تهمینه میلانی: با ازدواج سفید موافق نیستم

تهمینه میلانی از جمله کارگردان‌های جریان ساز سینمای ایران است که همواره تلاش کرده مشکلات ناخودآگاه اجتماعی را به خود آگاه جامعه منتقل کند تا در خودآگاه جامعه مورد تجزیه و تحلیل کارشناسان صورت بگیرد. با این وجود سینمای میلانی بیش از آنکه مبتنی بر فمینیسم باشد مبتنی بر نوعی اعتراض اجتماعی است که در دل محتوای فیلم‌های این فیلسماز تأثیرگذار نهفته است.

به همین دلیل و برای بررسی اندیشه‌ای که فیلم‌های خانم میلانی بر آن بنا شده است، در یک عصر پاییزی در دفتر کارش مهمان ایشان شدیم. خانم میلانی در حین مصاحبه با انرژی و پرشور بود و با سعه صدر به سوالات ما درباره دغدغه مهم زنان جامعه و راه حل‌های آن پاسخ داد.

 واقعا زنان در مرز انفجارند
چرا در سبک فیلمسازی شما نوعی اعتراض اجتماعی نهفته است؟ آیا از اینکه این اعتراض اجتماعی شما را از نظر سیاسی در نقش منتقدی که در منتهی‌الیه چپ قرار گرفته نشان دهد، واهمه ندارید؟

من در خانواده‌ای بزرگ شدم که نسبت به بسیاری از خانواده‌های ایرانی، از شرایط مناسب‌تری برخوردار بود. منظورم این نیست که مثلا پدر و مادرم تئوری‌های روانشناسی را حفظ بودند و در تربیت فرزندان به‌کار برده‌اند، اما شاید بتوان گفت صدمه کمتری نسبت به بسیاری از بانوان هم نسل خود دیده ام.

طبعا به همین دلیل، رنجی که زنان فیلم هایم می‌کشند را تجربه نکرده‌ام. از سوی دیگر در تشکیل زندگی مشترک هم آزادی انتخاب داشتم و ازدواج من با عشق و علاقه صورت گرفته است و با میل و علاقه و همفکری با همسرم تصمیم گرفته‌ایم که فرزند داشته باشیم. در مجموع می‌توان گفت مشکلات کمتری نسبت به برخی از بانوان کشورم دارم، اما با این وجود انسانم و نمی‌توانم چشمم را به روی بسیاری از حقایق جامعه ببندم.

من زنان زیادی در جامعه می‌بینم که از مشکلات اقتصادی و فرهنگی رنج می‌برند، خصوصا در ارتباط مستقیم با افرادی که به دفترم مراجعه می‌کنند حقایق بسیاری را در می‌یابم. آنها به‌دلیل موضوع فیلم‌هایی که در مورد زنان ساخته‌ام، مثل «دوزن»، «واکنش پنجم» و «زن زیادی» به من اعتماد می‌کنند و حقایقی که شاید برای حفط آبرو برای کسی بازگو نمی‌کنند را با من مطرح می‌کنند. حقایقی که گاه خطرناک است و با بر زبان آوردن آنها، گاه می‌تواند پیامد بسیار بدی برای ایشان داشته باشد.

در ادامه با تحقیقات گسترده‌ای که بر روی آسیب‌های اجتماعی دارم، به این نتیجه رسیده‌ام که ادامه این موقعیت نگران کننده در زندگی بخش مهمی از زنان جامعه، پیامد‌های بسیار بدی برای همگان خواهد داشت.

یکی از این مسائل و مشکلات عمومی که بانوان مطرح می‌کنند، مساله خشونت خانگی پشت دیوارهای بسته خانه است، که به‌چشم نمی‌آید. از جمله نکات تلخی که در تحقیقات خود به آن رسیدم میزان این خشونت است. بر طبق نظر کارشناسان ایرانی، حداقل دو سوم خانم‌هایی که وارد ارتباط زناشویی می‌شوند مورد خشونت قرار می‌گیرند از خشونت کلامی تا فیزیکی. خب؛ من نمی‌توانم نسبت به این مسائل بی‌تفاوت باشم. باید کاری کرد و در حیطه شغلی من باید فیلم ساخت. موضوع ملتهب است و شما از آن بااعتراض اجتماعی نام بردید، من می‌گویم نقد روابط اجتماعی.

آیا در تحقیقات انجام شده از طرف شما خشونت خانگی در طبقه یا قشر خاصی اتفاق می‌افتد؟

خیر. گرچه بسیاری از مردم گمان می‌کنند خشونت خانگی تنها از سوی افراد بی‌سواد انجام می‌گیرد، اما چنین نیست. فرد خشن می‌تواند باسواد یا بیسواد، فقیر یا غنی، مذهبی یا غیر مذهبی باشد.

اگر از افرادی که مشکل بیماری روانی دارند بگذریم، اغلب افراد خشونتگر، در محیط خشن رشد یافته‌اند و اعمال خشونت در آنها نهادینه است. همانند موضوع فیلم که چرخه خشونت را به نمایش می‌گذارد، یعنی انتقال خشونت از پدر یا مادر به فرزندان و از ایشان به فرزندان خود. در نگارش فیلمنامه «ملی و راه‌های نرفته‌اش» همراهی یک جامعه شناس، یک روانشناس و حقوقدان مرا در ادامه راه مصصم‌تر کرد که این فیلم قطعا باید ساخته شود، تا باب بحث باز شود.

شاید بتوان با ایجاد یک بحث گسترده اجتماعی صدمات آن را کاهش داد. در این فیلم شما ملیحه را می‌بینید که دختری بسیار معصوم، با سقف آرزوهای کوتاه است. او می‌خواهد ازدواج کند، برای همسرش غذا بپزد با او به سینما و پارک برود و بچه‌دار شود.

در عرف اجتماعی به این نوع دختران، دختران نجیب می‌گویند. اما همین رویاهای معصومانه از او دریغ می‌شود و البته کم تجربگی او هم راه را در جهت خشونت خانگی، هموارتر می‌کند. چه بسا بسیاری از «مَلی»‌ها که تا آخر عمر، به دلیل وابستگی اقتصادی، کمبود اتکا به نفس، و عدم حمایت خانواده در این رابطه می‌مانند و هر روز افسرده‌تر یا پرخاشگر می‌شوند و فرزندان بیمار تحویل جامعه می‌دهند.

با افزایش آگاهی زنان جامعه اغلب زنان از حقوق خود در زندگی مشترک آگاهی دارند. با این وجود در فیلم «ملی و راه‌های نرفته‌اش» زن فیلم در محیطی زندگی می‌کند که بیشتر شبیه دهه ۶۰ است. آیا هنوز زنان جامعه در صورت کتک خوردن از همسر با مشکل پیگیری حقوقی مواجه هستند؟

ابتدا بفرمایید آگاهی در چه طبقه اجتماعی و کدام آگاهی؟ آیا زنانی که در سریال‌ها به نمایش در می‌آیند، شباهتی به بانوان این روز کشور دارند؟ متاسفانه نگرش فرهنگی برخی از مسئولان و محدودیت‌هایی که گاه ریشه قانونی هم می‌تواند داشته باشد، کار را سخت می‌کند. اگر هم در قوانین کمی به بانوان توجه شده است، اغلب آنها همان‌طور که در فیلم می‌بینید یا از آن اطلاع ندارند، یا به‌دلیل حفظ آبرو، استفاده نمی‌کنند.

اگر چه این واکنش منفعلانه در میان بانوان روستایی، شهرهای کوچک و طبقات خاصی از زنان شهر‌های بزرگ بیشتر است، اما اگر یک روز به پزشکی قانونی بروید متوجه می‌شوید تنها درصد محدودی از زنان پیگیر قوانین حقوقی هستند و اغلب در همان قدم اول، توسط آشنایان مجاب می‌شوند و رضایت می‌دهند. البته حق باشماست بانوانی که از خود استقلال اقتصادی و اجتماعی دارند پیگیر می‌شوند، اما موضوع فیلم «مَلی و راه‌های نرفته‌اش» داستان این خانم‌ها نیست.

بلکه داستان قشر خاموش و نجیب جامعه است که در خفا مورد خشونت واقع می‌شوند و هیچ گونه اقدام جدی نمی‌کنند. تا روزی که اغلب آنها با جمع کردن کوپن‌های خشم یک روز و یک جا دست به اعمال آسیب‌زای بزرگتری می‌زنند. می‌پذیرم که در شهر تهران و برخی از شهرهای بزرگ سطح آگاهی مردم بیشتر است، اما این به معنی کمتر در معرض خشونت بودن ایشان نیست. من بانویی را ملاقات کردم که به‌شدت مورد ضرب و شتم همسر دکترش، متخصص فیریک اتمی قرا گرفته بود. چه بسیار دختران کارمند و دانشجو که در صفحه شخصی من در فضای مجازی از خشونت همسران خود که تحصیلات عالیه دارند، سخن می‌گویند. آقای دکتر صابری روانپزشک، صراحتا در برنامه یک فیلم یک پزشک، عنوان کرد که دو سوم زنانی که ازدواج کرده‌اند، مورد خشونت خانگی هستند.

این که حرف من نیست حرف یک مطلع متخصص است! متاسفم که بگویم آموزه‌های ما با واقعیت‌های جامعه در پارادوکس است. ما بارها می‌شنویم که «از دامن زن، مرد به معراج می‌رود». یا زن قلب خانواده است.

سوال من این است که از دامن کدام زن، مرد به معراج می‌رود؟ زنی که کتک می‌خورد و تحقیر می‌شود؟ زنان زیادی در جامعه ما مانند «مَلی» در فیلم «مَلی و راه‌های نرفته‌اش» وجود دارند که در سکوت رنج‌ها و مشقات زندگی خود را در سینه انبار می‌کنند و روزی به حالت انفجار می‌رسند و ممکن است دست به انتقام و یا قتل همسر خود بزنند. از سوی دیگر فراموش نکنید که خشونت خانگی تنها خشونت فیزیکی نیست. تحقیر کلامی، تقاضای جنسی نامتعارف و پائین آوردن اعتماد به نفس و اتکا به نفس هم خشونت است.

 واقعا زنان در مرز انفجارند
آیا ریشه‌های خشونگ خانگی برعلیه زنان در جامعه شناسی تاریخی ایرانیان نهفته است؟

شاید بهتر است بگوییم که ریشه خشونت خانگی در تربیت سنتی، قوانین حقوقی و عرف اجتماعی جای دارد. قوانین حقوقی و اجتماعی متاسفانه این وضعیت را تشدید کرده است. مرد خانواده از حقوقی برخوردار است که او را از دیگر اعضای خانواده برتر می‌کند. فرض کنید در یک خانواده چهار نفره، علاوه بر پدر و مادر یک فرزند پسر و یک فرزند دختر وجود دارد. نوع نگاه والدین به فرزند پسر و دختر زمینه‌ساز خشونت خانگی در آینده است. به عنوان مثال والدین به فرزند پسر خود عنوان می‌کنند مراقب خواهر خود باشد. این در حالی است که هیچ‌گاه به فرزند دختر خود عنوان نمی‌کنند که مراقب برادر خود باشد.

در نتیجه از همین جا فرزند پسر دارای حقوقی می‌شود که می‌تواند حقوق انسانی فرزند دختررا نابود کند، خصوصا اگر تربیت او تربیت درستی نباشد. اولویت تحصیل، اگر خانواده درآمد محدودی داشته باشد، با پسر خانواده است و خیلی چیزهای دیگر که همه ما می‌دانیم. اغلب والدین به فرزندان دختر خود اتکا به نفس و خود باوری نمی‌دهند و او را از طفولیت برای پذیرش نقش دوم آماده می‌کنند که در آینده زندگی او را تحت تاثیر قرار می‌دهد. همانند «مَلی» که هیچ شناختی از حقوق حداقلی خود ندارد.

در شرایط کنونی زنان جامعه جز خشونت خانگی دغدغه‌های دیگری مانند برابری حقوق اجتماعی و سیاسی نیز پیدا کرده‌اند. زنان چگونه می‌توانند به این مطالبات خود دست پیدا کنند؟

تا قوانین حقوقی و اجتماعی اصلاح نشود، این چالش آسیب‌زا ادامه خواهد یافت. از سویی زنان، به‌ویژه زنان تحصیلکرده، هیچ تفاوتی بین خود، همسر یا همکاران مرد، احساس نمی‌کنند و از سوی دیگر قوانین، آنها را دعوت به تمکین از ایشان می‌کند و وضعیت امروز را به‌وجود می‌آورد که شاهد آن هستیم.

زنان جامعه ما خشمگین هستند و احساس اجحاف شدید می‌کنند. توانایی را در خود می‌بینند اما امکان به فعل در آوردن این توانایی‌ها از ایشان دریغ می‌شود. یکی از نمونه‌های بارز این زنان در فیلم «دوزن» و در نقش فرشته با بازی خانم نیکی کریمی نشان داده شده است. فرشته دختر باهوش، درسخوان و پر از امید برای تغییر وضعیت خانواده خود است، اما شرایط جامعه او را جدی نمی‌گیرد !در شرایط کنونی در جامعه ما، هم فرشته‌های فیلم «دو زن» وجود دارند و هم مَلی‌های فیلم «مَلی و راه‌ها نرفته‌اش».

این در حالی است که در جوامع شهری تعداد فرشته‌ها و در جوامع سنتی‌تر و شهرستان‌های دورافتاده تعداد مَلی‌ها بیشتر است. گویی جامعه نمی‌تواند فرشته‌های فیلم دو زن و زنانی که دارای دغدغه‌های اجتماعی و سیاسی هستند را تحمل کند و علاقه دارد که این زنان دغدغه‌های اجتماعی را رها کنند و تنها وقت خود را در منزل و امور مربوط به منزل سپری کنند. نگرش سنتی مدیران کشور به زنان در حال حاضر آسیب‌زاست و در میان زنان واکنش منفی ایجاد کرده است.

اما مسئولان فرهنگ و هنر به فیلمسازانی مثل من که این نگرش را در جهت سلامت جامعه به نقد می‌کشند، اجازه فعالیت نمی‌دهند و اگر افرادی مثل من، با مشقت زیاد فیلمی در این زمینه که قطعا به نفع جامعه است، می‌سازیم، تند‌ترین بر خورد و تنبیه در مورد آنها اعمال می‌شود. در مورد همین فیلم «مَلی و راه‌های نرفته‌اش» آنقدر اصلاحیه‌های غیر کارشناسی در جهت نگرش سنتی به فیلم وارد کردند که از آن شیر بی‌یال و دمی بیشتر باقی نماند. اما ما آنقدر به علمی بودن فیلمنامه اصلی ایمان داشتیم که آن را به همان صورت اولیه ساختیم که می‌توانید حدس بزنید چه تاوان سنگینی برای ما داشت.

چقدر خود و گفتمانی که از آن پیروی می‌کنید را سیاسی می‌دانید؟

آدم سیاست نیستم، هنرمندم و کارم نقد و نمایش کاستی‌های جامعه است. ای‌کاش مسئولان تصمیم‌گیر، فضایی ایجاد کنند تا آدم‌هایی شبیه من که خوشبختانه در جامعه ما کم نیستند، اما دستشان از رسانه‌های جمعی کوتاه است، حرف بزنند. اگر در سال‌های گذشته این اتفاق می‌افتاد، ما امروز شاهد این همه ناهنجاری و آسیب در سطح جامعه نبودیم! اگر در همان روزهای اول انقلاب همانند سازی جای خود را به رسمیت شناختن هویت فردی انسان‌ها می‌داد، امروز شاهد رشد جامعه در همه زمینه‌ها بودیم.

اگر سیاست جمع گریزی وجود نداشت، امروز هر فردی تنها به‌فکر خود نبود و در همه امور، از جمله اداره شهر و کشور مشارکت می‌کردند. من بارها در مصاحبه‌ها از مردان جامعه تقاضا کرده‌ام که از حقوقی که به آنها داده شده، در جهت سلامت و تعادل جامعه استفاده کنند اما می‌دانم که این کار من آب در هاون کوبیدن است و نتیجه‌ای دربر ندارد.

چه بسیار مردهای ایرانی که با اینکه خود از فضای مجازی استفاده می‌کنند و بسیاری از دغدغه‌های خود را در این فضا دنبال می‌کنند، اما به زنان و دختران خود اجازه نمی‌دهند که در این زمینه فعالیت داشته باشند. هنگامی که زنان جامعه عنوان می‌کنند به دنبال حقوق برابر و یکسان با مردان هستند با زدن انگ‌های سیاسی و اخلاقی به حاشیه رانده می‌شوند. این نوعی نگاه مردسالارانه به مشکلات و مسائل زنان توانمند ایران است.

برخلاف برخی سریال‌های تلویزیون که زنان را منفعل و گاه کوته‌فکر و ریاکار نشان می‌دهند فیلمسازانی شبیه من، در فیلم‌هایمان به زنان کشور به عنوان یک انسان توانمند که توانایی او به‌دلیل نگرش غیر علمی نادیده گرفته می‌شود، نگاه می‌کنیم. طبیعی است که آن نگرش، در مقابل دیدگاه ما بایستد اما آیا حاضر به پذیرش عواقب و آسیب‌های عمل خود هم هست؟ جامعه ما دچار مشکلات فرهنگی بسیاری است. فرهنگی که تبلیغ می‌شود جوابگوی زندگی و روابط مردم نیست. برای همین هم مردم راه خود را می‌روند و بخشی از رسانه‌های ارتباط جمعی با انکار ایشان، راه خود را.

در برخی از فیلم‌های شما درباره مردان سیاه‌نمایی می‌شود و شما با هدف اینکه زنان را یک گام به حقوق خود نزدیک کنید تلاش می‌کنید مردان را یک گام به عقب برانید. آیا بهتر نیست به جای این رویکرد حقوق زن و مرد را یکسان در نظر بگیرید؟

می‌گویید سیاه‌نمایی چون به نقد عادت ندارید. ما کجا سیاه‌نمایی می‌کنیم؟ در کدام فیلم؟ اگر منظور شما شخصیت «حاج صفدر» در فیلم «واکنش پنجم» یا «احمد» در فیلم «دو زن» است، باید بگویم هردوی آنها مردان خوبی به نمایش گداشته شده‌اند. هردو مردان مسئولی هستند، هیچ نوع انحراف اخلاقی ندارند. اهل مواد مخدر و ارتباطات ناسالم نیستند و در یک کلام مردان خوبی هستند که به کرامت و شأن انسانی زنان اطرافشان احترامی قائل نیستند و هویت فردی آنها را جدی نمی‌گیرند. این که نشد نگرش ضد مرد! این نقد مردسالاری است. سیستمی که نه تنها دیگر جوابگو نیست، بلکه به‌شدت آسیب‌زاست.

در مورد «سیامک» فیلم «مَلی و راه‌های نرفته‌اش» هم نشان می‌دهیم که او قربانی سیستم چرخه خشونت است. سیامک در این فیلم از کودکی مورد خشونت واقع شده و شاهد رفتار خشن پدرش با مادر و خواهرش بوده است و حالا که جوانی برومند است با خشونت نهادینه شده در وجودش، قادر به حفط رابطه عاشقانه با همسرش نیست. آیا این دیدگاه علمی است یا ضد مرد؟

چرا در جامعه ما مشکلات زنان جامعه پنهان می‌شود و یا تلاش می‌شود که پنهان شود؟

در جامعه ما هنوز نوع تربیتی که تبلیغ می‌شود، بیش از آن که علمی و متناسب با نوع زندگی امروز ما باشد، تربیتی است که خشونت نیز در آن مستتر است. این روش تربیتی کتک زدن فرزند و همسر برای تربیت او را بلامانع می‌داند. به مردان چنین القا می‌کند که مسئول محافظت از خانواده خود با هر روشی هستند. طبعا این نگرش، در جامعه‌ای که زنان دوش به‌دوش مردان درس می‌خوانند و کار می‌کنند نمی‌تواند جوابگو باشد و تنش ایجاد می‌کند. جامعه ایران در حال توسعه است، اما روش‌های تربیتی هنوز همان‌ روش‌های قدیمی هستند و به کارشناسان هم اجازه داده نمی‌شود تا آن نگرش را نقد و روش‌های مناسبی پیشنهاد کنند. البته جامعه راه خودش را می‌رود.

این روزها بسیار شاهد رفتار مناسب برخی از پدر و مادرها با فرزندان دختر خود هستیم اما این موضوع هنوز عمومی نیست که البته با فشار از پایین و دادن هزینه‌های گاه سنگین چاره‌ای جز اصلاح نیست. اما آیا زمان آن نرسیده که در بخشی از قوانین بازنگری کنیم؟

مهم‌ترین مشکلات زنان جامعه ایران که تاکنون مورد توجه مسئولان قرار نگرفته چیست؟ مسئولان باید به چه نکاتی درباره زنان توجه ویژه داشته باشند؟

هویت فردی و انسانی زنان باید به آنها برگردانده شود. در گذشته زنان تاحدود زیادی در زمینه انتخاب مسیر زندگی خود آزاد بودند. اما اولین اتفاقی که به وضعیت زنان جامعه آسیب زد «همانند سازی» بود. در این همانند سازی تلاش می‌شود همه زنان جامعه به یک چشم دیده شوند. این در حالی است که هر انسانی باید براساس طبیعت و هویت خود زندگی کند و نباید همه زنان جامعه را به یک چشم دید. دیگر اینکه باید در قوانین حقوقی تجدید نظر شود و شرایط امروز جامعه هم درنظر گرفته شود. تغییر در نگرش تربیت بانوان هم ضروری است. تا دیر نشده باید اتکا به نفس دختران و زنان جامعه را بالا ببریم و در آنها خودباوری را رشد دهیم.

به آنها بباورانیم که می‌توانند هر کاری را درست انجام دهند می‌توانند تا هر مقطعی که می‌خواهند تحصیل کنند، که حق انتخاب همسر خود را دارند. که شیء نیستند که معامله شوند وباید به عنوان یک انسان از حق طبیعی یک انسان برخودار باشند. همان‌طور که قبلا عرض کردم اگر زنان در نقش مادر «قلب» خانواده هستند، باید قلب خانواده سالم باشد تا خانواده سالم بماند. متاسفم که بگویم قلب بسیاری از خانواده‌های ما ما مریض است و حال آنها خوب نیست. طبعا هنگامی که حال قلب خانواده حاش خوب نیست، نمی‌تواند فرزندان صالح تربیت کند. نمی تواند همسر خوبی برای همسرش باشد. پس مرد خانواده هم صدمه می‌بیند و خانواده گریز می‌شود. به جای یافتن خوشی در خانه، آن را بیرون از خانواده جست‌وجو می‌کند و باز هم آسیب روی آسیب پدیدار می‌شود.

چرا با اینکه در انتخابات ریاست جمهوری زنان برای حمایت از آقای روحانی زحمات زیادی کشیدند اما در نهایت وزیر زن در کابینه انتخاب نشد؟

به نظر من آقای روحانی کوتاه آمد و به زنانی که با هزار امید به ایشان رای دادند، جفا شد. این در حالی است که یکی از مطالبات اصلی جامعه حضور زنان در کابینه بود و ایشان حتی به‌طور سمبلیک می‌توانست این کار را انجام بدهد، تا در زنان جامعه خودباوری ایجاد کند. هنگامی که رئیس دولت اصلاحات، وزیر ارشاد بودند من و چند خانم دیگر کارگردان شدیم. تاثیر فرهنگی این اعتماد را ببینید! اگر در دوره‌ای که ما کارگردان شدیم نوعی نگرش منفی به بانوان هنرمند وجود داشت، با حضور ما این نگرش تغییر کرد. امروزه خانواده‌ها بسیار راحت‌تر از قبل، اجازه فعالیت هنری به دختران خود را می‌دهند و این نتیجه اعتماد به بانوان هنرمند است.

 واقعا زنان در مرز انفجارند
شخصا در زمان وزارت ایشان فیلم‌هایی مانند «دوزن»، «نیمه پنهان» و «واکنش پنجم» ساختم که در فضای آن روزها بسیار تاثیر گذار بودند. متاسفانه امروز فضا برای ساختن چنین فیلم‌هایی وجود ندارد و این ناشی از عملکرد محافظه‌کارانه است. شاید برایتان عجیب باشد که خانم مولاوردی معاون رئیس جمهور در امور زنان، در دولت قبل، هیچ علاقه‌ای به ساخت فیلمی علیه خشونت خانگی از خود نشان نداد!

آیا در سینمای ایران فساد وجود دارد؟

متاسفانه بله. مهم‌ترین فساد در سینمای ایران رانتخواری است. متاسفم بگویم که نهادهای سیاسی وارد عرصه تولید فیلم شده‌اند و در تولید و توزیع فیلم‌ها دخالت می‌کنند. در شرایط کنونی زمان اکران، شیوه تبلیغات و هزینه‌های فیلم‌هایی که صورت می‌گیرد عادلانه نیست و بین فیلمسازان تبعیض بسیاری قائل می‌شوند. زمان اکران خوب به کنترل ایشان درآمده است و زمان نامناسب در اختیار فیلمسازان مستقلی همانند ما. گویا عمدی وجود دارد تا افراد مستقل از تولید فیلم به‌دلیل ورشکستگی باز بمانند و کنترل موضوع فیلم‌ها کاملا در اختیار گروه‌های سیاسی قرار بگیرد.

آیا برخی از بی‌حجابی‌های مرسوم در جامعه به دلیل اعتراض به وضعیت اجتماعی و اقتصادی موجود جامعه است؟

حدس من این است بانوانی که در جامعه رعایت حجاب را نمی‌کنند، اعتقادی به حجاب ندارند. شاید زمان آن رسیده باشد که در مورد جنبه‌های قانونی حجاب که پوشش‌های عجیب و غریبی را در جامعه پدید آورده، فکری کرد.

دیدگاه شما درباره «ازدواج سفید» چیست؟

من به این نوع ازدواج خوش‌بین نیستم، هر چند منظور کسانی را که می‌گویند این نوع ازدواج مرحله‌ای از دوران گذار است، درک می‌کنم. در ایران برخلاف برخی از کشورها، قوانینی برای این نوع ازدواج وجود ندارد، چرا که در کشور ما عملی غیرقانونی است. بنابر این آسیب‌هایی که وارد می‌کند بیشتر می‌تواند باشد.


منبع: برترینها

«مستر غذا» کیست و دقیقا چکار می‌کند؟

به کاری فکر کنید که در آن موظف باشید صرفا غذا بخورید. غذا بخورید و به دانه دانه موادغذایی که توی دهانتان می چرخانید و مزه هایشان فکرکنید. چون باید آن را برای مخاطبانتان شرح دهید تا آن را به رستوران موردنظر دعوت یا از آمدن به آن جا منصرف کنید. «علی اشجع» از حدود ۱۰ سال پیش که عکس غذاها و رستوران هایش را می گذاشت تصمیم گرفت یک تستر حرفه ای شود و طعم دقیق و درست غذاهایی که می خورد را با مخاطبانش در شبکه های اجتماعی شریک شود.

برای همین تبدیل به «مستر غذا» شد. آقای مسترغذا کارش این است که وعده های غذاییش را توی رستوران ها بگذارند و ببیند آیا چیز درخوری ارائه می دهند که به مخاطبانش معرفی کند یا نه؟! به خصوص برای زوج های جوانی که از دغدغه هایشان پیدا کردن یک کافه و رستوران جذاب برای سپری کردن دوران نامزدی هستند.

سراغ آقای اشجع رفتیم تا سر از کارش در بیاوریم. مستر غذایی که فوق لیسانس معماری دارد و به گفته خودش در تلاش است که از رستوران های خوب حمایت کند.

 من «آقای غذا» هستم
چی شد سر از این کار درآوردید و تصمیم گرفتید تستر غذا و رستوران شوید؟

در سال ۸۷ به خاطر مسافرتهایی که داشتم فهمیدم بسیاری از دانشجویان و حتی خود مردم با غذاهای شهرشان آشنایی ندارند. من عکس می انداختم و در شبکه های اجتماعی می‌گذاشتم و دیدم خیلی بازدید کننده دارد و حتی عده زیادی کامنت‌های مثبت می‌گذارند. این کار را هم خیلی دوست داشتم. خیلی‌ها فکر می‌کنند اینکه هر روز یک رستوران می‌رویم خیلی جذاب است اما به مرور این کار خسته کننده می‌شود و فقط به خاطر علاقه‌ای که به این کار داریم انجامش می‌دهیم.

کار به کجا رسید که مسترغذا شدید؟

این کار انقدر گرفت که هرکدوم از دوستانم هرجا که می‌رفتند از من مشاوره می‌خواستند که کجا غذا بخورند و من راهنمایی‌شان می‌کردم. از بچگی هم به من می‌گفتند «علی آدرس» چون همه جاها را پیاده می‌رفتم. بعد از آن هرکس آدرس غذا و رستوران می‌خواست و به این کار علاقه‌مند شدم و به خاطر شغل پدرم همه شهرها را می‌رفتم این اسم به «مسترغذا»‌تبدیل شد. از آن به بعد هرجا که غذا می‌خوردیم و خوشمان می‌آمد معرفی می‌کردیم.

بازخوردهای مردم نسبت به این کار شما چه بود؟

بازخوردها خیلی مثبت بود. البته عده‌ای هم می‌آمدند و مسخره می‌کردند.

کار شما تبلیغات است؟

ما تبلیغ نمی‌کنیم ما معرفی می‌کنیم.

 من «آقای غذا» هستم
پس هدف از کار شما چیست؟

هدف ما این بود که مردم را تشویق به خوردن غذای خوب بیرون کنیم. چون نیاز است و اگر یک رستوران تعطیل شود خیلی از آدم‌ها بیکار می‌شوند. ما فقط صندوقدار را می‌بینیم. اما کلی آدم دارند از یک رستوران نان می‌خورند. اما می‌خواستیم غذاهای خوب را بشناسند و بخورند.

شما چند نفر هستید؟

یکی از دوستانمان کار عکاسی را انجام می‌دهد. یکی دیگر از دوستان کار ارتباط و هماهنگی با شهرستان‌ها را انجام می‌دهد. البته خیلی از رستوران‌ها ما را قبول نمی‌کنند چون فکر می‌کردند ممکن است می‌خواهیم بدشان را بگوییم.

رستوران‌های مطرح شما را می‌شناسند؟

بله تقریبا سرآشپزهای مطرح و رستوران‌های خوب ما را می‌شناسند. بعد سعی می کنند غذاهای بهتری برایمان بیاورند به اصطلاح VIP برایمان غذا بکشند.

بیشتر چه نوع رستوران‌ها و غذاهایی را معرفی می‌کنید؟

تلاشمان این است که بیشتر غذاهای محلی که مردم کمتر می‌شناسند را معرفی کنیم. همچنین رستوران‌های خوبی که تازه کار هستند و نیاز دارند که کارشان بگیرد یا اینکه محل رستوران جوری ست که پاخورش خوب نیست اما غذای بسیار خوبی ارائه می‌دهد. رستوران‌هایی که معماری و دکور خوبی داشته باشند و سعی می‌کنیم خودمان را جای مردم بگذاریم.

درآمدشما از این کار چگونه است؟

ما تازه داریم به درآمد می‌رسیم. پیش از این اینطور نبود. یکسری به ما می‌گفتند چقدر کارتان مزخرف است. روزی ۴۰۰تا ۵۰۰ هزارتومان فقط می‌خورید. چون ما خودمان پول غذاهایمان را پرداخت می‌کنیم.

پس تا الان چطور درآمد داشتید؟

درآمد من کار معماری ست و از درآمد کاری معماری این کار را انجام می‌دهم و همانطور که عرض کردم تازه به درآمد رسیدیم؟ یعنی کار به جایی رسیده‌است که خود رستوران‌ها درشهرهای مختلف ما را دعوت می‌کنند. به خصوص رستوران‌های شهرهای مختلف خیلی دوست دارند ما برویم و غذایشان را بخوریم و نظرمان را بگوییم و برخی هم به ما لطف داشتند و هدیه‌هایی داده‌اند.

از رستوران‌ها بد هم گفته‌اید؟

بله برخی مخاطب‌ها گفتند غذای فلان رستوران بعد است. ما هم سرزده رفتیم آنجا و درباره‌اش نوشتیم که در برخی موارد حتی خواسته‌اند از ما شکایت کنند.

ابلهانه‌ترین قیمت غذایی که دیده‌اید چه و کجا بوده؟

جوجه سیخی ۶۰هزارتومان در جاده چالوس. وقتی پرسیدم گفت خب بالاخره اینجا به خاطره مسافرهایی که می‌آید این قیمت را گذاشتیم. تا خرده می‌گیری هم سریع می‌گوید اجاره‌هایمان بالاست اما چون کسی به آنها نظارت نمی‌کند قیمت‌ها را همینطور الکی می‌زنند.

گران‌ترین غذایی که خوردید چه بود؟ ارزش داشت؟

استیک در یک رستوران حوالی خیابان جردن که ۸۰هزارتومان بود و داشت پول مکان و جایش را می‌گرفت. چون موسیقی زنده داشت و دکوراسیون طوری بود که ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون برایش هزینه شده بود.

تا به حال جایی را معرفی کرده اید که حسابی کارش بگیرد و شلوغ شود؟

بله جایی در شاهرود رفتیم که هنگام عکس گرفتن طرف خیلی راغب نبود. اما بعد از آنکه گرفتیم و معرفی کردیم. زنگ زد و گفت چند رستوران دیگر هم از شما تقاضا دارند که بیایید و غذایشان بخورید. آنقدر سرشان شلوغ شد که گفتند بردارید چون از عهده این همه مشتری بر نمی آییم و حتی نان فانتزی بیشتر از این به ما نان نمی دهد.

 من «آقای غذا» هستم
چطور جاهایی بیشتر به دلتان می نشیند؟ و بیشتر دوست دارید که معرفی کنید؟

چون اصالت جنوبی دارم به مردم جنوب را خیلی دوست دارم. شمال بودیم که جایی را دیدیم که نوشته بود فلافل آبادان. همه طرح هایش برزیل بود. پیراهن برزیل پوشیده بودند و لهجه زیبای آبادانی داشتند. آنقدر خوب بود که زیاد خریدیم و با خودمان هم بردیم. ما هم معرفی کردیم و بعد از این معرفی سه تا شعبه زده است و طوری شده که فست فودهای فلافلی همه تحویل دادند و برند این آبادانی را گرفتند.

مثل خودتان چند نفر وجود دارد که تستر غذا باشند؟

مثل خودم که غذا را تست و آنالیز کند ندیده ام. اما چندنفری از دوستان هستند که این کار را انجام می دهند و همدیگر را در افتتاحیه رستوران های مختلف دیده ام.

باتوجه به اینکه معمار هستید.چرا هیچ وقت رستوران خودتان را نساختید؟

با اینکه به آشپزی خیلی علاقمندم اینطور نبوده که دلم بخواهد رستوران داشته باشم و به این کار علاقه داشته باشم.

دلچسب ترین غذای دنیا برای شما کدام است؟

دست پخت مادر که جای خودش را دارد و قابل معرفی نیست. اما شاید برایتان جالب باشد هربار که مشهد می روم آنقدر توی صف می ایستم تا غذای حضرتی حرم امام رضا به دستم برسد.


منبع: برترینها

جنگل حرای قشم؛ طلای سبز خلیج فارس

طبیعت ایران در هر گوشه اش، جلوه ای سحرانگیز را جای داده که حکایت از اعجاز خالق هستی دارد. به هر نقطه ای از این سرزمین که برویم، جاذبه ای را خواهیم دید که ما را محو تماشای خود می کند و تصویری تازه را در ذهنمان حک می نماید. برای دیدن این زیبایی ها راهی نقاط بسیاری از کشورمان شدیم و برایتان از آنها سخن گفتیم. این بار نوبت جنوب کشورمان است که با جاذبه ای متفاوت غافلگیرمان کند و برایمان خاطره ای خوش بسازد.

راهی استان هرمزگان هستیم و می خواهیم از جاذبه ای در طبیعت جزیره قشم برایتان سخن بگوییم؛ جزیره ای با شهرت جهانی که در میان آب های نیلگون خلیج همیشه فارس آرمیده و به عنوان بزرگترین جزیره در ایران شناخته می شود. جلوه های طبیعی بسیار زیبایی در این جزیره به چشم می خورند اما در میان آنها جنگلی وجود دارد که همیشه سبزپوش است و داغی آفتاب و شوری آب هم نمی تواند به حیاتش خدشه ای وارد کند.

جنگل حرای قشم | طلای سبز خلیج فارس

نگاهی نزدیک تر به پوشش گیاهی حرا

چهار عامل حرارت، شوری دریا، جریان های ملایم دریایی و جنس خاک تعیین کننده نحوه پراکنش جنگل های حرا هستند اما ویژگی های جنگل های حرا یا مانگرو بستگی خیلی زیادی به شرایط اقلیمی، شکل زمین در اراضی ساحلی، دامنه جزر و مد، نوع خاک و جریان آب شیرین دارد. همین مسئله سبب می شود که این جنگل ها از نظر ترکیب گونه ای، تفاوت های زیادی با یکدیگر داشته باشند اما جنگل های حرای جنوب کشور ما بر خلاف اغلب جنگل های مانگرو جهان هستند و تنها از یک گونه و به ندرت از دو گونه تشکیل شده اند که در ادامه به آنها می پردازیم:

۱- حرا

حرا نام درختی از جامعه گیاهی مانگرو است که معرف اکوسیستم خاص در مناطق استوایی می باشد. این اکوسیستم از تجمع بسیار ویژه‌ای از گیاهان و جانوران در سواحل پستِ خورها، دلتاها، برکه‌ها و سواحل دریاها حاصل می شود و در عین حال معرف درختان و درختچه‌های این گونه از اکوسیستم‌ها نیز می باشد. مانگرو گیاهانی یک پله یا دو پله هستند که به صورت درخت یا درختچه دیده می شود و شاخه های اصلی و فرعی زیادی را تولید می نمایند. همه ی این گیاهان دارای چنین صفات مشترکی هستند:

در نواحی گرمسیری زندگی می‌کنند.

دارای شاخ و برگ ضخیم هستند .

فرم ریشه آنها دارای حالت خاص خود می‌باشد .

در مقابل شوری خاک و نوسان های درجه حرارت مقاوم هستند .

درخت حرا از تیره شاه پسند و شوره زی است و بر دریا و آب شور زندگی می کند. این جنگل ها طی میلیون ها سال شکل گرفته و موفق به سازگاری با آب شور دریا و سواحل جزر و مدی شده اند. این گیاهان قادر به ادامه حیات در دمای کمتر از ۵ درجه سانتی گراد نیستند و شوری بین ۲۰ تا ۳۲ در هزار، بهترین شرایط را برای رشد آنان فراهم می کند.

حرا برگ هایی با ظاهر بیضی شکل و قاعده‌ای باریک دارند و به شکل دوک به نظر می رسند. رنگ سبز و براق این گیاهان بسیار جالب توجه می باشد و پشت برگ های آنها نیز سفید یا خاکستری رنگ است. طول این برگ ها به حدود ۵ تا ۵/۷ سانتی‌متر می رسد و خود درخت در اندازه های ۳ تا ۶ متر دیده می شود.

گل طلایی این درخت بسیار ریز و کوچک و دارای ۴ گلبرگ است و هر گلبرگ بیشتر از چند میلی متر طول ندارد اما عطر شیرین و خنک آن تا شعاع چند متری به مشام می رسد. این گل ها در اواخر تیر و اواسط مرداد دیده می شوند و غذای مطلوبی برای زنبورهای عسل و پرندگان به شمار می روند.

میوه حرا، به شکل بادام است و به یک خامه باریک منتهی می‌شود. این میوه ها که در تابستان دیده می شوند، پس از مدتی جوانه‌ زده و به داخل آب می افتند. سپس در خاک های ساحلی ریشه دوانده و رشد می کند. به همین علت هر درخت حرا خود به منزله خزانه ای مهم و ارزشمند برای تولید درختان دیگر است. مردم محلی به این میوه ها  خرک یا کنگ می گویند. این میوه به رنگ سبز، زرد و سپس سیاه در می آید و داخل آن بر روی درخت جوانه می زند. وقتی که از درخت جدا می شود با جذب آب در هر جایی از جنگل که متوقف گردد، در همانجا می ماند و رشد می کند و به عنوان یک درخت تازه قد می کشد.به همین دلیل تولید مثل و تکثیر این گیاه یکی از شگفتی های آن است. دانه این گیاه بر روی درخت مادر می‌روید و تولید نهال می کند، سپس از درخت جدا شده و داخل مرداب می‌افتد و رشد خود را ادامه می دهد.

 ریشه های اصلی این درخت کوتاه و کم عمق اند و شکل منظمی ندارند اما باز هم جالب و زیبا به نظر می رسند و به هنگام جزر دریا به خوبی نمایان هستند. از ریشه های اصلی، ریشه های فرعی و باریک و عمودی اسفنجی شکلی به سمت بالا منشعب می شوند که به طور متوسط تا ۳۰ سانتی متر از سطح زمین بالاتر می روند. ریشه های هوایی، به تدریج دور درخت را می پوشانند تا امکان زیستگاهی باتلاقی را برای این گیاه فراهم کنند. راز حیات این گیاه در همین ریشه ها است که از شوری آب می کاهند تا امکان تغذیه گیاه از آب بسیار شور دریا برای آن میسر شود.

جنگل حرای قشم | طلای سبز خلیج فارس 
در این ریشه ها، چیزی به نام پنوماتوفِر وجود دارد که در شرایط غرق شدن در آب به هنگام مد اکسیژن آب به گیاه می رسانند. پنوماتوفر‌ها دارای عدسک هایی هستند که که با باز و بسته شدن خود، فقط اجازه ورود اکسیژن آن را به درون ریشه می دهند.

این گیاه در بندرعباس حرا، در بلوچستان تمر، در بوشهر گُرم و در بعضی از نقاط، تول خوانده می‌شود و به عربی نیز آن را شوری و شوره می نامند. نام علمی این گیاه Avicennia Marina است و گفته می شود که لینه، زیست شناس نامی جهان، به افتخار حکیم و فیلسوف بزرگ ایرانی (ابوعلی سینا) چنین نامی را بر آن نهاده است. برخی نیز این درخت را معجزه می دانند و معتقدند این گیاه از اشک چشم آدم روییده است.

برخی نیز می گویند که این درخت سوغات یک ایرانی از هندوستان می باشد. او این درخت را به ایران آورده و در نزدیکی بندر لافت قشم کاشته است. عده ای عقیده دارند این درختان طی سالیان دراز تکامل یافته و از دست آسیب های انسانی، به بستر گلی سواحل و آب شور دریا پناه برده اند.

از نظر علمی این گیاهان در دوره ائوسن و الیگوسن یعنی در حدود ۳۰ تا ۴۰ میلیون سال پیش به وجود آمده اند و امروزه در مناطق گرمسیری در اطراف اقیانوس هند، آرام ،اطلس و نواحی گرمسیری آمریکا، مکزیک و جنوب شرقی آفریقا، استرالیا، زلاندنو و آسیای شرقی دیده می شوند. در ایران نیز ۸ منطقه حفاظت شده بین المللی، میزبان این درختان می باشند.

۲- چندل

 جنگل حرای قشم | طلای سبز خلیج فارس
البته حرا تنها گیاه موجود در جنگل حرا نیست بلکه در میان آنها درخت چندل نیز به چشم می خورد که گاهی به اشتباه همان حرا در نظر گرفته می شود. چندل گونه ای از گیاهان است که مانند حرا بیشتر در مناطق گرمسیری و نیمه‌گرمسیری می‌روید.

این گیاه، درختی همیشه سبز و دریازی است که ارتفاعی بین ۱۰ تا ۱۵ متر در سواحل دریا دارد و دارای رشدی متوسط می باشد. ریشه های این درخت از تنه اصلی و یا شاخه های بزرگ و قطور فرعی شکل می گیرند و از روی ساقه ها به صورت کمانی به داخل زمین فرو می روند. برگ‌های چندل به صورت بیضی، چرمی شکل و نوک دار هستند و حدود ۱۲ سانتیمتر طول و ۶ سانتیمتر عرض دارند.

در فصل زمستان گل های سفید یا زردرنگی به صورت خوشه ای و بلند و باریک بر روی درخت نمایان می شوند و چهره ی متفاوتی به آن می دهند. میوه این گیاه قهوه ای و بیضی شکل و یا گلابی شکل است و در فصل بهار می رسد و قابل خوردن می شود.

کاربرد و فواید درختان جنگل حرا

این درخت برای ساکنان بومی نقشی حیاتی دارد و در زمینه های تامین غذا و علوفه دام، تولید چوب، تولید ذغال، تهیه خمیر کاغذ، تولید عسل ، تولید ابریشم مصنوعی، تولید الکل و شکر، مصارف پزشکی، صنایع کبریت سازی، درمان بیماری های پوستی شایع در هرمزگان و … به کار می رود.

میوه و برگ این درختان حرا نوعی داروی گیاهی هستند و ریشه های آنها به منزله سدی طبیعی، از این دیار در برابر فرسایش و ویرانی تاسیسات ساحلی توسط امواج و طوفان‌های دریایی محافظت می کند. پوست حرا بر باسیل هانزن که موجب جذام می گردد، تاثیر به سزایی دارد و شیره درون آوندهای آن بر بیماری خشکی پوست موثر است. در صنعت از تانن موجود در حرا، برای تولید جوهر مازو استفاده می گردد و چسب تخته و خمیر چوب از دیگر مصارف صنعتی آن می باشد.

اولین دهل قشم از تنه درختان حرا

درختان حرا آن قدر عمر می‌کنند که تنه هایشان بسیار محکم می گردند و به همین دلیل زمانی که تکنولوژی خالی کردن داخل چوب وجود نداشت، از آن برای ساخت دهل استفاده می نمودند. مردم دو سر چوب تنه های این درخت را برش زده و می بستند و آن را به دهل تبدیل می کردند. اولین دهل در جزیره قشم با چوب همین درختان ساخته شده و به همین دلیل اهمیت این درختان نزد مردم بسیار است.

جنگل حرای قشم | طلای سبز خلیج فارس
چوب این درختان دود سیاه ندارد و به سبب جذب آب نمک و مواد چربی، گزینه ی خوبی برای تهیه ذغال به شمار می روند. همین مرغوبیت سبب شده بود تا در گذشته این چوب ها به قطر فرستاده شوند اما امروزه جلوی این کار گرفته شده است.

 عسل حرا کیلویی ۷۰۰ هزار تومان

عسلی که ار حرا به دست می آید یکی از مرغوب ترین عسل ها و مفید ترین آنهاست. در امارات برای خرید هر کیلو از این عسل حدود ۷۰۰ هزار تومان می پردازند و مردم قشم آن را با قیمت حدود ۳۵۰۰۰۰ تومان تهیه می کنند. بهترین استفاده ی این عسل نیز مالیدن آن به روی صورت و به عنوان ماسک است.

لاغری با گل و لای حرا

سالها پیش وقتی خبری از روش های موسوم امروزی برای لاغری نبود مردم آب و گل این منطقه را برای لاغر شدن استفاده می‌کردند. آب و گل جنگل حرا نمک و آهک دارد و از نظر مردم برای تناسب اندام می توان از آن استفاده نمود. مردم گل این جنگل را به تن خود می مالیدند و نیم ساعت در آب آن به شنا می پرداختند تا تاثیر آن را ببینند.

ویژگی های آب در جنگل های حرا

آب در این جنگل ها بالاترین کیفیت را از نظر مواد غذایی و خواص فیزیکوشیمیایی دارد که جزر و مد نقش مهمی در این زمینه ایفا می نماید و به همین دلیل است که  آبزیان برای تخم ریزی و رشد نوزادان خود که حساس ترین مرحله تولید مثل محسوب می گردد به این جنگل ها پناه می برند.

بالا و پایین رفتن آب، باعث جابه جایی و انتقال آب از دریا به به این جنگل و بالعکس می شود که شوری را تعدیل کرده و در مناطقی که در صد تبخیر بالا است از رسیدن به درجات بالای شوری جلوگیری می نماید.

از آنجا که جنگل های حرا شور پسند هستند، مقدار زیادی نمک را از آب دریا می گیرند و با ذخیره آن در خود باعث کاهش شوری می شوند. از سوی دیگر ریشه ی این درختان، املاح مضر را در آب جذب کرده و از این طریق کمک شایانی به زندگی آبزیان موجود در این نواحی می کنند.

جاندارانی که حرا را برای زیست انتخاب کرده اند

 جنگل حرای قشم | طلای سبز خلیج فارس
جنگل حرا به دلیل مساعد بودن شرایط اکولوژی زیستگاه و مامن بسیاری از آبزیان و دوزیستان، نرم‌تنان، سخت‌پوستان، پرندگان و ماهیان است. از جمله پرندگان در این جنگل ها می توان به مرغ ماهیخوار، لک‌لک، مرغ سقا، مرغابی و مرغ دریایی، حواصیل بزرگ، اگرت بزرگ، اگرت ساحلی، حواصیل هندی، کفچه نوک تیز، سلیم خاکستری، گیلانشاه، کاکائی و… اشاره نمود.

گرانترین شاهین منطقه در حرا

شاید برخی از تعداد زیاد موش‌ها در این جنگل ها به ستوه آمده باشند و آنها را آفت بپندارند اما همین موش خرماها باعث می شوند تا معروفترین شاهین دنیا که نامش شاهین سینه خیاری آفریقایی است راهش را به سمت حرا کج کند. این شاهین گرانترین قیمت را در امارات دارد و با قیمت حدود ۶۲ میلیون تومان خرید و فروش می شود.

خرچنگی که گیتار می زند

یک یاز جالب ترین جانداران حرا، خرچنگ گیتارزن است که یک دستش کوتاه و دست دیگرش بلند است و چهره ای شبیه گیتار را به آن می دهد. به همین دلیل است که مردم قشم، آن را به این نام می خوانند.

مرغ باران یا آبچلیک (کارادریده) نیز در هنگام مهاجرت از میان جنگل حرا عبور می کند چرا که این منطقه محل مناسبی برای تغذیه آبچلیک‌ها و پلوه ها است. تعداد قابل‌توجهی از گونه‌های پرندگان اروپایی – آسیایی که حدود ۴۳ گونه ماهی خوارند در مسیر مهاجرت خود به آفریقا  از جنوب ایران و از میان خلیج‌فارس در نقطه باریک تنگه هرمز میان جزیره قشم و جزیره ابوموسی عبور می‌کنند و مناطق جزر و مدی حرا را به عنوان سرزمین استراحت و تغذیه انتخاب می نمایند.

 جنگل حرای قشم | طلای سبز خلیج فارس
بستر جنگل حرا مرطوب است و محل مناسبی برای پرورش مرغان ماهی‌خوار دریایی و به‌طور مشخص ماهی‌خوار دریایی سفید (اگرات آلبا) به شمار می رود.  یک سخت‌پوست دوزیست به نام «گِل خورک» نیز در میان این جنگل ها دیده می شود که نیروی کمکی درختان به شمار می رود چرا که با ایجاد سوراخ‌هایی در بستر لجن‌زار، نقش مهمی در تهویه خاک و اکسیژن‌رسانی به ریشه‌ها ایفا می کند. این جاندار از گونه های مورد علاقه اگرت ها، حواصیل هاو مخصوصا حواصیل هندی است و به همین دلیل این پرندگان جنگل های حرا را به عنوان مکانی ایده آل می دانند.

از انواع ماهیان منطقه حرا نیز می توان به بیاه، حلوا سفید، شورت ، سنگسر، شانک ، عروس ناخدا و ماهی های تیره ساردین اشاره کرد که بیشتر در فصول گرم در منطقه دیده می شوند.

لاک پشت های سرخ، سبز، پشت چرمی و عقابی خلیج فارس نیز علاقه ی زیادی به زیست در جنگل های حرا از خود نشان می دهند چرا که علاقه زیادی به خوردن ریشه و برگ درختان حرا دارند که احتمالا بر روی قوه باروری و مقاومت آنها تاثیر می گذارد.

پنج نوع از مارهای دریایی خلیج فارس نیز در حرا یافت می شوند و همچنین این منطقه، زیستگاه سخت پو ستانی چون انواع خر چنگ ویلن زن و دراز چنگ شناور و صورتی است.

در آبراهه های اصلی این منطقه نیز نمونه هایی از دلفین های خلیج فارس به چشم می خورد که در زمان هایی خاص با جست و خیز خود در آب توجه گردشگران را به خود جلب می کنند.درختان حرا مرکز رشد و نمو انواع نرم تنان خوراکی نیز هستند که مهم ترین آنها انواع میگو می باشد.

 جنگل حرای قشم | طلای سبز خلیج فارس

توصیه ها

جنگل های حرا از مناطق حفاظت شده کشور و یکی از ذخیره گاه های زیست کره است، پس رعایت نکات زیر در بازدید از آن ضروری است:

۱- سلاح گرم برای شکار به همراه نداشته باشید و با توجه به نقش پروانه ها و حشرات در امر گرده  افشانی، از آوردن تورهای مخصوص برای صید آنها خودداری کنید.

۲- شاخ و برگ درختان را قطع نکنید و به موارد ایمنی، مانند مراقبت از برخورد با شاخه درختان و خودداری از روشن کردن آتش، توجه داشته باشید.

۳- آرامش و سکوت منطقه را در طول بازدید از جنگل بر هم نزنید و به مسائل بهداشتی و حفظ محیط زیست آبی و خاکی منطقه توجه کامل داشته باشید.

۴- از دست زدن و تخریب آشیانه پرندگان و موش ها و مخصوصا برداشتن تخم پرندگان خودداری نمایید و به توصیه های راهنما توجه کنید.

به سبب تراکم جنگل و تعدد آبراهه های  فرعی و بن بست، باید از وارد شدن به مسیرهای ناشناخته خودداری کرد پس قایقرانان را تحت فشار قرار ندهید.

 جنگل حرای قشم | طلای سبز خلیج فارس


منبع: برترینها

مشهورترین برج های جهان را بشناسید

برترین ها – ترجمه از حمید پاشایی: از دوران ماقبل تاریخ، برج ها به دست بشر ساخته شده اند. دیوارهای شهر باستانی اریحا (یکی از اولین دیوارهای شهری که ساخته شد) به وسیله برجی سنگی تکمیل شد. تمدن های بعدی اغلب برج های مراقبت را به عنوان بخشی از قلعه و سنگر خود می ساختند تا مکانی امن و مرتفع را فراهم آورند که نگهبان بتواند محیط پیرامون را زیر نظر بگیرد. در دو هزاره اخیر انواع برج ها ساخته شده اند از جمله برج ناقوس، برج ساعت، مناره ها و برج های ارتباطی.

در زیر معروف ترین برج های جهان را با هم مرور می کنیم.

۱۴٫ ابلیسک اکسوم (Axum Stelae)

مشهورترین برج های جهان را بشناسید

اکسوم که در اتیوپی شمالی قرار دارد، پایتخت اولیه امپراتوری اکسوم بود. اکسوم نیروی دریایی و تجارت قدرتمندی داشت که از حدود ۴۰۰ سال پیش از میلاد تا هزار سال بعد از میلاد بر آن ناحیه حکمرانی می کرد. بیشتر بناهای تاریخی اکسومی، ستون یادبود هستند. بلندترین برج ایستاده، ستون یادبود ۲۴ متری سلطان عیزانا است. ستون یادبود ۲۴٫۶ متری دیگری که توسط ارتش ایتالیا برداشته شده بود، به اتیوپی بازگردانده شد و در سال ۲۰۰۸ مجدداً نصب شد. تصور می شود این ستون یادبود، سنگ بنای حاکمان باستانی اکسوم است که در مقبره هایی زیر آن دفن شده اند.


۱۳٫ برج گالاتا (Galata Tower)

مشهورترین برج های جهان را بشناسید

برج گالاتا، برج سنگی مربوط به قرون وسطی است که در ناحیه گالاتا در استانبول ترکیه قرار دارد. این برج که یکی از برجسته ترین بناهای دیدنی شهر است، ۶۷ متر ارتفاع دارد و نوک استوانه ای آن سر به آسمان کشیده است. این برج در سال ۱۳۴۸ به عنوان بخشی از سنگرکشی دور مستعمره جنوا در قسطنطنیه ساخته شد. امروزه رستوران و کافه ای در طبقات بالایی برج وجود دارد که چشم اندازی تماشایی از استانبول و تنگه بسفر ارائه می دهد.


۱۲٫ برج های سوانتی (Svanetian Towers)

مشهورترین برج های جهان را بشناسید

سوانتی شمالی ترین استان گرجستان است، سرزمینی از مزارع کشت ذرت، روستاهای کوچک و برج های باستانی. این برج های معروف برای دفاع در مقابل قبایل شمالی و ریزش بهمن ساخته شد. هر خانواده سوانتی معمولاً برج مخصوص خود را داشت. قدیمی ترین برج های سوانتی مربوط به قرن نهم بعد از میلاد می شود.


۱۱٫ دو برج بولونیا (The Two Towers of Bologna)

 

مشهورترین برج های جهان را بشناسید

دو برج معروف بولونیا در ایتالیا به اسم خانواده هایی نامگذاری شده اند که ساخت این دو برج بین سال های ۱۱۰۹ تا ۱۱۱۹ به آن ها نسبت داده می شود. برج آسینلی با ارتفاع ۹۷٫۲ متر بلندترین برج در بولونیا است. برج گاریسندا در ابتدا ۶۰ متر ارتفاع داشت ولی در قرن چهاردهم به ۴۸ متر کاهش پیدا کرد تا امنیت بیشتری پیدا کند.


۱۰٫ منار جام (Minaret of Jam)

 مشهورترین برج های جهان را بشناسید

منار جام که در نقطه ای دورافتاده در غرب افغانستان قرار دارد، در قرن دوازدهم به عنوان بخشی از یک مسجد ساخته شد. این مسجد در سیلی شدید از بین رفت و محل اطراف منار نیز بعدها توسط مغول ها نابود شد. با در نظر گرفتن این موضوع و شرایط آب و هوایی نامساعد، پابرجا ماندن این برج مرتفع ۶۲ متری شبیه به معجزه است.


۹٫ برج بلم (Belem Tower)

مشهورترین برج های جهان را بشناسید 

برج بلم در اوایل قرن شانزدهم به عنوان بخشی از سیستم دفاعی برای محافظت از شهر لیسبون ساخته شد. این نقطه شروع برای خیلی از ناوبرها بود که به دنبال کشف مسیرهای تجاری جدید بودند و تبدیل به اثری تاریخی از عصر کاوش پرتغال شده است.


۸٫ قطب منار (Qutb Minar)

مشهورترین برج های جهان را بشناسید

قطب منار در هندوستان به دستور قطب‌ الدین آیبک اولین حاکم مسلمان دهلی در سال ۱۱۹۳ ساخته شد. قطب‌الدین ایبک قصد داشت مناری بلندتر از منار جام در افغانستان بسازد و در زمان مرگش تنها پایه آن تکمیل شده بود. جانشینان او ساخت منار را ادامه دادند و بلندترین طبقه آن بالاخره در سال ۱۳۸۶ کامل شد. این منار ۷۲ متر ارتفاع دارد و ۳۷۹ پله برای رسیدن به نوک آن وجود دارد. قطب منار بلندترین منار آجری جهان است.


۷٫ سه پاگودا (Three Pagodas)

مشهورترین برج های جهان را بشناسید

سه پاگودا در ۱٫۵ کیلومتری شمال غربی شهر باستانی دالی در چین قرار گرفته، و یکی بناهای بودایی در چین هستند که علی رغم متحمل شدن چندین فاجعه انسانی و طبیعی، همچنان به خوبی سالم باقی مانده اند. پاگودای میانی که بین سال های ۸۲۴ تا ۸۴۰ میلادی به وسیله پادشاه کوان فنگیو ساخته شد، ۶۹٫۶ متر ارتفاع دارد و یکی از بلندترین پاگوداها در چین است. دو پاگودای دیگر حدود یک قرن بعد ساخته شدند و ۴۲٫۱۹ متر ارتفاع دارند.


۶٫ برج سی ان (CN Tower)

مشهورترین برج های جهان را بشناسید 

واقع شده در مرکز شهر تورنتو، برج سی ان یکی از مشهورترین نمادهای کانادا است. این برج ارتباطی از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۶ به وسیله شرکت راه آهن «کندین نشنال» ساخته شد و با ۵۵۳٫۳۳ متر ارتفاع، برای بیش از ۳۰ سال بلندترین بنا در جهان بود تا اینکه برج دوبی رکورد آن را شکست.


۵٫ مناره ملویه (Spiral Minaret)

 مشهورترین برج های جهان را بشناسید

مناره ملویه بخشی از مسجد جامع سامرا در عراق است. این مسجد یکی از بزرگترین مساجد در جهان است. مناره ملویه در ابتدا به وسیله پلی به مسجد متصل بود. این مناره بین سال های ۸۴۸ تا ۸۵۲ میلادی با ماسه سنگ ساخته شد و به خاطر طراحی مخروطی مارپیچ صعودی خود، در میان دیگر مناره ها منحصر به فرد است. این برج ۵۲ متر ارتفاع دارد. در سال ۲۰۰۵ شورشیان بخش بالایی برج را منفجر کردند.


۴٫ سن جیمینیانو (San Gimignano)

مشهورترین برج های جهان را بشناسید

سن جیمینیانو که به آن لقب منهتن قرون وسطی داده اند، روستایی در ناحیه توسکانی ایتالیا است که به خاطر ۱۴ برج سنگی خود مشهور است. در اوج ثروت و قدرت سن جیمینیانو، بیش از ۷۰ برج ساخته شد تا از شهر در مقابل حملات دشمن محافظت کند. بعد از اینکه طاعون این شهر را در سال ۱۳۴۸ ویران کرد، قدرت سن جیمینیانو محو شد که باعث شد دشمنان هم از آن دور بمانند و بسیاری از برج های معروف شهر سالم باقی ماند.


۳٫ بیگ بن (Big Ben)

 مشهورترین برج های جهان را بشناسید

برج ساعت بیگ بن که تقریباً ۱۵۰ سال پیش ساخته شد، یکی از مشهورترین جاذبه های توریستی در لندن است. نام بیگ بن در واقع نه به خود برج ساعت، بلکه به ناقوس ۱۳ تُنی درون برج اشاره دارد و نام خود را از سِر بنجامین هال گرفته است که برای اولین بار این ناقوس را سفارش داد. بیگ بن سومین برج ساعت ایستاده در جهان است.


۲٫ برج کج پیزا (Leaning Tower of Pisa)

 مشهورترین برج های جهان را بشناسید

برج مشهور جهانی پیزا در طول دوره ای حدوداً ۱۷۷ ساله ساخته شد. مدت کوتاهی بعد از شروع ساخت آن در سال ۱۱۷۳، برج به خاطر فونداسیون ضعیف شروع به فرو رفتن کرد و به مدت تقریباً یک قرن به حال خود رها شد. زمانی که ساخت آن از سر گرفته شد، مهندسان طبقات بالایی را یکی بلندتر از دیگری ساختند تا شیب آن را جبران کنند و ساخت برج بالاخره در نیمه دوم قرن چهاردهم به پایان رسید. از سال ۲۰۰۱، برج معروف پیزا مجدداً به روی کسانی که تمایل دارند از ۲۹۶ پله آن بالا بروند، باز شد.


۱٫ برج ایفل (Eiffel Tower)

 مشهورترین برج های جهان را بشناسید

برج ایفل نماد فرانسه و یکی از معروف ترین نمادها در جهان است. این برج به وسیله گوستاو ایفل به عنوان طاق ورودی برای نمایشگاه بین المللی پاریس در سال ۱۸۸۹ ساخته شد. با ارتفاع ۳۰۰ متری، ایفل تا سال ۱۹۳۰ مرتفع ترین برج جهان بود، تا اینکه ساختمان کرایسلر ساخته شد. از زمان ساخت این برج، بیش از ۲۰۰ میلیون نفر از برج ایفل دیدن کرده اند تا تبدیل به پربازدیدترین بنا در جهان شود.


منبع: برترینها

راهکارهایی برای کاهش اختلالات حرکتی در بیماری پارکینسون

مشکلات حرکتی
برخی حرکات ساده بدنی، همانند برخاستن از صندلی برای مبتلایان به بیماری پارکینسون بسیار دشوار می شود، چرا که معلولیت های جسمانی مانع از فعالیت آنها می شود.
فیزیوتراپی
فیزیوتراپی در برطرف کردن برخی مشکلات کارساز است. در ضمن تاثیرات به سزایی نیز در تقویت روحیه بیمار دارد و به او می قبولاند که کاری مثبت در حال انجام است و او نیز نقشی فعال در درمان خود دارد. انگیزه ها، شخصیت و طرز تفکر بیمار و فرد فیزیوتراپیست، به وضوح بر نتایج حاصله تاثیرگذار است. عادات ناپسند را در اوایل شکل گیری آنها، آسان تر می توان کنار گذاشت. در مراحل پیشرفته بیماری، انگیزه بیمار کاهش می یابد، حافظه و تمرکز او مختل می شود و همکاری کارامد از جانب او غیر ممکن خواهد بود.
گام اول ارزیابی است که شامل موارد زیر می باشد:
• معلولیت های جسمانی
• شرایط خانه
• توان یادگیری و وضعیت روحی-روانی
• حضور دوستان و خانواده ای سالم و قوی جهت تداوم و انجام دستور العمل های پزشک
نرمش کردن
نرمش کردن و فعالیت داشتن از اهمیت بسیاری برخوردار است، چرا که مفاصل و عضلات را حرکت می دهد و از سفتی اندام ها می کاهد. همچنین حالت و وضعیت قرار گرفتن بدن را بهبود می بخشند. هدف از انجام نرمش این است:
• تصحیح طرز راه رفتن غیر عادی
• برطرف کردن حالت غیر عادی بدن
• جلوگیری و یا به حداقل رساندن سفتی و انقباض مفاصل
• بهبود بخشیدن توانایی و کارایی عضلات دست و پا
• ارایه رژیمی که بیمار بتواند در خانه از آن استفاده نماید.
در صورتی که معلولیت اجازه بدهد، نرمش منظم بسیار سودمند است و باعث حفظ کشیدگی طبیعی و قدرت ماهیچه ها می شود و همچنین از انقباض و سفتی آنها جلوگیری می نماید. پیاده روی یکی از مفیدترین انواع نرمش ها است.
اغلب افراد در مراحل ابتدایی بیماری پارکینسون می توانند روزانه یک یا دو مایل و گاهی بیشتر پیاده روی کنند. بیمار باید با تلاش آگاهانه خود با کمری صاف، شانه هایی به عقب داده و سری رو به بالا، گام هایی بلند اما آهسته بردارد. حتی بیماران دارای بیماری شدید نیز اغلب می توانند ۳۰۰ یا ۴۰۰ یا رد پیاده روی کنند و شاید هم این کار را هر روز یک یا دو بار تکرار کنند. البته باید از راه رفتن بر سطوح لغزنده، برفی، یخ زده و سطوح خیس حتما حذر نمایند.
فرد فیزیوتراپیست سعی می کند به شما بیاموزد چگونه راست بنشینید (اغلب در یک صندلی قائم و با کمک گرفتن از پشتی در پشت فرد). او به شما نشان می دهد که چگونه به هنگام راه رفتن پاشنه پای خود را روی زمین بگذارید. چگونه حرکت خود را از حالت نشسته بر برخاسته بهبود بخشید، چگونه به هنگام برخاستن پاشنه پاهای خود را به سمت زیرین لبه جلویی صندلی حرکت داده و بکشید و وزن خود را به طرف جلو بیندازید. ایستادن در جلوی یک آینه بلند و قدی به شما کمک می کند خمیدگی و یا حالت خمیده گردن و بالاتنه خود را ببینید و آن را اصلاح کنید.
منبع: مه شو

مراقبت های تخصصی از بیمار مبتلا به پارکینسون

پزشک عمومی به طور کلی از شما مراقبت می نماید. چرا که شاید به بیماری دیگری نیز مبتلا باشید که نیازمند درمان پزشکی است.
بسیاری از مشکلات پیش روی بیماران، ناشی از خود بیماری پارکینسون نیست، بلکه بیماری های توامان و اتفاقی است که بیشتر مردم بدان ها مبتلا می شوند و مستلزم مراقبت های پزشکی مجزایی می باشند. برخی بیماران مرض قند دارند، بعضی فشار خون بالا، برخی به آسم مبتلا هستند و افرادی هم از بیماری قلبی و یا برونشیت رنج می برند و بسیاری از آنها نیز دچار التهاب مفاصل هستند. لذا مراقبت کامل از بیماران کاری بسیار ضروری است و بر عهده دکترها، اعم از پزشک عمومی و یا یک متخصص می باشد.
تشخیص مشکلات
برخی مشکلات به طور معمول در بیماری پارکینسون بروز می نمایند و گام اول، تشخیص آنها است. سپس باید شیوه های کمک و اصلاح این مشکلات را به صورت خلاصه بنویسیم. موارد زیر مشکلات رایج حرکتی می باشند که ممکن است تا به حال متوجه آنها شده باشید، البته دشواری های دیگری نیز وجود دارند:
• راه رفتن کند و آهسته
• راه رفتن با گام های کوتاه و کشیدن پاها روی زمین
• توقف و یا مکث به هنگام گذشتن و عبور از درهای ورودی
• دشواری در چرخیدن در فضایی محدود، بدون افتادن
• دشواری در برخاستن از صندلی
• دشواری در چرخیدن به طرفین در رختخواب
• دشواری در استفاده از دست ها با ظرافت تمام، پوشیدن و درآوردن لباس
• دشواری در استفاده صحیح از پیچ گوشتی
• میخ کوب و خشک شدن پاها روی زمین
• دشواری در حرکت غیر ارادی دست ها به جلو و عقب به هنگام راه رفتن.
• دشواری در انجام نظافت روزانه
• دست خط ریز، لرزان و پر از خطوط بی معنا
• دشواری در دوختن دگمه و قلاب بافی
منبع: مه شو

مشکلات عمل جراحی برای درمان پارکینسون

تعداد این قبیل عمل های جراحی هنوز اندک است و دلیل اصلی آن این است که این نوع پیوندها مستلزم انجام جراحی های بزرگ در مراکز دارای تجارب تخصصی است. همچنین در بدست آوردن و استفاده از بافت اهدایی جنین، مسایلی اخلاقی مطرح است و هنوز در مورد مزایای دراز مدت آنها اطلاع چندانی در دست نیست. علاوه بر این تعداد بیمارانی که احتمالا از روش های موجود سود می برند، اندک است.
قبل از این که بتوانیم بگوییم که انجام عمل جراحی در برخی انواع و یا مراحل بیماری پارکینسون مثمر ثمر است و یا برعکس هیچ سودی به حال بیمار ندارد، انجام کنترل های علمی دقیق جهت مقایسه مواردی که تحت عمل جراحی قرار گرفته اند و یا جراحی نشده اند بسیار ضروری است. افرادی که مقایسه می شوند باید از نظر جنس، سن و شدت بیماری یکسان باشند تا بتوان گفت جراحی مفید بوده یا خیر. با این همه، این مساله که بافت های پیوندی جنین به مغز انسان به خوبی دوام می آورد و زنده می ماند، امیدوار کننده است؛ این بافت ها منبع عصبی جدیدی را در سلول های عصبی آسیب دیده در عقده های پایه ای ایجاد می نمایند.
در حال حاضر این روش ها دائما در حال پیشرفت هستند، اما خوش بینی ما باید با احتیاط همراه باشد. هنوز مشخص نیست که آیا پیوند عضو، روند پیشرفت و یا سرانجام بیماری را تغییر می دهد یا خیر. همچنین نمی دانیم که آیا مزایای احتمالی آن پایدار است یا خیر. علاوه بر این آشکار نیست که آیا عوامل ابتدایی بروز بیماری بافت پیوندی را نیز تخریب خواهند کرد یا خیر. همچنین باید به خاطر داشته باشیم که بیماری پارکینسون صرفا نشان دهنده اختلال در انتقال دوپامین نیست، بلکه اختلال در سایر ناقلین عصبی نیز می باشد که با پیوند نمی توان آنها را جایگزین کرد (حتی اگر بافت پیوندی خوب کار کند).
این روش ها امیدوار کننده هستند، اما نمی دانیم که آیا جایگاهی همیشگی در درمان اقلیت کمی از بیماران خواهند داشت یا خیر. در عین حال، تا زمانی که تحقیقات بیشتری انجام شود، هیچ بیماری نباید تصور کند از پیوند بافت محروم و بی نصیب است.
منبع: مه شو

درمان پارکینسون از طریق عمل جراحی

اگرچه در حال حاضر جراحی های اندکی انجام می شود. اما تحقیقات در مورد انواع جدید درمان از طریق جراحی هنوز ادامه دارد.
جراحی مربوط با استرئوتاکسی
به ندرت عمل جراحی برای درمان بیماری پارکینسون پیشنهاد می شود. در حدود ۳۰ سال پیش گرایش شدیدی به قرار دادن لزیون های کوچک و مخرب در عقده های پایه ای وجود داشت، آن هم از طریق دستگاه استرئوتاکسی که امکان قرار دادن صحیح و دقیق لزیون ها را فراهم می آورد. این روش تا اندازه ای در کنترل لرزش و سفتی عضلات کارامد بود (البته چنانچه یک طرفه بود). عمل جراحی مربوط به استرئوتاکسی در بهبود وضعیت و حالات چهره، صدای ضعیف، کندی حرکت، حالت خمیده بدن و افتادن های مکرر هیچ تاثیری نداشت.
در واقع، این نشانه ها را شدت می بخشید. عمل جراحی استرئوتاکسی هنوز هم کاربرد دارد و بخصوص اگر چنانچه سایر اقدامات مثمرثمر نباشد، در درمان لرزش و سفتی عضلات یک طرفه در آغاز بیماری مورد استفاده قرار می گیرد (در ژاپن). با این همه در مراکز بسیار تخصصی بریتانیا و ایالات متحده این روش ندرتا کاربرد دارد، چرا که داروهای لوودوپا به رغم برخی نقاط ضعف، به طور کلی بسیار نتیجه بخش هستند. چنانچه مشکل اصلی بیماران لرزش و سفتی عضلات یک طرف بدن باشد که با درمان دارویی قابل کنترل نیست، گاهی اوقات این عمل جراحی برای آنان مفید خواهد بود.
تصمیم در این مورد بسته به نظر پزشک متخصص مغز و اعصاب است. روش های جدیدی نیز در حال ابداع است، اما ارزیابی و بررسی کامل مزایا و خطرات آنها زمان می برد. تالاموتومی گاما با استفاده از استرئوتاکتیک با موفقیت همراه بوده است و سفتی عضلات و همچنین لرزش را در برخی موارد مقاوم بیماری کاهش داده است.
پیوند ماده سیاه رنگ
در سال ۱۹۸۱ در کشور سوئد برای نخستین بار تلاش هایی انجام گرفت تا مدولای غده فوق کلیوی خود بیمار را به هسته دم دار پیوند بزنند (پیوند یکی از اعضای بیمار به خود او). این هسته دم دار قسمتی از بازال گانگلیا است که در انتقال دوپامین نقش دارد. مدولای غده فوق کلیوی از لحاظ آمین ها از جمله دوپامین بسیار غنی است. پزشکان امید داشتند که این کار باعث فراهم آمدن منشا دیگری از دوپامین طبیعی شود. در نخستین بیماران نتایج دلسرد کننده بود و مزایای احتمالی و اندک این عمل جراحی به سرعت از بین رفت. با این همه، با انجام این کار ثابت شد که عمل جراحی امکان پذیر است و همچنین بافت غده فوق کلیوی منبع خونی جدید را قبول می کند و تا حدی نیز ارتباطات عصبی جدیدی در مکان گیرنده ایجاد می نماید.
در مکزیک در مورد انجام این روش در بیماران جوان تر تبلیغات گسترده ای شد. این کار، نوعی مطالعه کنترل شده نبود و تبلیغات پر زرق و برق در مطبوعات ملی، با انتقادات حاکی از شک و تردید دانشمندان متخصص مغز و اعصاب مواجه شد. گزارش های پراکنده از روش هایی مشابه در آمریکای شمالی نیز درستی این نوع برخورد محتاطانه را تایید نمود. عمل های بعدی پیوند مغز غده فوق کلیوی نیز نشان دهنده مزایایی اندک و متغیر بود. بافت پیوندی غده فوق کلیوی پس از پیوند زنده نمی ماند، اما این بافت ها می توانستند باعث رشد فیبرهای عصبی در هسته های دم دار میزبان شوند. در حال حاضر این روش مورد استفاده قرار نمی گیرند.
منبع: مه شو

هشدارهایی در مورد داروهای مورد استفاده در درمان پارکینسون

برخی داروها را نباید در بیماری پارکینسون مصرف کرد. بیشتر از داروهای آرام بخش فنوتیازین و داروهای آنتی سایکوتیک (نورولپتیک) نام برده شد. به هر حال این داروها در درمان حالت تهوع و یا حملات سرگیجه پیشنهاد می شوند اما به ندرت در درمان بیماری پارکینسون به کار می روند. مصرف بازدارنده های آنزیم مونوآمین اکسیداز که در درمان افسردگی به کار می روند، مجاز نیست اما داروهای ضد افسردگی تری سیکلیک را می توان مصرف نمود. بیماران مبتلا به برخی انواع آب سیاه و یا ملانوم پوستی نیز نباید داروهای لوودوپا را مصرف کنند.
ویتماین B6 (پیریدوکسین) که در داروهای مولتی ویتامین یافت می شود و در بهبود ناراحتی های پیش از قاعدگی به کار می رود، فعالیت لوودوپا را متوقف می نماید، اما چنانچه با سی نمت و یا مادوپار مصرف شود، تاثیر متقابلی بر هم نخواهند داشت. در صورت تردید همواره با پزشک معالجتان مشورت کنید.
ژن درمانی
علاوه بر داروهای جدید، روش های درمانی نوینی نیز ابداع شده است. ژن درمانی قابلیت چشم گیری در درمان بیماری های سیستم عصبی مرکزی دارد. وارد کردن ژن های کارامد به مغز بیماران مبتلا به پارکینسون، روش مفیدی است تا این ژن های سالم جایگزین ژن های معیوب شوند.
هدف از انجام این کار وارد کردن پروتئینی است که از آسیب سلولی ممانعت نماید و یا عملکرد سلول آسیب دیده را مجددا برقرار می نماید و یا امکان انتقال فیزیولوژیکی را در ناقلین عصبی ناقص فراهم آورد. راه بردهای روش ژن درمانی فراتر از شیوه قدیمی جایگزین کردن دوپامین بوده و به سوی استفاده از عواملی رفته است که باعث رشد سلول عصبی می شوند، آن هم از طریق افزایش عملکرد سلول و یا ممانعت از مرگ سلول.
منبع: مه شو

آیا کنار گذاشتن موقت داروهای پارکینسون در درمان بیماری اثرگذار است ؟

کنار گذاشتن موقت داروها
در مواردی که بیماری مقاوم به دارو شده است و به همراه آن حالات آن-آف و کنترل ضعیف علایم دیده می شود، داروها را موقتا کنار می گذارند. هدف این است که با کنار گذاشتن داروها، تلاشی انجام گیرد تا گیرنده های دوپامین که تحت تاثیرات داروهای لوودوپا و سایر داروها قرار گرفته اند، استراحت کنند و دوباره به حالت عادی خود بازگردند و همچنین مغز نیز از پیامدهای جانبی و ظاهرا مسموم کننده این داروها رهایی یابد. این مساله فرضیه ای اثبات نشده است و در عمل صرفا بیمارانی که بیش از حد دارو مصرف کرده اند، از آن بهره می برند.
با ثبت نشانه ها، معلولیت ها، عملکردهای روانی و عوارض جانبی داروهای بیماری پارکینسون در چارت بیمار در بیمارستان در هر ساعت، باید دوباره به وضعیت او ثبات بخشید. این مشاهدات معمولا مشکل را آشکار می نمایند و سپس ما تجویز و مصرف داروهای غیر ضروری و یا ضعیف و همچنین داروهای بدون اثربخشی در بیماری های اتفاقی را اغلب متوقف می نماییم.
در این روش دوز لوودوپا به میزان ۵۰ تا ۷۵% کاهش می یابد و با برطرف شدن عوارض جانبی، مصرف داروها مجددا و به تدریج شروع می شود تا این که بتوان حداقل دوز اثربخش را پیدا کرد. ساده سازی علامت بارز یک درمان نتیجه بخش است.
سلژیلین (الدپریل)
این دارو، از جمله داروهای ضد پارکینسون ضعیف است. اما تا حدی تاثیرات داروهای لوودوپا را شدت می بخشد و چه بسا تغییر حالات آن –آف به خصوص عدم تحرک در مرحله آف را کاهش دهد. بهتر است این دارو در اوایل بیماری مصرف شود و در این مرحله مفیدتر است، چرا که به مدت ۱ یا ۲ سال اکثر نشانه های ابتدایی بیماری را تحت کنترل در می آورد.
گزارش های ابتدایی مبنی بر این که سلژیلین تاثیر حفاظتی دارد و روند پیشرفت بیماری را کند می نماید، با کمال تاسف نادرست از آب درامد. یک دوز ۱۰ میلی گرمی در صبح ها به خوبی قابل تامل است و عوارض جانبی آن نیز شایع نیست. گروهی از محققان بریتانیایی دریافته اند که میزان مرگ و میر تقریبا روز افزون و بروز حملات غش (سنکوپ) در برخی بیماران را می توان با سلژیلین کاهش داد، اگر چه مجموعه های پزشکی منتشر شده حاکی از این نوع تاثیرات نیستند. لازم به ذکر است که برای این ادعا هیچ دلیلی ارائه نگردیده است و از آنجا که هنوز هیچ نوع رابطه علت و معلولی نیز به دست نیامده است، اکثر پزشکان همچنان دارو را در دوز استاندارد تجویز می نمایند.
منبع: مه شو

آپومورفین ، یکی از داروهای مورد استفاده در درمان پارکینسون

این دارو قدیمی است اما اخیرا نیز مورد استفاده قرار گرفته است. این دارو نیز از آگونیست های دوپامین است، اما آن را باید به وسیله یک وسیله ای مانند پمپ و یا با تزریق زیر پوستی در قسمت پایینی شکم و یا روی ران استفاده نمود که می توان این طرز استفاده را به اکثر بیماران و بستگانشان آموزش داد. چنانچه قبل از مصرف آن، از دامپریدون خوراکی که یک داروی قوی ضد حالت تهوع است، استفاده نشود، باعث می شود بیمار استفراغ نماید.
تزریق آپومورفین مثمر ثمر است و تقریبا در حدود ۱ ساعت (۵۰ تا ۹۰ دقیقه) اثربخشی قطعی آن ادامه دارد، که در عرض ۵ تا ۱۰ دقیقه پس از تزریق شروع می شود. چنانچه کار و یا قرار اجتماعی مهمی دارید، این دارو به شما کمک خواهد کرد. با توجه به توصیه های فرد متخصص، تزریق این دارو باید ۲ یا ۳ بار در روز انجام شود. در صورت بالا بودن دوز دارو اختلالات عصبی حرکتی بروز می نماید و دوز مناسب خود را باید با روش آزمون و خطا پیدا کنید و همواره نیز با دوز کم شروع کنید.
در میان بسیاری از گروه های دارویی جدید که مورد بررسی قرار گرفته اند، انتاکوپون با ممانعت از فعالیت آنزیمی به نام کاتکول امتیل ترانسفراز که لوودوپا را تجزیه می کند عمل خود را انجام می دهد و بنابراین اثربخشی لوودوپا را بیشتر می نماید. به دلیل عوارض جانبی گهگاه شدید تولکاپون، از تجویز و مصرف آن صرف نظر می شود. برای بررسی و مطالعه اثربخشی و بی خطر بودن انتاکوپون به تجارب کلینیکی بیشتری نیاز است.
این گروه از داروها، عملکرد حرکتی یا به عبارت دیگر حرکات قدرتی و هماهنگ و همچنین طول فاز آن را بهبود می بخشند و از دوز لوودوپا نیز می کاهند. لازابمید (RO19-6327) یک داروی دارای اثربخشی کوتاه و بازدارنده انتخابی آنزیم مونو آمین اکسید از نوع Bاست که مشابه سلژیلین نیز می باشد. پس از ۴ هفته استفاده از لازابمید، می توان دید که فعالیت های زندگی روزمره بهبود چشم گیری داشته اند و عوارض جانبی آن نیز حداقل ممکن است.
منبع: مه شو

آگونیست های دوپامین ، از داروهای مورد استفاده برای درمان پارکینسون

در رویه معمول، پزشکان این داروها را در مراحل اولیه و قبل از لوودوپا تجویز می کنند، زیرا در مقایسه با لوودوپا، کمتر باعث بروز اختلال عصبی-حرکتی می شوند و تصور بر این است که این داروها بروز این گونه اختلالات وو نوسانات ناشی از مصرف لوودوپا را به تاخیر می اندازند. استفاده دیگر این داروها درمان اختلالات حرکتی-عصبی، عوارض جانبی روانی و یا نوسانات آن و آف می باشد چرا که این داروها باعث فعال شدن بیشتر گیرنده های دوپامین می شوند.
پرگولید، برموکریپتین و لیزورید، داروهایی مشابه و از نوع آگونیست دوپامین می باشند. روپینیرول نیز اثر مشابهی دارد و تقریبا از همان قدرت و کارایی لوودوپا برخوردار است. هنگامی که این دارو توام با لوودوپا مصرف شود، از زمان عدم کارایی تدریجی داروها کاسته می شود و همچنین امکان کاهش دوز لوودوپا را نیز فراهم می کند. بیماران مبتلا به بیماری های قلبی-عروقی، کلیه و کبد و یا زنان باردار و شیرده، معمولا باید از مصرف این گروه داروها اجتناب کنند. مصرف آنها با دوزهای کم شروع می شود و به تدریج هر هفته افزایش می یابد تا بدون پدیدار شدن عوارض جانبی شدید، منافع آنها آشکار شود. تقریبا ۲ تا ۳ ماه طول می کشد تا بهترین دوز ثابت را بیابید. چنانچه این دارو به همراه سی نمت و مادوپار مصرف شود با شروع اثربخشی آن، می توان دوز لوودوپا را به میزان ۲۵% کاهش داد.
عوارض جانبی
آگونیست های دوپامین داروهایی قوی هستند که کلیه نشانه های بیماری پارکینسون را کاهش می دهند، اما عوارض جانبی آنها بسیار شدید است. این داروها باعث بروز مشکلات و اختلالات روانی شدیدی همچون گیجی، توهمات و رفتارهای پرخاشگرانه در برخی بیماران می شوند.
این اختلالات روانی بیشتر در افراد بالای ۷۰ سال و در آنان که سابقه گیجی و یا زوال عقل داشته اند، بروز می نماید. همچنین آگونیست های دوپامین می توانند باعث شدیدتر شدن زخم معده و بیماری های شریانی در پاها شوند. به طور کلی این داروها را نباید برای افراد مسن تجویز کرد و همواره بایستی تحت نظر یک پزشک متخصص مصرف شوند.
منبع: مه شو

مراقبت های عمومی از بیمار مبتلا به پارکینسون

با کمک گرفتن از پزشک عمومی خود از آخرین پیشرفت های علم پزشکی و حمایت های ناشی از آن برخوردار خواهید بود. همچنین او بر درمان دارویی و جسمانی شما نظارت خواهند داشت و در مورد عوارض جانبی احتمالی توصیه هایی را خواهد نمود.
پزشکان متخصص شاغل در درمانگاه ها نیز می توانند رهنمودهایی تخصصی تر به شما ارائه دهند و در صورتی که سلسله مراتب کاری و امکانات، این امکان را فراهم آورد، باید بر اکثر بیماران نظارت و مراقبت داشته باشند. همچنین خدمات اجتماعی و بخش های بیمارستان نیز می توانند در صورت لزوم توسط فیزیوتراپیست ها، کاردرمانگرها و مددکاران اجتماعی از بیماران حمایت و پشتیبانی نمایند، اما در حال حاضر کیفیت و کمیت ارائه این نوع خدمات متغیر است.
فعالیت داشتن در طول بیماری از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است، تا آنا که در توانتان است فعال باشید، اما به میزان معقول و منطقی یعنی نه آن چنان که از پا بیفتید. ۳ بار پیاده روی در روز، به میزان ۴۰۰ یارد در هر مرتبه، به اندازه یک بار پیاده روی به میزان ۱۲۰۰ یارد، مفید است. همچنین باید در روش زندگی خود تغییراتی انجام دهید که این تغییرات بدیهی بوده و تدریجی می باشد، لذا برای انجام این کار فرصت کافی دارید. ممکن است مجبور باشید وقت بیشتری را صرف لباس پوشیدن و یا سر کار رفتن نمایید و یا برای برنامه ریزی و جمع کردن وسایل برای تعطیلات یا سفر مجبور شوید دقت بیشتری بگذارید. چه بسا برای کوتاه کردن چمن مجبور شوید دوباره مسیر خود را طی نمایید نه یک بار. سعی کنید این اشکالات شما را عصبانی و ناراحت نکند؛ اندکی برنامه ریزی و بیشتر وقت گذاشتن، انجام همه فعالیت ها را ممکن می سازد.
زیاد در قید و بند طرح های بی پایه و اساسی که می خوانید و یا حرف های مهملی که می شنوید، نباشید. با پرداختن به درمان های فریبکارانه، غذاهای بهداشتی، طب سوزنی، استخوان درمانی و غیره، پول هنگفتی را به هدر می دهید. نظریات پزشکی مخالفت و اعتراض آن چنان شدیدی نسبت به این نوع درمان ها ندارد، اما در عین حال از به کار بردن آنها اجتناب می نماید، مگر این که این درمان ها دقیقا و از طرق علمی آزمایش شوند. تا فایده و یا ضرر رسانی آنها کاملا مشخص شود.
منبع: مه شو

رژیم غذایی مناسب برای مبتلایان به پارکینسون

رژیم غذایی
مبتلایان به پارکینسون به رژیم غذایی خاصی نیازمند نیستند، اما رژیم غذایی آنها باید متعادل، لذیذ و شامل گوشت قرمز و سفید تازه و میوه و سبزیجات باشد. گاهی اوقات و بخصوص پس از صرف ناهار، دوز مادوپار و سی نمت از اثربخشی لازم برخوردار نیست و دلیل آن هم این است که پروتئین های باقی مانده از وعده غذایی در معده و روده مانع از جذب دارو به جریان خون می شوند.
چه بسا پزشک متخصص به شما توصیه کند در ناهار از مقدار کمتری مواد پروتئین دار (به عنوان نمونه گوشت قرمز و سفید، تخم مرغ و پنیر) میل نمایید اما این غذا ها را در غذای اصلی خود در شب بگنجانید چرا که پس از شام و در شب به اندازه روز فعالیت نخواهید داشت.
مساعدت های ارتباطاتی
کمک های ارتباطاتی شامل استفاده از اسکن کردن اجو-کام می گردد، این دستگاه وسیله ای است که در آن به یک کلمه یا تصویر اشاره شده و بدین ترتیب فرد منظور و مقصود خود را بیان می کند.
ریز نویسنده به یک تلویزیون، چاپگر و یا یک ترکیب گر گفتاری متصل می شود و در صورت عدم موفقیت آموزش گفتاری، به کمک بیمار می آید. با استفاده از کامپیوتر شخصی (PC) می توانید نامه های خود را بنویسید، فعالیت های تجاری خود را انجام دهید و از خانه به امور مالی خود بپردازید. چنانچه فردی تازه آشنا با جهان فن آوری هستید، باید گفت که یادگیری برنامه های مدرن نسبتا آسان است و انواع بسیار زیاد بازی های تفریحی و اطلاعات آموزشی، توجه شما را به خود جلب می نماید که بدان ها علاقمند می شوید.
کمک های نوشتاری
یک کامپیوترخانگی کوچک، به بیماران درگیر با مشکلات نوشتاری، کمک های بسیاری می نماید.
منبع: مه شو

مواد جانبی تشکیل دهنده شامپو

عامل صدفی کننده : عامل صدفی کننده (مانند اتیلن گلیکول) به شامپو حالت و شکل صدفی می دهد.

عامل غلیظ کننده : عامل غلیظ کننده (مثل نمک طعام) باعث غلیظ شدن شامپو می شود.
ارزیابی شامپوها
از خواص ضروری شامپوها اینست که ضمن ایجاد کف مناسب (از لحاظ کیفی و کمی) موها را تمیز- حالت پذیر- نرم و براق نمایند و حساسیت روی بافت چشم و پوست نداشته باشند.
یک شامپوی مناسب باید خصوصیات زیر را دارا باشد:
از قابلیت کاربرد آسان و توزیع مناسب روی پوست سر برخوردار باشد. مناسب بودن مشخصات کف مانند سرعت تولید کف- حجم کف- حالت کف (رقیق یا کرمی بودن آن)- پایداری کف- سهولت شستشوی کف از بین موها و پوست سر
پس از مصرف شامپو موی مرطوب آسان شانه شود.
عطر آن ملایم بوده و ایجاد حساسیت نکند.
مدت خشک شدن مو پس از شستشو زیاد نباشد.
موهای خشک حالت پذیری مناسب داشته باشند.
موهای حالت یافته باید نرم- براق- صاف- لغزنده- قابل کنترل و همچنین در حالت خشک و مرطوب به راحتی شانه شوند.
پس از شستشو موها باید خوب روی یکدیگر قرار بگیرند و لخت و قابل کنترل باشند.موها پس از مصرف شامپو جلوه ی ظاهری مناسب داشته باشند.
شامپو روی پوست و مو ایجاد حساسیت نکند.
یک شامپو باید قدرت پاک کننده گی ملایمی داشته باشد. شامپویی که کل چربی موها را بزداید شامپوی مطلوبی نیست.
پس از شستشو موها الکتریسیته ساکن نداشته باشد یعنی موها وز کرده نباشند.
منبع: مه شو

شامپوهای مختلف و ترکیبات آنها

شامپوها فرآوردهایی هستند که پس از مصرف چربیهای سطحی ترشحات طبیعی پوست- چرکهای ناشی از محیط و باقی مانده فرآورده های آرایشی را از مو و پوست سر بدون آن که اثر نامطلوبی داشته باشند پاک می کنند و بعداز شستشو باید موی سر براق- طبیعی- بدون شوره و شکنندگی و از لحاظ فرم پذیری قابل کنترل باشد. قبل از پیدایش شامپو به صورت امروزی مردم برای شستشوی موهای خود از صابونهای گیاهی نظیر (سدر-چوبک و کتیرا) و برخی مواد معدنی مانند خاکهای سیلیسی استفاده می نمودند. ولی صابون متداولترین ماده جهت شستشوی مو بوده و به همین علت اولین شامپوها، شامپوهای صابونی بوده اند. ولی کم کم با پیدایش پاک کننده های مصنوعی مخلوطی از صابون و پاک کننده و بلاخره پاک کننده ها خالص عرضه گردیده اند.
ترکیبات شامپوها
عامل پاک کننده : عامل پاک کننده باعث جدا شدن ذرات چرک و کاهش چربی از سطح مو می شود، که خود شامل ۳ دسته مواد فعال سطحی آنیونی مثل سدیم لوریل اتر سولفات و تری اتانول آمین سولفات (آمفوتری) ثل بتاتین کوکو آمیدو پروپیل و غیریونی هستند.

عامل تقویت کننده کف : عامل تقویت کننده کف (مثل بتاتین) باعث ایجاد کف غلیظ مقاوم می شوند.
عامل حالت دهنده مو : عامل حالت دهنده مو باعث می شود، مو به آسانی شانه شده و هنگام شانه کردن به هوا بلند نشود.
عامل نگهدارنده : عامل نگهدارنده مو را از مواد ضدعفونی کننده و میکروب کش نگه می دارند.
مواد پاک کننده در شامپوها دترژنت ها (سورفکتانت ها) هستند که برای پاک کردن مو و پوست سر و تولید کف بکار می روند . مواد افزودنی بیشتر برای جلب رضایت مصرف کننده و بهبودی کیفیت شامپو بکار می روند. این مواد شامل : مواد اصلاح کننده ویسکوزیته – مواد کدر کننده و صدفی کننده- مواد شفاف کننده-مواد حالت دهنده ی مو- مواد ضد شوره و ضد میکروبی- مواد کاهش دهنده ی سختی آب- مواد محافظ-پایدار کننده ها- رنگها- عطرها و …. می باشد. اغلب دترژنت ها موها را به نحوی می شویند که موها بخوبی قابل کنترل نبوده و در نتیجه حالت طبیعی خود را ندارند. عوامل حالت دهنده به صورت لایه نازکی روی موها قرار گرفته و موها را قابل کنترل کرده و شانه کردن را آسان می کنند.
فساد شامپوها به علت قارچها و میکروارگانیسمها است. باکتریها می توانند موجب فساد دترژنت ها و از بین بردن رنگ فرآورده شوند. اغلب شامپوها محیط مناسبی برای رشد ارگانیسمها به ویژه پسودوموناس بوده و در صورت کافی نبودن ماده محافظ مناسب، بوی نامطلوب تولید شده وظاهراً شامپو کدر می شود. پایدار کننده ها موادی هستند که شامپو را در برابر اکسیدشدن-نور- تغییرات PH و رسوب ذرات جامد محافظت می کنند. چون شامپوها یکی از فرآوردهای بهداشتی برای مصرف روی پوست سر و موها می باشند بوی آنها بسیار مهم است و از طرفی جهت پوشش بوی نامطلوب دترژنتها افزایش ماده معطر به شامپوها ضروری است. پایدار کننده های کف نیز موادی هستند که در صورت اضافه شدن به شامپو کیفیت- حجم و پایداری کف را افزایش می دهند. این مواد اغلب ویسکوزیته را افزایش داده و موها را لخت و نرم می کنند.
منبع: مه شو

تعداد دفعات صابون یا شامپو زدن به موها

تعداد دفعات صابون یا شامپو زدن نیز باید رعایت گردد زیرا شستشوی مو به دفعات خیلی زیاد با هر کیفیتی که مو داشته باشد می تواند در طول زمان منجر به اختلالات مو شود. در هر نوبت حمام نیز بهتر است شامپو را دو قسمت کرده تا بتوانید دوبار متوالی موها را شسته و هر بار با آب صاف و زلال آبکشی کنید. کسانی که حالت استثنایی داشته و بدلیل حساسیت شدید پوست سر، استعمال صابون یا شامپو را به سختی تحمل می نمایند، بایستی به پزشک متخصص پوست و مو مراجعه نمایند تا دستورات لازم تجویز گردد.
برس زدن روزانه ی موها و ماساژ مرتب آن باعث تشدید سرعت جریان خون شده و نیز مانع از جمع شدن گرد و غبار و کثافات در سر گشته و سبب می گردد تا هوا بهتر به ریشه موها برسد ولی در هرحال تعداد دفعات برس کشیدن روزانه موها نبایستی از دو بار تجاوز کند زیرا برس زدن های خیلی شدید و مکرر و یا خیلی طولانی موجب شاخه شاخه شدن نوک مو، شکسته شدن مو و ریزش آن می گردد.
لازم است موها را تقریباً هر ۳-۴ هفته یک بار اصلاح نمود و برای این کار باید یک سالن آرایش خیلی تمیز انتخاب کرد تا از انتقال عفونتهای میکروبی یا انگلی و قارچی به وسیله وسایل آرایش کثیف که بقدر کافی تمیز نشده اند جلوگیری شود.
پس از شستشو برای خشک کردن موها از مالش شدید با حوله خودداری نمایید بلکه به جای آن موها را با فشار دادن به حوله خشک کنید. زیرا موی تر دارای قوه ی کشش کمتری است و به آسانی می شکند همچنین برای خشک کردن کامل موها از خشک کننده هایی استفاده کنید که حرارت آن قابل تنظیم باشد تا از حرارت دادن زیاد به موها خودداری شود.
برای بهداشت موها به برنامه غذایی نیز باید توجه خاص شود. ویتامینها و کلسیم برای سلامت مو موثرند. ناراحتی های عصبی، بی خوابی، بدی تغذیه در وضع موها اثر مهمی داشته لذا باید مورد توجه واقع شوند.
منبع: مه شو

رعایت بهداشت موها به بهترین نحو

داشتن موهای تمیز و مرتب در آراسته بودن ظاهر شما بسیار اهمیت دارد. برخی نکات اساسی که در بهداشت موها باید مورد توجه قرار گیرند عبارتند از :
پیش از صحبت کردن از صابونها، شامپوها و چگونگی انتخاب آنها، باید گروهی که موی شما بدان تعلق دارد معلوم شود. طریقه ی دقیق تعیین کردن گروه مو بدین شرح است که ابتدا سرتان را خوب با آب و صابون یا شامپوی مورد مصرف معمولیتان بشویید و ۳ روز بعد بدون اینکه چیزی به سرتان مالیده باشید پوست خود را با انگشتان سبابه، به مدت یک دقیقه مالش دهید.
بعد سبابه تان را روی یک برگ کاغذ خیلی نازک فشار دهید. اگر از سبابه شما اثر چربی زیادی روی کاغذ نازک به جا ماند موی شما از گروه موهای چرب است و اگر چربی انگشت شما خیلی اندک بود موی شما از گروه موهای خشک می باشد و اگر اثر انگشت شما بر روی کاغذ نازک، خفیف و به قدر اثر انگشت عرق کرده شما در فصل تابستان بود موی شما از گروه طبیعی و معمولی است. با تعیین گروه مو، انتخاب صحیح نوع صابون، شامپو و سایر مواد پاک کننده و تقویت کننده مو با توجه به مشخصات مو به ویژه میزان چرب بودن آن باعث تقویت ریشه مو و سالم ماندن آن خواهد گردید.
تعداد دفعات صابون یا شامپو زدن نیز باید رعایت گردد زیرا شستشوی مو به دفعات خیلی زیاد با هر کیفیتی که مو داشته باشد می تواند در طول زمان منجر به اختلالات مو شود. در هر نوبت حمام نیز بهتر است شامپو را دو قسمت کرده تا بتوانید دوبار متوالی موها را شسته و هر بار با آب صاف و زلال آبکشی کنید. کسانی که حالت استثنایی داشته و بدلیل حساسیت شدید پوست سر، استعمال صابون یا شامپو را به سختی تحمل می نمایند، بایستی به پزشک متخصص پوست و مو مراجعه نمایند تا دستورات لازم تجویز گردد.
منبع: مه شو

ارتباط تغذیه ی مناسب با مراقبت از موها

اگر شما موهایی خشک و سست و شکننده دارید و داشتن این موها شما را آزار می دهد، از رژیم غذایی مخصوص (که در فوق بدان اشاره گردید) استفاده کنید. اگر شما تغذیه مناسبی نداشته باشید هیچ شامپوی تقویت کننده و احیا کننده ای در دنیا وجود ندارد که بتواند به شما موهایی سالم و زیبا بدهد.
موهای شما هم مانند بدنتان احتیاج به یک رژیم غذایی متعادل و بالانس شده و مغذی دارد تا سالم بماند. به همین دلیل رژیم غذایی ما شامل مجموعه ای از میوه ها و سبزیجات بخاطر ویتامینها و آنتی اکسیدانها، غلات بخاطر مواد معدنی، دانه ها و خشکبار بخاطر مواد معدنی و ویتامین ها و پروتئین کم چرب به خاطر آهن می باشد. یک صبحانه مقوی غلات به بدن شما کمک خواهد کرد تا همه ی مواد خوبی را که نیاز دارید بدست آورید.
آب نه تنها به بدن آبرسانی می کند، بلکه باعث می شود موهایتان براق و ابریشمی شود. در رژیم غذایی خود نوشیدن روزانه حداقل ۸-۱۰ لیوان آب و یا آب میوه را بگنجایند تا حداکثر میزان آبرسانی به بدنتان انجام گیرد. فیبر موجود در میوه ها، سبزیجات، غلات و حبوبات برای سلامت بدن و موهای شما مفید است. این مواد غذایی مقدار زیادی فیبر در خود دارند که در هر وعده غذایی به بدنتان شما میرسند. سویا نیز نوعی پروتئین گیاهی است که حاوی فیتواستروژن ها، استروژن های گیاهی، می باشد که به سلامتی شما کمک می کند. در رژیم غذایی خود همچنین مصرف شیر به عنوان نوشیدنی را لحاظ کنید.
رژیم غذایی مناسب جهت تحریک رشد موها
مصرف حداقل ۴۰-۳۰ گرم پروتئین در روز (اعم از پروتئین لبنی یا گیاهی)
مصرف ۱۰هزار واحد ویتامین A در روز
مصرف ۵۰ میلی گرم ویتامین B3 سه بار در روز
مصرف ۱۰۰ میلی گرم B5 سه بار در روز
مصرف ۵۰ میلی گرم B6 سه بار در روز
مصرف ۱۰۰ میلکروگرم بیوتین سه بار در روز
مصرف ۲۰۰-۱۰۰ میلی گرم اسید فولیک در روز
مصرف ۵۰۰ میلی گرم آمینواسید ۲ بار در روز و ۱۵۰۰ میلی گرم ویتامین C
مصرف ۸۰۰-۴۰۰ واحد ویتامین E طبیعی (غیرشیمیایی) در روز
مصرف ۳ میلی گرم مس در روز
مصرف ۱۵۰ میکرو گرم ید در روز
مصرف ۱۰۰ میلی گرم پتاسیم در روز
مصرف ۳۰ میکروگرم سلنیوم در روز
مصرف ۲۰-۱۰ میلی گرم سیلیس در روز
مصرف ۵۰-۱۵ میلی گرم روی در روز
منبع: مه شو

بهترین مواد غذایی برای تغذیه ی مو

از جمله ی مواد مغدی که در تغذیه ی مناسب موها نقش اساسی ایفا می نمایند می توان از موارد ذیل نام برد :
مواد غذایی حاوی مقادیر معتنابه و غنی ویتامین A
زردآلو، چغندر، طالبی، هویج، کلم پیچ، کرفس، روغن کبد ماهی، فلفل قرمز و سبز، جعفری، گوجه فرنگی، سیب زمینی، اسفناج، کلم بروکلی و بولاغ اوتی (شاهی آبی)
مواد غذایی حاوی مقادیر غنی B-complex
خیار، بیسکویت سبوس دار، عصاره ی مالت و سبزیجات ساقه دار نظیر کرفس- کنگر و …
مواد غذایی حاوی Biotion (نوعی B-complex)
دانه ی روغنی سویا، اسفناج، گریپ فروت، زرده تخم مرغ، کلم قمری، کاهو، قارچ و مخمرخوراکی و غذاهای دریایی.
وجود بیوتین در سبد غذایی روزانه ی افراد تا حدود زیادی از ریزش گسترده ی مو جلوگیری نموده و باعث تحریک رویش مجدد موها می گردد.
مواد غذایی حاوی مقادیر غنی سولفور (گوگرد)
دانه های غذایی خشک (غلات و حبوبات) زرده ی تخم مرغ، ماهی، شلغم، کلم پیچو کلم دکمه ای (کلم بروکلی)
مواد غذایی حاوی نیاسین (B3)
تخم مرغ، قارچ، صدف خوراکی، تخمه ی آفتاب گردان، اسفناج، تمامی غلات و حبوبات و مخمر خوراکی
مواد غذایی حاوی مقادیر غنی (B5)
تخم مرغ، ماهی آب شور، توت فرنگی، سبزیجات تازه، گریپ فروت، پرتغال، کلم و لوبیای سبز
مواد غذایی حاوی مقادیر غنی آمینو اسید
سیب، هویج، سیر، پیاز، فندق، حبوباتف آناناس، کلم پیچ، کلم بروکلی و ترب کوهی (ریشه ی خردل)
مواد غذایی سرشار از ویتامین (C)
اسفناج، کلم پیچ، فلفل سبز، طالبی، میوه ی گل سرخ، کشمش بی دانه و مرکبات
مواد غذایی سرشار از ویتامین (E)
روغن سبزیجات و غلات به ویژه روغن جوانه ی گندم، روغن کبد ماهی و تخمه ی آفتاب گردان .
مواد غذایی حاوی مقادیر غنی روی
زرده ی تخم مرغ، ماهی، قارچ های خوراکی، صدف های خوراکی، گوجه فرنگی خام، تخمه ی آفتابگردان، اسفناج، دانه ی روغنی سویا، مخمر خوراکی، کدو حلوایی، غذاهای دریایی به ویژه صدف و حبوبات.
مواد غذایی سرشار از پتاسیم
کشمش، انگور، لیمو، شیره ی چغندر قند، مخمر خوراکی، خشکبار، طالبی، سیب زمینی، اسفناج، نارنگی و سیب زمینی هندی.
مواد غذایی سرشار از آهن
بادام، چغندر، تخم مرغ، ماهی، سبزیجات ساقه سبز، لوبیای قرمز، شیره ی چغندرقند (ملاس)، تمامی غلات، کشمش، خرما و آلو خشک (برگه ی آلو)
مواد غذایی حاوی مقادیر غنی سیلیس
مارچوبه، کرفس، خیار، کاهو، گل کلم، برگ چغندر، صدف خوراکی، پیاز ریواس، برنج، توت فرنگی، نخمه ی آفتاب گردان، هویج زرد (زردک) و تره فرنگی
مواد غذایی حاوی مقادیر غنی منیزیوم
چغندر، هویج، کرفس، کاسنی زرد، هلو، گوجه فرنگی، کلم پیچ و گیلاس
منبع: مه شو