زیردریایی روسی با قابلیت پرتاب ۲۰ کلاهک هسته ای (+عکس)

روسیه از کلاس جدید زیردریایی خود رونمایی کرده که برای مخفی ماندن از رادارها می تواند به عمق ۴۰۰ متری آب برود. همچنین قابلیت پرتاب ۲۰ موشک با کلاهک هسته ای را دارد.

به گزارش ثریا به نقل از مادربورد، کلاس جدید زیردریایی های روسیه می تواند از فاصله ۹۳۰۰ کیلومتری یک شهر را هدف بگیرد.

نخستین نمونه این کلاس از زیردریایی به نام Borei II یاBorei-A به تازگی رونمایی شده است. فرایند ساخت آن نیز از ۲۰۱۲ میلادی آغاز شده و سال آتی به نیروی دریایی روسیه تحویل داده می شود.

 زیردریایی روسی با قابلیت پرتاب ۲۰ کلاهک هسته ای (+عکس)

زیردریایی مذکور که «پرنس ولادیمیر» نام گرفته قابلیت پرتاب ۲۰ موشک با کلاهک هسته ای را دارد. همچنین می تواند به عمق ۴۰۰ متری آب برود تا از تیررس رادارها مخفی بماند.

درحال حاضر تا ۲۰۲۵ میلادی ۸ نمونه از این زیردریایی ساخته می شود. زیردریایی مذکور می تواند ۹۶تا ۲۰۰ کلاهک را یکجا پرتاب کنند که قدرت آن ۱۰ برابر بمبی است که در هیروشیما به کار رفت.


منبع: عصرایران

علت سردرد صبحگاهی را بشناسید

سردردهای ناگهانی، سردرد در حال افزایش، سردردی که همراه با علائمی همچون ضعف دست و پا، خواب رفتگی آن ها، اختلال تعادل و یا تاری دید باشد نیاز به بررسی متخصص دارد چرا که ممکن است علت مهمی داشته که در صورت بی توجهی می‌تواند خطرناک باشد.

دکتر منصوره تقاء متخصص مغز و اعصاب، بیان کرد: سردرد شدید ناگهانی بدون سابقه مشابه، سردرد به همراه یک نقص عصبی مثل کاهش بینایی یا اختلال تعادلی یا حرکتی، سردردهای تشدید یابنده، سردرد پیشرونده در بارداری و یا هفته‌های اول پس از زایمان، سردرد در سن زیر ۵ سال یا بالای ۵۰ سال، سردرد در کسانی که سابقه بدخیمی در هرجای بدن دارند و یا داروهایی که ایمنی را کاهش می‌دهند مثل کورتیکواستروئیدها باید جدی گرفته شوند و ممکن است در صورت بی توجهی به آن‌ها به طور بالقوه خطرناک باشند.

وی در ادامه افزود: اگر سردرد جدید یک طرفه در فردی که فاکتورهای خطر قلبی و عروقی دارد بروز نماید ممکن است نشانه تشکیل لخته در جدار یک سرخرگ بزرگ باشد که در روزهای بعد منجر به سکته مغزی شود.

به گفته این متخصص، فاکتورهای خطر قلبی عروقی مواردی مثل فشارخون بالا، کلسترول بالا، دیابت، سابقه بیماری عروق قلب، سکته قلبی یا مغزی را شامل می‌شود. در کسانی که ابتلا به سکته مغزی یا خونریزی مغزی پیدا می‌کنند ممکن است علاوه بر نقایص عصبی سردرد نیز داشته باشند. همچنین سردرد شدید در خونریزی در پرده‌های مغزی نیز وجود دارد.

رئیس انجمن سردرد ایران در پاسخ به این سوال که آیا سردردهای سمت چپ سر خطرناک‌تر هستند گفت: چنین قانون کلی وجود ندارد. اگرسردرد به دلیل وجود لخته در عروقی که سمت چپ مغز را خونرسانی می‌کنند حادث شود به دلیل اینکه کنترل سخن گفتن و کنترل حرکتی اندام‌های سمت راست در اکثر افراد با نیمکره چپ است، ممکن است خطرناکتر ارزیابی شود.

تقاء اظهار داشت: سردردهای ناگهانی، سردرد در حال افزایش، سردردی که همراه با علائمی همچون ضعف دست و پا، خواب رفتگی آن ها، اختلال تعادل و یا تاری دید باشد نیاز به بررسی متخصص دارد چرا که ممکن است علت مهمی داشته که در صورت بی توجهی می‌تواند خطرناک باشد.

وی در رابطه با علت سردردهای صبحگاهی گفت: علل متفاوتی می‌توانند سردردهای صبحگاهی را ایجاد کنند. آرتروز گردن، فشارخون بالا، ساییدن دندان‌ها بر روی هم در خواب، خر و پف‌های همراه با وقفه‌های تنفسی از علل شایع هستند، ولی افزایش فشار داخل جمجمه علت مهم و خوشبختانه کم شیوع‌تر است که ممکن است در زمان بیدار شدن از خواب سردرد بیشتری را باعث شود.

این متخصص در پاسخ به این پرسش که کایروپراکتیک برای درمان انواع سردردها مفید است، گفت: کایروپراتیک در سردرهای با منشا گردن ممکن است تاثیر گذار باشد، ولی حتما لازم است قبل از انجام هر مانوری بر روی گردن با معاینه و تصویربرداری وضعیت گردن ارزیابی شود و از حرکات آسیب زا پرهیز شود.

وی توصیه کرد: نکته مهم این است که در صورت پیشرفت سردردهای قدیمی از مصرف مکرر داروهای مُسکن پرهیز شود و حتما به پزشک مراجعه شود. مصرف زیاد مسکن علاوه بر عوارض مختلف، باعث تشدید و تداوم سردرد نیز خواهد شد.

تقاء متذکر شد: که در صورتی که سردردهای گاه بگاه به سراغتان می‌آید حتما تاریخ، مدت، شدت و عوامل احتمالی را یادداشت کنید. ثبت اطلاعات سردرد به شما و پزشکتان در کنترل سردرد کمک خواهد کرد.

رئیس انجمن سردرد ایران در پایان خاطرنشان کرد: خوشبختانه اکثر سردردها در عموم مردم سردردهای خوش خیم مثل سردردهای تنشی و میگرنی است که قابل کنترل نیز هستند، ولی در صورت تکرار متعدد در هر ماه لازم ست به کمک متخصص درمان شوند.

منبع: جام جم آنلاین


منبع: عصرایران

۵ نوشیدنی سبز برای کاهش وزن فوق العاده

روز خود را با گنجاندن این نوشیدنی های سرشار از فیبر و کم کالری آغاز کنید .

خاصیت دیگر این نوشیدنی ها، سم زدایی از بدن و بهبود فرایند هضم است که دو عامل کلیدی در کاهش وزن محسوب می شوند.

روز خود را با گنجاندن این نوشیدنی های سرشار از فیبر و کم کالری آغاز کنید تا شاهد اثرات شگفت انگیز آنها در کنترل وزن باشید:

کیوی، اسفناج و آب کاهو: ترکیبی از این میوه و سبزیجات مقادیر زیادی فیبر و آنتی اکسیدان به بدن شما می رساند که همگی برای جلوگیری از اضافه وزن ضروری هستند. این نوشیدنی خواص دیورتیک و پاک کننده دارد و می تواند سموم را از بدن خارج کند. کافیست ترکیب و میکس یک عدد کیوی، ۵ برگ اسفناج، ۳ برگ کاهو و یک لیوان آب را هفته ای سه بار بنوشید تا شاهد اثرات شگفت انگیز آن در کاهش وزن باشید.

آناناس، خیار، آب اسفناج: سرشار از آنتی اکسیدان ها با خواص دیورتیک است و یک راه عالی برای از دست دادن سموم بدن محسوب می شود. مزایای این نوشیدنی عبارتند از مبارزه با التهاب، و افزایش متابولیسم بدن. ۲ تکه آناناس را به همراه یک دوم خیار، ۴ برگ اسفناج و ۱ فنجان آب مخلوط کنید و ۳۰ دقیقه قبل از مصرف صبحانه با معده خالی بنوشید.

هویج، کاهو و آب کلم بروکلی: سرشار از ویتامین ها و املاح معدنی و دفع کننده سموم بدن است. یک دوم هویج، به همراه ۳ برگ کاهو، یک تکه کلم بروکلی و ۲ ساقه کرفس را به همراه یک فنجان آب پرتقال مخلوط کنید و همراه با صبحانه یا اواسط بعد از ظهر بنوشید. مصرف این نوشیدنی را دو هفته ادامه دهید و بعد از یک وقفه یک هفته ای، دو باره آن را تکرار کنید.

خیار، کرفس و آب سیب: یک نوشیدنی کم کالری و بسیار خوشمزه همراه با ویتامین ها، املاح معدنی و آنتی اکسیدان ها است که جذب چربی توسط روده را کاهش می دهد و متابولیسم را تحریک می کند. فقط کافیست یک دوم خیار، ۳ ساقه کرفس، ۱ سیب سبز و یک دوم فنجان آب را با هم میکس کنید و با معده خالی با بعد از ظهر، دو تا سه بار در هفته بخورید.

لیمو، جعفری و آب اسفناج: این نوشیدنی حاوی خواص دیورتیک، پاک کننده سموم بدن و ضد التهابی است و برای تمام رژیم های کاهش وزن می تواند مفید باشد. اضافه کردن لیمو به این نوشیدنی متابولیسم را بالا برده و سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند. یک عدد لیمو را به همراه ۵ شاخه جعفری، ۶ برگ اسفناج، ۱ ساقه کرفس، یک دوم خیار، یک قاشق چای خوری زنجبیل رنده شده و یک فنجان آب میکس کنید و این نوشیدنی را سه بار در هفته بنوشید.

منبع: آوای سلامت


منبع: عصرایران

فرمانده سپاه: آمادگی سپاه و بسیج برای حل مشکلات جامعه

دولتمردان باید بدانند که حل معضلات بزرگ اجتماعی در داخل کشور مثل آسیب‌های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بدون حضور و نقش مردم امکان‌پذیر نیست و اراده مردم حتما تعیین‌کننده است و اگر بخواهند بسیج نقش تعیین‌کننده خود را در این زمینه ایفا خواهد کرد.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاکید کرد: سپاه و بسیج برای حضور در عرصه‌های مختلف اجتماعی و حل معضلات اعلام آمادگی می‌کنند.

به گزارش عصرایران به نقل از ایسنا، سردار محمدعلی جعفری صبح امروز (یکشنبه) در گردهمایی بسیجیان به مناسبت هفته بسیج در حرم امام خمینی (ره)، اظهار کرد: دولتمردان باید بدانند که حل معضلات بزرگ اجتماعی در داخل کشور مثل آسیب‌های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بدون حضور و نقش مردم امکان‌پذیر نیست و اراده مردم حتما تعیین‌کننده است و اگر بخواهند بسیج نقش تعیین‌کننده خود را در این زمینه ایفا خواهد کرد.

وی ادامه داد: سپاه و بسیج برای حضور در عرصه‌های مختلف اجتماعی و حل معضلات اعلام آمادگی می‌کند. مسئولان بدانند شکر نعمت استفاده درست از این نعمت است و باید به خاطر داشتن نعمت بسیج شاکر باشیم و به یاد داشته باشیم که با تکیه بر همین مردم و بسیج مشکلات حل می‌شود.

فرمانده سپاه: آمادگی سپاه و بسیج برای حل مشکلات جامعه

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ادامه تصریح کرد: برخلاف عده‌ای که خود را طلبکار این نظام و انقلاب می‌دانند بسیجیان هیچ توقعی ندارند و حتی خود را بدهکار می‌دانند و از کوتاهی‌هایی که اسراف‌هایی احتمالا صورت گرفته استغفار می‌کنند.

جعفری با بیان اینکه بزرگ‌ترین دستاورد الهی، خنثی‌سازی مکر دشمنان است، افزود: می‌بینیم که در مقابل بسیج عمومی شرق و غرب علیه انقلاب اسلامی چه دستاوردهایی نصیب جمهوری اسلامی، امت اسلامی و مقاومت اسلامی در کشور و منطقه شده است. برخورداری از نعمت چنین مردمی بزرگ‌ترین نعمت برای جمهوری اسلامی است.

جعفری بیان کرد: نتیجه فعالیت‌ها و دستاوردهای بسیج این است که هر جا در هر بحران و معضل بزرگ اجتماعی که نیروهای مردمی با اعتقاد و انگیزه سازماندهی درست داشته‌اند و در صحنه حضور پیدا کرده‌اند آن معضل و بحران برطرف شده است. حتی اگر جنگ جهانی علیه جمهوری اسلامی بوده یا جنگ در سوریه که بسیاری از ابرقدرت‌ها مستقیم و غیرمستقیم در آن نقش داشتند.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به نقش‌ها و دستاوردهای بسیج یادآور شد: پیش از فرمان تاریخی امام برای تشکیل بسیج،‌ پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع از انقلاب و مقابله با ناامنی‌ها توسط همین مردم صورت گرفت. بعد از فرمان امام هم جنگ علیه ایران شروع شد که در اینجا حضور گسترده و سرنوشت‌ساز بسیج در عرصه‌های مختلف دفاعی به وقوع پیوست.

وی ادامه داد: بعد از پایان جنگ دشمنان ما را رها نکردند و ناامنی‌های مختلفی را به بهانه‌های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به وجود آوردند و این حضور گسترده، به موقع و هوشمندانه بسیج بود که باعث خنثی‌سازی این ناامنی‌ها شد.

جعفری مردمداری، محرومیت‌زدایی و امدادرسانی به مردم جامعه را از دیگر نقش‌های بسیج دانست و گفت: نمونه اخیر این موضوع کمک به مردم در زلزله کرمانشاه است. اگر سازماندهی و تقسیم روستاها و ایجاد تشکیلات مناسب توسط سپاه و بسیج نبود معلوم نبود با این وضعیت آب و هوایی چه اتفاقی می‌افتاد.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اضافه کرد: کمک به پیروزی جبهه مقاومت اسلامی در منطقه در قالب مدافعین حرم از دیگر فعالیت‌های بسیج بود که اولین یگان در تهران و در قالب تیپ فاتحین حضور گسترده‌ای در مناطق مقاومت داشتند که این غیر از حضور کادرهای مجرب دوران دفاع مقدس بود.

وی با تاکید بر اینکه نقش عمده پیروزی‌ها و موفقیت‌ها در جمهوری اسلامی به نام بسیج بوده است، بیان کرد: این تجربه گرانبها به دیگر کشورها هم منتقل شده است. بسیج امروز الگوی مقاومت و ایستادگی در مقابل نظام سلطه است و این موضوع به سرعت در حال گسترش است. حزب‌الله لبنان، مدافعان مردمی در سوریه که نزدیک ۱۰۰ هزار نفر هستند و نیروهای حشدالشعبی در عراق با تجربه‌گیری از جمهوری اسلامی لشکر عظیمی از شیعه و سنی را تشکیل داده‌اند.

جعفری ادامه داد: اگر این نیروهای مردمی مقاومت در منطقه نبودند مشخص نبود منطقه به دست کدام خائن دست نشانده می‌افتاد. پیروزی‌های اخیر و از بین رفتن پدیده شوم و نحس داعش نتیجه عمل به فرمان تاریخی امام است.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با یادآوری اظهارات امام خمینی (ره) درباره بسیج، بیان کرد: تشکیل بسیج جهانی اسلام یکی از فرامین امام بود که این اتفاق با تشکیل هسته‌های مقاومت در میان مردم منطقه و در بسیاری کشورهای دیگر امروز افتاده و این حلقه‌ها تشکیل شده که شاهد شکل‌گیری بسیج جهانی خواهیم بود.

وی در پایان گفت: امام فرمودند جنگ ما، جنگ عقیده است و امروز دیدیم که در جنگ با داعش هر کس اعتقاد راسخ داشت به سمت جبهه‌های مقاومت شتافت و با داعشی‌ها مقابله کرد. روزی که امام این سخنان را بیان کردند هنوز بسیج جهانی مسلمین تشکیل نشده بود ولی امروز می‌بینیم که این اتفاق در کشورهای اسلامی افتاده است.


منبع: عصرایران

مراسم گراميداشت "ياد كودكان قرباني ترور" در تهران برگزار شد (+عکس)

در سالروز تصویب کنوانسیون حقوق کودک مراسم” گرامی داشت یاد کودکان قربانی ترور” با حضور دو نسل در کنار هم و با هدف ادای احترام به شهدای کودکان ترور و خانواده های معظمشان و همچنین آگاهی نسل جوان نسبت به جنایات گروه های تروریستی، توسط انجمن بین المللی حمایت از قربانیان تروریسم در محل مجموعه فرهنگی شهدای سرچشمه برگزار شد.

به گزارش عصرایران، میهمانان متشکل از خانواده معظم شهدای ترور رمضان ٩۶، خانواده شهدای کودک و نوجوان ترور دهه شصت، ایرج مرادی مدیر عامل و رییس هیات مدیره انجمن بین المللی حمایت از قربانیان تروریسم ، خانم معصومه اسکندری نایب رئیس هیئت مدیره انجمن بین المللی حمایت از قربانیان تروریسم ، علیرضارجایی مدیرعامل مرکز بین المللی توسعه خواهرشهرهای ایران ، ابراهیم شعبانلو کارشناس مسائل سیاسی و بین المللی و نونهالان ، نوجوانان حضور داشتند.

مراسم گراميداشت

این همایش با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین محمد رضا زائری در باب یادآوری فجایع تلخ تروریستی در سراسر جهان , با خانواده های قربانیان ترور ابراز همدردی کرد ، کودکان ترور را یکی از دردناک ترین آثار برجای مانده از تروریسم بیان کرد که متاسفانه کشور ما به دلیل درگیری با تروریسم در دهه ۶۰ با این مسئله روبرو بوده است . همچنین دکتر البازی، استاد دانشگاه اهل کشور سوریه پیرامون ابعاد جنایات گروه های تروریستی به خصوص داعش سخنانی را بیان داشتند.

پخش کلیپی تاثیر گذار از کودکان قربانی ترور که توسط مستند ساز آقای نوید مرادی تهیه و تدوین گردیده بود، تداعی کننده شرایط اکنون کودکان سوری و عراقی و کودکان دهه ۶٠ درجمهوری اسلامی ایران بود.

مراسم گراميداشت

در پایان بازگویی خاطرات ترور شهیده اسکندری توسط خانم معصومه اسکندری یکی از افرادی که در کودکی تجربه ترور خانواده خود از سوی سازمان تروریستی منافقین را داشته ، سخنانی را بیان داشت.

در حاشیه این مراسم نمایشگاهی از برخی آثار کودکان در زمینه کودکان قربانی تروریسم برای بازدید افراد برگزار شد.

مراسم گراميداشت

مراسم گراميداشت


منبع: عصرایران

۱۰ زلزله مخرب در دنیا

هفته نامه صدا: زمین لرزه ها یکی از مخرب ترین بلایای طبیعی هستند که ظرف مدت چند ثانیه قادر به ایجاد خسارات عظیمی در منطقه وقوع هستند. در این مطلب با ۱۰ مورد از فجیع ترین زلزله های تاریخ از لحاظ شدت و خسارات جانی آشنا می شویم.

کشمیر، پاکستان

در ۸ اکتبر ۲۰۰۵، شهر کشمیر در پاکستان با یک زلزله معادل ۷٫۶ ریشتر رو به رو شد. تلفات این فاجعه ۸۵۰۰۰ نفر بود و بیش از ۶۹۰۰۰ نفر زخمی شدند.

 10 زلزله مخرب در دنیا

این زمین لرزه که با همان شدت زلزله سان فرانسیسکو در سال ۱۹۰۶ اما در مساحتی کوچکتر از آن رخ داد، جان نزدیک به ۱۴۰۰۰ نفر را در جامو (همسایگی کشمیر) گرفت و لرزش ناشی از آن در تاجیکستان و بخش غربی چین نیز احساس شد.

خسارت ناشی از این زلزله در حدود ۵ میلیارد دلار تخمین زده شد.

شماخی، آذربایجان

این زلزله ۶٫۹ ریشتری در نوامبر ۱۶۶۷ با مرکز حوالی نزدیک شهر شماخی آذربایجان رخ داد و باعث مرگ ۸۰۰۰۰ نفر شد. خسارات مالی وارده توسط این زلزله با عمق کانونی ۱۲ کیلومتر، نزدیک به بیش از ۲۵ میلیون دلار بود.

تبریز، ایران

این زلزله در نزدیکی شهر تبریز در تاریخ ۲۶ آوریل ۱۷۲۱ اتفاق افتاد، مساجد و مدارس برجسته این شهر را نابود کرد و خسارات جانی ناشی از آن بین ۸۰۰۰ تا ۸۰۰۰۰ نفر تخمین زده شد.

این زلزله به عنوان نشانه ای از بدبختی یا نمایش خشم الهی باعث موفقیت دولت عثمانی در تبریز در سال ۱۷۲۲ و در پی آن مشکلات اقتصادی و همچنین نابودی آثار تاریخی مهم تبریز شد.

10 زلزله مخرب در دنیا

لیسبون، پرتغال

این رویداد که به عنوان «زلزله بزرگ لیسبون» شناخته می شود، در تاریخ اول نوامبر ۱۷۵۵ در پادشاهی پرتغال رخ داد. زلزله شناسان امروز زمین لرزه لیسبون را در محدوده ای از لحاظ مقیاس لحظه ای ۸٫۵ تا ۹٫۰ ریشتر قرار می دهند که ترکیبی مرگبار از آتش سوزی های بعدی و سونامی به همراه دارد.

این فاجعه لیسبون و مناطق اطراف آن را کاملا تخریب کرد و شمار مرگ و میر ناشی از آن بین ۱۰۰۰۰ تا ۱۰۰,۰۰۰ نفر بود. به دلیل اثرات ویران کننده آن در مقایس بزرگ، این رویداد منجر به آغاز مطالعات دقیق در زمینه زلزله شناسی مدرن و مهندسی زلزله شد.

یونگای، پرو

این زلزله بزرگ در پرو، زلزله زیردریا بود که مناطق آنکاش و لالیبرتاد را تحت تاثیر قرار داد. این رخداد در ۳۱ مه ۱۹۷۰ به وقوع پیوست که با ثبت بیش از ۳ میلیون نفر در آمار خسارات جانی خود، به عنوان بدترین بلای طبیعی فاجعه بار در پرو ثبت شد.

این زلزله در مقایس ۷٫۹ تا ۸٫۰ ریشتر ثبت شده و شدت هشتم در مقایس مرکالی است که ۴۵ ثانیه طول کشید. لرزه های حاصل از این رویداد باعث شد سنگ، یخ و برف روی دیواره شمالی کوه هواسکاران روی شهرهای کوهپایه ای یونگای و رانراهیرکا فرو بریزد و فقط در شهر یونگار منجر به مرگ ۲۰۰۰۰ نفر شود.

خسارات ناشی از این رخداد هولناک به ۷۴۱۹۴ فوت، ۲۵۶۰۰ مفقودالاثر، ۱۴۳۳۳۱ مضدوم و بیش از یک میلیون بی خانمان رسید. با توجه به از بین رفتن تمام سیستم های ارتباطی و امکانات اولیه موجود در آن منطقه، خسارت مالی آن بیش از نیم میلیارد دلار تخمین زده شد.

سیسیل، ایتالیا

در ۱۱ ژانویه ۱۶۹۳، یک زلزله قدرتمند با شدت ۷٫۴ ریشتر و در مقیاس «شدید» بخش هایی از سیسیل، کالابریا و ماتا را در جنوب ایتالیا درهم کوبید. این زمین لرزه به عنوان قدرتمندترین زلزله در تاریخ ایتالیا، حداقل ۷۰ شهر و روستا را نابود کرد و باعث مرگ ۶۰۰۰۰ نفر شد.

به دنبال این زلزله یک سونامی بزرگ نیز رخ داد که به تنگه مسینا ضربه زد و دوسوم ا زکل جمعیت کاتانیا را از بین برد.

رودبار، ایران

این رویداد فاجعه بار در ۲۱ ژوئن ۱۹۹۰ رخ داد و گستره آسیب آن در عرض ۱۰۰ کیلومتر از شعاع مرکز در نزدیکی شهر لوشان و حدود ۲۰۰ کیلومتری شمال غربی تهران بود.

 10 زلزله مخرب در دنیا
این کابوس هولناک ۷۰۰ روستا را در شهرهای رودبار، منجل و لواسان نابود کرد و ۲۰۰ میلیون دلار خسارت و ۴۰۰۰۰ کشته، ۶۰۰۰۰ مجروح و ۵۰۰۰۰۰ نفر بی خانمان بر جای گذاشت.

ازمیت، ترکیه

این زلزله که ۷٫۹ ریشتر قدرت داشت و در ۱۷ اوت ۱۹۹۰ در شمال ترکیه رخ داد، تنها ۳٫۷ ثانیه طول کشید. در این فاجعه شهر ازمیت بسیار آسیب دید و تعداد ۱۷۱۲۷ کشته و ۹۵۹۴۳ مصدوم گزارش شد. هرچند منابع دیگر نشان می دهد که شمار واقعی مرگ و میر ممکن است نزدیک به ۴۵۰۰۰ به همراه تعداد مشابه زخمی شده ها باشد.

گزارش دیگری از سپتامبر سال ۱۹۹۹ نشان داد که این زمین لرزه ۱۲۰۰۰۰ خانه را نابود کرده، به ۵۰۰۰۰ خانه آسیب شدید وارد کرده و در پی این خسارات بیش از ۳۰۰۰۰۰ نفر بی خانمان شدند.

نانکیدو، ژاپن

این زلزله ۸٫۶ ریشتری که در ۲۰ سپتامبر ۱۴۹۸ در ساحل نانکیای ژاپن رخ داد، موجب سونامی بزرگی شد که زندگی بین ۲۶۰۰۰ تا ۳۱۰۰۰ نفر را ویران کرد.

این زمین لرزه باعث تکان شدیدی شد که به شبه جزیره بُسو نیز رسید و همچنین باعث ایجاد سونامی در خلیج سوروگا شد که مجسمه «بودای بزرگ» را در کوتوین تخریب کرد.

زلزله نپال (بین کاتماندو و شهر بخارا)

زلزله ۷٫۸ ریشتری نپال در منطقه بین پایتخت آن کاتماندو و شهرستان بخارا در روز شنبه ۲۵ آوریل ۲۰۱۵ رخ داد که از لحاظ قدرت با شلیک ۲۰ سلاح سنگین هسته ای برابری می کرد.

10 زلزله مخرب در دنیا

در این بلای ویرانگر حداقل ۵۰۰۰ نفر جان خود از دست دادند، در حالی که ۱۰۰۰۰ نفر دیگر نیز مجروح شدند و هر لحظه امکان داشت که تعداد تلفات جانی افزایش یابد.

این زلزله ویرانگر همچنین آثار تاریخی برجسته ای مانند برج داراهارا، معابد و میراث جهانی اطراف کاتماندو را نابود کرد.


منبع: برترینها

نقش «اسلحه» در راننده تاکسیِ اسکورسیزی

هفته نامه کرگدن – محسن آزرم: در حاشیه «راننده تاکسی»؛ تراویس هنوز به اسلحه فکر نکرده، هنوز منتظر بارانی است که اراذل و اوباش خیابان را بشوید منتظر رییس جمهوری است که فکری برای فاضلاب روبازی به نام امریکا بکند.

همه چیز شاید از روزهایی شروع شد که پُل شریدر قید کار در موسسه فیلم امریکا را زد و جایی هم برای زندگی نداشت. حال و روزش آن قدر خراب بود که زنش او را از خانه بیرون کرده بود و برای آدمی که سرپناهی بالای سرش نیست، سواری شخصی اش می شود همه دنیا؛ می شود جایی برای زندگی و نشستن و زل زدن به آدم هایی که هنوز به تهِ خط نرسیده اند و ممکن است هیچ وقت هم نرسند.

 نقش «اسلحه» در راننده تاکسیِ اسکورسیزی

روزها پشت هم گذشت و بالاخره درد معده بود که او را از پا درآورد و کارش را به اورژانس بیمارستان کشاند و تازه آن جا فهمید هفته هاست با کسی حرف نزده؛ چون اصلا کسی نبوده که بخواهد با او حرفی بزند یا حرفش را بشنود و روزهای تنهایی شریدر همزمان شده بود با دوره ای که خاطرات عجیب و جذاب آرتور بِره مِرِ جوان به دست روزنامه ها افتاد و مردم دست نوشته های آدمکشی را خواندند که در نتیجه اولین و آخرین اقدام به قتلش جرج والاس، فرماندار آلاباما را از کمر به پایین فلج کرد. و شریدر که به روایت ایمی توبین «از پیش دلبسته روایت اول شخص و صدای روی تصویر بود، از این به شوق آمده بود که بره مر، جوانی روانپریش و درس نخوانده و از طبقه متوسط رو به پایین و اهل غربِ میانه، در خاطراتش چنان با خود سخن می گوید که انگار دانشجوی ترک تحصیل کرده سوربُن در فیلمی از روبر بِرسون است.» اما ظاهرا چیزی که بیش از همه به مذاق شریدر خوش آمد، این بود که بره مر آدمی کاملا تنها بوده؛ یک منزوی تمام عیار وابسته به سواری شخصی اش و حتی وقتی می خواسته سیاستمداران را زیر نظر بگیرد روزها در این سواری می نشسته و آن ها را می پاییده.

«راننده تاکسی» برای پل شریدر خاصیت درمانی داشت؛ آدمی که خیال میکرد به ته خط رسیده و جدا خیال خودکشی را در سر می پروراند، با خواندن خاطرات آرتو بِره مِر به این نتیجه رسید که داستان مورد علاقه اش را پیدا کرده. برای شریدر شکست خورده آن روزها که «تهوع» (رمان اگزیستانسیالیستی ژان پل سارتر) و «یادداشت های زیرزمینی» (رمان غریب و سرشار از خشم فئودور داستایفسکی) را دوست می داشت، خاطرات آرتور بره مر همان سرگذشتی بود که می شد براساسش یک فیلمنامه نوشت؛ فیلمنامه ای درباره تنهایی یا آن طور که بعدا گفت تنهایی خودخواسته آدمی که همه زندگی اش در یک تابوت فلزی چهارچرخ خلاصه می شود.

نکته اصلی «راننده تاکسی» شاید تصویر خاصی است که از انسانی منزوی و نامید می بینیم، آدمی که خودش می گوید «من همه عمرم تنها بوده ام» و با این که مثل هر آدم دیگری بدش نمی آید که زندگی اش را تغییر دهد اما به دلایلی می فهمد این تنهای را نمی شود با هر کسی قسمت کرد.

تراویس بیلک مالک تنهایی خود است و تنهایی اش نتیجه دلواپسی اش از ترسی قدیمی؛ این که به آنچه دوست می دارد نرسد و البته تلاشی هم برای رسیدن به خواسته اش نمی کند و روشن است که این خواسته در وهله اول کشتن آدم ها نیست. بدبینی مفرطش به پایبندی های انسانی است که کم کم دمار از روزگارش در می آورد. وقتی دانسته یا ندانسته بتسی را آزار می دهد و کاری می کند که بتسی رهایش کند، در دفترچه خاطراتش می نویسد: «حالا می فهمم او هم مثل بقیه است؛ سرد و بی مهر. خیلی ها اینجوری اند و صد البته زن ها که انگار همه عضو یک اتحادیه اند.»

 نقش «اسلحه» در راننده تاکسیِ اسکورسیزی

رانندگی در شبِ شهر فرصتی است تا خشونت حقیقی را ببیند و یاد بگیرد که جواب خشونت، خشونت است. در یادداشت های روزانه اش هم این خشونتی را که در عمق جانش خانه کرده می بینیم: «خدا را شکر می گوییم به خاطر بارانی که آشغال ها و آدم های بی سر و پا را از پیاده روها می شوید و پاک می کند.» و «به روز یه بارونِ واقعی میاد و همه این اراذل و بی سر و پاها رو از خیابون ها می شوره و می بره.» آینه تاکسی تراویس بازتابی از دنیای واقعی است؛ چیزهای زیادی را در این آینه می بیند بی این که خودش در آینه پیدا باشد. خودش فقط وقتی در آینه پیدا می شود که باید حرفی بزند؛ حرفی که هیچ کس جز خودش دوست ندارد آن را بشنود؛ حرفی که هیچ کس جز خودش آن را نمی فهمد.

بی خود نیست که پل شریدر در توضیح شخصیت تراویس این طور نوشته: «تراویس فردی است از  جنس محیط اطرافش… او نیروی مردانه ای است که پیش می رود، ولی کسی نمی تواند بگوید به سوی چه. اما اگر آدم به دقت بنگرد، تقدیر را می بیند. فنر ساعتی در فشرده ترین حالت ممکن. همچنان که زمین به دور خورشید می گردد و زمان به پیش می رود، تراویس بیکل به سوی خشونت پیش می راند.»

همه چیز شاید از لحظه ای شروع می شود که تراویس در رستورانی درجه سه کنار باقی راننده تاکسی هایی می نشیند که دارند از همه چی حرف می زنند و لا به لای حرف هایشان از او می پرسند که اسلحه لازم دارد یا نه. تراویس هنوز به اسلحه فکر نکرده. هنوز منتظر بارانی است که اراذل و اوباش خیابان را بشوید و با خود ببرد.

منتظر رییس جمهوری است که فکری برای فاضلاب روبازی به نام امریکا بکند. شاید آن مسافر تیرخورده ای که تراویس حرفش را بعدا به بتسی می زند مقدمه دوستی دوباره اش با اسلحه است. مردی که سوار تاکسی می شود و نشانی اش را می گوید و بعد می میرد. مشکل این است که فکر می کند «هیچ روزی نیست که با اون یکی فرق داشته باشه، زنجیره ای طولانی و پیوسته، بعد یک دفعه همه چی تغییر می کند.»

تغییر از شبی شروع می شود که مسافر جوانی (مارتین اسکورسیزی، کارگردان فیلم) سوار تاکسی تراویس می شود و می روند خیابان سنترال پارک غربی، ساختمان ۴۱۷٫ مسافر چراغ روشنی را در طبقه هفتم نشان می دهد. سومین پنجره از جایی که نشسته اند. آن سوی پنجره زنی است که مرد می گوید همسر اوست. می گوید آن جا آپارتمان من نیست. می گوید دو هفته طول کشیده پیداش کرده. می گوید می خواهد بکشد. می گوید نظرت چیست. بعد پای مگنوم کالیبر ۴۴ را به گفت و گویشان باز می کند. «هیچ وقت دیده ای یه کالیبر ۴۴ با صورت یه زن چی کار می کنه، راننده؟»

بعدِ این است که تراویس می رود پیش اندی و سراغ مگنوم ۴۴ را می گیرد و لحظه ای بعد لوله بلند هشت اینچی اش را می بیند؛ اسلحه سنگین و غول آسا و بی رحمی که اندی می گوید هیولاست؛ می گوید می تواند یک سواری را درب و داغان کند؛ اسلحه ای که گلوله اش سنگ را سوراخ می کند؛ چه رسد به آدمیزاد. هیچ توصیفی جای توصیف خود شریدر را نمی گیرد وقتی در توضیح مواجهه تراویس با مگنوم می نویسد: «به نظر برای دستش خیلی بزرگ است؛ انگار با معیار میکل آنژ ساخته شده. مگنوم ۴۴ به دست خدایی مرمرین تعلق دارد، نه راننده تاکسی ای نحیف.» با این همه دست آخر چشمش به یک رولور کالیبر ۳۲ می افتد که اگر بگذاردش زیر کمربند و پیراهنش را رویش بیندازد کسی از وجود اسلحه باخبر نمی شود. آدمی مثل او حتما پیش از این هم اسلحه ای داشته که می گوید «دیگه هیچ کس نمی تونه بَرَم گردونه اون جا، مگه جنازه ام رو.»

 نقش «اسلحه» در راننده تاکسیِ اسکورسیزی

این چیزها که مهم نیستند، مهم نرمش های روزانه و تمرین های مکرر تراویس است: هر روز صبح بیست و پنج تا شنا، صدتا دراز- نشست و صدتا بشین- پاشو. مهم تمرین تیراندازی است؛ این بار با مگنوم ۴۴ و با انفجار هر گوله انگار لگدی است که اسلحه می زندش، یا به قول شریدر حمله ای است به مردانگی اش. اسلحه ها را یکی یکی بر می دارد: کالیبر ۳۸، کالیبر ۲۵٫

مهم سوراخ کردن آدمکی است که نامش را گذاشته اند هدف؛ هدفی مقدمه هدفی بزرگ تر؛ از آدمک به آدم. برای رسیدن به این هدف بزرگ تر است که تراویس مگنوم ۴۴ را پشت کمر شلوارش جا می دهد و با کالیبر ۳۸ تمرین می کند. ریل هایی فلزی را با نوار چسب به ساعدش وصل می کند و با یک حرکت فنر جاسازی شده و نزدیک آرنج را می جهاند و کالیبر ۲۵ را به دست می گیرد. یک کارد سنگری هم می بندد به ساق پایش. برای رسیدن به هدف بزرگ باید همه چی در دسترس باشد. باید همه لباس ها را امتحان کرد؛ لباس هایی که هفت تیرهای ریز و درشت را بپوشانند.

مهم نیست که ظاهرش شبیه شکارچی های قطب شمال می شود یا نه. مهم این است که می شود با گلوله های کالیبر ۴۴ روی میز ضرب بگیرد. این زندگی آدمی است که به سوی خشونت پیش می رود. آدمی که می گوید «گوش کنین عوضی ها؛ یه نفر هست که دیگه تحملش تموم شده، یه نفر که جلو اراذل و اوباش و عوضی ها و آشغال ها و کثافت ها وایستاده. یه نفر…»

تراویس به آیریس می گوید مجبور است بماند؛ می گوید کار خیلی مهمی دارد که باید تمامش کند؛ می گوید خیلی محرمانه است و کنجکاوی آیریس هم راه به جایی نمی برد. در دفتر خاطراتش می نویسد: «همه زندگی من فقط در یک جهت پیش رفته. حالا تازه می فهمم. هیچ وقت انتخابی در کار نبوده. تنهایی همه عمر تعقیبم کرده. راه فراری نیست. من مرد تنهای خداوندم.» و مرد تنهای خداوند وقتی در اولین ماموریتش شکست می خورد به این نتیجه می رسد که رسیدگی به فاضلاب بزرگی به نام امریکا کار هیچ رییس جمهوری نیست و او که قبل این گفته بود «خدا را شکر می گوییم به خاطر بارانی که آشغال ها و آدم های بی سر و پا را از پیاده روها می شوید و پاک می کند.» در نقش بارانی ظاهر می شود که خون به پا می کند؛ باران خون به نیت پاکیزه کردن جامعه. مگنوم ۴۴ دیگر برایش عادی است؛ شاید هنوز خدایی مرمرین نباشد، اما مرد تنهای خداوند است و همین مجوز اوست برای برخاستن از جا و گلوله ای نثار دیگران کردن.


منبع: برترینها

«بوف کور» در زمانی که هدایت ممنوع القلم بود…

هفته نامه صدا: جهانگیر هدایت برادرزاده صادق هدایت است و حدود نیم قرن است نماینده رسمی وراث هدایت است برای پیگیری و نظارت بر چاپ و نشر آثار او. در تمام ۸۰ سالی که از انتشار رمان «بوف کور» می گذرد این کتاب تنها یک بار بعد از سال های انقلاب اسلامی مجوز رسمی قانونی داشته است. اوضاع «بوف کور» در سال های قبل از انقلاب هم بی حاشیه نبوده است.

«بوف کور» رمانی بوده همراه با توقیف های مکرر و ممنوعیت های پی در پی، جهانگیر هدایت در این گفت و گو از تاریخ انتشار رمان هدایت حرف زده است؛ رمانی که اکنون مایه آبروی ادبیات ایران است و نویسنده هاش به آن می نازند.

 بوف کور ممنوع و هدایت ممنوع القلم بود

آقای هدایت، سوال این است که صادق هدایت غیر از محدودیتی که صحبتش بوده چرا تصمیم گرفت «بوف کور» را سال ۱۳۱۵ به هند ببرد و در نسخه های محدودی منتشرش کند؟

علت اصلی اینکه صادق هدایت کتاب را به صورت محدود در هند بار اول چاپ کرد این بود که سال قبلش که در تهران بود با مسعود فرزاد کتابی را چاپ کردند به اسم «وغ وغ ساهاب» که یک طنز خاص هدایت است و تمام قواعد و دستور زبان در آن به طور جالبی عمدا به هم ریخته است.

آقای علی اصغر حکمت وزیر معارف بود. ایشان به مناسبت- به قول خود- مهملاتی که در این کتاب نوشته بود از صادق هدایت به شهربانی شکایت رسمی کرد. آن موقع سازمان امنیت نبود. اما قسمتی از شهربانی به نام تامینات بود. آقای هدایت را به آنجا خواستند که شما چرا این را نوشتی و ایرادات بسیاری گرفتند و وزیر از شما شکایت کرده است. البته باید توضیح دهم که خانواده هدایت خانواده فوق العاده پرنفوذی بودند و افرادی در دستگاه لشکری و کشوری و قضا داشتند. آنها هم کسی نبودند که ساکت بنشینند. وقتی مشکلی پیش می آمد برای یکی از اعضای خانواده طبعا اقدام می کردند.

صادق هدایت را مجبور کردند یک تعهد کتبی بدهد که دیگر هیچ چیز در ایران چاپ نکند. قلم را اگر از نویسنده ای بگیرند ظلم است به آن نویسنده، خُب او هم آمد بیرون از ایران. یکی از دوستان آقای صداق هدایت به نام شین پرتو یک بهانه ای چید که فیلمی در هندوستان تهیه کرده اند و به آقای هدایت نیاز دارند و ایشان را به هند بُرد تا اثر مشکلی که برای او به وجود آمده بود کاهش پیدا کند. در همین ایام بود که صادق هدایت به پایان «بوف کور» رسیده بود.

یعنی در همان فاصله ای که برای او محدودیت ایجاد شده بود آن را نوشته بود؟

«بوف کور» کتابی نیست که یک سال و نیم به هند بروید و آن را بنویسید. نوشتن «بوف کور» را از سال ۱۳۰۵ که در پاریس بود شروع کرده بود. در ایامی که هدایت در پاریس بود و درس می خواند پدر من هم در پاریس بود و درس نظامی می خواند و در ایام تعطیل، این دو برادر، با هم بودند. خانه هم می رفتند و پدرم می دید که صداق هدایت چه می کند و چه می نویسد و تمام دست نوشته های «بوف کور» را روی میز می دید. ایشان بعد از چهار سال که به تهران برگشت نوشتن «بوف کور» را در تهران ادامه داد.

بنابراین از ۱۳۰۵ تا ۱۳۱۵ نوشتن «بوف کور» دقیقا ۱۰ سال طول کشید. باز پدرم هر وقت در ملاقات هایی که پیش پدر خود می رفت حتما سری به صادق خان می زد و باز آثار «بوف کور» را روی میزش می دید. صادق هدایت وقتی آن را نوشت با خود به هند برد. اتفاقی که در هند افتاد این بود که آنجا با فرهنگ هندی بیشتر آشنا شد و رنگ و بوی هندی را هم در «بوف کور» می بینید، مثل بوگامداسی و مار ناگ و از این قبیل.

یعنی معتقدید وقتی هند رفت در کتابی که تمام کرده بود دستکاری کرد؟

آنجا یک رنگ و بوی هندی به آن داد و تمامش کرد. اما خب وسیله چاپ نداشت. آن موقع وسیله تکثیر دستگاهی بود به اسم استنسیل که مومی در آن می گذاشتند و روی آن یا می نوشتند یا تایپ می کردند. مومی را می گذاشتند در آن دستگاه و از جای دیگر مُرکب می ریختند و متن تکثیر می شد.

و این شد همان «بوف کور»ی که اولین بار تکثیر شد. خب دوام چاپش چه طور بود؟

بعضی از نسخه هایی که صادق هدایت تکثیر کرد هنوز هست، گرچه کیفیت خود را از دست داده اند، چون روی کاغذ باکیفیتی نبودند و به مرور ایام فرسوده شدند و مرکب جالبی هم نبوده. این نمونه اول «بوف کور» را که  دست خط هدایت است چند سال پیش به شکل آبرومندی در انگلستان چاپ کردم که بسیار باکیفیت است

بگذارید کمی عقب تر برگردیم. غیر از نقل قول شفاهی پدر شما، سند مکتوبی وجود دارد که نشان بدهد هدایت نوشتن «بوف کور» را از سال ۱۳۰۵ شروع کرده؟

سند مکتوبی نمی تواند وجود داشته باشد. آقای صادق خان بورسیه بود و برایش اتاقی گرفته بودند که در آن زندگی می کرد و می نوشت. کسانی که به این اتاق رفت و آمد داشته اند یکی صاحبخانه اش بود که فرانسوی بود و کس دیگری که به طور مداوم به این اتاق رفت و آمد داشت پدر من بود که وقتی می رفت پاریس شب ها آن جا می خوابید. شخص دیگری نیست که شاهد این قضیه باشد. اگر هم شخص دیگری باشد متاسفانه فوت کرده است.

کسانی که خاطرات شان را در این باره نوشته اند چیزی در مورد این مطلب نگفته اند. فرزانه هم…

فرزانه اصلا آن موقع وجود نداشت. فرزانه سال ها بعد وقتی صادق هدایت به تهران بر می گردد با او آشنا می شود، شاید ۱۰ سال بعد از آن ماجرا.

بوف کور ممنوع و هدایت ممنوع القلم بود 

صادق هدایت در نامه هایی که نوشته از احوالش گزارش می دهد. فکر می کنید چرا به این قضیه اشاره نکرده است؟

صادق هدایت تا جایی که توانست «بوف کور» را از همه مخفی نگاه داشت. حتی پدرم می گفت در تهران وقتی وارد اتاقش می شد و می دید که داشته می نوشته فورا برگه ها را می بست. با این همه وقتی آنها را می بست می توانسته به زیر و بالای چیزهایی که بیرون مانده بوده نگاه کند و آنها را بخواند. می گفت بعدا فهمیده این متن «بوف کور» بوده. صادق هدایت می خواست «بوف کور» یک دفعه به صورت اعجاب انگیزی ارائه شود که شد.

پدر شما این روایت را کی تعریف کرده بودند؟

پدر من تمام خاطراتی را که در پاریس از صداق هدایت داشت برای من تعریف کرد و من هم کتابی نوشتم به اسم «در پس کوچه های پاریس با صادق هدایت» که خاطرات پدرم را در آن آوردم که بعدا نشر پوینده چاپش کرد. پدر من خاطرات روزانه می نوشت. نزدیک ترین فرد در پاریس به ایشان پدر من بود که بعد از خودکشی اول صادق هدایت این ارتباط تشدید هم شد و پدر من مجبور شد از او مراقبت بیشتری کند تا خودکشی تجدید نشود.

اگر دقت کنید در صفحه اول پشت جلد «بوف کور»ی که با دست خط خود صادق هدایت تکثیر شد نوشته شده «طبع و فروش در ایران ممنوع است» که به خاطر تعهدی بود که از ایشان گرفته بودند که نباید چیزی بنویسد. بنابراین هدایت مدعی است که این کتاب را در هند نوشته و اجازه هم نمی دهد نه در ایران چاپ بشود و نه به فروش برسد.

۵۰ نسخه ای را که در هند تکثیر کرد به چه کسانی داد؟

به قوم و خویش و دوستان نزدیک و نویسندگانی مثل جمالزاده و یان ریپکا و هانری ماسه؛ چه ایرانی چه خارجی. برای همه اینها کتاب را فرستاد و خواست بگوید «بوف کور» کتابی است که خودش نوشته است. این کتاب دو عکس العمل کاملا متفاوت در افراد به وجود آورد.

دوستان هدایت و کسانی که این اثر را به صورت فنی نگاه کردند بسیار از آن تعریف کردند. اما عده ای هم- که همگی نویسندگان ایرانی بودند- احساس خطر کردند.

در تمام سال هایی که از انتشار این کتاب می گذرد هنوز یک فارسی زبان در ایران و افغانستان و تاجیکستان پیدا نشده که کتابی بنویسد که به گرد پای «بوف کور» برسد. «بوف کور» یک کتاب خاص بود، یک استثنایی. این نکته را عده ای مثل جمالزاده و آل احمد فهمیدند و به همین خاطر شروع کردند به کوبیدن صادق هدایت و نفی کتاب، در حالی که «بوف کور» بیش از هر کتاب دیگری در دنیا مورد توجه قرار گرفت.

از حدود ۱۳۱۶ که کتاب وارد ایران شد…

نه، این کتاب وارد ایران نشد. صادق هدایت مقداری از دست نوشته خودش را وارد ایران کرد ولی او ممنوع القلم بود. اولین ممنوع القلم رسمی بود در تاریخ ادبیات این مملکت گل و بلبل. سال ۱۳۲۰ با سقوط رضاخان تمام این بحث ها منتفی شد.

درواقع با سقوط رضاشاه «بوف کور» هم به صورت پاورقی در روزنامه ایران چاپ شد. اما قبل از اینکه به سال ۱۳۲۰ برسیم واکنش خانواده و دوستان هدایت به کتابش چه بود؟

واکنش ها فقط از طریق دوستان و ایران شناسانی بود که کتاب را خوانده بودند، برای اینکه کتاب در دست مردم نبود. ۹۰ درصد واکنش ها مثبت بود و ۱۰ درصد هم به عللی که گفتم منفی بود. سال ۱۳۲۰ که تمام آن ضوابط از هم پاشید «بوف کور» با توجه به همین معروفیت مختصری که پیدا کرده بود به صورت پاورقی در روزنامه ایران چاپ شد، یعنی هر شب قسمتی از آن را چاپ می کردند.

از جزییات توافق خبر دارید که چرا تصمیم گرفتند در روزنامه ایران آن را چاپ کنند؟

آزادی شده بود. نوعی عکس العمل بود به چیزهایی که ممنوع بودند، از جمله «بوف کور». البته پاورقی ای که در روزنامه ایرانی چاپ می شد خیلی سانسور داشت اما بعد از اینکه پاورقی به پایان رسید همین روزنامه اولین «بوف کور» را سال ۱۳۲۰ به صورت کتاب چاپ کرد.

البته چاپ و کاغذ و جلد ضعیفی داشت. من خودم نسخه ای از آن را دارم که صادق هدایت هم مطالبی در صفحه اول آن نوشته است. بعد از رفتن رضاشاه یک آزادی نسبتا افسارگسیخته در مملکت پیش آمد که واکنشی بود به دیکتاتوری و محدودیت های دوره پهلوی اول.

اصولا ما این طوری هستیم و عکس العمل غیرعادی نشان می دهیم. بعد هم صادق هدایت به فکر افتاد «بوف کور» را چاپ اساسی کند و برای همین با ناشرین مختلف صحبت کرد.

هدایت کتاب های دیگر هم داشت. چرا از فرصت آزادی پیش آمده «بوف کور» را برای انتشار در روزنامه انتخاب کرد؟

همه آنها منتشر شدند. اما در روزنامه ایران فقط «بوف کور» به صورت پاورقی منتشر شد.

 

 بوف کور ممنوع و هدایت ممنوع القلم بود

 این نسخه از رمان «بوف کور» سال ۱۳۸۳ با شمارگان ۷۰ هزار نسخه در انتشارات
صادق هدایت اصفهان منتشر شد که تنها نسخه رسمی و بدون سانسور «بوف کور» در
۴۰ سال گذشته بوده.

خب چرا «بوف کور»؟ چون این کتاب خاصیت پاورقی ندارد.

این تنها راهی بود که می شد کتاب را ارائه داد. راه دیگری نبود. کسی زیر قبول مسئولیت چاپ آن نمی رفت.

خب چرا روزنامه ایران؟ بعد از رفتن رضاشاه در ایران یک دفعه کلی روزنامه مجوز گرفته بود. چه توافقی شده بود که این داستان در روزنامه ایران چاپ شود؟

توافق این بود که دوستانی که «بوف کور» را خوانده بودند بدون استثنا مدعی شدند یک شاهکار است. در نتیجه روزنامه ایران که آن موقع دست حسنقلی مستعان بود- گرچه با صادق هدایت میانه خوبی نداشت- در اثر تقاضایی که جامعه ادبی داشت آن را به صورت پاورقی چاپ کرد.

ولی همان طور که اشاره کردید پاورقی برای «بوف کور» مثل زهر می ماند، با این حال باز مورد توجه قرار گرفت. بعد هم روزنامه ایران کتاب را یک جا چاپ کرد که مقدار قابل توجهی از آن به فروش رفت و پایه ای شد برای «بوف کور»های بعدی.

به رغم آزادی هایی که داده شده بود چرا روزنامه ایران «بوف کور» را با سانسور چاپ کرد؟ حسینقلی مستعان خودش روزنامه نگار و پاورقی نویس کارکشته ای بود و مترجم زبردستی هم بود که در دوره رضاشاه «بینوایان» ویکتور هوگو را ترجمه کرده بود و خلاصه کسی بود که ادبیات را خوب می شناخت. چرا با سانسور؟

آن موقع سانسور توسط شهربانی اعمال می شد. نه وزارت فرهنگ و هنری بود نه چیز دیگری. ماموران شهربانی مطالب روزنامه ها و کتاب ها را می خواندند و سانسور می کردند.

و در صحبت های شفاهی خانوادگی شما حرفی از این نبود که واکنش صادق هدایت نسبت به این سانسورها چه بود و چرا قبول کرد؟

صادق هدایت برای اینکه «بوف کور» فقط دربیاید به روی خود نمی آورد. البته غرغر می کرد و در برخی نوشته های خودش هم اشاره کرده اما برای درآمدن «بوف کور» چیزی نمی گفت. کسانی که روزنامه ایران را می خواندند تعدادشان کم نبود، چون دو تا روزنامه در ایران در می آمد یکی ایران بود و یکی هم اطلاعات و روزنامه دیگری نبود. بنابراین فرصتی برای صادق هدایت بود که عده قابل توجهی از مردم «بوف کور» را بخوانند و به سانسور اهمیت ندهد تا بعدا بدون سانسور منتشر شود.

و بعد از چاپ روزنامه ایران، «بوف کور» رسما در ایران منتشر شد.

بله دیگر با روزنامه ها سر و کار نداریم تا زمانی که ناشران با هدایت توافق کردند و «بوف کور» را شروع به چاپ کردند، مثل چاپ معرفت. اما عملا انتشار «بوف کور» به صورت انبوه از سال ۱۳۳۲ شروع شد.

یعنی بعد مرگ هدایت.
بله موسسه امیرکبیر با یکی از برادران صادق هدایت قراردادی امضا کرد که کتاب های او را چاپ کند. «بوف کور» در راس آنها بود.

قبل از امیرکبیر بگذارید به همان دوره ای بپردازیم که خود هدایت هم زنده بود. می دانید معرف «بوف کور» را چه طور چاپ کرد؟

معرف در قطع کوچک (مقداری بزرگ تر از جیبی) آن را چاپ کرد با یک جلد سفید معمولی مقوایی که روی آن فقط نوشته بود «بوف کور» صادق هدایت. آن سلیقه و طراحی که امروز هست وجود نداشت. دستی بود.

در حروفچینی صد در صد اشتباه می شد و نادر بود کتابی چاپ بشود و اشتباه چاپی نداشته باشد. سانسور به آن صورت نبود ولی اشتباهات چاپی زیاد بود. بعد هم که امیرکبیر با یکی از بازماندگان صادق هدایت در سال ۱۳۳۲ قراردادی بست که ما آن را فسخ کردیم و قرارداد جدید با نشر جاویدان بستیم.

امیرکبیر کارش را اصلا از همان سال ۱۳۳۲ شروع کرده بود.

بله ولی آن قرارداد مورد تایید سایر وراث قرار نگرفت و همین امر باعث شد در سال های بعد قرارداد را فسخ کنیم. در سال ۱۳۵۰ من دیگر تحصیلاتی داشتم و بزرگ شده بودم و طبعا در این کارها دخالت داشتم. پدرم رسما تمام اختیارات خودش را درباره کارهای صادق هدایت به من تفویض کرد و وارد ماجرا شدم و ورود من چهره این کار را عوض کرد. فسخ قرارداد ما با امیرکبیر ساده نبود و آنها شکایت کردند و کار به دادگستری کشید. منتها چون فقط یکی از وراث صادق هدایت قرارداد امیرکبیر را امضا کرده بود و بقیه وراث شامل یک برادر و سه خواهر- امضا نکرده بودند قرارداد فسخ شد. آن موقع انتشارات جاویدان مراجعه کرد که با آنها قراردادی بستیم.

یعنی با آقای علمی؟

بله با آقای محمدعلی علمی. قرارداد به این صورت بود که هر کتابی می خواهد چاپ کند باید از من اجازه کتبی بگیرد. او هم نامه می نوشت که می خواهد فلان کتاب را در فلان تیراژ چاپ کند و من اجازه می دادم و ایشان هم براساس تیراژ حق التالیف می داد. قبلا اینچنین نبود و حق التالیف سالیانه عجیب و غریبی بود که به همش زده بودم. بنابراین «بوف کور» را انتشارات جاویدان چاپ می کرد تا اینکه انقلاب شد.

از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۰ امیر کبیر چند نوبت «بوف کور» را چاپ کرد؟

تا توانست چاپ کرد. اصولا آمار و اطلاعات به ما نمی داد و ما را در نوعی بی خبری می گذاشت، به خاطر همان مسائل مالی. من می گفتم ما وراث هستیم و همه چیز را باید بدانیم. و چون آن ها نمی خواستند اطلاعات بدهند و می خواستند وضع مبهم قبلی را ادامه دهند قرارداد فسخ شد.

از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۰ رابطه «بوف کور» با اداره نگارش چه طور بود؟

اداره نگارش اداره ای بود به نام اداره کتاب و آنجا شخصی بود- اگر اشتباه نکنم- به نام آقای میرمیران که بسیار آدم منطقی و صحیح العلمی بود. بنده را معرفی کرده بودند به عنوان نماینده رسمی وراث صادق هدایت. ایشان هر کاری داشت از سال ۱۳۵۰ کتاب با من طرف بود.

بین ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۰ چه؟ وقتی امیرکبیر «بوف کور» را چاپ می کرد اداره نگارش درباره این کتاب کاری کرد؟

من کارها را انجام می دادم. آقای میرمیران به من گفت اگر می خواهید این کارها را انجام دهید باید نامه از وراث داشته باشید که نامه گرفتم. خب در آن سال ها سینما و تئاتر هم جلو آمده بودند. «داش آکل» ساخته شده بود. خب چه کسی نظارت می کرد؟ من. ابعاد کار هدایت گسترده می شد.

در خارج درست بعد از مرگ هدایت برای اولین بار روژه لسکو، مترجم فرانسوی، «بوف کور» را ترجمه کرد. البته با خود هدایت هم صحبت بود و با او در مورد بعضی لغات مشورت کرده بود. بعد آقایی در انگلستان به نام کاستلو «بوف کور» را از فرانسه ترجمه کرد به انگلیسی و ترجمه انگلیسی «بوف کور» کلیدی شد که امروز رسیده ایم به ۲۹ ترجمه، یعنی «بوف کور» در دنیا شناخته شد.

خب از ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ انتشارات جاویدان چطور کتاب را چاپ می کرد؟

در آن سال هایی که جمعیت ایران نصف حالا بود انتشارات جاویدان می گفت  اجازه دهید ۲۰ هزار جلد چاپ کنیم، یعنی کتاب مشتری داشت، والا ناشر بی خودی کتاب را چاپ نمی کرد. ببینید حالا چقدر توجه به ادبیات با نقصان و شکست مواجه شده که اگر همان کتاب را بخواهیم با جمعیت ۸۰ میلیونی چاپ کنیم، باید پنج هزار نسخه منتشر کنیم. این نشان می دهد سیاستی بر کتاب و ادبیات حاکم بوده که توجه مردم را کم کرده است.

 بوف کور ممنوع و هدایت ممنوع القلم بود

 این نسخه از رمان «بوف  کور» را یک ناشر جعلی سال ۱۳۷۲ منتشر کرد، با ده
ها حذف و تحریف. جهانگیر هدایت می گوید این نسخه کاریکاتور «بوف کور» است و
شکایت هایش به جایی نرسیده. 

از ۱۳۲۰ که روزنامه ایران «بوف کور» را به صورت پاورقی با سانسور چاپ کرد تا ۱۳۵۷ دیگر سانسوری در مورد این کتاب اعمال نشد؟

خیر، برای اینکه متن کتاب را ما به جاویدان می دادیم. یک بار اجازه داده بودند و بعد از آن مجوزشان اعتبار داشت.

آن چیزی که الان کنار خیابان ها می فروشند همان چاپی است که با انتشارات جاویدان سرش به توافق رسیده بودید؟

چیزی که الان دستفروش ها کنار خیابان می فروشند دیگر افست نیست، چاپ است. آنها افست را به چاپ تبدیل کرده اند و الان دیگر با کتاب های چاپی طرف هستیم. مرجع اینها کتاب انتشارات جاویدان است.

برای طرح روی جلد چطور به این نتیجه رسیدید؟

آن را خود جاویدان طراحی کرد و ما قبول کردیم. عکسی است که دو تا سر صادق هدایت را کار هم گذاشته اند و کسانی هم که کتاب را قبلا افست می کردند و الان چاپ می کنند و کنار خیابان می فروشند آن طرح را حفظ کرده اند.

خب حالا می رسیم به سال ۱۳۵۷٫
آن سال اصولا چاپ کتاب ممنوع شد.

فکر می کنم سال ۶۰ یا ۶۱ بود که مجوزگرفتن ها دوباره شروع شد، یعنی سال ۱۳۵۷ یا ۱۳۵۸ چاپ و فروش کتاب ها آزاد بود.

کتابفروشی ها مقدار زیادی از این «بوف کور»ها و بقیه کتاب ها را داشتند. روزی که انقلاب شد کتاب ها از بین نرفتند و مدت ها کتابفروشی ها این کتاب ها را می فروختند. اما جلوی چاپ جدید گرفته شد.

از چه سالی به «بوف کور» رسما دیگر مجوز ندادند؟

همان اول انقلاب گفتند کتاب های صادق هدایت کلا ممنوع است. سال ۵۸-۵۹ بود. در یک موردی که مراجعه کرده بودم به وزارت ارشاد با یکی از آقایان- که اسم شان را اصلا یادم نیست- صحبت کردم که می خواهیم یکی از کتاب های هدایت را چاپ کنیم. ایشان گفت هدایت کیست؟ به عقیده من داشت تظاهر می کرد، وگرنه چطور می شود یک کارمند وزارت ارشاد نداند هدایت کیست.

گفتم صادق هدایت. گفت آهان، او را می گویید. گفتم بله، عموی من است و می خواهیم «فواید گیاهخواری»اش را چاپ کنیم. گفت اصلا اسم هدایت را جلوی من نیاور. گفتم چرا؟ و بعد توضیح دادم مهم ترین کتاب مملکت ما قرآن است و در قرآن به کرات اسم شیطان آمده و صادق هدایت از شیطان بدتر نیست و با این حساب چرا نباید اسم هدایت را بُرد؟ آن آقا مثل بقیه شان وقتی با این مسئله مواجه شد سکوت کرد و نگاه کرد و جوابی نداد. و این وضع ادامه پیدا کرد و نتیجه اش شد کتاب های دستفروش ها.

پس اولین مذاکره شما احتمالا مال سال ۶۰-۵۹ بوده. بعدش در دهه ۶۰ باز هم به ارشاد مراجعه کردید؟

به کرات. مثلا کتابی را می دادم به یکی از ناشران تا چاپ کند. ناشر می گفت ارشاد اجازه چاپ نمی دهد و من به عنوان نماینده آثار صادق هدایت از طرف خاندان هدایت به ارشاد مراجعه می کردم. مثلا یک موردش برای «سگ ولگرد» بود که یک داستان تراژیک زیباست و انتشارش هم به جایی بر نمی خورد یا مثلا «داش آکل». اما می گفتند اصلا اسم صادق هدایت نباید برده شود. تعصبی بود که نمی دانم چه منطقی پشتش بود.

وقتی مراجعه می کردید با کارمندان ارشاد صحبت می کردید یا تلاش می کردید پیش معاون و وزیر بروید؟

فقط با کارمندها طرف بودیم و اصلا پیش رییس و معاون و وزیر راه نمی دادند. همین الان هم که با شما صحبت می کنم مدیرکل هایی هستند که جواب تلفن من را هم نمی دهند، از بس که مقام خودشان را بالا و والا می دانند. خب بالاخره من هم یک مقام و جایگاهی دارم و زحماتی کشیده ام و کتاب هایی چاپ کرده ام. متاسفانه هنوز هنرمندها و مخصوصا نویسنده ها در این مملکت با توهین مستقیم از جانب عده ای از مسئولین رو به رو هستند.

این ماجرا از شروع انقلاب ادامه داشت تا دوره اصلاحات که شما توانستید مجوز «بوف کور» را به صورت رسمی بگیرید.

قبل از روی کار آمدن دولت اصلاحات اجازه هایی داده شد تا برخی آثار صادق هدایت چاپ شود. اما با اصلاحات زیاد. «بوف کور» هم جزو آنها نبود.

ولی دیگر قراردادتان با انتشارات جاویدان اعتباری نداشت.

چون سی سال از مرگ نویسنده گذشته بود عملا کتاب ها دست هر کس دلش می خواست افتاده بود. متاسفانه سانسورهایی می شد و برخی از آنها هم غیرمنطقی بود. مثلا داستان «سه قطره خون» به این صورت تمام می شود که هدایت می گوید آن زن و مرد دست هم را گرفتند و رفتند حیاط و من از پشت پنجره دیدم همدیگر را بوسیدند و داستان تمام می شود.

آن اوایل که سانسور می کردند دست هم را نمی گرفتند و می رفتند حیاط و یک سه نقطه می گذاشتند. اشکال این بود که می رفتند حیاط و آن سه نقطه کار را بدتر می کرد، چون بوسه تکلیفش معین بود. اما سه نقطه تمام افعال زبان فارسی را شامل می شد وقتی این موضوع را به یکی از آقایان گفتم مدتی من را نگاه کرد و سکوت کرد. بعدا خودشان متوجه شدند این کار اشتباه است و اصلاح کردند و اجازه دادند آنها به حیاط بروند و قضیه به یک بوسه خاتمه پیدا کند.

در مورد «بوف کور» باید بگویم اولین «بوف کور»ی را که اجازه دادند بعد از انقلاب چاپ شود به دست ایادی امیرکبیر بود؛ همان امیرکبیری که ما قرارداد را با آنها فسخ کرده بودیم. سال ۱۳۷۲ بود و ناشری به اسم سیمرغ چاپش کرده بود. نوعی لجبازی با ما بود ولی درواقع خیانتی به ادبیات این مملکت و به صادق هدایت بود. «بوف کور» را با ۶۴ مورد تغییر و تحریف و حذف چاپ کردند. مثلا یک پاراگراف را کامل حذف کرده بودند. من یک نامه رسمی به وزارت ارشاد نوشتم.

بوف کور ممنوع و هدایت ممنوع القلم بود 

دوره مصطفی میرسلیم بود.

نمی دانم. اما رسما شکایت کردم از این ناشر که یک ناشر ناپیدا بود. رفتم به وزارت ارشاد تا اسم و محل مسئول آن انتشاراتی را به من بدهند که از طریق دادگستری او را تعقیب کنم، چون حق معنوی ما از بین نرفته بود و اثر به لحاظ اصالت سرجای خودش بود. ارشاد نه تنها با من همکاری نکرد بلکه تا جایی که توانست سنگ اندازی کرد.

مثلا آدرس عجیب و غریبی در خیابان ری دادند و وقتی آنجا رفتم یک در فرسوده ای دیدم. در زدم. پیرزن مفلوکی در را باز کرد. ناشری در کار نبود و آدرس ساختگی بود. می خواستند انتقام بگیرند و فکر کردند با این کار انتقام شان را گرفته اند. اما ایران و دنیا برای «بوف کور» کار خودش را کرد. افرادی با آن تفکرات محدود می خواستند «بوف کور» را تخریب کنند ولی قطره ای در دریا بودند.

غیر از این، تنها «بوف کور» رسمی و معتبری که چاپ شد همان کتاب سال ۱۳۸۳ بود که در پایان دوره اصلاحات منتشر شد.

انتشارات صادق هدایت در اصفهان با همکاری من کار می کرد و متن «بوف کور» را من به آنها داده بودم و قبل از چاپ تمام آن را کنترل و تصحیح و ویراستاری کرده بودم. بنابراین بهترین «بوف کور»ی که چاپ کردم مال همین انتشارات صادق هدایت است.

چطور با وزارت ارشاد مذاکره کردید و توانستید متقاعدشان کنید؟

اولا نمی دانم چرا با «بوف کور» مخالفت می شد، در حالی که در «بوف کور» هیچ اتفاقی نمی افتد که آقایان بخواهند به آن اشاره کنند. شاید در «حاجی آقا» یا «توپ مرواری» مطالبی باشد که سرش بخواهیم بحث کنیم ولی «بوف کور» یک متن سوررئال ذهنی است. افکار شخصی است که در ذهن می گذرد. به هر حال «بوف کور» الان هنوز هم جزو کتاب هایی است که اجازه انتشارش را نمی دهند.

برای چاپ همان نسخه ۱۳۸۳ با چه کسانی مذاکره کردید؟

با ارشاد اصفهان صحبت شد و آنها اجازه دادند.

ارشاد تهران واکنشش چه بود؟

وقتی اصفهان اجازه داد تهران مخالفت و مداخله ای نکرد، ولی جلوی انتشار مجدد آن را گرفتند.

در ۷۰ هزار نسخه درآمد.

این قضیه خودش داستانی شد. در اصفهان این مقدار چاپ نشد اما بهانه ای شد برای عده ای در تهران که آن را چاپ کنند و بگویند جزو همان ۷۰ هزار نسخه است. ناشر فقط در شناسنامه کتاب شمارگان ۷۰ هزارتایی را قید کرده بود که بتواند آن مقدار را چاپ کند. اما دیگر نمی دانست این مملکت مملکتی است که هر اتفاقی درش می افتد آدم هاش اول از خودشان می پرسند چه طور می شود از این اتفاق سوءاستفاده کرد.

طبیعتا ۱۳۸۴ که از راه رسید شما سمت ارشاد نرفتید.

ضربه مهلکی که این دولت هشت ساله به ادبیات و هنر زد به قدری سنگین بود که سال ها باید بگذرد تا زخم هایی که بر پیکر نحیف هنر و ابد ایران زده شود التیام پیدا کند. بدترین سال ها برای ادبیات و هنر و کتاب و موسیقی و مجسمه سازی و نقاشی و هر چیزی که فکر کنید همین هشت سالی بود که گرفتار این افکار بودیم.

ولی بعد از آن هم به «بوف کور» که مجوز داده نشد؟

بعد از آن البته وضع بهتر شد. لااقل مقداری از کتاب های هدایت را اجازه دادند چاپ یا تجدید چاپ شوند، اما «بوف کور» جزو آنها نبوده.

پس در دوره چهل ساله انقلاب تنها یک بار به صورت رسمی و تر و تمیز چاپ شد؟

یک بار به صورت بسیار ناقص درآمد یک بار هم به شکلی آبرومند در اصفهان درآمد. البته الان در دنیا «بوف کور» را چاپ جدید می کنند و آنها چون کپی رایت دارند برای رعایت قوانین خودشان از ما اجازه می گیرند. مثلا ایمیلی از آلمان می فرستند که می خواهند «بوف کور» را تجدید چاپ کنند و من هم به همه شان اجازه می دهم و حق التالیفی هم مطالبه نمی کنم. از آنها فقط می خواهم وقتی کتاب را تجدید چاپ کردند سه نسخه بفرستند تا در آرشیوم داشته باشم.

چرا از آنها حق التالیف مطالبه نمی کنید؟

صادق هدایت در زندگی خود از دو چیز گذشت. یکی مقام و دیگری پول. صادق هدایت از یک خانواده بانفوذ و معروف و پرقدرت بود. اگر خود را در اختیار خانواده قرار می داد وزیر می شد، مثل خیلی های دیگر. اما قبول نداشت، آدم دیگری بود. یک کارمند دفتری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود با حقوق چهارصد و خرده ای تومان. درواقع برایش پول توجیبی بود، چون درخانه پدری زندگی می کرد و مخارجی نداشت. به پول بی اعتنا بود. وقتی هدایت اینطور بی اعتنایی خودش را به پول اعلام کرد من هم که کارهای او را انجام می دهم تصمیم گرفتم دنبال پول این طوری نباشم.

غیر از «بوف کور» که سال ۱۳۸۳ بعد از انقلاب درآمد نسخه ویژه ای را هم بعدا بیرون از ایران منتشر کردید، درست است؟

وقتی دیدیم آثار هدایت اینجا با مشکلات عجیبی رو به رو هست، تمام آثارش را به فارسی در هشت جلد در انگلستان منتشر کردم. یک جلدش «بوف کور» است که شامل پنج قسمت می شود. یک مقدمه خودم نوشته ام. بعد از آن نسخه دست نویس هدایت از «بوف کور» است که از سایر نسخه ها خواناتر است. بخش سوم نسخه حروفچینی شده همین متن است. بعد نقدها و نظرهایی را که درباره «بوف کور»- چه در ایران چه در خارجی از ایران منتشر شده- آورده ایم و بالاخره بخش پنجم قسمت هایی از «بوف کور» است که معتقدم اینها شعر هستند. مثلا می گوید «شب پاورچین پاورچین می رفت».

 

موسسه آمازون این کتاب را در تمام دنیا توزیع می کند و گزارش توزیع را برای من می فرستد. از یک طرف ایرانی ها همه جا هستند، یعنی فکر می کنم اگر به جزایر دورافتاده وسط اقیانوس آرام هم برویم باز ممکن است یک ایرانی آنجا پیدا کنیم و همین ایرانی ها مشتری این کتاب ها هستند. از طرف دیگر تحصیل در زبان فارسی در اکثر دانشگاه های بزرگ دنیا انجام می شود و عده ای زبان فارسی می خوانند. در چین و ژاپن و کانادا و تمام کشورهای اروپا. کسانی که زبان فارسی می خوانند می خواهند به آثار ادبی ایران دسترسی داشته باشند و یکی از آثاری که مورد توجه شان است آثار هدایت است.


منبع: برترینها

معرفی بهترین مراکز خرید در تهران

برترین ها: تهران به عنوان پایتخت کشور،
گردشگران داخلی و خارجی بسیاری را در هر فصلی به خود جذب می‌کند. یکی از
دلایل سفر به این شهر بزرگ مراکز خرید آن است. مرکز خریدهای امروزی دیگر
فقط جایی برای خرید مایحتاج روزانه نیستند. با وجود انواع رستوران‌ها و
کافی‌شاپ‌ها و سالن‌های تئاتر و سینما، مردم علاوه بر خرید، برای
وقت‌گذرانی، قرارهای دوستانه و کاری و تماشای فیلم در سینما و… نیز به
مراکز خرید می‌روند. در این مطلب به آن دسته از مراکز خرید تهران
می‌پردازیم که هرچیزی را در بهترین کیفیت ارائه می‌کنند؛ مراکزی که هم برای
خریدهای خوب مناسب‌اند و هم رستوران‌ها و کافی‌شاپ‌هایشان میتواند روز
خوبی برای شما بسازد.

یکی از دلایل بسیاری از
مسافرت‌های داخلی به تهران وجود پاساژها و مراکز خرید فراوان با اجناس
متنوع در پایتخت است. به خصوص موقع تخفیف‌های ویژه بازارها بیش از پیش شلوغ
می‌شوند. مراکز خرید بسیاری با امکانات و اجناسی با قیمت‌های متفات در
سراسر تهران وجود دارند که در ادامه با برخی از آن‌ها آشنا می‌شویم.

 مجتمع تجاری سام سنتر 

معرفی بهترین مراکز خرید در تهران

 سنتر
مجتمع تجاری سام سنتر، یک مرکز خرید ۹ طبقه‌ی لوکس در شمال تهران است که
مجموعه‌ای از برترین و گران‌ترین برندهای خارجی و ایرانی در آن گرد هم جمع
شده‌اند. اولین فروشگاه برندِ مشهور مون‌بلان که طراح و سازنده‌ی عینک
آفتابی، قلم، جواهرات، محصولات چرمی و عطر است، در این مرکز خرید افتتاح
شد. علاوه بر مون‌بلان، برندهای مشهور دیگری مانند چروتی، شوپارد، بولگاری
و… را نیز در سام‌سنتر پیدا خواهید کرد. تمام فروشگاه‌های این مرکز خرید در
طبقات اول و دوم قرار دارند و از طبقه‌ی سوم تا هفتم آن پارکینگ است.
رستوران‌های لوکس طبقه‌ی نهم این مجموعه نیز محل خوبی برای لذت بردن از
انواع غذاهای ایرانی و فرنگی و برگزاری جلسه‌های کاری است.

معرفی بهترین مراکز خرید در تهران 

نشانی: ابتدای خیابان فرشته، مجتمع تجاری سام سنتر.

مرکز خرید پالادیوم

پالادیوم
در خیابان زعفرانیه با معماری خاص، پاتوق خرید و وقت‌گذرانی مردم تهران
است. این مرکز خرید درمجموع ۱۵۰ واحد تجاری دارد و تعداد زیادی از برندهای
معتبر را یک جا گردهم آورده است. سواروسکی، جیوکس، منگو و اسکچرز ازجمله
برندهای حاضر در این مجتمع تجاری‌اند. پالادیوم علاوه بر فروشگاه، سالن
ورزشی و استخر نیز دارد. فودکورت طبقه‌ی آخر پالادیوم با ۲۵ رستوران و
کافی‌شاپ جای خوبی برای استراحت و صرف غذاست. 

معرفی بهترین مراکز خرید در تهران 

فروشگاه‌های
پالادیوم عبارتند از فروشگاه‌های بزرگ پوشاک مردانه، زنانه و بچگانه، کیف و
کفش، طلا و جواهر، لوازم آرایشی و عطر وسایل ورزشی، بخش فرهنگ و هند شاکل
صنایع دستی، کالاهای دیجیتال، لوازم خانگی، ساعت و عینک و شیرینی و شکلات.
علاوه بر این موارد، چندین رستوران، چندین کافه و فودکورت نیز وجود دارند.

 معرفی بهترین مراکز خرید در تهران

از
دیگر بخش‌های این مجتمع می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: سالن بدنسازی،
استخر و سونا، سالن‌های ماساژ، سالن زیبایی، کلینیک پوست و زیبایی،
سالن‌های ورزش‌های گروهی، شهربازی، سوپرمارکت، سالن همایش، بانک سامان،
صرافی، آجیل و خشکبار، دراگ استور، دندانپزشکی، آژانس هوایی، گل فروشی و
خشکشویی 

نشانی: خیابان مقدس اردبیلی، بعد از میدان الف، جنب کوچه عروضی، مجتمع تجاری پالادیوم

مرکز خرید تندیس

معرفی بهترین مراکز خرید در تهران 

این
مرکز خرید دارای ۴ طبقه تجاری و ۵ طبقه اداری است. واحدهای پاساژ شامل
پوشاک بچگانه، پوشاک آقایان، پوشاک بانوان، کیف و کفش، شال، روسری، لوازم
خانگی، عینک، ساعت، طلا و جواهر، بدلیجات، موبایل و کامپیوتر، بانک،
آرایشگاه، آموزشگاه، صنایع دستی، اسباب بازی فروشی، عطر و ادکلن، رستوران و
کافی شاپ هستند.

نشانی: میدان تجریش، ابتدای خیابان جعفری، مرکز خرید تندیس

مجتمع تجاری کوروش

کورش
مال یکی از مراکز خرید مهم ایران است که در مدت کوتاهی با اجرای شیوه‌های
درست مدیریت بهره‌برداری، نظر بسیاری از مردم را به خود جلب کرده است. این
مجتمع بی‌اغراق پرپاخورترین مرکز خرید ایران است که روزانه هزاران نفر
مراجعه‌کننده دارد. مجتمع کورش باتوجه به تنوع خدماتی که ارائه می‌کند
تقریبا به نیازهای همه شهروندان تهرانی به درستی پاسخ می‌دهد. مجتمعی که
علاوه بر برندهای معتبر، کافه‌های مدرن، فودکورت، رستوران‌های شیک، سرزمین
بازی، سالن‌های سینما، کتاب‌فروشی، اسباب‌بازی‌فروشی، خانه کودک، بورس
موبایل و بازار طلا، جواهر و سکه دارد.

معرفی بهترین مراکز خرید در تهران 
ترکیب واحدها در کورش مال:

  • زیرزمین دوم  شامل واحدهای تجاری، هایپراستار مارکت، گل فروشی، کافی شاپ ، showroom
  • زیرزمین اول  شامل واحدهای تجاری، کافی‌شاپ، بورس طلا، سکه و جواهر
  • طبقه همکف  شامل واحدهای تجاری، بورس طلا، سکه و جواهر
  • طبقه اول  شامل واحدهای تجاری، اتاق سیگار، بورس موبایل
  • طبقه دوم شامل فودکورت (۱) ، سرزمین بازی کورش، ال سی وایکیکی
  • طبقه سوم  شامل واحد اداری سینما، گیشه سینما، خانه کودک، کافی شاپ، فست‌فود
  • طبقه چهارم شامل سالن‌های شماره ۱ تا ۶ پردیس سینمایی کورش، رستوران، کافی شاپ
  •  طبقه پنجم  شامل واحدهای مدیریت، فروش، اداری، سالن VIP ، رستوران، کافی شاپ، اتاق سیگار، توی توی، نشرچشمه، نمازخانه
  • طبقه ششم شامل سالن‌های شماره ۷ تا ۱۲ سینما، رستوران
  • بام  شامل فودکورت
  • زیرزمین سوم تا نهم  پارکینگ با ظرفیت ۱۶۰۰خودرو
معرفی بهترین مراکز خرید در تهران 

 نشانی: بزرگراه شهید ستاری، تقاطع خیابان پیامبر مرکزی، کورش مال

دپارتمان سنتر روشا

معرفی بهترین مراکز خرید در تهران 

دپارتمان
استور روشا اولین فروشگاه بدون مرز ایران است. بدون مرز به این معنی که
برخلاف سایر مراکز خرید، بین فروشگاه‌ها و غرفه‌ها دیواری وجود ندارد.
تعداد زیادی از برندهای دنیا در روشا دور هم جمع شده‌اند و خریداران
می‌توانند از بین این برندها، کالای مورد نظرشان را انتخاب کنند.دپارتمان
استور روشا در یک ساختمان ۱۷طبقه قرار دارد که چهار طبقه‌ی آن فروشگاه است و
ده طبقه‌ی آن پارکینگ است و نگرانی خریداران این مرکز خرید برای پیدا کردن
جای پارک رفع شده است.

چهار طبقه‌ی فروشگاه این مرکز خرید به این صورت
تعریف شده است: طبقه‌ی GF به عطر و ادکلن و محصولات آرایشی، طبقه‌ی G به
پوشاک و کفیف‌وکفش بانوان، طبقه‌ی اول به پوشاک و کیف‌وکفش آقایان و
کودکان، و طبقه‌ی دوم به بعد به لباس و لوازم ورزشی اختصاص دارد.مانند دیگر
مراکز خرید، در بخشی از این مرکز خرید لوکس و سطح بالا، رستوران و
کافی‌شاپ‌های متعددی وجود دارند که محل دنج و خوبی برای استراحت، صرف غذا و
برگزاری قرارهای دوستانه و کاری هستند.

معرفی بهترین مراکز خرید در تهران 

نشانی: خیابان نیاوران، تقاطع عمار و فرمانیه

مرکز خرید دنیای نور

مجتمع
تجاری دنیای نور در زمینی به مساحت ۱۷۹۱ متر در قلب منطقه شرق تهران در
امتداد بزرگراه حکیم و واقع در بزرگراه رسالت و در ۱۰۰ متری بزرگراه امام
علی (ع) در مقابل پارک زیبای محلی احداث گردیده و برای کسانی که زیبایی،
آرامش، امکانات و دسترسی محلی برای محیط کارشان مهم است یک ارمغان میباشد.

معرفی بهترین مراکز خرید در تهران 

کل
مجموعه دارای ۱۰ طبقه با کاربری تجاری و آپارتمان با موقعیت اداری میباشد.
بزودی تالار پذیرایی دنیای نور با جدیدترین متد پذیرایی و امکانات مدرن در
فضایی زیبا و دل انگیز، آماده پذیرایی از جشن ها و مراسم شما خواهد بود.
کالاهای موجود در این مرکز خرید عبارت اند از: پوشاک بانوان، آقایان و
کودکان، کیف و کفش، شال و روسری، لوازم آرایشی و بهداشتی، زیورآلات و
بدلیجات، موبایل، کامپیوتر،  اسباب بازی، و لوازم خانگی. یک کافی‌شاپ، چند
رستوران و یک شهربازی نیز در این مجتمع وجود دارد. شعبه دوم این مرکز خرید
به نام دنیای نور ۲ در حال ساخت است.

معرفی بهترین مراکز خرید در تهران 

نشانی: بزرگراه رسالت نبش خیابان کُرد مجتمع دنیای نور


 

مگا مال

معرفی بهترین مراکز خرید در تهران 

مگامال
مکانی برجسته برای خرید، تفریح و سرگرمی است که در منطقه ای منحصر به فرد،
کاملا توسعه یافته و دارای زیرساخت های خدماتی، اجتماعی و فرهنگی مناسب با
چشم انداز فضای پارک احداث گردیده است. این مجتمع شامل ۹ طبقه و دارای ۲۰۶
واحد تجاری است که زمینه فعالیت‌های آن‌ها عبارتند از: مواد غذایی (هایپر
مارکت)، پوشاک، مبلمان اداری و خانگی، پوشاک، طلا و جواهرات، فرش و موکت،
صنایع دستی، کامپیوتر، لوازم ورزشی، محصولات فرهنگی، امور مالی و بانکی،
تزئینات و خدمات خودرو، سالن ورزشی، فودکورت، پردیس سینمایی (با ۶ سالن) و
شهربازی. در این مجموعه انواع برندهای معروف دیده می‌شود.

معرفی بهترین مراکز خرید در تهران 

نشانی: بزرگراه شهید ستاری، شهرک اکباتان، فاز ۲، میدان شهید صارمی

مرکز خرید مدرن الهیه

معرفی بهترین مراکز خرید در تهران 

مرکز
خرید مدرن الهیه در ساختمانی ۱۱طبقه در انتهای بلوار آفریقا (جردن) و در
نزدیکی بزرگراه مدرس قرار دارد. تنها دو طبقه‌ از این یادزه طبقه به
فروشگاه و مرکز تجاری تعلق دارد که بیشترشان به فروش پوشاک می‌پردازند و
باقی فروشگاه‌ها به فروش عطر، ساعت، لوازم آرایش، لوازم ورزشی، شکلات
دست‌ساز و… اختصاص دارند. برندهای استفانو ریچی، لامبرود دپارک، مونت
کارلو، رد والنتینو، پرومُد و… از جمله برندهایی‌اند که محصولات‌شان را در
این مرکز خرید پیدا خواهید کرد.

طبقه‌ی رویال مجتمع مدرن الهیه در طبقه‌ی
پنجم این مرکز خرید به تازگی افتتاح شده و شامل چند بوتیک، جواهرفروشی،
کافی‌شاپ و رستوران لوکس با محیطی جذاب است.بازدیدکنندگان می‌توانند در
رستوران و کافی‌شاپ این مرکز خرید استراحت کنند و غذا بخورند. همچنین
پارکینگ این مرکز خرید با ۱۷۵ جای پارک خودرو خیال بازدیدکنندگان را بابت
پیدا کردن جای پارک در منطقه‌ی جردن راحت کرده است. 

معرفی بهترین مراکز خرید در تهران 

نشانی: الهیه، بلوار آفریقای شمالی، مقابل خیابان گلنار

مرکز خرید الماس ایران

معرفی بهترین مراکز خرید در تهران 

این
مرکز خرید بزرگ در شمال شرق تهران نیز ازجمله مراکز لوکس تهران است. اگر
زیاد در بند قیمت نیستید و دنبال کالاهای لوکس و باکیفیت می‌گردید، مرکز
خرید الماس با تعداد فروشگاه‌های برندهایی که در خود جای داده، می‌تواند
انتخاب خوبی باشد. برندهایی مانند آدیداس، برشکا، مون‌بلان، بنتون، گپ،
سیسلی، منگو و فروشگاه‌های ساعت‌های لوکس و… را می‌توانید در این مرکز خرید
پیدا کنید.دور تا دور محوطه‌ی بیرونی این مرکز خرید را رستوران‌ها و
کافی‌شاپ‌ها فرا گرفته‌اند. این مرکز خرید علاوه بر رستوران و کافی‌شاپ و
سوپرمارکت بزرگ شهروند، پارکینگی هم با ظرفیت بالا دارد.

 

نشانی: بلوار ارتش (ضلع شمالی بزرگراه امام علی) مینی سیتی، خیابان نیروی زمینی، مرکز خریدایرانیان


منبع: برترینها

کوچک و سفت کردن پستان

کوچک کردن و سفت کردن پستان
دخترانی که می خواهند سینه های آنان خوش ریخت و بر آمده و سر بالا باشد می توانن از ضماد و پماد زیر استفاده کنند :
ضماد کوچک کردن پستان
گلنار فارسی ، اقاقیا ، سماق ، برگ مورد ، پوست انار ، کندر
داروها را بکوبید و نرم کنید و چند شب روی سینه ها ضماد کنید. اگر میخواهید نرم شود با سفیده تخم مرغ ممزوج و ضماد کنید و روزها از همان داروها به صورت کرم استفاده کنید :
کرم کوچک کردن پستان
همان داروها را با عرق مرزه یا آویشن یا برگ مورد یا افسنتین یا نعناع یا پونه هر کدام که مایل بودید بجوشانید تا عرق ها به نیمه برسد صاف کنید و با روغن کنجد و موم عسل روی شعله ملایم بجوشانید تا فقط روغن بماند از آتش بردارید و در حال سرد شدن مرتب بر هم زنید تا به صورت مرهم منعقد شود. هر روز روی سینه ها بمالید .
نسخه های دیگر
پوست خشخاش ۳ گرم ، شوکران ۶ گرم ، سفیداب قلع ۱۰ گرم ،گل ارمنی شسته ۱۰ گرم ،اقاقیا ۱۰ گرم، عدس ۲۰ گرم .
داروها را بکوبید و با سرکه خمیر کنید وروی سینه ها ضماد کرده و ببندید تا ۲۴ ساعت باز نکنید و هر ماه ۳ بار این کار را تکرار کنید می توانید مازو را هم به داروهای فوق بیافزایید (استفاده از مازو باعث تولید رنگ بنفش خواهد شد که پس از چند روز برطرف می گردد.)
زاج نرم را ساییده ودر روغن گاو حل کرده و ضماد کنند و هر روز تکرارکنند .
صدف سوخته ، آرد جو و سرکه باهم ضماد شوند .
اقاقیا و صمغ عربی را هرشب تا صبح ضماد کنند .
مصطکی، مازو و کندر را نرم کوبیده و با سرکه ممزوج کرده ضماد نمایند، همان دارو ها را با سرکه پخته و هنگام مصرف با سفیده تخم مرغ ضماد کنند. اگر بذر البنج را کوبیده و نرم کرده و روی سینه ها ضماد کنند و تکرار نمایند مانع بزرگ شدن پستان می شود .
خاک معمولی را با عسل ممزوج کرده و بر سینه ها ببندند. یا خاک معمولی را با تریاک و نان خیس شده و عسل قاطی کرده ضماد کنند .
منبع: مه شو

برای بزرگ کردن پستان چه کارهایی باید انجام شود؟

بزرگ کردن پستان
برای بزرگ کردن پستان دختران نسخه های زیر موثرند :

تخم جعفری ، تخم شلغم ، تخم کتان ، تخم شوید ، تخم کاسنی ، تخم کرفس ،سیاه دانه ،گل گاو زبان .

دارو هارا با هم مخلوط کرده و هر روز مانند چای دم کرده میل کنند یا آنها را کوبیده و مانند قاووت با شکر مخلوط کرده هر روز یک قاشق مربا خوری تا غذاخوری میل کنند .

سلیخه با دارچین و دار فلفل و بادیان را نرم کوبیده و در کره گاو حل کرده و ضماد نمایند .
با پیه مرغ یا گاو یا گاو میش هرشب سینه ها را مالش دهند . مالش با روغن موم نیز مفید است .

شما هم به این می اندیشید که داشتن سینه های بزرگتر، جذابیت شما را بیشتر می کند، بدانید که روش هایی وجود دارد که می توانید این ایده را عملی کنید. ولی هرگز فراموش نکنید که سایز سینه شما ناگهان از ۱ به ۵ نمی رسد! ولی حقه های زیر به شما کمک خواهد کرد تا سینه هایتان را به میزان معقولی درشت تر کنید.
۱. ورزش کردن
اغلب می گویند ورزش کردن بهترین درمان برای همه چیز است. البته این موضوع صحت دارد و ورزش موجب تقویت روحیه، وزن کم کردن، مبارزه با اضطراب و افسردگی و در کنار همه اینها موجب بزرگ شدن سینه ها می شود.
 بعضی تمرین ها هستند که سینه هایتان را درشت می کنند و باید در این مورد با مربی خود مشورت کنید. در میان بهترین تمرین هایی که برای این هدف وجود دارند، ما شنا سوئدی ضربدری با دمبل و تمرینات شبیه به آن را پیشنهاد می کنیم که به شما کمک می کنند تا عضلات سینه را تقویت کنید.
۲. نوشیدن روزانه آب پاپایا یا شیر
شیر و آب پاپایا را در رژیم غذایی روزانه خود جای دهید و مشاهده کنید که چطور به افزایش سایز سینه هایتان کمک می کند. در واقع شیر و آب پاپایا حاوی ویتامین ها و مواد معدنی هستند که به رشد سینه ها کمک می کنند. اگر نمی توانید آب پاپایا را بگیرید، خود این میوه را در سالاد میوه یا اسموتی استفاده کنید. نکته جالب اینجاست که میلک شیک موزی هم به رشد سینه ها کمک می کند.
۳. کرم های طبیعی برای سینه
درست است که این کرم ها به بزرگ شدن سینه ها کمک نمی کنند، ولی موجب تقویت آنها می شوند. مراقبت روزانه از سینه ها بسیار مهم است. توصیه ما به شما این است که فقط کرم هایی بخرید که مختص سینه هستند و فقط حاوی مواد طبیعی هستند و هر چیزی را به سینه هایتان نمالید! نکته: کرم هایی با پایه گیاهی و علفی بسیار خوب هستند.
۴. تخم کتان
 شاید دانه های کتان معجزه نکنند، ولی این دانه ها حاوی فیتواستروژن هستند، نوعی از استروژن گیاهی که به رشد سینه ها کمک می کند. ولی نکته اینجاست که نباید توقع تأثیر فوری از این دانه ها داشت.
 دانه های کتان عنصری مکمل برای بزرگ کردن سینه ها هستند؛ اگر بطور متعادلی از آنها استفاده شود، این دانه ها به تدریج به رشد بافت سینه کمک می کنند و اثرشان را خواهید دید. می توانید دانه های کتان را به صبحانه، ماست، اسموتی، سالاد و غذاهای دیگر اضافه کنید و میل نمایید.

۵. گیاهان دارویی را امتحان کنید.
درست مانند میوه ها و سبزیجات، گیاهان دارویی هم اغلب مزایا و فواید متعددی برای سلامت بدن دارند. شبدر قرمز، شیرین بیان، رازیانه، میوه نخل بادبزنی، شنبلیله، یام وحشی و ترشک میشی جزو بهترین گیاهان طبی و دارویی هستند که برای سینه ها مفیدند. برای اطلاع از فواید بیشتر این گیاهان با پزشک خود مشورت کنید و سپس از آنها استفاده نمایید.
برای بزرگ کردن پستان چه کارهایی باید انجام شود؟
منبع: مه شو

درمان ترک پستان در خانم های باردار

ترک پستان
درمان آن مانند ترک شکم خانم های باردار است. به خصوص موقع بارداری و هنگام شروع ترشح شیر بکار می رود. پماد گل ارمنی و جوشانده گل ختمی و مردار سنگ با سفیده تخم مرغ و نسخه های مشابه که قبلاً در درمان ترک شکم خانم های باردار توضیح داده شد.
شیر دهی باعث زخم شدن نوک سینه می شود. اما ترک و خونریزی از عوارض جانبی شیر دهی نمی باشد. درد این قسمت می تواند نشانه ای هشدار دهنده راجع به سلامت مادر باشد. به طور اتفاقی ممکن است بدون احساس هیچ دردی،در این بخش خون مشاهده شود. ترشحات خونی سینه در اولین هفته شیردهی ممکن است به دلیل افزایش جریان خون در پستان رخ دهد.در این زمان بافت تولید کننده شیر رشد می کند. این وضعیت بدون خطر است و بعد از چند روز بدون هیچ درمانی بر طرف می شود.
● عوامل بروز ناراحتی
مهم ترین دلیل خونریزی و ترک نوک سینه بدلیل وضعیت غلط نوزاد در حین شیردهی باشد که درد شدیدی را نیز به همراه دارد.عمل کردن به تکنیک صحیح شیردهی می تواند باعث از بین رفتن مشکل شود.بعضی مواقع تنها تصحیح کوچکی از این وضعیت می تواند دنیایی از تفاوت را خلق کند.اگر نوزاد دچار برفک دهانی است،باعث ترک نوک پستان و درد عمیق در هنگام شیردهی می شود.
برفک نوعی عفونت قارچی دهان است که در نتیجه وجود کپک در بدن و پخش غیر قابل کنترل آن بروز می کند.خونریزی و ترک سینه می تواند بدلیل خشکی شدید پوست یا ابتلا به اگزما نیز عارض شود. این اگزما ممکن است در سطح سینه و نیپل به دلیل خشکی شدید هوا،ته مانده مواد شوینده در لباس،پماد یا لوسیون،صابون حمام یا شوینده های ضد باکتری، پودر،اسپری مو،دئودرانت(ضدبو)،ادکلن و عطر نیز ظاهر شود. روش غلط در پمپ کردن (دوشیدن)پستان نیز می تواند به نوک سینه آسیب برساند.مکش شدید در نتیجه پمپ کردن پستان باعث خونریزی زیرپوستی در بعضی زنان می شود.
● روش درمان
۱) شیوه قرار گرفتن نوزاد در هنگام شیردهی را چک کنید.زیرا این مسئله مهم ترین عامل بروز مشکل است.نوزاد باید دقیقا مقابل نیپل قرار بگیرد (شکم به شکم مادر).لازم است که نیپل و هاله اطراف آن کاملا در دهان نوزاد قرار بگیرد.
۲) وضعیت نوزاد را در هر بار شیردهی عوض کنید.این کار باعث می شود که فشار لثه های نوزاد در هر بار شیردهی روی مناطق مختلف سینه و نه فقط یک نقطه وارد شود.
۳) توالی شیردهی را بیشتر و زمان آن را کوتاه تر کنید.فراموش نکنید که هر چه قدر فاصله بین شیر دهی را بیشتر کنید،نوزاد گرسنه تر شده و با شدت بیشتری شیر می خورد.
۴) بعد از هر بار شیردهی مقدار کمی از شیر را نوک سینه مالیده و اجازه دهید باقی بماند.شیر باعث ترمیم و التیام نوک سینه می شود.
۵) صابون،الکل،لوسیون،عطر ادکلن در محل نیپل سینه نمالید.حمام آب به تنهایی برای پاک کردن پستان کافی است.
۶) از داروی مسکن استفاده کنید. اگر درد نیپل سینه شدید بود،می توانید مسکن های ضعیفی مثل استامینوفن یا ایبوبروفن(۳۰ دقیقه قبل از شیردهی) استفاده کنید.
۷) در مورد ترک های عمیق و دردناک می توانید از روغن لانونین(مخصوص مادران شیرده) استفاده کنید.مقدار کمی از این پماد را روی نیپل بمالید.این ماده باعث ترمیم و التیام سریع زخم، بدون تشکیل دلمه می شود و نیازی به شستشوی سینه قبل از شیردهی نیست.اگر زخم نیپل با این روش ها التیام نیافت،بهتر است به پزشک مراجعه کنید.ممکن است باکتری به این محل رخنه کرده و باعث آماس پستان شده باشد.
درمان ترک پستان در خانم های باردار
منبع: مه شو

سوچی محور تماس اردوغان و سلمان

به گزارش سایت شبکه خبری اسکای نیوز عربی، ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان شب گذشته تماس تلفنی‌ای از جانب رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه دریافت کرد و طی آن دو طرف به بررسی روابط دوجانبه، تحولات منطقه و تلاش‌های صورت گرفته در راستای آن پرداختند.

اردوغان، پادشاه عربستان را در جریان تلاش‌ها جهت حل بحران سوریه در چارچوب نشست آستانه و نشست سه جانبه سوچی قرار داد. رئیس جمهوری ترکیه و پادشاه عربستان در جریان این گفت‌وگوی تلفنی به بررسی شماری از پرونده‌ها و در راس آن آخرین تحولات سوریه پراختند.

چهارشنبه گذشته در سوچی با حضور رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه، ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه و حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران راه‌های همکاری جهت حل و فصل درگیری‌های سوریه بررسی شد. این در حالی است که اردوغان تماسی تلفنی نیز با امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه داشت و هر دو بر تمامیت ارضی سوریه و تسلط نیافتن هیچ گروه تروریستی دیگری بر مناطق آزاد شده، تاکید کردند. اردوغان، ماکرون را در جریان “نتایج نشست سوچی” قرار داد و هر دو بر اهمیت برگزاری انتخابات عادلانه در سوریه با نظارت سازمان ملل تاکید کردند.
منبع: بهارنیوز

افزایش محبوبیت حریری بعد از استعفا

به گزارش روزنامه فرامنطقه‌ای القدس العربی، مراسم مردمی خودجوشی که در مرکز بیروت برای بازگشت سعد حریری، نخست وزیر لبنان برگزار شد، نشان داد که وی ظرف چندین روز آنچه که طی ۱۱ ماه توافق بین او و میشل عون، رئیس‌جمهوری لبنان و طی سالها غیبت در لبنان از دست داده بود، به دست آورده است.

حریری به نحوی به مرحله پس از ترور رفیق حریری پدرش در سال ۲۰۰۵ بازگشته است که در آن هنگام وارد انتخابات پارلمانی شد و پیروزی را برای گروه خود رقم زد و بحرانی که در عربستان برای وی به وجود آمد به هر نحوی به نفع او تمام شد و باعث شد که وی نسبت به جایگاه خود در نگاه مردم پیش از چندین ماه از زمان انتخابات آسوده خاطر شود.

این در حالی است که در گذشته پیش از این تحولات، نظرسنجی‌ها نشان می‌داد که محبوبیت او در میان مردم لبنان بالاخص در میان اهل تسنن کاهش یافته است. در نتیجه آنچه حریری طی دوره حکومتش محقق نساخته بود در یک مدت زمان خارق‌العاده بدون نیاز به ارائه خدمات یا صرف پول‌ به دست آورد. اگر حریری این محبوبیت را حفظ کند در صورت ورودش به انتخابات می‌تواند آرای بسیاری کسب کند.

حریری همچنین می‌تواند جلب نظر مردم در طرابلس را به دست آورد که آن را در انتخابات شهرداری از دست داده بود. وی همچنین نسبت به وضعیت خود در انتخابات در صیدا و اقلیم الخروب و بقاع غربی در رویارویی با رقبایش آسوده خاطر خواهد شد. اگر انتخابات براساس نظام حداکثری برگزار می‌شد حریری می‌توانست اکثر کرسی‌ها را به دست آورد اما قانون انتخابی جدید که بر مبنای نسبی است این امکان را به وی می‌دهد تا آرای بالایی را رقم بزند. اینجا این سوال مطرح است که آیا همچنان پیشنهاد نزدیک کردن زمان برگزاری انتخابات مطرح است تا از محبوبیت مردمی که حریری به دست آورده، استفاده شود؟
منبع: بهارنیوز

طرح سوال از وزیر اطلاعات درباره پرونده فروهر

سیدفاطمه حسینی با اعلام این خبر گفت: سوال من، خانم‌ها مافی، سیاوشی، اولادقباد و آقایان پارسایی و محمود صادقی از آقای علوی این است که چرا وزارت اطلاعات به جای رسیدگی و تعقیب و مجازات قاتل یا قاتلان مرحوم داریوش فروهر و همسرش پروانه اسکندری، از دختر ایشان که برای برگزاری مراسم بزرگداشت آنها فعالیت کرده شکایت کرده است.

به گفته فاطمه حسینی در شرح این سوال آمده است: «بنا بر شواهد و دلایل موجود آقای داریوش فروهر و همسرش در تاریخ اول آذر ۷۷ توسط بعضی از ماموران وزارت اطلاعات به طرز فجیعی در منزل ایشان به قتل رسید. این عمل که آشکارا و خلاف موازین شرعی، قانونی، انسانی و اخلاقی بود و همان زمان صریحا مورد مذمت و تقبیح رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفت آسیب زیادی را به وجهه نظام جمهوری اسلامی ایران در مجامع بین‌المللی وارد کرد. رهبر انقلاب در خطبه‌های نماز جمعه مورخ ۱۸ دی ۷۷ فرمودند مرحوم فروهر قبل از انقلاب دوست ما بود، اول انقلاب همکار ما بود، بعد از پدید آمدن فتنه‌های سال ۶۰ دشمن ما شد اما دشمن بی‌خطر و دشمن بی‌ضرر، دشمن بی‌خطری بود، انصافا آدم نانجیبی هم نبود، حالا شما فکر می‌کنید کسی که مثل فروهر را می‌کشد آیا این فرد می‌تواند دوست نظام باشد؟

متاسفانه وزارت اطلاعات و بعضی از مراجع امنیتی دیگر که باید حافظ امنیت و آزادی‌های مشروع شهروندان باشند طی سال‌های گذشته نه تنها در کشف و تعقیب رسیدگی و برخورد با آن جنایت دهشتناک که قلم از بیان آن شرم دارد کوتاهی کرده بلکه همه ساله از برگزاری مراسم یادبود برای ایشان جلوگیری کرده است.

البته امسال خوشبختانه اجازه برگزاری مراسم را داده‌اند ولی بنابر اظهار خانم پرستو فروهر فرزند ایشان، سه روز پس از سالگرد آنها وزارت اطلاعات از او شکایت کرده و پرونده‌ای برای رسیدگی به اتهامات مطروحه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تشکیل داده‌اند. اکنون سوال از وزیر محترم اطلاعات این است که اولا وزارت اطلاعات تاکنون چه اقدامی برای شناسایی، تعقیب و مجازات عامران و مباشران آن جنایت فجیع انجام داده است و ثانیا چرا به جای دلجویی از بازماندگان همه ساله برای بازماندگان ایشان مزاحمت ایجاد می‌کند و چرا پس از برگزاری مراسم از دختر ایشان در دادگاه انقلاب شکایت کرده است؟»
منبع: بهارنیوز

درمان دردها و بیماری ها با فشار دادن این نقاط در کف دست

نقاط حساس کف دست درمان بیماری با فشار دادن کف دست تسکین درد با فشار دادن نقاط کف دست تسکین درد

احتمالا شما هم جزء آن دسته از افرادی هستید که برای تسکین دردها از مسکن ها استفاده می کنند. حتما برایتان جالب است اگر بشنوید با فشار دادن نقاط خاصی در کف دست می توان دردهای بدن را تسکین داد و برخی بیماری ها و مشکلات را درمان کرد.

تنها با فشار دادن این نقاط در کف دست‌تان بدون آن که به پزشک مراجعه کنید، بسیاری از دردها و بیماری‌های شما درمان می‌شوند و معجزه آن شما را حیرت زده می‌کند. به این منظور کافی است این نقاط خاص را برای ۵ ثانیه به آهستگی فشار داده و نفس عمیق بکشید تا معجزه این کار را ببینید.

نقطه ۱ : پایین انگشت شست

سرفه، ناراحتی های تنفسی و عملکرد تیروئید با فشار دادن این نقطه بهبود پیدا می کند.

نقطه ۲ : انگشت شست

فشار نقطه ای روی انگشت شست می تواند افسردگی، اضطراب را درمان کرده و عملکرد طحال و معده را تنظیم کند. همچنین اگر گرفتار دل درد، سردرد، مشکلات پوستی یا استرس هستید ،کافی است این نقطه را روی انگشت شست خود فشار دهید.

نقطه ۳ : انگشت سبابه

این نقطه روی انگشت سبابه می تواند در رفع مشکلات کلیه ها و مثانه کمک کند. از این گذشته اگر احساس ترس، گیجی یا ناامیدی دارید، این نقطه می تواند به مدیریت احساسات شما در این زمان کمک کند. همچنین عضلات و دردهای پشت، سوزش سردل و درد دندان نیز با این روش تسکین پیدا می کنند.

نقطه ۴ : انگشت وسط

نقطه روی این انگشت در تنظیم کبد و کیسه صفرا کمک می کند. همچنین در بهبود گردش خون، بینایی، تسکین میگرن و درد ماهانه خانم ها بسیار موثر است.

نقطه ۵ : انگشت حلقه

شما می توانید عملکرد ریه و روده بزرگ خود را با فشار دادن این نقطه بهبود ببخشید.

همچنین اگر شما گرفتار مشکلات گوارشی، تنفسی و یا بیماری های پوستی هستید، با فشار دادن این نقطه می توانید به کاهش مشکلات خود کمک کنید.

نقطه ۶ : انگشت کوچک

این نقطه بر روی انگشت کوچک در تنظیم عملکرد روده کوچک و قلب موثر است. همچنین اگر شما احساس نگرانی، نا امنی، یا عصبی بودن می کنید، می توانید با فشار دادن این نقطه، به افزایش اعتماد به نفس خود کمک کنید.

نقطه a:

در قسمت خارجی کف دست

فشار این نقطه می تواند به تنظیم سطح قند خون و رفع مشکلات آپاندیس کمک کند.

نقطه b:

در مرکز کف دست

فشار دادن این نقطه می تواند در کاهش مشکلات گوارشی و یا درد شکم موثر باشد.

نقطه c:

در بخش گوشتی کف دست

این نقطه با عملکرد غدد درون ریز و قلب مرتبط است.

منبع: مشرق نیوز

#تسکین درد#تسکین درد با فشار دادن نقاط کف دست#درمان بیماری با فشار دادن کف دست#نقاط حساس کف دست

ارسال شده در ۵ آذر ۱۳۹۶ توسط خانم انیسی با موضوع پزشکی


منبع: دکتر سلام

مشارکت ۳۷۰ میلیارد ریالی نیکوکاران آپ از ابتدای سال ۹۶

مشارکت 370 ميليارد ريالي نيکوکاران آپ از ابتدای سال 96

پول‌نیوز – از ابتدای سال ۹۶ تا پایان آبان ماه مردم نیکوکار کشورمان مبلغ ۳۷۰ میلیارد ریال کمک‌های نقدی خود را از طریق اپلیکیشن آپ و کد دستوری #۷۳۳* به‌صورت مستقیم به حساب بیش از ۲۰ موسسه، سازمان و نهاد خیریه واریز کردند.

​به گزارش گروه ارتباطات پول‌نیوز، آسان پرداخت پرشین در راستای مسئولیت اجتماعی خود با هدف ترویج فرهنگ نوع دوستی و کمک به نیازمندان، با ایجاد بخش نیکوکاری در اپلیکیشن آپ و امکان واریز مستقیم وجه نقد به حساب موسسه‌ها، سازمان‌ها و نهادهای خیریه از جمله؛ محک، کمیته امداد، سازمان بهزیستی، خیریه مهرآفرین، بهنام دهش‌پور و… فراهم کرده است. از ابتدای سال جاری تاکنون نیز نیکوکاران و خیران سراسر کشور با استفاده از این امکان بیشترین میزان کمک‌های خود را به ترتیب به حساب سازمان زندان‌ها، محک، کمیته امداد و بهزیستی واریز کرده‌اند.

همچنین پس از زمین لرزه غرب کشور که منجر به خسارت شدیدی در این منطقه شد، آپ با ایجاد بستر و زیرساخت­های پرداخت الکترونیک در بخش نیکوکاری اپلیکیشن آپ و کد دستوری #۵۱۵۱*۷۳۳* زمینه کمک عموم مردم به جمعیت هلال احمر را به‌صورت مستقیم فراهم کرد و تاکنون بیش از ۳۰ میلیارد ریال به حساب هلال احمر جهت کمک به زلزله‌زدگان غرب کشور از این طریق واریز شده است.


منبع: پول نیوز

اس‌اندپی رتبه اعتباری آفریقای جنوبی را یک درجه کاهش داد

اس‌اندپی رتبه اعتباری آفریقای جنوبی را یک درجه کاهش دادپول‌نیوز – موسسه رتبه‌دهی اس‌اندپی، با اشاره به ضعیف شدن چشم‌انداز اقتصادی و مالی آفریقای جنوبی، رتبه اعتباری این کشور را از بی‌بی مثبت به بی‌بی تقلیل داد.
سازمان رتبه‌دهی جهانی اس‌اندپی، با اشاره به ضعیف شدن چشم‌انداز اقتصادی و مالی آفریقای جنوبی، رتبه اعتباری این کشور را از بی‌بی مثبت به بی‌بی تقلیل داد.

اس‌اندپی رتبه اعتباری صندوق ذخیره بلندمدت ارز خارجی آفریقای جنوبی را یک درجه کاهش داد و رتبه اعتباری صندوق ذخیره کوتاه‌مدت ارز خارجی این کشور را در همان درجه «بی» تایید کرد.

این آژانس رتبه‌دهی اعلام کرد: اقتصاد آفریقای جنوبی با رکود مواجه شده است و رقابتی بودن خارجی آن از بین رفت است.

اس‌اندپی اعلام کرد: این به این علت است که تصمیم‌گیری‌های اقتصادی سال‌های اخیر این کشور به جای این که به رشد اقتصادی آن توجه کند، به طور گسترده بر توزیع درآمد ملی این کشور تمرکز داشته است.

هم چشم‌انداز ارز خارجی و هم چشم‌انداز ارز داخلی این کشور پایدار توصیف شده است.


منبع: پول نیوز

مسجد سردار ارومیه، بنایی از عهد قاجار در ایران (+عکس)

مسجد سردار ارومیه که نام دیگر آن مسجد ساعتلو است از بناهای تاریخی دوره قاجار است که در خیابان امام خمینی ارومیه و امتداد راسته غلام خان قرار دارد.

پول‌نیوز -مسجد سردار از بناهای عهد قاجار است که در شهر ارومیه قرار دارد. این مسجد از دو شبستان بزرگ و کوچک ساخته شده است که بعدها مورد مرمت قرار گرفته است. به علت قرار گرفتن ساعت در سر در آن، این بنا به مسجد ساعت (ساعتلو) نیز مشهور است.

مسجد سردار ارومیه، بنایی از عهد قاجار در ایران (+عکس)

مسجد سردار ارومیه که نام دیگر آن مسجد ساعتلو است از بناهای تاریخی دوره قاجار است که در خیابان امام خمینی ارومیه و امتداد راسته غلام خان قرار دارد. این بنا توسط عبدالصمد خان پدر آقا محمد جد اعظم عظیم السلطنه سردار ساخته شده است.

مسجد سردار ارومیه، بنایی از عهد قاجار در ایران (+عکس)

در سال ۱۳۳۰ هجری قمری این مسجد توسط سردار ترمیم شد در سال ۱۳۳۱ هجری قمری ساعت بزرگی را در سر در آن نصب کرد. به همین خاطر این بنا به مسجد ساعت یا ساعتلو نیز معروف است.

مسجد سردار ارومیه، بنایی از عهد قاجار در ایران (+عکس)

معماری مسجد

این بنا از دو بخش شبستان بزرگ و شبستان کوچک تشکیل شده که این دو شبستان از هم مجزا هستند:

شبستان بزرگ: شبستان بزرگ مستطیل شکل به طول ۲۲ متر و عرض ۱۸ متر بخش اصلی و مهم مسجد را تشکیل می‌دهد. ۱۲ ستون سنگى هشت ضلعى در گوشه جنوب شرقى شبستان که از حالت مستطیل خارج شده، وجود دارد. سرستون‌های این  ستون سنگی هشت ضلعی به سبک مقرنس تراش کاری شده است و باعث زیبایی هرچه بیشتر مسجد شده است.

منبع:کجارو


منبع: پول نیوز

منطقه آزاد چابهار شریک لجستیک ازبکستان می‌شود

منطقه آزاد چابهار شریک لجستیک ازبکستان می‌شود

پول‌نیوز – در دیدار علی‌شیر سلطان‌اف، معاون نخست‌ وزیر جهموری ازبکستان و عبدالرحیم کردی، رییس هیات‌ مدیره و مدیرعامل سازمان منطقه آزاد چابهار، گسترش همکاری‌های اقتصادی به‌ویژه در حوزه حمل‌ و نقل و ترانزیت مورد تاکید قرار گرفت.

​به گزارش گروه گردشگری پول‌نیوز،  در ابتدای این دیدار که به درخواست طرف ازبک صورت گرفته بود، مدیرعامل سازمان منطقه آزاد چابهار گفت: «توسعه زیرساخت‌های منطقه آزاد و بندر چابهار به‌ عنوان یکی از مگاپروژه‌های دولت دکتر روحانی سرعت گرفته است. پروژه گازرسانی به چابهار کمتر از ۳۰ ماه دیگر به بهره‌برداری می‌رسد، اتصال به شبکه سراسری راه‌آهن با سرعت پیگیری می‌شود و ظرفیت بندر به ۸ میلیون تن افزایش یافته است.»

به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از روابط عمومی منطقه آزاد چابهار، کردی در این دیدار گفت: «طبق هدف‌گذاری‌های صورت‌گرفته، صنایع بالادستی فولاد و پتروشیمی در حال استقرار در منطقه هستند. اکنون یک کارخانه فولادی با ظرفیت ۱٫۶ میلیون تن در حال ساخت داریم و مجوزهای یک واحد دیگر که با مشارکت پوسکو کره‌جنوبی فعالیت خواهد کرد، صادر شده است.»

مدیرعامل منطقه آزاد چابهار با دعوت از سرمایه‌گذاران و تجار ازبکستان برای مشارکت در توسعه این منطقه گفت: «امروز شرکت‌هایی از اروپا، شرق آسیا و کشورهای منطقه در حوزه‌هایی مانند صنایع بالادست و پایین‌دست فولاد و پتروشیمی، شیلات، محصولات گل‌خانه‌ای، هتل و مجموعه‌های اقامتی و… فعالیت خود در منطقه آزاد چابهار را آغاز کرده‌اند که آینده درخشانی برای این منطقه رقم می‌زند.»

وی همچنین تاکید کرد: «با همه پیشرفت‌های تکنولوژیک، هنوز هزینه‌های حمل‌ونقل مواد اولیه و محصول، سهم بالایی در قیمت تمام‌شده کالاها دارند و بنابراین هر اقدامی که بتواند هزینه حمل‌ونقل را کاهش دهد، به قدرت رقابت کشور صاحب کالا در بازارهای جهانی می‌افزاید.»

کردی با اشاره به اسناد توسعه محور شرق ایران اضافه کرد: «تقریبا در همه مطالعات داخلی و خارجی صورت‌گرفته، برای چابهار ماموریت ترانزیت و بارانداز منطقه‌ای پیش‌بینی شده است چون مسیر چابهار کوتاه‌ترین و امن‌ترین مسیر برای دستیابی کشورهای آسیای میانه به آب‌های آزاد است.»

مدیرعامل سازمان منطقه آزاد چابهار با اشاره به موافقت‌نامه چابهار میان ایران، هندوستان و افغانستان گفت: «می‌توان گفت کریدور شمال-جنوب ایران تقریبا فعال شده و این فرصتی بی‌نظیر برای ازبکستان و همسایگانش است که با قیمت و زمان کمتر به آب‌های بین‌المللی دست یابند.»

کردی ضمن دعوت از مقامات جمهوری ازبکستان برای بازدید از امکانات منطقه آزاد چابهار گفت: «فرصت را مغتنم می‌شمارم و از شرکت‌های فعال در حوزه حمل‌ونقل ازبکستان برای پیوستن به کنسرسیوم لجستیک بین‌المللی که با حضور شرکت‌های خصوصی عمان، ایران و افغانستان در چابهار تشکیل شده، دعوت به عمل می‌آورم.»

معاون نخست‌وزیر جمهوری ازبکستان ضمن تشکر از مقامات جمهوری اسلامی برای زمینه‌سازی این دیدار، گفت: «در هنگام عزیمت به ایران، آقای نخست‌وزیر تاکید کردند که این سفر باید حتما نتایج روشن و دستاوردهای ملموس داشته باشد و من امیدوارم حاصل این نشست برای طرفین سودمند باشد.»

علی‌شیر سلطان‌اف ادامه داد: «یکی از بزرگ‌ترین مشکلات جمهوری ازبکستان این است که نه خود و نه همسایگانش به آب‌های آزاد دسترسی ندارند و همین مشکل، هزینه‌های حمل‌ونقل در کشور ما را به شدت افزایش داده است.»

این مقام ازبک به موقعیت بین‌المللی چابهار اشاره کرد و گفت: «همان‌طور که شما هم اشاره کردید، بررسی‌ها نشان می‌دهد مسیر چابهار یک مسیر امن و به‌صرفه است و این دیدار، با هدف زمینه‌سازی برای همکاری‌های جدی صورت گرفته و امیدواریم بتوانیم برای حل مشکل هزینه‌های گزاف حمل‌ونقل در کشورمان را حل کنیم.»

سلطان‌اف اضافه کرد: «علاقه زیادی داریم که شرکت‌های ازبکستان بتوانند از امکانات بندر و منطقه آزاد چابهار بهره‌مند شوند و این منطقه شریک ما در امور لجستیک و حمل‌ونقل باشد.»

وی گفت: «پیشنهاد می‌کنم با تعیین نمایندگانی از دو طرف، زمینه‌های همکاری و فعالیت مشترک به سرعت مشخص شود تا تفاهم‌های صورت‌گرفته در این دیدار را اجرایی کنند.»

معاون نخست‌وزیر ازبکستان با دعوت متقابل از مدیرعامل منطقه آزاد چابهار برای بازدید از دو شهر سمرقند و بخارا، برای شکل‌گیری همکاری‌های همه‌جانبه بین شرکت‌های ازبکستان و ایران ابراز امیدواری کرد. وی گفت: «امروز درباره استقرار شرکت‌های کشورم در منطقه آزاد چابهار صحبت نمی‌کنیم و منتظر می‌مانیم که پیشنهادهای کارگروه برای اقدامات مشخص مطرح شود.»

در ادامه این نشست، مدیرعامل منطقه آزاد چابهار از پیشنهاد سلطان‌اف استقبال کرد و طرفین با تعیین نمایندگانی، تصویب یک پلت‌فورم برای همکاری‌های لجستیکی را به تصویب رساندند.

گفتنی است معاون نخست‌وزیر ازبکستان و هیات همراه در سفری دو روزه به تهران، علاوه بر این دیدار، ملاقات‌هایی با وزیر نفت و معاون وزیر صنعت معدن و تجارت نیز داشت.


منبع: پول نیوز