قیمت نفت ۲ درصد جهش کرد

در پایان معاملات روز جمعه با کمک افزایش تقاضای نفت خام چین و تهدیدات اعتصاب در بزرگترین صادرکننده نفت آفریقا، قیمت نفت نزدیک به ۲ درصد جهش کرد.

به گزارش مهر به نقل از رویترز، در پایان معاملات روز جمعه با کمک افزایش تقاضای نفت خام چین و تهدیدات اعتصاب در بزرگترین صادرکننده نفت آفریقا، قیمت نفت نزدیک به ۲ درصد جهش کرد.

اما همچنان قیمت‌ها با نگرانی از این که افزایش تولید نفت نفت آمریکا کاهش تولیدات اوپک را خنثی کند هفته خود را با ۱.۷ درصد افت به پایان رساندند.

در ساعت ۲۴:۰۰ جمعه به وقت تهران، نفت خام برنت با ۱.۲۰ دلار یا ۱.۹ درصد افزایش به بشکه‌ای ۶۳.۴۰ دلار رسید اما همچنان از لحاظ هفتگی ۰.۵ درصد افت داشت.

نفت خام نیمه‌سنگین تگزاس غرب آمریکا (دابلیوتی‌آی)، در همین ساعت در قیمت ۵۷.۳۶ دلار برای هر بشکه معامله می‌شد که ۶۷ سنت یا ۱.۲ درصد از قیمت بسته شده روز قبل خود بالاتر بود اما هفته خود را با ۱.۷ درصد افت به پایان رساند.

واردات نفت خام چین به ۹.۰۱ میلیون بشکه در روز افزایش پیدا کرد که این دومین رکورد بالاییست که تا به حال وزارت کل کالاهای چین ثبت کرده است.

جان ماکالوسو، تحلیل‌گر شرکت مشاور تایچه کپیتال می‌گوید: ما آمار خوبی از چین دریافت کردیم. این مقدار زیاد واردات اضافی از سوی عربستان سعودی نبوده‌اند. ایران، روسیه و آمریکا، کشورهایی هستند که صادرات خود را به این کشور افزایش داده‌اند.

رشد تقاضا چین را در رده‌بندی برترین مصرف‌کنندگان نفت دنیا از آمریکا بالاتر برد و این کشور بزرگترین واردکننده نفت خام امسال جهان شد.

بانک سرمایه‌گذاری جفریز آمریکا پیش‌بینی کرده است که تقاضای نفت خام جهانی در سال ۲۰۱۸ تا ۱.۵ میلیون بشکه در روز افزایش پیدا کند که علت اصلی آن رشد ۱۰ درصدی تقاضای چین است.

تاماس وارگا، تحلیل‌گر شرکت نفتی پی‌وی‌ام، می‌گوید که تهدید به اعتصاب اتحادیه کارگران نفتی در ادامه این ماه، در نیجریه که بزرگترین صادرکننده نفت آفریقاست، هم قیمت‌ها را تقویت کرده است.

بیجارنه شیلدراپ، تحلیل‌گر ارشد کالاها در اس‌ای‌بی بانک، می‌گوید: حتی اگر چشم‌انداز رو به رشدی برای بازار وجود نداشته باشد، تمدید توافق کاهش تولید نفت به رهبری اوپک و روسیه باعث شده است که ریسک به وجود آمدن روند کاهشی برای قیمت‌ها از بین برود.

با این همه داده‌های این هفته نشان داد که تولید نفت آمریکا با ۲۵۰۰۰ بشکه افزایش روزانه، این هفته به ۹.۷ میلیون بشکه در روز رسیده است که این بالاترین سطح تولید از دهه ۱۹۷۰ تا کنون است و به میزان تولید روسیه و عربستان سعودی بسیار نزدیک شده است.

درحالی‌که قیمت‌های بالاتر نفت باعث شده است تا حفاران پس از وقفه در پاییز دوباره به سوی چاه‌ها بازگردند. شرکت‌های انرژی این هفته برای سومین هفته متوالی به تعداد چاه‌های تحت حفاری خود افزودند که این طولانی‌ترین توالی رشد تعداد چاه‌ها از تابستان تا کنون است.

طبق اعلام شرکت خدمات انرژی بیکر هیوگز وابسته به جنرال الکتریک، این هفته با افزایش ۲ حلقه چاه، تعداد چاه‌های فعال آمریکا به ۷۵۱ چاه رسید.


منبع: عصرایران

دستگیری عوامل آتش‌زدن در یکی از مساجد مشهد

معاون دادستان عمومی و انقلاب مشهد از دستگیری عوامل آتش‌زدن در یکی از مساجد مشهد توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) خبر داد.

قاضی حیدری در گفت‌وگو با ایسنا، با اعلام این خبر اظهار کرد: طی روزهای اخیر دو هسته از عوامل فریب خورده که با انجام تحرکاتی مبادرت به وارد آوردن خسارت به اماکن عمومی در شهر مشهد نموده و با آتش‌زدن در یکی از مساجد موجب خدشه‌دار شدن عواطف مذهبی و اعتقادی همشهریان مؤمن و خداجوی مشهدالرضا (ع) شده بودند با همکاری نهادهای نظامی و انتظامی دستگیر شدند.

وی ادامه داد: با توجه به حساسیت و توجه ویژه ریاست دادگستری استان خراسان رضوی و دادستان مرکز استان نسبت به این موضوع اقداماتی انجام پذیرفت.

حیدری تصریح کرد: اقدامات این افراد که ناراحتی مردم شریف و مؤمن مشهد را به دنبال داشت، سبب شد تا اداره کل اطلاعات استان پیگیری این موضوع را به طور جدی در دستور کار خود قرار داده و سربازان گمنام امام زمان(عج) با همکاری دیگر نهادهای امنیتی و انتظامی با اقدامات اطلاعاتی دقیق بتوانند این دو هسته را شناسایی و در نهایت در یک عملیات دقیق دستگیر کنند.

وی خاطرنشان کرد: با توجه به حساسیت موضوع تلاش بر این است که پرونده این افراد با نوع عملکردشان با دقت لازم بررسی و در اسرع وقت تعیین تکلیف نهایی می‌شود.

معاون دادستان مشهد با تأکید بر این‌که «فریب خوردگان این گونه اقدامات مذبوحانه باید بدانند نهادهای امنیتی و انتظامی هوشیارانه تمامی تحرکات دشمنان این نظام را رصد خواهند کرد»، خاطرنشان کرد: نهادهای امنیتی و انتظامی مسئول برقراری امنیت عمومی و نظم اجتماعی و دفاع از مقدسات و ارزش‌های اسلامی بوده و در صورت چنین تحرکاتی به طور جدی و قاطعانه با مسببان آن برخورد خواهند کرد.


منبع: عصرایران

چرا گروه استقلال گروه مرگ لیگ قهرمانان آسیاست؟

آمار عجیب تر اینکه از گروه D مسابقات ۳ تیم در سال قبل به مرحله حذفی صعود کرده اند والریان تیمی است که در گروه پرسپولیس و الهلال -برگزارکنندگان نیمه نهایی – حذف شده و به نظر می رسید که این تیم در هرگروه دیگری به مرحله حذفی صعود می کرده. 

آبی پوشان استقلال در هفته گذشته در شرایطی گروه شان را شناختند که می توان مدعی شد این گروه گروه مرگ هر دو بخش قاره آسیا شامل شرق و غرب است. 

به گزارش عصرایران ، اطلاق نام گروه مرگ به گروه چهارم رقابت ها و مقایسه این گروه با گروه تیم ملی این روزها بارها انفاق افتاده اما در حقیقت به نظر می رسد که گروه استقلال برای صعود از گروه تیم ملی هم مشکل تر باشد. البته هرچند که شانس تیم ملی برابر پرتغال و اسپانیا کمتر است اما گروه استقلال از نظر قدرت تیم ها در سالیان اخیر گروه سخت تری به حساب می آید.

اولین نکته ای که این گروه را مشکل می کند حضور فینالیست مسابقات الهلال در آن به عنوان تیم سید یک است و اگر العین موفق به پیروزی در پلی  آف شود این گروه تنها گروهی است که در ۸ تیم نهایی لیگ قهرمانان آسیای سال گذشته دو نماینده داشته است. 

آمار عجیب تر اینکه از گروه D مسابقات ۳ تیم در سال قبل به مرحله حذفی صعود کرده اند والریان تیمی است که در گروه پرسپولیس و الهلال -برگزارکنندگان نیمه نهایی – حذف شده و به نظر می رسید که این تیم در هرگروه دیگری به مرحله حذفی صعود می کرده. 

در اصل در گروه D مسابقات ۴ تیم حضور دارند که سال قبل کیفیت حضور در مرحله حذفی لیگ قهرمانان را داشته اند. یعنی ۴ تیم از ۸ تیم صعود کننده. حالا در کنار این اتفاق می توان به نام باشگاه ها اشاره کرد که استقلال و الهلال پس از پوهانگ پرافتخارترین باشگاه های آسیا هستند و البته العین در سال قبل ۶ گل به استقلال زده. 

تیم شفر برای صعود از چنین گروه مشکلی کار بسیار سختی دارد. گروهی که حتی اگر استقلال و الریانش را هم به گروه دوم بفرستی و با ذوب آهن و الوحده جابه جا کنی همچنان سخت ترین گروه رقابت های غرب آسیا خواهد بود. 


منبع: عصرایران

۶ ماده غذایی برای مبارزه با سرطان ریه

یکی از بهترین روش هایی که می توانید برای دور نگه داشتن سرطان از بدن خود مد نظر قرار دهید، مصرف میوه ها و سبزیجات تازه است.

از طریق برخی تغییرات در سبک زندگی خود می توانید احتمال ابتلا به سرطان ریه را کاهش دهید، که البته بزرگترین تغییر در این زمینه ترک سیگار محسوب می شود. احتمالا از این تغییر کلیدی آگاه هستید، اما آیا می دانستید که برخی مواد غذایی نیز می توانند خطر ابتلا به این سرطان را کاهش دهند؟

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از “اکتیو بیت”، شاید عجیب به نظر برسد که آنچه وارد معده شما می شود بتواند بر شرایط آینده ریه های شما تاثیرگذار باشد، اما منابع بسیاری به این نکته اشاره داشته اند که محتویات سالم برخی مواد غذایی می توانند خطر ابتلا به سرطان را کاهش دهند. در ادامه با شش ماده غذایی که می توانند بر کاهش خطر ابتلا به سرطان ریه تاثیرگذار باشند، بیشتر آشنا می شویم.

میوه ها و سبزیجاتی با رنگ روشن و درخشان

6 ماده غذایی برای مبارزه با سرطان ریه 

یکی از بهترین روش هایی که می توانید برای دور نگه داشتن سرطان از بدن خود مد نظر قرار دهید، مصرف میوه ها و سبزیجات تازه است. به لطف آنتی اکسیدان های موجود در میوه ها و سبزیجاتی با رنگ روشن، که به طور خاص می توان از ویتامین های C و A نام برد، می توانید خطر ابتلا به سرطان را کاهش دهید. تراکم پایین این ویتامین ها با خطر بیشتر ابتلا به سرطان ریه پیوند خورده اند.

تقریبا تمامی میوه ها و سبزیجات دارای برخی ویژگی های آنتی اکسیدانی هستند، اما هرچه رنگ آنها روشن‌تر باشد گزینه بهتری محسوب می شوند. بر همین اساس، شما می توانید مصرف توت ها، کدو مسمای زمستانی، فلفل دلمه ای ها، و کوجه فرنگی ها را مد نظر قرار دهید. مصرف میوه ها و سبزیجات تازه روشی سالم برای دریافت کربوهیدارت ها نیز محسوب می شود.

مغزهای خوراکی

6 ماده غذایی برای مبارزه با سرطان ریه 

مصرف مغزهای خوراکی می تواند اثر مثبتی بر خطر ابتلا به سرطان ریه داشته باشد. این مساله صرف نظر از وضعیت سیگار کشیدن و دیگر عوامل خطر آفرین شناخته شده درست است.

نتایج مطالعات صورت گرفته در این زمینه نشان داده اند افرادی که بیشتر مغزهای خوراکی مصرف می کنند با کاهش خطر ابتلا به سرطان ریه مواجه هستند. فواید مصرف مغزهای خوراکی حتی میان افراد سیگاری نیز دیده شده است.

ماهی

6 ماده غذایی برای مبارزه با سرطان ریه 

چربی های اشباع که در گوشت حیوانات وجود دارند می توانند خطر ابتلا به سرطان ریه را افزایش دهند، اما این مساله درباره ماهی صدق نمی کند. این ماده غذایی به طور معمول سرشار از اسیدهای چرب امگا-۳ است، که بر خلاف چربی های اشباع، یک نوع چربی مفید برای بدن انسان هستند.

اما کدام ماهی ها بیشترین فایده را برای انسان دارند؟ برای کسب بیشترین فواید سلامت می توانید مصرف ماهی های سالمون، خال مخالی، و تن را مد نظر قرار دهید، که پژوهش ها نشان داده اند اثر چشمگیری بر کاهش خطر ابتلا به سرطان ریه دارند. اما اگر به مصرف گوشت قرمز یا ماهی علاقه ای ندارید، شاید بهتر است نگاهی به گزینه بعدی داشته باشید.

لوبیاها

6 ماده غذایی برای مبارزه با سرطان ریه 

مقاله ای که در سال ۲۰۰۵ توسط بی بی سی منتشر شد به فواید مصرف لوبیاها (و سویا) به عنوان روشی برای کاهش خطر ابتلا به سرطان ریه اشاره داشت. این مقاله بر اساس مطالعه ای که با حضور ۳,۰۰۰ شهروند آمریکایی انجام شده و پیوند بین مصرف لوبیا/سویا و خطر کمتر ابتلا به سرطان ریه را نشان می داد، نوشته شده بود.

اثر محافظتی به نظر می رسد با ترکیبات شبه استروژنی موجود در این مواد غذایی مرتبط است، که خطر ابتلا به سرطان را تا ۴۶ درصد کاهش می دهند. این ترکیبات استروژن مانند که منشا گیاهی دارند به نام فیتواستروژن ها شناخته می شوند و در مطالعات گذشته نیز اثر محافظتی در برابر برخی تومورها را نشان داده بودند.

غلات کامل

6 ماده غذایی برای مبارزه با سرطان ریه 

به جای استفاده از نان سفید، برنج سفید، و پاستای سفید بهتر است جایگزین هایی که از غلات کامل تهیه شده اند (از جمله کینوآ و جو دوسر) را مصرف کنید. غلات کامل کربوهیدارت ها و مواد مغذی بیشتر، از جمله آنتی اکسیدان ها، را نسبت به غلات پالایش شده ارائه می کنند.

مطالعه ای که در سال ۲۰۰۸ در نشریه Circulation منتشر شد به تجزیه و تحلیل عادات غذایی و موارد سرطان و بیماری قلبی بین بیش از ۷۲,۰۰۰ زن در یک بازه زمانی بیش از ۱۸ سال پرداخت. پژوهشگران پیوندی قوی بین یک رژیم غذایی سرشار از میوه، سبزیجات و غلات کامل و خطر کاهش یافته ابتلا به سرطان، بیماری قلبی و مرگ را شاهد بودند.

کاری

6 ماده غذایی برای مبارزه با سرطان ریه 

اگر در پی روشی تند و تیزتر برای پیشگیری از سرطان ریه هستید، ادویه کاری ممکن است برای شما مفید باشد. ماده فعال زردچوبه – ادویه ای که در بسیاری از دستورالعمل های غذایی برای بهبود رنگ و عطر و طعم استفاده می شود – به نظر می رسد از ویژگی های ضد سرطان برخوردار است.

با این وجود، مصرف روزانه غذاهای هندی ممکن است انتخاب خوبی نباشد، زیرا به طور معمول بسیار چرب هستند. بر همین اساس، پژوهشگران استفاده از یک مکمل به شکل قرص برای بهره‌مندی از فواید بدون عوارض جانبی، مانند ابتلا به بیماری قلبی، را مد نظر قرار داده بودند. مطالعات به فواید زردچوبه در پیشگیری از سرطان هایی مانند خون، پروستات، پوست، روده بزرگ و ریه اشاره داشته اند.


منبع: عصرایران

این افراد کمتردچار آلزایمر می شوند

«این یافته ها قوی ترین شواهد را نشان می دهد که کسب تحصیلات بالاتر با کاهش ریسک بیماری آلزایمر مرتبط است. از اینرو ارتقاء تحصیلات به شکل قابل توجهی موجب کاهش شمار افراد مبتلا به این بیماری می شود.»

محققان موسسه کارولینسکا سوئد با استفاده از اطلاعات ژنتیکی به شواهد جدیدی دست یافتند که نشان می دهد تحصیلات بالاتر ارتباط قوی ای با کاهش ریسک بیماری آلزایمر دارد.اگر یک ژن دارای تاثیر خاص بر فاکتور پرخطر با بیماری هم مرتبط باشد، مشخص می شود که فاکتور پرخطر علت آن بیماری است.

محققان با استفاده از «شیوه تصادفی سازی مندلیان» به ارزیابی این موضوع پرداختند که ایا تحصیلات و سبک زندگی متفاوت و فاکتورهای پرخطر عروقی با بیماری آلزایمر مرتبط هستند.شیوه تصادفی سازی مندلیان، متدی است که در آن از اطلاعات ژنتیکی برای ارائه استنباط های علّی بین فاکتورهای پرخطر احتمالی و بیماری استفاده می شود.

این بررسی شامل بیش از ۹۰۰ گونه ژنتیکی بود که قبلا مشخص شده بود با فاکتورهای پرخطر مرتبط هستند.مقایسه این گونه های ژنتیکی بین ۱۷ هزار بیمار مبتلا به آلزایمر و ۳۷ هزار فرد سالم به عنوان گروه کنترل، رابطه قوی گونه های ژنتیکی را که پیش بینی کننده تحصیلات است آشکار ساخت.

سوزانا لارسون، سرپرست تیم تحقیق، در باره این نتایج می گوید: «این یافته ها قوی ترین شواهد را نشان می دهد که کسب تحصیلات بالاتر با کاهش ریسک بیماری آلزایمر مرتبط است. از اینرو ارتقاء تحصیلات به شکل قابل توجهی موجب کاهش شمار افراد مبتلا به این بیماری می شود.»

به گفته محققان، یک توضیح احتمالی این رابطه مربوط به “ذخیره شناختی” است که به توانایی بکارگیری و استفاده از شبکه های جایگزین مغز و یا ساختارهایی که به طور معمول برای تعدیل پیری مغز استفاده نمی شوند اشاره می کند.

به گفته لارسون، «تحصیلات به بهبود شبکه های مغز کمک کرده و بدین ترتیب این ذخایر شناختی افزایش می یابند.»

منبع: مهر


منبع: عصرایران

علی مطهری: ترامپ ناخواسته به آرمان فلسطین خدمت کرد

نایب رییس مجلس شورای اسلامی اقدام ترامپ در اعلام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل را موجب اتحاد مسلمانان دانست و گفت که این کار باعث تسریع در آزادی فلسطین خواهد شد.

علی مطهری در یادداشتی با عنوان «خدمت ترامپ به آرمان فلسطین» که آن را در اختیار ایسنا قرار داد، نوشت:

«زمانی که ترامپ کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا بود، من در مصاحبه ای گفتم که انتخاب ترامپ به نفع ایران و جهان اسلام خواهد بود. این سخن برای برخی تعجب برانگیز بود. در چند ماه گذشته خصوصا زمانی که او صحبت از خروج از برجام کرد و اروپا را در مقابل آمریکا قرار داد و امروز که بیت‌المقدس را پایتخت کشور جعلی اسرائیل اعلام کرده و موجب اتحاد مسلمانان در موضوع آزادی فلسطین شده است، در عقیده خودم راسخ تر شده ام. اساساً این یک اصل کلی است که وقتی یک فرد تندرو و نامتعادل رئیس جمهور یک کشور می شود، این امر به نفع دشمنان آن کشور تمام می شود، چون تصمیماتی که او از روی هیجان و احساسات و خودنمایی می گیرد دشمنان او را متحد می کند. این تجربه را در ایران نیز داشتیم و دیدیم در دوره ای دشمنان انقلاب اسلامی متحدتر شدند.

ترامپ در مسئله بیت المقدس کاری کرده است که عربستان و ایران در کنار هم قرار گرفته و معترض هستند هرچند بخش خبر سیمای جمهوری اسلامی برخلاف اخلاق رسانه ای مایل نیست مخالفت عربستان با این اقدام ترامپ را اعلام کند.

به عقیده من این اقدام ترامپ باعث تسریع در آزادی فلسطین خواهد شد چون حجت را بر کشورها و گروه های مردد در مبارزه با اسرائیل تمام کرد. در واقع ترامپ ناخواسته خدمتی به آرمان فلسطین کرد.»


منبع: عصرایران

سعید حجاریان: کدام اصلاحات زنده باد؟!

اعتماد: سعید حجاریان تئوریسین اصلاحات در یادداشتی به عنوان کدام اصلاحات زنده است به بازخوانی جریان اصلاحات پرداخته است.

در ادامه یادداشت حجاریان را می خوانید:

اخیراً بار دیگر درباره «اصلاحات» و وضعیت آن مباحثی مطرح و پرسش‌هایی به‌وجود آمده است. به‌خصوص پس از آنکه اصلاح‌طلبان و اعتدالیون با یکدیگر ائتلاف کردند و دولت آقای روحانی را به‌وجود آوردند. در این زمینه پرسش‌هایی از این قبیل مطرح شد: «اصلاحات چه نسبتی با اعتدال دارد؟»، «آیا اصلاحات تبدیل به پله‌ای برای اعتدال شده است؟»، «آیا اصلاح‌طلبان از اعتدال به‌عنوان ابزاری برای خروج از انزوا استفاده کرده‌اند؟»، «اصلاح‌طلبان از مواضع خود تا چه حد عدول کرده‌اند؟» «و دست آخر اینکه از اصلاحات چه مانده است؟»

من در این مجال سعی می‌کنم به مصداق «ادل دلوک فی الدلاء» از زاویه‌ای خاص مجدداً به موضوع اصلاحات بپردازم؛ هر چند که تاکنون مقالات متعددی در این باب نوشته‌ام که شاید مشهورترین آن‌ها «زنده ‌باد اصلاحات!» باشد. اکنون شاید لازم باشد نگاهی دوباره به بخش دوم آن مقاله که معطوف به جوهر اصلاحات -که ماندگار است- انداخته شود و احیاناً نواقص‌اش برطرف شود هر چند که در اینجا مجال چندانی ندارم و بسط موضوع را به فرصت دیگر موکول خواهم کرد.

جوهر اصلاحات توسعه سیاسی با همه لوازم‌اش بود؛ مستقل از آنکه در سایر زمینه‌ها مانند اقتصاد و فرهنگ چه می‌گذشت. به هر میزان که اصلاحات از این شاقول فاصله گرفت، رنگ باخت لذا به گمان من کماکان مسائل سابق که معطوف به توسعه و نوسازی سیاسی در ایران می‌شود پابرجا هستند و همان‌ها هسته سخت اصلاحات را تشکیل می‌دهند. اما اکنون پس از گذشت قریب به سه دهه از مطرح شدن مباحث پیرامون توسعه و نوسازی سیاسی در ایرانِ پس از انقلاب می‌توان به گذشته نگاهی انداخت و بعضی از خلاء‌ها و خلل‌ها را بررسی کرد.

از ابتدا لازم بود در کنار نوسازی سیاسی به مقوله عدالت نیز پرداخته شود. غفلت از عدالت باعث شد که عده‌ای با شعارهای پوپولیستی و پخش پول به صحنه بیایند و خود را مدافع عدالت معرفی کنند؛ همان‌هایی که هیچ نسبتی با عدالت نداشتند و جز فساد دستاوردی برای کشور به ارمغان نیاورند. اساساً انقلابات در هر جای دنیا پاسخی هستند به تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌ها و انقلاب ایران نیز از این قاعده مستثنی‌ نبود ولی متأسفانه پس از پیروزی انقلاب هیچ‌گونه گشایش نظری و تئوری‌پردازی در این خصوص صورت نگرفت و حداکثر به مواعظ و پندهای بزرگان دینی اکتفا شد. این مهم از چشم اصلاح‌طلبان نیز دور ماند و هنوز این موضوع در بوته اجمال و ابهام باقی مانده و نزد برخی عدالت‌خواهی به کمونیسم و سوسیالیسم ترجمه می‌شود. به‌خصوص از زمان دولت سازندگی به بعد که توسعه اقتصادی محور قرار گرفت به‌کلی عدالت بحث ممنوعه شد تا آنجا که هنوز در میان اقتصاددانان به این واژه به دیده شک و تردید نگاه می‌شود.

اصلاحات در ابتدا به‌صورت نخبه‌گرایانه مطرح شد و حداکثر به‌عنوان ضمیمه‌ای بر اصلاحات اقتصادی درآمد تا بتواند ضایعات آن بُعد از توسعه را رفع و رجوع کند اما بعدها اصلاحات جامعه‌محور مطرح شد که در آن یک پایه اصلاحات در درون جامعه قرار داشت که بدون وجود یک جنبش اجتماعی نمی‌توانست کاری از پیش ببرد؛ ولی هنوز راه درازی در پیش است تا نشان دهیم چه نسبتی میان بهبودخواهی حکومتی و جنبش اجتماعی وجود دارد و چگونه می‌توان این دو مقوله را هم‌فاز کرد.

مشکل ما این بوده است که عده‌ای از اصلاح‌طلبان که به زدوبند در بالا مشغول بوده‌اند و نسبتی با پایین‌ نداشته‌اند کم‌کم از مواضع خود عدول کرده و به کانفورمیست‌هایی تبدیل شده‌اند که به هیچ اصولی‌ معتقد نیستند و هنوز هم داعیه اصلاح‌طلبی و حتی پیشتازی این امر را دارند. از طرف دیگر عده‌ای نیز در بعضی جنبش‌های اجتماعی شرکت کردند و چون نماینده‌ای از خودشان نداشتند، قدرت‌های بیگانه خود را قیم آن‌ها معرفی کردند. لذا در این میان می‌بایست به نقش حزب به‌مثابه buffer توجه داشت.

اصلاحات در محدوده خاصی باقی ماند. در انتخابات دوم خرداد بیست میلیون از مردم به صحنه آمدند که هر کدام به‌نوعی طرفدار اصلاح بودند در حالی که میسر نبود ارکان این حماسه ملی را در کوزه محدودی چون احزابِ اصلاح‌طلبِ نخبه‌گراِ جای داد. از این رو بسیاری از نیروهای علاقه‌مند به اصلاحات خارج از دایره بازی قرار گرفتند و به‌مرور سرخورده شدند. علیرغم اینکه شعار اصلاحات، «ایران برای همه ایرانیان» بود، ارتباط وثیقی میان نخبگان اعم از سیاسی و غیرسیاسی -که شاید در بعضی جاها با احزاب اصلاح‌طلب احساس همدلی نمی‌کردند- برقرار نشد. از طرف دیگر اصلاح‌طلبان اطراف آقای خاتمی نسبتاً exclusivist بودند و از جذب بخش‌های عظیمی از نخبگان و هنرمندان و اساتید دانشگاه و… غافل شدند چرا که پیشینه خط‌امامی‌شان مانع از آن می‌شد که به سمت بعضی چهره‌ها گام بردارند البته که در این میان شخص رئیس‌جمهور علیرغم آنکه در لباس روحانیت بود، متفاوت از سایرین عمل کرد.

اصلاحات دارای پایگاه اجتماعی مشخصی نبود. به این معنا که منافع گروه یا طایفه خاصی را نمایندگی نمی‌کرد و به‌نوعی گرایش تمام‌خلقی داشت. به این معنا که از کارگران و روستائیان و اقوام و طبقه متوسط جدید تا سرمایه‌داران طرفدار داشت و هر کدام از این‌ها دارای منافعی بودند که گاه در تعارض با منافع دیگری تعریف می‌شد. به همین سبب اصلاحات نتوانست در طول هشت سال گروه هدف خود یا به عبارتی پایگاه اجتماعی‌اش را تعیین و با آن ارتباط برقرار کند. شاید این مشکل را نه دولت سازندگی داشت و نه دولت معجزه هزاره سوم؛ چرا که آن دو دولت از قبل مشخص کرده بودند که منافع چه کسانی را نمایندگی خواهند کرد ولی اصلاحات بیشتر به‌دنبال منافع ملی بود و با اینکه کارنامه اقتصادی درخشانی از خود به‌ جای گذاشت اما پایگاه مشخصی نداشت و البته هنوز هم ندارد و به همین دلیل هم است که نیروهای اجتماعی که طرفدار اصلاحات بودند به این سو و آن سو می‌غلتند و اصلاحات را کم‌مایه می‌کنند.

اصلاح‌طلبان تا همین امروز نتوانسته‌اند به‌صورت حرفه‌ای عمل کنند. به بیان ساده احزاب اصلاح‌طلب غالباً از جیب خورده‌اند و کادرهای حرفه‌ای نداشته‌اند؛ کادرهایی که از حزب حقوق بگیرند، تمام‌وقت در اختیار حزب باشند و مانع از آماتوریسم حزبی شوند. بعضی احزاب که کوچک‌تر و حرفه‌ای‌تر بودند پایگاه مردمی خاصی نداشتند و احزاب بزرگتر که عمدتاً از دل دانشگاه بیرون آمده بودند کمابیش خصلت‌های انجمن‌‌های اسلامی را به‌ خود گرفته بودند که مهم‌ترین آن‌ها آماتوریسم بود لذا نه منبع مشخصی برای گذران امور جاری حزب در اختیار داشتند و نه حق عضویت کفاف مخارج را می‌داد. در نتیجه این کاستی، احزاب بدل به ستاد انتخاباتی شدند که پس از هر انتخابات موتور محرک خود را به‌صورت standby در می‌آوردند.

سیاست و اخلاق هم‌ریشه هستند و هر دو ذیل حکمت عملی قرار می‌گیرند. از این رو کسانی که کار سیاسی می‌کنند باید منش اخلاقی خود را داشته باشند. اصلاح‌طلبان گرچه بسیار خلیق بودند اما تئوری اخلاق نداشتند و در این زمینه کم‌کاری کردند و در نتیجه افراد اصلاح‌طلب به‌عنوان اسوه اخلاق به جامعه معرفی شدند، در حالی که احزاب باید با تعریف پرنسیپ‌هایی چنین نقشی را ایفا می‌کردند. یکی از مهمترین پرنسیپ‌ها نقد خود است و آن هم نقد اجتماعی و نه نقد در گوشی. متأسفانه اصلاح‌طلبان در این زمینه کوشا نبودند شاید به دلیل ترس؛ ترس از آنکه رقبایشان آن‌ها را مورد سرزنش قرار دهند. اما این امر توجیهی برای فراموشی انتقاد از خود نبوده و نیست. انتقاد از خود آن‌ هم در عرصه عمومی باعث ارتقاء منزلت می‌شود ولو آنکه دیگرانی آن را دست‌مایه تحقیر و تعییر قرار دهند.

اصلاحات اگر بتواند در زمینه‌های اخلاق، عدالت و آزادی خط قرمزهای خود را تعیین کند و از آن‌ها عدول نکند، هم می‌تواند در ائتلاف‌ها شرکت کند و هم می‌تواند با قدرت گفت‌و‌گو کند. متأسفانه در مواقعی شاهد بوده‌ایم که اصلاح‌طلبان به‌خاطر فشارها، منافع، شرایط جهانی و ائتلاف از بعضی خطوط قرمز عبور کرده‌اند؛ خطوط قرمزی که متأسفانه نوشته نشده‌اند و نمی‌توان برپایه آن‌ها کسی را بازخواست کرد ولی در وجدان مردم تصویری از آن‌ وجود دارد. به همین خاطر است که می‌بینیم در بعضی موارد مرز میان اصلاحات و سایر نیروهای اجتماعی کمرنگ می‌شود و در همین مرزها است که افراد بی‌پرنسیپ به ارتزاق و موج‌سواری مشغول‌ می‌شوند یعنی هم از برند اصلاح‌طلبی بهره می‌برند و هم از رانت استفاده می‌کنند.

معمولاً می‌گویند هر سیستم انسانی دارای چشم‌انداز، برنامه و هدف است. درون اصلاحات تا حدودی برنامه وجود داشت، تا حدودی هم به‌صورت غریزی هدف مشخص بود اما چشم‌انداز درازمدتی وجود نداشت. فی‌المثل اصلاح‌طلبان فکر نمی‌کردند ممکن است کرسی‌های شورای دوم به کلی واگذار شود یا گمان نمی‌بردند روزی دولت معجزه جایشان را بگیرد. این غفلت به این خاطر بود که گمان می‌کردند نبض جامعه را در دست دارند و چشم‌انداز سبزی در مقابل‌شان تا افق‌های دوردست گشوده است. آن‌ها غافل بودند که ارتش ذخیره بیکاران و نیروهای حاشیه‌ای قدرت گرفته‌اند و ممکن است به نواله یارانه‌ای تن به هر کاری بدهند؛ آن‌ها ندیدند که بوش در آمریکا بر سر کار آمده است و چه نگاهی نسبت به ایران دارد؛ آن‌ها ندیدند منطقه در حال میلیتاریزه شدن است؛ آن‌ها ندیدند دستگاه اطلاعات موازی در حال شکل‌گیری است و قس‌ علی هذا.

القصه، اصلاحات حال و روز خوبی ندارند ولی تنها راه رهایی کشور از معضلات همین اصلاحات است و هنوز هیچ بدیلی در مقابل آن وجود ندارد. نه کسانی که به‌دنبال قیام‌های خیابانی هستند ره به جایی می‌برند و نه کسانی که به امید ترامپ‌ نشسته‌اند و نه کسانی که به وضع موجود دل خوش کرده‌اند و سرشان را جز به علامت تأیید فرود نمی‌آورند. هیچ‌ یک از این‌ها گرهی از کار فروبسته ما نخواهند گشود؛ این کشور آفت زده است و اصلاحات تنها نیرویی است که می‌تواند به دفع آفات آن کمک کند، بدون آنکه این مریض زیر تیغ جراحی از بین برود. کسانی که با نگاه ملی به مسائل می‌نگرند و اندک دلبستگی به دین دارند و حرکت امام حسین(ع) را حرکتی اصلاحی تلقی می‌کنند باید تلاش کنند، اصلاحات اصلاح شود و به‌جای پروژه‌های «انقلاب در انقلاب» یا «انقلاب مستمر» که ره به جایی نمی‌برند، پروژه «اصلاحات در اصلاحات» یا «اصلاح مستمر» را در دستور کار قرار دهند.


منبع: عصرایران

تصویری زیبا از جاده برفی میانه به هشترود

سعید حجاریان: کدام اصلاحات زنده باد؟! رقابت های جایزه بزرگ جت اسکی ابوظبی (عکس) شورای امنیت تصمیم اخیر ترامپ درباره قدس را رد کرد ساخت کوچک ترین تابلوی مونالیزای جهان با DNA (عکس) دستگیری عوامل آتش‌زدن در یکی از مساجد مشهد علی مطهری: ترامپ ناخواسته به آرمان فلسطین خدمت کرد دوران جوانی محمد جواد ظریف در آمریکا (عکس) شهادت مامور انتظامی در درگیری با اشرار مسلح در خراسان انتقاد روزنامه جوان از «جمعه سیاه» در ایران اخراج مجری زن بدلیل انتقاد از شاه عربستان


منبع: عصرایران

ساخت کوچک ترین تابلوی مونالیزای جهان با DNA (عکس)

محققان مؤسسه فناوری کالیفرنیا(کالتک) کوچک‌ترین تابلوی مونالیزا، اثر مشهور لئوناردو داوینچی را با استفاده از رشته‌های دی‌ان‌ای ساخته‌اند. به گزارش انگجت، تابلوی اصلی این اثر که به لبخند ژوکوند هم مشهور است ارتفاعی ۷۶ سانتی‌متری دارد اما نمونه نمادین ساخته شده آن با دی‌ان‌ای تنها ۱۰۰ نانومتر است. اندازه این کوچک‌ترین تابلومونالیزا برابر یک باکتری اشریشیا‌کلی است.

خبرآنلاین- تابلوی مونالیزای لئوناردو داوینچی برخلاف آنچه بسیاری تصور می کنند آنقدرها بزرگ نیست و ارتفاعی ۷۶ سانتی متری دارد، اما محققان کالتک (موسسه فناوری کالیفرنیا) دست به خلق تابلویی زده اند که مونالیزای اصلی در برابر آن بسیار عظیم الجثه به نظر می رسد.

محققان مؤسسه فناوری کالیفرنیا(کالتک) کوچک‌ترین تابلوی مونالیزا، اثر مشهور لئوناردو داوینچی را با استفاده از رشته‌های دی‌ان‌ای ساخته‌اند. به گزارش انگجت، تابلوی اصلی این اثر که به لبخند ژوکوند هم مشهور است ارتفاعی ۷۶ سانتی‌متری دارد اما نمونه نمادین ساخته شده آن با دی‌ان‌ای تنها ۱۰۰ نانومتر است. اندازه این کوچک‌ترین تابلومونالیزا برابر یک باکتری اشریشیا‌کلی است.

 ساخت کوچک ترین تابلوی مونالیزای جهان با DNA (عکس)

محققان برای خلق این اثر، از متد اریگامی دی‌ان‌ای استفاده کرده‌اند که در واقع رشته‌های ژن را تا کرده و به شکل خاصی در می‌آورد. مونالیزای محققان کالتک به مربع‌های کوچکی که در کنار یکدیگر قرار دارند تقسیم شده و هر یک از این مربع‌ها، یک رشته دی ان‌ای هستند که ساختارشان دستکاری شده است. این اثر محققان کالتک فقط جنبه نمایشی ندارد. با بهره‌گیری از این روش، می‌توان نانوساختارهایی مبتنی بر DNA به‌وجود آورد که به ساخت مدارهای بسیار چگال و مواد ارگانیک غیربومی کمک می‌کند.


منبع: عصرایران

خوش استایل ترین ستاره های هفته (۶۷)

برترین ها – سولماز محمودی: تعریف فرهنگ لغت از “استایل”، روش و شیوه انجام دادن یا نشان دادن چیزها است و به ویژگی های معرف یک فرد گفته می شود، همه چیز از نحوه حرف زدن، لباس پوشیدن، مدل مو، منش و رفتار و غیره. ولی اغلب اوقات عموماً در مورد ظاهر فرد کاربرد دارد. افراد کمی هستند که برای خودشان استایل دارند و معمولاً استایل شان باعث می شود که منحصر بفرد باشند، در حالیکه دیگران بیشتر دنبال چیزهایی هستند که در حال حاضر “مد” هستند.

در واقع “استایل” ترکیب شیوه لباس پوشیدن، نحوه حرف زدن، روش انجام کارها و حتی ارزش ها و انتخاب ها و سبک زندگی یک فرد است. ساده تر بگوییم، “استایل” نحوه ابراز کردن خود درونی به دنیای بیرون است. این شامل همه افکار، احساسات، علایق و ارزش ها می شود. “حس و درک فشن” به این معناست که فرد بداند چه چیزی با استایلش جور در می آید و آیا می تواند آخرین ترند های دنیای فشن را به خوبی روی ظاهرش و در استایلش بنشاند یا خیر و اگر این توانایی را داشته باشد می توان گفت آن فرد درک فشن دارد.

استایلیست های شخصی در حوزه ترندهای جدید دنیای فشن، استایل لباس پوشیدن، رنگ ها و میکاپ تخصص دارند و تعداد آنها در سراسر دنیا رو به افزایش است. اغلب ستاره ها و چهره های هالیوودی و غیرهالیوودی استایلیست شخصی خود را دارند که در برای حضور در مراسم مهم این صنعت، فرش قرمزها، و پارتی ها و غیره به آنها کمک می کنند تا خود را به بهترین وجه نشان دهند.

خوش پوش ترین های هفته:

کیت بلانشت با پیراهنی از الکساندر مک‌کوئین در مراسم جوایز London Evening Standard Theatre Awards در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


آنا وینتور با پیراهن و کتی از مزون مارژیلا در مراسم جوایز London Evening Standard Theatre Awards در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


آریزونا میوز در مراسم جوایز London Evening Standard Theatre Awards در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


 کیرا نایتلی با پیراهنی از ولنتینو و جواهرات شنل در مراسم جوایز London Evening Standard Theatre Awards در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


اندرو گارفیلد در مراسم جوایز London Evening Standard Theatre Awards در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


سوکی واترهاوس در مراسم جوایز London Evening Standard Theatre Awards در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


روث نگا با پیراهنی از ولنتینو در مراسم جوایز London Evening Standard Theatre Awards در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


جان هم در مراسم جوایز London Evening Standard Theatre Awards در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


زندیا با پیراهنی از الی صعب در مراسم جوایز London Evening Standard Theatre Awards در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


سلنا گومز با پیراهنی از Coach در مراسم Fashion Awards 2017 در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


دیوید گندی در مراسم Fashion Awards 2017 در لندن

خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


 کانر مک گرگور (بوکسور) و لوئیس همیلتون (راننده فرمولا وان) هر دو با کت و شلوارهایی از ورساچه در کنار دوناتلا ورساچه (با پیراهنی از ورساچه) در مراسم جوایز فشن اواردز (Fashion Awards 2017) برگزار شده در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


چارلی هیتون و ناتالیا دایر، بازیگران سریال Stranger Things، (با لباس هایی از Coach)در مراسم Fashion Awards 2017 در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


پینک با پیراهن و کتی از استلا مک‌کارتنی در مراسم Fashion Awards 2017 در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


نیوز آلوارز با پیراهن پولکی سبز رنگی از دولچه و گابانا در نمایشگاه مانولو بلانیک در اسپانیا

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


فن بینگ بینگ با پیراهنی از آیریس ون هرپن در مراسم iQIYI Screaming Night در پکن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


رزی هانتینگتون-وایتلی با بلوز حریری از پیج و جین تیره در حال خرید از فروشگاه پیج در مالیبو

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


پرنس هری در کنار نامزدش مگان مارکل (با کتی از لاین و کفش های آکوازورا) در مراسم اعلام نامزدی شان در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


کیت، دوشس کمبریج، با پیراهنی از کیت اسپید در موزه Foundling لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


نینا دوبرو و دوست صمیمی اش جولیان هاف در مهمانی تعطیلات سالانه جنیفر کلاین برگزار شده در برنتوود کالیفرنیا

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


جنیفر لوپز و الکس رودریگز در حال خروج از رستوران Nello در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


اشلی گراهام با پیراهنی از مایکل کاستلو و جواهرات بولگاری روی فرش مشکی مراسم دختر شایسته دنیا (Miss Universe 2017) در لاس وگاس

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


مارگو رابی (با کت بلندی از کلوین کلاین) و سباستین استن در مراسم اکران فیلم I, Tonya در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


سلنا گومز با پیراهن گلداری از ایزابل ماران در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


سلنا گومز با کتی از فی برند و کفش های منصور گاوریل در لندن

خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


۳ رومی استرید روی فرش صوتی پارتی تماشای فشن شوی ویکتوریاز سیکرت ۲۰۱۷ برگزار شده در استودیوی اسپرینگز نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


تیلور هیل با پیراهنی از موگلر روی فرش صوتی پارتی تماشای فشن شوی ویکتوریاز سیکرت ۲۰۱۷ برگزار شده در استودیوی اسپرینگز نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


لا لا تروساردی راج، مدنویس برزیلی، با جامپسوتی از شنل در گالای Brazil Foundation در سائو پائولو

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


هری استایلز با کت و شلواری از الکساندر مک‌کوئین در مراسم جوایز ۲۰۱۷ ARIA Awards برگزار شده در سیدنی استرالیا

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


جیک جیلنهال در مهمانی ۲۰۱۷ UNICEF Snowflake Ball برگزار شده در سیپریانی وال استریت در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


دیوید بکهام در مراسم گالای خیریه روز جهانی ایدز ۲۰۱۷ برگزار شده در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


بروکلین بکهام و کلوئی گریس مورتز (با کت و پیراهنی از Coach) در مراسم جوایز ۲۰۱۷ FN Achievement Awards در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


کاترین زتا-جونز در مراسم اکران فیلم جدیدش Cocaine Godmother: The Griselda Blanco Story در میدان مدیسون نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


کری مولیگان با پیراهنی از کریستین دیور در مراسم ۲۰۱۷ Gotham Independent Film Awards در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


امبر هرد با تیشرت دیوید بووی در ناهار افتتاحیه کلکسیون AO.LA برگزار شده در وست هالیوود

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


ایوا فیلیپ در گردهمایی Teen Vogue لس آنجلس

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)

مورگان فریمن در مراسم ۲۰۱۸ Breakthrough Prize Ceremony برگزار شده در مرکز پژوهشی ناسا ایمز در کالیفرنیا

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)

 


 مارگو رابی با پیراهنی از کلکسیون بهار ۲۰۱۸ ژیوانشی در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


میراندا کر در افتتاحیه برندش، KORA Organics، در فروشگاه سفورا در سانتا مونیکای کالیفرنیا

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


هنری کاویل در مراسم جوایز Sky Women in Film and TV Awards در هتل هیلتون، لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


فن بینگ بینگ با پیراهنی از ژان-پل گوتیه در مراسم جوایز Tencent Star Awards

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


 لورا هاریر با کت و شلواری از لوئی ویتون در مراسم بزرگداشت لوئی ویتون و نیکولا گسکیر برگزار شده در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


لئا سیدو با پیراهنی از لوئی ویتون در مراسم بزرگداشت لوئی ویتون و نیکولا گسکیر برگزار شده در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


نیکول کیدمن با پیراهنی از لوئی ویتون در مراسم بزرگداشت لوئی ویتون و نیکولا گسکیر برگزار شده در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


پاریس هیلتون در مراسم رونمایی از عطر جدیدش Rose Rush در سیدنی استرالیا

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


سیرشا رونان با پیراهنی از رودارته و جواهرات تیفانی در مراسم جوایز ۲۰۱۷ Gotham Independent Film Awards در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


سوفیا کوپولا در مراسم جوایز ۲۰۱۷ Gotham Independent Film Awards در نیویورک سیتی

خوش استایل ترین ستاره های هفته (67) 


ریچل وایس با پیراهنی از سن لوران در مراسم جوایز ۲۰۱۷ Gotham Independent Film Awards در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


ریس ویثراسپون با پیراهنی از اسکار دو لا رنتا، کفش های کریستین لوبوتن و جواهرات تیفانی، در مراسم جوایز ۲۰۱۷ Gotham Independent Film Awards در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


رابرت پتینسون با کت و شلواری از دیور اوم در مراسم جوایز ۲۰۱۷ Gotham Independent Film Awards در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


جیمز فرانکو با کت و شلواری از دولچه و گابانا در مراسم جوایز ۲۰۱۷ Gotham Independent Film Awards در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


الیسون ویلیامز با پیراهنی از جیامباتیستا والی در مراسم جوایز ۲۰۱۷ Gotham Independent Film Awards در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


سلما هایک (با پیراهنی از گوچی) در کنار همسرش فرانسوآ-هنری پینو در مراسم خیریه mothers2mothers در لندن

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


جولین هاف با کفش های الدو در مراسم ۲۰۱۷ TrevorLIVE LA از پروژه تره‌ور برگزار شده در هتل بورلی هیلز کالیفرنیا

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


درک هاف در مراسم ۲۰۱۷ TrevorLIVE LA از پروژه تره‌ور برگزار شده در هتل بورلی هیلز کالیفرنیا

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


فرگی با پیراهنی از تام فورد در مراسم ۲۰۱۷ TrevorLIVE LA از پروژه تره‌ور برگزار شده در هتل بورلی هیلز کالیفرنیا

خوش استایل ترین ستاره های هفته (67) 


نایل دی مارکو در مراسم ۲۰۱۷ TrevorLIVE LA از پروژه تره‌ور برگزار شده در هتل بورلی هیلز کالیفرنیا

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


آرمی همر در مراسم ۲۰۱۷ TrevorLIVE LA از پروژه تره‌ور برگزار شده در هتل بورلی هیلز کالیفرنیا

خوش استایل ترین ستاره های هفته (67) 


دواین “راک” جانسون در فتوشوت شماره ژانویه ۲۰۱۸ مجله ایبونی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


بهترین های آرایش و استایل مو:

سلنا گومز در فتوشوت شماره ویژه زن سال مجله بیلبورد

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


سوفی ترنر در مراسم بزرگداشت لوئی ویتون و نیکولا گسکیر برگزار شده در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


هیلی بالدوین در مراسم جوایز ۲۰۱۷ FN Achievement Awards برگزار شده در مرکز IAC در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


مارگو رابی در مراسم اکران فیلم I, Tonya در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


اسکارلت جوهانسون در گالای امسال موزه تاریخ طبیعی آمریکا در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


لئا سیدو در مراسم بزرگداشت لوئی ویتون و نیکولا گسکیر برگزار شده در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


میشل ویلیامز در مراسم بزرگداشت لوئی ویتون و نیکولا گسکیر برگزار شده در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


تیلور هیل در پارتی تماشای فشن شوی ویکتوریاز سیکرت ۲۰۱۷ در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


السا هوسک در پارتی تماشای فشن شوی ویکتوریاز سیکرت ۲۰۱۷ در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


کندیس سوانپول در پارتی تماشای فشن شوی ویکتوریاز سیکرت ۲۰۱۷ در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


آدریانا لیما در پارتی تماشای فشن شوی ویکتوریاز سیکرت ۲۰۱۷ در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


رومی استرید در پارتی تماشای فشن شوی ویکتوریاز سیکرت ۲۰۱۷ در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


استلا مکسول در پارتی تماشای فشن شوی ویکتوریاز سیکرت ۲۰۱۷ در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


سارا سامپایو در پارتی تماشای فشن شوی ویکتوریاز سیکرت ۲۰۱۷ در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


مارتا هانت در پارتی تماشای فشن شوی ویکتوریاز سیکرت ۲۰۱۷ در نیویورک سیتی

 خوش استایل ترین ستاره های هفته (67)


سلنا گومز در مراسم ۲۰۱۷ Billboard Women in Music و برنده جایزه “زن سال” این مراسم در هالیوود

خوش استایل ترین ستاره های هفته (67) 


منبع: برترینها

فیلم «فریب‌خورده»؛ خانه‌ای در تسخیر پری‌رویان غمگین

وقتی شنیدم که سوفیا کاپولا برای ششمین فیلم بلندش سراغ «فریب‌خورده» (The Beguiled) رفته که پیش‌تر دان سیگل فیلمش کرده، هم کنجکاو شدم و هم غافلگیر. «فریب‌خورده» در کارنامه سیگل فیلم تک‌افتاده‌ای‌ است که در آمریکا چندان مورد توجه قرار نگرفت، اما منتقدان فرانسوی‌ هنگام اکران گسترده‌اش در فرانسه تحسینش کردند و حالا با گذشت بیش از ۴٠ سال به فیلمی کالت و پرطرفدار تبدیل شده است. «فریب‌خورده» که از کتابی با همین نام نوشته‌ توماس پی. کولینان اقتباس شده، داستان جذابی دارد.

در اواخر جنگ داخلی آمریکا، دختربچه‌ای جنوبی به نام ایمی، یک سرباز یانکی، جان مک‌برنی، را که به‌شدت زخمی شده، در جنگل‌های اطراف محل زندگی‌اش پیدا می‌کند و او را به مدرسه شبانه‌روزی میس مارتا می‌برد. ورود یک مرد به این محیط کاملا زنانه که در ظاهر آرام اما در درون مملو از عقده، سرکوب و انکار است، باعث می‌شود که احساسات، امیال و خواسته‌های نهفته‌ای آشکار شوند که پایانی هولناک را رقم خواهند زد.

 خانه‌ای در تسخیر پری‌رویان غمگین

سوفیا کاپولا در کارنامه‌اش چندین‌بار به قلمروی ژانر پای گذاشته است، «خودکشی باکره‌ها» به ژانر نوجوانانه و سن بلوغ تعلق داشت و «ماری آنتوانت» به دلیل موضوعش یک درام تاریخی محسوب می‌شد. با وجود این، کاپولا همیشه ژانر را از انرژی درونی‌اش یعنی از آنچه  قرار است به تماشاگر عرضه کند، تهیه کرده است. «خودکشی باکره‌ها» بیش از آنکه یک فیلم نوجوانانه پرهیاهو باشد، ایده‌های تثبیت‌شده از یک دوران را نقد می‌کرد و تصویر بی‌نقص دختر زیبای دبیرستانی را به چالش می‌کشید و «ماری آنتوانت» که به‌کل از رویدادهای مهم تاریخی فاصله گرفته بود، با تأکید بر زندگی پرزرق‌وبرق و تجملاتی کاخ ورسای، به آنتوانت نوجوان و بدن زنانه می‌پرداخت.

بنابراین پیش‌بینی‌پذیر بود که هیجان و تعلیق «فریب‌خورده» در برابر ریتم آرام و شخصیت‌پردازی درونی کاپولا رنگ ببازد. داستان «فریب‌خورده» همان شخصیت‌های تک‌افتاده، منزوی و سردرگم محبوب کاپولا را دربر داشت که در روزمرگی ملال‌انگیزشان غرق شده بودند؛ زنانی که با رعایت تمام آداب اجتماعی خانواده‌های مسیحی جنوبی احساسات و تمایلاتشان را سرکوب کرده بودند. کاپولا بر همین زنان پریشان‌احوال تمرکز کرد که بر خلاف زنان سیگل در تحلیل احساسات و کنش‌هایشان ناتوان بودند.

 
علاقه کاپولا به ترکیب، نورپردازی و رنگ‌آمیزی قاب‌ها همراه با پرهیز از درام‌پردازی متداول باعث شده که فیلم‌هایش مخالفان سرسختی داشته باشند؛ فیلم‌هایی که به نظر آنها زیبا اما توخالی و ملال‌آورند. و البته نمی‌توان زیبایی صوتی/ تصویری فیلم‌های سوفیا کاپولا را نادیده گرفت. سبک کارهای او منحصربه‌فرد و آشناست و نمایانگر فیلم‌سازی که می‌تواند از نظر بصری تماشاگر را تحت تأثیر قرار دهد. با وجود این، بارها نوشته‌اند که کاپولا محتوا را در برابر فرم و ظاهر فریبنده فیلم‌هایش قربانی می‌کند.

اما محتوا و فرم فیلم‌های کاپولا سخت در هم تنیده شده‌اند و مثلا به گواه تحلیل درخشان آنا بکمن راجرز فرم در «ماری آنتوانت» به همان محتوا تبدیل شده است. مسئله مهم دیگر که می‌تواند بخشی از محتوا و جوهره فیلم‌های کاپولا در نظر گرفته شود، سوبژکتیویته زنانه است؛ کاپولا با تأکید اغراق‌آمیز بر هر آنچه  زنانه به‌نظر می‌رسد، با نمایش لباس‌ها، خودآرایی‌ها و… درواقع جایگاه زنان و تصویر مرسوم و رسانه‌ای آنها را نقد می‌کند. جی.

هوبرمن در مروری بر «فریب‌خورده» می‌نویسد: «حساسیت کاپولا با استفاده از همان اصطلاحی که خودش برای تعریف اثر جاه‌طلبانه و خوش‌رنگ‌ولعابش، «ماری آنتوانت»، به کار برد، گستاخانه دخترانه است. عنوان‌بندی «فریب‌خورده» با فونت پیوسته صورتی‌رنگ همین را می‌گوید. او بیشتر به طرز تحریک‌آمیزی زنانه است تا آشکارا فمینیست – و به‌همین‌دلیل بسیار بیشتر فمینیست است».

 خانه‌ای در تسخیر پری‌رویان غمگین

سوبژکتیویته و حساسیت زنانه در لایه‌های زیرین فیلم‌های کاپولا رسوب کرده‌اند و همیشه با چیزی تاریک، مرموز و نفرین‌شده در هم آمیخته‌اند، مثلا سرنوشت تلخ دختران لیسبون در ترکیب با تصویر دست‌نیافتنی‌شان، مصاحبه نمایش یاما واتسون در پایان «حلقه بلینگ» (Bling Ring)، زیبایی رنگارنگ و باشکوه ماری آنتوانت‌کریستین دانست که به بدنی شی‌ءگونه در ورسای مجلل بدل می‌شود و تاریکی مه‌آلود و زنان غمگین «فریب‌خورده». به نظرم کاپولا با اقتباس از «فریب‌خورده» دو هدف اصلی را پی می‌گیرد؛ تأکید بر ذهنیت زنانه و روایت ماجرا از زاویه‌دید زنان که در فیلم دان سیگل به طرزی ساده‌انگارانه دست‌کم گرفته شده بود و ساختن فضایی گوتیک، مرموز و شوم و البته کیفیت ملال‌انگیز فیلم را هم نباید دست‌کم گرفت که درباره رخوت، ملال و سردرگمی زنان جوانی ا‌ست که در خانه‌ای سفیدرنگ و رسومی ازدست‌رفته محبوس شده‌اند.

«فریب‌خورده» دان سیگل داستان خود را در بستر جنگ شمال و جنوب آمریکا روایت می‌کرد، با تصاویری از جنگ شروع می‌شد و با ورود مکرر نظامیان جنوبی به فیلم و به مدرسه شبانه‌روزی هیجان و تعلیق می‌ساخت. زنان سیگل ویژگی‌های تیپیک مشخصی دارند و تمایلات آنها اغلب منفی، واپس‌گرایانه و حتی شریرانه به‌نظر می‌رسد. ما در برهه‌های مشخصی از روایت صدای ذهنی هر یک از زنان را می‌شنویم و به طرزی آشکار (و در نتیجه ساده‌انگارانه) انگیزه‌های آنها را می‌شناسیم. میس‌مارتای جرالدین پیج با آن نگاه‌های پلید و لبخندهای مرموز، خبیث به‌نظر می‌رسد و وقتی چندین‌بار در فلش‌بک رابطه نادرست او را می‌بینیم، از جایگاه مادری قدرتمند برای دختران به پایین کشیده می‌شود و از نظر اخلاقی تماشاگر را پس می‌زند و بنابراین قطع پای مک‌ برنی بیشتر انتقام‌جویانه به‌نظر می‌رسد تا خیرخواهانه.

ادوینای الیزابت هارتمن زنی شکننده، نه‌چندان زیبا و کم‌روست که به گفته خودش به مردان اعتماد ندارد، او وقتی مک‌بی و کارول را با هم می‌بیند به موجودی هیستریک بدل می‌شود که با ضربه‌های پیاپی مک‌ بی را از پله‌ها به پایین پرت می‌کند. حتی ایمی کوچک هم پس از مرگ لاک‌پشتش دختربچه‌ای کینه‌توز می‌شود که در پایان فیلم و با وجود جنایتی هولناک رضایتی خبیثانه در چشم‌هایش موج می‌زند.

«فریب‌خورده» کاپولا اما با تصاویری تاریک از درختان درهم‌پیچیده جنگل شروع می‌‌شود که با صدای جیرجیرک‌ها و آوازی دخترانه کیفیتی وهمناک و رؤیاگون دارد؛ اینجا به جز زنان جوان و مرد غریبه هیچ عامل بیرونی‌ای وجود ندارد، سربازان را فقط از فاصله‌ای دور می‌بینیم و حتی شخصیت بحث‌برانگیز برده سیاه‌پوست هم حذف شده است. عمارتی سفیدرنگ در احاطه گیاهان روینده وحشی بر زمینی مه‌گرفته، حکایت از ناکجاآبادی کابوس‌گونه و دورافتاده دارد که دختران زیبای سفیدپوش در گوشه‌‌وکنار آن پرسه می‌زنند: میان علف‌های وحشی، روی شاخه‌های درختان و در راهروهای کم‌نور خانه. مک‌بی ‌کالین فارل با لهجه ایرلندی‌اش نه‌تنها آمریکایی نیست، بلکه یک غریبه مزدبگیر ایرلندی‌ است که ناخواسته به آنجا پای گذاشته، او هم سردرگم و ناتوان‌ است و شرارت و قدرت مردانه کلینت ایستوود را ندارد.

 خانه‌ای در تسخیر پری‌رویان غمگین

مک‌بی در آغاز نه‌تنها زندانی نیست، بلکه خودش به میس مارتا پیشنهاد می‌دهد که کنار آنها بماند و باغبانی کند و وقتی پاسخ مناسبی نمی‌شنود، برای ماندن و فرار از جنگ تصمیم به اغوای زنان می‌گیرد.  کاپولا در این فضا با حفظ پیرنگ اصلی داستان جزئیات بسیاری را با ظرافت تغییر داده که می‌توان آنها را نعل‌به‌نعل با فیلم سیگل مقایسه کرد؛ جزئیاتی که به زنان و حتی به مک‌بی انگیزه و هویت بخشیده‌اند. میس مارتای نیکول کیدمن و ادوینای کریستین دانست قدرتمند و تأثیرگذارند و هر دو زنانی پیچیده را به تصویر کشیده‌اند.

اینجا حس مادری نیکول کیدمن بر میل زنانه‌اش پیشی می‌گیرد، او تقریبا همیشه برای تصمیم‌گیری با دختران مشورت می‌کند و بارها دست محبت بر سر آنها می‌کشد، پس می‌توان گفت اگر شرارتی از او سر می‌زند، برای خودش هم ناخودآگاه و پنهان‌ است. صحنه‌ای که میس مارتا بدن مک‌بی را می‌شوید، جلوه‌ای حسانه و نگاهی زنانه دارد و بدون هیچ دیالوگی التهاب و آشفتگی زن را نمایان می‌کند.

ادوینای کریستین دانست شخصیت استوارتری دارد، درون‌گرا، مهربان و آرام ا‌ست و از مردان نفرت ندارد و یا هیچ‌وقت آشکارا به آن اشاره نمی‌کند، فقط یک بار در خلوت نزد مک‌بی اعتراف می‌کند که بزرگ‌ترین آرزویش این است که از آنجا برود که طعمی تلخ‌تر به دیالوگ پایانی او می‌بخشد. ادوینا در نقطه اوج فیلم وقتی مک‌بی را با آلیشیا می‌بیند، اول خودش را عقب می‌کشد و بعد برای اینکه مرد را از خود براند، ناخواسته هلش می‌دهد.  علاوه بر شخصیت‌پردازی درونی هر یک از زنان، صحنه‌های جمعی فیلم توأمان اتحادی زنانه و نوعی رقابت ظریف را بازتاب می‌دهند. وقتی اولین‌بار دختران برای صرف شام با مک‌بی آماده می‌شوند، دستپاچه و مشتاق هستند و هر یک به نوعی تلاش می‌کنند تا زیباتر به‌نظر برسند.

در اواسط شام میس مارتابا تحریک آلیشیا و با حسادتی زنانه به ادوینا می‌گوید که شانه‌هایش را بپوشاند و دختران برای جلب نظر مک‌بی به بهانه کیک ‌سیب از هم پیشی می‌گیرند. قرینه این صحنه را در شام پایانی می‌بینیم، این‌بار ادوینا با اعتماد‌به‌نفس و سرکشانه شانه‌های برهنه‌اش را به نمایش گذاشته است، اما ظرف قارچی که دست‌به‌دست می‌شود بر خلاف کیک سیب از اتحادی شوم خبر می‌دهد.

در پایان دختران روی ایوان ورودی نشسته‌اند و به‌دقت پارچه سفیدی را می‌دوزند و وقتی میس مارتا دوباره به ادوینا هشدار می‌دهد، زن جوان به‌زحمت جمله‌ای می‌گوید و بعد با نگاهی خالی به دوردست زل می‌زند، او می‌داند که دیگر راه فراری ندارد. دوربین کالبد پیچیده‌شده در پارچه سفید را در پیش‌زمینه و بیرون از دروازه خانه قاب می‌گیرد، زنان روی پلکان ورودی بی‌حرکت ایستاده‌اند، گویی ژست گرفته‌اند؛ دوربین به‌آرامی نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود، خانه به تسخیر اشباح درآمده‌ است.


منبع: برترینها

داستان نویس‌های معروف سوژه هایشان را از کجا می‌آورند؟

خیلی از نویسنده ها با افتخار اعلام می کنند که فلان شخصیت کتاب را از روی فلان شخصیت آشنایشان ساخته اند و آن یکی صحنه را از روی یک تجربه شخصی. حالا بیشتر استادان داستان نویسی توصیه می کنند که تجربه های شخصی تان را جدی بگیرید. این جا با سه نمونه از این اعترافات نویسندگان روبه رو می شویم و راز و رمز داستان هایشان را از زبان خودشان می شنویم؛  در این مطلب از « همشهری جوان» پل استر از ماجراهای خودش در نیویورک می گوید، شکارور توضیح می دهد که پایان بندی های خاص داستان های کوتاهش را چطور به دست آورده است؟

پل استر

ادای دین به بی پول  های جهان

 من از خودم می نویسم

نویسندگی زیر و زبرهای زیادی دارد. همیشه سرکلاس های نویسندگی خلاق به دانشجویانم می گویم که اول از همه چیز باید با خودشان رو راست باشند، همین که نویسنده ای خودش را پنهان نکند، همین که از خودش و تجربه هایش ابایی نداشته باشد، همه چیز درست می شود. از یک جایی خودم را رها کردم و دیدم که تصویرها، برخی گفت و گوها و حتی لحظه های فلاکت بار زندگی قهرمان های داستان هایم برایم آشنا هستند؛ یعنی این یک تصمیم از پیش گرفته شده نبود، یک دفعه دیدم که همه این ها از زندگی واقعی من سردر می آورند و خب چون این لحظه ها تجربه شده اند، باور پذیر هستند و خوشایند. اما در این زمینه یک نمونه عینی دارم؛ نمونه ای که حداقل برای من خوشایند بود.

در کتاب «دست به دهان» که در واقع اثری اتوبیوگرافیک بود به این تجربه رسیدم و بعدها هم ادامه اش دادم. در واقع همیشه می خواستم چیزی درباره پول بنویسم، نه این که درباره کسب و کار و سرمایه داری بلکه درباره تجربه بی پولی تاسرحد فلاکت. سال های زیادی درباره این پروژه فکر کردم. هربار که می خواستم نوشتن را شروع کنم دست آخر به نظرم خیلی خشک و قرن هجدهمی از آب در می آمد. یک جایی تصمیم گرفتم یک کار جدی و فلسفی از این تمنای درونی ام بسازم. اما دست آخر نشستم به نوشتن و همه چیز عوض شد.

«دست به دهان» از آب درآمد؛ قصه کلنجارهایی که من با پول داشتم، نه با خود پول بلکه با نبودنش، هر چند غم انگیز بود اما کلیت خنده داری پیدا کرد. البته باید بگویم که کتاب تنها درباره من و بدبختی هایم نبود، فرصتی دست داد تا من درباره همه آن آدم های عجیبی که در روزگار جوانی هرجا و هربار به نوعی با آن ها ملاقات کرده بودم، حرف بزنم؛ شاید یک جور ادای دین بود. آن روزها نمی توانستم خودم را در بند یک میز و یک دفتر کارکنم، هر چند زندگی غیر از این هم سخت بود اما همین جابه جایی ها و از این جا به آن جا رفتن ها شرایطی را فراهم کرد تا با آدم هایی روبه رو شوم که نه خودشان و نه دنیایشان شبیه من بود؛ آدم های دانشگاه نرفته، آدم های کتاب نخوانده.

بدبختی این جاست که ما در این مملکت عادت کرده ایم که به هوش و دنیای آدم های زحمتکش ارزشی نگذاریم اما تجربه به من ثابت کرده است که این آدم ها در بیشتر موارد از آدم هایی که دنیا را اداره می کنند، هوشمندتر هستند. نکته اصلی این جاست که این آدم ها جاه طلب نیستند اما ایده های جالب و گاهی هم بامزه ای دارند. تو مدام مجبوری برای حفظ رابطه با این آدم ها تلاش کنی چون هیچ کدامشان شبیه دیگری نیست و توباید هربار راه تازه ای را پیدا کنی.
 


امیلی نوتومب

ما آدم های عجیبی هستیم

 من از خودم می نویسم

نویسنده ها آدم های عجیبی هستند، با تجربه های عجیب و غریب. خب این اتفاق طبیعی است، بد هم نیست که گاهی وقت ها این عجیب بودن را به رخ بقیه بکشیم. من از تجربه های عجیب و غریبم حرف می زنم. هیچ وقت هم از این عادت احساس سرشکستگی نکرده ام، خب این هم یک عادت عجیب دیگر برای نویسنده هاست. لابد خیلی از آدم ها سرکارشان اذیت می شوند و ماجراهای وحشتناکی را پشت سر می گذارند اما به خیالشان نباید درباره این تجربه ها حتی با دوستان نزدیکشان هم حرف بزنند. اما من خجالت نمی کشم، بله داستان بلند «ترس ولرز» سرنوشت واقعی من است. بله من در ژاپن مجبور شدم توالت بشویم. البته شاید ژاپنی ها خیلی از دست من عصبانی باشند اما به هر حال شد.

انتخاب خودم بود، آن روزها هم فکر نمی کردم که قرار است یک روز یکی از کتاب های محبوبم ریشه در ژاپن داشته باشد. آن موقع راهی ژاپن شدم، برای این که ترجیح می دادم ژاپنی باشم تا یک انقلابی. من آن قدر در آن شرکت دوام آوردم که دست آخر آخرین پست ممکن یعنی مسئولیت شست وشوی توالت های شرکت ژاپنی را به من واگذار کردند.«ترس و لرز» اولین کتاب من بود. برای همین هم سرشار از تجربه های شخصی است؛ آن قدر که می توانم اعتراف کنم که بیشتر از این که یک رمان نوشته باشم، یک گزارش تحویل خواننده ام دادم. همان موقع هم گفتم که این صرفا یک روایت است و اصلا قصدم انتقام گرفتن از ژاپنی ها نیست.

ژاپنی ها با خودشان هم همین طور رفتار می کنند. بله من همه ماجراهایی را که به سرم آمده بود، روایت کرده ام، دختری که در یک شرکت ژاپنی کار می کند و نمی خواهد از رو برود و می خواهد که با قوانین سرسخت ژاپنی ها کنار بیاید، خود من بودم. حتی در رمان «خرابکاری عاشقانه» هم ماجرا همین بود. اما همین جا اعتراف می کنم که نوشتن از واقعیت زندگی برای نویسنده بسیار لذت بخش تر است، یک جور حس رهایی است؛ انگار یک باری را ازروی دوشت برداشته و خودت را خلاص کرده ای. هر نویسنده ای هم که جز این ادعا کند، احتمالا دروغ می گوید. به هر حال نویسنده ها دروغگوهای خوبی هم هستند. وقتی از تجربه های شخصی ات می نویسی، یک حس خوبی سراغت می آید. وقتی شما یک نوع زندگی را تجربه می کنید، آن موقع تصویر درستی از موقعیت تان ندارید اما درست لحظه ای که شروع می کنید به نوشتن آن تجربه تان، تازه می فهمید قضیه از چه قرار بوده است. موقع زندگی کردن شما هیچ تصور درستی از آن چه به سرتان می آید، ندارید. البته گاهی وقت ها هم ممکن است از شرایط تان راضی باشید اما درست وقتی شروع به نوشتن می کنید تازه می فهمید که چه جهنمی برپا بوده است.
 


ریموند کارور

من یک شاهد هستم

 من از خودم می نویسم

همه نویسنده های مورد علاقه من یک سر داستان هایشان ریشه در واقعیت زندگی شان دارد؛ گی.دو.موپاسان و آنتوان چخوف. چخوف برای من از همه این ها  محبوب تر است. در همه آن انبوه داستان های کوتاهش همیشه خطوط مرجعی از دنیای واقعی اش را می توان پیدا کرد. پزشک داستان های چخوف همیشه باور پذیر است، آدم هایی که او می شناسد، همین طور یک دفعه در برابر چشم یک نویسنده نمی آیند. در واقع شناخت چخوف داستان نویس از این آدم ها ناشی از زندگی واقعی اوست؛ او که در عین حال یک پزشک هم بود. برای من هم همین طور است، البته منظورم از وجود رگه هایی از واقعیت زندگی ام در مجموع این نیست که از اول زندگی ام شروع می کنم و هربار تصمیم می گیرم که یک بخشی از زندگی واقعی ام را توی داستان بچپانم. نه منظورم این است که عناصراتوبیوگرافیک همیشه خواه ناخواه از داستان هایم سر در می آورند.

خیلی وقت ها پرداختن به اتفاقات زندگی ام در میانه یک داستان کاملا ناخودآگاه است؛ یعنی چیزی که شنیده ام، تصویری که یک بار دیده ام و انگار یک جوری در ناخودآگاهم مانده سر از داستانم در می آورد امابیشتر وقت ها حواسم را جمع می کنم و شکل و شمایل اتفاقی را که افتاده است کمی عوض می کنم. به هر حال خیلی از نویسنده ها دوست ندارند به وجه اتوبیوگرافیک بودن داستان هایشان اعتراف کنند. من هم قبول دارم، دل سپردن به تخیل بخشی از لذت داستان است. تخیل همان چیزی است که در زندگی دیگرانی که نویسنده نیستند کمتر است.

اما همیشه یک جرقه ای باید باشد، داستان که از هوا نمی آید، بالاخره یک چیزی باید باشد که پای نویسنده را به زمین وصل کند. شخصا همیشه برای داستان هایی از این دست احترام بیشتری قائلم. گاهی وقت ها در این داستان ها سراغ اتفاق هایی می روم که در روزگار جوانی هر روز با آن ها دست و پنجه نرم می کردم، شما که می دانید جوانی های من هیچ زندگی راحتی نبود. بچه، بی پولی، اعتیاد و هزار و یک چیز دیگر که اجازه نفس کشیدن و لذت بردن از زندگی را نمی داد، برای همین هم سروکله این جور آدم ها در داستان های کوتاه من خیلی زیاد پیدا می شود. گاهی وقت ها هم همان طور که گفتم این ماجرا ناشی از یک تصویر یا یک روایت در زندگی واقعی ام است.


منبع: برترینها

گفت و گویی منتشرنشده با «نادر گلچین»

ماهنامه هنر موسیقی – علی شیرازی: سال ۱۳۹۴ قرار بود برای شماره ۱۵۳ هنر موسیقی، نوشته ای- تا حد امکان و به قدر بضاعتم درخور- در ستایش از نادر گلچین بنویسم. طبق روش دیرینه خودم (و بسیاری از همکاران) که موقع نگارش مطلب یا شرح حال درباره زندگان اهل هنر، با خود آن عزیزان نیز گپ و گفتی داریم، با هدف رفع ابهام های ریز و درشت درباره زندگی شان، با استاد گفت و گویی ترتیب دادیم.

هدف دوستان مجله البته انجام و نشر مصاحبه نبود، ولی آنچه در صحبت با آقای گلچین حاصل شد فراتر از انتظارم بود که می شد بعدها آن را نیز در همان قالب مصاحبه به طور جداگانه منتشر کرد. از بدِ حادثه اما به محض پایان مصاحبه، زمانی که فایل صوتی آن را می خواستم در رایانه ام ذخیره کنم، دیدم که در اثر خرابی ضبط خیرنگاری ام (به هنگام رد و بدل شدن حرف هایمان در آن مصاحبه تلفنی) بخش مهم گفت و گو با استاد دچار خش و صدایی برفک آلوده شده و از بین رفته است یا در جاهایی اصلا هیچ چیز ضبط نشده است.

 گفت و شنود منتشرنشده با نادر گلچین

البته آن زمان به قدر نیاز توانستم در نگارش مقاله ام از صحبت های استاد برداشت کنم و کار اصلی را به روزی در آینده موکول کردم. حالا و در پی درگذشت آن زنده یاد نیز حرف هایی که در پی می آید و می خوانید، از فایل بازیابی شده توسط دوستان هنرمند و هنردوستم مجتبی نیازی و زهیر صفری پیاده و تدوین شده، که به هر حال بازیابی همین مقدار هم غنیمت است. میزان حرف های رد و بدل شده نیز تا جایی که قابل شنیدن و نگارش بوده به این مصاحبه راه یافته است.

نکته این که سال ۱۳۹۴ من در شرایط بیماری استاد مزاحمشان شده بودم و تصمیم انجام گفت و گو به صورت تلفنی را نیز دوستان مجله گرفتند و با ایشان هماهنگ کردند. خب، مشخص است که مصاحبه تلفنی هم با گپ رو در رو متفاوت است و هنگام مصاحبه رخ به رخ، کمتر نیاز به تکرار برخی پرسش هاست و بسیاری حرف ها به راحتی طرح و از سوی دو طرف، از طریق نگاه درک می شود و هر دو با سرعت و رضایت بیشتری به سراغ بقیه مسائل بحث می روند؛ اما آن روز (پنجم آبان ۱۳۹۴)، ایشان در بسیاری جاها درنگ می کردند تا به ضرورت سنی (۷۹ سالگی) و شرایط بیماری شان، پرسش را دقیق تر متوجه شوند و در ارائه پاسخ دقیق، بکوشند یا مثلا اگر نام فامیل کسی را در مصاحبه برده بودند، اسم کوچک او را هم به یاد بیاورند؛ هر چند با همان شرایط نیز در یادآوری رخدادها و خاطرات، موفق بودند و حافظه خوبی از خود نشان دادند.

درست مثل حافظه شعری مشهورشان با آن دامنه وسیعی که هزاران بیت از بزرگ ترین شاعران کلاسیک ادبیات پارسی را از بَر بودند… به هر صورت، این مصاحبه کوتاه شده (به سبب همان بدبیاری) ادای دینی است به صدا و شخصیت هنرمندی خودساخته و ارجمند که نزدیک به سه دهه از صدا و آثارش بهره بردم و حالا دیگر در میان ما نیست. روانش شاد.

گفت و شنود منتشرنشده با نادر گلچین

از راست: نادر گلچین، مرجانه گلچین؛ سال ۱۳۹۵

جناب گلچین؛ شما چه سالی و در کدام شهر متولد شدید؟

سال ۱۳۱۵ خورشیدی در شهر رشت.

از اینکه استادان شما در هنر آواز چه کسانی بودند، اطلاعات چندانی در دست نیست. بفرمایید آواز را از ابتدا چگونه آموختید و آن را نزد چه کسانی تکمیل کردید؟

من تا ۲۰ سالگی در شهرستان خودمان زندگی می کردم. خب، آن زمان در رشت هم مثل خیلی از نقاط کشورمان تعصبات مذهبی باعث شده بود تا هنر موسیقی ملی چندان رواج نداشته باشد یا دست کم آشکارا عرضه و اجرا نشود؛ ولی با همان شرایط و در همان فضا نیز چند موسیقی دان هنرمند به صورت پراکنده فعالیت می کردند و تا حدی شناخته شده بودند؛ کارشان هم خوب و پذیرفتنی بود.

رکن الدین نژند، ویلن نوازی که شاگرد استاد ابوالحسن خان صبا بود و رحیم تحویلداری تارنواز و خواننده که جزو این افراد بودند.

آیا شما به طور مستقیم نکاتی از این دو هنرمند که به هر حال یکی شان شاگرد زنده یاد صبا بود و دیگری هم به جز نواختن تار، خوانندگی هم می کرد، آموختید؟

به آن صورت که شاگردی این دو عزیز را کرده باشم خیر؛ ولی خب، ما خیلی وقت ها با هم بودیم.

یعنی نزد این هنرمندان می نشستید و موقع اجراها متوجه می شدید گوشه ای که الان دارد اجرا می شود شوشتری از دستگاه همایون است و غیره؟

دقیقا. یعنی فقط دور هم بودیم و موسیقی و آواز اجرا می کردیم و پیش می رفتیم. حالت استاد و شاگردی میان ما وجود نداشت.

گفت و شنود منتشرنشده با نادر گلچین 
جالب است که حدود نیم قرن بعد، کسانی مثل ما و از نسل ما نیز همین مسیر را (البته پیش از راه یافتن به کلاس های موسیقی و آواز) طی کردند.

به هر حال، راه یافتن به مسیر آموختن موسیقی چیزی شبیه به شرح دلدادگی است و عاشقان نیز اگر به سرنوشت که گاه مسیرهای مشترکی را در راه عاشقی طی می کنند. این را هم باید بگویم که در همان رشت هم مدتی به هنر تئاتر مشغول بودم که بعدها تمام وقتم را به خوانندگی اختصاص دادم…

جالب است که همیشه دنبال جواب این پرسش ذهنی بودم که ریشه صدای خوب شما که علاقه زیادی هم به جز آواز به شعرخوانی یا همان دکلاماسیون دارید بفهمم، که حالا متوجه شدم ریشه اش در پیشینه تئاتری و آموختن دوره های فن بیان و گویندگی است. این پرسش از همان نخستین باری که در فیلم یکی از اجراهای شما دیدم در هنگام آوازخواندنتان بخشی از شعر آواز را هم به صورت ساده روخوانی می کنید در ذهنم به وجود آمد و الحق در آن زمینه هم صاحب صدای گرم و دلنشینی هستید.

شما لطف دارید.

بفرمایید بعد از آن ماجرای حضورتان در جمع های هنری در رشت چه اتفاق هایی پیش آمد؟

بعدش به موازات و پیش یا پس از این رخدادها کم کم سر و کله رادیو، ابتدا در تهران و سپس در شهرستان ها پیدا شد. رادیو برای ما همه چیز بود. هم موسیقی در آن می شنیدیم و اصلا با آواها و نغمه های این هنر آشنا می شدیم و هم کلی معلومات عمومی، اجتماعی، علمی و سیاسی پیدا می کردیم؛ اما در آن سال ها گرفتن موج ایستگاهی که موسیقی و آواز پخش می کرد در رشت و باقی شهرستان های دور از پایتخت بسیار سخت بود و صدا ضعیف به گوش می رسید.

کیفیت پخش برنامه ها از رادیو ضعیف بود و باید کلی پیچ رادیو را این طرف و آن طرف می کردیم تا موفق می شدیم مثلا صدای بنان و قمرالملوک وزیری و ادیب خوانساری را بشنویم. البته در زمینه امکانات شنیداری برای بهره بردن از آثار موسیقایی و آوازی آن قدرها هم فقیر نماندیم…

گفت و شنود منتشرنشده با نادر گلچین
چطور مگر؟

چندی نگذشت که خوشبختانه من به یک دستگاه گرامافون دست پیدا کردم ؛ آن هم در زمانی که این وسیله فقط مخصوص اعیان و اشراف بود و داشتنش برای ما بیشتر به یک رویا می مانست.

پس رویای شما این گونه به تحقق پیوست که ذهن و گوشتان را از صداهای فاخر خوانندگان قاجار و دوره پس از آن پر  کردید و هر مطلب تازه ای را با  جان و دل می آموختید.

همین طور است. مثلا با شنیدن صدای آوازخوانی مانند بنان متوجه شدم که همه چیز آواز ما شعر است. اصلا انگار حافظ و سعدی همه شعرهایشان را براساس ردیف آوازی و با هدف خوانده شدن توسط خوانندگان دستگاهی سروده اند؛ بنابراین دیدم که باید از هر کار اضافی ای در خوانندگی پرهیز کنم.

فهمیدم تحریر و کشش و باقی مولفه ها  فقط وقتی باید به کار برده شوند که در خدمت آواز باشند و اساس با توجه در شعر است که آواز قد بر می افرازد. همیشه بیشترین دقت را در شعر می کنم. همچنین این مصراع دستکاری شده را آویزه گوشم کرده ام که: «خود شعر بگویدت که چون باید رفت!»…

جالب است! اشاره به سروده مشهور عطار نیشابوری است که می گوید: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس/ خود راه بگویدت که چون باید رفت» که حالا مصرع دوم آن به صورت ضرب المثل درآمده است.

بله، درست می گویید.

راهی که عده زیادی از خوانندگان مجموعه برنامه «گل ها»ی رادیو مثل شما و بعدها هم رهروانتان برگزیدید، در جاهایی کم اعتنایی به ردیف (در ملودی و به ویژه ریتم جمله بندی) و گاه حتی بی اعتنایی به ردیف بود. مانند بیات اصفهان نوساخته و جدیدی که فاصله اش بسیار بیش از آنی بود که بتوان آن را «اصفهان» صد در صد ایرانی نام گذاری کرد و در طول ردیف آوازی به حسابش آورد؛ چرا که در یک کلام این مدل از بیات اصفهان، بدعت گذاری شده به حساب می آمد و البته خیلی زود هم طرفداران و شنوندگان خودش را پیدا کرد و رواج یافت. با این همه حتی در همین وضعیت هم همیشه اصالت زیبایی در آوازهای شما دیده می شد؛ مثلا اینکه در تحریرهایتان ادای دین به مکتب آوازی اصفهان را فراموش نمی کردید و به شیوه خوانندگان این مکتب، بخشی از جمله تحریری تان را به مصوت «ای» می کشاندید. مانند بخشی از آواز بیات اصفهان اجراشده در آلبوم «گریز».

از قضا نخستین کسی که این مدل بیات اصفهان جدید را به آواز اجرا کرد، من بودم. می توانید به تاریخچه آوازهای اجرا شده در رادیو مراجعه کنید و نام و مشخصات دقیق آن برنامه را بیابید. این خاطره را هم بگویم که روزی در فاصله تمرین هایمان در تالار فارابی وزارت فرهنگ و هنر وقت در نزدیکی بهارستان [وزارت ارشاد امروز] برای هواخوری و صرف چای به محوطه آمدیم.

در گروه پایور کسانی مثل هوشنگ ظریف بودند که همگی با دیدن پیرمردی خوش سیما و دارای چهره ای معنوی و اهل نظر، پیش رفتند و ضمن ادای احترام، دست پیرمرد را بوسیدند. وقتی ایشان از ما دور شد و به درون وزارتخانه رفت از یاران پرسیدم او کیست که این گونه حس احترام را در شما برانگیخته است. گفتند ایشان استاد موسی معروفی است که پدر و بلکه پدربزرگ موسیقی ایرانی به شمار می آید و خدماتش به هنر بر کسی پوشیده نیست.

در بازگشت استاد، من نیز به رسم ادب، پیش رفتم و دست ایشان را بوسیدم. گفتند اگرچه شما مرا نشناختی، ولی من از همان ابتدای ورود شما را شناختم، اتفاقا صدایت را هم خیلی دوست دارم؛ چرا که در دوره و زمانه ای که همه از پیر و جوان بنا به مد روز به دادن تحریرهای طولانی و در اوج مشغول اند شما فقط به جان آواز که همان شعر است توجه نشان می دهی و از تحریرهای اضافی پرهیز می کنی. با تایید استاد، من بیش از همیشه بر درستیِ راهم آگاه شدم و آن را با قدرت بیشتری ادامه دادم.

گفت و شنود منتشرنشده با نادر گلچین

یک بار جایی شنیدم که اوایل انقلاب هنوز به آن صورت از خوانندگی و اجرا منع نشده بودید، ولی بعدا شرایط به گونه ای پیش نرفت که دلخواه شما باشد و از ماندن در صحنه اصلی آواز به دور ماندید. ماجرا چه بود؟

دست کم دو بار موقعیت هایی برایم پیش آمد که خواندن را از سر بگیرم، ولی همان طور که حدس زدید هیچ کدام چنگی به دل نمی زد و شاید در صورت همراه شدنم با آن موج، اعتبار و اندوخته قبلی حاصل از سال های فعالیتم در آواز و خوانندگی را هم بر باد می داد.

بار نخست دقیقا در سال های ابتدایی پیروزی انقلاب بود که از من خواستند تصنیف ها و سرودهای انقلابی بخوانم و راستش من دیدم این کار، تصویر و تصوری را که شنوندگان و دوستداران همیشگی صدایم از من در ذهن دارند برهم می زند و نپذیرفتم.

بار دوم هم قرار بود نظیر کار مشترکی را که زنده یادان عماد رام به عنوان آهنگ ساز و حسین قوامی در جایگاه خواننده در آلبوم «نغمه فاخته» ارائه داده بودند با صدای من اجرا و عرضه شود؛ اما راستش دیدم انگار هیچ چیز سر جای خودش نیست.

حضور برخی سازها در ارکسترها محدود و ممنوع شده و ارکستراسیون قطعات، شکلی جدید و نپذیرفتنی پیدا کرده بود که این هم به نظرم آن خاطره ای را که علاقه مندان به موسیقی و آواز از صدا و اجراهای گذشته ما در ذهن داشتند خدشه دار می کرد؛ بنابراین قید خواندن در آن شرایط را زدم. می خواستم برای همراهانم که با جان و دل دوستشان دارم همیشه «نادر گلچین» باقی بمانم…

یادش گرامی.


منبع: برترینها

خواص برنج قهوه‌ای

انتخاب برنج قهوه‌ای برای تغذیه‌ای سالم گزینه‌ای عالی است. تغذیه برنج قهوه‌ای به عنوان یک وعده غذایی می‌تواند وعده‌ای کم کالری و سرشار از مواد مغذی باشد. تغذیه برنج در وعده‌های غذایی یک موضوع مهم است، زیرا تقریبا نیمی از جمعیت جهان (به ویژه شرق جنوب شرقی آسیا) به طور کلی از برنج به عنوان یک غذای اصلی در رژیم غذایی روزانه، بهره می‌برند.

برنج قهوه‌ای می‌تواند خطر ابتلا به دیابت و بیماری‌های قلبی را کاهش دهد
فرادید| انتخاب برنج قهوه‌ای برای تغذیه‌ای سالم گزینه‌ای عالی است. تغذیه برنج قهوه‌ای به عنوان یک وعده غذایی می‌تواند وعده‌ای کم کالری و سرشار از مواد مغذی باشد. تغذیه برنج در وعده‌های غذایی یک موضوع مهم است، زیرا تقریبا نیمی از جمعیت جهان (به ویژه شرق جنوب شرقی آسیا) به طور کلی از برنج به عنوان یک غذای اصلی در رژیم غذایی روزانه، بهره می‌برند.

به گزارش فرادید به نقل از دکتر اکس، آیا برنج مفید است؟ جواب مانند همیشه مثبت نیست. کربوهیدرات‌های تصفیه شده مانند برنج سفید اساسا غذا‌های جعلی هستند که هیچ خواصی را برای ارتقا سلامتی بدن ارائه نمی‌کنند. بنابر این آیا برنج سفید برای شما مفید است؟ خیر، این گونه از برنج‌ها عاری از هر گونه مواد مغذی هستند، و چیزی جز کربو هیدرات هایی که وارد جریان خون می‌شوند، نیستند. درست همانند، تزریق کردن قند به بدن است.

مطالعات علمی نشان داده اند که تغذیه برنج قهوه‌ای می‌تواند خطر ابتلا به دیابت و مشکلات قلبی را کاهش دهد؛ که انتخابی صحیح برای هر فردی که به دنبال رژیم غذایی بدون گلوتن است، می‌باشد.

۵ مزیت برنج‌های قهوه‌ای برای سلامت

۱– تقویت سلامت قلب
برنج قهوه‌ای دارای مقدار زیادی لیگنین (ماده‌ای سلولزی) است که به تشکیل دیواره سلولی گیاه کمک می‌کند. برخی از محققین بر این باورند که لیگنین‌ها برای محفاظت از انسان در برابر بیماری‌های مختلف و قلب، مفید هستند.

یکی دیگر از مواد مغذی که در برنج قهوه‌ای یافت می‌شود منیزیم است، این ماده معدنی برای سلامتی قلب حیاتی است و کمبود آن در بسیاری از موارد می‌تواند آسیب زننده باشد. در ابتدا باید بگوییم که منیزیم به حفظ ریتم طبیعی قلب کمک فراوانی می‌کند، همچنین مطالعات علمی نشان داده اند که سلامت قلب مردان و زنان با افزایش سطوح منیزیم در بدن، منجر به بهبود عملکرد قلب می‌شوند. تحقیقات همچنین بیان می‌کنند که بیشتر ترجیح داده می‌شود که دریافت منیزیم از طریق رژیم غذایی باشد به جای دریافت آن‌ها از طریق مکمل‌ها.

به طور کلی مطالعات نشان می‌دهند که مصرف برنج قهوه‌ای می‌تواند عوامل خطر سازی را که سلامت قلب را تهدید می‌کنند کاهش دهد و اثرات مثبتی را برای تقویت آن ارائه دهد. سلنیوم نیز از دیگر مواد مغذی است که برنج قهوه‌ای میزان مناسبی از آن را برای بدن ارائه می‌دهد.

برنج قهوه‌ای می‌تواند خطر ابتلا به دیابت و بیماری‌های قلبی را کاهش دهد

۲– منگنز
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های برنج‌های قهوه‌ای، موجودیت میزان بالایی از منگنز در آن‌ها است. یک فنجان برنج قهوه‌ای پخته شده تقریبا تمام نیاز‌های منگنز روزانه ۸۸ درصد را فراهم می‌کند. منگنز، ماده غذایی مفیدی است که به مقدار کمی از آن در غذا‌های گوناگون یافت می‌شود.

این ماده معدنی مهم برای بسیاری از ارگان‌های حیاتی بدن مفید است؛ و همچنین سبب جذب مواد مغذی، تولید آنزیم‌های گوارشی، استحکام استخوان‌ها و سیستم ایمنی بدن می‌شود. اگر در رژیم غذایی خود مقدار مناسبی از منگنز را دریافت نکنید ممکن است در معرض خطرات و مشکلات احتمالی ناخواسته قرار بگیرید مانند، ضعف باروری، تشنج و ضعف در استخوان‌ها. مواد مغذی که در برنج قهوه‌ای به مقدار فراوان یافت می‌شوند، به تنظیم قند خون کمک می‌کنند و سبب جذب کلسیم می‌شوند و همچنین کربو هیدرات‌ها را متابولیزه می‌کنند.

۳– کاهش کلسترول
غذا‌های دانه‌ای مانند برنج قهوه‌ای حاوی فیبر و سبوس هستند. به همین دلیل است که برنج قهوه‌ای مزایای فراوانی را برای سلامتی افراد نسبت به برنج سفید به ارمغان می‌آورند.

مطالعات نشان داده اند که سبوس و فیبر موجود در برنج قهوه‌ای ممکن است به کاهش سطح کلسترول خون، به ویژه کلسترول LDL کمک کند. فیبر برنج قهوه‌ای به طور طبیعی در کاهش سطح کلسترول اثر گذار است و سبب دفع آن از بدن می‌شود.

۴– کاهش خطر ابتلا به دیابت
تحقیقات علمی نشان داده اند که جایگزین کردن برنج قهوه‌ای به جای برنج سفید، خطر ابتلا به دیابت را کاهش می‌دهد. کربو هیدرات‌های تصفیه شده در برنج سفید، ممکن است در سطح قند خون تاثیر گذار عمل کنند و سبب افزایش آن شوند.

مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۰ توسط دانشکده بهداشت و سلامت عمومی هاروارد منتشر شده بود نشان می‌داد، در زمان هایی که شما بیشتر از دو وعده برنج سفید در هفته مصرف کنید، و اگر برنج قهوه‌ای را جایگزین کنید می‌توانید خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ را به میزان ۱۶ درصد کاهش دهید. این به این معنی است که برنج سفید دارای شاخص گلیسمی بیشتری نسبت به برنج قهوه‌ای است. محققان همچنین اشاره می‌کنند که خوردن برنج قهوه‌ای به طور کلی بسیار سالم‌تر است.

این بدین معنا نیست که برنج سفید باعث بروز بیماری دیابت می‌شود، اما به نظر می‌رسد برنج قهوه‌ای خطر ابتلا به دیابت را کاهش می‌دهد. بنا براین برنج قهوه‌ای می‌تواند انتخابی مناسب برای افرادی باشد که به دنبال یک رژیم غذایی سالم هستند.

۵– رژیم غذایی بدون گلوتن
برنج قهوه‌ای اغلب برای افرادی که غذای بدون گلوتن (کربو هیدرات) مصرف می‌کنند، مناسب است. بسیاری از افرادی که از خوردن غذا هایی حاوی گلوتن، اجتناب می‌کنند به راحتی می‌توانند فیبر و ویتامین‌های مفید ب. را از برنج قوه‌ای دریافت نمایند. برنج قهوه‌ای حاوی مقدار زیادی فیبر، ویتامین ب. و منیزیم است.

منبع: draxe
ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ، ،


منبع: فرادید

سحر قریشی: دوست ندارم بروم استادیوم/ از اینکه کنار تعداد زیادی آقا قرار بگیرم منقلب می‌شوم/ کاملاً موافقم که اجازه نمی دهند خانم ها به استادیوم بروند!

بانوان اجازه حضور در استادیوم های فوتبال را ندارند.با وجود همه تلاش هایی که برای شکستن این تابو انجام شده مراجع تقلید این امر را به صلاح نمی دانند.

به گزارش خبر ورزشی، اخیرا و در کلیپی که از سحر قریشی در فضای مجازی منتشر شده او هم موافق این تصمیم است و می گوید این تصمیم که به خانم ها اجازه حضور درزمین فوتبال را نمی دهند تصمیم درستی است.

سحر قریشی وقتی با این پرسش مجری روبرو می شود که آیا فوتبال دوست ندارید، می گوید: چرا فوتبال را دوست دارم و فوتبال نگاه می کنم اماعلاقمند نیستم برای تماشای بازی به زمین فوتبال بروم. او ادامه می دهد: « دوست ندارم بروم استادیوم. از اینکه کنار تعداد زیادی آقا قرار بگیرم منقلب می‌شم، احساس امنیتم رو از دست می دهم. کاملاً موافقم که اجازه نمی دهند خانم به استادیوم بروند. »

سحر قریشی در حالی چنین حرف هایی را زده که پیش تر برای تماشای بازی پرسپولیس – الهلال در ابوظبی به استادیوم بن زاید رفته بود و عکس های زیادی از او در این استادیوم در فضای مجازی قرار گرفته است. حتی این سفر موجب شده بود تا بحث ازدواج او با یکی از ستاره های فوتبال مطرح شود که هنوز از سوی این دو چهره تایید نشده است.


منبع: عصرایران

ازدواج هایی که به طلاق منجر می شود

روابط زناشویی روابط با همسر بلوغ فکری ازدواج ناموفق اختلالات جنسی

انتخاب همسر و ازدواج یکی از مهمترین اقدام های حساس و مهم در زندگی افراد است،برای شکل گیری یک ازدواج موفق آگاهی از مهارت های ارتباط با جنس مخالف و نحوه برخورد با همسر حائز اهمیت می باشد.

برای اینکه مرتکب این اشتباهات نشوید، قبل از ازدواج حتماً به انگیزه‌هایتان خوب فکر کنید. اگر خود را جزء یکی از دسته‌های زیر می‌بینید، خودداری از ازدواج در این شرایط به نفعتان است. درعوض، به توصیه‌هایی که بعنوان جایگزین معرفی شده‌اند عمل کنید.
به گزارش خبرگزاری دانا،ازدواج برای خیلی از ما بخشی عادی از زندگی است. ما بزرگ می شویم، دیپلممان را می گیریم، یا کار پیدا میکنیم یا وارد دانشگاه می شویم و بعد یک روز آن کسی که می خواهیم را برای زندگیمان پیدا می کنیم. اما این روزها افراد خیلی دیرتر ازدواج می کنند و قبل ازاینکه “بله” را سر سفره عقد بگویند مکث طولانی تری دارند.

درست همانطور که نشانه‌هایی برای آمادگی شما برای ازدواج وجود دارد، نشانه‌هایی هم هست که می‌گوید آمادگی ازدواج ندارید. تعداد قابل‌توجهی از افراد هستند که وقتی به عقب و ازدواجشان نگاه می‌کنند، می‌فهمند که آماده نبودن آنها برای ازدواج در آن زمان علت طلاق و جدایی‌شان بوده است.

برای اینکه مرتکب این اشتباهات نشوید، قبل از ازدواج حتماً به انگیزه‌هایتان خوب فکر کنید. اگر خود را جزء یکی از دسته‌های زیر می‌بینید، خودداری از ازدواج در این شرایط به نفعتان است. درعوض، به توصیه‌هایی که بعنوان جایگزین معرفی شده‌اند عمل کنید.

اگر برای دلایل غیرمنطقی زیر ازدواج را انتخاب می‌کنید، باید متوجه ریسکی که می‌خواهید بکنید باشید:

برای فرار از وضعیت ناراحت‌کننده خانه :
به جای آن می‌توانید به دانشگاهی خارج از شهر خود بروید. روی این تمرکز کنید که فردی مستقل و سالم بار بیایید تا بتوانید شاد و سالم زندگی کنید. هرچقدر محیط خانه‌تان بدتر باشد، باید بیشتر برای جلوگیری از اشتباهی که والدینتان کردند تلاش کنید.

وقتی خیلی جوان یا نابالغ هستید :
سعی کنید از جوانی‌تان لذت ببرید و ازدواج را تا زمانیکه به بلوغ فکری کامل رسیده‌اید به تعویق بیندازید.

وقتی به اندازه کافی تجربه ارتباط با جنس مخالف ندارید :
سعی کنید با جنس مخالف خود ارتباط سالم بگیرید تا تجربه لازم را به دست آورید. ببینید از یک رابطه چه می‌خواهید و فرق یک شریک زندگی سازگار و هماهنگ با خودتان و افراد ناسالم یا کسانی که سازگاری با شخصیت شما ندارند را بشناسید.

وقتی تازه فارغ‌التحصیل شده‌اید و هیچوقت بعنوان یک مجرد زندگی مستقلی را تجربه نکرده‌اید، هیچ کار یا طریق امرارمعاشی ندارید، از تنها بودن می‌ترسید یا طرفتان قرار است مدتی طولانی شما را ترک کند :
درستان را تمام کنید و تجربه کاری مرتبط با رشته‌تان را آغاز کنید. کاری پیدا کنید که قدرت حمایت از خودتان و خانواده‌تان را تامین کند. زندگی مستقلی را آغاز کنید و سعی کنید هزینه‌های مربوط به خودتان را تقبل کنید، پول پس‌انداز کنید و مستقل شوید. یاد بگیرید چطور تنها زندگی کنید و یک مجرد شاد باشید.

برای برانگیختن حس حسادت فردی دیگر :
برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید کتاب‌های بیشتری بخوانید یا نزد مشاور بروید. تا زمانیکه به این بلوغ فکری و احساسی نرسیده‌اید با هیچکس ازدواج نکنید. باید رفتارها و مهارت‌های سازگاری افراد بزرگسال را کسب کنید تا وقتی آسیب دیدید، بتوانید به آنها تکیه کنید.

برای بالا بردن اعتمادبه‌نفستان :
برای این منظور بهتر است نزد مشاور متخصص بروید. اعتمادبه‌نفس پایینتان را با افکار مثبت و باارزش جایگزین کنید. تازمانیکه اعتمادبه‌نفس لازم را پیدا نکردید و با خودتان راحت نبودید، ازدواج نکنید. دقت کنید که کسی را انتخاب کنید که با شما سازگاری شخصیتی داشته باشد.

چون بقیه ازدواج می‌کنند :
برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید، نزد روانشناس بروید و مطالعه کنید. هرازگاهی با افراد مختلفی ایجاد ارتباط کنید اما تازمانیکه بلوغ کافی پیدا نکرده‌اید با کسی ازدواج نکنید.

وقتی رابطه‌تان چیزی که می‌خواهید نیست یا فقط تفریحی است اما سنتان روزبه‌روز بالاتر می‌رود و می‌ترسید کس دیگری را پیدا نکنید :
درمورد سابقه رابطه‌تان با یک روانشناس صحبت کنید و ببینید سازگاری شخصیتی شما و طرفتان در چه حدی است. تازمانیکه مطمئن نشده‌اید که با هم سازگاری دارید و می‌توانید زندگی شادی کنار هم داشته باشید، دست به ازدواج نزنید. اگر کسی که الان در زندگیتان است تطابق چندانی با شما ندارد، سعی کنید با افراد دیگری آشنا شوید که با شما سازگارتر هستند.

وقتی به اندازه کافی با هم وقت نگذرانده‌اید تا بفهمید سازگاری دارید یا خیر :
اگر طرفتان آنقدر مشغله دارد که نمی‌تواند شما را به اولویت زندگی خود تبدیل کند، درمورد فکرتان با او صحبت کنید ببینید می‌توانید با هم به نتیجه‌ای برسید که برای هر دو شما رضایت‌بخش باشد یا خیر.

روابط زناشویی روابط با همسر بلوغ فکری ازدواج ناموفق اختلالات جنسی

اگر اخیراً با فردی آشنا شده‌اید، آرام باشید و برای شناخت همدیگر وقت بگذارید :
اگر طرفتان از شما دور است و اکثر ارتباط شما از طریق دنیای مجازی و دیدارهای گاه‌گاه بوده است، تازمانیکه از نزدیک با هم بیشتر وقت نگذرانده‌اید و همدیگر را نشناخته‌اید تصمیم به ازدواج نگیرید.

اگر از پایان یافتن رابطه‌قبلی یکی از شما مدت کوتاهی گذشته است :
سعی کنید از شروع این رابطه جدید لذت ببرید اما درک کنید که ممکن است روزی این رابطه تمام شود. ممکن است طرفتان با فرد قبلی که در زندگی‌اش بوده است آشتی کند یا متوجه شوید با هم سازگاری ندارید، پس عجله نکنید.

وقتی یکی از شما مدیریت ارتباطی نمی داند :
افرادی که خانواده آزار دهنده دارند و نمی توانند در مقابل آزار آنها از همسرشان حمایت کنند، باید تا اصلاح این رفتار خود از ازدواج اجتناب کنند.کسانی که رفتار آزار دهنده خانواده خود را نسبت به همسرشان تحمل می کنند، کودکانی هستند که هنوز بالغ نشده اند و به علت وابستگی زیاد به خانواده شان برای ازدواج مناسب نیستند.

وقتی یکی از شما کنترل کننده است :
این افراد دوست دارند همه چیز در اختیار آنها باشد و همه تصمیم ها را خودشان بگیرند. همواره برای دیگران تعیین تکلیف می کنند. آنها حسودند و اگر چیزی مطابق میلشان نباشد یا تحت کنترل آنها قرار نگیرد عصبانی می شوند. اصلا خوش ندارند کسی به آنها بگوید که چه بکنند. سلطه جو و انتقادگر خواهند بود چرا که نمی توانند کنترل لازم را بر دیگران اعمال کنند. این افراد معمولا بر همسر و فرزندان بیشترین کنترل را اعمال می کنند و خشم زیاد و جبهه گیری زیادی ایجاد می کنند.

وقتی یکی از شما به شدت خشمگین است :
اگر با کوچکترین چیزی که مطابق میلتان نباشد از کوره در می روید و خشم خود را روی اطرافیانشان خالی می کنید، اگر پاسخ افرادی را که با نظر شما موافق نیستند با فریاد و بددهنی یا تهدید می دهید، اگر خشمتان را با کوبیدن در، قطع تلفن، پرتاب کردن اشیا، هل دادن، زدن، ترک اتاق و … بروز می دهید، خلاصه آنکه اگر به طور ناگهانی و با شدت زیاد، نامتناسب و غیر معمولی خشمگین می شوید، تا درمان این حالت خود برای ازدواج اقدامی نکنید. ازدواج کردن شما ارمغانی جز ترس و اضطراب و محدودیت برای دیگری ندارد.

وقتی یکی از شما دارای اختلالات جنسی است :
اختلال جنسی انواع مختلفی دارد.
_ اعتیاد جنسی و فقدان عزت نفس جنسی
_ اختلالات کنشی جنسی:
این اختلال فعالیت جنسی را با مشکل مواجه می کند. مانند :
افرادی که میل به فعالیت جنسی ندارند و یا نفرت دارند، افرادی که تحریک و ارضا نمی شوند، افرادی که خیلی زود ارضا می شوند و انحرافات جنسی.

اگر یکی از شما معتاد به مواد و الکل است :
هرگز به امیدهای واهی ریسک ازدواج را نپذیرید! افراد زیادی بوده اند که دانسته یا ندانسته با فردی معتاد ازدواج کرده اند به این امید که ترک خواهد کرد و بعد با بحران مواجه شده اند. یک فرد معتاد لازم است تا به خودش بپردازد و در ابتدا بیماری خود را درمان کند. هیچ کس با ازدواج نمی تواند اعتیاد خود و یا دیگری را درمان کند.

وقتی یکی از شما یا هر دوتان مرتکب آزار جسمی، جنسی یا کودک‌آزاری شده است :
این رابطه قدرت بسیار کمی دارد. اگر فرد آزاررسان خودتان بوده‌اید، نیاز به درمان فوری توسط متخصص دارید. فوراً اقدام کنید و اجازه بدهید که مشاور متخصص با شما صحبت کند. اگر فرد آزاردیده شما بوده‌اید، شما هم نیاز دارید که پیش روانشناس بروید. تازمانیکه بتوانید از رابطه آزاردهنده خود به طور کامل بیرون بیایید و آن را فراموش کنید، درمان‌هایتان را ادامه دهید.
منبع :دانا خبر


منبع: دکتر سلام

مصرف آویشن برای درمان مشکلات تنفسی

گیاه دارویی گیاه آویشن کاهش استرس با آویشن فواید سلامتی آویشن بهبود مشکلات تنفسی

آویشن یک نوع گیاه است، که معمولا به صورت خشک شده و برای چاشنی غذا از آن استفاده می شود،در این مقاله دکتر سلام شما را فواید سلامتی آویشن برای درمان بیماری های تنفسی بیشتر آشنا می کند.

کارشناس نظارت بر فرآورده های طبیعی، سنتی و مکملهای دانشگاه، مصرف آویشن را موثر در درمان مشکلات تنفسی برشمرد.

درمان مشکلات تنفسی با مصرف آویشنبه گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از همدان؛ دکتر نگار مهری با اشاره به قرار گرفتن در فصل سرما و بروز مشکلات تنفسی، خواص بیشمار تغذیه ای و دارویی آویشن در سلامت افراد،را در مطلب زیر برای شناخت بیشتر این گیاه ارائه داد:

درباره گیاه آویشن:

رایج‌ترین شکل آویشن با نام علمی Thymus vulgaris، گیاهی است که برای هزاران سال مصارف دارویی و آشپزی داشته است.این گیاه ،بومی مناطق مدیترانه‌ای و بخش‌های خاصی از آفریقا بوده و مصرف آن به دوران امپراطوری رم بر می‌گردد. در آشپزی، ساقه‌ها و برگ‌های آن برای طعم بخشیدن به غذاهای مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد. این گیاه معمولا به سوپ‌ها ، سس‌ها ، غذاهای گوشتی و سایر موارد اضافه می‌شود. آویشن برای مصارف پزشکی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. از روغن این گیاه برای موارد مختلف پزشکی استفاده می‌شود.برگ‌های این گیاه را می‌توان به صورت دم‌کرده استفاده کرد و روغن و کرم حاصل از آن بر روی پوست بدن اعمال می‌شود.

خاصیت ضدقارچی آویشن:

تیمول، مشهورترین ماده‌ی فعالی است که در آویشن وجود دارد، این ترکیب آلی دارای اثرات بسیار زیادی بر روی بدن است. این ترکیب می‌تواند از عفونت های قارچی و ویروسی جلوگیری کند. بنابراین فشار بر روی سیستم ایمنی بدن کاهش پیدا می‌کند.

خاصیت آنتی اکسیدانی آویشن:

آویشن دارای خاصیت آنتی اکسیدانی بسیار قوی بوده و برای سلامت کلی بدن بسیار مفید است. آنتی اکسیدان‌های فنولی موجود در آویشن همچون لوتئین، زیگزانتین و تیمونین باعث خنثی سازی و حذف رادیکال‌های آزاد در بدن می‌شود. رادیکال‌های آزاد از محصولات جانبی خطرناک حاصل از متابولیسم سلولی است که می‌تواند آسیب عمده‌ای به سلول‌های سالم بدن برساند. این آنتی اکسیدان‌ها همچنین می تواند از استرس اکسیداتیو در همه اندام‌های بدن جلوگیری کند.

رفع مشکلات تنفسی با مصرف آویشن:

یکی از کاربردهای معروف و شناخته شده‌ی آویشن در پزشکی ، برای سلامت و بهبود مشکلات تنفسی است. اگر شما از برونشیت، آسم،احتقان بینی ، سرماخوردگی ، آنفلونزا ،سینوس مسدود و یا آلرژی فصلی رنج می‌برید ، می‌توانید از آویشن استفاده کنید. آویشن خاصیت ضدالتهابی دارد و می‌تواند خلط را از بین ببرد. همین امر موجب می‌شود تنفس راحت‌تر شود. دم کردن برگ‌های آویشن بهترین و قدرتمندترین روش برای بهبود دستگاه تنفسی است.
گردش خون بهتر با مصرف آویشن:

غلظت بالای آهن و دیگر مواد معدنی در آویشن ، آن را به یک ماده‌ی ایده آل برای تحریک جریان خون تبدیل کرده است. افزایش گردش جریان خون در بدن و اکسیژن رسانی به اندام‌ها ، بسیار ضروری بوده و می‌تواند برای سلامت بدن بسیار مفید باشد.

تاثیر آویشن در سلامت قلب:

ترکیب غنی از آنتی اکسیدان‌ها ، مواد معدنی و ویتامین ها در آویشن دارای تاثیرات کوچک بی شماری بر روی سلامت قلب هستند اما پتاسیم و منگنز موجود در آن بسیار مهم است. پتاسیم یک گشادکننده عروق است.این ماده با شل کردن عروق خون و کاهش فشار خون می‌تواند فشار موجود بر روی سیستم قلبی عروقی را کاهش دهد. جلوگیری از تصلب شرایین و اجتناب از سکته مغزی، حملات قلبی و بیماری عروق کرونر قلب، می‌تواند عمر فرد را افزایش دهد.
فواید آویشن برای تقویت بینایی:

غلظت کاروتنوئید و ویتامین A موجود در آویشن یک عامل آنتی اکسیدانی موثر برای سلامت چشم است. کاروتنوئیدمی‌تواند رادیکال‌های آزاد در سیستم چشم را خنثی سازد و گسترش دژنراسیون ماکولا و آب مروارید را کند، کند.

تاثیر آویشن بر استرس:

B6 یکی از ویتامین‌هایی است که در آویشن یافت می‌شود. ویتامین B6 تاثیر بسیار خوبی بر روی انتقال دهنده‌های عصبی در مغز دارد و بنابراین می‌تواند استرس را تا حد زیادی کاهش دهد. مصرف منظم آویشن در رژیم غذایی می‌تواند حال شما را خوب کند و افکار استرس زا را از ذهن دور کند.

هشدار درمورد مصرف زیاد آویشن:

دکتر مهری تاکید کرد: افرادی که دارای معده‌ی ضعیف و حساس هستند ، مصرف زیاد آویشن می‌تواند باعث ایجاد ناراحتی گوارشی آنهاشود. ولی به طور کلی، این گیاه ماده‌ی آلرژی زایی نبوده و می‌تواند در رژیم غذایی بیشتر افراد وجود داشته باشد.

باشگاه خبرنگاران


منبع: دکتر سلام

جرارد: همیشه برای «مرسی ساید» بی‌تاب بوده‌ام

طرفداری: چشم ها به آنفیلد خیر هستند تا دیدار تماشایی دیگری بین دو تیم شهر لیورپول ببیند، جایی که قرمزها می خواهند رکورد ۱۵ بازی بدون شکست مقابل آبی ها را تداوم بخشند. 

استیون جرارد که هم اکنون به عنوان سرمربی تیم زیر ۱۸ ساله های لیورپول کار می کند در مصاحبه با ECHO درباره این بازی گفت:

من به شخصه نمی توانم بیش از این منتظر این بازی باشم، این دید شخصی من است. زمانی که بازیکن بودم هم چنین حسی را داشتم و اکنون که مربی شده ام هم این حس بردوام است.

یک بازی بزرگ و چالشی خوب. هرگز مقابل هیچ یک از رقیبان خصوصا اورتونی ها خجالت زده نباشید. اکنون مهم ترین نکته ریکاوری بازیکنانی است که مقابل اسپارتاک بازی کرده اند و هر چه سریع تر باید این اتفاق رخ دهد. با فرم خوبی پای به این بازی می گذاریم اما برای کسب برد به آنجا می رویم، به همین سادگی.


منبع: برترینها

ده عکس‌ منتخب آتلانتیک از سال ۲۰۱۷

در این مقاله تعدادی از اتفاقاتی که در سال ۲۰۱۷ رخ داده اند، در قالب عکس به نمایش گذاشته شده اند.

فرادید| در ۱۲ ماه گذشته میلادی، اتفاقات زیادی رخ داده اند، از ریاست جمهوری دونالد گرفته تا بحران عظیم پناهندگان روهینگیایی در بنگلادش، اثرات ویرانگر طوفان هاروی، ایرما و ماریا، درگیری‌ها خشونت آمیز میان ملی گرایان و معترضین در ایالات متحده امریکا، مبارزات علیه افراط گرایان در سراسر جهان و بسیاری موارد دیگر. در این مقاله تعدادی از اتفاقاتی که در سال ۲۰۱۷ رخ داده اند، در قالب عکس به نمایش گذاشته شده اند.

۱– معلق شدن افراد در هوا به دلیل اصابت یک وسیله نقلیه با گروه معترضان در تظاهرات علیه نژاد پرستی در شهر شارلوتزویل، ایالت ویرجینای امریکا، ۱۲ اوت ۲۰۱۷. در این تظاهرات ۱ نفر کشته و ۱۲ نفر زخمی شدند.

تعدادی از عکس‌های منتخب سال ۲۰۱۷

۲– یک زن پناهجوی روهینگیایی، خسته، پس از عبور از مرز بنگلادش –میانمار با قایق در خلیج بنگلادش، ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۷. آژانس پناهدگان سازمان ملل گزارش داده است، تا کنون ۶۲۴۰۰ نفر از میانمار گریخته اند. از ۲۴ آگوست، مسلمانان روهینگیایی برای فرار از خشونت‌های بی رحمانه در میانمار به بنگلادش مهاجرت کرده اند. وضعیتی که، سازمان ملل آن را پاکسازی قومیتی توصیف کرد.

تعدادی از عکس‌های منتخب سال ۲۰۱۷

۳– نمایشی دقیق از طوفان خوزه، که توسط ماهواره آژانس فضایی اروپا Sentinel- ۲A ثبت شده است، ۹ سپتامبر ۲۰۱۷. خوزه سومین طوفان بزرگ سال ۲۰۱۷ بود، در این سال طوفان‌های متعددی از جمله طوفان هاروی، ایرما و ماریا رخ دادند.

تعدادی از عکس‌های منتخب سال ۲۰۱۷

۴– ادای سوگند دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالت متحده امریکا به همراه همسرش ملانیا ترامپ، در مراسم تحلیف، ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷. بخش غربی ساختمان کاخ کنگره امریکا، واشنگتن دی سی.

تعدادی از عکس‌های منتخب سال ۲۰۱۷

۵– کندی فریمن (Kandy Freeman) در اعتراض به نژاد پرستی علیه سیاه پوستان، در مقابل برج ترامپ، نیویورک، امریکا، ۱۴ ژانویه ۲۰۱۷.

تعدادی از عکس‌های منتخب سال ۲۰۱۷

۶– پاپ فرانسیس رهبر کاتولیک‌های جهان به زیارتگاه فاطیما در مرکز پرتغال سفر کرده بود تا در مراسمی، دو کودک از سه کودکی را که مدعی دیدن حضرت مریم بودند، به عنوان قدیس معرفی کرد. ۱۲ می ۲۰۱۷.

تعدادی از عکس‌های منتخب سال ۲۰۱۷

۷– مهاجر غیر قانونی نجات یافته توسط قایق‌های دیده بانی آلمان در دریا مدیترانه. سازمان ملل متحد بر آورد کرده است که حدود ۱۶۴.۶۵۴ مهاجر در سال ۲۰۱۷ از دریای مدیترانه عبور کرده اند تا وارد اروپا شوند.

تعدادی از عکس‌های منتخب سال ۲۰۱۷

۸ – یکی از اعضای نیروی دریایی مکزیک به همراه سگ زنده یاب، پس از وقوع زلزله در ساحل جنوبی مکزیک، ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۷. مکزیک در ماه سپتامبر زلزله‌های بزرگی را تجربه کرده است که بیش از ۴۵۰ زندگی را نابود کرده است.

تعدادی از عکس‌های منتخب سال ۲۰۱۷

۹– آزیدا بگوم، دختر ۱۱ ساله روهینگیایی که تا به حال بازو و پای اش دوبار مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. گلوله‌ها هنگامی که او به همراه مادر بزرگش در حال گریختن از میانمار بوده اند، توسط نظامیان برمه شلیک شده اند. آزیدا در حال حاضر به همراه مادر بزرگش زندگی می‌کند و پدرش چند سال پیش فوت کرده. این عکس در تاریخ ۱۰ اکتبر ۲۰۱۷ در بنگلادش گرفته شده است.

تعدادی از عکس‌های منتخب سال ۲۰۱۷

۱۰– پیرمردی ۷۰ ساله، در اتاق خواب ویران شده اش، سیگار می‌کشد و به موسیقی گوش می‌دهد. سوریه.

تعدادی از عکس‌های منتخب سال ۲۰۱۷

منبع: theatlantic
ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ، ،


منبع: فرادید

تاخت و تاز دلار

دلار در ادامه روندی صعودی خود، این هفته به بالاتر از ۴۲۰۰تومان رسید که بالاترین نرخ در سال جاری برای این نوع ارز است. نرخ دلار از اواخر مهر امسال به بیش از ۴۰۰۰ تومان رسید و حدود یک ماه اخیر نیز در کانال ۴۱۰۰ تومان قرار داشت.

پول نیوز-دلار در ادامه روندی صعودی خود، این هفته به بالاتر از ۴۲۰۰تومان رسید که بالاترین نرخ در سال جاری برای این نوع ارز است.  نرخ دلار از اواخر مهر امسال به بیش از ۴۰۰۰ تومان رسید و حدود یک ماه اخیر نیز در کانال ۴۱۰۰ تومان قرار داشت. اما در دو هفته گذشته شیب قیمت دلار بیشتر شد و در نهایت با رکوردشکنی به ۴۲۱۰ تومان رسید.

این نرخ برای دلار در حالی در سال جاری ثبت می شود که دولت وعده داده است نرخ ارز را تک نرخی کند. درهمین حال نرخ دلار مبادله‌ای نیز درهفته جاری به بیش از ۳۵۰۰ تومان رسید تا فاصله دلار آزاد و دلار مبادله‌ای به کمترین مقدار خود درچند سال گذشته برسد. این افزایش نرخ ارز درحالی رخ می دهد که رئیس کل بانک مرکزی آن را طبیعی می داندو بابیان اینکه بازار ارز درکنترل است ، این نوسانات را به افزایش تقاضا در آستانه آغاز سال نو میلادی مرتبط می داند. 

نگاهی به نوسانات قیمت ارز در سال های گذشته تاحدودی فرضیه رئیس کل بانک مرکزی را ثابت میکند ، همانطور که ولی الله سیف گفته طبق سنت هر ساله در نیمه دوم سال، نرخ ارز دچار نوسانات صعودی می شود. اما آنچه باعث نگرانی فعالان بازارارز در خصوص این رویه در سال جاری شده ،افزایش خارج ازکنترل نرخ ارز است. 

محمد یکی از فعالان بازار ارز دراین باره می گوید: به نظرمی رسد برخلاف سنوات گذشته که نوسانات نرخ ارز در آستانه سال جدید میلادی کنترل شده بود و از برنامه ریزی دولت و بانک مرکزی حکایت داشت ، امسال علایمی دربازار وجود دارد که نشان می دهد سکان این کشتی از کنترل دولت وبانک مرکزی خارج شده است. 

این درحالیست که یکی دیگر از فعالان بازار ارز معتقد است افزایش نرخ ارز درآستانه سال جدید، اقدامی خود خواسته ازسوی دولت با هدف تعدیل بدهی ها و کسب درآمد بیشتر است. 
تحلیل این کارشناس بازار ارزدرحالی مطرح می شود که صحبت‌های اخیر رئیس‌ جمهور در جریان گزارش ۱۰۰ روزه به ملت درخصوص نرخ ارز این فرضیه را ردمی کند.حسن روحانی با رد هرگونه تمایل دولت برای افزایش نرخ ارز ، گفته : دولت در ایران تمایلی به افزایش نرخ ارز نداشته و نخواهد داشت. دولت‌ها همواره برای کسب درآمد ریالی بیشتر، راه‌های دیگری را که کمتر مورد توجه عموم بوده در اولویت خود قرار می‌دهند. بنابراین اگر امروز قیمت در بازار صعودی است، به دلیل سایر شرایط اقتصادی و همینطور تقاضای فصلی است.

اگرچه سیگنال های بازارارز درهفته های اخیر بار دیگر نگرانی درخصوص جهش مهارناشده قیمت ارز وتجربه دوباره اتفاق سال ۹۰ و۹۱ را افزایش داده اما اقدامات مسئولان بانک مرکزی نشان می دهد ،اراده ای مشخص برای سیاست‌گذار ارزی وجود دارد و اگر مداخله این بانک در بازارارز ، نقشی سازنده داشته باشد ، به‌صورت گسترده و شدید در بازار دخالت کرده و فارغ از مقتضیات بازار به سمت قیمت مطلوب خود گام بردارد. از این رو، می‌توان بیان کرد که به‌ رغم عدم‌ تمایل دولت به افزایش نرخ بانک مرکزی به بازار اجازه داده، تعدیل قیمتی تا زمانی که تبعات تورمی خود را بروز نداده انجام پذیرد. 

برای اثبات این ادعا می توان به نرخ ارز مبادله ای اشاره کرد.زیرا تعدیل نرخ مبادله‌ای همراه با تعدیل نرخ آزاد نشان می دهد سیاست‌گذاران بانک مرکزی خواهان آن نیستند که رانت ارزی در دوره تعدیل بیشتر شود و فساد گسترده‌تر. از این رو تعدیل نرخ مبادله‌ای یعنی شجاعت پذیرش واقعیت‌های موجود و جلوگیری از ایجاد رانت بیشتر در اقتصاد.


منبع: عصرایران