چگونه کالری های اضافی بدن را بسوزانیم؟

بطور حتم فعالیت های بدن سازی  و سالن بولینگ دیگر مناسب حال و سلیقه شما نیست. و نیازی هم ندارید که متوسل به پاک کردن و سابیدن کف اتاقها و آویختن لباسها شوید. اما به شنا کردن چطورید ؟ با توجه به وزن ۷۵ کیلوئی شما حداقل با سرعت ۳۰ متر در دقیقه به مدت نیم ساعت در روز و در هفته اگر سه مرتبه شنا کنید، جمعاً ۴۵۰ کالری در هفته می سوزانید. با پیاده روی چه رابطه ای دارید؟ در هر ساعت فقط ۳ کیلومتر و روزی یکساعت ۳۰۰ کالری و اگر هفته ای چهار روز به پیاده روی بپردازید جمعاً ۱۲۰۰ کالری با این ورزش سبک می سوزانید. اگر در منزل سرگرمی خاصی مثل پیانو زدن و یا آب دادن به گلها داشته باشید، مطمئناً در هفته ۴۰۰ کالری مصرف خواهید کرد. و اگر روزی یکساعت پای تلویزیون بنشینید و یا مطالعه جمعاً ۲۸۰ کالری مصرف شما خواهد بود. و جمع کل کالریهای مصرف شده در هر هفته ۲۳۳۰ کالری خواهد بود. به شما اطمینان میدهیم که اگر شما در هر هفته چنین فعالیت هایی داشته باشید. برای کم کردن ۱۰ کیلو از وزن شما کافی خواهد بود. حال اگر در روز ۳۰۰ کالری از جمع غذاهای روزانه خود را بکاهید، قطعاً کم کردن وزن تا سر حد ۲۰ کیلو خواهد رسید.
راستی اگر حدود ۱۰ سال قبل شما می توانستید چنین برنامه ای داشته باشید، انرژی بیشتری برای پیاده روی، شنا و فعالیت های دیگر داشتید و لذت بیشتری نصیب شما می شد و سریعتر به وزن ایده آل خود می رسیدید.
حالا چند کلامی هم درباره گوشه ای از تکنیکهای این برنامه ها صحبت کنیم. برای آنکه ارزش کالریها را بیشتر بشناسیم، باید بگوییم بدن انسان در حالت طبیعیی برای گردش خون، تنفس و هضم غذا مقدار معینی کالری مصرف می کند که به نام ارزش متابولیسم بازآل بدن شناخته شده و به اختصار به نام بی.ام. آر نام می بریم. معمولاً میانگین بی.ام.آر بدن ۱۵۰ کالری در ساعت است و مصرف آن حتی موقعی که خوابیده ایم و هیچ کاری انجام نمی دهیم در شبانه روز ادامه دارد. و اگر کسی سنگین وزن باشد میزان بی.ام.آر بالاتر است. اما بطور میانگین رقم ۵۰ مفید است. پروفسور ادوارد وات، پزشک قلب و عروق کلینیک کاردیولوژی در جورجیا و آتلانتا می گوید که برای ارزیابی ورزش محاسبه کالریهای سوخته شده با ورزش باید توأم با کالریهای سوخته شده در زمان بعد از ورزش باشد. زیرا ارزش متابولیسمی بعد از ورزش می تواند از ۳۰ دقیقه تا چندین ساعت بعد از ورزش ادامه یابد که خود بسیار حائز اهمیت است.
نویسنده کتاب می گوید که این خبر برای من فوق العاده نشاط آور بود، زیرا نشان دهنده آن است که چرا ورزش شدید می تواند عامل کننده وزن باشد. در حالیکه ورزش بسیار سبک ،  نظیر: اتو کردن لباس حقیقتاً نمی تواند ارزش متابولیسمی را بالا ببرد و از نظرمقایسه تأثیرش بسیار اندک است.
آقای مورال، یکی از محققین می گوید : «اگر شدت ورزش آنچنان باشد که باعث عرق کردن شود، مفهومش آن است که شما کالریهای که به هدر می دهید با مواد قابل احتراق می سوزانید و شدت آن می تواند حتی بعد از گرفتن دوش آب ادامه یابد»
چگونه کالری های اضافی بدن را بسوزانیم؟
منبع: مه شو

آموزش فروش: ۵ کلید جلب اعتماد مشتری

پس از آنکه تمام فعالیت های بازاریابی شما به ثمر نشست، نوبت به تیم فروش می رسد تا اعتماد مشتری را جلب کند.

نیاز وجود دارد، علاقه هم موجود است، تنها چیزی که باقی مانده «تصمیم» است.

آیا مشتری به شما اعتماد خواهد کرد و سرمایه خود را در اختیار شما قرار خواهد داد؟

در غالب موارد همه چیز به این بستگی دارد که فرآیند فروش را چگونه به پیش می برید. البته که مشتریان ما می توانند به وبسایت کسب و کارمان مراجعه کنند و همه اطلاعاتی که در رابطه با شرکت و فرآیندها و محصولات آن می خواهند را دریافت کنند، اما کسب اطلاعات همه آن چیزی نیست که مشتری به دنبال آن است.

اگر می خواهید چیزی بفروشید، باید اعتماد مخاطب خود را جلب کنید. به واقع، باید تلاش کنید تا از همان ابتدا و در تماس های سرد خود با مشتریان بالقوه روی اعتمادسازی تمرکز کنید تا یک رابطه بلندمدت را پایه گذاری کنید. ما در این مطلب آموزشی از سلسله مقالات آموزش فروش به ذکر و شرح ۵ نکته کلیدی برای اعتمادسازی می پردازیم.

  1. سازمان یافتگی

هیچ چیزی بدتر از این نیست که به عنوان مشتری تماسی را تجربه کنید که نداشتن آمادگی به وضوح در آن مشهود است.

باید در نظر بگیرید که مشتری وقت گرانبهای خود را صرف می کند تا با کارشناسی صحبت کند که توان ارائه یک راهکار موثر برای حل مشکل یا مسأله ای که با آن دست و پنجه نرم می کند را دارد. اگر بگوییم لیاقت و سازمان یافتگی مورد انتظار است از حداقل ها سخن به میان آورده ایم.

موثرترین روش برای شروع این است که از همان ابتدای رابطه یا گفتگو تلاش کنید تا فرآیند فروش را به کمک مشتری به جلو ببرید. به عنوان مثال، می توانید در آغاز همه گفتگوهای تلفنی از مشتری بپرسید: «انتظار دارید که از این تماس چه منافعی عایدتون بشه؟»

از این طریق نه تنها اطلاعاتی که برای صلاحیت سنجی مشتری نیاز دارید را به دست می آورید، بلکه زودتر می توانید به سوالات، نیازها و چالش هایی که از دید مخاطب شما مهم تر هستند رسیدگی کنید.

به علاوه، پیش از تماس مجدد تمامی یادداشت ها، وعده ها، و همچنین وبسایت مشتری یا سوابق شرکت متبوع وی را با تمام جزئیات آن بررسی کنید و برای هدایت گفتگو به بهترین شکل ممکن برنامه ریزی کنید.

  1. دقت و نکته سنجی

هیچ گاه دو مشتری مثل هم نخواهند بود. همیشه لازم است که برای در اختیار گذاشتن اطلاعات و پرسنل مورد نیاز برای روشن شدن بیشتر خدماتی که ارائه می دهید آماده باشید.

تا می توانید دقیق و نکته سنج باشید و پیش از آنکه تماس بگیرید تا خدمات یا محصولات پیشنهادی خود را معرفی کنید، آنچه که می خواهید بگویید را مستنداً و با جزئیات روی کاغذ بیاورید تا مشتری بتواند آنچه که در صدد ارائه هستید را بهتر درک کند. به گونه ای عمل کنید که اگر مجبور شدید که فرآیند فروش را به دست شخص دیگری بسپارید هیچ مشکلی پیش نیاید و روند فروش و ارتباط به نحو احسن به پیش برود.

  1. قوت قلب بدهید و خاطر مشتری را جمع کنید

نقطه تمرکز هیچ یک از تماس ها و ارتباطاتی که با مشتری برقرار می کنید نباید شرکت و کسب و کارتان باشد، بلکه باید روی این تمرکز کنید که چگونه با کالا یا خدمات تان می توانید به مشتری کمک کنید تا به اهداف خود دست پیدا کند.

مشتری در رأس امور است.

مشتری نیاز دارد که نه تنها اطمینان پیدا کند که به او برای دستیابی به اهدافش کمک خواهید کرد، بلکه چگونگی این فرآیند نیز باید برای وی روشن شود.

مخاطب شما وقت و پول خود را روی شرکت شما سرمایه گذاری می کند، بنابراین طبیعتاً باید قوت قلب پیدا کند و خاطرش جمع باشد که راهکار شما موثر خواهد بود.

هر چه که به پایان فروش نزدیکتر می شوید، اهمیت این قوت قلب بیشتر می شود. مشتری به ما اعتماد کرده است، بنابراین کار و وظیفه ما است که به او اطمینان بدهیم که بهترین تصمیم را برای آینده خود یا شرکتش گرفته است.

  1. انعطاف پذیری

در بسیاری از موارد و به خصوص در مورد فروش به سایر کسب و کارها (B2B)، یکی از دشوارترین بخش های تکمیل فرآیند فروش قسمت قرارداد است.

دلیل این دشواری این نیست که دو طرف به دنبال امتیاز گرفتن هستند یا اینکه قرارداد با چیزی که می خواهید بفروشید تطبیق ندارد.

دلیل اینکه حتی فکر کردن به قرارداد هم آزاردهنده است این است که مشتری می خواهد بداند که شما پشتش را خالی نمی کنید، و شما به دنبال تحقق نتایج مورد انتظار هستید.

ما باید به مشتری نشان بدهیم که تحت هر شرایطی این توان را داریم که پشتوانه محکمی باشیم که مشتری می تواند به آن تکیه کند و حتی اگر شرایطی پیش آمد که در عمل خارج از بندهای قرارداد قرار می گرفت باز هم پشت وی را خالی نخواهیم کرد. قرارداد به عنوان یک توافق تعهدآور عمل می کند که طرح کلی رابطه را ترسیم می کند، اما همیشه تمرکز باید روی کسب نتایج مورد انتظار مشتری، دستیابی وی به اهدافش و عمل به وعده هایی که داده ایم باشد.

  1. شفافیت و صداقت

مخصوصاً در مراحل پایانی فروش، شفاف بودن می تواند عاملی باشد که کار را تمام می کند و فقدان آن تمام تلاش های شما را نقش بر آب خواهد کرد.

هیچ کس دوست ندارد که صحبت هایی از قبیل حرفهای کلیشه ای فروشندگان ماشین را بشنود؛ همانهایی که می گویند: «این ماشین مال یه خانوم دکتر بوده …».

بهترین رویکرد این است که همیشه در رابطه با آنچه که در طول رابطه ای که ایجاد خواهد شد مورد انتظار است شفاف، روراست و کاملاً صادق باشید.

اگر قرار است که رابطه ای ایجاد شود، به نفع شما، شرکت تان و مشتری است که روی زیربنایی از انتظارات واقع بینانه و اعتماد ساخته شود.

نظر شما چیست؟ آیا شما هم کلیدهایی را می شناسید که به کمک آنها می توان قفل بی اعتمادی را باز کرد؟ لطفاً ایده ها و نظرات خود را در بخش دیدگاه های این مطلب از مجموعه مطالب آموزش فروش گویا آی تی با ما و سایر کاربران در میان بگذارید.


منبع: گویا آی‌تی

ناگفته هایی باورنکردنی در مورد نیمه پنهان «جنیفر لارنس»

برترین ها – ترجمه از حسین علی پناهی: در ظاهر بنظر می رسد که جنیفر لارنس، بازیگر جوان، بااستعداد و گران قیمت هالیوودی هیچ نکته ی تاریکی در رفتار و زندگی خود ندارد. او بسیار زیبا و دوست داشتنی است و علاوه بر چندین بار نامزدی اسکار یک جایزه اسکار را نیز به خانه برده است. به طور کلی می توان گفت که او کاملاً بی نقص به نظر می رسد. اما اگر شما هم اینطور فکر می کنید باید بدانید که کاملاً در اشتباهید و حتی جنیفر لارنس هم نیمه ی تاریک پنهانی دارد. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با برخی از نکات مبهم و تاریک زندگی این بازیگر هالیوودی سرشناس آشنا کنیم.

 ناگفته هایی باورنکردنی در مورد نیمه پنهان جنیفر لارنس

۱- مشکل گربه و چَز بونو

در نوامبر سال ۲۰۱۲ وی در یک برنامه ی زنده در مورد گربه ی ماده خود سخن گفت که رفتارهایی مردانه دارد. وی در ادامه چنین گفت:” من هیچگاه گربه ای را ندیده ام که فکر کنم پسر باشد. زیرا در حالت طبیعی سگ ها پسر بوده و گربه ها دختر هستند. اما او چنان انرژی مردانه ای دارد که همه فکر می کنند او پسر است و حتی برای هفته ی اول من نیز فکر می کردم که پسر است. او یک یقه پسرانه داشت و نام او را الیور گذاشتم و او را با همین نام صدا می زدم. الیور، الیور، الیور. و این اسم برای یک گربه عجیب بود. به همین دلیل ما اسم او را چَز بونو گذاشتیم[اشاره به تغییر جنسیت چَز بونو فرزند شِر و سونی بونو]”. مجری برنامه که کاملاً مشخص بود از این حرف ناراحت شده و قبل ازاین که به سرعت موضوع را عوض کند،سعی کرد به آرامی به لارنس بفهماند که گربه های سه رنگ دختر هستند.

 
۲- بی حرمتی کردن به مقدسات و خندیدن به آن ها

هنگام فیلم برداری فیلم «عطش مبارزه» (The Hunger Games) در هاوایی، لارنس ابتدا به یک مقبره مقدس مذهبی بی احترامی کرده و سپس در یک برنامه ی تلویزیونی با صحبت در مورد آن قهقهه می زد. وی در یک برنامه زنده در دسامبر ۲۰۱۶ در این باره چنین گفت:” ما در حال فیلم برداری در هاوایی بودیم و تعدادی سنگ مقدس در آنجا بود… و شما نمی توانستید روی آن ها بنشینید زیرا زیرا نشستن روی ان ها نوعی بی احترامی به شمار می آمد.

در آن زمان من برای صحنه ای خاص لباس هایم را خیس کرده بودم…خدای من، برای دردی که در پشتم داشتم بسیار خوب بود. یکی از سنگ هایی که من پشتم را با آن می خاراندم کمی از جایش کنده شد. تخته سنگ بسیار بزرگی بود و از این کوه سرازیر شد به نحوی که نزدیک بود صدابردارمان را بکشد. تمام اتاقک او نابود شد و … صحنه ی دراماتیکی بود. و انگار تمام مردم هاوایی با خود می گفتند: وای خدای من، این یک نفرین است. و من با خودم می گفتم: من نفرین شما هستم. من آن را با خاراندن پشتم شل کردم”. بی تفاوتی فرهنگی لارنس پنهان نماند و بسیاری از بومیان هاوایی از این کار او متنفر بودند.

 ناگفته هایی باورنکردنی در مورد نیمه پنهان جنیفر لارنس

۳-  اخطار جدی در مورد توهین به مقدسات

یک کارشناس فرهنگ هاوایی به نام کاهوکولیا هایکو در مصاحبه ای چنین گفت:”در مکان زندگی مردم باستانی هاوایی، چند صد غار و محل دفن مردگان در منطقه فیلم برداری وجود دارند. این غارها محل دفن شدن استخوان های نیاکان ما هستند- نه تنها نیاکان من. آن ها کاهونا نامیده می شوند. این ها ستاره شناس، مسیریاب و دکترهای زمان خود بودند. آن ها انیشتین و مارکونیس فرهنگ هاوایی بودند. و آن ها تنها چند متر آن طرفت تر در حال فیلم برداری بودند”.

همچنین وی می گوید تخته سنگی که لارنس باعث فرو ریختن آن شد “احتمالاً کمی بزرگ تر از یک توپ بسکتبال بود که از تپه به پایین غلتیده و با برخورد به یک مسئول صدا و ارابه اش همه را ترسانده بود… من کسی هستم که در هنگام فیلم برداری در مورد فرهنگ این منطقه کمی صحبت کردم و به او و تمام تیم تولید گفتم که روی سنگ ها ننشینند. حتی کمی بدخلقی کردم تا بیشتر دقت کنند. من آن ها را مجبور کردم که تخته سنگ را برگردانده و از تپه بالا ببرند. ما در این مورد خیلی جدی بودیم اما آن ها فکر می کردند که این مسئله یک شوخی است”.

۴- عذرخواهی غیرواقعی

لارنس بعد از ماجرای هاوایی رسماً عذرخواهی کرد اما جملات او کمی گستاخانه بود. او در حساب فیسبوک خود در این مورد چنین نوشت:” از جن به اینترنت: من مطلقاً قصد توهین به مردم هاوایی را نداشته ام. من حقیقتاً فکر می کنم که در مورد این که گفته ام من نفرین بودم خودم نیز زیاد راضی نیستم، اما متوجه شدم تفسیری که از آن شد اصلاً خنده دار نبوده و اگر به شما بی احترامی کردم معذرت می خواهم”. او در این پیام هیچ صحبت یا معذرت خواهی در مورد مالیدن پشت خود به آن مکان مقدس و بی احترامی به فرهنگ و عقاید مردم محلی نکرد و گفت که اگر به کسی توهین کرده متاسف است. بین این دو تفاوت بسیاری وجود دارد.

 ناگفته هایی باورنکردنی در مورد نیمه پنهان جنیفر لارنس

۵- بی احترامی بی دلیل به لیندسی لوهان

بگذارید صادق باشیم، لیندسی لوهان هدف بسیار ساده ای است، از این رو وقتی که در دسامبر ۲۰۱۵ لارنس در یک برنامه ی زنده ی تلویزیونی به لوهان بی احترامی کرد موضوع خوشایند نبود. او به مجری برنامه گفت:” من شبیه لیندسی لوهان و به اندازه ی او درمانده شده بودم، اما بدون هیچ گونه استفاده از مواد یا الکلی”. آلی لوهان، خواهر لیندسی لوهان، بعد از پخش این برنامه در حساب توئیتری خود چنین نوشت:” من هیچ گاه به منفی گرایی تمایل ندارم اما کنار خانواده ام ایستاده ام. از جنیفر لارنس ناامید شدم. تو یکی از طرفدارانت را از دست دادی”. لیندسی لوهان خود در حساب توئیتری اش با گذاشتن عکس از گفته ی مایا آنجلو با این مضمون “شاید با حرفهایت به من شلیک کنی، شاید با چشم هایت بدنم را تیغ بزنی، شاید با تنفرت بتوانی مرا بکشی، اما من همچنان بر می خیزم” جواب خواهرش را داد و خطاب به او گفت:” ممنونم خواهر… شاید کسی که تو او را خطاب قرار داده ای باید یاد بگیرد که مانند مایا آنجلو از دیگران حمایت کند”.

حتی دینا لوهان از صحبت های لارنس رنجیده و در یک برنامه ی زنده تلویزیونی در این مورد چنین گفت:” ما جنیفر لارنس را دوست داریم، ما همیشه از طرفداران او بوده ایم. مایه تاسف است که او از لیندسی برای ارجاع به ظاهر نشدن روی صحنه استفاده کرد. مایه تاسف بود که او دینش به دوستانش را ادا نکرد. نباید با کسی مانند آشغال برخورد کنی، مایه تعجب بود. خانواده من در کنار هم می مانند”.

۶- بی احترامی فراوان در مورد دیگر بازیگران

در دسامبر سال ۲۰۱۶ در یک برنامه زنده، لارنس و بهترین دوستش، لارا سمپسون یک بازی خاص را انجام دادند که طی آن از لارنس خواسته شد بدترین چیزی که تابحال در مورد سلبریتی دیگری گفته را بدون بردن نام او بازگو کند. سمپسون در این باره چنین گفت:” یک نفر وجود دارد که ما… اسم های مستعاری برای برخی از سلبریتی های خاص وجود دارد. یکی بانو، یکی خیارشور”. لارنس اما گفت:” خب، بانو انواع متفاوتی دارد… بانوی خشمگین، بانوی سرخ پوش، بانوی منتظر”. به نظر می رسد که جنیفر لارنس و نامزد سابقش مشکلات زیادی با دیگر بازیگران زن دارند”.

۷- ماجرای دستمزد کمتر نسبت به همبازیان مرد

وقتی که لارنس در سال ۲۰۱۳ در مورد اینکه در فیلم «کلاهبرداری آمریکایی» (American Hustle) کمتر از همبازی مرد خود دستمزد دریافت کرده است یادداشتی برای یک مجله خبری نوشت بسیاری فکر کردند که این نامه درخواستی برای پایان دادن به اختلاف دستمزدها بین بازیگران مرد و زن است. با این وجود وی خود در یادداشت اعلام کرده بود که در مورد دستمزدش اصلاً چانه نزده است. جالب این که لارنس برای ۱۹ روز کاری ۱٫۲۵ میلیون دلار دستمزد، ۲۵۰٫۰۰۰ دلار دستمزد اضافه و ۷ درصد از سود فروش فیلم. بردلی کوپر اما برای ۴۶ روز کاری ۲٫۵ میلیون دلار دستمزد و ۹ درصد از سود فروش فیلم را دریافت نمود. کریستین بیل نیز برای ۴۵ روز کاری ۲٫۵ میلیون دلار و ۹ درصد از سود فروش فیلم را به عنوان دستمزد پذیرفت.

در واقع کوپر، بیل و دیوید راسل، کارگران فیلم مقداری از درصد سود درخواستی خود را کاهش داده بودند تا دستمزدشان تفاوت زیادی با دستمزد لارنس نداشته باشد. در واقع تنها کسی که حق اعتراض داشت ایمی آدامز نقش اصلی زن فیلم بود. او ۴۵ روز کار کرد و تنها ۱٫۲۵ میلیون دلار و ۷ درصد از سود فروش فیلم را دریافت کرد در حالی که لارنس برای نصف این مدت دستمزد بسیار بیشتری دریافت کرده بود. از آن مهم تر این که وی برای فیلم «مسافران» (Passengers) در سال ۲۰۱۶ حدود ۲۰ میلیون دلار دستمزد گرفت که ۵ تا ۷ میلیون بیشتر از کریس پرَت همبازی مرد او در این فیلم بود. پس به نظر می رسد که دستکم لارنس هیچ دلیل و حقی برای شکایت در مورد نابرابری دستمزد بازیگران مرد و زن هالیوود ندارد.

 ناگفته هایی باورنکردنی در مورد نیمه پنهان جنیفر لارنس

۸- عدم حساسیت به سن در انتخاب نقش ها

وقتی که منتقدان اعلام کردند که وی برای ایفای نقش یک مادر تنها در فیلم «کلاهبرداری آمریکایی» (در ۲۳ سالگی) و نقش جوی مانگانو ۴۰ ساله در فیلم «شادی» (Joy) (در سن ۲۵ سالگی) بیش از حد جوان است او در یک برنامه ی زنده این موضوع را به سخره گرفت. وی در این باره چنین گفت:” دیوید [او راسل] در حال ساخت یک فیلم است و قصد او در حال حاضر این است که من نقش مادر رابرت دنیرو را بازی کنم. فکر می کنم هر چه مردم بیشتری در مورد جوان بودن بیش از حد من برای این نقش به او خرده بگیرند او خواهد گفت: اهان اینو داشته باشین”. شاید هنوز جنیفر لارنس نداند که هنگام انتخاب بازیگران زن، تبعیض سنی و جنسیتی در هالیوود کاملاً با هم همراه هستند اما از آن جایی که جنیفر لارنس هنوز خیلی جوان بوده و با این مسئله روبرو نشده است چنین ساده از کنار آن می گذرد. باید دید وقتی که او سنش به ۵۰ رسید نیز همین عقیده را دارد یا خیر.

۹- علاقه به کار با یک متهم به بدرفتاری

جیفر لارنس در یک برنامه ی زنده ی تلویزیونی اعلام کرد که او آن قدر دیوید او راسل را دوست دارد که هر وقت در مورد او صحبت می کند از خود بیخود می شود. شاید این موضوع بدین دلیل باشد که او رابطه ی بسیار بهتری نسبت به دیگر بازیگران با او دارد. به گزارش نیویورک دیلی نیوز، با توجه به ایمیل های افشا شده ی مدیران اجرایی استودیو سونی، راسل چنان با ایمی آدامز، همبازی لارنس در فیلم «کلاهبرداری آمریکایی» بدرفتاری کرده که کریستین بیل مجبور به مداخله شده است.

جورج کلونی نیز یک بار تایید کرده بود که پس از بدرفتاری راسل با همبازی ها و تیم تولید فیلم «سه پادشاه» (Three Kings) در سال ۲۰۰۹ به صورت او مشت کوبیده است. بعدها نیز یک ویدیو از راسل در حال فریاد کشیدن بر سر لیلی تامیلی در هنگام فیلم برداری صحنه های فیلم «قلب من هاکبی» (I Heart Huckabees) در سال ۲۰۰۴ منتشر شد. بدرفتاری راسل تنها به فیلم هایش ختم نمی شود زیرا رسانه ها در سال ۲۰۱۲ ادعا کردند که راسل به دلیل بدرفتاری با خواهرزاده اش بازجویی شده است. راسل تنها کارگردان جنجالی نیست که لارنس به کار با او علاقه فراوان دارد. وی در سال ۲۰۱۴ در مصاحبه ای با ونیتی فیر گفت که وودی آلن را می پرستد، همان وودی آلنی که به تجاوز جنسی به دخترخوانده اش متهم شده و با دختر خوانده ی همسر سابقش ازدواج کرد.

۱۰- دروغ گفتن بیش از حد

وقتی که سعی می کند اتفاقاتی را نقل کند، لارنس به ندرت پیش می آید که واقعیت را بازگو کند. برای مثال، وقتی که در یک برنامه زنده تلویزیونی در مورد مست کردن و استفراغ کردن روی لباس مدونا در مهمانی پس از مراسم اسکار سال ۲۰۱۴ سخن می گفت ادعا کرد که مایلی سایروس گفته است که آن را جمع کند، اما سایروس بعدها در حساب توئیتری خود چنین چیزی را کاملاً منکر شد. این اولین باری نبود که لارنس اسم دیگر بازیگران را در داستان سرایی هایش وارد می کند.

وی همچنین ادعا کرد که آن شب در مراسم دنبال جان استاموس بوده است و چنین گفت:” من واقعاً شروع به کارهای عجیب غریبی کرده بودم و او از من پرسید که آیا قارچ خورده ام و من گفتم نه کاملا هوشیار هستم و به خندیدن و تلوتلو خوردن ادامه می دادم”. وقتی که از استاموس در این باره سوال شد وی با کمال ادب اعلام کرد که چیزی در این مورد به یاد ندارد.

 ناگفته هایی باورنکردنی در مورد نیمه پنهان جنیفر لارنس

۱۱- صحبت کردن در مورد مست کردن

کمتر فرصتی پیش می آید که لارنس نتواند به طرفدارانش ثابت کند که در مصرف مشروبات الکلی زیاده روی می کند. وی همواره در مصاحبه هایش در مورد مشروبات الکلی سخن گفته و حتی درخواست می کند که برای وی سرو شود. جالب این که قبل از مراسم اسکار سال ۲۰۱۳ و قبل از اکران افتتاحیه قسمت دوم فیلم «عطش مبارزه» در سال ۲۰۱۵ نیز مشروبات الکلی مصرف کرده بود.

۱۲- سلیقه تلویزیونی بسیار بد

شاید باور نکنید اما جنیفر لارنس از طرفداران سریال ریالیتی «زندگی با کارداشیان ها» (Keeping Up with the Kardashians) است. وی گفت که وقتی بیرون از خانه است به کاناپه اش و این که نکند یکی از قسمت های این برنامه را از دست بدهد فکر می کند.

۱۳- افتادن های ساختگی

وقتی که لارنس در مراسم اسکار سال ۲۰۱۳ روی پله ها کمی زمین خورد بسیار دوست داشتنی بود اما این اتفاق بارها و بارهای دیگر نیز رخ داد. در مراسم اسکار سال ۲۰۱۴، او روی فرش قرمز زمین خورد که باعث تعجب جارد لتو نیز شد:” با خود فکر می کنم که آیا این هم بازی است”. وقتی که در برنامه ای تلویزیونی از او در مورد دستپاچگی عمدی اش از او سوال شد وی چنین جواب داد:” من سعی می کنم که کار درست را انجام بدهم، دست تکان دادن برای طرفداران، سعی می کنم مهربان باشم و یک مسیر مخروطی پرترافیک وجود دارد. لحظه ای که زمین خوردم، داشتم می خندیدم اما در درون به خودم می گفتم که گند زدی. آن ها فکر خواهند کرد که تو داری بازی می کنی. اگر جای جارد لتو بودم با این موضوع کاملاً موافق بودم. اما باور کنید اگر این کار برنامه ریزی شده بود این کار را در مراسم گلدن گلاب یا جاهای دیگر می کردم. من هیچ گاه این کار را در دو مراسم اسکار متوالی انجام نمی دادم”.


منبع: برترینها

«املی نوتوم» چگونه نویسنده ای است؟

ماهنامه تجربه – ترجمه ویدا سامعی: املی نوتوم یا آن گونه که در فارسی تلفظ می کنیم، املی نوتومب، زن پرشوری ست و خیلی هم علاقه مند به ارتباط مستقیم با خوانندگانش. هر بار که نشستی برگزار می شود در کتابفروشی ها برای بحث و گفت و گو و یا امضای کتاب، با روی باز و گشاده با مخاطبانش رو به رو می شود و به نامه های آنها شخصا جواب می دهد. با این حال این شکل از رابطه اش با خوانندگان، کم دردسر برایش ایجاد نکرده است.

روز چهاردهم سپتامبر، یعنی بیست و سوم شهریور ماه، نویسنده بیش از بیست و پنج کتاب پرفروش هنگام ورود به آپارتمانش با زنی مواجه می شود که یکی از خوانندگان پر و پاقرص اوست، این زن از سال ها پیش املی نوتوم را سایه وار دنبال می کرده و برایش نامه های ابتدا دوستانه و سرانجام تهدیدآمیز می نوشته است و بالاخره هم با یافتن آدرس محل زندگی نویسنده بلژیکی سعی کرده وارد زندگی خصوصی املی نوتوم شود.

«املی نوتوم» چگونه نویسنده ای است؟ 

همین قطره آخر کافی بود تا کاسه صبر و حوصله نویسنده کتاب هایی چون «ترس و لرز»، «ریش آبی» و «کشتن پدر» سر برود و از این خواننده علاقه مند شکایت کند. این موضوع آدم را یاد داستان «میزری» به قلم استفن کینگ می اندازد و شاید سال آینده املی نوتوم رمان جدیدی را با الهام از این تجربه اش منتشر کند.

 این جنجال درست با عرضه کتاب جدیدی توسط نویسنده همراه شده است. سال تحصیلی در اروپا در ماه سپتامبر آغاز می شود و این آغاز سال تحصیلی با ورود کتاب های جدید به کتابفروشی ها همراه است. طبق سنتی که املی نوتوم دارد، هر سال دست کم سه داستان می نویسد و یکی از آنها را منتشر می کند، امسال هم البن میشل ناشر همیشگی او کتاب «به قلبت ضربه بزن» را به خوانندگان عرضه کرده است.

املی نوتوم نویسندگی را از جوانی شروع کرده است. اولین کتابش را وقتی ۲۹ ساله بود به نام «بهداشت قاتل» به چاپ رسانده و حالا در پنجاه سالگی تعداد رمان و داستان هایش از مرز ۲۵ جلد گذشته است. کتاب هایش همیشه در میان پرفروش های سال قرار می گیرند و داستان های جالب و جذابی دارند.

عنوان رسمی بارونس را یدک می کشد و این عنوان را از پدر به ارث نبرده است. طبق گفته خودش باید ازدواج می کرده تا این لقب به او منتقل شود اما چند روز بعد از اینکه پدرش آب پاکی را روی دست هایش ریخته که تا ازدواج نکند این عنوان خانوادگی را کسب نخواهدکرد، پادشاه فیلیپ به پاس خدماتی که به ادبیات بلژیک کرده املی نوتوم را به رتبه بارونس رسانده است.

این موضوع را همیشه با خنده مطرح می کند و می گوید حتی حالا که نام کاملش «فابیین کلر بارون نوتوم» است نمی تواند مثل بارونس ها زندگی کند.

ساده پوش است و همیشه کلاه های جالبی به سرم می گذارد و مانتوهای بلند و سیاه به تن می کند. با کد پوششی خاصی که دارد انگار که از داخل یکی از همین داستان هایش بیرون آمده و رو به روی شما نشسته و دارد با شما حرف می زند.

خیلی علاقه مند به شناختن فرهنگ های مختلف است و در کنار رمان نویسی، چندین نمایشنامه نیز منتشر کرده است و چند ترانه نیز برای خواننده هایی مثل میریام روله و میلن فارمر سروده است.

«املی نوتوم» چگونه نویسنده ای است؟ 

در برخی از داستان هایش، یا خودش شخصیت داستان است یا شخصیت داستان به شدت از زندگی خود املی نوتوم برآمده است. تقریبا در هشت جلد از کتاب هایش از این شیوه نگارشی استفاده کرده که «ترس و لرز»، «نه آدم نه حوا» و «متافیزیک لوله ها» نمونه هایی از این نوع است.

گستردگی لغات عجیب و غریب، عادات مرموز و مکالمات پیچیده بین شخصیت هایی داستان های املی نوتوم آدم را به تعجب می اندازد. به محض اینکه کتابی از این نویسنده در دست بگیرید دیگر نمی توانید تا صفحه آخر آن را زمین بگذارید، یک نفس می خوانید و در پایان کتاب از این مه بحث سنگین در کتابی مانند «ریش آبی» و در عین حال سادگی فهم آن دچار شگفت زدگی می شوید.

شخصا برای ترجمه «ریش آبی» به سراغ چند تا منبع دیگر رفتم تا از دوره حاکمیت تفتیش عقاید کلیساها و سیستم القاب در اروپا و حتی زندگی ایوب پیامبر آنقدر بفهمم که بتوانم مکالمات ماین ساتورنین و دون المیریو را درست درک کنم و از پس ترجمه دقیق آن بربیایم.

موضوعاتی در تمام داستان های او تکرار می شود و حتی جزو بخش های تاکیدی و اصلی این داستان هاست، شامپاین، غذا و میهمانی است که در همه کتاب ها و نمایشنامه هایش حضور دارند. برای خواننده فرانسوی زبان که زبان اصلی کتاب های املی نوتوم نیز هست این گونه مطالب به دلیل نزدیکی به تاریخ اروپایی بیشتر ملموس است تا برای خوانندگان دیگر زبان ها و فرهنگ ها.

با این حال استقبال از کتاب های املی نوتوم در بیشتر کشورهای جهان چشمگیر بوده است. داستان های او به زبان های مختلف ترجمه شده و در ایران هم تاکنون چهار کتاب از او منتشر شده است.

املی نوتوم البته به جز نویسندگی فعالیت های دیگری هم دارد، او یکی از اعضای آکادمی سلطنتی زبان و ادبیات بلژیک است و مدال شوالیه پادشاهی این کشور را به سینه خود آویخته است. عضو کمیته مبارزه با گاوبازی است و از جنبش علیه سکسیسم رایج در جامعه دفاع می کند.

«املی نوتوم» چگونه نویسنده ای است؟ 

او تنها شخصیت زنده بلژیکی است که مجسمه غول پیکر وی (ساختن مجسمه های چوبی و مقوایی از سنت های رایج در جشن های سالانه بلژیکی است که برای استفاده در کارناوال همه ساله ساخته می شود، از معروفترین این جشن ها می توان به جشن روستا اشاره کرد که در شمال فرانسه هم برگزار می شود) در سال ۲۰۱۱ ساخته شده و یک سیارک هم به نام او ثبت شده است.

جایگاه او در ادبیات معاصر بلژیک و فرانسه قابل چشم پوشی نیست. اولین کتاب او از سوی ناشران زیادی از جمله گالیمار رد شده بود اما انتشارات البن میشل توانست یک نویسنده واقعی را از خلال نخستین داستانش به نام «بهداشت قاتل» بشناسد و این شانس را به املی نوتوم بدهد.

از همان زمان، بین البن میشل و املی نوتوم یک رابطه جدایی ناپذیر شکل گرفته و تمامی داستان ها و رمان های این نویسنده فرانسوی زبان بلژیکی توسط این ناشر چاپ می شود.

«املی نوتوم» چگونه نویسنده ای است؟ 

ناشری که اتفاقا خیلی هم در مورد کپی رایت سفت و سخت است و به دلیل همراهی با این نظر برای ترجمه کتاب «ریش آبی» به عنوان اولین همکاری نشر نو و البن میشل بر رعایت کپی رایت و حق الترجمه تاکید داشتیم و این عملی شد و «ریش آبی» و دیگر کتاب هایی که موضوع مذاکره برای ترجمه است از این کانال عبور کرده اند.

البن میشل برخلاف دیگر نویسنده هایی که با این ناشر همکاری دارند، دفتر کوچکی را هم به املی نوتوم اختصاص داده، دفتری که در یک سه کنج در طبقه دوم ساختمان این انتشاراتی قرار دارد و آدم از حجم نامه های انباشته شده روی قفسه ها و میز کار او یکه می خورد.

دوست دارد به ایران سفر کند و شاید در آینده ای نزدیک خوانندگان علاقه مند به کتاب های املی نوتوم بتوانند این زن ریزنقش با چشمان سیاه و کلاه های عجیب و ردای سیاه را از نزدیک ببینند و با او گپ کوتاهی بزنند.


منبع: برترینها

خوراک عدس تند اتیوپیایی

خوراک عدسی که امروز می خواهیم به شما آموزش دهیم یک غذای فوق العاده سالم با طعم های ویژه و فراوان است. اگر فرصت چندانی برای درست کردن یک غذای سالم ندارید این دستور پخت مخصوص خودتان است. غذای سالم به معنای غذایی بی مزه نیست بلکه چنین غذایی علاوه بر طعم خوب باید بتواند برای مدت زمان طولانی سیر نگهتان دارد و مواد مغذی مورد نیاز را برای بدن فراهم کند.

عدسی اتیوپیایی علاوه بر کربوهیدرات، پروتئین بالا و چربی سالم دارای ادویه های پر خاصیتی است. این غذا را درست کنید از طعمش لذت ببرید و به عنوان یک غذای سالم به برنامه غذایی خود و خانواده اضافه اش کنید. در فصل سرما چنین غذایی واقعا می چسبد.

 خوراک عدس تند اتیوپیایی
مواد لازم:

  • ۲ قاشق چای خوری روغن کانولا
  • ۲ فنجان پیاز قرمز خرد شده
  • یک قاشق غذا خوری زنجبیل تازه خرد شده
  • ۳ حبه سیر، خرد شده
  • ۳ قاشق غذا خوری رب گوجه فرنگی
  • یک و یک دوم قاشق غذا خوری میکس ادویه فلفل و سیر
  • ۳ فنجان آب سبزیجات
  • یک فنجان عدس خشک قرمز
  • یک چهارم قاشق چای خوری نمک
  • یک چهارم فنجان گشنیز تازه خرد شده
  • ۴ فنجان برنج پخته گرم

دستور پخت:

  1. روغن را در یک ماهی تابه گود روی حرارت متوسط رو به بالا گرم کنید. پیاز را به ماهی تابه اضافه کنید به مدت ۱۵ دقیقه یا تا زمانی که نرم شوند بپزید، مرتب پیازها را بهم بزنید. زنجبیل و سیر را اضافه کنید. ۵ دقیقه بپزید و محتویات را مرتب بهم بزنید.
  2. رب گوجه و ادویه را اضافه کنید. به مدت یک دقیقه بپزید و خوب بهم بزنید تا همه مواد آغشته شوند. به آرامی آب سبزیجات را اضافه کنید. با یک قاشق چوبی هم بزنید تا به خوبی مواد در آن حل شوند. شعله را کمی بالا ببرید تا آب سبزیجات به جوش بیاید.
  3. عدس ها را با آب سرد بشویید و سپس خشک کنید. عدس را به میکس آب سبزیجات اضافه کنید. حدود ۳۵ دقیقه یا تا زمانی که عدس ها نرم شوند بگذارید در آب سبزیجات بجوشند و درب ماهی تابه را بگذارید. محتویات را مرتب بهم بزنید. نمک را اضافه کنید. در پایان گشنیز را روی خوراک بریزید و غذا را روی برنج سرو کنید.


منبع: برترینها

سپاهان و صنعت نفت، سه امتیاز حیاتی

خبرگزاری تسنیم: تیم فوتبال سپاهان اصفهان در چارچوب هفته سیزدهم رقابت‌های لیگ برتر فوتبال کشور در ورزشگاه تختی آبادان مهمان تیم صنعت نفت است.

هفته سیزدهم لیگ برتر فوتبال روز جمعه ۴ آذر با برگزاری ۴ دیدار شروع می‌شود که در یکی از این رقابت‌ها سپاهان، در ورزشگاه تختی آبادان،مقابل تیم صنعت نفت به میدان می‌رود.

زرد پوشان اصفهانی با برد پرگلی که در دیدار با تراکتورسازی کسب کردند، توانستند فشار انتقادات و اعتراض‌ها را کاهش داده و مزد بازی‌های خوبشان را پس از مدت‌ها بگیرند. سپاهان دوشنبه گذشته، میزبان تیم تراکتورسازی بود و در یک بازی هجومی و زیبا با نتیجه ۳ بر صفر پیروز میدان شد.

نتایج بد شاگردان کرانچار علی‌رغم بازی‌های روان و خوبشان، فشار روانی زیادی روی این تیم به وجود آورده بود، پیروزی پرگل و قاطع برابر تراکتور همراه با درخشش انصاری و مروان حسین، امیدواری برای بازگشت به لیگ و بهبود شرایط تیم در جدول، را نزد هواداران این تیم زنده کرده است.

بازیکنان سپاهان برای فرار از فشارهای چند هفته گذشته و جبران حذف تلخ و زود هنگام در مرحله یک شانزدهم نهایی جام حذفی برابر صنعت نفت، انگیزه‌های بسیاری برای پیروزی و کسب ۳ امتیاز دارند.

در آن سو تیم صنعت نفت آبادان در فصل جاری بهترین نتایج تاریخ خود در لیگ برتر را کسب کرده و شرایط خوبی دارد، شاگردان کمالوند هفته گذشته تیم پیکان را با نتیجه یک بر یک در خانه متوقف کردند. صنعت نفت اگرچه در هفته جاری با حواشی ایجاد شده پیرامون استعفا و بازگشت فراز کمالوند سرمربی این تیم دست و پنجه نرم می‌کرد، اما همیشه بازی مقابل قناری پوشان آبادان در ورزشگاه خانگی، بسیار سخت بوده است.

شرایط خوب ۲ تیم و هم امتیاز بودن، این دیدار را بسیار حساس کرده و ۳ امتیاز این بازی برای هر ۲ تیم از نان شب هم واجب‌تر است.

در حال حاضر تیم سپاهان با ۳ برد، ۵ مساوی و ۴باخت و کسب ۱۴امتیاز در رده نهم جدول قرار دارد. تیم صنعت نفت نیز با ۴ برد، ۲ مساوی، ۵ باخت و کسب ۱۴ امتیاز در رتبه هشتم جدول رده‌بندی قرار دارد، تیم‌ پارس جنوبی جم در رده نخست و تیم پرسپولیس تهران و پیکان در رده‌های دوم و سوم جدول قرار دارند.

انصاری در پی اوج‌گیری دوباره در خوزستان

چهره شاخص این دیدار ساسان انصاری است، مهاجم سپاهان که تجربه بازی در تیم فولاد، دیگر نماینده فوتبال استان خوزستان را دارد و بازی‌های درخشانی را با پیراهن این تیم انجام داده، از محبوبیت بسیاری در این استان برخوردار است، انصاری که در این فصل هنوز نتوانسته انتظارات هواداران سپاهان را برآورده کند، پس از زدن ۲ گل برابر تراکتورسازی، در پی اثبات توانایی‌هایش و بازگشت به روزهای اوج است.

پریرا مهاجم صنعت نفت نیز سابقه حضور در سپاهان را دارد و هواداران این تیم خاطرات خوبی از این بازیکن برزیلی در ذهن دارند.

بهترین گلزنان دوتیم

جلال‌الدین علی محمدی در سپاهان و لوسیانو پریرا در صنعت نفت، با ۴ گل زده بهترین گلزنان هر ۲ تیم به شمار می‌روند.

سپاهان و صنعت بدون مصدوم

سپاهان و صنعت نفت برای این دیدار مصدومی ندارند، سیاوش یزدانی مدافع سپاهان به دلیل دریافت کارت زرد در دیدار با تراکتور ۳ اخطاره شده و محروم بوده و در تیم صنعت نفت نیز مگنوباتیستا ۳ اخطاره و محروم است.

ترکیب احتمالی تیم سپاهان

لی اولیویرا، حسن جعفری، عارف غلامی، مهدی رحیمی، سعید آقایی، رسول نویدکیا، علی کریمی، حسین پاپی، جلال علی محمدی، ساسان انصاری، مروان حسین

ترکیب احتمالی صنعت نفت

داوود نوشی صوفیانی، مرتضی اسدی، علی عبدالله‌زاده، مسعود ابراهیم‌زاده، حسین ساکی، زبیر نیک‌نفس، آگوستو سزار، محمد امین درویشی ، رضا جبیره، میلاد جهانی و لوسیانو پریرا

برنامه دیدارهای هفته سیزدهم لیگ برتر به شرح زیر است:

جمعه ۳ آذر

صنعت نفت _ سپاهان

پدیده _ نفت تهران

تراکتورسازی _ سپیدرود

استقلال خوزستان _ پیکان

شنبه ۴ آذر

ذوب‌آهن _ فولاد

پارس جنوبی _ پرسپولیس

سایپا _ سیاه جامگان

استقلال _ گسترش فولاد


منبع: برترینها

روستایی: رمال داشتیم صنعت نفت را هم می‌بردیم!

خبرگزاری میزان: مهاجم تیم فوتبال پیکان گفت: مطرح شدن مباحث استفاده از جادوگر و رمال در تیم ما بی‌جهت و خنده دار بود و اگرنه بازی با صنعت نفت آبادان هم برنده می‌شدیم.

امیر روستایی درخصوص بازی این تیم مقابل استقلال خوزستان و توقف روند بردهای شاگردان جلالی در بازی با نفت آبادان اظهار داشت: بازی سختی مقابل استقلال خوزستان داریم و برای تداوم روند خوب‌مان در لیگ برای برد به اهواز آمده ایم.

وی افزود: در بازی با نفت آبادان هم خوب بودیم اما توپ‌های ما به گل تبدیل نشد و خود من هم یکی، دو موقعیت گل داشتم که نزدم و فراز هم یکی را به گل تبدیل کرد. تیم حریف هم خوب بود و اگر موقعیتی داشت به این دلیل بود که ما مدام روی دروازه آنها فشار می‌آوردیم.

مهاجم تیم فوتبال پیکان درباره اتفاقات اخیر و بحث‌های جادوگری و رمالی منتسب به تیم‌شان گفت: این حرف‌ها که بی جهت و خنده دار بود وگرنه اگر درست بود که بازی با نفت آبادان هم برنده می شدیم. با این کارها فقط می‌خواستند کار ما را بی ارزش کنند چون واقعا زحمت می‌کشیم. این حرف ها را دشمنان این فوتبال می‌زنند و هیچکدام فوتبالی نیستند.

روستایی درباره شرایط پیکان و اینکه این تیم می تواند در ادامه لیگ جزو مدعیان باشد، تصریح کرد: هنوز صحبت در این خصوص زود است چون هفته‌های زیادی از بازی‌های لیگ مانده اما مسئله‌ مهم این است که تلاش همه ما برای موفقیت پیکان است تا ان‌شاءا… با این زحمت و لطف خداوند بتوانیم کار ناتمام فصل گذشته را تمام کنیم و به آن چیزی که حق ماست و استحقاقش را داریم، برسیم.


منبع: برترینها

قول‌هایی که زنان باهوش به خود می‌دهند

برترین ها – ترجمه از هدی بانکی: قول و قرارهایی وجود دارد که هر زنی با هوش هیجانی بالا با خودش می‌گذارد. این قول‌ها گاهی ساده نیستند، اما واقعیت‌هایی هستند که این زن باهوش با آنها زندگی می‌کند. زمان‌هایی خواهد بود که او با تمام توانش نتواند طبق این قرارها پیش برود اما حتما این را می‌داند و سعی خود را برای برگشتن به مسیر درست خواهد کرد.

 قول‌هایی که زنان باهوش به خود می‌دهند

۱. خودش را باور داشته باشد

یک زن باهوش و خردمند می‌داند چه توانمندی‌هایی دارد. او می‌داند که اگر رویای خواسته‌هایش را در سر بپروراند به آنها خواهد رسید. او درک می‌کند که این کار ساده‌ای نیست، اما از امتحان کردن نمی‌ترسد. از همه مهمتر، او خوب می‌داند که اگر شکست خورد یا از مسیرش خارج شد، می‌تواند برگردد و دوباره تلاش کند.

۲. بهترین دوست خودش باشد

بهترین دوست خود بودن یعنی خود را دوست داشتن. یک زن باهوش و عاقل، از تنها بودن نمی‌ترسد. در واقع او می‌داند که باید اوقات خوبی را با خودش سپری کند و گاهی نیاز دارد از دنیای اطراف خود فاصله بگیرد و از استرس رها شود. او هر آنچه که هست را دوست دارد و پذیرفته است و تمام ویژگی‌هایی را که دلش می‌خواهد دوستش داشته باشد، خودش دارد.

۳. درک اینکه نمی‌تواند همه‌ی کارها را خودش به تنهایی انجام بدهد

یک زن باید باهوش و منطقی باشد تا بفهمد که نمی‌تواند هر کاری را به تنهایی انجام دهد. او گاهی واقعا نیاز دارد تا برای حفظ شادی‌اش کمک بگیرد. طلب کمک کردن بخشی از زندگیست و هیچ ایرادی ندارد که از افراد درست در موقعیتی درست کمک بخواهید.

 قول‌هایی که زنان باهوش به خود می‌دهند

۴. به خودش زیاد سخت نگیرد

بعضی از زنان سعی دارند خودشان را همیشه با تمام استانداردها تطبیق بدهند و احساس می‌کنند هرگز نمی‌توانند به قله‌ی مورد نظرشان برسند. اما زنانی که از هوش هیجانی بالایی برخورداند می‌دانند که کامل نیستند. آنها شکست می‌خورند، حرف‌هایی می‌زنند که بعدا بابت آن متاسف می‌شوند و ممکن است همیشه هم بهترین دوست، همسرو یا مادر نباشند، اما همین که تلاش خود را می‌کنند کافیست. آنها از پذیرفتن اشتباهات خود عاجز نیستند و در بلند مدت شادتر و راضی‌تر هم خواهند شد. این نوع زنان می‌دانند که نباید به خودشان خیلی سخت بگیرند چون هیچکس کامل نیست.

۵. بفهمند چه زمانی باید بیشتر تلاش کنند

یک زن باهوش و عاقل می‌داند که کامل نیست اما این را هم خوب می‌داند که چه زمانی باید به خودش سخت بگیرد و بیشتر تلاش کند. او با خودش روراست است و اگر تصمیم بگیرد سختی را تحمل کند، حتما این کار را می‌کند. ممکن است دیگران به او بگویند لازم نیست، اما او می‌داند که می‌تواند بهتر از این باشد و برای استفاده از تمام توان خود، هر کاری خواهد کرد.

یاد گرفتن تمام این قول و قرارها، به زمان و درک نیاز دارد، اما تداوم‌شان همان چیزی است که یک زن باهوش را موفق می‌کند. شاید پایبند ماندن به این قول‌ها دشوار باشد اما ارزشش را دارد.


منبع: برترینها

۱۰ پایان برتر فیلم‌های تاریخ سینما کدام‌اند؟

پایان‌بندی فیلم‌های سینمایی ممکن است با مخاطب کاری کنند که لبخند رضایت بر چهره‌اش بنشیند و یا صندلی را به سمت نمایشگر پرتاب کند. همه‌ی فیلم‌سازان در طول تاریخ سینما در تلاش بوده‌اند تا پایان رضایت بخشی برای مخاطب رقم بزنند، و گاه این پایان‌بندی فیلم‌ها برای همیشه در ذهن مخاطب ماندگار می‌شوند.

چه پایان فیلم‌ها شما را خوشحال کنند، چه غمگین، و یا با یک خط دیالوگ یا یک صحنه‌ی فوق‌العاده داستان را جمع کنند، این قابلیت را دارند که احساس شما را نسبت به داستانی که همین حالا تماشا کرده‌اید تغییر دهند. در ادامه ۱۰ پایان‌بندی منتخب فیلم‌های سینمایی تاریخ را با هم مرور می‌کنیم. فیلم‌هایی که در این لیست هستند از میان لیست ۳۰ پایان‌بندی منتخب سایت‌های مختلف انتخاب شده‌اند. اگر به نظر تحریریه‌ی گیم‌نیوز اعتماد کنید می‌شود گفت این‌ها بهترین پایان‌بندی‌های تاریخ سینما هستند. اگر فیلم‌های این لیست را ندیده‌اید، باید با احتیاط این مطلب را بخوانید چون پر واضح است که متن این مطلب داستان فیلم‌ها را لو می‌دهد. اگر پایان فیلم‌هایی که به پایان‌بندی خود مشهور هستند هم لو برود، تقریبا از ارزش ساقط می‌شود. بنابراین ابتدا نگاهی به لیست فیلم‌ها بیاندازید و هر کدام را ندیده‌اید تماشا کنید و بعد به خواندن مطلب بپردازید.

۱۰ – حس ششم (۱۹۹۹)

 ۱۰ پایان برتر فیلم‌های تاریخ سینما کدام‌اند؟

چه بخواهیم چه نخواهیم، فیلم آقای «اِم. نایت. شیامالان» به سلطان پایان‌بندی غافل‌گیر کننده تبدیل شده است. در پایان این فیلم معلوم می‌شود که «مالکولم کرو»، (بروس ویلیس) یکی از افراد مرده‌ای است که «کول» می‌بیند. یک رونمایی شاهکار از اصلی‌ترین عنصر داستان فیلم در پایان.


۹ – راکی ۲ (۱۹۷۶)

 ۱۰ پایان برتر فیلم‌های تاریخ سینما کدام‌اند؟

اولین قسمت از فیلم «راکی» با رویارویی بی‌نظیر راکی (سیلوستر استالون) و آپولو کرید (کارل وترس) شروع می‌شود و آن دیالوگ یک کلمه‌ای معروف «آدریان!» در پایان، این فیلم را برای همیشه ماندگار. اما پایان‌بندی قسمت دوم، حرف اول را می‌زند. در پایان این فیلم، مبارزه‌ی راکی و کرید تکرار می‌شود و در لحظات آخر مسابقه، در حالی که هر دو مبارز روی زمین افتاده‌اند و تلاش می‌کنند که تا قبل از رسیدن داور به عدد ۱۰ شمارش خود، از جا بلند شوند و پیروز از رینگ بوکس بیرون بیایند، فیلم به لحظات اوج خود می‌رسد. این صحنه بسیار تنش‌زا و دلهره آور است، صرف نظر از این‌که چند بار و چقدر آن را دیده باشید هم.


۸ – خون به پا خواهد شد (۲۰۰۷)

۱۰ پایان برتر فیلم‌های تاریخ سینما کدام‌اند؟ 

در فیلمی سراسر آکنده از بازی‌های ذهن، احتمالا پایان‌بندی شاهکار «پل توماس اندرسون» به‌یادماندنی‌ترین بخش آن باشد. «الی ساندی» (پال دانو) به امید فروش زمین‌هایش برای استخراج نفت نزد «دنیل» (دنیل دی-لوییس) می‌رود. آن‌ها به طور ضمنی به توافق می‌رسند، اما فقط به شرطی که الی، که یک کشیش است از اعتقادات خود دست بردارد و خدا رو انکار کند. الی موافقت می‌کند، اما بعد از آن، دنیل به او می‌گوید که زمین‌های او هییچ ارزشی ندارند چرا که نفت پیش از این از آن استخراج شده است! همین موضوع به یک درگیری منجر می‌شود که در نهایت به قتل ساندی توسط دنیل پلین‌ویو می‌انجامد. جایی که در پایان دنیل فریاد می‌زند: «کار من تمام شد!».


۷ – روانی (۱۹۶۰)

 ۱۰ پایان برتر فیلم‌های تاریخ سینما کدام‌اند؟

بعد از صحنه‌ی رونمایی از حقیقت «نورمن بیتس» در لباس مادرش و آشکار شدن راز قتل‌هایی مهمانسرای بیتس، کارگردان فیلم، آلفرد هیچکاک، نورمن را در سلول خود نشان می‌دهد، در حالی که صدای مادر او شنیده می‌شود که در گفتار، قتل‌های مهمانسرا را محکوم می‌کند. اگر دقیق‌تر نگاه کنید، اسکلت جمجمه‌ی مادر را در حالی که تصویر بر روی چهره‌ی نورمن دیزالو می‌شود می‌بینید و این در حالی است که فیلم در همین حین صحنه‌ی بیرون کشیده شدن ماشین «ماریون» از داخل مرداب را نشان می‌دهد.


۶ – رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴)

۱۰ پایان برتر فیلم‌های تاریخ سینما کدام‌اند؟ 

بعد از این‌که «اندی» (تیم رابینز) به عنوان اولین فرد تاریخ موفق می‌شود از شاوشنک فرار کند، برای دوستش «ردینگ» (مورگان فریمن) پیغام می‌فرستد که چگونه او را بعد از آزادی پیدا کند. همین موضوع به یک گردهم‌آیی هیجان‌انگیز در پایان فیلم می‌انجامد.


 

۵– پدرخوانده (۱۹۷۲)

 ۱۰ پایان برتر فیلم‌های تاریخ سینما کدام‌اند؟

شاید حماسی‌ترین صحنه‌ی سینما همان جایی است که در پایان فیلم، همه‌ی اقوام و آشنایان پیش «مایکل کورلئونه» می‌آیند و از در حالی که در به روی همسرش بسته می‌شود، او را «دون کورلئونه» خطاب می‌کنند. پایان فیلم پدرخوانده با هنرنمایی آل پاچینو و دایان کیتون، بدون شک از مهم‌ترین صحنه‌های تاریخ سینما است و نه تنها پایان فوق‌العاده‌ای بر شاهکار آقای «کاپولا» است که به خودی خود یک شاهکار بصری محسوب می‌شود.


۴ – فارغ‌التحصیل (۱۹۶۷)

 ۱۰ پایان برتر فیلم‌های تاریخ سینما کدام‌اند؟

«بن براداک» (داستین هافمن) موفق می‌شود عروسی «الین رابینسون» (کترین رز) را به هم بزند و با او فرار کند. فیلم در پایان این دو را نشان می‌دهد که در صندلی عقب یک اتوبوس (همان اتوبوسی که به کمک آن از مراسم می گریزند) نشسته‌اند و به کاری که همین الان کرده‌اند فکر می‌کنند!


۳ – محله چینی‌ها (۱۹۷۴)

 ۱۰ پایان برتر فیلم‌های تاریخ سینما کدام‌اند؟

وقتی «جیک گیتس» (جک نیکلسون) متوجه راز ماجرای عجیب عشق‌بازی «نواه کراس» (جان هیوستن) و «اِوِلین مالری» (فی داناوان) می‌شود، دیگر کار از کار گذشته است. پلیس‌ها منطقه را محاصره کرده‌اند و همه چیز در خیابان محله‌ی چینی های لس‌آنجلس در تب و تاب بالایی است. اولین کشته شده، نواه هم «کاترین» (دختر و خواهر اولین) را ترک می‌کند. جیک در این جا است که دیالوگ شاهکار فیلم را می‌شنود: «فراموشش کن جیک، این‌جا محله چینی‌ها است!»


۲ – هفت (۱۹۹۵)

 ۱۰ پایان برتر فیلم‌های تاریخ سینما کدام‌اند؟

ماجرای عجیب فیلم «هفت» آقای «دیوید فینچر» درست در جایی که هیچ کس فکر نمی‌کند از آن هم عجیب‌تر می‌شود. وقتی که بعد از دربدری‌های فراوان، بالاخره «جان دو» (کوین اسپیسی) توسط «میلز» (برد پیت) و «سامرست» (مورگان فریمن) دستگیر شده است، همه به یک زمین بایر می‌روند تا یک جعبه‌ی مرموز را پیدا کنند. آن‌چه درون جعبه است برملا می شود و گناه کبیره‌ی آخر را می‌سازد: خشم.


۱ – مظنونین همیشگی (۱۹۹۵)

 ۱۰ پایان برتر فیلم‌های تاریخ سینما کدام‌اند؟
یکی از غافل‌گیرکننده‌ترین پایان‌بندی‌های تاریخ سینما را این فیلم دارد. جایی که تماشاگر در چند دقیقه‌ی پایانی فیلم می‌فهمد که «وربال کینت» (کوین اسپیسی) همان جنایت‌کار افسانه‌ای معروف «کایزر شوزه» است، پیچشی است که ممکن است هرگز در سینما تکرار نشود.

بدون شک پایان‌بندی‌های فوق‌العاده و جذاب در تاریخ سینما بسیار زیاد هستند و انتخاب تنها ۱۰ مورد از آن‌ها کار بسیار دشواری است. در تهیه‌ی این لیست تلاش کرده‌ایم تا تنوع انواع پایان‌بندی‌ها حفظ شود و بهترین‌ها را در هر زمینه انتخاب و معرفی کنیم. اگر شما هم پایان فیلم‌های خاطره‌انگیز را در ذهن دارید، ما را در دیدگاه‌ها در جریان بگذارید. 


منبع: برترینها

سام شپرد؛ نویسنده طبقه‌ گرسنه

شپرد قلمی تهاجمی دارد، درست مانند یک گاوچران آمریکایی وقتی میان میدان است. برای همین اینگونه تهاجمی درباره او نوشتن را شروع کردم، بی‌مقدمه و تفصیل. رویا، رانندگی، فردگرایی، اشتباه در کنار دقت زبان‌شناختی و تخیل بصری اساسی‌ترین مولفه‌های این نمایش‌نامه‌نویس، بازیگر و کارگردان آمریکایی است. آثار او که بسیار هم به فارسی ترجمه شده است، مشاهدات نویسنده‌ای پیچیده هستند که اسطوره را در کنار شرایط انسان مدرن نگه می‌دارد.

 نویسنده طبقه‌ گرسنه
نویسنده‌ای مخوف و تاثیرگذار؛ این اصطلاح، ادعای بیهوده‌ای نیست، یا تنها تحسینی برای نمایش‌نامه‌نویسی که اکنون درگذشته؛ و هیچ‌وقت آنگونه که لایقش بود قدر دیده نشده؛ بلکه واقعیت عینی آثاری است که از «سام شپرد» به جای مانده؛ در ایران نمایش‌نامه‌ها و فیلم‌نامه‌های چشم‌گیر او به فارسی ترجمه شده است؛ آثاری چون «پاریس تگزاس» با ترجمه هوشنگ گلشیری، «آخرین روزهای موس»، رکسانا هدایتی، «اسطوره مدفون» و «دکه بین راه» حمید امجد، «بازی» حسن ملکی، «خودکشی در واحد ب»، آویشن نوبخت، «کودک مدفون»، آهو خردمند، «دندان جنایت»، امیر علی جولایی، «صلیب سرخ»، هوشنگ حسامی «عشق وحشی (عشق و نفرین)»، اشکان خطیبی «غرب حقیقی»، امیر امجد و بیش از ۱۰ اثر دیگر. اگر چه برخی ترجمه‌های نابه‌سامان از همین لیست، به بهانه عدم شناخت مترجم با نویسنده و عدم کاربلدی هرگز نتوانسته‌اند اثر شپرد را به‌خوبی به مخاطب معرفی و ارائه کنند؛ از این راستا و به‌طور مثال، یکی ترجمه پادرهوای اشکان خطیبی که ضعیف‌ترین ترجمه‌ها از شپرد است.

آثار شپرد توصیف هرج و مرج است، می‌توان آن را واقعیت عینی روزمره انسان معاصر نامید. او نویسنده از دست دادن‌هاست؛ نویسنده رنج شکست و آرزوی موفقیت. این مفاهیم گستره بزرگی در نمایش‌نامه‌های شپرد دارد، او انسان را نه بومی، نه هموطن بلکه جهان‌وطن می‌بیند. نمادها، شمایل و نشانه‌های آثارش نیز رنج همین جهان‌وطنی است، که سرمایه و قدرت آن را احاطه ‌کرده است. اگرچه اغلب منتقدان آمریکایی شخصیت‌های او را «روح شکسته آمریکا» می‌دانند؛ اما جهان‌شمولی آثارش به منتقدان در هر جای جهان این اجازه را خواهد داد که همان روح شکسته را، تاویلی جهانی کنند.

قهرمانان شپرد، شخصیت‌هایی اجتماعی نیستند، عصبانی‌اند و همیشه خشونتی عیان یا نهان در آن‌ها دیده می‌شود و زمانی که این خشونت علیه زنان شخصیت‌های آثارش استفاده می‌شود، نمایش‌نامه‌ها سادیستی و ترسناک پیش می‌ر‌وند. اهمیت این نکته در آثار شپرد آن‌قدر است که مقالاتی متعدد درباره آن نوشته شده است. حتی در ایران نیز در این مورد مقالات آکادمیکی به تحریر در آمده، ازجمله:«بررسی شخصیت‌های زن سه نمایش‌نامه سام شپرد (کودک مدفون- دروغ ذهن- وضعیت شوک) در پرتو نظریات هلن سیکسو و لیوس ایریگیری. نگارش سحرناز پیش‌نماززاده ‌حسنی».

شپرد در آثارش تعریف می‌کند، تعریف می‌کند و باز هم تعریف می‌کند، او در دل این تعریف‌هاست که روایت خود را به مخاطب ارائه می‌دهد، روایت بخش جدانشدنی دیالوگ‌ها و مونولوگ‌های آثار اوست. واقعیت روزمره‌ای که از آن نوشتم را با همین تعاریف تحویل می‌دهد. او به جای آنکه بیشتر از تمثیل یا نماد استفاده کند، مایل است از واقعیت حرف بزند. منتقدان آمریکایی این شیوه آثار او را با داستان‌های «جک لندن» مقایسه کرده‌اند. نگرشی که به دلیل سبک خاص لندن در روایت، چندان نگرش درستی نمی‌نمایاند. به گمان من روایت نمایشی شپرد در آثار مکتوبش را باید خاص خودش دانست. شخصیت‌های او همه‌جا با یک پدر که دانای کل داستان‌هایش است، پیش می‌رود، همچنین خشونت مردانه و وسواس جذابیت، مولفه‌های اصلی روایت‌های شپرد است.

 نویسنده طبقه‌ گرسنه

به باور من نمایش‌نامه‌های شپرد را می‌توان بخشی از یک ساختار کاملا تخیلی دانست، و اگر بنا باشد او با نویسنده‌ای چه از حیث روایت و چه از حیث ساختار قیاس شود، آن نویسنده باید دست‌کم رگه‌هایی از علمی– تخیلی در آثارش دیده شود؛ مثلا «یوجین اونیل» همچنین رویای آمریکایی و تحریم انسان در خانواده، اشتباه و انعکاس روزمر‌گی‌های زندگی، مواردی در آثار شپرد است که او را به نویسندگانی همچون «آرتور میلر» نزدیک می‌کند. با این همه، هنوز هم بر این گمانم که اگر بی‌رحمانه صادق باشم، سام شپرد از حیث جنس روایت با هیچ نویسنده هم‌دوره خودش و کلاسیکی قابل قیاس نیست. جنس روایت و نویسندگی‌ او ضخیم، زبر و تن‌لرزان است.

اهمیت مطالعه شپرد هم در همین است. همین‌که استثمار انسان را در مواجهه با جهان مدرن به او نشان می‌دهد. او در واقع اثری اجتماعی یا انسانی نمی‌نویسد؛ چه آنکه مضامین آثارش به اصرار شخصی نیز از این معقولات جداست، او درباره رنج روان انسان می‌نویسد، و به شکلی خاص نشان می‌دهد که چگونه آرام این رنج را بپذیرد و در حالی که چاره‌ای برای بهبود آن ندارد، حرف، کار و یا عملی برای التیام جست‌وجو کند.

اما این‌ها جزئیاتی از آثار شپرد است، که در دل کلیتی برای شرح گرسنگی گنجیده است. گرسنگان، شخصیت‌های اصلی شپرد هستند؛ گرسنگان شهری، گرسنگان پول، گرسنگان قدرت، گرسنگان زیستن بی‌دغدغه‌ روزمرگی، گرسنگان داشتن خانواده‌ای منسجم و… او جست‌وجوی مداوم این گرسنگان را برای به دست‌آوردن جایگاه و هویت اساسی خود شرح می‌دهد و در این جست‌وجو انسان موضوع خود را ضرب و شتم می‌کند. نمایش‌نامه‌های شپرد در نگرشی کلی ناامیدی و امید را نشان می‌دهند؛ تناقض میان عقل و غریزه و تلاش برای زنده‌ماندن در جهانی که هراس از مرگ آن هم مرگ از گرسنگی ناخودآگاه انسان را احاطه کرده است.

 نویسنده طبقه‌ گرسنه

اما در کنار همه این موارد یکی از علاقه‌های دیگر نویسنده «سرمای جولای» حفاظت از درون‌مایه‌های اساسی سیاست است. او رگه‌های سیاسی آثارش را چنان اهمیت می‌دهد که در تمامی مونولوگ‌ها و دیالوگ‌های شخصیت‌هایش این رگه‌ها حضور دارند. او موقعیت‌های تضاد سیاسی را خلق می‌کند، شپارد که خودش همواره از منتقدان صریح سیاست در آمریکا بوده است، در آثاری همچون «غرب حقیقی» یا «کودک مدفون» و «خدای دوزخ» خود به پررنگ‌ترین وجه سیاسی می‌نویسد. آثاری که همه آن‌ها در مکان‌هایی کوچک، پرت و دور از مدرنیت شهر اتفاق می‌افتد و آدم‌هایی که در دل این اتفاق‌ها حضور دارند، اغلب انسان‌هایی ناامید، مال‌باخته و تنها هستند.

شپرد در روایت خود در این سه اثر به گمانم به‌خوبی توانسته ارتباط میان قدرت و جامعه را مورد کنشاش و نگرش قرار دهد. او با توجه به یکی از مولفه‌های نویسندگی‌اش یعنی همان واکنش به روزمرگی‌ها که به آن اشاره کردم، جنبه‌های داستانی و درام‌محور این سه اثر خود را به واکنش به ساختار اجتماعی اختصاص داده است، او در اینجا وقتی به نقد ساختار می‌پردازد، در واقعیت گویی به نقد قدرت موجود پرداخته است. او از همین محور و با دیالوگ‌های فکرشده‌ای که در دهان شخصیت‌هایش می‌گذارد، می‌کوشد درامی را ایجاد کند که تضادهای اصلی جامعه را نشان می‌دهد.

از این راستا، تفاوت اصلی شپرد با نمایش‌نامه‌نویسانی همچون «بکت» و «مامت» که اقبال عمومی بیشتری از او یافتند، و بهتر از او قدر دیده شدند، این است که او نمایش‌نامه‌نویس واقعیت است نه انتزاع، اینکه میان اثر انتزاعی یا آبستریک، با اثری که واقعیت عینی را اهم‌تر می‌شمارد تا اثری که مفاهیم را در گستره‌ای انتزاعی به مخاطب ارائه می‌دهد، چقدر تفاوت ارزشی وجود دارد؟ موضوع پرسش من نیست. بلکه اهمیت در این است که با تشخیص معیارهای نویسشیِ این نمایش‌نامه‌نویسان مشخص شود که در واقع کدام توانسته‌اند اثر دراماتیک را در جایگاه یک کتاب، که بی‌توسل به اجرا، مخاطب میل و علاقه به خواندن آن داشته باشد و از آن تاثیر پذیرد و یا به تفکر وا داشته شود، ارائه دهند. که به گمانم با نگاهی به همین نوشتار کوتاه می‌توان به پاسخی نسبی رسید.

امروز، ۵ نوامبر، زادروز سام شپرد، نمایش‌نامه‌نویسی است که همین چهار ماه پیش در ۲۷ ژوئیه ۲۰۱۷ در سن ۷۳ سالگی درگذشت. اهمیت این نمایش‌نامه‌نویس که به باورم شیوه نگرش به نوشتن نمایش‌نامه‌را به‌عنوان یک اثر ادبی متحول کرده و هویت آدم‌ها را پیچیده‌تر و شناختشان را دشوارتر می‌کند، بیش از هر چیز در آن است که توانسته تصویرگر دقیقی از بحران وجود در جهان معاصر ما باشد؛ بحران انسان، و بحران انسانیت.

شپرد، طنز و سوررئال

نمایش‌نامه‌های شپرد ویژگی‌های خاص خود را در شخصیت‌پردازی و فضاسازی به رخ می‌کشند؛ طنزی که در متن آن‌ها جاری است و فضایی که گاه دل‌سپردگی نویسنده را به فضای سوررئال هم به نمایش می‌گذارد، شخصیت‌های در ظاهر ناشناس (بدون پیش‌زمینه) را به فضای اجتماعی اطرافشان پیوند می‌زند و تصویر تاریکی می‌شوند از زندگی معاصر آمریکایی و مفهوم ستایش‌شده «خانواده». همان‌طور که آمریکای معاصر را- در دو شکل کاملاً متفاوت- می‌توان در آثار جروم دیوید سالینجر و چارلز بوکوفسکی جست‌وجو کرد و آن‌ها را راویان یاس پس از جنگ دوم جهانی نام نهاد، شپرد به شکل دیگرتر- و متاخرتری- در نمایش‌نامه‌هایش راوی همان یاسی است که به بنیان «رویای آمریکایی» یعنی خانواده می‌رسد.

«بچه مدفون» که اول‌بار در سال ۱۹۷۸ ارائه شد و سال بعد جایزه پولیتزر را برایش به ارمغان آورد (و در واقع او را به‌عنوان نمایشنامه‌نویس مطرح کرد)، خوشبختی خانوادگی را به سخره می‌گیرد. در اولین صحنه شاهد یک بگومگوی خانوادگی هستیم که مشکلات گذشته را پیش می‌کشد و داج، شخصیت اصلی را یک الکلی معرفی می‌کند. در پرده دوم هویت و ارزش روابط خانوادگی به زیر سوال می‌رود و شخصیت‌ها یکدیگر را به خاطر نمی‌آورند و در پرده سوم، مساله زمین و مالکیت پیش کشیده می‌شود و داج، کشاورز حدوداً هفتادساله بالاخره می‌میرد. هر بخش به شکلی مفاهیم از پیش تثبیت‌شده را به زیر سوال می‌برد و «رویای آمریکایی» را به زیر می‌کشد؛ آن هم به شدیدترین لحن ممکن، ازجمله رابطه

نامشروع خانوادگی.

«بچه مدفون» در واقع قسمت دوم سه‌گانه‌ای- معروف به سه‌گانه «خانواده»- بود که شپرد زمانی که برای «مجیک تیاتر»( یکی از مراکز مهم تئاتری در سانفراسیسکو) به‌عنوان نمایش‌نامه‌نویس ثابت کار می‌کرد، نوشت؛ سه‌گانه‌ای که از آن معمولاً به‌عنوان بهترین اثر شپرد نام می‌برند.

 نویسنده طبقه‌ گرسنه
در قسمت اول این سه‌گانه، «نفرین طبقه گرسنه» که اول‌بار در سال ۱۹۷۷ در لندن اجرا شد، باز به طنز، «خانواده خوشبختی» را روایت می‌کند که در آن پدر دائم‌الخمر است، مادر از کار به تنگ آمده، دختر، نوجوانی شورشی است و پسر ایده‌آلی‌ست. کنار هم قرار دادن آن‌ها، تمام تصورات بیرونی درباره خانواده خوشبخت را به هم می‌ریزد.

در بخش سوم این سه‌گانه، «غرب حقیقی»، هم دو برادر پس از پنج سال همدیگر را می‌بینند و در نتیجه انواع و اقسام مشکلات خانوادگی سر برمی‌آورند، در حالی که یکی از آن‌ها فیلم‌نامه‌نویس هالیوود است و سعی دارد بر یک فیلم‌نامه تمرکز کند، و برادرش مرتب سوال می‌کند و هر دو بالاخره اعتراف می‌کنند که به یکدیگر حسادت می‌کنند. در صحنه آخر مادر آن‌ها وارد می‌شود و بیش از پیش با مضمون بربادرفته «رویای آمریکایی» روبه‌رو هستیم.

همین شکل نگاه را در غالب نمایش‌نامه‌های شپرد می‌توان دنبال کرد؛ ازجمله «دیوانه عشق»(۱۹۸۳) که در آن ادی و می، که عاشق و معشوق بوده‌اند، پس از سال‌ها در هتلی کوچک در بیابان با هم ملاقات می‌کنند و شخصیت «پیرمرد» وارد ماجرا می‌شود که ظاهراً زندگی دوگانه‌ای دارد و در دو زمان و مکان مختلف پدر هر دوی آن‌هاست.

شخصیت پدر در آثار شپرد غالباً شبیه یکدیگر است؛ پدری تنها و دائم‌الخمر که از همه بریده و نمی‌تواند با کسی رابطه داشته باشد اما سعی دارد همه چیز را روبه‌راه کند. این شخصیت تکرارشونده در آثار شپرد را برگرفته از پدر حقیقی او می‌دانند؛ پدری دائم‌الخمر که مشکلات زیادی را برای شپرد در کودکی و نوجوانی به‌وجود آورد.

 نویسنده طبقه‌ گرسنه
شپرد به شکلی در فضای تئاتر تجربی رشد کرد، اما ساختار و نشانه‌های نمایش‌نامه‌های کلاسیک را همیشه با خود نگه داشت. عاشق بکت بود اما شعر و موسیقی را به وجه جداناپذیری از نمایش بدل می‌کرد. همین‌طور عشق به سینما را در غالب نوشته‌هایش می‌توان یافت؛ عشقی که با بازی در فیلم ترنس مالیک، «روزهای بهشت»، متبلور شد و تا آخرین روزهای عمرش با او ماند.

بازی در نقش یکی از خلبان‌های آزمایشی در فیلم «کارهای درست» در سال ۱۹۸۳ او را نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر مرد نقش مکمل کرد و در سال ۱۹۸۵، زمانی که رابرت آلتمن، نمایش‌نامه شناخته‌شده او به نام «دیوانه عشق» را به فیلم بدل کرد، خود شپرد نقش اصلی را به‌عهده گرفت؛ رو در روی کیم بیسینگر، موطلایی شورشی که در قالب‌های هالیوودی خانواده نمی‌گنجید.

شپرد اما فیلم‌نامه‌نویس یکی از به‌یادماندنی‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما هم هست:«پاریس تگزاس» (۱۹۸۴) ساخته ویم وندرس. شپرد که فیلم‌نامه این فیلم را با همراهی ال. ام. کیت کارسون نوشته، داستان مرد تنهایی را روایت می‌کند که در جست‌وجوی همسر ناپدیدشده‌اش است. مضمون خانواده و پدر الکلی، پاریس تگزاس را به نمایش‌نامه‌های شپرد پیوند می‌زند.

آثار مختلف سم شپرد، از سه‌گانه خانواده او تا «خدای جهنم» (از آخرین نوشته‌های او که در واکنش به وقایع ۱۱ سپتامبر درباره یک خانواده «خوشبخت» آمریکایی نوشته شده) به زبان فارسی برگردانده شده‌اند.


منبع: برترینها

۶ راه حل ساده برای مدیریت فضای کوچک اتاق نشیمن

برترین ها – ترجمه از پلاد ناصری: با وجود زندگی شهری امروز، اجتناب از فضاهای کوچک منازل، امری غیرممکن شده است. به همین دلیل لازم است برای غلبه بر مشکلاتی که محیط های کوچک زندگی برایمان ایجاد می کنند، ایده های خاصی را پیاده سازی کنیم تا بوسیله آنها به چیدمان و دکوراسیون مناسبی برای خانه خود دست یابیم. یکی از مهم ترین بخش های خانه که معمولا زمان زیادی را در آن همراه با دیگر اعضای خانواده سپری می کنیم، اتاق نشیمن است.

با در نظر گرفتن نکاتی کاربردی و رعایت برخی اصول، می توان فضای کوچک اتاق های نشیمن را مدیریت کرد و با اعمال ترفندهایی ساده، محیط کوچک این بخش از منزل را بزرگ تر از آنچه که هست نشان داد. با انتخاب مبلمان مناسب و وسایل و لوازم مورد نیاز می توان از فضای اتاق نشیمن استفاده ای بهینه داشت و در نتیجه می توانیم بدون چشم پوشی از دکوراسیون دلخواهمان، به طرحی ایده آل برای اتاق نشیمن خانه برسیم.

۱٫ فضاهای مخفی

نگاهی دقیق به اطراف خانه و گوشه و کنار اتاق هایتان بیاندازید. آیا در کنار مبلمان و وسایلی که در فضای اتاق نشیمن چیده اید، جای با ارزش و قابل اعتنایی پیدا می کنید که بتوان از آن استفاده کرد؟ معمولا گوشه های اتاق به عنوان فضاها مرده در اتاق نشیمن شناخته می شوند و اکثر اوقات جز پستی و ناهمواری و یا شکاف های دیوار، چیز دیگری در این گوشه و زوایا جا خشک نمی کند.

اما این مکان ها پتانسیل بسیار خوبی برای تبدیل شدن به فضاهایی مخفی برای نگهداری وسایل و لوازم خاص شما دارند. کافی است با کمی خلاقیت و استفاده از قفسه های ساده، یا کمدهای دکوراتیو، از این گوشه ها برای قرار دادن وسایل تزئینی و یا حتی نگهداری ابزار پذیرایی بهره گیرید. چنین استفاده ای را از هر فضای دیگر و هر دیواری که از دسترس دور مانده است، می توانید داشته باشید.

 راه حل های ساده برای مدیریت فضای کوچک اتاق نشیمن

۲٫ قفسه بندی

در مورد قفسه های بلندی که از سقف تا زمین ساخته می شوند کمی فکر کنید. مخصوصا اگر سطح زمین را خیلی اشغال نکنند، ایده خوبی برای اتاق های نشیمن هستند، نه؟  از این قفسه ها می توانید استفاده های زیادی ببرید. تعداد زیاد طبقات و شکل و طرح های متنوع و خلاقانه ای که می توانند داشته باشند، برای قرار دادن لوازم مورد نیاز، کتاب ها و وسایل دکوری کوچک و بزرگ بسیار مناسب هستند.

همچنین عکس های قاب شده خانوادگی تان را می توانید در این قفسه ها جای دهید و محیط اتاق نشیمن را شخصی تر سازید. اگر به گیاهان آپارتمانی و طبیعی علاقه مند هستید، می توانید گلدان هایی با اندازه های متنوع هم در اتاق نشیمن خود بگذارید و برای این منظور از قفسه ها و تاقچه های دکوری استفاده نمایید.

از آنجا که هدفمان ارائه راه حل هایی برای فضاهای کوچک می باشد، به کارگیری یک قفسه با طبقات کافی برای تمام این موارد کفایت می کند. البته در صورتی که فضایتان بزرگتر باشد، استفاده از قفسه های دیگر با تعداد طبقات بیشتر خالی از لطف نخواهد بود. نکته ای که در اینجا حائز اهمیت می باشد این است که قفسه های باز و بدون درب، فضاهای کوچک را محدود نمی کنند و می توانند به بزرگ تر نشان دادن محیط کمک بیشتری نمایند.

 راه حل های ساده برای مدیریت فضای کوچک اتاق نشیمن


۳٫ میزها

میزهای کنار مبلی که معمولا آنها را با نام میز عسلی می شناسیم، جزو مواردی هستند که در هر اتاق نشیمنی به چشم می خورند. اما علیرغم کاربرد بسیار خوبی که دارند گاهی در فضاهای کوچک نیازی به وجودشان احساس نمی شود. حذف این میزهای کنار مبلی می تواند به باز شدن فضای اتاق کمک زیادی کند. سعی کنید تمام وسایل اتاق نشیمن کوچک خود، از جمله میزها را با دقت و بر اساس ضرورت تهیه کنید. البته این موضوع به معنای حذف تمام میزهای اتاق نیست.

مطئمنا بر اساس تعداد مبل ها و استفاده ای که از آنها در اتاق نشیمن دارید، می توانید از میزهایی با اندازه های کوچک و متناسب استفاده نمایید، تا ضمن کاربرد مناسبی که برایتان خواهند داشت، از فضای اتاق هم به شکلی هوشمندانه بهره گیرید.

 راه حل های ساده برای مدیریت فضای کوچک اتاق نشیمن


۴٫ کاناپه

با استفاده از مبل های چند منظوره و کاناپه ها می توانید تا حد امکان از فضای کوچک اتاق نشیمن بهتر استفاده کنید و در عین حال صرف هزینه های خود را نیز کاهش دهید. به عنوان مثال مبل هایی که دارای فضاهای خالی هستند و می توانید برخی وسایلتان را در آنها قرار دهید، کاناپه های تخت خواب شو، و مبل های گوشه دیواری از جمله این موارد هستند.

با کمی گشت و گذار در فروشگاه های عرضه مبلمان و کاناپه می توانید مبل هایی که برای فضاهای کوچک طراحی شده اند و اغلب ایده های خلاقانه ای را با خود به همراه دارند، انتخاب و خریداری کنید. مبل هایی که دارای فضای نگهداری از وسایل هستند، کمک زیادی به مرتب نگاه داشتن اتاق نشیمن می کنند و فضای مناسبی برای دور از دسترس قرار دادن وسایل غیرضروری فراهم می نمایند. همچنین مبل های تخت خواب شو نیز برای زمان هایی که مهمان هایی در خانه دارید کاربرد بسیار خوبی خواهند داشت و فضای خواب کافی برای آنان فراهم می سازد.

 راه حل های ساده برای مدیریت فضای کوچک اتاق نشیمن


۵٫ رنگ ها

به هیچ وجه فکر نکنید که در اتاق های کوچک نباید از تنوع رنگی و رنگ های بارز و خاص استفاده کنید. اتفاقا می توانید به صورت هوشمندانه و با به کارگیری این رنگ ها در ایجاد نقطه کانونی ویژه در اتاق نشیمن بهره گیرید. برای این منظور پیشنهاد می شود که از رنگ های روشن یا پس زمینه های خنثی، برای پوشش دیوارها استفاده کنید و با یک یا چند رنگ خاص و متمایز که برای کوسن ها، تابلوهای روی دیوار، مبلمان و دیگر وسایل استفاده می کنید، اتاق تان را رنگی تر نمایید. این کار باعث می شود تمرکز بصری در نقطه خاصی که تجمع رنگی متمرکز شده است اتفاق بیفتد و فضای کوچک اتاق نشیمن چندان به چشم نخواهد آمد.

 راه حل های ساده برای مدیریت فضای کوچک اتاق نشیمن


۶٫ نور اتاق

مطمئنا همیشه سعی خواهید کرد که اتاق های کوچک خانه را بزرگ تر از اندازه واقعی شان نشان دهید. نور کم در فضاهای کوچک می تواند محیط را به شدت تنگ و ناراحت کننده نشان دهد. پس باید از ایجاد چنین فضایی در اتاق ها جلوگیری کنید. برای اجتناب از این وضعیت حتما روی تامین نور کافی در اتاق نشیمن سرمایه گذاری کنید و سعی کنید تا حد ممکن اتاق نشیمن کوچک خودتان را روشن نگاه دارید.

یکی از بهترین گزینه ها برای به کارگیری نور در جهت بزرگتر نشان دادن اتاق، استفاده از نورهایی است که از کف اتاق به سمت دیوارها تابیده می شوند. این نورهای زمینی، به همراه آینه هایی که نور طبیعی را در اتاق بازتاب می دهند، کمک بسیار خوبی به دکوراسیون اتاق نشیمن شما خواهند کرد.

راه حل های ساده برای مدیریت فضای کوچک اتاق نشیمن 


منبع: برترینها

اشتباهات دکوراسیونی از دیدگاه یک طراح

اگر به دنبال دکوراسیونی اصولی و استاندارد هستید به شما پیشنهاد می‌کنیم که این مطلب را از دست ندهید. در این مقاله سعی داریم اشتباهات رایجی را که افراد در طراحی منزلشان ناخواسته با آنها مواجه می‌شوند برایتان بازگو کنیم.

استفاده از مبلمان نامتعادل و نامتقارن

 10 اشتباه دکوراسیونی از دیدگاه یک طراح
به‌کارگیری صحیح مبلمان، یکی از ارکان اصلی در دکوراسیون است. بیشتر افراد، مبلمان خود را بدون توجه به تعادل بصری انتخاب می‌کنند؛ به‌عنوان‌ مثال فرض کنید یک مبل راحتی دارید که قسمت پایینی آن سنگین و بزرگ است؛ بنابراین نباید از یک میز پذیرایی سنگین و شلوغ، مقابل آن استفاده کنید. در اصطلاح به این کار متعادل کردن فضا می‌گویند.

نگهداری عناصری که دوست ندارید

 10 اشتباه دکوراسیونی از دیدگاه یک طراح
ظلم بزرگی که می‌توانید در حق خود بکنید، نگهداری اشیائی است که دوست ندارید و فقط به دلیل گران‌بها بودن، مدگرایی و یا هرچیز دیگری از آنها دل نمی‌کنید. این کار نه‌تنها به دکوراسیون تان آسیب می‌رساند، بلکه بر روحیه شما هم اثر مخربی می‌گذارد، پس در اولین فرصت، آنها را به مرکز خیریه اهدا کنید.

هر جا که می‌نگرید ردپایی از عکس

 10 اشتباه دکوراسیونی از دیدگاه یک طراح
استفاده بیش‌ازحد معمول از عکس و قاب عکس نه‌تنها زیبا نیست، بلکه منزل شما را به یک گالری تبدیل می‌کند. اگر به‌ عکس و عکاسی علاقمند هستید، می‌توانید یک آلبوم ایستاده تهیه کنید و آن را بر روی طبقه‌ای از دکورتان بگذارید. برای زیبایی آن نیز پیشنهاد می‌کنیم چند قاب عکس زیبا از گلچین عکس‌های خود تهیه کنید و در قسمتی از طبقه قرار دهید.

نادیده گرفتن راهروی ورودی

 10 اشتباه دکوراسیونی از دیدگاه یک طراح
ورودی یک ‌خانه، مشخص‌کننده حالت کلی یک خانواده است؛ بنابراین اجازه ندهید این قسمت به فضایی شلوغ و آشفته تبدیل شود. با کمک یک آیینه و رنگ‌آمیزی زیبا به مهمان خود خوش‌آمد بگویید. قسمتی را برای جاکفشی در نظر بگیرید و قسمتی هم برای قرار دادن کلیدها.

وجود لوازم جانبی قدیمی

 10 اشتباه دکوراسیونی از دیدگاه یک طراح
با لوازم قدیمی و کهنه خود خداحافظی کنید. حضور اشیای از مد افتاده و کهنه، روحیه شما را خسته می‌کند. با صرف هزینه کمی می‌توانید دستگیره کابینت و درها، کلید پریزها و لوازم دکوری قدیمی را تعویض کنید. حضور هر شی‌ کوچک، اما جدیدی می‌تواند نقش بسزایی در منزلتان ایفا کند.

ایجاد فضایی رسمی در منزل

 10 اشتباه دکوراسیونی از دیدگاه یک طراح
رسمی بودن یک فضا، اشکالی به‌حساب نمی‌آید، اما زمانی که از یک قسمت خانه به‌عنوان نشیمن و پذیرایی استفاده می‌کنید، باید مراقب نوع طراحیتان هم باشید. نشیمن باید فضایی گرم و راحت داشته باشد؛ درنتیجه اولویت در ایجاد یک فضای غیررسمی و راحت است. به‌کارگیری مبلمان خشک و رسمی به کاربری فضا آسیب جدی می‌زند و آرامش مورد نیاز شما را سلب می کند.

هماهنگی تمام عناصر با یکدیگر

 10 اشتباه دکوراسیونی از دیدگاه یک طراح
برخی از افراد گمان می‌کنند اگر همه‌چیز در طراحی منزل هماهنگ و یکدست انتخاب شود، دکوراسیونی بی‌نقص خواهند داشت، اما در اینجا به شما می‌گوییم که چنین چیزی درست نیست. قطعاً تا به حال به بعضی از منازل با این رویکرد  رفته‌اید. به نظر شما آنجا بیشتر حس و حال یک ‌خانه را  القا می‌کرد یا یک فروشگاه و نمایشگاه مبلمان؟

به دنبال مد بودن

 10 اشتباه دکوراسیونی از دیدگاه یک طراح
یکی از اشتباهات رایج دیگر، پیروی از مد است. باید به این نکته توجه داشته باشید که به همان سرعت که چیزی مد می‌شود از چشم هم می‌افتد. در آخر هم بعد از اینکه کالا و طرح جدیدی به بازار وارد شد، دیگر تحمل مبلمان خود را ندارید و روحیه‌تان ناآرام می‌گردد. به‌روز کردن لوازم هم علاوه بر اینکه هزینه‌بر است، اسراف بزرگی به حساب می‌آید.

قرارگیری مبلمان در مقابل دیوار

 10 اشتباه دکوراسیونی از دیدگاه یک طراح
مبل‌های خود را به دیوار نچسبانید! ایجاد یک‌ فاصله هرچند کوچک بین مبلمان و دیوار، جلوه آنها را بیشتر می‌کند. اگر پشت مبلتان هم کارشده باشد، می‌توانید آن را قسمتی از نمای اتاقتان در نظر بگیرید. دقت کنید که چیدمان مبل به‌صورت گرد، فضایی سرشار از صمیمیت و دوستی به وجود می‌آورد.

استفاده از گل‌های مصنوعی

 10 اشتباه دکوراسیونی از دیدگاه یک طراح

اگر به دلیل مشکلاتی در نگهداری گل طبیعی به سراغ گل مصنوعی رفته اید اشتباه می کنید، چراکه گل مصنوعی گرد وغبار هوا را به خود جذب می‌کند و بعد از یک مدت کدر می‌شود. بهترین گزینه، استفاده از گل طبیعی در خانه است. اگر امکان نگهداری گیاهان را ندارید، می‌توانید از ظرف‌هایی پر از میوه‌های رنگارنگ استفاده کنید. شما با همین ابتکار ساده، شادابی و طراوت را به خانه خود دعوت می‌کنید.

برای تهیه مجله منزل می توانید به صورت حضوری از کیوسک های روزنامه فروشی سراسر کشور و برای خرید نسخه الکترونیک از وب سایت  اقدام نمائید.

ضمنا برای اشتراک نسخه چاپی مجله منزل روی تصویر زیر کلیک کنید:


منبع: برترینها

ترسناک ترین اقامتگاه های تفریحی در جهان

برترین ها – ترجمه از حمید پاشایی: دیگر نگران صف های طولانی در میز پذیرش یا تلاش برای گرفتن آخرین سوسیس صبحانه نخواهید بود، چرا که تعداد میهمانان در این گردشگاه های متروکه، و البته زیبا، بسیار اندک است.

۱٫ خانه های یوفو سازی، تایلند

 ترسناک ترین اقامتگاه های تفریحی متروکه در جهان

این خانه های دایره ای شکل تعطیلاتی در ساحل شمالی تایلند در اواخر دهه ۱۹۷۰ ساخته شدند. هدف این بود که اقامتگاهی لوکس و خانوادگی نزدیک شهر نیو تایپه ساخته شود. ولی با این که این خانه ها شاید زیاد شبیه خانه های جن زده معمولی به نظر نرسند، ولی چیزی عجیب در مورد این مکان متروک وجود دارد. این پروژه در دهه ۱۹۸۰ به خاطر نبود سرمایه کافی و برخی حوادث رمزآلود، از جمله چندین تصادفی که در هنگام ساخت و ساز اتفاق افتاد، متوقف شد. برخی افراد محلی باور دارند زمانی که کارگران محلی مجسمه ای از اژدهای چینی را به خاطر عریض کردن جاده ورودی اصلی به اقامتگاه تخریب کردند، بخت شوم به سر خود آوردند.

ترسناک ترین اقامتگاه های تفریحی متروکه در جهان


۲٫ هتل مایا، کوبه، ژاپن

 ترسناک ترین اقامتگاه های تفریحی متروکه در جهان

هتل آرت دکو مایا در شمال شهر کوبه در ژاپن در مسیر کوه مایا واقع شده، و تنها از طریق ماشین کابلی یا مسیر کوهنوردی شیب دار قابل دسترس است. این هتل در سال ۱۹۲۹ ساخته شد و در طول تاریخ خود دچار مصیبت های ناگفته بسیاری شده است: این هتل در زمان جنگ جهانی دوم دچار آسیب سنگین ناشی از بمب شد، و شش سال بعد از افتتاح مجدد در سال ۱۹۶۱ به شدت توسط طوفان تایفون و جریان های گِل آسیب دید تا یک بار دیگر درهای آن بسته شود.

 ترسناک ترین اقامتگاه های تفریحی متروکه در جهان

این مکان بالاخره در سال ۱۹۷۴ و این بار به عنوان مرکزی دانش آموزی باز شد. به ندرت از این مکان استفاده شد و در سال ۱۹۹۵ بعد از خسارت بیشتر ناشی از زمین لرزه بزرگ هانشین برای همیشه بسته شد. با وجود خرابی های زیاد به دلایل اشاره شده، هنوز هم می توان زیبایی های محو شده این ساختمان را دید و معماری آرت دکوی آن را تحسین کرد.

ترسناک ترین اقامتگاه های تفریحی متروکه در جهان


۳٫ ساختمان های بوکر هیل استیشن، کامبوج

امروز، بوکر هیل استیشن گروهی از ساختمان های متروکه و در شرایط بد است، ولی وقتی که در اوایل دهه ۱۹۲۰ ساخته شده بود هدف این بود که اقامتگاهی لوکس مخصوص استعمارگران ثروتمند فرانسوی باشد. موقعیت جغرافیایی دورافتاده و آب و هوای گرم و شرجی کامبوج از همان آغاز مشکلاتی را ایجاد کرد به طوری که ۹۰۰ نفر در هنگام ساخت و ساز فوت کردند. این مکان در سال ۱۹۲۵ افتتاح شد ولی ۱۵ سال بعد در حین جنگ هندوچین متروکه شد.

در سال ۱۹۶۲ ساختمان های بیشتری از جمله یک کازینو افتتاح شد. ولی در سال ۱۹۷۲ گروه خمرهای سرخ منطقه را به دست گرفت و این اقامتگاه یک بار دیگر متروکه شد.
طرح های جدیدی برای تبدیل مجدد این منطقه به اقامتگاه لوکس تعطیلاتی وجود دارد، و دولت کامبوج اخیراً ساخت بزرگراه تازه ای را به پایان رسانده که دسترسی به این محل را آسان تر می کند. ولی در حال حاضر، تنها ساختمانی که هنوز مورد استفاده قرار دارد معبدی کوچک است.

ترسناک ترین اقامتگاه های تفریحی متروکه در جهان


۴٫ هتل هاچیجو رویال، ژاپن

هاچیجو جیما جزیره ای نیمه گرمسیری است که تقریباً در ۳۰۰ کیلومتری جنوب توکیو در ژاپن قرار دارد. بعد از جنگ جهانی دوم، این جزیره به عنوان مقصدی گردشگری محبوبیت پیدا کرد و دولت ژاپن آن را به عنوان «هاواییِ ژاپن» تبلیغ کرد. ولی با افزایش ثروت ژاپن صنعت گردشگری افت پیدا کرد و گردشگران یا هاوایی واقعی را انتخاب کردند یا اینکه به سمت جنوب تر به جزایر گرمسیری اوکیناوا روانه شدند.

هتل ده طبقه هاچیجو رویال در سال ۱۹۶۳ افتتاح شد، و در آن زمان یکی از بزرگترین هتل ها در ژاپن بود. بعد از تغییرات متعدد در مالکیت و تلاش های مختلف برای برندینگ مجدد، این هتل سرانجام بیش از یک دهه پیش تعطیل شد و از آن زمان در شرایط گرمسیر و مرطوب آب و هوایی به سرعت در حال تخریب است. گیاهان پیچشی به سرعت راه خود را به این ساختمان بتنی ترک خورده باز کردند، و خودروهای رها شده زنگ زده در بیرون ساختمان به صورت پارک شده باقی مانده اند. مردم محلی از این مکان دوری می کنند و معتقدند که یکی از جن زده ترین هتل های ژاپن است.

ترسناک ترین اقامتگاه های تفریحی متروکه در جهان


۵٫ واروشا، قبرس

در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، واروشا در قبرس اقامتگاه تفریحی پرطرفداری کنار دریا بود. سلبریتی هایی مثل الیزابت تیلور، بریژیت باردو و ریچارد برتون از ماه ها قبل اتاق های لوکس آن را رزرو می کردند تا بتوانند از تماشای مناظر رو به دریا لذت برند. ولی همه چیز در جولای ۱۹۷۴ با حمله ارتش ترکیه تغییر کرد. ۴۵ هزار نفر جمعیت واروشا فرار کردند و این شهر تبدیل به شهر ارواح شد. ولی حمله درست بیرون شهر متوقف شد و آتش بسی نه چندان آسان حاصل شد.

امروزه واروشا شهری بین قبرس شمالی تحت تسلط ترک ها و ارتش یونان به سمت جنوب است. ساکنین امیدوار بودند که به محض رفع بن بست سیاسی بتوانند به خانه های خود برگردند ولی با گذشت بیش از ۴۰ سال، هنوز هم منتظر هستند.

ترسناک ترین اقامتگاه های تفریحی متروکه در جهان


۶٫ کولمانسکوپ، نامیبیا

این شهر نامیبیایی توسط ساکنین آلمانی در دهه ۱۹۰۰ تأسیس شد. آن ها در جستجوی الماس به این منطقه آمدند، و بعد از یافتن سنگ های ارزشمند زیر شن و ماسه های نامیبیا به ثروت دست پیدا کردند. اولین ساکنین از ثروت تازه یافته خود به خوبی استفاده کردند و کازینو، خط تراموا، سالن رقص، مدرسه و بیمارستان ساختند. در زمان پایان جنگ جهانی اول، موجودی الماس ها رو به کاهش بود و کولمانسکوپ سرانجام در سال ۱۹۵۴ خالی از سکنه شد.

امروز، این منطقه یکی از محبوب ترین نقاط توریستی نامیبیا است. هر سال هزاران بازدیدکننده با ماشین جیپ از راه می رسند تا از میان شن های عمیق عبور کنند و خانه های متروکه را تماشا کنند. این منطقه همچنین به عنوان محیطی برای ساخت فیلم ها و عکس برداری های بسیار استفاده شده است. در سال ۲۰۱۱، اگنس دین مدل معروف انگلیسی برای گرفتن چند عکس برای مجله Vogue به اینجا آمد. برخی از ساختمان های کولمانسکوپ حالا تقریباً به طور کامل در شن فرو رفته اند. بازدیدکنندگاه برای ورود به شهر نیاز به مجوز دارند، و تورهای راهنمای روزانه ای نیز برای این منظور وجود دارد.

ترسناک ترین اقامتگاه های تفریحی متروکه در جهان


۷٫ اقامتگاه پن هیلز، پنسیلوانیا، آمریکا

 ترسناک ترین اقامتگاه های تفریحی متروکه در جهان

این اقامتگاه گسترده و روستایی زمانی یکی از محبوب ترین  هتل های آمریکا برای عروس و دامادهایی بود که به ماه عسل می رفتند. این مکان در ابتدا مسافرخانه ای کوچک بود ولی زمانی که آخرین مسافر آن در سال ۲۰۰۹ آنجا را ترک کرد دارای بیش از ۱۰۰ اتاق بود. این هتل از سبک هنری کیچ برخوردار است. اتاق ها دارای فرش هایی از کف به سقف و تختخواب های گرد هستند، و استخر شنا (که حالا پر از جلبک است) شبیه به ناقوس عروسی است.

 ترسناک ترین اقامتگاه های تفریحی متروکه در جهان

خب پس چه اتفاق بدی افتاد؟ فرانسس پائولیلو صاحب این اقامتگاه در سال ۲۰۰۹ فوت کرد، و مدت کوتاهی بعد از آن مشخص شد که مشکلات مالی بزرگی وجود داشت. اقامتگاه کمتر از دو ماه پس از مرگ پائولیلو تعطیل شد، و کارگران ادعا می کردند که هرگز چک دستمزد آخر خود را دریافت نکردند. این هتل به سرعت دچار آسیب و خرابی شد.

ترسناک ترین اقامتگاه های تفریحی متروکه در جهان


منبع: برترینها

صدور ویزای گردشگری عربستان از سال آینده

پول‌نیوز – عربستان سعودی اعلام کرد از سال آینده در مسیر کسب درآمد غیرنفتی، ویزای گردشگری صادر می‌کند.

عربستان سعودی تصمیم دارد برای افزایش درآمد غیرنفتی، از سال آینده ویزای گردشگری صادر کند.

در حال حاضر تنها مسافران به مقصد عربستان را کارگران خارجی ساکن این کشور و خانواده‌های آنها، تجار و زائران مسلمان، تشکیل می‌دهند.

«سلطان بن سلمان بن عبدالعزیز» رییس کمیسیون گردشگری و میراث طبیعی سعودی روز گذشته-چهارشنبه- از تصمیم کشورش برای صدور ویزای گردشگری خبر داد.

وی تاکید کرد این ویزا با ویزای زائران تفاوت داشته و برای کسانی صادر می‌شود که می‌خواهند از مناطق دیدنی و تاریخی سرزمین عربستان بازدید کنند.


منبع: پول نیوز

داعش ۱۵ تن از جنگجویانش را سر برید

پول‌نیوز – سخنگوی استاندار ننگرهار از بریده شدن سر ۱۵ نیروی وابسته به داعش توسط هم کیشانشان در شهرستان مامنددره به علت اختلافات داخلی خبر داد.

عصر روز گذشته در منطقه بازار سرخ مامنددره در ولسوالی اچین ولایت ننگرهار، ۱۵ عضو داعش از سوی رهبران شان سر بریده شد. گفته می شود اختلافات درونی باعث کشتن این ۱۵ تن شده است.

مقام‌ها در ولایت ننگرهار می گویند که پس از چاشت روز گذشته، در منطقۀ بازار سرخ آب مامند دره در ولسوالی اچین، داعش ۱۵ جنگجویش را سربریده است.

عطاالله خوگیانی، سخنگوی والی ننگرهار گفت که هنوز هم اجساد جنگجویان داعش در ساحه وجود دارد.

او دلیل این کار داعش را، اختلاف درونی این گروه خواند و افزود اخیراً مخالفان مسلح، با اختلافات شدیدی داخلی مواجه شده اند که به همین دلیل، به کشتار همدیگر آغاز کرده اند.

از سوی دیگر، عبیدالله شینواری، عضو شورای ولایتی ننگرهار نیز که باشندۀ ولسوالی اچین است، این رویداد را تأیید کرد و گفت، رهبری داعش بر داعشیان کشته شده مشکوک شده و به همین دلیل آنان را سر بریده است.

داعش هنوز در خصوص این رویدادها چیزی نگفته است.


منبع: پول نیوز

۲۰ روز با تخفیف کتاب بخرید

طرح پاییزه کتاب با تخفیف ۲۰ تا ۲۵ درصدی دوم آذرماه همزمان با روز کتابگردی در کتابفروشی‌های عضو طرح سراسر کشور آغاز شد.

عصرایران – در طرح پاییزه کتاب که از دوم آذر ماه همزمان با روز کتابگردی در کتابفروشی‌های عضو طرح آغاز شد، ۶۶۹ کتابفروشی از ۳۱ استان کشور ثبت نام کردند.

در دومین پاییزه کتاب، تاکنون استان های تهران با ۱۱۶ کتابفروشی، قم با ۸۴ کتابفروشی و اصفهان با ۷۹ کتابفروشی بیشترین مشارکت را از آن خود کردند.

دومین طرح پاییزه کتاب با تخفیف ۲۰ تا ۲۵ درصدی دوم آذرماه همزمان با روز کتابگردی در کتابفروشی‌های عضو طرح سراسر کشور آغاز شد و تا ۲۲ آذرماه در مراکز استان‌ها و ۲ دی در شهرستان‌ها اجرا می‌شود. کتابفروشان در اولین روز از این طرح به مناسبت روز کتابگردی کتاب‌های خود را با ۱۰ درصد تخفیف بیشتر (تخفیف ۳۰ تا ۳۵ درصدی) عرضه می‌کنند.

‌کتابفروشی‌ها می‌توانند با مراجعه به سایت خانه کتاب به نشانی ketab.ir در دومین «پاییزه کتاب» ثبت نام کنند.

طرح «پاییزه کتاب» با شعار «هر ورقش دفتری‌ست…» بعد از طرح‌های «کتابفروشی به وسعت ایران»، «عیدانه کتاب»، «تابستانه کتاب» و «پاییزه کتاب» هفتمین گام در راستای توجه به اعطای یارانه کتاب از طریق کتابفروشی‌هاست.

در دومین طرح پاییزه کتاب خریداران می‌توانند در چند نوبت و از چند کتابفروشی، کتاب‌های عمومی را با ۲۰ درصد تخفیف و کتاب‌های کودک و نوجوان را با ۲۵ درصد تخفیف از کتابفروشی‌های عضو طرح خریداری کنند.

پیش از این طرح «تابستانه کتاب» در سال ۹۶ با فروشی ۱۰ میلیارد تومانی از ۱۵ مردادماه تا ۱۳ شهریور در شهرستان ها و تا ۳ شهریور در مراکز استان ها برگزار شد که ۸۱۳ کتابفروشی از سراسر کشور در این دوره مشارکت کردند. در این طرح ۴۹۸ هزار و ۷۴۹ نسخه کتاب به ۲۰۳ هزار و ۷۶۱ نفر فروخته شد. از بین ۸۱۳ کتابفروشی فعال در طرح تابستانه کتاب، ۶۱۸ کتابفروشی در مراکز استان و ۱۹۵ کتابفروشی در شهرستان ها کتاب های بخش کودک و نوجوان را با ۲۵درصد تخفیف و کتاب های بخش عمومی را با ۲۰ درصد تخفیف عرضه کردند.


منبع: عصرایران

چرا ایرانی‌ها خاطره نمی‌نویسند؟

احمد پوری تابوهای زیاد در فرهنگ ما، خودسانسوری و ترس از قضاوت دیگران را از دلایل ننوشتن خاطره در کشورمان می‌داند.

این مترجم و داستان‌نویس در گفت‌وگو با ایسنا درباره خاطره‌نویسی اظهار کرد: خاطره‌نویسی به این معنی است که رویدادهایی را که در طول روز و یا در لحظات مختلف برای‌تان پیش می‌آید، یادداشت کنید تا برای‌تان به یادگار بماند؛ خاطره‌نویسی چیزی مانند عکس گرفتن است.

او با بیان این‌که خاطره‌ در کشور و در فرهنگ‌هایی مانند فرهنگ ما خیلی کم نوشته می‌شود و سابقه‌ چندانی ندارد، گفت: این موضوع به خاطر نوع خاص تربیت اجتماعی و فرهنگ حاکم در کشورمان است؛ ما نمی‌توانیم درباره زندگی خصوصی خودمان صحبت کنیم، یعنی شجاعت حرف زدن درباره زندگی خصوصی خود را نداریم و از داوری‌های مردم می‌ترسیم. در فرهنگ غربی قضاوت فوری انسان‌ها مرسوم نیست، به همین دلیل همه می‌توانند راجع‌به خصوصیات زندگی خود بنویسند.

پوری درباره اتوبیوگرفی نیز گفت: اتوبیوگرافی از خاطره‌نویسی عمومی‌تر است و فرد تصمیم می‌گیرد زندگی خود را بنویسد؛ این‌که چه بلایی سرش آمده است. این موضوع نیز در ادبیات ما کم است، زیرا ما سانسور زیادی می‌کنیم و خیلی چیزها را نمی‌خواهیم مردم بدانند. اصولا در فرهنگ‌هایی که در آن‌ها تابوهای زیادی وجود دارد، چیزهای زیادی سانسور می‌شود، زیرا از قضاوت مردم می‌ترسیم.

این مترجم خاطرنشان کرد: صراحتی که در اتوبیوگرفی‌های غربی هست، در نمونه ایرانی پیدا نمی‌کنید؛ به طور مثال اگر «اعتراف به زندگی» پابلو نرودا را بخوانید، حیرت خواهید کرد، او چیزهایی را نوشته است که اگر ما بودیم نمی‌نوشتیم. نرودا ترسی از قضاوت شدن نداشت، هرچند مردم آن‌ها قضاوت نمی‌کنند. ما یک اتوبیوگرافی خوب در کشورمان نداریم، اگر هم داریم به قدری کم است که من خبر ندارم.

احمد پوری در ادامه اظهار کرد: اصولا سرگذشت افراد مخصوصا به قلم خودشان جذاب است. ما به خاطر کنجکاوی‌ای که همیشه داریم، مثلا دوست داریم بدانیم زندگی یک هنرمند چطور بوده، چه بر سرش آمده، عکس‌العملش در مقابل حوادث بیرونی به چه شکل بوده و چه خصلت‌هایی داشته است. زمانی که این موضوعات را خودشان می‌نویسند لذت‌بخش‌ است. از یک نظر هم خوب است که تخیلی در کار نیست؛ در این صورت از نزدیک می‌توانیم ببینیم چه عواملی باعث شده این فرد محبوب مردم شده است.

او همچنین خاطرنشان کرد: اتوبیوگرافی برای کسانی که می‌خواهند درباره حالت اجتماعی و روانی یک نویسنده و یا هنرمند مطالعه کنند مفید است و معمولا جذابیت خود را نیز دارد.

این مترجم در پاسخ به این سوال که آیا اتوبیوگرافی‌ها و خاطرات ارزش ادبی نیز دارند، گفت: این موضوع به نویسنده بستگی دارد که چگونه بنویسد. گاهی اوقات نویسنده متن فقط گزارش می‌دهد که چندان ارزش ادبی ندارد و ممکن است ارزش تحقیقی و اجتماعی داشته باشد. اما گاهی اوقات کسی که خاطراتش را می‌نویسد مقداری ادبیت وارد اثرش می‌کند مانند نرودا. در «اعتراف به زندگی» فقط با سرگذشت روبه‌رو نیستید؛ مقداری شاعرانگی، تخیل و زیبایی دست به دست هم داده تا مجموعه‌ای را درست کند که شما آن را به عنوان یک مجموعه ادبی بخوانید تا یک اثر تحقیقی.

احمد پوری درباره کار جدید خود نیز گفت: یک رمان با نام «فقط ده ساعت» با نشر چشمه دارم که در حال طی کردن مرحله دریافت مجوز نشر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. این کتاب رمانی اجتماعی درباره عشق و مرگ است.


منبع: عصرایران

آیا استفاده از سرکه سیب برای درمان آفتاب سوختگی مفید است ؟

در دنیای زیبایی و سلامتی ، سرکه سیب بسیار محبوب بوده و این محبوبیت اخیرا بیشتر هم شده است . سرکه سیب با خواص جادویی خود در همه ی زمینه ها، از کارهای خانه و آشپز خانه گرفته تا سلامت پوست و مو ، کاربرد دارد. این ماده همچنین یکی از بهترین سم زداها می باشد. وقتی صبح خودتان را با سرکه سیب ترکیب شده با یک لیوان آب گرم آغاز کنید ، تمام سموم از بدن خارج و سیستم گوارش برای باقی روز آماده می شود . این تنها مقدمه ای کوچک برای معرفی فواید بی شمار سرکه سیبب بود . سرکه سیب حتی قادر به درمان بسیاری از بیماری های پوستی می باشد.
اما به طور کلی استفاده از سرکه سیب برای درمان آفتاب سوختگی پوست توصیه نمی شود. متخصصان پوست معتقدند پوست برنزه شده و آفتاب سوخته بسیار حساس است و استفاده از سرکه سیب پوست را می سوزاند . هیچوقت سرکه را مستقیما به پوست نزنید ، زیرا هیدروکلرید اسید موجود در آن برای قرار گرفتن مستقیم روی پوست بیش از حد تند و قوی است . سرکه سیبی که برای پوست سوخته یا حتی پوست سالم استفاده می کنید باید با آب رقیق شود . اما به طور کلی استفاده از سرکه سیب روی پوست آفتاب سوخته درمان مناسبی برای شما نخواهد بود.
سرکه در چنین مواردی می تواند حتی اوضاع را وخیم تر کند . با این وجود که خواص اعجاب انگیز آن را در بحث زیبایی و سلامت پوست نمی توان نادیده گرفت ، متخصصان هنوز به استفاده از سرکه سیب برای آفتاب سوختگی مشکوک و در حال تحقیق هستند. پوست آفتاب سوخته نیاز به رسیدگی و مواد آرامش بخش و مغذی دارد . اگر به دنبال درمان های جایگزین برای آفتاب سوختگی هستید ، ما در این قسمت لیستی از مواد مناسب برای آفتاب سوختگی را ارائه می دهیم .
آلوئه ورا
آلوئه ورا برای پوست بسیار التیام بخش است و یکی از راهکار های موثر ولی نه چندان گران برای مبارزه با بسیاری از مشکلات پوستی محسوب می شود . اگر در خانه خود گیاه آلوئه ورا را دارید ، یکی از شاخه های آن را جدا کنید ، ژل داخل آن را خارج نمایید و مستقیما روی پوست آفتاب سوخته بزنید.
گلاب
گلاب ترکیبی بسیار موثر برای آرامش پوست است . یک تکه پنبه را به گلاب آغشته کنید و مستقیما روی پوست خود بزنید. همچنین می توانید با ترکیب گلاب و پودر چوب صندل خمیری درست کنید و روی پوست آفتاب سوخته قرار دهید .
روغن نارگیل
یکی از بهترین روش ها برای مبارزه با آفتاب سوختگی ، استفاده از روغن نارگیل خالص روی پوست آسیب دیده است . روغن نارگیل سوزش و خارش پوست را تا حد زیادی کاهش می دهد .
بهتر است روی پوست سوخته بلافاصله یخ قرار دهید . کشک هم بسیار خوب است . برای کاهش قرمزی پوست ترکیباتی مثل زردچوبه و آب گوجه فرنگی را امتحان کنید. به طور کلی با رژیم غذایی سرشار ازآنتی اکسیدان ، پوست خود را در برابر آسیب های نور خورشید مقاوم نمایید. مواد غذایی به رنگ زرد ، سبز ، بنفش و قرمز ضد آفتاب هایی طبیعی محسوب می شوند که با هر روشی می توانید آنها را پخته و مصرف کنید.
آفتاب سوختگی موجب از دست رفتن رطوبت پوست می شود ، بنابراین آبرسانی پوست سوخته از اهمیت بالایی برخوردار است. در این هنگام آب زیاد بنوشید تا پوست مرطوب بماند . برای مقاوم سازی پوست خود و از بین بردن سریع آفتاب سوختگی با یک دکتر پوست مشورت نمایید.
منبع: مه شو

دختر ۱۶ ساله قربانی رابطه خیابانی شد

دختر ۱۶ ساله ای که به دنبال شکست عاطفی در دوستی خیابانی، به قلیان کشی شبانه روی آورده بود، قربانی ماجرای هولناک آپاچی سوار جوان شد.

دختر ۱۶ ساله ای که به دنبال شکست عاطفی در دوستی خیابانی، به قلیان کشی شبانه روی آورده بود، قربانی ماجرای هولناک آپاچی سوار جوان شد.

سپیده دم شانزدهم تیر گذشته ماموران اورژانس پیکر خون آلود دختر ۱۶ ساله ای را که کنار گاردریل خیابان آزادی ۱۳۱ افتاده بود به بیمارستان طالقانی مشهد انتقال دادند. این دختر که هنوز هوشیاری کامل خود را از دست نداده بود، آهسته و بی رمق به ماموران گفت: مرا از خودرو پرت کرده اند! چندین ساعت بعد، کارکنان مرکز درمانی که موفق شده بودند شماره تلفن مادر دختر نوجوان را به دست آورند با او تماس گرفتند و بدین ترتیب، هویت این دختر درحالی فاش شد که او یک هفته بعد بر اثر عوارض و جراحات ناشی از این حادثه خون آلود جان سپرد.

گزارش حاکی است: با اعلام شکایت مادر دختر مذکور و به دستور سرهنگ کارآگاه «حمید رزمخواه» (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) گروه زبده ای از کارآگاهان اداره جنایی با نظارت مستقیم سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی) مامور رسیدگی به این پرونده مرگبار شدند.

مادر این دختر که تبعه خارجی است و پس از مرگ همسرش با کارگری در بیرون از منزل، مخارج و هزینه های فرزندانش را تامین می کند در اظهارات خود به کارآگاه جمالی (افسر پرونده) گفت: دخترم از مدت ها قبل با زن مطلقه ای رابطه دوستی دارد.آن روز هم حدود ساعت یک بامداد، همان زن مطلقه، او را با وجود مخالفت های من و به بهانه تفریح و گردش شبانه، با خودش بیرون برد و گفت، دخترم شب را نیز نزد او می ماند و صبح روز بعد به خانه بازمی گردد! من که از این موضوع خیالم راحت بود، صبح سر کارم رفتم تا این که بعدازظهر از بیمارستان با من تماس گرفتند و از بستری بودن دخترم در مرکز درمانی خبر دادند.

بنابراین گزارش، با اظهارات مادر «ع»، پرونده مذکور وارد مرحله جدیدی شد و کارآگاهان دامنه تحقیقات خود را با شناسایی زن مطلقه گسترش دادند. این زن ۲۵ ساله که مدعی بود هم اکنون در عقد موقت پسر جوانی است ابتدا با داستان سرایی قصد داشت خود را بی اطلاع از ماجرا نشان دهد. او به افسر پرونده گفت: من و «ع» (دختر ۱۶ ساله) تا ساعت ۴ بامداد با هم بودیم ولی بعد از آن به خانه خودشان رفت و من دیگر از او اطلاعی نداشتم! گزارش حاکی است: در حالی که اظهارات ضد و نقیض زن جوان نمی توانست کارآگاهان را قانع کند، بررسی های پلیسی در این باره ادامه یافت تا این که زن ۲۵ ساله به ناچار حقیقت ماجرا را فاش کرد.

او گفت: آن شب «ع» با من تماس گرفت و به شدت ابراز ناراحتی کرد. آن دختر مدعی بود پسری را که از مدتی قبل با او دوست بود، با دختر دیگری مشاهده کرده است و نمی تواند این خیانت را تحمل کند. زن جوان ادامه داد: من هم که دیدم حال او خوب نیست و از این موضوع بسیار ناراحت است، خواستم تا برای قلیان کشی شبانه به بیرون از منزل برویم تا حال و هوای او عوض شود، به همین خاطر با جوانی که در عقد موقت او بودم، تماس گرفتم تا ما را بیرون ببرد ولی او قبول نکرد تا این که «ع» پیامکی برای همسرم فرستاد و از او خواست ما را برای تفریح به بیرون از منزل ببرد.

این گونه بود که همسرم نیز با یکی از دوستانش که پراید شخصی دارد، تماس گرفت و با او در اطراف میدان نمایشگاه قرار گذاشت. وقتی همه ما سوار خودرو شدیم راننده پراید که «ح» نام دارد گفت: پدر و مادرش به باغ خارج از شهر رفته اند و خانه آن ها خالی است. او سپس از ما خواست برای قلیان کشی و شب نشینی به خانه آن ها برویم. این گونه بود که ساعتی بعد به منطقه اطراف میدان معراج مشهد رفتیم و قلیان کشی را آغاز کردیم.

در همین هنگام یکی از دوستان شوهرم با او تماس گرفت و گلایه کرد که چرا روز تولدش را به او تبریک نگفته است. شوهرم نیز با عذرخواهی گفت: یادش نبود و ادامه داد که الان در شب نشینی هستیم و از او خواست به جمع ما بپیوندد. چند دقیقه بعد «ج» درحالی که سوار بر یک دستگاه موتورسیکلت آپاچی بود به منزل «ح» آمد و ما به شب نشینی ادامه دادیم. ساعتی بعد «ج» گفت: من می خواهم با موتورسیکلت در شهر، دور بزنم چه کسی مرا همراهی می کند؟ این جا بود که «ع» به خاطر علاقه به موتورسواری و همچنین تفریح شبانه، با او همراه شد و آن ها سوار بر موتورسیکلت به داخل شهر رفتند که دیگر از آن ها خبری نداشتم!

با فاش شدن این ماجرا، پرونده مذکور شکل جنایی به خود گرفت و به همین خاطر با صدور دستورات ویژه ای از سوی قاضی کاظم میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) تلاش کارآگاهان برای دستگیری «ج» (جوان آپاچی سوار) آغاز شد. آپاچی سوار ۲۴ ساله که در تنگنای محاصره اطلاعاتی پلیسی قرار گرفته بود با نصیحت ها و راهنمایی های پدرش، خود را تسلیم قانون کرد و پرده از ماجرای این حادثه مرگبار برداشت.

او گفت: در حال موتورسواری بودیم که ناگهان به گاردریل های حاشیه جاده سنتو برخورد کردم وقتی دیدم «ع» (دختر ۱۶ ساله) با سروصورتی خون آلود و بی حرکت روی زمین افتاده است، خیلی ترسیدم چرا که گواهی نامه هم نداشتم؛ به همین دلیل آن دختر را در همان وضعیت رها کردم و خودم را با زحمت درحالی به موتورسیکلت رساندم که صدمات زیادی دیده بودم. بعد از آن که فکر می کردم کسی در ساعت ۵ بامداد مرا ندیده است، به باغی رفتم و در آن جا مخفی شدم.

سپس دو نفر از آشنایانم را به محل حادثه فرستادم تا از وضعیت آن دختر برایم خبر بیاورند ولی آن ها هیچ کس را در محل حادثه ندیده بودند! حدود یک هفته بعد هم که در جریان مرگ آن دختر قرار گرفتم از شدت ترس به طور پنهانی زندگی می کردم تا این که فهمیدم در محاصره اطلاعاتی کارآگاهان قرار گرفته ام و این گونه بود که خودم را تسلیم کردم! گزارش حاکی است: با صدور دستوری از سوی قاضی میرزایی (قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) متهم ۲۴ ساله این پرونده با صدور قرار قانونی بازداشت شد و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت.

منبع: روزنامه خراسان


منبع: فرادید

قیمت نان را ۳۲ درصد افزایش دادند نه ۱۵ درصد

مدیرکل تعزیرات حکومتی استان تهران با بیان اینکه قیمت نان را به جای ۱۵ درصد، ۳۲ درصد افزایش دادند گفت: آنچه به مردم اطلاع‌رسانی می شود با آنچه در واقعیت اتفاق افتاده متفاوت است و ما انتظار داریم که مسئولان به مردم اطلاعات غیرواقعی ندهند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمد محمدی مدیرکل تعزیرات حکومتی استان تهران افزود: بر اساس مصوبه تنظیم بازار کشور قیمت نان باید حداکثر ۱۵ درصد و آن هم به طور اختیاری افزایش پیدا کند. یعنی اگر لازم است در استان ها این اتفاق بیفتد باید حداکثر ۱۵ درصد از قیمت های مصوب سال ۱۳۹۳ بیشتر شود.

وی گفت: آنچه در تهران رخ داده این است‌ که علاوه بر افزایش ۱۵ درصدی قیمت نان وزن چانه یا خمیر نان را هم نسبت به سال ۱۳۹۳ کاهش داده‌اند و با بررسی دقیق به این نتیجه می رسیم که با کاهش وزن چانه و افزایش ۱۵ درصدی قیمت به طور میانگین، قیمت نان حدود ۳۲ درصد افزایش یافته است.

محمدی افزود: مصوبه افزایش قیمت نان بر افزایش اختیاری قیمت آن دلالت دارد نه اینکه وزن نان هم کمتر شود.

عضو هیئت مدیره انجمن حمایت از حقوق مصرف کنندگان افزود: حتی وزن هایی که در سال ۱۳۹۳ مصوب شده، از استاندارد هم‌ کمتر است و برای نمونه وزن خمیر نان سنگک در گذشته ۷۵۰ تا ۸۰۰ گرم بود و در مصوبه سال ۱۳۹۳ هم ۶۶۷ گرم تعیین شد اما در مصوبه اخیر آن را ۵۶۰ گرم تصویب کردند.

وی گفت: این در واقع نان سنگک نیست و اکنون که مردم از برخی نانوایی‌ها نان بزرگ طلب می کنند، در واقع قبلا نان با این اندازه عرضه می شده است. آنچه به مردم اطلاع‌رسانی می شود با آنچه در واقعیت اتفاق افتاده متفاوت است و ما انتظار داریم که مسئولان به مردم اطلاعات غیرواقعی ندهند و مردم را گمراه نکنند.

وی در گفت‌وگو با صداوسیما در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا افزایش قیمت نان در شهر تهران به اصناف سپرده شده است؟ افزود: قرار شد در استان‌ها، ستاد تنظیم بازار به ریاست استانداران تصمیم‌گیری کند و در شهرستان‌های استان تهران هم همین روال برقرار است اما در شهر تهران، اختیار را به اتاق اصناف ایران سپرده‌اند‌.

مدیر کل تعزیرات حکومتی استان تهران گفت: ما به دنبال حقوق مصرف کننده هستیم و البته معتقدیم حقوق نانوا هم باید رعایت شود.اکنون در تهران نانوایی هایی وجود دارد که با وجود اینکه سهمیه آرد دولتی ندارند، اما نان را به قیمت دولتی می‌فروشند.


منبع: عصرایران