قلعه‌نویی: این بُردن‌ها قشنگ نیست

ایسنا: امیر قلعه‌نویی پس از باخت یک بر صفر ذوب‌آهن مقابل فولاد، گفت: این برد مبارک‌شان باشد بالاخره برخی‌ها برای بردن هر کاری می‌کنند اما این بردن‌ها زیاد قشنگ نیست. داور باید بازی را مدیریت می‌کرد و اگر تذکر می‌داد کار به این‌جا کشیده نمی‌شد.

سرمربی تیم ذوب‌آهن گفت: این تکل‌ها در بازی‌های آسیایی اخراج دارد اما این‌جا حتی خطا هم نمی‌گیرند، آن وقت آن‌جا تیم‌شان ۱۰ نفره می‌شود و می‌گویند داور حق ما را خورد.

او با بیان این که بازیکنانم در نیمه دوم خیلی خوب ظاهر شدند، گفت: به هر حال قانون نانوشته‌ای در فوتبال وجود دارد که می‌گوید اگر گل نزنی، گل می‌خوری. اولین تجربه زندگی من بود که بدون این که موقعیتی روی دروازه‌ام ایجاد شود بازی را واگذار کردیم. فکر می‌کنم پنالتی در محوطه جریمه نبود و نمی‌دانم چرا این داور مثل سال قبل پیش از بازی مقابل پرسپولیس بازی ما را قضاوت کرد. البته داور بسیار خوبی است اما این که چرا قبل از بازی با پرسپولیس داور ما می‌شود را نمی‌دانم.

قلعه‌نویی گفت: در نیمه اول اصلا خوب بازی نکردیم اما در نیمه دوم بازی بدمان را جبران کردیم و موقعیت‌های گل زیادی را فراهم کردیم. به جرات می‌توانم بگویم نیمه اول این بازی یکی از ضعیف‌ترین بازی‌های عمر من بود. نیمه دوم روی اشتباه بچه‌گانه علی حمام پنالتی دادیم.

او در ادامه افزود: برای من سوال است که این چه فوتبالی است، بازیکنان حریف دائما برخورد داشتند و وقت بازی را می‌گرفتند، به محض این که به دلیل مصدومیت به بیرون از زمین می‌رفتند سریعا دوباره به زمین باز می‌گشتند. فکر کنم این بازی ۲۰ دقیقه هم وقت مفید نداشت و تیم حریف بازی را خراب کرده بود.

سرمربی ذوب‌آهن در پاسخ به این سوال که یک بطری مشکوک پشت دروازه حامد لک دیده شده، گفت: این کار شیطانی است، من نمی‌دانم چه داخل آن بطری بوده، قطعا این کارها عواقبی خواهد داشت.

قلعه‌نویی درباره نقل و انتقالات نیم فصل اظهار کرد: یکی از باشگاه‌ها از دو ماه پیش با سه تا از بازیکن‌های من صحبت کرده است، این کار غیرقانونی و غیراخلاقی است. یک باشگاه حرفه‌یی نباید این کارها را انجام دهد البته من این موضوع را دیروز فهمیدم و به مسوولان باشگاه گفته‌ام که هر چه سریع‌تر پیگیری کنند.


منبع: برترینها

صعود برادران عالمیان به یک چهارم نهایی تور اسپانیا

خبرگزاری مهر: از مرحله یک هشتم نهایی مسابقات تنیس روی میز تور جهانی اسپانیا امروز (شنبه) نوشاد عالمیان در مصاف با «ماسو یاما» از ژاپن به برتری چهار بر سه دست یافت و به مرحله یک چهارم نهایی این رقابت‌ها راه یافت.

برادر وی نیما عالمیان نیز با همین نتیجه، دیگر پینگ‌پنگ‌باز ژاپن به نام «ماتسودایرا» را شکست داد و در جمع ۸ بازیکن برتر قرار گرفت.

در مرحله یک چهارم نهایی مسابقات تنیس روی میز تور جهانی اسپانیا و برای صعود به نیمه نهایی این رقابت‌ها، نوشاد عالمیان با «ساتین» از هند رقابت خواهد کرد و نیما عالمیان هم به مصاف «آن جی پاکنا» از هنگ‌کنگ می‌رود.

این برای نخستین بار است که نوشاد و نیما عالمیان همزمان با هم و در یک تور جهانی به جمع ۸ بازیکن برتر راه می‌یابند.


منبع: برترینها

چگونه حال دلمان را خوب کنیم؟

افراد مثبت اندیش و موفق کسانی هستند که توانسته اند بین اندیشیدن به مشکلات و مثبت ماندن تعادل ایجاد کنند، آنان در عین حال که به چالش ها و شکست هایشان فکر می کنند، هرگز هم اجازه نمی دهند مشکلات، انگیزه و کارایی مثبت آنها را از بین ببرد. آنان بخوبی می دانند که باید بتوانند افکار منفی را به اندیشه هایی تبدیل کنند که برایشان مفید است و حال شان را خوب می کند.

 چگونه حال دلمان را خوب کنیم؟

اگر چه شاید در نگاه اول مثبت اندیشی کار دشواری به نظر آید، اما شما می توانید با اندکی انگیزه به تغییر و تلاش برای تحول، زندگی تان را تغییر دهید و مثبت اندیش می شوید اگر:

 
به مثبت اندیشی عادت کنید

عادت کنید که در زندگی به جای تمرکز بر آنچه که نمی خواهید و یا آن را سودمند نمی بینید، بر چیزی متمرکز شوید که آن را مفید و مثبت می دانید. شاید در نگاه اول این دو سبک تفکر، یکسان به نظر آید، اما بی تردید در عمل متوجه خواهید شد که این سبک های اندیشه کاملا متفاوت و متمایز از یکدیگرند و در داشتن احساس مثبت و یا منفی نسبت به خودتان بسیار تاثیر گذار هستند.پیشنهاد می کنیم تصمیم جدی بگیرید و از این پس مثبت اندیشیدن را در ذهن خود تمرین کنید، تلاش کنید به جای تمرکز کردن بر آنچه که ندارید، به آنچه که دارید بیندیشید، یعنی هنگامی که افکار منفی و مخرب به ذهن تان هجوم می آورند، سعی کنید که آنها را به افکار مثبت و مطلوب تبدیل کنید.

به بیان دیگریاد بگیرید به جای دیدن نیمه خالی لیوان، نیمه پرآن را ببینید.برای مواجهه با افکار مخرب و منفی، لازم است به یقین بپذیرید که این فکر، تنها یک فکر منفی است و سودی برای شما ندارد، سپس سعی کنید با ذهنی آرام به دنبال راهکارهایی باشید که بتوانید آن را به شیوه مثبت بررسی کرده و جنبه های منفی آن را از ذهن تان پاک کنید.از همین امروز، این تمرین را شروع کنید تا ببینید چند روز می توانید بدون افکار منفی زندگی کنید و یا تخمین بزنید که میزان توانایی تان برای مواجهه با افکار منفی و حذف آنها از ذهن تان چقدر است؟ این تمرین را مانند یک رژیم غذایی ذهنی دنبال کنید و به آن متعهد باشید، اگر بتوانید با جدیت این عادت را در خود ایجاد و تقویت کنید، بی شک در آینده ای نه چندان دور، می توانید تغییرات مثبتی را نیزدر زندگی تجربه کنید.

قضاوت را برای همیشه فراموش کنید

در مورد خودتان بیش از دیگران کنجکاوی کنید، هنگامی که مشکلی برایتان پیش می آید، دیگران را مقصر ندانید و آنها را به قضاوت ننشینید، بهتر است به درون خودتان رجوع نمایید و سهم خود را در مشکل به وجود آمده شناسایی کنید.یادتان باشد مقصر دانستن دیگران، نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه شما را از خویشتن واقعی تان نیز دور خواهد ساخت. توصیه می کنیم به جای قضاوت کردن و یا پیشدواری های منفی چه در مورد خودتان و چه در مورد دیگران، به دنبال راه حل هایی برای حل مشکلات باشید که بتوانید به خودتان و دیگران کمک کنید.

اگر در مورد دوستی احساس خشم و ناراحتی می کنید، به جای تادیب و یا سرزنش کردن وی، به این بیندیشید که آن فرد، چگونه در این موقعیت بحرانی قرار گرفته و چرا مرتکب چنین خطایی شده است.تلاش کنید شرایط وی را بیش از پیش درک کنید، اگر چه القای چنین عطوفت و مهربانی نسبت به خود هم ضروری است، چه بسا برخی از افراد، در مورد خطاها و اشتباهات خویش دیده اغماضی ندارند و دایما با خودسرزنش گری، خویش را تادیب می کنند. برای مثبت بودن باید تصمیم بگیرید بیشتر درک کنید و کمتر قضاوت کنید.

دنبال کشف مثبت ها باشید

همیشه منفی بودن بد هم نیست، چه بسا گاهی اوقات افکار منفی داشتن مفید و سودمند است، به شرط آن که بتوانید از آنها به درستی استفاده کرده و به عنوان یک عاملی انگیزشی که می تواند شما را به شرایط مثبت سوق دهد، بهره گیرید. تلاش کنید در هر موقعیت منفی و یا در رویارویی با افراد منفی، چیزی را جستجو و کشف کنید که آن را تحسین می کنید و یا آن را به عنوان ویژگی ارزشمند این شرایط منفی قلمداد می کنید.

حقیقت شرایط را آنگونه که در واقع هست، درک کنید، سپس به این مهم بیندیشید که از آن شرایط موجود چه می خواهید و یا قرار است چه چیزی را در آن موقعیت تغییر دهید، به طور حتم این طرز تفکر، شما را به سمت تغییر مثبت رهنمون خواهد شد، چه بسا بعضی اوقات شرایط سخت زندگی به ما کمک می کنند که ارزشمندترین منابع را برای ایجاد تغییر و تحولات شگرف در زندگی مان بیابیم. پس به جای غرق شدن در شرایط منفی، به دنبال نکات مثبت آن شرایط منفی باشید و به بهترین نحو ممکن از آن استفاده کنید، به خاطر داشته باشید این امر نه تنها شما را از شر افکار منفی همیشه مزاحم رها می کند، بلکه بین افکار مثبت و منفی شما تعادل نیز ایجاد می کند.

خود کنونی تان را بپذیرید

برخی از افراد دایما در تلاشند که در همه زمینه ها بهترین و کامل باشند و چون نمی توانند، احساس ناراحتی می کنند و از سبک زندگی شان رضایت ندارند و ناخشنودند، به گونه ای که گاه حتی دچار خود سرزنشگری می شوند. باید بپذیرید شما هم مانند همه نقص هایی دارید و حتی ممکن است تصمیماتی بگیرید که نباید بگیرید و یا کارهایی را انجام دهید که نباید انجامشان می دادید، به یقین بپذیرید اگر چه کامل نیستید، اما به اندازه کافی خوب هستید و شایستگی‌ها و توانمندی‌های بهینه ای هم دارید.

بهتر است به مواردی فکر کنید که شما را تبدیل به فرد بهتری کند، فقط و فقط به این فکر کنید که هر روز بهتر و بهتر شوید، ولی هرگز از خودتان انتظار نداشته باشید که هم اکنون بتوانید در همه زمینه های مورد علاقه تان کامل و بدون نقص باشید.خودتان را همان گونه که هستید، بپذیرید، نه بیشتر و نه کمتر! تصمیم بگیرید که خودتان را باور کنید، با باور و اعتماد به خویش می توانید تردید های تان را کنار بگذارید و با اطمینان هر چه بیشتر در جهت کسب موفقیت پیش ببرید. شما می توانید مثبت باشید فقط باید تصمیم بگیرید که مثبت باشید و مثبت بیندیشید.


منبع: برترینها

بازگشت «جان اسنو» با «باروت»

هفته نامه همشهری جوان – علی مسعودنیا: «باروت» نام مینی سریالی سه قسمتی است که شبکه بی بی سی آن را تهیه کرده است؛ یک سریال تاریخی پر هزینه و باشکوه که رخدادی بسیار مشهور در تاریخ انگلستان را به تصویر می کشد. این سریال توسط کمپانی «کودوس» و «کیت هرینگتون» برای شبکه اول بی بی سی تهیه شده است و نمایش آن از اکتبر ۲۰۱۷ در این شبکه آغاز شد.

 بازگشت «جان اسنو» با «باروت»

فیلمنامه «باروت» را «رونان بنت» نوشته که سریال هایی چون «پنهان» و «تاپ بوی» را در کارنامه خود دارد اما کارگردانی این مجموعه را «جی بلکسون» بر عهده داشته که پیش از این فیلم هایی چون «ناپدید شدن آلیس کرید» و «موج پنجم» را ساخته است. البته کیت هرینگتون نیز در کنار «دنیل وست» در گسترش فیلمنامه و کارگردانی سریال نقش داشته اند. این سریال مدتی است با کسب مجوز از وزارت ارشاد روی یکی از تلویزیون های اینترنتی بارگذاری شده و همین بهترین بهانه بود تا این بار به سراغ این سریال برویم.

اطلاعات فوری

  • باروت Gunpowder
  • کارگردان: جی بلکسون
  • فیلمنامه: رونان بنت
  • بازیگران: کیت هرینگتون، پیتر میلان، مارک گتیس، لئو تایلر و …
  • تهیه کننده: لوری بورگ
  • محصول: شبکه بی بی سی
  • نمره IMDB: هفت و نیم از ۱۰
  • * رضایتمندی در راتن تومیتوز: ۶۷ درصد
 بازگشت «جان اسنو» با «باروت»

همه کاره

کیت هرینگتون یا همان «جان اسنو» در سریال «باروت» نقشی فراتر از یک بازیگر دارد. او علاوه بر این که نقش اول سریال است، در تهیه آن نیز مشارکت دارد و به عنوان مشاور هم در کنار کارگردان حضور داشته است.

قصه اصلی؛ ترور پادشاه جزیره

داستان این مجموعه در سال ۱۴۰۵ رخ می دهد؛ زمانی که ملکه الیزابت اول از دنیا رفته و دوران سیاه تفتیش عقاید در اروپا آغاز شده و اعتقادات مذهبی، قربانیان بسیاری می گیرد؛ دورانی که افراد بسیاری به خاطر ایمان و باورهای دینی شکنجه و اعدام می شدند و اموال شان توسط حکومت ضبط می شد. شاه در این روزگار گروهی از جاسوسان را در سراسر کشور اجیر کرده بود که کاتولیک ها را بیابند و دستگیر کنند.

در همین اثنا روابط اسپانیا و انگلستان، به عنوان دو قدرت بزرگ اروپا رو به تیرگی نهاده است. گای فاکس کتسبی که خود زخم خورده این بگیر و ببندها هستند، تصمیم به مبارزه و ترور پادشاه می گیرند. نقشه این است که با مقدار زیادی باروت، کاخ پادشاه و ساکنان آن را ویران کنند.

در این سریال کیت هرینگتون نقش کتسبی را بازی می کند و «تام کولن» در نقش گای فاکس ظاهر شده است. بازیگران مشهور دیگری چون «لئو تایلر»، «پیتر مولان»، «مارک گایتیس» و «دیوید بمبر» نیز در این مجموعه حضور دارند. امتیاز سریال در سایت IMDB، ۷٫۵ است. نخستین اپیزود سریال در انگلستان نزدیک به هشت میلیون بیننده داشته است.

 بازگشت «جان اسنو» با «باروت»

مهره کلیدی؛ جان اسنو

بخش عمده ای از اهمیت پروژه «باروت»، نه به خود سریال که به حضور کیت هرینگتون، بازیگر نقش جان اسنو در سریال محبوب «بازی تاج و تخت» مرتبط است. هرینگتون پیش از به نمایش در آمدن فصل آخر بازی تاج و تخت آینده نگری کرده و در یک سریال پر زرق و برق حضور یافته تا ابعاد دیگری از هنر خود را به اثبات برساند. هرینگتون این بار از گذشته خود قدری فاصله گرفته و نقش قهرمانی را بازی می کند که دیگر اسیر جادو و جنبل و فانتزی های افسانه ای نیست.

شخصیت کتسبی در ابتدای سریال حتی تا حدی منفعل و تسلیم در برابر سرنوشت جلوه می کند. یکی از عزیزانش را جلوی چشمانش سلاخی می کنند و او چاره ای ندارد جز این که بایستد و تماشا کند. اما کم کم این شخصیت متحول می شود و درایت خود را در مدیریت مبارزه ای علیه پادشاه و مامورانش نشان می دهد.

اما حضور هرینگتون مهم ترین نکته ای بود که همگان را برای تماشای «باروت» کنجکاو کرد. خصوصا که مشخص شد او در تمامی مراحل تولید، نگارش فیلمنامه و حتی نحوه کارگردانی سریال دخالت مستقیم داشته است و در تهیه آن نیز شریک بوده.

 بازگشت «جان اسنو» با «باروت»

او در گفتگوهایش اظهار داشت که این سریال چیزی است که همیشه دلش می خواسته بسازد و در آن بازی کند: «مدت مدیدی ایده این سریال در ذهنم بود و دلم می خواست با یک نویسنده قدر همکاری و ساخت این سریال را تجربه کنم. بعد از آماده شدن فیلمنامه، برای انتخاب کارگردان هم وسواس زیادی به خرج دادیم. دنبال کسی بودیم که بتواند وقایع پنج نوامبر را به بهترین شکل به تصویر بکشد. عاقبت دریافتم که سریال «باروت» مثل فرزند من است و به این فرزند مباهات می کنم.»

داستان این سریال در بریتانیا بسیار مشهور است و در قالب قصه و افسانه نسل به نسل برای کودکان تعریف شده است. این است که همه گای فاکس و کتسبی را می شناسند اما وقتی حرف از ساخت یک اثر دراماتیک تاریخی باشد، فقط اتکا به قصه های عامیانه کفایت نمی کند. هرینگتون در این باره می گوید: «من واقعا چیز زیادی در باره کتسبی نمی دانستم. تنها قدری درباره اش تحقیق کردم و بعد دانستم که آدم های دخیل در ماجرا باید چگونه عمل کنند. همیشه برایم محل کنجکاوی بود که چطور چنین بخش مهمی از تاریخ به تصویر کشیده نشده است. این قسمتی شاخص است که از فلکلور انگلستان.» با این حال هرینگتون به گاردین گفته که تا ابد او را در لباس سیاه و شمشیر به دست نخواهیم دید. او دوست دارد بعد از باروت و بازی تاج و تخت، ژانرهای دیگر را هم تجربه کند.

چهره آشنا: گای فاکس

شاید ماجرای پنجم نوامبر و حکایات مرتبط با دوران تفتیش عقاید در اسپانیا و انگلستان چندان برای ما ایرانی ها آشنا نباشد اما خیلی از ما بدون آن که بدانیم، پیش از این با گای فاکس آشنا شده ایم. همین ماسک های سفید دراز سبیلو که گاه در فیلم های خبری تظاهرات اعتراض آمیز در نقاط مختلف دنیا می بینید و گاه بر سر چهارراه های تهران خودمان هم دستفروش ها آنها را عرضه می کنند، در حقیقت شمایلی نمادین است از گای فاکس.

 بازگشت «جان اسنو» با «باروت»

این سریال البته قصدش این است که قدری تاریخ را اصلاح کند. در افسانه ها و روایات بر جای مانده از این واقعه تاریخی، همیشه گای فاکس به عنوان مهم ترین شخصیت معرفی می شود اما حقیقت این است که او تنها یکی از یاران وفادار رابرت کتسبی بوده است و معمولا محققان تاریخی از اهمیت او غافل مانده اند و فاکس را برجسته ساخته اند و این نکته ای است که نویسنده سریال، مارک گایتیس نیز بر آن تاکید دارد: «من وقتی کتاب «پودر خونین» نوشته آنتونی فریزر را خواندم تازه فهمیدم که فاکس تنها یکی از همراهان رابرت کتسبی بوده است.» البته گای فاکس دیگر به نماد مبارزه علیه ظلم تبدیل شده و بعید است شهرت و محبوبیتش خدشه دار شود.

نکته مثبت؛ گروه بازیگران

بدون شک یکی از جذاب ترین عناصر سریال باروت، گروه بازیگران قدرتمند آن است. حتی بازیگرانی که گاه تنها یکی دو سکانس در کار حضور دارند اما باز خوش درخشیده اند. غیر از کیت هرینگتون که مهارتش در بازی و محبوبیتش در میان بینندگان غیر قابل انکار است، باید از «پیتر مولان» یاد کرد که نقش «هنری گرانت» را بازی می کند. گرانت، کشیشی بسیار خوش قلب و دوست داشتنی است که البته پادشاه کمر به قتل او بسته و به همین دلیل مدام در حال فرار و زندگی مخفیانه است.

 بازگشت «جان اسنو» با «باروت»

لئو تایلر هم که زمانی در دنیای سینما برای خودش ستاره ای نامدار بود، در این سریال نقش «آن ولو» را بازی می کند. آن ولو در حقیقت دخترعموی رابرت کتسبی است و از او برای مبارزه حمایت می کند. جالب اینجاست که خانم تایلر پیش از این تنها یک بار در سریال های تلویزیونی حضور داشته است. آخرین فیلم اکران شده تایلر، «ایستگاه فضایی ۷۶» بود که البته چندان با استقبال مواجه نشد.

خود مارک گایتیس در نقش «سر رابرت سیسیل» در این مجموعه حضور دارد و بار ایفای نقش منفی را به دوش کشیده است. با آن گردن کج و کلام مودبانه، تقریبا ۱۰ دقیقه بعد از دیدن اولین قسمت سریال از او متنفر می شوید و پس کارش را درست انجام داده است.

نکته منفی؛ خشونت افراطی

نوشته های تاریخی، تصاویر بر جای مانده و نیز کاوش های باستان شناسانه نشان داده است که قرون وسطا و عصر تفتیش عقاید، یعنی همان برهه ای که داستان باروت در آن رخ می دهد، دوران رونق وسایل سخت کشی و شکنجه بوده است. دستگاه هایی پیچیده و هولناک که هنوز هم دیدن شان لرزه بر اندام می اندازد.

 بازگشت «جان اسنو» با «باروت»

در باروت از این وسایل خیلی استفاده شده است و طبیعتا تماشای کاربرد آنها چندان لطفی ندارد. بی بی سی که در زمینه نمایش خشونت همواره شبکه ای بسیار محتاط بوده است، این بار هر چه توانسته شکنجه و قتل و خونریزی و سلاخی در سریالش گنجانده است. شاید بشود گفت که سریال باروت از منظر خشونت، تلفیقی است از فیلم «مصائب مسیح» مل گیبسون با فیلم های اسلشری چون «اره» و «خام» و «کشتار با اره برقی در تگزاس».

در همان ابتدای سریال که پیکر پیرزنی را زیر ورقه ای فولادی می گذارند و وزنه ای صد کیلویی روی ورقه قرار می دهند تا زجرکش شود، تکلیف مخاطب با سریال معلوم خواهد شد. همین خشونت افراطی اعتراض های زیادی را علیه سریال برانگیخت. بینندگان سریال به سرعت در فضای مجازی نسبت به این حجم از خشونت و سبعیت واکنش نشان دادند و آن را بسیار هول انگیز و تلخ و آزار دهنده ارزیابی کردند. هر چند که پیش از نمایش سریال به بینندگان هشدار داده می شود که ممکن است صحنه هایش آزار دهنده باشد اما باز هم خیلی ها از این همه خشونت فیزیکی شوکه شده اند.

البته در سوی دیگر، هوادارانی هم هستند که می گویند این صحنه ها چیزی جز بازتاب دادن واقعی تاریخ نیست و حذف آنها به نوعی تحریف واقعیت خواهد بود. خود هرینگتون نیز از این قضیه دفاع کرده و گفته است: «نمی توان صحنه های اعدام را از سریال حذف کرد و آزار و شکنجه اطرافیان کتسبی را نشان نداد. به گمان من تلطیف صحنه های شکنجه و اعدام کار درستی نیست. بیننده باید بداند چرا شخصیت های داستان دست به این اعمال زده اند.»

 بازگشت «جان اسنو» با «باروت»

سورپرایز؛ سکانس اول

سکانس ابتدایی اپیزود اول سریال حقیقتا درخشان، نفسگیر و خوش ساخت است. صحنه ای که آدم را یاد سکانس ابتدایی فیلم «لعنتی های بی آبرو» ساخته «کوئنتین تارانتینو» می اندازد. اینجا هم کاتولیک ها در خانه زن عموی کتسبی جمع شده اند تا مراسم روحانی به جای آورند اما ماموران شاه از راه می رسند. کشیش ها و ادوات عبادت پشت دیوارهای کاذب خانه مخفی می شوند اما مامور بدطینت و باهوش پادشاه دست بردار نیست و وجب به وجب از خانه را می گردد. این در حالی است که کتسبی و دیگر اعضای خانواده مجبورند خونسردی خود را حفظ و وانمود کنند از این بابت نگران نیستند. این سکانس طولانی و پرهیجان البته پایان بسیار غافلگیر کننده ای دارد که به نوعی موتور محرکه دیگر وقایع سریال است.


منبع: برترینها

«یک قناری، یک کلاغ»؛ درباره‌ رازهای یک خانه قدیمی

خب حالا که خانم قاضیانی از آرامش پشت دوربین سخن گفتند، من می‌توانم بروم سراغ سکوت جلوی دوربین! در فیلم خانه بی‌سر و صدایی داریم که سکوتش تهدیدگر است. صدای راه رفتن و سخن گفتن آدم‌ها در آن فضا می‌پیچد و به خوفناکی حس کلی فیلم کمک می‌کند. این در مرحله فیلمنامه بود یا از آن امکاناتی بود که لوکیشن در اختیارتان گذاشت؟ چون بالاخره خانه‌های قدیمی سقف‌های بلندی دارند که باعث می‌شوند صداها در آنها بپیچد.

 رازهاي خانه قديمي
عبداللهی: این در فیلمنامه هست. در توضیح لوکیشن آمده «خانه‌ای درندشت و تازه‌ساز وسط یک باغ بزرگ.» در فیلم هم می‌شنویم که این خانه را شخصیت مرد قصه یک‌سال پیش به خواست و بنا بر سلیقه زن ساخته است. ما دل‌مان می‌خواست خانه وسط باغ باشد و بیرون از شهر بودنش را برساند. ولی خانه‌هایی که می‌دیدیم خیلی فرسوده بودند. علی حضرتی این خانه را پیدا کرد. دیدیم نزدیک‌ترین لوکیشن به قصه ما است. نوساز بودنش هم باورکردنی بود.

پیچیدن صداها در آن فضا ناخواسته بود؟

عبداللهی: نه؛ اصلا مقداری از آن صداها را بعدا در مرحله صداگذاری ساختیم. می‌خواستیم این سکوت و خوف را برسانیم.

یک قناری، یک کلاغ در نگاه اول به لحاظ تولیدی فیلم ساده‌ای است. خانه‌ای قدیمی و دو شخصیت و وسایل اندک. ولی همین فضا به شما امکان جلوه‌گری‌هایی می‌داده که از آن پرهیز کرده‌اید. می‌توانستید در طراحی صحنه و موسیقی و… به همان راهی بروید که آثار تاریخ معاصر ما رفته‌اند.

حضرتی: ما یک چیزهایی داشتیم که سرنوشت پروژه به آنها بستگی داشت. مثل دو بازیگری که توان بیان این دیالوگ‌ها و بازی در این نقش‌ها را داشته باشند. یا لوکیشنی که اگر پیدا نمی‌شد اصلا امکان ساخته شدن فیلم از بین می‌رفت. اما پس از پیدا شدن اینها، می‌توانستیم همان رویکردی را در پیش بگیریم که شما به آن اشاره کردید. خانه پر از وسیله و موسیقی آن دوران و… دو اتاق ما در آن لوکیشن انبار وسایل بود ولی تصمیم گرفتیم خیلی قطره‌چکانی از آنها استفاده کنیم.

گفتیم قرار نیست مبهوت شویم و باید ببینیم برای هر صحنه چه چیزهایی نیاز داریم. درباره موسیقی هم با شورا کریمی قرار گذاشتیم موسیقی روز بسازیم ولی از جنسی که در قالب گذشته خوش بنشیند. واقعا ایستادگی روی استایل و سبک فیلم و یادآوری الزامات این کار به سرتیم‌ها و به خودمان، یکی از تصمیمات مهم بخش تولیدی پروژه بود.

عبداللهی: ما میزانسن را برای این می‌دهیم که بازیگران بیشترین آزادی عمل را برای روایت داستان داشته باشند. هیچ میزانسنی نباید مخل این اصل می‌شد. حتی اشیا هم باید طوری انتخاب می‌شدند که آزادی بازیگر را مخدوش نکنند. از ابتدا بنا را در طراحی صحنه و میزانسن و دکوپاژ بر همین گذاشتم.

در سکانس افتتاحیه فیلم زن و مردی می‌بینیم و تفنگی آویخته به دیوار و آینه‌ای. زن و مرد حرف می‌زنند. از تفنگ آویخته به دیوار گلوله‌ای شلیک می‌شود و آینه‌ هم مثل خاطره این رخداد باقی می‌ماند. به نظرم در همین سکانس قراردادهایی با مخاطب می‌گذارید که تا انتها به آنها پایبند می‌مانید. یکی از این قراردادها دیالوگ است. جنس دیالوگ‌های فیلم هم می‌تواند با بیانی بد تبدیل به پاشنه آشیل شود. راستش خیلی زیاد می‌بینیم نمونه‌هایی که در آنها بازیگران دارند دیالوگ‌هایی را می‌گویند که به وضوح برای‌شان ثقیل است و درک روشنی هم از آنچه می‌گویند، ندارند.

قاضیانی: بله، کلمات را متجلی نمی‌کنند.

دقیقا. انگار فقط می‌خواهند هرچه زودتر از زیر بار دیالوگ رها شوند. شما جلسات دورخوانی داشتید؟

عبداللهی: نه. یک‌بار نشستیم و فیلمنامه را خواندیم.

قاضیانی: آقای عبداللهی برای ما متن را خواندند.

عبداللهی: بله. دلیلی نداشت بارها دورخوانی کنیم. وقتی دو بازیگر قدر دارید که می‌دانید از پس اجرای نقش و بیان این جملات برمی‌آیند، دیگر نگرانی‌ ندارید و دورخوانی متعدد هم دلیلی ندارد.

حضرتی: کار دشوار ما پیدا کردن بازیگرانی بود که بتوانند این جملات را بگویند و این نقش‌ها را ایفا کنند. وقتی پیدای‌شان کردیم، تا حد زیادی خیال‌مان آسوده بود.

قاضیانی: کار مهم برای من قدم اول در پیدا کردن صدا و لحن بود. چون این گام ابتدایی هرچه بود باید تا انتهایش می‌رفتم. خوشبختانه من حافظه خوبی دارم. رجوع کردم به خاطراتم از پدربزرگ و مادربزرگم که یک نسل پیش از پدر و مادرم هستند و شیوه سخن‌گفتن‌شان. یادم هست وقتی پدر بزرگم فوت کرد، مادر بزرگ گفت: «آقا وقتی از در وارد می‌شدند، گماشته‌ها از آن سر می‌دویدند تا مقابل و داخل که می‌آمدند، می‌گفتند بانو امروز چگونه گذشت؟» این خیلی برای من آشنا بود. زبان تاریخی عجیب و غریبی هم نبود.

عبداللهی: برخلاف تصور دیالوگ‌ها و سیاق کلام خیلی واقعی است. می‌شود به خود واقعیت ارجاع داد. آدم‌ها همین طور صحبت می‌کرده‌اند. چندی پیش یادداشتی خواندم مبنی بر چرایی عدم شباهت دیالوگ‌های این فیلم با آثار علی حاتمی. واقعا چه الزامی دارد مدل صحبت کردن آدم‌های هر اثر نمایشی مربوط به تاریخ معاصر و دهه‌های بیست و سی شبیه دیالوگ‌های علی حاتمی باشد؟ حاتمی دیالوگ نویس و فیلمساز خوبی بود و از قضا من هم خیلی دوستش دارم. ولی قرار نیست هرچه در این دوره می‌سازیم، شبیه نوشته‌های حاتمی باشد. حاتمی دنیای شخصی‌ای از آدم‌ها و آن مقطع تاریخی داشت و دیالوگ‌هایش مبتنی بر فرض‌های شخصی‌اش بود. این فرض‌ها می‌تواند به تعداد نویسنده‌ها و کارگردان‌هایی که سراغ آن مقطع می‌روند، تنوع داشته باشد.

اصلا دهه‌های بیست و سی آنقدر از ما دور نیستند. ما سروده‌های شاعران و مصاحبه‌های‌ چهره‌های فرهنگی و سیاسی این مقاطع را داریم و می‌بینیم که مدل حرف زدن‌شان چندان از امروز ما دور نیست.

 رازهاي خانه قديمي
عبداللهی: بله. بنابراین دیالوگ تنها مسئله ما نبود که بخواهد تمرکزمان را بگیرد. ما می‌دانستیم دو بازیگر فرهیخته می‌خواهیم که مسلط بر بازیگری باشند. ولی نه فقط برای بیان دیالوگ‌ها؛ برای بازی. چون زمان زیادی از فیلم بدون دیالوگ است. خانم قاضیانی اشاره کردند که باید با یک چشم حس‌های مختلفی را می‌رساندند. این واقعا کار آسانی نبود. اصلا یکی از نگرانی‌های ما شکل این چشم‌بند بود.

حضرتی: دقیقا. می‌توانست تبدیل به بحران شود و اصلا کمدی ناخواسته‌ای ایجاد کند.

قاضیانی: جدا از نگرانی‌های چندماهه تهیه‌کننده و کارگردان، خود من هم مدتی درگیر این چشم‌بند شدم و این نگرانی را داشتم که قرار است چه شکلی باشد. روی همه این جزییات فکر شده بود.

پرسش بعدی‌ام را از هرسه شما مطرح می‌کنم. در تمام پروسه تولید فیلم روی استقبال کدام طیف از مخاطبان حساب کرده بودید؟

عبداللهی: مثل هر فیلمسازی دل‌مان می‌خواست بیشترین مخاطب ممکن را داشته باشیم. قطعا به مخاطب اندک فکر نکردیم. تصور می‌کنم مخاطبان این فیلم کم نیستند. فقط شاید دور از دسترس باشند. بخشی از آنها مخاطبانی‌ هستند که خیلی سینما نمی‌روند. طبعا این فیلم مخاطبی را می‌طلبد که اسیر عادت‌های دیدن فیلم‌های تکراری و مشابه نشده باشد. تعدادشان هم کم نیست. ما باید شرایطی فراهم کنیم که آن مخاطب که کم نیست و بالقوه مخاطب چنین فیلم‌هایی است، بتواند این فیلم را ببیند.

بحث من کم و زیاد بودن مخاطب بالقوه فیلم نیست. منظورم مخاطب هدف بود. کسانی که فکر می‌کردید یک قناری، یک کلاغ برای‌شان جذابیت دارد.

حضرتی: ما تصوری از سلیقه مخاطب داریم که لزوما صحیح نیست. متریال متنوعی مقابل مخاطب نگذاشته‌ایم و به او امکان انتخاب نداده‌ایم. درباره همین فیلم نکته‌ای بگویم شاید برای‌تان جالب باشد. پخش‌کننده‌های زیادی با سلایق متفاوت و متنوع آمدند و فیلم ما را دیدند. تعدادی از آنها را من پرچمداران نگرش مخاطب عام می‌دانم. همه آنها یک جمله مشابه گفتند؛ فیلم خوبی است ولی مخاطب عام دوستش ندارد. به چند نفر آنها که رویم می‌شد گفتم که شما خودتان مخاطب عام هستید! یکی از آنها سه‌بار فیلم را دید و با خانمش هم به تماشای آن نشست ولی باز معتقد بود مخاطب عام، این فیلم را دوست ندارد.

ما تلقی نادرستی از مخاطب عام داریم. پخش‌کننده‌ها می‌گویند فیلم‌تان را دوست داریم اما مخاطب عام کمدی می‌خواهد. خب با این دیدگاه هرگز فضایی برای کارهای متفاوت مهیا نخواهد شد. من بیشتر به فکر این بودم که چگونه فیلم را از لابیرنت پخش بگذرانم و به مخاطب برسانم. نگران مخاطب عام و خاص نبودم. معتقد بودم این فیلم می‌تواند تماشاگر خودش را داشته باشد ولی مشکل کسانی هستند که فکر می‌کنند فقط ژانر کمدی جواب می‌دهد. در این فضا همانطور که گفتم مشکل ما پنجاه‌درصد اول است که باید فیلم را به مخاطب برسانیم.

وضعیت غم‌انگیزی است. فیلم‌های فرهادی فروش خوبی می‌کنند، دو، سه سال بعد همه آن مدل فیلم می‌سازند. بعد کمدی‌ها می‌فروشند، موج به سمت ساخت کمدی تغییر جهت می‌دهد. این میزان بی‌خلاقیتی و بی‌ذوقی مایه افسوس است.

حضرتی: کسانی که این تفکر را دارند، همواره چند قدم از مخاطب عقب‌ترند و به همین دلیل پیوسته غافلگیر می‌شوند. می‌گویند مثل فیلم‌های فلانی بسازیم. واقعا یعنی چه؟!

قاضیانی: من از روزهایی که هنوز بازیگر نشده بودم و جنونش را داشتم و با گل‌های حیاط خانه‌ام در سانفرانسیسکو حرف می‌زدم و برای‌شان برنامه اجرا می‌کردم تا امروز که مخاطبانم مردم واقعی‌اند، مخاطبان ذهنی‌ام تغییر نکرده‌اند. علی حضرتی برای تفریح به سینما نیامده است. ایرج کریمی را پیدا کرد و با او فیلمی ساخت که به آخرین فیلم کریمی تبدیل شد. شاید کسانی بگویند اگر نمی‌ساخت چه اتفاقی می‌افتاد؟ من می‌گویم خیلی فرق می‌کرد.

وقتی پدرم داشت به کما می‌رفت، حسرت می‌خوردم که کاش می‌توانست آخرین جمله‌اش را بگوید. آخرین جمله ایرج کریمی را علی حضرتی به ما رساند. اصغر عبداللهی مثل سازنده یک عروسک برای تک‌تک کلمات این فیلمنامه وقت گذاشته و ظرافت به خرج داده. من برای زحمت این دو عزیز احترام بسیار قائلم اما وقتی می‌گویم مخاطبان ذهنی‌ام تغییر نکرده‌اند، یعنی اساسا حسابگری را شأن هنرمند نمی‌دانم. اینکه بنشینیم فکر کنیم الان چه چیزی جواب می‌دهد و ما همان را بسازیم، مسیر از اساس نادرست است.

معمولا هم این حسابگری‌ها جواب نمی‌دهد. یعنی در سال فیلم‌های شکست‌خورده زیادی می‌بینیم که براساس همین محاسبات ساخته شده‌اند.

عبداللهی: برای من هم سخت است که درباره مخاطب و مخاطب‌شناسی صحبت کنم. چون این تصور را به وجود می‌آورد که خیلی از مخاطب دورم. نه! من جدا از مخاطب نیستم.

حضرتی: بارها برای همکاری در پروژه‌های مختلف به دفاتر تولید دعوت شده‌ام. پرسیده‌ام داستان فیلم چیست؟ گفته‌اند: بفروش است. باز پرسیده‌ام دو خطی داستان فیلم چیست؟ جواب گرفته‌ام که کمدی است… باز بحث داستان را پیش کشیده‌ام و گفته‌اند فلانی و فلانی قرار است در فیلم بازی کنند. خب ما باید ابتدا بنا را بر این بگذاریم که در حال تولید یک اثر هنری هستیم. به لازمه‌هایش فکر می‌کنیم و فیلم را می‌سازیم و بعد می‌رویم سراغ چگونه عرضه کردنش.

قاضیانی: مخاطب خیلی متنوع‌تر از چیزی است که تصور می‌کنیم. مثلا من در تلویزیون کار نمی‌کنم. کمدی خوبی هم به من پیشنهاد نشده و عمده پیشنهادها از جنسی بوده‌اند که حاضر به بازی در آنها نشده‌ام. خب به این ترتیب در شهرستان‌ها و روستاها نباید من را زیاد بشناسند. ولی چند روز پیش در روستایی بودم و ناباورانه دیدم دختری بسیار زیبا به سمتم آمد و با اشاره به کنسرت سال ٩۴ من گفت خانم قاضیانی امیدوارم کنسرت بعدی‌تان را بتوانم در تهران از نزدیک ببینم.

یعنی آن دختر روستایی حتی فعالیت‌های من در حوزه موسیقی را دنبال می‌کند. شما به عنوان هنرمند باید ماموریت‌تان را انجام دهید و آن طرف هم حتما هستند کسانی که این ماموریت را از شما بگیرند. چند روز پیش با همین عزیزان بحث بود که بلاتار چه شهامتی دارد که تانگوی شیطان را در هفت ساعت می‌سازد؟ اگر او قرار بود به هریک از این چیزها فکر کند، هرگز نمی‌توانست برای ما اثر بیافریند.

بله. اصولا حسابگری افراطی راه را بر هر نوع خطرکردنی می‌بندد. آقای عبداللهی می‌خواهم سراغ یکی از همین خطرکردن‌ها بروم. در یک قناری، یک کلاغ شخصیت مردی داریم که از ناحیه همسرش احساس تهدید می‌کند. راز داستان، شخصیت زن است. نمی‌دانیم چه در سر دارد و از حرف‌های مرد حس می‌کنیم ممکن است هر لحظه انتقام بگیرد. اگر همراه مرد از خانه خارج می‌شدیم و بازمی‌گشتیم یا با هر تمهید دیگری کنار مرد قصه می‌ماندیم، ساختار آشناتر و کم‌خطرتری داشتیم. ولی در فیلم ما کنار زن می‌مانیم. مرد از خانه بیرون می‌رود و ما رفتار روزانه زن را می‌بینیم و از طریق صدای سر حتی وارد دنیای ذهنی او می‌شویم. با این ساختار، اینکه زن تا پیش از سکانس پایانی همچنان رازگونه بودنش را حفظ کند، کار راحتی نیست. یعنی طناب باریکی است که باید تعادل زن روی آن حفظ شود که از طرفی به نظر ما شخصیت منفی‌ای نیاید و از سوی دیگر حس کنیم انتقام گرفتن از او برمی‌آید. متوجه این خطر بودید؟

عبداللهی: من هیچ‌وقت به این فکر نکردم که منظر روایت را به مرد بدهم. فکر ‌کردم که زاویه روایت را محدود به قهرمان زن نگه دارم ولی دیدم بازخیلی محدودمان می‌کند. زاویه روایت را سوم شخص محدود گرفتم.

در آن صورت قصه حالت آشناتری می‌گرفت و کم‌خطرتر می‌شد. در واقع شما راه دشوارتر را برگزیده‌اید. ما خیلی به زن قصه نزدیک و با او آمیخته‌ایم. در چنین شرایطی کار بازیگر خیلی دشوار است که بازی‌ای تاویل‌پذیر ارایه دهد که به برداشت‌های مختلف راه بدهد.

قاضیانی: این تاویل‌پذیری اشاره درستی است. برخی دیالوگ‌ها اگر با هر حسی گفته می‌شدند، به این اصل لطمه وارد می‌شد. گاهی احساس می‌کردم با فیکس نگه داشتن نگاه هنگام بیان دیالوگ، باید این حس دوگانه را از زن به مخاطب بدهم. در آن لحظات حتی یک پلک زدن می‌توانست این اصل را مخدوش کند.

 رازهاي خانه قديمي
به همین دلیل معتقدم این یکی از بازی‌های سخت شماست. تا پیش از سکانس پایانی اگر کسی بگوید زن اهل ادبیات است و قصد کشتن مرد را ندارد، قبول می‌کنیم. اگر هم کسی بگوید در سکانس پایانی زن از مرد انتقام می‌گیرد، باز می‌پذیریم. در واقع این بازی نشان می‌دهد که بازیگر کاربلد باید بداند کجاها اگر هیچ کاری نکند و هیچ حسی را منتقل نکند، بهتر است.

قاضیانی: ما در سینمای‌مان نقد بازیگری به معنای جدی‌اش نداریم. خوشحالم که این تلاش و دشواری بازی در این نقش دیده شده است. واقعا نقش راحتی نبود.

خب برویم سراغ موضوع حاشیه‌ای. فیلم به جشنواره راه پیدا نکرد. معمولا در این موارد عوامل اعتراض می‌کنند و بازیگران هم به نوعی نارضایتی‌شان را نشان می‌دهند. اما از جمع تولیدکنندگان این فیلم صدای اعتراضی شنیده نشد. نمی‌خواستید وارد این بازی بشوید؟

حضرتی: الان هم نمی‌خواهم خیلی وارد جزییات این ماجرا بشوم. می‌دانم شرکت در جشنواره قواعدی دارد. ما فرم را پر کردیم و برای جشنواره فرستادیم. دوستانی در دبیرخانه داشتیم که تماس می‌گرفتند و می‌پرسیدند قصد ندارید اینجا بیایید؟ هر روز خیلی از کارگردان‌ها و تهیه‌کنندگان می‌آیند و بحث و لابی می‌کنند و… گفتم من هرگز از این کارها نکرده‌ام و نخواهم کرد. فرم را پر کرده‌ایم و منتظر نتیجه می‌نشینیم. همین‌جا هم بگویم که منظورم از نقل این خاطره این نبود که هر فیلمی به جشنواره راه یافته، سازندگانش لابی کرده‌اند.

خواستم جو غالب آن روزها را بگویم. اما جدا از بحث شرکت یا عدم شرکت فیلم در جشنواره، چیزی که باعث ناراحتی‌ام شد این بود که دیدم جشنواره فیلم فجر هم دارد خودش را براساس معیارهای گیشه تنظیم می‌کند. بزرگان سینمای ما که باید وقتی یکی مثل من دلش می‌لرزد به او قوت قلب بدهند که ادامه بده، خودشان تبدیل شده‌اند به کسانی که من را نصیحت می‌کنند چرا کمدی نمی‌سازی؟ وقتی این موج به فجر برسد یعنی بحران از رگ گردن به ما نزدیک‌تر است. در واقع کسانی که سینما را جدی دنبال می‌کنند، دارند پناهگاه‌های‌شان را یکی‌یکی از دست می‌دهند. به نظرم بخش نگران‌کننده ماجرا اینجاست.

آقای عبداللهی، چند سال بود که برای ساخت فیلم اول می‌گفتند سازندگان‌شان باید سوابقی داشته باشند و نمونه ‌کار بیاورند و… شما پس از سال‌ها فعالیت بالاخره فیلم اول‌تان را ساختید و شاید نام‌آشناترین فیلم‌اولی سال گذشته سینمای ایران بودید. راه نیافتن فیلم به جشنواره برای شما مایه تعجب نشد؟

عبداللهی: وقتی فیلم را به جشنواره دادیم، یعنی مشتاق شرکت در این رویداد و دیده شدن فیلم‌مان بودیم. اما اینکه آیا شایستگی‌اش را داشتیم یا نه، نمی‌دانم. من در این مورد قرار نیست نظر بدهم.

خانم قاضیانی شما را هم به عنوان بازیگری که اهل اعتراض باشد و پیرو راه نیافتن فیلمش به جشنواره یا کاندیدا نشدن و… سروصدایی کند، نمی‌شناسیم. راستش اصلا یادم نمی‌آید چنین کاری کرده باشید.

قاضیانی: نقشم را در یک قناری، یک کلاغ کنار دو نقش دیگری می‌گذارم که برای‌شان سیمرغ بلورین بردم. در میدان آرژانتین جلوی داروخانه در تاکسی بودم که خبر را خواندم. ابتدا دلم سوخت برای این شخصیتی که زحمت زیادی برایش کشیده بودم. ولی صادقانه بگویم وقتی جشنواره آغاز شد و حاشیه‌ها اوج گرفت و آن وضعیت «داغون» را دیدم (روی این واژه داغون تاکید می‌کنم) خوشحال شدم که فیلم در چنین جشنواره‌ای نیست. شما گفتید من اهل اعتراض و حاشیه نیستم. دلگرم‌کننده است که چنین تصویری از من دارید. در این هجده ‌سال پیش آمده که شب جزو کاندیداها بوده‌ام و فردایش اسمم را درآورده‌اند. نشسته‌ام و برنده را تشویق کرده‌ام. سعی کرده‌ام آنقدر عزت نفس داشته باشم که نگذارم چیزی آرامشم را به هم بزند.

بگذارید در پایان درباره بروم سراغ علی حضرتی و کارنامه‌اش. اخیرا فیلمی را به کارگردانی بهروز غریب‌پور به پایان رسانده‌اید. این تصویری که از علی حضرتی در سینمای‌مان به دست داده شده، ممکن است مانع پیشنهادهای متنوع‌تر بشود. به‌شخصه فکر می‌کنم داشتن تهیه‌کنندگانی که تولیدات‌شان دارای شناسنامه باشد خوب است. حالا می‌خواهد شناسنامه کار تجاری باشد یا سینمایی متفاوت‌ و جدی‌تر. اما با این روند فکر می‌کنید ممکن است روزی یک فیلم کمدی به تهیه‌کنندگی علی حضرتی ببینیم؟

حضرتی: یک‌بار آقای عبداللهی به من گفتند دوست نداری کمدی کار کنی؟ گفتم حتما دوست دارم. مگر می‌شود سینما را دوست داشت و دلبسته بیلی وایلدر نبود؟ ایشان هم گفت همین توقع نشان می‌دهد که نمی‌خواهی کمدی کار کنی (می‌خندد) ولی جدا از شوخی رویکردم این نیست که قرار است تهیه‌کننده‌ای بشوم با کارنامه‌ای پر از فیلم‌ها و سریال‌های متنوع. جنبه تجاری ماجرا برایم مهم است اما اولویت اصلی نیست.

چه‌بسا روزی کمدی هم کار کنم اما به شرطی که به کار توسعه این سبک و مسیر بیاید، مسیری که ادامه دادنش یک تیم با مطالعه و همدل می‌خواهد که فکر می‌کنم آن را داریم و یک قاطعیت و اراده آهنین که آن را هم ان‌شاءالله نگه می‌داریم.


منبع: برترینها

از هر دری با «یاس»؛ رپری که سال هاست کنار مردم ایستاده

هفته نامه چلچراغ – حامد توکلی: قبل از این که یاسر بیاید، سجاد مدیر برنامه هایش، گفت می شود شما دیگر مثل تمام نشریات نپرسید: «چرا اسم یاس را انتخاب کردی؟» و از این قبیل سوال ها؟ خیالش را راحت کردم که تلاش می کنم گفتگوی متفاوتی باشد. خود یاسر بختیاری هم کمک بزرگی بود. او خودش تمایل به حرف های سوخته و دست مالی شده ندارد. برای همین توانستیم با خیالی آسوده یک گپ طولانی و تقریبا بی استهلاک داشته باشیم. درباره خیلی چیزها، درباره تاریخ رپ، درباره اسم هایی که دیگر در رپ فارسی نیستند. درباره شهرتی که سال هاست به خوبی از پسش بر آمده. درباره روزگاری که از سر گذرانده و می خواهد از سر بگذراند. درباره دغدغه اش در مسائل اجتماعی و اصرار و تلاش برای رساندن پیام های سازنده ای که رسالت اصلی هنرمند است.

از هر دری با یاس؛ رپری که سال هاست کنار مردم ایستاده

فکر می کنم از حدود سال ۸۰ شروع کردی به رپ کردن.

– فکر کنم ۸۰ یا ۸۱٫

از پیشینیان خودت در رپ فارسی الهام و تاثیر می گرفتی؟

– از اون ها نه چندان؛ من بیشتر از ذات رپ تاثیر گرفتم.

خوب شد خودت عبارت ذات رپ رو به کار بردی؛ فکر می کنم برای شروع بد نباشد کمی از همین ذات رپ بگی.

– خب رپ اساسا از یک پایه و بِیس استارت می خورد. حالا استارت داستان چیه؛ به نظر من هر جایی که به معنای واقعی معضل وجود داشته باشه، رپ وارد می شه. معضل های زیر پوستی که در جامعه خیلی ها بهشون توجه نمی کنن. یا مثلا وقتی اخبار از اون ها حرف می زنه، اغلب هیچ احساس خاصی نسبت به اون ندارن. رپ می گه سعی کن این اخبار رو واضح و ملموس به گوش شنونده یا بهتر بگم به گوش جامعه برسونی. این خوانش من از رپ و نقطه شروع اونه. حالا اگه کمی جلوتر بیایم، وارد بحث تکنیکی اش می شیم، یعنی باید بگم که رپ استایل های مختلفی دارد؛ مثل رپ اجتماعی، رپ سیاسی؛ رپ گانگستر و غیره. برای من اما ذات داستان رپ همین بود که گفتم؛ بازگویی واقعیت ها. من به واسطه تجربه های تلخی که در گذشته ام دارم، احساس می کردم و هم چنان احساس می کنم که باید چیزهایی رو گفت. گاهی اون رودخانه ها به هر شکل طغیان می کنن و این طغیان سدها رو می شکنه. فکر می کنم بهتره این طور بگم که احتمالا برای من رپ همین شکستن آن سد بود.

در ایران از چه زمانی مردم شروع کردن به رپ گوش کردن؟

– تا سال ۸۴ یا ۸۵ این طور که باید و شاید اقبالی به رپ وجود نداشت.

گمون می کنم «سی دی رو بشکن» تو یکی از همون کارهای آن موقع بود که رپ رو بین مردم برد.

– بله درسته، اما شنونده پیدا کردن رپ با فراگیر شدنش دو بحث متفاوت از هم هستن. رپ همیشه شنونده داشت. من و امثال من و خیلی های دیگه آهنگ های اولین رپرها رو گوش می کردیم، ولی این که فراگیر شد، یکی از دلایلش شاید کارهای من بود که سعی داشتم یک مقدار در چارچوب موجه تر و کلاسیک تر حرف هام را به گوش مردم برسونم.

خدمت بزرگی هم که به رپ کردی، چون فکر می کنم اگر قرار بود رپ با همون سبک همیشگی اش ادامه پیدا کنه، حالا حالاها وارد زندگی مردم نمی شد. حالا یک سوال مهم می پرسم. انگار در کسر قابل توجهی از رپرها اصراری وجود داره که با لحن و ادبیاتی بخونن که اصلا بیشتر مردم گوش نکنن، چرا این طوریه؟ این لحن و ادبیات خاص یک رویکرد کلاسیک و قاعده پذیرفته شده میان رپرهاست، یا جامعه ای که رپرها از اون میان، اون ها را به این سبک خوندن سوق می ده؟

– در ایران بعضی ها بالاجبار زیرزمینی شدن که شاید به اون ها بگیم غیر مجاز. یکسری ها زیرمینی ان، چون اصلا دوست ندارن مجوز بگیرن. یعنی اگر چنانچه بحث مجوز هم مطرح بشه، ترجیح می دن، زیرزمینی بمونن، چون ادبیاتشون فرق می کنه با اون چیزی که اغلب مردم گوش می کنن. می تونم بگم اکثر این افرادی که ادبیات خاص و غیر قابل ارائه به عموم دارن، خیلی واقعی هستن، یعنی اون ها رو خودم می شناسم. اما جدا از اینها یکسری هم هستن که به نظر من ادا و اطواره.

 از هر دری با یاس؛ رپری که سال هاست کنار مردم ایستاده

پس چیزی که داری می کنی، اینه که به نظر تو در نهایت باید پذیرفت ادبیات رپ در مجموع کمی نامتعارفه.

– بله، به نظر من باید پذیرفت.

حتما یادت هست یک زمان وقتی می خواستن درباره یک جوان مثلا سوسول و فکلی صحبت کنن، می گفتن فلانی بچه رپ است. یک تصویر در ذهن معمولا والدین بود. اصلا چی شد که اون موقع این واژه بچه رپ به آدم های ناسالم و غیرمعمول اطلاق شد؟

– واقعا من هم نمی دونم. خیلی جالب بود یک زمانی به بعضی ها می گفتن بچه رپ، به کسانی که تیپ و قیافه های خیلی خاص داشتن. بله، من هم به خاطر دارم، ولی رپ کاملا متفاوته با تصویر مخدوشی که اون موقع رایج بود.

فکر می کنی چطور اون تصویر مخدوش تا حد زیادی درست شد و دیگه اون لفظ بچه رپ به همچو کسایی اطلاق نمی شه؟

– چون رپ خودش اومد. رپ واقعا خودش با تمام وجود وارد شد و همه دیدن رپ واقعی هیچ ربطی به تصویری نداره که لفظ بچه رپ به اون اطلاق می شد.

به نظرت رپ فارسی تا الان خوب بوده؟

– بستگی داره که از چه لحاظ می خوای به رپ فارسی نگاه کنی.

از لحاظ همون ذات رپ. رپ فارسی تونسته از ذات رپ مراقبت کنه و همزمان از نظر تکنیکی هم پیشرفت واقعی داشته باشه؟

– بعضا بله. داریم از ذاتش مراقبت می کنیم. وقتی سن آدم می ره بالا، شاید ماهیچه هاش کهولت پیدا کنه و همین طور رفته رفته پیرتر بشه، ولی مغزش همچنان قوی و قوی تر می شه و هر چقدر تجربه هات بیشتر بشه، بهتر می تونی بنویسی. اگر هم همچنان آرمان و هدف داشته باشی، این در کارت بهتر خودش رو نشون می ده. یعنی می تونی آرمانت رو هم در کارت اعمال کنی. خیلی ها رومی شناسم که واقعا دارن اون پیام اصلی رو حفظ می کنن. من کاری به فحش، ناسزای داخل کارها ندارم ولی یک جاهایی واقعا یکسری حرف ها رو باید زد، چون می طلبه. خود من که خیلی سعی می کنم لحن مردمی رو رعایت کنم. با این حال باز یک جایی می طلبه که بعضی چیزها گفته بشه.

می دونم و با تمام وجود می گم که قصه های زیادی از سر رپ ایران گذشت. مثلا یادمه سال ۸۴، ۸۵ بود که س.م شش و هشت رو وارد رپ کرد و به همین خاطر یک مدت خیلی از قدیمی ها اصلا کار نکردن. یعنی راحت بگیم، به خاطر شش و هشتی ها اون قدر مخاطبان رپ زرد شده بودن. حتی چند نفر از بچه های قدیمی هم رفتن سراغ همون شش و هشت و رپ خالتوری. مثلا این یکی از ماجراهایی بود که بر رپ فارسی گذشت. کمی برام از این ماجراها و بالا و پایین ها بگو یاسر. می دونی چرا از تو می خوام که بگی؟ چون تو رو علاوه بر رپر، کسی می دونم که به تاریخ رپ فارسی هم تسلط داره.

– من این قصه ها رو کامل می دونم و با تمام وجود توشون زندگی کردم ولی ترجیح می دم خیلی با جزئیات عنوان نکنم. چون واقعا برام خوشایند نیست. کسایی وارد رپ فارسی شدن که حتی دوست ندارم درباره شون حرف بزنم. ولی خوبی اش این بود که من وقتی می دیدم یک چیزهایی، یک وقت هایی یک چنین اتفاق هایی می افته و چنین موجی درست می شه – همون موج البته الان هم درست شده – ترجیح می دادم و می دم که سکوت کنم.

 
متاسفانه بعضی ها فکر می کنن وقتی یک کارشون شنیده می شه، باید تند تند پشت سر هم کار بدن بیرون. این باعث می شه، بعضی های دیگه از بیرون نگاه کنن و با خودشون بگن هی فلانی رو ببین دو ماهه رپر شده، با این حال کلی مطرح شده، پس ما هم دقیقا همین مسیر رو بریم تا مثل اون همین طور مطرح بشیم. این چرخه ادامه پیدا می کنه و مردم همین طور گوششون از بعضی نوع کارها پر می شه. وقتی هم که مردم گوششون پر بشه، یعنی به قول خودمان، داستان خز شده. من ترجیح می دم ۶۰ درصد باشم اما همیشه باشم، چون این کمکم می کنه کارم رو واقعا و همین طور که باید و شاید، انجام بدم. موسیقی برای من یک شغل نیست، موسیقی چیزیه که دوستش دارم و بهش عشق می ورزم. اصولا دلیل کم کار شدن من وجود همین جور آدم هاست. قاطی نشدن با بعضی آدم ها هزینه ای داره که منِ یاسر با تمام وجود می پردازم.

می گن تو بچه مثبت رپ ایران هستی. خیلی از رپ بازها هم این رو یک نکته منفی درباره تو می دونن. این نقد آیا به تو وارده و اصلا باید به اون جواب هم داد؟ اگر باید جواب داد، تو جوابت به این اتهام یا نقد چیه؟

– راستش من زیاد نظر دیگران رو در نظر نمی گیرم. من به این داستان ها توجه نمی کنم. این صحبت ها از سن و سال و دوره من گذشته.

به نظرت دوره درخشان رپ در این ۲۰ سال چه زمانی بود.

– در ۲۰ سال گذشته سال ۸۶ خیلی خوب بود. اما به نظرم الان خیلی بهتره، چون بچه ها پخته تر شدن. فکر می کنم استایل و کلمات بچه ها پخته تر شده و من از این بابت واقعا خوشحالم.

می گن رپ سطحیه.

– کی می گه رپ سطحیه.

مثلا کسایی که موسیقی سنتی کار می کنن و مطرح هم هستن. خودت هم می دونی بعضی ها می گن رپ گوش نمی کنن، چون سطحیه.

– اون ها که می گن رپ سطحیه، بگن خودشون مگه چی کار کردن که عمیق بود؟ کسی که چنین چیزی می گه، داره سلیقه ای حرف می زنه. باید به سلایق همدیگه احترام بگذاریم، همین طور که من به سلیقه شما احترام می گذارم. شاید با هم هم عقیده نباشیم. چه فایده ای داره که شما عمیق بگی و سطحی برداشت کنی؟ آدم هایی که خیلی خیلی حرف های عمیق می زنن، آیا اون حرف های خیلی خیلی عمیق رو در زندگی خودشون هم اعمال می کنن؟ اتفاقا به اعتقاد من کار فوق العاده ای که رپ می کنه، اینه که سطحی حرف می زنه، اما از ریشه های عمیق بیرون میاد.

چه کسری از رپ باید اجتماعی بخونه؟ تو رپرهایی رو که تازه دارن شروع می کنن، به چی تشویق می کنی؟ تشویق می کنی که قلب و دلت رو دنبال کن، یا تشویق می کنی که اجتماعی بخون؟

– من الان به هیچ کس نمی گم که اصلا رپر بشه، چون در حقیقت آینده اش را نابود می کنه. اما اگه من کسی بودم که از موسیقی اش بیزینس می کنه، می گفتم که آره، این کار رو بکن. رپ چیزیه که آدم رو تو خودش غرق می کنه و خیلی چیزها رو به خاطرش از دست می دی. شاید خیلی جاها شغل یا درست رو از دست بدی و همه چیز رو تحت الشعاع قرار می ده. در نهایت وقتی می خوای بری خواستگاری، اگر بپرسن چه کاره ای، می گی من رپرم؟ خب من دارم اون آدم رو بیچاره می کنم اگه اصلا به رپ کردن تشویقش کنم. بهش می گم من به تو این پیشنهاد رو نمی دم. ولی اگر می خوای وارد رپ بشی، برو هر جور که دوست داری کار کن. ولی، ولی این رو در نظر داشته باش که این جامعه رو خسته نکن.

مطالعه هم داری؟

– مقاله زیاد می خونم. به جای ویدیوهایی که تو تلگرام و اینستاگرام شایع شده، ترجیح می دم بیشتر مطالعه کنم. راستش من فکر می کنم جامعه مون کم کم تبدیل می شه به یک جوک بزرگ، چون متاسفانه انگار فقط داریم ویدیوهای خنده دار تماشا می کنیم. همه فقط سعی می کنن به همدیگه بخندن و فقط همین. من کنار مقاله های مختلف، تجربه های شخصی آدم ها رو هم در وبلاگ هاشون می خونم. یک نفر مثلا برای بچه اش یک وبلاگ درست کرده و خیلی از حرف هایی که می زنه، واقعا تاثیرگذارن.

 از هر دری با یاس؛ رپری که سال هاست کنار مردم ایستاده

رپ سادگی داره که رسیدن بهش کار سختیه، چون باید یکسری رنج ها رو تجربه کرده باشی و با خودت خیلی صادق باشی. از نگاه من رپ قصه خیابون رو می گه؛ قصه جایی که همه مون توش اشتراکاتی داریم. اما خیلی ها می خوان خیابون ها و اونچه رو که توی خیابون می گذره، نبینن. می خوام بپرسم چی شد که این قدر اجتماعی می خونی؟ نگاه اجتماعی تو در رپ مشخصا با باقی رپرهای اجتماعی خون دیگه هم فرق می کنه.

– اتفاقات غم انگیزی برام افتاده و این اتفاقات انرژی هایی رو به طرفم متساطع کردن که من رو به این کار واداشت. کوزه گر از کوزه شکسته آب می خور. یعنی خودم اون آدم سالم و سرحال نیستم. ولی به هر صورت خوشحالم که تونستم حرف هایی رو بزنم که تاثیرگذار باشه. به اعتقاد من انرژی ها، اتفاقات، تجربه ها، داستان ها و همه اینها انگار یک پازلی بودن برای ساختن هویت و اسم یاس. وقتی می پرسن حالا که تو این جایگاه هستی، چه احساسی داری، می گم هیچی، چون اصلا احساس خاصی ندارم. چون نفهیمدم اصلا چی شد که این طور شد و اینجا رسیدم.

فکر می کنم سال ۸۵ بود که فیلم خصوصی اون بازیگر بین همه دست به دست شد. درست زمانی که همه نوجوان ها و جوان ها داشتن اون فیلم خصوصی رو با بلوتوث برای هم می فرستادن، تو داشتی به خوندن قطعه سی دی رو بشکن فکر می کردیم. چی شد که همچه شناخت به موقع و سازنده ای از ماجرا پیدا کردی؟

– بی تعارف، درک بالا. من نسبت به خیلی ها درکم بالاتره. بگذارید این طور بگم که احساس می کنم در اون برهه از زمان از اطرافیانم خیلی بیشتر زندگی رو دیده بودم. آدم ها رو دیده بودم. جاهای مختلف رو دیده بودم. ما به روز بودیم همیشه و می دونستیم که اگر مثلا خارج ایران برای پاریس هیلتون یک چنین اتفاقی افتاده، اتفاقا خیلی هم بیشتر به اسمش کمک کرده و توی هالیوود گرون تر شد، اما تو ایران برعکسه و آبرو و حیثیت طرف می ره.

پیگیری و نظر سیاسی هم داری؟

– آره خب، خیلی به روز هستم از نظر سیاسی، ولی برام فرقی نمی کنه، چون سیاست چیز تر و تمیزی نیست. آدم ها هیزم سیاست هستن. حافظ و تیمور لنگ هر دو نفرشون برای یک دوره بودن. حالا از نام کدوم به نیکی یاد می شه؟ موسیقی یا شیپور جنگ؟ اصلا بگذار با زبان خودم بگم؛ حافظ و تیمور لنگ، موسیقی و شیپور جنگ.

یک ویژگی که فقط رپ داره و موسیقی های دیگه به این اندازه ندارن. اینه که بیشتر کار رو شخص رپر انجام می ده. بیشتر کار موسیقی رو خودش می کنه، بیشتر تکست یا متن رو خودش می نویسه و ریتم رو خودش می سازه. اون یک زیست مستقل محسوب می شه. پس قطعا رنج ها و تجربه های رپر توی کارش به طور مستقیم تاثیر داره. تو رو می دونم که سختی های زیادی کشیدی و تونستی این رنج ها رو در کارهات منعکس کنی. زیست رپر چقدر مهمه؟ تجربه زندگی رپر چقدر در ریش اهمیت داره؟

– بیشتر از زیست، دیدگاهه که اهمیت داره. خیلی ها هستن که زیست پر فراز و نشیب داشتن، ولی حرف هاشون حرف های جالبی می کنم. دیدگاه خیلی مهمتره، چون کسایی رو می شناسم که زندگی خیلی خوبی داشتن، ولی در نهایت نتونستن یک چیزهایی رو هضم کنن و در نتیجه دغدغه هاشون در قالب کلمه اومده بیرون به اعتقاد من فرآیند ساخته شدن رپ مثل یک دیگ بخار عمل می کنه که وقتی زیادی بهش فشار بیاد، بخار به شکل رپ از سوپاپ هاش بیرون میاد. با قلمت حرف هات رو می نویسی و اون ها رو رپ می کنی و سوپاپ هات آروم می گیرن و تعادل دوباره در وجودت برقرار می شه.

حرفت منطقیه. به نظرم؛ دیدگاه آدمه که می تونه ازش یه رپر بسازه یا نه. کدوم دوره تو رو دلسرد و دلزده کرد؟

– راستش برای منِ یاسر هیچ فرقی نمی کنه. به من همیشه همونی می گذره که می گذشت. بگذار راحت بگم، چیزی که من رو بیشتر از سیاست ناراحت می کنه، وضعیت فرهنگه. این که سعی خاصی در جهت ارتقای فرهنگ مردم نمی شه. خارجی ها می گن آدم های مسخره رو معروف نکنین، اما متاسفانه الان مثلا تو اینستاگرام این اجازه به خیلی ها داده شده که بی خود مطرح و معروف بشن. اصلا کاش خدا این اینستاگرام رو به خاطر همین چیزها از روی زمین برداره.

حداقل چیزی که من الان بهش فکر می کنم و بهش اطمینان دارم، اینه که اصلا امکان نداره. در حال حاضر یک کنسرت واقعی رپ برگزار بشه، خیلی ها می گن باید بشه تو ایران کنسرت رپ برگزار کرد و براش دست و پا می زنن. اما اون ها نکته های خیلی مهمی رو در نظر نمی گیرن. من ازشون می پرسم اصلا تا حالا یک کنسرت واقعی رپ چیه؟ مثلا یک مشکل بزرگ و دلسرد کننده همینه که تا الان یک فیلم مستند واقعی و آموزنده درباره رپ ساخته نشده تا این حرف ها و نکته های تکنیکی و دغدغه ها گفته بشن.

یاسرجان، خیلی ها در رپ فارسی بودن که الان دیگه نیستن. رفتن گم شدن. هیچ نشونی ازشون نیست. یک تعدادی شون رو می شناسیم. ولی دلیل اصلی رفتن خیلی ها از دنیای رپ چه بود؟

– به نظرم مهم ترینش بی انگیزگی بود. به نظر من اون ها خیلی زود به این نتیجه رسیدن که باید الان برم بیرون و بزنم توی بیزنس و اتفاقا کار درستی هم کردن، چون الان من خیلی از اون ها رو می شناسم که مغازه هاشون رو دارن، زندگی شون رو دارن؛ ما هم خدا رو شکر می کنیم. ولی ما بیشتر سوخت دادیم.

 از هر دری با یاس؛ رپری که سال هاست کنار مردم ایستاده

شهرت خوبه؟ با شهرت چطور کنار میای؟

– بله، خوبه. همون طور که گفتم، نفهمیدم چی شد، نفهمیدم کی این همه آدم من رو شناختن. هنوزم که هنوزه خیلی جاها می رم سرم پایینه، یک دفعه یکی میاد سلام و علیک می کنه. شهرت خیلی خوبه، اما من شبیه همه نیستم، چون من اخم ظاهرم برای زخم باطنمه و یکسری آدم ها رو ممکنه با چوب خشک بودنم شوکه کنم. از همون اول هم چوب خشک نبودم. به این چوب آب نرسیده که خشک شده. می دونم خیلی وقت ها منو می بینن و با خودشون می گن این یارو فکر کرده کیه که این قدر خودش رو می گیره. اما نمی شه براشون توضیح داد، و من هم این جوری هستم و آدمی نیستم که همیشه لبخند داشته باشم. من آدم مسئولی هستم نسبت به زندگی ام و این مسئولیت داره تو مغز من می چرخه و باعث می شه خیلی نتونم به این توجه کنم که تو الان میای به من ابراز علاقه می کنی. باید این رو بدونی که من باهات حال می کنم، ولی شاید خیلی نمی تونم بانشاط و سرحال و همیشه در حال لبخند زدن باشم.

چطوریه که این سال ها این قدر بی حاشیه بودی؟

– حاشیه برای منم درست شد؛ اما باید حاشیه رو مدیریت کرد. برای من خیلی از این حاشیه ها درست شد، ولی سعی کردم مدیریتشون کنم و به واقعیت نزدیک شون کنم. وقتی یک اتفاق خیلی رایج می افته، تو می تونی بگی مگه چیزی شده، افتاده دیگه، ما هم آدمیم. بعد تازه من رپر هستم، چرا سورپرایز می شی از فلان اتفاق؟ من هم آدمم. من آدم عجیب غریبی نیستم که انتظار داشته باشی هیچ چیز غیرمتعارفی ازم نبینی.

احساس تنهایی هم داری؟

– صددرصد، اما یک وقت هایی هست که تنهایی کمک می کنه بتونی خودت رو پیدا کنی. این که خودت رو بشناسی، خیلی اتفاقات زندگیت با پذیرفتن تنهاییت حل می شه، خیلی چیزها حل می شه. این که بفهمی داستان چیه، تو کی هستی، تو چی هستی، پتانسیل تو چیه، توانایی های تو جیه. من تنهایی رو برای همین خیلی دوست دارم و ازش استقبال می کنم.

فکر می کنم کسایی که با شهرت مواجه می شن، اولین چیزی که نمی تونن مدیریت کنن، همین تنهاییه، چون با به وجود اومدن شهرت، فاصله ای بین شما و مردم به وجود میاد.

– بستگی به پروسه به وجود آمدن شهرت هم داره که چطور به شهرت رسیده باشی و چیز دیگه ای که اهمیت داره، مدت زمانیه که شهرت واقعی داری. یک موقع ممکنه مدت زمانی که شهرت داری، خیلی کوتاه باشه، در نتیجه فرهنگ برخورد با طرفدار و فرهنگ برخورد با جامعه هنوز توی وجودت جا نیفتاده و ته نشین نشه. اما من از این بابت خوشحالم که بعد این همه سال هنوزم خیلی از افراد من رو می شناسن. از این بابت خوشحالم، چون آروم آروم، دورانی رو گذروندم که یاغی گری هام توش شکل گرفتن و عبور کردن، غره شدن هام فروکش کردن و این شهرت تبدیل به عنصر ثابت زندگیم شده، مثل یک فاکتور فرهنگی. من خودم ترجیحا سعی می کنم زیاد جایی نرم، چون کلا برام جالب نیست.

همیشه این طور بودی؟

– بچگی هام هم خیلی این طور گذشت. زیاد خونه فامیل و اقوام نمی رفتم. مثلا خونواده می رفتن فلان جا، من نمی رفتم، چون برام جالب نبود. الان هم فکر می کنم برام همین طوره. از طرف دیگه یک دلشکستگی هایی وجود داره که اصولا سعی می کنی به خاطرشون یک دیوار دور خودت بکشی که از پشتش زیاد هم حریم تو معلوم نباشه، تا بهتر از خودت مراقبت کنی. من برای کرده هایم به اینجا نرسیدم، چون احساس می کنم شهرتی که من دارم فرق می کنه با شهرتی که دیگران دارن. خوشبختانه من بیشتر از اون که برای خودم شهرت دست و پا کنم، اعتبار کسب کردم.

 
فرق مهمی بین شهرت و اعتبار هست، اما می خوام بدونم از نظر تو تفاوت بین شهرت و اعتبار چیه؟

– فرقش اینه که هر کاری رو نمی کنم و هر جایی نمی روم. از خیلی از آدم ها خوشم نمیاد، پس بهشون می گم، تو یکسری چیزها به خودم اعتماد می کنم. توی برخوردها سعی می کنم خیلی راحت باشم. وقتی یک جایی می رم و همه بلند می شن، می گم بشین رفیق لازم نیست بلند شی، چون لازم نیست ادا دربیاری. یعنی تو ذات زندگیت رو درست کن، دیگه لازم نیست جلوی من بلند بشی.

 از هر دری با یاس؛ رپری که سال هاست کنار مردم ایستاده

یاسر، به نظرت مهم ترین چیزی که تو رو تا الان بر صدر اخبار رپ فارسی نگه داشته، چی بود؟

– حقیقت، هیچ وقت نمی میره. من راجع به چیزهایی صحبت کردم که قبلش اون طور که باید درباره شون صحبت نشده بود، ولی وقتی من گفتم، شنیده شد و باب شد. من سعی می کنم از چیزهایی حرف بزنم که کسی اساسا دوست نداره درباره شون صحبت کنه. من راجع به چیزهایی حرف می زنم که اگر گفته نشن، بدون او که کسی بفهمه، تبدیل به غده های سرطانی خطرناک می شن.

تصویر واضحی از یاسر بختیاری سال ۱۴۰۶ داری؟

– این دفتر رو خودم باز کردم، خودم هم می بندم.

فکر می کنی کِی بسته می شه؟

– اصلا نمی دونم. شاید یک موقع کم کار بشم، اما خاموش نمی شم.

فکر رفتن از ایران رو داری؟ فکر هجرت.

– نه زیاد. عاشق سفر کردن هستم. ولی نه، هجرت از ایران برام جالب نیست. خیلی دوست دارم آدم ها رو ببینم. خیلی از فرهنگ ها، خیلی از ملیت ها چشم های من رو روشن و باز کردن، اما نه، هجرت کردن برام جالب نیست. به نظر من خدا یکی، پدر یکی، مادر یکی، خونه هم یکی. کسایی هم که رفتن، به نظر من خونه شون رو ترک کردن.

چه چیزی تو رو سر پا نگه می داره؟ یا بگذار این طوری بپرسم که، بزرگ ترین امیدت چیه؟

– من آدمی ام که به خودم و به درون خودم خیلی ایمان دارم. یک بار از یکی شنیدم که گفت وقتی شک در خونه ات رو زد، بگو ایمان بره در رو باز کنه. این خیلی حرف باحالی بود و واقعا روم تاثیر گذاشت. فکر می کنم ایمانه که ادم رو زنده نگه می داره. سختی ها همیشه بوده و الان هم هستن اما من هم هنوز هستم و روی پاهام ایستادم. چه چیزی من رو سرپا نگه می داره و به چه چیزی امید دارم؟ امید به ایمانم دارم و ایمانم من رو سر پا نگه می داره.

چیزی هست که بخوای بگی؟

– می خوام یه کم از برنامه های آینده ام صحبت کنم. داریم یک مستند از زندگی خودم می سازیم. من از گذشته تصاویر خیلی زیادی دارم و می خوام حرف های زیادی بزنم. من می گم لعنت به حرف هایی که نگفتم و می خوام توی این ویدیو یا این سری ویدیوها نگفته هام رو بگم. شاید این ویدیو یا ویدیوها حالت مستند پیدا کنن، چون رپ هم چیزی جز مستندنویسی و مستندگویی نیست. از طرف دیگه دارم روی یک آلبوم کار می کنم و از اونجایی که چند سالی می شه آلبوم منتشر نکردم، احساس می کنم برام یک قالب خیلی رسمی پیدا کنه. به همین خاطر دارم انرژی زیادی براش می گذارم، چون می خوام یک خروجی صددرصدی باشه.

 از هر دری با یاس؛ رپری که سال هاست کنار مردم ایستاده

بخشی از متن قطعه اجتماعی «از چی بگم؟» یاس که برای حادثه مدرسه شین آباد خوانده بود:

– می گی بازم کنار همدیگه واژه بچین؟
راجع به چی…؟
باشه بشین…
چشاتو باز کن، یه لحظه مال من باش
یه لحظه بیا توی حس و حال من باش…
پس میکروفونو به دست من تو بده بگم
از این زمونه و از دلی که تکه تکست
هر آهنگ منم مساویه ذکر یک درد
جز اینم ندارم یه فکر بهتر…
ما گفتیم تموم دردها ریشه کن شد؟
از چی بگم برات؟
شاید قصه دوست داری
مثل قصه اون همکلاسیان روستایی
اگه قصه تلخه، گناه واقعیت
داستان نرگس و گل های باغ میهن
که نشستن با صد چرا و افسوس کاشکی
یه بخاری جای چراغ نفسوز داشتیم
چراغ افتاد و توی کلاس گر گرفت
آتشی که پوست بچه ها رو مثل گرگ گرفت
یه طفل معصوم با داد و فریاد گفت: زود بدویین سمت در
ولی درم قفل بود
چشام خشک شد، یکم بهم اشک بده ایزد
این بچه ها با کدوم دست مشق بنویسن؟
کودکی مُرد، در راه کلاسی که
سوخت و منظره یه جراح پلاستیکه
یاس نمی خواد ته قصه رو هرگز ببنده
… چون باز دلش می خواد که نرگس بخنده
از چی بگم؟ صبح نشده غروب زد
تو قلب بچه های مدرسه درود زن
غصه نخور، صدام بشنو از زیر خونت
من صداتو به گوش همه میرسونم
از چی بگم؟ دلی که فقط اسمش دله…

پ ن: متن مصاحبه به درخواست یاس به صورت محاوره پیاده شده.


منبع: برترینها

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (۵۸۵)

برترین ها – امیررضا شاهین نیا:
سلامی دوباره خدمت همه شما عزیزان و همراهان مجله اینترنتی برترین ها. مثل
همیشه با گزیده ای از فعالیت چهره ها در شبکه های اجتماعی در روزهای
گذشته
در خدمتتان هستیم. ممنون از اینکه امروز هم همراه ما هستید.

مطلب
اولین روز از اولین هفته ی آخرین ماه پاییزِ نه چندان دوست داشتنی مان را
با این عکس از بهاره افشاری شروع میکنیم. عکسی که حال و هوای آن بی شباهت
به این روزهای پاییز تهران نیست، خنثی و بی حس، نه خوشحال و نه ناراحت،
سرشار از بی انگیزگی و آرامشِ کسل کننده.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585) 

پست
مهناز افشار به مناسبت اولین اجرای نمایش موزیکال “الیور توئیست”، نمایش
منحصر به فرد این شب های تئاترِ کشور که تا دو ماه هر شب گرمابخش شب های
زمستانی تالار وحدت خواهد بود.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

حمید فرخ نژاد با گریم جالبش در فیلم سینمایی “تگزاس” که در نوبت پخش نوروز ۹۷ روی پرده خواهد رفت.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

 پیمان معادی در کنار سایر اعضای هیئت داوران جشنواره تسالونیکی در یونان.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

بهرام رادان و شعر ماندگار حسین پناهی در نمایی از فیلمی که هیچگاه ساخته نشد.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

عکس پاییزی پویا امینی و پسرش اقا ایلیا در حوالی شهر.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

“لونه
زنبور” دومین فیلمی است که اکران نوروزی آن قطعی شده است. سومین کار
سینمایی بلند برزو نیک نژاد کمدی ساز تازه نفس سینمای کشورمان که محسن کیایی
و پژمان جمشیدی ستاره های آن هستند.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

به
جرأت میتوان گفت آسیا پاسیفیک معتبرترین جشنوراه سینمایی آسیاست و نوید
محمدزاده مایه افتخار همه ما توانسته از آن برنده جایزه بهترین بازیگر مرد
شود. ممنون از نوید محمدزاده که سینمای ایران را به گرفتن جایزه عادت داده
است. تبریک هانیه توسلی به نوید را شاهد هستید.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

عکسی
جالب از بازیگران نمایش “پیکان جوانان – ترانه های قدیمی” با گریم های دهه
چهلیِ خود. افشین هاشمی، مهتاب نصیر پور، هانا کامکار، آلاله زارع، نوشین
اعتماد و مانیا کوچولوی عزیز. هانا کامکار به خوبی هر چه تمام تر شبیه
خواهر شوهر های اصیل آن دهه شده.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

 شقایق فراهانی با این عکس قدیمی و زیبا از کودکی های پسرش سام در آغوش خواهرش گلشیفته، تولد سام و سالگشت مادر شدن اش را تبریک گفت.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)


سلفی شهره سلطانی، شهره لرستانی و سایر شهره های حاضر در جمع در کنار استاد حسین علیزاده که به دیدن نمایش عزیزان رفته بود.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

استاد داریوش اسدزاده، خیلی شیک و پیک و شق و رق در حال امضا کردن کتابی که به تازگی نگارش کرده است. زنده باشند.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

برای کسانی که یادشان رفته بود و شک داشتند که لیندا هم گوش دارد یا نه.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

ذوق زدگی رسول خطیبی با اولین برف تبریز. خوش بحالشان، در تهران به برف شادی هم راضی هستیم، ولی خبری نیست.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

خاطره بازی رضا صادقی با عکسی زیرخاکی از کودکی های خود در کنار رفقای گرم و صمیمی اش، به گرمی و صمیمیتِ بندر.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

امیر آقایی میهمان ویژه نمایش الناز شاکردوست و امیر جعفری بود که طبیعتاً پس از آن این سلفی گرفته شد.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

 آیا می دانستید امیرمحمد متقیان ۲۱ ساله شده است؟!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

 هوتن شکیبا اینگونه خلاقانه موفقیت نوید محمدزاده را به خودش تبریک گفت.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

این روز ها روشنفکری و خاص بودن در ساز مخالف زدن است، حتی اگر مخالفت با یک مثل قدیمی باشد.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

هر
سال در آذر ماه بساطمان همین است. از اولین روز تا آخرین روز این ماه باید
انواع و اقسام تولد ها برای بهاره رهنما را شاهد باشیم. 

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)


 سلفی
نسیم ادبی و سایر زنان سریال شهرزاد در پشت صحنه ضبط فصل سوم این سریال.
در کنار بانو سهیلا رضوی، فریبا متخصص، ترانه علیدوستی، معصومه بیگی و نهال
دشتی.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)


سخن آموزنده این هفته؛ سرکار خانم کمند امیرسلیمانی، مستقیم از سواحل خزر.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

امیرحسین رستمی در کنار عمو اردشیر کاظمی دو بازیگر دوست داشتنی سریال “لیسانسه ها”.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)


 مارال
فرجاد، لاله اسکندری و همایون ارشادی در کیف اوکراین هستند و این سلفی را
در حاشیه کنسرت بانوان نوازنده ایرانی گرفته اند. آن عزیز سمت چپی هم که
انشاالله خارجی هستند.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

امیر علی دانایی به پشتوانه رفقای فوتبالی اش،
اکران خصوصی فیلم “انزوا” را به جایگاه ویژه استادیوم آزادی تبدیل کرد. با
حضور ادموند بزیک، مجتبی جباری، مهدی رحمتی و پسرِ جدیدیش محسن مسلمان!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)


مهدی جان مهدوی کیا هم در مراسم حاضر بود.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)


بالاخره سرانجام سریال بازی تاج و تخت مشخص شد.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585) 

نه! گویا اشتباهی رخ داده، وارث اصلی تاج و تخت برادر بزرگ تر است! قاسم از خاندان قاسمیان!

عالی برای وصف قوه طنز مهراب خیلی کم است.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

عیادت سارا خوئینی ها، شراره رخام و سایر عزیزان از
نعیمه نظام دوست که مورد عمل جراحی برای لاغری قرار گرفته است. آرزوی
سلامتی داریم برای خانم نظام دوست که خیلی شیک ورزش کردن را دور زده است.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

 عاشقانه های سارا خادم الشریعه و همسرش در
ایتالیا. همسرِ سارا اردشیر احمدی است، هنرمندی که برنامه های متنوعی تولید
و کارگردانی کرده است که برترین آن کلیپ “انرژی هسته ای” اثر استاد تتلو
می باشد.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

کلا بهنوش بختیاری نسبت به بو بسیار ضعیف و حساس است، دست خودش نیست، بوی خوش بشنود مدهوش میشود.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

محسن افشانی هم آیفون ۱۰ خریده است. مبارکش باشد. انتظار داشتیم زودتر از این ها بخری محسن جان!

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

 حسین مهری، علیرضا مهران، رضا یزدانی، کوروش
تهامی، الهه حصاری و اندیشه فولادوند، عوامل فیلم سینمایی کروکودیل ساخته
مسعود تکارو که تا همین چند وقت پیش نام آن “بالن” بود و ناگهان تبدیل به
کروکدیل شد. طوری هم تغییر کرده که گودرز و شقایق از این تغییر خجالت زده
شده اند.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

اولین مواجهه علی ضیا با سان روف.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

 سلفی بارانی پریناز ایزدیار با آینه بغل یک ماشین،
در روزهایی که بایستی غرق باران باشیم و خوشحال از خنکی هوا، نه لرزان از
سرما و متحیر از آسمانِ خشک و بدون ابر.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)
چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

+

afm

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

=

2afm

 چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

 نفیسه روشن از تمام شدن حضورش در یک فیلم خبر داد. برای اینکه نشان دهد چقدر اهل سینما و کارش است، قاب گوشی اش را به شکل کلاکت انتخاب کرده است.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

سلفی آسانسوری علیرضا جهانبخش در کنار آثار مربوط به جدیدترین آپدیت اینستاگرام.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)

 این جمله کمرشکن از ترلان پروانه پست انتهایی مطلب امروزمان است. از همراهی تان بسیار سپاسگزاریم، تا فردا، خداوند یار و نگهدارتان.

چهره ها در شبکه‌های اجتماعی (585)
 

مثل همیشه منتظر نکات پیشنهادی و انتقاداتتان هستیم. چه از طریق گذاشتن نظرات زیر همین مطلب چه از طریق ایمیل info@bartarinha.ir. برای ارتباط با نویسنده مطالب هم می‌توانید با حساب کاربری amirrezashahinnia در اینستاگرام ارتباط برقرار کنید.

با سپاس از همراهی تان


منبع: برترینها

غذاهایی برای سیر شدن و کاهش وزن

خوردن غذای زیاد به دلیل احساس گرسنگی یکی از دلایل اصلی افزایش وزن است پس شاید بهترین راه کاهش وزن کنترل کردن گرسنگی باشد؟!
به گزارش آلامتو و به نقل از فیتامین؛ می خواهید کالری مصرفی تان را کاهش دهید و وزن کم کنید؟! دیگر نیازی نیست که حتماً فقط اسفناج و سفیده تخم مرغ بخورید؛ کافی است برای رسیدن به کاهش وزن دلخواه خود، یخچال آشپزخانه تان را با موادی سرشار از فیبر و پروتئین پر کنید.
کاهش وزن به معنی احساس گرسنگی مداوم و نداشتن انرژی لازم برای ادامه روز نیست. تانیا زاکربروت نویسنده کتاب پر فروش معجزه رژیم کربوهیدراتی (کالری ها و چربی ها را ناپدید کنید)، می گوید: بهتر است به جای اینکه برای رسیدن به کاهش وزن، خودتان را شکنجه کنید این تکنیک را امتحان کنید: برنامه غذایی روزانه تان را به سمت برنامه غذایی غنی و سرشار از فیبر و پروتئین بدون چربی تغییر دهید، این آسان ترین راه کم کردن کالری مصرفی، بدون کم کردن حجم غذای روزانه و شکنجه دادن خودتان است.
بدون کم‌ کردن حجم غذا وزن کم کنیم؟!
حال این پرسش پیش می آید که چطور ممکن است که بدون کم کردن حجم غذا وزن کم کنیم؟! پاسخ این است که: غذاهای حاوی پروتئین و فیبر زیاد، کالری کمتری در هر گرم دارند؛ بنابراین می توانید بدون اینکه افزایش وزن ناگهانی داشته باشید، ظرف غذای خود را پر از مواد غذایی پر فیبر و پر پروتئین کنید.
تاب دیکس متخصص علوم تغذیه و نویسنده کتاب «پیش از اینکه بخورید، بخوانید» می گوید: می‌توانید در حین رژیم از شکلات ها و شیک های لاغری نیز کمک بگیرید.
به طور کلی سعی کنید هیچ گاه در حین پیروی از رژیم غذایی خود، هیچ ماده غذایی را حذف نکنید؛ زیرا این کار باعث می شود که از نظر ذهنی احساس تعادل کنید؛ بهتر است بیشتر به سراغ غذاهای جامد بروید که مطمئن شوید تا مدتی احساس سیری خواهید داشت.
در ادامه، متخصصین تغذیه شما را با چند ماده غذایی که خاصیت سیر کنندگی بیشتری داشته و کم کالری اند آشنا خواهند کرد؛ که با مصرف این خوراکی ها می توانید وزن کم کنید! پس با ما همراه باشید:
پسته
نه اشتباه نکنید، همه آجیل ها مثل هم نیستند؛ پسته یکی از کم کالری ترین و کم چربی ترین آجیل‌های موجود در دنیا است.
پس اگر قصدتان لاغر شدن است، از همین امروز باید بیشتر پسته بخورید؛ کالری یک مشت پسته، یعنی حدود ۴۸ عدد پسته با ۲۸ عدد بادام زمینی و با ۲۲ عدد بادام برابری می کند؛ همچنین پسته علاوه بر چربی کمی که دارد، برای قلب تان نیز مفید است؛ زیرا چربی موجود در پسته اشباع نشده است و احتمال ابتلا به بیماری های قلبی را کاهش می دهد.
سبزیجات بدون نشاسته
غذاهای بدون کالری، راه حل چاقی است؛ می توان گفت سبزیجاتی مثل خیار، هویج، کدو سبز، کرفس، کلم بروکلی و کاهو تقریباً بدون کالری هستند.
این سبزیجات، به علت اینکه حاوی آب و فیبر زیادی هستند، طبیعتاً نسبت به دیگر مواد غذایی کالری کمتری دارند.
خوشبختانه فیبر موجود در سبزی، علاوه بر لذتِ جویدن غذا، باعث وجود احساس سیری زودتر در فرد نیز خواهد شد؛ اگر زیاد سبزی خور نیستید، بهتر است املت، سوپ و ساندویچ های تان را با سبزیجات خام پر کنید.
برخلاف گفته دوستان تان که اهل باشگاه رفتن هستند، اگر قصد کاهش وزن دارید، قبل از حذف لبنیات از برنامه غذایی تان کمی بیشتر فکر کنید؛ زیرا پنیر یکی از بهترین گزینه های کاهش وزن است که علاوه بر کم هزینه بودن، حاوی مقادیر زیادی کلسیم، ویتامین دی و پروتئین است.
کلسیم موجود در لبنیات، از عضله‌سوزی جلوگیری کرده و در نتیجه به حفظ متابولیسم فعلی بدن کمک می کند.
بهتر است بیشتر، به سراغ پنیرهای کم چرب بروید؛ حال اگر مصرف پنیر را با میان وعده های پرفیبر همراه کنید فوق العاده می شود! مثلاً پنیر کم چرب همراه با تکه های آناناس میان وعد خوبی است.
تمشک
هرگاه هوس شیرینی کردید، بهتر است به سراغ میوه تمشک برید؛ مصرف یک فنجان تمشک، حاوی ۸ گرم فیبر و ۶۰ کالری ناچیز است.
می توانید به تنهایی و بدون تشریفات، تمشک بخورید یا با آن اسموتی درست کرده و نوش جان کنید؛ همچنین تمشک، فواید دیگری نیز دارد؛ حاوی ویتامین C (ویتامین C: آنتی اکسیدان قوی و ضد سرطان) است.
ماست یونانی
این نوع از ماست، دو برابر ماست های معمولی پروتئین دارد و ۲۰ درصد از نیاز کلسیم روزانه مان را تأمین می کند.
نکته منفی در مورد ماست این است که اکثر افرادی که رژیم گرفته اند، علاقه دارند خوراکی جویدنی مصرف کنند، که متأسفانه ماست خوردن این حس را به آنها نمی دهد؛ برای همین می توان به مقدار ماست مصرفی خود تمشک، غلات ، میوه های خشک شده و آجیل اضافه کرد.
ماهی سالمون
اگر بخواهیم صادق باشیم، مزه مرغ خیلی زود تکراری و خسته کننده می شود؛ اما ماهی سالمون انتخاب مناسب و متنوعی برای تأمین پروتئین مورد نیاز بدن است.
این ماهی، منبع غنی از امگا ۳ بوده که با افزایش حساسیت گلوکز، کاهش مقاومت انسولین، کاهش التهابات و سرعت‌دهی به اکسیداسیون چربی، به کاهش وزن شما کمک بسیاری می کند.
همچنین می توانید ماهی سالمون را همراه با سبزیجات سوخاری شده میل کنید؛ پیشنهاد ما به شما استفاده از اسفناج و کلم بروکلی است.
حرف آخر
راز تناسب اندام و دستیابی به نشاط، در انجام منظم ورزش (برنامه ورزشی شخصی)، پیروی از رژیم غذایی سالم و پرهیز از بی‌تحرکی نهفته است.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها
برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح

منبع: آلامتو

تعداد تلفات جنگ سوریه از مرز ۳۴۰ هزار کشته گذشت

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری فرانسه، شمار کشته‌شدگان همزمان با افزایش تلاش‌های دیپلماتیک قدرت‌های مهم بین‌المللی برای پایان دادن به این درگیری خونبار و تنها چند روز پیش از دور تازه مذاکرات صلح در ژنو، افزایش یافته است. دیده‌بان حقوق بشر سوریه که یک نهاد غیر دولتی است، گزارش داد، تعداد کشته‌ها از زمان آغاز ناآرامی‌ها در سوریه از اواسط مارس ۲۰۱۱ تا آغاز ماه جاری میلادی به ۳۴۳ هزار و ۵۱۱ مورد رسیده است. در میان کشته شدگان ۱۰۲ هزار و ۶۱۸ غیرنظامی از جمله حدود ۱۹ هزار کودک و ۱۲ هزار زن وجود دارد.

براساس این برآورد، بیش از ۱۱۹ هزار نیروی حامی دولت از جمله ۶۲ هزار ۸۶۰ نظامی سوری،‌ ده‌ها هزار نیروی شبه‌نظامی حامی دولت و ۱۵۵۶ نیرو از حزب‌الله لبنان کشته شده‌اند. همچنین ۵۹ هزار شبه‌نظامی از گروه‌های شورشی و نیروهای تحت حمایت آمریکا موسوم به “سوریه دموکراتیک” در این مدت کشته شده‌اند. گروه‌های افراطی مانند داعش و جبه النصره از زمان انتشار آخرین گزارش این گروه دیده‌بان در ژوئیه متحمل بیشترین ضربه شده و با ۴۰۰۰ مورد تلفات، میزان کشته‌های آنها از ۲۰۱۱ تاکنون به بیش از ۶۲ هزار و ۲۰۰ تن رسیده است. در مجموع طی چهار ماه گذشته حدود ۱۲ هزار تن از جمله ۳۰۰۱ غیرنظامی در سراسر این کشور کشته شده‌اند.

رامی عبدالرحمان،‌ رئیس این مرکز گفت، با وجود اینکه توافق‌های کاهش تنش موجب کاهش تلفات غیرنظامیان شده است، حملات شدید علیه داعش در مناطق دیگر موجب شده تا تلفات میان غیرنظامیان با همان سرعت رشد کند. این مرکز اطلاعات خود را از شبکه‌ای از منابع در سراسر سوریه از جمله گروه‌های مسلح، منابع دولتی‌،‌ پزشکی و فعالان رسانه‌ای و حقوق بشر دریافت می‌کند.
بنا به گفته تنظیم کنندگان این گزارش، آمار مذکور تنها مربوط به مواردی است که این مرکز توانسته آنها را ثبت کند و ده‌ها هزاران مورد مرگ و میر احتمالی که به دور از چشم فعالان و یا در زندان‌ها رخ می‌دهد را شامل نمی‌شود.
منبع: بهارنیوز

جدال زندگی در سرزمین شیرین و فرهاد!

آیت قیصربیگی
اینجا هوا بس ناجوانمردانه سرد است! گویی زمستان یک ماه زودتر به پیشباز بلوط‌های سرخ آمده و مزه زندگی را تلخ کرده است! اما بلوط‌ها نماد استقامت‌اند و هیچ گاه زانو نمی‌زنند، حتی در مقابل زمستان! این روزها هوای بیستون چندان مساعد نیست. . . در اینجا زمین تب کرده است و هوا، یخ! اما کسی به مهتاب بد نمی‌گوید چون مردمان این دیار از جنس سخاوت اند. در وصف این مردمان همین بس که در آن روزهای پرالتهاب محبت وطن را بی پاسخ نگذاشتند و در برابر آن سجده شکر بجای آوردند و زلزله را شرمنده تواضع خویش نمودند.

درست است که در این دیار زمین طغیان کرده است اما بلوط‌های زاگرس روبه سوی آفتاب ریشه در خاک اصالت دارند. جنگ تحمیلی، محرومیت ها، ریزگردها و. . . نتوانست لبخند را از دیار پهلوانان بگیرد، سرما و زلزله هم نمی‌تواند زیرا در اینجا شکوه زندگی با ایمان و لبخند آدم‌ها پیوندی ناگسستنی دارد. اما اگر امید و لبخند را از این مردمان بگیرید، می‌میرند! در این دیار مردمانی عزیزانشان را از دست داده اند، خانه و کاشانه شان فرو ریخته است و باران و سرما بر سرشان آوار شده است اما در زیر چادرها و نایلون‌ها در جدالی سرنوشت ساز با زندگی امید به لبخند فردا دارند! . . .

و آنها پیروز این نبرد خواهند بود چراکه در فرهنگ این مردمان زمستان رفتنی ست حتی اگر همه شب و روزهایش یلدایی باشد! امید در باور این مردم تماشایی ست آن زمان که با زیبایی شاهو (کوهستان شاهو) و شکوه تیشه‌های فرهاد بر تن پراو (کوهستان پرآو) بیستون در هم آمیزد تا در انتظار لبخندی دوباره، ایستاده بر آوار زندگی را پاس دارند. تا رسد از راه نرم نرمک بهار، باز این مردمان دست در دست هم گذارند و دگربار به زندگی سلام کنند. اینبار نوبت این مردمان است تا با شادی حق خود را از زندگی بستانند و پایکوبان زمین را زیر پای خود بلرزانند! اما در این شرایط سخت تا رسیدن بهار هوای آنان را داشته باشیم. در این مجال تنگ زلزله زدگان از پشت نایلون‌های سرد چشم یاری به سرزمین مادری دوخته اند. بیائید در این شب و روزهای سرد، دوباره لبخند را با این مردمان سخاوتمند قسمت کنیم. جان کلام آنکه در این هوای سرد و بارانی مواظب بی خانمان‌ها باشیم شاید یکی در این نزدیکی‌ها دعا می‌کند، باران نبارد! امشب صدای تیشه از بیستون نیامد/ شاید به زیر آوار، فرهاد رفته باشد


 
منبع: بهارنیوز

از هر چهار تصادف یکی به‌خاطر موبایل

به گزارش ایسنا- منطقه خراسان، رضا وفایی‌نژاد در یادواره قربانیان حوادث ترافیکی که در بیمارستان امدادی شهید کامیاب برگزار شد، عنوان کرد: تصادف مقوله‌ای چندارگانی است که سازمان بهداشت جهانی در گزارش سال ۲۰۱۵ خود سهم عمده آن را مربوط به خود مردم دانسته است.وی ادامه داد: کمیسیون ایمنی راه‌ها با حضور دستگاه‌های مختلف تشکیل می‌شود و طی بررسی‌ها سهم صنعت خودروسازی، جاده و خطای انسانی بررسی می‌گردد. درکنار آن، در دادستانی آقای شریعت‌یار به بررسی علل بالای تصادفات رانندگی می‌پردازد.وفایی‌نژاد اظهارکرد: نکته دوم بحث مردم است که دو بخش آموزش‌های عمومی و آموزش‌های رانندگی است که در بخش اول نقش صداوسیما و رسانه‌های جمعی پررنگ است و در بخش دوم سازمان‌های ذی‌ربط باید تلاش کنند.

رئیس بخش فوریت‌های پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد درخصوص گزارش سال ۲۰۱۵ سازمان بهداشت جهانی اضافه کرد: در کنار همه مسائل عوامل خطر داریم که عمده‌ترین آن سرعت غیر مجاز است و پس از آن سبقت غیرمجاز مهم ترین عامل است.وی از کاهش آمار قربانیان حوادث ترافیکی به علت کاهش میانگین سرعت خبرداد و افزود: در خراسان رضوی در سال ۹۴ تعداد ۱۲۹۶ نفر و در سال ۹۵ تعداد ۱۱۳۳ نفر فوت کرده‌اند که آمار کاهش آمار قربانیان حوادث رانندگی را نشان می‌دهد.وفایی‌نژاد خاطرنشان کرد: در گزارش سال ۲۰۱۵ سازمان بهداشت جهانی به کمربند و صندلی کودک تاکید بسیاری شده است. استفاده از داروهای کاهش هوشیاری و خستگی سبب عدم توجه و تصادف می‌شود و تنها دو ثانیه غقلت برای یک تصادف کافی است.

رییس بخش فوریت‌های پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفت: در حوزه سلامت نقش اورژانس و ICU بسیار مهم است و به همین دلیل در چهار سال گذشته متخصصان اورژانس مستقر شده اند و تخت های ICU افزایش پیدا کرده اند. ناوگان اورژانس هم با ۷۰ دستگاه آمبولانس جدید بازسازی شد.وی از افزایش ۱۳ درصدی ارائه خدمات توسط اورژانس در شش ماه سال جاری نسبت به گذشته خبرداد و افزود: این درحالی است که آمار تصادفات و فوتی‌ها کاهش پیدا کرده است.وفایی نژاد مطرح کرد: بین ۲۵ تا ۳۳ درصد خدمات اورژانس در حوزه حوادث ترافیکی است و سهم حوادث ترافیکی در خدمات اورژانس بیشتر است.محمدرضا دارابی، سرپرست دانشگاه علوم پزشکی مشهد در ادامه اظهارکرد: ممکن است جاده ها و خودروهای ما ایراد داشته باشند و اورژانس ما هم با استاندارد فاصله داشته باشد اما اگر فرهنگ سازی صحیحی صورت بگیرد بسیاری از مشکلات حل می‌شود.وی از ورود موبایل به همه شئونات زندگی انتقاد کرد و گفت: ما فرهنگ استفاده از موبایل را نیاموخته ایم. در کشورهای توسعه یافته به محض اینکه عابر پای خود را روی خط عابر پیاده میگذارد خودرو ها جفت راهنما زده و توقف میکنند اما در ایران این گونه نیست.
منبع: بهارنیوز

هشدار درباره عوارضِ مخدر «دستمال»

به گزارش ایسنا، پرویز افشار درباره مخدر جدیدی تحت عنوان دستمال اظهارکرد: آنچه که در فضای مجازی و سایت ها منتشر شده حکایت از نوعی مواد روانگردان جدید درگروه NPSها یا نیوسایکو اسیدها دارد که به نام دستمال مشهور شده است.وی با بیان اینکه عمده ترکیبات این مواد صنعتی جدید ترکیبات محرکی است، اظهار کرد:  اثرات این مواد نیز از اثرات محرک های قدیمی تر مانند آمفتامین ها و متافتامین ها بیشتر است و اثرات تخریبی آن هم بالاتر است.به گفته سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر ، بررسی‌ها نشان می‌دهد که این مواد از دسته کانابینوئیدهای صنعتی است؛ موادی که از نظر ساختار شبیه ماری جوانا است، اما مانند ماری جوانا و علف و گرس و حشیش کاشتنی نیست، بلکه موادی است که در آزمایشگاه سنتز می‌شود و اثرات توهم‌زایی و تخریبش از حشیش خیلی خیلی بیشتر است و اثرات تخریبی‌اش هم شدیدتر است.

افشار با بیان اینکه در حال حاضر این مواد  در اندازه ای نیست که اندازه حشیش فراگیری داشته باشد، تصریح کرد: اما آینده تغییر الگوی مصرف در دنیا بیشتر به سمت و سوی این مواد است و مردم باید در جریان باشند این مواد در قالب دستمال، قرص، اسپری و … عرضه می شوند و حتی ممکن است این مواد در آینده بیشتر در غالب عطریات و بخور و … مصرف شود که باید مراقب این ها باشیم.وی در خصوص نحوه و کشور تولید کننده این مواد گفت:  معمولا NPSها جای خاصی در دنیا ندارند و اینطور نیست که یک ان پی اس در همه جای دنیا شایع باشد و بیشتر در هر منطقه جغرافیایی یکی از انواع آن شایع است. مثلا در اروپای غربی و آسیای جنوب شرقی و … نوعی خاص از آن شایع است اما چون این مواد از نوع صنعتی هستند، میزان عرضه و تولید آن در کشورهای آسیای شرقی و آن منطقه بیشتر است.  پاره‌ای از NPSها ممکن است در محافل و پارتی ها و … در قالب بخور عرضه شود.

سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر درباره آمار کشفیات این مواد نیز به ایسنا گفت: کشفیات تجاری نداشتیم اما در حد مصرف شخصی یا  کمی بیشتر از آن بوده است.وی در مورد شکل ظاهری این مواد توصیح داد: این مواد هر روز به یک شکل در می آیند و چیزی بیشتر از ۷۰۰ نوع ان پی اس تا امروز در دنیا شناسایی شده و روزانه چندعدد  به آن اضافه می شود. مردم به دنبال شکل و فرم خاصی از یک ماده نباشند و هرچیزی که در غالب قرص، شربت، موادگیاهی و … به غیر از موادی که پزشک تجویز کرده، ماده اعتیاد آور است مگر اینکه خلافش ثابت شود. در واقع هرچیزی که غیر از کانون های اصلی و مجاز توزیع  شود، می تواند این ویژگی ها را داشته باشد.

افشار در مورد اینکه آیا مدت زمان تعیین شده برای مرگ افراد پس از مصرف این مواد صحیح است یا خیر؟ گفت: شواهدی در خصوص اینکه طی شش ماه یا یک سال فرد را از پا می اندازد وجود ندارد اما معمولا این مواد اثرات توهم زایی شدید دارند و هرچه مقدار مصرفش بیشتر باشد توهم بیشتر خواهد بود و در بلند مدت بدبینی و .. را به فرد اضافه می کند.سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر  با بیان اینکه NPSها بسیار خطرناکند، افزود: این مواد ممکن است حتی با یک بار مصرف، اعتیاد ایجاد کنند و مطلقا باید از مصرف آن پرهیز شود. ان پی اس ها ممکن است هرنوعی داشته باشد، مصرفی، تزریقی و … اما این نوع که تحت نام دستمال دیده شده بوسیله سیگار مصرف می‌شود.وی در مورد قیمت مخدر دستمال اظهار کرد: اطلاعاتی در مورد قیمتش نداریم؛البته هنوز گزارش رسمی از پلیس مبارزه با مواد مخدردر این مورد نداشتیم و کشفیات هم منطقه ای بوده که ممکن است فردی از خارج از کشور آن را برای مصرف شخصی وارد و یه در حد محدودی توزیع کرده باشد.
منبع: بهارنیوز

قابلیت تازه اینستاگرام Go Live With

ماه گذشته اینستاگرام یک ویژگی جدید برای ویدئو به نام Go Live With ارائه کرد که به کاربران اجازه می داد دوستان خود را برای تماشای پخش زنده ویدئو اضافه کنند.  اکنون این شرکت ویژگی جدیدی برای کاربران تبلت ارائه کرده که به کاربر اجازه می دهد تماشاگران ویدئوی زنده خود را انتخاب کنند. بنابراین کاربران برای تماشای ویدئوی زنده یکی از دوستان خود می توانند با ضربه روی دکمه Request (درخواست) تمایل خود را اعلام کنند.از سوی دیگر فردی که مشغول فیلمبرداری زنده است، نوتیفیکیشن درخواست را دریافت می کند و می تواند به دوست خود اجازه تماشای زنده ویدئو را بدهد.آیکون Go Live With در بخش پایینی و سمت راست این اپلیکیشن قرار دارد و هنگام ثبت زنده ویدئو نمایان می شود. این ویژگی به تازگی برای تمام کاربران این شبکه اجتماعی در جهان فراهم شده است.
منبع: بهارنیوز

اوراواردز ژاپن قهرمان لیگ قهرمانان آسیا

دیدار رفت دو تیم الهلال عربستان و اوراواردز ژاپن که پس از انجام مسابقات متعددی به عنوان نماینده های شرق و غرب آسیا به فینال راه یافته بودند، در مجموع با نتیجه ۲ بر ۱ به سود نماینده ژاپن خاتمه یافت. دیدار رفت دو تیم در ریاض با نتیجه ۱ بر ۱ خاتمه یافت و نماینده کشور ژاپن در خانه با توجه به گلی که در عربستان به ثمر رسانده بود، شرایط مناسب تری نسبت به حریف خود داشت. اوراواردز که با تساوی بدون گل هم به عنوان قهرمانی دست پیدا می کرد، بازی محتاطانه ای در دستور کار قرار داده بود تا در خانه گلی دریافت نکند و در پایان به این مهم هم دست یافت.

البته نماینده کشور ژاپن در دقیقه ۸۷ موفق شد توسط رافائل سیلوا که در دیدار رفت نیز گلزنی کرده بود و رتبه دوم جدول گلزنان را پس از عمر الخریبین و همراه با هالک برزیلی به خود اختصاص داد، به گل اول بازی دست یابد و تا پایان نیز موفق به حفظ این نتیجه شد تا برای دومین سال پیاپی یک کشور از شرق آسیا قهرمان شود. ضمن اینکه شاگردان رامون دیاز آرژانتینی از دقیقه ۷۸ و در پی اخراج سالم الدوساری ۱۰ نفره به کار ادامه می داد. الهلال دو سال پیش هم به فینال این رقابت ها راه یافت که در مقابل وسترن سیتی استرالیا مغلوب شده بود.
منبع: بهارنیوز

مسی قراردادش را تمدید کرد

به‌ گزارش ‌ایسنا ‌و ‌به نقل از یورو ‌اسپورت، بالاخره پس از چند ماه انتظار باشگاه بارسلونا خبر تمدید قرارداد لیونل مسی را اعلام کرد.مهاجم آرژانتینی تا سال ۲۰۲۱ در بارسلونا ماندنی شد. ارزش فسخ قرارداد جدید مسی ۷۰۰ میلیون یورو است.مسوولان باشگاه بارسلونا از تابستان امسال اعلام کرده بودند ستاره آرژانتینی قراردادش را تمدید خواهد  کرد اما این اتفاق با تاخیر رخ داد و در نهایت در ماه‌های پایانی سال ۲۰۱۷ مسی به صورت رسمی قراردادش را تمدید کرد.مهاجم بارسا برای هشتمین بار در ۱۲ سال اخیر قراردادش را با این باشگاه تمدید کرد. ارزش آخرین قرارداد او ۲۵۰ میلیون یورو بود.
منبع: بهارنیوز

پیروزی‌شیرین پرسپولیس برای‌صدرنشینی

در ادامه مسابقات هفته سیزدهم لیگ برتر فوتبال، تیم پرسپولیس از ساعت ۱۵ امروز شنبه در شهر جم به مصاف تیم پارس جنوبی رفت که این بازی در نهایت با نتیجه یک بر صفر به سود سرخپوشان به اتمام رسید. شایان مصلح در دقیقه ۹۶ برای پرسپولیس گل زد.
پرسپولیس این بازی را با ترکیب علیرضا بیرانوند، سید جلال حسینی (کاپیتان)، شجاع خلیل‌زاده، محمد انصاری، حسین ماهینی، محسن ربیع‌خواه، کمال کامیابی‌نیا، محسن مسلمان (۹۰ – شایان مصلح)، وحید امیری (۷۲ – فرشاد احمدزاده)، علی علیپور (۸۲ – سیامک نعمتی) و گادوین منشا آغاز کرد.
در نیمه اول، بازی کیفیت چندانی نداشت و دو تیم نتوانستند موقعیت چندانی روی دروازه همدیگر خلق کنند. تقابل اندیشه های برانکو ایوانکوویچ با مهدی تارتار در نیمه اول برنده ای نداشت تا بازی در این نیمه با تساوی بدون گل خاتمه یابد.
در نیمه دوم بازی سرعت بیشتری به خود گرفت. در دقایق ابتدایی نیمه دوم، پرسپولیس هجومی تر بود و بارها توپ را تا محوطه جریمه پارس بالا آورد ولی بازی فشرده و دفاعی پارس اجازه گلزنی به سرخپوشان پایتخت نداد.
شاگردان تارتار تا دقیقه ۶۵ بیشتر دل به ضد حملات بسته بودند و از این طریق چندبار به خط دفاع پرسپولیس فشار آوردند. این فشارها سرانجام نتیجه داد و با خطای علیرضا بیرانوند روی بازیکن پارس، داور به سود میزبان در دقیقه ۶۵ اعلام پنالتی کرد. محسن فروزان دروازه بان پارس پشت ضربه پنالتی ایستاد ولی ضربه او به تیرک دروازه پرسولیس خورد و این موقعیت خوب برای پارس از دست رفت. بعد از این پنالتی، ایگور پانادیچ مربی دروازه بانهای پرسپولیس به خاطر اعتراض به داوری، از روی نیمکت اخراج شد. 
در ثانیه های پایانی و در حالی که شش دقیقه وقت اضافه هم رو به پایان بود کمال کامیابی نیا درون محوطه جریمه پارس توپی را از مدافع حریف گرفت و ارسال کوتاهی روی دروازه داشت که شایان مصلح با ضربه ای آرام این توپ را به گل تبدیل کرد.
شاگردان برانکو ایوانکوویچ با این پیروزی ۲۷ امتیازی شد و با یک بازی کمتر نسبت به پارس جنوبی به صدر جدول صعود کرد. پارس هم با ۲۵ امتیاز در رده دوم باقی ماند.
منبع: بهارنیوز

فولاد، ذوب‌آهن را در اصفهان شکست داد

ذوب آهن اصفهان و فولاد خوزستان در چارچوب هفته سیزدهم رقابت‌های لیگ برتر از ساعت ۱۵ امروز در اصفهان مقابل هم قرار گرفتند که تلاش دو تیم در پایان نود دقیقه با برتری تیم میهمان به پایان رسید. در حالی که بازی با نتیجه مساوی بدون گل پیش می‌رفت، فولاد در دقیقه ۸۵ صاحب یک ضربه پنالتی شد. این ضربه را رحیم زهیوی به سمت دروازه شلیک کرد که مظاهری ابتدا توپ را مهار کرد اما علی اصغر آشوری با استفاده از ریباند توپ را تبدیل به گل کرد. با این گل تیم فولاد ۲۳ امتیازی شد و به رده چهارم جدول صعود کرد و ذوب آهن ۱۶ امتیازی باقی ماند. در این بازی و به دلیل درگیری هایی که در لحظات پایانی بازی بین بازیکنان دو تیم پیش آمد حامد لک و وحید محمدزاده اخراج شدند تا دو تیم بازی را ۱۰ نفره به پایان برسانند.
 
پیروزی تراکتورسازی برابر سپیدرود
تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز دیدار سیزدهم خود در لیگ برتر را با برتری برابر سپیدرود رشت به پایان برد.


در ادامه رقابت های هفته سیزدهم لیگ برتر از ساعت ۱۴ امروز تیم فوتبال تراکتورسازی در ورزشگاه یادگار امام میزبان سپیدورد رشت بود که در پایان موفق شد این بازی را با نتیجه ۲ بر یک به پایان برساند. فرزاد حاتمی در دقیقه ۱۱ و محمدرضا مهدی زاده در دقیقه ۲۰ برای شاگردان یحیی گل محمدی گل زدند و تنها گل تیم سپیدرود را حسین ابراهیمی در دقیقه ۳۹ از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند.
تیم فوتبال تراکتورسازی که در رده چهاردهم قرار داشت با این پیروزی ۱۵ امتیازی شد و به رده نهم جدول صعود کرد. سپیدرود هم ۱۲ امتیازی باقی ماند. 
 
پیروزی سایپا برابر سیاه جامگان در دیداری جنجالی

تیم فوتبال سایپا در هفته سیزدهم لیگ برتر موفق شد تیم سیاه جامگان را شکست بدهد. در یکی از مسابقات هفته سیزدهم لیگ برتر و از ساعت ۱۵:۱۵ تیم سایپا در ورزشگاه دستگردی تهران به مصاف سیاه جامگان رفت که این بازی در نهایت با یک گل به سود سایپا به اتمام رسید. در این مسابقه، محمد عباس زاده در دقیقه ۵ برای سایپا گلزنی کرد. در پایان این مسابقه، به خاطر درگیری های رخ داده علی دایی سرمربی سایپا از نیمکت اخراج شد. سایپا با این برد ۲۰ امتیازی شد و به رده ششم جدول صعود کرد. 
منبع: بهارنیوز

افزایش قیمت نان فعلا متوقف شد

علی فاضلی افزود: اجرای طرح افزایش نان تا زمان بررسی مجدد کارگروه شورای آرد و نان متوقف شده است. او با اشاره به اینکه بی توجهی به این دستورالعمل به معنای تخلف است گفت: تا اعلام مجدد کارگروه مربوط، از افزایش قیمت نان جلوگیری می شود. فاضلی تاکید کرد: در پی اعتراضات مصرف‌کننده و تولیدکننده، وزیر صنعت، معدن و تجارت دستور داد تا بحث افزایش و یا ثبات قیمت نان مجدد بررسی شود.
منبع: بهارنیوز

بازار کدام خودروها داغ است؟

به گزارش خبرآنلاین، گزارش‌های میدانی حاکی از آن است که در روزهای اخیر، قیمت خودروهای وارداتی با افزایش قابل تاملی روبه‌رو شده است؛ این در شرایطی است که به اعتقاد فعالان بازار، این حباب قیمتی ایجاد شده، باعث تغییر در رویکرد خریداران برای خرید خودروهای خارجی شده است.آن طور که از وضعیت خرید و فروش در بازار خودروهای خارجی پیداست، در روزهای گذشته شاهد بودیم که قیمت بعضی از خودروها  حتی ۱۵میلیون تومان نیز افزایش داشته است؛ تا جایی که تلیسمان با افزایش حدود ۱۵میلیون تومانی قیمت مواجه شده است و هم‌اکنون با قیمت ۲۲۵میلیون تومان فروخته می‌شود.فرهاد احتشام‌زاد، رییس انجمن واردکنندگان خودرو، یکی از دلایل افزایش قیمت خودرو در بازار را بسته بودن سایت ثبت‌سفارش خودرو می‌داند و معتقد است که «این اقدام در دو فاز انجام شده است، فاز اول در دی‌ماه سال گذشته که برای واردکنندگان غیرنمایندگی بود و فاز دوم؛ از تیرماه امسال شروع شده است که برای نماینگان رسمی ایجاد شده و تاکنون ادامه دارد.»

به گفته وی «اکنون به دوره‌ای رسیده‌ایم که اعتبار ثبت سفارشات صورت گرفته در گذشته رو به پایان است و اقدامی هم از طرف دولت انجام نشده و این مهم باعث افرایش قیمت‌ها در بازار شده است.»بر این اساس، در حال حاضر در بازار خودروهای خارجی، هیوندای سانتافه فول نیوفیس اتوپارک با قیمت ۲۶۳ میلیون تومان فروخته می‌شود. همچنین بنز CLA۲۰۰ فول ۲۰۱۶ در بازار ۶۷۰ میلیون تومان، بنز CLA۴۵ فول ۲۰۱۷ حدود ۶۴۰ میلیون تومان، بنز E۲۵۰ نیوفیس ۲۰۱۷ حدود ۷۰۰ میلیون تومان و بی‌ام‌و ۲۰۱۸ اکتیو تور ۲۰۱۷ حدود ۲۹۴ میلیون تومان قیمت دارد.از سوی دیگر، در بازار خودرو سوناتا از افزایش ۵میلیون تومانی قیمت برخوردار بوده و با قیمت ۱۸۵میلیوون تومان به فروش می‌رود. سانتافه فول۲۰۱۷ نیز با افزایش ۹میلیون تومانی قیمت، در حال حاضر ۲۶۵ میلیون تومان است. قیمت سونتو نیز ۵میلیون تومان افزایش پیدا کرده و در حال حاضر ۳۰۰میلیون تومان است.
منبع: بهارنیوز