شخصیت‌های محبوب داستانی، از «شازده کوچولو» تا «ژان وال ژان»

روزنامه هفت صبح:

شازده کوچولو/ شازده کوچولو/ آنتوان دوسنت اگزوپری

«شازده کوچولو» یکی از مهم ترین آثار اگزوپری به شمار می رود و در قرن اخیر سومین کتاب پرخواننده جهان بوده است. جالب اینجاست بدانید ماجرا از حادثه ای واقعی گرفته شده که در دل شن های صحرای موریتانی برای او روی داد. خرابی دستگاه هواپیما خلبان را به فرود اجباری در دل آفریقا وا می دارد و از میان هزاران ساکن منطقه؛ پسربچه ای با رفتار عجیب و غیرعادی خود جلب توجه می کند. پسربچه ای که اصلا به مردم اطراف خود شباهت ندارد و پرسش هایی را مطرح می کند که خود موضوع داستان قرار می گیرد.

«شازده کوچولو» از کتاب های کم نظیر برای کودکان و شاهکاری جاویدان است که در آن تصویرهای ذهنی با عمق فلسفی آمیخته است. او این کتاب را در سال ۱۹۴۰ در نیویورک نوشت. فلسفه دوست داشتن و عواطف انسانی در خلال سطرهای این اثر خیال انگیز و شگرف به ساده ترین و در عین حال ژرفترین شکل، تجزیه و تحلیل شده است.

 هفتِ پاک

نویسنده در سرتاسر کتاب کسانی را که با غوطه ور شدن و دل بستن به مادیات و پایبند بودن به تعصب ها، خودخواهی ها و اندیشه های خرافی بی جا از راستی، پاکی و خوی انسانی به دور افتاده اند، تحت عنوان «آدم بزرگ ها» به سخره گرفته است. همین ها موجب شده او یکی از معصوم ترین شخصیت های داستانی جهان باشد.

اولین ترجمه از «شازده کوچولو» در سال ۱۳۳۳ توسط زنده یاد محمد قاضی انجام شد. به زعم بسیاری از منتقدان و خوانندگان هنوز هم این ترجمه بهترین است. با این حال کارشناسان ترجمه های احمد شاملو، ابوالحسن نجفی و اصغر رستگار را هم مفید می دانند.

گرگ هفلی/ دفترچه خاطرات یک بچه چلمن/ جف کینی

اگر سری به کتاب فروشی ها زده باشید قطعا این عناوین را زیاد دیده اید: «دفترچه خاطرات یک بچه چلمن»، «بچه لاغرو»، «خاطرات بچه ریقو»، «خاطرات پسر لاغرو»، «خاطرات بچه لاغرمردنی»، «دست و پا چلفتی»، «خاطرات یک بچه بی عرضه» و… تمام این ها انواع و اقسام ترجمه هایی است که از کتاب مصور جف کینی انجام شده.

البته به نظر می رسد اولین ترجمه متعلق باشد به کهزاد باصری با عنوان «دفترچه خاطرات یک بی عرضه» که نشر کوچک آن را در سال ۱۳۸۸ منتشر کرد. استقبال مردم از این کتاب در ایران آنقدر زیاد بود که بلافاصله مترجمان دیگر سراغ آن رفتند و ترجمه های مختلف از آن به بازار آمد. اما خاطرات گرگ هفلی، این بچه چلمن دوست داشتنی، از کجا آمده است؟

 هفتِ پاک

جف کینی نویسنده این کتاب مصور، بخشی از این خاطرات را متعلق به دوران کودکی خود می داند و بخشی دیگر را حاصل تخیل. گرگ پسری است باهوش و خلاق و به شدت شوخ طبع و دوست داشتنی. اینقدر که گاهی با ورق زدن کتاب و تماشای تصاویر آن، ناخودآگاه می خندید.

گرگ هفلی، فکر می کند یک روز بزرگ خواهدشد و به شخصیتی محبوب تبدیل خواهدشد؛ آنقدر که حتی وقت امضا دادن به طرفدارانش را ندارد! این فانتزی ها و برخی رفتارهای گرگ در مواجهه با دوستان و خانواده و جامعه، او را به یکی از محبوب ترین شخصیت های داستانی در دهه اخیر تبدیل کرده.

این وضعیت تنها به ایران محدود نمی شود. «خاطرات بچه چلمن» به بیش از ۳۰ زبان دنیا ترجمه شده و تنها در آمریکا فروشی قریب به ۳۵ میلیون نسخه داشته است.

تریون لنیستر/ نغمه یخ و آتش/ جورج آر. آر. مارتین

شاید اگر مجموعه رمان های «نغمه یخ و آتش» تبدیل به سریال «بازی تاج و تخت» نمی شد، تریون لنیستر هم به شهرت کنونی خود نمی رسید. البته بازی درخشان پیتر هایدن دینکلیج در نقش این کاراکتر را هم نباید نادیده گرفت.

درواقع شخصیتی که مارتین در کتاب خود ساخت با دیالوگ هایی فوق العاده همراه شد و در نهایت در بازی دینکلیج به کمال رسید. آنقدر که شاید بتوان گفت او در حال حاضر محبوب ترین کوتوله در تاریخ ادبیات و سینمای جهان است.

تریون، زرق و برق منسوب به خاندان خود را به هیچ می گیرد و در اکثر موارد حتی آن را مسخره می کند. تلاش دارد زندگی را به شادی و سرخوشی بگذراند اما در عین حال هوشی فوق العاده هم دارد که در تنگناها به کمکش می آید. صفات نیک ویژه ای هم دارد که ارج و قرب او را در نگاه مخاطب بالا می برد؛ از جمله ازدواج او با سانسا استارک و ممانعت از آنچه پادشاه مجبورش کرده.

 هفتِ پاک

گاهی هم جسارت هایی به خرج می دهد که از عهده هیچ کس بر نمی آید. از جمله برخورد او با پادشاه جفری یا دیالوگ هایی که زمان دستگیری به زبان می راند. تمام این ها در مجموع از او کاراکتری ساخته است که با وجود قتل بزرگی که مرتکب می شود، همچنان محبوب و دوست داشتنی است.

به خصوص جمله های نغز فراوانی دارد که برخی از آن ها را آورده ایم:

«وقتی تاج پادشاهی رو سر سگ بگذاری، خیلی سخته که دوباره بهش قلاده ببندی!»
«مردم اغلب تشنه حقیقت هستند ولی به ندرت طعمش رو دوست دارن.»
«بعضی وقت ها هیچ کاری نکردن، سخت ترین کاره!»

هولدن کالفیلد/ ناتور دشت/ جی. دی. سلینجر

تنها رمان سلینجر، «ناتور دشت»، با فروش قریب به ۷۰ میلیون نسخه از تاریخ انتشار، یکی از تاثیرگذارترین رمان های مدرن آمریکایی است. در پی  موفقیت این رمان، سلینجر چند مجموعه داستان کوتاه دیگر نیز به چاپ سپرد اما از سال ۱۹۶۵ دیگر چیزی منتشر نکرد.

او پس از آن از انظار عمومی کناره گرفت و به نویسنده ای منزوی و گوشه گیر مشهور شد که جز دوستان نزدیکش، کسی از او خبر نداشت. البته آنها می دانستند که سلینجر همچنان می نویسد. او در نیو همپشایر زندگی می کرد و تا زمان مرگش در ۹۱ سالگی، یعنی سال ۲۰۱۰، به شدت از حریم خصوصی خود دفاع کرد.

در سال ۱۹۸۲ او برای جلوگیری از انتشار مصاحبه ای دروغین از خودش در نشریه ای معتبر به دادگاه شکایت کرد و در سال ۲۰۰۹، پرونده ای را به دادگاه کشاند تا مانع انتشار رمانی از نویسنده ای سوئدی در ایالات متحده شود، چرا که نویسنده سوئدی می خواست از شخصیت اول رمان «ناتور دشت»، در رمان خودش استفاده کند.

 هفتِ پاک

سلینجر در آخرین مصاحبه اش در سال ۱۹۸۰ گفت: «چاپ نکردنِ آثار، آرامش غریبی دارد. وقتی کارت را چاپ می کنی، دنیا خیال می کند تو چیزی بدهکاری. ولی وقتی چاپ نکنی، نمی دانند تو چه کار می کنی و می توانی برای خودت نگه شان داری.»

اما تمام آنچه علاقه مندان را به سرک کشیدن در زندگی او وا می داشت، احتمال خلق شخصیتی دیگر شبیه هولدن کالفیلد بود. هولدن متاثر از هلکبری فین، یکی از محبوب ترین نوجوان های ادبیات داستانی جهانی است. بی حوصله است، کارهای اطرافیان در نظرش بیهوده می آیند و در مرتبه ای بالاتر، اصلا نمی داند چرا باید درس بخواند! نگاه او به دنیا با نوعی تمسخر همراه است و همین امر هم از او چهره ای محبوب بین علاقه مندان ادبیات داستانی ساخته.

جان کافی/ مسیر سبز/ استیفن کینگ

رمان «مسیر سبز» از جمله آثار معروف استیفن کینگ، نویسنده آمریکایی است؛ آثاری مثل «درخشش» یا «رهایی از شائوشنگ». بعد از اقتباس های سینمایی این آثار، شهرت کینگ چندین برابر شد. به خصوص «مسیر سبز» به کارگردانی فرانک دارابونت توانست کاراکتر اصلی این رمان را به خوبی به تصویر بکشد.

ماجرا از این قرار است که پل اجکامپ، در روزگار سالخوردگی به سر می برد و تصمیم گرفته خاطرات خود را بنویسد. او زمانی مسئول بند زندانیان محکوم به اعدام بوده. هر کدام از محکومین باید مدتی را در این بند سپری کنند تا روی صندلی الکتریکی بنشینند.

ماجرای صندلی الکتریکی هم در این رمان، اشاره ای دارد به اولین سال های استفاده از این روش اعدام در آمریکا. واقعیت تاریخی این است که در سال ۱۸۹۰، اولین اعدام صندلی الکتریکی انجام شد. مردی که همسرش را به قتل رسانده بود، روی این صندلی نشست و چون آزمایش ها درست جواب نداده بود، هشت دقیقه طول کشید تا بمیرد. درواقع قاتل در یک روندفرسایشی و عذاب آور قصاص نشد بلکه پخته شد! طوری که نیویورک هرالد در توصیف این اعدام نوشت: «مردان قوی غش کردند و روی زمین افتادند.»

 هفتِ پاک

همین جریان را استیفن کینگ در رمانش می آورد و یکی از منفورترین شخصیت های منفی یعنی یکی از مسئولان بند را به تصویر می کشد. با این حال روایت به یادماندنی کینگ به خاطر ماجرای این اعدام نیست بلکه به خاطر حضور مردی به نام جان کافی در زندان است؛ سیاه پوستی تنومند و قوی هیکل که نگاهی معصوم و کودکانه دارد.

او را به جرم تعرض و قتل دو کودک به زندان آورده اند اما در جریان فیلم مشخص می شود که این مرد، قاتل نبوده است. او هم چنین به نیرویی خارق العاده مجهز است که می تواند بیماران را درمان کند. با وجود تمام این حرف ها، جان کافی در نهایت اعدام می شود و هم زمان تبدیل به یکی از محبوب ترین شخصیت های این رمان.

دن کاملیو/ ماجراهای دن کاملیو/ جوانی گوراسکی

دن کاملیو، کشیشی ست شوخ طبع که گاهی شرارت هایی هم دارد. طنز او گاهی بی نظیر است و هر مخاطبی را به خنده وا می دارد. کشیشی که درواقع چندان متعصب نیست اما گاهی برای ارشاد دیگران از زور بازو استفاده می کند! البته باید در نظر داشت این روش ناپسند دن کاملیو همه کجا کاربرد ندارد اما در بسیاری مواقع موثر و کارگر است و مردم هم به خاطر سادگی اش دوستش دارند.

دن کاملیو، دشمنان یا بهتر بگوییم دشمنی ندارد الا شهردار؛ شهرداری به نام پپونه که چپ است و مواعظ کشیش را اصلا دوست ندارد. دن کاملیو از این امر آگاه است و گاهی سر به سر شهردار می گذارد و اذیتش می کند. شهردار هم البته آدم بی دست و پایی نیست. او هم گاهی سراغ کشیش می رود، پرونده سازی می کند و سعی دارد هر طور شده مردم را نسبت به کشیش بدبین کند.

 هفتِ پاک

جنگ دائمی این دو و طنز شیرینی که جوانی گوارسکی در خود به کار برده، مخاطب را به سرعت به خود جذب می کند. گوارسکی سال ها سردبیر انواع و اقسام مجلات فکاهی بوده و داستان های دن کاملیو  یکی از ستون های ثابت این نشریات است.

کتاب «دن کاملیو و پسر ناخلف» اولین مجموع از داستان های این نویسنده نیست که در ایران به چاپ رسیده. پیش از این دو کتاب از این نویسنده در ایران ترجمه و منتشر شده بود و پس از آن نیز دو کتاب دیگر این نویسنده را (به نام های «دن کاملیو سر دوراهی» و «دن کاملیو و شیطان») نشر مرکز روانه بازار کرد.

ژان وال ژان/ بی نوایان/ ویکتور هوگو

ژان به جرم دزدیدن قرصی نان به سه سال زندان محکوم شد، چند بار اقدام به فرار کرد و هر بار پس از دستگیری به دوره محکومیتش اضافه شد. سرانجام پس از پانزده سال از زندان آزاد شد. او در پاریس نتوانست هیچ کاری برای خود دست و پا کند. هیچ کس حاضر نبود به یک سابقه دار کار بدهد. او عازم شهر کوچکتری در جنوب شرقی فرانسه شد. در اینجا نیز تمام درها را به روی خود بسته دید.

در ورقه شناسایی او ثبت کرده بودند که انسانی بسیار خطرناک و اصلاح ناپذیر است. نه تنها کسی به او کار نداد بلکه حتی جایی نیافت تا شب را در آن به سر ببرد. سرانجام آخرین فردی که در خانه اش را بر روی او می بست به خانه محقری در آن سوی میدان شهر اشاره کرد و گفت شاید او حاضر باشد شب جایی به تو بدهد تا از سرما نلرزی.

ژان هم به ناچار آنجا رفت و در زد. پیرمردی در را به آرامی باز کرد. قبل از آنکه بپرسد که هستی یا چه می خواهی گفت: «خوش آمدی پسرم.» سپس راه را باز کرد تا ژان وارد خانه شود. ژان که سال های طولانی زندان از او موجودی خشن و عصبی ساخته بود، با عصبانیت ورقه شناسایی خودش را نشان داد و گفت: «من آدم خطرناک و اصلاح ناپذیری هستم، هیچ کجا به من پناه نمی دهند، گرسنه نیز هستم، به من آدرس این خانه را داده اند.»

پیرمرد با آرامش گفت: «در این خانه همیشه بر روی همه بندگان خدا باز است.» سپس رو به پیرزن مستخدمش کرد و گفت: «خانم لطفا یک بشقاب دیگر نیز به سرویس روی میز اضافه شود.» ژان با ناباوری گفت: « چی؟ شما به من غذا می دهید؟ آن هم به همراه خودتان در سر سفره؟» پیرمرد به جای پاسخ دادن سوال ژان گفت: «لطفا بفرمایید از این طرف.»

سر سفره پیرمرد رو به خدمتکار کرد: «نور اتاق برای مهمان ما کافی نیست، لطفا یک شمعدان دیگر بیاورید.» سپس متوجه کمبود چیزی شد و با اندکی جدیت باز به خانم خدمتکار که در حال خروج از اتاق بود گفت: «به نظر می رسد چیزی را فراموش کرده اید، چیزی روی سفره کم است.» خدمتکار با دودلی به سراغ گنجه رفت و آن قاشق و چنگال های نقره ای که فقط برای مهمان استفاده می شد را با خود آورد. او به همراه خود یک شمعدان دیگر نیز آورده بود. آن را روشن کرد. توجه مهمان به نقره های گران قیمت جلب شده بود.

 هفتِ پاک

کشیش قبل از غذا دعا کرد. ژان با ولع تمام غذا می خورد، پس از پایان غذا کشیش رو به خدمتکار کرد: «لطفا روی تخت شمد سفید پهن کنید»، ژان پرسید: «شما مرا اینجا نگه می دارید؟ آن هم تمام شب؟ آیا از من نمی ترسید؟»

کشیش شمعدان را برداشت: «من شما را به اتاقتان راهنمایی می کنم.» اما حوالی صبح فردا وقتی در خانه کشیش کوبیده شد، چهار ژاندارم فردی را در بند کرده بودند و آن فرد کسی جز ژان نبود. سرکرده آنها با احترام گفت: «جناب اسقف، ما این مرد را صبح خیلی زود در بیرون شهر دستگیر کردیم، او قاشق و چنگال های نقره ای به همراه داشت که در بازجویی اعتراف کرد، از خانه شما به سرقت برده است.»

ژان با تعجب گفت: «گفتید اسقف؟ من خیال می کردم شما یک کشیش ساده هستید.» اسقف، کشیش، پیرمرد یا هر عنوانِ دیگر که خیلی برایش فرق نمی کرد به سرعت جواب داد: «آه… این مرد دزد نیست، شما نباید او را دستگیر می کردید، من خودم سرویس های نقره را به او داده بودم.»

سپس به سوی طاقچه ای که در گوشه اتاق قرار داشت رفت، شمعدان های نقره را با خود آورد: «پسرم، شمعدان ها را فراموش کرده بودی.» ژاندارم ها رفتند. اسقف به ژان گفت: «امیدوارم با پولی که از فروش نقره ها به دست خواهی آورد، شرافتمندانه زندگی کنی، در این خانه همواره بر روی تو باز است.» و این آغاز تحول ژان وال ژان در رمان ماندگار «بی نوایان» اثر ویکتور هوگو است؛ رمانی که تاکنون اقتباس های فراوان سینمایی و تلویزیونی براساس آن انجام گرفته است.

ژان وال ژان با تغییر و تحولات درونی، مسیری را در زندگی پیش می گیرد که از او انسانی بزرگ می سازد. او یکی از قهرمان های بزرگ ادبیات داستانی جهان است.


منبع: برترینها

موسیقی، پرچم فرهنگ ایران است

می گوید:«هرگاه که به شهرستان می‌رفتم ودرآنجا زندگی می‌کردم ارتباطم با دنیای هنر قطع می‌شد» حال امروز در شرقی‌ترین نقطه پایتخت ساکن است این رسالت را در خود احساس می‌کند که به همراه همسرش نجمه تجدد به آموزش نسل آینده موسیقی ‌ایران بپردازند. به گفته او نجمه خانم حامی بزرگی در رسیدن به اهدافش بوده است؛ بانوی هنرمند عرصه موسیقی آوازی که خشت به خشت دیوار زندگی‌اش را به همراه همسرش استاد بیژن کامکاربا عشق به هنر و موسیقی بنا نهاد. خانه‌شان معطر به هنر و موسیقی است. در کنار پنجره سالن پذیرایی منزلش دو دیوارقرار دارد،  که هر کدام بخشی از تاریخ موسیقی بیژن کامکار را به‌تصویر می‌کشد.

 موسیقی، پرچم فرهنگ ایران است

عکسی سیاه و سفید نقش بسته بردیوار، روزهای کودکی و نوجوانی بیژن به‌همراه پدرش استاد حسن کامکار و برادرانش هوشنگ، ارژنگ، اردشیر، ارسلان، اردوان را روایت می‌کند. عکس دیگر جشن طوس است که در آرامگاه فردوسی برگزار شد«در این عکس استاد شجریان حدوداً ۳۱ سال دارد و من ۲۴سال» عکس بعدی نخستین کنسرت بعد از انقلاب در میدان آزادی است. دیگر تصاویر، دیوار خانه را از کنسرت شورانگیز، کنسرت دستان، نخستین‌باری که دف به روی صحنه آمد، تابلوهای شعربا خط نستعلیق و ساز دف مزین کرده است.

بیژن کامکار نخستین فعالیت حرفه‌ای‌اش را در رادیو سنندج به‌عنوان خواننده آغاز کرد و امروز نوازنده بی‌بدیل ساز دف است. نجمه تجدد نیز از بانوان موفق موسیقی سنتی است که در گروه تنبور شمس به فعالیت می‌پردازد. این دو هنرمند شرایط را پراسترس و تنش‌زا  درموسیقی امروز می‌دانند که سبب گمراه شدن جوانان از مسیر صحیح موسیقی است. گفت‌و‌گو با استاد بیژن کامکار و نجمه تجدد را در ادامه می‌خوانید.

شما ازبانوان خوش ذوق و قریحه عرصه موسیقی آوازی است؛ در ابتدا بفرمایید چطور شد تصمیم گرفتید وارد عرصه موسیقی شوید! آیا این علاقه‌ پیش ازحضور درگروه کامکارها بوده است؟

نجمه تجدد: شروع این اتفاق به دوران کودکی‌ام برمی‌گردد. آن دوران نخستین فضای عمومی که آوازخواندن را درآن تجربه کردم یک اتوبوس بود و مادرم درکنار من. مردمانی که دراتوبوس حضور داشتند برای ادامه این کار بسیار تشویقم می‌کردند و درتمام آن مدت زمان نگرانی مادرم از این کار من بخوبی قابل مشاهده بود. درتمامی آن سال‌هایی که درعرصه موسیقی‌آوازی فعالیت می‌کردم هیچ آشنایی با خانواده کامکارها نداشتم وتنها به طریق گروه عارف و شیدا(سال ۶۴) با نام این خانواده آشنا شدم. نخستین دیدار با آقای بیژن کامکار در کنسرت شورانگیز به همراه آقای حسین علیزاده بود. علاقه‌مندی و فعالیت درعرصه موسیقی این کنجکاوی را در من ایجاد کرد که بدانم یک هنرمند چگونه می‌تواند هم یک خواننده خوب باشد و هم نوازنده ساز! همین امرسبب آشنایی من با آقای کامکار شد که بعد از آن ازدواج صورت گرفت و در این گروه آغاز به فعالیت کردم.

من متولد تهران هستم و پدرم ازمهاجران روسیه؛ زمانی که پدرم به ایران آمد با مادرم آشنا شد و ازدواج کرد. پدربزرگم اهل بیجار است و تقریباً می‌توان گفت نسل نژادی من کرد زبان است البته دیگربا این گروه همکاری ندارم و شاید یکی ازدلایل آن صحبت منطقی آقای هوشنگ کامکار است که اشاره داشتند، من خواننده‌ هستم و باید اصل صدایم شنیده شود نه آنکه به‌صورت زیر صدا باشد، بنابراین و درگروه شمس با آنکه به‌عنوان همخوان معرفی شده‌ام صدای من به‌طور کامل شنیده می‌شود.

درعرصه هنر، هنرمندان بسیاری هستند که به صورت یک زوج هنری فعالیت می‌کنند، به نظر شما آیا این اتفاق می‌تواند در روند کاری هردو نفرتأثیر‌گذار باشد؟

 تجدد: نمی‌توان با قاطعیت نظرمثبت داد و ممکن است دربرخی کارها اختلاف سلیقه وجود داشته باشد و دچار مشکل شوند. به‌طورکلی درزندگی ما هرزمان که آقای بیژن کامکار اجرای کنسرت داشتند برای آنکه بدون استرس این برنامه برگزار شود تمام زمانم معطوف به کارهای ایشان بود اما وقتی که برای هردو اجرای برنامه باشد قطعاً مشکلات کاری من بیشترخواهد بود.
به هرحال یکسری وظایف زندگی برعهده من است. اما اگر از جنبه هنری به این مسأله نگاه شود باید بگویم اجرای برنامه درکنارهم حال خوب و یک تجربه خوب را به وجود می‌آورد و باعث می‌شود مشکلات کاری یکدیگر را گوشزد کنیم.

بیژن کامکار: بعد از شکل‌گیری انقلاب اسلامی یکسری عوامل برای بانوان بازدارنده شد از جمله اینکه خانم‌ها نمی‌توانستند در عرصه موسیقی آوازی فعالیت کنند و ممنوع صدا شدند؛ درواقع این حرکت به نوعی عدم حمایت برخی مسئولان را نسبت به هنرمندان نشان می‌دهد درغیر این صورت بهترین شکل آن است که زوج با یکدیگر فعالیت کنند. خارج از ایران درعرصه خوانندگی یا سینمایی زوج‌های بسیار موفقی حضور دارند که این موفقیت را درکنارهم به‌دست آورده‌اند مانند «رومینا پاور و آلبانو» که حتی توانستند درسطح جهانی تأثیرگذار باشند.

با توجه به محدودیت‌های موسیقی بانوان بعد از انقلاب آیا انگیزه‌ای برای ادامه کارهمسرتان ایجاد می‌کردید یا آنکه با این هجمه‌ها و  مخالفت‌ها ترجیح می‌دادید دیگر فعالیت نکند؟

کامکار: فعالیت درعرصه موسیقی خوانندگی و مشخصاً به مانند ورزش تا یک سن خاصی توانایی انجام آن وجود دارد. آن زمان با آنکه خانم تجدد دراوج شکوفایی صدا دچار این بدشانسی شده بود و صدای بانوان ممنوع شد اما با وجود این کاملاً موافق ادامه کار ایشان بودم. من نمی‌توانم دراین باره کاری انجام بدهم، ولی بارها اعلام کرده‌ام و بازهم می‌گویم حاضرهستم از همین امروز برای بانوان آهنگ بسازم. البته دو، سه مرتبه این اتفاق افتاده است. متأسفانه اجرای کنسرت وانتشار آلبوم تنها راه ارتباط و معرفی کار ما به مردم است و همچنین تنها راه ارتباط بانوان با مردم هم برگزاری کنسرت است. البته من ونجمه خانم کارخود را ادامه داده‌ایم و تا به امروز حدود ۶ آلبوم مشترک منتشر کرده‌ایم که آخرین آلبوم «جامه رنگین» است که آقای علیرضا فیض بشی پورهم در آن همکاری داشته‌اند. هنرمندان دررسانه ملی جایگاهی ندارند و درواقع هیچ‌کدام ما معیار و انتظارات یکدیگر را قبول نداریم.

ابررسانه‌هایی چون رادیو و تلویزیون می‌توانند در ارتباط ما هنرمندان با ۸۰ میلیون نفر جمعیت ایران بسیار تأثیرگذار باشد.

تجدد: آوازخواندن ازکودکی برایم لذت‌بخش بود و هیچ گاه از این ماجرا دور نبودم تا اینکه توانستم آن را به جایی برسانم که به رسمیت شناخته شود. پیش ازانقلاب عرصه موسیقی برای بانوان بسیارگسترده بود و تقاضای زیادی برای اجرا وجود داشت اما به موسیقی آن دوران که یک موسیقی روز و مصرفی بود چندان علاقه‌ای نداشتم و با وجود عشق به موسیقی هیچگاه نخواستم در این زمینه فعالیت کنم تا اینکه باصدای خانم پریسا درگروه موسیقی عارف و شیدا آشنا شدم. ایشان خواننده اداره کل هنرهای زیبا بودند و بعد ازآن به مرکز حفظ و اشاعه موسیقی پیوستند. این اتفاق روزنه‌ای امیدوارکننده برای موسیقی و انگیزه‌ای مثبت برای ادامه مسیرم بود. اگر امروز موسیقی بانوان با ممانعت‌هایی مواجه است چندان دلخور نیستم و به تربیت شاگردان در این عرصه می‌پردازم بلکه روزی این بانوان با استعداد موسیقی آوازی روی صحنه اجرای عمومی داشته باشند.

از چه سالی همکاری شما و خانم تجدد شکل گرفت؟ آیا در گروه عارف و شیدا هم ایشان حضور داشتند؟

 موسیقی، پرچم فرهنگ ایران است

کامکار: حدوداً ۱۲ سال گذشته بود که درگروه تنبورشمس وگروه دانشجویان سوره به همراه آقای ذبیحی همکاری ما آغاز شد. اما درزمان شکل‌گیری گروه عارف و شیدا با ایشان آشنایی نداشتم و آن دوران نجمه خانم هنرجوی موسیقی آوازی آقای ناصح‌پور بودند و در نزد دیگر استادان بنام موسیقی چون غلامحسین بنان، حسین قوامی، محمود تاج‌بخش و داوود گنجه‌ای آموزش موسیقی دیده‌اند.  اکثر آلبوم‌هایی که من و نجمه خانم منتشرکرده‌ایم به‌صورت همصدایی بوده علاوه براین در کشورهایی چون هلند، فرانسه، انگلیس و… اجرا داشته‌ایم و بعد از آن ایشان خواننده رسمی گروه شمس شدند که البته من و طهمورث پورناظری هم در این گروه حضور داشتیم و باید بگویم با وجود این ممنوعیت‌ها توانستیم کارهای بسیاری انجام بدهیم.  به‌طور مثال من را به‌عنوان یک خواننده کرد زبان می‌شناسند در صورتی که بیشترین آوازهایی که خوانده‌ام فارسی بوده است.

خانم تجدد شما سبک خاصی از موسیقی آوازی را دنبال می‌کنید؟

تجدد: خیر. موسیقی سنتی ایران برایم مهم است و به‌دنبال سبک خاصی از موسیقی آوازی نبوده‌ام. هربارکه اشعار شاعران بزرگ کشورم را با ردیف‌های موسیقی ایرانی می‌شنوم به مانند روز اول عاشق و شیفته می‌شوم و با وجود ۲۷ سال تلاش دراین عرصه هنوز هم این اشعار و موسیقی برایم لذتبخش است و تازگی دارد و قطعاً همین امر توانسته تا به امروز ناملایمتی‌هایی را که بر موسیقی بانوان روا بوده است نادیده بگیریم و راه خودمان را ادامه بدهیم.

یکی از اشکالاتی که در موسیقی بانوان به چشم می‌خورد اجرای قطعات تکراری در کنسرت بانوان است؛ این مسأله به‌دلیل نبود آهنگساز برای بانوان بوده یا اینکه نوآوری دراین حوزه کمتر وجود دارد؟

نجمه تجدد: خود من به شخصه تا به امروز آنچه خوانده و اجرا کرده‌ام خوشبختانه تکراری نبوده؛ یا به‌صورت یک آهنگ جدید اجرا شده یا تنظیم دوباره‌ای داشته است. همچنین در دیگر کارهایی که آقای هوشنگ کامکار و اردشیر کامکار ساخته یا تنظیم کرده‌اند نیز اجرای آنها را برعهده داشته‌ام. متأسفانه در موسیقی بانوان همه چیز عجولانه انجام می‌گیرد و هنر به سمت مادیات درحال حرکت است.

استاد کامکار نظرشما درمورد موسیقی بانوان چیست؟ آیا به نسبت بعد از انقلاب تغییر و تحولات مثبتی در آن ایجاد شده یا اینکه این محدودیت‌ها درعدم رشد این موسیقی تأثیرگذاربوده است؟

 بیژن کامکار: پاسخ دادن به این سؤال قدری مشکل است. یک اصلی که همیشه وجود دارد این است که هرگاه مانعی برسرراه کاری قرار گیرد رشد بیشتری خواهد داشت. زمانی مرحوم محمدرضا لطفی برای پیدا کردن یک نوازنده عود تمام تهران را زیر و رو می‌کرد اما وجود نداشت ولی امروز هزاران شاگرد عود نواز از زنده یاد منصورنریمان، ارسلان کامکار و… حضوردارند. یک دوران تنها دف نواز ایران من بودم ولی امروزه صدها نفر دف می‌نوازند. موسیقی بانوان هم به همین صورت است. درگذشته تعداد بانوان خواننده بسیار اندک بود اما امروزه تنها در زمینه ردیف‌خوانی بیشتر از ۲۰ نفر خواننده حضور دارند که عرصه‌ای برای ارائه موسیقی و هنرشان فراهم نیست ولی به کار خود ادامه می‌دهند. شاید این حمایت نشدن‌ها و ممانعت‌ها باعث این اتفاقات شده است. من هیچگاه نجمه خانم را حمایت نکردم و همیشه ایشان با انگیزه‌های خوبشان پشتیبان من بودند.

 نسبت فامیلی به نوعی باعث شده اعضای خانواده کامکارها در زمینه ساخت و تنظیم موسیقی با خانم تجدد همکاری داشته باشند اما دیگر بانوان هنرمند از چنین تجربه و همکاری بی‌بهره‌اند؛ حضور یک آهنگساز مرد برای صدای خانم‌ها محدودیت‌هایی را ایجاد می‌کند شما دراین زمینه چه حمایت‌هایی را خواهید داشت؟

بیژن کامکار: همیشه حامی موسیقی بانوان بوده و هستم و تا حدی که شاگردان نجمه خانم بخواهند همکاری داشته‌ام و اغلب آلبوم‌هایم را در اختیار آنها می‌گذارم تا گوش کنند. موسیقی بیان احساسات پاک و زیبای انسان است. موسیقی یک زبان بین‌المللی بوده است و براحتی می‌توانیم ازنوع موسیقی یک فرد از درون و احساسات او باخبر شویم بنابراین مگر می‌شود حس انسان را تغییرداد!

آیا موسیقی ایرانی نیازبه نوآوری دارد؟

بیژن کامکار: خیر. ماباید به آنچه  داشته‌ایم وفادار باشیم. باید بگوییم هزار سال پیش مردم چه نوع موسیقی را گوش می‌دادند! باید تمام کشورم به‌لحاظ اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و… تغییر کند تا من تغییرکنم. اگرجامعه من از هر نظر تکامل پیدا کند من نیزتکامل پیدا می‌کنم. حدود ۶۰ سال است که درعرصه موسیقی‌ فعالیت می‌کنم و آن زمان موسیقی‌هایی چون «آرایش غلیظ»، «چرا رفتی» و… وجود نداشت یک اورتور بود که با یک مقدمه شروع می‌شد و مجموع آن یک موسیقی ایرانی بود. اما امروز تمام قالب‌ها شکسته شده است و می‌بینیم که موسیقی روز و مصرفی ما هر روز به یک نوعی تعریف می‌شود اما با این تفاسیر آنچه می‌شنویم بیان احساسات پاک انسان و اتفاقات پیرامون اوست.

آیا آنچه به‌عنوان اتفاقات پیرامون ما به زبان موسیقی بیان می‌شود کاربرد درستی برای مردم دارد؟

بیژن کامکار: در حال حاضر منبع موزیسین‌ها شرایط جنگ داعش و جنایت آنها است به همین دلیل بیان احساسات پاک بشری جای خود را به استرس وعصبانیت داده است. اگر به هر چیز دید عمقی و ریشه‌ای نداشته باشیم نابود می‌شود. وقتی داعش افرادی را اسیر می‌کرد به آنها می‌گفت فلان آیه دررابطه با چه چیزی نازل شده است و اگرآن شخص نمی‌دانست به جای آموزش فوراً او را می‌کشتند؛ موسیقی ما هم امروز کشته شده است به این علت که وفادار به اصل و ریشه تاریخ آن نیستند یا بلد نبودند.

یعنی آنچه امروز به گوش ما می‌رسد یک موسیقی نابوده شده است؟

بیژن کامکار: بله. اگر فضای پیرامون ما پرتنش و استرس‌زاست نیازاست که با موسیقی آن را به تصویر بکشیم اما نه اینکه یک کار عمومی و سطحی ارائه شود.

 موسیقی، پرچم فرهنگ ایران است

خواننده‌های موسیقی آوازی و استادان هم دراین باره تأثیر گذاربوده‌اند؟

بیژن کامکار: خیلی‌ها ممکن است خود را وفادار به اصل ندانند و تعهدی برای خود احساس نکنند ولی بسیار پرقدرت کار خود را ادامه می‌دهند و ضرورتی نمی‌بینند که به اصل آن وفادار باشند. شاید آنها نمی‌خواهند بار تاریخی موسیقی را به دوش بگیرند. وقتی دریک کشورسه هزار خواننده پاپ جوان وجود دارد اگر یک نفر که موسیقی ایرانی را بخوبی می‌خواند و می‌داند به سمت موسیقی پاپ برود ظلم کرده است. اگر برای مادیات یا محبوبیت است ازطریق موسیقی ایرانی هم می‌توان به آن رسید.

آیاموسیقی سنتی بانوان نیازمند به‌روزرسانی و نوآوری است یا آنکه به‌مانند گفته‌های استاد کامکار معتقد هستید که این ریشه باید حفظ شود؟

 نجمه تجدد: من به موسیقی اصیل ایرانی اعتقاد دارم و باید ادامه دهنده نسل گذشته موسیقی‌ام باشم و آن را حفظ کنیم. امروز دیگر کسی نمی‌تواند تصنیف زیبا و دلنشین«دیدی‌ای مه که ناگه رمیدی و رفتی…» شعری از استاد رهی معیری و صدای هنرمندان بزرگ گذشته را بخواند و بشنود. به نظرمن اگر برای مردم امروزما که عصیان‌زده ‌و سرگشته شده‌اند یک اتفاق موسیقایی به‌مانند همان سال‌ها تکرارشود قطعاً مردم به آن رجعت خواهند کرد. امروزه جوان‌‌های هنرجویی می‌بینم که در دوران ما نبودند و با وجود سن کم به عشق وعلاقه خودشان نه حمایت خانواده به موسیقی سنتی روی آورده‌اند. مردم از موسیقی آرامش می‌خواهند نه استرس و اضطراب.

بیژن کامکار: پرچم ایران سه رنگ است و هر شاخصه‌ای چون ادبیات، زبان، موسیقی و…که در ایران وجود دارد پرچم ما محسوب می‌شود. پرچم موسیقی باید برافراشته شود نه آنکه تغییرکند. من به جوانان می‌گویم درهرسبک موسیقی که کار می‌کنید پاپ، جاز و… آن را منبع الهام خود قراردهید. به‌عنوان یک نصیحت پدرانه نه یک موزیسین ازهمه پاپ‌نوازان ایران تقاضا می‌کنم اگرمی‌خواهید درمارکت‌های جهانی قراربگیرید وارزش پیدا کنید ملودی اصلی خود را موسیقی ایرانی قراردهید وگرنه درهیچ مرکزی قرار نخواهید گرفت. مردم ما موسیقی را به اشتباه گوش می‌دهند.

با این تفاسیر چرا به موسیقی فولک ایران که بکر باقی مانده است کمتر پرداخته می‌شود و شاید تنها به یک تعداد جشنواره خلاصه شود؟

بیژن کامکار: بهتر است اینگونه پاسخ بدهم چرا برج میلاد درکرمانشاه یا در تبریز ساخته نشده و همه چیز در مرکز که تهران باشد اتفاق می‌افتد؟ آیا در تهران یک گروه خوب کردی به چشم می‌خورد؟ زمانی که پدرم موسیقی تدریس می‌کرد هر موزیسینی‌ که نزد ایشان می‌آمد به محض اینکه یک مقدار از آب و گل در می‌آمد به تهران می‌رفت. البته باید به آنها حق داد به هرحال همه امکانات در تهران موجود است از دانشکده موسیقی گرفته تا اغلب ادارات دولتی که مجوز آلبوم و کنسرت را صادر می‌کند. هرگاه که به شهرستان می‌رفتیم و زندگی می‌کردیم ارتباطمان با دنیای هنر قطع می‌شد اما تهران این ارتباط‌ها را گسترده می‌کند. در تهران ارکسترسمفونیک یا ارکستر ملی وجود دارد، اما در شهرستان حتی یک سالن استاندارد هم به چشم نمی‌خورد. البته ناگفته نماند با آنکه تمام امکانات در تهران متمرکز شده گروه‌های موسیقی بخوبی دیده نمی‌شوند و همین امر سبب شده موسیقی فولک و مقامی در شهرستان‌ها رشد کمی داشته باشد.

نجمه تجدد: وقتی با موسیقی مخالفت می‌کنند همین یک مقدار اجرای موسیقی نواحی هم برای ما بسیار ارزشمند است. مجوز اجرای کنسرت در شهرستان‌ها به سختی صادر می‌شود یا اگرهم صادر شود اجازه اجرای برنامه نمی‌دهند. متأسفانه موسیقی ما آرام آرام به سمت نابودی و فراموشی می‌رود.

به نظر شما چرا بانوان هنرمند موسیقی نمی‌توانند در شهرستان‌ها اجازه اجرای موسیقی داشته باشند؟

 موسیقی، پرچم فرهنگ ایران است

نجمه تجدد: البته این مسأله برای من کمتر پیش آمده است و همین چند ماه اخیر برای یک اجرای موسیقی بانوان به شهر کرمانشاه دعوت شدم. اما اینکه اجازه نمی‌دهند بانوان فعال عرصه موسیقی در شهرستان اجرای برنامه داشته باشند یک توهین است.

من با موسیقی به خدا می‌رسم و اصلیت را پیدا می‌کنم بنابراین زمانی که مسئولان با آن مخالفت کنند با انسان بودن من مخالفت دارند با این تفاسیر چه اعتراضی می‌توانم داشته باشم!

بیژن کامکار: در دین اسلام مسائل مورد شک بسیار است یعنی نه حلال است نه حرام. به‌طور مثال موسیقی حرام نیست. اگر مراجع بزرگ کشور ما در رسانه‌ها رسماً اعلام کنند که موسیقی حرام است به خدا سازم را زیر پایم می‌گذارم و دیگر دست به آن نمی‌زنم. پس چرا ما باید مانع چیزی شویم که در شک و شبهه است! درکجای قانون نوشته شده موسیقی حرام است؟ حضرت امام(ره) از موسیقی «شهید مطهری» لذت می‌بردند؛ یا اینکه از رهبری نقل شده که فرمودند به موسیقی «مردان خدا پرده پندار دریدند» علاقه‌مندم.

 موسیقی ما هم به شکل زیبا ارائه شده و هم به کثیف‌ترین شکل ممکن، اما کسی که به‌کثیف‌ترین شکل آن را ارائه داده مقصر است نه موسیقی.

 
شما در دوران انقلاب هم فعالیت بسیاری در عرصه موسیقی داشتید آیا شرایط آن دوران هم به مانند امروز بود؟

بیژن کامکار: آن دوران چون موسیقی را حرام می‌دانستند به سمت و سوی ما نمی‌آمدند و ما به سمت موسیقی می‌رفتیم و پابه‌پای مردم حرکت کردیم اما هیچ حرکت سیاسی انجام ندادیم و هر اتفاقی افتاد منبع الهام ما بود. به‌طور مثال میدان ژاله را به خون کشیدند، یکصدا خواندیم «ژاله خون شد». نخستین سرود جنگ را من خواندم که ساخته آقای لطفی بود و درزیر زمین وزارت ارشاد ضبط شد. مجموعه چاووش هیچ‌گاه سیاسی نبود اما همه نوع طرز فکری در آن وجود داشت و هیچ‌گاه تفکرخودمان را پنهان نکردیم.

امروز هم هنر پابه‌پای مردم حرکت می‌کند؟

بیژن کامکار: بله. اگر نتواند پا به پای مردم حرکت کند و مانع آن شوند موسیقی زیرزمینی خواهد شد. امروز نسبت به رژیم گذشته خوانندگان بسیارخوبی حضوردارند که هنوز شناخته نشده‌اند. به ما می‌گویند موسیقی اصیل کارکنید اما حمایت نمی‌شود؛ راه مردم گم شده است. اگرحسرت موسیقی گل‌ها را دارید همین حالا یک پشتوانه مالی برای من قرار بدهید تا ۳۰-۲۰ گروه گل‌ها تشکیل بدهم. موسیقی ما بازده ندارد و به مانند آموزش و پرورش باید یارانه به آن اختصاص دهند. اکثریت گروه‌های موسیقی که با شور و شوق کار خودشان را دنبال می‌کنند بعد از ۳-۲ سال از هم پاشیده می‌شوند به این علت که ما خودمان به همدیگر دستمزد می‌دهیم.

چرا من باید از آقای شجریان یا از آقای مشکاتیان دستمزد بگیرم؟ تمامی اینها به این دلیل است که یک منبع مالی و یک مدیر مدبر و کاردان نداریم و در آخر اینکه حمایت مردم از هنرمندان صفر مطلق است. آیا کتاب هم حرام است؟ سرانه سالانه مطالعه مردم صفر شده است؛ این پهلوانان عرصه کتاب‌نویسی راه نادرست را انتخاب کرده‌اند؟

چرا آن خلاقیتی که درعرصه آهنگسازی موسیقی گل‌ها و سنتی وجود داشت کمتر به گوش می‌رسد؟

بیژن کامکار: اتفاقاً امروزه موسیقی سنتی پیشرفته‌ترشده است. یک بار نجمه خانم از من سؤال کرد هوشنگ کامکار را تعریف کنم و من گفتم ایشان ۵۰ سال دیر به دنیا آمده‌اند چرا که اگر ۵۰ سال زودتر به دنیا آمده بود(در زمان روح‌الله خالقی)، با دانشی که امروز داشت تمام موسیقی ایران را در دست می‌گرفت و اگر ۵۰ سال بعد به دنیا می‌آمد آن زمان برخی مردم می فهمیدند که موسیقی هوشنگ کامکار چیست! در واقع بهتراست بگویم برخی مردم امروزما را بخوبی درک نمی‌کنند و زمانی که رنسانس فکری در ذهن آنها به وجود آمد و موسیقی‌های پاپ، راک و جاز را به کناری نهادند و رجعتی به گذشته کردند تازه خواهند فهمید هوشنگ کامکار چه موسیقی‌هایی ساخته است.

وقتی امروز نوازندگان جوان دف را می‌بینم از اینکه دف به دست بگیرم خجالت می‌کشم و اگر در زمان من بودند نمی‌گذاشتند بیژن کامکار نفس بکشد. موسیقی از لحاظ کمی رشد بسیارخوبی داشته و در آن سازندگی هم وجود دارد اما ذائقه و پسند مردم تغییر کرده است. آن زمان تلویزیون رأس یک ساعت برنامه موسیقی داشت اما در حال حاضر از یک دیش ماهواره هزار تا کانال و موسیقی دیده و شنیده می‌شود. باید ۵۰ سال بعد در مورد موسیقی قضاوت کنیم. چرا که مردم خسته از موسیقی‌های امروزی و مصرفی هستند و به ‌دنبال موسیقی تفکر می‌روند.

شرایط و اوضاع موسیقی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 نجمه تجدد: بهتراست بگوییم بعد از دولت هشتم دیگرهیچ امیدی به موسیقی وجود ندارد. بانوان موسیقی کشورمان سالن و مجوزی برای اجرای کنسرت ندارند وحتی روز به روز این موانع سخت‌ترمی‌شود و با این حساب باید بگویم چشم‌انداز و امیدواری به موسیقی بانوان نخواهیم داشت. انتظارما این است دولت تدبیر وامید هنرمندان همه عرصه‌های هنری را مورد حمایت قرار بدهد. مسئولان دولتی باید درکنار بودجه‌هایی که برای هر ارگان و سازمانی اختصاص می‌یابد برای حوزه فرهنگ و هنرهم یک بودجه خوب و مناسب تعریف کنند. اما متأسفانه طی این سال‌ها چنین اتفاقی نیفتاده است. سالن‌های اجرای کنسرت به جز تالار وحدت از استاندارد لازم برخوردار نیستند. درپایان امیدوارم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بتواند حمایتی ازاین قشر مظلوم و بدون حامی داشته باشد.

بیژن کامکار: بازهم تأکید می‌کنم موسیقی بیان احساسات پاک و زیبایی است و نمی‌تواند حرام باشد. تغییر وضعیت موسیقی و ایجاد امکانات برای آن در شرح وظایف هیچ وزیر، وکیل و مسئولی نیست جز مراجع که فتوا صادر می‌کنند. نباید بگذارند مانع اجرای کنسرت‌های موسیقی شوند. دولت باید برای ۳۰ استان کشور بودجه احداث سالن اختصاص بدهد. البته اجاره سالن‌های موسیقی هیچ یارانه‌ای برای هنرمند ندارد و تنها یک درصد ناچیز آن به هنرمندان موسیقی اختصاص می‌یابد. ناگفته نماند در ارائه بخشی از مشکلات موسیقی که به آن اشاره شد مردم هم نقش مهمی دارند و باید با بینش عمیقی که نسبت به این موضوعات دارند تلاش کنند به خاستگاه خود برسند و دولت هم به خواسته‌های آنها توجه کند.


منبع: برترینها

چگونه به خودباوری برسیم؟

خودباوری

خودباوری تقریباً همان داشتن اعتمادبه‌نفس است اما من فکر می‌کنم خیلی از آن بیشتر است.

اعتماد‌به نفس چیست؟ اعتماد‌به‌نفس معمولاً با عزت‌نفس و اطمینان به خود مرتبط است. یعنی باور داشته باشید چیز بیشتری برای عرضه دارید و فردی ارزشمندید. قسمت عمده اعتماد‌به‌نفس با دستاوردها و موفقیت‌هایی که کسب می‌کنید و مقداری از آن هم با نظرات دیگران به دست می‌آید.

اعتمادبه‌نفس داشتن یعنی به خودتان اطمینان داشته باشید که می‌توانید از عهده هر موقعیتی که بر سر راهتان قرار می‌گیرد، بربیایید. این یعنی پیدا کردن آمادگی با کسب دانش و تجربه.

به گزارش آلامتو به نقل از مردمان؛ خیلی وقت‌ها برای اینکه به چیزهایی که می‌خواهیم برسیم، تلاشی نمی‌کنیم. دلیل آن این است که باور نداریم که توانایی انجام آن را داریم یا اینکه انگیزه‌ای برای انجام آن نداریم. ممکن است بخاطر ترس از شکست باشد که معمولاً بخاطر اعتماد نداشتن به توانایی‌های خودمان ایجاد می‌شود. انگیزه نیاز به اعتماد‌به‌نفس دارد.

این حق ذاتی و انسانی شماست که بدانید ارزشمندید. توصیه‌های زیر می‌تواند در این زمینه کمکتان کند.

۱. داوطلب شوید.

هیچ چیز بیشتر از کمک کردن به دیگران و بهتر کردن زندگی آنها احساس بهتری به شما نمی‌دهد. احساس مفید بودن و دوست داشته شدن به شما احساس اعتماد و ارزش می‌دهد. چیزهای جدیدی درمورد خودتان یاد می‌گیرید: چیزهایی که در آن مهارت دارید و کارهایی که به شما اعتمادبه‌نفس می‌دهد.

مهربانی کردن با بالا بردن تولید سروتونین در بدنتان روحیه‌تان را تقویت می‌کند. در هر دو حالت به نفعتان است!

۲. لیست تهیه کنید.

لیستی از همه کارهایی که در طول زندگیتان توانسته‌اید در آن موفق شوید، تهیه کنید. بعد می‌توانید هر بار که موفقیت جدیدی به دست آوردید، آن را به این لیست اضافه کنید.

۳. اطرافتان را با کسانی پر کنید که حمایتتان می‌کنند.

اگر دور و برتان آدم‌های عیب‌جو زیاد باشد، حرف‌های آنها می‌تواند بر درک شما از خودتان تاثیر منفی بگذارد. تازمانیکه نتوانید مسائل زیر را قبول کنید، بهتر است این افراد را از زندگیتان بیرون کنید یا ارتباطتان را با آنها کم کنید.

– اینکه بدانید حرف‌های آنها فقط نظر شخصی خودشان است.

– اینکه بدانید نظرات آنها برابر با واقعیت نیستند.

– اینکه یاد بگیرید همه چیز را به خودتان نگیرید.

آدم‌هایی با ارزش‌ها و علایق شبیه به خودتان پیدا کنید که از شما حمایت کرده و برای پیشرفت تشویقتان کنند. وقتی اطرافتان را با افرادی اینچنینی پر کنید، اعتماد و اطمینان آنها به شما و اینکه می‌دانید همیشه پشتتان هستند، به شما انگیزه و اعتمادبه‌نفس خواهد داد.

۴. اگر هنوز به چیزی که می‌خواهید نرسیده‌اید، خودتان را بپذیرید.

برای اینکه خودتان را باور کنید، اول باید خودتان را بپذیرید. چطور می‌توانید به چیزی اعتماد کنید که به طور کامل قبولش ندارید؟ اگر خودتان را قبول نداشته باشید، یعنی قسمت هایی از خودتان را رد کرده یا حتی از آن نفرت دارید. در چنین شرایطی باور قلبی ایجاد نمی‌شود.

بعضی باور دارند که خیلی راحت می‌توانید تصمیم بگیرید که خودتان را بپذیرید، اگر شما هم می‌توانید اینکار را بکنید، خیلی عالی است. اما برای همه به این سادگی‌ها نیست.

وقتی بچه بودیم، قسمت عمده‌ای از اعتمادبه‌نفسمان از حرف‌هایی که دیگران درموردمان می‌زدند ناشی می‌شد. اما برای خیلی‌ها اینطور نیست. خیلی‌ وقت‌ها حتی وقتی بچه هستیم نمی‌توانیم حرف دیگران را درمورد خودمان قبول کنیم و به همین خاطر مجبور می‌شویم خودمان یاد بگیریم که چطور خودمان را باور کنیم.

۵. تمرکزتان را تغییر دهید.

روی چیزی که در زندگیتان کم یا اشتباه است تمرکز نکنید. درعوض، سعی کنید برای چیزهایی که دارید و همه قسمت‌های خوب زندگی‌تان شکرگزار باشید.

هربار که احساس می‌کنید به چیزی منفی فکر می‌کنید، آن را با یک چیز مثبت و چیزی که برای آن شکرگزارید جایگزین کرده و لبخند بزنید!

۶. وارد چالش شوید.

فرصت‌هایی ایجاد کنید که بتوانید به خودتان ثابت کنید بیشتر از آن چیزی هستید که باور دارید. کسی که الان باور دارید هستید، احتمالاً توسط دیگران تعریف شده و نظر آنها بوده است.

می‌توانید از کم شروع کنید؛ در یک کلاس جدید ثبت‌نام کنید یا در کارگاهی شرکت کنید که چیزی به شما آموزش می‌دهد که در آن ضعف داشتید.

چیز بزرگ‌تری می‌خواهید؟ یک چیز کاملاً جدید یاد بگیرید. به تنهایی به یک سفر بروید. یک کار یا تجارت جدید را شروع کنید. کاری انجام دهید که شما را می‌ترساند.

۷. به یادگیری و رشد ادامه دهید.

هرچه بیشتر بدانیم و درک کنیم، بهتر می‌توانیم با موقعیت‌های مختلف کنار بیاییم. این شامل یادگیری درمورد خودتان هم می‌شود: به دست آوردن خودآگاهی.

برای این منظور باید زیاد بخوانید، کلاس‌های مختلف بروید و در سمینارها و کارگاه‌های مختلف شرکت کنید. نوشتن خاطرات روزانه هم ابزارهایی عالی برای کشف خودتان است.

کشف کنید که شما چطور کار می‌کنید و آدمها به طور کل چطور کار می‌کنند. این دانشتان را بالا برده و می‌توانید از این دانش در موقعیت‌های مختلف زندگی استفاده کنید. با این کار تجربه کسب می‌کنید و تجربه نیز علم و خرد شما را بالا می‌برد. این علم و آگاهی هم اعتماد‌به‌نفستان را بالا می‌برد.

۸. هدف تعیین کنید.

هدف‌هایی کوچک، قابل دستیابی و کوتاه‌مدت برای خود تعیین کنید تا به خودتان ثابت کنید که می‌توانید به آنچه در ذهنتان است و برای آن تلاش می‌کنید، برسید.

۹. با توقعات خودتان زندگی کنید، نه توقعات دیگران.

خیلی اوقات، نداشتن اعتمادبه‌نفس از این واقعیت ناشی می‌شود که به دنبال اهداف دیگران برای خودمان هستیم، نه هدف‌های اصلی خودمان. این وظیفه شما نیست که انتظارات دیگران از خودتان را برآورده کنید. وظیفه شما این است که برای توقعات خودتان زندگی کنید، آرزوهای خودتان را دنبال کنید و از استعدادها، مهارت‌ها و نعمت‌هایی که دارید برای خدمت به دنیا استفاده کنید.

۱۰. از مقایسه کردن خودتان با دیگران دست بکشید.

ظاهر، موفقیت‌ها، داشته‌ها و همه چیزهای دیگر، برای خودتان است. شما همه ابزارهای لازم برای رسیدن به اهداف خودتان را دارید، نه اهداف دیگران.

برای باور کردن خودتان، بهترین‌ها را برایتان آرزو می‌کنیم. مطمئن باشید تلاش برای به دست آوردن این باور، بسیار ارزشمند است.

وقتی خودتان را باور داشته باشید، همه چیز ممکن می‌شود!

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

بدترین تله های ذهنی برای شما

تله های ذهنی

احساس ناامیدی، بی‌مصرفی و ناراحتی می‌کنید. هیچ چیز در زندگی‌تان خوب پیش نمی‌رود. همه از شما بهتر هستند و هیچوقت آن آدم کاملی که دوست دارید نخواهید شد. دوست دارید دیگران دوستتان داشته باشند، اما اینطور نیست. این جملات و احساسات به نظرتان آشنا می‌آید؟

به گزارش آلامتو به نقل از مردمان؛ این جملات برای اکثر آدمها آشنا می‌آید. تله‌های ذهنی مثل دندان‌های فرسوده‌ای هستند که چرخه درد و ناامیدی را ادامه می‌دهند. در بسیاری از موارد، این تله‌ها چنان ریشه عمیقی در مغز دارند که قربانی کاملاً ناآگاه از وجودشان به زندگی خود ادامه می‌دهد.

مهمترین چیزی که باید درمورد این اشتباهات شناختی بدانید این است که آنها روش‌هایی نادرست برای کنار آمدن با دنیا و خودتان هستند. زندگی کردن در دنیای تله‌های ذهنی مثل زندگی کردن با یک دروغ است. درک شما آلوده منفی‌گرایی مالیخولیایی شده است که افکاری پوچ، غیرواقعی و نادرست به ذهنتان می‌آورند.

اما برای غلبه بر این، نیاز به توجه آگاهانه و مداوم دارید. برای انجام این کار اول باید بدانیم این تله‌ها چه هستند.

در زیر این ۶ تله ذهنی را معرفی می‌کنیم:

۱. تصورات

تصورات درواقع فرضیات هستند. براساس چیزی که فکر می‌کنید درست است، تصور می‌کنید که چیزی درست است. بدون هیچ سند و مدرکی. تصورات می‌تواند درمورد خودتان و دیگران باشد. بعنوان مثال، «او اینطور با من رفتار می‌کند چون ــــ»، یا «آنها تصور می‌کنند که من اینطور هستم چون ـــــ»، «من همیشه اینکار را می‌کنم چون ـــــ».

چرا زندگی‌تان را نابود می‌کند:

شما دردهای احساسی و فکری بی‌موردی را برای خودتان درست می‌کنید. مخصوصاً اگر همیشه بدترین‌ها را تصور کنید. تصورات باعث می شوند قضاوت‌های نادرستی درمورد بقیه پیدا کنید. این می‌تواند به روابط شما صدمه زده یا آنها را نابود کند.

۲. اعتقادات

منظور از اعتقاد داشتن به چیزی این است که به طور متعصبانه‌ای باور داشته باشید که چیزی درست است؛ حتی بااینکه ممکن است واقعیت این نباشد. باورهای ذهنی در ذات خود بسیار افراطی هستند. مجموعه الفاظ و کلمات ذهن درست مثل اعتقادات بسیار قوی هستند. بعنوان مثال، جملاتی مثل «دیگر هیچوقت نمی‌توانم درست حرف بزنم»، «آنها همیشه خیلی عجیب به من نگاه می‌کنند» و … اعتقادات هم درست مثل همه تله‌های ذهنی به طور ناخودآگاه در شما وجود دارند. ممکن است ریشه بسیار عمیقی در ذهنتان داشته باشند، طوریکه به ذهن هوشیارتان حمله خواهد کرد. مثال، «آدم‌های دیگر می‌خواهند به من صدمه بزنند.» یا «من واقعاً زشتم.»

چرا زندگی‌تان را نابود می‌کند:

اعتقادات ذاتی کورکننده دارند. اگر این اعتقادات اشتباه باشند، می‌توانند تاثیر منفی شدیدی بر شما داشته باشند. این اعتقادات به طرز زننده‌ای ترس در دلتان خواهند انداخت. درنتیجه زندگی شما بسیار محدود شده و ناراحت و افسرده خواهید شد.

۳. مقایسه‌ها

این می‌تواند بین شما و دیگران باشد، مثلاً «او خیلی باهوش‌تر از من است». همچنین مقایسه می‌تواند بین شما و ایدآل‌هایتان باشد، مثلاً «من باید درست مثل فلان موقع، فلان طور شوم». نارضایتی چیزی است که موجب مقایسه کردن شما می‌شود. ما همیشه می‌خواهیم بهتر، کامل‌تر و بالاتر از دیگران باشیم. مقایسه همچنین موجب رقابت می‌شود. ما از آدم‌های دیگر و ایدآل‌هایمان بعنوان مقیاس و معیاری برای موفقیت استفاده می‌کنیم.

چرا زندگی‌تان را نابود می‌کند:

مقایسه کردن موجب حسادت و دشمنی می‌شود. همچنین موجب عصبانیت، درد و کلافگی می‌گردد. این بر روابط شما با دیگران فشار وارد کرده و معمولاً موجب نابود کردن دوستی‌هایتان می‌شود.

۴. آرزوها

آرزو داشتن یعنی خواستن چیزی که ندارید. علت آن این است که ناراضی هستیم و احساس کمبود می‌کنیم. هیچ‌وقت هیچ‌چیز برایمان کافی نیست. خودمان هم کافی نیستیم. مثلاً، «می‌خواهم اینطور باشم ــــــ اما نمی‌توانم.»، «دلم می‌خواهد او این ویژگی را داشته باشد اما اینطور نیست.» و از این قبیل. آرزوها رابطه نزدیکی با مقایسه‌ها دارند. ما خودمان را مقایسه می‌کنیم و نتیجه آن تمایل به داشتن چیزی بزرگتر و بهتر است.

چرا زندگی‌تان را نابود می‌کند:

یک اصل اولیه این است که آرزو مساوی با درد است. گاهی‌اوقات، آرزو منجر به حرص و طمع می‌شود و طمع موجب بت‌سازی و عقده‌های روحی است. نتیجه آن معمولاً درد است. به جنایاتی که در دنیا اتفاق می‌افتد فکر کنید — دزدی‌، قتل‌‌، تجاوز، خیانت، … همه اینها بخاطر تمایلات و آرزوهای بشر است. وقتی چیزی را آرزو می‌کنیم که نداریم، نتیجه آن درد خواهد بود.

۵. انتظارات

انتظار داشتن یعنی داشتن این فکر که چیزی باید اتفاق بیفتد یا اتفاق خواهد افتاد. انتظارات معمولاً توسط ذهنی خشک و سخت ساخته می‌شوند که وقتی به چالش کشیده شود، دچار آشفتگی و پریشانی خواهد شد. مثلاً ناخودآگاه فکر می‌کنید، «با من مودبانه برخورد خواهد کرد» اما این اتفاق نمی‌افتد و شما بلافاصله بخاطر انتظاری که داشته‌اید ناامید می‌شوید. انتظارات درنتیجه قطعیت‌های نادرست ساخته می‌شوند و اینها نشانه‌ رفتارهایی است که به دنبال حفظ امنیت هستند. همچنین ممکن است این انتظارات در قبال خودتان باشد، مثلاً به طور ناخودآگاه تصور می‌کنید «صورتم سرخ شده و به تته پته خواهم افتاد» و بلافاصله این اتفاق خواهد افتاد.

چرا زندگی‌تان را نابود می‌کند:

انتظار رفتارهایی خاص از دیگران داشتن معمولاً منجر به ناامیدی، سردرگمی، کلافگی و عصبانیت خواهد شد. توقعات فشار زیادی بر روابط شما وارد خواهند کرد. از طرف دیگر، انتظار داشتن از خودتان هم مسائل زیادی برایتان ایجاد خواهد کرد. توقعات شما با از پیش تعیین کردن اینکه نتیجه چیزی خوب خواهد شد یا بد، بر نتیجه کار اثر می‌گذارد. مثلاً اگر توقع دارید خسته شوید، در ۹۹٫۹ درصد از موارد خسته خواهید شد. این تاثیر شدیداً منفی بر زندگی‌تان خواهد داشت.

۶. ایدآل‌ها

این بهترین نتیجه، موقعیت، آدم یا هر چیز ممکن است که توسط ذهنتان ساخته می‌شود. بعنوان مثال، «من باید اینطور شوم ـــــــ»، «برای اینکه آدم باهوشی باشم باید نتیجه تست IQ من ۱۶۵ شود». ایدآل‌ها نشانه ایدآل‌گرایی هستند. علاوه‌براین، این ایدآل‌ها معمولاً به شکل اهدافی غیرواقعی در ذهن ایجاد می‌شوند که رسیدن به آنها معمولاً غیرممکن است.

چرا زندگی‌تان را نابود می‌کند:

چون دست یافتن به ایدآل‌ها بسیار دشوار است و بخاطر آن دچار خستگی ذهنی و احساسی خواهید شد. ایدآل‌ها باعث می‌شوند تحت فشار شدید زندگی کنید و اضطراب بسیار زیادی برایتان تولید خواهد کرد. وقتی متوجه تفاوت بین ایدآل و واقعیت شوید، نتیجه آن نارضایتی و درد خواهد بود. راضی کردن فرد ایدآل‌گرا معمولاً بسیار دشوار است و زندگی کردن با چنین فردی نیز بسیار سخت خواهد بود. به همین دلیل ایدآل‌ها تاثیری منفی بر روابط شما خواهند داشت.

***

تصورات، اعتقادات، مقایسه‌ها، تمایلات، انتظارات و ایدآل‌ها اگر به چالش کشیده نشده و کنترل نشوند، می‌توانند موجب نابودی زندگیتان شوند. تازمانیکه شروع به کنترل یک‌به‌یک آنها با یک انقلاب درونی نکنید، زندگی خوبی را تجربه نخواهید کرد.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

موارد مضر برای کلیه

۱۵ عادت آسیب ‌رسان به کلیه‌‌ها

آیا می‌دانستید فقط با ۲۰٪ کارکرد کلیه‌ هایتان هم می‌توانید زندگی طبیعی داشته باشید؟ به همین دلیل ممکن است برای مدتی طولانی متوجه تخریب تدریجی کلیه‌ هایتان نشوید. گاهی‌ اوقات حتی عادت‌های بسیار متداول می‌تواند موجب آسیب رسیدن به کلیه‌ هایتان شود و ممکن است وقتی مشکل تشخیص داده شود، دیگر خیلی دیر شده باشد.
به گزارش آلامتو به نقل از مردمان؛ کلیه‌های ما عضوی فوق‌العاده هستند. آنها هورمون ترشح کرده، خون را تصفیه کرده، موادمعدنی را جذب کرده، تولید ادرار کرده و توازن اسیدی-قلیایی بدن را حفظ می‌کند. زندگی کردن بدون کلیه‌ها ممکن نیست و چینی‌ها آن را خاستگاه انرژی حیاتی بدن می‌دانند.
مراقبت از کلیه‌ها هم‌ردیف مراقبت از سلامت عمومی بدنتان است. اگر می‌خواهید در تمام طول عمرُ کلیه‌هایتان به خوبی برایتان کار کنند، در زیر به عادت‌های مضر برای آن اشاره می‌کنیم:
عادت مصرف نوشابه ــ طبق تحقیقی که روی کارمندان دانشگاه اوساکا در ژاپن انجام گرفت، مشخص شد که نوشیدن دو یا بیشتر نوشابه در روز (چه رژیمی و چه عادی) می‌تواند با بالا رفتن احتمال بروز بیماری‌های کلیوی در ارتباط باشد. این تحقیق روی ۱۲۰۰۰ کارمند انجام گرفته و میزان پروتئین یافت‌شده در ادرار آنهایی که میزان بالایی نوشابه در روز مصرف می‌کردند، بالاتر بود. وجود پروتئین در ادرار یکی از نشانه‌های اولیه تخریب کلیه‌هاست اما اگر در این مرحله تشخیص داده شود، می‌تواند از آن پیشگیری کرد.
سیگار کشیدن ــ سیگار کشیدن با بیماری آترواسکلروز (تصلب شراین) در ارتباط است. باریک و سخت شدن رگ‌های خونی بر تامین خون برای اندام‌های حیاتی بدن ازجمله کلیه‌ها اثر می‌گذارد. طبق یک تحقیق کشیدن دو سیگار در روز برای دوبرابر کردن سلول‌های اندوتلیال موجود در خون کافی است. این یک هشدار برای تخریب رگ‌هاست. تحقیقات بسیار زیادی کشیدن سیگار را با مشکلات کلیوی مرتبط دانسته‌اند.
کمبود ویتامین B6 ــ دنبال کردن یک رژیم غذایی سالم برای سلامت عملکرد کلیه‌ها خیلی مهم است. براساس تحقیقاتی که در مرکز پزشکی دانشگاه مری‌لند انجام گرفته است، کمبود ویتامین B6 خطر ابتلا به سنگ‌کلیه را بالا می‌برد. برای عملکرد خوب کلیه‌ها باید در روز حداقل ۱٫۳ میلی‌گرم ویتامین B6 مصرف کنید. غنی‌ترین منابع این ویتامین ماهی، نخود، جگر، سیب‌زمینی و سبزیجات نشاسته‌دار و میوه‌ها غیر از مرکبات هستند.
ورزش نکردن ــ ورزش یک راه عالی دیگر برای محافظت از کلیه‌هایتان است. در یک تحقیق که در سال ۲۰۱۳ انجام گرفت مشخص شد که زنانی که بعد از یائسگی ورزش می‌کردند تا ۳۱٪ کمتر به سنگ‌کلیه مبتلا شدند. به طور کل حفظ وزن سالم احتمال سنگ‌کلیه را کاهش می‌دهد.
کمبود منیزیم ــ اگر به اندازه کافی به بدنتان منیزیم نرسانید، کلسیم به درستی در بدن جذب نشده و در جایی انباشته می‌شود که این می‌تواند منجر به اضافه‌بار کلسیم و ایجاد سنگ کلیه شود. برای جلوگیری از بروز این مشکل، از سبزیجات، حبوبات، دانه‌ها و آجیل استفاده کنید. آوکادو نیز منبعی بسیار عالی از منیزیم است.
اختلال خواب ــ همه ما یک خواب خوب در شب را دوست داریم. کلیه‌هایمان هم همینطور. اختلالات خواب مزمن می‌تواند منجر به بیماری‌های کلیوی شود. باید بدانید که بافت کلیه‌ها در طول شب تجدید می‌شوند و به همین دلیل اختلال خواب می‌تواند به طور مستقیم به آنها آسیب برساند.
ننوشیدن آب کافی ــ کلیه‌ها برای اینکه بتوانند به درستی عمل کنند، باید به آنها آب برسد. اگر به اندازه کافی آب ننوشید، سموم در خونتان جمع می‌شود زیرا مایعات کافی برای بیرون کشیدن آنها از طریق کلیه‌ها وجود ندارد. توصیه می‌شود که در روز حداقل ۱۲ لیوان آب بنوشید. چک کردن رنگ ادرار روش خوبی برای تشخیص کم‌آب شدن بدن است.
خالی نکردن به‌موقع مثانه ــ وقتی احساس می‌کنید باید به دستشویی بروید، معطل نکنید. نگه داشتن ادرار در مثانه اصلاً کار درستی نیست چون اگر به طور منظم ادامه پیدا کند، می‌تواند فشار وارد بر کلیه‌ها را زیاد کرده و موجب نارسایی کلیه شود.
مصرف بالای سدیم ــ نمک برای بدن حیاتی است اما باید مصرف آن را محدود کنید. مصرف زیاد سدیم می‌تواند فشارخونتان را بالا برده و فشار زیادی به کلیه‌هایتان وارد کند. نباید در روز بیشتر از ۵٫۸ گرم نمک مصرف کنید.
مصرف زیاد کافئین ــ معمولاً خیلی بیشتر از چیزی که فکر می‌کنیم در روز کافئین مصرف می‌کنیم. در بسیاری از نوشیدنی‌ها و سوداها کافئین وجود دارد و قبل از اینکه بدانید فشارخونتان بالا رفته و کلیه‌هایتان شروع به شکایت می‌کنند.
سوء‌مصرف داروهای مُسکِن ــ معمولاً خیلی زود به سراغ مسکن‌ها می‌رویم، آن هم به میزان بالا و در زمان نامناسب. وقتی درد دارید، ساده‌ترین فکر این است که یک مسکن بخورید اما بهتر است کمی بیشتر فکر کنید. همه داروها عوارض‌جانبی دارند و خیلی از آنها به کلیه‌ها آسیب می‌رسانند. بااینحال مصرف بعضی داروها برایتان لازم است که بهتر است به مورد بعد رجوع کنید.
مصرف نامنظم داروها ــ فشارخون بالا و دیابت نوع ۲ دو مشکل متداول هستند که معمولاً در اثر سبک زندگی و رژیم‌غذایی بد ایجاد می‌شود. اگر به آن مبتلا هستید، مراقب آسیبی که می‌توانند به کلیه‌هایتان برسانند باشید و از اعضای بدنتان با مصرف به‌موقع داروهای تجویزشده برایتان، محافظت کنید.
مصرف زیاد پروتئین ــ براساس تحقیق دانشگاه هاروارد، بالا بودن میزان پروتئین در برنامه‌غذایی، می‌تواند به کلیه‌ها ضرر برساند. آمونیا یکی از محصولات فرعی است که در اثر هضم پروتئین در بدن تولید می‌شود – سمی که کلیه‌های پُرکارتان باید آن را خنثی کنند. هرچه مصرف پروتئین شما بیشتر باشد، فشار بیشتری به کلیه‌ها وارد شده و این مسئله به مرور زمان موجب ضعف عملکرد آنها می‌شود.
عدم رسیدگی به‌موقع به بیماری‌ها و عفونت‌ها ــ همه ما خیلی اوقات بیماری‌های کوچکی مثل سرماخوردگی و آنفولانزا را نادیده می‌گیریم اما این می‌تواند به کلیه‌هایمان آسیب برساند. تحقیقات نشان داده است که کسانیکه به خوبی از خود مراقبت نکرده و استراحت کافی برای درمان بیماری‌هایشان ندارند، دچار مشکلات کلیوی می‌شوند.
سوء‌مصرف نوشیدنی‌های الکلی ــ سموم موجود در الکل نه‌تنها به کبدتان آسیب می‌رساند، بلکه روی کلیه‌هایتان نیز اثر منفی دارد. یک راه برای جلوگیری از بیماری‌های کلیوی، مصرف نکردن نوشیدنی‌های الکلی است.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح
۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

مطالب مشابه:
رپورتاژ آگهی ویژه:

تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی
مطلب بعدی ›


برچسب ها : سلامت کلیه, مردمان


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا


مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری


انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما


تیک بان
فروشگاه اینترنتی لباس

ارسال نظر


منبع: آلامتو

ترامپ ادعای نیویورک‌تایمز را رد کرد

به گزارش ایسنا، به نقل از پایگاه خبری هیل، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا بلافاصله پس از انتشار این گزارش در روزنامه مذکور در توئیتی نوشت: یک داستان دروغین دیگر؛ این بار روزنامه نیویورک تایمز نوشت من روزی چهار تا هشت ساعت در روز تلویزیون تماشا می‌کنم. این درست نیست!این توئیت پس از آن منتشر شد که نیویورک‌تایمز در گزارشی از قول اشخاص نزدیک به ترامپ نوشت که وی به مدت چهار تا هشت ساعت در روز را صرف تماشای تلویزیون می‌کند.شکبه خبری سی.ان.ان پیش از توئیت ترامپ در گزارشی بر عادات تلویزیون دیدن وی متمرکز شد و نشان داد که ترامپ کمتر از یکساعت صرف این کار می‌کند.رئیس جمهوری آمریکا از توئیتر برای نقد گزارش‌های رسانه‌ای که دوست ندارد، استفاده می‌کند. او در گذشته چندین رسانه خبری شامل نیویورک‌تایمز را به اشاعه اخبار نادرست و جعلی متهم کرده بود.”کلیفورد لوی”، معاون سردبیر نیویورک تایمز در واکنش به توئیت ترامپ گفت:‌ روزنامه مسئولیت گزارشی را که منتشر کرده، می‌پذیرد. ما در نیویورک تایمز از این گزارش که منبع آن از مصاحبه با ۶۰ مشاور، دستیار، دوست و عضو کنگره است، حمایت می‌کنیم.
منبع: بهارنیوز

غروب بی‌صدای حنجره‌ها

مرجان یگانه پرست- روزنامه بهار
بحث خوانندگی و تک‌خوانی زنان بعد از انقلاب از جمله بحث‌های پرچالش و همیشگی بوده و موافقان و مخالفانی داشته است.در مسیر تغییرات فرهنگی بعد از انقلاب سرنوشت کاری بسیاری از چهره‌ها و هنرمندان سرشناس و نامی دچار تغییر شد.برخی از بار سفر بستند و رفتند و بسیاری گوشه انزوا را برگزیدند اما برخی به کارشان ادامه دادند.از جمله چهره‌های موفق سینمایی و تلویزیونی یا بسیاری از نویسنده‌ها.در میان این هنرمندان، ادامه فعالیت خوانندگان پرچالش‌تر از دیگر هنرها بود و همراه با ممیزی‌های بسیار حتی برای مردان خواننده، چه رسد به زنان خواننده و نوازنده‌ای که ادامه فعالیت شان نیاز به جوانب و تمهیداتی دیگر داشت.هر چند تعدادی از این هنرمندان در سال‌های اخیر با تمهیداتی چون اجرا فقط برای زنان توانستند دوباره روی صحنه قرار بگیرند اما این شرایط و آرزوی روی صحنه قرار گرفتن برای برخی چون ناهید دایی جواد که به تازگی در طی سانحه‌ای در گذشت، تکرار نشد.
***
و سرنوشت چنین نوشت
دو روز گذشته خبر درگذشت ناهید دایی جواد، در ۷۵ سالگی و در یک تصادف در رسانه‌ها منتشر شد.او خواننده موسیقی سنتی ایرانی بود که با وجود درخواست برای اجرای صحنه‌ای از مسئولان به این آرزوی خود دست پیدا نکرد و با حسرتی بر دل برای تکرار لحظه‌های روی صحنه رفتن دستش از جهان کوتاه شد.شاید به خاطر نیاورید که او را می‌شناسید اما احتمال اینکه هر کسی یک بار حتی بر حسب تصادف صدای او را در تاکسی یا خودروی آشنایی و حتی در سالن و خانه دوستی شنیده باشد، بسیار زیاد است.او با ارکستر «گل» جواد معروفی همکاری داشت و آثاری بسیاری با صدای او به ضبط رسیده است.پیشتر او درخواست کرده بود که کنسرتی در شهر اصفهان برگزار کند اما موافقت نشده بود و او ناکام و با دغدغه رفتن دوباره به روی صحنه از دنیا رفت.
الیاس طغیانی، شاگرد این هنرمند ضمن تایید این خبر اظهار کرد: استاد دایی‌ جواد روز (۱۹ آذرماه) در یک تصادف درگذشت.اتومبیلی که با او تصادف کرده فرار می‌کند، او را به بیمارستان منتقل و چند بار احیا می‌کنند اما متاسفانه طاقت نیاورد.او ادامه داد: طبق آخرین صحبت‌هایی که با دختر دایی جواد داشتم زمان مراسم تدفین و ختم‌ او هنوز مشخص نیست.او استادی نمونه نه تنها در هنر بلکه در اخلاق و ادب بود.طغیانی گفت:‌ای کاش قدر آدم‌ها را تا زمانی که هستند بدانیم؛ به هنر و هنرمندان در زمانی که باید، آن‌گونه که شایسته هستند احترام بگذاریم و حقوق آن‌ها را پایمال نکنیم.
کارنامه‌ای کوتاه اما به یاد ماندنی
ناهید دایی جواد فرزند عبدالباقی در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۲۱ در شهر اصفهان به دنیا آمد.وی مدرک لیسانس خویش در رشته ادبیات فارسی را از دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان گرفته است و در سال ۱۳۵۵ با کیوان قدرخواه، شاعر و وکیل دادگستری ازدواج نمود و حاصل آن یک دختر است.همسر وی در سال ۱۳۸۳ بر اثر بیماری تومور مغزی درگذشته است.ناهید دایی جواد در سال ۱۳۴۲ به استخدام آموزش و پرورش استان اصفهان درآمد و از سال ۱۳۵۵ تا سال ۱۳۷۴ که بازنشسته شد در دبیرستان‌های شهر اصفهان به تدریس ادبیات و زبان فارسی و عربی مشغول بود.وی نه سال پیش از انقلاب از رادیو استعفا داد واز سال ۱۳۷۴ مشغول تدریس آواز ایرانی در آموزشگاه‌ها بود.
ناهید دایی جواد در سال ۱۳۸۱ سه کنسرت در تهران در تالارهای وحدت، اندیشه، فرهنگ با مشارکت کیان علی‌نژاد اجرا نموده است و پس از آن به همراه «گروه ایراندخت» تور کنسرتی را در شرق ایالات متحده داشته است.آخرین اجرای وی در خارج از کشور در بزرگداشت پیرنیا در لندن بوده است که به همراه گلپایگانی برنامه اجرا کردند.
روایت دایی جواد از قطعه «غروب کوهستان»
یکی از آثاری که از ناهید دایی جواد به یادگار مانده است، قطعه «غروب کوهستان» است که توسط جهانبخش پازوکی تهیه و در رادیو اجرا شد.پیشتر این هنرمند فقید درباره ورودش به هنر خوانندگی و ضبط این قطعه گفته بود: از کودکی به آواز علاقمند بودم و تنها پدرم حامی من در این راه بود و بقیه‌ خانواده آن را قبیح می‌دانستند.سال ۱۳۳۹ به‌تازگی دیپلم گرفته بودم.آن دوره جهانبخش پازوکی با رادیو اصفهان همکاری می‌کرد تا این‌که هوشمند عقیلی و جهانبخش پازوکی در اصفهان کنسرتی را برگزار کردند و من در بخشی از آن مراسم، قطعه‌ «بردی از یادم» بانو دلکش را به همراه نوازندگی جهانبخش پازوکی اجرا کردم.سیروس ساغری بعد از اجرای من به پشت‌صحنه آمد و گفت که آهنگی به‌نام «غروب کوهستان» دارد و پیشنهاد داد که من آن را در رادیو اجرا کنم.وی در ادامه توضیح داده است: قبول کردم و این آهنگ را با همکاری گروه ارکستر رادیو اصفهان خواندم و ضبط شد، اما از جانب مادر و بزرگان خانواده‌ ما اجازه‌ پخش در رادیو را نداشت.این‌که آوازخوانی در خانواده ما خوبیت ندارد، دختر اصیل و خانواده‌دار آواز نمی‌خواند، برای خانواده‌ سرشناس دایی‌جواد قبح دارد که دخترشان آوازخوان باشد و ازاین‌دست صحبت‌ها، بگو‌مگو‌های خانواده ما شده بود و در این میان تنها مرحوم پدرم پشتیبان من بود.زمانی پدرم ترتیب یک میهمانی خانوادگی مردانه را داد و همه بزرگان فامیل جمع شدند و همه یکصدا می‌گفتند که ناهید باید ازدواج کند.دایی‌ام جواد دایی‌جواد وکیل دادگستری بود و بسیار خوش‌صحبت.در آن میهمانی با بیان دلایل منطقی توانست همه را متقاعد کند که به من حق بدهند که خودم برای زندگی‌ام تصمیم بگیرم و با پایبندی به اصول و حفظ چارچوب‌های اخلاقی وارد عرصه هنر شوم.
دایی جواد درباره اجرای قطعه «غروب کوهستان» گفته بود»: سال ۱۳۴۱ قرار بود مسابقه آوازخوانی استان‌ها به میزبانی اصفهان و در ساختمان رادیو برگزار شود.از تمام شهرها شرکت‌کنندگان آمده بودند و در ابتدا قرار بود که مرحوم تاج اصفهانی به نمایندگی از اصفهان هنرنمایی کند، اما بعد قرعه به نام من افتاد.تجربه‌ اول پشت میکروفن درحالی‌که مرحوم گلپا، بانو الهه و بانو پوران را در لژ رادیو و پشت میز داوری می‌دیدم و تعداد صد تماشاچی و حضور شانزده موزیسین حرفه‌ای در سالن و انبوه شنوندگان رادیو در سراسر ایران، ترس من را بیشتر می‌کرد.ترانه‌ «غروب کوهستان» را با ضرب امید بیداریان و ویولن‌نوازی جهانبخش پازوکی اجرا کردم و به دید خودم بسیار اجرای بی‌کیفیتی بود.
لرزش در صدا و کشدار شدن تحریرها؛ اما هیچگاه از یاد نمی‌برم که جمعیت حاضر دو دقیقه‌ تمام تشویق می‌کردند.یک هفته بعد از این اجرا، کلنل وزیری و حسین‌علی ملاح قطعه‌ای در دستگاه چهارگاه ساختند و من را دعوت به همکاری کردند.ماهی یک‌بار اجرا در رادیو تهران، حدود ۱۵ اجرا در گل‌ها و ۱۵تا در رنگارنگ.زمانی که در تربیت‌معلم پذیرفته شدم، برای پدرم پیام تبریکی با این عنوان که ورود دخترتان را به دارالمعلمان تبریک عرض می‌کنیم فرستاده شد و از این زمان مادرم هم خوشحال و راضی بود.دهه‌ ۵۰ وارد آموزش ‌و پرورش شدم و ابتدا دبیر پرورشی بودم که موسیقی و تئاتر کار می‌کردم و بعداً دبیری ادبیات فارسی در دبیرستان رودابه را به عهده گرفتم. او همچنین درباره زندگی خانوادگی و ازدواجش شرح داده بود: سال ۱۳۵۵ کیوان قدرخواه که نسبت فامیلی باهم داشتیم و تازه مدرک وکالت گرفته بود از من خواستگاری کرد.ابتدا قبول نکردم و به او گفتم چه ویژگی دارم که مرا انتخاب کردی؟ آوازه‌خوان هم که هستم! آن زمان در محله‌ عباس‌آباد اصفهان ساکن شده بودیم و در همان خانه‌ پدری جشن عروسی برگزار کردیم.حضور هزار نفر میهمانی که نیمی از آنها دعوت نشده بودند و خودم آواز می‌خواندم و نوازندگان می‌نواختند و همه شاد بودند.
ضرورتی به نام مجوز اجرای کنسرت زنان برای زنان
دلباختگان به هنر خوانندگی، شوق شاد کردن روح مخاطبان شان را با الحانی خوش دارند و صدای تربیت شده آوازی و موسیقایی شان را هدیه گوش مخاطبان می‌کنند.از این رو رفتن روی صحنه و تایید و تشویق گرفتن از مخاطبان برای آنها اشتیاقی همیشگی است و آنها را در کار و هنرشان راسخ‌تر می‌کند.این اشتیاق برای خوانندگان زن چه آنها که قبل‌تر در این حرفه بودند و چه آنها که بعد از انقلاب جذب این هنر شدند، به دلیل رعایت موازین اسلامی و ملاحظاتی چون عدم فیلمبرداری از اجراها گاه با حسرت و آه همراه می‌شود.سوای از ناهید دایی جواد که دوباره روی صحنه نرفت، برخی خوانندگان چون پری ملکی و سیمین غانم که قبل از انقلاب فعالیت هنری داشتند و در میان مردم نام آشنا بودند، با وجود مشکلات عدیده‌ای که برای اخد مجوز داشتند، بالاخره روی صحنه رفتند.این در حالی است که بسیاری از خوانندگان بعد از انقلاب و حتی چند تن از بازیگران زن که به تازگی به هنر خوانندگی روی آورده‌اند چون شهره سلطانی، نسرین مقانلو و هنگامه قاضیانی هم با مشکلاتی جهت اخذ مجوز و زمان اجرا روبه‌رو شده‌اند اما صرف از نظر از اینکه این اجراها چقدر استاندارد و حرفه‌ای برگزار می‌شوند چون کارشناسان و فعالان رسانه که عمدتا مرد هستند، نمی‌توانند در این کنسرت‌ها حاضر شوند و نظرشان را اعلام کنند، نکته اصلی این است که شرایط برگزاری کنسرت با لحاظ تمهیدات مورد تایید و رعایت موازین اسلامی فراهم شود.فراهم شدن این شرایط برای هنرمندی که سال‌ها برای هنرش تلاش کرده و دغدغه اجرا دارد و برای زنان علاقه مندی که مخاطب این کنسرت‌ها هستند، یک ضرورت است که باید در اولویت بررسی قرار گیرد تا با از دست رفتن یک چهره و هنرمند دیگر چون ناهید دایی جواد، این سرنوشت تکرار نشود.
منبع: بهارنیوز

کودکان زلزله‌زده یک ماه پس از زلزله

به گزارش خبرآنلاین، دمپایی‌های گِلی‌‌شان را جلوی در از پا می‌کنند، با خوشحالی وارد می‌شوند و با صدای بلند سلام می‌کنند. چند نفرشان چکمه و کفش دارند، توانسته‌اند از کمک‌هایی که می‌رسد کفش‌هایی بردارند که به پایشان کوچک و بزرگ است، اما هر چه هست، از برفی که این روزها رسیده و همه‌جا را گل‌آلود کرده نجاتشان می‌دهد.بعد از زلزله کرمانشاه که روستاهای زیادی را از محرومیت قبلی‌شان هم محروم‌تر کرد، در کنار کمک‌های مادی که به این منطقه رسید، عده‌ای هم به این کمک‌ها بسنده نکردند، آنها که فکر می‌کردند باید کودکان را از این بحران نجات داد و به فکر سلامت روانشان بود، از راه‌های دور و نزدیک خودشان را رساندند تا روزهایشان را صرف خنداندن و شاد کردن بچه‌ها کنند؛ بچه‌هایی که حالا هرچند بعضی از اعضای خانواده‌شان را از دست داده‌اند، اما عموها و خاله‌های جدیدی پیدا کرده‌اند که به عشق این بچه‌ها در غربی‌ترین نقطه کشور زندگی می‌کنند، در شرایط سخت و بحرانی، سرما و برف و باران، زندگی در چادر و کانکس.

در کنار کانکس‌هایی که خانواده‌های روستاهای زلزله‌زده را در خودشان جا داده‌اند، در بعضی روستاها کانکس‌ها یا چادرهایی هم هست که بچه‌ها به عشق آنها می‌خوابند و بیدار می‌شوند؛ کانکس‌هایی که با اسم‌های مختلف و از طرف گروه‌های داوطلب مردمی اداره می‌شود تا غم شرایطی که پیش آمده را از بین ببرد و به کودکان امید و لبخند هدیه کند.یکی از این کانکس‌ها که کنارش را اسباب‌بازی پوشانده و با نوشته‌های بزرگ و کوچک، به بچه‌ها و خانواده‌هایشان نوید می‌دهد که می‌توانند از یک مهدکودک و فضایی برای آموزش و شادی برخوردار باشند، کمپ هیواست؛ در روستای کوییک‌حسن که تخریب زیادی را در جریان زلزله هفت ریشتری کرمانشاه به خودش دیده.کسانی که در این کمپ فعالیت می‌کنند، نیروهای داوطلب هستند، می‌گویند در ازای راه دوری که آمده‌اند و شرایط سختی که تحمل می‌کنند، چیزی دریافت نمی‌کنند جز صدای قهقهه بچه‌ها، که برایشان کافی‌ست.

مرفه بی‌درد نیستیم
خسرو آذربیگ یکی از افرادی است که سابقه فعالیت در حوزه کودک را هم دارد و کوییک‌حسن، تنها شرایط بحرانی نیست که برای شاد کردن بچه‌ها به آنجا قدم گذاشته: حدود سیزده سال است که سفر می‌کنم و با بچه‌ها کار می‌کنم. در کشورهای مختلفی بودم و سابقه همکاری با یونیسف را هم دارم. بعد از زلزله اخیر کرمانشاه هم به اینجا آمدم تا هرکاری که می‌توانم برای این بچه‌ها انجام دهم؛ با بچه‌ها نقاشی و موسیقی کار می‌کنم و فعالیت‌هایی مانند کتابخوانی و قصه‌گویی. در زلزله ورزقان هم حضور داشتم. سال گذشته حدود پنج ماه در سیستان و بلوچستان بودم، مدتی قبل از آن هم چند ماه در کردستان بودم و حدود پنج ماه هم در آبادان، پنج ماه هم در نپال بوده‌ام و حالا هم قرار است با مردم کرد کشورمان زندگی کنم.

همه اینها شاید از این نشات می‌گیرد که این فعال اجتماعی، روزهای سخت کودکی خودش را از یاد نبرده و طعم محرومیت هنوز زیر زبانش است: من خودم کودکی پرمشقتی داشتم و به دلیل درگیر بودن با مسایل جنگ،‌ خاطرات تلخی از آن دوران و محرومیت‌هایی که داشتیم به یاد دارم، بنابراین فکر می‌کنم وظیفه‌ام به عنوان یک بزرگسال این است که از بچه‌ها در برابر خطراتی که روح و روانشان را تهدید می‌کند، تا جایی که در توانم باشد، محافظت کنم.او البته برخلاف بقیه که مدت کوتاه‌تری را در اینجا سپری می‌کنند و دوباره به خانه‌هایشان برمی‌گردند، آمده است که بماند، می‌گوید دست‌کم یک سال‌: بعضی از افراد برای با خبر شدن از وضعیت زلزله‌زده‌ها و ارضای حس کنجکاوی به این مناطق می‌آیند، به عنوان کسی که تجربه حضور در این شرایط در مناطق مختلف و اثرگذاری این حضور بر بچه‌ها را دیده‌ام، خواهش می‌کنم به صورت خودسرانه اقدام به کمک حضوری نکنند و اگر می‌آیند، وقت بگذارند و برای مدت بیشتری بمانند نه این که تنها چند روز اینجا باشند و بروند، این کار باعث می‌شود بچه‌ها به آنها عادت کنند و با رفتنشان و از بین رفتن امکاناتی که برایشان فراهم بوده، تاثیر منفی بدی روی روان بچه‌ها گذاشته شود. من خودم قصد دارم حداقل یک سال اینجا بمانم. در این یک سال می‌خواهم گروه موسیقی راه بیندازم و به بچه‌ها آوازها و سازهای گوناگون محلی را آموزش بدهم، مخصوصا ساز دف که در این منطقه کاملا شناخته‌شده و پرطرفدار است.

همه اینها این سوال را به وجود می‌آورد که او و چنین داوطلب‌هایی، مرفه بی‌درد هستند؟ پاسخ این فعال حوزه کودک این است: اتفاقا من کم‌رفاه پردرد هستم. اما از آنجا که تصمیم ندارم زندگی مرفهی داشته باشم، همین که در لحظه زندگی می‌کنم و از بودن کنار این مردم احساس خوبی دارم برایم کافی است. در روز حدود پنجاه کودک اینجا می‌آیند و ما آنها را سرگرم می‌کنیم و آموزش می‌دهیم. من برای دل خودم اینجا هستم و این احساس رضایت را با هیچ چیز دیگری عوض نمی‌کنم. در این مدت هم اینجا کار و کسب درآمد می‌کنم، کیف‌دوزی انجام می‌دهم و درآمدم از این راه است. مهم درآمد نیست، چیزی که الان برای من و امثال من مهم است، وضعیت بچه‌هاست.

بچه‌ها گوش شنوا می‌خواهند
فاطمه بهنامجو یکی دیگر از داوطلبانی است که همراه با چند مددکار دیگر، همراه با ونی که روی آن نوشته شده اورژانس اجتماعی، روستا به روستا می‌چرخد و با دادن اسباب‌بازی، لوازم‌التحریر و لباس‌های گرم، بچه‌ها را برای دقایقی هم که شده، از غمی که گریبانگیرشان شده دور می‌کند. امدارسانی آنها البته به اهدای کمک‌های مالی منحصر نمی‌شود، آنها خدمات دیگری هم به کودکان زلزله‌زده ارائه می‌کنند مثل حرف زدن با آنها و شنیدن حرف‌هایشان: به بیشتر از ۱۰ روستا سر زده‌ایم، اولین برنامه ما این بود که خانواده‌ها را ببینیم، نیازهایشان را بپرسیم و آنهایی را که فوریت‌هایی مانند نیازهای پزشکی یا روانپزشکی دارند شناسایی کنیم و به این نیازها پاسخ بدهیم. با توجه به شرایط بحرانی که منطقه داشته، کمک‌رسانی‌ها خیلی خوب بوده و حالا نیازهای ابتدایی مردم تقریبا پاسخ داده شده اما همه‌چیز اینها نیست، آنها دیگر حالا نگران غذا و پوشاک نیستند، نگران سرپناه هستند و در عین حال غم و اندوهی که بر اثر این اتفاق برایشان به وجود آمده، باید مورد التیام قرار بگیرد.

او که مددکار اجتماعی است و می‌گوید از طرح محب بهزیستی آمده، تاکید می‌کند: بسیاری از مردم حتی فرصت این را پیدا نکرده‌اند که در غم از دست دادن عزیزانشان سوگواری کنند، این مساله می‌تواند عواقبی در به خطر افتادن سلامت روان آنها داشته باشد، بسیاری از کودکان درک درستی از وضعیتی که پیش آمده ندارند و لازم است به آنها گفته شود که چرا از خانه‌ها به چادر و کانکس رسیده‌اند و چرا اعضای خانواده‌شان را از دست داده‌اند.او در حالی که به چند نفر از بچه‌ها که در حال بازی هستند اشاره می‌کند، می‌گوید: در روستاهایی که بیشتر اقوام زنده هستند و پیوستار اجتماعی حفظ شده، خانواده‌ها و به تبع آنها کودکان، آسیب‌های روانی کمتری دیده‌اند، اما کودکانی را هم داریم که خانواده‌هایشان را از دست داده‌اند و نیازمند مداخلات روانی و اجتماعی هستند. استرس پس از حادثه در کمین کودکان زلزله‌زده است و اگر این مداخلات روانی به موقع انجام نشود، آنها بزرگسالی سختی خواهند داشت، بنابراین درست است که اتفاقات و سوانح طبیعی دست ما نیست و چنین زلزله‌هایی رخ می‌دهد، اما مدیریت شرایط مردم و توجه به سلامت روان آنها خارج از توان نیست، نیروهای داوطلب و آموزش‌دیده زیادی هستند که حاضرند در این شرایط به کمک مردم زلزله‌زده بیایند و در شرایطی که خانواده‌ها درگیر تامین نیازهای اولیه‌شان هستند، به بازی و آموزش بچه‌ها بپردازند و شنونده حرف‌هایشان باشند که استرس و ترسی که دارند برون‌ریزی شود.

این مددکار اجتماعی هم البته به خطری که توجه ناگهانی و موقتی به کودکان مناطق محروم دارد اشاره می‌کند: این که این بچه‌ها در مقطعی مورد توجه زیاد قرار بگیرند، از همه جا برایشان هدیه فرستاده شود، چند روز افرادی بیایند و آنها را سرگرم کنند و بعد همه‌چیز فراموش شود، نه تنها کمکی به آنها نیست بلکه می‌تواند اثرات جبران‌ناپذیری را بر روحیه این کودکان و حتی بزرگترها به جا بگذارد. بنابراین راهکاری که باید وجود داشته باشد این است که این خدمات، متناوب باشد و با یک برنامه‌ریزی منسجم و درازمدت انجام بگیرد تا زمانی که رفته‌رفته، شرایط این خانواده‌ها به روال عادی برگردد. معلوم نیست این شرایط بحرانی چه زمانی تمام شود، شش ماه دیگر، یک سال دیگر، یا مدتی کمتر و بیشتر، آنچه مهم است این است که هیجان‌زدگی در کمک‌رسانی وجود نداشته باشد و کمک به مردم این منطقه، اعم از حمایت‌های مادی یا روانی، تداوم بیشتری داشته باشد.این مددکار اجتماعی اینها را می‌گوید و بعد سوار ون می‌شود، برای رسیدن به روستایی دیگر و گوش شنوا بودن برای بچه‌هایی دیگر که منتظرند برای کسی، واقعه‌ تلخی را که آن شب پاییزی که خانه‌شان لرزید تجربه کرده‌اند بازگو کنند.
منبع: بهارنیوز

شایع‌ترین بیماری در مناطق زلزله‌زده

حسن صفاریه در گفت‌وگو با ایسنا، در مورد ارائه خدمات بهداشتی درمانی و توانبخشی به زلزله زدگان کرمانشاه گفت: روز یکشنبه برای بازدید از مناطق زلزله زده به کرمانشاه سفر کردم و از مناطق جوانرود، ثلاث باباجانی و سرپل ذهاب بازدید کردم.معاون بهداشت، درمان و توانبخشی جمعیت هلال احمر در مورد خدمات رسانی به زلزله زدگان کرمانشاه، گفت: جمعیت هلال احمر بعد از گذشت پنج شش روز از حادثه بیمارستان RDH (سریع‌الاحداث) را در منطقه برپا کرد و خدمات بیمارستانی اورژانسی ارائه شد و پس از آن استراتژی ما به این سمت رفت که در روستاها حضور پیدا کنیم و نیروهای ما به اصطلاح به دهگردی پرداختند.وی در مورد نحوه تامین نیروهای حاضر در منطقه گفت: ما به صورت هفتگی تیم‌ها را عوض می‌کنیم و در هر هفته سه تیم از سه استان در شهرهای جوانرود، ثلاث باباجانی و سرپل ذهاب حضور پیدا می‌کنند. این تیم‌ها حدودا ۲۵ نفره هستند که در بین آنها تخصص‌های مختلفی از جمله پزشک، پرستار، ماما، متخصصان تغذیه، بهداشت محیط و روان حضور دارند و خوشبختانه در حال حاضر شرایط در منطقه پایدار شده است.

صفاریه با اشاره به اینکه بیماری‌های منطقه تحت کنترل هستند، گفت: عمدتا بیماری‌های شایع در منطقه سرماخوردگی است که ناشی از شرایط زندگی مردم زلزله زده است و ماماها و پزشکان زنان برای رسیدگی به بانوان که دچار بیماری‌های مربوط به زنان هستند نیز در منطقه حضور دارند و خدمات و مشاوره لازم به آنها ارائه می‌شود.
معاون بهداشت درمان و توانبخشی جمعیت هلال احمر در پاسخ به این سوال که خدمات رسانی در مناطق زلزله زده تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟ گفت: بر اساس آئین‌نامه‌ها ما تا یک ماه بعد از سوانح باید در منطقه حضور داشته باشیم و این زمان در پایان هفته خاتمه پیدا می‌کند اما از آنجا که هم ورود ما با هماهنگی‌ با دانشگاه علوم پزشکی بوده است و خروج‌مان نیز همینطور خواهد بود کتبا اعلام کرده‌ایم که تا پایان هفته، یک ماه به پایان می‌رسد ولی اگر به ما همچنان نیاز دارید در منطقه باقی می‌مانیم.وی در مورد ارائه خدمات توانبخشی به حادثه دیدگان زلزله کرمانشاه گفت: در محل بیمارستان تخریب شده دو کانکس زده‌ایم که خدمات توانبخشی شامل فیزیوتراپی، اورتز و پروتز ارائه می‌شود.صفاریه در ادامه افزود: در زمینه ارائه خدمات توانبخشی تنها از ظرفیت‌های کرمانشاه استفاده می‌کنیم و با اینکه تمام استان‌ها اعلام آمادگی کردند که می‌توانند در آنجا حضور پیدا کنند اما ظرفیت توانبخشی استان پاسخگوی منطقه است.او همچنین گفت: خدمات مربوط به بخش بهداشت روان از جمله خدماتی است که باید همچنان در منطقه ادامه یابد.
منبع: بهارنیوز

علت مشاجره نمایندگان خوزستان با کلانتری

به گزارش «تابناک»؛ در شرایط کنونی که همه دلسوزان کشور بر بحران آب واقف هستند، آن را تهدیدی جدی برای آینده ایران قلمداد می کنند و به همین منظور، اجرای طرح های احیای محیط زیست و جبران خطاهای گذشته را اجتناب ناپذیر می دانند، هنوز مدیران اجرایی کشور علاقه ای به دوری از مطالعات غیر کارشناسی و پرهیز از رفتار نسنجیده در حوزه مدیریت منابع آب ندارند.








در میان همه حوضه های آبریز کشور که هر یک به نوعی دچار بحران آب و کمبود آب هستند، شرایط حوضه آبریز کارون و به صورت مشخص استان خوزستان به مراتب بدتر است؛ استانی که در روزگاری نه چندان دور با جلگه های حاصلخیزش به انبار مواد غذایی ایرانیان تبدیل شده و طراوت و شادابی اش زبانزد خاص و عام بود. اجرای چندین طرح انتقال آب مثل کوهرنگ ۱ و ۲ و تونل چشمه لنگان در بالادست سرشاخه های رود کارون و احداث چندین سد غول پیکر در مسیر رود های بزرگ دز و و کارون در دهه های گذشته بخش زیادی از حقابه های طبیعی خوزستان را از این استان گرفت و آرام آرام دوران نابودی محیط زیست این استان را نوید داد.

گرایش سیری ناپذیر مدیران ارشد اجرایی کشور به تکرار طرح های انتقال آب و نهایی کردن عملیات اجرایی چند طرح انتقال آب دیگر روی سرشاخه های رود کارون و دز مثل کوهرنگ ۳ و بهشت آباد در حالی در دستور کار مسئولان کشور است که در شرایط کنونی نیز طرح های پیشین خسارت سنگینی به محیط زیست استان خوزستان وارد کرده است. به بیان بهتر و بر اساس شواهد بسیاری که نیاز به ذکر آنها نیست، اگر وضع موجود باقی بماند و مدیران اجرایی کشور، کاری برای جبران خطاهای گذشته نکنند، با همین روند کنونی آینده نگران کننده ای در انتظار استان خوزستان است؛ حال آنکه شواهد نشان می دهد مدیران اجرایی نه تنها بنایی برای جبران خطاهای گذشته ندارند، بلکه می خواهند در مسیر گذشته گام بردارند.

این مهم یعنی حرکت در مسیر گذشتگان را می توان از نامه محرمانه رئیس سازمان محیط زیست کشور به رئیس جمهور برداشت کرد که در متنی عجیب مدعی شده است، هم اکنون در استان خوزستان مازاد مصرف آب وجود دارد و در صورت صرفه جویی می توان منابع لازم برای انتقال بین حوضه ای را فراهم کرد. کلانتری در نامه ای که به آن اشاره شد، بدون اشاره به طرح های بزرگی مثل انتقال آب و احداث سد ادعا کرده است، مطالعات کارشناسان این سازمان نشان می دهد دلیل اصلی بحران آب خوزستان، مصرف بی رویه آب در بخش هایی مثل کشاورزی و صنعت است که با مدیریت صحیح این منابع می توان علاوه بر احیای محیط زیست خوزستان، با این منابع آب مشکل حوضه های دیگر آبریزی کشور را نیز حل کرد.

چراغ سبز رئیس نهاد مهمی که باید متولی سلامت محیط زیست کشور باشد و برای بهبود وضعیت هر حوضه آبریز از منابع آبی موجود در همان حوضه بهره ببرد، برای انتقال آب بین حوضه ای در تک تک واژه های نامه محرمانه اش به رئیس جمهور مشخص است و همراهی او با معاون اول رئیس جمهور به استان خوزستان نیز در همین راستا قابل تفسیر است. دسترسی نمایندگان استان خوزستان به این نامه محرمانه و ملاحظه مواضع عجیب کلانتری در آن، کافی بود تا در جلسه ای که با حضور برخی وزرای دولت دوازدهم و معاون اول رئیس جمهور انجام گرفت، مشاجره ای لفظی و تند میان کلانتری و برخی نمایندگان خوزستان مثل قاسم ساعدی رخ بدهد؛ مشاجره ای که هم اینک فیلم ویدئویی آن در شبکه های مجازی دست به دست می شود و ادبیات زننده مدیران ارشد اجرایی کشور را پیش چشم مردم ایران قرار داده است.

غلامرضا شرفی، نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی در مورد چرایی این مشاجره و پیامدهای آن به «تابناک»، گفت: همه دولت های پس از انقلاب در بروز بحران آب خوزستان مقصر هستند و در طول همه این سال ها اجرای طرح های متعدد غیر کارشناسی را باید دلیل نابودی خوزستان دانست. شرفی ادامه داد: آقای کلانتری در مورد اجرایی شدن طرح های انتقال آب از آبریز کارون به سایر آبریزها در حالی به رئیس جمهور نامه محرمانه زده است که ما از دولت انتظار داریم، عادلانه و کارشناسی شده موضوع بحران آب خوزستان را حل کند. واقعیت این است که خوزستان خود در تنش آبی قرار دارد و رفتار دولتمردان کشور با مردم این استان نسبت به سایر استان ها عادلانه نیست.

این نماینده در بخش دیگری از سخنانش با تأکید بر اینکه مسئولان دولت به دروغ می گویند آب انتقالی را برای مصرف شرب انتقال خواهیم داد، ادامه داد: این ادعا در حالی مطرح می شود که حجم آب انتقالی بسیار بیشتر از نیاز به شرب است و مردم خوزستان خود مشکل تأمین آب شرب دارند. بنا بر مطالبی که آمد، بحران آب کشور وارد فضای جدیدی از تنش و نا امنی شده است که در این فضا دیگر مدیران با تجربه و تحصیل کرده کشور نیز در تعامل با هم حرمت ها را می شکنند و این مهم را باید بسیار نگران کننده توصیف کرد، چون در چنین شرایطی از عامه مردم که در جریان بسیاری از پشت پرده ها نیستند و اتفاقاً با نگرانی و حساسیت بسیاری مطالب را دنبال می کنند، نباید انتظار رفتار بهتری داشت. در این شرایط به نظر شفاف سازی حقایق، مجازات عاملان گذشته بحران و پاسخگویی صریح و دقیق به مردم و رسانه ها نیاز اصلی جامعه است؛ اقدام مهمی که البته رئیس سازمان حفاظت محیط زیست علاقه چندانی به آن ندارد و تلاش های متعدد برای ارتباط با او به نتیجه نمی رسد.
منبع: بهارنیوز

هفته آینده بزرگترین بارش شهابی سال

به گزارش ایسنا و به نقل از تک‌تایمز، بارش شهابی جوزایی سال ۲۰۱۷ هفته آتی به اوج می‌رسد که در مقایسه با سال قبل در رقابت با ابر ماه نمایش بهتری خواهد داشت.بارش شهابی جوزایی سالانه، بر خلاف بارش شهابی برساوشی در ماه اوت، توسط نور ماه نور تار نمی‌شود.به گفته “بیل کوک” از دفتر محیط شهابی ناسا، هلال ماه وجود خواهد داشت اما بهترین بارش سال جاری را خراب نخواهد کرد.علاوه بر امید به نمایشی خیره‌کننده‌تر از نمایش‌های معمول، بارش شهابی جوزایی امسال منشا خود، فایتون ۳۲۰۰ را نیز به نزدیک‌ترین فاصله تاریخ خود با زمین از سال کشف در ۱۹۸۳ خواهد آورد.فایتون ۳۲۰۰ پس از تمام این سال‌ها یک راز بزرگ باقی مانده است. این جرم منشا بارش شهابی جوزایی است، اما معلوم نیست که آیا یک سیارک است یا یک ستاره دنباله‌دار مرده و یا چیزی دیگر.اخترشناسان در روز ۲۵ آذر (۱۶ دسامبر)، نزدیک‌ترین دید را به فایتون ۳۲۰۰ خواهند داشت و می‌توانند اطلاعات مفیدی در مورد آن دریافت کنند.در طول سالهای اخیر، بارش شهابی جوزایی بین ۶۰ تا ۱۲۰ آذرگوی در ساعت برای ناظران شلیک می‌کند. با این حال برای لذت بردن از یک نمایش شگفت انگیز، تماشاگران آسمان باید برخی نکات را مد نظر داشته باشند.به گفته ناسا این بارش شهابی در شرق افزایش می‌یابد و هر چقدر که آسمان تاریک‌تر شود، با بیشترین میزان شهاب از آغاز بامداد تا ۴:۰۰ صبح به وقت محلی مواجه خواهیم بود.
طبق گفته انجمن شهاب سنگ آمریکا، بیش از ۱۰۰ آذرگوی بین ساعت‌های ۱ تا ۲ بامداد به وقت محلی شلیک خواهد شد.با این حال، تماشاچیان آسمان که در شهرهای روشن گیر افتاده‌اند، باز هم می‌توانند یک نگاه اجمالی به این بارش شهابی داشته باشند، زیرا آذرگوی‌های شلیک شده بسیار زیاد و درخشان هستند.

بارش شهابی جوزایی یکی از بزرگترین بارش‌های شهابی سالانه است که کانون بارش آن در صورت فلکی جوزا به نظر می‌رسد.این بارش شهابی، از زمانی که بشر آن را شناخته همیشه جز چند بارش شهابی بزرگ سال بوده و معمولا بزرگ‌ترین بارش شهابی سال می‌شود و به همین دلیل هواداران زیادی دارد، اما گاهی جای خود را به بارش‌های شهابی دیگری چون برساوشی و ربعی می‌دهد.این بارش معمولا در حدود روز ۱۶ آذر ماه آغاز می‌شود و در روز ۲۳ آذر به اوج می‌رسد و در روز ۲۷ آذر پایان می‌یابد.این بارش از معدود بارش‌های شهابی است که منشا آنها دنباله‌دار نیست و سیارک است. منشا این بارش سیارک ۱۹۸۳TB یا فایتون ۳۲۰۰ است که به نظر برخی اخترشناسان نوعی جرم به نام “دنباله‌دار خاموش” است.چگونگی تولید شهاب‌ها به دست سیارک‌ها تاکنون معما باقی مانده است.شهاب‌های این بارش قطر زیادی دارند و به همین دلیل این بارش شهاب‌های روشن زیادی دارد و آذرگوی‌ها در میان آنان فراوان هستند.سرعت میانگین شهاب‌های این بارش نسبت به سیاره زمین در اوقات اوج بارش شهابی جوزایی معمولا حدود ۳۵ کیلومتر بر ساعت است که برای یک بارش شهابی بزرگ سرعت کمی به شمار می‌آید.سیارک TB1983 که منشا این بارش است، سالی نجومی حدود ۱٫۴ سال دارد و در اوقات حضیضش با خورشید تنها در حدود ۲۱ میلیون کیلومتر با خورشید فاصله دارد که از نیم فاصله میانگین سیاره عطارد با خورشید هم کمتر است.کوتاه بودن سال نجومی این سیارک باعث می‌شود که توده ذرات این بارش به تندی تقویت شوند و به همین دلیل نرخ ساعتی سرسویی اوج این بارش زیاد تغییر نمی‌کند.

بارش شهابی بَرساوُشی نیز یکی از مهم‌ترین بارش‌های شهابی سالیانه است. بیشینه نرخ ساعتی سرسویی این بارش غالبا در حدود ۱۰۰ است. این بارش شهابی از توده ذرات برجامانده از دنباله‌دار سوئیفت‌تاتل به وجود می‌آید و معمولا از ۲۷ تیر تا ۳ شهریور (بیش از یک ماه) فعال است که بازه زمانی بلندی برای بارش شهابی به شمار می‌آید.اوج این بارش شهابی معمولا هرساله در حدود ۲۲ مرداد روی می‌دهد. کانون این بارش در صورت فلکی ذات‌الکرسی و در نزدیکی مرز آن با صورت فلکی برساوش واقع شده است، ولی در گذشته که اندازه‌گیری و سنجش دقیق مکان نورباران بارش‌های شهابی میسر نبود، اخترشناسان مکان کانون این بارش شهابی را در برساوش می‌دانستند و به همین دلیل آن را برساوشی نام‌گذاری کردند.به دلیل سنت پابرجایی نام‌ها در اخترشناسی، این نام نیز همچون بسیاری موارد دیگر تا به امروز حفظ شده و باقی مانده است.
منبع: بهارنیوز

در بدو ورود گوشی‌تان را رجیستر کنید

به گزارش ایسنا، رجیستری یا شناسنامه‌دار کردن گوشی‌ها به عنوان راهی برای مبارزه با قاچاق توسط مسوولان ارائه شده بود که ابتدا در سال ۸۵ کلید خورد و در دولت‌های قبلی اجرای ناموفقی داشت. اما درنهایت در دولت جدید، فاز نخست این پروژه با هدف پایش کل شبکه اپراتورهای موبایل و ثبت و مانیتورینگ آخرین شناسه‌های ترکیبی گوشی و سیم‌کارت که در شبکه ثبت شده، از مهر ماه و فاز دوم آن نیز با اعمال سیاست برای تمام مدل‌های گوشی و تبلت شرکت اپل از ۱۴ آذرماه آغاز شده و سایر مدل‌ها نیز به تدریج تحت پوشش طرح رجیستری قرار می‌گیرند.در اطلاعیه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات درباره رجیستری آمده است ثبت و فعال‌سازی گوشی‌های مسافری براساس چارچوب ابلاغی توسط گمرک اقدام می‌شود. گوشی تلفن افرادی که به عنوان مسافر و یا گردشگر وارد کشور شده و یا رومینگ خارجی دارند به مدت ۳۰ روز در کشور فعال خواهد بود.
شروط لازم برای ثبت گوشی مسافران
مسافری که وارد کشور می‌شود اگر گوشی‌اش شامل طرح باشد، مثلا در حال حاضر برند اپل، اگر بخواهد بیش از ۳۰ روز بماند و همچنین اگر بخواهد از سیم‌کارت ایرانی استفاده کند باید فرآیندی را طی کند. اینکه در محل ورود در گمرک در سامانه این موضوع را اظهار کرده و عوارض مترتبه و حقوق ورودی را پرداخت ‌کند. این هزینه به ارزش کالای وارداتی برمی‌گردد که باید اخذ شود. پس از آن IMEI‌ در سامانه گمرک ثبت می‌شود و مسافر می‌تواند از گوشی استفاده کند. اما اگر این سه شرط را نداشته باشد، مشمول طرح نیست.حمیدرضا دهقانی‌نیا -مدیرکل فناوری اطلاعات و ارتباطات ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز- با بیان اینکه بر اساس قانون امور گمرکی هر کالایی که  توسط مسافر وارد کشور می‌شود اگر بیش از ۸۰ دلار ارزش داشته باشد، باید حقوق ورودی آن پرداخت شود، اظهار کرد: در حال حاضر این حقوق ورودی برای تلفن همراه پنج درصد است که به کسب‌وکار ثبت شماره تلفن همراه در شبکه برنمی‌گردد و قانون گمرک است. این کار برای جلوگیری از راه‌هایی است که قاچاقچیان بخواهند با استفاده از مسافران اقدام به واردات گوشی‌های غیرمجاز کنند.

گمرک ایران در راستای ایجاد شفافیت و احترام به حقوق شهروندی و دسترسی آزاد به اطلاعات، با اعلام قیمت واقعی گوشی‌های تلفن همراه در طرح رجیستری گفته است: خریداران گوشی‌های تلفن همراه در زمان استعلام کد شناسه بین‌المللی (IMEI) می‌توانند از قیمت واقعی این گوشی‌ها که در گمرک تعیین و بر مبنای آن حقوق ورودی اخذ شده است، اطلاعات مربوط به تاریخ واردات گوشی تلفن همراه و حتی کشور سازنده اطلاع حاصل کنند. این اقدامات به خریداران گوشی‌های تلفن همراه وارداتی کمک می‌کند تا گوشی اصل را از تقلبی تشخیص داده و قیمت واقعی گوشی تلفن همراه را به فروشنده پرداخت کنند.گمرک همچنین با رعایت مقررات مسافری و لحاظ کردن شرایط غیرتجاری صرفا یک دستگاه تلفن همراه، با اخذ حقوق گمرکی و دو برابر سود بازرگانی و عوارض متعلقه مراتب اظهار ذی‌نفع را در سامانه مسافری از طریق گزینه ثبت اطلاعات وارد کرده و سپس مسافران نسبت به درج اطلاعات شناسه IMEI و مبالغ عوارض مربوطه اقدام کنند. در صورت عدم اظهار تلفن همراه و عدم پرداخت حقوق ورودی در هنگام ورود به کشور امکان رجیستری تلفن همراه وجود نخواهد داشت و مسئولیت آن با مسافر است.

گوشی‌ها را در بدو ورود اظهار کنید
بنابراین بر اساس بخش‌نامه گمرک ایران، مسافرینی که به کشور وارد می‌شوند در صورتی که خارج از کشور گوشی همراه خریداری کرده باشند، موظف هستند تلفن همراه خود را در بدو ورود به گمرک محل ورود خود، اظهار کنند.همچنین در اطلاعیه سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی درباره اجرای فاز دوم رجیستری آمده است: مسافرانی که از خارج از کشور گوشی تلفن همراه یا تجهیز دارای سیم‌کارت خریداری کرده و به همراه خود وارد کشورکنند باید شناسه بین‌المللی ۱۵ رقمی (IMEI) تجهیز خریداری‌شده را در گمرک محل ورود خود ثبت کنند. مسافران هنگام ثبت شناسه گوشی تلفن همراه خود باید عوارض گمرکی آن را پرداخت کرده و رسید آن را نزد خود نگهداری کنند.مسافران پس از دریافت کد فعال‌سازی از وزارت صنعت، معدن و تجارت باید آن را در سامانه همتا به آدرس Hamta.ntsw.ir ثبت کنند. عوارض گمرکی و ارزش‌گذاری کالای مسافری بر اساس ارزش‌های ثبت‌شده در سامانه TSC به آدرس tsc.irica.co  انجام می‌شود. درصورت برخورد با هرگونه مشکل از جمله مشکلات گمرکی، می‌توان با سامانه ۱۲۴ سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان و مرکز تماس طرح با شماره ۰۹۶۳۶۶ تماس گرفته و یا به پورتال سازمان تعزیرات مراجعه کرد.
منبع: بهارنیوز

قیمت دلار در بودجه ۹۷ مناسب نیست

به گزارش ایرنا، وی افزود: برای نمونه نرخ دلار مبادله‌ای در بودجه امسال ۳۳ هزار ریال بود که با نرخ دلار در بازار آزاد در سال ۹۵ همخوانی داشت و همان‌طور که دیدیم، از اوایل تابستان، نرخ دلار به رقم ۳۳ هزار ریال رسید. این کارشناس ارزی اظهار کرد: اینکه نرخ دلار در بودجه سال آینده ۳۵ هزار ریال در نظر گرفته شده، با روند فعلی نرخ ارز همخوانی ندارد.این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: تصمیم فعلی دولت در لایحه بودجه، هیچ سیگنال خاصی را به بازار ارز و فعالان این عرصه نمی‌دهد؛ حتی اینکه آیا دولت می‌خواهد با استفاده از این کار، این پیام را القا کند که می‌خواهد دلار مبادله‌ای را ۵۰۰ ریال پایین‌تر از قیمت فعلی آن بفروشد، با واقعیت‌های اقتصاد ما همخوانی ندارد.جبل‌عاملی با رد این دیدگاه که آیا ممکن است با این کار نرخ ارز مبادله‌ای در سال آینده کاهش یابد، گفت: از آنجا که کاهش قیمت‌های فعلی با شرایط اقتصادی ما همخوانی ندارد، برای این کار باید همه ذخایر ارزی خود را آتش بزنیم که فکر نمی‌کنم کسی طرفدار این کار باشد.این کارشناس ارزی، رقم فعلی در نظر گرفته شده در بودجه سال آینده برای نرخ دلار را فاقد توجیه منطقی دانست و گفت: انتظار می‌رود که در جریان بررسی لایحه بودجه در مجلس این نرخ بازنگری شود و حتی تا رقم ۳۶ هزار ریال بالا برود که در این صورت رقم‌های درآمدی دولت تغییر می‌یابد.
منبع: بهارنیوز

احتمال افزایش ۱۵ درصدی قیمت مسکن

به گزارش ایسنا، محمدمهدی مافی اظهار کرد: عوامل اجتماعی و اقتصادی مختلفی در بازار مسکن تعیین‌کننده است، اما اگر به سوابق گذشته نگاه کنیم معمولا بالا رفتن تورم در بازارهایی مثل سکه و ارز که نقدشوندگی بالایی دارند، زود تاثیر می‌گذارد و همان میزان تورم را با فاصله‌ی زمانی در بخش مسکن خواهیم داشت. بر این اساس پیش‌بینی می کنم افزایش قیمت دلار از ۳۶۰۰ به ۴۲۰۰ تومان که حدود ۱۵ درصد است در سال آینده اثر خود را بر روی قیمت مسکن بگذارد.وی افزود: در سه ماهه پایانی سال جاری بازار مسکن رونق بهتری خواهد گرفت و با همین روند افزایش ملایم قیمت‌ها در واحدهای ارزان قیمت که متقاضی بیشتری دارد شاید حدود ۱۲ درصد تورم داشته باشیم. ولی در بخش املاک گران انتظار رشد قیمت‌ها دور از ذهن است.

این کارشناس اقتصاد مسکن در خصوص احتمال فشار تقاضا به بازار مسکن در سال آینده گفت: میزان تقاضا و میزان مسکن موجود یکی از مولفه‌های اثرگذار در بازار مسکن است. با توجه به آمارها، مسکن موجود نسبت به تعداد خانوارها کم نیست، با این حال حدود ۲۰ میلیون نفر از جمعیت کشور بدمسکن هستند. این نشان می‌دهد فاصله‌ای بین محصول تولید شده به عنوان مسکن و توان خریداران وجود دارد.مافی ادامه داد: مشکل دیگر بحث جانمایی ساختمان‌ها است. مسکن در جاهایی ساخته شده که تقاضا وجود ندارد. بنابراین هنوز در مناطقی خاص نیاز به ساخت و ساز هنوز داریم اما نه به اندازه‌ی دهه‌های قبل. از این پس تولید صرف مسکن نباید سیاست دولت‌ها باشد بلکه باید در یک محدوده‌های مشخص و حساب شده همچون بافت فرسوده که جمعیت‌پذیر است، سیاست‌های عرضه مسکن را دنبال کنیم.

وی درباره مشکلات نوسازی بافت‌های فرسوده گفت: از یک طرف دولت با توجه به کمبود منابع نمی‌تواند وارد پروژه‌های عمرانی شود. نمونه آن مسکن اجتماعی است که به دلیل کمبود بودجه هنوز اجرایی نشده است. بنابراین باید از توان بخش خصوصی کمک گرفته شود.این کارشناس اقتصاد مسکن تاکید کرد: دولت طرح هایی از جمله بلندمرتبه‌سازی در بافت‌های فرسوده ارایه کرده که بدون انجام کار کارشناسی نباید اجرایی شود. بافت‌های فرسوده اقتضائات فرهنگی و تاریخی خاص خود را دارند که نمی‌توان صرفا با دید ابزاری و نوسازی ساختمان‌ها به آنها نگاه کرد. نمونه این تجربه ناموفق را در پروژه‌هایی همچون محله هرندی یا سیروس مشاهده کردیم که طرح‌های دولت به ضد خودش تبدیل شد.

مافی خاطرنشان کرد: شهرداری قصد داشت بافت محله هرندی را با کمک ارگان‌های دیگر احیا کند چندین طرح روی آن انجام شد ولی مردمی که در آن‌جا ساکن بودن ضربه دیدند و نهایتا آن‌جا به مأمن افراد بزهکار شدند. در محله سیروس نیز این اشتباه انجام گرفت و بعد از بهسازی به کانون بزهکاری تبدیل شد. در نتیجه افرادی که در حاشیه این محله زندگی می‌کردند دچار مشکل شدند و کسانی که توان داشتند سعی کردند از این منطقه بروند. فقط پروژه نواب تا حدودی موفق بود که آن هم البته معضلات خود را دارد.به گفته مافی، بافت‌های ناکارآمد باید نقطه به نقطه بررسی شود و هر نقطه با توجه به اندیشه افرادی که در آن محله ذی‌نفع هستند بهسازی شود تا حیات بر اساس مناسبات قبلی ادامه پیدا کند؛ در عین حال مقاوم‌سازی نیز انجام شود.
منبع: بهارنیوز

چلوکباب باکیفیت پرسی چند؟

ناصر حسینی تبریزی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: روزهای گذشته اخباری مبنی بر تهیه کباب با منبع گوشت گیاهی منتشر شد که لازم است در این باره متذکر شویم گوشت گیاهی به هیچ عنوان به درد واحدهای صنف ما نمی‌خورد و در این واحدها مورد استفاده قرار نمی‌گیرد.وی با بیان اینکه واحدهای فعال زیر نظر اتحادیه چلوکباب و چلوخورش به طور دائم از سوی اتحادیه و بهداشت مورد نظارت و بررسی قرار می‌گیرند، گفت: با توجه به نظارت‌ های صورت گرفته برای واحدهای صنفی ما به هیچ عنوان این امکان وجود ندارد که بخواهند غذایی با این شرایط تهیه کنند و به دست مردم برسانند.رئیس اتحادیه چلوکباب و چلوخورش همچنین تاکید کرد: حتی می‌توانم قسم بخورم که چنین کبابی در واحدهای صنفی ما ارائه نمی‌ شود و در ۱۲۰ سالی که این بخش فعالیت صنفی دارد، هرگز چنین اتفاقاتی رخ نداده است.

حسینی تبریزی افزود: زمانی که مردم نسبت به تهیه غذای ارزان‌قیمت اقدام می‌کنند، باید به کیفیت آن نیز توجه داشته باشند، چرا که سلامت آنها در معرض خطر قرار می‌گیرد. اینکه کنجاله سویا و نشاسته با یکدیگر مخلوط شوند و به عنوان کباب به دست مردم برسند، موضوع عجیبی است؛ چرا که اصل کباب به منبع گوشتی آن است حال ممکن است برای تهیه در منزل یا افرادی که مشکلات خاص دارند، نباید گوشت قرمز بخورند، راهکارهایی مورد توجه قرار گیرد اما به هر حال در صنف ما هیچ گاه چنین اتفاقاتی رخ نمی‌دهد.وی در ادامه اظهار کرد: با توجه به قیمت گوشت و برنج برای تهیه هر پرس چلوکباب بسته به میزان گوشتی که در آن مورد استفاده قرار می‌گیرد و همچنین هزینه مربوط به ۱۵۰ گرم برنج و هزینه‌های جانبی واحد حداقل رقمی در حدود ۱۲ هزار تومان یا حتی ۱۵ هزار تومان هزینه می‌شود و بر همین اساس قیمت منطقی یک پرس چلوکباب رقمی حدود ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان است.

رئیس اتحادیه چلوکباب و چلوخورش در پاسخ به اینکه گاه در واحدهای صنفی و رستوران‌ها، یک پرس چلوکباب حتی به قیمتی بالغ بر ۱۰۰ هزار تومان به فروش می‌رسد، تاکید کرد: همچنان واحدهای ما برای تعیین قیمت از ما تاییدیه می‌ گیرند و تعزیرات نیز بر همین اساس فعالیت واحدها را مورد نظارت قر ار می‌دهد. حال ممکن است یک واحد خدمات اضافه‌ای مانند موزیک یا مواردی از این دست داشته باشد و به واسطه آنها قیمت خود را بالا ببرد اما در نهایت نمی‌توان ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان بیش از این قیمت برای یک پرس چلوکباب در نظر گرفت. بر همین اساس مردم می‌ توانند تخلفات صورت گرفته را از طریق اتحادیه پیگیری کنند.
منبع: بهارنیوز

سهم عوارض خروج از کشور در سبد هزینه سفرهای خارجی

به گزارش ایرنا، لایحه بودجه پیشنهادی ۱۳۹۷ کل کشور ۱۹ آذر ماه تقدیم مجلس شورای اسلامی شد تا نخستین سند دخل و خرج دولت دوازدهم رونمایی شود؛ در این لایحه دولت پیشنهاد کرده است که عوارض خروج مسافر از کشور به حدود سه برابر میزان ۷۵۰ هزار ریالی فعلی افزایش یابد.در این لایحه درآمد حاصل از عوارض خروج مسافر از مرزهای کشور برای هر نفر ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار ریال و عوارض خروج زائرین حج تمتع، عمره و عتبات عالیات نصف این رقم یعنی یک میلیون و یکصد هزار ریال پیش بینی شده است.این رقم برای سفر دوم به میزان ۵۰ درصد و سفرهای سوم و بیشتر به میزان ۱۰۰ درصد افزایش در نظر گرفته است که مبلغ ۴۰۰ هزار ریال از عوارض خروجی برای توسعه زیرساخت ها و تاسیسات گردشگری و حمایت از بخش میراث فرهنگی و صنایع دستی اختصاص می یابد.در ۲۴ ساعت گذشته که این افزایش در رسانه های خبری و مجازی بازتاب یافته، برخی رویکرد انتقادی در قبال آن در پیش گرفته اند در حالی که تا همین چند ماه پیش همگان از چرایی پرداخت یارانه غیرمستقیم از سوی دولت به سفرهای خارجی شهروندان گلایه داشتند.

از ابتدای دولت دوازدهم، دو رویکرد برای تعدیل موازنه تراز گردشگری خارجی در ایران اتخاذ شد؛ نخست حذف ارز مسافرتی از فهرست تخصیص ارز مبادله ای و دیگری که در لایحه بودجه تبلور یافته است، سه برابر شدن عوارض خروج از کشور.حذف ارز مسافرتی از مجموعه مقررات ارزی کشور از ۲۰ شهریور ماه آغاز شد؛ تا پیش از آن ارز مسافرتی یکبار در سال به میزان ۳۰۰ دلار به نرخ ارز دولتی تخصیص می یافت و همه افراد بالای ۱۲ سال می توانستند از آن استفاده کنند.آخرین آمارها نشان می دهد پارسال بیش از ۹ میلیون ایرانی به خارج از کشور سفر کردند که شامل بازرگانان، گردشگران، دانشجویان و زائران عتبات عالیات بودند؛ ترکیه، عراق، امارات، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، آلمان و عربستان بیشترین مقصد سفر ایرانیان در سال گذشته بوده است. حال اگر تصور شود پنج میلیون نفر از ایرانیانی که به خارج از کشور سفر کرده اند، این ارز را دریافت کرده اند و تفاوت نرخ ارز مبادله ای و آزاد ۵۵۰۰ ریال محاسبه شود، یعنی اینکه پارسال دولت هشت هزار و ۲۵۰ میلیارد ریال برای این سفرها یارانه اختصاص داد.

البته بسیاری از مردم ترجیح می دهند به دلیل طولانی بودن فرآیند دریافت ارز مسافرتی، ارز مورد نیاز را از بازار آزاد تهیه کنند اما در هر صورت با حذف ارز مسافرتی که یکی از اقدام های اولیه برای اجرای یکسان سازی ارز به شمار می رود، بیش از هشت هزار میلیارد ریال در هزینه های ارزی دولت صرفه جویی می شود.باید توجه داشت که به دنبال سقوط ارزش پول ملی در سال های ۹۰ و ۹۱ به یک سوم ارزش خود در برابر دلار که به دلیل تشدید تحریم های بین المللی رخ داد، اکنون ایران یکی از مقاصد ارزان قیمت سفر در جهان به شمار می رود که بهره برداری از این فرصت، نیازمند توسعه زیرساخت های گردشگری است.به همین دلیل است که دولت در بودجه سال آینده ضمن افزایش نرخ کنونی عوارض خروج مسافر از کشور، پیش بینی کرده که بخشی از آن برای توسعه زیرساخت های گردشگری هزینه شود تا در بلندمدت میزبان بهتری برای گردشگران خارجی به عنوان یکی از صنایع درآمدزا در جهان باشیم.

با افزایش رقم عوارض خروج از کشور، دولت طی سال آینده ۳۸۰ میلیارد و ۴۱۹ میلیون تومان از این محل درآمد کسب می کند.آنگونه که علی اصغر مونسان رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری درباره افزایش عوارض خروج از کشور از ۷۵ هزار تومان به ۲۲۰ هزار تومان در بودجه سال ۹۷ دولت گفت: در گذشته ۱۰ هزار تومان از عوارض خروج از کشور برای هر مسافر به این سازمان تعلق می گرفت که در صورت تصویب لایحه بودجه، این سهم به ۴۰ هزار تومان افزایش خواهد یافت.به گفته وی، از این محل ۱۶۰ میلیارد تومان اعتبارات جدید در اختیار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری قرار می گیرد که برای حمایت تور اپراتورهایی هزینه خواهد شد که به ورود گردشگر خارجی کمک می کنند.

ترکیه مقصد نخست سفرهای خارجی هموطنان است که مروری بر آمارهای آن خالی از لطف نیست؛ جدیدترین آمارهای وزارت فرهنگ و گردشگری ترکیه نشان می دهد شمار گردشگران ایرانی ورودی به این کشور در ۱۰ ماه نخست سال جاری میلادی ۲ میلیون و ۱۸۸ هزار نفر بوده است در حالی که در کل سال قبل از آن یک میلیون و ۷۰۰ هزار گردشگری ایرانی این کشور را به عنوان مقصد سفر خود انتخاب کرده بودند.قیمت تورهای سفر به ترکیه بسته به فصول مختلف سال و خدماتی که به گردشگران ارایه می شود اما به طور متوسط ۲ میلیون تومان است که اگر به آن هزینه تفریح و خرید در کشور مقصد را بیفزاییم، به ارقام بالاتر می رسیم؛ نتیجه آنکه عوارض خروج مسافر از کشور در برابر هزینه ای که هر فرد در انجام سفر تفریحی خود متقبل می شود، کمتر از ۱۰ درصد است. با این اوصاف نمی توان انتظار رشد صنعت گردشگری ایران را داشت بی آنکه به خروج منابع ارزی از طریق مسافرت های خارجی بی تفاوت بود.

طبق یک بررسی که اتاق بازرگانی ایران انجام داده است، اخذ عوارض خروج از کشور (DEPARTURE TAX) در بسیاری از نقاط جهان انجام می‌شود؛ البته شیوه محاسبه این عوارض و شیوه پرداخت آن از کشوری به کشور دیگر متفاوت است.در برخی کشورها مبلغ عوارض خروج به ‌صورت ثابت در نظر گرفته شده است. اما برخی کشورها شیوه تعیین عوارض بر اساس مسافت سفر را به مبلغ ثابت ترجیح داده‌اند. مسافت بیشتر، عوارض بیشتری را برای مسافر به‌دنبال خواهد داشت.مبلغ عوارض در برخی کشورها همچون بنگلادش، مصر و ترکیه بین ۴ تا ۷ دلار است و این کشورها کمترین عوارض خروج را دریافت می‌کنند. فیجی با عوارض ۱۲۵ دلاری و پاناما با عوارض ۶۰ دلاری بالاترین مبلغ ثابت عوارض را دارند.در لبنان عوارض براساس کلاس پروازی تعیین می‌شود؛ عوارض برای کلاس اکونومی ۴۰ دلار و برای پروازهای درجه یک ۱۰۰ دلار است. در اتریش عوارض خروج براساس مسافت محاسبه می‌شود و از ۸ دلار برای مسافت‌های کوتاه تا ۳۹ دلار برای مسافت‌های طولانی متغیر است.

در انگلیس هم عوارض بر اساس مسافت سفر تعیین می‌شود اما فاصله مبلغ‌ها بسیار زیاد است و از ۱۶ دلار تا ۱۲۵ دلار متغیر است.در آلمان کشورهای جهان به ۳ گروه تقسیم شده‌اند. سفر به مقصد کشورهای اروپایی ۱۰ دلار، به مقصد کشورهای گروه دوم از جمله ایران ۳۰ دلار و دیگر کشورها ۵۵ دلار عوارض برای آلمانی‌ها خواهد داشت. عربستان ۲۳ دلار عوارض خروج دریافت می‌کند؛ حجاج از این عوارض معاف هستند. چین ۱۶ دلار و آمریکا ۱۴ دلار از تمامی مسافران پروازهای بین‌المللی دریافت می‌کنند.دریافت عوارض در برخی کشورها از جمله انگلیس سابقه ۲۰ ساله دارد. بسیاری از کشورهای اروپایی پس از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ این عوارض را وضع کرده‌اند و برخی کشورها ازجمله لبنان، کوبا، مصر و جامائیکا طی یک تا ۳ سال اخیر اخذ این نوع عوارض را آغاز کرده‌اند.
در بسیاری از کشورهای جهان از جمله تایلند، چین، اتریش و آمریکا عوارض خروج روی بلیت پرواز و در برخی کشورها از طریق واریز وجه به بانک و در برخی دیگر از جمله فیلیپین، مصر و پاناما به‌صورت نقدی هنگام خروج اخذ می‌شود.

محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه درباره چرایی افزایش عوارض خروج از کشور گفت: عمده سفرهایی که انجام می شود سیاحتی و در برخی موارد زیارتی است؛ بنابراین افراد توانایی پرداخت آن را دارند.
وی گفت: درست است که عوارض خروج از کشور سه برابر شده اما مهم این است که درآمد حاصل از این بخش به صنعت گردشگری اختصاص یافته و سهم آن در بودجه پیشنهادی امسال به چهار برابر افزایش یافته است؛ بنابراین این افزایش عوارض موجب افزایش میزان مشارکت مسافران خارجی در توسعه کشور خواهد بود.
منبع: بهارنیوز

انجام ۲۵۰سرمایه‌گذاری خارجی صنعتی

به گزارش ایرنا، «رضا رحمانی» شامگاه دوشنبه در جشنواره ملی تولید کنندگان و مدیران جوان که در مرکز همایش های صدا و سیما با حضور نعمت زاده وزیر سابق صنعت،معدن،تجارت، «علی اکبر صالحی»رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و جمعی از مدیران کشور در محل مرکز همایش های صدا و سیما برگزار شده بود ،افزود:مدیران جوان در این جشنواره درد دلهای خود را از حوزه صنعت بازگو کردند اما در دولت یازدهم و ادامه آن در دولت دوزادهم وزارت صنعت گامهای خوبی را برداشته و بر می دارد.
وی گفت: از ۲۵۰مورد سرمایه گذاری خارجی حدود ۱۱۰ طرح افتتاح و بقیه بین ۱۰تا بیش از ۹۰درصد پیشرفت فیزیکی دارند.وی اضافه کرد: عمده این سرمایه گذاری های خارجی از سوی کشورهای کره ای،چینی و یا اروپایی است.رحمانی بیان داشت: انتقادهایی که به حوزه صنعت از سوی مدیران جوان این بخش می شود شاید حاصل اطلاع رسانی محدود وزارت صنعت ،معدن و تجارت است.قائم مقام وزیر صنعت در خصوص اخذ مالیات از صنعتگران که یکی از مدیران به آن اشاره کرد مبنی بر اینکه باید برای صنعتگران مالیات حذف شود،گفت: ما مصوبات خوبی در این خصوص داریم به طوری که از پنج تا ۲۰سال هم برای برخی از صنایع در مناطق مختلف کشور معافیت داریم.وی همچنین در خصوص بخش معدن گفت: شاه بیت وزارت صنعت بخش معدن است .رحمانی ادامه داد: در دولت یازدهم ۵۵میلیون تن به ظرفیت فولاد اضافه شد و برای زیر ساخت ها در این بخش ۱۴میلیارد یورو سرمایه گذاری کرده‌ایم.
وی صادرات را اولویت اول دولت های یازدهم و دوازدهم دانست و اظهار داشت: در بودجه سال ۹۷ معادل ۱۶هزار میلیارد تومان برای توسعه اشتغال در نظر گرفته شده است.قائم مقام وزیر صنعت ادامه داد: هر هفته با تشکل های صنعتی نشست دارم که نتایج این نشست ها را در اختیار وزیر صنعت می گذاریم. وی یادآور شد: هم اکنون سه هزار واحد صنعتی و ۹۰هزار واحد صنفی در کشور فعال است که نیاز به برنامه ریزی دارند. رحمانی در پایان گفت: با اقدامات انجام شده نوید روزهای خوشی را برای صنعت کشور خواهیم داشت. در پایان این مراسم از مدیران جوان نمونه تقدیر شد.
منبع: بهارنیوز

حل معضل بیکاری با افزایش قدرت خرید

علی اصلانی در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به طرح اشتغال فراگیر در بودجه سال ۹۷، گفت: این طرح شامل چند طرح مجزا نظیر کارورزی فارغ التحصیلان و مهارت آموزی است و دولت امیدوار است با اجرای آن بخش اعظمی از بازار کار را ساماندهی و معضل اشتغال را حل کند.وی ادامه داد: طرح کارورزی از ابتدا مورد مخالفت گروه‌های کارگری بود و برخلاف مسئولان دولتی که آن را طرحی راهگشا برای حل بیکاری می‌دانند اعتقاد ما این است که این طرح جز بهره‌کشی از نیروی کار نتیجه‌ای ندارد.اصلانی افزود: علیرغم اعلام مسئولان وزارت کار تاکنون هیچ گزارش یا آماری از میزان استقبال کنندگان و تعداد دقیق ثبت‌نام‌ها در طرح کارورزی ارائه نشده و چنین مساله ای هم اتفاق نمی‌افتد چون اعتقاد ما این است که طرح کارورزی در  گذشته شکست خورده است.این عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار با اشاره به پیچیده بودن موضوع اشتغال در کشور گفت: با مهارت آموزی و کارورزی اشتغال ایجاد نمی‌شود چون فارغ التحصیلان دانشگاهی به امیدی سر کار می روند تا ضمن داشتن شغل درآمدی هم داشته باشند ولی کدام دانشجوی تحصیلکرده حاضر است با رقم اندک تمام وقت در خدمت کارفرما باشد و تجربه کسب کند.

وی تاکید کرد: اگر دولت به دنبال حل معضل بیکاری است راهش مقابله با قاچاق کالا و تقویت فرهنگ خرید کالای ایرانی است. راهش این است که قدرت خرید کارگر و طبقه ضعیف جامعه بالا برود تا بتواند کالای داخلی خریداری و به حفظ اشتغال کارگران کارخانه‌ها کمک کند.راهش این است که مشکل بدهی و تامین مواد اولیه تولیدکنندگان را برطرف کند.اصلانی درعین حال با اشاره به فعالیت ۱۸ صندوق بازنشستگی در کشور گفت: اکثر این صندوق‌های در وضعیت ورشکستگی قرار گرفته‌اند و متاسفانه هر سازمانی به تشخیص خود یک صندوق تاسیس کرده است. امروز صندوق‌های بازنشستگی به یک ابرچالش جدی برای کشور تبدیل شده‌اند که متاسفانه فقط پول می گیرند و کسی را بازنشسته نمی‌کنند سوال اینجاست که پولی که کارگران و کارمندان به صندوق‌ها واریز کرده‌اند کجا می‌رود که فرد نمی تواند از حق قانونی خود در دوران بازنشستگی استفاده کند.بعه گفته این مقام مسئول کارگری، صندوق  بازنشستگی فولاد ۹۷۰۰ نفر شاغل دارد و ۸۳ هزار نفر بازنشسته هستند که با ادامه چنین روندی،‌ وضعیت و سرنوشت بازنشستگان آن مشخص نیست.
منبع: بهارنیوز

نظام پولی با حذف غیرمجازها شفاف شد

به گزارش  ایرنا، «ولی الله سیف» شامگاه دوشنبه در آیین دهمین سالگرد تاسیس بانک قرض الحسنه مهر ایران یادآوری کرد: ۲۵ درصد فعالیت های بانکی در موسسه هایی بود که هیچ نظارتی بر آنها وجود نداشت اما امروز دیگر موسسه مالی غیرمجاز نداریم.وی افزود: با دستور رهبر انقلاب و تمهید سران سه قوه، ۹۸ درصد سپرده گذاران موسسه های غیرمجاز را تعیین تکلیف کردیم و برای آن ۲ درصد نیز تا حد ممکن پرداخت هایی انجام می شود. «بانک مرکزی و قوه قضاییه حداکثر تلاش خود را برای شناسایی اموال این موسسه های غیرمجاز و جلوگیری از حیف و میل این دارایی ها و ارزش گذاری درست آنها به کار می برند تا حقوق مردم حفظ شود».
به گفته وی، بانک مرکزی در تلاش است از فعالیت های سفته بازی پرهیز شود.

** انجام همه عملیات بانکی بر اساس عقود اسلامی
رییس شورای پول و اعتبار تاکید کرد امروز همه عملیات بانکی ایران بر اساس عقود اسلامی انجام می شود که یک ویژگی منحصر به فرد است.وی با اشاره به انتقادها از نظام بانکی گفت: بخشی از نظام بانکی که هیچ انتقادی به آن نیست و هیچ شبهه ربوی نیز به آن وارد نمی شود، نظام قرض الحسنه است.سیف افزود: در گذشته گفته می شد بانک ها منابع قرض الحسنه را در جایگاه خود مصرف نمی کنند یا اینکه این منابع را به کارمندان خود تخصیص می دهند اما در سال های اخیر این وضعیت کاملا متحول شد؛ بویژه از زمانی که قرض الحسنه ازدواج به ۱۰۰ میلیون ریال رسید.سیف از بانک ها خواست با روی خوش تسهیلات قرض الحسنه را به متقاضیان ارایه کنند و تا جایی که ضوابط اجازه می دهد، زواید را حذف کنند.وی افزود: تامین منابع مورد نیاز برای تسهیلات قرض الحسنه در بانک ها نیازمند اقبال مردم و نیکوکاران در تجهیز و تقویت حساب های قرض الحسنه در بانک هاست.به گفته وی، ویژگی متمایز بانک قرض الحسنه مهر ایران تمرکز بر سنت حسنه قرض الحسنه است.سیف گفت: نسبت مطالبات غیرجاری پایین بانک قرض الحسنه مهر ایران بیانگر تعهد تسهیلات گیرندگان قرض الحسنه به بازپرداخت اقساط خود است.آیین گرامیداشت دهمین سالگرد تاسیس بانک قرض الحسنه مهر ایران شامگاه دوشنبه با حضور رییس کل بانک مرکزی، معاون رییس جمهوری در امور زنان و خانواده و مدیران این بانک در هتل ارم برگزار شد.
منبع: بهارنیوز

افزایش قیمت بنزین از اول دی تکذیب شد

زیبا اسماعیلی در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان این‌که لایحه بودجه سال ۱۳۹۷ به تازگی تقدیم مجلس شورای اسلامی شده است، اظهار کرد: مجلس هنوز لایحه بودجه را بررسی نکرده و هنوز نمی‌توان نظر قطعی در مورد چگونگی اجرای این لایحه ارائه کرد.
وی با تاکید بر این‌که قیمت‌گذاری در مورد بنزین در اختیار شرط ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی نیست، توضیح داد: مجلس و دولت باید در مورد افزایش قیمت بنزین تصمیم بگیرند و هر تصمیمی که مجلس و دولت اخذ کنند شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی اجرا خواهد کرد. سخنگوی شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی با اشاره به اعلام برخی قیمت‌ها در بازه زمانی مشخص برای بنزین، گفت: افزایش قیمت بنزین نهایی نشده است و بنابراین هر مبلغ و هر زمانی که برای افزایش قیمت بنزین اعلام شده تکذیب می‌شود، زیرا هنوز مجلس شورای اسلامی به لایحه بودجه رسیدگی نکرده است.

 
منبع: بهارنیوز