حفظ رابطه در زندگی مشترک

همسران مراقبت از رابطه زوجین زندگی مشترک روابط زناشویی رابطه مشترک حفظ رابطه
اگر از همسرتان به دلایل کاری یا محل زندگی دور هستید باید بتوانید این دوری را مدیریت کرده و از سردشدن رابطه زناشویی تان پیشگیری کنید. حفظ رابطه زناشویی از اهمیت زیادی در استحکام و پایداری زندگی مشترک برخوردار است. راهکارهای روانشناسی ویژه ای برای این قبیل زوجین وجود دارد که در ادامه ارائه خواهیم داد با ما همراه باشید.

اگر این امکان به هر شکلی برایتان وجود دارد برنامه‌ای برای دیدار با هم بگذارید. هر از چند گاهی به هم سر بزنید تا احساس دوری آزاردهنده و تنش‌آفرین نشود.

دوری و فاصله برای بسیاری از آدم‌ها نگران کننده است. اغلب این طور به نظر می‌رسد که چنین رابطه‌ای دوام ندارد و موثر نیست. شاید دوستان و اعضای خانواده به شما بگویند این رابطه بی‌دوام است و مانع از آن شوند که به هر دلیلی تصمیم بگیرید وارد رابطه‌ای شوید که در آن مجبور به تحمل دوری باشید. با این حال ممکن است شرایط در زندگی‌ شما طوری پیش برود که مجبور باشید برای دوره‌ای از شریک زندگی‌تان دور شوید.‏

بدون شک حفظ چنین ارتباطی دشوار است. فاصله خیلی چیزها را دست‌نیافتنی می‌کند. ساده‌ترین چیزها ممکن است به یک مساله پیچیده تبدیل شود. دوری شما را در لحظاتی غمگین، تنها و افسرده می‌کند، اما این همه چیز نیست. شما به خوبی می‌دانید که این فاصله چگونه باعث می‌شود نسبت به هر چیز کوچکی قدرشناس باشید و ارزش چیزها را درک کنید.‏مهاجرت، سربازی و تحصیل و کار عمده‌ترین دلایل دوری هستند. اما کسانی که مهاجرت کرده‌اند، در حال خدمت هستند، جای دوری تحصیل یا کار می‌کنند معمولا افرادی هستند که قدر و ارزش رابطه و لحظات با هم بودن را می‌دانند چون هر چیزی که در رابطه خیلی زود عادی می‌شود برای این افراد هنوز هیجان انگیز و دلنشین است.‏

همسران مراقبت از رابطه زوجین زندگی مشترک روابط زناشویی رابطه مشترک حفظ رابطه

شما به خوبی می‌دانید گرفتن دست یکدیگر، نشستن روی یک میز، قدم زدن با هم، شنیدن صدا، بوی عطر و حضور یک فرد چقدر با ارزش و گرانقدر است.‏با این حال شما نیاز دارید حتی از دور یک رابطه را حفظ کنید. اگرچه خیلی وقت‌ها این کار سختی است اما غیر ممکن نیست. برای اینکه کمتر دچار تنش‌های ناشی از دوری و جدایی شوید راه‌های بسیاری وجود دارد. حتما این راه‌کارها برایتان مفید خواهند بود:‏

تحمیل نکنید

عاقلانه نیست اگر بخواهید به یک رابطه بچسبید تا آن را از دست ندهید. برای حفظ چنین رابطه‌ای نیاز نیست که ۱۲ ساعت در روز در تماس دائم با طرف مقابل باشید. نباید برای جبران دوری هر لحظه در فکر برقراری تماس باشید چون بالاخره یکی از شما دو نفر از چنین شیوه عشق ورزی خسته و کلافه می‌شود. یادتان باشد «کمی» برای یک رابطه کافی است. چسبیدن به رابطه فقط باعث خستگی خودتان می‌شود و عملا یک راه ناکارآمد برای نگه داشتن فردی است که از او دور هستید.‏

این یک فرصت است‏

زمانی که بی‌قرار و بی‌تاب می‌شوید یک لحظه به خودتان یادآور شوید که این یک فرصت و یک امکان برای تجربه زندگی است. این آن‌چیزی است که می‌توان در رابطه شما به عنوان یک تجربه ارزشمند تلقی شود. شاید هم بتوانید آن را فرصتی برای ارزیابی رابطه و علاقه و دلبستگی‌هایتان بدانید.‏

مدیریت انتظارات‏

خیلی خوب است اگر بتوانید انتظارات‌تان را مشخص کنید و به این پرسش پاسخ بدهید که در این دوره از رابطه چه می‌خواهید. شاید لازم باشد رابطه را قانونمند کنید تا هیچ کدام با یک رفتار یا خواسته غیرمنتظره دیگری را غافلگیر نکند. آیا شما متعهد هستید؟ آیا انتظار دارید طرف مقابل کاملا متعهد باشد؟ آیا نگران از دست دادن رابطه هستید؟ درباره این موضوعات حرف بزنید و ابهامات را از بین ببرید و بر اساس قول و قرار عمل کنید.

همسران مراقبت از رابطه زوجین زندگی مشترک روابط زناشویی رابطه مشترک حفظ رابطه

خلاق باشید

همانطور که توصیه کردیم شما نباید هر ساعت و هر دقیقه طرف مقابل را کنترل کنید. اما خوب است هر روز به اندازه همه کسانی که در کنار هم هستند با هم معاشرت کنید. صبح بخیر بگویید، حال هم را جویا شوید، اگر اتفاق ویژه و جالبی افتاده تعریف کنید، با هم یک بازی آنلاین را انجام بدهید و چیزهایی را به اشتراک بگذارید.‏

از خطر دوری کنید

اگر می‌دانید مطرح کردن یک موضوع یا انجام یک کار برای طرف مقابل خوشایند نیست از آن پرهیز کنید. زمانی که از هم دور هستید ممکن است به سادگی با هر موضوعی رنجیده شوید. یک پیام شما وقتی درست و واضح نباشد می‌تواند به بدترین شیوه تعبیر و تفسیر شود. برخی از موضوعات نیاز به مکالمه رو در رو دارند. زبان بدن، صدا و عواطف شما در القای یک موضوع موثر هستند. زمانی که از هم دور هستید برخی از این امکانات را ندارید. هرچند که به لطف برنامه‌های پیام رسان تصویری این امکان برای شما فراهم است تا صدا و تصویر خود را بفرستید اما در بعضی از موارد این کافی نیست. بالاخره روزی یکدیگر را خواهید دید و می‌توانید سر فرصت درباره این موضوعات حساس گفتگو کنید. اگر واقعا ضروری است که موضوعی را در میان بگذارید حواستان به کلماتی که انتخاب می‌کنید باشد. شاید لازم باشد لحن بسیار بسیار ملایم‌تری داشته باشید.‏

هیجان ایجاد کنید

یک رابطه عاطفی به اتفاقات هیجان انگیز و متفاوت مشترک نیاز دارد. اما همین که بدانید ساعتی از روز هر دو یک کار مشترک را انجام می‌دهید می‌تواند برایتان هیجان انگیز باشد. با هم یک فیلم را تماشا کنید، یک غذا بپزید و یک موسیقی را گوش بدهید. این کار نیاز به خلاقیت‌های فردی خودتان دارد. چیزهای دوست داشتنی مشترک را پیدا کنید و برای آن برنامه ریزی کنید. این مثل یک تسکین برای وقت‌هایی است که احساس می‌کنید از هم دور افتاده و بی‌خبر هستید.‏

وعده دیدار را عملی کنید

اگر این امکان به هر شکلی برایتان وجود دارد برنامه‌ای برای دیدار با هم بگذارید. هر از چند گاهی به هم سر بزنید تا احساس دوری آزاردهنده و تنش‌آفرین نشود. خوب است که حتی اگر فرصت کمی دارید با هم به سفر بروید و چند روز را کاملا در کنار هم بگذرانید. ملاقات‌های کوتاه به شما کمک می‌کنند تا برای روزهای جدایی توانمند شوید و انرژی‌تان را بازیابی کنید. ممکن است این کار برایتان هزینه داشته باشد اما یادتان باشد هر رابطه‌ای نیاز به چنین هزینه‌هایی دارد.‏

همسران مراقبت از رابطه زوجین زندگی مشترک روابط زناشویی رابطه مشترک حفظ رابطه

از تنهایی لذت ببرید

دوری زمانی سخت‌تر می‌شود که شما نتوانید از تنهایی خود و بدون شریک عاطفی‌تان لذت ببرید. این فرصتی است که چه بخواهید و چه نخواهید فراهم شده است پس سعی کنید از آن لذت ببرید. هرچیزی مزیت و عیبی دارد. به جای تمرکز بر عیب‌های دوری به مزیت‌های آن فکر کنید. اکنون این فرصتی است برای بهتر کارکردن، آموختن چیزهای بیشتر، یافتن دوست، انجام کارهایی که مدت‌هاست به تعویق افتاده‌اند، پیدا کردن یک سرگرمی تازه، ورزش کردن، رژیم گرفتن و هر چیزی که می‌تواند در تنهایی اتفاق بیفتد.‏

مثبت باشید

حفظ چنین رابطه‌ای نیاز به تزریق انرژی دارد. برای اینکه از اندوه جدایی، تنش‌های نابه جا و احساسات بد دور بمانید همواره باید چیزهای مثبت را وارد رابطه کنید. حرف‌های مثبت بزنید، امیدوار باشید و به اهداف روشن فکر کنید. هرچقدر مثبت باشید بی‌قراری‌هایتان کمتر می‌شود.‏

ضمیمه خانواده روزنامه اطلاعات


منبع: دکتر سلام

روسیه از المپیک زمستانی ۲۰۱۸ محروم شد

کمیته بین‌المللی المپیک اعلام کرد که روسیه از المپیک زمستانی پیونگ چانگ ٢٠١٨ محروم خواهد بود. پیش از این بررسی‌هایی در این زمینه در حال انجام بود.

به گزارش ایسنا به نقل از یورو اسپرت، کمیته بین‌المللی المپیک همان‌طور که وعده داده بود درباره حضور روسیه در المپیک زمستانی پیش از به پایان رسیدن سال ٢٠١٧ تصمیم‌گیری کرد.

این کمیته اعلام کرد که هیچ تیمی از کشور روسیه در این بازی‌ها حضور نخواهد داشت و ورزشکاران روس تنها به صورت مستقل می‌توانند در المپیک زمستانی ٢٠١٨ شرکت کنند.

روسیه به دلیل دوپینگ سیستماتیک در المپیک زمستانی سوچی مورد بررسی از سوی IOC قرار گرفت. پیش از این نیز دوومیدانی روسیه و پارالمپیک روسیه از سوی سازمان‌های مربوطه تعلیق شده بودند.


منبع: عصرایران

تاریخچه دیدارهای استقلال و سپاهان در لیگ برتر

خبرگزاری مهر: آبی پوشان تهران و طلایی پوشان اصفهان که در مجموع ۸ بار جام قهرمانی لیگ برتر را تصاحب کرده اند، در آخرین هفته از رقابت های نیم فصل نخست هفدهمین دوره از لیگ برتر به مصاف هم می روند. این سی و سومین تقابل دو تیم در همه ادوار لیگ برتر به حساب می آید.

در ۱۶ دوره گذشته لیگ برتر دو تیم ۳۲ بار با هم دیدار داشتند که در بازی های گذشته آبی پوشان ۱۱ و طلایی پوشان ۱۰ بار به پیروزی رسیده و ۱۱ بار هم پیکارهای دو تیم با نتیجه مساوی به پایان رسیده است. این آمار نشان از نزدیکی قوای دو تیم در یک و نیم دهه گذشته است.

هر دو تیم بیشترین پیروزی‌های خود را در دیدارهای خانگی شان به دست آورده اند. به این ترتیب که استقلال ۸ بار در شرایطی به پیروزی رسیده که میزبان بازی بوده است و سپاهانی در مقابل ۷ بار در خانه خود مقابل آبی پوشان به برتری رسیده اند. هر یک از دو تیم ۳ بار پیروزی در شرایط میهمانی و در خانه حریف را تجربه کرده اند.

شرایط تیم استقلال در گلزنی بهتر از سپاهان بوده و آنها با ۴۱ گل در مقابل ۳۸ گل سپاهان در آمار گل های زده برتری دارند. استقلالی ها ۲۶ گل از این گل ها را در دیدارهای خانگی زده و ۱۵ بار هم در اصفهان به سپاهان گل زده اند. سپاهانی ها ۱۹ بار در تهران و ۱۹ بار در اصفهان به استقلال گل زده اند.

بهترین گلزن تیم استقلال در دیدار مقابل سپاهان در لیگ برتر رضا عنایتی با ۴ گل زده است. بعد از عنایتی هم جابر انصاری، بهنام برزای، آرش برهانی، امیر حسین صادقی، علی سامره، یدالله اکبری، میثم بائو، میلاد میداودی و پیروز قربانی هر یک با ۲ گل به سپاهان در رده های بعدی قرار دارند.

پرگل ترین بازی دو تیم در تاریخ ۵ شهریور ۸۹ برگزار شد. دیداری که به میزبانی استقلال در تهران انجام شد و آبی پوشان در یک بازی پر گل موفق شدند میهمان خود را با نتیجه ۴ بر ۳ مغلوب کنند. در این بازی میلاد میداودی ۲ گل و فرهاد مجیدی یک گل برای استقلال زدند. غلامرضا عنایتی بازیکن وقت سپاهان در آن بازی یکبار دروازه خودی را به اشتباه باز کرد تا آبی پوشان ۴ بار موفق به گلزنی شده باشند. بیک زاده یک و یانوش ۲ بار در آن بازی برای سپاهان گلزنی کردند.

بهترین پیروزی استقلال مقابل سپاهان در لیگ برتر به تاریخ چهارم آبان نود و چهار باز می گردد که استقلالی ها در فولاد شهر و با هدایت پرویز مظلومی موفق شدند میزبان خود را قاطعانه با نتیجه ۳ بر صفر مغلوب کنند. در این بازی فرشید اسماعیلی، جابر انصاری و بهنام برزای برای آبی پوشان گلزنی کردند. استقلالی ها یکبار دیگر در سال ۸۱ موفق به شکست دادن سپاهان با حساب ۳ بر صفر شده بودند که البته این بازی در تهران برگزار شد.

بهترین نتیجه تیم سپاهان مقابل استقلال نیز به پیروزی ۳ بر یک این تیم در تاریخ ۹۳/۵/۲۳ باز می گردد که سپاهانی ها در آن بازی که آخرین پیروزی سپاهان مقابل استقلال تا به امروز هم هست با گل های حاج صفی، شریفی و پریرا در برابر تک گل میلاد فخرالدینی موفق به شکست دادن حریف خود با نتیجه ۳ بر یک شدند.

فراز فاطمی اولین بازیکن استقلال بود که موفق به گل زدن به تیم سپاهان در لیگ برتر شد. این گل در اولین دیدار دو تیم در تاریخ حضورشان در لیگ برتر به ثمر رسید. دیداری که در تاریخ ۸۰/۱۱/۷ و به میزبانی سپاهان انجام شد و با تک گل فراز فاطمی به سود آبی پوشان به پایان رسید. اولین گلزن تیم سپاهان به استقلال هم افشین حاجی پور بود. این بازیکن در دیداری که در تاریخ ۸۱/۸/۱۲ به میزبانی سپاهان انجام شد و با نتجیه ۳ بر ۲ به سود سپاهان به پایان رسید در دقیقه ۱۰ گلزنی کرد تا زننده اولین گل سپاهان در لیگ برتر به استقلال باشد. همین بازیکن در دقیقه ۳۲ هم گلزنی کرد تا اولین بازیکنی هم باشد که در یک بازی بیشتر از یکبار دروازه تیم مقابل را باز کرده باشد.

در تاریخ دیدارهای دو تیم در لیگ برتر ۵ بار شاهد گل به خودی بودیم که سهم سپاهان ۳ و سهم استقلال ۲ گل به خودی بود. محمد خرمگاه و علی علیزاده دو بازیکن استقلال بودند که در مقابل سپاهان به اشتباه دروازه خودی را باز کردند و جواد محققیان، مرحوم رضا حسن زاده و رضا عنایتی نیز بازیکنان سپاهان بودند که به اشتباه دروازه خودی را باز کرده‌اند.

بازیکنانی هم بوده‌اند که در این سال‌ها در مقاطع مختلف پیراهن دو تیم را بر تن کرده‌اند که شاخص ترین آنها سید مهدی رحمتی، خسرو حیدری، رضا عنایتی و هاشم بیگ زاده بودند. اما هیچ بازیکنی سابقه گل زدن به هر دو تیم را ندارد. در این میان رضا عنایتی با پیراهن هر دو تیم گلزنی کرده که البته همه گل های او به نفع استقلال بوده است. او ۴ بار با پیراهن استقلال به سپاهان گل زد و یکبار با هم با پیراهن سپاهان به اشتباه دروازه تیم خودی را باز کرد.


منبع: برترینها

طلای یک ضرب به ایرانی‌ها نرسید

ایسنا: در آخرین روز از مسابقات وزنه‌برداری قهرمانی جهان ۲۰۱۷ جدال وزنه‌برداران فوق سنگین آغاز شد تا تکلیف قهرمان این وزن هم مشخص شود.

در حرکت یک ضرب لاشا تالاخادزه (قهرمان المپیک ریو)، بهداد سلیمی و سعید علی‌حسینی با هم رقابت داشتند که در پایان عنوان نخست به تالاخادزه رسید. وی موفق به مهار وزنه ۲۲۰ کیلوگرمی شد و ضمن کسب مدال طلا ۳ کیلوگرم رکورد جهان را ارتقا بخشید

سلیمی در یک ضرب رکورد ۲۱۱ کیلوگرم را ثبت کرد و مدال نقره گرفت.

علی‌حسینی دیگر نماینده ایران با رکورد ۲۰۳ کیلوگرم مدال برنز کسب کرد که این اولین مدال جهانی علی‌حسینی در رده بزرگسالان محسوب می‌شود.

*حرکت یک ضرب

۱۰ نفر در  گروه A حضور داشتند که هفت نفر از آنها کار خود را به پایان رساندند  و سپس نوبت به وزنه زدن بهداد سلیمی، سعید علی حسینی  و لاشا تالاخادزه گرجستانی رسید تا تکلیف مدال های یک ضرب مشخص شود.

علی حسینی که بعد از هشت سال بر روی تخته مسابقات حاضر شده است،  در اولین حرکت ۲۰۳ کیلوگرم ر انداخت. او در دومین مرتبه دوباره وزنه ۲۰۳ کیلوگرم را نتوانست مهار کند تا در آستانه حذف از مسابقات قرارگیرد.

ملی پوش ایران در حرکت سوم بالاخره توانست ۲۰۳ کیلوگرم را  بالای سر ببرد و  از خطر حذف شدن فرار کند.

بهداد سلیمی هم کار خود را در یک ضرب با ۲۰۵ کیلوگرم آغاز کرد که با مهار ان توانست سه چراغ سفید از داوران دریافت کند.

لاشا تالاخادزه در اولین حرکت پشت وزنه ۲۱۰ کیلوگرم قرار گرفت که خیلی راحت وزنه را بالای سر برد.

پس از او دوباره سلیمی روی تخته آمد تا وزنه ۲۱۱ کیلوگرم را مهار کند و این وزنه را هم توانست با موفقیت بزند.

تالاخادزه در حرکت دوم خود ۲۱۵ کیلوگرم را هم به راحتی بالای سر برد تا رقابت بین این دو وزنه بردار جذاب تر شود.

سلیمی در آخرین حرکت خود پشت وزنه ۲۱۶ کیلوگرم قرار گرفت اما هنگام بلند شدن وزنه را انداخت و مدال نقره را کسب کرد و مدال طلا به تالاخادزه رسید.

تالاخادزه در سومین شانس از حرکت یک ضرب موفق به مهار وزنه ۲۲۰ کیلوگرمی شد و ضمن کسب مدال طلا ۳ کیلوگرم رکورد جهان را ارتقا بخشید

*ایرانی‌های زیادی در سالن مسابقه حاضر بودند که یک صدا سلیمی و علی حسینی را تشویق می‌کردند.

*سهراب مرادی همراه سلیمی و علی‌حسینی در سالن گرم کردن حضور داشت.


منبع: برترینها

۲۰ چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

هفته نامه صدا – وحید بهرامی، دانشجوی دکتری علوم سیاسی: انقلاب فوریه ۱۹۱۷ و کودتای اکتبر ۱۹۱۷ که منجر به تثبیت قدرت بلشویک ها و سپس تشکیل اتحادیه جماهیر شوروی شد با انعکاس های گسترده ای در قرن بیستم مواجه شد. خاورمیانه و ایران نیز از این واقعه بزرگ متاثر شدند. اگرچه در ابتدا سایه تهدیدات حکومت استعماری تزارها و خواب هایی که برای سرحدات ایران دیده بودند رفع شد و لنین قصد تداوم زیاده خواهی های خاندان رومانف را نداشت، اما پس از مرگ لنین به عنوان بنیانگذار حکومت شورایی و در جریان جنگ جهانی دوم، سیاست شوروی با به قدرت رسیدن استالین تغییر پیدا کرد و تا مرز ایجاد یک بحران سرزمینی با ایران در غائله حکومت خودمختار آذربایجان پیش رفت.

 20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

در دهه بیست شروع نفوذ فکری کمونیسم، بازتاب های گسترده ای در کشور داشت. فرقه دموکرات در طول سال های ۲۰ تا ۲۴ در آذربایجان و حزب توده در طول سال های ۲۰ تا ۲۷ و در مقطعی دیگر تا سال ۳۲ در تهران و دیگر نقاط کشور مشغول نشر اندیشه های چپ گرایانه و رویکردهای مارکسیستی خود بود. در این گزارش ما به معرفی و بررسی بیست چهره اثرگذار چپ در ایران معاصر از شهریور ۱۳۲۰ تا خرداد ۱۳۶۰ خواهیم پرداخت.

تقی ارانی

  20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

حزب توده در ابتدای فعالیت خود جزو اثرگذارترین احزاب تاریخ دوره جدید ایران بود. همواره از تقی ارانی به عنوان بنیانگذار این حزب نام برده می شود، نکته ای که امروز نمی توان چندان با اطمینان در مورد آن سخن گفت. اگرچه ارانی جزو گروه معروف ۵۳ نفر بود اما این که ایده تاسیس حزب توده متعلق به او باشد یا خیر، امری است که محل اختلاف تاریخ نگاران است. چیزی که مسجل شده است، این است که اگرچه ارانی همواره به بنیادهای نظری و سیاست های کلان کمونیسم توجه داشت اما متاثر از شناخت و دغدغه های خود به آن اصول و مبانی توجه و عمل می کرد. هر چند بی تردید می توان گفت که «فرقه جمهوری انقلابی ایران» که توسط تقی ارانی پایه گذاری شد، تحت تاثیر اندیشه کمونیسم بود. او به سن ۳۶ سالگی و به طور مرموزی در زندان رضاشاهی درگذشت.


بزرگ علوی

  20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

او عضو همان گروه پنجاه و سه نفره ای از روشنفکران سوسیالیست بود که به زندان افتادند. بزرگ علوی تاب پنجاه و سه نفر و ورق پاره های زندان را در دوران زندان خود به تحریر در آورده است. در این که علوی عقاید اشتراکی و سوسیالیستی داشته است هیچ تردیدی نباید به خود راه داد. بزرگ علوی به همراه تقی ارانی و ایرج اسکندری مجله دنیا را راه اندازی کردند و از طریق آن اندیشه های چپ را نشر و گسترش دادند. علوی در مقطعی عضو هیئت مدیره انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی و سردبیر پیام نو شد. او پس از ترور نافرجام شاه در سال ۱۳۲۷ به همراه تعداد دیگری از اعضای حزب توده به زندان افتاد و پس از آزادی دوباره مشغول فعالیت فکری و ادبی شد تا این که با وقوع کودتای ۲۸ مرداد از صحنه سیاسی ایران کناره گرفت و در آلمان مشغول نویسندگی شد. بزرگ علوی در سال ۱۳۷۵ بر اثر سکته قلبی در برلین درگذشت.


ایرج اسکندری

 20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

او که یکی از اعضای موسس حزب توده ایران بود، نخستین مترجم کاپیتال مارکس نیز بود. اسکندری در مقام دبیر اول حزب توده ایران در دهه چهل و طی چند جزوه به ترجمه جلد اول کاپیتال اهتمام می ورزد. او پس از ترور نافرجام شاه در سال ۲۷ و غیر قانونی اعلام شدن حزب توده به صورت غیر حضوری در یک دادگاه نظامی به اعدام محکوم شد و مجبور شد تا پیروزی انقلاب اسلامی در فرانسه اقامت داشته باشد. او در تبعید و از سال ۴۸ به مدت نزدیک به ده سال سمت دبیر اول حزب توده را بر عهده داشت. اما در ۲۳ دی ۱۳۵۷، در آستانه پیروزی انقلاب، اسکندری از دبیر اولی حزب برکنار شد و نورالدین کیانوری جای او را گرفت.

بعد از پیروزی انقلاب، اسکندری به ایران آمد و در مصاحبه ای از برخی مواضع حزب توده و بعضی رفتارهای گذشته آن انتقاد کرد. حزب توده به این مصاحبه اعتراض کرد و اسکندری مجبور به پس گرفتن سخنان خود شد و در نهایت تحت فشار حزب توده و به خصوص دبیر اول آن، کیانوری، مجبور به خروج از ایران شد. او در ۱۱ شهریور ۱۳۶۴ بر اثر بیماری سرطان در بیمارستان ویژه رهبران کمونیستی در جمهوری دموکراتیک آلمان شرقی درگذشت.


جعفر پیشه وری

 20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

او یکی از چهره های مشهور کمونیستی در تاریخ معاصر ایران است که چند صباحی با برپایی حکومت خودمختار آذربایجان اذهان را متوجه خود ساخت. به عبارت دیگر پیشه وری نخست وزیر حکومت خودمختار آذربایجان و موسس فرقه دموکرات آذربایجان بود. او کمیسر امور داخله جمهوری شورایی گیلان بود. پیشه وری از بنیانگذاران و عضو کمیته مرکزی حزب عدالت در باکو، از موسسین حزب کمونیست ایران در نخستین کنگره آن و دبیر مسئول تشکیلات این حزب در تهران بود. پیشه وری در باکو سردبیر روزنامه دو زبانه ترکی آذربایجانی – فارسی «حریت» بود.

همچنین سردبیر روزنامه کامونیست بود که در ۱۹۲۰ در رشت منتشر می شد. او که در پی فروپاشی فرقه دموکرات آذربایجان، به آذربایجان شوروی گریخته بود، در ۲۰ تیر ۱۳۲۶ پس از یک حادثه رانندگی در بیمارستانی در باکو درگذشت.


خلیل ملکی

 20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

او نیز همانند ارانی، علوی و اسکندری از اعضای گروه مشهور ۵۳ نفر از رهبران حزب توده بود که البته بعدها از حرب توده منشعب شد. همچنین او از افراد تشکیل دهنده جبهه ملی اول بود. او در ملی شدن نفت فعالیت داشت و در این دوران رهبری حزب نیروی سوم را بر عهده داشت که به صورت مرجع فکری بسیاری از نویسندگان و هنرمندان نظیر آل احمد و شاملو درآمد.

پیروان ملکی از سال ۱۳۲۶ خود را حزب نیروی سوم خواندند، عنوانی که ایده مارشال تیتو را تداعی می کرد که امیدوار بود راهی متمایز از نظام سرمایه داری آمریکایی و سوسیالیسم شوروی پیدا کند. در همین دوره بود که ملکی انتشار و ویرایش بخشی از نشریه ای را آغاز کرد که بیانگر عقاید و ایدئولوژی «نیروی سوم» بود. آنها معتقد بودند که به نوعی از «کمونیسم و مارکسیسم ایرانی» مستقل از کمونیسم بین الملل و با تکیه بر عناصر هویت ملی ایرانیان رسیده اند. او پس از این که در اواخر عمر به سه سال زندان محکوم شد و با وساطت رهبران سوسیالیست جهان پس از گذشت یک سال از زندان آزاد شد، در موسسه تحقیقات اجتماعی مشغول به کار شد. ملکی در سال ۱۳۴۸ بر اثر سکته قلبی درگذشت.


جلال آل احمد

 20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

آل احمد تمثل جامع و کامل چپ گرایی در تاریخ روشنفکری ایران است. او در سال ۱۳۲۳ وارد حزب توده شد و تا انشعاب حزب توده تمام مراحل تشکیلاتی به سمت بالا را پشت سر گذاشت. پس از انشعاب به همراه خلیل ملکی و افراد باقی مانده از انشعاب به حزب زحمتکشان دکتر مظفر بقایی پیوست. عضویت وی در حزب توده به مدت سه سال از بیست تا بیست و سه سالگی به طول انجامید. او در این حزب به سرعت سلسله مراتب ترقی را طی کرد و در سال ۱۳۲۵ مامور راه اندازی «ماهنامه مردم» زیر نظر احسان طبری شد. زمانی که وارد حزب توده شد، حزب توده از نداشتن افرادی که دارای سرمایه تئوری و تجربیات مبارزات مارکسیستی باشند رنج می برد. هنگامی که در ۲۲ سالگی به عضویت کمیته تهران در آمد، به مدیریت داخلی روزنامه ارگان دانشجویان «بشر» و «ماهنامه تئوریک حزب توده» منصوب شد.

با وقوع کودتای ۲۸ مرداد سیاست را رها کرد و در جرگه روشنفکران و منتقدین قرار گرفت. او مقالاتی را درباره «سوسیالیزم دهقانی اسرائیل» برای نشریه ای به نام ایرانیان نوشت و همچنین در سفری به اسرائیل در سال ۱۳۴۱ با این پدیده از نزدیک آشنا شد. او در سال ۴۸ و بر اثر زیاده روی در مصرف دخانیات درگذشت.


احمد شاملو

 20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

برخی او را یکی از دگم ترین چهره های ادبیات سیاسی و چپ گرایانه ایران می نامند که از نزدیکی به آلمان نازی تا نزدیکی به ایده های مارکسیستی را در کارنامه خود دارد. شاملو در اواخر دهه ۱۳۲۰ عضو حزب توده شد و در سفارت کشورهای سوسیالیستی نظیر مجارستان با عنوان «مشاور فرهنگی» مشغول به کار شد. او ۹ شماره از مجله «روزنه» و ۳ شماره از مجله «آهنگ صبح» را برای حزب توده منتشر کرد. شاملو پس از وقوع کودتای ۲۸ مرداد به اتهام «ارتباط با شوروی ها» یک سال را در زندان قصر ماند. زمستان ۱۳۳۲ آزاد شد و فعالیت سیاسی را کنار گذاشت اما با شعر و نقد، دستی بر آتش اجتماعیات و سیاست داشت. شاملو در سال ۱۳۷۹ در خانه اش در کرج درگذشت.


عنایت الله رضا

 20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

او نیز با دیدن شرایط کشور در شهریور ۱۳۲۰ به عضویت حزب توده در آمد و در همین ارتباط در سال ۱۳۲۴ بازداشت و سپس به کرمان تبعید و زندانی شد. اوایل سال ۱۳۲۵ پس از آزادی از زندان به دستور کمیته مرکزی حزب عازم آذربایجان شد و در اردیبهشت ۱۳۲۵ در آنجا به عنوان معاون نیروی هوایی حکومت دموکرات آذربایجان مشغول شد تا این که شب ۲۱ آذر ۱۳۲۵ دستور داده شد که به خارج بروند. در نتیجه تبریز را ترک کردند و به شوروی رفتند. از آن پس به سبب بروز اختلاف با سران فرقه دموکرات آذربایجان در مورد تاسیس فرقه در ایران و اعلام رسمی او در کنفرانس باکو مبنی بر انجام این امر به مثابه یک خیانت، از سوی سران دستگاه حاکمه جمهوری شوروی آذربایجان از جمله رئیس جمهور وقت و همچنین دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست آذربایجان به اتفاق چند نفر دیگر از فرقه دموکرات اخراج و از کار نیز برکنار شد. در نتیجه مجبور به عزیمت از شوروی به کشور چین شد. در آنجا به اتفاق چند تن دیگر بخش فارسی رادیو پکن را تاسیس کرد.

بعد از دو سال با توجه به برخی تغییرات در شوروی و برکناری سران جمهوری شوروی آذربایجان، به سبب دشواری تحصیل فرزندان شان در چین و آشنایی آنها به زبان روسی، دعوت بازگشت به شوروی را پذیرفت و در اواخر ۱۹۵۹ به مسکو بازگشت و در بخش فارسی رادیو مسکو تا سال ۱۹۶۷ به فعالیت ادامه داد.

دوران تبعید ناخواسته حدود ۲۰ سال به طول انجامید. او در این دوره تبعید نخست پس از چهار سال تحصیل در دانشکده حزب کمونیست شهر باکو موفق به اخذ مدرک لیسانس شد و پس از آن در سال ۱۳۳۵ در آزمون دکترای رشته فلسفه دولتی از رساله خود «اندیشه های کسروی» به راهنمایی پروفسور ماکاولسکی از استادان بزرگ فلسفه در اتحاد جماهیر شوروی با درجه عالی دفاع کرد. دکتر عنایت الله رضا در ۲۰ تیر ۱۳۸۹ در ۹۰ سالگی از دنیا رفت.


صمد بهرنگی

 20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

خیلی ها معتقدند که کتاب ماهی سیاه کوچولو بیش از هر مورد دیگر در عضوگیری برای سازمان چریک های فدایی خلق ایران و دیگر احزاب چپ گرا نقش داشت. او پس از مرگ نمادینش در سال ۱۳۴۷ تبدیل به اسطوره ای در عرصه روشنفکری چپ ایران شد و همواره به عنوان نمادی در تفکر چپ گرایانه و مارکسیستی از او یاد شد.


احسان طبری

 20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

او یکی از برجسته ترین نظریه پردازان مارکسیسم – لنینیسم در تاریخ معاصر ایران و عضو کمیته مرکزی حزب توده بود. مقالات زیادی از او در نشریه مردم ارگان حزب توده ایران منتشر شد. در سال ۱۳۲۵ در نخستین کنگره نویسندگان ایران شرکت کرد. در سال ۱۳۲۵ خورشیدی و در اوج سیاست های فرقه دموکرات آذربایجان و دخالت ارتش سرخ که در آن زمان در ایران مستقر بود، دولت وقت اتحاد جماهیر شوروی، کافتارادزه را برای جلب نظر دولت ایران در زمینه «انعقاد قرارداد امتیاز نفت شمال ایران» به آن کشور فرستاد. حزب توده ایران تظاهراتی را در پشتیبانی از سیاست اتحاد شوروی برگزار کرد. در چنین اوضاع و احوالی بود که احسان طبری با نوشتن مقاله ای، این موضوع را مطرح کرد که: «اگر دولت ایران برای شرکت نفت ایران و انگلیس در جنوب ایران امتیازی قائل است، به یقین درست خواهد بود که برای همسایه شمالی – شوروی – هم در شمال کشور، چنین امتیازی را در نظر بگیرد و این کار، حفظ موازنه منفی است.»

طبری از نخستین سال های دهه سی که در خارج از ایران به سر می برد، معروف ترین و برجسته ترین چهره نظری حزب توده ایران شناخته می شد. وی در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی در دادگاهی نظامی به صورت غیابی به دو بار اعدام محکوم شده بود و از ایران گریخت و در شوروی رحل اقامت افکند. پس از انقلاب اسلامی همراه با دیگر رهبران حزب توده به ایران بازگشت و به ادامه فعالیت های سیاسی به نفع حزب توده پرداخت اما با دستگیری سران حزب توده در سال ۱۳۶۲ او نیز دستگیر شد و پس از نوشتن چند کتاب انتقادی درباره مارکسیسم و شرکت در مناظره های تلویزیونی از زندان آزاد شد. طبری در سال ۱۳۶۸ درگذشت.


خسرو روزبه

 20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

او از اعضای شاخص سازمان نظامی و مخفی حزب توده و مسئول شعبه اطلاعات کل آن بود. خسرو روزبه ابتدا در سال ۱۳۲۶ برای اولین بار توسط رکن دوم ستاد ارتش دستگیر شد اما از زندان دژبانی گریخت. دادگاه ارتش غیابا او را به ۱۵ ماه زندان و اخراج از ارتش محکوم کرد. روزبه در ۱۳۲۷ مجددا دستگیر شد و دادستانی ارتش برای وی تقاضای اعدام کرد و در نهایت روزبه به ۱۵ سال زندان محکوم شد.

او در آذر ماه ۱۳۲۹ به همراه ۹ تن دیگر از رهبران حزب توده که قبلا همگی در دادگاه نظامی محاکمه شده بودند، به یاری افراد بیرون از زندان، ترتیب یک فرار جنجالی را از زندان قصر دادند. از جمله حوادث جنجالی و پر سروصدای دولت رزم آرا، فرار زندانیان توده ای از زندان قصر بود.

روزبه بعد از جریان فرار بزرگ از زندان قصر به فعالیت های خود در سازمان اطلاعات حزب توده ادامه داد. در نهایت خسرو روزبه تحت شرایطی که اکنون بر ما آشکار نیست مورد بازجویی قرار گرفت، از محاکمه او فیلمبرداری شد و به طور مخفیانه در قزل قلعه به تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۳۷ تیرباران شد.


مسعود احمدزاده هروی

  20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

او یکی از بنیانگذاران سازمان چریک های فدایی خلق بود. مسعود احمدزاده هروی به همراهی امیرپرویز پویان اولین نظریه های جنبش مبارزه مسلحانه را برای سازمانی که بعدا چریک های فدایی خلق نامیده شد ارائه کردند. اعتقاد به مبارزه مسلحانه به عنوان هم راهبرد و هم راهکار مشخصه اندیشه احمدزاده و یار هم رزمش پویان بود.

جزوه «مبارزه مسلحانه، هم استراتژی هم تاکتیک» نشان می دهد که احمد زاده جزم گرایی رایج چپ سنتی را که نوعی پیروی از احکام شوروی بود، نمی پذیرفت. احمدزاده و پویان کوشش کردند تا از اندیشه های قالبی فراتر روند و به جای حزب انقلابی، گروه پیشاهنگ را جایگزین کنند. آنان در شناخت نسبی گذار جامعه نیمه فئودال به سرمایه داری وابسته موفق شدند. افکار آنان باعث شد که جنبش چپ نو در ایران آن روزگار از اعتقاد سنتی که شوروی را مرکز سوسیالیسم دانسته و اقماری برای آن قائل می شدند عبور کند. آنان همچنین عقیده داشتند که نظریه های لنین و مائو برای توضیح درست واقعیت سرمایه داری کافی نیست. احمدزاده پس از محاکمه در دادگاه نظامی در اسفند ۵۰ تیرباران شد.


امیرپرویز پویان

 20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

نویسنده یادداشت معروف «ضرورت مبارزه مسلحانه و رد تئوری بقا»، که در سازماندهی چریک های فدایی خلق نیز نقشی اساسی بر عهده داشت. فعالیت های سیاسی مشخص پویان، از سالی که وارد دانشگاه ملی ایران شد، شکل گرفت. در این سال ها بود که به اتفاق مسعود احمدزاده و عباس مفتاحی گروهی را تشکیل داد. فعالیت های پویان در گروه که اغلب نیز مخفیانه صورت می گرفت، ترجمه متون مارکسیستی و نوشتن مقالاتی در زمینه شناخت جامعه ایران بود. پرویز پویان در مبارزه مسلحانه با رژیم شاه هیچ تردیدی نداشت و نهایتا در خرداد ۱۳۵۰ خورشیدی، هنگامی که مخفی گاه وی توسط ماموران ساواک محاصره شد، خودکشی کرد.


نورالدین کیانوری

 20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

او نیز از چهره هایی است که از ابتدای عضوگیری حزب توده در سال ۱۳۲۰ به عضویت این حزب در آمد. کیانوری چند سال بعد رهبری شاخه جوانان حزب را بر عهده گرفت و در جریان وقایع مربوط به ملی شدن صنعت نفت از طرفداران نهضت ملی مصدق بود. او با فروپاشی سازمان نظامی حزب توده به همراه بسیاری از رهبران دیگر توده در سال ۱۳۳۴ نخست به اتحاد شوروی و سپس در ۱۳۳۶ به جمهوری دموکراتیک آلمان مهاجرت کرد.

کیانوری در سال ۱۳۵۷ به عنوان دبیر اول حزب توده ایران جای اسکندری را گرفت و در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۸ به ایران بازگشت. تعداد اندکی از گردانندگان حزب در برلین شرقی که مقر حزب توده در تبعید بود باقی ماندند و دفتر این حزب را در اروپا فعال نگه داشتند. کیانوری با این که سیاست جدید حزب توده را در جهت پشتیبانی از انقلاب تعریف کرده بود، به جاسوسی به نفع شوروی اقدام کرد و در سال ۶۱ بازداشت شد. کیانوری اگرچه اعدام نشد تا پایان عمرش و تا سال ۱۳۷۸ تحت نظر وزارت اطلاعات بود.


غلامحسین ساعدی

 20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

او در سال ۱۳۴۰ با مرحوم آل احمد آشنا شد و تحت تاثیر تفکرات او قرار گرفت و به نوشته های خود رنگ و بوی سیاسی داد.در دوره دانشجویی جذب شعارهای مارکسیستی شد، در جریان ملی کردن صنعت نفت به عضویت حزب توده در آمد و به مطالعه متون مارکسیستی روی آورد. در سال ۱۳۳۲ به اتهام عضویت در حزب توده دستگیر و مورد بازجویی قرار گرفت. او پس از ۳، ۴ روز آزاد شد. ساعدی در توصیف شرایط آن سال ها و دلایل رو کردن به نویسندگی در چارچوب حزب توده معتقد بود که برای احراز هویت در یک گروه یا حزب باید خودی نشان می داد. ساعدی چندین بار به خاطر نمایشنامه ها و مواضعش دستگیر و زندانی شد و در جریان این بازداشت ها به شدت توسط ساواک مورد شکنجه جسمی و روحی قرار گرفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حمایت از گروهک های چپ فعال شد و نهایتا در سال ۶۱ به پاریس رفت و سه سال بعد در اثر مصرف زیاد الکل درگذشت.


امیرحسین آریانپور

  20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

او از معدود اساتید دانشگاهی بود که نه تنها به طور رسمی مرام کمونیسم را پذیرفته بود، بلکه اجازه یافته بود تا در دانشگاه تهران تدریس کند. آریانپور در جامعه شناسی دیدگاهی ماتریالیستی داشت و در کلاس های خود در مورد مسائل زیادی با برخورداری از آزادی تعجب آوری صحبت می کرد. آریانپور که در جوانی از اعضای حزب توده نیز به شمار می رفت، تا سال ۱۳۸۰ که درگذشت در تهران زندگی می کرد و هیچ گاه ایران را ترک نکرد.


بیژن جزنی

 20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

او را می توان مشهورترین چهره چپ در دهه ۵۰ دانست که سرنوشتی تراژیک داشت. جزنی پس از کودتای ۲۸ مرداد چند بار به خاطر فعالیت های سیاسی دستگیر و زندانی شد. چند ماهی از کودتا نگذشته بود که بیژن بازداشت شد. با وجود به دست آمدن مدارکی مبنی بر فعالیت های وی به علت صغر سن و به هم ریختگی دستگاه های نظامی و بالاخره نفوذ افسران توده ای در دادرسی ارتش، پس از چند هفته آزاد شد.

چند ماه بعد یعنی در اردیبهشت ماه ۱۳۳۳ مجددا بازداشت شد. در پاییز ۱۳۳۳ بار دیگر بازداشت و به ۶ ماه زندان محکوم شد. در بهار ۱۳۳۴ آزاد و فعالیت های خود را پی گرفت. جزنی در فاصله سال های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ بارها طعم زندان را چشید. آخرین باری که او در رابطه با فعالیت های دانشجویی بازداشت شد، سال ۱۳۴۴ است. در دادگاه نظامی همراه با اعضای کمیته دانشگاه تهران که دیگر از جبهه ملی جدا شده بود به ۹ ماه زندان محکوم شد.

در سال ۱۳۴۲ با عنوان شاگرد اول رشته فلسفه فارغ التحصیل شد؛ در فروردین ماه ۱۳۴۲ با توجه به اتخاذ خط مشی جدیدی که گروه به آن رسیده بود، گروه به عنوان یک سازمان سیاسی – نظامی فعالیت اش وارد فاز نوینی شد. با به هم پیوستن دو گروه «بیژن جزنی و حسن ضیاظریفی» و «مسعود احمدزاده و امیر پرویز پویان»، سازمان چریک های فدایی خلق ایران شکل گرفت و با حمله به پاسگاه سیاهکل در ۱۹ بهمن ۱۳۴۹ مبارزه مسلحانه علیه رژیم شاه را آغاز کردند. نهایتا جزنی در روز ۳۰ فروردین ۱۳۵۴ به همراه ۸ نفر دیگر از فعالان سیاسی چپ گرا تیرباران شد.


مصطفی شعاعیان

 20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

او همواره به عنوان چریکی روشنفکر شناخته می شود. در ابتدای دهه پنجاه، او با کمک چند تن از همفکرانش گروه «جبهه دموکراتیک خلق» را سازمان داد. او با نام مستعار «رفیق سرخ» به عنوان تنها چپ مستقل دهه ۴۰ شناخته می شود. شعاعیان با تشکیل یک گروه مسلحانه در سال ۱۳۵۰ ناگزیر به ترک تدریس و ورود به زندگی مخفی شد. در سال ۱۳۵۱ با فاش شدن طرح عملیاتی ذوب آهن اصفهان فراری شد. در همین سال با گروه نادر شایگان شام اسبی آشنا شد. نادر شایگان که پیش از آن با لنینیسم برخورد انتقادی کرده و آن را مردود دانسته بود، پس از مطالعه و پذیرش خطوط نظری کتاب انقلاب با گروه او مشترکا «جبهه دموکراتیک خلق» را تشکیل داد که نامی درون سازمانی بود. اما این همکاری سرانجامی نداشت و رویکردهای دموکرات منشانه او نمی توانست رویکردهای استالینیستی چپ های دیگر را بپذیرد. شعاعیان در یک نبرد خیابانی در سال ۱۳۵۴ مجبور به خودکشی شد.


حمید اشرف

 20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

او نه تنها از رهبران سازمان چریک های فدایی خلق ایران بود، بلکه مهارت فوق العاده ای در مبارزه مسلحانه داشت و به همین خاطر از وی به عنوان برجسته ترین کادر عملیاتی و تشکیلاتی چریک های فدایی خلق یاد می شود. سازمان چریک های فدایی در اردیبهشت ۱۳۵۵ ضربات شدیدی را متحمل شد. حدود ۴۰ چریک شهری کشته شدند و خانه های تیمی زیادی در شهرهای ایران مورد حمله ساواک قرار گرفتند؛ با این وجود حمید اشرف، به عنوان رهبر سازمان توانسته بود از چند درگیری و محاصره بگریزد. پس از کشته شدن حمید اشرف ساختار منسجم سازمان چریک های فدایی به شدت ضربه خورد.


علی شریعتی

 20 چهره سرشناس چپ در ایران معاصر

اسلام چپ در تاریخ اندیشه ایران معاصر دارای سنتی است که بدون نام علی شریعتی قالب تهی می کند. روشنفکری بسیار مشهور و سخنرانی بسیار توانا که ایده های مارکسیستی را در جهت تبیین تاریخ اسلام و همچنین نقد جامعه ایران در دهه چهل و پنجاه خورشیدی به کار گرفت و از مقبولیتی فراگیر میان جوانان و دانشجویان برخوردار شد. در عین حال شریعتی با مصادره مفاهیم کهن اسلامی و شیعی و استخدام آنها در میدان جاذبه ای که سرشار از معانی مارکسیستی است، یکی از بزرگ ترین تدوین کنندگان ایدئولوژی در تاریخ اندیشه ایران معاصر به حساب می آید.

مهم ترین کارکرد این ایدئولوژی التقاط میان عقیده مارکسیستی و دیانت اسلامی است که مورد انتقاد نمایندگانی از اسلام فقاهتی نظیر مرتضی مطهری و همچنین نظریه پردازان اسلام سنتی نظیر حسین نصر قرار گرفته است. طرح و بسط مارکسیسم به عنوان چارچوبی برای شناخت، تحلیل و تاریخ اسلام مهم ترین سرفصل انتقادات علیه شریعتی به عنوان تئوریسین اسلام چپ محسوب می شود. او در جریان یک مسافرت در لندن در اتاق هتل خود به طرز مشکوکی درگذشت.


منبع: برترینها

خارج کردن جرم یا واکس از درون گوش

واکس گوش نظافت گوش گوش پاک کن کاهش نسبی شنوایی رفع انسداد گوش پاکسازی چربی گوش احساس پری گوش

گاهی اوقات دچار کم شنوایی و یا احساس پری در گوش می شویم که برای رفع این حالت به سرعت سراغ گوش پاک کن می رویم. در صورتی که ممکن است با گوش پاک کن این حالت در گوش را تشدید کرده یا افزایش دهیم. برخی درمان های طب سنتی در این زمینه را در ادامه این بخش در اختیارتان قرار داده ایم با ما همراه باشید.

متخصص طب ایرانی گفت: چربی یا واکس گوش ماده‌ای است که به‌طور طبیعی در گوش تولید می‌شود که این چربی می‌تواند باعث التهاب، خارش، احساس پری گوش، سرگیجه، و حتی کاهش نسبی شنوایی شود.

واکس گوش نظافت گوش گوش پاک کن کاهش نسبی شنوایی رفع انسداد گوش پاکسازی چربی گوش احساس پری گوش

محمود قادری، متخصص طب ایرانی ، افزود: چربی یا واکس گوش چیزی نیست به جز ماده‌ای که به‌طور طبیعی در گوش تولید می‌شود، تا از گوش‌ها در مقابل باکتری‌ها و دیگر عوامل خارجی محافظت و برای گوش و مجرای آن مانند روان‌کننده عمل کند؛ هم‌چنین تولید بیش از حد این چربی می‌تواند باعث التهاب، خارش، احساس پری گوش، سرگیجه، و حتی کاهش نسبی شنوایی شود.

وی در ارتباط با برخی درمان‌های طبیعی خانگی برای پاکسازی چربی گوش افزود: به راحتی در منزل می‌توان این مشکل را حل کرد. اگر چه روش‌های مختلفی برای پاکسازی جرم گوش در بازار وجود دارد، اما باید مراقب باشید زیرا گوش عضو بسیار حساسی است. بنابراین، در حین پاکسازی جرم گوش نباید به هیچ وجه بی‌دقتی کنید.

متخصص طب ایرانی گفت: انباشته شدن چربی در عمق مجرای گوش باعث انسداد، گرفتگی و التهاب گوش می‌شود؛ هم‌چنین برای نظافت گوش وقتی گوش پاک‌کن را به داخل گوش فرو می‌برید، ممکن است چربی به عمق گوش انتقال یابد و باعث انسداد آن شود.

واکس گوش نظافت گوش گوش پاک کن کاهش نسبی شنوایی رفع انسداد گوش پاکسازی چربی گوش احساس پری گوش

وی به عنوان درمان خانگی و راه‌های ساده برای رفع انسداد گوش، استفاده از محلول آب و نمک، گیلیسرین، محلول سرکه و الکل طبی، روغن زیتون و آب گرم را مهم دانست و افزود: در تمامی این موارد چند قطره از محلول را داخل گوش بچکانید و مدتی در همین وضعیت بمانید تا محلول به درستی وارد گوش شده؛ سپس، سر را در جهت مخالف بچرخانید تا محلول از گوش خارج شود.

متخصص طب ایرانی در پایان استفاده از گوش‌بند هنگام رانندگی با موتور سیکلت و حضور در فضای باز، هم‌چنین در هنگام پرواز با هواپیما جهت جلوگیری از گرفتگی گوش مکیدن آب‌نبات و جویدن آدامس را بسیار مؤثر دانست.

فارس

#احساس پری گوش#پاکسازی چربی گوش#رفع انسداد گوش#کاهش نسبی شنوایی#گوش پاک کن#نظافت گوش#واکس گوش

ارسال شده در ۱۵ آذر ۱۳۹۶ توسط خانم فردوس فرد با موضوع گوش، حلق و بینی


منبع: دکتر سلام

مقابله با خودکشی نوجوانان

قصد خودکشی علاقه به خودکشی خودکشی در نوجوانان تمایل به خودکشی افکارخودکشی

دوره نوجوانی از پرهیجان ترین دوره های زندگی هر فرد است. در این دوران والدین باید بیشتر مراقب فرزندشان باشند و پای حرف های آن ها بنشینند و به آن ها اهمیت دهند. متاسفانه امروزه شاهد علاقه برخی نوجوانان به خودکشی هستیم. برخی از عوامل تاثیرگذار در خودکشی در دوره نوجوانی را در این بخش بررسی کرده ایم با ما همراه باشید.

وقتی با این نوع آسیب‌ها از جمله خودکشی از سوی دانش‌آموزان مواجه می‌شویم، ابتدایی‌ترین توصیه را این‌گونه می‌گوییم که باید بروی پیش روانپزشک! در حالی که اینها بیمار نیستند‌. علت بروز رفتارهایی همچون خودکشی و خودزنی، میان دانش‌آموزان نوجوان، مسایل و مشکلات و دردهایی است که در خانواده، مدرسه و جامعه دارند‌.

هوا رو به خنکی گذاشته و کمتر از یک ساعت از ظهر گذشته، جلوی در یکی از مدرسه‌های منطقه چهار تهران منتظرم تا زنگ آخر هم تمام شود‌. حدودا ۱۲:۳۰ است و صدای زنگ مدرسه از خیابان و بین این همه شلوغی و صدای بوق و ماشین شنیده می‌شود‌.

کمی بعد ابتدا صدای همهمه و بعد صدای خنده‌های بلند و جیغ و داد تا چند متر آن‌طرف‌تر هم به گوش هر رهگذری که از آنجا رد می‌شود، می‌رسد‌. دخترها با کاپشن و ژاکت‌های رنگی به سمت در صورتی مدرسه هجوم می‌آورند‌. انگار بعد از سال‌ها درهای زندان را باز کردند و هشدار دادند اگر تا پنج دقیقه دیگر مدرسه را خالی نکنید باید آرزوی بیرون رفتن را داشته باشید و همین باعث شده بچه‌ها با حداکثر توان از مدرسه بیرون بیایند‌. عده‌ای برای پیدا کردن جای بهترکه احتمالا همان چند صندلی عقب سرویس است با هم در رقابتی تنگاتنگ می‌دوند، عده‌ای دیگر با دوستشان از خنده غش و ریسه می‌روند و بعضی‌ها هم بی‌تفاوت و تنها از پیچ کوچه می‌گذرند و از جلوی چشم دور می‌شوند‌. مادرها خیلی کمتر از قبل، لااقل از زمانی که خودم در همین پایه درس می‌خواندم جلوی در منتظر بچه‌ها بودند‌.

بچه‌هایی که دیده نمی‌شوند

میان آن همه شور و شوق و خنده برای خانه رفتن، دو دختر آخرین نفراتی بودند که با بی‌حالی کوله‌پشتی‌شان را روی شانه‌های نحیف‌شان انداخته بودند و انگار هیچ عجله‌ای هم برای خانه رفتن نداشتند‌. به نزدیک در که رسیدند یکی که قد کوتاه‌تری داشت زیر لب چیزی زمزمه کرد،هر دو چند ثانیه به رو‌به‌رو خیره شدند و بعد آن یکی با خشم سرش را نزدیک گوش دوستش برد و چیزی گفت‌. انگار یک تصمیم مشترک گرفته‌اند‌. باهم سرشان را پایین انداختند و از پله‌های کوتاه مدرسه پایین آمدند‌. پشت سرم را که نگاه کردم یک پسر ۱۶،۱۷ ساله دیدم‌. پسر با سرعت از کنارم رد شد و به دخترها رسید‌. دخترها اندکی کنار دیوار ایستادند و با نگرانی اطراف را بررسی کردند‌. پسر نوجوان با دخترها صحبت کرد‌. دخترها سعی می‌کردند به هر نحوی شده از پسر فاصله بگیرند اما پسرک چند بار با دستش مانع شد که ناگهان صدای دختری که قدش بلندتر بود بالا رفت‌. چند مرد دور دخترها جمع شدند و از دور چند نوجوان پسر همسن و سال هم که مشخص بود دوستان پسر هستند از راه رسیدند و با خنده‌های کج و کوله دخترها را برانداز کردند‌. چند دقیقه بعد دو دختر از پس پسرها بر آمدند و هر کسی راه خودش را رفت‌.

از فرصتی که پیش آمده استفاده می‌کنم و خودم را به دخترها می‌رسانم‌. آنها که بیشتر از ۱۵ سال سن ندارند،با شک،درست مثل آدم‌های بزرگ نگاهم می‌کنند‌. دختر قد بلندتر که تازه از یک دعوا سربلند بیرون آمده و اعتماد به نفس در چشم‌ها و صدایش کاملا مشخص است می‌پرسد: «بفرمایید‌. امری داشتید؟» برایش توضیح می‌دهم که شاهد درگیری‌اش با آن پسر بودم‌. حرفم را قطع می‌کند و می‌گوید: «حالا بعد مامان، بابا،مدرسه،خاله،عمو و همسایه باید به اهل محل هم جواب پس بدیم؟یه موضوع شخصی بود خانوم که حل شد‌. » دوستش هم با خنده‌ای تمسخرآمیز به من نگاه می‌کند و زیر لب چیزی می‌گوید که درست متوجه نمی‌شوم اما کلمه فضول را بین حرف‌هایش می‌فهمم‌. به راهشان ادامه می‌دهند و من هم کنارشان راه می‌روم‌. به دختر قد بلندتر می‌گویم: «ولی خوب حالشو گرفتی‌. خوشم اومد‌.» دوباره نگاهم می‌کند و این بار نگاهش فرق دارد‌. بار دیگر اطمینان می‌دهم که مخالف رفتارش با پسر نیستم و حتی از اینکه جلوی یک مزاحم خیابانی ایستاده او را تحسین می‌کنم‌. از تعریفی که از شجاعتش کردم بیشتر خوشش آمد‌. اسمش را که پرسیدم بدون گارد قبلی گفت: «من فرنازم این هم مونا.» من هم اسمم را گفتم و دستم را به نشانه دوستی جلو بردم‌.

قصد خودکشی علاقه به خودکشی خودکشی در نوجوانان تمایل به خودکشی افکارخودکشی

فرناز برعکس مونا محکم دستم را فشرد و چند بار تکان داد‌. از فرناز پرسیدم حالا بگو اون کی بود؟ مزاحم بود یا دوستت؟ گفت: «الان مزاحمه ولی قبلا دوست بودیم‌. تا مدیر مدرسه یه روز ما رو دید‌. تو پارک و با لباس بیرون‌. یعنی لباس مدرسه هم نداشتیم که بگم به اون مربوطه‌. مارو دید و فرداش که اومدم مدرسه از صف منو کشید بیرون، جلوی همه و بهم گفت اون کی بود؟ گفتم دوست خانوادگیمون بوده و با اجازه مامانم رفته بودیم بیرون‌. باورش نشد که نشد‌. زنگ زد خونه و مامانم همون پشت تلفن گفته بود که نه اصلا همچین دوستی نداریم‌. از ظهر که رفتم خونه مامانم هیچی به روی من نیاورد، فکر کردم بی‌خیال شدن اما شب که بابام اومد داستان شروع شد‌.

گفت یه بار دیگه بفهمم با پسر حرف زدی یا دوست شدی نمیذارم مدرسه بری و می‌فرستمت شهرستان پیش مامان بزرگم و بعد هم شوهرت می‌دم‌. همین نه دعوا کرد و نه کتکم زد‌. ولی خیلی جدی گفت و منم ترسیدم‌. حالا آرمین دیگه از اون روز هر روز میاد دم مدرسه ولی من محلش نمیدم‌.» تمام این مدت مونا همچنان با شک نگاهم می‌کرد و چند بار هم چیزی در گوش فرناز گفت اما فرناز توجهی نمی‌کرد‌. این برای من نشانه بدی نبود؛فرناز به من اعتماد کرده بود‌.
از فرناز پرسیدم از دست مامان و بابات ناراحتی؟ جواب داد:«معلومه که ناراحتم‌. هیچ وقت اندازه سنم با من رفتار نمی‌کنن‌. همیشه مثل بچه‌ها باهام حرف می‌زنن‌. انگار نه انگار که من هم هستم‌. من هم بزرگ شدم و عقلم می‌رسد‌. انگار نیستم‌. از من نظر نمی‌خواهند، انگار اصلا من را نمی‌بینند‌. همین ماجرای این پسر که پیش آمد یکی از من نپرسید تو چرا با این پسر دوست شدی‌. خب شاید من واقعا دوستش داشتم‌. کسی از من نظر نپرسید‌. فقط تهدیدم کردند‌.» مونا هم معلوم است حرف‌های زیادی در دلش دارد و کم‌کم یخش در حال آب شدن بود.

حرف‌های فرناز را تصدیق کرد و ادامه داد:«انگار کسی چشم دیدن ما رو نداره‌. هرکاری می‌کنیم یکی از یه جا پیدا می‌شه که بگه ما اشتباه کردیم‌. اصلا اشتباه کرده باشیم چه اشکالی داره؟ هیچ کس خطا نکرده؟ همه از شکم مادرشون بزرگ و بی‌اشتباه بیرون اومدن؟ حرف هم که می‌زنیم میگن وای این بچه‌ها چرا اینجوری شدن‌. اگه به مامان من باشه که دوست هم نباید داشته باشم چون همه چی رو از دوستام یاد می‌گیرم.»‌ هر دو بلند می‌خندند‌. این‌بار توجهم را معطوف به مونا می‌کنم و می‌پرسم توقع شما از زندگی چیست؟ چرا همه می‌گویند شما نسل ناسازگاری هستید؟ این‌بار نوبت فرناز است که میان حرف‌های ما بپرد‌. چشم‌هایش از تعجب گرد شده با صدای کمی بلندتر از حد معمول می‌گوید: «ما؟ ما ناسازگاریم؟ ما چه کار داریم به بقیه؟ هرچی می‌شه میگن اینا دهه هشتادی هستن و ال و بل‌. چرا قبول نمی‌کنند دنیا عوض شده؟چون ما دوست نداریم شبیه مادر و پدرمون بشیم یعنی ما سازگار نیستیم؟ما فقط دوست داریم بیشتر دیده بشیم‌.

من دوست دارم وقتی می‌رم خونه مامانم بغلم کنه و باهام حرف بزنه‌. توقع ما اینه که یکم جدی گرفته بشیم تا جرات کنیم حرف بزنیم نه اینکه من تمام مدت تو اتاقم باشم و گوشی تو گوشم باشه یا سرم تو موبایلم باشه‌. من بقیه رو نمی‌دونم اما خودم مامان بابا کم دارم‌.» مونا بعد از سکوت فرناز ادامه می‌دهد: «مشکل من هم همینه‌. فقط یه وعده کنار هم غذا می‌خوریم و اون هم مامان و بابام هر دو خسته هستن‌. هر اتفاقی که در خانه بیفتد مامانم با من دعوا می‌کند که از صبح بیرون کار می‌کنم و شب میام خونه هم باید کار کنم‌. همیشه اینو به من میگن که برای راحتی تو داریم از جوونیمون می‌زنیم که تو توی ناز و نعمت بزرگ بشی‌. تا حرفی هم می‌زنم باید این حرفا رو بشنوم‌.»

فرناز به کارهای عجیب و غریب نوجوانان اشاره می‌کند و می‌گوید:«شما فکر می‌کنی چرا دخترها و پسرها این روزا این همه کارهای عجیب و غریب می‌کنند؟چون فقط دوست دارند دیده بشن‌. حالا شما فکر کن وقتی چند نفر این کارو انجام می‌دن و نتیجه می‌گیرن، بقیه هم درست همون کارو تکرار می‌کنن‌. مشکل دیگه بچه‌های هم سن ما اینه که برای داشتن دوستای خوب و مهم تو مدرسه باید با بقیه فرق داشته باشی یعنی باید کارهایی کنی که بقیه نمی‌کنن. اینجوری خاص میشی و همه بهت توجه می‌کنن‌. تو مدرسه ما بچه‌هایی که از خانواده‌هاشون فاصله می‌گیرن و دور میشن به عنوان بچه‌های باحال شناخته میشن و همه دوست دارن با اونا دوست باشن‌.» مونا حرف‌های فرناز را تصدیق می‌کند و می‌گوید: «دقیقا همینه چون اینا نترس هستن‌. اینکه بچه ترسو باشی اصلا بین دخترها خوب نیست‌. مثلا من برای اینکه بدون سرویس برم و بیام خون و خونریزی راه انداختم تو خونه تا بالاخره بابام رضایت داد بدون سرویس برم و بیام‌. بعد از اون با همین فرناز دوست شدم چون فرناز هم خودش میره و میاد‌. اون موقع هم که سرویسی بودم همه بهم می‌خندیدن و مسخره‌ام می‌کردن‌.» فرناز بلافاصله تاکید می‌کند: «مثلا اینکه روی مچ دست‌ها خط بندازی یعنی خیلی باحالی‌. یک بار از یکی از بچه‌ها که بعدا مدرسه اخراجش کرد پرسیدم چرا این کارو می‌کنی گفت حال میده، اگه چیزی (مواد مخدر) هم داشته باشی که روش بریزی حالش بیشتره‌. خلاصه که اون دختره از باحال‌های مدرسه محسوب می‌شد‌.»

دلم را به دریا می‌زنم و از بچه‌ها راجع به خودکشی‌هایی که این سال‌ها بین نوجوان‌ها باب شده می‌پرسم‌. اولین چیزی که به ذهن دخترها می‌رسد، خودکشی پر از حاشیه اخیر است‌؛ اتفاقی که ماه گذشته در اصفهان افتاده بود و دو دختر نوجوانی که پیش از سقوط از پل هوایی یک ویدئوی خداحافظی برای نزدیکان‌شان ضبط کرده‌اند‌. مونا می‌گوید: «ما از کجا بدونیم شرایطشون چطور بوده؟ شاید حق داشته باشن، شاید راه دیگه‌ای برای زندگی نداشتن و خودکشی، تنها راه ممکن برای خوشحال بودنشون باشه‌. من خودم یه‌بار این کارو کردم نه اینکه خودمو بکشم ولی خواستم مامان و بابامو یکم بترسونم‌. از یکی از بچه‌ها قرص برنج گرفتم و قرص رو ریختم دور تختم‌. عصر که مامانم از سرکار برگشت خودمو به خواب زدم و فکر کرد خودکشی کردم‌.» همین‌طور که مونا با هیجان به قول خودش از تنبیه خانواده‌اش تعریف می‌کرد فرناز از خنده ریسه رفته بود و مرتب با «ایول» و «دمت گرم دختر» مونا را تشویق می‌کرد‌. خلاصه داستان مونا به اینجا ختم می‌شود که مادرش با ترس به دخترعموی مونا که پزشک است، زنگ می‌زند و از او کمک می‌خواهد و کمتر از نیم‌ساعت بعد مونا و مادرش بیمارستان پیش دخترعموی مونا هستند‌.

مونا که ظاهرا فکر همه چیز را کرده تعریف می‌کند: «به دخترعمو گفتم که ببین من خودکشی نکردم و می‌خوام حال مامان و بابامو بگیرم اگه به کسی بگی و بفهمن که من خودکشی کردم، واقعا این کارو می‌کنم و او هم قول داد به کسی از این موضوع چیزی نگه و برای اینکه من از محیط خونه بیرون بیام، از مامانم اجازه گرفت تا چند روز مهمونش باشم‌. باورتون نمیشه اون روزها که من اونجا بودم چقدر بهم خوش گذشت‌. مرکز توجه بودم و بعد هم که برگشتم خونه مامان و بابام خیلی بهم توجه کردن اما بعد چند وقت باز همه چی مث قبل شد‌.» فرناز که هنوز می‌خندید گفت: «خب دیوونه باز برو قرص جور کن و این دفعه خودتو به مردن بزن تا بیشتر بهت توجه کنن.» حالا هر دو با هم می‌خندیدند‌. همین سوال را از فرناز می‌پرسم که تا به حال به خودکشی فکر کرده؟ فرناز خیلی قاطع می‌گوید نه‌. حتی بدترین اتفاق هم برام بیفته سمت کشتن خودم نمی‌رم‌. عاشق اینم که زندگی کنم‌. شاید الان یکم همه چیز برای ما سخت باشه اما یه روز من هم بزرگ می‌شم و می‌دونم خانواده به من اعتماد می‌کنن‌. از طرفی من یه خواهر کوچک‌تر دارم که وقتی به دنیا اومد به مامانم قول دادم همیشه مراقبش باشم‌.»

قصد خودکشی علاقه به خودکشی خودکشی در نوجوانان تمایل به خودکشی افکارخودکشی

دنیایی که شبیه ما نیست

قبل از تعطیلی بچه‌ها، همان موقع که نزدیک در مدرسه منتظر بودم تا زنگ آخر هم تمام شود، سر بحث را با مادر یکی از بچه‌ها باز کردم‌. او که دل خوشی از رفتار بچه‌ها در این سن و سال نداشت، فقط امیدوار بود زودتر این سال‌ها تمام شود و دخترش از آب و گل بیرون بیاید و خودش راه را از چاه بشناسد‌. «به خدا توی این دوره و زمونه بچه داشتن خیلی سخته‌. دختر داشتن که سخت‌تر‌. باید دوتا چشم و دوتا گوش دیگه قرض بگیری و مرتب مراقب باشی تا اشتباه نکنن‌. نمی‌دانم چرا این‌جوری شده‌ان مگه ما جوان نبودیم؟ من متولد سال ۵۴ هستم‌. فوق لیسانس دارم و شاغل بودم، یعنی آدم قدیمی با فکر منسوخ شده هم نیستم اما روزایی واقعا کم میارم‌. دنیای این بچه‌ها رو نمی‌فهمم‌. هر روز یه چیز جدید مد میشه و تمام دل و جان ما باید بلرزه که ‌ای وای نکنه بچه من هم با این موج جدید پیش بره‌. چند وقت پیش که بحث بازی «نهنگ آبی» شایع شده بود، خواب و زندگی نداشتم‌. هر لحظه فکر می‌‌کردم نکنه بچه من هم این بازی رو انجام دهد‌. شب خواب می‌دیدم رگش رو زده‌. تلفن بی‌موقع می‌شد صورت بی‌جونش جلوی چشمم می‌اومد‌.»

به او می‌گویم فکر نمی‌کنید تمام این کارها برای این است که توجه بیشتری نیاز دارند؟ با حالتی عصبی پاسخ می‌دهد: «توجه بیشتر یعنی چی کار کنیم؟ پدر بیچاره این بچه از صبح تا شب کار می‌کنه تا چیزی کم نداشته باشه‌. از موبایل و تبلت و لباس تا هر چیز فکر کنین بهترین برند رو داره‌. سفر خارجی و داخلی سالی چند بار داره‌. من خودم از کارم استعفا دادم که این دختر با سرویس نره چون هر چند وقت یه‌بار می‌شنویم راننده سرویس‌ها یا بچه‌ها رو اذیت کردن یا هزار تا سختی دیگه پیش اومده‌. خودم صبح با ماشین می‌برم و با ماشین میارمش، نه فقط مدرسه، هر جا که بگه می‌برمش‌. اینا یعنی توجه کردن‌. ما یه لباس می‌خواستیم باید هزار تا کار می‌کردیم تا پدر و مادر تازه رضایت بدن‌. چهار تا بچه بودیم با یه درآمد معمولی و از چیزی شکایت هم نکردیم و درس خوندیم و دانشگاه سراسری قبول شدیم ولی الان برای یه ریاضی ساده باید ساعتی ۲۵۰ هزار تومان پول بدیم که خانم یه ۱۲ بگیره و تابستون بساط نشه برای ما‌. توجه جز این چیزاست؟»

نظر مادر خشمگین که تازه سفره دلش باز شده را در مورد خودکشی دختران اصفهانی می‌پرسم، واکنشش دور از ذهن نیست‌. او هم مثل بقیه در جایگاه مادر می‌گوید: «دلم برای خانواده بچه‌ها سوخت‌. داغ خودکشی بچه سخته‌. من که مادرم می‌فهمم این درد و بی‌آبرویی چقدر سنگینه حالا فیلم هم بیرون اومد که برای دوتا پسر خودشون رو کشته‌ان‌. به این بچه‌ها چه می‌شه گفت؟ نه اینکه همه مشکلات پای بچه‌ها باشد اما خانواده هم مقصرن ولی کسی فکرش رو هم نمی‌کنه‌. اگر بخواهی همه جا دنبال بچه باشی و کنترلش کنی که هم برای استقلال خودشون بده هم اینکه هزار تا مشکل درست می‌کنن که اعتماد ندارید و این حرفا، اگر هم بخواهی آزادی در حد سنشون بدی، یه دفعه این کار رو می‌کنن‌. کی فکر می‌کرد این بچه‌ها بخوان خودکشی کنن؟ نه به قیافه دختر می‌اومد نه به این آرامشی که داشتن‌. خدا خودش به داد ما برسه با بچه‌های این نسل‌. بی‌ادب شدن و پرخاش می‌کنن‌. کاری ندارن مادر جلوشون وایساده یا پدر؛ بزرگ‌تر و کوچک‌تری هم سرشون نمی‌شه‌. فحش میدن و داد می‌زنن و ما هم اگه حرفی بزنیم محکومیم که درک نمی‌کنیم‌. واقعا نمی‌دونم باید چی کار کنیم‌.»

کمی ما را جدی بگیرید

علیرضا ۱۷ ساله، یکی از پسرهایی است که جلوی چشم ما درحال بزرگ شدن است‌. یکی از همین دهه هفتادی‌هایی که گاهی با اکراه از آنها یاد می‌کنیم و معتقدیم اینها زمین تا آسمان با ما فرق دارند‌. علیرضا هم با خانواده‌اش کم مشکل ندارد‌. او هم از بی‌توجهی پدر و مادر دل خوشی ندارد و دلگیر است از اینکه هر کسی به خودش یا همسن و سالانش توهین می‌کند‌. علیرضا از آن پسرهای خوش‌اخلاق است که درس خواندن را انتخاب کرده تا بتواند در دانشگاه رشته‌ای خوب قبول شود و ثابت کند بچه‌های این نسل هم خوب و بد دارند‌.

به ما گفتن اینا بچه نیستن گودزیلان

علیرضا که تازه از مدرسه بیرون آمده، با دقت به توضیحات من گوش می‌کند، با لبخند و آرامش می‌گوید: «می‌دونین مشکل از کجا شروع شد؟ از همون‌جا که گفتن اینها بچه نیستن که گودزیلان‌. از آن روز ما سعی کردیم گودزیلا باشیم‌. تا بیشتر همه از ما حساب ببرند‌. ما بچه‌های تنهایی هستیم که هرکاری لازم باشه می‌کنیم تا به خانواده، خودمون رو ثابت کنیم‌. بعضی‌ها با کارهای عجیب و سیگار کشیدن و تیغ‌بازی، بعضی‌ها هم مثل من خودشون رو مشغول درس خوندن کردن‌. هر کسی به شیوه خودش راهش رو پیدا می‌کنه‌. خیلی از دوستان من سراغ مواد مخدر رفتند و یک سری خوش شانس بودن که خانواده و مدرسه فهمیدند و یکسری هم حواسشون هست تا کسی بو نبرد و الان در مدرسه هستن.‌ اگر کمی ما رو جدی بگیرن شاید این موضوعات حل شه‌.»
از علیرضا پرسیدم چه چیزی باعث شد این اندازه جدی گرفته نشدن برایش مهم باشد‌. علیرضا ابتدا از توضیح دادن طفره رفت اما برایم مهم بود تا بدانم پسری که از کلیشه‌های عادی هم‌نسلانش دور مانده و شاید با خصوصیات و منطقی که دارد مورد قبول خیلی‌ها باشد چه رنجی از دیده نشدن می‌برد‌. با اصرار زیاد بالاخره توضیح داد: «سال پیش از دختری که مدرسه‌اش نزدیک خانه ماست خوشش آمد‌. تنها کسی که موقع تعطیل شدن مدرسه نه با کسی دیده بودمش نه شبیه به دخترهای دیگر بود‌. تمام تابستان با خودم کلنجار رفتم که با او حرف بزنم‌. بعد از شروع سال جدید مدت‌زمان زیادی گذشت تا توانستم با او حرف بزنم و او هم قبول کرد باهم آشنا شویم‌. تصمیم گرفتم به خانواده‌ام بگم و با اطلاع آنها با هم رفت‌وآمد داشته باشیم اما تنها چیزی که شنیدم خنده و تمسخر پدرم بود‌. هیچ‌کس به احساسات ما احترام نمی‌ذاره. بعد بارها شنیدم پدرم برای سایر اقوام و دوستان این موضوع را تعریف کرده و بعد هم خودش گفت ما تو ۳۰ سالگی از زن حرف می‌زدیم بابامون می‌زد تو گوشمون چند دور بچرخیم حالا این اومده میگه می‌خوام آشنا بشم و بعد ازدواج کنیم؛ این اتفاق را برای هر کسی که تعریف کرد آخرش با خنده گفت اینا بچه نیستن که گودزیلان‌.»

علیرضا بعد از نادیده گرفته شدن احساسش از پدرش سرخورده شد و تصمیم گرفت جوری رفتار کند که به همه ثابت شود به او هم می‌توان اعتماد کرد‌. علیرضا می‌گوید: «به فکر خودکشی هم افتادم‌. برای همین وقتی کلیپ دختران اصفهانی را دیدم سعی نکردم آنها را مقصر بدانم چون خودم هم با آنها همدرد بودم‌. اینکه عاشق کسی باشی و دلبسته‌اش شوی بعد به او نرسی سخت است‌. حالا ما هرچه شما بنامید ولی انسانیم و احساس داریم‌. خیلی ناراحت می‌شوم وقتی دوستانم کلیپ را می‌بینند و می‌خندند یا از الفاظ زشت استفاده می‌کنند‌. از نظر پسرها کارهای دخترها دیوانه بازی شده و به سیم آخر زدن‌. چند روز پیش یکی از بچه‌ها که خواهر دوقلو دارد می‌گفت به پدرم گفتم این دخترو ادب نکنی برایمان شاخ می‌شود‌. دخترها عوض شدند و این کاملا مشخص است اما همین که ما و خانواده‌ها درک‌شان نمی‌کنیم باعث می‌شود بیشتر کارهای عجیب و غریب انجام دهند‌.».

قصد خودکشی علاقه به خودکشی خودکشی در نوجوانان تمایل به خودکشی افکارخودکشی

هنجارها و خواسته‌های مورد نیاز نوجوانان را درک کنیم

*مصطفی اقلیما-آسیب‌شناس و رییس انجمن مددکاران اجتماعی

وقتی با این نوع آسیب‌ها از جمله خودکشی از سوی دانش‌آموزان مواجه می‌شویم، ابتدایی‌ترین توصیه را این‌گونه می‌گوییم که باید بروی پیش روانپزشک! در حالی که اینها بیمار نیستند‌. علت بروز رفتارهایی همچون خودکشی و خودزنی، میان دانش‌آموزان نوجوان، مسایل و مشکلات و دردهایی است که در خانواده، مدرسه و جامعه دارند‌. وقتی به آنها مراجعه به روانپزشک و روانشناس توصیه می‌شود، در واقع به آنها تلقین می‌شود که بیمارند و همین حس بیمار بودن‌شان را دریافت می‌کنند‌. در حالی که هیچ بیماری وجود ندارد و قرص‌های آرام‌بخش و‌.‌.‌. پاسخگو نیست‌.

معتقدم دلیل اصلی این رفتارها و حرف‌هایی که دانش‌آموزان در خصوص خودکشی و انگیزه‌های آن می‌گویند، برای این است که نیازهایشان برآورده نمی‌شود و می‌خواهند این‌طور مورد توجه قرار گیرند‌. مثلا قرص می‌خورند که جلب توجه کنند و قصد خودکشی هم ندارند‌. می‌خواهند با این حرکت خواسته‌های‌شان را برآورده کنند‌. البته مساله دیگر آنجاست که وقتی نوجوانی فقط از حربه قرص خوردن برای اهمیت داده شدن استفاده می‌کند، دو بار که قرص بخورد و اتفاقی برایش نیفتد، دفعه سوم دیگر او را جدی نمی‌گیرند و ممکن است بگویند فیلم بازی می‌کند، کاری با خودش نخواهد کرد‌. مشکل اصلی ما آنجاست که نوجوانان در سنین ۱۴ تا ۱۹ سالگی را درک نمی‌کنیم‌. نیازهای دوران بلوغ به خصوص دختران را درک نمی‌کنیم‌. نه پدر و مادر، نه مدرسه، توجه نمی‌کند که یک زن بزرگسال هم در دوران عادت ماهیانه خلق و خوی متفاوتی به دلیل تغییرات طبیعی هورمونی پیدا می‌کند، چه برسد به دختر نوجوانی که در سن تغییرات بلوغ هم است‌. در واقع این تغییرات هورمونی تغییرات زیادی در وضعیت آنها ایجاد می‌کند‌. بنابراین نیازهای دختران نوجوان در آن وضعیت فهمیده نمی‌شود‌.

بر همین اساس در این فضای عدم درک متقابل، چه از سوی خانواده و چه از سوی مدرسه، دائم با نوجوان درگیری و دعوا پیش می‌آید و فضای خشونت و لج‌بازی بالاتر می‌رود‌. در واقع، این گیردادن‌ها و درگیری‌های بین والدین و نوجوانان و فشار جامعه باعث بیمار شدن این افراد هم می‌شود و افرادی هم هستند که برای تنبیه والدین و یا جلب توجه اقدام به خودکشی می‌کنند، شاید هدفی هم نداشته باشند اما واقعا می‌میرند‌. از سویی دیگر باید گفت،جامعه هم هنوز خواسته‌های این قشر را درک نکرده است‌. مثلا یک دختر نوجوان دلش به صورت طبیعی در سنین ۱۵، ۱۶ سالگی می‌خواهد خود را بیاراید و زیبا کند و لباس خاص بپوشد‌. هیچ یک از این مسایل عجیب نیست و اگر این هنجارهای طبیعی درک شود، این مشکلات و درگیری‌ها بین والدین و نوجوانان پیش نمی‌آید که برای جلب توجه دست به خودزنی و خودکشی بزنند‌.

همین حالا خودکشی در بزرگسالان هم عمدتا به دلیل جلب توجه است بنابراین قابل درک است که نوجوانان هم این کار را تکرار کنند‌. توصیه من این است که با هر فردی مطابق سن او باید رفتار شود‌. با مرد ۵۰ ساله همچون یک انسان بالغ ۵۰ ساله و با نوجوان ۱۶ ساله همچون یک فرد ۱۶ ساله با نیازها و خواسته‌های خاص خودش‌. اگر مدرسه و خانواده و ساختارهای حاکمیتی با هنجارهای مورد نظر این سنین از بچه‌ها درگیر نشوند و خواسته‌های آنها از نوع پوشش و آرایش تا درخواست به معاشرت با دوستان و گردش و سفر با گروه همسالان‌شان را بپذیرند، بسیاری از این نوع خصومت‌ها که منجر به اقدام به خودکشی می‌شود را شاهد نخواهیم بود‌. با فشار به آنها فقط باعث طردشان از خانواده و مدرسه و جامعه می‌شویم که در نتیجه دست به اقدامات خطرناکی خواهند زد‌.

روزنامه جهان صنعت


منبع: دکتر سلام

روایتی متفاوت از ماجرای دهقان فداکار

دهقان فداکار درگذشت؛ اسطوره‌ای که لحظه تولدش در اذهان ایرانیان، روز ۱۶ آبان ۱۳۴۰ بود. روزنامه اطلاعات در این روز با تیتر «یک واقعه حیرت‌آور در راه‌آهن تبریز» خبر از فداکاری دهقانی داد که سه روز پیش از آن، جان مسافران قطار تبریز – تهران را نجات داده بود. این «دهقان فداکار» ریزعلی خواجوی بود که از روز نخست شاید به خاطر خطای سهوی خبرنگار اطلاعات، به اشتباه نوشته، خوانده و معروف شد. ریزعلی خواجوی در واقع «ازبرعلی حاجوی» نام داشت؛ قهرمانی که اکثر ما برای نخستین بار در کتاب فارسی سوم دبستان با او و ماجرایش مواجه شدیم؛ با تصویر جوانی برهنه بر روی ریل راه‌آهن که لباس خود را آتش زده و بر سر چوبی گرفته بود تا راننده قطار را متوجه خطر ریزش کوه کند.

دهقان فداکار درگذشت؛ اسطوره‌ای که لحظه تولدش در اذهان ایرانیان، روز ۱۶ آبان ۱۳۴۰ بود. روزنامه اطلاعات در این روز با تیتر «یک واقعه حیرت‌آور در راه‌آهن تبریز» خبر از فداکاری دهقانی داد که سه روز پیش از آن، جان مسافران قطار تبریز – تهران را نجات داده بود. این «دهقان فداکار» ریزعلی خواجوی بود که از روز نخست شاید به خاطر خطای سهوی خبرنگار اطلاعات، به اشتباه نوشته، خوانده و معروف شد. ریزعلی خواجوی در واقع «ازبرعلی حاجوی» نام داشت؛ قهرمانی که اکثر ما برای نخستین بار در کتاب فارسی سوم دبستان با او و ماجرایش مواجه شدیم؛ با تصویر جوانی برهنه بر روی ریل راه‌آهن که لباس خود را آتش زده و بر سر چوبی گرفته بود تا راننده قطار را متوجه خطر ریزش کوه کند.

روایتی متفاوت از ماجرای دهقان فداکار

داستان آن شب

روزنامه اطلاعات در گزارشی که سه روز پس از این ماجرا منتشر کرد، ماجرای ریزش کوه را این‌گونه روایت می‌کند: «در آن شب که قطار مسافربری تبریز – تهران به طرف میانه می‌رفت، هوا سخت طوفانی بود و منطقه کوهستانی قرنقو از شدت وزش باد و ریزش باران به لرزه درآمده بود و در همین لحظه بود که یک دهقان باشرف ایرانی فانوس به دست از بیابان به طرف قریه خود که به «قلاچوک» معروف است می‌رفت. قطار مسافری از تونل هجده گذشت و مسافرین آن کوچکترین اطلاعی از سرنوشتی که لحظه‌ای بعد در انتظار آنان بود نداشتند.

در این موقع دهقان فداکار که نام وی ریزعلی خواجوی است هنگام عبور از روی خط صدای غرش مهیبی شنید که از کوه مجاور «ترانشه» و تونل راه‌آهن برخاست و لحظه‌ای بعد که روی خود را برگرداند متوجه شد که کوه ریزش کرده و راه را مسدود ساخته است… دهقان مزبور فرا رسیدن لحظه عبور قطار از آن نقطه را به خاطر آورد و به سرنوشت شومی که در انتظار مسافرین قطار و همنوعان وی بود اندیشید… ابتدا به طرف تونل دوید و فتیله فانوس خود را بالا کشید و سپس برای آنکه راننده قطار کاملا از وقوع حادثه باخبر گردد… لباس خود را درآورد و با نفت چراغ دستی خود آغشته کرد و با شعله چراغ آن را آتش زد و به وسیله این فانوس مشتعل به راننده قطار مسافری اعلام خطر کرد. خوشبختانه راننده و رئیس قطار متوجه این علامت خطر شدند… راننده بلافاصله دست بر روی شیر ترمز گذاشت و رئیس قطار دستگیره ترمز خطر را باز کرد و بالاخره قطار مسافربری پس از تکان‌های شدیدی که به خود داد از حرکت بازماند.»

ازبرعلی حاجوی در گفت‌و‌گو با خبرگزاری مهر در ۱۹ آذر ۱۳۹۰ ماجرای آن شب را این‌گونه روایت می‌کند: «این واقعه به حدود ۵۰ سال پیش و زمانی که حدود ۳۱ الی ۳۲ ساله بودم و یک فرزند داشتم بازمی‌گردد… اواخر پاییز بود که یک شب باجناغم میهمان من شده بود؛ ساعت ۸ شب یکباره از زیر کرسی بلند شد و گفت که الان یادم افتاد که فردا دوستانم برای فروش گوسفندان خود به تهران می‌روند و من هم باید بروم و از من خواست که او را به ایستگاه قطار در حدود ۷ کیلومتری منزلمان برسانم.

هرچه به او اصرار کردم که هوا سرد و بارانی است، امشب را بمان، قبول نکرد. در نهایت با یک فانوس و تفنگ شکاری به راه افتادیم و او را به ایستگاه رساندم. در راه برگشت به خانه دیدم که فاصله میان دو تونل بر روی خط‌آهن به خاطر ریزش کوه مسدود شده است و یادم آمد که قطار تا چند دقیقه دیگر از ایستگاه به سمت پایین راه می‌افتد، آن هم قطاری که پُر از مسافر است.

با خودم گفتم هرچه بادا باد. راه افتادم به سمت ایستگاه، اما حدود دو کیلومتر که مانده بود متوجه شدم که قطار از ایستگاه حرکت کرده و چون وزش باد فانوسم را خاموش کرده بود، چاره‌ای ندیدم جز اینکه کُتم را درآوردم و بر سر چوب بستم و نفت فانوس را بر روی آن ریختم و با کبریتی که همراه داشتم، آن را آتش زدم و دوان‌دوان بر روی ریل قطار به راننده علامت دادم…»

دهقان فداکار برهنه نشد

آنچه تاکنون از این رویداد خوانده و شنیده‌ایم، حکایت ایستادن قطار پس از دیدن پیراهن مشتعل‌شده ریزعلی است؛ تصویری که اتفاقا در داستان دهقان فداکار نیز روایت از برهنه شدن او و آتش زدن پیراهنش دارد و در نهایت اینکه راننده قطار با دیدن شعله‌های آتش، قطار را متوقف کرد؛ روایتی که روزنامه اطلاعات نیز به همین شکل آن را بیان می‌کند.

در حالی که روایت قهرمان اصلی داستان، با آنچه تاکنون شنیده‌ایم متفاوت است. ازبرعلی حاجوی گفته آنچه در نهایت موجب توقف قطار شد نه شعله‌های آتش که صدای گلوله‌هایی بود که وی به هوا شلیک می‌کند: «وقتی دیدم که راننده متوجه نمی‌شود، با تفنگ چند گلوله که به هوا زدم قطار ایستاد…»

دهقان فداکار چهارم آذر ۱۳۹۳ در جمع دانش‌آموزان کلاس سوم دبستان امام حسن مجتبی(ع) در گوهردشت کرج، دو نکته درس «دهقان فداکار» را اشتباه دانست و گفت: «نام اصلی من ازبرعلی حاجوی است اما در کتاب درسی دبستان «ریزعلی خواجوی» ذکر شده و نکته دیگر آنکه من برهنه نشدم و تنها کت خودم را درآوردم و آتش زدم اما لباس بر تن داشتم!»

پاداش و تشویق یا کتک و توهین؟!

آنچه همه ما شنیده‌ایم این است که با توقف قطار، راننده، رئیس قطار و مسافران از ریزعلی تشکر کردند. روایت روزنامه اطلاعات نیز همین‌گونه است: «مامورین قطار پیاده شدند و در این موقع بود که تازه متوجه شدند خطر عظیمی سر راه آن‌ها قرار گرفته بود. دهقان مزبور از طرف رئیس قطار مسافری در همان محل مورد تقدیر قرار گرفت و پاداشی به وی پرداخت شد و بلافاصله این خبر به تهران رسید و از نظر اهمیت موضوع، هیات‌مدیره راه‌آهن تشکیل جلسه داد و ضمن تایید تقدیر از اقدامات دهقان مزبور و رئیس قطار و راننده مجددا پاداش قابل توجهی در حق دهقان تصویب کرد و به ناحیه شمال غرب راه‌آهن دستور داده شد که فورا مامورین به قریه قلاچوک رفته و این دهقان را پیدا کنند و تبریک و تقدیر و پاداش هیات‌مدیره راه‌آهن را به وی تسلیم کنند.»

شاید باورش سخت باشد اما واقعیت ماجرا در ساعات نخستین چیز دیگری بود؛ دهقانی که در آن شب طوفانی پاییزی قطار را به خاطر برخورد نکردن با سنگ‌های سرازیرشده از کوه، متوقف کرده بود، اتفاقا به محض توقف قطار نه تنها مورد تقدیر قرار نگرفت که کتک مفصلی از مسافران و ماموران قطار خورد: «وقتی که راننده متوجه شد و وقتی قطار کم‌کم توقف کرد، همه ماموران و مسافران از آن بیرون ریختند و اول فکر می‌کردند که من قصد سوار شدن به قطار را داشته‌ام! به همین خاطر، آن‌قدر کتکم زدند که له و لورده شدم! وقتی به آن‌ها گفتم که چه اتفاقی افتاده و صحنه را نشانشان دادم، آن وقت بود که متوجه شدند، جان حدود هزار نفر نجات پیدا کرده است و آن‌قدر به شعف آمده بودند که بازرس قطار همان شب، تمام جیب‌هایش را گشت و ۵۰ تومان به من انعام داد.»

دهقان فداکار سال‌های بعد را چگونه گذراند؟

ماجرای دهقان فداکار هرچند از سال بعد از آن به عنوان ماجرایی که درس ازخودگذشتگی می‌داد در کتاب‌های فارسی دبستان‌ گنجانده شد؛ اما تا سال ۷۰ -۶۹ هیچ کس ریزعلی خواجوی واقعی را نشناخت؛ مردی که پس از آن حادثه راهی بیمارستان شد و مجبور شد برای مخارج درمان گوسفندانش را بفروشد: «چون لباس‌هایم را درآورده و لُخت شده بودم و عرق‌ریزان بر روی ریل دویده بودم، آن شب سرما خوردم و تمام بدنم عفونت کرد و ۱۵ روز در یکی از درمانگاه‌های میانه تحت درمان بودم و بعد از آن بود که برای ادامه درمان به تبریز رفتم، اما هزینه درمانم آن‌قدر بالا بود که حتی گوسفندانم را فروختم و خلاصه در آن دو سه ماه درمان، تمام دارایی‌ام را خرج کردم.

یک سال پس از حادثه، داستان آن شب وارد کتاب‌های درسی بچه‌ها شد، اما تا سال ۶۹ یا ۷۰ هیچ کس جز اهالی روستایمان نمی‌دانست که دهقان فداکار منم تا اینکه وقتی به خاطر بیماری در یکی از بیمارستان‌های تبریز بستری شده بودم، به طور اتفاقی و البته بعد از تحقیقات، من را شناختند.»

هرچند این شناخت نیز کمک شایانی به زندگی دهقان فداکار نکرد؛ چند سال بعد خبرنگاران ریزعلی و همسرش را در حوالی کرج یافتند. دهقان فداکار به علت ابتلا به بیماری به این دلیل که فرزندانش در تهران زندگی می‌کردند مجبور شده بود خانه‌ای را که در زنجان به او هدیه داده بودند، بفروشد و خانه‌ای در حصارک کرج بخرد تا نزدیک محل زندگی فرزندانش سکونت کند: «ریزعلی خواجوی به همراه همسر پیر و ترک‌زبانش چهار سالی است که در خانه کوچکی زندگی و روزگارشان را سپری می‌کنند. زندگی‌شان ساده به اندازه یک خانه کوچک در طبقه همکف یک آپارتمان است.»

دهقان فداکار که چند سال پیش در یک اقدام خیرخواهانه دیگر ضامن یک جوان ۳۷ ساله شده بود، به دلیل فوت آن جوان و عدم همکاری خانواده‌اش همچنان اقساط وی را می‌پرداخت: «چند سال پیش ضامن یکی از جوان‌های روستایمان شدم که او فوت کرد، گویا خیلی از اقساط را هم نپرداخته بود، بعد از آن بانک شروع به کم کردن آن از حقوق من کرد، وقتی به خانواده‌اش که وضع مالی خوبی هم دارند، مراجعه کردم همسرش گفت که این وام را نمی‌پردازد و بهانه آورد و از آن به بعد ماهی ۱۰۰ هزار تومان از حقوق ۳۰۰ هزار تومانی من کم می‌شد تا اینکه این ماه (آذر ۱۳۹۰) سه برابر کم کرده‌اند و چیزی از حقوقم برای زندگی نمانده است. تا حالا نزدیک ۵ میلیون از وام را پرداخت کردیم و بیشتر از ۶ میلیون مانده است.»

مصائب زندگی تا آنجا این اسطوره کودکان چند نسل این مرز و بوم را در تنگنا قرار داد که در آذر ۹۰ در گفت‌و‌گو با خبرگزاری فارس، سخنانش را با این جمله به پایان برد: «اگر الان می‌توانستم برای گذران زندگی حتی نگهبانی هم می‌کردم، اما توان بدنی ندارم.»

ماجرای ورود به کتاب‌های درسی و حذف از آن‌ها

دهقان فداکار یک سال پس از متوقف کردن قطار، وارد کتاب‌های درسی شد. او ماجرا را این‌گونه روایت کرده است: «یک روز در خانه بودم که در را زدند و گفتند رئیس آموزش‌و‌پرورش زنجان تو را خواسته، آخر آن موقع مدارس میانه زیر نظر آن ناحیه بود. گویا ماجرا را شنیده بود، من هم رفتم و آنجا از من خواست همه واقعه را برایش تعریف کنم، وقتی توضیح دادم آن را نوشت و سال بعد معلم روستا آمد در خانه‌مان که ازبرعلی مژده بده! تو رفتی توی کتاب‌های درسی! اسمم را گذاشته بودند دهقان فداکار.»

روایت نوستالژیکی که حالا چند سالی است از کتاب‌های درسی حذف شده است و حتی گله صریح ریزعلی نیز نتوانست آن را به کتاب‌های درسی بازگرداند: «من نمی‌دانم چرا درس دهقان فداکار از کتاب‌های درسی حذف شده است؛ به جای آنکه حمایت کنند، نام و آن ماجرا را از کتب درسی برداشته‌اند. پتروس (اشاره به داستان پتروس فداکار) انگشت خود را در یک سد نگه داشته و کم مانده همه آن را طلاکوب کنند.»

حذف درس «دهقان فداکار» حالا با خاموش شدن فانوس زندگی او بر تعداد منتقدان این ماجرا افزوده است تا جایی که امام جمعه تبریز و استاندار آذربایجان ‌‌شرقی با صدور پیام تسلیت مشترک این حذف را مورد انتقاد قرار داده‌اند: «خبر درگذشت ریزعلی خواجوی، معروف به دهقان فداکار باعث تاسف و تالم گردید، هرچند داستان دهقان فداکار از کتاب درسی حذف و فانوس اسطوره چندین نسل از مردم ایران و آذربایجان که به دلیل عارضه شدید ریوی در بیمارستان امام رضا(ع) تبریز بستری بود، با لبیک به دعوت حق خاموش شد، اما همواره در خاطرات ما باقی است.»

هرچند حذف این درس در فروردین‌ماه سال جاری توسط رضوان حکیم‌زاده، معاون وقت وزیر آموزش‌و‌پرورش که برای عیادت ازبرعلی حاجوی به منزل او در روستای قهرمانلوی میانه رفته بود، تکذیب شد و او به خبرنگار صداوسیمای مرکزی آذربایجان شرقی در این باره گفت: «چنین اتفاقی نیفتاده بلکه این داستان به بخش فداکاران کتاب بخوانیم پایه سوم ابتدایی منتقل شده است.»

پس از انتشار خبر درگذشت ریزعلی خواجوی، سید محمد بطحایی وزیر آموزش‌و‌پرورش در پاسخ به انتقادهای صورت‌ گرفته در این زمینه گفت: «موضوعات کتب درسی هر چند سال یک بار تغییر می‌کند؛ درس دهقان فداکار در کتاب فارسی سوم دبستان نیز جای خود را به نمادهای دیگری داده است.»

حال باید دید این نمادهای به‌روزشده تا چه حد می‌تواند در ذهن کودکان دبستانی جای باز کند و زنده بماند، همان‌گونه که «دهقان فداکار» در ذهن سلفشان برای همیشه ضبط و ثبت شد؟

منبع: تاریخ ایرانی


منبع: فرادید

تعداد متهمان به فساد در عربستان به ۳۲۰ نفر رسید

دادستان کل عربستان سعودی اعلام کرد که ۳۲۰ نفر از سوی کمیته مبارزه با فساد احضار شده بودند.

به گزارش فارس، دادستان کل کشور عربستان سعودی اعلام کرد که تعداد افرادی که کمیته مبارزه با فساد آنها را احضار کرده،۳۲۰ نفر است.

دادستان کل عربستان افزود: بیشتر کسانی که از سوی کمیته به اتهام فساد احضار شدند، با مصالحه(تسویه حساب قبل از رسیدگی پرونده آنها) موافقت کردند.

درباره سلطنتی عربستان شنبه گذشته(چهارم نوامبر) به بهانه مبارزه با فساد مالی، دستور بازداشت ۱۱ شاهزاده و ۳۰ مقام سابق و فعلی وده‎ها نفر دیگر را صادر کرد.

دادستان کل عربستان چندی پیش اعلام کرده بود که حساب بانکی ۳۷۶ نفر از افراد بازداشت شده و یا بستگان آنان مسدود شده است.


منبع: عصرایران

پادشاه عربستان انتقال سفارت آمریکا به قدس را خطرناک خواند

ملک سلمان در خصوص انتقال سفارت آمریکا به شهر قدس گفت: این اقدامی خطرناک است.

به گزارش خبرگزاری صداوسیما به نقل از خبرگزاری رویترز، تلویزیون دولتی عربستان گزارش داد، ملک سلمان پادشاه عربستان به ترامپ اعلام کرد انتقال سفارت آمریکا به قدس اشغالی، اقدامی خطرناک است که باعث شعله ور شدن احساسات مسلمانان خواهد شد.


منبع: عصرایران

۱۶ مصدوم بر اثر زلزله در بوشهر (+اسامی)

سخنگوی اورژانس کشور از مصدومیت ۱۶ نفر بر اثر زلزله ۴٫۹ ریشتری در استان بوشهر خبر داد.

مجتبی خالدی در گفت‌وگو با ایلنا درباره آخرین جزییات زلزله بوشهر گفت: ساعت ۱۱:۱۷ امروز زلزله ۴٫۹ ریشتر شهر بنک از توابع شهرستان کنگان در استان بوشهر را لرزاند.

او با بیان اینکه ۵ آمبولانس در این حادثه اعزام به ماموریت شده، ادامه داد: بر اثر این زمین‌لرزه ۱۶ نفر مصدوم شدند.

اسامی مصدومان این زمین‌لرزه عبارتند از:

16 مصدوم بر اثر زلزله در بوشهر (+اسامی)


منبع: عصرایران

مرز شلمچه تا اطلاع ثانوی بسته شد

مدیر پایانه مرزی شلمچه گفت: اخذ عوارض توسط طرف عراقی از کامیون داران این کشور باعث اختلال در کار تجاری در مرز شلمچه و بسته شدن این مرز تا اطلاع ثانوی شد.

جمال حمیدی سه شنبه شب در گفت و گو با ایرنا اظهار کرد: اخذ ۵۰ دینار عوارض از کامیون داران عراقی از سوی طرف عراقی باعث اعتراض کامیون داران این کشور شده و این امر در روند کار تجاری اختلال ایجاد کرد.

وی با بیان اینکه مقامات مرزی در حال رایزنی برای حل مشکل هستند، گفت: احتمال روز یکشنبه هفته آینده این مشکل توسط مقامات مرزی ایران و عراق مطرح و رفع خواهد شد.

حمیدی در ادامه گفت: روزانه بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ کامیون عراقی از مرز شلمچه تردد می کنند.

مرز شلمچه در ۱۵ کیلومتری میدان مقاومت شهر خرمشهر قرار دارد.


منبع: عصرایران

روایت لیلا اوتادی از هزینه حضور فیگو در برنامه نود

لیلا اوتادی به ماجرای هزینه زیاد حضور لوییز فیگو در برنامه نود واکنش نشان داد.

به گزارش عصرایران؛ لیلا اوتادی هنرپیشه نام آشنای ایرانی در صفحه اینستاگرام خود درباره ماجرای حضور لوییز فیگو در برنامه نود نوشت:

سلام دوستان عزیز چند روزیه در فضاى مجازى به اقتضاى حاشیه پردازی اش این متنهارو مى بینم والبته اهمیت نمی دادم تا جوابیه اى در برنامه بیان شد که البته انتظار داشتم باهوش وذکاوتى که ازمجرى برنامه سراغ دارم اصل صحبت من رو درک می کردند،ولى چون حاصل نشد لازمه ذکر کنم:

١)یک اتفاق خجسته حضور نه ۴ساعت حتى ٢۴ساعته یه ستاره فوتبال (قبل)تیم پرتغال در تلویزیون ملى ما نیست،اتفاق خجسته اون موقعیه که آقاى گل ما یا لژیونرهاى ما نه به تلویزیون پرتغال حتى به تلویزیون ممالک همسایه برن و ١٠٠هزار یورو پول بگیرند وکلى عزت واحترام….

٢)اتفاق خجسته وقتیست که در این وضعیت به واقع خراب اقتصادى کشور ما که همه مردم وبانکها وغیره بدلیل تحریم وقیمت دلار ونوسان بازار وغیره دچار بحرانند یک شرکت که چندسالى بیشترازفعالیتش نمیگذره چطور چنین هزینه اى میکنه. اصلا چرا باید این هزینه ها وقتى می شه در چرخه اقتصاد مملکت خودمون باشه باید تبدیل به یورو بشه وخارج بشه؟؟؟؟

٣)الان باحضور ایشون چه اتفاق خجسته اى رخ داده ؟یا اصلا رخ داده یا توهمى بیش نیست؟؟؟؟
پى نوشت :مبلغ دقیقا ١٠٠هزار یورو به اضافه تقبل هزینه سفر بسیار لاکچرى ایشون همراه با سگشون بوده که براى نگهدارى سگشون در ساعات برنامه بیش از ١٠٠٠یورو هزینه پرداخت می شده.

در انتها من نه علاقه اى به دیدن وتعقیب چنین برنامه هایی دارم و در کمال احترام جذابیتى هم برام نداره، منظور نظر انتقاد از فرهنگ بیگانه پرستى و فداکردنِ خودمان بود که ظاهرا درکش براى بعضى عزیزان حاصل نشد.در پناه خدا

روایت لیلا اوتادی از هزینه حضور فیگو در برنامه نود


منبع: عصرایران

اکران «عصبانی نیستم» به تعویق افتاد

اکران فیلم سینمایی «عصبانی نیستم» از آخر آذرماه به زمان دیگری موکول شد.

علی سرتیپی – مدیرعامل موسسه پخش فیلمیران – اعلام کرد: با وجود آمادگی برای اکران فیلم طبق قرارداد منعقد شده در شورای صنفی نمایش اما به دلیل تراکم فیلم‌ها، تصمیم گرفتیم فیلم در تاریخ دیگری به جز ۲۹ آذر ماه اکران شود، لذا با هماهنگی اداره کل سینمای حرفه‎‌ای و شورای صنفی نمایش، تصمیم به تعویق اکران «عصبانی نیستم» گرفتیم.


منبع: عصرایران

آ اس رم، مجوز ساخت ورزشگاه جدیدش را گرفت

طرفداری: رمی ها شب بسیار خوش و تاریخی را سپری می کنند. ساعاتی پیش از مسجل شدن صعود و صدرنشینی در گروه مرگ لیگ قهرمانان اروپا، جالوروسی ها موفق شدند به طور قطعی مجوز ساخت ورزشگاه جدیدشان را بگیرند.

با تایید وبسایت رسمی رم، سرانجام این باشگاه توانست اجازه نهایی برای ساخت ورزشگاهش را از شورای شهر و سایر سازمان مرتبط بگیرد. گرگ ها ۵ سال پیش برنامه ساخت ورزشگاه اختصاصی خود را آغاز کردند و در این مدت موانع زیادی را از سر راه خود برداشتند. طبق برنامه انتظار می رود که ورزشگاه رم برای فصل ۲۱-۲۰۲۰ آماده شود.

آ اس رم، مجوز ساخت ورزشگاه جدیدش را گرفت

امروز جلسه ای با حضور نمایندگان سازمان های مختلف و مدیران برگزار شد و طرفین بر سر برنامه ها به توافق رسیدند. رم توانست با اصلاحات فراوان، از جمله حذف دو برج تجاری، موافقت نهایی را کسب کند. در این رابطه، خانم ویرجینیا راجی شهردار رم در توئیتر نوشت:

نتیجه ای فوق العاده برای شهر است. موافقت با پروژه ای مدرن و خلاقانه، ساخت کمتر و اهمیت بیشتر به محیط زیست؛ فرصتی برای اشتغال بیشتر.


منبع: برترینها

تاثیر اضطراب و تنش فکری بر تصادفات جاده ای

شخصیت ضداجتماعی خستگی بی حوصلگی افسردگی اضطراب استرس
آیا میدانستید افرادی که از اضطراب و تنش و هیجان های روحی و روانی زیادی رنج میبرند نسبت به دیگران بیشتر در معرض خطر تصادفات رانندگی قرار دارند؟ سلامت روان از اهمیت زیادی در این زمینه برخوردار است. دبیر علمی نخستین کنگره روانشناسی ترافیک در این زمینه به نکات جالبی اشاره کرده اند که در ادامه خواهید خواند.

دبیر علمی نخستین کنگره روانشناسی ترافیک با اشاره به تأثیر عوامل فردی و روانشناختی رانندگان در بروز تصادفات، گفت: اضطراب، افسردگی و هیجان‌خواهی رانندگان می‌تواند سبب بروز تصادفات شود.

ابراهیم علیزاده در نشست خبری نخستین کنگره روانشناسی ترافیک، اظهار داشت: یکی از اهداف بزرگ برگزاری این کنگره همگرایی بین کارشناسان حوزه ترافیک و مدیرانی که وظیفه کاهش ترافیک را بر عهده دارند است.

وی با تأکید بر اینکه برای کاهش تصادفات نیاز به همگرایی میان دستگاه‌های مختلف و دیدگاه‌های آنها وجود دارد، گفت: سال‌ها بر نقش عوامل فرهنگی در کاهش تصادفات توجه شده است ولی طی سال‌های اخیر این روند کاهشی تغییر چندانی نیافته و ثابت مانده است.

دبیر علمی نخستین کنگره روانشناسی ترافیک، ادامه داد: این مسأله مؤید این بوده که عوامل فردی و روانشناختی نیز در کاهش تصادفات نقش دارند. بنابراین توجه به آنها ضرورت دارد.

شخصیت ضداجتماعی خستگی بی حوصلگی افسردگی اضطراب استرس

علیزاده با بیان اینکه بررسی سلامت روان و عوامل فردی در رانندگان و کاربران ترافیک ضرورت دارد، افزود: تجربه بسیاری از کشورها که در زمینه کاهش تصادفات موفق بوده‌اند نشان می‌دهد در کنار توجه به مسائل فرهنگی باید به موضوعات فردی رانندگان و علل روانشناختی ترافیک توجه کنیم.

وی توجه، تمرکز، تحمل و استرس را از جمله عوامل فردی برشمرد و گفت: ویژگی‌های شخصیتی همچون هیجان خالی، شخصیت ضداجتماعی، اضطراب و افسردگی در بروز تصادفات مؤثر بوده و عملکرد رانندگان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

دبیر علمی نخستین کنگره روانشناسی ترافیک، تأکید کرد: بر همین اساس ضرورت دارد که در هنگام صدور گواهینامه و یا تمدید آن معاینات روانشناختی از رانندگان به عمل آید تا بتوان از این کانال نیز در جهت کاهش تصادفات گام برداشت.

فارس

#استرس#اضطراب#افسردگی#بی حوصلگی#خستگی#شخصیت ضداجتماعی

ارسال شده در ۱۴ آذر ۱۳۹۶ توسط خانم فردوس فرد با موضوع روانشناسی


منبع: دکتر سلام

تامین ویتامین های ضروری و مورد نیاز پوست و مو

مشکلات ناخن و مو زرد شدن ناخن‌ها ریزش و خشک شدن مو تیره شدن پوست تقویت ناخن و مو امراض ناخن و مو

از جمله ویتامین های مفید و موثر برای تقویت و رشد مو وناخن ها می توانیم به ویتامین H و C و B وA و Dو E و K اشاره کنیم. اگر دچار زردی، ضعیف و شکننده شدن ناخن ،ریزش مو و تیرگی پوستتان مواجه شدید، باید ویتامین های مورد نیاز پوست و مویتان را تامین کنید. در ادامه به روش های دریافت این ویتامین ها برای تقویت پوست و مو اشاره خواهیم کرد.

ویتامین‌ها نه تنها در تقویت سلامت کل بدن نقش مهمی را به عهده دارند، بلکه در ساختار‌ دهی و سالم نگه داشتن مو و ناخن نیز بسیار مؤثر هستند.

آیا ویتامین‌های مفید برای ناخن و مو را به خوبی می‌شناسید؟ قبل از صحبت کردن در مورد ویتامین‌های مفید برای ناخن و مو، بگذارید در مورد عواقب کمبود ویتامین‌های مفید برای ناخن و مو، کمی بیاندیشیم. البته، به آسانی می‌توان دید که مو و همچنین ناخن، در صورت کمبود ویتامین، شکننده شده و ناسالم به نظر می‌آیند. در این صورت، کاری که لازم است انجام دهید این است که ویتامین های حیاتی و مورد نیاز آنها را تامین کنید.

ویتامین H

یکی از مهمترین ویتامین‌های مفید برای ناخن و مو، که در ابتدا باید به آن پرداخت، ویتامین H است. این ویتامین را گاهی بیوتین (biotin) می‌نامند. در واقع، بدن شما نمی‌تواند این ویتامین را ذخیره کند و توسط باکتری‌هایی که در روده‌ها زندگی می‌کنند، تولید می‌شود. علاوه‌براین، مرکز پزشکی دانشگاه مریلند، طی تحقیقی نشان داده است که کمبود ویتامین H نادر، اما زمانی که جذب مواد مغذی در اثر بیماری یا مصرف دارو آسیب می‌بیند، به وجود می‌آید. وقتی بدن با کمبود ویتامین H مواجه می‌شود، ناخن‌ها شکننده شده و رشد مو نیز تضعیف می‌گردد. اگر می‌خواهید مو و ناخن‌های سالمتری داشته باشید، باید مکمل‌های بیوتین را که در فروشگاههای محلی مواد سلامت زا یافت می‌شوند تهیه نمایید.

علاوه‌ بر این، لازمست غذاهای حاوی ویتامین H (برنج، زرده تخم مرغ، همراه با شیر) را بیشتر مصرف کنید.

مشکلات ناخن و مو زرد شدن ناخن‌ها ریزش و خشک شدن مو تیره شدن پوست تقویت ناخن و مو امراض ناخن و مو

ویتامین C

اگر به دنبال بهترین ویتامین‌های ناخن و مو هستید، ویتامین C را فراموش نکنید. نمی‌توان منکر شد که این ویتامین برای سلامت تمام بدن بسیار مهم است. این ویتامین، نقش مهمی را در تولید کلاژن ایفا می‌کند که در ساختن ناخن‌ها و مو، همراه با دیگر قسمتهای بدن، مورد استفاده قرار می‌گیرد. با این وجود، همانند ویتامین H، بدن نمی‌تواند ویتامین C را تولید کند و باید آن را از غذایی که مصرف می‌کنیم، بگیرد. وقتی به اندازه کافی ویتامین C مصرف نمی‌کنید، ممکن است با علائمی مانند نازکی و خشکی مو، و همچنین، رشد کند ناخن و مو مواجه شوید. بنابراین، لازمست غذاهایی را که سرشار از ویتامین C هستند، مانند پرتقال، سبزیجات تازه، بیشتر مصرف کنید و یا از مکمل‌های ویتامین C که به آسانی در فروشگاهها یافت می‌شوند، بیشتر بهره بگیرید. نوشیدن آب پرتقال، یا آب لیمو، به شما کمک می‌کند تا مقدار ویتامین C در بدن را افزایش دهید.

ویتامین D

ویتامین D در فهرست بهترین ویتامین‌های ناخن و مو قرار دارد. ویتامین D به کاهش استرس، و ایجاد احساس خوب معروف است. این ویژگی ویتامین D، از ریزش مو، به ویژه زمانیکه به دلیل بالا بودن سطح استرس روی می‌دهد، جلوگیری می‌کند. علاوه براین، ظاهر زیباتری به مو می‌دهد و آن را بسیار قوی می‌کند.

در صورت کمبود ویتامین D، نه تنها مو ظاهر زشتی پیدا می‌کند، بلکه ناخن‌ها نیز زیبایی خود را از دست خواهند داد. همانگونه که می‌دانید، ویتامین D نقش مهمّی را در ساخت ناخن‌های بی عیب و نقص ایفا می‌کند. علاوه براین، ویتامین D یکی از مواد مغذی است که برای جذب کلسیم بسیار مهم است، و یکی از فواید کلسیم حفظ سلامت ناخن است. پوسته شدن ناخن بدین معناست که کمبود ویتامین D سطح کلسیم را تحت تاثیر قرار داده است.

برای افزایش ویتامین D در بدن، غذاهایی مانند سالمون، اره ماهی، حبوبات یا قارچ را بیشتر مصرف کرد و یا می‌توانید شیر کم چرب غنی شده و یا آب پرتقال غنی شده بنوشید. به همین ترتیب، می‌توان مکمل‌های ویتامین D را بعد از مشورت با پزشک مصرف کرد.

ویتامین‌های B کمپلکس

وقتی صحبت از بهترین ویتامین‌ها برای مو و ناخن است، اشتباه بزرگی است اگر ویتامین‌های B کمپلکس را نادیده بگیریم. گفته می‌شود که ویتامین‌های B کمپلکس برای کنترل متابولیسم و نیز، نگهداری سیستم عصبی مرکزی بسیار ضروری هستند. با این وجود، مرکز پزشکی دانشگاه مریلند، طی تحقیقاتی دریافته است که این ویتامین‌ها برای سلامتی مو و ناخن بسیار مفید هستند. در گروه ویتامین‌های B، نیاسین(niacin) و همچنین، B12، که کوبالامین نام دارد، به تقویت مو کمک شایانی می‌کنند.

ویتامین‌های B کمپلکس، نه تنها برای مو، بلکه برای ناخن نیز مفید هستند. درست مانند مو، در صورت کمبود ویتامین B1، ناخن‌ها نیز ضعیف می‌شوند. به ویژه، وقتی با کمبود ویتامین B -7 مواجه می‌شوید، ممکن است ناخن‌های ضعیف و شکننده را تجربه کنید.

غذاهای حاوی این ویتامین عبارتند از: هویج، آواکادو، ماکیان، سبزیجات با برگ سبز تیره، حبوبات، گل کلم، گردو، تخم مرغ، جگر گوساله، و دانه سویا. گاهی اوقات، می‌توان با مشورت پزشک به مصرف مکمل‌های B کمپلکس اقدام کرد.

مشکلات ناخن و مو زرد شدن ناخن‌ها ریزش و خشک شدن مو تیره شدن پوست تقویت ناخن و مو امراض ناخن و مو

ویتامین E

همانند ویتامین C، ویتامین E نیز یک آنتی اکسیدان قوی در نظر گرفته می‌شود. این ویتامین اکسیداسیون چربی و نیز، استرس اکسیداتیو در پوست سر را کاهش می‌دهد. این کار به رشد موی سر کمک می‌کند. علاوه‌براین، ویتامین E، باعث حالت دهی موی سر- از ریشه تا نوک- شده و آن را براق می‌کند. از طرفی، از آنجا که ویتامین E یک آنتی اکسیدان بسیار قوی است، از سفید شدن زودهنگام موی سر، و همچنین، مو خوره شدن جلوگیری می‌کند.

علاوه ‌بر این، ویتامین E، به رفع مشکلات ناخن از قبیل زرد شدن ناخن‌ها، و اختلالات رشد ناخن کمک می‌کند و به دلیل داشتن خواص آنتی اکسیدانی، رادیکالهای آزاد آسیب زننده به ناخن را از بین می‌برد.

اگر می‌خواهید مقدار ویتامین E در بدن را افزایش دهید، می‌توانید مکمل‌های ویتامین E را بعد از مشورت با پزشک مصرف کنید. بطور کلی، مقدار ویتامین E که توسط موسسه ملی سلامت آمریکا توصیه شده است، ۱۵ میلی گرم در روز است. اگر مایل به مصرف مکمل‌های ویتامین E نیستید، می‌توانید غذاهای بیشتری مانند دانه‌ها، گردو، روغن جوانه گندم، روغن ذرت، و همچنین اسفناج پخته مصرف نمایید.

ویتامین A

همه مردم می‌دانند که ویتامین A برای بینایی بسیار مفید است. در واقع، ویتامین A یک آنتی اکسیدان قوی است که آن را رتینول می‌نامند. ویتامین A در تولید سبوم سالم یک ماده چرب که توسط پوست سر ترشح می‌شود بسیار کمک کننده است و از ریزش و خشک شدن مو جلوگیری می‌کند. علاوه ‌بر این، ویتامین A با رادیکالهای آزاد، که ممکن است باعث ریزش و شوند، مبارزه می‌کند.

ویتامین K

ویتامین k را نباید در این لیست فراموش کنید. اگر هر روز به اندازه کافی ویتامین K مصرف می‌کنید، به شما کمک می‌کند تا از برخی از مشکلات ناخن از جمله شکستگی زود هنگام، زرد شدن، و یا ضعیف شدن ناخن‌ها جلوگیری کنید.

برای دریافت ویتامین K، باید غذاهایی مانند بروکلی، کلم، اسفناج، کاهو، و کلم بروکسل را بیشتر مصرف کنید. مصرف مکمل‌های ویتامین K نیز مفید است. این ویتامین در درمان برخی از مشکلات پوست مانند تجمع رنگدانه‌ها، به ویژه زیر چشم‌ها، و همچنین، تیره شدن پوست، بسیار مؤثر است.

جام جم


منبع: دکتر سلام

هنگ کنگ؛ پیشتاز در برقراری نسل جدید اینترنت ۵G

از آنجا که اخبار نسل جدید اینترنت ۵G درگوشه و کنار جهان منتشر شده و کاربران بسیاری نیز درانتظار اجرای هر چه سریع‌تر آن هستند، کشورهای زیادی با همکاری اپراتورهای اینترنت در جهان درصدد برقراری این نسل جدید ازاینترنت هستند.

پول‌نیوز – هنگ کنگ یکی از نخستین مناطقی از جهان است که قصد دارد به زودی نسل جدید اینترنت پرسرعت ۵G را برای کاربران خود فراهم آورد.

به نقل وب سایت South China Morning Post، از آنجا که اخبار نسل جدید اینترنت ۵G درگوشه و کنار جهان منتشر شده و کاربران بسیاری نیز درانتظار اجرای هر چه سریع‌تر آن هستند، کشورهای زیادی با همکاری اپراتورهای اینترنت در جهان درصدد برقراری این نسل جدید ازاینترنت هستند.

طبق مقامات رسمی و مسئولان مربوطه، هنگ کنگ قصد دارد تا سال ۲۰۲۰ میلادی یعنی تا دو سال دیگر، فناوری جدیدترین و پرسرعت ترین نسل اینترنت ۵G را به منظور تسهیل و تسریع در فعالیت های اینترنتی به کاربران هنگ کنگی ارائه دهد.

بر اساس گزارش های منتشر شده، قرار است سال آینده با همکاری اپراتورها و شرکت های بزرگ مخابراتی و فناوری و ارتباطات این کشور، کلید برقراری و راه اندازی نسل جدید اینترنت ۵Gدر هنگ کنگ زده شود  .

در حال حاضر شبکه اینترنت هنگ کنگ ۴G بوده و با سرعت دانلود ۱ گیگابیت بر ثانیه در حال خدمات رسانی به کاربران است. این در حالیست که سرعت دانلود نسل جدید اینترنت ۵G حداقل ۱۰ مگابیت بر ثانیه است بنابراین برقراری و راه اندازی آن می تواند کمک بسزایی به کاربران در انجام فعالیت های اینترنتی شان کند. با بهره مندی از این نسل جدید از اینترنت، کاربران قادر خواهند بود فیلم ها و ویدیوهای باکیفیت و باحجم بسیار بالا را در مدت زمان بسیار کمتری دانلود یا بارگزاری (آپلود) کنند.

چارلز موک – یکی از مقامات بخش فناوری و ارتباطات هنگ کنگ – در این خصوص عنوان کرده است که برقرای فناوری نسل جدید اینترنت ۵Gدر هنگ کنگ به مراحل پایانی خود رسیده است و می توانیم براحتی آن را بر روی زیر ساخت های کنونی اینترنت ۴G خود نصب کنیم بدون آنکه نیازی به جایگزینی کامل برج های سلولی مان باشد.

وی بر این باور است که کنفرانسی که قرار است در سال ۲۰۱۹ میلادی در هنگ کنگ برگزار شود، می تواند زمینه ساز بستری مناسب برای راه اندازی کامل نسل جدید اینترنت در این کشور شود چراکه توسعه دهندگان و اپراتورهای بزرگ و سرشناسی در آن شرکت خواهند کرد و به رقابت تنگاتنگی خواهند پرداخت.


منبع: پول نیوز

۴ مصدوم در زلزله استان گیلان

سرپرست روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی گیلان گفت: تاکنون مصدومیت چهار نفر به دلیل زلزله غروب امروز (سه شنبه) در استان گزارش شده است.

طلعت کاویانی شامگاه سه شنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: یک نفر مرد در شهرستان رودسر به دلیل ضربه به سر دچار مصدومیت شده که برای درمان به بیمارستان ۲۲ آبان لاهیجان منتقل و تحت درمان قرار دارد.

وی اظهار داشت: دو مرد نیز به دلیل ضربه به پا و یک زن به دلیل ضربه به دست، در لنگرود دچار مصدومیت شدند که به صورت سرپایی در بیمارستان این شهرستان تحت درمان قرار گرفتند.

بر اساس اعلام مرکز لرزه نگاری کشوری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، زمین لرزه ای به بزرگی چهار و هشت دهم ریشتر، ساعت ۱۸ و ۵۷ دقیقه و ۱۷ ثانیه امروز (سه شنبه) استان گیلان را لرزاند.


منبع: عصرایران

برخورد ۲ قطار در آلمان با ۵۰ زخمی

سه‌شنبه شب برخورد دو قطار در غرب آلمان به مجروحیت دستکم ۵۰ نفر منجر شده است.

به گزارش فارس، رسانه‌های آلمانی سه‌شنبه شب از برخورد دو قطار در غرب این کشور خبر داد.

به نوشته پایگاه «فرانکفورتر آلگماینه»، پلیس می‌گوید در این حادثه یک قطار مسافربری در حومه شهر «نئوس» واقع در نزدیکی شهر «دوسلدورف»، با یک قطار باری تصادف کرده است.

بر اساس آمارهای اولیه، در این تصادف دستکم ۵۰ نفر زخمی شده‌اند. به گفته مقامات محلی، احتمال افزایش آمار زخمی‌ها و تلفات احتمالی وجود دارد. هنوز دلیل وقوع این حادثه مشخص نیست.


منبع: عصرایران