راههای جلوگیری از سکته مغزی

اگر سبک زندگی شما به مانند اکثر مردم مملو از غذاهای ناسالم و آمیخته با یکجانشینی است بهتر است خودتان را برای مشکلات مربوط به سلامتی آماده کنید چراکه انواع بیماری در کمین این سبک زندگی است.
به گزارش آلامتو  به نقل از دکتر کرمانی؛ در سال ۲۰۱۳ دچار یک سکته مغزی خفیف شدم. هیچ چیزی درباره سکته مغزی نمی دانستم و اینکه زندگیم به عنوان مادر یک دختر ۵ ساله و یک پسر ۲ ساله، چه شکلی به خود می گیرد وحشت زده ام می کرد. دچار سکته مغزی شدن خود به تنهایی شوکه کننده بود. از بالا تا پایین قسمت چپ بدنم دردی را حس کردم که با سرعت حرکت می کرد، سردردی با فشار فوق العاده بالا و از دست دادن کنترل پای چپم را تجربه کردم. با اصرار پزشک معالجم به اورژانس منتقل شدم و در آنجا تشخیص داده شد دچار سکته مغزی ایسکمیک شده ام.
بعد از اینکه در بیمارستان بستری شدم پزشکان گفتند که می توانم به مدت پنج هفته در همان بیمارستان و یا در بیمارستان توانبخشی بستری شوم. آنها بر این باور بودند که آموزش حرکت دادن پای چپ به مغزم نیاز به مدت زمان زیادی دارد. این خبر برایم بسیار سنگین و ویران کننده بود. خوشبختانه روز بعد توانستم قدرت حرکت پای چپم را دوباره بدست بیاورم و چهار روز بعد از بیمارستان مرخص شدم. پزشکان، این ریکاوری سریع را به وضعیت فیزیکی مناسبی که داشتم نسبت دادند.
هرگز نمی دانستم در خطر سکته مغزی قرار دارم
بعد از کلی آزمایش، مشخص شد علت سکته مغزی من به خاطر سوراخ کوچکی در قلبم به نام فورامن اوال است که با اختلال خونی به نام فاکتور V لیدن ترکیب شده است. این اختلال خونی احتمال لخته شدن خون را افزایش می دهد و به همین دلیل ممکن است باعث ایجاد لخته های کوچک خون نزدیک قلب شود. یکی از این لخته های کوچک به واسطه سوراخ کوچکی که در قلبم داشتم به مغزم منتقل شده بود. من حتی نمی دانستم که شرایط سکته مغزی را داشته ام. با فهمیدن این موضوع حالا می توانم از سکته های مغزی آتی پیشگیری کنم. هر روز آسپرین مصرف می کنم و همچنین قلبم را برای بستن آن سوراخ کوچک جراحی کردم. این دو گام به همراه پیگیری سبک زندگی سالم، بهترین دفاعم در برابر مشکلات آینده بود. برای پیشگیری از یک سکته مغزی دیگر من این کارها را در اولویت قرار داده ام:
۱٫ آب بدن خود را تامین کنید.
تامین آب بدن برای سلامت کلی بدن مهم است اما اگر از اختلالات خونی رنج می برید و یا مستعد ساخت لخته خونی هستید، این کار ضرورت بیشتری پیدا می کند. به همین خاطر من سعی می کنم روزانه به اندازه نیاز بدنم ( حدود ۸ لیوان آب ) آب بنوشم و در روزهایی که زیاد عرق کرده ام و یا ورزش می کنم میزان مصرف آب خود را افزایش می دهم.
۲٫ فعال بمانید.
من تمرین های هوازی و قدرتی ( مانند تمرین با وزنه سبک ) را با ورزش های کششی و آرامش بخش مانند یوگا و مدیتیشن متعادل کرده ام. مزیت ورزش هوازی این است که قلب را سالم نگه می دارد، باعث می شود خون کمتر در معرض لخته شدن قرار بگیرد، فشار خونتان را کاهش و میزان کلسترول خوب بدن را افزایش می دهد. تمرینات قدرتی، یوگا و مدیتیشن مرا قوی نگه می دارند و کمک می کنند بتوانم عضله سازی کنم، استرسم را کنترل کنم و تمرکز حواس بیشتری داشته باشم.
۳٫ آگاهانه غذا بخورید.
بعد از سکته مغزی، آگاهی و دانشم درباره غذاها را افزایش دادم. حالا سبک زندگیم بیشتر روی مصرف مواد مغذی و غذاهایی است که پایه گیاهی دارند. حالا دیگر سعی می کنم از مواد نگه دارنده، لبنیات و غذاهای سرشار از سدیم پرهیز کنم. ذهنیتم درباره برنامه غذایی را به دیدگاهی متعادل و بلندمدت از سلامتی بدل کردم. هرچه دانشم را درباره اینکه چه غذاهایی را باید وارد بدنم کنم بالاتر می برم انتخاب ها نیز برایم ساده تر می شود.
مقاله مرتبط: پیشگیری از سکته مغزی
۴٫ کنترل التهاب
التهاب مزمن در بدن، خطر بیماری های قلبی و سکته مغزی را افزایش می دهد. تشخیص سطح التهاب بدن پیچیده است و شاید به آزمایش های پزشکی ویژه ای نیاز داشته باشد. من به یک متخصص پزشکی کاربردی مراجعه کردم و او با آزمایش خون، سطح عوامل التهابی در بدنم را سنجید. حالا که تمام آزمایشات خونم را کامل کردم، برای خود برنامه ای شخصی دارم که شامل دریافت ویتامین B، خوردن غذاهای سرشار از امگا ۳، افزایش دریافت آنتی اکسیدان و پرهیز از غذاهایی خاص که باعث افزایش التهاب در بدن می شوند است.
۵٫ سلامت خود را نظارت کنید.
در میان تمام چیزهایی که آموختم، این بسیار مهم است که درباره سلامت خود هوشیار باشید. فشار خون بالا و کلسترول بالا به سادگی می توانند غیر قابل تشخیص باقی بمانند – مخصوصا اگر جوان باشید و ظاهری سالم داشته باشید. یکی از راه های کاهش خطر سکته مغزی و بیماری های قلبی عروقی این است که مرتب فشار خون، کلسترول و قند خونتان را چک کنید. این کار می تواند خیلی کمکتان کند و هرگز هم برای شروعش دیر نیست.
میزان التهابی که امروز می سنجید می تواند پایه تان باشد، با راهنما قرار دادن آن می توانید تصمیمات مهمی درباره سلامت خود در آینده بگیرید. برای مثال آزمایش خونی که مقداری افزایش در فشار خون یا کلسترولتان نشان دهد را، می توانید با تغییر سالم در عادات غذایی و سبک زندگی کاهش دهید. وقتی خود را مرتب چک می کنید و نکات پزشکی را در دستور کار قرار می دهید دیگر لازم نیست که سال ها منتظر بمانید تا متوجه شوید مشکل فشار خون یا کلسترول بالا دارید. دانستن سطح سلامت کمک می کند خیلی سریع تغییرات را تشخیص دهید و از بروز هرگونه بیماری قلبی و سکته های مغزی تا جای ممکن پیشگیری نمایید.
بعد از مطالعه فراوان و تجربه ای که خودم داشته ام این را می دانم که تقریبا می توان از ۸۰ درصد بیماری های قلبی و سکته های مغزی با پیروی از سبک زندگی سالم – که در موارد بالا به آنها اشاره شد – پیشگیری کرد.
مقاله ای که خواندید کاری بود از جسیکا دیاز، نویسنده و سخنران الهام بخش که این اتفاق، واقعا برای خودش افتاده است.

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح
۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

منبع: آلامتو

تکنیک هایی برای داشتن مژه های زیبا

مژه ها هم نقش محافظت از چشم در مقابل آلودگی های مختلف را بر عهده دارند و هم عامل زیبایی صورت انسان هستند به همین دلیل مراقبت و تقویت مژه ها به خصوص برای خانم ها حائز اهمیت است.

مژه‌ها به عنوان اجزایی بسیار حساس و در عین حال مفید و زیبا به شمار می‌روند و برای خانم‌ها داشتن مژه‌های زیبا بسیار مهم است در اینجا به معرفی راهکار‌های مناسبی می‌پردازیم که به خانم‌ها برای تقویت مژه هایشان کمک می‌کند.

مژه‌هایی زیبا با استفاده از وازلین

وازلین کمک بسیار زیادی به رشد و تقویت مژه‌ها می‌کند برای داشتن مژه‌های زیبا کمی وازلین را به آرامی بین دو انگشت خود بگذارید و با گرمای انگشتان ماساژ دهید، سپس آنرا به بالای پلک‌ها و مژه‌ها، از گوشه داخلی به سمت خارج بمالید. توجه داشته باشید که اینکار را با ملایمت انجام دهید. پس از گذشت تنها چند دقیقه، با یک پارچه بسیار نرم اضافات آن را بردارید.

روغن کرچک و مژه‌هایی پرپشت

همانطور که میدانید برای داشتن ابرو‌ها و مژه‌هایی پرپشت و زیبا، روغن کرچک گزینه‌ای بسیار عالی و موثر شناخته شده است. هر شب مقداری از این روغن را بر روی مژه‌ها بمالید و پس از مدتی کوتاه شاهد ضخیم‌تر شدن مژه‌ها و رشد مژه‌های جدید باشید.

شیر، عامل تقویت مژه‌ها

یکی دیگر از موارد برای تقویت مژه‌، شیر است. شب‌ها کمی پنبه را در شیر گرم بزنید و با آن روی پلک‌ها را به آرامی ماساژ و اجازه دهید شیر کاملا جذب پوست شود و آنرا نشویید با همین ماسک بخوابید. با این راه کار پس از مدتی از دیدن مژه‌های بلند و درخشان خود حیرت زده خواهید شد.

تقویت مژه‌ها توسط ویتامین Bکمپلکس

اگر مژه هایتان در اثر استفاده از وسایل آرایشی آسیب دیده اند باید صبر کنید تا آن‌ها مجددا رشد کنند این نکته را باید یاد آوری کنیم که طول مژه ژنتیکی است، اما راه‌های طبیعی خاصی برای تقویت مژه وجود دارد برای مثال بیوتین به رشد سریع و تقویت مو کمک می‌کند. ویتامین B کمپلکس که در برخی غذا‌ها از جمله ویتامین گردو، بادام، موز، سفیده تخم مرغ و غلات سبوس‌دار یافت می‌شود هم کمک شایانی به تقویت مژه‌هایتان می‌کند.

روغن زیتون و مژه‌هایی زیبا

روغن زیتون در تقویت مو، ابرو و مژه عملکرد بسیار خوبی دارد. برای داشتن مژه‌هایی خوب شب‌ها قبل از خواب از روغن زیتون استفاده نمایید. به منظور انجام این کار، شما به یک برس مژه تمیز نیاز دارید. برس مژه را به روغن زیتون آغشته کرده و آن را به مژه‌های خود بزنید. در صورت نداشتن برس، می‌توانید انگشت خود را به روغن آغشته کرده و بر مژه‌های خود بکشید. صبح روز بعد، می‌توانید به سادگی صورت و مژه‌های خود را بشویید.

جلوگیری از ریزش مژه با سفیده تخم مرغ و روغن کرچک

اغلب ممکن است از ریزش مژه‌های خود گله‌مند باشید. اگر قصد تقویت آن‌ها را دارید، فقط از ترکیب سفیده تخم مرغ و روغن کرچک استفاده نمایید. چند قطره روغن کرچک را با مقداری سفیده تخم مرغ در مخلوط کن بریزید و آن‌ها را کاملا با هم مخلوط کنید. سپس با برس مژه، آن ترکیب را بر روی مژه‌های خود قرار دهید و بگذارید در تمام طول شب بر روی مژه‌های شما بماند.

کاهش زمان استفاده از لوازم آرایش

مژه‌های شما به هوای تازه نیاز دارند؛ بنابراین، به محض ورود به منزل، در اولین فرصت مواد آرایشی را از چشمانتان پاک کنید. زمان استفاده از لوازم آرایش را تا آنجا که می‌توانید کوتاه کنید و هنگام شستشوی صورت و مژه‌ها از پاک شدن مواد آرایشی کاملا مطمئن شوید.

از مژه مصنوعی استفاده نکنید

مژه مصنوعی به مژه‌های طبیعی آسیب می‌رسانند. بنابراین، در صورت نیاز نداشتن به مژه مصنوعی از آن استفاده نکنید. همچنین مژه‌ها بر اثر شوره چشم، به شدت آسیب می‌بینند. بنابراین، با مراجعه به پزشک، از این امر مطمئن شوید که شوره چشم ندارید. شوره چشم، باعث تضعیف مژه‌ها و ریزش آن‌ها می‌گردد.
سرمه باعث تقویت مژه نمی‌شود

بسیاری از افراد به منظور تقویت مژه و ابرو‌های خود از سرمه استفاده می‌کنند و بر این باور هستند که سرمه بسیار مفید می‌باشد، اما در ترکیب سرمه، سرب وجود دارد که برای سلامتی مژه‌ها مضر است.

غذای سالم بخورید مژه زیبا داشته باشید

سعی کنید میوه‌ها و سبزیجات سالم مصرف کنید زیرا آن‌ها ویتامین‌ها و پروتئین‌های ضروری و مورد نیاز بدن را تأمین می‌کنند. در ضمن همه نوع حبوبات را به وعده‌هایی غذایی خود، اضافه نمایید. ماهی، گوشت سفید و قرمز نیز، برای سلامتی مژه‌ها بسیار ضروری هستند. در واقع می‌توان گفت که سلامت داخلی بدن، باعث زیبایی خارجی آن می‌گردد.

منبع/همشهری


منبع: دکتر سلام

آشنایی با خواص درمانی میوه زرشک

میوه زرشک دارای دانه های قرمز رنگ و بسیار معطری است که از آن برای تزیین برنج و هم چنین درمان برخی از بیماری ها استفاده می شود.در این مقاله دکتر سلام شما را با خواص درمانی زرشک بیشتر آشنا می نماید.
مدیر پروژه دهکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی خراسان‌جنوبی گفت: میوه زرشک در درمان بسیاری از بیماری‌ها استفاده می‌شود و برای بیماری فشار خون مفید بوده و ضد انگل‌های کبدی است.
آفتاب‌‌نیوز :
«محسن پویان» در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، اظهار کرد: میوه زرشک از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی سرد و خشک و از نظر خواص قابض و مقوی معده، کبد و قلب است.

وی با اشاره به این‌که میوه خشک زرشک از خونریزی مزمن جلوگیری می‌کند، افزود: میوه زرشک برای کاهش ترشحات مخاطی مفید بوده و صفرابر است و خونریزی بواسیر را قطع و خون را تصفیه می‌کند

مدیر پروژه دهکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی خراسان‌جنوبی ادامه داد: هم‌چنین میوه زرشک برای کاهش تری‌گلیسرید خون از آن استفاده می‌شود و برای بیماری فشار خون مفید بوده و ضد انگل‌های کبدی است.

پویان با اشاره به این‌که مصرف میوه زرشک را برای تنظیم فلورمیکروبی بدن پس از مصرف آنتی‌بیوتیک توصیه کرده‌اند، یادآور شد: میوه زرشک برای گلو درد، عفونت مثانه و ریه، درد قفسه سینه و نیز بیماری مالاریا و برای رفع ترشحات مخاطی مفید بوده و باعث انقباض عروق می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: در کتاب قانون در طب، ابن‌سینا از خواص دارویی شش نوع داروی مخلوط گیاهی تحت‌عنوان قرص زرشک یاد شده که یکی از نسخه‌های گیاهی مذکور از افشره، زرشک، بذر، خیار، ترنجبین، شیرین بیان، مصطکی، تباشیر، رواند چینی، گل محمدی، زعفران و سنبل ترکیب یافته که از آن برای درمان تب، ورم کبد و عطش زیاد استفاده می‌شده است.

مدیر پروژه دهکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی خراسان‌جنوبی تصریح کرد: در درمان بیماری‌های یرقان، ورم معده و رفع جوش و دمل نیز زرشک را مورد استفاده قرار می‌داده‌اند.

پویان تصریح کرد: در کتاب تحفه حکیم مومن نیز زرشک را در مان برخی بیماری‌ها از جمله ورم اعضاء بدن، رفع تب، ناراحتی‌های معده و جگر، درمان اسهال‌های صفراوی و نیز خنثی کردن زهر مار افعی، برطرف‌کننده عطش فراوان، قاطع صفرا و مقوی کبدی معرفی کرده است.

وی ادامه داد: میوه زرشک در درمان آسم، انژین، تب‌های عفونی، امراض ریوی، ناراحتی‌های کسیه صفرا مفید بوده، قابض و ضدعفونی‌کننده است.

مدیر پروژه دهکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی خراسان‌جنوبی گفت: آب مقطر یا عرق زرشک نیز موارد استفاده فراوان دارد از آب مقطر زرشک برای کاهش کلسترول خون و کاهش فشار خون استفاده می‌شود.

پویان تصریح کرد: آب مقطر زرشک درتقویت معده، سرطان روده و خشکی معده، احتقان کبد، استفراغ، زخم معده و روده، ورم معده، درد معده و رفع سوءهاضمه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

Gewoehnliche Berberitze (Berberis vulgaris)

وی تصریح کرد: عرق زرشک برای ضد تشنگی، ضد صفرا، ضد اعتیاد و خارش بدن و نیز برای مقابله با قند خون، اختلالات جریان خون و تصلب شرائن بسیار مفید است.

مدیر پروژه دهکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی خراسان‌جنوبی افزود: هم‌چنین مصرف آب مقطر زرشک در درمان و جلوگیری از اسهال خونی، یرقان، سیاتیک، خونریزی رحم، ورم طحال، سنگ کلیه، گلودرد، غش، رماتیسم، بواسیر، بواسیر خونی، سنگ کلیه صفرا، بی‌خوابی و نقرس نیز نافع است.

پویان با اشاره به این‌که در برخی منابع مصرف میوه زرشک را در دفع کرم کبد موثر دانسته‌اند، خاطرنشان کرد: برای زنان باردار مصرف زرشک همراه با آب لیمو و آب نارنج در طب گیاهی توصیه شده است.

وی با تأکید بر این‌که آب زرشک نیز در درمان برخی بیماری‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد، گفت: آب زرشک تب بر، صفرا بر، تسکین‌دهنده عطش، دافع سنگ کلیه و صفرا و تصفیه‌کننده خون و به‌منظور درمان ورم پروستات مصرف مداوم آب زرشک بسایر موثر و مفید است.

مدیر پروژه دهکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی خراسان‌جنوبی یادآور شد: ‌میوه زرشک برای درمان چربی خون، قند خون، و اختلالات گردش خون بسیار اثربخش است.

پویان با اشاره به این‌که برای رفع ناراحتی‌های رحم آب زرشک را همراه با ریشه زرشک جوشانده و استفاده می‌کنند، تصریح کرد: آب زرشک در تقویت قلب، تقویت معده، و تقویت طحال نافع است.

وی یادآور شد: به افرادی که دچار بیماری فشار خون و تصلب‌شرائین هستند توصیه می‌شود که از آب زرشک مصرف کنند.

مدیر پروژه دهکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی خراسان‌جنوبی تصریح کرد: مصرف آب زرشک در مداوا و پیش گیری از تنگی نفس، رماتیسم، سیاتیک، خشکی معده، بواسیر خونی، سنگ کلیه، ورم طحال، استفراغ، ورم روده، احتقاق کبد، یرقان، اسید اوریک خون، خارش پوست و گلو درد چرکی در طب گیاهی توصیه شده است.

منبع/آفتاب نیوز


منبع: دکتر سلام

تصاویر/ خادم‌الحسین، علی کاظم‌علی

علی ۳۶ ساله ساکن سماوه استان ذیقار، تبدیل به شمر ثابت نمایش های تعزیه شده که در کوچه و خیابان های عراق، با استقبال گرم مردم روبرو می شوند.

علی ۳۶ ساله ساکن سماوه استان ذیقار، تبدیل به شمر ثابت نمایش های تعزیه شده که در کوچه و خیابان های عراق، با استقبال گرم مردم روبرو می شوند.

شغل اصلی اش، تعمیر وسایل نقلیه است. زمان حکومت حزب بعث، اجرای نمایش های تعزیه ممنوع بود و علی، در اولین سال آزادی تعزیه در اجراها حضور نداشت و از سال دوم مشارکت اش در این نمایش مذهبی به صورت مستمر شروع شد.

علی به دعوت یکی از دوستانش برای تماشای تعزیه به محل تمرین گروه می رود که مورد توجه کارگردان قرار می گیرد و وارد گروه تعزیه می شود؛ او معتقد است رزق و روزی اش این بوده که نقش شمر را ایفا کند.

شبیه خوان شمر می گوید از زمانی که شمر تعزیه شده، احترامش نزد مردم بالاتر رفته است. به عنوان مثال پس از ورودش در رستوران، پیش از آن که متوجه شود، دیگران هزینه غذایش را حساب می کنند. او می گوید همه به اسم شمر می شناسندش ولی با احترام.

علی، شمر تعزیه است ولی در منزلش اصلا شمر نیست. با این حال، هنگام اجرای مراسم تعزیه، با نقشش ارتباط برقرار می کند و شبیه خوان هایی که نقش کودکان کاروان امام حسین(ع) را بازی می کنند، سهوا کتک می زند اما پس از اجرای تعزیه، با هدیه و بوسه های محبت آمیز، غم و اندوه را از دلشان بیرون می آرود.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

سایت سازمان سیا: انتشار ۴۷۰ هزار سند دیگر از بن ‌لادن

پایگاه اینترنتی سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) حدود ۴۷۰ هزار سند دیگر از اسناد بن لادن را که در سال ۲۰۱۱ بدست آمد منتشر کرد.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ در پایگاه اینترنتی سازمان سیا آمده است: سیا امروز (چهارشنبه) نزدیک به ۴۷۰ هزار فایل دیگر از اسناد بن لادن را که در یورش ماه می ۲۰۱۱ نیروهای آمریکایی به مجتمع مسکونی وی در ابوت آباد پاکستان بدست آمد منتشر کرد. پیشتر «دفتر رئیس سرویس اطلاعات ملی» آمریکا مجموعه ای از اسناد کشف شده از مجتمع ابوت‌آباد را منتشر کرده بود.

مایک پمپئو، رئیس سازمان سیا در این خصوص گفت: «انتشار مکاتبات، ویدیوها، فایل های صوتی و سایر اسناد القاعده، فرصتی برای مردم آمریکاست تا اطلاعات بیشتری در مورد نقشه ها و اقدامات این سازمان تروریستی به دست آورند. سازمان سیا به دنبال فرصت های دیگری است تا اینگونه اطلاعات را در اختیار مردم آمریکا قرار دهد؛ این کار در راستای تعهد ما برای حفظ امنیت ملی صورت می گیرد.»

موارد انتشار شامل فایل های صوتی، تصویری،‌عکس، اسناد و سیستم عامل نرم افزاری است. از جمله موارد دیگر انتشار یافته عبارتند از: نشریه شخصی اسامه بن لادن و بیش از ۱۸ هزار سند؛ نزدیک به ۷۹ هزار فایل صوتی و عکس؛ بیش از ده هزار ویدیو.


منبع: عصرایران

لحظه ورود پوتین به تهران (عکس)

هفته فیلم اروپایی آغاز به کار کرد مدیر شبکه نسیم: “جناب خان” برمی‌گردد لحظه ورود پوتین به تهران (عکس) امام جمعه بوشهر: حمایت از سپاه واجب شرعی و تضعیف آن حرام است سایت سازمان سیا: انتشار ۴۷۰ هزار سند دیگر از بن ‌لادن وزیر دفاع انگلیس استعفا کرد نشست ۳ جانبه ایران، روسیه و آذربایجان (عکس) وزیر کشور: دستیابی به سلاح هسته ای را حرام می دانیم سازمان ملل به آمریکا: تحریم‌ها علیه کوبا هرچه سریعتر متوقف شود انفجار ۲ تانکر نفت در افغانستان/ ۱۵ کشته و ۲۷ زخمی

از جان کی‌روش و تیم‌ملی چه می‌خواهیم؟  (۱۴ نظر)

عسلویه، کوه طلا کنار کوه آلودگی  (۵ نظر)

بازدید رهبر کره شمالی از کارخانه تولید لوازم آرایشی(+عکس)  (۱ نظر)

نگاهی به زیردریایی دیزلی- الکتریکی چینی ها!(+عکس)  (۱ نظر)


منبع: عصرایران

«خصوصی‌های»دهه ۸۰، دردسر اقتصاد

حضور بانک‌های غیرحرفه‌ای در کشور سرعت فعالیت بانک‌های حرفه‌ای و شناخته شده را هم کم کرد و دود آتشی که به پا کرده بودند، چشم این بانک‌ها و سپرده‌گذارانشان را هم سوزاند. بازار مستغلات چند سالی با بانک‌های هیجان زده خصوصی همراهی کرد. آن موقع بازار ساخت و ساز مسکن رونق داشت و سود بالای ۳۰۰ درصد را عاید سازندگان می‌کرد

پول نیوز-بدترین اتفاق برای نظام پولی کشور در دهه ۸۰  را، ظهور بی حساب و کتاب موسسات مالی و اعتباری و صندوق‌های تعاونی اعتبار رقم نزدند؛ در کنار آن اقتصاد آبستن بحران دیگری شده بود که حالا بسیاری از کارشناسان اقتصادی نام آن بحران را « رشد قارچگونه بانک‌های خصوصی» گذاشته‌اند.  داستان چه بود؟ 

پیش از دهه ۸۰، یعنی تا سال ۸۷، تنها ۵ بانک خصوصی صادرات، رفاه، تجارت، ملت و کارآفرین در کنار  ۸ بانک دولتی فعالیت  داشتند. از سال ۸۰ به بعد ۱۳ بانک به جمع بانکهای خصوصی در کشور، اضافه شد. در واقع  آرامش نظام بانکی در کشور زمانی بر هم خورد که  تعدادی از سرمایه‌داران،  متوجه سود سرشار سرمایه‌گذاری در بازار مستغلات کشور شدند. 

درست در همین زمان بود که سرمایه گذاران یکی پس از دیگری برای اخذ مجوز تاسیس بانک خصوصی اقدام کردند؛ مجوزهایی به نام  بانک و به کام درآمد زایی  از بازار مسکن. در واقع اصطلاح بنگاهداری بانک‌ها دقیقا از همان زمان  در نظام پولی و بانکی کشور رایج شد؛ « بانک‌ها بنگاهداری می‌کنند؟» و این اواخر هم بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی اعلام کرده‌اند: « برخی بانک‌ها،  بنگاهداران ورکشسته هستند.» 

حضور بانک‌های غیرحرفه‌ای در نظام بانکی کشور سرعت فعالیت بانک‌های حرفه‌ای و شناخته شده را  هم کم کرد و دود  آتشی که به پا کرده بودند، چشم این بانک‌ها و سپرده‌گذارانشان را هم سوزاند.  بازار مستغلات چند سالی با بانک‌های هیجان زده خصوصی همراهی کرد. آن موقع بازار ساخت و ساز مسکن رونق داشت و آنطور که کارشناسان بازار مسکن تعریف می‌کنند:« سود بالای ۳۰۰ درصد را عاید سازندگان می‌کرد.» 
 

اوضاع به این شکل بود؛ موسسات مالی و اعتباری که به سرعت تشکیل شده بودند، دور از چشم بانک مرکزی و با استفاده از آورده مردم،  سودی بالاتر از رقمی که  بانک‌ها برای سپرده‌گذاری‌ها پرداخت می‌کردند را وعده دادند؛ از طرفی بانک‌های خصوصی تازه تاسیس هم که خیلی هاشان همان موسسه های مالی و اعتباری بودند که در این آشفته بازار یک شبه به بانک تبدیل شدند، سرشان  به بنگاهداری و تاخت و تاز  و سرمایه‌گذاری در در بازارهای  واسطه‌ای از جمله مسکن،  ارز و … گرم بود. دیگر بانک‌ها ‌ هم بهت زده از این اتفاق‌هایی که خیلی سریع افتاده بود برای خدمات دهی به مشتری‌های سنتی و قدیمی خود و حفظ رضایت آنها  در تلاش بودند. 

اما این روند تنها تا سال ۹۱ ادامه داشت. وقتی در این سال رکود بازار مسکن آغاز شد ترمز بنگاهداری بانک‌هایی که در این بازار سرماه‌گذاری کرده بودند هم کشیده شد. بازار مسکن به رکود رفت چرا که سال‌ها انفجار قیمت‌ها را تجربه کرده  و حالا دیگر اشباع شده بود. از طرفی قدرت خرید مردم هم  با فشار سال‌های تلخ تحریم پایین آمده بود و دیگر متقاضیان اصلی مسکن که  در  گروه اقشار آسیب‌پذیر جامعه بودند توان خرید خانه نداشتند.  حالا بانک‌های تاجر مانده بودند و بازاری که دیگر برای آنها سودی در بر نداشت. 

اتفاق بدتر آنکه در همین مدت مردمی که از خدمات دهی بانک‌های تازه تاسیس خصوصی نا امید شده بودند تصمیم گرفتند به صدای دعوت موسسات مالی و اعتباری و صندوق‌ها گوش کنند و برای چند برابر شدن سود پول خود در این موسسات سرمایه‌گذاری کنند؛ این تازه آغاز ماجرای بحران نظام پولی و بانکی در کشور بود.

احمدی‌نژاد بحران بانکی را تشدید کرد 

 نکته قابل تامل آنکه در تمام این سال‌ها دولت ‌های نهم و دهم نه تنها نظارتی بر اینگونه اتفاق‌ها که خودش به بحران نقدینگی بانک‌ها دامن زد.  در زمانی که بانک‌ها با بحران بی‌پولی دست و پنجه نرم می‌کردند، محمود احمدی‌نژاد تصمیم‌گرفته بسیار سخاوتمندانه سر کیسه بانک‌ها را شل کرده و به افرادی که مد نظرش بودند ، وام‌های کلان بدهد. این وام‌ها بدون کار کارشناسی و در نظر گرفتن ضمانت‌های محکم و قانونی به برخی افراد داده شد، بعد ها همان افراد به عنوان دانه درشت‌های بدهکار بانکی شناخته شدند که البته تا به امروز دست هیچ کس به آنها نرسیده است. 

آنطور که بسیاری از کارشناسان با استناد به آمارها و پژوهش‌های صورت گرفته توضیح می‌دهند؛  در میان  سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ قرار بود تعداد سه میلیون و یکصد هزار شغل در قالب « طرح بنگاههای زودبازده»   ایجاد شود.  قرار بود در این پنج سال ۴۷ هزار میلیارد تومان (۴۷ میلیارد دلار) وام برای ایجاد بنگاههای زود بازده پرداخت شود اما تنها ۲۱ هزار میلیارد تومان (۲۱ میلیارد دلار) وام پرداخت شده‌است. از مشکلات عمده این طرح این است که برخی از افراد دریافت کننده این تسهیلات به دلیل مشکلاتی ورشکست شدند و برخی دیگر هم این وام را برای خرید ملک و زمین خرج کردند. وامهای بی‌خاصیتی که به نام تولید کام دلالان را شیرین  و نظام بانکی را بیش از گذشته با بحران مواجه کرد. 

رشد ۵۴٠ درصدی نقدینگی

همه این رخدادها در کنار هم اقتصاد ایران  را بیمار تر از گذشته کرد. وخامت حال و روز اقتصاد زمانی نگران‌ کننده‌تر شد که  نقدینگی از فرط رشد  با انفجار مواجه شد.  وقتی احمدی‌نژاد در شهریور ٨۴ زمام امور را به دست گرفت، براساس آمارهای بانک مرکزی نقدینگی ٧٩ هزار میلیارد تومان بود. او و مشاورانش که اعتقادی به تورمی‌بودن نقدینگی نداشتند، پمپاژ پول به اقتصاد کشور را آغاز کردند. این روند تا آنجایی ادامه داشت که نقدینگی در شهریور ٩٢ به ۵٠۶ هزار میلیارد تومان افزایش یافت. با این کار در هشت سال دولت‌های محمود احمدی‌نژاد نقدینگی ۵۴٠ درصد رشد کرد و رشد‌های سالانه‌ای نزدیک به ۴٠ درصد را هم دید. 

در بخش سوم پرونده،  به این موضوع که این بحران‌ها تا کجا پیش رفت، نقش دولتهای نهم و دهم در این آشوب چه بود  و حالا دولت  دوازدهم  چه تصمیمی برای  خلاص شدن  از دست بانک‌های  بحران زده که روی دستش مانده، گرفته است،  خواهیم پرداخت. 


منبع: عصرایران

امضای ۶ تفاهم نامه نفتی بین ایران و روسیه

معاون وزیر نفت در امور بین الملل و بازرگانی از امضای ۶ تفاهم‌نامه با شرکت‌های نفتی روس در حاشیه سفر رئیس جمهوری روسیه به تهران خبر داد.

به گزارش مهر، امیرحسین زمانی نیا درباره جزئیات تفاهم‌نامه‌های امضا شده، اظهار کرد: نخستین تفاهم‌نامه که به امضای بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران و الکساندر نواک، وزیر انرژی روسیه رسیده، همکاری راهبردی در حوزه انرژی است.

وی با بیان این که، این تفاهم‌نامه‌ها از همکاری تحقیقاتی آموزشی تا توسعه میدان‌های نفت و گاز را شامل می‌شود، تصریح کرد: شرکت ملی نفت ایران ۲ تفاهم‌نامه با گازپروم و ۲ تفاهم‌نامه با روسنفت امضا کرده است.

زمانی نیا گفت: تفاهم‌نامه شرکت ملی نفت ایران و روسنفت به امضای علی کاردر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران و ایگور سچین، مدیرعامل روسنفت رسیده است.

معاون وزیر نفت در امور بین الملل و بازرگانی، تفاهم‌نامه امضا شده میان شرکت ملی نفت ایران و روسنفت را فراتر از یک تفاهم‌نامه دانست و افزود: یکی از تفاهم‌نامه‎هایی که میان کاردر و سچین امضا شده، تفاهم‌نامه رازداری و محرمانگی است.

۶۹,۵ درصد سهام شرکت روسنفت روسیه متعلق به دولت روسیه و ۱۹.۷۵ درصد از سهام آن در اختیار شرکت بی‌پی انگلیس است. دفتر مرکزی این شرکت، در منطقه بالچوگ، در نزدیکی کاخ کرملین، در شهر مسکو مستقر است.


منبع: عصرایران

انهدام شبکه بزرگ جعل ویزا در قم و اصفهان

وزارت اطلاعات شبکه بزرگ جعل ویزای دیگری را در اصفهان و قم متلاشی کرد.

به گزارش ایسنا، وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد که سربازان گمنام امام زمان (عج) با رصد گسترده اطلاعاتی و اقدامات عملیاتی ۸ نفر از اعضا و سرشبکه این باند را شناسایی و در شهرهای اصفهان، نجف آباد و قم دستگیر نمودند.

از این باند دستگاه های چاپ پیشرفته و ۱۵۰ هزار ویزای جعلی آماده توزیع کشف و ضبط شده است.

وزارت اطلاعات چند روز پیش نیز شبکه تولید و توزیع ویزای جعلی را با ۲۵۰ هزار ویزا منهدم نمود.


منبع: عصرایران

مدیر شبکه نسیم: «جناب خان» برمی‌گردد

مدیر شبکه نسیم از آماده‌سازی برنامه «دورهمی» مهران مدیری برای پخش در ایام ربیع الاول خبر داد و گفت: دکور و فضای برنامه «دورهمی» کاملا تغییر کرده است.

محمد احسانی با حضور در غرفه ایسنا در بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها درباره بازگشت «جناب خان»، ساخت سری جدید «دورهمی»، برنامه‌ جدیدی که قرار است اکبر عبدی در آن به اجرا بپردازد و همچنین سری جدید کودک‌شو و سریال‌های جدید این شبکه خبرهایی را اعلام کرد.

احسانی درباره برنامه «دورهمی» گفت: در طرح برنامه «دورهمی» یکسری تغییرات صورت گرفته است و در حال حاضر مشغول تشکیل اتاق فکر و ساخت دکور هستیم و مقدمات آن برای تولید آماده شده است.

او درباره موضوعات برنامه «دورهمی» نیز گفت: موضوعات اجتماعی و نوع نگاه و زاویه دید در سری جدید این برنامه متفاوت خواهد بود. آیتم‌های جدیدی قرار است به برنامه اضافه شود اما به طور کلی برنامه با همان محوریت آقای مدیری پخش خواهد شد.

مدیر شبکه نسیم از ساخت سری جدید «خندوانه» برای پخش در ایام نوروز خبر داد و درباره جزئیات بازگشت «جناب خان» به این برنامه نیز گفت: «خندوانه» قرار است یک استراحت شش ماهه داشته باشد و برای نوروز بازمی‌گردد. با توجه به اینکه سری پنجم این برنامه قرار است تولید شود، هم توقع برنامه‌سازان بالاست و هم توقع مخاطبان؛ لذا باید یک مطالعه و بررسی به اتاق فکر تزریق شود و ایده‌های جدید اضافه شود تا اینکه برنامه افت پیدا نکند و تحقق این امر مستلزم یک زمان است. به احتمال زیاد جناب خان برمی‌گردد و اگر مساله غیرمترقبه‌ای پیش نیاید نوروز به روی آنتن خواهد رفت.

 احسانی درباره برنامه جدیدی که اکبر عبدی قرار است آن را اجرا کند نیز توضیح داد: این برنامه در مرحله نصب دکور و تولید است و محتوای آن مبتنی بر آثاری است که از اکبر عبدی در سینما و سریال‌های تلویزیونی دیده‌ایم. در واقع این برنامه با محوریت اکبر عبدی ساخته می‌شود و ایشان در برنامه بازی خواهند کرد.

مدیر شبکه نسیم گفت: این برنامه ساختاری ترکیبی نمایشی دارد و مبتنی بر توانایی‌های اکبر عبدی است. امیدواریم این برنامه پس از ایام صفر به روی آنتن برود.

وی همچنین از پخش سری جدید برنامه کودک شو خبر داد و گفت: قسمت‌هایی از سری قبل برنامه کودک شو باقی مانده است که در ۱۶ قسمت به روی آنتن خواهد رفت و پس از آن سری جدید برنامه تولید خواهد شد.

احسانی همچنین از پخش مسابقه جدید همسران به تهیه‌کنندگی هنرور خبر داد.

مدیر شبکه نسیم از پخش سریال افسانه هزاران پایان از ابتدای زمستان خبر داد.

 احسانی در بخش دیگری از سخنانش در غرفه ایسنا، در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه تا چه میزان بر روی کیفیت سریال‌ها نظارت کیفی صورت می‌گیرد، گفت: ما برای ساخت سریال تعجیل نکردیم. دو سریال هم در حال تولید بود که باید آن را به اتمام می‌رساندیم. در دوره جدید بنا شده است سریال بسازیم منتهی چون می‌خواهیم بر روی کیفیت تمرکز کنیم دنبال این نیستیم که تعداد سریال ها را زیاد کنیم.

او گفت: خیلی از دوستان در شبکه نسیم به دنبال لحن و شیوه خاصی از سریال هستند؛ به نوعی که زمانی که هر فردی سریالی را می‌بیند به جا بیاورد که آن سریال ویژه شبکه نسیم است. در حال حاضر نیز سریال افسانه هزاران پایان به لحاظ سر و شکل مطلوب است اما به هر حال باید دنبال طرح‌هایی باشیم که جنس متفاوت‌تری داشته باشد. در حال حاضر تیم‌هایی را گذاشته‌ایم که کارهای اولیه را انجام دهند منتهی خیلی تعجیل نداریم که به شکل موظف سریالی بسازیم که هم کیفیت افت نکند و هم اینکه یک تفاوت با سریال‌های دیگر داشته باشد.


منبع: عصرایران

بیرانوند شماره های یک را به حقیقی می دهد؟

بازی کردن در ترکیب اصلی پرسپولیس اگر برای حقیقی محقق شود امکان جابه جایی بیرانوندزیاد می شود. دروازه بانی که اشتباهات اخیرش در تیم ملی شانس رقبا را برای رسیدن به شماره یک افزایش داده است. 

علی رضا بیرانوند در آستانه از دست دادن دو شماره یک قرار در دو تیم قراردارد. 

به گزارش عصرایران ، شماره یک پرسپولیس در روزهای میانی فصل در آستانه جدایی از پرسپولیس قرار گرفته اتفاقی که ممکن است به نیمکت نشیتی او در تیم ملی هم منجر شود. 

بنا بر اخبار منتشر شده پرسپولیس در مدت اخیر به فکر جذب حقیقی افتاده است . دروازه بان سابق پرسپولیس که می تواند بازیکن آزاد هم باشد اما این جابه جایی می تواند حسابی به ضرر بیرانوند تبدیل شود. 

بازی کردن در ترکیب اصلی پرسپولیس اگر برای حقیقی محقق شود امکان جابه جایی بیرانوندزیاد می شود. دروازه بانی که اشتباهات اخیرش در تیم ملی شانس رقبا را برای رسیدن به شماره یک افزایش داده است. 


منبع: عصرایران

پشت پرده حق پخش اتفاقات استادیوم آزادی

با این آگهی صداوسیما تصمیم تند‌تری گرفت و پاسخ این دو شرکت را با نشان ندادن کل آگهی‌ها و در واقع تهدید این شرکت‌ها و فدراسیون فوتبال داد. اقدام عجیب صداوسیما در بستن نماها و نشان ندان یک سمت از زمین به طور کلی حتی تماشاگران فوتبال را هم وارد دعوا کرد.

آی‌اسپورت- شاهکار صداوسیما در بستن دوربین‌های پخش زنده و پخش نکردن آگهی‌های دور زمین پرده از اختلافی برداشت که احتمالا برطرف شدن آن مدت‌ها طول خواهد کشید.

در میان بحث دریافت حق پخش از سوی باشگاه‌های لیگ برتری، سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال که توانایی جلوگیری از پخش شدن بازی‌ها از صداوسیما را به دلایل غیرفوتبالی ندارند حق بهره‌برداری تصویری از بازی‌ها را به شرکت امین سیما کیش واگذار کردند. شرکتی که تا ابتدای همین فصل با همکاری همراه اول سامانه ۳۰۹۰ را راه‌اندازی کرده و حامی مالی استقلال، پرسپولیس و تراکتورسازی بود و البته با تصمیم مدیران دو باشگاه و راه افتادن سامانه جدید ۳۰۳۰ با همکاری ایرانسل شکست خوردند.

این شرکت از همان ابتدا سعی کرد از حق انحصاری خود برای استفاده از تصاویر بازی‌های لیگ برتر استفاده کند و در نامه‌ای به همه رسانه‌ها اعلام کرد برای استفاه از ویدئو‌های بازی‌ها باید با این شرکت وارد مذاکره شوند و حق بهره‌برداری بپردازند. نامه‌ای که بیش از همه خطاب به صداوسیما بود. غیر از دوربین‌های پخش زنده، بقیه دوربین‌های صداوسیما هم به ورزشگاه‌ها راه ندادند. درواقع این شرکت و سازمان لیگ به جای آن که سنگ بزرگ نشدنی حق پخش را بردارند سعی کردند با سنگی کوچک‌تر درآمد کوچک‌تری ایجاد کنند.

از طرف دیگر صداوسیما به جای مذاکره برای استفاده از تصاویر، منبع درآمدی دیگر فوتبال را هدف گرفت. شرکت توسکا که اتفاقا همکاری نزدیکی با همراه اول دارد تبلیغات دور زمین بازی‌های فوتبال را بر عهده دارد و یکی از منابع درآمدی باشگاه‌ها و سازمان لیگ محسوب می‌شود. به نظر می‌رسد این شرکت رابطه نزدیکی هم با شرکت امین سیما کیش داشته باشد. تصاویر نیمه اول بازی استقلال-نفت به صورت نامحسوسی، بسته‌تر از بازی‌های پیشین که از ورزشگاه آزادی مستقیم پخش می‌شد بود و به همین دلیل امین‌ سیما کیش و توسکا پیام عذرخواهی خود نسبت به مردم را در بین آگهی‌های دور زمین گذاشتند.

با این آگهی صداوسیما تصمیم تند‌تری گرفت و پاسخ این دو شرکت را با نشان ندادن کل آگهی‌ها و در واقع تهدید این شرکت‌ها و فدراسیون فوتبال داد. اقدام عجیب صداوسیما در بستن نماها و نشان ندان یک سمت از زمین به طور کلی حتی تماشاگران فوتبال را هم وارد دعوا کرد. هرچند که بعید است امین سیما کیش و توسکا در درازمدت از کاری که صداوسیما کرد متضرر شوند. امین‌سیما که حق بهره‌برداری ویدئویی را به دست آورده بی‌میل نیست که پخش زنده بازی‌ها را هم از طریق همکاری با همراه اول به صورت اینترنتی بر عهده بگیرد و صداوسیما با ادامه این روند شاید دیگر نتواند از نفوذ خود برای نگه داشتن پخش زنده بازی‌ها هم استفاده کند.

درهرحال اتفاقی که در بازی استقلال-نفت افتاد درگیری سازمان لیگ و صداوسیما بر سر حق پخش نبود بلکه درگیری دو شرکت طرف قرارداد با سازمان لیگ و صداوسیما بر سر منافع اقتصادی‌شان بود که فعلا ربطی به حق پخش ندارد اما در درازمدت می‌تواند به حق پخش تلویزیونی هم برسد.


منبع: عصرایران

مدیر شبکه نسیم: "جناب خان" برمی‌گردد

مدیر شبکه نسیم از آماده‌سازی برنامه «دورهمی» مهران مدیری برای پخش در ایام ربیع الاول خبر داد و گفت: دکور و فضای برنامه «دورهمی» کاملا تغییر کرده است.

محمد احسانی در گفت و گو با ایسنا درباره بازگشت «جناب خان»، ساخت سری جدید «دورهمی»، برنامه‌ جدیدی که قرار است اکبر عبدی در آن به اجرا بپردازد و همچنین سری جدید کودک‌شو و سریال‌های جدید این شبکه خبرهایی را اعلام کرد.

احسانی درباره برنامه «دورهمی» گفت: در طرح برنامه «دورهمی» یکسری تغییرات صورت گرفته است و در حال حاضر مشغول تشکیل اتاق فکر و ساخت دکور هستیم و مقدمات آن برای تولید آماده شده است.

او درباره موضوعات برنامه «دورهمی» نیز گفت: موضوعات اجتماعی و نوع نگاه و زاویه دید در سری جدید این برنامه متفاوت خواهد بود. آیتم‌های جدیدی قرار است به برنامه اضافه شود اما به طور کلی برنامه با همان محوریت آقای مدیری پخش خواهد شد.

مدیر شبکه نسیم از ساخت سری جدید «خندوانه» برای پخش در ایام نوروز خبر داد و درباره جزئیات بازگشت «جناب خان» به این برنامه نیز گفت: «خندوانه» قرار است یک استراحت شش ماهه داشته باشد و برای نوروز بازمی‌گردد. با توجه به اینکه سری پنجم این برنامه قرار است تولید شود، هم توقع برنامه‌سازان بالاست و هم توقع مخاطبان؛ لذا باید یک مطالعه و بررسی به اتاق فکر تزریق شود و ایده‌های جدید اضافه شود تا اینکه برنامه افت پیدا نکند و تحقق این امر مستلزم یک زمان است. به احتمال زیاد جناب خان برمی‌گردد و اگر مساله غیرمترقبه‌ای پیش نیاید نوروز به روی آنتن خواهد رفت.

احسانی درباره برنامه جدیدی که اکبر عبدی قرار است آن را اجرا کند نیز توضیح داد: این برنامه در مرحله نصب دکور و تولید است و محتوای آن مبتنی بر آثاری است که از اکبر عبدی در سینما و سریال‌های تلویزیونی دیده‌ایم. در واقع این برنامه با محوریت اکبر عبدی ساخته می‌شود و ایشان در برنامه بازی خواهند کرد.

مدیر شبکه نسیم گفت: این برنامه ساختاری ترکیبی نمایشی دارد و مبتنی بر توانایی‌های اکبر عبدی است. امیدواریم این برنامه پس از ایام صفر به روی آنتن برود.

وی همچنین از پخش سری جدید برنامه کودک شو خبر داد و گفت: قسمت‌هایی از سری قبل برنامه کودک شو باقی مانده است که در ۱۶ قسمت به روی آنتن خواهد رفت و پس از آن سری جدید برنامه تولید خواهد شد.

احسانی همچنین از پخش مسابقه جدید همسران به تهیه‌کنندگی هنرور خبر داد.

مدیر شبکه نسیم از پخش سریال افسانه هزاران پایان از ابتدای زمستان خبر داد.

احسانی در بخش دیگری از سخنانش در غرفه ایسنا، در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه تا چه میزان بر روی کیفیت سریال‌ها نظارت کیفی صورت می‌گیرد، گفت: ما برای ساخت سریال تعجیل نکردیم. دو سریال هم در حال تولید بود که باید آن را به اتمام می‌رساندیم. در دوره جدید بنا شده است سریال بسازیم منتهی چون می‌خواهیم بر روی کیفیت تمرکز کنیم دنبال این نیستیم که تعداد سریال ها را زیاد کنیم.

او گفت: خیلی از دوستان در شبکه نسیم به دنبال لحن و شیوه خاصی از سریال هستند؛ به نوعی که زمانی که هر فردی سریالی را می‌بیند به جا بیاورد که آن سریال ویژه شبکه نسیم است. در حال حاضر نیز سریال افسانه هزاران پایان به لحاظ سر و شکل مطلوب است اما به هر حال باید دنبال طرح‌هایی باشیم که جنس متفاوت‌تری داشته باشد. در حال حاضر تیم‌هایی را گذاشته‌ایم که کارهای اولیه را انجام دهند منتهی خیلی تعجیل نداریم که به شکل موظف سریالی بسازیم که هم کیفیت افت نکند و هم اینکه یک تفاوت با سریال‌های دیگر داشته باشد.


منبع: عصرایران

هفته فیلم اروپایی آغاز به کار کرد

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران، برگزاری هفته فیلم‌های اروپایی در تهران را سرآغازی برای رابطه بهتر بین انسان‌ها و گفتگوی بین فرهنگ‌ها دانست.

به گزارش مهر به نقل از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، هفته فیلم‌ اروپایی با مشارکت امور بین‌الملل انجمن سینمای جوانان ایران و مؤسسات فرهنگی اتحادیه اروپا با سخنرانی توماس کلویبر، رایزن فرهنگی اتریش و نماینده مؤسسات فرهنگی کشورهای اروپایی (EUNIC) و سیدصادق موسوی و مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران به‌ عنوان برگزارکنندگان این رویداد هنری، کار خود را آغاز کرد.

در مراسم افتتاح هفته فیلم اروپایی که عصر دیروز سه‌شنبه ۹ آبان در موزه سینما برپا شد، مهمانان ویژه‌ای از کشورهای مختلف از جمله سفیر و رایزن فرهنگی سفارت مجارستان، رایزن فرهنگی سفارت بلغارستان، رایزن فرنگی سفارت آلمان، سفیر و رایزن فرهنگی سفارت یونان، سفیر فنلاند در مراسم افتتاح هفته فیلم اروپایی حضور داشتند. همچنین جمعی از کارگردانان فیلم‎های کوتاه از کشور یونان که در این برنامه به نمایش درخواهند آمد نیز مهمان این برنامه بودند.

با آغاز اکران فیلم‌ها، سفیر مجارستان و رایزن فرهنگی بلغارستان هر یک پیش از نمایش فیلم کشور خود سخنانی درباره برپایی هفته فیلم اروپایی و فیلمی که به نمایش درخواهد آمد بیان کردند.

در پیام سیدصادق موسوی به این مناسبت آمده است:

«امروزه سینما بهترین راه ارتباط بین انسان‌هاست. زبان تصویر در شرایط کنونی جهان بهتر از هر زبان دیگری دردها و آرزوهای انسان معاصر را برای ما بازگو می‌کند. امیدوارم برگزاری هفته فیلم‌های اروپایی در تهران سرآغازی برای رابطه بهتر بین انسان‌ها و گفتگوی بین فرهنگ‌ها باشد.»

هفته فیلم اروپایی با نمایش آثاری از ۸ کشور این قاره، یونان، بلغارستان، آلمان، لهستان، دانمارک، هلند، اتریش و مجارستان، با همراهی گروه هنر و تجربه و موزه سینما نهم تا سیزدهم آبان از ساعت ۱۷ در موزه سینما واقع در خیابان ولی‌عصر، باغ فردوس برگزار می‌شود.


منبع: عصرایران

وزیر کشور: دستیابی به سلاح هسته ای را حرام می دانیم

وزیر کشور گفت: استکبار جهانی بداند که ما ذره ای از قدرت دفاعی مان کوتاه نمی آئیم چرا که در تامین امنیت خود دستیابی به تجهیزات، علوم، فنون و تکنولوژی های جدید نظامی را حق مسلم خود می دانیم.

به گزارش ایسنا، عبدالرضا رحمانی فضلی اظهار کرد: ما در کشور در حوزه آسیب های اجتماعی با برخی نارسائی ها روبرو هستیم به طوری که یکی از اولویت های دولت دوازدهم ساماندهی، کاهش و مقابله با این آسیب ها به ویژه در حوزه اعتیاد، طلاق و حاشیه نشینی است.

وی با بیان اینکه مقابله با آسیب های اجتماعی تنها با روش سلبی امکانپذیر نیست، گفت: ما باید به روش های ایجابی نظیر ایجاد نشاط و سرزندگی در بین افراد جامعه و مشارکت دادن جوانان در همه عرصه ها توجه کنیم تا اسباب بالندگی فراهم آید.

وزیر کشور تصریح کرد: ملت ایران ۳۹ سال است که سهمگین ترین طوفان ها را پشت سر گذاشتند و در این ۳۹ سال روزی نبوده است که استکبار جهانی علیه این ملت تبلیغ نکند و ما از این بابت مدیون صبوری و استقامت مردم هستیم و باید قدر این مردم قدرشناس را بدانیم.

رحمانی فضلی با بیان اینکه عده ای با طرح مسایل حاشیه ای سعی می کنند در جامعه تزریق یاس، ناامیدی و انفعال داشته باشند، بیان کرد: دولت و مجلس به تنهایی قادر به حل مشکلات مردم نیستند و باید به مانند بسیاری از کشورها و بالاتر از آنها سعی کنیم کار را به دست مردم بسپاریم تا با حفظ عزت و کرامت آنها روند کار شتاب گیرد.

وزیر کشور گفت: در حوزه سیاست ما به نشاط سیاسی در سایه تقویت مشارکت مردم، صیانت از آزادی مشروع آنها، برگزاری انتخابات سالم و قانونی، تعمیق بینش سیاسی، حمایت از احزاب و گروه ها در چهار سال گذشته دست یافتیم و همچنان سعی داریم با ایجاد فضای آزاد در چارچوب قانون از رسانه ها و گروه ها و احزاب حمایت کرده و هیچگونه مداخله و محدودیتی را در فعالیت آنها به وجود نیاوریم.

رحمانی فضلی در ادامه تصریح کرد: تشخیص مردم ما در رفع موانع، تهدیدها و تحریم ها و گذر از مشکلات عالی است و ما به راحتی می توانیم در سایه وحدت و همگرایی به اهدافمان دست پیدا کنیم.

وی مرکزیت و محور تامین امنیت پایدار را مردم دانست و افزود: استکبار جهانی با حربه های مختلف تلاش می کند تا توان نظامی ما را در تولید سلاح های متعارف جهانی زیر سوال ببرد در حالی که ما طبق شریعت و قانونمان دستیابی به سلاح هسته ای را حرام می دانیم اما به هیچ کس اجازه نمی دهیم در افزایش توان نظامی ما مداخله کرده و مانع به وجود آورد.

رحمانی فضلی اظهار داشت: در حالی که استکبار و همدستان آنها در منطقه با تولید سلاح هسته ای از رژیم متجاوز و کودک کش صهیونیستی حمایت کرده و به تجهیز او می پردازند به دنبال توانمندی نظامی ما به شکل مشروع و قانونی سر و صدا به راه انداخته و صحبت از حقوق بشر می کنند در حالی که این حق مسلم جمهوری اسلامی ایران است تا توان نظامی و دفاعی خود را تقویت کند.

وی با بیان اینکه در حوزه فرهنگ نیز ما همچنان با تاکید بر اصول و مبانی دین اسلام و همچنین قرآن کریم سعی داریم تا زمینه رشد و بالندگی افراد جامعه را فراهم کنیم، اظهار کرد: ما امروز میراث دار حکومت ناب محمدی (ص) هستیم که قطعا در این مکتب بر اهمیت کار و تلاش، صرفه جویی، سرمایه گذاری، آگاهی و بصیرت مردم و تقویت تولید تاکید شده است.

وزیر کشور در ادامه گفت: در کنار تقویت فرهنگ مردم به دور از نگاه محدود سعی داریم تا در همه بخش های فرهنگی و هنری به تقویت فعالان این عرصه همت کنیم که قطعا با نگاه واقع بینانه بسیاری از اختلاف نظرها برطرف خواهد شد.

رحمانی فضلی در پایان تصریح کرد: ما اگر در حکومت اسلامی بر محور خدمت رسانی صادقانه به دور از نگاه حزبی، جناحی و سیاسی مخلصانه عمل کنیم قطعا همراهی مردم را نیز شاهد خواهیم بود و به آرمان انقلاب اسلامی دست پیدا خواهیم کرد.


منبع: عصرایران

امام جمعه بوشهر: حمایت از سپاه واجب شرعی و تضعیف آن حرام است

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت:این نیرو بنا به رسالتی که برای آن تعریف شده در پیشبرد هدفهای انقلاب مسئولیت مستقیم دارد.

به گزارش ایرنا، سرلشکر جعفری چهارشنبه شب در دیدار با نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه بوشهر افزود:وظیفه سپاه تنها انجام اقدامهای نظامی، امنیتی و دفاعی نیست بلکه به اقتضا و نیازهای کشور باید در تمام عرصه های مختلف اقتصادی و فرهنگی مورد نیاز تلاش کند.

وی تصریح کرد: امروز وظیفه سپاه پاسداران در پیشبرد هدفهای انقلاب در داخل کشور در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اخلاقی مهم است.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت:هدف اصلی حکومت اسلامی هدایت مردم به سمت ایمان و معنویت است.

جعفری اظهارداشت: امروز انقلاب با اصل استکبارستیزی در دنیا در حال پیشرفت و همه گیر شده است.

وی گفت: آنچه امروز به آن نیاز داریم بهره گیری از حضور مردم در برطرف کردن مشکلات جامعه است.

جعفری افزود: معضلات اجتماعی، اقتصاد مقاومتی و اشتغال بدون مشارکت مردم حل نمی شود.

وی گفت: استفاده از نیروی مردمی به صورت سازمان یافته در رفع مشکلات موجود بسیار موثر است.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: در حال حاضرهمانطور که از حضور مردم در قالب گردانهای مختلف برای تامین امنیت و دفاع استفاده می شود باید از نیروی بخش دیگری از مردم برای برطرف کردن مشکلات و آسیبهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی استفاده شود.

وی یادآورشد: برای اثربخشی حضور مردم در حل مشکلات اجتماعی جامعه باید این حضور سازماندهی شده و همراه با آموزش باشد.

نماینده ولی فقیه در استان وامام جمعه بوشهر نیز در این نشست گفت: همواره نقطه اتکای اسلام و رهبری نیروهایی بوده اند که جان خود را در دست داشته و در خط اول دفاع از آن بوده اند.

آیت الله غلامعلی صفایی بوشهری با بیان اینکه سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس به عنوان یک ستون پابرجا و مستحکم حضور داشت، افزود: سپاه عزیز از همان ابتدای تشکیل و آغاز انقلاب، حافظ حریم نظام، ولایت و آرمان ها و ارزش ها بوده است.

وی با تاکید براینکه سپاه یکی از ارکان تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور است، ادامه داد: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نه تنها در حوزه دفاعی بلکه در عرصه های مختلف فرهنگی، پیشرفت، عمران و عرصه های اقتصادی نیز فعالیت کارآمد دارد.

صفایی بوشهری گفت: در زمان حاضر سپاه پاسداران فعالیت های گسترده ای در حوزه های رفاهی و محرومیت زدایی در سطح کشور انجام می دهد.

ایشان با تاکید بر اینکه تقویت و حمایت از سپاه واجب شرعی و تضعیف آن حرام است، اظهار کرد: تضعیف سپاه از سوی هر کسی در هر مقام و لباسی، نشان از دوری ایشان از مبانی اسلامی و نداشتن تحلیل صحیح سیاسی و هم زبانی با بیگانگان است.

صفایی بوشهری ادامه داد: تقویت و حمایت از سپاه نشان از ایمان به اسلام، رهروی از راه امام راحل، رهبر معظم انقلاب و عقلانیت سیاسی و نظامی است.

وی افزود: مردم استان بوشهر از دیرباز پاسدار حریم اسلام و ولایت، آرمان ها و ارزش ها بوده اند.

صفایی بوشهری اظهار کرد: هماهنگی که بین نهاد ولایت و سپاه در استان بوشهر وجود دارد یک ارتباط وسیع بر مبنای تکلیف، هوشمندی و مطابق با نظر رهبر معظم انقلاب است.


منبع: عصرایران

اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان

♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

صدای بهم خوردن بال معصوم فرشته ها می آید انگار آمدن تو نزدیکست. لمس بودنت مبارک

فرستنده : مدیر کل سایت

  • برچسب ها: اس ام اس تبریک تولد گفتن, اس ام اس روز تولد, اسمس تولد جدید
  • ♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

میلاد تو رو به تک تک گل های دنیا تبریک می گم ولی می دونم همشون حسودیشون میشه ،

اخه تو تنها گل باغچه قلب منی….

♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست و در میان این روزهای شتابزده عاشقانه تر زیست. میلادتو معراج دستهای من است وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم.

♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

جای هیچکس را هیچکس دیگر نمیتواند پر کند !

مهربانم :

تولدت مبارک

♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

‘* ‘ .* . ‘ * . ‘ *.’ .’
*شب .’ .’ * . ‘ .’
* . *’ تولدتون *
.پر.’” . ; ستاره ‘ ‘
.’ ‘ * ‘ .’ .* ‘. ‘ .*
‘ .’ * .باد.’. *.’* ,

♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

دوستت دارم قد یه بشکه بنزین

خاطرخواتم قد یه پمپ بنزین

روز تولد تو بهترینم، هدیه بهت میدم یه کارت بنزین!

♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

امشب دامن تو پر از هدیه های کوچک و بزرگ میشود ، اما من هیچ ندارم که به تو هدیه دهم جز دلی که به من پس دادی.

♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

قشنگ ترین صدای زندگی تپش قلب توست ، با شکوه ترین روز دنیا تولد توست ، پس برای من بمان و بدان که عاشقانه دوستت دارم.

♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

امروز سالروز تولد توست و من برایت هدیه ای نخریده ام ، که آنچه خریدنی است بی شک ٬ لایق تو نیست.

من روز تولدت ٬ خود متولد می شوم …

تولدمان مبارک
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

تولدت مبارک

ای گل گلدون من

هزار سال زنده باشی

بسته به تو جون من

این هدیه تولد

پیشکش چشمای تو

نازگل زیبای من

چشام زیر پای تو .

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

سالروز تولد قشنگت را با رقص سفید برف ها همچون سفیدی دلت

بر اسمان قلبمان جشن می گیریم و صمیمانه فصل شکفتنت را تبریک می گوییم

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

آرزو می کردم که درجشن میلادت تک ستاره آسمان چشمانت باشم

تا در آغوشت طولانی ترین شبم را تقدیمت کنم

و درکلبه انتظارت بوسه هایم را میهمانت !

تولدت مبارک

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

گل من تولد تو تولد من است، من تمام طول سال بیدار مانده ام

که مبادا روز تولد تو تمام شود، و من در خواب بمانم و نتوانم به تو بگویم

تولدمان مبارک!

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

امروز تولد توست و بهترین زمانی که خدا میخواست مرا با هدیه ای شاد کند.

آری درست است این هدیه قبل قبل از وجود خودم از آسمان آمده ولی مهم

این است که از آن دل من بوده . . .

تولدت مبارک

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

از همان روزی که پای تو به این دنیا رسید

غصه هایم یک به یک از قلب و جانم پر کشید

روز میلاد تو دنیا یک صدا خندیده بود

اسمان در مقدمت باران گل باریده بود

تولدت مبارک

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن

به رنجهای زندگی هم دل بست

و در میان این روزهای شتابزده عاشقانه تر زیست.

میلادتو معراج دستهای من است

وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

میلادت ای عزیز تر از جـان خجسته باد

در مقـدمت غــزل به ترنم، نشسته باد

تولد تو مــــبارک! بروی تو

دروازه های غم به چنین روز بسته باد!

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

امروز روز توست…..روز میلادت

دنیا تبسم کرده است امروز با یادت

امروز بی شک اسمان ابی ترین ابیست

چرخ و فلک همچون دلم درگیر بی تابیست

تولدت مبارک

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

عزیز دلم تولدت را تبریک می گویم و دعاگویم مزرعه ی زندگی ات

همواره پر از محصول موفقیت و بردباری باشد . . .

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

‘* ‘ .* . ‘ * . ‘ *.’ .’
*شب .’ .’ * . ‘ .’
* . *’ تولدتون *
.پر.’” . ; ستاره ‘ ‘
.’ ‘ * ‘ .’ .* ‘. ‘ .*
‘ .’ * .باد.’. .’

♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

جشن میلادت را به پرواز می روم

دراین خانگی ترین آسمانِ بی انتها

آسمانی که نه برای من

نه برای تو

که تنها برای “ما” آبیست . . .

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

امروز روز توست و من

تمام دلتنگیهایم را

به جای تو

در آغوش می کشم

چقدر جایت میان بازوانم خالیست

تولدت مبارک

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

صدای یک پرواز

فرود یک فرشته

آغاز یک معراج

و شروع یک زندگی

تولدت مبارک

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

این هدیه ی آسمانی چشمانت / دلبسته به شمعدانی چشمانت

ای عشق تولدت مبارک ، قلبم / تقدیم به مهربانی چشمانت . . .

.

.

.

وجود زیبایت وارد به دنیا میشود / هدیه سالروزش این آوا میشود

عاشقی چون من بی پروا میشود / در شعر تولد غرق رویا میشود

اینگونه سالی دگر ازعمر تو آغاز میشود

تولدت مبارک

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

سالروز زمینی شدنت مبارک . . .

راستی از ونوس و مریخ چه خبر !؟

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

روزی که به دنیا آمدی هرگز نمیدانستی زمانی خواهد رسید

که آرامش بخش روح و روان کسی هستی که با بودن تو دنیا برایش زیباتر است

بهانه ی زندگیم تولدت مبارک

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

تو هیچی کم نداری

برای همه چیز من بودن

تولدت مبارک

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

زادروزت شیرین، پرعشق و نورآفرین باد.

قهقهه هایی آسمانی و آرامش زلال زندگی را برایت آرزو دارم . . .

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.
زمین در انتظار تولد یک برگ ، من در حال شمارش معکوسصفر همیشه پایان نیست گاهی آغاز پرواز استتولدت مبارک.اس ام اس تبریک تولد ــــــــــــــــــــــــــ متن تبریک تولد ــــــــــــــــــــ اس ام اس تبریک تولد.

از یک نگاه تو رنگم پریده است، قربان آن شوم که تو را آفریده است

عزیزم تولدت مبارک

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

تقدیم به کسی که شکفتن هیچ گلی زیباتر از لبخند او نیست

جشن میلادت بهترین بهانه برای فکر کردن به تو و به یاد آوردن خوبی هایت است

سالروز تولدت مبارک

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

امشب که شب تولدته بهترین ها رو آرزو کن

من هم از خدا همون بهترین ها رو برات آرزو مندم

تبریک دست خالی مرا باسخاوت بی حدت بپذیر

(تولدت مبارک)

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

هدیه ای از آسمان برای؛

روز تولدت رسید.

و دیدم هیچ چیز

گلم را

جز عشق

لایق نیست.

تولدت مبارک

♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

زبان ما قاصر است از شکر نعمت تولد و حس بودن شما

در روز تولدت سر بر زمین سائیده و از درگاه حضرت حق نهایت سپاس خود را بجا آورده

و برایت سالهای سال عمر با عزت و برکت خواستاریم .

باشد که بقاء عمرت با عزت و سربلندی و توام با خدمت باشد . . .

.

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

امشب چه شبی روشن و زیبا و مصفاست / احسنت، به این جشن دل انگیز که برپاست

گویا که گلی پای نهاده ست به گیتی / کز فرّ و شرف، آبروی جمله ی گلهاست . . .

تولدت مبارک

.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.

تو یک تولدی شدی به قلب زخمی ام ببین / که با تو من ظهور شدم احیا شدم مثل نگین

عزیز مبارکت باشه امروز روز تولدت / این قلب خسته منه بردار برو ما خودت . . .

اس ام اس تولدت مبارک

وجود تو تنها هدیه گرانبهایی بود که خداوند من را لایق آن دانست

و هدیه من به تو نازنین قلب عاشقی است که فقط برای تو میتپد

عاشقانه و صادقانه دوستت دارم و سالروز تولدت را تبریک میگویم

تولدت مبارک
.
.
♥ ♥ ♥ اس ام اس تبریک تولد متولدین ماه آبان ♥ ♥ ♥

.
.
تمام لحظه های عمرم بدرقه نفس کشیدن توست

به دنبال کوچکترین فرصت بودم تا بزرگترین تبریک را نثار قلب مهربانت کنم

ورق خوردن برگ سبز دیگری از زندگی ات را تبریک میگویم

تولدت آذین زندگی ام باد . . .


منبع: عصرایران

«ماراتن»؛ مورد علمی – تخیلی نمایش های تهران

ر نمایش «ماراتن» به کارگردانی آرش‌عسکری، این روزها در تماشاخانه «دا» روی صحنه است. این نمایش موضوع جالبی دارد که تا اندازه ای می توان آن را موضوعی تازه در تئاتر ایران به شمار آورد.

 بر ا ي ر شد و توسعه اجتماعي بايد به تئاتر توجه كر د
این نمایش درام جالبی درباره انسان و موجودیت او، پیش از حیات است؛ اینکه انسان پیش از متولد شدن چه شرایطی را تجربه می کند. قهرمان های این نمایش دو اسپرم با کروموزم های ایکس و وای هستند و برای رد شدن از دروازه که همان تخمدان است، با یکدیگر به چالش برمی خورند. آن‌ها دلایل مختلفی برای یکدیگر می‌آورند که کدام یک از آن‌ها لایق رد شدن از دروازه‌ای است که دو نگهبان از آن حفاظت می کنند.

این درگیری تا جایی ادامه پیدا می‌کند که یک اسپرم دیگر نیز وارد صحنه می شود. او برای موجودیت و حیات خویش برنامه‌ای ندارد و تنها می‌خواهد از دروازه رد شود؛ درحالی که قهرمان‌های اصلی هرکدام برای زندگی در دنیای تازه، دلایل و هدف های مختلف دارند.

نمایش «ماراتن» اثری است سورئال با رگه هایی از پست مدرن و درگیری انسان با موجودیت خود به نویسندگی و کارگردانی آرش عسکری و تهیه کنندگی مجید دری که تا پنج‌شنبه ۱۸ آبان، ساعت ۱۹:۱۵ هر شب در تماشاخانه دا، روی صحنه می‌رود.

با آرش عسکری، کارگردان نمایش ماراتن درباره این اثر به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

نمایش «ماراتن» دارای ایده جالب و تازه‌ای است و به نظر می رسد ایده هنگام نگارش متن، به پختگی رسیده است. آیا شما پیش از نگارش این نمایشنامه، به موضوع حیاتِ پیش از تولد فکر کرده بودید؟

ایده یک خطی داستان به ۱۰ سال پیش برمی‌گردد. همیشه به این فکر می‌کردم که ما یک حافظه عینی و یک حافظه غیر عینی داریم و در واقع از وقتی به شکل فیزیولوژیکی کامل شدیم، تنها یک بخش از حافظه ما ثبت شده است؛ این حافظه بخشی از موجود بودنِ ماست و قبل از این شکل گیری، ما یک پروسه موجود بودن داشتیم که آن بخش دیگر در ذهن ما نیست و هیچ قطعیتی نیز در موردش وجود ندارد که در آن دوره چه اتفاقی افتاده است.

وقتی می توانیم برای یک رباط هوش مصنوعی ایجاد کنیم، ممکن است وقتی خودِ ما یک توده سلولی بودیم، بخشی از هوش مصنوعی برای ما شکل گرفته باشد.

فکر می‌کنم اگر عقب‌تر برویم چطور؟ وقتی که ما یک میکرواندام بودیم، اوضاع به چه شکلی بوده است؟ همیشه یک بحث خیلی جدی در می‌گیرد که اتوپیای انسانی چیست؟ هر محیطی و هر شرایطی چه نمونه انسانی را برمی‌تابد؟ اینکه یک الگوی انسانی، که متعلق به سه قرن پیش است، آیا می‌تواند برای امروز نیز یک الگوی مناسب باشد؟ آیا اتوپیای واحدی برای انسان وجود دارد؟ دسته ای از این سوالات با یکدیگر تلفیق شد و ایده ای یک خطی شکل گرفت که اگر یک اسپرم با کرومزوم ایکس و اسپرم دیگری با کرومزوم وای وجود داشته باشد و در آستانه ورود به تخمک قرار گرفته باشند و فرصت انتخاب داشته باشند، چه می کنند؟

اگر قرار باشد به هر شکلی با یکدیگر درگیر شوند، آن درگیری چیست؟! گاهی درگیری بر سر فنا رفتن است اما این درگیری بر سر موجود بودن است.

این ایده چه زمانی شکل اجرایی به خود گرفت؟

بعد از حدود ۹ سال، شهریور سال گذشته تصمیم گرفتم این ایده را مکتوب کنم و یک طرح اولیه ۱۰صفحه ای نوشته شد.

کارهای قبلی من و کارهایی که این روزها در حال نگارش آن‌ها هستم، همه سورئال است. با تهیه‌کننده کار صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که ایده را وارد کارگاه نمایش کنیم چون این کار اشتراکی است و از یک ذهن برنمی آید. با آدم‌هایی که به نظرم می رسید به شخصیت‌ها نزدیک هستند، صحبت کردم و بازیگران انتخاب شدند.

چطور شد که تصمیم گرفتید با نابازیگر کار کنید؟

وقتی شما برای کاری با یک بازیگر حرفه‌ای صحبت می کنید، نقش را می‌گیرد و خودش را به شخصیت نزدیک می‌کند اما من می‌خواستم ذهن‌های خالی‌تری را انتخاب کنم تا بتوانم شخصیت‌ها را با بازیگر تطبیق دهم نه آن بازیگر را با شخصیت. از کسانی که توانایی و استعداد داشتند و به شخصیت ها نزدیک بودند، دعوت کردم و متن نیز در کارگاه رفته رفته پیش رفت و نوشته شد.

اگر در این نمایش با بازیگران حرفه‌ای کار می کردید، تفاوتش چه بود؟

من بخشی از هر کاراکتر را در بازیگر آن کاراکتر می‌بینیم؛ این موضوع یک سری معایب و ایرادات دارد؛ من و آقای دری تصمیم گرفتیم گروهی داشته باشیم که از این پس با هم کار کنیم و به همین جهت این ریسک را کردیم که بخشی از آن کاراکتر را در اختیار خودِ بازیگر قرار دهیم؛ حتی نوع عادات میمیک یا تیک‌هایی که بازیگران دارند، متعلق به خودشان است اما این‌گونه نیست که گفته باشم شما آزادید که از میمیک خودتان به هر شکلی که می خواهید، استفاده کنیدبلکه من آن‌ها را متعلق به نقش کردم.

کاری که بازیگر به صورت طبیعی انجام می‌دهد، آن چیزی است که من برای کاراکتر نوشته بودم. بازیگر حرفه ای به‌طورمعمول این کار را نمی کند. در ضمن برای یک بازیگر حرفه ای این امکان فراهم نیست که ۹ ماه تمرین کند. بازیگرانِ کار من با کاراکترها زندگی کردند و پیش از آن ۳۰ سال نیز با خودی که داشتند، زندگی کرده اند. در واقع این «من» را روی «خود»ی که داشتند، سوار کردم.

این کار سورئال است، در حالی که دارای مایه های رئال است و در بخش‌هایی نیز به پست مدرن تنه می‌زند. به‌عنوان مثال در بخشی که یکی از نگهبانان دروازه یک مونولوگ می‌گوید، ما احساس می‌کنیم در جهان امروز هستیم و اهم مشکلات جهان، از زبان او بیان می شود. چگونه یک سوژه سورئال می تواند به این شکل به رئال و حتی پست مدرن نزدیک شده و چنین در یکدیگر تنیده شوند؟

 بر ا ي ر شد و توسعه اجتماعي بايد به تئاتر توجه كر د
درست است. ما می‌خواستیم که همین اتفاق بیفتد. مرز خیلی باریکی بین سورئال و پست مدرن وجود دارد و این دو تا با هم پاسکاری دارند و به یکدیگر تنه می زنند.

اگر بخواهیم طراحی صحنه پست مدرن را مثال بزنیم، مثل این است که چاپار هخامنشی برای رساندن یک نامه بیاید و نامه را روی تبلت به گیرنده تحویل دهد! در معنا نیز همین اتفاق می افتد؛ یعنی اینکه ما به‌فرض یک اسپرم در فضای سورئال داریم با دغدغه های پست مدرن که با فرمانده اش مغز، درگیر است. به نوعی این کار تلفیقی از مفاهیم سورئال و پست مدرن با یکدیگر است.

این تلفیق، کشش دراماتیک و سرگرم‌کننده کار را تحت تاثیر قرار نداده است و همچنین می توان گفت با اینکه یک مفهوم عمیق را دنبال می کند اما مخاطب با یک اثر خشک و جدی که طاقتش را تنگ می‌کند، مواجه نمی‌شود.

مشکل جدی آثار نمایشی، این است که یا یک کشش دراماتیک سرگرم کننده دارند که مخاطب با آن کشش همراه می شودو رویداد دراماتیک را دنبال می کند اما در نهایت دریافتی از کار ندارد؛ یا اینکه پر هستند از مفاهیم عمیق که درامی ندارند و مخاطب قصه را دنبال نمی کند و با خود فکر می کند کاش این یک مقاله بود که می‌خواندم. این دو قطبی شدن به بسیاری از کارها آسیب زده است.

ما در نمایش «ماراتن» تلاش کردیم این را تغییر دهیم؛ یک درام با کشش‌های داستانی که مخاطب را ترغیب و وی را همراه با لایه های غنی از مفاهیم بنیادین با خود درگیر کرده و مفاهیم معاصری که دارد،مخاطب را با محیط درگیر می‌کند.

اینکه شما می‌بینید ما یک سری دغدغه‌های به‌روز مخاطب را در کار آوردیم، به این دلیل است که بتوانیم هر دست انداز و مانعی را که به کسالت مخاطب منجر می‌شود، کنار بزنیم و همذات‌پنداری‌اش را با قصه بالا ببریم؛ چراکه به هرحال کار سختی است که شما با یک اسپرم همذات‌پنداری کنید! همذات‌پنداری با یک قهرمان دلاور امروزی که سینه اش را در مقابل هر نوع آسیبی سپر می‌کند، کار ساده‌تری است تا همذات‌پنداری با اسپرمی که درگیر موجود‌بودن است! تلاش کردیم لایه‌های مفهومی دوم و سوم کار را برای مخاطب معاصر کنیم که به همذات‌پنداری‌اش با کار کمک کند.

هیچ‌وقت به این فکر نکردید که شاید این ایده بتواند سوژه یک فیلم یا انیمیشن باشد؟ در صحنه تئاتر، دست ما خیلی باز نیست. اجرایی شدن این نمایشنامه تا چه اندازه سخت بود؟

هیچ‌وقت به اینکه فیلمنامه باشد، فکر نکردم. من همیشه عِرق جدی به تئاتر دارم و ایده‌هایی را که دوست دارم ،می‌خواهم روی صحنه ببینم. باورپذیری این اثر در سینما سخت است؛ چراکه مخاطب تئاتر به قرارداد گذاشتن عادت کرده است. مخاطب تئاتر این را پذیرفته که یک پارچه ببیند و بگوید خون است، یک در ببیند و بگوید این دروازه یک قلعه است.

همان‌گونه که اشاره کردید، کار را به شکل کارگاهی پیش بردید. می‌خواهم بپرسم حضور ذهن‌ها و ذهنیت‌های مختلف تا چه اندازه شما را در مسیر نوشتن و کارگردانی یاری کرد؟ به‌طورمعمول نابازیگران توقع خاصی از مجموعه ندارند. شما اگر با بازیگر حرفه ای کار کرده بودید، دوباره می‌توانستید چنین تاثیری بگیرید؟

سوال خوبی است و دوست دارم در این مورد توضیح دهم. در دوره نوجوانی که با استادان تئاتر کار می‌کردم، همیشه می گفتند بازیگری تئاتر، اتفاق سختی است و به راحتی به دست نمی‌آید؛ منظور این نبود که بیان و بدن آماده داشته باشید.

به هرحال با چند سال کار کردن، بدن و بیان آماده می‌شود و خلاقیت نیز با دیدن کارهای مختلف شکل می‌گیرد؛ معنی دیگری پشت این حرف است و آن اینکه بازیگر تئاتر باید سیاست و اقتصاد بداند، با جامعه‌اش در ارتباط باشد، هنر را بشناسد و… . در واقع بازیگر تئاتر باید مجموعه‌ای از آگاهی‌ها را داشته باشد که مخاطب حرفه‌ای تئاتر را به باورپذیری برساند. «ماراتن» به‌دلیل شکلِ بخصوص اجرایی و متنی که دارد و به خاطر هدف‌گذاری های جدی محتوایی که برای متن شده بود، تاثیرگذاری جدی ای برای مخاطب امروز نسبت به دغدغه‌های معاصر خودش می‌خواستیم و نیاز به کسانی داشتیم که این دغدغه ها را خوب بشناسند و البته ذهن های آماده ای داشته باشند که بتوان با آن بازی کرد.

بهترین راهکار را این دیدیم که سراغ دوستان رسانه ای خودمان برویم. بازیگران این کار، بچه‌های سرویس اجتماعی و سیاسی رسانه‌های مختلفند که نسبت به دغدغه‌های انسان معاصر و مفاهیم معاصری که می‌خواهیم در این کار منتقل شود، آگاه هستند. مهارت های بازیگری در آن‌ها شکل نگرفته بود اما گاهی، تجربه داشته و حداقل مخاطبان حرفه‌ای تئاتر بودند و درباره این فضا شناخت داشتند. با سعه صدری که تهیه کننده کار داشت، ۶ماه فرصت در اختیار ما قرار گرفت تا با بچه ها تمرین کنیم آن نیز بدون اینکه بگوییم ایده اجرایی کار چیست. ما در تمام این مدت فقط بچه‌ها را برای بازیگری آماده کردیم.

۶ماه هفته‌ای پنج جلسه و هر جلسه، سه ساعت کارگاه داشتیم و از آدم‌هایی دعوت می کردیم که در بیان و بدن متخصص بودند و کارگاه فشرده برگزار کردیم و بچه‌ها را به یک سطح مقبول رسانده و بعد از ۶ ماه، متن را در اختیار آنان قرار دادیم و در نهایت نیز برای حفظ توازن، دو بازیگر حرفه ای به کار اضافه کردیم اما شاکله و استخوان‌بندی کار به این شکل است.

بازیگران سینما به تئاتر راه پیدا کردند. به‌طورمعمول کارها ضعیف هستند اما به واسطه اسم کار، فروش می رود. به نظر شما آیا می‌توان مرزی برای بازیگری تئاتر و سینما قائل شد؟ برای اینکه کار فروش رود، بازیگر سینما را وارد تئاتر کنیم و یک کار ضعیف به مخاطب تحویل دهیم، در حالی که گاهی می‌بینیم آثاری با استفاده از نابازیگر روی صحنه می‌روند که شاهکار هستند. به نظر می‌رسد گاهی به دلیل اقتصاد، فرصت‌ها را از جوان‌ترها می‌گیریم و در اختیار بازیگران سینمایی می گذاریم که برخی از آنان در صحنه تئاتر ضعیف عمل می‌کنند.

درهای تئاتر همیشه باز است اما بیشتر بازیگران سینما در ابتدا بازیگر تئاتر بوده‌اند و امروز به عنوان بازیگر سینما شناخته می‌شوند. این دغدغه‌ای که شما می‌گویید درست است ویک دلیلش، لجام‌گسیختگی در تئاتر خصوصی است.

وقتی شما در یک سالنی می‌خواهید اجرا بروید که شبی پنج میلیون تومان باید پول پرداخت کنید، مجبورید از راه‌های مختلف، مخاطب را به سالن بکشانید. برای یک اجرای ۳۰‌شبه، باید ۱۵۰میلیون پول به سالن بدهید و این سالن ۳۰۰ نفره را پر کنید. راحت ترین چیزی که به ذهن بخش اقتصادی پشت صحنه می‌رسد، این است که از دو چهره برای کار استفاده کنند.

حتی امروز فوتبالیست‌ها نیز به تئاتر می آیند! تئاتر یک هنر فاخر است که همه جای دنیا به‌دلیل رشد و توسعه اجتماعی جامعه، مورد حمایت قرار می گیرد؛ اگر این حمایت نه در حد اینکه به گروه‌ها بودجه داده شود بلکه در این حد که حداقل مکان‌های دولتی برای اجرا با شکل مناسب ساخته شود تا گروه های بیشتری بتوانند کار کنند، این مساله کاهش پیدا می کند. در نهایت مخاطب باید انتخاب کند که می‌خواهد یک چهره را از نزدیک ببیند یا اینکه بخواهد به داشته‌های خودش چیزی اضافه کند و از یک کار هنری حرفه ای لذت ببرد اما انگار مخاطب، انتخابش نوع اول است.

در واقع می‌توان گفت رشد و بالا بردن سطح سلیقه مخاطب نیز نیاز به حمایت دارد.

ما باید مخاطب را نیز رشد دهیم. این، یکی از همان حمایت‌هایی است که لازم است صورت گیرد. دستگاه‌های فرهنگی که متولی تئاتر هستند، باید مخاطب حرفه ای تئاتر را نیز پرورش دهند. تئاترهای سفارشی ما بی‌کیفیت‌ترین تئاترهاهستند که در باکیفیت‌ترین سالن‌ها اجرا می‌روند و سلیقه مخاطب را کور می‌کنند. حمایت از تئاترهای قوی و حرفه ای که مخاطب را پرورش می‌دهند، بخشی از وظایف متولیان تئاتر است.

در حال حاضر بخش خصوصی نیز وارد شده است. فکر می کنید با رشد بخش‌خصوصی در زوایای مختلف تئاتر، چقدر می توانیم شاهد رشد تئاتر مستقل باشیم؟

من منکر نقش بخش خصوصی نیستم. اگر تئاتر خصوصی نبود، به‌طورحتم «ماراتن» اجرا نمی‌رفت و این یک چیز طبیعی است. ما در یک سالن خصوصی اجرا می رویم و این درخواست رااز تئاتر شهر داشتیم که گفتند از سال ۹۹ به بعد بیایید! البته که این مجموعه وقت‌های خالی نیز دارد اما متعلق به کسانی است که در تئاتر شهر، حق و آب و گل دارند.

بخش خصوصی باید باشد اما نه به این شکلی که نظارت روی آن کم است. خوشبختانه ما توانستیم با تماشاخانه دا، تعامل خوبی داشته باشیم و این مجموعه درک هنری بالایی داشتند و با ما تعامل خوبی کردند اما بخش خصوصی، آسیب جدی به تئاتر مستقل می زند.

جوانان خوش ذوق و با استعداد در یک منگنه، له می شوند؛ کسانی که می دانم رزومه خوب و توانایی‌های بالا دارنداما توفیق نداشتند که یک سرمایه گذار جدی داشته باشند و سرمایه‌گذاران روی کسی که آنچنان نام و نشانی ندارد سرمایه‌گذاری نمی‌کنند و به این‌دلیل گروه‌های تئاتری به هیچ وجه از پس هزینه‌های سرسام‌آور تئاتر خصوصی برنمی آیند و در مواجه با تئاتر دولتی نیز همیشه پشت درهای بسته می‌مانند.

خیلی خوب است که ما یک تئاتر حمایت شده دولتی قوی داشته باشیم به این معنا که خودِ جامعه، بخشی از سهمش را به فرهنگ خودش اختصاص دهد. اما تئاتر دولتی ما تئاتر رانتی است و افراد در این چرخ دنده‌ها له می‌شوند و کسانی که بر توانایی‌های خود اتکا می‌کنند، در این حیطه توفیقی ندارند.

در بخش خصوصی نیز نگاه بازاری است، نه هنری. به اعتقاد شما به چه شکل می توان این نگاه را تغییر داد و سطح سلیقه مخاطب را با تغییر این نگاه، بالا برد؟

خیلی کارها می‌شود کرد؛ یکی از کارها این است که بخش خصوصی وقتی وارد می شود، کسی که سرمایه می‌گذارد و سالن نمایشی آماده می‌کند، فکر نکند این چاه نفت است که پس از استخراج می تواند بسته شود بلکه باید با مخاطب سازی آن را برای خودش دایمی کند؛ از کارهای خوب حمایت کرده و تماشاگر را به سالن بکشد و شرایطی را فراهم کند و تنها روی سخت افزار کار نکند بلکه نرم افزار را نیز رشد دهد. اگر کار مناسبی وجود دارد، روی گروه سرمایه‌گذاری کند.

به جای اینکه خیلی خشک بگوید باید شبی پنج میلیون تومان پول سالن بدهید، می تواند ۵۰ درصد از فروش را با گروه شریک شود و گروه‌ها به‌طورحتم این مساله را قبول می‌کنند. دوستان در تماشاخانه دا، کار خوبی می‌کنند؛ آن‌ها به بعد کیفی کار توجه می‌کنند، به ما گفتند اگر طراح صحنه را تغییر دهید تا کار با کیفیت‌تری روی صحنه برود، ما نیز به شما تخفیف می دهیم. هرچه این نگاه بیشتر شود، تئاتر جانِ بیشتری می گیرد.

بازبینیِ کار به چه شکل بود؟ «ماراتن» با توجه به موضوع خاصِ آن، تا چه اندازه سانسور شد؟

بر خلاف باور، «ماراتن» کارِ مودبی است. ما سعی کردیم خیلی از کلیشه‌هایی را که این روزها زیاد شده است،نداشته باشیم. من انتظار نداشتم که به این شکل باشد و فکر می‌کردم سختگیرانه‌تر است اما بازبینی بیشتر کیفی بود.

خوشحال شدم که بازبین‌ها را از قشری انتخاب می‌کنند که تئاتر را می‌شناسند. این توفیقی برای ما بود. مساله ای وجود دارد و آن این است که مخاطب تئاتر، مخاطب سینما و تلویزیون نیست. مخاطب تئاتر، مخاطبی است که یک سری قراردادها و معادلات را یاد گرفته است. او برای چیز دیگری در سالن تئاتر نشسته، به همین دلیل ممکن است محدودیت‌ها کمتر باشد. به هرحال تئاتر، هنر فرم و حرکات فرم داشتن است. اگر این‌ها را از تئاتر بگیریم، دیگر چیزی نمی‌ماند اما بین یک کار فرمی و رقص، مرزی وجود دارد.

امروز که کار روی صحنه رفته، نظر خودتان نسبت به آن تا چه اندازه مثبت است؟

کار خوبی است و بین سایر کارهایی که اجرا می‌روند، می دانم که «ماراتن» خوب دیده می‌شود اما متاسفانه به‌دلیل مسائل و چالش‌ها و محدودیت‌ها که ما یک گروه مستقلیم و خودمان کار می کنیم، دست بسته ای برای معرفی کار به مخاطب داریم و این مساله تنها نگرانی من است اما مخاطبی که کار را ببیند، به دیگری پیشنهاد می دهد. اگر ببینیم استقبال خوب است، به‌طورحتم تمدید خواهد شد.


منبع: برترینها

ماهایا پطروسیان و تجربه متفاوت در «خفگی»

ماهنامه همشهری ۲۴: او را همیشه با صورت خندان و تک بودن اسم شرقی و ارمنی خاصش به یاد می آوریم. با عکس های همیشه پرانرژی اش روی سر در سینماها در دهه های ۷۰ و ۸۰ که کنار پارسا پیروزفر و امین حیایی و رامبد جون ایستاده بود و گریم و لباس فانتزی داشت. با ۲۷ فیلم در ۲۷ سال بازی در سینما.

ماهایا پطروسیان در آستانه پنجاه سالگی هنوز شیفته سینماست و بازیگری. هنوز در انتخاب نقش هایش وسواس دارد و نقش هایی را بازی می کند که حتی اگر کوتاه باشد، به یاد بماند. حساسیتی که نمونه اش بازی تحسین شده او در «خفگی» است. نقشی کوتاه اما گرم و گیرا که در فضای سرد فیلم فریدون جیرانی به چشم می آید و از بهترین بازی های او در سال های اخیر است. پطروسیان در این گفت و گو از گذشته و اولین سال های بازیگری اش گفته است و از «خفگی» که دوستش دارد و آن را متفاوت ترین فیلم کارنامه فریدون جیرانی می داند.

احتمالا دورترین تصویری که خیلی ها از شما در ذهن دارند، بازی تان در فضای عجیب فیلم «پرده آخر» است. چطور شد در دومین تجربه حرفه ای تان در سینما، به این فیلم رسیدید؟

«پرده آخر» از لحاظ نوع قصه، کارگردانی و عوامل در سینمای آن زمان ما یک اتفاق بود. من هم این شانس خیلی بزرگ را پیدا کردم که در همان اوایل ورودم به سینما، در این فیلم بازی کنم. تقریبا می شود گفت اوایل ورودم، چون فقط هفت- هشت ماه قبل فیلم «عشق و مرگ» را کار کرده بودم.

ماهایا پطروسیان و تجربه متفاوت در «خفگی» 
آن موقع سال های اول تحصیلم در دانشکده هنرهای زیبا بود و تئاتر هم بازی می کردم. یک سری کار کلاسی داشتم و یک تئاتر حرفه ای («خواستگار» چخوف که در تالار مولوی اجرا شده بود) کار کرده بودم. همان روزها یک پیشنهاد حرفه ای به من شد. آقای کریم مسیحی از من تست گرفتند چون بازیگران دیگر شناخته شده بودند: خانم فرجامی، آقای ارجمند و آقای پورصمیمی. برای این نقش کم سن و سال بازیگر تازه با ویژگی های خاصی می خواستند که یک جور نمایش هم اجرا کند. من رفتم و ایشان توضیحات کلی به من دادند و از من خواستند که یک سری تمرینات هم بکنم. مثلا بروم منزل یک مونولوگ را با چند لحن تمرین کنم که بعدها معلوم شد آن متن، مونولوگ یک نمایش است. چند روز بعد قراری گذاشتیم که وقتی من آن متن را اجرا کردم، درباره یکی از آن لحن ها گفتند بله، خودش است و من را به عنوان بازیگر نقش قبول کردند.

وقتی برای تست دادن رفتید، دیگر تصمیم گرفته بودید بازیگر سینما شوید؟

بله، قصدم از ورود به دانشکده هنرهای زیبا، ورود به رشته نمایش و سینما بود. آن موقع هم که اصلا کلاس های بازیگری سینما نبود. فقط دانشکده هنرهای زیبا بود و دانشگاه هنر که رشته سینما و کارگردانی و فیلمبرداری در آن تدریس می شد. آن روزها اعتقاد بر این بود که بازیگر اگر می خواهد به شکل هنرآموخته وارد سینما شود، حتما باید تئاتر کار کند. به خاطر همین چون قصد من بازیگر بود، بازیگری تئاتر و رشته نمایش را انتخاب کردم. اصلا از اول هم قصدم از دانشگاه رفتن ورود به سینما و بازیگری جلوی دوربین بود.

بعد از «پرده آخر» هم «ناصرالدین شاه، آکتور سینما» را بازی کردید که حال و هوای متفاوتی نسبت به فیلم های دهه ۷۰ داشت. چطور شد که از واروژ کریم مسیحی به تهمینه میلانی رسیدید؟ آن روزها چه انتظاری از سینما داشتید و سینما چقدر مطابق با انتظارات شما بود؟

«پرده آخر» به نوعی تلفیقی از سینما و تئاتر بود. فیلم در جشنواره فجر آن سال آن قدر گل کرد که من در اول ورودم به سینما انتظارش را نداشتم در فیلمی بازی کنم که در سیزده رشته کاندیدا شود. اتفاق بزرگ و روزهای فوق العاده ای بود.

بازی در «پرده آخر» باعث شد انتظارتان از سینما بالا برود؟

آن موقع سالی بیست یا سی تا فیلم ساخته می شد و من هم کارگردان های خوب و آدم های معتبر سینما را می شناختم ولی می دانستم قرار نیست هر سال یک «پرده آخر» دیگر ساخته شود. چون آن فیلم یک اتفاق استثنایی بود. «دیگه چه خبر؟» را با خانم میلانی کار کردم. ایشان «پرده آخر» را در جشنواره دیده بودند و همان جا به من گفتند: «من دارم یک فیلمنامه درباره یک دختر خیلی شیطان و خاص می نویسم که در سینمای ما نیست. فکر می کنم که تو می توانی این نقش را بازی کنی.

واقعا هم متفاوت بود چون آن موقع این نوع نقش برای خانم ها در سینمای ایران تازگی داشت. این نوع فیلم ها و این بازی و این نقش طنز و پر از شیطنت رایج نبود و در فیلم ها کار زن ها و دخترها دیده نمی شد. همان روزها از سر فیلم خانم میلانی، رفتن سر تست فیلم «ناصرالدین شاه، آکتور سینما». در این سال های ورود من دو- سه اتفاق خوشایند برایم افتاد که برای کمتر بازیگری پیش می آید. توانستم فیلم هایی خوب با کارگردان هایی معتبر کار کنم. مردم هم از زمان «دیگه چه خبر؟» دیگر من را می شناختند.

فیلم، پرفروش ترین فیلم سال شده بود و نقش من نقش اصلی بود، در نتیجه خیلی در ذهن ها مانده بود. «پرده آخر» را خیلی ها ندیده بودند ولی «دیگه چه خبر؟» در تهران و شهرستان ها و در جاهایی که فیلم هنری هم دیده نمی شد، دیده شده بود. بعد هم «هنرپیشه» بود.

و احتمالا آن تضادی که با نقشتان در «دیگه چه خبر؟» داشت برای تماشاگر جالب بوده.

بله، چهره یک دختر دانشجو تبدیل شده بود به یک گریم و قیافه دیگر. به یک کولی که کر و لال بود و در یک ماجرا مثلی. «هنرپیشه» خیلی داستان غریب و متفاوتی داشت. در نتیجه این تضاد خیلی برایشان جالب بود.

 ماهایا پطروسیان و تجربه متفاوت در «خفگی»

از این تنوع نقش که از «دیگه چه خبر؟» تا «هنرپیشه» در آن می گنجید، نمی ترسیدید؟ در سینمای آن سال ها اتفاق نسبتا عجیبی است.

من از اول آمده بودم که کار متفاوت کنم. تعریفم از بازیگران این است که هر لحظه کار تازه ای کند. آنچه هم که آن موقع در فیلم های وی اچ اس یا در فیلم های خارجی سینما عصر جدید یا جشنواره می دیدم، همین بود. برای من عجیب این بود که بخواهم چهار تا فیلم مثل همدیگر کار کنم.

آن سال ها بازیگری بود که با خودتان بگویید من می خواهم شبیه او بازی کنم؟

من خانم سوسن تسلیمی را خیلی دوست داشتم. بازی شان در «طلسم» و «شاید وقتی دیگر» را دیده بودم. و البته نمایش «مرگ یزدگرد» را که قطعا همه بچه های رشته تئاتر آن نمایش را می دیدند. به خاطر حضور و قدرت زنانه شان و توانایی فیزیکی و بیانشان خیلی به ایشان علاقه مند بودم. این نوع نگاه جدی به بازیگری و با این قدرت ظاهر شدن به عنوان یک خانم، خیلی برایم الهام بخش بود.

از بازیگرهای خارجی که در فیلم های خارجی سینما عصر جدید می دیدید، چطور؟ الگویی در ذهنتان بود؟

فیلم های پارجانف و بیشتر خود سینما، نوع ساخت فیلم ها و فضاسازی هاشان برایم جالب و مهم بود و ازشان می آموختم. مثلا یادم است «کودکی ایوان» تارکوفسکی و «عروج» خیلی روی من تاثیر گذاشت. اینها فیلم های بودند متفاوت از فیلم های هالیوودی و کلاسیکی مثل «برباد رفته» که دیده بودیم.

بعد از این چند فیلم که هر کدام در نوع خودشان خاص بودند، شما کم کم با فیلم هایی وارد سینمای بدنه شدید؛ «نابخشوده»، «قاصدک»، «کمکم کن»، «هفت پرده» و… مخاطب عام تری نسبت به فیلم های قبلی تان داشتند. از حضور و بازی در سینمای بدنه راضی بودید؟

من آن سال ها فکر خط کشی شده ای نداشتم و مرزبندی های فیلم های هنری و بدنه و… بعدتر باب شد. همه اینها فیلم هایی بودند که آن سال ها ساخته می شدند و بعضی هایشان پرفروش بودند و بعضی ها نه. فقط فیلم هایی که درجه «ج» می گرفتند، سالن ها و بلیت های محدودتری داشتند ولی بقیه فیلم ها تقریبا می شود گفت که برای دیده شدن ساخته می شدند. تک و توک فیلم هایی ساخته می شدند که فضای شاعرانه و متفاوت داشتند. حتی فیلم هایی درباره جنگ مثل «از کرخه تا راین» آقای حاتمی کیا هم با وجود ارزش هنری، برای مخاطب عام ساخته می شد.

هدف اکثر فیلم ها مخاطب عام بود چون سینما واقعا دست افراد حرفه ای بود و اکثر تهیه کننده ها از بخش خصوصی بودند که می خواستند پولشان از گیشه برگردد و سود کنند. من هم چون یکی- دو فیلم کار کردم که مورد توجه قرار گرفت، پیشنهادهای متعددی در طول سال داشتم ولی اصلا دلم نمی خواست که نقشم را تکرار کنم. مثلا نقشم در «دیگه چه بخر؟» به عنوان دختری که شیطنت دارد، بارها در دو- سه سال بعد به من پیشنهاد شد که سعی کردم تکرارش نکنم.

هدفم بازی تازه بود، به خاطر همین یک دفعه «نابخشوده» با کارگردان، سبک، نوع بازی و کاراکتری دیگر بازی می کردم و بعد می رفتم سراغ «کمکم کن» که یک نقش متفاوت دیگری و با کارگردانی با نوع کار دیگری بود.
آقای ملاقلی پور، چند بار قبلش خواسته بودند که من در کارهایشان بازی کنم اما به خاطر سفری به امریکا برای بازی در یک تئاتر، نتوانستم سر یکی از کارهایشان بروم. بعدها در «کمکم کن» بازی کردم که یک تصویر فانتزی سیاه و طنز تلخی داشت و از اولین فیلم های اجتماعی ایشان بود که از سینمای جنگ فاصله گرفته بود.

 ماهایا پطروسیان و تجربه متفاوت در «خفگی»

شما در دهه ۷۰ با کارگردان ها و بازیگرهای مطرحی کار کردید که فیلم هایشان پرفروش بود. تقریبا تا نیمه های دهه ۸۰ خیلی پرکار بودید اما بعد کمتر بازی کردید. دلیلش چه بود؟ پیشنهاد خوب نداشتید یا جذابیت بازیگری برایتان کم شد؟ چه اتفاقی افتاد؟

من واقعا هیچ وقت واقعا این همه پرکار نبودم و جز یک سال که دو فیلم داشتم، سالی یک فیلم بیشتر بازی نمی کردم، ولی همیشه فیلم داشتم. اما از اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ فضای سینما کلا عوض شد. نوع فیلم ها تغییر کرد و تعداد بازیگران نسبت به تعداد فیلم هایی که ساخته می شد، اضافه شده بود.

اگر در اوایل دهه ۷۰، من، خانم نیکی کریمی، خانم عاطفه رضوی، خانم گودرزی و چند نفر دیگر بودیم، از اواخر دهه ۷۰، شش- هفت بازیگر دیگر اضافه شدند. به خاطر همین ممکن بود نقشی که من دوست داشتم کار کنم، به بازیگر دیگری پیشنهاد شود. در نتیجه انتخاب برایم سخت تر شد. من همچنان این درگیری را هم با خودم داشتم که خودم را تکرار نکنم. به خاطر همین نقش های زیادی را قبول نمی کردم.

با تغییر نوع سینما و اضافه شدن تعداد بازیگران، گروه های سینمایی شکل گرفت که خیلی با هم کار می کردند. مثلا سه- چهار پروژه پشت همدیگر تقریبا همان آدم ها با هم کار می کردند و سراغ بازیگر یا فیلمبردار دیگری نمی رفتند.

آن سال های دهه ۸۰ تا بعدتر که کمی بیشتر کار کردید، مشغولیتتان چه بود؟ دلتان برای بیشتر بازی کردن تنگ نمی شد؟

چرا. برای بازیگر سخت است که از حرفه اش دور باشد. به خصوص برای بازیگری که حرفه دیگری کنار حرفه اصلی اش که عاشقانه دوستش دارد، نداشته باشد. ولی هر قدر هم که دلم تنگ می شد، وقتی همین الان هم به پیشنهادهایی که داشتم نگاه می کنم، می بینم مایل نبودم با آن نقش ها و کارگردان ها و فضاها کارکنم.

دلم می خواست بعد از بازی در یک فیلم، نفس راحتی بکشم و بگویم خب اتفاقی افتاد که خودم را راضی می کند. دوست داشتم کارم به پشیمانی نرسد. البته از همان موقع هم تقریبا سالی یک فیلم بازی کردم و از اوایل دهه ۸۰، وقتی هنوز این قضیه رایج نشده بود، در چهار فیلم کوتاه بازی کردم. در فیلم های کارگردان هایی مثل شهرام شاه حسینی و حمید ستوده.

سال ۸۷ هم خودم تصمیم گرفتم فیلم کوتاه (سی دقیقه ای) «یک روز قشنگ برفی» را بسازم که با آقای امیر دوده روستا به طور مشترک ساختیم. فیلمنامه نویس، تهیه کننده، بازیگر و یکی از کارگردان هایش خودم بودم که خیلی کار سختی بود اما در ایران و در جشنواره های خارجی خوب دیده و مطرح شد و جوایز خوبی هم در ایران و خارج از کشور گرفت.

جز این که مشغول فیلم کوتاه بودید، تمرکزتان را روی کار دیگری گذاشتید؟ چون از ۸۹ تا ۹۳ در فیلمی بازی نکردید.

دو سال کار نکردم. بعد در «اسب حیوان نجیبی» است آقای کاهانی بازی کردم. بعد هم اواخر سال ۹۲ در «مجرد ۴۰ ساله». آن سال ها مشغول زندگی شخصی ام بودم و پروژه هایی هم بود که نیمه تمام ماند. مثلا نیم ساعت از فیلم به نام «بانویی از ما» کامل فیلمبرداری شد که من، خانم کریمی، آقای رامبد جوان و آقای محمدرضا گلزار بازی می کردیم اما یک دفعه پروژه متوقف و تعطیل شد.

شما سال ۷۹ برای بازی در «هفت پرده» هم سیمرغ بازیگر نقش مکمل زن را گرفتید. بعد از آن اتفاق، فضای کار و پیشنهادها و وسواس هایتان تغییر کرد؟

نه واقعا. من از همان هجده- نوزده سالگی برایم روشن بود که می خواهم چه کنم. البته گرفتن سیمرغ خیلی خوشحال کننده بود اما من زودتر از اینها انتظارش را داشتم؛ شاید آن سالی که برای «هنرپیشه» حتی کاندیدا هم نشدم، در حالی که فیلم مورد توجه منتقدان و مردم قرار گرفت. کاری که مورد توجه عام و خاص قرار بگیرد، قطعا نمی تواند کار بی ارزشی باشد. ملاک خوب بودن یک اثر سینمایی، هنر تجسمی، موسیقی، کتاب و… ماندگاری آن است. به خاطر آن بی مهری و رنجش های بعدش، دیگر انتظار نداشتم در جشنواره فجر اتفاق خاصی برایم بیفتد.

 ماهایا پطروسیان و تجربه متفاوت در «خفگی»

هم زمان با همان تغییر روند سینمای ایران که گفتید، از اواسط دهه ۸۰ دیگر بعضی نقش هایتان نقش یک نبود یا تعداد فیلم هایی که نقش یک بازی کردید، کمتر شد. برای خودتان همان حد از نقش ها کافی بود؟

من از اول نقش کوتاه کار می کردم، مثل همان نقشم در «هفت پرده» که برایش جایزه گرفتم و نقش مکمل بود. هیچ وقت بازیگری نبودم که نقش اصلی یا مکمل برایم مهم باشد. دوست داشتم نقش را بازی کنم؛ نقشی که هویت شخصی و مستقل داشته باشد.

در «پرده آخر» و فیلم های بعدش نقش مکمل داشتم. در دهه ۸۰ همین روند برای من ادامه داشت. نقش های اصلی ام در فیلم های «عروس خوش قدم» و «زن بدلی» و «انتخاب» بود که شما به آنها می گویید سینمای بدنه و فروش خوبی هم داشتند. ولی نقش های کوتاه هم در کنارش کار می کردم. مثلا در «تاکسی نارنجی» نقش یک پیرزن فانتزی هفتاد- هشتاد ساله را با آن گریم و لهجه ارمنی داشتم که برای یک بازیگر خیلی وحشتناک است. چه بسا نقش هایی که در کارنامه ام بهتر بوده، نقش های مکملم بوده است. چون نقش های مکمل خوب، خیلی خوب هستند.

مثل یک جور هایکو در بازیگری هستند. شما در موجزترین شرایط و زمان، باید یک کاراکتر و تیپ تازه را بیافرینید. این زمان کوتاه برای رسیدن به ویژگی های لازم برای نقش، مثل نقش تک سکانسی ام در «اسب حیوان نجیبی است» خیلی وسوسه انگیز است. من همیشه به این فکر می کنم که اگر روزی نبودم، از فیلم هایم یاد شود. مهم، ماندگاری درازمدت اثر هنری است.

کدام فیلم هایتان را از بقیه کارهایتان شاخص تر می دانید؟ و بهترین دوره کاریتان؟

دهه ۷۰٫ آن اتفاقی که در دو سال اول برای من افتاد، یک حادثه بود. در دو سال، «پرده آخر» و «ناصرالدین شاه، آکتور سینما» و «هنرپیشه» را بازی کردم که دوران طلایی ای بود. این شروع برایم خیلی خوب بود ولی بعدها نقش هایی را بازی کردم که نقش های سخت و دشواری بودند؛ مثلا نقشی که در همان فیلم کوتاه خودم داشتم و از خیلی فیلم هایی که پرفروش هم بوده، دشوارتر و از کل کارنامه بازیگری ام متفاوت تر بود.

شما با کارگردان های مختلفی کار کرده اید و هرکدام سبک خودشان را داشته اند. کارگردانی هست که همیشه دوست داشته اید با او کار کنید و نشده و حتی الان منتظر باشید که با او همکاری کنید؟

طبیعتا من همه کارگردان های درجه یک نسل قدیم و نسل جدید را که در فیلم هایشان بازیگری واقعا اهمیت دارد، دوست دارم. الان اگر بگویم آقای کیارستمی خب حرف بیخودی زده ام چون می دانم آقای کیارستمی این نوع فیلم که در آن بازیگر مطرح باشد، نمی ساخت و اصلا نوع فیلمسازی و سبک خاص خودش را داشت. ولی کارکردن با هر کارگردانی را که در فیلم هایش بازیگری، نقش، کاراکتر و قصه گویی مطرح باشد، دوست دارم.
از نوع فیلمسازانی مثل آقای بهرام بیضایی و آقای داریوش مهرجویی بگیرید تا فیلمسازان امروزی مثل آقای فرهادی یا کارگردان های جوانی که تازه به سینما آمده اند، مثل آقای روستایی که پارسال فیلمشان را دیدم و لذت بردم.

خیلی از کارگردان های دیگر مثل خانم رخشان بنی اعتماد هم هستند که پیش نیامده با آنها کار کنم. در کارنامه ام فقط دو- سه کارگردان هستند که بیشتر از یک بار با هم کار کرده ایم؛ مثل آقای داودنژاد.

 
خب، برسیم به «خفگی»، چطور شد که پیشنهاد بازی در «خفگی» را پذیرفتید؟

من چند بار قرار بود با آقای جیرانی کار کنم که به دلایل مختلف نشد. در دهه ۸۰ یک بار حتی برای یک فیلم سه اپیزودی قرارداد هم بستیم و قرار بود نقش متفاوتی هم بازی کنم اما آن فیلم اصلا ساخته نشد. این اتفاق برای یک فیلم و یک سریال دیگر هم تکرار شد تا این که بالاخره آبان ماه سال پیش به من پیشنهاد بازی در «خفگی» را دادند.

کلیت قصه و فضا را به من گفتند و از اول حرفشان این بود که فیلم متفاوتی در کارنامه من است و نوع و فضا و کارش با فیلم های قبلی ام متفاوت است. گفتند نقش تو، نقشی اصلی نیست ولی نقشی است که بسیار در ذهن می ماند. چون اصولا فیلم کم پرسوناژ است و فضای خلوتی بین این آدم ها و کار مد نظرشان بود. بیشتر عوامل هم تقریبا مشخص شده بودند. برای من هم جالب بود که می خواهند این تجربه تازه را انجام بدهند. نقش من هم برایم تجربه تازه ای بود.

 ماهایا پطروسیان و تجربه متفاوت در «خفگی»
با صحبت های آقای جیرانی درباره نقشتان، تصویری که از کاراکتر زهره در ذهن شما شکل گرفت، چه شکلی بود؟
من وقتی گوش می دهم یا می خوانم، کاراکتر را برای خودم می سازم. اولین تصویری که در ذهنم ساخته می شود، همیشه یک تصویر تازه تازه است. همیشه تلاش من این است که موقع بازی به آن چیزی که در ذهنم آمده خودم را نزدیک کنم. معمولا آنقدر تصویری که به ذهنم می رسد تازه است که اجرایش برایم سخت است.
در «خفگی» یک جلسه با آقای جیرانی صحبت کردم و وقتی کار قطعی تر شد، جلسه دورخوانی هم گذاشتیم که فضای فیلم در آن شکل گرفت. تست گریم و لباس هم نقش را پخته تر کرد.

شخصیت زهره، شخصیت نسبتا پیچیده ای بود؛ در عین حال که آدم اوایل فکر می کرد یک زن معمولی و طفلکی است،  اما احساسات و رفتارهای متناقضی هم دارد که مخاطب را به شک می اندازد که آیا واقعا این زن را می شناسد؟

زهره المان های آشنایی دارد؛ صیغه می شود و به خاطر پولدار بودن شوهرش، با مرد مسن تر از خودش زندگی می کند و ظاهرا شرایط را هم قبول کرده و راضی است. زنی که آرایشگاهش را می رود و آوازش را می خواند، ولی وقتی به احوالش نگاه می کنید، می بینید که غم فروخورده و ناامیدی های بسیاری درونش دارد که سعی می کند. آنها را با ظواهر بپوشاند.
چالش ما این بود که این احوال را چطوری به منصه ظهور برسانیم. چطوری در آن سکانس های کوتاه و با آن وقت کم، بتوانیم درباره این زن جمع بندی کنیم. آقای جیرانی در طول کار اصلا سکانس هایی اضافه نکردند و فقط سعی کردند سکانس هایی که بین من و صحرا مشرقی می گذشت گرم باشد و در دیالوگ هایم اطلاعاتی کوتاه از گذشته ام باشد.
در نتیجه این کاراکتر، ساخته تجربیاتی است که آدم از زندگی دارد و تجربیاتی که از مردم دیده. مقدار زیادی هم با تخیل به وجود می آید و باعث می شود ایده ها و تجربیاتی را که فراموش کرده اید، دوباره به یاد بیاورید.

اصولا عادت دارید کاراکترهایی را که بازی می کنید باری خودتان بسازید، در مورد شخصیت های واقعی تحقیق کنید و از روی آنها گرته برداری کنید؟

کاراکتر را می سازم. مثل یک نقاشی، یک مجسمه. البته تا به حال نقشی را هم بازی نکرده ام که ما‌به‌ازای بیرونی داشته باشد. وقتی نقش تاریخی بازی می کنید و کسی که از او فیلم و عکس موجود است، باید مو به مو حرکات و رفتار او را تقلید کنید ولی نقش های من این طوری نبوده است. در نتیجه از روی آدم بخصوصی تقلید نکرده ام و همیشه از روی کلیت آنچه که در زندگی دیده ام و از تجربه ارتباط با آدم ها و احساسات شخصی و خواندن سعی می کنم به نقش برسم. همان «اگر» جادویی را به کار می بندم که می گوید اگر جای این آدم بودم، باید چه می کردم.

سکانس هایی که شما در «خفگی» بازی می کنید، نسبت به فضای سرد فیلم، گرم تر است. به این ویژگی در طول کار رسیدید یا در فیلمنامه وجود داشت؟

اصولا زهره در متن هم زن شلوغی بود. در اجرا، سکانس هایی را کم و زیاد کردیم و دیالوگ هایی را تغییر دادیم ولی کلا زن شلوغ و حراف و گرمی بود.

شما در این فیلم با بازیگرانی از نسل های بعدی خودتان کار کردید؛ جنس بازی و حضور آنها چقدر نسبت به هم بازی های دوره خودتان تفاوت دارد؟

من در «خفگی» با آقای محمدزاده هم بازی نبودم ولی با الناز کار کردم که خوب بود. در اصل هم بازیگری تغییر زیادی نسبت به قبل نکرده است. بزرگ ترین تغییر سینما نسبت به قبل دیجیتال شدن دوربین هاست. من و بازیگران دیگر آن دوره، همه آن نوع فیلمسازی را بیشتر دوست داریم. چون جدی تر بود و آن حس تصویربرداری نگاتیو و فضاسازی درست در فیلمبرداری دیجیتال نیست.

به خاطر گران بودن نگاتیو، دقت و جدیت خیلی بیشتر بود. الان همه بیشتر خطا می کنند اما ما آن موقع خیلی تمرین می کردیم و شش دانگ جلوی دوربین می رفتیم تا بهترین برداشت را داشته باشیم.

از نتیجه کار راضی هستید؟ فکر می کنید از آن فیلم هایی بود که نفس راحتی بکشید و به خودتان بگویید ارزشش را داشت که بازی کردم؟

من از این کار و این گروه خیلی راضی بودم. همه گروه خوب و هنرمندانه و حرفه ای کارکردند. وقتی فیلم را هم دیدم، به نظرم رسید واقعا متفاوت ترین فیلم آقای جیرانی است. من «قرمز»، «شام آخر» و «آب و آتش» و چند فیلم دیگر و کلا فیلمسازی و سینمای آقای جیرانی را خیلی دوست داشتم ولی به نظرم این فیلم خیلی متفاوت بود. ایشان از اول قصد داشتند کار تازه ای در کارنامه شان باشد و در نوع فیلمسازی و نورپردازی به فضای سینمای بلوک شرق نزدیک شوند که این حس و حال در فیلم وجود دارد و من را راضی می کند. البته من هیچ وقت از خودم راضی نیستم. همیشه وقتی کارم را می بینم، فکر می کنم اگر کارهای دیگری می کردم، بهتر می شد اما در «خفگی» وقتی فیلم را در مرحله تدوین دیدم، خیلی برایم تازه و راضی کننده بود.


منبع: برترینها

کارآفرینان ایرانی در خارج چه می کنند؟

هفته نامه صدا – علی اصغر سعیدی*: مطالعه موردی زندگی حسن خسروشاهی نشان می دهد که کارآفرینان ایرانی نه رانت طلب، که مولد توسعه هستند.

کارآفرینان ایرانی که به ناچار کشور را ترک کردند، نمونه های خوبی هستند تا این نظریه را آزمون پذیر کنند: «کارآفرینان ایرانی همواره رانت طلب هستند و تنها دولت می تواند توسعه اقتصادی را انجام دهد.» این نظریه را می توان با بررسی اجمالی وضعیت ایرانیان کارآفرین در خارج از کشور آزمون و ابطال کرد. مطالعه وضع اغلب خانواده های ایرانی که قبلا در ایران فعالیت می کردند نشان می دهد آنها در محیط غریبه خارج از کشور هم موفق بوده اند.

آنها در آمریکا، کانادا و اروپا به فاصله کمی بعد از ورود جزو افراد شناخته شده کسب و کار شدند. به طور مثال، از فرزندان احمد خسروشاهی از شرکت بهشهر، عمید حضور و فرزندانش در گروه صنعتی بلا، اکبر لاجوردیان و فرزندانش در شرکت صنعتی بهشهر، فرزندان حاج برخوردار از شرکت پارس الکتریک، سیاوش و اسکندر ارجمند و فرزندان شان در شرکت ارج و شعله خاور، حسین علاقبند و فرزندانش و هژبر یزدانی و بسیاری دیگر می توان نام برد. آنهایی هم که موفق نبودند یا سن شان بالا رفته بود و یا امید به بازگشت به ایران و تصاحب مجدد کارخانه های شان را داشتند.

کارآفرینان ایرانی در خارج چه می کنند؟

حالا که دارا خسروشاهی به عنوان یکی از موفق ترین ایرانی های آمریکا توانسته به مدیریت شرکت بزرگ و جهانی اوبر برسد، خوب است که نگاهی به زندگی حسن خسروشاهی، از اقوام پدر او داشته باشیم. مطالعه موردی زندگی خسروشاهی نشان می دهد که ایرانی ها علی رغم سختی های تجارت در غرب با چه ابتکارات و هوش کارآفرینی موفق شده اند به بالاترین جایگاه ها برسند.

از آموزه های شرکت «مینو» تا موفقیت «فیوچرشاپ» در کانادا

حسن خسروشاهی یکی از صاحبان گروه صنعتی مینو بود که بعد از خروج از کشور در کانادا اقامت گزید. او بعد سه سال بررسی و انجام کارهای مختلف در حوزه توسعه زمین و املاک سرانجام تصمیم به تاسیس «فروشگاه آینده» یا «فیوچرشاپ» گرفت. فیوچرشاپ فروشگاه های بزرگ عرضه محصولات الکترونیکی در کانادا بود که در سال ۱۹۸۳ میلادی با تاسیس یک فروشگاه شروع به کار کرد.

 حسن خسروشاهی در سال ۲۰۰۱ میلادی تصمیم گرفت این فروشگاه ها را که تعداد آن به ۱۳۶ رسیده بود به قیمت ۵۸۰ میلیون دلار کانادا به شرکت «بست بای» بفروشد. تا سال ۱۹۸۶ میلادی شرکت سه فروشگاه تاسیس کرده بود اما تا سال ۱۹۹۳ میلادی بیش از ۳۸ فروشگاه در سراسر ایالت های کانادا تاسیس کرد و وارد بورس اوراق بهادار کانادا شد تا با فروش ۳۰ میلیون دلار سهام بخشی از بدهی و نیز هزینه سرمایه گذاری گسترش و توسعه خود را تامین کند.

این فروشگاه ها نخست بسیار شیک و با دکوراسیون های گرانقیمت درست شدند اما وقتی حسن خسروشاهی متوجه شد که ممکن است مصرف کنندگان احساس کنند در این فضا محصولات نیز گرانقیمت هستند. دکوراسیون ها تغییر کردند که بیشتر بازتاب تصویری از آینده یا فیوچرستیک شدند. او تامین مالی، داشتن ایده و مدیریت را سه عامل موفقیت خود در کانادا می داند. او می گوید: «وقتی شروع به کار کردیم برخی از فروشنده های رقیب فکر می کردند ما عده ای عرب پولدار هستیم که بعد از اتمام دارایی هایمان بازار را ترک می کنیم.»

کارآفرینان ایرانی در خارج چه می کنند؟

برخی از افراد تیم مدیریتی او از مدیران مهاجرت کرده شرکت مینو، مانند اردشیر ضیابخش بودند که هیچ تجربه کار در خارج و حتی مهارت چندانی در زبان انگلیسی نداشتند. به لحاظ فنی نیز ضعف آنها در عدم شناخت بازار و وسایل الکترونیکی بود. شرکت های مهم تولید لوازم الکترونیکی نظیر سونی به دلایل مختلف حاضر نبودند به فیوچرشاپ جنس بفروشند و لذا فیوچرشاپ با اقلام و برندهای رده دوم کار خود را شروع کرد. اما تاکید بر سه عامل ذکر شده به علاوه تلاش و پایداری و فشار کاری، راه را بر آنها در بازار پر رقابت کانادا گشود.

جالب اینجاست که آنچه آموخته بودند از تجارت در ایران بود. حسین خسروشاهی و اردشیر ضیابخش با تجربه کار در سال های مینو می دانستند که سازمان فروش و برنامه تبلیغاتی شدید برای ساخت برند شاهرگ یک سازمان است. در کانادا به بسیاری از نیروهای جوان و تحصیلکرده کار یاد دادند به نحوی که بسیاری از نیروی شاغل ۱۳ هزار نفری از مسئولین و کارکنان فعلی فیوچرشاپ نیروهای تربیت شده آنها هستند.

این ایرانی تا ورشکست شود، پدر ما را در می آورد!

علیرغم استفاده از این تجربه، محیط کار در ایران بسیار متفاوت از کانادا بود. زبان، فرهنگ و عادات مصرف کننده کانادایی و نیز سایر عوامل موثر باید نخست مورد مطالعه قرار می گرفت. به علاوه بازار بسیار پر رقابت بود. حسن خسروشاهی می گوید در آمریکای شمالی هر روز افرادی که از شما باهوش ترند زودتر از شما بیدار می شوند و به دنبال این هستند که به اصطلاح «نان شما را آجر کنند».

این است که رقابت خیلی مشکل است. حسن خسروشاهی به آینده فکر می کرد. نام گذاری شرکت و تاسیسات و انتخاب نوع محصولات نشان از درک او از آینده بازار الکترونیک داشت. او می گوید: «روزی که مغازه اول را باز کردم، دلم می خواست بزرگ ترین خرده فروش وسایل الکترونیکی کانادا باشم. این در فکر من بود. هدف من این بود اما شاید سایر رقیبان تنها به دنبال مثلا کسب مقداری پول و بعد بازی گلف بودند.»

حسن خسروشاهی می گوید: «البته من ضعف آنها را می دانستم اما چیزی که نمی دانستم این بود که در این کار به جهت رقابت شدید حاشیه، سود بسیار پایین است و حقیقتا باید مواظب هر شاهی می بودیم.»

آنچه کارآفرینانی مانند حسن خسروشاهی انجام دادند در محیطی غریبه بود. همین غریبگی سرمایه اجتماعی و ارتباطات آنها را ضعیف کرده بود. برای مثال شرکت سونی ۱۰ سال بعد از شروع کار فیوچرشاپ حاضر شد به این شرکت کالا بفروشد. در چنین محیط پر رقابتی همگان منتظر سقوط فیوچرشاپ بودند.

او می گوید: «یک بار برای شرکت در نمایشگاه محصولات الکترونیک در لاس وگاس در فرودگاه بودم. شنیدم چند نفر مشغول صحبت درباره کسب و کار خرده فروشی محصولات الکترونیک هستند و می گویند این رشته کار وضع خوبی ندارد و سودش کم است و حالا هم یک احمقی از ایران آمده و اینجا می خواهد بازار را بگیرد و به زودی هم ورشکست خواهد شد ولی تا ورشکست بشود پدر ما را در می آورد چون قیمت ها را پایین می آورد.»

می خواستم شرکتی مثل نستله بسازم

با این حال، آنها بر اساس تجربه ایران تبلیغات شدیدی روی برندینگ گذاشتند که به آنها کمک زیادی کرد. شرکت در سال های آخر سالانه در حدود دو و نیم میلیارد دلار کانادا فروش داشت، وقتی رقیب بسیار سرسختی از آمریکا به نام «بست بای» به بازار کانادا وارد شد باز هم او هوش کارآفرینی خود را نشان داد. او می گوید: «استراتژی خروج راهکاری است که خیلی ها دنبال می کنند. در ایران این مسئله معنی نداشت. به عبارت دیگر همانطور که در آغاز با برنامه شروع کردند، باید خروج یا برنامه ای هم می داشتند. این مربوط به همه شرکت ها است که باید زمان خروج را نیز بدانند.»

کارآفرینان ایرانی در خارج چه می کنند؟

داستان فیوچرشاپ که در سرزمینی پر رقابت و با سنت قوی حمایت از کارگران و با وجود اتحادیه های کارگری قدرتمند توانست در کمتر از دو دهه اولین خرده فروش محصولات الکترونیک در کانادا شود نیازمند مطالعات دیگری است. با وجود تمام این فعالیت ها وقتی از حسن خسروشاهی پرسیدم اگر در ایران می ماندید و شرکت مینو دست تان بود چه افق هایی در پیش روی داشتید، گفت: «از روز اولی که وارد کار پدرم شدم چشمم به شرکت های بزرگ مواد غذایی دنیا بود و می خواستم دستگاهی نظیر نستله و جنرال فودز به وجود بیاوریم.»

حسن خسروشاهی در هفتاد و سه سالگی و بعد از فروش فیوچرشاپ به اتفاق و مدیریت فرزندش بهزاد خسروشاهی در تورنتو در رشته داروسازی فعالیت های خود را ادامه می دهد و خود نیز در ونکوور و کانادا در رشته املاک و مستغلات فعالیت می کند. او چهره ای شناخته شده در صحنه اقتصادی کانادا است و به عنوان یکی از شخصیت های اقتصادی مورد احترام در آن جامعه از سوی سیاست گذاران مورد مشورت های اقتصادی قرار می گیرد.

پی نوشت:

برای مطالعه بیشتر نگاه کنید به علی اصغر سعیدی، زندگی و کارنامه علی خسروشاهی، نشر نی، ۱۳۹۴٫

*مدیر گروه برنامه ریزی و رفاه اجتماعی دانشگاه تهران


منبع: برترینها