فرزندان فرمالن از دیدن نام پدرشان در ترکیب اصلی بارسا هیجان زده می شوند (فیلم)

شی نورانی در شمال غرب کشور (عکس) صعب العبور بودن منطقه رگ سفید خوزستان و سختی عملیات مهار چاه ۱۴۷ (فیلم) تیزر برنامه “ویدئو چک” (فیلم) طرز تهیه ساندویچ بستنی آناناسی کارمندان چندبرابر کاسب‌ها مالیات می پردازند؟ بازدید رییس قوه قضاییه از مناطق زلزله زده کرمانشاه (عکس) رونمایی از چهره‌های نوجوان فیلم «دِرِساژ»اولین ساخته پویا بادکوبه (فیلم) آتش سوزی عمدی جان دختربچه یزدی را گرفت دلار کاهشی و سکه افزایشی شد (+جدول) ارگ بم ١۴ سال پس از زلزله (عکس)

آقای بطحایی! نگذارید بچه های ما بردگان دنیای فردا شوند  (۳۴ نظر)

جشنواره وب ایران؛ اگر تمایل دارید می توانید به عصر ایران رأی دهید (+لینک)  (۳۳ نظر)

ای کاش کسی در دنیا متوجه این ماجرا نشود/ به دختر بچه ۱۰ ساله چه کار دارید؟!  (۳۲ نظر)

“جاخالی” دادن ایران در حمایت عملی از مسلمانان میانمار!  (۳۲ نظر)

آزادی زنان در عربستان؛ مقدمه خشونت بیشتر آل سعود در خاورمیانه  (۲۸ نظر)

پلیس تهران: دستگیری ۲۱۶ نفر در طرح مقابله با اراذل و اوباش (+عکس)  (۱۵ نظر)

چه کسی ما را نجات خواهد داد؟  (۱۳ نظر)

زندگی به سبک جدید در جامعه عربستان (+آلبوم تصویری)  (۱۱ نظر)


منبع: عصرایران

رونمایی از چهره‌های نوجوان فیلم «دِرِساژ»اولین ساخته پویا بادکوبه (فیلم)

شی نورانی در شمال غرب کشور (عکس) صعب العبور بودن منطقه رگ سفید خوزستان و سختی عملیات مهار چاه ۱۴۷ (فیلم) تیزر برنامه “ویدئو چک” (فیلم) طرز تهیه ساندویچ بستنی آناناسی کارمندان چندبرابر کاسب‌ها مالیات می پردازند؟ بازدید رییس قوه قضاییه از مناطق زلزله زده کرمانشاه (عکس) رونمایی از چهره‌های نوجوان فیلم «دِرِساژ»اولین ساخته پویا بادکوبه (فیلم) آتش سوزی عمدی جان دختربچه یزدی را گرفت دلار کاهشی و سکه افزایشی شد (+جدول) ارگ بم ١۴ سال پس از زلزله (عکس)

آقای بطحایی! نگذارید بچه های ما بردگان دنیای فردا شوند  (۳۴ نظر)

جشنواره وب ایران؛ اگر تمایل دارید می توانید به عصر ایران رأی دهید (+لینک)  (۳۳ نظر)

ای کاش کسی در دنیا متوجه این ماجرا نشود/ به دختر بچه ۱۰ ساله چه کار دارید؟!  (۳۲ نظر)

“جاخالی” دادن ایران در حمایت عملی از مسلمانان میانمار!  (۳۲ نظر)

آزادی زنان در عربستان؛ مقدمه خشونت بیشتر آل سعود در خاورمیانه  (۲۸ نظر)

پلیس تهران: دستگیری ۲۱۶ نفر در طرح مقابله با اراذل و اوباش (+عکس)  (۱۵ نظر)

چه کسی ما را نجات خواهد داد؟  (۱۳ نظر)

زندگی به سبک جدید در جامعه عربستان (+آلبوم تصویری)  (۱۱ نظر)


منبع: عصرایران

تیزر برنامه "ویدئو چک" (فیلم)

شی نورانی در شمال غرب کشور (عکس) صعب العبور بودن منطقه رگ سفید خوزستان و سختی عملیات مهار چاه ۱۴۷ (فیلم) تیزر برنامه “ویدئو چک” (فیلم) طرز تهیه ساندویچ بستنی آناناسی کارمندان چندبرابر کاسب‌ها مالیات می پردازند؟ بازدید رییس قوه قضاییه از مناطق زلزله زده کرمانشاه (عکس) رونمایی از چهره‌های نوجوان فیلم «دِرِساژ»اولین ساخته پویا بادکوبه (فیلم) آتش سوزی عمدی جان دختربچه یزدی را گرفت دلار کاهشی و سکه افزایشی شد (+جدول) ارگ بم ١۴ سال پس از زلزله (عکس)

آقای بطحایی! نگذارید بچه های ما بردگان دنیای فردا شوند  (۳۴ نظر)

جشنواره وب ایران؛ اگر تمایل دارید می توانید به عصر ایران رأی دهید (+لینک)  (۳۳ نظر)

ای کاش کسی در دنیا متوجه این ماجرا نشود/ به دختر بچه ۱۰ ساله چه کار دارید؟!  (۳۲ نظر)

“جاخالی” دادن ایران در حمایت عملی از مسلمانان میانمار!  (۳۲ نظر)

آزادی زنان در عربستان؛ مقدمه خشونت بیشتر آل سعود در خاورمیانه  (۲۸ نظر)

پلیس تهران: دستگیری ۲۱۶ نفر در طرح مقابله با اراذل و اوباش (+عکس)  (۱۵ نظر)

چه کسی ما را نجات خواهد داد؟  (۱۳ نظر)

زندگی به سبک جدید در جامعه عربستان (+آلبوم تصویری)  (۱۱ نظر)


منبع: عصرایران

له شدن پراید زیر چرخ های مینی بوس در تبریز (فیلم)

شی نورانی در شمال غرب کشور (عکس) صعب العبور بودن منطقه رگ سفید خوزستان و سختی عملیات مهار چاه ۱۴۷ (فیلم) تیزر برنامه “ویدئو چک” (فیلم) طرز تهیه ساندویچ بستنی آناناسی کارمندان چندبرابر کاسب‌ها مالیات می پردازند؟ بازدید رییس قوه قضاییه از مناطق زلزله زده کرمانشاه (عکس) رونمایی از چهره‌های نوجوان فیلم «دِرِساژ»اولین ساخته پویا بادکوبه (فیلم) آتش سوزی عمدی جان دختربچه یزدی را گرفت دلار کاهشی و سکه افزایشی شد (+جدول) ارگ بم ١۴ سال پس از زلزله (عکس)

آقای بطحایی! نگذارید بچه های ما بردگان دنیای فردا شوند  (۳۴ نظر)

جشنواره وب ایران؛ اگر تمایل دارید می توانید به عصر ایران رأی دهید (+لینک)  (۳۳ نظر)

ای کاش کسی در دنیا متوجه این ماجرا نشود/ به دختر بچه ۱۰ ساله چه کار دارید؟!  (۳۲ نظر)

“جاخالی” دادن ایران در حمایت عملی از مسلمانان میانمار!  (۳۲ نظر)

آزادی زنان در عربستان؛ مقدمه خشونت بیشتر آل سعود در خاورمیانه  (۲۸ نظر)

پلیس تهران: دستگیری ۲۱۶ نفر در طرح مقابله با اراذل و اوباش (+عکس)  (۱۵ نظر)

چه کسی ما را نجات خواهد داد؟  (۱۳ نظر)

زندگی به سبک جدید در جامعه عربستان (+آلبوم تصویری)  (۱۱ نظر)


منبع: عصرایران

آتش سوزی عمدی جان دختربچه یزدی را گرفت

آتش‌سوزی عمدی در یزد، باعث مرگ یک دختر ۲/۵ ساله شد.

ایران نوشت: «محمدرضا رحیمی» معاون عملیات سازمان آتش‌نشانی یزد با اشاره به این که گزارش حادثه ساعت ۴:۵۴ صبح امروز به سامانه ۱۲۵ گزارش شده، گفت: بلافاصله سه دستگاه خودروی عملیاتی به محل حادثه که در بلوار امام رضا(ع) بود، اعزام شدند و پس از مهار آتش هفت نفر از ساکنان را به بیرون از خانه منتقل کردند.

وی با بیان این که کانون این حریق در سه نقطه از زیرزمین یعنی اتاق خواب و دو قسمت از اتاق پذیرایی بود خاطرنشان کرد: براساس مشاهدات و مذاکرات بعمل آمده با شاهدان در محل مشخص شد این آتش‌سوزی، عمدی و بر اساس انتقام جویی بوده است. آتش نشانان بعد از تحویل مصدومان به اورژانس، محل را تحویل عوامل پلیس ۱۱۰ داده و به ایستگاه‌های خود مراجعه کردند.

معاون آتش‌نشانی یزد گفت: در این حریق مادر خانواده ۳۱ ساله به شدت دچار سوختگی و دختر ۲/۵ ساله‌اش به علت استنشاق دود متاسفانه فوت شد.


منبع: عصرایران

تاثیر شگفت انگیز بابونه بر بدن

بابونه آرام بخش اعصاب است، مصرف بابونه روند ترمیم زخم‌های بدن را تصریح می‌کند، این گیاه همچنین در ترمیم سوختگی، آلرژی و رفع نفخ کاربرد دارد، بابونه سیستم ایمنی بدن را نیز تقویت می‌کند.

یک محقق و پژوهشگر طب سنتی گفت: افراد دچار سرماخوردگی باید بابونه را به همراه گیاهانی مانند گل بنفشه، آویشن و پونه مصرف کنند.

حیدر عظمایی محقق و پژوهشگر طب سنتی درباره خواص بابونه اظهار کرد: بابونه طبع گرم و خشک و به سمت معتدل دارد، ۲ نوع بابونه در کشور ما وجود دارد که عبارت‌اند از بابونه معمولی و شیرازی، بابونه شیرازی برای رفع اختلالات گوارشی و سردرد‌های میگرنی بسیار مفید است.

وی بیان کرد: بابونه ضد درد، التهاب و اسپاسم است، بابونه مسکن و کورتن طبیعی بدن محسوب می‌شود. این گیاه برای درمان ورم‌های بدن بسیار مفید است.

عظمایی افزود: بابونه آرام بخش اعصاب است، مصرف بابونه روند ترمیم زخم‌های بدن را تصریح می‌کند، این گیاه همچنین در ترمیم سوختگی، آلرژی و رفع نفخ کاربرد دارد، بابونه سیستم ایمنی بدن را نیز تقویت می‌کند.

این محقق و پژوهشگر طب سنتی تأکید کرد: بابونه آنتی‌بیوتیکی گیاهی است، مصرف این گیاه سبب تقویت معده و دستگاه گوارش می‌شود طبق نظر متخصصان طب سنتی بابونه در درمان بسیاری از بیماری‌ها کاربرد دارد، به طور مثال بابونه اگر با گیاهانی همچون سنبل الطیب، گل گاوزبان و به‌لیمو ترکیب شود آرامش قلب و اعصاب را به همراه دارد، در صورتی که بابونه با گیاهانی مانند آویشن، پونه کوهی و گل ختمی مخلوط شود، خواص آنتی‌بیوتیکی بسیاری پیدا می‌کند. بابونه نقش مؤثری در درمان سرماخوردگی، عفونت‌های ادراری مردان ، عفونت‌های داخلی دارد.

وی تصریح کرد: بنا به گفته جالینوس، بابونه برای درمان تب و لرزهای نوبه‌ای (دوره‌ای) کاربرد دارد، همچنین جانهیل نیز مصرف این گیاه را به افرادی دچار سردرد‌های میگرنی شدید توصیه می‌کند؛ ابن سینا نیز معتقد است که بابونه از هر دارویی برای رفع خستگی سودمندتر است.

خواص بابونه بر پوست

عظمایی گفت: بابونه ضد التهاب پوست است و مثل کورتون طبیعی عمل می‌کند. مصرف این گیاه به افرادی که دچار جوش های غرور جوانی و اگزمای پوستی هستند، توصیه می‌شود. اشخاصی که پوست‌های خشک و حساس دارند نیز باید از کرم حاوی بابونه استفاده کنند؛ مبتلایان به کهیر نیز باید پوست خود را با دم کرده بابونه و گل بنفشه شست و شو دهند، بابونه همچنین پوست را ضد عفونی و ورم سینه را دفن می‌کند.

 خواص گوارشی بابونه

این محقق و پژوهشگر طب سنتی اظهار کرد: افراد کم اشتها برای تقویت اشتهای خود می‌توانند بابونه را همراه با سکنجبین میل کنند. بابونه همچنین به هضم غذا کمک و اسهال عصبی و کولیت (IBS) را رفع می‌کند. این گیاه تأثیر بسزایی در درمان ورم کبد و طحال دارد، مبتلایان به زخم معده و ورم معده نیز باید برای رفع مشکلشان بابونه را همراه با شیرین بیان مصرف کنند، دم کرده بابونه نقش مؤثری در بهبود بواسیر دارد.

 خواص هورمونی بابونه

وی بیان کرد: بابونه سبب تنظیم قاعدگی در زنان می‌شود همچنین این گیاه در رفع اختلالات یائسگی و تسکین درد قاعدگی نیز کاربرد دارد.

خواص کلیوی بابونه

عظمایی افزود: بابونه نقش مؤثری در رفع ورم کلیه و مثانه دارد، مبتلایان به سنگ مثانه باید بابونه را با خارخاسک مصرف کنند بابونه همچنین در درمان قطره قطره آمدن ادرار نیز نقش مؤثری دارد.

تأثیر بابونه بر سیستم اسکلتی و عضلانی

این محقق و پژوهشگر طب سنتی تأکید کرد: بابونه ضد التهاب مفاصل است و سبب تسکین درد استخوان‌ها می‌شود، مصرف این گیاه به درمان نقرس و پیچ‌خوردگی عصب مفاصل کمک شایانی می‌کند، مبتلایان به آرتروز و کمر درد نیز برای رفع مشکلشان باید در وان حاوی بابونه دراز بکشند بابونه همچنین تأثیر چشم‌گیری در شل شدن عضلات دارد.

تأثیر بابونه بر سیستم عصبی

وی تصریح کرد: بابونه آرام بخش دستگاه عصبی مرکزی است، مصرف این گیاه به مبتلایان سردردهای میگرنی، اضطراب، بی‌خوابی، صرع و تشنج توصیه می‌شود. بابونه همچنین نقش مؤثری در درمان مالیخولیا (جنون) دارد.

 خواص قلبی و عروقی بابونه

عظمایی گفت: بابونه فشار خون را کاهش می‌دهد، مصرف این گیاه به درمان آب آوردن قلب ( پریکاردیت ) ، کمک شایانی می‌کند بابونه همچنین رقیق کننده خون نیز است.

خواص ریوی بابونه

این محقق و پژوهشگر طب سنتی افزود: بابونه ضد سرفه، التهاب و ورم ریه است، این گیاه همچنین در درمان تنگی نفس نیز کاربرد دارد مبتلایان به سرماخوردگی باید بابونه را همراه با گیاهانی مانند گل بنفشه، آویشن و پونه مصرف کنند.

خواص آنتی بیوتیکی بابونه

وی بیان کرد: بابونه سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند، همچنین سبب رفع عفونت‌های داخلی بدن مردان و زنان نیز می‌شود افرادی که دچار عفونت و خارش رحم هستند نیز باید از بابونه به همراه آویشن و گل ختمی به صورت موضعی استفاده کنند همچنین آن‌ها می‌توانند ترکیب بابونه، آویشن و گل ختمی را نیز میل کنند.

عظمایی گفت: مبتلایان به عفونت گوش باید برای رفع مشکلشان روغن بابونه را داخل گوش خود بچکانند افرادی که دچار سینوزیت هستند نیز باید دمنوش بابونه را مصرف کنند همچنین آن‌ها باید پیشانی خود را با روغن بابونه ماساژ دهند.

این محقق و پژوهشگر طب سنتی یادآور شد: زنان باردار باید از مصرف بابونه خودداری کنند، همچنین مبتلایان به اختلالات قلبی و عروقی، ناراحتی پروستات و بیماری‌های ریوی نیز باید در مصرف بابونه احتیاط و زیر نظر پزشک مصرف کنند.

منبع: باشگاه خبرنگاران


منبع: عصرایران

قند با دندان چه می‌کند؟

بهترین راه پیشگیری از پوسیدگی دندان،کاهش میزان و دفعات مصرف مواد قندی یا مواد غذایی حاوی شکر است. از نظر سلامت دهان زنجیره غذایی سالم، حاوی کمترین مقدار مواد قندی تصفیه شده (شکر) و مصرف مواد قندی در دفعات محدود و زمان‌های مناسب (مثلا قبل از وعده‌های غذایی روزانه) حائزاهمیت است. پوسیدگی دندان به‌عنوان شایع‌ترین بیماری دهان، محصول مستقیم مصرف نامناسب مواد قندی به صورت خالص یا افزوده به سایر موادغذایی است.

جام جم – آیا می‌دانید، شایع‌ترین بیماری نوع بشر بعد از سرماخوردگی چیست؟ بررسی‌ها نشان داده، پوسیدگی دندان از شایع‌ترین بیماری‌ها در تمام جوامع است.
تصویر قند با دندان چه می‌کند؟

شاید بگویید، دندان‌ها نیز مانند دیگر اندام‌ها در طول زمان با آسیب‌هایی مواجه خواهند شد و این اتفاق گریزناپذیر است. دهان مانند سایر اندام‌های بدن می‌تواند برای تمام طول زندگی سالم بماند. بیماری‌های دهان یا محصول بی‌سوادی درباره سلامت یا حاصل غفلت از نیازهای زندگی سالم است و ارتباط مستقیم با شیوه زندگی، بخصوص نوع تغذیه افراد دارد. تجربیات موفق بعضی جوامع پیشرفته نشان داده، بیماری‌های دهان و بخصوص پوسیدگی دندان اگر در میان تمام اقشار جامعه هم قابل پیشگیری نباشد، در بین اقشاری که از سواد سلامت کافی برخوردار باشند، صددرصد قابل پیشگیری است.

یافته‌های علمی نشان داده است، دولت‌ها به‌جای صرف هزینه سنگین برای درمان بیماری‌های گسترده دهان در جامعه که در ثروتمندترین کشور‌ها هم امکانش وجود ندارد، بودجه عمومی سلامت را باید صرف آموزش سلامت و افزایش سواد سلامت در جامعه کند. کشورهایی که از این الگو تبعیت کرده‌اند، از بالاترین سطح سلامت دهان برخوردار شده‌اند.

اینها بخش‌هایی از گفته‌های دکتر مهدی نصیبی، دکترای دندانپزشکی اجتماعی و استادیار علوم پزشکی شهید بهشتی دانشکده دندانپزشکی است. وی در این گفت‌وگو، مروری دارد بر راهکارهای ارتقای سواد سلامت دهان و دندان.

نگذارید دندانتان بپوسد

بهترین راه پیشگیری از پوسیدگی دندان،کاهش میزان و دفعات مصرف مواد قندی یا مواد غذایی حاوی شکر است. از نظر سلامت دهان زنجیره غذایی سالم، حاوی کمترین مقدار مواد قندی تصفیه شده (شکر) و مصرف مواد قندی در دفعات محدود و زمان‌های مناسب (مثلا قبل از وعده‌های غذایی روزانه) حائزاهمیت است. پوسیدگی دندان به‌عنوان شایع‌ترین بیماری دهان، محصول مستقیم مصرف نامناسب مواد قندی به صورت خالص یا افزوده به سایر موادغذایی است.

دندان عصب کشی شده را دریابید

باتوجه به این که احتمال فساد مجدد دندان‌های پرشده و عصب‌کشی شده، بیش از یک دندان سالم است، افرادی که تحت درمان دندانپزشکی قرار گرفته‌اند باید به بهداشت و سلامت دندان خود بیش از دیگران توجه کنند و بیش از افراد سالم به تغذیه خود توجه داشته باشند.

قند با دندان چه می‌کند؟

مکانیسم شروع پوسیدگی به این صورت است که میکروب‌های محلی موجود در دهان، مواد قندی در دسترس را هضم و تبدیل به اسید می‌کنند و سپس بسته به شدت اسیدی شدن محیط دندان‌ها، بافت سخت مینای دندان تحت تاثیر اسید حل شده، منفذی به عاج دندان باز می‌شود.

چون عاج دندان در مقابل اسید مقاومتی ندارد، حفره‌ای به شکل غار و زیر لایه مینا در درون عاج شکل می‌گیرد که محل تجمع خوبی برای میکروب بیشتر است. به این طریق پوسیدگی عمیق‌تر می‌شود تا عروق و اعصاب قسمت مغزی دندان را در گیر کند.

در این زمان برخلاف بعضی بافت‌های بدن، بافت دندان قابل بازسازی و التیام نیست و برای بقیه عمر معلول خواهد ماند. هر چند با استفاده از علم و هنر دندانپزشکی این معلولیت‌ها تا حدودی قابل ترمیم است، ولی هیچ ‌وقت سلامت اولیه به دست نمی‌آید. هر چه ترمیم دندان گسترده‌تر باشد، احتمال پوسیدگی مجدد افزون‌تر می‌شود. طبیعت گسترش پوسیدگی دندان هم نتیجه این پوسیدگی‌های تکراری است.

درست مسواک بزنید

روش‌های مختلفی برای مسواک زدن صحیح پیشنهاد شده است. روش ساده حرکت مسواک در سطوح جانبی از ناحیه لثه به سمت سطح جونده و در سطح جونده در راستای شیار دندان‌ها، شاید عملی‌ترین روش برای عموم باشد. مسواک زدن موجب خوشبویی و طراوت دهان و بهبود وجهه اجتماعی فرد می‌شود. رشته‌های تار مسواک معمولا سطوح بین دندانی را تمیز نمی‌کند و استفاده از نخ دندان برای تمیز کردن این نواحی مفید است. فراموش نکنید، برای حفظ سلامت دهان استفاده از مسواک و نخ بین دندانی به صورت مستمر الزامی است، ولی به تنهایی و بدون توجه به تغذیه سالم کافی نیست.

کودکان باید سواد سلامت دندان داشته باشند

بهترین روش و مناسب‌ترین زمان برای آموزش اطفال عملکرد صحیح والدین نسبت به سلامت دهان در حضور کودکان است. خودداری از خوردن غذاهای مضر و حذف این مواد از سبد و سفره غذایی خانواده از لحظه تولد و حتی قبل از تولد کودکان و رعایت اصول بهداشت دندان‌ها در حضور اطفال بهترین الگو برای آموزش کودکان است. از زمان طفولیت باید این اعتماد‌به‌نفس در کودک ایجاد شود که از قبول شیرینی و مواد قندی از دست دیگران به صورتی مودبانه خودداری کند.

مراقبت از سلامت دهان و دندان به‌عنوان جزئی از آموزش‌های لازم برای مراقبت عمومی از اطفال باید قبل از بارداری آموزش داده شود. در دوران شیرخوارگی بعد از هر وعده شیردهی، دهان نوزاد بخصوص بعد از رویش دندان‌ها باید با یک گاز نرم تمیز شود. این کار ضمن تمیز نگه داشتن دهان موجب درونی شدن لزوم بهداشت دهان در ضمیر ناخود‌آگاه طفل می‌شود و سلامت دهان او را برای طول زندگی تضمین می‌کند.

سالمندان به سلامت دهان خود توجه کنند

آموزش مهارت‌های فردی مربوط به سلامت دهان همزمان با ارائه خدمات پیشگیرانه به سالمندان از اهمیت زیادی برخوردار است، ‌چرا که احتمال پوسیدگی مجدد دندان و عود بیماری‌های دهان در سالمندان زیاد است. معمولا افراد سالمند به دلیل تحلیل قدرت جسمانی، کمتر توان رسیدگی به ضرورت‌های سلامت دهان خود دارند. رعایت بهداشت دندان مصنوعی و رسیدگی تخصصی به کیفیت آنها در فواصل زمانی مناسب موجب حفظ سلامت بیشتر نسوج باقیمانده دهان می‌شود .


منبع: عصرایران

نوبخت: سیاست دولت بر کنترل بازار است/ رییس جمهور دستور داده مشکل تخم مرغ رسیدگی و حل شود

سخنگوی دولت با تاکید بر اینکه سیاست دولت بر کنترل بازار است، اعلام کرد که رییس جمهور دستور داده مشکل افزایش قیمت تخم مرغ رسیدگی و حل شود.

به گزارش ایسنا، محمدباقر نوبخت صبح امروز در نشست خبری خود با اهالی رسانه با اشاره اینکه سیاست دولت بر کنترل بازار است، گفت: دولت همچنان بر سیاست مهار تورم تاکید دارد و مجلس انتظار دارد که دولت نسبت به اصلاح قیمت های حامل های انرژی اقدام کند.

وی افزود: دولت مگر اجازه می دهد که مردم زیر بار تورم و گرانی زندگی کنند؟ دولت خود را امسال هم مثل سالهای گذشته خود را موظف می داند در برابر تورم و افزایش نرخ ارز مقاومت کند.

نوبخت با بیان اینکه دولت به ثبات اقتصادی توجه دارد، گفت: اینکه ارزش ریال در برابر سایر ارزهای خارجی پایین بیاید موضوعی نیست که مورد قبول دولت باشد و اینکه گفته می‌شود قرار است قیمت بنزین و مواردی نظیر آن بیشتر شود، همه جزو گمانه زنی هاست

سخنگوی دولت در ادامه با اشاره به افزایش قیمت تخم مرغ در روزهای اخیر، اظهار کرد: قیمت تخم مرغ به عنوان یکی از اقلام غذایی مردم روال با ثباتی را در چهار ماهه نخست سال جاری داشته است، اما از مردادماه با توجه به کاهش تولیدات داخلی نه تنها قدرت صادرات خود را از دست دادیم بلکه مشکل آنفولانزا روی میزان تولید ما و برخی کشورها اثر سوء گذاشت.

سخنگوی دولت تاکید کرد: آنفولانزایی که ما و برخی کشورها درگیر آن شدیم باعث شد برای حفظ سلامت مردم نسبت به معدوم کردن مرغ ها اقدام کنیم و در این راستا ۲۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تن مرغ تخم گذار معدوم شد که ۱۴ تا ۲۰ درصد از نیاز ما را این میزان مرغ معدوم شده تامین می کرد و دولت نیز ۳۰ میلیارد تومان برای جبران این خسارات در سال گذشته پرداخت و امسال هم ۱۰۰ میلیارد تومان برای جبران آن پرداخت کرد.

نوبخت با اعلام اینکه رییس جمهور دستور دادند که به این موضوع رسیدگی و مشکل افزایش قیمت تخم مرغ حل شود، گفت : وزارت جهادکشاورزی نیز در این زمینه اقدامات به وقتی انجام داد، در حال حاضر مجوز واردات ۱۹ هزار تن تخم مرغ داده شده است و ۱۲۰ هزار تن دیگر نیز در حال مجوز ادامه گرفتن است و ۱۱۰ هزار تن تخم مرغ هم ترخیص شده است.

وی تصریح کرد: در چنین مباحثی است که بحث تکفیک وزارت‌خانه‌ها اهمیت پیدا می‌کند. مخصوصاً در کشور ما که کوچکترین تغییر قیمتی باعث واکنش‌های اجتماعی می‌شود، انتظار داریم مجلس محترم به این موضوع التفات کند هرچند که در هر صورت سیاست دولت کنترل تورم است و با عرضه کردن محصولات، به قیمت واردات این کار را خواهد کرد.

سخنگوی دولت ادامه داد: تورم یعنی قدرت خرید خانواده‌ها پایین بیاید یا پایین آوردن نرخ ارز باعث پایین آمدن ارزش ریال ‌شود. بله، درست است که عده‌ای همین را می‌خواهند ،اما دولت تاجر نیست و مطمئن باشید امسال هم مثل سال‌های قبل خود را برای کنترل قیمت‌ها موظف می‌داند.

نوبخت با تاکید بر اینکه همیشه انتخاب بین بد و خوب نیست و گاهی اوقات انتخاب در شرایط اضطراری صورت می‌گیرد، گفت: من هیچ‌گاه حرفی نمی‌زنم که ضمانت اجرایی نداشته باشد. این فضاسازی هایی که ایجاد کرده‌اند و می گویند دولت کنترل تورم را کنار گذاشته است، درست نیست، سیاست ما کنترل تورم است.

وی همچنین با اشاره به پیگیری مطالبات سپرده‌گذاران موسسات مالی از سوی دولت گفت: از مردم خواهش می‌کنم دقت کنند. بارها به مردم گفتند اما باز هم سپرده‌گذاری کردند. ما پیگیر مطالبات آنان بعد از جلسه روسای سه قوه هستیم و آقای رئیس‌جمهور پیگیر این مسئله هستند.

نوبخت با تاکید بر اینکه دولت در سالهای گذشته از مجوز افزایش حامل های انرژی استفاده نکرد، گفت: این در حالی است که بر اساس قانون، این اصلاح قیمت حق دولت است، اما دولت ریالی از این پول را به خزانه نیاورد و هر سال بین ده تا دوازده میلیارد تومان از محل خزانه را به درآمدهای حاصل از افزایش حامل های انرژی اضافه و یارانه های مردم پرداخت کرد ولی برای سال آینده دولت تصمیم دارد این درآمد را صرف ایجاد اشتغال کند.

سخنگوی دولت ادامه داد: برای سال آینده در نظر داریم ۱۷ هزار و ۹۰۰ میلیارد تومانی که به واحدهای تولیدی اختصاص داده بودیم را تا ۷۵ هزار میلیارد تومان افزایش دهیم که از این میزان، ۱۷ هزار میلیارد تومان آن را از محل اصلاح قیمت ها تامین می‌کنیم تا تامین اشتغال با فشار بیشتر بر مردم همراه نشود و هر رقمی که از افزایش قیمت حامل های انرژی به دست آید، حداقل ۶۰ هزار میلیارد تومان به آن اضافه می کنیم تا در بخش اشتغال استفاده شود.


منبع: عصرایران

مجلس از پاسخ وزیر کار درباره بیمه کشاورزان قانع شد

نمایندگان مجلس در جریان سوال حسن کامران از وزیر کار در خصوص بیمه کشاورزان اعلام کردند که از پاسخ وزیر قانع شده‌اند.

به گزارش ایسنا، سوال حسن کامران نماینده اصفهان از وزیر کار در خصوص علت عدم اجرای کارفرمایان کشاورزان، عدم پرداخت حقوق همسر متوفیان سنوات قبل و عزل و نصبها در جلسه علنی اصبح امروز (سه‌شنبه) مجلس ورد بررسی قرار گرفت.

پس از اظهارات نماینده سوال کننده و توضیحات وزیر نمایندگان با ۶۹ رای موافق ۱۰۳ رای مخالف و ۱۱ رای ممتنع از مجموع ۲۲۵ نماینده حاضر پاسخ‌های وزیر را قانع کننده دانستند.


منبع: عصرایران

ارگ بم ١۴ سال پس از زلزله (عکس)

شی نورانی در شمال غرب کشور (عکس) صعب العبور بودن منطقه رگ سفید خوزستان و سختی عملیات مهار چاه ۱۴۷ (فیلم) تیزر برنامه “ویدئو چک” (فیلم) طرز تهیه ساندویچ بستنی آناناسی کارمندان چندبرابر کاسب‌ها مالیات می پردازند؟ بازدید رییس قوه قضاییه از مناطق زلزله زده کرمانشاه (عکس) رونمایی از چهره‌های نوجوان فیلم «دِرِساژ»اولین ساخته پویا بادکوبه (فیلم) آتش سوزی عمدی جان دختربچه یزدی را گرفت دلار کاهشی و سکه افزایشی شد (+جدول) ارگ بم ١۴ سال پس از زلزله (عکس)


منبع: عصرایران

طرز تهیه ساندویچ بستنی آناناسی

این ساندویچ بستنی که با آناناس تهیه شده، یه دسر خوشمزه و هیجان انگیز و همچنین متفاوت است.

میزان سرو: ۴ عدد

مواد لازم برای ساندویچ بستنی آناناسی :









خامه  دو و یک دوم پیمانه 
اسانس نارگیل   یک چهارم قاشق چایخوری
 شیر عسلی یک پیمانه 
آناناس خرد شده  یک پیمانه 
شکلات سفید ذوب شده یک پیمانه
پودر نارگیل برشته شده یک پیمانه
کمپوت آناناس ۸ برش
گیلاس برای تزئین

طرز تهیه ساندویچ بستنی آناناسی :

خامه، اسانس نارگیل، شیر عسلی و آناناس خرد شده را در مخلوط کن با هم به خوبی مخلوط کنید تا صاف و یکدست شوند. این مخلوط را درون ظرف مناسبی بریزید و روی آن را با سلفون بپوشانید و حدود ۶ ساعت در فریزر قرار دهید تا یخ بزند.

چهار برش آناناس را در ظرف تختی قرار دهید. مخلوط آناناس یخ زده را از فریزر خارج کرده و با کمک اسکوپ بستنی آن را تراشیده و روی برش های آناناس بگذارید. بقیه برش های آناناس را به صورت ساندویچ روی آنها قرار داده و کمی فشار دهید و به مدت ۳۰ دقیقه فریز کنید. پس از گذشت این زمان آنها را تا نیمه در شکلات سفید ذوب شده فرو کنید و سپس در پودر نارگیل برشته شده بغلتانید. روی آنها گیلاس قرار دهید و سرو کنید.

منبع: ماهنامه کیک و شیرینی


منبع: عصرایران

ترفندهای روانشناسانه برای خواندن فکر دیگران

شاید شما نیز بارها با خود فکر کرده اید که اگر می توانستید ذهن و فکر افراد را بخوانید چه اتفاقی رخ می داد. برخی از افراد از فراست و تیزهوشی خود برای این کار استفاده می کنند. اما اگر شما از چنی قابلیتی برخوردار نیستید راه های دیگری نیز برای خواندن ذهن دیگران وجود دارد.

روانشناسان بر این باورند که بیش از ۵۵ درصد اطلاعات را در هنگام تعامل با دیگران می توان بدون استفاده از ارتباط کلامی بدست آورد. آلن پیس که یک کارشناس استرالیایی متخصص در حوزه زبان بدن است در این باره مقالات زیادی نوشته و گفته که حرکات، ژست ها و تغییر حالات چهره می تواند به خوبی آن چه که در ذهن شما می گذرد و احساسی که دارید را نشان دهد. در ادامه شما را با برخی از ترفندهایی که می توانید بدون صحبت کردن ذهن طرفتان را بخوانید آشنا خواهیم کرد.

۱-بستن چشم ها

 ترفندهای جالب روانشناسی که باعث می شود افکار دیگران را بخوانید

اگر شخصی در حال صحبت کردن با شماست و چشم هایش را می بندد باید بدانید که او قصد دارد خود را از دنیای بیرون پنهان کند. البته باید بدانید که این حرکت بدین معنان نیست که او از شما می ترسد. اما دلیل او برای بستن چشم هایش این است که از شما خسته شده و می خواهد از دستتان خلاص شود و با بستن چشم ها در واقع دیگر شما را در برابر خود نخواهد داشت.

۲- قرار دادن دست روی دهان

این یکی از عاداتی است که ما را به یاد دوران کودکی می اندازد. یادتان هست که در کودکی زمانی که می خواستید چیزی را به زبان نیاورید دستتان را روی دهانتان می گذاشتید؟ این روش در بزرگسالی نیز رخ می دهد. قرار دادن چند انگشت، تمام دست و یا مشت روی دهان به شما کمک خواهد کرد که کلماتی که نمی خواهید را به زبان نیاورید. معمولاً شخص سعی می کند این کار را به شیوه ای انجام دهد که شبیه یک سرفه کردن معمولی بنظر برسد و با سرفه آن را پنهان می کند.

۳- گاز زدن دسته عینک

 ترفندهای جالب روانشناسی که باعث می شود افکار دیگران را بخوانید

اگر دیدید طرف مقابلتان در حال جویدن و گاز گرفتن دسته عینک خود است سعی کنید از او حمایت کرده و او را سرحال بیاورید. بدون شک او نگران چیزی است بدون این که خود نیز از آن آگاهی داشته باشد. آن ها سعی می کنند خود را درست مانند زمانی که از پستان مادرشان شیر می خوردند در امان ببینند. در بزرگسالی چنین حسی با جویدن مداد یا خودکار، کشیدن سیگار یا حتی آدامس جویدن بدست خواهد آمد.

۴- جلو کشیدن صورت و به نمایش گذاشتن کامل آن

معمولاً این ژست برای جلب کردن نظر جنس مخالف استفاده می شود. وقتی که دست هایمان را زیر چانه می گذاریم، صورت خود را طوری نشان می دهیم که انگار می خواهیم بگوییم «من اینجا هستم، به هر اندازه که می خواهی می توانی از دیدن من لذت ببری». این راهکار به خصوص برای مردان بسیار موثر و مفید است و طرف مقابل را به خود جلب خواهد کرد.

۵- خاراندن چانه

این کار را افراد در هنگامی که می خواهند تصمیمی بگیرند انجام می دهند. ممکن است در این حالت، هر جایی را نگاه کنند، بالا، پایین و یا حتی اطراف. آن ها حتی نمی دانند به چه چیزی نگاه می کنند زیرا در افکار عمیق خود به سر می برند.

۶- حلقه کردن دست ها روی سینه

این یکی از معمول ترین و پراستفاده ترین ژست های بدن است. جای تعجب ندارد که بسیاری از افراد در چنین حالتی احساس راحتی و آرامش خواهند کرد زیرا این حالت به آن ها کمک می کند که از ارتباط با دیگران معاف باشند. معمولاً این حالت را زمانی می گیریم که از چیزی خوشمان نمی آید. چنین حالتی نشان می دهد که شخص از موضوعی خوشش نیامده و احساس خوبی در مورد آن ندارد.

۷- عوض کردن حالت ظاهری

وقتی که زنی می خواهد نظر مردی را به خود جلب کند تلاش می کند که خود را در بهترین حالت ممکن به او نشان دهد. او کمر خود را صاف کرده و سینه خود را جلو می دهد. پاهایش را به هم چسبانده و یا روی هم می اندازد. دست ها را روی هم گذاشته و پایین می اندازد. تمامی این حرکات نشان دهنده این است که او طرف مقابل را دوست دارد و می خواهد نظر او را به خود جلب کند.

۸- خم شدن به جلو

وقتی که شخصی از شما خوشش می آید و می خواهد ارتباط بی کلام بهتری با شما برقرار کند معمولاً به سمت جلو خم می شود. در این حالت پاها معمولاً بدون حرکت باقی می مانند اما بدن به سمت جلو خم می شود.

۹- تکیه دادن به پشت

اگر کسی به صندلی خود تکیه بزند بدین معناست که وی از بحث و صحبت کردن با شما خسته شده است. شاید هم از این که کسان دیگری در محل حضور دارند احساس ناراحتی می کند.

۱۰- از پاشنه روی انگشتان پا رفتن

 ترفندهای جالب روانشناسی که باعث می شود افکار دیگران را بخوانید

بله باید بدانید که تنها کودکان این کار را انجام نمی دهند. این حالت نشان می دهد که شخص از چیزی ناراحت است و استرس دارد.

۱۱- مالیدن دست ها به هم

مالیدن دست ها به هم آن چه که در سر می گذرد را افشا می کند. در واقع این کار نشان می دهد که شخص دیدگاه و احساس مثبتی نسبت به موضوع دارد. او امیدوار است و وقتی دست هایش را به هم می مالد نشان می دهد که فکر می کند در آینده سودی از این مراوده نصیب او خواهد شد.

۱۲- دست دادن دستکشی

وقتی که شخصی مچ دست شما را با دست آزاد خود می گیرد نشان می دهد که می توانید به او اعتماد کنید.

۱۳- دست دادن در حالتی که کف دست رو به بالا است

گذاشتن کف دست روی دست شخص دیگر بدین معناست که شخص با شما احساس همدردی می کند. اما این حالت تنها زمانی واقعی است که شخص آن را به یکباره انجام دهد. اگر برای مدتی با شخص مذکور دست داده اید و او پس از مدتی دست دیگر خود را روی دست شما قرار دهد بدین معناست که او می خواهد به شما بگویید که او رییس است.

۱۴- دست دادن در حالتی که کف دست رو به زمین باشد

اگر دست کسی را از پایین نگه داشته اید بدین معناست که شما آمادگی برای کمک به او را در هر زمانی دارید.

۱۵- دست دادن با لمس کردن بدن

 ترفندهای جالب روانشناسی که باعث می شود افکار دیگران را بخوانید

برخی اوقات افراد هنگام دست دادن بدن طرف مقابل را با دست آزادشان لمس می کنند. آن ها در چنین حالتی، بازو، آرنج و یا حتی پشت شما را لمس خواهند کرد. این کار که ورود به حریم خصوصی انسان محسوب می شود نشان می دهد که شخص مقابل با شما احساس ارتباط نمی کند. بدین ترتیب هر چه ارتباط بدین شکل نزدیک تر باشد نشان دهنده این است که او خواهان همراهی و ارتباط بیشتری با شماست.

۱۶- درست کردن کراوات

معنای این ژست به شرایط بستگی دارد. اگر مردی این کار را در نزدیکی یک زن زیبا انجام دهد احتمالاً بدین معنا خواهد بود که از او خوشش می آید. برخی اوقات نیز این کار بدین معناست که فرد احساس راحتی نمی کند. شاید هم دروغ می گوید یا می خواهد از محل کنونی برود.

۱۷- جمع کردن موهایی که وجود ندارد

این ژست را ژست جابجایی می نامند. در این حالت ناگهان شخص دست روی لباس های خود می کشد انگار که می خواهد چیزی را از روی آن ها بردارد؛ چیزی مانند یک مو. اما در واقع چیزی وجود ندارد و شخص با موضوع موافق نیست اما نمی خواهد آن را علناً اعلام کند یا به شما بگوید. به عبارت دیگر آن ها عقیده و نظر خود را به وضوح بیان نمی کنند اما بدون شک با موضوعی که مطرح شده مخالفند.

۱۸- قرار دادن پاها روی میز

 ترفندهای جالب روانشناسی که باعث می شود افکار دیگران را بخوانید

این ژست می تواند معانی زیادی داشته باشد: رفتار بد، بی احترامی، نشان دادن این که کی رییس است و یا حتی این که شخص به سلامتی خود اهمیت زیادی می دهد. روانشناسان بر این باورند که اگر در این حالت احساس آرامش و راحتی بکنید باید تنها در خانه از این روش برای استراحت کردن استفاده کنید.

۱۹- نشستن برعکس روی صندلی

صندلی در واقع اسب نیست و علی رغم شباهت ظاهری قسمت پشت آن به زین اما چنین حالتی هدف متفاوتی دارد. بسیاری از افراد دوست ندارند اطرافیانشان در این حالت روی صندلی بنشینند زیرا حس می کنند که به آن ها توهین می شود. این حالت در میان افرادی که می خواهند قدرت خود را به دیگران دیکته کنند و خود را حاکم می دانند بیشتر دیده می شود. اگر می خواهید ضعیف بنظر برسید وقتی که طرف مقابلتان در این حالت نشسته است سرپا بایستید.

۲۰- بازی کردن با کفش

انداختن پاها روی همدیگر یکی از حالت های نشستن است که زنان به آن علاقه فراوانی دارند و وقتی که زنی در این حالت با کفش های خود بازی می کند سعی دارد که نظر شما را جلب نماید. این حالت نشان می دهد که زن بسیار آرام و باثبات است اما همزمان نشان می دهد که به طرف مقابل علاقمند است.

۲۱- تماس چشمی

چشم ها پنجره روح هستند و یکی از بهترین وسیله ها برای ارتباط برقرار کردن بدون این که کلامی به زبان آورده شود. شما می توانید تمام احساسات و افکار یک فرد را در چشمانش بخوانید. کسانی که همدیگر را دوست دارند معمولاً متوجه بزرگ شدن مردمک چشم یکدیگر در هنگام نگاه کردن مستقیم خواهند شد. در واقع متوجه چنین تغییری شدن بسیار راحت است زیرا مردمک چشم در چنین شرایطی تا ۴ برابر اندازه عادی بزرگ خواهد شد. اما در حالت عصبانیت مردمک چشم بسیار کوچک خواهد شد.


منبع: برترینها

زبان بدن خانمی که به شما علاقمند است!

برترین ها: حتی در عهد باستان نیز مردم معتقد بودند باید به حالات بدن زنان توجه کنید تا کشف کنید او به شما علاقه مند است یا خیر. بر خلاف مردان که بیش از ۱۰ یا ۱۵ علامت برای نشان دادن علاقه خود ندارند، زنان بیش از ۵۰ ژست دارند که برای نشان دادن علاقه خود از آنها استفاده می کنند. در این مقاله مهمترین ژست ها را به شما آموزش می دهیم.

اولین ابراز احساسات

چگونه زبان بدن خانم هایی که به ما علاقه مند هستند را بخوانیم؟

به چهره او نگاه کنید. وقتی زنان به کسی علاقه مند باشند، اعضای چهره شان در مواجهه با آن شخص بیشتر حرکت می کند. به ابروها، لبها و چشم های آنها نگاه کنید تا ببیند به چیزهایی که شما می گویید چگونه واکنش نشان می دهند. در ادامه چند مورد را ذکر می کنیم که باید به آنها دقت کنید:

•    بالا رفتن ابروها. این حالت در موقعیت های مختلفی به کار می رود، اما در اکثر مواقع، نشانه خوبی است. وقتی بالا رفتن ابروها با لبخند و سر تکان دادن همراه باشد، به معنای آن است که با صحبتهای شما موافق است حتی اگر فقط به خاطر آن باشد که گوینده اش شما هستید. زنان ابروهای خود را بعد از ارتباط چشمی هم بالا می اندازند تا نشان دهند آنچه می بینند را می پسندند.

• لب های ناآرام. اگر در هنگام فکر کردن یا گوش دادن به صحبت های شما لب های خود را می جود، می خواهد توجه شما را جلب کند و بنابراین، احتمالا به شما علاقه مند است.

•    اتساع مردمک چشم. هم در مردان و هم در زنان، هنگامی که فرد با شخص مورد علاقه اش در حال صحبت باشد، مردمک چشمش باز می شود. این پدیده زمانی بهتر ظاهر می شود که در محیط روشن قرار داشته باشید؛ وگرنه قرار گرفتن در محیط تاریک به طور طبیعی موجب اتساع مردمک می شود.

•    پلک زدن بیش از حد. زنی که به شما علاقه مند باشد، هنگام مواجهه با شما  کمی سریعتر از حالت معمول پلک می زند.

 چگونه زبان بدن خانم هایی که به ما علاقه مند هستند را بخوانیم؟

توجه به جایی که او قرار می گیرد. زنان علاقه مند، در جایی نزدیک به شما قرار می گیرند. اگر پشت یک میز نشسته باشید، ممکن است سرش را روی یک یا هر دو دستش قرار دهد تا به شما نزدیکتر شود.

مراقب دستان باز او باشید. اگر روی صندلی اش و در عقب نشسته و دست به سینه است، احتمالا بی حوصله یا بی علاقه شده است. با باز کردن سر حرف و صحبت در مورد او و زندگی اش، مجددا او را به خودتان علاقه مند کنید.

چگونه زبان بدن خانم هایی که به ما علاقه مند هستند را بخوانیم؟ 

به انگشتان او توجه کنید

زنانی که به شما علاقه مند باشند، از انگشتانشان برای به حرکت در آوردن جواهراتی که دارند، یا بازی با عینکشان استفاده می کنند.

بازی کردن با جواهرات. وقتی یک زن در اطراف کسی که به او علاقه مند است قرار داشته باشد، ضربان قلبش سریعتر می شد. این باعث می شود او احساس هیجان عصبی کند. برای خروج از این تنش، حلقه ای که دستش هست را پیچ و تاب می دهد، با گوشواره هایش بازی می کند، یا گردنبندش را می کشد و رها می کند. همچنین ممکن است پاهایش را مدام تکان دهد تا از شر این انرژی اضافه خلاص شود.

وقتی یک دختر با بینی اش بازی می کند، معمولا تلاش می کند آن را پنهان کند، اما شما باید به او بگویید که بینی اش زیباست. این کار موانع روانشناختی را از سر راه بر می دارد و شما و شریکتان را در سطح بالاتری از صمیمیت قرار می دهد.

زنی که به شما علاقه مند باشد در مقابل شما پاهایش را روی هم می اندازد. اگر پای بالایی به سمت شما باشد، علامت ویژه و خوبی است.

مرحله آشنایی

 
به ارتباط های چشمی دقت کنید. یک زن با شروع نگاه کردن در چشم های شما. به شما می گوید که جالب ترین فرد حاضر در زندگی اش هستید.

 چگونه زبان بدن خانم هایی که به ما علاقه مند هستند را بخوانیم؟

عوامل خنده او را پیدا کنید. دقت کنید که او وقتی کنار شماست، در مقایسه با وقتی که با افراد دیگر است، چقدر لبخند می زند یا می خندد. اغلب اوقات، زنی که به شما علاقه مند است، برایش سخت است در حضور شما خنده اش را متوقف کند. این می تواند در طی یک مکالمه با شما باشد.

او در طی مکالمه با شما مدام لبخند می زند، و حتی به بی مزه ترین جوک هایتان می خندد. همچنین زمانی که در یک مکالمه ی متفاوت در همان اتاق شرکت دارد، به هر صدای بلند و رفتار خشن و بی ادبانه او هم توجه کنید؛ این ها علائمی قطعی هستند که نشان می دهند او توجه شما را می خواهد. 

به حرکات انعکاسی اش توجه کنید. اغلب اوقات، زنی که به شما علاقه نمند است به شکل ناخودآگاهی کارهای شما را تکرار می کند. این نشان می دهد که هر دوی شما روی یک طول موج حرکت می کنید و بنابراین می توانید صمیمیت را در رابطه خود افزایش دهید.


منبع: برترینها

نمایش «آبجی»، گذار از سنت به مدرنیته با آبجی مظفر!

سیدعلی تدین صدوقی به عنوان منتقد ایرانی تئاتر، نمایش« آبجی»، برگرفته از داستان کوتاهی از صادق هدایت را به نام آبجی بررسی کرده است. آبجی، دختر یک خانواده کارگر از طبقه پایین جامعه است. خواهر کوچک‌تر او به نام ماهرخ، دختری زیبا و شیرین اما آبجی زشت‌رو و تندخوو تنها حسنش، گیسوهای بلند و مشکی او است.آبجی هرچند که دختر بزرگ‌تر خانواده است اما به خاطر زشتی هیچ خواستگاری ندارد؛ در عوض ماهرخ خواستگار دارد. درنهایت مادر آن‌ها سنت شوهر کردن دختر بزرگ‌تر را شکسته و اول دختر کوچک‌تر، یعنی ماهرخ را شوهر می‌دهد. در شب زفاف ماهرخ، آبجی از حسادت خود را در آب‌انبار انداخته و غرق می‌شود.آبجی خودکشی می‌کند.

 نمایش «آبجی »به کارگردانی مهدی شاه پیری نقد و بررسی شد
داستانی رئالیستی از نویسنده ای کافکایی

این‌یک داستان رئالیستی از صادق هدایت است. برعکس بیشتر آثار او که فضایی کافکایی و سوررئال با رگه‌هایی از اکسپرسیونیست دارد، این داستان او به طورکامل رئالیستی است.برداشت‌ها و تحلیل‌های مختلفی از این داستان کوتاه هدایت صورت پذیرفته است. بعضی‌ها با رویکردی فمینیستی به داستان نگاه کرده‌اند. اینکه هدایت می‌خواسته ظلم و ستمی راکه به زنان ایران در جامعه‌ای مردسالارانه می‌رود، نشان دهد. آن‌هم درزمانی که این داستان نوشته‌شده، یعنی حدود ۸۷ سال پیش که درواقع حقوق زنان در جامعه و خانواده بسیار اسفبارتر از امروز بوده است. اینکه به زنان به‌عنوان جنس درجه‌دو نگاه می‌شده است؛ ضعیفه‌هایی که کارشان خانه‌داری و بچه‌دار شدن و برآوردن خواسته‌ها و تمایلات جنسی مردان است، همین و بس.

بعضی‌ها با نگاهی جامعه‌شناسانه به تحلیل این داستان نشسته‌اند و آن را جدال میان سنت و مدرنیته دانسته‌اند؛ درواقع گذار ایران به‌سوی جهان مدرن و مشکلات و چالش‌هایی که در این راه با آن روبه‌رو است. بعضی‌ها نشان دادن خرافات و باورهای غلط را در این داستان دیده‌اند. اینکه هدایت خواسته عمق فجایعی را که باورها، خرافات و سنت‌های غلط در پی دارد و مانع رشد فکری، فرهنگی، علمی، اقتصادی و سیاسی جامعه می‌شود و آزادی‌های مدنی، اجتماعی و فردی را سلب کرده و موجب عقب‌افتادگی آن را فراهم می‌آورد ،گوشزد کند.

آبجی و تم سیاسی داستان

بعضی‌ها زیر متن و ارجاع‌های سیاسی را در این داستان دیده‌اند؛ اینکه آبجی درواقع نماد مظفرالدین‌شاه قاجار بوده است. چون آبجی لقبی بوده که مردم تهران آن زمان به مظفرالدین شاه داده و حتی اشعاری نیز در این خصوص برایش سروده بودند. پس از کشته شدن ناصرالدین‌شاه، اوضاع مملکت به هم‌ریخت. نان و گوشت و دیگر ارزاق کمیاب و بسیار گران شده بود.

مردم دل‌خوش می‌داشتند که وقتی مظفرالدین شاه به تهران بیاید و به تخت بنشیند، همه‌چیز خوب خواهد شده و اوضاع درست می‌شود و سامان می‌گیرد؛ اما اوضاع تغییری که نکرد هیچ بلکه بدتر نیز شدکه درنهایت به نهضت مشروطه ختم شد. آن اوضاع‌واحوال موجب شد که مظفرالدین شاه بین مردم به آبجی مظفر ملقب شود. توضیح آنکه به دلیل خواجه بودن سرسلسله قاجار، یعنی آغا محمدخان قاجار، آبجی بدترین لقبی بود که مردم به این خاندان داده بودند؛ لقبی که توهینی بزرگ برای آنان به‌حساب می‌آمد. به همین دلایل و به خاطر نابسامانی اوضاع، مردم اشعاری هم برای مظفرالدین شاه قاجار نیز سروده بودند.

 آبجی مظفر، چرا نون گرونه

آبجی مظفر، چرا گوشت گرونه

آبجی مظفر اومد

بلگ چغندر اومد

دودور، دودور، دورش ببین

امیر بهادرش و ببین

چادر و چاقچورش کنین

 از شهر بیرونش کنین

با این حساب، آبجی خانم می‌تواند مظفرالدین‌شاه قاجار باشد. درواقع آبجی خانم روایت پیروزی دنیای مدرن بردنیای سنتی است، نه فقط خودکشی یک خواهر زشت و حسود.

 نمایش «آبجی »به کارگردانی مهدی شاه پیری نقد و بررسی شد
بازی با فرضیه زشتی و زیبایی

اما چنانکه به توصیف‌های هدایت در خصوص آبجی خانم توجه کنیم، می‌بینیم که او چندان زشت هم نیست. آیا قد بلند در برابر قد کوتاه ماهرخ، زشت است؟ یکی از امتیازات دخترها همیشه خوش‌قدوبالا‌بودن آن‌ها بوده است. پس قدبلند بودن آبجی، یک حسن است. آیا گیسوان بلند و چون شبق آبجی زشت است؟ گیسوان بلند و سیاه ،یکی از عناصر زیبایی برای دختران است و یک حسن به‌حساب می‌آید. این را در ادبیات تغزلی می‌توانیم به‌راحتی پیدا کنیم. آیا ابروهای پرپشت و پیوسته زشت است؟ آیا روی گندم گون و سبزه زشت است؟ همیشه صورت گندم گون و سبزه جزو حسن یک دختر به‌حساب می‌آمده؛ حتی بابت این ضرب‌المثل هم داریم.  « سفید میخوای یا سبزه، البته سبزه سبزه» و… آیا صورت کشیده زشت است و…با این اوصاف حتی می‌توانیم تصور کنیم که آبجی از ماهرخ سرتر نیز بوده است.

پس هدایت چه می‌خواسته بگوید؟ منظورش چه بوده است؟ شاید آبجی و ماهرخ هردو قربانی‌های این اوضاع بلبشو و هردمبیل بوده‌اند. خانواده‌ها و جامعه‌ای به شدت سنتی ،خرافی و کم‌سواد که موجب ظلم و ستم بیش‌ازحد به زنان و دختران می شده‌اند. شاید منظور زشت و زیبا نبوده، چون سرنوشت ماهرخ که زیباست، بهتر از آبجی‌خانم نیست که به‌ظاهر زشت است. سرنوشت ماهرخ حتی بدتر نیز می‌نماید. ماهرخ به کلفتی خانه ارباب می‌رود.کلفتی اشراف‌ و بورژواها،در آنجا توسط یکی از کارگران خانه اربابی مورد تجاوز قرار می‌گیرد و مجبور به این ازدواج می‌شود. این از لایه‌های زیرین داستان به طورکامل مشهود است. در این جامعه عقب‌افتاده یا عقب نگه‌داشته شده با تفکرات خرافی و سنت‌های غلط و پوسیده که موجب بخشی از مشکلات و معضل های این جامعه است، زشت و زیبا چندان تفاوتی باهم ندارند.

طبقه محروم، کارگر ، فرودست و زحمتکش جامعه همیشه مورد استثمار، استعمار و بهره‌کشی قرار می‌گیرند. شاید ارباب یا پسر او به ماهرخ تجاوز کرده و عباس، کارگر خانه اربابی، مجبور شده تا او را به زنی بگیرد. درواقع ازدواج با ماهرخ را به گردن او انداخته‌اند؛ هرچند که ماهرخ از سر او زیاد است. این مورد رانیز می‌توان از لایه‌های زیرین متن کشف کرد.چون ارباب‌ها همواره خدمتکاران زیبا را همیشه برای خود نگه می‌داشته‌اند و ابتدا خود از آن‌ها کامیاب می‌شده‌اند، خدمتکاران دختر برای کارهای اندرونی می‌رفتند؛ به‌خصوص آن‌هایی که زیبا بودند. این دختران خدمتکار مخصوص، خانم خانه و ارباب خانه می‌شدند‌ و خدمتکاران مرد نمی‌توانستند با آنان راحت در ارتباط باشند؛ چه برسد به اینکه جرات تجاوز به آن‌ها را به خود بدهند. آن‌ها حتی اجازه عاشق شدن هم نداشتند.

در داستان‌های فولکلور به طور فراوان از این سرنوشت‌ها را شاهد هستیم ؛مانند قصه رعنا در گیلان و… پس می‌توان نتیجه گرفت که ماهرخ توسط ارباب مورد تجاوز قرارگرفته و عباس را مجبور به ازدواج با او کرده‌اند وگرنه پدر ماهرخ که یک کارگر گچکار است، از کجا پول آورده که برای عروسی دخترش که به خواست زنش جشن مفصل بگیرد، جهیزیه مفصل تهیه کند و خیمه‌شب‌بازی و… به راه بیندازد. معلوم است که ارباب با پول و تهدید آن‌ها را تطمیع کرده تا دم برنیاورند.

درواقع و درنهایت این زن بودن آبجی است که موجب خفگی او می‌شود و نه آب « گیسوانش چون ماری به دور گردنش پیچیده شده بود و او را خفه کرد ه بود». باید گفت تمام این آدم‌ها، قربانی هستند؛ مردمانی که غیبت می‌کنند و پشت سر هم حرف می‌زنند. به هم تهمت می‌زنند، برای یکدیگر حرف درمی‌آورند، دروغ می‌گویند و… جالب اینکه به‌ظاهر همه آن‌ها افراد سنتی و باورمندی هستند. افراد معتقدی که برخلاف آنچه اعتقادات دینی‌شان گفته، عمل می‌کنند. هدایت می‌خواهد بگوید عدم آگاهی، بی‌سوادی، خرافات و خرافه گرایی، پذیرفتن ظلم و ستم ، بی عدالتی مفرط ، سنت‌های غلط و پوسیده، انفعال، عدم پیشرفت فکری، فرهنگی، سیاسی، علمی و… استثمار و استعمار جامعه توسط کشورهای بیگانه و استکباری، موجب عقب نگه‌داشته شدن مردم و جامعه شده است .

حضور دولتمردان بی‌کفایت و حکومت‌های سرسپرده که به دنبال منافع و اربابان خویشند ، مردم را رعیت و خود را ولی‌نعمت آنان می‌دانند، آزادی آن‌ها را سلب کرده‌اند، ثروت‌های ملی‌شان را به غارت برد ه ا ند و… باعث تمام این فجایعی می‌شود که شاهد آن هستیم. این‌ها همواره به دنبال جامعه و مردمی خمود بوده‌اند تا بتوانند به‌راحتی به مطامع و اهداف شوم‌شان برسند.

در این میان داستان آبجی خانم ،یکی از آن فجایع است. هدایت این بیماری مهلک و کشنده جامعه و مملکت را تشخیص داده است. پس برای رسیدن به رهایی و بسامان شدن اوضاع مملکت و مردم و رفتن به‌سوی مدرنیته، تجدد و پیشرفت ابتدا آبجی خانم که نماد سنت‌های پوسیده است، باید به کناری گذاشته شود.

شاید آبجی و ماهرخ، دوروی یک سکه و دو وجه از یک شخصیت باشند. آبجی می‌تواند درون ماهرخ باشد. ظاهری زیبا اما درونی آشفته و به‌هم‌ریخته، غمگین و ناامید و دلسرد از زندگی، خرافی و سنتی که مذهب و باورها را وسیله تمسک خود و رفتارش قرار داده است؛ فردی با افکاری منفی که درنهایت خودکشی می‌کند و… .

این هردو، یعنی ماهرخ و آبجی یکی هستند و درمجموع نمونه‌ای از زنان و یا افراد جامعه آن زمان که اکثریت مردم را تشکیل می‌دادند. نویسند ه، فرهاد امینی اما چند عنصر روایی دیگر را به داستان هدایت افزوده است. درواقع نمایش را از رویه رئالیستی آن جدا کرده و به سمت سوررئال با رگه‌هایی از اکسپرسیونیسم سوق داده است. از نمادها و نشانه‌هایی چون ماه ، تمساح و … استفاده کرده و داستان را گسترش داده است.

 به عبارت دیگر، از واقعیت جامعه آن را دور کرده و در یک فضای کافکایی و توهم‌انگیز به فرا واقعیت برده؛ چیزی که شاید مورد نظر هدایت نبوده است. هرچند که اندیشه و ایده امینی ستودنی است اما باید همسو با مفاهیم زیر متن، تحلیل‌ها ی درست و ارجاع‌های متنی باشد.

 حال‌آنکه هدایت داستانی سرراست و رئال را نوشته است. برداشتی این‌گونه که در نمایش صورت پذیرفته،شاید با زیرمتنی که مورد نظر هدایت بوده، به‌نوعی مغایرت داشته باشد. با این اوصاف، آبجی فردی درونگرا با حالاتی شبه‌عرفانی و شاعرانه از آب درآمده است. او چیزهایی را می‌بیند که دیگران نمی‌بینند؛ با ماه حرف می‌زند و… .

خودکشی اما نه در پایان نمایش

درواقع داستان هدایت با خودکشی آبجی تمام می‌شود؛ اما داستان نمایش ادامه پیدا می‌کند. مردی او را نجات می‌دهد و سپس عاشق آبجی می‌شود؛ مانند قصه‌های شاه و پریان. مردی که موجودی مادی نیست و به‌اصطلاح ازمابهتران است. او تمساحی است که در برکه زندگی می‌کند و یا از جایی به برکه آمده، شب‌ها با بدر کامل تبدیل به یک مرد و روزها در برکه پنهان می شود. او با دیدن اولین تار موی سپید آبجی باید برای همیشه ازآنجا برود. از اینکه آن مرد عاشق آبجی شده، همه به او حسودی کرده و باز شروع به حرف درآوردن پشت سر آبجی می‌کنند.خب، باید پرسید چرا تمساح آن‌هم در برکه یک‌خانه، چرا بدر کامل ماه، چرا تار موی سپید، این‌ها نشانه چیست و چه ربطی با اصل داستان هدایت دارد؟

داستان مرده‌زایی زن‌های روستا، نشانه چیست؟ شومی شوهر آبجی برای چیست؟ چرا او شوم است؟ او که به‌ظاهر آدم مهربان و فهمیده‌ای است. این‌ها البته به فضای سوررئالیستی و اکسپرسیونیستی نمایش کمک می‌کند اما باید گفت که این داستان هدایت فضایی سوررئال ندارد. اینکه با پیدا شدن مرد و ازدواج آبجی با او، زن‌های روستا بچه‌های‌شان مرده به دنیا می‌آید، باید واجد مفهومی دراماتیک همسو با متن و لایه‌های زیرین آن به لحاظ دیدگاه‌های هرمنوتیک باشد.

شخصیتی هم به نام گلنسا به داستان اضافه‌شده است که مردم پشت سرش حرف می‌زنند و او را شوم می‌دانند. او زنی زیبا و دلرباست. از دید زنان وگاهی بعضی از مردان، او زنی روسپی است که باید از شهر بیرونش کنند چون شوم است و گناهکار.

 نمایش «آبجی »به کارگردانی مهدی شاه پیری نقد و بررسی شد
نماد مدرنیته مقابل نماد سنت

گلنسا مجبور می‌شود که به شهری دیگر برود. اگر برفرض گلنسا نمادی از مدرنیته باشد، برای مثال آبجی باید از او بخواهد که به درون برکه او را هل دهد یا گلنسا خودش این کار را بکند برای رهایی آبجی. البته این‌ها همه فرض است، به همین دلیل گلنسا در ترکیب قصه به‌نوعی زیاده می‌نماید. چون باید حضورش در بافت قصه منطقی باشد. مردی که تمساح می‌شود نشانه قدرت است. تمساح نماد قدرت در عهد باستان بوده است.

درحالی‌که آبجی اصولاً با عشق و عاشقی و ازدواج مخالف است و همه را به آخرت واگذار کرده او خود را قدرتمند می‌بیند چون اعتقادات را مستمسک خویش قرار داده. پس حضور مرد و عاشق شدن آبجی باشخصیتش مغایرت دارد. ماه نیز نماد نرینگی در ایران باستان، هند و تمدن‌های باستانی بوده است. هرچند که در چین ماه مادینه و منفی یا «یین» است در برابر خورشید که نرینه است و مثبت یعنی « یانگ است».درحالی‌که موی بلند یا گیسوان بلند که صادق هدایت آبجی را به آن متوصف می‌کند نشانه قدرت است و همین به نظر کافی است. چون همان‌طور که گفته شد قدرت آبجی درنهایت موجب کشته شدنش می‌شود ونیازی به دیگر نمادها ندارد.

گلنسا برای آبجی از سرنوشتش می‌گوید و آبجی را تشویق می‌کند که اشتباه او را تکرار نکند و با شوهرش یعنی تمساح به درون آب برود و برای همیشه از شر این مردم واین شهرو این همه بی عدالتی خلاص شود. یکی از مفاهیم زیر متنی که هدایت می خواهد بگوید بی‌عدالتی است چه از نظر اجتماعی وچه هستی شناسی.این اضافات به‌نوعی هدف زیر متن داستان هدایت را مغشوش می‌کند و آن را به بی‌راهه می‌برد. به‌سوی یک داستان سوررئالیستی و وهم‌آلود با رگه‌هایی از اکسپرسیونیست که فضایی کافکایی و گاهی هراس‌آور را موجب می‌شود؛ برداشت‌ها و تحلیل‌های درستی از آن به دست نمی‌دهد.کارگردانی نیز بر این منوال است.

مهدی شاه‌پیری سعی کرده فضای سوررئال را به‌نوعی حفظ کند و اجرایی مدرن را نشان‌مان دهد؛ اجرایی با به‌کارگیری و تلفیق شیوه‌های متنوع تئاتری از عروسکی گرفته تا بازی در بازی و عناصر نمایش‌های آیینی سنتی و… . او با استفاده از سه بازیگر دختر که نقش‌های مختلف را با بازی در بازی ایفا می‌کنند، می‌خواهد بگوید که همه زنان مورد ظلم و ستم قرار می‌گیرند و اوضاع برای همه دختران و زنان همین است.مردان در اینجا با کلیدی که به گردن زنان است، نشان داده می‌شوند. درواقع زنان در جامعه‌ای مردسالارانه بدون این کلید راه به‌جایی نمی‌برند. مردانی که خشن هستند و کمتر با زنان‌شان صحبت می‌کنند. بخش‌هایی از نمایش که به‌صورت عروسکی زند‌ه اجرا می‌شود نیز از نقاط قابل‌توجه کار است.

ماکت روستا، لحافی که آسمان پرستاره را می‌سازد، عروسک‌های آبجی وهمسرش، تنگ‌های آبی که برکه را نشان می‌دهند، مانند تشت آبی که در تعزیه نشانه فرات است، تمساحی که تن‌پوش است و بسیار خوب ساخته‌شده و حرکت داده می‌شود ؛ همه و همه حاکی از خلاقیت و هوشمندی کارگردان است. بازی‌ها نیز به ‌نوبه خود روان و تاثیرگذار صورت پذیرفته است.از نسیم تاجی که نقش چهار زن را به طورمتفاوت بازی می‌کند، گرفته تا داریوش فائزی که نقش مرد را با تفکری درونی به صحنه می‌کشد.

میزان و حرکات نیز به‌نوبه خود با توجه به پرداخت‌ها، خواست متن و زیر متن صورت پذیرفته است. شاید اگر ریتم‌ها کمی بهتر ‌بود، به زمان مناسب‌تری نیز دست می‌یافتیم. می‌توان برای رسیدن به این مطلوب، حرکاتی را که درجاهایی تکراری است، حذف کرد.اما درهرحال شاهد نمایش قابل‌تاملی بودیم. به نویسنده، فرهاد امینی بابت برداشتی خلاق و کارگردان، مهدی شاه‌پیری و گروه خسته نباشید می‌گوییم.


منبع: برترینها

گفت و گو با آیدین آغداشلو درباره «کافه نادری»، میعادگاه اهل معنا

هفته نامه صدا – بهاره بوذری: خدا را شاکریم که ترک وطن نکرده و با تمام ناملایمات در ایران مانده است؛ اما چه کرده ایم که او خدا را شکر می کند که آینده ایران را نخواهد دید… گفتگو با روشنفکر و منتقدی همچون آیدین آغداشلو واقعیت پیرامون را بهتر از دیگران پیش چشممان می آورد.

 گفتگو با آیدین آغداشلو درباره کافه نادری، میعادگاه اهل معنا

آغداشلو کافه نادری را محلی برای قوت قلب هنرمندان دهه سی و چهل می داند. مکان شریفی که به عنوان پایه گذار بخشی از فرهنگ معاصر ایران حرمت بسیاری دارد. به گفته آغداشلو، پشت پرده هرگونه تخریب یادمان های فرهنگی چیزی جز منفعت طلبی نیست و اگر نه تخریبگران سودجو اساسا درکی از فرهنگ و هویت ملی ندارند.

آقای آغداشلو به بهانه خطر تخریبی که بخشی از حیاط کافه نادری را تهدید کرده بود می خواهیم بدانیم ما در قبال یک بنای تاریخی مانند کافه نادری به عنوان حافظه بصری دوره ای از تاریخ چه وظیفه ای داریم؟ اصلا پاتوقی را که در دورانی محل گرد آمدن روشنفکران و هنرمندان ما بوده، می توانیم به عنوان یکی از نشانه های مهم تاریخ معاصر ایران معرفی کنیم؟

– در پاسخ باید بگویم وظیفه هر ملتی است که یادمان های تاریخی خود را نگه دارد. مگر نمی توانند به جای برج ایفل سلسله ای آپارتمان بسازند؟ یادمان های تاریخی یا هر چه که بخشی از حافظه یک ملت را در خودش جای داده می تواند اصلا نباشد اما ملتی که شروع کند به عمد خودش را به آلزایمر بزند و این بیماری را در خود رشد بدهد که حافظه خود را از کار بیندازد، ملتی که حافظه ندارد، چه خواهد شد؟ ملت بدون حافظه یکی از ملت های مرده می شود. مردمی می شود مانند سومالیایی ها، مردم سومالی آدم های بدی نیستند ولی حافظه تاریخی ندارند. وقتی ملت ما دارد با یادمان تاریخی این طور برخورد می کند، تنها این را می توانم بگویم که من ۷۷ سال عمر کرده ام و شکر خدا آینده ای را که این ملت دارند می سازند، نخواهم دید.

اما چرا کافه نادری مهم است. چرا یادمان فرهنگی ما است. به خاطر این که شاید قدیمی ترین کافه ای باشد که در تهران باقی مانده است. یادم نمی آید که کافه قدیمی تری داشته باشیم که همچنان سرپا مانده باشد. همین ماندگاری حرمت دارد؛ چرا که تا زمان حال جنگیده و جان به در برده است.

گفتگو با آیدین آغداشلو درباره کافه نادری، میعادگاه اهل معنا 

هتل نادری (تهران)

پس شما کافه نادری را به عنوان پاتوق فرهنگی قبول دارید. چون نظراتی هم مطرح می شود که کافه نادری مکان خاصی نبوده و اتفاق خاصی در آن نیفتاده است، تنها کافه مشهوری بوده که نویسندگانی هم در آن رفت و آمد می کردند.

– مگر در عهد روشنفکران فرهنگی قرار است چه اتفاقی بیفتد. باید جایی مانند مجلس باشد که لیاخوف آن را به توپ ببندد؟! اتفاقی که در این محافل می افتد، بسیار ظریف و تدریجی است. کافه نادری جایی مانند کافه فلور پاریس بود که آدم های مهم فرهنگی در آنجا رفت و آمد می کردند، دور هم جمع می شدند، بحث می کردند، تاثیر می گذاشتند و تاثیر می گرفتند. به جایی که این اتفاق شریف در آن می افتد، باید حرمت گذاشت و نسبت به آن ادای احترام کرد.

مگر در مجلس مملکت چه اتفاق می افتد، عده ای جمع می شوند و روی سرنوشت مملکت شان تاثیر می گذارند. حتی ممکن است وکلای مجلس هم با هم کتک کاری کنند، این موضوع ربطی به اهمیت و تاثیرگذاری آن مجلس ندارد. کافه نادری جای مراودات اهل معنا و فرهیختگان بود. به این ترتیب، شاید اهمیت بلافاصله نداشته باشد، اما اهمیت زمینه ای دارد. کافه نادری اهمیتی دارد که شاید نشود به طور مستقیم روی آن انگشت گذاشت اما آرام آرام به پایه گذاری یک فرهنگ کمک کرده است. همین نقش، اهمیت بسیاری دارد.

اصلا خود نگه داشتن خاطره و نوستالژی دلپذیر است. مگر در شهرهای بزرگ از جاهایی جز به خاطر نوستالژی یا حس غم غربت یا حس تعلق نگهداری نمی شود؟ از این اماکن نگهداری می شود چون حس نوستالژی را در آنها می توان پیدا کرد. آدم می تواند از دنبال کردن این حس نوستالژی، احساس شادی و خوشبختی کند. اصلا اهمیت این موضوع آن قدر واضح است که نمی دانم چرا دارم توضیح واضحات می دهم.

درست است اما متاسفانه گاه برای صاحب اختیاران باید از بدیهیات سخن گفت. حال جدا از این موضوع، خود شما چه خاطراتی از حضور در کافه نادری دارید؟

– کافه نادری در دهه چهل و پیش از آن، در دهه سی، محل دیدار یک طبقه فرهنگی بود. میعادگاه بود. هنرمندان به آنجا می رفتند و مطمئن بودند که برخی از دوستان شان را در آنجا خواهند دید. نیاز به قرار گذاشتن هم نداشت و یک قرار از پیش تعهد شده بود. من هم در آن دوران، جوانکی بودم که هم نقاش بودم و هم می نوشتم. من هم به کافه نادری می رفتم تا بزرگانم را در آنجا ببینم.

گفتگو با آیدین آغداشلو درباره کافه نادری، میعادگاه اهل معنا 

کافه نادری (تهران)

شخصا با چه هنرمندانی در کافه نادری ملاقات داشتید؟

– همه می آمدند. احمد شاملو، جلال آل احمد، فروغ فرخزاد، شعرای مهم همه به کافه نادری می آمدند. این دیدارها هم مسئله کافه نشینی و مشروب خوری و این جور مسائل نبود. ما همیشه از این دیدارها جواب می گرفتیم چون افرادی را که دوست داشتیم می دیدیم و این هم نشینی ها به ما قوت قلب می داد که تنها نیستیم چون مثل همیشه تاریخ فرهیختگان میان آدم های بی اعتنا و قدرنشناس احاطه می شود و تنها می مانند؛ میان مردمانی که اصلا ماهیت وجودی آنها را نمی پذیرند و به هنرمند و روشنفکر به چشم مسخره نگاه می کنند. وقتی که حکم رایج این باشد که بود، که هست، این روشنفکران دور هم و کنار هم از وجود هم قوت قلب می گیرند و احساس می کنند تنها نیستند. این گونه کافه ها، این جور جاهایی بود.

به نظر شما، اکنون در تهران شبیه آن میعادگاه ها را هنوز هم می توانیم ببینیم؟

– الان مدت هاست که من دیگر کافه نشینی نمی کنم اما این قدر می دانم که تهران به شهر کافه ها تبدیل شده است.

بله؛ کافه زیاد شده ولی شاید کافه های امروزی آن کارکردی که شما از آن یاد می کنید نداشته باشند.

– باید مجال داد. نسل روشنفکر جدید ما دقیقا دارد جای پای روشنفکران قدیمی می گذارد؛ در نتیجه،اندوهگین است، سیگار می کشد، حرف فلسفی می زند، خودش را به بی اعتنایی می زند، مردم عادی را نمی پذیرد و نمی پسندد؛ همه ادا و اصول هایی که در گذشته هم بود. اما در کنار همه این ادا و اصول ها که همیشه بوده و خواهد بود، کارهای شان باقی خواهد ماند.

 گفتگو با آیدین آغداشلو درباره کافه نادری، میعادگاه اهل معنا

از همه اداهایی که صادق هدایت در می آورد، خیلی هایش بامزه است. خیلی هایش مردم گریز و ضد عوام است ولی فقط به این ادا و اصول ها که اکتفا نکرد؛ آل احمد یا ابراهیم گلستان هم همین طور. تک تک آنها در کنار همه ادا و اصول های شان اثری از خودشان باقی گذاشته اند. من اگر وجه اشتراکی بین روشنفکران گذشته و امروز ببینم دقیقا در مورد همین ادا و اصول هاست. جوانان امروزی هم که شال گردن بلند می اندازند و موی آشفته و ژولیده دارند، من را به یاد جوانی خودم می اندازند؛ البته موهای من آشفته نبود. البته درست نمی دانم که جوانان روشنفکر امروزی چقدر کار می کنند و حاصل کارشان چیست و آثارشان باقی خواهد ماند یا نه.

می شود امیدوار بود که روشنفکران جوان امروز هم اثر ماندگاری از خود به جای بگذارند؟

– من همیشه امیدوارم.

به نظر شما، چرا نمی گذارند این سنت کافه نشینی باز هم مثل گذشته شکل بگیرد و مدام در پی تخریب و نابودی چنین پاتوق های فرهنگی هستند؟

– اقتصاد، اقتصاد! الان در مملکت ما پول حرف اول و آخر را می زند. برای انقلابی که همه آرمانش تعالی دادن به معنویات بود، باید خیلی ناگوار باشد وقتی که ببیند بعد از گذشت چند دهه ملتی فراهم آمده اند که فقط و فقط به پول فکر می کنند. بنابراین، این رویکرد تخریب کافه ها هم بخشی از همان تفکر است. دیگر زمین خالی وجود ندارد، پس خانه های بااررزش، کافه ها و بناهای ذی قیمت مثل حمام خسرو آقا در اصفهان را که مربوط به دوره صفویه است خراب می کنند تا در آن برج بسازند.

ما نمی توانیم سرنخ را طوری بیرون بکشیم که اصل قصه را فراموش کنیم. این کلاف یک نخ بیشتر ندارد و آن هم پول است. دنبال این سرنخ در هر کدام از این مصائب بگردید. مثل این که در کنار میدان نقش جهان اصفهان برج می سازند و آن را از ریخت می اندازند. عده ای این قدر پول برای شان مهم است که به هیچ چیز دیگری فکر نمی کنند. فکر نکنید که می خواهند هویت ملی کشوری را تخریب کنند، به خدا اصلا این طور نیست؛ چون اصلا به این مسائل فکر نمی کنند. اصلا نمی دانند هویت ملی چیست، فرهنگ چیست، حافظه تاریخی چیست. فقط پول می خواهند و برای رسیدن به آن حاضرند هر چیزی را خراب کنند، کافه نادری که جای خود دارد.

گفتگو با آیدین آغداشلو درباره کافه نادری، میعادگاه اهل معنا 

میدان نقش جهان (اصفهان)

اتفاق مثبتی که در مورد کافه نادری افتاد این بود که فعالان حوزه میراث فرهنگی هشیار بودند. خیلی زود پای کار آمدند و اجازه ندادند که آن تصمیم عملی شود. فکر می کنم در شرایط فعلی، تنها راه همین است که مردم خودشان برای دفاع از یادمان های ارزشمند و تاریخی در مقابل سودجویان بایستند و در مقابل تخریب های از این دست مقاومت کنند.

– این که خبر خوشی است. دمشان گرم! هنوز افراد و جوانانی هستند که احساس تکلیف می کنند، احساس تکلیف در وجودشان از بین نرفته و کرخت نشده اند. اما این که چقدر زورشان برسد، باید بنشینیم تماشا کنیم. ببینیم آیا این بازوهای مصمم قادرند جلوی چرخ عظیم دوار و چرخان پول را در جاهایی بگیرند. عمر من که قد نمی دهد ولی انشاءالله شما نگاه کنید.


منبع: برترینها

چرا مشتریانم از من خرید نمی‌کنند؟

مجله پنجره خلاقیت – آجا فراست، ترجمه شادی حسن پور: هرچقدر هم که فروشنده خوبی باشید، نرخ فروشتان هیچ گاه به صد در صد نخواهد رسید. اما اگر مدتی است که نمی توانید مشتری بگیرید، احتمالا دلیل خاصی دارد. خوشبختانه می توانید مطمئن باشید که وقتی مشکل مورد نظر را شناسایی کردید، می توانید فرآیند فروشتان را بهبود ببخشید و در نهایت نتایج بهتری کسب کنید.

۵ دلیل اصلی عدم خرید مشتریان از شما:

چرا مشتریانم از من خرید نمی کنند؟ 

۱٫ سعی می کنید محصولاتتان را به همه مردم بفروشید.

یک روند خوب فروش بیشتر در مورد کیفیت مصداق دارد، نه کمیت. اگر مشتریانتان از شما خرید نمی کنند، صلاحیت مشتریانتان را بررسی کنید. آیا آنها را به خوبی هدف قرار داده اید؟ آیا می دانید که چرا آنها گزینه های خوبی برای فروش هستند؟ یا آیا فقط سعی می کنید به هر کسی که سر راهتان قرار گرفت و کوچک ترین علاقه ای به محصولاتتان نشان داد، چیزی بفروشید؟ اگرچه شاید این طور به نظر برسد که کنار گذاشتن برخی مشتریان کار عاقلانه ای نیست، اما محدود کردن دامنه تمرکزتان به مشتریانی که حداقل صلاحیت لازم برای خرید از شما را دارند، باعث موفقیت هرچه بیشترتان خواهدشد. نه تنها احتمال بیشتری دارد که این مشتریان از شما خرید کنند، بلکه شما نیز زمان بیشتری برای گفت و گو با مشتریان مناسب در اختیار خواهیدداشت و می توانید بیانیه فروشتان را برای هرکدام از آنها به صورت شخصی سازی شده تدوین کنید و موقعیت های فروش فوق العاده ای برای خود رقم بزنید.

۲٫ خودتان مشتریان را از خود می رانید.

دلیلی وجود دارد که دیگر بیشتر مردم به تماس شماره های ناشناس پاسخ نمی دهند. چرا که نمی خواهند به اجبار چیزی به آنها فروخته شود. اگر فروشندگان بخواهند از ایمیل نیز به عنوان بازاری مزاحم کنند، دیگر پیام های الکترونیکی از سوی مخاطبان ناشناس نیز خوانده نخواهندشد (اتفاقی که هم اکنون نیز تا حدودی رخ می دهد.) اشتیاق مصنوعی خود را کنار بگذارید. از اعمال فشار روی مشتریان دست بردارید. در عوض، رفتاری واقعی در پیش بگیرید و ارزشی واقعی به مشتری اعطا کنید. شاید بهتر باشد که خود را به عنوان یک مشاور در نظر بگیرید، نه فروشنده. همچنین باید تا می توانید در مورد مشتریانتان اطلاعات کسب کنید تا با پرسیدن سوالات ساده، وقت آنها را نگیرید.

۳٫ از پاسخ منفی می ترسید و سعی می کنید با آن رو به رو نشوید.

متوجه شدم. رو به رو شدن با پاسخ منفی کار سخت و ترسناکی است. اما واقعیت این است که نمی توانید پاسخ های منفی را به طور صد در صد کنار بگذارید، چرا که اگر به طور مستقیم نیز با آنها رو به رو نشوید، باز هم می دانید که وجود دارند. بهترین زمان برای رفع این دغدغه ها این است که در مراحل ابتدایی یا میانی فروش، که هنوز ذهن مشتری کاملا باز است، دست به کار شوید. برای اینکه بدانید چه چیزی مانع از خرید مشتری تان شده، از او بپرسید: اگر تمایلی به خرید ندارید، می توانید دلیلش را به من بگویید؟ ما در مورد دلایل علاقه شما به این محصول صحبت کردیم. آیا می توانید کمی وقت بگذارید و به من بگویید که چه چیزی باعث عدم تمایلتان به خرید شده؟ طبیعی است که قبل از خرید چنین محصولی کمی احساس نگرانی کنید. اگر دوست داشته باشید، می توانید دغدغه هایتان را به من بگویید تا کاری در جهت رفع آنها انجام دهم. در مورد مزایای این محصول صحبت کردیم. به نظرتان چه معایبی ممکن است شما را از خرید بازدارد؟

۴٫ احساس ضرورت ایجاد نکرده اید.

محصولی که عرضه می کنید، شاید مهم ترین چیزی باشد که ذهنتان را به خود مشغول کرده است. اما این محصول برای مشتری فقط یکی از آن هم چیزهایی است که قرار است توجه او را به خود جلب کند. اگر دلیلی برای خرید به موقع به مشتری ندهید، او احتمالا به طور کلی پیشنهاد فروش شما را فراموش می کند. آیا می خواهید تلاشتان برای جذب مشتری ثمره ای داشته باشد؟ پس سوالاتی بپرسید که مشتری متقاعد شود کسب و کارش یا رفاه زندگی اش به محصول شما بستگی دارد: اگر تا فلان زمان این محصول را نداشته باشید، چه اتفاقی می افتد و چه چیزی را از دست می دهید؟ می توانید از عواقب نداشتن این محصول برایم بگویید؟ آیا خرید این محصول برای شما اولویت به حساب می آید؟ این محصول چندمین اولویت شماست؟ چه مدت است که به خرید این محصول فکر می کنید؟

۵٫ اجازه نمی دهید مشتری احساس امنیت کند.

هیچ کس دلش نمی خواهد کاری کند که به آن صد در صد اطمینان ندارد. این موضوع باعث متوقف شدن بسیاری از فرآیندهای فروش می شود. بالاخره این را نیز در نظر بگیرید که مشتری تصمیم به خرید بگیرد، بودجه لازم را گردآوری کند، زمان بگذارد، انرژی بگذارد و از محصول شما استفاده کند، اما در نهایت متوجه شود که آن محصول نه تنها کارایی و سودی برایش ندارد، بلکه کاملا به دردنخور بوده است. به همین خاطر یکی از وظایف شما به عنوان نماینده فروش این است که کاری کنید مشتریان نسبت به هزینه ای که می کنند، احساس امنیت و آسودگی خاطر داشته باشند. به روش های گوناگونی این کار امکان پذیر است.

یکی از بهترین روش های اطمینان بخش این است که شرکتتان شرایط خرید خاصی را برای مشتریان منظور کند: بازگشت پول در صورت عدم کسب نتایج خاص یا دوره آزمایشی استفاده از محصول مورد نظر. اینکه بدانید مشکل عدم فروش تقصیر مشتری نیست و همه چیز به خودتان ارتباط دارد، شاید ناراحت کننده باشد، اما حالا که لااقل دلایل این مسئله را متوجه شده اید، می توانید گام مناسبی در جهت رفع مشکلتان بردارید.


منبع: برترینها

مسائلی که باید در موردشان با رئیس‌ خود صحبت کنید

برترین ها – ترجمه از هدی بانکی: همه‌ی ما می‌دانیم که ارتباط موثر برای ایجاد رابطه‌ای موفق، لازم است. ازدواج‌هایی که با شکست مواجه می‌شوند معمولا ریشه در عدم ارتباط موثر بین همسران دارند، در محیط کار نیز، روابط ممکن است به همین دلیل ناموفق و ناکارآمد بشوند.

 چرا باید با رئیس‌تان بیشتر ملاقات کنید

سوء تفاهم‌ها و تفاوت‌هایی که در ایده‌ها و نظرها وجود دارد می‌تواند بین رئیس و کارمند بی‌اعتمادی ایجاد کند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، جریان کاری مختل شده و موفقیت کسب و کار نیز دچار افت قابل توجهی خواهد شد. برای جلوگیری از هر کدام از این رویدادها باید هر دو طرف، اهمیت دیدارها و رودررو شدن را درک کنند.

وقتی که ارتباط مکرر با رئیس ممکن نیست

برای بسیاری از کارمندان این امکان وجود ندارد که با رئیس خود پیوسه دیدار رودررو داشته باشند. علتش هم می‌تواند برنامه‌های پُرمسئولیت و شلوغ و ضرب العجل‌های خاصی باشد که اهمیت بسیار زیادی دارند. برای بعضی از کارمندانی که در دفتر یا سایت کاری مجزایی مشغول هستند نیز ارتباط مکرر با رئیس عملا ممکن نیست.

با وجود چنین شرایطی، دیدار با رئیس همچنان باید الویت داشته باشد چون یکی از موثرترین راهها برای در جریان گذاشتن رئیس نسبت به تازه ترین‌هاست.

اگر شما جزو کارمندانی هستید که دور از دفتر اصلی کار می‌کنید یا شرایط دیدار با رئیس خود را ندارید، می‌توانید از تکنولوژی کمک بگیرید. اینترنت، ابزارهای ارتباطی زیادی در اختیارتان می‌گذارد که بتوانید فاصله‌های فیزیکی را پشت سر گذاشته و همدیگر را ملاقات کنید. می‌توانید از کامپیوتر و موبایل‌تان برای ارتباط مکرر با رئیس استفاده کنید.

چیزهایی که باید در موردشان با رئیس خود صحبت کنید

برای اینکه رئیس‌تان را در جریان امور جاری سازمان قرار دهید توصیه می‌کنیم راههای ارتباطی خود با او را پیوسته باز نگه دارید. یکی از کارهایی که می‌توانید انجام دهید این است که ملاقات هفتگی با رئیس‌تان داشته باشید.

چیزهایی که باید در مورد آنها با رئیس خود گفتگو کنید:

وضعیت پروژه

خیلی مهم است که همیشه رئیس‌تان را در جریان تازه ترین شرایط و وضعیت پروژه‌اش قرار دهید. همیشه آماده باشید تا گزارشی کامل و گویا به او ارائه دهید، نه اینکه منتظر بمانید تا از شما سوال کند.

اهداف

رئیس باید بداند شما تا چه حد در راستای اهداف تیم، خوب عمل می‌کنید. دیدار با رئیس به طور مکرر باعث می‌شود او نسبت به روند کار و پیشرفت پروژه آپدیت باشد. درست است که گزارش‌های مکتوب، جزئیات روند کار را ارائه می‌دهند اما اگر بتوانید گزارش کار را شفاهی ارائه دهید و در موردش بحث کنید، بسیار بهتر و موثرتر است.

 چرا باید با رئیس‌تان بیشتر ملاقات کنید

اهداف شخصی

یک رئیس خوب باید کارمندانش را با انگیزه نگه دارد، بنابراین باید در مورد اهداف شخصی کارمندان خود آگاه‌تر باشد. این موضوعات در دیدارهای رودررو، بهتر از هر زمان دیگری مطرح می‌شوند.

مسائل جاری

بیشتر رئیس‌ها ترجیح می‌دهند در مورد مشکلات و مسائلی که روی می‌دهد باخبر باشند و بدانند برای رفع این مسائل چه اقداماتی در دست اجراست. ملاقات منظم با رئیس می‌تواند از این جنبه نیز او را آگاه و مطلع نگه دارد.

مطرح کردن مشکلات احتمالی قبل از به وقوع پیوستن

هیچ رئیسی دوست ندارد ناگهان در شرایط بدی گیر کند و با خبرهای بد غافلگیر شود. رئیس شما باید در مورد چالش‌های بالقوه‌ای که ممکن است در آینده‌ی نزدیک بروز کنند آگاه باشد تا تدابیر لازم را بیندیشد و مجهز باشد. بنابراین به طور مکرر با رئیس خود دیدار کنید و او را در جریان هر اتفاق و خطری که کارمندان را تهدید می‌کند قرار دهید.

درخواست‌هایی که در آخرین دیدارتان مطرح شده پیگیری کنید

شاید نیازی به این توصیه نباشد اما واقعیت این است که معمولا کارمندان آنچنان درگیر مشغله‌ها و مسائل کاری و روزمره می‌‌شوند که ممکن است فراموش کنند در آخرین دیداری که با رئیس داشتند، در مورد چه چیزهایی

 گفتگو کردند و قرار شد چه کارهایی انجام دهند.

یادداشت‌های مربوط به دیدارهای‌تان را هر چند وقت یکبار مرور کنید تا در دیدار بعدی با رئیس‌تان، در مورد درخواست‌هایی که مطرح شده، جوابی برای ارائه دادن داشته باشید.

نیازها و خواسته‌ها

تا زمانیکه شما به رئیس‌تان نگویید به چه ابزارها، منابع و یا امکاناتی برای پیشبرد کار نیاز دارید او از نیازهای شما با خبر نخواهد شد. احتمالا فکر می‌کند همه چیز خوب و روبراه است مگر اینکه چیز دیگری بشنود. اگر درخواست یا نیازی دارید، در مطرح کردن آن طی دیدارهای‌تان تردید نداشته باشید.

ایده‌ها و پیشنهادهایی را که برای سازمان دارید مطرح کنید

ملاقات با رئیس، فرصتی بسیار خوبی برای به اشتراک گذاشتن افکار و ایده‌ها در مورد اتفاقاتی است که در سازمان روی می‌دهد. در دیدار با رئیس‌تان می‌توانید او را از چیزهایی که فکر می‌کنید به ضرر سازمان هستند آگاه کنید و نظر شخصی خود را بگویید. بحث‌های صادقانه‌ای که با نیت خوب، ایده‌ها را مطرح می‌کنند و تبادل نظرهایی که بین رئیس و کارمندان انجام می‌شود می‌تواند به موفقیت سازمان کمک بسیار زیادی بکند.

ایجاد اطمینان

ملاقات‌های پیاپی، اطمینان و احترام متقابل ایجاد می‌کند. ضمنا کارمندان هر چه بیشتر با رئیس خود دیدار کنند، اضطرابی که ممکن است در این رودررویی‌ها دچارش شوند کمتر خواهد شد. از طرفی دیگر رئیس هم راحت‌تر می‌تواند به کارمندان خود اعتماد کند چون می‌داند که آنها کار خود را به بهترین نحو انجام می‌دهند.

چرا باید با رئیس‌تان بیشتر ملاقات کنید


منبع: برترینها

حقایق جالب از تاریخچه توپ‌های ورزشی

 
بیسبال مدیون تلاش سازندگان زحمتکش زیادی از جمله کفاشان است که این توپ‌ها را از قطعات کفش‌های لاستیکی می‌ساختند. در برخی موارد، اولین توپ‌های بیسبال هسته‌های لاستیکی داشتند. آن‌ها که با نخ پیچیده و با چرم پوشانده می‌شدند. نوع دیگری از توپ‌های بیسبال اولیه به جای لاستیک ذوب شده از چشم ماهی اوزون برون ساخته می‌شدند. در اواسط دهه ۱۸۰۰ گاهی بازیکنان توپ خودشان را می‌ساختند.


 
توپ بیلیارد

توپ‌های بیلیارد اولیه از عاج فیل ساخته می‌شدند. هزاران فیل سالانه کشته می‌شدند تا عاج مورد نیاز برای تولید میلیون‌ها توپ بیلیارد در سراسر جهان را تامین کنند تا جایی که جمعیت‌ این حیوان خیلی زود کاهش یافت و قیمت عاج بالا رفت. تولید توپ‌های بیلیارد عاجی هم چالش برانگیز بود. باید توپ‌ها را یک هفته یا بیشتر در یک محیط با دمای ثابت انبار می‌کردند تا نوسانات دما آن‌ها را نشکند. تحقیقی برای پیدا کردن یک ماده جایگزین برای عاج انجام شد. برای تشویق مخترعان، مسابقه‌ای هم در سال ۱۸۶۳ برگزار شد. پنج سال بعد، «جان وسلی هیات» سلولوئید را پیشنهاد کرد، ماده‌ای که در سال ۱۸۵۱ توسط الکساندر پارکز اختراع شد.

وسلی توپ بیلیارد سلولوئیدی را وارد مسابقه کرد، اما نتوانست جایزه ۱۰ هزار دلاری را ببرد. توپ او به اندازه کافی بالا نرفت. توپ‌های بیلیارد سلولوئیدی یک مشکل دیگر هم داشتند. گاهی می‌ترکیدند. وسلی توپ بیلیاردش را با ترکیبی به نام کلودیون پوشاند و آن را برای آزمایش به آزمایشگاه فرستاد و هشدار داد که این توپ ممکن است آتش بگیرد، چون کلودیون یک ماده قابل اشتعال است. علاوه بر اینکه اگر ضربه شدیدی به آن‌ها خورده می‌شد واقعا منفجر می‌شدند.

حقایق جالب از تاریخچه توپ‌های ورزشی 

 


توپ بولینگ

اگرچه مصریان باستان از ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد بولینگ بازی می‌کردند بولینگ امروزی از سال ۱۸۴۰ آغاز و بین قماربازان محبوب شد. زمانی که کنکتیکت بازی بولینگ با ۹ میله چوبی را در سال ۱۸۴۱ ممنوع کرد، یک بازی با ۱۰ میله به وجود آوردند تا قانون را دور بزنند. در اوایل قرن نوزدهم، توپ‌های بولینگ از جنس چوب بودند و بعد‌ها لاستیک سخت جایگزین آن شد. اولین توپ لاستیکی به نام «Evertrue» در سال ۱۹۰۵ معرفی شد و در سال ۱۹۱۴ شرکت برانسویک توپی از یک ترکیب لاستیکی اسرارآمیز ساخت. توپ‌های لاستیکی وقتی سوراخ می‌شدند بوی زننده‌ای داشتند و فقدان طراحی هسته‌ای بودند، اما مثل توپ‌های پلی استری به طور گسترده‌ای در دهه ۱۹۷۰ استفاده می‌شدند.

حقایق جالب از تاریخچه توپ‌های ورزشی 


توپ داژبال (وسطی)

منشا داژبال مشخص نیست. هرچند برخی منابع ادعا می‌کنند این ورزش در اصل از آفریقا آمده، جایی که بیش از ۲۰۰ سال پیش به عنوان یک ورزش خونین بازی می‌شده است، حتی شواهدی هم وجود دارد که به جای توپ‌های امروزی، این قبایل از سنگ یا مواد آلوده برای آسیب زدن یا ناتوان کردن حریفان خود استفاده می‌کرده اند. وقتی یک بازیکن مجروح می‌شد، حریفان سنگ‌ها یا پرتابه‌های بیشتری به سوی او پرتاب می‌کردند در حالی که هم تیمی‌های او سعی می‌کردند با سنگ هایشان حریف را دور کنند و از یارشان حفاظت کنند. به نظر می‌رسد این ورزش خونین یک هدف جدی داشته است: تمرینی برای ترویج کار تیمی و تقویت مهارت‌های مبارزه با سنگ که بین قبایل اتفاق می‌افتاد.

دکتر جیمز کارلیسل به دنبال معرفی داژبال به دانشجویان اروپایی خود بوده، اما آن‌ها فاقد چابکی و دقت هدفگیری مورد نیاز برای این ورزش بودند. بعد از بازگشت او به کالج سنت ماری در انگلستان بود که موفق شد این ورزش را به شکل امروزی معرفی کند، یک توپ چرمی هم جایگزین سنگ و مواد آلوده قبلی شد که قبلا به عنوان توپ استفاده می‌شدند. تاچه حد این تاریخچه درست است کسی نمی‌داند.
حقایق جالب از تاریخچه توپ‌های ورزشی 


فوتبال

از اولین توپ‌های فوتبال می‌توان به سر خوک و جمجمه دشمنان سربازان انگلیسی اشاره کرد، اما اولین توپ فوتبالی که واقعا ساخته شد، مثانه باد شده خوک بود و بعد‌ها از چرم استفاده شد که با دوام‌تر باشد. توپ فوتبال مثانه ای، تقریبا بیشتر از توپ راگبی گرد بود، اما به هیچ وجه کروی نبود. در آب و هوای مرطوب انگلستان، توپ‌ها زود پر از آب می‌شدند و وزنشان زیاد می‌شد. ضربه زدن به چنین توپ هایی باعث درد و آسیب زیادی می‌شد.

چارلز گودیر در سال ۱۸۳۶ توپ فوتبال لاستیکی را اختراع و اولین توپ‌های فوتبال را در سال ۱۸۵۵ طراحی و تولید کرد. هفت سال بعد، لیندون بعد از اینکه همسرش در اثر بیماری ریه جان خود را از دست داد، یکی از اولین توپ‌های لاستیکی قابل بادشدن را به عنوان توپ‌های ورزشی طراحی کرد. در سال ۱۸۷۲، انجمن فوتبال انگلیس، اندازه و وزن توپ‌ها را تعیین کرد.

حقایق جالب از تاریخچه توپ‌های ورزشی 


توپ گلف

گلف در چهار قرن اول خود با پنج نوع توپ مختلف بازی می‌شد: توپ چوبی، توپ مویی، توپ پری، توپ کائوچویی و توپ هاسکل. هیچ شاهد محکمی از استفاده از توپ‌های چوبی در گلف حمایت نمی‌کند. چنین توپ هایی فاقد خواص کنترل خوب بودند، چون صاف بودند و بیشتر از ۷۵ متر نمی‌رفتند. توپ‌های مویی از هلند نشات گرفتند و در سال ۱۴۸۶ تا ۱۶۱۸ از آنجا به اسکاتلند صادر می‌شدند. از سال ۱۵۵۴ ساخت آن‌ها در اسکاتلند شروع شد، توپ‌های مویی از موی گاو و مثل توپ‌های پری تولید می‌شدند. توپ‌های گلف مویی گران بودند. از قرن شانزدهم تا اوایل قرن هجدهم، هریک از آن‌ها ۲ تا ۵ شیلینگ فروخته می‌شدند.

کفاشان از پر پرندگان که از قفس جمع می کردند برای ساخت توپ‌های گلف پری استفاده کردند. توپ‌های پری از دوختن سه قطعه چرم خیس به هم، برعکس کردن تکه‌های دوخته شده و پر کردن آن با پرهای خیس ساخته می‌شد. وقتی آن‌ها خشک می‌شدند پر‌ها بزرگ شده و چرم کوچک می‌شد در نتیجه فشار بیشتر و توپ سفت‌تر می‌شد. برخی منابع می‌گویند دو یا سه توپ در روز به این روش ساخته می‌شد در حالی که منابع دیگر بیان می‌کنند که ۵۰ تا ۶۰ توپ در هفته ساخته می‌شد. این کار سختی بود و کسانی که آن را انجام می‌دادند اغلب در جوانی می‌مردند. توپ‌های پری بسته به کیفیتشان بین ۲.۵ تا ۵ شیلینگ فروخته می‌شدند. از آنجا که توپ‌های پری محکم‌تر از توپ‌های مویی بودند می‌توانند فواصل دورتری و تا ۱۷۶ متر بروند.

ساخت توپ‌های کائوچوی گیاهی در سال ۱۸۴۸ آغاز شد تاجایگزین توپ‌های پری شود. این توپ‌ها در اصل صاف بودند و بعد شیارهایی به آن اضافه شد که عملکردش را بهتر می‌کرد. توپ‌های کائوچویی از ارزان‌تر و قوی‌تر از توپ‌های پری بودند، اما تا سال ۱۸۶۰ جایگزین آن‌ها نشدند، چون به اندازه کافی باکیفیت نبودند و در میان مردم جا نیفتاده بودند. بعد از اختراع قالب برای این توپ ها، تولیدشان افزایش یافت و به قیمت یک شیلینگ فروخته شدند. بعد‌ها توپ‌های هاسکل جانشین توپ‌های کائوچویی شدند. در سال ۱۸۹۸ کوبرن هاسکل آمریکایی پیچاندن نخ‌های لاستیکی هسته توپ را مکانیزه کرد. از زمان هاسکل اصلاحات طراحی توپ گلف ادامه دارد.

حقایق جالب از تاریخچه توپ‌های ورزشی 


توپ پینگ پنگ

پینگ پنگ به عنوان نسخه مینیاتوری تنیس آغاز شد، و افراد طبقه متوسط در دوران ویکتوریایی از میز غذاخوری خود به عنوان میز پینگ پنگ استفاده می‌کردند. کتاب‌ها جای تور گذاشته و در جعبه‌های سیگار به عنوان راکت استفاده می‌شدند، بعد‌ها کاغذ پوستی که حول یک قاب کشیده شده بود جایگزین آن‌ها شد. انواع مختلفی از توپ در این بازی استفاده می‌شد از جمله توپ‌های نخی، چوب پنبه‌های شامپاین و توپ‌های لاستیکی. توپ‌های سلولوئیدی در سال ۱۹۰۱ تصویب شدند.
حقایق جالب از تاریخچه توپ‌های ورزشی 


توپ تنیس

تنیس از قرن دوازدهم در اروپا آغاز شده است. قبل از توپ‌های لاستیکی کرکی امروزی، توپ‌های تنیس از مواد مختلفی از جمله چرم، گچ، خز، موی انسان، فلز، ماسه، پشم یا روده گوسفند ساخته می‌شدند. مو و پشم پر کننده‌های رسمی توپ تنیس بودند. در سال ۱۴۸۰ به فرمان شاه لویی یازدهم فرانسه، توپ‌های تنیس از چرم پر شده با پشم و مو ساخته می‌شدند. این پر کننده‌ها پرش توپ را تضمین می‌کردند. امروزه مو در پوشش نمدی توپ‌های تنیس دیده می‌شود.

حقایق جالب از تاریخچه توپ‌های ورزشی 

والبیال

والیبال در سال ۱۸۹۵ توسط ویلیام جی مورگان و با ترکیب بسکتبال، بیسبال، تنیس و هندبال به وجود آمد. این ورزش نیاز به توپ جدیدی داشت که بیشتر در هوا بماند. این یعنی توپ هم باید سبک باشد و هم به اندازه کافی هم سنگین باشد که سریع حرکت کند. توپ‌های بسکتبال برای این ورزش مناسب نبودند بنابراین توپ‌های سه لایه به وجود آمد که از یک لایه از لاتکس، یک لایه پارچه سبک پنبه‌ای و یک لایه چرم تشکیل می‌شد. این توپ خوب کار کرد و تا به امروز طراحی پایه آن تقریبا بدون تغییر مانده است.


منبع: برترنها

حقایقی که درباره گوزن‌های شمالی نمی‌دانستید

برترین‌ها – ترجمه از الهام مظفری: در آمریکای شمالی، گوزن شمالی به نوعی گوزن گفته می‌شود که به عنوان دام توسط انسان‌ها و البته بابانوئل استفاده می‌شود. کسانی که خارج از زیستگاه طبیعی گوزن شمالی زندگی می‌کنند ممکن است فقط هنگام کریسمس یاد آن‌ها بیفتند. اما در برخی فرهنگ ها، گوزن شمال راهی برای گذران زندگی است. در اینجا با حقایقی عجیب و کمتر شناخته شده درباره گوزن‌های شمالی آشنا می‌شوید.

تفاوت‌های اهلی و وحشی

برآوردهای مختلفی درباره زمان اهلی شدن گورن‌های شمالی وجود دارد. در اوروسیا، اعتقاد بر این است که آن‌ها ۷۰۰۰ سال پیش اهلی شده اند. اما برخی می‌گویند دو تا سه هزار سال پیش این اتفاق افتاده است. با وجود این زمان طولانی، گوزن‌های شمالی را به دو دلیل نیمه اهلی می‌دانند. اول اینکه گوزن‌های شمالی تا همین اواخر سوژه انتخاب مصنوعی یا زادگیری گزینشی نبوده اند و دوم اینکه گاهی گوزن‌های اهلی با گوزن‌های وحشی جفتگیری می‌کنند، زیرا گله‌های گوزنی که انسان‌ها نگه می‌دارند به ندرت محبوس هستند و در نزدیکی گله‌های وحشی زندگی می‌کند.

 
تفاوت‌هایی بین بدن گوزن‌های نیمه اهلی و گوزن‌های وحشی وجود دارد. حیوانات نیمه اهلی کمی کوچکتر هستند و پوزه کوتاه تری دارند. هم چنین آن‌ها رنگی‌تر هستند. جمعیت‌های مختلف گوزن‌های وحشی رنگ‌های متفاوتی دارند، اما رنگ در میان اعضای گله‌های اهلی متنوع‌تر است. حتی گاهی گله‌های اهلی خال خالی هستند. تا همین اواخر، در بخش غربی دریاچه بایکال در روسیه شیر گوزن شمالی دوشیده می‌شد. گفته می‌شود در آنجا گوزن‌ها ۲۵ درصد پستان‌های بزرگتری از همسایگان وحشی خود دارند.

گوزن‌های شمالی وحشی و اهلی رفتار متفاوتی هم دارند. گوزن‌های اهلی یک ماه زودتر جفت می‌گیرند و بچه دار می‌شوند و هنگام مهاجرت جاه طلبی و استقامت کمتری دارند. همچنین گوزن‌های اهلی رفتار بهتری با انسان‌ها دارند و راحتتر آموزش می‌بینند.

حقایقی که درباره گوزن‌های شمالی نمی‌دانستید 


گرما و سرما در قطب شمال

پاهای بلند گوزن شمالی در مهاجرت و فرار از شکارچیان به او کمک می‌کند. با این حال این پاهای بلند ممکن است باعث از دست دادن گرما شود. این خطر با چیدمان ماهرانه رگ‌های خونی خنثی می‌شود. خون گرمی که به سمت پا‌ها می‌رود از نزدیکی خون سردی عبور می کند که از پا‌ها باز می‌گردد. مقداری گرما بین این دو تبادل می‌شود و خون گرم سرد می‌شود. در نهایت گرمای بسیار کمی از طریق پا‌ها از دست می‌رود.

گوزن‌های شمالی سیستم مشابهی نیز در بینی هایشان دارند که ساختار استخوانی و غضروفی دارد و با غشای مخاطی دارای رگ‌های خونی فراوان پوشانده شده است. هوای سرد بینی گوزن از کنار غشای مخاطی گرم عبور می‌کند و با دمای بدن گرم می‌شود. این باعث می‌شود هوای سرد در مسیرش به سمت شش‌ها از بخار آب اشباع شود. سپس این آب مستقیما به پشت بینی حیوان و گلویش می‌رود. وقتی گوزن شمالی نفس می‌کشد هوای گرم و مرطوب از روی لایه مخاطی سرد عبور می‌کند و سرد می‌شود و بخار آب آن چگالیده می‌شود. در نتیجه، برخلاف بیشتر پستانداران هوای بینی گوزن شمالی سرد و نسبتا خشک است.
حقایقی که درباره گوزن‌های شمالی نمی‌دانستید 


مگس‌های بینی گوزن شمالی

در ماه‌های آگوست و جولای گوزن شمالی ممکن است شدیدا سرش را تکان دهد، پاهایش را به زمین بکوبد و به دلیل نامشخصی شروع به دویدن کند. این کار‌ها برای فرار از مگس‌های انگلی است. برخلاف بیشتر مگس ها، این مگس کرکی زنبورمانند تخم نمی‌گذارد. بلکه کرم‌های ریزی را در بینی گوزن شمالی ر‌ها می‌کند.

این لارو‌ها قبل از اینکه وارد نواحی عمیق‌تر و سینوس و گلوی گوزن شمالی شوند، در بینی آن رشد می‌کنند. تا بهار، لاور‌ها آنقدر بزرگ می‌شوند که تنفس را مختل کنند. در واقع، در موارد شدید ممکن است ۵۰ لارو درون بینی گوزن باشند و آن را خفه کنند. لاروهایی که به طور کامل رشد می‌کنند به بینی گوزن برمی گردند و با عطسه و سرفه گوزن خارج می‌شوند. سپس به زمین رفته و زمستان را در آنجا می‌گذرانند تا به مگس‌های بالغ تبدیل شوند. تا وقتی مگس‌ها ظاهر شوند گله مهاجرت کرده است.

البته این برای مگس‌ها مشکل نیست. شاخک‌های آن‌ها به بوی ادرار گوزن و فرومون هایی که بین پنجه هایش ترشح می‌شد واکنش نشان می‌دهد. آن‌ها این بو را دنبال کرده و گوزن را تا ۴۸ کیلومتر ردیابی می‌کنند.

حقایقی که درباره گوزن‌های شمالی نمی‌دانستید 


شاخ‌ها

برای داشتن شاخ در ماه زمستان، گوزن‌های شمالی باید یکی از این سه تا باشند: ماده، اخته یا نابالغ. زیرا شاخ گوزن نر بالغ در پاییز می‌افتد. انواع دیگر گوزن شمالی شاخ هایشان را تا زمستان نگه می‌دارند. گوزن‌های شمالی تنها نوع گوزن هستند که ماده‌هایشان هم شاخ دارند. این یک معمای قدیمی برای انسان‌ها است. به نظر می‌رسد آن‌ها کاربردی در رشد ندارند و هرسال می‌ریزند. تصور می‌شد گوزن شمالی ماده برای دفاع در برابر شکارچیان شاخ دارد. اما چون شاخ آن‌ها هر سال می‌افتد، نمی‌توانند چهار یا پنج ماه از شاخ هایشان برای دفاع استفاده کنند.

به احتمال بیشتر گوزن‌های شمالی ماده برای مبارزه با همنوعان خود شاخ دارند. در طول زمستان، غذا کم می‌شود. آن‌ها باید زیر برف‌ها را بگردند تا بتوانند گلسنگ پیدا کند که منبع اصلی غذایشان در زمستان است. آن‌ها باید از گودال هایی که کنده اند حفاظت کنند تا غذایشان به سرقت نرود. گوزن‌های ماده بالغ برخلاف گوزن‌های نر بالغ در زمستان شاخ دارند؛ بنابراین ماده‌ها بهتر می‌توانند از غذای خود در برابر نرهای بالغ، اما بدون شاخ دفاع کنند. اینکه شاخ گوزن‌های نر زودتر می‌ریزد دلایلی دارد. چون گوزن‌ها اغلب در زمستان باردار هستند، به غذای بیشتری نیاز دارند. وقتی ماده‌ها غذای بیشتری دریافت کنند، احتمال بیشتری دارد که جنینشان زنده بماند و در بهار به دنیا بیاید.

 حقایقی که درباره گوزن‌های شمالی نمی‌دانستید


کنترل گوزن شمالی نر در فصل تولیدمثل

رفتار گوزن شمالی نر در فصل تولیدمثل تغییر می‌کند. در این مدت، آن‌ها نسبت به انسان‌ها و گوزن‌های دیگر پرخاشگر، ویرانگر و خطرناک می‌شوند. فعالیت های این فصل تاثیر برعکسی روی سلامت گوزن‌های نر دارد. آن‌ها ۳۵ درصد از وزن بدنشان را از دست می‌دهند. علاوه بر این، نگه داشتن گوزن شمالی پشت حصار به سرمایه و مهارت زیادی نیاز دارد تا حیوان از این دوران عبور کند.

تولیدکنندگان گوزن شمالی از داروی کنترل زایمان استفاده می‌کنند تا تغییرات رفتاری این حیوان را کنترل کنند. معمولا اولین تزریق در روز اولی انجام می‌شود که شاخشان می افتد. آن‌ها با تزریق این دارو هنوز جفت گیری می‌کنند، اما پرخاشگریشان کمتر می‌شود. علاوه بر این، گوزن هایی که از سال‌های اولیه زندگیشان این آمپول را تزریق می‌کرده اند طول عمر بیشتری خواهند داشت. معمولا، گوزن شمالی نر ۷ – ۸ سال زندگی می‌کند در حالی که گوزن شمالی ماده ۱۴ تا ۱۸ سال عمر می‌کند. تصور می‌شود این به دلیل سطح بالای هورمون‌ها در نر‌ها در فصل جفت گیری باشد. گوزن‌های نری که این آمپول را دریافت می‌کنند تا ۱۲ سال عمر می‌کنند.

حقایقی که درباره گوزن‌های شمالی نمی‌دانستید

صدای گوزن‌ها

در برخی گونه‌های گوزن، صدای گوزن نر در فصل جفت گیری تغییر می‌کند. گوزن‌های شمالی در این مورد منحصر به فرد هستند، چون بدین منظور یک کیسه هوا در نزدیکی نایشان دارند. آن‌ها با باد کردن این کیسه هوا صدایی تولید می کنند که گوزن‌های ماده را جذب می کند و رقیبان را عقب می نشاند.

گوزن‌های شمالی هنگام تولد این کیسه‌های هوا را ندارند. در سال‌ها اول، رشد کیسه هوا بین گوزن‌های نر و ماده مثل هم است. اما در ۲ – ۳ سالگی رشد کیسه هوا در ماده‌ها متوقف می‌شود. در نرها، تا شش سالگی به رشد خود ادامه می‌دهد و موجب تفاوت بزرگی بین نر و ماده‌ها می‌شود. در نرها، کیسه هوا نامتقارن است و به سمت چپ یا راست گردن کشیده می‌شود. در فصل جفتگیری قطر گردن گوزن‌های شمالی بسیار بیشتر می‌شود، چون عضلات گردن بزرگتر می‌شوند. همچنین در این دوران یالی شبیه ریش در اطراف کیسه هوا رشد می‌کند. وقتی حیوان صدا می‌کند، این یال بزرگ می‌شود و یک علامت بصری ایجاد می‌کند.
حقایقی که درباره گوزن‌های شمالی نمی‌دانستید 


خوردن گلسنگ

گوزن‌های شمالی با خوردن گلسنگ از سایر پستانداران متمایز می‌شوند. گلسنگ‌ها ۶۰ – ۷۰ درصد غذای آن‌ها را در زمستان تشکیل می‌دهند. بسته به انواع گلسنگ، گوزن‌های شمالی می‌توانند ۴۰ – ۹۰ درصد مواد ارگانیک موجود در گلسنگ را هضم کنند. این نسبت به گاو‌ها و گوسفند‌ها که فقط درصد کمی را هضم می‌کنند بهتر است. گوزن‌های شمالی مثل گاو‌ها و گوسفند‌ها نشخوار کننده هستند یعنی معده چندقسمتی دارند. باکتری هایی که در معده اول آن‌ها زندگی می‌کنند همراه با آنزیم مخصوصی به خوردن چنین غذای غیرمعمولی کمک می‌کنند.

اگرچه گلسنگ کربوهیدرات زیادی دارد، اما پروتئین و موادمعدنی کمی دارد. گوزن‌ها با رژیم غذایی گلسنگ و بدون نیتروژنشان وزنشان را از دست می‌دهند. اما گوزن‌های شمالی ترفندی برای مقابله با این رژیم غذایی کم پروتئین دارند. اوره، ماده اصلی ادرار، سرشار از پروتئین است. کلیه گوزن‌های شمالی می‌تواند اوره را جمع کند تا در معده بازیافت شود. باکتری موجود در معده اول از اوره و یک منبع قابل تخمیر کربوهیدرات استفاده می‌کند تا پروتئین بسازد. کلیه‌ها در این مورد بسیار خوب عمل می‌کنند و ۷۱ درصد اوره ساخته شده در زمستان بازیافت می‌شود.

حقایقی که درباره گوزن‌های شمالی نمی‌دانستید 


گوزن‌های شمالی عاشق ادرارشان هستند

علاقه گوزن شمالی به ادرار محدود به انسان‌ها نمی‌شود. آن‌ها هم مانند سایر گوزن‌ها پاهای عقبی خود را به هم می‌چسبانند و روی آن‌ها ادرار می‌کنند. این باعث پخش شدن ادرار آن‌ها در هوا و ریختن اجزای ادرار روی بوته‌ها می‌شود که بعد‌ها از آن به عنوان نشانه استفاده می‌کنند. گوزن شمالی نه تنها روی خود ادرار می‌کند بلکه زمین را کنده و در آن ادرار می‌کند و سپ بینی خود را حداقل ۱۰ دقیقه در آن می‌مالد. گوزن ماده هم ممکن است بینی خود را در این قسمت‌ها بمالد.

حقایقی که درباره گوزن‌های شمالی نمی‌دانستید 


گوزن‌های شمالی ادرار انسان را دوست دارند

رژیم غذایی گوزن شمالی کم نمک است. در ساحل، گوزن شمالی با نوشیدن آب دریا یا لیسیدن رسوبات نمکی ساحل، نمک خود را تامین می‌کند. اما در مناطق دیگر نمک به سختی به دست می‌آید. گوزن‌های شمالی مثل همه گوزن‌ها به سادگی جذب نمک می‌شوند، اما برخلاف گوزن‌های دیگر، جذب ادرار نمکی انسان می‌شوند. مردم آلاسکا از این موضوع برای به دام انداختن آن‌ها استفاده می‌کنند.

حقایقی که درباره گوزن‌های شمالی نمی‌دانستید 


منبع: برترنها

منوچهر والی‌زاده: به عشق مخاطبان در رادیو مانده‌ام

خبرگزاری فارس: همیشه دوبله فیلم، سریال و کارتون یکی از جذاب‌ترین بخش ماجراست و مردم دوست دارند بدانند آن سوی این تصاویری که می‌بینند، چه کسی نشسته و صحبت می‌کند و آنها را با خود به دنیایی از رویاها می‌برد. شاید بارها کارتون «لوک خوش شانس» را دیده باشید و یا خودتان را جای تام هنکس در «مسیر سبز» و یا تام کروز در اغلب فیلم‌هایش گذاشته باشید و صدایش را دوست داشته باشید.

پشت میکروفون صدا در اتاق دوبله منوچهر والی‌زاده دوبلور قدیمی نشسته است و رفتارهای تک تک این شخصیت‌ها از فیلتر او می‌گذرد.  با والی‌زاده درباره تمام این سال‌ها و حضورش در بازیگری، دوبله و گویندگی رادیو گفت‌وگویی انجام داده ایم که در ادامه می‌خوانید.

 به عشق مخاطبان در رادیو مانده‌ام
شما اوایل کار خود را با بازیگری شروع کردید. چرا بازیگری را ادامه ندادید؟

من کارم را از تئاتر آماتور و بعد حرفه‌ای شروع کردم و بعد از آن در سال ۱۳۳۷ به سمت دوبله آمدم. به این دلیل که وقتی وارد حوزه دوبله شدم، موفقیتم به نسبت بازیگری بیشتر شد از بازیگری فاصله گرفتم. دوبله حرفه‌ای بود که دیگر زندگیم شد و زمانیکه به این سمت آمدم دیگر فرصتی نشد تا به بازیگری بپردازم و زندگیم از طریق دوبله می‌گذشت. اما در این میان اگر پیشنهاد خوبی در حوزه بازیگری داشتم، قبول می‌‌کردم اما در نهایت به دوبله برمی‌گشتم.

همیشه معتقدم که اگر انسان وجود و همت بازیگری داشته باشد و کارگردان‌ها هم او را بخواهند، می‌تواند کار کند، اما اگر قرار باشد، بازیگر خودش را به زور به گروه‌های تولید بچسباند و دنبال آنها بدود ارزش ندارد و من این سبک را اصلا نمی‌پسندم. اگر نقشی به من بخورد و مورد پسند تهیه‌کننده و کارگردان باشد کار می‌کنم اگر نه هم که هیچ. از طرفی معتقدم آدم باید یک حرفه را به عنوان تخصص خود دنبال کند و در آن حوزه قدم بردارد. نه اینکه به هر شاخه‌ای سرک بکشد و در آخر هم هیچ‌کاره باشد!

قبل از اینکه وارد حیطه دوبله شوید، پیشنهادهای بازیگری‌تان خیلی بیشتر از الان بود؟

من همیشه پیشنهادهای بازیگری داشتم اما خب در هر کدام بنا به دلایلی حضور داشتم و یا نبودم. بعد از انقلاب سریال و تئاتر و تله فیلم‌های زیادی بازی کردم. در کنار همه اینها تنها دوبله بود که از طریق آن امرار معاش می‌کردم.

شاید آن‌قدر خوب در دوبله درخشیده بودید که پیشنهادهای بازیگری کمی سمتتان می‌آمد؟

بله این را قبول دارم. برای مثال بارها برایم پیش آمده بود قبل از اینکه نقشی به‌طور مستقیم پیشنهاد شود، از اطرافیان می‌شنیدم که والی‌زاده در دوبله فعالیت دارد و فرصت نمی‌کند بیاید! و به همین راحتی پیشنهاد سریال و فیلم‌ها قبل از اینکه به خودم گفته شود، رد می‌‌شد. حتی همین چند وقت پیش قرار بود در سریال «عالیجناب» سام قریبیان بازی کنم که نشد و برخی مدیر تولیدها دور از چشم کارگردان و تهیه‌کننده دوست دارند تا فامیل خود را سرکار بیاورند و به نوعی بازیگری که مدنظر کارگردان است را رد می‌کنند.

فکر می‌کنم امثال این اتفاق‌ها در دوبله نیست!

نه اصلا، دوبله شغل آرام و راحت‌تری است. به هر حال در هر شغلی که بروید این اتفاق‌ها می‌افتد اما محیط دوبله کوچک است و افراد زیاد نمی‌توانند دست به این کارها بزنند.

در همان سال‌های شروع دوبله و بازیگری، معیارتان برای انتخاب نقش چه بود؟

اگر حس می‌‌کردم می‌توان با نقش، فیلمنامه، فیزیک، سن و چهره ارتباط خوبی گرفت، آن را قبول می‌کردم.

در این سال‌ها کمتر سمت دوبله کارتون و در کل کار کودک رفتید، دلیل خاصی داشتید؟

اصلا کار کودک انجام ندادم و زیاد کارتون و انیمیشن حرف نزدم و اگر هم در آنها حضور داشتم خیلی کم بوده است. معتقدم که کار من چیز دیگری است و از همان ابتدا هم سراغ کارتون نرفتم و آمدم که نقش اول در فیلم‌ها بگویم و تا حالا ۲۰‌درصد در کارم موفق بودم.

کارتون و انیمیشن تخصص خودش را می‌خواهد و بچه‌های هنرمندی هستند که این کار را با تیپ‌های مختلف انجام می‌دهند. من در چند سریال کارتونی با صدای خودم حرف زدم که معروفترین آنها «لوک خوش شانس» بود و برایم جالب بود که تنها یک کارتون دوبله کردم و همان شخصیت هم معروف‌ترین کارم شد و هنوز هم همه مردم مرا با آن می‌شناسند. در این کارتون، صدایم به خوبی روی شخصیت لوک نشسته بود و مردم خوششان آمده بود.

 به عشق مخاطبان در رادیو مانده‌ام
صدای شما انرژی به مخاطب می‌دهد. برای رسیدن و نگهداشتن این صدا در این سال‌ها چقدر تلاش کردید؟

اوایل که آمدم صدایی جوان داشتم اما چون به‌طور مستمر نقش جوان‌ها را گفتم در این نوع نقش جا افتادم. خداوند به هر یکی از خلایق استعداد و توانایی می‌دهد که بتواند با آن کاری انجام دهد و به من هم صدا عطا کرده است.

شما سال‌هاست که به موازات دوبله در رادیو هم فعالیت دارید.

در رادیو فقط مخاطب، من را نگه داشته است و فقط به خاطر عشق به مخاطب تا الان ماندم و نمی‌دانم بابت این موهبت چطور از خداوند تشکر کنم و نمی‌دانم چرا مردم تا این اندازه به این حرفه علاقه دارند. الان ۲۰ سال است که هفته‌ای یک روز به رادیو پیام می‌روم و اجرا دارم و هفته گذشته کاری برایم پیش آمد و نتوانستم بروم و مردم بارها در تماس تلفنی و پیامک سراغم را گرفته‌اند.

سال‌ها پیش برنامه «صبح جمعه با شما» از رادیو ایران پخش می‌شد و شما هم در آن حضور داشتید.

بله زمانی که مرحوم منوچهر نوذری در رادیو حضور داشتند، ۱۲ سال در این برنامه در کنار نوذری، منوچهر آذری، احمد شیشه گران،‌سعید توکل، پریچهر بهروان، عرفانی، مهرپرور و… اجرا می‌کردم. این برنامه دنیایی دیگر بود و سال‌های خوبی را در آن با هم گذراندیم. بعد از اینکه نوذری بیمار و مرحوم شد این گروه هم از هم پاشید.

بعد از سال‌ها، گروهی دیگر با همکاری تعدادی از افراد در همان گروه قبلی برنامه «جمعه ایرانی» را روی آنتن بردند و شما در آن حضور نداشتید.

بله در جریانش هستم اما خب این برنامه که مثل صبح جمعه با شما نمی‌شود. من اصلا به این برنامه نرفتم چراکه دلیلی برای حضور مجدد در این برنامه نداشتم. اگر قرار به دیده شدن بود که در رادیو پیام بیشتر دیده می‌شدم. زمانه و جو تغییر کرد و قدیمی‌ها باید بروند و جوانترها بیایند، ‌نسل‌ها عوض می‌شود و هیچوقت نمی‌شود به این مساله ایرادی گرفت. برای مثال بزرگ‌ترین و بهترین بازیگرهای هالیوود یک دهه کارشان گرفته و دیده شده تا به اسکار رسیدند. اما متاسفانه در کشور ما افراد دوست دارند تا آخر عمرشان جلو دوربین باشند و این عملا امکانپذیر نیست.

شما تدریس هم می‌کنید؟

نه من هیچ‌وقت مدرس نبودم و خیلی در این زمینه پیشنهاد داشتم اما نرفتم. به این دلیل که تخصصی در این بخش ندارم. نباید بگوییم به صرف اینکه من دوبلور هستم، می‌توانم تدریس هم انجام دهم. البته ناگفته نماند که یک‌بار به دانشجویان دانشگاه هنر درس دادم و دیگر هم نمی‌خواستم بروم اما برخلاف میلم به اصرار رئیس‌شان مجبور شدم ده جلسه بروم. اما در این تدریس، معنویات برایم مهم‌تر از هرچیزی بود و تجربیاتم را به آنها منتقل کردم.

وضعیت دوبله فیلم و سریال‌ها به چه صورت است؟

خیلی بد است. همه مردم ایران می‌خواهند دوبله کار کنند! در صورتی‌که هر کاری گنجایش و ظرفیت محدودی دارد و جالب اینجاست که اگر تعدادی در تست گویندگی و امتحان صدا شرکت می‌کنند، توقع دارند که همه‌شان نقش اصلی دوبله کنند و این بد است! حتی دوره قبلی که داور جادوی صدا بودم همه شرکت کننده‌ها از من توقع داشتند تا برایشان کار پیدا کنم. در حال حاضر خیلی گوینده‌ها کلاس گویندگی برگزار کردند اما مهم این است که چگونه این افراد را جذب بازار کار خواهند کرد و اغلبشان هم در این بخش ناموفقند.

در حال حاضر امکانات دوبله هم به شدت پیشرفته شده و همین علاقه‌ عده‌ای را بیشتر کرده است.

یادم است زمانی بود که آدم‌ها شاید آرزویشان بود که پنج دقیقه در اتاق دوبله بایستند اما الان آن‌قدر فناوری پیشرفت کرده است که همان آدم در منزل و اتاق شخصی‌اش با موبایل فیلم دوبله می‌کند.

 به عشق مخاطبان در رادیو مانده‌ام
اما شاید همین افراد مستعد باشند.

بله من منکرش نمی‌شوم اما آن‌قدر فضا شلوغ شده است که همان مستعدها هم به خوبی دیده نمی‌شوند. کار دوبله فقط صدا و بیان می‌خواهد و اگر این دو را نداشته باشید اصلا به درد این کار نمی‌خورید. این حیطه از لحاظ مالی هم آن‌قدر نمی‌تواند جوان‌ها را تامین کند و اگر بخواهند از این طریق منبع درآمدی داشته باشند، این کار به سختی صورت می‌گیرد.

با این اوصاف شرایط مالی خودتان چطور است؟

من بعد از این‌همه سال می‌سازم و توانستم طوری گلیم خودم را از آب بیرون بکشم اما برای افرادی که تازه وارد هستند خیلی سخت است. علاقه‌مندانی که دوست دارند به سمت دوبله بیایند باید مقاوم باشند و وجود و هنر این کار را داشته باشند.

البته برخی هم با پارتی می‌آیند و خوب هم کار می‌کنند.

در مخیله من که نمی‌گنجد بتوانید با پارتی کار هنری انجام دهید و ماندگار هم باشید. معتقدم اگر کسی علاقه واقعی به دوبله داشته باشد، آن‌قدر پافشاری می‌کند که بالاخره یک روز مطرح می‌شود. اما زمانیکه صدا و بیان نداری به زور پارتی هم نمی‌توان کاری کرد. اگر واقعا به دوبله علاقه دارید، برای آن زمان بگذارید. دوبله یک کار تکنیکی است و بعد از آن هنر در آن پیاده می‌شود. این حیطه مثل سایر شغل‌ها نیست که به مرور راه بیفتید بلکه باید از ابتدا فاکتورهایی را داشته باشید. کارهای هنری کمی ظریف‌تر است و چیزهایی دارد که شغل‌های دیگر ندارند و به همان اندازه آدم‌هایی که در این حیطه کار می‌کنند شکننده هستند.

غیر از دوبله در تلویزیون و فیلم و سریال مشغول کار دیگری هستید ؟

الان تعدادی فیلم برای سایت‌ها دوبله می‌کنیم که مردم از طریق دانلود می‌توانند آنها را تماشا کنند.


منبع: برترینها