وزیر کشور وارد زاهدان شد

وزیر کشور دقایقی پیش وارد فرودگاه بین المللی زاهدان شد.

به گزارش ایسنا، عبدالرضا رحمانی فضلی که به منظور شرکت در مراسم تودیع ومعارفه استانداران سبستان و بلوچستان وارد این استان شده مورد استقبال مسئولین استان قرار گرفت.

جواد سالارزهی مدیر روابط عمومی استانداری سیستان و بلوچستان در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: با رای اعتماد دولت تدبیر وامید ‌مهندس سید دانیال محبی نیا به عنوان استاندار سیستان وبلوچستان انتخاب شد که مراسم معارفه استاندار جدید سیستان وبلوچستان امروز در تالار فردوسی دانشگاه سیستان وبلوچستان برگزار خواهد شد.

سالارزهی گفت: وزیر کشور قرار است‌ با آیت الله سلیمانی نماینده ولی فقیه دراستان و امام جمعه زاهدان دیدار و گفت‌وگو کند.

وی گفت قرار است در این مراسم از خدمات ۴ساله مهندس علی اوسط هاشمی در مسند استانداری سیستان وبلوچستان تقدیر و مهندس سید دانیال محبی نیا به عنوان استاندار جدید سیستان وبلوچستان معارفه شود.


منبع: عصرایران

بازداشت همسران تعدادی داعشی در ایران

تشکیل دادسرای تخصصی برای گروه‌های تروریستی از جمله داعش و پژاک،‌ دستگیری همسران تعدادی داعشی در ایران و صدور کیفرخواست برای پرونده اهانت به رئیس جمهور در روز قدس از جمله موضوعاتی بود که دادستان تهران در خصوص آنها توضیحاتی را ارائه داد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، دادستان تهران، دو نوآوری در قوانین اخیرالتصویب شامل اظهار عقیده دادستان در غیرعلنی شدن جلسه دادگاه و انتشار احکام محکومیت قطعی برخی محکومان را یادآوری کرد و در خصوص درخواست دادستان در برگزاری غیرعلنی جلسات رسیدگی در محاکم اظهار داشت: ماده ۱۸۸ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب ۱۳۷۸ اصل را بر علنی بودن رسیدگی‌ها در محاکم قرار داده و استثنائاتی را بر این اصل وارد کرده بود. قانون جدید نیز به همین ترتیب عمل کرده، اما نوآوری آن در اعطای نقش به دادستان در این راستاست؛ به نحوی که وفق ماده ۳۵۲ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ محاکمات دادگاه علنی است؛ مگر در جرایم قابل گذشت که طرفین یا شاکی، غیرعلنی بودن محاکمه را درخواست کنند. هم‌چنین دادگاه پس از اظهار عقیده دادستان، قرار غیرعلنی بودن محاکمه را در مواردی صادر می‌کند.

جعفری دولت‌آبادی با اشاره به اظهارات اخیر عده‌ای در جهت زیر سوال بردن دخالت دادستان در برگزاری غیرعلنی محاکمات، چنین اظهار نظرهایی را ناشی از عدم اشراف بر قوانین موجود دانست و اظهار داشت: برخی افراد که از مفاد قانون جدید مطلع نیستند، اظهار می‌دارند چرا دادستان درباره غیرعلنی شدن رسیدگی‌ها اظهار نظر می‌‌کند؛ توصیه دادستانی به اشخاصی که در هر کار غیرمرتبط دخالت می‌کنند، مطالعه این مواد قانونی است.

نوآوری دومی که دادستان تهران به آن اشاره کرد، انتشار مفاد برخی احکام قطعی است. وی با خاطرنشان کردن مفاد قانون سابق مبنی بر ممنوعیت انتشار جریان رسیدگی در محکمه به‌گونه‌ای که متضمن بیان هویت و مشخصات متهم باشد، اظهار داشت: قانون آیین دادرسی کیفری جدید‌ مشابه چنین حکمی را مقرر کرده، اما در تبصره ماده ۳۵۳ این قانون، انتشار جریان رسیدگی و گزارش پرونده در محاکمات علنی را که متضمن بیان مشخصات شاکی و متهم و هویت فردی یا موقعیت اداری و اجتماعی آنان نباشد، در صورتی که به عللی از قبیل خدشه‌دار شدن وجدان جمعی یا حفظ نظم عمومی جامعه ضرورت یابد، به درخواست دادستان کل کشور و موافقت رییس قوه قضاییه امکان‌پذیر دانسته است.

جعفری دولت‌آبادی یکی از مشکلات قوه قضاییه در اطلاع‌رسانی پیرامون پرونده‌های مهم را ضرورت احتیاط در بیان مطالب دانست؛ به گونه‌ای که هویت متهمان فاش نشود؛ وی اظهار داشت: در سال ۱۳۸۸، یکی از مشکلات، پخش محاکمات متهمان جریان فتنه از تلویزیون بدون رعایت ماده ۱۸۸ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری بود که با توجه به منع قانونی، از ادامه انتشار جلوگیری شد و از این جهت با انتقاد عده‌ای مواجه شدیم.

تجویز انتشار احکام جرایم اقتصادی با سقف معین

وی هم‌چنین از طرحی در مجلس شورای اسلامی جهت الحاق به قانون خبر داد که به موجب آن، جرایم اقتصادی باید به طور علنی رسیدگی شود؛ وی در جمع‌بندی مواد قانونی مذکور اظهار داشت: اصل بر محاکمه علنی است؛ لذا انتشار مذاکرات غیرعلنی مجلس شورای اسلامی و محاکمه غیر علنی دادگستری و تحقیقات مراجع قضایی بدون مجوز قانونی جرم است.

دادستان تهران با اشاره به حکم مقرر در ماده ۳۶ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ که انتشار حکم محکومیت قطعی برخی محکومان را مجاز دانسته است، مشکل موجود در استفاده از ظرفیت این ماده را، تفصیلی بودن برخی احکام صادره در این پرونده‌ها اعلام نمود و اظهار داشت: در غالب این پرونده‌ها حکم صادره گاه مشتمل بر صدها صفحه است که قرائت آن از سوی سازمان صدا و سیما ممکن نیست و انتشار آن به صورت خلاصه نیز ممکن است ماهیت حکم را مخدوش کرده و بیان‌کننده مفاد حکم صادره نباشد.

دادستان تهران اخلال در نظام اقتصادی، اختلاس، ارتشا، پول‌شویی، جرایم گمرکی و مالیاتی را مصادیق مهم پرونده‌های مطرح در دادسراهای رسیدگی به جرایم پولی – بانکی و اقتصادی به مأخذ یک میلیارد ریال و بیشتر اعلام کرد که انتشار آراء این پرونده‌ها می‌تواند بازدارنده باشد.

انعکاس جنبه‌های منفی مبارزه با فساد اقتصادی توسط رسانه‌ها

جعفری دولت‌آبادی با انتقاد از برخی رسانه‌ها که با برجسته کردن جنبه‌های منفی در مبارزه با فساد اقتصادی، از اقدامات مثبت قوه قضاییه در مقابله با فساد غفلت می‌کنند، اظهار داشت: طی چند سال اخیر پرونده‌های مهمی از سوی قضات دادسرای تهران به سرانجام رسیده و به عنوان مثال دادسرای جرایم اقتصادی طی سه سال اخیر میلیاردها تومان در پرونده‌های تحت رسیدگی یا اجرای احکام صادره وصول کرده است.

وی افزود: این آمار نشان می‌دهد یک ناحیه از دادسرای تهران تا چه حد در رد مال و وصول جزای نقدی از محکومان اقتصادی موفق بوده است. دادستان تهران به سرانجام رساندن پرونده‌های مهم را موید عزم قوه قضاییه در مبارزه با فساد دانست.

تخصصی کردن رسیدگی به جرایم گروهک‌ها

دادستان تهران به وضعیت امنیتی ایران و منطقه پرداخت و با خاطر نشان کردن اهمیت تامین امنیت به عنوان یکی از مسائل مهم منطقه، جنگ‌های سوریه، عراق و یمن، ناآرامی‌های موجود در بحرین، قاچاق مواد مخدر از افغانستان و حوادث اخیر لبنان و موضوع اقلیم کردستان را مصادیقی از ناآرامی‌های منطقه غرب آسیا دانست و سفرهای اخیر مقامات آمریکایی به کشورهای منطقه را مرتبط با این موضوع ارزیابی کرد که نشان می‌دهد جمهوری اسلامی ایران در کنار این همه ناآرامی‌ها تا چه حد در امنیت به سر می‌برد.

جعفری دولت‌آبادی از جمله تدابیر دادسرای تهران در افزایش کیفیت رسیدگی به جرایم علیه امنیت را، تخصصی کردن رسیدگی به جرایم گروهک‌ها به‌ویژه گروهک تروریستی داعش اعلام کرد و با اظهار این که تا کنون برای چهار قاضی دادسرای تهران ابلاغ ویژه جهت رسیدگی به جرایم اعضای گروهک داعش صادر گردیده، اظهار داشت: تلاش دادسرا بر تخصصی کردن رسیدگی به جرایم سایر گروهک‌ها مانند پژاک و منافقین است تا با قدرت و سرعت بیشتری چنین متهمانی شناسایی و محاکمه شوند.

شناسایی ۲۳ متهم مرتبط با پرونده حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی

دادستان تهران در خصوص پرونده اقدام گروهک تروریستی داعش نسبت به مجلس شورای اسلامی، از شناسایی و دستگیری ۲۳ متهم مرتبط با این پرونده و رسیدگی به اتهامات آن‌ها در ناحیه ۳۳ دادسرای تهران خبر داد و ضمن تشکر از سرپرست این دادسرا، در خصوص پرونده دیگری که اخیراً در خصوص اعضای گروهک داعش به دادسرا ارسال شده، اظهار داشت: این پرونده موضوع اتهامات اشخاصی است که با خانواده‌هایشان به قصد پیوستن به گروهک داعش از ایران خارج شده و از راه ترکیه به سوریه رفته بودند و پس از عقب راندن گروهک داعش از خاک سوریه، به‌ناچار به ایران بازگشته‌اند؛ وی اظهار داشت: اکثریت این افراد زنانی هستند که شوهرانشان جزو سربازان گروهک داعش بوده و در جنگ به هلاکت رسیده یا دستگیر شده‌اند.

دادستان تهران با اعلام این که پرونده این افراد به دادسرای شهید مقدس ارجاع شده است، در خصوص نحوه اقدامات زنان دستگیر شده افزود: این‌ها با علم به این که داعش گروهی مسلح و معاند است، با اخذ وجه و دستمزد به خدمت این گروهک درآمدند و حین دستگیری، وجوه قابل توجهی از آن‌ها کشف شده است.

جعفری دولت‌آبادی هم‌چنین از تایید حکم اعدام یک عضو گروهک داعش در دیوان عالی کشور خبر داد و در خصوص اقدامات اخیر شمار معدودی در حمله به بانک‌ها و برخی اماکن عمومی اظهار داشت: حمله به بانک‌ها و احراق اماکن عمومی، جرم علیه امنیت است؛ زیرا به قصد مقابله با نظام محقق می‌شود و به این‌‌گونه جرایم در دادسرای شهید مقدس رسیدگی می‌شود.

دادستان تهران افزود: از خانواده‌ها می‌خواهیم جوانان خود را کنترل کنند تا گرفتار فراخوان‌های فضای مجازی جهت اقدام علیه امنیت نشوند.

کلاهبرداری از طریق تشکیل پرونده‌های تصادفات صوری

جعفری‌ دولت‌آبادی از تشکیل پرونده اتهامی یک باند کلاهبرداری از طریق تشکیل پرونده تصادفات صوری و دریافت خسارت‌ از شرکت‌های بیمه در دادسرای بعثت خبر داد و اظهار داشت: اعضای این باند به صورت سازمان یافته موفق شد‌ه‌اند با ایجاد تصادف‌های صوری از صندوق بیمه اجباری و شرکت‌های بیمه، چندین میلیارد تومان به عنوان خسارت و دیه دریافت کنند.

دادستان تهران در خصوص نحوه عملکرد این باند اظهار داشت: آن‌ها پس از بیهوش کردن فرد و شکستن استخوان عضو یا مجروح کردن برخی اعضا و ایجاد تصادفات ساختگی از شرکت‌های بیمه خسارت دریافت می‌کردند که تحت عنوان کلاهبرداری تحت تعقیب قرار گرفته‌اند.

جعفری دولت‌آبادی از سرپرستان نواحی به‌ویژه دادسرای راهور خواست در پرونده‌های خسارات، بر نظرات کارشناسی و پزشکی قانونی دقت و نظارت داشته باشند تا اموالی از بیت‌المال بدون جهت خارج نشود.

تمام مصادیق ماده ۴۵ الحاقی به قانون مبارزه با مواد مخدر مجازات اخف محسوب نمی‌شود

دادستان تهران به اقدامات دادسرای تهران در اجرایی نمودن قانون الحاق یک ماده به قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر پرداخت و با اشاره به جلسه مقدماتی که روز یکشنبه (۱۴/۰۸/۱۳۹۶) با حضور برخی قضات دادسرا و دادگاه‌های انقلاب اسلامی تهران تشکیل گردید، در خصوص قانون اخیرالذکر اظهار داشت: هدف قانون‌گذار از الحاق این ماده، آن بوده است که حکم اعدام‌های صادره پیش از لازم‌الاجرا شدن این قانون به حبس ابد یا حبس تعزیری درجه یک یا دو تبدیل شود؛ لذا قصد مقنن، تخفیف مصادیق اعدام در قانون بوده است؛ اما نحوه نگارش قانون ابهامات زیادی را در پی داشته و موجب شده است روح و فلسفه قانون بر برخی بندها حاکم نباشد و حتی بخشی از مصادیق ماده الحاقی، تشدید مجازات محسوب گردد.

دادستان تهران در ذکر مثال برای موارد تشدید اظهار داشت: مطابق مواد ۱۸ و ۳۵ قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر «وادار» نمودن مجانین و اطفال به ارتکاب جرایم مرتبط با مواد مخدر، از موجبات اعدام است؛ این در حالی است که بند یک ماده ۴۵ الحاقی، «استفاده» از این افراد را برای ارتکاب چنین جرایمی موجب اعدام دانسته که با توجه به گسترده بودن واژه «استفاده» به نوعی تشدید تلقی می‌شود. هم‌چنین است در خصوص وصف مسلح بودن مرتکب جرم مواد مخدر و روان‌گردان که در قانون سابق صرف «مسلحانه بودن» موجب تشدید مجازات به اعدام بود، اما قانون جدید مصادیق مرتبط با سلاح را افزایش داده و فردی که اسلحه‌ای را به همراه دارد، بدون آن که در مقابل مأمورین آن را استفاده نماید، در صورت احراز قصد مقابله با مامورین، با مجازات اعدام مواجه خواهد شد.

جعفری دولت‌آبادی افزود: به رغم ابهامات موجود در این قانون که هر بند آن جداگانه قابل تفسیر است، نظر اجماعی بر آن است که در مواردی از قانون جدید که تخفیف مجازات محسوب می‌شود، از طریق ماده ۱۰ قانون مجازات اسلامی عمل خواهد شد و پرونده به دادگاه صادرکننده حکم ارسال می‌شود؛ لذا موضوع از طریق اعاده دادرسی قابل اقدام نیست. هم‌چنین اتفاق نظر بر این بود که دیوان عالی کشور که در قانون آیین دادرسی کیفری جدید به عنوان مرجع ابرام احکام اعدام تعیین شده و دادستانی کل کشور که تا پیش از تصویب قانون آیین دادرسی کیفری جدید مرجع تنفیذ حکم اعدام در جرایم مرتبط با مواد مخدر و روان‌گردان بود، به عنوان دادگاه تجدیدنظر محسوب نمی‌شوند؛ لذا مرجع صدور حکم قطعی موضوع ماده ۱۰ قانون مجازات اسلامی، دادگاه انقلاب اسلامی صادر کننده حکم است.

وی در توضیح بیشتر ماده الحاقی به قانون مبارزه با مواد مخدر، به شرط سردستگی در بند «ب» این ماده پرداخت که به عنوان جهتی برای اعدام مرتکب جرم مواد مخدر و روان‌گردان مقرر شده است. وی اظهار داشت: سردستگی بر اساس مفاد ماده ۱۳۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ قابل تعریف است و هم‌چنین بند «پ» ماده الحاقی که وجود سابقه محکومیت به اعدام یا حبس ابد یا حبس بیش از پانزده سال به لحاظ ارتکاب جرایم مشابه را جهتی برای صدور حکم اعدام قرار داده، با این ابهام مواجه است که آیا محکومیت‌های سابق که مورد عفو قرار گرفته یا مشمول مرور زمان شده است را در بر می‌گیرد یا خیر.

دادستان تهران ابهام دیگر موجود در ماده الحاقی را، تکلیف دادسرا در اعمال ماده ۱۰ قانون مجازات اسلامی دانست و افزود: نظر بر این که برخی بندهای ماده الحاقی مانند قصد مقابله با مامورین یا استفاده از اطفال و مجانین مستلزم رسیدگی جدید توسط دادگاه است؛ این سوال مطرح می‌شود که آیا تحقیقات پیرامون هر یک از این شرایط، در دادگاه به عمل می‌آید و یا آن‌که دادگاه می‌تواند پرونده را به دادسرا اعاده دهد.

اعلام آمادگی برای اجرای ماده الحاقی به قانون مبارزه با مواد مخدر

جعفری دولت‌آبادی با توجه به لازم‌الاجرا شدن قانون الحاق یک ماده به قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر و روان‌گردان از ۲۳ آبان ماه سال جاری، از دادستان‌های شهرستان‌های استان و قضات اجرای احکام داسرای ناحیه ۲۰ تهران خواست در اجرای این قانون آمادگی لازم را داشته باشند. هم‌چنین مقرر شد تا برنامه بازدید آتی معاونان دادسرا از زندان‌ها به بررسی وضعیت محکومان به اعدام و حبس ابد از مرتبط با جرایم مواد مخدر و روان‌گردان اختصاص یابد. وی افزود: اولویت‌بندی در رسیدگی به وضعیت این محکومان از سوی مقامات دادسرا، امری ضروری است.

دادستان تهران در چگونگی اولویت‌دهی به این پرونده‌ها اظهار داشت: قضات با توجه به سنواتی که محکوم‌علیه در زندان به سر می‌برد، پرونده‌ها را در اولویت قرار دهند و معاونان دادسرا و قضات ناظر با تمامی زندانیان مشمول ماده الحاقی ملاقات نموده ودرخواست‌های آن‌ها را دریافت نمایند.

جعفری دولت‌آبادی، سرپرست ناحیه ۲۰ دادسرای تهران را به تهیه فرم‌های متحدالشکل برای اقدام در پرونده‌های محکومان به اعدام و حبس ابد مکلف نمود و افزود: در پرونده‌های موضوع محکومیت به اعدام و حبس ابد مشمول ماده الحاقی باید اقدام فوری به عمل آید.

دادستان تهران با اعلام این که بیشترین آمار محکومان به حبس ابد و اعدام مربوط به دادسرای تهران است، از سرپرست دادسرای ناحیه ۲۰ و قضات اجرای احکام این دادسرا خواست در این زمینه تلاش بیشتری نمایند.

دخالت نماینده مجلس در پرونده قضایی مغایر استقلال قضایی است

دادستان تهران در خصوص نتیجه پرونده فیش‌های نجومی اظهار داشت: این پرونده که قریب به یک سال است در دادسرای تهران مفتوح گردیده، در خصوص ۱۶ نفر با صدور کیفرخواست به دادگاه ارسال شده است.

وی با اشاره به نامه‌ای که اخیراً یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در حمایت از متهمان این پرونده به رئیس مجتمع قضایی کارکنان دولت نوشته است و با این استدلال که موضوع حقوق‌های نجومی قبلاً در دیوان محاسبات رسیدگی شده و پرونده مختومه گردیده، ورود دادسرا به موضوع را بلاجهت دانسته، پاسخ داد: اصل تفکیک قوا ایجاب می‌نماید که قوای سه‌گانه به‌ویژه قوه قضاییه از دیگر قوا مستقل باشد و دخالت نماینده مجلس در پرونده‌های قضایی مغایر با استقلال قضایی است.

جعفری دولت‌آبادی در پاسخ به این نماینده اظهار داشت: دادسرای تهران مبنای حقوق نجومی را ۲۰ میلیون تومان قرار داده و در خصوص تعدادی از متهمان احراز مجرمیت کرده و کیفرخواست صادر نموده است.

رسیدگی به پرونده‌هایی که مطالبات نظام و مردم است، جزو وظایف دادسرا است

وی رسیدگی به چنین پرونده‌هایی که مطالبات نظام و مردم است را جزو وظایف دادسرا خواند و افزود: این که قشری از مردم از دریافت اندک حقوق محروم هستند و در مقابل عده‌ای حقوق‌های میلیونی و حتی مازاد بر مصوبات دستگاه‌ها دریافت کنند، قابل توجیه نیست.

دادستان تهران رسیدگی دیوان محاسبات را نافی رسیدگی‌های قضایی ندانست و افزود: نظر دیوان محاسبات برای قوه قضاییه و دادسرا لازم‌الاتباع نیست؛ هم‌چنان‌که رسیدگی به تخلفات کارمندان در هیات تخلفات اداری، مانع از رسیدگی به وصف مجرمانه رفتار ارتکابی در مرجع قضایی نمی‌باشد.

۱۰۱ هزار فقره پرونده با عمر بیش از ۵ سال در داسرای تهران

جعفری دولت‌آبادی گزارشی از وضعیت دادسرای تهران از نظر شمار پرونده‌ها ارائه نمود. وی با اشاره به ارتقاء رتبه دادسرای تهران در انجام ابلاغ‌ها به نحو الکترونیکی و با اشاره به این که به یک پنجم پرونده‌های کشور در تهران رسیدگی می‌شود، تعداد پرونده‌های مربوط به قبل از سال ۱۳۹۱ را ۱۰۱ هزار فقره در کشور اعلام نمود که ۱۸ هزار فقره در دادسرای تهران تحت رسیدگی است.

دادستان تهران هم‌چنین از افزایش ۱۵ درصدی پرونده‌های ورودی و افزایش ۱۰ درصدی پرونده‌های خروجی خبر داد و اظهار داشت: در حال حاضر یک میلیون و ۴۰۶ هزار فقره پرونده موجودی درسطح کشور تحت رسیدگی است که نسبت به سال گذشته ۴ دهم درصد کاهش داشته است.

جعفری دولت‌آبادی جرایم دارای رتبه‌های اول تا چهارم را سرقت، ایراد ضرب و جرح، توهین و ایراد صدمه بدنی غیرعمدی ناشی از تصادفات رانندگی اعلام نمود و اظهار داشت: محکومیت‌هایی که بیشترین آمار را داشته‌اند، به ترتیب جزای نقدی، حبس، شلاق و دیه می‌باشد و شمار محکومیت‌های به جزای نقدی ۴۲ درصد است.

پاسخ دادستانی به اظهارات مدیر سایت الف

دادستان تهران در خصوص پرونده اتهامی مدیر سایت الف و اظهارات وی که روز یکشنبه (۱۴/۸/۹۶) در سایت الف و برخی رسانه‌ها منتشر گردید، ضمن رد توجیهات نامبرده که با هدف غیر مقصر نشان دادن خود ارائه گردیده است، اظهار داشت: مدیر تارنما مسوولیت کلیه مطالب مندرج در آن و از جمله کامنت‌های ذیل هر مطلب را بر عهده دارد و چنان‌چه مفاد کامنت‌ها واجد وصف مجرمانه باشد، همانند متن قابل تعقیب است.

جعفری دولت‌آبادی اظهارات توکلی را موید تلاش وی برای القای این مطلب دانست که قوه قضاییه و دادستانی تهران مخالف آزادی بیان و حقوق مطبوعات است؛ وی در رد این تلقی اظهار داشت: اولاً، در این پرونده دادستان بر اساس گزارش دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه اقدام کرده است؛ ثانیاً، تعقیب متهمان جزو وظایف قانونی دادستانی است و در این راستا، بر اساس وصول شکایت و یا اعلام جرم در جرایم واجد جنبه عمومی اقدام می‌نماید. در این پرونده نیز با توجه به گستردگی مطالب واجد وصف مجرمانه در تارنمای «الف» و جنبه عمومی برخی از مطالب، دادستانی به وظیفه قانونی خود عمل کرده است.

دادستان تهران با اشاره به پرونده‌های متعددی که طی سالیان اخیر علیه مدیر سایت «الف» مفتوح گردیده و مورد محکومیت نیز داشته است، به مفاد لایحه دفاعیه که ضمیمه پرونده شعبه ۹ دادگاه کیفری یک است، اشاره کرد و اظهار داشت: متهم در این لایحه آورده است «اینجانب در بهار ۱۳۹۴ به اتهامات مشابهی محاکمه و متاسفانه پرونده به محکومیت ناحق من ختم شده‌ است»؛ وی افزود: پرونده‌های متعددی علیه مدیر سایت «الف» در دادسرای تهران مفتوح شده که برخی از آن‌ها تا کنون به نتیجه نرسیده و حکم محکومیت نیز داشته است و چنین شمار گسترده‌ای از شکایات علیه نامبرده، نشان از بی‌توجهی در نقض قوانین کشور و حقوق اشخاص دارد. به‌علاوه برخی کامنت‌ها که مستند اعلام جرم شده در پرونده موجود است که موید اتهام مدیر مسوول سایت «الف» است و دادستانی تهران پس از صدور حکم دادگاه کیفری (یک) و ابلاغ آن اظهارنظر خواهد کرد.

دادستان تهران هم‌چنین از صدور کیفرخواست در پرونده مربوط به اهانت به رییس جمهور در روز قدس و ارسال پرونده به دادگاه خبر داد.


منبع: عصرایران

آغاز ساخت بلندترین برج جهان (عکس)

پیش بینی می شود که ساخت این برج حدود یک میلیارد دلار هزینه خواهد داشت و نیز به گونه ای زمان بندی شده که برای نمایشگاه تجارت اکسپو ۲۰۲۰ (Expo 2020 trade fair) به میزبانی دوبی افتتاح شود.

مشرق – کشوری که بلندترین برج جهان را دارد مشغول چه کاری است؟ این کشور در حال ساخت بلندترین برج تاریخ بشریت است. دوبی هم اکنون دارای سازه پرشکوه برج خلیفه است؛ اما به تازگی ساخت و ساز روی این برج جدید (The Tower ) در بندرگاه دوبی آغاز شده است. وقتی که این برج در سال ۲۰۲۰ به پایان برسد، لقب بلندترین برج جهان را به یدک خواهد کشید.

پیش بینی می شود که ساخت این برج حدود یک میلیارد دلار هزینه خواهد داشت و نیز به گونه ای زمان بندی شده که برای نمایشگاه تجارت اکسپو ۲۰۲۰ (Expo 2020 trade fair) به میزبانی دوبی افتتاح شود.

بنا بر این گزارش، تاکنون خبری از ارتفاع دقیق این برج منتشر نشده، ولی ارتفاع آن بیش از ۸۲۸ متر یعنی بلندتر از برج خلیفه خواهد بود.

این برج پس از اتمام دارای یک عرشه با دید ۳۶۰ درجه خواهد بود که یک دید پانوراما (وسیع) از شهر را امکان پذیر خواهد کرد.


منبع: عصرایران

آقای فردوسی پور، چرا وقت مردم را هدر می دهید؟!

روزنامه اصولگرای صبح نو در یادداشتی به شدت از برنامه نود و عادل فردوسی پور انتقاد کرد.

این روزنامه در ادامه نوشت: یکبار دیگر این فرصت مناسب به آقای عادل فردوسی پور رسید تا مطلبی علیه فوتبال ایران بیابد و در برنامه‌اش به نمایش بگذارد. مطلبی که ارزش خبری‌اش در حد پرداختن در یک برنامه زنده نیست و بیشتر به گزارشی حاشیه‌ای در یکی از برنامه‌های مستند شوک شبیه است تا یک گزارش زنده در یک برنامه ورزشی پرطرفدار!

آقای فردوسی پور چرا وقت مردم را هدر می دهید؟! 

خیلی‌ها وقتی متوجه شدند که او قرار است بخشی از وقت برنامه‌اش روی آنتن زنده سیما را به این موضوع اختصاص بدهد، یادشان آمد که ذهن زرد پسند عادل فردوسی پور از یافتن سوژه‌های اینچنینی به وجد می‌آید. او یکی از زردترین سلیقه‌های ورزشی را دارد و از تماشای هر چیز بی‌اهمیت و غیر متعارفی به وجد می‌آید. او عاشق این است که در مورد موضوعات بی‌اهمیتی مثل لباس پوشیدن یا شیوه اصلاح کردن صورت یا موی یک بازیکن یا مربی سخنرانی کند اما برای صحبت کردن از موضوع مهمی مانند بی‌اهمیتی صدا و سیما در پرداخت حق پخش، وقت ندارد.

عادل فردوسی پور برای پر کردن برنامه‌اش با سوژه‌های اینچنینی تردید به دل راه نمی‌دهد. برای او اهمیتی ندارد که با پرداختن به چنین موضع زشت، زننده و نامناسبی در یک برنامه زنده، چقدر می‌تواند به اشاعه این تفکر اشتباه کمک کند. همین حالا هم اگر صفحات حوادث روزنامه‌ها را باز کنید، روزی یک یا دو خبر را خواهید یافت که به موضوعاتی مانند رمالی یا جادوگری و جنایات و فجایعی اختصاص دارد که در پی مراجعه مردم به این آدم‌های شیاد رخ می‌دهد. بارها و بارها خوانده‌اید و خوانده‌ایم که چه زندگی‌ها به خاطر رمالی و جادوگری به هم ریخته و چقدر سرمایه‌ها تلف شده است.

کم نیستند اخبار مربوط به فریب خوردن خانم‌هایی که به خیال خام خود برای یافتن رقیب پنهانی خود، وارد سراهایی شده‌اند که در آنجا اتفاقاتی بسیار تلخ انتظارشان را می‌کشیده.

حالا عادل فردوسی پور، می‌آید و در یک برنامه زنده، بیست دقیقه این را در ذهن مردم جا می‌اندازد که رمالی و ساحری هست و در همه جا استفاده می‌شود و حتی تیم‌های ثروتمند نیز برای صعود به لیگ برتر، از راهکار فنی دست شسته‌اند و به دنبال این هستند که به چنین راهکارهای غلطی روی بیاورند.

باید اظهار تأسف کنیم برای عادل فردوسی پور، برنامه نود و شبکه سوم سیما که وقت بینندگانش را با توضیح دادن در مورد … تلف می‌کند. عادل فردوسی پور خودش هم خجالت کشید وقتی می‌خواست توضیح بدهد که دقیقاً چه اتفاقی افتاده و چه مایعی را روی خط دروازه ریخته‌اند!

سؤال اینجاست که کودکان یا نوجوانانی که پای یک برنامه تلویزیونی زنده نشسته‌اند و امیدوارند تصویر بازیکن یا مربی محبوب خود را ببینند، ازتماشای چنین تصاویر و شنیدن چنین حرف‌هایی قرار است دقیقاً چه چیزی عایدشان شود؟ یک زمانی عادل فردوسی پور خبرنگار مخفی می‌فرستد تا از دل صحبت‌های دو واسطه قلابی با مدیر برند جیوآ، فساد حاکم در بازار پوشاک ورزشی و مناسبات مالی نامشروع بین برخی از مسوولان باشگاهی و برخی از تولید کنندگان را به نمایش بگذارد که در نهایت به فاکتورسازی ختم می‌شود. در چنین روزی باید به افتخار عادل فردوسی پور، محکم دست برهم بکوبیم و به او و شم روزنامه نگاری‌اش آفرین بگوییم. یا مثلاً وقتی عادل به افشای قرارداد شرکت برهان مبین در مورد بلیت فروشی‌های لیگ می‌پردازد و اثبات می‌کند که پای آقازاده‌های ورزشی در میان است، باید به او و جسارتش تبریک گفت.

اما ورود او به بخش بی اهمیت، غیر لازم و اثبات نشده‌ای مانند ساحری در لیگ آنهم در برنامه زنده چه اهمیتی دارد؟ واقعاً چرا باید وقت مردم گرفته شود تا در مورد ریخته شدن … روی خط دروازه یک تیم صحبت کنند. رسانه‌های ورزشی این موضوع را به خوبی منتشر کردند و دیگر نیازی به ورود برنامه نود به چنین سوژه‌ای نبود.

در حقیقت، علاقه ذاتی عادل به این موضوع بی اهمیت باعث شده تا وقت مردم این‌گونه به هدر برود. در کتاب فوتبال علیه دشمن سایمون کوپر – که خود عادل ترجمه‌اش  کرده – فصلی به موضوع جادوگری در فوتبال اختصاص دارد که در این فصل مشخص می‌شود علاقه بازیکنان فوتبال به جادو یا موارد اینچنینی به لیگ‌های معتبر اروپایی هم کشیده شده و فقط در آفریقا دنبال نمی‌شود. او از هر فرصتی استفاده می‌کند تا در خلال گزارش مسابقات فوتبال مخصوصاً در حوزه مسابقات  بین الملل، به موارد بی اهمیت اینچنینی اشاره کند!

شاید بزرگترین ضعف برنامه نود این است که عادل هم مجری و هم تهیه کننده آن است و کسی نیست که جلوی برخی از این بی‌سلیقگی‌هایش را بگیرد! برای صدا و سیما انگار مهم نیست که چه محتوایی را به نمایش مردم بگذارد اما یک زمانی این آنتن حرمتی بیش از این داشت که یک مجری بیاید و نیم ساعت در مورد …. وقت مردم را بگیرد!
منبع: برترینها

من عثمان، پسر دین محمد، فرزند کویرم

هفته نامه کرگدن – وحید استرون: گفت و گو با «عثمان محمدپرست خوافی» نوازنده نامدار دوتار خراسان؛ استاد نزدیک نود سال دارد و به قول خودش هشتاد سال از عمرش را با موسیقی سپری کرده است.

هیچ گاه در خانه اش به روی کسی بسته نیست و همه از پیر و جوان در کوچه پس کوچه های خواف نامش را به نیکی می برند. در ۸۹ پاییزی که از زندگی اش می گذرد، سازش لالایی برای کودکان و مرهمی بر دل رنج دیده مردم خطه خشک و کویری خواف بوده است. نوای سازش ماننده ستاره در شب های کویری خواف، روشنی بخش و نوری برای مردم محروم بوده است. به همت هنرش بیش از ۹۰۰ مدرسه برای بچه های ایران ساخته و حالا پیرمرد در قامت استاد، خسته تر از روزهای گذشته به نظر می رسد؛ خسته از بی مهری. خسته از کینه ای که کاشی ماندگارش را شکست. خسته از روزگاری که هم برایش سخت گذشت و هم شیرین، هم آفرین داشت و هم نفرین پدر و مادر.

 من عثمان، پسر دین محمد، فرزند کویرم

خسته از روزگار پیری که توان راه رفتن را از او گرفته؛ اما هنوز مانند جوانی بیست ساله با غرور و صلابت خاصی حرف می زند. او «عثمان محمدپرست» معروف به «عثمان خوافی» است، مردی که نوای دلنشین دوتارش هوش از سر آدمیزاد می رباید. او زاده کویر خواف در استان خراسان رضوی و پسر «دین محمد» است.

عثمان در سال ۱۳۰۷ و در چادرهای طایفه «بای» متولد شد. در وصف استادی عثمان خوافی همین بس که او خالق قطعه «نوایی» است و این قطعه همچون قطعات مقامی «اشترخجو» و «ننه گل ممد» در موسیقی دوتار خراسان جای خود را باز کرده است. به منزل استاد عثمان محمدپرست رفتیم و با او گفت و گو کردیم. گفت و گویی که هم اشک داشت، هم خنده و هم بغض، تا زندگی این استاد را در ۸۹ سالگی ورق بزنیم.

گفت و گویی از شما خواندم که در جوانی و در شهر خواف به خاطر نوازندگی دوتار اذیت شدید. حتی به شما زن نمی دادند و آن قدر سماجت کردید که آخر پدر دختر راضی به ازدواج شد. ماجرا به همین صورت است؟

زمانی که نوجوان بودم دیدگاه مردم به ساز و هنر مانند حالا نبود. پدر و مادرم با موسیقی به شدت مخالف بودند و به خاطر نوازندگی دوتار مرا نفرین می کردند. آن ها نوازندگی من را بی آبرویی می دانستند. دلیل مخالفت آن ها هم فقط حرف مردم بود. مردم در کوچه پس  کوچه های خواف وقتی دین محمد (پدرم) را می دیدند به او می گفتند: «خدا بچه کثیفی بهت داده، چرا باید پسر تو ساز بزند و مطربی کند؟»

مادرم دو دختر قبل از من آورده بود، اما آن ها فوت شده بودند و دعا کرده بود که بعد از آن ها خدا یک پسر بهشان بدهد. پدرم همیشه به مادرم می گفت: «حاجت و مرادی که از خدا می خواستی همین بود؟ بلایی آسمانی!»

دیگر خسته شده بودم. تا این که یک شب همه چیز تغییر کرد. خواف معدن سنگ آهن دارد. یک آقایی مواد معدنی را بار شترش می کرد و گاهی مسافرکشی می کرد. او صدای دوتار من را در بیابان شنید و عاشق نوازندگی من شد. او به من گفت: «می خواهم با دوتار تو بخوانم.» به خانه ما آمد و من برایش دوتار می زدم، او می خواند.

بعد من در وصف حضرت محمد (ص) خواندم. پدرم پشت در اتاق ایستاده بود و حرف های ما را گوش می کرد. من بلند شدم تا یک استکان چای بیاورم که پدرم را پشت در دیدم. همین طور که به چشمانم خیره شده بود، گفت تکان نخور و بعد پیشانی من را بوسید و گفت: «مردم از تو بد می گفتند. برای حضرت محمد (ص) می خوانی و کار بدی نمی کنی. از امروز هر کاری کردی حلالت باشد. من دیگر کاری با تو ندارم، همه کارهایت خوب است.»

 من عثمان، پسر دین محمد، فرزند کویرم
مادرم هم آمد صورت من را بوسید و گفت هرچه پدرت بگوید آن درست است و این طور مسیر زندگی ام عوض شد. وقتی می خواستم ازدواج کنم هم، کسی به من زن نمی داد. آن ها می گفتند به دوتارنواز دختر نمی دهیم. آن قدر سماجت کردم که پدر دختر مجبور شد قبول کند.

ساز را از کجا آورده بودید؟

هفت، هشت ساله بودم که مردم در بیابان ها روی خاک می نشستند و دوتار می زدند. وقتی به مدرسه می رفتم، خیاطی را می دیدم که در مغازه اش دوتار می زند. جلو رفتم و به او گفتم: «سازت را به من می دهی؟» او که خانواده ما را خوب می شناخت، گفت: «بیا ساز مال تو. اگر هم جایی برای نوازندگی نداری به منزل ما بیا و ساز بزن.» بعدها همان آقایی که دوتار را به من داده بود، خواستگار خواهرم شد. رفتم به پدرم گفتم که خواهرمان را به این مرد بدهد. او حالا داماد ماست.

فیلم «فردا» ساخته «ستسو ناکایاما»، کارگردان ژاپنی، در سال ۱۳۸۰ تولید شد. لوکیشن فیلم در استان خراسان بود و شما در آن نقش شوفر کامیون داشتید، ظاهرا هم در واقعیت شغلتان راننده اتوبوس و کامیون بوده، درست است؟

بیست سال روی کامیون و اتوبوس کار کردم و گواهینامه پایه یک دارم. در آن زمان مردم خواف دوچرخه هم نداشتند و اگر مردم و مغازه دارها می خواستند به تربت بروند با الاغ و شتر می رفتند. من شاهد حیرانی مردم بودم و همیشه با خودم می گفتم باید کاری برای آن ها انجام دهم.

یک آقایی اهل بیرجند بود و یک ماشین شورلت داشت. او هر چند وقت یک بار به خواف می آمد. یک بار او را در قهوه خانه دیدم که چای می خورد، رفتم جلو سلام کردم و گفتم پول ندارم و از او خواستم که ماشینش را به من قسطی بفروشد. یک دقیقه به من نگاه کرد و بعد قبول کرد. قرار شد ماهانه هشت یا ده تومان قسط بدهم.

به مغازه دارها گفتم اگر می خواهند به تربت بروند و اجناس مورد نیاز مردم را بیاورند، من با شورلت می برمشان. از آن به بعد، یک یا دو روز در هفته، چند مغازه دار را به تربت می بردم و آن ها خرید می کردند و به خواف بر می گشتیم.

بعدها که رفت و آمدها و خریدهای آن ها بیشتر شد، یک کامیون قسطی خریدم. تا این که پلیس تربت به من گفت: «شما دیگر نمی توانی با کامیون مسافر ببری و باید یک اتوبوس پیدا کنی.» اتوبوس خریدم و مردم را از خواف به تربت می بردم. در آن زمان اتوبوس ها از تربت به مشهد  می رفتند و من مردم را به خواف می رساندم. بعد با مخالفت رانندگان اتوبوس تربتی، مستقیم از خواف به مشهد هم می رفتم.

تا این که برای کاری یک بار به تهران رفتم، با خودم گفتم عثمان یک مسیر خواف به تهران هم راه بینداز و این کار را کردم. احمد، پسرم، در مسیر تهران کمکم می کرد. این شغل منبع درآمدم بود تا این که برای هر شش پسرم ماشین خریدم. من به مردم خدمت کردم و هیچ وقت کار خلافی انجام ندادم.

من عثمان، پسر دین محمد، فرزند کویرم

هیچ وقت نوازندگی دوتار شما در فیلم «فردا» (کار مشترک ایران و ژاپن) از یادها نمی رود. البته شما در چند فیلم دیگر هم بازی کردید، اما این فیلم با آن نوازندگی دوتار در ذهن ها ماندگار شده است.

ما چند دوست تهرانی داشتیم که در مورد من با «ستسو ناکایاما» کارگردان فیلم صحبت کرده بودند. او وقتی به ایران آمده بود که فیلم بسازد، از من خواست در این فیلم بازی کنم. آن دوتاری که در غروب زدم تنها از روی دلتنگی بود و اصلا فیلم نبود. تنها یک بار نواختم و وقتی کارگردان کات داد، همه تشوبقم کردند و چند نفر از آن ها که ژاپنی بودند، اشک می ریختند. بعد از آن من را به ژاپن دعوت کردند و در تلویزیون و دانشگاه هنرشان سخنرانی کردم. در ژاپن بازیگر نقش اول فیلم به من گفت: «عثمان می دانم که همسرت فوت کرده، با خواهر من ازدواج کن.» ولی من قبول نکردم. این هم بخشی از زندگی من بود.

استاد اگر موافقید گفت و گو را به سمت نوازندگی دوتار ببریم. شیوه انگشت گذاری و نوای ساز دوتار شما با دیگر نوازندگان دوتار خراسان متفاوت است و سبکی منحصر به فرد دارید. و فکر می کنم به موسیقی دستگاهی ایرانی علاقه مندید، چون در نوای ساز شما نغماتی از موسیقی ردیفی و دستگاهی شنیده می شود. درباره شیوه نوازندگی تان بگویید؟

من هیچ وقت استادی نداشتم و دوتار را خودم یاد گرفتم. شاید به این دلیل است که این طور ساز می زنم. البته در چند سال اخیر شاهد این امر بوده ام که برخی از شیوه من تقلید می کنند. به قول شما به موسیقی ردیفی ایرانی نیز علاقه مند بودم و هر کسی که هرچه زده، من نیز زده ام.

اساتید موسیقی دستگاهی با ۲۵ پرده و چندین سیم و من با شش پرده و دو سیم. دوستی داشتیم که رادیوی «آندریا» داشت و اولین بار صدای خوانساری را آن جا شنیدم و صدای ایشان مرا گرفت. از آن زمان شیفته موسیقی دستگاهی شدم، حیف که کسی استعداد من را نشناخت، وگرنه با این استعداد می توانستم با کارهایم به مردم و هنر کمک کنم.

اما فکر می کنم پنجه گذاری و شیوه تان بی شباهت به شیوه استاد احمد عبادی نیست. تحت تاثیر این هنرمند بودید؟

استاد عبادی با من رفیق بود. قبلا گفتم که هر کسی هر کاری می کرد من نیز یاد می گرفتم. مثلا کسی نوازندگی ویولن من را نشنیده است. به خوبی ویولن می زنم. اجازه بدهید خاطره ای برای شما تعریف کنم؛ من سربازی نرفته ام. در آن زمان مسئولین شهربانی و نظام وظیفه برای گرفتن سرباز به خواف می آمدند. یک شخصی در خواف ویولن می زود و من دوتار می زدم. همان افراد به من گفتند که چه کاری بلدی و من گفتم دوتار می زنم و می توانم ویولن این آقا را نیز بزنم. برای اولین بار بود که ویولن در دستم می گرفتم و به خوبی او زدم.

وقتی آن ها نوازندگی من را دیدند، گفتند: «نیازی نیست شما به سربازی بیایید» و از خدمت سربازی معافم کردند. هر سازی را هر کسی می زد، من یاد می گرفتم؛ اما هر کسی دروغ می گفت من یاد نمی گرفتم. (می خندد)

من عثمان، پسر دین محمد، فرزند کویرم

اجازه بدهید دلیل دیگری برای حرفم بیاورم، شما ساز زدید و استاد شجریان با ساز شما خوانده، هنرمندان موسیقی دستگاهی ایران با هنرمندان نواحی و دوتار آن ها نمی خوانند؛ اما در مورد شما این اتفاق رخ داد…

چون دوتار برای کلام و آواز آن ها مناسب نیست. شبی در یک مهمانی شرکت کرده بودیم که فریدون مشیری، غلامحسین امیرخانی، آقای کابلی، محمود دولت آبادی و الهی قمشه ای در آن جا حضور داشتند. من چند آهنگ محلی نواختم و شجریان سر ذوق آمد و آواز خواند.

استاد شجریان خیلی آماده خواندن نبود، طوری که وسط آواز اشاره می کند کتاب حافظ را برایش بیاورند. فیلم آن محفل در اینترنت موجود است. اصلا قرار نبود او آن شب بخواند. من کوک دوتار را بالا گرفته بودم. قبل از شروع نوازندگی، یکی از دوستانم به نام آقای کاشانی اشاره می کرد کاری بکن که استاد شجریان بخواند. وقتی دست به دوتار بردم و چند آهنگ زدم، او سر ذوق آمد و شروع به خواندن کرد.

یک بار هم در موسسه محک در تهران با ایشان برنامه ای اجرا کردم. در یک برنامه دیگر با شجریان ساز زدم و او خواند. آقای دولت آبادی کنار من نشسته بود و گفت: «ای عندلیب نغمه خوان تنها تو چاوشی بخوان» که احمد خاک طینت که سنندجی و کُرد بود آمد دست من را بوسید و کنارم دف زد و بعد آقای شجریان آواز خواند.

وقتی دوستانم دوتار شما را می شنوند و هیجان زده می شوند، من می گویم شما فقط دوتار را می بینید؛ اما از کنار این دوتار مدرسه بیرون آمده، بیمارستان بیرون آمده و این هنر اصیل و واقعی است. ممکن است کس دیگری این دوتار را بزند اما این بزرگی نام عثمان محمدپرست است که بانی ساخت ۹۲۰ مدرسه شده است.

بله؛ من ۹۰ سال سن دارم و حدود ۸۰ سال به موسیقی کشور خدمت کردم؛ اما کسی نیامد به من بگوید دست شما درد نکند. من حقوق از کسی نمی گیرم. هیچ کس نمی پرسد شما که روستایی هستید و چهار کلاس سواد دارید، چطور به این درجه از هنر رسیدی و همه شما را می شناسند و اصلا چطور سر از ژاپن و سینما درآوردید؟

من کی هستم؟ چرا بعد از ۸۰ سال خدمت هیچ کس به داد ما نمی رسد؟ چرا کسی نمی پرسد تو کی بودی که ۹۲۰ مدرسه ساختی؟ مردم بزرگوار کمک کردند و من وسیله بودم. من بانی شدم و با کمک مردم ۹۲۰ مدرسه ساخته شد. من دوتار زدم، مردم عاشق من شدند و پول دادند و این مدرسه ها ساخته شد. اگر از دنیا بروم چه اتفاقی رخ می دهد؟ رفتن من به ضرر هنر تمام می شود. یک ایرانی روستایی در خواف به این درجه از هنر رسیده. چرا من را کسی مسئول رسیدگی موسیقی نکرد که به داد مردم برسم. حالا نیز می روند کاشی ماندگار منزل ما را می شکنند و درِ خانه من حرف های ناسزا می نویسند.

من اهل تسنن نیستم، شیعه نیستم، من مسلمانم. اسم پسرهای من جواد، حسین، رضا، احمد و اسم دخترانم فاطمه و زهراست. اسم من هم عثمان بود. باید یادآوری کن که اسم پسر حضرت علی (ع) هم عثمان بود.

من موسیقی را برای خدا زدم. ما داوود پیامبر را داشتیم که آواز می خواند. ملکا ذکر تو گوییم که تو پاکی و خدایی. من بارها برای ولادت حضرت علی (ع)، امام رضا (ع)، حضرت محمد (ص)، اما حسین (ع) و.. ساز زدم.

من عثمان، پسر دین محمد، فرزند کویرم

این همه سال کار کردید، مدرسه ساختید، موسیقی خراسان را به همگان شناساندید، امروز از زندگی تان رضایت دارید؟

خدا را شاکرم. این بزرگ ترین شانسی بود که به من داد؛ اما به مسئولان می گویم که من رفتم و تمام شدم، ولی برای آیندگان فکری کنید. من ادعایی ندارم که وکیل و وزیر شوم، ولی یک ادعا همیشه داشته و دارم و آن محبت است.(اشک از چشمان استاد سرازیر می شود) من به پول نیازی نداشته ام، اما فقط یک بار یک تشکر خشک و خالی از من نکردند و این را هم از من دریغ کردند.

پدر و مادر من که نزدیک ترین افراد به من بودند، وقتی دوتار می زدم، من را نفرین می کردند، اما من پای این هنر ایستادم. به خاطر همین دوتار، زن به من نمی دادند، اما پای آن ایستادم و همان زن را گرفتم. من بدون هیچ پشتیبانی استقامت کردم و خبر دارم که پشتیبانم تنها خداست و در این سن و سال من را رها نکرده است. من خدمتگزار این مردم بوده و هستم.

و سخن آخر…

همیشه با خدا درددل می کنم که ای خدا جان، چرا عمرمان این قدر کوتاه است، به حدی که تا بیاییم یکسری مسائل را بفهمیم و یاد بگیریم، عمرمان تمام می شود.

«جامی است که عقل آفرین می زندش
صد بوسه ز مهر بر جبین می زندش
این کوزه گر دهر چنین جام لطیف
می سازد و بار بر زمین می زندش»


منبع: برترینها

سریال «شکارچی ذهن»؛ به جهان تاریک قاتل‌های سریالی خوش آمدید

روزنامه هفت صبح – صوفیا نصراللهی: درباره سریال «شکارچی ذهن» که کاربران IMDB میان سریال های سال ۲۰۱۷ بیشترین امتیاز را تا امروز به آن داده اند و آخرین اثر دیوید فینچر است.

سریال با یک گروگانگیری آغاز می شود و یک مامور اف بی آی که سعی دارد با روانشناسی متهم را وادار به تسلیم کند. مجرم در نهایت خودش را می کشد و گروگان ها نجات پیدا می کنند. از نظر اف بی آی ماموریت موفق بوده و از نظر هولدن، مامور جوان شکست چون نتوانسته گروگانگیر را وادار به تسلیم شدن کند.

این شروع هیجان انگیز گیرتان می اندازد تا تصور کنید قرار است یک تریلر دلهره آور پلیسی ببینید. «شکارچی ذهن» را جزو همه این ژانرها هم می شود طبقه بندی کرد اما انتظار نداشته باشید که بعد از این سکانس فینچر و بقیه کارگردانان شما را با ماجراهایی از این قبیل سرگرم کنند. در حقیقت «شکارچی ذهن» بیشتر یک درام روانشناسی است که مایه های پلیسی هم دارد. تلفیقی از «سکوت بره ها»ی جاناتان دمی و «زودیاک» فینچر. از اولی مایه اصلی قصه را وام گرفته و از دومی نوع روایت و چگونگی ایجاد دلهره.

به جهان تاریک ما خوش آمدید

کل سریال محدود به گفتگوی نیروهای بخش علوم رفتاری اف بی آی با قاتلان سریالی می شود. آنهایی که در قتل های متعددشان یک الگو و فرمول ثابت داشته اند. داستانک هایی هم آن اطراف هستند که در حاشیه این گفتگوها قرار است قاتلان جدید را نشان بدهند اما آنها چاشنی هستند.

اصل ماجرا گفتگوهاست و نتیجه گیری ها. پیدا کردن الگوهای مشخص بیشتر شبیه سریالی در مورد ریاضیات است. ما هیچ کدام از جنایت های هولناکی را که قهرمانان مان با مجرمان شان روبرو می شوند، نمی بینیم. انگار فینچر بیشتر روی تخیل بینندگان سریال حساب کرده است. با این حال همه چیز در پرداخت و فیلمنامه خیلی ظریف و با جزئیات است. جزئیاتی که تماما ذهنی هستند.

ظرافت های مغز و روح پیچیده بشر حتی وقتی دست به خشونت های باور نکردنی می زند. تنشی که در سریال «شکارچی ذهن» شاهدش هستیم از همین جزئیات روانی ناشی می شود. نه فقط در مورد مجرمان که در مورد ماموران درستکارمان هم این اضطراب را حس می کنیم چون از اپیزود اول به بیننده فهم می شود که روان آدمی تابع قوانین ریاضی نیست و آدم ها در موقعیت های گوناگون واکنش های مختلف ممکن است از خودشان نشان بدهند.

فضاسازی و شخصیت پردازی های درست و استفاده از علم روانشناسی باعث شده هر چند سکانس های جنایت را نمی بینیم اما کاملا در ذهن مان تصویر می شود و در نهایت از شنیدن شان همان تاثیری روی مخاطب گذاشته می شود که در حالت عادی متصوریم. باید به بیننده نشان داده شود. به خصوص که اینجا نشان ندادن و فلاش بک نزدن به گذشته تاثیرگذارتر هم است چون شئامت جنایت های آنقدر زیاد است که حتی دیدن سریع عکس ها در دست هولدن و تنچ، ماموران اف بی آی هم مشمئز کننده است چه برسد به این که قرار باشد شاهد یکی از آن جنایت ها باشیم.

پنهال به عنوان خالق سریال و فیلمنامه نویس اش که البته از روی یک کتاب فیلمنامه را نوشته که خود آن منبع اصلی هم شامل گفتگوهای واقعی با جنایتکاران بزرگ بوده است، توانسته همه چیز را جوری بچیند که به سوالاتی که ممکن است ذهن های کنجکاو و در جستجوی جهان تاریک آدم ها داشته باشد، پاسخ دهد.

 به جهان تاریک ما خوش آمدید
سوالاتی که بخشی از آنها زمانی در فیلم جاناتان دمی توسط کلاریس و هانیبال لکتر به بحث گذاشته شده بود اما پاسخ کاملی دریافت نشد یا پرسش هایی که در سریال مشهور «ذهن های مجرمانه» که از شبکه سی بی اس پخش می شد، به ذهن کاراکترها و بینندگان خطور می کرد (آن سریال هم درباره بخش رفتارشناسی اف بی آی در دهه ۷۰ و رابطه با قاتلان سریالی بود و به شکل هیجان انگیزتری مخاطبان را درگیر پرونده های جنایی گوناگون می کرد).

البته انتظارتان را از سریال تنظیم کنید. ممکن است حتی از میانه فصل اول به نظرتان برسد که طرح و ایده اصلی برای یک درام پلیسی کافی نبوده. اینجاست که باید به خودتان یادآوری کنید مفهومی که ما از درام پلیسی در ذهن داریم یک پیش فرض است.

این سریال بیشتر شبیه همان تجربه ای است که فینچر در «زودیاک» انجام داده بود و این بار خیلی جسورانه تر و ساختارشکن تر سراغش رفته است. آدم ها با هم حرف می زنند و حرف می زنند و هیچ اتفاق بزرگی در ظاهر رخ نمی دهد اما در زیر نگاه ما و سطح داستان از قضا جهان بزرگی در حال شکل گیری است. جهانی به شدت بی رحم نسبت به قربانی و قربانی کننده.

از دل ماجراهای مربوط به چند قاتل سریالی، فینچر و پنهال موفق شده اند درامی به شدت انسانی تصویر کنند که حتی قهرمانانش درگیر پرسوناهایی هستند که تصور می کنند باید همیشه به چهره داشته باشند و همین هم موجب اختلال در روابط صمیمانه و زندگی خانوادگی شان می شود.

برای دیدن «شکارچی ذهن» باید حوصله به خرج بدهید و سنسورهای فکرتان را فعال کنید. آخر فصل قرار نیست چیزی حل شود. اصلا صورت مسئله واضحی مطرح نشده که بخواهیم منتظر جوابش باشیم. یکی از منتقدان خارجی اشاره کرده بود که در فصل اول انگار پنهال و فیننچر فقط مهره ها را روی صفحه شطرنج چیده اند و قواعد بازی را خاطرنشان کرده اند، خود بازی احتمالا از فصل آینده آغاز خواهد شد.

با این وجود موجبیت و دلیل وجودی «شکارچی ذهن» فقط زمینه چینی برای فصل های آینده نیست. سریالش خاصیت غریبی دارد که عین سیاهچاله تماشاگر را در خودش می کشد. مجذوب و مسحور ذهن های خلاق سیاه ترسناکی می شویم که شوم ترین حوادث تاریخ را رقم زده اند.

فینچر و پنهال دست تماشاگر را می گیرند و او را با خودشان به قعر جهنم می برند. به تماشای جهان های ناشناخته. دیدن «شکارچی ذهن» شبیه یک روند روان درمانی است. ارجاع به اهمیت دوران کودکی و اتفاق های ساده باعث می شود بارها و بارها به خودمان رجوع کنیم.

 به جهان تاریک ما خوش آمدید
الگوی این که چطور خشونت های پیش پا افتاده ممکن است منجر به جنایت های وحشتناک شود ما را وادار می کند در رفتارهای گاها خشن و عصبی روزمره مان بازنگری داشته باشیم و در نهایت همه این جزئیات دست به دست هم می دهند که «شکارچی ذهن» تبدیل به سریالی شود که برای درک ساحت سرگرم کننده اش مجبوریم خیلی از کلیشه های ذهنی مان درباره درام را بشکنیم. در عوض پاداشش ۱۰ اپیزود درخشان از نظر کارگردانی و فیلمنامه مبتنی بر تاریخ و روانشناسی است که بار دیگر باعث می شود به این تئوری که فینچر، هیچکاک زمانه ماست ایمان بیاوریم.

شکارچی ذهن

* ژانر: درام جنایی
* خالق: جو پنهال بر اساس کتاب شکارچی ذهن: داخل بخش ویژه جنایت های سریالی اف بی آی؛ نوشته جان ای داگلاس و مارک اولشاکر
* بازیگران: جاناتان جراف، هولت مک کالانی، هانا گراس
* نت فلیکس: تعداد فصل ها
* فصل اول پخش شد و فصل دوم سال آینده روی آنتن می رود: بین ۳۴ تا ۶۰ دقیقه
* تهیه کنندگان: دیوید فینچر، چارلیز ترون
* امتیاز در متاکریتیک: ۷۸ از ۱۰۰
* خلاصه داستان: هولدن یک مامور جوان اف بی آی است که بعد از یک ماموریت برای تمام کردن یک گروگانگیری به خاطر اهمیتی که به روانشناسی مجرم می دهد به عنوان استاد در واحد رفتارشناسی شروع به تدریس می کند. آنجا با بیل آشنا می شود که او هم استاد است و هر دو تصمیم می گیرند با انجام مصاحبه هایی با قاتلان سریالی برای آنها یک الگوی فکر تعریف کنند که در آینده بتوانند وقوع برخی جنایت ها را پیش بینی کنند.


منبع: برترینها

داشتن خانه‌ای شیک با بودجه محدود

همه ما به دنبال زندگی در خانه ای شیک و زیبا هستیم که نیازهای همه افراد خانواده را پوشش داده و زندگی راحتی را برایمان به ارمغان آورد و این موضوع  به نحوه چیدمان و انتخاب های مناسب در دکوراسیون منزل بستگی داشته و استفاده مناسب از فضا و به کارگیری دکوری ها و دیگر اقلام زیبا خانه را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار می دهد . تغییرات دکوراسیون ممکن است به نظر پرهزینه و مشکل به نظر برسد اما در حقیقت با انتخاب ها و راهکارهای هوشمندانه می توان خانه ای با بودجه محدود ایجاد کرد در ادامه با ۱۰ راز برای خلق خانه ای زیبا و خلاقانه با دکوبوم همراه باشید….

۱-اولین چیزی که شما برای تغییرات دکوراسیون در خانه بایستی بدانید، نوع نگاه و سبکی است که می خواهید در فضای داخلی خود ایجاد کنید تا در مسیر تغییرات شما را هدایت کند برای اینکار می توانید از مجلات و یا حتی وب سایت های دکوراسیون الهام گرفته و فضای دلخواه خود را انتخاب کنید.

راز برای داشتن خانه ای شیک با بودجه محدود 

۲-بعد از تصمیم گیری و انتخاب سبک و یا اقلام مورد نظر ، مطمئنا، شما نمونه هایی گران و لوکس از دکوراسیون را پیدا خوهید کرد اما بهترین کار یافتن نمونه مشابه و نسخه ارزان تر از چیزی است که در سایت ها مشاهده نموده اید راهکار دیگر بعد از مشاهده نمونه های ارزان قیمت موجود می توانید آگاهانه تر انتخاب نمایید و یا نگاهی به مغازه ها و حتی فروشگاه های دست دوم انداخته شاید بتوانید چیزی مناسب و مطابق با حال و هوای خود بیابید.
 

 راز برای داشتن خانه ای شیک با بودجه محدود


۳-رنگ های موجود در منزل خود را به روز کنید.یکی از راه های تغییر فضا با هزینه محدود  افزودن رنگ به دکوراسیون و اقلام دکوری موجود در آن است. می توانید دیوارها یا سقف  و حتی مبلمان موجود که قابل رنگ آمیزی هستند را مطابق سلیقه خود رنگ آمیزی کنید.

 راز برای داشتن خانه ای شیک با بودجه محدود


۴-افزودن پرده ها راهی برای اهدای ظرافت و هارمونی به منزل است. پرده هایی را که از ابریشم طبیعی، پارچه کتان و پنبه ساخته شده است، ایده بسیار خوبی برای اجتناب از خرید پارچه های گران قیمت می باشد حتی متناسب با دکوراسیون می توانید از رنگ های مختلف پرده و سایه بان ها استفاده کنید.

 راز برای داشتن خانه ای شیک با بودجه محدود


۵-افزودن کوسن ها با طراحی خلاقانه و انتخاب الگوها و پارچه های مختلف برای افزودن جذابیت و گرما به فضا ایده ای بسیار ارزان قیمت بوده که می تواند ترکیب جالبی ایجاد کند حتی می توانید از کوسن های با سایز بزرگتر که فضا بیشتر پر کرده و فضای راحت تری ایجاد می کنند استفاده نمایید.

 راز برای داشتن خانه ای شیک با بودجه محدود


۶-انتخاب لوسترهای تزئینی و یا آویزهای زیبا فضا را بسیار تغییر داده و فضایی دراماتیک ایجاد خواهد کرد. برای تاثیرگذاری نیازی به خریدهای گران قیمت ندارید به دنبال تغییر فضای خانه با ایجاد نورهای زیبا و ایجاد سایه های مناسب باشید.

 راز برای داشتن خانه ای شیک با بودجه محدود


۷-خرید مبلمان مقرون به صرفه که راحت و مناسب خانه هستند می تواند در دکوراسیون بسیار تاثیرگذار باشد شما حتی می توانید مبلمان قدیمی و موجود در منزل را اصلاح کنید و یا می توانید با ایده های خلاقانه و دست ساز مبلمان را زیباتر و کاربردی تر ساخته و تغییرات مورد نیاز خود را بر آنها اعمال نمایید.

 راز برای داشتن خانه ای شیک با بودجه محدود


۸-بعد از اینکه مبلمان و عوامل اصلی تشکیل دهنده منزل را فراهم کردید حالا نوبت افزودن لوازم جانبی به فضا میرسد. برای اضافه کردن ظرافت به فضای داخلی می توانید از آیتم هایی با رنگ های فلزی مانند آینه طلایی، مجسمه های نقره ای و… استفاده کنید. افزودن رنگ یا متریال طلایی احساسی لوکس و گران قیمت ایجاد می کند اگر نمی توانید برای آن هزینه کنید بهترین راهکار افزودن رنگ طلایی برای لوکس جلوه دادن فضاست البته بایستی به هماهنگی و مطابقت با سبک به کار رفته در فضا توجه کنید.

راز برای داشتن خانه ای شیک با بودجه محدود


۹- استفاده از ایده های دست ساز و کارهای هنری دست ساز قطعا بسیار ارزان تر است.  اما اگر هیچ ایده ای در مورد چگونگی انجام این کار ندارید بهترین کار جست و جو و یادگیری مراحل انجام کار  متناسب با نیازهایتان است می توانید از  اقلام دکوری ،گلدان و آباژورهای دست ساز استفاده کنید  که با صرف هزینه کم تنوع زیادی به فضا می بخشند و در واقع سلیقه شخصی شما را به منزلتان اهدا می کنند.

 راز برای داشتن خانه ای شیک با بودجه محدود


۱۰-نکته بسیار مهم و اساسی در دکوراسیون منزل و داشتن خانه ای زیبا فقط توجه به مبلمان و انتخاب سبک مناسب دکوراسیون و حتی به کارگیری ترفندهای ویژه در منزل نیست در کنار اهمیت همه موارد گفته شده ،پاکیزگی و نظم از مهمترین عوامل در ایجاد ظاهری آراسته و شیک برای منزل می باشد نظافت و سازماندهی مناسب آرامش را به ارمغان آورده و محیط را دلپذیرتر می سازد.

 راز برای داشتن خانه ای شیک با بودجه محدود

پس با رعایت نکات بالا می بینید که برای داشتن خانه زیبا لزوما نیازی به صرف هزینه بالا نیست کافیست با برنامه ریزی و مشخص کردن بودجه و امکانات خود اقدام نمایید.


منبع: برترینها

رابطه مدرک دانشگاهی و موفقیت در کسب و کار

موفقیت در کسب و کار بدون مدرک دانشگاهیGraduated

موفقیت بدون مدرک دانشگاهی کار سختی نیست فقط کافیست مهارت های لازمه را داشته باشید و مقداری بیشتر از اکثریت تلاش کنید.

به گزارش آلامتو و به نقل از زومیت؛ کشور ما در سال‌های گذشته بسیار به سمت مدرک گرایی پیش رفته و بحث بر سر این موضوع همیشه داغ است که آیا علم دانشگاهی به‌تنهایی می‌تواند ما را به کار و درآمد خوب برساند یا بدون مدرک هم می‌توانیم به چنین جایگاهی برسیم؟

سوجان پاتل، استاد و بنیان‌گذار آژانس بازاریابی دیجیتال و نویسنده‌ی کتاب «۱۰۰ روز رشد»، یک دانشجوی انصرافی است که با افتخار به این موضوع، تجربیاتش را اینگونه بیان می‌کند: «وظیفه‌ی من کمک به شرکت‌ها و کارفرمایان، برای رونق و معرفی اصولی کسب‌وکارشان در فضای حقیقی و مجازی است. من بدون مدرک دانشگاهی و فقط بعنوان یک متخصص سئو به درآمد ۲۰ هزاری دلار در سال رسیده‌ام.»

در یک دوره‌ی زمانی، داشتن مدرک کارشناسی ارشد یک بلیط برنده و تأمین‌کننده‌ی جایگاه و موفقیت‌های بزرگ بود؛ اما با گذشت زمان و تغییر شرایط شغلی و اقتصادی جوامع، ارزش و کاربرد این مدارک نیز تغییر کرد؛ زیرا جهان از فضای استخدام دولتی، به حوزه‌ی کارآفرینی تغییر جهت داده است! شاید بدانید؛ اما یادآوری می‌کنم که افراد بسیار موفقی مانند استیو جابز، بیل گیتس و مارک زاکربرگ، همه بدون مدرک دانشگاهی هستند و طبق گزارشات منتخب واشنگتن، ۶۸ درصد آمریکایی‌ها مدرک لیسانس ندارند.

البته بحث ما این نیست که داشتن مدرک دانشگاهی خوب است یا بد! ما فقط می‌خواهیم بررسی کنیم که آیا بدون مدرک هم می‌توان در کسب‌وکار موفق شد؟ در ادامه دلایلی را که نشان می‌دهند برای کسب درآمد مدرک دانشگاه پایه‌ی اصلی نیست، عنوان می‌کنیم:

آموزش آنلاین شما را به یک کارشناس تبدیل می‌کند

قبل از ثبت‌ نام برای رفتن به دانشگاه، هدف خود را بررسی کنید. می‌خواهید در آینده به چه وظیفه‌ای مشغول باشید؟ آیا آن رشته‌ی تحصیلی، شما را به هدفی که دارید می‌رساند؟ برای مثال اگر می‌خواهید برنامه‌نویس شوید، صرفا گرفتن مدرک لیسانس در رشته‌ی مهندسی کامپیوتر از شما یک کدنویس نمی‌سازد و لازم است این حرفه را در دوره‌های آزاد و مطالعات شخصی و تمرین و تکرار پیگیری کنید.

برای تبدیل شدن به مشاور مدرک لازم نیست

شغل مشاوره می‌تواند برای هر شخصی که در زمینه‌ای خاص اطلاعات، تجربه و تسلط دارد مناسب باشد. اگر شما می‌توانید در هر زمینه‌ای مشکلات دیگران را حل کنید و راهنمای آنان باشید، کافی است جامعه‌ی مخاطبتان را پیدا کنید، آن‌ها را فراخوانی کنید و آنچه احتیاج دارند در اختیارشان قرار دهید. پاتل یادآوری می‌کند: «من سال‌ها تجربه موفق در زمینه‌ی مشاوره‌ی تولید محتوا و بازاریابی مجازی دارم و کارآفرینان بسیاری به اطلاعات من اتکا می‌کنند؛ اما ممکن است افراد دیگری نیز وجود داشته باشند که تجربه و اطلاعاتشان بالاتر از من است. پس لازم است یک مشاور مداوما در حال مطالعه و بروزرسانی آگاهی‌اش باشد.»

سرمایه‌گذاری بدون نیاز به مدرک دانشگاهی امکان‌پذیر است

قطعا تمامی شما می‌دانید که برای تبدیل شدن به یک سرمایه‌گذار در حوزه‌ی بورس، املاک و… احتیاج به تحصیلات خاصی نیست. البته مطالعات شخصی و آگاهی به حوزه‌ای که میخواهید در آن سرمایه گذاری کنید از الزامات است و این شغل تحقیق و بررسی بسیاری می‌طلبد.

مشاغل مختلف را بررسی کنید

اگر به تمامی مشاغلی که در دنیا وجود دارند فکر کنید، درخواهید یافت که تعداد زیادی از آن‌ها مانند کارگزاران املاک، نویسندگان، مدیران فروش، برنامه‌نویسان، آرایشگران، نوازندگان و… به تحصیلات آکادمیک دانشگاهی احتیاج ندارند. البته این بدان معنا نیست که شغل آن‌ها از هر علم و آگاهی مبرا است. خیر! آن‌ها به‌صورت آزاد در دوره‌های مهارت‌آموزی شرکت می‌کنند ومطالعه و تمرین دارند.

وام دانشجویی یا وام کسب‌وکار

به هر حال هر دو مسیر نیاز به هزینه کردن دارند. در نهایت بررسی به عهده‌ی شما است که تصمیم بگیرید برای تحصیلاتتان خرج کنید یا برای شروع یک کسب‌وکار جدید دست به عمل بزنید.

تنها به تحصیلات اکتفا نکنید

اگر فقط می‌خواهید معدل الف دانشگاه باشید، صرفا در علوم گذشتگان استاد خواهید شد

اگر تصمیم شما ادامه‌ی تحصیل است، تنها اسیر کتاب‌های درسی و معدل نشوید. بازار کار مهارتی فراتر از کلاس درس احتیاج دارد که این مهارت با مطالعات علم روز، با دست به عمل زدن و تجربه‌ی محیط کار واقعی حاصل می‌شود.

در دانشگاه استحکام را نمی‌آموزید

این یک حقیقت است که دانشگاه یک پیش‌نیاز برای زندگی اجتماعی و برنامه‌ریزی شما است. اما دیگر مهارت‌ها مانند سخت‌کوشی، صبوری، استراتژی‌های ارتباطی، مشتری‌مداری، مدیریت مالی و… در هیچ کتاب درسی آموزش داده نمی‌شود. روند موفق شدن بسیار سخت‌تر از امتحان‌های کلاسی است و به آن زودی و آسانی که فکر می‌کنید آرزوهایتان محقق نمی‌شود. پس از رؤیاهای دانشجویی‌ بیرون بیایید، از جای برخیزید و خودتان دست‌به‌کار شوید.

۶ راه خانگی برای سفید کردن دندان‌ها

برترین جاهای دیدنی روسیه برای تفریح


منبع: آلامتو

چند غذای خوشمزه با «تخم مرغ»

ماهنامه سفره ایرانی: تخم مرغ یکی از مواد غذایی سرشار از پروتئین و همچنین مواد مغذی است. یکی از مهم ترین خوراکی ها در رژیم غذایی ورزشکاران، تخم مرغ است.

همچنین تخم مرغ می تواند از ابتلا به سرطان سینه جلوگیری کند. میانه تان با تخم مرغ چطور است؟ در این مطلب قصد داریم دستور تهیه چند غذای خوشمزه با این ماده غذایی مغذی را در اختیار شما عزیزان قرار دهیم.

کاناپ نیمرو

راضیه عمادی

* میزان سرو: ۲ نفر

مواد لازم:

  • نان همبرگری: ۱ عدد
  • ژامبون: ۴ الی ۶ ورقه
  • تخم مرغ: ۲ عدد
  • نمک: به مقدار لازم

مواد لازم سس:

  • کره: ۱۵۰ گرم
  • زرده تخم مرغ: ۲ عدد
  • آب سرد: ۲ قاشق سوپ خوری
  • آب لیمو سنگی: ۱ قاشق سوپ خوری
  • نمک: به مقدار لازم
 چند غذای خوشمزه با «تخم مرغ»
طرز تهیه:

ابتدا برای تهیه سس، کره را در ظرف مناسب روی حرارت گرم کنید تا ذوب شود. سپس ظرف را از روی حرارت بردارید. زرده تخم مرغ و آب سرد را در ظرف مناسبی روی حرارت ملایم قرار دهید و مرتب و با سرعت هم بزنید تا غلظت یابد. سپس ظرف را از روی حرارت بردارید. آب لیمو ترش و نمک را اضافه و مخلوط کنید. کره ذوب شده را به تدریج اضافه و مخلوط کنید.

نان را به دو قسمت برش دهید و هر یک را در تابه تفت دهید تا برشته شود. ورقه های ژامبون را روی هر برش نان قرار دهید. تخم مرغ ها را نیمرو کنید و هر نیمرو را روی ورقه های ژامبون قرار دهید. سس را روی نیمروها بریزید و سرو کنید.


املت سوسیس و قارچ

ستایش پاکدل

* میزان سرو: ۲ نفر

مواد لازم:

  • تخم مرغ: ۲ عدد
  • قارچ (اسلایس شده): ۴ الی ۵ عدد
  • فلفل دلمه ای قرمز: نصف ۱ عدد
  • سوسیس (خرد شده): ۶ عدد
  • روغن زیتون: ۱ قاشق سوپ خوری
  • شیر: ۱ قاشق سوپ خوری
  • نمک: به مقدار لازم
  • فلفل سیاه: به مقدار لازم
  • برگ جعفری (خرد شده): ۳ الی ۴ عدد
 چند غذای خوشمزه با «تخم مرغ»
طرز تهیه:

قارچ ها را اسلایس کرده و فلفل دلمه ای را حلقه حلقه کنید. روغن زیتون را در ظرف مناسبی روی حرارت گرم کنید. قارچ را اضافه کرده و تفت دهید. فلفل دلمه ای و سوسیس خرد شده را اضافه کرده و تفت دهید. ظرف را از روی حرارت برداشته کنار بگذارید.

تخم مرغ، شیر، نمک و فلفل سیاه را در ظرف مناسبی با هم مخلوط کنید. این مخلوط را در تابه بریزید تا روی حرارت ملایم بپزد. سبزیجات تفت داده شده را روی نیمی از املت بریزید. نیمه دیگر را روی سبزیجات تا کنید؛ سپس سرو کنید.


نان تخم مرغ

راضیه عمادی

* میزان سرو: ۲ نفر

مواد لازم:

  • تخم مرغ: ۳ عدد
  • فلفل سیاه (پودر شده): یک دوم قاشق چای خوری
  • نان تست: ۶ عدد
  • نمک: به مقدار لازم
  • روغن: به مقدار لازم
 چند غذای خوشمزه با «تخم مرغ»
طرز تهیه:

تخم مرغ، نمک و فلفل سیاه را در ظرف مناسبی با هم مخلوط کنید. با لیوان، دایره هایی روی نان تست قالب بزنید و آنها را در مخلوط روغن فرو کرده و سپس در روغن داغ سرخ کنید. نان های تخم مرغی را گرم سرو کنید.


میکس تخم مرغ و گوجه فرنگی

ستایش پاکدل

* میزان سرو: ۴ نفر

مواد لازم:

  • تخم مرغ: ۴ عدد
  • گوجه فرنگی: ۳ عدد
  • فلفل سبز: ۳ عدد
  • روغن زیتون: ۱ قاشق سوپ خوری
  • کره: ۱ قاشق سوپ خوری
  • فلفل قرمز (پودر شده): یک دوم قاشق چای خوری
  • نمک: به مقدار لازم
  • فلفل سیاه (پودر شده): به مقدار لازم
 چند غذای خوشمزه با «تخم مرغ»
طرز تهیه:

تخم مرغ ها را در ظرف مناسبی با همزن بزنید. پوست گوجه فرنگی ها را بگیرید و آنها را نگینی خرد کنید. فلفل سبز را حلقه حلقه برش دهید. کره و روغن زیتون را در تابه گرم کنید. فلفل سبز خرد شده را اضافه کرده و تفت دهید و گوجه فرنگی، نمک و فلفل را اضافه و مخلوط کنید. در ظرف را بگذارید تا مواد به مدت چند دقیقه بپزند. تخم مرغ را اضافه کرده و مخلوط کنید. هنگامی که تخم مرغ سفت شد، داغ سرو کنید.


کوفته تخم مرغ

راضیه عمادی

* میزان سرو: ۶ عدد

مواد لازم:

  • تخم مرغ: ۷ عدد
  • سیب زمینی (پخته): ۴ عدد
  • پیاز (کوچک): ۱ عدد
  • فلفل قرمز: ۱ عدد
  • روغن زیتون: ۱ قاشق سوپ خوری
  • برگ جعفری (خرد شده): ۲ قاشق سوپ خوری
  • آرد: به مقدار لازم
  • پودر سوخاری: به مقدار لازم
  • نمک: به مقدار لازم
  • فلفل سیاه: به مقدار لازم
 چند غذای خوشمزه با «تخم مرغ»
طرز تهیه:

هر ۶ عدد تخم مرغ را آب پز کرده و پوست آنها را جدا کنید. سیب زمینی های پخته را پوست کنده و رنده کنید. پیاز و فلفل قرمز را ریز خرد کنید و در روغن زیتون تفت دهید. ظرف را از روی حرارت بردارید. سیب زمینی پخته رنده شده را اضافه کنید. برگ جعفری ریز خرد شده، یک تخم مرغ باقیمانده، نمک و فلفل سیاه را اضافه و مخلوط کنید. مقداری آرد اضافه کنید و مخلوط کنید تا خمیر سفتی حاصل شود. گلوله هایی از مخلوط به دست آمده جدا کنید. آنها را در پودر سوخاری بغلتانید. سپس به سینی فر انتقال دهید. سینی را حدود ۲۰ دقیقه در فر از قبل گرم شده با دمای ۱۹۰ درجه سانتی گراد (۳۷۵ درجه فارنهایت) قرار دهید تا کوفته ها بپزند. سپس آنها را از فر در آورید و گرم سرو کنید.


منبع: برترینها

صبحانه های خوشمزه با انواع تست

نان بربری داغ با پنیر و چند حلقه گوجه‌فرنگی عصرانه خاصی برای بچه مدرسه‌ای‌هاست. نازکی لواش و لقمه‌پیچ‌های آن، نان تافتون و گوشه‌های نرم و عطر بی‌نظیر آن هم لذت خودش را دارند. اما گاهی صبح‌ روز تعطیل حوصله ایستادن در صف نان را نداریم. نان‌هایی را هم که چند وقت پیش خریده بودیم، همه تمام شده اند. عزا می‌گیریم که چه کنیم؟

مخصوصا روزهای سرد پاییز که ترجیح بر این است  زیر پتوی گرم پناه بگیریم و فقط بعد از پیچیدن عطر خوش چای در خانه و بوی نان داغ از زیر پتو بلند شویم، اما بهانه بهتری برای‌تان داریم! بهانه‌ای ساده و خوشمزه که قطعا روز تعطیل‌تان را می‌سازد؛ چند دستور ویژه فقط با نان تست. این نان را به سادگی می‌توانید بخرید و ساده‌تر از آن صبحانه یا عصرانه درست کنید.

تست بادام و عسل تنوری

مواد لازم

  •     بادام خام/ ۳۰۰ گرم
  •     عسل/ ۵ قاشق غذاخوری
  •     دارچین / یک قاشق غذاخوری
  •     کره گیاهی/ یک قاشق غذاخوری
  •     نان تست/ یک بسته

صبحانه های  خوشمزه با انواع تست

طرز تهیه

  1. بادام‌ها را بشویید و سپس آنها را داخل آب داغ بیندازید تا پوست از گوشت بادام جدا شود.
  2. بعد آنها را آبکش کرده و بشویید و تا پوست‌ها کاملا جدا شوند. عسل را کمی گرم کنید تا روان شود، اما اگر آن را بیرون از یخچال نگهداری کرده‌اید و حالت روان دارد، نیازی به گرم کردن عسل نیست.
  3. کره را بزنید تا کاملا نرم شود.
  4. به آن دارچین اضافه کنید و هم بزنید تا کره و دارچین کاملا با هم مخلوط شوند.
  5. اکنون یک لایه کره مخلوط با دارچین روی نان‌های تست بمالید.
  6. سپس آنها را به مدت ۳۰ ثانیه داخل ماکروویو بگذارید تا حالت تنوری بگیرند.
  7. بعد آن‌ها را بیرون آورده و عسل روی آنها بمالید. سپس روی آنها بادام‌های خام را قرار دهید. صبحانه آماده است.

تعداد نفرات: ۴ نفر


 

تست کرانچی تخم‌مرغ و پنیر پیتزا

مواد لازم

  •     تخم‌مرغ/ ۶ عدد
  •     پنیر پیتزای رنده شده/ ۳۰۰ گرم
  •     پودر آویشن/ یک قاشق چایخوری
  •     فلفل سیاه/ یک سوم قاشق چای‌خوری
  •     فلفل قرمز/ یک سوم قاشق چای‌خوری
  •     نمک/ به مقدار لازم
  •     نان تست/ یک بسته
  •     روغن کانولا/ ۲ قاشق غذاخوری
  •     آرد سفید/ یک قاشق غذاخوری

صبحانه های  خوشمزه با انواع تست

طرز تهیه

  1. پودر آویشن، را با پودر فلفل سیاه و قرمز آسیاب شده مخلوط کنید. سپس آنها را به پنیر پیتزا اضافه کرده و هم بزنید تا ادویه‌ها کاملا با پنیر مخلوط شوند.
  2. سپس روی نان‌های تست پنیربریزید. برای اینکه پنیر‌ها کاملا آب شده و بخشی از آنها شکل کرانچی به خودش بگیرد، نان‌ها را روی سینی فر که کف آن را به آرد سفید آغشته کرده‌اید، بچینید. روی سینی را بکشید و سینی را داخل فری که قبلا روی حرارت ۱۸۰ درجه سانتیگراد تنظیم کرده‌اید، بگذارید.
  3. به مدت ۱۰ دقیقه پنیرو نان باید در فر بماند. دراین فاصله داخل ماهیتابه روغن بریزید.
  4. تخم‌مرغ‌ها را با نمک داخل آن بیاندازید. زیر شعله را کم کنید تا تخم‌مرغ‌ها عسلی نزدیک به پختن شود. بعد از ۱۰ دقیقه، سینی را از فر درآورید.
  5. روی آن را بردارید و تخم‌مرغ‌ها را داخل هر نان بگذارید.
  6. سپس دوباره سینی را داخل فر قرار داده و این بار به مدت ۳ دقیقه از شعله بالا به نان‌ها حرارت بدهید.


 

تست کره بادام زمینی و موز کودکانه

مواد لازم

  •    کره بادام زمینی/ نصف فنجان
  •     موز/ دو عدد
  •     سیب/ یک عدد
  •      انگور سیاه/ یک فنجان
  •     توت‌فرنگی/ نصف فنجان
  •     نان تست/ نصف بسته

 صبحانه های خوشمزه با انواع تست

طرز تهیه

  1. سیب‌ها را بشویید.
  2. آنها را با پوست به شکل هلالی خرد کنید. کاکل توت‌فرنگی‌ها را جدا کرده، آنها را بشویید.
  3. موزها را شسته و سپس آنها را پوست بکنید. آنها را باریک حلقه کنید. انگورها را از خوشه جدا کرده و بشویید. نان‌های تست را داخل تستر بگذارید تا گرم شوند.
  4. سپس روی آنها یک لایه کره بادام زمینی بمالید.
  5. سپس با کمک سیب، موز، توت‌فرنگی وانگور سیاه ، نان‌ها را تزئین کنید تا شکل صورتک‌های مختلف روی نان تست درست شود. این تست‌ها صبحانه کاملی برای کودکان هستند.

تعداد نفرات: ۴ نفر


تست کدوی تنوری

مواد لازم

  •     کدوی سبز/ چهارعدد
  •     پیاز/ یک عدد
  •     سیر/ ۲ حبه
  •     جعفری/ یک و نیم فنجان
  •     گوجه‌فرنگی/ چهارعدد
  •     ماست یونانی/ دو فنجان
  •     پودر آویشن/ یک قاشق چای خوری
  •     زردچوبه/ یک سوم قاشق چای خوری
  •     پودر فلفل سیاه/ یک سوم قاشق چایخوری
  •     نمک/ به مقدار دلخواه
  •     روغن ذرت/ ۲ قاشق غذاخوری
  •     روغن زیتون/ ۲ قاشق غذاخوری
  •     نان تست/ یک بسته

صبحانه های  خوشمزه با انواع تست

طرز تهیه

  1. کدو‌ها را بشویید و پوست بکنید.
  2. سپس آنها را داخل مخلوط‌ کن ریخته تا به شکل پوره درآید. پیاز و سیر را پوست کنده،بشویید و ریز خرد کنید.
  3. گوجه‌فرنگی‌ها را بشویید و ریزخرد کنید. داخل ماهیتابه روغن بریزید. ابتدا پیاز را بریزید و با کمی زردچوبه تفت بدهید.
  4. سپس سیر را اضافه کنید و تفت بدهید. اکنون پودر فلفل سیاه و آویشن را اضافه کنید.
  5. تفت بدهید و بعد گوجه‌فرنگی‌های خرد شده را همراه با کمی نمک اضافه کنید.
  6. زیر شعله را کم کنید تا گوجه آب بیندازد. بعد از اینکه تقریبا آب آن تمام شد، آن را هم زده و شعله را خاموش کنید. جعفری‌ها را پاک کرده، خیس کنید و بشویید. با قلم‌مو روی نان‌ها روغن زیتون بمالید.
  7. به مدت ۳۰ ثانیه آنها را داخل ماکروویو بگذارید.
  8. آنها را از ماکروویو درآورده و ابتدا یک لایه پوره کدو روی آن بمالید.
  9. سپس روی آن مخلوط گوجه، پیاز و سیر و ادویه را قرار داده و به شکل دلخواه روی آن را با ماست یونانی وجعفری تزئین کنید.

تعداد نفرات: ۴ نفر


تست میوه

مواد لازم

  •     خیار/ ۳ عدد
  •     کدوی سبز/ ۲ عدد
  •     توت‌فرنگی/ یک فنجان
  •     موز/ دو عدد
  •     تخم‌مرغ/ دو عدد
  •     پنیر پیتزای ورقه‌ای/ یک بسته
  •     شکلات نوتلا/ نصف فنجان
  •     کره بادام زمینی/ نصف فنجان
  •     دارچین/ یک سوم قاشق چایخوری
  •     نمک/ به میزان دلخواه
  •     نان تست/ دو بسته

صبحانه های  خوشمزه با انواع تست

طرز تهیه

  1. تخم‌مرغ‌ها را شسته و بگذارید بپزند.
  2. خیارها را بشویید، اما آنها را پوست نکنید. سپس خیارها را باریک حلقه کنید. کدوها را شسته، پوست بکنید و بعد داخل مخلوط‌ کن بریزید تا به شکل پوره درآیند.
  3. سپس دستگاه را خاموش کرده و نمک و دارچین اضافه کنید. دوباره دستگاه را روشن کنید تا ادویه‌ها با کدو مخلوط شده و طعم‌دار شوند. موزها را شسته و پوست بکنید. سپس باریک حلقه کنید. کاکل توت‌فرنگی را جدا کرده و بعد از این که آن را به مدت ۲ دقیقه خیس کردید، آن را شسته و بگذارید آب آن برود.
  4. سپس توت‌فرنگی‌ها را دو نیم کنید.
  5. نان‌های تست را به مدت ۳۰ ثانیه داخل ماکروویو یا یک دقیقه داخل تستر بگذارید تا از حالت خمیری درآیند.
  6. سپس مانند تصویر، روی بعضی از آنها شکلات نوتلا و روی بعضی دیگر کره بادام زمینی بمالید.
  7. روی نانی که شکلات نوتلا مالیده‌اید، توت‌فرنگی و روی آنهایی که کره بادام‌زمینی دارند، حلقه‌های موز را بگذارید.
  8. یک ورقه پنیر پیتزا روی نان‌های دیگر گذاشته و حلقه‌های تخم‌مرغ‌های پخته را روی آن قرار دهید.
  9. پوره‌های کدوی طعم‌دار شده با ادویه را نیز روی تکه‌های دیگری از نان قرار دهید. صبحانه متنوعی خواهید داشت که پاسخگوی همه ذائقه‌هاست.

تعداد نفرات: ۶ نفر


تست اسفناج و ذرت

مواد لازم

  •     اسفناج ۲۰۰ گرم
  •     ذرت کنسروی/ یک عدد
  •     اسفناج/ ۳۰۰ گرم
  •     پنیر پیتزای رنده شده/ یک بسته ۳۰۰ گرمی
  •     پیاز/ یک عدد
  •     سیر/ دو حبه
  •     نمک/ به مقدار دلخواه
  •     نان تست/ یک بسته

صبحانه های  خوشمزه با انواع تست

طرز تهیه

  1. اسفناج‌ها را پاک کرده و سپس آنها را خیس کنید.
  2. ۵ دقیقه بعد آنها را بشویید. بگذارید آب آنها برود. بعد آن‌ها را ریز خرد کنید.
  3. اسفناج خرد شده را با ذرت کنسروی مخلوط کنید. پیاز و سیر را پوست کنده، بشویید و ریز خرد کنید.
  4. آنها را هم با کمی نمک به اسفناج خرد شده و ذرت اضافه کنید. هم بزنید تا مواد کاملا مخلوط شوند. اکنون روی نان تست از مخلوط مواد یک لایه بگذارید.
  5. سپس پنیر پیتزا روی آن بریزید.
  6. نان‌های آماده شده را به مدت ۲ دقیقه داخل ماکروویو بگذارید تا اسفناج‌ها پخته و نان کبابی شده و پنیر نیز کاملا آب شود.


تست تخم‌مرغ و ماهی سالمون

مواد لازم

  •     ماهی سالمون/ دو تکه
  •     تخم‌مرغ/ ۳ عدد
  •     پودر شوید/ یک قاشق غذاخوری
  •     فلفل سیاه آسیاب شده/ یک سوم قاشق غذاخوری
  •     دانه فلفل سیاه/ یک قاشق قاشق غذاخوری
  •     شاخه شوید خشک/ ۱۰ شاخه
  •     ماست یونانی/ دو فنجان
  •     نان تست/ یک و نیم بسته
  •     نمک/ به مقدار لازم

صبحانه های  خوشمزه با انواع تست

طرز تهیه

  1.  ماهی سالمون را بشویید.
  2. بعد از اینکه آب آن رفت، با چاقوی تیز، ماهی را لایه لایه برش بزنید. تخم‌مرغ‌ها را آب پز کنید. مقداری از فلفل سیاه را آسیاب کنید.
  3. سپس آن را با پودر شوید و نمک مخلوط کنید. بعد از اینکه تخم‌مرغ‌ها پخت، آنها را پوست کنده و حلقه کنید. اکنون روی هر تکه نان، یک لایه ماست یونانی بمالید.
  4. به مقدار دلخواه از ورقه ماهی روی آن بگذارید. کنار آن حلقه‌های تخم‌مرغ پخته را بگذارید.
  5. سپس مخلوط پودر شوید، فلفل سیاه  و نمک آسیاب شده را روی آن بریزید.
  6. نان‌های تست آماده شده را به مدت ۲ دقیقه داخل ماکروویو قرار دهید تا ماهی بپزد. سپس آن را از داخل ماکروویو درآورده و با شاخه شوید خشک و دانه‌های فلفل سیاه تزئین کنید.

تعداد نفرات: ۴ نفر

تست آووکادو و مخلفات

مواد لازم

  •     آووکادو/ سه عدد
  •     گوجه گیلاسی/ دو فنجان
  •     پیاز/ دو عدد
  •     سیر/ یک حبه
  •     پنیرصبحانه/ نصف قالب
  •     گوجه‌فرنگی/ ۵ عدد
  •     ماهی سالمون ورقه شده/ ۱۰ ورقه
  •     شوید تازه خرد شده/ یک فنجان
  •     پنیر پیتزای رنده شده/ دو فنجان
  •     نمک و فلفل/ به میزان دلخواه
  •     نان تست/ دو بسته

صبحانه های  خوشمزه با انواع تست

طرز تهیه

  1. ابتدا آووکادوها را بشویید.
  2. سپس آنها را پوست کنده و داخل مخلوط‌کن بریزید تا به شکل پوره درآیند.
  3. پیازها و سیر را پوست کنده، ریز خرد کنید.
  4. گوجه‌گیلاسی‌ها و گوجه‌فرنگی‌ها را بشویید. گوجه گیلاسی‌ها را به دو نیم تقسیم کرده و گوجه‌فرنگی‌ها را ریز خرد کنید.
  5. شوید‌ها را پاک کرده، خیس کنید و بعد از اینکه آب آن رفت، ریزخرد کنید.
  6. این شویدها برای تزئین تست‌ها پس از خروج از ماکروویو است.
  7. پنیر صبحانه را خرد کنید. ماهی سالمون را بشویید. سپس بخشی از آن را به شکل ورقه‌ای نازک درآورید.
  8. سپس روی هر نان تست، یک لایه پنیر پیتزا بمالید.
  9. بعد از آن یک لایه آووکادو بمالید.
  10. سپس بسته به دلخواه‌تان از گوجه خرد شده، گوجه‌گیلاسی دو نیم شده، مخلوط پیاز و سیر و ماهی سالمون ورقه‌ای بگذارید. روی آن پنیر صبحانه خرد شده بریزید.
  11. نمک و فلفل نیز به مقدار دلخواه اضافه کنید.
  12. اکنون تست‌ها را داخل ماکروویو قرار داده و تا پختن ماهی‌ها صبر کنید. سپس تست‌ها را از ماکروویو درآورید و روی آن را با شوید تازه خرد شده تزئین کنید.

تعداد نفرات: ۶ نفر


منبع: برترینها

قبل از سیگار، شیر بنوشید

یکی از چالش های پیش روی افرادی که به استعمال سیگار یا مواد مخدر اعتیاد داشته اند و در حال ترک مصرف این دخانیات هستند، این است که چطور می توانند با برنامه ریزی غذایی مناسب، روزهای بی دردسرتری را پشت سر بگذارند و با تغذیه سالم، دوران ترک سیگار یا سایر مخدرها را ساده تر سپری کنند. به همین منظور در این مطلب به معرفی بهترین مواد غذایی برای افرادی که دوران ترک سیگار یا مخدرها را پیش رو دارند، می پردازیم.

یکی از چالش های پیش روی افرادی که به استعمال سیگار یا مواد مخدر اعتیاد داشته اند و در حال ترک مصرف این دخانیات هستند، این است که چطور می توانند با برنامه ریزی غذایی مناسب، روزهای بی دردسرتری را پشت سر بگذارند و با تغذیه سالم، دوران ترک سیگار یا سایر مخدرها را ساده تر سپری کنند. به همین منظور در این مطلب به معرفی بهترین مواد غذایی برای افرادی که دوران ترک سیگار یا مخدرها را پیش رو دارند، می پردازیم.

قبل از سیگار، شیر بنوشید

 
۱٫ جینسنگ: تحقیقات علمی نشان داده اند مصرف جینسنگ، از ترشح انتقال دهنده های عصبی دوپامین در زمان سیگار کشیدن یا استفاده از مواد مخدر جلوگیری می کند. همین انتقال دهنده های عصبی هستند که احساس لذت را به وجود می آورند. بنابراین، مصرف جینسنگ طی چند هفته متوالی می تواند میزان لذت ناشی از سیگار کشیدن و مواد مخدر را کاهش بدهد.

۲٫ شیر: محققان دانشگاه دوک می گویند سیگاری هایی که یک لیوان شیر قبل از سیگار کشیدن می نوشند، طعم خیلی بدی را هنگام سیگار کشیدن در دهان خودشان احساس می کنند و این طعم ناخوشایند حتی بعد از اتمام سیگار هم باقی می ماند. پس هر بار که هوس سیگار کردید، مقداری شیر بنوشید. حتی می توانید سیگار را به شیر آغشته کنید و بگذارید تا قبل از روشن کردن خشک شود. این کارها خیلی زود شما را از سیگار متنفر می کند.

۳٫ مغزهای خام: مصرف مقداری از انواع مغزهای خام می تواند انرژی، پروتیین و بسیاری از مواد مغذی را برای بدن فراهم کند. خوردن مغزهای خام در موقعیت هایی که قصد دارید سراغ سیگار یا مواد مخدر بروید، شما را به خودش مشغول نگه می دارد و رفته رفته هوس استفاده از آنها را کم می کند.

۴٫ انواع مرکبات: پرتقال، لیمو و انار سرشار از ویتامین C هستند که ذخایرش در بدن همراه با سیگار کشیدن یا مصرف مواد مخدر تخلیه می شود و نیکوتین جای آن را می گیرد. نوشیدن آب پرتقال طبیعی و مصرف انواع مواد غذایی غنی از ویتامین C می تواند علاوه بر تامین نیاز بدن، هوس استفاده از این محصولات مضر را کاهش بدهد. سیستم ایمنی بدن هم با مصرف این میوه ها تقویت می شود و وابستگی شما را به سیگار کمتر می کند. تحقیقات علمی نشان داده اند میوه هایی مثل سیب، موز و هلو هم میل به  دریافت نیکوتین را کاهش می دهند.

۵٫ خوراکی های شور: استفاده از خوراکی های شور می تواند هوس سیگار کشیدن یا مصرف مواد مخدر را در بعضی از افراد کاهش بدهد. چیپس، چوب شور یا حتی کمی نمک برای این افراد موثر هستند. این خوراکی ها هم دهان افراد و هم دست های آنها را در حال فعالیت نگه می دارند و درواقع عمل سیگار کشیدن را برای مغز شبیه سازی می کنند.

۶٫ اسموتی: بسیاری از افرادی که سیگار یا مواد مخدر را ترک می کنند، با هوس استفاده از خوراکی های شیرین مواجه می شوند. این افراد برای مقابله با ولع شیرینی باید سراغ میوه ها بروند. اسموتی هایی (نوشیدنی های نسبتا غلیظی که در مخلوط کن تهیه می شوند) که با استفاده از انواع میوه ها و سبزی ها تهیه می شوند، بهترین انتخاب برای این افراد هستند.

۷٫ آدامس های بدون قند: یکی از بهترین راه ها برای ترک سیگار، مشغول کردن دهان به کارهایی غیر از سیگار کشیدن است. استفاده از آدامس های بدون قند می تواند ترفند مناسبی برای شما باشد و تاثیر بسزایی داشته باشد.

قبل از سیگار، شیر بنوشید 
۸٫ خوشبوکننده نعنایی بدون قند: به جای مصرف آبنبات های شیرین یا آبنبات های بدون قندی که طعم بدی دارند، بهتر است از خوشبوکننده نعنایی بدون قند استفاده کنید. این کار دهان شما را مشغول نگه می دارد و مانع از رفتن به طرف سیگار می شود.

۹٫ سبزی ها: سبزی هایی مانند هویج، کرفس و خیار نیز طعم سیگار و مواد مخدر را به حالت ناخوشایند و بدی تبدیل می کنند. علاوه بر این، اگر به اندازه کافی تلاش کنید می توانید از سبزی های سفتی مثل هویج و خیار به جای سیگار استفاده کنید و مغزتان را فریب بدهید.

۱۰٫ ماست: ماست هایی که به طور طبیعی شیرین هستند و ماست های غیرشیرین، استفاده از سیگار یا مواد مخدر را به تجربه ناخوشایندی تبدیل می کنند. درواقع، همه محصولات لبنی باعث می شوند که سیگار کشیدن یا مصرف مواد مخدر با طعم بسیار بدی همراه شود و در نتیجه افراد را از این محصولات مضر متنفر می کنند. در ضمن، پنیر و ماست های غیرچرب محصولات لبنی خاصی هستند که می توانند احتمال ترک سیگار و مواد مخدر را افزایش دهند.

۱۱٫ جو دوسر: اضافه کردن مقداری جو دوسر به رژیم مواد غذایی روزانه، هوس استفاده از سیگار یا مواد مخدر را کاهش می دهد و از شدت آن می کاهد. البته مخاطبان نباید جو دوسر را با جو آماده در غلات صبحانه اشتباه بگیرند. شما باید مقداری جو دوسر را در آب جوش بپزید و بگذارید تمام شب داخل آب باقی بماند. بعد وقتی که در روز بعد با ولع استفاده از سیگار یا مواد مخدر مواجه شدید، مقداری از این ترکیب را بخورید. البته برای گرفتن بهترین نتیجه نباید این ترکیب را بعد از ساعت ۸ شب مصرف کنید.

۱۲٫ میوه های خشک: میوه های خشک مانند خرما و برگه زردآلو می توانند هوس سیگار کشیدن را کاهش بدهند چون هم بافت فوق العاده مناسبی دارند و هم عطر خوبی. شما می توانید مقداری از این خوراکی ها را همیشه همراه داشته باشید و در موقعیت های مختلف از آنها استفاده کنید.

قبل از سیگار، شیر بنوشید 
۱۳٫ آب: نوشیدن مقدار زیادی آب در طول روز، یکی از بهترین ترفندها برای
ترک سیگار و مواد مخدر است. آب، احساس سیری و پری ایجاد می کند و در نتیجه
میل به سیگار کشیدن را کاهش می دهد. علاوه بر این، افراد سیگاری معمولا از
کم آبی بدن رنج می برند و نوشیدن آب زیاد در طول روز ساده ترین راه برای
مقابله با این مشکل و پیامدهای ناشی از آن مانند خشکی پوست است.

۱۴٫
چربی های سالم: تحقیقات متعددی نشان داده اند که ترک کردن سیگار و مواد
مخدر با مصرف مواد غذایی حاوی اسیدهای چرب امگا-۳ راحت تر می شود. محصولاتی
مانند لوبیا سویا، بذر کتان و ماهی سرشار از امگا- ۳ هستند و می توانند
رژیم غذایی شما را برای ترک راحت تر سیگار در وضعیت مطلوبی قرار بدهند.

یوهان کرایف، سیگار و آبنبات
یوهان
کرایف، یکی از سرشناس ترین فوتبالیست های هلندی که بیشتر فوتبال دوستان او
را به عنوان یک بارسلونایی دوآتشه می شناسند، در سن ۶۸ سالگی و در اثر
ابتلا به سرطان ریه درگذشت. کرایف در یکی از مشهورترین اظهارات سال های
پایانی عمر خود گفته بود که «فوتبال همه چیز به من داد و سیگار، همه چیز را
از من گرفت».

ابتلای به سرطان ریه باعث شد مسوولان وقت بارسلونا
قوانینی مربوط به منع استعمال سیگار روی نیمکت بارسلون برای آقای سرمربی
وضع کنند تا او مجبور شود به جای سیگار کشیدن، به آبنبات و آدامس برای رفع
استرس خود متوسل شود. 

 
منبع: هفته نامه سلامت

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

اتفاق عجیب نخستین فینال جام جهانی چه بود؟

ایسنا: در اولین فینال جام جهانی که بین دو تیم اروگوئه و آرژانتین برگزار شد اتفاق عجیبی رخ داد.

 ژول ریمه، رییس فیفا مدتی بود که مخالف برگزاری مسابقات فوتبال در رقابت‌های المپیک بود. به همین خاطر از سال ۱۹۲۸ تعداد زیادی از تیم‌های ملی، بهترین تیم خود را به بازی‌های المپیک نفرستادند و در حقیقت یک تیم آماتور را راهی این رقابت‌ها کردند. در این تیم‌ها بهترین‌ها حضور نداشتند. ژول ریمه در نظر داشت برای این رشته یک جام جداگانه برگزار کند که تیم‌ها از نقاط مختلف جهان در آن شرکت داشته باشند. او می‌خواست این بازی‌ها نیز هر چهارسال یک بار برگزار شوند اما به نحوی باشد که با بازی‌های المپیک تقارن پیدا نکند و در سال کبیسه نباشد.

کنگره فیفا در بارسلونا در روزهای ۱۸ و ۱۹ می ۱۹۲۹ برگزار و این ایده مطرح شد. اروگوئه که در دو دوره اخیر المپیک یعنی ۱۹۲۴ و ۱۹۲۸ قهرمان شده بود توانست از دیگر نامزدها (اسپانیا، هلند، ایتالیا و مجارستان) پیشی بگیرد و دیگر تیم‌ها کنار کشیدند. تصمیم عادلانه‌ای بود اما این انتخاب یک مشکل داشت. اروپا به معنای واقعی شکست خورده بود. 

اتفاق عجیب نخستین فینال جام جهانی چه بود؟

این در حالی بود که اروگوئه شرایط فوق العاده‌ای را پیشنهاد داده بود. آنها بهترین امکانات رفاهی را ارائه دادند. بهترین وسایل نقلیه و غذاهای خوب از جمله آنها بود. در این شرایط و به لطف قدرت ریمه تنها چهار تیم اروپایی در این بازی‌ها شرکت کردند. فرانسه، بلژیک، رومانی و یوگسلاوی اعلام حضور کردند. اروگوئه که جشن ملی ۱۰۰ سالگی‌اش را برگزار می‌کرد، این عمل کشورهای اروپایی را یک تو دهنی به خودش دانست. با این حال تنها نبود ایتالیا و اسپانیا که کشورهای پرجمعیتی محسوب می‌شدند کاملا احساس می‌شد. کشورهای آمریکایی حضور گسترده‌ای داشتند. مکزیک، آرژانتین، شیلی، بولیوی، پرو، برزیل، پاراگوئه، آمریکا و اروگوئه میزبان از این قاره بودند.

در این شرایط میزبان، آماده‌سازی خود را پیش می‌برد. اروگوئه ورزشگاه بزرگی با ظرفیت ۸۰ هزار نفر ساخت و آن را سنتناریو نامید اما متاسفانه نتوانست از آن در بازی افتتاحیه بهره ببرد. باران‌های شدید در این روزها باعث شد زمین پر از آب شود و چمن تازه ورزشگاه با مشکل روبه‌رو شد. به همین خاطر بازی افتتاحیه را در استادیوم پوسیتوس در مونته ویدئو برگزار کردند. دو تیم فرانسه و مکزیک در این شرایط نخستین بازی جام جهانی را برگزار کردند. اولین ضربه کرنر را دیونیسیو مخیای مکزیکی زد. نخستین گل نیز در دقیقه ۱۹ توسط لورنت فرانسوی به ثمر رسید. فرانسه ۴ بر یک پیروز این دیدار شد.

ورزشگاه سنتناریو پنج روز بعد با بازی اروگوئه و پرو افتتاح شد و میزبان توانست با یک گل پیروز شود. در ادامه، رقابت‌ها به نفع اروگوئه پیش رفت و میزبان، قهرمان شد. این تیم توانست سومین عنوان پیاپی جهانی خود را به دست آورد. تا آن زمان قهرمانی در المپیک نیز مانند قهرمانی در جام جهانی بود. با این حال اروگوئه از نبود اروپایی‌ها به شدت ناراحت بود و به همین خاطر در جام‌های جهانی ۱۹۳۴ ایتالیا و ۱۹۳۸ فرانسه شرکت نکرد. این تیم دوباره در سال ۱۹۵۰ به رقابت‌های جهانی بازگشت که در برزیل برگزار شد. آنها توانستند دوباره در بازی مشهور به نام “ماراکاناسو” پیروز شوند و تاریخ خود را در این زمینه درخشان‌تر کردند.

در نخستین فینال جام جهانی (تابستان ۱۹۳۰) اتفاق عجیبی رخ داد. دو تیم فینالیست، اروگوئه و آرژانتین، داور بلژیکی را با خواسته‌شان گیج کرده بودند. در شروع بازی هر تیم خواهان یک توپ متفاوت بود. به همین خاطر داور تصمیم گرفت در هر نیمه از یک توپ بهره ببرد. نیمه نخست با توپ اروگوئه‌ای‌ها برگزار شد که آرژانتین توانست ۲ بر یک پیروز شود. در نیمه دوم بازی با توپ آرژانتین انجام شد و اروگوئه به بازی برگشت و توانست ۴ بر ۲ مهمانش را شکست دهد و قهرمان این بازی‌ها شود.


منبع: برترینها

زندگی و زمانه «نجم السلطنه»، مادر نخست وزیر در تبعید

هفته نامه جامعه پویا – مسعود کاظمی: در کتاب هایی که به شخصیت محمد مصدق پرداخته اند با نام مادر او، نجم السلطنه، زیاد مواجه می شویم. البته شهرت مصدق که قدرت امپراتوری انگلیس را به چالش کشید، بعد از مرگ نجم السلطنه آغاز شد، به همین دلیل در زندگینامه مصدق اطلاعات چندانی درباره زندگانی نجم السلطنه وجود ندارد و فقط اشاراتی کوتاه به تاثیرات مادر بر فرزند شده است.

نجم السلطنه سه بار ازدواج کرد و هر سه بار با فوت همسر، به همراه فرزندان کوچکش تنها ماند. عبدالحسین میرزا فرمانفرما، برادر نجم السلطنه، به این خواهر خود بسیار علاقه مند بود و امر دشوار سرپرستی و رسیدگی به خواهر و فرزندانش را بر عهده گرفت.

نجم السلطنه کیست؟

ملک تاج ملقب به نجم السلطنه یکی از دختران فیروز میرزا پسر عباس میرزا نایب السلطنه بود. او در سال ۱۲۳۱ (شش سال پس از آغاز سلطنت ناصرالدین شاه قاجار) متولد شد و سال ۱۳۱۱ (شش سال پس از آغاز سلطنت رضا شاه پهلوی) درگذشت.

مادر نجم السلطنه، حاجیه هماخانم دختر بهمن میرزا بهاءالدوله یکی از پسران فتحعلی شاه قاجار بود. حاجیه هماخانم زنی متدین بود. به همین دلیل مسجدی در گذر وزیر دفتر به نام مسجد شاهزاده خانم احداث و وقف کرد. فیروز میرزا و حاجیه هماخانم سه دختر و یک پسر داشتند. یکی از دختران به نام ماه سیما در جوانی درگذشت. نجم السلطنه، دختر ارشد و دیگری سرورالسلطنه بود که با مظفرالدین میرزا (ولیعهد) ازدواج کرد و به حضرت علیا ملقب شد، کوچک ترین فرزند عبدالحسین میرزا بود که بعدتر لقب پدر (فرمانفرما) را گرفت.

زندگی و زمانه «نجم السلطنه»، مادر نخست وزیر در تبعید

از ابتدا بین عبدالحسین و نجم السلطنه مهر عجیبی وجود داشت. برادر و خواهر انس و الفت بسیاری داشتند و فرزندانشان شاهد این علاقه بودند. یکی از دختران فرمانفرما می گوید: «زمانی که نجم السلطنه خبر می داد به دیدار برادر خواهد آمد، عبدالحسین از صبح زود درصدد تدارک و پذیرایی بود و خود شخصا به همه امور سرکشی می کرد. وقتی نجم السلطنه با کالسکه می رسید، برادر به استقبال او می شتاف و در کالسکه را باز کرده و می گفت نوکرتم، غلامتم و نجم السلطنه با لحن تند و صریحی که همواره داشت می گفت لوس نشو.

بالاخره پس از تشریفات وقتی نجم السلطنه روی صندلی می نشست و دست هایش را روی زانوهایش می گذاشت، فرمانفرما بچه ها را صدا می زد بیایید دست عمه جان را ببوسید. نجم السلطنه در این دیدارها نه چیزی می نوشید و نه می خورد. نیم ساعتی می نشست و بعد با عجله و قدم های تند که از عاداتش بود می رفت. نجم السلطنه قدی کوتاه داشت و تند سخن می گفت و با سرعت حرکت می کرد و حوصله حرف های بیهوده و بدیهیات را نداشت.»

مریم فیروز، دیگر دختر فرمانفرما عمه خود را این گونه توصیف می کند: «زن کوچک اندامی بود با حرکت سر، تعظیم ما را جواب می داد و به سرعت عبور می کرد. صورتی سفید با چشمانی درشت به رنگ میشی روشن داشت.بینی او نازک و منحنی بود. فکری روشن و گفتاری تند و تا حدی خشن داشت. در ۸۰ سالگی شخصا مشغول نظارت بر ساختمانی بود که تا به امروز به بیمارستان نجمیه معروف است. تکیه کلامش «نه والله به خدا» بود. پدرم علاقه زیادی به او داشت و همواره به احترامش کوشا بود.»

ازدواج اول و اقامت در کرمان

نجم السلطنه مانند دیگر دختران خانواده های هم تراز، نزد معلم خانوادگی به تحصیل پرداخت. زمانی که به سن ازدواج رسید، هنوز جوانان از امکان تحصیل پرداخت، زمانی که به سن ازدواج رسید، هنوز جوانان از انکان تحصیل خارج از ایران برخوردار نبودند، به ویژه که ناصرالدین شاه مخالف سفر به فرهنگ و تحصیل خارج از ایران بود اما اسماعیل خان نوری وکیل وکیل الملک کرمانی، پدرشوهر نجم السلطنه از این قاعده مستثنا بود و پسرش مرتضی قلی خان را به روسیه فرستاده بود تا علم نظامی بیاموزد. مرتضی قلی خان از خانواده سلطنتی نبود.

زمان ازدواج نجم السلطنه، پدرش وزیر جنگ بود اما ثروت چندانی نداشت؛ بنابراین می خواست دخترش عروس خانواده ثروتمندی شود. به همین دلیل مرتضی قلی خان را گزینه مناسبی برای این امر می دید. در زمان ازدواج نجم السلطنه با مرتضی قلی خان او متأهل و دارای چند فرزند بود. داماد، بسیار مسن تر از عروسی بود که در آن هنگام فقط ۱۶ سال داشت. نجم السلطنه مهریه قابل توجهی از قرار چهارم و نیم دانگ قریه اسماعیل آباد را دریافت کرد که دهکده علی آباد واقع در چوپار جنوب کرمان بود. عروس و داماد پیش از خطبه عقد یکدیگر را ندیدند.

نجم السلطنه پس از این وصلت راهی کرمان شد. مرتضی قلی خان (وکیل الملک) حاکم کرمان، به شدت مقروض شده بود و قادر به پرداخت قرض های خود نشد. چندین سال خشکسالی و … باعث شد مالیات ها به تاخیر بیفتد و کار برای او دشوار شد. عده ای از داوطلبان همیشگی حکومت با پرداخت پول هنگفتی به شاه در ازای حکومت کرمان، موجب عزل مرتضی قلی خان شدند.

نجم السلطنه پس از چند سال به تهران آمده بود تا خانواده اش را ببیند اما نگران اوضاع مالی اسفناک خانواده و شوهرش بود. سرنوشت برای او دوره سخت و غم انگیزی رقم زد. یک سال بعد از مراجعت به تهران، مرتضی قلی خان درگذشت، بدون این که بتواند بدهی های خود را بدهد. نجم السلطنه و دخترانش به کرمان بازنگشتند. بین وراث وکیل الملک بر سر تقسیم ارث و قرض های پدر دعود شده و تا سال ها بعد ادامه پیدا کرد.

سرانجام زمانی که عبدالحسین میرزا فرمانفرما به حکومت کرمان منصوب شد، توانست امور مالی را رتق و فتق کند و سهم خواهر و دخترانش را بفروشد. گرفتاری های مالی باعث شد نجم السلطنه به فکر جمع آوری اموال بیفتد و مانند برادر، به خرید زمین پرداخت و در این امر تبحر پیدا کرد.

ازدواج دوم و زندگی در تهران

نجم السلطنه بنا بر آداب و رسوم زمانه که وقتی زنی شوهرش را از دست می دهد باید یک سال عزاداری کند و گوشه گیر باشد، به جز دید و بازدید با خانواده و بستگان به معاشرت با کسی نمی پرداخت. او بعد از سالِ همسر به اصرار بزرگ ترها رخت سیاه از تن در آورد و به فکر تجدید فراش افتاد. ازدواج مجدد برای بیوه جوانی چون او با تحسین و تشویق همگان همراه بود. ازدواج دوم نجم السلطنه با محاسبه و وساطت خانواده طرفین انجام شد. خانواده های فیروزمیرزا و میرزا هدایت آشتیانی وزیر دفتر از قبل با هم آشنایی داشتند و ترتیب این ازدواج دشوار نبود.

وزیر دفتر هم جوان نبود و پیش از آن، همسر و چندین فرزند داشت؛ اما او ثروتمند بود و در نظر نجم السلطنه با همه مصائب، وصلتی مناسب می آمد. ازدواج با وزیر دفتر دو سال پس از فوت مرتضی قلی خان برپا شد. یک سال بعد نجم السلطنه پسری به دنیا آورد که آرزوی هر زنی در آن دوران بود. نام او را محمد و لقبش را مصدق السلطنه گذارند. این پسر بعدها نخست وزیر ایران شد. چندی بعد نیز صاحب دختری به نام آمنه ملقب به دفترالملوک شدند.

نجم السلطنه تا حدودی آرامش خیال یافته بود و آینده فرزندانش را با امید نگاه می کرد اما بحران بار دیگر به سراغش آمد و همسرش فوت کرد. در این مقطع پدر نجم السلطنه هم از دنیا رفته بود و برادرش هم از او دور بود. مظفرالدین میرزا ولیعهد و حضرت علیا هم در تبریز زندگی می کردند.

 زندگی و زمانه «نجم السلطنه»، مادر نخست وزیر در تبعید
در چنین شرایطی از دست دادن وزیر دفتر در اثر بیماری وبا دردناک بود. او دو فرزند کوچک، محمد ۱۰ ساله و دفترالملوک ۸ ساله را داشت و مجددا زحمت تربیت فرزندان و حفظ اموال شان در برابر اقوام پدری بر دوش نجم السلطنه افتاده بود. او در این زمان ۴۰ سال داشت. به هر دشواری که بود از این ماجرا هم عبور کرد. سال ها بعد پسرش، دکتر محمد مصدق از راهنمایی ها و نصایح مادر، اظهار امتنان کرد.

شیرین سمیعی (همسر نوه دکتر مصدق) درباره رابطه مصدق و مادرش می گوید: «مصدق بسیار او را دوست می داشت و بزرگ و محترمش می شمرد. علاقه و احترامش به دلیل مهرش بود و کاری به ایل و تبار نجم السلطنه نداشت.» سمیعی در ادامه می افزاید: «دختران دکتر مصدق از مادر پدرشان خاطرات بسیار خوبی داشتند و با مهر از او یاد می کردند. او را در زمان حیات، شازده و شازده جون می نامیدند.

منصوره دختر دوم مصدق می گفت تو هم اگر او را می دیدی دوستش می داشتی و مانند دیگران شازده جون صدایش می کردی.» سمیعی ادامه می دهد: «مرگ پدر، محمد را بیش از پیش به مادر نزدیک کرد. از آن پس بود که محمد به او سخت وابسته شد و تحت تاثیر شخصیت، منش و گویش و کنش نجم السلطنه قرار گرفت. تا آخرین لحظه حیات نجم السلطنه، مطیع امر مادر بود و تا آخرین لحظه حیات خودش، همچنان نصایح مادر را به گوش داشت.»

ازدواج سوم و سفر به تبریز

در جامعه سنتی آن روز ایران، زندگی یک زن به تنهایی خوشایند نبود، ازدواج مجدد برای زنی تنها نه تنها منعی نداشت، بلکه تشویق هم می شد. به ویژه زنان منسوب به خانواده قاجار به دلیل موقعیت شان به سرعت ازدواج می کردند. نجم السلطنه نیز با میرا فضل الله خان وکیل الملک تبریزی طباطبایی دیبا از خانواده های معروف آذربایجان ازدواج کرد. او مدتی در پترزبورگ وزیر مختار بود و پس از فوت همسرش با نجم السلطنه ازدواج کرد.

نجم السلطنه پس از این ازدواج مدتی به تبریز رفت. میرزا فضل الله از همسر قبلی خود ۱۱ فرزند داشت که چندان با همسر جدیدش سر سازگاری نداشتند. نجم السلطنه از این همسر پسری به دنیا آورد که نامش را ابوالحسن دیبا گذاشتند. این دوران خوش زندگی نجم السلطنه به شمار می رفت. او پس از مدت ها نزدیک خواهرش زندگی می کرد و رابطه خوبی با ولیعهد داشت.

نجم السلطنه زمان زیادی در تبریز نماند و به تهران بازگشت. زن و شوهر به اتفاق فرزندان شان در خانه موروثی خیابان حافظ فعلی زندگی می کردند. روز قبل از جشن پنجاهمین سال سلطنت ناصرالدین شاه، شاه به قصد زیارت حضرت عبدالعظیم به ری رفت و با گلوله میرزا رضا کرمانی از پیروان سید جمال الدین اسدآبادی به قتل رسید. مظفرالدین شاه شوهر خواهر نجم السلطنه به سلطنت رسید و موقعیت خانواده او ارتقا یافت.

با تغییر سلطنت نجم السلطنه که خواهرش حضرت علیا سوگلی شاه و زن عقدی او بود، بیشتر به دربار رفت و آمد داشت. او در نامه هایش به فرمانفرما ذکر کرده، گاهی چند روز در دربار نزد خواهرش می مانده است. رابطه نجم السلطنه با شاه خوب بود و به ظاهر علت این بوده که وقتی حضرت علیا سر ناسازگاری با شاه داشته، نجم السلطنه واسطه می شده است.

شرح نامه ها به فرمانفرما

آنچه از نجم السلطنه به جا مانده، بیشتر نامه هایی است که به برادرش فرمانفرما نگاشته است. وفاداری و عشق عمیق خواهر به برادر در تمامی نامه ها مشاهده می شود، به طوری که در چند نامه او را برادر عزیزم، رفیقم و پدرم خطاب کرده است. در این نامه های ایمان عمیق نجم السلطنه به خداوند و مشیت الهی به چشم می خورد. نجم السلطنه درباره اشخاص هیچ ملاحظه ای نداشته و در نامه هایش حتی درباره شاه بسیار عریان به انتقاد می پرداخته است. او مطالبی درباره اوضاع کشور می نوشته که حاکی از تیزبینی اش است و با وجود نزدیکی با شاه متوجه بعضی ضعف های او می شود.

ظاهرا این گونه عقاید و در عین حال تیزبینی نجم السلطنه به پسرش محمد مصدق نیز به ارث رسیده بود. در یکی از نامه ها درباره استقراض از روس ها می نویسد: «برادر مردم چه کار دارند دولت پول دارد یا ندارد؟ رضای میل آن را می کنند، مثل شما راه نمی روند که دو سفر خواستید بروید به انواع و اقسام موقوف کردید. پول هم قرض شد و سفری هم رفتند. هر چه خدا بخواهد همان می شود. شما خیال کردید این دوره همه به دست شماست. خیرخواهی می کردید. آن وقت در زمان شما شاه آن قدر غصه می خورد علیل شده بود. زیاد نوشتن مایه دردسر است. خودت بهتر اوضاع را می دانی.»

کم کم اوضاع کشور بحرانی شد و نجم السلطنه به وضعیت خوش بین نبود و در نامه هایش به فرمانفرما نگرانی خود را از اوضاع بحرانی کشور ابراز می داشت. او در نوشته هایش جسته و گریخته از دولت و شاه انتقاد می کرد.

۳ ازدواج و ۵ فرزند

نجم السلطنه در طول زندگی اش سه بار ازدواج کرد که هر بار با فوت همسر، زندگی مشترک پایان یافت. او پنج فرزند داشت، شوکت الدوله و عشرت الدوله از وکیل الملک کرمانی همسر اولش، محمد مصدق و آمنه دفترالملوک از وزیر دفتر آشتیانی همسر دوم و از همسر سومش میرزا فضل الله خان و ابوالحسن دیبا را داشت. او هر پنج فرزند را بدون حضور پدر بزرگ کرد. در این امر حمایت برادر و یاری محمد پسر بزرگش با او همراه بود.

بدون شک افتخار و دلگرمی نجم السلطنه پس از برادر، به محمد مصدق بود. او نیز همه عمر خود را مدیون تربیت مادر می دانست و معتقد بود مادرش به او تفهیم کرده اهمیت شخص در جامعه مساوی است با رنجی که به خاطر مردم کشیده است. نجم السلطنه نیز در نامه ای به فرمانفرما در سال های تبعید از فرزندش محمد ابراز رضایت می کند و می نویسد: «مصدق السلطنه بسیار خوب تربیت شده والا بچه بی پدر نباید این قدر خوب بشود.» همچنین در جای دیگری از عشق و علاقه مصدق به آبادانی ملک و دیار یاد کرده است.

ازدواج محمد مصدق دغدغه اصلی نجم السلطنه

یکی از بزرگ ترین دغدغه های نجم السلطنه ازدواج پسرش محمد بود. او در نامه ای به برادرش نوشته: «تا به حال نه صیغه خواسته نه زن عقدی.» نجم السلطنه بعد از ناامیدی از ازدواج پسرش با دختر شاه، به فکر دختر امام جمعه، زهرا ضیاءالسلطنه می افتد. بالاخره زحماتش ثمر می دهد و مصدق السلطنه با ضیاءالسلطنه، دختر امام جمعه که مادرش نوه ناصرالدین شاه بود ازدواج کرد. ضیاءالسلطنه زنی سازگار، مهربان، وفادار و استوار بود که در کنار تمامی گرفتاری های محمد ایستادگی و مقاومت کرد.»

شیرین سمیعی هم روایت جالبی درباره ازدواج دکتر مصدق دارد. سمیعی از زبان اطرافیان دکتر مصدق می نویسد: «نجم السلطنه نزد خواهرش رفت و از خواهرزاده اش فخرالدوله (دختر مظفرالدین شاه) خواستگاری کرد. خواهر او این وصلت را به صلاح هیچ کدام ندانست و در واقع به خواستگاری جواب رد داد. نجم السلطنه استدلال های خواهر را نپذیرفت و از او رنجید و برای پسر ۲۰ ساله اش در جستجوی دختری مناسب بود که به والایی خواهرزاده باشد. به خواستگاری دختر زین العابدین امام جمعه تهران رفت. زهرا ضیاءالسلطنه نازنین زنی بود.»

زندگی و زمانه «نجم السلطنه»، مادر نخست وزیر در تبعید

نجم السلطنه پس از مشروطه

در سال هایی که اعتصاب ها و شورش ها، آغاز انقلاب مشروطه را خبر می داد، میرزا فضل الله خان، همسر سوم نجم السلطنه نیز درگذشت و بار دیگر سرپرستی فرزندی خردسال به دوش او افتاد. زندگی این زن پس از فوت همسر سوم برای چندمین بار دستخوش ناملایمات تازه ای شد. فرمانفرما همچنان در نگهداری از فرزندان خواهرش کوشا بود اما به هر روی ایام برایش به سختی می گذشت.

پس از مشروطه محمد علی شاه مورد تنفر فعالان سیاسی بود. مشروطه خواهان و به ویژه چپ های تندرو به او مشکوک بودند. محمد علی شاه نیز از قانون اساسی مشروطه که قدرت مطلقه او را محدود می کرد ناراضی بود. نجم السلطنه در این دوران دل خوش حضور محمد پسر بزرگش بود. مصدق در این هنگام ۲۴ ساله بود و به علت گرایش های شخصی، تحصیلاتی و حس ملی گرایی خود از مشروطه خواهان بود.

علاقه او به دموکراسی که در طول عمرش نمایان شد، ریشه دار بود. مادر شور پسر را می دید و نگران بود. از سویی علاقه پسر به مشروطه در مادر نیز تاثیر گذاشته بود. مصدق با توجه به گرایشی که به مشروطه داشت و جوی که در دوره استبداد صغیر در ایران حاکم بود، ترجیح داد از کشور برود. محمد راهی فرانسه شد اما در این سفر بیمار و مجبور به ترک تحصیل شد.

مصدق پس از بهبودی همراه مادر، همسر، سه دختر و دو پسرش راهی سوئیس شد. محمد بچه ها را به مدرسه ای در سوئیس رهسپار کرد و خود نیز مشغول تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه نوشاتل سوئیس شد. نجم السلطنه پس از جراحی چشم به ایران بازگشت. نجم السلطنه زمانی درباره تحصیل خارج از ایران بدبین بود اما از این که فرزندانش در سوئیس آرام و پیشرفته مشغول تحصیل بودند، احساس آرامش می کرد.

مصدق پس از بازگشت به ایران مدتی به امور فرهنگی مشغول بود و پس از آن دعوت ذکاءالملک فروغی را پذیرفت و به کار استادان مدرسه حقوق و علوم سیاسی پیوست. همچنین به تدوین کتابی درباره کاپیتولاسیون پرداخت و مدت کوتاهی در کابینه مستوفی الممالک از طرف مجلس عضو کمیسیون پنج نفره در وزارت مالیه شد. پیشرفت مصدق، مادر را خوشحال می کرد. او رنج زیادی برای تربیت فرزندانش کشیده بود. بعدتر مصدق حاکم فارس شد. از نظر مادر، والی گری فارس، جایی که فرمانفرما قبلا در آنجا حکومت می کرد، بالاترین افتخار را داشت و نشانه موفقیت پسر بود.

حکومت رضاخان

نجم السلطنه هنگام تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی ۷۴ ساله بود و چه بسا درباره بسیاری از اتفاقات آن دوران با شک و تردید می نگریست. نیازی نداشت مانند مردانی که با تزویر به دنبال پست و قدرت بودند به چیزی که اعتقاد نداشت، تظاهر کند اما با این که صریح بود می دانست در این دوران باید با احتیاط زندگی کند. در همان زمان تعدادی از خدمتکاران خانه فرمانفرما از ماموران حکومت بودند.

ساخت و وقف بیمارستان نجمیه

تغییر سلطنت برای بیشتر خانواده های قاجار ناخوشایند بود. طبق قانون همه مردم باید نام خانوادگی برای خود انتخاب می کردند، بنابراین نجم السلطنه به ملک تاج فیروز تغییر نام داد. فرمانفرما نیز نام فرمانفرمائیان را برای خود برگزید. نجم السلطنه از سال ۱۳۰۷ در اندیشه احداث مریض خانه بود؛ این بیمارستان در باغی در خیابان حافظ کنونی قرار داشت. باغ از شوهر سوم او میرزا فضل الله به نجم السلطنه رسیده بود.

بیمارستان نجمیه اولین بیمارستان خصوصی تهران بود که نیمی از تخت های آن را نجم السلطنه وقف بیماران مستمند کرد. در چند سالی که بیمارستان ساخته می شد، نجم السلطنه با کهولت سن در خانه کوچکی در همان باغ می زیست و شخصا به امور ساختمان سرکشی می کرد.

هر غروب اجرت کارگران را می پرداخت. نکته جالب و غیرمعمول درباره موقوفه بیمارستان نجمیه این است که نجم السلطنه حق نظارت را به دختر ارشد خود زرین تاج خانم حاجیه شوکت الدوله و پس از او به ملوک خانم عشرت الدوله و پس از او به آمنه دفترالملوک واگذار کرد. تولیت هم با محمد مصدق و پس از او با ابوالحسن دیبا بود.

ظاهرا دوران پر جنب و جوش مشروطه و جو اوایل حکومت پهلوی که زنان را به حضور در اجتماع تشویق می کرد، روی نجم السلطنه هم تاثیر بسزایی داشت. هر چه بود می توان گفت در او نشانه هایی از زنی بود که در گذر زمان و با آن پیش می رفت و تغییر می کرد. البته دختران هم به خوبی از عهده کار بر آمدند، زیرا دست پرورده مادری قوی و خوش فکر بودند. بیمارستان نجمیه روز ۱۵ آذر سال ۱۳۰۸ افتتاح شد. بیمارستان نجمیه پایدار و فعال باقی ماند.

در بحبوحه نهضت ملی شدن صنعت نفت در زمان نخست وزیری دکتر مصدق بعضی از موقوفه های بیمارستان فروخته شد و با کمک محمد شمشیری (صاحب یک چلوکبابی معروف در بازار تهران) ساختمانی بزرگ با تجهیزات جدید در کنار ساختمان قدیم بیمارستان ساخته شد. پس از انقلاب بیمارستان نجمیه را سپاه پاسداران اداره می کند و اداره اوقاف، سرپرست موقوفه های خانواده مصدق است. در دفتر کوچکی در ضلعی از بیمارستان که شمشیری آن را ساخته، روی یک پلاک مسی نوشته شده است: «هر کس آن درود عاقبت کار که کشت».

غلامحسین، فرزند دکتر مصدق، در کتابش می نویسد: «بیمارستان به تدریج توسعه یافت. پدرم در هر شرایط و وضعی که بود چه در دوران سلطنت رضاخان و چه سال های طولانی پس از آن همواره نسبت به پیشرفت امور بیمارستان توجه خاصی داشت و این توجه و مراقبت، بیشتر به خاطر علاقه و احترام نسبت به مادرش نجم السلطنه بود.

داستان رابطه این مادر و پسر توصیف ناپذیر است زیرا پدرم در کودکی پدرش را از دست داده بود و مادربزرگ تربیت تنها پسرش را به عهده گرفته بود. برای ادامه تحصیلات دانشگاهی او را به اروپا فرستاده بود، عشق به وطن و خدمت به مردم ایران را در دلش بارور کرده و از او یک ابرمرد ساخته بود. بی دلیل نبود که دکتر مصدق بارها به ما می گفت من در این دنیا به دو چیز عشق می ورزم؛ مادرم و ایران وطنم.»

نجم السلطنه سال ۱۳۱۱ در تهران درگذشت. او در قید حیات نبود تا نخست وزیری پسرش را ببیند و البته دوران حبس و حصر و تبعید محمد مصدق پس از نخست وزیری را.

منابع:

  • زنانی که زیر مقتعه کلاهداری نموده اند (منصوره اتحادیه)
  • در کنار پدرم؛ مصدق (دکتر غلامحسین مصدق)
  • در خلوت مصدق (شیرین سمیعی)
  • از روزگار رفته حکایت (محمد علی میرزا فرمانفرمائیان)
  • شرح حال رجال ایران (بامداد)
  • پنجاه سال تاریخ ایران (خان بابا بیانی)
  • خاطرت تاج السلطنه (مسعود عرفانیان)
  • تاریخ مشروطه ایران (احمد کسروی)
  • زمانه و کارنامه سیاسی اجتماعی عبدالحسین میرزا فرمانفرما (منصوره اتحادیه)


منبع: برترینها

اطلاعات غلط جستجوگر گوگل در مورد حمله تگزاس

اطلاعات غلط جستجوگر گوگل در مورد حمله تگزاسپول‌نیوز – به دنبال وقوع حادثه تیراندازی در کلیسایی در تگزاس جستجوگر گوگل اطلاعات غلطی را در این زمینه نمایش داد که موید برخی تئوری های توطئه در مورد این حادثه بود.
کاربرانی که نام ساترلند اسپرینگز عامل این حادثه تیراندازی را شب گذشته در گوگل جستجو کردند، توئیت هایی را متعلق به برخی کاربران دست راستی و افراطی این شبکه اجتماعی مشاهده کردند که در آنها ادعا شده بود عامل حمله مذکور به دموکرات ها گرایش داشته  و از تفکرات چپگرایانه برخوردار بوده است.

از زمان وقوع این حادثه نشریات و شبکه های مختلف تلویزیونی در آمریکا ادعاهای برخی گروه های دست راستی افراطی در مورد انگیزه ها و سوابق نظامی اسپرینگز را زیر سوال برده اند.

به دنبال نمایش گسترده اطلاعات غلط یادشده در گوگل، این شرکت اطلاعیه ای صادر و تصریح کرد: منشا داده های یادشده توئیتر بوده و بالا آمدن رتبه این اطلاعات ناشی از الگوریتم های مورد استفاده گوگل است که به مطالب پربازدید ارجاع می دهد. نتایج یادشده به طور لحظه به لحظه تغییر می کنند و اطلاعات مذکور به طور مرتب به روز می شوند. ما در تلاش برای ارتقای نحوه رتبه بندی پیام های توئیتری نمایش داده شده در جستجوگر گوگل هستیم.

این اولین بار نیست که جستجوگر گوگل به دنبال رخدادهای تروریستی در آمریکا اطلاعات غلطی به کاربران ارائه می دهد. به دنبال تیراندازی ماه گذشته در لاس وگاس هم گوگل برای مدت کوتاهی به مطلبی از سایت ۴chan در صدر نتایج جستجوی خود لینک می داد که در آن ادعا شده بود عامل این تیراندازی عضو یک گروه نظامی ضدترامپ بوده است. گوگل در این مورد هم الگوریتم های مورد استفاده خود را عامل مشکل یادشده دانست.


منبع: پول نیوز

شگفتی کاربران آیفون از اختلال عجیب بعد از آپدیت

شگفتی کاربران آیفون از اختلال عجیب بعد از آپدیتپول‌نیوز – به تازگی اختلال عجیبی در گوشی آیفون مشاهده شده که در زمان استفاده از قابلیت تصحیح خودکار این گوشی حرف I را به حرف A همراه با یک سمبل در کنارش مبدل می کند.
بسیاری از کاربران آیفون و آی پد می گویند در روزهای اخیر و زمانی که حرف I را همراه با یک فاصله تایپ کرده اند، نرم افزار iOS  در صورت استفاده از قابلیت تصحیح خودکار این حرف را به A مبدل کرده و یک فضای خالی و یک سمبل (شامل علامت سوال در یک جعبه) را نمایش داده است.

این مشکل برای کاربران نسخه ۱۱٫۱ سیستم عامل iOS ایجاد می شود و اپل می گوید از وقوع مشکل یادشده مطلع شده و در تلاش برای برطرف کردن آن است. احتمالا مشکل یادشده همراه با عرضه نسخه iOS 11.2 این سیستم عامل برطرف می شود.

برای حل این مشکل به طور دستی هم می توانید در بخش تنظیمات مسیر Settings > General > Keyboard > Text Replacement را دنبال کنید. بر روی + ضربه بزنید و در بخش درج عبارت I را وارد کرده و در بخش میان بر حرف i را وارد نمایید.


منبع: پول نیوز

تصاویر/ تویوتا پریوس سی؛ هاچ‌بکی با انرژی زیاد!

این خودرو از سال ۲۰۱۲ تا کنون فروشی بالغ بر ۱۸۵ هزار دستگاه را به دست آورده و در زمره پرفروش‌ترین اتومبیل‌های هیبریدی بازار آمریکا قرار دارد. مدل ۲۰۱۸ این خودرو اخیرا با اندکی تغییرات به بازار معرفی شده است.

فرادید|خودروهای هیبریدی حدود ده سال است که در سبد تولید انبوه خودروسازان بزرگی مثل تویوتا قرار گرفته‌اند و از قضا برخی از آنها با استقبال بالایی روبرو شده‌اند. یکی از این خودروها که همه جای دنیا شناخته شده است و شاخه سبز تویوتا را با آن می‌شناسند، خودروهای خانوده پریوس هستند که اقسام مختلفی داشته و به دلیل مصرف سوخت پایین و کارایی بالا، از موفق‌ترین خودروهای کلاس خود به شمار می‌روند.

به گزارش فرادید، گونه هاچ‌بک پریوس که در ایران کمتر شناخته شده و اغلب در بازار آمریکای شمالی حاضر است، یکی از اتومبیل‌های خانواده پریوس است که در رده خودروهای سایز سی توانسته جایگاه مناسبی در بازار به دست آورد. این خودرو از سال ۲۰۱۲ تا کنون فروشی بالغ بر ۱۸۵ هزار دستگاه را به دست آورده و در زمره پرفروش‌ترین اتومبیل‌های هیبریدی بازار آمریکا قرار دارد. مدل ۲۰۱۸ این خودرو اخیرا با اندکی تغییرات به بازار معرفی شده که برای آشنایی بهتر، لازم است اینجا آلبوم تصاویر این خودروی ژاپنی را ببینید. به زودی گزارش مبسوطی درباره آن را می‌توانید در فرادید بخوانید.

برچسب ها: ، ، ،


منبع: فرادید

ماجرای سفر ناصرالدین شاه به کربلا

اعتماد السلطنه از قول میرزا حسین خان مشیرالدوله نقل می‌کند که: «در اسلامبول بودم که اعلیحضرت ناصرالدین شاه به زیارت عتبات عالیات میل فرمودند، راضی کردن دولت عثمانی به این کار، امر آسانی نبود، با تدبیر، آن دولت را بر آن داشتم که موکب همایونی را در عراق عرب بپذیرند، چنانکه پذیرفتند».

فاطمه قاضی‌ها| سفر عتبات ناصرالدین شاه قاجار، در فاصله زمانی ۲۰ جمادی‌الثانی الی غرّه ذیحجه سال۱۲۸۷ ه.ق روی داد، یعنی سه سال قبل از سفر اول فرنگستان. این مسافرت حدود ۵ماه طول کشید.در این سال ناصرالدین شاه، ظاهراً بدون مقدمه آهنگ سفر به عتبات را نمود، البته از قبل قرارچگونگی پذیرایی از وی و اردویی که باید همراه باشد بین دربار عثمانی و سفیر ایران درآنجا (میرزا حسین خان مشیرالدوله، صدراعظم بعدی) داده شد. اردوی همراه شاه عبارت بود از اکثر شاهزادگان، رجال و حرمخانه و افواج و سواره و توپخانه اردو را همراهی می‌کردند. ریاست این اردو با سلطان مراد میرزا حسام السلطنه بود.  شاه ازطریق ساوه به همدان و از آنجا به کرمانشاهان رفته و از خانقین وارد خاک عثمانی شد. تحت کاردانی میرزا حسین خان مشیرالدوله که از استانبول تا کرمانشاهان به استقبال آمده بود، ناصرالدین شاه طی سفر، همه جا از طرف عثمانی‌ها مورد احترام قرار گرفت و بین شاه و عبدالعزیز خان تلگرافات تهنیت ورود و عید فطر رد و بدل شد و خدمات مثبت توأم با تیزهوشی مشیرالدوله، موجب جلب محبت شاه نسبت به وی شد و چنانچه نقل شده، شاید از همین جا بود که ارتقای او را به مقام صدارت در ضمیر گذرانید. پس عجالتاً در بغداد، دستخط وزارت عدلیه و اوقاف را برای او صادر و او را همراه خود به تهران آورد.

اعتماد السلطنه از قول میرزا حسین خان مشیرالدوله نقل می‌کند که: «در اسلامبول بودم که اعلیحضرت ناصرالدین شاه به زیارت عتبات عالیات میل فرمودند، راضی کردن دولت عثمانی به این کار، امر آسانی نبود، با تدبیر، آن دولت را بر آن داشتم که موکب همایونی را در عراق عرب بپذیرند، چنانکه پذیرفتند».

این سفر پرهزینه زمانی انجام یافت که قحطی بیشتر ایالات ایران بخصوص اصفهان و یزد و خراسان، کاشان، قم و قزوین و همچنین خشکسالی کل فلات ایران را در بر گرفته بود.

ماجرای سفر ناصرالدین شاه به کربلا و نجف 

وی وقایع این سفر را روز به روز و با تفصیل به رشته تحریر درآورده است و از زمان حرکت از تهران، چگونگی وضعیت سفر را شرح داده است، بعضی از مناطقی که در این سفر ناصرالدین شاه از آنجاها، عبور، اطراق، یا سکنی گزیده بود، عبارت بوده است از: رباط کریم، ساوه، همدان، اسدآباد، کنگاور، کرمانشاهان، سرپل ذهاب، قصر شیرین، خانقین، یعقوبیه، مشیریه، بغداد، کاظمین، کربلا، نجف اشرف، کوفه، سامرا، کلهر، بیستون، صحنه، تویسرکان، دستجرد، قم، حضرت عبدالعظیم و تهران؛ که اهم وقایع مربوط به اختصار نقل می‌شود:

در روز پنجشنبه سلخ شعبان به عزم تماشای طاق کسری و زیارت سلمان با کشتی بخار بزرگی که مال عثمانی‌ها بوده و آن را کثیف توصیف می‌کند از روی آب دجله حرکت می‌کند.، در کنار شط شغال زیادی می‌بیند و به آنها شلیک می‌کند که موفق هم نمی‌شود. بعد از اینکه با کشتی راه زیادی می‌پیماید، بالاخره طاق کسری پیدا می‌شود، از کشتی به قایق و از قایق با اسب به تماشای آنجا می‌رود و چنین می‌نویسد:

«…تماشای طاق را کردم، دیگر این بنا به تعریف و توصیف قلم نمی‌آید. اول آثار دنیا بوده است. خراب شده است، خیلی مرتفع است و خیلی عرض و طول دارد»، سپس در همان نزدیکی به مقبره سلمان رفته، فاتحه مختصری خوانده و اذعان می‌دارد که «مقبره محقری دارد، دوسه نخل دارد، خدام عرب فقیر هیچ ندانی دارد.»

در روزهای بعد، پس از زیارت امامان کاظمین، از مقابر شیخ عبدالقادر گیلانی، شیخ شهاب‌الدین سهر‌وردی و آثار قصر نمرود بازدید می‌کند. در روز چهارم ماه رمضان رخت سرداری الماس پوشیده و به زیارت حُرّ می‌رود و بعد از طی طریق، در روز ششم رمضان به زیارت طفلان مسلم رفته و گنبد و صحن و غیره را خراب دیده و به معیرالممالک دستور ساخت آنجا را می‌دهد.

 در هفتم رمضان است که سواد شهر مقدس کربلا پیدا می‌شود، بعد از اینکه به شرح راه وسوار و پیاده شدن کشتی و غیره می‌پردازد، می‌نویسد: «سر راه، برمقبره عون پسر حضرت زینب که اینجا شهید شده است… پیاده شده زیارت کردیم، این راه، راه زوّار نیست، زوار هرگز از این راه نمی‌آیند و عون را زیارت نمی‌کنند، از ترس عرب از اینجا تا شهر کربلا دو فرسنگ است… تجدید وضو کرده، شمشیر بسته، سرداری الماس پوشیدیم، باز رفته به کالسکه نشسته راندیم…. سابق این راه بسیار سنگ و بد و همه نهر بوده که مردم با زحمت بسیار می‌رفته‌اند… از پل سفید الی دروازه نجف طرفین راه، از زن و مرد همه آدم بودند، مثل اینکه وارد شهر کاشان یا اصفهان شده‌ایم، داد و فریاد غریبی می‌کردند، یک علَم و دُهُل هم آورده بودند، می‌زدند. علم‌های حضرت عباس را جلو آوردند. حالت غریبی داشتم، گیج بودم، نمی‌دانستم کجا می‌روم… خلاصه از دروازه نجف وارد شدیم. کربلا قلعه‌ای دارد از آجر سخت که حسین خان سردار ایروانی یعنی قزوینی، حاکم ایروان ساخته است.»

ماجرای سفر ناصرالدین شاه به کربلا و نجف 

بالاخره وارد صحن می‌شود و حالت غریبی به او دست می‌دهد، داخل رواق و روضه و ضریح شده، شکر باریتعالی را می‌کند. کلید دار آنجا برایش زیارت نامه می‌خواند، در بالای سر حضرت نماز ظهر و عصر و همچنین نماز زیارت می‌خواند. حضرت علی اکبر را توی ضریح حضرت و پایین پای حضرت همه را زیارت می‌کند. همچنین شهدای هفتاد و دو تن که در پایین پای حضرت علی اکبر توی گنبد دفن هستند،  زیارت می‌کند. سپس، می‌نویسد «به زیارت حضرت عباس(ع) رفتیم، … داخل شدیم، آنجا هم صحنی است وسیع، گنبد کاشی بلند که از بناهای امین الدوله صدر اصفهانی است، آنجا هم زیارت شد»، مجدداً روز ۸ رمضان به زیارت حضرت ابا عبدالله الحسین می‌رود، نماز خوانده، زیارت کرده و تقاضای استجابت دعایش را می‌کند. بعد اذعان می‌دارد که علاوه بر گنبد که خراب است و باید تعمیر شود، فرش آنجا باید نو بشود، بعد به زیارت اهل قبور رجالی ایرانی که در آنجا دفن شده‌اند، می‌رود که در این میان از امیر کبیر، معیرالممالک، حاج میرزا آقاسی و چند نفر دیگر نام برده و به توصیف مقابر آنها می‌پردازد.

در همین روز هشتم رمضان در ادامه می‌نویسد: «امروز به قتلگاه رفتیم، آن طرف حبیب بن مظاهر پله می‌خورد، خیلی گود است، اتاقیست کوچک، آینه کاری و نقاشی شده، متولی دارد، توی آن گودی هم باز دری است، دراز، بلند، مثل قلمدان، زمینی است گود، در اینجا حضرت از اسب افتاده بودند در محل مدفن، حالا زانو زانو تشریف به این گودال آورده بودند.»  سپس از محلی به نام تکیه درویش در آنجا یاد می‌کند که جای خوب و تالار بزرگ و تمیزی بوده و نقل می‌کند که دراویش زیادی آنجا بودند که مذهبشان سنی بوده ولی از نظر او هیچ مذهبی نداشتند و بجز خوردن و خوابیدن و مفت‌خوری چیز دیگر نداشتند.

 روز بعد به زیارت حُرّ می‌رود و قبل از رسیدن به آنجا در صحرا به شکار پرندگان از جمله کلاغ می‌پردازد. بعد از طی مسافتی به مقبره حُرّ رسیده و آنجا را زیارت می‌کند، ولی اظهار می‌دارد «که به زیارت قبر حُرّ زوّار بسیار کم می‌آیند، اینجاها مخوف است، اهالی کربلا سالی یک روز به هیأت اجتماع بیرون آمده به زیارت حُرّ می‌آیند.»

در روز دهم رمضان مجدداً به زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام رفته و می‌نویسد: «توی ضریح مقدس رفتم، قرآن خط امام زین‌العابدین را در دست گرفته و زیارت کردم.» در آنجا قرآن بزرگی می‌بیند که یکی از شاهزادگان یا راجه‌های هندی که در آخر عمر در کربلا مجاور بوده، هدیه کرده است و می‌نگارد: «عجب چیزی است، همچه قرآنی در دنیا کسی تمام نکرده است، از خط و تذهیب و پرکاری، چیز غریبی است»

 بعد از چند بار زیارت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع)، از روی قبر حضرت عباس قدری خاک برداشته به دستمالی ریخته و برمی گردد. روز بعد هم در حرم حضرت امام حسین(ع) بعد از به عقب کشیدن تخته روی قبر دوسه مشت خاک برداشته و به دستمال ریخته و برای تهیه مهر می‌برد. همچنین در مورد گنبد حضرت امام حسین(ع) متذکر می‌شود که: «بنای گنبد متبرکه امام حسین علیه السلام اولاً از آل بویه بوده است  بعد از خلافت عباسیان محقر و مخفف ساخته بودند، آقامحمد خان مرحوم از نو ساخته، بزرگ کردند، گنبد را طلا گرفتند، نقره ضریح از خاقان مغفور [فتحعلی شاه] است، طلای مناره‌ها که از نصف به بالاست، از زن خاقان مرحوم، از دختر مصطفی خان عمو، آینه را مردم به شراکت ساخته‌اند، . نقره ضریح حضرت عباس از والده شاه مرحوم محمد شاه است. اما نقره‌اش بسیار نازک است که همه ریخته است.

ماجرای سفر ناصرالدین شاه به کربلا و نجف 

 سپس در روز ۱۲ رمضان قصد نجف اشرف نموده و سوار کالسکه می‌شود و پس از شرح و توصیف راه در نزدیکی این شهر مقدس، علمای نجف، مشایخ و طلاب زیادی به استقبال او آمده بودند، مثل شیخ رازی و سایر… دم دروازه از کالسکه پیاده شده، با همه همراهان، وزرا، پاشایان و… به‌طور دسته جمعی پیاده به طرف صحن مبارک رفته، تا به آنجا می‌رسد. چنین توصیف می‌کند: «داخل شدیم، در حقیقت به بهشت برین وارد شدیم. صحن گشاد با دوطبقه از کاشی معرق، از بناهای صفوی است. گنبد و بارگاه حضرت در وسط ایوان طلا، مناره‌های طلا، اما بالای سر در صحن اسم نادر شاه را نوشته‌اند. می‌شود بنای صحن از نادر باشد… گنبد طلاکاری از کارهای نادر شاه است، روحی داده بود… داخل ضریح که شدیم مثل بهشت بود، روح و صفایی داشت که محال است هیچ جای دنیا هیچ باغی به این صفا باشد، بنای گنبد گویا از صفوی است، کاشی معرق غریبی توی گنبد کار کرده‌اند که هیچ همچه کاشی در دنیا نمی‌شود، مثل مینایی که در سرقلیان‌های اعلا درست می‌کنند، ازآن هم بهتر قندیل طلا، نقره، شمعدان و… بسیاراست، پرده‌های زیاد از اطراف آویزان، ضریح حضرت از نقره است، فرش‌های ابریشمی عالی که صفوی یعنی شاه عباس انداخته است و رقم هم دارد «کلب آستان علی عباس» مثل این است که امروز از کارخانه در آمده است، بسیار فرش‌های خوبی است. ساعت دو به غروب مانده وارد شدیم بالای سر حضرت، نماز ظهر و عصر و نماز زیارت خوانده شد واقعاً حظی کردیم که کمتر همچه چیزی نصیب می‌شود».

از آنجا به دیدن قبر آقا محمدخان و بعضی دیگر از قاجارها و رجال هم‌عصر آنها که در آنجا مدفون بودند می‌رود و بار دیگر حضرت علی(ع) را زیارت می‌کند. روز بعد به زیارت مسلم بن عقیل رفته و خدا را شکر می‌کند که کوفه شهر خرابی است. به محرابی می‌رود که حضرت امیر را ضربت زده‌اند و دو رکعت نماز می‌خواند و از اینکه همراهان وی در کمال فضولی و بی‌ادبی در اطراف و دیوارهای محراب یادگاری نوشته‌اند، آزرده می‌شود. در آخرین روز در نجف جقه برلیان الماس سرش را پیشکش آستانه حضرت امیر المؤمنین(ع) نموده و پس از زیارت‌های مکرر و تعریف و توصیف جواهرات خزانه حضرت امیر و ذکر نام کسانی که آنها را پیشکش کرده‌اند و… در روز نوزدهم رمضان از خدمت حضرت با کمال ملال و تأسف زیاد از حد، تکدر و دلواپسی مرخص شده رو به کربلا می‌رود. از آنجا بغداد و مانند مسیر رفت طاق کسری، سامره، کاظمین، غازانیه، یعقوبیه، شهروان، خانقین را طی نموده، روز دوشنبه ۱۷ شوال را که به قصر شیرین ورود می‌کند روز مبارکی می‌نامد. سپس از طریق سر پل ذهاب، کرند، هارون آباد، ماهی دشت، کرمانشاهان، طاق بستان، بیستون، صحنه، کنگاور، ملایر، سلطان آباد، آشتیان، قم و زیارت حضرت معصومه، همچنین زیارت حضرت عبدالعظیم در روز سه‌شنبه اول ذیحجه وارد تهران می‌شود. به محض ورود به تهران خودش نقل می‌کند که هیچ وقت چنین جمعیتی ندیده بوده، زن ومرد و گدای زیاد چه مال خود تهران و چه از اطراف که قحطی‌زده بودند به استقبال شاه آمده و از گرانی نان فریاد می‌زدند. البته به نظر نگارنده منظورش از گدای زیاد مردم قحطی‌زده و بینوا بوده‌اند.

«از حضرت عبدالعظیم الی میدان عالی قاپوی دیوانخانه تهران، آدم بود، از طرفین راه، هیچ وقت همچه جمعیتی ندیده بودم، زن و مرد زیاد، گدای زیاد از حّد، چه مال خود تهران، چه از اطراف که قحطی بود، آمده اینجا ریخته‌اند، محشری بود، داد و فریاد، قال مقال زیاد بود. زن‌های گدا زیاد داشت، از گرانی نان و از دست وزیر فریاد می‌کردند. الی دیوانخانه به همین اوضاع مبتلا  بودیم و در آخر شکر خدا را می‌کند که سفر به خیر و خوبی انجام یافته است.گویا اصلاً فریاد مردم گرسنه را نشنیده و ندیده بود.

منابع:

عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من، یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران، انتشارات زوار، چاپ سوم، ۱۳۷۳، صص ۱۰۹-۱۱۰
مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران، تهران: انتشارات زوار، چاپ چهارم، ۱۳۷۱، ص۴۰۸

شهریار جاده‌ها، سفرنامه ناصرالدین شاه به عتبات، به کوشش محمد رضا عباسی، پرویز بدیعی.تهران: سازمان اسناد ملی ایران،۱۳۷۲

منبع: ایران


منبع: فرادید

ادامه بازداشت بازرگانان و تجار در عربستان

مجتهد فعال و افشاگر توییتری عربستانی اطلاعات جدیدی منتشر کرده که بر اساس آن عربستان تجار و بازرگانان بیشتری را بازداشت کرده و نام این افراد در رسانه ها اعلام نشده است.

به گزارش مهر، «مجتهد» فعال و افشاگر توییتری عربستانی در جدیدترین اطلاعاتی که به اشتراک گذاشته اعلام کرد که بازداشت افراد به اتهام فساد به چندین نفری که دولت عربستان اسم های آنها را اعلام کرده محدود نشده است.

مجتهد تأکید کرد که تعداد بیشتری از تجار و بازرگانان عربستانی که اسم های آنها اعلام نشده و پرونده فساد ندارند نیز به دستور محمد بن سلمان ولیعهد عربستان بازداشت شده اند.

بر اساس این خبر این افراد تهدید شده اند در صورتی که دارایی های خود را به دولت ندهند، علیه آنها پرونده سازی خواهد شد و اتهامات واهی به آنها نسبت داده خواهد شد.

علاوه بر این مجتهد می گوید که وزیر دادگستری عربستان برنامه ای دارد تا بر اساس آن مصونیت بسیاری از قضات مستقل عربستانی را لغو کند. به گفته او این اقدام بیشتر علیه قضات پاکدست صورت خواهد گرفت تا افرادی که به فساد معروف هستند.

اطلاعات جدید مجتهد در حالی منتشر شده که پیشتر خبرگزاری اسپوتنیک روسیه به نقل از منابع بانکی در عربستان اعلام کرده بود که امروز سه شنبه بیش از ۱۲۰۰ حساب وابسته به افراد و شرکتها در این کشور مسدود شده است.

بر اساس این خبر دولت عربستان بیش از ۱۲۰۰ حساب وابسته به افراد و شرکتها در عربستان را به عنوان بخشی از اقدامات اخیر کمیته مبارزه با فساد، مسدود کرده است.


منبع: عصرایران

پخش اذان از بلندگوهای مساجد تاشکند آزاد شد

بزرگترین مساجد فعال در شهر تاشکند پایتخت ازبکستان به تازگی پخش اذان از طریق بلندگوها را دوباره از سر گرفتند.

به گزارش ایرنا، در بزرگترین مساجد مناطق یونس آباد ، چیلانزار ، یاشناباد و سرگئلیسک شهر تاشکند، موذن ها خواندن اذان از طریق بلندگو ها را آغاز کردن .

همچنین به موذن های مساجد سایر مناطق ازبکستان از جمله ایالات اندیجان و فرقانه اجازه پخش اذان از طریق بلندگو ها داده شده است .
بنا به این گزارش ، این در حالی است که امامان برخی مساجد پخش اذان از طریق بلندگوها را بطور خودسرانه و بدون دریافت مجوز انجام می دهند.

این منبع خبری یاد آور شد ، در گردهمایی اخیر جمعی از امام جماعت و خطیبان ازبکستان در مسجد شیخ زین الدین شهر تاشکند، اعلام شده بود که دولت بزودی به پخش اذان از طریق بلندگو ها اجازه خواهد داد .

عبدالعزیز منصور معاون اداره مسلمانان ازبکستان به خبرنگار رادیو آزادی گفت این نهاد دینی در پیامی به رییس جمهوری این کشور از وی خواسته تا به بانوان و دختران اجازه داشتن حجاب داده شود و نیز اذان از طریق بلندگوها در مساجد پخش و درس های دینی در مدارس این کشور تدریس شود .

بنا به آمار رسمی، در حال حاضر دو هزار و ۳۷ باب مسجد در ازبکستان فعال است و بیش از پنج هزار امام و معاونان آنها در این مساجد مشغول کار هستند .

در ۱۰سال اخیر پخش اذان از طریق بلندگوها در ازبکستان ممنوع شده بود و به همین خاطر موذن ها اذان را فقط در داخل مسجد می خواندند .


منبع: عصرایران

۲۵۰ گذرنامه زائران اربعین گم شد

سرکنسول ایران در عراق از گم‌شدن ۲۵۰ گذرنامه زائران اربعین در عراق خبر داد و گفت: خوشبختانه امسال ورود غیرقانونی به عراق خیلی کم شده است.

میرمسعود حسینیان در گفت و گو با مهر، با اشاره به همکاری مسئولان و مردم عراق در پذیرایی از زوار حسینی(ع) گفت: مشکلات و مسائل حوزه های مختلف زائران امسال به نسبت سال گذشته کم شده است.

وی با بیان اینکه موراد ورود غیرقانونی به عراق از سوی زائران را خیلی کم داشته ایم، تصریح کرد: تمام عراق به ویژه کربلا آماده پذیرایی از زوار است و فضای مسیر راهپیمایی یک فضا و جوی است که جز با حضور نمی توان آن را درک کرد.

سرکنسول ایران در عراق با تاکید بر اینکه همچنان موضوع گم شدن افراد و اسناد و مدارک را داریم، افزود: از زائران می خواهیم آدرس محل اسکان خود را در موکب ها یادداشت کنند تا در پیدا کردن آن دچار مشکل نشوند.

حسینیان با بیان اینکه تاکنون کسی گم نشده ولی فشار سنگینی روی همکاران من برای رفع مشکلات این حوزه است، تصریح کرد: بیش از ۲۵۰ گذرنامه زائران گم شده که مجبوریم برای آنها برگه عبور صادر کنیم.


منبع: عصرایران