تعطیلی مدارس نوبت صبح شهرستان بندرعباس و قشم

معاون سیاسی امنیتی و اجتماعی استاندار هرمزگان از تعطیلی کلیه مدارس ابتدایی و پیش دبستانی نوبت صبح شهر بندرعباس و قشم فردا یکشنبه خبرداد.

به گزارش ایسنا، منطقه خلیج فارس، بهروز اکرمی افزود: کلیه مدارس ابتدایی و پیش دبستان شهرستانهای بندرعباس و قشم فردا یکشنبه به علت پیش بینی شرایط نامساعد جوی و بروز پدیده گرد و خاک تعطیل تعطیل است.

این مقام مسئول اظهار کرد: با توجه به پیش بینی اداره کل هواشناسی هرمزگان مبنی بر شرایط نامساعد جوی و وقوع پدیده گرد و خاک در محدوده شهرستان‌های بندرعباس و قشم، فردا یکشنبه تمامی مدارس مقطع پیش دبستانی و دبستان در شهرستان‌های بندرعباس و قشم در نوبت صبح تعطیل است.

وی تصریح کرد: درباره تعطیلی مدارس نوبت بعد از ظهر، فردا با توجه به شرایط جوی، تصمیم گیری و اطلاع رسانی می‌شود.


منبع: عصرایران

آیا فیگو برای شرکت در برنامه نود، ۵۰۰میلیون تومان گرفت؟/ سایر مهمانهای تلویزیون چقدر می گیرند

روزنامه شهروند نوشت: «لوئیس فیلیپ مادریا کائریو فیگو»، مرد طلایی فوتبال پرتغال و ستاره سال‌های پیشتر بارسلونا و مادرید اسپانیا به ایران آمد، در یک برنامه تلویزیونی پرمخاطب حضور پیدا کرد، رفت و حاشیه‌ای به جای گذاشت که دوباره تلویزیون پر از مشکل را، با چالش مواجه کرد.

داستان این‌بار یک برنامه تلویزیونی پرحاشیه، آن‌هم از نوع نود، برخلاف جنجال‌های متداولش موضوعات مالی مربوط به دعوت از یک فوق ستاره فوتبالی بود. فوق ستاره‌ای در قد و قامت فیگو؛ بازیکن سال‌های پیش بارسلونای اسپانیا، که وقتی از این تیم به رئال‌مادرید رفت، چنان حاشیه و ناراحتی‌ای برای طرفدارانش در بارسلونا ایجاد کرد که تا مدت‌ها هروقت او را در میدان مقابل تیم خود می‌دیدند، سیلی از دشنام حواله‌اش می‌کردند.

آغاز حاشیه و دلیل یک اعتراض

برنامه نود تلویزیون که حالا سر از صفحه فرهنگی یک روزنامه سراسری درآورده، نخستین جنجالش نیست و احتمالا با روندی که دارد، آخرین جنجال و حاشیه‌اش نیز نخواهد بود اما بیشتر این جنجال‌ها و حواشی نود، مربوط به فوتبال و گوشه و کنار آن است. این‌بار اما حضور فیگو و اخبار منتشرشده درباره پرداخت مبلغ قابل توجهی به او، برای قبول دعوت نود و حضورش در این برنامه، داستانی دیگری به وجود آورده و مضاف بر حواشی ورزشی، این سوال را ایجاد کرده است که تلویزیون برای جذب مخاطب، چقدر هزینه می‌کند. هزینه‌ای که نه در قامت دستمزد بازیگر و کارگردان در ساخت سریال‌ها، بلکه به‌عنوان «هدیه» و درقالب پرداخت به میهمانان سرشناس برنامه‌های گفت‌وگو محور، پرداخت می‌شود.

در این نوبت حاشیه به وجود آمده و سوالاتی که پس از آن سر از خاک بیرون آورد، از آن‌جا آغاز شد که خبر رسید برنامه نود (البته اسپانسر برنامه) مبلغی ١٠٠هزار یورو تقریبا معادل نیم‌میلیارد تومان، به فیگو پرداخت کرده تا در این برنامه حضور پیدا کند.

از آن پس بود که برخی از اهل رسانه و مخاطبان در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی یا هرجایی که فرصت دست داد، به موضوع اعتراض و برایش این دلیل را ذکر کردند: «در شرایطی که در کرمانشاه زلزله آمده (یا کرمان) و مردمان این سرزمین، نیاز جدی و مبرم به کمک‌های نقدی دارند، چرا باید این پول به حلقوم یک اجنبی ریخته شود؟» این اعتراض هرچند تند بود اما برخی آن را بدون مبنا دانستند و (برخی شاید با واسطه ازسوی دست‌اندرکاران نود) پاسخ دادند که مردم در این لحظات نیاز به برنامه مفرح دارند، حتی بر این نکته هم تأکید کردند در روزگاری که تلویزیون با بحران مخاطب دست‌وپنجه نرم می‌کند، چرا نباید برنامه‌ای روی آنتن برود که ۴٠‌میلیون نفر مخاطب داشته است (استدلالی که ممکن است در کلان ماجرا درست باشد اما هیچ‌وقت نگفتند چگونه توانسته‌اند میزان مخاطب این برنامه را به دست آورند!) این گروه بر این اعتقاد بودند و البته به صورت مکتوب هم در رسانه‌های خود تأکید کردند که برنامه ۴ساعته نود در آن روز به‌خصوص، ٩‌میلیارد و ۶٠٠میلون دقیقه/ نفر، بیننده داشته است.

اینها هرچند توسط برخی از مخاطبان و… مطرح شد اما قوی‌ترین استدلال آنها در دفاع از این دعوت، این بود که اولا مبلغ پرداخت‌شده به فیگو از بودجه تلویزیون نبوده و توسط اسپانسر برنامه پرداخت شده و تلویزیون در این پرداخت دخالتی نداشته است و ثانیا وقتی فلان آدم برای حضورش در برنامه صبحگاهی حالا خورشید ٨تومان دریافت کرده یا در برنامه‌ای دیگر برای حضور برخی از چهره‌های آشنا (همان که عموم به آن سلبریتی می‌گویند) مبالغی بسیار بیشتر پرداخت شده است. حتما حضور فیگو که نود را در سطح برنامه‌های ورزشی درجه یک دنیا، مطرح کرده، نیم‌میلیارد تومان می‌ارزد.

داستان پرداخت‌ها و سوالاتی درباره حق‌الزحمه حضور

از همان زمان که پرداخت پولی نسبتا هنگفت به‌عنوان «حق‌الزحمه حضور در برنامه»، به یک میهمان خارجی آن هم در قواره لوئیس فیگو (که برخی صفت افسانه‌ای را برای او به کار می‌برند) طرح شد، حرف و حدیث‌هایی هم آغاز شد و برخی درصدد مقایسه این «حق‌الزحمه‌ها» با آنچه در برنامه‌های خارج از این مرز و بوم پرداخت می‌شود، برآمدند. در این میان گروهی بر این اعتقادند که از اساس این مقایسه بی‌معناست چون نه تلویزیون ما چنان تلویزیونی است که بشود با آن رسانه‌ها مقایسه‌اش کرد و نه اقتصاد ایران چنان است که بتواند چنین رفتارهای نئولیبرالی را به نمایش بگذارد!

با این‌حال، در یک مقایسه داخلی، زمانی که ستارگان میلان برای بازی دوستانه به تهران آمدند تا در مقابل پرسپولیس قرار بگیرند (بازی خداحافظی مهدی مهدوی‌کیا) همین برنامه نود، یا نتوانست یا حاضر نشد ۵٠‌هزار دلار درخواستی «پائولو مالدینی» که او را یکی از محبوب‌ترین بازیکنان فوتبال نزد ایرانیان می‌دانند، بپذیرد!

با این‌حال و صرف نظر از همه این موضوعات، مطلعان پرداخت «حق‌الزحمه حضور در برنامه» را به بحران مخاطب در صداوسیما نسبت می‌دهند. بحرانی که به نظر، تلویزیون را مجبور کرده است تقریبا در تمام برنامه‌های گفت‌وگومحور «عام» خود، از میهمانان و چهره‌های آشنایی استفاده کند که برای عموم مردم جذاب باشند.

همین عامل گویا نوعی تعامل مالی را بین دو سوی کار (برنامه‌سازان و میهمانان) به وجود آورده که از نظر برخی این تعامل، تعاملی قاعده‌مند و در قالب «حق‌الزحمه حضور در برنامه» پذیرفته شده از سوی برنامه‌سازان و مدیران آنها در تلویزیون است. فقط در یک نمونه چند‌ سال پیش هومن حاج‌عبدالهی دلیل قطع همکاری خود را با یک برنامه که مجری‌گری آن را برعهده داشت این‌گونه عنوان کرد که تهیه‌کننده حاضر به پرداخت این حق‌الزحمه به میهمانان نیست و به او گفته از روابط شخصی خود برای دعوت از میهمانان استفاده کند. به هر روی، جست‌وجوی خبرنگار «شهروند» و پرسش از دست‌اندرکاران، این موضوع را نمایان ساخته که گویا هرکدام از چهره‌های آشنا برای حضور خود در برنامه‌های تلویزیونی، «حق‌الزحمه» مشخصی را طلب می‌کنند.

به عنوان مثال یکی از بازیگران طناز تلویزیون در یکی از برنامه های صبحگاهی با حضور یک مجری سرشناس برای حضور در برنامه‌های گفت‌وگومحور مبلغ ٣ تا ٨‌ میلیون تومان طلب می‌کند.

نام‌آشنایان در برنامه‌های تلویزیونی اعداد و ارقام مختلفی را از عوامل تولید برای حضورشان دریافت می‌کنند. یکی از بازیگران سرشناس مرد و البته کارگردان برای حضور در برنامه‌های این‌چنینی ٧‌میلیون تومان، خانم بازیگر دیگری هم ۶‌میلیون تومان و بازیگران نام‌آشنا و با سوابق ویژه هم گاهی اعداد و ارقام بسیار بالا که غیرمنطقی می‌نماید، طلب و دریافت کرده‌اند. نکته مهم که به‌عنوان قاعده در این دریافت‌ها پذیرفته شده، چنین است که پس از طرح نام میهمان در برنامه تلویزیونی، مبلغ مورد درخواست او واریز می‌شود و اگر در این میان اتفاقی بیفتد که «حق‌الزحمه حضور در برنامه» واریز نشود، حضور میهمان هم منتفی خواهد بود.

در برخی از برنامه های پر مخاطب این چند سال هم اوضاع واضح تر از قبل به نظر می رسد و اینگونه است که از سوی اسپانسر برنامه، هدیه نقدی به صورت کارت هدیه در اختیار میهمانان قرار می‌گیرد. هدیه‌ای که در برخی موارد (بیشتر درباره افراد نام‌آشنای سیاسی مصداق دارد) مبلغ با اعلام، به کارهای خیر اختصاص یافته است. در یکی از این برنامه‌ها ورزشکار محبوب دهه ٧٠، وقتی به این برنامه دعوت شد، ١٠‌میلیون تومان علاوه بر هدیه اسپانسر، به‌عنوان حق‌الزحمه حضور در برنامه درخواست کرده است.

اینها نمونه‌هایی از میزان حق‌الزحمه‌های پرداختی در تلویزیون است. مبالغی که میزان آنها احتمالا می‌تواند مبلغ پرداختی به لوئیس فیگو را رقمی طبیعی جلوه دهد. موضوعی که مطلعان و مدافعان اقدام نود، آن را به‌عنوان استدلال پرداخت
بیان کرده‌اند.


منبع: عصرایران

اعتیاد سبب برادر کشی شد

معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی آذربایجان شرقی گفت: روز گذشته در اتوبان شهید کسایی تبریز یک برادر جان برادر دیگر را گرفت.

به گزارش ایسنا، سرهنگ علی اسمعیل پور افزود: این دو برادر در داخل خودروی پراید سر موضوع اعتیاد و ترک آن جر و بحث کردند که در پی آن، برادر با سلاح شکاری برادر دیگرش را با ضرب گلوله از پای درآورد.

وی ادامه داد: این درگیری که از یک مشاجره‌ی خانوادگی شروع شد، متاسفانه منجر به استفاده از سلاح شکاری و به قتل رساندن نفر همراه با ضرب گلوله شد.


منبع: عصرایران

ایده‌ای جدید برای جلوگیری از سرک کشیدن افراد به گوشی دیگران

گوگل قصد دارد به منظور جلوگیری از سرک کشیدن افراد بر گوشی دیگران، یک فناوری مجهز به هوش مصنوعی را معرفی و عرضه کند تا کاربران بتوانند با بهره‌مندی از آن، به‌راحتی از گوشی خود در اماکن عمومی استفاده کنند.

به گزارش ایسنا، به نقل از وب سایت techsprouts، شاید برای شما نیز پیش آمده باشد زمانی که در حال چک کردن یا مشاهده تصاویر خصوصی در گوشی هوشمند خود هستید، سنگینی نگاه دیگران را برروی گوشی خود حس کنید. در این حال، از اینکه دیگران به حریم خصوصی شما احترام نمی گذارند و سعی در سرک کشیدن به مطالب و تصاویر موجود در گوشی شما دارند، ناراحت شده باشید. اما هم اکنون گزارش‌های منتشر شده حاکی از آن است که غول تکنولوژی گوگل برای جلوگیری از سرک کشیدن افراد غریبه بر گوشی شما، راه حلی اندیشیده است.

این فناوری به طور قطع نرم افزاری بوده و نیازمند اصلاحات سخت افزاری نخواهد بود. عملکرد این فناوری گوگل بدین گونه است که روی دوربین جلوی گوشی‌های هوشمند نصب شده و با تشخیص چهره افراد به‌جز کاربر و صاحب اصلی گوشی و جلوگیری از سرک کشیدن آنها عمل خواهد کرد.

این فناوری جدید از یک سری الگوریتم های تشخیص چهره و نگاه افراد غریبه مجهز به هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی تشکیل شده و موسوم به “حافظ الکترونیکی صفحه نمایش” یا e-screen protector است.

گوگل در تشریح این فناوری جدید، عنوان کرده است که فناوری محافظ صفحه مجهز به هوش مصنوعی، قادر خواهد بود در یک هزارم ثانیه، نگاه و چهره افراد غریبه را تشخیص دهد و از سرک کشیدن و کنجکاوی های نامربوط دیگران بر گوشی کاربر جلوگیری به عمل بیاورد.

چنین خبری به طور قطع، برای بسیاری از کاربرانی که از سرک کشیدن دیگران بر گوشی خود در اماکن عمومی ناراحت بودند، خبر بسیار خوشایندی محسوب می شود و پیش بینی می شود کاربران گوشی های همراه در سراسر جهان از چنین محصول یا پیشرفت نرم افزاری استقبال بی نظیری کنند.


منبع: عصرایران

معرفی مزدا ۶ جدید با قدرت بیشتر و چهره زیباتر (+عکس)

بر روی مدل‌های ۲۰۱۸ از مزدا ۶ با چهره جدید و پیشرانه قوی‌تر، از امکانات بیشتری هم استفاده شده است که نمونه آن می‌تواند روکش‌های چرمی “ناپا”، قطعات چوبی تزئینی در داخل کابین، صفحه نمایشگر جدید اینچی لمسی، کروز کنترل تطبیقی و همچنین سیستم مانیتورینگ و دوربین ۳۶۰ درجه باشد که به عنوان تجهیزات استاندارد این اتومبیل بر روی مدل‌های جدید به شمار خواهد آمد.

مزدا با رونمایی از نسخه فیس لیفت “مزدا ۶” در نمایشگاه بین المللی لس آنجلس آمریکا، در مقابل “هوندا آکورد” و “تویوتا کمری” اعلام جنگ کرد تا آنان را در سال جدید میلادی به چالش کشیده و بازار آنان را تحت تاثیر قرار دهد و به نفع خود تمام کند.

بیاید اول از همه با بخش فنی اتومبیل شروع کنیم. در زیر کاپوت مزدا ۶ جدید از یک پیشرانه ۲٫۵ لیتری جدید توربوشارژر استفاده کرده است که از خانواده پیشرانه‌های معروف “اسکای اکتیو- G” بوده و می‌تواند ۲۵۰ اسب بخار قدرت در کنار ۴۲۰ نیوتن متر گشتاور داشته باشد. گفتنی است که از این نوع پیشرانه بر روی شاسی بلند CX-9 هم مورد استفاده قرار گرفته است که جزو بهترین پیشرانه‌های درون سوز موجود در جهان به شمار می‌آید که دارای عملکرد پویا در کنار مصرف سوخت بسیار پایین است.

نکته جالب در رابطه با پیشرانه جدید مزدا ۶، استفاده از توربوشارژرهای T شکل است که به نوعی توربوشارژر دوقلو به حساب می‌آید، زیرا در صورتی که شما از یک توربوشارژر استاندارد بر روی این پیشرانه استفاده کنید، تنها قادر به استخراج ۲۲۷ اسب بخار قدرت خواهد بود که حالا به لطف توربوشارژرهای جدید T شکل، این نیرو به ۲۵۰ اسب بخار افزایش پیدا کرده است. هرچند علاوه بر پیشرانه جدید توربوشارژر، یک پیشرانه تنفس طبیعی ۲٫۵ لیتری چهار سیلندر نیز در اختیار مشتریان قرار خواهد گرفت که دارای ۱۸۴ اسب بخار قدرت خواهد بود.

فارغ از مسائل فنی، در طراحی ظاهری اتومبیل هم شاهد یکسری تغییرات بسیار خوب هستیم که شامل مجموعه سپر کاملا جدید با قالب گیری ورودی هوا در اطراف سپر، امتداد خطوط کرومی رنگ جلوپنجره تا زیر چراغ‌‌های جلو، چراغ‌های پیشانی جدید و همچنین یک جلوپنجره بزرگ در قسمت جلو اتومبیل هستیم تا بروزرسانی چهره این اتومبیل به بهترین شکل ممکن انجام شود که به موازات آن، در داخل کابین اتومبیل هم شاهد تغییرات بسیار خوبی هستیم.

بر روی مدل‌های ۲۰۱۸ از مزدا ۶ با چهره جدید و پیشرانه قوی‌تر، از امکانات بیشتری هم استفاده شده است که نمونه آن می‌تواند روکش‌های چرمی “ناپا”، قطعات چوبی تزئینی در داخل کابین، صفحه نمایشگر جدید اینچی لمسی، کروز کنترل تطبیقی و همچنین سیستم مانیتورینگ و دوربین ۳۶۰ درجه باشد که به عنوان تجهیزات استاندارد این اتومبیل بر روی مدل‌های جدید به شمار خواهد آمد. 

منبع : پرشین خودرو


منبع: عصرایران

نشانه‌های آنفلوآنزا که نباید نادیده گرفته شوند

اگر به سرماخوردگی مبتلا باشید به ندرت دچار لرز و تعریق می شوید. آنها نشانه های شایع ابتلا به آنفلوآنزا هستند.

سرماخوردگی و آنفلوانزا می توانند موجب شکل گیری علائمی در قسمت بالایی دستگاه تنفسی انسان شوند که گرفتگی سینوس، آبریزش بینی، گلو درد و سرفه، و همچنین علائم سیستمیک مانند تب از آن جمله هستند.

نشانه‌های آنفلوآنزا که نباید نادیده گرفته شوند 

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از “ریدرز دایجست”، اما باید به این نکته توجه داشت که نشانه های آنفلوآنزا به طور معمول سریع‌تر پدیدار می شوند و از شدت بیشتری نیز نسبت به سرماخوردگی برخوردار هستند. در ادامه با برخی علائم آنفلوانزا که نباید نادیده گرفته شوند، بیشتر آشنا می شویم.

آیا درد دارید؟

شما ممکن است هنگام سرماخوردگی متوجه دردهایی خفیف شوید، اما در صورت ابتلا به آنفلوآنزا شدت آنها بیشتر خواهد بود. اگر به آنفلوآنزا مبتلا باشید، در عضلات و مفاصل خود، اغلب در سر، کمر، و پاها احساس درد خواهید کرد. در این شرایط حتی حرکت نیز می تواند دردناک باشد.

آیا تب دارید؟

اگرچه ابتلا به سرماخوردگی می تواند درجه حرارت بدن شما را افزایش دهد، اما به ندرت به تب بالا منجر می شود. یکی دیگر از نشانه هایی که می توانید برای تشخیص ابتلا به آنفلوانزا مد نظر قرار دهید، تب بالا، اغلب در محدوده ۱۰۰ تا ۱۰۲ درجه فارنهایت (۳۷٫۷ تا ۳۸٫۸ درجه سانتیگراد) است، اگرچه تب می تواند به ویژه در کودکان درجات بالاتری نیز داشته باشد. اگر تب چند روز ادامه داشت شگفت زده نشوید. اگرچه تب احساس ناخوشایندی را در انسان ایجاد می کند، اما به خاطر داشته باشید که یکی از روش های بدن برای مبارزه با عفونت محسوب می شود.

آیا لرز و تعریق را تجربه می کنید؟

اگر به سرماخوردگی مبتلا باشید به ندرت دچار لرز و تعریق می شوید. آنها نشانه های شایع ابتلا به آنفلوآنزا هستند. گاهی اوقات دردهای بدن می توانند موجب لرز شوند. گاهی اوقات تب نیز می تواند موجب لرز شود، اگرچه آنفلوآنزا ممکن است حتی بدون تب نیز موجب لرز شود.

آیا احساس ضعف و خستگی می کنید؟

سرماخوردگی می تواند گاهی اوقات شما را از پا بیندازد، یا افت انرژی نسبت به حالت عادی را موجب شود. در صورت ابتلا به سرماخوردگی، این علائم به طور معمول تنها چند روز طول می کشند. اما در صورت ابتلا به آنفلوآنزا ممکن است برای چند هفته احساس خستگی و ضعف همراه شما باشد. احتمال احساس خستگی بیش از اندازه و شدید در زمان ابتلا به آنفلوآنزا بیشتر است و به عنوان مثال، ممکن است بیشتر روز را بخوابید.

وضعیت شکم شما چطور است؟

در شرایطی که همه ویروس ها موجب بروز مشکلات معده مانند استفراغ، اسهال، یا گرفتگی های معده نمی شوند، مواجه با این علائم می تواند نشانگر ابتلا به آنفلوآنزا باشد. اگر به طور مکرر به استفاده از توالت نیاز دارید، به احتمال زیاد با یک سرماخوردگی ساده مواجه نیستید.

در زمان ابتلا به آنفلوآنزا چه کارهایی باید انجام دهید؟

اگر فکر می کنید به آنفلوآنزا مبتلا شده اید، قدم بعدی چه خواهد بود؟ آیا باید صبر کرد تا علائم آنفلوآنزا بهبود یابند یا باید به پزشک مراجعه کرد؟ اگر در گروه با خطر بالا قرار ندارید و علائم خفیف هستند، معمولا نیازی به مراجعه به پزشک یا درمان با داروهای ضد ویروس نیست.

گروه های با خطر بالا شامل کودکان، افراد ۶۵ ساله یا پیرتر، زنان باردار، و آنهایی که به بیماری های خاص دیگر، مانند سینه پهلو، مبتلا هستند، باید تحت درمان با داروهای ضد ویروس قرار بگیرند، زیرا برخی مطالعات نشان داده اند که ممکن است مدت بیماری یا شدت علائم آن را کاهش دهند.

در صورت مواجهه با نشانه هایی هشدار دهنده مراجعه سریع به پزشک اهمیت دارد. از جمله این نشانه ها می توان به دشواری در تنفس یا تنگی نفس، درد و فشار در ناحیه سینه یا شکم، سرگیجه ناگهانی، گیجی، استفراغ شدید یا پایدار، یا نشانه های تکرارشونده آنفلوآنزا اشاره کرد. در مورد کودکان، پزشک باید از مسائلی مانند این که چه اندازه مایعات مصرف کرده اند، دچار کم آبی بدن هستند، یا بی اشتهایی را تجربه می کنند، آگاه شود.

و چه کارهایی را نباید انجام داد؟

اگر فکر می کنید به آنفلوآنزا مبتلا شده اید، از تماس با دیگران پرهیز کنید. از حضور در محل کار پرهیز کنید، زیرا تنها همکاران خود و دیگران را در معرض بیماری قرار می دهید. اگر باید از خانه خارج شوید، به عنوان مثال، برای مراجعه به پزشک، از یک ماسک استفاده کنید.

آنفلوآنزا بسیار مسری است و اغلب یک بیماری ناتوان کننده و حتی مرگبار است. بهترین کاری که می توانید برای کمک به پرهیز از انتقال بیماری انجام دهید، تزریق واکسن آنفلوآنزا است.


منبع: عصرایران

داروهای کدئین‌دار برای کودکان خطر دارند

محققان دریافتند که کدئین خود به تنهایی بر درد اثر ندارد. بلکه توسط یک آنزیم کبدی به مورفین تبدیل می شود. سرعت این تبدیل از هر فرد به فرد دیگر متفاوت است.

در یک تحقیق ملی، بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵، پزشکان اطلاعات بیش از ۳۵۰،۰۰۰ کودک بیمار کمتر از ۱۸ سال را که تحت درمان بودند، جمع آوری کردند. آنها میزان مصرف داروهای کدئین دار برای کودکان را کنترل کردند.

در این تحقیقات، کدئین به عنوان یک مسکن با توجه به اثرات نامطلوبی که بر کودکان دارد، تحت بررسی قرار گرفت.

طبق گزارش FDA، سازمان غذا و دارو آمریکا از ژانویه ۱۹۶۹ تا می ۲۰۱۵، کدئین منجر به مشکلات جدی تنفسی شده و باعث مرگ ۲۴ کودک شده است. FDA در اوت ۲۰۱۲، تحقیقات در مورد استفاده از کدئین در کودکان را آغاز کرد.

محققان دریافتند که کدئین خود به تنهایی بر درد اثر ندارد. بلکه توسط یک آنزیم کبدی به مورفین تبدیل می شود. سرعت این تبدیل از هر فرد به فرد دیگر متفاوت است.

بدن تقریبا یک تا ۲ درصد از افراد “فوق متابولیز کننده” است که کدئین را به سرعت به مورفین تبدیل می کند. همین امر موجب افزایش سریع سطح مورفین در خون شده و خطر بروز سکته قلبی را افزایش می دهد.

به همین منظور تجویز کدئین در کودکان بعد از عمل جراحی ممنوع است، زیرا مشخص نیست که بدن کدام یک از کودکان قدرت فوق متابولیزه کننده را دارد.

از سوی دیگر مشاهده شد پس از زدن برچسب های هشدار آمیز نسبت به مصرف کدئین توسط سازمان غذا و دارو آمریکا بر روی جعبه های مواد دارویی، مصرف مواد اعتیاد آوری چون هیدروکدون و اکسی کدون بالاتر رفته است.

این نشان می داد که برخی از استراتژی های جایگزین در مصرف مسکن ها کامل نیستند، زیرا اکسی کدون و هیدروکدون خود دارای برخی نگرانی های امنیتی هستند و خطرات بیشتری نسبت کدئین دارند.

جایگزین های مطمئن برای کدئین کدامند؟

با مراقبت های پزشکی و کنترل بیش از ۸۵ درصد نسخه های پزشکان، تجویز داروهای اعتیاد آور به یک سوم کاهش یافت.

در ابتدا قرص های استامینوفن معمولی و ایبوپروفن به عنوان مسکن برای دردهای خفیف تا متوسط جایگزین داروهای اعتیاد آور شد. تنهای از مواد اعتیادآور برای دردهای بالا استفاده شد.

برای مثال پس از عمل جراحی برداشتن لوزه، دیگر به مصرف داروهای کدئین دار نیازی نیست و داروهای موثرتر و ایمن تری به کار گرفته می شود.

محققان دریافته اند مصرف استامینوفن و ایبوپروفن، علاوه بر تسکین موثر دردهای پس از جراحی، نگرانی های ایمنی داروهای اعتیاد آور مانند کدئین را ندارند.

به دلیل اهمیت میزان مصرف داروهای مختلف پس از عمل های جراحی و حساسیت بالای بدن کودکان به این داروها، محققان توصیه کرده اند که والدین باید از نوع و میزان مصرف هر یک از داروها خصوصا داروهای مسکن اطلاع داشته و قبل، حین و پس از جراحی با کمک پزشک مربوطه میزان مصرف این داروها را بررسی کنند.

منبع: باشگاه خبرنگاران


منبع: عصرایران

وکیل بابک زنجانی: مذاکره برای تنظیم قرارداد جهت پرداخت دیون زنجانی/ نفتی‌ها هنوز بر سر میزان بدهی مناقشه دارند

وکیل خارجی بابک زنجانی گفت: یکی از مواردی که هنوز مورد مناقشه شرکای خارجی و وزارت نفت میباشد مبلغ قرارداد است چرا که وزرات نفت علی رغم حکم قطعی دیوان عالی کشور ادعای خسارت بسیار سنگینی را دارد که مورد توافق شرکای خارجی نیست.

رضایی مشاور امور بین الملل بابک زنجانی متهم ردیف اول پرونده فساد نفتی در گفت‌وگو با فارس درخصوص برخی اخبار مبنی بر اجرای حکم اعدام آقای بابک زنجانی تا آخر این هفته گفت: این اخبار کاملا غیر واقع است و متاسفانه عده ای با شایعه پراکنی و گل آلود کردن شرایط به نفع خود هستند تا قوه قضاییه را تحت فشار قرار دهند.

وی ادامه داد: شرکای خارجی زنجانی و وزارت نفت با نظارت مستقیم وزارت اطلاعات و قوه قضاییه ماه‌هاست در حال مذاکره و تنظیم قراردادی جهت پرداخت دیون هستند که هنوز نهایی نشده است. لازم به ذکر است که انتقال چنین وجه کلانی کار آسانی در سیستم بانکی نیست و لازمه آن اجرای تشریفات و مقررات بین المللی بانکی است.

رضایی یادآور شد که بلافاصله پس از تایید حکم اعدام زنجانی ابتدا شرکای ایشان با ارسال پیام سوییفت به بانک ملی ایران اقدام به گشایش یک فقره ال سی به ذینفعی صندوق دادگستری نمودند که متاسفانه مورد تایید قرار نگرفت و مسئولین اظهار کردند بانک ارسال کننده مورد تایید ما نیست!

مشاور امور بین الملل زنجانی گفت: سپس شرکای خارجی آمادگی خود را جهت پرداخت بدهی ایشان به صورت نقدی اعلام نمودند که این پیشنهاد نیز تا مدتها جدی گرفته نشد تا اینکه با ورود وزارت اطلاعات از یازده ماه پیش مذاکرات طرفین وارد مسیر واقعی گشته و کماکان ادامه دارد.

وی تصریح کرد: یکی از مواردی که هنوز مورد مناقشه شرکای خارجی و وزارت نفت میباشد مبلغ قرارداد است چرا که وزرات نفت علی رغم حکم قطعی دیوان عالی کشور ادعای خسارت بسیار سنگینی را دارد که مورد توافق شرکای خارجی نیست که نهایتا این موضوع از مقام عالی قضایی استعلام شد و آنها همان مبلغ یک میلیارد و نهصد و شصت و هفت میلیون و پانصد هزار یورو را به طور شفاف به عنوان بدهی آقای زنجانی تایید نموده اند.

رضایی گفت: در حال حاضر مقرر شده جلسه‌ای جهت نهایی کردن قرارداد با حضور نمایندگان وزارت نفت٬‌ وزارت اطلاعات و قوه قضاییه با شرکای خارجی تشکیل شود که متاسفانه بارها این جلسه به دلایل مختلف از سوی وزارت نفت کنسل شده و به آینده موکول شده است.


منبع: عصرایران

برنامه سفر رئیس جمهور امروز در چابهار

‌رئیس جمهور در روز دوم سفر خود به سیستان و بلوچستان امروز در بندر چابهار حضور خواهند داشت.

‌به گزارش ایسنا- ‌افتتاح و بهره برداری از طرح توسعه بندر و اسکله شهید بهشتی چابهار، حضور در جلسه شورای اداری و نشست مطبوعاتی از برنامه های امروز رئیس جمهور در چابهار است.

رئیس جمهور روز گذشته با سفر به سیستان و بلوچستان در جلسه‌های فشرده ابتدا با مردم زابل دیدار داشت، بعد از آن وارد زاهدان مرکز استان شد. حضور در سه جلسه، فعالین اقتصادی، افتتاح پروژه‌ها و دیدار با دانشجویان از برنامه‌های وی بود.


منبع: عصرایران

کمی هم از قدرت خودمان بگوییم؛ #ما_می‌توانیم!

خبرآنلاین: از جمعه شب که نام ایران در کنار نام های بزرگی چون اسپانیا و پرتغال در گروه B رقابت های جام جهانی ۲۰۱۸ قرار گرفت، قدرت تیم های همگروه، ایرانیان فوتبال دوست را مات و محو خودش کرد.

نقل همه محافل شده بود ستارگان بی مانند اسپانیا که در بارسلونا و رئال فعالیت می کنند و یا کریستیانو رونالدویی که احتمالا به زودی توپ طلای پنجم خود را می برد و باید در قالب تیم قهرمان یورو ۲۰۱۶ به مصاف ما برود. کم کم بازیکنان شاخص مراکش هم برای ما ترسناک جلوه کرد. از مهدی بن عطیه دفاع وسط یوونتوس تا اشرف حکیمی که در رئال مادرید ذخیره کارواخال است.

یکی می گفت اولین تیم به جام جهانی صعود کردیم و اولین تیم هم حذف شدیم.دیگری می گفت اگر به روسیه نرویم آبرومند تر است. اما آیا واقعا وضع تیم ملی ما چنین است؟ به راستی که اینطور نیست.

چهارسال پیش قطعا تیم ملی ایران به نسبت امروز ضعیف تر بود. ما با سختی به جام جهانی رسیدیم. از لحاظ بازیکن هم پشتوانه و غنای امروز را نداشتیم. و با قرعه ای نسبتا سخت هم مواجه شدیم. شاید همان هایی که جمعه شب را به جوک ساختن برای تیم ملی اختصاص دادند، همان هایی بودند که سال ۲۰۱۴ می گفتند حالا مسی را چه کسی بگیرد؟

چهارسال پیش همه دنیا دیدند که آرژانتین پرستاره اسیر بازی شجاعانه یوزپلنگان ایرانی شد و شاید اگر داور کمی همراه ما بود، با یک پنالتی می توانستیم پیروز آن میدان باشیم. الان چند سالی از آن بازی می گذرد. کارلوس کی روش بیشتر و بهتر به تیم ملی ایران اشراف پیدا کرده. بازیکنان ما اکثرا در لیگ های اروپایی شاغل هستند و میادین بزرگی چون لیگ قهرمانان اروپا و یا لیگ اروپا را تجربه کرده اند. در حال حاضر تیم ملی ما در هر پست چند بازیکن طراز اول را در اختیار دارد که دست آقای سرمربی را برای هرگونه چینشی باز می گذارد.

در جام جهانی قبلی تیم ایران حمله کردن و گل زدن را بلد نبود اما حالا سبک ما به نسبت چهار سال قبل تغییر کرده. ایران همان سبک محکم و منظم دفاعی خود را حفظ کرده و توانسته فقط با دو گل خورده و بدون شکست به جام جهانی برسد. حالا مهاجم هایی تکنیکی،سرعتی،جوان و گلزن هم به این تیم اضافه شده که توانایی پشت سر گذاشتن هر مدافعی، از بن عطیه گرفته تا پیکه را دارد.

شاگردان کی روش جنگیدن و مبارزه را خوب بلدند. چیزی که باعث می شود تا آن ها از این قرعه سخت نترسند. آن ها خوب می دانند که حتی اگر در گروه مرگ هم باشند باید زنده بمانند و از نام و پرچم ایران دفاع کنند چیزی که بارها ثابت کرده اند به خوبی از پسش بر می آیند.

شاید دیگر نوبت هواداران تیم ملی باشد که ثابت کنند در این راه دشوار همراه و همگام کی روش و بازیکنانش هستند. ایرانیان بار دیگر باید نشان دهند که مثل کوه پشت تیم ملی شان هستند و فارغ از هر نتیجه ای که ۷ ماه بعد قرار است به دست بیاید، قدردان زحمات و تلاش اعضای با تعصب تیم ملی فوتبال ایران هستند. ایرانیان از اعتماد به کی روش تا امروز ضرر نکرده اند. شاید بهتر باشد که بازهم در این دریای طوفانی به ناخدایی مثل مستر سی کیو اعتماد کرد تا او با حمایت تک تک ما، کشتی فوتبال ایران را رهبری کند.

ما به بازیکنان و مربیان تیم ملی #ایمان داریم. #ما_می‌توانیم .


منبع: برترینها

ممنوعه‌های عجیب و غریب در کره شمالی

برترین ها – ترجمه از حسین علی پناهی: وقتی پای صحبت در مورد منزوی ترین کشور دنیا به میان می آید زبان قاصر می ماند زیرا هیچ جایی در روی این کره خاکی به اندازه ی این کشور در انزوا و ترسی پاروانویایی از دیگر کشورهای جهان به سر نمی برد. ترس و خفقان در این کشور باعث شده که فرهنگی خاص اما باورنکردنی و دردناک در کره شمالی شکل بگیرد. افراد بسیار معدودی به این کشور سفر کرده و یا توانسته اند از آن بگریزند و اطلاعات بسیار کمی که از این امپراطوری وحشت به بیرون درز می کند تنها از زبان این افراد بیان شده است.

در حالی که کوچک ترین اعتراض و سخنی مخالف با سیاست های کمونیستی رهبران خودکامه کره شمالی مجازاتی دردناک تر از مرگ را در پی دارد، مشخص شده که خریدن برخی چیزها که برای هر انسانی در سراسر دنیا معقول بنظر می رسد در این کشور ممنوع و یا غیرممکن است.

 چیزهایی که در کمال ناباوری در کره شمالی امکان پذیر نیست

۱-کوکاکولا

در این کره خاکی تنها دو کشور وجود دارند که کوکاکولا وارد آن ها نشده است: کوبا و کره شمالی. تحریم های شدید بین المللی باعث شده که کمپانی کوکاکولا نتواند در بازار مصرف نوشیدنی ها در کره شمالی وارد گردد اما این بدان معنا نیست که مردم این کشور طعم کوکاکولا را نچشیده اند؛ البته نسخه ی تقلبی آن. در این کشور می توانید انواع مختلفی از نوشیدنی های کوکاکولا را در رستوران ها و فروشگاه ها خریداری نمایید و همه ی آن ها نیز در ظاهر شباهت بسیاری به نوشیدنی های کوکاکولا دارند.

بر اساس ادعای روزنامه تلگراف، اگر در کره شمالی ثروتمند باشید و یا یک تاجر چینی و یا یک توریست باشید می توانید در معدود فروشگاه ها یا رستوران هایی کوکاکولای واقعی پیدا کنید. اما کارکنان ضد آمریکایی و ضد امپریالیستی خیلی زود به شما اعلام خواهند کرد که این کوکاکولا متعلق به آمریکای جنگ طلب نبوده و در واقع کوکاکولای ایتالیایی است.

 چیزهایی که در کمال ناباوری در کره شمالی امکان پذیر نیست


۲- مدل موی کیم جونگ اون

چند سال پیش مدل موی کیم جونگ اون تنها مد رسمی و قابل قبول مردانه در این کشور به شمار می آمد. تمامی مردان این کشور منزوی دوست داشتند که مدل مویشان شبیه رهبر جوانشان باشد از این رو موهای خود را به همان شکل درآوردند. بدین ترتیب این مدل مو به سرعت در کره شمالی همه گیر شده بدون این که اجباری از جانب دولتمردان کره شمالی برای این موضوع در میان باشد. خیلی زود این امر چنان فراگیر شد که کیم جونگ اون را ناراحت کرد و بدین ترتیب این مدل کوتاه کردن مود از لیست مدل های رسمی و مورد تایید سیستم دیکتاتوری این کشور کنار گذاشته شد. اینکه چرا مردمی با این حد از مشکلات و گرفتاری های جانکاه چنین عاشقانه و با علاقه از رفتارهای دیکتاتور جوان خود پیروی می کنند به یک راز شبیه است.

 چیزهایی که در کمال ناباوری در کره شمالی امکان پذیر نیست


۳- استارباکس

در کره شمالی نمی توان چیزی امپریالیستی تر از یک نوشیدنی گرم و با مخلفات پیدا کرد و به همین دلیل در پیونگ یانگ هیچ نوشیدنی استارباکسی نخواهید یافت. البته بخش زیادی از این موضوع به دلیل تحریم های بین المللی است اما در کره شمالی هیچ کسی به این موضوع اشاره نخواهد کرد. در پایتخت کره شمالی کافی شاپ های بسیار زیادی وجود دارد که علی رغم شباهت ظاهری به قهوه خانه های استارباکس نباید از این اسم در داخل آن ها استفاده نمایید. در کره شمالی، استارباکس را یکی دیگر از محصولات بنجل امپریالیستی ایالات متحده می دانند و هیچ گاه دوستداران رهبر بزرگ کره شمالی با نوشیدن این نوشیدنی بدردنخور شأن کمونیستی خود را پایین نخواهند آورد، حتی اگر اجازه و توان آن را نیز داشته باشند.

 چیزهایی که در کمال ناباوری در کره شمالی امکان پذیر نیست


۴- رنگ کردن مو

بلوند کردن موها برای مردم کره شمالی غیر ممکن است و این موضوع در مورد رنگ های دیگر نیز صحت دارد. رنگ موی همه باید سیاه باشد و تنها در یک صورت می توانید موی خود را رنگ بزنید آن هم این که موی خاکستری داشته باشید که در این صورت تنها از رنگ مشکی برای رنگ زدن آن استفاده خواهید کرد. در این کشور، رنگ کردن مو یک سنت و عادت امپریالیستی به شمار آمده و در صورتی که به چنین کاری دست بزنید هم شما و هم آرایشگری که این کار را برای شما انجام داده به شدت تنبیه خواهید شد.

دقیقاً مشخص نشده که مجازات چنین کاری چه خواهد بود اما در کشوری که مجازات داشتن کتاب انجیل یا تماشای سریال های ساخت کره جنوبی مرگ است، بدون شک چاره ای جز دوست داشتن رنگ طبیعی موهای خود نخواهید داشت.

 چیزهایی که در کمال ناباوری در کره شمالی امکان پذیر نیست


۵- ساندویچ مک دونالدز

مردم کره شمالی به ساندویچ های مک دونالدز نیز دسترسی ندارند. البته این ممنوعیت چندان نیز بد نیست زیرا این ممنوعیت به قیمت چاق نشدن مردم کره شمالی در نتیجه ی خوردن ساندویچ های ناسالم و چرب آمریکایی تمام می شود که بسیار نیز به سود مردم این کشور خواهد بود. اما موضوع جالب این است که رهبران و شخصیت های بلندمرتبه ی سیاسی و نظامی این کشور مقادیر زیادی از این ساندویچ ها را از طریق چین وارد کرده و از خوردن آن ها لذت می برند اما به دلیل نگرانی از چاق شدن و مریض شدن مردم خود، مصرف این ساندویچ ها را برای آن ها ممنوع کرده اند! البته باید بدانید که این کشور همبرگر مخصوص خود را دارد که در سال ۲۰۰۰ توسط رهبر سابق این کشور، کیم جونگ ایل، ساخته شده و به مردم این کشور عرضه شد. این همبرگر «گوگیگیوپبانگ» (Gogigyeopbbang) نام داشته که به معنای «هر آن چه که دوست دارید» است.

 چیزهایی که در کمال ناباوری در کره شمالی امکان پذیر نیست


۶- کود شیمیایی

در سال های بسیار دور، کود شیمیایی مصرفی در کره شمالی از همسایه ی جنوبی اش وارد می شد و همه نیز می دانیم که رابطه ی این دو کشور چگونه پیش رفته است. در سال های اخیر، کره شمالی کود شیمیایی مورد نیاز خود را از چین وارد می کند و تحریم های سازمان ملل نیز بیش از پیش بر ورود کود شیمیایی به این کشور تاثیر منفی گذاشته است. نبود کود شیمیایی مناسب و کافی مشکل بزرگی برای مردم این کشور منزوی به شمار می آید زیرا در صورت رشد نامناسب و ناکافی دانه های کاشته شده در مزارع، مشکل سیر کردن شکم در کشور از قبل گرسنه کره شمالی دو چندان خواهد شد.

درست مانند بقیه مواردف کره شمالی و رهبران آن چنین شرایطی را یک فرصت بسیار بزرگ برای تبلیغات سیاسی خود می دانند و با تهییج مردم کره شمالی به تولید کودهای دست ساز و طبیعی که معمولاً از مدفوع خود آن ها ساخته می شود، حس میهن پرستی و وفاداری به دولتمردان را در آن ها زنده نگه می دارند. البته کود شیمیایی اصلی و وطنی که دولت از آن ها برای حاصلخیزی مزارع استفاده می کند «جوچی» (juche) نام دارد که در واقع چیزی جز یک واژه به معنای خودکفایی و خوداتکایی نیست. مشخص نیست که کود حاصلخیر کننده «جوچی» چه ترکیباتی دارد و مشخص شده که تاثیر زیادی در حاصلخیزی مزارع کشاورزان گرسنه نیز ندارد به همین دلیل کشاورزان تصمیم گرفته اند با استفاده از مدفوع حیوانی به عنوان کود، سیاست جوچی ابلاغی رهبران کشور را برآورده سازند!

 چیزهایی که در کمال ناباوری در کره شمالی امکان پذیر نیست


۷- لباس جین

در کره شمالی، لباس جین نیز مانند رنگ کردن مو نوعی سم امپریالیستی کاپیتالیستی به شمار می آید و رهبری اجتناب از پوشیدن لباس جین بر عهده جوانان این کشور گذاشته شده است. بدین ترتیب گروهی از نوجوانان تقریباً ۱۵ ساله در خیابان های شهرهای بزرگ این کشور قدم زده و شهروندانی که لباس جین یا شبیه به آن را به تن دارند شناسایی کرده و به آن ها تذکر می دهند. چنین ممنوعیت و بازرسی در استان های شمالی هامگ یونگ و یانگ گانگ که با شهرهای چین هم مرز هستند و ساکنان آن ها بیش از دیگر نقاط کشور در معرض آلوده شده به ارزش های کاپیتالیستی قرار دارند حاکم شده است.

 چیزهایی که در کمال ناباوری در کره شمالی امکان پذیر نیست


۸- فیلم های خارجی

همانند پنگوئن ها در قطب جنوب، مردم کره شمالی نیز هیچ ذهنیت و دانشی در مورد آن چه که خارج از دنیای آن ها در داخل کره شمالی رخ می دهد ندارند. این موضوع تنها در صورتی تغییر می کند که شهروندان این کشور بتوانند به نسخه های غیرقانونی از فیلم های و سریال های تلویزیونی خارجی و بخصوص آمریکایی دسترسی داشته باشند. رژیم کره شمالی نیز از همین موضوع بیم دارد و فیلم هایی که در غرب ساخته شده اند یک تهدید محسوب می شوند زیرا این موضوع باعث می شود مردم با خود فکرهای خاصی کرده و سوالات خطرناکی بپرسند.

 چیزهایی که در کمال ناباوری در کره شمالی امکان پذیر نیست


۹- پیرسینگ

در کره شمالی اجازه دارید گوش های خود را سوراخ کنید و در آن ها گوشواره معمولی بیندازید اما سوراخ کردن بینی یا حلقه ی ناف را فراموش کنید. پیرسینگ نماد مسموم دیگری از امپریالیسم و کاپیتالیسم شناخته شده و در صورت دیده شدن توسط بریگادهای مبارزه با کاپیتالیسم به دردسر بزرگی خواهید افتاد. همچنین پلیس مد و فشن این کشور زنانی که دارای دامن های بسیار کوتاه باشند را نیز تحت تعقیب قرار داده و کسانی که کفش های با شکل نامناسب، لباس های آستین کوتاه مانند تی شرت و دختران مجردی که در بازارهای عمومی کسب و کار دارند را بازداشت و تنبیه خواهند کرد.

 چیزهایی که در کمال ناباوری در کره شمالی امکان پذیر نیست


۱۰- آیفون

قوانین کره شمالی از جوک خنده دارتر به نظر می رسد. در حالی که رهبر این کشور بخش اعظم درآمد و بودجه این کشور را صرف ساختن سلاح های هسته ای می کند، شخصیت های سیاسی و نظامی بلندمرتبه این کشور با خوردن همبرگرهای مک دونالدز، نوشیدنی های الکلی گران قیمت و ساعت های آرمانی خوشگذرانی می کنند اما نمی تواند برق خانه ها را بیش از ساعاتی کوتاه در شبانه روز روشن نگه دارد. با وجود این مشکلات آشکار و اولیه، رژیم بی وقفه تلاش می کند که تمامی شهروندان رنج کشیده و عمدتاً مردم گرسنه این کشور باور داشته باشند که در یک کشور سعادتمند زندگی می کنند.

و نماد اصلی سعادت و خوشبختی در کشور چیست: گوشی آیفون! در کمال ناباوری و در حالی که لباس جین، رنگ کردن مو، پیرسینگ و مک دونالدز همگی نمادهای آمپریالیستی شناخته می شوند اما کمپانی اپل که یک شرکت موفق کاملاً آمریکایی بوده و بیش از یک ششم مردم آمریکا از گوشی های تلفن همراه ساخت این کمپانی استفاده می کنند، در کره شمالی نماد امپریالیسم به شمار نمی آید زیرا کیم جونگ اون آیفون را دوست دارد. اما این جا نیز یک مشکل وجود دارد و آن هم این که اپل نیز مانند کمپانی های بزرگ دیگر نمی تواند وارد بازار این کشور شود.

از این رو بسیاری بر این باورند که کره شمالی یک گوشی اپل واقعی دارد. یک گوشی هوشمند ساخت این کشور وجود دارد که شباهت بسیاری با گوشی های ساخت کمپانی اپل دارد. در حالی که بسیاری در این کشور توانایی خرید یک گوشی هوشمند را ندارند اما مشخص شده که گوشی های شبیه اپل در این کشور محبوب هستند.

 چیزهایی که در کمال ناباوری در کره شمالی امکان پذیر نیست


۱۱- موسیقی هایی که رژیم دوست ندارد

برای کیم جونگ اون، موسیقی موضوع بسیار حساسی به شمار می آید به خصوص اگر شعر آن در مدح او نبوده و با گفته ها و رفتارهای نیاکان درگذشته او مناسبتی نداشته باشد. روی هم رفته اگر این موسیقی با ارزشهای رهبران این کشور سازگاری نداشته باشد مجازات مرگ در انتظار خاطیان خواهد بود. اخیراً ۱۲ موسیقیدان، از جمله نامزد سابق کیم جونگ اون به جرم خواندن ترانه هایی که به مذاق رهبر بزرگ عزیز خوش نیامده در ملاء عام اعدام شدند.

البته دلیل رسمی برای این اعدام ها، تولید فیلم های مستهجن توسط این موسیقیدانان اعلام شد و برای برخی دیگر نیز داشتن انجیل به عنوان دلیل اعدام مطرح شد که گناهی نابخشودنی در این کشور محسوب می شود. البته این ممنوعیت برای رهبر محبوب این کشور دردسر ساز شده زیرا بسیاری به آهنگ های فولکلور و بسیار قدیمی ممنوعه روی آورده اند که بسیاری از آن ها فراموش شده بودند. درست مانند بسیاری از دیکتاتوری های دیگر در سراسر جهان گذشته و امروزی، بعضی اوقات سیاست های یک دیکتاتور اثرات کاملاً متفاوت و غافلگیر کننده ای دارند.

چیزهایی که در کمال ناباوری در کره شمالی امکان پذیر نیست 


منبع: برترینها

ظهور و سقوط ستارگان پاپ؛ شهاب‌سنگ‌هایی که دانش کافی ندارند

این روزها بازار پرسروصدا و پرهیاهوی موسیقی پاپ سرشار از خوانندگان جوانی است که ره صدساله را یک‌شبه طی می‌کنند و به ستاره‌ای مشهور تبدیل می‌شوند و سالن‌های بزرگ کنسرت را به تسخیر خود درمی‌آورند، اما به همان سرعت در سراشیبی فراموشی قرار می‌گیرند و از یادها می‌روند.

در دو دهه اخیر کمتر خواننده‌ای می‌توان یافت که توانسته باشد چندین سال پیاپی خود را در سطح اول موسیقی حفظ کند. شهرام شکوهی یکی از خوانندگانی است که عمر فعالیت حرفه‌ای او از ۱۰ سال تجاوز نمی‌کند، اما در این ۶ سال روندی نسبتا صعودی طی کرده و همچنان طرفداران خاص خود را دارد. درباره ظهور و افول جرقه‌وار ستارگان موسیقی پاپ با او هم‌کلام شدیم که ماحصل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

 شهاب‌سنگ‌هایی که دانش کافی ندارند

به نظر شما چرا ستارگان موسیقی پاپ به‌شدت ظهور و به‌سرعت سقوط می‌کنند؟

در حال حاضر اکثر ستارگان پاپ مثل شهاب‌سنگ هستند. طول عمر کاری هنرمندان مهم نیست؛ عرض عمر است که اهمیت دارد. در فعالیت هنری هم کمیت آن زیاد مهم نیست؛ کیفیت آن مهم‌تر است. شاید در طول تاریخ موسیقی ایران خیلی از خواننده‌ها باشند که صدها و هزاران قطعه منتشر کرده‌اند اما به‌اندازه یک اثر ماندگار از خواننده دیگر مورد توجه قرار نگرفته‌اند.

البته شرایط اجتماعی و سیاسی در میزان استقبال مردم بسیار تاثیرگذار است، ولی ماندگاری اثر به این موضوع وابسته نیست، چراکه نسل‌های بعد این تغییر و تحولات اجتماعی و سیاسی را درک نکرده‌اند. این مسئله به روح موسیقی برمی‌گردد که در آثار ماندگار وجود دارد، اما در کارهای بسیاری از خوانندگان جوان و حتی ستاره موجود نیست و به ‌همین دلیل خیلی‌ زود فراموش می‌شود.

میان ستاره‌های کنونی که به‌سرعت فراموش می‌شوند با خوانندگان بزرگ تاریخ موسیقی چه تفاوتی وجود دارد؟

خلق یک اثر به زمانه، شرایط و حس‌وحال سازندگانش در آن زمان بستگی دارد؛ به همین خاطر یکی از آن‌ها تاثیرگذار می‌شود و برای صد اثر دیگر هیچ اتفاقی نمی‌افتد؛ چون شرایط به‌اصطلاح چفت نبوده است. همه‌چیز باید در زمان صحیح انجام شود و مثل پخت غذا، همه مواد به‌اندازه در ظرف ریخته شود. وقتی مواد به‌درستی با هم ترکیب شوند، خروجی اعجاب‌انگیز خواهد بود. درواقع تلاقی احساسی بین چند نفر حادث و سبب شده است اثر در دل و جان مردم رسوخ کند. در حال حاضر کمتر خواننده، آهنگساز و شاعری را می‌یابید که همچون سه ضلع یک مثلث به هم پیوند بخورند و برای خلق اثری قابل اعتنا از بسیاری از مسائل عبور کرده، فرد را فدای جمع کنند.

در سال‌های اخیر خوانندگانی بوده‌اند که بسیار مشهور شده‌اند و بلیت‌ کنسرت‌هایشان حتی در برج میلاد پیش‌فروش شده اما حالا حتی نامی هم از آن‌ها شنیده نمی‌شود…

این اتفاق اولین بار نیست که می‌افتد. در طول تاریخ همیشه همین گونه بوده است. مثال‌های فراوانی هم در ذهن من و هم در فکر شما وجود دارد که خوانندگان جوانی یک‌باره چهره شدند و توجه طیف عظیمی از جوانان را به خود جلب کردند، ولی حالا نه من و نه شما حتی نمی‌دانیم کجا هستند و چه می‌کنند. دلیل این اتفاق را باید در خودشان جست‌وجو کنند و بیینند چه کردند که چنین فرجامی انتظارشان را کشید. تنها می‌توانم آرزوی روزهای روشن برای موسیقی پاپ داشته باشم. چه دلنشین و رؤیایی خواهد بود که سال‌ها بعد که دیگر در این دنیا نیستیم، خبرنگاری با خواننده‌ای تماس بگیرد و از کارهای من بپرسد که چند دهه پیش اجرا شده است.

برخی از ستارگان موسیقی پاپ برای جلب توجه مردم، آثار ماندگار خوانندگان قدیمی را بازخوانی می‌کنند. به نظر شما چنین کاری می‌تواند مؤثر باشد؟

بازخوانی، کار بسیار سختی است و هر خواننده‌ای توانایی انجام چنین کاری را ندارد. مثلا در گذشته شاهد بودیم روی بعضی از آثار شاخص موسیقی، با ملودی‌های قدیمی، اشعار و ترانه‌هایی گذاشته می‌شد که بسیار غیرحرفه‌ای بود. جالب این‌که این اتفاقات بیشتر به سود اثر اصلی و خواننده‌ای که این کار را برای اولین بار اجرا کرده است تمام می‌شود، چراکه باعث می‌شود مردم به دنبال شعر و ملودی اصلی بگردند. درواقع اثر بازخوانی‌شده نه‌تنها شنیده نمی‌شد، بار دیگر اثر اصلی را از میان صفحه‌های خاک‌خورده نیز بیرون خواهد کشید.

 شهاب‌سنگ‌هایی که دانش کافی ندارند

حتی برخی خوانندگان تعدادی از ملودی‌های ماندگار را برمی‌دارند و با تغییر شعر و ترانه سعی می‌کنند روایت جدیدی ارائه دهند تا اثر قبلی به دست فراموشی سپرده شود، اما مطمئن باشید کاری که جای خود را در میان قلب مردم باز کرده به هیچ نحو و با هیچ فرد یا نهادی از اذهان پاک نمی‌شود.

همان‌طور که همچنان مردم آثاری را گوش می‌کنند که سال‌ها و دهه‌های قبل تولید شده است، مخاطبان این نوع آثار پیر و جوان هم ندارند و ما مشاهده می‌کنیم تعدادی از جوانان همچنان آثاری را گوش می‌کنند که چند دهه از تولید آنها گذشته است و تمایلی به  شنیدنِ آثاری که هم‌اکنون با صرف هزینه‌های بسیار تولید می‌شود، ندارند. این مساله‌ای است که هم اهالی موسیقی باید روی آن دقیق شده و تامل کنند و هم مسؤلان. آثاری که ما هم‌اکنون به عنوان آثار خاطره‌انگیز می‌شناسیم؛ خصوصیاتی داشته‌اند که تا این اندازه مقبولِ مردم هستند.

بخشی از این اتفاق به دلیل خاطره‌بازی نسل گذشته با این آثار است؛ از سوی دیگر، در میان نسل جدید کمتر خواننده‌ای می‌توان یافت که بتواند بهتر از خواننده اصلی اثر اجرایی داشته باشد. نکته دیگری که ذکر آن خالی از لطف نیست حس، غم و فضای قطعات قدیمی است که نمی‌توان نمونه‌اش را در آثار خوانندگان جدید پیدا کرد. امروز شاهد آثاری شبیه به‌هم هستیم که هیچ حس‌وحال عمیقی را در مخاطب ایجاد نمی‌کنند و باعث نمی‌شوند شنونده تفاوتی احساس کند.

پس به‌زعم شما یک خواننده به صرف بازخوانی یک اثر که مردم با آن خاطره دارند، نمی‌تواند زمان ستاره‌بودن خود را تمدید کند؟

قطعا چنین چیزی امکان‌پذیر است. بارها دوستان و آشنایان و حتی تهیه‌کننده‌ها به من پیشنهاد بازخوانی تعدادی از آثار ماندگار را داده‌اند که با صدا و سبک من همخوانی دارد، اما هیچ‌وقت زیر بار نرفته‌ام و مقابل وسوسه جذابش ایستادگی کرده‌ام. همان‌طور که گفتم برای بازخوانی یک اثر، خواننده باید بسیار توانا و مسلط باشد و حالا اگر اجرای بهتری ارائه نمی‌دهد، به اثر اصلی توهین نکند. اگر خواننده‌ای چنین توانایی و قابلیتی را در خود نمی‌بیند، اصلا نباید به خود اجازه بازخوانی دهد. مگر برای این‌که بتوانیم به خواننده‌ای ماندگار تبدیل شویم، باید آثار قدیمی را بازخوانی کنیم؟ می‌توان با کمی استعداد، خلاقیت و البته بالا بردن دانش موسیقایی، آثاری جدید خلق کرد که شناسنامه و هویت داشته باشد.

متأسفانه بسیاری از خوانندگان امروزی بر دانش و علم موسیقی تسلط چندانی ندارند. اگر می‌بینید اثری ماندگار شده و پس از گذشت ۵۰ سال، با وجود تغییر نسل و ذائقه مخاطب، هنوز شنیده می‌شود دلیلش این است که آهنگساز، شاعر یا ترانه‌سرا و خواننده نزد استادان بزرگ سال‌ها تلمذ کردند و بین‌شان ارتباط عاطفی عمیقی وجود داشت. ما در قبال گوش‌های مردم مسئول هستیم، ولی متأسفانه در حال حاضر چنین چیزی میان دوستان وجود ندارد.

برخی از خوانندگان اصلا اهمیتی نمی‌دهند که چه کاری به مخاطب ارائه می‌کنند و توجهی ندارند که شعر، ترانه و موسیقی ساخته‌شده چه اثری بر ذهن مردم می‌گذارد. شما به برخی از آثار ماندگار توجه کنید: «ای ایران»، «مرا ببوس»، «جان مریم» و… این آثار اشعار شریفی دارند و از ملودی‌هایی خاص و شبیه به هیچ برخوردارند که جاودانه‌شان کرده است.

برخی از خوانندگان نسل جوان حرف جالبی می‌زنند؛ می‌گویند شاید حالا ارزش کار ما مشخص نشود، اما سال‌ها بعد از ما و آثارمان صحبت خواهد شد…

افکار عمومی در طول تاریخ، تصمیم درست را می‌گیرد و با گذشت زمان، انتخاب صحیح رخ می‌دهد. ما خوانندگانی داشتیم که در دوره خودشان به دلایل مختلف مورد توجه قرار نگرفتند اما حالا نامشان در تاریخ مانده است. در آن زمان کسی فکر نمی‌کرد این آثار ماندگار شوند، اما حالا پس از گذشته چندین دهه، جوانی که تنها ۲۰ سال سن دارد و در زمان اجرای اثر شاید پدرش نیز متولد نشده بود، به اثر گوش می‌دهد و با آن ارتباط برقرار می‌کند.

 شهاب‌سنگ‌هایی که دانش کافی ندارند

ترانه‌هایی که در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ با صدای خوانندگان موفق موسیقی پاپ ارائه شده‌اند تا سال‌های سال ماندگار خواهند بود، چون تاثیر خودشان را در موسیقی گذاشته‌اند. این قبیل کارها که نمونه‌هایشان هم اندک نیست هنوز که هنوز است شنیده می‌شود و همان اثر احساسی را بر مخاطب می‌گذارد. مهم‌ترین دلیل این مساله این است که در  آن زمان همه‌چیز دست به دست هم می‌داد تا یک اثر تولید شود و از همه مهم‌تر اینکه حالِ کسانی که دست به تولید آثار موسیقایی می‌زدند؛ خوب بود. مثل امروز نبود که همه به موسیقی تنها به عنوان یک شغل نگاه کنند و وظیفه‌ خود بدانند که اثری را تولید و منتشر کنند و بی هیچ‌ احساسی آن را به بازار ارائه دهند. تا زمانی که خواننده خود اثرش را نتواند بارها و بارها گوش کند؛ چه انتظاری می‌توان از مخاطب داشت.


منبع: برترینها

مردانی در آتش؛ اوج و فرودهای سریال عملیات ۱۲۵

عملیات ۱۲۵ یکی از عجیب ترین تجربه های تلویزیون ایران در کار با موضوعات و مضامین آموزشی است. سریالی که برخلاف بیشتر سریال های ایرانی نه تنها توانست سه دوره کامل توسط سه کارگردان مختلف جلوی دوربین برود، که به رغم کار با مضامینی که شاید برای تماشاگر عام چندان جذابیتی نداشتند، در هر سه دوره روی آنتن آمدنش مجموعه‌ای محبوب و پرطرفدار به شمار آمد. این شاید مهم ترین راز زنده ماندن این سریال است که به رغم گذشت نزدیک به ده سال از اولین نمایشش هنوز هم گاه و بی گاه در کنداکتور شبکه ها قرار می گیرد؛ و همین روزها هم شاهد نمایش آن در شبکه آی فیلم هستیم…

عملیات ۱۲۵ را اول بار بهروز افخمی کارگردانی کرد؛ که بعدتر سری اول این سریال نام گرفت- که پخش آن از ۳۱ خرداد ۱۳۸۷ در شبکهٔ تهران آغاز شد و تا اول آبان همین سال ادامه داشت. سری دوم این مجموعه تلویزیونی نیز در سال ۱۳۸۸ به کارگردانی محمدرضا آهنج و سری سوم آن هم در سال ۱۳۹۱ به کارگردانی مسعود آب‌پرور ساخته و روانه آنتن شدند.

داستان سریال عملیات ۱۲۵ که در هر قسمت یک قصه را دنبال می‌کند درباره ۵ جوان است که تلاش می‌کنند وارد سازمان آتش‌نشانی شوند. این جوان ها هر کدام زندگی و مشغله خاص خود را دارند؛ یکی سرباز است، یکی دانشجو، یکی وضع مالی خوبی دارد و …. آنها با سعی و کوشش بسیار بالاخره وارد سازمان آتش‌نشانی می‌شوند و به عنوان آتش‌نشان مشغول خدمت می‌شوند و در حین انجام وظیفه هر بار با وقایع خاصی روبه‌رو می‌شوند.

عبدالرضا اکبری، مهران رجبی، رضا رویگری، محمدهادی دیباجی، حسین سحرخیز، اکرم محمدی، فرهاد قائمیان، مهدی امینی‌خواه، زنده یاد پیمان ابدی و بهزاد رحیم‌خانی بازیگران اصلی این سریال هستند؛ و هر قسمت بر اساس اقتضای داستان بازیگران دیگر و گاه شناخته شده ای نیز به گروه بازیگران سریال اضافه می شدند…

 مردانی در آتش

درباره این سریال بیشترین نکته ای که در نقد ها و یادداشت ها اشاره شده این است که عملیات ۱۲۵ جزو معدود نمونه های موفق تلویزیون ایران در سریال سازی بر اساس یک شغل خاص که برای مخاطب جذابیت بسیار دارد، به شمار می آید. نوعی روش سوژه یابی که بر خلاف ایران در نقاط دیگر دنیا امر رایجی بوده و هست؛ و مجموعه تلویزیونی عملیات ۱۲۵ با محوریت آتش نشان های کشورمان هم از این جمله به حساب می آید…

شغل آتش نشانی به واسطه رودررویی با سوانح مختلف به خودی خود دارای  جذابیت های مختلف برای تولید آثار نمایشی است چرا که اتوماتیک وار مخاطب را مجذوب خود ساخته و حس همذات پنداریشان را برمی انگیزاند.  بهروز افخمی که مجموعه مهمی همچون:کوچک جنگلی را هم در کارنامه اش دارد، در سری نخست عملیات ۱۲۵، چند جوان داوطلب آتش نشانی را محور قرار داده و در هر قسمت وارد زندگی خصوصی هریک از آنها می شد؛ فرمولی بسیار رایج در سریال سازی که به مرور مخاطب را وارد قصه کرده و علاقه آنها به قهرمان های داستان را افزایش می بخشد.

برخی از این شخصیت ها مانند جوانی از طبقه مرفه که قصد ازدواج با زنی مطلقه را با وجود مخالفت های مادرش دارد و یا آن دیگری که به دخترعمویش با وجود مخالفت های عمو علاقه‌مند شده، از حمله داستانک های جذاب و دلنشین سری اول بودند که با ظرافت خاصی به تصویر کشیده شده بودند.  افخمی برای شوخ و شنگ تر شدن فضای سریال، شخصیتی دوست داشتنی به نام حسین لطیفی را نیز با استفاده از کلیشه های رایج پایین شهری خلق کرده که در بسیاری از لحظات از تلخی کار کاسته و مخاطب را به تنفسی کوتاه دعوت می کرد. در واقع درباره بخش های افخمی باید گفت که در این سری نخست بیشتر روی شخصیت ها و روابط میان آنها کار شده و کمتر به بخش عملیاتی آن توجه نشان داده شده بود.

افخمی برای هریک از داوطلبین داستانکی را طراحی کرده که برخی از آنها تکان دهنده از کار درآمده و مخاطب را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. برای نمونه می توان از جوانی یاد کرد که علاقه غیر طبیعی اش به دختری جوان، کارش را به اعتیاد کشانده و در نهایت نیز از آتش نشان شدن بازمی ماند.

شخصیت عنایت آتش نشان در شرف بازنشستگی نیز یکی از ستون های فیلمنامه سری نخست است که با الگوبرداری از سینمای کلاسیک خلق شده و شباهت های بسیار به قهرمان های تنهای سینمای وسترن دارد که بارها و بارها توسط بهروز افخمی به عنوان گونه مورد علاقه سینماییش نام برده شده است. شکل رابطه او با دیگر همکارانش نیز از دیگر مواردی بود که عنایت را از دیگران متمایز ساخته و به شخصیتی چندلایه تبدیل کرده بود.

درحقیقت آنچه که سری نخست عملیات ۱۲۵ را در ذهن مخاطبانش ماندگار ساخت، فیلمنامه خوب آن بود که با تمرکز روی شخصیت ها و نه صرفا حوادث شکل گرفته بود. این نکته به عنوان یک عنصر مهم در خلق سریال اما در سری های بعدی چندان رعایت نشد؛ و فیلمنامه نویسان برای جذاب تر شدن کار به خلق صحنه های اکشن توجه بیشتر نشان داده و از پرداخت بهتر شخصیت ها غافل شدند.  به عنوان مثال می توان بخش های آغازین سری سوم این مجموعه به کارگردانی مسعود آب پرور  را مثال آورد که بیش از این که با سری اول مشابهاتی داشته باشد، مجموعه ای پرحادثه و اکشن با صحنه های بدلکاری جذاب و استاندارد است که می تواند برای مخاطب عام جذابیت های بسیاری داشته باشد.

در واقع در سری سوم آب پرور چندان توجهی به زندگی خصوصی آتش نشان های جوان نشان نداده و صرفا از آنها در عملیات های مختلف بهره گرفته است. در حقیقت شخصیت های یاد شده داستان را پیش نبرده و از حوادث مختلف برای این امر استفاده شده است. با این حال برخی داستانک ها مانند:دزدیدن مرد بدهکار و مقروض و انداختنش در صندوق عقب که به تصادفی مرگبار ختم شده،خوب از آب درآمده و مخاطب را با قصه درگیر می سازد.

 مردانی در آتش

درباره سریال به این نیز باید اشاره کرد که گروه جلوه های ویژه عملیات ۱۲۵ با توجه به گستردگی و حجم کار، عالی ظاهر شده و از حد استانداردهای تلویزیون ایران در این باب فراتر رفته اند. به خصوص جلوه های ویژه میدانی که حجم بسیاری از کار را پوشش داده است.  درنقطه مقابل در هر سه دوره سریال جلوه های ویژه رایانه ای کار آنچنان که باید از کار درنیامده؛ که البته بخش مهمی از آن به کمبودهای بسیار در این رشته در سینما و تلویزیون بازمی گردد. با این حال نمونه های خوبی هم در این رابطه سراغ داریم که برای نمونه می توان به صحنه اتصال برق با تینر موجود در سطل در یکی از آخرین قسمت های آن اشاره کرد. در کل باید گفت که تولید مجموعه هایی پرهزینه و دشوار مانند عملیات ۱۲۵ که گوشه هایی از رشادت آتش نشان های کشورمان یا دیگر مشاغل را به تصویر می کشد، می تواند الگویی کارآمد برای داستان پردازی در تلویزیون ایران باشد.

گفت‌وگو با عبدالرضا اکبری به بهانه پخش سریال «عملیات ۱۲۵» از آی‌فیلم انگلیسی

با هم به دل آتش زدیم …

فهیمه اسماعیلی| شبکه آی‌فیلم سریال‌های ایرانی بسیاری را تاکنون برای پخش از کانال‌های عربی و انگلیسی این شبکه دوبله کرده و در معرض تماشای مخاطبان برون‌مرزی خود قرار داده ‌است. یکی از رسالت‌های این شبکه ترویج فرهنگ ایرانی و اسلامی با نمایش آثار تلویزیونی و سینمایی کشورمان برای غیرایرانیان است. مجموعه تلویزیونی «عملیات ۱۲۵» ازجمله سریال‌هایی است که هم‌اکنون درحال پخش از کانال انگلیسی آی‌فیلم است و پس از پایان نمایش فصل نخست، سری دوم آن نیز در جدول پخش این کانال قرارگرفته است.

این سریال جلوه‌هایی از زندگی ایرانیان و منش و احساسات آتش‌نشانان ایرانی و کار و زندگی آنان را به مخاطب غیرایرانی معرفی می‌کند. مجموعه تلویزیونی «عملیات ۱۲۵» در سه فصل تولید شد و به نمایش درآمد؛ فصل نخست این سریال را بهروز افخمی کارگردانی کرده و بازیگرانی چون کاوه سماک‌باشی، رضا رویگری، عبدالرضا اکبری، فلور نظری، اکرم محمدی و… در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند. فصل دوم آن نیز به‌ کارگردانی محمدرضا آهنج ساخته و پخش شد.

سری سوم این سریال را نیز مسعود آب‌پرور کارگردانی کرده است. عبدالرضا اکبری از بازیگران نام‌آشنای کشورمان در هر سه فصل این مجموعه تلویزیونی به ایفای نقش پرداخته است. به همین بهانه سراغ بازیگر نقش «عنایت» در «عملیات ۱۲۵» رفته‌ایم و درباره این سریال ارزشمند با او گفت‌وگو کرده‌ایم:

 مردانی در آتش

آقای اکبری از «عملیات ۱۲۵» برای‌مان بگویید و این‌که تا چه حد ساخت چنین سریالی ضرورت داشته است؟

این مجموعه تلویزیونی روایتگر ماجراهایی است که برای آتش‌نشانان رخ می‌دهد. این کار مشخصا در مورد زندگی آتش‌نشانان است؛کسانی که خیلی راحت به دل خطر می‌روند و با آن مواجه می‌شوند. در همه حوادث از آتش‌سوزی و سیل و خرابی بناها گرفته تا اتفاقات ناگوار دیگری که هر روز با آن مواجه هستند. شاید مستندهایی در مورد این قشر ساخته شده باشد، اما تا قبل از این سریال به آتش‌نشانان به‌ویژه در قالب فیلم و سریال و به شکل داستانی پرداخته نشده بود. این مجموعه روایتی از چند دوست جوان و صمیمی است که در لباس آتش‌نشانی مشغول به خدمت هستند؛ جوانانی که هر یک برای خود ماجراهایی دارند و با مشکلاتی دست به گریبان هستند.

 کارکردن با سه کارگردان در یک مجموعه واحد چطور بود؟ از تجربه‌تان در این زمینه بگویید.

هرکسی با سلیقه خودش کاری را می‌سازد و نگاه و اندیشه‌های خودش را در آن کار جاری می‌کند، ضمن این‌که هر کاری هم یک‌سری ویژگی‌های خودش را دارد. مطمئنا اگر کارگردانان دیگری هم این کار را می‌ساختند، سلیقه‌های خودشان را اعمال می‌کردند. نگاه سه کارگردان این مجموعه تفاوت‌های زیادی را در هر سری ایجاد کرده است، زیرا هر کدام‌شان به شیوه‌های خاص خودشان کار کردند. مثلا آقای افخمی کمتر وارد قسمت‌های عملیاتی و اکشن شده، با این‌که شاید گفته شود این کار یکی از خصوصیاتش باید همین باشد.

وقتی صحبت از آتش‌نشان می‌شود، یعنی آدمی که درگیر حادثه است و دایم زندگی‌اش پر از هیجانات است، ولی در سری نخست این مجموعه می‌بینیم که حادثه کم‌وبیش صورت می‌گیرد و این آدم‌ها در عین حال زندگی خاص خودشان را هم دارند. درواقع عاملی که فیلم را جلو می‌برد، ضرب‌آهنگ درونی آن است که بیننده را وادار می‌کند فکر کند قرار است اتفاقی بیفتد و این ضرب‌آهنگ او را نگه می‌دارد و از جهاتی هم این فکر خیلی خوبی بود. علاوه‌براین ریتم خوب کار در بخش نخست، کاراکترپردازی خوبی هم صورت گرفت.

در سری دوم اکشن کار تقویت شد و شاهد عملیات‌های زیاد هستیم؛ مثل نشست زمین، آتش‌سوزی، ریزش ساختمان، حوادثی که در کارخانه‌ها می‌افتد و اتفاقاتی از این دست و گروه عملیاتی آتش‌نشانی را درگیر خودش می‌کند. آقای آب‌پرور هم با نگاه خودشان سری سوم را ساختند و درواقع مخلوطی از این دو نگاه را داشتند. علاوه‌بر عملیات‌ها، بخش‌های آموزشی در سری سوم خیلی دیده می‌شود و فرم سری سوم مجموعه قابل تأمل و باورپذیر بود.

برای من به‌عنوان بازیگر کارکردن با سه کارگردان با روحیه‌های مختلف یا بهتر بگویم چهار کارگردان برای یک مجموعه تلویزیونی تجربه متفاوتی دربرداشت؛ چهار قسمت نخست سری نخست را قویدل کارگردانی کرد. هر کدام تجربه‌ای ویژه را به من از یک موضوع واحد منتقل کردند، چون از یک موضوع ویژه نگاه‌های متفاوتی را منتقل کردند. همه این بزرگواران قابل اکرام و ارزشمند هستند، ولی با آقای افخمی چون قبلا هم چندبار کار کرده بودم، در طول کار خیلی راحت بودم.

 با توجه به این‌که در این سریال نقش فرمانده عملیاتی آتش‌نشانان را داشتید، از سختی‌های ایفای نقش در این مجموعه تلویزیونی بفرمایید.

طبیعتا سری نخست این کار که آقای بهروز افخمی کارگردانش بود، به سبب شخصیت‌پردازی‌ها مشکل‌تر بود، اما در فصل‌های بعدی چون شخصیت‌ها شکل گرفته بودند، روند کار ساده‌تر شده بود. در کل مجموعه تلویزیونی «عملیات ۱۲۵» کار سختی بود به‌ویژه در قسمت‌هایی که وارد کارهای عملیاتی و اکشن می‌شدیم. دوستان دیگرم در نقش‌ آتش‌نشانان مثل خود آتش‌نشان‌ها لباس مخصوص می‌پوشیدند و با آتش و چاه و ارتفاع و… سروکار داشتند.

یک‌جوری شد که مردم ما را به‌عنوان آتش‌نشان می‌شناختند و این نشان‌دهنده تأثیر خوبی بود که روی مخاطبان سریال داشت. تولید این‌گونه سریال‌ها سخت و پرهزینه است و از سریال‌های آپارتمانی و دیالوگ‌محور خیلی فاصله دارد، کمااین‌که اینها را هم در دل خودش دارد. تولید این سریال‌ها وقت زیادی می‌طلبد و نیروهای متخصص زیادی را باید در خدمت بگیرد و در روند ساخت باید عوامل، متخصص باشند که کار خوب از آب در بیاید.

 به‌علت سختی کار و تخصصی‌بودن نقش‌ها حتما باید آموزش‌های آتش‌نشانی را هم دیده باشید.

بله، البته چون فرصت پیش نیامد همزمان با تصویربرداری، آموزش‌ها و نکاتی را یاد می‌گرفتیم. قاعدتا در چنین کارهای تخصصی و اکشنی باید همزمان با پیش‌تولید آموزش‌هایی برای بازیگران در نظر گرفته ‌شده و فرصتی مهیا شود تا بازیگران با محیط و شخصیت‌ها آشنا شوند. کار ساده نیست. با این‌حال بازیگر کار خودش را انجام می‌دهد و کارهای تخصصی پرش و آتش گرفتن و از این قبیل را بدلکاران و متخصصان این زمینه انجام می‌دهند و این جدای از بازیگری است.

 از بازخوردهایی که در طول پخش و پس از پخش سریال عملیات ۱۲۵ دریافت کرده‌اید، برای‌مان بگویید.

نخستین بازخوردش از سوی خود آتش‌نشانان بود، از این‌که لذت بردند که گوشه‌ای از زندگی آنان نیز به نمایش گذاشته و به این بزرگواران پرداخته شد و زحمات‌شان نادیده گرفته ‌نشد. این نوع کارها ارج‌نهادن برای همه کسانی است که در این جامعه فعالیت و تلاش می‌کنند و جامعه را می‌سازند. دومین اثر سریال، آموزش‌هایی است که از نظر رعایت ایمنی و جلوگیری از حوادث و یک‌سری اتفاقات در سریال نمایش داده شد که برای همه مردم کمک‌کننده بود و این‌که بدانند وقتی با اتفاقی مواجه می‌شوند باید چگونه وارد عمل شوند و از چه جاهایی درخواست کمک کنند. خیلی‌ها از این آموزش‌ها استقبال کردند.

 از نقش‌تان در عملیات۱۲۵ بگویید .

من از شروع کار حضور داشتم و نقش «عنایت» را بازی می‌کردم که یکی از فرماندهان عملیاتی و آموزشی بود. به مرور وقتی با کاراکتر خودم آشنا شدم، خیلی بیشتر عاشق این نقش شدم؛ برای این‌که «عنایت» آدمی است که با وجود همه فشارها و خشونت‌هایی که در محیط کارش هست، در ظاهر خوش‌قلب و خانواده‌دوست، پر از احساس و عاطفه است، به مسائل خانوادگی‌اش رسیدگی می‌کند و ابعاد مختلفی دارد که این ابعاد شخصیتی، نقش «عنایت» را برای من خیلی جذاب کرد.

 به‌عنوان یک بازیگر پیشکسوت به بازیگران جوان این سریال در ایفای نقش‌شان کمک کرده‌اید؟

کسب و انتقال تجربه در طول کار خیلی پیش می‌‌آید، چون تبدیل به یک تیم می‌شویم که باید با هم بده‌بستان داشته باشند و کار کنند. این انتقال تجربه یک‌طرفه نیست و بازیگران دیگر هم به من کمک کرده‌اند.

کارگردان همه اینها را مدیریت و همه را هماهنگ می‌کند و این تجربه‌ها تقسیم می‌شود. ما هم آن‌چیزی را که بلد باشیم در اختیار دوستان قرار می‌دهیم و خودمان هم از دوستان در هر سن و سابقه کاری، تجربه کسب می‌کنیم و یاد می‌گیریم. این کسب تجربه تا ‌‌آخر عمر باید باشد و مثل یک دانش‌آموز مدام یاد بگیریم. برای من یادگرفتن اولویت بیشتری نسبت به یاددادن دارد و خیلی مهم است.

 شما را مردم با دو نقش به‌یادماندنی در سریال‌های «تولدی دیگر» و «مزد ترس» به‌خاطر دارند که یک‌باره با یک نقش جدید و کاراکتر متفاوت وارد این سریال شدید، این چه فضایی را ایجاد می‌کرد؟
من با این دو سریال شناخته شدم، ولی اعتقاد دارم که محدودیت نقش، بازیگر را کلیشه می‌کند و اگر بازیگری فقط یک‌سری نقش‌های مشخص را بازی کند، فرصت‌های طلایی در زندگی کاری و هنری‌اش را از دست می‌دهد.

هر بازیگری باید فرصت داشته باشد که در دنیای وسیع نقش‌ها، چند نقش متفاوت را تجربه کند. معمولا بازیگران به این آرزو نمی‌رسند و خیلی از نقش‌ها بازی‌نکرده برای‌شان باقی می‌ماند. خیلی از بازیگران دوست دارند تا پایان عمرشان بسیاری از نقش‌ها را تجربه کنند، ولی این اتفاق نمی‌افتد. اگر به تناسب رشد سنی نقش‌های متفاوت پیشنهاد بشود، بهترین شانس برای بازیگر رخ داده است. تنوع نقش را دوست دارم، به‌خصوص اگر نقش‌ها ابعاد مختلف داشته باشند، مثلا نقش‌های تاریخی، روانشناسی و …

 مردانی در آتش

 بعد از ماجرای پلاسکو و شهادت آتش‌نشان‌ها، جایی گفته بودید که شوکه شدید. در خود سریال هم قسمت‌هایی بود که آتش‌نشان‌ها به شهادت می‌رسیدند. ارتباط‌تان با این قضیه چطور بود و چه احساسی داشتید؟

حادثه خیلی غیرمنتظره و دردناک بود و دل همه را سوزاند. هم خود ساختمان نوستالژی بود و هم اتفاقی که افتاد خیلی دلخراش بود. هیچ‌کسی را سراغ ندارم که از این اتفاق ناراحت نشده باشد. وقتی آتش‌نشان‌ها را می‌دیدم که با چه شور و هیجان و شجاعتی به دل حادثه زده‌اند و با چه شهامتی وارد کار شده‌اند، ابعادی از کاراکتر و شخصیت این بزرگان برملا می‌شد که نشان می‌داد چقدر پرتلاش و فداکار هستند. این شغل خطیر در چنین مواقعی معنا پیدا می‌کند. این عزیزان با سختی وارد سازمان می‌شوند و به قول معروف باید از هفت‌خوان رستم بگذرند تا به آتش‌نشان تبدیل شوند، اما وقتی حادثه‌ای پیش بیاید، به‌راحتی جان‌شان را کف دست می‌گیرند و این قابل‌قدردانی و ستایش‌براگیز است.

 با توجه به این‌که عملیات ۱۲۵ درحال پخش از کانال انگلیسی و با دوبله انگلیسی است، به نظرتان این سریال تا چه حد ظرفیت نمایش برای غیرایرانیان را دارا بوده و انتخاب خوبی برای این امر به‌نظر می‌رسد؟

این مجموعه ظرفیت پخش برای همه‌جا را دارد، چون همه کشورها صرف‌نظر از نوع حکومت‌های‌شان یک‌سری مشاغل مشترک دارند که آتش‌نشانی ازجمله همین‌هاست. این شغل‌ها مثل آتش‌نشانی، پلیس و پزشکی کاملا تعریف‌شده هستند و همه حیطه فعالیت شاغلان این حرفه‌ها را می‌دانند. همچنین این نوع سریال‌ها چون جنبه آموزشی هم دارند، همه‌جای دنیا مورد استقبال قرار می‌گیرند.

 درحال حاضر مشغول چه کاری هستید؟ کمی درباره کار جدیدتان بفرمایید.

فعلا سخت مشغول سریال «آنام» به‌ کارگردانی جواد افشار هستم. «آنام» یک مجموعه ۷۰-۶۰ قسمتی است. آنام به زبان آذری است و یعنی مادر من. این سریال قرار است از شبکه سه سیما و احتمالا در فصل پاییز به نمایش گذاشته شود. سریال آنام ژانری اجتماعی-خانوادگی دارد و پر از ماجراهای مختلف است و قصه پرحجمی دارد. محوریت در قصه اشخاص متعددی هستند، اما من نقش یک دکتر اقتصاد به نام «امید ثروتی» را ایفا می‌کنم. حوادث بی‌شماری برای این آدم پیش می‌آید. در کل این سریال قصه خیلی پرشاخ‌وبرگ و وسیعی دارد.

اتفاقاتی که برای آدم‌های این سریال می‌افتد، ریشه در گذشته آنان دارد و همان گذشته، آدم‌ها را به‌نحوی به‌هم می‌رساند. جواد افشار، کارگردان خوب و کاربلد و صمیمی است که با آرامش و در عین حال با سرعت و کیفیت و وسواس زیاد کارش را دنبال می‌کند.


منبع: برترینها

چگونه چمدان سفر را ببندیم و راهی شویم؟

برترین ها – ترجمه از حمید پاشایی: چه برای دو روز تعطیلات آخر هفته چمدان خود را می بندید یا چه برای تعطیلاتی دو هفته ای، این ها توصیه هایی هستند که همیشه برای بستن بدون استرس چمدان نیاز خواهید داشت.

چگونه به چمدان خود نظم دهیم:

۱٫ فهرستی از اقلام مورد نیاز برای گذاشتن در چمدان تهیه کنید

نگران هستید که شاید وسیله ای ضروری را در خانه جا گذاشته باشید؟ پاسپورت؟ انجام شد! خمیردندان؟ انجام شد! عروسک مورد علاقه؟ انجام شد! برای اینکه خیالتان راحت باشد که چه چیزی را در چمدان خود قرار دهید، فهرستی از اقلام ضروری روزمره برای تعطیلات را تهیه کنید. این گونه موقع آماده کردن چمدان، با خیال راحت می توانید چک کنید که آیا همه وسایل مورد نیاز را برداشته اید یا نه.

توصیه‌هایی برای بستن چمدان پیش از سفر

چگونه لباس ها را بسته بندی کنیم:

۲٫ جلوی لک افتادن لباس ها را بگیرید

تا به حال شده که لباس های روشن را در چمدان گذاشته باشید و بعد وقتی به مقصد رسیدید متوجه شدید که روی آن ها لک افتاده؟ دیگر هرگز چنین مشکلی نخواهید داشت. اول از همه، همیشه لباس های رنگی روشن خود را از داخل به بیرون تا کنید و درون چمدان بگذارید، و دوماً، کلاه های پارچه ای یک بار مصرف مخصوص دوش گرفتن که در هتل به شما می دهند را با خود نگه دارید و از آن ها برای پوشاندن کف کفش هایتان استفاده کنید.

۳٫ لباس ها را به صورت گرد تا کنید تا فضای خالی ایجاد شود

اصلاً احساس جالبی نیست که به مقصد تعطیلات خود برسید و کلی لباس برای اتو کشیدن انتظارتان را بکشد. برای حفظ فضا و جلوگیری از چروک شدن، لباس ها را به جای تا کردن به صورت گرد دولا کنید و سپس آن ها را در کیسه های وکیوم بگ قرار دهید. وکیوم بگ کیسه ای است که لباس ها را می توان در آن فشرده کرد تا جای کمتری اشغال کند. این کیسه ها به شما کمک می کند که فضای بسیار بیشتری در چمدان شما آزاد شود و جلوی چروک شدن را هم خیلی بهتر می گیرد.

توصیه‌هایی برای بستن چمدان پیش از سفر

۴٫ فضای مرده را پر کنید

در هنگام بسته بندی، نیاز دارید که از کوچکترین فضای موجود در چمدان هم استفاده کنید. تاپ، لباس زیر، جوراب و هر لباس کوچکی را به صورت گرد تا کنید و آن ها را درون کفش هایتان قرار دهید تا هر فضای ممکنی پر شود.

۵٫ تر و تازه باقی بمانید

بسیار مهم است که لباس هایتان رایحه ای تازه داشته باشند، به ویژه اگر سفری طولانی را در پیش داشته باشید. با همراه بردن کیسه ای کوچک از گل های خشک یا ورقه های نرم کننده پارچه، رایحه معطر لباس های خود را در طول سفر حفظ کنید.

 

چگونه گجت ها و وسایل برقی را بسته بندی کنیم:

۶٫ کیسه های زیپ دار

معمولاً تمام وسایل الکترونیکی، کابل ها، و آن خرده ریزهایی که در آوردنشان در هنگام برخورد با نگهبانی می تواند یک عمر طول بکشد را چگونه سازماندهی می کنید؟ مثل بقیه افراد آن ها را هر جایی که پیدا کردید جا می کنید؟ اگر می خواهید بسته بندی وسایلتان منظم باشد پس بهتر است که کیسه های پلاستیکی زیپ دار را تهیه کنید. کیسه های اضافی هم تهیه کنید تا وسایل الکترونیکی مثل شارژر گوشی، شارژر دوربین، آداپتورها، هدفون، وسایل کوچکی که در هنگام بازگشت به خانه لازمتان می شود (کلید خانه، بلیت پارکینگ، کلیدهای ماشین)، قرص و دارو، وسایل بهداشتی دستی و سایر اکسسوری های خرد و ریز را در آن ها نگهداری کنید.

توصیه‌هایی برای بستن چمدان پیش از سفر

چگونه لوازم آرایش را بسته بندی کنیم:

۷٫ پنبه نرم مخصوص مایعات

این توصیه ای مخصوص خانم هاست. برای این که در مسافرت جلوی ترک خوردن کرم پودر یا سایه چشم خود را بگیرید، پد پنبه ای تختی را بین کرم پودر و درب آن قرار دهید.

 
چگونه کتاب ها را بسته بندی کنیم:

۸٫ همه چیز را با خود نیاورید

به جای اینکه کتابچه های راهنمای سنگین را با خود بیاورید، از صفحات ضروری که نیاز پیدا خواهید کرد کپی بگیرید. این کار به حفظ فضا و کاهش وزن بار کمک می کند. به علاوه، می توانید برای خود یک ایبوک ریدر یا کتابخوان الکترونیکی تهیه کنید و کتاب مورد نظرتان را دانلود کنید.

توصیه‌هایی برای بستن چمدان پیش از سفر

چگونه وسایل ارزشمند را امن نگه داریم:

۹٫ بطری ها و تیوب های خالی

برای اینکه از به سرقت رفتن وسایلتان جلوگیری کنید، بهتر است که پنهان کاری کنید و پول نقد خود را جلوی دید نگذارید. اگر در ساحل هستید و می خواهید شنا کنید، پول خود را درون جعبه خالی لوسیون ضد آفتاب مخفی کنید. همچنین می توانید اسکناس های خود را تا کنید و درون ظرف خالی بالم لب قرار دهید.

چگونه جلوی تراوش مایعات را بگیریم:

۱۰٫ از نوار پلاستیکی استفاده کنید

تصور کنید که چمدان خود را باز کنید، بوی جوجوبا و اسطوخودوس به مشامتان برسد، و بعد متوجه شوید که تمام محتویات چمدانتان با لایه ای ضخیم و چسبناک از شامپو پوشیده شده است. شاید برای همه ما چنین اتفاقی بارها پیش آمده باشد. برای جلوگیری از این اتفاق، درب بطری های مایعات را باز کنید و لایه ای از نوار پلاستیکی روی بطری قرار دهید و دوباره درب آن را ببندید. بعد با چسب نواری شفافی فاصله خالی اتصال درب با بطری را چسب بزنید. حالا می توانید بدون نگرانی از تراوش مایعات سفر کنید.

چگونه از هزینه اضافی بار در فرودگاه جلوگیری کنیم:

۱۱٫ چمدان خود را وزن کنید

این اسلحه ای پنهان است که کمک می کند مجبور به پرداخت هزینه غیرضروری در فرودگاه نشوید. ترازوی چمدان قابل حملی تهیه کنید و هم ابتدا و هم انتهای سفر چمدان و ساک های خود را وزن کنید تا ببینید که چقدر تا رسیدن به محدودیت وزن تعیین شده از سوی فرودگاه جا دارید. اگر به محدودیت تعیین شده نزدیک باشید، شاید بهتر باشد که بعضی از لباس های سنگین تر خود را به تن کنید یا اینکه از همان اول یک سری وسایل را با خود حمل نکنید (مثل وسایل بهداشتی سنگین که آن ها را در زمان رسیدن به مقصد نیز می توانید بخرید).

توصیه‌هایی برای بستن چمدان پیش از سفر

۱۲٫ چمدانی سبک وزن بخرید

فکر نکنید که خریدن گرانترین چمدان شیک موجود در بازار حتماً به نفعتان خواهد بود، بلکه احتمال بیشتری دارد که سارقان را در فرودگاه و در هنگام سفر جذب کند. شاید بهتر باشد که چمدانی سبک وزن تهیه کنید و خیلی جلب توجه نکنید. اگر از چمدانی با پوشش سخت و محکم استفاده کنید، می تواند حتی پیش از اینکه شروع به بسته بندی کرده باشید حدود ۴ کیلو به وزن بار شما اضافه کند، پس گرانقیمت بودن همیشه هم خوب نیست.

۱۳٫ محدودیت های خود را بدانید

وزن مجاز بار می تواند بسته به هر شرکت هواپیمایی متفاوت باشد. قبل از اینکه به فرودگاه برسید حتماً از محدودیت های بار خود مطلع شوید. بعضی شرکت ها به شما اجازه می دهند که دو کیف را حمل کنید ولی نه همه آن ها، و وزن مجاز نیز از نظر هر شرکت متفاوت است.

توصیه‌هایی برای بستن چمدان پیش از سفر

چگونه چمدان خود را گم نکنیم:

۱۴٫ روی چمدان خود لیبل بزنید

در هنگام جستجو برای چمدانتان در فرودگاه، احتمالاً چمدان های زیادی شبیه به مال شما وجود خواهد داشت. چمدان خود را با تگ های خاص با دقت لیبل بزنید و حتی کمی ظاهر آن را تزئین کنید تا بتوانید در انبوه چمدان ها به راحتی آن را پیدا کنید. آن را با روبان، استیکر یا حتی بند کفش های رنگی تزئین کنید تا بلافاصله قابل تشخیص باشد.

چگونه نسبت به گم شدن چمدان اقدام کنیم:

۱۵٫ کیف دستی مناسبی به همراه داشته باشید

هر چقدر هم چمدان خود را خوب تزئین کنیم، باز هم بدترین اتفاق ممکن است رخ دهد. بعضی وقت ها چمدان ها در فرودگاه گم می شوند. حتماً وسایل ارزشمند خود را در کیف دستی خود قرار دهید و همیشه یک دست لباس نیز در کیف دستی تان داشته باشید. این گونه مجبور نیستید که به محض رسیدن به مقصد با عجله به فروشگاه ها بروید تا لباس جایگزین بخرید.


منبع: برترینها

انصارالله یمن: علی عبدالله صالح با عربستان ارتباط دارد

«محمد عبدالسلام» سخنگوی گروه انصارالله یمن شنبه شب در گفت و گو با شبکه خبری المیادین گفت: اطلاعاتی در دست داریم که نشان می دهد، علی عبدالله صالح با عربستان ارتباط دارد.

به گزارش ایرنا، عبدالسلام با اشاره به اعلام این که امنیت بر شهر صنعا حکمفرماست و دستگاه های رسمی، موسسات دولتی در این شهر را به کنترل خود درآوردند، افزود: مردم یمن به درخواست شبه نظامیان (هواداران صالح) برای برپایی تجمع اعتراض آمیز پاسخ مثبت ندادند.

سخنگوی جنبش انصارالله یمن همچنین با بیان این که سعودی ها و صالح در صدد راه اندازی کودتا بودند و اقدام کنونی آنان نیز برای همین منظور صورت می گیرد، اظهار کرد: ریاض برای (آموزش هواداران صالح) اقدام به برپایی اردوگاه های آموزشی کرد.

عبدالسلام تاکید کرد: سخنان صالح که مشروعیت را در مجلس نمایندگان قدیم خلاصه کرده است، نشان از آن دارد که وی می خواهد قدرت را به پسرش منتقل کند.

صنعا پایتخت یمن از چهارشنبه گذشته شاهد درگیری های مسلحانه میان انصارالله و نیروهای هوادار علی عبدالله صالح می باشد که این امر منجر به کشته و زخمی شدن شماری از نیروهای دوطرف شده است.


منبع: عصرایران

اتحادیه عرب: به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت فلسطین اشغالی خشونت را تقویت می کند

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ احمد ابوالغیط دبیرکل اتحادیه عرب روز شنبه گفت تصمیم آمریکا برای به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی تندروی و خشونت را در خاورمیانه تقویت می کند.

به گزارش خبرگزاری رویترز از قاهره ، یک مسئول بلندپایه آمریکایی روز جمعه گفته بود احتمالا دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در سخنرانی چهارشنبه آینده خود ، بیت المقدس را به عنوان پایتخت فلسطین اشغالی به رسمیت خواهد شناخت اقدامی که سیاست آمریکا را که از چند دهه پیش ادامه دارد تغییر می دهد و به تنش در خاورمیانه دامن خواهد زد.

ابوالغیط در بیانیه ای که پایگاه اینترنتی اتحادیه عرب آن را منتشر کرد افزود :« امروز به وضوح می گوییم که اقدام به چنین رفتاری به هیچ وجه قابل توجیه نیست و به نفع صلح و ثبات نخواهد بود بلکه تندروی و توسل به خشونت را تقویت خواهد کرد. چنین اقدامی تنها به نفع یک طرف که آن دولت ضد صلح اسرائیل است خواهد بود.»

فلسطینیها می خواهند قدس را پایتخت کشور آینده خود قرار دهند و جامعه بین المللی درخواست اسرائیل را برای حاکمیت بر تمامی قدس به رسمیت نمی شناسد.

چنین اقدامی از طرف آمریکا تغییر مواضع روسای پیشین آمریکا به شمار می آید که بر ضرورت مشخص شدن وضعیت قدس در چارچوب مذاکرات صلح اصرار داشتند و انتقاد تشکیلات خودگردان را برمی انگیزد و همچنین خشم جهان عرب را به دنبال خواهد داشت.

ابوالغیط به وجود تماسهایی با دولت فلسطین و کشورهای عربی برای هماهنگی مواضع در خصوص این تحولات اشاره کرد.

ترامپ در تبلیغات انتخاباتی خود به انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس وعده داده بود.

مسئولان فلسطینی درباره تصمیم ترامپ برای انتقال سفارت آمریکا به شرق بیت المقدس که فلسطینیها آن را پایتخت کشور آینده خود می دانند به شدت احساس نگرانی می کنند.

مسئولان فلسطینی به قطع روابط رسمی با سفارت آمریکا و بستن دفتر سازمان آزادی بخش فلسطین در واشنگتن به عنوان واکنش به انتقال احتمالی سفارت آمریکا به بیت المقدس اشاره کرده بودند.

محمود عباس رئیس تشکیلات خود گردان فلسطین بارها هشدار داده است این اقدام ضربه سنگینی به امیدها برای دستیابی به صلح در خاورمیانه وارد خواهد کرد.

وضعیت قدس یکی از مسائل مورد اختلاف مهم در حل و فصل منازعه اسرائیل و فلسطین به شمار می رود و درخواستهای فلسطینیها برای جلوگیری از اجرای این اقدام افزایش یافته است.
سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا نیز درباره این اقدام به شدت ابراز نگرانی کرده بودند.

اسرائیل شرق قدس را اشغال و در سال ۱۹۶۷ آن را به فلسطین اشغالی ضمیمه کرد و پس از آن در سال ۱۹۸۰ اعلام کرد این شهر پایتخت اسرائیل است اما جامعه بین المللی از جمله آمریکا این اقدام را به رسمیت نشناختند.


منبع: عصرایران

پرداخت بیش از ۱۲ هزار فقره تسهیلات بانک صادرات در استان البرز

بانک صادرات ایران در استان البرز طی نیمه اول سال٩۶ بیش از ١٢ هزار فقره تسهیلات بالغ بر ٩ هزار و ٨٠٠ میلیارد ریال تسهیلات پرداخت کرد که سهم قابل توجهی در افزایش اشتغال در بخش های مختلف صنعتی و خانگی، بهبود سرمایه در گردش صنایع مختلف، عمل به برنامه های اقتصاد مقاومتی و رونق اقتصادی این استان داشته است.

به گزارش عصرایران به نقل از روابط عمومی بانک صادرات ایران، از مجموع ٩ هزار و ٨٠٠ میلیارد ریال تسهیلات پرداخت شده توسط این بانک در استان البرز طی نیمه اول سال جاری، مبلغ یک هزار میلیارد ریال در قالب برنامه های حمایتی بانک از اقتصاد مقاومتی و رونق تولید تخصیص یافته و بیش از ٨٨٠٠ میلیارد ریال در سایر بخش های مختلف اقتصادی، صنعتی و کشاورزی به مشتریان بانک اعطا شده که در مجموع طی این مدت پرداخت ١٢ هزار و ٣١٧ فقره تسهیلات را به متقاضیان رقم زده است.

پرداخت بیش از 12 هزار فقره تسهیلات بانک صادرات در استان البرز

طی این مدت، حجم تسهیلات این بانک در استان البرز در راستای عمل به برنامه های اقتصاد مقاومتی و رونق تولید، به ۴٠٨٣ فقره به ارزش بالغ بر یک هزار میلیارد ریال رسید که بر اساس آن، ٢٢۴ نفر معرفی شدگان سازمان بهزیستی و کمیته امداد حضرت امام خمینی (ره) از وام های قرض الحسنه مشاغل خانگی، ٣٠٨۴ نفر از وام قرض الحسنه ازدواج و تهیه جهیزیه و ٧٣٣ نفر از تسهیلات مسکن اقشار ویژه بهره مند شدند. همچنین ٣۶ فقره تسهیلات بهسازی مسکن و حمام روستایی و ۶ فقره تسهیلات ویژه بنگاه کوچک و متوسط به متقاضیان اعطا شد.

بعلاوه، این بانک در استان البرز در نیمه اول سال جاری ٨٢٣١ فقره تسهیلات به ارزش بیش از ٨٨٠٠ میلیاردریال پرداخت کرده که از این میان بخش خدمات و بازرگانی با ۶٣۶۴ فقره تسهیلات به ارزش ١٧٧٧میلیارد ریال بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است. بخش ساختمان و مسکن با ١٣١۵ فقره، صنعت و معدن با ٣٧۴ فقره، کشاورزی با ١٧٣ فقره و صادرات با ۵ فقره به ترتیب در رده های بعدی دریافت تسهیلات از شعب بانک در این استان قرار دارند.

گفتنی است، تا پایان شهریور ماه سال جاری، مانده سپرده های بانک صادرات ایران در استان البرز از ٣٠ هزار میلیارد ریال فراتر رفت که بیش از ١١ درصد کل مانده سپرده های نظام بانکی را شامل شده است. تا همین مدت نیز بانک صادرات ایران در این استان بالغ بر ١۵ هزار میلیارد ریال تسهیلات پرداخت کرده که نسبت مانده تسهیلات بانک به کل شبکه بانکی در استان البرز ١١ درصد بوده است.


منبع: عصرایران

باز شدن دروازه های ورود ایران به بازار LNG

یکی از دروازه های ایران برای ورود به بازار LNG عمان است که قرار است با آغاز پروژه صادرات گاز از ایران به این کشور، گاز مورد نیازعمده ظرفیت کارخانه‌های LNG عمان تامین شود. در برنامه ای که بیژن زنگنه به عنوان وزیر پیشنهادی نفت در دولت دوازدهم ارائه کرد ذکر شده بود که صادرات گاز به عمان از سال ۱۳۹۷ و با ۱۰ میلیون مترمکعب در روز آغاز خواهد شد که این حجم در سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ به ۲۵ میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید.

برنامه ریزی مذکور درحالی از سوی زنگنه اعلام شد که به نظر می رسد قدم های نخست برای تحقق آن برداشته شد و زنگنه در وین و در حاشیه اجلاس ۱۷۳ اوپک، از امضای موافقتنامه‌ای (MMO) با محمدبن حمد الرحمی وزیر نفت عمان خبر داد و گفت: روز پنجشنبه موافقت‌نامه ای با وزیر عمانی امضا کردیم که فکر می‌کنم کار (پروژه صادرات گاز) را بسیار تسریع کند که براساس آن، کارشناسان دو طرف، در یکماه آینده، چند موضوع را مشخص کرده و به اجلاس وزرا در اوایل سال ۲۰۱۸می‌آورند.

زنگنه با بیان اینکه تعیین حجم گاز صادراتی، چگونگی ساخت خط لوله، نحوه فاینانس پروژه از جمله مواردی است که کارشناسان باید به سرعت آن را روشن کنند، افزود: طرف عمانی می‌پذیرد که مالیات و عوارض نگیرد. قرار است ایران، گاز مورد نیاز عمده ظرفیت کارخانه‌های LNG عمان را تامین کند.

به گزارش ایسنا، یکی از محورهای مذاکرات سیاسی و اقتصادی بین ایران و عمان طی سال‌های اخیر طرح صادرات گاز به عمان، استفاده از ظرفیت خالی صنعت LNG این کشور و نهایتا صادرات گاز مایع ایران از طریق عمان به بازارهای جهانی بود. اگرچه قدمت مذاکرات گازی بین این دو کشور به سال‌های قبل بازمی‌گردد، صحبت‌های جدی‌تر در این زمینه با برگزاری GECF در تهران،حدود سه سال گذشته، از سر گرفته شد، زمانی که ایران اعلام کرد برنامه‌هایی برای صادرات گاز به عمان و تبدیل آن به ال ان جی و سپس صادرات مجدد دارد.

اواسط زمستان سال گذشته زنگنه پس از مذاکرات میان هئیت‌های متشکل از مسئولان و مدیران وزارت نفت ایران و عمان در یک نشست خبری مشترک با محمد بن حمد الرمحی، وزیر نفت و گاز عمان با اشاره به ادامه فرآیند فعالیت‌های رو به جلو مربوط به پروژه احداث خط لوله صادرات گاز ایران به عمان، گفت: نقشه برداری در آب‌های عمیق که ظرف چند ماه آینده و تا ۱۰ اسفندماه ۹۵ تمام می شود و پس از آن ما وارد مرحله رفتن به مناقصه می‌شویم.

به گفته وی، شرکت های خارجی علاقه مند به مشارکت در احداث خط لوله صادرات گاز ایران به عمان و موضوع بازاریابی گاز از جمله شرکت توتال فرانسه، شرکت انگلیسی-هلندی شل، میتسوئی ژاپن، کوگس کره جنوبی و یونیپر آلمان در جمع هئیت‌های ایرانی و عمانی گزارش‌ها و توضیحاتی ارائه دادند در نتیجه پرسش‌هایی مطرح و مواضع ما روشن شد.

وزیر نفت اظهار کرد: سند امضا شده، موافقتنامه‌ای میان شرکت ملی نفت ایران و وزارت نفت و گاز عمان با عنوان چارچوب کلی توافق برای احداث خط لوله صادرات گاز ایران به عمان بود، با توجه به پایان مهلت این سند با امضای دوباره این چارچوب توافق (Frame work Agreement) تمدید شد.کارهای زیادی در حال انجام است، یکی از تصمیم‌ها این است که گاز ایران در بخشی از ظرفیت عمان ال ان جی به گاز طبیعی مایع شده تبدیل شود و آنها ال‌ان‌جی را برای فروش و صادرات به ما تحویل دهند.روش انجام کار احداث خط لوله صادرات گاز ایران به عمان تا پایان فوریه میان دو کشور نهایی می‌شود، پیشنهادهای متعددی مطرح شده است و ما گزارش‌ها را دریافت کردیم قرار شده است ما پیشنهادهایی آقای الرمحی را باید بررسی و تا پایان ماه میلادی فوریه نهایی کنیم.من فکر می کنم پروژه صادرات گاز ایران به عمان نیاز به یک میلیارد و ٢٠٠ میلیون دلاری سرمایه گذاری داشته باشد که این برآورد با درنظر گرفتن عبور از آب‌های عمیق است.


منبع: عصرایران

شرط استفاده از کسرخدمت‌های قدیمی سربازی برای متولدین سال ۷۲ و قبل از آن

رئیس اداره سرمایه انسانی سرباز ستاد کل نیروهای مسلح نحوه استفاده از کسر خدمت‌های قدیمی مربوط به رزمندگی، ایثارگری و آزادگی برای متولدین سال ۷۲ و قبل از آن را تشریح کرد.

سردار موسی کمالی در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به آغاز ثبت نام از متقاضیان بهره‌مندی از کسر خدمت‌های جدید سربازی اظهار کرد: همانطور که پیش از این نیز اطلاع رسانی شده بود برابر قانون برنامه ششم توسعه و هماهنگی‌های انجام شده با ستاد کل نیروهای مسلح هر ساله ۲۰ هزار نفر از افرادی که والدین‌شان سابقه حضور در جبهه یا آزادگی را داشته یا ایثارگر باشند در صورتیکه بیشترین امتیاز را کسب کنند کسر خدمت دریافت خواهند کرد و از روز گذشته به مدت یک ماه نیز ثبت نام از متقاضیان در دفاتر پلیس+۱۰ آغاز شده است.

کمالی با اشاره به کسر خدمت‌های قدیمی مربوط به رزمندگی، ایثارگری و آزادگی خاطرنشان کرد: در گذشته کسر خدمت برای مشمولان متولد سال ۷۲ و قبل از آن وجود داشت که با اجرای قانون جدید از ۱۹ آذرماه امسال این کسر خدمت‌ها از رده اعتبار ساقط خواهد شد.

کمالی شرط استفاده از این کسرخدمت‌ها را برای متولدین سال ۷۲ و قبل از آن ثبت کردن این کسر خدمت‌ها در یگان‌های نیروهای مسلح اعلام کرد و افزود: والدین این افراد اگر تا قبل از ۱۹ ماه جاری کسر خدمت‌های مربوط به سوابق رزمندگی، ایثارگری یا آزادگی خود را در یگان‌های نیروهای مسلح ثبت کنند فرزندانشان می‌توانند از این کسر خدمت‌ها بهره‌مند شوند در غیر اینصورت این کسر خدمت‌ها فاقد اعتبار است.

وی شرط مهم دیگر برای بهره‌مندی از کسر خدمت‌های قدیم و جدید را نداشتن غیبت اعلام کرد و به ایسنا گفت: تاکید ما به تمامی مشمولان این است که پیش از ورود به غیبت وضعیت سربازی خود را مشخص کنند.


منبع: عصرایران

درباره هدیه ۵۰۰ میلیونی صداوسیما به فیگو

«لوئیس فیلیپ مادریا کائریو فیگو»، مرد طلایی فوتبال پرتغال و ستاره سال‌های پیشتر بارسلونا و مادرید اسپانیا به ایران آمد، در یک برنامه تلویزیونی پرمخاطب حضور پیدا کرد، رفت و حاشیه‌ای به جای گذاشت که دوباره تلویزیون پر از مشکل را، با چالش مواجه کرد.

به گزارش ایسنا، شهروند در ادامه نوشت: داستان این‌بار یک برنامه تلویزیونی پرحاشیه، آن‌هم از نوع نود، برخلاف جنجال‌های متداولش موضوعات مالی مربوط به دعوت از یک فوق ستاره فوتبالی بود. فوق ستاره‌ای در قد و قامت فیگو؛ بازیکن سال‌های پیش بارسلونای اسپانیا، که وقتی از این تیم به رئال‌مادرید رفت، چنان حاشیه و ناراحتی‌ای برای طرفدارانش در بارسلونا ایجاد کرد که تا مدت‌ها هروقت او را در میدان مقابل تیم خود می‌دیدند، سیلی از دشنام حواله‌اش می‌کردند. داستان انتقال جنجالی فیگو در ‌سال ۲۰۰۰ در لالیگا چنان حاشیه‌ای به وجود آورد که از آن به‌عنوان یکی از جنجالی‌ترین انتقال‌های تاریخ فوتبال یاد می‌شود. انتقال۵۰‌میلیون یورویی که رکورد آن زمان نقل و انتقالات را شکست (هرچند بعد از یک‌سال، انتقال زیدان، خود رکوردشکن شد) و کاتالان‌ها را چنان به خشم آورد که در «نیوکمپ» سر خوک به سمت فیگو پرتاب کردند.

آغاز حاشیه و دلیل یک اعتراض

برنامه نود تلویزیون که حالا سر از صفحه فرهنگی یک روزنامه سراسری درآورده، نخستین جنجالش نیست و احتمالا با روندی که دارد، آخرین جنجال و حاشیه‌اش نیز نخواهد بود اما بیشتر این جنجال‌ها و حواشی نود، مربوط به فوتبال و گوشه و کنار آن است. این‌بار اما حضور فیگو و اخبار منتشرشده درباره پرداخت مبلغ قابل توجهی به او، برای قبول دعوت نود و حضورش در این برنامه، داستانی دیگری به وجود آورده و مضاف بر حواشی ورزشی، این سوال را ایجاد کرده است که تلویزیون برای جذب مخاطب، چقدر هزینه می‌کند. هزینه‌ای که نه در قامت دستمزد بازیگر و کارگردان در ساخت سریال‌ها، بلکه به‌عنوان «هدیه» و درقالب پرداخت به میهمانان سرشناس برنامه‌های گفت‌وگو محور، پرداخت می‌شود.

در این نوبت حاشیه به وجود آمده و سوالاتی که پس از آن سر از خاک بیرون آورد، از آن‌جا آغاز شد که خبر رسید برنامه نود (البته اسپانسر برنامه) مبلغی ١٠٠هزار یورو تقریبا معادل نیم‌میلیارد تومان، به فیگو پرداخت کرده تا در این برنامه حضور پیدا کند. از آن پس بود که برخی از اهل رسانه و مخاطبان در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی یا هرجایی که فرصت دست داد، به موضوع اعتراض و برایش این دلیل را ذکر کردند: «در شرایطی که در کرمانشاه زلزله آمده (یا کرمان) و مردمان این سرزمین، نیاز جدی و مبرم به کمک‌های نقدی دارند، چرا باید این پول به حلقوم یک اجنبی ریخته شود؟» این اعتراض هرچند تند بود اما برخی آن را بدون مبنا دانستند و (برخی شاید با واسطه ازسوی دست‌اندرکاران نود) پاسخ دادند که مردم در این لحظات نیاز به برنامه مفرح دارند، حتی بر این نکته هم تأکید کردند در روزگاری که تلویزیون با بحران مخاطب دست‌وپنجه نرم می‌کند، چرا نباید برنامه‌ای روی آنتن برود که ۴٠‌میلیون نفر مخاطب داشته است (استدلالی که ممکن است در کلان ماجرا درست باشد اما هیچ‌وقت نگفتند چگونه توانسته‌اند میزان مخاطب این برنامه را به دست آورند!) این گروه بر این اعتقاد بودند و البته به صورت مکتوب هم در رسانه‌های خود تأکید کردند که برنامه ۴ساعته نود در آن روز به‌خصوص، ٩‌میلیارد و ۶٠٠میلون دقیقه/ نفر، بیننده داشته است.

اینها هرچند توسط برخی از مخاطبان و… مطرح شد اما قوی‌ترین استدلال آنها در دفاع از این دعوت، این بود که اولا مبلغ پرداخت‌شده به فیگو از بودجه تلویزیون نبوده و توسط اسپانسر برنامه پرداخت شده و تلویزیون در این پرداخت دخالتی نداشته است و ثانیا وقتی فلان آدم برای حضورش در برنامه صبحگاهی حالا خورشید ٨تومان دریافت کرده یا در برنامه‌ای دیگر برای حضور برخی از چهره‌های آشنا (همان که عموم به آن سلبریتی می‌گویند) مبالغی بسیار بیشتر پرداخت شده است. حتما حضور فیگو که نود را در سطح برنامه‌های ورزشی درجه یک دنیا، مطرح کرده، نیم‌میلیارد تومان می‌ارزد.

داستان پرداخت‌ها و سوالاتی درباره حق‌الزحمه حضور

از همان زمان که پرداخت پولی نسبتا هنگفت به‌عنوان «حق‌الزحمه حضور در برنامه»، به یک میهمان خارجی آن هم در قواره لوئیس فیگو (که برخی صفت افسانه‌ای را برای او به کار می‌برند) طرح شد، حرف و حدیث‌هایی هم آغاز شد و برخی درصدد مقایسه این «حق‌الزحمه‌ها» با آنچه در برنامه‌های خارج از این مرز و بوم پرداخت می‌شود، برآمدند. در این میان گروهی بر این اعتقادند که از اساس این مقایسه بی‌معناست چون نه تلویزیون ما چنان تلویزیونی است که بشود با آن رسانه‌ها مقایسه‌اش کرد و نه اقتصاد ایران چنان است که بتواند چنین رفتارهای نئولیبرالی را به نمایش بگذارد! با این‌حال، در یک مقایسه داخلی، زمانی که ستارگان میلان برای بازی دوستانه به تهران آمدند تا در مقابل پرسپولیس قرار بگیرند (بازی خداحافظی مهدی مهدوی‌کیا) همین برنامه نود، یا نتوانست یا حاضر نشد ۵٠‌هزار دلار درخواستی «پائولو مالدینی» که او را یکی از محبوب‌ترین بازیکنان فوتبال نزد ایرانیان می‌دانند، بپذیرد!

با این‌حال و صرف نظر از همه این موضوعات، مطلعان پرداخت «حق‌الزحمه حضور در برنامه» را به بحران مخاطب در صداوسیما نسبت می‌دهند. بحرانی که به نظر، تلویزیون را مجبور کرده است تقریبا در تمام برنامه‌های گفت‌وگومحور «عام» خود، از میهمانان و چهره‌های آشنایی استفاده کند که برای عموم مردم جذاب باشند. همین عامل گویا نوعی تعامل مالی را بین دو سوی کار (برنامه‌سازان و میهمانان) به وجود آورده که از نظر برخی این تعامل، تعاملی قاعده‌مند و در قالب «حق‌الزحمه حضور در برنامه» پذیرفته شده از سوی برنامه‌سازان و مدیران آنها در تلویزیون است. فقط در یک نمونه چند‌ سال پیش هومن حاج‌عبدالهی دلیل قطع همکاری خود را با یک برنامه که مجری‌گری آن را برعهده داشت این‌گونه عنوان کرد که تهیه‌کننده حاضر به پرداخت این حق‌الزحمه به میهمانان نیست و به او گفته از روابط شخصی خود برای دعوت از میهمانان استفاده کند. به هر روی، جست‌وجوی خبرنگار «شهروند» و پرسش از دست‌اندرکاران، این موضوع را نمایان ساخته که گویا هرکدام از چهره‌های آشنا برای حضور خود در برنامه‌های تلویزیونی، «حق‌الزحمه» مشخصی را طلب می‌کنند.

به عنوان مثال یکی از بازیگران طناز تلویزیون در یکی از برنامه های صبحگاهی با حضور یک مجری سرشناس برای حضور در برنامه‌های گفت‌وگومحور مبلغ ٣ تا ٨‌ میلیون تومان طلب می‌کند.

نام‌آشنایان در برنامه‌های تلویزیونی اعداد و ارقام مختلفی را از عوامل تولید برای حضورشان دریافت می‌کنند. یکی از بازیگران سرشناس مرد و البته کارگردان برای حضور در برنامه‌های این‌چنینی ٧‌میلیون تومان، خانم بازیگر دیگری هم ۶‌میلیون تومان و بازیگران نام‌آشنا و با سوابق ویژه هم گاهی اعداد و ارقام بسیار بالا که غیرمنطقی می‌نماید، طلب و دریافت کرده‌اند. نکته مهم که به‌عنوان قاعده در این دریافت‌ها پذیرفته شده، چنین است که پس از طرح نام میهمان در برنامه تلویزیونی، مبلغ مورد درخواست او واریز می‌شود و اگر در این میان اتفاقی بیفتد که «حق‌الزحمه حضور در برنامه» واریز نشود، حضور میهمان هم منتفی خواهد بود.

در برخی از برنامه های پر مخاطب این چند سال هم اوضاع واضح تر از قبل به نظر می رسد و اینگونه است که از سوی اسپانسر برنامه، هدیه نقدی به صورت کارت هدیه در اختیار میهمانان قرار می‌گیرد. هدیه‌ای که در برخی موارد (بیشتر درباره افراد نام‌آشنای سیاسی مصداق دارد) مبلغ با اعلام، به کارهای خیر اختصاص یافته است. در یکی از این برنامه‌ها ورزشکار محبوب دهه ٧٠، وقتی به این برنامه دعوت شد، ١٠‌میلیون تومان علاوه بر هدیه اسپانسر، به‌عنوان حق‌الزحمه حضور در برنامه درخواست کرده است.

اینها نمونه‌هایی از میزان حق‌الزحمه‌های پرداختی در تلویزیون است. مبالغی که میزان آنها احتمالا می‌تواند مبلغ پرداختی به لوئیس فیگو را رقمی طبیعی جلوه دهد. موضوعی که مطلعان و مدافعان اقدام نود، آن را به‌عنوان استدلال پرداخت
بیان کرده‌اند.


منبع: عصرایران