واکنش فرزند مهدی کروبی به شایعه فوت پدرش /هر زمان بخواهیم می‌توانیم با ایشان دیدار کنیم

شب گذشته تا ساعت ۱۲ شب فرزندان به همراه عروس و نوه‌ها منزل ایشان بودیم که مادر هم حضور داشتند و هیچ اتفاقی خاصی هم رخ نداد.

فرزند مهدی کروبی گفت: پس از عمل قلب پدر، فرزندان هر زمان که بخواهند می‌توانند با ایشان دیدار داشته باشند.

به گزارش ایلنا، حسین کروبی درباره شایعه فوت مهدی کروبی گفت: پدر در سلامتی کامل به سر می‌برند و حالشان خوب است. این خبر شایعه‌ای بیش نیست.

وی ادامه داد: شب گذشته تا ساعت ۱۲ شب فرزندان به همراه عروس و نوه‌ها منزل ایشان بودیم که مادر هم حضور داشتند و هیچ اتفاقی خاصی هم رخ نداد.

کروبی تاکید کرد: پس از این که پدر راهی بیمارستان شدند، عمل قلب را انجام دادند و باطری کار گذاشتند، فرزندان هر زمان که بخواهند می‌توانند با ایشان دیدار داشته باشند.


منبع: عصرایران

طرز تهیه سوپ ورمیشل

طرز تهیه سوپ ورمیشل خوشمزه :

اول از همه یک پیاز را ریز خرد کردم، مقدار هویج هم دلخواه است که هویج را هم خرد و با کمی عدس اضافه کردم. این سوپ جو ندارد ولی من برای لعاب دار شدن آن خیلی کم جو پرک ریختم. تقریبا به اندازه ۳۰ گرم.

بعد هم آب مرغی را که از قبل داشتم و کمی آب و چند تکه سینه مرغ را اضافه کردم و گذاشتم چند ساعتی با شعله کم بپزد.

اواسط پخت زردچوبه، رب، پیازچه و جعفری خرد شده و رشته ورمیشل را اضافه و گذاشتم بپزد. در آخر هم زرشک را ریختم و بعد از چند دقیقه کم آن را خاموش کردم.

سوپ ما حاضر است.

نکاتی برای پخت سوپ ورمیشل :

 اگر می خواهید سوپتان خوش رنگ تر و خوشمزه تر شود مقداری از رب را قبل از اضافه کردن در روغن تفت بدهید.

 اگر ذرت و قارچ هم دوست دارید می توانید اواسط پخت ذرت پخته شده و قارچ هم به سوپ اضافه کنید.

 می توانید زمانی که مرغ داخل سوپ پخته شد آن را خارج و ریش ریش کردم و دوباره به سوپ اضافه کردم.

 آب سوپ را از همان اول زیاد بریزید تا حین پخت مجبور نشوید آب اضافه کنید.

حتما زرشک را آخر پخت به سوپ اضافه کنید و به زمان سرو نزدیک باشد چون اگر طولانی مدت بماند رنگ آن قهوه ای و ظاهر و طعمش را از دست می دهد.

 اگر زرشک تازه باشد بهتر است.

 در آخر هم می توانید این سوپ را با آبلیمو سرو کنید.


منبع: عصرایران

اس ام اس اربعین حسینی (۵)

امشب شب اربعین مصباح هداست/ دل یاد حسین بن علی شیر خداست
پروانه به گرد شمع حق پر زد و سوخت/ امشب شب یاد عشقیاء و شهداست

**********************************

نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز

دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند

ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین

بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند

**********************************

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم

از تو و طفلان تو یاری کنیم

کاش ما هم کربلایی می شدیم

در رکاب تو فدایی می شدیم

**********************************

عالم همه قطره و دریاست حسین ، خوبان همه بنده و مولاست حسین ، ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش ، از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین

**********************************

السلام علیک یا ابا عبدالله …

پرسیدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهی کشیدوگفت:که ماه محرم است.گفتم: که چیست محرم؟باناله گفت:ماه عزای اشرف اولادآدم است

**********************************

السلام علیکم یااباصالح المهدى (عج)السلام علیک یاامین الله فى ارض وحجته على عباده(یاصاحب الزمان آجرک الله) اربعین حسینی بر شما وعاشقان حسین تسلیت عرض مینمایم)

**********************************

نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است . پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار . ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع)

بیشتر بخوانید: ثواب خواندن زیارت اربعین+متن زیارت

**********************************

محرم ماه غم نیست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است

**********************************

اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد

دل را حرم و بارگه خون خدا کرد

حسین میا به کوفه ، کوفه وفا ندارد …

**********************************

ای به دل بسته ، قدری آهسته

کن مدارا با ، زینب خسته …

یا حسین مظلوم …

**********************************

یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن

تموم حاجتا رو همه از می گیرن

بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه

شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عط مُشکه

شبای جمعه زهرا زائر این زمینه

سینه زن حسینه ، یل ام البنینه …

**********************************

السلام ای وادی کرببلا

السلام ای سرزمین پر بلا

السلام ای جلوه گاه ذوالمنن

السلام ای کشته های بی کفن

**********************************

آبروی حسین به کهکشان می ارزد ، یک موی حسین بر دو جهان می ارزد ، گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست ، گفتا که حسین بیش از آن می ارزد


منبع: عصرایران

روایت خانه‌ای در تجریش، که هنر قصه ساز آن است

برای من که، آنچه از تجریش پرآوازه دیده‌ام تنها شلوغی و بعضاً ساختمان‌های تجاری مدرن آن اطراف بوده، دیدن کوچه‌های تنگ و قدیمی در آن حوالی اتفاقی غافلگیرکننده است. به پلاک ۱۱ می‌رسیم…

 روایت خانههنر من؛ قصه‌ساز خانه من است!
  • میزبان: رضا ندیمی (طراح لباس)
  • مهمان: رضا عابدینی سهی

 روایت خانههنر من؛ قصه‌ساز خانه من است!

درباره میزبان

رضا ندیمی؛ طراح لباسی که با لباس‌های سیاه‌وسفید و نماد کلاغ شناخته شده است، امروز میزبان ما است. او در ابتدا به دلیل عدم امکان تحصیل در رشته طراحی لباس برای آقایان در ایران، رشته طراحی صنعتی را که معتقد بود نسبت به رشته‌های دیگر به این رشته نزدیک‌تر است انتخاب کرد و مدتی نیز در حوزه طراحی دکوراسیون فعالیت داشته است. بعد از آن به پاریس رفت و رشته دلخواهش؛ یعنی طراحی لباس را در آنجا پی‌گرفت. او اکنون در خانه قدیمی و زیبای خود به طراحی لباس می‌پردازد.

وارد خانه که می‌شوم در همان بدو ورود تیرگی فضا مرا می‌گیرد. فضای نخستین با پرده‌های بلند سیاه در وجوه مختلفش به صحنه تئاتری بدل شده است که تو را به تماشای خویش می‌خواند. میز قرمزرنگ و چهارپایه‌های چوبی با نور آباژور نیز کامل‌کننده این صحنه هستند؛ جایی که رضای ما با رضای میزبان به گفتگو می‌نشیند:

 روایت خانههنر من؛ قصه‌ساز خانه من است!

چشمان ما به دیدن خانه‌های شیک و نونوار امروزی عادت کرده است و معمولاً وقتی صحبت از افراد برجسته جامعه می‌شود، ناخودآگاه انتظار داریم در چنین خانه‌هایی زندگی کنند؛ انتظاری که انگار برای تو صدق نمی‌کند. می‌خواهیم بدانیم رضا ندیمی چرا یک خانه قدیمی در دل یک بافت بومی و محلی برای خود برگزیده است؟

«من همیشه به دنبال مکانی بودم که کاراکتر و شخصیت داشته باشد و این کاراکتر را در خانه‌های قدیمی خودمان پیدا کردم. این خانه‌ها نیز معمولاً در همه محله‌ها یافت نمی‌شوند و بافت‌های قدیمی مثل همین‌جایی که اکنون ساکنم، دارای چنین خانه‌هایی هستند. ضمن اینکه من خانه‌های حیاط‌دار با باغچه و گل و گیاه را خیلی دوست دارم و این خانه‌ها نیز از این امتیاز برخوردارند، درواقع این علاقه از کودکی من نشأت می‌گیرد؛ خانه خانوادگی ما نیز ویلایی بود و حیاط داشت و بنابراین من از کودکی با باغچه انس گرفتم».

 روایت خانههنر من؛ قصه‌ساز خانه من است!

یکی از جذابیت‌های این خانه برای من و شاید هر ناظر دیگری این است که عناصر دکوراسیونی مثل مبلمان، رنگ‌آمیزی و نورپردازی به‌خوبی با معماری قدیمی خانه تلفیق شده‌اند؛ پرده‌هایی که حائل سرسرای ورودی و آشپزخانه و هم‌چنین سرسرای ورودی و سالن نشیمن شده‌اند، آباژور و لوسترهایی که به‌صورت باشکوهی فضای محصور خود را تعریف کرده‌اند و… .

 روایت خانههنر من؛ قصه‌ساز خانه من است!

یکی از دلایلی که ما را به خانه تو کشاند، شخصیت‌دار بودن این خانه است؛ به این معنا که روح تو در آن حس می‌شود و هویت تو را دارد. از رنگ‌های تیره‌ای که انتخاب شده تا قدیمی بودن، چیدمان و المان‌هایی که استفاده کرده‌ای، همه و همه نشانی هستند از اینکه تو صاحب این خانه‌ای! درباره این انتخاب‌ها و نگاهی که منجر به آنها شد، برایمان صحبت کن!

«ازآنجایی‌که من قبل از طراحی لباس، چندین سال در زمینه طراحی دکوراسیون کار کرده‌ام، همواره توجه به روحیات فردی که قرار است برایش طراحی انجام بدهم، برایم از اهمیت زیادی برخوردار بوده است؛ چیزی که دکوراتورهای ما اغلب نادیده می‌گیرند. من این دیدگاه را در طراحی دکوراسیون منزل خود نیز رعایت کردم.

 روایت خانههنر من؛ قصه‌ساز خانه من است!
نکته مهم دیگر از نگاه من، فضاسازی برای خلق هنر است. فضای خانه من علاوه بر محل زندگی، محل کار من نیز هست؛ یعنی جایی که به طراحی لباس می‌پردازم، البته این ارتباط دوسویه است؛ یعنی کار و هنر من به خلق فضای زندگی‌ام کمک کرده و از سوی دیگر فضایی که ساخته‌ام بر روی شکوفایی هنرم تأثیرگذار است.

درنهایت هدفم این بوده که خانه‌ام ، بازتابی از من و هنرم باشد که امیدوارم در رسیدن به این هدف موفق بوده باشم».

 روایت خانههنر من؛ قصه‌ساز خانه من است!

بله کاملاً درست است! در تو، شخصیتت، لباس‌هایی که طراحی می‌کنی و دکوراسیون خانه‌ات این وحدت و همبستگی کاملاً مشهود است.

درباره نماد کلاغ و رنگ سیاهی که به‌وفور در خانه و هنرت دیده می‌شود، بیشتر توضیح می‌دهی؟ در فرهنگ ما رنگ سیاه معمولاً نماد غم است.

– «نه سیاه برای من رنگ غم نیست، بلکه رنگ آرامش است. مشکی از نگاه من رنگی است مغرور که کاری به بقیه ندارد و تنها در حکم یک نظاره‌گر است. این رنگ کمک می‌کند که کمتر دیده شوی و بیشتر ببینی. کلاغ هم همین حکم را برای من دارد. موجودی فرزانه (به‌واسطه عمر بلندش) که بسیار می‌بیند و به خاطر می‌سپارد، اما کمتر دیده می‌شود؛ به خاطر همین باور در طراحی داخلی منزلم و لباس‌هایی که طراحی می‌کنم از رنگ سیاه زیاد استفاده می‌کنم».

 روایت خانههنر من؛ قصه‌ساز خانه من است!

اتفاق هنرمندانه و هوشمندانه‌ای که در خانه تو افتاده، این است که برخلاف انتظار اغلب ما درباره خفه و دلگیر شدن فضا با رنگ سیاه، استفاده از رنگ‌های تیره مثل سیاه و خاکستری در فضای زندگی تو منجر به چنین چیزی نشده است. علت چیست؟

«اولین دلیل آن سقف بلند است که موجب دلبازی فضا می‌شود؛ حتی اگر از رنگ‌های تیره استفاده شود. دلیل بعدی استفاده از عناصر دیگری مانند تابلوها، دکوری‌ها و مبلمان است که این تیرگی را شکسته‌اند. اصولاً رنگ به‌خودی‌خود به دیوار خالی، شخصیت می‌بخشد و عناصر دیگر می‌توانند تکمیل‌کننده آن باشند؛ درحالی‌که رنگ سفید به‌تنهایی چنین قدرتی ندارد. در این میان رنگ‌های خنثی مثل خاکستری نه‌تنها به دیوار بلکه به اجزایی که قرار است روی آن نصب شوند نیز شخصیت و کاراکتر می‌دهد».

 روایت خانههنر من؛ قصه‌ساز خانه من است!

با خودم می‌گویم چقدر ما همیشه همه چیز را مطلق می‌بینیم؛ سیاه مطلقاً برایمان تیرگی است و ناامیدی، اما این خانه خلافش را ثابت می‌کند. سیاه و خاکستری در این خانه بستر زیبایی‌ها شده‌اند. شاید این مبل راحتی روشن، کتابخانه سفارشی‌ساز آهنی، رقص نور لوستر روی دیوار، چهارچوب قرمز پنجره سرتاسری، آیینه و وسایل قدیمی، نور تابیده‌شده از آباژورها و… در بستری غیر از این صحنه سیاه و خاکستری به این قدرت و زیبایی جلوه  نمی‌کردند.

 روایت خانههنر من؛ قصه‌ساز خانه من است!

ما ایرانی‌ها معمولاً به خانه اهمیت چندانی نمی‌دهیم حتی به‌اندازه ماشینمان؛ درصورتی‌که خانه اصلی‌ترین فضای زندگی ماست؛ جایی که بیشترین وقت خود را در آن می‌گذرانیم، آرامش پیدا می‌کنیم و برای شروع روزی دیگر آماده می‌شویم. نگاه تو به این قضیه چیست؟

«به نظر من این اتفاق به دلیل بی‌توجهی یا حتی توجه به تعریفی است که بقیه از شیک بودن ارائه می‌دهند. افراد زیادی هزینه‌های بالایی برای طراحی دکوراسیون منزل خود می‌پردازند، ولی هدفشان متأسفانه تأمین خواسته‌ها و علایق خود نیست، بلکه صرفاً به پیاده کردن طرحی می‌پردازند که از نگاه بقیه زیباست.

 روایت خانههنر من؛ قصه‌ساز خانه من است!

اگر قرار است خانه رنگ و بوی خودمان را داشته باشد، نیازی به صرف هزینه‌های زیاد نیست، تنها کافی است زمانی را به شناخت خود اختصاص دهیم و آنچه را که خوشحال و آراممان می‌کند پیدا کنیم».

 روایت خانههنر من؛ قصه‌ساز خانه من است!

 
بله خانه ما باید روایت کننده ما باشد و اجزاء آن دست به دست هم دهند تا داستان ما را روایت کنند…

گفتگوی رضای ما و رضای ندیمی عزیز با همین بحث به پایان خود رسید. میلاد هم در کل فرآیند گفتگو مشغول عکاسی بود. خانه دوم نیز برایم تجربه جذاب و آموزنده‌ای بود و مشتاقانه منتظر روایت خانه سوم هستم تا برای شما نیز راوی آن باشم. یادمان نرود خالق قصه‌های خانه‌های ما خودمان هستیم! 

 روایت خانههنر من؛ قصه‌ساز خانه من است!
برای تهیه مجله منزل می توانید به صورت حضوری از کیوسک های روزنامه فروشی سراسر کشور و برای خرید نسخه الکترونیک از وب سایت  اقدام نمائید.

ضمنا برای اشتراک نسخه چاپی مجله منزل روی تصویر زیر کلیک کنید:


منبع: برترینها

رنگ‌‌هایی برای دکوراسیون منزل؛ از مُد عقب نمانید!

بر اساس نظر متخصصان دکوراسیون داخلی خانه تا بدینجای سال برخی رنگ ها بیشترین استفاده را در دکوراسیون خانه داشته اند. برای اینکه از مُدِ این روزها عقب نمانید می خواهم این رنگ های مدرن را به شما معرفی کنم:

اوشن ساید

رنگ های مُد 2017 برای دکوراسیون خانه

همانطور که از نام این رنگ مشخص است از اقیانوس الهام گرفته شده است. این روزها کسانی که با ذوق به دکوراسیون خانه خود می پردازند حتی به گوشه و کنارهای اتاق ها نیز اهمیت می دهند. شروین ویلیامز متخصص دکوراسیون خانه اوشن ساید را رنگی فوق العاده دنج برای تمام نقاط خانه می داند. از دیوارها گرفته تا وسائل دکوری خانه را می توانید با این رنگ زیبا کنید.


 

قرمز چینویزری

رنگ های مُد 2017 برای دکوراسیون خانه

ابتدا یک توضیح درباره چینویزی: به تقلید از هنر چینی در دکوراسیون یا ساخت وسائل به سبک غربی چینویزری می گویند. اسکات میچام وود طراح دکوراسیون می گوید: رنگ های برجسته ای مانند همین طیف از رنگ قرمز امسال مُد را برای خود می کنند. رنگ های قدرتمند مانند قرمز چینویزری به طراحی خانه حسی تاثیر گذار می دهند. برای مثال کتابخانه ای که در تصویر بالا می بینید بلافاصله چشم را مجذوب خود می کند.


 

آلویی تیره

رنگ های مُد 2017 برای دکوراسیون خانه

یکی دیگر از رنگ هایی که نشان می دهد دوباره استفاده از رنگ های برجسته بازگشته همین آلویی تیره است. این رنگ را در آشپزخانه روی کابینت ها تا دیگر اتاق های خانه مبل ها و همچنین درهای خانه می توانید مورد استفاده قرار دهید.


 

صورتی بادسور

رنگ های مُد 2017 برای دکوراسیون خانه

این رنگ را می توان ترکیبی از هلویی و سالمونی دانست. طیف های زیبای رنگ صورتی هرگز از مُد نمی روند. این رنگ نه خیلی کودکانه است و نه خیلی شیرین و رویایی حس طبیعی را منتقل می کند و همین عامل جذاب بودنش است.


 

رقص سالسا

رنگ های مُد 2017 برای دکوراسیون خانه

کمپانی پنتوم نام افرای پائیزی را روی این رنگ گذاشته و آن را به عنوان یکی از برترین رنگ های سال معرفی کرده است. استفاده از این رنگ زیبا برای آشپزخانه و مخصوصا کابینت ها بسیار عالی است.


 

سبز چمنی

رنگ های مُد 2017 برای دکوراسیون خانه

رنگ سبزی که کفِ اتاقِ تصویر بالا می بینید یک زمردی تیزه است که هیچ وقت کهنه نمی شود. جفری بیلهابر می گوید این طیف از رنگ سبز سابقه ای تاریخی دارد که تا به امروز هم تازه است و برای من یک رنگ کامل به حساب می آید.


 

آبی خاکستری

رنگ های مُد 2017 برای دکوراسیون خانه

آبی خاکستری همانطور که از نامش مشخص است ترکیبی از آبی و خاکستری است. خاکستری یک رنگ خنثی است و ترکیبش با آبی طیفی زیبا از آبی را تشکیل داده. با این رنگ می توانید یک تغییر اساسی در دکوراسیون خانه ایجاد کنید.


 

فیروزه ای تیره

رنگ های مُد 2017 برای دکوراسیون خانه

رنگ های تیره و جذابی مانند این طیف از رنگ سبز می توانند تاثیر فوق العاده در هال و اتاق خواب بگذارند. در تصویر بالا فیروزه ای تیره را می بینید که در پس زمینه کاغذ دیواری به کار رفته. از این رنگ در مبلمان، پرده و دیگر وسائل خانه نیز می توانید استفاده کنید.


 

سبز سیبی یا گرینری

رنگ های مُد 2017 برای دکوراسیون خانه

شاید این رنگ بیشتر فضاهای خارج از خانه را به ذهن بیاورد اما در دکوراسیون نیز کاربرد دارد. همچنین این طیف سبز از رنگ های منتخب سال پنتوم نیز هست. گرینری چیزی میان رنگی ساده و پیچیده است و همانطور که در تصویر بالا می بینید به خوبی روی دیوار جواب داده. از این رنگ جان دار می توانید در وسائل خانه نیز استفاده کنید.


 

مشکی ابریشمی

رنگ های مُد 2017 برای دکوراسیون خانه

شاید بیشتر ما دوست داشته باشیم حداقل یکی از اتاق های خانه به این رنگ باشد. مشکی همیشه رنگی سنگین بوده که به سادگی می توان تمام رنگ ها را با آن ترکیب کرد. اما مشکی ابریشمی ترکیبی است از خاکستری و مشکی و ما را به یاد سایه می اندازد. سیاه ابریشمی به تیرگی سیاه کامل نیست و می توانید با آن ترکیبی خاص را وارد دکوراسیون خود کنید.


 

سفید سنگی

رنگ های مُد 2017 برای دکوراسیون خانه

اگر نور خورشید کمتر به خانه می تابد می توانید با رنگ سفید آن را به صورت نامحسوس تقلید کنید. همه اتاق های خانه نمی توانند کلی پنجره داشته باشند. وقتی فقط یک پنجره در اختیارتان است با رنگ سفید نور را برای خود دو چندان کنید.


 

زیتونی

رنگ های مُد 2017 برای دکوراسیون خانه

اگر استایل خانه تان بیشتر به سبک سنتی است استفاده از رنگ زیتونی حرکتی به جا است. شاید با خود فکر کنید این رنگ زیادی تیره است و نمی توان رنگ های زیادی را با آن ترکیب کرد اما نگاهی به تصویر بالا بیندازید، واقعا جذاب است و در همین تصویر می توانید کلی ترکیب پیدا کنید.


 

سایه

رنگ های مُد 2017 برای دکوراسیون خانه

سایه رنگ منتخب سال کمپانی رنگ بنجامین مور است. قابلیت زیبا کردن و لایه بندی دکور این رنگ جادویی است. می توانید با به کار بردن رنگ های طلایی به همراه این رنگ روی لوکس آن را به نمایش بگذارید. رنگ نارنجی آن را بولد می کند و با کرم نیز می توانید ملایمش کنید.


 

زرد کره ای

رنگ های مُد 2017 برای دکوراسیون خانه

انواع رنگ زرد دوباره تبدیل به مُدهای دکوراسیون شده اند. از زرد کره ای تا خردلی تیره همه را می توانید به کار ببرید. همانطور که می بینید از دیوارها تا وسائل خانه را می توانید به این رنگ در بیاورید.


 

تاریک و روشن

رنگ های مُد 2017 برای دکوراسیون خانه

شاید اگر برای اولین بار این رنگ آبی را ببینید از آن خوشتان نیاید. اما وقتی روی دیوارها و کابینت ها به کار می رود فوق العاده زیبا است. نکته مهم این است که در استفاده اش زیاده روی نشود.


 

ابریشمی

رنگ های مُد 2017 برای دکوراسیون خانه

طیف های روشنتر رنگ بنفش همگی از رنگ های منتخب سال هستند. در واقع می توان گفت این رنگ چیزی میان زنانه و مردانه، پیر و جوان، اداری و لوکس است. استفاده از این رنگ ملایم و زیبا روی دیوارها عالی است.


 

قارچی

رنگ های مُد 2017 برای دکوراسیون خانه

یکی از رنگ هایی که بسیار برای اتاق خواب مناسب است همین قارچی است. این طیف از رنگ بژ شاید خنثی به نظر بیاید اما تاثیری آرامش بخش دارد. رنگ های نارنجی، خاکستری تیره و آبی نیلی ترکیب های مناسبی برای آن به حساب می آیند.


 

خاکستری مایل به قهوه ای

رنگ های مُد 2017 برای دکوراسیون خانه

درست مانند این است که خاکستری و قهوه ای بچه دار شوند. خاکستری مایل به قهوه ای حس خوبی را به دکور خانه منتقل می کند گویی در جایی دنج نشسته اید. علاوه بر دیوارها می توانید وسائل خانه را نیز به این رنگ زیبا در بیاورید.


منبع: برترینها

گفت‌ و گو با شهرام ناظری، لوچیانو پاواروتی ایران

از استاد شهرام ناظری سخن می‌گوییم، ‌برنده نشان «لوژیون دونور» فرانسه، برنده جایزه «اسطوره زنده» از دانشگاه یوسی‌اِل‌اِی، برنده جایزه «کونکورز» موسیقی فولکلور در سال ۱۹۷۵ و کلیددار مقبره شمس تبریزی در خوی. ناظری برای همه ما نامی آشناست. او قرار است آذرماه سال جاری تور کنسرت‌های خود را در شهرهای اروپایی برگزار کند. دو آلبوم هم در دست انتشار دارد. درباره فعالیت‌های او و نیز برخی موضوعات دیگر، در یک روز پاییز با این استاد آواز به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

 نسـل‌ ما آرمانخواه بود
اخیرا آقای محمدعلی موحد تصحیح جدیدی از مثنوی مولانا انجام دادند که قرار است بزودی منتشر شود. با توجه به این‌که شما از مولانا دوستان هستید، خواستم از همین‌جا مصاحبه را آغاز کنید که چقدر از این اتفاق خوشحالید؟

واقعا دکتر محمدعلی موحد، این استاد گرانقدر، یکی از اسطوره‌های فرهنگ ایران زمین به حساب می‌آید؛ همان‌گونه که شفیعی‌کدکنی و دیگر بزرگان از این دست جزو مفاخر این مرزوبوم هستند. جای تاسف است آن‌طور که شایسته است از این صاحبنظران در کشور ما استفاده نمی‌شود.

تا کمتر از یک‌ماه دیگر تور کنسرت‌های شما در اروپا شروع می‌شود. به نظر شما، موسیقی ایرانی با زبان فارسی، چه جذابیتی دارد که تا این حد در مغرب زمین از آن استقبال می‌شود؟

آنجا برنامه‌ریزی حرف اول را می‌زند، بر عکس اینجا که متاسفانه طوری عمل می‌شود که هنر واقعی زیرغبار قرار می‌گیرد. در غرب ضمن این‌که هنر خودشان را نشان می‌دهند، هنرهای دیگر قومیت‌ها و کشورها بخصوص شرقی را هم ارائه می‌دهند. بودجه می‌دهند، برنامه‌ریزی می‌کنند و ساعاتی را به آشنایی با فرهنگ ملل دیگر اختصاص می‌دهند. همه اینها باعث شده عده‌ای از مردم اروپا به فرهنگ شرق علاقه‌مند شوند. اول بار از هند شروع شد.

در زمان بیتل‌ها مردم اروپا و غرب به موسیقی هند علاقه‌مند شدند. آنها از موسیقی شرق خیلی استقبال می‌کنند. تازه از موسیقی ایرانی خیلی کمتر استقبال می‌کنند که باز هم چنین استقبالی را از آنها می‌بینیم. خود من حدود ۲۰ سال هر سال در تئاتر شهر پاریس و جشنواره‌های فرانسه مثل جشنواره اوینیون و سن فلورانس اجرا داشته‌ام و در این سال‌ها کم‌کم احساس کردم شنوندگان فرانسوی هر بار زیادتر می‌شوند و به موسیقی ایرانی و کار اینجانب علاقه بیشتری پیدا می‌کنند. آنها علاوه بر این‌که دوست دارند فرهنگ خودشان را بشناسند، تمایل دارند فرهنگ‌های دیگر را هم بشناسند. این چیزی است که جامعه ما از آن غافل شده است. نه تنها فرهنگ‌های دیگر را نمی‌شناسیم، بلکه فرهنگ خودمان را هم نمی‌شناسیم.

برنامه‌تان برای این تور کنسرت در شهرهای مختلف اروپا چیست؟

چند تا کنسرت است که شامل همکاری با فیلارمونی کلن، برلین، بروکسل، استکهلم و گوتنبرگ می‌شود. من سال‌هاست در فیلارمونی‌ها برنامه اجرا نکرده‌ام. تصمیم گرفتم با گروه دستان برنامه‌هایی را همراه فیلارمونی‌ها اجرا کنم.

برنامه اجرا کردن در ایران بیشتر برای شما لذتبخش است یا خارج از کشور؟

طبعا آرامش و کار کردن در محیط هنری آنجا راحت‌تر است. در محیط فرهنگی و هنری آنجا همه چیز منظم و با برنامه است و هیچ چیزی از معیار هنری خارج نیست. همه چیز متناسب با اهداف فرهنگی است. اما در فضای فرهنگی ما انگار همه چیز پول و تجارت شده است.

 نسـل‌ ما آرمانخواه بود
گویا هنوز بابت کنسرت قوچان ناراحتید؟

بله. خاطره تلخی بود. البته نظیر این در این سال‌ها همیشه بوده است، اما درباره این کنسرت، فضای بسیاری نامناسبی بود و این برای من سنگین تمام شد. در آن کنسرت چون مردم از شهرهای دور آمده و ساعت‌ها منتظر بودند درها باز شود و بالاخره نشد، اذیت شدند. این موضوع، هم روی مردم و هم روی من تاثیر منفی گذاشت.

آلبوم «عاشق کیست» قرار بود قبل از محرم منتشر شود. درباره حال و هوای این آلبوم که بزودی روانه بازار می‌شود، صحبت کنید.

آلبوم «عاشق کیست» به مناسبت هزاره ابوسعید یکی از بزرگان فرهنگ و حماسه عرفانی ایران زمین انجام شده است. موسیقی آن در پراگ ضبط شده و اثری است که خود من با یک علاقه خاص و به توصیه دکتر شفیعی‌کدکنی انجام داده‌ام. من حدود ۵۰ سال است با ایشان ارتباط خاصی دارم. با همکاری یکی از آهنگسازان جوان به اسم آقای پورخلجی و با ارکستر سمفونیک پراگ برای این آلبوم زحمت زیادی کشیدیم. امیدوارم در شناخت هرچه بیشتر مشاهیر و تاریخ ایران موثر باشد.

چرا با ارکسترهای ایرانی کار نکردید؟

طبعا خیلی فرق می‌کند. اینجا به ارکسترها رسیدگی نمی‌شود. ما هنرمندان بسیار شایسته‌ای داریم، اما چون در ارکسترها و گروه‌های موسیقی شاهد رسیدگی نیستیم، نتایج مثبتی نمی‌بینیم.

شما در آثارتان بارها به بزرگان ایران‌زمین مانند مولانا و فردوسی و حالا ابوسعید ابوالخیر پرداخته‌اید، این علاقه شما به مشاهیر عرفان و ادب از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

من خودم اهل ادب و ادبیات هستم. همپای موسیقی با ادبیات و قلم و شعر حرکت کردم. خودم هم دستی در شعر دارم. اگر آهنگسازی خیلی در کار موسیقی قوی باشد اما در ادبیات ضعیف باشد، با دلسردی با او کار می‌کنم. این است که ادبیات برایم خیلی مهم است.

ادبیات در همه هنرها نقش مادر را دارد. ادبیات می‌تواند فرهنگساز باشد. این‌که به فردوسی و مولانا و ابوسعید و امیرکبیر یا دیگر مشاهیر می‌پردازم، اولا براساس علاقه شخصی است که این کار را می‌کنم. دیگر این‌که فکر می‌کنم معرفی این مفاخر به جامعه در فرهنگ و فرهنگسازی نقش دارد. اما یک دست صدا ندارد و نمی‌توانم به تنهایی راه به جایی ببرم. بطور کلی فکر می‌کنم هر هنرمندی در رشته خود اگر واقعا نسبت به ادبیات و تاریخ بیگانه باشد، بسیار دشوار است که بتواند کار ماندگاری پدید بیاورد. یعنی شناخت ادبیات و تاریخ برای هر هنرمندی نقشی خاص در حد رشته تخصصی او دارد.

فرمودید دستی در شعر دارید. نمی‌خواهید اشعارتان را در قالب یک مجموعه منتشر کنید؟

منظورم این بود که برخی از آثار اجرا شده در این سال‌هایی که گذشت اثر خودم بوده است. اما خیلی اصرار نداشتم که اسمی از خودم مطرح باشد.

چرا دوست نداشتید اسم شما به عنوان شاعر هم مطرح باشد؟

چون همین شهرام ناظری بودن برای من کافی بود.

یکی از آثاری که خودتان شعر و آهنگش را تهیه کردید، معرفی کنید.

به مناسبت هشتصدمین سالگرد مولانا در سال ۲۰۰۷ شعر و آهنگ «شیدا شدم» اثر من بود که به یاد مولانا این کار را انجام دادم.

در ادبیات که این همه به آن علاقه‌مندید، آیا فقط شعر می‌خوانید یا به رمان هم علاقه دارید؟

من مربوط به یک نسل آرمانخواه هستم که همگی اهل مطالعه و کتاب خواندن بودیم. طبیعی است کسی که اهل هنر باشد و آثار ارزشمندی را از رومن رولان و نیچه و شکسپیر و خیلی‌های دیگر نخوانده باشد، عجیب است. اما نسل جدید با کتاب بیگانه است و همین باعث می‌شود آثار ماندگاری پدید نمی‌آید. چون تنها برای خواندن صدای خوب کافی نیست، باید دانشی پشت آن باشد. موسیقی‌های جدید در حافظه کسی نمی‌ماند و ماندگار نمی‌شود.

اگر هم ماندگار باشد نهایتا سه تا شش ماه در حافظه‌ها می‌ماند. امروزه کتابخوانی در ایران رو به زوال است، اما کتاب و کتاب خواندن می‌تواند تاثیر مثبتی بر جامعه، بخصوص جوانان بگذارد. در آرامش و نوع تفکرشان نقش دارد. اما جوانان نسل جدید عادت کردند با یک دکمه به همه چیز برسند. این مطلوب نیست. آن حس آرامشی که با کتاب به‌دست می‌آید، آن رابطه‌ای که از نظر درونی با کتاب برقرار می‌شود، تاثیرش را می‌توان در آرامش و فرهنگ جامعه دید. من یک زمانی خیلی رمان می‌خواندم چون با بسیاری از اهل ادب و هنر همنشین بودم.

 نسـل‌ ما آرمانخواه بود
آلبوم دیگری هم در دست تولید دارید با عنوان «خنیاگر». از آن کار هم برای ما بگویید.

اثر «خنیاگر» موسیقی شمال خراسان است. چون خراسان از نظر فرهنگ موسیقایی بخصوص دوتار وضعیتی دارد که در جهان کم‌نظیر است. شاید اگر روزی موسیقی‌ها را بررسی کنند یکی از مهم ترین بخش‌های موسیقی، دوتار خراسان باشد. همین‌طور موسیقی اقوام ایرانی که موسیقی هر قوم برای خودش دریایی است.

موسیقی خراسان استخوان دار است. من در این زمینه با یکی از استادان دوتار نواز آن خطه به اسم مسعود خضری کار کردم. «خنیاگر» اثری است که بر مبنای موسیقی شمال خراسان نوشته شده. سعی کردیم شعرها به فارسی باشد تا مردم آشنا شوند. چون همان‌طور که می‌دانید موسیقی شمال خراسان کردی یا ترکی است. ما از اشعار شعرای کلاسیک قرون سوم و چهارم در این آلبوم استفاده کردیم. بخشی از شعرها هم متعلق به ملک‌الشعرای بهار است که خودش خراسانی بوده.

با پسرتان حافظ ناظری همچنان همکاری می‌کنید؟

او جوان است، باید تجربه‌های زیادی را پشت‌سر بگذارد تا در این کار به پختگی لازم برسد. هر زمان لازم باشد کارهای مشترکی انجام می‌دهیم، اما فعلا بهتر است که او یک تنه این راه پرنشیب‌و‌فراز را تجربه کند.

در شرایطی که فرهنگ غالب جهانی می‌خواهد خرده فرهنگ‌ها را نابود کند چطور می‌توان موسیقی ایرانی را حفظ کرد؟

امروز در ایران فرهنگ و موسیقی مثل خیلی چیزهای دیگر سر جای خودش نیست و دچار بیماری شده است. من به حوزه‌های دیگر کاری ندارم، اما به فرهنگ و هنر که می‌توانم کار داشته باشم. برخی تصمیم‌گیرندگان حتی نمی‌دانند فرهنگ یا موسیقی به چه دردی می‌خورد. باید به این باور برسیم که فرهنگ و هنر به جامعه آرامش می‌دهد و در ارتقای آن نقش اصلی را دارد. طبعا یک مشی درستی تبیین نشد و جوان‌ها خوب هدایت نشدند، برنامه‌ریزی نشد، و رسانه‌ها خوب عمل نکردند تا جامعه رشد فرهنگی داشته باشد. وقتی یک جامعه هنر را می‌شناسد یعنی فرهنگش بالا رفته است. هنر مستقیما روی فرهنگ تاثیر دارد. چون این اتفاق‌ها نیفتاده نمی‌توان انتظار داشت که یک شبه همه چیز درست شود.

اگر بخواهیم درست شود باید با یک برنامه‌ریزی دراز مدت عمل کرد. باید سراغ صاحبنظران رفت. باید کار را به کاردان سپرد. پارتی‌بازی آفت فرهنگ است. باید صاحبنظران را ساماندهی کرد تا این اوضاع بلبشوی فرهنگی شاید با برنامه‌ریزی ریشه‌ای بعد از یک دهه حداقل به یک نقطه قابل قبول برسد. البته نباید توقع داشت به این زودی آسیب‌ها درمان شود. امیدواریم در آینده‌ای نزدیک فرجی شود.


منبع: برترینها

سوسن رشیدی؛ دختر عشایری، قهرمان کیک بوکسینگ ایران

خوب نمی‌تواند فارسی حرف بزند؛ لک است و فارسی حرف‌زدن برایش کمی سخت. صحبت از دختر عشایری‌ای است که یک‌تنه خمیر می‌کند و نان به تنور می‌زند، گله‌داری می‌کند و شیر می‌دوشد و ماست می‌زند؛ می‌پزد و عمل می‌آورد و صرفه‌جویی می‌کند و زمین زندگی را در پی لقمه نانی، آسایشی و بخت سفیدی، شیار می‌کند و شخم می‌زند و آن‌چه در نهایت برایش به‌دست می‌آید، لقمه نانی است و ماستی که قاتق کنند. دختر امروز ما یک فرق بزرگ با تمام دختران عشایر دارد و آن‌هم این‌که او قهرمان کیک‌بوکسینگ کشور است؛ دختری که تابوی بزرگ ایل را شکست و همه‌چیز را به جان خرید تا به باشگاه‌ برود.

 رشیدی: بروس‌لی من را رزمی‌کار کرد!
سوسن رشیدی، دختر رزمی‌کار عشایری‌هاست که به مشت‌های کوبنده معروف است. دختری که به ما آموخت در بدترین شرایط هم می‌شود قهرمان شد. آن‌روز که سوسن تمام ناملایمات را پس زد، سرکوفت‌ها را تحمل کرد و قهرمان شد، خورشید خندید، آسمان اشک شوق ریخت، زمین به خود بالید، لاله سربرآورد و شقایق شکفت. آن روز سوسن نه بر توسن افتخار و قهرمانی، بر ابرها سوار شد و دنیای قهرمانی را دور زد. سوسن، مانند هر زن عشایر دیگری، محکم و باصلابت حرف می‌زند و از سختی‌ها، پستی‌وبلندی‌های زندگی شخصی و ورزشی‌اش، برای‌مان می‌گوید. وقتی یاد سختی‌هایی که کشیده می‌افتد، بغض می‌کند و اشک می‌ریزد. در این گفت‌وگو هم اشک‌های غم دختر عشایر را دیدم و هم خنده‌های از سر شوقش را؛ دختری که آرزویش معروف‌شدن همچون بروس‌لی بوده و تلاش می‌کند اسم خود را مثل او بر سر زبان‌ها بیندازد. خواندن صحبت‌های این دختر رنج‌کشیده، خالی از لطف نیست.

‌دختر عشایر کجا و کیک‌بوکسینگ کجا؟ سوسن، تو چطور به ورزش علاقه‌مند شدی؟

چند مورد باعث شد به این‌جا برسم. وقتی کوچک بودم فیلم‌های بروس‌لی را خیلی نگاه می‌کردم. من دو اسم دارم، در شناسنامه سوسن هستم ولی سحر صدایم می‌کنند؛ با این‌همه اصلا دوست نداشتم کسی من را سحر یا سوسن صدا کند. دلم می‌خواست به من بگویند رضا؛ با همه سر اسمم دعوا می‌کردم (می‌خندد).
 
آن زمان پدر من پسر نداشت و همیشه مرا رضا صدا می‌کرد و به همه هم می‌گفت این پسرم است. من هم لباس پسرانه می‌پوشیدم و با پدرم گوسفندها را به چرا می‌بردم.

‌چند تا خواهر و برادر داری؟

۶ تا خواهریم که یکی از خواهرانم معلول است. دو تا هم برادر دارم؛ کلا زندگی سختی داریم. ما از عشایر کرمانشاه‌ایم که بین کرمانشاه و خوزستان در رفت‌و‌آمدیم. ۶ ماه در کرمانشاه هستیم و ۶ماه هم در خوزستان.

‌پس لباس پسرانه می‌پوشیدی و در بیابان حرکات بروس‌لی راتمرین می‌کردی؟

بله، همان زمان‌ها توی عشایری بعضی وقت‌ها برای خودم رزمی تمرین می‌کردم. نه این‌که چیز خاصی بلد باشم؛ یک چیزهایی از تلویزیون دیده بودم و همان‌ها را در بیابان تمرین می‌کردم. حتی تلاش می‌کردم صدای بروس‌لی را تقلید کنم. بقیه به من می‌خندیدند و می‌گفتند این چرا این‌طوری می‌کند؟

می‌توانم بگویم مربی اولم بروس‌لی است (می‌خندد). بعد از آن وقتی به مدرسه رفتم در دوومیدانی خیلی خوب بودم. اول راهنمایی در مسابقات دوومیدانی قهرمان شدم و در ۱۱ ثانیه دور مدرسه را زدم. مربی ورزشم برای مسابقات مدارس، من را برد و آن‌جا هم اول شدم ولی بعد از آن دیگر خانواده‌ام اجازه ندادند ورزش کنم. خیلی دوست داشتم ورزش کنم و با خودم می‌گفتم خدایا چه می‌شود کمکم کنی من هم مثل بروس‌لی معروف شوم و همه من را بشناسند؟ همیشه از ته دل آرزویم این بود. هر روز می‌رفتم کرمانشاه درس می‌خواندم و برمی‌گشتم عشایر. یک‌سال بعد یک‌روز که با ایل آمدیم شهر، فهمیدم دخترخاله‌ام به باشگاهی نزدیک خانه‌شان می‌رود؛ من هم به بهانه مدرسه با او می‌رفتم باشگاه.

‌یعنی مدرسه نمی‌رفتی؟

نه، می‌رفتم، اما هفته‌ای سه روز مدرسه بودم و دو روز می‌رفتم باشگاه. یک روز برای مدیر مدرسه‌مان گریه کردم و گفتم خانواده‌ام نمی‌گذارند ورزش کنم و من هم خیلی دوست دارم. آن‌ها هم اجازه دادند و از آن به بعد ساعت دو تا چهار می‌رفتم باشگاه و بعد برمی‌گشتم مدرسه. اوایل باشگاهی که رفته بودم کسی به من چیزی یاد نمی‌داد و می‌گفتند تو عشایری و هیچی یاد نمی‌گیری! بعد از آن با دخترخاله‌ام رفتم یک باشگاه دیگر و پیش استاد سمیه بهرامی‌نیا، از من خوشش آمد و تشویقم می‌کرد. ماه اول هشت هزار تومان شهریه دادم.

تمرین دوم بود، بچه‌ها مبارزه داشتند، اما استادم به من اجازه نمی‌داد و گفت تو دو جلسه آمده‌ای و بهت ضربه می‌زنند، من اصرار کردم و بالاخره مبارزه کردم و همان اول، حریفم را ناک‌اوت کردم و ۱۸۰ هم باز کردم. استادم خیلی خوشحال شد و گفت بچه‌ها برای سحر صلوات بفرستید. خلاصه بعد از آن زندگی‌ام را برای استادم تعریف کردم و گفتم پول ندارم، او هم وقتی استعداد من را دید، قبول کرد که من را مجانی آموزش بدهد.

‌وقتی پول نداشتی چطوری تا باشگاه می‌رفتی؟

آن اوایل از مغازه تخم‌مرغ خریدم ۱۰ تا ۵۰۰ تومان، گذاشتم زیر مرغ مادرم، گفتم می‌خواهم جوجه کند (می‌خندد)، چهار تا از آن‌ها جوجه شد و دو تای آن‌ها مردند و دو تای دیگر بزرگ شدند و تخم می‌دادند. من هم تخم‌مرغ‌ها را به مغازه می‌فروختم تا پول کرایه ماشینم جور شود و بتوانم باشگاه بروم. یک‌بار هم به مامانم گفتم سیب‌زمینی و پیاز بخر، من لباس پسرانه می‌پوشم کنار خیابان می‌فروشم.

‌حالا کی خانواده‌ات فهمیدند باشگاه می‌روی؟

چهار سال یواشکی تمرین می‌کردم و خانواده‌ام خبر نداشتند که من تمرین می‌کنم و به باشگاه می‌روم.

رشیدی: بروس‌لی من را رزمی‌کار کرد! 

‌وقتی فهمیدند چه‌کار کردند؟

خواهر‌هایم فهمیده بودند، اما به پدرم نمی‌گفتند. دل‌شان می‌سوخت و می‌گفتند بابام کتکم می‌زند. وقتی پدرم فهمید، خیلی کتکم زد، حتی یک‌بار دستم در رفت. زندگی عشایری سنتی است و یک نگاه در این زندگی وجود دارد که دختر نباید از خانواده دور شود. برای یک دختر عشایر و کوچ‌نشین دشوار است که تمام این سنت‌ها را پس بزند و به‌سمت ورزش برود، اما من این کار را کردم.

‌نگاه بقیه مردم عشایر آن زمان به تو چگونه بود؟

خیلی حرف بد پشت سرم می‌زدند، به پدرم می‌گفتند سحر دروغ می‌گه، باشگاه کجاست؟ مگر دختر هم باشگاه می‌رود؟ پدرم هم تحت تأثیر حرف مردم، در خانه را قفل کرد و به مادرم گفت اگر سحر بیرون برود سرش را می‌برم. دو هفته در اتاق حبسم کردند.

‌با این شرایط چطور بعد از دو هفته اجازه دادند از خانه بیرون بیایی و قبول کردند که ورزش را ادامه بدهی؟

هر شب ساعت سه بیدار می‌شدم و با مشت و پا به دیوار ضربه می‌زدم. وقتی پدرم می‌دید من این کار را انجام می‌دهم با مادرم صحبت کرد و گفت منصرف‌کردن این دختر بی‌فایده است. با استادم حرف زد و فهمید که راست می‌گویم، خیالش راحت شد. بعد از آن خودش من را به باشگاه می‌برد و دو ساعت منتظرم می‌ماند تا برگردم. بعضی وقت‌ها از خستگی خوابش می‌برد. بعد از آن، پدری در حقم کرد و مادرم هم خیلی برایم دعا کرد.

‌پس سختی زیاد کشیدی؟

خیلی زیاد، روز‌هایی بوده که کرایه ماشین نداشتم و نصف راه را پیاده می‌رفتم؛ خیلی سختی تحمل کردم (بغض می‌کند، صدایش می‌لرزد و چند دقیقه سکوت می‌کند، نمی‌تواند حرف بزند و گریه می‌کند. به او می‌گویم یک لیوان آب بخور و بعد ادامه بده ولی با همان حالتی که گریه می‌کند ادامه می‌دهد). سال‌ها با حرف‌های زشت مردم جنگیدم. یک‌شب که از حرف‌های مردم و کتک‌های پدرم دلم شکسته بود، رفتم توی حیاط وضو گرفتم، برف می‌بارید، روی همان برف نماز خواندم و تا صبح در سرما نشستم و با خدای خودم حرف زدم و گریه کردم؛ گفتم خدا، یا من را یا بکش یا کمک کن در ورزش موفق شوم تا جواب این حرف‌های مردم را بدهم، آبرویم را بخر تا بفهمند که من دروغ نمی‌گویم. می‌گفتم خدایا من بنده بد تو هستم، اما کمکم کن آبرویم حفظ شود (آهی از ته دل می‌کشد). مردم آن‌قدر حرف می‌زدند که پدرم می‌خواست من را بکشد و می‌گفت تو را بکشم بهتر است تا از مردم این‌قدر حرف بشنوم.

‌نگاه مردم عشایر الان به تو چطور است؟ همان‌هایی که پشت سرت حرف می‌زدند.

الان همه به من افتخار می‌کنند و می‌گویند سحر دختر پاکی است. ۲۵ سالم است و هفت ماه است ازدواج کردم؛ آن‌هم با کسی که اصلا از ایل ما نیست، با یک غریبه ازدواج کردم. شوهرم با شوهر دخترعمویم دوست بود؛ از آن‌طریق با من آشنا شده بود و گفته بود من یک غم بزرگی توی چشمان این دختر می‌بینم و از آن‌جا قسمت شد، به خواستگاری‌ام آمد و ازدواج کردیم.

‌همسرت که با ورزش‌کردن مشکلی ندارد؟

نه، خدا را شکر خیلی حمایتم می‌کند. الان برای کلاس داوری به کرمانشاه آمدم شوهرم هم با من آمده و کنارم است. کمک می‌کند، اما از نظر مالی مشکل دارد، ولی همین که با دل پاک حمایتم می‌کند، برایم کافی است.

‌بقیه دخترهای عشایر دل‌شان نمی‌خواهد مثل تو ورزش کنند؟

چرا، اتفاقا خیلی دوست دارند. چند وقت پیش رفته بودیم سرچشمه، بقیه دخترهای عشایر بهم می‌گفتند سحر خوش به سعادتت، چطور توانستی از این عشایری خلاص شوی و ورزشکار شدی؟

‌این درست است که می‌گویند اقتصاد عشایر روی زنان می‌چرخد؟

بله، من از وقتی که سه سالم بود با پدر و مادرم کار عشایری می‌کردم. کارهایی که من کردم ۱۰۰ تا دختر شهری نمی‌توانند بکنند. همه کار کرده‌ام، دستم را در گل گذاشته‌ام، شیر دوشیده‌ام، گوسفند به چرا برده‌ام، خانه عشایری درست کرده‌ام. پابه‌پای پدرم مثل یک مرد کار کردم. برای همین آن اوایل پدرم می‌ترسید و به مادرم می‌گفت اگر سحر را تشویق کنیم به ورزش برود دیگر عشایری نمی‌کند.

‌در حال حاضر چه می‌کنی؟

الان با همسرم در آبدانان زندگی می‌کنیم و باشگاه زده‌ام. خیلی منطقه محرومی است و ماهی ۳۰۰-۴۰۰ هزار تومان در می‌آورم ولی همان را باید برای کلاس‌های آموزشی‌ای که می‌روم بدهم.

‌و الان بزرگ‌ترین آرزویت چیست؟

بزرگ‌ترین آرزویم این است که رهبر معظم انقلاب و رئیس‌جمهوری  را ببینم و حرف‌های دلم را به آن‌ها بگویم. بعد آرزویم این است که خودم را روی سکوی جهانی ببینم و برای رسیدن به آن، همه تلاشم را خواهم کرد. ۱۷ دوره قهرمانی کشور و استان را دارم. تا الان خارج از کشور نرفته‌ام، اما قرار است به‌زودی بروم. مینیسک پایم پاره شده و باید جراحی کنم، بعد ان‌شاءالله به مسابقات جهانی خواهم رفت و در حد بروس‌لی می‌جنگم تا مدال به‌دست بیاورم.


منبع: برترینها

نقش امگا-۳ در کاهش وزن

نقش امگا-۳ در کاهش وزن
در پی بررسی های انجام شده و گزارش آماری بدست آمده در کشور آلمان، مشاهده شده است که ۸۸ درصد زنان برای لاغر شدن و داشتن تناسب اندام، اقدام به نخوردن غذا می کنند و متاسفانه از رژیم های خطرناک و خودسرانه ای برای رسیدن به منظور خود استفاده می کنند که بعضی از آن ضررهای جبران ناپذیری برای سلامتی به دنبال خواهند داشت، مثلاً مصرف ماهی بدون حساب و یک بعدی یک نوع ماده غذایی و حذف سایر مواد غذایی که مسلماً بدن را منجر به کمبودهایی خواهد کرد و عوارض بعدی به دنبال خواهد آورد. این گونه افراد تنها به این فکر هستند که رژیمی داشته باشند تا لاغر شوند در صورتی که رژیمی صحیح می باشد که در آن کلیه مواد لازم به بدن رسیده ولی از حد ضروری بیشتر نبوده و کالری تامینی توسط آن نیز از حد مجاز برای فرد تجاوز نکند گروهی که چربی را به طور کامل از رژیم غذایی خود حذف می کنند باید بدانند که قلب ۸۰% نیاز خود را از چربی ها می گیرد هم چنین کلیه ویتامین های محلول در چربی ها (K،E،D، A)  برای رسیدن به بدن و جهت ذخیره در بدن نیاز به چربی دارند، اسیدهای چرب ضروری مانند لینول اسید برای رسیدن به بدن نیاز به وجود چربی دارند و… هم چنین باید بدانند که مهم، رعایت میزان مصرف چربی ها و نوع چربی مصرفی است نه حذف آن به کلی.
به یاد داشته باشید که چاقی یک بیماری یا مرض نیست ولی می تواند باعث ایجاد بسیاری از امراض بشود.
با مصرف اسید چرب امگا-۳، می توان اطمینان حاصل کرد که ویتامین های لازم به بدن می رسد. هم چنین حذف سایر چربی ها، نه تنها باعث افزایش کلسترول نمی شود، حتی به پایین رفتن سطح کلسترول خون هم کمک می کند. بدون چربی زندگی امکان پذیر نیست. همان طور که گفته شد، مهم، نوع چربی مصرفی است و امگا-۳ بهترین چربی قابل استفاده است که حتی مانع از گرفتگی عروق (آرتریواسکلروز) می شود. برای داشتن زندگی سالم سعی کنید امگا-۳ را بر سایر چربی ها ترجیع داده و فعالیت بدنی را فراموش نکرده و هم چنین از اسیدهای چرب اشباع شده و حیوانی استفاده نکنید.
منبع: مه شو

نقش امگا-۳ در بهبود خواب

 
نقش امگا-۳ در بهبود خواب
در تحقیقات علمی نشان داده شده است که امگا-۳ در سنتز ملاتونین از ترپیتوفان نقش دارد (ترپیتوفان….. سروتونین…. ملاتونین) همان طور که می دانید ملاتونین رل مهمی در بهبود خواب به عهده دارد.
بنابراین می توان نتیجه گرفت که مصرف امگا-۳ در بهبود خواب کمک کننده می باشد.
ترپیتوفان (Tryptophane)  اسیدآمینه ضروری است که بایستی به بدن روزانه از طریق مواد غذایی برسد. این اسید آمینه اعمال متعددی را در کارخانه بیوشیمیایی بدن انجام می دهد. یکی از این کارها این است که با ۹ اسید آمینه ضروری دیگر بدن برای وارد شدن به مغز رقابت می کند. همان طور که گفته شد این اسید آمینه در بهبود خواب نقش مهمی را به عهده دارد. بنابراین در افرادی که دچار بی خوابی می شوند با دادن رژیم غذایی مناسب باید از ورود سایر اسیدهای آمینه به مغز ممانعت کرده تا به این صورت بتوانیم اسید آمینه ترپیتوفان که ماده اولیه ساخت ملاتونین و بهبود خواب می باشد را به مغز برسانیم. برای این منظور باید سعی شود آخرین وعده غذایی پر پروتئین و حاوی مواد گوشتی، ظهرها میل شود و شب ها غذاهای حاوی گوشت و پروتئین حتی الامکان خورده نشود.
انواع کربوهیدرات به صورت ماکارونی، میوه، نانف بیسکویت و …. جهت مصرف این گروه از افراد در وعده های شام ایده آل است.
با رعایت برنامه غذایی فوق و مصرف امگا-۳ و ماهی در برنامه غذایی می توانیم کمک بزرگی به خود کرده و در کنترل خواب و داشتن خوابی آرام برای خود موثر واقع شویم.
بیشتر غذاها یا ترکیباتی که مصرف می کنید ممکن است واکنش های ناخواسته ای را در بر داشته باشد. روغن ماهی شهرت فراوانی در داشتن فواید برای سلامتی داشته و گفته می شود که عوارض جانبی قابل توجهی ندارد. اما اگر شما مصرف این مکمل را شروع کرده اید و بی خوابی های تان نیز شروع شده، احتمالاً جزو معدود کسانی هستید که دچار عوارض جانبی این ترکیب می شوند. بی  خوابی، به عنوان یک عارضه جانبی ناشی از مصرف روغن ماهی، می تواند به مرور زمان افزایش پیدا کرده و فواید روغن ماهی را کنار بزند.
عناصر فعال
روغن ماهی دارای مواد مغذی است که بدنتان نمی تواند تولیدشان کند: اسیدهای چرب امگا ۳ به نام دوکوساهگزائنوئیک اسید یا DHA و ایکوزاپنتایینوییک اسید یا EPA. شما باید این دو اسید را از راه تغذیه تان دریافت کنید. این ترکیبات در ماهی و غذاهای دریایی به وفور یافت می شوند و همچنین در روغن کتان، گردو و جلبک دریایی موجود هستند. اسیدهای چرب امگا ۳ به عنوان عوامل ضدالتهابی در بدن عمل می نمایند، و به طور طبیعی واکنش التهابی سیستم ایمنی را کاهش می دهند. در رژیم غذایی بیشتر افراد، به میزان کافی از این اسیدهای چرب وجود ندارد و به همین علت، سراغ مکمل های روغن ماهی می روند.
منبع: مه شو

خاورمیانه و بحران دو پدیده همزاد

ابوالحسن شاکری رحیمی
دست کم پس از جنگ جهانی دوم تا به امروز مفهوم و پدیده‌ای به نام خاورمیانه همواره معادل و مترادف بوده با بی ثباتی؛ جنگ و خشونت بعضا لجام گسیخته به طور خلاصه می‌توان گفت حداقل از زمان شکل گیری شبه دولت‌های شبه مدرن در این منطقه؛ خاورمیانه و بحران دو واژه و پدیده همزاد و هم راستای هم تلقی گردیده اند. در پاسخ به این سوال که ریشه‌های خشونت؛ جنگ و بحران در خاورمیانه چیست؟

نظریات و تحلیل‌های متعددی ارائه گردیده است. برخی از رویکردها ژئوپلیتیک و موقعیت راهبردی منطقه را عامل بحران مداوم می‌دانند. برخی دیگر ذخایر عظیم انرژی در خاورمیانه را عامل تمامی شوربختی‌ها و مصائب معرفی نموده اند. وجود هویت‌های متعارض و بافت اجتماعی موزائیکی منطقه در برخی تحلیل‌ها عامل خشونت و بی ثباتی معرفی شده اند. توسعه نیافتگی سیاسی و اقتصادی؛ فقدان مشروعیت نظام‌های سیاسی و نیز بافت سنتی و قبیله‌ای منطقه همواره از ریشه‌های بحران در منابع و نظریات مختلف شناخته می‌شوند. در نهایت قدرت‌های بزرگ و ابرقدرت‌های خارج از منطقه نیز خصوصا در نظریات و تحلیل‌های کلان نگر عامل جنگ و بحران خاورمیانه تشخیص داده می‌شوند که دیدگاه اخیر در کشورمان همواره از محبوبیت و حمایت زایدالوصفی برخوردار بوده و هست. چرا که بارویکرد توطئه باوری سنخیت فراوانی دارد.

صرف نظر از تایید یا رد دیدگاه‌های یاد شده آنچه که در این گفتار کوتاه مورد تحلیل قرار می‌گیرد خود کنشگران و چگونگی کنش آنها در سطح تحلیل خرد خواهد بود. این واقعیت باید از سوی خاورمیانه پژوهان کشورمان پذیرفته شود که این منطقه هنوز فرآیند ملت – دولت‌سازی را طی ننموده و به همین علت مبنای عمل کنشگران به اساسا مطالبات ملی یا مقتضیات آن نیست. بلکه در بهترین حالت ارزش‌های پیشینی مانند گرایشات فرقه‌ای فرآیندها و روند تصمیمات را شکل می‌دهند. بنابراین نظریه‌های اثبات گرایانه مانند واقع گرایی نمی‌توانند تحلیل مناسب و مفیدی در خصوص بحران و جنگ در این منطقه به دست دهند. ریچارد ندلیبو نظریه پرداز انگلیسی رویکرد جدیدی را ارائه می‌دهد که با کمک آن می‌توان هم تمایل بازیگران به جنگ را ریشه یابی کرد وهم به ثبات و همگرایی.

وی در نظریه خود دو جهان یا به عبارت بهتر دو گروه از دولت‌ها را از هم تفکیک می‌کند. جهان روح بنیان و جهان منفعت یا اشتها بنیان. خود تصویرگری و تعریف و مسئولیت و ماموریتی که هر بازیگر از خود دارد تعیین می‌کند که در کدام یک از این دو جهان قرار می‌گیرد. در جوامع روح بنیان غرور و سرافرازی محوریت داشته و کسب عزت نفس و پذیرفته شدن به عنوان یک قهرمان هدف نهایی تلقی می‌گردد. به گونه‌ای که حتی امنیت فیزیکی و منفعت مادی را نیز تحت الشعاع قرار می‌دهد اما جهان منفعت بنیان کسب منافع مادی و سود اقتصادی یک وظیفه و مسئولیت تعریف می‌گردد.

جوامع روح بنیان به منظور کسب عزت نفس و سرافرازی ماموریت و مسئولیت‌های بسیار خطیری برای خود‌ترسیم می‌کنند و در نتیجه میل شدید به تقابل دارند. جوامع منفعت بنیان تمایل به کسب سودداشته و وظیفه‌ای فراتر از آن برای خود قائل نیستند. در نتیجه میل به همکاری و حتی الامکان کاهش تنش در آنها بیشتر است. در چارچوب این نظریه می‌توان گفت که کنشگران منطقه خاورمیانه در زمره جوامع روح بنیان قرار می‌گیرند. تمایلات بلندپروازانه و قهرمانانه میان آنها بسیار شدید بوده و تصویر و رسالتی بسیار فراتر از توانایی برای خود دارند.

به عنوان مثال: کسب رهبری جهان عرب و جهان اسلام؛ اتحاد مسلمین جهان؛ کسب رهبری جهان سوم و حمایت از جنبش‌های آزادیبخش در راهبردی سیاست خارجی اکثر دول منطقه به چشم خورده و قابل تامل است. بنابراین جهت پاسخگویی و برآوردن مسئولیت‌های خود تصویر شده و کسب جایگاه یک قهرمان در معادلات نیاز جدی به صرف هزینه در حوزه سخت‌افزاری و در نتیجه تقابل و تنش وجود دارد. پس از پایان جنگ سرد تا کنون برخی از کشورهای منطقه از جمله اعضای شورای همکاری خلیج فارس در مسیر حرکت به سمت منفعت بنیانی گام‌های قابل توجهی برداشتند اما همچنان اسطوره روح بنیان بر تمامی سیاست‌های منطقه‌ای آنها سایه افکنده است. در نگاهی آینده پژوهانه و شاید هم تجویزگرایانه می‌توان مدعی شد که تحول خاورمیانه از یک جهان روح بنیان به یک جهان منفعت بنیان این منطقه را به سوی ثبات و کاهش تنش‌ها رهنمون خواهد ساخت.

البته تحقق این مهم بستگی تام و تمام دارد به تغییر نگرش و تصویر از خود و مسئولیت‌های خود در نزد نخبگان و جوامع خاورمیانه. خاورمیانه پس از جنگ جهانی دوم تا به امروز دو جریان فکری را در سطح نخبگان فکری و ابزاری خود تجربه نموده است. جریان چپ یا مارکسیستی و جریان اسلام گرایی مذهبی؛ به منظور تغییر مسیر خاورمیانه به سمت جهان منفعت بنیان ظهور طیف و جریان جدیدی از نخبگان و روشنفکران لیبرال ضروری به نظر می‌رسد. پارادایمی که تا کنون در منطقه مورد تجربه و آزمایش قرار نگرفته است.
منبع: بهارنیوز

دوست ندارم سیاه‌نمایی کنم

مرجان یگانه پرست
روزنامه بهار
بحران خودکشی و چالش نهنگ آبی که مسئله این روزهای جامعه ما شده است به سینما هم کشیده شد و سحر مصیبی، سازنده فیلم موفق و مستند «از صفر تا سکو» اعلام کرد که قصد دارد در این زمینه فیلمی بسازد. وی از ساخت فیلمی با عنوان «ساعت ۴:۲۰ دقیقه بیدارم کن» یاد کرد، اثری  که بر اساس طرحی از سحر مصیبی توسط طلا معتضدی در حال نگارش است.  این فیلم به چالش نهنگ آبی که یک ناامنی اینترنتی است، اشاره دارد. این فیلمنامه پس از ماه‌ها تحقیق اجتماعی و روانشناسی درباره بحران خودکشی در نوجوانان و جوانان نوشته خواهد شد. مصیبی پیش از این به عنوان مستندساز فیلم «صفر تا سکو» را کارگردانی کرده است که سال گذشته توانست در دهمین دوره جشنواره «سینماحقیقت» جایزه بهترین فیلم را از آن خود کند و از آذرماه امسال روی پرده سینماها می‌رود.
***
 شما در پروژه جدیدتان قصد دارید به بحران خودکشی و مسئله این روزهای جامعه یعنی اثر بازی «نهنگ آبی» بپردازید. چرا این سوژه را انتخاب کردید؟
مسئله نوجوانان، همیشه دغدغه من بوده است و دوست دارم درباره مسائل شان در جامعه و خانواده بدانم. این است که چرا باید یک بازی اینترنتی بتواند نوجوان‌ها را به سوی خود جلب کند. این مسئله چه در ایران و چه در خارج از ایران یک معضل جدی است. این در حالی است که برخی اعلام می‌کنند این بحران با تاثیر این بازی ایجاد نشده و مسائلی دیگر موجب این اتفاقات شده است. به شخصه فکر می‌کنم مسئله‌ای که مهم است، این است که کدام اتفاقات می‌تواند جوان‌ها را به سمت ناامیدی و خودکشی پیش ببرد. چند ماه پیش که من این طرح را با خانم معتضدی مطرح کردم و تحقیقات برای نگارش آن را شروع کردیم، هنوز بسیاری از اخبار مرتبط با آن رسانه‌ای نشده بود. برای من مهم بود که چه روندی باعث می‌شود که بچه‌ها به سمت یک جاذبه در اینجا یک بازی جذب شوند و یکسری اتفاقات را به وجود بیاورند.
 در حال حاضر خودکشی به بحران اصلی جامعه تبدیل شده است، آیا فیلم شما قصد طرح مسئله و آشنایی مخاطبان را دارد یا می‌خواهد تلنگری به جامعه وارد کند؟
قصد ندارم فقط به بحران خودکشی بپردازم، این بحران پایان قضیه است و مسئله من این نیست. من قصد دارم این مهم را بررسی کنم که اصلا چرا این اتفاقات رخ می‌دهد. مهم این است که نباید مسئله به خودکشی منجر شود. به نظرم اگر نسل جوان ما هدف و امید داشته باشد و خوشحال زندگی کند اصلا چرا باید به خودکشی برسد؟
 فکر نمی‌کنید که این معضل به دلیل عدم پیش بینی‌های لازم در جامعه است تا نوجوان‌ها و جوان‌ها هدفمند و پر انگیزه پیش بروند؟
بعد از پایان فیلمنامه و ساخت فیلم بهتر می‌توانیم در این باره گفت‌وگو کنیم اما در طی تحقیقاتی که من و طلا معتضدی داشتیم و ایشان بیشتر در حال تحقیق هستند، به این نتیجه رسیدیم که نباید چالش نهنگ آبی که منجر به خودکشی می‌شود، هدف نهایی ما نیست. فیلمی که گروه ما قصد دارد آن را بسازد، قرار نیست به خودکشی برسد و دوست داریم که وقتی به معضلی می‌پردازیم، تلاش کنیم تا راهکارهایی ارائه دهیم. راهکارهایی کارشناسانه و قابل انجام. ما دوست داریم که با بررسی این معضل اجتماعی، ریشه یابی کنیم که چرا این اتفاق رخ داده است و به جای بازسازی اتفاقات روز، راهکارهایی برای مقابله با آن ارائه دهیم. قطعا این معضل یک راهکار ندارد و بنا به شناخت هر فرد، راهکارهای متفاوتی را می‌توان پیشنهاد کرد. تلاش ما ایجاد امید و هدف مندی است که در مستند «صفر تا سکو» هم به آن پرداختم و متاسفانه در نسل جوان کم شده است.
من فکر کنم از طرفدارهای آثار شما بشوم چون جای فیلم‌های انگیزشی در سینمای ما خالی است.
اصلا دوست ندارم فیلمی بسازم و سیاه نمایی کنم. من فراری ام از اینکه مشکلات جامعه را نشان بدهم و بخواهم تنها بر آنها گریه کنیم. در این پروژه هم تلاشم این است که از سیاه نمایی دوری کنم و امیدوارم بعد از ساخت، بیننده به این نتیجه برسد که می‌توان در مواجهه با چنین بحرانی هم واکنش درست داشت و آن را مدیریت کرد. در آثار مختلف به اندازه کافی سیاه نمایی داشته ایم و داریم.
 خیلی برایم جالب است که شما روی مسئله‌ای دست گذشته اید که حساسیت برانگیز است و ممکن است دچار ممیزی یا سانسور شود. به این نکته توجه دارید  که در طی مسیر چه عواقبی پیش می‌آید؟
در حال حاضر نمی‌توانم به طور مشخص درباره این مسئله حرف بزنم و لازم است که فیلمنامه کامل شود ولی تلاش می‌کنم که بر اساس اطلاعات و واقعیات پیش برویم. در این مسیر از تحقیقات هم به خوبی بهره می‌گیریم و عجله‌ای هم نداریم. تلاش اصلی ما این است که با وجود نمایش یک معضل اجتماعی، حال آدم‌ها از دیدن آن خوب شود. در حال حاضر یکسری مسائل برای خود من هم علامت سئوال است و به وضوح نمی‌توانم درباره آنها حرف بزنم. قطعا گروه ما فیلمی با سیاه نمایی مطلق نخواهد ساخت و راهکارهایی بدون شعار دادن پیش پای مخاطب گذاشت.
 در دوره هایی استفاده از قرص‌های روان گردان و فرار نوجوانان از خانه، مسئله جامعه بود ولی مسئله این روزهای نوجوانان، خودکشی است و پرداختن به آن در آثار سینمایی چه اهمیتی دارد؟
در مواقعی پرداختن به معضلات اجتماعی می‌تواند اثراتی داشته باشد و این اثرات گاه خوب و گاه بد است. مهم است که زیادی یک معضل، بزرگ نشود چون بزرگنمایی آن باعث توجه کاذب به آن می‌شود که به نظرم در مورد بازی نهنگ آبی هم این روند پیش آمد.
 در دوره‌ای بعد از مرگ مرلین مونرو، آمار خودکشی افزایش یافت ولی بعد از مرگ رابین ویلیامز با کنترل و توجه رسانه‌ها به این مسئله، آمار خودکشی کاهش پیدا کرد. نقش رسانه‌ها و مدیوم هایی چون سینما و تلویزیون را در آگاه‌سازی جامعه درباره این نوع بحران‌ها چقدر موثر می‌دانید؟
نقش رسانه در آگاه سازی مهم است اما برخی مسائل نیاز به آگاه سازی روانشناسانه و عمیق تری دارند. از این رو معتقدم هر خبری هم نباید عمومی شود. چالش نهنگ آبی با اخباری ضد و نقیص مطرح شد و در جوان‌ها کنجکاوی ایجاد کرد. گاهی فکر می‌کنم این بازی شاید اینقدر هم نمی‌توانست خطرناک باشد، اگر به آن بها داده نمی‌شد و تا این حد مطرح نمی‌شد.
 به نظرتان این مسئله برآمده از مشکلات جامعه و ضعف خانواده‌ها است یا به دلیل عدم نظارت بر محتوای فضای مجازی ایجاد شده است؟ فیلم شما روی کدام مورد تاکید دارد؟
نمی توانیم مقصر اصلی این فجایع را جامعه بدانیم خیلی موارد در بروز این اتفاقات موثر هستند. ما در طی تحقیقات روانشناسی شاهد هستیم که خانواده ها، نوع تربیت و فضای مجازی در ایجاد این بحران اثرگذار بوده است. فراموش نکنیم که بچه‌ها در فضای مجازی به هر محتوایی دسترسی دارند و اغلب آگاهی لازم را نه خود و نه خانواده‌هایشان نسبت به آن معضل ندارند.
 بحث تحقیقات جامعه شناسانه و روانشناسانه در روند کار شما دیده می‌شود. این سبک کارتان است یا به دلیل شرایط این بحران، این شیوه را انتخاب کرده اید؟
وقتی فیلمی با پیش زمینه‌های اجتماعی می‌سازیم باید به نمونه‌های آن در جامعه توجه کنیم تا بر اساس شناسنامه و شناخت درباره آنها اثری ساخته شود. باید شخصیت‌های فیلم را با تحقیقات جامعه شناسانه شناخت.
 ممکن است که به فاجعه‌ای که برای دو دختر اصفهانی افتاد و بحث داغ خبرها شدند هم در اثرتان اشاره کنید؟
نه اصلا چنین قصدی ندارم.
 رگه‌های اجتماعی در اثر دیگرتان یعنی «صفر تا سکو» هم به خوبی مشهود بود. سوژه‌ها باید چه ویژگی داشته باشند تا شما آنها را انتخاب کنید؟
من به آدم‌ها و مسائل اجتماعی توجه دارم و به همین دلیل آدم هایی از دل همین جامعه، سوژه فیلم‌های من می‌شوند. به شخصه به سمت آدم هایی که امید و هدف دارند، جذب می‌شوند و از این جهت خواهران منصوری مورد توجه من قرار گرفتند. این سه نفر بسیار پرتلاش و هدفمند بودند و خیلی پیشتر از اینکه در برنامه «ماه عسل» سال گذشته مطرح شوند، با آنها آشنا شدم و مستندی درباره تلاش‌های آنها ساختم که در جشنواره مستند سال گذشته هم موفق به کسب جایزه شد.
منبع: بهارنیوز

شهرداری تهران؛ انتصاب‌های بی‌تناسب

می‌گل هشترودی-روزنامه بهار
هر از گاهی در رسانه‌ها، اخباری منتشر می‌شود که از انتصاب برخی مدیران اصولگرا و منتسب به قالیباف در مناصب مدیریتی شهرداری، پرده‌برداری می‌کند؛ مدیرانی که سال‌ها با تیم همکاران قالیباف، مشغول فعالیت بوده و هم‌اکنون نیز با ارتقای سمت، با تیم همکاران نجفی در حال فعالیت هستند؛ اما خبری که اخیرا درباره انتصابات شهرداری پخش شد خشم خیلی‌ها از اهالی رسانه و اعضای شورای شهر را بر انگیخت. انتصاب احمد احسان بخش به عنوان سردبیر پایگاه خبری شهر نوشت با اعتراضات زیادی همراه بود. خیلی از اعضای شورای شهر در پی این انتصاب اعتراضات تند خود را در صفحه شخصی توئیتر خود اعلام کردند.
***
به اعتمادها ظلم نکنید
محمد علیخانی عضو شورای شهرتهران در واکنش به این انتصابات نوشت: « شهروندانی که به تغییر رای دادند مصلحت شهر را بهتر از هرکسی می‌دانند؛ آقای نجفی به اعتماد سیدمحمد خاتمی ظلم نکنید و به قسمی که خورده اید پایبند باشید. » او پیش تر هم درانتقاد به انتصابات شهرداری گفته بود: «شهردار تهران در کانال تلگرامی خود تاکید کرده اند که مصلحت شهر چیزی فراتر از تعلقات جناحی و گرایش‌های سیاسی است. آقای نجفی مصلحت شهر را شهروندانش، همان کسانی که ۴ تا ۶ ساعت در صف‌های طویل ایستادند و تغییر رای دادند بهتر از هر کس دیگری تشخیص می‌دهند. همان کسانی که به ۲۱ اصلاح‌طلب با رای بی‌سابقه بالای یک میلیون نفر اعتماد کردند. آقای نجفی، رای مردم حق‌الناس است. به رای مردم ظلم نکنید. به خاتمی عزیز که آبروی خود را پای لیست اصلاحات گذاشت ظلم نکنید.»

قرار نیست کارشناسان دولت مهرورزی پشت درها بمانند
محمد جواد حق شناس نیز در واکنش به این انتصابات نوشت: «اگر جوانان اصلاح‌طلب رزومه‌ای برای ارائه ندارند، ناشی از عدم اجازه ورود آن‌ها به سیستم‌های مختلف اداری در سال‌های اخیر بوده است.» او در گفت و گو با برخی رسانه‌ها در انتقاد با این انتصابات گفته بود:« انتظار می‌رود وجه غالب انتصابات مربوط به اصلاح طلبان باشد، ما امانت دار رای اصلاح طلبان هستیم عمده ترین پاسخی که در مقابل نقد انتصابات گفته می شود این است که دیگران از رزومه مطلوبی برخوردار نیستند، اگر جوانان اصلاح طلب رزومه ندارند ناشی از عدم بها دادن ١۴ ساله به اصلاح طلبان است. کارشناسان اصلاح طلب در دولت مهرورز یا اخراج یا به اجبار بازنشسته شدند و حالا قرار نیست در این دوره مدیریت شهری هم پشت درهای شهرداری بمانند نجفی بدهی شهرداری را ٣٢ هزار میلیارد اعلام کرد حالا سؤال است چگونه شهر اداره شده که این رقم بدهی ایجاد شده است؟ این بدهی موجب تخریب اعتماد عمومی شده است. باید بپذیریم که با تهرانی بحران زده مواجهیم که سال‌ها زمان می‌برد که از بحران خارج شود که حتی مجلس قانون گذار نیز در روز روشن تخلف می‌کنند. اگر عملکرد بدی داشته باشیم آغاز دومینوی شکست اصلاح طلبان و شکست اعتماد عمومی آغاز می‌شود و در این زمینه هشدار می‌دهم.»
انتصاباتی که جای دفاع ندارد
حجت نظری نیز در این باره نوشت: «کسی که خودش در ۲۸ سالگی وزیر شد، حاضر به اعتماد به جوانان برای پست‌هایی همچون شهرداری نواحی نیست. از دکتر نجفی انتظار می‌رود به جوانانی اعتماد کند که اگر نبودند و تلاش نمی‌کردند الان شورا و شهرداری تهران را کسان دیگری تصدی می‌کردند. حرکت بر مدار رای مردم انتظار زیادی نیست.» او پیش‌تر هم درباره این انتصابات در شهرداری گفته بود: « آقای شهردار اخیراً انتصاباتی داشته‌اند که جای دفاع ندارد، امیدوارم آقای نجفی صدای مردمی را که در انتخابات اخیر شورای شهر، میلیونی به لیست امید رأی دادند را بشنود؛ زیرا تاکنون به نظر می‌رسد که این صدا شنیده نشده است و انتظارمان این است که ایشان در مسیری که مردم می‌خواهند حرکت کند. آقای شهردار همراه با نظرات شورا اقدام نمی‌کند، معتقدم نباید شورا را در انتصاباتی که به آن‌ها نقد وارد است، دخیل و مقصر بدانیم. تجربه شورای شهر اول نشان می‌دهد این‌گونه اختلافات باعث بروز تنش بسیار زیادی میان شورا و شهردار شد که نتیجه آن انحلال شورای شهر اول و ناامیدی مردم از شوراها شد؛ بنابراین نتیجه این شد که مدیریت شهری به دست جریانی افتاد که ۱۴ سال بر شهر مسلط بود و عملکردی داشتند که درازای آن مردم به‌صورت میلیونی به لیست امید رأی دادند. ما تمام تلاش خود را کرده‌ایم که به آن سمت‌وسو برنگردیم. تلاشمان را هم همچنان ادامه خواهیم داد که در عین تعامل مناسب با شهردار، به نتیجه‌ای که خواست مردم است دست پیدا کنیم.»
مدیرانی که کارنامه درخشانی ندارند
محمد سالاری رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران نیز چندی پیش با حضور در نمایشگاه مطبوعات در این باره گفته بود: «با توجه به اینکه اعضای شورای شهر در دوره پنجم همه از یک طیف سیاسی و از یک لیست انتخاب شدند و شهردار تهران را نیز ما انتخاب کردیم و از طرفی نمایندگان مجلس در تهران همه از لیست امید هستند و از سوی دیگر رئیس جمهوری در مسند قدرت نشسته که مورد حمایت اصلاح طلبان بوده است، انتظارات زیادی از ما و از این طیف وجود دارد. در این مقطع تاریخی شهروندان تهرانی با رای قابل توجه میلیونی که تاریخ نظیر آن را نداشته است، عدم موفقیت ما را نخواهند بخشید و به هیچ عنوان هیچ اشتباهی را از مدیریت شهری و شورای شهر تهران (دوره پنجم) نخواهند پذیرفت، اما به عنوان اعضای شورای شهر تهران مبتنی بر چنین باور و در یک فرآیند بسیار دقیق، کارشناسی و در یک ساز و کار صحیح، آقای نجفی را به عنوان یکی از چهره‌های کارآمد نظام، چهره ملی، پاکدست و توانمند کشور انتخاب کردیم. ما برای اینکه به مطالبات شهروندان تهرانی پاسخ دهیم و شورا و شهرداری در کنار یکدیگر چالش‌هایی را که در شهر به عنوان دغدغه و چالش اصلی از گذشته به ارث رسیده را اصلاح کنیم و برای خدمت بی‌منت به شهروندان در حوزه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، شهرسازی و معماری نیاز به طیفی گسترده از مدیران کارآمد، پاکدست و توانمند و البته معتقد به گفتمان اصلاحات داریم.اگر آنها معتقد به گفتمان اصلاحات نباشند و باور به برنامه‌های شهردار خودشان و شورای منتخب مردم نداشته باشند، قطعا نمی توانیم موفق شویم.»
او در ادامه توضیح داد«متاسفانه بعضا مدیرانی توسط آقای نجفی و معاونانشان انتخاب شدند که این افراد انطباق درستی با مطالبات مردم و گفتمان اصلاحات ندارند. فکر می‌کنم که حداقل اگر ایشان با مدیرانی که به عنوان شهردار منطقه انتخاب کرده حداقل ۱۰ دقیقه یا یک ربع صحبت می‌کرد، خیلی از آنها را انتخاب نمی‌کرد؛ این در حالی است که جایگاه شهرداران مناطق در تحقق برنامه‌های مدیریت شهری بسیار اساسی و موثر هستند. برخی از آنان کارنامه درخشانی ندارند و بعضا هم به لحاظ مباحث پاکدستی و تصمیم گیری در فضای غیرشفاف شائبه هایی در مورد آنها وجود دارد که البته باید بررسی کامل و جامع انجام دهیم. این افراد در دوره گذشته که در یک فضای رانتی تصمیم گیری می‌شد، بعضا شهردار بودند. اگر این روند درست بوده چرا مردم به لیست امید رای دادند؟ قطعا آن روند درست نبوده که این گونه تمام قد ایستادند و چنین رای را به لیست امید دادند. مطالبات مردمی فقط سیاسی نیست بلکه کارآمدی، جسارت، سوابق درخشان و توانمند بودن و همراهی با گفتمان شورای شهر نیز حائز اهمیت است. لازم است آقای نجفی تعدادی از شهردارانی را که انتخاب کرده و همچنین مدیران برخی سازمان‌ها و شرکت‌ها را دوباره مورد ارزیابی جدی قرار دهد، بنده به عنوان نماینده مردم شهر تهران در شورا، نسبت به برخی از این انتصابات انتقاد و دغدغه جدی دارم و قطعا هم این انتقاد را به شخص شهردار تهران و مدیران تصمیم ساز او انتقال خواهم داد. البته که این انتقاد ما به معنای عدم همراهی شهردار تهران در فرآیند اجرای برنامه‌هایش نیست؛ چرا که ما تمام قد و با تمام توان شخص نجفی را حمایت خواهیم کرد، ولی این حمایت نافی انتقاد ما از تصمیماتِ احتمالیِ اشتباه نخواهد بود.» الهام فخاری دیگر عضو شورای شهر نیز درباره این انتصابات در صفحه توئیتر خود نوشت: «هشدار!که رای مردم به لیست، و رای اعتماد منتخبان به افراد سفید امضا نیست. نظارت وظیفه شورا است، از وظیفه قانونی مان کوتاهی نمی کنیم.»

شورای شهر حق دخالت در انتصابات شهرداری را ندارد
سر انجام طی فشار و انتقادات بی شمار از این انتصاب، خبرها حاکی از انتصاب پوریا سوری روزنامه نگار شناخته شده و اصلاح‌طلب به جای احمد احسان بخش بود اما آن چه حائز اهمیت است و جای بسی تامل دارد صحبت‌های محسن هاشمی رئیس شورای شهر تهران روز گذشته در صحن علنی شورا است. او روز گذشته در جلسه شورای شهر گفت: «اعضای شورا در عزل و نصب‌های شهرداری نباید دخالت کنند، ولی می‌توانند نظر خود را در این زمینه بدهند. شورای شهر حق دخالت در انتصابات شهرداری را ندارد اما سؤال جایز است. بر اساس یکی از بندهای آئین نامه اعضای شورا در عزل و نصب‌های شهرداری نباید دخالت کنند ولی می‌توانند نظر خود را در این زمینه بدهند. انتصابات اخیر که در شهرداری انجام شد مربوط به نظرات شخصی آقای نجفی نبود و این انتصابات در رده‌های سوم به بعد شهرداری و با نظر معاونان و مدیران کل شهرداری بوده است که در این مورد نیز باید توجه بیشتری شود.»
اعضای شورا قصد دخالت ندارند
علی اعطا، سخنگوی شورای شهر تهران در واکنش به صحبت‌های محسن هاشمی گفت: «اعضای شورای شهر تهران قصد ندارند درباره انتصابات در تمام سطوح دخالت کنند. قطعا اگر فردی شایستگی داشته باشد، روابط نمی‌تواند مانع انتصاب شود. چنین نگاهی داریم که کمیسیون مرتبط یعنی کمیسیون برنامه و بودجه در ذیل خود کمیته‌ای مربوط به بحث انتصابات را داشته باشد که در چارچوب ارزیابی عملکرد، بررسی دقیقی در این حوزه داشته باشیم اما واقعیت این است که اعضای شورای شهر تهران قصد ندارند در تمام سطوح انتصابات دخالت کنند و ما وارد نمی‌شویم.»
با این حال انتظار می‌رفت شورای شهر نظارت بیش‌تری روی اقدامات شهردار تهران داشته باشد اما این طور که مشخص است حتی خود شهردار نیز نظارتی بر عملکرد مدیران رده سوم خود ندارد و این موضوع به دور از توقع مردمی است که به لیست امید رای دادند.
منبع: بهارنیوز

گزارش وضع موجود؛ تا سه ماه دیگر

روزنامه بهار: لیست امید تهران که امروز بر صندلی اعضای شورای شهر و شهرداری تهران تکیه زده اند قرار است از ابهامات و خرابی‌های ۱۲ ساله شهردار سابق و همچنین بدهی‌های شهردار اسبق که این روزها زمزمه هایی از آن به گوش می‌رسد آوار برداری کنند و در این بین مشکلاتی مثل خبر ممنوع التصویری شهردار تهران یا پرداخت نجومی حقوق بگیران شهرداری بزرگ‌ترین چالش‌های پیش روی آن‌ها است. برای آگاهی بیش تر با این موضوعات با حجت نظری، عضو کمیسیون آموزش شورای شهر تهران به گفت و گو نشستیم.
***
 چه خبر از ممنوع التصویری شهردار تهران؟ آیا به واقعیت این اتفاق افتاده است؟
آقای شهردار ممنوع التصویر نیست و صدا و سیما اخبار مربوط به ایشان را پوشش می‌دهد اما تا الان در هیچ برنامه زنده‌ای از ایشان دعوت نکرده اند.

 برخی نماینده‌های شورای شهر اعتقاد داشتند شهردار که در نشست بین‌المللی شرکت کردند گزارش آن را صدا و سیما پخش نکرد، این موضوع را چگونه می‌بینید؟
اما صدا و سیما اخبار‌های دیگری از ایشان پخش کرده است، به نظر می‌رسد که صدا و سیما در حال حاضر با رویکرد سیاسی به مجموعه مدیریت شهری تهران نگاه می‌کند. این موضوع هم مربوط به شهردار است و هم مربوط به اعضای شورا. در صدا و سیما به خصوص در ایام خاص معمولا برای هر ثانیه تبلیغ میلیون‌ها تومان هزینه باید پرداخت شود اما متاسفانه در دوره فعلی شورا بارها دیده شده که دقایق طولانی از وقت برنامه‌های خبری صدا و سیما اختصاص داده می‌شود به نقد غیر منصفانه اعضای شورا و شهرداری تهران و به نظر می‌رسد این رویکرد صدا و سیما رویکرد خوبی نیست چون تا ۳ ماه قبل به هیچ عنوان چنین برخورد  با با شورا و شهرداری نمی‌شد اما الان متاسفانه به هیچ وجه برخورد و رویکرد مناسبی با مجموعه مدیریت شهری ندارند. به نظر نمی‌رسد که در حال حاضر با مشکل ممنوع التصویری آقای نجفی مواجه باشیم چون تا جایی که من در جریان هستم در اخبار یا برخی برنامه‌ها اخبار و گزارشات ایشان پوشش داده می‌شود اما به هیچ وجه تا به الان ایشان را در هیچ برنامه زنده‌ای دعوت نکردند.

 آوار برداری از ابهامات ۱۲ ساله شهردار قبلی تا چه حد صورت گرفته و شورای شهر پنجم تا چه اندازه می‌خواهد این کار صورت بگیرد؟
۳ هفته پیش بود که در شورا یک طرح ۲ فوریتی تصویب شد با عنوان الزام شهردار به تهیه گزارش ۱۰۰ روزه از وضعیت موجود در شهرداری تهران، به این مفهوم که شهردار و تیم کاری ایشان ملزم هستند در طول ۳ ماه و ۱۰ روز تمام اتفاقاتی که در شهر تهران رخ داده و وضعیت کنونی شهر تهران را رصد کرده و آن را در غالب یک گزارش به شورا ارائه دهند و من نیز این قول را به شما خواهم داد که شورا نیز آن گزارش را به جامعه ارائه خواهد داد.

 به نظر می‌رسد بزرگ‌ترین چالش شهرداری در حال حاضر پرداخت حقوق کارکنان است، تا کنون این حقوق‌ها چگونه پرداخت شده و برای کسانی که تنها حقوق می‌گیرند و کار نمی‌کنند قرار است چه اقداماتی صورت بگیرد؟
واقعیت این است که ما اعضای شورای شهر در تلاش هستیم که در کمیسیون حقوقی و نظارت، قرارداد هایی که در سال ۹۶ بسته شده را بررسی می‌کنیم یعنی از شهرداری خواسته‌ایم این قرار داد‌ها را در اختیار ما قرار دهد تا ما آن‌ها را  از این باب که چه مقدار از این قرارداد‌های استخدامی به درستی طی تشریفات قانونی و مقررات بسته شده اند و چه درصدی خارج از عرف و روال منعقد شده اند بررسی کنیم. یکی از اقداماتی که اگر به ما اثبات شود که افرادی خارج از روال قانونی و تشریفات موجود جذب شده باشند احتمالا مجموعه شهرداری تهران با آن‌ها ادامه همکاری نخواهد داشت اما درباره آن هایی که نیستند اما حقوق می‌گیرند شاید از طریق همین تحقیق و تفحص‌ها مشخص شود چه تعداد و چه کسانی هستند که در حال حاضر در شهرداری حضور ندارند اما حقوق دریافت می‌کنند. این موضوع حتما در دستور کار ما قرار دارد اما این که تا به حال چطور حقوق هارا پرداخت شده است، به نظرم می‌رسد با یک نظم دادن به دریافتی‌های شهرداری این اتفاق به راحتی رخ داده است یعنی یکی از بحث هایی که تا قبل از روی کار آمدن شورا و شهردار جدید به آن توجه نمی‌شد این بود که حساب متمرکزی برای خزانه شهری تهران در نظر گرفته شود و گاه مشاهده می‌کردیم که مناطق خودشان مطالبات را وصول می‌کردند و گاهی مطالبات به شیوه‌های نادرستی وصول می‌شد ولی در حال حاضر قرار است همه این‌ها متمرکز شود. با نظم دادن به دریافتی‌های شهرداری تا به حال شهردار توانسته حقوق‌های ماهیانه را پرداخت کند.
منبع: بهارنیوز

آقای روحانی شما مخاطب باید‌ها هستید

اقتصاد ایران تا چه حد برای خروج احتمالی آمریکا از برجام و مقابله با برقراری مجدد نظام تحریم‌ها آماده است؟ آیا تحریم‌های اقتصادی آمریکا به آن نحوی که در سال‌های ۹۱ و ۹۲ اجرا شد، برگشت ناپذیرند؟ اقتصاد ایران تا چه میزان از فرصت برجام برای بازگشت ناپذیر کردن تحریم‌های اقتصادی بهره برد؟ مدافعان برجام و هواداران دولت روحانی بیش از منتقدان و مخالفان برجام وظیفه دارند به پرسش‌های فوق پاسخ دقیق و غیرشعاری بدهند.

۱٫ از موضع‌گیری رئیس جمهور محترم و اعضای هیئت دولت این گونه برمی‌آید که دولت روحانی برای مقابله با تهدیدهای ترامپ مبنی بر خروج از برجام و برقراری مجدد تحریم‌ها بر روی شکاف اروپا و آمریکا حساب ویژه‌ای باز کرده است. این نگاه در حالی وجود دارد که در عمل، دولت صرفا در ذهن خود بر روی شکاف اروپا و آمریکا حساب کرده و در عمل اقدام خاصی برای عملیاتی کردن این رویکرد صورت نداده و هیچ برنامه ویژه‌ای را نیز در دست اجرا ندارد. چرا به جز تفاهم‌نامه‌های صورت گرفته، قراردادهای اجرا شده پسابرجامی صرفا به قرارداد با توتال و پژو محدود شد؟ چرا پس از نهایی شدن برجام  از فرصت ایجاد شده و ولع سرمایه‌‌گذاری اروپایی‌ها که پس از آن شکل گرفت و از حضور پرتعداد هیئت‌های اقتصادی اروپایی به نحو شایسته استفاده نشد و در حالی که فضای روانی برای سرمایه‌گذاری کاملا مساعد بود، این فرصت‌ها سوزانده شد؟ چرا قریب به اتفاق مذاکراتی که با شرکت‌های نفتی اروپایی انجام شده در حد تفاهمنامه باقی مانده و به جز قرارداد با توتال باقی تفاهمنامه‌ها به قرارداد و “سرمایه‌گذاری بر روی زمین” تبدیل نشده است؟ مذاکره با شل برای توسعه میدان نفتی آزادگان به کجا رسیده و در چه مرحله‌ای قرار دارد؟ واقعیت این است که دولت صرفا بر طبل شکاف اروپا و آمریکا می‌کوبد. آقای روحانی نباید به حربه قدیمی “نمی‌گذارند” متوسل شود. حسن روحانی اگر معتقد است  “باید”  از شکاف اروپا و آمریکا استفاده کرد نباید فراموش کند که خودش “مخاطب بایدهاست” و باید این بایدها را عملیاتی کند.

۲٫ دولت در حالی برای بی‌اثر کردن تهدیدهای برجامی ترامپ بر ضرورت استفاده از شکاف اروپا و آمریکا تاکید می‌کند که بیش و پیش از شکاف اروپا و آمریکا باید از شکاف‌های درونی آمریکا استفاده شود. آمریکا هیچگاه یک کل یکپارچه نبوده و نیست. این روزها در آمریکا صرفا صدای هوادران پاره کردن برجام بیش از دیگران به گوش می‌رسد. برجام نه تنها در میان حزب دموکرات که حتی در میان حزب جمهوریخواه پشتیبانان جدی دارد. بخش عمده‌ای از جامعه مدنی نیرومند آمریکا، فعالان اقتصادی، رسانه‌ای، دانشگاهی و روشنفکری آمریکا مدافع برجام هستند و بر هم زدن آنرا هرگز به صلاح نمی‌دانند.

استفاده از شکاف درونی آمریکا بر استفاده از شکاف اروپا-آمریکا تقدم منطقی دارد. دولت ایران تا کنون از این چه شکاف چه بهره‌ای برده است؟ چقدر به فعالان اقتصادی و مدنی ایران اجازه داده شده با فعالان اقتصادی و جامعه مدنی آمریکا وارد گفت‌وگو شده و به هم‌افزایی مدافعان برجام یاری برسانند و جبهه فراگیری از مدافعان برجام در ایران، آمریکا و اروپا را  علیه محور  ریاض-تل‌آویو-واشنگتن شکل دهند؟ ممکن است در این خصوص نیز دولت روحانی به ادعای “نمی‌گذارند” متوسل شود. این در حالی است اگر چنین امری منطبق با منافع ملی است و  “باید”  انجام شود، کماکان آقای روحانی مخاطب این باید و مسئول تحقق آن است.
منبع: بهارنیوز

ایران، کشور افراد است و نه سیستم­ ها

این کار عمدتاً Propaganda است. در چنین شرایطی، وظیفه کانونی روشنفکران، تفکیک تحلیل از Propaganda است. روی آوردن به نبض جامعه و Fact ها، بهترین روش علمی برای شناخت است. ۳ دلیل برای فهم وضع موجود جامعه قابل تصور است:

۱-کشور ما، کشور افراد است و نه سیستم­ ها. الفاظی مانند رویه، قاعده، قانون، آیین نامه و چارچوب در توسعه یافتگی کشورها مقدس هستند. اصولاً، سیستم ها هستند که توسعه را هدایت می ک­نند. اما در پیشبرد بسیاری از امور در جامعه ما، در نهایت باید رضایت افراد را جلب کنیم تا آنکه طبق مقررات و آیین نامه ها عمل کنیم. بی ­دلیل نیست در آلمان، ساعت پنج بعدازظهر همه محل کار خود را ترک می­کنند تا بروند و زندگی کنند. لزومی ندارد تا ۱۲ شب جلسه بگذارند. جلسات فراوان به معنای ناهماهنگی و معرف فقدان رویه و قاعده است. طی ۱۷۰ سال تجربه تحول در کشور، نتوانسته­ ایم مهم ترین فرآورده مدرنیته که سیستم­ سازی در همه عرصه­ ها است را ایجاد کنیم. تقریباً حل هر مسئله­ ای تابع رأی، سلیقه، خواسته­ ها، منافع و حتی مزاج افراد است. 

این وضعیت به صورت طبیعی فراز و نشیب دارد. انسان ها همیشه حالات ثابتی ندارند و افکار و تمایلات روحی آنها ممکن است در شرایط مختلف متفاوت باشد و تحت ­الشعاع منافع آنی باشد. متکی بودن به افراد، بی ­ثباتی می­ آورد. در حالی که رویه ­ها و سیستم­ ها ثبات دارند و شهروندان می­ توانند خروجی آنها را پیش بینی کنند. از ۱۳۵۰ به بعد نه تنها به طرف سیستم نرفته ­ایم بلکه به صورت مقایسه­ ای با کشورهای هم طراز خود، غلظت نقش فرد در تصمیم­ گیری، تصمیم ­سازی و حکمرانی را به شدت افزایش داده­ ایم. امروز در جهان، سیستم­ ها، خطاها را تشخیص می ­دهند و نه افراد. بنابراین، بی ­ثبات هستیم چون با درصد بالا، تحت تأثیر قضاوت افراد هستیم نه سیستم ­ها؛

۲- ابهام در سیاست­ گذاری ها. به­ طور اعجاب­ آوری، علاقه فراوانی داریم در خانواده، در ادارات، در جامعه، همه جا تقریباً، امور را و افراد را کنترل کنیم. کنترل را بر روابط قاعده ­مند ترجیح می­ دهیم. چون کنترل را بر مدیریت اولویت می ­دهیم، به یک خصلت ضد توسعه مجهزیم: ابهام. بدون شفافیت در سیاست­ گذاری ها، برنامه ­ریزی­ ها و قواعد نمیتوان پیشرفت کرد چون شفافیت، اطمینان خاطر می­ آورد. به همان دلیل که با افراد دمدمی مزاج نمی­توان، عمارت دوستی ساخت، در شرایط ابهام هم نمی­توان برنامه ­ریزی کرد و آینده ­ای مطمئن بنا کرد. 

شهروند و کارآفرین آلمانی به ثبات اندیشه ­ها و سیاست­گذاری ها در مدیریت کشور، اطمینان ذهنی، روانی و عینی دارد و می­ تواند طراحی کند و به ثبات روندها در سال های آتی، اعتماد داشته باشد. ما به ابهام علاقه داریم چون م ی­خواهیم کنترل کنیم. ابهام و کنترل کردن، نقش فرد را افزایش می­دهد و سیست م­سازی را مختل می ­کند. اکثر کشورها در حوزه­ های امنیتی قابل پیش ­بینی نیستند. اما در امور اقتصادی، مالی، مالیاتی، بانکی، شهری، اجتماعی، مدنی، فرهنگی و آموزشی بسیار شفاف هستند. این شفافیت، ثبات می ­آورد؛

۳- تأثیر سیاست خارجی بر زندگی مردم. دوره روابط دولت ها تقریباً پایان یافته است؛ امروز عصر شبکه ­سازی است. شبکه ­سازی با شرکت ها، مؤسسات، مراکز تحقیقاتی و بنیادها. شبکه­ ها کارها را پیش می­برند. اکثر دولت ها، ارتباط این شبکه ­ها را تسهیل می­ کنند. نگاه سنتی به روابط بین ­الملل و راضی کردن یا تقابل با دولتها اندیشه­ ای است که به قرن گذشته تعلق دارد. سیاست خارجی یعنی شبکه­ سازی با جهان، یعنی روان کردن ارتباطات میان شبکه ­های تولیدی، علمی، نوآوری داخلی با هم قطاران بین­ المللی خود. آن هایی که تولید می­ کنند می­ خواهند بیاموزند از هر فردی، از هر ملیتی، از هر قومی. توانایی مهم است و نه ملیت و محل تولد. در جهان شبکه ­ها، مهارت مهم است و نه جغرافیا.

وقتی سیاست خارجی مبتنی بر رهیافت روابط بین الدول باشد، دچار فراز و نشیب می­ شود و به درگیری­ های لفظی و امنیتی منجر می­ شود. آلمانی ­ها اهمیت نمی ­دهند چه فردی و با چه روحیه­ ای در کاخ سفید است؛ آنها با هزاران شبکه تولیدی، علمی، آموزشی، فناوری و بازارها در جامعه آمریکا کار می­ کنند. این نوع رهیافت، ثبات می ­آورد، منافع مشترک تعریف می­ کند و از خصلت­ های منفی فردی مانند عصبانیت، مزاج، پیش ­داوری و سوء برداشت فاصله می­ گیرد. 

نگاه ما به سیاست خارجی متعلق به واقعیات امروز جهانی نیست و با فرض­ های قدیمی، مدیریت می ­شود. این نگاه بسیار فراز و نشیب دارد و به صورت ساختاری، شبکه­ ها را از هم جدا می­ کند و نتیجه آن بی­ ثباتی و درگیری­ های مدت­ دار می­شود. سیاست خارجی برای بهره­ برداری از امکانات بیرونی است. هند شاید بهترین و موفق ترین نمونه باشد. از شرق، چین، ژاپن، روسیه، دنیای عرب و جهان غرب استفاده می­ کند تا شاخص­ های زندگی و کار را در داخل بهبود بخشد. سیاست خارجی با ثبات به معنای ارتباط با شبکه­ های تولیدی، علمی و فن­آوری است.

اصلی در روان­شناسی سیاسی است به نام Groupthink. این مفهوم به این معناست: عده ­ای که مثل هم فکر می ­کنند، مثل هم برداشت می­ کنند و منافع مشترک دارند، وقتی تصمیم­ سازی می­ کنند خطاها و اشتباهات فراوانی را بدون آن که آگاه باشند مرتکب می­ شوند. خروجی گروه های منسجم، عموماَ دچار آسیب است چون تمامی زوایای یک موضوع را نمی بینند، اطلاعات ناقص است و اعضای گروه برای حفظ انسجام آن گروه، یکدیگر را نقد نمی ­کنند. در فضاهای تصمیم ­سازی، اگر نظر متفاوت و مخالف وجود نداشته باشد، تصمیم ­سازی مختل است. 

برای آنکه ثبات ایجاد کنیم باید در نوع تصمیم گرفتن و تصمیم ­سازی تجدید نظر کنیم و در جلسات، تکثر برداشت ها و دیدگاه ها را گرد هم آوریم تا از همه زوایا، موضوعات را ببینیم. جان اف کندی این گونه تصمیم می گرفت: پیرامون یک موضوع، از درون دولت و از بیرون دولت، مخالف و موافق موضوع را گرد یک میز بزرگ جمع م ی­کرد. خود دور از همه در گوش ه­ای می ­نشست و به جدل فکری این گروه گوش می­کرد. یادداشت برمی داشت. سئوالات خود را می­ نوشت. در انتها، آن ها را مطرح می کرد. سپس با شنیدن تمامی دیدگاه ها و پاسخ به سئوالات خود، تصمیم می­گرفت. اگر از این روش و این گونه روش ­ها برای تصمیم­ سازی بهره نبریم، از جهانی که با سرعت قابل توجهی در حال حرکت است عقب می­ مانیم. مدیریت توأم با کنترل و ابهام به فقر و انزوا منجر می­ شود.
 
منبع: بهارنیوز

مرزبندی‌های قومی ضدامنیت ملی است

علی اوسط هاشمی با اشاره به انتصابات اخیر دولت در استانداری‌ها و تغییر برخی استانداران دولت یازدهم اعلام کرد: تصمیم‌گیری نهایی درباره انتصاب و تغییر استانداران با رییس‌جمهوری، معاون اول رییس‌جمهوری و هیات وزیران است و با این حساب حدود ۲۰ رای در انتخاب هر استاندار موثر است. وی با بیان این‌که ارائه پیشنهاد درمورد انتصاب افراد در استانداری‌ها حق و وظیفه وزارت کشور است، تاکید کرد که پذیرش یا عدم پذیرش این پیشنهادها نیز حق و وظیفه دولت و رییس‌جمهوری است، و در ادامه گفت: با این حساب دوام یا تغییر حضور هر استاندار این روال را طی می‌کند.

استاندار سابق سیستان و بلوچستان با اشاره به انتخاب استاندار جدید سیستان و بلوچستان عنوان کرد: از مدت‌ها قبل می‌دانستم اراده وزارت کشور بر تغییر استوار است و گویا یکی، دو نوبت نیز طرح موضوع شده بود که یا در دستورکار قرار نگرفته یا دولت همراهی نکرده بود. هاشمی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر این‌که آیا این تصمیم وزارت کشور به‌دلیل مسائل امنیتی و فعالیت گروهک‌های تروریستی در این استان بود، گفت: فکر می‌کنم استان سیستان و بلوچستان در ۴ سال اول دولت آقای روحانی تفاوت‌ها را به رخ ملت کشید و اثرات این تفاوت در عرصه ملی پنهان نماند.

جذب سرمایه ۹۲۰۰ میلیاردی از ۵۸ تا ۹۲ و افزایش این مبلغ تا ۱۳ هزار میلیارد تومان در چهارسال اخیر
وی ادامه داد: این تفاوت‌ها در بحث تولید امنیت، حاصل مشارکت مردم، ارتقای باور مردم و نقش‌آفرینی شهروندان در کنار اعضای شورای تامین استان است. سیستان و بلوچستان در مسیر توسعه عصری نو را تجربه می‌کند که این مهم چه در پروژه‌های بندری، گازرسانی، تقویت نیروگاه‌ها و راه‌آهن و چه در مورد ارتقای سطح بهداشت و سلامت، تغییر الگوی کشت و آبیاری نوین دیده می‌شود و درنتیجه آن از سال ۵۸ تا ۹۲ در این استان با احتساب ارزش پول در این بازه زمانی مبلغ ۹۲۰۰ میلیارد تومان سرمایه‌گذاری شده و این مبلغ از سال ۹۲ تاکنون به ۱۳ هزار میلیارد تومان ارتقا یافته است.

استاندار سابق سیستان و بلوچستان با بیان این‌که سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته ازسوی شرکت‌های دولتی و خصوصی انجام شده، یادآور شد: هم‌اکنون استان سیستان و بلوچستان سومین استان کشور از حیث جذب سرمایه است و این مهم ناشی از افزایش سطح امنیت در این استان است.

هاشمی درباره وضعیت فعالیت گروهک‌های تروریستی در این منطقه گفت: استان سیستان و بلوچستان حدود ۱۶۰۰ کیلومتر مرز مشترک با ۲ کشوری دارد که آسیب‌دیده از تروریسم هستند و امروز می‌بینیم درحالی که بمب‌گذاری در برخی مساجد کشورهای همسایه، ده‌ها شهید و مجروح به‌جا می‌گذارد، ما در سیستان و بلوچستان سطحی از امنیت را ایجاد کردیم که مردم بتوانند با مشارکت ۷۵ درصدی در انتخابات نظرشان را اعلام کنند.

مثلث استانداری، نماینده ولی‌فقیه و مولوی عبدالحمید در سیستان و بلوچستان سرمایه‌ساز شد
وی درباره نقش مولوی عبدالحمید در مسائل سیستان و بلوچستان یادآور شد: مولوی عبدالحمید از شخصیت‌های مورد وثوق در استان هستند که در میان قوم خود و مردمان این دیار از اعتبار و قدرت نفوذ بالایی برای حل برخی مشکلات برخوردار است با برقراری ارتباط و تعاملی منظم و برگرفته از تکریم دوجانبه، مثلث استانداری، نماینده ولی‌فقیه و مولوی عبدالحمید در سیستان بلوچستان سرمایه‌ساز شده است. استاندار سابق سیستان و بلوچستان درباره عدم دعوت از مولوی عبدالحمید در مراسم تحلیف ریاست‌جمهوری گفت: به هر حال این توقعی بجا بود اما باید بدانیم که از هیچ‌کدام از نمایندگان ولی‌فقیه در استان‌های دیگر نیز دعوت نشده بود. بنابراین اگر از آن بزرگان دعوت می‌شد، قطعاً ایشان نیز از مدعوین بود. هاشمی با بیان این‌که مولوی عبدالحمید با توجه به نقشی که در جلب مشارکت مردم در انتخابات داشت، به‌درستی توقع داشت که در مراسم مورد دعوت قرار می‌گرفت، گفت: هنگامی که شرایط را برای ایشان توضیح دادم که از هیچ‌کدام از نمایندگان ولی‌فقیه در استان‌های دیگر هم دعوت نشده، با منطق پذیرفت.

باید تکثر و تنوع را در کشور بپذیریم
وی در پاسخ به سوالی درباره نحوه مدیریت اقوام و مذاهب در استان سیستان و بلوچستان اعلام کرد: ما باید تکثر و تنوع در کشور را بپذیریم. در واقع تکثر ناشی از اقوام، ادیان و مذاهب مختلف و جریان‌های سیاسی گوناگون را بپذیریم. اگر قرار باشد بر اساس مرزبندی با یکدیگر رفتار کنیم، چه باقی می‌ماند؟!

اعمال مرزبندی قومی، مذهبی و سیاسی اقدامی ضدامنیتی است
استاندار سابق سیستان و بلوچستان افزود: باید این تنوع و تکثر در کشور را به رسمیت بشناسیم و رویکرد انسانی و ایرانی بودن‌مان را مبنا قرار دهیم و این‌که چه کسی به کدام جریان، مذهب، قوم یا مذهب تعلق دارد، مربوط به خود شهروندان است. اعمال این مرزبندی اقدامی ضدامنیتی است که انسجام ملی را زیرسوال می‌برد و بنابر این نمی‌توانیم بر اساس تفاوت‌های قومی، سیاسی، مذهبی و زبانی با یکدیگر صحبت کنیم.

واکنش استاندار سابق سیستان و بلوچستان به ماجرای «سپنتا نیکنام»
هاشمی در پایان درباره وضعیت سپنتا نیکنام گفت: اعتقادمان بر این است که وقتی مجلس شورای اسلامی و خبرگان که تدوین‌کننده قانون اساسی هستند این حق را برای مشارکت و اعطای کرسی در مجلس شورای اسلامی برای اقلیت‌های دینی و مذهبی قائل شدند، به طریق اولی عضویت در شورای شهر نیز امری مردمی و ضامن جمهوریت نظام و ملت است. 
منبع: بهارنیوز

نمایندگانی که قیمت گوشت را نمی دانند!

پاسخ نمایندگان مجلس به پرسش قیمت یک کیلو گوشت، یک کیلو روغن، یک عدد نان لواش، چقدر است را در زیر بخوانید؛

* افتخاری نماینده مردم فومن در پاسخ به اینکه قیمت یک کیلو گوشت، یک کیلو روغن، یک عدد نان لواش، چقدر است، گفت: چون به صورت کلی خرید می کنم، نمی دانم قیمت گوشت چند است. قیمت برنج احتمالا حدود ۱۲ هزار تومان است و قیمت نان و روغن را هم نمی دانم.

* الیاس حضرتی، نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس نیز در پاسخ به این پرسش که قیمت یک کیلو گوشت، یک کیلو روغن، یک عدد نان لواش، چقدر است، گفت: قیمت برنج حدود ۱۶ هزار تومان است، ولی از قیمت بقیه اقلام اطلاعی ندارم.

* ابراهیمی نماینده شازند در پاسخ به اینکه قیمت یک کیلو گوشت، یک کیلو روغن، یک عدد نان لواش، چقدر است، گفت: برنجی که برای خانه خریداری می کنیم، حدود ۱۲ هزار تومان است. روغن را هم نمی دانم و قیمت نان لواش هم فکر می کنم ۵۰۰ تومان است. قیمت گوشت هم حدود ۴۰ هزار تومان باید باشد.

* محمد محمودی شاه‌نشین کمی از بقیه نماینده ها متفاوت بود و قیمت برخی از اقلام را می دانست. وی در پاسخ به اینکه قیمت یک کیلو گوشت، یک کیلو روغن، یک عدد نان لواش، چقدر است، گفت: برنج انواع مختلف دارد، ولی ما برنج معمولی خریداری می کنیم که قیمت آن حدود ۷۵۰۰ تومان است.
قیمت روغن هم متفاوت است. ما چون روغن سرخ کردنی استفاده می کنیم، قیمت آن حدود ۱۷۰۰ تومان است؛ اما روغن معمولی هم حدود ۲۰۰۰ تومان است. یک نوع روغن هم که ما استفاده می کنیم، روغن حیوانی است که آن را هم در خانه تهیه می کنیم. قیمت نان هم باید بگویم که سنگگ بدون خشاش ۵۰۰ تومان و با خشاش هم ۱۰۰۰ تومان است.

* علیرضا محجوب نماینده مردم تهران در پاسخ به اینکه قیمت یک کیلو گوشت، یک کیلو روغن، یک عدد نان لواش، چقدر است، گفت: راستش را اگر بگویم، چون سال هاست خرید نکرده ام، نمی دانم قیمت آن چقدر است. واقعیت این است که من شاید شش ماه پیش آخرین بار نان لواش خریده ام و قیمت آن را نمی دانم.

* یوناتان بت کلیا، نماینده آشوریان در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این که قیمت یک کیلو گوشت، یک کیلو روغن، یک عدد نان لواش، چقدر است، گفت: از قیمت ها خبر ندارم، چون در خرید نیستم و خانواده مسئول خرید این اقلام برای خانه هستند.

* اسدالله قره خانی، نماینده مردم علی آبادکتول در پاسخ به این که قیمت یک کیلو گوشت، یک کیلو روغن، یک عدد نان لواش، چقدر است، گفت: قیمت ها را اطلاع ندارم، ولی قیمت ها متفاوت است و چون کلی از فروشگاه رفاه خرید می کنیم، زیاد از قیمت اقلام اطلاع ندارم. نان لواش هم چون آرد زیاد دارد، از آن استفاده نمی کنم و قیمتش را هم نمی دانم.

* محمد قمی اما به نظر می رسد که با دیگر نماینده ها تفاوت زیادی دارد و از هر جایی خرید نمی کند، چون قیمت اقلامی که اعلام می کند، تفاوت بسیاری با بازارهای رایج دارد. وی در پاسخ به این پرسش گفت: گوشت را حدود ۵۵۰۰۰ تومان می خرم، برنج قیمتی حدود ۱۵ هزار تومان دارد و روغن هم روغن کنجد مصرف می کنم و قیمت آن حدود ۴۰ هزار تومان است، نان لواش هم حدود ۳۰۰ تومان می خرم.

* عبدالکریم حسین زاده در پاسخ به این که قیمت یک کیلو گوشت، یک کیلو روغن، یک عدد نان لواش، چقدر است، گفت: قیمت هیچ یک از اقلام را نمی دانم و همه موارد را مادرم خریداری می کند.

* کریمی قدوسی، نماینده مشهد در پاسخ به اینکه قیمت یک کیلو گوشت، یک کیلو روغن، یک عدد نان لواش، چقدر است، گفت: برنج حدود ۱۱ هزار تومان خریدم قیمت گوشت هم فکر می کنم حدود ۱۵ یا ۱۶ هزار تومان باشد. قیمت روغن و نان را هم نمی دانم. وی البته در ادامه گفت: این پرسش ها را حذف کنید؛ اینها دست مایه های فتنه هستند.

* ناصری نماینده شادگان در پاسخ به اینکه قیمت یک کیلو گوشت، یک کیلو روغن، یک عدد نان لواش، چقدر است، گفت: قیمت هیچ یک این اقلام را نمی دانم.

* محمود صادقی، نماینده تهران هم قیمت اقلام را نمی دانست و در پاسخ به این پرسش گفت: قیمت گوشت بالای ۶۰ هزار تومان است و قیمت روغن هم خانم خانه می خرد و حدود ۸۰۰۰ تومان است و فکر می کنم قیمت لواش هم حدود ۱۰۰۰ تومان باشد.

* علی اکبر اصغر نژاد هم مانند دیگر نماینده ها برای خانه خرید نمی کند و در پاسخ می گوید: قیمت اقلام را نمی دانم؛ اما باید قیمت ها را می دانستم.

اینها تنها بخشی از نمایندگان مجلسی هستند که حاضر شدند به این پرسش ها پاسخ دهند و بسیاری از این نماینده ها حتی راضی به مصاحبه هم نشدند و یا بعد از مصاحبه اعلام کردند که مصاحبه شان منتشر نشود. نکته جالب دیگری که وجود داشت، این بود که این بار همه نماینده ها فارغ از طیف های سیاسی راست و چپ و حتی اقلیت دینی و مذهبی در یک نکته اشتراک داشتند و آن ندانستن دردهای جامعه خود بود.
منبع: بهارنیوز

این لایحه رسانه‌ای خجالت‌آور است

نیما نوربخش
۱- این روزها نه رابین هودم نه سندباد؛ بیشتر عمو جغد شاخدارم بر بلندای درختی پاییزی همانقدر هاج همانقدر واج. نگاهم روی لایحه نظام جامع رسانه‌ای زوم است. همان دستپخت رییس جمهور روحانی و دوستان. می‌بینم دولتمردان نشسته‌اند فکر بافته‌اند و فکر که چطور زبان این صنف قلم به دست را کوتاه کنند که هم قانونی باشد و هم فریبا. آخرش هم یک لایحه تدوین کرده‌اند که خبرنگار را کارمند حلقه به گوشی می‌کند که باید بنشیند و به به و چه چه کند که چه دمی چه پری عجب بالی!
۲- خطاب به رییس جمهور محترم می‌گویم آقای روحانی متأسفم. خطاب به معاونت مطبوعاتی محترم می‌گویم آقای انتظامی این میزها به کسی وفا نکرده. راستش را بگویید. این لایحه‌تراوشات ذهنی دولتمردان است یا بر شما تحمیل شده؟ با ما صادق باشید. با ما خبرنگارانی که سال هاست با چندرغاز حقوق این شغل و دردسرهایش ساخته‌ایم و دم نزدیم. با ما که از وام و بیمه و مزایا و حقوق دندانگیر فقط وعده شنیدیم اما عقب ننشستیم. شرافت قلم را به هر مزخرفی نفروختیم. پشت نظام مان ایستادیم و از نقد مشفقانه گفتیم نه قهر مغرضانه.
۳- آقای رییس جمهور، خبرنگار جماعت حقش این نیست که با وعده چهارتا وام و بیمه‌ای که در لایحه چسبانده‌اید تن به سانسور بدهد. به کوچه علی چپ نروید که بن بست است. می خواهید برای مان پروانه صادر کنید خیلی خوب است اما چرا عدول از وظایف حرفه‌ای مان را با لغو پروانه تهدید می‌کنید؟ اصلا نظام جامع رسانه‌ای یعنی چه؟ مگر شغل ما، مهندسی یا پزشکی ست که برایش نظام جامع تعریف کرده اید؟ اگر مهندسان و پزشکان چنین سازمانی دارند از سر اینست که شغلی تجربی و فنی دارند اما علوم انسانی که زیر ذره بین دولت نمی‌رود که برود هم زنده نمی‌ماند. بماند که انتشار خبر از زندگی مسئولان و بزرگان را هم ممنوع اعلام کرده اید. در همه جای دنیا به پاپاراتزی‌ها پول چند برابری می‌دهند تا در زندگی افراد معروف سیاست و هنر و ورزش سرک بکشند و نیک و بدش را منتشر کنند آن وقت شما می‌گویید این ممنوع و آن ممنوع؟
۴- معتقدم با این لایحه، خبرنگار بدل به کارمند روابط عمومی نهادهای حکومتی می‌شود. اگر غیر از این رفتار کنیم دو روزه اسم مان می‌رود در لیست ممنوع الخروج و ممنوع الورود و ممنوع الفعالیت و ممنوع القلم و نهایتا سیب زمینی.
این آخرین خط آن لایحه ست که جا مانده و ننوشتیدش. یک پروانه روزنامه نگاری می‌خواهید بدهید و به بهانه اش، همه را از غربال رد می‌کنید. تا بحال فکر کرده‌اید که امروز بر این مسند نشسته‌اید و از خودتان مایه می‌گذارید اما با فردا چه می‌کنید؟ وای اگر دولتی تندرو بر سر کار بیاید و این غربال بدستش بیفتد که‌ای امان در آن صورت با تکیه بر همین قانون و چهار تبصره اضافی، آنچه به جایی نرسد فریاد است.
۵- از محرومیت کیفری گفته‌اید و ساماندهی آن. این محرومیت همان دردی ست که روزنامه نگاران خواسته و ناخواسته ممکن است دچارش شوند. در این صورت آیا با آن‌ترکیب کذایی که برای تایید صلاحیت ما چیده‌اید می‌خواهید یقه روزنامه نگار بدبخت را بچسبید و پروانه‌اش را پس بگیرید؟ می‌خواهید او را بیش از پیش درگیر خودسانسوری کنید؟ این لایحه و اجرای آن اگرچه نکات مثبتی هم دارد اما دو پاشنه آشیل دارد: افزایش سانسور و خودسانسوری. دولت محترم بهتر است به جای این همه لطف و محبت، عنان کار را به انجمن صنفی روزنامه نگاران بسپارد و همچون تمام دنیا پای خود را از رسانه داری و سیاستگذاری برای رسانه‌ها بیرون بکشد؛ به همین سادگی. بگذارید حال مان خوب باشد.
منبع: بهارنیوز

روایتی از تاریکخانه‌ اموال شهرداری تهران!

گروه سیاسی: «این روزها در یک تاریکخانه به سر می‌بریم، تاریکخانه‌ای در مورد انبار و دارایی‌های شهرداری تهران، تاریکخانه‌ای در مورد بدهی‌ها و تعهدات شهرداری تهران. تاریکخانه ای در مورد نظام تشویق و تنبیه، تاریکخانه ای در مورد نحوه واگذاری ها و …» عبارات فوق بخشی از صحبت‌های مرتضی الویری منتخب مردم تهران درباره وضعیت مالی شهرداری تهران است، شهری که به اذعان منتخبان شورای پنجم، حال خوشی ندارد.

واقعیت این است که با درنظر گرفتن بدهی‌ ۳۰ هزار میلیاردی شهرداری تهران بدون احتساب پروژه‌های ناتمام، فروش تراکم و پیش‌فروش شهر برای درآمدزایی و اداره شهر نمی‌توان تصویر روشن از آینده شهر تهران متصور شد. درباره سناریوهای جدید شورای شهر تهران برای درآمدزایی شهرداری بدون فروش شهر با مرتضی الویری رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می آید:

الویری گفت: ظرف هفته‌های آینده چند کار مهم توسط شورای اسلامی شهر تهران، ری و تجریش در حوزه بودجه‌ای انجام خواهد شد که نخستین آن تصویب اصلاحیه‌ای بودجه سال جاری است، ارائه سیاست های کلی بودجه سال ۱۳۹۷، بررسی درآمدهای جدید و پایدار و اصلاح ساختار شورای شهر و شهرداری نیز در دستور کار کمیسیون قرار دارد.
وی افزود: در شش ماهه نخست سال جاری درآمدهای شهرداری در حدود ۷۲ درصد تحقق پیدا کرد، بنابراین ما در مدیریت شهری با عدم تحقق جدی منابع مالی مواجه بوده‌ایم لذا بنا شد برای شش ماهه دوم اصلاحیه بودجه‌ای داشته باشیم. رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران ادامه داد: با توجه به واقعیت‌هایی که امسال با آن مواجه هستیم، پیش‌بینی ما این است که بخشی از درآمدهای سال جاری تحقق پیدا نمی‌کند و آن نیز به دلیل این است که کشور در یک رکود به سر می‌برد و علت دیگر بخشنامه‌ای است که شهردار تهران برای سالم‌سازی ساختار درآمدی شهرداری و مقابله با فساد ابلاغ کرده است.

به اعتقاد الویری، بخشنامه‌هایی که توسط شهرداری تهران ابلاغ شده، ضروری و مفید بود چراکه برای جلوگیری از رانت و فساد موجود در شهرداری این کار انجام ‌شد. این اقدام به مثابه آنتی‌بیوتیکی است که مریض برای خشک کردن چرک درون بدنش مصرف می‌کند ولی همیشه مصرف این دارو با ضعف موقتی همراه است. در اقتصاد نیز همینطور است وقتی می‌خواهیم با فساد مقابله کنیم باید بپذیریم که ممکن است در یک مقطعی کاهش درآمدها را شاهد باشیم.

وی با بیان اینکه باید احتمال عدم تحقق درآمدها را در بودجه امسال پیش‌بینی کنیم، اضافه کرد: بنابراین اصلاحیه بودجه‌ای خواهیم داشت و امیدواریم ظرف هفته‌های آینده روی این موضوع تصمیم‌گیری نهایی انجام شود. با این اصلاحیه بودجه، شهردار می‌تواند بر مبنای کاهش‌هایی که کمیسیون برنامه و بودجه در نظر گرفته، خودش نسبت به آن اقدام کند و بدون نیاز به مصوبه و براساس اختیاراتش کمتر از میزان اعتباری که در نظر گرفته شده هزینه کند. در غیراینصورت باید این موضوع تبدیل به مصوبه شود. رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران درخصوص سیاست‌های کلی بودجه سال آینده شهرداری تهران نیز گفت: این سیاست‌ها توسط کمیسیون برنامه و بودجه آماده شد که همگی آنها برآمده از سیاست‌های اصلاح‌طلبان است. سیاست‌هایی که در آن مدیریت شهری بر شفاف‌سازی اقتصادی تاکید داشته است که یک فوریت آن در جلسه قبلی شورای اسلامی شهر تهران به تصویب رسید.
 
کسب درآمدهای پایدار شهرداری تا پایان سال کلید می‌خورد
الویری افزود: برای بودجه سال آینده به سراغ درآمدهای جدید می‌رویم که اگر این درآمدها تحقق پیدا کند و مورد تصویب قرار بگیرد، قطعا با افزایش سقف بودجه شهرداری مواجه خواهیم شد که این افزایش بودجه با دریافت هزینه‌هایی که شهرداری برای شهروندان انجام می‌دهد و همچنین فشار آوردن روی دولت برای پرداخت سهمی که در حوزه حمل و نقل عمومی متقبل شده تحقق خواهد یافت. وی ادامه داد: براساس قانون در حوزه بلیت مترو مقرر است یک سوم هزینه را شهرداری، یک سوم را دولت و یک سوم را خود شهروندان بپردازند اما مدت‌هاست که دولت سهم خود را پرداخت نکرده و این هزینه به شهرداری تهران تحمیل شده است. مذاکراتی انجام شده تا دولت سهم خود را در این حوزه پرداخت کند.

رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران تاکید کرد: کمیته‌ای در کمیسیون برنامه و بودجه تحت عنوان «کمیته منابع درآمدی شهرداری» ایجاد شده است که در آن راهکارهای جدیدی برای کسب درآمد و گرفتن هزینه کامل خدماتی که شهرداری ارائه می‌کند، پیش‌بینی شده است. در این کمیته همچنین راهکارهایی برای دریافت عوارض در موضوعات مختلفی که تاکنون مورد توجه نبوده است و در آینده می‌توان با الگوگیری از سایر کشورها این اخذ عوارض انجام شود، ارائه شده است.

الویری با تاکید بر لزوم حرکت به سمت کسب درآمدهای پایدار برای شهرداری تهران، گفت: آسانترین راه برای کسب درآمد در مقیاس ملی، فروش نفت و برای شهر تهران، فروش تراکم است اما در اغلب اوقات این راه آسان، راه سالمی نیست و می‌تواند لطمه‌ها و اثرات منفی برای آینده داشته باشد. همانطور که اقتصاد نفتی، یک اقتصاد بیمار و ناسالمی است که سالیان دراز جمهوری اسلامی ایران به آن مبتلا است، فروش تراکم نیز به مفهوم شهرفروشی و فروش آینده شهر، روش مناسبی برای کسب درآمد شهرداری تهران نیست. فروش تراکم نمی‌تواند روش ثابت و پایداری باشد چراکه هم پایان پذیر است و هم عرصه زندگی مردم را تنگ می‌کند، از جمله اینکه شرایط زیست شهر را دشوار می‌کند.

وی تاکید کرد: این واقعیت تلخ را اعضای شورای شهر تهران به اتفاق پذیرفته و قبول کرده‌اند، لذا عزم جدی وجود دارد که الزاما به سمت کسب درآمدهای پایدار حرکت کنیم. این دارو اگرچه تلخ است اما حتما شفابخش خواهد بود و گریزی از آن نیست. در همین راستا از کارشناسان مختلف کمک گرفته شده و جلسات مختلفی در شورا گذاشته شده تا به بهترین شیوه این کار آغاز شود. رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران، ری و تجریش با تاکید بر اینکه حتما از شش ماهه دوم امسال کسب درآمدهای پایدار را کلیدخواهیم زد، افزود: البته در این راستا تلاش خواهیم کرد با یک شیب ملایمی حرکت کنیم که فشاری به شهروندان وارد نشود و حتی  الامکان این درآمدها نیز از کسانی گرفته شود که بیشترین استفاده را از خدمات شهرداری تهران دارند.

درآمدهای شهر را نمی‌توان در نقطه دیگری از کشور یا حتی خارج از کشور هزینه کنیم
الویری در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه با توجه به کسری بودجه سال جاری شهرداری تهران هزینه‌ها باید به طور دقیق و براساس پیش‌بینی‌ها انجام شود، آیا این موضوع درخصوص مخارج پیاده‌روی اربعین نیز رعایت می‌شود ، گفت: در اینکه اعضای شورای شهر همانند اکثریت قاطع شهروندان تهرانی از علاقه‌مندان شهدای کربلا و بزرگداشت اربعین حسینی هستند، تردیدی وجود ندارد، اما در عین حال ما سوگند خورده‌ایم که طبق قانون عمل کنیم و قانون مصوب جمهوری اسلامی ایران به ما اجازه نمی‌دهد درآمدهای شهر را که شهروندان تهرانی پرداخت کرده‌اند در نقطه دیگری از کشور یا حتی خارج از کشور هزینه کنیم.

وی افزود: با توجه به این واقعیت تصور ما این است که اگر برای اربعین از سوی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، باید هزینه‌ای انجام شود این هزینه نباید به دوش شهرداری تهران بار شود. اگر واقعا دولت جمهوری اسلامی ایران تشخیص می‌دهد که برای اربعین باید هزینه‌ای انجام شود، باید هزینه‌ها را دولت بپردازد و برای این باید ردیف خاصی که به تصویب نمایندگان مجلس می‌رسد، تعیین شود، بنابراین ۱۰ میلیارد تومانی که تصویب شده، اگر امروز مقرر بود به تصویب برسد، به دلیل اشکال قانونی که اشاره کردم محل ایراد و اشکال بود. رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران، ری و تجریش ادامه داد: تصور می‌کنم به احترام مصوبه‌ای که قبلا تصویب شده و فرمانداری تهران می‌بایست اشکال قانونی در این مصوبه می‌گرفت ولی این کار را انجام نداده، این مصوبه توسط شهرداری اجرا خواهد شد ولی مبلغی فراتر از آن بدون تردید نه شهرداری هزینه خواهد کرد و نه شورای شهر مهر تایید بر آن خواهد زد.

تاریکخانه‌ شهرداری را به یک وضعیت روشن و شفاف تبدیل می‌کنیم
به گفته الویری، این روزها در یک تاریکخانه به سر می‌بریم. تاریکخانه‌ای در مورد انبار و دارایی‌های شهرداری تهران. تاریکخانه‌ای در مورد بدهی‌ها و تعهدات شهرداری تهران. تاریکخانه ای در مورد نظام تشویق و تنبیه ، تاریکخانه ای در مورد نحوه واگذاری ها. برهمین اساس حدود یک ماه  قبل شورای اسلامی شهر تهران تصویب کرد که ظرف مدت ۱۰۰ روز شهرداری گزارشی از وضعیت موجود به شورا ارائه کند. به دنبال دریافت این گزارش هستیم و امیدواریم این گزارش ظرف زمان قانونی ارائه شود تا صحنه روشنتری از وضعیت فعلی  شهرداری تهران داشته باشیم.

وی درخصوص تکلیف املاک و تجهیزاتی که در کشور عراق توسط شهرداری تهران دپو شده است نیز گفت: دارایی‌هایی که در کشور عراق در قالب برگزاری راهپیمایی اربعین داریم، در مقابل دارایی‌های ناشناخته‌ای که وجود دارد و ما به آن بی‌توجه هستیم بسیار ناچیز است. اطلاعاتی به دست آورده‌ام که برخی از کارکنان شهرداری در خانه‌های سازمانی شهرداری ساکن هستند بدون اینکه هزینه‌ای پرداخت کنند و یا حتی سمت مدیریتی در مجموعه داشته باشند. املاک و اموال زیادی وجود دارد که در جریان برخی معاملات صرف و صلاح شهرداری در واگذاری آنها رعایت نشده و مشمول ترک تشریفات مزایده شده‌اند و حقوق شهرداری که همان حقوق شهروندان است، تضییع شده است. رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران، ری و تجریش ادامه داد: یکی از کارهای سترگ و سنگینی که در پیش داریم، این است که شرایط تاریکخانه‌ای موجود را تبدیل به یک وضعیت روشن، شفاف و قابل سنجش کنیم تا بدین ترتیب جلوی اتلاف منابع گرفته شود.
 
شهر گران اداره می‌شود
الویری با اشاره به آشفتگی مالی موجود در شهرداری تهران گفت: به دلیل آشفتگی مالی شهرداری تهران و ریزش یا عدم بهره‌گیری مناسب از امکانات و منابعی که در شهرداری وجود دارد، وضعیت فعلی حادث شده است. به شکلی که امروز شهر گران اداره می‌شود و این هزینه‌های گران به دوش مردم این شهر بار شده است. وی افزود: هزینه‌های سرانه شهرداری برای یک خانوار تهرانی حدود ۸۰۰ هزار تومان است در حالی که تنها حدود ۱۰۰ هزار تومان توسط شهروندان دریافت می‌شود و مابقی از ناحیه درآمدهای ناپایدار همچون فروش تراکم و آینده فروشی شهر تامین می‌شود که بی‌تردید روشی ناسالم است.

رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران، ری و تجریش تاکید کرد: در این مسیر ما چاره‌ای نداریم که قدم به قدم به سمت شفاف‌سازی مسائل مالی حرکت کنیم و جلوی اقدامات غیرقانونی و هزینه‌هایی که براساس روابط و نه ضوابط شکل گرفته را بگیریم. دهان‌های زیادی برای درآمدهای شهرداری باز شده که باید آنها را ببندیم و بر مبنای چارچوب‌های قانونی، هزینه‌ها را شکل دهیم. بی تردید باید به سمت کاهش هزینه های غیر ضرور و چابک‌سازی مجموعه حرکت کنیم.

قطار مدیریت شهری باید به ریل درست برگردانده شود
الویری در بخش دیگری از صحبت‌های خود به افزایش نیروی انسانی در شهرداری تهران اشاره کرد و پرحجم شدن بدنه شهرداری تهران را یکی از دغدغه‌های مدیریت شهری خواند و افزود: در هنگامی که من سال ۸۰ شهرداری تهران را ترک می‌کردم، تعداد کل کارکنان شهرداری ۲۵ هزار نفر بود اما امروز این رقم به ۶۴ هزار نفر افزایش پیدا کرده است. حال این سوال مطرح است که آیا تعداد شهروندان تهرانی نیز در این فاصله زمانی به میزان ۲٫۵ برابر افزایش داشته است، طبیعتا جواب منفی است. این بدنه پرحجم باید چابک شود، هزینه‌ها تصحیح شود و سیستمی شفاف و قابل حسابرسی و قابل کنترل ایجاد شود.

وی در خصوص زمان لازم شفاف‌سازی در سیستم گفت: سالم‌سازی سیستم معمولا زمانبر است اما باید ارابه و قطار مدیریت شهری از ریل ناصحیح و غلط به ریل درست برگردانده شود. مهم‌ترین و سنگین‌ترین کار، جابه‌جایی این ریل است. اما وقتی که محقق شود قطعا می‌توانیم با سرعت بیشتری رو به جلو حرکت کنیم. به صورت روشن‌تر باید بگویم یک دوره ۱۰ ساله نیاز داریم تا مانند بسیاری از مدیریت‌های علمی و حکمرانی خوب  بتوانیم امورات شهر را رو به جلو پیش ببریم.

رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران، ری و تجریش ادامه داد: همانطور که کشور با چند ابر چالش همانند بحران منابع آبی، بیکاری ، محیط زیست و غیره مواجه است، شهر تهران نیز با چالش‌های سنگین و دشواری روبروست که من این چالش‌ها را در یک طبقه‌بندی ۸۰ چالش در قالب ۱۰ چالش اصلی دسته بندی کردم. امروز تهران از چالش‌های محیط زیستی مانند آلودگی هوا، بحران‌های طبیعی، همچون زلزله و فرونشست زمین، بی‌هویتی و ساخت و سازهای بی‌رویه، ترافیک، درآمدهای ناپایدار و ساختار ناسالم هزینه ای رنج می‌برد. اما در مقابل همه این چالش‌ها فرصت‌هایی نیز در اختیار داریم. از جمله نیروی انسانی پرانگیزه‌ای که در شهر تهران حضور دارد و با مشارکت آنها می‌توان بسیاری از مسائل را حل و فصل کرد. قطعا شهر تهران جایگاه ویژه‌ای برای ترانزیت مسافر ( بین اروپا و آسیای شرقی) دارد که می‌تواند به عنوان یک منبع درآمد سالم و پایدار محسوب شود. شهر تهران با قرارگیری در جوار رشته کوه‌های البرز می‌تواند به عنوان تفرجگاه مناسب جاذبه‌های توریستی زیادی به همراه داشته باشد.

تهران را باید به یک شهر روان، پاک، پرتحرک و بین‌المللی  تبدیل کرد
الویری افزود: شهر تهران با هویت تاریخی ۵۰۰۰ ساله  در ری فرصت‌های گردشگری بسیاری را برای این کلانشهر فراهم می‌کند. قطعا مشکلات تهران سنگین است اما با مدیریت صحیح این مشکلات قابل حل هستند. هر یک از آنها را بررسی می‌کنیم، مشاهده می‌کنیم راه‌های برون رفت منطقی وجود دارد که می‌توانیم با بهره‌گیری از نیروی متخصص آنها را حل  و فصل کنیم. مثلا در شهر تهران با توجه به زیرساخت‌هایی که ایجاد شده همانند شبکه مترو، می‌توان بر مشکلات بزرگی همچون ترافیک فائق آییم. منتهی در این راستا باید میزان مسافرگیری مترو به دو برابر افزایش پیدا کند و در نقطه مقابل نیز باید تمایل استفاده از اتومبیل شخصی کاهش پیدا کنم.

وی ادامه داد: در زمینه ساخت و سازها می‌توان با ضوابط روشن که توسط شورای عالی شهرسازی و معماری و طرح تفصیلی عنوان شده است، جلوی ساخت و سازهای بی‌رویه را بگیریم و هویت شهر را به آن بازگردانیم. در زمینه مقابله با حوادث طبیعی همچون زلزله نیز امروز در دنیا شهرهایی وجود دارد که ظرف ۳ روز دو زلزله را تجربه می‌کند. کشورهایی که زلزله‌های ۷ ریشتری در آن اتفاق می‌افتد اما خون از دماغ کسی ریخته نمی‌شود. ما هم می‌توانیم به طرف مقاوم‌سازی شهر تهران پیش برویم تا خطرات مالی و جانی با ریشتر بالا را کاهش دهیم.
رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران، ری و تجریش تاکید کرد: در عین اینکه شهر تهران با مشکلات تجمیع شده ۱۰۰ ساله مواجه است و بی‌رویه از یک ده بزرگ تبدیل به یک کلانشهر شده اما مطمئن هستم با مدیریت کارآمد و برنامه‌ریزی درست و به کارگیری تکنولوژی جدید می‌توان تهران را به یک شهر روان، پاک، پرتحرک و بین‌المللی  تبدیل کرد.

بدهی ۳۰ هزار میلیارد تومانی شهرداری تهران بدون احتساب پروژه‌های نیمه تمام
الویری درخصوص بدهی‌های شهرداری تهران گفت: اگر پروژه‌های نیمه تمام شهرداری تهران به عنوان تعهداتی که به روی دوش شهرداری قرار داده شده را در نظر نگیریم، بدهی این مجموعه حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان است که از این رقم ۱۸ هزار میلیارد تومان به سیستم بانکی، حدود ۸۰۰۰ میلیارد تومان به پیمانکاران و مبالغ دیگری نیز بدهی به بخش خصوصی و اشخاص حقیقی در حوزه تملک املاک برای ایجاد معابر و بزرگراه‌ها بوده است.

وی درخصوص پاسخ به سوالی بازگشت شورا به گذشته و رسیدگی برخی تخلفات و هزینه‌های فاقد در گذشته و دوره شهرداری احمدی نژاد، گفت: آنچه که اولویت پنجمین دوره شورای اسلامی شهر تهران است، حل و فصل مسائل مردم و ایجاد شرایط زیستی بهتر برای آنهاست. قطعا این موضوع مقدم بر هر موضوع دیگری است ولی این بدین مفهوم نیست که به گذشته کاری نخواهیم داشت. این به این مفهوم است که اگر ما به پرونده‌های گذشتگان متمرکز شویم ممکن است از ممارست در حل مسائل عاجل غافل شویم. لذا اولویت ما پرداختن به پرونده گذشتگان نخواهد بود.

رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران، ری و تجریش ادامه داد: شورای شهر به دنبال این است که بتواند در مقابل بحران ترافیک، آلودگی هوا، دزدی برخی افراد که معده آنها به اموال حرام عادت کرده، ایستادگی کند و جلوی این بحران‌ها را بگیرد اما این بدین مفهوم نیست که اتفاقات ناگوار گذشته و تخلفات گذشته را نادیده بگیریم. این موضوعات در اولویت بعدی شورا قرار خواهد گرفت. الویری درخصوص شورای عالی استان‌ها و کاندیداتوری خود برای ریاست این شورا گفت: امیدواریم ترکیبی پر توان با تخصص‌های لازم برای شورای عالی استان ها دور یکدیگر جمع شوند. من هم به عنوان یک فرد که تجربه حضور در اضلاع مدیریتی کشور در مقاطع مختلف را دارم  آماده حضور در این عرصه هستم و برای این حضور نیز سابقه کار شهرداری تهران، مجلس و سابقه کار اجرایی و حضور در دولت را نیز در پرونده خود دارم. با توجه به این تجربیات و حضور در تصدی‌های مختلف تصور می‌کنم توان داشته باشم در این مجموعه کمک کنم. بی‌تردید بیش از فکر کردن به ریاست شورای عالی استان‌ها به این فکر می‌کنم که چگونه بتوانیم ۷۵ نفر از افراد پرتوان و واجد صلاحیت را دور هم جمع کنیم.

این عضو شورای اسلامی شهر تهران درخصوص تذکر خود مبنی بر نداشتن دستور کار مناسب در جلسات شورای شهر تهران گفت: در شروع کار مجلس جدید نیز همیشه هیات رییسه مجلس از هیات دولت می‌خواهد که لوایحی که قبلا به مجلس داده ، مجددا در صورت نیاز طی نامه‌ای جدید مطرح کند تا مورد بررسی مجلس قرار بگیرد. در حقیقت در آغاز کار مجلس نیز وقفه‌ای ایجاد می‌شود تا کمیسیون‌ها فعال شوند تا خوراک لازم برای جلسات علنی مجلس تامین شود. این مساله برای شورای شهر تهران نیز وجود دارد. الویری ادامه داد: قانونا ما موظف هستیم در طول ماه دو جلسه برگزار کنیم. می‌توانیم در صورتی که دستور جلسه نداریم به میزان کمتری جلسه برگزار و اعضا را تشویق کنیم تعداد جلسات کمیسیون‌ها را افزایش دهند.

رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران، ری و تجریش درخصوص پیش‌بینی روند کاری پنجمین دوره شورای اسلامی شهر تهران ظرف یک سال آینده گفت: نسبت به آینده شورا و شهرداری خوشبین هستم. حدود ۵ ماه از شروع فعالیت اعضای شورا می‌گذرد، در این فاصله اعضای شورا را افرادی با انگیزه و پرتلاش یافتم. با اینکه شورای شهر شغل تلقی نمی شود و نمایندگان وظیفه دارند فقط در جلسات شورا و کمیسیون‌ مربوطه شرکت کنند، شاهدم به صورت تمام وقت حتی در روزهای تعطیل دلسوزانه تلاش می‌کنند و وقت می‌گذارند. در شهرداری تهران نیز آقای دکترنجفی دلسوزانه با رویکرد کارشناسانه کارها را پیش می‌برند. بدین ترتیب سال آینده وضعیت بهتری خواهیم داشت.
منبع: بهارنیوز

تأثیر سفرهای هوایی بر بدن و مغز انسان

امروزه بسیاری از افراد برای مسافرت های کاری و تفریحی خود از هواپیما استفاده می کنند. اگرچه سفر با هواپیما بسیار سریع تر از دیگر راه های مسافرت صورت می گیرد، با این حال گاه پیش می آید که سفرهای هوایی نیز بسیار طولانی شوند. در طول چنین سفرهایی مسافران خود را با روش های مختلفی مانند خوابیدن، گوش دادن به موسیقی، تماشای فیلم و … سرگرم می سازند.

گویا آی تی -البته برخی از این کارها، مثلاً تماشای فیلم، آن هم روی یک صفحه نمایش کوچک معمولاً تجربه ی آنچنان جذابی برای مسافران هواپیما نیست و افرادی که زیاد به صورت هوایی سفر می کنند اغلب این ادعا را تأیید می نمایند. در طول سفرهای هوایی احساسات انسان برانگیخته می شوند و حتی ممکن است یک فیلم کمدی نیز آن ها را به گریه اندازد. این موضوع توجه برخی از محققان را به خود جلب کرده و آنان را به انجام تحقیقاتی در این خصوص سوق داده است.
در یک نظرسنجی ۱۵ درصد مردان و ۶ درصد زنانی که در فرودگاهی در لندن حضور داشته اند ابراز نموده اند که در صورت تماشای یک فیلم در هواپیما بیشتر از زمانی که در منزل هستند، احتمال دارد به گریه بیافتند. این موضوع تا جایی شناخته شده است که حتی برخی از شرکت های هواپیمایی قبل از آغاز یک فیلم در هواپیما به مسافران هشداری در مورد سلامت عاطفی می دهند.
ممکن است علت این امر آن باشد که مسافران به هنگام سفر، از خانه دور هستند و به نحوی غمگین اند و یا دستخوش هیجان سفر می باشند. اما مسئله به همین جا ختم نمی شود. شواهد نشان می دهد که پرواز به خودی خود باعث می شود تا در روحیه ی مسافران تغییراتی ایجاد گردد. محققان دریافته اند که زمانی که انسان در یک محفظه ی فلزی تا ارتفاع ۳۵ هزارپا بالا می رود احساساتش به طرز عجیبی تغییر می کنند.


منبع: گویا آی‌تی