نیما، شاعر پیشرو شعر فارسی

علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج در ۲۱ آبان ۱۲۷۶ خورشیدی در روستای یوش از بخش کجور استان مازندران، حیات آغاز کرد. کاری که نیما در ادبیات ایران انجام داد، پایه گذاری سبکی جدید در شعر پارسی بود که شعر نو نام گرفت. در این نوع شعر، قالب های وزنی، نظم خاصی را دنبال نمی کرد و به این ترتیب نام نیما به عنوان شاعر پیشرو در تاریخ ادبیات نوین ایران ثبت شد.زندگی نیما یوشیج درآمیخته با شعر بود، آنچنان که هرگز نمی توان شعر را از زندگی او جدا کرد و همین ترکیب جدایی ناپذیر سبب شد تا قصه اش در نبرد با دیوان ها و مجموعه های بی کران شعر، رنگ نبازد. نیما شعر را فهمید و ۴۰ سال سرایش مرکب از طبیعت و پدیده های زیبای آن از «قصه رنگ پریده»، تا «شب همه شب» از این مرد کهن که شولای نو بر قامت شعر ایران زمین دوخت، یک افسانه زیبا پدید آورد؛ آنجا که خردمندانه و هشیار، بدعت را جایگزین سنت کرد. نو آوری او حاصل پختگی اش بود، پاهایی که بر سنگفرش کوهستان صدای درد را می شنید و آن را با شعر و تفکر، قدم می زد. الفت نیما با طبیعت، در شعر او آشکار بود.

او دردهای انسان و اجتماع را نیک فهمید و درکش از سادگی «انگاسی ها»، فریادی پیچیده بود بر بیدادهای روزگار و به همین دلیل وجود خود را با عشق و درکی عمیق در طبیعت خلاصه کرد و خاطر پر درد کوهستانی خویش را از شهر و آشوب های آن جدا دید: «من خوشم با زندگی کوهیان، چون که عادت دارم از طفلی به آن». یأس او ناشی از درد های اجتماعی دوران خودش بود و امید وی نیز راهی برای غلبه بر دردمندی ها: «دلگشا آینده روزی هست پیدا بی گمان با او»، هرچند «خانه اش ابری بود» اما دلش آسمانی آفتابی بود که روشن می دید. او تاریکی شب را فاصله ای برای دمیدن صبح سپید می دانست، آنجا که گفت: قوقولی قو! گشاده شد دل و هوش صبح آمد، خروس می خواند.

نگاه واقعی نیما به جهان، تاثیر خود را بر شعر او گذاشت و اینچنین مرز نیما با دیگر شاعران شکل گرفت و نامش در رده شاعران بزرگ پیشرو در دنیا رقم خورد. آی آدم ها، داروگ، ری را، ترا من چشم در راهم و خانه ام ابری ست از شعر هایی بودند که همواره مورد بحث ها و بررسی های شاعران و منتقدان قرار گرفتند. نیما یوشیج در ۱۳ دی ۱۳۳۸ خورشیدی رخ در نقاب خاک کشید، هرچند ارتباط دنیا با نیما، به واسطه سروده های دلنشینش هرگز قطع نشد.با «هرمز علیپور» شاعری از خطه جنوب کشور در ارتباط با نیما به گفت وگو نشستیم.نیما شاعری بزرگ بود و باهوش که ۴۰ سال از عمر خود را به نوشتن شعر و پژوهش در شعر پارسی پرداخت. از بهترین راه های شناخت نیما می توان به کنکاش و جستجو در میان یادداشت ها و نامه هایی اشاره کرد که او در دوران زندگی خود به افراد مختلف نوشته است، شخصیت و فلسفه زندگی او در این نامه ها راهی به دنیای خاص او می گشاید و کمک می کند تا بهتر به شخصیت و روحیه او پی برد.

**شعر نیما، قدرتمند و مردافکن
شعر نیما شعری قدرتمند و به عبارتی مردافکن بود و اسطوره شدن وی در نظر بسیاری از شاعران شاید به دلیل جسارت، شهامت و همچنین اعتماد به نفس بالایی بود که سبب شد تا در مقابله با افراد و چهره های سرشناس، با نفوذ و صاحب قدرتی که نمی خواستند تا شعر او بلندآوازه شود، هرگز از پای ننشست و این چنین نام خود را در زمره بهترین شاعران این سرزمین ثبت کرد. نیما اگر شاعر درجه یکی نباشد اما شاعر بسیار خوبی است که همین اعتماد به نفس بی نظیر او از وی شاعری ویژه و یگانه ساخت و نام او در میان شاعران مطرح جهان جای گرفت.

**نیما، شاعری چند وجهی
نیما همه عمر خود را صرف شعر کرد و هرگز از شعر گفتن باز ننشست. نیما در شعر«من از این دونان شهرستان نیم، خاطر پر درد کوهستانیم، کز بدی بخت، در شهر شما، روزگاری رفت و هستم مبتلا» شاید یکی از ساده ترین شعرهای خود را نوشت که امروزه نوشتن چنین شعری از یک شاعر ۲۰ ساله جوان هم بعید باشد، اما او این شعرها را به منظور خاصی می نوشت و در کنار نوشتن آنها، شعرهای قدرتمند و جاودانه ای هم دارد که از جمله می توان به شعرهای پخته و غنی اواخر عمر او اشاره کرد.

**شعر تبری، علاقه ای جاودانه در نیما
از نکات برجسته زندگی نیما این بود که او علاوه بر اشرافی که به شعر فارسی و همچنین شعر جهان داشت، به گفتن شعرهای تبری یا مازندرانی رو آورد و هرگز از استفاده از زبان مازندرانی در شعرهای خود دست برنداشت. زبان و بوم مازندران آن‌قدر در او اثرگذار بود که واژه ها و اصطلاح های مازندرانی را همراه با توصیف های زیبای ادبی و بومی به شعر و ادبیات تزریق کرد و مجموعه «روجا» حاصل همین علاقه او به شعر مازندرانی است. او حتی نام خود را (نیما نام کوهی در شهر نور مازندران) که به معنای کمان است از همین دیار برای خویش برگزید و پس از آن، این نام به فرهنگ عمومی نام ها وارد شد.

**نیما، شاعری تنها
نیما یوشیج شاعری مردم گریز نبود اما تنهایی او از خستگی ناشی می شد که به واسطه سطح درک دیگران از او بود و باعث شد در تمام دوران زندگی تحت تاثیر آن باشد. از میان شاگردان نیما «مهدی اخوان ثالث» به شدت حامی، مدافع و دنباله رو نیما بود، اما دیگر شاگردانش نظیر «احمد شاملو» و «هوشنگ ابتهاج» چندان دنباله رو او نبودند. نیما از جانب برخی از شاگردان خود نیز آزار و اذیت هایی دید که همگی اینها به تنهاییِ او، بیش از پیش دامن می زدند. کج خلقی های او با خانواده اش را نیز می توان ناشی از همین خستگی هایی دانست که او در شعرهایش نیز به آنها اشاره هایی دارد.

**پیش بینی نیما درباره آینده خود
یکی از بستگان نیما در روزگاری او را در یوش دید و به طعنه به او گفت که: «علی! فلانی را ببین که چه اندازه گوسفند و احشام دارد، تو چرا بی بهره ای و مردم تو را دیوانه می خوانند؟ و نیما گفت که سال های بعد جواب خود را می گیری». این فرد سال ها بعد در سراسر خیابان انقلاب تهران با دیدن عکس ها و پوسترهای نیما که به در و دیوار چسبانده شده بود و از شعر او و نام او تجلیل می شد، به صحت گفته های نیما و پیش بینی او پی برد، روزی که دیگر نیما در جهان نبود.
منبع: بهارنیوز

آلبوم «عاشق کیست» شهرام ناظری

به گزارش ایلنا، مراسم رونمایی آلبوم موسیقی «عاشق کیست» که به مناسبت هزاره «ابوسعید ابوالخیر» به آهنگسازی و رهبری ارکستر امیر پورخلجی، خوانندگی شهرام ناظری، و با همکاری ارکستر سمفونی متروپلیتن پراگ در کشور جمهوری چک تولید شده ساعت ۱۳ روز دوشنبه ۲۲ آبان در فرهنگسرای نیاروران تهران برگزار می‌شود.
این آلبوم براساس رباعیات بوسعید ساخته شده و ۱۳ قطعه با عنوان‌های «عشق تو»، «در سلسله»، «در دل»، «عاشق کیست»، «خرقه خون آلود»، «آفتاب»، «اینترلود»، «عاشق»، «امید وصال»، «گفت‌وگو»، «ای عشق»، «خاک» و «باده شوق» تشکیل شده است.صدابرداری آلبوم موسیقی «عاشق کیست» در استودیو موسیقی تلویزیون دولتی چک توسط «پاول ریدوسکو» با همکاری «رومن اسکلنار» دستیار صدابرداری و «مارکتا یانوکووا» ناظر ضبط ارکستر صورت گرفته است. همچنین ضبط آواز در استودیوی شخصی آهنگساز و همچنین میکس نهایی و مسترینگ آن توسط امیر پورخلجی انجام شده است. مسعود زارع‌زاده طراح گرافیک، علی مقدم‌حیدری خطاط، عکاسان پرتره مهرداد امینی (استاد شهرام ناظری)، فرشته عدلی (پرتره آهنگساز)، عکاس ارکستر یاکوب زک و همچنین نیما فردوسی دستیار تهیه آن را برعهده داشته است.امیر پورخلجی در سال ۱۳۶۱ متولد شد و موسیقی را از کودکی با نواختن ویلن آغاز کرد. سپس تحصیلات موسیقی خود را در هنرستان عالی موسیقی تهران با ساز ویولا ادامه داد و پس از پایان تحصیل در مقطع کارشناسی، وارد دانشگاه هنر شد و در سال ۱۳۸۸ در رشته آهنگسازی در مقطع کارشناسی ارشد فارغ‌التحصیل شد. وی در آهنگسازی آثارش همواره به عوامل اقلیمی، تاریخی، اساطیری و فرهنگ بومی می‌اندیشد. از دیگر آثار وی می‌توان به «سوئیت سمفونی آرش کمانگیر»، اجرا و ضبط شده توسط ارکستر سمفونیک اوکراین، رهبری ارکستر فیلارمونیک بلغارستان و اجرا و ضبط کنسرتو پیانو شماره ۲ اثر راخمانینف، «اپرای حافظ»، «سوئیت پارسی برای ارکستر زهی»، «کنسرتو برای ویولا و ارکستر» اشاره کرد.
منبع: بهارنیوز

"کودکان پروانه‌ای" خط قرمزِ صدا و سیما

حجت الاسلام سید حمیدرضا هاشمی گلپایگانی، رئیس خانه “ای‌بی” در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا درباره مشکلات این بیماران گفت: بیماری “ای‌بی” یا پروانه‌ای با بیماری‌های دیگر تفاوت‌های بسیاری دارد. یک بیمار “ای‌بی” در آنِ واحد با ۲۲ تخصص درگیر است. به طور مثال این بیماران به مرور زمان مشکلات اندامی پیدا می‌کنند؛ یعنی نه تنها دست و پا بلکه قدرت بینایی، شنوایی و سیستم گوارشی آنها نیز رفته رفته از بین می‌رود. او ادامه داد: ما هم‌چنان در تشخیص راه‌های درمان این بیماری مشکلاتی داریم، هنوز نمی‌دانیم تحمل زخم خیس بهتر است یا زخم خشک. متاسفانه راه‌های درمان این بیماران بسیار گران است. یک بیمار سرطانی درد دارد، اما می‌تواند شب روی کمرش بخوابد، اما برای یک بیمار ای‌بی شرایط این گونه نیست.

فقط ۳ بیماری در ایران خاص محسوب می‌شوند
رئیس خانه ای‌بی گفت: همه زخم‌های که روی بدن بیماران “ای‌بی” ایجاد می‌شود، در اندام داخلی آنها مانند مری نیز وجود دارد که مشکلات بسیاری را در بلع و نوشیدن برای آنها ایجاد می‌کند.
هاشمی گلپایگانی با اشاره به اینکه  متاسفانه فقط ۳ بیماری در ایران به عنوان بیماری خاص ثبت شده از دولت دوازدهم خواست؛ درحوزه بیماری‌‌های خاص و نادر ورود کند. البته در دو، سه سال گذشته نسبت به مشکلات ما توجه جدی داشته و در تامین پانسمان‌ها کمک کردند.
هاشمی تاکید کرد: این مسئله نیاز به حمایت دولت و حاکمیت دارد و از دست خانواده‌های این بیماران کاری برنمی‌آید، ما انتظار داریم این خدمات تداوم داشته باشد و هم به این نوع بیماری‌ها تخصصی‌تر نگاه شود.

“ای‌بی” واگیر ندارد
آموزش و پرورش از پذیرش کودکان “ای‌بی” خودداری می‌کند
رئیس خانه “ای‌بی” درباره مشکلات تحصیلی کودکان و نوجوانان مبتلا به ای بی گفت: بخش بزرگی از مشکلات ما آموزش و پرورش است. ما نمی‌توانیم فرزندان “ای‌بی” خود را به مدارس استثنایی ببریم به دلیل اینکه تعدادشان کم است و دوم اینکه این بیماری واگیر ندارد. زمانی که کودکی پانسمان شود و لباس بپوشد، می‌تواند در اجتماع حضور پیدا کند. نوع دیستروفیک “ای‌بی” بسیار پیچیده است که نیاز به مراقبت‌های خاص دارد و آنها نمی‌توانند در جامعه باشند، اما انواع دیگر این بیماری می‌توانند در کنار مردم زندگی کنند. به طور مثال یکی از بیماران “ای‌بی” که بسیار هم بیماری‌اش شدید است؛ تحصیل کرده و مدرک دکتری دارد.
هاشمی تصریح کرد: آموزش و پرورش از پذیرش بچه‌های “ای‌بی” خودداری می‌کند، چون مدیر مدرسه ترس دارد که مبادا والدین دیگر دانش‌آموزان اعتراضی کنند. ما اگر بتوانیم با آموزش و پرورش رایزنی بکنیم؛ قدم بزرگی در این راستا برداشتیم. جامعه باید با بیماران “ای‌بی” مهربان‌تر باشد. این بیماران به ترحم نیاز ندارند، بلکه به حمایت و همراهی نیاز دارند. امیدواریم فرهنگ عمومی در رابطه با این مسئله بالا رود.

“ای‌بی” حاصل ازدواج فامیلی است
رئیس خانه “ای‌بی” با بیان اینکه مشاوره قبل از ازدواج در پیشگیری از این بیماری بسیار مهم است، گفت: بیماری “ای‌بی” ۹۵ درصد حاصل ازدواج فامیلی است. اگر به مشاوره قبل از ازدواج، مسئله ژنتیک و آزمایشات قبل از بارداری به شکل علمی و تخصصی نگاه کنیم، می‌توانیم جلوی شیوع بیماری “ای‌بی” را بگیریم.
او افزود: این بیماری مادرزادی است و بیماران از بدو تولد با این بیماری دست و پنجه نرم می‌کنند. متاسفانه هیچ سند شرعی و دینی مبنی بر ازدواج فامیلی وجود ندارد، اما این سنت هم‌چنان در جامعه ما رواج دارد و افرادی هستند که ازدواج فامیلی می‌کنند. ما باید به مشاوره قبل از ازدواج اعتقاد داشته باشیم و برای آن فرهنگ‌سازی کنیم. متاسفانه جامعه ما در بسیاری از موارد فقر فرهنگی دارد.
کودکان پروانه‌ای برای صدا و سیما خط قرمز هستند
هاشمی بیان کرد: کودکان مبتلا به “ای‌بی” برای رسانه ملی خط قرمز هستند؛ چون نمی‌توانند آنها را نشان دهند، اما این کودکان در جامعه ما وجود دارند و نمی‌توان وجود آنها را کتمان کرد. بر اساس آمار جامعه جهانی باید هزار بیمار “ای‌بی” در ایران شناسایی شوند. از هر ۵۰ هزار تولد زنده در ایران یک نفر مبتلا به “ای‌بی” است که متاسفانه فقط ۵۴۰ مورد این بیماری شناسایی شده و حدود نیمی از بیماران شناسایی نشدند.
او با اشاره به اینکه بیماران شناسایی شده از سراسر ایران بودند، گفت: یکی از مشکلاتی که خانه “ای‌بی” دارد، جمع‌آوری این بیماران در تهران است. هواپیما این بیماران را به خاطر زخم‌هایشان سوار نمی‌کند، چون فکر می‌کنند این بیماری واگیر دارد.
بیشترین مبتلایان به “ای‌بی” در تهران، خوزستان و سیستان‌و‌ بلوچستان
رئیس خانه “ای‌بی” درباره آمار این بیماری در استان‌های ایران افزود: با توجه به مهاجرتی که به سوی تهران است،‌ بیشترین بیماران شناسایی شده “ای‌بی” در تهران هستند که اکثر آنها بومی نیستند. بعد از تهران، خوزستان و سیستان و بلوچستان بیشترین بیماران “ای‌بی” را دارد. با توجه به تحقیقات علمی در استان‌های گرمسیری و همچنین استان‌هایی که در آنها آلودگی‌ وجود دارد، شیوع این بیماری بیشتر است، البته در این استان‌ها ازدواج‌های سنتی و قبیله‌ای نیز رواج دارد که یکی از دلایل اصلی بروز “ای‌بی” است.
پمادهای درمانی بیماران پروانه‌ای آرایشی محسوب می‌شود!
هاشمی با اشاره به نحوه پوشش بیمه برای بیماران پروانه‌ای گفت: این بیماری تحت پوشش بیمه نیست. بسیاری از پمادهایی که بیماران ای‌بی استفاده می‌کنند،‌ گران است، یک پماد این بیماران حدود ۲۳۰ هزار تومان است که یک کالای آرایشی محسوب می‌شود! از همین رو تحت پوشش بیمه قرار نمی‌گیرد. این پمادها نباید برای بیماران ای‌بی آرایشی محسوب شود، زیرا برای این بیماران ترمیمی است و متاسفانه بیماران ای‌بی برای بیمه شدن جایگاهی ندارند و تعریف نشده هستند.
او افزود: سازمان بهزیستی نیز این بیماران را به عنوان معلول نمی‌شناسد، در صورتی که بسیاری از این بیماران در اثر زخم‌های شدید دست یا پای‌شان را از دست داده‌اند.
هاشمی تاکید کرد: توقع داریم مجلس شورای اسلامی تدبیر جدی داشته باشد.۳۸۰ نفر از نمایندگان مجلس این دوره و دوره گذشته از رئیس جمهوری در ۳۸۰ سربرگ جداگانه تقاضای ثبت بیماری ای‌بی را کردند، اما به این مسئله توجهی نشد.
روزی ۲۵۰ هزار تومان هزینه پانسمان بیماران “ای‌بی” است
رئیس خانه “ای‌بی” با بیان اینکه در کشور مشکل منابع نداریم، بلکه مشکل مدیریت داریم، گفت: فقط مردم از ما حمایت می‌کنند، اما دولت‌مردان به این مسائل بی‌توجه هستند.
او با اشاره به اینکه بیماران “ای‌بی” حتی در غذا خوردن نیز مشکل دارند، تصریح کرد: این بیماران باید غذاها را حل شده در آب مرغ بخورند و برای دفع نیز به شدت مشکل دارند. اندام تناسلی و مقعد آنها رفته رفته از بین می‌رود و پانسمان جواب این مسئله را نمی‌دهد. هم‌چنین حمام این بیماران حدود ۳ ساعت طول می‌کشد، چون همه این زخم‌ها نیاز به شستشوی دقیق دارد. خانواده‌ها روزی ۲۵۰ هزار تومان فقط باید برای پانسمان بیماران‌شان می‌پردازند.
هاشمی گلپایگانی افزود: در بین همین بیماران افراد تحصیل‌کرده وجود دارند که در رشته‌های مختلف درس خواندند. رئیس سابق کمیسیون بهداشت مجلس قول داده بود، برای رسیدگی به مشکلات با ما دیدار داشته باشند که نشد، همچنین رئیس فعلی کمیسیون نیز همین قول را دادند که هنوز دیداری صورت نگرفته است. به هر حال این بیماران وجود دارند و باید آنها را دید. نه تنها ای‌بی بلکه همه بیماران نادر و خاص نیاز به حمایت دارند.
او درباره پوشش بیماران ای‌بی توسط طرح تحول سلامت گفت: این طرح اولین کاری که برای این بیماران کرد؛ تهیه پانسمان بود. خوشبختانه وزارت بهداشت در دو سال گذشته پانسمان بیماران ای‌بی را تهیه کرده و در این راستا تلاش بسیاری انجام داده است، اما پانسمان، درمان نیست و به نوعی مسکن محسوب می‌شود.
خانواده‌های دارای بیمار “ای‌بی” در معرض آسیب‌های اجتماعی هستند
هاشمی با اشاره به اینکه بیماری پروانه‌ای علاجی ندارد، افزود: این بیماری صعب ‌العلاج است، اما می‌توان این بیماری را کنترل کرد و دنیا نیز به همین سمت رفته است. در بسیاری از خانواده‌هایی که فرزندان ای‌بی دارند، مشکلات و معضلات اجتماعی رخ می‌دهد به طور مثال پدر بعد از مدتی خانواده را ترک می‌کند یعنی مشکلات به قدری زیاد می‌شود که پدر خانواده مادر و فرزند را رها می‌کند و در کنار بیماری، درگیر مسائل اجتماعی نیز می‌شوند.
رئیس خانه ای‌بی گفت: مادرانی که فرزندان ای‌بی دارند، نیاز به مشاوره و روانکاوی دارند تا بتوانند از این بیماران مراقبت کنند. بیماران پروانه‌ای و خانواده‌هایشان از بعد روانی نیز بسیار تحت فشار قرار می‌گیرند و به نوعی از جامعه پس زده می‌شوند.
او در پایان تاکید کرد: دولت باید این بیماری را در لیست بیماری‌های خاص ثبت‌ کند و آموزش و پرورش نیز برای تحصیل این کودکان با خانه ای‌بی همکاری کند.
منبع: بهارنیوز

تاکسی‌موتور‌الوپیک،‌گره‌گشای‌ترافیکِ‌تهران

 ترافیک، چالشی است که شهروندان تهرانی سال های سال است با آن رو برو هستند . وقتی که میزان تردد ماشین های تک سرنشین بر ظرفیت خیابان ها و اتوبان ها غالب می شود واضح است که رانندگان و مسافران زمان طولانی را برای رسیدن به مقصد صرف کنند.

حتی اپلیکیشن های درخواست آنلاینِ ماشین نیز نتوانستند این مشکل بزرگ را برطرف کنند و تهرانِ امروز تبدیل به پارگینگی سیار شده است .
الوپیک، استارتاپی صد درصد ایرانی است،در این نوشتار سعی داریم از مزیت های بی شمار استفاده از سرویس تاکسی موتور الوپیک صحبت کنیم.
به گزارش ویرلن؛ زمانی که استارتاپ صد درصد ایرانی باشد، تسلط کافی به چالش های تهران امری آسان تر خواهد بود، متخصصان الوپیک با نگاهی ویژه تر نسبت به ترافیک تهران و با رونمایی از خدمات منحصر بفرد خود (تاکسی موتوری) ، امیدی تازه برای فرار از ترافیک در بین ساکنین پایتخت به حساب می آید.

تاکسی موتوری الوپیک با سفیرانی آشنا به کلیه مناطق ۲۲ گانه تهران و آموزش های نوین مسیریابی می تواند مشتریان را در کمترین زمان ممکن و با حداق هزینه به مقصد برساند و نگرانی های ترافیک و شلوغی خیابان ها را از لیست دغدغه های شما به کلی پاک کند .
اپلیکیشن الوپیک در دو نسخه اندروید و آی او اِس عرضه شده است و استفاده کنندگان از هر دو سیستم عامل می توانند در کوتاه ترین زمان و با چند کلیک نزدیک ترین سفیر را نسبت به مبدا در اختیار داشته باشند .

برای رسیدن به رویای آسمان آبی و تهرانِ بدون ترافیک همین الان نسبت به نصب اپلیکیشن الوپیک اقدام و خدمات تاکسی موتوری را تجربه کنید.
جهت دانلود اپلیکیشن الوپیک کلیک نمایید
 
منبع: بهارنیوز

نوبت ازدواج‌های ساندویچی فرا رسید

او چند سال پیش هم درباره انقلاب جنسی در ایران صحبت‌هایی داشت که مورد توجه بسیاری از رسانه‌ها قرار گرفت. ابراهیم فیاض را در دسته‌بندی‌های مرسوم، اهل سیاست امروز، اصولگرا می‌دانند و برخی معتقدند که با توجه به پشتوانه‌های سیاسی که دارد، می‌تواند همه آنچه را در دل و ذهنش می‌گذرد، مطرح کند. اما هرچه باشد، حرف‌های این استاد دانشگاه تهران شنیدنی است و حالا ما تلاش کردیم خواندنی‌اش هم بکنیم. فیاض در این جلسه گفته است: الان این ازدواج سفید بحرانی است که قشر متوسط دارد ایجاد می‌کند، بعد از آن ازدواج‌های ساندویچی است، یعنی رابطه جنسی ساندویچی. در ازدواج سفید طرفین چندمدت با هم هستند اما اگر قرار شد رابطه … سر خیابان انجام شود، چه کسی می‌خواهد آن‌ها را بگیرد؟ چند نفر را می‌خواهند بگیرند؟ چند نفر را می‌خواهند اعدام کنند؟ حالا دیگر خانواده گران شده است چون سرمایه‌داری همه این‌ها را گران می‌کند، فقط اشراف می‌توانند در دوره سرمایه‌داری ازدواج کنند.  هنوز هم شما ببینید که در محور قدرت چه خبر است، بحث‌های آقایان در محور قدرت چیست و بحث‌های مردم چیست؟ من دقیقاً یادم است. شاه، زمانی بدبخت شد که آمد تلویزیون و گفت دقیقاً ۱۰۰ سال از غرب عقب هستیم و باید در ۱۰ سال جبرانش کنیم و شعار دروازه بزرگ تمدن را داد و یکهو، کله شد. آنقدر سرعت مدرنیسم را بالا آورد که خودش هم در آن نابود شد.

موقعی که مبنا این شد که با سرعت تمام جلو برویم، جامعه را جای خانواده می‌نشانید. موقعی که قرار شد جامعه را جای خانواده بگذارید تا پیشرفت را ایجاد کنید، اقتصاد موتور محرکه جامعه می‌شود.
جامعه‌شناسی باید خفه شود، علوم اجتماعی باید خفه شود، که خفه‌اش هم کردند، جای ما روان‌شناسی نشاندند با عرفان هم قاطی‌اش کردند. الآن نتیجه‌اش چه شد؟ الآن شده یک محافظه‌کاری اجتماعی و کسی بحث اجتماعی نمی‌کند.

کو عدالت؟ سخنرانانی همه در بحث انقلاب مانند شریعتی و بقیه، همه‌اش بحث عدالت بود و چه شد یکهو تبدیل شد به رستگاری شخص و همه‌اش در خواب و در بیداری و کی خواب دیده است کاکو؟ مملکت همه‌اش شد عرفان، هیچ‌کس روی زمین نبود، همه در آسمان‌ها رفتند.

با این روان‌شناسی به اضافه عرفان یک اشرافیتی شکل گرفت. علوم انسانی که مبنایش بر عقلانیت و دین عقلانی بود را گذاشتند کنار، یک حرکتی شروع شد و قشر متوسط حرکتی را شروع کرد. یعنی در نتیجه اقتصادی بازسازی آقایان، قشر متوسط شروع کرد به اعتراض جمعی‌اش، اما قشر پایین چه؟ با تجاوز، آتنا، اهورا و مرتب دارد می‌آید دیگر و می‌بینید که چه خبر است، یعنی ناامنی اجتماعی تا کجا آمده است. اگر محور اقتصاد باشد، بدون جامعه، نتیجه‌اش این می‌شود. اگر نتوانیم پارادایم عقلانیت و عدالت را در جامعه با هم قاطی کنیم، جامعه ما حتماً با بحران روبه‌رو خواهد شد، آثارش هم آشکار شده است و مقدمه‌اش این تجاوزهای قشر پایین است.

ما در حال حاضر نظام آموزشی با این تکنولوژی فعلی نداریم که بچه‌ها یاد بگیرند چه کار کنند. یعنی نظام آموزشی ما یا سانسور می‌کند یا می‌گوید از آن بگذر. آموزش اصل کار است. آموزش همگانی می‌خواهیم و آموزش تخصصی. آموزش همگانی که امروز در صداوسیما وجود ندارد، وزارت ارشادش ندارد، وزارت مخابراتش ندارد… هیچ‌کدامشان ندارند. آموزش تخصصی‌اش هم که در دانشگاه است اجازه نمی‌دهند. بگذارند کار کنیم همه این‌ها درست می‌شود. اگر راست می‌گوییم و می‌خواهیم از جهل نجات پیدا کنیم، باید مردم را از جهل نجات داد، همه مسائل با آموزش حل می‌شود؛ آموزش، فلسفه می‌خواهد، علوم انسانی می‌خواهد، که این‌ها هم خبری ازشان نیست.

 
منبع: بهارنیوز

طلاق فوری با پاک کردن شناسنامه

تقریبا هیچ کدامشان تلفنی جواب درست نمی‌دهند. از پشت خط، آنها به همه مشکوک‌اند، جواب‌های سربالا و گنگ و مبهم‌شان نیز ریشه در شکی عمیق دارد. تقریبا بیشتر موسسات حقوقی که ادعای پاک کردن نام همسر سابق از شناسنامه را دارند هیچ یک از مشتری‌ها را ناامید نمی‌کنند، در عوض ادعا دارند که از پسِ خواسته‌های مشتری برمی‌آیند، هرچه که باشد، کاملا تضمینی، صددرصدی.آن سوی خط مرد جوانی است، از همان‌ها که مدام به مشتری‌ها تضمین می‌دهند. ما شده‌ایم خواهان حذف نام همسر سابق از شناسنامه و او شده حلال مشکلات. ولی اصرار دارد مدارک را حضوری ببیند، حتی حضوری درباره جزئیات صحبت کند؛ او شک دارد. با این حال ماندن پای ما در یک کفش جواب می‌دهد و او نم پس می‌دهد، حرف از استعلام می‌زند و هماهنگ کردن چند موضوع با دوستانی که در ثبت احوال دارند!

می‌گوید این که چند سال با همسر سابق زیر یک سقف بوده‌ایم و چه مدت از طلاقمان می‌گذرد در سخت و آسان شدن کار دخالت دارد، می‌گوید باید شناسنامه را ببیند که حرف اضافه‌ای کنار واژه طلاق آمده یا نه …
مرد جوان دیگری پشت خط است،‌ او در حفظ اسرار شغلش سرسخت‌تر از قبلی است. فقط می‌گوید ارتباطاتی دارد که می‌تواند شناسنامه‌مان را با وجود داشتن فرزند از لوث نام همسر سابق پاک کند! روی واژه «دشوار» اما چند باری تاکید می‌کند تا نشان دهد این کار چقدر سخت است، با این حال به ما تضمین می‌دهد و خیالمان را جمع می‌کند. با این شگرد، رقم دستمزد را به عنوان رقمی معقول به خوردمان می‌دهد؛ آن ده میلیون تومان ناقابل را که بهای پاک شدن نام همسری از شناسنامه است که دیگر ربطی به ما ندارد.جوان اول هم مِن مِن زیاد می‌کند و حاضر نیست حتی رقم دستمزد را تلفنی بگوید، اما اصرارها بالاخره نرمش می‌کند و می‌گوید روی عددی بین هشت تا ۱۲ میلیون تومان فکر کنیم.

همه‌اش فریب است
اگر به قانون باشد فقط دو راه برای حذف نام همسر سابق از شناسنامه وجود دارد، اول وقتی که دادگاه به کمک پزشکی قانونی تائید می‌کند که میان زوجین رابطه زناشویی برقرار نشده و دوم زمانی که ازدواجی جدید رخ می‌دهد و نام همسر تازه جایگزین همسر سابق می‌شود.بجز این دو راه هرچه هست و ادعا می‌شود باطل است و پالان مدعیانش کج. این موضوع چه وقتی با سیف‌الله ابوترابی، سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور گفت‌‌وگو کردیم و چه زمانی که آرش دولتشاهی در کسوت وکیل پایه یک دادگستری با ما مصاحبه می‌کرد، تائید شد.
ابوترابی می‌گوید از زمانی که همه امورات ثبت احوال سیستمی شده و از حالت دستی به اتوماسیون درآمده امکان دخل و تصرف در اطلاعات شناسنامه وجود ندارد مگر به حکم قانون. دولتشاهی اما اضافه می‌کند که بجز دو راه قانونی موجود، راه سومی نیز وجود دارد که در آن نامه دادگاه جعل می‌شود و سندی مجعول ملاک حذف نام همسر سابق از شناسنامه قرار می‌گیرد. البته ابوترابی این راه را نیز نشدنی می‌داند و توضیح می‌دهد که ادارات ثبت احوال، اصل نامه‌ها و احکام دادگاه را بررسی می‌کنند و تا از صحت احکام مطمئن نشوند، اقدامی نمی‌کنند.
با این حال شاید نشود احتمال جعل و فریب و زد و بند را صفر دانست،‌ آن هم در شرایطی که موسسات حقوقی ریز و درشت با رشد قارچی‌شان ترفندهای رنگ به رنگی در چنته دارند و راه‌های عجیب و غریبی را دنبال می‌کنند. آرش دولتشاهی به ما می‌گوید ثبت موسسات حقوقی در کشور که بدون پروانه کار می‌کنند و هیچ نظارتی برعملکردشان نیست، دشواری‌های اخیر را ایجاد کرده، موسساتی که بند هستند به یک شماره ثبت و شده‌اند ابزاری برای کلاهبرداری از مردم.او می‌گوید موکلانی داشته و دارد که در موضوع طلاق فریب این موسسات را خورده‌اند و مال از دست داده‌اند. او می‌گوید نه فقط برای حذف نام همسر سابق از شناسنامه که بسیاری از این موسسات، طلاق توافقی۲۴ ساعته را تبلیغ می‌کنند،‌ برای طلاق‌های سریع و تضمینی آگهی می‌دهند، مشتری‌های مستاصل را به دام می‌اندازند و به بهانه‌های مختلف کاری انجام نمی‌دهند و بخشی از پیش پرداخت افراد را به عنوان دستمزد، نزد خود نگه‌می‌دارند.دولتشاهی می‌گوید معمولا این مبالغ کمتر از یک میلیون تومان است و بررسی‌ها نشان داده بیشتر افرادی که شرایطشان بغرنج است قید آن را می‌زنند و به این ترتیب موسسات فریبکار به خواسته‌شان می‌رسند.

راهکارهایی برای دور زدن کلاهبرداران
کلاهبردارانی که از بازار طلاق، از این نمد برای خود کلاهی می‌دوزند کار را به‌جایی رسانده‌اند که ادعاهای خنده‌داری می‌کنند. یکی از آنها مدعی است که زنان مطلقه با نشان دادن خواستگار خود به سردفتر ازدواج می‌توانند از او نامه‌ای بگیرند و با رساندن آن نامه به ثبت احوال، مراحل حذف نام همسر سابق از شناسنامه را طی کنند. اما یکی از سردفتران ازدواج درگفت‌وگو با ما زهرخندی می‌زند و می‌گوید این ادعا کذب است و دور از عقل.در واقع کلاهبردارانی که چنین ادعایی دارند از این راه قانونی که با ازدواج مجدد، نام همسر سابق از شناسنامه حذف می‌شود، سوءاستفاده می‌کنند و حقیقت را به دلخواه خود تغییر می‌دهند. دولتشاهی، وکیل پایه یک دادگستری اما به ما توضیح می‌دهد که می‌شود با راهکارهایی این تقلب‌ها را کم کرد، مثلا واژه طلاق را از شناسنامه زنان مطلقه حذف کرد و جایی در شناسنامه درج کرد که این شخص سابقه ازدواج دارد.

اما عده‌ای بر این باورند که اگر مدارک هویتی ایرانیان به شکل فعلی جمع شود و همه اطلاعات هویتی اعم از وضعیت ازدواج و طلاق در یک کارت شناسایی جمع شود، از یک سو بار روانی ناشی از درج واژه طلاق در شناسنامه از بین می‌رود و از سوی دیگر بازار کسانی که از طلاق و حاشیه‌هایش سود می‌برند از رونق می‌افتد اما اکنون نیز که چنین کارت‌های شناسایی‌ای وجود ندارد اصرار بیش از حد افراد مطلقه بر حذف نام همسر سابق منطقی به نظر نمی‌رسد، بویژه این که از بسیاری از این اصرارها بوی فریب در ازدواج بعدی به‌مشام می‌رسد. البته اگر مردم بدانند مخفی کردن ازدواج سابق از مصادیق تدلیس در ازدواج است و تبعات حقوقی دارد، مهم‌تر این که بدانند به گفته سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور، همه رویدادهای مربوط به ازدواج و طلاق در بانک اطلاعاتی ثبت‌احوال ثبت و ضبط می‌شود و حتی با حذف از شناسنامه براحتی می‌توان از آن استعلام گرفت، آن وقت حتما بخشی از مشتری‌های راه‌های میانبر در بازار طلاق، منصرف خواهند شد.
منبع: بهارنیوز

احتمال لغو تعطیلی ۸ ربیع‌الاول

در یادداشت علی مطهری تحت عنوان «تعطیلی بی‌مبنا» آمده است: «تعطیلی هشتم ربیع‌الاول که امسال مصادف با ۶ آذر است، یک خطا و موجب وهن مجلس شورای اسلامی است. هشتم ربیع‌الاول سالروز شهادت امام حسن عسگری (ع) و طبعا روز آغاز امامت حضرت ولیعصر (ع) است. سوال این است که چه ضرورتی برای تعطیلی این روز هست؟ اولا مردم در این روز باید عزا بگیرند یا شادی کنند؟ ثانیا فلسفه تعطیلی یک روز آن است که مناسبت مربوط بزرگ داشته شود. آیا این بزرگداشت با تعطیلی بهتر انجام می‌شود یا با دایر بودن ادارات و بخش خصوصی و مطبوعات که هر یک می‌توانند برنامه‌ای و مطلبی داشته باشند؟ ضمنا این روز مجاور نهم ربیع‌الاول است که برخی شیعیان تندرو برنامه‌هایی اجرا می‌کنند که مخالف وحدت اسلامی و مضر به حال دنیای اسلام است.

علاوه بر این نحوه تصویب این تعطیلی هم قابل توجه است. این تعطیلی بنا به توصیه یکی از مراجع صورت گرفت – در حالیکه برخی مراجع نیز موافق نیستند- و به همین دلیل بدون تناسب در میان مواد و بندهای قانون احکام دائمی برنامه‌های توسعه‌ کشور و غفلت نسبی نمایندگان در مجلس نهم به تصویب رسید و البته شورای نگهبان مخالفت کرد و بررسی آن به مجلس دهم کشیده شد و در مجلس دهم نیز با لطایف‌الحیل اجازه صحبت به مخالف و موافق داده نشد و به صورت مرموزی تصویب شد. ان‌شاءالله با ارائه طرحی این تعطیلی لغو خواهد شد.»
منبع: بهارنیوز

خانواده‌اش را با میخ‌طویله شکنجه می‌داد

به گزارش فارس، راهی محله نعمت آباد از محلات منطقه ۱۹ تهران می‌شویم، محله‌ای که در روزهای جمعه مرکز خرید و فروش خودرو‌ها است. از کوچه پس کوچه‌ها که رد می‌شویم به خانه‌ای قدیمی می‌رسیم، خانه‌ای که وارد شدن در آن همراه با ترس است چرا که هر لحظه ممکن است سقف خانه بریزد. درون خانه، خانواده ۵ نفری از کشور افغانستان زندگی می‌کنند، مادر خانواده به همراه ۴ فرزند پسرش، فیروز ۱۷ ساله، وکیل ۱۳ ساله، عنایت ۱۰ ساله و محمد ۷ ساله در این خانه زندگی می‌کنند. با مادر خانواده هم صحبت می‌شویم از او می‌خواهیم راجع به زندگیش بگوید..

وی بیان می‌کند: حدود ۶ سال پیش به همراه همسر و فرزندانم به صورت غیر قانونی به ایران آمدیم؛ و از همان زمان برای تامین معاش، فرزندانم دست فروشی و فال فروشی می‌کردند. همسرم از سال‌ها پیش معتاد بود و شیشه مصرف می‌کرد و بار‌ها من و فرزندانم را با میخ طویله و اجناس فلزی مورد آزار و اذیت قرار می‌داد.این در حالی بود که کتف‌های من و فرزندانم آثار میخ طویله دارد و، چون غیر قانونی در ایران زندگی می‌کنیم، هیچوقت شکایت قانونی نکردیم، چون رد مرز می‌شدیم. پس از سال‌ها ضرب و شتم از سوی همسرم، در نهایت از وی جدا شدم و مدتی از وی بی اطلاع بودم.پس از جدایی از همسرم، خرج زندگی بر دوش فرزندانم افتاد و آن‌ها تلاش می‌کردند با افزایش ساعت کاریشان هزینه‌های زندگی را تامین کنند.

مریم عابدینی مددکار اجتماعی موسسه خیریه مهر آفرین با اشاره به مشکلات مطرح شده از سوی مادر خانواده، بیان کرد: با پیگیری موسسه توانستیم اسم دو نفر از بچه‌ها (عنایت و محمد) را برای درس خواندن در مدرسه ثبت نام کنیم.وی تصریح کرد: پس از این مرحله، اقدامات مددکاری برای بازگشت آرامش به خانواده انجام گرفت و علاوه بر حمایت‌های مالی، حمایت‌های معنوی، روانشناسی و آموزشی خانواده آغاز شد. عابدینی بیان کرد: پس از این اقدامات، متاسفانه خبری نگران کننده به خانواده رسید مبنی بر بازگشت پدر معتاد..

مددکار اجتماعی ادامه داد: پس از بازگشت پدر خانواده، ضرب و شتم بچه‌ها از سر گرفته شد به طوری که به گفته مادر خانواده، در بسیاری از مواقع وی اقدام به بردن بچه‌ها برای تکدی گری کرده و حتی آن‌ها را مورد ضرب و شتم قرار داده و آن‌ها را با سر و صورت خونی روانه خانه می‌کند…این در حالی است که با توجه به شرایط خانواده که اتباع هستند و غیرقانونی در ایران زندگی می‌کنند اقدام قانونی برای رهایی فرزندان به همراه مادرشان وجود ندارد و هر لحظه خطرات جانی این خانواده را تهدید می‌کند. حال‌ای پرسش پیش می‌آید از نگاه انسانی تکلیف این کودکان آواره چیست؟ این در حالی است که بسیاری از کودکان کار وضعیت مشابه دارند.
منبع: بهارنیوز

دادن تفاوت دیه‌؛ شرط قصاص قاتل بنیتا

غلامحسین اسماعیلی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس، در خصوص آخرین وضعیت پرونده بنیتا اظهار داشت: دادگاه بخشی از پرونده را ناقص دانسته و به دادسرا فرستاده که هنوز از دادسرا برنگشته است.وی افزود: در بخش دیگری از پرونده که رأی به محکومیت داده شد حکم ابلاغ شده و محکومان به رأی صادره اعتراض کرده‌اند، به همین جهت پرونده به دیوان عالی کشور ارجاع شده و ما منتظر رأی دیوان هستیم.وی در پاسخ به این سؤال که آیا در صورت تأیید دیوان حکم اجرا می‌شود یا نه،‌ گفت: با توجه به اینکه حکم جنبه حق‌الناس دارد، باید فرآیندی طی شود و اولیاء دم تقاضای اجرا بدهند تا حکم اجرا شود.اسماعیلی در خصوص فرآیند اجرای حکم گفت: به موجب قانون اگر اولیاء دم بخواهند حکم قصاص را اجرا کنند باید این موضوع با موافقت ولی‌امر صورت گیرد که این اختیار از سوی ولی امر به رئیس قوه قضائیه تفویض شده است.رئیس کل دادگستری استان تهران تصریح کرد: پس از اینکه حکم تأیید شد و اولیای دم تقاضای اجرا دادند برابر دستورالعمل‌های مربوطه ما مستندات لازم در خصوص تکمیل بودن پرونده را ارائه می‌دهیم، برای مثال در این پرونده کسی که کشته شده دختر است و قاتل یک مرد و در این میان تفاوت دیه‌ای وجود دارد که باید پرداخت شود.وی تصریح کرد: مستندات پس از تکمیل جهت استیذان اجرای حکم به یکی از معاونان قضایی رئیس قوه قضائیه ارسال می‌شود و آنها مستندات را بررسی می‌کنند که آیا برای اجرا کافی است یا نه.اسماعیلی ادامه داد:‌ اگر مستندات کافی بود و اشکالی به رأی ندیدند با اجرا موافقت می‌شود اما در صورتی که اشکال وجود داشت آن را منعکس می‌کنند تا از ناحیه مرجع قضایی نسبت به رفع ایراد و اشکال اقدام شود.
منبع: بهارنیوز

ایران؛قهوه‌خانه‌ها هم زیرزمینی می‌شوند

 محسن نظری در گفت‌وگو با  ایلنا با اشاره به فعالیت این صنف در تهران گفت: در حال حاضر در ۲۲ منطقه شهرداری حدود ۳ هزار واحد مجوز دارد و ۱۸۰۰ تقاضا را در دست بررسی داریم و  برخی هنوز برای اخذ مجوز اقدام نکرده اند که در حال مکاتبه با آنها هستیم.وی ادامه داد: میزان اشتغال در این واحدها متفاوت است به طوری که در برخی از قهوه‌خانه‌ها ۷۰ نفر کار می‌کنند و در کمترین حالت ۴ نفر مشغول به کار هستند که اگر بخواهیم میانگین بگیریم به طور متوسط در هر واحد ۶ نفر مشغول به کار هستند که به اضافه صاحب مغازه می‌شود ۷ نفر یعنی ۳۵ هزار نفر در تهران مشغول به کار در این صنف هستند.

وی در خصوص دستور دادستانی مبنی بر پلمپ واحدهای صنفی که قلیان عرضه می‌کنند، گفت: با توجه به تصمیم دادستانی قرار شده تمامی قهوه‌خانه‌ها، اعم از مجوزدارها و غیرمجوزها، قلیان‌ های خود را جمع‌آوری کنند. در واقع با ابلاغ و اجرای این دستور یک صنف با تاریخ ۴۰۰ ساله که اتحادیه ۱۱۵ ساله دارد تعطیل می‌شود.نظری در پاسخ به این سوال بعد از جمع‌آوری قلیان چه کاری انجام خواهید داد؟ ، گفت: من بیشتر عمرم را کاسب این صنف بودم و این حرفه و کار را یاد گرفتم. الان با این سن و سال سخت است بخواهم دوباره از صفر شروع کنم و به دنبال شغل دیگری برویم. در واقع این مشکل هزاران نفر دیگر نیز است که چه کار کنند؟ ، بسیاری از واحدهای صنفی ما از پدر به پسر به ارث رسیده و بیش از ۱۰۰ سال سابقه فعالیت دارند.وی در پاسخ به این سوال که چه تعداد صنف به صورت غیرمستقیم تحت تاثیر این تصمیم قرار می‌گیرند؟ ، گفت: در تمامی این واحدها مواد غذایی عرضه می‌شود ضمن آنکه از روستایی که تنباکو کشت می‌کند تا آنکه تنگ قلیان و شلنگ درست می‌کند تحت تاثیر این تصمیم قرار خواهند گرفت. پس در واقع ۳۵ هزار نفر بیکار نخواهند شد بلکه رقم خیلی بیش از اینها است.

نظری گفت: ما با تمام سازمان‌ها و روسای سه قوا مکاتبه کردیم و پیگیر هستیم که فعلا این ابلاغیه انجام نشود. بلکه ابتدا کارشناسی بشود و تبعات این تصمیم دیده شود. به طور مثال یکی از این تبعات این کار ایجاد قهوه‌خانه‌های زیرزمینی است که الان در استان‌های دیگر به وجود آمده است و به دلیل اینکه هیچ نظارتی بر روی آنها وجود ندارد انواع و اقسام تخلفات در این قهوه‌خانه‌های زیرزمینی صورت می‌گیرد. همانطور که فیلم‌های این قهوه‌خانه‌ها در شبکه‌های اجتماعی پخش شد کاملا مشخص است که در آنجا در کنار قلیان، انواع مواد مخدر نیز عرضه می‌شود.
نظری با اشاره به تعطیلی قهوه‌خانه‌ها در ۸ سال پیش گفت: در هنگام وضع قوانین باید به قدرت اجرایی آن و حاشیه‌ها توجه کرد. اگر این قانون کارشناسی شده بود طی ۱۱ سال گذشته اجرا می‌شد.وی افزود: ما از طریق اتاق اصناف و سازمان صنعت و معدن تجارت استان تهران این موضوع را پیگیری می‌کنیم و امیدواریم پاسخ بگیریم.
منبع: بهارنیوز

جوانی‌ سوخته در هُرمِ داغ کوره‌پزخانه‌ها

به گزارش ایلنا، جاده قرچکِ ورامین و دودکش‌های کاهگلیِ سربه فلک کشیده که به صف ایستاده‌اند؛ نامرتب و بی‌نظم اما بلند و ایستاده؛ راه، پیچ و خم دارد اما هر طرف که سر بچرخانی، در زمینه ناموزون و رنگ باخته، دودکش‌ها حضور دارند؛ قدیم‌ترها اینجا روستایی بود کوچک، کاهگلی و با معدود جمعیتی که بیشتر کارگر بودند.  آن روزگاران، کوره‌های آجرپزی، محل اشتغال خیلی از محلی‌ها بود؛ حتی مهاجرها هم می‌آمدند؛ خیل مهاجرانی که مقصدشان، هرم داغ کوره‌های آجرپزی بود؛ دوران خشکسالی و فترت، حتی از دشتهای سیستان، از خراسان جنوبی، عازمِ اینجا می‌شدند. آن روزهای دور، ساخت و ساز رونق داشت و کوره‌ها و دودکش‌های سربه فلک‌کشیده‌شان برقرار بودند؛ حالا سالها از آن دوران رونق گذشته؛ از پنجاه و اندی کوره آجرپزی ورامین، فقط ۴ کوره سرپامانده؛ آن چهار کوره  هم به قول آنها که دستی بر آتش دارند، با تمام وجود ایستادگی کرده‌اند و جنگیده‌اند تا توانسته‌اند برقرار بمانند.

سراغ یکی از این چهار کوره‌ای که هنوز آتشش خاموش نشده می‌رویم؛ جاده‌ای خاکی و پر پیچ و خم از جاده اصلی منشعب می شود؛ خبری از آسفالت و روکش سیمانی نیست؛ تا چشم کار می‌کند، فقط خاک است و خاک؛ دو سوی این جاده‌ی کم‌عرض و بی‌رونق، زباله ها روی هم ریخته شده و مگس‌ها در گرمای رو به زوالِ ظهر پاییز در هوا موج می‌زنند؛ شیشه را کمی که پایین می کشی، بوی زباله است که مشام را پر می‌کند؛  وزوز مگس‌ها و فقط خاک.

مقصد ما، «آجر آذرنو» است؛ کوره‌ای که به گفته مدیرش، بیش از چهل سال است ، آتشش خاموش نشده؛ این فصل سال، کم کم تعطیلی موقت کوره‌ها فرامی‌رسد؛ اما کارگران همچنان کم و بیش هستند و اینجا و آنجا می‌بینیشان؛ در آستانه درب خانه‌های کارگری با صورت‌های آفتاب سوخته و نگاه‌های خسته ایستاده‌اند؛ یا در محوطه خشت زنی، خشت روی خشت می‌گذارند و برای کوره‌ها، خوراک فراهم می‌کنند.
روزی هشت ساعت کار می‌کنم؛ ماهی یک ملیون تومان درآمد دارم
«رضا اخلاقی»، کارگرِ خشت زن است؛ می‌گوید پنجاه‌ساله است؛ اما  چهره‌ی درهم شکسته‌اش خیلی بیشتر از اینها نشان می‌دهد؛ رضا قصه‌اش را به سادگی روایت می‌کند؛ قصه‌ای خلاصه و سرراست که  در چند جمله‌ی ساده جمع می‌شود:
«پنجاه ساله هستم؛ بچه خواف در خراسان رضوی؛ از وقتی دست چپ و راستم را می‌شناسم؛ در کوره‌پزخانه کار کرده‌ام؛ منطقه ورامین؛ شمس‌آباد؛ هرجایی که آجرپزی باشد. کارم، قالب‌زنی و خشت زنی است و دستمزدم را کارمزدی می‌گیرم.»
رضا برای هر هزارتا خشت، فقط ۳۲ هزار تومان می‌گیرد و می گوید به طور متوسط برای روزی ده ساعت کار کردن، حدود یک میلیون تومان درآمدِ ماهانه دارم؛ بگذریم از این که زمستان‌ها، خشت‌زنی تعطیل است و درآمدی در کار نیست.  می‌گوید خانواده‌ام، همسر و پنج فرزند، این روزها مشهدند؛ مدرسه‌ها که باز می‌شود از اینجا می‌روند و باز تابستان برمی‌گردند.

در آذرنو، در حال حاضر، هشت کارگر مشغول به کارند؛ اما در اوج کار که از فروردین شروع می‌شود تا پایان شهریور ماه، حدود ۶۰ نفر مشغول می‌شوند؛ کار در این کوره‌ها، رده سنی هم ندارد؛ از ۱۲ ساله تا پیرمرد ۶۰ ساله، همه روزی حداقل ۸ ساعت و گاهی تا ۱۲ ساعت کار می‌کنند؛ عرق می‌ریزند و نان درمی‌آورند؛ معمولا کار، خانوادگی است؛ بچه‌ها و زن‌ها بیرون کوره در حمل و نقل و چیدن خشت‌ها و آجرها فعالیت دارند و مردها و جوانترها  داخل کوره هستند یا چرخکِشی می‌کنند.
آب شرب سالم نیست؛ فاضلاب هم نیست
خانواده‌ها چند ماه از سال را در خانه‌های کارگری، کلبه‌های کاهگلیِ کوچک زندگی می‌کنند؛ یک یا دو اتاق برای خواب هست؛ حمام عمومی هم هست؛ اما آب شربِ سالم به اندازه کافی نیست؛ فاضلاب بهداشتی نیست و سیستم جمع‌آوری زباله هم در کار نیست؛ با این شرایط، مشخص است که هم کودکان در معرض هزاران بیماری هستند و هم زن‌ها و سالمندان، اوضاع امیدوارکننده‌ای ندارند.

کارگران کوره‌ها از شهرستان‌های مختلف می‌آیند؛ از شرق و غرب؛ از شمال و جنوب؛ خراسانی هست؛ ترک و کرد هست؛ بلوچ و سیستانی هم هست؛ سرکارگر می‌گوید: افغانستانی مجوزدار هم داریم که با خانواده‌هایشان  اینجا هم کار می‌کنند و هم زندگی.
کار در شرایط سخت؛ بدون امیدی به آسایش
کارگران کوره های آجرپزی از هر شهر و دیاری که آمده باشند، فرقی نمی کند؛ یک درد مشترک دارند؛ آینده‌ی پیشِ چشمشان روشن نیست؛ سالها جان کندن و کار در شرایط سخت، هیچ چشم‌انداز  روشنی ندارد. کارگران کوره پزخانه‌ها برای ده یا دوازده ساعت کار کردن چیزی در حدود حداقل دستمزد عایدی دارند؛ آن هم فقط برای شش یا نه ماه در سال؛ می گویند این کارگران اگر تا دم مرگ هم کار کنند، از بازنشستگی خبری نیست؛ در کوره پزخانه‌ها، کارگرانِ سالمند و شکسته‌ای را می‌بینی که شش، هفت دهه از عمرشان گذشته، از کودکی در این حرفه بوده‌اند، ولی فقط ده یا پانزده سال سابقه بیمه دارند؛ این یعنی تمام عمر جان کندن در سخت ترین شرایط ممکن؛ جان کندن و فقط جان کندن بدون آن که عاقبتِ کار، آسایشی در کار باشد.

  «علی پناه»، یک کارگر آتشکار است که ۳۵ سال است در کوره کار می‌کند؛ با وجود ۳۵ سال سابقه کار، فقط ۱۵ سال سابقه بیمه دارد؛ می‌گوید کارفرما، سالهای طولانی برایم بیمه رد نکرد؛ الان در سن بازنشستگی هستم، اما هنوز در نیمه راهم. او هم می‌گوید کارمزدی حقوق می‌گیرم و به طور متوسط ماهی یک میلیون تومان.
علی‌پناه از ۱۵ سالگی وارد این کار شده؛ از همدان آمده حاشیه های تهران؛ هرجا کوره‌ای بوده او هم بوده؛ می‌گوید خیلی جاها کار کردم و خیلی از کارفرماها حقم را خوردند؛ روزی دوازده ساعت کار کشیدند اما زیر حداقل دستمزد، حقوق دادند؛ بیمه هم واریز نکردند؛ هنوز خانواده‌اش ساکن همدانند؛ او چهار فرزند دارد و زمستان‌ها که کوره‌ها تعطیل می‌شوند، کارش نگهبانی یک ساختمان در همدان است؛ او فرزندانش را فرستاده درس بخوانند تا شاید آینده بهتری داشته باشند؛ اما به قول خودش  ناکام مانده؛  همان فرزندان  مکتب‌رفته‌ و لیسانسه‌ هم بیکارند و باز سربارِ او هستند؛ سربارِ کارگری آجرپز با دستانی ترک‌خورده و پر از پینه‌های قدیمی.
اما در صنعتی که این روزها رو به زوال است؛ درد، فقط مختصِ کارگران نیست؛ کارفرمایان هم می‌نالند از این که نه حمایتی در کار است و نه تسهیلاتی و اگر روال به همین شکل ادامه پیدا کند، آنها هم مثل هم‌صنفانشان مجبور می‌شوند درِ کوره‌های باقیمانده  را تخته کنند و به همین چند کارگر باقیمانده هم بگویند به سلامت!
ما را سرمی‌دوانند؛ تسهیلات نمی‌دهند
«حیدر محمدی»، کارفرمای آذرنو است؛  می‌گوید ۴۰ سال است که پدرم در این صنف است؛ از کارگری شروع کرده؛ کم کم پیشرفت کرده تا خودش حالا مالکِ واحد آجرپزی است. درد دل‌های محمدی از جنس پشیمانی و استیصال است؛ می‌گوید این کار سودی ندارد؛ آینده‌ای هم در کار نیست:
«کارفرماهای کوره‌ها، مشکلات بسیاری دارند؛ مقصر بخشی از این مشکلات خودمان هستیم که تکنولوژی‌ها و ابزار کار را به روز نکرده‌ایم؛ اما مقصر بخش عظیمی از مشکلات ما دولت است. اگر دولت حمایت نکند، این صنعت هیچ آینده‌ای نخواهد داشت.»
او مشکلاتش را اینطور شرح می‌دهد: چندوقتی است که در دخل و خرجمان مانده‌ایم؛ کمکی هم در کارنیست؛ چند ماهی‌ست فرم دریافت تسهیلاتِ صنعت و معدن پر کرده‌ایم؛ چند بار هم رفته‌ایم و آمده‌ایم؛ ما را سر می‌دوانند؛ می‌گویند مدارکتان ناقص است؛ تسهیلات نمی‌دهند. هزینه‌ها هم که بعد از به اصطلاح هدفمندسازی یارانه ها سر به فلک زده؛ هزینه گار مصرفی که قبلا ماهی حدود دو میلیون تومان بود، حالا روزی یک میلیون تومان است؛ یعنی قبض یک ماهه، سی میلیون تومان صادر می‌شود؛ سوبسید نمی‌دهند به کنار؛ جالب اینجاست که اگر قبض را نپردازیم، اخطار هم نمی‌دهند، مامور گاز می‌آید و به طرفه‌العینی گاز را قطع می‌کند.
بازیچه دست نزولخوران شده‌ایم
محمدی می‌گوید: همه خرج‌ها نقدی است؛ قبوض حامل‌های انرژی را نقدی می‌پردازیم؛  عوارض شهرداری را نقد می‌دهیم؛ دستمزد و بیمه کارگران نقدی است؛ اما فروش چکی است؛ همین است که بازیچه دست نزولخوران شده‌ایم؛ چک مشتری را مجبوریم بدهیم به نزولخور که ۵ درصد یا ۷ درصد، بگیرد و بقیه را به ما بپردازد؛ این باعث می‌شود هم گناه کنیم و هم مشکل پیدا کنیم.
این کارفرما با احساس درماندگی می‌گوید: نمی‌توانم دست به دامان نزولخور نشوم؛ نمی‌توانم به کارگری که با دست‌های پینه‌بسته روزی  ۱۲ ساعت کار می‌کند، بگویم چون نمی‌خواهم گناه کنم، تو باید صبر کنی؛ نمی‌توانم به او  بگویم حقوقت را فعلا نمی‌دهم، بعدا می‌دهم؛ پس تو باید در جهنم این دنیا بسوزی که منِ کارفرما بروم بهشت…..
محمدی می‌گوید: کوره‌هایی هستند که مسیر آنها از جاده اصلی، ۵ کیلومتر خاکی دارد؛ شهرداری‌ها آسفالت نمی‌کنند؛ فقط بلدند  از کوره‌ها عوارض نجومی ‌بگیرند؛ حتی زباله‌ها را هم جمع نمی‌کنند؛ گاهی زباله ها را می‌سوزانیم و گاهی کارگران مجبور می‌شوند آنها را در مسیر، بریزند. حتی آب شرب را از تانکر می‌خریم؛ هر تانکر، ۵۰ هزار تومان که  آن را دو روز مصرف می‌کنیم؛ حساب کنید تابستان‌ها،  خانواده هم اینجا هست؛ بچه هم هست؛ خودتان ببینید چه امکاناتی به ما می‌دهند؟ هیچ….
گرسنگی و بیکاری، ایمان سرش نمی‌شود
جعفر معصومی، عضو هیات مدیره انجمن صنفی کارگران کوره‌پزخانه‌های ورامین است؛ او مشکلات را چندبعدی می‌بیند و کلید حل آنها را در دست دولت می‌داند. می‌گوید: مشکل کارگران در مرحله اول، همان مشکل کارفرماست؛ بحث حامل‌های انرژی و قبض‌های نجومی مهم است؛ قبض گاز می‌آمد دو میلیون تومان، حالا می‌آید سی میلیون تومان؛ توان ندارد کارفرما. خُب چه اتفاقی می‌افتد؟ کارفرما که نتواند از پس خرجها بربیاید، کارگر تعدیل می‌شود؛ منِ کارگر سی سال سابقه، بیکار می‌شوم بدون این که از حمایت یا از حقوق بیکاری بهره‌مند باشم.

او بیکاریِ کارگران کوره پزخانه‌ها را یک معضل اجتماعی می‌داند و می‌گوید: کارگران کوره‌های آجرپزی وقتی بیکار می‌شوند، حرفه دیگری بلد نیستند، در نتیجه به مشاغل کاذب رو می‌اورند؛ دستفروشی، سیگار فروشی، تازه اینها خوب‌ها و معقول‌هایش هستند؛ آنها که کم‌سوادترند، ممکن است به کارهای خلاف هم روی بیاورند؛ گرسنگی و بیکاری است دیگر؛ ایمان سرش نمی‌شود؛ فقر که از دری آمد، ایمان از آن در، رخت برمی‌بندد.
معصومی کارگران آجرپز را  به دو دسته تقسم می‌کند؛ آتشکار و قالب‌دار. او می‌گوید با وجود این که همه کارگرانِ کوره‌ها در شرایط بسیار سخت کار می‌کنند، فقط شغل آتشکاران، سخت و زیان‌آور محسوب می‌شود؛ تازه آن هم اگر کارفرما مرحمت کند و بیمه را رد کند؛ در حالت کلی، کارگر آجرپز بعید است بتواند مستمری بازنشستگی بگیرد؛ کارگری که از بیست سالگی آمده در این کار، شانس بیاورد و زنده بماند، در هشتادسالگی بازنشست می‌شود؛ چون هر سال، ۶ ماه بیکار است و ۶ ماه باقیمانده هم اگر خوش‌شانس باشد، بیمه‌اش واریز می‌شود.
تامین اجتماعی از مسئولیت بیمه طفره می‌رود
عزیز معصومی، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی کارگران کوره پزخانه‌های قرچک است؛ او دستمزد پایین را یکی دیگر از مشکلات این صنف می‌داند و می‌گوید: قیمت فروش آجر، مال سال ۹۳ است؛ تُنی ۶۰ هزار تومان، آن هم اگر بازار باشد؛ به همین دلیل است که دستمزد کارگران کوره پزخانه‌ها زیاد نشده؛ در سه سال گذشته افزایش مزد نداشته‌ایم؛ چه قالب‌دار و چه آتشکار، همان مزد سه سال پیش را می‌گیرد و این مصیبتی است که قابل وصف نیست.
به گفته عزیز معصومی، انجمن صنفی کارگرانِ آجرپز، بارها برای بیمه رایزنی کرده؛ برای کارگران قالب‌دار، تامین اجتماعی سه درصد بیمه بیکاری را از کارفرما می‌گیرد؛ اما هیچ کارگر قالب‌داری در سطح استان تهران تا کنون نتوانسته از بیمه بیکاری بهره‌مند شود. پول را می‌گیرند اما از مستمری بیکاری خبری نیست.
معصومی با صراحت تمام می‌گوید: تامین اجتماعی معمولا طفره می‌رود؛  اینجاست که دولت باید کاری بکند.

 دَرپوش را که برمی‌دارد، هُرم گرما می‌زند بالا؛ خودم را به تندی کنار می‌کشم؛ لهیب آتش است و گرمایی که انتظارش را نداری؛ حرارت کوره‌ها بالای ۱۳۰۰ درجه سانتیگراد است؛
ببند کوره‌ها را؛ برو پولت را مِلک بخر
اینجا آجرپزی «دوطاقی» است؛ یک کوره‌ی سرِ پای دیگر در منطقه قرچک؛ کارفرمای آن، کریم دوطاقی، که چند ده سال است بعد از پدرش اینجا را اداره می‌کند، از شرایط به شدت عصبانی است؛ می‌گوید: همه چیز مشکل است؛ فروش مشکل دارد؛ قبض گاز، یک مشکل است؛ مطالبات بیمه‌ای خودش یک مشکل لاینحل است.
او می‌گوید: چند وقت پیش برای مطالبات بیمه مراجعه کرده بودم؛ یکی از مسئولان اداره بیمه قرچک، راست ایستاد، توی چشمهایم زل زد و گفت: ببند کوره‌ها را؛ درش را تخته کن؛ برو پولت را مِلک بخر، حالش را ببر؛ کارگرها را هم مرخص کن بروند…
دوطاقی می‌گوید: بدهکارم؛ درمانده‌ام؛ این هم از وعده‌های سالیان؛  از اشتغال‌زایی و حمایت از اشتغالِ آقایان!….
ساعت تقریبا یک بعدازظهر است؛ داخل کوره‌ها گرم است؛ خاک آلود و گرم؛ کارگرانِ چرخکِش مشغول کارند؛ خشت خام را با فرغون و چرخ می‌برند داخل کوره؛ ساعت ۴ صبح شروع به کار می‌کنند تا ساعت دو بعدازظهر؛ بعد از آن، خشت خام، ۴۸ ساعت در کوره‌های دربسته پخته می‌شود و سپس محصول کار،  با نقاله، راهی ماشین های باری می‌شود.

از وسایل ایمنی و دستکش خبری نیست
ناصرِ ۴۹ ساله، یک کارگر چرخکِش است؛ در جوانی برای کار، از مراغه راهی تهران شده؛ از همان سالهای اول، کار چرخکشی را شروع کرده و هنوز که هنوز است؛ مشغول همین کار است؛ او هم متوسط ماهی یک میلیون تومان عایدی دارد؛ از امکاناتی که کارفرما به او می‌دهد می‌پرسم؛ می‌گوید: ناهار پای خودمان است؛ همینجا یک غذای بخورو نمیر و سردستی آماده می‌کنیم؛ یک ساعت وقت ناهاری داریم؛  همه چیز را هم خودمان می‌خریم؛ حتی دستکش هم به ما نمی‌دهند؛ از وسایل ایمنی و این طور چیزها هم خبری نیست.

ناصر از رنج‌های مدامش می‌گوید؛ از دردهای سالیان؛ او می‌گوید: ریه‌ام ناراحت است؛ از ۱۴ سالگی در این کارم؛ آنقدر گرد و خاک فرو داده‌ام که حالا شب‌ها از صدای سرفه‌های خودم، خوابم نمی‌برد؛ دکتر رفتم، گفتند کارت را باید کنار بگذاری، ریه‌هایت دارند نابود می‌شوند؛ اما مگر می‌توانم کار کردن را ببوسم و بگذارم کنار؟ تا زنده‌ام باید جان بکنم؛ تقدیرم همین است.و آن وقت دستانش را رو به آسمان می‌گیرد؛ آسمانی که سقف کاهگلی کوره آن را از دید پنهان کرده؛ آسمانی که آن دوردست‌هاست:  خدایا کرمت را شکر؛ راضیم به رضایت.موقع خارج شدن از طاقیِ کوتاه کوره، می‌پرسم؛ بیمه‌ات را چطور رد می‌کنند؛  با پشت خمیده، به سمتِ تلِ خشت های خام می‌رود و با صدایی آهسته می‌گوید: خودت خوب می‌دانی؛ من ۳۵ سال کار کرده‌ام؛ فقط ۱۵ سال بیمه دارم.آخرین نگاهم به دستکش‌های رنگ و رورفته و سوراخ است؛ به کفشهایش که جا به جا پاره‌اند؛ پشت خمیده‌اش دور می‌شود؛ صدای خسته‌اش یک بار دیگر در فضا می‌پیچد: همه چیز را خودمان می‌خریم؛ حتی دستکش هم به ما نمی‌دهند؛ تقدیرم همین است؛ یا ارحم‌الراحمین راضیم به رضایت….
منبع: بهارنیوز

مدیریت شهری زیر آوار دوازده ساله

می‌گل هشترودی- روزنامه بهار: شهر تهران یا به قول برخی از اعضای شورای شهر پنجم شهر سوخته تهران این روزها با چالش‌های بسیاری دست و پنجه نرم می‌کند و آوار ابهامات ۱۲ ساله شهردار پیشین این روزها بیش از هر زمان دیگری بر دوش مجموعه مدیران شهری شهر تهران سنگینی می‌کند. چالش‌هایی مثل پرداخت حقوق کارکنان شهرداری که بیش تر از وسع شهرداری در شرایط موجود است یا مسائلی مثل فروش املاک نجومی و به تاراج گذاشته شدن اموال شهری این روزها بیش از پیش خود‌نمایی می‌کند. برای اطلاع بیش تر از این ابهامات و این که مجموعه مدیران شهری چگونه قرار است این آوار‌ها را بردارند با دو نفر از اعضای شورای شهر پنجم به گفت‌وگو نشستیم.
***
ما خودمان زیر آواریم!
حسن خلیل آبادی منتخب مردم در پنجمین دوره شورای شهر تهران، ری و تجریش درباره ابهامات و آوار ۱۲ ساله  به جامانده از مدیریت شهردار پیشین با «بهار» به گفت‌وگو نشست.
 آوار برداری از ابهامات ۱۲ ساله شهردار قبل تا چه حد صورت گرفته و شورای شهر پنجم تا چه حد می‌خواهد از ابهامات شهردار قبل آواربرداری کند؟
ما خودمان در حال حاضر زیر آوار مشکلات به جا مانده از آن ۱۲ سال هستیم و به طور قطع با یک شهرسوخته مواجه هستیم. بعضی‌ها ناراحت می‌شوند از این صحبت‌ها اما واقعیت است. ما با شهری مواجه‌ایم که نه امکاناتی از آن باقی مانده و نه مسائل مالی آن مشخص است و نه برنامه و پلن مشخصی برای اداره آن وجود دارد و تمام امکانات از قبل خورده یا مصرف شده است و خیلی از اموال آن به فروش رفته و خیلی از بدهی‌های آن معلوم نیست. این مسائل آواری هستند که برای شورای شهر و شهرداری فعلی خیلی سنگین است. مردم هم بر عکس مطالباتشان از ما بیش تر است. اما خواهش ما این است که مردم علی رغم این که چند ساعت زحمت کشیدند و در صف ایستاده اند و این رای که شبیه معجزه بود را به ما دادند، به ما کمک کنند و کمی فرصت دهند. چون ما صادقانه می‌خواهیم همه آوار‌های گذشته برداشته شود و در جای آن شهر خوب و همراه با آرامشی بسازیم اما کمی به فرصت نیاز داریم. ما کمتر از دو ماه است که مشغول شده‌ایم اما عده‌ای مطالبه همه آن ۱۴۴ ماه گذشته را از ما در این دوماه می‌خواهند و این موضوع اصلا منصفانه نیست. ما را رصد کنید که خلاف یا کوتاهی از ما سر نزند اما به ما این فرصت را بدهید که بازیابی داشته باشیم و خودمان را از زیر آوار بیرون بکشیم تا بتوانیم برنامه‌ای بنویسیم که با کمک آن جای آوار‌های موجود شهر خوب و همراه با آرامشی ساخته شود.
 در حال حاضر بزرگ ترین چالش شهرداری تهران حقوق کارکنان است، تا به حال این حقوق از کجا تامین می‌شد و قرار است برای حقوق بگیرانی که حضور ندارند و کاری انجام نمی‌دهند چه اقدامی صورت بگیرد؟
در کشور ما متاسفانه فرهنگ کار مغفول مانده است، یعنی عده زیادی از افراد جامعه ما به این دلیل که بخش خصوصی فعال نیست وابسته به دولت یا نهاد‌های عمومی هستند. در کشور ما بخش خصوصی واقعی شکل نگرفته است که مردم با کار در آن بتوانند زندگی عادی خود را داشته باشند و برای اشتغال تا این اندازه وابسته به دولت و نهاد‌های عمومی نباشند. به دلیل همین فشار‌ها در دولت نیز در حال حاضر نیرو بسیاری وجود دارد اما در شهرداری این نیروها در حال انفجار است. طبق سند‌های ارائه شده شهرداری تهران بیش از ۶۸ هزار پرسنل دارد اما هر ماه بنا بر شنیده‌های من نزدیک به ۷۰۰ میلیارد تومان حقوق پرداخت می‌شود. تا ۳۰ یا ۴۰ درصد این حقوق‌ها از راه درآمد‌های پایدار تامین می‌شود و مابقی آن نیز به روش‌های گذشته با استفاده از درآمد‌های ناپایدار تامین می‌شود که این موضوع نیز خودش یک آسیب است. یعنی همان روش‌هایی که ما در شورای شهر پیشین ایراد می‌گرفتیم همچنان پا برجا است و ما برای تامین حقوق کارکنان شهرداری ناچاریم که از این راه‌ها درآمد کسب کنیم. اما شهرداری باید به سمتی برود که اولا در آمد‌های پایدار خود را افزایش دهد و دوما کارهای جدیدی برای این پرسنل خود تعریف کند که در آمد‌زا باشد و بتواند جبران فاصله عدم منابع پایدار واقعی و حقوق هاباشد.

شفافیت در مجموعه مدیریت شهری
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره چالش‌های پیش روی شهرداری و همچنین نحوه برخورد با چالش‌های موجود با الهام فخاری دیگرمنتخب مردم در پنجمین دوره شورای شهر تهران، ری و تجریش نیز به گفت و گو نشستیم.
 گزارش ۱۰۰ روزه‌ای که قرار بود از وضعیت شهرداری تهران اعلام شود تا به حال به کجا رسیده است؟
یک بازه زمانی ۱۰۰ روزه اعلام شده و طبیعتا ما نیز به همان ۱۰۰ روزه پایبند خواهیم بود. بسیاری از گزارشات توصیفی حوزه‌های مختلف در حال تکمیل است. هر چند که بخشی از این گزارشات توصیفی ممکن است به صورت دقیق نباشد چون دیتاهای متناقض و داده‌های ناهمگون و در برخی از موارد با نبود دیتا روبه رو هستیم که بخشی از این مسائل آگاهانه و بخش دیگری از آن غیر آگاهانه اتفاق افتاده است. من نمی خواهم پیش داوری کنم تنها وضعیت موجود را توضیح می‌دهم. بنابر این گزارش ۱۰۰ روزه در دست تهیه است و هدف از این گزارش این است که توضیح دهیم ما در چه وضعیتی هستیم. برای هر بهبودی لازم است شرایط فعلی توضیح داده شود. در شورای شهر هم که یک مدیریت همه جانبه است باید توضیح داده شود در چه شرایطی قرار داریم و با چه کسانی، چه شرایطی، چه در آمد و چه هزینه‌هایی و همچنین با چه مجموعه‌هایی سروکار داریم و قرار است به کجا برسیم. گزارش ۱۰۰ روزه‌ای هم که قرار است ارائه شود باید همه این مسائل را شامل شود.
 آوار برداری از ابهامات ۱۲ ساله شهرداری پیشین چه زمانی قراراست صورت بگیرد؟
شما از عبارت آوار برداری استفاده کردید که من ترجیح می‌دهم این عبارت را به کار نبرم. در هر کار انجام شده‌ای هم کاستی وجود دارد و هم دستاورد. دربعضی مواقع کاستی‌ها به قدری مهم یا متعدد است که حتی کارنامه مثبت را نیز ممکن است زیر سؤال ببرد. در حال حاضر ما در وضعیتی هستیم که با همه اقدامات انجام شده بازهم نارضایتی وجود دارد و مردم از مشکلات شهری خود مثل اقتصاد شهری و آلودگی هوا و سایر موارد ناراضی هستند. به نظر من با شرایط موجود باید بتوانیم رای و اعتماد مردمی که این چنین رای تاریخی دادند را جلب کنیم. من فکر می‌کنم مردم در حال حاضر به قدری آماده و همراه هستند که ما می‌توانیم بحران‌ها و وضعیت‌های از هر لحاظ اورژانسی را به مردم شفاف و صادقانه بگوئیم. من باور دارم اگر با مردم صادقانه رفتار کنیم آن‌ها همراهی می‌کنند. ما نباید آزموده هارا دوباره امتحان کنیم و باید از الگوهای توسعه به خوبی استفاده کنیم. باید راه حل‌ها را نه تنها از دید خودمان بلکه باید از زاویه دید متخصصان مورد واکاوی قرار دهیم. با اینکه ۴ سال با ۱۲ سال قابل قیاس نیست اما می‌تواند یک حرکت امید بخش به سمت بهبود باشد.
 با توجه به انتصاب‌های اخیر آقای شهردار که با نارضایتی‌هایی همراه بود به نظر شما مدیریت شهری در چنین شرایطی خود را ملزم به این ارائه این گونه گزارش‌ها می‌داند؟
اینجا نقش شورا در سیاست گذاری‌های مدیریت شهری و همچنین نظارت دقیق، درست و صادقانه آن را می‌طلبد. همه ما در ابتدا نیز به مردم اعلام کردیم که بحث ما بحث تخصصی مدیریت شورا برای بهبود وضعیت فعلی خارج از جناح بندی‌ها و گرایش‌های سیاسی است. در نظارت هم ما باید تمام تلاشمان را انجام دهیم و متعهد باشیم چون اصل بر بهبود وضعیت مردم و نظارت پذیری است و این نظارت پذیری و بحث‌های شفافیت سازی فرآیند‌ها که قبلا گفته شده باید در وهله اول خودمان به آن پایبند باشیم. شفاف نظارت ما بر مدیریت شهری هم مهم است فقط بحث سر شفافیت شهرداری نیست شورا نیز که در حال نظارت است باید شفافیت را رعایت کند و با ساز و کار روشنی در معرض آگاهی مردم باشد.
منبع: بهارنیوز

مدیریت تهران؛ یأس یا امید؟

امیرحسین قضائی علمداری
روزنامه بهار: در روزهای اخیر برخی از انتصابات شهردارجدید پایتخت، آقای دکتر نجفی موجب به وجود آمدن بحث‌ها و شایعات بسیاری پیرامون نحوه عملکرد شورای جدید شهر تهران و به طور ویژه شهردار جدید شکل گرفت تا جایی که یکی از بحث‌های داغ مطبوعات، جراید و فضای مجازی حول محور این انتصابات طرح می‌گردد.با یک نگاه اجمالی در برخی از رسانه‌های تحت مدیریت جناح محافظه کارِ تندرو به راحتی می‌توان دریافت که این عزل و نصب‌های جدید در کلانشهر تهران بیشتر خوشایند همان دوستان تندرو بوده تا مردمی که با امید‌های فراوان به تغییرات ملموس در نحوه مدیریت پایتخت به پای صندوق‌های رأی رفتند و جالب آن که بعضا در توجیه این اقدامات این‌گونه استدلال می‌کنند که وابستگی‌های سیاسی و جناحی مدخلیتی مدخلیتی در موضوع مورد بحث نداشته و صرفا تخصص افراد است که ملاک و میزان ماست.اما در پاسخ باید گفت که این شعار‌ها را دوستان شورای شهر قبلی نیز در سخن بسیار مورد استفاده قرار دادند اما در عمل آنچه که شاهد آن هستیم اوضاع و احوال اسفناک پایتخت کشور پس از دوره زمامداری ایشان است.

از آن مهمتر اینکه پیام شهروندان ساکن تهران در روز انتخابات اعضای شورای اسلامی شهر و روستا کاملا صریح، واضح و روشن بود، ایشان یک شورای شهر اصلاح طلب، شهرداری اصلاح طلب و به تبع این دو، عوامل اجرایی اصلاح طلب برای نحوه مدیریت شهرشان را می‌خواهند چراکه اگر غیر از این بود به احتمال قریب به یقین لیست کامل اصلاح طلبان برای شورای شهر تهران رأی نمی‌آورد.

لذا بهتر ‌بود که اگر مصلحت بالاتری از این برای اداره شهر تهران وجود داردجناب شهردار محترم پشت‌تریبون قرار گرفته و صریح و بی پرده آن را با اهالی شهری که مدیریتش را در اختیار دارند در میان بگذارند چرا که این‌گونه اقدامات محافظه کارانه و به ظاهر مصلحت اندیشانه نتیجه‌ای جز بی‌اعتمادی مردم به صندوق رأی وبه تبع آن بی‌اعتمادی به اصل دموکراسی و حاکمیت مردم بر مردم نخواهد داشت. دوستان سکاندار مدیریت شهر اعم از رئیس شورا، اعضای شورا و شهردار محترم باید به این نکته توجه داشته باشند که در چشم برهم زدنی انتخابات سال ۱۴۰۰ فرا خواهد رسیدو نتیجه این شیوه مدیریت ایشان چیزی جز قهر مردم با صندوق رأی و تحریم انتخابات نخواهد بودکه در آن صورت جناح رقیب مجددا به راحتی بر کرسی مدیریت شهر تهران جلوس خواهند نمود و مانند آنچه که در ۱۲ سال گذشته و حتی کمی قبل‌تر با مردم و شهر تهران کردند، تکرار می‌کنند.

لذا به نظر می‌رسد برای اجتناب از این آینده شومِ فرضی مسئولین محترم باید نحوه رفتار خود را تغییر داده و اگر در مواردی مصلحتی وجود دارد که آحاد مردم از آن بی خبرند، صریح و شفاف آن را با ایشان در میان بگذارند.البته با تمام آنچه که گذشت هنوز برای قضاوت و نتیجه گیری پیرامون نحوه عملکرد مدیران پایتخت بسیار زود است و ثمره زحمات احتمالی ایشان هنوز کال. لذا به نظر می‌رسد باید لختی تأمل کرد و اندکی قبل از موعد انتخابات بعدی با بررسی مشکلات موجود در زمان حاضر مانند‌ترافیک، آلودگی هوا و. . . با زمان مذکور به نتیجه گیری و جمع‌بندی نهایی رسید. امید است پس از گذشت این چند سال امید مردم تبدیل با یأس نشده و تهران نیز جای بهتری برای زندگی باشد.
منبع: بهارنیوز

۹۰ % ایرانیان کم تحرک هستند

به گزارش ایرنا، باقر لاریجانی  در نشست صبحانه کاری وزیر بهداشت و معاون امور زنان رئیس جمهوری در وزارت بهداشت افزود: وزارت بهداشت از چند سال پیش با آمارگیری دقیق از وضعیت بیماری های غیر واگیر در کشور، اطلس بیماری های غیر واگیر را تهیه کرده است.وی گفت: از ۲۹۰ بیماری شناخته شده در کشور، عوامل خطر ۶۰ بیماری در ایران رصد شده است و آمار شیوع آن را در اختیار داریم. چاقی، اضافه وزن، دیابت، فشار خون، چربی خون و کاهش فعالیت فیزیکی از جمله مهم ترین عوامل بروز بیماری های غیر واگیر در ایران است.لاریجانی ادامه داد: ۳۰درصد ایرانیان فشار خون بالا دارند، یک چهارم مردم ایران نیز در هر دو گروه مرد و زن چربی خون بالا دارند، ۹۰درصد کم تحرک هستند.

 

دبیر کمیته کنترل بیماری های واگیر وزارت بهداشت گفت: برخی زنان تصور می کنند، کارهای خانه هم جزو فعالیت فیزیکی است اما برای فعالیت فیزیکی باید ورزش و تحرک جدی تری داشته باشند و جبران کم تحرکی با این شوخی ها انجام نمی شود.وی افزود: وزارت بهداشت تعهد داده است، تا سال ۲۰۲۰ حداقل ۲۰ درصد از میزان کم تحرکی را در کشور کم کند با این روند معلوم نیست بتوانیم به این هدف برسیم.وی گفت: در حوزه سلامت زنان وضعیت بیماری ها و اختلالات سلامت روان نیز نگران کننده است و از این نظر تفاوت آمار بین زنان و مردان مشهود است.لاریجانی افزود: متاسفانه مصرف سیگار و دخانیات نیز در بین زنان ایرانی رو به افزایش است و این مساله نیز به عوامل خطر بیماری ها در زنان اضافه شده است.

 
منبع: بهارنیوز

در مصرف «اکسید روی» احتیاط کنید!

فلز روی، یک عنصر ضروری کاتالیزوری و تنظیمی است که نقش مهمی را در پاسخ‌­های ایمنی بدن، استرس اکسیداتیو و پیری ایفا می­‌کند. این عنصر در تمام بافت‌­های بدن حضور دارد و کمبود آن سبب اختلال در سیستم دفاعی و آنتی‌اکسیدانی بدن می‌­شود. اکسید روی رایج­‌ترین ترکیب روی است؛ زیرا بالاترین غلظت عنصر روی را در خود دارد و دارای عملکرد چندگانه است. امروزه اکسید روی در صنعت، پزشکی، داروسازی، کشاورزی، رنگ‌آمیزی و همچنین در سیستم­‌های اکولوژیک کاربرد دارد. سایز ذرات و مورفولوژی آن‌ها مهم‌ترین پارامتری است که فعالیت اکسید روی را تحت تأثیر قرار می‌­دهد. در سال­‌های اخیر و با پیشرفت نانوتکنولوژی، استفاده از نانواکسید روی جایگزین روی شده است. عده‌ای از محققان اعلام کرده‌اند که ذرات روی عوارض جانبی در بعضی از سلول­‌های انسان ایجاد می‌­کند، بنابراین از سویی به دلیل گزارش‌های متناقض و از سوی دیگر به دلیل استفاده روزافزون از این عنصر، تعیین اثرات آن امری ضروری به نظر می­‌رسد.

به همین منظور گروهی از محققان دانشگاه علوم پزشکی همدان با همکاری انستیتو پاستور تهران، ۲۵ موش آزمایشگاهی نر نژاد ویستار را به ۵ دسته ۵ تایی تقسیم کردند و آن‌ها را با دوزهای مختلف اکسید روی تحت تیمار قرار دادند. در پایان این دوره، میزان ۲ میلی‌­لیتر خون از قلب موش‌ها گرفته شد و فاکتورهای اکسیدانی و آنتی‌­اکسیدانی آن سنجش شد.نتایج به‌دست‌آمده از این پژوهش نشان داد که هر چه غلظت اکسید روی دریافتی در بدن موش بیشتر باشد، اکسیدان بیشتری در بدن این جانور تولید می‌شود و آن را بیشتر دچار تنش می‌کند.

طبق این نتایج که در مجله علمی «پژوهان» وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی، درمانی همدان منتشر شده، افزایش تنش اکسیداسیونی در بدن موش‌ها تا حدی منجر به ترشح آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان نظیر سوپر اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز می‌شود، ولی این عکس‌العمل دفاعی، در غلظت‌های بالای روی زیاد قوی نیست.بر اساس داده‌­های به‌دست‌آمده از این آزمایش، ظرفیت آنتی‌­اکسیدانی کل، همراه با افزایش غلظت اکسید روی در تمام گروه‌­ها کاهش پیداکرده است. علاوه بر این، تغییرات آنزیم‌­های کبدی ALT و AST در گروه‌­های مصرف‌کننده دوزهای متفاوت اکسید روی به‌طور چشمگیری معنادار شده‌اند که نشان‌دهنده آسیب کبدی است.این نتایج همگی نشان از مضرات استفاده نادرست از اکسید روی دارد، بااین‌وجود برای تائید اثرات نامطلوب اکسید روی در انسان باید تحقیقات بیشتری صورت گیرد تا تأثیر این ذرات بر سلامتی انسان مشخص‌شده و استفاده از آن‌ها در موارد صنعتی مثل لوازم‌آرایشی و کرم­‌های ضد آفتاب قابل توجیه شود.
منبع: بهارنیوز

ستاره‌ای که آینده خورشید را به تصویر می‌کشد

منجمان دانشگاه صنعتی “چالمرز”(Chalmers) با استفاده از تلسکوپ “آلما”(ALMA) موفق شدند یک “غول سرخ” موسوم به W Hydrae را که در فاصله ۳۲۰ سال نوری از زمین قرار دارد، رصد کنند.غول سرخ یک ستاره بزرگ و درخشان است که در مرحله دوم عمرش به سر می‌برد همجوشی هسته‌ای در لایه بیرونی مرکز این ستاره اتفاق می‌افتد.هسته این ستارگان بسیار فشرده از جنس هلیوم است و دمای سطح آنها کمتر از ستارگانی که مرحله اول عمرشان را می‌گذرانند بوده و در حدود ۵۰۰۰ درجه سانتی‌گراد است.یک ستاره بعد از چند میلیارد سال برای واکنش‌های همجوشی هسته‌ای هیدروژن کافی در هسته اش ندارد. در عوض هلیوم‌های باقی‌مانده از واکنش‌های قبلی در هسته ستاره مانده، در لایه‌های بیرونی ستاره هنوز مقداری هیدروژن موجود است ولی به مقدار کافی گرم نیستند تا در واکنش هسته‌ای شرکت کنند.بنابراین به دلیل عدم سوخت ستاره شروع به سرد شدن و کوچک شدن می‌کند. لایه‌های بیرونی ستاره بر اثر جاذبه به سمت هسته کشیده می‌شوند و همین‌طور گرم‌تر می‌شوند. بخش بیرونی ستاره به قدر کافی گرم می‌شود تا فرایند همجوشی هسته‌ای را شروع کند. ستاره منبع انرژی جدیدی می‌یابد سپس پوسته ستاره شروع به سوختن می‌کند و گرمای تولید شده باعث منبسط شدن ستاره می‌شود که غول سرخ نامیده می‌شود.
در پنج الی شش میلیارد سال آینده، خورشید تمام سوخت هیدروژن موجود در هسته خود را مصرف می‌کند و شروع به منبسط شدن می‌کند. در بزرگترین حالت، سطح آن به حدود مدار فعلی زمین خواهد رسید. سپس خورشید اتمسفر خود را به طور کامل از دست می‌دهد؛ لایه‌های بیرونی یک سحابی سیاره‌ای و هسته آن یک کوتوله سفید را تشکیل می‌دهد.
تکامل خورشید در مرحله “غول سرخ” به طور کامل مدل سازی شده است، اما هنوز مشخص نیست که آیاخورشید زمین را خواهد بلعید یا اینکه زمین در مدار خود باقی خواهد ماند. عدم اطمینان در این مورد به این دلیل است که خورشید درحالی که هیدروژن را می‌سوزاند، جرم خود را به تدریج از دست می‌دهد و در نتیجه گرانش آن نیز کمتر شده و باعث می‌شود طی چند میلیارد سال آینده مدار زمین (و بقیه سیارات منظومه شمسی) به مدار دورتری منتقل شود و زمین از خورشید فاصله بیشتری بگیرد. همچنین عدم قطعیتی در مورد محاسبه مدار سیارات در ۵ الی ۶ میلیارد سال آینده وجود دارد، بنابراین سرنوشت زمین به خوبی مشخص نیست.

در درخشان‌ترین حالت، خورشید غول سرخ چند هزار بار درخشان‌تر از امروز خواهد بود اما دمای سطح آن حدود نیمی از دمای فعلی خواهد بود. در فاز غول سرخ، خورشید به قدری درخشنده خواهد شد که تمام آب موجود روی زمین را به درون فضا تبخیر می‌کند و زمین دیگر قادر به پشتیبانی از حیات نخواهد بود.محققان سوئدی موفق شده‌اند با استفاده از تسکوپ آلما با جزئیات‌ترین عکس ممکن را از این ستاره بگیرند.”ووتر ولمینگز”(Wouter Vlemmings) محقق ارشد این تحقیق گفت: این ستاره یک غول سرخ سرد و درخشان است.براساس گفته‌های محققان یک لایه گاز داغ بر بالای سطح این ستاره وجود دارد و امواج ارسال شده از این ستاره به خاطر این فعالیت‌ها بوده است.آنها اعلام کرده‌اند که قصد دارند با ابزارهای رصدی مختلف به بررسی کامل‌تر این ستاره بپردازند.
منبع: بهارنیوز

برانکو: آن باخت ۴-۰، روز بد ما بود

 برانکو ایوانکوویچ در گفت‌وگو با ایسنا، درباره شرایط این روزهای باشگاه پرسپولیس و همین طور حذف تیمش از لیگ قهرمانان آسیا به صحبت پرداخت. در این گفت‌وگو سرمربی پرسپولیس اشاره‌ای هم به وضعیت تمدید قراردادش و البته استعفای علی اکبر طاهری داشت. نکته جالب گفت‌وگوی برانکو تایید خبر ایسنا مبنی بر خوشگذرانی بازیکنان پرسپولیس پیش از دیدار برابر الاهلی بود. در این باره سرمربی پرسپولیس گفت: بازیکنان خاطی را جریمه کردم اما پس از اینکه تیم بازی خوبی برابر تیم عربستانی انجام دادند و به پیروزی رسیدیم این جریمه را بخشیدم. در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار ایسنا را با برانکو ایوانکوویچ می‌خوانید.
* ابتدا می‌خواهیم درباره لیگ قهرمانان آسیا صحبت کنیم. پرسپولیس در شرایط سختی از گروهش صعود کرد و در نهایت کار به جایی رسید که تیم به جمع ۴ تیم برتر آسیا رسید. ارزیابی‌ کلی‌تان از حضور پرسپولیس در آسیا چیست؟
بابت نتایجی که کسب کردیم واقعا خوشحالم. زیرا توانستیم هواداران‌مان را شاد کنیم. همین که پرسپولیس قدم رو به جلو نه در فوتبال داخلی بلکه در سطح آسیا برداشت راضی کننده است. اگر یادتان باشد وقتی قرعه‌کشی انجام شد و تیم‌ها مشخص شدند همان موقع گفتم که سخت‌ترین گروه را داریم چرا که الهلال در گروه ما بود و فینالیست شد. الریان هم تیم قهرمان قطر بود. الوحده هم تیم قهرمان جام حذفی کشورش بود. خیلی سخت توانستیم به دور بعد راه پیدا کنیم و در ادامه برابر لخویا قرار گرفتیم که بازی بسیار سختی بود. طبیعتا همین بازی‌ها بود که نشان دادیم کیفیت و دانش عبور از این مراحل را داریم. مهم‌ترین مسئله‌ای که باعث خوشحالی مضاعف بنده شد این بود که این موفقیت را با بازیکنان بومی به دست آوردیم. در ۱۲ بازی که انجام دادیم فقط سه بازی خانگی بود. از این جنبه هم فقدان بزرگی داشتیم. همین طور با دومین تیم عربستان یعنی الاهلی بازی کردیم که بازی اول ۲ بر صفر عقب بودیم که بازی ۲ بر ۲ مساوی شد. یعنی یک بازی کاملا قهرمانانه انجام دادیم که عملا ۷۰ دقیقه ما با یک بازیکن کمتر بازی کردیم. در همان بازی هم ۳ بر یک الاهلی را شکست دادیم. تیم الهلال ۴ بار برابر ما قرار گرفت که در دو بازی ما بهتر بودیم. یک بازی هم ۵۰-۵۰ بود و در یک بازی هم ۴ بر صفر شکست خوردیم کاملا ضعیف بودیم. البته این شکست دلایل خاصی داشت. در آن دیدار بدون ۴ ملی‌پوش‌مان بازی کردیم. سیدجلال حسینی مصدوم بود. محمد انصاری محروم بود. کمال کامیابی نیا هم به دلیل محرومیت حضور نداشت. ۲ روز قبل از آن بازی هم مهدی طارمی را محروم کردند. حالا من نمی‌دانم کدام تیم بدون ۴ بازیکن اصلی‌اش می‌توانست روی برد حساب کند. تازه باید این را اضافه کنیم که گل اول را که دریافت کردیم همه چیز دست به دست هم داد تا آن بازی را واگذار کنیم اما خب طبیعتا این‌ها همه تجربه است و مهم‌ترین مسئله این است که بازیکنانم ببینند می‌توانند با بهترین تیم آسیا بازی کنند و خوب عمل کنند. من به آن‌ها تبریک می‌گویم چرا که آن‌ها استحقاق این موفقیت را داشتند.
* در بازی با الهلال، پرسپولیس به دنبال زدن گل بود که ۴ گل دریافت کرد. یعنی اگر با یک گل خورده از بازی خارج می‌شدیم بهتر نبود؟
طبیعتا اگر با یک گل خورده بیرون می‌آمدیم بهتر بود اما عرض کردم ما بدون ۴ بازیکن اصلی برابر آن‌ها بازی کردیم. مصلح را هم اگر به بازیکنان محروم و مصدوم اضافه کنیم او هم آماده نبود چرا که سه روز قبل از بازی از ناحیه ران پا سوختگی داشت و نتوانست خوب کار کند. طبیعتا در چنین موقعیتی وضعیت‌مان واقعا سخت بود. این را هم باید بدانیم زمانی که در برابر الهلال ۲ بر صفر عقب بودیم یک بازیکن هم بیشتر داشتیم اما بازیکنان به خاطر تجربه آن واکنشی که انتظارش را داشتیم نداشتند. گل اول آن‌ها آفساید بود و دو گل هم از فاصله بیست و چند متری دریافت کردیم. همه چیز دست به دست هم داد که آن بازی را به این شکل ببازیم. حتی در نتیجه ۴ بر صفر ما به دنبال امید بودیم. از نظر زمان پیش بودیم چرا که بازی در دست ما بود و دو سه فرصت خوب گلزنی داشتیم. در بازی الهلال داور هم کمک کرد و نتیجه بازی را برگرداند و پنالتی گرفت. آن هم به تیمی که به نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا صعود کرده است. به طور کلی باید از این نتیجه راضی باشیم.

* باید از شما تشکر کرد که شکست ۴ بر صفر برابر الهلال را به خاطر ضعف تیم‌تان دانستید و بر گردن شرایط موجود نینداختید اما اگر به عقب برگردیم برای نباختن چه تدبیری می‌اندیشید؟
واقعا آن روز، روز بد ما بود و همه چیز برعکس شد. باید چه کسی را وارد زمین می‌کردم؟ ۴ بازیکن ملی‌پوش ما نبودند و واقعا دست‌مان بسته بود و امکان زیادی نداشتیم. از بازیکنان هافبک‌مان فقط ربیع‌خواه را داشتیم. کمال کامیابی‌نیا که محروم بود و نوراللهی یک سال فوتبال بازی نکرده بود. منشا و علیپور را در اختیار داشتیم و طارمی نبود. بشار رسن هم تازه در تیم راه می‌افتاد. او هم ۱۰ روز در تمرین نبود و تازه از امروز به جمع ما اضافه شده است. علنا هیچ امکان دیگری نداشتیم مگر همان تصمیم آن بازی را دوباره تکرار کنیم. وقتی بازی صفر بر صفر بود، دو موقعیت خوب گلزنی داشتیم. علی علیپور و وحید امیری این فرصت‌ها را از دست دادند. در چنین بازی‌هایی شما باید از شانس‌های نیم‌بندتان استفاده کنید و گل بزنید و در ادامه هم منشا و نوراللهی فرصت گلزنی خراب کردند. ۵ شانس گلزنی داشتیم اما در زمانی که بازی بدون گل بود دو شانس گلزنی خراب کردیم. اگر یک بر صفر پیش می‌افتادیم داستان فرق می‌کرد.
* در لیگ قهرمانان آسیا با وجود اینکه پرسپولیس به جمع ۴ تیم برتر آسیا صعود کرده بود اما در فوتبال ایران حمایت همه جانبه‌ای از پرسپولیس نشد. به طور مثال سازمان لیگ پی در پی بازی‌های فشرده برای تیم شما در نظر می‌گرفت. از این مسائل ناراحت نیستید؟
بله همین طور است. ما از خود باشگاه تا ساختارهای مختلف ورزشی کشور انتظار حمایت داشتیم. تیم ملی روز سه‌شنبه بازی کرد و ما پنجشنبه بازی داشتیم. یعنی حتی ۴۸ ساعت هم فرصت استراحت نداشتیم. برابر گسترش و استقلال خوزستان بدون ۵ ملی‌پوش‌مان بازی کردیم و همه مجبور بودیم با وصله پینه تیم‌مان را آماده کنیم. درست است که دو بازی را با پیروزی پشت سر گذاشتیم اما بازیکنان ما آن طور که باید نبودند. به خاطر همین می‌گویم موفقیت بسیار بزرگی داشتیم. تیمی که وارد لیگ قهرمانان می‌شود، خودش یک نتیجه بسیار عالی است زیرا اگر بدانیم شانگهای هم با مربیگری آندره ویاش بواش و بازیکنانی همچون هالک سقوط کرد. حقوق ویاش بواش ۱۰ میلیون دلار بود. هالک هم که ۳۰ میلیون دلار دریافتی داشت. این تیم‌های بزرگ هم حذف شدند اما ما بدون بهترین بازیکنان‌مان بازی کردیم. به خاطر همین به بازیکنانم واقعا افتخار می‌کنم.
* ما که در بازی برگشت برابر الهلال در عمان بودیم واقعا می‌دیدیم شرایط و امکانات تیم الهلال قابل مقایسه با پرسپولیس نبود. این مسائل شما را آزار نمی‌داد؟ البته خیلی‌ها هم می‌گفتند نبود هواداران و بازی نکردن در ورزشگاه آزادی هم تاثیر زیادی در عملکرد پرسپولیس داشت.
بزرگ‌ترین ضربه‌ای که به ما خورد این بود که در تهران بازی نکردیم. مقابل همین هواداران‌مان اگر در تهران بازی می‌کردیم در همان فرودگاه که تیم حریف فرود می‌آمد دو بر صفر از ما عقب می‌افتادند زیرا تیمی وجود ندارد که در برابر ۱۰۰ هزار تماشاگر ما زانو نزند. طبیعتا این برای ما فقدان بزرگی است. گفتم الهلال تیمی است که بیشترین قهرمانی را درآسیا دارد. یعنی به طور غیر رسمی تیم قرن آسیاست. بازیکنان خارجی آن‌ها هر کدام زیر یک تا دو میلیون دلار قیمت ندارند. هم خربین، هم کارلوس ادواردو بازیکنان گرانی هستند.

* می‌خواهیم درباره آن حواشی اردوی دبی صحبت کنید که تعدادی از بازیکنان‌تان به خوشگذرانی رفتند. به راستی در آن اردو چه اتفاقی افتاد؟ آیا شما مقتدرانه با خاطیان برخورد کردید؟ حتی عنوان شده سیدجلال حسینی به خاطر این مسائل ناراحت بوده است.
آن بازیکنان سه روز یا شاید چهار روز قبل از بازی با الاهلی از اردو بیرون رفتند. طبیعتا این بی‌نظمی‌ها در همه جای دنیا به وجود می‌آید. خیلی خلاف بزرگی نکردند و جریمه شدند اما من خودم جریمه را بخشیدم. به خاطر آن برد باشکوهی که برابر الاهلی به دست آوردیم. چرا که واقعا بازیکنان ما تیم بودند و واقعا شاهکار کردند که توانستند همه ما را شادمان کنند. این گونه مسائل طبیعی است و پیش می‌آید و خیلی مسئله فاجعه‌ای نیست. در همه جای دنیا اتفاق می‌افتد. سیدجلال ناراحت بود به خاطر اینکه مصدوم شده بود و نمی‌توانست بازی کند. مثل همه بازیکنان که نمی‌توانند بازی کنند.
* در سال آینده که پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا حضور دارد، با همین پتانسیلی که در اختیار دارد می‌تواند موفق باشد؟
بله ما انتظار موفقیت را داریم و این روند را ادامه می‌دهیم. ابتدا باید ببینیم در قرعه‌کشی چه اتفاقی رخ می‌دهد. بعد انتظار داریم بازیکنان جدید ما روز به روز بهتر شوند. منشا، سیامک نعمتی، شایان مصلح و بشار رسن همچنان در یک فاز بازی‌سازی و مچ شدن با بازیکنان هستند. مهم‌ترین مسئله این است که ما این فاز گذار را با  بهترین نتیجه پشت سر می‌گذاریم و انتظار داریم که همین موفقیت را با نتایج خوب ادامه دهیم و این هدف همیشگی ماست.
* پرسپولیس در پنجره نقل و انتقالات زمستانی نمی‌تواند بازیکن جذب کند اما گفته شده بر اساس قوانین فیفا پیش از آغاز رسمی نقل و انتقالات پرسپولیس می‌تواند از سهمیه فیفا استفاده کرده و بازیکن بگیرد. آیا بازیکنی مد نظرتان برای حضور در پرسپولیس است؟
ما ۲۷ بازیکن داریم که تعدادی از آن‌ها جوان هستند. الان سخت می‌توان بازیکن آزاد پیدا کرد. من از جزئیات این قانون اطلاعی ندارم اما در داخل لیگ ما به اندازه کافی رقابت وجود دارد و در ادامه خواهید دید که در این بخش چه کار خواهیم کرد. من به این گروه بازیکنانم کاملا ایمان دارم که می‌توانند نیازها و معیارهایمان را برآورده کنند. مهم‌ترین مسئله این است که همین بازیکنان موجود را باشگاه بتواند حفظ کند.

* شاید یکی از مهم‌ترین سوالاتی که این روزها از شما می‌شود بحث تمدید قراردادتان با پرسپولیس است. با موفقیت‌هایی که با پرسپولیس به دست آوردید طبیعتا پیشنهادات‌تان از باشگاه‌های دیگر بیشتر شده است. ما می‌خواهیم خیلی صریح در این باره صحبت کنید. آیا واقعا قراردادتان را تمدید می‌کنید؟ شاید خیلی‌ها نگران هستند که بعد از شما گزینه مناسبی برای هدایت پرسپولیس وجود نداشته باشد.
قرارداد من با پرسپولیس تا پایان فصل است و این قرارداد من هیچ ارتباطی با سرنوشت آقای طاهری ندارد. این یک مسئله جداست که من با آقای طاهری یک ارتباط و همکاری بسیار خوبی داریم که با هم توانستیم برای پرسپولیس قدم‌های خوبی برداریم. از تهیه زیرساخت‌ها، تلاش برای ثبات مالی باشگاه تا نتایجی که شاهد آن هستید. سه سال است که ما برای قهرمانی می‌جنگیم و در صدر جدول هستیم. من از همکاری با آقای طاهری راضی هستم اما من نمی‌دانم دلیل این مسائلی که پیش آمده چیست چرا که من به کرواسی رفتم و آقای طاهری هم راهی کربلا شدند. وقتی برگشتند صحبت می‌کنیم که ببینیم وضعیت چگونه است.
* گویا چند ماهی است که به خاطر مشکلات مالی باشگاه شما و کادر فنی‌تان و همین طور بازیکنان حقوقی دریافت نکرده‌اید. این مسئله به تیم لطمه نخواهد زد؟
بله این‌ها جزو مشکلات بزرگ ما هستند. همه باید بدانند که هم بازیکنان و هم ما حرفه‌ای هستیم و زندگی‌مان از فوتبال می‌گذرد. طبیعتا مهم‌ترین مسئله همین بحث مالی است. نه فقط پرسپولیس بلکه همه باشگاه‌ها در ایران با مشکل مالی مواجه هستند.
* می‌خواهیم دوباره درباره فوتبال ایران صحبت کنیم. شما تنها مربی‌ای هستید که در لیگ برتر سه بار با پرسپولیس برابر استقلال به پیروزی رسیده‌اید. می‌خواهیم درباره این رکوردها صحبت کنید.
طبیعتا خیلی خوشحال و مفتخر هستم که سه برد در داربی داشتیم. ابتدا زمانی که به پرسپولیس آمدم واقعا شرایط سختی داشتیم و علیپور گلزنی کرد و در بازی دوم هم که بنگستون در ثانیه‌های آخر گل مساوی را به ثمر رساند یک بازی عالی بود. سومین بازی‌مان هم یک نمایش فوق‌العاده بود. یک بازی هم صفر – صفر به پایان رسید و شکست ۳ بر ۲ مان هم واقعا خوب بود. در نهایت هم بازی آخر را یک بر صفر با پیروزی پشت سر گذاشتیم. برای من خیلی مهم است که در کنار برد خوب بازی کنیم و هواداران‌مان را با بازی قشنگ راضی کنیم. می‌دانم داربی چقدر مهم است. یک بار دیگر می‌گویم داربی در ایران یک واقعه ورزشی بسیار مهم است. یک روز گزارش همین داربی ایران را در تلویزیون کرواسی پخش کردند که حدود یک ساعت زمان داشت. همه مردم ما از وضعیت فوتبال ایران غافلگیر شدند. آن‌ها دیدند که هواداران چقدر به یکدیگر نزدیکند و هیچ درگیری به وجود نمی‌آید با اینکه همیشه در داربی‌ها نصف ورزشگاه هواداران تیم مهمان هستند. این چیزی است که فوتبال ایران باید آن را حفظ کند. من هم این افتخار را دارم که جزئی از این نمایش بزرگ باشم.

* علیرضا بیرانوند اعلام کرده قصد دارد برای خدمت سربازی از پرسپولیس جدا شود. با توجه به اینکه نمی‌توانید بازیکن جدید جذب کنیم در این زمینه مشکلی دارید؟
من با علیرضا بیرانوند صحبت کردم. او گفت که به سربازی نمی‌رود. حالا درباره سربازی چیزی نیست که خودش بخواهد تصمیم نهایی را بگیرد. به هر حال ارتش باید تصمیم بگیرد که او کجا برود. اگر مجبور باشد که باید برود و خدمتش را نسبت به ارتش و وطنش انجام دهد و وقتی هم که عضو پرسپولیس است تا آنجایی که احساس کنیم به او نیاز داریم از او استفاده می‌کنیم.
* آیا درباره مسائل مالی با باشگاه جلسه‌ای داشتید تا درباره این مسئله صحبت کنید چرا که حتی پس از بازی با سایپا سیدجلال حسینی هم در مصاحبه‌ای اعلام کرد که مشکلات باید هرچه زودتر حل شود.
همه می‌خواهیم این مشکل حل شود و گفتم مهم‌ترین مسئله بحث مالی است چرا که از این راه زندگی می‌کنیم و خانواده ما زندگی دارند. هر کسی برای خودش برنامه‌ای دارد. ما تا به حال صحبتی در این باره انجام نداده‌ایم چرا که تمرین‌هایمان فشرده بوده و هر روز عملا صبح و بعد از ظهر تمرین می‌کنیم بنابراین وقت آزاد نداشتیم. زمانی که دکتر طاهری برگردند صحبت می‌کنیم. مباحث مالی یکی از مشکلات بزرگ و بسیار مهم است.
* درباره بحث تمدید قراردادتان با صراحت صحبت نکردید. در پرسپولیس می‌مانید؟
من در اینجا راحتم. بازیکنان خوب و عالی دارم و واقعا لذت می‌برم اما من واقعا حرفه‌ای هستم. همه چیز بستگی به پیشنهاد باشگاه دارد.

* اینکه عنوان شده همسر شما خواسته به کشورتان بازگردید درست است؟
همسر من ایرانی نیست. او می‌داند که این زندگی و شغل من است و پذیرفته است و خدای نکرده اگر اتفاق خاصی رخ بدهد باید برگردم اما در این مورد همچنان من تصمیم می‌گیرم.
* درباره مهدی طارمی اتفاقات جالبی رخ داده است. او در ابتدای دو فصل در تمرین‌های تیم شما حضور نداشت. این اواخر هم که محروم شد و خیلی‌ها شکست برابر الهلال را به خاطر عدم حضور او می‌دانند. تا کی منتظر طارمی می‌مانید؟
طارمی در دو سال اخیر بهترین بازیکن و بهترین گلزن ما بوده است. او بازیکن فیکس تیم ملی است. جریمه شده و چاره‌ای نداریم باید صبر کنیم. اشتباهی است که کرده و خودش مقصر است. مشاوران خوبی نداشت و به حرف کسانی که صلاحش را می‌خواستند گوش نکرد حالا هم باید جریمه‌اش را پرداخت کند. شوق و میلش را برای پیوستن به تیم‌های بهتر می‌فهمم. این طبیعی است. قراردادش تمام شده بود و خودش می‌خواست برای آینده‌اش تصمیم بگیرد. حالا که اشتباه کرد بحثش جداست یا اینکه به موقع اشتباه خود را تصحیح نکرد. وقتی هم که شروع کرد دیگر دیر شده بود.
* خیلی‌ها شاید تصور کنند شما نسبت به رامین رضاییان بیش از حد با طارمی مماشات کردید. این مسئله را قبول دارید چرا که رامین رضاییان را کنار گذاشتید اما طارمی به تیم بازگشت؟
ابتدا بگذارید مسئله‌ای را روشن کنم. مهدی طارمی بازیکن آزاد بود و دلش می‌خواست به ترکیه برود. دلیل نمی‌دیدم که بخواهم جلوی او را بگیرم. جلوی رامین را هم نگرفتم اما با این تفاوت که طارمی خیلی زود بازگشت اما رضاییان زود برنگشت. باز هم شما اشتباه می‌کنید. چرا که رامین رضاییان هم به تیم بازگشت. یعنی قبل از پایان فصل نقل و انتقالات به تیم بازگشت. ما قبل از سال جدید رضاییان را کنار گذاشتیم.  یعنی قبل از بازی با ابوظبی به خاطر آن حرکتی که انجام داد کنار گذاشتیم. یعنی رضاییان ۶ ماه کنار ما بود و مشکل خاصی با هم نداشتیم. او حادثه‌ای را ایجاد کرد و بعد دیگر تصمیم گرفتم که نباشد. ما بدون رضاییان قهرمان شدیم و به مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا صعود کردیم و همه رکوردها را شکستیم. طارمی باز هم بهترین بازیکن و آقای گل شد. طارمی هم وقتی بازگشت در همان ابتدا بازی نکرد. الان هم همین گونه است.
* یکی از نکات مثبت شما این است که بازیکنان افت کرده را هم به روزهای  اوج بازمی‌گردانید. اصطلاحا می‌گویند شما از چوب بازیکن می‌سازید. به طور مثال محسن مسلمان که بسیار افت کرده بود در پرسپولیس به روزهای اوجش بازگشت.
خوشحالم که این موضوع را می‌شنوم اما مهم‌ترین مسئله خود بازیکنان و تلاش آن‌هاست. ما قهرمان کشور بودیم. همان طور که قهرمان شدیم صادق محرمی از لیگ یک آمد. ماهینی هم  همین طور. محمد انصاری هم از لیگ یک آمد. مصلح و علوان‌زاده هم همین طور. چند بازیکن جوان دیگر هم بودند که به جمع ما اضافه شدند. مسلمان هم زمانی که به پرسپولیس آمده بود ۷-۸ هفته اول بازی نمی‌کرد. علیپور هم که تازه ۲۱ سالش شده بود. این‌ها تلاش خودشان بود که ارزش‌شان را بالا بردند و ارزش باشگاه را هم بالا بردند. از این بابت واقعا خوشحالم. به خاطر همین همیشه می‌گویم باید روز به روز بهتر شوند چرا که تیم هم بهتر خواهد بود.

* پرونده بازیکنان خارجی دوباره گریبان پرسپولیس را گرفته است. بازیکنانی همچون گولچ و البته اوکراینی‌ها که در زمان شما جذب شدند. واقعا این بازیکنان با نظر شما به پرسپولیس آمدند؟
ابتدا باید این مسئله را روشن کنم. از ۱۰ بازیکن که جذب می‌کنیم نمی‌توان هر ۱۰ تا را به خال بزنید و بهترین‌ها را جذب کنید. سال قبل ساسان انصاری به جمع ما اضافه شد که بازیکن بسیار خوبی است. باارزش و بااخلاق است اما صبر نداشت که با تیم هماهنگ شود و خودش خواست برود. ما هم اجازه دادیم که برود. همان طور که به رضا خالقی‌فر هم اجازه دادیم که برود. یک میلیون نمونه وجود دارد. بارسلونا بازیکنی چون توران را خرید که ۸۰ میلیون یورو ارزش داشت اما بازی به او نرسید. بازیکنان یا سریعا خودشان را تطبیق می‌دهند یا خیر. وقتی گولچ و اوکراینی‌ها را جذب کردیم در آن برهه از زمان ۷ روز تا آغاز لیگ زمان باقی مانده بود و هیچ بازیکنی نداشتیم. طبیعتا وقتی بازیکنی جذب می‌کنید بر اساس کارنامه و فیلم‌هایی که می‌بینید به او اعتماد دارید. گولچ با تیم استرالیایی‌اش قهرمان آسیا بود. دو اوکراینی هم قبلا در شاختار بازی کرده بودند. طبیعتا وقتی کارنامه را می‌بینید می‌گویید خوبند اما وقتی آمدند دیدم من اینجا بازیکنان بهتری دارم. علیپور بهتر از ولادیمیر بود و سیدجلال هم بهتر از آن یکی بود. یا انصاری بهتر از اوکراینی‌ها بود. من اینجا مشکلی نمی‌بینم. سیامک نعمتی را به پرسپولیس آوردیم که از ابتدا نمی‌توانست هماهنگ باشد. منشا هم که از ابتدا نمی‌توانست با ما بازی کند یعنی کم کم باید با تیم عادت کند. منشا به عنوان دومین آقای گل لیگ به جمع ما اضافه شد. بنابراین من نمی‌توانم همه بازیکنان دنیا را بشناسم. شما سی دی و فیلم‌ها را می‌بینید و اطلاعاتی جمع می‌کنید و انتظار دارید که خوب باشد. گولچ هم‌وطن من بود اما الان در استرالیا است و او را کنار گذاشتیم. انصاری بهتر از او بود، والسلام.
*‌در چند بازی اخیر تغییر تاکتیک محسوسی داده‌اید به طوری که به جای یک هافبک دفاعی از دو هافبک دفاعی استفاده می‌کنید. این موضوع دلیل خاصی دارد؟
دلیل این کار این بود که کامیابی‌نیا برگشت و فرشاد احمدزاده هم برای عمل جراحی رفت. نعمتی هنوز به آن کیفیتی که من می‌خواستم نرسیده بود. به خاطر همین خواستیم عقب زمین را محکم‌تر کنیم. ما در بازی‌های مختلف به دو روش بازی می‌کنیم یعنی ۴-۴-۲ لوزی و ۴-۴-۲ خطی تاکتیک ماست.
* در دو سال و نیم گذشته تلخ‌ترین و شیرین‌ترین اتفاقی که در پرسپولیس برایتان افتاد مربوط به کدام بازی‌هاست؟
بدترین شکست برابر نفت بود که قهرمانی را از دست دادیم طبیعتا شیرین‌تر از برد داربی هم وجود ندارد. همین طور آن پیروزی که در تبریز باعث شد قهرمانی‌مان قطعی شود. یعنی بعد از ۹ سال قهرمان شدیم.

* کدام داربی برایتان شیرین بود؟
حتی همین برد یک بر صفر از همه شیرین‌تر بود چون بازی بسیار سختی داشتیم. آن بازی که ۴-۲ بردیم کمی ما را جو گرفته بود و مورد خاصی بود. هر داربی شرایط خودش را دارد.
* قبول دارید گاهی اوقات بازیکنان‌تان را غرور می‌گیرد؟
بله این همه جای دنیا وجود دارد. بازیکنان گاهی اوقات بیش از حد بالا می‌پرند مخصوصا وقتی بازیکنان جوان باشند و در پرسپولیس بازی کنند و هر روز در روزنامه‌ها باشند. این جور مسائل کار آسانی نیست. این مسئله را باید درک کرد. وظیفه ماست که این‌ها را کنترل کنیم اما شما رسانه‌ها هم وقتی این مسئله را حس می‌کنید باید بنویسید و از واکنش مربیان و بازیکنان نترسید.
* درباره نتایج تیم‌های اروپایی در مقدماتی جام جهانی هم صحبت کنید. نظرتان درباره شرایط کرواسی چیست؟
به نظر من کرواسی تیمی دارد که حتی می‌تواند تا مرحله نیمه نهایی پیش برود و خیلی وقت قبل باید صعودش را به جام جهانی قطعی می‌کرد. یونان بعد از ۵ سال ۴ گل دریافت کرد یعنی کرواسی نتایج خوبی گرفته است. فردا هم که بازی دارد و ما همه انتظار داریم پیروز شود چرا که استحقاقش را دارد. انتظار این را داریم که در جام جهانی هم نتایج خوبی بگیرد. تیمی که مودریچ، مانژوکیچ، راکیتیچ، لورن و چند بازیکن دیگر را دارد. همه این‌ها بازیکنانی هستند که در بزرگ‌ترین تیم‌های اروپا حضور دارند. یعنی یک تجمع کیفیت در این تیم حضور دارد که همه انتظار نتایج خوب از این تیم را دارند. الا ن هم که آقای دالیچ سرمربی این تیم است که رفیق من است. ما همسایه هستیم چرا که ۵۰۰ متر منزل‌مان با هم فاصله دارد. زمانی هم دالیچ بازیکن من بود که در عربستان و امارات هم کار کرده و همه انتظار داریم نتایج خوبی بگیرد.
* به عنوان سوال پایانی اگر کرواسی و ایران هم‌گروه شوند شما طرفدار کدام تیم خواهید بود؟
دوست ندارم درباره این مسئله صحبت کنم.
منبع: بهارنیوز

دور زدن سود بانکی با تلفن!

به گزارش ایسنا، ۱۱ شهریورماه سال جاری بانک مرکزی با ابلاغ دستورالعملی به شبکه بانکی آن را زمان اجرای رسمی و یکدست نرخ‌های مصوب سود سپرده شورای پول و اعتبار اعلام کرد و بانک‌ها مکلف شدند از این تاریخ به طور یکپارچه حساب‌های جدید سپرده را حداکثر ۱۵ درصد و به صورت علی‌الحساب باز کنند و تمامی حساب‌های روزشمار را به حداکثر ۱۰ درصد کاهش دهند.در این شرایط برای سپرده‌های قبلی که با نرخ‌های بالاتری در حساب‌های بلندمدت گشایش یافته بود، این امکان وجود داشت که تا زمان سررسید همچنان بتوانند به روال قرارداد اولیه ادامه داده اما به محض پایان دوره باید نرخ سود بر اساس بخشنامه تغییر می‌کرد. نکته قابل توجه این بود که بانک‌ها به هیچ عنوان حق واریز وجوه به حساب سپرده‌های بلندمدت قبلی و حتی جدیدی که افتتاح می‌کنند را ندارند.

در مدتی که گذشت مراجعه به شعب بانک‌ها و از سوی دیگر آنچه که بانک مرکزی اعلام کرد نشان از این داشت که شبکه بانکی در حال اجرای بخشنامه سود بوده و شاید کمتر شعبه‌ای از بانکی را بتوان پیدا کرد که در مقابل دریافت حتی بالا، بپذیرد که حساب سپرده با سود بیش از ۱۵ درصد باز کنند حتی در مقابل ارقام میلیاردی.اما جالب اینجاست که با وجود اینکه بانک‌ها از واریز پول به حساب‌های قبلی نیز تا حدود زیادی خودداری می‌کنند راهکار تازه‌ای برای دور زدن ممنوعیت قانونی آن پیدا کرده‌اند. به طوری که برای اضافه کردن مبلغ به حساب قبلی که سود ۲۰ درصد به بالا دارند یکی از بانک‌ها به مشتریان خود در هنگام مراجعه اعلام کرده می‌توانند از طریق تلفن‌بانک این کار را انجام داده و پول خود را به این حساب جابه‌جا کنند؛ چرا که به توجه به بخشنامه بانک مرکزی بانک امکان واریز به حساب بلندمدت قبلی را نخواهد داشت، اما اگر از طرف تلفن بانک این کار انجام شود، هم پول واریز شده و هم اینکه بانک به طور مستقیم این کار را انجام نداده است! این در حالی است که اخیرا رئیس کل بانک مرکزی از رویه بانک‌ها در اجرای بخشنامه سود ابراز رضایت کرده و تنها از نحوه اداره صندوق‌های سرمایه‌گذاری در بانک‌ها گله‌مند بود. سیف، تاکید داشت که با اصلاح نرخ سود در صندوق‌ها در مجموع شرایط مناسبت‌تری برای کاهش نرخ سود تسهیلات نیز فراهم خواهد شد. اما به هر حال بانک‌ها به مرور وارد ایجاد راهکارهایی برای جذب منابع شده‌اند.
منبع: بهارنیوز

کاسپین دارای بیشترین تاخیر

به گزارش ایسنا، طبق اعلام این سازمان، شرکت هواپیمایی آسمان با ۹۵۷ پرواز بیشترین تعداد پرواز را به خود اختصاص داده و پس از آن شرکت‌های ماهان با ۶۶۹، ایران ایر ۶۶۱، آتا ایر ۵۴۴، زاگرس ۵۱۱ و قشم ایر با ۴۵۷ پرواز قرار دارد.در بین ایرلاین‌ها با کمترین پرواز نیز پویا ایر با ۳۹، معراج با ۷۲ و ساها با ۷۳ پرواز قرار گرفته‌اند.از نظر تعداد پر وازهای به موقع انجام شده در مهرماه ۹۶ شرکت هواپیمایی ماهان با ۵۰۹ پرواز صدرنشین بوده و پس از آن آسمان با ۴۷۴، ایران ایر با ۳۷۱، قشم ایر با ۳۳۹ و زاگرس با ۲۸۳ پرواز قرار گرفته‌اند. از نظر درصد پروازهای به موقع شرکت هواپیمایی معراج عملکرد موفق ۹۳ درصدی را به ثبت رسانده تا جایی که تنها پنج پرواز از ۷۲ پر واز این شرکت هواپیمایی در ماه گذشته با تاخیر انجام شده‌اند. پس از آن شرکت هواپیمایی ساها با ۸۱ درصد، قشم ایر با ۷۴ درصد و ایران ایر تور با ۷۲ درصد قرار گرفته‌اند.از نظر تعداد پروازهای تاخیردار مانند ماه‌های گذشته شرکت هواپیمایی آسمان با ۴۸۳ پرواز بیشترین تاخیر را به ثبت رسانده و پس از آن ایران ایر با ۲۹۰، آتا ایر با ۲۶۵ و زاگرس با ۲۲۸ پرواز قرار گرفته‌اند. از نظر درصد پروازهای تاخیری در ماه گذشته شرکت هواپیمایی کاسپین ۵۱ درصد و آسمان ۵۰ درصد از پروازهایشان را با تاخیر انجام دادند و دیگر ایرلاین‌های ایرانی کمتر از ۵۰ در صد تاخیر داشتند.در این آمار آتا ایر با ۴۹، کیش ایر با ۴۷ و شرکت هواپیمایی نفت با ۴۶ درصد بالاترین آمار را داشتند و ۴۴ درصد از پروازهای ایران ایر نیز تاخیر داشتند.
منبع: بهارنیوز

فقط ۵۴درصد سیمکارت‌ها فعال است

به گزارش  ایرنا، پیش از این آمارهای دفتر بررسی های فنی و اقتصادی معاونت برنامه ریزی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تا پایان خردادماه امسال حاکی از واگذاری ۱۵۶ میلیون و ۱۱ هزار و ۲۸۳ سیمکارت به شهروندان بود که ۸۳ میلیون و ۲۲۴ هزار و ۱۳۴ مورد آن مورد استفاده قرار می گرفت.
بر پایه گزارش تازه دفتر بررسی های فنی و اقتصادی معاونت برنامه ریزی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، تا پایان شهریورماه ضریب نفوذ مشترکان فعال تلفن همراه کشور ۱۰۶٫۴۳ درصد شد؛ در حالی که این ضریب تا پایان خردادماه ۱۰۴٫۱۳ درصد بود.تا پایان شهریورماه ۴۷ میلیون و ۳۳۲ هزار و ۵۵۵ مشترک پهن باند سیار داشتیم؛ در حالی که این آمار تا پایان خردادماه ۴۱ میلیون و ۵۷ هزار و ۷۴۶ مشترک بود.بهره برداری از نخستین مرحله شبکه تلفن همراه کشور در مرداد ماه سال ۱۳۷۳در شهر تهران با ۲۴ سایت بی.تی.اس و با ظرفیت ۹ هزار و ۲۰۰ شماره آغاز شد.

گرچه روند واگذاری سیمکارت در آن سال ها با فراز و فرودهایی همراه بود اما پس از روی کارآمدن دولت یازدهم سرعت توسعه این بخش شتاب بیشتری به خود گرفت.اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۳ و در مراسم روز جهانی روابط عمومی، رییس‌جمهوری از شرایط پهنای باند اینترنت در کشور ابراز نارضایتی کرد و گفت: قرار ما با وزارت ارتباطات این است که هرچه زودتر به نسل سوم و چهارم برسیم و پهنای باند نه تنها برای خانه ها و تجارتخانه‌ها‌ بلکه حتی برای موبایل‌هایی که در دست مردم است، افزایش پیدا کند.پارسال تلاش برای راه اندازی شبکه ملی اطلاعات به ثمر نشست و مرحله سوم این شبکه نیز امسال وارد مرحله اجرایی شد.

مرحله نخست دولت الکترونیک و دولت همراه نیز در آخرین ماه های کاری دولت یازدهم راه اندازی شد تا مردم بتوانند با تلفن های همراه خود خدمات دستگاه های اجرایی را دریافت کرده و به مراجعه حضوری نیازی نداشته باشند.در طرح دولت الکترونیک قرار است ۵۱ دستگاه اجرایی ۴۴۰ خدمت خود را به طور الکترونیک در اختیار مردم قرار می دهند.توسعه زیرساخت های ارتباطی اکنون فرصتی فراهم کرده تا همه دستگاه های اجرایی بتوانند خدمات خود را بی واسطه در اختیار ۸۳ میلیون دارنده سیمکارت فعال قرار داده و طعم خدمت رسانی با کیفیت و سریع را بعد از سال ها به آنان بچشانند.همچنین بسیاری از کسب و کارهای نوپا می توانند در این بستر خدماتی را به مردم ارائه کنند که ضمن ایجاد رفاه و آسایش در زندگی ایرانیان، میزان اشتغال را در کشور افزایش دهد.اکنون زیرساخت های لازم فراهم است؛ فقط همت جوانانی را می طلبد که از این فرصت گرانبها برای تولید ثروت و اشتغال در کشور بهره گیرند.
منبع: بهارنیوز