این‌ ساده‌های دوست‌داشتنی، بهانه سریال‌های تلویزیونی

دنیای نوجوانی کوتاه است؛ به اندازه زمانی که از آغوش‌ و نوازش‌های والدین دل می‌کنیم و به استقلال فردی و اجتماعی می‌رسیم. بنابراین طبیعی است سهم سریال‌های تلویزیونی از قصه‌ها و قهرمان‌های نوجوانانه خیلی زیاد نباشد، اما در عوض سریال‌های لطیفی درباره این دوره و برای این مخاطب ساخته شده است.

در این سریال‌ها که بیشترشان واقعگرایانه هستند، چالش‌های شیرین دوران نوجوانی به تصویر کشیده شده است و تقریبا از تنوع ژانر خبری نیست. سهم سریال‌هایی که به فانتزی و تخیل توجه دارند و به عبارتی در ژانر علمی ـ تخیلی ساخته می‌شوند و همین‌طور انیمیشن‌های مناسب برای نوجوانان در بین آثار موفق تلویزیون رضایت‌بخش نیست، اما تاسیس شبکه امید می‌تواند امیدآفرین باشد و از تولید آثار ارزشمند در آینده نه‌چندان دور برای نوجوانان نوید بدهد.

در این مطلب نگاهی داریم به تعدادی از سریال‌هایی که به دوره کوتاه نوجوانی توجه کرده‌اند.

معمولی خوش‌ساخت

 این‌ساده‌های دوست‌داشتنی بهانه سریال‌های تلویزیونی

نوجوان‌هایی که در سریال «زیر لب بشمار» به نویسندگی و کارگردانی بهمن شهروان از شبکه دو به تماشاگران معرفی شدند با بیشتر نوجوان‌هایی که در سریال‌های تلویزیونی دیدیم متفاوت بودند؛ آنها نوجوانی خود را در دهه ۹۰ پشت سر می‌گذارند و به طور طبیعی به جای صفا و معرفت و لطافت دنیایی پرشور و هیجان دارند با امکانات بیشتر و شرایط زیستی بهتر.

سه نوجوان در این سریال سعی دارند فیلمی درباره انقلاب بسازند؛ مربی آنها حاج آقا حائری با بازی امیرحسین صدیق نقشی تعیین‌کننده‌ در هدایت بچه‌ها به سمت مسیرهای درست و درک انقلاب اسلامی ایران دارد.

این سریال که دهه فجر سال ۹۳ از شبکه دو به نمایش درآمد، علاوه بر معرفی چند نوجوان کاملا امروزی، در شیوه نمابندی، تصویربرداری، تدوین و حتی جنس بازی‌ها نیز به سلایق نسل امروز توجه دارد و از ساختار تکنیکی متفاوتی در مقایسه با سایر سریال‌های مربوط به نوجوانان برخوردار است.


 هر مخاطب، یک مجید

 این‌ساده‌های دوست‌داشتنی بهانه سریال‌های تلویزیونی

وقتی هوشنگ مرادی کرمانی قصه‌ای نوشته و کیومرث پوراحمد آن را کارگردانی کرده باشد، محصول نهایی حتما پر از جزئیات و بسیار جذاب و دیدنی خواهد بود. «قصه‌های مجید» که خاطره‌اش به سال‌ ۱۳۷۱ برمی‌گردد با بازی مهدی باقربیگی در نقش مجید و پروین‌دخت یزدانیان در نقش بی‌‌بی، خاطرات زیادی برای کودکان و نوجوانان ایرانی ساخته و البته به مدد فضاسازی درست و ساختار سینمایی که بخوبی احساسات مجید و بار احساسی صحنه‌ها را به مخاطب انتقال می‌دهد، فرصتی فوق‌العاده‌ بود برای همراهی و همدردی با یک نوجوان فقیر که از داشتن پدر و مادر محروم است و روزگار بسختی می‌گذراند.

مجید به قدری واقعگرایانه تصویر شده بود، طاق، هشتی، حوض و باغچه خانه‌اش آنقدر آشنا بود و رابطه او و بی‌بی به اندازه‌ای باورپذیر بود که هر مخاطب در هر جایگاهی می‌توانست، خودش را مانند مجید تصور کند. پوراحمد قصه‌های مجید را که داستان کودکی‌های هوشنگ مرادی‌کرمانی است، به جای کرمان در اصفهان ساخت و از لهجه و فضای آشنای این شهر به نفع اثر بهره برد و در عین حال امضای خودش را پای اثر گذاشت تا «قصه‌های مجید» هم در سایه نام نویسنده و هم کارگردانش ماندگار شود.


 تئاتر در خرابه

 این‌ ساده‌های دوست‌داشتنی، بهانه سریال‌های تلویزیونی

اواسط دهه ۶۰ برنامه‌ای از شبکه دو پخش می‌شد به نام «تئاتر نوجوان» که نویسنده‌اش محمد چرمشیر نمایشنامه‌نویس مطرح کشورمان بود و کارگردانش کریم اکبری مبارکه.

یک خرابه بود و چند نوجوان و یک دو چرخه. انگار این خرابه پاتوق بچه‌ها بود که هر روز بعد از مدرسه دور هم جمع می‌شدند و درباره مسائل مختلف باهم حرف می‌زدند. در ادامه حرف‌ها و گفت‌وگوها هر کدام نقشی به‌عهده می‌گرفتند و تئاتری اجرا می‌کردند که درباره مسائل و مشکلات روز جامعه بود و متاثر از فضای دهه ۶۰٫

اگرچه نه ستاره‌ای در این سریال بود نه حتی لوکیشن‌های متنوع اما قصه‌ها و ماجراهایی که بچه‌ها تعریف و اجرا می‌کردند، از کشش دراماتیک قابل توجهی برخوردار بود. می‌شد دغدغه‌های نوجوانان آن روزها را در این برنامه احساس کرد.

«تئاتر نوجوان» را شاید بتوان براساس ساختارش در زمره تله‌تئاترها به حساب آورد؛ گونه‌ای از برنامه‌های تلویزیونی که بعدها نمونه‌اش برای نوجوانان ساخته نشد، اما یاد و خاطره این برنامه در ذهن نوجوانان دهه ۶۰ ماندگار شد.


 کمدی در خط مقدم

 این‌ساده‌های دوست‌داشتنی بهانه سریال‌های تلویزیونی

حضور علی صادقی به عنوان نقش اصلی در یک سریال کافی است که حدس بزنیم این سریال کمدی است.

صادقی وقتی در «بهترین تابستان من» به کارگردانی علی بهادر بازی کرد، یک نوجوان ۱۶ ساله بود و داستان سریال هم درباره نوجوانی بود که می‌خواست به جبهه برود اما در یک قرارگاه پشت جبهه متوقف شده و نتوانسته بود جلوتر برود.

این نوجوان که سعید نام داشت، اهل یزد بود و لهجه شیرین یزدی‌ بعلاوه چهره نمکین صادقی و راحتی و بداهه‌گویی‌هایش جذابیت‌های ویژه‌ای به سریال «بهترین تابستان من» داده بود. ضمن این‌که فضای متفاوت و موقعیت‌های پشت صحنه جنگ نیز مزید علت شد که این سریال در میان سریال‌های مخصوص نوجوانان اثری منحصر به فرد تلقی شود. «بهترین تابستان من» سال ۱۳۷۵ از شبکه یک به نمایش درآمد و جزو سریال‌های شبانه بود. به عبارتی نگاه‌ شبکه یک به این سریال اثری صرفا برای نوجوانان نبود و از برنامه‌های کودک و نوجوان پخش نشد.


 دنیایی که دیگر شیرین نیست

 این‌ساده‌های دوست‌داشتنی بهانه سریال‌های تلویزیونی

بهروز بقایی از «دنیای شیرین» به دریا رسید؛ دختر نوجوانی که همچنان کنجکاو بود، امیدوار و مهربان اما در یک آپارتمان زندگی نمی‌کرد. داستان‌های زندگی دریا در شمال کشور روایت می‌شد؛ در یک روستا و در جمع بزرگی از دوستان و همسایه‌ها.

دریا با بازی شادروان پوپک گلدره خیلی بیشتر از شیرین به دل تماشاگران تلویزیون و بخصوص نوجوانان نشست. او مانند شیرین مهربان بود، نگاه و برداشتش از ماجراها را مانند شیرین روایت می‌کرد و همان شور و امید را می‌شد در نگاه دریا هم دید، اما دریا روستایی بود، در مقایسه با شیرین دوستان و همسایه‌های بیشتری داشت و ماجراها و تجربه‌های متنوعی را از سر می‌گذراند و البته با لهجه زیبای شمالی حرف می‌زد.

در «دنیای شیرین دریا» هم می‌شود مثل کارهای دیگر بهروز بقایی، مسعود رسام و بیژن بیرنگ نوعی صفا و صمیمت و همدلی دید؛ در این دسته آثار از اتفاقات تلخ و تکان‌دهنده خبری نیست و آدم‌ها دچار بحران‌های بزرگ و پیچیده نمی‌شوند، اما در عوض هم آدم‌ها و هم اتفاقات یک دریا شیرینی دارند. سریال «دنیای شیرین دریا» با همه این ویژگی‌ها از همان ابتدا مورد توجه قرار گرفت، اما مرگ زودهنگام و تلخ پوپک گلدره این اثر را به‌یادماندنی کرد.


 کمپ قهرمانان

 این‌ساده‌های دوست‌داشتنی بهانه سریال‌های تلویزیونی

«بچه‌های مدرسه همت» داستان چند نوجوان دانش‌آموز بسیار معمولی است که در مدرسه راهنمایی شبانه‌روزی با هم زندگی می‌کنند. هر کدام از این بچه‌ها ویژگی‌ها و البته مشکلاتی دارند و حضورشان در این مدرسه دلیلی دارد. این مجموعه قهرمان مشخصی نداشت؛ تک‌تک بچه‌های مدرسه و حتی ناظم جدی و مهربانش با بازی مهران رجبی دلنشین بود و باورپذیر. رضا میرکریمی از همین داشته‌های محدود و البته قصه‌ها و ماجراهای پرکشش بهره گرفت و سریالی روح‌نواز ساخت.

داستان‌هایی لطیف و انسانی در قاب دوربین میرکریمی چنان هنرمندانه جان گرفتند که دست‌کم برای نوجوانانی که در نیمه دهه ۷۰ تماشاگرش بودند، با خیلی از سریال‌های نوجوانانه قابل قیاس نبود. «بچه‌های مدرسه همت» از شبکه دو به نمایش درآمد و از همین سریال بود که مهران رجبی به شهرت رسید و برخی از بازیگران نوجوان به فیلم‌ها و سریال‌های دیگری دعوت شدند.


 سیر در زمین سوالات

 این‌ساده‌های دوست‌داشتنی بهانه سریال‌های تلویزیونی

در بین سریال‌هایی که برای نوجوانان ساخته شده، «بزرگمرد کوچک» تا حدی از فانتزی و تخیل بهره گرفته است. در این سریال علیرضای پرجنب و جوش و کنجکاو که در مقطع راهنمایی تحصیل می‌کند، دست به کارهای عجیب می‌زند و گاهی در خیالاتش به سفرهای تاریخی و افسانه‌ای می‌رود.

علیرضا با بازی محمد شارانی، در سرزمین سوالات ریز و درشت سیر می‌کند و از هوشش برای یافتن پاسخ‌ها بهره می‌گیرد، اما ضمن موفقیت، خیلی وقت‌ها برای دیگران دردسر درست می‌کند. کمی ناامیدکننده است، ولی تمام سهم نوجوانان ما از آثار علمی ـ تخیلی همین بزرگمرد کوچک به کارگردانی مسعود رسام است که دستش از دنیا کوتاه شده و دیگر نیست که به ساختن یک اثر فانتزی یا علمی‌ـ تخیلی از او برای نوجوانان امید داشته باشیم.


 نوجوان‌های بهشتی

 این‌ساده‌های دوست‌داشتنی بهانه سریال‌های تلویزیونی

در بین سریال‌های مربوط به نوجوانان، دو اثر با یک نام وجود دارد؛ «بچه‌های بهشت» به کارگردانی خسرو معصومی و «بچه‌های بهشت» به کارگردانی حسین قاسمی جامی.

سریالی که معصومی کارگردانی کرده به نقش و حضور نوجوانان در مبارزات مردمی علیه نظام ستمشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی ایران می‌پردازد. این سریال سال ۱۳۸۹ در ۱۳ قسمت از شبکه دو به نمایش درآمد. در این سریال هم به ویژگی‌های خاص نوجوانان مانند ماجراجویی و کنجکاوی توجه شده و مانند بسیاری از سریال‌های مربوط به نوجوانان بستر اصلی این سریال هم مدرسه است. سریالی که حسین قاسمی جامی ساخته درباره شهید حسین فهمیده است و داستان یک فیلمساز جوان به نام رحمتی را روایت می‌کند که در جبهه با همرزم حسین فهمیده و بهنام محمدی آشنا بود. پس از جنگ، رحمتی تصمیم گرفت زندگی شهید فهمیده را بازسازی کند، اما بسختی می‌تواند یک نوجوان با شباهت ظاهری به شهید فهمیده، پیدا کند. درنهایت او پسری ۱۳ ساله در کرج پیدا می‌کند که بازی در این نقش را قبول نمی‌کند!


 

شیرینی‌ بی‌پایان

 این‌ساده‌های دوست‌داشتنی بهانه سریال‌های تلویزیونی

قصه سریال «دنیای شیرین» قصه زندگی روزمره بچه‌‌های قشر متوسط جامعه است با همه تلخی‌ها و شیرینی‌هایش. شیرین با بازی زهرا جواهری در یک خانواده پنج نفره زندگی می‌کند؛ پدرش گلفروش‌ و مادرش پرستار است و دو برادر کوچک‌تراز خودش دارد.

هیچ چیز پیچیده‌ای در این قصه و آدم‌هایش وجود ندارد؛ همه چیز معمولی است جز این‌که سعید پسردایی شیرین با بازی سپهر آزادی، مادرش را از دست داده و کنار آمدن با این مسأله گاهی برایش دشوار است. بجز این، بقیه اتفاقات در خانواده شیرین، کامل معمولی است، ولی همه این اتفاقات معمولی به قدری زیبا و دلنشین روایت شده و به تصویر کشیده شده که هنوز می‌تواند مخاطبانی را پای این سریال بنشاند.

آنچه به سریال «دنیای شیرین» جذابیت بخشیده، نگاه نوجوانانه، پرامید و کنجکاو شیرین و و روایت‌های متفاوت او از اتفاقات و ماجراهاست. این نگاه بیشتر از هر چیز در نریشن‌هایی با صدای زهرا جواهری به تماشاگر انتقال پیدا می‌کند و فضای لطیفی در سریال به وجود می‌آورد که خاص بهروز بقایی و نگاه متفاوت او به زندگی است. بقایی در سریال «دنیای شیرین» یک شیرینی بی‌پایان و امیدبخش را خلق کرد که از دل آن سریال «دنیای شیرین دریا» متولد شد.


 مثل هیچ‌کس

 این‌ ساده‌های دوست‌داشتنی، بهانه سریال‌های تلویزیونی

سریال «مدرسه ما» بر مولفه‌هایی استوار شده که در بیشتر سریال‌های مربوط به نوجوانان مشهود است؛ یکی فضای مدرسه و دیگری روحیه نوجوانان. این سریال را داریوش یاری کارگردانی کرده و درباره دانش‌آموزان سوم راهنمایی است که دردسرها و مشکلاتی برای مدرسه ایجاد کرده‌اند، اما در «مدرسه ما» اتفاق ویژه‌ای رخ می‌دهد؛ از میانه سال معلم ادبیات جدیدی جایگزین معلم قبلی می‌شود که مثل همه نیست. سریال «مدرسه ما» بیشتر از هر چیز بر روایت قصه‌ها و ماجراها متمرکز است و تاثیرگذاری بر مخاطب را هدف قرار نداده است.

منبع: برترینها

تئاتر «مورچه‌ها»؛ تجربه‌ای از رودخانه تا کاروانسرا

گروه گاراژ سال‌هاست در بافت فرهنگی- اجتماعی ویژه‌ای دست به تجربه می‌زند. این گروه تئاتری، زیست‌بومی به نام قم را برای تلاش‌هایشان برگزیده‌اند؛ مکانی که به واسطه فضا و اتمسفر خاصش، تصویری کاملا متفاوت از کلیت ایران برایش می‌توان تصور کرد.

در بافت سنتی و البته دینی قم، گروه «گاراژ» موفق شده است اَشکالی از تئاتر را تجربه کند که در پایتخت نیز آوانگارد به حساب می‌آید. علی مسعودی، کارگردان این گروه، رویه هم‌گروهی‌هایش را تلاشی در راستای انسان‌شناسی و پژوهش در باب فرهنگ‌شناسی می‌داند. حال در برنامه عصر تجربه که گاراژ فرصت یافته تا در تهران اجرائی داشته باشد، مسعودی از تجربه‌هایش و موانع پیش‌ِروی گروه‌هایی همچون گاراژ می‌گوید.

تجربه از رودخانه تا کاروانسرا 

با توجه به اینکه شما در بافت خاصی از ایران زندگی می‌کنید، در آن بافت دیدگاه جامعه نسبت به تجربه‌های شما چیست؟ شما می‌پذیرید که آدم تجربه‌گرایی هستید یا نه؟

زیست ما بیش از ١٠ سال طول کشیده و با یک نام دیگر بیش از ۱۳ سال. چیزی حدود هشت سال است که جامعه ما را پذیرفته است؛ یعنی پنج، شش سال سخت. در آن سال‌ها برای حل مشکل مکان تمرین ناچار بودیم در رودخانه بی‌آب قم تمرین کنیم؛ سال‌هایی که قدیمی‌ترها نمی‌توانستند کار ما را به‌عنوان یک گونه تئاتر قبول کنند. نام آن سال‌ها را دوران رودخانه گذاشته‌ایم؛ دوره‌هایی که با سختی زیاد و در جاهایی عجیب‌وغریب برای تمرین می‌گذشت و ما سعی در زنده‌ماندن تمرین‌هایمان داشتیم.

آنجا چه کارهایی می‌کردید؟

تمرین بدن و بیان. ساعت‌ها بداهه‌پردازی حرکت، بررسی اینکه حرکت چیست و چگونه شکل می‌گیرد و اینکه خاطره و جامعه، چطور بدن ما را شکل داده‌اند که درنهایت تبدیل به اجراهایی می‌شد که در مسیر روزهای تمرینی شکل می‌گرفت.

یعنی تمرین اجرا انجام می‌دادید؟

تمرین در گاراژ فرایند ممتدی است که بازیگر از طریق آن به کشف خود و خود روی صحنه می‌رسد. ما برای هر اجرا یک‌ سال تمرین می‌کنیم. پیش از شکل‌گیری هر اجرا، دوره‌ای پژوهشی را روی یک موضوع خاص شروع می‌کنیم. بیشتر این موضوع‌ها علایق هرکدام از ما در دوره زمانی تمرین‌هاست. در‌عین‌حال اکتورها هم شروع به طراحی حرکت می‌کنند. از ابتدا مسیر ما شکلی شبیه به این داشته. همین کارها را در رودخانه هم انجام می‌دادیم.

با باربا آشنایی دارید؟

بله، هم آشنا هستم و هم دوبار در اُودین بوده‌ام؛ شگفت‌انگیزند. امیدوارم به‌زودی، دوباره ایران امکان اجرائی از ایشان را داشته باشد. شخص یوجینیو و ادین یکی از منابع الهام همیشگی ما هستند. حمایت بی‌منت یوجینیو همیشه برای ما انرژی‌بخش بوده است.

تا کی در رودخانه تمرین می‌کردید؟

در سال ۸۸ در جشنواره استانی شرکت کردیم؛ با اثر مرجوع نفر بعد. اصغر دشتی داور جشنواره بود. کار را دید و انرژی فراوانی به ما داد. از آن دوره به بعد ناگهان نظر دیگر فعالان جامعه تئاتر قم به گروه ما تغییر کرد. کم‌کم این مدل دیگر تئاتر که متفاوت بود، از سوی توده مردم هم پذیرفته شد. در ابتدای مسیر جامعه محدودی از مخاطبان قمی کارهایمان را دنبال می‌کردند که به‌مرور این جامعه بزرگ‌تر شد. هر اجرا برای ما مراسمی شگفت‌انگیز می‌شد؛ شکلی از ضیافت که اجرا بخشی از کل مراسم بود؛ سرشار از شیرینی و نوشیدنی بسیار.

برای این کار دلیلی داشتید؟

 تجربه از رودخانه تا کاروانسرا

بله، امر تئاتر بیشتر از اینکه هنر کارگردان،  بازیگر و نویسنده باشد، هنر مخاطب است. تمام تفاوتی که با سینما پیدا می‌کند، در همین است. فکر می‌کنم در تمام رویکردهای جدید به حوزه نمایش هم تأکید همه بر مخاطب است.

تئاتر در انتها هنر مخاطب است نه هنر مجری. ما پی آن بودیم که گونه‌ای از آرامش فکری را در جامعه خودمان ایجاد کنیم که نه به مرزهای کسی تجاوز کند و نه ایدئولوژی خاصی داشته باشد. بلکه با کمک فرهنگ و در بستری تاریخی جامعه را تلطیف کند. آفتاب قم تند است و ما باید آفتاب را لمس کنیم. ساعت چهار ظهر مرداد قم، وقتی آفتاب روی سَر می‌خورد، تصویرها شکل دیگری می‌شوند؛ با کوچک‌ترین اتفاقی رنجیده‌خاطر و عصبانی می‌شوید. هنر، بازنمایی گاهی از این لحظه‌هاست. کالت هم همیشه با آرت می‌آید. بخش فرهنگ لزوما به معنای رسوم نیست. راهکارهایی است که یک جامعه، در دوره‌های مختلف تاریخی، برای رفع تنش انتخاب می‌کند. فرهنگ تنها جایی است که این امکان را به آدم می‌دهد. هرچند بوم ما در حوزه فرهنگ همیشه تنگ‌نظر بوده است. بارها مستقل‌ترین و بی‌حاشیه‌ترین حرکات فرهنگی شروع شده‌اند اما مانعی جز تفکر دولتی برابر خود ندیده‌اند. وظیفه ما به‌عنوان فعال فرهنگی به دست‌آوردن راه‌کار حل این مشکلات است.

گونه‌هایی که افراد با آن مشهور شدند و شهرت جهانی کسب کردند بدون حمایت دولتی ممکن نبوده. چه مانعی وجود داشته که دولت به غیر از تفکر حاکم در آن هشت‌ساله، از شما حمایت نکند؟

من فکر می‌کنم یک دلیل عمده در جامعه ما همیشه خود آرتیست‌ها هستند. در جامعه‌ای که با قوانین دوپهلو و شرط و شروط‌ها، فعالیت در امور فرهنگی و هنری را زجرآور کرده‌اند، هم‌صنفی‌های ما به جای اینکه بدنه واحدی را شکل دهند، روبه‌روی هم قرار می‌گیرند. باید قبول کنیم که متأسفانه هنرمند در جامعه ما هرگز احساس قهرمان‌بودن نمی‌کند. حالا این وسط یک عده هم بخواهند برنامه‌ای را با یک نهاد دولتی شروع کنند، معلوم است که با هزاران مشکل از سوی هم‌صنفی‌های خودشان روبه‌رو می‌شوند.

 تئاتر «مورچه‌ها»؛ تجربه‌ای از رودخانه تا کاروانسرا

فرصت‌هایش وجود داشت که این اتفاق بیفتد؟

هر زمانی که من با شهرداری جلسه می‌روم متأسفانه بی‌نتیجه است؛ بابت همین دست مشکلات. شهرداری پاریس می‌آید و یک سوله متروکه را در اختیار تئاتر دوسولی می‌گذارد و آن گروه می‌تواند بزرگ‌ترین حرکت تئاتر آزمایشگاهی را در کارتوچری پایه‌گذاری کند. دولت آب و برق و گاز را کمک نمی‌کند ولی با اندکی خلاقیت مکان را در اختیار یک حرکت مستقل می‌گذارد؛ مکان به‌عنوان ‌گران‌ترین سرمایه که هیچ‌وقت یک کمپانی مستقل نمی‌تواند از پس تأمین آن بربیاید. ما مکتوبات بسیاری آماده کردیم که چطور می‌شود مکان‌های فرسوده شهری را تبدیل به مکان‌های فرهنگی- هنری کرد. ولی در هر جلسه گویی همه جواب‌ها از پیش تعیین شده بودند. در «قم» همه‌چیز پیچیده‌تر می‌شود و من همه این مشکلات را از تفکر دولتی می‌بینم.

وضعیت در شیراز یا اصفهان متفاوت نیست؟

من می‌گویم متفاوت است. اگر با حجم کاری که بچه‌های ما می‌کنند روبه‌رو شوید جا می‌خورید. یک عده بدون هیچ سرمایه‌ای، بدون اینکه کمکی از دولت بخواهند، ساعت‌ها کار می‌کنند و باز نمی‌توانند مسئولان شهری را قانع کنند. من می‌گویم در هر شهر دیگری بود این حجم از کوشش و رنج، مسئولان شهری را قانع کرده بود. دولتی‌ها وقتی نمی‌توانند هیچ دلیلی برای کارهایشان بیاورند، می‌گویند اینجا قم است. این بهانه‌ای شده تا دولتی‌ها هیچ کاری نکنند. به‌نظر من این تنها پوششی است برای پنهان‌کردن کرختی با لذات این تفکر. میل به کارنکردن است نه چیز دیگر. به‌نظر من کسی که بتواند یک راه‌حل برای زیست‌ فرهنگی در قم به دست بیاورد، می‌تواند یک راه‌حل جامع برای ایران بدهد.

من حس می‌کنم شما با کارتان می‌خواهید یک کنشگر فرهنگی- اجتماعی شوید در بستر قم. اگر بروید مثلا در تهران کار کنید دیگر کنشگر نیستید؟

ما نامش را نیروی گریز از مرکز گذاشته‌ایم. بله ما می‌گوییم وجود پایگاه مذهبی حساسیت‌های ویژه این شهر  و نزدیکی به پایتخت موقعیت اقتصادی- فرهنگی ویژه‌ای ایجاد کرده. همه این عوامل در کنار طبیعت کویری، محیطی ویژه برای پیگیری آزمایش در گاراژ تئاتر شده است؛ یعنی می‌توانیم از ساعت سه بعدازظهر تا ساعت ۱۰ شب یک‌بند تمرین و تحقیق و پژوهش کنیم. خیلی بعید است این اتفاق در پایتخت بیفتد؛ در مرکز همه‌چیز سریع‌تر است.

هرچند در قم هم مشکلات خاصی وجود دارد. در قم بودجه فوق‌العاده‌ای صرفا برای کارهای خاص وجود دارد و درک می‌کنم که عملا از لحاظ این نگاه، گروهی که دغدغه‌اش انسان‌شناسی فرهنگ است جا نمی‌گیرد؛ اما فکر کنید که ما در گاراژ تا سال پیش هرگز بازیگر زن نداشتیم؛ زیرا تا سال‌ها همین امر تنها راه زنده‌ماندن ما در قم بود. شبیه همین اتفاق‌ها چند سال پیش برای جابر رمضانی هم افتاد و او ترجیح داد هرگز در قم کار نکند. تا سال قبل امید من بیشتر از این حرف‌ها بود ولی نمی‌توانم انکار کنم که خیلی وقت‌ها دلسرد می‌شوم ولی همچنان امیدوارم.

یک بخش خصوصی آمده و جور بخش دولتی را می‌کشد. من همیشه احساس خطر می‌کنم چون ابزارهای اقتصادی قوی ندارند. شما فکر می‌کنید بخش خصوصی می‌تواند جور این قضیه را بکشد؟

حرفه تجاری من برنامه‌نویسی است. من احساس می‌کنم سناریوهای معادل در حرفه‌‌های دیگر خیلی جاها به کمک حوزه فرهنگ می‌آید. یک شرکت نوپای کامپیوتری با همین مشکلات دست‌وپنجه نرم می‌کند. اگرچه چون حوزه کاری‌شان اندیشه‌محور نیست در جامعه‌ای مثل ایران مشکلات کمتری دارند.

ولی بازهم در حوزه اقتصادی مشکلات مشابهی با یک کمپانی نوپای تئاتری وجود دارد. ورود مفاهیمی مانند پروژکت‌ پلنینگ یا برنامه‌ریزی‌های سالانه می‌تواند مقداری ضریب اطمینان زنده‌ماندن این‌گونه حرکت‌ها را بیشتر کند ولی با همه این تفاسیر ۱۲ سال تلاش من و دوستانم برای این بوده که گاراژ بتواند ۵۰ سال عمر کند. یکی از بزرگ‌ترین آرزوهای ما این است که گاراژ بتواند پنج دهه عمر کند و در انتها تبدیل به یک موزه فرهنگی شود و چه بهتر که بتوانیم در شهرهای مختلف، نه‌فقط تهران و قم، این مسیر را ادامه دهیم.

به نظرت جامعه‌ای مانند تهران آمادگی چنین حرکاتی را دارد؟

هیچ حرکت مستقل هنری ماندگاری در پایتخت شکل نگرفته است. منظور من پایتخت اقتصادی است. لیوینگ تئاتر به ‌عنوان گروهی که من ستایش می‌کنم، یک کمپانی خیلی شیک است؛ جولیان بک و جودیت مالینای فقید و خیلی کسان دیگر. آنها ۱۰ سال ناچار شدند از آمریکا مهاجرت کنند به اروپا؛ یعنی در نیویورک که پایتخت اقتصادی آمریکاست نمی‌توانستند فعالیت کنند. سازوکار اقتصادی پایتخت‌ها طوری است که کار را برای حرکات مستقل فرهنگی سخت می‌کنند.

نمی‌شود به‌صورت قطعی گفت. مثلا هنر تجسمی.

سازوکار اقتصادی هنرهای تجسمی با یک کمپانی نمایشی فرق می‌کند. من خیلی از فکت‌هایی که می‌گویم صرفا در حوزه نمایش است. من کمپانی مستقل نمایشی که توانسته باشد با شرایط پایتخت کنار بیاید، نمی‌شناسم.

مثلا برشت و پیسکاتور را جزء اینها نمی‌دانید؟

باز تأکید من روی کمپانی مبتنی بر هنر اجراست تا یک فرد صرفا مؤلف.

مثلا کاستولوچی؟

تأکید من بیشتر بر کمپانی مستقل فرهنگی است. کاستولوچی خیلی در سلیقه ما نیست. نیروی گریز از مرکز بیش از آنکه یک امر ایجابی باشد، یکی از راه‌حل‌های پیشنهادی ما برای مدل رفتاری است. نتیجه امروز ما این شده: ایران کلی مکان مانا دارد که بیش از صدها سال عمر دارند ولی متأسفانه فراموش شده‌اند. این‌طور مکان‌ها بهترین مکان‌ها برای اجرا و برگزاری سشن‌های هنری هستند.

شما جایی را کشف کردید؟

من کشف نکردم ولی امتحان کرده‌ام؛ کاروانسرای دیر گچین در جاده قم به گرمسار.

هیچ‌وقت مریوان تئاتر اجرا کرده‌اید؟

ما مختصات نمایشمان را دقیق می‌دانیم. نمایش ما خیابانی نیست. نام تئاتر ما آزمایشگاهی است و ما کلی جمله برای آن داریم که در تئاتر چه می‌خواهیم. هرچند گونه‌ای اجرا برای خیابان‌ها هم داریم. ولی در کل فستیوال‌های ایران را زیاد نپسندیدم؛ نگاهشان فستیوالی است و از یک جایی رقابتی می‌شود. اکثرا پیش از شروع، برای فستیوال تم‌هایی کم‌عمق و در راستای پروپاگاندا می‌گذارند و بیش از آنکه هنر را به‌عنوان پدیده بررسی کنند، کالایی برای گسترش مفهوم و ایدئولوژی می‌بینند. درحال‌حاضر فجرپلاس حرکت بانمکی است که آن را مدیون سالن‌های خصوصی هستیم؛ رویکرد فستیوال‌های ایران هنوز بسیار سنتی است.

 تجربه از رودخانه تا کاروانسرا

تا الان حرکت خوبی ندیده‌اید؟

یک‌ بار در جشنواره دانشجویی شرکت کردم و یک‌ بار در فجر؛ حضور برای یک ‌بار در همه اینها قانع‌مان کرده که فعلا برای حضور گاراژ در فستیوال‌های داخلی مردد باشیم. ولی از طرفی مکان فوق‌العاده‌ای برای ارائه هستند. مبتنی‌بودن فستیوال‌ها بر مناسبات سیاسی آزاردهنده است و امید به این فستیوال‌ها را کاهش می‌دهد.

با ادینبورو کار کردید؟

نه، ولی از جمله فستیوال‌هایی است که فرینج دارد. اگر به من بگویند خودت چگونه فستیوال‌هایی را دوست داری، در جواب می‌گویم که گروه لابراتواری زیستش فارغ از جغرافیاست؛ یعنی گاراژ می‌تواند دوست ادین محسوب شود فارغ از اینکه در قاره‌ای دیگر است. فستیوال‌هایی که برای من جذابند فستیوال‌هایی هستند که کمپانی‌های مستقل برگزار  و دوستان و خویشاوندان فکری خود را برای مشاهده و اجرا دعوت می‌کنند. پیش از این مواردی داشتیم مثلا لاسلکتا را داشتیم. دوستان ما در اسپانیا بودند ولی دوره سیاسی خاصی در ایران بود. یا داه در صربستان بود که در دوره خیلی خاصی از تاریخ ایران افتاد که از دست ما رفت ولی تعاملات ما با ادین تقریبا ثابت نگه داشته شده است.

درنهایت اینکه با توجه به بافت تهران، تهران نمی‌تواند جای خوبی باشد؟

نه این‌طور نیست. اگر بگویند کجای تهران را بیشتر برای اجرا دوست داری، می‌گویم جاهایی که تا حالا نگاه اجرائی به آنها نشده است؛ قطعا ارائه نمایش در تهران جذابیت خاص خودش را دارد. ولی ترجیح من این است که تمرین در جایی غیر از تهران باشد. تهران نیازمند دیدن اجراهایی است که خارج از خودش ساخته شده باشد. شرایط پایتخت باعث می‌شود که زیست مستقل منوط به فاکتورهای اقتصادی باشد و این به معنای زیست غیرمستقل است. با بهترین ایده‌ها هم که شروع کنی، یک سرمایه‌گذار می‌آید و حرکت مشابهی را شروع می‌کند که در بدو تولد، اثری از آدم باقی نمی‌ماند.
پس یک مانع بزرگ وجود دارد و عملا منتفی می‌کند.

ما عاشق مواجهه هستیم. هر پدیده جدید در ابتدا شکل مشکلی دارد ولی تلاش و رنج مواجهه، راه‌حل را نمایش می‌دهد.

راه‌حل شما چیست؟

حضور اول ما، شکلی که سعی در معرفی گاراژ داریم، به دست‌آوردن دوستانی است که در هر ضیافت اجرائی آنها را دعوت کنیم و… .

اگر اجراهای شما به دو، سه و چهار برسد، چهارمی هم می‌تواند چنین شکلی داشته باشد؟

گروهی که فاکتورهای صریح و مشخصی دارد، می‌تواند امیدوارتر باشد که می‌شود. بعد از این اجرا امیدواریم بتوانیم سریع‌تر گونه خود را معرفی کنیم و فکر می‌کنم  خروجی بخش پژوهش ما، ماده خام فوق‌العاده‌ای برای پیشنهاددادن شیوه رفتارهای جدید در حوزه هنر مبتنی بر اجراست. قطعا من برای رپرتوار عصر تجربه هم پیشنهاد دارم ولی به نظرم آرتیست بهتر است به‌عنوان مجری وارد شود نه پیشنهاددهنده.


منبع: برترینها

سفر به خانه‌ای پُر از اصالت و هنر ایرانی

ورودی خانه خانم و آقای طباطبایی از حیاطی سرگرفته شده است. باغچه‌هایی در ضلع شرقی و غربی در کنار دیوار حیاط، چند باغچه کوچک و یک تاب فلزی سفید که از دلبستگی سال‌های دورتر حکایت می‌کنند. خانه‌شان دوطبقه‌ای بوده و بر روی پارکینگ همکفی که با نمای سنتوری و دو ستون سنگی از سنگ سفید و تراس‌هایی گسترده بر چهره‌ حیاط است، قرار گرفته است. از آن خانه‌هایی که دیگر کمتر در محله‌های تهران می‌توان دید، به‌خصوص در محله‌هایی که بعد از انقلاب، گسترش پیدا کرده و رونق یافته‌اند. خانه‌ زیبای جلوی روی ما نیز در محاصره‌ آپارتمان‌هایی که آسمان را خط انداخته‌اند گرفتار است و همین مسئله، نوستالژی خانه را دلنشین‌تر می‌کند. سفر ما از اینجا آغاز می‌شود:

 سفر به خانه ای از اصالت و هنر ایرانیتقارن زیبایی‌ها...

تور خانه گردی در یک نگاه

  •  تعداد افراد ساکن: ۲ نفر
  • شغل: خانم خانه‌دار/  آقا بازنشسته موقعیت: تهران/ سعادت‌آباد
  • متراژ فضا: ۲۰۰متر
  • سال ساخت: ۱۳۶۴
  • تعداد طبقات: دو طبقه مستقل
  • ملک: شخصی
  • تعداد اتاق‌خواب: دو خواب
  • تعداد سرویس بهداشتی: ۲ عدد
  • سبک دکوراسیون: تلفیقی/  رسمی
  • ویژگی های برجسته طراحی: طراحی داخلی بدون هیچ‌گونه هدر رفت فضا، جدایی فضای خصوصی از مهمانخانه و ناهارخوری اصلی و محفوظ بودن آشپزخانه، نور طبیعی مناسب در نشیمن، غذاخوری خانواده و آشپزخانه از راه نورگیر سقفی پاسیو و وجود یک باغچه زیبا در فضای داخلی
  • رنگ‌های غالب: انواع رنگ‌های چوب طبیعی، سفید گرم، کرم، طلایی پخته و برنز
  • مدت‌زمان طراحی: حدود پنجاه روز
  • هزینه: رقم دقیقی در دست نیست
 سفر به خانه ای از اصالت و هنر ایرانیتقارن زیبایی‌ها...

در انتظار دیدار

از چند پله‌ کم‌ارتفاعی که بالا می‌رویم درِ شیشه‌ای کوچک، ولی تمیز، تابلویی زیبا و میز کوچکی با گلدان گل بر روی آن به ما خوش‌آمد می‌گوید. زمانی که درِ چوبی خانه به رویمان باز می‌شود، چشمه‌ای از نور ملایم آرامش‌بخشی به ما لبخند می‌زند. ورودی خانه، فضای دلبازی است که با کف پارکت و بوفه بزرگ و زیبایی که به‌تنهایی یک اثر هنری فوق‌العاده و قدیمی به حساب می‌آید، با اصالت تمام، هنر دست مبل‌ساز ایرانی را به تماشا می‌گذارد. علاوه بر این، در این قسمت با منبت‌کاری خاصی از نگاره‌های مینیاتوری بانوی نقاشی‌هایی که در تزئین کتاب‌های شعر حافظ می‌بینیم نیز رو‌به‌رو می‌شویم؛ قاب آیینه‌ بزرگی بر فراز آن به زیبایی بر دیوار نشسته است و قاب‌های عکس عزیزان بر روی بوفه نیز خودنمایی می‌کنند. قالیچه دستباف ظریفی چون نگینی بر روی پارکت کف می‌درخشد. در کل تمام خانه با قالیچه‌های چشم‌نواز هنرمندان ایرانی، سبک اصیلی به فضا بخشیده است.

 سفر به خانه ای از اصالت و هنر ایرانیتقارن زیبایی‌ها...

بالابلندی!

روبه‌روی در ورودی، دو پله از جنس سنگ مرمر، ما را به مهمانخانه دعوت می‌کند. طرف چپ، یک نیم ست کلاسیک به همان سبک بوفه و در سمت مقابلش هم نیم ست کلاسیک دیگری که ظریف، زیبا و ساده است پذیرای مهمان‌هاست. دو تک‌صندلی با نقوش منبت مینیاتوری پشت به پنجره‌ قدی با پرده‌های رسمی، فضای دنج دونفره‌ای را به وجود آورده‌اند. ابتکار جالبی که به چشم می‌آید، در نظر گرفتن تاقی‌های کوچکی برای جایگیری سیستم سرمایشی و گرمایشی است. تنوع اصلی به تابلوها و عناصر تزئینی فضا تعلق می‌گیرد: تابلوها و مجسمه‌هایی رسمی در کنار آثار هنری مدرن. باید به این نکته نیز اشاره کرد که روح حاکم بر فضا، این تنوع را وحدت می‌بخشد و بار اصلی این وحدت هم بر دوش هماهنگی رنگ‌هاست: رنگ‌های چوب، رنگ‌های سفید گرم و طلایی پارچه‌ها و عناصر تزئینی و پذیرایی از جنس نقره که جلوه دیگری از هنر دست ایرانی است.

بفرمایید سر میز!

ناهارخوری در امتداد مهمانخانه و در سمت چپ آن قرار گرفته است. تابلوی بزرگی از کوبلن فرانسوی بر دیوار انتهایی که رنگ پرمایه‌تر و پررنگ‌تری دارد، آویزان است. میز غذاخوری بزرگی همراه با صندلی‌های دور آن هم مانند بوفه با نقوش مینیاتوری و طرح‌های زیبای اسلیمی دیده می‌شود. در بالای میز هم یک لوستر برنزی زیبا خودنمایی می‌کند.

 سفر به خانه ای از اصالت و هنر ایرانیتقارن زیبایی‌ها...

نقطه‌ کانونی: چهره‌ بانوی قاجاری بر فراز شومینه

شومینه‌ای بین دو پنجره قدی در ضلع شمالی قرار دارد. دو تنگ زیبای قدیمی در دو طرف و تابلوی نقاشی از چهره یک بانوی قاجاری مربوط به سال‌های دور هم در وسط و بر دیوار چشم‌نوازی می‌کند. این‌چنین شومینه‌ای دو بخش مهمانخانه و غذاخوری را تفکیک و درعین‌حال به هم وصل می‌کند. روح قرینگی در سبک چیدمان همه‌جا حضور دارد و با خود، نوعی آراستگی و متانت به همراه دارد.

غذاخوری کوچک صمیمی!

میزگردی با بخش گردان، صندلی‌های حصیری و چراغ کلاسیک کریستالی با کلاهک‌های پارچه‌ای بر بالای آن در سمت چپ هال ورودی و بعد از منحنی نرم زیبای دیوار در کنار باغچه‌ کوچک خانگی برای دورهمی‌های دوستانه و خانوادگی در نظر گرفته شده اند. هماهنگی بافتی در کف صندلی‌های مدل لهستانی دور میز با زیر بشقابی‌های گرد حصیری، وحدت شکلی دایره‌وار میز، صفحه‌ گردان روی آن و چراغ زیبای آویزان بر فرازش به سبک رسمی فضا آرامش زیبایی بخشیده است.

 سفر به خانه ای از اصالت و هنر ایرانیتقارن زیبایی‌ها...

صفای آشپزخانه!

از دو سمت می‌توان به آشپزخانه دسترسی داشت: یکی از سمت غذاخوری اصلی و دیگری از سمت مهمانخانه. آشپزخانه از سمت غذاخوری دارای کانتر و باز است. نور طبیعی آن از پنجره‌ قدی و بزرگ غذاخوری و دیگری  از سقف نورگیر پاسیو در سمت شرق می‌آید. کاشی‌های سبز و کابینت‌های سبز کم‌رنگ، حس آرامش و راحتی به فضا می‌بخشد؛ درحالی‌که انرژی مثبت رنگ سبز هنوز همراه آن است.

سبز سبزم، ریشه دارم…

باغچه سبز کوچکی در قسمت شرق آشپزخانه و در فضای نشیمن خانوادگی قرار دارد. برای رفتن به نشیمن باید از دو پله‌ مرمری دیگر پایین آمد. این فضا در سال‌های پیش یک اتاق‌خواب بوده و بعدها با مستقل شدن بچه‌ها دیوار آن برداشته و تبدیل به اتاق جمع‌های خصوصی و خودمانی‌تر شده است. طراحی باغچه‌ کوچک با خانم خانواده بوده است. یک دستگاه بخور، همواره به فضای سبز اتاق رطوبت می‌رساند. تابلوهای این اتاق هماهنگ با فضا نقاشی‌هایی از گل‌هایی با تکنیک‌هایی از مدادرنگی و یا آبرنگ و هنر دست دختر نازنین خانواده است. در اینجا نیز دو قالیچه‌ جفت اصفهان با  نقوش پیچ‌درپیچ اسلیمی‌ ظریف و گل‌های شاه‌عباسی به لطف محیط افزوده است. پارچه‌ کاناپه‌ اتاق نیز گل‌دار است. حضور گیاهان در جای‌جای خانه در گلدان‌هایی متفاوت و کنار مبلمان، بسیار خوشایند و چشم‌نواز هستند.

 سفر به خانه ای از اصالت و هنر ایرانیتقارن زیبایی‌ها...

 از هر دری، سخنی…

در هنگام نوشیدن چای خوش‌رنگ در استکان‌هایی با نگاره‌های زیبای نقره‌ با خانم طباطبایی گفتگو می‌کنیم. ایشان از خود می‌گویند، اینکه این فضای دل‌انگیز و باسلیقه حاصل سال‌هایی دراز و گزینش اجزا آن هم با حوصله، دقت و البته عشق به زیبایی و اصالت ساخته‌های هنری ایرانی است. از آنجایی که خودشان اصالتاً اهل اصفهان هستند، طبیعی است که آب و گلشان با هنر و دیدشان نیز هنرپسند باشد.

تمامی این موارد به علاوه آموزش‌هایی نیز که خودشان در زمینه هنر دیده اند، همه با هم در فضای خانه‌شان به‌خوبی هویداست، فضایی که لطیف  بوده و با سبکی رسمی به همراه نگاهی هنر محور و رعایت تقارن بصری ساخته‌شده است؛ تقارن بصری‌ای که در خون معماری و هنرهای گوناگون خطه‌ اصفهان می‌توان دید، آرامش و وقاری که پناهگاه آشفتگی این روزگار شلوغ و بی‌ثبات شده است. حیف که باید از این جزیره‌ آرامش و صمیمیت جدا شویم و برویم…

 سفر به خانه ای از اصالت و هنر ایرانیتقارن زیبایی‌ها...
برای تهیه مجله منزل می توانید به صورت حضوری از کیوسک های روزنامه فروشی سراسر کشور و برای خرید نسخه الکترونیک از وب سایت  اقدام نمائید.

ضمنا برای اشتراک نسخه چاپی مجله منزل روی تصویر زیر کلیک کنید:


منبع: برترینها

نمایشگاه جهانیِ اکسپوی قزاقستان، در یک چشم‌انداز جهانی

Expo برگرفته از واژه Exposition است و به نمایشگاه‌های جهانی که میانه‌های سده نوزدهم (میلادی) بر پا گردیده گفته می‌شود. 

نمایشگاه‌های جهانی (اکسپو) یکی از پیشرفته‌ترین و جامع‌ترین گردهمایی‌های عصر صنعت و تکنولوژی است که به فاصله زمانی پنج یا دو و سه ساله با میزبانی کشورهای مختلف برگزار می‌شود. ایده برگزاری نمایشگاه‌های جهانی به سنت رایج برگزاری نمایشگاه‌های سالانه در فرانسه باز می‌گردد. درسال ۱۸۴۴ نمایشگاهی باعنوان نمایشگاه صنعتی فرانسه درپاریس برگزار شد که این نمایشگاه زمینه‌ساز ادامه این قبیل نمایشگاه‌ها درسطح بین‌المللی و با نام نمایشگاه جهانی بود. اولین دوره این نمایشگاه‌هاپس‌ازانقلاب صنعتی بانام “نمایشگاه بزرگ” درهایدپارک لندن درسال ۱۸۵۱ برگزارشد و به این ترتیب نمایشگاه‌های جهانی ازاواسط قرن نوزدهم سازماندهی شدند.

 
اما تازه‌ترین تجربه برگزاری نمایشگاه‌های بین المللی تخصصی امسال و در آستانه قزاقستان رقم خورد.   رویدادی که با رویکرد “آینده انرژی” از ۱۰ ژوئن تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۷ در آستانه برگزار شد و توانست معماری پایتخت قزاقستان را به طور قابل توجهی تغییر دهد . این رویداد با ایجاد منطقه ای جدید در ۱۷۴ هکتار مکانی ویژه برای نمایشگاه EXPO 2017 را تدارک دید. حالا و در حالی که برخی از این دست نمایشگاه‌ها همچون اکسپو ۱۸۸۹ پاریس به یادمان‌هایی جهانی بدل شده‌اند این پرسش مطرح می‌شود که آیا آستانه هم یکی از آن‌ها خواهد بود؟

فرصت نقش آفرینی تاریخی قزاقستان در اکسپو ۲۰۱۷ آستانه

فرصت‌ها و امکان‌هایی که این رویداد جهانی به ارمغان آورده چیست؟ آرک دیلی در گزارش خود به تشریح این فرصت‌ها پرداخته است. سایت نمایشگاه EXPO 2017 که توسط “آدریان اسمیت” و “گوردون گیل” که یک موسسه شناخته شده و مشهور آمریکایی  طراحی شده است، نقطه عطفی جدید در راستای رشد و توسعه پایتخت قزاقستان است. این سایت با زیرساخت‌هایی چون امکانات تفریحی و پارک، ساختمان‌های مسکونی، هتل، مرکز گردهمایی، مرکز خرید چند منظوره و برخی از امکانات زیربنایی دیگر حالا به مرکزی شاخص و نماد فعالیت‌های اقتصادی این کشور تبدیل شده است.

تاریخچه نمایشگاه‌های بین المللی نشان می‌دهد بعض از  مکان‌هایی که به طور ویژه برای نمایشگاه‌های جهانی ساخته شده‌اند، در نهایت به جاذبه ای دارای اهمیت جهانی تبدیل می‌شوند . برای مثال، برج ایفل که مخصوص نمایشگاه جهانی ۱۸۸۹ ساخته شد، یا مجموعه اتومیوم که برای نمایشگاه جهانی بروکسل ۱۹۵۸ طراحی شد، همینطور مجتمع “تاج شرقی” که اکسپوی ۲۰۱۰ شانگهای در چین را میزبانی کرد، به مرور زمان توانستند به چنین جایگاهی دست پیدا کنند.

حالا اکسپو ۲۰۱۷ قزاقستان به پایان رسیده و پاویون این کشور که با قطر ۸۰ متر، ارتفاع ۱۰۰ متر و مساحت بیش از ۲۴۰۰۰ متر مربع به عنوان بزرگ‌ترین ساختمان کروی در جهان شناخته می‌شود، از هم اکنون به یکی از جاذبه‌های اصلی آستانه تبدیل شده است. بنایی که یک نماد جدید برای مفهوم ” آینده انرژی” است و طی برگزاری این رویداد پیشنهادهایی از نقاط مختلف جهان در بهینه سازی انواع اصلی انرژی  فضا-خورشیدی، باد، آب و انرژی جنبشی بود.

این بنای کروی که نمادی از زمین هم محسوب می‌شود، طی برگزاری اکسپو توسط پاویون‌هایی از ۱۱۵ کشور شرکت کننده و ۲۲ سازمان بین المللی احاطه شده بود . طی این نمایشگاه از سوی شرکت کنندگان ۱۹۳ پیشنهاد فناورانه با رویکرد آینده انرژی را به نمایش گذاشتند.

آستانه هم تاریخی می‌شود؟ / میراث اکسپو 2017 قزاقستان در یک چشم‌انداز جهانی

قزاقستان؛ از اکسپو آستانه ۲۰۱۷ تا ” مرکز بین المللی آستانه”  

اما آستانه برای رسیدن به چنین جایگاهی چه پیش بینی‌هایی صورت داده و چه تدابیری اندیشیده است؟

برای راه اندازی این اکسپو که  تنها سه ماه دایر بود، بیش از چهارسال زمان صرف شده و به نظر می‌رسد سرمایه گذاری‌های انجام شده برای ایجاد این زیر ساخت‌ها هدر نرفته چرا که بنا به دستور رئیس جمهوری قزاقستان، کاربری اکسپو به” مرکز بین المللی آستانه”  تغییر خواهد کرد و ساختمان‌ها و تأسیسات ” اکسپو ” به عنوان محل جدید خواهند توانست از این زیرساخت‌ها در جهت فعالیت خود استفاده کنند.

آستانه هم تاریخی می‌شود؟ / میراث اکسپو 2017 قزاقستان در یک چشم‌انداز جهانی

در این چشم انداز، این مرکز به بزرگ‌ترین نهاد جلب سرمایه گذاری در آسیای میانه، اوراسیا و ماوراء قفقاز تبدیل خواهد شد و خدماتی به بازارهای تجاری کشورهای همسایه ازبکستان، تاجیکستان، مغولستان و کشورهای حوزه قفقاز ارائه خواهد داد. شرکت‌هایی که به ” مرکز مالی بین المللی آستانه” بپیوندند نیز خواهند توانست اعتباراتی برای ورود مواد خام، تجهیزات و کالاهای مورد نیاز جهت اجرای پروژه‌های عمرانی دریافت نمایند. در حقیقت این مرکز نقش یک منطقه آزاد را ایفا خواهد کرد و فعالان این منطقه از ویزای اختصاصی و معافیت از محدودیت‌های ارزی برخوردار خواهند شد.

آستانه هم تاریخی می‌شود؟ / میراث اکسپو 2017 قزاقستان در یک چشم‌انداز جهانی

همچنین بورس قزاقستان که در حال حاضر در شهر “آلماتی” ( پایتخت سابق ) فعالیت می‌کند در محل اکسپو مستقر خواهد شد. صندوق ملی National Fund قزاقستان که مازاد درآمدهای نفتی در آن ذخیره شده است نیز به همین مکان منتقل خواهد شد.

در رویکرد فرامنطقه ای این مرکز با بورس‌های لندن ، شیکاگو ، نیویورک و بازار بورس “نزدک” ( NASDAQ Stock Market ) مذاکراتی انجام داده تا شعب خود را در “مرکز مالی بین المللی آستانه” دایر نمایند.

علاوه بر این‌ها تا پایان سال جاری “مرکزسرمایه گذاری و توسعه فناوری‌های سبز” در محل اکسپوی آستانه فعالیت خود را آغاز خواهدکرد و برنامه‌هایی را به منظور تحقق اهداف “توسعه پایدار” از طریق حمایت و گسترش تکنولوژی‌های سبز اجرا خواهد کرد و این در حالی است که انتظار می‌رود بانک جهانی ، بانک اروپایی بازسازی و توسعه ، بانک سرمایه گذاری اروپا و موسسه  Global Environment Facility حمایت و پشتیبانی خود را از “مرکز سرمایه گذاری و توسعه فناوری‌های سبز” قزاقستان اعلام نمایند.

آستانه هم تاریخی می‌شود؟ / میراث اکسپو 2017 قزاقستان در یک چشم‌انداز جهانی

در همین زمینه مرکز سرمایه گذاری و توسعه سبز امیدوارست که بتواند کارشناسان و متخصصان ناحیه خزر از جمله جمهوری آذربایجان ، ترکمنستان ، ایران ، ازبکستان ، قرقیزستان ، تاجیکستان ، افغانستان و مغولستان را به همکاری دعوت کند.

به جز این رویکردهای اغلب تجارت‌محور سایت اکسپو آستانه، ساختمان مرکز کنگره و گردهمایی این مجموعه با مساحت بیش از ۴۳۰۰۰ متر مربع به صورت سازگار و به گونه ای طراحی شده است که یک ساختار برنامه ریزی انعطاف پذیر را تضمین کند. این مرکز به سیستم‌های طراحی دیجیتال منحصر به فردی مجهز است.

آستانه هم تاریخی می‌شود؟ / میراث اکسپو 2017 قزاقستان در یک چشم‌انداز جهانی

یک هتل مجلل با امکان پذیرش بالغ بر ۹۰۰  مهمان نیز در این مجموعه قرار دارد. سالن آمفی تئاتر روبازی هم  با ظرفیت ۶ هزار بازدید کننده در قسمت شمال شرقی این محل برای فعالیت‌های تفریحی وسیع در نظر گرفته شده است. به نظر می‌رسد مجموعه این امکانات به شکلی پیش بینی شده که فضای تجاری، آموزشی، نمایشگاهی، فرهنگی و تفریحی را ترکیب یکجا در خود گنجانده است.

دورخیز برای آینده

دورخیز قزاقستان برای تبدیل شدن به جاذبه ای جهانی اما به این‌ها محدود نمی‌شود. خبرها حاکی از آن است که بعضی از امکانات موجود در این نمایشگاه در اوایل ماه نوامبر، به بهره برداری خواهد رسید و در مجموع گسترش قلمرو اکسپو هم تا دسامبر ۲۰۱۸ ادامه خواهد یافت.

آستانه هم تاریخی می‌شود؟ / میراث اکسپو 2017 قزاقستان در یک چشم‌انداز جهانی

آیا آستانه قصد دارد تا تجربه اکسپوهایی چون پاریس و بلژیک را در جامعه جهانی تکرار کند؟ حالا در شرایطی که به نظر می‌رسد پیش بینی‌های لازم برای نقش آفرینی تاریخی آستانه به عنوان یک مجموعه بین المللی  اندیشیده شده، همه چیز در راه رسیدن برگزار کنندگان به این هدف جاه طلبانه در گرو تحقق و ادامه همکاری‌های یاد شده و البته استقبال جامعه جهانی از این برنامه بلندپروازانه باشد. تا اینجای کار به نظر می‌رسد قزاقستان در این مسیر از کوشش‌های بیشتر دریغ نخواهد کرد.


منبع: برترینها

فاز دوم سامانه پیامکی ۱۹۵ فعال شد

اکنون این سامانه قابلیت دریافت گزارش‌ پیامک‌های مزاحم تبلیغاتی با شماره‌های تلفن ثابت و نیز سرشماره‌های ۱۰۰۰، ۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ را یافته است.

وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات از آغاز فاز دوم سامانه پیامکی ۱۹۵ در زمینه رسیدگی به شکایات پیامک‌های تبلیغاتی با شماره‌های ثابت خبر داد.

به گزارش ایسنا، محمدجواد آذری جهرمی در شبکه اجتماعی توئیتر خود با اشاره به راه‌اندازی فاز دوم سامانه رسیدگی به شکایات پیامک‌های تبلیغاتی نوشت: فاز دوم سامانه پیامکی ۱۹۵ نیز فعال شد، اکنون این سامانه قابلیت دریافت گزارش‌ پیامک‌های مزاحم تبلیغاتی با شماره‌های تلفن ثابت و نیز سرشماره‌های ۱۰۰۰، ۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ را یافته است.

وی همچنین خاطرنشان کرد: در یک ماه اخیر و با راه‌اندازی این سامانه و همکاری مردم، حجم قابل‌توجهی از پیامک‌های مزاحم رفع شده‌ است.

وزیر ارتباطات پیش از این از مسدود شدن شماره‌های پیام‌دهنده شخصی با گزارش پیامکی شهروندان به سامانه ۱۹۵ خبر داده و گفته بود: این سامانه گزارش‌های مردمی را درخصوص مزاحمت‌های تبلیغاتی برخی شماره‌ها دریافت می‌کند و پس از بررسی‌های لازم توسط مراجع ذیصلاح شماره ریپورت شده و مسدود می‌شود.


منبع: عصرایران

مزایای خرید خودرو دست دوم

برخلاف تصور خیلی‌ها، همیشه خرید کالای دست دوم یک اشتباه به شمار نمی‌رود و شما می‌توانید از این فرصت به دست آمده به بهترین شکل ممکن استفاده کنید.

بسیاری از مردم هستند که به خرید کالاهای دست دوم اعتقادی ندارند و فرقی نمی‌کند بخواهند خودرو بخرند یا گوشی موبایل. در هر صورت تنها به خرید کالای نو و صفر اعتقاد دارند و از نظر آنها خرید کالای دست دوم و کارکرده کار اشتباهی است. اما این عقیده نمی‌تواند همیشه درست باشد و به دلایل مختلف نباید خرید کالای دست دوم را نادیده رفت.

یکی از حوزه‌هایی که در آن خرید و فروش کالای دست دوم رونق زیادی دارد مربوط به خودرو دست دوم است. در این مطلب سعی داریم تا چند مزیت کلیدی خرید خودرو دست دوم را برای شما بازگو کنیم تا ببینید همیشه خرید خودرو دست دوم کار اشتباهی نیست.

https://www.sheypoor.com/ایران/وسایل-نقلیه/خودرو

شاید مهمترین مزیت خرید خودرو دست دوم را بتوان میزان بودجه‌ی مردم دانست که قطعا گروهی از افراد توانایی مالی برای خرید خودروی صفر را ندارند. از همین رو این افراد تلاش می‌کنند با پیدا کردن یک خودرو دست دوم تمیز و سالم از سایت شیپور، خود را صاحب ماشین کنند تا برای ترددهای روزانه یا سفرهای برون‌شهری مشکلی نداشته باشند.

معمولا می‌توان بسته به بودجه‌ای که دارید خودرو دست دوم مناسب خود را پیدا کنید که اختلاف قیمت قابل توجهی به نمونه‌ی صفر آن دارد. ولی هیچگاه به دلیل کمبود بودجه برای خرید خودروی صفر، از خرید خودرو دست دوم غافل نشوید. ضمن اینکه برخی افراد کار زیادی با خودروی شخصی ندارند و شاید تنها برای سفرهای درون‌شهری بخواهند از خودرو استفاده کنند. به همین دلیل ترجیح می‌دهند هزینه‌ی زیادی برای خرید خودرو نپردازند و صرفا برای رفع حاجت خود یک خودرو دست دوم تمیز تهیه کنند.

از طرف دیگر بسیاری از افراد هستند که اصلا اعتقادی به خرید خودروی صفر ندارند. چرا که از نظر آنها افت قیمت خودروی صفر زیاد است و ترجیح می‌دهند با خرید یک خودرو دست دوم هم ماشین داشته باشند و هم اینکه اگر خدای ناکرده حادثه و تصادفی رخ داد، یا تصمیم به فروش خودرو گرفتند، بتوانند آن را با کمترین افت قیمت ممکن بفروشند. ضمن اینکه بسیاری از افراد دوست دارند خودروی مورد علاقه‌ی خود را سوار شوند، اما از آنجایی که نمی‌توانند پول مدل صفر آن را بپردازند، پس خرید خودرو دست دوم می‌تواند بهترین پیشنهاد برای آن‌ها باشد.

مزیت دیگری که می‌توان برای خرید خودرو دست دوم در نظر گرفت به افرادی برمی‌گردد که تنوع‌طلب هستند. این افراد همیشه تمایل دارند با پول خود ماشین‌های مختلفی را امتحان کنند و به همین دلیل خرید خودرو دست دوم بهترین گزینه برای آنها است. از طرفی به دلیلی که در بالا گفته شد می‌توانند با کمترین افت قیمت آن را بفروشند و از طرف دیگر هر زمان اراده کنند می‌توانند خودروی جدیدی سوار شوند.

علت دیگری که می‌توان به خرید خودرو دست دوم فکر کرد، برای افرادی است که به‌تازگی گواهینامه گرفته‌اند یا قصد دارند پشت فرمان بنشینند. افرادی چون خانم‌ها یا آقایان جوانی که به‌تازگی گواهینامه گرفته‌اند با خرید خودرو دست دوم می‌توانند با خیالی آسوده و فارغ از دغدغه‌های رانندگی با یک خودروی صفر، توانایی و مهارت‌های خود را در رانندگی افزایش داده و سپس یک خودروی صفر خریداری کنند.

مزیت دیگری که خرید خودرو دست دوم دارد، برای افرادی است که دنبال تجارت و کسب درآمد هستند. این افراد تلاش می‌کنند با سرزدن به سایت شیپور یا چرخیدن در بازار خودرو دست دومی را پیدا کنند که به هر دلیل، قیمت مناسبی دارد. معمولا این افراد آدم‌های فنی و به اصطلاح دست به آچار هستند و بعد از خرید خودرو دست دوم، دستی به آن کشیده و با قیمت بالاتری آن را در سایت شیپور یا به خریداران می‌فروشند.

با توجه به تمامی موارد بالا که شاید مهمترین دلایل خرید خودرو دست دوم باشد، باید یادآوری کنیم که هیچگاه خرید خودروی صفر و استفاده از مزایای آن مانند آسودگی از نبود مشکل تا مدت مشخص، استفاده از خدمات گارانتی یا هزینه‌های کمتر تعمیر و نگهداری مردود نیست. ضمن اینکه برای خرید خودرو دست حتما باید با دقت در سایت شیپور بگردید تا بتوانید از نظر قیمت، مشخصات فنی و سلامت، بهترین مدل متناسب با بودجه‌ی خود را پیدا کنید. یادتان باشد حتما از نظر کارشناسان فنی برای تایید خرید خودرو دست دوم کمک بگیرید.


منبع: عصرایران

پزشکیان: امروز حتی با یک زبان هم نمی‌توانیم آموزش‌های لازم را به دانشجویان ارائه دهیم

نایب رئیس مجلس شورای اسلامی تنها راه برون‌رفت کشور از مشکلات را روش‌های خلاقانه و نوآورانه دانست و گفت: باید به این باور برسیم که برای رفع هر مشکل باید افراد متخصص آن حوزه وارد شوند.

به گزارش ایسنا، دکتر پزشکیان امروز در افتتاحیه پنجمین نمایشگاه فناوری و نوآوری ربع رشیدی با اشاره به گذشته پرافتخار ایران، افزود: ۷۵۰ سال قبل در تبریز دانشگاهی تاسیس شد که به هفت زبان زنده دنیا تدریس می‌کرد.

وی ایجاد شهرک دانشگاهی و صدور تولیدات علمی آن به اقصی‌نقاط کشور را از دیگر افتخارات این شهر نام برد و ادامه داد: امروز ما به‌گونه‌ای هستیم که حتی با یک زبان هم نمی‌توانیم آموزش‌های لازم را به دانشجویان ارائه دهیم.

پزشکیان با تاکید بر اینکه کسانی که گذشته خود را فراموش می‌کنند، نمی‌توانند آینده خود را بسازند، خاطرنشان کرد: آنچه که امروز می‌تواند ما را از بحران‌ها خارج کند، علم و دانشی است که توانایی و انگیزه پشت‌سر آن باشد.

نایب رئیس مجلس شورای اسلامی تنها راه برون‌رفت کشور از مشکلات را روش‌های عالمانه، خلاقانه و نوآورانه عنوان کرد و ادامه داد: اگر امروز کشور در حوزه هسته‌ای با افتخار حرفی برای گفتن دارد، به دلیل وجود دانشمندانی است که در این عرصه مشغول به فعالیت هستند.

وی با تاکید بر اینکه باید بپذیریم حل مشکلات ما در روش‌های کارشناسانه و علمی است، تاکید کرد: ما هیچ راهی غیر از روش‌های علمی برای رفع معضلات کشور نداریم و اینکه چرا تاکنون نتوانسته‌ایم به اهداف مورد نظر برسیم، آن است که ما غیر کارشناسانه و غیرعالمانه تصمیم گرفته‌ایم.

پزشکیان با بیان اینکه ما نمی‌دانستیم و راه را نشان دادیم، اضافه کرد: اگر ما راه را می‌دانستیم، ولو آنکه دیر، ولی به مقصد مورد نظر می‌رسیدیم که در این راه باید به این باور برسیم برای هر مشکلی باید افراد متخصص آن حوزه وارد شوند.

پزشکیان با تاکید بر اهمیت جایگاه نوآوران و دانشمندان، ادامه داد: کسانی که در کشور نوآوری دارند، باید قدر آنها را بدانیم.


منبع: عصرایران

۹۰ % ایرانیان کم تحرک هستند

معاون آموزشی وزیر بهداشت و دبیر ستاد کنترل بیماری های غیر واگیر وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی گفت: ۹۰ درصد ایرانیان کم تحرک هستند، ۳۰درصد فشار خون بالا و ۲۵درصد نیز چربی خون بالا دارند.

به گزارش ایرنا، باقر لاریجانی روز شنبه در نشست صبحانه کاری وزیر بهداشت و معاون امور زنان رئیس جمهوری در وزارت بهداشت افزود: وزارت بهداشت از چند سال پیش با آمارگیری دقیق از وضعیت بیماری های غیر واگیر در کشور، اطلس بیماری های غیر واگیر را تهیه کرده است.

وی گفت: از ۲۹۰ بیماری شناخته شده در کشور، عوامل خطر ۶۰ بیماری در ایران رصد شده است و آمار شیوع آن را در اختیار داریم. چاقی، اضافه وزن، دیابت، فشار خون، چربی خون و کاهش فعالیت فیزیکی از جمله مهم ترین عوامل بروز بیماری های غیر واگیر در ایران است.

لاریجانی ادامه داد: ۳۰درصد ایرانیان فشار خون بالا دارند، یک چهارم مردم ایران نیز در هر دو گروه مرد و زن چربی خون بالا دارند، ۹۰درصد کم تحرک هستند.

دبیر کمیته کنترل بیماری های واگیر وزارت بهداشت گفت: برخی زنان تصور می کنند، کارهای خانه هم جزو فعالیت فیزیکی است اما برای فعالیت فیزیکی باید ورزش و تحرک جدی تری داشته باشند و جبران کم تحرکی با این شوخی ها انجام نمی شود.

وی افزود: وزارت بهداشت تعهد داده است، تا سال ۲۰۲۰ حداقل ۲۰ درصد از میزان کم تحرکی را در کشور کم کند با این روند معلوم نیست بتوانیم به این هدف برسیم.

وی گفت: در حوزه سلامت زنان وضعیت بیماری ها و اختلالات سلامت روان نیز نگران کننده است و از این نظر تفاوت آمار بین زنان و مردان مشهود است.
لاریجانی افزود: متاسفانه مصرف سیگار و دخانیات نیز در بین زنان ایرانی رو به افزایش است و این مساله نیز به عوامل خطر بیماری ها در زنان اضافه شده است.


منبع: عصرایران

افتتاح بزرگراه الکتریکی در آمریکا + عکس

کامیون‌های برقی در بزرگراه الکتریکی راه‌اندازی شده واقع در کالیفرنیای آمریکا شروع به حرکت کردند.سه کامیون هیبریدی حمل بار، بزرگراه برقی آزمایشی کالیفرنیا را امتحان کردند.

گویا آی تی – شرکت زیمنس در سال ۲۰۱۲ مفهوم “بزرگراههای برقی در آینده” در آلمان را با استفاده از یک موتور دیزلی-الکتریکی آزمایش کرد.بزرگراه‌های عمومی آزمایشی در سوئد و پس از آن در حال حاضر ایالات متحده آمریکا در نزدیکی بنادر لس‌آنجلس و لانگ بیچ راه‌اندازی شده‌اند.

هدف از نمایش حرکت سه کامیون در بزرگراه برقی کالیفرنیا این است که نشان دهد که سیستم زیمنس در بزرگراه‌های عمومی در محیط شهری کار خواهد کرد، در حالی که میزان انتشار دود و آلاینده‌ها در اطراف بنادر نیز به طور قابل ملاحظه‌ای کاهش می‌یابد.

وین نستری، مدیریت کیفیت هوا در سواحل جنوبی گفت: این پروژه به ما امکان ارزیابی قابلیت اجرایی شدن یک سیستم حمل و نقل باری با میزان آلایندگی صفر را با استفاده از سیم‌های بالاسر بهم پیوسته می‌دهد.

وی افزود: این نمایش می‌تواند به توسعه سیستم‌های جاده برقی(eHighway) منجر شود که باعث کاهش آلودگی و افزایش سلامت عمومی مردم ساکن در نزدیکی بنادر خواهد شد.


برای این اولین آزمایش جاده برقی در آمریکا، سه وسیله بزرگ با یک سیستم هدایت برقی در هر دو خطوط شمالی و جنوبی، مورد اتصال و حرکت و آزمایش قرار گرفتند.

این ناوگان آزمایشی کوچک متشکل از یک کامیون باتری الکتریکی، یک کامیون هیبرید ترکیب گاز فشرده طبیعی و برق و یک کامیون دیزلی-الکتریکی بزرگ بود، اما جاده برقی تنها به آزمایش وسایل نقلیه محدود نمی‌شود. سایر وسایل نقلیه نیز می‌توانند از این جاده‌ها استفاده کنند.

همانند آزمایش‌های قبلی، وسایل نقلیه آزمایشی دارای یک پانتوگراف (شاخک برق‌رسان) هستند که با اتصال با خط تماس سیم بالاسری به موتورهای الکتریکی در نیروگاه هیبریدی کامیون‌ها تامین نیرو می‌کند.

وقتی حسگرهای پانتوگراف سیم‌ها را تشخیص می‌دهند، پانتوگراف می‌تواند خود را بالا ببرد و هنگامی که کامیون به انتهای خط می‌رسد، می‌تواند خود را جدا کند.

اگر راننده به دلیل دور زدن یا هر دلیل دیگری مجبور به انفصال از کابل‌ها شود، باتری‌ها، سیستم گاز طبیعی یا سیستم‌های دیزل تا زمانی که کامیون مجددا به کابل‌ها وصل شود، به کار می‌افتند.
آندریاس تون، یکی از طراحان پروژه هشدار داد که به گفته کارشناسان انتظار می‌رود انتشار گازهای گلخانه‌ای حاصل از حمل و نقل جاده‌ای تا سال ۲۰۵۰ بیش از دو برابر شود. این سیستم کامیون الکتریکی می‌تواند زیرساخت‌های موجود را با استفاده از جدیدترین فناوری‌ها به روز کند تا میزان رشد روز افزون حمل و نقل جاده‌ای و انتشار گازهای مضر را کاهش دهد.

سه جاده برقی دیگر نیز تا سال ۲۰۱۹ در آلمان راه‌اندازی خواهند شد.


منبع: گویا آی‌تی

حسگرهایی که تشنگی گیاهان را تشخیص می‌دهند

کشاورزان هرچه زودتر بدانند که محصولاتشان نیاز به آب دارد، بهتر است. آنها فقط می‌توانند منتظر بمانند تا گیاهان به طور چشمگیری پلاسیده شوند تا مشخص شود که تشنه هستند. با توجه به این، دانشمندان MIT یک نوع جدید از سنسور تولید کرده‌اند که مستقیما روی برگ گیاهان قرار داده می‌شود.

گویا آی تی – گیاهان دارای حفره‌های کوچک در برگ‌های خود هستند و به نام “روزنه هوایی”(stomata) شناخته می‌شوند که در طول روز باز می‌شوند و در شب بسته می‌شوند.

در حالی که آنها باز هستند، اجازه می‌دهند که آب از داخل گیاه تبخیر شود. این باعث می‌شود فشار آب درون گیاه کاهش یابد که به نوبه خود سبب می‌شود گیاه از طریق ریشه آب بیشتری را از خاک بکشد.در گیاه‌شناسی به سوراخ‌های موجود در روپوست برگ یا دیگر اندام‌های گیاهی که برای جابجایی گازها کاربرد دارد، روزنه هوایی گفته می‌شود.قطر دهانه روزنه‌های هوایی توسط یاخته‌های محافظ تنظیم می‌شود.

در مورد گل‌های برگ قاشقی که مورد آزمایش قرار گرفتند، روزنه‌های هوایی آن به طور معمول حدود هفت دقیقه پس از قرار گرفتن در معرض نور باز می‌شوند و هنگام غروب، حدود ۵۳ دقیقه طول می‌کشد تا بسته شوند. این در حالی است که گیاه از آب کافی برخوردار باشد.اگر گیاه از آب محروم باشد، زمان باز شدن روزنه‌های هوایی به طور متوسط ۲۵ دقیقه افزایش می‌یابد، در حالیکه زمان بسته شدن آن تا ۴۵ دقیقه کاهش می‌یابد.

اینجا زمانی است که حسگر وارد عمل می‌شود.این حسگر از یک جوهر رسانای الکتریکی حاوی نانولوله‌های کربنی ساخته شده است و برای ایجاد یک مدار الکتریکی در یک روزنه هوایی چاپ می‌شود.در حالیکه روزنه هوایی بسته شده است، مدار کاملا دست نخورده است و آب می‌تواند بدون وقفه جریان یابد. با این حال، هنگامی که روزنه باز می‌شود، مدار شکسته و آب دیگر نمی‌تواند جریان یابد.

دانشمندان MIT به رهبری پروفسور مایکل استرانو دریافتند که پس از تحت نظارت گرفتن حسگر برای دو روز با استفاده از یک دستگاه اندازه‌گیری جریان موسوم به مولتی‌متر، می‌توانند براساس مدت زمان باز و بسته شدن روزنه‌های هوایی تعیین کنند که آیا یک گیاه تشنگی را تجربه کرده یا نه.پروفسور استرانو می‌گوید: به نظر می‌رسد که این موضوع اولین شاخص خشکی گیاه است که ما برای برنامه‌های کاربردی کشاورزی داریم. دریافتن این اطلاعات به شیوه دیگر بسیار دشوار است. شما می‌توانید سنسورها را در خاک قرار دهید، یا می‌توانید تصویربرداری و نقشه‌برداری ماهواره‌ای انجام دهید، اما شما هرگز نمی‌دانید که یک گیاه خاص دقیقا چه وقت به آب نیاز دارد.

MIT در حال حاضر به دنبال تجاری سازی این فناوری است که در نهایت می‌تواند به شکل یک برچسب عرضه شود و روی برگ‌ها چسبانده شود.

یک مقاله در مورد این تحقیق اخیرا در مجله Lab on a Chip منتشر شده است.


منبع: گویا آی‌تی

آلودگی ناشی از مو‌های ریخته شده درکف زمین خانه

نظافت خانه‌ میکروب ها مو‌های ریخته شده بهداشت فردی بهداشت خانه

هر روز مقدار زیادی از موهای انسان می ریزد و در محیط منزل و محل کار ممکن است این موهای ریخته شده بر روی مکان های مختلف از جمله کف زمین ناقل بیماری ها و میکروب های مختلفی باشد که سلامت انسان را تهدید می کند.

محلی خطرناک برای تجمع میکروب ها درخانه که هرگز به آن فکر نکرده‌اید!
برخی از مناطق خانه و محل کار دارای مقدار فراوان عوامل بیماری‌زا هستند امابه دلیل دیده نشدن، افراد خطر آنها برای سلامت بدن را نمی‌بینند.

به گزارش خبرنگار حوزه کلینیک گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان؛ کارشناسان اعلام کرده اند رعایت نکردن بهداشت فردی، کثیف بودن خانه و محل کار به وی‍ژه حمام و سرویس بهداشتی و نیز تمیز نکردن آشپزخانه می‌تواند افراد را درمعرض خطربیماری به دلیل ۲ نوع باکتری مرگبار قراردهد.

محققان در پژوهش‌های خود دریافتند محیط‌های مرطوب که در معرض تابش نورخورشید نیستند به شدت در معرض رشد میکروب و انواع آلودگی‌ها قراردارند.

۱-مو‌های ریخته شده درکف زمین خانه را جدی بگیرید

۲-خطر‌های پنهان مو‌های ریخته شده در کف خانه برای سلامتی

۳- خطری فوق العاده مرگبار در لوله های فاضلاب آشپزخانه و حمام

۴- محلی خطرناک برای تجمع میکروب ها درخانه که هرگز به آن فکر نکرده اید
از جمله خطرناکترین باکتری‌هایی که دراین محیط‌ها می‌توانند رشد ای‌کولای (E. coli)، سالمونلا (salmonella) واینتروباکتر Enterobacter cloacae هستند.

منبع:Dailymail


#بهداشت خانه#بهداشت فردی#مو‌های ریخته شده#میکروب ها#نظافت خانه‌


۵
۱۰۰۰

ارسال شده در ۲۰ آبان ۱۳۹۶ توسط آقای توکلی با موضوع بهداشت و ارتقاء سلامت


منبع: دکتر سلام

افزایش پوکی استخوان و شکستگی‌ها در پیری

شکستگی استخوان سلامت سالمندان سلامت استخوان پیرشدن جمعیت پوکی استخوان

با افزایش میانگین سنی و پیر شدن جمعیت کشور بیماری های مختلفی سلامت افراد را تهدید می کند که یکی از آن ها پوکی استخوان می باشد به همین دلیل لزوم آگاهی بخشی درباره شکستگی استخوان بسیار حائز اهمیت است.

خطر انواع شکستگی‌ها در کمین سالمندان/ شیوع ۷۰ درصدی پوکی استخوان در زنان
سرپرست مرکز تحقیقات استئوپروز علوم پزشکی تهران گفت: به دلیل پیرشدن جمعیت پوکی استخوان و شکستگی‌ها رو به افزایش است.

افشین استوار سرپرست مرکز تحقیقات استئوپروز (پوکی استخوان) پژوهشگاه غدد علوم پزشکی تهران در گفت و گو با خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با بیان اینکه شیوع پوکی استخوان در ایران بین ۱۰ تا ۲۰ درصد است، گفت: اکنون آمار دقیقی از مبتلایان به پوکی استخوان در کشور وجود ندارد، به همین دلیل پژوهشگاه غدد مطالعه‌ای را سال آینده در کشور به صورت چند‌مرکزی انجام می‌دهد تا از آمار ابتلا به این بیماری و واقعیت‌هایی که در این زمینه وجود دارد، مطلع شویم.

وی ادامه داد: در این مطالعه که در سراسر کشور انجام می‌شود به گونه‌ای نمونه گیری انجام می‌شود که نتایج تحقیقات معرف جمعیت کشور باشد.

استوار با بیان اینکه پوکی استخوان در زنان بعد از سن یائسگی شیوع ۵۰ تا ۷۰ درصدی دارد، عنوان کرد: با افزایش سن خانم‌ها به دلیل آنکه هورمون استروئید کاهش می‌یابد، شیوع پوکی استخوان افزایش پیدا می‌کند.

افزایش شکستگی‌ها با پیرشدن جمعیت کشور/ خطر انوع شکستگی ها در کمین جامعه سالمند کشور/شیوع ۷۰ درصدی پوکی استخوان در زنان یائسه
برای تشخیص پوکی استخوان چه وقت به دکتر برویم؟

استوار با اشاره به بهترین سن تشخیص پوکی استخوان عنوان کرد: پوکی استخوان در مردان بالای ۶۵ سالگی شیوع دارد، اما به طور کلی توصیه ما این است که خانم‌ها و آقایان بالای ۶۵ سال به پزشک مراجعه کنند و با دستگاه‌های سنجش تراکم استخوان وضعیت سلامت استخوان آنها بررسی شود تا از بروز پوکی استخوان ، شکستی و مرگ و میر ناشی از این بیماری جلوگیری کنیم.

سرپرست مرکز تحقیقات پوکی استخوان علوم پزشکی تهران به افزایش شکستگی‌های ناشی از پوکی استخوان در کشور اشاره کرد و گفت: پوکی استخوان با افزایش سن ارتباط مستقیمی دارد و به دلیل پیر شدن جمعیت کشور شکستگی‌های ناشی از پوکی استخوان رو به افزایش است.

وی افزود: به دلیل آنکه نظام ثبت اطلاعات جامع و دقیقی در زمینه شکستگی ناشی از پوکی استخوان نداریم، آمار دقیقی از این موضوع در دست نیست ، اما مرکز تحقیقات پوکی استخوان علوم پزشکی تهران برنامه‌ای در نظر گرفته است که ثبت تعداد موارد ابتلا به پوکی استخوان و شکستگی‌های ناشی از آن در کشور انجام شود.

استوار تصریح کرد: مرکز تحقیقات پوکی استخوان وظیفه فراهم کردن شواهد و اطلاعات در زمینه پوکی استخوان را به عهده دارد اما به علت توجه به بخش پژوهش در این زمینه با همکاری مرکز مدیریت بیماری‌های غیر واگیر وزارت بهداشت و انجمن بین‌الملل پوکی استخوان همکاری می‌کنیم تا بهبود سلامت استخوان جامعه را شاهد باشیم.

لزوم آگاهی بخشی درباره پوکی استخوان:

سرپرست مرکز تحقیقات استئوپروز با تاکید بر لزوم آگاهی بخشی در زمینه پوکی استخوان گفت: مرکز تحقیقات پوکی استخوان علوم پزشکی تهران برنامه‌هایی را برای افزایش آگاهی‌ها در زمینه پوکی استخوان برای ۲ گروه پزشکان و عموم مردم در نظر دارد تا پزشکان با آگاهی در مورد این بیماری تشخیص و درمان را سرعت ببخشند.

وی ادامه داد: برای آموزش عموم مردم برنامه‌هایی چون توزیع بسته‌های آموزشی شامل بروشور و کتابچه در دست اجرا داریم که این برنامه‌ها با همکاری وزارت بهداشت و انجمن پوکی استخوان انجام می‌شود.

منبع/باشگاه خبرنگاران


منبع: دکتر سلام

خط سبزی که آیفون ایکس را از کار می‌اندازد(+ عکس)

خط سبزی که آیفون ایکس را از کار می‌اندازد(+ عکس)پول‌نیوز – برخی کاربران آیفون ایکس از وجود مشکلی تازه در این گوشی خبر می‌دهند که باعث می‌شود یک خط سبز رنگ در وسط نمایشگر آن ظاهر شود؛ امری که باعث از کار افتادن آن می شود.
تعدادی از کاربران آیفون ایکس با حضور در شبکه های اجتماعی می گویند بعد از مدتی یک خط سبز رنگ اسرار آمیز در نمایشگر OLED گوشی های آنها ظاهر شده است.

به نظر می رسد خطایی در طراحی این گوشی ها موجب جریان یافتن نادرست ولتاژ در نمایشگر آنها به شیوه مذکور شود. ضخامت این خط در مدل های مختلف آیفون ایکس متفاوت بوده و در برخی مواقع به گوشه سمت راست و در برخی مواقع به گوشه سمت چپ نمایشگر تمایل داشته است.

مشکل یادشده قبلا در برخی مدل های گوشی های تولیدی سامسونگ هم وجود داشته است. اپل هنوز در مورد این مشکل عجیب و غریب اظهارنظری نداشته است.

خط سبزی که آیفون ایکس را از کار می‌اندازد(+ عکس)


منبع: پول نیوز

اندروید جدید میزان مصرف باتری هر برنامه را نشان می‌دهد

اندروید جدید میزان مصرف باتری هر برنامه را نشان می‌دهدپول‌نیوز – با به روزرسانی سیستم عامل اندروید کاربران می توانند از میزان مصرف باتری توسط هر برنامه به طور دقیق مطلع شوند و از این طریق برای جلوگیری از خالی شدن سریع باتری برنامه ریزی کنند.
نسخه پیش نمایش سیستم عامل Oreo 8.1 که به تازگی در دسترس برنامه نویسان و توسعه دهندگان قرار گرفته از قابلیت هایی برای متوقف کردن برنامه های مصرف کننده سریع باتری و همین طور اعلام علت مصرف بالای برخی برنامه های موبایلی برخوردار است.

نسخه اولیه این سیستم عامل در آگوست گذشته با امکاناتی همچون شکلک های تازه و تغییراتی در بخش اعلان ها عرضه شده بود. نسخه تازه تر یا اندروید ۸٫۱ هم با این تحول جدید برای جلب نظر کاربران در دسترس قرار می گیرد.

در این نسخه بنری در بالای بخش مربوط به نمایش میزان مصرف باتری در دسترس است که با کلیک بر روی آن می توان به جزئیات بیشتری در مورد میزان مصرف باتری پی برد و از این طریق آن را مدیریت کرد. البته هنوز مشخص نیست نسخه نهایی اندروید ۸٫۱ چه زمانی روانه بازار خواهد شد.


منبع: پول نیوز

افزایش قیمت مسکن و اجاره‌بها در اتحادیه اروپا

افزایش قیمت مسکن و اجاره‌بها در اتحادیه اروپاپول‌نیوز – کمیسیون اروپا پیش بینی کرد به دلیل رشد سریع اقتصادی در اتحادیه اروپا که به دنبال رونق بازار مسکن کلید خورده است، قیمت خانه و اجاره بها افزایش پیدا خواهد کرد.
کمیسیون اروپا پیش بینی کرد قیمت مسکن و اجاره بها به دیل رشد سریع اقتصادی در این اتحادیه با افزایش روبرو خواهد شد؛ ضمن اینکه میزان جهش رشد اقتصادی اروپا که بیشترین رقم در دو سال اخیر است به دلیل بازگشت رونق در حوزه ساخت و ساز مسکن است.  

در پیش بینی کمیسیون اروپا آمده که تولید ناخالص داخلی اتحادیه اروپا در سال جاری میلادی رشد قابل توجه ۴.۸ درصد را تجربه خواهد کرد. این رقم برای سال های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ میلادی به ترتیب ۳.۹ درصد و ۳.۱ درصد است.  

همچنین اقتصاد پایه ای که با توجه به هزینه های ساخت و ساز مصرف کننده در نظر گرفته می شود به طور متوسط ۴ درصد تا سال ۲۰۱۹ میلادی پیش می رود.

کمیسیون اروپا اعلام کرد: سرمایه گذاری در ساخت و ساز به طور چشمگیری به رشد تقاضای داخلی کمک می کند و با ضرب آهنگ قوی خود که در سال ۲۰۱۶ میلادی در بخش سرمایه گذاری املاک مسکونی دیده شد، در میان مدت با حمایت سیاست دولت ها تداوم خواهد داشت.

در همین حال احتمال افزایش بی رویه ساخت و ساز مسکن می تواند بی ثباتی اقتصادی را در چند سال آینده به همراه داشته باشد، که نسبت به این مسئله هشدار داده شده است.

در پیش بینی کمیسون اروپا آمده که بلاتکلیفی در مورد توافق بریتانیا و اتحادیه اروپا بر سر برگزیت و تغییرات احتمالی در رابطه با فضای اتخاذ مالیات بین المللی و سیاست های تجاری و مالیاتی آمریکا می تواند درآمد دولت ها را تحت الشعاع خود قرار دهد.  

رشد اشتغالزایی هم با سرعت به کار خود در اتحادیه اروپا ادامه خواهد داد و نرخ بیکاری سالانه در اتحایه اروپا برای سال آینده و ۲۰۱۹ میلادی به ترتیب ۵.۵ درصد و ۵.۳ درصد خواهد بود.

بر همین اساس اقتصاد اروپا در سال جاری میلادی بطرز قابل توجهی بهتر از آنچه که پیش بینی می شد، عمل کرده است که این موضوع به لطف مصرف انعطاف پذیر بخش  خصوصی، رشد اقتصادی قوی در سراسر جهان و کاهش بیکاری است.

بر پایه این گزارش کمیسوین اروپا رشد سرمایه گذاری را در اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ میلادی به ترتیب ۲.۸ درصد و ۱.۹ درصد برآورد کرد.


منبع: پول نیوز

لنین؛ معمار انقلابی که مومیایی شد

لنین یا همان مردی که بعد از مرگش «تزار خردمند» نیز نامیده شد به روشنگری، پیشرفت، دانش، فناوری و به ویژه به شخص خودش بسیار اعتقاد داشت.

 شوروی در کودتا و جنگ زاده شد

اشپیگل| گئورگ بونیش، عملیات بسیار مهم براندازی تنها چند ساعت به طول می‌انجامد و در نهایت دقت طراحی شده است. نیروهای مسلح از ساعت دو بامداد چهارشنبه هفتم نوامبر ۱۹۱۷ مهمترین نقاط استراتژیک پتروگراد، پایتخت روسیه، را به اشغال خود درمی‌آورند. این نقاط عبارتند از: پل‌های پنج‌گانه روی رودخانه نوا، ایستگاه مرکزی راه‌آهن، اداره مرکزی پست، اداره تلگراف و بانک مرکزی.

 ملوانان شورشی رزمناو «اورورا»، این کشتی جنگی را به رودخانه نوا آورده و لوله توپ آن را به سوی کاخ زمستانی مقر دولت که به شدت از آن محافظت می‌شود، نشانه رفته‌اند. رئیس دولت وقت «الکساندر کرنسکی» موفق به فرار می‌شود اما دیگر اعضای کابینه وی کمی بعد بازداشت می‌شوند.
 
به زودی اعلامیه‌های مربوط به این پیروزی بر روی همه دیوارها می‌چسبد: «قدرت دولتی در اختیار نهاد شورای کارگران پتروگراد متشکل از نمایندگان کارگران و سربازان قرار گرفته است.» این یک کودتاست که البته از سوی افکار عمومی چندان جدی گرفته نمی‌شود؛ زیرا قدرت با کمترین جنجال و سروصدایی جابه‌جا شده و تنها شش نفر در این متروپل میلیونی بر اثر کودتا جان خود را از دست داده‌اند.
 
یک شاهد عینی که در واقع یک خبرنگار آمریکایی به نام جان رید است، می‌نویسد: «زندگی روزمره با همان یکنواختی معمول جریان دارد.» ترامواها در حرکت هستند، مغازه‌ها، رستوران‌ها و حتی نمایش‌خانه‌ها نیز مانند قبل فعالیت دارند. مردان یونیفورم‌پوش در برابر درهای بسته ساختمان بانک مرکزی نگهبانی می‌دهند. جان رید از یک نگهبان می‌پرسد: «شما از کجا دستور می‌گیرید؟ از دولت؟» و پاسخی کوتاه و قاطع می‌گیرد: «دولت از بین رفته است، خدا را شکر.»
 
این روزنامه‌نگار چند چهارراه آن‌سوتر با یک سروان ارتش روبه‌رو می‌شود و از او می‌پرسد: «آیا واقعا قیامی به وقوع پیوسته است؟» و آن افسر در حالی که شانه بالا می‌اندازد، می‌گوید: «فقط خدا می‌داند و بس.» به باور این جناب سروان، بلشویک‌ها «حتی سه روز هم دوام نمی‌آورند» و این اشتباهی بس بزرگ است.
 

لنین یا همان رهبر بلامنازع بلشویک‌ها، تازه چند روز پیش و در حالی که ریش خود را زده و سر طاسش را با کلاه‌گیس پوشانده، مخفیگاه خود در پایتخت فنلاند را با عجله ترک کرده است. او در ساعات اولیه پیروزی و در حالی که به شدت هیجان‌زده است، خطاب به لئو تروتسکی یکی از سازمان‌دهندگان این براندازی می‌گوید:

«گذار از عدم مشروعیت و هرج‌و‌مرج به قدرت، مسیری به شدت ناهموار و دشوار است.» آن مرد کوچک‌اندام و ۴۷ ساله در حالی که لبخندی بر لب دارد به زبان آلمانی می‌گوید: «این کار یک نفر را به سرگیجه می‌اندازد.» تروتسکی در مورد این لحظه تاریخی نوشته است: «بعد از این تنها اظهارنظر کم‌و‌بیش شخصی که من از لنین شنیدم، گذار آسان به وظایف و تکالیف روز میسر شد.»

 
وظایف و تکالیف روز فرمولی جالب است. رویداد روز ۷ نوامبر در پتروگراد، جهان را تغییر داد؛ در این شهر بود که سنگ بنای نخستین دولت سوسیالیستی و به عبارتی سنگ بنای یک امپراتوری سرخ گذاشته شد. امپراتوری‌ای که بیش از هفت دهه دوام آورد و در همین پتروگراد بود که دموکراسی نوپا و نظام پارلمانی بار دیگر برافتاد و ملغی شد. شخص لنین این نظام دولت‌مدار را می‌ستود و آن را به مراتب دموکرات‌تر از بهترین جمهوری‌های «پارلمانی – بورژوایی» می‌دانست.
 
در آغاز کار یک رژیم تمامیت‌خواه و اقتدارگرا به صورت نامحسوس شکل گرفت، رژیمی که با سرکوب، خفقان و ترورهای وحشیانه در نهایت میلیون‌ها انسان را به کام مرگ کشاند. لنین از بلشویک‌ها به عنوان «ژاکوبین‌های قرن بیستم» یاد می‌کرد و عقیده داشت که بلشویسم باید به یک دیکتاتوری «بزرگ، فناناپذیر و فراموش‌نشدنی پرولتاریا» بدل شود: «قدرتی که به هیچ قانونی محدود و وابسته نباشد.»
 

لنین یا همان مردی که بعد از مرگش «تزار خردمند» نیز نامیده شد به روشنگری، پیشرفت، دانش، فناوری و به ویژه به شخص خودش بسیار اعتقاد داشت. به باور «رابرت سرویس»، مورخ بریتانیایی، هیچ چیز نمی‌توانست در باور لنین به اینکه ایده و آرمانی درست و کامل دارد، خللی وارد کند.

این تاریخ‌نگار بریتانیایی، لنین را «روشنفکر گوشه‌گیر»ی می‌داند که زندگی‌اش به شدت تحت تاثیر بیش از دو دهه زندان، سرگردانی و تبعید و صد البته توطئه، دسیسه و وحشت بود. به همین خاطر به افراد اندکی اعتماد می‌کرد. او هرگز به مصالحه و آشتی سیاسی باور نداشت، در عوض به باور «مانفرد هیلدرمایر»، کارشناس ارشد امور روسیه:

«عطش سیری‌ناپذیر او به قدرت، اقتدارطلبی و عزم آهنینش به هیچ عنوان تغییرپذیر نبود.» لنین، مردی بود که از هیچ شروع کرد و معمار اتحاد جماهیر شوروی شد، به عبارت دیگر نخستین استاد معمار این نظام و کشور به حساب می‌آمد.

 

کشور روسیه در شمال غربی دریای بالتیک و در منتهی‌الیه شرقی پاسیفیک قرار دارد. روسیه سرزمین گوناگونی‌هاست و بیش از ۱۳۰ زبان مختلف در این کشور مورد استفاده قرار می‌گیرد. جمعیت این سرزمین بین سال‌های ۱۸۶۰ تا ۱۹۱۳ در حال انفجار بود، طی این مدت از ۷۴ میلیون به ۱۶۴ میلیون نفر افزایش یافته بود و صد البته کشوری عقب‌افتاده به شمار می‌آمد که توسط حاکمانی مستبد، همان تزارهای مذکر و مونث، اداره می‌شد.

البته در ادبیات قیصرهای آلمان از این سیستم سیاسی به عنوان سیستمی یاد می‌شد که «استقلال» در صدر مانیفست آن قرار دارد. انحصار و تمرکز نامحدود قدرت در این نظام استبدادی رفته‌رفته جامعه سیاسی‌شده روسیه را متوجه هدفی کرد که رسیدن به آن با ابزاری چون آشوب، تظاهرات و البته ترور میسر بود.

 

احزاب، محافل و جنبش‌های انقلابی تحت عنوان مدافع حقوق کارگران، دهقانان و مردم عادی به وجود آمدند و به زبان ساده گفتمانی جدید را آغاز کردند. در آن زمان نزدیک به ۸۰ درصد از کارگران و دهقانان روسیه از حداقل سواد محروم بودند.

شمار کنشگرانی که سرنگونی این نظام سلطنتی سرکوبگر را می‌طلبیدند و در رویای سیستمی عادلانه‌تر و بهتر بودند روز‌به‌روز افزایش می‌یافت. یکی از این فعالان سیاسی الکساندر برادر بزرگتر لنین بود. الکساندر در ماه می سال ۱۸۸۷ و به جرم همدستی و مشارکت در طرح ترور تزار اعدام شد. هنگامی که از لنین پرسیده شد: چه برنامه‌ای برای بعد از انقلاب و اداره کشور دارد، پاسخی داد که پیامی روشن در خود داشت: «چه کاری در این رابطه دارم؟ این راهی است که توسط برادرم از پیش تعیین و نوشته شده بود.»

 
لنین در واقع یک نام جنگی است که شخص لنین اهمیت و معنای آن را در ابهام قرار داد. رهبر انقلاب اکتبر در واقع «ولادیمیر ایلیچ اولیانف» نام داشت که روز ۲۲ آوریل ۱۸۷۰ در شهر کوچک سیمبیرسک در ولگا متولد شده بود. مادرش ماریا، تباری آلمانی داشت و پدرش ایلیا فردی فرهنگی و مهم به شمار می‌آمد. جالب آنکه خانواده لنین از طبقه‌ای به شمار می‌آمد که همواره مورد لعن و نفرین بلشویک‌ها قرار داشت؛ یعنی طبقه «خرده‌بورژوا».
 
اولیانف جوان به دانشگاه رفت، در رشته حقوق تحصیل کرد و صد البته به آثار کارل مارکس علاقه‌ای فراوان نشان داد. زندگی لنین در آن زمان از محل ثروت خانوادگی و همان مناسبات خرده‌بورژوایی تامین می‌شد. با این حال مارکس اثری شگرف بر او داشت و همواره این جمله مارکس را تکرار می‌کرد که «فلاسفه تنها تفاسیری مختلف از جهان ارائه می‌دهند و حال زمان تغییر دنیا فرا رسیده است.» اولیانف با آن تفکرات تند سیاسی بر آن بود که این نظریه را در عمل پیاده کند.
 
لنین در سال ۱۸۹۹ و در حالی که به عنوان یک وکیل دعاوی و به جرم «شورش»، در دهکده شوخنسکویا واقع در جنوب سیبری در تبعید به سر می‌برد، نخستین اثر مهم خود را به نام «توسعه سرمایه‌داری در روسیه» به رشته تحریر درآورد. لنین در این کتاب نظریه‌ای را مطرح کرد که خلاصه آن به این صورت بود: یک سیاست مارکسیستی باید در وهله نخست روی طبقه کارگر صنعتی به عنوان طبقه مستعد و آماده انقلاب تمرکز کند و تازه در مرحله بعد به سراغ دهقانان برود.
 
ولادیمیر اولیانف در سال ۱۹۰۲ به آلمان تبعید و در شهر مونیخ ساکن شد و در آنجا بود که نام لنین را برای خود انتخاب کرد. او با نوشتن رساله‌ای به اصطلاح برنامه‌محور و هدفمند به نام «چه باید کرد؟»، در میان محافل مارکسیستی شهرتی در خور برای خود کسب کرد. تاثیر این اقدام به زودی روسیه را نیز تکان داد. در این نوشتار آمده بود که با حرف و ادعاهای بی‌اساس در «محافل روشنگرانه» نمی‌توان استبداد را سرنگون کرد، این کار مستلزم یک کادر حزبی قدرتمند متشکل از انقلابی‌های حرفه‌ای است: «یک سازمان متشکل از انقلابیون تشکیل می‌دهیم و روسیه را زیر و رو خواهیم کرد.»
 

سازمان مورد اشاره لنین در واقع حزب کارگران سوسیال‌دموکرات روسیه بود که نهادی غیرقانونی شناخته می‌شد و در تبعید فعالیت داشت؛ اما این حزب نیز از همان آغاز کار دو جناح مختلف و مخالف را در درون خود جای داده بود: جناح تحت تسلط لنین ساختاری خشک و نظامی را می‌طلبید، اما جناح مقابل از افرادی معتدل‌تر تشکیل شده بود که به اصول احزاب توده‌ای و مردمی باور داشتند.

در نشست‌های حزبی در مورد بحث خشونت نظرات متفاوتی ابراز می‌شد. لنین طرفدار اقدام مسلحانه بود و عقیده داشت برای تامین نیازهای حزب می‌توان به اقداماتی چون سرقت از بانک‌ها نیز دست زد؛ اما جناح دیگر حزب کاملا مخالف این ایده‌ها بود.

 در جریان کنگره حزب که در جولای ۱۹۰۳ در لندن برگزار شد، گروهی از هیات اعزامی به هنگام انتخاب اعضای کمیته مرکزی، جلسه را ترک کردند. به همین خاطر طرفداران لنین ناگهان حائز یک اکثریت البته حداقلی شدند.

از آن زمان اکثریت طرفدار لنین در حزب، «بلشویک»ها و گروه اقلیت مخالف لنین «منشویک»ها لقب گرفتند. البته گروه میانه‌رو و معتدل اقلیت، تنها در نشست‌های حزبی رفتاری متعادل از خود نشان می‌دادند، در حالی که در زندگی و عمل سیاسی‌شان چندان هم معتدل و پاک نبودند.

 لنین استاد بازی با کلمات بود و این نام‌گذاری را کاملا هدفمند انجام داد. جالب آنکه او عادات و اصولی را در زندگی خود رعایت می‌کرد که همخوانی چندانی با یک رهبر روس نداشت و کمی غیرمعمول بود. لنین در زندگی شخصی خود از نوعی ریاضت هدفمندانه پیروی می‌کرد: سیگار نمی‌کشید، به ندرت الکل مصرف می‌کرد، فردی کاملا مصمم و قاطع بود و در رعایت نظم و صرفه‌جویی به شدت افراطی عمل می‌کرد.
 
با این همه زندگی شخصی و زناشویی لنین چندان هم بدون ماجرا نبود. او در یک محفل مارکسیستی در سن‌پترزبورگ با زنی تحصیلکرده به نام «نادژدا کروپسکایا» آشنا شد و در دوران تبعید با وی ازدواج کرد؛ اما در همان دوران «اینسا آرماند» جوان و زیبا که دختر یک خواننده فرانسوی اپرا بود، موهایی بلوطی‌رنگ داشت، لباس‌های شیک و زیبا به تن می‌کرد و کلاه‌هایی فاخر بر سر می‌گذاشت، به عنوان معشوقه وارد زندگی لنین شد. این رابطه برای مدت‌ها مخفی بود و در محافل حزبی از اینسا تنها به عنوان «همرزم» لنین یاد می‌شد.
 
یکشنبه ۲۲ ژانویه ۱۹۰۵، سن‌پترزبورگ. نزدیک به ۱۰ هزار کارگر به صورتی کاملا مسالمت‌آمیز در برابر کاخ تزار جمع شده‌اند و «عدالت و حمایت» می‌طلبند. حمایت در برابر فقر و کمبودهای فزاینده‌ای که جنگ طولانی علیه ژاپن و تورم و قحطی ناشی از آن به وجود آورده است. عدالت در واقع مترادف آزادی است یعنی آزادی مطبوعات، آزادی بیان، آزادی اعتصاب و آزادی فراخوان برای تظاهرات؛ اما سربازان وحشت‌زده بدون اخطار به سوی جمعیت آتش می‌گشایند و ۱۳۰ تظاهرکننده را می‌کشند و یکصد نفر را مجروح می‌کنند.

 این «یکشنبه خونین» البته پیامدی بس خشونت‌بار داشت؛ پس از آن جنبش انقلابی بدون توقف آغاز شد، ناآرامی‌های مردمی بیش از بیست شهر بزرگ روسیه را فرا گرفت و اعتصاب‌ها در سراسر کشور آغاز شدند. در همان حال دریانوردان مستقر بر رزمناو پوتمکین سر به شورش برداشتند و در ادامه ناآرامی‌ها دو هزار نفر کشته شدند. این شورش‌ها و اعتصاب‌ها نزدیک به یک سال ادامه داشت.

 در نخستین سال انقلاب روسیه، تیپی کاملا جدید از قدرت سیاسی به وجود آمد، تیپی که به نحوی خیره‌کننده سریع شکل گرفت و بعدها کشور و دورانی به نام «شوروی» یا کشور شوراها را پایه گذاشت. این به اصطلاح شورا در آغاز کار تنها یک نهاد اعتصابی در یک کارخانه نساجی روستایی بود که خیلی زود خود را به شکل یک شورای کارگری در همه شاخه‌های صنعتی نشان داد.

برای حاکمان مستبد سن‌پترزبورگ کاملا روشن بود که بعد از قیام‌های دهقانی، اعتصاب کارکنان راه‌آهن و حمله به کاخ سلطنتی، چاره‌ای جز این ندارند که واکنشی درخور و آرامش‌بخش نشان دهند، به همین خاطر دوما تاسیس شد، نهادی که مانند پارلمان و دست‌کم محل نمایندگان ملت عمل می‌کرد. هنگامی که تزار روسیه در اکتبر سال ۱۹۰۵ مانیفستی را اعلام کرد که بر اساس آن برقراری حقوق بشر در همه ابعاد آن وعده داده شده بود، لنین نیز به این وعده اعتماد کرد و به وطن بازگشت.

 اما هنوز مشکلات لنین به پایان نرسیده بود؛ زیرا همچنان تحت تعقیب پلیس مخفی روسیه قرار داشت. او بار دیگر در پایان سال ۱۹۰۷ به تبعید فرستاده شد، پس از خروج از روسیه به هلسینکی و از آنجا به ژنو، پاریس، کراکو، برن و در نهایت به زوریخ رفت. لنین هدفی داشت که برای رسیدن به آن تعلل نمی‌کرد؛ او قصد داشت از بلشویسم یا به تعبیر سیاست‌پژوه مشهور اوژن کوگون «از دیالکتیک لنینی مارکسیسم ارتدوکس» در جهت رسیدن به آن هدف و به هر قیمت ممکن کمک بگیرد. یکی از پیامدهای این کار، جدایی قطعی از منشویک‌ها در سال ۱۹۱۲ بود. پس از آن بلشویک‌ها روزنامه اختصاصی خود یعنی «پراودا» را در سن‌پترزبورگ منتشر کردند.
 
هنگامی که جنگ اول جهانی در تابستان ۱۹۱۴ آغاز شد، لنین بر خلاف دیگر نیروهای اپوزیسیون، همه توان خود را برای «شکست و سقوط سلطنت تزارها» به کار گرفت. او همزمان بر این باور بود که این جنگ می‌تواند «به جنگی داخلی بدل شود» و سپس «انقلاب پرولتاریا» را رقم زند.
 

یکشنبه خونین سن‌پترزبورگ اما پایه‌های امپراتوری عظیم روسیه را سست کرد. اقتصاد این کشور بزرگ از همان آغاز چهارمین سال جنگ فروپاشید و تهیه مواد سوختی و دیگر مواد خام به ماموریتی ناممکن بدل شد؛ موجودی آرد گندم در شهرهای بزرگ به شدت کاهش یافت و رستوران‌ها و سالن‌های غذاخوری تعطیل شدند.

در آغاز کارگران دست به تظاهرات زدند، سپس در روز هشت مارس در پتروگراد (نام جدید سن‌پترزبورگ از زمان آغاز جنگ) هزاران زنی که از مدت‌ها پیش در صف طولانی تهیه مواد غذایی در انتظار به سر می‌برند، به کارگران معترض پیوستند. این همه، تغییر و تحولی غیرمنتظره به حساب می‌آمد. کوساک‌ها که در واقع نیروهای ویژه پلیس به شمار می‌آمدند به تظاهرکنندگان تعرض نکردند. شمار سربازان فراری که به صف مردم می‌پیوستند نیز روز‌به‌روز بیشتر می‌شد.

 تزار نیکلای دوم به نوعی تسلیم شد. ظاهرا خاندان رومانف پس از سه قرن حکومت به پایان کار خود رسیده بود. دولتی موقتی و در آغاز محافظه‌کار زمام امور کشور را به دست گرفت؛ اما نهاد یا به عبارتی دولت موازی دیگری نیز به وجود آمد که همان شورای پتروگراد یا شورای کارگران و سربازان فراری بود.

بدین ترتیب حاکمیتی دوگانه شکل گرفت که اگرچه آزادی‌هایی شکننده‌ مانند آزادی تجمعات و مطبوعات را به ارمغان می‌آورد، اما همزمان شاهد ارتشی در حال اضمحلال بود. به باور هیلده مایر همه این رویدادها زمانی اتفاق افتاد که «امپراتوری روسیه در بهترین مسیر به سوی تشکیل دولتی دموکراتیک» قرار داشت.

 در این مرحله مهم و تعیین‌کننده اما بار دیگر لنین در کشور حضور نداشت. او در زوریخ نشسته و به نوشته یکی از رفقای نزدیکش «خود را زندانی کرده» بود. او پولی نداشت، وضعیت در زمان جنگ به شدت خراب بود. در چنین موقعیتی دولت برلین به کمک لنین آمد.

دولت قیصر آلمان، رهبر بلشویک‌های روسیه را یک سلاح مخفی می‌دانست که می‌تواند روسیه را از درون بی‌ثبات و این دشمن جنگی آلمان را تضعیف کند. ظاهرا در این زمان کسی تصور نمی‌کرد که یکی از پیامدهای احتمالی حمایت از لنین می‌تواند به قدرت رسیدن او باشد. به این صورت سیاستمدار مصمم روسی با قطار از طریق آلمان به سمت شمال رفت.

 شب شانزدهم آوریل، ساعت ۲۳ قطار فنلاندی حامل لنین وارد ایستگاه پتروگراد شد و در میان فریادهای شادی مردم و پرچم‌های سرخ و گروه موزیک مورد استقبال قرار گرفت. به همین مناسبت نیز آبجوی رایگان در میان مردم حاضر در ایستگاه توزیع شد.

تا زمان ورود لنین به پتروگراد تشتت آرای زیادی در میان نیروهای بلشویک بر سر چگونگی تشکیل دولت وجود داشت؛ اما اینک لنین بر خلاف تصور همه نه تنها از ادامه جنگ و آشتی با بورژوازی حمایت نکرد، بلکه اعلام داشت که جنگ باید پایان یابد، نیروهای ارتش و پلیس منحل و زمین‌ها میان کشاورزان تقسیم شوند و امور کارخانه‌ها به دست کارگران بیافتد: «همه این کارها توسط شوراها انجام گیرد!» پیامد این موضع غیرآشتی‌جویانه که به «تز آوریل» معروف است، حرکت و تغییر سریع و بی‌وقفه تاریخ جهان بود.

 خط مشی استراتژیک و برنامه‌ریزی‌شده حزبی که توسط انقلابی‌های حرفه‌ای اداره می‌شد، به اصطلاح با نخستین ضربه از بین رفت و حزب به دست گروه ناراضیان پوپولیست افتاد. در این مرحله کارگران، دهقانان و سربازان خسته از جنگ در گروه‌هایی متشکل ‌شدند و شمار بلشویک‌ها از ۲۰ هزار نفر در آغاز سال ۱۹۱۷ به ۴۰۰ هزار نفر در ماه اکتبر همان سال افزایش یافت.

بلشویک‌ها در انتخابات حوزه مسکو که در ۲۴ سپتامبر همان سال برگزار شد، اکثریت مطلق را به دست آورده و با پرشی ۱۱٫۵ درصدی از حمایت نزدیک به ۵۱ درصد از مردم کل کشور برخوردار شدند. جالب آنکه هیچ کس حتی شخص لنین نیز انتظار این پیروزی را نداشت. او در ژانویه سال ۱۹۱۷ زمانی که هنوز در زوریخ اقامت داشت، طی یک سخنرانی به زبان آلمانی گفته بود: «ما پیرمردها شاید نتوانیم نبرد نهایی انقلاب آینده را شاهد باشیم.»

 پس از پایان حکومت تزارها، کشور برای چند ماه هیچ متولی رسمی نداشت، یک قیام چپ‌گرایانه شکست خورد و کودتای بورژواها به فرماندهی ژنرال «لاور کورنیلوف» نیز ناکام ماند. لنین نیز به کشوری نزدیکتر به روسیه یعنی فنلاند رفت. فنلاند از سال ۱۸۰۹ یک دوک‌نشین روسی خودمختار بود که در آن زمان در آستانه استقلال کامل قرار داشت.

 در آغاز ماه اکتبر، تروتسکی به دبیرکلی شوراهای پتروگراد انتخاب و در واقع جانشین یکی از منشویک‌ها شد. صد البته این انتخاب حکایت از تغییری مهم و نمادین داشت. بلشویک‌ها پیش از آن، اداره دفاع از پایتخت را در اختیار گرفته و نهادی به نام «کمیته نظامی انقلاب» تشکیل داده بودند. این کمیته نقشی کلیدی در هنگام کودتا بر عهده داشت.

 لنین در اقامتگاه خود در فنلاند پیروزی نهایی را کاملا نزدیک می‌دید؛ اما اکثر هم‌قطارانش چنین باوری نداشتند. آن‌ها همچنان به راه‌های مسالمت‌آمیز برای رسیدن به قدرت اعتقاد داشتند و بر این عقیده بودند که باید هرچه زودتر انتخابات سراسری در روسیه برگزار شود.

از مهلت تشکیل مجمع نمایندگان مشروطه مدت‌ها می‌گذشت. در همان زمان لنین مقاله‌ها و نامه‌های بسیار تند و تیزی می‌نوشت و به گفته «نیکلای زوخانوف» ناشر چپ‌گرای روسی: «نماینده تندترین نظریه‌های آنارشیستی» به شمار می‌آمد. لنین بارها به توصیه مارکس مبنی بر اینکه «هنر قیام» در شناخت درست زمان است، تاکید می‌کرد و عقیده داشت از دست دادن چنین زمان و موقعیتی نشان از «حماقت محض و یا خیانت محض» است.

 
دو واژه حماقت و خیانت تاثیر خود را داشت، رهبر انقلاب روسیه از موقعیت استفاده کرد و کارگزاران ارشد حزب را مخاطب قرار داد: «دولت متزلزل است. باید آخرین ضربه را وارد کنیم.» و عاقبت کمیته مرکزی حزب با «قیام مسلحانه» موافقت کرد. تاریخ این قیام از سوی لنین تعیین شد: روز هفتم نوامبر یا همان روز مافوق همه روزها.
 
بر اساس گفته‌ها و نوشته‌های تروتسکی، در آن زمان دیگر وزیری وجود نداشت و کمیساریای خلق کشور را اداره می‌کرد. کابینه در واقع شورای کمیساری خلق بود که دبیرکلی آن را لنین بر عهده داشت، بحث بر سر دولت کارگری یا دهقانی بالا گرفته بود و همه به نوعی بر سر قدرت می‌جنگیدند. به گفته بسیاری از کسانی که آن دوره را دیده بودند این مقطع دشوارترین مقطع انقلاب به شمار می‌رفت.
 
بدین ترتیب کشور در آستانه سقوط قرار گرفت و چیزی نگذشت که آن جنگ داخلی خونین و وحشیانه آغاز شد. مواد غذایی و سوختی نیز روز‌به‌روز نایاب‌تر شد. کمیساریای خلق در روز ۸ نوامبر دو فرمان صادر کرد که هر دو به نوعی هسته اصلی «نظریه‌های آوریل» محسوب می‌شدند. این کمیساریا و به عبارتی دولت جدید روسیه در «فرمان مربوط به صلح» به همه دولت‌های در حال جنگ پیشنهاد می‌داد که بی‌درنگ پیمان صلح ببندند و مذاکرات مربوطه را آغاز کنند. لنین نیز در مارس ۱۹۱۸ با آلمان و اتریش – مجارستان پیمان صلحی حاوی شرایط دشوار به امضا رساند. بر اساس این پیمان، روسیه بخش‌هایی وسیع از امپراتوری خود از جمله لهستان، لیتوانی و کورلند را از دست داد.
 

در فرمان مربوط به «زمین و مستغلات» آمده بود که معادن و ذخایر زیرزمینی، جنگل‌ها و دریاها همگی تحت مالکیت دولت درمی‌آیند، همچنین تصمیم در مورد چگونگی مالکیت خصوصی بر عهده شورای منتخب ملت خواهد بود. فرمان مربوط به زمین‌ها در واقع بر اساس برنامه کشاورزی حزب سوسیال انقلابی بود، برنامه‌ای که تاریخ تدوین آن به ۱۹۰۵ بازمی‌گشت.

این فرمان اخیر در واقع ترفندی برای جذب هرچه بیشتر دهقانان به انقلاب و پیوستن آن‌ها به بلشویک‌ها به شمار می‌رفت. فرمان بود که پس از فرمان صادر می‌شد: فرمان جدایی دولت از کلیسا، فرمان هشت ساعت کار در روز، فرمان ممنوعیت کار کودکان، فرمان دولتی شدن بانک‌ها، فرمان محدودیت آزادی مطبوعات و فرمان تاسیس سازمانی برای مبارزه با ضد انقلاب و خرابکاران، همان سازمانی که به «چکا» معروف شد. این سازمان به سرعت اقدامات غیرقانونی خود را آغاز کرد، به نوعی یک پلیس مخفی قدرتمند با اختیارات گسترده به حساب می‌آمد.

 اما همه این اقدام‌های شتاب‌زده و سختگیرانه نیز نتوانست این واقعیت را پنهان کند که قدرت بلشویک‌ها تا چه اندازه شکننده است. لنین که با همه وجود برای برپایی نظام تک‌حزبی تلاش می‌کرد، تحت فشار رفقای پرنفوذش بالاخره مجبور شد در پایان ماه نوامبر با انقلابیون سوسیالیست و سندیکای کارگران راه‌آهن تشکیل ائتلاف بدهد.

بر این اساس سوسیالیست‌ها و سندیکا هشت کرسی در شورا از جمله کمیسیون‌های دادگستری، کشاورزی، پست و حمل‌و‌نقل را از آن خود کردند. با این حال این ائتلاف یک اتحاد موقت و کوتاه‌مدت بود و به هیچ عنوان سمت‌وسوی آینده را نشان نمی‌داد و پس از چند ماه اثری از آن باقی نماند؛ زیرا انقلابی‌های سوسیالیست، قرارداد صلح با آلمان را به رسمیت نمی‌شناختند.

 
در انتخابات مجمع قانون اساسی، روشن شد که بلشویک‌ها بر خلاف آنچه تصور می‌کردند، چندان جایگاهی در میان مردم ندارند. در این انتخابات که در پایان نوامبر ۱۹۱۷ برگزار شد، حزب سوسیالیست‌ها بیش از نیمی از آرا یعنی ۴۲ میلیون رای را از آن خود کرد. این در حالی بود که تنها کمتر از یک‌چهارم آرا یعنی ۹٫۸ میلیون رای نصیب بلشویک‌ها شد.

 هنگامی که مجمع قانون اساسی در ماه ژانویه کار خود را در پتروگراد آغاز کرد، باز هم روزهایی پرتنش در انتظار روسیه بود. در آن روزها سربازان گرسنه و سرگردان در پایتخت پرسه می‌زدند و دزدی و جنایت به میزان نگران‌کننده‌ای افزایش یافته بود.

صد البته لنین از این موقعیت برای پیشبرد اهداف خود نهایت استفاده را برد و ضمن تحقیر مجمعی که به صورت دموکراتیک و با رای مردم انتخاب شده بود، اعلام کرد: «با این وضعیت هرگز نمی‌توان قدرت سوسیالیستی را به دنیا نشان داد.»

 

از سوی دیگر تلاش‌ها برای رهایی اقتصاد کشور از هرج‌و‌مرج و سقوط نتیجه‌ای نداشت و نرخ تورم به صورتی وحشتناک افزایش می‌یافت. مردم و غالبا ساکنان شهرها همواره از گرسنگی رنج می‌بردند و در سرمای وحشتناک زمستان بی‌پناه بودند؛ زیرا هیزم موجود در کشور به مصرف صنایع می‌رسید.

در همین دوران تجارت غیرقانونی، رشدی سرطانی یافت. هیچ یک از جناح‌های موجود از جمله بلشویک‌ها راه‌حلی برای رهایی کشور از این منجلاب نداشتند، به همین خاطر در سال ۱۹۲۱ سیاست جدید اقتصادی مبنی بر کشاورزی اشتراکی به اجرا درآمد و فاجعه را کامل کرد.

 در پایان دسامبر ۱۹۲۲ اتحاد جماهیر شوروی رسما تاسیس شد. در آغاز کار چهار جمهوری روسیه، روسیه سفید، اوکراین و ماورای قفقاز در آن حضور داشتند. در آن زمان لنین به شدت بیمار بود. افزون بر آن رهبر شوروی از پیامدهای حمله‌ای تروریستی رنج می‌برد که در تابستان ۱۹۱۸ علیه وی صورت گرفته و بر اثر آن از ناحیه گردن و ریه مجروح شده بود؛ اما این بیماری ظاهرا او را به اندیشه واداشت و تا اندازه‌ای اقدامات خود را زیر سوال برد.

او در مقاله‌ای نوشت: «حزب به شدت بیمار است» و این دستگاه حزبی دیگر به کاری نمی‌آید. او به صراحت گفت که تشکیلات کارگری و کشاورزی شوروی در نوع خود ضعیف‌ترین است و کشور نیاز به یک دیوان محاسبات یا کمیته‌ای مرکزی برای مبارزه علیه فساد و دیوان‌سالاری دارد. رهبر افسانه‌ای شوروی در نامه خود نوشت که هیچ چیز با دوران رومانف‌ها تفاوت نکرده و آن تزاریسم کهنه «تنها با رنگ و لعاب شوروی» مزین شده است.

 

لنین در ۲۱ ژانویه ۱۹۲۴ درگذشت. جسد مومیایی‌شده وی همچنان مانند دوران شوروی در مقبره‌اش قرار دارد و این تصور را در بیننده تقویت می‌کند که روسیه هرگز با نفوذ و تاثیرات او وداع نکرده است. این جسد مومیایی‌شده به طور مرتب توسط متخصصان مربوطه مرمت می‌شود و در تابوتی از جنس شیشه ضد گلوله قرار دارد. دیدار از این جسد که در کنار دیوار کرملین است به غیر از روزهای جمعه و یکشنبه از ساعت ۱۰ تا ۱۳ برای عموم آزاد است.

منبع: تاریخ ایرانی

ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی


منبع: فرادید

درگذشت "یاسر عرفات"

فرادید| یازده نوامبر در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۶۲۰- امضای پیمان “می‌فلاور”

۴۱ مهاجر بریتانیایی پس از ورود به بندر “پروینستون”
پیمان “می فلاور” را امضاء کردند. این پیمان مساوات میان افراد و نفی
هرگونه حکومت و تشکیلات اداری در سرزمین جدید را تضمین می‌کرد.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۸۸۵- تولد ژنرال “جرج پتن”

“جرج اسمیت پتن” یکی از بزرگ‌ترین ژنرال‌های
آمریکایی در جنگ جهانی دوم در چنین روزی در کالیفرنیا متولد شد.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۸۸۹- چهل و دومین ایالت آمریکا

واشنگتن به‌عنوان چهل و دومین ایالت آمریکا
پذیرفته شد.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۱۸- پایان جنگ جهانی اول

در این روز امپراتوری شکست‌خورده آلمان با
رهبران متفقین پیمان اتمام جنگ امضاء می‌کند که به چهار سال فاجعه جنگی پایان داد.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۷۲- بازگرداندن پایگاه “لانگ
بین” به ویتنام

ارتش آمریکا این پایگاه را به نیروهای ویتنام
جنوبی بازگرداند که بیانگر پایان دخالت نظامی آمریکا در جنگ ویتنام بود.

امروز در تاریخ

۶٫ ۱۹۹۲- اعطای حق روحانیت به زنان

کلیسای انگلستان به امکان کشیش شدن زنان رأی
مثبت داد. بدین ترتیب برخلاف مخالفت‌های کلیسای کاتولیک رم، سنت قدیمی روحانیت
مردانه شکسته شد.

امروز در تاریخ

۷٫ درگذشت “یاسر عرفات”

اولین رهبر حکومت خودگردان فلسطین در سن ۷۵
سالگی بر اثر سکته مغزی درگذشت. او از سال ۱۹۶۹ تا ۲۰۰۴ به‌عنوان رئیس سازمان آزادی‌بخش
فلسطین فعالیت کرد.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

موزه لوور ابوظبی، جایی که شرق و غرب بهم می رسند ‏(+عکس)

لست سکند – ده سال پیش ، دولت های امارات و فرانسه با هم قراردادی امضا کردند که بر اساس آن اولین موزه جهانی را در این کشور راه اندازی کنند. این موزه که از موزه لوور پاریس الهام گرفته است در شهر ابوظبی افتتاح می شود. هرچند بارها تاریخ افتتاح این موزه تغییر کرد و از سال ۲۰۱۲ به ۲۰۱۳ ، سپس ۲۰۱۵ و حالا ۲۰۱۷ رسیده است اما در نهایت در تاریخ ۹ نوامبر (۱۸ قرار است این موزه که به موزه لوور ابوظبی شهرت دارد به طور رسمی افتتاح شده به روی عموم باز شود.

این قرارداد یک توافق سی ساله بین شهر ابوظبی و دولت فرانسه است بدین شکل که این موزه می تواند به مدت سی سال نام لوور را بروی خود داشته باشد . این موزه که در منطقه فرهنگی جزیره سادیات قرار گرفته است ۲۴۰۰۰ مترمربع است و هزینه ساخت آن معادل یک میلیارد دلار بوده است که تقریبا ۵۲۵ میلیون دلار آن بابت حق نام لوور پرداخت شده و ۷۴۷ میلیون دلار آن نیز برای اجاره آثار هنری که در این موزه به نمایش گذاشته می شود هزینه شده است. این آثار هنری از سراسر جهان به این موزه آورده شده اند و تمرکز آن به روی پر کردن فاصله هنر شرقی و غربی بوده است.

اینبار که به ابوظبی سفر کنید می توانید جاذبه ای جدید برای دیدن داشته باشید و از موزه لوور در ابوظبی دیدن کنید.


منبع: عصرایران

اشتباهات رایج در کشیدن خط چشم و اصلاح آنها

خط چشم یکی از گول زننده ترین لوازم آرایشی است که اگر استفاده از آن را بلد نباشید نتیجه چندان مطلوب نخواهد بود . گاهی خط چشمی که می کشید چنان نامتقارن و ناهماهنگ است که انگار در تاریکی آرایش می کردید. استفاده از محصول نامرغوب هم بعد از تنها چند دقیقه خط های تیره ی زیر چشم را که اصلا دوست ندارید بوجود می آورد .
اما وقتی از خط چشم به درستی استفاده کنید ، باعث درشت تر دیده شدن و جذابیت بیشتر می شود ، رنگ چشم ها را شاخص تر می کند و به طور کلی چهره ای درخشنده خواهید داشت . در این قسمت به رایج ترین اشتباهات در کشیدن خط چشم می پردازیم که حتی گاهی خود خانم ها هم از مرتکب شدن پی در پی آن آگاه نیستند :
پوشش کل چشم با خط چشم
اشتباه : اشتباه زمانی رخ می دهد که دور تا دور چشم خود خط می کشید ، یعنی پلک بالا و پلک پایین . این کار بلافاصله باعث کوچکتر دیده شدن چشم ها می شود و به همین دلیل هم برای چشم های ریز به هیچ عنوان مناسب نیست.
اصلاح اشتباه : از خط چشم تنها در قسمت انتهایی پلک بالا استفاده کنید . این کار جلوه ی زیبا تری از چشم ها ایجاد می نماید . اگر بخواهید پلک پایینی هم خط چشم داشته باشد ، باید آن را تنها روی خط رویش مژه و باز هم قسمت انتهای چشم بکشید. در این صورت چشم ها طبیعی تر به نظر می رسند.
وجود فاصله بین خط چشم و مژه ها
اشتباه : بسیاری از خانم ها این اشتباه را هر روز تکرار می کنند و بین خط چشم و خط رویش مژه ها فاصله ایجاد می نمایند . زیرا به اندازه ی کافی خط چشم را به مژه ها نزدیک نمی کشند.
اصلاح اشتباه : وجود فاصله بین خط چشم و مژه ظاهری عجیب به چشم های شما می دهد و اطرافیان خیلی راحت این اشتباه را می بینند . وقتی خط چشم را چسپیده به مژه ها بکشید در کنار جلوه ی طبیعی ، روی بلند تر دیده شدن مژه ها نیز تاثیرگذار است .
اگر با مداد خط چشم می کشید حتما آن را تیز کنید
اشتباه : گاهی روزها و حتی بیشتر از یک هفته مداد را نمی تراشید و یا حتی بدتر ! گاهی منظر می مانید تا مداد به انتها برسد .
اصلاح اشتباه : مداد خود را به طور منظم بتراشید. حتی ممکن است بعد از هر بار استفاده به مداد تراش احتیاج پیدا کنید . این کار دقت شما را برای کشیدن یک خط چشم بی نقص بالا می برد.
استفاده ی نابجا از خط چشم مایع
اشتباه : گاهی به جای مداد از خط چشم مایع برای برجسته کردن خط رویش مژه های پایینی استفاده می کنید.

اصلاح اشتباه : خط چشم مایع بسیار پر رنگ و برای پلک پایینی زیاده روی است . اشتباه در کشیدن این نوع خط چشم همچنین بسیار محتمل می باشد . اگر می خواهید برای پلک پایینی خود خط چشم بکشید از مداد استفاده کنید .
کشیدن چشم با دست
اشتباه : گاهی اوقات برای کشیدن خط چشم قسمت انتهای چشم را با دست خود می کشید .
اصلاح اشتباه : چشم خود را نکشید ! پوست اطراف چشم بسیار حساس است و چین چروک ها زودتر روی آن پدیدار می شوند ، خصوصا وقتی با این روش نه چندان ملایم پوست خود را می کشید. این کار به سرعت ظاهر چشم شما را تغییر می دهد . موقع کشیدن خط چشم یک آینه پیش روی خود قرار دهید و شدیدا از کشیدن پوست اطراف چشم بپرهیزید .
استفاده از نوع نادرست خط چشم
اشتباه : تنها با یک نوع خط چشم کار می کنید .
اصلاح اشتباه : تمام خط چشم ها به یک منظور ساخته نشده اند. استفاده از مداد بسیار ساده و برای وقتی عجله دارید و یا استفاده ی روزانه بسیار مناسب است. خط چشم های ژله ای چشمگیر تر هستند و برای آرایشی غلیظ تر بکار می آیند . خط چشم های مایع را می توانید در موارد و آرایش های خاص مورد استفاده قرار دهید. البته استفاده از آن سخت بوده و نیاز به دستانی بدون لرزش دارد .
پر کردن خط داخلی چشم با مداد
اشتباه : از خط چشم مشکی یا قهوه ای برای کشیدن خط داخل چشم استفاده می کنید .
اصلاح اشتباه : از مداد های کم رنگ و یا سفید برای کشیدن این نوع از خط در داخل چشم خود بهره ببرید . این رنگ ها چشم ها را درشت تر نشان می دهند و خستگی را از چشم ها می گیرند .
منبع: مه شو

مراقبت از پوست پس از پنجاه سالگی چطور باید انجام شود؟

خانم‌ها در هر سن و هر دوره‌ای به مراقبت صحیح از پوست نیاز دارند اما مراقبت از پوست پس از پنجاه سالگی شرایط خاص خود را دارد چون در این مرحله تغییرات عمده‌ای در بدن خانم‌ها صورت می‌گیرد و این تغییرات بیش از هرچیز دیگری روی ظاهر و پوست اثر خواهد گذاشت. در دهه پنجاه سالگی چروک‌های سطحی عمیق‌تر می‌شوند، پوست خشک‌تر می‌شود و لب‌ها حجم خود را از دست می‌دهند، این تغیرات ناشی از کاهش سطح استروژن در بدن هستند که پس از یائسگی رخ می‌دهد بنابراین ضروری است که مراقبت از پوست پس از پنجاه سالگی بیشتر جدی گرفته شود. در این مقاله به  شما خواهیم گفت که مراقبت از پوست پس از پنجاه سالگی شامل چه مواردی است.
اگر تاکنون توجه خاصی به مراقبت از پوست نداشته‌اید و به دهه ۵۰ زندگی خود نزدیک می‌شود هنوز دیر نشده است و می‌توانید با مراقبت‌های صحیح فرآیند پیری را به تاخیر بیندازید. البته برخی از تغیرات در بدن اجتناب ناپذیر هستند و باید بتوانید با آن‌ها کنار بیاید اما لازم نیست سراغ درمان‌های گران قیمت و محصولات کمیاب و عجیب و غریب و متنوع بروید، تنها رعایت چند مورد می‌تواند در جلوگیری از تسریع پیری پوست کمک کننده باشد. وقتی ستارگانی مثل جولیان مور را می‌بینیم که در دهه پنجاه زندگی خود در اوج زیبایی و جذابیت هستند این حقیقت بر ما آشکار می‌شود که پیری را می‌توان متوقف کرد اگر روش درست آن را بدانید و این روش تنها با مراقبت از پوست پس از پنجاه سالگی به روش درست ممکن می‌شود.

استفاده از پاک کننده‌های کرمی
با افزایش سن پوست خشک‌تر می‌شود و این فرآیند در دوران یائسگی سرعت بیشتری به خود می‌گیرد و در این زمان لازم است شما بتوانید آرایش خود را از صورتتان پاک کنید بدون آن که چربی‌های طبیعی آن را از بین ببرید و باعث خشکی و التهاب پوست خود شوید. پاک کننده‌های ملایم آرایشی می‌توانند این کار را برای شما انجام دهند. پاک کننده‌های کرمی ملایم حاوی مقدار کمی لایه برداری برپایه اسیدهای میوه هستند و اثر التیام بخشی و مرطوب کنندگی هم دارند و بهترین انتخاب برای خانم‌های میانسال هستند.
توجه به پوست اطراف چشم
اگر تاکنون از کرم‌های دورچشم استفاده نکرده‌اید اکنون بهترین زمان برای شروع این کار است. اگر استفاده از کرم‌های ضدچروک دور چشم را جدی نگیرید خیلی زودتر از آنچه که تصور می‌کنید به چروک‌های عمیق و غیرقابل بازگشت در الیاف چشم و پلک‌های خود مبتلا خواهید شد. این کرم‌ها علاوه بر این که گردش خون را در اطراف چشم بهبود می‌بخشند باعث آبرسانی به بافت آن شده و پف اطراف چشم را نیز از بین می‌برند. البته بهتر است از بالم‌های چندکاره اطراف چشم استفاده کنید که هم اثر آبرسانی و هم ضدچروک دارند تا وقت و هزینه کمتری را برای این کار صرف کنید.
درمان‌های حرارتی و نوری مرتبط با پوست
یکی از دلایل پیری پوست کاهش تولید کلاژن و الاستین در لایه‌های زیرین آن است. کلاژن و الاستین پروتئین‌هایی هستند که خاصیت ارتجاعی به پوست می‌دهند و با کاهش تولید آن‌ها پوست خشک و غیرمنعطف شده و دچار چروک می‌شود. برخی از روش‌های درمانی می‌تواند پوست را به ترشح این پروتئین‌ها تحریک کند که روش نوردرمانی و گرمادرمانی یکی از آن‌ها است. ابزارهایی برای این درمان‌ها طراحی شده‌اند که در منزل هم قابل استفاده هستند مثل لامپ‌های قرمز LED برای ماساژ پوست که با ایجاد نور و حرارت در تقویت و جوانسازی پوست تاثیر دارند.
سرم‌های رتینول بخشی از فرآیند مراقبت از پوست پس از پنجاه سالگی
لکه‌های تیره، قرمزی پوست، روزنه‌های بزرگ و چروک‌ها را تنها با این ماده جادویی می‌توان درمان کرد. این ماده شکلی از ویتامین آ است که اثر جوان کنندگی روی پوست دارد و با لایه برداری موثر و تحریک پوست به ترشح الاستین و کلاژن باعث بازسازی سریع‌تر پوست و درمان عوارض گفته شده می‌شود. بهتر است محصولات برپایه رتینول را با تجویز پزشک متخصص پوست مصرف کنید تا نگران عارضه‌هایی مثل التهاب و قرمزی نباشید.

توجه به پوست گردن
بیشتر خانم‌ها در فرآیند مراقبت از پوست تنها به صورت خود توجه دارند و گردن را به عنوان یک عضو مهم و جلوی چشم فراموش می‌کنند. در نتیجه پس از مدتی پوست گردن دچار چروک و افتادگی می‌شود و سن آن‌ها را لو می‌دهد! دقت کنید که حتی مقدار کمی افتادگی و چروک در پوست گردن و یا زیر چانه هم اثر بسیار زیادی در بالاتر به نظر رسیدن سن شما دارد بنابراین توجه به سلامت پوست این ناحیه ضرورت دارد. برای زیبایی و سلامت پوست گردن از محصولاتی استفاده کنید که حاوی ترکیب پپتاید در خود هستند. این ترکیب اثری قوی و فوری در درمان چروک‌ها و افتادگی پوست گردن دارد.
استفاده از سرم‌های ضدآفتاب
شما همیشه به ضدآفتاب نیاز دارید چه در دهه بیست زندگی و چه در دهه ۵۰ زندگی، چه در روزهای آفتابی و چه در روزهای ابری و بارانی. اما در این سن ممکن است استفاده از کرم ضدآفتاب کمی برای پوست شما سنگین باشد به همین دلیل بهتر است به جای کرم از سرم ضدآفتاب استفاده کنید که حداقل درجه حفاظت ۵۰ داشته باشد و هم اشعه UVA و هم اشعه UVB را پوشش دهد. ضدآفتاب را تنها روی صورت نزنید بلکه هر قسمتی از پوست که در معرض تابش قرار دارد مثل دست و گردن هم نیاز به حفاظت مقابل آفتاب دارد. سرم‌های ضدآفتاب ماندگاری کمتری نسبت به کرم دارند و حتما باید تجدید شوند تا اثر خود را از دست ندهند.
لایه برداری لب یکی از روش‌های مراقبت از پوست پس از پنجاه سالگی
اگرچه در هر سنی ممکن است لب‌ها خشک شوند اما در دهه ۵۰ سالگی خشکی لب بیشتر خود را نشان می‌دهد و به شکل عارضه‌ای جدی بروز می‌کند که در نهایت باعث از بین رقتن حجم طبیعی لب‌ها می‌شود و به صورت چروک در لب خود را نشان می‌دهد. اما با لایه برداری منظم لب‌ها می‌توان از این عارضه پیشگیری کرد، لایه برداری با افزایش دادن جریان خون در سطح لب و جدا کردن سلول‌های مرده از سطح لب و کاهش دادن چروک‌های لب حجم آن را بازمی‌گرداند.

استفاده از کرم‌های روزانه با خاصیت حفظ رطوبت
گفتیم که با افزایش سن رطوبت پوست کاهش می‌یابد و شما نیاز بیشتری به کرم‌های مرطوب کننده خواهید داشت. اما کرم‌های آبرسان معمولی در این دوره ممکن است نتواند رطوبت پوست شما را تامین و حفظ کند و به همین دلیل نیاز است از کرم‌های روزانه‌ای استفاده کنید که خاصیت نگهدارنده رطوبت دارند. کرم‌های مرطوب کننده حاوی لیپید علاوه بر تامین رطوبت این رطوبت را در سطح پوست به دام می‌اندازند و کمک می‌کنند پوست مدت بیشتری نرم و مرطوب باقی بماند.
منبع: مجله قرمز
این مقاله توسط تیم ترجمه مجله قرمز ترجمه شده است.
منبع: مه شو