طرز تهیه استرامبولی

دستور تهیه استرامبولی ایتالیایی


italian stromboli

به گزارش آلامتو و به نقل از بدونیم؛ استرامبولی یک غذای ایتالیایی خوشمزه ست که با گوشت سرخ شده و پنیر، اسفناج و فلفل تند داخل خمیر تازه درست میشه. استرامبولی دستورهای متفاوتی داره و بعضی ها اونو با کالباس و به صورت رولتی درست میکنن.

مواد لازم:

  • ۵۰ گرم اسفناج
  • ۴ شاخه جعفری
  • ۲ حبه سیر
  • ۸ عدد فلفل تند
  • ۱۵۰ گرم گوشت چرخ کرده
  • ۲۵۰ گرم آرد
  • ۲۲۰ گرم ماست یونانی
  • ۲۰۰ گرم سس پیتزا
  • ۱۵۰ گرم پنیر موزارلا رنده شده
  • ۲۵۰ گرم کره

طرز تهیه:

اسفناج و جعفری را خرد کنید. دو حبه سیر را ریز کنید و فلفل ها را به شکل حلقه ای خرد کنید.

طرز تهیه استرامبولی

کف تاوه را با اسپری روغن چرب کنید و گوشت چرخ کرده را به مدت ۶ الی ۷ دقیقه تفت بدهید. سپس آن را کنار بگذارید. ¼ پیمانه آرد اندازه بگیرید و کنار بگذارید و از آن برای نچسبیدن خمیر به دست استفاده کنید. بقیه آرد را با ماست، ۱ قاشق غذاخوری روغن زیتون، نصف قاشق چای خوری نمک داخل ظرف بزرگی ترکیب کنید.

طرز تهیه استرامبولی

سطحی که می خواهید خمیر را روی آن صاف کنید آرد بزنید سپس خمیر را روی سطح قرار داده و با وردنه صاف کنید. سپس خمیر را روی هم تا کنید و با دست ورز بدهید. اگر خمیر به هم نمی چسبد نگران نشوید آنقدر ورز بدهید و با وردنه صاف کنید تا به هم بچسبد. بعد از این که خمیر نرم و کشدار به دست آمد آن را به دو نیم کنید و با وردنه هر دو را صاف کنید و در اندازه های مستطیل ۶ در ۱۰ دربیاورید.

خمیر صاف شده را داخل سینی فر قرار دهید. روی هر کدام از خمیرها ۲ قاشق غذاخوری سس پیتزا بمالید. سپس گوشت، اسفناج، پنیر و فلفل را دو قسمت کرده و روی هر کدام از خمیرها بریزید. دوباره روی مواد ۲ قاشق غذاخوری سس بریزید.

طرز تهیه استرامبولی

کناره های خمیر را در فاصله های ۱ سانتیمتری برش بزنید. ابتدا لبه های سر و ته خمیر را تا کنید و بعد لبه های برش خورده را یکی از چپ یکی از راست مثل بافت مو تا کنید. سپس به مدت ۱۵ دقیقه داخل فر قرار دهید. تاوه را روی گاز با حرارت کم قرار دهید و کره و سیر را به مدت ۱ الی ۲ دقیقه تفت بدهید. استرامبولی را از فر بیرون بیاورید و کره و سیر را با برس روی آن بمالید و دوباره به مدت ۸ الی ۱۰ دقیقه داخل فر قرار دهید تا زمانی که روی آن قهوه ای رنگ شود. سپس از فر بیرون بیاورید و بعد از ۵ دقیقه سرو کنید.

اگر دوست داشتید می توانید آن را با چاقو برش بزنید سس باقیمانده را روی آن بریزید و با جعفری تزئین کنید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

مطالب مشابه:

رپورتاژ آگهی ویژه:


تعابیر محبوب:
آب
سگ
مرده
دندان
جن
طلا
پول
عروسی
حامله
طلاق
مدفوع
مار
ماهی
موش
خون
کفش
ثروت
گربه
بوسه
اسب
بچه
برف


اسامی محبوب:
رایان
ایلیا
کارن
لیا
بارانا
فاطمه
مریم
چکامه
شیما
هیراد
هانیه
آتنا
طه
ماهان
ماهور
هلیا


‹ مطلب قبلی


برچسب ها : بدونیم, غذا های ایتالیایی


سفر به سواحل آنتالیا :تور آنتالیا


سفر ارزان به آنتالیا :تور لحظه آخری آنتالیا



مبلمان اداری فضاگویا
مبلمان اداری



انجام تشریفات مجالس
تشریفات مجالس


خرید بلیط هواپیما با الی گشت
بلیط هواپیما


خرید آنلاین تشک رویا
قیمت تشک رویا


فلایتیو
خرید اینترنتی بلیط هواپیما


لاغری آسان در مدرسه بدن
رژیم لاغری


رزرو آسان هتل
رزرو هتل ( جاباما، رزرو اینترنتی هتل )


بلیط چارتر با قاصدک ۲۴
بلیط هواپیما


تیک بان
فروشگاه اینترنتی لباس

ارسال نظر


منبع: آلامتو

تهران روی گسل

دکتر محمدهادی ایازی درباره وضعیت همکاری‌های وزارت بهداشت با شهرداری تهران برای رفع مشکلات سازه‌ای بیمارستان‌ها در شهر تهران، گفت: یکی از اقداماتی که معاونت اجتماعی وزارت بهداشت دنبال می‌کند، بحث ایجاد مشارکت‌های بین‌بخشی در حوزه سلامت است. در این زمینه کار گسترده‌ای با شهرداری تهران انجام دادیم و هفته گذشته هم با همراهی وزیر بهداشت و شهردار تهران شبانه بازدید پنج ساعته‌ای را از مراکز درمانی و بهداشتی در سه بیمارستان لقمان، امام خمینی(ره) و حضرت رسول(ص) داشتیم. همچنین تاکنون چندین اقدام بین‌بخشی مانند ایجاد یک پایگاه آتش‌نشانی و اورژانس و ساخت یک مرکز انتقال خون که زمینش از سوی شهرداری تهیه شده بود، در حوزه سلامت و با همکاری وزارت بهداشت و شهرداری تهران انجام شده است.

وی با بیان اینکه تاکنون ۱۰ کانون اجتماع‌محور سلامت مانند کانون معلولین، سالمندان، مادر و کودک، شهر عاری از دخانیات و… از سوی شهرداری تهران ایجاد شده است، افزود: قرار شده تا از تجربه خوب شهرداری تهران استفاده شود و این اقدامات را در شهرهای دیگر هم دنبال کنیم. اقدام دیگر شهرداری تهران در حوزه سلامت راه‌اندازی همراه‌سرا در مجاورت بیمارستان امام خمینی(ره) و مرکز طبی کودکان بوده است. بنابراین بر اساس بازدیدهایی که صورت گرفته از این مراکز، قرار شد تا جلسه‌ای را بین آقای دکتر هاشمی و دکتر نجفی طی دو هفته آینده برگزار کنیم و تفاهم‌نامه‌ای برای همکاری بیشتر میان وزارت بهداشت و شهرداری تهران امضا شود. ضمن اینکه مشکلات چهار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران و علوم بهزیستی با حضور شهردار و معاونین‌شان مورد بحث قرار گیرد.

ایازی با بیان اینکه امیدوارم با مذاکرات انجام شده شاهد اقداماتی خوبی از سوی شهرداری تهران در حوزه سلامت و در سطح شهر تهران باشیم، گفت: البته واقعیتی وجود دارد و آن این است که شهر تهران بر روی گسل‌های متفاوت زلزله قرار دارد و حوادث طبیعی و غیرطبیعی زیادی آن را تهدید می‌کند. این درحالیست که بیمارستان‌های ما از نظر وضعیت ساخت‌وساز، شرایط خوبی ندارد. از سوی دیگر متاسفانه تعداد تخت‌های بیمارستانی که بعد از انقلاب به حوزه بیمارستانی تهران اضافه کردیم، تعداد محدودی بوده است.

معاون اجتماعی وزیر بهداشت با بیان اینکه البته در حال حاضر اقدامات خوبی آغاز شده و بیمارستان‌های مختلفی در حال ساخت است، گفت: به عنوان مثال کلینیکی در مجاورت بیمارستان امام خمینی(ره) ساخته شده است. همچنین زمینی برای ساخت یک مجموعه ۸۰۰ تخت‌خوابی در مجاورت بیمارستان حضرت رسول (ص) پیش‌بینی شده است. بر این اساس امیدوارم با کمک شهرداری تهران بتوانیم کمبود تخت‌های بیمارستانی را در سطح شهر تهران رفع کنیم.

ایازی همچنین اظهار کرد: ما در وزارت بهداشت کمیته‌هایی برای همکاری با شهرداری تهران داریم، اما به دلیل محدودیت منابع در هر دو دستگاه نتوانسته‌ایم درخواست‌ها و نیازهای این حوزه را رفع کنیم، اما امیدواریم تا با مشارکت خیریه‌ها، بخش خصوصی و شهرداری این کمبودها را برطرف کنیم.
منبع: بهارنیوز

پایان عملیات اسکان اضطراری زلزله‌زدگان

دکتر علی اصغر پیوندی که برای بازدید از مناطق زلزله‌زده و روند امدادرسانی امروز نیز به استان کرمانشاه سفر کرده است، گفت: در حال حاضر حدود ۱۰۰ ساعت از زلزله غرب کشور می‌گذرد. زلزله‌ای که هشت شهر و ۱۲۰۰ روستا را تحت تاثیر قرار داده است.

رئیس هلال احمر اضافه کرد: هلال احمر از دقایق اولیه بعد از حادثه به تخمین آن و امدادرسانی به آسیب دیدگان پرداخت. تمام امکانات بسیج شدند و تیم‌های تخصصی نجات به مناطق اعزام شدند. عملیات نجات در همان شب آغاز شد ولی به خاطر قطعی برق کامل این مساله با مشکلاتی مواجه بود که با این حال عملیات نجات متوقف نشد.

وی با اشاره به اینکه وظیفه اولیه هلال احمر در حوادث نجات جان انسان‌هاست گفت: همه تمرکز ما بر روی این موضوع بود و توانستیم موفقیت زیادی کسب کنیم.

پیوندی درمورد امدادرسانی به حادثه دیدگان نیز گفت: پس از عملیات نجات در چند روز گذشته به اسکان و تغذیه اضطراری پرداختیم و تا امروز صبح بالغ بر ۵۵ هزار دستگاه چادر در شهرها و روستاها توزیع شده است.
رئیس جمعیت هلال احمر درمورد کمبود چادر در بعضی مناطق گفت: در روزهای اول و دوم به خاطر وحشت مردم از حادثه و برخی بی‌نظمی‌ها در توزیع چادر مشکلاتی ایجاد شد اما خوشبختانه در حال حاضر وضعیت بهتر شده است.

پیوندی با اشاره به امداد هوایی در زلزله کرمانشاه گفت: همکاران من در امداد هوایی بسیار خوب درخشیدند و این موضوع مورد تقدیر رئیس‌جمهور نیز قرار گرفت. با توجه به پراکندگی روستاها، امدادرسانی کار سختی بود که امداد هوایی در این راستا کمک زیادی به ما کرد.

وی درمورد وضعیت اسکان زلزله‌زدگان گفت: خوشبختانه حالا وضعیت بهتر شده است و نزدیک به صد در صد اسکان اضطراری انجام شده است البته ممکن است لکه‌گیری‌هایی نیاز باشد و از همین رو اگر افرادی با کسانی در مناطق مواجه شدند که چادر به آنها اختصاص پیدا نکرده است و یا نیاز به کمک‌رسانی دارند حتما با شماره ۱۱۲ تماس بگیرند تا همکاران من به سرعت اعزام کنند.

پیوندی با اشاره به اینکه از شنبه بسته‌های غذایی ۷۲ ساعته میان زلزله‌زدگان توزیع می‌شود اضافه کرد: همچنین از روز دوشنبه بسته‌های یک ماهه به میان افراد توزیع خواهیم کرد و این روند را ادامه خواهیم داد. همچنین باید از اسکان موقت افراد مطمئن شویم که شرایط قابل قبولی پیدا خواهد کرد.

پیوندی درمورد اینکه کمک‌های بین‌المللی به حادثه دیدگان می‌شود یا خیر گفت: ما راه را بازگذاشته‌ایم‌ تا اگر نهادهای بین‌الملل بخواهند کمکی انجام دهند، این کار برای آنها امکانپذیر باشد تا حالا نیز بعضی از این کمک‌ها ارسال شده و قرار است بعضی دیگر ارسال شود، در مجموع پذیرای کمک‌ها هستیم، ضمن اینکه جا دارد از کمک‌های مردم خودمان هم تشکر کنم.

وی خاطرنشان کرد که در مجموع در حال حاضر وضعیت خوبی را شاهد هستیم و به نظر نمی رسد نیاز مبرمی به کمک‌های بین‌المللی باشد اما اگر افراد بخواهند این کار را انجام دهند ما پذیرای آنها هستیم.
منبع: بهارنیوز

داستان ۷۴۷: وداع با جامبوجت ۷۴۷

در هفته ای که گذشت خطوط هواپیمایی United Airlines بعد از گذشت ۴۷ سال بوئینگ ۷۴۷ را بازنشسته کرد و رفته رفته بساط این هواپیمای مسافربری معروف به طور کلی از خطوط هوایی امریکا برچیده خواهد شد (شرکت دلتا هم در پایان سال هواپیمای مذکور را کنار خواهد گذاشت). طبیعتا این خبر برای طرفداران جامبو جت های اولیه خوشایند نیست اما دوستداران این هواپیما به خاطر تغییرات مثبت آن و نقش بی بدیلی که در صنعت حمل و نقل هوایی بازی کرده باید خوشحال باشند. ۷۴۷ از همان لحظه ای که معرفی شد تاریخ سازی خود را شروع کرد.

گویا آی تی – در نهم فوریه سال ۱۹۶۹ میلادی شهر اورت نخستین مکانی بود که اولین بوئینگ ۷۴۷ بعد از بلند شدن این هواپیما از روی مسیر پروازی جدید در کارخانه ویژه ساخت این مدل در اورت واشنگتن در آن فرود آمد. شرکت بوئینگ ۴ ماه بعد در طی یک همایش رسانه ای با حضور مهمانداران و اولین مشتریان این خط هوایی پرده از بوئینگ ۷۴۷ برداشت. اگر تمایل به بازدید از شهر اورت دارید می توانید با مراجعه به موزه پرواز در سیاتل از این شهر بازدید کنید. برای دسترسی آنلاین به این موزه می توانید از این آدرس دیدن کنید.

طرح های مختلف ۷۴۷

بوئینگ در زمان توسعه مدل ۷۴۷ طرح های مختلفی را در دست داشت. برای مثال آنها هواپیماهای دو طبقه (دو مدلی که در سمت راست خانم در تصویر قرار دارند) و همچنین مدلی که کابین خلبان را زیر طبقه مسافران قرار می داد (نمونه سمت چپ در تصویر) را مد نظر داشتند. به این مدل آخر لقب ”مورچه خوار“ داده بودند. نهایتا طراحی قرمز و سفید رنگ که در قسمت وسط و پایین تصویر قرار دارد انتخاب شد.

۷۴۷-۱۰۰

وجه تمایز اولین مدل جامبوجت وجود یک لژ فوقانی مسافران بود که از ۳ پنجره بهره می برد. بعدها بوئینگ امکان تعویض این گزینه و جایگزینی آن با صندلی های بیشتر (و همچنین پنجره های اضافه) را هم ارائه کرد. اولین پرواز ۷۴۷ برای روز ۲۲ ژانویه ۱۹۷۰ از مسیر خطوط هوایی سراسری امریکا (Pan Am) به مبدا نیویورک و مقصد لندن زمان بندی شده بود. بوئینگ ۷۴۷ موسوم به Clipper Young America آماده بلند شدن از باند فرودگاه بود که ناگهان دمای یکی از موتورهای آن به شدت بالا رفت و مسافران مجبور به استفاده از هواپیمای دیگری برای رسیدن به مقصد شدند.

لژ فوقانی معروف

همان طور که پیش تر هم اشاره شد یکی از ویژگی های برجسته‌ ۷۴۷-۱۰۰ لژ طبقه فوقانی بود که مسافران درجه یک می توانستند در آن به راحتی استراحت کرده، نوشیدنی های مورد علاقه شان را بنوشند و با یکدیگر گفتگو کنند. اما نکته جالب این طبقه: شما برای ورود به این طبقه باید از یک پلکان مارپیچ شکل که بعدها نمادی از این مدل بوئینگ شد بالا می‌ رفتید.
به زودی سایر خطوط هواپیمایی هم متوجه شدند با اضافه کردن طبقه فوقانی امکان کسب درآمد بیشتر وجود دارد و به همین خاطر پروسه ساخت لژهای درجه یک شروع شد. امروزه طبقه فوقانی فضایی اختصاصی است که به کلاس تجاری موسوم شده است هر چند خطوط هواپیمایی ویرجین آتلانتیک این فضای موجود در ۷۴۷ها را به کلاس اکونومی (کم هزینه ترین شیوه سفر با هواپیما) اختصاص می دهد. برخی از خطوط هواپیمایی که از هواپیماهای ایرباس A380 استفاده می کنند لژ درون پروازی را مجددا برپا کرده و البته آن را در اختیار مسافران ویژه خود قرار داده اند.

۷۴۷-۲۰۰

دومین مدل ۷۴۷ از سال ۱۹۷۱ وارد خطوط شد. این مدل از نظر طراحی بیرونی کاملا شبیه مدل قبلی است اما در درون، دارای موتورهای قدرتمندتری بود و برای پروازهای دراز مدت، ظرفیت مخزن سوخت آن افزایش پیدا کرده بود.

۷۴۷SR

مدل ۷۴۷SR SR معنای Short Range یا فاصله کوتاه است زمانی ساخته شد که خطوط هواپیمایی ژاپن ایرلاینز و همچنین شرکت آنا (بزرگترین شرکت هواپیمایی ژاپن) تقاضای یک هواپیمای پر ظرفیت که مناسب مسیرهای کوتاه و پر تردد داخلی باشد را از شرکت بوئینگ کردند. بوئینگ برای کاهش فشاری که در نتیجه افزایش نرخ بلند شدن و فرود هواپیما ایجاد می شد اقدام به کمتر کردن ظرفیت مخزن سوخت کرده و در عوض ساختار بال ها، دماغه هواپیما و ارابه فرود را مستحکم تر کرد. اولین پرواز این هواپیما در سال ۱۹۷۳ انجام شد.

۷۴۷SP

یکی از معدود هواپیماهای تجاری که عمدا کوتاه ساخته شد مدل ۷۴۷SP بود؛ این هواپیما برای مسیرهای بسیار طولانی که میزان مسافران آن به تعداد استاندارد مدل ۷۴۷ نمی رسید ساخته شد. ۷۴۷SP سال ۱۹۷۶ وارد خطوط شد و تقریبا ۱۵ متر کوتاه تر از مدل ۷۴۷-۱۰۰ بود و ۹۰ مسافر کمتر از میزان ظرفیت استاندارد بوئینگ جا به جا می کرد.
خطوط هوایی سراسری امریکا این مدل را در مسیر نیویورک به توکیو که فاصله ای نزدیک به دوازده هزار کیلومتر به کار گرفت. این هواپیما در صورت خالی بودن از مسافر می توانست مسافت بیشتری را بپیماید. در سال ۱۹۷۶ یک فروند ۷۴۷SP موفق به پیمایش بدون توقف مسافتی نزدیک ۱۶۰۰۰ کیلومتر از سیاتل تا کیپ تاون شد. تنها ۴۵ فروند از این مدل ساخته شد.

۷۴۷-۳۰۰

در این مدل که سال ۱۹۸۳ خدمت رسانی خود را شروع کرد طبقه بالایی ۷ متر بزرگ تر شد (خطوط هوایی سنگاپور از این هواپیما با نام ”Big Top“ یاد می کرد). پله مارپیچ تبدیل به یک پله مستقیم ساده شد و البته سرعت سیر هواپیما هم اندکی افزایش پیدا کرده بود. این مدل به واسطه اشتیاق بوئینگ برای عرضه سریع تر مدل ۷۴۷-۴۰۰، عمر کوتاهی داشت.

۷۴۷-۴۰۰

موفق ترین مدل ۷۴۷ که ۶۹۴ فروند از آن ساخته و از سال ۱۹۸۹ وارد خطوط هواپیمایی جهان شد. این مدل در خطوط هوایی برتیش ارویز به پروازهای خود ادامه خواهد داد (این شرکت ناوگان بزرگی از هواپیماهای ۷۴۷ را در اختیار دارد) و البته سایر شرکت ها از جمله ویرجین آتلنتیک، تایی ارویز، KLM، قنطاس و لوفت هانزا هم حداقل تا سال ۲۰۲۰ از آن استفاده می کنند.
طراحی مدل ۷۴۷-۴۰۰ تقریبا به طور کلی متحول شد و شاهد بهبودهایی مثل اضافه شدن بالچه ها، طراحی داخلی جدید، پرواز در مسیرهای طولانی و بدنه سبک تر هواپیما هستیم. با شیشه ای کردن کابین خلبان موقعیت مهندسی پرواز حذف شد. آخرین مدل از این هواپیما در سال ۲۰۰۵ به شرکت China Airlines فروخته شد.

۷۴۷-۸ Intercontinental

آخرین مدل مسافربری جامبوجت در سال ۲۰۱۱ وارد آسمان ها شد و سال بعد رسما خدمات رسانی خود را شروع کرد (مدل باربر ۷۴۷-۸ اولین پروازش را در سال ۲۰۱۰ انجام داد). این مدل دارای کابین خلبان و فناوری موتور جدید مبتنی بر مدل ۷۸۷ بود و بال های آن بازطراحی شده و فضایی بیشتری برای مسافران در نظر گرفته شده بود. طول نسبتا زیاد دماغه که باعث شده اندازه این مدل ۷۶ متر شود، موجب شده این مدل طولانی ترین هواپیمای مسافربری جهانی لقب بگیرد. این مدل در حال حاضر در خطوط هوایی لوفت هانزا، Air China، Korean Air و چند خط هوایی باربری دیگر به کار گرفته شود.

۷۴۷ Freighter

مدل ۷۴۷ به عنوان یک هواپیمای باربری یکی از موفق ترین مدل های ساخته شده توسط بوئینگ است. در حقیقت تنها دلیلی که باعث شده کابین خلبان در این مدل در طبقه دوم تعبیه شود، باز شدن دماغه هواپیما شبیه یک در برای آسان تر کردن بارگیری است.

۷۴۷ Combi

در مدل ۷۴۷ Combi مسافران در نیمه جلویی هواپیما و بار در نیمه عقبی قرار می گرفتند. یک دیواره این دو قسمت را از یکدیگر جدا می کرد و محموله ها از طریق یک در بسیار بزرگ در سمت چپ و پشت بال بارگیری می شدند (در تصویر به سختی می توان این در را که بخشی از آن در عبارت ”Asian Group“ حک شده روی بدنه هواپیما قرار گرفته را مشاهده کنید). Combi این امکان را برای شرکت های هواپیمایی فراهم می کرد که استفاده بهینه تری از فضای هواپیما کنند.

خانه‌ ۷۴۷

زمانی که بوئینگ قصد طراحی ۷۴۷ را داشت با یک مشکل بزرگ مواجه بود: این شرکت هیچ ساختمان بزرگی که فضای کافی مورد نظر برای ساخت این مدل را داشته باشد در اختیار نداشت. بعد از انتخاب یک مکان که با شهر اورت ۳۰ دقیقه فاصله داشت و آماده سازی یک فضای ۴ میلیون یارد مکعب، ساخت یک کارخانه جدید در سال ۱۹۶۷ به اتمام رسید. زمان بسیار کوتاه بود و بوئینگ از قبل سفارش ۲۵ فروند جت را از شرکت خطوط هوایی سراسری آمریکا دریافت کرده بود به همین خاطر این شرکت همزمان با ساخت اولین مدل آموزشی کابین هواپیما (Mockup)، کار آماده سازی کارخانه را تمام کرده بود.
کارخانه اورت با مساحتی معادل ۴۷۲٫۳ میلیون فوت مکعب (۴٫۳ میلیون فوت مربع یا ۹۸٫۳ جریب)، همچنان بزرگ ترین ساختمان جهان محسوب می شود. این سازه آن چنان بزرگ است که گاهی اوقات درون آن ابر تشکیل می شود و بوئینگ برای حل این معضل یک سیستم تهویه هوا بسیار بزرگ در آن نصب کرده است. تعداد کارکنان ساختمان اورت بیش از ۳۰ هزار نفر هستند، البته نه فقط در بخش ساخت مدل ۷۴۷-۸، بلکه در در بخش های ساخت مدل های ۷۷۷ و ۷۸۷ Dreamliner. امکان بازدید عمومی از این ساختمان هم فراهم است.

Dreamlifter

هواپیمای Dreamlifter که نمونه ای تغییر یافته از مدل ۷۴۷-۴۰۰ بود فضایی معادل ۶۵ هزار فوت مکعب برای حمل محموله ها دارد (قسمت انتهایی هواپیما درست مثل یک در بزرگ دور خورده و باز می شود تا امکان دسترسی به محل قرارگیری بارها فراهم شود). بوئینگ از ۴ هواپیمای Dreamlifter استفاده می کند که اولین آنها در سال ۲۰۰۷ برای حمل بال ها و قسمت های مختلف بدنه هواپیمای ۷۸۷ Dreamliner به کارخانه های مونتاژ نهایی در ایالت واشنگتن، چارلستون و کارولینای جنوبی پرواز کرد. شرکت ایرباس هم اقدام به ساخت هواپیمای مشابهی کرده که Beluga نام دارد.

هواپیمای حمل شاتل های فضایی

شاید مشهورترین جفت ۷۴۷، دو فروند ۷۴۷-۱۰۰ای بودند که برای حمل شاتل های فضایی ناسا از فردگاه ها، از جمله پایگاه نیروی هوایی ادواردز در کالیفرنیا، به مرکز فضایی کندی در فلوریدا مورد استفاده قرار گرفتند. آخرین این پروازها در سپتامبر ۲۰۱۲ انجام شد و طی آن یکی از این هواپیماها اقدام به شاتل فضایی Endeavour را به فرودگاه بین المللی لس آنجلس منتقل کرد.

Air Force One

منحصر به فردترین ۷۴۷ها در سال ۱۹۸۷ میزبان رئیس جمهور امریکا بودند. دو فروند ۷۴۷-۲۰۰ که نام VC-25 برای آنها انتخاب شده بود، تمام چیزهایی که رئیس جمهور این کشور در طی سفرهای خارجی به آنها نیاز داشت در این دو هواپیما وجود داشت.
هر کدام از این هواپیماها دارای یک اتاق خواب اختصاصی و دفتر کاری برای رئیس جمهور امریکا، یک اتاق ارتباطات، محل برگزاری کنفرانس، یک گالری بزرگ، بخش پزشکی و محلی برای اسکان کارمندان و اصحاب رسانه بودند. سیم کشی این هواپیماها برابر امواج الکترومغناطیسی هسته ای بسیار مقاوم بوده و دارای ابزارهایی الکترونیکی برای مختل سازی رادارها بودند و البته امکان سوخت گیری آنها در حال پرواز هم میسر بود. اما بر خلاف آن چه که شاید در فیلم ها دیده باشید هیچ خبری از محفظه مخصوص فرار نیست (حداقل تا کنون هیچ خبر رسمی در این مورد منتشر نشده است).

بوئینگ E-4

بوئینگ E-4 که توسط نیروی هوایی امریکا به کار گرفته می شود یکی از هوابردهای پیشرفته ای است که ماموریت آن خدمت به عنوان یک وسیله فرماندهی سیار برای رئیس جمهور، وزارت دفاع و رهبران ارشد نظامی طی بحران ها یا وضعیت های اضطراری است.
در حال حاضر ۴ فروند E-4 وجود دارد که تمام آنها مدل هایی بازسازی شده از بوئینگ ۷۴۷-۲۰۰ هستند. هر کدام از این هواپیماها دارای تجهیزات ارتباطی سراسری بوده (یک آنتن ماهواره ای در برآمدگی پشت طبقه فوقانی تعبیه شده است)، که در برابر انفجارات هسته ای مقاوم است؛ ضمنا این هواپیما قابلیت سوخت گیری حین پرواز را هم دارد.

۷۴۷ Global Supertanker

تنها هواپیمای منحصر به فردی که صرفا یک نمونه از آن در جهان وجود دارد ۷۴۷ Supertanker بوده که تبدیل به قدرتمندترین ابزار شناخته شده برای مبارزه با آتش شده است. سرعت این هواپیما ۹۶۵ کیلومتر بر ساعت بوده و قادر به پرتاب ۱۹۲۰۰ گالن ماده تاخیرانداز آتش، آب یا ژل ضد آتش در مناطق شعله ور شده است؛ زمان بارگیری مواد در این هواپیما تنها ۳۰ دقیقه است. این هواپیما در اصل یکی دیگر از مدل های ۷۴۷-۴۰۰ است که در سال ۱۹۹۱ به شرکت Japan Airlines فروخته شده و در سال ۲۰۱۲ اقدامات لازم برای تغییر کاربری آن انجام شد. این هواپیما هم اکنون ”The Spirit of John Muir“ نامیده می‌شود. «جان مویر» یکی از چهره های برجسته و پیشگامان حفاظت طبیعت در امریکا بود.

SOFIA 747SP

SOFIA واژه‌ اختصاری برای عبارت Stratospheric Observatory for Infrared Astronomy با ترجمه فارسی ” رصدخانه استراتوسفری نجوم مادون قرمز“ است. هواپیمای سوفیا در واقع یکی از مدل های دستکاری شده ۷۴۷SP با یک تلسکوپ ۲۰ تنی است که با استفاده از در تعبیه شده در پشت باله چپ هواپیما به رصد آسمان می پردازد. در این برنامه مشترک که با همکاری ناسا و مرکز هوافضای آلمان انجام می شود فضانوردان از یک تلسکوپ برای مشاهده طیف های مادون قرمز قابل مشاهده با کمترین تداخلات اتمسفری استفاده می کنند.

بوئینگ YAL-1

در دماغه‌ این مدل ۷۴۷-۴۰۰ اشعه های لیزر نصب شده است. وزرات دفاع امریکا در طراحی این بوئینگ مشارکت داشته و اقدام به نصب یک توپ لیزری موسوم به COIL در آن کرد که هدف آن انهدام موشک های بالستیک، در مرحله دوم پرتاب، بود. اولین پرواز این هواپیما در سال ۲۰۰۲ انجام شد و بعد از انجام چند تست در سال ۲۰۱۴ کنار گذاشته شد.

Japanese Air Force One

دولت ژاپن هم از دو ۷۴۷ برای مسافرت های برون مرزی امپراطور، نخست وزیر و سایر مقامات رسمی استفاده می کند. از این دو بوئینگ هم مثل بوئینگ های امریکا می توان به عنوان دفتر کار هوایی و مرکز فرماندهی با امکانات خواب استفاده کرد.
البته این دو فروند هواپیما در سال ۲۰۱۹ با دو مدل ۷۷۷ تعویض خواهند شد. ضمنا بوئینگ ۷۴۷هائی برای روسای بحرین، کویت، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و چند مقام خصوصی بسیار ثروتمند دیگر هم خواهد ساخت.


منبع: گویا آی‌تی

چه فصلی؟ چه پوستی؟ چه لباسی؟

هفته نامه سلامت – سمیه مقصودعلی: رنگ لباسی که انتخاب می کنید و مدل آن به طور حتم مهم است، اما مهم تر از این دو، جنس لباس است که گاهی نادیده گرفته می شود. برای هر فصلی جنس خاصی از البسه مناسب است که در ادامه به آن اشاره ای خواهیم داشت. در ضمن اگر پوست حساسی دارید یا دنبال جنس مناسب لباس برای فرزندتان هستید، توصیه می کنیم با ما همراه باشید. توصیه های خوبی برای تان خواهیم داشت. البته مسلم است که الیاف تفاوت هایی با هم دارند و هر یک بر اساس ویژگی هایی که دارند، مناسب فصلی از سال هستند. در دسته بندی الیاف مناسب هر فصل، فصول سال را به زمستان و تابستان و میان فصل تقسیم می کنند.

 چه فصلی؟ چه پوستی؟ چه لباسی؟
زمستان

۱٫ پشم و نخ

این نوع پارچه از چند رشته پشم پیچ خورده به هم بافته شده و نخستین بار کشاورزان انگلیسی این جنس را پوشیدند. در آن زمان از این نوع بافت پارچه به دلیل تراکم بالا و ضخامتی که داشت تنها برای فعالیت های بیرون از منزل مثل شکار استفاده می شد. امروزه این جنس پارچه کمی سبک تر شده و از ضخامت آن کاسته اند. از جنس پشم و نخ کت و مانتو تهیه می شود که به دلیل گرمایی که دارد بسیار مناسب فصل زمستان است.

۲٫ پشم

پارچه های پشمی بدون شک بهترین نوع الیاف برای البسه های زمستانی اند. امروزه انواع پارچه های پشمی در رنگ های گوناگون در بازار موجود است و می توانید آنها را تهیه کنید.

 چه فصلی؟ چه پوستی؟ چه لباسی؟
تابستان

۱٫ پارچه کتانی

بهترین پارچه مناسب فصل گرم سال پارچه نخی یا کتانی است. این نوع الیاف از فیبرهای گیاهی گرفته می شوند و پارچه هایی سبک هستند که به تنفس پوست و جریان هوا روی پوست کمک می کنند. کتان در هر رنگی موجود است و هر نوع پوششی از آن تهیه می شود. از بلوز و شلوار و تی شرت بگیرید تا مانتو و روسری و حتی کفش. بزرگ ترین نقص کتان زود چروک شدن آن است.

۲٫ پنبه

پنبه مانند کتان از اصلی ترین الیافی است که در تهیه لباس های تابستانی کاربرد دارد. لباس های تهیه شده از این جنس سبک و نازک هستند و امکان جریان هوا را روی پوست فراهم می کنند.

 چه فصلی؟ چه پوستی؟ چه لباسی؟
بهار و پاییز

اما می رسیم به پاییز و بهار که تقریبا دمای هوا معتدل است و نه به اندازه گرمای تابستان است و نه به اندازه سرمای زمستان.

۱٫ پشم

امروزه لباس های پشمی قدیمی دیگر طرفدار ندارد. گرچه در هوای بسیار سرد زمستان شاید پوشیدن لباس پشمی صخیم بدن تان را در هوای آزاد گرم کند، اما آنچه امروز طرفدار بیشتری دارد، الیاف پشمی زده شده و نازک است که در عین گرم نگه داشتن بدن در میان فصل ها می توان با افزایش لایه های زیرین لباس در فصل زمستان هم از آنها استفاده کرد.

۲٫ ابریشم

ابریشم پارچه گران قیمتی است. با این حال هم مناسب سرماست و هم گرما. پوشیدن آن در هوای سرد مانند یک محافظ عمل می کند و اجازه نمی دهد گرمای بدن تان از دست برود. در عین حال در تابستان خنکی بدن را حفظ می کند و با رد و بدل کردن هوا روی پوست، مانع از گرمازدگی می شود.

چه فصلی؟ چه پوستی؟ چه لباسی؟ 
برای کودکان چه جنسی بخریم؟

پوست کودکان حساس و نازک است، پس قبل از خرید لباس به جنس پارچه دقت کنید. لباس هایی از جنس پارچه های نایلونی و صنعتی مناسب پوست کودک نیست. گرچه این جنس لباس ها در اثر شستشو مستعمل نمی شوند اما در هوای گرم می توانند باعث تحریک پوست و عرق سوز شدن پوست کودک شوند. بهترین کار انتخاب لباس هایی از جنس صددرصد کتان است.

در زمستان و میان فصل ها از زیرپوش و لباس زیر نخی برای فرزندتان انتخاب کنید تا در عین حال که اجازه جریان هوا را روی پوست می دهد و مانع از تحریک پوست می شود، دمای بدن را هم حفظ کند. در تابستان هم این نوع لباس مانع از عرق سوز شدن پوست می شود. هنگام خرید حتما توجه کنید یقه لباس خیلی تنگ نباشد تا به راحتی از سر کودک رد شود. برچسب ها را هم بکنید تا باعث خارش پوست و التهاب نشود. به دوخت لباس هم توجه کنید. دوخت لباس، به ویژه در ناحیه زیر بغل باید صاف باشد و برجسته نباشد، در غیر این صورت پوست زیر بغل را تحریک می کند.

اگر حساسیت پوستی دارید…

بهترین توصیه به شما انتخاب الیاف هیپوآلرژیک است. اگر معمولا چشمان تان قرمز می شود و خارش گلو و آبریزش بینی دارید، بهتر است دور لباس هایی از جنس پشم را خط بکشید و از لباس هایی استفاده کنید که برچسب ضد حساسیت دارند.

این اصطلاح امروز کاربردهای وسیعی دارد و در محصولات آرایشی غذایی و … به کار می رود، گرچه برخلاف تئوری، عملا صددرصد ایمن نیست. این نوع محصولات تا حدی از بروز حساسیت پیشگیری می کنند اما قطعا درمان آن نیستند. میان الیاف طبیعی بهترین نوع کتان است. وقتی برای فرزند آلرژیک خود لباس کتانی می خرید، مطمئن شوید از رنگ شیمیایی برای رنگ کردن آن استفاده نشده باشد. در ضمن برخی از تزئینات روی لباس، خود می تواند حساسیت زا باشد.

 چه فصلی؟ چه پوستی؟ چه لباسی؟
قبل از پوشیدن لباس نو، آن را بشویید!

اگر گمان می کنید لباس نو لباس تمیزی است در اشتباه اید. درماتیت تماسی از جمله شایع ترین بیماری های پوستی است که یکی از علل بروز آن مواجهه پوست با ترکیبات حساسیت زا و تحریک آمیزی است که در لباس های نو یافت می شود. متخصصان توصیه می کنند تمام لباس های نو مخصوصا لباس هایی که در تماس مستقیم با پوست بدن هستند و لباس اطفال را قبل از استفاده بشویید.

محققان دانشگاه کلمبیا در آمریکا در بررسی های اخیر خود اعلام کردند رنگ ها و رزین فرمالدئید که نوعی پلیمر است و از چروک شدن لباس پیشگیری می کند از جمله ترکیبات حساسیت زای شایع در تمام لباس ها هستند که می توانند عامل سوزش، خارش و التهاب پوست، به خصوص در اندام هایی مثل گردن، ران پا، زیر بغل و مچ پا باشند که تماس لباس و سایش در آنها بالاست.

غیر از ترکیبات شیمیایی باید میکرو ارگانیسم ها را هم در نظر گرفت. از زمان تولید پارچه تا زمان دوخت و دوز و بسته بندی و ارسال لباس ها، صدها دست با لباس برخورد دارد و باکتری های موجود در آنها روی لباس می نشیند. حتی بعد از پرو نیز احتمال این که سلول های مرده پوست افراد یا ترکیبات عرق شان روی لباس و الیاف آن باقی بماند، زیاد است.

غیر از باکتری ها، میکروارگانیسم هایی که در انبار ممکن است از طریق حشرات و حیوانات به لباس منتقل شود را نباید فراموش کرد. حتی در لباس های بچگانه ترکیبات فتالات یافت شده است. فتالات ها مخصوصا روی نقاشی ها و طرح های چسبیده روی لباس کودکان وجود دارد و از آنجا که کودکان دست و لباس های خود را به دهان می برند می تواند محرک و خطرناک باشد. حتی در صنعت برای تولید لباس های سفید ساده از آلکالین استفاده می کنند که ترکیبی سمی است.

استفاده از برخی ترکیبات مثل رنگ ها، ازونیک یا نونیلفنول ها در اروپا ممنوع است، اما در کشورهایی مانند چین مورد استفاده قرار می گیرد. خوشبختانه تمام این ترکیبات با شستشوی لباس با مواد شوینده پاک می شود، به همین دلیل توصیه می شود لباس های کودکان، لباس های زیر و لباس های خواب را حتما قبل از پوشیدن بشویید.


منبع: برترینها

فیوژن کروکت؛ کوفته سوخاری سبزیجات

برترین‌ها – ترجمه از الهام مظفری: در این مطلب طرز تهیه گام به گام فیوژن کروکت را مشاهده می‌کنید، یک کوفته گیاهی و سوخاری خوشمزه که باید داغ سرو شود.

طرز تهیه فیوژن کروکت؛ کوفته سوخاری سبزیجات 

مواد لازم برای ۱۰ عدد:

  • نیم پیمانه فلفل دلمه‌ای خرد شده
  • نیم پیمانه ذرت
  • ۱ عدد سیب زمینی پخته
  • نمک به مقدار کافی
  • آبلیمو به مقدار کافی
  • یک چهارم پیمانه پودر سوخاری
  • ۱ پیمانه ترشی سیر
  • ۴۰۰ میلی لیتر روغن مایع
  • نیم پیمانه اسپاگتی پخته

 طرز تهیه فیوژن کروکت؛ کوفته سوخاری سبزیجات

طرز تهیه:

اسپاگتی را در آب بجوشانید تا نرم شود.

طرز تهیه فیوژن کروکت؛ کوفته سوخاری سبزیجات 

اسپاگتی پخته شده، فلفل دلمه ای، ذرت، سیب زمینی پخته له شده، نمک، آبلیمو و نصف پودر سوخاری را در مخلوط کن ترکیب کنید.

طرز تهیه فیوژن کروکت؛ کوفته سوخاری سبزیجات 

ترشی سیر را اضافه کنید و خوب مخلوط کنید.

طرز تهیه فیوژن کروکت؛ کوفته سوخاری سبزیجات 

خمیر بدست آمده را به شکل توپ‌های کوچکی در آورید و کوفته هایی به اندازه ۶ تا ۸ سانتیمتر درست کنید.

طرز تهیه فیوژن کروکت؛ کوفته سوخاری سبزیجات 

کوفته‌ها را در باقیمانده پودر سوخاری بغلتانید.

طرز تهیه فیوژن کروکت؛ کوفته سوخاری سبزیجات 

روغن را حرارت داده و کوفته‌ها را در آن سرخ کنید تا قهوه‌ای طلایی شود.

طرز تهیه فیوژن کروکت؛ کوفته سوخاری سبزیجات 


منبع: برترینها

خورشت چغرتمه گیلانی را حتما امتحان کنید!

به راستی که میتونیم سفره های شمالی کشورمون رو یک کلکسیون بی نظیر از خوراک های خوش طعم و بی نظیر به حساب بیاریم. تنوع بسیاز زیاد و در عین حال استفاده از مواد غذایی متنوع و با کیفیت فرهنگ غذایی این خطه از کشور عزیزمون رو بی نظیر کرده. امروز هم قرار هست سری به سفره گیلان عزیز بزنیم و با طرز تهیه یک خورشت خوش طعم با نام چغرتمه بیشتر آشنا بشیم. امیدوارم در تجربه تهیه این خوراک با ما همراه باشین.

مواد لازم برای تهیه خورشت چغرتمه

  •     مرغ خرد شده ۲ تکه
  •     ژعفران دم کرده ۲ تا ۳ قاشق غذاخوری
  •      فلفل سیاه، زردچوبه، پودر تخم گشنیز و پودر دارچین از هر کردام ۱ قاشق چای خوری
  •     نمک به میزان لازم
  •     تخم مرغ ۲ عدد
  •     پیاز نگینی خرد شده ۱ عدد
  •     آب نارنج یا آبغوره ۵۰ میلی لیتر
  •     استاک مرغ ۲۰۰ میلی لیتر

 طرز تهیه خورشت چغرتمه گیلانی

مراحل تهیه خورشت چغرتمه

۱٫ برای این خورشت باید اول تکه های مرغمون رو مزه دار کنیم به همین خاطر، کمی نمک و فلف سیاه رو به همراه نیمی از ژعفران به تکه های مرغ اضافه میکنیم و ظرف رو با یک محافظ غذا می پوشونیم و داخل یخچال قرار می دیم و ۳۰ دقیقه اجازه استراحت به مرغ میدیم تا مزه دار بشه.

۲٫ بعد از این مدت، تکه های مرغ رو از یخچال خارج می کنیم و داخل یک قابلمه مقداری روغن میریزیم و سپس تکه های مرغ رو داخلش سرخ می کنیم تا دو طرفشون طلایی رنگ بشه.

۳٫ حالا پیازی رو که خرد کردیم توی همون روغنی که مرغ رو توش تفت دادیم می ریزیم و سرخشون میکنیم.

۴٫ وقتی پیاز ها طلایی شدن، نمک رو به همراه ادویه ها اضافه میکنیم و یه تفت کوچیم بهشون میدیم تا عطر ادویه ها بلند بشه.

۵٫ بعد تکه های مرغ تفت داده شده رو اضافه می کنیم و بعد استاک مرغ رو اضافه می کنیم. میتونیم از همین مقدار آب جوش به همراه ۱/۲ قرص عصاره مرغ استفاده کنیم. اجازه میدیم تا مرغ ها بپزن.

۶٫ در اواخر پخت مرغ هامون و قتی آب خورشت کم شده بود تخم مرغ ها رو توی یک کاسه می شکنیم و کمی نمک و فلفل و پودر دارچین بهش اضافه می کنیم و بعد با یک همزن دستی یا چنگال خوب همشون می زنیم تا از حالت لختگی دربیاد.

۷٫ حالا مابقی زعفران رو هم اضافه می کنیم و با تخم مرغ مخلوط می کنیم.

۸٫ حالا مقدار کمی روغن رو توی ماهیتابه می ریزیم وقتی داغ شد، تخم مرغ زعفرونی رو داخل تابه میریزیم و اجازه میدیم تا خودش روبگیره.

۹٫ زمانی که تخم مرغ خودش رو گرفت، به آرومی همش می زنیم تا کمی توی روغن تفت بخوره و سرخ بشه.

۱۰٫ در ۵ دقیقه پایانی پخت مرغ، تخم مرغ سرخ شده رو اضافه می کنیم و و بعد آبغوره یا آب نارنج رو اضافه می کنیم.

۱۱٫ اجازه میدیم تا ۲-۳ دقیقه خورش جوش بخوره و بعد قابلمه رو از روی حرارت بر میداریم. خورشت رو در ظرف مورد نظرمون کشیده و همراه با چلو زعفرانی سرو می کنیم.


منبع: برترینها

روسیه قطعنامه پیشنهادی آمریکا علیه سوریه را وتو کرد

روسیه در نشست شورای امنیت سازمان ملل، قطعنامه پیشنهادی ضد سوری آمریکا درباره تمدید ماموریت تحقیق درباره استفاده از سلاح‌‎های شیمیایی را وتو کرد.

به گزارش فارس، در ادامه تحرکات غربی‌ها علیه سوریه، این بار شورای امنیت سازمان ملل صحنه اقدام جدید آمریکا علیه دمشق بود؛ اقدامی که با وتوی مسکو مواجه شد.

همانطور که رسانه‌های آمریکایی خبر دادند، شورای امنیت جلسه‌ای برای رای گیری در خصوص تمدید ماموریت تحقیق درباره استفاده از سلاح‌های شیمیایی در سوریه برگزار کرد.

به دنبال رای گیری انجام شده درباره طرح آمریکا، «واسیلی نبنزیا» نماینده روسیه در سازمان ملل در جلسه شورای امنیت این طرح را وتو کرد.

با وتوی این طرح ضد سوری، این دهمین بار است که روسیه در حمایت از دمشق از حق خود به عنوان عضو دائم شورای امنیت استفاده می‌کند.


منبع: عصرایران

تولید همچنان در باتلاق رکود دست و پا می‌زند

گفته می‌شود تولید در ایران بعد از سال‌های تحریم بود که به رکود رفت. اما واقعیت آن است که تحریم‌ تنها ضعف ساختار تولید در کشور را آشکار کرد، اینکه نبود یک استراتژی مشخص تا چه اندازه موجب شکنندگی حوزه تولید در مقابل بحران‌هایی نظیر تحریم شده است.

پول نیوز-« رکود همچنان  مانع رونق تولید در کشور است.» این مطلب،  اظهار نظر صریح حسین راغفر ، صاحب نظر برجسته در حوزه توسعه است. او در واکنش به برخی خوش‌بینی‌ها در خصوص ظاهر شدن نشانه‌های خروج از رکود و رونق تولید در اقتصاد ایران می‌گوید: « یادمان باشد در ایران به دلیل اجرای یک سلسله سیاست‌های ناردست اقتصادی بسیاری  سود بازارهای واسطه‌گری و دلالی بیش از سود تولید اطمنیان داند .» یکی از مهم‌ترین اولویت‌های اقتصادی دولت یازدهم بعد از تک نرخی کردن نرخ تورم، عملی کردن راهکارهای خروج از رکود بود. رکودی که سال‌هاست دست و پای تولید را در ایران بسته  و آن را به فاجعه نزدیک کرده است. وعده تک نرخی شدن تورم عملی شد، اما آنطور که راغفر توضیح می‌دهد؛ پایین بودن قدرت خرید دهک‌های درآمدی متوسط و سطح پایین جامعه در کنار عدم بهبود در فضای کسب‌وکار کشور،  باعث شده مشکلات تولید  به قوت خود باقی بمانند.  مشکلاتی که چند سالی است به چالشی جدی برای صنایع کوچک تبدیل شده است.  واردات بی‌رویه، نوسانات شدید نرخ ارز، مشکلات  نظام مالیاتی، آشفتگی سیستم بانکی و در نهایت بالا بودن هزینه‌های تولید از مهمترین  مسائل و مشکلاتی است که حسین راغفر به آن اشاره می کند و معتقد است: «برای رسیدن به رونق تولید،  دولت باید راهی برای رفع این مشکلاتی که سال‌ها  باتلاق‌های عمیقی بر سر راه تولید کننده ایجاد کرده‌اند، پیدا کند.»  مشروح  این گفت‌‌و‌گو در ادامه می‌خوانید:

***

مدتی است اخبار متفاوتی در خصوص رونق تولید و نشانه‌های خروج از رکود شنیده می‌شود.  بخصوص بعد از اجرای سند برجام. اما  واکنش کارشناسان  به این اخبار متفاوت است. بسیاری بر این باور هستند  با توجه به سرازیر شدن سرمایه‌گذاری‌های  خارجی به اقتصاد ایران در دوران پسا برجام دوران رکود  هم به سرآمده؛ در مقابل تحلیلگرانی هم هستند که می‌گویند  تولید به صرف امضای چند قرار داد رونق نمی‌گیرد. شما جزء کدام دسته از کارشناسان  هستید؟

  برای پاسخ به این پرسش باید به وضعیت موجود نکاه کلی‌ترین داشت و سنجید از کدام نقظه به چه جایگاهی در  حوزه تولید رسیده‌ایم. بنابر این شاید بتوان به نوعی با همه دیدگاههای کارشناسی که در این باره مطرح می‌شود موافق بود. گفته می‌شود تولید در ایران بعد از سال‌های تحریم بود که به رکود رفت. اما واقعیت آن است که تحریم‌ تنها ضعف ساختار تولید در کشور را آشکار کرد، اینکه  نبود یک استراتژی مشخص تا چه اندازه موجب شکنندگی حوزه تولید در مقابل بحران‌هایی نظیر  تحریم شده است. 

به بیان ساده‌تر تولید بخش تولید در ایران سال‌هاست به دلیل سوء مدیریت‌ها دچار خود تحریمی شده است. حالا تحریم که سال‌ها به بهانه‌ای  برای پنهان کردن ضعف‌های ساختاری اقتصاد ایران تبئیل شده بود برداشته شده وز مان آن رسیده است که به سیاست‌گذاران اقتصادی گفته شود، این گوی و این میدان. باید دید آیا از سوی دولت اراده‌ای برای  خروج تولید از  رکود و تحقق شعار حمایت از تولید ملی وجود دارد یا خیر .

آنطور که از زبان مدیران اقتصادی دولت قبل شنیده شد،  دستیابی به تورم تک رقمی یکی از مراحل تحقق خروج از رکود بود. این وعده عملی شد. به  نظر شما با اجرای این سیاست اراده سیاست‌گذاران اقتصادی را برای باز کردن دست و پای تولید نشان می‌دهد؟

می‌خواهم بگویم تحقق این وعده قابل تامل است اما به تنهایی برای ایجاد رونق تولید کافی نیست.  ببینید! دقیقا همان زمان که دولت قبل از تک نرخی شدن نرخ تورم به عنوان یک دستاورد یاد کرد، بسیاری از کارشناسان اوضاتع را اینطور تحلیل کردند که اگر رکود نبود  دولت نمی‌توانست به تورم تک رقمی دست پیدا کند. دلایل کاملا کارشناسی و روشن است. رکود عمیق تر و تورم بالا نشان می‌دهد قدرت خرید افراد به شدت کاهش یافته است. اگر کاهشی در نرخ تورم وجود دارد ناشی از عمیق تر شدن رکود و کاهش قدرت خرید مردم در همین جهت است. باید گفت متاسفانه رکود تورمی عمیق تر شده است  محکم‌ترین ضربه را به  تولید در کشور خواهد زد.

چه اقدامات دیگری باید انجام شود؟

با اجرای برنامه‌های کارشناسی  در حوزه اقتصاد گام به گام تورم مهار شده و شاهد توسعه اقتصادی خواهیم بود. باید توجه داشت،  وظیفه اصلی دولت این است که محیط کسب‌‌و‌کار را  برای فعالان اقتصادی آماده کند.  چرا که اگر محیط کسب‌ و کار بهبود یابد هم تورم منطقی شده و هم تولید جانی تازه می‌گیرد.

 شاید بهتر باشد در این باره به زبان آمار صحبت کنیم.

تازه‌ترین شاخص‌های منتشرشده بانک مرکزی ، شاخص CPI یا شاخص بهای مصرف کننده و شاخص PPI است که شاخص قیمت یا مخارج تولید است.  این آمارها نشان  می دهد بعد از اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها و افزایش قیمت حامل های انرژی شاخص قیمت های تولیدی دوبرابر شاخص قیمت های مصرف کننده است. این خود بیانگر این است که آنچه که اتفاق افتاده رکود عمیق تر است.  نباید فراموش کرد که کاهش تورم یعنی کاهش شتاب رشد قیمت‌ها.  در واقع این اثر نشان دهنده رونق اقتصادی نیست بلکه به خاطر عمیق‌تر شدن رکود است. درحال حاضر ما هم رکود داریم و هم تورم. بنابراین ما هنوز از رکود تورمی خارج هم نشده‌ایم و فقط به مسئله رکود اشاره می کنیم. درحال حاضرریشه اصلی رکود عدم سرمایه گذاری در بخش تولید است و نشان می‌دهد موانع تولید هنوز برطرف نشده است و تولیدکنندگان کماکان با موانع تولید مانند دسترسی به نقدینگی دست و پنجه نرم می کنند و نظام بانکی هم اصلا فعالیت هایش تناسبی با رفع موانع تولید ندارد. حتی اگر تورم به ۲۰درصد هم برسد این یک هشدار برای اقتصاد ایران است. کماکان ما از وضعیت بحران کنونی خارج نشدیم.


منبع: عصرایران

۵ کشته در تصادف جاده استان فارس (+عکس)

رئیس پلیس راه شمال استان فارس گفت: تصادف یک دستگاه خودروی پیکان و یک دستگاه اتوبوس شامگاه پنجشنبه در جاده فسا – سروستان پنج کشته به دنبال داشت.

سرهنگ احمد احمدی شامگاه پنجشنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: در این حادثه که در ۳۰ کیلومتری جاده فسا – سروستان به وقوع پیوست، همه سرنشینان خودروی پیکان در لحظه تصادف جان سپردند.

وی اظهار کرد: بنا بر اعلام کارشناسان پلیس راه، اظهار نظر درباره علت این حادثه نیازمند تحقیقات بیشتر است.

5 کشته در تصادف جاده استان فارس (+عکس)


منبع: عصرایران

وزارت خارجه خطاب به فرانسه: در خاورمیانه نگاهی یکسویه دارید/ دنبال آدرس غلط نروید

سخنگوی وزارت امور خارجه،در واکنش به اظهارات وزیر خارجه فرانسه در ریاض،خطاب به مقامات فرانسوی گفت:اظهار نگرانی شما با واقعیت‌های موجود منطقه منطبق نیست و رفتن به دنبال آدرس غلط است.

به گزارش ایسنا،.بهرام قاسمی در واکنش به اظهارات وزیر امور خارجه فرانسه در سفر به عربستان و در کنفرانس خبری مشترک با همتای سعودی خود گفت: اینکه برخی مقامات کشورهای فرامنطقه‌ای به خلیج فارس سفر کنند و با نادیده انگاشتن واقعیات موجود و بسیار روشن منطقه، تحت تاثیر القائات مقامات متوهم و جنگ افروز سعودی، نگرانی‌های ساختگی، بی اساس و خصمانه آنها را در قبال ایران تکرار کنند، مشکلی از بحران‌هایی که در تمامی آنها نقش مخرب عربستان سعودی قطعی و کاملا عیان و آشکار است کم نکرده و حتی به این کشور برای خروج و عبور از بحران‌های داخلی و منطقه‌ای که با آنها دست به گریبان است نیز کمکی نمی‌کند.

این دیپلمات ارشد ایرانی افزود: فروش تسلیحات مرگبار توسط برخی کشورهای فرامنطقه‌ای به کشورهای منطقه که از جمله در جنگ خانمانسوز علیه مردم یمن به کار گرفته می‌شود و حمایت‌های آنها از عربستان سعودی و شرکایش در منطقه، تنها این کشورها را در ایجاد بحران‌های جدید گستاخ‌تر کرده و باعث وخیم‌تر شدن و تشدید شرایط بی ثباتی و ناامنی در این منطقه حساس از جهان شده است.

سخنگوی وزارت امور خارجه در پایان گفت: متاسفانه به نظر می‌رسد فرانسه به بحران‌ها و فجایع انسانی در خاورمیانه نگاهی یکسویه و جانبدارانه دارد و این رویکرد خواسته یا ناخواسته حتی به بالفعل شدن بحران‌های بالقوه کمک می‌کند. وضعیت کنونی این منطقه و لزوم تقویت و گسترش ثبات و امنیت و همچنین کمک به مبارزه و اضمحلال هر چه بیشتر تروریسم، نیازمند گفتار و کردار واقع‌بینانه و از سر مسئولیت مقامات دیگر کشورها است.


منبع: عصرایران

تاریخچه مختصر زندان

هفته نامه کرگدن – ناصر فکوهی: مجازات زندان از قرن نوزدهم و تحت تاثیر انقلاب های دموکراتیک رفته رفته جایگزین مجازات اعدام شد که تا آن زمان به عنوان کیفری برای صدها مورد جرم به انجام می رسید.

سلب آزادی مخالفان سیاسی، پیشینه ای به قدمت قدرت های دولتی دارد و یکی از ابزارهایی بوده که دائما برای اِعمال خشونت سیاسی استفاده می شده است. استفاده از این ابزار در دوره های باستانی، به دلایل سیاسی، نسبتا محدود بود؛ زیرا مخالفت با قدرت حاکم، عموما پاسخی بسیار شدیدتر از سلب موقت آزادی در پی داشت. این پاسخ می توانست مرگ یا سلب دائمی آزادی و قرار گرفتن در موقعیت بردگی باشد.

برای مثال در دوران هانری هشتم (۱۵۰۹-۱۵۴۷) برای سرکوب بیکاران، یعنی روستاییانی که آواره شده بودند و در میان شهرها و روستاها سرگردان بودند، ابتدا مجازات شلاق در نظر گرفته شد و سپس در سال ۱۵۴۷ در نخستین دستگیری هر روستایی، در خارج از محل تولدش، وی به یک سال سرواژ یا رعیتی و وابستگی به زمین ارباب به عنوان برده، در بار دوم به سرواژ مادام العمر و در بار سوم به اعدام محکوم می شد.

 تاریخچه مختصر زندان
سلب آزادی و نگه داشتن افراد در زندان به جرایم سیاسی، جز در مورد کسانی که قدرت سیاسی به دلایل مختلف مایل به کشتن آن ها نبود (مثلا شاهزادگان عثمانی در دورانی خاص)، چندان دیده نمی شد. این افراد معمولا نزدیکان خانوادگی یا مقامات بالای دولتی بودند. زندان هزینه اضافی برای دولت به حساب می آمد و زندان سیاسی تا اندازه ای حکم موقت بود تا در مورد مجرم کسب تکلیف و حکم نهایی صادر شود. به این ترتیب، نهاد زندان تا پیش از قرن شانزدهم در انگلستان و قرن هفدهم در فرانسه به صورت رایج درنیامده بود. مجازات زندان از قرن نوزدهم و تحت تاثیر انقلاب های دموکراتیک رفته رفته جایگزین مجازات اعدام شد که تا آن زمان به عنوان کیفری برای صدها مورد جرم به انجام می رسید.

زندان و قرن بیستم

تا قرن بیستم رقم زندانیان سیاسی اندک بود؛ اما با آغاز این قرن به ویژه با به وجود آمدن نظام های اردوگاهی که در دولت های توتالیتر گسترش زیادی یافتند، تعداد زندانیان نیز افزایش یافت. این اردوگاه ها تا پیش از قرن بیستم کمتر دیده شده بودند و بیشتر در طول جنگ ها به وجود می آمدند. برای نمونه اردوگاهی که اسپانیایی ها در جنگ خود با امریکا در ۱۸۹۸ در کوبا برپا کردند، یا اردوگاهی که انگلیسی ها در جنگ خود با بوئرها، اواخر قرن نوزدهم در آفریقای جنوبی به وجود آوردند.

در سال های دهه سی در اروپا، اردوگاه ها شروع به افزایش کردند. فرانسه در سال ۱۹۳۸ اردوگاه هایی برپا کرد تا جمهوری خواهان اسپانیایی را که پس از شکست از فاشیسم فرانکو به فرانسه پناه آورده بودند، در آن جا نگهداری کند. در سال های بعد نیز یهودیان دستگیر شده به وسیله دولت ویشی در همین اردوگاه ها جای داده شوند.

امریکا نیز در طول جنگ جهانی دوم بیش از صد هزار امریکایی ژاپنی تبار و ژاپنی های مهاجر در کرانه های غربی کشور را در اماکن تحت نظر دولت، در داخل خاک خود از آزادی محروم کرد؛ اما بزرگ ترین اردوگاه های کار اجباری، در دو نظام توتالیتر اروپایی در آلمان هیتلری و شوروی استالینی به وجود آمدند.

فاشیست ها با زندان چه می کردند؟

فاشیست ها در آلمان به محض رسیدن به قدرت با تغییر قانون اساسی و به ویژه پس از آتش سوزی مجلس (رایشتاگ) که احتمالا خود آن را برانگیخته بودند و گناهش را بر گردن کمونیست ها و یهودیان انداختند، به پلیس سیاسی اجازه دادند که بتواند هر کسی را که در هر رده و هر زمانی دستگیر کند و برای هر مدتی که لازم باشد، در اردوگاه ها نگه دارد.

 تاریخچه مختصر زندان

بدنی ترتیب، دستگیری ها به صورت گسترده ای آغاز شدند. خلاف تصور عمومی، صرفا شامل یهودیان نمی شدند بلکه اکثریت بزرگ مخالفان سیاسی آلمانی هیتلر را در بر می گرفتند. اعضای احزاب چپ و دموکرات های مخالف او، نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی و هنرمندان و نویسندگان و فعالان کارگری به صورت گسترده ای دستگیر و در اردوگاه ها به قتل رسیدند.

بعدها این دستگیری ها به یهودیان، کولی ها، اسلاوها و کشتار افراد ناتوان جسمانی و روانی و همجنسگرایان نیز تعمیم یافت. به زودی شش اردوگاه بزرگ یعنی بوخن والد، داخائو، راونسبروک، زاخن هاوزن، فلوسنبرگ و ماوتهاوزن آکنده از مخالفان سیاسی رژیم و اقوام «غیرآریایی»، «منحرفین اجتماعی» و غیره شدند.

تعداد زندانیان این اردوگاه ها در سال ۱۹۳۹ به ۲۵ هزار نفر و اواخر جنگ به بیش از ۷۰۰ هزار نفر رسیده بود که  البته با کشتارهای گسترده افراد در آن ها جایگزین می شدند. تعداد زیادی از این اردوگاه ها از سال ۱۹۴۳ تحت سرپرستی «دفتر مرکزی اقتصاد و مدیریت اس اس» قرار گرفتند. در این اردوگاه ها، زندانیان در کارخانجات صنعتی به خصوص کارخانجات شیمیایی و نظامی تا سرحد مرگ به کار کشیده می شدند و سپس به قتل می رسیدند.

گروه بزرگی از زندانیان نیز (از جمله زنان و کودکان) برای انجام آزمایش های بی رحمانه (مثلا میزان تحمل درد و سرما برای استفاده های کاربردی در جبهه شرق علیه شوروی، یا اثبات نظریه های نژادی) در اختیار پزشکان و پژوهشگران نازی قرار می گرفتند و در این آزمایش ها با شکنجه های باورنکردنی به قتل می رسیدند. شما قربانیان آلمان هیتلری براساس برآوردهای گوناگون بین پنج تا شش میلیون نفر است.

درباره زندان های شوروی

در شوروی نخستین اردوگاه های پس از انقلاب در مناطق سردسیر شمال کشور در جزایر سولوتسکیه در دریای سفید ایجاد شدند. سپس در کل خاک شوروی در پنج نقطه متمرکز شدند: یاگری در نزدیکی آرخانگلسک، پشورا، کارگاندا در قزاقستان، تی شیت کمسومولسک ناآمور در منطقه بایکال- آمور و دالستروی در منطقه ماگادان کولیما.

از ابتدای انقلاب تا اواخر دهه پنجاه، میلیون ها نفر در این اردوگاه ها در سخت ترین شرایط به کار کشیده شدند و بنا بر برآوردهای انجام شده میزان تلفات در آن ها به نزدیکی بیست میلیون نفر می رسید. در این اردوگاه ها «دشمنان طبقاتی»، «ضد انقلابیون»، دهقانان نافرمان، تصفیه شدگان سیاسی، قومیت های مورد سوءظن، نظیر آلمانی های ولگا و پاره ای از گروه های قومی مناطق تحت اشغال شوروی در لهستان و بالکان زندانی می شدند.

 تاریخچه مختصر زندان

زندانیان اردوگاهی در چندین پروژه بزرگ نظیر ساخت کانال دریای سفید- بالتیک و کانال مسکو- ولگا شرکت داشتند و هزاران قربانی دادند. نظام اردوگاهی در سال های دهه چهل میلادی و عملا تا سقوط شوروی با شدت کمتری ادامه یافت و بیشتر از این که مخالفان سیاسی واقعی را دربر بگیرد، افراد عادی را که با توطئه مقامات محلی و بنا بر خواست کارخانجات اردوگاهی برای نیروی کار تعیین می شدند، به زندان می کشید.

هر کسی ممکن بود دستگیر شود و در اردوگاه جان ببازد. به عبارتی همه در انتظار دستگیری خود بودند و حتی در برنامه ریزی های توسعه ای و اقتصادی اعداد و ارقام مشخصی برای تولید اردوگاه یو رشد آن در نظر گرفته می شد. شارل بتلهایم در کتاب «مبارزات طبقاتی در شوروی» (جلدهای سوم و چهارم) به شکل گسترده ای این نظام را توضیح می دهد.

زندان ها و زندانی های دیگر

قرن بیستم شاهد نظام های گسترده زندان های اردوگاهی دیگری هم بود؛ مثلا اوایل دهه هفتاد میلادی در چین در فرایند موسوم به «انقلاب فرهنگی» که ابعاد آن هنوز مشخص نیست، یا در همین زمان در حکومت هولناک خمرهای سرخ در کامبوج که یک سوم جمعیت شش میلیونی این کشور را در نظام های اردوگاهی کار اجباری به هلاکت رساندند.

در کنار این نظام ها، در قرن بیستم شاهد افزایش شمار زندانیان سیاسی در کشورهای در حال توسعه نیز بودیم. این کشورها که تا ابتدای سال های دهه هشتاد میلادی اکثرا با مدیریت های سیاسی غیردموکراتیک اداره می شدند، مخالفان سیاسی بی شماری داشتند.

با وجود این، از میان بردن فیزیکی یعنی قتل این مخالفان به چندین دلیل عمده (به صورت سیستماتیک و نه موردی) ممکن نبود. دلیل اول آن که تعداد مخالفان و پراکندگی جغرافیایی آن ها زیاد بود و به قتل رساندن غیرقانونی شان سبب ایجاد تنش در جامعه می شد و برای اعدام قانونی آن ها نیز جرایمی خیالین چون جاسوسی و خیانت، اسناد و مدارکی لازم بود که روشن است وجود خارجی نداشتند.

از طرفی، در این دولت ها همواره از این که فردی را به جرم استفاده از حق آزادی بیان و عقیده محکوم کنند و اعدام و زندانی، اجتناب می شد زیرا تقریبا تمام این دولت ها ادعای «مردمی بودن» داشتند و بسیاری از آن ها نیز پس از مبارزه با استعمار و در فرایند این مبارزات بر سر کار آمده بودند.

 تاریخچه مختصر زندان

دومین دلیل آن بود که این دولت ها به علل مختلف پایبند به تصویر خارجی کشورشان در جهان بودند و قتل مخالفان این تصویر را به شدت مخدوش می کرد. سومین دلیل آن بود که با قتل مخالفان، به دلیل وجود همبستگی سنتی خانوادگی، دشمنی ها و خصومت هایی سخت به وجود می آمد که خطر آن ها در درجه اول متوجه دولت می شد.

سرانجام چهارمین دلیل آن بود که تامین معاش خانواده های مقتولان مخالف، بار مالی داشت و این بار، دیر یا زود، مستقیم یا غیرمستقیم، بر گردن دولت می افتاد. به تمام این دلایل و به این دلیل ساده دیگر که این دولت ها قادر به آزادگذاشتن مخالفان خود نیز نبودند، تعداد بازداشت ها و نگه داشتن افراد در زندان به دلایل واهی و به ظاهر غیرسیاسی به شدت در طول سال های پس از جنگ جهانی دوم افزایش یافت.

بیشترین تعداد زندانیان سیاسی در رژیم های نظامی ای دیده می شد که با کودتا بر سر کار آمده بودند. این نوع رژیم ها معمولا رهبران و فعالان اصلی مخالفان را به قتل می رساندند و سایر آن ها را به صورت های مختلف و برای کاهش هزینه به شکل محکومیت های ناپیوسته و فرسایش آور، در زندان نگه می داشتند.

افزایش رقم زندانیان سیاسی در این کشورها در یک روند پیوسته از پایان جنگ جهانی دوم تا دهه هشتاد که به تدریج شاهد گذار به دولت های نسبتا با آمریت کمتری در آن ها هستیم، قابل مشاهده است. در این میان زندان در بعضی از موارد نظیر کشورهای شمال آفریقا (به خصوص مراکش و الجزایر) و بسیاری از کشورهای آفریقای سیاه به نوعی شکنجه ای تدریجی بود که به نابودی مخالفان به دلیل شرایط بسیار نامساعد نگهداری آن ها می انجامید.

در ابتدای دهه هشتاد به ویژه از آغاز دهه نود و تا پیش از بحران جدیدی که از ابتدای هزاره سوم در سال ۲۰۰۱ با حملات تروریستی به برج های سازمان تجارت جهانی آغاز شد، تعداد زندانیان سیاسی در جهان نسبت به دهه های پیشین تا اندازه ای کاهش یافت، اما هنوز رقم بسیار بزرگی را تشکیل می داد.

امریکا، زندان، خاورمیانه

حملات تروریستی به امریکا خود بهانه ای بود برای ورود گسترده نظامیان این کشور به منطقه خاورمیانه و جنگ افروزی آن که به نابودی چندین کشور منجر شد و هنوز ادامه دارد. پس از این حملات، جهان وارد موج جدیدی از خشونت شد و اشکال جدید اردوگاهی (برای مثال اردوگاه گوانتانامو) ظاهر شدند. همچنین امریکا زندان هایی مخفی در سراسر جهان در کشورهای زیر فرمان خود ایجاد کرد تا به سهولت بتواند خارج از تعهدات بین المللی حقوق بشر، بدون پاسخگو بودن به هیچ کسی، افراد را زندانی و به مدت نامعلوم نگهداری و شکنجه کند.

 تاریخچه مختصر زندان

جورج دبلیو بوش پس از حملات یازدهم سپتامبر قانون «وطن دوستی» را به تصویب رساند. این قانون عاملی شد برای افزایش سرکوب سیاسی و افزایش کشتار وز ندانیان سیاسی در سراسر جهان که هنوز هم ادامه دارد. در همین حال، پیوند خوردن مفهوم زندان و زندانیان غیرسیاسی با زندان و زندانیان سیاسی، به صورت تاکتیکی و استراتژیک از جانب قدرت های بزرگ و کوچک ادامه داشت و دارد که مقوله ای گسترده برای بحثی جداگانه است.

در انتها نکته ای را نباید ناگفته گذاشت و آن این که دولت های غیردموکراتیک، امروز به دلیل فشارهای بیرونی و درونی به جای زندانی کردن مخالفان، با ایجاد مزاحمت های حقوقی و قضایی، محرومیت های کوتاه یا درازمدت مخالفان سیاسی از کارکردن، از داشتن حتی یک زندگی عادی و حقوق مدنی، بیشتر استراتژی تحت فشار قرار دادن شهروندان مخالف و بدین ترتیب واداشتن همه به اطاعت محض را دنبال می کند.

محکومیت های مالی سنگین که عملا به ورشکستگی و به خاک سیاه نشستن مردم منتهی می شود، مطرح کردن اتهامات به جرایم عموم یو حتی جنایی از طریق پرونده سازی های مختلف روش هایی هستند برای خنثی کردن مخالفان فعال و منصرف کردن مخالفان بالقوه از فعال شدن. از این رو، اهمیت آزادی و شفافیت اطلاعاتی در جوامع در حال توسعه برای جلوگیری از افزایش سوءاستفاده و زیر پا گذاشتن قوانین دوچندان می شود.

پی نوشت:

نمونه نخست این مقاله در کتاب «خشونت سیاسی» ناصر فکوهی، نشر قطره، تهران: ۱۳۸۷ منتشر شده است. مراجع اصلی در آن متن قابل دسترسند.


منبع: برترینها

نگاهی به جایگاه تاریخی فتحعلی شاه قاجار

هفته نامه صدا – محمدعلی بهمنی قاجار: سی و هشت سال سلطنت فتحعلی شاه قاجار بدون تردید یکی از پیچیده ترین و مهمترین دوره های تاریخ ایران، و البته به نوعی هم مرزِ میانِ ایرانِ قدیم و جدید است و از این رو در تاریخ نگاری معاصر ایران نقش مشکل و متناقضی به خود دیده است. بی تردید زمینه های اصلی ساختار سیاسی اجتماعی ایران مدرن در این دوره شکل می گیرد.

فتحعلی شاه برای اولین بار با قدرت های غربی در مقیاسی گسترده رو به رو می شود. با پدیده استعمار مواجه می شود و تلاش می کند با بسط قدرت حکومت مرکزی در سرتاسر ایران از طریق وصلت های متعدد با سران ایلات و قبایل و اشراف و اعیان سرتاسر کشور و انتخاب فرزندانش به حکومت های محلی در اقصی نقاط ایران، اقتدار دولت مرکزی را به گونه ای دوامدار در سرتاسر کشور پابرجا کند.

او با ایجاد ارتش مدرن و نهادهایی مانند وزارت خارجه و نیز تشویق و ترویج نثر ساده فارسی نیز به تحولات جدید پاسخ می دهد. بنابراین فتحعلی شاه و عصر او گذرگاهی است مابین ایران قدیم و جدید. برای فهم سیاسی فتحعلی شاه ابتدا باید پیش فرض های نادرست در مورد او را به کناری زد.

نگاهی به جایگاه تاریخ فتحعلی شاه قاجار

پیش فرض های نادرست

ابتدا باید به چند پیش فرض نادرست درباره فتحعلی شاه اشاره شود. اول این که می گویند قاجاریه نگاه ایلیاتی داشتند و دیدگاهی محدود و عاری از درک تحولات جهانی و منطقه ای داشتند. این نگاه از این جهت غلط است که قاجارها حداقل سیصد سال پیش از سلطنت شان در عرصه سیاست ایران و حتی جهان فعال بودند. سفیر دربار شاه طهماسب صفوی که به نزد سلطان سلیمان عثمانی رفت، قاجار بود، فرمانده کل قشون ایران در عصر شاه عباس دوم، قاجار بود. یعنی قاجارها با جهان آن روز آشنا بودند.

تبلیغاتی که می گوید فتحعلی شاه از جهان آن روز چیزی نمی دانست، جعلی و تخریبی است. مثلا جیمز موریه در کتاب «حاجی بابای اصفهانی» نامه ای جعلی و طنز از فتحعلی شاه خطاب به سفیر ایران در فرنگ درج کرده است که عبارات مضحکی به فتحعلی شاه نسبت داده شده است که آیا ینگه دنیا زیر زمین است یا روی زمین و آیا لندن جزو انگلستان است یا انگلستان جزو لندن یا چگونه می شود کفار فرنگی را مسلمان کرد که همه این ها یکسره دروغ است.

این در حالی است که  در همین عصر فتحعلی شاه، گزارش دقیقی در وزارت خارجه از تحولات استقلال یونان داریم یعنی نه تنها این گونه که جیمز موریه نشان می دهد بی خبر نبودند که در ریزتحولات اروپا وارد بودند. یا ادعاهایی در کتاب عبدالله مستوفی که صد سال پس از فتحعلی شاه است به وی نسبت داده شده است که پس از جنگ ایران و روس شمشیر کشید و درباریان گفتند وای بر اروس، که این هم جعلی است نه سندی درباره آن است و نه دلیلی و عبدالله مستوفی معلوم نیست بعد از صد سال این ها را از کجا نقل می کند.

پیش فرض غلط دیگر این است که در عصر فتحعلی شاه ایران تجزیه شده است. به نسبت عصر قبل قاجار یعنی زندیه، ایران هیچ چیز کم که ندارد گسترش هم می یابد. در عصر زندیه اقتدار دولت بر خراسان و سیستان و بلوچستان و قفقاز و آذربایجان از میان رفته بود. برخلاف روایت شایع که  کریم خان زند به احترام خاندان نادر به خراسان نرفت در عصر زندیه خراسان در عمل، در اختیار احمدشاه افغان قرار گرفته بود.

قفقاز از عصر صفوی حکومت های خودمختار داشت و پس از نادرشاه هم عملا راه استقلال را در پیش گرفته بود. ما بر آن مدعی بودیم و روس ها هم مدعی بودند. روس ها به مدد قدرت بیشتر و به یاری انقلاب صنعتی که در آن جا صورت گرفته بود و در ایران رخ نداده بود پیروز شدند، همچنین نقش فتحعلی شاه در بروز جنگ دوم ایران و روس نیز مورد جعل قرار گرفته است. فتحعلی شاه به هیچ روی مایل به وقوع جنگ دوم نبود و نه تنها سندی در این باره وجود ندارد بلکه در منابع تاریخی متقدم اشارات صریح مبنی بر مخالفت فتحعلی شاه با شروع جنگ وجود دارد.

نگاهی به جایگاه تاریخ فتحعلی شاه قاجار

دستاوردهای عصر فتحعلی شاه

در این عصر کشور به سمت وحدت و یکپارچگی رفت. به خصوص عباس میرزا بی تردید در ایجاد تفکر ایران مدرن موثر بود. پس از جنگ دوم ایران و روس، عباس میرزا برای جبران شکست از روسیه به خراسان رفته و در نگاه وی همین ایجاد دولت فراگیر قابل ملاحظه است.

در نامه های آخرش می نویسد: «کارهای خراسان الحمدالله… نظم کامل گرفته و کلمه واحده شده، دیگر کُرد و ترک و عرب و قرایی لفظش موقوف شد.» یعنی لفظشان به نفع ایران موقوف شد. درواقع همه در ایرانیتی که مورد نظر بود ،هضم و ادغام شدند. در مجموع در عصر فتحعلی شاه، برخی از مهمترین ملوک الطوایف و حکومت های محلی از میان رفتند.

حکومت قرایی ها در تربت، زعفرانلوها در خبوشان (قوچان)، شادلوها در اسفراین از جمله مهمترین حکومت های محلی بودند که در راستای ایجاد حکومت متمرکز فراگیر از میان رفتند و درواقع زیرساخت های اصلی دولت مدرن با این تمرکز قدرت فراهم آمد.

فتحعلی شاه برای دولت و منافع دولت احترام و شخصیت مستقلی از سلطنت و منافع خاندان خود قائل شد. برای نمونه او در نامه به یکی از مهمترین فرزندانش حسنعلی میرزا شجاع السلطنه، تلاش می کند وی را از منافع شخصی برحذر داشته و به اندیشیدن به دولت و منافع شخصی برحذر داشته و به اندیشیدن به دولت و منافع دولت ترغیب کند و در نامه ای به وی صراحتا می نویسد: «امروز کار از آن گذشته است که آن فرزند خیر خود را ملاحظه نماید، اندک فکر کند و ببیند خیر دولت شاهنشاهی چه چیز است.»

فتحعلی شاه تصویر روشنی از قلمرو ایران و مفهوم کشور ایران داشت. نامه فتحعلی شاه به زمان شاه افغان، سندی مهم بر این آگاهی است در آن می نویسد: «مرو و بلخ و اندخو و شبرغان و بدخشان و میمنه و هرات و سبزوار و بُست و نیشابور و طبس و قندهار و بامیان و بلوچستان و سایر مضافات خراسان در ازمنه قدیمه در عهود ماضیه و دوران صفویه موسویه به این مُلک موروث مقرره مسند پیرایه من وابسته بود.

چنانکه بخواهیم در حالت انتزاع دولتین به زیر سُم ستوران لشکریان بار دیگر خواهیم آورد. در مملکت قدیمه ایران زمین، چشم حرص و حق تمکنی نگشاید و ننماید. زیرا که این ملک محروسه و موروثه من است و حفاظت حدود و شرافت ناموس سلطنت از فرایض و شرایف انسانی ما بوده…» همین حساسیت را فتحعلی شاه در برابر عثمانی و در مورد مالکیت ایران بر سلیمانیه دارد.

فتحعلی شاه در صفر ۱۲۳۹ در نامه ای به عباس میرزا نایب السلطنه بر حق حاکمیت ایران بر ایلبابان که اهالی سلیمانیه بودند، به رغم عهدنامه ارزروم تاکید کرده و در این باره تصریح می کند: «در هیچ ماده سخن نداریم مگر در باب ایلبابان که سال های سال است روی تو کل به جانب این دولت ابد مدت آورده و دست توسل به دامان خدّام اعتاب ما زده اند و هرگاه آن ها را حکما و حتما به وزیر بغداد بسپاریم و از آستان دولت پایدار متنزع سازیم، کسر شأن دولت و منافی غیرت سلطنت خواهدبود.»

مواجهه فتحعلی شاه با آل سعود

فتحعلی شاه همین حساسیت و توجه را در مورد بحرین و در مواجهه با آل سعود نیز دارد. در عصر فتحعلی شاه عامل جدیدی منجر به ناآرامی در جنوب خلیج فارس شده بود، این عامل جدید، حضور عرب های سعودی وهابی در کرانه های جنوبی خلیج فارس بود. در سال ۱۲۲۴ قمری عبدالعزیز محمد بن سعود که بر نجد سلطه یافته بود و به آیین محمد بن عبدالوهاب درآمده بود به قطر و بحرین یورش برد.

 نگاهی به جایگاه تاریخ فتحعلی شاه قاجار

دیدار سفیر فرانسه عباس میرزا

تجاوز ابن سعود به بحرین با کشتار زائران امام حسین (علیه السلام) در کربلا به وسیله نمایندگان ابن سعود و نیز نامه توهین آمیز وی به فتحعلی شاه همراه شد. فتحعلی شاه در برابر تهدیدات ابن سعود به وی پاسخ داد: «ما به حسینعلی میرزا (پسر فتحعلی شاه و حکمران فارس) شیربچه خلافت و صاحب قدرت در سواحل عمان، فرمان می دهیم که به شما چه در خشکی و چه در دریا، در نهان و آشکارا، پاسخ دهد که خداوند شهرها را برای ما تسخیر کرده و تدابیر امر دریاها را به عهده ما قرار داده است.»

به دنبال این نامه نگاری، بنا به امر فتحعلی شاه، حسینعلی میرزا فرمانفرما حکمران فارس، سپاهی را بسیج کرده و به فرماندهی صادق خان دولو قاجار به محل استقرار سپاهیان ابن سعود در مسقط سیل داشت. بین سپاهیان دو طرف جنگ سختی دربر می گیرد که به شکست و نابودی کامل سپاه ابن سعود می انجامد.

متعاقب این جنگ، قشون ایران، به نجد لشکرکشی کرده و تا نزدیک درعیه (محلی در مجاورت ریاض کنونی) پیش رفت. پیش روی نظامیان ایرانی در نجد، واکنش آشتی جویانه ابن سعود را دربر داشت و وی با فرستادن نماینده ای به دربار ایران، سعی کرد مناسبات دوجانبه را بهبود بخشد. به دنبال این اقدام، نظامیان ایرانی از نجد عقب نشینی کردند و سعودی ها نیز از یورش به ساحل خلیج فارس دست برداشتند.

فتحعلی شاه دلبسته ایران باستان بود. در تخت مرمر که به دستور او ساخته شده است همه نمادهای اسطوره های ایرانی و حتی اشاره به تخت طهمورث دیوبند که بر دوش دیوان استوار بود قابل ملاحظه است. تاج کیانی را نیز به سان عصر باستان احیا کرد و مراسم سلام و موسیقی و شعرخوانی را با همان شکوه قابل قیاس با عصر ساسانی رایج کرد.

فتحعلی شاه در ضمن مردم دار نیز بود، چنانچه در همان نامه به شجاع السلطنه که پیش تر به آن اشاره شد، فتحعلی شاه بارها فرزند خود را به مردم داری تشویق کرده است، می نویسد: «تمام خلق مملکتی را که نمی توان بی موجبی مورد سیاست داشت و با عدم تقصیری ظاهر همه بندگان خدا را آزرد.»

فتحعلی شاه حکومت با بیم و ارعاب را غیرممکن می دانست و تنها راه حکمداری را همراهی مردم. در همین نامه شجاع السلطنه مینویسد: «چنانچه فی الواقع کار او با این مردم پیشرفت نخواهدکرد و باید مردم خراسان را عموما مورد سیاست داشت و خراب کرد و آن فرزند را به بیم محض آن جا مسلط کرد. مشکل می بینم که کار آن جا به اصلاح دربیاید و او تواند از عهده کار آن مملکت برآید. بنابراین فکری باید کرد که پیشرفت داشته باشد.»

واقعیت تاریخی جنگ دوم

در مورد جنگ دوم ایران و روس که فتحعلی شاه در تاریخ نگاری رسمی ایرانی به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است، باز اسناد تصویر متفاوتی از سیاست ورزی و میهن دوستی وی نشان می دهند. در تاریخ نگاری معاصر، فتحعلی شاه به بی توجهی و سهل انگاری در شعله ور کردن آتش جنگ دوم ایران و روس و عدم محاسبه توان خود و دشمن متهم می شود. حال ببینیم در عمل دومین شاه قاجار چه محاسبه ای از مخارج و هزینه های جنگ داشته است.

 نگاهی به جایگاه تاریخ فتحعلی شاه قاجار

او در نامه ای به عباس میرزا ولیعهد در بحبوحه جنگ ایران و روس درباره هزینه های بسیج قشون می نویسد: «معلوم است معادل پنجاه هزار پیاده و سواره که از ممالک عراق و قاضی بلاد خراسان و دشت قبچاق احضار بشود، در این فصل زمستان که خلاف عادت سپاه کشی ایران است، وجه بالاپوش و مواجب و سایر خرج های واجب آن ها روی هم کمتر از نفری صد تومان و صد و پنجاه تومان نخواهدشد، سوای دو کرور علیحده که برای تدارک بیوتات و مخارج و انعامات اتفاقیه این سفر، تحویل و به امانت معتمدالدوله تفویض فرموده ایم و سوای دو کرور بقایا و مالیات امساله که به واسطه انقلابات این دو ساله بعضی تخفیف شده و بعضی تکلیف نشده بالتمام باقی محل و موقوف و لم یصل می باشد.

این ها همه را که حساب کنی نقصان دخل ما و توفیر خرج دیوان اعلی درین طرف قافلانکوه علی العجاله از بیست کرور گذشته است.»

دیگر اتهام متوجه فتحعلی شاه خساست و عدم هزینه برای جنگ ایران و روس است که در همین نامه می توان صحت این اتهام را سنجید و آن را نیز غیرمستند و ناصحیح دانست. جایی که شاه به زبان کنایه و اشاره می گوید هشتاد کرور طلا خرج جنگ کرده و آهی در بساط ندارد ولی باز هم به هر بهایی شده خرج جنگ را متقبل خواهدشد:

«بلی چندی قبل بر این که سیف الملوک میرزا، طلای مسکوک خزانه عامره را هشتاد کرور می گفت، شاید که در خزانه خاطر آن فرزند باقی باشد، شایسته شأن و شوکت ما نیست که بگوییم نداریم و هم چو حرفی به زبان بیاوریم جرا که منعم هر نعمت و وهاب بی منت عم جوده و عز وجوده، دست ما را بالاتر از هر دست و هست ما را افزون تر از هر هست، خواسته است… پس با وصف آن اظهار نیستی کردن و عذر تنگدستی آوردن العیاذبالله نوعی از کفران نعمت و انکار رحمت خواهدبود، اما اگر آن فرزند را شرفیابی آستانه اعلی، انشاالله تعالی مرزوق شود به چشم عبرت خواهددید که چگونه یک بار آکنده ها پراکنده گشته و اندوخته ها انداخته شده.»

دیگر اتهام متوجه دومین شاه قاجار بی سیاستی وی در مقابل همسایگان است.

اما نفی این اتهام را در کلام او به عباس میرزا ببینیم: «استرضای مردم و استعداد لشکر و تحصیل دعای خیر و حسن سلوک با دولت های همسایه که برخلاف سابق مایه حصول نام نیک دولت باشد و خلاف دستورالعمل اولیای این حضرت نباشد یا باز از یک طرف به حرف هر بی مایه بنای برهم زنی با هر همسایه خواهدبود.»

و نکته دیگر این که رجزخوانی وای بر حال روس نداشته بلکه اشتیاق وافر به صلح با روسیه در ضمن آگاهی بر ضعف خود و از سویی دیگر آمادگی برای پایداری داشته که همین عزم در خروج روسیه از آذربایجان موثر بوده است. چنانچه به عباس میرزا در پایان نامه اش درباره سرنوشت جنگ دوم ایران و روس تاکید می کند: «لنا سلم لمن سالم و حرب لمن حربا (ما در مقابل صلح جو، صلح جوییم و در مقابل جنگجو، جنگجو) اگر صلح می جویند حاضر و آماده ایم و اگر جنگ می خواهند تا همه جا ایستاده ایم.»

جمع بندی

در برآیندی از مطالبی که بیان شد باید گفت در عصر فتحعلی شاه، مفهوم سیاسی ایران بسیار پررنگ شد و زمینه های لازم برای ایجاد دولت و ملت نوین ایران فراهم شد. نثر فارسی ساده شد، حکومت های خودمختار و ملوک الطوایفی ضعیف شدند، ایران در عرصه بین المللی فعال شد و وحدت کشور برای اولین بار پس از سقوط صفویه در دورانی طولانی تامین شد و همین زمینه امنیت و رشد اقتصادی و حتی پیش زمینه تحول فکری بعدی شد.


منبع: برترینها

از ایده‌های بزرگ‌تان نترسید

مجله پنجره خلاقیت: اگر هنگام معرفی ایده های بزرگتان یکی از این بازخوردهای منفی را شنیدید، بدانید که موفق خواهیدشد.

همه مادر چنین شرایطی قرار داشته ایم. در جلسه ای بوده ایم که ناگهان ایده ناب و بزرگی بیان شده و افراد حاضر در جلسه را شگفت زده کرده و ترسانده و باعث شده است آنها از میز فاصله بگیرند، به موبایلشان چشم بدوزند و هزار و یک بهانه بیاورند تا آن ایده عملی نشود.

نکته اصلی این است که مردم با انجام دادن کارهای ناشناخته مشکل دارند؛ اما برندهای قدرتمند، برندهایی هستند که بازار را متحول می کنند و این تحول معمولا از گروه کاری شان شروع می شود. ایده ای که باعث ترس و نگرانی کارمندان و همکارانتان می شود، شاید همان ایده ای باشد که بازار را متحول می کند. وقتی ایده بزرگی را مطرح می کنید، پاسخ های مثبت و منفی مختلفی دریافت می کنید. برخی از پاسخ های منفی، مانند چند موردی که در ادامه به آنها اشاره می کنیم، نشان می دهند که ممکن است ایده بزرگتان، ایده تحول بخش و مفیدی باشد:

از ایده های بزرگ تان نترسید

۱٫ «ما انجامش نمی دهیم»

ترجمه: این ایده آنقدر خارق العاده است که ما از پس انجام دادنش بر نمی آییم!

جمله ای کلاسیک در دنیای منفی بافی! وقتی کسب و کار در تاریخ بشریت ابداع شد، این جمله هم همزمان متولد شد! واقعیت این است که منظور خاصی در پس این جمله نیست، بلکه ناشی از ترسی است که اعضای گروهتان به خاطر اطلاع نداشتن از چگونگی انجام دادن آن ایده دارند. ایده های بزرگ دستورالعمل اجرا ندارند، بلکه باید بررسی کنید و بهترین روش را برای انجام دادنشان پیدا کنید. اگر ایده ای در حد معدن طلا داشته باشید، رهبران و برندهای بزرگ حاضرند آن را انجام دهند.

۲٫ «این ایده ممکن است باعث شود از ما شکایت کنند»

ترجمه: این ایده خیلی رقابتی است و توجه رقبا را به شدت به خود جلب می کند.

این دقیقا چیزی است که رقبایتان می خواهند. آنها دوست دارند شما این دیدگاه را باور کنید و از اقدام به عمل و نوآوری بترسید. ایده های تحول بخشتان را با هدف جلب توجه مشتریان رقیبتان ارائه کنید، نه جلب توجه گروه حقوقی شرکت رقیب. به اندازه کافی تحقیق کنید، مدرک ثبت و نوآوری داشته باشید و خود را ضدگلوله کنید تا کسی نتواند از شما شکایتی بکند. زمانی که رقبای بزرگتان شما را به عنوان تهدیدی برای کسب و کار خود ببینند، ممکن است تهدیدتان کنند. اما نگران نباشید و این موضوع را به عنوان موفقیت خود در نظر بگیرید. از گرفتن وکیلی زبده نیز غافل نشوید.

۳٫ «هیچ کس دیگری این کار را نمی کند.»

ترجمه: ما آنقدرها هم باهوش نیستیم. اگر دلیلی برای انجام دادنش وجود داشت، تا به حال افراد دیگری دست به کار شده بودند.

این دیدگاه ناشی از شک و تردیدهای شخصی است؛ اینکه آیا این ایده واقعا جدید است یا خیر یا اینکه آیا این ایده مشکل خاصی داشته که شخص دیگری انجامش نداده است یا خیر. کسب و کارها و رهبران بزرگ آنقدر اعتماد به نفس دارند که به ایده های بزرگ اعتماد کنند و به آنها فرصت بدهند. شاید رقیبتان به این خاطر از این ایده استفاده نکرده که آن را مناسب کسب و کارش ندانسته است؛ یا شاید هم فکر می کرده برندهای دیگر از آن ایده بهره برده اند؛ یا شاید هم این ایده به طور کلی، ایده جدیدی است و به ذهن هیچ کس نرسیده است.

۴٫ «چه ایده عجیبی!»

ترجمه: من متوجه این ایده نمی شوم. مردم انتظار چنین چیزی را ندارند.

لغت «عجیب» معمولا با کلمه «غریب» به کار گرفته شده و به چیزهایی اطلاق می شود که برای مردم ناشناخته و جدید هستند. اگر کارمندان یا همکارانتان چنین نظری نسبت به ایده تان داشتند، به این خاطر است که آنها نمی دانند چطور باید ایده تان را عملی کنند. واقعیت این است که ایده های «عجیب و غریب» به سرعت مورد توجه قرار می گیرند و همین موضوع می تواند به برتری رقابتی شما منجر شده و مشتریان زیادی را به سوی شما جذب کند.

۵٫ «احتمالا باید این ایده را با هیات مدیره در میان بگذاریم.»

ترجمه: این ایده خیلی بزرگی است و ما به تنهایی نمی توانیم از پس آن بربیاییم.

این نکته بسیار ساده ای است. ممکن است ایده خارق العاده ای برای حل مشکلات به وجود آمده در دپارتمان خود داشته باشید. اما باید آنقدر روی آن کار کنید و نواقص آن را برطرف کنید تا بتوانید آن را به راحتی با هیات مدیره در میان بگذارید و اجازه انجام آن را بگیرید. در نظر داشته باشید که ایده های بزرگ، ریسک های بزرگی نیز به همراه دارند. آنها را به دقت شناسایی کنید و راه حلی برای دوری از آنها داشته باشید.

ایده های بزرگ، ایده های ترسناکی هستند. اما همین ترسناک بودنشان است که آنها را بزرگ کرده است. زمانی که سعی کنید نیمه پر لیوان را ببینید و دیدگاه های منفی دیگران را به عنوان مهر تاییدی بر بزرگی ایده تان در نظر بگیرید، می توانید چیزی خلق کنید که هیچ گاه از خاطر مردم پاک نشود.

جف کانینگهام
مترجم: شادی حسن پور


منبع: برترینها

ریبرندینگ چیست و آیا به آن نیاز دارید؟

دستیابی به برندینگ موثر و قوی کار بسیار سختی برای کسب وکارها است. برندهای خوب به دلیل احساساتی که در کاربران القا می‌کنند، کاملا مشخص و واضح هستند. برندینگ در واقع درک کاربران از کسب و کار شما است. برند فقط لوگو، شعار یا یک طرح نیست، برند تصوری است که مخاطب از یک کسب وکار دارد.

 آیا به ریبرندینگ نیاز دارید؟
یک کسب وکار ممکن است برندی برای خود ساخته باشد، اما در هنگام ایجاد آن اشتباهاتی را مرتکب شود.

ریبرندینگ فرآیند تغییر پیام برندینگ کسب و کارها است.

ریبرندینگ دارای مزایای فراوانی است، اما تنها برای کسب وکارهایی ارزشمند است که واقعا به فرآیند ریبرندینگ نیازمند بوده‌اند.

بسیاری از کسب وکارها بدون این که نیاز شدید خود به ریبرندینگ را احساس کنند، به آن اقدام می‌کنند.

اما آیا این کار درستی است؟ آیا می‌توان قبل از ریبرندینگ از نیاز به آن مطمئن شد؟

ریبرندینگ چیست؟

ریبرندینگ، یعنی تغییر دادن ظاهر برندتان، و یا به طور کلی حسی که مخاطبان نسبت به برندتان دارند، با هدف ایجاد تفاوت با رقبا. به هنگام ریبرندینگ شما ممکن است لوگو، بسته‌بندی‌ها، طراحی سایت، متریال‌های بازاریابی، عناصر تبلیغاتی،دکوراسیون و هر چیز دیگری که مربوط به کسب‌وکارتان است را تغییر دهید و به شکل و شمایل جدیدی درآورید.

در این مقاله با چند نشانه که ثابت می‌کنند شما به ریبرندینگ نیاز دارید یا نه؟ آشنا خواهید شد.

برند شما شفافیت کافی را ندارد

اگر برند شما به صراحت به مخاطبان‌تان نمی‌گوید که شما چه کسی هستید و چه کاری انجام می‌دهید! شما به ریبرندینگ نیاز دارید. در چنین شرایطی یا پیام برند شما بسیار مبهم است و یا کسب وکارهای بسیاری از آن بهره‌مند می‌شوند.

برند شما به یادماندنی نیست

برندهای خوب در بین جمعیت برجسته هستند. اگر شما شناخته شده و برجسته نیستید، می‌بایست به ریبرندینگ و تجدید پیام برندینگ خود دوباره فکر کنید. رقبای خود را بررسی کنید، آیا شما بیشتر در بین جمعیت شناخته شده هستید یا آن‌ها؟

برند شما منحصربه‌فرد نیست

اگر برند شما به یاد ماندنی نیست، به احتمال زیاد منحصر به فرد هم نیست. برند شما باید پیامی را به مخاطبان ارسال کنند، پیامی که تنها برند شما آن را ارائه می‌کند و مشکلی که تنها برند شما آن را حل می‌کند. اگر چنین پیامی ندارید به ریبرندینگ نیاز دارید، شما باید پیام برند خود را بازنویسی کنید، به طوری ‌که این پیام شما را از رقبا متمایز سازد.

برند شما با مخاطبانش ارتباط احساسی ندارد

اگر مخاطبان شما احساس نکنند که شخصا با برند شما در ارتباط هستند، با آن ارتباط برقرار نخواهند کرد. برندینگ به شدت وابسته به مشارکت عاطفی مخاطبان دارد. اگر در چنین وضعیتی قرار دارید، تمرکز تلاش‌های بازاریابی شما باید بر روی ایجاد احساس در مخاطب شکل گیرد. به طوری‌که تلاش کند آن‌ها را به برند وابسته کند.

برند شما اعتبار کافی را بین مخاطبان‌تان ندارد

اگر برند شما انتظارات مخاطبانش را برآورده نمی‌کند و همواره نارضایتی‌ و شکایت‌ دریافت می‌کند. شما نیاز به یک برند معتبرتری دارید. شما باید تلاش کنید با یک پیام کیفیت محور بر روی اعتبار برند خود تلاش کنید. مطمئنا پیرو این پیام، می‌بایست کیفیت محصولات شما نیز بالا باشد و با یک محصول ضعیف به هیچ وجه قادر به ساخت اعتبار نخواهید بود. پیام تبلیغاتی خود را مجددا طراحی کنید. بر روی یک ویژگی خارق‌العاده و منحصر به فرد خود تمرکز کنید و مطمئن باشید پیام شما با آن‌چه در واقعیت وجود دارد، هماهنگ باشد.

برند شما به مخاطبان صحیح خود دست نیافته است

این مشکل زمانی رخ می‌دهد که شما قبل از شروع کار انتظارات و خواسته‌های مخاطبان خود را مدنظر قرار ندهید. هنگامی که شما به مخاطبان خود فکر نکنید، پیام اشتباهی را به افراد اشتباهی خواهید رساند. ریبرندینگ در چنین مواردی بسیار ضروری است، بازخورد از مشتریان و نظرسنجی‌ها می‌تواند در هدایت برند جدید بسیار موثر واقع شود.

برند شما متغیر است

یک برند واقعی، در زمان حال به آن‌چه که در گذشته بود و آن‌چه که می‌خواهد در آینده باشد، مرتبط است. اگر کسب وکار کنونی شما بسیار متفاوت‌تر از قبل است و یا اهدافی دارد که هیچ ربطی به برند کنونی‌اش ندارد، باید ریبرندینگ انجام دهید.

یک برند خوب با یک هدف همواره به دنبال

  •     ارائه خدمات عالی
  •     تمرکز بر قیمت مناسب
  •     و یافتن راه‌حل‌های ساده برای حل مشکلات است.

برند شما می‌خواهد محصول یا خدمات جدیدتری ارائه کند

اگر تغییراتی در محصولات یا سرویس‌های مهم خود ایجاد کرده‌اید، باید از طریق ریبرندینگ آن را به مخاطبان نشان دهید. برندینگ شما باید همواره متناسب با کارهایی که انجام می‌دهید، باشد. برند شما می‌خواهد مخاطبان جدیدی را هدف قرار دهد

اگر می‌خواهید مخاطبان جدیدی را هدف قرار دهید.

باید پیام برندینگی متناسب با نیازها و خواسته‌های آن‌ها ایجاد کنید. به عنوان مثال، اگر شما مخاطب هدف خود را از زنان ۶۰-۷۰ سال به زنانی با بچه‌های کوچک تغییر دهید، مطمئنا برندینگ شما باید حول آن شکل گیرد.


منبع: برترینها

استفاده از رنگ صورتی در دکوراسیون

برترین ها – ترجمه از پلاد ناصری: رنگ صورتی، رنگ دلربا و جذابی است. تصور نمی شود بتوان کسی را پیدا کرد که از رنگ صورتی خوشش نیاید. به ویژه در دکوراسیون منزل و محیط زندگی، استفاده از رنگ صورتی و ترکیب آن با دیگر رنگ ها، تنوع و زیبایی وصف ناپذیری ایجاد می کند. یکی از ویژگی های رنگ صورتی، طیف گسترده و متنوعی است که ایجاد می کند و احساس سرزندگی و نشاط را در فضای داخلی منزل خلق می نماید. شاید به طور عمومی، رنگ صورتی را رنگی دخترانه و مخصوص کودکان بدانیم، اما در واقع با ترکیبات مختلفی که با استفاده از رنگ صورتی می توان ایجاد کرد، هیچ محدودیتی را برای به کارگیری این رنگ در دکوراسیون منزل نمی توان تصور نمود. در ادامه، استفاده از رنگ صورتی را به عنوان مکملی برای طراحی های مختلف دکوراسیون در مثال های مختلف مرور می کنیم و با بهترین نحوه کاربرد این رنگ بیشتر آشنا می شویم.

۱٫ نقش و نگارهای صورتی

در اتاقی که تمام وسایل و مبلمانش را با رنگ سفید و طیف های روشن رنگی انتخاب کرده ایم، به کارگیری رگه هایی از رنگ صورتی می تواند انرژی بسیار زیادی را در محیط آن ایجاد کند و زیبایی بسیاری به دکوراسیون اتاقتان ببخشد. به عنوان نمونه استفاده از پرده های گل دار با رنگ صورتی ملایم و یا قرار دادن کوسن هایی با طرح و نقوش صورتی رنگ، فضای اتاق را به کلی متحول می نماید. طرح گل های صورتی رنگ عموما احساس نشاط و سرزندگی را در محیط تقویت می کند و علاوه بر آن، رنگ های روشن اتاق نیز می تواند محیط را دلبازتر و زیباتر کند. با نور طبیعی روز و همچنین استفاده از گل های طبیعی با همین ترکیب رنگ صورتی و سفید، همه چیز کامل تر خواهد شد.

 روش های کاربردی برای استفاده از رنگ صورتی در دکوراسیون


۲٫ قاب های صورتی

استفاده از تابلوهای قاب شده و تزئینات دکوراتیو دیواری، بهترین راه برای ایجاد نقطه کانونی در فضای اتاق است. اگر فضایی که در اختیار دارید، به اندازه کافی بزرگ باشد، می توانید از آثار هنری با اندازه بزرگ استفاده کنید. در نمونه ارائه شده در تصویر، تابلوی هنری مدرنی که در آن از طیف رنگی صورتی استفاده شده، در بالای یک میز کنسول نصب شده است و به این ترتیب ترکیبی از رنگ های سفید و خاکستری، به عنوان رنگ های خنثی، با طلایی و صورتی روشن، توانسته اند زیبایی بصری همگن و دلپذیری را ایجاد کنند.

چنانچه ملاحظه می شود، رنگ صورتی در اینجا به عنوان تعدیل کننده دکوراسیون همراه با رنگ های خنثی ترکیب شده است. در عین حال المان های به کار رفته در این طرح، شکل های منظم هندسی هستند که این موضوع حتی در تابلوی هنری نصب شده روی دیوار نیز بازتاب یافته است و به این ترتیب ضمن ایجاد یک نقطه تمرکز ایده آل، هماهنگی کاملی در این بخش از دکوراسیون بوجود آمده است.

 روش های کاربردی برای استفاده از رنگ صورتی در دکوراسیون


۳٫ نوارهای صورتی رنگ

اگر دیوارهای صاف و یکدستی دارید که با یک رنگ خاص به شکلی کاملا ساده رنگ آمیزی شده اند، می توانید از افکت های نواری برای ایجاد تعادل رنگی در محیط استفاده کنید. در تصویر نمونه، از ترکیب طیف های تیره خاکستری یا آبی با صورتی روشن استفاده شده است. به این ترتیب هسته اصلی طراحی دکوراسیون به طیف خاکستری اختصاص یافته است و با به کاربردن چند طرح نواری صورتی رنگ روی دیوار، استفاده ای بهینه از پتانسیل قدرتمند رنگ صورتی صورت گرفته است.

با به کارگیری این المان های کوچک صورتی رنگ، حس گرمای بیشتری در کنار طیف رنگ های خنثی و سرد محیط ایجاد شده است. ترکیب رنگی به کار رفته برای سایر وسایل و لوازم اتاق هم به گونه ای انتخاب شده است که هماهنگی مناسبی با این ترکیب رنگی برقرار گردد.

 روش های کاربردی برای استفاده از رنگ صورتی در دکوراسیون


۴٫ صندلی های رنگی

رنگ آمیزی ساده صندلی های اطراف میز ناهارخوری با رنگ های روشن و شاد، چرخش رنگی بسیار خوبی در فضای اتاق نشیمن، یا آشپزخانه ایجاد می کند. البته استفاده از رنگ های متنوع برای این نوع صندلی ها، بستگی به نوع طراحی آنها نیز دارد، اما با رنگ ساده و روشن چوبی میز و صندلی ها، ترکیب بسیار خوبی برقرار خواهد شد. به طور کل اگر به رنگ های روشن و ملایم علاقه مند هستید، از طیف رنگی صورتی نیز غافل نشوید و در کنار دیگر رنگ های روشن همچون آبی، گلبهی و سفید، از صورتی هم استفاده کنید. همین ترکیب رنگی را می توان برای میز و صندلی هایی که در بالکن یا حیاط خانه می چینید هم استفاده کنید. در مجموع استفاده از این رنگ های متنوع و روشن در یک هوای آفتابی و درخشان، احساس دلپذیر و انرژی فوق العاده ای برایتان به ارمغان خواهد آورد.

 روش های کاربردی برای استفاده از رنگ صورتی در دکوراسیون


۵٫ رنگ دیوارها

پیشنهادهایی که تا اینجا ارائه دادیم، عموما شامل استفاده از رنگ صورتی، به عنوان رنگی مکمل و تعدیل کننده طیف غالب محیط بوده است. اما می توانید کمی جسارت به خرج دهید و از پتانسیل های رنگ صورتی در دکوراسیون اتاق ها بیشتر استفاده کنید. برای این منظور می توانید یکی از دیوارهای اتاق را به رنگ صورتی رنگ آمیزی کنید و با به کارگیری رنگ های متنوع خاکستری در کنار آن، ترکیبی دلپذیر بسازید. صورتی ملایم و مات در کنار انواع خاکستری ها، هماهنگی ایده آلی ایجاد می کند. پیشنهادی که در اینجا ارائه شده است هم استفاده از طیف های روشن رنگ صورتی است. البته استفاده از تکنیک کنتراست محیط و به کارگیری رنگ های تیره در کنار صورتی و خاکستری روشن هم می تواند به زیبایی بصری دکوراسیون کمک زیادی کند.

 روش های کاربردی برای استفاده از رنگ صورتی در دکوراسیون


۶٫ صورتی شفاف و هیجانی

استفاده از رنگ صورتی نباید تنها به طیف های روشن و ملایم محدود شود. می توانید از صورتی تیره و متمایل به سرخابی، برای ایجاد یک نقطه کانونی ایده آل بهره گیرید و به این ترتیب تمرکز بصری مناسبی در فضای اتاق ایجاد کنید. به عنوان مثال قرار دادن مبلمانی تیره با طیف رنگی خاکستری، و استفاده از صورتی شفاف و تیره، ترکیبی هیجانی و پر انرژی خلق می کند. در واقع در چنین طرحی، رنگ خاکستری به عنوان رنگ اصلی دکوراسیون در نظر گرفته می شود و با به کارگیری لوازم جانبی همچون میزهای کنار مبل، و کوسن هایی به رنگ صورتی، ترکیب رنگی مورد نظر ساخته می شود.

روش های کاربردی برای استفاده از رنگ صورتی در دکوراسیون 


منبع: برترینها

شهرهای گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (۲)

برترین ها – ترجمه از حمید پاشایی:
تصور این موضوع که یک شهر ممکن است به طور کامل گم شود سخت است ولی این
دقیقاً اتفاقی است که برای شهرهای گمشده در این لیست افتاده است. در حقیقت
دلایل زیادی وجود دارد که چرا یک شهر ممکن است متروکه شود. جنگ، بلایای
طبیعی، تغییرات آب و هوایی و نبود شرکای تجاری مهم چند تا از این دلایل
هستند.

دلیل آن هر چه باشد، این شهرهای گمشده در طول زمان به فراموشی سپرده شدند تا این که قرن ها بعد مجدداً کشف شدند.

۱۷٫ تخت جمشید (Persepolis)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

تخت
جمشید یا پرسپولیس (به معنای پایتخت پارس در زبان یونانی) مرکز و پایتخت
تشریفاتی امپراتوری بزرگ ایران بود. این شهر زیبا به وسیله آثار هنری
ارزشمند تزئین شده که متأسفانه امروزه مقدار بسیار کمی از آن باقی مانده
است. در سال ۳۳۱ پیش از میلاد اسکندر مقدونی در فرایند تصرف امپراتوری
ایران، تخت جمشید را به عنوان انتقامی به خاطر آتش زدن آکروپولیس آتن به
آتش کشاند.

تخت جمشید به عنوان استانی از امپراتوری مقدونیه، پایتخت ایران باقی ماند ولی در طول زمان تنزل پیدا کرد.

۱۶٫ لپتیس ماگنا (Leptis Magna)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

لپتیس
ماگنا یا لپسیس ماگنا، شهری مهم در امپراتوری روم بود که در کشور کنونی
لیبی واقع شده است.  بندرگاه طبیعی آن رشد شهر را به عنوان مسیر تجاری مهمی
در حوضه مدیترانه و صحرای بزرگ آفریقا تسهیل کرد، و همچنین بازاری برای
تولید کشاورزی در منطقه ساحلی حاصلخیز شد.

سپتیموس سوروس امپراتور روم
(سال های ۱۹۳ تا ۲۱۱ میلادی) که در لپتیس به دنیا آمده بود، حاکم بزرگ شهر
شد. تحت هدایت او، برنامه ساختمانی بلندپروازانه ای آغاز شد. ولی در قرن
های بعدی، لپتیس به علت افزایش مشکلات امپراتوری روم رو به زوال رفت. بعد
از پیروزی مسلمانان در سال ۶۴۲، این شهر گمشده تبدیل به ویرانه شد و برای
قرن ها زیر شن دفن شد.


۱۵٫ گرگانج (Urgench)

 34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

گرگانج
که سابقاً در رود آمودریا در ازبکستان واقع شده بود، یکی از بزرگترین
شهرها در جاده ابریشم بود. قرن های دوازدهم و سیزدهم دوران طلایی گرگانج
بود، چرا که پایتخت امپراتوری خوارزم در آسیای مرکزی شد. در سال ۱۲۲۱،
چنگیز خان این شهر را با خاک یکسان کرد. زنان جوان و کودکان به عنوان برده
در اختیار سربازان مغول قرار داده شدند، و بقیه جمعیت قتل عام شد. این شهر
بعد از ویرانی توسط چنگیز مجدداً احیا شد ولی تغییر ناگهانی مسیر آمودریا
به شمال ساکنان آن را مجبور به ترک محل برای همیشه کرد.


۱۴٫ ویجایاناگارا (Vijayanagara)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

ویجایاناگارا
زمانی با ۵۰۰ هزار نفر جمعیت یکی از بزرگترین شهرهای جهان بود. این شهر
هندی بین قرن های چهاردهم تا شانزدهم در زمان اوج قدرت امپراتوری
ویجایاناگار رونق گرفت. در این زمان، این امپراتوری اغلب در درگیری با
پادشاهی های مسلمان بود. در سال ۱۵۶۵، ارتش این امپراتوری متحمل شکستی سخت و
سنگین شد و ویجایاناگارا به تصرف درآمد. ارتش های فاتح مسلمان شروع به
نابود کردن و خالی از سکنه کردن این شهر کردند و معابد هندوی آن را در طول
چند ماه تخریب کردند. با اینکه این امپراتوری بعد از آن همچنان وجود داشت،
ولی پایتخت اصلی هیچ گاه مجدداً ساخته نشد. از آن زمان تاکنون هیچ جمعیتی
در این مکان زندگی نکرده است.


۱۳٫ کالاکمول (Calakmul)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

پنهان
در دل جنگل های ایالت مکزیکی کامپچه، کالاکمول یکی از بزرگترین شهرهای
تمدن مایا است که تاکنون پیدا شده است. کالاکمول شهری قدرتمند بود که برتری
شهر تیکال را به چالش کشید و دارای این استراتژی بود که آن را با شبکه ای
از متحدان خود احاطه کند.

از نیمه دوم قرن ششم پس از میلاد تا اواخر قرن
هفتم، کالاکمول قدرت بیشتری پیدا کرد هر چند نتوانست قدرت تیکال را کاملاً
از بین ببرد و در جنگ تعیین کننده ای که در سال ۶۹۵ پس از میلاد رخ داد،
تیکال موفق شد ورق را به نفع خود برگرداند. در نهایت هر دو شهر به همراه
امپراتوری مایا سقوط کردند.


۱۲٫ پالمیرا (Palmyra)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

برای
چندین قرن پالمیرا (شهر درختان نخل) شهری مهم و ثروتمند واقع در مسیر
کاروان بین ایران و بندرهای مدیترانه ای سوریه (استان روم) بود. از سال ۲۱۲
میلادی با تصرف دجله و فرات توسط ساسانیان، تجارت در پالمیرا دچار افت شد.
دیوکلتیان امپراتور روم دیواری ساخت و شهر را گسترش داد تا سعی کند آن را
در مقابل تهدید ساسانیان حفظ کند. این شهر در سال ۶۳۴ توسط عرب های مسلمان
تصرف شد ولی دست نخورده باقی ماند. شهر در زمان حکومت عثمانی رو به زوال
رفت، و تبدیل به روستایی در کویر شد. در قرن هفدهم مکان آن توسط مسافران
غربی مجدداً کشف شد.


۱۱٫ تیسفون (Ctesiphon)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

در
قرن ششم تیسفون یکی از بزرگترین شهرهای جهان و یکی از بزرگترین مکان های
بین النهرین باستان بود. به خاطر اهمیت آن، تیسفون هدف نظامی مهمی برای
امپراتوری روم بود و پنج بار توسط روم، و بعداً امپراتوری بیزانس، تصرف شد.
این شهر در زمان فتح ایران توسط اسلام در سال ۶۳۷ به دست مسلمانان افتاد.

بعد
از انتخاب بغداد به عنوان پایتخت خلافت عباسیان در قرن هشتم، تیسفون دچار
نزولی سریع شد و خیلی زود تبدیل به شهری متروکه شد. گفته می شود که تیسفون
پایه و اساس شهر اسبانیر در داستان های هزار و یک شب است. تیسفون هم اکنون
در عراق قرار دارد و تنها باقیمانده پیدای آن طاق بزرگ کسری است.


۱۰٫ هالسی (Hvalsey)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

هالسی
مزرعه ای در زیستگاه شرقی، بزرگترین زیستگاه در بین سه زیستگاه وایکینگ ها
در گرینلند، بود. آن ها در حدود سال ۹۸۵ بعد از میلاد به وسیله کشاورزان
نورس از ایسلند دارای جمعیت شدند. این مکان در دوران اوج خود دارای تقریباً
۴۰۰۰ نفر سکنه بود. بعد از سقوط زیستگاه غربی در میانه های قرن چهاردهم،
زیستگاه شرقی به مدت شصت تا هفتاد سال دیگر ادامه پیدا کرد. در سال ۱۴۰۸ یک
مراسم عروسی در کلیسای هالسی ثبت شد، ولی این آخرین خبری است که از این
منطقه در دست است.


۹٫ آنی (Ani)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

آنی
که در کنار مسیر کاروانی مهمی از شرق به غرب واقع شده بود، در ابتدا در
قرن پنجم اهمیت پیدا کرد و شهری رو به پیشرفت و پایتخت ارمنستان در قرن دهم
بود. کلیساهای زیادی که در این دوره ساخته شد شامل برخی از بهترین نمونه
های معماری قرون وسطی است و باعث شد که شهر لقب «شهر ۱۰۰۱ کلیسا» را به دست
آورد. در دوران اوج خود، آنی جمعیتی بین ۱۰۰ هزار تا ۲۰۰ هزار نفر داشت.

آنی
اصلی ترین شهر ارمنستان باقی ماند تا اینکه حمله مغول ها در قرن سیزدهم،
زلزله ای مهیب در سال ۱۳۱۹، و تغییر مسیرهای تجاری آن را دچار تنزلی جبران
نشدنی کرد. در نهایت این شهر متروکه شد و برای چندین قرن به فراموشی سپرده
شد. خرابه های آن هم اکنون در ترکیه قرار دارد.


۸٫ پالنکه (Palenque)

 34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

پالنکه
در مکزیک بسیار کوچکتر از دیگر شهرهای گمشده امپراتوری مایا است، ولی
دارای برخی از زیباترین معماری ها و مجسمه های ساخته شده به وسیله مایا
است. تاریخ بیشتر بناها در پالنکه به حدود سال ۶۰۰ تا ۸۰۰ میلادی بر می
گردد. این شهر در قرن هشتم رو به زوال رفت. جمعیتی کشاورز برای چندین نسل
به زندگی در آنجا ادامه دادند، تا اینکه این شهر متروکه شد و به تدریج جنگل
جای آن را گرفت.


۷٫ تیواناکو (Tiwanaku)

 34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

تیواناکو
که در نزدیکی ساحل جنوب شرقی دریاچه تیتیکاکا در بولیوی واقع شده، یکی از
مهم ترین شهرها پیش از امپراتوری اینکا است. در طول دوره ای زمانی بین سال
های ۳۰۰ پیش از میلاد تا ۳۰۰ پس از میلاد، تصور می شود که تیواناکو مرکزی
اخلاقی و کیهان شناسی بوده که مردم به آنجا سفر می کردند. جمعیت شهرنشین آن
بین قرن های هفتم تا نهم رشد کرد، و قدرت منطقه ای مهمی در کوه های جنوبی
آند شد.

در اوج خود، این شهر بین ۱۵ هزار تا ۳۰ هزار سکنه داشت هر چند
تصاویر ماهواره ای اخیر نشان از جمعیت بسیار بیشتری دارد. در حدود سال ۱۰۰۰
بعد از میلاد، بعد از تغییراتی ناگهانی در آب و هوا، با از بین رفتن تولید
غذا که منبع قدرت و اقتدار امپراتوری بود، تیواناکو ناپدید شد.


۶٫ پمپئی (Pompeii)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

در
تاریخ ۲۴ آگوست سال ۷۹ پس از میلاد، آتشفشان وزوو در ایتالیا فوران کرد و
شهر پمپئی در نزدیکی آن را با خاک و خاکستر یکسان کرد، و از همان روز شوم
آن شهر را به همان حالت باقی نگه داشت. همه چیز از شیشه ها و میزها گرفته
تا نقاشی ها و مردم آن در زمان منجمد شدند. پمپئی به همراه هرکولانیوم
متروکه شد و در نهایت نام و مکان آن ها به فراموشی سپرده شد.

این دو
شهر در نتیجه حفاری ها در قرن هجدهم مجدداً کشف شدند. این شهرهای گمشده
جزئیاتی فوق العاده در مورد زندگی مردم در دو هزار سال پیش فراهم کرده اند.


۵٫ تئوتیهواکان (Teotihuacan)

 34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

در
قرن دوم پیش از میلاد تمدنی جدید در دره مکزیک به پا خواست. این تمدن
کلانشهر تئوتیهواکان و اهرام دارای پله های بزرگ آن را ساخت. کاهش جمعیت در
قرن ششم پس از میلاد به خشکسالی های طولانی مدت به علت تغییرات آب و هوایی
نسبت داده می شود. هفت قرن بعد از سقوط امپراتوری تئوتیهواکان، اهرام این
شهر گمشده مورد احترام آزتک ها قرار گرفت و تبدیل به مکانی زیارتی شد.


۴٫ پترا (Petra)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

پترا
پایتخت باستانی پادشاهی نبطی ها بود. شهری بزرگ و منحصر به فرد در دره
وادی موسی در جنوب اردن که نبطی ها آن را تبدیل به تقاطعی مهم برای مسیرهای
ابریشم و ادویه جات کردند که چین، هند، و جنوب شبه جزیره عرب را به مصر،
یونان و روم متصل می کرد.

بعد از چندین زلزله که سیستم حیاتی مدیریت آب
را دچار مشکل کرد، شهر تقریباً به طور کامل در قرن ششم متروکه شد. بعد از
جنگ های صلیبی، پترا در جهان غرب به فراموشی سپرده شد تا اینکه این شهر
گمشده در سال ۱۸۱۲ به وسیله یوهان لودویگ بورکهارت مسافر سوئیسی مجدداً کشف
شد.


۳٫ تیکال (Tikal)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

بین
سال های ۲۰۰ تا ۹۰۰ پس از میلاد، تیکال بزرگترین شهر امپراتوری مایا با
جمعیتی بین ۱۰۰ هزار تا ۲۰۰ هزار نفر بود. وقتی که تیکال به اوج جمعیت خود
رسید، محیط اطراف شهر دچار جنگل زدایی و فرسایش شد و متعاقب آن کاهشی سریع
در سطوح جمعیتی رخ داد. تیکال اکثر جمعیت خود را در دوره ای از سال ۸۳۰ تا
۹۵۰ از دست داد و به نظر می رسد قدرت مرکزی آن نیز به سرعت سقوط کرد. بعد
از سال ۹۵۰ تیکال تقریباً خالی از سکنه شد، هر چند جمعیتی کوچک ممکن است در
کومه های میان ویرانه ها به زندگی ادامه داده باشند. حتی این مردم هم شهر
را در قرن های دهم یا یازدهم ترک کردند و جنگل های بارانی گواتمالا برای
چندین هزار سال بعدی خرابه ها را متعلق به خود کرد.


۲٫ آنگکور (Angkor)

34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

آنگکور
شهر معبدی بزرگی در کامبوج است که دارای بقایای باشکوه چندین پایتخت از
امپراتوری خمر از قرن های نهم تا پانزدهم میلادی است. این بقایا شامل
آنگکور وات (بزرگترین بنای مذهبی جهان) و معبد بایون (در آنگکور توم) با
نماهای سنگی بزرگش است.

آنگکور در تاریخ طولانی خود دچار تغییرات مذهبی
زیادی شد و چندین بار از آیین هندو به آیین بودا تغییر پیدا کرد. پایان
دوره آنگکور عموماً سال ۱۴۳۱ در نظر گرفته می شود، سالی که آنگکور به وسیله
مهاجمان آیوتایا غارت و چپاول شد، هر چند که این تمدن پیش از آن هم رو به
زوال بود. تقریباً تمام شهر آنگکور متروکه شد، به جز آنگکور وات که معبدی
بودایی باقی ماند.


۱٫ ماچو پیچو (Machu Picchu)

 34 شهر گمشده در جهان؛ از تخت جمشید تا ماچو پیچو (2)

ماچو
پیچو به عنوان یکی از معروف ترین شهرهای گمشده در جهان، بعد از اینکه قرن
ها در بالای دره اوروبامبا پنهان شده بود، در سال ۱۹۱۱ به وسیله هیرام مورخ
اهل هاوایی مجدداً کشف شد. «شهر گمشده اینکا ها» از پایین دیده نمی شود و
به وسیله زمین های کشاورزی و چشمه های طبیعی آب احاطه شده است.

با این که این منطقه هر در خود کشور پرو شناخته شده بود، ولی تا زمان کشف آن در سال ۱۹۱۱ برای جهان بیرون کاملاً ناشناخته بود.


منبع: برترینها

میلتون فریدمن کیست؟

پل کراگمن استاد دانشگاه اقتصاد پرینستون و نویسنده کتاب «اقتصاد بین‌الملل: نظریه و سیاست» که یکی از مشهورترین کتب موجود در زمینه اقتصاد بین‌الملل بدون توسل به محاسبات ریاضی است، در سال ۱۹۹۱ جایزه جان بتیس کلارک را از سوی انجمن اقتصادی آمریکا دریافت کرد. فلسفه اقتصادی کراگمن می‌تواند در مکتب نئوکینزی قرار گیرد. وی همچنین یکی از منتقدین سیاست‌های داخلی و خارجی جورج بوش است. نوشته زیر که حدود یک ماه پیش توسط کراگمن منتشر شده است ضمن تجلیل از فریدمن و بیان توانایی‌های علمی و اقتصادی او به انتقاد از برخی نظرات وی پرداخته و معتقد است همانطور که فریدمن علیه کینز قیام کرد و دست به انجام اصلاحات زد درحال حاضر نیز علم اقتصاد نیازمند یک اصلاح طلب دیگر است.

تاریخ تفکر اقتصادی قرن بیستم بی‌شباهت به تاریخ مسیحیت قرن شانزدهم نیست. پیش از انتشار کتاب تئوری عمومی اشتغال، بهره و پول توسط جان مینارد کینز در سال ۱۹۳۶، مذهب رسمی علم اقتصاد – به خصوص در زبان انگلیسی- تفکر بازار آزاد بود. اگر چه گهگاه ارتدادهایی در این مذهب صورت می‌گرفت اما این موارد همیشه ناکام مانده و متوقف می‌شد. کینز در سال ۱۹۳۶ نوشت که اقتصاد کلاسیک « – همچنانکه تفتیش عقاید مقدس، اسپانیا را تحت سلطه خویش درآورده- انگلستان را تسخیر کرده است». ادعای اصلی اقتصاد کلاسیک این بود که تقریبا پاسخ همه مسائل و مشکلات باید به نیروهای عرضه و تقاضا واگذار شود.

میلتون فریدمن کیست؟ 

اما در زمان وقوع رکود بزرگ، اقتصاد کلاسیک هیچگونه تفسیر و راه‌حلی برای گذار از رکود ارائه نکرد. در اواسط دهه ۱۹۳۰ چالش‌های پیش‌روی مذهب مرسوم اقتصاد تاحدی زیاد بود و نمی‌توانست بیش از این به درازا بکشد. در این هنگام کینز نقش مارتین لوتر را ایفا نمود و با نگاه تیزبینانه خود ارتداد قابل احترامی را از مذهب رایج علم اقتصاد انجام داد. اگر چه کینز به معنای واقعی یک چپ‌گرا نبود اما برای نجات سرمایه‌داری قیام کرد، نه برای تسخیر آن بلکه نظریه او بیان می‌کرد بازارهای آزاد متضمن دسترسی به اشتغال کامل نیستند و بدین ترتیب منطق دخالت گسترده دولت در اقتصاد را فراهم نمود.

کینزینیسم یک اصلاح بزرگ در تفکر اقتصادی بود و به طور غیر قابل اجتنابی توسط یک ضد انقلاب بنیان‌گذاری شد. اما در این میان تعداد زیادی از اقتصاددانان در فاصله سال‌های ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۰ تلاش‌های زیادی برای احیا، بقا و زنده نگه داشتن اقتصاد کلاسیک ایفا نمودند، اما هیچیک از آنها به اندازه میلتون فریدمن تاثیرگذار نبودند. اگر کینز مارتین لوتر بود، فریدمن هم ایگناتیوس لویولا، موسس یسوعیون بود. همانند یسوعیون، پیروان فریدمن نیز همانند یک ارتش وفادار به آرمان‌های او عمل کردند و بهتر بگوییم – به طور ناقص- در برابر ارتداد کینزینیسم جنگیدند. با پایان قرن بیستم اقتصاد کلاسیک دوباره بسیاری از نواحی تحت قلمرو سلطنتی خود را باز پس گرفت و به‌راستی بخش اعظم این اعتبار را مدیون میلتون فریدمن بود.

غایت آرزوی اقتصاد این است که علم باشد نه الهیات؛ چرا که اقتصاد مربوط به زمین است نه آسمان. نظریه کینز در ابتدا به طور گسترده‌ای انتشار یافت چرا که بهتر از اقتصاد کلاسیک به شناسایی جهان اطراف ما پرداخت و در این راه نیز موفق بود. انتقاد فریدمن از کینز نیز کاملا موثر واقع شد بدلیل اینکه به درستی نقاط ضعف کینزینیسم را شناسایی نمود. در این نوشته به برخی از اشتباهات فریدمن نیز اشاره خواهیم کرد. برای مثال در مواردی چنین به نظر می‌رسد که فریدمن با خوانندگان خود رو راست نبوده است. اما من او را همانند یک اقتصاددان بزرگ می‌ستایم.

میلتون فریدمن سه نقش عمده را در اندیشه اقتصادی قرن بیستم ایفا نمود. فریدمن اقتصاددان بود، مطالب خود را به صورت تکنیکی می‌نوشت و تحلیل‌های وی در خصوص رفتار مصرف‌کننده و تورم کمتر سیاسی بود. فریدمن کارآفرین سیاستی بود و حاصل چند دهه تلاش او اکنون به نام مانیتاریسم (پول‌گرایی) شناخته می‌شود که سرانجام فدرال رزرو و بانک مرکزی انگلستان در اواخر دهه ۱۹۷۰ این رویکرد را در اجرای سیاست پولی خود پذیرفتند و البته چند سال بعد نیز آن را کنار گذاشتند. فریدمن یک ایدئولوگ هم بود، مروج بزرگ دکترین بازار آزاد.

میلتون فریدمن کیست؟ 

فریدمن تمامی این نقش‌ها را با ایمان به واقعیت‌های کلاسیک اقتصاد بازار ایفا نمود. تاثیرگذاری فریدمن به عنوان یک مروج و مبلغ بازار آزاد تا حدی به دلیل شهرت او به عنوان یک نظریه پرداز اقتصادی با بینشی عمیق و دقیق بود. اما تفاوت‌های عمده‌ای میان دقت کارهای او به عنوان یک اقتصاددان حرفه‌ای و دمدمی مزاج وجود دارد و همین امر گاهی اوقات منطق نوشته‌های او را در جایگاه یک متفکر عمومی با سوال روبه‌رو می‌سازد. در حالی‌که کارهای نظری فریدمن توسط اقتصاددانان جهان مورد ستایش واقع شده است اما یک دو سویه‌گرایی در نظرات سیاستی و به‌ویژه ترویجی او در خصوص بازار آزاد وجود دارد.

۱ – ابتدا به بررسی نظریه‌های اقتصادی فریدمن می‌پردازیم. در طی دو قرن گذشته تفکر علم اقتصاد همواره تحت‌سیطره مفهوم انسان‌اقتصادی (Homo economicus) بوده است. انسان اقتصادی فرضی، می‌داند که چه می‌خواهد و ترجیحات او می‌تواند در قالب تابع مطلوبیت و به شکل ریاضی بیان می‌شود و انتخاب‌های او در نتیجه محاسبات عقلایی ناشی از حداکثر ساختن تابع مطلوبیت به‌دست می‌آید. مصرف‌کننده تصمیم می‌گیرد که کدام کالا را مصرف نماید، سرمایه‌گذاران تصمیم می‌گیرند که پول خود را در کجا سرمایه‌گذاری نمایند: به بازار سهام بروند یا اوراق قرضه دولتی بخرند. بنابراین تصمیمات همه آنها بر پایه این فرض اتخاذ می‌شود که آنها به مقایسه مطلوبیت نهایی گزینه‌های مختلف در دسترس خود می‌پردازند.

«به راحتی می‌توان به این قصه خندید». هیچکس و نه حتی برندگان نوبل اقتصاد واقعا تصمیمات خود را بر مبنای این روش اتخاذ نخواهند کرد. اما بیشتر اقتصاددانان و حتی خود من، معتقدند که فرضیه انسان اقتصادی بسیار مفید است، چرا که انسان اقتصادی مورد نظر اقتصاددانان، شکل ایده‌آل آن چیزی است که به آن فکر می‌کنند. افراد ترجیحاتی دارند، حتی اگر ترجیحات آنها واقعا به طور دقیق توسط تابع مطلوبیت بیان نشود و حتی اگر آنها مطلوبیت خود را نیز حداکثر نکنند با اینحال معمولا تصمیمات معقولی اتخاذ می‌کنند. البته ممکن است این سوال پیش آید که چرا اقتصاددانان انسان را آنگونه که هست مطالعه نمی‌کنند؟ پاسخ این است که انتزاع و ساده‌سازی استراتژیک تنها روشی است که اقتصاددانان می‌توانند برخی نظم‌های فکری را بر پیچیدگی زندگی اقتصادی واقعی تحمیل نمایند و در این راه فرضیه رفتار عقلایی یک ساده‌سازی کاملا پر ثمر است.

اما سوال این است که چگونه باید این فرضیه را به کار گرفت. کینز به طور همه جانبه انسان اقتصادی را مورد حمله قرار نداد و به جای اینکه نظریه‌پردازی خود را بر مبنای تحلیل دقیق آنچه یک تصمیم‌گیر عقلایی انجام می‌دهد، بنابر این نظریه خود را بر اساس فروض روانشناسانه معقولی بنا کرد. از دیدگاه کینز تصمیمات تجاری از روحیات حیوانی (animal spirits ) ناشی می‌شدند از جمله اینکه تصمیمات مصرف کننده بر اساس یک مبنای روانشناسانه اتخاذ می‌شود و مصرف‌کننده تنها بخشی از افزایش درآمد و نه همه آن را به مصرف اختصاص می‌دهد.

میلتون فریدمن کیست؟ 

اما آیا واقعا ایده کینز برای کاهش نقش انسان اقتصادی مفید بود؟ پاسخ فریدمن این بود که خیر، در مقاله ۱۹۵۳ خود با نام «روش‌شناسی اقتصاد اثباتی» بحث کرد که «نظریه‌های اقتصادی باید مورد قضاوت قرار گیرند اما نه با واقع‌گرایی روانشناسانه بلکه با توانایی آنها برای پیش‌بینی رفتار عوامل اقتصادی. دو مورد از بزرگترین پیروزی‌های فریدمن به عنوان یک نظریه‌پرداز اقتصادی از کاربرد فرضیه رفتار عقلایی و مباحثه با اقتصاددانانی که در ماورای این فرضیه می‌اندیشیدند بدست آمده است.

فریدمن در کتاب ۱۹۵۷ خود به نام «نظریه تابع مصرف» بحث می‌کند که بهترین روش برای پس‌انداز و مصرف، روش کینز یعنی توسل به نظریه‌پردازی روانشناسانه نیست بلکه بهترین روش این است که افراد را به گونه‌ای در نظر بگیریم که ببینیم آنها ثروت خود را در طول زندگی چگونه هزینه می‌کنند و در این مسیر تصمیمات عقلایی اتخاذ می‌کنند. این ایده لزوما ضد کینزی نبود – در واقع بزرگترین اقتصاددان کینزی یعنی فرانکو مودیگیلیانی به همراه آلبرت آندو همزمان و مستقل از فریدمن ایده مشابهی را ارائه کرد که حتی در مورد رفتار عقلایی محتاط‌تر از نظریه فریدمن بود. «فرضیه درآمد دائمی» فریدمن و «الگوی سیکل زندگی» مودیگیلیانی چندین پارادوکس آشکار در مورد رابطه میان درآمد و مخارج را حل نمودند و در واقع به عنوان بنیان و پایه تفکر اقتصاددانان در خصوص مسائل مربوط به مصرف، مخارج و پس انداز تا به امروز باقی مانده‌اند.

تلاش فریدمن در مورد رفتار مصرفی فرد عقلایی به خودی خود باعث شهرت آکادمیک وی شد. با این حال پیروزی بزرگتر او از کاربرد فرضیه انسان اقتصادی در خصوص نظریه‌پردازی در مورد تورم بدست آمد. در سال ۱۹۵۸ فیلیپس اقتصاددان متولد نیوزلند اشاره کرد که یک همبستگی تاریخی میان بیکاری و تورم وجود دارد به گونه‌ای که تورم بالاتر با بیکاری کمتر همراه بوده و هست. مدتی اقتصاددانان این رابطه را به عنوان یک رابطه باثبات و قابل اعتماد پذیرفتند.

بر اساس مباحث اصلی مطرح در مورد منحنی فیلیپس دولت ناگزیر از یک انتخاب سیاستی بود. برای مثال دولت باید تورم بالاتر را در ازای دستیابی به بیکاری کمتر بپذیرد؟در سال ۱۹۶۷ فریدمن در یکی از جلسات انجمن اقتصادی آمریکا عنوان کرد «حتی اگر طبق داده‌های اقتصادی، وجود رابطه میان تورم و بیکاری تائید شود، در بلند مدت چنین رابطه‌ا‌ی وجود ندارد. او گفت «همواره یک مبادله موقت میان تورم و بیکاری وجود دارد اما این یک مبادله همیشگی و دائمی نیست». به عبارت دیگر اگر سیاست‌گذار بخواهد از طریق سیاستی که تورم بالاتری ایجاد می‌کند بیکاری کمتری به‌دست بیاورد تنها در کوتاه مدت و به طور موقت موفق به انجام این کار خواهد بود. بر اساس نظرات فریدمن بیکاری دوباره افزایش خواهد یافت حتی اگر تورم همچنان در سطح بالایی باقی بماند. به عبارت دیگر اقتصاد چنانکه بعدها ساموئلسن آن را نام‌گذاری کرد در شرایط رکود تورمی قرار (stagflation ) دارد.

فریدمن چگونه به این نتیجه رسید؟ (البته ادموند فلپس که جایزه نوبل اقتصاد را در سال ۲۰۰۶ برد همزمان و به طور مستقل از فریدمن به همین نتیجه دست یافته بود). در مورد نظریه مصرف، فریدمن فرضیه رفتار عقلایی را به خدمت گرفت. او معتقد بود که بعد از یک دوره تورم دائمی، افراد انتظارات تورمی خود را در تصمیمات آینده خود دخیل نموده و تمامی اثرات مثبت تورم بر اشتغال را خنثی می‌کنند. برای مثال، یکی از دلایلی که تورم ممکن است منجر به اشتغال بیشتر شود این است که زمانیکه قیمت‌ها سریعتر از دستمزدها افزایش می‌یابند استخدام بیشتر کارگران سودمندتر خواهد بود. اما کارگران می‌دانند که قدرت خرید دستمزدهای حقیقی آنها با توجه به وجود تورم کاهش خواهد یافت، بنابراین آنها دستمزدهای بالاتر و متناسب با رشد قیمت‌ها را مطالبه می‌کنند. در نتیجه بعد از افزایش تورم، اشتغال افزایش نخواهد یافت.

میلتون فریدمن کیست؟ 

در زمانی‌که فریدمن و فلپس ایده‌های خود را مطرح نمودند، آمریکا تا حدی تورم دائمی را تجربه می‌کرد. تورم پایدار دهه ۱۹۷۰، آزمونی را برای فرضیه فریدمن- فلپس فراهم نمود. با اطمینان کامل همبستگی تاریخی میان تورم و بیکاری براساس پیش‌بینی فریدمن – فلپس نقض شد: در دهه ۱۹۷۰ در حالی که برخلاف ثبات قیمتی دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ نرخ تورم دو برابر شد، نرخ بیکاری بالا و بالاتر رفت. اما تورم بعد از یک دوره بیکاری شدید یعنی رکود بزرگ، تنها در دهه ۱۹۸۰ تقریبا تحت کنترل بود. فریدمن و فلپس با پیش‌بینی پدیده رکود تورمی یکی از بزرگ‌ترین موفقیت‌های اقتصاد بعد از جنگ را بدست آوردند. این موفقیت و پیروزی بیش از هر چیز وضعیت میلتون فریدمن را به عنوان یک اقتصاددان بزرگ تثبیت کرد.

نکته جالب توجه‌اینکه اگرچه فریدمن با به کارگیری فرضیه عقلانیت فردی گام‌های بزرگی در اقتصاد کلان برداشت اما او می‌دانست که در کجا توقف نماید. در دهه ۱۹۷۰ برخی اقتصاددانان تحلیل فریدمن را جلوتر بردند و چنین بحث کردند که حتی در کوتاه مدت نیز رابطه‌ای میان تورم و بیکاری وجود نداردبه دلیل اینکه عاملان اقتصادی، رفتار دولت را پیش‌بینی می‌کنند و انتظارات خود را بر مبنای آن شکل می‌دهند. این دکترین اکنون با نام انتظارات عقلایی (از سوی مکتب کلاسیک جدید) شناخته می‌شود. اما فریدمن هرگز به سوی این گروه نرفت. احساس واقعی او این بود که دکترین انتظارات عقلایی ایده انسان اقتصادی را در حالت حدی آن به کار گرفته است. فریدمن در سال ۱۹۶۷ آزمون زمان را متوقف نمود در حالی که بینش‌های وسیع‌تری در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ توسط نظریه پردازان انتظارات عقلایی مطرح شد.

در طی چندین دهه تصویر و شهرت میلتون فریدمن تحت تاثیر بیانات او در زمینه سیاست پولی و دکترین او یعنی پولگرایی (مانیتاریسم) بود. البته اکنون تا حدی عجیب می‌نماید که مانیتاریسم و همینطور برخی از نکاتی که فریدمن در مورد پول و سیاست مطرح می‌کرد، اکنون به عنوان یک شکست مورد توجه می‌باشد. برخلاف آنچه او در مورد مصرف یا تورم گفته بود، آشکار است که پول گرایی گمراه‌کننده بوده و شاید هم این امر عمدی بوده است.

۲ – برای درک اینکه بدانیم مانیتاریسم چه بود در ابتدا لازم است بدانیم که تعریف پول در اقتصاد چیست؟ زمانی که اقتصاددانان در مورد عرضه پول صحبت می‌کنند منظور آنها ثروت افراد نیست. منظور آنها تنها بخشی از ثروت است که به طور مستقیم می‌تواند برای خرید کالا و خدمات مورد استفاده قرار گیرد. پول رایج در گردش – کاغذهای سبزی که عکس فرد محبوب در هر کشور یا رییس‌جمهور متوفی بر روی آن حکاکی شده است- پول است و همچنین سپرده‌های بانکی که شما می‌توانید با چک آنها را سریعا مورد استفاده قرار دهید. اما سهام، اوراق قرضه و دارایی‌های واقعی پول نیستند چرا که آنها قبل از اینکه بخواهند برای خرید مورد استفاده قرار گیرند باید به یکی از دو مورد قبل تبدیل شوند.

اگر عرضه پول صرفا از پول نقد در گردش تشکیل شده باشد در این صورت عرضه پول تحت کنترل دولت، یا به عبارتی همان بانک مرکزی قرار دارد. واقعیت این است که عرضه پول شامل سپرده‌های بانکی نیز می‌شود و همین امر موضوع را پیچیده‌تر می‌سازد. بانک مرکزی پایه پولی – مجموعه پول در گردش، پول موجود در بانک‌ها و سپرده‌های بانک‌ها در بانک مرکزی – را تحت کنترل دارد که البته شامل سپرده‌های بانکی افراد نمی شود. در شرایط عادی کنترل مستقیم بانک مرکزی بر پایه پولی به منظور کنترل عرضه پول، کافی است.

پیش از کینز اقتصاددانان عرضه پول را به عنوان ابزار مدیریت اقتصادی بررسی می‌کردند. اما کینز معتقد بود که در شرایط رکود زمانی که نرخ‌های بهره خیلی پایین هستند تغییر در عرضه پول اثر ناچیزی بر اقتصاد دارد. منطق کینز چیزی شبیه ‌این بود: اگر نرخ‌های بهره ۴ یا ۵ درصد باشد هیچ کس پول نقد بلا استفاده نمی خواهد. اما در شرایطی شبیه به سال ۱۹۳۵ که نرخ بهره اوراق قرضه خزانه داری آمریکا تنها ۱۴/۰ درصد بود انگیزه برای به کارگیری پول در هیچ کاری وجود ندارد. بانک مرکزی سعی می‌کند تا با چاپ گسترده پول اقتصاد را نجات دهد.

میلتون فریدمن کیست؟ 

سیاست پولی کاملا فن شناختی است و تا حد زیادی شکل غیرسیاسی دخالت دولت در اقتصاد است. اگر بانک مرکزی تصمیم به افزایش عرضه پول بگیرد به ازای آن اوراق قرضه دولتی از بانک‌های خصوصی خریداری می‌کند و در مقابل آن اعتباری در اختیار بانک‌ها قرار می‌دهد و از این طریق پایه پولی افزایش می‌یابد و در مقابل، سیاست مالی باعث دخالت بیشتر دولت در اقتصاد می‌شود. اگر سیاستمداران تصمیم بگیرند که فعالیت‌های عمومی را برای گسترش اشتغال مورد استفاده قرار دهند آنگاه باید تصمیم‌گیری کنند که‌ این کار را کجا و چگونه انجام دهند. اقتصاددانان متمایل به بازار آزاد اعتقاد دارند که همواره سیاست پولی مورد نیاز است و آنهایی که دوستدار نقش بیشتر دولت هستند معتقد به اجرای سیاست مالی هستند.

تفکر اقتصادی بعد از پیروزی انقلاب کینزی اولویت را به سیاست مالی داد در حالی که سیاست پولی به کناری رانده شده بود. همچنانکه فریدمن در سال ۱۹۶۷ در انجمن اقتصادی آمریکا بیان کرد:

«پذیرش بینش‌های کینزی در اقتصاد بدین معنی بود که سیاست پولی به کنار گذاشته شد و گویا پول مهم نبود. اگر چه‌این رویکرد تاحدی مبالغه‌آمیز بود، سیاست پولی در طی دو دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ بسیار کم مورد توجه قرار گرفت.» با این حال فریدمن برای احیای اهمیت پول قیام کرد و تلاش او با انتشار مقاله تاریخ پولی ایالات متحده ۱۹۶۰-۱۸۶۷ با همکاری آنا شوارتز به اوج رسید. اگر چه کار تاریخ پولی فریدمن فوق‌العاده بود و یک قرن از توسعه پولی آمریکا را در بر می‌گرفت در عین حال بیشترین بحث و جدل را در مورد رکود بزرگ ایجاد کرد.

بر اساس این تحقیق تغییرات در حجم پول نقش مستقلی در نوسانات ادواری ایفا می‌کرد. در این مطالعه آنها نشان دادند که هر چند حجم پول چه در دوره‌های انبساطی و چه در دوره‌های انقباظی رو به افزایش بوده است اما نرخ رشد عرضه پول در طی انقباض سطح فعالیت‌های اقتصادی کندتر از انبساطها بوده است. فریدمن و شوارتز معتقدند که عواملی که انقباض پولی را در رکودهای عمده آمریکا بوجود آوردند عمدتا مستقل از تغییرات همزمان یا قبلی در درآمد پولی و قیمت‌ها بوده است. در تحلیل فریدمن و شوارتز رکود بزرگ فقط به خاطر ناتوانی فدرال رزرو در جلوگیری از کاهش شدید حجم پول عمیق تر شد که در فاصله بین اکتبر ۱۹۲۹ تا ژوئن ۱۹۳۳ حجم پول حدود یک سوم کاهش پیدا کرد. آنها می‌گویند که سیستم فدرال رزرو می‌توانست با اتخاذ سیاست‌های دیگری از فرو ریختن بانکداری و به دنبال آن از کاهش حجم پول و رکود شدید اقتصاد جلوگیری کند. اما منظور آنها از این کار چه بود؟ از همان آغاز مقاله موقعیت فریدمن –شوارتز کمی بی‌ثبات است و در گذر زمان ارائه مساله خام‌تر می‌شود نه ماهرانه و تقریبا چنین به نظر می‌رسد که یک بی صداقتی روشنفکرانه در کار آنها دیده می‌شود.

در اینجا ممکن است یک قیاس مفید باشد. فرض کنید که نوعی آنفولانزا شیوع می‌یابد و پس از آن با ارائه تحلیل و از طریق فعالیت‌های مناسب مراکز کنترل بیماری، اپیدیمی می‌توانست کنترل شود. در این جا رفتار عادلانه‌این است که مقامات دولتی را برای شکست در انجام فعالیت مناسب مقصر بدانیم؟ اما این تنها کش دادن مساله است که بگوییم دولت در شیوع بیماری مقصر بوده است و شکست مراکز کنترل بیماری نشاندهنده اولویت بازارهای آزاد بر دولت بزرگ است.

هنوز بسیاری از اقتصاددانان و خوانندگان غیر متخصص با استفاده از ایده فریدمن و شوارتز بانک مرکزی آمریکا را عامل رکود بزرگ می‌دانند- و به عبارت دیگر معتقدند که رکود بزرگ نشانگر دخالت گسترده دولت در اقتصاد است و در سال‌های بعد من گفته ام که ادعای فریدمن به طور خام رد می‌شود و این شکل تحلیل رکود بزرگ سوء تعبیر و عدم درک درست مطلب را تغذیه می‌کند.در سال ۱۹۷۶ فریدمن در گفت‌وگو با مجله نیوزویک گفت: «حقیقت این است که رکود بزرگ در نتیجه سوء مدیریت دولت بوجود آمده است.» این گفته باعث شد تا خوانندگان سریعا نتیجه‌گیری کنند که اگر دولت وارد عمل نشده بود رکود اتفاق نمی افتاد. اما در حقیقت آنچه فریدمن و شوارتز ادعا کردند این بود که دولت باید بیش از پیش در اقتصاد دخالت کند.

چرا اهمیت مباحث مربوط به نقش سیاست پولی در دهه ۱۹۳۰ بیش از ۱۹۶۰ بود؟ این موضوع تا حدی بدین دلیل بود که آنها برنامه ضد دولتی گسترده فریدمن را پذیرفتند. در حالی که مهم‌ترین دلیل این موضوع طرفداری فریدمن از پول گرایی بود. بر اساس این دکترین، دولت باید رشد عرضه پول را به طور یکنواخت ادامه دهد و نباید هیچگونه انحرافی در آن صورت پذیرد حال آنکه مهم نیست که در اقتصاد چه اتفاقاتی رخ می‌دهد؟ مکتب پول‌گرایی سیاست پولی را در جایگاه خلبان اتوماتیک اقتصاد قرار می‌دهد. به عبارت دیگر هر گونه تشخیص در بخش دولتی را از چرخه سیاستگذاری حذف می‌نماید.


منبع: برترینها

ژان شاردن و میراث ایرانی او

روزنامه شرق: ژان شاردن متولد ۱۶ نوامبر ۱۶۴۳ پاریس و درگذشته پنجم ژانویه ۱۷۱۳ در محله چیزیک در غرب لندن است. شاردن عمدتا به سفرنامه‌هایش درباره ایران شهره است. سفرنامه او به ایران مفصل‌ترین و یکی از مهم‌ترین (اگر نگوییم مهمترین) آثار غربی منتشر شده در سه سده اخیر در شناسایی و معرفی ایران و ایرانیان به غربیان است.

شاردن که فرزند یک جواهر فروش ثروتمند پروتستان فرانسوی بود، سفرهای شرقی خود را در حدود سال ۱۶۶۴، به منظور تجارت و به نیابت از پدرش، در جستجوی جواهرات به هند و از طریق ایران آغاز کرد. اطلاعات پراکنده درباره این سفر کوتاه به ایران، حاکی از آن است که شاردن ۲۱ ساله موفق شد تا با راه یافتن به دربار شاه عباس دوم، به عنوان تاجر و طراح رسمی جواهرات خاندان صفوی منصوب شود.

شاردن و میراث ایرانی او 

سفر بعدی شاردن در سال ۱۶۶۷ و از طریق بندر هرمز به اصفهان و در پایان همان سال به سوی هند انجام شد. او مجددا در ۱۶۶۹ به مدت شش ماه دیگر به ایران بازگشت در اوان دهه ۱۶۷۰، به دلیل بروز مشکلاتی، شاردن مصمم شد تا به شرق و به ویژه ایران برگشته و با گسترش دانش ایرانی خود، کارش را در آن منطقه ادامه دهد. او در تابستان ۱۶۷۱ پاریس را ترک کرد و به منظور سیاحت و تجارت جواهرات و ساعت، از طریق ایتالیا، عثمانی، گرجستان ارمنستان و پشت سر گذاشتن حوادثی خطرناک، در سال ۱۶۷۳ برای سومین بار به ایران وارد شد و از مسیر تبریز، زنجان، قم و کاشان، در ۱۴ ژوئن آن سال وارد اصفهان وارد شد.

شاردن در این سفر حدود چهار سال و نیم در ایران به سر برد که از این مدت، دو سال و نیم آن در اصفهان سپری شد. در این مدت او به بندرعباس و چندین شهر دیگر نیز سفر کرد. شاردن در پایان سال ۱۶۷۷ از ایران به هند رفت. او پس از خروج از ایران سفرهای بسیاری از طریق زمین و دریا در شرق انجام داد و سپس به فرانسه بازگشت.

شاردن دست کم یک بار دیگر در سال ۱۶۸۱ به ایران بازگشت تا به حل و فصل دارایی‌های یکی از شرکای درگذشته خود در بندر عباس رسیدگی کند. او مدتی بعد از این سفر، عمدتا به دلیل اختلافات مذهبی، از فرانسه مهاجرت کرد و در انگلستان ساکن شد. او بیشتر مدت بقیه عمرش را در این کشور سپری کرد. بقیه داستان زندگی شاردن، اگرچه خواندنی و جالب است، ولی تا جایی که به ایران مربوط می‌شود، مهمترین نکته آن، تلاش برای انتشار سفرنامه مفصل او به ایران است. سفرنامه ایران او، چه از نظر کمی و چه از نظر کیفیت و بیان جزییات، یکی از مهمترین منابع بی‌بدیل غربی ایران‌شناسی محسوب می‌شود.

سفرنامه شاردن در ابتدا به فرانسه نوشته شد، ولی به تدریج به دیگر زبانهای اروپایی و شرقی ترجمه و منبع پژوهش‌های متعددی در مطالعات ایرانی در جهان شد. او نخست با احتیاط و تردید ماجرای تاجگذاری شاه سلیمان صفوی (شاه صفی دوم) را در سال ۱۶۷۱ به عنوان بخش نخست کتابش در لندن منتشر و چون از کتاب استقبال خوبی به عمل آمد، متن تجدید نظر شده کتابش را در سه جلد، در آمستردام منتشر کرد. استقبال از این سفرنامه حجیم و آکنده از اطلاعات ناگفته درباره ایران به حدی بود که علاوه بر ترجمه‌های متعدد، در زمان حیات خود شاردن پنج بار تجدید چاپ شد که در آن زمان، این مساله درباره کتابی پیرامون مشرق زمین امری کم نظیر بود. با این همه در سال ۱۸۱۱ و ۹۸ سال پس از درگذشت شاردن بود که نسخه کامل کتاب او در ده جلد منتشر شد.

شاردن و میراث ایرانی او 

یکی از ویژگی‌های اثر شاردن، ساده نویسی و پرهیز او از تکلف و پرهیز از اغراق‌های مثبت یا منفی رایج در شماری از آثار سفرنامه نویسان و شرق شناسان غربی قبل از او و در مقابل، سرشار از توصیف دقیق ایران بود. چاپ پنجم کتاب که کمتر از دو سال قبل از درگذشت مولف منتشر شده، نسخه تجدید نظر شده کتاب و شامل گزارش‌های سفر، تشریح کلی وضع ایران (حکومت، ارتش، قوانین، سنت‌ها، امور اقتصادی، اجتماعی، مسایل فرهنگی، باورها، اعتقادات دینی، عادات ایرانیان، تاریخ و جغرافیای ایران، شرح مفصل اصفهان و سفر او به شهرهای مختلف، به همراه تصاویری از بناها و مناطقی از سراسر ایران است. علاوه بر آن، از نگاه شاردن تا حد زیادی می‌توان به زاویه دید غربیان دارای انگیزه های استعماری و همچنین فعالیت‌های کمپانی هند شرقی در غرب آسیا نیز پی برد.

در زمان حیات شاردن، بسیاری در درستی و دقت نظر نوشته‌های او درباره ایران تردید داشتند، ولی انتشار دیگر سفرنامه های مربوط به زمان وی، از جمله آثار تاورنیه و همچنین تعلیقات ولادیمیر مینورسکی بر تذکره‌الملوک، درستی، دقت نظر و اهمیت اطلاعات ارایه شده توسط شاردن را نشان دادند. با این همه باید توجه داشت که هر چه از مدت حضور او در ایران بیشتر گذشته، همگام با افزایش دانش و تجربه او درباره ایران، اطلاعات او نیز دقیق‎تر و مفصل‌تر شده است. از سوی دیگر، هنوز کاملا معلوم نیست که چه بخش‌هایی از کتاب او کاملا براساس مشاهدات شخصی او نوشته شده و چه بخش‌هایی شامل شنیده‌هایش از دیگر غربیان مقیم ایران و یا مطالعاتش بر اساس آثار دیگرانی بوده که شاردن بر آن‌ها وقوف کامل داشته است.

اثر شاردن علاوه بر جذابیت عمومی و تخصصی، الهام بخش آثار فکری، سیاسی و ادبی برخی از نویسندگان و متفکران مطرح غربی بعد از او، از جمله منتسکیو، گیبون، ولتر، روسو و ویلیام جونز بوده است.

از زمان انتشار نخستین جلد از سفرنامه شاردن، این کتاب بارها با ویرایش‌های گوناگون، به زبان‌های مختلف به چاپ رسیده و چندین بار، سه بار به طور ناقص و یک بار توسط توسط اقبال یغمایی (متن نسبتا کامل‌، در پنج جلد) به فارسی ترجمه و منتشر شده است. با این همه هنوز بررسی و تحلیل جامعی در ایران، درباره این اثر و تاثیر آن در نگاه غربیان به ایران و ایران شناسی صورت انجام نشده است. هرچند کتاب‌ها، مقالات و پایان‌نامه‌های بسیاری با الهام از آثار شاردن یا درباره او به زبان‌های اروپایی و ژاپنی تهیه و یا منتشر شده است.

شاردن در آثار منتشر شده‌اش، از یادداشت‌های پراکنده‌ بسیاری، از جمله یادداشت‌های روزانه ۱۶۷۶ و ۱۶۷۷ و ترجمه‌اش از نزهت‌القلوب حمدالله مستوفی سخن می‌گوید که هرگز مجال انتشار نیافته و امروزه از اکثر آن‌ها اثری نیست. علاوه بر آن برخی از نوشته‌ها و مکاتبات خاندان شاردن، اکنون در بخش مخطوطات کتابخانه ملی پاریس، دانشگاه ییل، کتابخانه ملی بریتانیا، موزه اشمولین آکسفورد، نشنال گالری لندن، آرشیو ملی بریتانیا و دیگر موسسات آرشیوی جهان نگهداری می‌شود.

به نظر می‌رسد که با گذشت سیصد سال از درگذشت شاردن و توجه نسبتا کافی غربیان به زندگی، زمانه و کارنامه او، اکنون نوبت فرهیختگان ایرانی است تا به بررسی انتقادی و تحلیلی جدی و جدیدی درباره مهمترین خاطره‌نگار و سفرنامه نویس غربی درباره ایران و تاثیر او بر شرق شناسی و نگاه کلاسیک غربیان به ایران و ایرانی بپردازند.


منبع: برترینها

برخورد با افزایش غیرمنطقی قیمت لوازم خانگی

درپی اعلام انجمن تولیدکنندگان لوازم خانگی مبنی بر “احتمال افزایش قیمت لوازم خانگی از ماه آینده”، معاون سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان گفت: با استناد به قانون حمایت از مصرف‌کنندگان هرگونه تغییر قیمت کالا و خدمات توسط انجمن‌ها و تشکل‌های تولیدی و توزیعی فاقد وجاهت قانونی دانست.

وحید منایی در گفت‌وگو با ایسنا، بازار لوازم خانگی را بازاری باثبات توصیف کرد و گفت: از آنجاکه در حال حاضر چندین انجمن در بخش لوازم خانگی فعال‌ هستند، طرح مسائل و مشکلات توسط هر انجمن با پیش فرض ضرورت افزایش قیمت بازار این نوع کالاها و ایجاد تنش در بازار از طریق تحریک تقاضا که در حال حاضر در شرایط تعادل و آرامش کامل قرار داشته به هیچ عنوان مورد تایید این سازمان نیست.

وی ادامه داد: محصولات لوازم خانگی در گروه دوم و بعضاً در گروه «سایر» ٬ مصوبه شماره ۴۸۰۲۱ مورخ ۹۴.۴.۱۶ ستاد هدفمند سازی یارانه ها قراردارد و بر این اساس عرضه کنندگان در این بخش اعم از تولیدکنندگان و واردکنندگان می توانند متناسب با شرایط عرضه و تقاضا و در نظر گرفتن ساختار هزینه ای، قیمت تمام شده کالاهای مورد عرضه نسبت به تعیین قیمت اقدام کنند.

معاون نظارت بر کالاهای سرمایه و خدمات سازمان حمایت مصرف کنندگان با تاکید بر اینکه بر اساس مصوبه طرح شده قیمت گذاری واحدهای عرضه کننده باید در چارچوب ضوابط قیمت گذاری عمومی این سازمان صورت بگیرد، تصریح کرد رصد وکنترل نوسانات قیمت این نوع کالاها به صورت مستمر تحت نظر این سازمان بوده و چنانچه افزایش غیر متعارف و غیر منطقی در قیمت این نوع محصولات مشاهده شود تحت پیگیری قرار می‌گیرد و درصورت نیاز، مطابق قوانین تعزیری با واحدهای متخلف برخورد قانونی می شود.

منایی با تقدیر از عملکرد واحدهای تولیدی و انجمن‌های مربوط به لوازم خانگی در هماهنگی و ایجادتعامل مناسبی که تاکنون علیرغم مواجهه با تغییرات هزینه ای در قیمت تمام شده محصولات با سازمان حمایت مصرف کنندگان، از آنها خواست هماهنگی و همکاری خود را با مراجع نظارتی به منظور رعایت مصالح تنظیم بازار و حقوق مصرف کنندگان افزایش دهند.


منبع: عصرایران