معجزه نور آبی برای رهایی از استرس

به گزارش ایرنا از ساینس دیلی، در این تحقیقات، منظور از فشار روانی، فشارهای کوتاه‌مدت و حاد ناشی از روابط اجتماعی است. برای مثال می‌توان به فشار حاصل از جروبحث با یک دوست یا یکی از اعضای خانواده اشاره کرد.محققان این تحقیقات را با کمک ۱۲۳ داوطلب ۱۸ تا ۳۷ ساله به انجام رساندند. برای این منظور پس از این که داوطلبان در معرض فشارهای روانی موردنظر قرار می‌گرفتند، آن‌ها را در دو دسته مجزا درون اتاقی قرار ‌دادند که آرامش خود را بازیابند. در این اتاق تنها یک لامپ LED قرار داشت. برای دسته اول از داوطلبان در این اتاق ابتدا به مدت ۱۰ دقیقه نور سفید و سپس ۱۰ دقیقه نور آبی روشن شد. برای دسته دوم ابتدا نور آبی و سپس نور سفید روشن شد. در طول مدت آزمایش نشانه‌های زیستی داوطلبان شامل ضربان قلب و فعالیت مغز مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت معلوم شد سرعت بازیابی آرامش گروهی که ابتدا در معرض نور آبی قرار گرفتند در مقایسه با گروه دیگر بسیار بالاتر بوده است. در واقع این گروه ظرف مدت ۱٫۱ دقیقه آرامش خود را به دست آوردند در حالی که اعضای گروه دیگر برای بازیابی آرامش به ۳٫۵ دقیقه زمان نیاز داشتند.
منبع: بهارنیوز

آقای تاج! کنار کریمی باشید نه مقابلش

به‌ گزارش ‌ایسنا، در چند سال گذشته افراد زیادی درباره فساد در فوتبال صحبت کردند اما هر کدام زمانی که نیاز به ارائه سند و مدرک شد پا پس کشیدند تا فساد در فوتبال همواره به عنوان یک موضوع به قوت خود باقی بماند. علی کریمی بازیکن سابق پرسپولیس و تیم‌ ‌ملی که همیشه به خاطر رک گویی و بیان مطالب – بدون این که منفعت خود را در آن در نظر بگیرد  – معروف است، این بار هم صحبت‌هایی انجام داده که اگر این اظهارات به فال نیک گرفته شود زمینه‌ای فراهم خواهد شد برای طرح مباحث و مستندات بیشتر در راه مبارزه با فساد در فوتبال. علی کریمی در بخشی از صحبت‌های خود فدراسیون فوتبال را هم به عنوان متولی فوتبال کشور به باد انتقاد گرفت و عنوان کرد که آنها  آن طور که باید و شاید عمل نکرده‌اند و در سال‌های گذشته موجبات سندسازی توسط باشگاه‌ها برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا شده‌اند.

انتقادات او که نه مختص به یک نفر خاص،‌ بلکه به چند نفر و چند مجموعه بود با استقبال دلسوزان فوتبال همراه شد و علاوه بر طرفداران فوتبال چهره‌های شناخته شده‌ای مانند علی دایی نیز از علی کریمی حمایت کردند تا بدون این که مشکلی برای این مربی به وجود بیاید، فساد در فوتبال پیگیری شود.تمام حرف علی کریمی این است که دوست دارد فوتبال ایران یک بار دیگر به سال‌های دور باز گردد که بدون دروغ و فریبکاری اداره می‌شد و هیچ مشکلی وجود نداشته باشد. کریمی برای صحبت‌های خود دلیل و مدرک دارد و عنوان کرده که می‌تواند با مدیران فدراسیون فوتبال جلساتی را برگزار کند و از صحبت‌های خود پا پس نمی‌کشد.جدیت کریمی در بیان این مطالب را می‌توان از دو دیدگاه فرصت و تهدید در نظر گرفت.

یکی از مراجعی که نسبت به صحبت‌های کریمی واکنش تندی نشان داد فدراسیون فوتبال بود. درست است که فدراسیون در بیانیه خود خواستار ارائه سند و مدرک شده، اما جنبه تهاجمی این بیانیه که سعی در رفع اتهام از فدراسیون فوتبال داشت، بسیار عجیب به نظر می‌رسید. زمانی که متولی  اصلی فوتبال زودتر از هر فرد و سازمان دیگری بخواهد مقابل این صحبت‌ها قرار بگیرد، چه اتفاقی ممکن است برای این فوتبال و لایه‌های پنهان و فاسد زیرین آن رخ دهد؟با توجه به این که کریمی فوتبالیست شناخته شده‌ای است و هیچ گاه حاضر نمی‌شود آبروی خود را به خاطر طرح مسائل غیر مستند خراب کند، حداقل می‌توان این فرصت را به علی کریمی داد که در محضر قانون یک بار دیگر مطالب خود را مطرح کند.  

عمده صحبت‌های کریمی به سال‌های قبل باز می‌گردد و عملا اشاره‌ای به مدیران فعلی فدراسیون فوتبال ندارد چرا که آنها نهایتا یک سال و نیم است که بر مسند ریاست تکیه زده‌اند. مدیران کنونی فوتبال که انصافا در بخشی از امور توانسته‌اند گام‌های مثبتی بردارند و طبیعتا بخش کمی از صحبت‌های کریمی شامل حال این مدیران می‌شود، باید از این اظهارات استقبال کنند اما بسیار عجیب است که آنها زودتر از هر کسی نسبت به صحبت‌های کریمی واکنش نشان داده‌اند، انگار آنها ریگی در کفش داشته‌اند و یا با واسطه مشاوره‌های غلط در یک ماجرای مبارزه با فساد، نادانسته خود را سیبل مفسدان پشت پرده فوتبال کرده‌اند!بازیکن سابق تیم‌ ‌ملی به مشاوران مهدی تاج و حلقه یاران او حمله کرده و عملکرد آنها را تا زیر سوال برده است. فدراسیون فوتبال می‌تواند در جلسه با کریمی که چندین سال برای فوتبال ایران زحمت کشیده صحبت‌های او را گوش داده و اگر نکات مثبت و مستندی در اظهارات او مشاهده کرد، حتما از آن‌ها برای بهبود مدیریت فوتبال استفاده کند.

با وجود بیانیه فدراسیون فوتبال علیه علی کریمی، هنوز فرصت پرداختن به صحبت‌های کریمی وجود دارد و می‌توان از مطالب او به عنوان یک فرصت برای حل مشکلات فوتبال و رفع باریکه‌های فساد در فوتبال استفاده کرد.
امید است این موضوع با صبوری مدیران فوتبال و عدم تداوم  رفتار تهاجمی از سوی فدراسیون و شخص رییس آن دنبال شود. قطعا توجه به صحبت‌های علی کریمی به عنوان یکی از بزرگان فوتبال می‌تواند درهای جدیدی را به روی سایر کسانی که مدارکی در موضوع فساد در فوتبال در اختیار  دارند، باز خواهد کند تا شاید از این مسیر بتوان با همکاری همه اهالی دلسوز فوتبال، بت فساد در فوتبال را یک بار برای همیشه به زیر کشید.
منبع: بهارنیوز

تمام راه‌های اصلی و شهری باز است

به گزارش ایسنا، عباس آخوندی درباره زلزله ۷.۳ ریشتری غرب کشور اظهار کرد: زلزله بسیار شدیدی در منطقه غرب کشور روی داد که دیشب آخرین وضعیت را با مدیرکل و مسئولان حاضر در کرمانشاه کنترل کردم، خوشبختانه تا این لحظه، بخش اعظم راه‌ها بازگشایی شده و امکان امدادرسانی و تردد فراهم است که در این بخش با مشکل بنیادین مواجه نیستیم.وی افزود: البته ممکن است در برخی راه‌های روستایی هنوز مشکلاتی وجود داشته باشد، ولی تمام راه‌های اصلی و شهری باز است و امدادرسانی انجام می‌شود.  وزیر راه و شهرسازی ضمن ابراز تسلیت به مردم ایران و خانواده‌های جانباختگان گفت: بلافاصله پس از زلزله نهادهای امدادی فعالیت‌های مربوطه را آغاز کردند و چند روز پس از این اقدامات، بنیاد مسکن سریعا برای بازسازی خانه‌های ویران شده فعالیت‌های خود را انجام خواهد داد که در چند روز اولیه باید منتظر امدادرسانی باشیم.  آخوندی درباره خسارت وارد شده به مسکن و راه‌های مناطق زلزله زده بیان کرد: اکنون بسیار زود است که در این زمینه رقمی اعلام کنیم و باید پس از فعالیت نیروهای امدادی آمارگیری دقیقی انجام داد تا بتوانیم میزان دقیقی از خسارت را بیان کنیم.
منبع: بهارنیوز

ارزش بازار اپل از ۹۰۰میلیارد دلار عبور کرد

با این وجود ظاهرا آخرین فصل مالی اپل با توجه به فروش آیفون شرایط بهتری داشته و حال ارزش بازار (مجموع ارزش جاری همه سهام منتشر شده یک شرکت) اپل بالاتر رفته و به ۱ تریلیون دلار نزدیک می‌شود. طبق گزارش MarketWatch شرکت اپل موفق شده از رقم ارزش بازار ۹۰۰ میلیارد دلاری عبور کند و به رقمی برسد که تا به حال هیچ شرکت آمریکایی که سهام آن به شکل عمومی معامله شود به آن نرسیده است.به نظر می‌رسد که سهام‌داران از شرایط فعلی اپل رضایت دارند و البته باید این را هم بدانید که وضعیت مالی فعلی بدون در نظر گرفتن میزان فروش آیفون X است. انتظار داریم میزان فروش این گوشی در گزارش فصل بعد اپل دیده شود و احتمال می‌رود فروش آن گوشی و بهبود شرایط مالی اپل باعث شود ارزش بازار این شرکت از رقم یک تریلیون دلار هم عبور کند. به هر حال فعلا که شرایط فروش آیفون X اصلا بد نیست و کارشناسان هم درباره این گوشی نقدها مثبت زیادی منتشر کرده‌اند.
منبع: بهارنیوز

رونمایی بنتلی از نسخه GT3 کانتیننتال

 

این ماشین برای شرکت در مسابقات جی تی Endurance Cup و همچنین رقابت های بین قاره ای GT Challenge طراحی و بهینه سازی شده است و در نگاه اول می توان به عزم جدی آن برای تبدیل شدن به یک پوستر دیواری بسیار زیبا در کنار قهرمانی در مسابقات جی تی پی برد. در حالی که مدل استاندارد Continental دارای سیستم چهارچرخ متحرک بوده و در قلب آن از پیشرانه ای با آرایش W12 و مجهز به دو توربوشارژر استفاده شده، در نسخه مسابقه ای تصمیم به استفاده از پیشرانه ۴ لیتری با آرایش V8 و البته دو توربوشارژر گرفته شده است. تغییرات اعمال شده در اگزوزها و سیستم ورودی هوا در مجموع به این موتور کمک می کنند ۵۵۰ اسب بخار نیرو در اختیار راننده قرار دهد که مقدار مجاز تعیین شده برای حضور در این رقابت هاست.

 


 
با کاهش استفاده از آلومینیوم در بدنه و حذف سیستم چهارچرخ متحرک، وزن ماشین به ۱۳۰۰ کیلوگرم کاهش پیدا کرده است که نشان دهنده نزدیک به ۱ تن کاهش وزن نسبت به نسخه استاندارد کانتیننتال می باشد!  در داخل کابین، داشبورد اصلی قابلیت چرخش داشته و می تواند در حالت های مختلف یک صفحه نمایش لمسی، مجموعه ای از نشانگرها و یا طرحی از چوب را بدون هیچ پیچیدگی خاص به نمایش بگذارد. همان طور که مشاهده می کنید بنتلی اعتقاد دارد حتی رانندگان مسابقات جی تی هم نباید از میزان لوکس و اشرافی بودن یک بنتلی بی اطلاع باشند.

 


 

قرار است GT3 Racer بنتلی اولین بار در ژوئن سال آینده میلادی در مسابقات جی تی شرکت کند.
منبع: بهارنیوز

نرخ بیکاری باید به چهار درصد برسد

علی ربیعی در برنامه «تیتر امشب» که با موضوع اشتغال روی آنتن رفت، با بیان اینکه مهمترین برنامه ما تثبیت شغل است گفت: وقتی رکود طولانی داریم روی همه چیز تاثیر می گذارد بنابراین در این شرایط باید روی تثبیت شغل باید کار کنیم.وی با بیان اینکه کالاها در انبارها مانده است، ادامه داد: باید بازار ایجاد کنیم تا چرخه تولید حرکت کند تا به تثبیت شغل کمک کند. ضمن اینکه دولت تسهیلات ارزان قیمت در اختیار مردم قرار می دهد اما خود مردم هم موثر هستند و باید از این موقیعت استفاده کنند.وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با تاکید بر اینکه کاهش فقر و اشتغال از برنامه دولت است، گفت: در چهار سال آینده به دنبال اشتغال توسعه ای ناشی از کارهای بزرگ هستیم.

ربیعی همچنین به طرح «روستا-تعاون» که بر اساس آن ایجاد هزار تعاونی در هزار روستای کشور پیش بینی شده است اشاره کرد و گفت: ظرفیت های اشتغالزایی در روستاها نیز با جدید پیگیری می شود.این عضو کابینه دولت دوازدهم «آموزش در محیط کار واقعی» را از دیگر طرح های اشتغال زای دولت اعلام کرد و گفت:بیشترین خدمات این طرح در حوزه اشتغال خدمات مولد و صنوف است.وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: هرچند نرخ مصوب بانک مرکزی برای تسهیلات ۱۸ درصد است اما برای اینکه سرمایه گذاری تسهیل شود این نرخ را به ۶ درصد رساندیم.ربیعی گفت: با صندوق توسعه کشاورزی نیز برای ورود به طرح ها و برنامه های اشتغالزا وارد مذاکره شدیم که هفته جاری اولین جلسه در این خصوص تشکیل می شود. همچنین یک جلسه نیز با بانکها خواهیم داشت تا در خصوص آیین نامه فعالیت بانک ها در طرح های اشتغالزا هماهنگی های لازم صورت گیرد.وی با اشاره به پرداخت تسهیلات اشتغال در حوزه خدمات و گردشگری نیز گفت: در این خصوص تسهیلات هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی پرداخت می شوند؛ ما برای این طرح بازاریابی را پیش بینی کرده ایم که از هفته آینده اجرا می شود که از طریق رسانه ها اطلاع رسانی خواهیم کرد.

وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با بیان اینکه برای ما چند استان که درآمدشان کمتر است در اولویت اشتغالزایی قرار دارند گفت:صنایعی مانند مبل، فرش، پوشاک، کشاورزی و گیاهان دارویی هم جز رشته های پر کشش اشتغال قرار دارند.وی با اشاره به اینکه سیاست گذاری برای ایجاد اشتغال نیاز به طرح ها و ایده های جدید دارد، گفت: رشد اقتصادی همراه با اشتغال نیاز به تمرکز در حوزه های اقتصادی است که اشتغال مردم و رونق کسب و کار پایدار را به دنبال داشته باشد.ربیعی همچنین با اشاره به آموزش های تخصصی نیروی کار گفت: اگر نیروی کار براساس اولویت اقتصادی، صنعتی و کشاورزی مهارت ببیند بهتر می توانند در بازار کار جذب شود و موثر باشد.

وی تاکید کرد: نرخ بیکاری ما ۱۲ درصد است که بر اساس برنامه ها باید به ۴ درصد برسد؛ اکنون سالانه ۸۰۰ هزار بیکار تحصیل کرده به جامعه افزوده می شود. ما امسال ۴۰۰ هزار شغل اولی داشتیم که یکی از برنامه های ما این است که آنها را رسمی کنیم. همچنین پیش بینی ما این است که آنها را به ۷۰۰ هزار شغل برسانیم.وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی همچنین درباره بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی خاطر نشان کرد: باید کار فرهنگی هم بکنیم تا فارغ التحصیلان دانشگاهی فقط دنبال کار دولتی نباشند. البته این حق را برای آنها قائل هستیم که شغل آبرومند متناسب با تحصیلات خود داشته باشند اما در این میان باید شرایط را هم در نظر گرفت. 
منبع: بهارنیوز

روزنامه‌های دوشنبه ۲۲ آبان

لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه
منبع: بهارنیوز

درباره جهانگیری دروغ می‌گویند

گروه سیاسی_رسانه ها: روزنامه ایران نوشت: معاون نظارت و هماهنگی معاون اول رئیس‌جمهوری کمرنگ‌ شدن نقش اسحاق جهانگیری در دولت را تکذیب کرد و گفت این حرف‌ها بیشتر شایعه گروه‌هاست. «سه ماه از تشکیل دولت دوازدهم گذشته است و حامیان دولت انتظار تحرک جدی‌تری از سوی دولت داشتند. آنان می‌گویند برای حل چالش‌ها و بهبود وضع اقتصاد، باید گام‌های ملموس‌تری برداشته می‌شد. واقعیت چیست؟ رضا ویسه معاون نظارت و هماهنگی معاون اول رئیس جمهوری، با تکیه بر شاخص‌های اقتصادی می‌گوید وضعیت کشور رو به بهبود و رشد است. او معتقد است نباید انتظار داشته باشیم مشکلات کهنه، یک شبه حل شود. ویسه امیدوار است و یکی از دلایل امیدواری او، انسجام و همفکری بیشتر دولت دوازدهم در قیاس با دولت یازدهم است. ویسه در سال‌های ۸۰ تا ۸۴، رئیس هیأت عامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران بود. او در سال ۷۹ نشان دولتی درجه سوم کار و تولید را از هیأت وزیران ایران دریافت کرد.معاون نظارت و هماهنگی معاون اول رئیس‌جمهوری در گفت‌وگو با ایران به برخی شایعات در مورد کمرنگ شدن نقش جهانگیری در دولت دوم روحانی واکنش نان داد. ویسه در پاسخ به این سوال که «چندی پیش این طور گفته می‌شد که آقای جهانگیری جایگاه سابق را در دولت ندارد. شما با آقای جهانگیری کار می‌کنید. چنین چیزی را تأیید می‌کنید؟» گفت: «به‌ صورت صد درصد تکذیب می‌کنم. اینها حرف‌هایی است که از بیرون شکل می‌گیرد و همان طور که گفتم یا حرف بدخواهان و مخالفان دولت است یا کسانی که نسبت به موضوع ناآگاه هستند. با توجه به ۴-۵ سالی که جهانگیری به‌ عنوان معاون اول در دولت روحانی بودند، روابط نزدیک‌تری با رئیس‌جمهوری پیدا کردند. لذا مسأله کاملاً برعکس است و این حرف‌ها بیشتر شایعات این گروه‌هاست.»
منبع: بهارنیوز

پیشنهادی برای اصلاح اصلاح‌طلبان

بهزاد بهشتی
اصلاح‌طلبان پس از تجربه سه دوره شرکت موفق در انتخابات، جملگی بر آن‌اند که سازوکار تصمیم‌گیریشان، به شکل جدی نیازمند بازنگری و اصلاح است و برای حفظ انسجام و پکپارچگی و افزایش قدرت تاثیرگذاری خود در جامعه باید طرحی نو دراندازند و متناسب با شرایط پیش‌رو و با توجه به نقدهای بنیادی دلسوزان، ساختار سیاست‌گذاری خود را کارآمدتر و مستحکم‌تر سازند. تردیدی نیست که اصلاح‌طلبان برای پیروزی نمی‌توانند و نباید چشم امید به امدادهای غیبی و رانت‌های ویژ‌ه‌ای داشته باشند که رقبای اصولگرایشان از آن برخوردارند و لذا (خوشبختانه) چاره‌ای ندارند جز اینکه به توانمندی‌های خویش اتکا کنند و با بالا بردن سطح گفت‌وگوهایِ انتقادیِ درون جناحی، بر تفاهم و انسجام خود بیفزایند تا بتوانند شاهد مقصود را در آغوش کشند. از این رو برای اصلاح مهمترین نهاد سیاست‌گذاری خود، بیش از هر چیز نیازمند گشودن فضای نقد و طرح و شنیدن دیدگاه‌های مختلف هستند تا بتوانند با چشمی باز، شرایط گذشته را آسیب شناسی کرده و تجاربِ پشتِ سر را پلکانی برای کامیابی‌هایِ پیشِ رو کنند. به نظر می‌رسد هرگونه اصلاح ساختار سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری اصلاح‌طلبان باید چند چشم‌انداز کلان را مد نظر قرار داده و راهبردهای آینده خود را متناسب با این چشم‌اندازها تدوین نماید؛ از جمله مهم‌ترین این چشم‌اندازها می‌توان به این موارد اشاره کرد:
۱٫ حفظ و ارتقای انسجام و همدلی میان اصلاح‌طلبان
۲٫ حرکت به سوی تشکیل احزاب فراگیر و تقویت فرهنگ تحزب
ضرورت «حفظ انسجام و همدلی میان اصلاح‌طلبان» اصلی بدیهی می‌نماید و گمان نمی‌کنم که هیچ اصلاح طلبی در آن‌تردیدی روادارد و اما «حرکت به سوی تشکیل احزاب فراگیر» نکته‌ای است که بسیاری از چهره‌های تاثیرگذار اصلاح‌طلب و اصول‌گرا، بر آن اتفاق نظر دارند و ظاهراً برای دستیابی به دموکراسی پایدار و کارآمد چاره‌ای از آن نیست. وضعیت آشفته کنونی احزاب در ایران و شمار زیاد و شگفت‌ انگیز احزابی که فقط از نام و مجوزی برخوردارند و برخی از آنها نیز تنها در آستانه انتخابات، تحرکی اندک و غیرموثر از خود نشان می‌دهند و بعضاً به دکانی برای رانت‌جویی و امتیازخواهی‌های بی‌وجه تبدیل شده و هیچ نشانی از حرفه‌ای بودن بر جبین خود ندارند، یکی از آسیب‌های بزرگ و اساسی نظام حزبی و انتخاباتی در ایران است که درمان آن، حرکت به سوی تشکیل احزاب فراگیر حرفه‌ای و عزم جدی برای خروج از این وضعیت نابسامان است. اما شناسایی نقاط ضعف و آسیب‌هایی که ساختار تصمیم‌گیری اصلاح‌طلبان از آن رنج می‌برد، گام اصلی دیگری است که قبل از هرگونه تغییر ساختار باید مد نظر قرار گرفته و بر اساس آن نسخه درمانی پیچیده و تجویز شود.
هم اکنون چند آسیب عمده در این سازوکار به چشم می‌خورد:
۱٫ وجود نهادهای موازی تصمیم‌گیر: در کنار نهاد به نسبت قدیمی «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات»، در سال‌های اخیر نهاد جدیدی با عنوان «شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان» تشکیل شده و «شورای عالی» عملاً «شورای هماهنگی» را به محاق فروبرده و منفعل کرده است. البته ابتدا قرار بر این بود که شورای عالی با کارویژه مشخص و مدت زمان محدود فعالیت کند و لذا طبیعی است که تداوم ماموریت شورای عالی، پاره‌ای انتقادهای به‌حق را برانگیزد و دلخوری‌ها و واگرایی‌هایی را در پی داشته باشد که برای آن باید چاره‌ای اندیشید.
۲٫ افزوده شدن شمار افراد حقیقی عضو شورای عالی و شفاف نبودن سازوکار پیوستن و پایگاه سیاسی این افراد، عملا کفه‌ترازو را به نفع اشخاص در برابر نقش احزاب سنگین کرده است و چنین روشی با شعار بهادادن به احزاب و تقویت تحزب سازگار نیست.
۳٫ تعداد مساوی نمایندگان احزاب عضو شورای هماهنگی، نقیصه مهم دیگری است که با منطق تقویت تحزب سازگار نیست. با چه منطقی می‌توان پذیرفت که احزاب فعال، تاثیرگذار و به نسبت فراگیر، در تصمیم گیری‌های کلان سیاسی، با تشکلهای صنفی و احزاب کوچکی که بعضا شمار اعضای آن به عدد انگشتان دست هم نمی‌رسد و هیچ فعالیت موثری هم در بزنگاه‌های سیاسی نشان نمی‌دهند، رای و وزن یکسانی در شورای هماهنگی داشته باشند؟ ! شاید همین نقیصه سبب شد که پاره‌ای از احزاب بزرگ برای افزایش منطقی نقش خود در تصمیم‌گیری‌ها، به فکر تشکیل شورای عالی و نشاندن برخی اعضا و هواداران خود به عنوان «عضو حقیقی» بر کرسی‌های این شورا بیفتند و یا برخی احزاب تلاش کنند با تاسیس تشکل‌های کوچک و احزاب اقماری و تلاش برای عضویت آنها در هر دو شورا، تاثیر خود را پررنگ‌تر نمایند. اصلاح‌طلبان برای تقویت فرهنگ تحزب باید به این سو حرکت کنند که افراد حقیقی اصلاح‌طلب برای حفظ تاثیرگذاری خود به عضویت احزاب فراگیر در آیند و نقش فردی خود را با نقش حزبی و تیمی جایگزین کنند و از سوی دیگر تشکل‌های صنفی و احزاب اقماری نیز برای تاثیرگذاری خود چاره‌ای جز پیوستن و ادغام در احزاب فراگیر پیش روی خود نبینند.
۴٫  دیگر از آسیب‌های این روند که تا حد زیادی از قانون احزاب سرچشمه می‌گیرد، همسانی احزاب سیاسی با تشکل‌هایی است که عمدتا ماهیت صنفی دارند و با پسوندهایی نظیر کارگران، معلمان، پزشکان، مهندسان، دانشجویان، دانش آموختگان، استادان و. . . مشخص می‌شوند. این تشکل‌ها چنان که از نامشان پیداست در درجه اول متکفل و متعهد به حمایت از منافع صنفی خود هستند و البته به شکل ثانوی ممکن است گوشه چشمی به سیاست و کسب قدرت نیز داشته باشند؛ در برابر کارویژه اصلی و اولی احزاب، که سیاست‌ورزی و تلاش برای کسب قدرت از راه‌های قانونی است. یکسان و هم نقش تلقی کردن این دو مدل کاملا متفاوت از سازماندهی اجتماعی- سیاسی نیز آب تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری سیاسی را گل آلود کرده و برای آن باید چاره‌ای جست.
۵٫  کمرنگ بودن نقش شعب استانی و تشکل‌های غیردولتی در شورای هماهنگی و شورای عالی، سبب شده که برخی آئین نامه‌ها و برنامه‌ها بدون انعطاف لازم و بدون توجه به شرایط خاص استانی و منطقه‌ای و بدون کارشناسی دقیق تدوین شود و این مسئله نیز شایسته توجه و چاره اندیشی است. هم اکنون که جمع‌بندی مشخصی از چشم‌اندازها و استراتژی‌های کلان و نیز آسیب‌ها و نواقص سازوکار تصمیم گیری اصلاح طلبان پیش روی ماست، می‌توان برای اصلاح و بازسازی این نهاد پیشنهادهای زیر را ارائه داد:  ۱٫  هر دو نهاد موازی یعنی «شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان» و «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات» منحل شده و شورای واحد جدیدی با نام «شورای عالی سیاستگذاری و هماهنگی جبهه اصلاحات کشور» تاسیس شود. ۲٫  آئین‌نامه این شورا توسط شورای اولیه‌ای مرکب از احزاب سیاسی اصلاح طلب – و بدون حضور اشخاص حقیقی و تشکل‌های صنفی- تدوین شود. ۳٫  این شورا موارد زیر را در تدوین آئین‌نامه «شورای جدید» مدنظر قرار دهد: الف: با توجه به اینکه وجود شخصیت‌های حقیقی تاثیرگذار در میان اصلاح‌طلبان، واقعیتی انکارناپذیر است، سقف مشخص و شرایط محدودی برای عضویت آنان در نظر گرفته شود، مثلا حداکثر۱۰ نفر به شرط اینکه عضو هیچ یک از احزاب سیاسی و تشکل‌های صنفی جبهه اصلاحات نباشند. ب. احزاب سیاسی، بسته به سطح فراگیری، تاثیرگذاری و فعالیت خود از ۱ تا ۵ نفر عضو دارای حق رای در این شورا داشته باشند. البته بدین نکته آگاهم که این کاری دشوار و بحث برانگیز است اما بالاخره باید گام نخستین را برداشت و از جایی آغاز کرد. به یاد دارم وزات کشور دولت اصلاحات برای تخصیص یارانه احزاب، ملاک‌ها و ضوابطی برای سنجش و مقایسه احزاب (مانند تعداد دفاتر استانی، شمار اعضا، جلسات ارکان حزب، برنامه‌های اجرا شده، نشریه، بیانیه‌های اعلام مواضع و. . .) تدوین کرده بود. هم اکنون نیز آن معیارها را -علی رغم پاره‌ای کاستی‌ها- می‌توان با اصلاحاتی مبنای سنجش احزاب قرار داده و بر آن اساس تعداد اعضای حق رای دار یک حزب را تعیین کرد. می‌توان این وظیفه را بر دوش کمیته محدودی مرکب از چند حزب فعال فراگیر گذاشت که از نظر مرام و جهت‌گیری سیاسی با بقیه احزاب اصلاح‌طلب بیشترین همپوشانی دارند. (پیشنهاد بنده حزب اتحاد ملت ایران، اعتماد ملی و کارگزاران سازندگی است) . در این صورت کشش و عطش احزاب بزرگ برای افزودن اشخاص حقیقی و تشکل‌های اقماری کاهش یافته و زمینه حرکت به سمت تشکیل احزاب حرفه‌ای و فراگیر آماده می‌شود.  پ. تشکل‌هایی که عمدتا دارای ماهیت صنفی هستند بر اساس معیارهای پیش گفته، حداکثر داری ۲ عضو حق رای دار در «شورای جدید» باشند. ۴٫ در کنار «شورای جدید» دو شورای مشورتی برای دقیق و انعطاف‌پذیر و فراگیرتر شدن تصمیمات شکل بگیرد و هیات رئیسه این شوراهای مشورتی، به عنوان اعضای ناظر بدون حق رای در جلسات شورای جدید شرکت کنند: الف: شورای مشاوران استانی که مرکب  از روسای استانی این شورا خواهد بود و در شرایط خاص استانی و منطقه‌ای به شورای جدید، مشورت خواهد داد.
ب. شورای مشاورانی مرکب از نمایندگان تشکل‌های مردم نهاد وNGO‌ها که با جبهه اصلاحات همسویی داشته و دیدگاه‌های آنان می‌تواند به پخته و کارشناسی‌تر شدن برخی سیاست‌ها و برنامه‌ها یاری برساند. بدیهی است که در تدوین این آئین‌نامه موارد مهم دیگری از قبیل محدود بودن زمان تصدی هیات رئیسه و یا چرخشی بودن آن و ضابطه‌مند کردن پیوستن احزاب جدید به شورا مدنظر قرار می‌گیرد.
منبع: بهارنیوز

زهرا اشراقی: ما همیشه چادری بودیم

گروه سیاسی_رسانه‌ها: زهرا اشراقی مصاحبه‌ای را با روزنامه شرق انجام داده است که در زیر می‌خوانید.

 ‌‌ رابطه شما با بنی‌صدر چطور بود ؟ قبل و بعد از رئیس‌جمهورشدن و برکناری او.


قبل از انقلاب که رابطه‌ای نداشتیم و بنی‌صدر را نمی‌شناختیم. البته خانم بنی‌صدر را در فرانسه دیده بودیم. فکر کنم دو دختر هم داشتند که زیاد دیده نمی‌شدند. بعد از ریاست‌جمهوری بنی‌صدر، هر وقت همسر او و همسر امام در میهمانی شرکت می‌کردند، یکدیگر را ملاقات می‌کردند. سطح ارتباط ما در این اندازه بود. بالاخره بنی‌صدر ۷۰ درصد رأی داشت و آن موقع محبوب بود.

‌‌یعنی مراوده دوستانه‌ای بین پدر شما و بنی‌صدر نبود؟

خیر. رابطه کاری بود و رابطه خانوادگی نداشتیم. حتی با دیگر چهره‌ها ازجمله همسران اعضای نهضت آزادی مثل همسر آقای بازرگان و سحابی ارتباط بیشتری داشتیم. از افرادی که با آنها رابطه خانوادگی داشتیم، خانم دکتر حبیبی بودند که هنوز هم با او در ارتباط هستیم. ما با خانم بازرگان رفت‌وآمد زیادی داشتیم. سبک ایشان را دوست داشتم، آنها خانوادگی همه خاص بودند. به همین خاطر، وقتی خانم به منزل آنها می‌رفتند، من هم سعی می‌کردم که با خانم همراه شوم.ولی رابطه ما با خانم بنی‌صدر به این شکل نبود. به نظرم کمی گارد داشت. نمی‌شد خیلی به او نزدیک شد. فکر می‌کنم دخترهای او هم سن‌وسال من بودند، ولی من اصلا آنها را ندیده بودم. ارتباط بابای من و بنی‌صدر هم کاملا کاری بود. در مشکلاتی که درباره بنی‌صدر پیش آمد و کمیته حل اختلاف سه‌نفره تشکیل شد، بابای من با پیشنهاد آقا، به‌عنوان نماینده بنی‌صدر انتخاب شد. آقا، تصمیم گرفتند که بابای من را به دلیل روحیه ملایمش به‌عنوان نماینده بنی‌صدر انتخاب کنند. چون ‌طرف دیگر ماجرای آن اختلاف آیت‌الله یزدی بود. چند سال پیش آقای یزدی در یک برنامه تلویزیونی حاضر شده بود. در آن برنامه هرچه خواست به بابای من نسبت داد.  

 حجاب شما چه بود؟

ما همیشه چادری بودیم.

‌‌ از چه سنی چادر سر کردید؟

از زمانی که به سن تکلیف رسیدیم. اما قبل از اینکه به سن تکلیف برسم، وقتی متوجه شدم بابا دوست دارد با حجاب باشم اما مستقیم به من نمی‌گوید؛ تصمیم گرفتم، پیش بابا چادر به سر کنم و در راه مدرسه، پیچ دوم کوچه را که رد می‌کردم، چادر را تا می‌کردم و در کیفم می‌گذاشتم. به یاد دارم، یک‌ بار جشنی همراه با شعر و آواز و شادی در مدرسه برگزار شد؛ من هم در آن جشن شرکت کردم. بعدا فهمیدم که به بابا خبر داده بودند. چند روز بعد بابا غیرمستقیم گفت که اگر در مدرسه جشن و مراسمی برگزار شد، حواست باشد؛ بالاخره تو نوه آن پدربزرگ هستی. 

‌شما با آیت‌الله یزدی در ارتباط بودید؟

ما قبل از انقلاب سالیان سال با آقای یزدی همسایه بودیم. به یاد دارم آیت‌الله یزدی هم به دلیل اینکه مدام در تبعید بود، در منزل حضور نداشت. دختر او -ملکه – هم‌سن‌وسال من بود و با هم دوست بودیم، پسرش مجید هم با برادرهای من دوست بود. خب [آیت‌الله یزدی] اخلاق خاصی داشت و امام هم می‌دانست برای برقراری تعادل در شورای حل اختلاف سه‌نفره، باید یک چهره ملایم حضور داشته باشد.

‌‌ امام به بنی‌صدر اعتقاد داشت که معتمد خود – آقای اشراقی- را نماینده بنی‌صدر کردند؟

امام به بابا خیلی اعتماد داشتند. احتمالا به این فکر کردند که با این انتخاب فضا را تلطیف کنند، چون دلش می‌خواست که اختلافات فروکش کند. شرایط عادی در کشور وجود نداشت، علاوه بر جنگ خارجی، جنگ داخلی هم ‌داشتیم. اجازه بدهید خیلی درباره بنی‌صدر صحبت نکنم. بعضی از اتفاقات را باید به تاریخ سپرد تا بعدا درباره آن قضاوت شود.

‌قبل از اعزام به نوژه، بحثی شد که دیگر نروند؟

وقتی عزم رفتن کرد، خیلی برای او دعا خواندم. بابا گفت اوضاع اصلا خوب نیست و با لبخندی ادامه داد معلوم نیست که زنده برگردم یا نه. گفت خواب دیدم در یک صف نماز جماعت ایستاده‌ام که همه درگذشته‌اند. فکر می‌کنم گفتند که امام جماعت آن هم آشیخ عبدالکریم حائری بودند. بعد گفت آخرین نفر هم آقای مطهری بودند که من کنار ایشان ایستادم. این خداحافظی آخر ما با بابا بود. او واقعا مظلوم رفت. به بابا در ماجرای شورای حل اختلاف خیلی ظلم شد. وقتی که فوت کرد، می‌گفتند که او نماینده بنی‌صدر بوده، ضدانقلاب بوده و از این حرف‌ها خیلی زدند. تا اندازه‌ای که نمی‌گذاشتند مراسم عزا برگزار کنیم.

‌یعنی فاتحه نگرفتید؟

حتی معلوم نبود که اجازه بدهند مراسم تشییع هم برگزار شود.

‌‌چه کسانی؟

تندروها. زمان زیادی گذشت تا بفهمند بابا چه خدماتی انجام داد.

‌یعنی شما مراسم ترحیم برگزار نکردید؟ چگونه مانع شدند؟
چرا مراسم را در حد یک مراسم معمولی برگزار کردیم. آقا کلا دوست نداشتند که برای خانواده خودشان مراسم برگزار شود و چون می‌دیدند که آقا دوست ندارند [از این موضوع] سوءاستفاده کردند.
‌زندگی‌ شما بعد از مرگ پدر چگونه سپری شد؟

چشمم را باز کردم و دیدم همه زندگی‌ام رفته است. با اینکه امام بود، ولی واقعا پشتم خالی شد. احساس کردم که از صد به صفر رسیدم. اما (به‌خودم گفتم) دیگر باید روی پای خودت بایستی و تنها خودت هستی. در این شرایط سخت‌ترین موضوع برای یک دختر، مسئله ازدواج است که خودم تصمیم‌ گرفتم، یعنی انتخاب خودم بود. دومین موضوع، ادامه تحصیل و انتخاب رشته دانشگاهی بود که خودم انتخاب کردم. وقتی به آقا گفتم دانشگاه قبول شدم، خیلی خوشحال شدند. می‌دانید که گزینش، من را هم رد کرد. من آن‌موقع ازدواج کرده بودم.

‌گزینش برای چه شما را رد کرد؟
به خاطر نمره انضباط و رأی به بنی‌صدر بود. سال آخر دبیرستان نمره انضباطم را پنج دادند. به بابام می‌گفتم به من گفته‌اند تو به بنی‌صدر رأی دادی برای همین به من پنج داده‌اند.

 به آقا خبر دادم و گفتم: آقا من می‌خواهم از این مملکت بروم. گفتند: که چرا؟ چه شده. گفتم: جایی که نمی‌توانم ادامه تحصیل بدهم برای چه بمانم؟ گفتند: مگر چه شده؟ گفتم: گزینش من را رد کرده است. گفتند: علت چه بوده؟ گفتم: می‌گویند به بنی‌صدر رأی دادی. خب شما هم احتمال دارد به بنی‌صدر رأی داده باشید. گفتند: اینکه دلیل نشد برای ردکردن. گفتم: اگر نتوانم ادامه تحصیل بدهم می‌روم. فورا دایی (سیداحمدخمینی) را صدا زدند و گفتند احمد برو ببین چه شده. خلاصه آنجا پارتی‌بازی کردم! اما مثل من تعداد زیادی بودند که مجبور به ترک وطن شدند. به‌هرحال با رتبه خوب در دانشگاه تهران قبول شدم. بچه درس‌خوانی بودم. من بودم و مریم. مریم را هم رد کرده بودند.

‌مریم؟

مریم، دختر مرحوم دایی مصطفی.

‌او را به‌خاطر برادرش رد کردند؟

خیر. آن زمان مسئله برادرش مطرح نبود. او هم مثل من به اتهام ضدانقلابی‌بودن رد شده بود. برچسب ضدانقلاب از اول انقلاب به ما خورده بود (خنده).
الان هم همین‌طور است! من مجلس هفتم ثبت‌نام کردم. پسر آقای یزدی به من زنگ زد، فکر کنم مجید بود. به من گفت که حاج‌آقا می‌گویند شما انصراف بدهید، چون قرار است رد صلاحیت شوید. گفتم: خب رد کنید، چرا انصراف بدهم؟ مجید به نقل از باباش گفت: خیلی بد است شما رد صلاحیت بشوید، زشت است. گفتم: زشت این است که شما نوه امام را حذف کنید. من تا دیروز و امروز شک داشتم که انصراف بدهم ولی حالا که خبر دادید، شهامت ردصلاحیت‌کردن را داشته باشید.
منبع: بهارنیوز

تیتر روزنامه کیهان پس از دو روز توقیف

گروه سیاسی:روزنامه کیهان پس از دو روز توقیف به خاطر تیتر حساسیت برانگیزاش درباره حمله موشکی یمن به عربستان، امروز منتشر شد. این روزنامه امروز به انتقاد از توقیف و اعتراض ها به تیترش پرداخته است.
منبع: بهارنیوز

فرجام جریان «عدالتخواهی»!

مهدی نورمحمدزاده
مقدمه: به گواهی تاریخ، جریان عدالتخواهی و ظلم ستیزی از نخستین و مهمترین آرمانهای انقلاب اسلامی است که در سال‌های پس از انقلاب نیز کم و بیش در صحنه‌های سیاسی و اجتماعی کشوررسمیت داشته و جناحهای سیاسی هم به تبع شرایط و مصالح خویش، گاه منادی و طرفدار آن بوده‌اند و گاه در خصوص آن سکوت کرده اند. در سال‌های اخیر و با گسترش رسانه‌های مجازی و سطح اطلاع مردم از وقایع و نابسامانی‌های جامعه، جریان و گفتمان عدالتخواهی نیز رونقی دوباره گرفته و گاه منشا برکات و آثار خیر هم شده است. در چند و چون عدالتخواهان امروز و ضعف و قوت هایشان، حرف بسیار است! اشارات ذیل هم نمونه‌ای است از آنچه باید در موردش بیشتر اندیشید و سخن گفت!

هتل بی هتل!
ظاهرا اوایل انقلاب بوده که گروهی از دانشجویان انقلابی مقابل هتلی در شیراز تجمع می‌کنند و با این استدلال که وجود این هتل پرهزینه که فقط مختص ثروتمندان و مرفهین است در دوران پس از انقلاب لزومی ندارد و بلکه به نوعی منشا فساد و تبعیض است، قصد تخریب آن را می‌کنند. موضوع به تهران می‌رسد و بالاخره با وساطت برخی بزرگان، دانشجویان کوتاه می‌آیند و هتل سالم می‌ماند! کم نیست نمونه‌های این چنینی در تاریخ انقلاب که نشان می‌دهد ما هنوز در تعریف عدالت و عدالتخواهی و ظلم ستیزی به اجماع منطقی، عقلانی و شرعی نرسیده ایم. هر گروه و دسته‌ای در حد فهم و درک خود عدالت را معنا میکند و برای تحقق آن قدم بر می‌دارد. هم نیت آنهایی که «یارانه» و «مسکن مهر» را اجرا کردند و هم آنها که «توسعه سیاسی» و «جامعه مدنی» را مطرح نمودند، لااقل در مقام ظاهر این بوده که به تحقق عدالت کمک کنند!  اما مشکل اینجاست که هنوز تعریف درست و دقیقی از عدالت در ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی وجود ندارد، برای همین هم سالهاست که یک پای ثابت پاتوق‌های روشنفکری و انقلابی، «تقدم توسعه بر عدالت» یا برعکس آن است و این بحث هنوز هم ادامه دارد!

 «چپ و راست» و عدالت!؟
در کشور ما، بخش مهمی از نیرو و توان اجتماعی، رسانه‌ای و سیاسی به تناوب در اختیار جریانات سیاسی چپ و راست بوده است. نسبت این جریانها با عدالت و عدالتخواهی چیست؟ ! مگر نه این است که هر دو این جریانها خود را مومن و مجری عدالت دانسته‌اند و طرف مقابل را ضد عدالت و مختلس؟ ! و مگر نه اینکه پرونده‌های اختلاس کلان از هر دو جریان رو شده‌اند و باز هردو جریان، پرونده خودشان را سیاسی جلوه داده‌اند و پرونده طرف دیگر را بی سابقه در تاریخ جهان و مسبب بی عدالتی در جامعه!؟
این عدالتخواهی سیاست زده، فایده‌ای که ندارد هیچ، باعث لوث شدن مفهوم عدالتخواهی و ظلم ستیزی و ناامیدی مردم از تحقق عدالت هم می‌شود، و افسوس که تا حدی چنین هم شده است.
متاسفانه باید اذعان کرد که به جز اقلیت پاک دستی که در هر دو جریان سیاسی وجود دارند، بدنه غالب این جریانات سیاسی، در عمل باوری به عدالت و عدالتخواهی ندارند و بیشتر به فکر تامین منافع شخصی و جناحی خود هستند! در ادارات ما، همان قدر که نماینده اصولگرا اعمال نفوذ کرده و دختر خود را با دور زدن صدها متقاضی متخصص‌تر و کارآمدتر مشغول به کار کرده، فرماندار اصلاح طلب هم پسر خود را! و جالب اینکه حتما تکیه کلام هر دو بزرگوار در اول سخنرانی هایشان، «عدالتخواهی و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض» بوده و هست و خواهد بود!

مجمع الجزایر عدالت!
نگاه فعالان جامعه ما به عدالت جزیره‌ای است. گروهی از تبعیض و ظلم‌های اقتصادی رنج می‌برند و تعریفشان از عدالت، اقتصادی محض است. گروهی برای تحقق عدالت سیاسی تلاش می‌کنند و گروهی دیگر شعار عدالت اجتماعی و حقوق مدنی را سر می‌دهند. همه این مطالبات به جا و ستودنی هستند، اما این نگاه‌های محدود که ارتباط ارگانیک بین ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را یا نمی‌بینند و یا می‌بینند و درک نمی‌کنند، نمی‌توانند در جهت تحقق عدالت همه جانبه مفید باشند. عدالت کاریکاتوری، محکوم به زوال است و نمی‌تواند به شکل پایدار وجود داشته باشد.
جامعه ما همان قدر که تشنه عدالت اقتصادی است، همان قدر هم به تحقق عدالت سیاسی و مدنی نیازمند است، چرا که یک ساختار عادلانه سیاسی بهتر می‌تواند به تحقق عدالت اقتصادی کمک کند تا یک ساختار ناعادلانه و مبتنی بر رانت و فساد سیاسی!  شاید یکی از علل مهمی که علی رغم اراده و تلاش فراوان، مانع تحقق عدالت اقتصادی (به عنوان شعار اصلی دولت) در دولت‌های نهم و دهم شد، همین نگاه جزیره‌ای به مفهوم عدالت بود.نگاهی که مثلا در پیاده‌سازی «عدالت مدیریتی» ، مخصوصا در سطح استانها و شهرستانها عملکردی غیر منطقی داشت. کم نبودند کارمندان و کارشناسانی که با حداقل استعداد مدیریتی و کارآمدی یک شبه مدیرکل شدند و خودشان هم ندانستند و باز هم نمی‌دانند روی چه حساب و کتابی؟ !

عدالت شیشه ای؟
عدالت مولود شفافیت است. قوانین شفاف، سیاست‌های شفاف، عملکرد شفاف، دادگاه شفاف و. . . تا نباشند، عدالت هم امکان وقوع پیدا نخواهد کرد. جامعه‌ای که هنوز هم در اطلاعات و آمار اساسی آن اختلاف نظر و تاویل و تفسیر هست، چطور و با چه مبنایی می‌تواند دنبال تحقق عدالت باشد؟ ! قوانین ناکارآمد و تفسیر پذیر، تحلیل‌های سطحی و شعاری و صاحب منصبان کم دانش و کوتاه بین موانع دیگری هستند که در مسیر تحقق عدالت قرار می‌گیرند. یکی از اساتید حقوق می‌گفت: «من که خودم استاد حقوق هستم، هنوز هم تعریف حقوقی و دقیق مفسد اقتصادی را نمی‌دانم!» فساد اقتصادی، رانت خواری و اخلال در نظام اقتصادی و. . . هر چند در جامعه ما فراوان است، اما هنوز هم تعریف شفاف و دقیق قانونی از آنها ارائه نشده است. حتی یادم هست که یکی از دوستان از قول یک مقام قضایی تعریف می‌کرد که محتویات پرونده فلانی به گونه‌ای است که هم می‌توان او را مجرم اقتصادی شناخت و شناساند و هم یک فعال اقتصادی جسور و موفق! فاصله این دو عنوان از همدیگر کم نیست! چرا باید عناوین اقتصادی در نظام حقوقی ما اینقدر باز و سیال تعریف شوند؟ ! متاسفانه عدم شفافیت و به روز بودن قوانین در حوزه مطبوعات، فضای مجازی و تجارت الکترونیک هم صادق است، که این مساله خود، از طریقی دیگر مانع تحقق عدالت و مبارزه با رانت و فساد می‌شود. روزنامه نگاران محافظه کار، رسانه‌های وابسته و ساز و کارهای سنتی اقتصادی، هرگز نمی‌توانند برای تحقق عدالت و مبارزه با رویه‌های ناکارآمد و فسادخیز قدمی بردارند!

آرمانگرایان عدالتخواه!
در جامعه امروز ما، جوانان پاک نیت و عدالتخواهی هم هستند که فارغ از منافع شخصی در مسیر مبارزه با فساد و تبعیض گام بر می‌دارند، جریان‌های دانشجویی و رسانه‌ای که با کمترین ابزار و گاه با بیشترین هزینه ها، افشاگری می‌کنند و فریاد حمایت از مظلومان سر می‌دهند. اما این دوستان هم گرفتار آسیب هایی هستند که تاثیرگذاری فعالیت شان را کمرنگ می‌کند. برخوردهای گزینشی و گاه سطحی و همان ضعف نگاه جزیره‌ای به عدالت، اشکال کار آرمانگرایان است. آنها هرچند اهل چپ و راست نیستند، اما دو گانه‌های دیگری چون «انقلابی و بی تفاوت» ، «ولایی و غیر ولایی» ، «حزب اللهی و ضدانقلابی» و «خودی و  غیرخودی» بر نظام فکری شان حاکم است که خواسته یا ناخواسته در موضع گیری شان تاثیر می‌گذارد. وقتی «دکتر سعید زیباکلام» ، برجام روحانی و ظریف را پنبه می‌کند و نسبت به فرجام آن هشدار می‌دهد، قند توی دل آرمانگرایان آب می‌شود و همه جا عکس‌ها و صحبت هایش تیتر می‌شود! اما وقتی «دکتر سعید زیباکلام» ، نامه‌ای انتقادی به رییس قوه قضا می‌نویسد و از عدم پاسخگویی این قوه گله می‌کند، خبری از عکس و متن زیبا کلام در رسانه‌های انقلابی و آرمانگرا نمی‌شود! واقعا چرا؟ !

آرمانگرایان تا وقتی گرفتار این تناقض‌ها هستند، نمی‌توانند علم عدالتخواهی را بلند کنند و گفتمان عدالتخواهی را احیا کنند. آنها همان قدر که پیگیر اخبار و دادگاه برادر رییس جمهور هستند، باید پیگیر اخبار و دادگاه رضا شهابی هم باشند! نمی شود که برای احضار یک روزنامه نگار انقلابی، فریاد «وااسلاما» سر داد و در برابر بازداشت و حبس برخی روزنامه نگاران دیگر، سکوت کرد و لال شد! اگر ما واقعا عدالتخواه و ظلم ستیز ایم، باید حواسمان به خیلی چیزها باشد، که در مرام و مسلک اسوه عدالتخواهان علی (ع)، اگر عقیل برادر به خاطر زیاده خواهی اش مواخذه می‌شود، منتقد گستاخ به خاطر زیاده گویی و حتی بدگویی اش محاکمه و مجازات نمی‌شود!
منبع: بهارنیوز

چرخش مطالبات مردم

رضا صادقیان
طی چند روز گذشته بسیاری از تحلیل‌های منتشر شده در نشریات کشور در صدد برآمدن میزان چرخش حسن روحانی به سمت جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا را مورد بررسی قرار دادند. برخی بر این باور هستند که چرخشی صورت نگرفته و به واقع فعالین اصولگرا در حال تلاش برای نشان دادن چنین حرکتی می‌باشند، در صورتی که اساسا شاهد تغییر سیاست‌ها و تعاملات سیاسی رئیس دولت دوازدهم در موارد مطرح شده یا کوتاه آمدن‌های وی نیستیم. همزمان شماری از چهره‌های جریان اصولگرا با ارایه سخنانی بر این باور هستند که حسن روحانی از رفتارهای زمان تبلیغات انتخابات دور شده و با پذیرش رای و نظر طیف اصولگرایان و هم‌نشینی با چهره‌های تاثیرگذار در میان شخصیت‌های اصولگرا به درک واقعی‌تر از سیاست نظام رو آورده است.

از منظری، می‌توان بخش‌هایی از کنش‌های رئیس دولت در سپهر عمومی را با توجه به گفته‌های شخص ایشان در ایام انتخابات مورد سنجش قرار داد و سیاست‌های بعدی وی را براساس همان ابلاغ‌ها مورد بازخوانی، از جمله معرفی وزیران، سیاست‌های وی درباره کنترل تورم و مهار قیمت ارزهای خارجی و. . . این فرض نیز در میان است که رئیس دولت در جهت دفاع از سیاست‌های خودش بعد از انتخابات به برخی محدودیت‌ها و آینده‌نگری‌ها و در نظر داشتن مصلحت‌ها اشاره کند و وضعیت فعلی را مثبت ارزیابی نماید، در واقع روحانی به چرخش و گردش به سوی راست و چپ معتقد نباشد و همان‌طور که در دیدار با اعضای شورای شهر تهران گفته بود: به عهد خود با مردم پایبند است. سخنی که نشان می‌دهد رئیس جمهور نیز به میزان واکنش‌ها و برخاستن صدای معترضان به موضع‌گیری‌های وی آشناست و مباحث جاری در نشریات کثیرالانتشار را دنبال می‌کند.

بحث چرخش به سمت جریان اصلاحات و یا گرایش‌های دوباره وی به جناح محافظه‌کار آنقدر برای ناظران رویدادهای اجتماعی و سیاسی از کشش برخوردار است که امکان بازگشت به عقب و بازخوانی مواضع رئیس جمهور در دوره‌های دیگر را نیز فراهم می‌کند، روزهای که نام حسن روحانی در کنار نامزدهای اصولگرا در مجلس شورای اسلامی قرار داشت تا مباحث دیگر؛ ولی سوالی دیگر مطرح است، آیا تغییر روش سیاست‌ورزی روحانی و هر کدام از چهره‌های نزدیک به دولت و چرخش آنان در میدان سیاسی تاثیری در پاسخ دادن به خواسته‌ها و مطالبات شهروندان دارد؟

مطالباتی از قبیل تضمین سپرده‌های مردم در موسسه‌های مالی با مجوز رسمی از بانک مرکزی، ایجاد اشتغال برای جوانان جویای کار و دقت روزافزون به انفجار جمعیت جوان، دقت داشتن به افزایش آسیب‌های اجتماعی از قبیل اعتیاد و مصرف داروهای روان‌گردان، پاسخ دادن به به نیازهای جوانان و فراهم آوردن شرایطی که از مهاجرت آنان به کشورهای دیگر جلوگیری صورت گیرد، حذف قوانین تبعیض آمیز درباره نحوه پذیرش دانشجویان در دانشگاه‌های کشور و شرایط استخدامی، بهبود فضای کسب و کار و کوتاه کردن دست دولت در بخش‌های غیرضروری و کاهش تصدی‌گری دولت و. . . همه این‌ مسائل بخش‌هایی از مطالبات شهروندان است. مردمی که با توجه به حرف‌های رئیس دولت و دیدن کارنامه اقتصادی دولت یازدهم برای مرتبه‌ای دیگر به سیاست‌های دولت رای دادند.

چنانچه دولت دوازدهم در پی پاسخ دادن به مطالبات شهروندان در زمان مناسب و این مهم را نیز متوجه باشد که‌تراکم درخواست‌های شهروندان در بلند مدت با آسیب‌ها و پیامدهای منفی در جامعه به همراه خواهد بود، گردش به هر سویی از طرف وی قابل توجیه و بلکه ارزش احترام گذاشتن دارد، در غیر اینصورت و چنانچه به اسم مصحلت و فراهم نبودن شرایط صدها مطالبه مردم به هیچ گرفته شود و جایی برای پرداختن به آنان نباشد، تفاوت نمی‌کند رئیس دولت به سمت راست یا چپ گردش کند؛ به نظر می‌رسد مهترین چالش شخص روحانی و دولت وی پاسخ دادن به خواسته‌های شهروندان است، نقد نیروهای نزدیک به جریان اصلاحات به کارگزاران اصلی دولت از چنین منظری است. آنچه مهمتر از گرایش سیاسی دولت‌مردان است، درک این نکته است که مطالبات مردم به سویی گردش نمی‌کند و نخواهد کرد، چنین مطالباتی هست تا مادامی که برای حل آن راه حل اساسی و کاربردی در نظر گرفته نشود.
منبع: بهارنیوز

نادر، سپنتا و دیگران!/طنز

طیبه رسول‌زاده- روزنامه بهار
دیگر همه چیز برایمان تکراری شده است. سال هاست که کار روزانه مان آمدن تا خیابان بهارستان و نشستن روی صندلی ریاست مجلس است. باز الان خوب است. دوره قبل که خیلی اذیت می‌شدم. یک بند باید این نماینده‌های قد و نیم‌قد را ساکت می‌کردم و سرجایشان می‌نشاندم. گاهی هم چند شکلات در جیبمان می‌ریختیم بلکه به بهانه آن سر جایشان بنشینند. ولی مجلس این دوره خیلی یک نواخت شده. همه یک جور فکر می‌کنند و یک جور رای می‌دهند. چه طور بشود که چالشی داشته باشیم. شلوغ کنشان عارف است. یک وقت هایی که خسته می‌شویم جایمان را می‌دهیم به مطهری و پزشکیان. طفلکی‌ها خیلی دوست دارند رئیس باشند. یک مدت بود هوس کرده بودیم روی صندلی نماینده‌ها آن پایین بنشینیم، ببینیم چه حسی دارد. دیروز که همه رفتند و کسی در مجلس نبود رفتیم پایین و یک دل سیر خوابیدیم. لعنتی این صندلی‌ها مثل صندلی کلاس درس است. آدم تا رویش می‌نشیند خوابش می‌گیرد.

دیروز چندتا از دوستان آمده بودند اصرار می‌کردند که شما در این راه پر رهرو یک حزب رهروان بزنید. دیدیم راست می‌گویند. این همه طرفدار پیدا کرده ایم. روحانی هم که در تیم خودمان است. بلکه این صندلی بلند را با صندلی خیابان پاستور عوض کردیم. داشتیم به این چیزها فکر می‌کردیم و از آن خنده‌های دلبرانه مان می‌زدیم که دوستان ما را به خودمان آوردند. قبول کردیم ولی گفتیم شلوغش نکنند که ملت ناگهان به حزب هجوم نیاورند و کار برایشان سخت شود.وقتی رفتند چون قول داده بودیم موضوع کاسپین و سپنتا نیکنام را به شدت پیگیری کنیم تلفن را برداشتیم. اول زنگ زدیم به موسسه کاسپین و بعد از سلام و احوال پرسی با عصبانیت گفتیم معلوم هست چیکار می‌کنید؟ کمی عجله هم بد نیست. گفتند: چشم. خیالمان راحت شد که به قولمان وفا کردیم. بعد شماره سپنتا را برایمان گرفتند. گفتیم: خانم سپنتا نیکنام؟ یک آقایی گوشی را برداشت و گفت: من آقای سپنتا هستم. خواستیم جمع و جورش کنیم. گفتیم بله. می‌دانستم. حالتان چطور است؟ زنگ زدم بگویم که ما پیگیر کار شما هستیم. فقط چند تا شغلی که برایتان در نظر گرفتیم در تهران است. رانندگی بلد باشید می‌توانید اینجا حداقل ماهی دو تومن درآمد کسب کنید.وسط مکالمه قطع شد. بعد هم دیگر گوشی را برنداشت. منشی گفت تازه بچه دار شده و دستش بند است. البته خیالمان راحت بود که پیشنهادمان را داده ایم. چند روز وقت می‌دهیم که درباره‌اش فکر کند.داشتیم یکی یکی مشکلات را حل می‌کردیم می‌رفتیم جلو که دبیر مجلس بدو بدو آمد گفت قاضی پور با خط‌کش افتاده دنبال نماینده‌ها که بزنندشون. گلابی هایش را از کشو میز برداشته‌اند و خورده اند. چشمشان زده بودیم. نمی‌گذارند یک دقیقه آرام بنشینیم. مرد کوه درد است.
منبع: بهارنیوز

جای خالی نگاهِ محمدجواد ظریف

محمد توکلی
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه  ایران در واکنش به وقایع اخیر در خاورمیانه و تلاش برخی طرف‌ها برای به راه انداختن آتش جنگ، مطلبی را منتشر کرده است که در بخشی از آن می‌خوانیم:  «هیچ بحرانی نیست که با دیپلماسی قابل حل نباشد» با نگاهی به الگوی رفتاری جریان میانه‌رو در حوزه سیاست خارجی شاهد آن هستیم که آنان در پرونده‌های مختلف از جریان گروگان‌گیری و اشغال سفارت آمریکا تا قطعنامه۵۹۸ و پایان جنگ، از مذاکرات هسته‌ای در دوران اصلاحات تا مذاکرات هسته‌ای اخیر که منجر به برجام شد همواره بر این اعتقاد بوده‌اند که در دنیای امروز یگانه راه حل بحران‌های مختلف در حوزه دیپلماسی مذاکره، مذاکره و باز هم مذاکره خواهد بود.

این نگاه از تابستان۹۲ و پس از یک دوره نسبتاً طولانی فشارهای خارجی حاصل از تحریم، با انتخاب مردم در انتخابات۹۲ سکاندار دستگاه دیپلماسی کشور شد. پرونده پیچیده و چند لایه هسته‌ای با در دستور کار قرار دادن همین الگوی مطرح شده از سوی ظریف که دیپلماسی را راه حل همه بحران‌ها می‌داند در اختیار دیپلمات‌ها قرار گرفت و پس از گذشت کمی بیش از دو سال به برجام منتهی شد. توافقی که برخلاف تبلیغات بی اساس تندروهای داخلی نه شکستی برای ایران بلکه یک پیروزی بزرگ و تاریخی برای کشورمان بود. لغو شش قطعنامه تحریمی سازمان ملل که تمامی کشورهای جهان مشغول اجرای آن بودند و توقف «تحریم‌های فلج‌کننده» آمریکا گوشه‌ای از دستاوردهای برجام است.

پس از مختومه شدن پرونده هسته‌ای به طور طبیعی و بر اساس همان الگوی مدنظر میانه‌روها در حوزه سیاست خارجی می‌بایست به سراغ پرونده‌های باز دیگر در این حوزه می‌رفتیم. پرونده‌هایی که با وجود آنکه در ظاهر ارتباطی با تحریم‌های رفع شده با برجام نداشتند اما به طور منطقی اثرات منفی خود را بر اجرای توافق اتمی میان ایران و کشورهای ۵+۱ می‌گذاشتند. این نکته که به دفعات چه در حین مذاکرات و چه پس از به ثمر رسیدن برجام از سوی مسئولان ارشد کشور و دستگاه دیپلماسی مطرح می‌شد به هر دلیلی آنچنان مورد توجه قرار نگرفت و در نهایت به مرحله‌ای رسیدیم که پرونده‌های باز موجود میان ایران و غرب در حال تحت‌الشعاع قرار دادن دستاوردهای برجام است.

نگاهِ ظریف به بحران‌ها که راه مواجهه با آن‌ها را در گرو توجه به دیپلماسی می‌داند امروز و در بحران منطقه بیش از پیش احساس می‌شود. امروز و در زمانی که هر لحظه شاهد اتفاق تنش‌آفرین تازه‌ای در کشورهای خاورمیانه هستیم فرصتی برای ماجراجویی و تصمی‌گیری‌های احساسی نیست. در نتیجه می‌بایست از تجارب گذشته – مثلا از وقایعی که به تهاجم رژیم بعث به ایران ختم شد – درس گرفت و دست دیپلمات‌های میانه‌رو را در تصمیم‌گیری در این بخش بیش از پیش بازگذاشت. مطلب آخر آنکه گاهی جای خالی نگاهِ ظریف در اقدامات و اظهارات رییس‌جمهور روحانی و حتی شخصِ ظریف هم دیده می‌شود که چنین امری چندان قابل فهم نیست. صلح‌دوستان و میانه‌روهای ایرانی امیدِ امروزشان به دستان توانمند ظریف و روحانی است تا با همان الگویی که سایه جنگ را با برجام از کشور دور کردند این بار هم با همان الگوی موفق نگرانی‌های موجود در جامعه را رفع کنند. این توان بالقوه، در این دو چهره با تحربه عرصه پرمخاطره سیاست خارجی وجود دارد، به امید بالفعل شدن آن با هماهنگی سایر تاثیرگذاران بر تصمیمات.
منبع: بهارنیوز

هلهله برای گردش به راست روحانی

روزنامه بهار: از برگزاری انتخابات دوازدهم ریاست‌جمهوری در ۲۹ اردیبهشت نزدیک به شش ماه می‌گذرد و بسیاری از ناظران سیاسی کشور این روزها از نشانه‌های چرخش رئیس‌جمهور نسبت به وعده‌های خود سخن می‌گویند. حسن روحانی که در سخنرانی‌های انتخاباتی خود تندترین انتقاد‌ها را مطرح می‌کرد و وعده پشت وعده در ذهن رای‌دهندگان مطالبات اصلاح‌طلبانه را «تیک» می‌زد، پس از موفقیت در انتخابات با انتصاب‌ها و انتخاب های انتقاد آمیز در میان وزرا و بسیاری دیگر از مدیران ارشد دولت، عدم به کارگیری زنان در مقام وزارت و بسیاری از سطوح بالای مدیریتی دولت و بی‌توجهی به مطالبات زنان در عرصه‌های گوناگون، بی‌توجهی به مطالبات اقلیت‌ها به خصوص اهل سنت که با جمعیتی بالغ بر ۷ میلیون نفر بزرگترین اقلیت مذهبی کشور را تشکیل می‌دهند، فاجعه لایحه نظام جامع رسانه‌ای و بسیاری دیگر از موارد وعده داده شده که سیاهه آنها بسیار بیش از این سطور می‌طلبد؛ به علاوه جمع شدن زبان رئیس جمهور در انتقاد از برخی رفتارهای فراقانونی برخی نهادها، شواهد ناظران سیاسی را تکمیل کرد که تاکتیک خود را تغییر داده و باید انتظار داشته باشیم که محافظه کارانه از کنار این خیل وعده های برزمین مانده و مطالبات تلنبار شده گذر کند. این محافظه کاری و هم راستایی با جریان اصولگرا در ماه های اخیر که با دیدار برخی اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز به عنوان یکی از تشکل های سیاسی تاثیرگذار اصولگرا و وعده رئیس جمهور برای بازگشت به جامعه روحانیت در برابر بی توجهی به جریانات اصلاح‌طلب نیز گمان‌ها را در جهت تایید «گردش به راست روحانی» تقویت کرده است. موضوعی که اصولگرایان را مسرور و اصلاح‌طلبان را به دو دسته منتقد این رفتارها و یا توجیح گر آن تقسیم کرده است.

روحانی سردمدار راست
حمیدرضا حاجی‌بابایی یکی از موسسین جمنا و وزیر کابینه احمدی‌نژاد یکی از اصولگرایانی است که در واکنش به این موضوع می‌گوید: «اخیراً به آقای کواکبیان گفتم که «شما اصلاح‌طلبان خبر ندارید، آقای روحانی آنقدر اصولگراست که حتی به عنوان مدافع حرم می‌خواهد به سوریه برود! شما اصلاح‌طلبان غصه تفرقه بین ما اصولگرایان و روحانی را نخورید!» یا حسین کنعانی مقدم دیگر فعال سیاسی اصولگرا است که در این ارتباط می‌گوید: آقای روحانی در مقطعی با ائتلاف با اصلاح‌طلبان و کارگزاران توانست رای بیاورد. اما در دور دوم بیشتر تمایل دارد به اصل خود یعنی اصولگرایی بازگردد. دبیر کل حزب سبز ایران همچنین می‌افزاید: اصلاح‌طلبان توقع داشتند که آقای روحانی در دور دوم امور را به دست آنها بسپارد اما در موضوع انتخاب وزرا معلوم شد چنین اتفاقی قرار نیست بیفتد و بنابراین اختلافات افزایش پیدا کرد. بنابراین این فاصله معنادار بین آقای روحانی و حامیان او به وجود آمد. حمید رضا ترقی عضو ارشد موتلفه نیز اگرچه تلاش می‌کند این تغییر رویه را به نام گردش به راست ننامداما خوشحالی خود را از فاصله روحانی و اصلاح‌طلبان مخفی نمی‌کند و اینگونه ابراز عقیده می‌کند: «موضع گیری های آقای روحانی با مواضع اصلاح‌طلبان فاصله پیدا کرده است. اصلاح‌طلبان این انتظار را دارند که آقای روحانی دربست در اختیارشان و تابع آن‌ها باشد. اما آقای روحانی شخصیت مستقلی از اصلاح‌طلبان دارد. به همین دلیل آقای روحانی در بعضی از موضع گیری ها، خلاف نظر اصلاح‌طلبان صحبت می کند و همین باعث عصبانیت اصلاح‌طلبان از رئیس‌جمهور شده است.»

البته فعالین اصولگرا در این میانه تنها نیستند و رسانه های تندرو این جریان و گردانندگان انها نیز به خوبی خط در حال پی گیری خط مورد نظر بزرگان خود هستند. همین چند روز پیش بود که عبداله گنجی، مدیرمسئول روزنامه تندرو جوان طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود موضوع گردش به راست روحانی را تحلیل کرد و با تمام توان تلاش کرد بگوید روحانی هیچ گاه از اصولگرایان فاصله هم نگرفته چه رسد که بخواهد به اصلاح‌طلبان نزدیک شود و در نهایت تحلیل خود را اینگونه به پایان می‌برد: «آنچه درست است و در معنا و تعاملات می‌توان قضاوت کرد اینکه روحانی همچنان از سردمداران راست است. مشی او آدم را یاد بازرگان می‌اندازد نه تاج‌زاده. البته اصولگرایی معادل راستگرایی نیست و راست‌ها همان کسانی هستند که سکولار‌های افراطی به آنان «اصولگرایان معتدل» می‌گویند. لاریجانی، باهنر، ناطق و… پدران راست هستند و همراهان روحانی. اصولگرایان نه روحانی را اصولگرا می‌دانند و نه می‌پذیرند و روحانی نیز نسبت به آنان اینگونه فکر می‌کند. اما وقتی تاج‌زاده می‌گوید روحانی باهوش‌تر از این است که به راست بپیچد روحانی خواهد گفت: عجب شانسی داریم ما! کس دیگری نیست از ما دفاع کند؟ قطعا روحانی راستگرایان سلف را برای همراهی، بر بدنامان ترجیح خواهد داد. روحانی مصداق واقعی یک راستگراست، اما چرخ چپ‌ها را که بعد از ۸۸ پنجر شده بود پنجرگیری موقت کرد و بدون اینکه بنزین هم درون آن بریزد تا در پاستور سوار شد. بله روحانی در دوشیدن چپ با هوش است!»

فارس و تحقق آرزوی شیرین
این‌ها البته تمام ماجرا نیست و سخنان روحانی در ارتباط با مذاکره با آمریکا نیز دستمایه خوبی برای اصولگرایان و رسانه هایشان ایجاد کرد که بگوید، «ببینید روحانی و دولتش تغییر کرده است». خبرگزاری اصولگرای فارس دوشادوش بسیاری دیگر از رسانه‌ها و فعالین این جریان سیاسی در این نمونه اخیر نیز نشان دادند برای چنین مواقعی چقدر منتظر مانده است. این خبرگزاری تندور اصولگرا در تصدیق مورد پیش گفته، روز گذشته در مطلبی با عنوان «رویکرد دولت تدبیر درباره آمریکا در مسیر دوربرگردان» با اشاره به برخی رفتارهای دولت در ماه های اخیر و متناظر گرفتن آنها با تغییر رویکرد سیاست خارجی دولت دوازدهم، نوشت: «رئیس جمهور که برای تکمیل کابینه به بهارستان رفته بود، رویه خود مبنی بر محترمانه سخن گفتن با آمریکا را کنار نهاد و آشکارا، کنایه زدن را در دستور کار قرار داد: «اگر آمریکا یک رژیم هم باشد، این تعهد یک رژیم در برابر یک نظام بزرگ به نام جمهوری اسلامی ایران است….»

این خبرگزاری در ادامه آورد: «روحانی به این بسنده نکرد و کلیدواژه ای را به کار برد که فردای آن روز، بر تارک بسیاری از روزنامه های صبح نشست: «امروز آمریکایی‌ها به بعضی از کشورهای شرق آسیا پیغام مذاکره می‌دهند؛ مگر دیوانه شدند که با شما مذاکره کنند.» و از این سخنان رئیس جمهور آنچه که از رفتارهای دولت در ماه های اخیر آورده بود، به این رسید که: در حالی که مذاکره، دال مرکزی گفتمان روحانی در سراسر دولت یازدهم بود، حال باید بررسی کرد که کدام اتفاق یا اتفاقات باعث شده که او، مذاکره را دیوانگی بداند. لحن و ادبیات این روزهای روحانی نسبت به آمریکا، به گونه ای است که گویی او از راهی طولانی و پرپیچ و خم بازگشته و اکنون، خسته و زخم خورده در انتهای مسیری قرار دارد که قدم نهادن در آن را برای دیگران، «دیوانگی» می‌خواند.» و از پس این همه نویسنده مطلب خبرگزاری تندرو فارس سئوالاتی این چنین مطرح می‌کند: «حسن روحانی از چه راهی برگشته؟ راز رویکردهای متفاوت دولت دوازدهم که به نشانه‌هایی از آن اشاره شد چیست؟ رئیس جمهور، دیگران را از گام نهادن در کدام مسیر نهی می‌کند؟» ادامه این مطلب بازگشت تاریخی دارد به تمام هشدارهای اصولگرایان تندرو در موضوع سیاست خارجی دولت یازدهم و بی توجهی و ایستادگی روحانی در برابر آنها اما نکته ای بس جالب توجه را نگارنده در انتهای این مطلب آورده که بیش از هرچیز گویای سرور تندروها از تغییر رویکردهای روحانی است، آنجا که نگارنده فارس می‌نویسد: « امروز اما روحانی از یک «راه طی شده» سخن می‌گوید و اگر چه ۴ سال عمر دولت او و ملّت ایران پای بدست آمدن تجربه‌ای ذی‌قیمت و تاریخی برای او ریخته شد، اما به هر تقدیر تغییرجهت کنونی او را باید به فال نیک گرفت و از آن استقبال کرد. آنچه به عنوان نشانه‌های این تغییر مطرح شد، شاید نشانه‌هایی چندان قوی و کافی به نظر نرسد و تا نقطه مطلوب فاصله داشته باشد، اما نباید فراموش کرد که این هنوز آغار راه است و باید به روحانی و تیمش فرصت داد.»
منبع: بهارنیوز

تمام نکاتی که باید در مورد روغن زیتون بدانید

فواید درمانی روغن زیتون جلوگیری از ابتلا به سرطان با روغن زیتون تقویت مو با روغن زیتون پیشگیری از دیابت با روغن زیتون

روغن زیتون، یکی از بهترین روغن های موجود در بازار می باشد که از طرفدارهای بسیاری هم برخوردار است. این روغن علاوه بر طعم خوبی که دارد دارای فواید درمانی بسیاری می باشد و حتما باید روغن زیتون را در برنامه غذایی خود جای بدهید. مصرف این روغن ابتلا به سرطان را در افراد به صورت چشمگیری کاهش می دهد.

روغن زیتون، عصاره میوه زیتون بوده و یکی از پرطرفدارترین روغن‌های گیاهی است که نه تنها طعم خوبی دارد، بلکه سرشار از خاصیت است. تمام چربی‌هایی که می‌خوریم بد نیستند و در واقع لازم است در برنامه غذایی خود حتما مقداری چربی، بگنجانیم چرا که چربی‌ها، کمک خوبی برای جذب مواد غذایی در بدن هستند.

برخی چربی‌ها به سلامت بدن کمک می‌کنند و برخی دیگر، موجب بیماری‌ می‌شوند، پس باید نوعی از چربی را انتخاب کنیم که سلامت بدن را تضمین کند که روغن زیتون نیز، از همین دسته است.

مدیر گروه تحقیقات صنایع غذایی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان‌شرقی اظهار کرد: روغن زیتون، سلامت شریان‌ها را تأمین می‌کند.

«محرمعلی برخورداری» خاطرنشان کرد: روغن زیتون دارای آنتی‌اکسیدان‌های قوی مثل پلی‌فنول‌ها و فلاوونوئیدها است که این آنتی‌اکسیدان‌ها باعث کاهش پراکسیداسیون چربی‌ها در بدن و به‌دنبال آن کاهش استرس اکسیداتیو می‌شوند، در نتیجه بدن را از صدمه رادیکال‌های آزاد حفظ می‌کند و بدین طریق باعث کاهش ابتلا به انواع سرطان‌، بخصوص سرطان پوست، روده و سرطان پستان در زنان می‌شود.

وی روغن زیتون را نوع خوب چربی دانست و ادامه داد: روغن زیتون حاوی چربی اشباع نشده است که نوع خوب چربی محسوب می‌شود. چربی‌های اشباع نشده، سطح کلسترول بد خون( LDL ) را کاهش داده و باعث افزایش سطح کلسترول خوب خون ( HDL ) می‌شوند.

وی یادآور شد: زیتون با داشتن چربی نسبتاً بالا، میوه‌ای غیرمعمولی محسوب می‌شود. زیتون محتوی ۱۱ تا ۱۵ درصد چربی است. ۷۴ درصد از چربی موجود در زیتون از نوع اسید اولئیک است که جزو اسیدهای چرب تک‌سیرنشده است. اسید اولئیک جزو مواد اصلی تشکیل‌دهنده‌ی روغن زیتون است و فواید زیادی برای سلامتی دارد. کاهش التهابات، کاهش خطر بیماری‌های قلبی و مبارزه با سرطان، جزو خواص روغن زیتون برای سلامتی هستند.

وی از امتیازات بالای روغن زیتون گفت و افزود: یکی از امتیازات بزرگ روغن زیتون نسبت به دیگر روغن‌ها،‌ استفاده از آن به صورت خام و تصفیه نشده است. از اینرو، این روغن سرشار از ویتامین E, D, C, B2, B1, A و K است.

برخورداری با اشاره به تأثیرات روغن زیتون برای مو خاطرنشان کرد: روغن زیتون به موها نرمی و لطافت خاصی می‌بخشد و باعث تقویت مو می‌شود.

عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان‌شرقی نیز اظهار کرد: روغن زیتون تنها روغنی است که توسط معده بسیار خوب تحمل می شود. در واقع روغن زیتون عملکرد محافظتی برای معده داشته و این ارگان را از زخم و التهاب محافظت می‌کند.

«جابر سلیمانی» با اشاره به میزان انرژی موجود در روغن ریتون افزود: روغن زیتون مانند سایر چربی‌ها، ۹ کیلو کالری انرژی دارد و به نظر می‌رسد که مصرف آن باعث چاقی می‌شود. اما ثابت شده رژیم غذایی غنی از روغن زیتون بیشتر از غذاهای کم چرب به کاهش وزن کمک می‌کند، پس یکی دیگر از خواص روغن زیتون درمان چاقی است و در واقع آنچه در بروز چاقی مؤثر است، نوع چربی مصرف شده است، نه مقدار چربی موجود در غذا.

وی خاطرنشان کرد: نقش روغن زیتون در پیشگیری از ابتلا به بیماری‌های قلبی از مدت‌ها پیش اثبات شده است. دانشمندان دریافته‌اند که در روغن زیتون نوعی آنتی‌اکسیدان وجود دارد که سلول‌های قرمز خون را از صدمه دیدن محافظت می‌کند، بدین ترتیب که مصرف دو قاشق غذاخوری روزانه به مدت یک هفته سبب کاهش چشمگیر کلسترول و افزایش آنتی‌اکسیدان‌های خون می‌شود.

سلیمانی ادامه داد: روغن زیتون، صفرابرست و باعث تخلیه کیسه صفرا می‌شود، به این ترتیب که انقباض کیسه صفرا و تولید نمک‌های صفراوی را در کبد تحریک کرده و در نتیجه دفع کلسترول را از طریق صفرا افزایش می‌دهد و از ایجاد سنگ‌های صفراوی جلوگیری می‌کند.

این کارشناس صنایع غذایی و عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان‌شرقی یادآور شد: روغن زیتون دارای سدیم، ویتامین A و E و آهن است.

وی روغن زیتون را روغن زیبایی دانست و افزود: روغن زیتون را روغن زیبایی هم می‌نامند، چون از طریق اسیدهای چربی که دارد سلول‌ها را به صورت یکدست در کنار هم قرار داده و موجب ساخت عروق بیشتر در کنار سلول‌های پوستی می‌شود. افزایش خونرسانی به این سلول‌ها، پوست را صاف‌تر و درخشنده‌تر می‌کند.

سلیمانی از تکمیل شدن فواید روغن زیتون با استفاده موضعی آن گفت و تاکید کرد: فواید روغن زیتون با استفاده موضعی آن تکمیل می‌شود، چون این روغن به‌علت داشتن انواع اسیدهای چرب اشباع نشده می‌تواند نسبت کلسترول خون را کاهش دهد و از لخته شدند خون جلوگیری کند و علاوه بر آن میزان قند و انسولین را نیز متعادل کند.

براساس این گزارش، روغن زیتون دارای اثرات محافظتی در برابر بسیاری از عوامل خطرساز بیماری‌های قلبی- عروقی از جمله دیابت، فشارخون بالا، کلسترول بالا و چاقی بوده و مصرف آن موجب کاهش سکته‌های قلبی و مغزی می‌شود. افزودن مقادیر زیادی روغن زیتون به رژیم غذایی در برابر آسیب سلولی که می‌تواند به سرطان منجر شود، اثر محافظتی دارد.

منبع: ایسنا


منبع: دکتر سلام

مردان ایرانی بیشتر از زنان دچار مرگ و میر می شوند

چرا زنان نسبت به مردان بیشتر چاق هستند آمار مرگ و میر در ایران آمار چاقی در ایران

آمار مرگ و میر مردان نسبت به زنان در ایران بیشتر است. این آمار در حالی می باشد که بروز بیماری های مانند دیابت در زنان نسبت به مردان بیشتر است و همچنین چاقی میان زنان ۳۰ درصد می باشد، یعنی یک چهارم جمعیت ایران دچار چاقی هستند و زنان بیشتر از مردان دچار چاقی می باشند.

نایب ریئس کمیته ملی بیماری‌های غیرواگیر وزارت بهداشت برخی تفاوت‌ها میان بیماری‌های زنان و مردان را تشریح کرد.

دکتر محمدباقر لاریجانی در نشست وزیر بهداشت با معصومه ابتکار معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده با بیان اینکه میان زنان و مردان در حوزه بیماری‌های غیرواگیر تفاوت‌هایی وجود دارد، گفت: کمیته‌ای در وزارت بهداشت برای پیگیری موضوعات مرتبط با بیماری‌های غیرواگیر ایجاد شده که اهداف متعددی را اعم از کاهش مرگ و میر، کاهش چاقی و … دنبال می‌کند.

وی با بیان اینکه در حال حاضر اطلاعات ۲۹۰ بیماری و ۶۰ عامل خطر را در تمام کشور داریم، افزود: در کشور ما میزان مرگ و میر در مردان بیش از زنان است. این در حالیست که میزان بروز برخی بیماری‌ها مانند دیابت در زنان بیشتر از مردان بوده است. همچنین درصد شیوع چاقی در زنان ۳۰ درصد است. یعنی یک چهارم جمعیت کشور ما چاقند و زنان نیز بیش از مردان چاق هستند.

وی با بیان اینکه سیر فزاینده بیماری دیابت را در زنان شاهدیم گفت: وضعیت زنان از نظر شیوع دیابت بدتر از مردان است. همچنین ۳۰ درصد جمعیت ما مبتلا به فشارخون هستند که این بیماری در جمعیت زنان بیشتر است. در عین حال یک چهارم کشور ما از افزایش چربی خون رنج می‌برند که در این میان این بیماری زنان بیشتری را درگیر کرده است.

لاریجانی با بیان اینکه ۹۰ درصد جمعیت کشور فعالیت فیزیکی ندارند و این میزان در زنان بسیار بیشتر است، گفت: زنان فکر می‌کنند کارِ خانه نوعی فعالیت فیزیکی است، اما چنین تصوری اشتباه است. باید توجه کرد که کافی نبودن فعالیت فیزیکی مشکل تمام جمعیت کشور ماست؛ به طوریکه در تمام افراد اعم از دانش آموز تا افراد سالخورده وضعیت فعالیت فیزیکی نامناسب است. در عین حال میزان شیوع چاقی و دیابت در مدارس هم بالا رفته است.

وی با بیان اینکه در برخی استان‌ها تفاوت چشمگیری میان بیماری‌های زنان و مردان وجود دارد، گفت: باید به طور جدی در حوزه سلامت بانوان کار کنیم. ما در پیوست NCD اطلاعاتی داریم که نشان می‌دهد وضعیت سلامت روان در زنان مناسب نیست و حتی در برخی ریسک‌فاکتورها مانند سیگار کشیدن شاهدیم که در زنان در حال افزایش است. بنابراین باید اقدامات موثری در این زمینه انجام دهیم.

در بخش دیگری از این مراسم دکتر ساره محمدی – مشاور وزیر بهداشت در امور زنان، گفت: میزان امید به زندگی زنان ۷۴ سال است. همچنین ۱۰ درصد جامعه دختران ما زیر ۶ سال، ۲۰ درصد دانش آموز و ۲۰ درصد جوان هستند. همچنین بیشترین جمعیت زنان ما را افراد میانسال تشکیل می‌دهند که ۴۱.۷ درصد را به خود اختصاص می‌دهند و ۹.۵ درصد زنان ما نیز سالمندند.

وی با بیان اینکه میزان امید به زندگی در زنان سالمند رو به افزایش است، ‌ گفت: بیماری‌های قلبی – عروقی، سرطان‌ها و حوادث به ترتیب از جمله علل مرگ و میر زنان در کشور محسوب می‌شود که در برخی از آنها عوامل زمینه‌ای مانند فشار خون، دیابت و چاقی نیز موثر است.

محمدی ادامه داد: بار اصلی سرطان‌ها در زنان بر عهده سرطان «برس» و دهانه رحم است. در عین حال درباره میزان مرگ و میر مادران در سال ۸۶ شاهد بودیم که در هر ۱۰۰ هزار نفر میزان مرگ و میر مادران ۲۴.۷ درصد بوده است که این میزان در سال ۹۵ به ۱۸.۱ درصد رسیده است.

وی با اشاره به برخی علل ناتوانی زنان، گفت: بیماری‌ها، اختلالات روانی، مشکلات تغذیه‌ای و یائسگی از جمله علل ناتوانی زنان به شمار می‌آیند. در عین حال بالا بودن نرخ روزانه مصرف قلیان و سیگار و فعالیت جسمی ناکافی در میان زنان نگران کننده است.

محمدی با اشاره به برخی اولویت‌ها در حوزه سلامت زنان، گفت: کاهش و پیشگیری از بیماری‌های قلبی و عروقی به ویژه سکته مغزی، پیشگیری از سرطان‌ها به ویژه سرطان پستان، کاهش اختلالات روانی به ویژه افسردگی و پیشگیری از بیماری‌های اسکلتی به ویژه پوکی استخوان، برخی از این اولویت‌ها هستند. همچنین اصلاح شیوه زندگی، پیشگیری از رفتارهای پرخطر، استقرار نظام مراقبت از سلامت جوانان، ارتقاء دانش عمومی، ارائه خدمات باروری سالم، آموزش‌های هنگام و پس از ازدواج، ارائه خدمات سلامت جنسی و خانواده، افزایش آگاهی عمومی در جهت پیشگیری از ناباروری و سقط، استقرار و گسترش کیفی خدمات سالمندان، پیگیری برنامه‌های ترویج تغذیه با شیر مادر و … نیز از جمله مهم‌ترین اولویت‌ها در این حوزه هستند.

منبع: ایسنا


منبع: دکتر سلام

فروش مرموز ۴ میلیون اونس طلا باعث سقوط قیمت جهانی طلا شد

حدود ۴۰ هزار قرارداد که هرکدام دقیقا نشان‌دهنده معامله ۱۰۰ اونس طلا بود، در بازه زمانی ۱۰ دقیقه معامله شدند. این باعث آغاز هجوم به فروش شد و قیمت‌ها ۱.۱ درصد سقوط کرد.

فروش مرموز 4 میلیون اونس طلا باعث سقوط قیمت جهانی طلا شدپول‌نیوز – تاجرانی که حدود ۴ میلیون اونس طلا را ظرف چند دقیقه جابه‌جا کردند باعث شدند خواب از سر این فلز گران‌بها بپرد.
پس از ساعت ۱۱ صبح شنبه در بورس کومکس نیویورک، حدود ۴۰ هزار قرارداد که هرکدام دقیقا نشان‌دهنده معامله ۱۰۰ اونس طلا بود، در بازه زمانی ۱۰ دقیقه معامله شدند. این باعث آغاز هجوم به فروش شد و  قیمت‌ها ۱.۱ درصد سقوط کرد.

این معامله‌ها بازاری را لرزاند که در ۶۰ روز اخیر نوسانات آن نزدیک به کمترین مقادیر خود از ۲۰۰۱ تا کنون باقی مانده بود. از اوایل امسال طلا به سختی توانسته است توالی سود خود را ادامه دهد چراکه چشم‌انداز افزایش هزینه‌های وام‌گیری تقاضا برای سرمایه‌های بدون بهره مثل طلا را محدودتر می‌کند.

میگوئل پرز سانتالا، مدیر فروش و بازاریابی هریوس متال نیویورک در تماسی تلفنی گفت: ما هیچ خبر و اتفاقی را مشاهده نکردیم که باعث افت ۱۰ دلاری قیمت طلا شود اما این اتفاق افتاد. این اتفاق به دست کسی افتاد که دارایی عظیمی دارد که می‌تواند باعث حرکت بازار به جهت مورد نظر او شود.

تبادلات به افت بازار شتاب داد. ظرف نیم ساعت حجم قراردادها به رقم ۶۳۳۸۴ عدد رسید. در ساعت ۱:۴۶ دقیقه بعد از ظهر شنبه، قراردادهای پیش‌خرید برای تحویل در ماه سپتامبر ۱ درصد پایین‌تر و در قیمت ۱۲۷۴.۲۰ دلار برای هر اونس، بسته شد. اگر تاجران مرموز در آن نیم ساعت همین قیمت تثبیت شده را هم برای قراردادها پرداخت می‌کردند (که چنین احتمالی وجود ندارد)، ارزش این قراردادها بالغ بر ۸ میلیارد دلار می‌شد.

در ماه‌های گذشته بازار فلزات گران‌بها شاهد معاملات مرموز مشابهی بوده است.

در ماه گذشته قراردادهایی که دربرگیرنده بیش از ۲ میلیون اونس طلا بود، تنها ظرف ۵ دقیقه به فروش رسید و قیمت‌ها را بالاتر برد. ۲ ماه قبل از این قراردادهایی با مقدار مشابه تنها ظرف ۱ دقیقه معامله شدند و باعث جهش در قیمت این فلز گران‌بها شدند. در ماه جون بازار شاهد این بود که تجارت بیش از ۱.۸ میلیون اونس فقط ظرف یک دقیقه صورت گرفت.


منبع: پول نیوز

بروکسل: برای شکست برگزیت آماده هستیم

بروکسل: برای شکست برگزیت آماده هستیمپول‌نیوز – مذاکره‌کننده اتحادیه اروپا در مسأله خروج بریتانیا گفت که همه باید آماده شکست این مذاکرات بوده و برای آن برنامه داشته باشند.
میشل بارنیه مذاکره کننده اتحادیه اروپا برای مسأله برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) گفت بروکسل برنامه‌های احتمالی شکست مذاکرات را طراحی کرده است.

به نوشته روزنامه گاردین، بارنیه که اخیرا به لندن دو هفته فرصت داده تا برنامه‌های مالی خروج را به طور شفاف بیان کند، در گفت‌وگو با روزنامه فرانسوی دیمانش گفت شکست مذاکرات برگزیت گزینه دلخواه نیست اما امکان آن وجود دارد.

بارنیه همچنین گفت، همه شامل کشورهای عضو اتحادیه اروپا و بازرگانان و شرکت‌های تجاری باید برای شکست برگزیت برنامه داشته باشند و افزود در تاریخ ۱۹ مارس ۲۰۱۹ که روز پایانی مذاکرات برگزیت تعیین  شده، به بریتانیا با دید کشور سوم نگاه می‌شود.

این اظهارات در حالی بیان شد که ترزا می نخست وزیر بریتانیا فشارهای زیادی را در رابطه با برگزیت در داخل کشور متحمل شده است.

تا کنون بیش از ۵ دور مذاکرات برگزیت برگزار شده اما هنوز لندن و بروکسل به توافقی در زمینه برنامه‌های مالی خروج و روابط دو طرف بعد از آن دست نیافته‌اند.

مردم بریتانیا(انگلیس، ولز، ایرلندشمالی و اسکاتلند) سال ۲۰۱۶ رای به خروج از اتحادیه اروپا دادند و با شروع مذاکرات خروج در مارس ۲۰۱۷، دو سال فرصت دارند به توافقی برای جدایی از بروکسل دست یابند.


منبع: پول نیوز