تاثیر استرس بر زیبایی

استرس با ظاهر شما چه می‌کند؟

به گزارش آلامتو به نقل از سرخاب سفیداب؛ آیا می‌دانید که استرس می‌تواند برای زیبایی شما مشکل بیافریند؟ حتما این مطلب را بخوانید تا ببینید که استرس با ظاهر شما چه می‌کند، و چطور می‌توانید با آن مقابله کنید.
چین و چروک
هنگامی که در شرایط استرسی و پر تنش زندگی می‌کنید، بدنتان بطور مداوم هورمون کورتیزول تولید می‌کند. این هورمون مسبب افزایش وزن، فشار خون، تجزیه‌ی کلاژن و اتفاقات دیگر خواهد بود.
همین اتفاق، شرایط را برای اینکه پوستتان خودش را ترمیم کند، کلاژن و الاستین سالم تشکیل دهد، و با آسیب‌های پوستی مقابله کند، سخت خواهد کرد.
شما می‌توانید با خوابی آرام و ورزش، سطح هورمون کورتیزول‌تان را کاهش دهید و جلوی این آسیب‌ها را بگیرید.
ریزش مو
استرس می‌تواند با ضربه زدن به رشد فولیکول موها و هدایت آن از فاز فعال به ایستا، به طور ناگهانی باعث ریزش موهایتان شود. هنگامی که فولیکول پیش از موعد مقرر وارد این فاز شود، حدود ۳ ماه در همان وضعیت باقی خواهد ماند، و پس از آن مقدار زیادی از موهایتان خواهد ریخت.
پس اگر چنین ریزش مویی را تجربه کرده‌اید، باید سرمنشاء آنرا در چند ماه بیابید. البته در مورد بسیاری از خانم‌ها، این موهای ریخته شده مجددا رشد خواهد کرد.
همچنین بخوانید: راههای طبیعی برای درمانی ریزش مو
آکنه‌ی بزرگسالانه
آکنه فقط برای نوجوان‌های تازه بالغ نیست، خیلی از بزرگسالان هم بخاطر هورمون استرس انگار بزرگ نشده‌اند! چیزی که این وضعیت را بدتر می‌کند این است که اغلب مردم نمی‌توانند جوش‌هایشان را به حال خودشان رها کنند.
چلاندن، فشار دادن و خاراندن جوش‌ها معمولا برای خیلی‌ها روشی برای رهایی از تنش‌هاست، اما اینکار وضعیت جوش‌ها را بدتر کرده و باعث التهابشان خواهد شد، و در نتیجه بیشتر استرس خواهید گرفت. پس با جوش‌هایتان بازی نکنید!
التهاب و حساسیت
پوست شما دارای سلول‌هایی است که در پاسخ به بیوشیمیایی‌هایی مثل هورمون های استرس، هیستامین آزاد می‌کند. هیستامین‌ها در التهاب‌ها و حساسیت‌ها نقش اصلی را بازی می‌کنند، و می‌توانند مسبب بیماری‌هایی همچون تب، آسم و بیماری‌های پوستی شوند.
هنگامی که هیستامین آزاد شود، ممکن است به انواع بیماری‌های پوستی جدید، از اگزما و کهیر گرفته تا صدفک، مبتلا شوید. حتی ممکن است بیماری های پوستی که در حال حاضر دچارش هستید، تشدید شوند.
نوسانات خلقی هورمونی
بین فیزیولوژی هورمون و خلق و خوی انسان، ارتباط زیادی وجود دارد. خلق و خوی ما می‌تواند فیزیولوژی ما را تحت تاثیر قرار دهد، و فیزیولوژی ما هم می‌تواند تعادل هورمونی‌مان را بهم بریزد.
اگر استرس بر وجود شما بنشیند، می‌تواند منجر به تغییرات هورمونی نامطلوبی در بدن شما شود. مثلا باعث ممکن بی خوابی، گرسنگی سیری ناپذیر، افزایش وزن، و تجزیه‌ی کلاژن‌ها شود. پس باید بتوانیم بر استرسمان غلبه کنیم، تا سطح هورمون‌هایمان تحت کنترل بماند.
چشم‌های پف کرده و خسته
استرس، با ربودن خواب عمیق از شما، که ضامن سلامتی و جوانی بدن است، باعث می‌شود چشم‌های شما پیر و سالخورده شود! اگر خیلی کم بخوابید، دچار مشکلات پوستی متعددی همچون قرمزی پوست، یا پاکسازی ضعیف ضایعات خواهید شد.
مایعاتی که باید هنگام خواب شما به چرخش در بیاید، حرکتی نمی‌کنند. در صورت شما هم، مایعات اضافه باید جایی بروند، پس در بافت ظریف زیر چشم‌هایتان ذخیره می‌شوند. نتیجه‌اش این خواهد شد که زیر چشم‌هایتان پف کرده و کبود خواهد شد!
یائسگی زودرس
دانشمندان در اینکه دقیقا چگونه این اتفاق رخ می‌دهد، هنوز سردرگمند. اما بنظر می‌رسد که جریان دائمی کورتیزول، که بواسطه‌ی استرس مزمن تولید می‌شود، باعث پایین آمدن سطح استروژن می‌شود. یعنی همان اتفاقی که در دوران یائسگی رخ خواهد داد.
استروژن کمتر، به معنی کلاژن کمتر و طراوت کمتر است. پس شاید سطح استروژن شما آنقدر کاهش نیابد که دوره‌های ماهیانه‌ی شما قطع شود، اما برای خشک و بی رنگ و رو کردن پوستتان کافی خواهد بود!
بسیار خب، حالا چه کار می‌توان کرد؟
اول اینکه احساس ضعف به خودتان راه ندهید. شاید احساس کنید نمی‌توانید بدنتان را کنترل کنید، چرا که خیلی از اتفاقات بطور طبیعی رخ می‌دهد.
اما امیدوارم هنگامی که مهارت‌های مدیریت و مقابله با استرستان را یاد گرفتید یا در آن بهتر شدید، و از آن تکنیک‌ها برای مراقبت از بدنتان استفاده کردید، مسیری برای سلامتی و زیبایی کشف کنید!
تنها با انتخاب استراتژی‌های صحیح در زندگی، می‌توانید قدرت را در دست بگیرید و بدنتان را به سطح متعادلی از سلامتی برسانید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها
برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

مطالب مشابه:
رپورتاژ آگهی ویژه:

تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی


برچسب ها : استرس, سرخاب سفیداب, مقاله در مورد استرس, کاهش استرس


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری


انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما


تیک بان
فروشگاه اینترنتی لباس


مینار سفر :آژانس هواپیمایی در کرج

ارسال نظر


منبع: آلامتو

روایت زندگی ۵ستاره‌داری که انکار می‌شوند

به گزارش خبرآنلاین،پرونده دانشجویان ستاره‌دار که اوج آن زمان احمدی‌نژاد بود، هنوز باز است. روندی که مسئولان بعضا آن را انکار می‌کنند و تعداد زیادی از دانشجویان سال‌هاست حق بازگشت به دانشگاه ندارند. در این ‌سال‌ها هم هر سرپرست و وزیری که برای وزارت علوم آمده اولین وعده‌هایش برگرداندن دانشجویان ستاره‌دار به دانشگاه بوده و در نهایت همچنان ستاره‌دارها هستند. واکنش منصور غلامی وزیر جدید علوم اما تا حدی با مسئولان قبلی متفاوت بود؛ او اعلام کرد که دانشجوی ستاره‌دار به معنایی که وجود دارد، نداریم و این اظهارنظر صدای بسیاری از دانشجویان ستاره‌دار را درآورد؛ تا جایی که مجید دری و مهدیه گلرو دو دانشجوی ستاره‌دار دانشگاه علامه که ده سال است از حق تحصیل محروم‌اند به وزارت علوم رفتند تا غلامی را ببینند و بگویند ما دانشجویانی هستیم که از حق تحصیل محروم شده‌ایم اما غلامی در ابتدا حاضر به دیدار با آنها نشد، اما  در نهایت پس از سه روز آنها را به دیدار پذیرفت و به آنها قول پیگیری داد. (اینجا) روحانی نیز در واکنش به اعتراض دانشجویان ستاره‌دار، خطاب به وزیر علوم گفت که «نباید هیچ دانشجوی ستاره‌داری داشته باشیم.»
 

اصطلاح ستاره‌دارها تعریف جدیدی بود که در دوره وزارت علوم مصطفی معین ساخته شد؛ دانشجویان با عنوان‌های یک ستاره، دو ستاره و سه ستاره معرفی می‌شدند. دانشجویان یک ستاره افرادی بودند که نقص پرونده داشتند، دانشجویان دو ستاره افرادی بودند که در کنار نقص پرونده به آنها تذکر داده شده بود و سه ستاره‌ها دانشجویانی بودند که فعالیت سیاسی می‌کردند و از تحصیل محروم می‌شدند. در واقع شروع ستاره‌دارشدن دانشجوها در دولت اصلاحات بود ولی تعداد آنها به انگشتان دست هم نمی‌رسید اما در زمان احمدی‌نژاد با روی کار آمدن محمدمهدی زاهدی در دولت نهم و کامران دانشجو در دولت دهم، این روند اوج گرفت و باعث شد بسیاری از دانشجویان فعال سیاسی مقطع کارشناسی به کارشناسی ارشد راه پیدا نکنند. شرایطی که در آن دانشگاه‌ها از صدای مخالف خالی شد و ستاره‌ دادن به عنوان ابزاری برای تهدید دانشجویان مورد سوءاستفاده قرار گرفت.

 

ستاره‌ها از کدام سیاره آمدند؟

روندی که هیچ‌گاه تعطیل نشد و تنها شدت آن در دوره‌های مختلف کم و زیاد شده است. در زمان اوج ستاره‌دارشدن دانشجویان، در کنار افرادی که از مقطع کارشناسی به کارشناسی ارشد منع می‌شدند، دانشجویانی نیز بودند که در همان مقطع کارشناسی از تحصیل منع می‌شدند. این افراد کسانی بودند که به عنوان محروم از تحصیل شناخته می‌شدند و با توجه به اینکه جا انداختن این واژه‌ها (یک ستاره، دو ستاره و سه ستاره) سخت بود، برای افراد محروم از تحصیل و کسانی که به دلیل فعالیت نمی‌توانستند به ادامه تحصیل بپردازند لفظ ستاره‌دار اطلاق شد.

 

در همین باره میزگردی با حضور ۵ دانشجوی ستاره‌دار برگزار کردیم و در آن روند ستاره‌دارشدن هرکدام با جزییات روایت شد. روایتی که شاید نتیجه‌اش بازگشت تمام دانشجویان ستاره‌دار به دانشگاه و از بین رفتن اصطلاح ستاره‌دارها باشد. مجید دری، مهدیه گلرو، مهدی مسافر، یاسر عزیزی و سعید اردشیری تنها ۵ نفر از دانشجویان ستاره‌داری هستند که هرکدام به دلیلی از حقشان که تحصیل است به صورت غیرقانونی محروم شده‌اند.

 

تعلیق۴ ماهه و شروعی بر محرومیت ۱۰ ساله

مجید دری ورودی سال ۸۴ دانشگاه علامه، یکی از دانشجویان ستاره‌داری است که تا سال ۸۶ فعالیت دانشجویی داشته و درباره روند ستاره‌دار شدنش می‌گوید: «در آن زمان با آمدن احمدی‌نژاد و تیم او، وزارت علوم کارهایی کرد تا به صورت بنیادی با دانشگاه تسویه کند. کارهایی که به شدت برای دانشجویان پرهزینه بود. آنها فعالین دانشجویی را در مقطع کارشناسی و ارشد قلع‌وقمع کردند و ستاره‌دارشدن‌ها نسبت به دوره اصلاحات افزایش چندین درصدی داشت. در واقع سعی کردند با این ابزار فعالیت دانشجویی را کنترل کنند و تک‌صدایی و انفعال در دانشگاه‌ها ایجاد شد که اوج آن در دوره ۸ ساله احمدی‌نژاد بود.»

 



 

این دانشجوی ستاره‌دار با اشاره به روند انتخابات انجمن اسلامی در علامه می‌گوید:‌ «به ما گفتند انجمن‌های اسلامی یا باید اساس‌نامه داشته باشد یا شما را حذف می‌کنیم. در نهایت تمام تلاششان این بود که اساس‌نامه‌ای مطابق منویات خودشان ایجاد شود که ما مقاومت کردیم و گفتیم باید بدون دخالت کوچک‌ترین فرد مسئولی این انتخابات برگزار شود و آن انتخابات، آخرین انتخابات انجمن اسلامی بود که در دانشگاه‌ها برگزار شد. در سال ۸۷ هم پلمب شد و دیگر اثری از انجمن‌های اسلامی پیدا نشد و انسجام قبل از بین رفت.»

 

گفتند حقوق بازنشستگی پدرت را قطع می‌کنیم

مجید دری در سال ۸۶ در روند این مخالفت‌ها، ۴ ترم از تحصیل محروم شد و تعداد دیگری دانشجو نیز مثل او تعلیق شدند که تعداد آنها در دانشگاه علامه به ۵۰ نفر رسید. «تا سال ۸۸ اجازه ورود به دانشگاه هم نداشتیم و بعد هم بازداشت شدم. ۵ سال در فضای دانشگاهی نبودم و به صورت شفاهی گفته بودند که اخراج شدم و دلیل آن را غیبت غیرموجه می‌دانستند. بدون حضور من حکم اخراج داده بودند و پیگیری‌های من نتیجه‌ای نداشت. حتی در سال ۹۴ و ۹۵ هم مانع ورود من به دانشگاه می‌شدند با وجود اینکه دولت و وزیر و رئیس دانشگاه تغییر کرده بودند.»

 

او درباره روند پیگیری‌های طولانی‌مدتش می‌گوید: «این روند ادامه پیدا کرد و من هم مدارا کردم و بسیاری از مسئولان را دیدم. دانشگاه پیام نور هم نتوانستم بروم چون ریز نمرات می‌خواستند و من هیچ مدرکی نداشتم. در دانشگاه آزاد هم چون پرونده‌ام در دانشگاه علامه باز بود نمی‌توانستم شرکت کنم. تنها چیزی که برای من از علامه ماند وامی بود که از آنها گرفته بودم و به پدرم پیام می‌دادند که اگر باقیمانده‌اش را پرداخت نکند حقوق بازنشستگی را قطع خواهیم کرد. هزینه‌ای که در کل ۲۰۰ هزار تومان بود.»

 

این پیگیری تا جایی پیش رفت که غلامی وزیر جدید علوم در مصاحبه‌ای اعلام کرد دانشجوی ستاره‌دار به معنایی که می‌گویند نداریم! دری هم در اعتراض به این حرف به وزارت علوم رفته و برای سه روز تحصن کرده تا بگوید من دانشجوی ستاره‌داری هستم که ده سال است حق تحصیل ندارم. «من جلوی وزارت علوم تحصن کردم و وزیر به دیدار من نیامد. معاون آموزشی هم گفت دست ما نیست و نهاد دیگری غیر از وزارت علوم بر پرونده شما دست دارد. من هم گفتم کتبی به من بگویید کدام نهاد مخالف بازگشت من به دانشگاه است که بدانم با چه کسی طرف هستم.»

 

۴ ترم تعلیق، بازداشت و اخراج! دلیل: غیبت غیرموجه

سال ۸۶ بعد از انتخابات انجمن اسلامی علامه که آخرین انتخابات آزاد در دانشگاه علامه بود، شریعتی رئیس سابق این دانشگاه در دولت محمود احمدی‌نژاد اعلام کرده بود همه افرادی که برای انتخابات کاندید شوند حتما تعلیق می‌شوند و تمام ۵۰ نفری که مانده بودند، بدون احتساب در سنوات تعلیق خوردند. مهدیه گلرو هم یکی از دانشجویانی بود که در این روند ستاره‌دار شد. «من ترم ۸ بودم و ۱۱ واحدم بیشتر نمانده بود و زمان امتحانات نتوانستم شرکت کنم و اصرار داشتند که من ممنوع‌الورود باشم؛ چون آن ترم درسم تمام می‌شد و دیگر نمی‌توانستند من را اذیت کنند و باید همان ترم مانع حضور من در امتحان‌ها می‌شدند. دو ترم هم به خاطر تجمع و سخنرانی مراسم ۱۶ آذر تعلیق شدم تا به سال ۸۸ رسید.»

 



 

گلرو با اشاره به کمیته دفاع از حق تحصیل می‌گوید: «در سال ۸۷ ما کمیته دفاع از حق تحصیل را تشکیل داده بودیم که دانشجویانی که به هر نحوی از تحصیل محروم شده بودند در آن شرکت داشتند. سال ۸۸ هم به خاطر فضایی که بود مقابل وزارت علوم و مجلس تجمع داشتیم که در نهایت هم بازداشت شدیم. زمانی که آزاد شدم برگه اخراج از دانشگاه را به من دادند که در زمان زندان بودن من داده بودند و روند این اخراج غیرقانونی بود چون من حضور نداشتم و هیچ دفاعی از خودم نداشتم. دلیل اخراج هم غیبت غیرموجه بود که من زندان بودم و نمی‌توانستم پیگیری کنم. متاسفانه پیگیری‌ها هم جواب نداد و هیچ سرپرست و وزیری نبوده که در این ۴ سال با او پیگیری نکرده باشم.»

 

روند پیگیری‌های بدون نتیجه گلرو از زمان توفیقی شروع شده است: «از زمان آقای توفیقی تا امروز همیشه پیگیر بودم و بارها به من گفته شد که نماینده‌های مجلس مخالفت می‌کنند و بعد از انتخابات مجلس می‌توانی به دانشگاه برگردی؛ ولی تغییری ایجاد نشد و امید من از بین رفت. در بسیاری از دانشگاه‌ها رئیس دانشگاه این مشکل را حل کرد و مسئله به وزارت علوم نرسید ولی در علامه آقای سلیمی با ما همکاری نکردند و نامه‌ای به ایشان داده شد مبنی بر برگشت ما که مخالفت کردند و گفتند بازگشت این افراد ممکن است جو دانشگاه را به هم بریزد. من با سختی بسیار توانستم ریز نمراتم بگیرم و در دانشگاه پیام نور خارج از تهران تطبیق واحد دادم و یک ترم درس خواندم و مدرک لیسانسم را توانستم از دانشگاه پیام نور بگیرم.»

 

مدرک کارشناسی علامه را از پیام نور گرفتم!

مهدیه گلرو بعد از گرفتن مدرک کارشناسی از دانشگاه پیام نور برای کارشناسی ارشد شرکت می‌کند و بازهم ستاره‌دار می‌شود. «آن زمان امیدوار شدم که برای کارشناسی ارشد شرکت کنم و کنکور دادم و در دانشگاه الزهرا پذیرفته شدم. نتایج آزمون را که دیدم در کارنامه‌ام نقص پرونده درج شده بود و اصلا فکر نمی‌کردم این روند ادامه پیدا کند. بلافاصله پیگیری کردم؛ سرپرست آقای هاشمی بود و قول دادند که مشکل حل شود و به سازمان سنجش مراجعه کردم و گفتند نامه‌ای روی پرونده من است که تو را مردود علمی اعلام کنیم ولی چون رتبه خوبی داشتی ما نقص پرونده زدیم تا شاید بتوانی پیگیری کنی.»

 

گلرو از آخرین پیگیری‌ها و دعوتش به مجلس می‌گوید: «اواخر شهریور ماه بود که از دانشگاه الزهرا برای من پیامی آمد که در این دانشگاه پذیرفته شدی و برای ثبت‌نام رفتم و تا حدودی هم پیش رفت که به من گفتند شما شامل تعهد نوع سه می‌شوید و نمی‌توانیم ثبت‌نام شما را تکمیل کنیم و این تعهدشماره سه همان سه ستاره است. من همچنان پیگیری می‌کردم تا اینکه آقای غلامی گفتند دانشجوی ستاره‌دار نداریم و ما رفتیم از ایشان توضیح بخواهیم که این ده سالی که محروم از تحصیل هستیم چیست؟ ما مجبور شدیم در سرما بایستیم و سه روز وزیر تشریف نیاوردند! به هر حال نتوانستیم ایشان را ببینیم و خانم سعیدی نماینده مجلس من را به مجلس دعوت کردند و در کمیسیون حقوق شهروندی شرکت کردم. بسیاری از نماینده‌‌ها همراهی کردند و از ما خواستند دو هفته تحصن را توقف کنیم تا مشکل ما را حل کنند و آقای غلامی هم این قول را به آقای دری دادند و امیدوارم این مسئله حل شود و هیچ‌کس دیگر از حق تحصیل محروم نشود.»

 

خانه‌نشینی احمدی‌نژاد و شانس قبولی

مهدی مسافر، یکی دیگر از دانشجویان ستاره‌داری است که مسئولان تاکنون انکارشان کرده‌اند. ورودی کارشناسی فیزیک دانشگاه بوعلی سینای همدان، عضو شورای مرکزی انجمن دانشگاه همدان و همچنین عضو دفتر تحکیم وحدت در آن زمان، در سال ۸۹ سه ستاره شده است. «ستاره‌دارشدن من در فضای آن زمان و باتوجه به تعداد زیادی از انجمنی‌هایی که از سال ۸۴ محروم از تحصیل می‌شدند و باتوجه به فضای بعد از ۸۸ و حکم‌های قضایی و …. قابل حدس بود. بعد از تابستان ۸۹ که نتایج اولیه آمد مشخص شد که نقص در پرونده دارم و روند پیگیری را شروع کردم. دو ماه بعد هم نتایج دانشگاه آزاد آمد و مشخص شد صلاحیت ندارم.»

 

مسافر با اشاره به اینکه در آن زمان نه دولت و نه مجلس همسو نبودند، می‌گوید: «حتی در دانشگاه آزاد هم که مرحوم هاشمی آنجا بود نمی‌شد کاری کرد و پیگیری من فقط محدود به رفتن از قزوین به تهران برای سازمان سنجش و رفتن از قزوین به همدان برای نهادهای امنیتی همدان و حراست دانشگاه بود که نهایتا هم هیچ اتفاقی نیفتاد. همان سال دوباره امتحان ارشد شرکت کردم و تحلیلم این بود که اولا از بیکاری بهتر است و ثانیا هزینه سه‌ستاره‌کردن برایشان بالاتر می‌رود! ولی خوشبختانه آن سال با خانه‌نشینی احمدی‌نژاد مصادف شد و شانس با من یار بود.»

 



 

ستاره‌دار برای دانشگاه دولتی، بدون ستاره برای آزاد

در آن شرایط مهدی مسافر رتبه می‌آورد و در دانشگاه بین‌المللی امام خمینی قزوین قبول می‌شود. «خیلی از دوستان دیگر هم مثل من شانس آوردند و توانستند ثبت‌نام کنند. دو ماه بعد از ثبت‌نامم هم از نهادهای امنیت تماس گرفته بودند که در جریان قبولی و ثبت‌نام من نبودند. در مقطع کارشناسی ارشد هم اتفاق خاصی نیفتاد و فضای دانشگاه آنقدر منفعل بود که طبیعی بود هیچ اتفاقی نیفتد. سال ۹۳ هم فارغ‌التحصیل شدم. امسال هم به‌خاطر علاقه‌ام به حوزه علوم اجتماعی آزمون ارشد اقتصاد شرکت کردم و ناچارا فقط تهران و زنجان را انتخاب کردم و برای آزاد هم قزوین.»

 

مسافر در این روند از دوباره ستاره‌دارشدنش می‌گوید: «نتایج مرحله دوم که آمد دیدم دوباره نقص در پرونده برای دانشگاه دولتی دارم ولی می‌توانم در دانشگاه آزاد ثبت‌نام کنم که ثبت‌نام هم کردم و الان مشکلی ندارم ولی با این حال یک حق بدیهی را از من سلب کردند.»

 

در واقع مهدی مسافر برای بار دوم ستاره‌دار شده است؛ البته تنها برای دانشگاه دولتی. در دانشگاه آزاد اما بدون ستاره است و توانسته ادامه تحصیل بدهد.

 

گفتند شما نباید درس خود را تمام کنید

یاسر عزیزی، ورودی کارشناسی حقوق سال ۸۵ دانشگاه اشرفی اصفهان هم یکی دیگر از دانشجویان ستاره‌دار است. «تیر ۱۳۸۷ بود که با حکم کمیته‌ انضباطی به دو ترم محرومیت از تحصیل محکوم شدم. با توجه به موادی از آیین‌نامه‌ انضباطی وزارت علوم که در حکم قید شده بود، آن محرومیت مبتنی بر اتهاماتی کلی بود که معمولا داده می‌شود. به هر حال با تلاشی که کردم و پیگیری بعضی از دوستان، حکم من معلق شد و مهر ۸۷ ثبت‌نام کردم. منتها شهریور ۸۸ و در حالی که حدود ۱۵-۲۰ واحد برای ترم هفتم‌ باقی‌مانده بود، وقتی برای ثبت‌نام به آموزش دانشگاه مراجعه کردم، گفتند که فایل شما بسته شده و اجازه‌ انتخاب واحد نداری.»

 

عزیزی در توضیح این روند می‌گوید: «اول گفتند که حکم معلق شده‌ سابق به اجرا درآمده؛ منتها با این که دائما به دانشگاه مراجعه می‌کردم، بعد از طی یک‌سال و مراجعه‌ بعد از پایان محرومیت، به من گفتند که گفته شده شما نباید تحصیل خود را به اتمام برسانید. مسئولین دانشگاه گفتند چرا تماس‌های مسئولین امنیتی را جواب نمی‌دهی؟ بالاخره از طریق دانشگاه احضار انجام شد و چند جلسه بازجویی شدم. آنجا هم با اتهاماتی مثل «تبانی علیه نظام، اقدام علیه امنیت، براندازی و …» مواجه شدم، اما هنوز و همچنان بعد از ۸ سال، هیچ اقدامی برای بازگشت من به دانشگاه انجام نشده است.

 



 

کد ۲، همان ستاره‌داری بود که می‌گفتند نداریم!

سعید اردشیری ورودی سال ۸۵ رشته جامعه‌شناسی هم از دانشجویان ستاره‌داری است که از حق تحصیل محروم شده است. «من عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان شهید باهنر کرمان در سال ۸۱ و عضو این انجمن و تحکیم از سال ۷۸ بودم که در سال ۸۵ در رشته جامعه‌شناسی علامه قبول شدم ولی امکان ثبت‌‌نام پیدا نکردم و در آن دوره جز اولین دانشجویان ستاره‌دار بودیم. یک‌سری دیگر از دوستانم هم بودند که پیش از اعلام نتیجه نهایی از طرف حراست دانشگاه احضار شده بودند و تعهدی داده بودند مبنی بر اینکه از این به بعد فعالیت دانشجویی نخواهند داشت و برخی دیگر هم به هیئت گزینش سازمان سنجش احضار شده بودند و همین تعهد را داده بودند. که به ترتیب یک ستاره و دو ستاره خوانده می‌شدند.»

 

در کارنامه اردشیری تبصره‌ای با عنوان کد ۲ مشخص شده بوده که همان معنی ستاره‌دار را می‌دهد. «در آن زمان آقای زاهدی می‌گفت ما ستاره‌دار نداریم. آن سال ما حدود ۱۵ نفر بودیم که نتوانستیم کنکور بدهیم و از تحصیل محروم شدیم. پیگیری‌های زیادی برای بازگشت به دانشگاه کردیم. طوماری را در دانشگاه‌ها امضا کردیم و در مجلس و سازمان سنجش هم پیگیر این موضوع بودیم. پیگیری‌ها بیش از یک سال از طرف ما انجام شد و در سال ۸۶ گروه دیگری از دانشجویان به ما اضافه شدند که بیش از سه برابر تعداد قبلی بود.»

 

وزارت علوم لیست کامل دانشجویان ستاره‌دار را دارد

او می‌گوید: «سال به سال به جمع ستاره‌دارها اضافه می‌شد و در سال ۸۸ به این نتیجه رسیدیم که کاردیگری نمی‌توانیم بکنیم و برخی از دوستان ما به جای دانشگاه زندان نصیبشان شد. سال ۹۲ آقای توفیقی که سرپرست وزارت علوم شد گفتند که ما دانشجویان ستاره‌دار را برمی‌گردانیم و دانشجویان سال ۹۰ به بعد در اولویت هستند و اگر کنکور بدهند مشکلشان حل می‌شود. بعد از آن هم آقای فرهادی آمدند و عملا این روندها به تعویق افتاد. زمانی که ما مراجعه کردیم روابط عمومی وزارت علوم لیست کاملی از دانشجویان ستاره‌دار داشت که بسیار دقیق و جزیی بود.»

 



 

به گفته اردشیری، در دوره سرپرستی آقای ضیا هاشمی هم گفتند ۵۰ نفر ستاره‌دار داریم که مطمئنا بیشتر از این تعداد است و وزارت آمار دقیق ستاره‌دارها را دارد. به آقای هاشمی هم مراجعه کردم و گفتند دیگران را هم پیگیری کنید که مشکل را برطرف کنیم ولی اتفاقی نیفتاد. تابستان امسال هم مراجعه کردم و روند تمام پیگیری‌هایم را مکتوب ارائه کردم ولی با وزیرشدن آقای غلامی آن روند به هم ریخت. شورای عالی انقلاب فرهنگی هم طبق مصوبه ۸۳ حق دخالت در این مسائل را ندارد. در هر صورت این روند داشت خوب پیش می‌رفت که با وزارت آقای غلامی ما باز هم ناامید شدیم.
منبع: بهارنیوز

او الگویی از شرح صدر، مدارا و نقدپذیری بود

محمود صادقی در گفت‌وگو با ایسنا با بیان این که آیت الله هاشمی رفسنجانی شخصیت منحصر به فردی در انقلاب بوده و هیچ چیزی خلاء ایشان را پر نمی‌کند، گفت: هاشمی رفسنجانی برای خیلی از حوادث و وقایع سنگ صبور و لنگرگاه بود، در واقع مرد عبور از بحران‌ها و چالش‌ها بود.وی افزود: تاثیر فقدان وی در تحولات سیاسی دیده می‌شود به عنوان مثال یکی از جاهایی که این خلاء حس می‌شود مجمع تشخیص مصلحت نظام است؛ البته به طور کلی ایشان در هر جایی که حضور داشت، محور بود. همین طور در ابعاد بین المللی یا مساله فلسطین، هاشمی جزو پیشگامان بود.نماینده مردم تهران در مجلس با تاکید بر اینکه هاشمی شرح صدر داشت، اظهارکرد: جایگاه وی را به شایستگی درک می‌کنم، ‌وی پذیرای انتقاد بود و البته کسی که مسئولیت بالا در  نظام به عهده می‌گیرد باید تحمل شنیدن نقدها را هم داشته باشد.این نماینده اصلاح طلب مجلس با اشاره به اینکه البته به سیاست‌های اقتصادی وی نقد وارد است، گفت: بخش عمده سیاست‌های اقتصادی مثبت بوده اما در بحث هدایت اجتماعی به نظر خلاءهایی هم ایجاد شده است.صادقی در پایان خاطرنشان کرد: هاشمی الگویی ازشرح صدر، مدارا و نقدپذیری بود که همین وی‍ژگی‌ها را به مسئولین هم می‌توان توصیه کرد.
منبع: بهارنیوز

۵ راه ساده برای نگه داشتن مشتری در پشت خط تلفن

باید بپذیریم که فروش از طریق تلفن کار آسانی نیست. کافی است که از هر فروشنده ای که می خواهید درباره مشتری یابی تلفنی سوال کنید تا سیلی از ناله و گلایه جاری شود. مثلاً «مشتری ها همیشه تلفن را قطع می کنند. هیچ وقت نمی توانم به تصمیم گیرنده اصلی دست پیدا کنم. حساب پیغام هایی که روی منشی تلفنی گذاشته ام از دستم در رفته است!». اینها برای شما آشنا نیست؟

اما در این مطلب از مجموعه مطالب آموزش فروش برای شما خبر خوبی داریم. شما به جای آنکه کلاً تماس های تلفنی را کنار بگذارید می توانید از چند استراتژی ساده استفاده کنید که در عمل باعث می شوند که مشتری بالقوه مورد نظر تلفن را قطع نکند.

به محض اینکه استفاده از این تکنیک ها را شروع کنید خواهید دید که هنوز هم تلفن یکی از موثرترین ابزارها برای جلب توجه مشتریان احتمالی محسوب می شود. در ادامه به پنج روش بسیار ساده اشاره می کنیم که به کمک آنها می توانید مشتری را پشت خط نگه دارید تا بتوانید به اهداف خود دست پیدا کنید.

  1. برخلاف انتظار صحبت و رفتار کنید

به خاطر داشته باشید که شما تنها کسی نیستید که از تلفن برای مشتری یابی استفاده می کند. در عین حال، معمولاً همه همکاران شما شبیه به هم صحبت و رفتار می کنند.

تلاش کنید تا متمایز به نظر برسید. سعی کنید چیزی بگویید که بر خلاف آن چیزی باشد که از شما به عنوان یک فروشنده انتظار می رود. از خلاقیت خود بهره برداری کنید، سنجیده سخن بگویید و سعی کنید که تحمیل گر یا سمج به نظر نرسید.

  1. قرار بگذارید و به وعده خود عمل کنید

انتقال تماس به منشی تلفنی به معنی از دست رفتن فرصت نیست. بر عکس، این می تواند فرصتی باشد تا به مخاطب خود نشان بدهید که مصمم هستید تا با وی ارتباط برقرار کنید. یک تاریخ و ساعت دقیق برای تماس مجدد مشخص کنید و رأس همان زمان تماس بگیرید.

به عنوان مثال، به جای آنکه پیام بگذارید و از مخاطب بخواهید که با شما تماس بگیرد یا اینکه بگویید که بعداً مجدداً تماس خواهید گرفت دقت نظر خود را نشان بدهید. مثلاً می توانید چیزی شبیه به این بگویید: «اگر نتونستید با من تماس بگیرید، روز پنج شنبه هفتم دی در ساعت ۱۰ صبح با شما تماس می گیرم.»

  1. پشتکار داشته باشید

بعد از اینکه یکی دو بار پیغام گذاشتید دست از تلاش برندارید. یکی از بزرگترین اشتباهات فروشندگان در فروش تلفنی این است که تصور می کنند که اگر یک مشتری بالقوه پس از یک یا دو پیغام تماس نگرفت به این معنی است که علاقه ای به کالا یا خدمات مورد نظر ندارد. امروزه برای اینکه بتوانید یک مشتری بالقوه مناسب را به پای تلفن بکشانید گاهی باید چیزی نزدیک به ۱۰ پیغام بگذارید.

کلید موفقیت در این است که دلسرد نشوید. در حالیکه فروشندگان دیگر مشتریانی که دسترسی به آنها دشوار است را رها می کنند شما باید مُصر باشید. شاید لازم باشد که ماه ها این روند را ادامه بدهید، اما بالاخره آن ارتباط برقرار خواهد شد. پشتکار یکی از موثرترین راه ها برای ایجاد ارتباط با بهترین مشتریان است.

  1. شوخ طبع و مُشوّق باشید

لزومی ندارد که منشی تلفنی را برای خود به عذاب الهی تبدیل کنید. در واقع، می توانید این دشواری را به چیز جالبی تبدیل کنید. مثلاً می توانید چیزی شبیه به این بگویید: «هر چی تلاش می کنم نمی تونم باهاتون تماس بگیرم. یا خیلی سرتون شلوغه یا اینکه از من خوشتون نمیاد!» استفاده از شوخ طبعی در پیغام های تلفنی باعث می شود که نسبت به رقبا متمایز به نظر برسید، چرا که اکثر فروشندگان هنگامی که پیام می گذارند تلاش می کنند تا فوق العاده حرفه ای و عصا قورت داده به نظر برسند. راحت تر باشید و توجه مشتری را به خود جلب کنید.

  1. برنامه داشته باشید

تقریباً همه مشتریان در ابتدا تلاش می کنند تا هر چه سریع تر تماس تلفنی را خاتمه بدهند. اما این نباید شما را بترساند یا دلسرد کند. حتی ممکن است که بهترین و شایسته ترین مشتریان هم در طی تماس تلفنی آنقدرها پر اشتیاق به نظر نرسند، اما این به معنی بی علاقگی آنها به موضوع فروش شما نیست. به همین دلیل است که باید برنامه داشته باشید تا بتوانید مشتریان ارزشمند خود را برای مدت زمان بیشتری پشت تلفن نگه دارید.

اگر یک مشتری می گوید که سرش خیلی شلوغ است و نمی تواند صحبت کند با چیزی مثل این پاسخش را بدهید: «من کاملاً متوجهم، نظرتون چیه که ۲۰ ثانیه از وقت تون رو به من بدید تا دلیل تماسم رو بهتون بگم، اگه براتون جالب نبود بعد از اون می تونیم تماس رو قطع کنیم.» پاسخی شبیه به این می تواند حصار دفاعی مشتری را بشکند و راه را برای به سرانجام رساندن فروش باز کند.

نظر شما چیست؟ شما از کدام یک از نکاتی که در این مطلب از مجموعه مطالب آموزش فروش به آنها اشاره شد استفاده خواهید کرد؟


منبع: گویا آی‌تی

۱۲ راه برای کاهش وزن بعد از سن ۴۰ سالگی

اگر بیش از ۴۰ سال سن داشته باشید، ممکن است فهمیده باشید که افزایش وزن برای تان آسان تر و کاهش وزن سخت تر شده است. تغییرات در سطح فعالیت های شما، عادات غذایی، هورمون ها و نحوه ذخیره چربی ها توسط بدن شما ممکن است در این مورد نقش داشته باشند ؛ اما چند مرحله ساده ممکن است به شما کمک کند لاغر شوید :

کاهش وزن بعد از 40 سالگی,40 سالگی,کاهش وزن پس از 40 سالگی

میوه و سبزیجات بخورید

در هر وعده غذایی، نصف بشقاب خود را با میوه و سبزیجات پر کنید. محصولاتی که مواد مغذی بیشتر و کالری و چربی کمتری نسبت به گوشت، لبنیات و غلات دارند، مصرف کنید. حتی اگر کمتر از قبل بخورید ، بازهم احساس سیری خواهید کرد. میوه های تازه مانند سیب و انواع توت ها به جای میان وعده های حاوی قند بالا و چربی بالا نیز عالی هستند.

صبحانه را از قلم نیندازید!

کارشناسان توصیه می کنند یک وعده صبحانه سالم مانند بلغور جو دوسر یا نان گندم کامل با میوه مصرف کنید. این می تواند مانع از گرسنگی وسط روز شود که شما را به سمت میان وعده های ناسالم می کشاند. میان وعده یا وعده های غذایی موچک هر چند ساعت، می تواند در تمام طول روز اشتهای شما را کنترل کند.

شب ها کمتر بخورید!

اگر بیشتر کالری روزانه خود را در زمان نهار ( قبل از ۳ ظهر ) دریافت کنید ، ممکن است وزن بیشتری از دست بدهید تا اینکه بعداً وعده غذایی بزرگ تری بخورید. اما باز هم مهم ترین چیز این است که چه می خورید، نه اینکه کِی می خورید!

غذاهای سالم بپزید

کاهش وزن بعد از 40 سالگی,40 سالگی,کاهش وزن پس از 40 سالگی

مقدار زیادی چربی و کالری اضافی می تواند از طریق غذاهایی که درست می کنید، مصرف شود. به جای اینکه غذا را در مقدار زیادی روغن یا کره ، سرخ کنید ؛ بریان کردن یا کباب کردن را امتحان کنید. این توصیه خوبی در رستوران ها نیز هست :  از غذاهایی که سرخ شده اند یا از سس های خامه ای استفاده می کنند، پرهیز کنید.

توجه کنید

هنگامی که شما مشغول کار، بچه ها و زندگی هستید، ممکن است وسوسه شوید که غذاهای اماده را تهیه کنید. اما باید بدانید احتمال پرخوری و مجدداً به سرعت گرسنه شدن وجود دارد ؛ اگر بر روی غذای تان تمرکز نکنید. برای خوردن وعده های غذایی بنشینید و به بشقاب تان توجه کنید نه به صفحه تلویزیون یا کامپیوتر. این به مغز شما کمک می کند تا هنگامی که به اندازه کافی خوردید، متوجه شود.

نوشیدنی های گازدار را کنار بگذارید

اگر قهوه شیرین ، چای ، نوشابه یا نوشیدنی های انرژی زا مصرف می کنید ؛ به آب یا نوشیدنی های بدون کالری روی بیاورید. نوشیدنی های شیرین مقدار زیادی شکر دارند که موجب افزایش وزن و افزایش خطر ابتلا به دیابت می شود.

زمانی را به ورزش اختصاص دهید

میان رفت و آمد ، فعالیت های خانوادگی و کار ، بسیاری از افراد ۴۰ ساله فرصت کافی برای تمرینات بدنی ندارند. اما برای وزن و سلامت کلی بدن شما مهم است که هر هفته حداقل دو روز و به مدت ۳۰ دقیقه فعالیت بدنی متوسط مانند راه رفتن سریع داشته باشید. ورزش را به اولویت در زندگی خود تبدیل کنید.

عضله بسازید

افراد به طور طبیعی پس از ۴۰ سالگی عضلات شان را از دست می دهند، بخصوص زنان بعد از یائسگی. زیرا عضله ، کالری بیشتری نسبت به چربی می سوزاند . این مسئله می تواند سرعت متابولیسم شما را کاهش دهد. تمرینات مقاومتی و وزنه برداری حداقل دو بار در هفته می تواند به شما در حفظ این عضلات کمک کند.

آرام باشید ، استرس نداشته باشید

کاهش وزن بعد از 40 سالگی,40 سالگی,کاهش وزن پس از 40 سالگی

استرس باعث می شود ، بدن شما به سختی چربی ها را تجزیه کند . یوگا ، تمرینات تنفسی ، مدیتیشن ، پیاده روی یا کتاب خواندن را امتحان کنید. رهایی از استرس برای هر کسی متفاوت است ، پس راهی بیابید که برای شما جوابگو باشد.

خوب بخوابید

هر چیزی می تواند در مقابل خواب شما پس از ۴۰ سالگی قرار بگیرد ، مشکلات سلامتی، استرس، داروها و برای زنان یائسگی. اما کسانی که خواب خوب و با کیفیتی ندارند ، احتمال افزایش وزن نیز دارند. اگر شما بخاطر مشغله یا استرس ، در خواب خود مضایقه می کنید ؛ سعی کنید عادت های خود را تغییر دهید و به یک روال منظم برسید.

تیروئید خود را بررسی کنید

کاهش وزن بعد از 40 سالگی,40 سالگی,کاهش وزن پس از 40 سالگی

اگر شما غذاهای سالم می خورید و به طور منظم ورزش می کنید و همچنان نمی توانید کاهش وزن داشته باشید، احتمالاً تیروئید شما آن طور که باید، کار نمی کند. در ۵ درصد مردم این اتفاق می افتد و در زنان و افراد بالای ۶۰ سال رایج است. علاوه بر افزایش وزن، می تواند باعث خستگی، درد مفصل یا درد عضلانی و افسردگی شود. اگر فکر می کنید مشکلی وجود دارد ، آنرا بررسی کنید ، داروها می توانند کمک کنند.

پشتیبانی

برای بسیاری از مردم از دست دادن وزن با دیگران راحت تر است تا اینکه این کار را به تنهایی انجام دهند. شما ممکن است یک رقابت کاهش وزن در محل کار ایجاد کنید یا به یک گروه در رسانه های اجتماعی بپیوندید ؛ یا ممکن است از یک دوست بخواهید به پیاده روی های صبحگاهی یا کلاس های باشگاهی بیاید. افرادی که اهدافی هم راستا با اهداف شما دارند ، می توانند شما را تشویق کنند و به پیشرفت تان کمک کنند.


منبع: دکتر سلام

آموزش عناصر داعش در منطقه برفی افغانستان (+عکس)

پول‌نیوز –  گروه تروریستی داعش با انتشار تصاویری از آموزش اعضای خود در کمپ عمر الشیشانی در افغانستان خبر داد. این نیروها در هوای برفی منطقه کنر افغانستان برای مشارکت در عملیات ترویستی آموزش داده می‌شوند.
منبع:انتخاب

منبع: پول نیوز

ازسرگیری پروازهای بغداد – دمشق

 وزیر حمل و نقل سوریه ضمن استقبال از ازسرگیری پرواز خطوط هوایی عراق به فرودگاه‌های سوریه، بر اهمیت گشودن مسیرهای زمینی و گذرگاه‌های مرزی و تسهیل تردد کامیون‌ها میان دو کشور نیز تاکید کرد.

به گزارش ایسنا، به نقل از سایت شبکه روسیا الیوم، علی حمود، وزیر حمل و نقل سوریه در نشست مشترک با احمد کریم عبد ایوب، معاون وزیر حمل و نقل عراق در مورد فعالیت مشترک میان دمشق و بغداد در بخش حمل و نقل زمینی در سال جاری مذاکره و گفت‌وگو کردند.

وزیر حمل و نقل سوریه در جریان این دیدار به اهمیت گشودن راه‌های زمینی میان دو کشور اشاره کرد.

از سوی دیگر، معاون وزیر حمل و نقل عراق تاکید کرد، عمق روابط میان دو کشور زمینه را برای ارتقای عملکرد بخش حمل و نقل و گسترش آن به ویژه در زمینه حمل و نقل ریلی و زمینی فراهم می‌کند.


منبع: عصرایران

سعید لیلاز: به شرط جراحی عمیق اقتصادی این امکان وجود دارد که خطر فروپاشی را رفع کنیم/ حمایت از افزایش عوارض خروج از کشور

یک عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران گفت: به شرط جراحی عمیق اقتصادی این امکان وجود دارد که خطر فروپاشی را رفع کنیم، چاره‌ای جز این نیست و باید به دولت در قالب لایحه بودجه ۹۷ کمک کنیم تا سرعت این جراحی را بیشتر کند.

به گزارش ایسنا، سعید لیلاز در دومین کنگره حزب کارگزاران سازندگی ایران به تشریح شرایط فعلی اقتصاد و آینده اقتصادی ایران پرداخت و افزود: بنده به عنوان یک کارشناس اقتصادی نمی‌توانم نسبت به واقعیت، دروغگو باشم، شاخص‌های کشور نسبت به پنج سال قبل بهتر شده است.

وی با بهتر دانستن حجم کل اقتصاد نسبت به سال ۹۰، گفت: حجم کیک کل اقتصاد از اواخر سال ۹۵ از رکورد سال ۹۰ عبور کرد.

این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران ادامه داد: از آن تاریخ تاکنون ۱۰ درصد ثروت بیشتری تولید شده است و اقتصاد کشور ۲۰ درصد بزرگتر شده است. در حوزه توزیع درآمدها در پنج گروه اجتماعی کارگران، کارمندان، کشاورزان، مستمری‌بگیران تامین اجتماعی و مستمری‌بگیران کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی، بدون تردید قدرت اقتصادی‌شان ۲۰ تا ۲۵ درصد بهتر شده است و این یعنی وضع اجتماعی کشور رو به بهبودی است که البته هنوز با وضعیت مطلوب فاصله زیادی وجود دارد.

این کارشناس برجسته اقتصادی تنها راه کاهش مصرف سوخت را استفاده از مکانیزم اصلاح قیمت دانست و افزود: ۹۹ درصد راه اصلاح الگوی مصرف حامل‌های انرژی از طریق اصلاح قیمتی امکان‌پذیر است.

لیلاز با دفاع از افزایش سه برابری عوارض خروج از کشور، گفت: بنده شاید جزو کسانی باشم که در طول سال سفرهای متعددی به خارج از کشور دارم اما با سه برابر شدن عوارض خروج کاملا موافقم. حتی معتقدم باید این عوارض به یک میلیون تومان در سال افزایش پیدا کند، نباید با نظم جهانی مقابله کنیم.

وی با انتقاد به برخی جریان‌های اصلاح‌طلبی، گفت: برخی دوستان اصلاح‌طلب که سالی حتی یک بار هم به خارج از کشور سفر نمی‌کنند با این پیشنهاد بودجه دولت مخالفت کرده‌اند. نمی‌دانم، شاید دلیلش اختلالی است که در رابطه بین رییس‌جمهور و آنان به وجود آمده است.

این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران ادامه داد: اگر بتوانیم فقط یک میلیون نفر از ۹٫۲ میلیون سفر که به خارج از کشور انجام می‌شود را بکاهیم بالغ بر دو میلیارد دلار مصرف صرفه‌جویی ارزی خواهیم داشت.

به اعتقاد این کارشناس اقتصادی، حداکثر ۴۰۰ هزار سفر خارج از کشور جزو سفرهای ضروری به شمار می‌رود.

وی با اشاره به انتقاد برخی دستگاه‌های اجرایی و نیروهای مسلح به کاهش بودجه سال ۹۷، گفت: اگر بنده جای رییس‌جمهور بودم هزینه‌های دفاعی کشور را پر و پیمان می‌گرفتم و معیشت مردم را در حد کارکنان و حقوق‌بگیران افزایش می‌دادم، باید تصمیم قاطع و عاقلانه گرفت.

لیلاز معتقد است: وضعیت اقتصادی کشور وضعیت شکننده‌ای است و نیازمند جراحی عمیق اقتصادی هستیم. اگر در این جراحی قاطعیتی وجود نداشته باشد سرعت فروپاشی اقتصادی را بیشتر می‌کنیم.

این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در بخش دیگری از سخنانش سرعت تحولات اقتصادی را پس از انتخابات اردیبهشت ماه رو به کاهش دانست و چنین ابراز عقیده کرد: اولین انتقادی که به رییس‌جمهور وارد است این است که چرا تحولات اقتصادی از بعد از انتخابات سال جاری کاهش یافته است، دومین انتقاد این است که رابطه روحانی با توده مردم و روشنفکران مختل شده است.


منبع: عصرایران

گورخواب‌های بی‌گور

معتادان بی‌خانمان نصیرآباد (استان تهران) می‌گویند، بیشتر گورخواب‌ها دوباره کارتن‌خواب شدند و شب را در بیابان و باغ‌ها می‌مانند.

 به گزارش عصرایران، زهرا جعفرزاده در روزنامه شهروند نوشت: «پرویز» زیر قاب خروجی کمپ «اخوان»، زندگی‌اش را کیسه سیاهی کرد، انداخت روی شانه‌های خمیده‌اش و رفت. رفت تا جُل و پلاسش را این‌ بار در «ویره» پهن کند. «لیلا» سر از زندان درآورد، پسرش «مهدی» هم، بین شایعه مرگ و زندگی، دست و پا می‌زند. «فرخنده» و «پروانه»، از هفت دی پارسال، مثل ١٠، ١۵‌سال قبلش، آواره بیابان و باغ‌های خشکیده شدند. «آرمان» را هر روز در پاتوقی جدید می‌شود پیدا کرد و سایه «مادرجون»، همین یکی دو شب پیش اطراف یکی از باغ‌ها دیده شد. «مرجان» او را دیده بود که می‌رفت. مرجان چندباری میهمان گورخواب‌ها شده بود: «به من می‌گفتن بیا پایین. من می‌گفتم شما بیاین بالا.» با دهانی که بدون دندان، یک حفره سیاه است، می‌خندد.

هفت دی، غم‌نامه «نصیرآباد»

نصیرآباد شهریار(استان تهران) را با قبرستانش می‌شناسند، گورستانی که تا قبل از هفت دی پارسال، فقط یک گورستان معمولی بود که اهالی، مرده‌های کفن‌پوش را می‌آوردند، از در سبزی که نه قفل داشت و نه دستگیره، رد می‌کردند. مسیر را به راست می‌پیچیدند و مُرده را در گورِ آماده، خاک می‌کردند و هر بار که برای خواندن فاتحه سر قبر از دست‌رفته‌هایشان می‌رفتند، جعبه خرما را از بالای قبرهای حفرشده در قطعه‌ای جدا، به پایین خم می‌کردند و جلوی ساکنان گورستان می‌گرفتند. آنها هم با یک «خدا بیامرزه» مشت‌ها را پر از خرما می‌کردند، سر در گریبان چرک و خسته، دوباره به پایین می‌خزیدند.

عکس گورخواب ها – دی ماه ۹۵

گور خوابی به جای کارتن خوابی

گزارش ویژه «شهروند» از گورخواب‌های نصیرآباد، هفت دی پارسال که منتشر شد، همه معادلات را به هم زد؛ معادله معتادان بی‌خانمان را که از زور سرما به گور پناه آورده بودند، معادله اهالی نصیرآباد که از دیدن این وضع ذله شده بودند و معادله مسئولان شهرداری و فرمانداری و بهزیستی نصیرآباد و شهریار که دیدن کارتن‌خواب‌ها برایشان به اندازه یک سریال تکراری، مأیوس‌کننده بود. تصاویر منتشر شده از یکی از گورخواب‌ها (پرویز) که از داخل سیاهی گور، صورت نزار و گرسنه‌اش را به روشنی روز به لنز گرد دوربین بلند کرده بود، بمبی شد و ترکید و ترکش‌هایش به میلیون‌ها نفر رسید. تصاویرش، میلیون‌ها بار در فضای مجازی چرخید و آن‌قدر دست به دست شد تا روی میز دفتر ریاست‌جمهوری نشست.

یک روز بعد از واقعه

٨ دی ٩۵؛ مرکز ارتباطات مردمی ریاست‌جمهوری در اطلاعیه‌ای بر پیگیری موضوع گورستان نصیرآباد شهریار، تا به‌ دست آمدن نتیجه نهایی و رفع مشکل تأکید کرد. حسن روحانی، رئیس جمهوری: من دیروز از یکی از هنرمندان نامه‌ای را خواندم که بسیار دردناک بود. شنیده بودیم بعضی‌ها از فقر کارتن‌خواب می‌شوند یا زیر پل‌ها می‌خوابند اما قبرخواب را کمتر شنیده بودیم.

روح‌الله حسین‌زاده، دادستان شهریار برای ساماندهی وضع کارتن‌خواب‌ها دستور ویژه داد. (به کلانتری، بهزیستی و شهرداری در رابطه با جمع‌آوری و ساماندهی کارتن‌خواب‌های این گورستان دستور داده شد.)

فرمانداری شهریار، جلسه فوری برگزار و از گورستان بازدید کرد. (او جزییات منتشرشده از گورخواب‌ها را تأیید نکرد.)

استاندار تهران به فرماندار شهریار دستور ویژه برای پیگیری موضوع گورخواب‌ها داد.

وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای کمک و سامان‌دادن به مشکل گورخواب‌ها، اعلام آمادگی کرد. (بهزیستی به کارتن‌خواب‌ها کمک کند.)

مسئولان شهرداری شهریار برای جمع‌آوری گورخواب‌ها دست به کار شدند. (بر اساس مشاهدات خبرنگار «شهروند»، چند ساعت پس از انتشار گزارش، گورخواب‌ها از قبرستان بیرون انداخته و پراکنده شدند.).

جلسه اضطراری برای بررسی وضع آرامستان نصیرآباد و هماهنگی اقدامات دستگاه‌های اجرایی برگزار شد. (به وضع این آرامستان به صورت فوری رسیدگی می‌شود.)

اصغر فرهادی، کارگردان سرشناس ایرانی، نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهوری برای رسیدگی به وضع گورخواب‌ها نوشت. (سراسر وجودم شرم است و بغض. به بهانه این نامه به شما، قصد دارم همه آنان که در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند را سهیم این شرمساری کنم.)

هشتگ گورخواب در فضای مجازی شکل گرفت.

یک روز پس از انتشار گزارش، گورخواب‌ها تیتر اصلی خبرگزاری‌های ایسنا، ایرنا، فارس، تسنیم، میزان، خبرآنلاین، عصرایران، تابناک، عصرانتخاب و ده‌ها روزنامه دیگر شد.

فرماندار شهریار با خبرنگاران از قبرستان نصیرآباد بازدید کردند. خبرنگاران با گورهای خالی مواجه شدند.

(فرماندار شهریار گفت که ان‌شاءالله با اجرای این طرح‌ها و جمع‌آوری و ساماندهی معتادان، دیگر شاهد این صحنه‌ها نخواهیم بود.)

فرماندار شهریار: قبرستان نصیرآباد به‌ طور کامل پاکسازی شد. (پس از انتشار گزارش، گورخواب‌ها با برخوردهای فیزیکی از قبرستان رانده شدند. فرماندار شهریار، ضرب‌وشتم را تکذیب کرد.)

دادستان و فرماندار شهریار در جلسه‌ای وضع افرادی که در قبرستان ساکن بودند را بررسی کردند.

گورخواب‌های بخت‌برگشته

گزارش «شهروند» از وضع زندگی ۵٠ زن، مرد و کودک در گورستان بود؛ معتادان بی‌خانمانی که شب‌ها به قبرستان نصیرآباد باغستان شهریار پناه می‌آوردند. گورهای تنگ و تاریک، برای ۴ زن و مرد خموده و خسته جا داشت. بنرهای پاره، تکه پتوهای زهوار دررفته و تخت چوب‌های نیمه‌سوخته، سقف بود و حفره‌ای از خاک و مورچه و سوسک، فرش. تا قبل از هفت دی پارسال، هوا سرد که می‌شد، باران که می‌آمد، سایه‌ها دراز می‌شدند روی سنگ قبرهای همسایه و با هر بار آمدن و رفتن‌شان، چرت مُرده‌ها پاره می‌شد. گورهای خالی، ٣٠٠تایی می‌شدند که تبدیل به قلمرو ۴٠، ۵٠ بی‌خانمان معتاد، شده بودند.

درست ١٢ماه بعد از هفت دی ٩۵، همه‌ چیز و همه‌کس، سامان شدند؛ جز گورخواب‌ها. آدرس قبرستان را همه می‌دانند، جاده باغستان، روستای نصیرآباد، مستقیم می‌رسد به قبرستان. قبرستان حالا اسم دارد. (بهشت فاطمه.) تابلوی طوسی با نوشته‌های سفید، روی تن سبزرنگی نشسته. دیوارهایش نقاشی دارد، گل‌های لاله: «هنوز معتادان می‌آیند اما داخل نمی‌روند. همین اطراف چرخی می‌زنند، آب می‌خورند و می‌روند.»
بی‌خانمان‌ها اجازه ورود به قبرستان را ندارند؟

نه. پاسگاه همین بغله. می‌ترسن بیان داخل.

چند وقت است که این پاسگاه اینجاست؟

یک‌سالی می‌شه. از وقتی ماجرای گورخواب‌ها پیش آومد. خودم این‌جا بودم.

نگهبان، یک‌سالی می‌شود که در اتاق کوچک کنار در قبرستان، زندگی می‌کند و از اول تماشاگر آمد‌ورفت مسئولان و خبرنگاران و اهالی نصیرآباد به قبرستان بود. درست از هفت دی ٩۵. داخل قبرستان، آن بخشی که خانه معتادان بود، هنوز خالی است و تنها یکی، دو ردیف انتهایی در حال پُر شدن است اما هنوز سنگ قبری ندارد، سنگ قبرها چیده شده روی دیوار اتاقک نگهبانی. هر سنگ قبر اسم دو نفر را دارد و یکی از آنها بی‌نام: «مجهول‌الهویه.» روی گورهای خالی پوشیده شده.

چرا روی سنگ قبرها را پوشانده‌اید؟ کسی زیرش خاک شده؟

نه، بعد از اون ماجرا، قبرها را با سنگ و خاک‌بستن تا کسی نیاد و بره داخلشون. دو ردیف انتهایی، یعنی نزدیک به ٢٠ قبر پُر شده، اما این جلویی‌ها خالیه.

راست هم می‌گوید، آن شکاف میان سنگ و گور، خالی است و منتظرند تا مرده‌ها بیایند و پُرشان کنند. آنها می‌شوند همسایه افغان‌هایی که در قبرستان مهجور شده‌اند. آنها را در بخش انتهایی قبرستان خاک کرده‌اند: «آنها رسم‌شان با ما فرق می‌کند، البته مثل این‌ که آنها افغان‌های شیعه هستند اما الان همه افغان‌ها سنی و شیعه را، آن‌طرف دیوار دفن می‌کنند.» نگهبان دست‌هایش را به سمت جلو کش می‌دهد. یک در دیگر، داخل قبرستان است که می‌رسد به گورستان دیگری.

نگهبان بلندی دیوار را با نگاهش قد می‌زند؛ دیواری که کمتر از یک ‌سال از عمرش می‌گذرد. همان دیواری که تا قبل از هفت دی ٩۵، نبود و حالا هست، بلند. رویش را هم گل و بلبل کشیده‌اند تا روح خانواده مرده‌ها شاد شود: «این دیوار را کشیدند، پاسگاه گذاشتند، پلیس گذاشتند، تا دیگر معتادان نیایند داخل.»

آقای هدایتی برای خواندن فاتحه سر مزار مادرش آمده. آنها ساکن همان خیابانی هستند که به قبرستان می‌رسد: «قبلا این‌جا دیوار نداشت، از پارسال دیوار کشیدن. دستشان درد نکند. بعضی وقت‌ها از بالای سر قبرها میله می‌دزدیدند.» با این‌که کنار قبرستان، کانکس پلیس برپا شده، اما آقای هدایتی می‌گوید: «این منطقه امنیت ندارد، ١٠ که می‌شود، باید برویم خانه.»

سر خیابان قبرستان، حالا بلواری است پهن با گل‌هایی که همه جایش دیده می‌شود. چند وسیله بازی رنگی هم در اطرافش دیده می‌شود. کودکان از آنها بالا و پایین می‌روند. پروژه اما هنوز ناتمام است. آقای قلی‌زاده، ١۵‌سال است در همان خیابانی که به قبرستان می‌رسد، مغازه دارد و هنوز از وضع راضی نیست: «معتادان مدام میان و میرن.» و آدرس محلی دیگر را می‌دهد: «شما همین خیابان را برو پایین. می‌رسی به خیابان بهشتی. آنجا از هر کسی بپرسی، لیان‌شامپو نشانت می‌دهند. مرکز فروش و عرضه موادمخدر است.»

آواره‌های بیابان، یک‌ سال بعد

٢٨ تیر ٩۶؛ ۶ماه پس از انتشار گزارش گورخواب‌ها، معتادان رانده‌ شده از گور، به نیزارهای نصیرآباد پناه بردند. (خبرگزاری مهر)

١٣ تیر ٩۶؛ بعد از افشای ماجرای گورخواب‌ها، اغلب آنها را به کمپ اخوان انتقال دادند. بعد از خروج از کمپ، اغلب گورخواب‌های نصیرآباد دوباره به اعتیاد روی آوردند و برخی از آنها در بیابان‌های اطراف نصیرآباد اقامت دارند. (روزنامه وقایع اتفاقیه)

«فرمان» فقط ٣٢‌سال دارد و نگاه ترک‌خورده‌اش، بالای ۴۵‌سال دارد و خط‌های موازی پیشانی‌اش، بالای ۶٠سال. صبح تا شب ضایعات جمع می‌کند و شب‌ها در خوابگاه می‌خوابد. خوابگاه نصیرآباد تا ساعت ١٢، درش را به روی معتادان بی‌خانه، باز می‌گذارد، عقربه‌ها از ١٢ که بگذرد، چنان قفلی به درش می‌زنند که کسی جرأت ندارد، از آن ‌طرف در، صدایش درآید. کسی در نصیرآباد پیدا نمی‌شود که از گورخواب‌ها چیزی نشنیده باشد. همه، همه می‌دانند ماجرای گورخواب‌ها را و «فرمانِ» نشئه، در میان بیابان، وسط نخاله‌های ساختمانی، درحالی‌ که چُرت ظهرش را غریبه‌ای پاره کرده، از آن حرف می‌زند: «ماجرای گورخواب‌ها را شنیده‌ام، خودم آن‌ موقع کارتن‌خواب نبودم، هیچ کدامشان را هم نمی‌شناسم، دو ماه است کارتن‌خواب شدم.» فرمان خانه مجردی داشت با دوستش و وقتی به اختلاف خوردند، آواره بیابان شد. فرمان هر روز نزدیک به نیم‌گرم دوا (هرویین) می‌کشد، برای همان نزدیک به ۶‌هزار تومان می‌دهد.

شب را کجا می‌مانی؟
شب‌ها می‌رم گرمخونه.

اوضاع گرمخانه چطور است؟

بد نیست، رفتارهای مدیرش نامناسبه، اما کاری نمی‌شه کرد. شب‌ها تا قبل از ١٢ ما را راه می‌دن. یکم دیر بیاییم دیگه درش را می‌بندن. اگر زودتر خودمونو برسونیم، شاید بتونیم شام بخوریم، قبلا صبح‌ها صبحونه به ما چای می‌دادن که الان چند وقتیه، اونو هم قطع‌ کردن. دوش هم داره، قبلا هر شب بود، الان هفته‌ای دو بار. هر نفر هم فقط سه دقیقه فرصت دوش‌گرفتن داره. صبح رأس ساعت ٧:٣٠ باید اونجارو خالی کنیم.

اگر شب نرسیدی، به گرمخانه چه کار می‌کنی؟
همون اطراف یک‌جایی را پیدا می‌کنم و می‌خوابم.

اگر جایی نبود، حاضر بودی داخل قبر بخوابی؟
نه والله، من می‌ترسم. دیگه اگه بخوام داخل گور بخوابم، خیلی بدبختم.

از گورخواب‌ها خبر داری؟
درباره‌شان شنیدم که یک سری رفتن مراکز دی‌ای‌سی، اما می‌دونم که بیشترشون پراکنده شدن.

فرمان صورت تاسیده‌اش را دوباره در گریبان کاپشن کهنه و رنگ و رو پریده‌ای فرو می‌کند. باد شدیدی می‌وزد فرمان اما نفسش را در هوا ول می‌دهد. بیشتر از نیم‌ساعت باید در بیابان‌های نصیرآباد گشت تا مرجان را پیدا کرد. مرجان و مردی دیگر به اسم مهدی. نه آن مهدی معروف قبرستان. همین یک شب قبل، نیروی انتظامی طرح جمع‌آوری معتادان بی‌خانمان را اجرا کرده، خیلی‌ها را گرفته و برده. کجا؟ «کجا می‌برن؟ یه جا دورتر ولشان می‌کنند.» طره طلایی جلوی سر مرجان، دیشب با آتش سوخته و حالا روی هوا بال‌بال می‌زند: «اینهایی که جمع می‌کنند را کمپ و خوابگاه نمی‌برند. قبلا بعضی‌ها را می‌بردن اخوان. اینجا تو نصیرآباد، برای زنا مرکز نیست، یکی دو جا هست که شخصیه. مثل بی‌بی سکینه.» از گورخواب‌ها خبر دارد.

مادرجونو ندیدی؟
نه. فقط می‌دونستم رفته کمپ. الان هم اومده بیرون. از وقتی اومده بیرون، ندیدمش. بچه‌ها می‌گن دوباره مصرف می‌کنه.

تازگی‌ها گورخواب‌های نصیرآباد را دیدی؟
من اونهارو می‌شناسم، بیشترشونو  همون موقع گرفتن. فقط مادر‌جونو بردن کمپ بی‌بی‌سکینه. خودم چند بار اونجا رفتم، خیلی بد بود. خواهرم از کمپ اومد بیرون مریض شد، مُرد. سه‌ماه و چند روز اونجا بودم.

خودت آن‌جا رفته بودی؟
بله، اما نمی‌موندم.

چرا می‌ترسیدی؟
نه من از هیچی نمی‌ترسم، ولی آن‌جا نخوابیدم. بچه‌ها می‌گفتن بیا پایین. من می‌گفتم شما بیاین بالا.

چی شد که کارتن‌خواب‌ها می‌رفتند گور می‌خوابیدند؟
آنجا امن‌تر بود، راحت‌تر می‌تونستن بکشن.

مرجان، سه چهار سالی است که در نصیرآباد کارتن‌خوابی می‌کند. بالای ۴٠‌سال دارد، می‌گوید اهل تهران است، با خانواده مشکل دارد، خانه نمی‌رود. شب‌ها همین‌جا در بیابان و باغ‌ها می‌خوابد: «خیلی سرد است. این‌جا یک چهاردیواری نیست که داخلش بخوابیم.» می‌گوید؛ زبان ایتالیایی را در ایتالیا خوانده. حالا به هرویین اعتیاد دارد و نمی‌خواهد در کمپ بماند. از مهدی پسر لیلا بی‌خبر است، شایعه‌های کشته‌شدنش را شنیده اما این هم به گوشش رسیده که مهدی را برده‌اند بهزیستی. مادرش لیلا هم زندان است. از پروانه هم خبر دارد: «همش این‌جا می‌بینمش. اون یکی لیلا را هم دیروز صبح دیدم.» فرخنده را هم می‌شناسد: «همان که پایش می‌لنگه. بچه‌ها این‌جا خیلی کم شدند.» مرجان می‌گوید؛ در این منطقه جایی برای ترک اعتیاد زنان نیست: «گرمخانه نداریم، کمپ را هم نگو. خیلی بد است.»

معتادان خانه‌به‌دوش

از وقتی پلیس و فرمانداری و شهرداری دست ‌به ‌کار شدند و گورخواب‌ها را از قبرستان بیرون کردند، خیلی‌هایشان حتی بعد از چند ماه اقامت در کمپ‌های ترک اعتیاد اجباری، دوباره به بیابان بازگشتند. تابستان که شد، نیزارها که پرپشت شدند، معتادان آمدند و پناه گرفتند پشت نی‌ها. حالا ولی تنها نشانی از نیزار، یک تل خاک است.

تابستان اقامتگاه جدید کارتن‌خواب‌ها لو رفت، ماموران ریختند، جمع‌شان کردند و نی‌ها را هم از بین بردند. حالا «مریم» و «عزیزه»، بالای گودی، شانه به شانه دیوارها ایستاده‌اند و از وضع‌شان می‌گویند: «قبلا این‌جا نیزار بود، حالا خاک ریخته‌اند، می‌خواهند برایمان نهر و کانال و فضای سبز بسازند.» خانه‌شان دورتر از قبرستان است اما گورخواب‌ها را خوب می‌شناسند: «آن سوراخی‌ها را می‌بینید، همان‌جا زندگی می‌کنند.» سوراخ در میان تپه‌ای بلند است: «بیچاره‌ها جایی ندارند. یکی‌شان بتول است، دو، سه ‌سال است اینجاست.» مریم رو می‌کند به «عزیزه» برای تأیید حرفش: «نصیرآباد پر معتاد است، می‌ترسم خودمان هم معتاد شویم.» آنها بارها و بارها به شهرداری و فرمانداری نامه نوشته‌اند اما می‌گویند تا الان هیچ اتفاقی نیفتاده است. مریم و عزیزه بیشتر از ۵‌سال است در جوار این بی‌خانمان‌ها زندگی می‌کنند.»

گورخوابی – دی ماه ۹۵


منبع: عصرایران

توصیه‌های آتش‌نشانی درباره زلزله/ راهرو و کنار ستون‌ها نقاط امن برای پناه گرفتن

سخنگوی سازمان آتش نشانی اقدامات و توصیه هایی که شهروندان باید قبل ، حین و بعد از زلزله مدنظر داشته باشند را تشریح کرد.

به گزاش ایسنا، جلال ملکی با بیان اینکه در هنگام زلزله شهروندان باید نقاط امن و مطمئن منزلشان را شناسایی کنند گفت: بهترین مکان در منازل مقابل ستون ها است که در ساختمان‌های با اسکلت بتنی، به راحتی قابل تشخیص است. ستون ها در این خانه ها از دیوار بیرون زده و کاملا با چشم قابل رویت است. اما در خانه های با اسکلت فلزی اگرچه تشخیص دادن محل دقیق ستون‌ها سخت است اما با یک مقدار دقت می شود حدس زد که ستون های در کجا قرار دارند.

وی در ادامه با اشاره به اینکه گاهی اعضای کوچک‌تر خانواده و کودکان که ممکن است متوجه نکات ایمنی نباشند، تأکید کرد: باید کودکان را پیش از زلزله جمع کنیم و فعالیت‌های مربوط به ایمنی منزل را در حضور آنها انجام دهیم. برای مثال باید به آنها بگوییم که:« در این بخش از منزل ستون است. اگر اتفاقی افتاد هرجای خانه که بودی خودت را به اینجا برسان. چهارزانو بنشین و هر وسیله ای داری روی سرت بگیر. اگر هیچ چیز در اختیار نداشتی ساعدهای دستت را روی سرت مانند یک چتر قرار بده.»

سخنگوی سازمان آتش نشانی راهروهای منازل را یکی از نقاط امن برای پناه گیری هنگام زلزله دانست و افزود: در منازل دارای راهرو به خاطر آنکه عرض کمتری در این قسمت وجود دارد، دیوارها و ستون ها به هم نزدیک‌تر هستند و مقاومت بیشتری وجود دارد. پناه گرفتن در داخل راهرو ها و بخش های کم عرض به نسبت بهتر است.

وی در ادامه اظهار کرد: الان مساله دیگری در علوم ایمنی زلزله مطرح می شود که معتقد است به جای آنکه افراد در زیر اجسام پناه بگیرند بهتر است در کنار اجسام ( در سایه آنها) قرار بگیرند. زمانی گفته می‌شد در زمان زلزله آنهایی که در خیابان هستند، زیر ماشین ها پنهان شوند درحالیکه اگر یک تکه بتن سنگین روی همان ماشین بیفتد و لاستیک ها بترکد آن ماشین به زمین می چسبد و کسانیکه زیر ماشین هستند ممکن است جانشان را از دست بدهند. به همین منظور در علوم جدید می‌گویند در کنار اجسام مقاوم پناه بگیرید و نه در زیر اجسام. یعنی اگر در منزل هستید به کنار کمد، یخچال یا… با همان حالتی که اصطلاحا چمپاتمه زدن نامیده می‌شود، مخفی شوید.

ملکی با اشاره به اینکه فضای کنار مبلمان فضای مناسبی برای پناه گرفتن است، توضیح داد: در زلزله اخیر تهران شاهد بودیم که به خاطر عدم آگاهی مردم، آنها سراسیمه سوار ماشین هایشان شدند، به خیابان ها آمدند و بی هدف می چرخیدند. بهترین کار این است که اگر بعد از زلزله از منزل خارج شدید داخل خودرو خود در یک محل امن و نه وسط اتوبان یا بزرگراه، خودروتان را پارک کنید و رادیو را روشن بگذارند.

سخنگوی سازمان آتش نشانی با تاکید بر اینکه شهروندان نباید در داخل منزل در کنار پنجره ها و درهای شیشه خور قرار داشته باشند، تصریح کرد: در جاهایی که شیشه به کار رفته است، چه در داخل منزل و چه در خارج از آن نباید قرار گرفت. همچنین نباید در کنار ساختمان های در حال ساخت، کنار تیرهای برق، زیر کابل های برق، درختان بزرگ و تنومند و فرسوده و ستون پل‌ها، چه پیاده و چه در ماشین پناه گرفت.

وی با اشاره به اینکه در منزل نیز نباید لوازم سنگین را در ارتفاع قرار داد اظهار کرد: قبل از زلزله در فرصتی که در اختیار دارید کیف حاوی نیازهای اولیه را در دو بخش تهیه کنند. داخل این کیف باید مقداری لباس گرم ، چند عدد پتو سبک و در صورت داشتن فرزند کوچک لوازمی نظیر شیر خشک، شیشه شیر، فلاکس و …قرار دهید. چراغ قوه، باتری، چد عدد کنسرو، آب معدنی، نیازهای بهداشتی اولیه مانند دارو، بتادین، پنبه باند و … در این شرایط بسیار مفید است . مقداری از این وسایل را باید در ماشین قرار داد تا در صورتی که مجبور شدید مدتی را در ماشین بگذرانید این وسایل را در اختیار داشته باشید. مقداری از این وسایل را نیز در داخل منزل قرار دهید.

ملکی در پایان افزود: بعضی از افراد هنگام شب درب منزل را قفل می کنند. در صورتیکه این کار را انجام می دهید کلید را از روی درب بر ندارید. این موارد نباید نگران کننده باشند بلکه باید مدام آنها را تکرار کنیم تا ملکه ذهن شوند و در نهایت در صورت وقوع حادثه به خوبی از پس مهار آن بربیاییم.


منبع: عصرایران

بسته پیشنهادی جالب بارسلونا برای کوتینیو

یک احتمال دیگر در صورت پاسخ منفی لیورپول این است که بارسا پیشنهاد انتقال کوتینیو برای تابستان را ارائه دهد. به این ترتیب که قرارداد دو طرف برای تابستان به امضا برسد و ستاره برزیلی تا پایان فصل برای لیورپول به میدان برود. مشابه کاری که لیورپول برای جذب نبی کیتا از لایپزیش انجام داده است.

با شروع ماه ژانویه که ۴ روز دیگر خواهد بود، بارسلونا مذاکراتی مجدد با لیورپول برای جذب کوتینیو را شروع خواهد کرد.

به گزارش “ورزش سه”، کوتینیو همچنان گزینه شماره یک بارسا برای تقویت خط میانی محسوب می شود. هرچند خرید این بازیکن در تابستان با مخالفت لیورپولی ها میسر نشد ولی مسئولان بارسا ناامید نشده و قصد دارند با شروع نقل و انتقالات زمستانی تلاشی مجدد را برای جذب ستاره برزیلی آغاز کنند.

شاید اینکه روند بارسا در این فصل فوق العاده بوده و تقریبا از حالا قهرمانی این تیم در لالیگا قطعی به نظر می رسد، تلاش برای جذب کوتینیو در چنین مقطعی از فصل کمی عجیب جلوه کند؛ به خصوص اینکه ستاره برزیلی در لیگ قهرمانان نمی تواند برای بارسا به میدان برود ولی از آنجا که بارسلونا اطمینان دارد که پی اس جی و رئال در تابستان برای جذب کوتینیو اقدام خواهند کرد، قصد دارد همین زمستان کار انتقال او را نهایی کند.

طبق ادعای موندودپورتیوو، بارسلونا بدون هیچ عجله ای و از ابتدای ژانویه پیشنهاد جدید خود برای کوتینیو را به باشگاه لیورپول ارائه خواهد داد و امیدوار است که پاسخ روشنی نیز دریافت کند. پیشنهاد اولیه بارسا ۸۰ + ۳۰ میلیون یورو خواهد بود که انتظار می رود توسط لیورپول رد شود. پیشنهاد دوم بارسا احتمالا نزدیک به ۱۴۰ میلیون یورو خواهد بود.

بارسلونا تا هفته سوم ژانویه منتظر لیورپول خواهد ماند و اگر مذاکرات به بن بست بخورد، آنگاه به سراغ گزینه های بعدی مثل اوزیل و آرتور خواهد رفت.

یک احتمال دیگر در صورت پاسخ منفی لیورپول این است که بارسا پیشنهاد انتقال کوتینیو برای تابستان را ارائه دهد. به این ترتیب که قرارداد دو طرف برای تابستان به امضا برسد و ستاره برزیلی تا پایان فصل برای لیورپول به میدان برود. مشابه کاری که لیورپول برای جذب نبی کیتا از لایپزیش انجام داده است.


منبع: عصرایران

جپاروف باید از زمین اخراج می‌شد

مهم ترین صحنه داوری این مسابقه به خطای جپاروف روی بازیکن استقلال خوزستان برمی گشت که مظفری زاده اعتقاد دارد باید از زمین اخراج می شده است.

کارشناس داوری فوتبال اعلام کرد داور مسابقه استقلال خوزستان و استقلال باید سرور جپاروف را از زمین اخراج می کرده است.

سعید مظفری زاده در گفت و گو با خبرنگار “ورزش سه” صحنه های داوری مشکوک دیدار استقلال خوزستان و استقلال تهران را نقد کرد.

مهم ترین صحنه داوری این مسابقه به خطای جپاروف روی بازیکن استقلال خوزستان برمی گشت که مظفری زاده اعتقاد دارد باید از زمین اخراج می شده است. نکات این مسابقه را در ادامه می خوانید:
*در دقیقه ۲۸ بازی داور تکل بی پروای بازیکن استقلال خوزستان را به درستی خطا اعلام کرد و به او کارت زرد داد.

*در دقیقه ۴۰ داور خطای شبیه سازی محسن کریمی داخل محوطه جریمه را کاملا درست تشخیص داد و کارت زرد را مقابل چشمانش گرفت.

*در دقیقه ۴۳ حرکت ناجوانمردانه جپاروف روی مهاجم استقلال که روی کمر او رفت، جریمه ای جز کارت قرمز نداشت. حتی کمیته انضباطی نیز می تواند با بازبینی فیلم این صحنه بازیکن را با محرومیت بعدی مواجه کند.

*در دقیقه ۶۱ نیز جپاروف روی خطای بازیکن استقلال خوزستان واکنش نشان داد که به درستی کارت زرد گرفت.

* در دقیقه ۸۰ کمک داور به درستی گل چهارم استقلال را آفساید اعلام کرد.

*در دقیقه ۸۴ بازیکن جوان استقلال در اعتراض به تصمیم کمک داور او را لمس کرد که سیدعلی به درستی به او یک کارت زرد داد.


منبع: عصرایران

گردش فرهنگی پنجشنبه‎های عصرایران/ از نمایشگاه نقاشی هنرمندان معاصر تا اجرای همای در رشت

هر پنجشنبه در عصرایران منتخبی از رویدادهای فرهنگی هنری یک هفته آینده در اختیار مخاطبان قرار می گیرد. این هفته از تئاتر شروع کردیم و شما را به دیدن فیلم، نمایشگاه و… دعوت کرده ایم.

عصرایران – در این بخش هر پنجشنبه در قالب چند پیشنهاد فرهنگی، مخاطبان گرانقدر عصرایران را در جریان منتخبی از آخرین رویدادهای فرهنگی هنری یک هفته آینده قرار می دهیم.

عمارت ارغنون میزبان یک نمایش

نمایش «فورتونا» بر اساس متنی از مهدی معماری و به کارگردانی مبین سپاس زاده تا ۲۵ دی ساعت ۱۷:۳۰ در عمارت ارغنون به نشانی حافظ، نوفل لوشاتو، بعد چهارراه رازی، نرسیده به خیابان ولیعصر، کوچه زیبا، پلاک ۱ روی صحنه می رود.

اندر هدایت نسل جوان در مکتب تهران

نمایش «اندر هدایت نسل جوان» به نویسندگی جلال تهرانی و کارگردانی نسیم عرفانی تا ۲۵ دی ساعت ۲۰ در مکتب تهران به نشانی خیابان کریمخان زند٬ خیابان شهید عضدی(آبان جنوبی)، کوچه کیوان، پلاک ۸، زنگ یک، سالن مکتب تهران روی صحنه می رود.

پردیس تئاتر شهرزاد میزبان یک نمایش

نمایش «قدم زدن با اسب» به نویسندگی و کارگردانی مسعود شاه محمدى تا ۲۵ دی ساعت ۱۹ در پردیس تئاتر شهرزاد به نشانی خیابان نوفل‌لوشاتو، تقاطع خیابان رازی اجرا می شود.

کنسرت همای در رشت

همای، جدیدترین کنسرت خود را در روزهای ۱۱ و ۱۲ دی ماه ساعت ۲۱ در سالن نامجو در رشت برگزار می کند.

نمایشگاه نقاشی

نمایشگاه نقاشی با عنوان «گذر در خیال دوردست» از ۸ تا ۱۳ دی در گالری شکوه به نشانی فرمانیه.بلوار شهید اندرزگو.خیابان سلیمی شمالی.کوچه امیر نوری.پلاک ۱۹ برگزار می شود.

نمایشگاه گروهی عکس

نمایشگاه گروهی عکس تهران از ۸ تا ۱۳ دی در گالری شَلمان واقع در میرداماد، نرسیده به شریعتی، رودبارغربی (جنوبی)، کوچه کاووسی، پلاک ۲۷ برگزار می شود.

نمایشگاه گروهی نقاشی هنرمندان معاصر

نمایشگاه گروهی نقاشی هنرمندان معاصر ۸ تا ۱۴ دی در گالری آیریک به نشانی اتوبان ستاری بلوار فردوس شرق نبش وفا اذر مجتمع ایریک سنتر جنوبی طبقه ۳ واحد ۱۰۲ برگزار می شود.

نمایش یک فیلم در گروه هنر و تجربه

فیلم سینمایی «شاید عشق نبود» به کارگردانی سعید ابراهیمی فر و با بازی سعید ابراهیمی‌فر، ،پانته آ بهرام،سعید پورصمیمی ،نیکی کریمی، مهتاب کرامتی ،هنگامه قاضیانی، حسن پورشیرازی ،مهدی احمدی، لاله اسکندری، سحر ذکریا ، حمید رفیعی ،سیروس همتی، سیامک انصاری، محسن شریفی ،سیاوش درخشی ، پوریا آذربایجانی، هوشنگ مرادی کرمانی ،قربان نجفی،سمانه وفایی و پدرام شریفی این روزها در سینماهای گروه هنر و تجربه اکران شده است.

در خلاصه داستان این اثر آمده است: «عروسک فروشی در پارک، ماجراهایی را که بر سر دوست سینماگرش آمده‌ است برای دختر جوانی بازگو می‌کند. دختر جوان که از عوامل فیلمی است که در آن‌سوی پارک مشغول فیلمبرداری آن هستند در انتها به هویت مرد عروسک فروش پی می‌برد.»


منبع: عصرایران

مریم حیدرزاده از ممنوع‌الفعالیتی خود می‌گوید

 هشت‌ سال حذفم کردند؛ حذفی به شدت ناعادلانه. خیلی متاسفم که بگویم بر خلاف اصطلاح «همه در برابر قانون یکسان هستند» آن روزگار همه در برابر قانون یکسان نبودند. من به ایرادهایی محکوم شدم که خیلی‌ها آن ایرادات را داشتند؛ مثلا به من گفتند که با خواننده‌های خارج از کشور کار کرده‌ام، این در حالی است که دیگران هم با خواننده‌هایی حتی از نظر دوستان مطرودتر کار کردند و برای سریال‌های ماه رمضانی تلویزیون هم شعر گفتند. انگار می‌خواستند من آینه عبرت بقیه شوم.

به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: «آنهایی که اولین سال‌های زندگی دوباره موسیقی پاپ را در سال‌های آغازین دهه هشتاد یادشان است، قطعا فراموش نکرده‌اند آن روزهایی را که شاعری به نام مریم حیدرزاده چگونه قلب‌ها را تسخیر کرده بود و چگونه با ترانه‌هایی که می‌سرود، نوارهای شعرخوانی که منتشر می‌کرد و البته کتاب‌های شعرش نبض مخاطبان آن روزها را در دست داشت. مخاطبانی که خسته از دوران جدی دهه شصت و آغازین سال‌های دهه هفتاد، عشق را در آثار هنری جسته و یافته بودند و آن سال‌ها مریم حیدرزاده تجسم واژه عشق بود. شاعر کم ‌سن‌و‌سال نابینایی که با معصومیتی نوجوانانه از عشق می‌گفت و دل‌ها را تسخیر می‌کرد.

آن روزها مریم حیدرزاده یکی از چهره‌های مشهور زمان بود. یکی از بین انگشت‌شمار شاعرانی که چهره‌شان نیز چون کلمات‌شان برای مردم آشناست. برای این ‌که بدانید او چه موقعیت و جایگاهی در آن روزگار داشت، باید به این نکته توجه کنید که همکاری او با خشایار اعتمادی در آلبوم مثل هیچ‌کس فروشی میلیونی داشت. یا میلیون‌ها هواخواهی که با شنیدن اشعار و صدای او در آن آلبوم داشتند عشق را در خاکستری زمان تجربه می‌کردند.

مریم حیدرزاده اما به واسطه شعر نبود که چهره آشنای مردمش شد. او اولین مواجهه‌اش را با مردم چنین تعریف می‌کند: ‌سال ٧۴ که جزو المپیاد ادبیات بودم، در برنامه شب‌های تابستان به واسطه آقای سیدرضا صفدری شرکت کردم و پس از آن هم اجرای بخش ادبی برنامه صبحگاهی همین شبکه را با نام با طراوت بر عهده گرفتم. قسمت ادبی این برنامه یک جُنگ اجتماعی – فرهنگی بود که سه روز در هفته اجرا و در آن اشعاری خوانده و به نامه‌های مربوط به بخش ادبی پاسخ داده می‌شد.

آنهایی که آن برنامه را یادشان است قطعا فراموش نکرده‌اند که مریم حیدرزاده در آن برنامه اشعاری را از خودش، حافظ و دیگر شعرا می‌خواند.

بعد از آن یک دوره پرکاری فرا رسید. دوره‌ای که مریم حیدرزاده در آن کتاب‌های پروانه‌ات خواهم ماند و مثل هیچکس را عرضه کرد. پروانه‌ات خواهم ماند اشعار کاملا کلاسیک از جمله غزل، مثنوی، اشعار نیمایی و چهارپاره شاعر را شامل بود و مثل هیچکس هم همراه با آلبوم خشایار اعتمادی منتشر شد. مریم حیدرزاده وضع و حال آن روزها را چنین تعریف کرده است: شاید چون اولین دختری بودم که با مجوز قانونی توانستم این کار را انجام بدهم، کار بسیار موفق شد. در آن زمان جز آلبوم‌های استاد شاملو با آهنگسازی زنده‌یاد بابک بیات دکلمه زیاد مرسوم نبود و بنابراین آن کار خیلی شنیده شد؛ شاید چون کمتر به زبان محاوره ترانه به صورت دکلمه اجرا می‌شد و شاید هم آدم‌های آن دوره نسبت به الان بااحساس‌تر بودند. به ‌هر حال مثل یک پازل تمامی این موارد در کنار هم قرار گرفت تا این کارها شنیده شود.

بعد از موفقیت مثل هیچکس، آلبوم به خاطر تولدت و سپس یا تو یا هیچکس به بازار آمد که هر دو موفق بود و سپس ساز مخالف. روزهای موفق و پرکاری بود. آن روزها اما زیاد دوام نیاورد. روزها گذشتند و گردونه چرخید و بازی عوض شد. وقتی مریم حیدرزاده با پیشنهادهای پرشمار خوانندگان مواجه شد، عکس‌العمل منطقی او به‌ عنوان ترانه‌سرا استقبال از هنرمندانی بود که هر کدام خاطره نسلی را ساخته بودند و یا در مسیر خاطره‌سازی بودند. مریم هم چنین کرد و با چند خواننده ایرانی خارج از کشور همکاری کرد. غافل از این‌که این راه به ممنوع‌الفعالیتی ختم می‌شود که شد و این ممنوع‌الفعالیتی او را بیش از هشت‌سال از فضای هنری جامعه دور کرد؛ هشت ‌سال دوری که به گفته خودش در دولت یازدهم به خط پایان رسید.

مریم حیدرزاده درباره هشت ‌سال ممنوع‌الکار بودنش می‌گوید: هشت‌ سال حذفم کردند؛ حذفی به شدت ناعادلانه. خیلی متاسفم که بگویم بر خلاف اصطلاح «همه در برابر قانون یکسان هستند» آن روزگار همه در برابر قانون یکسان نبودند. من به ایرادهایی محکوم شدم که خیلی‌ها آن ایرادات را داشتند؛ مثلا به من گفتند که با خواننده‌های خارج از کشور کار کرده‌ام، این در حالی است که دیگران هم با خواننده‌هایی حتی از نظر دوستان مطرود‌تر کار کردند و برای سریال‌های ماه رمضانی تلویزیون هم شعر گفتند. انگار می‌خواستند من آینه عبرت بقیه شوم.

اما ظاهرا این همه دوری فاصله چندانی میان مریم حیدرزاده و هوادارانش ایجاد نکرده است و شاید هم او حتی در چنین اوضاعی هم برای خود هواداران جدیدی تربیت کرده است. خود این شاعر در این مورد می‌گوید: در اینستاگرام می‌بینم که دوستانی بیست ساله و یا در آن حد و حدود در جریان کارهای من هستند و از آلبوم آخرم آبرنگ هم خوششان آمده است. من هر شب صفحه‌ام را با دقت چک می‌کنم و می‌بینم که می‌شود امیدوار بود که خیلی‌ها در هوای کسی و به هوای کسی نفس می‌کشند. این‌ که عشق منقرض شود، نگران‌کننده است اما این بازخوردها امیدوارم می‌کند که چنین اتفاقی قرار نیست رخ دهد.

آن سال های ممنوعیت باعث شد تا مریم حیدرزاده در آن سوی آب ها پرکارتر شود. شاعری که بارها و بارها در آن زمان گفته بود که اگر حق انتخاب بین داخل و خارج را داشت، بی‌شک کار در ایران را انتخاب می‌کرد؛ وقتی به قول خودش دید که این جا کمترین روزنه ای برایش وجود ندارد، حضورش را در موسیقی ایرانی آن سوی آب ها پررنگ تر کرد. خود حیدرزاده درباره آن روزها می گوید: من کارهایی آن جا انجام دادم و انکارش هم نمی کنم. اما دلیلش این بود که به عنوان یک هنرمند حس می کردم اگر کاری انجام ندهم از دست می روم و نابود می شوم و این جا راه امیدی برای من باز نبود. آن دوره دغدغه مدیران این عرصه اصلا فرهنگ و هنر نبود و تبعیض و بی‌عدالتی موج می‌زد. تا این که دولت تدبیر و امید روی کار آمد و دیدم اوضاع و مواضع مدیران تغییر کرده و فرهنگی تر شده است. بنابراین نامه‌ای به وزیر ارشاد نوشتم و اتفاقات را از آغاز شرح دادم و سپس دیداری با هم داشتیم و از آن به بعد، یعنی از زمان آغاز رسمی ریاست‌جمهوری آقای روحانی با هیچ خواننده خارج از کشور کار نکردم.

در دوره جدید فعالیت‌هایش؛ مریم حیدرزاده در ایران کتاب «تو را در حضور همه دوست دارم» را منتشر کرده است و البته آن گونه که می گوید کارهای نهایی روی کتابی به نام چشمم به تو چشمم به نقاشی است را دارد انجام می‌دهد. در این بین مریم حیدرزاده در این دوره وجهی دیگر از توانایی‌هایش را نیز به معرض نمایش گذاشته است؛ نقاشی. نقاشی به عنوان یک شاعر نابینا؛ که می تواند کنجکاوی برانگیز باشد. خود شاعر درباره این جنبه از کارش می گوید: ایده هایم در نقاشی ایده هایی کاملا ذهنی هستند. در حقیقت می توانم بگویم که در نقاشی هایم حس اشعارم را ترسیم می کنم…

اما چه می شود که شاعر محبوب ترانه های عاشقانه این سرزمین رو به نقاشی می‌آورد؟ مریم حیدرزاده این را پاسخ به حسرتی همیشگی می‌داند. داستان نقاش شدن مریم حیدرزاده را از زبان خود شاعر می شنویم: وقتی بچه بودم می‌دیدم. این را دقیق به یاد دارم. حتی یاد دارم که پلنگ صورتی را با عینک ذره بینی می دیدم و آن را به خوبی به یاد دارم. از تصاویر دیگری که به ذهن دارم یکی هم رنگ قرمز دسته گل عروسی خاله‌ام است. پس رنگ ها در ذهن من تعریف دارند. در حقیقت مشکل چشم من جز آب مروارید چیزی نبود. من از یک و نیم سالگی تا سه و نیم سالگی در این دو سال سه بار چشم هایم را جراحی کردم. اما داستان حسرت نقاشی به جایی دور برمی گردد. به روزهای سه سال و نیمی‌ام؛ که یکی از دوستان پدرم برای من از کیش یک بسته آبرنگ هدیه آورده بود. آن موقع خیلی ذوق و شوق داشتم که آبرنگ را باز کنم و با آن نقاشی بکنم. اما آن عمل جراحی…

داستان از زبان حیدرزاده ادامه دارد: بعداز عمل جراحی حسرت نقاشی با من ماند؛ قد کشید؛ بزرگ شد. هیچ چیزی هم آن جای خالی را پر نکرد. آن حسرت همیشه همراهم بود و همیشه هم از این حسرت می گفتم؛ تا این که هشت سال پیش استادی بهم گفت که به جای این که مدام از حسرت نقاشی بگویی، شروع کن و نقاشی بکش! و چنین شد که آن کودک سه ساله بعد از چند سال حسرت بالاخره بسته آبرنگش را به دست گرفت…

سخنان شاعری که در گذشته نشان داده بود رگ خواب مخاطب را در دست دارد و به عبارت بهتر نبض مردم را می شناسد درباره وضع و حال موسیقی به خصوص موسیقی پاپ در این روزگار می تواند خواندنی باشد. او انگار از این وضعیت دل خوشی ندارد؛ و می گوید: در این عرصه بسیار ضعیف شده ایم. هم سلیقه ترانه ها افت کرده و نازل است و هم وضعیت ادبیات حاکم بر موسیقی، یا همان واژه گزینی و حتی قافیه و وزن؛ که انگار در ترانه های امروزمان به امان خدا رها شده است. برخی اوقات می بینیم که در یک قطعه محبوب که مورد استقبال همگان قرار گرفته است حتی نمی شود قافیه را نیز یافت؛ و این نگران کننده است. یک بار در جایی دیگر هم گفته بودم که ترانه‌سرایان و آهنگسازانی که در رأس هرم موسیقی ایستاده‌اند، با این سهل‌گیری‌ها دارند هوش موسیقایی مردم را تضعیف می‌کنند.

اما چه باید کرد؟ جمله پایانی مریم حیدرزاده می تواند پاسخ این پرسش باشد: به جای آن که حساسیت ممیزی روی چند کلمه به خصوص باشد، دوستان روی بخش‌های فنی حساس باشند. می بینیم که آثاری که بیرون می آیند، گاه بسیار پرغلط هستند…


منبع: عصرایران

تماس دلواپسان با سلبریتی‌ها و تلاش برای اعتراف‌گیری در راستای کمپین «پشیمانیم»!

سایت انتخاب نوشت: در هفته های گذشته و به دنبال سوءاستفاده منتقدان و مخالفان دولت از انتقادات برخی چهره های مشهور به عملکرد دولت، بسیاری از این چهره ها با واکنش به این موضوع، اعلام کردند که حتی انتقاد آنها از دولت به معنای رویگردانی از آن تمایل به جناح رقیب نیست.

 خلاصه کلام چهره های مشهور هنری و ورزشی (سلبریتی ها) این بود که حتی وجود فضای انتقاد باز از شخص ریییس جمهور و امکان نقد عملکرد دولت با تندترین کلمات نتیجه رای مردم بوده و از این نظر، طبیعتا نمی توان نقد دولت را نشانه رویگردانی و تمایل به رقیب دانست.

با این وجود، پس از واکنش ها به موج سوءاستفاده دلواپسان از نقدهای دلسوزانه برخی از چهره های هنری و فرهنگی درباره عملکرد دولت، اطلاعات دریافتی خبرنگار «انتخاب» نشان می دهد که جریان رقیب بدنبال اجرای بخش دیگری از سناریوی تخریبی خود علیه دولت است.

بر این اساس، طی روز گذشته افرادی مجهول الهویه با شماره های ناشناس یا متفرقه در تماس با بسیاری از سلبریتی ها از آنان خواسته اند با توجه به سخنان سخنگوی دولت درباره کمپین «پشیمانیم» و تشکیک در اصل رای دادن آنها، بار دیگر اعلام موضع کرده و از دولت اعلام برائت کنند.

نکته در خور توجه برخورد سرد و توام با گلایه سلبریتی ها از افراد ناشناس تماس گیرنده و انتقاد از سوءاستفاده آنان بوده است.

مقدمه سناریوی جدید چیست؟

سناریوی جدید پس از سوال هدفمند یک خبرنگار از سخنگوی دولت در نشست خبری ۵ آذر کلید می‌خورد آنجا که از نوبخت موضع دولت درباره کمپین «پشیمانیم» پرسیده می شود.

سخنگوی دولت در پاسخ می گوید: دولت متعلق به همه مردم است و ما از نظرات مردم آگاه هستیم اما می‌دانیم که عده‌ای لباس نقد پوشیدند و هیچگاه در کنار دولت و ملت نبودند پس آنهایی که امروز گفته‌اند ما پشیمان هستیم باید از آنان پرسید که چه زمانی رای دادند که امروز پشیمان شدند.

نوبخت ادامه می‌دهد: اوضاع به این صورت که در فضای مجازی جلوه داده می‌شود، نیست. مردم هنوز دولت را دوست دارند و اگر عده‌ای عنوان می‌کنند که پشیمان هستند به نظر می‌رسد باید از آنان پرسید که شما کی رای دادید؟ شاید خیلی از آنان جزو کسانی نباشند که رای داده بودند.

سخنان نوبخت نشان می دهد که وی در اظهاراتش با تاکید بر تداوم حمایت اکثریت مردم از رییس جمهور و دولت از کسانی که در «لباس حامیان دولت» تلاش می کنند برای اختلاف افکنی در اردوگاه حامیان دولت نقش آفرینی کنند، دارند انتقاد می‌کند و نه از سلبریتی‌ها یا مردمی که به دولت رای داده اند اما در مواقعی آزادانه دولت را نقد و مطالباتشان را بدون واهمه و ترس از برخورد امنیتی فریاد می کنند.

به طور طبیعی، این موضوعی نیست که رسانه های منتقد و مخالف دولت از آن بی اطلاع باشند. اما منافع این دلواپسان ایجاب می کنند که در حال حاضر مسئله را به گونه ای دیگر نشان دهند تا بلکه از این آب گل آلود ماهی مدنظر خود را صید کنند.


منبع: عصرایران

فرماندار مشهد: تجمع غیرقانونی توسط معاندان نظام برنامه ریزی شده بود

  فرماندار مشهد گفت: تجمع امروز گروهی از مردم در مشهد با موضوع گرانی غیرقانونی بوده و توسط معاندان نظام جمهوری اسلامی ایران و افراد ضدانقلاب برنامه ریزی شده بود.

محمد رحیم نوروزیان روز پنجشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: این گروه ابتدا در عرصه میدان شهدای مشهد تجمع کردند و سپس به سمت خیابانهای منتهی به حرم رضوی حرکت کردند که با هوشیاری به موقع مردم و پلیس تجمع خاتمه یافت.

وی ادامه داد: این تجمع غیرقانونی از طریق شبکه های اجتماعی اطلاع رسانی شده بود و عناصر ضدانقلاب از احساسات عده ای در این رابطه سوءاستفاده کردند.

فرماندار مشهد گفت: در این تجمع ماموران انتظامی با مردم کمال مدارا و همراهی را داشت و با افرادی که قصد تخریب اموال عمومی از طریق کندن نرده ها را داشته و یا سنگ پراکنی می کردند برخورد قانونی شد.

وی افزود: ساعتی پس از تجمع مردم از عرصه میدان شهدا و خیابانهای منتهی به حرم رضوی در آرامش کامل پراکنده شدند.


منبع: عصرایران

چربی سوزی سریع شکم و پهلو

آیا میخواهید یک شکم شش تکه داشته باشید ؟ قدم اول در این مسیر از بین بردن چربی‌های شکمی اضافی است. پس با ادامه این مقاله همراه باشید:
به گزارش آلامتو به نقل از سایت مردمان؛ اضافه وزن داشتن همیشه به معنی سالم نبودن نیست.

افراد چاق زیادی هستند که در سلامت کامل به سر می‌برند.

از آن طرف، خیلی‌ها که وزن سالم دارند دچار مشکلات متابولیک مربوط به چاقی هستند.

دلیل آن این است که چربی زیر پوست مشکل اصلی نیست (البته از نقطه‌نظر سلامتی نه زیبایی).

چربی موجود در حفره شکم است که مشکل اصلی را ایجاد می‌کند.

اگر در ناحیه کمرتان چربی زیادی دارید، حتی اگر خیلی سنگین‌وزن نباشید، باید برای خلاص شدن از شر آن دنبال راه چاره باشید.

چربی شکم را می‌توانید خیلی راحت با اندازه گرفتن دور کمرتان ارزیابی کنید.

اگر سایز دور کمرتان بالاتر از ۱۰۲ سانتی‌متر (در مردها) و ۸۸ سانتی‌متر (در زن‌ها) باشد، به آن چاقی شکم می‌گویند.

راهکارهای اثبات‌شده‌ای وجود دارد که بتوانید چربی‌های شکمتان را هدف قرار داده و آنها را بسوزانید.

۱. از مصرف شیرینی‌جات، حتی نوشیدنی‌های قنددار، خودداری کنید.

قند اضافه شدیداً ناسالم است، تحقیقات نشان می‌دهد که قند اضافه می‌تواند تاثیرات مخرب و زیان‌آوری بر سلامت متابولیک بدن داشته باشد.

قند نیمی گلوکز و نیمی فروکتوز است و فروکتوز، هر مقدار که باشد، فقط توسط کبد قابل گوارش است.

وقتی مقدار زیادی قند تصفیه‌شده مصرف کنید، کبد انباشته از فروکتوز می‌شود و مجبور می‌شود که همه آن را تبدیل به چربی کند.

مطالعات مختلفی نشان داده است که قند اضافه، که اکثراً بخاطر میزان بالای فروکتوز است، می‌تواند موجب انباشته شدن چربی در ناحیه شکم شود. برخی باور دارند که این مکانیزم اصلی تاثیرات زیان‌آور قند برای سلامتی است. چربی شکم و کبد را افزایش داده و موجب مقاومت انسولین و مشکلات متعدد گوارشی و متابولیک می‌شود.

تحقیقات نشان می‌دهد که نوشیدنی‌های قنددار با ۶۰٪ خطر چاقی در کودکان در ارتباط است.

کافی است که تصمیم گرفته و میزان قند مصرفی در رژیم‌غذایی‌تان را به حداقل رسانده و نوشیدنی‌های قنددار مثل آبمیوه‌های مصنوعی، نوشیدنی‌های انرژی‌زا و همچنین قهوه‌ها و چای‌های قنددار را به کلی حذف کنید.

به خاطر داشته باشید که هیچیک از این مشکلات به میوه‌های تازه که حاوی فروکتوز هستند برنمی‌گردد. میوه‌های تازه کاملاً سالم بوده و میزان قابل‌توجهی هم فیبر در خود دارند که تاثیرات منفی فروکتوز را جبران می‌کند.

دقت کنید که اگر می‌خواهید مصرف این نوع قندیجات را در رژیم‌غذایی‌تان پایین بیاورید باید به برچسب‌های روی موادغذایی دقت کنید.

۲. مصرف پروتئین بهترین راهکار درازمدت برای کاهش چربی‌های شکم است.

پروتئین مهم‌ترین ماده‌مغذی در کاهش وزن است. مطالعات نشان داده است که مصرف پروتئین اشتها را تا ۶۰٪ کاهش داده، متابولیسم را تا ۱۰۰-۸۰ کالری در روز افزایش داده و کمکتان می‌کند تا ۴۴۱ کالری کمتر در روز مصرف کنید.

اگر هدفتان کاهش وزن باشد، اضافه کردن پروتئین به برنامه‌غذایی‌تان می‌تواند موثرترین تغییری باشد که در زندگی‌تان ایجاد می‌کنید. این کار نه تنها کمک می‌کند وزنتان را کم کنید، می‌تواند کمکتان کند دوباره وزنتان بالا نرود.

همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد که پروتئین برای کاهش چربی‌های شکم نیز بسیار موثر است.

یک تحقیق نشان داده است که میزان و کیفیت پروتئین مصرفی با میزان چربی شکم رابطه عکس دارد. یعنی افرادیکه پروتئین بیشتر و بهتری می‌خوردند، چربی شکم کمتری داشتند.

تحقیق دیگری که در کشور دانمارک انجام شده است نشان می‌دهد که کربوهیدرات‌های تصفیه شده و روغن‌های گیاهی با افزایش چربی شکم در ارتباط بوده اما میوه‌ها و سبزیجات با کاهش آن در ارتباط است.

تحقیقات متعددی نشان داده است که برای بهره بردن از پروتئین مصرفی، باید میزان آن ۳۰-۲۵ درصد از کالری مصرفی روزانه باشد.

بنابراین سعی کنید میزان تخم‌مرغ، ماهی، غذاهای دریایی، گوشت، مرغ و لبنیات را در برنامه‌غذایی‌تان بیشتر کنید. اینها بهترین پروتئین‌هایی هستند که می‌توانید در رژیم‌های غذایی‌تان استفاده کنید.

۳. مصرف کربوهیدرات را در برنامه‌غذایی‌تان محدود کنید.

محدود کردن کربوهیدرات روشی بسیار موثر برای کاهش چربی است. این را تحقیقات و مطالعات متعددی اثبات کرده‌اند. وقتی مصرف کربوهیدرات در برنامه غذایی کاهش یابد، اشتها نیز کمتر خواهد شد و وزن فرد پایین می‌آید.

مطالعات مختلفی ثابت کرده‌اند که رژیم‌های غذایی کم کربوهیدرات، ۳-۲ مرتبه بیشتر از رژیم های غذایی کم‌چربی وزن فرد را پایین می‌آورند. این حتی زمانیکه افرادیکه رژیم‌های کم‌کربوهیدرات را دنبال می‌کردند تا جایی که می‌خواستند در روز کالری مصرف می‌کردند هم صدق می‌کرد. این در حالی است که رژیم‌های کم چربی در این مطالعه کالری بسیار محدودی داشته است.

رژیم‌های کم‌کربوهیدرات وزن آب را نیز به سرعت کاهش می‌دهد که باعث می‌شود نتیجه‌ سریعتری بگیرید.

تحقیقات مختلفی نیز به مقایسه رژیم کم‌کربوهیدرات و کم‌چربی انجام گرفته که نشان داده است رژیم‌های کم‌کربوهیدرات به طور خاص بر چربی‌های شکم اثر می‌گذارند. این یعنی میزان قابل‌توجه چربی که با این رژیم‌ها از بین می‌رود، چربی خطرناک و بیماری‌ساز شکمی است.

فقط کافی است که مصرف کربوهیدرات خود (مثل برنج، پاستا، نان و امثال آن) را محدود کنید، مخصوصاً اگر میزان پروتئین مصرفی خودتان را بالا برده‌اید.

اما اگر لازم است که خیلی سریع وزن کم کنید، می‌توانید کربوهیدرات مصرفی خود را تا ۵۰ گرم در روز پایین بیاورید. این باعث می‌شود اشتهایتان کم شده و بدنتان برای سوخت موردنیاز خود به سراغ چربی‌های بدنتان برود.

البته رژیم‌های کم‌کربوهیدرات فواید مختلف دیگری جز کاهش وزن برای سلامتی‌تان دارد. بعنوان مثال برای افراد مبتلا به دیابت نوع ۲، بسیار مفید است.

۴. از موادغذایی پرفیبر بیشتر استفاده کنید.

احتمالاً شنیده‌اید که مصرف فیبر می‌تواند به کاهش وزن کمک کند. بله، کاملاً درست است. اما خیلی مهم است که به خاطر داشته باشید که همه فیبرها مثل هم نیستند. به نظر می‌رسد که فقط فیبرهای گران‌رو (ویسکوز) هستند که بر وزنتان اثر دارند. اینها فیبرهایی هستند که به آب می‌چسبند و ژل ضخیمی ایجاد می‌کنند که در دستگاه گوارش می‌نشیند. این ژل حرکت موادغذایی را در شکمتان به طور قابل‌ملاحظه‌ای کند کرده و گوارش و جذب موادمغذی را کندتر می‌کند. نتیجه نهایی آن احساس سیری طولانی‌تر و کاهش اشتهاست.

در یک مطالعه مشخص شد که اضافه کردن ۱۴ گرم فیبر در روز به برنامه‌غذایی با ۱۰٪ کاهش مصرف کالری و کاهش وزن ۲ کیلوگرم طی ۴ ماه همراه است.

در یک تحقیقی که ۵ سال به طول انجامیده مشخص شد که مصرف ۱۰ گرم فیبر محلول در روز با ۳٫۷ درصد کاهش چربی در ناحیه شکم همراه بوده است اما هیچ تاثیری بر چربی زیر پوست نداشته است.

این نشاندهنده آن است که فیبر محلول می‌تواند در کاهش چربی شکم بسیار موثر باشد،

بهترین راه برای افزودن فیبر به برنامه‌غذایی مصرف زیاد سبزیجات و میوه‌جات است. غلات و حبوبات هم منبع بسیار خوبی از فیبر هستند.

۵. تمرینات هوازی و ایروبیک برای کاهش چربی‌ شکم بسیار موثر است.

ورزش به دلایل مختلف برای شما مفید است. این ازجمله بهترین کارهایی است که می‌توانید برای داشتن عمری طولانی‌تر، زندگی سالم‌تر و پیشگیری از بیماری‌ها برای خودتان انجام دهید.

 اینکه بخواهیم به همه فواید ورزش اشاره کنیم فراتر از این مقاله است اما تحقیقات متعددی نشان داده‌اند که ورزش کردن برای از بین بردن چربیهای شکم مفید است. اما به خاطر داشته باشید که منظورمان ورزش‌های مربوط به شکم نیست. لاغری موضعی به هیچ عنوان مقدور نیست و انجام تعداد بیشمار درازونشست هم نمی‌تواند چربی‌های شکمتان را از بین ببرد.

در یک تحقیق، شش هفته تمرین متوالی تمرینات شکم هیچ تاثیر قابل‌توجهی بر اندازه دور شکم شرکت‌کننده‌ها نشان نداد.

اما نگران نباشید، تمرینات دیگری هستند که می‌توانند در این زمینه کمکتان کنند.

تمرینات هوازی مثل پیاده‌روی، دویدن، شنا کردن و از این قبیل، در تحقیقات مختلف تاثیر شگرفی بر کاهش سایز دور شکم داشته‌اند.

یک تحقیق دیگر نشان داده است که این تمرینات از اضافه کردن مجدد چربی در این نواحی بعد از کاهش وزن نیز جلوگیری می‌کند، این یعنی ورزش کردن در زمان حفظ وزن سالم هم اهمیت زیادی دارد.

ورزش به کاهش التهابات بدن، سطح قندخون و سایر مشکلات و اختلالات متابولیک بدن که با چاقی ناحیه مرکزی بدن در ارتباط است، کمک می‌کند.

نکته آخر اینکه اگر سعی دارید چربی‌های شکمتان را از بین ببرید، ورزش یکی از بهترین روش‌هاست.

۶. چیزهایی که در روز می‌خورید را ارزیابی کنید.

تقریباً همه شما می‌دانید که اینکه چه بخورید خیلی مهم است. اما جالب است بدانید که اکثر افراد نمی‌دانند دقیقاً چه می‌خورند. تصور می‌کنند غذایی «پر پروتئین» و «کم کربوهیدرات» می‌خورند اما معمولاًارزیابی درستی از آن ندارند. اگر برای مدتی، هرچند کوتاه، همه چیزهایی که می‌خورید را یادداشت کنید خیلی کمکتان خواهد کرد.

این به آن معنا نیست که مجبورید تا آخر عمرتان هر چه می‌خواهید بخورید را وزن کرده یا کالری‌هایش را بشمارید اما همین که هر چند وقت یکبار این کار را انجام دهید کمکتان می‌کند بفهمید در چه قسمت‌هایی از برنامه‌غذایی‌تان باید تغییر ایجاد کنید. اگر بخواهید همانطور که در بالا اشاره شد، پروتئین مصرفی‌تان را به اندازه مطلوب ۲۵-۳۰ درصد کالری‌های مصرفی‌تان بالا ببرید، اینکه فقط غذاهای با پروتئین بالاتر بخورید کافی نیست. برای اینکه بتوانید به این هدف برسید، باید این غذاها و پروتئین آنها را اندازه‌گیری کنید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها
برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

منبع: آلامتو

دوبلورهای خوش‌صدا بیکار هستند

هفتم دی ماه سالروز تولد خسرو خسروشاهی (دوبلور و مدیر دوبلاژ پیشکسوت سینمای ایران) است. خسروشاهی در طول سال‌ها فعالیت در دوبله؛ به‌جای شخصیت‌ها و بازیگران شناخته شده سینمای جهان و البته ایران صحبت کرده است. آلن دلون، آلپاچینو و داسین هافمن معرفترین شخصیت‌های خارجی هستند که با صدای خسروشاهی به ایرانیان شناسانده شده‌اند و می‌توان گفت بسیاری از علاقمندان سینما با صدای او، با فیلم‌های روز دنیا آشنا شده‌اند.خسروشاهی در آستانه ۷۶ سالگی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به وضعیت امروز دوبله گفت: امروز تلویزیون فیلم‌های خوبی ندارد که بتواند نمایش بدهد. بیشتر آثار تکراری هستند. فیلم‌های خوبی برای دوبله آورده نمی‌شود و بیشتر دوبلورهای باسابقه بیکار هستند.وی ادامه داد: من سال‌هاست که هیچ پیشنهادی برای دوبله ندارم و سالهاست فیلمی برای تلویزیون دوبله نکرده‌ام. البته در این سال‌ها برخی فیلم‌ها به فارسی دوبله شده‌اند که بعضا آثار خوبی نیز در میان آن‌ها وجود دارد اما بسیاری از افرادی که امروز کار می‌کنند؛ دریافت درستی از فیلم ندارند.

وی ادامه داد: تا چهار سال پیش با صداوسیما همکاری می‌کردم اما این اواخر می‌دیدم مدیرانی که برای واحد دوبلاژ سازمان درنظر گرفته می‌شوند؛ شناخت خوبی از دوبله ندارند و این حرفه را نمی‌شناسند. می‌توان گفت بیشتر کسانی به عنوان مدیر این واحد انتخاب می‌شوند، فقط چند سال از دوران خدمتشان باقی مانده و می‌خواهند به زودی بازنشسته شوند.خسروشاهی ادامه داد: اکثر مدیران واحد دوبله صداوسیما حرفه‌ دوبله را نمی‌شناختند و حتی برخی از آن‌ها با فیلم و سینما نیز آشنا نبودند. مثلا من زمانی که فیلم در جستجوی ریچارد را دوبله می‌کردم و خودم بجای آلپاچینو صحبت می‌کردم، سه روز برای دوبله این فیلم وقت گذاشتم. در این فیلم بیش از سی گوینده صحبت کردند. این فیلم براساس یکی از کارهای شکسپیر ساخته شده بود.

وی ادامه داد: من برای دوبله این فیلم چندین ترجمه نمایشنامه ریچارد سوم را خریداری و مطالعه کردم تا دوبله فیلم کیفیت لازم را باشد اما زمانی که مدیر واحد دوبله اثر را دید؛ سوال کرد که دوبله این فیلم چه تفاوتی با دوبله یک فیلم وسترن دارد؟ من هم از همین زمان همکاری خودم را با این واحد قطع کردم.وی ادامه داد: مشکل دیگر دوبله عملکرد سایت‌هایی است که به تازگی راه‌اندازی شده‌اند. امروز شاهدیم که فیلم‌های روز دنیا به سرعت وارد ایران می‌شود و بدون هیچ مانعی دوبله شده و روی سایت‌های مختلف قرار می‌گیرد.گوینده نقش آلن دلون ادامه داد: در بیرون از صداوسیما هم وضعیت آشفته‌ای در دوبله حاکم است. همه چیز در دست چند سایت است که فیلم‌های روز را دوبله می‌کنند. البته برخی از فیلم‌ها خوب اما بیشترشان بد دوبله می‌شوند و جالب این است که گاهی مشاهده می‌کنیم یک فیلم به‌صورت همزمان در پنج استودیو دوبله می‌شود.وی ادامه داد: در آخرین مورد شاهد بودم که فیلم دانکرک همزمان با چند دوبله مختلف عرضه شد و بسیاری از سایت‌ها برای آنکه از رقابت جا نمانند دوبله‌های بی‌کیفیتی از این فیلم را عرضه کردند. علاوه بر اینکه بسیاری از نقش‌هایی که بجای آن گویندگان فارسی مختلف صحبت کرده‌اند، کیفیت خوبی ندارد و ترجمه دیالوگ‌ها و متن فیلم‌ها نیز گاها درست نیست.

خسروشاهی ادامه داد: متاسفانه امروز یک فیلم ظرف سه روز ترجمه و ظرف یک روز دوبله می‌شود. من شخصا شاهد بودم که مثلا یک گوینده در زمان استراحت خود بجای آنکه تمرکز کرده و به شخصیتی که بجای آن می‌خواهد صحبت کند، فکر کند به دنبال سینک زدن و هماهنگ کردن صدا در فیلم دیگری بود.وی ادامه داد: امروز برخی افراد که حتی توانایی گفتن یک نقش اصلی را در فیلم ندارند به عنوان مدیر دوبلاژ برای برخی از همین سایت‌ها فعالیت می‌کنند. آنها گاه در طول هفته ۵ فیلم را همزمان دوبله می‌کنند. فیلمی که در بهترین حالت سه روز یا دو روز دوبله آن طول می‌کشد در دست این آقایان؛ ظرف یک نصف روز دوبله می‌شود و کسی هم نیست که به این مساله رسیدگی کند. گویا گروهی کمر به نابودی حرفه دوبله بسته‌اند.خسروشاهی با بیان اینکه امروز بسیاری از شبکه‌های خارجی نیز آثار سینمایی را به فارسی دوبله می‌کنند و نمایش می‌دهند، گفت: بار‌ها به من پیشنهاد شد به خارج بروم و با این شبکه‌ها همکاری کنم اما هرگز نپذیرفتم.

گوینده نقش‌ آلپاچینو ادامه داد: هنر دوبله در کشورهای صاحب سینما مثل آلمان، ایتالیا و فرانسه بسیار مهم است. در این کشور‌ها دوبلور‌ها دو گروه هستند: کسانی که فقط در فیلم‌های سینمایی کار می‌کنند و گروهی نیز فقط سریال دوبله می‌کنند که دوبله‌های آن‌ها بسیار عالی است و تمام ضوابط و مقررات را رعایت می‌کنند. در این کشورها اینطور نیست که هر فردی اجازه داشته باشد یک فیلم در دست بگیرد و دوبله کند.خسروشاهی با بیان اینکه امروز بسیاری از دوبلورهای پیشکسوت و خوش‌صدا بیکار هستند، گفت: در بیشتر بخش‌های سینما و هنر از بلیت‌فروشی تا کارگردانی؛ میزان دستمزدها سامان گرفته و افزایش پیدا کرده اما همچنان دستمزد دوبلور‌ها پایین است و به اندازه تورم افزایش پیدا نکرده.وی ادامه داد: من بیمه بازنشستگی صداوسیما را ندارم و از طریق خانه سینما بیمه شده‌ام آنهم به شکلی که هزینه بیمه را خودم پرداخت می‌کنم و حقوق بازنشستگی نیز ندارم.
منبع: بهارنیوز

صدور ۳۰ میلیون کارت هوشمند ملی

حمید شجاعی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: ۱۴۰۰ دفتر پیشخوان در سطح کشور فعالیت دارند و ۱۲ خدمت به آنها واگذار شده که عمده‌ترین آنها کارت هوشمند ملی و شناسنامه هستند.وی ادامه داد: کارت هوشمند ملی دارای سه جزو اساسی از جمله احراز هویت، امضای دیجیتال و ارائه خدمات است و این در حالیست که کارت ملی قبلی فقط در بحث احراز هویت و شناسایی کاربرد داشت.شجاعی یادآور شد: تا کنون در کل کشور بیش از ۳۰ میلیون کارت هوشمند ملی صادر شده و برنامه امسال هم صادر شدن ۲۰ میلیون کارت است.مدیرکل دفتر خدمات ثبتی غیردولتی سازمان ثبت احوال کشور افزود: ظرفیت این کار را فراهم کرده‌ایم، شرایط مهیاست و با وجود دفاتر پیشخوان مشکلی از این بابت نداریم.وی یادآور شد: بر اساس برنامه زمان‌بندی تا پایان سال ۹۷ باید تمام افراد کارت هوشمند ملی اخذ کنند و از سال ۹۸ همه هموطنان این کارت را داشته باشند.شجاعی در پاسخ به پرسشی که همچنان قرار است عکس‌های کارت هوشمند ملی در دفاتر پیشخوان و پست گرفته شود؟ گفت: مثل سابق است و عکس‌ها در این دفاتر گرفته می‌شود.
منبع: بهارنیوز

زلزله نکشد، ترس زلزله می کشد

ترس و شوک ناشی از زلزله پایتخت و استان همجوار موجب شده تا علاوه بر اقدامات غیرمعمول مردم مانند هجوم به پمپ بنزین یا بیدار ماندن تا صبح، برخی افراد دچار عوارض روانی شوند و حتی کشته های ناشی از این زلزله ها به علت ترس و استرس و ایست قلبی بوده است.محمد یکی از هزاران جوان تهرانی است که این شب ها، سایت لرزه نگاری کشور را در تبلت خود باز کرده و تا صبح آن را چک می کند.مصطفی دانشجوی جوان دیگری است که به خبرنگار ایرنا می گوید: از شب زلزله هفته پیش تاکنون باآنکه آن شب نترسیدم اما بعد از آن خواب آشفته دارم و کابوس می بینم.وی اضافه می کند: ذهنم خیلی پریشان شده است و دائما از زلزله می ترسم و از آن روز تپش قلب گرفته ام.سحر زن بارداری است که می گوید: از زلزله هفته گذشته، خواب و خوراک ندارم؛ روزها که در هوای آلوده هستیم و شب ها که برای استراحت به خانه می رویم از ترس ، بدنم می لرزد.وی ادامه می دهد : استرس و ترسم بیشتر از شب ها شروع می شود و ساکی از وسایل امدادی برای فرار آماده کرده ام و چادری برای اسکان در صندوق عقب ماشین آماده هست.آرش ، فقط ۱۱ سال دارد ، اما از هفته گذشته تا امروز با شلوار و لباس بیرون به تختش می رود و از ترس زلزله چند شب است که نخوابیده و چشمانش قرمز شده است.او با لحن کودکانه اش به خبرنگار ایرنا می گوید: اگر من مسئول خانواده بودم ، این شب ها از ترس اصلا در خانه نمی ماندم و تمام مدت را در ماشین می خوابیدم.آرش حتی نگران شکسته شدن ظروفی هست که به تازگی خریده اند.
لاله یکی از شهروندانی که در آزمایشگاه کار می کند نیز از سقط جنین برخی مادران از ترس زلزله هفته گذشته، خبر می دهد.

**خطر واقعی زلزله با خطر روانی آن مطابقت ندارد
عضو گروه روانپزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی درباره اثرات روانی زلزله به خبرنگار ایرنا می گوید: احساس امنیت روانی ممکن است با میزان واقعی امنیت کاملا متفاوت باشد.دکتر فربد فدایی می افزاید: بطورمثال زمانی که هواپیما سقوط می کند و یکصد نفر مسافر جان خود را از دست می دهند ، احساس عدم امنیت روانی به وجود می آید درحالیکه هرسال ، ۲۵۰ برابر این تعداد در تصادف های رانندگی ، می میرند اما از نظر امنیت روانی در مردم تاثیر ندارد.وی اظهار می کند: در مورد زلزله نیز همین مساله ، صدق می کند به آن معنا که خطر واقعی با خطر روانی که مردم احساس می کنند، ممکن است مطابقت نداشته باشد.

**تفاوت احساس امنیت از زلزله در ایران و ژاپن
عضو هیات مدیره انجمن علمی روانپزشکان ایران درباره چرایی احساس ترس مردم در این ایام می گوید: زمانی که عامل استرس آور، ناشناخته و نامعین باشد به آن معنا که زمان آغاز آن مشخص نباشد و فرد هم احساس کند برای مقابله با آن ، آمادگی ندارد، میزان احساس خطر افزایش می یابد.فدایی می افزاید: اما اگر عامل خطر ، قابل پیش بینی بوده و امکان مقابله با آن وجود داشته باشد، احساس نگرانی خیلی کمتر است بطورمثال در ژاپن، مردم در برابر زلزله های شدید هم ، خونسردی خود را از دست نمی دهند زیرا این احساس را دارند که می توانند با این پدیده ، رویارویی کنند و متضمن خطری برای آنان نیست .

**عوامل فزاینده وحشت مردم چیست؟
این روانپزشک تصریح می کند: اما در ایران ، اظهارات ضد و نقیض کارشناسان و افراد غیرکارشناس و همچنین صحبت های غیرکارشناسی مسئولان امر به وحشت مردم اضافه می کند.فدایی می افزاید: از سوی دیگر زمانی که مردم ببینند مسئولان مقابله با بحران، خود به ناتوانی خویش اعتراف می کنند، وحشت بیشتری پیدا می کنند.
وی تصریح می کند: در حال حاضر مردم به دلایل مختلفی ازجمله آسیب های اجتماعی، گرانی، بیکاری و افزایش جرم و جنایت، احساس نگرانی دائمی دارند و سپس این احساس نگرانی ممکن است روی یک عامل بیرونی مانند زلزله متمرکز شود.وی اضافه می کند: این مساله به آن معنا است که مردم نگرانی هایی را که در مورد عوامل نامبرده شده دارند روی احتمال زمین لرزه ، متمرکز می کنند و نتیجه آن ، آشفتگی شدید در رفتارهای آنان در برابر احتمال زلزله است که نشان دهنده ترس و وحشتی است که تصور می کنند قادر به مقابله با آن نیستند.
فدایی یادآور می شود: از سوی دیگر مسئولان امر نیز نشان ندادند که می توانند مخاطرات را تحت کنترل در آورند بنابراین در کنار احتمال واقعی خطر زلزله ، عدم احساس امنیت روانی ، مشکل را دو چندان می کند و گاهی، عوارض واکنش های روانی نابهنجار بیش از خطر واقعی می شود.گفتنی است، ۲۹ آذر زلزله‌ای به بزرگی حدود ۵٫۲ ریشتر در حد فاصل استان‌های تهران و البرز، حوالی مشکین دشت، را لرزاند.ساعت ۰۰:۵۴:۳۳ بامداد بامداد چهارشنبه نیز زلزله ۴،۲ ریشتری در حوالی ملارد استان تهران در عمق ۱۲ کیلومتری زمین رخ داد و مرکز آن مرز استان‌های تهران و البرز در نزدیکی ملارد اعلام شد.
منبع: بهارنیوز