ارگ تاریخی بلقیس اسفراین دومین بنای گلی ایران (عکس)

خبرگزاری دانشجو – یکی از بزرگترین بناهای خشتی و گلی ایران است که در ۳ کیلومتری جنوب غرب شهر کنونی اسفراین قرار گرفته‌است که وسعتی بالغ بر ۱۸۰ هکتار وسعت دارد و از یک مجموعه آثار شامل بقایای ارگ و خندق پیرامون آن، شارستان شامل: برج و بارو، مقبره شیخ آذری، ویرانه‌های معروف به منار تپه (مسجد جامع)، کوره سفالگری، آب‌انبار، بازار، کاروانسرا، بنای معروف به یخدانها و یک گورستان وسیع در نزدیک دروازه شرقی تشکیل شده‌است.

سالمترین و همچنین برجسته‌ترین اثری که بر بقایای شهر بلقیس برجای مانده‌است ارگی است که دارای ۲۹ برج به ارتفاع حدود ۱۱ متر است و جزو بزرگترین قلعه‌های باستانی ایران می‌باشد که دارای سازه بزرگ خشتی و چینه‌ای است و دارای وسعتی حدود ۵۱ هزار مترمربع است و همچنین در اطراف ارگ یک خندق وسیع وجود دارد که نفوذ ناپذیری قلعه را دشوارتر می‌ساخته‌است.


منبع: عصرایران

تجمع دانشجویان مدافع قدس در مشهد‎ (عکس)

ایسنا – جمعی از دانشجویان دانشگاه های مشهد ظهر یکشنبه ۲۶ آذرماه با عنوان “دانشجویان مدافع قدس شریف” در پاسخ به اظهارات جدید ترامپ درخصوص به رسمیت شناختن بیت‌المقدس به عنوان پایتخت رژیم اشغالگر قدس در مشهد تجمع کردند .


منبع: عصرایران

کوسه ۵۱۲ ساله "گرینلند" احتمالا قدیمی‌ترین مهره‌دار زمین است (+عکس)

کوسه یک تنی که در عکس مشاهده می‌کنید، فقط یکی از کوسه‌های گرینلند است که توسط تیم دانشمندان کشف شده و با سن ۵۱۲ سال احتمالا پیرترین مهره‌دار زنده موجود روی زمین است.

به گزارش ایسنا و به نقل از تک‌تایمز، دانشمندان معتقدند که آنها ممکن است قدیمی‌ترین مهره‌دار زنده جهان را در قالب یک کوسه باستانی گرینلند کشف کرده باشند. اما چه چیزی کوسه‌های گرینلند را به موجوداتی مرموز تبدیل کرده است؟

کوسه 512 ساله

تعیین سن به روش تاریخ‌گذاری رادیوکربن نشان می‌دهد که این کوسه‌های باستانی بین ۲۷۲ تا ۵۱۲ سال سن دارند.

گروهی از دانشمندان دانمارکی معتقدند که قدیمی‌ترین مهره‌دار زنده جهان را در میان کوسه‌های گرینلند کشف کرده‌اند.

پیش از کشف آنها، قدیمی‌ترین مهره‌دار شناخته شده به نظر می‌رسید یک نهنگ غول‌پیکر ۲۱۱ ساله باشد، اما نتایج پژوهش جدید نشان می‌دهد که قدیمی‌ترین مهره‌دار زمین بیشتر از این‌ها سن دارد.

محققان به رهبری “ژولیوس نیلسن”، زیست‌شناس دریایی دانمارکی معتقدند که در میان ۲۸ کوسه موجود در آب‌های گرینلند، آنها با یک کوسه بسیار قدیمی مواجه شده‌اند.

دانشمندان اظهار داشتند که با استفاده از تاریخ‌گذاری رادیو کربن عدسی چشم ۲۸ کوسه گرینلند، دریافتند که یکی از آنها حدود ۳۹۲ سال سن دارد.

تاریخ‌گذاری رادیوکربن یکی از روش‌های تاریخ‌گذاری رادیومتریک می‌باشد که جهت تخمین تاریخ مرگ موجوداتی که کربن مصرف می‌کنند (مانند گیاهان) کاربرد دارد. در این روش ایزوتوپ کربن-۱۴ که یکی از ایزوتوپ‌های رادیواکتیو کربن با نیمه عمر حدود ۵۷۳۰ سال می‌باشد، مورد بررسی قرار می‌گیرد.

در حال حاضر تاریخ‌گذاری رادیوکربن یک فرآیند است که نتایج را با ۹۵ درصد اطمینان به دست می‌دهد، به این معنی که سن واقعی کوسه می‌تواند بین ۲۷۲ تا ۵۱۲ سال باشد.

شایان ذکر است که کوسه گرینلند هر سال فقط یک سانتیمتر رشد می‌کند، به همین علت است که دانشمندان متوجه شدند که این کوسه ماده ۵٫۵ متری چندین قرن زندگی کرده است.

کوسه‌های گرینلند به دلایل زیادی کاملا مرموز هستند. برای مثال، آنها بیشتر وقت خود را در آب‌های بسیار عمیق تا ۷۳۰ متری و در دمای منفی ۲ تا ۷ درجه سانتیگراد اقیانوس‌های منجمد شمالی صرف می‌کنند.

این مسئله شاید توضیح دهد که چرا برخورد با آنها بسیار نادر است. اولین عکس‌های این گونه در سال ۱۹۹۵ گرفته شد، در حالی که اولین ویدیو از یک کوسه زنده گرینلند در زیستگاه طبیعی آن در سال ۲۰۰۳ گرفته شد.

یکی دیگر از واقعیت‌های جالب در مورد کوسه‌های گرینلند این است که با وجود عظیم‌الجثه بودن، رفتار تغذیه‌ای آنها مشابه لاشخورها است. آنها از باقی‌مانده غذای شکارچیان دیگر تغذیه می‌کنند.

این کوسه‌های عظیم‌الجثه همچنین به دلیل حرکت و رفتار آهسته و خواب آلود، “کوسه‌های خوابالو” نامیده شده‌اند و اگرچه شکارچیان کوسه‌های گرینلند را می‌خورند، اما باید با احتیاط فراوان آن را انجام دهند، چرا که گوشت آنان سمی است.

در حقیقت آنها سمی‌ترین گوشت را در گونه‌های کوسه در جهان دارند و خوردن گوشتشان به علت غلظت بالای تری‌متیل‌آمین اکسید در آن موجب احساس مستی و گیجی در شکارچی می‌شود.

گروئنلند یا گرینلند نام ناحیه خودگردانی از دانمارک است. این سرزمین که در آب‌های اقیانوس منجمد شمالی واقع شده، محل سکونت حدود ۵۶ هزار نفر است.

جمعیت آن از سکنه بومی (از تبار اسکیموها) و مهاجران دانمارکی تشکیل شده‌است.

پایتخت آن به زبان دانمارکی، گودت‌هاب نام دارد. نام گروئنلند به معنی «سرزمین سبز» یا «سبزستان» است. گرینلند در ایران گروئنلند هم نامیده می‌شود که از تلفط آن به زبان دانمارکی گرفته شده است.

به‌جز چند نقطه محدود که محل سکونت اهالی گروئنلند است، سایر مناطق این جزیره یخ‌زده و بطور کلی خالی از سکنه است. این سرزمین از نظر جغرافیایی در محیط قاره آمریکای شمالی واقع شده است، اما از نظر سیاسی و فرهنگی با اروپا به ویژه کشورهای نروژ ودانمارک مراوده بیشتری دارد.

کوسه‌های گرینلند با اندازه بزرگ، عمر طولانی و زندگی مرموز، به وضوح موجوداتی اسرارآمیز هستند.


منبع: عصرایران

بهترین مستندهای دوره یازدهم معرفی شدند/ سینماحقیقت در ایستگاه پایانی

مراسم اختتامیه یازدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت شب گذشته با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد.

عصرایران – در مراسم پایانی شامگاه یکشنبه ۲۶ آذرماه ۹۶ در تالار اندیشه حوزه هنری، برگزیدگان یازدهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» معرفی شدند.

در این مراسم که با حضور جمعی از مقامات، مسئولان، مستندسازان، میهمانان و سفرای کشورهای خارجی و اصحاب رسانه برگزار شد، برگزیدگان جشنواره در بخش‌های مختلف معرفی و مورد تقدیر قرار گرفتند.

جایزه هنر و تجربه

جوایز داوران گروه هنر و تجربه به این شرح اهدا شد:

لوح تقدیر و مبلغ ۳۰ میلیون ریال به «داود اشرفی» کارگردان «قصه بولوار»
تندیس هنر و تجربه، لوح تقدیر و مبلغ ۵۰ میلیون ریال به آزاده موسوی و کوروش عطائی، کارگردانان «در جستجوی فریده»

جایزه آیفیک

جایزه انجمن صنفی شرکت‌ها و مؤسسات فیلمسازی ایران (آیفیک) شامل پنج سکه بهار آزادی به «مهدی کوهیان» تهیه‌کننده «قاضی و مرگ» اهدا شد.

جایزه شبکه مستند

مدیر شبکه مستند سیما، لوح تقدیر و هدیه نقدی ۷۰ میلیون ریالی این شبکه را به «محمدباقر شاهین» کارگردان مستند «ادوارد» اهدا کرد.

جایزه سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران

جوایز هیات داوری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به شرح زیر اهدا شد:
جایزه سوم: لوح تقدیر و مبلغ ۳۰ میلیون ریال به «شهرام میراب‌اقدم» کارگردان وادی خاموشان
جایزه دوم: لوح تقدیر و مبلغ ۴۰ میلیون ریال به «حسن نقاشی» کارگردان وازاریه
جایزه اول: لوح تقدیر و مبلغ ۵۰ میلیون ریال به «مهدی باقری» کارگردان در جستجوی خانه خورشید

بخش مسابقه بین‌الملل

هیات داوران بخش مسابقه بین‌الملل شامل جان‌فرانکو رُزی، داریل اِلس، کتایون شهابی، پیمپاکا تویرا و سام کلانتری؛ جوایز بخش مسابقه بین‌الملل جشنواره را به این شرح اعلام و برگزیدگان را مورد تقدیر قرار دادند:

بخش مسابقه کوتاه و نیمه‌بلند:

جایزه ویژه هیات داوران: تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۲۰۰۰ دلار به «محمدرضا وطن‌دوست» کارگردان مستند «لوتوس» اهدا شد.

بهترین فیلم مستند کوتاه: تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۳۰۰۰ دلار به «افسانه سالاری» کارگردان مستند «هیچکستان» از پرتغال و فرانسه اهدا شد.

بهترین فیلم مستند نیمه‌بلند: تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۴۰۰۰ دلار به «الخاندرو جی. سالگادو» کارگردان مستند «بولینگو، جنگل عشق» از اسپانیا اهدا شد.

بخش مسابقه ‌بلند:

جایزه ویژه هیات داوران: تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۲۰۰۰ دلار به «عزت‌الله پروازه» کارگردان مستند «مادرم ایل من» اهدا شد.

بهترین فیلم مستند ‌بلند: تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۵۰۰۰ دلار به «رضا فرهمند» کارگردان مستند «زنانی با گوشواره‌های باروتی» اهدا شد.

 جایزه شهید آوینی:

داوران بخش «جایزه شهید آوینی» سینماحقیقت، ویژه‌ی آثار مستند با موضوع انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و حوزه مقاومت، برگزیدگان این بخش را به شرح ذیل معرفی و مورد تقدیر قرار دادند:

تقدیر هیات داوران: تندیس شهید آوینی، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۵۰ میلیون ریالی به «سیداحسان عمادی» کارگردان «رزم‌آرا: یک دوسیه مسکوت» اهدا شد.

جایزه ویژه هیات داوران: تندیس شهید آوینی، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۸۰ میلیون ریالی به «مصطفی رزاق‌کریمی» کارگردان «بانو قدس ایران» اهدا شد.

بهترین فیلم مستند کوتاه (کارگردانی): تندیس شهید آوینی، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۱۰۰ میلیون ریالی به «احمد زائری» کارگردان «همشهری جنگ» اهدا شد.

بهترین فیلم مستند بلند (کارگردانی): تندیس شهید آوینی، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۱۲۰ میلیون ریالی به «رضا فرهمند» کارگردان «زنانی با گوشواره‌های باروتی» تقدیم شد.

جایزه ویژه دبیر جشنواره: تندیس شهید آوینی، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۸۰ میلیون ریالی به «جمشید بیات‌ترک» کارگردان «دست‌های خالی» اهدا شد.

مسابقه ملی

هیات داوران بخش مسابقه ملی جشنواره، آقایان منوچهر طیاب، محمدعلی فارسی، دکتر رامین حیدری‌فاروقی، علیرضا زرین‌دست، امیر تاجیک، معین کریم‌الدینی و خانم مستانه مهاجر، برگزیدگان این رویداد را به شرح زیر معرفی و مورد تقدیر قرار دادند:

بهترین نویسنده گفتار متن: تندیس سینماحقیقت، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۶۰ میلیون ریالی به «میلاد محمدی» نویسنده گفتار متن «عشق شمعدانی‌ها» اهدا شد.

 بهترین صدا: تندیس سینماحقیقت، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۶۰ میلیون ریالی مشترکاً به کیومرث محمدچناری (صدابردار) و حسن مهدوی (طراحی و ترکیب صدا) مستند «زنانی با گوشواره‌های باروتی» تقدیم شد.

بهترین فیلمبردار: تندیس سینماحقیقت، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۶۰ میلیون ریالی به «علی شیلاندری» فیلمبردار «دیدن و بودن» اهدا شد.

بهترین تدوین: تندیس سینماحقیقت، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۶۰ میلیون ریالی به «حمید نجفی‌راد» تدوینگر «در جستجوی فریده» اهدا شد.

بهترین موسیقی: تندیس سینماحقیقت، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۶۰ میلیون ریالی به «افشین عزیزی» آهنگساز «در جستجوی فریده» تقدیم شد.

بهترین پژوهشگر: تندیس سینماحقیقت، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۷۰ میلیون ریالی به «سودابه مجاوری» پژوهشگر «وه انتیوک شاپور» اهدا شد.

بهترین فیلم مستند کوتاه (کارگردانی): تندیس سینماحقیقت، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۱۰۰ میلیون ریالی مشترکاً به «فتح‌الله امیری» و «نیما عسگری» کارگردانان «محیط‌بان و پلنگ» تقدیم شد.

بهترین فیلم مستند بلند (کارگردانی): تندیس سینماحقیقت، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۱۲۰ میلیون ریالی به «رضا فرهمند» کارگردان «زنانی با گوشواره‌های باروتی» اهدا شد.

جایزه ویژه هیات داوران: هیات داوران یازدهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت با تقدیر از کلیه عوامل فیلم مستند «لاوراتوار» جایزه ویژه خود شامل تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۸۰ میلیون ریالی را به نمایندگی از گروه، به آقایان «علی همراز» کارگردان و «محمد کارت» تهیه‌کننده این فیلم مستند اهدا کرد.

بهترین فیلم (تهیه‌کننده): تندیس سینماحقیقت، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۱۴۰ میلیون ریالی به «مؤسسه فرهنگی هنری عروج» تهیه‌کننده «بانو قدس ایران» اهدا شد.

جایزه ویژه دبیر جشنواره: شامل تندیس سینماحقیقت، دیپلم افتخار و جایزه نقدی ۱۰۰ میلیون ریالی هم مشترکاً به «آزاده موسوی» و «کوروش عطائی» کارگردانان «در جستجوی فریده» تقدیم شد.


منبع: عصرایران

چرا مردم ایران از مطبوعات رویگردانند؟

در این نشست علت رویگردانی مردم از مطبوعات به کیفیت پایین محتوای مطبوعات، آزاد نبودن مطبوعات که منجر به خودسانسوری می‌شود و اینکه مطبوعات همچنان ذائقه و نیاز مخاطبان را درک نکرده است، عنوان شد.

در نشستی که با موضوع ترویج فرهنگ مطالعه مطبوعات در بین جوانان برگزار شد واقعیت فضای مجازی و اینکه آیا علت رویگردانی مردم ایران از مطبوعات تاثیر چشمگیر فضای مجازی به بحث و بررسی گذاشته شد.

به گزارش ایسنا، نشست ترویج فرهنگ مطالعه مطبوعات در بین جوانان عصر امروز با سخنرانی محمود مختاریان مدرس دانشگاه علامه طباطبایی، حسین امامی نایب رئیس انجمن متخصصان روابط عمومی و همچنین سیدعلی کاشفی پژوهشگر مطبوعات در حوزه کودک و نوجوان و همچنین با حضور بیتا علی‌آبادی رئیس دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها عصر روز یکشنبه ۲۶ آذرماه در دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها برگزار شد.

در این نشست علت رویگردانی مردم از مطبوعات به کیفیت پایین محتوای مطبوعات، آزاد نبودن مطبوعات که منجر به خودسانسوری می‌شود و اینکه مطبوعات همچنان ذائقه و نیاز مخاطبان را درک نکرده است، عنوان شد.

همچنین مطرح شد مطبوعات ایران خیلی زود در برابر شبکه‌های اجتماعی عقب‌نشینی کرد.

فرش را از زیر رسانه‌های کاغذی نکشیده‌اند

محمود مختاریان در بخشی از این نشست در سخنانی با اعتقاد با بر اینکه رسانه‌های کاغذی نمی‌میرند، اظهار کرد: شبکه‌های مجازی با ورودشان به دنیای واقعی طوفانی به پا کردند. این طوفان تاسف همگان از شرایط فضای رسانه‌ای را برانگیخته است. به نوعی که حتی رئیس‌جمهور هم مطرح کرد روزانه ده‌ها نامه علیه وضعیت نامناسب شبکه‌های مجازی به او ارسال می‌شود.

او در ادامه گفت: باید به این مجموعه برسیم که تحت سواد رسانه‌ای و همین‌طور سواد بصری فضای مجازی را فرهنگ‌سازی کنیم. دانش خرد محصول خواندن است. به هر حال با آمدن فضای مجازی به دنبال چالش بزرگی در رسانه‌ها هستیم اما اینکه فرش را از زیر رسانه‌های کاغذی کشیده‌اند و مطبوعات در حال نابودی هستند، اینگونه نیست. هر رسانه کارکرد خودش را دارد اما باید به روز باشد و فکری به حال ماندگاری خود بکند.

در ایران به ازای هر ۸۰۰ نفر یک روزنامه منتشر می‌شود!

دکتر حسین امامی نیز در بخشی از این نشست با بیان اینکه با پدیده جهانی گسترش فضای مجازی مواجه هستیم، گفت: این گسترش فضای مجازی در ایران سرعتش بیش از سایر نقاط است. در همه کشورها با عدم علاقه جوانان به اخبار در روزنامه‌ها مواجه هستیم اما اینکه آیا فضای مجازی باعث شده است مردم از رسانه‌های چاپی رویگردان باشد نگاهی به آمار می‌کنم. در بین ۵۰ روزنامه پرتیراژ جهان ژاپن، هند و چین بیشترین روزنامه‌ها را دارند. آمریکا، آلمان، بریتانیا، کره‌جنوبی و… جزء این ۵۰ روزنامه هستند. بیشترین تیراژ روزنامه در جهان مربوط به کشور ژاپن است که روزانه ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار نسخه چاپ می‌کند. در سال ۲۰۱۲ این روزنامه ۱۰ میلیون تیراژ داشته است. به نوعی ۴۰۰ هزار نسخه کاهش تیراژ داشته است. بنابراین کشوری با این مهد تکنولوژی با جمعیت ۱۲۷ میلیون نفر تیراژ مطبوعاتش آنقدر کاهش پیدا نکرد. ژاپن ۱۱۵ روزنامه دارد به نوعی که به ازای هر ۱۰ نفر ۶ روزنامه منتشر می‌شود.

امامی همچنین در ادامه مباحث بالا به روزنامه‌های پرتیراژ دیگر در دنیا اشاره کرد و گفت: سومین روزنامه پرتیراژ متعلق به یک روزنامه هندی است که پنج سال پیش سه میلیون نسخه در روز منتشر می‌کرد. سال ۲۰۱۵ تعداد این روزنامه به ۴ میلیون نسخه رسید و افزایش پیدا کرد! کل تیراژ مطبوعات هند در سال ۲۰۰۵، ۷۹ میلیون نسخه بود. ۶ سال بعد یعنی در سال ۲۰۱۱ این میزان به ۳۳۰ میلیون نسخه رسیده است یعنی چهار برابر شده است. بنابراین اگر کاهش تیراژ مطبوعات در دنیا یک پدیده جهانی است اما در کشورهایی که مطرح شد این مساله کاملا متفاوت است. در ایران ۲۰۰ روزنامه منتشر می‌شود. سال ۹۲ تیراژ کل مطبوعات یک میلیون و ۲۰۰ هزار نسخه بوده است که متاسفانه در سال ۹۶ به زیر ۸۰۰ هزار نسخه رسیده است. حتی در برخی آمار این میزان به ۶۰۰ هزار تیراژ هم مطرح شده است. البته رسانه‌های ایران تیراژ واقعی را به دلیل یارانه گرفتن، جذب آگهی و همچنین کاهش اعتبار در نزد جامعه مطرح نمی‌کنند.

او سپس اظهار کرد: متاسفانه در ایران به ازای هر ۸۰۰ نفر یک روزنامه منتشر می‌شود! و این در مقایسه با ژاپن که به ازای هر ۱۰ نفر ۶ روزنامه منتشر می‌شود غیر قابل باور است. کاهش تیراژ مطبوعات در پنج سال اخیر در جهان چشمگیر نبوده است اما این سرعت در ایران بسیار بالا بوده است.

امامی در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به این نکته که آیا فضای مجازی باعث شده است مردم ایران به ویژه جوانان از مطبوعات رویگردان شوند، اظهار کرد: فضای مجازی موثر بوده است اما عوامل دیگری هم نقش داشته‌اند. یک عامل به مطبوعات برمی گردد و آن کیفیت پایین محتوای مطبوعات است. اعمال محدودیت‌ها و آزاد نبودن مطبوعات در ایران که منجر به خودسانسوری می‌شود از دیگر عوامل زمینه‌ساز این اتفاق است. متاسفانه مطبوعات ما ذائقه و نیاز مخاطبان را درک نکرده است. به جرأت می‌توان گفت مطبوعات ایران خیلی زود در برابر شبکه‌های اجتماعی عقب‌نشینی کرده‌اند. برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری هر رسانه چه تفاوتی با دورانی که فضای مجازی هنوز رشد نکرده بود، کرده است؟ اصلاً این رقیب قدرتمند (فضای مجازی) توسط مدیران مطبوعاتی ما جدی گرفته نشده است. متاسفانه مطبوعات ما خودشان را با رسانه‌های آنلاین و فضای مجازی وقف نداده‌اند. آنها حتی نرم‌خبر را هم جدی نگرفته‌اند.

اگر می‌خواهیم مطبوعات زنده بماند فکری به حال مطبوعات کودکان و نوجوانان بکنید

سیدعلی کاشفی پژوهشگر حوزه مطبوعات کودک و نوجوانان در بخش دیگری از این نشست با طرح این پرسش که چرا معاونت مطبوعاتی فکری برای مطبوعات کودکان و نوجوانان نمی‌کند؟ اظهار کرد: لازم است معاونت مطبوعاتی به این موضوع توجه کنند.

او گفت: اگر در آینده می‌خواهید مطبوعات خوانده شود باید در کودکی مخاطب را با مطبوعات انس و الفت داد. امروز باید تمرکزمان را روی بالندگی مطبوعات کودکان متمرکز کنیم. در حال حاضر مخاطبان سنین پایین بیش از بزرگسالان مجذوب رسانه‌های جدید (فضای مجازی) شده‌اند.

وی ادامه داد: مطبوعات در دوره جدید زنده می‌ماند همانگونه که رادیو پس از تلویزیون زنده ماند.

او در ادامه کارکرد چهارمی را برای مطبوعات کودک و نوجوانان متصور شد و گفت: مطبوعات کودک و نوجوان علاوه بر سه کارکرد اطلاع‌رسانی، آموزش و سرگرمی کارکرد پرورشی هم دارند. منظور از این کارکرد آموزش غیرمستقیم و درازمدت است که هویت‌ساز است و شخصیت فرد را شکل می‌دهد.

کاشفی با اعتقاد بر اینکه مطبوعات زنده می‌مانند اما با به روز کردن خودشان اظهار کرد: آمارهای میزان کاهش مطبوعات در ایران به برخی مطبوعات مرتبط است اما برخی دیگر از نشریات هستند که همچنان بدون مشکل به راه خود ادامه می‌دهند. در حال حاضر ۱۲۰ نشریه برای کودکان فعالیت می‌کنند اما متاسفانه این نشریات، نشریاتی هستند که پس از چندین شماره به دلیل مشکل هزینه‌های بالا و اینکه کودکان قادر به خرید نشریات نیستند، قطع می‌شود.

پژوهشگر حوزه مطبوعات کودک و نوجوانان سپس گفت: از اتفاقاتی که در سال‌های اخیر در حوزه مطبوعات رخ داده است کم شدن سهم نشریات دولتی است و در حال حاضر بیشتر شاهد حضور بخش خصوصی هستیم. به عنوان مثال گل‌آقا یک اتفاق در کشور ما بود.

او سپس مطرح کرد: اگر آینده مطبوعات مهم است چاره‌ای نداریم که مطبوعات کودک و نوجوان را گسترش بدهیم و فکر جدی به حال مطبوعات کودک بکنیم.

کاشفی سپس تاکید کرد: مطبوعات کودک و نوجوان برای ادامه حیات نیاز به بازتعریف جدید هستند. مطبوعات در دوره جدید همزمان در سه حوزه نشریه کاغذی، حضور جدی در فضای مجازی و همچنین با اتفاقات اجتماعی و فعالیت‌های عینی و با در نظر گرفتن مخاطبان هم‌سنخ می‌تواند بازتعریف جدیدی برای مخاطبان در مطبوعات کودک و نوجوان به راه خود ادامه بدهد.

وی با بیان اینکه مطبوعات بیش از کتاب در نهادینه ساختن عادت مطالعه در کودکان و نوجوانان نقش دارد، یادآور شد: راه ترویج و اشاعه مطالعه کتاب باز هم از مسیر مطبوعات است. با قلاب مطبوعات کودک و نوجوان می‌توانیم امیدوار باشیم که خوانندگان آینده کشور را ببینیم.

موج‌سازی رسانه‌ای بلد نیستیم

در بخش دیگری از این نشست محمود مختاریان مدرس دانشگاه علامه درباره اینکه گرافیک مطبوعاتی و جاذبه‌های تصویری چه نقشی در جذب فرهنگ مطالعه در کودکان و نوجوانان دارد؟ به محسنات شبکه‌های فضای مجازی و به ویژه تلگرام اشاره کرد و گفت: روزی که در مجلس حادثه ترور رخ داد ۴ میلیارد مراجعه‌کننده به تلگرام در ایران به ثبت رسید. همچنین سه میلیون پست گذاشته شد. می‌توان گفت این شبکه‌ها باعث شده‌اند مردم بیشتر به خبر اهمیت دهند و خود این یک حسن است. اما متاسفانه مساله‌ای که وجود دارد در بحث گرافیک مطبوعاتی و جاذبه‌های تصویری هنوز صنعت سرگرمی‌سازی را نمی‌دانیم. باید متوجه می‌شدیم که هفت میلیارد موبایل در دست مردم است آن هم با همه کارکردهایش. اما متاسفانه سواد رسانه‌ای و فرهنگ‌سازی در این زمینه شکل نگرفته است. ظریف وزیر امور خارجه می‌گوید بابت توییت دو خطی‌ام دو روز کار می‌کنم چرا این تحول جهانی را متوجه نشدیم. وزارت ارشاد در حال حاضر آمار ریز به ریز تیراژ مطبوعات ایران را دارد اما هیچ‌گاه مطرح نمی‌کند چراکه می‌خواهد تحولی در افزایش تیراژ رسانه‌ها ایجاد شود.

وی با بیان اینکه نیاز به تحول روزنامه‌ها هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ شکل در شرایط فعلی هستیم، اظهار کرد: چقدر در کشور ایجاد فضای رسانه‌ای را بلدیم. اصلاً پرداخت نکرده‌ایم. به عنوان مثال رونی کلمن به ایران آمد و یا مرتضی پاشایی فوت کرد چقدر مطبوعات ما به تحلیل این اتفاقات پرداختند؟

این مدرس دانشگاه علامه در ادامه گفت: متاسفانه در مطبوعات ما تولید محتوا و موج رسانه‌ای آموزش داده نشده است. تاسف‌بار است که ۱۸ روزنامه کشور برای یک رویداد تنها یک عکس را صفحه اول روزنامه منتشر کرده‌اند.

خبرنویسی نوین در دنیا مبتنی بر داستان و قصه دادن به خبر است

دکتر امامی در بخش دیگری از این نشست درباره اینکه نهضت مطالعه در بین جوانان ایجاد شود، نیاز به چه اقداماتی است، اظهار کرد: در تکنولوژی‌های نوین ارتباطی وقتی خبر به سرعت منتشر می‌شود، این سرعت باعث سطحی شدن جامعه می‌شود. مخاطب زمانی که خبر کوتاه را می‌خواند دیگر سراغ چرایی و چگونگی ماجرا نمی‌رود. اگر جوانان را تشویق به خواندن کتاب و نشریه می‌کنیم به این دلیل است که عمق و تفکر به قدرت تحلیل آنها داده شود.

او سپس با اعتقاد بر اینکه مردم در حال حاضر با حضور در فضای مجازی خود تولیدکننده هستند و با محدودیت‌های رسانه‌ای همچون خودسانسوری مواجه نیستند، اظهار کرد: در حال حاضر در مطبوعات خودسانسوری وجود دارد و یکی از علت‌های رویگردانی مردم از مطبوعات همین مبحث خودسانسوری است. البته ناشران نباید به این باور قطعی برسند که مخاطبان تمام و کمال علاقه‌مند رسانه‌های آنلاین شده‌اند. این فرضی اشتباه است اما به هر حال امروزه مخاطبان ما وفادار و ماندگار به رسانه‌های مکتوب نیستند. این خانواده‌ها و والدین هستند که باید کودکان و نوجوانان را به مطبوعات سوق دهند. وقتی که در جامعه گرایش به مطبوعات ترویج شود و اینکه مطرح شود که کسی دیگر روزنامه نمی‌خواند این خود بزرگترین ایراد است. وظیفه دولت جنبه حمایتی در این زمینه است. در حال حاضر این برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری مربوط به دورانی بوده است که رسانه‌ها هنوز نوین نبوده‌اند.

امامی درباره وظایف رسانه‌ها در قبال بالا بردن فرهنگ مطالعه مطبوعات در جامعه توضیح داد: اولین کاری که رسانه‌ها باید انجام دهند این است که خودشان را باید به سرعت با شبکه‌های اجتماعی وقف دهند و اجتماعی‌تر شوند و در عین حال از ابزارهای نوین ارتباطی بهره‌مند شوند کاری که روزنامه همشهری انجام داد و این اتصال را برقرار کرد. در حال حاضر مباحث روز جهان به سمت پلت‌فورم‌های ویدئویی می‌رود. مطبوعات ما نیز برای زنده ماندن خود باید به این سطح برسند. در حال حاضر بسیاری از روزنامه‌ها در دنیا از پادکست رادیویی استفاده می‌کنند.

وی با بیان اینکه رسانه‌های ما نیاز به مخاطب‌شناسی و همچنین مخاطب‌سازی دارند، اظهار کرد: رسانه‌های ما نیاز به سبک نگارش جدید دارند. اینکه دیگر خبرها به سبک حرم وارونه منتشر نشوند. در حال حاضر تمامی خبرهای دنیا مبتنی بر داستان و قصه دادن به خبرها است.

معاونت مطبوعاتی توجه ویژه‌ای به مطبوعات کودک و نوجوان کند

سیدعلی کاشفی در بخش پایانی این نشست درباره اینکه چه راهکارهایی برای بالا بردن مطالعه مطبوعات بین جوانان و نوجوانان وجود دارد، اظهار کرد: در حال حاضر نیازمند بازتعریف روزنامه‌نگاری کودک و نوجوان هستیم. یکی از مصادیق آن شناخت نیاز مخاطب است. این اتفاق را در حوزه مطبوعات در دهه ۷۰ شاهد بودیم که هر ساله در گزارش‌هایی که تکرار می‌شد این بود که در حوزه نشریات کودکان و نوجوانان دو مجله در قم و یک مجله در سپاه منتشر می‌شود و بقیه همه در تهران است. اما حالا اینگونه نیست. ما در همه نقاط کشور نشریات داریم. امروزه اکثر نشریات تعریف مجزا و مضاعفی دارند. ناگزیریم به سمت تخصصی‌تر شدن مخاطبان برویم. مثل نشریات‌های قرآنی، اجتماعی، ادبی و… این تنوع خوب است.

او سپس گفت: یک دسته از نشریاتی که در دوران پس از ورود شبکه‌های اجتماعی همچنان زنده‌اند نشریات محلی هستند و زنده بودن آنها به این دلیل است که مشابه ندارند. امروزه حضور روزنامه‌نگاران در حوزه مطبوعات کودکان و نوجوانان بیشتر شده است اما کافی نیست. ما نیازمند دروس دانشگاهی در زمینه روزنامه‌نگاری کودکان و نوجوانان هستیم.

این پژوهشگر حوزه مطبوعات کودکان و نوجوانان با اشاره به بحث سیاست‌های حمایتی دولت در زمینه مطبوعات کودکان و نوجوانان گفت: درست است که هر جا مدافع این نظریه هستیم که هرچه حضور دولت در عرصه فرهنگ کمتر شود از تصدی‌گری کاسته می‌شود اما در عین حال یکی از نکاتی که زنده‌یاد دکتر معتمدنژاد هم به آن اشاره کردند و آن این است که دولت در بحث مطبوعاتی کودک و نوجوان حضور داشته باشد و کمک و همراهی کند. در حوزه کتاب در قبال سیاست‌های حمایتی دولت یارانه‌هایی تعریف شده است. این طرح‌ها قابل تعمیم به مطبوعات کودک و نوجوان است.

کاشفی در پایان تاکید کرد: در سیاست‌های حمایتی معاونت مطبوعاتی در بحث اشتراک خرید نشریات نیازمند توجه مضاعف و ویژه‌ای برای مطبوعات کودک و نوجوان هستیم. از طرفی شکل‌گیری موسسات بزرگتر مطبوعاتی و ادغام آنها با یکدیگر می‌تواند به بحث جوانمرگی مطبوعات کودک و نوجوان بسیار کمک کند.


منبع: عصرایران

چرخ گوشت دست کودک اصفهانی را بلعید

حادثه چرخ گوشت سبب قطع دست کودک ۱۹ ماهه اصفهانی ساکن در براآن شمالی از ناحیه مچ شد.

مدیر روابط عمومی و سخنگوی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری اصفهان روز دوشنبه به ایرنا گفت: ساعت ۹ و ۵۱ دقیقه صبح روز قبل یک مورد حادثه گرفتار شدن دست پسر بچه ۱۹ ماهه در چرخ گوشت واقع در روستای برسیان منطقه براآن شمالی اصفهان، به سامانه ۱۲۵ اعلام و با توجه به اهمیت حادثه به سرعت تیم امداد و نجات ایستگاه شماره ۱۵ به همراه خودرو نجات و رئیس این ایستگاه با هماهنگی ستاد فرماندهی آتش نشانی عوامل اورژانس ۱۱۵ به محل حادثه اعزام شدند.

محمد شریعتی درباره این حادثه افزود: با توجه به شدت جراحت وارده به انگشتان این کودک و نیاز به اقدامات فوری بیمارستانی به او و جداسازی دست که تا ناحیه آرنج توسط چرخ گوشت بلعیده شده بود کودک با حضور پزشکان جراحی، به وسیله آمبولانس اورژانس به بیمارستان الزهرا (س) اصفهان منتقل شد.

وی ادامه داد: براساس هماهنگی ستاد فرماندهی آتش نشانی و بیمارستان، ۲نفر از نیروهای متخصص و خبره در این زمینه از ایستگاه شماره ۳ آتش نشانی به همراه تجهیزات مربوطه برای برش بدنه چرخ گوشت و رهاسازی دست کودک در بیمارستان حاضر شدند.
مدیر روابط عمومی و سخنگوی سازمان آتش نشانی اصفهان گفت: پس از انتقال کودک به اتاق عمل تیم عملیاتی حاضر در بیمارستان در حضور پزشکان و با دستگاه مینی فرز و هیدرولیک مخصوص و با احتیاط کامل به برش و آزادسازی دست کودک اقدام کردند ولی دست راست کودک تا مچ از بین رفته بود.

وی در عین حال از کاهش این دست حوادث در سال های اخیر خبر داد و گفت : برخی اوقات در شهرهای کوچک و روستاها همچنان به دلیل غفلت والدین و رعایت نکردن موارد ایمنی استفاده از این وسایل شاهد حوادث ناگواری هستیم که تا پایان عمر با کودکان همراه خواهد بود.

وی خاطرنشان کرد: حس کنجکاوی و شناخت محیط اطراف در کودکان مراقبت بیشتر والدین را می طلبد که تا حد امکان در حضور کودکان از وسایل برقی حادثه ساز مانند چرخ گوشت به ویژه روی سطح زمین استفاده نکنند و در زمان های بدون استفاده حتما آن ها را از پریز برق خارج کنند.


منبع: عصرایران

دلیل عجیب یک کارمند برای کودک‌ربایی/ می‌خواستم روان‌پریش شناخته شوم تا بازنشسته‌ام کنند!

ایران نوشت: مردی که در یکی از ارگان‌های نظامی فعالیت می‌کرد چندین بار کودکانی را ربوده و آنها را پس از چند روز به محل زندگی‌شان بازگردانده بود.

این مرد پس ازدستگیری و در بازجویی‌ها ادعا کرد قصد آدم‌ربایی نداشته و تنها برای اینکه بتواند تأییدیه بیماری روانی بگیرد و زمان بازنشستگی‌اش جلو بیفتد چنین نقشه‌ای را طراحی واجرا کرده است.

متهم پس از تکمیل پرونده، دیروز برای محاکمه در شعبه چهارم دادگاه کیفری تهران پای میزمحاکمه ایستاد و در دفاع از خود با تکرار اظهارات قبلی گفت:«تمام این کارها به خاطر این بود که شنیده بودم اگر مشکل روحی‌ام ثابت شود زودتر بازنشسته می‌شوم. حقوقم خیلی کم است و می‌خواستم زودتر از این کار خلاص شوم ولی حالا پشیمانم.»

در پایان این جلسه که به ریاست قاضی عبداللهی برگزار شد، قضات وارد شور شدند تا درباره متهم تصمیم بگیرند.


منبع: عصرایران

شرایط بدن در زمان بدخلقی ناشی از گرسنگی

هنگامی که کربوهیدارت های پیچیده – میوه، سبزیجات، و غلات کامل – مصرف نمی کنید، قند خون شما افت می کند. زمانی که این شرایط رخ می دهد، توانایی شما برای تمرکز و هوشیار باقی ماندن افت می کند.

بدن انسان برای تامین انرژی مورد نیاز خود به آن چه می خورید، وابسته است. اما گاهی اوقات ممکن است به واسطه مشغل کاری فراموش کنید که چند ساعت است چیزی نخورده اید یا از سر بی حوصلگی یکی از وعده های غذایی روزانه خود را نادیده بگیرید.

شرایط بدن در زمان بدخلقی ناشی از گرسنگی 

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از “پاور آو پازیتیویتی”، غذا سوخت مورد نیاز ذهن و بدن را تامین می کند. از این رو، هر چه بیشتر گرسنگی را تحمل کنید، اثرات آن به تدریج روی روان و جسم شما نمایان خواهد شد. بدخلقی ناشی از گرسنگی (Hangry) یکی از پیامدهای گرسنگی بیش از اندازه است. در ادامه با شرایطی که در این حالت رخ می دهد، بیشتر آشنا می شویم.

قوای ذهنی شما دچار افت شدید می شود.

به گفته راشل پیندیک، استاد دانشگاه هاروارد، گلوکز سوخت اصلی مغز است، که از طریق مواد غذایی مصرفی – به ویژه نمونه های سرشار از کربوهیدارت – تامین می شود.

هنگامی که کربوهیدارت های پیچیده – میوه، سبزیجات، و غلات کامل – مصرف نمی کنید، قند خون شما افت می کند. زمانی که این شرایط رخ می دهد، توانایی شما برای تمرکز و هوشیار باقی ماندن افت می کند.

با تمایل شدید به مصرف مواد غذایی شیرین مواجه می شوید.

هنگامی که قند خون افت می کند، بدن انسان تمایل شدید به مصرف خوراکی های شیرین را تجربه می کند. به گفته بریجیت زیتلین، متخصص تغذیه، در این شرایط احتمال پرخوری برای جبران کمبود کالری که در طول روز شکل گرفته است، افزایش می یابد.

مشکل بزرگی که مردم در این شرایط و با مصرف کربوهیدارت های ساده (قندها) تجربه می کنند، این است که توجهی به مصرف چربی یا پروتئین نمی کنند.

مصرف بیش از اندازه کربوهیدارت ها اغلب به شکل گیری علائم جسمانی مانند نفخ، یبوست، و خستگی منجر می شود. جای شگفتی نیست که تبدیل شدن این کار به یک عادت نتیجه ای جز افزایش وزن به همراه ندارد.

هورمون های شما از کنترل خارج می شوند.

سطوح هورمون هایی مانند گرلین که اشتها را تحریک می کند و لپتین که اشتها را سرکوب می کند، دچار تغییر می شوند تا گرسنگی و سیری را به شما نشان دهند.

اگر این هورومون های مربوط به اشتها را نادیده بگیرید، مغز سیگنال هایی را به بدن ارسال می کند تا هورمون های استرس شامل کورتیزول و اپی‌نفرین ترشح شوند، که این شرایط یک واکنش جنگ یا گریز را موجب می شود. در نتیجه، هرچه بیشتر مضطرب می شوید.

شما باید هرچه سریع‌تر غذا بخورید، زیرا در غیر این صورت افزون بر احساس اضطراب، احتمالا نشانه های جسمانی ناخوشایندی مانند لرز یا تعریق را نیز تجربه خواهید کرد.

بی دلیل ممکن است به دیگران پرخاش کنید.

در مطالعه ای که در سال ۲۰۱۴ در نشریه Proceedings of the National Academy of Sciences of the United States of America منتشر شد، پژوهشگران سطوح گلوکز خون ۱۰۷ زوج متاهل را طی ۲۱ روز اندازه گیری کردند.

دانشمندان از تکنیکی تا حدودی مبهم سوزن و عروسک وودو برای اندازه گیری تکانه های پرخاشگری استفاده کردند. همچنین، آنها به شرکت کنندگان اجازه دادند با صدای بلند از طریق هدفون به همسر خود پرخاش کنند.

پژوهشگران دریافتند شرکت کنندگانی با سطوح کمتر گلوکز سوزن بیشتری به عروسک می زنند و همچنین طولانی‌تر و با تکرر بیشتر به همسر خود پرخاش می کنند.

این مطالعه واکنش بدخلقی ناشی از گرسنگی را ترسیم می کند، که اساسا یک مکانیسم بقا محسوب می شود. برای اجداد دور ما، غذا همواره به میزان فراوان در دسترس نبوده است و در همین راستا گروهی از مردم برای کسب منابع بیشتر به نبرد می پرداختند.

اما هر چند وقت یک بار باید غذا بخوریم؟

پس از تجزیه و تحلیل تعدادی از پژوهش های تغذیه ای، بیشتر کارشناسان با سه اصل اساسی که در ادامه به آنها اشاره می شود درباره سلامت خلق و خو و غذا به توافق رسیده اند.

سلامت خلق و خوی خوب با افزودن مواد مغذی به رژیم غذایی آغاز می شود.

این اساسی‌ترین مولفه سلامت خلق و خو محسوب می شود. ما باید این حقیقت را بپذیریم که تغذیه متعادل برای سلامت روانی حیاتی است. غلات کامل، میوه ها، سبزیجات، و گوشت های بدون چربی (یا اگر گیاهخوار هستید جایگزین های آنها) باید در بیشتر وعده های غذایی و میان وعده های ما یک اولویت باشند.

غذا خوردن مکرر + غذاهای سالم = بهبود خلق و خو  

هیچ توافق علمی درباره این که دقیقا چند بار در روز باید غذا بخورید وجود ندارد. با این وجود، بیشتر کارشناسان با این اصل موافق هستند که غذا خوردن مکرر که شامل وعده های غذایی یا میان وعده های کوچک‌تر می شود، نسبت به سه وعده غذایی بزرگ برای انسان مفیدتر است.

این مرحله نیازمند برخی مشاهدات و مستندات شخصی است. برای آغاز، شما می توانید خوراکی کوچک را هر سه تا چهار ساعت یک بار مصرف کنید و احساس خود را یادداشت کنید.

برخی غذاها باید کنار گذاشته شده یا محدود شوند

کربوهیدارت های پالایش شده (قندها) و الکل دو گزینه اصلی محسوب می شوند. از کربوهیدارت های پالایش شده می توان به آبنبات، نوشابه، آبمیوه های صنعتی، و شربت ها اشاره کرد. نشاسته های پالایش شده، مانند نان سفید و کراکرها، نیز می توانند بر سطوح قند خون تاثیرگذار باشند. از سوی دیگر مضرات مصرف الکل نیز به طور علمی اثبات شده اند.


منبع: عصرایران

رژیم غذایی در بیماری پارکینسون

ویتامین D یک موضوع داغ برای تحقیق است، زیرا کشف شده است که ما گیرنده‌هایی از این ویتامین در مغز داریم که باعث افزایش رشد سلول‌های مغزی می‌شود و همانند هورمون رشدی برای این سلول‌ها است. همچنین این ویتامین اثرات ضدالتهابی دارد. این ریزمغذی عمدتاً توسط تابش نور خورشید بر روی پوست تولید می‌شود. از آنجایی که کمبود ویتامین D امروزه مترادف با پیری در نظر گرفته می‌شود، لذا اطمینان داشتن از اینکه سطح خوبی از این ویتامین داشته باشید، منطقی است.

علائم اصلی پارکینسون عبارتند از کندی حرکت (برادیکینزی)، سفت شدن و خشکی ماهیچه‌ها، لرزش و بی‌ثباتی وضعیتی (مشکلات تعادل). در حالی که پارکینسون به طور معمول به عنوان “اختلال حرکتی” توصیف می‌شود، فرد مبتلا به پارکینسون ممکن است از سایر علائم مانند یبوست، خلق و خوی افسرده، خستگی، مشکلات خواب و حافظه برخوردار باشد.

علائم پارکینسون را می‌توان به دو دسته اصلی تقسیم کرد: نشانه‌های حرکتی (علائمی که سیستم حرکتی را درگیر می‌کنند) و علائم غیر حرکتی (علائمی که سیستم حرکتی را درگیر نمی‌کنند).

نقش تغذیه در پارکینسون چیست؟

  • دوپامین انتقال دهنده عصبی است که در بدن از اسیدهای آمینه ساخته می‌شود که اسیدهای آمینه هم خود زیر ساخت پروتئین‌ها هستند. هر بار که پروتئین با کیفیت بالا (مانند گوشت، ماهی، تخم‌مرغ، مرغ و آجیل) می‌خوریم، این پروتئین در بدن به اسیدهای آمینه آن تجزیه می‌شود. دو اسید آمینه فنیل آلانین و تیروزین در بدن به آل – دوپا تبدیل می‌شود که سپس در مغز به دوپامین تبدیل می‌شود.
  • – ویتامین‌ها و مواد معدنی برای هر مرحله از این فرآیند تبدیل لازم است، بنابراین کمبود این مواد ممکن است باعث کاهش تولید دوپامین شود.
    – داروهای آل – دوپا برای جذب با اسیدهای آمینه موجود رژیم رقابت می‌کنند، بنابراین زمان مصرف آل – دوپا و مصرف پروتئین باید برای جذب و اثربخشی مطلوب دارو و کاهش اثرات جانبی مدیریت شود و به عبارت دیگر دارو همزمان با غذای پروتئینی مصرف نشود.

بنابراین، رویکرد درمان تغذیه‌ای به پارکینسون شامل موارد زیر است:
– حمایت از تولید دوپامین با اطمینان از پیش سازهای مناسب (اسیدهای آمینه) و ریزمغذی‌ها (ویتامین‌ها و مواد معدنی)
– توجه به تداخلات غذا و دارو به منظور افزایش اثربخشی و کاهش عوارض جانبی
– بهینه سازی وضعیت تغذیه و رفع مشکلات همراه (نشانه‌هایی که ممکن است به علت پارکینسون در نظر نگرفته باشد اما همراه با آن به وجود می‌آید و عوامل تغذیه‌ای می‌تواند در کاهش و یا رفع آن‌ها سهمی داشته باشد). این معضلات شامل یبوست، افسردگی، خستگی و بی‌خوابی هستند.

از آنجایی که علت پارکینسون ناشناخته است، سموم زیست محیطی مانند آفت‌کش‌ها و علف‌کش‌ها در بروز بیماری مؤثر شناخته شده‌اند. محققان این مواد شیمیایی را در مغز بیماران پارکینسون بیشتر پیدا کرده‌اند و میزان بروز پارکینسون در مناطقی که بیشتر از این مواد شیمیایی استفاده می‌شود هم بالاتر است.

همچنین مصرف سمومی که خود فرد از طریق رژیم نادرست غذایی وارد بدنش می‌کند مانند الکل و کافئین در صورتی که کمتر وارد بدن شوند مسیرهای سم‌زدایی بدن عملکرد بهتر و کامل‌تری از خود نشان خواهند داد. اطمینان از مصرف زیاد آنتی‌اکسیدان‌ها از میوه‌ها و سبزیجات تازه توصیه می‌شود. این مواد مغذی ممکن است به مبارزه با التهاب (یک ویژگی عمده پارکینسون) کمک کند و از مسیرهای سم‌زدایی بدن شما نیز پشتیبانی کند. همچنین مصرف مواد مغذی خود را بهینه کنید و مطمئن شوید که سیستم گوارش شما به خوبی کار می‌کند به طوری که حداکثر جذب مواد مغذی اتفاق می‌افتد.

شناسایی هرگونه عدم تحمل غذایی و اجتناب از این غذاها مانند (گلوتن، لبنیات، سویا، مخمر) برای یک دوره آزمایشی ۲ تا ۳ هفته تا ببینید آیا بدن شما به این مواد حساس است یا خیر. هر تغییر قابل توجهی در رژیم غذایی شما نباید در طولانی مدت بدون مشورت با پزشک متخصص تغذیه ادامه یابد تا اطمینان حاصل کنید که رژیم غذایی شما متعادل و متناسب است.

سطح قند خون خود را متعادل نگه دارید. خوردن شکر و کربوهیدرات‌های تصفیه شده موجب افزایش ناگهانی و افت ناگهانی در قند خون می‌شود که نشانه‌های آن شامل خستگی، تحریک پذیری، سرگیجه، بی‌خوابی، افسردگی، عرق بیش از حد (به ویژه در شب)، حافظه ضعیف و فراموشی است. علاوه بر این، گلوکز بیش از حد در خون موجب التهاب می‌شود که یکی از ویژگی‌های پارکینسون نیز هست.

هموسیستئین

هوموسیستئین یک اسید آمینه است که اگر بالا باشد، سمی است و برخی مطالعات نشان داده‌اند که در افراد مبتلا به پارکینسون افزایش یافته است.
در این مرحله مشخص نیست که آیا سطوح بالاتر هموسیستئین در توسعه پارکینسون نقش دارند یا اینکه آیا پارکینسون (یا داروهای پارکینسون) به سطوح بالاتر هموسیستئین کمک می‌کند.
در هر صورت، کاهش هوموسیستئین به سطح سالم یک ایده خوب است. مواد مغذی مورد نیاز برای کاهش هموسستین شامل اسیدفولیک، ویتامین B12 و B6 و روی است. برخی از این مواد مغذی عامل تولید دوپامین هم هستند.

مصرف امگا ۳ خود را افزایش دهید

امگا ۳ دارای ضدالتهابی است که ممکن است مفید باشد چرا که التهاب عصبی یکی از ویژگی‌های پارکینسون است.
مشکلات رفتاری نیز یکی از ویژگی‌های رایج بیماری هستند و تحقیقات زیادی در خصوص خواص چربی‌های ضروری امگا ۳ انجام شده است.
یک آزمایش به طور قابل توجهی بهبود افسردگی در بیماران پارکینسون که با مکمل‌های چربی امگا ۳ را گزارش کرد.
غنی‌ترین منبع غذایی از ماهی‌هایی مانند ماهی سالمون، ماهی قزل آلا، ماهی خال مخالی، شاه ماهی، ساردین و تن است.

ویتامین D

ویتامین D یک موضوع داغ برای تحقیق است، زیرا کشف شده است که ما گیرنده‌هایی از این ویتامین در مغز داریم که باعث افزایش رشد سلول‌های مغزی می‌شود و همانند هورمون رشدی برای این سلول‌ها است. همچنین این ویتامین اثرات ضدالتهابی دارد. این ریزمغذی عمدتاً توسط تابش نور خورشید بر روی پوست تولید می‌شود. از آنجایی که کمبود ویتامین D امروزه مترادف با پیری در نظر گرفته می‌شود، لذا اطمینان داشتن از اینکه سطح خوبی از این ویتامین داشته باشید، منطقی است.

سطح منیزیم خود را افزایش دهید

منیزیم ماده معدنی است که به عنوان یک آرام‌بخش طبیعی عمل می‌کند.
برخی از نشانه‌های کمبود عبارتند از: لرزش عضلانی، اسپاسم، ضعف عضلانی، بی‌خوابی یا عصبی بودن، فشارخون بالا، ضربان قلب نامنظم، یبوست، بیش فعالی، افسردگی. نقش منیزیوم در حمایت از خواب خوب نیز ممکن است در اینجا بسیار مهم باشد، زیرا بسیاری از افراد مبتلا به پارکینسون دارای الگوهای ضعف خواب هستند.

تحقیقات در مورد هرگونه ارتباط بین منیزیم و پارکینسون مطالعه گسترده‌ای انجام نشده است، اما بیمارانی که به طور مرتب آزمایش می‌شوند، مشخص شده که درمان کمبود منیزیم با توجه به نقش آن به عنوان یک آرامش، قطعاً ارزش توجه به کاهش اسپاسم و اضطراب و بهبود خواب را دارد.

منبع: تبیان


منبع: عصرایران

عضو علی‌البدل شورای شهر قم: زنان قم مظلوم‌ترین زنان ایران هستند/ در قم یک مدیر زن هم نداریم

عضو علی‌البدل شورای اسلامی شهر قم، با تأکید بر این که زنان قم را می توان مظلوم ترین زنان در کل ایران دانست، گفت: با وجود آمار بالای زنان تحصیلکرده و صاحب فن و تخصص در قم، امروز حتی یک زن هم در مدیریت های اجرایی این استان دیده نمی شود.

فاطمه احمدی عضو علی‌البدل شورای اسلامی شهر قم در گفت وگو با خبرآنلاین، با انتقاد از عدم حضور زنان در مدیریت های اجرایی استان قم، اظهار داشت: واقعا منصفانه نیست که با وجود آمار بالای زنان تحصیلکرده در استان قم، که انگیزه و عطش خدمت به مردم نیز در وجود آنان وجود دارد، مدیریت های اجرایی و اداری قم خالی از حضور آنان باشد.

او گفت: اگر جامعه ای با نشاط و رو به پیشرفت می خواهیم، باید بدانیم که یکی از مهمترین مؤلفه های چنین جامعه ای، ارزش قائل شدن به تمامی ظرفیت های انسانی و نخبگانی است؛ و قطعا امروز زنان ایران، سهم بالایی در جمعیت نخبگانی، تحصیلکرده و صاحب فن و تخصص کشور دارند.

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در استان قم، با بیان این که جامعه ایران که نیمی از آنان را زنان تشکیل می دهند و بسیاری از آنان نیز دارای مدارک تحصیلی بالا هستند، نباید در مدیریت های اجرایی و داشتن فرصت خدمت به جامعه، نادیده گرفته شوند، گفت: زنان نجیب و محجوب ایران اسلامی و به ویژه زنان و دختران پرانگیزه استان قم، خواسته نامعقول و ناشدنی ندارند، بلکه می خواهند فرصت خدمت به مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی، برای شان فراهم شود و البته تحقق این خواسته بحق ایشان، با شعار و سخنرانی محقق نمی شود، بلکه باید شاهد حضور عینی و واقعی آنان در عرصه های مدیریتی باشیم.

احمدی تصریح کرد: سال های سال است که شاهد مدیریت آقایان و مردان در همه مناصب مدیریتی و اجرایی بوده ایم و قطعا اشکالی به وجود نخواهد آمد اگر زنان تحصیلکرده و دارای تخصص، برخی مناصب اجرایی را به عهده بگیرند و نتیجه کارشان را در یک دوره ببینیم؛ قطعا حضور ایشان با انگیزه های فراوانی که برای خدمت به نظام و انقلاب و مردم دارند، با اتفاقات خوبی همراه خواهد شد.


منبع: عصرایران

سحر قریشی در اکران خالتور (عکس)

ماکرون: الان با اسد مذاکره کنید، او بعدا برای جرایمش پاسخ می‌دهد سحر قریشی در اکران خالتور (عکس) ۱۵ سال دیگر، کسی از ما نفت نخواهد خرید؛ دست به دامان “خورشید” شویم وقتی رییس جمهور از افزایش نرخ ازر «مکدر» می شود (طنز) عضو علی‌البدل شورای شهر قم: زنان قم مظلوم‌ترین زنان ایران هستند/ در قم یک مدیر زن هم نداریم سرنوشت متفاوت خودروسازی در کره جنوبی، ترکیه و ایران: چرا آنها پیش رفتند و ما عقب ماندیم؟ اشتغال ۵۷ هزار نفر در تعاونی های حمل و نقل وزیر کشور لبنان: قتل کارمند سفارت انگلیس با انگیزه های شخصی و غیرسیاسی صورت گرفت آیا «محمود عباس» به تهران می‌آید؟ سفیر ایران در سئول علت تقدیر از یانگوم را تشریح کرد


منبع: عصرایران

سردار یکی از ستاره های احتمالی جام جهانی

آی اسپورت: سردار آزمون یکی از ستاره های احتمالی جام جهانی خواهد بود. این عقیده الکساندر کوردز نویسنده سایت اتریشی ۹۰minuten است. او نوشته درخشش نفراتی نظیر مسی، رونالدو و نیمار اتفاقی نیست که باعث سورپرایز کسی شود اما به جز این سه غول بزرگ دنیای فوتبال، نفرات دیگری هستند که می توانند در سوریه توجهات را به سمت خودشان جلب کنند.

یکی از این نفرات سردار آزمون مهاجم تیم ایران است که ۹۰minuten درباره او نوشته:” شاید او در دنیای فوتبال چهره معروفی نباشد اما او نقش مهمی در صعود ایران به جام جهانی داشته و توانست در ۱۴ بازی ۱۱ گل به ثمر برساند ضمن آنکه این بازیکن ۲۲ ساله آمار بسیار خوبی در گلزنی دارد و در ۳۰  بازی ملی ۲۲ گل زده است”  سایت اتریشی در ادامه گزارشش درباره سردار به این نکته اشاره کرده که اگر او بتواند در جام جهانی عملکرد خوبی داشته باشد قطعا فصل آینده در باشگاهی به جز روبین کازان و در لیگی قویتر از لیگ برتر روسیه حاضر خواهد شد.


منبع: برترینها

نگاهی به عملکرد مغز متفکر تیم برانکو

خبرآنلاین: فصل به فصل تعداد گل‌های مسلمان افت می‌کند و به تعداد پاس‌گل‌هایش اضافه می‌شود. محسن مسلمان در این چند فصل که تحت نظر برانکو فوتبال بازی می‌کند، همیشه فراتر از یک جرقه بود. مسلمان معمولا هفته به هفته بهتر می‌شود و یک روند صعودی را در پیش می‌گیرد. محسن در پایانِ دو سال گذشته که هیچ تیمی نتوانست بیشتر از پرسپولیس امتیاز کسب کند، در جمع سه بازیکن برتر لیگ حضور داشت.  مسلمان فصل گذشته با شش پاس گل، سومین بازیکن برتر لیگ شده بود.

جالب است که مسلمان در پایان نیم‌فصل لیگ شانزدهم هم جایی در بین سه بازیکن برتر لیگ نداشت و در پایان فصل با ادامه‌دار شدن روند خوب، به این عنوان دست یافت. حالا در این فصل هم تاریخ برای مسلمانِ پرسپولیس تکرار می‌شود. مغزمتفکر برانکو در حال حاضر بیشتر از همه فصل‌های فوتبالی‌اش پاس گل داده است. مسلمان حالا ۷ پاس گل داده است. یعنی بیشتر از همه فصل‌هایی که فوتبال بازی می‌کرد. محسن مسلمان تحت نظر برانکو یاد گرفت که بیشتر پاس گل بدهد تا این که به فکر گلزنی باشد. اتفاقی که در آمار این بازیکن هم مشخص است.


منبع: برترینها

دو سیمینِ دلبر ادبیات ایران؛ دانشور و بهبهانی

هفته نامه کرگدن – محمد بادپر: گفت و گو با منصور اوجی درباره کتابی که اخیرا منتشر کرده: «یکصد و ده نامه از دو سیمین»؛ کتابی که تصویر جالبی از دو سیمین ادبیات ایران به ما معرفی می کند.

حضور در خیابان ارم شیراز خود به خود حال و هوای آدم را خوب می کند، چه برسد به این که قرار باشد در کوچه ۱۳٫۱ آن، با «منصور اوجی شاعر هم گفت و گو کنی؛ آن هم درباره کتابی که اخیرا منتشر کرده: «یکصد و ده نامه از دو سیمین». این کتاب جدای از این که می تواند بخش مهمی از تاریخ ادبیات این سرزمین را بهتر به ما بشناساند، وجه دیگری نیز از این دو غول ادبیات ایران به ما معرفی می کند. وجهی که شاید برای خیلی ها در پس و پناه داستان ها و اشعارشان پنهان مانده است و آن هم چیزی نیست جز چهره انسانی و مزینی این دو شاعر و داستان نویس.

در این نامه ها همه چیز می توانیم ببینیم؛ از نکته هایی درباره زندگی تا نگاهشان به سیاست و مسائل اجتماعی. و چه چیزی بهتر از این که همه این ها را در قالب نامه هایی بسیار راحت و دلنشین از کسانی بخوانی که بیشتر اهالی این سرزمین با آن ها خاره دارند؟

 نزدیک دوست نامه
منصور اوجی آدم راحتی است و البته پیگیر. اگرچه همه افتخار خود را آشنا کردن این دو نویسنده و شاعر با هم می داند، اما خودش هم با آثارش جای پای محکمی در ادبیات این سرزمین دارد و بی دلیل نبوده که این قدر مورد توجه دو بانوی ادبیات این سرزمین و کسانی مثل «هوشنگ گلشیری» قرار داشته است. با او در صبح یک روز نیمه گرم تابستانی در آپارتمانش درباره این نامه ها به گفت و گو نشستیم.

اخیرا کتاب «یکصد و ده نامه» شما منتشر شده است؛ نامه هایی که «سیمین دانشور» و «سیمین بهبهانی» به شما نوشته اند. در ابتدا در مورد چگونگی آشنایی تان با این دو نفر بگویید و این که کی و کجا این اتفاق برای شما افتاد؟

نخستین دیدار من با خانم سیمین بهبهانی به مهرماه سال ۱۳۳۷ بر می گردد که  هر دوی ما دانشجوی دانشکده حقوق بودیم. من یک لاقبای مجرد دوستدار فرهنگ و هنر که تازه دبیرستان را پشت سر گذشته و هیچ شعری از او به چاپ نرسیده و او صاحب سه فرزند و صاحب سه کتاب و شهره در شهر. اولین دیدارهای من با ایشان در این دانشکده بود که البته آن هم چندان نپایید. یک ماهی بیشتر نگذشته بود که من رشته حقوق را رها کردم و رفتم دانشسرای عالی و رشته فلسفه را در آن جا تحصیل و تمام کردم. در مورد خانم بهبهانی تا اینجا را داشته باشید، به آن بر می گردیم.

اما آغاز آشنایی من با خانم سیمین دانشور و جلال مربوط به سال های آغازین دهه چهل است؛ در سفری که آن ها به شیراز داشتند و میهمان ما شدند و ادامه آن به سال ۱۳۴۶ بر می گردد که کانون نویسندگان ایران تشکیل شد و من از همان ابتدای تشکیل، به عضویت آن درآمدم و ماهی یک بار برای شرکت در جلساتش از شیراز به تهران می آمدم و با آن ها دیدار می کردم و چند باری هم به خانه شان رفتم و میهمانشان شدم.

نامه نگاری های من با جلال از این زمان شروع شد و تا سال درگذشتش در شهریور ماه ۱۳۴۸ ادامه یافت. نامه نگاری های من با خانم دانشور به بعد از برپایی شب های ده گانه شعر کانون نویسندگان و شاعران ایرانی برمی گردد؛ یعنی از مهرماه ۱۳۵۶ آغاز می شود و تا نوروز ۱۳۸۱ هم ادامه پیدا می کند.

بعد از این سال، با این عزیز تا سال درگذشتش، یعنی اسفندماه ۱۳۹۰، تلفنی تماس داشتیم و سالی یکی، دو بار هم که به تهران می آمدم، به دیدارش می رفتم؛ اما دیدارها و مکاتبات من با خانم بهبهانی به بعد از انقلاب بر می گردد و زمانی که ایشان هم به عضویت کانون نویسندگان درآمد. نخستین نامه ای که من از ایشان دارم، تاریخ ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ را با خود دارد و واپسین آن ها هم تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۷۶٫

بعد از این تاریخ به خاطر مشکلاتی که برای هر دو چشم ایشان پیش آمد، مکاتبات ما قطع شد، ولی دیدارها و تلفن ها ادامه یافت.

گویا شما واسطه آشنایی این دو بزرگ بوده اید؛ درست است؟

بله و این افتخار تا زنده ام برای من وجود دارد. گفتم که با خانم دانشور پیش از انقلاب آشنا شدم و با خانم بهبهانی بعد از انقلاب. گرچه هر دوی این ها عضو کانون بودند، ولی خانم دانشور بعد از انقلاب به کانون نمی آمد. خانم بهبهانی که می دانست من با خانم دانشور هم همشهری هستم و هم مکاتبه دارم، در یکی از نامه هایشان از من خواستند که واسطه این آشنایی باشم و من هم حیران که مگر می شود دو بانوی شعر و داستان، هر دو هم شهره و معروف و مقیم تهران، با یکدیگر آشنا نباشند؟

جریان را برای خانم دانشور نوشتم و ایشان هم نوشت که شماره تلفن مرا به ایشان بدهید و بگویید تماس بگیرند و چنین کردم. و این گونه بود که این دو با هم آشنا شدند و  دیدار کردن و تا آخر عمر خانم دانشور این دوستی پایدار ماند. جالب است که خبر درگذشت خانم دانشور را خانم بهبهانی با گریه به اطلاع من رساند، با این عبارت که:  «اوجی، یک سیمینت رفت…» بگذریم.

نزدیک دوست نامه

من این کتاب را خوانده ام. اما برای اطلاع کسانی که نخوانده اند، بهتر است کمی هم در این باره صحبت کنید؛ در این نامه ها بیشتر در مورد چه مطالبی بحث و گفت و گو شده است؟

این را چرا از من می پرسید؟ دوستان باید خودشان نامه ها را بخوانند و دریابند؛ اما به طور کلی در مورد زندگی، روزگار و وقایع مهم آن سال هاست. در مورد دوستان، نشریات، کتاب های منتشر شده در مورد پلشتی های زمانه و کلی مطالب دیگر مثل مرگ اخوان، مرگ ارژن و مرگ کوشیار، نوه و شوهر خانم بهبهانی و مرگ سرهنگ دانشور برادر خانم دانشور و…

مسلما همه این نامه ها نکات مهمی را در خود داشته اند که برای شما مهم بوده، درست است؟

بله، برای من تمام نامه ها و نکاتی که این دو عزیز در این نامه ها نوشته اند، مهم بوده است.

می توانید به پاره ای از آن ها که مهم تر هستند، اشاره ای داشته باشید؟

مثلا در سال ۱۳۵۸ زمانی که می خواستند نام دبیرستان دخترانه ثریا را در شیراز عوض کنند، تلاش کردیم به احترام خانم دانشور، نام ایشان را روی دبیرستان بگذارند؛ پیشنهاد ما را پذیرفتند و نام دبیرستان شد سیمین دانشور. به امید این که ایشان را خوشحال کنم، عکس آن را گرفتم و برایشان فرستادم و این بانوی بزرگوار در جوابم نوشت: «می توانست نام گذاری دبیرستان دخترانه ثریا به اسم من خوشحالم کند، اما متاسفانه اوضاع و احوال مرا به روزی انداخته که انگار هیچ چیز دیگر خوشحالم نمی کند، مگر این که مملکت ما آباد شود. طوری شود که روال منطقی توام با عدالت و عدم آزار موجودات حیه و آزادی و خوشدلی برای همه به ارمغان آورد.»

و دو سال بعد در نامه ای برایشان نوشتم چه نشسته اید که نام شما را از تابلوی سردر دبیرستان برداشتند. در جوابم نوشت: «از تغییر نام دبیرستان دانشور ککم هم نگزید. عطایشان را به لقایشان بخشیدم.» تا بخواهید از این دست بزرگواری ها را در نامه های ایشان دیده ام.

بگذارید نمونه دیگری را ذکر کنم؛ خواهرم که برایم خیلی عزیز بود، درگذشت. مرگش حسابی مرا افسرده کرد. در نامه ای برای این که دل به دلم بدهند، برایم نوشتند: «چند روزی از شیراز بکن و بیا تهران، میهمان خودم باش.» و در همین نامه اشاره به درگذشت پدر خودش، دکتر دانشور که پزشکی حاذق بود، کرد: «وقتی پدرم مرد، افسرده شدم. در شیراز مرا نزد دکتر روانشناس بردند. وقتی وارد مطب شدم، سرم را پایین انداختم و نشستم.

دکتر رو به من کرد و گفت: بودند از آن زمان راست بنشین و سرت را هم بالا بگیرد و بعد پرسید: دختر! خداوند این شانه های پت و پهن را برای چه به شما داده؟ و من در جواب گفتم: برای این که غم و غصه های عالم را راحت تر تحمل کنم. در جوابم گفت: نه، برعکس آن را برای این به شما داده تا سریع تر غم و غصه ها را پایین بینداز.» و در دنباله آن خانم دانشور نوشته بودند از آن زمان تا این زمان سعی می کنم غم و غصه را به خودم راه ندهم. این نامه عجیب بر من تاثیر گذاشت. این را اضافه کنم که به تهران آمدم و ابتدا میهمان عباس معروفی شدم و به اتفاق به سراغ خانم دانشور و خانم بهبهانی رفتیم و میهمان آن دو شدیم.

نزدیک دوست نامه

در مورد خانم بهبهانی چطور؟

در مورد خانم بهبهانی هم باید بگویم زمانی که تازه با خانم دانشور آشنا شده بود، در نامه ای (سیزدهمین نامه آمده در همین کتاب) برایم نوشت: «امروز به خانه خانم دانشور می روم و از حالا خوشحالم و کتاب «بنال وطن» ترجمه او را به تازگی تمام کرده ام و شعری هم تحت تاثیر آن گفته ام که با همین نامه برایت می فرستم.»

برای خوانندگان شاید جالب باشد بدانند شعری که خانم بهبهانی از آن صحبت می کند و آن را در اسفند ۱۳۶۰ تحت تاثیر کتاب «بنال وطن» آلن پیتون ترجمه خانم دانشور سروده و رفته بود آن را برای خانم دانشور بخواند، همان شعر معروفی است که بعدها به خانم دانشور تقدیمش کرد؛ همان شعر معروف «دوباره می سازمت وطن».

همان شعری که سرود میهنی مردم ایران است که بر اثر جنگ به خرابه تبدیل شده اند و می خواهند آن را دوباره بسازند. و یک نمونه هم شعر معروف دیگر او است که تاریخ اردیبهشت ۱۳۶۶ را دارد و به همراه پنجاه و یکمین نامه برایم فرستاد. درواقع این شعر با نام «مردی که یک پا ندارد»، شاهکار شعری او است که در مورد جنگ و عواقب آن سروده شده.

این نامه نگاری ها در اشعار شما هم تاثیری داشته است؟

خیلی خیلی زیاد. خانم دانشور در این نامه ها بارها و بارها در مورد شعرها و کتاب های ن صحبت کرده و حتی نظریات خود را به دست چاپ سپرده است؛ در مورد کتاب «کوتاه، مثل آه» و دو کتاب «شاخه ای از ماه» و «دفتر میوه ها» و «به خصوص درباره کتاب «هوای باغ نکردیم»، برگزیده شعرهایم که به انتخاب هوشنگ گلشیری منتشر شد.

خانم بهبهانی نیز چندین بار در مورد شعرهایی که برایشان می فرستادم، نکات ظریفی را یادآور می شدند که برایم تازگی داشت. از جمله در چهل و پنجمین نامه که در تاریخ ۲۲ دی ماه ۶۲ فرستاده است. او در ابتدای نامه بعد از سلام و احوالپرسی می نویسد: «نامه ات رسید با شعر قشنگی که دیباچه آن بود. «کجاست مشعله ماه؟» راستی در شعرهای کوتاهت چه ایجاز زیبا و موثری داری.

مثل یک لبخند، یک نگاه، یک سلام، یا به قول خودت یک آه، گویای همه چیز است، بی آن که کلمات زائدی مصرف کرده باشی. این خصوصیت فقط در شعرهای توست و من و دیگران برای القای این اندازه تاثیر باید بیشتر فضاسازی و مقدمه چینی بکنیم. البته به طور جسته گریخته و نه به طور مستمر در کارهای دیگران هم گاهی دیده ام، اما شعرهای کوتاه تو اکثرا چنین خصیصه ای دارند. به هر حال گره بغضی که در گلو داشتم، با خواندن شعرت فشرده تر شد.»

و در شصت و ششمین نامه مفصل در مورد کتاب «کوتاه، مثل آه» صحبت کرده اند و بعدها همین نامه ها را در کتاب «یاد بعضی نفرات» به چاپ رسانده اند.

نزدیک دوست نامه

چه شد که شما تصمیم گرفتید این نامه ها را منتشر کنید؟

در ابتدا به خاطر ارزش خود این نامه هاست، چرا که متعلق به دو بانوی تاثیرگذار در ادبیات ایران است و دیگر به لحاظ ارزش تاریخی آن ها و مستندانی که این دو عزیز در نامه های خود آورده اند. مانند موضوعی که در تنها نامه ای که از جلال در آغاز این نامه ها آورده ام، وجود دارد و در آن به واقعه ای اشاره می  کند که ارزش تاریخی دارد؛ عده ای معتقد بوده اند و هستند که حکومت قبلی صمد بهرنگی را در رودخانه غرق کرده است، ولی جلال علنا در نامه اش نوشته است که چنین نیست و صمد بهرنگی خودش غرق شده است و…

خسته شدید و نمی خواهم بیش از این وقتتان را بگیرم. به عنوان پرسش آخر، چنان که در مقدمه کتاب نوشته اید، نامه های دیگری نیز از بزرگان فرهنگ و هنر و ادب نزد شماست. تصمیمی برای انتشار آن ها ندارید؟

اگر عمری باشد، چرا.


منبع: برترینها

چرا موسیقی پاپ ایران دیگر ماندگار نیست؟

سال‌هاست که در هنر راجع به کاربرد و کارآیی موسیقی پاپیولار صحبت می‌شود و در این ارتباط، پیروان و مخالفان پدیده هنر مصرفی همدیگر را به چالش می‌کشند. عده‌ای بر این باورند که موسیقی پاپ متعلق به امروز اجتماع است و کاربردی مصرفی دارد ولی هنرمندان دیگری در مقابل این تفکرات قرار می‌گیرند و به جنبه ماندگاری موسیقی تأکید می‌کنند. این صحبت‌ها همچنان هم ادامه دارد و حتی گاهی پای جریان‌های متعهد و غیر متعهد هنر به میان می‌آید و یک‌بار دیگر تفکر هنر برای هنر به چالش کشیده می‌شود ولی انتظاری نیست که قطعیتی در این مورد اتفاق بیفتد چون اساساً قطعیت در هنر معنا ندارد.

 چرا موسیقی پاپ ایران دیگر ماندگار نیست؟
موسیقی پاپ بیش از این‌که یک سبک موسیقایی باشد، یک کانسپت و تفکر است که با ذوق و اقبال توده مردم ارتباط مستقیم دارد. این موسیقی شاید واکنشی به موسیقی هنری و مفهومی باشد که در ابتدای قرن ۲۰ در سطح دنیا گسترش پیدا کرد و کارایی و ارزش‌گذاری متفاوت خود نسبت به موسیقی هنری را نشان داد. البته نمی‌توان منکر این شد که موسیقی پاپ در طول تاریخ در ذهنیت و مخیله آدم‌ها و موزیسین‌ها وجود داشته ولی به هر حال نقطه آغاز آن در قرن ۲۰ میلادی است. شاید آن موقع احساس شد که توده مردم هم به موسیقی مختص به خودشان نیاز دارند تا آن‌ها هم مثل طبقه الیت و انتلکتوئل جامعه بتوانند از مسیر شنیدن با هنر ارتباط برقرار کنند. پیشرفت تکنولوژی و ماشینری هم باعث شد که لوازم و ادوات به صدا درآوردن این موسیقی به وجود بیاید و این کانسپت هنری به سرعت در تمام نقاط دنیا گسترش پیدا کند.

علیرغم این‌که به نظر می‌رسد موسیقی پاپ در ابتدا به ساکن جنبه مصرفی و روزمرگی داشته ولی کارایی این موسیقی به مرور به شکل دیگری تعریف شده که ماندگاری بسیاری از آثار قرن ۲۰ موسیقی پاپ در دنیا گواه این مطلب است. شاید مصرفی بودن پاپ بستگی به رویکرد اجتماع‌های مختلف به این موسیقی دارد؛ یعنی ممکن است پاپ در برخی جوامع روزمرگی آدم‌ها را نشانه بگیرد ولی تاریخ پر از دم و باز دم این موسیقی در کشور ما نشان داده که موزیسین‌ها و مخاطبان‌مان به شکل کاربردی‌تری به آن نگاه می‌کنند، کما این‌که همین امروز هم ممکن است مخاطبان ما به آثار ۴۰ سال قبل موسیقی پاپ گوش کنند که این نشان از تفکر هنرمندان آن زمان برای توجه به جنبه ماندگاری موسیقی پاپ دارد.  

زمانی که تفکرات پاپ در انتهای دهه ۴۰ شمسی به موسیقی ایران ورود کرد، موزیسین‌های ایرانی نیاز به زمان زیادی برای درک این موسیقی نداشتند و در همان سال‌های ابتدایی آثاری را خلق کردند که شاید دیگر هیچگاه نمونه آن‌ آثار تکرار نشد. گویی یک نسل طلایی که استعداد خارق‌العاده‌ای داشت ولی نمی‌توانست این استعداد را در موسیقی ایرانی به کار بگیرد، انتظار ورود فرمی دیگر از موسیقی را به کشور می‌کشید تا بتواند توانایی‌های خودش را نشان بدهد.

ترانه‌سراهای خوش قریحه، آهنگسازهای متبحر و خوانندگان خوش صدا و تکنیکی آن‌ سال‌ها در همنشینی‌های چندین و چند ساعته خود در استودیوها، آثاری را خلق کردند که ضمن مواجه شدن با اقبال عمومی مردمان آن زمان، امروز نیز همان طعم و بوی گذشته را دارند و بخش مهمی از فول آرشیو شنیداری مخاطبان موسیقی را شامل می‌شوند.  

ماندگاری موسیقی‌های دهه ۵۰، نه فقط به خاطر مستعد بودن موزیسین‌های آن دوره و بلکه بیشتر به خاطر تفکر جدی‌تری بود که آن‌ها به موسیقی پاپ داشتند. آن‌ها وقتی ترانه می‌نوشتند و یا آهنگسازی و خوانندگی می‌کردند، افق دیدشان محدود به روزها و هفته‌ها نبود و در تفکرات‌شان میل به ماندگاری وجود داشت. یکی از نمونه‌هایش ترانه “جمعه” با صدای فرهاد است که شهیار قنبری آن را برای قیام سیاهکل نوشت ولی همان ترانه ۸ سال بعد مرتبط‌ترین اثر به جمعه خونین ۱۷ شهریور شد و امروز هم کاربرد متفاوت خودش را دارد. قنبری می‌توانست این ترانه را طوری بنویسد که در ابتدا تأثیرگذاری بیشتری در مورد واقعه سیاهکل داشته باشد ولی تفکر او باعث شد این اثر با موسیقی منفردزاده و صدای فرهاد به اثری ماندگار در تاریخ موسیقی ایران مبدل شود.

تفکراتی که در سال‌های دورتر در زمینه موسیقی پاپ وجود داشت و همینطور عدم تعدد و کثرت خواننده و موزیسین در آن سال‌ها باعث شد که فقط در عرض ۷-۸ سال بالغ بر ده‌ها اثر ماندگار در تاریخ موسیقی پاپ ایران خلق شود ولی امروز دیگر چنین شرایطی بر موسیقی پاپ حاکم نیست و فرهنگ کالایی به موسیقی پاپ نفوذ کرده و روز به روز گسترش بیشتری پیدا می‌کند. این تفکر، افق دید موزیسین ایرانی را محدود کرده و باعث شده موزیسین ایرانی از تعهدی که نسبت به آینده خود دارد غافل شود و صرفاً به تأثیرگذاری کوتاه‌مدت فکر کند.

پیرو همان نگرشی که از ابتدا در موسیقی پاپ شکل گرفته و با توجه به این‌که این موسیقی هم نشان داده که می‌تواند ماندگاری داشته باشد، مخاطب جدی پاپ در عصر فعلی نیز به دنبال آثاری است که چند ماه یا چند سال بعد هم حداقل اسم آن آثار در خاطرش بماند ولی متأسفانه چنین آثاری به گوش مخاطب نمی‌رسد چون نگرش هنرمندان فعال حوزه موسیقی تغییر کرده است. طبعاً هنرمندی که در تبلیغ اثرش مدام از واژه‌های هیت، مگاهیت، ترکاندن و بمب انداختن استفاده می‌کند، چندان به ماندگار بودن اثرش فکر نمی‌کند و به نظر نمی‌رسد که ماندگاری اثر برایش اهمیتی داشته باشد یا حداقل این‌که دیده و شنیده شدن موقتی برایش مهمتر از ماندگاری در تاریخ است.

 چرا موسیقی پاپ ایران دیگر ماندگار نیست؟

اکنون موسیقی پاپ در کشورمان به مثابه کالایی است که مدت خیلی کوتاهی مصرف می‌شود و بعد مصرف‌کننده به سراغ کالای دیگر می‌رود و هیچ اشتیاقی برای مصرف دوباره کالای قبلی نشان نمی‌دهد. در صنعتی که کالای آن مصرفی شده است، هر چند وقت یک‌باره چهره‌های جدیدی تبدیل به برند می‌شوند و هیاهو و اشتیاق فراوانی را به پا می‌کنند ولی مدتی بعد همان برندها ارزش خود را از دست می‌دهند و برندهای دیگری جای آن‌ها را می‌گیرند.

طی یکی دو سال اخیر بالغ بر ده خواننده پاپ در کوتاه‌مدت طرفدارهای میلیونی پیدا کرده‌اند ولی امروز حمایت مخاطبان محدودی را به همراه دارند چون با نگرش و فرمی وارد موسیقی شدند که صرفاً در کوتاه‌مدت نظر مخاطب را جلب می‌کرد و حالا نه می‌توانند فرم خودشان را تغییر بدهند و نه دیگر آن فرمی که دنبال می‌کنند برای مخاطب دلنشین و جذاب است؛ لذا این خوانندگان آرام آرام می‌ایستند و دوران افول خود را تماشا می‌کنند.

با توجه به این‌که موسیقی پاپ در دهه ۹۰ از ثبات خاصی برخوردار نبوده و کثرت موزیسین باعث به وجود آمدن پراکندگی در آن شده است، بیراه نیست که دوره فعلی پاپ را دوره گذار بنامیم. موسیقی پاپ در بین سال‌های قبل از انقلاب، سال‌های نسل اول پاپ بعد از انقلاب و سال‌های دهه ۸۰ به ثبات رسید ولی امروز در آن ثباتی وجود ندارد و هر لحظه باید منتظر اتفاقات غیر قابل پیش‌بینی بود. همه این‌ها باعث شده تا در روزهایی که بلیت کنسرت‌های پاپ‌مان در عرض یک ربع و نیم ساعت به فروش می‌رسد، ناامیدانه از تولیدات جدید این موسیقی حرف بزنیم و از خودمان بپرسیم که این کنسرت‌های پر هیجان، نشانه موفقیت موسیقی پاپ است یا هیاهوی بسیار برای هیچ؟


منبع: برترینها

دکوراسیون پذیرایی کوچک، نکات طلایی برای چیدمان دلبازتر!

در یک پذیرایی کوچک مهم‌ترین کاری که باید انجام دهید این است که فضا را ازنظر بصری بزرگ‌تر جلوه دهید؛ یعنی وقتی در اتاق پذیرایی قرار می‌گیرید احساس شلوغی و آشفتگی نکنید.
در پذیرایی کوچکتان نظم را برقرار کنید.
 

 دکوراسیون پذیرایی کوچک، نکات طلایی برای چیدمان دلبازتر!
نکته قابل‌توجه ایجاد نظم در پذیرایی است. به این معنا که علاوه بر قرار دادن هر چیز سر جای خودش، استفاده از لوازم اضافی و تزئینی را به حداقل برسانید. در زمان تردد نباید چیزی سر راه میهمان باشد. باید مسیر نشستن میهمان بر روی مبل به‌راحتی صورت بگیرد و شما به راحتی پذیرایی را انجام دهید.

نقش پرده را در پذیرایی کوچک جدی بگیرید

دکوراسیون پذیرایی کوچک، نکات طلایی برای چیدمان دلبازتر!

از انتخاب پرده‌های والان دار یا کناره دار خودداری کنید. پرده‌ای ساده انتخاب کنید و اجازه بدهید نور خورشید وارد اتاق شود. بهترین جنس برای پرده، حریر یا تور است. نکته دیگر درباره پرده، ابعاد آن است. پرده را سرتاسری نصب کنید؛ یعنی تا جای امکان از فضای دیوار هم برای پرده استفاده کنید. این کار وسعت فضای اتاق را بزرگ‌تر می‌کند.

نقش رنگ در اتاق پذیرایی کوچک

 دکوراسیون پذیرایی کوچک، نکات طلایی برای چیدمان دلبازتر!
از رنگ‌های روشن استفاده کنید. رنگ‌های تیره یا تند فضا را تنگ و خفه نشان می‌دهند. درصورتی‌که علاقه دارید از رنگ‌های تیره استفاده کنید به شما پیشنهاد می‌کنم از تنالیته های رنگی یک رنگ مورد علاقه‌تان استفاده کنید. همچنین برای نتیجه بهتر سقف را هم با روشن‌ترین تنالیته رنگی از همان رنگ انتخابی‌تان رنگ‌آمیزی کنید.

در طراحی دکوراسیون پذیرایی نور را جدی بگیرید

 دکوراسیون پذیرایی کوچک، نکات طلایی برای چیدمان دلبازتر!

در فضاهای کوچک نور نقش مهمی را ایفا می‌کند. قطعاً در فضایی مانند اتاق پذیرایی که شما میزبانی میهمان را بر عهده‌ دارید، یک نورپردازی خوب میزبانی شمارا ایده آل می‌سازد. سعی کنید ابتدا از نور روز بهره کامل را ببرید. بعدازآن نوبت به استفاده از نورهای مصنوعی است. نورهای ترکیبی سفید و آفتابی بهترین گزینه‌ها هستند.

استفاده از آینه در پذیرایی کوچک

 دکوراسیون پذیرایی کوچک، نکات طلایی برای چیدمان دلبازتر!

آینه به دلیل بازتاب نور در خودش برای فضاهای کوچک کاربرد ویژه‌ای دارد. فقط دقت کنید آینه را درجایی قرار دهید که مبلمان و لوازم کمتری را در خودش نشان دهد تا ایجاد شلوغی نکند.

 
تابلوها را افقی قرار دهید

دکوراسیون پذیرایی کوچک، نکات طلایی برای چیدمان دلبازتر!
 

قرار دادن قاب عکس یا تابلوهای نقاشی به‌صورت افقی در اتاق پذیرایی باعث می‌شود چشم به سمت افقی حرکت کند و احساس گستردگی در اتاق ایجاد شود.

مبلمان با ابعاد کوچک را انتخاب کنید

 دکوراسیون پذیرایی کوچک، نکات طلایی برای چیدمان دلبازتر!

قطعاً باید در فضاهای کوچک مبلمان با اندازه‌های کوچک را انتخاب کنید. درصورتی‌که نتوانستید مبلمان موردنظرتان را پیدا کنید آن را سفارش دهید. شاید به دلیل سفارشی بودن آن مجبور به پرداخت هزینه بیشتری شوید ولی این هزینه در برابر آرامشی که حاصل می‌شود ناچیز است.


منبع: برترینها

با دکوراسیون یلدایی به استقبال یلدا بروید!

کم کم داریم به اواخر فصل دوست داشتنی پاییز نزدیک می شویم،پاییز سراسر مهر برای رفتنش هم برنامه ای دارد! جشن خداحافظی پاییز یلدا را پیش رو داریم، به همین مناسبت کم کم می خواهیم برای شب دوست داشتنی یلدا منزلمان را آماده کنیم، با ما همراه باشید تا شما را با ترفندهای دکوراسیونی یلدایی آماده آشنا کند.

 
از ورودی خانه ی خود شروع کنید! یک حلقه ی گل زیبا می تواند خوش آمد گویی خوبی برای مهمانان شما باشد، اما تم آن را از گل به انار و میوه های کاج تغییر دهید، به سادگی می توانید این حلقه را خودتان بسازید. دست به کار شوید و یکی از آن ها را برای درب ورودیتان بسازید و خانواده ی خود را شگفت زده کنید.

 با دکوراسیون یلدایی به استقبال یلدا بروید!

ظروف قدیمی خودتان را از گنجه ها بیرون بیاورید، وقتی صحبت از سنت کهن ایرانی، شب یلدا می شود پس باید تم و حال و هوای اصیل ایرانی هم داشته باشیم، نیاز نیست به بازار بروید و یکی از آن ها را تهیه کنید، کافی است کمی در کمد و کابینت های خود جست و جو کنید دست کم یک عنصر با تم ایرانی پیدا می کنید که فضای شما را دگر گون می کند.

 با دکوراسیون یلدایی به استقبال یلدا بروید!
یک رو میزی بی نظیر با تم ترمه و یا حتی کوسن هایی مزین شده به نقوش ایرانی می تواند میز شما را دگرگون کند، کمی خلاق تر باشید، اگر دست به دوخت و دوزتان خوب است یکی از آن ها را خودتان بسازید، از نقش های بی نظیر میوه های شب یلدا ایده بگیرید و پارچه های بی استفاده یک رو میزی بی نظیر برای میز غذا خوری خود بسازید.

 با دکوراسیون یلدایی به استقبال یلدا بروید!

جادوی شمع ها را این روزها بیشتر به کار بگیرید، جا شمعی های خود را با میوه های کاج وبرگ های پاییزی تزیین کنید، خوشکبار و حتی حبوبات هم می تواند ایده ی خوبی برای تزیین جا شمعی های شما باشد کافی است کمی خلاقیت به خرج دهید و معجزه ی شمع ها را در فضای خانه ی بیاورید، شمع ها هر کجا که باشند معجزه همان جا رخ می دهد امتحان کنید حتما لذت خواهید برد.

 با دکوراسیون یلدایی به استقبال یلدا بروید!
 با دکوراسیون یلدایی به استقبال یلدا بروید!
لوازم دکوری با تم یلدا تهیه کنید، یکی از عناصر یلدا که همیشه چشم نواز است انار است، نیازی نیست بازار را برای خرید این دکورهای کوچک زیر و رو کنید، ما همیشه برای شما ایده های مقرون به صرفه ای داریم، به سادگی چند انار کوچک خشک شده را با اسپری رنگ، رنگ کنید و بگذارید خشک شوند و در ظرف های بلوری بریزد و بگذارید کنار میزتان و از زیبایی آن در فضای داخلی خود لذت برید.

 با دکوراسیون یلدایی به استقبال یلدا بروید!

دیوارهایتان را یلدایی تزیین کنید! یک ایده ی دیگر تزیین دیوارهای ساده با همان عناصر بی نظیر شب یلدا ست، درست است که یلدا فقط به انارش نیست اما برای دکوراسیون تزیین انار بهترین گزینه است، انارهای کوچک را جمع کنید و بگذارید خشک شوند برای براق کردن آن ها می توانید از یک رزین کمک بگیرید، و برای داشتن یک ترکیب رنگ بی نظیر می توانید برگ های پهن را جمع کنید و روی آن ها رنگ طلایی بزنید و برگ ها و انار ها را مثل خوشه ی انگور بهم بچسبانید و دیوار های ساده ی خودتان را تزیین کنید .

 با دکوراسیون یلدایی به استقبال یلدا بروید!
با دکوراسیون یلدایی به استقبال یلدا بروید! 

تابلوها و تایپو گرافی های بی نظیر شب یلدایی هم  می تواند راه خوبی برای استقبال از این شب دوست داشتنی باشند، این تابلوها را می تواند هنر دست خودتان یا فرزندان دوست داشتنی شما باشد، روش کلاژ یا همان تکه چسبانی هم روش بی نظیری برای ساخت یک تابلوی بی نظیر یلدایی است.که می تواند به خوبی فضای شما را تزیین کند.


منبع: برترینها

مرگ غم انگیز دو خواهر در شیراز

دختران خردسال که درغیاب والدین‌شان دراتاق‌شان خوابیده بودند، به‌دلیل نشت گاز و مسمومیت ناشی از آن بی‌صدا جان سپردند.

به گزارش «ایران»، صبح دیروز مرد میانسالی که صدایش از ترس می‌لرزید، تلفنی با سامانه ۱۲۵ آتش‌نشانی شیراز تماس گرفت و کمک فوری خواست. این مرد به کارشناس مرکز فرماندهی آتش‌نشانی گفت: «من و همسرم بیرون از خانه هستیم، اما ازساعتی قبل هرچه با تلفن منزل تماس می‌گیریم هیچ‌کس جواب نمی‌دهد.حالا هم نگران دو دختر خردسال‌مان هستیم.»

به دنبال این تماس، حدود ساعت ۷:۵۰ دقیقه صبح دیروز بسرعت آتش‌نشانان ایستگاه ۱۱ راهی بلوار ارتش، در خیابان شهید زائری شدند.

نامجو وصالی، معاون عملیات سازمان آتش‌نشانی، گفت: آتش‌نشان‌ها پس از ورود به ساختمان دو طبقه مسکونی قدیمی ناگهان با پیکرهای دختران ۱۰ و ۱۲ ساله روبه‌رو شدند که بر اثر انتشار گاز مونوکسید کربن از لوله دودکش بخاری دچار گاز گرفتگی شده و جان باخته بودند. در پی اعلام این واقعه غم انگیز به بازپرس کشیک دادسرا و تیم تحقیق، آنها نیز در محل حادثه حضور یافته و پس از بررسی‌های مقدماتی پیکرهای دوخواهر برای تعیین علت و زمان دقیق مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت.

بررسی‌ها نشان داد دوخواهر داخل اتاق خوابیده بودند که به علت بی‌احتیاطی، سهل‌انگاری و رعایت نکردن اصول ایمنی در نصب دودکش تا ارتفاع یک متر بر بالای پشت بام، نصب نبودن کلاهک دودکش و نبود تهویه مناسب در خانه دچار گاز گرفتگی شده و در نهایت جان خود را از دست داده بودند.

 آتش‌نشان‌ها بی‌درنگ بخاری را خاموش کرده و در و پنجره‌ها را باز کردند. از سوی دیگر در تماس با امدادگران اورژانس، خواستار اعزام فوری نیرو به این محل شدند. پس ازحضور عوامل اورژانس، دختربچه‌ها تحت معاینه قرار گرفتند اما متأسفانه مرگ هر دوتأیید شد.

معاون عملیات سازمان آتش‌نشانی شیراز یادآور شد: با توجه به اینکه مرگ ناشی از مسمومیت با گاز مونوکسید کربن به طورعمده در نیمه دوم سال به‌دلیل استفاده از وسایل گرمایشی افزایش می‌یابد بنابراین به مردم توصیه می‌شود ضمن استفاده از وسایل گرمازا، به توصیه‌های ایمنی در خصوص سالم بودن و استفاده صحیح از وسایل گرمایشی و مسیر خروجی گاز مونوکسید کربن اطمینان حاصل کنند. به گفته وی، گاز منوکسید کربن گازی بی‌رنگ و بی‌بو است که بر اثر احتراق ناقص تولید می‌شود به طوری که بخاری، آبگرمکن، شومینه و اجاق گازها به علت سیستم تهویه نامناسب (دودکش) عامل مسمومیت با گاز می‌شود.

سردرد، ضعف جسمانی، سرگیجه و بی‌قراری، تهوع و استفراغ، خمیازه کشیدن بیش از حد،حالت خواب آلودگی شدید، کسلی، خستگی و کاهش قدرت عضلانی از جمله علائم اولیه مسمومیت در افراد به شمار می‌روند.

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

محاکمه مردی به اتهام قتل زن دوم

مردی که تاکنون دو بار به اتهام قتل همسرانش پای میز محاکمه نشسته، ۱۵ روز برای جلب رضایت خانواده دومین قربانی‌اش مهلت گرفت.

به گزارش «ایران»، سال ۹۱ مردی در تماس با اورژانس و هلال احمر از سقوط زن ۳۰ ساله‌اش به رودخانه کرج خبر داد. با حضور امدادگران و پلیس در محل و پس از تجسس‌های فراوان، پیکر بی جان قربانی از آب بیرون کشیده شد و با دستور بازپرس کشیک جنایی به پزشکی قانونی انتقال یافت. کارشناسان پس از بررسی‌های تخصصی با آثار کبودی روی گردن این زن روبه‌روشدند که نشان می‌داد او قبل از غرق شدگی با فشردن گلویش خفه شده است. به این ترتیب «کیومرث»-همسر- به‌عنوان مظنون قتل بازداشت شد. اما او در همه جلسات بازجویی منکراتهامش شد و گفت: آن روز با همسرم به جاده چالوس رفته بودیم. او روزه بود و من رفتم تا کمی تخمه بخرم و برگردم. اما پس از برگشت متوجه شدم ناپدید شده است. بعد از کمی جست و جو چادرش را که روی درخت آویزان بود پیدا کردم. همانجا بود که فهمیدم به داخل رودخانه افتاده است. خواستم کمکش کنم اما نتوانستم و به هلال احمر زنگ زدم.»

این اظهارات در حالی از سوی متهم پرونده مطرح شد که بررسی سوابقش نشان داد او پیش از این نیز در پرونده مرگ مشکوک همسر سابقش به خاطر خفگی مظنون شناخته شده اما هرگز اتهاماتش اثبات نشده است. بدین‌ترتیب کیفرخواست متهم به اتهام قتل عمد صادر شد.سپس پرونده برای رسیدگی به شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی هدایت رنجبر و با حضور قاضی خنک دار- مستشار دادگاه- ارسال شد. در جلسه صبح دیروز وکیل اولیای دم در ابتدای جلسه اعلام کرد در تلاش برای جلب رضایت اولیای دم و صلح هستند و از قضات دادگاه مهلت خواست. به این ترتیب با حکم قضات فرصت ۱۵روزه‌ای به طرفین داده شد تا بتوانند به توافق برسند.

مادر مقتول به خبرنگار «ایران» گفت: تنها به خاطر نوه‌ام شاید دامادم را ببخشم. اوداغ بزرگی بر سینه‌ام گذاشته که هیچ وقت نمی‌توانم آن را از یاد ببرم.

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

مکرون: اسد پس از داعش در قدرت خواهد ماند

«امانوئل مکرون» رئیس جمهوری فرانسه روز یکشنبه درخصوص آینده سیاسی سوریه پس از شکست داعش گفت: ‘بشار اسد همچنان در قدرت خواهد ماند؛ چرا که مورد حمایت آنهایی است که در نبرد زمینی سوریه پیروز شدند، چه مقصود ایران باشد و چه روسیه’.

به گزارش ایرنا به نقل از خبرگزاری فرانسه، مکرون با طرح برخی ادعاها علیه اسد گفت: طرح فرانسه، برقراری صلح، مین روبی از سوریه، غیرنظامی‌سازی و دستیابی به راه‌حلی سیاسی است که به ایجاد صلح پایدار در سایه حمایت از اقلیت‌ها، مسیحی‌ها، سنی‌ها و شیعیان منجر شود.

رئیس جمهوری فرانسه از پایان نبرد ائتلاف نظامی تحت هدایت آمریکا علیه داعش «تا اواسط یا انتهای ماه فوریه (بهمن – اسفند)» خبر داد و ابراز امیدواری کرد که پس از آن، فرآیندی سیاسی برای برقراری صلح با حضور نمایندگان دولت سوریه و گروه‌های معارض آغاز شود.

اظهارات روز یکشنبه مکرون در شرایطی است که کشورهای غربی خود بیش از ۶ سال پیش، سناریوی ساقط کردن دولت قانونی بشار اسد را کلید زدند و سوریه را به دام گروه‌های تروریستی انداختند.

سردرگمی ائتلاف آمریکایی در ماه‌های گذشته به حدی بوده که بنا به اعلام وزارت دفاع روسیه، بارها اقدام به بمباران مناطق مسکونی سوریه کرده است.

گرچه رئیس جمهوری فرانسه از پایان نبرد ائتلاف نظامی علیه داعش خبر می‌دهد، یک سخنگوی پنتاگون اخیرا گفته بود که نیروهای آمریکایی تا هر زمان که «لازم باشد» در سوریه خواهند ماند.


منبع: عصرایران