حروف و اعداد روی بال پروانه‌ها! (+عکس)

یک کلکسیونر خوش ذوق از تمام پروانه‌هایی که روی بالشان حروف یا اعداد انگلیسی را داشتند، عکس دارد.

جمع کردن یک کلکسیون خوب برای یک شخص که این کار را دوست دارد، می‌تواند لذت‌بخش باشد اما در عوض می‌تواند بسیار زمانگیر هم باشد. یک کلکسیونر خوش ذوق که کلکسیون زیبایی از عکس‌های عجیب طبیعت دارد، ۲۴ سال زحمت کشیده است تا حروف و اعداد انگلیسی را که روی بال پروانه‌ها بوده، با دوربین خود ثبت کند. حالا وی این کلکسیون زیبا را دارد.

 حروف و اعداد روی بال پروانه‌ها! (+عکس)


منبع: عصرایران

غزاله سلطانی: با مهراوه دلم قرص شد

هفته نامه دیده بان: من
قبل از این فیلم خانم مهراوه شریفی نیا را از نزدیک نمی شناختم و شناختم
نسبت به او مثل بقیه و از دور بود. وقتی می خواستم برای این فیلم بازیگر
انتخاب کنم چند تن دیگر از بازیگران هم برای بازی در این نقش آمدند اما
شرایط طوری پیش رفت که ما با هم به توافق نرسیدیم یا نشد که همکاری کنیم.
خیلی برایم مهم بود که بازیگری که این نقش را بازی می کند شرایط و فضای ۳۰
سالگی را درک کرده باشد و بتواند با آن همزادپنداری کند.

 غزاله سلطانی؛ با مهراوه دلم قرص شد

خانم شریفی
نیا که آمد دیدم این اتفاق افتاده و ما کلی حرف مشترک داشتیم که در مورد
این فضا و زنانگی و ۳۰ سالگی با هم بزنیم. در کنار آن قدرت بازیگری اش و
شناخت درستی که از شخصیت داشت و کنسه های خیلی خوبی که سر کار می داد، همه و
همه کمک کرد که نقش سایه شکل بگیرد و واقعا هم فکر می کنم این نقش یکی از
بهترین کارهای خانم شریفی نیاست.

نقش سایه، یکی از بهترین کارهای خانم شریفی نیا

الان
که فیلم شما ساخته و بازی مهراوه شریفی نیا برای آن مورد تحسین قرار گرفت،
نظر شما درباره این حسن انتخاب چیست و اساسا راجع به این که ایشان را برای
بازی در نقش سایه انتخاب کردید، چه احساسی دارید؟

– من قبل از این
فیلم خانم مهراوه شریفی نیا را از نزدیک نمی شناختم و شناختم نسبت به او
مثل بقیه و از دور بود. وقتی می خواستم برای این فیلم بازیگر انتخاب کنم
چند تن دیگر از بازیگران هم برای بازی در این نقش آمدند اما شرایط طوری پیش
رفت که ما با هم به توافق نرسیدیم یا نشد که همکاری کنیم. خیلی برایم مهم
بود که بازیگری که این نقش را بازی می کند شرایط و فضای ۳۰ سالگی را درک
کرده باشد و بتواند با آن همزادپنداری کند.

خانم شریفی نیا که آمد
دیدم این اتفاق افتاده و ما کلی حرف مشترک داشتیم که در مورد این فضا و
زنانگی و ۳۰ سالگی با هم بزنیم. در کنار آن قدرت بازیگری اش و شناخت درستی
که از شخصیت داشت و کنسه های خیلی خوبی که سر کار می داد، همه و همه کمک
کرد که نقش سایه شکل بگیرد و واقعا هم فکر می کنم این نقش یکی از بهترین
کارهای خانم شریفی نیاست.

 غزاله سلطانی؛ با مهراوه دلم قرص شد

خودش هم اینجوری فکر می کند. بار اولی که با هم قرار گذاشتید تا وقتی که متوجه شدید او همان کسی است که دنبالش هستید چقدر طول کشید؟

-
راستش خیلی طول نکشید. همیشه وقتی که کار اولت را می کنی و خیلی با
بازیگران مراوده نداری و برای کار عوامل را دعوت می کنی و بعد کم کم وارد
کار می شوی، ۷۰-۶۰ درصد مطمئن هستی و اما ۴۰-۳۰ درصد هم هست که ته دلت
نگران است که کار چگونه از کار در می آید. این حالت برای همه عواملی که می
آمدند وجود داشت و برای بازیگران، مخصوصا بازیگر نقش اول یک ذره بیشتر. اما
خدا را شکر عوامل این کار همه آدم های حرفه ای و باتجربه تر از من بودند.
در مورد مهراوه هم تقریبا قبل از این که ما وارد تولید بشویم و داشتیم
تمرین می کردیم دلم قرص شد و احساس کردم که چه گزینه خوبی است. به خاطر این
که در تمرین هایی که داشتیم دیدم آن سمت و سویی که من دلم می خواست
کاراکتر سایه داشته باشد، دارد شکل می گیرد.

در شرایط یکسانی بزرگ شدیم

در
این مورد و همیشه دو حالت وجود دارد. یکی قدرت بازیگری بازیگر و یکی هم
شخصیت و خصوصیت فردی او. فکر می کنید در این که خانم شریفی نیا این نقش را
اینقدر خوب در آورده کدام یک بیشتر دخیل بوده؟

– فکر می کنم هر دو
اینها مکمل هم است تا بازیگر این شخصیت را خلق کند. بازیگری جدا از حس و
حال و تجربه زیستی که هر بازیگر می تواند داشته باشد نیست. ضمن آن، تکنیک و
توانایی بازیگر هم مطرح است. یعنی هر بازیگری که موقعیتی را بازی می کند
دلیلی ندارد که آن شرایط را خودش هم تجربه کرده باشد، اما اگر رگه هایی از
زندگی شخصی بازیگر در نقش هم باشد می تواند نقش را باورپذیرتر و بازی در آن
را برای خودش ساده تر کند.

من و مهراوه به عنوان دو خانم که با هم
در آن سن و سال بودیم و چیزهای مشترک زیستی هم داشتیم، به ما برای این
گفتگوهای قدیمی درباره نقش سایه کمک کرد. ما قبل از همه پلان ها با هم حرف
می زدیم و مهراوه با توجه به قدرت بازی اش و تکنیک درستی که دارد آنها را
به سمت یک بازی خیلی بهتر سوق می داد.

فیلم شما دارد بحران ۳۰ سالگی
را نشان می دهد و این نقش در شرایط زمانی الان این ویژگی را هم دارد که
سایه قاعدتا باید دهه شصتی هم باشد که الان ۳۰ ساله است. بنابراین این فیلم
برای دهه شصتی ها هم هست که سال های ویژه ای در ایران بود. یعنی ممکن بود
که شما این فیلم را ۱۰ سال دیگر بسازید و ۳۰ ساله های آن موقع دهه هفتادی
بودند و این شرایط ویژه دهه شصتی ها را نداشتند و این حالت ها را نداشته
باشند. قبول دارید؟

– بله. به هر حال شرایطی که بچه هایی که الان ۳۰
ساله و حدود این سال ها سن دارند درک می کنند ویژه است. ما جنگ و شرایط
ویژه اجتماعی را درک کردیم و در شرایط یکسانی بزرگ شدیم که خیلی در درک
ویژه از آن دخیل است و مطمئنا بچه هایی که در دهه ۷۰ یا حتی دهه ۵۰ بالیدند
شرایط شان متفاوت است. آنها بحران های متفاوتی داشته اند، چون شرایط زندگی
و زیست شان تفاوت های اساسی دارد.

 غزاله سلطانی؛ با مهراوه دلم قرص شد

مهراوه با همه ستاره ها فرق دارد

الان
با خانم مهراوه شریفی نیا رفیق شده اید. در جایگاه کارگردان و بازیگر نه،
در جایگاه دو دوست هم سن و سال شخصیت او را چگونه ارزیابی می کنید؟

-
بله، واقعا با هم رفیق شدیم. این که مهراوه اینقدر خاکی و فروتن است و
اصلا المان و فضای ذهنی آن سوپراستار بازیگرها را ندارد، خیلی برایم با
ارزش است. این مردمی بودنش هست که اینقدر متفاوتش می کند. موقعی هم که سر
کار می آمد اصلا این گونه نشان بدهد با بقیه فرق دارد و من از این غذاها
نمی خورم و مرا باید اینطوری بیاورید و اینطوری ببرید و … فضاهایی که
برخی ستاره ها ایجاد می کنند را اصلا نداشت. آنقدر خاکی و همراه و همدل بود
که حد نداشت. این چیزی بود که همه گروه در موردش دوست داشتند و خیلی به او
به خاطر اخلاق و منش بالایی که داشت، احترام می گذاشتند. همین ها باعث شد
که جدا از این که با هم همکار بودیم، دو دوست خوب برای هم باشیم. همراهی
هایش برای فیلم هم خیلی برای من با ارزش بود. دوستان دیگری که قبلا با هم
کار کرده بودیم می گفتند ما اصلا فکر نمی کردیم که بازیگری در این حد برای
فیلم تو که یک فیلم اول لوباجت هست اینقدر همراهی کند و انرژی و وقت
بگذارد. من واقعا برای همه چیز از او ممنونم.

فیلم اول شما هم بود و
فکر می کنم این رفتارها و وجود چنین بازیگری خیلی به شما کمک می کرد و
استرس ها را از شما دور می کرد. درست است؟

– خیلی زیاد. در موقعیت
اکران هم حضور او خیلی موثر بود و هست چون او خیلی خیلی از من شناخته شده
تر است و طرفداران زیادی در فضای مجازی و فضای واقعی دارد و اطلاع رسانی اش
برای فیلم خیلی به ما کمک کرد.

 غزاله سلطانی؛ با مهراوه دلم قرص شد

پرسش و پاسخ با مخاطبان

فکر
می کنید بانوانی که در سن حدود ۳۰ سالگی هستند و دغدغه های سایه را دارند
با دیدن این فیلم چه حسی خواهند داشت؟ احساس خوبی دارند یا راه زندگی شان
را پیدا می کنند یا چه چیزی؟ آیا اتفاق مثبتی برای شان می افتد؟


والله من این را نمی دانم. باید از خود مخاطب پرسید. اما با توجه به فیدبک
هایی که من گرفتم هر مخاطبی که در این حال و هوا بوده نه با همه اتفاقات
فیلم که حداقل با بخش هایی از آن همزادپنداری کرده است. توی اکران های
مردمی و برنامه های پرسش و پاسخ با مخاطبان صحبت کرده ام و دیده ام با خیلی
چیزهای این فیلم ارتباط برقرار کرده اند. به ویژه خانم ها. آقایان هم
بیشتر از این منظر با این فیلم مواجه می شدند که می گفتند ما حالا متوجه
شدیم خانم هایی با این موقعیت چگونه فکر می کنند. یعنی شاید فضای فیلم خیلی
مردانه نباشد اما آقایان را هم جلب می کرد که زندگی خصوصی و درونی یک زن
را درک می کردند. البته من نمی دانم این چقدر می تواند راهگشا باشد و دنبال
این نیستم که فیلمم حتی پیام مشخص داشته باشد. من فقط یک علامت سوال یا
دغدغه ذهنی را که خودم هم با آن درگیر بودم را سعی کردم که قصه اش بکنم و
فیلمش را بسازم.

و چون زنی در این شرایط هستید شاید فیلم تان زنانه شده است. این را قبول دارید؟

-
بالاخره فیلم به حال و هوا و درونیات یک زن می پردازد و یک دغدغه زنانه
دارد اما این که اسمش زنانه هست یا نه را نمی دانم و معتقد با این دسته
بندی زنانه یا مردانه هم نیستم.

 غزاله سلطانی؛ با مهراوه دلم قرص شد

اولین جشنواره ای که شرکت کردید جشنواره ماربیای اسپانیا بود. استقبال در آنجا چگونه بود؟

-
خیلی خوب بود. اولا که ایرانی هایی که در آنجا بودند آمدند و فیلم ما را
دیدند و خیلی از ما حمایت کردند که از آنها ممنونم. همچنین فیلمسازان
انگلیسی و هندی و فیلمسازان دیگر کشورها که آنجا بودند همه می آمدند و در
مورد این فیلم با من حرف می زدند و خیلی فیلم را دوست داشتند همچنین بازی
خانم شریفی نیا را. همه هم متفقا معتقد بودند ایشان جایزه بهترین بازیگر
جشنواره را می گیرد و مهراوه کاندید هم شد اما چون فیلم های دیگری که
بازیگران آن رقیبش بودند، هم فیلم ها و هم بازیگران شان بازیگران خیلی مطرح
انگلیسی بودند و فیلم ها هم بیک پروداکشن بودند این اتفاق نیفتاد. ما همین
که در بین آن فیلم ها با بودجه های زیاد مطرح شدیم خیلی خوب بود.

بعد هم که جایزه یونان را برد و شما هم آنجا نبودید.

– نه متاسفانه.

پول های تان تمام شد که برگشتید؟

– (خنده) تقریبا. من همه اش فکر می کنم که کاش آن را نمی رفتیم و این را می رفتیم. آدم نمی داند که چه اتفاقی می افتد.


منبع: برترینها

حیواناتی که برای ورزش‌های خونین پرورش داده می‌شدند

برترین‌ها – ترجمه از الهام مظفری: جنگ انداختن حیوانات باهم این روز‌ها موضوع جنجال برانگیزی است. ورزش‌های خونین، همان طور که از نامشان پیداست، در بسیاری از کشور‌ها غیرقانونی هستند، هرچند در برخی دیگر به صورت قانونی برگزار می‌شوند. در قرون گذشته، آن‌ها کاملا قانونی و یک سرگرمی بودند. حتی انسان‌ها برخی حیوانات را به طور خاص برای این ورزش‌های خونین پرورش می‌دادند. پس از غیرقانونی شدن بسیاری از این ورزش‌های خونین، برخی از این حیوانات منقرض شدند، چون هیچ هدف دیگری نداشتند. برخی از آن‌ها هنوز هم وجود دارند و در ورزش‌های خونین استفاده می‌شوند. در اینجا ده حیوانی که به طور خاص برای ورزش‌های خونین تربیت می‌شوند را مشاهده می‌کنید.

سگ جنگی کوردوبا

سگ جنگی کوردوبا یک نژاد منقرض شده سگ است که به طور خاص برای مبارزه سگ‌ها و در کوردوبای آرژانتین پرورش داده می‌شد. تصور می‌شود این سگ دورگه ماستیف‌های جنگی اسپانیایی و بول تریر‌ها باشد. سگ جنگی کوردوبا به خطر چابکی و تهاجمی بودنش در میان مبارزان سگ محبوب بود و به راحتی با سگ‌ها و حتی حیوانات وحشی بزرگتری مثل پوما‌ها می‌جنگید.

سگ جنگی کوردوبا بسیار مهاجم بود. حتی نر‌ها هنگام جفت گیری به ماده‌ها حمله می‌کردند و آن‌ها را می‌کشتند. انسان‌ها هم در امان نبودند، زیرا سگ‌های کوردوبا نسبت به انسان‌ها هم پرخاشگر بودند. از این سگ گاهی برای شکار هم استفاده می‌شد، اما هرگز به صورت گروهی برده نمی‌شدند، چون به جای شکار، مبارزه می‌کردند؛ بنابراین همیشه از یک نر و یک ماده برای شکار استفاده می‌شد. حتی با این وجود هم تضمینی نبود که آن‌ها با هم نجنگند. تولید مثل کم و مرگ و میر زیاد سگ‌های کوردوبا باعث می‌شد جمعیتشان کم بماند و در نهایت وقتی مبارزه سگ‌ها ممنوع شد، آن‌ها هم منقرض شدند.

حیواناتی که برای ورزش‌های خونین پرورش داده می‌شدند 


خروس لاری اصیل

خروس لاری قدیمی‌ترین نژادی است که برای مبارزه خروس‌ها استفاده می‌شود. این خروس اولین بار حدود ۲۰۰۰ سال پیش در هند برای جنگ خروس‌ها پرورش داده شد. خروس لاری یک مبارز قوی است. دو هزار سال پرورش، آن‌ها را برای چنین مبارزاتی کاملا مناسب کرده است. برخلاف خروس‌های دیگر، آن‌ها مهمیز فلزی نمی‌پوشند و از مهمیز طبیعی خودشان استفاده می‌کنند. خروس‌های لاری پا، منقار و استخوان‌های قوی و هم چنین گردن‌های ضخیمی دارند. آن‌ها بسیار وحشی هستند و چند روز جنگ می‌کنند. شکست هرگز گزینه آن‌ها نیست. همچنین بسیار سنگین هستند و میانگین وزن آن‌ها بین ۱.۸ تا ۲.۷ کیلوگرم است. خروس لاری‌های جوان هم مانند همتایان بالغ خود جنگجو و پرخاشگر هستند و به طور طبیعی از چند هفتگی مبارزه را یاد می‌گیرند.
حیواناتی که برای ورزش‌های خونین پرورش داده می‌شدند 

لوسیتانو

یکی از حقایق کمتر شناخته شده درباره مسابقات گاوبازی این است که در طول مبارزه، یک گاوباز که پیکادور نامیده می‌شد، سوار بر اسب از نیزه خود برای زخمی کردن گردن حیوان و تضعیف او استفاده می‌کرد. گاوهایی که برای مبارزه استفاده می‌شدند تقریبا همیشه در انتها کشته می‌شدند. گاهی اوقات اگر یک گاو بسیار خوب مبارزه می‌کرد زنده می‌ماند، اما به ندرت چنین اتفاقی می‌افتاد.

اسب لوسیتانو یکی از معدود نژادهای اسب است که توسط پیکادور‌ها استفاده می‌شده است. گاهی چشم آن‌ها بسته می‌شد و نمی‌توانستند گاو را ببینند، در حالیکه در مواقع دیگر، چشم آن‌ها باز بود و می‌توانستند به طرز ماهرانه دربرابر شاخ گاو جاخالی دهند تا پیگادور‌ها بتوانند آن‌ها را زخمی کنند. اسب‌های لوسیتانو به خاطر شجاعت، آرامش و سرعت خود محبوب بودند. آن‌ها مثل اسب‌های دیگر فرار نمی‌کردند و حتی به طرف گاو حرکت می‌کردند.

کاگانچو یک اسب لوسیتانوی مشهور است. او در طول ۱۱ سال با بیش از ۱۰۰۰ گاو در بیش از ۳۰۰ مبارزه گاوبازی در اسپانیا، پرتغال، مکزیک و فرانسه جنگید. معمولا اسب‌ها وقتی پیر می‌شوند کشته می‌شوند، اما کاگانچو به زندگی خود ادامه داد. او در سال ۲۰۲ بازنشست شد و در سال ۲۰۱۵ درگذشت.
حیواناتی که برای ورزش‌های خونین پرورش داده می‌شدند 


ماهی بتا

ماهی بتا را ماهی جنگجوی سیامی نیز می‌نامند، زیرا در سیام (تایلند امروزی) پرورش داده می‌شد. حتی نام آن هم از نام قبیله‌ای جنگجو به نام بتا گرفته شده است. بتا‌ها از دهه ۱۸۰۰ از ماهی برای مبارزه استفاده می‌کنند، زمانی که مردم سیام متوجه شدند که این ماهی‌ها اگر در کنار هم قرار داده شوند با هم می‌جنگند. این مبارزات معمولا چند دقیقه طول می‌کشید تا یک طرف مبارزه عقب نشینی کند، اما مردم خیلی زود پرورش آن‌ها را برای مبارزه آغاز کردند.

ابتدا ماهی‌ها تا زمانی مبارزه می‌کردند که یکی برنده شود، برنده معمولا ماهی بزرگتر بود و تا وقتی زخم هایش خوب شوند از مسابقه دور می‌ماند. اما بعد ماهی برنده باید با برندگان دیگر مبارزه می‌کرد. این ماهی که زمانی فقط چند دقیقه مبارزه می‌کرد حالا باید در مبارزاتی شرکت می‌کرد که ساعت‌ها طول می‌کشید. برنده ماهی بود که هنوز می‌خواست به مبارزه ادامه دهد و بازنده ماهی بود که عقب نشینی می‌کرد.

در گذشته، شرط بندی‌های بزرگی روی مبارزات آن‌ها انجام می‌شد که از پول تا خانه یا حتی اعضای خانواده را دربرمی گرفت. حتی برخی مردان سر همسرانشان شرط بندی می‌کردند. این مبارزات آنقدر در سیام محبوب بود که به ماهی ها گواهی داده می‌شد. این ماهی هنوز برای مبارزه پرورش داده می‌شود.

حیواناتی که برای ورزش‌های خونین پرورش داده می‌شدند

بول و تریر

بول و تریر (با بول تریر اشتباه گرفته نشود) یک سگ جنگی بود که از تلفیق بول داگ با یک تریر پرورش داده می‌شد. این سگ، نژاد سابق بول تریرهای امروزی است. وقتی جنگ سگ‌ها با گاو در سال ۱۸۳۵ در انگلستان غیرقانونی شد، مبارزه سگ‌ها به وجود آمد. مبارزان شروع به پرورش سگ‌های چابک و سبکی کردند که بتواند مدت طولانی مبارزه کند، زیرا مبارزه سگ‌ها از مبارزات سگ‌ها با گاو طولانی‌تر بود. هم چنین سگ‌ها باید آنقدر کوچک می‌بودند که اگر پلیس به صحنه مبارزه رسید بتوانند به راحتی پنهان شوند.

به همین دلیل دو رگه بولداگ های قدیمی با تریرهای مختلف به وجود آمد. نتیجه سگی بود که مثل تریر‌ها سریع و هوشیار و مثل بولداگ‌ها قوی و با تحمل بالا نسبت به درد بود. این سگ‌ها مبارزه می‌کردند تا بمیرند. در سال ۱۸۵۰، جیمز هینک، سگ بول و تریر را با سگ‌های دیگر پیوند زد تا بول تریر را ایجاد کند. بول تریر برخلاف اجدادش، سر بلندی داشت و پاهای قوس دار نداشت. قبل از اینکه بول تریر نامیده شود با اسامی دیگری مثل نژاد هینک و وایت کاوالیر نامیده می‌شد.
حیواناتی که برای ورزش‌های خونین پرورش داده می‌شدند 


عنکبوت سامورایی

در ژوئن هر سال، ساکنان شهر کاجیکی در ژاپن جنگ عنکبوت‌ها را برگزار می‌کنند. این مسابقات ۴۰۰ سال است که برگزار می‌شود و در آن دو عنکبوت ماده «Argiope amoena» با هم مبارزه می‌کنند که عنکبوت سامورایی هم نامید می‌شوند. قبل از مسابقه، مبارزان عنکبوت‌ها را می‌گیرند یا می‌خرند و آن‌ها را برای مبارزه آماده می‌کنند.

عنکبوت‌ها مبارزه نمی‌کنند تا بمیرند و همیشه یک داور انسانی وجود دارند که هروقت مبارزه خیلی شدید شد آن‌ها را از هم جدا کند. عنکبوت‌ها می‌تواند مسابقه را به یکی از این سه روش ببرند: رقیب خود را با تارهایشان به دام بیندازند، تار رقیب خود را از بین ببرند یا اول گاز بگیرند.

حیواناتی که برای ورزش‌های خونین پرورش داده می‌شدند 

میورا

گاوهای میورا یکی از سرسخت‌ترین گاوهای مبارز اسپانیایی هستند. آن‌ها در مزرعه‌ای در سویل پرورش داده می‌شوند که در اصل متعلق به دن ادواردو میورا فرناندز بوده است. فرناندز اولین کسی بود که این گاو‌ها را پرورش داد و به همین دلیل نامش را بر این گاو‌ها نهادند. اولین میورا در ۲۰ آوریل ۱۸۴۹ وارد صحنه نبرد شد. گاوهای میورا بزرگ و مهاجم هستند. حتی برخی از آن‌ها نام خودشان را دارند.

حیواناتی که برای ورزش‌های خونین پرورش داده می‌شدند 


کِلسو

خروس‌های کلسو نژادی از خروس‌های جنگی هستند که در اصل توسط والتر کلسو پرورش داده شدند. کلسو این ژن را با خرید خروس‌های برنده بعد از مبارزه و تلفیق آن‌ها با مرغ‌های دیگر به وجود آورد. این زمانی بود که پرورش دهندگان نژاد‌ها را خالص نگه می‌داشتند و معتقد بودند برای جنگ خروس‌ها بهتر است. اما کلسو تا حد ممکن سعی می‌کرد همه خروس هایش را دورگه نگه دارد. هر وقت کلسو یک خروس جدید به دست می‌آورد آن را با خواهر یکی از پرنده‌های برنده اش تلفیق می‌کرد. اگر خروس جدید جنگنده خوبی بود، خواهرانش را نگه می‌داشت و برای پیوند زدن با سایر خروس‌های برنده اش استفاده می‌کرد. امروزه، خروس کلسو زیرشاخه‌های خودش را دارد.

حیواناتی که برای ورزش‌های خونین پرورش داده می‌شدند 


لوتاتور بریندیزینو

لوتاتور بریندیزینو، نژادی از سگ است که به تازگی ایجاد شده است. این سگ در بریندیزی در ایتالیا و از تلفیق سگ پیت بول با کین کورسو و روتوایلر ایجاد شده است. سگ هایی که به عنوان والد استفاده می‌شدند برندگان مسابقات بودند. بااین حال این نژاد هنوز استانداردسازی نشده و پرورش دهندگان مختلف نسخه‌های خودشان را ایجاد می‌کنند. در ایتالیا، این سگ عمدتا توسط مافیای بریندیزی برای جنگ سگ‌ها استفاده می‌شود، اما گاهی از آن‌ها برای نگهبانی هم استفاده می‌شود. این سگ بسیار وحشی و غیرقابل کنترل است. در عین حال که با صاحب خود مهربان است در مقابل انسان‌ها و سگ‌های دیگر بسیار درنده خو می‌شود.

حیواناتی که برای ورزش‌های خونین پرورش داده می‌شدند 


بولداگ انگلیسی قدیمی

 بولداگ انگلیسی قدیمی برای مبارزه سگ‌ها با گاو پرورش داده می‌شده است. درواقع به همین دلیل نام بولداگ را بر آن نهادند. در ورزش مبارزه سگ‌ها با گاو، چند بولداگ در مقابل یک گاو افسار بسته ر‌ها می‌شدند. هر سگی که می‌توانست گاو را با پوزه بگیرد و آن را به زمین بزند برنده بود. این ورزش بسیار خونین بود و گاو توسط سگ‌ها کشته یا بسیار زخمی می‌شد. وقتی این مسابقات در سال ۱۸۳۵ در انگلستان ممنوع شد، بولداگ انگلیسی قدیمی هم منقرض شد. اما برخی از آن‌ها به آمریکا فرستاده شدند و برای گرفتن گاوهای وحشی مورد استفاده قرار گرفتند. سگ‌ها گاو را با پوزه می‌گرفتند تا کسی بیاید و طنابی دور گردن گاو ببندد.

 حیواناتی که برای ورزش‌های خونین پرورش داده می‌شدند


منبع: برترنها

گران ترین مواد مورد استفاده در دنیا

مجله همشهری دانستنیها – مهران باقی: در ذهن بسیاری از ما، «طلا» به شکل غیرقابل باوری گران قیمت و ارزشمند است. اما در بین ماده های موجود در دنیا، گرانی صرفا منحصر به طلا و دیگر سنگ های قیمتی ای که برای خودشان شهرتی دست و پا کرده اند، نیست. دامنه موادی که نامشان زیر عنوان گران ترین ها ثبت شده، بسیار متنوع و گسترده تر از این حرف هاست و از مواد خوراکی و آرایشی تا بعضی از مخدرها و محرک ها و مواد صنعتی را در بر می گیرد. بدون مناسبت خاصی، می رویم سراغ ۱۹ مورد از گران ترین مواد موجود در دنیا و دلیل ذی قیمت بودن آن ها را کمی تا قسمتی بررسی می کنیم. البته نیاز به توضیح است که این فهرست الزاما کامل نیست و موارد دیگری هم آن وسط ها وجود دارد، اما ما تلاش کرده ایم تا فهرست انتخابیمان تا حد ممکن متنوع و جذاب باشد.

زعفران: گرمی ۱۱ دلار

افتخاری دیگر برای کشور ما. یکی از قیمتی ترین صادرات کشور که متاسفانه انحصار صادرات آن هم دارد از دست ما خارج می شود، در این فهرست قرار دارد: زعفران عزیز. قسمت کلیدی و مورد استفاده این گیاه، انتهای خامه و کلاله سه شاخه آن است. زعفران علاوه بر طعم و رنگی دهی بی نظیر به غذاهای مختلف، خاصیت نشاط آوری و ضدافسردگی هم دارد.

•    اسپانیا بدون حتی یک تن تولید زعفران، در سال ۱۳۹۳ حدود ۱۰۰ تن زعفران صادر کرده است.
•    امارات هم حتی یک مزرعه زعفران ندارد، اما در زمره صادرکنندگان عمده این محصول است.
•    بدتراز همه این که چین هم به کشت گلخانه ای زعفران بنجل روی آورده است.

ستاره های سهیل! 


 

قارچ دنبلان: گرمی ۵ دلار

نوعی خوراکی کمیاب و گران قیمت است که در گونه های مختلف به رنگ های قرمز، سفید، خاکستری، بنفش و سیاه پیدا می شود، اما دو نوع سیاه و سفید آن لذیذتر و گران تر است. این قارچ بیشتر در رستوران ها و صنایع غذایی، تهیه انواع سس، تولید روغن های معطر و البته صنایع داروسازی استفاده می شود. «بریلاسوارین» سرآشپز مشهور فرانسوی، دنبلان کوهی سفید را «الماس آشپزخانه» نامیده است.

•    پیدا کردن این قارچ آن قدر اهمیت دارد که برخی از کشاورزان از «خوک های دنبلان یاب» برای یافتن آن استفاده می کنند.
•    در جشنواره ای در تولوز فرانسه به یابنده بزرگ ترین قارچ دنبلان جایزه نیم میلیون دلاری می دهند.
•    در ایران خودمان و در شهر یامچی آذربایجان شرقی هم یک بار در سال ۱۳۸۹، جایزه ای صد میلیون تومانی برای یابنده بزرگ ترین قارچ در نظر گرفته شد و جایزه به فردی رسید که قارچی ۳٫۵ کیلویی پیدا کرده بود.

ستاره های سهیل! 


 

خاویار بلوگای ایران: گرمی ۳۵ دلار

هرجا سخن از خوردنی های گرانبهاست، نام مرز پرگهر آن جا می درخشد. از بین کسانی که شانس چشیدن خاویار را داشته اند، عده ای از آن بدشان آمده است و عده ای هم به شکلی اغراق آمیز آن را فوق العاده لذیذ خوانده اند. بحث ذائقه ها را که بگذاریم کنار، خاویار بلوگای ایران (مشهور به الماس) که حاصل زحمت و تخم گذاری فیل ماهی های مظلوم و در معرض انقراض دریای خزر است، از جمله لاکچری ترین مزه ها و اشتهاآورهای دنیاست.

•    نمونه های از این ماهی با وزن ۱۴۰۰ کیلو و سن بیشتر از ۱۰۰ سال صید شده است.
•    فیل ماهی یا بلوگا، بین چهارده تا هفده سالگی بالغ می شود و هر دو سه سال یک بار، تخم ریزی می کند.
•    رکورد صید این ماهی در ایران، یک بلوگای ۱۲۵۰ کیلوگرمی بود که از آن ۲۳۰ کیلو خاویار طلایی حاصل شد.

ستاره های سهیل! 


 

طلا: حدودا گرمی ۴۰ دلار

رسیدیم به سلبریتی ترین ماده این فهرست؛ این فلز نرم، چگال و شکل پذیر که خیلی ها را دنبال خودش کشانده و به کشتن داده و سرقت ها و جنایات وحشتناکی را در دنیا رقم زده است. طلا به غیر از مصرف در صنعت جواهرسازی، به دلیل رسانایی بالا و مقاومت زیاد در برابر خوردگی و فرسودگی، فلزی محبوب در صنایع گوناگون مانند صنایع غذایی، پزشکی، تولیدات شیمیایی و دیگر حوزه هاست.

•    طلا شکل پذیرترین ماده است، به طوری که یک گرم از آن را می توان آن قدر چکش زد تا به اندازه یک ورق با مساحت یک مترمربع پهن شود.
•    طلا در طبیعت معمولا در میان سنگ های آتشفشانی و گاهی در رسوبات دریاچه ها و رودخانه ها یافت می شود.
•    یک کانی به نام «پیریت آهن» به رنگ طلایی وجود دارد که خیلی ها را فریب داده. این کانی را «طلای احمق ها» می نامند.

ستاره های سهیل! 


 

رادیم: گرمی ۴۵ دلار

عنصری شیمیایی و رادیواکتیو در گروه فلزات قلیایی خاکی با عدد اتمی ۸۸ و نشان Ra و به رنگ سفید درخشان. زمانی رادیم کاربرد وسیعی داشت و به عنوان ماده ای شفابخش، از خمیردندان گرفته تا ساخت رنگ های شب تاب استفاده می شد؛ اما بعدها سرطان زا بودن این ماده اثبات شد. با وجود این، کشف رادیم منجر به دگرگونی های اساسی در دانش بشر درباره خواص و ساخت ماده و البته شناخت و دستیابی به انرژی اتمی شد.

•    رادیم در شکل رادیم کلرید در سال ۱۸۹۸ (۱۲۷۷) و به دست «ماری» و «پیر کوری» کشف شد.
•    استخراج رادیم از سنگ معدن هایی که حاوی آن هستند، بسیار دشوار است.
•    نیمه عمر این عنصر زیاد و حدود ۱۶۰۰ سال است.

ستاره های سهیل! 


 

شاخ کرگدن: گرمی ۵۵ دلار

درست است، شاخ این جانور سنگین وزن، بدبدن و بینوا هم در این فهرست قرار دارد. یک زمانی در ویتنام شایع شد که گرد حاصل از شاخ کرگدن به درمان سرطان کمک می کند و استفاده از آن خواص دارویی دارد. این شایعات و برخی از افسانه های چینی قدیمی، افراد بی فکر را به فکر کشتار بی رحمانه  کرگدن ها و تجارت شاخشان انداخت، اما واقعیت این است که شاخ کرگدن مانند مو و ناخن انسان تنها از کراتین ساخته شده است و خواصی که برای آن ذکر شده، حاصل شایعات و توهماتی است که به وسیله افراد سودجو رواج پیدا می کند.

•    نسل کرگدن سیاه غرب آفریقا، منقرض شده و سرنوشت مشابهی در انتظار کرگدن سفید بومی آفریقای مرکزی است.
•    بدبختانه استفاده از پودر شاخ کرگدن به عنوان ماده مخدر مورد علاقه میلیونرها رواج پیدا کرده است.
•    دیوانگانی که این ماده را به عنوان مخدر مصرف می کنند، اعتقاد دارند که شاخه کرگدن ظرفیت کبد برای پذیرش الکل را افزایش می دهد.

ستاره های سهیل! 


 

پلاتین: گرمی ۴۸ دلار

یک فلز و عنصر شیمیایی از گروه فلزات واسطه به رنگ سفید- خاکستری که چگال، رسانا و شکل پذیر است. پلاتین از باارزش ترین فلزات گرانبهاست و از آن علاوه بر صنعت جواهرسازی، به عنوان کاتالیزور در آزمایش های علمی هم استفاده می کنند. ابزارهای مخصوص آزمایشگاهی، اتصال های الکتریکی و الکترودها، تجهیزات پزشکی و دندانپزشکی، پوشش موشک ها و سوخت موتور جت از دیگر موارد استفاده این فلز هستند.

•    پلاتین از نادرترین عناصر در پوسته زمین و فراوانی آن تنها پنج در میلیارد است.
•    قیمت پلاتین از طلا نوسان بیشتری دارد. این فلز معمولا در وضعیت ثبات و رشد اقتصادی گران تر از طلاست و قیمت آن تا دو برابر طلا می رسد، اما در دوره های بی ثباتی اقتصادی گاهی از طلا ارزان تر می شود، چرا که پلاتین در درجه اول کاربرد صنعتی دارد و در زمان رشد اقتصادی تقاضای آن افزایش پیدا می کند.
•    پلاتین در ساخت دریچه های جایگزین برای قلب، کاربرد دارد.

ستاره های سهیل! 


 

کرم دولامر: گرمی ۷۰ دلار

کرم «dela Mer» به معنی کرم دریا، احتمالا گران قیمت ترین کرم پوست در جهان است که به وسیله کمپانی جواهرسازی مشهور «Boucheron» ساخته شده است. این کمپانی مدعی است که این کرم، تاثیر معجزه آسایی در رفع چین و چروک و زدودن آثار کهولت از صورت دارد.

•    این کرم در حجم ۱۰۰ میلی و تنها به تعداد ۱۰ عدد تولید شده است.
•    قیمت هر قوطی این کرم، ۲۰ هزار دلار است.

 ستاره های سهیل!


 

هرویین: گرمی ۱۱۰ دلار

دی استیل مورفین یا هرویین، یکی از قوی ترین و خانه خراب کن ترین مخدرهای موجود در دنیاست که از مورفین گرفته می شود و شدیدا اعتیادآور است. هرویین، روزگاری خواص درمانی و دارویی داشت و به عنوان مسکنی بسیار قوی برای کاهش زجر مبتلایان به بیماری های لاعلاج مورد استفاده پزشکان بود، اما قیمت بالای آن به دلیل تبدیل شدنش به یکی از پرمصرف ترین و سودآورترین مخدرهای دنیا برای سوداگران مرگ است.

•    هرویین از واژه یونانی هیرو به معنی قهرمان گرفته شده است.
•    هرویین سطح تستوسترون در بدن را به شکل محسوسی پایین می آورد و علاوه بر کاهش شدید میل جنسی، به پوکی استخوان منجر می شود.
•    مجازات قاچاق و حمل هرویین در همه کشورهای دنیا، بسیار سنگین (اعدام و حبس ابد) است.
•    ۸٫۹ درصد از میزان قاچاق مخدرها در دنیا، به قاچاق هرویین اختصاص دارد.

 ستاره های سهیل! 

 
مت آمفتامین: گرمی ۱۲۰ دلار

مفت آمفتامین که در ایران به اسم «شیشه» معروف است، یکی از محرک های شدیدا مخرب و اعتیاد آور اعصاب است که با تاثیر مستقیم بر ساز و کارهای مغز، در فرد مصرف کننده احساس شادی و هیجان ایجاد می کند. تاثیرات مخرب روانی مفت آمفتامین به مرور زمان و در قالب افسردگی شدید و بروز اسکیزوفرنی در فرد نمایان می شود.

•    اصلی ترین کاربرد دارویی ترکیبات آمفتامین در درمان بیش فعالی است، هر چند گاه در درمان نارکولپسی (حملات خواب) و چاقی های مقاوم به درمان هم از آن ها استفاده می شود.
•    این ماده در سال ۱۸۹۳ (۱۲۷۲) در ژاپن ساخته شد. در زمان جنگ جهانی دوم به وسیله سربازان ژاپنی، آمریکایی و آلمانی برای برطرف کردن خستگی و افزایش انرژی استفاده می شد.
•    در ایران قبل از سال ۱۳۸۶ مصرف شیشه بسیار حدود بود و در مطالعه بررسی سریع وضعیت سوءمصرف مواد در ایران که در سال ۱۳۸۳ انجام شد، هیچ موردی از مصرف پیدا نشد. اما چند سال بعد، کشور ما به پنجمین مصرف کننده شیشه در دنیا تبدیل شد.
•    اوج مصرف شیشه از سال ۱۳۸۷ و همزمان با تولید داخلی آن به شکلی بسیار بی کیفیت و ناخالص آغاز شد. از آن زمان به بعد قیمت شیشه به شدت کاهش پیدا کرد و از گرمی ۱۲۰ هزار تومان به ۲۵ هزار تومان در سال ۱۳۸۸ و به حدود هشت هزار تومان در پاییز ۱۳۸۹ رسید. اما این روزها با گران شدن آن، مصرف شیشه کاهش پیدا کرده است.

ستاره های سهیل! 


کوکایین: گرمی ۶۰۰ دلار

آلکالوییدی (نوعی ترکیب آلی نیتروژن دار) است که از برگ های درخت کوکا استخراج می شود و یک محرک قوی و مورد مصرف ثروتمندان است. برگ گیاه اریتروکسیلون کوکا (Eryuhroxylon Coca) از دوران باستان در آمریکای جنوبی برای مراسم های مذهبی و اجتماعی، جادوگری، شادی آوری و پزشکی (بیشتر اوقات برای افزایش تحمل، بالا بردن احساس خوب شدن، کم کردن خستگی و بالا بردن قوای جسمی، ایجاد سرخوشی و کم کردن گرسنگی) مصرف می شد.

•    فروید به عنوان یک محقق پزشکی هنوز از اثرات ناخوشایند کوکایین خبر نداشت و از مصرف کنندگان و طرفداران آن به عنوان محرک و مسکن بود.
•    آزمایش روی موش ها نشان داده که جنس مونث در مقایسه با جنس مذکر نسبت به کوکایین از حساسیت بیشتری برخوردار است.
•    میزان درآمدهای تجارت جهانی مواد مخدر سالانه ۶۰۰ میلیارد دلار است که ۱۳ درصد از این رقم هنگفت، یک راست می رود توی جیب قاچاقچیان کوکایین.

ستاره های سهیل! 


ال اس دی: گرمی ۴۰۰۰ دلار

«ال اس دی» با نام شیمیایی اسید لایزرژیک دی اتیل آمید، معروف ترین دارو در دسته روان گردان هاست. ال اس دی، اولین بار در سال ۱۹۳۸ (۱۳۱۷) به دست یک شیمیدان سوییسی به نام «آلبرت هافمن» که به امید دست یافتن به دارویی جدید، انواع ترکیبات ارگوت را آزمایش می کرد، ساخته شد. اما خواص آن تا زمانی که دکتر هافمن خود شخصا آن را مصرف نکرده بود، کشف نشد. این ماده در دهه های مختلف به طور گسترده برای مصارف تفریحی و درمانی مورد استفاده قرار گرفته است.

•    ال اس دی به صورت معمول به شکل تکه کاغذهای مربعی بسیار کوچک است.
•    این ماده توهمات دیداری و شنیداری واضح و شدیدی به همراه دارد و اثرات آن بسته میزان مصرف، شخصیت مصرف کننده و محیط متفاوت و غیرقابل پیش بینی است.
•    «وقتی که روی تختخوابم دراز کشیدم در عالم هذیان غوطه ور شدم. تمام اثاث خانه به دنبال هم حرکت می کردند و پیوسته تغییر رنگ می دادند. به نظرم می آمد که ستارگان آبی رنگ آسمان روی سقف خانه های شهر فرو می ریزند.» این جملات دکتر هافمن بعد از اولین نوبت مصرف ال اس دی است.

ستاره های سهیل! 


پلوتونیم: گرمی ۴۰۰۰ دلار

یک عنصر شیمیایی فلزی و رادیواکتیوی دیگر. پلوتونیم در سال ۱۹۴۰ (۱۳۱۹) به وسیله دکتر «گلن سیبورگ» (Glenn T. Seaborg)، «ادوین متیسون مک میلان» (Edwin Mc Millan) و همکارانش از طریق بمباران نوترونی اورانیم در سیکلوترون (شتاب دهنده حلقوی) «دانشگاه کالیفرنیا برکلی» کشف شد. اما این کشف به خاطر عوارض مخربش تا مدت ها سری باقی ماند. پلوتونیم یکی از مواد مهم شکافت هسته ای در سلاح های هسته ای پیشرفته است. باید احتیاط های لازم را برای جلوگیری از جمع شدن مقداری پلوتونیم که به جرم بحرانی نزدیک می شود، به عمل آورد، چرا که این مقدار از پلوتونیم خود به خود واکنش های شکافت هسته ای تولید می کند.

•    این عنصر با توجه به کشف سیاره کوتوله پلوتو که درست بعد از نپتون کشف شد، پلوتونیم نام گرفت.
•    گاهی اوقات از پلوتونیم با عنوان سم ترین ماده شناخته شده موثر بر انسان نام برده می شود، اما به واقع تنها یک مورد مرگ انسان به خاطر مجاورت با پلوتونیم گزارش شده است.
•    اگر مقدار زیادی از پلوتونیم در جایی جمعش دود، به خاطر ساطع کردن انرژی آلفا به قدری گرم می شود که نمی توان آن را لمس کرد.

ستاره های سهیل! 


تافیت: گرمی ۲۰۰۰۰ دلار

سنگ تافیت که به صورت بی رنگ و بنفش کم رنگ یافت می شود، در سال ۱۹۴۵ (۱۳۲۴) کشف شد. اولین سنگ تافیت به روش های مرسوم مانند کند و کاو در معدن یافت نشد؛ درواقع تافیت نوع سنگ تراش خورده بود که با سنگ اسپینل (لعل بدخشان) اشتباه گرفته می شد. در حال حاضر تعداد اندکی از این سنگ در اختیار مردم است که عمدتا از کشورهای سری‌لانکا و تانزانیا می آید.

•    نام این سنگ به افتخار کاشف آن یعنی «ریچارد تافی» انتخاب شده است.
•    این سنگ یک میلیون بار کمیاب تر از الماس است.
•    از تافیت با وجود ساختار غیرانعطاف پذیر و محکمش، در صنعت جواهرسازی استفاده می شود.

ستاره های سهیل! 


تریتیم: گرمی ۳۰۰۰۰ دلار

تریتیم به ایزتوپی از هیدروژن می گویند که عدد جرمی آن سه است، یعنی متشکل از یک پروتون و دو نوترون است. از این ماده بیشتر برای ساخت موادی که از خود نور منتشر می کنند، استفاده می شود، مانند صفحه ساعت و تابلوهای شبرنگ نشان دهنده محل خروج در مکان های عمومی مثل سینما.

•    الکترون های منتشرشده از فروپاشی رادیواکتیو در مقدار بسیار کمی از تریتیم، منجر به تشکیل نور شبرنگ می شود.
•    در ایالات متحده آمریکا، بیش از دو میبیون تابلوی خروج ساخته شده از تریتیم وجود دارد.
•    دانشمندان معتقدند که با ترکیب ۵۰ درصدی تریتیم و دوتریم، تولید ۵۰۰ برابری انرژی در مقایسه با انرژی هسته ای امروزی ممکن خواهدشد.

 ستاره های سهیل!


پینیت: گرمی ۳۰۰۰۰۰ دلار

یک سنگ معدن بوراتی فوق العاده قیمتی است که در دهه ۵۰ میلادی (۱۳۳۰) به وسیله یک معدن شناس انگلیسی به نام «آرتور پینیت» در میانمار کشف شد و به همین دلیل «پینین» نام گذاری شد. پینیت، امروزه به اندازه گذشته کمیاب نیست و معدن جدیدی از آن در کشور میانمار کشف شده، اما با این حال همچنان یکی از کمیاب ترین سنگ های قیمتی در جهان است.

•    در سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) کتاب رکوردهای جهانی گینس پیتیت را به عنوان کمیاب ترین سنگ قیمتی جهان معرفی کرد.
•    تنها چند تکه از این سنگ در مجموعه های شخصی وجود دارد و باقی سنگ های موجود در موزه هایی در انگلستان، آمریکا و سوییس نگهداری می شوند.

ستاره های سهیل! 


الماس: قیراطی ۶۵۰۰۰ دلار

الماس، یکی از سنگ های قیمتی است که بهطور طبیعی تحت فشارهای زیاد اعماق زمین و در زمانی طولانی شکل می گیرد. اما در آزمایشگاه و به کمک دو فرایند مجاز (فشار بالا، دما بالا) در زمانی بسیار کوتاه تر هم می توان الماس تولید کرد. الماس های زینتی مصنوعی بخش کوچک و پرسودی از صنعت الماس را تشکیل می دهند. این الماس های رنگ یکه در مقایسه با همتاهای بی رنگشان فوق العاده کمیاب و بسیار گران ترند، می توانند  چنان کیفیت بالایی داشته باشند که حتی ماشین های ساخته شده برای تشخیص سنگ های مصنوعی از طبیعی هم در تفکیک شان از یکدیگر دچار مشکل شوند، همان طور که امروزه برخی از بزرگ ترین الماس فروشان این صنعت هم به زحمت از پس آن بر می آیند.

•    آنت ورپ در کشور بلژیک یکی از مهم ترین مراکز تجارت در دنیاست و روزانه ۲۰۰ میلیون دلار الماس به این شهر وارد یا از آن خارج می شود.
•    بزرگ ترین سنگ قیمتی کشف شده، الماس ۳۱۰۶ قیراطی کولینان است که در سال ۱۹۰۵ (۱۲۸۴) در آفریقای جنوبی کشف شد و آن را به نه قطعه جدا برش دادند که بسیاری از آن ها در جواهرات سلطنتی انگلیسی به کار رفته اند.
•    «دریای نور» به عنوان یکی از بزرگ ترین، کهن ترین، استثنایی ترین و به لحاظ رنگ، کمیاب ترین الماس های موجود در جهان است که در موزه جواهرات ملی ایران نگهداری می شود.

 ستاره های سهیل!


کالیفرنیم ۲۵۱: گرمی ۲۷,۰۰۰,۰۰۰ دلار

دومین ماده گران قیمت جهان هم، یکی از اعضای شریف جدول مندلیف است که در شتاب دهنده های ذرات تولید می شود. کالیفرنیم به عنوان یک ساطع کننده نوترون، نوترون را برای شروع کار راکتور فراهم می کند. از کالیفرنیم برای تهیه عناصر با عدد اتمی بالاتر هم استفاده می شود.

•    از این عنصر برای درمان سرطان دهانه رحم استفاده می کنند.
•    کالیفرنیم به وسیله «گلن سیبرگ»، «استنلی تامسون»، «آلبرت جیورسو» و «کنت استریت» در سال ۱۹۵۰ (۱۳۲۹) در ایالات متحده آمریکا کشف شد.
•    نام این عنصر از نام دانشگاه و ایالت کالیفرنیا در آمریکا گرفته شده است.

ستاره های سهیل! 


پادماده (ضد ماده): گرمی ۱۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ دلار

برویم سراغ گران ترین ماده موجود در جهان که قیمت هر گرم آن حتی از قیمت چند تریلون گرم الماس هم بیشتر است. پادماده از نظر ساختار مانند ماده است؛ منتها از ذراتی موسوم به پادذره ساخته شده است که همه چیزشان مشابه ذره معمولی است و تنها بار الکتریکیشان با آن ها تفاوت دارد. برخلاف ماده معمولی که پروتون های هسته اش بار مثبت دارند، پادماده هسته ای با بار منفی دارد و بار ذرات مداری آن، مثبت است. پاد ماده وقتی تولید می شود که برخورد میان ذرات با انرژی بالا صورت بگیرد و طبق رابطه معروف اینشتین، بخشی از انرژی جنبشی به ماده تبدیل شود که البته این اتفاق در شرایط آزمایشگاهی مناسب و خاصی اتفاق می افتد. پادماده به طور طبیعی در زمین یافت نمی شود، نگر خیلی کم و با عمر بسیار کوتاهی که از نتیجه واپاشی هسته ای و پرتوهای کیهانی حاصل شده باشد. پادماده ها در زمین و خارج از آزمایشگاه و در برخورد معمولی با مواد دیگر از بین می روند.

•    به دلایلی که خیلی روشن نیست، نامتقارنی عظیمی بین ماده و پادماده عالم اطراف ما وجود دارد. به بیان ساده تر، ما مقدار زیادی ماده می بینیم، ولی هیچ پادماده قابل توجهی مشاهده نمی کنیم.
•    عمر کوتاه پادماده ها به این علت است که با برخورد آن ها با ماده هایی که در اطراف ما وجود دارند، نابود می شوند. با این نابودی و طبق رابطه هم ارزی جرم و انرژی اینشتین (E=Mc2)، انرژی ای معادل جرم کل ماده و پادماده از بین رفته آزاد می شود.

قفس پادماده

به دلیل این که پادماده به محض تماس با ماده معمولی نابود می شود، باید آن را توسط میدان های الکتریکی و مغناطیسی به دقت تنظیم شده محصور کرد.
 ستاره های سهیل!


منبع: برترنها

محمد رحمانیان: باز هم به کیهان سال ۵۴ فحش می‌دهم

خبر آنلاین: محمد رحمانیان می‌گوید در اپیزود «یک شب از شب‌های شعر گوته» دوره‌ای تاریخی را روایت کرده که در آن نویسنده بزرگ مملکت را جلوی دوربین نشاندند، از او اعتراف گرفتند، اعتراف را تکه تکه کردند، برایش سوال نوشتند و در کیهان چاپش کردند. او می‌گوید اگر از قول غلامحسین ساعدی به روزنامه کیهان می‌گوید مبتذل، به کیهان سال ۵۴ فحش داده و باز هم می‌دهد.

 محمد رحمانیان: باز هم به کیهان سال ۵۴ فحش می‌دهم

 نمایش «ترانه‌های قدیمی: پیکان جوانان» عصر روز گذشته دوشنبه ۲۰ آذر با حضور محمد رحمانیان، نویسنده و کارگردان این اثر و تعدادی از بازیگران آن از جمله احسان کرمی، سینا رازانی، هانا کامکار و رضا یزدانی در پردیس تئاتر شهرزاد برگزار شد.

 
در ابتدا محمد رحمانیان با اشاره به شروع اجرای «ترانه‌های قدیمی: پیکان جوانان» از ۲۹ آبان و نزدیک بودن این موسیقی- نمایش به پایان اجراهای خود در مورد هدفش از برگزاری نشست خبری گفت: «با توجه به این که تعداد زیادی اجرا را پشت سر گذاشته‌ایم و تعداد کمتری پیش رو داریم شاید نیازی به برگزاری نشست خبری نبود اما می‌خواهم به مسائلی پاسخ دهم که این روزها علیه این موسیقی- نمایش شنیده و خوانده‌ایم. این نشست را برگزار کردیم چون کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند حاضر به چاپ جوابیه‌های ما نیستند و ما ناچار می‌شویم حرف‌مان را در نشست‌های خبری بزنیم.»
 محمد رحمانیان: باز هم به کیهان سال ۵۴ فحش می‌دهم
به سراغ سازه‌هایی در تهران قدیم رفته‌ام که اکنون یا از اساس نیستند یا تغییر کاربری داده‌اند

محمد رحمانیان با بازگشت به چگونگی شکل‌گیری «ترانه‌های قدیمی: پیکان جوانان» توضیح داد: «این موسیقی- نمایش همان طور که از نامش پیداست ادامه «ترانه‌های قدیمی» است. من «ترانه‌های قدیمی» را سال ۱۳۹۰ نوشتم و پس از آن که در همان سال در اختتامیه جشنواره فیلم شهر روی صحنه رفت، در سال ۹۲ در تالار اکو (اقدسیه) اجرای عمومی گرفت. «ترانه‌های قدیمی» موسیقی- نمایشی بود در مورد سازه‌های موجود در شهر تهران و هفت یا هشت مورد را معرفی می‌کرد و به این می‌پرداخت که زندگی شهری ما در کنار این سازه‌ها چه معنایی پیدا می‌کند.»

او ادامه داد: «این بار اما به سراغ سازه‌هایی رفته‌ام که قبلا در تهران بوده‌اند و حالا یا از اساس نیستند یا تغییر کاربری داده‌اند که حاصلش شد هفت تک‌نگاری به نام‌های «روس‌ها می‌آیند!»، «سینما اسکار و چند شیشه پپسی…»، «مهرآباد خصوصی من»، «در پناه باغ آلبالو»، «یک شب از شب‌های شعر گوته»، «فانفارسوزی» و «همین امشب، همین حالا» که اجرای کاملش حدودا سه ساعت وقت می‌خواهد و برای همین در هر شب از اجرا مخاطبان شاهد روی صحنه رفتن پنج تک‌نگاری هستند.»

از حرام اعلام شدن پپسی تا تبدیل شدن سینما به حسینیه

رحمانیان با اشاره به جزئیات ماجرا و چگونگی انتخاب این هفت سازه توضیح داد: «به عنوان مثال در اپیزود «سینما اسکار و چند شیشه پپسی…»، به سراغ کارخانه پپسی و پیاده‌روی خیابان آیزنهاور رفته‌ام، جایی که برای مردم تهران قدیم تفرجگاهی عمومی به حساب می‌آمد و جلویش پتو پهن می‌کردند و به تماشای پر شدن شیشه‌های پپسی می‌نشستند. این کارخانه در دهه چهل دچار مسائل سیاسی و تولیداتش حرام اعلام شد. اعلامیه‌ای هم که توسط افشین هاشمی در نقش صاحب سینما اسکار خوانده می‌شود اعلامیه سیدکاظم شریعتمداری است در خصوص حرام اعلام کردن پپسی. در این اپیزود در کنار کارخانه پپسی و سرنوشت آن، تبدیل شدن سینما اسکار به حسینیه را هم می‌بینیم، حسینیه و تکیه شانجانی‌ها که هنوز هم در میدان رشدیه پابرجاست.»

موسیقی- نمایش‌ها مخاطبان جدیدی برایم آوردند

رحمانیان در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که علاقه او به موسیقی- نمایش را به بعد از بازگشتش از کانادا و پی بردن به سهل‌تر بودن برقراری ارتباط میان موسیقی- نمایش با تماشاگر به نسبت نمایش صرف، نسبت داد گفت: «من قبل از رفتن به کانادا هم این کار را می‌کردم. نمایشنامه «مسافران» که پنج اپیزود بود و سال ۸۵ در تالار وحدت با آهنگسازی سعید ذهنی و خوانندگی محسن نامجو در تالار وحدت اجرا شد، اولین کاری بود که به نیت ترکیب موسیقی با نمایش نوشتم. کاری که برای یک شب در اختتامیه جشنواره رضوی روی صحنه رفت.»

او افزود: «باز قبل از سفر به کانادا، موسیقی- نمایش «لیلا» با آهنگسازی علیرضا افکاری نمونه‌ دیگری از همین ترکیب بود که سال ۱۳۸۷ در جشنواره موسیقی فجر اجرا شد و طرحی بود در مورد قربانیان حملات شیمیایی سردشت و قرار بود در بهار ۸۸ اجرای عمومی بگیرد که نشد. بعد از آن «این جا تهران است» را داشتیم که سال ۹۰ در برج میلاد اجرا شد و بعدتر تبدیل شد به «هفت ترانه قدیمی» که در ونکوور روی صحنه رفت.»

رحمانیان تصریح کرد: «در این آثار، موسیقی برای من حکم کاتالیزور را داشته و صرفا به حضور در ونکوور مربوط نیست. به عبارت دیگر، از قبل بود و در ونکوور به کمکم آمد و باعث شد مثلا در «شاپرک خانم» بیژن مفید یا «شب سال نو» یا «آرش ساد» (تلفیقی از «آرش» بهرام بیضایی و «ماراساد» پتر وایس)، مخاطبان جدیدی که قشر دانشجو و تحصیل‌کرده هم بودند به مخاطبان قبلی‌ام اضافه شود.»

او ادامه داد: «بعد از برگشت به ایران هم احساس کردم آن فکر، فکر بدی نبود و ادامه‌اش دادم. «ترانه‌های قدیمی؛ پیکان جوانان» اما از حالت اجتماعی خارج و وارد مسائل سیاسی شده است.»

مخاطب واژه مبتذل که بود؟

 محمد رحمانیان: باز هم به کیهان سال ۵۴ فحش می‌دهم
در ادامه محمد رحمانیان در مورد آن‌چه اساسا این نشست خبری به بهانه آن برگزار شده بود گفت: «در مطلبی که در یک روزنامه و یک کانال تلگرامی منتشر شده است مدعی شده‌اند که در اپیزود «یک شب از شب‌های شعر گوته» با بازی افشین هاشمی در نقش غلامحسین ساعدی و سینا رازانی در نقش راننده تاکسی با قرار دادن واژه «مبتذل» در زبان ساعدی برای توصیف روزنامه کیهان، به این روزنامه توهین کرده‌ام. اما ماجرا چیست؟»

رحمانیان ادامه داد: «من از زبان غلامحسین ساعدی، روزنامه کیهان سال ۱۳۵۴ را مبتذل می‌خوانم. اما چرا؟ ساعدی در سال ۵۳ توسط ساواک دستگیر شد. شرط آزادی‌اش یک مصاحبه تلویزیونی و بیان اعترافاتی بود که از او خواسته بودند، اعترافاتی که در سال ۵۴ توسط روزنامه کیهان چاپ شد. می‌گویند چرا در نمایشت به کیهان سال ۵۴ فحش می‌دهی؟! من دوره‌ای تاریخی را روایت می‌کنم که در آن نویسنده بزرگ مملکت را جلوی دوربین نشاندند، از او اعتراف گرفتند، بعد همان اعتراف را تکه تکه کردند و برایش سوال نوشتند و در کیهان چاپ کردند. من اگر از قول ساعدی به روزنامه کیهان می‌گویم مبتذل، به کیهان سال ۵۴ فحش داده‌ام و باز هم می‌دهم.»

گفت‌وگوی ساختگی روزنامه کیهان از اعترافات تلویزیونی غلامحسین ساعدی در سال ۱۳۵۴

رحمانیان افزود: «مسئله دوم این که گفته بودند، یکی از ترانه‌هایی که در موسیقی-نمایش «ترانه‌های قدیمی: پیکان جوانان» بازخوانی می‌شود، متعلق به مرضیه است و با همین استدلال عوامل این نمایش نیز منتسب به جریانی هستند که مرضیه به آن‌ها نزدیک بود. اولا ترانه به صرف این که توسط چه کسی خوانده می‌شود، متعلق به آن شخص نخواهد شد و پیش از آن آهنگساز و ترانه‌سرایی دارد که ترانه متعلق به آن‌هاست. دوما این که، ما در کارمان ترانه‌ای از مرضیه نداریم و آن‌چه در کار ما می‌شنوید ترانه‌ای از پروین است. برای من جالب است که چطور می‌توانند چیزی را که نیست به دروغ بگویند که هست بدون آن که بعد از اثبات دروغ بودن حرف‌شان زحمت عذرخواهی کردن به خود بدهند.»

روایت بازیگران «ترانه‌های قدیمی: پیکان جوانان» از کار با محمد رحمانیان

احسان کرمی در اپیزود «روس‌ها می‌آیند!» که در درایوینگ سینمای ونک می‌گذرد نقش پتی را بر عهده دارد. او در مورد بازی در این اپیزود گفت: «بخش اعظم نقش پتی نباید درست و خوب اجرا می‌شد، چون ما با کسی با نام مستعار مظفر مواجه‌ایم که دارد برای فرنگیس نقش بازی می‌کند. پس اگر من بد دیالوگ می‌گویم، چون یک ساواکی‌ام که در حال بازی کردن نقش پتی برای فرنگیس است، همان طور که فرنگیس در حال نقش بازی کردن برای اوست و تنها در چند دقیقه پایانی اپیزود است که تبدیل به خود مظفر می‌شوم، امیدوارم در پایان صحنه بتوانم آنقدر درست بازی کنم که تماشاگر متوجه این اتفاق بشود.»

سینا رازانی در دو اپیزود از این موسیقی- نمایش حضور دارد. یکی در نقش راننده تاکسی در «یک شب از شب‌های شعر گوته» و دیگری در نقش نوازنده‌ای قطع نخاعی در اپیزود «همین امشب، همین حالا…» که در مورد پردیس تئاتر شهرزاد است. پردیسی که در جهان واقع، تا سال ۸۸ بیمارستان و زایشگاه امید بوده، بیمارستانی که با بسته شدن درش در اردیبهشت ۸۸ و اخراج ۸۰ کارمندش به جنت‌آباد منتقل شده است.

سینا رازانی در مورد اجرای این دو نقش گفت: «نکته‌ای که این نمایش را برای من جذاب می‌کند این است که این دو کاراکتر بسیار از هم دورند. یکی‌شان در نهایت پرگویی و پرحرکتی است و دیگری در حالت انقباض ولی با تمپوی درونی بسیار بالا. در مورد کاراکتر اول، راننده تاکسی، تکلیف مشخص است اما کاراکتر دوم برای من بسیار غریب بود و از محمد رحمانیان متشکرم که به جای نشان دادن راه حل به من، نمونه‌هایی را نشانم داد که الگویی برای رسیدن به این نقش شدند.»

اولین تجربه رضا یزدانی از نشست خبری

در ادامه رضا یزدانی گفت: «این اولین کنفرانس مطبوعاتی من است و در طول این سال هیچ وقت در نشست خبری شرکت نکرده‌ام.»

او افزود: «این موسیقی-نمایش چهارمین همکاری من با محمد رحمانیان است. من از ابتدای سال تا الان هفت یا هشت پیشنهاد بازی در تئاتر داشتم ولی هیچ کدام را جدی نگرفتم و فقط محمد رحمانیان که زنگ زند بدون سوال و جواب آمدم.»

محمد رحمانیان: باز هم به کیهان سال ۵۴ فحش می‌دهم

این خواننده موسیقی راک و پاپ ادامه داد: «خواندن در فضای کار رحمانیان را دوست دارم چون ترانه و متن خوب با هم چفت می‌شود و جنس آدم‌هایی هم که این جا می‌آیند با جنس آدم‌هایی که به کنسرت می‌‌آیند فرق می‌کند و حال و هوای دیگری برایم دارد.» در ادامه محمد رحمانیان تاکید کرد که دو نمایش ویژه رضا یزدانی دارد با نام‌های «عاشقیت» و «ترانه‌های فرهاد» که امیدوار است بتواند اجرایشان کند.

هانا کامکار نیز که در این نمایش علاوه بر خوانندگی، بازی هم می‌کند گفت: «گونه موسیقی مورد علاقه من، موسیقی ملی ایرانی بود و چه وقتی با کامکارها بودم و چه زمانی که با فردین خلعتبری کار می‌کردم و چه در تئاترهایی که می‌خواندم همین گونه موسیقی را می‌شنیدید تا «سینماهای منِ» محمد رحمانیان، من تا پیش از آن موسیقی پاپ را تجربه نکرده بودم اما در «سینماهای من» این اتفاق با دو ترانه فوق‌العاده خوب پاپ افتاد.»

 محمد رحمانیان: باز هم به کیهان سال ۵۴ فحش می‌دهم
کامکار ادامه داد: «بعد از آن ترسم از این که نکند اگر به گونه‌ای غیر از آن‌چه همیشه می‌خوانده‌ام، بخوانم کار خراب شود ریخت و در «یرما» موسیقی اسپانیایی خواندم و در «نامه‌های عاشقانه از خاورمیانه» سه موسیقی از سه ملت مختلف.»

این خواننده- بازیگر در پایان گفت: «در «ترانه‌های قدیمی: پیکان جوانان» هم یک اثر ملی با ترانه‌ای از همایون خرم با صدای پروین را می‌خوانم و یک ترانه پاپ را و دیگر هراسی ندارم و تازه از این که ژانرهای مختلف را امتحان کنم خوشم آمده است.»


منبع: برترینها

خاطرات طلایی سفر در جاده‌های رویایی

تصادفات مرگبار، بسیاری از راه‌های ایران را به جاده‌ مرگ معروف کرده است اما در گذشته پیش از آنکه این راه‌ها به‌دلیل خطا‌ یا اشتباهات رانندگان به جاده مرگ معروف شوند، جاده‌هایی رویایی بودند که ایرانیان خاطرات شیرینی را از آن‌ها در ذهن خود ثبت کرده‌اند. جاده‌هایی که جایگاه خاصی در داستان‌ها و اشعار ایرانی دارند.

جاده‌هایی که بسیاری از داستان‌های عاشقانه سینما نیز از آنجا آغاز می‌شوند. جاده‌هایی که گاهی اوقات زیبایی‌ها مقصد در سایه آن‌ها گم شده و آنچنان رهگذران را جذب زیبایی‌های خود می‌کنند که هرآنچه قبل از آن مکان را به‌وادی فراموشی می‌سپارند.

گوشه و کنار ایران زمین، جاده‌های رویایی وجود دارند که دل هر گردشگری را می‌ربایند؛ برخی جاده‌ها مانند چالوس، شهرت جهانی داشته و جزو زیباترین جاده‌های دنیا هستند. در این گزارش به معرفی چند جاده‌ رویایی از شمال تا جنوب ایران می‌پردازیم که بایکدیگر می‌خوانیم.

مخمل سبزی به‌نام جاده شهرکرد به ایذه

خاطرات طلايي سفر در جاده‌هاي رويايي

این جاده درفصل بهار فوق‌العاده زیباست و استان خوزستان را به استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری وصل می‌کند. البته این جاده در زمستان بسیار برفگیر و سرد است. در واقع شما باید از مسیر ارتفاعات زاگرس (زردکوه ) عبور کنید تا بتوانید به مرکز ایران برسید.این مسیر مملو از جنگل‌های بلوط است و در بهار و تابستان، سرسبز و زیباست. در اسفند، می‌توانید دو هوای متفاوت بهاری در ایذه را با هوای سرد چهارمحال و بختیاری احساس کرده ودر عرض چند ساعت از زمستان به بهار سفر کنید. همچنین سد زیبای کارون نیزدر این مسیر قرار دارد.


جاده‌ فیروزه‌ای جم به فیروزآباد

 خاطرات طلايي سفر در جاده‌هاي رويايي

جاده جم به فیروزآباد، مرکز استان فارس را به عسلویه در کرانه خلیج فارس، بسیار نزدیک کرده و از جاده‌های بسیار دیدنی جنوب کشور است. در آغاز، جاده‌ای کوهستانی با شکل‌های خیالی و شگفت‌انگیز دو طرف جاده را گرفته است اما هرچه بیشتر وارد استان فارس می‌شوید، جاده سبزتر و طبیعت شگفت‌انگیزتر می‌شود.تنگه‌های اطراف جاده به‌ویژه شکاف «هایقر» تصاویری همچون «گراند کانیون» را برای‌تان تصویر خواهد کرد؛ با این تفاوت که این جاده‌ها علاوه‌بر سبز بودن، درآن‌هارودخانه‌ای پرآب نیز جاری است.


جاده جندق به معلمان، رویای کویر

 خاطرات طلايي سفر در جاده‌هاي رويايي

اگر به تصاویر شگفت‌انگیز، وهم‌آلود و زیبای کویری علاقه‌مندید، جاده جندق به معلمان را از دست ندهید. این جاده از قلب کویر مرکزی ایران می‌گذرد و جنوب و شمال آن را به یکدیگر وصل می‌کند. هنگام طی مسافت حدود ۲۰۰ کیلومتری این جاده، انواع بافت‌های عجیب و غریب کویری را مشاهده خواهید کرد. در برخی نقاط در دوسوی‌تان تا خط افق حتی بوته‌ای خار دیده نمی‌شود و گاهی تپه‌های سرخ رنگ خاکی نیز میدان دیدتان را می‌گیرد. سکوت کویر را اینجا می‌توانید تجربه کنید، این جاده از جندق در نزدیکی شهرستان خور و بیابانک استان اصفهان تا معلمان در نزدیکی دامغان استان سمنان است .


چالوس، چهارمین جاده زیبای جهان

 خاطرات طلايي سفر در جاده‌هاي رويايي

جاده چالوس، نه تنها در ایران که در جهان نیز به‌عنوان یکی از زیباترین جاده های دنیا شناخته می شود. این جاده که یکی از پاتوق‌های آخر هفته گردشگران است،جاذبه‌هایی مانند آبشار، جنگل، باغ میوه، رودخانه، کوه های بلند و … را دارد. این جاده بیش از ۸۰ سال قدمت دارد و پیچ و خم های آن برای بسیاری گردشگران ،خاطره‌های طلایی را ثبت کرده‌است.


نگینی به‌نام جاده هراز

 خاطرات طلايي سفر در جاده‌هاي رويايي

زیبایی جاده هراز بر هیچ‌کس پوشیده نیست، درکنار زیبایی جاده اصلی هراز، مسیرهای فرعی مانند گنج‌ نهفته‌اندکه در کنار جاده هراز دلبری می‌کنند. از جاذبه‌های این جاده می‌توان به دره گل زرد،‌ آبشار ملک بهمن، آبگرم لاریجان، منظریه،‌ استله سر،‌ آبگرم بایجان و اسک اشاره کرد.


گردنه حیران، زمرد سبز ایران

 خاطرات طلايي سفر در جاده‌هاي رويايي

گردنه حیران در مسیر راه ارتباطی آستارا – اردبیل قرار گرفته ‌است. این گردنه، از یک طرف به کوه‌های پوشیده از جنگل‌های انبوه‌ و از طرف دیگر به دره‌ای نه چندان عمیق مشرف است. از میان این دره، رود آقچای عبور می‌کند که مرز میان استان گیلان ایران و کشور آذربایجان است.این گردنه در بیشتر زمان ها در زیر پوششی از مه قرار دارد و از نظر طبیعی دره‌ها و کوهپایه‌های آن، پوشیده از گل‌ها،گیاهان جنگلی و مرتعی هستند. این گردنه حدود ۱۵۰۰ متر از سطح دریا فاصله دارد. علت اصلی مه دایمی گردنه حیران، رطوبت دریای خزر است، نه ارتفاع زیاد.


کرند غرب ـ بابایادگار، جاده زیبای کوهستانی

 خاطرات طلايي سفر در جاده‌هاي رويايي

جاده‌های کوهستانی استان کرمانشاه با طبیعت متفاوتی که پیش روی گردشگران قرار می‌دهند، از دیدنی‌ترین جاده‌های ایران به شمار می‌آیند. یکی از بکرترین آن‌ها خروجی بابایادگار از جاده کرند غرب به سرپل ذهاب است. دو طرف جاده جنگل‌های بلوط و تپه‌های سبز و زرد، نگاه‌تان را مجذوب و سرگردان می‌کند و دیواره‌های سنگی عجیبی که گهگاه اطراف‌تان می‌بینید،شکلی اسطوره‌ای به جاده می‌دهند. در کنار جاده بابایادگار، آبشار گمنام اما بی‌مانند ریجاب را نیز می‌توانید ببینید که ارتفاع آن بیش از ۱۵۰ متر تخمین‌زده می‌شود.


جاده افسانه‌ای شهداد به نهبندان

 خاطرات طلايي سفر در جاده‌هاي رويايي
زیباترین جاده کویری ایران، جاده شهداد به نهبندان است. سالانه بر شمار گردشگرانی که برای دیدن کویر زیبای شهداد، به این جاده می آیند، افزوده می‌شود.

گذر جاده از میان بزرگ‌ترین عارضه‌های کلوخی جهان معروف به «کلوت‌های شهداد» که گردشگران از آن به‌عنوان قصرهای «جن و پری» نام برده‌اند، از ویژگی های منحصر به فرد این جاده است. از سوی دیگر برآمدن خورشید از شرق و تابیدن آفتاب بر شن‌های طلایی کویر و تماشای غروب و نشستن ستاره‌هایی بر آسمان کویر که همه زمان‌ها برای شمردن آن‌ها کم است، جاذبه‌هایی است که هر فردی را به کویر می‌خواند.


جاده چابهار به بریس، مروارید ساحلی

 خاطرات طلايي سفر در جاده‌هاي رويايي
جاده ساحلی چابهار-بریس تنها یک جاده کنار دریا نیست بلکه راهی برای پیوند دریا و چند جاذبه طبیعی دیگر است. سواحل صخره‌ای، تالاب لیپار، کوه‌های مینیاتوری، درخت انجیر معابد، جنگل حرا و پوششی از خزه و جلبک، از جاذبه‌های این جاده هستند.درخت انجیر معابد، حدود چند ۱۰ متر قطر و تاجی در بالای خود دارد؛ میوه‌های آن نیز به شکل انجیر هستند.

در میان درختان جنگل حرا، پرندگان بسیاری مانند فلامینگو، عقاب‌و مرغ ماهی خوار را می توانید مشاهده کنید که روی این درختان لانه دارند. ساحل بکر و دریای چابهار در جاده ساحلی نیز، از دیگر زیبایی های آن هستند.


جاده رویایی زنجان به منجیل

 خاطرات طلايي سفر در جاده‌هاي رويايي

از کیلومتر ۱۵ اتوبان زنجان – قزوین، جاده‌ای به سمت شمال منشعب می شود که پس از ورود به آن می توانید از زیبایی‌ها لذت ببرید. این جاده پیچ های بسیاری دارد و در مرز استان زنجان و گیلان، نمای دریاچه سد منجیل بسیار زیبا و دیدنی است.


جاده طلایی طبس ـ خور و بیابانک

 خاطرات طلايي سفر در جاده‌هاي رويايي

جاده‌های کویری فقط به دلیل بافت بیابانی اطراف‌شان زیبا نیستند؛ اگر در یک غروب زمستانی یا حتی پاییز در جاده طبس به خور و بیابانک حرکت کنید، احساس می کنید جاده از میان دریا می‌گذرد. بازتاب نور در دوسوی جاده، دریایی را پیش چشمان بیننده ترسیم می‌کند که دریا نیست اما تا آن را لمس نکنید، باور نخواهید کرد که فقط نمک سراسر چشم‌اندازتان را فراگرفته است. اگردیدنی‌هایی همچون تل‌ماسه‌ها، قلعه‌های اسماعیلی، درختان کهنسال و سدهای تاریخی ‌را به این و هم شگفت‌انگیز اضافه کنید، دلایل کافی را برای سفر به این مکان خواهید یافت.


جاده هجیج ـ اورامانات، بهشت گمشده

 خاطرات طلايي سفر در جاده‌هاي رويايي

اگر جاده پاوه تا هجیج را تا انتها بروید، با مناظر بکر و بدیعی از رودخانه پرآب سیروان، آبشارها و چشمه‌های گوناگون روبه‌رو می‌شوید. عرض کم، ریزش هر از گاه کوه، شیب تند و طرح هندسی عجیب این جاده نیز، هیجانی به یاد ماندنی را برای گردشگران رقم می‌زند. در برخی نقاط جاده، باغ‌های سرسبز و در نقاط مرتفع چند‌متر برف،تنوع آب و هوایی بی‌مانند این جاده هستند.


چشم‌اندازی فوق‌العاده در جاده سراوان ـ فومن

 خاطرات طلايي سفر در جاده‌هاي رويايي

این بار که از جاده رشت به شمال کشور می‌روید، نرسیده به رشت، جاده سمت‌چپ‌تان را که به فومن می‌رود، انتخاب کنید. جدا از سرسبزی بی‌همتا و بکرش، اگر پاییز یا زمستان و به‌ویژه در ساعات اولیه صبح به این جاده برسید، با دیدن مه صبحگاهی که بر رنگ قهوه‌ای مات درختان در زمینه آبی آسمان نشسته، رویایی در بیداری را تجربه می‌کنید.


جاده جنگلی عباس آباد به کلاردشت

 خاطرات طلايي سفر در جاده‌هاي رويايي

به احتمال زیاد از میان جنگل بسیار زیبای عباس‌آباد گذشته‌اید. جاده‌ای بسیار سرسبز و زیبا با درختان کهنسال و رستوران‌ها و سفره‌خانه های متعدد که در طول مسیر عباس آباد به کلاردشت گسترده هستند. این جنگل به اندازه ای زیباست که اگر هر روز نیز از آن عبور کنید، دوباره چشم اندازهای آن، نگاه‌تان را جذب می‌کند و از زیبایی هایش لذت می برید.


جاده مرزی ارس به جلفا

 خاطرات طلايي سفر در جاده‌هاي رويايي

یکی دیگر از جاده های زیبای ایران در شمال غربی و در امتداد رود ارس قرار دارد. این جاده که به موازات ارس از منطقه ارسباران شروع و در جلفا تمام می شود، زیبایی های بسیاری در خود دارد. در طول مسیر این جاده، از یک طرف جنگل ها و کوه های سرسبز را می‌توانید مشاهده کنید و از طرف دیگر، رود ارس و خانه‌های روستایی و البته خالی از سکنه کشور همسایه. جاده‌های آن‌طرف را که برای کشورهای ارمنستان و منطقه مستقل نخجوان هستند، می توانید بسیار آسان ببینید و تنها فاصله با آن‌ها، یک رود است.


منبع: برترینها

اعتیاد به اینترنت و سلامت

اعتیاد به اینترنت، یک بحران سلامتی

به گزارش آلامتو به نقل از مردمان؛ بالا رفتن مصرف اینترنت در زندگی روزمره نگرانی از اینکه هر روز تعداد بیشتری از افراد به آن اعتیاد پیدا می‌کنند و اینکه اینترنت انسانیت را از ما می‌گیرد، بالا برده است. باوجود اعتبار بعضی افرادیکه این نگرانی‌ها را افزایش می‌دهند، این شواهد چندان قطعی نیستند.
بعنوان مثال، الیاس ابوجائود پزشک کلینیک OCD دانشگاه استانفورد در کتاب خود عنوان کرده است که «میزان رفتارهای بیمارگونه آنلاین هشدارآمیز است…بااینکه اینترنت در بسیاری عرصه‌ها بسیار مفید است اما قدرت این را دارد که در زندگی خانوادگی، روابط احساسی، کار و پرورش کودکان ما و شناخت ما از خودمان اخلال ایجاد کند.»
شکی نیست که اینترنت بر نحوه کار و ارتباط ما با دوستان و خانواده‌مان تغییر ایجاد می‌کند. همچنین تردیدی نیست که نحوه کسب اطلاعات ما را نیز تغییر داده است. خیلی افراد هم در اینترنت «زندگی ثانوی» برای خود ترتیب می‌دهند که در آن جوامع مجازی برای خود ساخته، به خرید می‌رود، دوستیابی می‌کنند، رابطه‌جنسی برقرار می‌کنند و می‌جنگند.
مطمئناً قسمت عمده‌ای از این کاربری اینترنتی مشکل‌ساز است و در کار، برآوردن مسئولیت‌های خانوادگی و داشتن روابط واقعی اختلال ایجاد می‌کند. اما کارایی ما را بالاتر برده، اطلاعاتمان را کامل‌تر کرده، امکان شرکت راحت‌تر در زندگی سیاسی را فراهم کرده و موجب می‌شود بتوانیم ارتباطاتی ایجاد کنیم که بدون آن باتوجه به محدودیت زمانی و فاصله‌ای غیرممکن خواهد بود.
مقاله مرتبط: مقابله با اعتیاد به اینترنت
با این وجود آیا لازم است نگران اعتیاد به اینترنت باشیم؟ آیا اعتیاد به اینترنت واقعاً بیماری قرن بیست و یک، نابودکننده ارتباطات، موجب افزایش اختلالات فکری و پرورش نسلی بلهوس می‌شود که قادر به تمرکز نبوده و نمی‌تواند برای به دست آوردن دانش، مهارت و روابط معنادار تلاش و کوشش کند. یا اینکه تغییرات فردی، حرفه‌ای و سیاسی که از طریق اینترنت ممکن شده است، می‌تواند به جای تخریب نیروی انسانی موجب پیشرفت شود؟
اعتیاد به اینترنت هنوز جزء موارد تشخیصی گنجانده نشده است، بعضی متخصصین طی بیانیه‌هایی اعلام کرده‌اند که این نیز باید جزء راهنمای تشخیصی-آماری باشد که توسط APA در ۲۰۱۳ ارائه می‌شود اما پیشنهاد آنها مورد قبول واقع نشد.
یافته‌های برخی تحقیقات اولیه ارتباطاتی بین مصرف بیش‌ازحد اینترنت و علائم افسردگی و اختلالات اضطراب مثل اختلال وسواس فکری-عملی و اختلال کم‌توجهی نشان داده است. اما شواهدی که استفاده از اینترنت موجب این علائم می‌شود نه هیچ علت دیگری، بسیار اندک است. برای این منظور نیاز به تحقیقات بیشتر است.
تنها تحقیق اپیدمیولوژیک درمورد «مصرف مشکل‌ساز اینترنت» در امریکا توسط دکتر ابوجائود انجام گرفته است و پایه و اساس ادعای او این است که گزارشاتی از میزان هشداردهنده‌ای از رفتارهای بیمارگونه آنلاین ارائه شده است که ۱۳-۴ درصد از این گزارشات درمورد نشانه‌های تاییدشده مربوط به مصرف مشکل‌ساز اینترنت را بررسی کرده‌اند اما شیوع مشکلات قابل‌تشخیص در این موارد کمتر از یک درصد بوده است.
بخش عمده تحقیقات انجام‌گرفته درمورد اعتیاد به اینترنت در کشورهایی مثل تایوان، چین و کره‌جنوبی انجام گرفته است که بالاترین کاربری اینترنت را در جهان دارند. دولت کره‌جنوبی اعتیاد به اینترنت را یک بحران عمومی سلامتی در کشور عنوان کرده است و ۳۰۰ مرکز درمانی مخصوص این نوع مشکلات در چین وجود دارد.
تحقیقاتی نیز وجود دارد که نشان می‌دهد استفاده از اینترنت ارتباطات اجتماعی و سلامت فکری را تقویت می‌کند. بعنوان مثال، تحقیقی که در دانشگاه کارنیژ ملون انجام گرفته نشان داده است که استفاده از اینترنت برای دریافت اطلاعات درمورد سلامت خود موجب افزایش افسردگی و استفاده از آن برای گرفتن ارتباطات اجتماعی موجب کاهش افسردگی می‌شود. در تحقیقی دیگر که در دانشگاه سیدنی انجام گرفته است مشخص شد که اینترنت می‌تواند موجب تقویت ارتباطات اجتماعی و کاهش افسردگی شود. تحقیقی دیگر نیز نشان داده است که هیچ ارتباطی بین مصرف اینترنت و تنهایی وجود ندارد.
تحقیقات اخیر درمورد تاثیر اینترنت بر سلامت فکری و زندگی انسان‌ها هیچ نتیجه مشخصی در بر نداشته است. این باعث می‌شود که همه از عواقب خوب یا بد افزایش مصرف اینترنت بی‌اطلاع باشند.
اما حقایق تکان‌دهنده‌ای از تاریخ وجود دارد که هر نسلی از افراد بزرگسال همیشه نگران از بین رفتن نظم و اخلاقیات در نسل جوان‌تر از خود بوده است. مطمئناً اختراع نوشتن هم در قلب آنها که به سنت ارتباط کلامی پایبند بودند ایجاد ترس کرده است.
باید مراقب نسل جدید و تکنولوژی جدیدی باشیم که مطمئناً درکنار فوایدی که برای انسان‌ها به همراه دارد، خطراتی را نیز به دنبال خواهد داشت.
این به آن معنا نیست که باید این واقعیت که برخی افراد شدیداً به استفاده از اینترنت احساس نیاز می‌کنند طوریکه زندگی شخصی و حرفه‌ای‌شان را خراب می‌کند را نادیده بگیریم. این افراد به کمک نیاز دارند. متاسفانه درمان‌های درستی برای مصرف ناهنجار اینترنت هنوز ایجاد نشده است و منابع موجود برای کمک‌رسانی به این افراد در سطح گسترده در دسترس نیستند. اما اگر احساس کردید خودتان یا کسی که می‌شناسید دچار مشکلی در این زمینه است، مشاورین روانشناس راهکارهایی برای شما خواهند داشت.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها
برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

مطالب مشابه:
رپورتاژ آگهی ویژه:

تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : مردمان, مقاله در مورد اینترنت


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری


انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما


تیک بان
فروشگاه اینترنتی لباس

ارسال نظر


منبع: آلامتو

صلح در سوریه؛ شاید وقتی دیگر!

ابوالحسن شاکری رحیمی
دور جدید مذاکرات صلح سوریه به رهبری سازمان ملل متحد از اواخر هفته گذشته در ژنو سوییس آغاز شده بود عملا بدون کمترین پیشرفتی، به پایان رسید. نماینده سازمان ملل در امور سوریه اعلام کرد که فرصت طلایی در مذاکرات اخیر ژنو به دلیل اینکه نمایندگان حکومت بشار اسد زیربار مذاکره نمی‌روند، از دست رفت.
 استفان دی‌میستورا، گفت: مذاکرات صلحی که روز پنجشنبه پایان یافت فرصت بزرگی بود که به هدر رفت اما اگر به ایده‌های جدیدی دست یافته شود که دولت سوریه را برای مشارکت در مذاکرات ترغیب کند، ممکن است دور دیگری از مذاکرات در ماه آتی برگزار شود.

 دی‌میستورا گفت: به احتمال زیاد به این امر نیاز خواهیم داشت که به ایده‌های جدیدی درباره چگونگی ادامه مذاکرات به ویژه درخصوص قانون اساسی و انتخابات دست یابیم. این مذاکرات در حالی برگزار شده بود که از سال گذشته تاکنون هفت بار به شکل متناوب برگزار شده و هیچ حاصلی در پی نداشت. اما با این حال وضعیت و انتظارات این بار متفاوت از گذشته است. قدرت داعش کاهش یافته است. روسیه و آمریکا که در پاکسازی گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) همکاری دارند، تایید کردند که هدف این بار آنان حل و فصل جنگ داخلی سوریه است.

 این فرصت را نباید از دست داد. آمریکا و روسیه برای اینکه بتوانند مسیری برای پایان خونریزی و بازسازی سوریه دست یابند، باید به کشورهای مختلف خاورمیانه و همچنین کشورهای اتحادیه اروپا توجه خاص و کامل نشان دهند. هر چند رویکرد روسیه که از دولت اسد حمایت می‌کند و رویکرد آمریکا که از جناح مخالف نظام سوریه پشتیبانی می‌کند، تغییر نکرده، ولی با این حال، دولت‌ ترامپ که رویکردی مبنی بر «‌نخست منافع آمریکا» را اعلام کرده است، دیگر با شدت و حدت خواستار کنارگیری فوری بشار اسد از قدرت نیست.

مخالفان نظام سوریه هم توضیح‌های متقاعد کننده عربستان سعودی (کشور پر نفوذ حامی جناح مخالف نظام سوریه) را پذیرفت و هیات نمایندگی متشکل از جناح‌های مختلف به مذاکره صلح سوریه اعزام کرده است. ایران و‌ترکیه هم تحرکاتی در جهت کنترل گروه‌های مختلف انجام دادند و علائم مثبت در این راستا دیده شده است.گمان می‌رود روسیه که ابتکار عمل در سوریه را در دست دارد، در صدد است که قدرت نفوذش را پس از این هم در سوریه گسترش دهد. روسیه در همین راستا اعلام کرده است، گذشته از مذاکره صلح سوریه به رهبری سازمان ملل متحد، «کنفرانس گفتگوی ملی سوریه» را با حضور دولت اسد و جناح مخالف نظام سوریه برگزار خواهد کرد.

البته نباید فراموش کرد، آنچه که هم اکنون بیش از هر امر دیگری در اولویت قرار دارد، پایان جنگ داخلی و نجات مردم سوریه است. مذاکره به رهبری سازمان ملل متحد باید به عنوان مذاکره اصلی در نظر گرفته شود و همه مذاکره‌ها در واقع باید نقش مکمل مذاکره سازمان ملل متحد را ایفاء کنند. نیازی به گفتن نیست که نقش اصلی در ایجاد یک نظام جدید را مردم سوریه بازی می‌کنند. دولت اسد برای جذب مردم سوریه علاوه بر متوقف کردن سرکوب جناح مخالف نظام سوریه، باید بتواند در مذاکره صلح هم موفق شود و به همین جهت مسوولیت سنگینی بر عهده دارد. اکنون هم شمار کثیری از مردم سوریه در نقاط مختلف سوریه بی صبرانه در انتظار مواد غذایی، محصولات دارویی و موارد مشابه آن بسر می‌برند. باید در کوتاه‌ترین زمان ممکن به مردم سوریه کمک‌های اضطراری از جمله کمک‌های سازمان‌های بین المللی و سازمان‌های غیر دولتی و کمک‌های دیگر سازمان‌ها ارائه شود.

بالغ بر سیصد هزار نفر کشته و پنج میلیون نفر آواره شدند. بر اساس گزارش گروه حقوق بشر بین المللی، اکنون هم هر روز حول و حوش صد نفر در سوریه جان خود را از دست می‌دهند. جنگ داخلی سوریه که به مدت شش سال طول کشیده است، باید در کوتاه‌ترین زمان ممکن به پایان برسد. در مرحله جدید که با پایان جنگ داخلی پدید خواهد آمد، وجدان و استدلال‌های جامعه بین المللی به بوته آزمایش گذاشته خواهد شد.
منبع: بهارنیوز

وزیر دفاع آمریکا: هرجا در خاورمیانه مشکلی وجود دارد، ایران را پیدا خواهید کرد

جیمز متیس گفت: آمریکا در فکر یک ائتلاف دیپلماتیک علیه ایران است نه ائتلافی نظامی. وی در جمع خبرنگاران در پنتاگون گفت که ضرورتی برای تغییر در موضع دفاعی آمریکا علیه ایران و تشدید آن دیده نمی‌شود. وزیر دفاع آمریکا در پاسخ به این سوال که آیا ضرورتی برای پاسخ نظامی به شواهد تازه ارائه‌شده احساس می‌شود گفت: «نه، ضرورتی برای پاسخ نظامی وجود ندارد. به همین دلیل هست که هیلی در آنجا بود، نه هیچ‌کدام از ژنرال‌های ما.» جیمز متیس در ادامه گفت: این تلاشی دیپلماتیک برای افشای مقاصد ایران برای دنیا است. هرجا در خاورمیانه مشکلی وجود دارد، ایران را پیدا خواهید کرد

به گزارش ایرنا، وی در بخش دیگری از اظهاراتش از ایران بابت حمایت از دولت سوریه و حزب‌الله لبنان انتقاد کرد.  با اعلام راهبرد جدید دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا علیه ایران، مقامات مختلف کاخ سفید می کوشند تا از هر فضایی علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند و همسو با هم پیمانان منطقه ای خود، ایران را تحت فشار قرار دهند. روز پنجشنبه نیکی هیلی نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل متحد با حضور در وزارت دفاع آمریکا، از لاشه راکتی رونمایی کرد که مدعی بود آثار ایرانی بر روی آن وجود دارد و حوثی ها از آن علیه ریاض استفاده کرده اند.

همزمان با این اقدام مجلس نمایندگان آمریکا هم دو طرح علیه ایران به تصویب رساند تا در یکی از آن ها اعتماد عمومی نسبت به مقامات عالی جمهوری اسلامی کاهش یابد و در دیگری راه معامله هواپیمایی بوئینگ با ایران را مسدود یا مختل کنند. رئیس پنتاگون در پاسخ به این سوال که آیا انتقال سفارت آمریکا به قدس موجب به خطر افتادن نیروها و شهروندان آمریکایی در خاورمیانه نمی شود؟ هم اظهار کرد تا این زمان ثابت نشده است.

دونالد ترامپ هفته گذشته فرمانی را امضا کرد که به موجب آن وزارت خارجه آمریکا باید شرایط انتقال سفارت این کشور در سرزمین های اشغالی به قدس را فراهم کند. به موجب این فرمان و سخنرانی پیش از آن، رئیس جمهوری آمریکا، قدس را پایتخت رژیم صهیونیستی شناسایی کرد. این اقدام از سوی کشورهای مسلمان و اروپایی با مخالفت روبرو شد. در نشست شورای امنیت که با درخواست فلسطین و هشت عضو دیگر آن هم برگزار شده بود، تنها نیکی هیلی سفیر آمریکا و نماینده رژیم صهیونیستی از این تصمیم حمایت کردند و ۱۴ عضو شورای امنیت به اضافه اردن ضمن انتقاد از این تصمیم، خواستار تجدید نظر درباره آن شدند.
منبع: بهارنیوز

کاش کتاب خواندن ممنوع بود

این داستان‌نویس در گفت‌وگو با ایسنا، درباره استقبال مخاطبان ایرانی از آثار ترجمه اظهار کرد: برخی دوستان نویسنده من تنبلی می‌کنند و آثار خوبی نمی‌نویسند. در درجه دوم ناشران اگر بخواهند کاری را به یک نویسنده ایرانی بدهند باید با او قرارداد ببندند و حق تألیف بدهند؛ اما در بخش کودک و نوجوانان ناشران به مترجم تازه‌کار کتابی می‌دهند تا ترجمه کند و نه پول تصویرگری می‌دهند و نه پول کپی‌رایت،  کمی پول ترجمه می‌دهند و کتاب برای آن‌ها می‌شود.او با بیان این‌که چاپ کتاب ترجمه برای ناشران به‌صرفه‌تر است، افزود:  به خاطر این موضوع در نمایشگاه‌های بین‌المللی مانند بلونیا،  بلگراد و نمایشگاه‌های دیگری که برگزار می‌شود ناشران مسابقه می‌گذارند و کتاب‌هایی را که با خود آورده‌اند سریع ترجمه می‌کنند تا زودتر از ناشران دیگر آن‌ها را چاپ کنند. این موضوع باعث می‌شود ترجمه در بازار بیشتر باشد و فکر کنیم از آثار ترجمه استقبال می‌شود.  

امیریان با اشاره به رایج شدن ژانر فانتزی و وحشت در ادبیات کودک و نوجوان بیان کرد: زمانی ژانر فانتزی مد شد و بعد نوبت ژانر وحشت و ترس شد. کارهای بسیار بی‌ارزشی به بازار آمده و  بازار کتاب کودک و نوجوان از ژانر فانتزی و وحشت اشباع شده است. این کتاب‌ها بدون این‌که کارشناسی شوند منتشر می‌شوند که می‌تواند تأثیرات مخربی به همراه داشته باشد.او درباه تأثیر نویسنده‌ها بر استقبال مخاطبان از آثار ترجمه نیز اظهار کرد: نویسنده‌های ما باید به‌روز باشد، برخی از نویسنده‌های ما هنوز نوستالژیک و درباره گذشته کار می‌کنند. در گذشته می‌گفتند هر ۲۰ سال یک‌بار نسل عوض می‌شود اما الان به چهار – پنج‌ سال هم نمی‌کشد. نویسنده باید مخاطب را بشناسد و ذائقه و نیازهای  او را بداند. متأسفانه بحث سانسور هم مطرح است. یک‌سری  از موضوعات خط قرمز حساب می‌شوند مانند بلوغ نوجوانی، که کمتر اجازه می‌دهند راجع به این‌ موضوعات کار شود. البته برخی از ممیزی‌ها نیز خودسانسوری است. ما فکر می‌کنیم یک‌سری مسائل خط قرمز هستند و سراغ آن‌ها نمی‌رویم.

این داستان‌نویس با اشاره به استقبال از آثار طنز گفت: به نظرم در بخش بزرگسالان که طنزنویس نداریم و در بخش کودک و نوجوان معدود نویسنده‌هایی هستند که بتوانند طنز کار کنند؛ این مسئله  باعث مخاطب‌گریزی می‌شود و به سمت ترجمه پیش ‌می‌روند. او همچنین درباره تأثیر رسانه‌ها بر استقبال از آثار ترجمه گفت: بهتر است درباره رسانه‌ها اصلا حرف نزنیم. متأسفانه در تلویزیون و رادیو زمانی که درباره کتاب‌ خواندن صحبت می‌شود، فکر می‌کنند باید کتاب تبلیغ کنند درحالی که باید جریان‌سازی کنند.داوود امیریان تاکید کرد: کتاب‌ خواندن باید به یک باور، بت و ارزش و جزو موضوعات اصلی زندگی ما تبدیل شود. زمانی که یک سیاستمدار ما کتاب‌ نمی‌خواند چه انتظاری از مردم می‌توانید داشته باشید؟ چند وقت پیش گزارشی تهیه کرده بودند از نمایندگان مجلس درباره آخرین کتابی‌ که خوانده‌اند، برخی از آن‌ها آخرین کتابی که خوانده بودند مربوط به  دوران  دبیرستان‌شان بود؛ سال‌هاست کتاب نخوانده‌اند و سینما نرفته‌اند. شما چه توقعی می‌توانید داشته باشید؟

او افزود: حالا فرض کنید از آن‌ها بخواهید درباره کتاب حرف بزنند، معلوم است که شروع به شعار دادن می‌کنند؛ «کتاب خواندن خوب است»، «سفارش امام علی (ع) است»، «بر روی کودکان  کار کنید، زیرا مانند کاشتن گندم است که در آینده درو خواهید کرد» و… . کتاب‌ خواندن در حد شعار و حرف است.این نویسنده در عین حال گفت: جزو معدود مسئولین کشور ما که کتاب‌خوان هستند، رهبر مملکت است. ایشان از همه کتاب‌خوان‌ترند و بر روی این موضوع تأکید و توصیه می‌کنند. اما مسئولین فرهنگی به توصیه‌های ایشان اصلا گوش نمی‌کنند. فقط  منتظر هستند تا ایشان از کتابی تعریف کنند و آن‌ها شروع به هیاهو کنند. این‌طور که  نمی‌شود ما دست به سینه بنشینیم تا ایشان از کتابی تعریف کنند؛ شاید رهبری نخواهند از کتابی تعریف کنند. کتاب خواندن این نیست.
او با بیان این‌که در مدرسه‌های ما هنوز کتاب ممنوع است، گفت: زمانی که تحصیلات دبیرستان یک دانش‌آموز اروپایی تمام می‌شود، تقریبا ادبیات کلاسیک کشور خود را خوانده است، اما در مدارس ما هنوز کتاب ممنوع است. اگر کتابی را بخواهید به کتابخانه مدرسه اهدا کنید، باید کتاب از ۴۰ گذرگاه و صافی رد شود. به طور مثال دوستان نویسنده در هفته کتاب رفتند با مدیران مدرسه صحبت کردند که کتاب هدیه دهند، اما قبول نکرده و گفته‌اند باید برود فلان‌جا تأیید شود. کتابی که از وزارت ارشاد مجوز گرفته چرا باید از مجرای  دیگری هم تأیید شود؟ وقتی جلو کتاب‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و انتشارات مدرسه که به آموزش و پروش وابسته است گرفته می‌شود وای به حال ناشران دیگر.او افزود: زمانی که به یک ناشر اجازه نمی‌دهند، تیراژ کتاب‌هایش را پایین می‌آورد. تیراژ ۵۰۰ و ۱۰۰۰ نسخه برای کشوری که ادعای تمدن چندهزارساله دارد، تف سربالا، فاجعه و دشنام است.
منبع: بهارنیوز

از رای به روحانی پشیمان نیستم اما…

به گزارش  ایرنا، باران کوثری در این پست اینستاگرامی تصریح می کند: من باران کوثری، هیچ‌کجا از رای‌ای که به حسن روحانی دادم ابراز پشیمانی نکردم. من رای دادم که فرصت نقد و تکرار مطالباتم رو داشته باشم. طبیعتا من هم مثل هر کس دیگه‌ای بر اساس خواسته‌ها و نیازهای خودم و توصیه‌ی کسانی که قبولشون دارم کاندیدای موردنظرم رو انتخاب می‌کنم و این نه خودخواهی است نه به فکر مردم نبودن، این یعنی رییس جمهور بر اساس نیاز اکثریت انتخاب شود، اگر کاندیدای مورد نظر شما انتخاب نشده یعنی خواسته‌هایتان در اولویت اکثریت نیست.وی می افزاید: مطمئنم نقد امثال من به این دولت اگر بیشتر از بقیه نباشد کمتر نیست، فکر می‌کنم از همین صفحه‌ی اینستاگرام هم این مشخص است. خیلی متاسفم که روند کند تحقق وعده‌های دولت این‌طور بهانه به دست صفحه‌ها و آدم‌های تندرویی داده که ما را سیبل خالی کردن خشمشان از شکست در انتخابات کرده‌اند اما من از رای‌ام پشیمان نیستم، تکرار می‌کنم رای ندادن در انتخابات ریاست جمهوری جز گزینه‌های من نیست و در بین نامزدهای انتخابات ۱۳۹۶ حسن روحانی همچنان انتخاب من و نقد دولتی که به آن رای دادم حق طبیعی من است.
منبع: بهارنیوز

سرمایه‌ای به نام رسوم ایران کهن

 گروه فرهنگی- رسانه‌ها: حسن تقی‌زاده‌انصاری. کارشناس و فعال حوزه گردشگری در روزنامه شرق نوشت: آیین‌ها، آداب و رسوم هر ملت، سازنده عناصر فرهنگی جامعه محسوب می‌شوند. تنوع، تفاوت‌ها و کثرت آیین‌ها و آداب و رسوم از دلایل غنای فرهنگی یک جامعه است. در روزگار بحران هویت، یکی از راه‌های حفظ هویت فرهنگی، بازگشت به آیین‌ها، آداب و رسوم سنتی و فولکلوریک است. سرزمین ایران از دیرباز به‌عنوان یکی از گهواره‌های تمدن مطرح بوده است.

 

برخی از آداب و رسوم رایج مردم کنونی ایران، مانند جشن نوروز و چیدن سفره هفت‌سین، چهارشنبه‌سوری، جشن تیرگان، مهرگان، سده، امرداد، پنجابدر و سیزده‌بدر، شب یلدا و برخی آیین‌های دیگر، بازمانده آداب و رسوم ایرانیان پیش از اسلام است. اگرچه از پس از اسلام نیز جشن‌ها و آداب و رسوم مختلف فرهنگی، مذهبی بر جای مانده است که در جای خود نیازمند توجه ویژه‌اند؛ مانند جشن‌های میلاد، غدیر، قربان، فطر و… . در بازشناسی عناصر فرهنگی مانند شب چله (شب یلدا)، آنچه بیشتر از همه خودنمایی می‌کند، کرامت رابطه انسان با انسان است.

 

فلسفه پیشینیان در شب یلدا این بوده که در قالب مثل‌ها، شعرها، روایت‌ها و شاهنامه‌خوانی‌ها به آموزش نسل بعد می‌پرداختند و نسل آینده را با آنچه از پیشینیان به آنها رسیده بود، هرچند شفاهی، آشنا و آگاه می‌کردند. همه ملزومات شب چله بهانه‌ای برای شادی، پیوند دوباره با آفرینش، احساس هویت و پیوند با جاودانگی است. شاید به‌ظاهر یک شب‌نشینی بوده و هست؛ اما فلسفه آن ایجاد پیوند میان نسل‌های مختلف در یک خانواده است؛ چیزی که امروزه به مدد تکنولوژی و فضای رسانه‌ای و مجازی، خانواده‌ها را به تنهایی و انزوا کشانده است.

 

نسل جدید و امروزی ما که بیشترین اطلاعات خود را از فضای مجازی دریافت می‌کند، به راستی چه اندازه از رسوم، آیین، جشن و عیدهای ما که بخشی از هویت و فرهنگ ما را تشکیل می‌دهند، اطلاع دارند؟ اما اطلاعاتی که به‌وسیله تکنولوژی‌های مدرن ردوبدل می‌شود، دلیلی برای دلبستگی و پیوند عاطفی نسل‌های مختلف نمی‌شود و گاهی به دلیل وابستگی مردمان به رسانه‌های نوین، جدایی و گسست بین آدمیان بیشتر هم می‌شود.
 

امروزه در کشورهای پیشرفته صنعتی و در کلان‌شهرها، میلیون‌ها انسان در کنار یکدیگر تنها زندگی می‌کنند و کمترین نیازی به ارتباط کلامی با یکدیگر ندارد. زمان متوسط ارتباط کلامی بین والدین و فرزندان به سه دقیقه در شبانه‌روز کاهش یافته است. در دنیای قدیم گرچه حجم اطلاعات مثل امروز فراوان نبود؛ اما آنچه تولید فرهنگی نامیده می‌شد و در بین نسل‌ها منتقل می‌شد، سازنده آداب و رسوم و تمدن فرهنگی جامعه بود و ملت‌های گوناگون به دلیل داشتن فرهنگ‌های برتر و دیرپا، می‌توانستند به یکدیگر فخر بفروشند.

 

بسیاری از نظریه‌پردازان معتقدند آنچه کشور‌ها و ملت‌های مختلف را در آینده به یکدیگر پیوند می‌دهد، فرهنگ متفاوت آنهاست. سفر و گشت‌وگذار و دیدن رسوم و فرهنگ‌های متفاوت یکی از دلایل ماجراجویان سفر است. طبق آمار سازمان جهانی گردشگری، بیش از ۴۰ درصد گردشگری بین‌المللی با انگیزه فرهنگی است و به‌طور چشمگیری این فرایند در حال افزایش است. رشد روزافزون این نوع از گردشگری، توجه برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران را در جهان به خود معطوف کرده است و بسیاری از کشور‌ها با خلق جشن‌ها و فستیوال‌های مختلف که ریشه و پایه عمیق فرهنگی ندارند، سعی می‌کنند در این بازار رقابت، گوی سبقت را از آنِ خود کنند؛ اما ایران در این مسیر با داشتن تنوع فرهنگی زیاد و جشن‌ها و آداب و رسوم فراوان که هرکدام از آنها به سبب دانش و دلیل خاصی از پیشینیان به یادگار مانده، ناتوان بوده است.

 

اگرچه در ثبت آثار ملموس و ناملموس همت ورزیده‌اند؛ ولی صرف ثبت یک اثر در گسترش، تعمیم، شناخت و پاسداشت آن کافی نیست. آنچه نسل جدید ما را ناتوان کرده است، نداشتن اطلاعات کافی، صحیح و فلسفه هریک از آداب و رسوم است؛ بنابراین همواره باید به مراسم‌ها و سنت‌های مختلفی که باعث مستحکم‌ترشدن ارتباطات خانوادگی می‌شود، بیشتر اهمیت داد.

 

باید کوشید به ریشه و بنیان برگزاری این مراسم‌ها پرداخت و از امکانات موجود برای دورهمی در شب یلدا یا سایر رسوم فرهنگی به بهترین شکل استفاده کرد و بدون پرداختن به شبکه‌های مجازی، از این فرصت‌ها که تنها یک‌ بار یا محدود در سال وجود دارد، بهره برد. می‌توان از ظرفیتی که فضای مجازی در اختیار همه کاربران قرار داده است، برای معرفی و شناسایی آداب و رسوم بهره برد. سفرهای متنوع فرهنگی را در مقاصد داخلی و خارجی برای گردشگران تعریف کرد در فضای مجازی به آن بیشتر پرداخت و نسل جدید را از انزوا و تنهایی بیرون کشید و به عمق ماجرا کشاند.

 

در این راستا، متولیان گردشگری به‌ویژه تورگردانان، مراکز اقامتی، پذیرایی، تفریحی و فرهنگی نقش مؤثری در احیا، حفظ و برجسته‌کردن آیین‌ها و آداب هر مقصد دارند. شرکت هلدینگ گردشگری مارکوپولو نیز در چند سال گذشته در راستای مسئولیت‌های اجتماعی خود، برای پاسداشت و احیای آیین‌ها و رسوم ایرانی، اقدامات مؤثری در حفظ آیین‌های مختلف و معرفی آن به نسل جدید داشته است که برگزاری جشنواره بزرگ یلدا در بزرگ‌ترین سالن پایتخت نیز در این راستا است.

 

این جشن آینه تمام‌نمای حضور نسل جدید در کنار بزرگ‌ترهاست. حضور سه نسل از یک خانواده در بزرگ‌ترین گردهمایی فرهنگی خانوادگی ایران، قدمی است در شناسایی آیین‌ها و آداب و رسوم ایران کهن که هرکدام از آنها سرمایه‌ای شگرف برای توسعه و رونق گردشگری است و در نهایت بر غنای فرهنگی می‌افزاید و گردشگران و هم‌وطنان از ذی‌نفعان اصلی آن هستند.
منبع: بهارنیوز

زندگی "فائزه هاشمی" اکران شد

به گزارش ایسنا این مستند ۷۵ دقیقه‌ای که با دستور رییس سازمان سینمایی برای عدم نمایش، به جشنواره سینما حقیقت راه نیافت امروز بعد ظهر در یک محفل خصوصی باحضور شخصیت‌های سیاسی و فائزه هاشمی به نمایش درآمد.در ابتدای این نمایش مژگان اینانلو کارگردان این مستند در سخنانی کوتاه با اشاره به روند ساخت مستند مثل یک زن توضیح داد: این مستند طی دو سال فیلم برداری شده است و یک سال تدوین آن طول کشیده است. در نهایت سه سال پروسه ساخت آن به طول انجامید و سال گذشته آماده نمایش شد.او با اشاره به فضای سیاسی سال گذشته به دلیل انتخابات ریاست جمهوری خاطر نشان کرد: به دلیل فضای سال گذشته که نمی‌خواستیم تحت تاثیر قرار بگیرد امسال این فیلم را به جشنواره حقیقت ارائه کردیم و علی‌رغم داشتن ۵ رای کامل از هیات انتخاب این رویداد، در آخرین لحظه به دستور رییس سازمان سینمایی با این عنوان که از افراد سیاسی زنده نباید فیلمی باشد از جشنواره سینما حقیقت حذف شد.

وی خاطر نشان کرد:‌ رایزنی‌های را ادامه دادیم ولی به نتیجه ای نرسیدیم و در مقطعی خانم ملاوردی در هیات دولت صراحتا از آقای صالحی شنیدند که این فیلم نمی‌تواند درجشنواره سینما حقیقت باشد.کارگردان و تهیه کنند مثل یک زن یادآور شد:‌ این اتفاقات من را یاد یک سکانس سینمایی می اندازد. یک قلعه را فرض کنیم، دیوارهایش که فرو می‌ریزد برخی از متوالیان باز از درب می خواهند افراد را وارد کنند در حالی که دیواری وجود ندارد.او ادامه داد:‌ ما تمام مقرارت را رعایت کردیم اما باز نشد. دوستی می گفت پیروزی اصلاح‌طلبان زمانی است که روش‌ها اصلاح شوند.
اینانلو از فائزه هاشمی به عنوان سیاستمدار زنی که اجازه داده است وارد زندگی و حریم خصوصی‌اش شوند تشکر کرد و گفت:‌ کمتر سیاسمتداری است که بگذارد اینگونه از زندگی‌اش فیلم ساخته شود. سیاستمدارها باید بدانند اگر مردمان آنها را به عنوان یک آدم معلومی ببینند بیشتر با آنها همراه خواهند بود.وی با اشاره به موسسه خیره دارالاکرام که مسئولینش در برنامه حاضر بودند گفت:‌ من نذر کرده بودم که در اولین نمایشم این موسسه را معرفی کنم.او سپس از دکتر جلیلیان رییس موسسه خیریه دارالاکرام دعوت کرد تا به روی صحنه بیاید و او نیز سخنانی را در مورد این موسسه مطرح کرد.مستند هفتاد پنج دقیقه‌ای مثل یک زن با حضور چهره‌هایی مثل الهه کولایی، مازنی نماینده مجلس، محمد علی موحد و… رونمایی شد و در پایان فائزه هاشمی بعد از تماشای این مستند در سخنانی کوتاه از حاضرین برای تماشای آن قدردانی کرد.
منبع: بهارنیوز

مخالفت مدیران نشر با شهر آفتاب

به گزارش ایرنا، محل برپایی نمایشگاه بین المللی کتاب که دو سال است در شهر آفتاب برگزار می شود، همواره مخالفان و موافقانی داشته و دارد؛ برخی، شهر آفتاب را به دلیل دوری از شهر و در دسترس نبودن، مکانی مناسب برای برگزاری نمایشگاه بین المللی نمی دانند و بعضی دیگر، این مکان را به دلیل اینکه مانع ترافیک در داخل شهر شده و مزاحمتی برای سایر شهروندان ایجاد نمی کند، فضایی مناسب برای برپایی چنین نمایشگاه هایی می دانند.بحث در این باره هر سال با نزدیک شدن به زمان برگزاری نمایشگاه (اردیبهشت ماه) بالا می گیرد، موضوعی که به باور عده‌ای، باید خیلی زودتر از این زمان برای آن چاره ای اندیشیده شود.
اخیرا در یک نظرسنجی که توسط تشکل های نشر از مدیران این حوزه برگزار شد، نظر شرکت‌کنندگان در نمایشگاه کتاب دریافت شد.

** شهر آفتاب، مصلی امام خمینی (ره) و محل دائمی نمایشگاه های بین المللی تهران، گزینه های اصلی برپایی نمایشگاه کتاب
مدیر مسئول انتشارات نقش‌و‌نگار روز شنبه در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا اظهار داشت: برای برگزاری نمایشگاه کتاب سه گزینه شهرآفتاب، مصلی امام خمینی (ره) و محل دائمی نمایشگاه ‌های بین‌المللی تهران پیش روست، هرچند هر یک از این سه محل، دارای معایب و مزایایی است.ابوالقاسم شهلایی مقدم با اشاره به سازه های موقتی شهر آفتاب افزود: این مساله سبب بروز مشکلاتی برای بازدیدکنندگان و غرفه‌داران شده و در دو سال گذشته آب‌گرفتگی برخی از این سازه‌ها خسارت‌هایی به ناشران وارد کرد، هرچند هوای نامطبوع، گرما و غلظت گرد و غبار در این مکان‌ها از دیگر گلایه های بازدیدکنندگان و ناشران است.وی ادامه داد: وجود ترافیک به‌ویژه در ساعات شلوغی نمایشگاه، در حد فاصل پل شهید کاظمی و اتوبان آزادگان تا عوارضی قم و برعکس و نیز ازدحام در ورودی‌ها و خروجی‌های پارکینگ‌های عمومی و اختصاصی، جانکاه است و پارکینگ‌های عمومی تا محل برگزاری نمایشگاه مسافت بسیاری دارند.

این فعال عرصه نشر ادامه داد: به نظر می‌رسد حدود ۴ تا ۵ ساعت از وقت بسیاری از غرفه‌داران در ایام فعالیت نمایشگاه، خصوصا در روزهای آخر هفته که مجموعا ۴ روز را شامل می‌شود، در بین راه و در ترافیک تلف می‌شود، همچنین وجود یک خط و یک ایستگاه مترو نیز نتوانسته از بار ترافیک بکاهد، به‌علاوه، حمل بار و کتاب‌های خریداری شده از طریق مترو با توجه به مسافت زیاد ایستگاه مترو تا سالن‌ها، خود معضلی مهم است.
وی با بیان اینکه مسافت زیاد محل زندگی و کار بیشتر بازدیدکنندگان نمایشگاه (تهرانی‌ها) تا شهر آفتاب عاملی تعیین کننده در کاهش میزان بازدید و استقبال از آن است، اضافه کرد: معلوم نیست که طی دو سال گذشته که نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب برگزار شده با ریزش مخاطب مواجه نبوده باشد، البته شواهد تجربی میدانی حاکی از آن است که برخی به همین دلیل، از خیر رفتن به نمایشگاه گذشته اند و برخی ناشران نیز از افت تعداد بازدیدکنندگان‌، خصوصا بازدیدکنندگان هر ساله‌شان خبر داده‌اند.به گفته شهلایی مقدم، برگزاری چنین نمایشگاهی که مخاطب میلیونی عام دارد، در خارج از شهر سنجیده نیست و خانواده‌ها و دانش‌آموزان را برای بازدید از آن با مشکل روبه‌رو می‌کند، خیلی از خانواده‌ها هم فرزندان خود را به نقاط دور از شهر نمی‌فرستند، برخی از اعضای شورای شهر تهران هم از برگزاری نمایشگاه در آن مکان دورافتاده که آب و هوای نامناسبی هم ندارد ابراز ناخشنودی کرده‌اند.

**محل دائمی نمایشگاه‌های بین‌المللی تهران
شهلایی مقدم اظهار کرد: محل دائمی نمایشگاه‌های تهران از حیث سالن‌ها و امکانات موجود استاندارد و در منطقه تلاقی اتوبان چمران و خیابان ولنجک دارای گره ترافیکی روزانه است که یکی از راه‌های رفع این مشکل، باز شدن خیابان صدا و سیما در آن ایام است؛ خیابانی که کلید حل مشکل ترافیکی منطقه است.وی توضیح داد: به عنوان یک پیشنهاد، برای افزایش ظرفیت پارکینگ و نیز تسهیل رفت‌و‌آمد در خیابان‌های اطراف نمایشگاه بین‌المللی، برای مثال تعریض ضلع جنوبی خیابان سئول با هماهنگی نهادهای دولتی‌ مانند شرکت سهامی نمایشگاه‌های بین‌المللی، ورزشگاه انقلاب و سازمان صدا و سیما امکان‌پذیر است بنابراین، محل دائمی نمایشگاه‌های بین المللی نسبت به گذشته شرایط بسیار بهتری پیدا کرده است.مدیر مسئول انتشارات نقش‌و‌نگار اضافه کرد: اگر آن هزینه‌ سنگینی که برای ساخت مجموعه‌ ناقص شهر آفتاب شد در خیابان‌های اطراف مصلی یا نمایشگاه بین‌المللی می‌شد بیشتر جواب می‌گرفتیم و مردم هم راحت‌تر بودند.
به گفته وی، برگزاری نمایشگاه کتاب در این مکان نیاز به تعاملات گسترده‌ میان سازمانی حتی بین نهادهای دولتی و سایر سازمان‌ها و نهادهای عمومی دارد.

**مصلای امام خمینی (ره) تهران
وی افزود: مصلای تهران از جهت موقعیت شهری مکان مطلوبی است، میان چند خیابان قرار گرفته، دو بزرگراه در اطراف آن است و دو ایستگاه مترو در شمال و جنوب دارد، اکنون نیز عملیات عمرانی ساخت مصلی بیش از گذشته پیش رفته و رواق‌ها نیز کامل شده‌اند، اگر تعامل خوبی با مدیران مصلای تهران برقرار شود، می‌توان به برگزاری سی‌ و یکمین نمایشگاه کتاب تهران در این محل امیدوار بود.شهلایی مقدم خاطرنشان کرد: ۸۵ درصد از ۲۴۳ مدیر نشر شرکت کننده در نظرسنجی، به مصلی یا محل دائمی نمایشگاه های بین المللی تهران به عنوان مکان برپایی سی و یکمین نمایشگاه کتاب رای دادند و ۱۵ درصد هم شهر آفتاب را مکانی درخور برگزاری این نمایشگاه دانسته‌اند.به گفته این فعال عرصه نشر، احتمالا این آرا را کمابیش می‌توان به جامعه آماری بزرگ‌تر هم تعمیم داد و مردم هم با این عقیده، هم رای باشند.به نظر شهلایی، البته برای برخی ناشران که روزانه از شهرستان قم به شهرآفتاب می‌آیند شاید تردد به این مکان آسان‌تر باشد ولی ظاهرا با توجه به کاهش میزان فروش و کم شدن مخاطبان‌شان، برخی از آنها هم از برگزاری نمایشگاه در شهر آفتاب استقبال نمی‌کنند.

وی همچنین از افزایش چند برابری هزینه‌ حمل و نقل اثاث و کتاب بسیاری از ناشران به شهر آفتاب و مشکل این مجموعه برای اسکان آن دسته از ناشران و غرفه‌دارانی که در تهران مکان مناسبی برای اقامت ندارند و باید از هتل‌ها و مسافرخانه‌های سطح شهر استفاده کنند نیز یاد کرد که بر سختی‌های این ۱۰ -۱۲ روز اضافه‌ می‌کند.
شهلایی مقدم اضافه کرد: نتیجه این نظرسنجی تاییدی است بر این فرضیه که شهر آفتاب از دید بیشتر کارگزاران نشر محل مناسبی برای برگزاری نمایشگاه کتاب نیست و بیانگر لزوم تجدیدنظر مسئولان درباره مکان برگزاری نمایش‌گاه سی‌و یکم است.نمایشگاه کتاب در دوره های بیست و نهم و سی ام در محل شهر آفتاب برگزار شد که ناشران را با مشکلات متعددی رو به رو کرد، از جمله آب گرفتگی غرفه های بخش کودکان و نوجوانان بر اثر بارندگی و نامناسب بودن زیرساختها و گرمای شدید در چادرهایی که به عنوان غرفه در نظر گرفته شده بود، اشاره کرد.
طرح اولیه مجموعه نمایشگاه های بین المللی شهر آفتاب به عنوان عظیم ترین پروژه نمایشگاهی کشور با زمینی به مساحت ۲۷۵ هکتار در حاشیه بزرگراه خلیج فارس در سال ۱۳۸۴ توسط شورای اسلامی شهر تهران تصویب و شهرداری تهران مامور تهیه طرح احداث این مجموعه شد.عملیات احداث این مجموعه در سال ۱۳۹۰ پس از تائید طرح و تامین مالی آغاز و در نهایت، فاز اول مجموعه در سال ۱۳۹۵ همزمان با افتتاح بیست و نهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به بهره برداری رسید.سی و یکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، اردیبهشت ماه ۹۷ برگزار می شود که هنوز برای مکان برگزاری آن، تصمیم گیری نهایی نشده است.
منبع: بهارنیوز

در این شلختگی، حواسمان به استعدادها باشد

به گزارش ایسنا، این ها بخشی از اظهارات سیف الله صمدیان ـ عکاس و کارگردان و رئیس هیات مدیره انجمن عکاسان ایران ـ در اختتامیه ششمین همایش «ده روز با عکاسان» است.مراسم اختتامیه این رویداد شامگاه ۲۵ آذرماه با پخش تصاویری از زلزله کرمانشاه به همراه اجرای زنده تکنوازی و آواز کردی امیرحسین تفرشی پور آغاز شد.در ادامه از  سیف الله صمدیان درخواست شد تا دقایقی صحبت کند؛ او اظهار کرد: انجمن عکاسان نسبت به دیگر انجمن های هنری وضعیت شگفت انگیز و خاصی دارد زیرا از ۷ انجمن مختلف مانند انجمن عکاسان مطبوعاتی، تئاتر، میراث فرهنگی و… تشکیل شده است که مانند یک خانواده دور هم جمع شده اند؛ مادر این انحمن ها نیز انجمن عکاسان ایران است.این عکاس ادامه داد: برگزاری ۶ دوره همایش «ده روز با عکاسان» در شرایطی که دولت و وزارت ارشاد در حوزه هنرهای تجسمی کوتاهی می کنند، کار شگرفی بود. مشابه این برنامه در پاریس برگزار می شود که به کیفیت کار ما ( در ۳-۴ سال اخیر) در آنجا اجرا نمی شود. در این چند روزه که «ده روز با عکاسان» برپا بوده در هر گالری شاهد اتفاقی شگفت انگیز بودیم که برخی می گفتند مانند چهار سال دانشگاه بوده است.
او اظهار کرد: امسال یک خانم که از مشهد به این رویداد آمده بود و صحبت می کرد حرفی زد که به من خیلی کمک کرد. او گفت امروزه عکس هایی که در دو دقیقه گرفته می شود با تعداد کل عکس های قرن ۱۹ برابری می کند. امروز هرکس از صبح تا شب در حال ثبت چهره و مناظر اطرافش است و در نتیجه میلیاردها عکس تولید می شود. در این شلختگی عکس، استعدادهایی بیرون می آید که ما باید حواسمان به آن ها باشد و قدرشان را بدانیم و اجازه ندهیم هرز بروند.صمدیان در حالیکه چند روز از اعلام بودجه پیشنهادی سال ۱۳۹۷ توسط دولت به مجلس می گذرد، گفت: امیدوار هستم دولت بودجه واقعی تصویری ایران را در اختیار این هنر قرار بدهد، آن هم در این دنیایی که همه چیز بر پایه عکس است.

پس از آن؛ مجید رجبی معمار ـ مدیرعامل خانه هنرمندان ایران ـ در سخنانی بیان کرد: ما صاحب این خانه نیستیم بلکه آن را تر و خشک می کنیم. اینجا خانه کوچکی است اما به برکت نام هنرمندان و همت و غیرت و فکری که در پایه گذاری آن بوده است به مکانی با برکت تبدیل شده است.او اضافه کرد: «ده روز با عکاسان» یکی از رخدادهای جدی این خانه است و برگزاری این مقدار کارگاه و کلاس محلی برای انتقال تجربه های جهانی به شمار می رود. امیدوارم این رویداد سال دیگر با جلوه و جلال و افق بین المللی برگزار شود؛ زیرا ظرفیت ما در رشته های مختلف هنری به ویژه عکاسی در قد و قواره ای است که می تواند جهانی حرف بزند.

در ادامه ساعد نیک ذات ـ دبیر این رویداد ـ اظهار کرد: شکل گیری «ده روز با عکاسان» زمانی اتفاق افتاد که عکاسی در ایران هیچ متولی ای نداشت. انجمن عکاسان ایران در حالی تشکیل شد که وزارت ارشاد اگر تمایل و حوصله داشت دوسالانه ای را برگزار می کرد که در این سطح نبود.او با بیان اینکه نمی داند چرا این رویداد «ده روز با عکاسان» نام گرفته است؛ ادامه داد: در ابتدا برای برگزاری این رویداد پول نداشتیم اما از دوره سوم اسپانسر جذب کردیم. بعد از برگزاری ۵ دوره، تجربه های عملی ما نوشته و آیین نامه ای تدوین شد تا در آینده برگزاری این رویداد قائم به ذات فرد نباشد. این همایش را یک سازمان مردم نهاد بدون بودجه دولتی و با تلاش هیات مدیره و اعضا برگزار کرده است.نیک ذات سپس به معرفی کمیته های این رویداد و انجمن ها پرداخت و به حضور دو استان خراسان بزرگ (خراسان شمالی، رضوی و جنوبی) و آذربایجان غربی در این همایش اشاره کرد.دبیر ششمین دوره «ده روز با عکاسان» همچنین اظهار کرد: من پیشنهاد می کنم شاید نیاز باشد این رویداد در سطح کشور چرخش داشته باشد و کار عملی در کنار نمایشگاه انجام شود.

سپس ویدیویی درباره شاهرخ حاتمی -عکاس تازه درگذشته- که در پاریس زندگی می کرد و با مجله های معتبر بین المللی و هنرمندان مشهور دنیا فعالیت کرده بود پخش شد. در انتهای این ویدیو بر خلاقیت این عکاس تاکید و گفته شد او راباید به حق پدر فتوژورنالیسم ایران دانست.در ادامه تفرشی پور قطعه کردی دیگری را برای حاضران اجرا کرد.در بخش بعدی این مراسم و بعد از سخنرانی کیارنگ اعلایی ـ مدیر نمایشگاه خراسان بزرگ ـ از حمید عرب لین، اکبر صالحی، فرامرز عامل بردار، حمیدرضا گیلانی فر، نوشین وفادار و کیارنگ اعلایی تقدیر شد. وفادار بعد از اینکه از او تقدیر شد در سخنانی کوتاه به محدودیت های عکاسی و تاسیس دانشگاه هنر در مشهد اشاره کرد.

سپس رومین محتشم ـ مدیر نمایشگاه آذربایجان غربی ـ نیز دقایقی صحبت کرد و از عبدالله صمدیان، یدالله آذری طلب، جواد پورصمد، خلیل مستوفی و صمد قربانزاده و رومین محتشم تقدیر شد.در ادامه تقدیر ها از یدالله ولی زاده، حمید فروتن، سیدعباس میرهاشمی، حافط احمدی و مسعود زنده روح کرمانی نیز تقدیر شد.محمد فرنود ـ عکاس مطبوعاتی ـ که برای اهدای لوح تقدیر به روی سن دعوت شده بود با بیان اینکه بغض کرده است به شرایط سختی اشاره کرد که اساسنامه انجمن عکاسان ایران را به تصویب رسانده اند.

همچنین علی قلم سیاه ـ عکاس ـ اظهار کرد که اتفاق هایی که برای عکاسی رخ داده یک نوید باارزش است و بحث های علمی عکاسی در این همایش ارزش زیادی دارد.مسعود زنده روح کرمانی ـ مدیرعامل انجمن عکاسان میراث فرهنگی ـ نیز رو به مدیرعامل خانه هنرمندان گفت: آقای رجبی معمار کار سختی را در ۳۶۵ روز آینده در پیش دارید، تعداد عکاس ها و انجمن ها زیاد شده است، این ساختمان دو طبقه کم دارد؛ دو طبقه بسازید. در بخش پایانی تقدیرها نیز از همراهان مالی این رویداد، رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، رئیس سازمان زیباسازی شهرداری تهران نیز تقدیر شد.نوای ملودیکای رامین شاهین کار و عکس یادگاری دستجمعی پایان بخش این مراسم بود.
منبع: بهارنیوز

نگاهی به ساخته‌های کیومرث پوراحمد

مرجان یگانه پرست- روزنامه بهار
سینما و تلویزیون ایران، چهره موثر و کارآمد کم ندارد و هنرمندان بسیاری هستند که در طی سال‌ها ردی از خود به جا گذاشته‌اند و هنر سینما و تلویزیون را با آثارشان زینت بخشیده اند، خاطره ساخته‌اند، طرح مسئله کرده‌اند و فیلم ماندگار ساخته اند. از این دست افراد کم نداریم و یکی از آن‌ها بی تردید، کیومرث پوراحمد است که با شنیدن نامش شاید به یاد «قصه‌های مجید» و خاطرات کودکی بیافتیم و یا تصاویری از فیلم «شب یلدا»ی او را به یاد بیاوریم و با عاشقانه هایش دلتنگی کنیم و یا اینکه با به یاد آوردن «اتوبوس شب» یکی از آخرین نقش‌ها و بهترین‌های مرحوم خسرو شکیبایی را به یاد بیاوریم. در هر صورت او با کارنامه پربارش برای مان خاطره‌ها و لحظه‌هایی به یادماندنی ساخته است که از یاد رفتنی نیست.
***
سینماگری تجربه گرا و قصه گو
کیومرث پوراحمد، سینماگری تجربه گرا و قصه‌گو است. او در کارنامه هنری‌اش هم فیلم کودک و نوجوان دارد، هم فیلم عاشقانه دراماتیک، هم فیلمی درباره جنگ تحمیلی ایران و عراق و هم فیلمی اجتماعی درباره دغدغه‌های سالمندان. از کارنامه او می‌توان قصه‌هایی با مناسبت‌ها و ژانرهای مختلف بیرون کشید.
فیلم معناگرا با درون مایه مذهبی:
یکی از اولین فیلم‌های او «به خاطر هانیه» است که درونمایه مذهبی دارد و از واقعه عاشورا به شکلی غیرمستقیم بهره گرفته و به تنهایی و غربت قهرمان خویش عمق بخشیده است. نذر دمام زدن ناخدا علو در شب دهم محرم برای شفای پای معلول هانیه (دخترش) با مرگ وی ناتمام مانده و حال بشیرو برای ادای نذر پاپیش می‌گذارد که با بی اعتنایی بزرگ ترها روبه‌رو می‌شود. پوراحمد این نذر را به شکلی کاملا طبیعی و دور از هرگونه اغراق در تاروپود داستان تنیده و مخاطب را در بیم و امید در رابطه با ادای آن نگه می‌دارد. رنج و مرارت کشیدن قهرمان داستان در راه ادای نذری مقدس از ابتدا تا به آخر، معانی فرامتنی داشته و به بهترین شکل با مصائب امام حسین(ع)و اهل بیتش در صحرای سوزان کربلا پیوند خورده است.
سریال ماندگار در حوزه کودک و نوجوان: یکی از به یادماندنی ترین و خاطره انگیزترین سریال‌هایی که در حوزه کودک و نوجوان ساخته شده است، سریال به یادماندنی «قصه‌های مجید» است که چند گزینه خوب در آن وجود داشت. یک اینکه این سریال برگفته از داستانی از مرادی کرمانی بود و بر این اساس قواره داستان به خوبی شکل گرفته بود. از طرفی تعامل و بازی مهدی باقربیگی در نقش مجید و بی بی که مادر خود پوراحمد بود، فوق العاده طبیعی و هماهنگ از آب درآمده بود و بازی این دو در آن سریال تا سال‌ها در ذهن مخاطبان به یاد ماند. به علاوه این که در کنار این عوامل موثر، پوراحمد هم به خوبی این داستان را روایت می‌کند و همچنان این مجموعه حتی با گذشت سال‌ها و کهنه شدن فضا و زمان ساختش، همچنان در روایت و ارتباط با مخاطب زنده و موفق است.
یک عاشقانه شاد و پر ترانه: «خواهران غریب» هر چند در حوزه کودک و نوجوان ساخته شد اما توانست در خلال پرداختن به قصه ای درباره کودکان، بزرگترها را هم همراه کند و عاشقانه ای ویژه بسازد. این فیلم پر از لحظات شاد برای کودکان با ترانه و موسیقی دلنشین، روایتی جذاب و پر کشش برای بزرگترها و بچه‌ها که با حضور تاثیرگذار خسرو شکیبایی خاطره انگیز هم شده است. این فیلم در نوع خود انقلابی بود، فیلمی شاد با حضور دو چهره موفق آن روزها یعنی افسانه بایگان و خسرو شکیبایی و در عین حال روایتی قصه گو و جذاب. پوراحمد با این فیلم، هم توانست فیلمی با استاندارد بسازد و هم توانست در گیشه به موفقیت برسد و پلی بین دنیای تجارت و هنر بزند. کنجکاوی‌های کودکانه در کنار گسست عشقی که با موسیقی و ترانه در آمیخته برای مخاطب ایرانی رها شده از دوران جنگ، پر از الهام و شور بود. ضمن اینکه این فیلم پر از احساسات ناب انسانی و احترام به عشق بود.
یک عاشقانه آرام، نوستالژیک و تلخ:
یکی از حقایق درباره پوراحمد این است که فیلم خاطره انگیز و ملودارم «شب یلدا»ی او شرح زندگی شخصی خود او است و این حقیقت، تلخی‌ها و سنگینی روی دوش شخصیت داستان را باورپذیرتر و غمبارتر می‌کند. مردی عاشق و تنها که در غم از دست دادن و فرار خانواده‌اش از ایران غوطه‌ور است. آن چه در قصه مطرح می‌شود، روایتی است برگرفته از یک حقیقت اما حقیقتی که زمانی واقعیت کشور ما بود. بسیاری در سال‌های جنگ و بعد از آن به دلیل نبود امنیت یا به بهانه‌های مختلف از ایران به دیگر کشورها مهاجرت کردند و رفتند. بسیاری خانواده‌ها از هم پاشیدند و بسیاری از هم بی خبر ماندند. اخباری از این دست در آن دوران بارها و بارها از رسانه‌ها منتشر شد و نمایش روایتی از این مهاجرت‌ها برای بسیاری آشنا بود اما تاثیر این روایت در نمایش تلخی‌هایی است که هنرمند به خوبی آنها را تجربه کرده و به درستی آنها را به مخاطب بازنمایش می‌دهد. «شب یلدا» با اینکه فیلمی است که بیشتر لحظات آن بر دوش یک بازیگر پیش می‌رود اما به مدد قصه تاثیرگذار و درگیر کننده، بازی خوب و به یادماندنی محمد رضا فروتن و پروین دخت یزدانیان و بهره گیری خوب از ترانه‌های ایرانی و نوستالژیک، فیلمی به یاد ماندنی شده است. فروتن که بعد از سریال «سرنخ» پوراحمد به جامعه هنری معرفی شده بود، در فیلم «شب یلدا» و با آن صدای زخمی و خسته، انتخابی درست و اثرگذار بر مخاطب بود.
روایتی متفاوت از جنگ:  پوراحمد که در میان مخاطبان به سازنده فیلم‌های موفق کودک و نوجوان شناخته شده بود، بعد از ساخت دو فیلم ناموفق «گل یخ» و «نوک برج» به سراغ قصه‌ای دفاع مقدسی رفت و در روایتی متفاوت، فیلمی قابل اعتنا به نام «اتوبوس شب» را ساخت. فیلمی که به گفته پوراحمد ۹ ماه بازنویسی شد و به بخشی از جنگ می‌پرداخت که کمتر فیلمسازی به سراغ آن رفته بود. این فیلم درباره جابه جایی اسیران عراقی است و جزو معدود فیلم‌هایی است که طی موقعیتی باور پذیر به مواجهه رزمندگان ایرانی و عراقی پرداخته است. سوای از قصه متفاوتی که این فیلم دارد، حضور دوباره خسرو شکیبایی در اثری از پوراحمد با صدای همیشه تاثیرگذارش و زیرپوش و عینک ته استکانی‌اش به طرز ماندگاری در ذهن‌ها می‌ماند. ضمن اینکه محمدرضا فروتن هم که نقش اسیری عراقی را بازی کرده است و هویتی ایرانی عراقی دارد، در نقشی غیر اصلی به خوبی دیده می‌شود. الناز شاکردوست در آن حضور کوتاهش در پانزده دقیقه انتهایی فیلم بسیار موفق عمل کرده و از پس در آوردن انتظار و نگرانی و معصومیت کاراکتر ریحانه بر آمده است. جدا از فیلمنامه خوب «اتوبوس شب»، فیلم از لحاظ تکنیکی نیز حرف‌هایی برای گفتن دارد. پوراحمد در خلق میزانسن‌های پرتنش در داخل و بیرون اتوبوس بسیار موفق عمل کرده است و درصد قابل ملاحظه ای از ایجاد حس تعلیق و همذات‌پنداری بیننده با وقایع و آدم‌های فیلم مرهون فضاسازی خوب و مناسب پوراحمد است.
دغدغه‌هایی متناسب با دوران زیست: پوراحمد در دورانی به سر می‌برد که به روزگار سالمندی نزدیک می‌شود و شاید چون دغدغه‌های این نسل‌ها را می‌بیند، به سراغ داستان «کفش هایم کو؟» رفته است. فیلمی درباره روزمرگی‌های تلخ یک مرد سالمند که به مانند دیگر فیلم‌ها و شخصیت‌های ساخته و پرداخته پوراحمد عاشق است و رها شده و دچار آلزایمر. این فیلم البته به دلیل نوع بازی و تعاملی که دو شخصیت قصه به عنوان دختر و پدر داشتند، با حواشی همراه شد و در رسانه‌ها تاکید شد که دستی که روی دست‌های رضا کیانیان به عنوان شخصیت اصلی فیلم کشیده می‌شود، دست همسر وی هست. «کفش هایم کو؟» گویی روایتی جدید است از «شب یلدا». مردی رها شده و همچنان درگیر عشق به خانواده ای که از ایران مهاجرت کرده اند. پاسخی است به طراحی‌هایی داستانی که در آن فیلم شد. دختر و همسری که در «شب یلدا» از ایران رفته‌اند و همسری که خیانت کرده است، در «کفش هایم کو؟» به ایران و به خانه مرد عاشق بازمی‌گردند و روایتی دیگر را می‌کند که همسر خیانت نکرده است و در خارج از کشور به دلیل مسائل مالی به زندان رفته است. نوعی رمزگشایی و اتهام زدایی در این فیلم حس می‌شود. پوراحمد در این فیلم هم از ترانه‌های نوستالژیک به خوبی برای نمایش لحظه‌های تنهایی و شادی شخصیت هایش بهره گرفته است و احساسات عمیقش را با مخاطبانش به اشتراک می‌گذارد. غنای شعری و موسیقایی در آثار او در زندگی ایرانیان به خوبی دیده می‌شود. فیلم دعوتی است به درک سالمندانی که اسیر بیماری آلزایمر هستند که در جامعه امروز ما کم نیستند و از این منظر هم اثری ارزشمند با حرف‌هایی تازه است. هر چند بازی رضا کیانیان و مابقی را هم اغراق شده ببینیم و به دل مان ننشیند و از لحظاتی از فیلم به جای همدلی، احساس غلو احساسات را داشته باشیم اما در نهایت فیلم به دغدغه‌هایی می‌پردازد که از دید بسیاری دور مانده است و در نوع خود روایتی متفاوت اما همچنان با تاکید بر عشق که درون مایه مورد علاقه پوراحمد است، دارد.
منبع: بهارنیوز

همه‌چیز درباره مخدر «گُل»

– ۲۰ تا ۲۵ درصد معتادان دستگیر شده در مناطق شمال شهر، مصرف‌کننده ماده گُل بوده‌اند.
 – مصرف گل در مردان بیشتر از زنان است و با توجه به آنکه قیمت هر کیلو گل خشک کوبیده آماده مصرف ۱۷ تا ۲۰ میلیون تومان و هر گرم آن ۳۰ تا ۵۰ هزار تومان است، مصرف آن در قشر مرفه بیشتر دیده می‌شود.
 – برگ‌های این گیاه به رنگ سبز تیره یا حنایی است؛ مشخصه اصلی آن پنج پر بودن است که باید خانواده‌ها به آن توجه کنند.
 – گل حالت فرآوری‌شده گیاه شاهدانه از نوع نر و ماده است.
 – در کشورهای خارجی به آن ماری‌جوانا می‌گویند؛ سر گل حاوی تتراهیدروکانا بینول است که در واقع توهم‌زاست.
 – فردی که معتاد گل شده، صورتش سبزه می‌شود، روی زبان و لبش نیز به رنگ سبز تغییر می‌کند؛ کنار لب‌ها شکرک زده و اثر رنگدانه‌ آن دور لب و دهان فرد معتاد مشهود است.
منبع: بهارنیوز

'دومینوی زلزله' در کشور و نگرانی‌ها

به گزارش  ایرنا، شامگاه یکشنبه ۲۱ آبان ماه سال جاری یک زلزله به بزرگی ۷٫۳ ریشتر ازگله در استان کرمانشاه در نزدیکی مرز ایران و عراق در ۳۲ کیلومتری جنوب غربی شهر حلبچه عراق را لرزاند. زلزله ای که گفته شده است که قبل از وقوع آن چندین پیش لرزه مختلف حتی به بزرگی ۴٫۵ ریشتر اتفاق افتاده بود.بعد از زلزله منطقه کرمانشاه البته فلات ایران در نقاط مختلف شاهد پس لرزه های بسیار فراوان و همچنین زلزله های دیگری بوده است، به طوریکه ۱۴ آذرماه زلزله ای به بزرگی ۴٫۸ دهم ریشتر حوالی لنگرود در استان گیلان و یک روز بعد یعنی ۱۵ آذرماه زلزله‌ای به بزرگی ۴٫۲ ریشتر بندر دیر در جنوب کشور را لرزاند و البته ۲۱ آذرماه نیز درست بعد از یکماه از زلزله ازگله کرمانشاه زلزله ای به بزرگی ۶٫۲ ریشتری مردم کرمان را وحشت زده کرد و به خیابان ها ریخت.
به هر حال یک به ظاهر دومینوی زلزله در نقاط مختلف کشور در حال اتفاق است که بسیاری از مردم کشورمان را نگران کرده است، حوادثی که البته دکتر محمدرضا قائم مقامیان استاد پژوهشگاه زلزله شناسی و مهندسی زلزله معتقد است جای نگرانی نیست و این تکانه ها برای به تعادل رسیدن وضعیت زمین یک اتفاق عادی است و به طور حتم به مرور زمان کاهش پیدا خواهد کرد.

**پوسته ایران تحت فشار سه پوسته قرار دارد
دکتر قائم مقامیان روز پنجشنبه در ابتدای گفتگو با خبرنگار علمی ایرنا به چگونگی وقوع زلزله و ایجاد گسل ها پرداخت و با بیان اینکه، پوسته های زمین بر روی لایه های عمیق در حال حرکت و جابجایی می باشند، افزود: در اثر این جابجایی ها، پوسته ها در نقاطی با یکدیگر برخورد کرده و به همدیگر فشار وارد می کننداین فشارها به مرور به صورت تنش در سنگ های زیرین پوسته در طی سالیان دراز تجمیع شده و در نهایت با شکست سنگ های زیرین این انرژی تجمع یافته و بصورت گسلش و زلزله آزاد می شود.وی در ارتباط با مناطق زلزله خیز کشورمان نیز با تاکید بر اینکه،برای شناخت این گونه مناطق بایستی به وضعیت پوسته ها در ایران توجه شود، گفت: پوسته ایران تحت فشار سه پوسته قرار دارد که به ترتیب عبارتند از پوسته عربستان که از غرب و جنوب به ایران فشار می آورد، دیگری پوسته اقیانوس هند که از جنوب و جنوب شرق به ایران فشار وارد می کند و نهایتا پوسته اورسیا در شمال شامل کشورهای روسیه و ترکمنستان و آذربایجان وغیره که ثابت است و پوسته ایران به آن فشرده می شود.
استاد پژوهشگاه زلزله شناسی و مهندسی افزود:بنابر این مشاهده می شود که پوسته ایران تحت تاثیر این فشارها در حال له شدن است و این فشارها باعث ایجاد شکستگی های فراوان در پوسته ایران و لرزه خیزی بالای ایران در مناطق مختلف شده است.وی ادامه داد:بعلاوه این فشارها باعث افزایش ارتفاع کوه ها و ایجاد گسل های فراوان در مناطق البرز و زاگرس می شود. ضمن اینکه در داخل پوسته ایران دو منطقه کویری در مرکز ایران از پوسته های بسیار سختی تشکیل شده که دچار شکستگی نمی شوند.

دکتر قائم مقامیان افزود:لذا پوسته های واقع بین پوسته هند و کویر مرکزی ایران در شرق دچار شکستگی و ایجاد گسلهای فراوان در جنوب در سیستان و بلوچستان، در جنوب شرق در کرمان، بم، جیرفت و طبس و بالاخره در شمال شرق در شهرهای مشهد، بیرجند، قائن و گرگان شده و لرزه خیزی بالا در این شهرها را موجب شده است.
وی با بیان اینکه، پوسته واقع بین کویر مرکزی و پوسته عربستان در شمال غرب هم رشته کوههای البرز و در غرب و جنوب غرب رشته کوههای زاگرس را تشکیل داده است افزود: شهرهای واقع در آنها نظیر تهران، اردبیل، تبریزدر البرز و یا کرمانشاه، قیر و کازرون در زاگرس دارای خطر لرزه ای بالا می باشند.این استاد دانشگاه تهران ادامه داد:بدین ترتیب ملاحظه مکنیم که بیشتر شهرهای ما در معرض وقوع زمین لرزه های بزرگ قرار دارند و ما باید خود را برای مواجهه با این خطر آماده نماییم.

**زلزله کرمانشاه ناشی از فشار پوسته عربستان
دکتر قائم مقامیان در ادامه به زلزله کرمانشاه اشاره کرد و اظهارکرد:با توضیحات بالا وقوع زلزله در منطقه کرمانشاه که برای سالیان دراز تحت تنش حاصل از حرکت پوسته عربستان به سمت ایران بوده است و نهایتا منجر به وقوع زمین لرزه ۲۱ آبان ماه ۹۶ با بزرگای ۷٫۳ در منطقه شد که البته دور از انتظار نبود.وی گفت: اگرچه بزرگای بالای آن برای منطقه غرب زاگرس کمی دور از انتظار بود و برآوردها بزرگای پایین تری را نشان می داد.وی اما در خصوص نگرانی های ایجاد شده در بین مردم در ارتباط با وقوع زلزله های مکرر و بعضا با بزرگای ۶ در برخی مناطق کشور اظهارکرد:باید گفت که همواره همراه با شکستگی اصلی شکستگی های فراوان کوچکتری نیز ایجاد می شود که حاصل آن وقوع پس لرزه های فراوان و متوالی با بزرگای متفاوت و کوچکتر از بزگای زلزله اصلی خواهد بود.

**وقوع پس لرزه ها طبیعی است و تا سه ماه طول می کشد
به گفته این استاد پژوهشگاه زلزله شناسی و مهندسی، مدت زمان پس لرزه ها تابعی از بزرگای زلزله اصلی بوده و با توجه به بزرگای ۷٫۳ معمولا بین یک تا ۳ ماه به طول می انجامد.وی در عین حال با بیان اینکه، اخیرا وقوع پس لرزه ای با بزرگای ۶ موجب نگرانی هموطنان عزیز در غرب کشور شده است، گفت:در این خصوص باید گفت انتظار پس لرزه ۶ ریشتری برای زلزله با بزرگای ۷٫۳ دور از انتظار نیست بلکه زمان وقوع آن یکماه پس از زلزله اصلی کمی دیر بنظر می رسد اما اتفاق غیرقابل انتظاری نیست.دکتر قائم مقامیان اظهارکرد: به هر حال وقوع این زمین لرزه بزرگ در منطقه باعث ناپایداری نیروها در زیرزمین شده و بنابر این وقوع زمین لرزه های کوچک یا همان پس لرزه ها تا حصول مجدد پایداری پوسته مورد انتظار خواهد بود.وی در توضیح بیشتر چگونگی ایجاد تعادل و پایداری زمین بعد از وقوع زلزله ادامه داد: فرض کنید که ازدحام افراد در یک قطار باعث فشرده شدن افراد به همدیگر شده و خارج شدن ناگهانی یک نفر از این ازدحام موجب تکان اولیه شدید به همه شده و سپس با حرکات و یا جابجایی افراد این فضای خالی پر شده و پایداری مجدد حاصل می گردد.

**زلزله کرمانشاه ارتباطی با زلزله سایر مناطق کشور ندارد
اما سوال دیگری که مردم علاقه مند به شنیدن پاسخ آن هستند این است که آیا زلزله در کرمانشاه می تواند باعث وقوع زلزله در تهران یا دیگر شهرها نظیر کرمان شود و بصورت مشخص آیا زلزله های واقع در کرمان یا در لنگرود شمال ربطی به زلزله کرمانشاه دارد؟دکتر قائم مقامیان در پاسخ این پرسش ایرنا می گوید: با توجه به توضیحات فوق و اینکه منشا فشار به پوسته ها در نقاط مختلف ایران متفاوت است، لذا پاسخ این سوال منفی است و زلزله کرمانشاه نمی تواند باعث القای زلزله در دیگر نقاط و شهرهای ایران مثلا تهران شود.
وی در عین حال افزود:اما با توجه با بزرگای بالای زلزله کرمانشاه و انرژی آزاد شده از آن (به منظور ارائه معیاری برای درک بهتر از میزان انرژی آزاد شده در این زلزله می توان گفت که این انرژی تقریبا قادر به تامین برق یک سال تهران است) بصورت طبیعی این انرژی آزاد شده پهنه وسیعی از پوسته را ناپایدار کرده است.
این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: لذا بروز یک سری زمین لرزه های کوچک در مقیاس ۳ تا ۵ در نقاط دیگر شاید امری دور از انتظار نیست و با پایداری نیروها در پوسته که معمولا در یک بازه زمانی ۳ ماهه به وقوع می پیوندد، این تعادل و پایداری ایجاد خواهد شد.

**تجمع نیرو در منطقه کرمان غیرعادی اما در حال آزاد شدن است
دکتر قائم مقامیان اما در ادامه زلزله های که در کرمان واقع شده یعنی وقوع سه زلزله با بزرگای حدود ۶ در منطقه را یک استثنا دانسته و می گوید: تا آنجا که من بیاد دارم معادلی از آن در جای دیگری از دنیا مشاهده نشده است.
وی ادامه داد: انتظار ما این است که پس از یک زلزله ۶ ریشتری تجمع نیرو در منطقه وقوع زلزله کاهش یابد اما در این منطقه تجمع نیرو بصورتی غیر عادی وجود دارد که باعث وقوع و تکرار زلزله هایی با بزرگای یکسان در منطقه شده است.این استاد دانشگاه ادامه داد:علاوه بر اینکه این منطقه در بازه زمانی ۱۰ سال گذشته شاهد وقوع چندین زلزله با بزرگای حدود شش در بم، جیرفت و اطراف روستای سیرچ بوده است.وی در عین حال گفت: البته یک نکته مثبت آن است که باوجود تجمع غیر عادی نیرو در این منطقه که با وقوع زلزله های مکرر در حال آزاد شدن است، این آزاد شدن انرژی می تواند احتمال وقوع زلزله های بسیار بزرگ در منطقه را کاهش دهد.
قائم مقامیان ادامه داد:چرا که منطقه به سرعت در حال تخلیه انرژی نهفته بوده و لذا تجمع انرژی بالا را در منطقه نخواهیم داشت و این یعنی احتمال وقوع زلزله های با بزرگای بالا در منطقه کاهش خواهد یافت.

**علت وقوع زمین لرزه های اخیر ایران، ارسال امواج یا انفجارات هسته ای؟
اما یکی از سوالاتی که اذهان بسیاری را پس از وقوع این زلزله ها و به تعبیر کارشناسان سونامی استثنایی از وقوع زلزله ها در ایران معطوف به خود کرده است، آن است که آیا زلزله می تواند ناشی از یک تکنولوژی خاص ایجاد شود و به تعبیری آیا اعمال تکنولوژی های خاص یا مثلا انفجارات هسته ای می تواند باعث بروز وقایع اخیر باشد؟
دکتر قائم مقامیان در پاسخ به این پرسش ایرنا اظهارکرد: برای ایجاد زمین لرزه همانطور که در ابتدا بحث نیز اشاره شد باید بتوان به گونه ای تعادل نیروهای بین لایه های پوسته در درون زمین را بر هم زد و این امکان که با ارسال یکسری امواج بتوان این حجم از انرژی را بدون ردیابی ارسال کرد که حداقل با تکنولوژی امروزی که می شناسیم و بدون ردیابی شبکه ای از دستگاههای لرزه نگاری و غیره در کشور که بصورت گسترده ای گسترش یافته، بنظر امری ناشدنی و مردود است.این استاد دانشگاه در عین حال ادامه داد:اما در خصوص انفجارات هسته ای به علت قدرت بالای این انفجارات که می تواند تعادل نیروها در درون پوسته را متاثر سازد، این امکان وجود دارد.
دکتر قائم مقامیان گفت:بسیاری از محققین زلزله ۱۹۸۵ مکزیک را در ارتباط با آزمایش انفجار هسته ای امریکا در صحرای نوادا می دانند و یا آزمایشات هسته ای در کره شمالی باعث وقوع زمین لرزه هایی با بزرگای حدود ۳ تا ۴ در منطقه نزدیک به انفجار گردید.به گفته وی، تشخیص بین زمین لرزه و انفجارات هسته ای زیرزمینی توسط دستگاه های لرزه نگاری براحتی ممکن می باشد که این امر به علت ماهیت آزاد سازی انرژی توسط زلزله و انفجارات هسته ای است.این استاد دانشگاه با بیان اینکه، انفجار ماهیتا از نوع ضربه بوده و لذا امواج تراکمی با دامنه بزرگ تولید می کند افزود: این در حالی است که زلزله ماهیتا به علت لغزش دو توده سنگی بوده و امواج برشی با دامنه بالا تولید می نماید و لذا براحتی می توان توسط دستگاه های لرزه نگاری این دو را از هم تشخیص داد.نگاشت های لرزه نگاری ثبت شده در زلزله های اخیر بصورت مربوط به زلزله بوده و ارتباط آن با انفجارات هسته ای در دیگر نقاط دنیا و یا در کره شمالی خرافه و خیالی بیش نیست و قویا مردود است.
منبع: بهارنیوز

تیرخلاص به حل معضل ترافیک

دارا نثاری-روزنامه بهار
مدت ها است که برای ساخت مجتمع‌های بزرگ بدون در نظر گرفتن الزامات ترافیکی مجوز داده می‌شود که باعث معضلات بزرگی چون ترافیک شده است. شلوغی ترافیک،سروصدا و نبود جای پارک؛ عمده مشکلاتی هستند که شهروندان ساکن در اطراف مال‌ها یا پردیس‌های سینمایی با آن رو به‌رو می‌شوند.
محمد علیخانی، رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران در این خصوص می‌گوید: در برخی مناطق که مال‌هایی در حال ساخت است معضل ترافیک وجود دارد که مشکلات این مناطق با اتمام پروژه و افتتاح مال قطعا چند برابر شده و از نظر ترافیکی قفل خواهد شد. پیشنهاداتی در این خصوص توسط ریاست شورای شهر مطرح شده است و این قطعا وظیفه شهرداری و معاونت شهرسازی این مجموعه است که با بررسی موضوع پیشنهاداتی برای حل آن مطرح کند، اگر پیشنهادی از سوی شهرداری در این خصوص مطرح نشود ما در شورای شهر این موضوع را پیگیری خواهیم کرد. وی درباره اینکه شهرداری می‌تواند جلوی این پروژه‌ها را بگیرد گفت: شهرداری عوارضی را گرفته است و به مالکان این مال‌ها مجوز داده است و یا در عوض بدهی خود به پیمانکاران زمین هایی را با بارگذاری موجود در اختیارشان قرارداده تا بتوانند این ساخت و ساز را انجام دهند، اینکه شهرداری الان بیاید و جلوی کار آنها را بگیرد منطقی نیست. او در خصوص اینکه تا کنون راه حلی برای این موضوع در نظر گرفته شده است یا نه، گفت:این معضل اخیرا در حضور مسئولان شهرداری مطرح شده است و ما منتظریم تا راهکارهایی برای حل این معضل توسط شهرداری در شورای شهر مطرح شود.

پیشینه معضل ترافیک در اطراف مراکز تجاری بزرگ
روحی، کارشناس ترافیک و حمل و نقل می‌گوید: عوارض ترافیکی که ساختمان‌های بزرگ به ویژه این مانع‌های بزرگ در تهران ایجاد می‌کند بیشتر دامن گیر کشورهای آمریکای شمالی است که مجتمع‌های تجاری بزرگی احداث می‌کنند در کشورهای اروپایی کمتر مال بزرگی را مشاهده می‌کنید و نوع تعریف کسب و کار آنها در مجتمع‌های خرد شکل می‌گیرد نه مجتمع‌های بزرگ بنابراین این مسئله بیشتر دامن گیر آمریکای شمالی و کانادا و استرالیا است. او ادامه داد: یک بررسی چند سال پیش در شهر تهران در خصوص عارضه سنجی مجتمع‌های بزرگ تجاری انجام دادیم و نتیجه کار این بود که تجارب نیوزلند و آمریکا و استرالیا و کشورهایی که با این مسئله و چالش درگیر بودند رهکارشان استفاده از خدمات مهندسین ترافیک به صورت تخصصی است، انجمن‌های موسسات ترافیکی مانند انجمن ipe در آمریکا گزارش هایی را تهیه می‌کنند و طبق آنها کیس‌های جدیدی که می‌خواهد احداث شود را ارزیابی می‌کنند که چه اثر ترافیکی خواهد داشت. این کار چند مزیت دارد مزیت اول این است که اولا متولی مجوز ساخت دارد و می‌خواهد سازه ای را احداث کند مشخصا متوجه می‌شود که چه عوارضی در آینده ایجاد می‌شود،نکته دوم اینکه می‌شود بخش هایی از هزینه هایی که برای ترافیک وجود داشت به آن کاربری منتقل کرد به عنوان مثال پارکینگ‌هایی که لازم است را خود کاربر باید ایجاد کند، یا تسهیلاتی را که پل عابرپیاده لازم است تا ایجاد شود که ترافیک در آن منطقه قفل نکند و بحرانی نشود این تسهیلات را به عهده کاربری بگذارد و بگویید در محدوده کاربری خود باید بخشی از تسهیلات را تأمین کند و علاوه بر این می‌توان گفت که یک نوع تأمین مالی است برای پروژه‌های شهری و یک نوع همزمانی بهره‌برداری از زیرساخت است و شهرداری می‌تواند مشروط کند که مثلا شما اگر این پل عابر پیاده را اجرا کردید مجاز به بهره‌برداری از خود کاربری هستید و این‌ها هم زمان اتفاق می‌افتد.

شکل و شمایل مال سازی در تهران
در شهر تهران مثال‌های فراوانی برای معضل ترافیک در اطراف مراکز تجاری وجود دارد که در زیر به چند مورد از آنها اشاره می‌کنیم: میدان تجریش، یکی از اصلی ترین میادین شهر تهران است که از ساعت‌های اولیه صبح تا پاسی از شب به دلیل وجود مراکز خرید متعدد از جمله مرکز خرید تندیس، مرکز خرید قائم و مرکز خرید ارگ در اطراف خود با معضل ترافیک شدیدی مواجه است. مرکز خرید پالادیوم در ولنجک که به دلیل حضور در مرکز یک محله با خیابان‌های باریک و البته متقاضی زیاد قسمتی از ولنجک را در تمامی ساعات شبانه روز با ترافیک شدید روبه رو کرده است. پردیس سینمایی آزادی که به دلیل حضور در یکی از خیابان‌های مرکزی شهر تهران و با توجه پارکینگ کوچکی که دارد همواره متقاضیان و شهروندان آن منطقه را با مشکلات ترافیکی رو به رو کرده اند. پردیس سینمایی ملت هم مشکلاتی را در اطراف خود ایجاد کرده است به نحوی که به دلیل کمبود پارکینگ خودروهای زیادی در کنار اتوبان آیت‌الله هاشمی پارک می‌کنند و در خیلی مواقع صف ورودی پارکینگ این سینما موجب ایجاد ترافیک در این بزرگراه می‌شود. مرکز خرید کوروش واقع در غرب تهران یکی از جدیدترین مواردی است که معضلات ترافیکی فراوانی را به دلیل قرار داشتن در کنار بزرگراه ستاری و اینکه کسانی که می‌خواهند وارد پارکینگ این مجموعه شوند یک لاین از برزگراه را اشغال می‌کنند مشکلات ترافیکی فراوانی را برای شهروندان منطقه ایجاد کرده است. روحی کارشناس ترافیک و حمل و نقل در این خصوص می‌گویند: مجوزی که برای مرکز تجاری کوروش صادر شد مناسب نبود و حجم ترافیکی زیادی در آن منطقه ایجاد کرد که پیش‌بینی نشده بود،برای تمهیدات و تسهیلاتی اعم از تفکیک ترافیک و سیستم‌های ایمنی قبل از ایجاد بحران و بهره‌برداری مطالعه نشده بود، نه اینکه مطالعه نشده بود حتی پیش‌بینی هم نشده بود که این‌ها بهره‌برداری شود و همه باعث شد که یک بحران برای شهر ایجاد شود و شهر دچار بحران ترافیک شود همزمان با افتتاح این مجموعه، مدیریت شهری به جد تلاش می‌کرد که اولین منابع مالی و پول را جور کند و با عجله راهکارهایی که می‌تواند باعث کاهش ترافیک ‌شود را اجرایی و شناسایی کند در حالی که شرایط ترافیک روبروی آنجا قفل بود و پلیس کلی انرژی گذاشت که در آنجا جریان عادی را ایجاد کند و این‌ها همه مواردی بود که می‌شود که از آن‌ها استفاده کرد و پیش‌بینی کرد و تأمین مالی کرد و همزمان بهره‌برداری کرد.

چه کاری برای این معضل در تهران می‌توان انجام داد؟
گزینه‌ها با هم متفاوت هستند، یک مرکز تجاری با تامین حمل و نقل عمومی حل می‌شود و یک مرکزی دیگر در شبکه معابر محلی قرار دارد که این اشتباه است، مکان یابی پالادیوم را نگاه کنید که چه مسئله ای را در خیابان‌های منطقه ایجاد می‌کند و مکان یابی آن دچار مسئله بوده است، بعضی اوقات شما تعریف کاربری بزرگ را می‌کنید بعد معابر اصلی را قفل می‌کنید در حالی که این کاربری به کاربری دیگری تبدیل شود به مراتب می‌تواند بهتر باشد از نظر وضع ترافیکی و اینکه کجا باشد وبه حمل‌ونقل عمومی نزدیک باشد و در معابر دسترسی که آنجا وجود دارد چه باشد و چقدر ظرفیت و کشش داشته باشد و خود کاربری که آنجا وجود دارد زیربنا و سطوح آن چقدر اختصاص پیدا می‌کند این‌ها شرایط متفاوتی را ایجاد می‌کند.

چه قوانینی باید در تهران مدنظر گرفته شود؟
این کارشناس حمل و نقل گفت: راهکار کلی نمی شود داد فقط می‌توانیم شرایطی را فراهم کنیم که قبل از اینکه حق و حقوقی برای مالک انجام شود از مهندسین بخواهیم که پیش‌بینی‌های لازم را انجام دهند و براساس آن جواز یا پروانه ساخت صادر کنیم و اولا اینکه پیش‌بینی کنیم با این پروانه که داریم چه ترافیکی را ایجاد می‌کند و برای مدیریت این ترافیک چه کارهایی می‌توان انجام داد و این کارها را همزمان با بهره‌برداری از آن واحد صنفی و مجتمع انجام دهیم.

نگاه درآمدی اولویت اول و آخر مدیران شهری
با توجه به گزارش فوق و صحبت هایی که انجام شد می‌توان گفت اولین قدم مثبت برای حلی معضل ترافیک در مناطقی که مراکز خرید بزرگ وجود دارد این است که قبل از آنکه اصلا مجوز ساختی صادر شود، گروهی از مهندسین ترافیک و حمل و نقل برای پیش‌بینی اوضاع ترافیکی منطقه مطالعاتی انجام دهند و معضلات احتمالی را پیش‌بینی و راهکارهایی برای آن پیشنهاد دهند، اما تا به امروز اتفاقی که رخ داده است این است که تا قبل از بهره‌برداری اولویت مدیران شهری ما درآمدزایی بوده و تازه پس از بهره‌برداری متوجه مشکلات شده و به دنبال رفع آن هستند.
منبع: بهارنیوز

تشخیص زودهنگام سلول های سرطانی با استفاده از نانوذره

سرطان، از جمله بیماری های خطرناک و صعب العلاجی است که از دیرباز دامنگیر انسان ها بوده و سبب درد و رنج طولانی مدت بیماران یا در برخی موارد ازدست رفتن جان مبتلایان شده است.بکارگیری نانوذرات در پزشکی به ویژه در حوزه تشخیص و درمان سرطان توجه بسیاری از پژوهشگران و محققان را در سال های اخیر به خود جلب کرده است تا از این طریق خدمات بهتری به این گروه از بیماران ارائه شود. استفاده از نانوذرات موجب گسترش روش های تشخیصی و درمانی هدفمند و موثر سرطان شده است.علی قنبری‌مطلق، رییس اداره سرطان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در تشریح آمار سرطان در ایران و سایر کشورها اعلام کرده است که طبق پیش بینی ها میزان بروز سالیانه سرطان در جهان از ۱۴ میلیون نفر در سال ۲۰۱۲ میلادی به ۲۵ میلیون نفر سال ۲۰۳۰ خواهد رسید که بیش از ۷۰ درصد آن در کشورهای در حال توسعه رخ می دهد.

به گفته وی، در ایران سالیانه بیش از ۹۰ هزار نفر دچار سرطان می شوند که تا سال ۲۰۳۰ میلادی، این رقم به ۱۵۵ هزار نفر خواهد رسید. میزان بروز سرطان در مردان ایرانی ۱۳۴ نفر و در زنان نیز ۱۲۸ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است که کمتر از متوسط جهانی است، چراکه آمار متوسط جهانی در مردان ۲۰۵ و زنان ۱۶۵ نفر است.
دکتر بیتا مهروی روز سه شنبه در گفت و گو با خبرنگار علمی ایرنا درخصوص این دستاورد جدید در درمان سرطان اظهار کرد: این نانوذره وارد سلول های سرطانی می شود و آن را پیش از تشکیل تومور تشخیص و شناسایی می کند.عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران بیان کرد: تشخیص زودهنگام سرطان تاثیر شایانی در جلوگیری از مرگ و میر مبتلایان به سرطان دارد؛ از این رو با طراحی این نانوذره سعی کرده ایم در مسیر حفظ تندرستی مردم، گام برداریم.محقق این طرح تحقیقاتی با اشاره به اینکه با استفاده از این نانوذره می توان سرطان را در مراحل اولیه با دستگاه های تصویربرداری مانند MRI تشخیص داد، افزود: استفاده از این نانوذره می تواند وضوح تصویر حاصله را بیشتر کند.متخصص نانوفناوری پزشکی بیان کرد: این اختراع به ثبت رسیده، شرکت دانش بنیان برای تولید این نانو ذره نیز تشکیل شده است و در حال اخذ مجوز تولید این نانوذره هستیم که به زودی صادر خواهد شد.

** درمان بیماری طاسی منطقه‌ای (آلوپسی آره آتا) با استفاده از نانوتکنولوژی پزشکی
وی به یکی دیگر از اختراعات خود اشاره کرد و گفت: سیستم دارورسانی نوین به فولیکول مو، یکی دیگر از این اختراعات است که با استفاده از نانوتکنولوژی پزشکی اقدام به درمان بیماران مبتلا به طاسی منطقه‌ای می شود؛ این نانوذره در درمان بیماری نقش بسزایی دارد.آلوپسیا آره آتا یا طاسی منطقه ‌ای بیماری است که با آغاز سریع ریزش مو در یک منطقه از ناحیه سر، مشخص و معمولاً مدور است.آلوپسی یک واژه عمومی (یونانی) به معنای کاهش موی سر یا هر قسمتی از بدن به هر علتی است. آلوپسی مسری نیست، عوامل ژنتیکی در کنار عوامل محیطی نقش مهمی در بروز این بیماری دارند. در این بیماری سیستم ایمنی به فولیکول های مو (ساختارهایی که مشتمل بر مو می شود) حمله کرده و باعث ریزش مو می شود.مهروی افزود: این سیستم دارورسانی نوین علاوه بر درمان طاسی منطقه ای موی سر در رساندن مواد مغذی به مو هم بسیار موثر است.عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران گفت: تعدادی از شرکت های دانش بنیان و شرکت های آرایشی و بهداشتی آمادگی خود را برای خرید و تولید این نانوذره اعلام کرده اند.وی اظهار کرد: این دو موضوع در قالب کار تحقیقاتی و پژوهشی انجام شده و به نتیجه رسیده و ثبت اختراع نیز شده است.
منبع: بهارنیوز