمین یک ایرانی است.

 پیرترین انسان جهان در ایران است؟ (+عکس)

محرم اصفی همدان متولد دوم آبان سال ۱۲۶۶ است و در در روستای شاه حیدر خدافرین زندگی می‌کند. گفتنی است؛ این پیرمرد ۱۳۱ ساله در سلامت کامل مشغول به کشاورزی و دامداری است.

منبع: باشگاه خبرنگاران


منبع: عصرایران

«داستان یک روح»، فیلمی شاعرانه، ژرف و شورانگیز

اِم (رونی مارا) در همان شروع، کلماتی را در آغوش سی (کیسی افلک) به زبان می‌رانَد که گویی مسیر حرکت و حتی منزلگاه پایانی فیلم را روشن می‌کند. می‌گوید از زمانِ کودکی عادت داشته هنگام جابه‌جایی و ترک همیشگی خانه‌ها یادداشت‌هایی را در جاهای مختلف، در گوشه‌ها و درزها پنهان کند تا در صورت بازگشت به آن مکان‌ها چیزی از خودش را برایشان به یادگار گذاشته باشد؛ نوشته‌هایی در کاغذهایی به‌دقت تاشده برای یادآوری تمام آن چیزهایی که می‌خواهد از آن خانه(ها) به‌یاد داشته باشد. اما سی با سؤالش همان چرایی ترک آن خانه‌ها  از سوی ‌ام، ما را هدایت می‌کند به ناگزیری این انتخاب‌ها و تلخی به‌جامانده در آنها. در این لحظه، ناگهان صداهای عجیبی از اطراف خانه به گوش می‌رسد.

 «حضور» یک شبح

سی روی جدی و نگاه درهم خود را از طرف‌ ام چرخانده و به سوی بالای قاب می‌کشاند. نوری رقصان در گوشه‌ای از سقف دیده می‌شود که یکسره نگاهمان را به درخشش ستارگانی در آسمانِ شب وصل می‌کند. اتفاق اما اندکی بعد رخ می‌دهد. دوربین به‌آرامی از روی خانه همراه با رد دودی در فضا به‌سوی جاده می‌چرخد: سی در تصادفی در مقابل خانه می‌میرد. ‌ام چهره سی را روی تخت بیمارستان شناسایی کرده و او را زیر ملافه‌ای سفید تنها می‌گذارد. زمان می‌گذرد.

سی در زیر ملافه سفید با دو سوراخ طراحی‌شده در جای چشمانش بیدار شده و با طی‌کردنِ راه‌ها و روزها خودش را به خانه رسانده و در آنجا آمدنِ‌ ام را به انتظار می‌نشیند. درظاهر، حلقه فیلم کامل شده است: «حضور» یک زوج و رابطه‌شان با خانه‌ای که زمان (روزها و روزمرگی‌های درونش را) و تاریخ (گذشته و آینده‌‌اش را) به آغوش می‌کشد تا همراه با موسیقی ِ دنیل هارت روایتگر نگاه‌های خیره یک شبح از گوشه‌وکنارهای خانه و قاب باشد.

اما وضعیت احساسی ‌ام پس از آن اتفاق، زمانی آشکار می‌شود که در میانه انعکاس و رقص نورهای ردشده از پنجره‌ها بر دیوارهای خانه و در مقابل چشمان شبح/سی به خانه بازمی‌گردد. رونی مارا این بازگشت و اندوه خفه‌شده در گلویش را در مات‌زدگی‌های آنی، در پیگیری کارهای روزانه خانه و در خوردن بی‌وقفه کیک شکلاتی بزرگی در نمایی طولانی و بدون قطع بازی می‌کند. انگار می‌خواهد زمان را اسیر رفتارها و درون ناآرامش کند.

اما این دهن‌کجی درونی مارا نسبت به عدم «حضور» سی و البته لوری کارگردان با ریتم کشنده انتخاب‌شده‌اش برای به‌ تصویرکشیدنِ احساساتِ ‌ام در مسیری خلاف فیلم‌های ژانر با محوریت اشباح و ارواح، به بالاآوردنِ همه آن چیزهای پنهان‌شده  از سوی ‌ام می‌انجامد و یادمان نرود که در تمام طول این اتفاق، شبح با چشمان سیاهش در سکوت نظاره‌گر کارهای‌ ام بوده است؛ رفتاری که روزها و شب‌ها را درون خود می‌خواند و نمایشِ انتظاری که با دیدنِ شبحی دیگر در خانه روبه‌رو جلوه‌ای تازه نیز می‌یابد: «انتظار برای کسی که حتی در خاطره‌اش تصویر واضحی از آن ندارد». این را شبح خانه دیگر می‌گوید و به‌نحوی داستان شبح فیلمِ همین دیدن‌ها و به نظاره‌نشستن‌ها است.

تماشای روزمرگی‌های زن که در آینه روزها به فراموشی تلخی‌های گذشته و شروعِ رابطه جدید نیز می‌انجامد؛ رفتاری که شبح، قدرت پذیرش آن را ندارد و اینجاست که قدرت او را در به‌هم‌ریختن نظمِ واقعیت بیرونی و رساندن پیامش از طریق خانه می‌توانیم ببینیم -با پرتاب‌کردن کتاب‌های قفسه و برجسته‌کردن کلمات درون آنها-: ‌ام آماده اسباب‌کشی و ترک خانه می‌شود. نور رقصانْ خودش را بر شکاف لولای درِ اتاق دوباره نمایان می‌کند: ‌ام خاطراتش را در کلماتی یادداشت و در میان شکاف لولا چال کرده و خانه را ترک می‌کند. دوربین در این لحظه آن‌قدر به عقب حرکت می‌کند تا شبح/ سی را با لولای درِ اتاق در یک قاب بنشاند: چراغِ راه فیلم درادامه، خواندن و فهمیدن آن چیزی است که بر کاغذ به‌جامانده در شکاف نقش بسته است.

تا به‌اینجا به نظر می‌رسد لوری با چهارمین فیلمش داستان یک شبح در جهت دیگری نسبت به تجربه‌های گذشته‌اش حرکت می‌کند: با عریان‌کردنِ فیلم از شاخ‌وبرگ‌های اضافی در مسیر داستان‌پردازی رابطه یک زوج در نیمه اول فیلم و میدان‌دادن به ایده‌های ساده در اجرای جلوه‌های ویژه همچون طراحی شکل‌وشمایل شبح که یادآور این اتفاق در سینمای صامت است؛ در کنار انتخاب خانه‌ای تک‌افتاده در حاشیه شهر و البته پرداختِ مینی‌مال فضاهای داخلی آن.

 «حضور» یک شبح

داستان یک شبح گویی تعمقی است بر چرایی شکست‌ها و بی‌سرانجامی‌های آنها بی‌گناه‌اند٢ (٢٠١٣) که چهار سال پیش‌تر و از همین تاروپود ساخته شده بود: یک داستان عاشقانه دیگر که جدایی‌ها تهدیدش می‌کرد. فیلمی که بیشتر از آنکه به بسط جزئیات در روایت بپردازد، درگیر مجموعه‌ای از موقعیت‌های احساسی و نوعی سانتی‌مانتالیزمِ فرمایشی می‌شد که هر از گاه، لابه‌لای بازی‌های بانی و کلایدی کاراکترها، خودش را آشکار می‌کرد و این رویکرد مهندسی‌شده فیلم‌های قبلی همان محدوده هشداری است که خطرش نیمه دوم داستان شبح را نیز تهدید می‌کند: آیا لوری می‌تواند از راهی که برای طی‌کردنِ تغییر شیوه روایتش از زن/شبح/خانه در نیمه اول به شبح/خانه/  و غیاب زن (رسیدن به همان یادداشت) در نیمه دوم طراحی کرده، به سلامت عبور کند؟

درنهایت، ‌ام خانه ارواح را ترک می‌کند و به‌طور کامل از صحنه فیلم محو می‌شود. با رفتنش درِ خانه بسته می‌شود و با این صدا هم‌زمان پرتاب می‌شویم به کلمات جاری در داستان کوتاه «خانه ارواح» نوشته ویرجینیا وولف که جمله‌ای از آن در ابتدای فیلم نیز نقش بسته بود: «هر ساعتی که بیدار می‌شدی، دری بسته می‌شد. دست ‌در‌ دست از اتاقی به اتاق دیگر می‌رفتند، گاهی چیزی را جابه‌جا می‌کردند، گاهی دری را باز می‌کردند تا مطمئن شوند، این زوج اثیری»,٣ اطمینان از چه چیزی؟ از خاطره‌ای که در ذهن‌های هرکدام در آن خانه باقی مانده است؟

‌ام برای گذر از این خاطره‌ها بود که خانه را ترک می‌کرد و سی/شبح برای فهمیدنِ آن خاطره جامانده در دیوار خانه بود که آنجا می‌ماند. شبح تمام حواسش را پس از رفتنِ ‌ام به‌سوی درِ اتاق جمع می‌کند؛ اما هنگامِ رسیدن به یادداشت، ناگهان دری باز می‌شود و خانه از حضور صاحبان جدیدش، زنی با دو بچه پُر می‌شود.

شبح آنها را مانعی برای رسیدن به هدفش می‌داند و لوری از کلیشه‌های ژانر استفاده می‌کند تا خانواده جدید، آنجا را ترک کنند: انداختن قاب عکسی بر روی زمین، به‌هم‌کوبیدن درها و شکستن بشقاب و لیوان‌ها برای ترساندن زن و بچه‌هایش به وسیله  شبح و در ادامه نیز لوری راهی دیگر می‌سازد برای اضافه‌کردن داستان فرعی دیگری و ایجاد لایه‌های به‌ظاهر تازه برای پوشاندن «حضور» شبح با نظریه‌های دینی ویل اولدمن در شلوغی میهمانی برپاشده در خانه: «حضور خدا» و امیدداشتن در لحظه ناامیدی. آیا این همان ترس لوری در ازدست‌دادن مخاطبانش نیست که منجر به پرداخت این خرده‌پیرنگ‌ها می‌شود؟ که مبادا تلاش‌های پیگیرانه‌ و البته عاشقانه شبح در کشف دلنوشته‌های‌ ام برای مخاطبان در طول مسیر کافی نبوده و حتی خسته‌کننده نیز به‌نظر برسد؟

اما اکنون دیوارها پوسیده و خانه به ویرانه‌ای بدل شده است؛ ولی صدای کراندن لولا همچنان به‌گوش می‌رسد. پس از تلاش‌های فراوان، هنگام لمس‌شدنِ کاغذ یادداشت به وسیله دستان شبح ناگهان دهانه بولدوزر همچون اژدهایی خانه را می‌بلعد.

آیا ویرانی خانه همان خاموش‌شدنِ کورسوی آخرین روشنایی باقی‌مانده برای بازگشت ‌ام به خانه است؟ شبح خانه روبه‌رو این را خوب می‌داند و این‌گونه با افتادن ملافه سفید  روی زمین برای همیشه محو می‌شود: «آنها دیگر برنمی‌گردند» این را شبح قبل از فروپاشی می‌گوید. اما لوری از سی/شبح چیز دیگری می‌خواهد: تبدیل خانه از یکی از ضلع‌های مثلث درونی فیلم (زن/مرد/خانه) به ابزاری برای رسیدن به یادداشت و آن کلمات نادیده‌ ‌ام. اما اگر این، مهم‌ترین دستمایه فیلم است، پس چرا شبح هنگام ترک‌ ام، به‌ دنبالِ او خانه را ترک نمی‌کرد؟ مگر فهمیدنِ ‌ام برای لوری مهم‌تر از نقش خانه/زمین در برساختنِ شاکله ارتباط‌های موجود در فیلم نیست؟

 «حضور» یک شبح

اما این دوگانگی‌ها پایان فیلم را چنان در سیطره خود قرار می‌دهند که گویی لوری همه‌چیز را در امتداد و نه در کنار هم می‌خواهد: تاریخ و ترس‌هایش؛ ارتباط و تلخی‌هایش؛ و «حضور» روح و امیدهایش و با این نیرو، سی/شبح، تاریخ را با سرعتْ تمام می‌کند و در آخر، با سقوطی همچون فرشتگانِ ویم وندرس۴ از بالای آسمان‌خراش‌ها به گذشته زمین/خانه بازمی‌گردد. در پی گذشتن سال‌ها، خانه دوباره ساخته می‌شود.

سرانجام با آمدن ‌ام و سی به درون خانه و ورودشان به درون خلوت شبح که گویا سال‌ها در تنهایی به انتظار چنین روزی نشسته، تقارنی با یکی از سکانس‌های آغازین فیلم شکل می‌گیرد. آنجا که در میانه گفت‌وگویشان در تخت صدای بلند آکورد پیانو آنها را از جا کنده و به درون سالن می‌کشاند: تقارنی میانِ ترس از ناشناخته‌ها از سویی و اعتراض برزخ‌گونه یک شبح پس از مرگ از سوی دیگر. اما این تلخی همیشه مانده بر زبانمان آیا کافی نیست برای رهاکردن هر مخاطب درون برزخ بغض‌های فروخفته و البته ناتمامِ جاری در پس از مرگ؟ جواب لوری یک «نه» بزرگ است. بالاخره «گنج از آن اوست»,۵ یادداشت باید خوانده شود تا ناگفته‌‌ای در تصویر باقی نماند. نور رقصان در هوا بار دیگر بر گوشه دیوار پدیدار می‌شود.


منبع: برترینها

امیر جعفری: چرخ سینما باید بچرخد اما نه به هر قیمتی

امیر جعفری مسیر دشواری را در بازیگری طی کرده، مسیری که در نهایت با سخت‌کوشی و صبر منجر به اتفاقات خوبی برایش شد. اینکه بازیگری در ایفای نقش‌های کمدی و جدی به یک میزان موفق باشد، ساده نیست و استقبال مردم از آثارش بر این حرف صحه می‌گذارد.

جعفری چند ماهی فیلم «اکسیدان» را بر پرده سینما داشت که همراه با جواد عزتی بازی درخشانی را ایفا کرد. این روزها او مشغول بازی در تازه‌ترین اثر سینمایی فرزاد موتمن «سراسر شب» است و همچنان سرگرم بازی در سریال شهرزاد که تا مدتی دیگر فصل سوم آن را خواهیم دید.

 چرخ سینما باید بچرخد اما نه به هر قیمتی

بهانه این گفت‌وگو بیشتر صحبت درباره نقش‌آفرینی او در سریال شهرزاد و تجربه‌ای دیگر در کنار حسن فتحی بود، اما به حضورش در تئاتر و چگونگی انتخاب‌های سینمایی‌اش ختم شد.

 فکر می‌کنم حس فتحی ازجمله کارگردان‌هایی است که بیشترین همکاری را با او داشتید، خاطرم هست بعد از بازی در سریال «میوه ممنوعه» و بازی در نقشی که تا پیش از این مخاطب از شما چنین شمایلی را در تصویر سراغ نداشت، سرانجام اتفاقات خوبی برای شما شد و بعد «پستچی سه بار در نمی‌زند»، «کیفر»، « نسخه خطی» و درحال‌حاضر هم «شهرزاد»… که در هر کدام از آنها نقش‌های متفاوتی را تجربه کردید، اینکه هردوی شما خاستگاه مشترک تئاتری دارید باعث می‌شود تعامل بهتری با هم داشته باشید یا اصولا رنگ‌آمیزی نقش‌ها در آثار فتحی به‌گونه‌ای است که نقش‌ها برجسته‌تر می‌شود؟

فکر می‌کنم آقای فتحی هم دوست دارند کارهای متفاوتی انجام بدهند تا اینکه کارهایی را که جواب گرفته ادامه بدهند، مثلا نگاه کنید بین آثار حسن فتحی، کار کمدی «اشک‌ها و لبخندها» هم هست، طبعا اکثر بازیگران هم در کارهایش متفاوت بوده‌اند.

البته این نکته درستی است که معمولا رنگ‌آمیزی نقش‌ها در آثار فتحی متفاوت‌تر است، اما تصور می‌کنم دست‌کم در همین همکاری اخیر سریال «شهرزاد» رسیدن به نقش با خلاقیت‌هایی که از شما سراغ دارم، شخصیت سروان سریال را برجسته‌تر کرده است… .

به‌هرحال شاید همه‌چیز در متن نباشد، اما توضیحات آقای فتحی تو را به سمتی هدایت می‌کند که به‌عنوان بازیگر، شخصیت متفاوتی را به نمایش بگذاری. اگر قرار باشد من نقش همان سروانی را بازی کنم که طبق معمول مثل هر چیزی که تا به امروز دیدم بازی کنم، قطعا تکرار خواهد بود. قبل از رفتن مقابل دوربین در توضیحات متن نکاتی درباره این نقش نوشته شده بود، اینکه سروانی است که گوشش کمی سنگین است و نکات دیگری که کدهایی از این شخصیت می‌داد  یا اساسا شخصیتی است که از بچگی از آدم‌های اعیان‌نشین زخم خورده است و یک‌سری ویژگی‌ها هم به نقش اضافه شد.

 از سمت شما چه چیزهایی به نقش اضافه شد؟

معمولا همیشه سعی می‌کنم به اصطلاح نقش را از فیلتر ذهن خودم رد کنم. مثلا فکر کردم اگر سروان آن دوران بودم و این اتفاقات برای من می‌افتاد چه واکنشی نشان می‌دادم؟ زندگی را در بازی‌کردن خیلی سخت نمی‌گیرم. اما نکته‌ای که در ارتباط با شخصیت من در سریال وجود دارد این است که نقش من در فصل سوم پررنگ‌تر می‌شود و فکر می‌کنم درباره جزئیات نقش بتوان در فصل سوم مفصل‌تر صحبت کرد.
 البته یکی از نکات قابل‌توجه این سریال هم حضور بازیگرانی است که ریشه و سابقه‌ای در تئاتر دارند… .
بله، به نظرم بچه‌هایی که ریشه تئاتری داشتند در حقیقت کارهای متفاوت‌تری انجام می‌دهند، اساسا ذات تئاتر این است که دوست داری نقش‌های متفاوت را تجربه کنی.

 معمولا از دید مخاطب کارهای خودتان را نقد می‌کنید، فکر می‌کنید «شهرزاد» در این دو فصل سریال موفقی بود؟

آن‌قدر درگیر کار بودم که متأسفانه فصل دوم سریال را کامل ندیدم اما از واکنش‌های مردم نسبت به سریال می‌شود حس کرد که «شهرزاد» جزء سریال‌های موفقی است که دیده شد، اما در مقام بازیگر اصولا عادت ندارم از کارهای خودم تعریف کنم.

اما فصل دوم سریال بر خلاف فصل اول واکنش‌های متفاوت‌تری داشت، برخی معتقدند قصه به اندازه فصل اول جذاب نبود. البته گمان می‌کنم شاید به دلیل تجربه‌های ناموفقی که سریال‌های ما در فصل‌‌های متعدد دارد، باید کمی به آنها حق داد که با اوج و فرودهای قصه همراهی نکنند. نظر شما درباره این موضوع چیست؟

من با شما موافقم، تصور می‌کنم کمی مردم عجولی هستیم و معمولا صبر نمی‌کنیم. قطعا در فصل سوم سریال می‌بینید یک‌سری اتفاقاتی که در فصل دوم رخ داده، حتما هدفی داشته است. بنابراین کمی صبوری برای دیدن چنین سریال‌هایی لازم است. شاید مردم دوست دارند همه‌چیز در اوج تمام شود. در صورتی که در تمام دنیا هم می‌بینیم مثلا سریال «هوم لند» در فصل یک فوق‌العاده است و فصل دوم کمی افت می‌کند و بار دیگر فصل سوم اوج می‌گیرد، یا سریال «٢۴» همین ویژگی را دارد. اما قطعا اگر کمی صبوری به خرج دهیم می‌بینید که در فصل سوم اتفاقات جالب‌تری خواهیم دید.

تابه‌حال تجربه حضور در شبکه نمایش خانگی را نداشته‌اید، فکر می‌کنم با حضور در سریال «شهرزاد» و بازخوردهایی که گرفتید می‌توانید ارزیابی‌ای نسبت به این مدیوم داشته باشید، فکر می‌کنید توانسته جای خودش را میان مخاطبانش باز کند  یا رقیب جدی برای تلویزیون باشد؟

اصولا تلویزیون افت کرده و باید این واقعیت را پذیرفت. متأسفانه شرایط مالی صداوسیما خوب نیست و نمی‌تواند بودجه‌ها را تأمین کند و از بازیگران و کارگردان‌هایی که می‌توانند اثر‌گذاری بهتری داشته باشند استفاده کند. در این شرایط طبعا شبکه نمایش خانگی شرایط دیگری دارد. مردم برایش هزینه می‌کنند و می‌توانند هر زمانی که بخواهند سریال مورد نظرشان را ببینند و از این نظر شرایط بهتری است و حس می‌کنم جای خودش را بین مخاطبانش هم پیدا کرده است.

 
با توجه به مشکلاتی که اشاره کردید ارتباط شما با تلویزیون کم‌رنگ‌تر شده؟

نه اگر کار خوب پیشنهاد شود انجام می‌دهم، کاری که باب میلم باشد، کاری که متوجه شوم دیده می‌شود در بین پیشنهادهایی که داشتم ندیدم. اما قطعا از کار خوب استقبال می‌کنم.

اینکه با تمام مشغله‌های کاری معمولا در سال جایی برای حضور در تئاتر پیدا می‌کنید و برایش وقت می‌گذارید قابل تأمل است. این روزها «کوکوی کبوتران حرم» بار دیگر روی صحنه رفته است و شما این بار به شکل دیگری حضور دارید و تنها صدای شما شنیده می‌شود، شخصیت‌هایی که پیش از این علیرضا نادری آنها را بازی می‌کرد. از حضور در این نمایش و تجربه همکاری با افسانه ماهیان صحبت می‌کنید؟

درباره پرسش اول باید بگویم سعی می‌کنم معمولا سالی سه کار را در تئاتر داشته باشم. اما قطعا تئاتر سختی‌های خودش را دارد مثل الان که من هم‌زمان با بازی در سریال «شهرزاد» و فیلم «سراسر شب» مشغول تمرین تئاتری هستم که ٢٠ آبان اجرایش شروع می‌شود. تئاتر قطعا نیاز به زمان بیشتری دارد و نیاز است که هم به‌لحاظ زمان و هم شرایط مالی تأمین باشی تا برایش زمان کافی بگذاری. اما با توجه به تمام این شرایط سالی یک کار را حتما انجام می‌دهم.

در مورد نمایش «کو‌کوی کبوتران حرم» متأسفانه فرصت نشد اجرای جدید را ببینم، اما اجرای قبلی را دو، سه بار دیدم، چراکه معتقدم کارهای علیرضا نادری دانشگاه است و باید دید و به‌خاطر عرقی که به آقای نادری داشتم، دوستانی که در این نمایش حضور دارند و افسانه ماهیان که از همکاران قدیمی هستیم و تابه‌حال همکاری‌های خوبی با هم داشتیم این کار را پذیرفتم. «کوکوی کبوتران حرم» به نظرم کار فوق‌العاده‌ای است و همه باید این نمایش را ببینند، به معنی واقعی دیدن آثار علیرضا نادری یک آموزشگاه بازیگری و نمایش‌نامه‌نویسی است  یا یک ورک‌شاپ است. از نظر من مهم‌ترین ویژگی آثار او این است که هیچ‌کدامشان تاریخ انقضا ندارند. مثلا نگاه کنید به «پچپچه‌های پشت خط نبرد» که سال‌ها پیش استاد نادری آن را کارگردانی کرد و بعد گروه دیگری آمدند و چندین بار آن را اجرا کردند و همچنان مردم از آن استقبال می‌کنند

به نظر می‌رسد این روزها مردم از تئاتر بیشتر استقبال می‌کنند… .

بله، به نظرم خیلی از تئاتر‌ها مدت‌هاست که از فیلم‌ها بیشتر می‌فروشد، مثل کار آقای رحمانیان که فروش بسیار خوبی داشت و مردم هم از نمایش‌ها استقبال می‌کنند. شاید یکی از دلایش حضور نیروهای جوان و مستعد در تئاتر کشورمان است که ایده‌های خوب و جذاب دارند و مردم هم متوجه شدند لذتی که از تئاتر می‌برند شاید از هیچ چیز دیگری نبرند و حقیقتا لذت تئاتر برای تماشاگر و بازیگر وصف‌نشدنی است.
از تئاتر فاصله بگیریم، کمی به انتخاب‌های سینمایی شما نگاه کنیم، انتخاب‌هایی که تنوع زیادی در آن دیده می‌شود و از گونه‌های مختلف سینمایی است؛ مثل همین تجربه اخیر و حضور در فیلم «سراسر شب» فرزاد موتمن که گویا تجربه متفاوتی برای شماست… .

 چرخ سینما باید بچرخد اما نه به هر قیمتی

بله، انتخاب‌ها متفاوت است. اگر از این انتخاب‌ها صحبت کنم باید بگویم که اساسا اسم کارگردان خیلی برایم وسوسه‌کننده نیست. تجربه این را داشتم که با کارگردان‌های مطرح که اسم هم داشتند کار کردم اما عملا نتیجه آن‌طور که فکر می‌کردم نشد. الان فیلم‌نامه از هر چیز دیگری بیشتر برایم اهمیت دارد. البته گاهی شرایطی هم برای همه ما بازیگران پیش می‌آید  کارهایی انجام می‌دهیم که دوست نداریم یا اینکه در کاری حضور داشتیم که فکر می‌کردیم نتیجه خوبی دارد اما این اتفاق نیفتاده است.

 فکر می‌کنم تا حد زیادی فیلم‌نامه خوب و چینش درست بازیگر در تجربه اخیری که در «اکسیدان» داشتید خودش را نشان داد. بسیاری این فیلم را یکی از بازی‌های خوب شما در سینما توصیف کردند و زوج شما و جواد عزتی را یکی از اتفاقات مثبت فیلم دانستند… .

«اکسیدان» تجربه جذابی بود و جزء کمدی‌هایی است که قابل دفاع است و پایش می‌ایستم. خوشبختانه برخی کارگردان‌ها مثل حامد محمدی ریسک می‌کنند و نتیجه خوبی حاصل می‌شود. اگر کارگردان‌های ما اهل ریسک‌کردن باشند زوج‌های بسیاری می‌توان تشکیل داد. من با سعید آقاخانی هم تجربه همکاری داشتم که زوج بودیم و به اصطلاح جواب داد. اما متأسفانه وقتی کاری می‌گیرد و تجربه‌ای جواب می‌دهد بسیاری دنبال این هستند که آن را تکرار کنند. تابه‌حال فیلم‌نامه‌هایی به من پیشنهاد شده که حال‌وهوای «اکسیدان» را دارند و صرفا به دلیل موفقیت این فیلم بسیاری به دنبال تکرارش هستند. در صورتی که به نظرم این تکرار برای بازیگر جذابیتی ندارد.

بارها درباره موفقیت‌های شما در تئاتر به نسبت سینما صحبت می‌کنند، اینکه چرا بسیاری از نقش‌های سینمایی شما آن‌طور که باید دیده نشد، این موضوع چقدر برای شما مهم است؟

معتقدم جوایز در جشنواره‌ها بیشتر بر اساس سلایق اهدا می‌شود، شاید همان سال‌هایی که در تئاتر جایزه می‌گرفتم اگر داوران افراد دیگری بودند، من آن جایزه‌ها را نمی‌گرفتم. سینما هم به همین شکل است. جایزه قطعا اتفاق شیرینی است، ما هنوز ذات بچگی را داریم و دوست داریم تشویق شویم. چند باری که برای دریافت جایزه در جشنواره کاندیدا شدم می‌دانستم که جایزه نمی‌گیرم قطعا وقتی فضا را می‌سنجی می‌توانی ارزیابی داشته باشی و برای من هم همین‌طور بود. نمی‌گویم آنهایی که جایزه گرفتند به حق یا ناحق بوده، بحث سلیقه است که قطعا سلیقه داوران بازی من نبوده.

اما برخی بازیگران معتقدند که شاید فرصتی که برای دیده‌شدن در نقشی خاص نصیب بازیگر می‌شود، تکرار نشود، این دیده‌نشدن ممکن است کارنامه بازیگر را هم تغییر دهد… .

من بیشتر از اینکه جایزه نگرفتم، نگران این هستم که سنم بالا برود و نقش‌هایی را که می‌توانم بازی کنم، از دست بدهم. واقعا دوست دارم نقش‌هایی را بازی کنم که از تجربه آنها لذت ببرم و طبعا با بالارفتن سن بعضی نقش‌ها را نمی‌توان بازی کرد و حسرت بازی‌نکردن آن نقش‌ها بیشتر اذیتم می‌کند تا جوایزی که می‌توانستم بگیرم و نگرفتم. شاید هم هنوز نوبتم نرسیده مثل علی حاتمی که هیچ‌وقت جایزه‌ای نگرفت، اما علی حاتمی همیشه علی حاتمی ماند.

تابه‌حال حسرت بازی‌نکردن نقشی را داشته‌اید؟

چیز خاصی نبوده که برایم حسرت‌برانگیز باشد. حسرت من بیشتر از این بابت است که چقدر فرصت نقش‌هایی را که می‌توانست نوشته شود و جای نقش‌های تکراری پیشنهاد شود می‌خورم، تا اینکه ‌ای کاش نقش کسی دیگر را بازی می‌کردم.

فکر می‌کنم الان جایی هستم که باید باشم. تلاشم را کردم، اگر جایی که باید باشم هم نیستم، لابد قسمت این بوده. شاید باید در ۵٠ سالگی جایزه بگیرم. الان در سن ۴٣سالگی به این نتیجه رسیدم مهم نیست جایزه بگیرم یا نگیرم. بیشتر سعی می‌کنم از هر پلانی که بازی می‌کنم لذت ببرم. اگر به گذشته و آینده فکر کنم فقط زمان حالم را خراب می‌کنم.

فکر می‌کنم تعداد کارهای کمدی که به شما پیشنهاد می‌شود با کارهای جدی تقریبا برابری می‌کند، علاقه‌مندی خود شما کدام‌یک است یا مردم معمولا از شما چه انتظاری دارند؟

۵٠-۵٠ است. مردم نظرات متفاوتی دارند. برخی می‌گویند چرا کمدی کار می‌کنی؟ چیزی را که در میوه ممنوعه، زیر هشت، کیفر، پستچی سه بار در نمی‌زند، نفوذی و… ساختی؛ خراب می‌کنی و بعضی دیگر کارهای کمدی من را دوست دارند.

به نظرم اگر کمدی‌های خوب ساخته شود اتفاق خوبی است، اما اگر فقط ساخته شود که مردم سینما بروند و پولی جمع شود خوب نیست. من هم دوست دارم چرخ سینما بچرخد، اما نه به هر قیمتی. بعضی وقت‌ها کمدی‌هایی که به من پیشنهاد می‌شود کمدی‌های بدی است و فکر می‌کنم باید ٣٠ سال پیش ساخته می‌شد. الان ذائقه مردم فرق کرده و به فیلم‌های روز دنیا دسترسی دارند و مقایسه می‌کنند. باید از این رقابت عقب نمانیم و سعی کنیم کمدی‌های بسازیم که حال مردم خوب شود. اما در مورد علاقه‌مندی خودم باید بگویم دوست دارم کار کمدی خوب انجام بدهم. چون وقتی می‌بینم حال مردم خوب است، از کارم راضی‌ترم.

بعد از «سراسر شب» مشغول کار دیگری خواهید بود؟

 چرخ سینما باید بچرخد اما نه به هر قیمتی

صحبت‌هایی شده که هنوز قطعی نیست. به‌هرحال سریال «شهرزاد» زمان زیادی از من می‌گیرد و اولویتم سریال «شهرزاد» است.

بهانه صحبت سریال «شهرزاد» است، نکته‌ای در ارتباط با سریال باقی مانده است؟

این گروه چند سالی است که برای مردم کار می‌کنند، به‌هرحال قطعا وظیفه است، نمی‌گویم که مدام تشکر کنید، اما صحبتم این است که زحمات گروه «شهرزاد» را با صبوری نگاه کنید.


منبع: برترینها

بررسی لایحه نظام رسانه‌ای متوقف شد

سید عباس صالحی درباره‌ی طرح برخی انتقادات نسبت به لایحه نظام رسانه‌ای، اظهار کرد: لایحه نظام رسانه‌ای نگاه اصلی‌اش بر این است که اهالی صنف رسانه مسائل خود را متکفل و آنها را حل و فصل کنند. وی درباره اظهارات برخی منتقدان مبنی بر اینکه نگاه لایحه نظام رسانه‌ای دولتی است، گفت: حتما بحث نگاه دولتی یا تغلیظ و تقویت این نگاه مورد نظر دولت نیست و چنانچه که تاکنون در این لایحه رگه‌هایی از بحث دولتی شدن دیده می‌شود حتما در گام‌های بعدی این نگاه تعدیل خواهد شد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطرنشان کرد: با توجه به طرح پیشنهاداتی که از سوی دوستان رسانه‌ای در این زمینه تاکنون بیان شده است، دولت با همین نگاه ادامه بررسی لایحه نظام رسانه‌ای در هیات دولت را متوقف کرده و موضوع را برای پیگیری مجدد به کمیسیون فرهنگی ارجاع داده است. قطعا در این مرحله از پیشنهادات عزیزان اصحاب رسانه‌ای که در فضای رسانه‌ها مطرح می‌شود و همچنین از پیشنهاداتی که به طور مستقل به معاونت مطبوعاتی ارجاع داده می‌شود استقبال خواهیم کرد. مجموعه پیشنهادات و نقدهایی که پس از دریافت این پیشنهادات و برگزاری نشست‌هایی در این زمینه مطرح می‌شود را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

صالحی همچنین درباره عدم حضور برخی رسانه‌ها در نمایشگاه مطبوعات سال ۹۶ با بیان اینکه حدود هزار رسانه در نمایشگاه امسال حضور داشتند، اظهار کرد: تبعا نگاه معاونت مطبوعاتی و مجموعه وزارت ارشاد بر این است که همه رسانه‌ها در ضیافت نمایشگاهی حضور داشته باشند اما هر سال شرایط به گونه‌ای بوده که بخشی از رسانه‌ها در این ضیافت مشارکت نکردند. در این زمینه امیدواریم که در سال‌های بعد شاهد حضور همه رسانه‌ها در نمایشگاه مطبوعات باشیم.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا اختلاف نظر با معاونت مطبوعاتی از دلایل عدم حضور رسانه‌ها در نمایشگاه مطبوعات است، خاطرنشان کرد: برخی از رسانه‌هایی که در نمایشگاه امسال حضور نداشتند دلایل عدم حضور خود را تنها این موضوع اعلام نکردند، بلکه برخی به فلسفه برگزاری نمایشگاه مطبوعات منتقد بودند و اعتقاد داشتند که زمانی نیاز به برگزاری نمایشگاه مطبوعات احساس می‌شد که میان رسانه‌ها و مخاطبان فضای تعاملی وجود نداشت و امروز که این فضا برقرار شده است دیگر نیازی به حضور در نمایشگاه ندارد. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان گفت: همچنین برخی دیگر از همین رسانه‌ها هزینه‌های اقتصادی و وجود مشکلاتی در تحریریه خود را از جمله دلایل عدم حضور در نمایشگاه مطبوعات عنوان کردند.
منبع: بهارنیوز

فقر درحاشیه تهران؛ تن فروشی در ۱۰سالگی

گروه جامعه-رسانه ها: گندم‌های طلایی در کنار جاده‌ای فرعی که سطح پر دست انداز آن چیزی میان آسفالت و خاکی است، تکان تکان می‌خورند و بالای آن‌ها ابری تشکیل شده است. همه چیز در آن سوی گندم‌زار کوچک در هاله‌ای از غبار به چشم می‌آید. مردی سوار بر کمباین در میان گندم‌ها حرکت می‌کند و دروی محصول، ابر کوچکی را در نزدیکی شهری با زندگی‌های غبارآلود ایجاد کرده است. کمی جلوتر از آن، جاده به سمت خاکی شدن می‌پیچد و تا جایی پیش می‌رود که تا چشم کار می‌کند، خاک است و خاک و دخمه‌های آجری. 

همین حوالی تهران، چند سال پیش مددکارها در کارگاهی را کوبیدند، مردی از کارگاه چوب‌بری بیرون آمد و گفت هیچ کس اینجا نیست، اما کمی بعد از آن ۴ دختربچه کمتر از ۱۰ سال با گریه و چهر‌ه‌هایی مستأصل به دو فرار کردند، بیرون آمدند و به مددکارها پناه بردند. آن طرف‌تر هم باغی است که پای دنیا دخترکی ۷ ساله را به خاطر تجاوز سرایدار به او به دادگاه باز کرد و پرونده‌اش را به دیوان عالی کشور رساند.

دختری که از ۴ تا ۶ سالگی به طور مستمر در همین باغ، به جسم نحیف و روح لطیفش تعرض می‌شده است. همین حوالی دختری زندگی می‌کند که پدرش افغان و مادر معتادش ایرانی است. ۱۰ ساله است اما شناسنامه ندارد. چند وقت پیش مادر او برای دریافت مواد تلاش می‌کرد تا کودکش را به مردی اجاره دهد، مردی که کارش همین و در محله‌های فقیرنشین معروف است. رویا هم حتی پیش از آنکه به سن بلوغ برسد به همین ترتیب، تجربه تجاوز را از سر می‌گذراند.

اینجــــا، فقر و اوضــــاع نابسامان اقتصادی، کارهای سخت انجام دادن و تجربه خشونت‌های جنسی و جسمی خاطره‌ای مشترک میان بچه‌هایی است که بعضی افغان هستند، بعضی ایرانی و بعضی‌ها نیز یکی از والدین‌شان ایرانی و دیگری افغان است. مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران به تازگی با اعلام نتایج یک پژوهش درباره ۴۰۰ کودک کار گفته است:«ثابت می‌کنیم که به ۹۰ درصد کودکان کار تجاوز می‌شود.»

تجاوز میان زباله‌ها
بالاتر از این منطقه، شهرکی از توابع جنوب تهران، در کنار کوره‌های آجرپزی بیغوله‌هایی ساخته شده و چند خانوار آنجا کنار هم زندگی می‌کنند. دختربچه‌های لاغراندام با پیراهن‌هایی بلند در میان خاک‌ها روزگار می‌گذرانند و به صاحب کوره «ارباب» می‌گویند. هوای عصر پاییز در این بیابان سرد است و آتشی روشن کرده‌اند. خاطره، دخترک ۷ ساله آجرهای کوچکی برمی دارد، روی منبع آتش پرت می‌کند تا آن را خاموش کند، با مهارت دست هایش را برای نشان دادن نحوه کارش تکان می‌دهد و می‌گوید:«ما هم آجر می‌زدیم. آجرها را برمی داشتیم اینجوری اینجوری، خانه به خانه کنار هم می‌چیدیم. سخت بود. سنگین بودند.» رکود ساختمانی دامن کودکان کار در کوره‌های آجرپزی را نیز گرفته است و کسب و کار دیگری در این جغرافیای بیابانی رونق گرفته است.

یکی از اعضای جمعیت امام علی می‌گوید:«قبلاً بچه‌ها در کوره‌ها یا واحدهای صنعتی کار می‌کردند، اما مثل تمام بخش‌های اقتصاد، این کار هم به رکود خورد. الان بچه‌ها زباله‌گردی می‌کنند و پول در می‌آورند.» حالا کوره‌ها به گاراژی از ضایعات که حکم پول را برای کودکی بچه‌ها دارد، تبدیل شده‌اند. بچه‌ها زباله‌ها را به کوره‌های متروک می‌آورند، آن‌ها را دپو و تفکیک می‌کنند و به پیمان کارهای بازیافت شهرداری می‌فروشند. الهام فخاری، عضو شورای شهر تهران چند وقت پیش گفته بود:«سوءاستفاده جنسی بزرگ‌ترین آسیب برای بچه‌های زباله‌گرد است.»

اینجا، یکی از محله‌های حاشیه است که از دردِ فقر، همه نوع آسیبی در آن جریان دارد. هر بار که خبری از قتل، تجاوز، کودک آزاری و… منتشر می‌شود، موجی از درد را همراه خود می‌کشاند، چند وقت بعد فراموش می‌شود تا کار به حادثه بعدی برسد. اما در سکونتگاه‌های فقیرنشین درد روایت هر روزه آن هاست. بچه‌هایی که در میان خانواده‌هایی معتاد، کار می‌کنند و گاه نیز در کودکی بعد از تجربه‌های تجاوز کارشان به اعتیاد جنسی و تن‌فروشی می‌رسد.

کار میان اسید و سوزن صنعتی
رعنا، دختر ۱۹ ساله‌ای است که از نخستین سال‌های نوجوانی خود کار کرده است. نه دستفروشی، نه گل‌فروشی و نه پاک کردن شیشه‌های ماشین‌ها سر چهارراه، او روزهای ۱۱ تا ۱۵ سالگی‌اش را در کارگاه قطعه‌سازی خودرو گذرانده است. حالا سیمای او نه دختر جوان ۱۹ ساله، که زنی استخوان ترکانده با نگاهی رنج دیده است. او در این شهرک زندگی کرده، روستایی که تا چند وقت پیش حاشیه بوده و حالا بدون هیچ زیرساخت و تأسیساتی، به شهر تبدیل شده است. رعنا با حواس‌پرتی از روی زمان و سال‌ها می‌گذرد و کارش را چنین روایت می‌کند:«در یک کارخانه خیلی بزرگ کار می‌کردم. سوله ۷۰۰ متری بود. طاقچه و باکس ماشین می‌زدیم. برای همه جور ماشین‌هایی هم بود، پرشیا، ۲۰۶ و… خیلی سخت بود و خطر داشت. یکبار داشتم طاقچه‌ها را منگنه می‌زدم، دو تا انگشتم سوزن خورد و چسبید به‌هم.

دو ساعت فقط گریه می‌کردم. نمی‌دانستم باید چه کار کنم. دست یکی از همکارهایمان هم قطع شد. از آنجا بیرونم کردند، پولم را درست ندادند.» او بعد از آن سرِ کاری رفته که اسمش را «آبکاری» می‌گذارد:«این چیزهای فلزی را که از آن لیوان و ظرف آویزان می‌کنند، آبکاری می‌کردیم.

در اسید می‌گذاشتیم که زنگ زدگی‌اش برود. خیلی وقت‌ها اسید می‌پاشید و صورتم را می‌سوزاند. خیلی سخت بود. شب‌ها هم که خانه می‌رفتم، نمی‌توانستم بخوابم.آدم است دیگر، می‌ترسد.» ترس او نه از زندگی فقیرانه در محله موادفروش‌ها، بلکه از پدرش بوده است. پدری معتاد که به دخترهایش دست درازی و تعرض می‌کرد.

تن فروشی در ۱۰ سالگی، برای ۵ هزار تومان
رعنا حالا در خانه علم جمعیت امام علی زندگی می‌کند و کارهای ساختمان را انجام می‌دهد، او می‌گوید:«الان خواهرم مشکلی دارد که نمی‌توانم بگذارم خانه بماند، بزرگ‌ترین خواسته‌ام این است که او را پیش خودم بیاورم.» دو تا از خواهرهایش در بهزیستی زندگی می‌کنند اما خواهر ۱۳ ساله دیگرش را از بهزیستی بیرون کرده‌اند. او ابا دارد از مشکل خواهرش بگوید، اما روایت مددکاران از فاطمه که در۸ سالگی تجربه تجاوز صاحبِ کارگاهی چوب‌بری را از سر گذرانده، روشن است.

مسعود، یکی از مددکاران این خانواده چنین روایت می‌کند:«پدر خانواده حتی قرص تقویتی می‌خورد که شب‌ها به بچه‌هایش تعرض کند. بچه‌ها از او می‌ترسیدند و به آدم‌های دیگر راحت اعتماد کردند. فاطمه در ۸ سالگی برای مدتی هر روز به بهانه بستنی و… به کارگاه چوب بری کشیده می‌شد و آنجا مورد تجاوز قرار می‌گرفت. کار به جایی رسید که او به این وضعیت عادت کرد. ۱۰ سالش بیشتر نبود اما حتی بلال فروش و کله‌پز محل نیز به او دست درازی کرده بودند و با دریافت‌های ۲ هزار تومانی و ۵ هزار تومانی، این کار هر روزش شده بود.» مسعود درباره وضعیتی که به آن اعتیاد جنسی می‌گویند، ادامه می‌دهد:«کار به جایی رسید که خودش آمد پیش ما و گفت از این وضعیت خسته شدم، از خودم بدم می‌آید.

او را بهزیستی بردیم، اما آنجا هم به خاطر مشکلات روان شناختی زیادی که برایش پیش آمده بود، اذیت می‌کرد و بعد از دو ماه خودشان او را به خانه برگرداندند. یکی از وقت‌هایی که پدرشان می‌خواست بچه‌ها را اذیت کند، دخترها با آجر به سر او زدند. ما با پلیس تماس گرفتیم، گفتند ساعت ۱۲ شب حکم ورود به منزل نداریم و مجبور شدیم با کمپ‌های ترک اعتیاد تماس بگیریم.» بعد از آن، دو ماه طول می‌کشد تا مددکارها بتوانند به کمک وکیل، با جرم پرداخت نکردن نفقه و کودک آزاری که خود پدر به آن اعتراف کرده بود، حدود دو سال مرد معتاد را به زندان بیندازند. مددکار این خانواده می‌گوید: «حالا نیز دوران حبسش تمام و آزاد شده است. اما در این مدت، مادر خانواده هم دیگر از همه چیز عبور کرد و آنقدر وضعیت شان با فقر همراه بود که خانه را به پاتوقی برای کارهای خودش تبدیل کرد.»

چهره فاطمه با وجود قامت کوتاهش، شباهتی به دخترکان نوجوان ندارد، کم حرف است و در نگاهش تشویش زنان رنج کشیده و میانسال می‌گذرد. زندگی در محله ای فقیرنشین، تنها کودکی و نوجوانی را از او دریغ نکرده است؛ درد روایت هر روز بچه‌هایی است که روزها و شب هایشان را با فاصله نیم ساعتی از پایتخت در محله‌های فراموش شده می‌گذرانند و در هیاهوهای رسانه‌ای نیز جایی ندارند. زندگی در اوضاع بد اقتصادی کار را به جایی رسانده است که معضلات اجتماعی به روندعادی زندگی بچه‌ها تبدیل شده است. پسربچه‌ای ۷ ساله می‌گوید:«اینجا پسر بزرگ‌ها با ما کاری می‌کنند که ما همان‌ کارها را با دخترهای کوچک‌تر می‌کنیم.»
منبع: بهارنیوز

روش های موثر برای تقویت حافظه

داشتن حافظه ای قوی که با استفاده از آن بتوانیم هر آن چه خواهان آنیم را به خاطر آوریم، یکی از خواسته های همیشگی تقریباً همه ی ماست. تقریباً همه ی انسان ها در مواقع بسیاری خواستار داشتن حافظه ای قوی تر هستند تا از طریق آن بتوانند چیزهایی را که فراگرفته اند را به خاطر آورند و در انجام فعالیت های خود تواناتر باشند. دانشمندان تحقیقات بسیاری را بر روی حافظه و چگونگی بهبود عملکرد آن انجام داده اند که در این نوشته قصد داریم به برخی از نکات کشف شده در این تحقیقات اشاره داشته باشیم.

چگونه قدرت حافظه را افزایش دهید؟

آدامس بجوید!

در یکی از تحقیقات انجام شده، پژوهشگران متوجه شدند که شرکت کنندگانی که در حین انجام تست حافظه و توجه آدامس می جویدند، در حدود ۲۵ درصد عملکرد بهتری داشته اند. علت چنین تأثیری به درستی مشخص نیست اما دانشمندان فکر می کنند که جویدن آدامس باعث می شود تا فعالیت ناحیه ی هیپوکامپ مغز افزایش پیدا کند. این ناحیه از مغز در ارتباط با حافظه و توجه است و در نتیجه، افزایش فعالیت آن می تواند به بهبود حافظه منجر شود.
تحقیق دیگری که در این زمینه صورت گرفته است نشان می دهد افرادی که به صورت پیوسته برای زمان ۱۵ تا ۲۰ دقیقه آدامس جویدند توانایی بیشتری برای به خاطر آوردن کلمات داشتند. توانایی به خاطر آوردن کلمات در افرادی که در این آزمایش آدامس نمی جویدند در حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد کمتر از افرادی بود که آدامس می جویدند.
یکی دیگر از فرضیه ها در مورد چرایی تأثیر جویدن آدامس بر حافظه مربوط به انگیختگی ناشی از جویدن است. در حقیقت جویدن آدامس باعث تحریک ناحیه ی ذخیره ی خون در مغز شده و فعالیت آن را افزایش می دهد. در نتیجه ی این امر کارایی مغز در آزمون های مربوط به توجه و حافظه بهبود می یابد.

چشم های خود را به راست و چپ حرکت دهید

یکی از تحقیقات صورت گرفته در ارتباط با عملکرد مغز نشان می دهد که افرادی که همه روزه پس از بیدار شدن چشم های خود را برای دست کم ۳۰ ثانیه به سمت راست و چپ حرکت می دهند، به طور متوسط ۱۰ درصد عملکرد بهتری در فراخوانی وظایف خود دارند. این فعالیت، یعنی حرکت دادن چشم ها به سمت راست و چپ علاوه بر این دست کم ۱۵ درصد از حافظه ی کاذب می کاهد.
علت تأثیر حرکت دادن چشم به سمت راست و چپ بر روی حافظه به درستی و دقیقاً مشخص نیست، با این حال پژوهشگران بر این باورند که حرکت افقی چشم ها باعث می شود تا نیمکره های مغز فعال شده و ارتباط بین آن ها بهتر برقرار گردد.
در مورد حرکت چشم ها به عقب و جلو و تأثیر آن بر حافظه نیز تنها می توان گفت که نتیجه ی این کار بر حافظه ناشناخته است اما انجام آن باعث آسیب دیدن فرد نخواهد شد.

چرت بزنید!

محققان در یکی از آزمون های مربوط به عملکرد حافظه متوجه شدند که عملکرد افرادی که پیش از آن آزمون در حدود ۴۵ دقیقه تا یک ساعت خوابیده بودند، ۵ برابر بهتر از دیگران بود.
تا کنون مطالعات بسیاری در مورد تأثیر و نقش خواب بر عملکرد مغز و حافظه صورت گرفته است. دانشمندان بر این باورند که بین خواب شبانه با پاکسازی مغز و تثبیت حافظه ارتباط وجود دارد.
علاوه بر این پژوهشگران دریافته اند که این احتمال وجود دارد که خوابیدن پس از فراگیری یک موضوع در به خاطر سپاری آن نقش داشته باشد. در یکی از آزمایش های انجام شده در این ارتباط مشخص شد که موش هایی که پس از فراگیری یک فعالیت خوابیده بودند، نسبت به موش هایی که نخوابیده بودند، در مناطق کلیدی مغز خود دارای رشد سلول های دندریتیک بیشتری بودند. این سلول ها وظیفه ی عرضه ی آنتی ژن و سلول های فرعی در دستگاه ایمنی بدن را بر عهده دارند.


منبع: گویا آی‌تی

نکات طلایی شروع کسب و کار آنلاین

پیشرفت فناوری و قدرت یافتن فضای اینترنت و سایر محیط‌های آنلاین در سال‌های اخیر باعث شده تا زمان و مکان کار کم‌اهمیت‌تر از گذشته شود. اکنون همان‌طور که بسیاری از تبلیغات اینترنتی نشان می‌دهند، می‌توان در خانه نشست و از پشت میز خود، درآمد کسب کرد. البته لزوما این سخن به معنای کار کردن برای دیگران نیست.

گویا آی تی – بلکه شما می‌توانید کسب‌وکار خودتان را راه بیندازید. کسب‌وکار جدید شما می‌تواند با ابزارهای مختلف اینترنتی مانند وب‌سایت، اپلیکیشن‌های موبایل، رسانه‌های اجتماعی و… باشد. تفاوت چندانی بین آنها نیست و اصول کار، تقریبا یکسان است. با این حال، نیاز است که قبل از شروع این کار، ۴ نکته را بدانید.اول و مهم‌تر از همه آنکه، باید نگرش درستی داشته باشید. شروع کردن یک کسب‌وکار آنلاین، مانند شروع یک کسب‌وکار عادی است. کار دشواری است و باید به شدت کار کنید. باید برای به نتیجه رسیدن آن، انرژی بسیاری بگذارید. میزان انرژی و وقتی که برای آن می‌گذارید تعیین می‌کند که چه نتایجی خواهید گرفت.

همان‌طور که در کسب‌وکار و شغل‌های آفلاین باید هر روز و هر هفته زمان بگذارید، اکنون نیز باید همان رفتار را داشته باشید. تنها تفاوت در آن است که اکنون محیط کار شما آنلاین است. به گزارش دنیای اقتصاد، برای شروع کار خود باید ۶ ماه تا یک‌سال آینده خود را تصور کنید. پس از ۶ ماه در چه جایگاه و موقعیتی خواهید بود؟ پس از یک سال چه؟ این چشم‌انداز به خودی خود باعث می‌شود تا حد زیادی به جایگاهی که می‌خواهید برسید؛ ضمن آنکه به شما کمک می‌کند برای رسیدن به آن برنامه‌ریزی کنید.اگر تصور می‌کنید یک‌شبه پولدار می‌شوید، وقت خود را تلف می‌کنید. همچنین اگر تنها به فکر کسب‌وکار اینترنتی هستید تا پول دربیاورید، کسب‌وکار آنلاین گزینه مناسبی برای شما نیست.علاوه‌بر آن، اگر به دنبال آن هستید تا پول آنلاین به دست بیاورید و این کار را بدون یادگیری و درک مهارت‌ها می‌خواهید انجام دهید، باز هم به نتیجه‌ای نخواهید رسید.

نکته دوم آن است که شروع یک کسب‌وکار آنلاین، کار ساده‌ای است. با این حال، نیاز است که برخی از مهارت‌های پایه‌ای وب‌سایت را بیاموزید. زمانی که به وب‌سایت یک کسب‌وکار آنلاین نگاه می‌اندازید، شاید پیچیده به نظر برسد. واقعا شاید پیچیده باشد اما نکته آن است که ایجاد و راه انداختن یک کسب‌وکار آنلاین در وب‌سایت (یا هر ابزار اینترنتی دیگری) یک فرآیند سیستماتیک است و با طی کردن گام‌های لازم می‌توان نتیجه مورد نیاز را به دست آورد. اگر به درستی وب‌سایت و کسب‌وکار آنلاین خود را برنامه‌ریزی کرده و آن را گام به گام پیش ببرید، خواهید توانست از آن درآمد کسب کنید.نکته سومی که باید به آن توجه کنید، آن است که ایجاد یک کسب‌وکار وب‌سایتی، زمان می‌برد. این هدف علاوه‌بر آنکه زمان می‌برد، به کندی هم پیش خواهد رفت. زمانی که کار را شروع می‌کنید، باید قبل از هر چیز بدانید که وارد یک مسابقه نشده‌اید. شما در حقیقت یک سفر را شروع کرده‌اید و خودتان هم بخشی از آن هستید.شاید شما در یک ماراتن استقامت باشید اما بدون شک در یک مسابقه و به‌ویژه مسابقه سرعت، وارد نشده‌اید. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که با یادگیری مهارت‌های مختلف مورد نیاز، تلاش خواهید کرد تا آن را به‌طور کامل آموخته و در اجرایش هم درست و مناسب عمل کنید. کیفیت را نمی‌توانید برای زودتر انجام شدن کارها فدا کنید و در غیر این‌صورت شکست شما حتمی خواهد بود.

آمارها نشان می‌دهند که میانگین زمان مورد نیاز برای آنکه هر کسب‌وکاری به سودآوری برسد، ۲ سال است. با یک کسب‌وکار آنلاین، امکان‌ دارد که پس از یک‌سال و شاید اندکی کمتر به سودآوری و کسب درآمد برسید. اما آنچه قصد دارم بگویم، آن است که نمی‌توان یک‌شبه به هدف رسید و دکمه طلایی برای رسیدن به آخر خط وجود ندارد.بسته به مقدار تلاش و انرژی که صرف کارتان خواهید کرد، نتیجه خواهید گرفت. هر چه بکارید، در آخر درو خواهید کرد. اما تصور نکنید که می‌توانید یک وب‌سایت ساخته و آنگاه منتظر پول بمانید.نکته آخر آن است که باید وب‌سایت (یا ابزار اینترنتی) خودتان را داشته باشید. هر کسب‌وکار آنلاینی نیاز به یک وب‌سایت دارد. مهم است که شیوه کار وب‌سایت را آموخته و آن را به‌طور کامل درک کنید. در این صورت، اگر چیزی به خطا برود، می‌دانید که چه تغییراتی باید انجام دهید، در کجا به دنبال مشکل بگردید و چگونه آن را رفع کنید.

به همین دلیل، اهمیت دارد بیاموزید چگونه یک وب‌سایت ایجاد کنید و از شخص دیگری نخواهید آن را برای شما بسازد. قرار است آن وب‌سایت، کسب‌وکار آنلاین شما باشد؛ نه کسب‌وکار شخص دیگری. تنها راهی که می‌توانید مفاهیم و مهارت‌های لازم برای مدیریت و نظارت بر وب‌سایتتان را کاملا آموخته و درک کنید، آن است که وب‌سایت را خودتان بسازید.متوجه هستم که فکر کردن به ساخت و راه انداختن یک وب‌سایت، کار هراسناک و استرس‌آوری است؛ به‌ویژه اگر تاکنون چنین کاری انجام نداده‌اید.

با این حال، نگران نباشید. این احساس، عادی است و همه ما به آن دچار می‌شویم. قطعا خود من هم زمانی که کسب‌وکار آنلاینم را شروع کردم، با همین احساس درگیر بودم. حتی کسب‌وکارهای آنلاین موفق، زمانی این احساس را تجربه کرده‌اند. پس بر آن غلبه کرده و از آنچه باید انجام دهید، شانه خالی نکنید.اما پیش از آنکه شروع کنید و وب‌سایتی ساخته و کسب‌وکار آنلاین خود را شروع کنید، باید به این بیندیشید که قرار است چه محصول یا خدمتی عرضه کنید. یک گوشه اشباع نشده بازار و یک نیاز ارضانشده در مشتریان پیدا کنید.البته روشن است که گوشه انتخابی شما باید براساس توانمندی‌ها و علایقتان باشد.


منبع: گویا آی‌تی