تمرین ۵ دقیقه ای برای آرامش ذهن و سلامت مغز

فقط ۵ دقیقه در روز طول می کشد تا مغز شما سالم باشد

انجام خیلی کارها در زمان کم، سخت است، گاهی اوقات به نظر غیرممکن می آید. اما، به ویژه برای افراد فعال، ایجاد فضای ذهن نه تنها برای استرس مناسب است، بلکه برای حفظ سلامت مغز نیز مفید است.
مطالعه اخیر نشان می دهد که از اواسط تا اواخر دهه ۲۰ زندگی، مغز شروع می کند برخی از قابلیت های خود را از دست می دهد. دکتر Florian Kurth از گروه مغز و اعصاب UCLA می گوید: ” از اواسط دهه ۲۰ زندگی به بعد مغز شروع به کوچکتر شدن میکند. این مسئله مدت طولانی توجه ما را به خود جلب نمی کند. در واقع وقتی متوجه این مسئله می شویم که شروع به فراموشی چیزها می کنیم.”
تیم او، به ریاست دکتر ایلین لودرز، آزمایشی بر روی ۵۰ مدیتاتورها در برابر یک گروه متشکل از ۵۰ غیرمدیتاتورها را انجام داد. مدیتاتورها از غیر مدیتاتورها در حفظ توده مغز قوی تر بوده و افراد غیر مدیتاتورها توده مغز کمتری در تصاویر اسکن شده نشان دادند.
دکتر سارا لازور، مددکار علوم انسانی مدرسه پزشکی هاروارد و تیم او نیز بررسی های طولی بر مدیتیشن انجام دادند. مطالعات آن ها نشان داد مدیتیشن پس از هشت هفته، مغز را تغییر می دهد. پس از هشت هفته از شرکت در برنامه مدیتیشن، یک تصویر اسکن شده، ضخیم شدن چهار ناحیه مغز در ناحیه های غیر مدیتیشن را نشان داد.
مغز سالم تر دلیل خوبی برای شروع تمرینات مدیتیشن است. پس اولین گام چه می تواند باشد؟
۱٫ یک سبک مدیتیشن پیدا کنید و آن را تبدیل به عادت کنید.
کورت می گوید: “مدیتیشن با بهبود توانایی های شناختی و کاهش استرس همراه است.در حالی که ممکن است بلافاصله متوجه اثرات محافظتی دراز مدت مدیتیشن در اتروفی مغز طبیعی نشویم، باز هم از این مزایا بهره مند خواهیم شد.”
او پیشنهاد می کند یک شیوه که برای شما مناسب است را پیدا کنید (ممکن است این روش چیزی شبیه آگاهی بر مبنای کاهش استرس یا MBSR یا یوگا باشد) و به جای اینکه یک سبک کامل را پیدا کنید و آن را حفظ نکنید، این روش را ادامه دهید. لازور اشاره می کند حتی اگر هر روز زمان کمی برای مدیتیشن اختصاص دهید نیز خوب است، و برخی مطالعات ۵ تا ۱۰ دقیقه زمان در روز را توصیه میکنند.
۲٫ برنامه ریزی زمانی برای آن داشته باشید:
با توجه به زمان کمی که داریم، چه کسی وقت برای مدیتیشن دارد؟ به کاری مثل مسواک زدن فکر کنید- شما در روز پنج دقیقه به مسواک زدن اختصاص می دهید تا دندان هایتان پوسیده نشوند. به همین شکل، به حفظ سلامتی مغز خود نیز فکر کنید. شما می توانید چند دقیقه پشت میز کار خود، در ماشین، در حین راه رفتن سریع و یا نشستن روی نیمکت پارک این کار را انجام دهید. فضاهایی را در برنامه خود در نظر بگیرید که در آن می توانید چند دقیقه آرام باشید و مدیتیشن را انجام دهید.
۳٫ با این تمرینات ساده شروع کنید.
الکسیس پیرس مدرس یوگا و مدیتیشن پیشنهاد می کند تنفس آگاه باعث تمرکز ذهن و تمرکز در طول زمان می شود.این مسئله در آرام کردن ذهن موثر است. این کار باعث کاهش استرس و اضطراب در گذشته و آینده می شود. ممکن است به آرامش، احساس راحتی و سرخوشی و ذهنی آرام تر دست یابید.
آماده شروع این تکنیک ها هستید؟ این روش های مدیتیشن را می توان در پنج دقیقه یا کمتر انجام داد:
تمرین تنفس V شکل
چشمانتان را ببندید. بر نقطه ای بین چشم های خود تمرکز کنید و ورود و خروج هوا را به شکل “V” گسترده تجسم کنید. آن را بالای پیشانی بیاورید، و همانطور که نفس را داخل می کشید، آن را در سراسر پیشانی به صورت ” V “به داخل بکشید. سپس آن را در سراسر پیشانی تا نقطه بین چشم ها پایین بیاورید.
با شروع و پایان دادن به این نقطه میان چشم، مرکز کنترل را که در طول لبه جلویی است را آرام می کنید. این مرکز کنترل مسئول تصمیم گیری است. شما با تمرکز روی نقطه بین چشم ها، اکسیژن را به آن منطقه می رسانید و به آن احساس آرامش می دهید.
تنفس سه بخشی
چشمانتان را ببندید. شروع به استنشاق عمیق در شکم کنید. در این حالت هوا به قفسه سینه و سپس بالای قفسه سینه در نزدیکی استخوان فوقانی افزایش می یابد. نفس خود را طور مرتب نگه دارید، سپس سه بار از بالای قفسه سینه، سینه و شکم هوا را بیرون بدهید.
حرکت هوای ورودی به داخل شکم، سینه و بالای سینه را در حین ورود و خروج هوا از طریق بینی حس می کنید. آرام باشید و تمام حرکات را حس کنید. این کار را برای چند دقیقه انجام دهید، جریان نفس را در سراسر بدن احساس کنید، مانند یک موج اقیانوس که حرکت می کند و پس از آن به بدن آرامش میدهد.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها
برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

مطالب مشابه:
رپورتاژ آگهی ویژه:

تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : اختصاصی, سلامت مغز, مدیتیشن


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری


انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما


تیک بان
فروشگاه اینترنتی لباس

ارسال نظر


منبع: آلامتو

چگونه از دیابت دوران بارداری جلوگیری شود؟

دیابت و بارداری
رژیم غذایی ضد قند باید رعایت شود مصرف شیرینی و برنج به حداقل برسد. داروهای ضد قند گیاهی معمولاً برای جنین عوارضی ندارند .
قرقات به صورت جوشانده ودم کرده، اسفرزه، بولاغ اوتی، تخم شنبلیله و امثال آن به تناوب و به مقدار لازم مصرف شود و به طور طبیعی قند خون را کنترل می نماید. بیمار خود می تواند با تست کردن و مصرف دارو های گیاهی میزان قند را کنترل کند و در عین حال با پزشک خود نیز مشورت نماید .
ورم و درد پا در بارداری
ممکن است صورت و زیر چشم ها نیز ورم کند .
باید از تخم مرغ و غذاهای سرخ کرده و چربی و خوابیدن روی غذا و شام سنگین خوردن اجتناب ورزند. سوپ گشنیز و شوربا و آش انار و آش آبغوره و امثال آن مفید است از میوه و آب میوه و شربت میوه های طبیعی مرتب استفاده نمایند. چرا که افزایش ادرار باعث کاهش ورم می شود و از غذاهای یبوست آورد نیز بپرهیزند .
کاهش وزن قبل از اقدام به باردار شدن در صورتی که فرد مبتلا به اضافه وزن یا چاقی باشد، ترک سیگار، استفاده از یک رژیم غذایی مناسب، ورزش و تحرک کافی از جمله راه‌های موثر در پیشگیری از دیابت بارداری هستند. استفاده از پنج گروه اصلی غذایی نان و غلات، شیر و لبنیات، گوشت، تخم مرغ، حبوبات و مغزها، میوه‌ها و سبزی‌ها و رعایت تعادل و تناسب رژیم غذایی نیز در پیشگیری از دیابت بارداری بسیار موثر است.
اصلاح عادات غذایی
در عین حال کاهش مصرف چربی و روغن در برنامه غذایی، مصرف غذاها به صورت آب‌پز، بخارپز یا کبابی تا حد امکان، خودداری از سرخ کردن زیاد غذا و ترجیحا تفت دادن آنها با مقدار کم روغن، کاهش مصرف غذاهای سرخ شده ، سوسیس، کالباس، خامه، سرشیر، چیپس و دیگر غذاهای چرب، خودداری از مصرف چربی‌های حاوی اسیدهای چرب اشباع و ترانس از جمله روغن حیوانی، روغن نباتی جامد و نیمه جامد، کره، پیه و دنبه در پیشگیری از بروز دیابت بارداری موثر است.
همچنین کاهش مصرف مواد قندی، پرهیز از مصرف بیش از حد مواد قندی و نشاسته‌ای مانند برنج، ماکارونی، شیرینی، کیک، شکلات، مربا، عسل و نوشابه‌ها، کاهش مصرف قندهای ساده مانند قند، شکر، شیرینی، شکلات، نوشابه‌های گازدار و آبمیوه‌های صنعتی نیز بسیار موثر است. چرا که یک قوطی نوشابه ۲۸ گرم شکر دارد و این میزان یعنی معادل دو قاشق غذاخوری شکر یا ۱۲ حبه قند.
در عین حال کاهش مصرف نمک و پرهیز از مصرف بیش از حد غذاهای شور مثل ماهی‌ دودی، آجیل شور، چیپس، انواع شور، کاهش مصرف غذاهای کنسرو شده، سوسیس و کالباس، مواد غذایی بسته بندی شده آماده (به دلیل دارا بودن مقادیر زیادی نمک) و داشتن برنامه مرتب ورزشی مانند پیاده‌روی تند و هر بار به مدت ۳۰ دقیقه نیز در پیشگیری از بروز دیابت بارداری تاثیرگذار است.
چگونه از دیابت دوران بارداری جلوگیری شود؟
منبع: مه شو

چه مشکلاتی ممکن است زن باردار را درگیر کند؟

بواسیر در حاملگی
اغلب به واسطه یبوست و فشارشکمی جنین ایجاد می شود .
هر شب ۱۰عدد انجیر را با ۲۰ عدد آلوی بخارا خیس کنید و صبح ناشتا میل کنید از ضماد های بواسیر برای نرم کردن و کاهش ناراحتی استفاده نمایید
جوش و حساسیت های پوستی
با سدر و ماست و گل ختمی خیس کرده بدن را به مدت نیم ساعت بیالایید وسپس بشویید و به تناوب تکرار کنید موثر تر آن است که سدر را با سرکه مخلوط کنید و کمی روغن زیتون به آن اضافه کرده و طبق دستور استفاده نمایید .از مولدات صفرا و سودا مانند بادمجان، شیرینی جات و سرخ کردنی و گوشت گوساله و گاو اجتناب کنید .
کاهو وسکنجبین و آلوی بخارا و خیسانده پر هلو و زرد آلو و چیزهای خنک را در دستور غذایی خویش قرار دهید.
واریس در بارداری
در بسیاری از زنان در دوران حاملگی مشاهده می شود .
هرشب پاها را با آب لیمو یا آب غوره ماساژ دهید پاها را موقع استراحت کمی بالاتر از بدن قرار دهید. پس از زایمان وگذراندن دوران نقاهت و بازگشت توان جسمی بوسیله زالو خون گیری کنید چرا که پس از زایمان ممکن است همچنان باقی بماند و یا زمینه را برای حاد شدن در آینده و زایمان بعدی فراهم سازد
بیماری های کلیوی ، قلبی ، ریوی و کبدی
بیماریهای مربوط به اعضای رئیسه بدن بخصوص در دوران بارداری اگر سابقه قبلی داشته باشد باید با نظر پزشک تحت درمان قرار گیرد و از آن جا که نیاز به نظارت اشخاص متخصص در گیاه درمانی دارد از ذکر آنها خودداری می کنیم .
چه مشکلاتی ممکن است زن باردار را درگیر کند؟
منبع: مه شو

اسد باهواپیمای‌نظامی‌روس به‌سوچی رفت!

رسانه‌های ترکیه‌ای اعلام کردند: آنکارا که به جنگنده‌های وابسته به وزارت دفاع روسیه اجازه نمی‌دهد از حریم هوایی‌اش برای ورود به سوریه استفاده کنند اما هفته گذشته برای نخستین بار بعد از چهار سال به هواپیمای نظامی روسیه اجازه داد از این حریم هوایی عبور کند. این هواپیما حامل بشار اسد، بود که برای دیدار با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه به سوچی رفته بود.
شبکه فوکس ترکیه نیز احتمال داد، اسد با هواپیمای روس از حریم هوایی ترکیه عبور کرده باشد. منابع دیپلماتیک تنها به بیان این نکته بسنده کردند که تنها در این خصوص به عبور این هواپیمای روس اجازه داده شده است. خبرگزاری اینترفاکس روسیه نیز به نقل از منابع غربی گزارش داد، این هواپیمای نظامی از نوع «تو – ۱۵۴ إم»، از سوچی بلند شده و با پرواز بر حریم هوایی دریای سیاه و شرق ترکیه در فرودگاه دمشق به زمین نشسته است. این هواپیما پیشتر در مسیرش از مسکو به پایگاه حمیمیم لاذقیه سوریه از حریم هوایی ترکیه عبور کرده بود.
منبع: بهارنیوز

کشته‌های جنایت دیروز داعش در مصر به ۳۰۵ نفر رسید

به گفته وی شمار مهاجمان به مسجد الروضه بین ۲۵ تا ۳۰ نفر بوده‎اند که پرچم داعش را در دست داشتند. در پی حمله افراد مسلح متعلق به داعش، در روستای «الروضه» به یک مسجد در منطقه العریش در صحرای سینا در شرق مصر، شماری کشته و مجروح شدند. بیشتر کشته شدگان از نمازگزاران جمعه هستند. در حالی که تعداد کشته‌های حادثه تروریستی روز جمعه علیه مسجد الروضه در العریش در سینای شمالی که در جریان برگزاری نماز جمعه صورت گرفت، به ۳۰۵ تن از جمله ۲۷ کودک افزایش یافته، ارتش مصر عملیات بی‌امانی را علیه کانون‌های تروریستی آغاز کرده است. عبدالفتاح سیسی نیز وعده داده است که این حمله کثیف بدون مجازات باقی نخواهد ماند. یک مسؤول فلسطینی در نوار غزه هم گفت، مقامات مصری بازگشایی گذرگاه مرزی رفح را به تعویق انداخته‌اند.
 

به گزارش ایسنا، دادستان مصر از افزایش آمار کشته‌های این حادثه تروریستی را به بیش از ۳۰۵کشته از جمله ۲۷ کودک و ۱۲۵ زخمی خبر داد و گفت همچنان آمبولانس‌ها برای انتقال کشته‌ها و زخمی‌ها به بیمارستان‌ها فعال هستند. به گفته دادستانی مصر حدود ۲۵ الی ۳۰ تروریست که پرچم داعش را حمل می‌کردند به مسجد الروضه در بئر العبد در العریش حمله کردند و هدف آنها برافروختن آشوب طایفه‌ای بود. در عین حال ارتش مصر در بیانیه‌ای اعلام کرد، در پی این حادثه تروریستی نیروی هوایی مصر شب گذشته تعدادی از خودروهای عامل حمله را منهدم کرد. به گفته سخنگوی ارتش مصر، نیروهای هوایی مصر همچنین تعدادی از کانون‌های تروریستی را که شامل تجهیزات و ذخایر تسلیحاتی گروه‌های تکفیری بود، هدف گرفت. این سخنگو افزودف در عملیات امنیتی ارتش که چند کانون تروریستی در روستای الریسان در مرکز سینا هدف گرفته شد، ۳۰ تروریست کشته شدند.

تشییع پیکر کشته‌ها
ساکنان روستای الروضه واقع در غرب شهر العریش در سینای شمالی شب گذشته ده‌ها کشته این حادثه را تشییع کردند.
شاهدان عینی گفتند، ساکنان روستا پیکر ۳۰۵ کشته این حادثه را تشییع و در گورهای جمعی دفن کردند.

به گفته شاهدان، تشییع پیکر این قربانیان در میان تدابیر امنیتی شدید همزمان با بستن تمامی راه‌های منتهی به سینا انجام شد در حالی که فضایی از حزن و اندوه تمامی شهرها و روستاهای سینای شمالی را دربرگرفته است. نبیل احمد صادق دادستان کل مصر پیشتر گفته بود، در این حادثه تروریستی ۲۳۵ تن کشته و ۱۰۹ تن زخمی شده‌اند.

پیام رئیس‌جمهوری مصر
عبدالفتاح سیسی نیز در سخنرانی خود در پی این حادثه گفت: این اتفاق صلابت ما را برای مبارزه با تروریسم بیشتر خواهد کرد و ما با تمام قدرت و قاطعیت به آن پاسخ خواهیم داد. وی افزود: ما به این اقدام بزدلانه پاسخ محکمی می‌دهیم. نیروهای مسلح و پلیس انتقام خون شهدا را می‌گیرند و ثبات در مرحله آینده برقرار خواهد شد. رئیس‌جمهوری مصر افزود: حادثه سینا تلاشی برای نابودی اراده ما در مبارزه با تروریسم بود اما مصر به نیابت از منطقه و جهان به مقابله با تروریسم ادامه می‌دهد. این اتفاق انعکاسی از تلاش ما برای مقابله با تروریست‌هاست. سیسی در پایان به خانواده‌های کشته‌شدگان حادثه تسلیت گفته و برای زخمی‌شدگان شفای عاجل آرزو کرد.

تعویق در بازگشایی گذرگاه رفح
در این راستا یک مقام فلسطینی در نوار غزه که خواست نامش فاش نشود، گفت: طرف مصری رسما ابلاغ کرده که گذرگاه رفح که قرار بود امروز بازگشایی شود در پی این حمله خونین باز نمی‌شود و فعلا به تعویق می‌افتد. سفارت فلسطین در قاهره نیز در بیانیه‌ای اعلام کرد، مقامات مصر گفته‌اند بازگشایی گذرگاه به دلایل اوضاع امنیتی در سیناء به تعویق می‌افتد. منابع قبیله‌ای به القدس العربی گفتند، افراد مسلح مسجد را با چهار خودرو محاصره و بعد ازا نفجار بمبی نمازگزاران را به رگبار بستند که باعث این حجم کشته شد. شاهدان عینی درباره جزئیات حمله که بزرگترین و خونبارترین حمله در تاریخ جدید مصر است گفتند، مسجد متعلق به صوفی‌هاست و رد پای آشوب طایفه‌ای در آن دیده می‌شود. معمولا صدها تن در آنجا نماز جمعه اقامه می‌کنند.
شاهدان گفتند، امام جماعت مسجد الروضه در مرکز بئر العبد در غرب شهر العریش نیز تاکید کرد، این مسجد معمولا مملو از نمازگزاران می‌شود. به گفته شاهدان، دو انفجار بمب بعد از نماز در خارج از مسجد رخ داد بعد تیراندازی بی‌هدف افراد مسلح به روی نمازگزاران در داخل مسجد شروع شد که این کشتار عظیم را به راه انداخت.
منبع: بهارنیوز

غیبت عراق و سوریه در بزنگاه فوتبال ایران

بعد از گذشت دو سال از مناقشه فوتبالی ایران و عربستان که منجر به برگزاری با رودرروی نمایندگان دو طرف در کشور ثالث شده بود، کمیته مسابقات AFC با درخواست جدید سعودی‌ها و اماراتی‌ها علیه ایران و قطر مخالفت کرد. چند هفته قبل و با بدتر شدن رابطه عربستان و امارات با قطر، این دو کشور درخواست جدید خود برای به میدان نرفتن در ایران و قطر را ارائه کردند که بعد از دلایل متعددی مانند کاهش تعداد هواداران در منطقه غرب آسیا به نسبت شرق آسیا و عدم تمایل اسپانسرها به سرمایه گذاری در این منطقه که توسط مهدی تاج برای اعضای کمیته مسابقات تشریح شد، اعضا کمیته مسابقات برای تعیین تکلیف این مهم وارد رایزنی شدند.

بعد از رایزنی اعضای کمیته برگزاری مسابقات که در غیبت نمایندگان ایران، قطر، عربستان و امارات که در این پرونده ذی نفع بودند، رای گیری انجام شد. کمیته مسابقات AFC متشکل از نمایندگان ۱۷ کشور آسیاسی (قطر، چین، کره شمالی، استرالیا، ایران، عراق، ژاپن، کره جنوبی، کویت، مالزی، پاکستان، عربستان، سوریه، امارات، ازبکستان و ویتنام) است که ریاست آن را نماینده کشور قطر بر عهده دارد. بر اساس اطلاع خبرنگار ایسنا، در هنگام شروع رای‌گیری در کمیته مسابقات کنفدراسیون فوتبال آسیا، با خروج نمایندگان کشورهای ذی نفع از جلسه و غیبت نماینده سوریه، نماینده عراق هم در آستانه رای گیری سالن را ترک کرده است.

غیبت نمایندگان عراق و سوریه در حالی بود که این دو کشور همواره رابطه بسیار خوبی با فدراسیون فوتبال داشتند و حداقل روی رای آن ها حساب می شد. در نهایت بعد از انجام رای گیری، اعضا با درخواست عربستان و امارات مخالفت می‌کنند تا این پرونده برای تایید نهایی به هیات رییسه کنفدراسیون فوتبال آسیا ارسال شود. در صورت موافقت هیات رییسه کنفدراسیون فوتبال آسیا، نمایندگان فوتبال ایران در فصل آینده تمام بازی‌های خانگی خود را در ایران برگزار خواهند کرد. هیات رییسه کنفدراسیون فوتبال آسیا مشتکل از ۲۴ نفر است که ریاست آن بر عهده رییس AFC یعنی شیخ سلمان بحرینی است. علی کفاشیان به عنوان نایب رییس AFC یکی از اعضای هیات رییسه است.

۲۲ نفر دیگر از کشورهای هند، قطر، سنگاپور، چین، مالزی (دو نفر) ، ژاپن، فیلیپین، کره جنوبی، بنگلادش، پاکستان، استرالیا، فلسطین، کره شمالی، امارات، عربستان، مالدیو، ازبکستان، لبنان، افغانستان، ویتنام و هنگ کنگ هستند.با توجه به نفوذ فراوان سعودی‌ها در تصمیمات کنفدراسیون فوتبال آسیا و هم‌چنین تداوم مناقشه سیاسی ایران و عربستان باید منتظر ماند و دید که هیات رییسه کنفدراسیون فوتبال آسیا با رای کمیته برگزاری مسابقات چه خواهد کرد.
منبع: بهارنیوز

او تا کجا مشمول تقیه خواهد شد؟!

امید پورعزیز
بى شک محمود احمدى‌نژاد رئیس جمهور پرحاشیه سابق ایران، یکى از جنجالى‌ترین چهره‌های سیاسى معاصر این کشور است. او که از همان بدو ظهورش به مواضع و اعمال خاص و خارج از عرف دیپلماتیک شهره شد، همواره جو پر التهاب و ریسک پذیرى را در فضاى سیاسى ایران رقم زده است. اما سوال اساسى این است که در چارچوب نظامى که او دو دوره رئیس جمهور آن شد آیا این حد از حاشیه سازى و ماجراجویى لزومى داشته است؟!

هیجانى که همواره محمود احمدى‌نژاد بر فضاى سیاسى ایران تحمیل کرده، حداقل به صورت سنتى با رویه مکتب فقهى شیعه در تعارض است. زیرا در حکومت در جمهورى اسلامى که متکى بر فقاهت شیعه است، همواره عرف بر این بوده است که موارد مناقشه برانگیز حساسیت‌زدایى شده و کمترین تنش‌ها در جریان پیشبرد اهداف سیاسى پدید آید. هرچند بعد از انقلاب اسلامى آن بخش از فقاهت که دستى در میدان عمل سیاسى داشت به مراتب فعال‌تر و عملگراتر شده است، ولى حتى هیجانات و ماجراجویى‌هاى احمدى‌نژاد و اعوان و انصارش از این حد نیز فراتر می‌رود و عملا در تعارض ملموس با اصل بنیادى تفکر فقاهت محور شیعه یعنى اصل تقیه می‌باشد.

باید در نظر داشته باشیم که اکثر مفاهیم و استراتژى‌های حکومت فقه‌محور شیعه در توازن نسبى بین تبعیت از ایدئولوژى، شهادت‌طلبى و همینطور تقیه معطوف شده است. چنانچه اگر در مراحل و مقاطع مختلف پیاده کردن انقلاب اسلامى این تقیه لحاظ نمى شد، چه بسا این انقلاب به سرانجام نمى‌رسید. البته بدون ‌تردید بهره‌گیرى از تقیه و یا به قولى مصلحت‌سنجى مقطعى و یا مماشات، همواره در مصادیق گوناگون عمر مفید خود را داشته و تا ابد لحاظ نمى‌گردیده است.

حال اگر بپذیریم موضع حاکمیت در قبال اعمال و مواضع بحث برانگیز احمدى‌نژاد متأثر از اصل تقیه باشد، باید دید که کاسه صبر این بازدارندگى تقیه تا کى لبریز خواهد شد. البته ممکن است برخى بر این باور باشند که اساسا این مواضع احمدى‌نژاد نه تنها منفى ارزیابى نشده بلکه در راستاى درست توسعه سیاسى قلمداد کنند ولى دو نکته اصلى در تعارض با این استدلال وجود دارد که یکى گذشته انکارناپذیر او و دیگرى فرقه‌گرایى و یا شاید به قولى مریدپرورى احمدى‌نژاد باشد که اساسا با ادعاى عدالت‌طلبى و حق خواهى و مردمى بودنش در تضاد است.

بنابر اعلام سازمان‌های نظارتى و مقامات حقوقى احمدى‌نژاد و دولت متبوعش تخلفات مالى و قانونى متعددى در دوران تصدى مسئولیت خویش داشته است که طى این سال‌ها به دلایل نامعلوم به آنها رسیدگى نشده و شاید هیچگاه هم به صورت دقیق رسیدگى نشود. حال وقتى چنین شخصى در این وسعت در مظان اتهام بوده و شخص او نیز رویه خاصى را براى شفاف سازى در پیش نگرفته و همواره خود و اطرافیانش را مبرى از هر اشتباه و تخلفى تلقى کرده است، شاید باید در نیات گفتمان انتقادى اش با‌تردید بیشترى نگریست. با توجه به اینکه این همواره در طول تاریخ شگرد سیاستمداران بوده است که مطامع سیاسى خویش را با اقناع مغرضانه افکار عمومى دنبال می‌کنند. لذا با کنار هم چیدن مشتى از ادعاها و شعارهاى اخلاقى و عامه پسند که با برخى موضع گیرى‌ها و تخریب‌های سیاسى نیز همراه می‌شود، نباید از یک سوراخ براى چندمین بار گزیده شد. 

او همان شخصیت سال ٨۴ و همان فرد سال ٨٨ است و قطعا در مرام و مسلک سیاسى او تحول چندانى رخ نداده است. با همه این اوصاف و با اتکا به بلوغ فکرى مردم تا حدود زیادى می‌توان امیدوار بود که او و شوهایش عوام‌فریبى کمترى را به همراه داشته باشد، ولى آنچه مهم است این است که ضامنین و مدافعان سابق این فرد تا کجا به مماشات و سکوت خود در مقابل یکه تازى‌های او ادامه خواهند داد؟ مسلما اگر اندکى از این مواضع از سوى یک سیاستمدار اصلاح طلب و یا مستقل مطرح می‌شد به اتهام اقدام علیه امنیت ملى و تشویش اذهان عمومى تحت سختگیرانه‌ترین پیگرد‌ها قرار می‌گرفت. لذا این حد از دوگانگى در برخورد با او که به جهت مصالح پیدا و پنهان مبذول داشته می‌شود، به شدت اذهان عمومى جامعه را در بهت فرو برده است.

البته برخى در مقام دفاع از آزادى بیان، در هر حد و هر سطحى این گشاده دستى را به فال نیک گرفته و جوانب و حواشى این موضع گیرى‌ها را در تحلیل همه جانبه این مقوله  نادیده می‌گیرند. لذا نکته اصلى و کلیدى در اینجا تعیین میزان این مصلحت سنجى برگرفته از اصل تقیه می‌باشد که تا کجا این بساط گسترده خواهد شد و در صورت لبریز گشتن آن، آیا این قائله ختم به خیر خواهد شد یا اینکه هزینه‌های مضاعف و غیر قابل پیش بینى را به نظام و کشور و جامعه تحمیل خواهد کرد؟ !

این سوال شاید به جهت تکرار فراوانش تا حدى حساسیت زدایى شده باشد ولى قطعا از زیر پاسخ آن نمى توان شانه خالى کرد. هم‌پیمانان و یاران گذشته احمدى‌نژاد بالاخره باید در محضر جامعه موضع خویش را در قبال او روشن کرده و براى جوسازى‌ها و تشویش آفرینى‌های او پاسخ قانع کننده ایى براى جامعه داشته باشند. احمدى‌نژاد شخصى نیست که به مرور زمان نادیده انگاشته شده و به حاشیه اى امن پناه برد، او اساسا اجازه نمى‌دهد که کسى بدون هزینه پایش را از غائله بیرون کشیده و از او بعنوان هم پیمان سابقش تبرى جوید. سخن پایانی این جمله قابل تأمل یک فعال سیاسی و رسانه ای اصولگراست که همین دیروز گفته است: «رفتارهای احمدی‌نژاد، دست انتقام الهی است از ما اصولگراها؛ حالا حالاها باید تاوان بدهیم بابت تحمیل او  به مردم و نظام»!
منبع: بهارنیوز

ثروت مالک آمازون ۱۰۰ میلیارد دلار شد

ثروت مالک آمازون 100 میلیارد دلار شدپول‌نیوز – ثروت مالک آمازون با رسیدن به ۱۰۰ میلیارد دلار به رکوردی جدید در میان ثروتمندان جهان تبدیل شد و صدر نشینی خود در جدول ثروتمندان جهان را حفظ کرد.
برای اولین بار از سال ۱۹۹۹ میلادی به بعد یعنی با گذشت ۱۸ سال، دارایی یک فرد ثروتمند در جهان به ۱۰۰ میلیارد دلار رسید.

ثروت جف بزوس مالک آمازون طی هفته گذشته و به دلیل گمانه زنی ها مبنی بر افزایش فروش در «جمعه سیاه» آمریکا با ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار رشد از مرز ۱۰۰ میلیارد دلار عبور کرد و عنوان ثروتمندترین فرد جهان را که در سال ۱۹۹۹ میلادی به بیل گیتس مالک مایکرو سافت رسیده بود، از آن خود کرد.

 میزان دارایی جف بزوس در ابتدای سال ۲۰۱۷ میلادی او را در رتبه چهارمین مرد ثروتمند جهان قرار داده بود و از افرادی مانند مالک برند «زارا» عقب تر بود؛ اما به دلیل عملکرد مثبت و روبه جلو سهام آمازون در بورس وال استریت و همچنین رونق «هول فودز» آمازون، دارایی جف بزوس با یک جهش او را به ثروتمندترین فرد جهان تبدیل کرد.

پیش از این در ماه گذشته میلادی دارایی جف بزوس با بیش از ۹۰ میلیارد دلار او را از ثروت ۸۸.۹ میلیارد دلاری بیل گیتس پیش انداخت و عنوان ثروتندترین مرد جهان را نصیب او کرد.

از سویی دیگر یکی از دلایل پیش افتادن جف بزوس و قرار گرفتن او در بالای جدول ثروتمندان جهان در مقایسه با بیل گیتس، به وقف بیشتر مالک مایکرو سافت به خیریه ها نسبت داده می شود.

در ماه اوت سال ۲۰۱۷ میلادی بیل گیتس ۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار از دارایی خود را به خیریه ها اهداء کرد که این رقم برای جف بزوس بسیار کمتر است.پیش بینی می شود در صورتی که بیل گیتس تمام دارایی خود را تاکنون حفظ می کرد و وقف خیریه ها نمی کرد، ثروت خالص او رقمی بالغ بر ۱۵۰ میلیارد دلار می شد.

در حال حاضر ثروت خالص بیل گیتس ۸۸ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار است.


منبع: پول نیوز

هنرپیشه برنده جایزه «امی» درگذشت

هنرپیشه برنده جایزه «امی» درگذشتپول‌نیوز – پیتر بالدوین هنرپیشه سریال‌های معروف هالیوودی و برنده جایزه تلویزیونی «امی» در ۸۶ سالگی درگذشت.

بالدوین کارگردانی را از ویتوریو دسیکا آموخت و در فیلم‌های معروف «مری تایلر مور» «خانواده پارتریج» و «سال‌های شگفت‌انگیز» و بسیاری سریال‌های معروف دیگر ایفای نقش و کارگردانی کرد.

بالدوین اوایل کارش را با دستیاری ویتوریو دسیکا کارگردان مشهور و افسانه‌ای ایتالیا در فیلم‌های «دوران زنان»(۱۹۶۷) و «جایی برای عشاق»(۱۹۶۸) آغاز کرد که همچنین در این دو پروژه دستیار نویسنده بود.

او در بیش از ۵۰۰ قسمت سریال‌های هالیوودی و موفق و برنامه‌های تلویزیونی حضور داشت. برنامه‌هایی از قبیل «شوی اندی گریفیت» «شوی دوریس دی» «خانواده پارتریج» «بردی بانچ» «قایق عشق» «روابط خانواده بنسون».

بالدوین در سال ۱۹۸۹ برای کارگردانی سریال «سال‌های شگفت‌انگیز» موفق به دریافت «امی» معتبرترین جایزه تولیدات تلویزیونی جهان شد.


منبع: پول نیوز

کژکارکردهای دارالفنون

آموزش در ایران اگرچه سنتی دیرپا و عمدتا برخاسته از علوم دینی بود، اما بسیاری سرآغاز آموزش به شیوه نوین را در اصلاحات امیرکبیر و تاسیس دارالفنون جست‌وجو می‌کنند. نهادی که همواره از یکسو به‌عنوان بخشی از ورود مدرنیته و از طرف دیگر به مثابه آغازین تلاش‌ها در خودکفایی آموزشی به شیوه جدید از آن یاد می‌شود. در ستایش و اهمیت این نهاد سخن‌ها بسیار گفته‌اند اما بازخوانی انتقادی نگاه به این گام‌های نخستین شاید بیش از هر زمان دیگر ضرورت جامعه امروز ایران برای درک اختلال‌ها و کژکارکردهای امروز باشد. دکتر علیرضا ملایی توانی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نشستی که روز سه‌شنبه مورخ ۲۳ آبان از سوی پژوهشکده تاریخ اسلام با همکاری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، با پرداختن به دارالفنون کوشید اختلال‌های کارکردی این نهاد را از یکسو و مزایا و خدمات آن را از سوی دیگر نشان دهد. آنچه در ادامه می‌آید بخش نخست سخنان دکتر ملایی توانی در رابطه با دلایل عدم موفقیت دارالفنون در ساختار نظام آموزشی ایران است.

کژکارکردهای دارالفنون 

آموزش در ایران اگرچه سنتی دیرپا و عمدتا برخاسته از علوم دینی بود، اما بسیاری سرآغاز آموزش به شیوه نوین را در اصلاحات امیرکبیر و تاسیس دارالفنون جست‌وجو می‌کنند. نهادی که همواره از یکسو به‌عنوان بخشی از ورود مدرنیته و از طرف دیگر به مثابه آغازین تلاش‌ها در خودکفایی آموزشی به شیوه جدید از آن یاد می‌شود. در ستایش و اهمیت این نهاد سخن‌ها بسیار گفته‌اند اما بازخوانی انتقادی نگاه به این گام‌های نخستین شاید بیش از هر زمان دیگر ضرورت جامعه امروز ایران برای درک اختلال‌ها و کژکارکردهای امروز باشد.

دکتر علیرضا ملایی توانی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نشستی که روز سه‌شنبه مورخ ۲۳ آبان از سوی پژوهشکده تاریخ اسلام با همکاری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، با پرداختن به دارالفنون کوشید اختلال‌های کارکردی این نهاد را از یکسو و مزایا و خدمات آن را از سوی دیگر نشان دهد. آنچه در ادامه می‌آید بخش نخست سخنان دکتر ملایی توانی در رابطه با دلایل عدم موفقیت دارالفنون در ساختار نظام آموزشی ایران است.

اختلال در آموزش سنتی

بازخوانی نقادانه اندیشه تاسیس دارالفنون و عملکرد آن موضوعی است که قصد پرداختن به آن را دارم و البته بنا ندارم به روند تاریخی تاسیس دارالفنون بپردازم، بلکه یک پرسش تاریخی-فلسفی طرح می‌کنم تا ببینیم ما چگونه با دارالفنون مواجه شدیم و در مرحله بعد عملکرد آن را ارزیابی خواهم کرد. ما باید به این امر توجه کنیم که چرا به تاسیس دارالفنون همت گماشتیم.

یعنی چه اختلالی در نظام فکری، اداری، سیاسی و آموزشی ما بود که ما را به تاسیس یک نظام آموزشی مدرن از سنخ آموزش عالی برانگیخت. برخی این نهاد را دبیرستان نامیده‌اند و شماری دانشگاه می‌دانند. بازه سنی دانش‌آموختگان دارالفنون از ۱۴ تا ۱۶ سال بود و تقریبا می‌توان آن را یک کالج نامید، البته بخشی از ماموریت‌های دبیرستان نیز در آن اعمال می‌شد.

در هر حال تردیدی نیست که اندیشه تاسیس آن به یک رشته اختلال‌هایی برمی‌گردد که در ساختار سیاسی، اجرایی و اداری کشور به‌ویژه بعد از برخورد با مدرنیته غربی در جنگ‌های ایران و روسیه کشور با آن مواجه شد و نخبگان ایرانی دریافتند که برای برون‌رفت از این وضعیت باید به اصلاحات روی بیاورند. از این زمان اندیشه اصلاحات در ایران شکل می‌گیرد که دو جهت به هم پیوسته دارد، یکی اصلاحات آموزشی است و دیگری اصلاحات نظامی که این دو در پاره‌ای موارد هم‌راستا با یکدیگر عمل می‌کنند و گاهی نیز در تضاد با هم هستند.

بحث ما درحال حاضر معطوف به اصلاحات آموزشی است و مساله این است که ما چگونه باید دانش مدرن را از غرب اخذ کرده و آن را وارد ایران کنیم. پیش از این ما دو راه را طی کرده بودیم. یکی از استفاده از مستشاران غربی است که به‌ویژه در حوزه نظامی رخ می‌دهد. هیات ژنرال گاردن نخستین مجموعه نظامی ایران را شکل می‌دهند و بعد اعزام دانشجو به اروپا.

دارالفنون راه سومی را به روی ما گشود و آن این بود که ما به‌جای اعزام دانشجو به غرب با هزینه کمتر تعداد بیشتری را در رشته‌های مختلف تربیت کنیم، به علاوه از مشکلات پدید آمده در غرب برای دانشجویان جلوگیری می‌شد. این تجربه‌ای بود که امیرکبیر در سفرهایی که خود به روسیه و عثمانی داشت، به دست آورده بود و همچنین تجربیات و گزارش‌های سفیران و دانشجویانی که به غرب فرستاده شده بودند نیز این نتیجه‌گیری را پدید آورد.

آنان مدارس نظامی، فنی و آموزشی غرب را به ایران معرفی کردند و یکی از راه‌های مهم پیشرفت و نوسازی روسیه را در همین مدارس جست‌وجو می‌کردند. هدف از تاسیس دارالفنون براساس همان چیزی که در روزنامه وقایع‌الاتفاقیه می‌آید، تعلیم و تعلم علوم صنایع نوین بود و چون قرار بود بسیاری از فنون در اینجا آموزش داده شود، آن را دارالفنون نامیدند.

تردیدی نیست که دارالفنون یک نهاد آموزشی مدرن بود و از متن تمدن غرب برخاسته بود و برای فهم آن ناگزیر بودیم که تمدن غرب را بفهمیم. هدف گردانندگان دارالفنون و طراحان و سیاست‌گذاران آن این بود که به انتقال دانش از اروپا به ایران کمک کنیم، بتوانیم نسلی از دانش‌آموختگان را در صنایع، حرف و فنون مختلف تربیت کنیم و قادر باشیم جایگاه شایسته‌ای در علوم و فنونی که به ایران وارد می‌شود داشته باشیم اما سوال این است که آیا به لحاظ امکان تاریخی ما می‌توانستیم در آن شرایط با دارالفنون در تولید دانش گامی برداریم و بتوانیم حرفی برای گفتن در علوم جدید داشته باشیم و حتی بتوانیم دانش‌های جدید را به ایران انتقال دهیم؟ من از این منظر پاسخم به این پرسش منفی است که بعدا بیشتر به آن خواهم پرداخت.

ناهماهنگی با دنیای جدید

اگر ما بخواهیم دارالفنون را به‌عنوان یک نهاد اجتماعی و آموزشی مدرن بفهمیم ناگزیر هستیم که تمدن جدید غرب و مدرنیته را بفهمیم. چون این نهاد مدرن در متن آن تمدن معنا می‌دهد و از جا کندن و انتقال آن به یک فضای سنتی نمی‌تواند دستاوردهای لازم و مورد انتظاری که طراحان، سیاستمداران و برنامه‌ریزان این نهاد داشتند را محقق کند.

فهم مدرنیته به تعبیر گیدنز نیازمند فهم انسان‌گرایی مدرنیته، روح اصلاحات مذهبی، روح روشنگری، روح علم جدید، روح عقل جدید و روح آزادی است. طبیعتا ما در چنین جایگاهی نبودیم که بتوانیم به این فضا دست پیدا کنیم. چون محصول این مجموعه‌ای از تغییرات در نگاه انسان به انسان و تغییر نگاه به عالم هستی و جامعه است که مبانی هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی و جهان‌شناسی تحول یافته‌ای را طلب می‌کند که در ایران رخ نداد.

وقتی ما از دانش جدید سخن می‌گوییم و انتقال آن را به ایران انتظار داریم به این معنا است که علوم جدید باید پیام‌آور تکنولوژی مدرن در ایران باشد. علوم جدید برخلاف علوم سنتی که در ایران بود و بر علوم و معارف مذهبی تاکید می‌کرد، اساسا یک علوم زمینی بود و بر تجربه، شناخت و آزمایش تاکید می‌کرد. نه همچون الهیات که جهان را مقدس می‌شمرد و علوم الهی را در اولویت و مرکز قرار می‌داد و بقیه علوم را در حاشیه می‌آورد.

بنابراین در منظر علم جدید هیچ خط قرمزی وجود نداشت. هر چیزی مشروط به اینکه در دایره شناخت علمی قرار بگیرد، قابل کنکاش بود و به همین دلیل زمانی‌که علم جدید رشد می‌کند، ما شاهد راز زدایی از جهان هستیم. جنبه‌های جادویی و مقدس آن برکنار می‌شود و شناخت علمی، ملموس و قابل حصول در درون تکنولوژی‌های جدید، نظریات و قوانین جدید امکان می‌یابد.

زمانی‌که از این منظر نگاه کنیم، می‌بینیم که در ایران متاسفانه ما هیچ نسبتی در آستانه تاسیس دارالفنون با جهان جدید نداشتیم. ما حتی از تحولات بزرگی که در جهان رخ داد، هیچ شناختی نداشتیم. طبیعتا وقتی روح جهان جدید را درک نکردیم، نمی‌توانستیم آموزش را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین رکن‌های جهان جدید درک کنیم و هر نوع تلاش برای درونی کردن و انتقال آن به ایران طبیعتا محکوم به شکست بود.

زمانی‌که خاطرات معلمان دارالفنون، به‌ویژه دکتر پولاک را می‌خوانیم، می‌توانیم تا حدودی به این وضعیت پی‌ببریم. پولاک می‌نویسد: «ایرانیان در مراحل بسیار ابتدایی بودند و شناخت آنان از جغرافیا فوق‌العاده سطحی و تحت تاثیر تعلیمات منسوخ بطلمیوسی بود. زمین مسطح تصور می‌شد که دورتا دور آن را دریا پوشانده، هیچ کتابخانه عمومی وجود نداشت و سطح سواد باسوادان بسیار ناچیز بود و….» طبیعتا ما در چنین شرایطی نمی‌توانستیم ابعاد گوناگون تمدن جدید و مدرنیته غربی را درک کنیم و آنچه از آن درمی‌یافتیم به لحاظ معرفتی حالت کاریکاتوری داشت.

دریافت ناقص

دومین دلیلی که قصد دارم در مورد قابل دستیابی نبودن اهداف دارالفنون به آن اشاره کنم؛ آن است که ما نه کلیت تمدن غرب را درک کردیم و نه حتی کلیت نظام آموزشی را دریافتیم. ما تنها بخشی از یک نظام آموزشی را وارد ایران کردیم، نه حتی همه اجزای آموزش مدرن را و آن همان مقطعی بود که قبلا به آن اشاره کردم یعنی اواخر دبیرستان و اوایل آموزش عالی بود. درحالی‌که اگر قرار است در مسیر آموزش مدرن قرار بگیریم باید حلقه آن را کامل کنیم. این کار در ابتدا انجام نشد و پس از چند دهه در دوره مظفرالدین‌شاه و صدارت امین‌الدوله بود که به ضعف‌های دارالفنون یعنی فقدان نهادهای آموزشی پیشادارالفنون پی می‌برند.

در اینجا برای نخستین‌بار بحث اولویت و اهمیت تحصیلات رایگان و فراگیر به‌عنوان رمز پیشرفت کشور مطرح می‌شود. انجمن معارف شکل می‌گیرد و انبوهی از مدارس و کتابخانه‌ها پدید می‌آیند. اگر ما بار دیگر به تجربه دارالفنون بازگردیم، این پرسش مطرح می‌شود که چرا گردانندگان دارالفنون نمی‌اندیشند کدام محصل با کدام بستر و مبانی آموزشی باید وارد دارالفنون شود؟ آیا کسی که در ساختار مکتبخانه‌ای سنتی پیشین ما تربیت شده و برآمده بود، این قابلیت را داشت که در معرض آموزش‌های مدرن قرار بگیرد؟ تجربه بعدی نشان می‌دهد که این افراد چنین قابلیتی را نداشتند و با دشواری‌های بزرگی مواجه شدند.

فقدان پژوهش در دارالفنون

نکته دیگر آن بود که دارالفنون صرفا به فعالیت‌های آموزشی معطوف بود، در حالی‌که هرگونه پیشرفت علمی نیازمند آن است که یک نهاد پژوهشی نیز در کنار آن باشد. نه در درون دارالفنون و نه در بیرون از آن به‌عنوان یک حلقه مکمل چنین نهادی وجود نداشت و شماری از نهادهای محدودی که وجود داشت، چندان به روز و قابل بهره‌برداری نبودند. به این ترتیب ما در همان سطح نخست ورود دانش باقی ماندیم و دارالفنون قادر نبود ما را به تولید دانش جدید برساند، چون الزامات و مقتضیات آن وجود نداشت.

نه این و نه آن
علت چهارم ناکامی دارالفنون این بود که این نهاد نه برآمده از تجربه تاریخی آموزش‌های سنتی در ایران بود و نه دقیقا برگرفته از آموزش‌های مدرن جدید محسوب می‌شد. ما یک سنت آموزشی مانند حوزه‌های علمیه و مکتبخانه داشتیم و به تجربه غربی که نگاه کنیم، دانشگاه‌های جدید از درون همین موسسات الهیاتی بیرون می‌آید و در امتداد آن قرار می‌گیرد، اما در ایران در کنار آن نهادها، بیرون از آن، مستقل و متمایز از آنها پدید آمدند و به همین دلیل این دو، دو راه متمایز را طی کردند که یکدیگر را تکمیل نمی‌کرد، بلکه در تعارض با هم بود و این تعارض در متن تاریخ و فرهنگ ما تداوم پیدا کرده است. دارالفنون اساسا بر علوم عرفی و سکولار تاکید داشت، درحالی‌که در نهادهای سنتی ما علوم با رویکرد الهیاتی و لاهوتی آموزش داده می‌شد و این یک گسست عمیق در تاریخ آموزش ما بود که در گذر زمان نیز تداوم پیدا کرد.

نصرت قوچانی از دانش‌آموختگان دارالفنون که بعدها پزشک شد، در خاطرات خود می‌نویسد: «زمانی‌که به دارالفنون وارد شدم، گمان می‌کردم انبوهی از دانش‌ها و اندوخته‌ها در وجود من هست که به‌کار من می‌آید و من را نسبت به همکلاسی‌های خود در وضعیت بهتری قرار می‌دهد، چون ریاضی قدیم خوانده بودم، اما به‌زودی دریافتم که باید از تمام این دانش‌های پیشین چشم بپوشم، چون آنها نه تنها به‌کار من نمی‌آید بلکه مزاحم من هم بودند.

چون نوع مطالعه، شیوه آموزش و مباحث مطروحه اساسا از آنچه در دارالفنون تدریس می‌شد، بسیار متفاوت بود.» غیر از ریاضی در هیات و نجوم نیز همین بحث مطرح بود اما در فیزیک، شیمی و پزشکی که ما دست چندانی نداشتیم و باید از ابتدا شروع می‌کردیم، شرایط به مراتب بهتر بود. در این شرایط قوچانی می‌گوید: «اگر کسی می‌خواهد وارد نظام آموزشی مدرن شود، بهتر است که سراغ علوم سنتی نرود چون تجربه ثابت کرده، نیمی از آنچه تاکنون خوانده‌ام بر مبنای خیال محض استوار بود و نیم دیگر را می‌توانستید به زحمت با دانش جدید انطباق دهید که کار بسیار دشواری بود.»

عدم تنوع علوم

پنجمین دلیل ناکامی دارالفنون در دستیابی به اهداف آن بود که دارالفنون روی یکسری رشته‌های خاصی تمرکز داشت. البته در ابتدا تصور بر آن بود که ما انبوهی از دانش‌ها را به ایران وارد کنیم اما در عمل ۷ شعبه بیشتر نبود. درحالی‌که در یک نهاد علمی مدرن دانش‌های مختلفی باید در کنار هم قرار بگیرند و یکدیگر را تکمیل کنند و دستاوردهای آنها هم‌افزایانه باشد. از دیگر دلایل ناکامی دارالفنون این بود که هیچ گفت‌وگوی علمی انتقادی درباره اهداف و مقاصد و مبانی دارالفنون بین بنیانگذاران آن و در مجموع نخبگان آن دوره شکل نگرفت تا کارویژه‌ها و افق این نهاد ترسیم شود. صرفا آرزوهایی کلان طراحی شد که طبیعتا تحقق نیافت.

حرکت در مسیر قدرت

نکته بعدی آن که تاسیس دانشگاه در غرب برآمده از شرایط، دگرگونی‌های تاریخی، معرفتی و بینشی بود که در درون تمدن جدید رخ داد و دانشگاه در یک فرآیند تاریخی-طبیعی متولد شد، اما در دارالفنون حقیقتا اینگونه نبود و این نهاد برآمده از اقتضائات، شرایط درونی و نیازهای ما نبود و دانش‌های ما در آن وضعیت اصلا نمی‌توانستند به آن مرحله برسند، چراکه آنچه در غرب پدید آمد محصول دگرگونی‌های عمیق در مبانی معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و… بود که ما هیچ تجربه‌ای از آنها نداشتیم و به این ترتیب ما شاهد هستیم که نیازمندی‌ها و اقتضائات دستگاه قدرت همواره بر دارالفنون سایه می‌افکند و عالمان و دانش‌آموختگان این نهاد چاره‌ای ندارند مگر حرکت در این مسیر و تحت هدایت نهاد قدرت. توجه به این نکته ضروری است که دانشگاه زمانی رشد می‌کند که ما شاهد یک آزادی آکادمیک باشیم و بی‌طرفی علمی داشته باشیم. این امر در تاریخ غرب تا مراحلی طی شد، ولی در ایران چنین چیزی به سبب اقتضائات سیاسی و شرایط تاریخ ما متفاوت بود.

عدم ارتباط با بازار کار

نکته آخر در این رابطه آن است که دانش‌آموختگان دارالفنون برخلاف آکادمی‌های غربی نمی‌توانستند شغلی متناسب با تخصص خود پیدا کنند. یعنی جامعه ما به دلیل شرایط تاریخی که در آن قرار داشت، ظرفیت و توانی نداشت که بتواند این دانش‌آموختگان را جذب کند و از تخصص و مهارت آنها بهره بگیرد. یکی از نمونه‌های آن که همه دانش‌آموختگان دارالفنون به آن اشاره می‌کنند، علم نجوم است که ما در ایران نه موسسه فضایی داشتیم و نه زیرساخت‌های مرتبط با این دانش را در اختیار داشتیم.


منبع: فرادید

روپایی زدن در آسمان (فیلم)

جاسازی ۱۸۴ قطعه شمش مس در یک کامیون (عکس) از قوه قضائیه خوب تا قوه قضائیه بد دانیال حکیمی نقش اول “شبکه” شد حمله تروریستی در شبه جزیره سینای مصر (عکس) دهقان فداکار در بیمارستان بستری شد (عکس) نسل جدید بمب‌ افکن استراتژیک توپولوف ۱۶۰ (+عکس) گلایه برخی از زلزله زدگان از روند توزیع کمکهای هلال احمر (فیلم) شکرگزاری عروسکی آمریکایی‌ها (عکس) رونمایی بنز از کابین جدید کلاس A /کوچکترین بنز جهان با کابینی لوکس (+عکس) پیش‌بینی روند بارشی کشور/ دمای شبهای کرمانشاه همچنان زیر صفر

از «عربستان سعودی» تا «عربستان بن سلمان»  (۱۱ نظر)

علی مطهری: تشکر از نهادهای اطلاعاتی برای صدور اجازه مراسم داریوش فروهر و همسرش/ در موضوع ستار بهشتی، وزیر کشور وقت حاضر به عذرخواهی نشد  (۱۱ نظر)

اشغال کعبه و ۲ هفته جنگ چریکی در خانه خدا  (۷ نظر)

ازدحام خرید در جمعه سیاه (آلبوم تصویری)  (۷ نظر)

چماق و هویج به شیوه فرانسوی  (۵ نظر)

سکه بورسی و سهام درحال رکورد شکنی هستند؛ اما این کجا و آن کجا!  (۵ نظر)

نمای خشک، راهی برای کاهش خسارت زلزله/ دستمزد کم مسئولیت مهندس ناظر را منتفی نمی کند/
هفته آینده، انتشار گزارش نظام مهندسی درباره زلزله کرمانشاه  (۴ نظر)

پیش‌بینی زلزله با سامانه پایش «خُرد زلزله»‌ها  (۴ نظر)


منبع: عصرایران

افتتاحیه پرشور مسابقات کبدی قهرمانی آسیا در گرگان (فیلم)

جاسازی ۱۸۴ قطعه شمش مس در یک کامیون (عکس) از قوه قضائیه خوب تا قوه قضائیه بد دانیال حکیمی نقش اول “شبکه” شد حمله تروریستی در شبه جزیره سینای مصر (عکس) دهقان فداکار در بیمارستان بستری شد (عکس) نسل جدید بمب‌ افکن استراتژیک توپولوف ۱۶۰ (+عکس) گلایه برخی از زلزله زدگان از روند توزیع کمکهای هلال احمر (فیلم) شکرگزاری عروسکی آمریکایی‌ها (عکس) رونمایی بنز از کابین جدید کلاس A /کوچکترین بنز جهان با کابینی لوکس (+عکس) پیش‌بینی روند بارشی کشور/ دمای شبهای کرمانشاه همچنان زیر صفر

از «عربستان سعودی» تا «عربستان بن سلمان»  (۱۱ نظر)

علی مطهری: تشکر از نهادهای اطلاعاتی برای صدور اجازه مراسم داریوش فروهر و همسرش/ در موضوع ستار بهشتی، وزیر کشور وقت حاضر به عذرخواهی نشد  (۱۱ نظر)

اشغال کعبه و ۲ هفته جنگ چریکی در خانه خدا  (۷ نظر)

ازدحام خرید در جمعه سیاه (آلبوم تصویری)  (۷ نظر)

چماق و هویج به شیوه فرانسوی  (۵ نظر)

سکه بورسی و سهام درحال رکورد شکنی هستند؛ اما این کجا و آن کجا!  (۵ نظر)

نمای خشک، راهی برای کاهش خسارت زلزله/ دستمزد کم مسئولیت مهندس ناظر را منتفی نمی کند/
هفته آینده، انتشار گزارش نظام مهندسی درباره زلزله کرمانشاه  (۴ نظر)

پیش‌بینی زلزله با سامانه پایش «خُرد زلزله»‌ها  (۴ نظر)


منبع: عصرایران

خاطرات پژمان بازغی از سریال «آژانس دوستی»

پژمان بازغی درباره‌ی سریال «آژانس دوستی» گفت: از ابتدا قرار بود این مجموعه در چند قسمت محدود ساخته شود اما استقبال مردم به حدی بود که ۶۵ قسمت جدید به کار اضافه شد.

به گزارش روابط عمومی شبکه آی فیلم، بازغی که در این سریال نقش «جواد» را بازی می‌کند، آن را مهم‌ترین نقش زندگی‌اش می‌داند و درباره چگونگی حضورش در این سریال افزود: برای حضور در این کار تست دادم. فراخوانی اعلام شده بود و من فرمی را پر کردم و بعد یک جلسه با آقای قریبیان صحبت کردم و ایشان از من تست گرفتند. پس از مدتی به من گفتند برای بازی در این نقش انتخاب شده‎ام. این سریال با یک گروه کارگردانی ساخته شد و من کار اولیه را با فرامرز قریبیان شروع کردم.

وی اولین تجربه بازیگری‌اش در سریالی در چنین درجه از اقبال مردمی و با حضور بازیگرانی چون زنده‌یاد اسماعیل داورفر، مرحوم حسین پناهی، فردوس کاویانی و دیگران را تجربه‌ای بسیار ارزشمند و خاطره‌ای به یادماندنی و همراه با ترس و استرس توصیف کرد و گفت: حالا که فکر می‌کنم این موضوع کاملا طبیعی بود. برای اولین بار قرار بود بازی کنم و نقش مقابلم هم مثلا فردوس کاویانی عزیز. اما به مرور آنقدر در این کار غرق شدم و با مجموعه همراه شدم که آن ترس از بین رفت و جایش را محبت و احترام گرفت. به مرور در کنار این بزرگان آموختم و آموخته‎های آنان برای ادامه مسیر بازیگری تا همین روزها همراه من هست و خواهد بود.

بازغی درباره روند تولید «آژانس دوستی»، نخستین سریال تلویزیونی که در آن به نقش‌آفرینی پرداخته است، نیز اظهار کرد: نزدیک دو سال و نیم درگیر این کار بودم. آن زمان وضعیت تولید با حالا بسیار متفاوت بود. ساعت‎های کاری و تصویربرداری کمتر بود و تولید روند طولانی‎تری داشت. از ابتدا قرار بود این مجموعه در چند قسمت محدود ساخته شود اما استقبال مردم به حدی بود که ۶۵ قسمت جدید به کار اضافه شد و طبیعتا با این شرایط روند تولید و ساخت این مجموعه هم طولانی‎تر شد. هرچند من آن روزها، گذشت زمان را حس نمی کردم.

این بازیگر در پایان ضمن تاکید بر اینکه لحظه لحظه این مجموعه برای وی خاطره است، ادامه داد: این مجموعه احوالات حال خوش آن روزهای من را ساخت. من آن زمان ۲۳ سال داشتم و تا ۲۵ سالگی در این مجموعه بازی کردم. روز اول تصور می‌کردم که در مقابل افرادی مثل مرحوم اسماعیل داورفر نمی‌توانم بازی کنم و می‌دانستم که شکستم حتمی است، اما تک تک این افراد طوری با من رفتار کردند که خودم را باور کردم. بسیار به من محبت کردند و دلگرمی دادند. گفتند نگران نباش همه چیز به راحتی پیش می‌رود، راحت‎تر از آنچه تصور کنی و واقعا پیش رفت. دلگرمی این اساتید بهترین خاطره من در این کار بود. با بازی‎های خودشان کمک کردند تا بازی من دیده و بهتر شود. چقدر دلم برای آن روزها تنگ شد.

بازغی خاستگاه اصلی‌اش را تلویزیون دانسته و تصریح کرد: با اینکه من فرزند این مجموعه هستم، اما قطعا هر پیشنهادی را قبول نمی‌کنم، با اینکه طیف وسیع مخاطبان این رسانه برای هر بازیگری ایجاد جاذبه می‌کند، برای من تلویزیون شبیه تئاتر است با مخاطبانی که با دلیل تو را برای دیدن انتخاب می‌کنند. قاعدتا من آغوشم همیشه برای پیشنهادات خوب تلویزیونی باز است و علاقه‎مند به بازی در آن هستم و کارنامه کاری من هم نشان می‌دهد به پیشنهاد خوب جواب رد نمی‌دهم.

سریال «آژانس دوستی» که مدتی است روی آنتن شبکه آی فیلم است، از جمله تولیدات موفق و پرمخاطب تلویزیون بود.

هر شب ساعت ۱۹ می‌توانید بیننده این سریال باشید و در ساعت‌های ۰۳:۰۰ و ۱۱:۰۰ روز بعد بازپخش آن را تماشا کنید.

در یک آژانس مسافربری، راننده‌ها و مسافران، ماجراهایی می‌آفرینند. «آژانس دوستی»، نشانگر شادی و غم، خوشی و ناخوشی رانندگان و مسافرانی است که هر کدام، در گیر و دار زندگی، بازیگر نقش اصلی زندگی‌شان هستند.

این مجموعه محصول سال ۱۳۷۸ است و گروهی از کارگردانان شامل احمد رمضان‌زاده، حمیدرضا صلاحمند، مجید جعفری شیرازی، احمد زینال‌زاده، فرامرز قریبیان و کاوه دژاکام تولید آن را بر عهده داشته‌اند.

بازیگرانی چون حسین پناهی، اسماعیل داورفر، فردوس کاویانی، اصغر همت، پژمان بازغی، سحر جعفری جوزانی، علی نصیریان، آهو خردمند، آتش تقی‌پور در این مجموعه نقش‌آفرینی کرده‌اند.


منبع: عصرایران

دانیال حکیمی نقش اول "شبکه" شد

تصویربرداری سریال «شبکه» به کارگردانی احمد معظمی و تهیه کنندگی ابوالفضل صفری آغاز شد. این سریال که به سفارش شبکه پنج سیما تولید میشود چند روز پیش در تهران کلید خورد.

به گزارش روابط عمومی این پروژه، «شبکه» که با نام سارقین روح پیش از این در رسانه ها از آن یاد می شد گفته می شود یکی از متفاوت ترین کارهای احمد معظمی است و فیلمنامه آن توسط هومان فاضل نگاشته شده است.

شبکه برگرفته از یک ایده و طرح پژوهش محور است که به موضوع امنیت نرم و آسیب های اجتماعی می پردازد و مرتضی اصفهانی آن را ارائه و هومان فاضل برای نوشتن فیلمنامه آن بیش از یک ونیم سال وقت گذاشته است. تیم فکری این سریال پس از چند سال تحقیقات پیاپی و پژوهش از میان پرونده های واقعی چندین پرونده را گزینش و در اختیار کارشناسان متعددی در حوزه های مختلف دینی ، روانشناسی ، فرهنگی و گروهی از فعالان اجتماعی قرار داده که در جلساتی جداگانه نظرات آنها روی طرح ها ارزیابی و اعمال شده است.

براین اساس می توان گفت که شبکه داستان تقابل خیر و شر است و دانیال حکیمی بازیگر اصلی این مجموعه به حساب می آید که با نقشی متفاوت در ردای یک کارشناس امنیتی قرار گرفته و جلوی دوربین می رود.

گفتنی است ابوالفضل صفری تهیه کننده ، احمد معظمی کارگردان ، هومان فاضل نویسنده فیلمنامه ، مرتضی اصفهانی مشاور پروژه ، مرتضی متولی مدیرتولید ، فهیمه کمالی مدیر برنامه ریزی ، موسسه فرهنگی هنری اقلیم ارغنون مجری طرح ، کامیاب متولی جانشین تولید ، علیرضا وداد تقوی مدیر تصویر برداری ، سعید آهنگرانی طراح صحنه ، حمیدرضا یارند پور مدیر صدابرداری ، مهدیه اعرابی طراح گریم ، آناهیتا اقبال نژاد طراح لباس ، سیامک مهماندوست تدوین ، مازیار یونسی آهنگساز ، مهدیار سزاوار جلوه های ویژه بصری ، حمید رسولیان جلوه های ویژه میدانی ، محمد بدرلودستیار اول کارگردان ، سحر ضیایی منشی صحنه ، سیامک راشدی اسکویی بازیگردان و سرهنگ فرهاد شمس آبادی مشاور انتظامی ، یوسف عبدالرضایی عکاس ، روزبه زاهدی مدیرامور مالی، دکتر محمدعلی الستی مشاور اجتماعی ، یکتا سپاهی مشاور و روان شناس و دنیا خمامی مشاور رسانه ای از جمله عوامل اصلی تولید سریال شبکه هستند.


منبع: عصرایران

تاثیر عصبانیت بر سلامت جسم

استرس های روحی و جسمی ناشی از عصبانیت می تواند باعث افزایش خطر ضربان غیرطبیعی قلب یا همان آریتمی قلبی شود.اگر نمی خواهید قلب تان دچار مشکل شود و ضربان آن به طور غیرطبیعی کند یا تند شود، آرامش تان را حفظ کنید.

بیماری جسمی ناشی از عصبانیت
خشم زیاد باعث بیماری قلبی می شود. اگر شما گاهی خشمگین و عصبانی می شوید، طبیعی است. در واقع ابراز خشم به شیوه درست و منطقی می تواند نشان دهنده سلامت باشد. ولی به طور مکرر دچار خشم و عصبانیت شدن، عادی نیست و نیاز به درمان دارد.افرادی که در هنگام عصبانیت وسیله ای را پرت می کنند و یا داد می زنند، و همینطور افرادی که خشم خود را می خورند، بیشتر در معرض ابتلا به بیماری های قلبی قرار دارند. نباید موقع عصبانیت دادوبیداد کنید، ولی نباید هم خشم خودتان را بخورید، بلکه بهتر است به طور منطقی و صحیح به فردی که باعث عصبانیت شما شده است، بگویید چه احساسی دارید.

تاثیر عصبانیت بر سلامت جسم
عصبانیت و ترس جزو احساساتی هستند که بدترین تاثیر را روی بدن و بخصوص قلب می گذارند. به عقیده متخصصان، این احساسات عامل تمام ناخوشی ها و بیماری هاست.خوشبخت و آرام زندگی کردن بهترین راه پیشگیری از درد و بیماری است.زمانی که عصبانی می شوید، عضلات و مفاصل تان سفت شده و جریان خون کندتر می شود، تعادل سیستم عصبی به هم می خورد، هورمون ها دچار اختلال می شوند و سلامت قلب و عروق به خطر می افتد، فشار خون و ضربان قلب افزایش می یابد، فعالیت مغزی بخصوص در لوب های گیجگاهی و پیشانی دچار اختلال شده و صفرا بیش از اندازه ترشح می شود.

۱- عصبانیت و خطر آریتمی
استرس های روحی و جسمی ناشی از عصبانیت می تواند باعث افزایش خطر ضربان غیرطبیعی قلب یا همان آریتمی قلبی شود.اگر نمی خواهید قلب تان دچار مشکل شود و ضربان آن به طور غیرطبیعی کند یا تند شود، آرامش تان را حفظ کنید.

۲- عصبانیت و آسیب های کبدی
عصبانیت روی کیسه صفرا و کبد نیز تاثیر منفی می گذارد، چون این احساس منفی باعث افزایش ترشح صفرا می شود که در حالت عادی نیازی به این میزان صفرا نیست. در نتیجه به مرور کبد نیز آسیب می بیند.همه ما می دانیم که نمی توان به یکباره تبدیل به یک آدم صبور شد و عصبانیت را کنار گذاشت. اما لازم است که عادت ها را به تدریج تغییر داد و تسلط بیشتری روی اعصاب پیدا کرد

۳- عصبانیت و دردهای عضلانی
زمانی که نسبت به همسر، فرزندان، همکاران، مدیر و یا خودتان خشمگین می شوید، بدن تان شروع به تولید هورمونی به نام آدرنالین می کند در شرایط ترس نیز تولید می شود.ترشح این هورمون باعث بروز دردها و گرفتگی های عضلانی و همچنین سردرد می شود.شانه ها، گردن و کمر نیز جزو اعضایی هستند که مجبورند بار این عصبانیت و فشارهای روحی را تحمل کنند. در نتیجه دچار درد و ناراحتی می شوند.

۴- عصبانیت و اسهال
عصبانیت و خشم باعث بروز مشکلی به نام سندرم روده تحریک پذیر می شود. این بیماری نیز باعث بروز کولیت یا اسهال می شود، حتی اگر هیچ ماده غذایی مشکل زایی مصرف نکرده باشید.بهتر است بدانید که استرس، ترس، فشارهای روحی و عصبانیت، عملکرد روده ها را با مشکل مواجه خواهند کرد.

۵- عصبانیت و گاستریت یا ورم معده
از نتایج منفی و شایع عصبانیت می توان به ریفلاکس معده و درد، سوزش و احساس سنگینی در معده اشاره کرد.اسیدیته معده که با عصبانیت بیشتر می شود، التهاب را در مخاط بالا می برد. اگر به طور مداوم عصبانی می شوید، ممکن است علاوه بر گاستریت یا ورم معده، خطر ابتلا به زخم معده را نیز به جان بخرید.

۶- عصبانیت و درماتیت (التهاب پوست)
عصبانیت و خشم می تواند باعث بروز خارش و مشکلات پوستی شود. این مشکلات در اثر فشار،استرس، اضطراب و ترس نیز بروز می کنند.خارش شدید زخم های پوستی باعث عفونی شدن آنها شده و تبدیل به زخم های جدی تر می شوند.

چگونه عصبانیت خود را کنترل کنیم؟
دلایل عصبانیت و واکنش هر فردی نسبت به شرایط، متفاوت است. بدون شک مسائل روزانه باعث می شود ما در برخی شرایط کنترل خود را از دست بدهیم.البته می دانیم که نمی توان به یکباره تبدیل به یک آدم صبور شد و عصبانیت را کنار گذاشت. اما لازم است که عادت ها را به تدریج تغییر داد و تسلط بیشتری روی اعصاب پیدا کرد.برای این کار لازم است که هر روز زمانی را به آرامش روح و روان خود اختصاص دهید.

می پرسید چگونه؟
با نرمش های آرام تنی، ورزش های سبک، تنفس صحیح و حتی با خوردن یک فنجان چای، خواندن یک کتاب خوب و گوش دادن به صدای پرندگان و طبیعت.

روزانه چند دقیقه در یک محیط تمیز، مرتب و آرام بنشینید.
فضا را با خوشبوکننده ها یا اسانس ها خوشبو کنید.
چشم هایتان را ببنیدید و از راه بینی نفس عمیق بکشید.
اجازه دهید تمام انرژی های منفی از روح و روان تان خارج شوند.

در مواقعی که خشم و عصبانیت بر شما غلبه می کند، می توانید با یادآوری لحظات آرامبخش، عصبانیت را از خود دور کرده و آرامش پیدا کنید.
زمانی که مسئله ای اعصاب تان را بهم می ریزد، بلافاصله واکنش نشان ندهید. چند نفس عمیق بکشید و تمام تلاش تان را برای حفظ آرامش تان انجام دهید.

یادتان باشد که گفتیم خشم و عصبانیت به سلامتی رحم نمی کند.

پس به خاطر قلب خودتان و دیگران و همچنین برای حفظ سلامت کبد، معده، پوست، روده ها و دیگر اعضای بدن تان، بیخودی برای هر چیزی عصبانی نشوید.

منبع: مجله دلگرم


منبع: عصرایران

تفاوت اضافه وزن با چاقی چیست؟ (+فیلم)

جاسازی ۱۸۴ قطعه شمش مس در یک کامیون (عکس) از قوه قضائیه خوب تا قوه قضائیه بد دانیال حکیمی نقش اول “شبکه” شد حمله تروریستی در شبه جزیره سینای مصر (عکس) دهقان فداکار در بیمارستان بستری شد (عکس) نسل جدید بمب‌ افکن استراتژیک توپولوف ۱۶۰ (+عکس) گلایه برخی از زلزله زدگان از روند توزیع کمکهای هلال احمر (فیلم) شکرگزاری عروسکی آمریکایی‌ها (عکس) رونمایی بنز از کابین جدید کلاس A /کوچکترین بنز جهان با کابینی لوکس (+عکس) پیش‌بینی روند بارشی کشور/ دمای شبهای کرمانشاه همچنان زیر صفر

از «عربستان سعودی» تا «عربستان بن سلمان»  (۱۱ نظر)

علی مطهری: تشکر از نهادهای اطلاعاتی برای صدور اجازه مراسم داریوش فروهر و همسرش/ در موضوع ستار بهشتی، وزیر کشور وقت حاضر به عذرخواهی نشد  (۱۱ نظر)

اشغال کعبه و ۲ هفته جنگ چریکی در خانه خدا  (۷ نظر)

ازدحام خرید در جمعه سیاه (آلبوم تصویری)  (۷ نظر)

چماق و هویج به شیوه فرانسوی  (۵ نظر)

سکه بورسی و سهام درحال رکورد شکنی هستند؛ اما این کجا و آن کجا!  (۵ نظر)

نمای خشک، راهی برای کاهش خسارت زلزله/ دستمزد کم مسئولیت مهندس ناظر را منتفی نمی کند/
هفته آینده، انتشار گزارش نظام مهندسی درباره زلزله کرمانشاه  (۴ نظر)

پیش‌بینی زلزله با سامانه پایش «خُرد زلزله»‌ها  (۴ نظر)


منبع: عصرایران

علم الهدی: در مدت حضورم در مشهد مراکز تفریحی نه تنها کم نشده بلکه توسعه نیز پیدا کرده است/ باید در برابر بی حجاب پدافند فرهنگی داشته باشیم/ یک آقایی گفته این آقا هیأت مدیره فلان شرکت است و چقدر ماشین دارد

آنچه در این هجمه‌ها من را رنج داد جایی بود که در یک سلسله مسائل مالی مورد هجمه قرار گرفتم. تهمت‌ها و افتراهای این چنینی به بنده بسته شد که یک آقایی گفته این آقا هیأت مدیره فلان شرکت است و چقدر ماشین دارد و… من اصلا در همچنین شرکتی نبودم و دروغ گفته بودند.

به گزارش فارس، حاشیه‌های فرهنگی درباره شهر مشهد و اتفاقات در این شهر در یکی دو انتخابات گذشته دست مایه اظهار نظرهای کاندیداها بوده است، به طوری که «چهارشنبه فینال» در سال ۹۲ و ۹۶ روزهای سرنوشت‌سازی برای کاندیداها در مشهد بود. وقتی این حاشیه‌ها را در گفت‌وگو با آیت‌الله علم‌الهدی مطرح کردیم به پاسخ‌های صریحی رسیدیم که ما را در طرح سوالات بعدی بی‌تعارف تر کرد. از نوع برخورد با بدحجابی تا مراکز تفریحی در مشهد و هرآنچه پیرامون آن‌ها مطرح شده بود را سوال کردیم و امام جمعه مشهد نیز با سعه صدر به آن‌ها پاسخ داد. آنچه در ادامه می‌خوانید حاصل این گفت‌وگو است.

فارس: از نظر شما توسعه شهر مشهد چه جهتی باید داشته باشد و در حال حاضر کدام رویکردها با توسعه حقیقی مشهدالرضا(علیه السلام) تعارض دارد؟

درباره مسئله توسعه مشهد از جهت شهری اینگونه باید گفت که مشهد بعد از تهران یا حتی قبل از تهران جزو توسعه‌یافته‌ترین شهرهای کشور بعد از پیروزی انقلاب است و هیچ شهری حتی خود تهران هم به اندازه مشهد در بازه زمانی پس از انقلاب توسعه پیدا نکرده است. پس از پیروزی انقلاب توسعه اقتصادی مشهد نیز خوب پیش رفت، بازارهای زیادی در تمام نقاط مشهد دیده می شود و در چند سال گذشته فروشگاه‌های بزرگی به وجود آمد که سبب شد توسعه اقتصادی افزایش پیدا کند، بنابراین مشهد هم درراستای توسعه تجاری و شهری جزو توسعه یافته‌ترین شهرهای کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی است.

متاسفانه مشهد همچون مراکز استان‌های دیگر کشور تنها به عنوان یک شهر در نظر گرفته شده و برای آن در توسعه شهری برنامه‌ریزی شده است در حالی که واقعیت و ماهیت مشهد این نیست، نمی‌توان ایاب و ذهاب ۲۰ تا ۳۰ میلیون جمعیت را در توسعه شهری مشهد نادیده گرفت و متاسفانه به هیچ وجه در برنامه‌ریزی‌های توسعه مشهد در توسعه شهری اقتصادی فرهنگی این مسئله در نظر گرفته نشده است. در سال گذشته مشهد ۲۷ میلیون زائر داشته است و در سال ۹۶ از ابتدای سال تا آخر شهریورماه ۱۹ میلیون زائر وارد مشهد شده است؛ اگر ما این ملاحظه را بکنیم که تا پایان سال هم این روند دو برابر می‌شود(با توجه به اینکه پیک سفر زائران در آخر صفر در مشهد بیشتر است) نزدیک به ۳۷ میلیون زائر برای مشهد در سال ۹۶ پیش‌بینی می‌شود. شهری که تا کنون پنج میلیون زائر خارجی در سال دارد باید توسعه و برنامه‌ریزی دقیق‌تری داشته باشد.

در واقع مشهد در توسعه شهری، فرهنگی و اقتصادی نیازمند یک بینش جامع است که مشهد را با آن واقعیتی که دارد، در نظر بگیرد و برای توسعه آن برنامه‌ریزی کند. تمام برنامه‌ریزی‌های انجام شده هیچ کدام مطابقت لازم و کافی را با این جایگاه نداشته است.

محور توسعه شهری مشهد باید معلوم باشد. اگر بخواهیم محور ایاب و ذهاب و رفت و آمد زائران در مشهد را در نظر بگیریم باید در ابتدا از نظر فرهنگی و اقتصادی موضوعیت را مشخص کنیم و محور تمامی این موارد حرم حضرت رضا(ع) است و ما با محوریت حرم باید این مسائل را برنامه‌ریزی کنیم.

از نظر اعتقادی صاحب این شهر امام هشتم است و برنامه‌ریزی‌های شهر مشهد باید بر پایه محوریت حرم باشد، در تمام کشور مشهد دارای امتیاز و شرایطی نسبت به سایر شهرهاست که از آن جهت مورد توجه تمام جهانیان و مخصوصا شیعیان جهان است.

فارس: از گفته‌های شما این نتیجه را گرفته‌اند که شما موافق اینکه در مشهد تفریحات و شادی وجود داشته باشد، نیستید! این برداشت درست است؟

می‌گویند التزام به شیء التزام به لوازم آن است، این یک قاعده عقلایی است. اگر انسان به یک چیز ملتزم شد لوازمش را نیز باید قبول کند، ما اگر بخواهیم در یک روستا زندگی کنیم لوازم زندگی در روستا را باید بپذیریم. مشهد بر اثر موقعیتی که دارد لوازمی دارد و اگر در شهر مشهد بخواهیم تفریح و شادی داشته باشیم باید لوازم تفریح و شادی در این شهر را بپذیریم.

ما با اصل تفریح و شادی مخالف نیستیم و ما تفریحات و شادی‌های مشروع زیادی داریم، اسلام هم دین غم و قصه نیست و دین شادی و در واقع دین کامل زندگی بشری است. علت اینکه ذات مقدس پروردگار در تبیین بهشت لذت‌های جسمانی را مطرح می‌کند، می‌خواهد بگوید زندگی در آخرت، زندگی متکامل است و مسائل جسمی به بهترین شکل آن آماده است، از نظر روحی نیز مقام قرب پروردگار فراهم است. وقتی بنا شده است در تبیین بهشت ذات مقدس پروردگار زندگی کامل اخروی را با مسائل جسمی در نظر بگیرد و زندگی کامل بهشتی را با ارائه یک سلسله وسایل عیش و نوش و لذت تبیین کند، چطور می توانیم بگوییم که ما در یک جایی می‌خواهیم زندگی کنیم که از نظر امکانات جسمانی و شادی برای گذراندن روزمره وسایلی نداشته باشیم.

اما شما نمی‌توانید در مشهد با محوریت حرم و امام رضا(ع) که عامل جذب همه جریانات به درون این شهر شده است زندگی خود را با محوریت دیگری پیش ببرید. یعنی نمی شود بازار تفریح شما بازار ترویج حرام باشد، یعنی ما تفریح و شادی را داشته باشیم چرا که لازمه زندگی در این شهر است، کسی با وجود پارک‌ها و تفرجگاه‌های متعدد مخالف نیست اما با اینکه در درون این پارک‌ها حرام اتفاق بیفتد، با این مخالفیم.

در این مدت که ما در مشهد بودیم مراکز تفریحی نه تنها کم نشده بلکه توسعه نیز پیدا کرده است. درصورتی که بخواهیم هویت مشهد به عنوان حرم امام رضا(ع) را به هم بزنیم و محوریت مشهد را تفریح قرار بدهیم، با این مخالفیم. اگر چهار تا پنج میلیون زائر خارجی برای زیارت امام رضا(ع) به مشهد می‌آیند برای تفریح قصد سفر به این شهر را نکنند، برای تفریح می‌توان به شمال کشور یا جایی دیگر رفت، همین طور که امروز کسی برای تفریح و گردش در عربستان سعودی به مکه و مدینه نمی‌رود، بلکه برای زیارت می‌روند.

اختلافی که اکنون با بعضی از دوستان وجود دارد بر سر این مسئله است. یعنی این‌ها بر سر این مسئله توجیه نیستند که محوریت مشهد و عامل جذب گردشگری این شهر معنویت حرم امام رضا(علیه السلام) است.

برخی از مسئولان معنای گردشگری و صنعت توریست را نمی‌فهمند و توریست را خلاصه می کنند در کسی که برای دیدن آثار باستانی به کشور می آید. هیچ کشوری در منطقه بعد از عربستان و عراق به اندازه ما گردشگر خارجی ندارد، عراق به عنوان زیارت سیدالشهدا و عربستان به عنوان زیارت پیغمبر و مسجدالحرام و سپس ایران با مناطق زیارتی توانسته زائران را جذب کند. شما در کدام کشور از کشورهای منطقه، غیر از کشورهای زیارتی نمونه‌ای پیدا می‌کنید که همچنین صنعت گردشگری قوی داشته باشد.

چرا ما نمی‌آییم همین صنعت گردشگری که در آن دارای مزیت هستیم را توسعه دهیم؛ همین پنج میلیون بشود ۱۰ تا ۲۰ میلیون. مشکل این است که در توسعه گردشگری تمرکز لازم روی این موضوع نمی‌شود و دولت‌هایی که آمده‌اند امکانات این مسئله را در صنعت گردشگری فراهم نکرده‌اند.

هنگامی که زائر وارد فرودگاه مشهد می‌شود در یک برنامه‌ریزی زیارتی قرار نمی‌گیرد و رهاست، نه هتل، نه تفریح و نه گردش و نوع زیارت و برخورد معنوی او مشخص نیست. هنگامی که ما وارد عربستان و شهر مدینه می‌شویم، آنجا حق «مزور» و در مکه حق «مطوف» می‌گیرند، یعنی یک جریان مسئولیت این زائر خارجی را عهده دار می‌شود، یک جریان مسئولیت این آقا را برای طواف حرم و اعمال مناسک حج عهده دار می‌شود اما ما در اینجا هیچی نداریم، نه یک جریان حکومتی و نه یک جریان غیر حاکمیتی وجود ندارد. آژانس‌هایی در حال خدمات دادن هستند که هیچ گونه برنامه‌ریزی از این حیث ندارند.

این اشکالات در برنامه‌ریزی گردشگری کل کشور وجود دارد و ما نمی‌توانیم برنامه‌ریزی توسعه گردشگری مشهد را از برنامه‌ریزی کل کشور جدا کنیم.

فارس‌: اکنون در آغاز یک دوره چهارساله در مدیریت شهر مشهد قرار داریم، در مدیریت شهری که آن را این چنین توصیف کردید باید چه اولویت‌هایی مدنظر مدیران قرار داشته باشد؟

مشکلی که نه تنها در این شورا بلکه در شوراهای شهر قبلی هم داشتیم این بود که منتخبان شورای شهر تنها به خواست ساکنین شهر توجه می‌کردند و رسالت خودشان را در برابر زائران و حتی شهر مشهد در نظر نمی‌گرفتند.

آن‌ها باید بگویند ما شورای شهر این شهر هستیم و این شهر را با مجموعه هویت، ماهیت و خصوصیاتش باید برنامه‌ریزی و اداره کنیم. دولت هم باید مشهد را در صدر برنامه‌ریزی‌های کلان کشوری ببیند، در دولت هم چنین رویکردی نیست.

فارس: در این برنامه‌ریزی‌ها معتقدید که باید پیوست فرهنگی داشت؛ در توسعه رستوران‌ها، ییلاقات، هتل ها و غیره دقیقا خط قرمز کجاست که نباید از آن عبور کرد؟

ما ابتدا باید مسئله ماهیت فرهنگی شهر را مشخص کنیم، ماهیت فرهنگی که مشخص شد با این محوریت هر جریانی در این شهر رخ بدهد باید پیوست فرهنگی خود را مشخص کند. ما اگر ماهیت فرهنگی شهر را مشخص نکنیم به مشکل برمی‌خوریم.

ماهیت فرهنگی شهر نیز در تعبیر زیبایی که در اذن دخول حرم مطهر رضوی می‌خوانیم این طور تبیین شده است: « امام رضا(ع) صاحب این مشهد شریف است»، امام رضا(ع) اولین شهروند اینجا بوده و توسعه این شهر با محوریت امام رضا(ع) صورت گرفته است. نخستین کسی که در این شهر ملک خریده امام رضا(ع) بوده؛ حضرت از این جا عبور می کردند که به باغی در وسط دو روستای نوغان و سناباد بر می خورند. حضرت این باغ را خریداری می کنند. این باغ می شود مرکز این شهر و شهر ازاین باغ توسعه پیدا کرده است. نخستین مالک این شهر امام رضا(ع) هستند و اولین شهروند هم امام رضا(ع) هستند. اگر این محوریت را قبول داریم باید براساس این محور فرهنگی توسعه مشهد را برنامه‌ریزی کنیم.

با این توصیف اگر قرار است پارکی ایجاد شود باید پیوست فرهنگی آن بر این اساس باشد. اگر می‌خواهیم قهوه‌خانه یا رستورانی داشته باشیم بر اساس این پیوست فرهنگی باید راه‌اندازی شوند. حضور تمامی این‌ها لازم است، ما نمی‌توانیم در شهری زندگی کنیم که هیچی در آن نیست. تمام این‌ها ضرورت دارد منتها با این پیوست فرهنگی که «صاحب هذه المشهد شریف»؛ این کل حرف بنده است. در این میان افراد با بینش‌های مختلف و زوایای گوناگون برداشت‌های جزئی از حرف بنده می‌کنند و با همان برداشت‌های جزئی مخالفت می‌کنند.

فارس: از نظر خودتان تا به حال عجیب‌ترین برداشت یا هجمه‌ای که به اظهارات شما شده، چه بوده است؟

در این شهر افراد با یک انگیزه‌های سیاسی خاص خود و یا تحریک شده توسط دیگران حرف‌های من را تحریف و گاهی اوقات هم تجزیه می‌کنند. از وسط ۱۰ جمله یک جمله را می‌گیرند حتی این جمله را هم زیر و رو می‌کنند، پس و پیش جمله را می‌زنند و به نام من معرفی می‌کنند. حملاتی که به من می‌شود بیشتر تهاجمات سیاسی است.

من به یک دلیل از این هجمه‌ها ناراحت نیستم چون بسیاری می‌خواهند این هجمه‌ها را با یک لبه تیز به نظام یا به رهبری نظام متوجه کنند، وقتی نمی‌توانند این هجمه را متوجه دیگران می‌کنند. این عالی‌ترین سعادت برای من است چون ما وقتی شهدای کربلا را بررسی می‌کنیم می‌گویند در شهدای کربلا بافضیلت‌ترین آنها دونفری بودند که وقتی سیدالشهدا نماز می‌خواندند جلو ایستادند و تیرها را به جان خریدند و سپر بلای ایشان شدند. بنده به عنوان یک سرباز رهبری در این نظام بهترین موقعیت را برای خودم این می‌دانم که تیرهای هدف گرفته شده برای ایشان بر من وارد شود.

آنچه در این هجمه‌ها من را رنج داد جایی بود که در یک سلسله مسائل مالی مورد هجمه قرار گرفتم. تهمت‌ها و افتراهای این چنینی به بنده بسته شد که یک آقایی گفته این آقا هیأت مدیره فلان شرکت است و چقدر ماشین دارد و… من اصلا در همچنین شرکتی نبودم و دروغ گفته بودند.

من از روز اول در مقابل شهادت جوانان این کشور همیشه خودم را بدهکار می‌دیدم و بزرگترین جنایت را این می‌دانستنم که کسی در میان این جانفشانی‌ها به فکر جمع‌آوری پول و ثروت و دارایی برای خودش باشد. کسی که در شعاع خون عزیزان مردم به فکر تامین قدرت یا ثروت برای خودش باشد از او عنصری بدتر وجود ندارد. مردم جان شان را برای اسلام داده اند که ما بیاییم در شعاع خون این‌ها برای خود قدرت و ثروت جمع کنیم؟!

در میان همه تهمت‌ها و افتراها این یکی بنده را شدیدا ناراحت کرد. غیر از این بنده در مقابل هیچ هجمه‌ای حساسیت ندارم، چون همین قدر که احساس کنم این تهاجم متوجه اصل نظام و‌ دین و رهبری بوده و به بنده تهاجم کرده‌اند، این بزرگترین آرمان من است که از آن لذت نیز می‌برم.

فارس: درباره شما این تلقی وجود دارد که به دلیل ارتباط نداشتن با نسل جوان برخی دیدگاه‌ها را مطرح می‌کنید؛ به طور مثال از ابتدای امسال به دانشگاه‌های مشهد رفته‌اید و با آنها ارتباط دارید؟

دادن این نسبت به بنده از این جهت غلط است که در راه‌اندازی ۲۱ دانشگاه در کشور فعالیت کرده‌ام. این دانشگاه‌ها قوی‌ترین مراکز علمی کشور هستند و اکنون نیز کشور از این دانشگاه‌ها تغذیه می‌کند. من ۲۳سال با جوان‌ها در دانشگاه محشور بودم و این نسبت به بنده نمی‌چسبد. می‌توانم بگویم در دوران مسئولیتم در مشهد هیچ روحانی به اندازه من با جریان دانشگاهی و جوانان ارتباط نداشته است. بنده اخیرا هم در دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه آزاد واحد مشهد دو جلسه پرسش و پاسخ ‌به سوالات داشتم که افراد از جناح‌های مختلف آمدند و شدیدترین سوالات را در بازترین فضای ممکن از من پرسیدند. برخورد من در آن جا در صدا و سیما و بسیاری دیگر از رسانه‌ها منتشر شد.

نماز جمعه‌ای که در مشهد اقامه می‌شود از نظر حضور جوانان نسبت به سایر نماز جمعه‌های کشور کم‌نظیر است.

فارس: می‌گویند شما معتقد هستید که بی‌حجاب را باید دستگیر کرد تا جامعه درست شود، این درست است؟

در مسئله حجاب ما دو بحث داریم یکی بحث حجاب داشتن و یکی بحث بی‌حجاب بودن، حجاب یک جریان فرهنگی است، توسعه و رشد حجاب باید با فعالیت فرهنگی انجام شود و بدون فعالیت فرهنگی ما نمی‌توانیم مسئله عفت و حجاب را در جامعه خود توسعه بدهیم اما ناهنجاری نیز برخورد لازم دارد. به همان میزان که با ناهنجاری‌های دیگر باید برخورد کرد باید باید با بی‌حجاب هم که یکی از ناهنجاری‌های جامعه است برخورد صورت گیرد.

در بینش فرهنگی، مبنای بنده این است که پدافند فرهنگی مقدم است بر سازندگی فرهنگی؛ شما اگر پدافند فرهنگی نداشته باشید نمی‌توانید سازندگی فرهنگی داشته باشید. وقتی بنا شد یک عنصر از یک فضای باز جامعه در جهت ترویج ناهنجاری استفاده کند باید یک جریانی برخورد کند. دستگاه‌های قضایی، انتظامی و دستگاه‌های امنیتی موظف هستند با ناهنجاری برخورد کنند. یک عنصر بی‌حجاب نه تنها یک عنصر ناهنجار است بلکه یک منبع ناهنجاری در جامعه است و باید پدافند فرهنگی در برابر آن داشته باشیم.

وقتی یک نفر ندانسته آمده وسط خیابان و سر و صورتش باز است با یک کلمه امر به معروف و نهی از منکر قبول می‌کند و یا حداقل موقعیت اجتماعی را رعایت می‌کند اما وقتی یک آدمی اصرار بر ناهنجاری دارد این حداقل بایستی برخوردی از جنس پدافند فرهنگی با او انجام شود. فقط در مشهد این طور نیست در تهران هم من همین نظر را دارم، اما مشهد هویت و حریم را باید بیشتر رعایت کنیم؛ اینجا حریم امام رضا(ع) است. پدافند فرهنگی امر به معروف و نهی از منکر است. بعضی افراد در مقابل امربه معروف و نهی از منکر مقاومت می کنند که حتما باید دستگاه‌های قضایی امنیتی و انتظامی وارد شوند.

فارس: در پایان اگر ناگفته‌ای مانده است، بفرمایید؟

باید بیاییم زاویه‌های خود را با رهبری هم‌سو و هم‌جهت کنیم. کسی که با رهبری زاویه سیاسی دارد با امام زمان زاویه دارد، این جناح های سیاسی با هر بینش و سلیقه‌ای که دارند باید در مسیر ولایت حرکت کنند. گاهی ممکن است بنده و بینش من را قبول نکنند؛ ما اصول دین که نیستیم که مردم ما را قبول کنند، اما رهبری را باید معیار بدانند چرا که رهبری وابسته به وجود اقدس امام زمان(عج) است. در مسائل فرهنگی هم افرادی که دنبال جریانات فرهنگی و اخلاقی هستند بدانند در فرهنگ ما اصل دین ماست. در دین و فرهنگ ما سکولاربودن معنا ندارد و کسی نمی‌تواند فرهنگ را از دین جدا کند.

در مسئله هنر هم، هنرمندان بدانند که هنر مظلوم است و از ابتدا این مظلومیت آشکار بوده و از دو هزار سال پیش تا زمان انقلاب هنر در استخدام ابتذال بوده است و قدرت‌ها هنر را در استخدام ابتذال در آورده اند. اولین نقطه انقلابی ما انقلاب فرهنگی بود که قبل از انقلاب سیاسی و اقتصادی رخ داد، در انقلاب فرهنگی نجات دادن هنر جزئی از انقلاب ماست و ما باید هنر را از استخدام ابتذال بیرون بکشیم و تمام مسئله ما دفاع از هنر است. بحث ما در مسئله موسیقی و هنر این است که شما اگر مدافع هنر و هنرمند هستید، هنر را از استخدام ابتذال بیرون بکشید و آن را به عنوان در زمینه اخلاق، فضیلت، عفت و پاکدامنی قرار دهید؛ افرادی که با این رویکرد مخالفت می‌کنند، دشمن هنر هستند.


منبع: عصرایران

از قوه قضائیه خوب تا قوه قضائیه بد

احمدی نژاد از قوه قضاییه انتقاد می کند که چرا به صرف این که بقایی حرف هایی زده، علیه او اعلام جرم شده است؟ این حرف درستی است که نباید به صرف حرف و نقد، افراد را تحت تعقیب قرار داد اما گویا جناب رئیس جمهور سابق فراموش کرده است که دولت اش دهها رسانه را دقیقا به همین اتهام تحت تعقیب قرار داد.

عصر ایران – محمود احمدی نژاد، تا کنون دو بار علیه قوه قضائیه، شمشیر را از رو بسته است، یک باز زمانی که رئیس جمهور بود و یک بار هم این روزها که دیگر رئیس جمهور ایران نیست.

بار اول زمانی بود که علی اکبر جوانفکر، از یاران حلقه اول او به زندان رفت. پاییز۱۳۹۱، جوانفکر به اوین رفت و احمدی نژاد در حالی که آخرین سال ریاست جمهوری اش را می گذراند، تقاضای بازدید از زندان اوین را مطرح کرد که با مخالفت قوه قضاییه مواجه شد. این مخالفت، باعث موضعگیری های رئیس جمهور وقت علیه رئیس قوه قضاییه شد والبته بعد از مدتی فرو نشست.

از قوه قضائیه خوب تا قوه قضائیه بد

این روزها بار دیگر، احمدی نژاد با ادعای حمایت از حقوق شهروندان ایرانی، علیه قوه قضاییه سخن می گوید. این که سخنان او مقرون به صحت هستند یا خیر، موضوع این بحث نیست بلکه آنچه در این میان جلب توجه می کند این است که این بار نیز گذر یکی از یاران احمدی نژاد به قوه قضاییه افتاده است و دقیقاً بعد از بازداشت حمید بقایی، معاون سابق احمدی نژاد، عدالتخواهی رئیس جمهور سابق گل کرده است.

اصلاً فرض را بر این می گذاریم که نقدهای احمدی نژاد علیه قوه قضاییه، درست هستند. با این فرض آیا نباید پرسید که چرا در تمام سال هایی که رئیس جمهور بود، این حرف ها را نمی گفت و نگران نقض حقوق مردم در دادگاه ها و زندان ها نبود؟
آیا در ۷ سال اول ریاست جمهوری او – از ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۱ – همه چیز گل و بلبل بود تا پاییز ۱۳۹۱ که دوست نزدیک اش بازداشت شد؟

بعد از آزادی جوانفکر از زندان هم دوباره مشکلی وجود نداشت تا این که دوست دیگر احمدی نژاد به نام حمید بقایی بازداشت شد؟

البته امروز احمدی نژاد می تواند بگوید به عنوان یک شهروند عادی از حقوق تضییع شده دوستش دفاع می کند – که اتفاقاً در عالم رفاقت امری پسندیده است – اما در آن ۸ سالی که رئیس جمهور بود یا دستکم در ۷ سال منتهی به بازداشت جوانفکر، چرا سکوت کرده بود؟ مگر در آن سال ها، رئیس جمهور همه مردم ایران نبود؟! و مگر جوانفکر اولین ایرانی بود که محاکمه و راهی اوین می شد؟! قوه قضائیه تا قبل از ورود به پرونده احمدی نژاد و دوستانش، خوب بود ولی بعد از آن بد شد؟!

احمدی نژاد در مصاحبه اخیر خود از قوه قضاییه انتقاد می کند که چرا به صرف این که بقایی در نقد قوه قضاییه حرف هایی زده، علیه او اعلام جرم شده است؟
این حرف درستی است که نباید به صرف حرف و نقد، افراد را تحت تعقیب قرار داد اما گویا جناب رئیس جمهور سابق فراموش کرده است که دولت اش دهها رسانه را دقیقا به همین اتهام تحت تعقیب قرار داد و حتی بعضاً به تعطیلی کشاند که چرا در نقد دولت و دولتمردان او مطلب نوشته اند؟

شکایت های دولت او علیه رسانه ها آنقدر زیاد بود که بسیار از پرونده ها تا پایان دولت دهم مفتوح ماندند تا این که دولت جدید در سال ۱۳۹۲ همه شکایت های دولت قبلی را پس گرفت.

از قوه قضائیه خوب تا قوه قضائیه بد

احمدی نژاد هر چند اینک تحت عنوان دفاع از بقایی، سخن می گوید و در میان سخنانش گاه مدعی وکالت همه مردم ایران هم می شود(!)ولی واقعیت این است که او در حال فرار به جلو برای تحت الشعاع قرار دادن پرونده های خودش است. اگر زمانی که قوه قضاییه در آذر ۱۳۹۲ احمدی نژاد را به عنوان “متهم” به دادگاه احضار کرد و او با بی اعتنایی تمام، به دادگاه نرفت، دستگاه قضایی برخورد قاطع و قانونی با او انجام می داد، اینک امروز شاهد نمایش هایی مانند بست نشینی، فرار به جلو و شخصی کردن پرونده های قضایی و تنزل آن به دعوای خانوادگی با لاریجانی ها و … نبودیم.
امید که ماجرای احمدی نژاد درسی باشد برای قوه قضاییه تا بداند اگر با دانه درشت های متخلف به موقع برخورد قانونی نکند، آنها را از موضع متهم به جایگاه طلبکار خواهند آمد.


منبع: عصرایران

نسل جدید بمب‌ افکن استراتژیک توپولوف ۱۶۰ (+عکس)

روس‌ها پنج‌شنبه‌ی هفته‌ی پیش از نسل جدید بمب‌افکن دوربرد توپولوف ‍۱۶۰ (Tu-160M2) رونمایی کردند. این بمب‌افکن در حقیقت نسخه‌ی بهینه‌شده‌ بمب‌افکن Tu-160M است که حاصل ارتقاء نسخه‌ی پایه‌ی توپولوف ‍۱۶۰ بود. طبق ادعای رسانه‌های روسی، اگرچه این بمب‌افکن به‌ظاهر نام توپولوف ‍‍۱۶۰ را با خود یدک می‌کشد؛ اما باید آن را یک بمب‌افکن جدید قلمداد کرد.
تصویر نسل جدید بمب‌ افکن استراتژیک توپولوف ۱۶۰ + عکس

به گزارش جام‌جم آنلاین به نقل از زومیت، توپولوف ۱۶۰ در غرب با نام «بلک‌جک» به‌معنی «شلاق چرمی» شناخته می‌شود و روس‌ها آن‌ را «قوی سفید» می‌نامند. نمونه‌ی اولیه‌ این بمب‌افکن در سال ۱۹۸۱ اولین پرواز خود را تجربه کرد؛ انتظار می‌رود نسل جدید این بمب‌افکن اولین پرواز خود را در سال ۲۰۱۸ تجربه کند و در سال ۲۰۲۱ تولید انبوه آن شروع شود.

بمب‌افکن دوربرد توپولوف Tu-160M

نسل جدید بمب‌ افکن استراتژیک توپولوف 160 (+عکس)

گونه‌ جدید بلک‌جک که با کد M2 شناخته می‌شود، برپایه‌ی نسخه‌ی ارتقاءیافته‌ی M طراحی شده‌ است که در سال ۲۰۱۴ وارد خدمت شد. نسخه‌ی پایه‌ی توپولوف ۱۶۰ نیز در دوران شوروی سابق و در سال ۱۹۸۷ وارد خدمت شد. این بمب‌افکن روسی اغلب با بمب‌افکن آمریکایی B-1B موسوم به «لنسر» مقایسه می‌شود.

بمب‌افکن آمریکایی B-1B Lancer

نسل جدید بمب‌ افکن استراتژیک توپولوف 160 (+عکس)

اگرچه اطلاعات کاملی در مورد ویژگی‌های این بمب‌افکن جدید در دسترس نیست،؛اما در ادامه اطلاعات موجود را مختصرا مرور خواهیم کرد. در ابتدا باید خاطرنشان کنیم که نسل جدید توپولوف ۱۶۰ از نظر ظاهری کاملا شبیه به مدل اولیه‌ی خود است. طبق گزارش رسانه‌های روسی، ۶۰ درصد از اجزاء نسل جدید بلک‌جک با مدل اولیه‌ی آن مشترک خواهد بود. اما در میان قسمت‌های جدید، می‌توان به نسل دوم موتورهای NK-32 اشاره کرد. این موتورهای جدید بیش از ۹۶۰ کیلومتر به برد این بمب‌افکن اضافه می‌کنند. شایان ذکر است که نسل قبلی موتورهای NK-32 نیز پیشرانه‌های قدرتمندی به‌حساب می‌آیند. هرکدام از این موتورها نیروی پیشرانشی معادل ۱۳۷.۳ کیلونیوتن تولید می‌کنند که در حالت استفاده از پس‌سوز (Afterburner) به ۲۴۵ کیلونیوتن می‌رسد. در مقایسه، نیروی پیشرانشی هرکدام از موتورهای F101 بمب‌افکن آمریکایی B-1B معادل ۷۷.۴ کیلونیوتن است که در زمان استفاده از پس‌سوز به ۱۳۶.۹۲ کیلونیوتن می‌رسد.

 نسل جدید بمب‌ افکن استراتژیک توپولوف 160 (+عکس)

بمب‌افکن جدید به مجموعه‌ی الکترونیکی، حسگرها و ابزارهای ارتباطی جدید نیز مجهز است. این مجموعه‌ها شامل ابزارهای ناوبری اینرسیایی و ماهواره‌ای جدید است. همچنین باید به‌رادار آرایه‌ی فازی فعال با برد بیشتر و دقت بهتر جهت تشخیص اهداف اشاره کرد. به‌علاوه، این بمب‌افکن احتمالا به یک مجموعه‌ی دفاعی جدید ساخت شرکت فناوری‌های رادیوالکترونیکی روسیه (KRET) نیز مجهز خواهد شد. این مجموعه احتمالا از سیستم‌های مقابله با اقدامات مادون‌قرمز، لیزرهای حالت جامد یا امواج الکترومغناطیسی استفاده خواهد کرد و به بلک‌جک اجازه خواهد داد با موشک‌هایی که به سمت آن پرتاب می‌شوند مقابله کند.

گونه‌ی جدید بلک‌جک احتمالا مأموریتی مشابه گونه‌ی M خواهد داشت و از موشک کروز خا-۱۰۱ (Kh-101) در کنار گونه‌ی اتمی این موشک، موسوم به خا-۱۰۲ (Kh-102) استفاده خواهد کرد. روس‌ها امیدوارند ۵۰ فروند از این بمب‌افکن جدید را خریداری کنند.

 نسل جدید بمب‌ افکن استراتژیک توپولوف 160 (+عکس)


منبع: عصرایران

با هزینه‌ای منطقی برندسازی کنید

مجله پنجره خلاقیت – آماندا زانتال وینر، ترجمه شادی حسن پور: به نظر می رسد کلمه «برند» در دنیای بازاریابی بسیار مورد استفاده قرار می گیرد: برند شخصی، برند کسب و کار، برند پیشتاز،… اما معمولا ابهامی در مورد معنای این کلمه در میان کارآفرینان وجود دارد. «برند» دقیقا چه مواردی را در بر می گیرد؟ آیا باید متخصصی را استخدام کنم؟ برندسازی کار پرهزینه ای است، مگر نه؟

در مورد پرهزینه بودن باید بگوییم که لزوما این طور نیست. روش های خلاقانه زیادی وجود دارد که بتوانید بدون هزینه زیاد به برندسازی کسب و کارتان بپردازید. اگرچه باید زمان نسبتا زیادی را به این کار اختصاص دهید. اما به هر حال نتیجه ملموسی خواهیدگرفت. حتی در برخی شرایط این کار به صرفه جویی مالی بیشتر نیز خواهدانجامید. پس به خواندن ادامه دهید و ببینید چطور می توانید همین امروز برندسازی را شروع کنید:

 با هزینه ای منطقی برندسازی کنید

۱٫ شخصیت مشتریان خود را بشناسید

تصادفی نیست که ۸۲ درصد از شرکت هایی که ارزش بیشتری به دست آورده اند، به شخصیت شناسی مشتریانشان پرداخته اند. نیازها، اهداف و رفتار مشتریان احتمالی تان است که نشان می دهد چگونه باید محصول و خدماتتان را به آنها عرضه کنید. درک این مسائل به شما کمک می کند تا متوجه شوید که مشتریانتان از چه رسانه ای استفاده می کنند، چه چیزی به آنها انگیزه داده و به هیجان می آوردشان و در چه شبکه های مجازی ای عضویت دارند. به راحتی می توانید متوجه شوید که چرا این اطلاعات به ایجاد برندی رقابتی و کارآمد می انجامد؛ چون باعث می شود به افراد مناسبی دست پیدا کنید.

درک این موضوع هم لزوما برایتان هزینه بردار نخواهدبود. روشی عالی برای انجام این کار استفاده از پرسشنامه ها یا کمک گرفتن از بخش فروش شرکتتان برای گردآوری بازخوردهای مشتریان و ارزیابی نظرات آنهاست. برای این کار زمان بگذارید.

۲٫ یک هویت و لحن به خصوص ایجاد کنید

زمانی که شخصیت منحصر به فرد مشتریانتان را مشخص کردید، برندتان کم کم می تواند شکل بگیرد که این مسئله شامل ایجاد هویتی به خصوص برای برند، یعنی چیزی که مشتریان برند را با آن بشناسند نیز می شود. همچنین باید لحن بیان برند را نیز مشخص کنید و در هر شبکه ارتباطی با آن لحن مخاطبانتان ارتباط برقرار کنید.

من به عنوان یک نویسنده عاشق بخش «لحن» هستم. اما شما چطور؟ پیدا کردن لحن به خصوص برای برندتان فرآیندی متفاوت تر نسبت به درک شخصیت مخاطبانتان دارد؛ درواقع به جای پاسخ دادن به سوالاتی در مورد مشتریانتان باید به سوالاتی پاسخ دهید که بیشتر در مورد خودتان و برندتان است. اینکه چه ارزش هایی را دنبال می کنید؟ چه چیزی ارائه می دهید؟ دوست دارید مردم چطور در مورد شما صحبت کرده و تعریفتان کنند؟

با هزینه ای منطقی برندسازی کنید 

۳٫ حضور فعالی در شبکه های اجتماعی داشته باشید

خب تا به اینجا متوجه شدید که مشتریانتان چه شخصیتی دارند و می دانید که قرار است چه هویتی از خود نشان دهند و با چه لحنی با مخاطبانتان صحبت کنید. اما مخاطبانتان را کجا می توانید پیدا کنید؟

به دلیل اینکه احتمالا تصویر شفاف و اطلاعات نسبتا دقیقی از مخاطبان خود دارید، پس باید این را نیز بررسی کنید که آنها بیشتر وقت خود را چطور و در کجا می گذرانند؛ منظور ما به ویژه شبکه های اجتماعی است.

توجه زیادی به اطلاعاتی که به دست آورده اید بکنید. شاید بیشتر مخاطبانتان به یک شبکه اجتماعی به خصوص علاقه مند باشند، البته این بدان معنا نیست که نباید در شبکه های دیگر فعالیت کنید، بلکه این موضوع به شما کمک می کند تا بیشتر وقت و انرژی و بودجه خود را صرف شبکه اجتماعی پرطرفدارتر (در میان مخاطبان خود) بکنید.

زمانی که در این شبکه ها حضور یافتید، حضورتان را حفظ کنید. فعالیت داشته باشید، به طور مرتب محتوایی ارسال کنید و با مخاطبان نیز ارتباط برقرار کنید. در غیر این صورت تاثیر مثبتی روی مخاطبانتان نخواهیدداشت.

۴٫ وبلاگ نویسی کنید

بارها در مورد اهمیت وبلاگ نویسی و تولید محتوای ارزشمند صحبت کرده ایم، اما هر چقدر از اهمیت این موضوع بگوییم باز هم کم است. این هسته روش ما، به ویژه برای جلب نظر مخاطبان است؛ چیزی که غریبه ها را به بازدیدکنندگان همیشگی وب سایتتان تبدیل می کند.

درواقع شاید وبلاگ نویسی اساسی ترین قدم در استراتژی بازاریابی تان باشد زیرا محتوایی را در دسترس مخاطبان قرار می دهد که در اینترنت به دنبال آن بودند.

 با هزینه ای منطقی برندسازی کنید

۵٫ خدمت رسانی به مشتری را به اولویت نخست خود تبدیل کنید

برند زاپوس به «خدمت رسانی بی بدیل به مشتریان» مشهور است. این وب سایت فروش پوشاک آنلاین خدمت رسانی به مشتریان را به مهم ترین ارزش خود در کسب و کار تبدیل کرده است. چرا این موضوع این قدر مهم است؟ خدمت رسانی عالی به مشتریان باعث شده که زاپوس پول زیادی در بخش بازاریابی و تبلیغات صرفه جویی کند. زیرا مشتریان فعلی و احتمالی به اندازه کافی به وسیله بازاریابی دهان به دهان برای این برند تبلیغ می کنند.

باید روشی چشمگیر داشته باشید و تجربه ای عالی برای مشتریان خلق کنید. طوری که آنها با کمال میل بخواهند در مورد تجربه فوق العاده خریدشان از شما با دوستان و آشنایانشان حرف بزنند.

۶٫ دست به کار شوید

شاید برندسازی اقدام فوق العاده دشوار و بزرگی به نظر برسد و باعث ترس شما شود، آن همه به ویژه زمانی که بودجه محدودی در اختیار دارید. اما همانطور که دیدیم، روش های اقتصادی زیادی وجود دارد که نه تنها می توانید برای شروع از آنها استفاده کنید، بلکه مطمئن باشید نتیجه خوبی هم از آنها می گیرید و اسمتان سر زبان ها خواهدافتاد.

یک نکته دیگر، از این فرآیند لذت ببرید. البته که باید استراتژی ها و منطق خاصی به کار ببرید، اما به وسیله ابزارهایی که امروز در اختیارتان قرار گرفته، می توانید تا حدودی مطمئن باشید که کار خیلی سخت و پیچیده ای پیش رو ندارید. این کار فقط یک تمرین خلاقانه است. پس از نوآوری ها و بازی های ذهنی تان لذت ببرید.


منبع: برترینها