افتتاح جشنواره فیلم کلکته با «زرد»

فیلم «زرد» ساخته مصطفی تقی‌زاده و به تهیه‌کنندگی کامران مجیدی در بیست‌وسومین دوره جشنواره بین‌المللی کلکته هند به نمایش درمی‌آید و این رویداد را افتتاح می‌کند.

«زرد» تاکنون به فروش چهار میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی در اکران تهران و شهرستان‌ها دست یافته و در تازه ترین حضور بین‌المللی خود هم در بخش نتپک جشنواره کلکته هند روی پرده می‌رود.

این جشنواره از تاریخ ۱۰ تا ۱۷ نوامبر (۱۹ تا ۲۶ آبان‌ماه) در شهر کلکته‌ هندوستان برگزار می‌شود.

جشنواره فیلم کلکت در سال ۱۹۹۵ در هندوستان راه‌اندازی شده و به عنوان قدیمی‌ترین جشنواره فیلم هندوستان به حساب می‌آید.

«زرد» که پخش بین‌المللی آن را مرجان علیزاده برعهده دارد، پیش از این با دریافت چهار جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر زن نماینده سینمای ایران در چند جشنواره خارجی بوده است.

بهرام رادان، ساره بیات، مهرداد صدیقیان، شهرام حقیقت دوست، بهاره کیان افشار، آناهیتا درگاهی، علیرضا استادی، امیرعلی نبویان، متین ستوده، مرتضی تقی زاده، علی صالحی، شهروز دل افکار، حسین نائینی، رضا شمس الدین، فرهاد مهدوی و حسین مهری در این فیلم بازی کرده‌اند.


منبع: عصرایران

«پزشک دهکده» هم قربانی آزار جنسی بوده است

«جین سیمور» بازیگری که با نقش «مایکلا کویین» در سریال «پزشک دهکده» شهرت دارد، در مورد آزار جنسی از سوی تهیه‌کننده‌ای قَدَر افشاسازی کرد.

به گزارش ایسنا، «ورایتی» نوشت:

«جین سیمور» هنرپیشه نقش دکتر «کویین» که حالا ۶۶ سال دارد، اعلام کرده در دوران ابتدایی کار حرفه‌ای‌اش، مورد آزار پرنفوذترین تهیه‌کننده هالیوودی در آن زمان قرار گرفته و تقریبا فعالیت هنری‌اش را کنار گذاشته است.

این زن بازیگر در مصاحبه‌ای که با برنامه استرالیایی «سانرایز» داشت، گفت: این تجربه برای من تهدیدآمیز بود و هنوز کارم را شروع نکرده، آینده‌ام در هالیوود را بی‌ثبات کرد. اغلب فکر می‌کردم که باید این داستان را بازگو کنم یا نه. اما الان حس می‌کنم این مساله خیلی مهم است.

«سیمور» ادامه داد: در ابتدای حضورم، برای تست گریم فیلمی سینمایی رفته بودم که یک تهیه‌کننده مهم دیگر از من درخواست ملاقات کرد. او فیلم دیگری داشت که می‌خواست من در آن بازی کنم. خیلی هیجان‌انگیز بود. او از من خواست به خانه‌اش بروم تا فیلمبرداری را شروع کند. مدیر برنامه و آن تهیه‌کننده دیگر هم از فرصتی که برایم پیش آمده، خوشحال بودند.

این بازیگر در ادامه اظهار کرد: وقتی به خانه او رفتم، انتظار داشتم گروهی از عوامل را آنجا ببینم، اما هیچکس آنجا نبود. او تستی را که انجام داده بودم، به من نشان داد و گفت: به همه گفته‌ام که تو برای این فیلم عالی هستی.

«سیمور» سپس اقرار کرد که در کمال ناباوری، این تهیه‌کننده در ازای بازی دادن او، تقاضای رابطه جنسی از او داشته و او هم سریعا آن خانه را ترک کرده است. علاوه بر این، این فرد پرنفوذ به او اصرار کرده حتی با دروغ گفتن، جریان آمدنش به خانه او و این مواجهه را از دیگران مخفی کند.

«جین سیمور» در ادامه گفت: قدرت دست او بود. من حدود یک سال نتوانستم بازی کنم و شاید برای همیشه این کار را کنار می‌گذاشتم. این مساله نشان می‌دهد این جریان برای من چقدر ویرانگر بوده است.

جریان رسوایی‌های اخلاقی در سینمای هالیوود که با شکایت ده‌ها زن از «هاروی واینستاین» تهیه‌کننده قدر و سرشناس شروع شد، به شکایت بیش از ۴۰ زن از «جیمز توباک» ـ نویسنده و کارگردان آمریکایی ـ رسید و سپس در کمال ناباوری «کوین اسپیسی» بازیگر مشهور سریال «خانه پوشالی» را در برگرفت. شهادت دو زن علیه «داستین هافمن» هم از دیگر رسوایی‌های اخیر سینمایی هالیوود بوده و با اظهارات «سیمور»، به نظر می‌رسد این جریان همچنان ادامه پیدا کند.


منبع: عصرایران

راز جسد مثله شده مردی جوان پس از ۳ سال در کرج برملا شد

رئیس پلیس آگاهی استان البرز از به سرانجام رسیدن پرونده قتل مرد جوانی پس از سه سال در کرج خبر داد.

مهر نوشت: سرهنگ جواد صفایی صبح چهارشنبه در نشست خبری که در اداره آگاهی استان البرز برگزار شد، با اشاره به دستورات و تدابیر فرمانده انتظامی استان البرز در رابطه با رسیدگی به پرونده های جنایی و خشن معوقه استان البرز، رسیدگی به این پرونده ها در دستور کار کار آگاهان جنایی پلیس آگاهی استان البرز قرار گرفته است، از به سرانجام رسیدن یک پرونده قتل پس از ۳ سال در کرج خبر داد.

رئیس پلیس آگاهی استان البرز در ادامه از تکیمل یکی از پرونده های پلیس آگاهی که متعلق به فردی ۳۰ ساله با هویت معلوم در تیر ماه سال ۹۳ که جسد مثله شده وی در حاشیه شهرستان کرج کشف شده بود در روز گذشته خبر داد و اظهار کرد: این پرونده با جدیت در اولویت کار ماموران پلیس آگاهی استان البرز قرار گرفت و در نهایت با انجام تحقیقات میدانی و اقدامات پلیسی به سرانجام رسید.

وی با بیان اینکه فردی که مدعی بود خودرو مقتول را چند ماه پیش از کشف جسد با ارائه اسناد دستی خریده است، مورد بازجویی قرار گرفت، عنوان کرد: متهم در بازجویی های پلیس به قتل اعتراف کرد.

سرهنگ صفایی در خصوص اعتراف قاتل، گفت: قاتل إذعان کرده بود که مبلغ مشخصی به مقتول بدهکار بودم، هردومان به مواد روانگردان از نوع شیشه اعتیاد داشتیم، به منزلم آمده بود و شروع به مصرف کردیم. دوساعتی باهم صحبت کردیم. هنوز موعد وصول وجه بدهی ام به وی نرسیده بود اما او اصرار داشت که باید پیش از موعد بدهی ام را پرداخت کنم. پس از جر و بحث در منزل خودم با وی درگیر شدم و او را مورد ضرب و شتم قرار دادم، در همین حین یکباره نفسش بند آمد و متوجه شدم که فوت کرده است. به جهت امحاء آثار قتل، چاقویی را از آشپزخانه برداشتم و مقداری تینر تهیه کردم و جسد را مثله کردم و در نقاط مختلف شهر شبانه رها کردم. قسمت های جسد را در داخل کوله پشتی و چمدان قرار دادم و به جهت اینکه اثری از انگشتانم بر روی وسایل مورد استفاده قرار نگیرد به همراه مثله شده های جسد به آتش می کشیدم، اما هم اینک در مقابل دلایل پلیس مجبور به اعتراف شدم.

رئیس پلیس آگاهی استان البرز خاطرنشان کرد: با دلایل و اعترافات متهم صحنه قتل و محل های رهایی مثله شده جسد بازسازی شد و متهم که فردی ۳۴ ساله و دارای سوابق کیفری است با قرار بازداشت موقت در راستای تکمیل تحقیقات در اختیار پلیس قرار دارد.
وی از اطلاع به سرانجام رسیدن پرونده های دیگری از سوی پلیس آگاهی استان البرز در آینده ای نزدیک خبر داد.


منبع: عصرایران

سقوط خانم ۲۷ ساله در چاه مجموعه ورزشی انقلاب تهران

مدیر روابط عمومی مرکز اورژانس تهران گفت: یک خانم ۲۷ ساله بدلایل نامشخص به درون یک حلقه چاه در مجموعه ورزشی انقلاب سقوط کرد و توسط تکنسین های اورژانس این خانم مصدوم روانه بیمارستان شد.

حسن عباسی روز چهارشنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: ساعت ۱۹:۴۶دقیقه شب گذشته حادثه سقوط در چاه در مجموعه ورزشی انقلاب به سامانه ۱۱۵ اعلام و یک تیم درمانی اورژانس به همراه آمبولانس به محل حادثه اعزام شدند.

وی اظهار کرد: با تلاش آتش نشانان یک خانم ۲۷ ساله که به درون یک حلقه چاه سقوط کرده بود ، مصدوم از درون این چاه خارج شد.

به گفته عباسی پس از آن این مصدوم توسط عوامل اورژانس به بیمارستان فیروزگر منتقل شد.


منبع: عصرایران

تغییر در نوشتن توئیتر

توئیتر روز گذشته اعلام کرد محدودیت ۱۴۰ کاراکتری خود را تغییر داده و از این پس همه کاربران می توانند پیام های خود را با حداکثر ۲۸۰ کاراکتر ارسال کنند.

به گزارش مهر به نقل از فورچون، پیش از این خدمات یادشده به طور آزمایشی برای عده محدودی از کاربران و به طور تصادفی فعال شده بود. اما حالا همگان به آن دسترسی دارند.

توئیتر می گوید ارائه این خدمات به کاربران همه کشورها آغاز شده و لذا افراد برای بیان نظرات و اندیشه های خود کلمات بیشتری در اختیار دارند و می توانند با جزئیات بیشتری در این زمینه سخن بگویند.

نگارش پیام های ۲۸۰ کاراکتری در توئیتر اولین بار در شهریور ماه ممکن شده بود و کاربران انگلیسی زبان جزء اولین کاربرانی بودند که به این خدمات دسترسی یافتند. البته محدودیت کاراکترهای تویئتر دغدغه کاربران همه کشورها نیست. زیرا ژاپنی ها، چینی ها و کره ای ها با تعداد کاراکترهای محدود می توانند منظور خود را به راحتی بیان کنند و لذا قرار است محدودیت ۱۴۰ کاراکتری در مورد این زبان ها حفظ شود.

توئیتر معتقد است با این تغییر افراد به ارسال پیام های بیشتر و فعال تر شدن در این شبکه اجتماعی ترغیب می شوند، البته این تغییر مخالفانی هم دارد که نگران کاهش کیفیت محتوای پیام های ارسالی هستند.


منبع: عصرایران

فصل سرد را بدون آنفلوآنزا سپری کنید

آنفلوآنزا در فصول سرد سال شیوع دارد. سرخک هم درفصل سرما شایع می‌شود. آبله مرغان در نیمه دوم زمستان و اوایل بهار شایع می‌شود. پاییز و زمستان، زمان اوج بیماری آنفلوآنزاست و بیماری تا اوایل بهار و گرم شدن هوا فروکش می‌کند.

جام جم – استخوان درد و دردهای عضلانی شدید و لرز زیاد از علائم رایج آنفلوآنزاست.

آیا سرماخوردگی واکسن دارد؟

خیر به علت تنوع ویروس‌های سرماخوردگی، واکسن مربوط به سرماخوردگی ساخته نشده است. واکسن آنفلوآنزا هم از سرماخوردگی پیشگیری نمی‌کند.

فصل شیوع آنفلوآنزا وسایر بیماری‌های ویروسی چه زمانی است؟

آنفلوآنزا در فصول سرد سال شیوع دارد. سرخک هم درفصل سرما شایع می‌شود. آبله مرغان در نیمه دوم زمستان و اوایل بهار شایع می‌شود. پاییز و زمستان، زمان اوج بیماری آنفلوآنزاست و بیماری تا اوایل بهار و گرم شدن هوا فروکش می‌کند.

واکسن بیماری چه زمانی تزریق شود و چرا باید واکسن سالی یک بار تکرار شود؟

از نیمه شهریور تانیمه مهرماه بهترین زمان است. البته اگر دیرتر هم تزریق شود بهتر از آن است که اصلا تزریق نشود. واکسن آنفلوآنزا را بهتر است گروه‌های هدف سالانه تزریق کنند. چون واکسن، آنتی‌بادی تولید می‌کند که حدود یک سال دوام دارد، فرد باید سال بعد ایمنی خود را با دریافت واکسن تقویت کند. دوم این که واکسن علیه ویروس‌هایی ساخته می‌شود که در هر فصل شایع هستند. ویروس نسبت به سال قبل کمی فرق می‌کند.

چه افرادی باید واکسن آنفلوآنزا را دریافت کنند؟

افراد در معرض خطر یا افراد پرخطر شامل این موارد می‌شوند:

ـ افراد بالای ۶۰ سال

ـ کودکان بین شش ماه تا شش سال

ـ خانم‌های باردار

ـ افراد مبتلا به بیماری‌های مزمن مانند نارسایی قلبی، ریوی، کلیوی، افراد با نقص سیستم ایمنی و افرادی که شیمی درمانی می‌شوند.

ـ افرادی که عضو پیوندی دارند.

ـ مبتلایان به ویروس ایدز و افراد دیابتی

همچنین کادر بهداشتی ـ درمانی، زیرا با بیمار مواجه می‌شوند و کارکنان مراکز نگهداری سالمندان و معلولان ذهنی.

در بیماری آنفلوآنزا ریسک بستری شدن بالاست و در بسیاری از موارد این افراد نیاز به آی‌سی‌یو و مراقبت‌های ویژه پزشکی دارند.

خانم‌های باردار هم باید واکسن دریافت کنند؟

سازمان بهداشت جهانی به خانم‌های باردار تزریق واکسن را توصیه می‌کند. چون بیماری هم برای خودشان خطرناک است هم درجاتی از سقط، زایمان زودرس وکم‌وزنی برای نوزاد در پی دارد.

برای افراد کاملا سالم هم این واکسن را توصیه می‌کنید؟

این افراد می‌توانند واکسن بزنند، اما اولویت با افراد پرخطر است.

آیا افراد سالمند محدودیت مصرف واکسن دارند؟

در سالمندان سیستم ایمنی افت می‌کند، بنابراین ممکن است اثربخشی واکسن کم شود. واکسن در سالمندان از موارد شدید بیماری، بستری شدن و مرگ و میر جلوگیری می‌کند.

برای ایمنی بیشتر به بعضی واکسن‌ها ترکیباتی اضافه می‌شود. آیا می‌توان برای سالمندان از این واکسن‌ها استفاده کرد؟

در سالمندی مشکلاتی مانند دیابت و بیماری‌های متابولیک بیشتر است و می‌توان برای آنها از این واکسن‌ها استفاده کرد.

کودکان چه زمانی باید واکسن دریافت کنند؟

کودکان زیر شش ماه نباید واکسن دریافت کنند. به کودکان از شش ماه تا شش سال توصیه می‌کنیم. به همه افراد یک بار در سال توصیه می‌کنیم، اما در بچه‌ها فرق می‌کند. اگر اولین سال است که واکسن می‌گیرد دو نوبت واکسن به فاصله یک ماه تزریق می‌شود البته در بچه‌های زیر ۹ سال این روش توصیه می‌شود، اما برای گروه شش ماه تاسه سال، دوز واکسن نصف
می‌شود.

واکسن باید واکسن همان سال باشد. واکسن‌ها شرایط نگهداری خاصی دارند. اگر برای خرید واکسن اقدام می‌کنید باید واکسن در یخچال نگهداری شود. وقتی واکسن را تهیه می‌کنید در حداقل زمان آن را تزریق کنید.


منبع: عصرایران

خواص آنتی اکسیدانی ادویه هایی که نمی دانید

در طب سنتی چین علاوه بر زردچوبه، از زنجبیل نیز برای مبارزه با التهاب، درد، تسکین درد عضلات و درمان خستگی استفاده می شده است. ترکیبات موجود در زنجبیل مانند داروهای ضد التهابی مانند ایبوپروفن برای درمان آرتریت عمل می کند. زنجبیل علاوه بر این ادویه مفیدی برای گلودرد، سرماخوردگی، و … محسوب می شود. حتی شما می توانید زنجبیل را به طور مستقیم روی مفصل دردناک از طریق کمپرس قرار دهید.

خواص آنتی اکسیدانی ۶ نوع ادویه را بشناسید!

مفیدترین ادویه ها با خواص آنتی اکسیدانی که همه ما باید آنها را در رژیم غذایی خود مصرف کنیم، از این قرارند:

دارچین: کاهنده قند خون است و مصرف آن به افراد مبتلا به دیابت بسیار توصیه می شود. دارچین حاوی ترکیبات آنتی اکسیدانی و ضد التهابی است که احتمال آسیب سلولی و بیماری های مزمن را به حداقل می رساند. نشان داده شده است که برای محافظت در برابر بیماری های قلبی، دارچین یک گزینه بسیار مفید است.

میخک: یک منبع غنی از آنتی اکسیدان است که به مبارزه با رادیکال های آزاد می رود و به عنوان یک ضد قارچ قدرتمند عمل می کند.

رزماری: حاوی ترکیبات آنتی اکسیدانی و ضد التهابی است و منجر به حذف رادیکال های آزاد مرتبط با التهاب مزمن می شود. رزماری حاوی فلاونوئیدها است و ثابت شده که مانع رشد سلول های سرطانی پانکراس و جلوگیری از بواسیر می شود.

زردچوبه: زردچوبه خاصیت ضد التهابی، ضد ویروسی، ضد باکتریایی، ضد سرطان و ضد قارچ دارد. در طب سنتی چین زردچوبه درمان همه چیز بوده است؛ از دیابت گرفته تا آلرژی، آرتریت و آلزایمر. ماده فعال موجود در زردچوبه کورکومین است و یک ترکیب آنتی اکسیدانی محسوب می شود که باعث کاهش التهاب می گردد. همچنین نشان داده شده است که کورکومین منجر به کاهش رشد سولل های سرطانی می گردد. ترکیبات ضد التهابی زردچوبه مانع بروز تورم و درد می گردد و از بروز علائم آلزایمر جلوگیری می کند.

فلفل: حاوی کپسایسین است و سابقه طولانی تری در استفاده های دارویی در هند و چین دارد. فلفل منبع فوق العاده آنتی اکسیدان ها است که به مبارزه با رادیکال های آزاد می رود و در برابر آسیب سلولی که اغلب نشانه آشکار پیری زوردس است، محافظت ایجاد می کند.

زنجبیل: در طب سنتی چین علاوه بر زردچوبه، از زنجبیل نیز برای مبارزه با التهاب، درد، تسکین درد عضلات و درمان خستگی استفاده می شده است. ترکیبات موجود در زنجبیل مانند داروهای ضد التهابی مانند ایبوپروفن برای درمان آرتریت عمل می کند. زنجبیل علاوه بر این ادویه مفیدی برای گلودرد، سرماخوردگی، و … محسوب می شود. حتی شما می توانید زنجبیل را به طور مستقیم روی مفصل دردناک از طریق کمپرس قرار دهید.

منبع: آوای سلامت


منبع: عصرایران

طرز تهیه طاجین گوشت

طاجین گوشت و به، خورش مخصوص مراکش و کشورهای شمال آفریقا است. طاجین ظرفی است که خورش را در آن درست می کنند. این خورش با گوشت قرمز و میوه به پخته می شود و از یک نوع ادویه مخصوص مراکشی (ادویه راس الحانوت) استفاده می شود. این ادویه را خیلی راحت می توانید در خانه درست کنید. مواد آن را از بیرون تهیه کنید و با هم مخلوط کنید.

مواد لازم برای ادویه راس الحانوت مراکشی :








 پودر زیره ۱ قاشق چایخوری 
پودر زنجبیل   ۱ قاشق چایخوری
 نمک  ۱ قاشق چایخوری
فلفل سیاه  ۳/۴ قاشق چایخوری 
پودر دارچین ۱/۲ قاشق چایخوری
پودر فلفل قرمز ۱/۲ قاشق چایخوری
میخک خرد شده ۱/۴ قاشق چایخوری

طرز تهیه ادویه راس الحانوت مراکشی :

تمام مواد را در کاسه ای بریزید و کامل با هم مخلوط کنید و خوب هم بزنید تا به طور کامل ترکیب شوند. سپس در ظرف مناسب بریزید و درب آن را محکم ببندید تا عطر و بوی آن از بین نرود. حالا شما ۳ قاشق ادویه راس الحانوت مراکشی دارید.

مواد لازم برای طاجین گوشت و به مراکشی :














 گوشت قرمز  ۶۰۰ گرم
 میوه به متوسط ۴ عدد 
 نخود  ۵۰۰ گرم
جعفری خرد شده   ۴ قاشق غذاخوری
گوجه فرنگی متوسط ۵ عدد
سیر ۳ حبه
ساقه کرفس خرد شده ۱ عدد
پیاز متوسط ۲ عدد
پودر زیره ۱ قاشق چایخوری
ادویه راس الحانوت ۲ قاشق چایخوری
نمک به مقدار لازم
فلفل سیاه و فلفل قرمز به مقدار لازم
روغن به مقدار لازم

طرز تهیه طاجین گوشت و به :

گوشت را به قطعات مربعی شکل برش داده و تمیز شسته و آبکش کنید. سپس یک عدد پیاز را نگینی خرد کرده و همراه با گوشت و مقداری روغن روی حرارت ملایم گاز به مدت ۱۰ دقیقه سرخ کنید. سپس گوشت را همراه با ۴ لیوان آب داخل زودپز به مدت ۱۸۰ دقیقه بپزید.

نخود را شسته و با مقداری آب به مدت ۱ ساعت بگذارید تا پخته شود. بعد از پخت کامل آب نخود را دور بریزید و نخود را در ظرفی جداگانه نگه دارید.

یک عدد پیاز را نگینی خرد کنید، گوجه فرنگی و میوه به را تمیز شسته، پوست آنها را بگیرید و به اندازه دلخواه خرد کنید و هر کدام را در ظرفی جداگانه نگه دارید.

یک ماهیتابه بزرگ را روی حرارت ملایم گاز داغ کنید و مقداری روغن در آن بریزید. وقتی روغن گرم شد میوه به را داخل روغن بریزید و به مدت ۵ تا ۶ دقیقه سرخ کنید تا کاراملی شود سپس پیاز خرد شده، کرفس خرد شده و سیر خرد شده را اضافه کنید و به مدت ۳ دقیقه تفت دهید. با یک کفگیر سوراخدار مواد داخل ماهیتابه را بردارید و داخل یک قابلمه بزرگ بریزید.

گوشت پخته شده، گوجه فرنگی های خرد شده، جعفری خرد شده و نخود پخته شده را داخل قابلمه بریزید و ۳ لیوان از آب گوشت، پودر زیره، فلفل سیاه و فلفل قرمز، نمک و ادویه راس الحانوت را اضافه کنید و اجازه دهید تا به مدت ۱ ساعت به آرامی بپزد و خوب جا بیفتد.

طاجین گوشت و به را با برنج سفید سرو کنید. نوش جان!

منبع: بانوی شهر


منبع: عصرایران

بازاریابی محتوایی را دست‌کم نگیرید!

بازاریابی محتوایی، نوعی از بازاریابی است که در آن شما به مخاطبین محتوای رایگان می‌دهید و باعث جلب اعتماد آن‌ها می‌شوید که کاری بسیار کم‌هزینه است و می‌توانید به‌وسیله آن تبلیغات خود را به گوش هزاران مخاطب برسانید و نتیجه مطلوبی از آن بگیرید.

بازاریابی محتوایی، نوعی از بازاریابی است که در آن شما به مخاطبین محتوای رایگان می‌دهید و باعث جلب اعتماد آن‌ها می‌شوید که کاری بسیار کم‌هزینه است و می‌توانید به‌وسیله آن تبلیغات خود را به گوش هزاران مخاطب برسانید و نتیجه مطلوبی از آن بگیرید.

امروزه برندها با استفاده از محتوا می‌توانند بیشتر از قبل با مخاطبین خود در ارتباط باشند و محصولات خود را با روش ساده‌تری به آن‌ها معرفی کنند (شبکه‌های اجتماعی)

برای مثال تحقیقات یک برند نشان داده که زمانی که در محتوای خود داستان مطرح می‌کند مردم به آن برند توجه بیشتری نشان می‌دهند.

 بازاریابی محتوایی را دست‌کم نگیرید!

 

اما شما چگونه می‌توانید کاری کنید که بازاریابی محتوایی برای شما مؤثر باشد؟ در زیر ۴ نکته وجود دارد که باعث بهبود برنامه تبلیغاتی شما می‌شود:

۱.سؤال بپرسید

تولید محتوا با فرمت تعاملی به شما اجازه می‌دهد به‌صورت مستقیم با مخاطبین خود ارتباط برقرار کنید. این کار باعث جلب بیشتر اعتماد افراد می‌گردد.

۲.نظر مخاطبین

مردم از برندهایی که به آن اعتماد دارند خرید می‌کنند، اما اگر از کیفیت محصولات خود اطمیان دارید، بگذارید آن‌ها نظر سایر خریداران را در مورد محصول شما بدانند. شما با این کار به مخاطبین نشان می‌دهید محصولات شما چه قابلیت‌هایی دارد و آن‌ها تمایل بیشتری برای خرید از شما پیدا می‌کنند.

۳.سئو را نادیده نگیرید

فراموش نکنید، یکی از اهداف شما این است که مردم بتوانند شما را در اینترنت جستجو کرده و به‌سادگی در مورد شما اطلاعات کسب کنند. پس سئوی خود را بالا ببرید تا در موتورهای جستجوی گوگل رقیبانتان جای شما را نگیرند. دیده شدن در صفحه اول گوگل باعث افزایش میزان اعتماد مردم می‌شود.

۴.از دعوت به اقدام استفاده کنید

گاهی محتواهایی تولید کنید که از مخاطبین می‌خواهد کاری انجام دهد و آن‌ها را به سمتی که تمایل دارید هدایت کنید. مثلاً همین الآن این محصول را ببینید. خوانندگان علاقه دارند بدانند چه‌کاری باید انجام دهند در غیر اینصورت آن‌ها مقاله شما را می‌خوانند و صفحه شما را ترک می‌کنند.

با انجام کارهای گفته شده، اعتماد مشتریان شما افزایش یافته و در نتیجه بیشتر از شما خرید می‌کنند.


منبع: برترینها

مدیران قدرتمند چه کارهایی انجام نمی دهند؟

برترین ها – ترجمه از سجاد عمران: اکثر ما گمان می کنیم هوش بالا دلیل اصلی موفقیت افراد بزرگ است، اما اگر کمی دقیق تر به این مساله نگاه کنیم، متوجه می شویم که آن چه موجب موفقیت افراد قدرتمند و بزرگ می شود نه هوش و آی کیوی بالای آنها بلکه قدرت تصمیم گیری درست و تسلط بر عواطف و احساسات است.  این افراد از انجام اشتباهاتی که موفقیت آنها را تهدید می کند خودداری می کنند. در ادامه با ۴ عادت مهم که این مدیران از آن ها دوری می کنند آشنا می شویم.

۱-    وقت خود را برای تاسف خوردن برای اشتباهات گذشته تلف نمی کنند.

اگر می خواهید یک مدیر موفق باشید، باید تاسف خوردن بی مورد را کنار بگذارید. حس نا امیدی و ضعف شما به عنوان یک مدیر به شدت روی کارمندانتان تاثیر منفی می گذارد و موجب می شود آن ها نیز نتوانند وظایف خود را به درستی انجام دهند. بالعکس، اگر شما به عنوان یک مدیر همیشه خوش بین و پر انرژی باشید و در برابر مشکلات از خود قدرت نشان دهید، این حس قدرتمندی به تمام پرسنل شما منتقل می شود و بازدهی کار شما را چندین برابر می کند.

 مدیران قدرتمند چه کارهایی انجام نمی دهند؟

۲-    قدرت خود را به هیچ قیمتی واگذار نمی کنند.

افراد معمولی توان دیدن پیشرفت افراد موفق و با انگیزه را ندارند. به همین دلیل است که آن ها همواره در تلاش هستند تا با نظرات منفی و بدبینانه شان افراد موفق را از ادامه ی مسیر نا امید کنند. اگر به دنبال کسب موفقیت های بزرگ هستنید باید یاد بگیرید تا این افراد بدبین و منفی باف را کاملا در زندگی خود نادیده بگیرید. اگر ذره ای به حرف های آن ها توجه نشان دهید، در واقع بخشی از قدرت خود را واگذار کرده و از دست داده اید. گاهی لازم است برای زندگی بهتر و کار موفق تر و بی دغدغه تر با برخی اطرافیانتان قطع رابطه کنید اما مطمئن باشید به زودی دوستانی همراه تر و خوش بین تر خواهید یافت.

۳-    بر روی آنچه قابل تغییر است تمرکز می کنند نه آنچه قادر به تغییر آن نیستند.

بسیاری از مردم وقت خود را صرف فکر کردن به اموری می کنند که هرگز قادر به تغییر آن نیستند. شاید بد نباشد اگر کمی تمرین کنیم که چگونه با اموری که تغییر ناپذیرند کنار بیاییم تا این گونه بتوانیم تمرکز خود را معطوف به اموری کنیم که قابل تغییر و اصلاح اند.

 مدیران قدرتمند چه کارهایی انجام نمی دهند؟

۴-    اشتباهات گذشته را هرگز تکرار نمی کنند.

یک تعریف قدیمی از جنون و دیوانگی وجود دارد و آن این است: انجام چندین و چند باره یک کار مشابه و انتظار دست یابی به یک نتیجه ی متفاوت. افرادی که به لحاظ روانی و ذهنی قدرتمند اند بخشی از روز خود را به مرور آنچه اتفاق افتاده اختصاصی می دهند و سعی می کنند کار های مثبت و منفی خود در طول روز را به نحو کاملا هدفمند، تحلیل و بررسی نمایند. شاید در ابتدا این کار کمی سخت به نظر برسد؛ چرا که انسان به طور کلی از ارزیابی خود ترس و واهمه دارد و مواجه شدن با نقاط ضعفش کار چندان آسانی نیست. اما باید بدانید که افراد موفق همیشه به دنبال کشف حقیقت درباره ی خود هستند و از رو به رو شدن با نقاط ضعفشان هراسی ندارند. مدیران موفق بیش ترین شناخت و آگاهی را نسبت به خود دارند و به محض آن که به نقطه ضعف خود پی می برند، در جهت اصلاح آن قدم بر می دارند.

پس برای موفقیت در امر مدیریت باید شجاعانه با نقاط ضعف خود رو به رو شویم، تصمیمات عاقلانه بگیریم و وقت خود را صرف چیزهایی که قابل تغییر نیستند نکنیم. گاهی نیز باید با برخی از اطرافیانی که حضورشان برای ما و موفقیت ما مضر است خداحافظی کنیم.


منبع: برترینها

پیشرفته ترین استادیوم جهان چه ویژگی هایی دارد؟

مجله همشهری دانستنیها – خشایار مریدپور: اسم شرکت خودروسازی بنز بیش از یک قرن است با فناوری پیشرفته، قیمت و کیفیت بالا عجین شده است. بنابراین جای تعجب نیست که پیشرفته ترین، بزرگ ترین و گران قیمت ترین استادیوم ورزشی جهان هم نام این برند قدیمی آلمانی را یدک می کشد. این استادیوم چند منظوره که تابستان امسال در شهر آتلانتای ایالات متحده افتتاح شد، مدرن ترین و مجهزترین در نوع خود محسوب می شود.

البته شرکت بنز تنها حامی مالی این مجموعه است و غیر از نام و لوگوی بزرگ آن روی ورودی استادیوم، نقش دیگری از آن در این ورزشگاه عظیم دیده نمی شود اما درست مثل محصولات بنز، فناوری های پیشرفته به کار رف۵ته در طراحی و ساخت این مجموعه عظیم ورزشی آن را یک سر و گردن بالاتر از تمام استادیوم های ساخته شده تاکنون قرار می دهد. در ادامه نگاهی داریم به ویژگی های منحصر به فرد و فناوری های پیشرفته ای که در طراحی و ساخت این سازه عظیم به کار رفته است و آن را نماینده سازه های ورزشی آینده کرده است.

ورزشگاه ترین ها

طراحی و ساخت این ورزشگاه حدود ۹ سال به طول انجامید و با هزینه تمام شده ۱٫۶ میلیارد دلار، گران قیمت ترین استادیوم ورزشی جهان به شمار می آید. این سازه چند منظوره قرار است علاوه بر میزبانی بازی های دو تیم Falcons و United شهر آتلانتا، شاهد برگزاری انواع کنسرت ها و همایش ها هم باشد. شاید شاخص ترین بخش استادیوم را باید سقف متحرک عظیم و هشت تکه آن دانست که به لطف سیستم های مکانیکی در کمتر از دوازده دقیقه مثل دیافراگم دوربین جمع یا باز می شود. هر کدام از این قطعات هشتگانه حدود ۵۰۰ تن وزن دارند و قسمت متحرک سقف فضایی به وسعت هفت هکتار را پوشش می دهد. اما این تمام ماجرا نیست و نگین انگشتری استادیوم مرسدس بنز درست زیر همین سقف متحرک پنهان شده است.

پیشرفته ترین استادیوم جهان چه ویژگی هایی دارد؟ 
یک نمایشگر ویدئویی حلقه ای ۳۶۰ درجه به ارتفاع ۱۸ متر و مساحت حدود ۵۸۵۰ متر مربع که دور تا دور قسمت داخلی سقف متحرک را در بر گرفته است و بزرگ ترین صفحه نمایش LED جهان محسوب می شود. این نمایشگر عظیم به تمام تماشاگران امکان می دهد بهترین دید ممکن را داشته باشند و هیچ کدام از جزئیات بازی را از دست ندهند. همچنین ۳۰۰۰ نمایشگر ویدئویی در سراسر استادیوم، وظیفه نمایش همه چیز از منوی فروشگاه ها تا نمایش بازی را برای هواداران بر عهده خواهند داشت.

نمایشگرهای ویدئویی سراسر مجموعه با سیستم IPTV (تلویزیون اینترنتی) کار می کنند و سیستم کنترل مرکزی قادر به تعیین محتوی نمایش داده شده در هر یک از آنها خواهد بود. بسته به رویداد در حال برگزاری، این ورزشگاه عظیم پذیرای تعداد متفاوتی از هواداران خواهد بود که از ۴۳ تا ۷۶ هزار نفر متغیر است. همه این ویژگی ها باعث شده است این استادیوم برای برگزاری چندین رویداد بزرگ ورزشی در سال های آینده در نظر گرفته شود و در صورتی که میزبانی جام جهانی ۲۰۲۶ به آمریکا برسد، احتمالا میزبان فینال این رقابت ها خواهد بود.

ستاره ای برای آینده

یکی از نکاتی که از ابتدا در طراحی و ساخت این مجموعه مورد توجه قرار گرفت، طراحی هوشمند به منظور بهینه سازی مصرف آب و انرژی و همچنین ایجاد کمترین فشار بر محیط زیست بوده است. بالاترین استانداردها در زمینه استفاده از انرژی ها و منابع تجدیدپذیر در طراحی و ساخت این ورزشگاه لحاظ شده است و بخشی از قیمت نجومی ساخت آن هم به همین موضوع باز می گردد. در نتیجه استادیوم مرسدس بنز در کنار کسب عنوان گران قیمت ترین مجموعه ورزشی جهان، موفق به کسب بالاترین استانداردها در زمینه طراحی بهینه سازگار با محیط زیست هم شده است که امکان ذخیره سازی آب باران و استفاده

مجدد از آن را در داخل مجموعه فراهم می کند.

پیشرفته ترین استادیوم جهان چه ویژگی هایی دارد؟ 
مخزن آب اصلی مورد نیاز برای سیستم تهویه حدود چهار میلیون لیتر ظرفیت دارد و در کنار آن یک مخزن کمکی با حجم ۲٫۵ میلیون لیتر آب تصفیه شده را برای آبیاری فضای سبز تامین می کند. همچنین حدود ۴۰۰۰ صفحه خورشیدی نصب شده روی سقف و سازه این ورزشگاه با تولید سالانه ۱٫۶ میلیون کیلووات – ساعت انرژی تجدیدپذیر می تواند الکتریسیته مورد نیاز برای برگزاری بیش از ۱۰ بازی تیم فوتبال آمریکایی Falcons یا ۱۳ بازی تیم فوتبال United را تامین کند. در نتیجه این تدابیر، ورزشگاه مرسدس بنز نسبت به سازه های مشابه تا ۳۰ درصد انرژی کمتری مصرف می کند. همچنین مصرف آب این استادیوم هم تا ۴۸ درصد کمتر از حداقل های تعیین شده توسط استانداردها خواهد بود.

زیرساخت های حمل و نقل مجموعه نیز شامل شبکه ای از مسیرهای اختصاصی برای دوچرخه و عابران پیاده در کنار مراکز دسترسی به حمل و نقل عمومی است. همچنین ۴۸ ایستگاه شارژ خودروهای الکتریکی در محوطه مجموعه در نظر گرفته شده که نشان دهنده آینده نگری طراحان این استادیوم است. در آینده ای نزدیک حتما شاهد استفاده گسترده از خودروهای تمام الکتریکی خواهیم بود و داشتن امکان پذیرایی از این دست خودروها جزء قابلیت هایی است که باعث می شود این استادیوم را متعلق به آینده بدانیم. در نهایت باید به پارکینگ اصلی با ظرفیت ۲۱۰۰۰ خودرو اشاره کنیم که فضای کافی برای پارک خودروها را در رویدادهای بزرگ فراهم می کند.

هوشمندتر از همیشه

پایش مجموعه ای به این عظمت و با این حد از فناوری های پیچیده و پیشرفته نیاز به زیرساخت های ارتباطی قدرتمند و فناوری پیشرفته مدیریت خودکار دارد. شرکت IBM با تجهیز این استادیوم به آخرین فناوری های ارتباطی و مدیریتی به هوشمندتر شدن آن کمک کرده است. استادیوم مرسدس بنز نخستین مجموعه ورزشی است که به فناوری شبکه نوری منفعل (PON) تجهیز می شود. این ساختار ارتباطی شامل یک شبکه پیشرفته فیبر نوری می شود که قادر به اتصال سریع و مطمئن Wi-Fi، نمایشگرها و تمامی تجهیزات دیجیتال به شبکه در هر شرایط و در کنار مصرف کمتر انرژی خواهد بود. این شبکه شامل بیش از ۱۸۰۰

نقطه دسترسی بی سیم خواهد بود و برای تامین نیازهای ۷۵۰۰۰ تماشاگر این مجموعه طراحی شده است.

 پیشرفته ترین استادیوم جهان چه ویژگی هایی دارد؟
استفاده از این فناوری در کنار افزایش سرعت و کیفیت اتصال اینترنت کاربران منجر به کاهش قابل ملاحظه مصرف انرژی و خنک کاری لازم در کل مجموعه استادیوم می شود. این موضوع همچنین باعث تولید کمتر آلاینده ها و در نتیجه سازگاری بیشتر این مجموعه با محیط زیست خواهد شد. همچنین ظرفیت و توانایی قابل ملاحظه این شبکه به تمامی تماشاگران امکان می دهد با سرعت بالا به اینترنت متصل شوند و در حین بازی، تجربه خود را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارند. در واقع این شبکه که حدود ۸۰ گیگابایت بر ثانیه ظرفیت دارد، می تواند پهنای باند لازم برای پخش آنلاین ویدئو توسط تمامی ۷۶۰۰۰ تماشاگر را به صورت همزمان تامین کند.

همچنین مهمان های ویژه از ۱۹۰ سوئیت اختصاصی زیرمجموعه استفاده خواهند کرد. در این مجموعه همچنین یک مرکز فناوری وجود دارد که حاوی دیتاسنتر و تمامی تجهیزات لازم برای استفاده عملیاتی از سیستم های استادیوم است. در قلب این مجموعه، یک مرکز کنترل عملیات شبکه وجود دارد که تمامی سیستم ها را به صورت یکپارچه کنترل می کند و از صحت و کیفیت عملکرد آنها اطمینان حاصل می کند. همچنین برای نخستین بار، یک مرکز مجهز تولید تلویزیونی در داخل مجموعه تعبیه شده که در نوع خود بی نظیر است و با استفاده از بیش از ۲۰ دوربین با کیفیت تصویر ۴K، وظیفه تولید محتوا را برای تماشاگران آینده بر عهده خواهد داشت.

خداحافظی با بلیت های کاغذی

شاید برای شما هم جالب باشد که حتی در کشوری مثل آمریکا هم بازار سیاه فروش بلیت و مشکلات ناشی از آن وجود دارد. راه حل به کار گرفته شده در استادیوم جدید مرسدس بنز برای این مشکل، تماشاگران را از حمل بلیت های کاغذی بی نیاز و مشکلاتی مثل گم کردن بلیت یا ایجاد بازار سیاه بلیت های تقلبی را برای همیشه مرتفع می کند. برای این استادیوم ۱۴۰ ورودی مغناطیسی هوشمند در نظر گرفته شده که تماشاگران تنها باید از آنها عبور کنند تا بلیت الکترونیکی آنها به تایید برسد. البته امکان فروش مجدد یا انتقال اعتبار بلیت ها از طریق اینترنت کماکان وجود خواهد داشت، اما دیگر به هیچ وجه خبری از بلیت های کاغذی نخواهد بود.


منبع: برترینها

انواع رنگ‌ها برای رنگ آمیزی دیوارهای خانه

برترین ها – ترجمه از پلاد ناصری: در صورتی که تصمیم گرفته اید خودتان آستین بالا بزنید و برای دکوراسیون خانه، دیوارهای اتاقتان را مطابق سلیقه خودتان و با رنگ های انتخابی و مورد علاقه تان نقاشی کنید، شاید به این موضوع فکر کرده باشید که چه نوع رنگی را باید برای رنگ آمیزی دیوارها به کار ببرید. اصولا انواع مختلف رنگ ها چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند و چگونه باید جنس مناسبی از رنگ ها را با توجه به نیاز و خواسته هایمان انتخاب و خریداری نماییم؟

تهیه انواع مختلف رنگ ها با توجه به جنس و نوع مواد تشکیل دهنده آنها می تواند تبدیل به فرایندی گیج کننده و پیچیده شود. اما در هر صورت این کار باید به درستی و با کسب اطلاعات کافی انجام گیرد.

رنگ های پرایمر

 
رنگ های پرایمر که برای ساخت زیر لایه نقاشی مناسب هستند، به منظور پوشاندن و محافظت از سطوح چوبی و یا دیوارها ازجنس گچ مورد استفاده قرار می گیرند. می توانید ترکیبی از رنگ های پرایمر و زیر لایه تهیه کنید و به این ترتیب با یک بار رنگ کردن سطح مورد نظرتان، نتیجه مطلوب را کسب کنید. این کار برای سطوح خارج از خانه، مانند دیوارهای حیاط مناسب است، چون استفاده از رنگ پرایمر و رنگ زیر لایه به صورت جداگانه، بسیار هزینه بر خواهد بود و مستلزم صرف زمان بیشتری است.

در نتیجه معمولا برای محیط های خارجی از این روش استفاده نمی شود. در دیوارهای تازه گچ کاری شده، رنگ پرایمر معمولا به صورت محلول در آب به کار برده می شود و با حجم حدود ده درصد آب ترکیب می شود. این کار باعث می شود که گچ دیوار مجددا خیسانده شود و رنگ به کار رفته به خورد گچ دیوار داده شود. در نتیجه قدرت جذب لایه گچی کاهش پیدا می کند و رنگ هایی که بعدا به عنوان لایه روی کار مورد استفاده قرار می گیرند، بهتر سطح دیوار را می پوشانند.

 آشنایی با انواع رنگ ها برای رنگ آمیزی دیوارهای خانه

رنگ های زیرلایه

رنگ های زیر لایه برای سطوحی که قبلا رنگ آمیزی شده اند مورد استفاده واقع می شوند. این نوع رنگ ها محافظ بسیار خوبی برای پوشش دیواها هستند و می توانند به طور قابل ملاحظه ای رنگ های زیرین رو پوشش دهند. به این ترتیب بعد از اعمال رنگ اصلی روی دیوار، دیگر هیچ اثری از رنگ های زیرین باقی نمی ماند. سعی کنید همیشه برای رنگ های پوششی روشن از زیرلایه های روشن استفاده کنید و اگر رنگ نهایی شما تیره است هم حتما زیرلایه تیره به کار ببرید تا در نهایت بتوانید کار بهتر و پربارتری داشته باشید. برای دیوارهای داخلی خانه بهتر است حتما از ترکیب رنگ های پرایمر و زیرلایه استفاده نمایید.

رنگ های براق

رنگ های براق و درخشان معمولا رنگ هایی هستند که پایه روغنی دارند و البته دارای بوی تند و بعضا آزاردهنده ای می باشند. اما امروزه رنگ های براق با پایه آب هم تولید می شوند که ماندگاری کمتری نسبت به رنگ های روغنی دارند اما بوی کمتری که از بخارات این نوع رنگ ها تولید می شود به عنوان مزیتی نسبت به رنگ های با پایه روغن محسوب می گردد. رنگ های براق به طور خاص روی سطوح چوبی درخشندگی بیشتری دارند و همیشه بهتر است پیش از استفاده از آنها، زیرلایه سازی روی دیوارها انجام گیرد.

 آشنایی با انواع رنگ ها برای رنگ آمیزی دیوارهای خانه

رنگ های محلول

رنگ های محلول که بیشتر برای رنگ آمیزی دیوار ها و سقف ها مورد استفاده قرار می گیرند، پایه آبی دارند و معمولا به آنها وینیل یا آکریلیک هم اضافه می شود تا ماندگاری بیشتری پیدا کنند. وینیل ها رزین یا پلاستیک های پلیمری هستند که اضافه کردن آنها به رنگ های ساختمانی باعث افزایش مقاومت، انعطاف پذیری و دوام بالای سطح می شود و می توانند سطوح مختلف را ضد آب بسازند. رنگ های آکریلیک هم دارای درخشندگی و دوام بالایی هستند و خیلی زود خشک می شوند.

از آنجا که آکریلیک ها غلظت بالایی دارند، برای پوشش دهی سطوح بسیار مناسب هستند و در عین حال بوی چندانی نیز تولید نمی کنند. با این اوضاف اضافه کردن این دو ماده به رنگ های محلول، ترکیب بسیار ایده آلی برای پوشش دهی انواع سطوح به دست می دهد. با استفاده از این نوع رنگ ها می توانید نتایج مختلفی را انتظار داشته باشید. یکی از مزیت های این نوع رنگ ها، گزینه های انتخابی متعددی است که پیش رویتان قرار می گیرد. در واقع رنگ های محلول هم می توانند درخشندگی داشته باشند و هم سطحی مات و بدون جلا و درخشش تولید کنند. همچنین این نوع رنگ ها می توانند پوششی شبیه پوسته تخم مرغ ایجاد کنند که معمولا روی سطوح چوبی مورد استفاده قرار می گیرند و همانند پوسته تخم مرغ ترک میخورند و سطحی نسبتا مات به دست خواهند داد.

یکی دیگر از بافت هایی که با استفاده از رنگ های محلول تولید می شود، بافت ابریشمی است که سطحی نرم تر و با درخشندگی بیشتر به وجود می آورد. این نوع رنگ ها معمولا در رنگ آمیزی دیوارهای آشپزخانه یا دستشویی و حمام مورد استفاده قرار می گیرند و قابلیت شستشو نیز دارد.

 آشنایی با انواع رنگ ها برای رنگ آمیزی دیوارهای خانه

رنگ های رسی و گچی

رنگ رسی و گچی یکی دیگر از انواع رنگ های ساختمانی است که هیچ نوع پایه روغنی ندارد و در تولید آن از آکریلیک ها استفاده نمی شود. با این اوصاف رنگ های رسی و گچی، برای محیط زیست بسیار مناسب تر می باشند. این نوع رنگ ها معمولا تم رنگی خاکی دارند و سطوحی مات و بدون درخشندگی ایجاد می نمایند. این رنگ ها معمولا گران تر از دیگر انواع رنگ ها هستند و اغلب برای سطوح بزرگ و وسیع در فضاهای عمومی مورد استفاده قرار نمی گیرند.

رنگ های رسی و گچی برای رنگ آمیزی اتاق کودکان بسیار ایده آل هستند، زیرا از مواد شیمیایی چندانی در تولید آنها استفاده نمی شود و در نتیجه بوی تند و حساسیت زایی ندارند. این رنگ ها معمولا با فرمول یکسانی تولید نمی شوند و هر شرکتی روش تولیدی خاص خودش را برای تولید این نوع رنگ ها دارد. بنابراین اگر تصمیم به استفاده از رنگ های رسی و گچی دارید، باید پیش از رنگ آمیزی حتما دستورالعمل های ارائه شده از طرف سازنده را مطالعه کنید و برای اطمینان از کسب نتیجه مناسب، از راهنمایی ها و دستورات مورد اشاره آگاهی یابید.


منبع: برترینها

گفت‌ و گو با «جواد علیزاده» درباره زندگی و نوستالژی‌هایش

جواد علیزاده کاریکاتوریست مهم و تاثیرگذاری است. آدم عجیب‌وغریبی هم هست! سال‌های‌سال روی موضوعاتی کار کرد که در فضای مطبوعاتی آن روزها کمتر کسی سراغ آن می‌رفت. علاوه بر آن قلم قوی و‌ هاشورهای بی‌نظیرش، توانایی منحصربه‌فرد او در کاریکاتور چهره و بعد سردبیری مجله طنز و کاریکاتور، همه بی‌آن‌که خودش بخواهد، تاثیری روی نسلی از مخاطبانش گذاشت که بسیاری از آنها امروز، از صاحب‌نام‌های کاریکاتور و انیمیشن و طنزنویسی هستند. با علیزاده، در دفتر شلوغ‌وپلوغ مجله طنز و کاریکاتور گفت‌وگو کردیم.

 و باز کاریکاتوریست می‌شدم!

  آقای علیزاده، این روزها هفته شما چطوری می‌گذرد؟

من هم مثل بقیه مردم! جور خاصی نیست! با این‌که سردبیر و مدیر مجله هستم ولی جور خاصی نیست! تقریبا هر روز سرکار می‌آیم، اخبار و مطالب را می‌خوانم و کارهای مجله را انجام می‌دهم. فقط دو روز آخر هفته را تعطیلم و کنار خانواده هستم و مشغول استراحت! به‌هرحال سنی گذشته و انرژی گذشته را ندارم!

  چرا دفتر شما همیشه شلوغ است! پر از مجله و اقلام ریز‌ودرشت! بعضی لیبل‌های روی کتابخانه فکر کنم مال ٢٠‌سال پیش است که من توی مجله شما کار می‌کردم!

بله خب! واقعیت این است که دفترم کوچک است و دل‌کندن از یک‌سری چیزها سخت! در هر بی‌نظمی هم یک نظمی هست که در نتیجه آن خودم خیلی راحت همه چیز را پیدا می‌کنم! اینطوری اگر دزدی هم از سر ناشی‌گری به کاهدان بزند، تا فردایش چیزی پیدا نمی‌کند!

  آدم نوستالژی‌بازی هستید؟

بله، خیلی… فکر می‌کنم آدم وقتی در گذشته است، یعنی با خاطراتش یا اشیا یا مکان‌های قدیمی وقت می‌گذراند، می‌تواند چیزهایی را که دیگر وجود ندارد و به لحاظ زمانی قابل تکرار نیست، با تخیلش تکرار و زنده کند.

خود من علاقه زیادی به فیلم‌های قدیمی و دوران کودکی‌ام دارم، وقتی فیلمی را می‌دیدم – البته یک فرهنگ سینمایی کاملی دارم که زمان نبود اینترنت از آن استفاده می‌کردم- می‌رفتم و اطلاعات فیلم را درمی‌آوردم که این فیلم در چه سالی و در کجا ساخته شده، مثلا در فلان شهر آیا تابستان بوده یا زمستان؟ نیمکره شمالی بوده یا نیمکره جنوبی؟ من چند ساله بودم و چه می‌کردم؟ از طریق این اطلاعات خودم را در زمان مشابه قرار می‌دهم و این حس خوبی به من می‌دهد! انگار آسمان داخل فیلم همان آسمانی است که من در کودکی همان‌وقت به آن نگاه کرده‌ام! شاید تنها آدمی در دنیا باشم که اینطور غیرعادی فیلم ببینم!

  شاید! … تاثیرگذارترین افراد در زندگی و مخصوصا کودکی شما چه کسانی بودند و مشخصا چه تاثیری گذاشتند؟

خب پدرم تاثیرگذارترین فرد بوده، خیلی از چیزهایی که بعدا در هنرم به آن پرداختم، از چیزهایی تاثیر گرفتم که پدرم مهیا کرد. مثلا پدرم مرا به سینما می‌برد، در لاله‌زار، در جمهوری، فیلم‌های وسترن می‌دیدم، علاقه من به سینمای وسترن و کلا سینما از آن‌جا آمده، یادم هست سینمایی در لاله‌زار بود به نام پارادایزو، آن‌جا این فیلم‌ها را می‌دیدم، روی همین ماجرا هم فیلم سینما پارادیزو برایم خیلی خاطره‌انگیز بود.

 و باز کاریکاتوریست می‌شدم!

یا پدرم برایم اطلاعات هفتگی می‌خرید که مطالبی راجع به فیزیک در آن بود و با علاقه آنها را می‌خواندم، همین‌ها بعدا باعث شد نوعی طنز فیزیکی ابداع کنم که قبلا وجود نداشت. علاوه بر پدر و مادرم، مدرسه‌ای که می‌رفتم (مدرسه شهپرست) به مدیریت خانم شهپرست و آقای قاسملو که علایق هنری داشتند و مرا که به‌طور ذاتی نقاشی‌ام خوب بود، تشویق می‌کردند، در زندگی و سیر زندگی‌ام موثر بود.

مدرسه نقاشی‌های مرا به مجله اطلاعات هفتگی می‌فرستاد و این تشویق بزرگی برای من بود و بعدا هم به‌طور حرفه‌ای برای این مجله کار می‌فرستادم. بعدها قرار گرفتن در فضای حرفه‌ای مجله کاریکاتور که کمی هنری‌تر از توفیق بود – گرچه بعدها به ابتذال افتاد- در کارم تاثیرگذار بود.

  نشریاتی که بعد از انقلاب و تا قبل از انتشار مجله خودتان کار کردید چه بودند و داستان‌شان چه بود؟

خب اول از همه کیهان بود، من در مجلات کاریکاتور و اطلاعات هفتگی کار می‌کردم و یک شبی در تابستان‌ سال ۵۵ آنتونی کوئین برای بازی به ایران آمده بود و من کاریکاتوری را که از چهره او کشیده بودم، برای امضاگرفتن به فرودگاه بردم. خبرنگار روزنامه کیهان کاریکاتورها و برخورد خوب آنتونی کوئین را که دید از من دعوت به همکاری کرد، در بحبوحه انقلاب در کیهان بودم که کاریکاتورهایی باوجود خطرات جانی و تهدیدها در دفاع از آرمان انقلاب کشیدم و آثارم در همه جا تکثیر شد. چندماه بعد از پیروزی انقلاب به دلیل نفوذ توده‌ای‌ها در کیهان به مشکل برخوردم، چون خط فکری‌ام به آنها نمی‌خورد، چون من کاریکاتورهای نه شرقی نه غربی! می‌کشیدم.

خلاصه من کلا دو بار توسط دو جریان سیاسی به ظاهر متضاد، از کیهان اخراج شدم! بار نخست در خرداد ۵٨ توسط توده‌ای‌ها و بار دوم در خرداد ۶٠ توسط چپ‌های مذهبی تحریک‌شده توسط حزب توده! بار نخست فردای روزی‌ که نامه اخراجم را شورای سردبیری کیهان به دست من داد، خود شورای سردبیری توسط عده‌ای از کارگران کیهان، به کیهان ممنوع‌الورود شد و البته به غیر از شورای سردبیری ۵نفره، نام چند روزنامه‌نگار جوان نیز در بین ٢٠نفر ممنوع‌الورود به چشم می‌خورد که آنان البته نقشی در اخراج من نداشتند.

خلاصه من به کار برگشتم اما می‌دانستم از انتقام حزب توده مصون نخواهم ماند! بعد تیم دکتر یزدی مستقر شد که من بهترین و ملی‌ترین آثارم را در دفاع از انقلاب، در آن دوره کشیدم. بعد هم که آقای خاتمی آمد و خلاصه فضایی علیه من ایجاد شده بود که نتوانستم ادامه بدهم. کارهایم چاپ نمی‌شد. به من پیشنهاد دادند فقط حقوق بگیرم و کاریکاتور نکشم و سرم به کار خودم باشد! اما قبول نکردم و این‌بار خودم به کیهان ممنوع‌الورود شدم!

از کیهان که بیرون آمدم، ماجرای بنی‌صدر پیش آمد و همه نشریات خصوصی و دگراندیش مثل میزان تعطیل شدند. بعد از چند ماه بیکاری، در شهریور ۶٠ من مجله مشغولیات را منتشر کردم؛ در دفتری در خیابان فریمان با جمعی از دوستان از جمله: داروین (میثاقیان) و بیژن دلزنده و فردی به نام حاج‌آقا حیدرزاده. اسم مشغولیات پیشنهاد من بود.

آن زمان در امجدیه دستفروش‌هایی که تخمه و سیگار و ساندویچ می‌فروختند صدا می‌زدند: مشغولیات مشغولیات! همین مجله با اعتراض ارشاد بعدا اسمش شد نمکدون. یعنی یک بار ارشاد ما را صدا زد و گفت این مشغولیات یعنی چی؟! چه معنی دارد در این اوضاع و احوال جنگ، مردم دنبال مشغولیات باشند! اسمش را عوض کنید!

آن موقع به نشریات مجوز دایمی داده نمی‌شد و برای هر شماره مجوز تک‌شماره می‌دادند. آن نشریه هم بعد از یک‌سال به مشکل خورد و تعطیل شد. بعد از آن شروع کردم به انتشار گاهنامه‌های طنز؛ اعم از طنز فوتبالی و جام‌جهانی و المپیک که در فضای خشک آن سال‌ها بتوانم حرف و صدای جدید و متفاوتی را ارایه کنم.

دغدغه‌های فکری و سیاسی و اجتماعی‌ام به جای خود بود و چه در همان گاهنامه‌ها و چه بعد از آن وقتی در روزنامه ابرار مشغول شدم آنها را به تصویر می‌کشیدم. بعد از نمکدون مجله فکاهیون منتشر شد که ابتدا نامش توفیقیون بود و یک‌جورهایی همان نویسنده‌ها و کارتونیست‌های توفیق جمع شده بودند. دفتر فکاهیون روبه‌روی حسینیه ارشاد بود. بعد هم که روزنامه ابرار و مجله خودم.

  از ابرار خاطره‌ای دارید؟

بله. آن موقع آقای غفور گرشاسبی که آدم خوبی هم بود دعوت به همکاری کرد. شاید امروز مخاطبان شما نتوانند تصور کنند که در دهه ۶٠ ما امکان کشیدن چهره هیچ وزیری را نداشتیم. اوایل انقلاب که این بحث خودی و غیرخودی کمرنگ بود، من چهره هر کسی را که می‌خواستم می‌کشیدم، حتی آقای خلخالی!

به کسی هم برنمی‌خورد. ولی بعدها چهره هیچ وزیری را اجازه نمی‌دادند چاپ شود! آقای گرشاسبی ارتباطات خوبی در ارشاد داشت و از اخبار مطلع بود، ازجمله از انتشار هفته‌نامه گل آقا که می‌دانست رویکرد سیاسی دارد و قرار است چهره وزیرها را بکشد! آمد و به من گفت چهره مهندس غرضی را بکش! هر چه گفتم خطر دارد و فضا اینطوری است، قبول نکرد و اصرار که بکش با مسئولیت من!

من هم سوژه‌ای داشتم از مهندس غرضی و کشیدم و منتشر شد در روزنامه ابرار. فردایش بود که خود مهندس غرضی زنگ زد و نه این غرضی الان که خندان است و شوخی می‌کند! آن مهندس غرضی قدرقدرت! خلاصه خود گرشاسبی سروته قضیه را هم‌آورد!

  الان راه ورود به نشریات خیلی آسان شده، کارکردن در یک مجله و حتی روزنامه خیلی رویایی بود، ولی الان راحت شده، یک‌نفر با یک کانال یا یک صفحه اینستاگرام مخاطبانی چند برابر یک مجله و روزنامه دارد، فضای ورود به نشریات در زمان شما چگونه بود؟

بله خب، الان که همه چیز آسان شده و راحت به دست می‌آید! آن زمان من کارها را پست می‌کردم، اطلاعات هفتگی و بعد هم مجله کاریکاتور و البته شانسی که آوردم یکی از کاریکاتورهایم در یک مجله آمریکایی چاپ شد که بازتاب داشت.

به هرحال یک جوان کم سن و‌سال کارش در یک نشریه آمریکایی چاپ شود، آن موقع مهم بود. بله، ما کارهای‌مان را با پست می‌فرستادیم و یک روز از مجله کاریکاتور دعوتم کردند به کار و یادم نمی‌رود نخستین‌باری که رفتم مجله کاریکاتور (دفترش جایی در خیابان سرهنگ سخایی بود) به آقای دولو گفتم می‌خواهم کار کردن بقیه را ببینم. رفتم توی تحریریه، آقای درمبخش، آقای محصص و آقای لطیفی نشسته بودند و داشتند کاریکاتور می‌کشیدند. باورم نمی‌شد این اساتید را یکجا و کنار هم ببینم. خب الان اوضاع فرق کرده و رسیدن به خواسته‌ها خیلی سخت نیست.

  در زمان خودتان کارهای نو و جدیدی کردید، از بیم و امیدی که داشتید بگویید، وقتی طنز ورزشی یا فیزیکی کار کردید چه تصوری از موفقیتش داشتید؟

خب وقتی از کیهان آمده بودم بیرون، یکی دوسال قبلش ازدواج کرده بودم و نشریات پیاپی بسته می‌شدند، شرایط خیلی سختی بود. مدتی در مغازه یکی از اقوام در پشت شهرداری فروشندگی می‌کردم، می‌دانید؟ اصلا حس خوبی نبود. مدام با خودم فکر می‌کردم که من چرا این‌جا هستم؟ آرمان‌هایی که داشتم، غرور کاری‌ای که داشتم، همه شرایط را سخت می‌کرد. در عین‌حال فرصتی بود که از شرایط روز فاصله بگیرم و به چیزهایی که دوست داشتم فکر کنم. همان‌جا بود که شروع کردم به نوشتن و کشیدن طنزهای فوتبالی، تخیلم را به کار انداختم و فقط به چیزی که خوشحالم می‌کرد، مشغول بودم، خب سختی‌های فراوانی هم داشت. حتما برای‌تان عجیب است که آن زمان به خاطر اعلامیه‌هایی که گروهک‌ها منتشر می‌کردند، کلا هر چیز چاپی و تکثیرشدنی با شک و اتهام مواجه بود، به‌طوری که وقتی یک کتاب را آماده می‌کردم و می‌خواستم ببرم ارشاد برای مجوز، امکان فتوکپی گرفتن نبود و نیاز به مجوز داشت! یا توجیه این‌که اصلا چرا دارم طنز فوتبالی کار می‌کنم و اینها…

خدارو شکر که خیلی از همین کسانی که این مشکلات را جلوی پای ما می‌گذاشتند، بعدا و تحت‌تاثیر تحولات جهانی افکارشان تغییر کرد و اوضاع بهتر شد. ولی وقتی افکارشان تغییر کرد که در مصدر امور نبودند. به‌هرحال طنزهای فوتبالی‌ام خیلی گرفت و باز بعضی کتاب‌هایم را تا ٢٠٠‌هزار نسخه هم فروختم و شرایطم بهتر شد. البته شکست‌هایی هم بود؛ مثلا کتاب کاریکاتورهای جدی که یک‌سری طرح‌های سیاسی و سوررئالیتی بود، اصلا موفق نبود و مقدار زیادی از آن برگشت خورد.

یادم هست که در بحبوحه جنگ، ملت همه جنس احتکار می‌کردند و می‌فروختند و پول به جیب می‌زدند، یکی از همان‌روزها قرار بود برگشتی‌های کتاب کاریکاتورهای جدی را از ترمینال به خانه بیاورم. خودم که جایی نداشتم، ناچار کتاب‌ها را با وانت به خانه مادربزرگم بردم. وقتی با مشقت زیاد و اعصاب خرد داشتم کتاب‌ها را به داخل خانه مادربزرگم می‌بردم، او با شوق و ذوق مرا نگاه می‌کرد و فکر می‌کرد این‌همه کتاب نشانه موفقیت من در کارم است و کاروکاسبی من گرفته و هی می‌گفت ماشالا… ماشالا آقا جواد! به‌هرحال در جواب سوال شما، در آن موقع واقعا چیزی برای از دست دادن نداشتم، ترجیح دادم آن چیزی که درونم را راضی می‌کند و حرف نویی هم هست را انجام دهم و خب موفق بود.

  جواد علیزاده بودن چه تاثیری روی زندگی بچه‌های‌تان داشت؟

روی زندگی بچه‌هایم؟ خب شاید به‌هرحال توانستم یک دید تصویری به بچه‌هایم بدهم. دخترم آیدا شاید به همین دلیل سراغ رشته گرافیک رفت. پسرم تا مدت‌ها کمک‌حال من بود و کارهای مجله را انجام می‌داد. ولی عقل کرد و رفت رشته مهندسی! تاثیر منفی هم این‌که خودتان می‌دانید کار روزنامه‌نگاری چه سختی‌هایی دارد. از همیشه در استرس و اضطراب بودن تا مشکلات و تنگناهای مالی و وقتی که برای یک کار خوب باید صرف کرد و حتما تاثیرات منفی‌اش را در خانواده می‌گذارد. ولی تا جایی که توانستم چه مالی و هزینه‌های دانشگاه، چه هر جور حمایتی که می‌توانستم، کم نگذاشتم. اگر کمبودی بوده لابد در توانم نبود!

  مهمترین دغدغه شما در کارهای‌تان چیست؟

خب همان چیزی که در کارهایم مشهود است، آن تناقضات و پارادوکس‌های زندگی، مرگ، شادی و غم، سوال‌های بی‌جواب انسان، اینها در کارهای من دیده می‌شود.

  از کجای خلوت ذهن شما و از کجای کودکی آمده است؟

خب مثلا طنزهای فیزیکی را گفتم از مجلات و کتاب‌هایی که پدرم برایم می‌گرفت. بقیه هم خب مطالعاتی است که آدم دارد، در همان مطالعات هم هر آدمی دنبال چیزی می‌رود. من هم دنبال همین مضامینی که گفتم بودم.

  اگر بخواهید با یک آدم تاریخی هم‌خانه شوید، کیست؟

خب قاعدتا کوروش کبیر. اینطور که می‌گویند آدم خوبی بوده! احتمالا دوست داشتم با او همدوره باشم!

  حالا شخصیت نزدیک‌تر؛ مثلا صادق هدایت را گویا خیلی دوست دارید.

بله، صادق هدایت و آلبر کامو! درواقع بیشتر آلبر کامو! بله… یک شخصیت عجیبی داشت و خیلی از پیش‌بینی‌هایش درست از آب درآمد! او آن زمان با خشونت‌های جریان چپ مخالف بود، ولی مثلا ژان پل سارتر نه. کامو با استبداد در شوروی مخالف بود و نقدش می‌کرد. کامو خیلی دید درستی داشت. دوست داشتم با کامو همخانه بودم.

  مجله طنز و کاریکاتور چرا به‌روز نشد؟

خب البته این نظر شماست و من فکر می‌کنم هنوز از برخی جهات مجله من خیلی پیشرو است. همین الان دارم طنزهای کوانتومی در آن می‌نویسم و هنوز کارهای نویی در آن هست… ضمن این‌که این مشکل تمام نشریات کاغذی است، دوران عوض شده و …

  من منظورم بیشتر محتواست. موقعی که من از مجله رفتم از خوانندگان سوال کرده بودید که چرا وقتی روی قطار درحال حرکت می‌پرید، قطار از زیر شما نمی‌رود! بعد از ١۵‌سال هنوز هم دارید همین را می‌پرسید!

 و باز کاریکاتوریست می‌شدم!

نه! اتفاقا چند ماهی است این سوال را عوض کرده‌ایم! ببین خب تا حدودی قبول دارم که مجله نتوانسته شرایط قبل را داشته باشد. بخش زیادی از ماجرا برمی‌گردد به بحث مالی که هم به دلیل افت مخاطب نشریات کاغذی و هم به‌دلیل میل به استقلالی که من داشتم و نمی‌خواستم به آگهی و آگهی‌دهنده وابسته باشم و سیاست‌های مجله من را تعیین کند، وضع مالی مجله طوری نبود و نیست که بتواند به‌روز شود و البته همین الان افراد باانگیزه‌ای در مجله مشغول به کار هستند و خب مخاطبی هم دارد و اتفاقا آن مخاطب با همین حالت نوستالژیک ارتباط برقرار می‌کند.

  اگر کاریکاتوریست نمی‌شدید چه رشته هنری دیگری‌ را پی می‌گرفتید؟

 از مسیری که آمدم پشیمان نیستم، ولی شاید با توجه به قبول شدنم در مدرسه کارگردانی و سینما، می‌توانستم کارگردان یا هنرپیشه بشوم.

  در ٧٠سالگی دنیا و زندگی را چطور می‌بینید؟

هنوز ٧٠ساله نشدم اما اگر به آن سن برسم از خودم خواهم پرسید چگونه من با این همه فشارهای روحی و اقتصادی و اعمال تبعیض‌ها نسبت به خودم، هنوز توانستم دوام بیاورم! اما خوشبختانه در هر سنی، کودک درونم همیشه به من تسلط دارد و این کم موهبتی نیست که آدم، مثل بچه‌ها فکر کند، زندگی کند، دوست بدارد، حسادت نکند، دلرحم باشد و دروغ نگوید.

  در زمان انقلاب زندگی را چطوری می‌دیدید؟

طبیعی است در آن زمان امیدواری خیلی بیشتر بود و واقعا هم اوضاع خوب بود، واقعا ‌سال ۵٨ را در تمام عمرم فراموش نمی‌کنم. صحنه‌هایی دیدیم که باورکردنی نبود. مردم تصادف می‌کردند، می‌آمدند پایین و روبوسی می‌کردند و می‌رفتند! جوان‌ها برای پیرها در صف نفت می‌ایستادند و نفت برای‌شان می‌بردند. ما فکر می‌کردیم خب همیشه همینطوری خواهد بود، ولی نشد! حالا بگذریم!

در ‌سال آخر دبیرستان چطور؟

  خب همان‌طور که انتظار دارید جواب بدهم بله! در شروع جوانی، دنیا بسیار پرشورتر و امیدوارانه‌تر است!

  اگر به ۴٠‌سال قبل برمی‌گشتید، چه کاری را می‌کردید و چه کاری را انجام نمی‌دادید؟

آن موقع خانه ما در هفت‌حوض بود. یک زمین خاکی بود که ما آن‌جا فوتبال بازی می‌کردیم، اگر به قبل برمی‌گشتم با قرض و بدهی، یک تکه زمین در همان‌جا می‌خریدم! مغازه‌ای می‌ساختم، اجاره می‌دادم و تامین مالی می‌شدم و باز کاریکاتوریست می‌شدم!


منبع: برترینها

خوشی‌های کوچک و روزمره «فاطمه معتمد آریا»

او را می‌بینم که در شبی از شب‌های تهران، پیاده راه می‌رود. می‌دوم که ببینمش و این حضور بدون واسطه را باور کنم. کنارش که قرار می‌گیرم دیگر صورتش را تشخیص نمی‌دهم؛ او کیست؟ نوبر کردانی جوان در «روسری آبی»، گیلانه میانسال کمر خمیده از ظلم جنگ، یا مادری که شیر گاز آشپزخانه را تا ته باز می‌گذارد در «اینجا بدون من»؟ نمی‌شود برای فاطمه معتمدآریا اسم گذاشت و پسوندی به آن افزود. یاد گفت‌وگوی دو سال قبل‌مان می‌افتم؛ آنجا که می‌گفت، «جامعه بیشترین الگو برای بازیگر شدن را به من داده است». لابد این قدم ‌زدن‌ها هم اثرات همان شیوه آموزشی است که او از کانون پرورش فکری به ارث برده؛ «امپرویزه».

شیوه‌ای که در آن هنرجو به دیدن و حس کردن دقیق محیط اطرافش ترغیب می‌شود و از رودخانه بی‌کران آدم‌ها و آهن‌ها و آه‌ها، چیزکی در قلبش ثبت و ضبط می‌کند و وقتی صدای «اکشن» را می‌شنود، چشم‌ها، گلو و بدنش، پر می‌شود از همان خاطره کم‌رنگ: «نگاه من به جامعه، مربوط به دوره‌ای ا‌ست که در کانون، آموزش بازیگری می‌دیدم. بعدش هم در دانشسرای هنر و بعد هم در واحد نمایش با همکاران و دوستان قدیمی‌ام، سعی می‌کردیم، همه‌‌ چیز را در لحظه خلق کنیم. برای در لحظه خلق کردن، احتیاج به وسعت دید نسبت به جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، دارید.»

 خوشبختم كه می‌توانم به چیزی اعتراض كنم

  از مردم گفتن

نقش‌های او در این سال‌ها، یک به یک فرق کرده‌اند، همانطور که تهران و جامعه‌ای که او آینه‌دارش بوده، عوض شده است. در نوجوانی و جوانی، مسیر مشخصی داشته این پیاده‌روی‌ها؛ از خانه‌ای در شمال شهر بیرون می‌آمد ‌ یا به کتابخانه شماره ۱۳ کانون پرورش فکری در نیاوران می‌رفت برای آموختن نقاشی، مقاله‌نویسی و تئاتر ‌ یا به دل خیابان‌ها می‌زدتا آدم‌ها را ببیند، بشناسدشان، رفتارهای‌شان را در پس ذهن ثبت کند و شب برای اعضای خانواده‌اش از «مردم» بگوید. خانواده‌ای هنرمند و به قول خودش یک خانواده مهربان، همبسته، حامی و با دیسیپلین: « در خانواده‌ای بزرگ شدم که همیشه موسیقی، تئاتر، سینما و… دور و برش می‌چرخید. حتی علاقه‌مندی‌های پدر و مادرم به هنر عمیق و ریشه‌‌ای بود. به همین‌خاطر نفهمیدم از چه زمانی به هنر علاقه پیدا کردم. همیشه فکر می‌کنم این علاقه در من بوده، یعنی انگار تولدم با فرهنگ و هنر آغشته بوده، با این حساب خیلی تلاش نکردم به آن دست پیدا کنم، بلکه به نوعی در روابط خانواده‌ام مستتر بود.»

  دلم می‌خواهد کسی باشم که هستم

حالا اما پیاده‌روی‌ها، طولانی می‌شود و شب، کش می‌آید. می‌خواهم از این سایه که می‌افتد روی سنگفرش‌های نیاوران، بپرسم که کیست و این وقت شب اینجا چه می‌کند‌ اما نمی‌شود. پرسیدن این سؤال از کسی که بیش از ۲۰ نقش پرخاطره در ضمیر ناخودآگاه ما ساخته، سخت است و از آن سخت‌تر، پرسیدن چیستی و کیستی از یک هنرمند است: «در جهان بی‌هویت امروز، در جهانی که همه می‌خواهند سر و دم و شاخ تو را بکنند و تو را تبدیل به موجود دیگری کنند، دلم می‌خواهد کسی باشم که هستم.

برای این کار، آدم باید تاوانی بدهد و از مسیری عبور کند. حالا من به‌عنوان یک زن در جهان پرتلاطم اطرافم در خاورمیانه، ممکن است ترکش‌های زیادتری بخورم. در چنین شرایطی، بهتر بودن از نظر من، یک زیست پر آرامش است؛ یک زندگی که به سمت به‌دست آوردن صلح، امنیت خاطر در زندگی و روابط انسانی دوستانه‌تر پیش می‌رود. اینها همه برایم؛یعنی زندگی بهتر.»

  خاطره دیدار با پدر در آتش‌نشانی دزاشیب

همین جمله‌ها کافی‌است که برگردد به گذشته، به اینکه کوچک‌ترین بچه یک خانواده بوده و در رفت‌وآمدهای هر روزه‌اش در دزاشیب، پدرش را می‌دید: «پدرم فرمانده ایستگاه آتش‌نشانی و مؤسس چند شعبه آتش‌نشانی در تهران بود. همین ایستگاه آتش‌نشانی دزاشیب شمیران را پدرم درست کرد و سه، چهار ساله بودم که می‌رفتم و می‌دیدمش. یک فرمانده منظم، قدرتمند و در عین حال مهربان و عاطفی. یادم است وقتی از جلوی آتش‌نشانی دزاشیب رد می‌شدیم، پدر در زمین والیبالی که برای ایستگاه درست کرده بود با مامورانش والیبال بازی می‌کرد.

خودش هم همیشه نخستین نفری بود که در تیم می‌ایستاد. وقتی رد می‌شدیم، او را می‌دیدم که یا در حال آماده‌باش بود ‌ یا در حال بازی والیبال.» شغل پدر است یا صفات مادر که سرمایه سیمین معتمدآریا می‌شود برای آینده اما هرچه هست او فداکاری را در همین خانه و در میان اعضای خانواده‌اش آموخته: « درس اصلی خانوادگی ما این بود که میزان ارزش هر آدمی به اندازه کمکی است که می‌تواند به دیگران بکند.

این چیزی بود که پدرم در سه، چهار سالگی به ما یاد داد. نمی‌توانم غیر از آن چیزی که آموزش دیده‌ام، فکر کنم، مادرم هم همینطور. همیشه بهترین چیزهایی را که برایش هدیه می‌آوردند کادو پیچ می‌کرد و می‌داد به کارگرانی که در خانه ما رفت‌وآمد داشتند. همیشه بهترین چیزهایش برای دیگران بود، دیگرانی که شاید نیازمندتر از ما بودند.»

  با همین چیزهای روزمره زندگی می‌کنم

پیاده‌روی به دراز کشیده، سقف آسمان اواخر مهر، کوتاه و کوتاه‌تر می‌شود و شب، آبستن باران‌های پاییزی است. پاییز اما برای معتمدآریا فصل ماندن در خانه نیست؛ فصل تولد است و حیات، حتی اگر محروم از حرفه‌اش باشد: «در تمام سال‌هایی که نتوانستم در سینما و تلویزیون حضور داشته باشم، خیلی طبیعی زندگی کردم. یک آدم بدوی هستم در زندگی، یعنی با همین چیزهای روزمره زندگی می‌کنم و از احساس امنیتم لذت می‌برم.

از اینکه به خانه‌ام برسم، به گل و گیاه داخل خانه‌ام توجه کنم، غذا بپزم، به گربه‌های کوچه برسم، از همسایه‌ام با خبر شوم که در چه حالی است، از زیبایی کوچه و حیاط و همسایه‌های اطراف لذت می‌برم. هر چیزی که فکر کنید، یک آدم معمولی با آن زندگی می‌کند، من هم با همان زندگی می‌کنم، اما شاد و سرمست می‌شوم.»

  بهانه‌های کوچک خوشبختی

سرمست از هوای خنک پاییزی، چشم‌هایش را به خیابان و اطراف دوخته و بی‌آنکه کلمه‌ای از دهانش خارج شود یا لب‌هایش به حرکت درآید، لحظه لحظه این روزها را نفس می‌کشد و اینها همه برای او مفهوم زندگی هستند: «از هر تغییر کوچکی لذت می‌برم. مدام در حال کنکاش هستم. دور و بر خودم، خانه‌ام، محیط اطرافم، همسرم و خانواده‌ و دوستانم را عاشقانه دوست دارم. چیزهای عادی مثل خریدن سبزی و پاک کردنش، آنقدر به من لذت می‌دهد که بازی کردن در یک درام شکسپیر. اینها همه ‌‌چیزهایی است که من را خوشبخت می‌کند.آدم خوشبختی هستم.

خیلی خوشبختم که می‌توانم به چیزی اعتراض کنم. خوشبختم که می‌توانم چیزی را بسازم. خوشبختم که گاهی اوقات می‌توانم جلوی یک فاجعه انسانی را بگیرم، کمک کنم برای نجات یک نفر از اعدام و..‌. خوشبختم که می‌توانم سهم مالی کوچکی از دیگران را به دیگرانی که بیشتر از همه احتیاج دارند برسانم. اینها چیزهایی است که خوشبختم می‌کند. چیزهای کوچکی که همه آدم‌ها در محیط خودشان و در اشکال مختلف انجام می‌دهند و من از انجام دادن‌شان لذت می‌برم.»

اینجاست که قدم‌هایم به قدم‌هایش می‌رسد. سایه برمی‌گردد و به من خیره می‌شود. او کیست؟ زن شوخ‌طبع و بذله‌گوی «همسر» یا مادر ماتم زده «بهمن»؟ رفیق و یار کلاه قرمزی یا صدای مغمومی در «زیر تیغ»؟ هر چه هست، تصویری زنانه‌ از تهران است؛ نگران و دلواپس فردای این آدم‌ها و آمده در خیابان تا در آینه آنها، خود را بهتر ببیند و بشناسد.

همه نقش‌های سیمین

هنرپیشه

 خوشبختم كه می‌توانم به چیزی اعتراض كنم
در «هنرپیشه»، زنی افسرده و تنهاست که از زندگی هیچ لبخندی نمی‌گیرد. نازایی او در این فیلم، بازتاب یکی از بزرگ‌ترین دغدغه زنان ایران در آن ده؛ یعنی فرزندآوری است. او تصویر بی‌تکراری از لیلایی را که هنوز ساخته نشده به سینما عرضه می‌کند؛ تصویر زن ایرانی که می‌تواند زنانگی‌اش را به پای همسرش بریزد، حتی اگر زن کولی لالی که همسرش برای بچه آوردن می‌گیرد، نه لال باشد و نه مادر شود.

همسر

 خوشبختم كه می‌توانم به چیزی اعتراض كنم

پیشینه‌ای که معتمد آریا در تئاتر و دنیای تئاتر عروسکی به همراه آورد، فخیم‌زاده کارگردان را متقاعد می‌کند که او می‌تواند نقش زن شوخ و شنگ و محکمی را بازی کند که قرار است رقیب همسرش در مدیریت یک شرکت در حال فروپاشی شود. «همسر» در آن سال عجیب ۱۳۷۲و در آن دهه عجیب‌تر، بازتاب تلاش زنانی بود که پس از سال‌های جنگ، دنبال به‌دست آوردن جایگاه خود در جامعه بودند.

کلاه قرمزی و پسرخاله

 خوشبختم كه می‌توانم به چیزی اعتراض كنم
وقتی که قرار شد مثلث بی‌تکرار جبلی، طهماسب و معتمدآریا دوباره سر یک فیلم شکل بگیرد، کسی فکرش را هم نمی‌کرد که معتمدآریای جوان خوب از پس نقش مادر برآید. تا آن دوره، مادرهای واقعی، مادرهای جا افتاده و میانسالی بودند که نه می‌خندیدند و نه از زندگی جدید چیزی می‌دانستند اما مادری که معتمدآریا در «کلاه قرمزی و پسرخاله» به یادگار می‌گذارد، همان مادر علی حاتمی است و راستی مگر مادر می‌تواند چیزی جز این باشد؟

روسری آبی

 خوشبختم كه می‌توانم به چیزی اعتراض كنم
درست در همان سالی که معتمد آریا نقش مادر کلاه قرمزی را بازی می‌کند، می‌پذیرد که در فیلم رخشان بنی‌اعتماد، نقش دختر جوانی را بازی کند که در دل روستایی فقیر، عهده‌دار سرپرستی خانواده‌اش است تا اینکه عشق جوانی به پیرانه سری چون عزت‌الله انتظامی می‌افتد. بازی او در «روسری آبی» آینه‌ای است تمام نما از زنان دیروز و امروز ایران که ساده و سختکوش و پاک، به جست‌وجوی معنای عشق می‌روند و گاهی آن را پیدا می‌کنند.

گیلانه

 خوشبختم كه می‌توانم به چیزی اعتراض كنم
۱۰ سال بعد، دوباره معتمدآریا و دوباره فیلمی از رخشان بنی‌اعتماد. حالا آن جوان دیروز، زن میانسالی است با تجربه فراوان برای بازی در نقش‌های متفاوت و لذتی عمیق برای بازی کردن نقش‌های غیرقابل بازی. او این بار باید ننه گیلانه شود و زیر بمبارانی که سال‌ها تهران را قطعه قطعه می‌کرد، همراه دختر و پسرش زندگی کند، با آنها بر سر مفاهیم اولیه زندگی بجنگد، از کمر درد بنالد و گاه در دل تنهایی، لالایی‌ای را زمزمه کند.

قصه‌ها

 خوشبختم كه می‌توانم به چیزی اعتراض كنم
زندگی نوبر کردانی چه می‌شود؟ این سؤال زنانی ا‌ست که تمام آن سال‌ها با «روسری آبی» یکی شده بودند و خود را در نقش معتمدآریا می‌دیدند. پاسخ این سؤال در یکی از اپیزودهای فیلم «قصه‌ها»ست؛ فیلمی که بنی اعتماد ۲۰ سال بعد می‌سازد تا سرنوشت آدم‌های قصه‌هایش را به تصویر بکشد. در «قصه‌ها»، نوبر حالا زن رسمی یکی از کارگران کارخانه حاجی شده و باید منتظر بماند تا وکیل حاجی مرحوم از راه برسد و نامه‌ای به او برساند.


منبع: برترینها

زیباترین دانشگاه های کانادا

برترین ها – ترجمه از حمید پاشایی: پردیس های دانشگاهی بسیار زیبا و منحصر به فردی در همه جای کانادا وجود دارد. بعضی از آن ها دارای ساختمان های تاریخی و قلعه ها هستند، و برخی دیگر دارای مناظر باشکوه و گیاهان سرسبز هستند. دانشگاه های کانادایی تلاش زیادی کرده اند تا همچنان که ساختمان های مدرن بیشتری در حال ساخته شدن است، مناظر زیبای دانشکده های خود را نیز حفظ کنند. از کلانشهر شلوغ مونترآل گرفته تا فضای آرام تاندر بی، در اینجا ۱۰ پردیس دانشگاهی بسیار زیبا در کانادا را معرفی می کنیم.

۱۰٫ دانشگاه مک گیل – مونترآل، کبک

 زیباترین دانشگاه های کانادا

مک گیل نه فقط یک، بلکه دو پردیس دانشگاهی زیبا دارد که هر کدام شکوه خاص خود را دارد. پردیس دانشگاهی مرکز شهر دارای گیاهان سرسبزی از دامنه های کوه مونت رویال به همراه بیش از ۷۰ ساختمان مدرن و زیبا از نظر هنری است. از طرف دیگر، پردیس دانشگاهی مک دونالد در بالاترین نقطه جزیره مونترآل واقع شده و دارای ساختمان های صد ساله، چندین مسیر پیاده روی و دوچرخه سواری و درختستانی زیبا با مسیرهای اسکی است و فقط کمی با رودخانه باشکوه سنت لورنس فاصله دارد. هر دو پردیس دانشگاهی مک گیل بسیار زیبا و چشم نواز هستند.


۹٫ دانشگاه تورنتو – تورنتو، اونتاریو

 زیباترین دانشگاه های کانادا

دانشگاه تورنتو سه پردیس دانشگاهی مختلف دارد ولی از نقطه نظر زیبایی، هیچ یک نسبت به دیگری برتری ندارد. پردیس دانشگاهی سنت جرج در مرکز شهر واقع شده و معماری تاریخی را با فضای سبز به خوبی ترکیب کرده است. بادیدکنندگان می توانند به کالج ویکتوریا سر بزنند و ساختمان اولد ویک، قدیمی ترین و احتمالاً زیباترین ساختمان این کالج، را تماشا کنند. پردیس دانشگاهی میسیساگا در فضای سبز محافظت شده رودخانه کردیت واقع شده و چشم اندازی زیبا را برای دانشجویان و بازدیدکنندگان فراهم می کند.


۸٫ دانشگاه کوئینز – کینگستون، اونتاریو

 زیباترین دانشگاه های کانادا

ساختمان های ساخته شده از سنگ آهک، معماری فوق العاده و آبشار دقیقاً چیزهایی هستند که پردیس دانشگاهی کوئینز به دانشجویان و بازدیدکنندگان ارائه می دهد. پاییز یکی از بهترین زمان ها برای بازدید از این دانشگاه است چرا که برگ ها رنگ های زیبای قرمز و نارنجی پیدا می کنند و منظره ای جذاب در مقابل ساختمان های تاریخی آن ایجاد می کند. دانشجویان این دانشگاه زمان زیادی را در کتابخانه داگلاس سپری می کنند و دلیل خوبی هم برای آن وجود دارد، چرا که نه تنها ساختمان آن بسیار زیبا است بلکه طبقه چهارم آن دارای اتاقی به نام «هری پاتر» هم است. با اینکه این پردیس دانشگاهی به اندازه سایر دانشگاه های این فهرست بزرگ نیست، ولی دانشجویان و اساتید آن از روحیه بسیار بالایی در دانشگاه کوئینز برخوردار هستند.


۷٫ دانشگاه وسترن – لندن، اونتاریو

 زیباترین دانشگاه های کانادا

دانشگاه وسترن هم دارای معماری تاریخی و هم ساختمان ها و امکانات مدرن است. پردیس دانشگاهی آن در مجاورت رود تیمز واقع شده است. شهر لندن در استان اونتاریو هیجان انگیزترین شهر در این لیست نیست، و به همین خاطر دانشجویان سرگرمی های خود را ایجاد کرده اند از جمله اسکی و سواری با اسنوبرد در زمستان. ساختمان های سبک معماری گوتیک بازسازی شده اند تا هم جذابیت آن ها حفظ شود و هم فضای داخلی آن پاسخگوی نیازهای دانشجویان باشد. برنامه هایی برای اضافه کردن ساختمان های بیشتر به این پردیس دانشگاهی در آینده نزدیک وجود دارد.


۶٫ دانشگاه بیشاپ – شربروک، کبک

 زیباترین دانشگاه های کانادا

این دانشگاه کوچک علوم مقدماتی در شهر کوچک شربروک زیبایی های بسیاری برای ارائه دارد. دانشگاه بیشاپ در سال ۱۸۴۳ تأسیس شد و هدفش این است که تمام وجود یک شخص را آموزش دهد، نه اینکه فقط روی موضوعی خاص تمرکز کند. پردیس دانشگاهی آن بیش از ۲۰۰ هکتار مساحت دارد، و برخی از تاریخی ترین ساختمان های کبک را می توان در آن یافت. حتی مراسم عروسی زیادی در این پردیس دانشگاهی برگزار می شود. مک گریر هال قدیمی ترین ساختمان پردیس است و نمایی قرمز و شبیه به قلعه دارد، که وقتی برف سفید رنگ آن را احاطه می کند حتی زیباتر هم به نظر می رسد. دانشجویانی که در دانشگاه بیشاپ تحصیل می کنند دوستانی پایدار باقی می مانند.


۵٫ دانشگاه مونت رویال – کلگری، آلبرتا

 زیباترین دانشگاه های کانادا

تردیدی وجود ندارد که مونت رویال دارای پردیس دانشگاهی بسیار زیبایی است، به ویژه در فصول گرم که آبگیرها از درخشش خاصی برخوردار هستند و باغ ها شکوفه می دهند. یکی از قابل توجه ترین ویژگی های این پردیس دانشگاهی، آمفی تئاتر فضای باز آن است که دانشجویان و مردم می توانند برای رویدادهایی مثل تئاتر و کنسرت در آنجا جمع شوند. مونت رویال تلاش زیادی می کند که به محیط زیست کمک کند و در سال ۲۰۰۶ اولین ساختمان دارای استاندارد LEED (به معنای پیشرو در طراحی محیطی و انرژی) خود را افتتاح کرد، و از آن زمان تلاش داشته است که هر ساختمان جدیدی که در پردیس دانشگاه ساخته می شود این استاندارد را داشته باشد.


۴٫ دانشگاه مک مستر – همیلتون، اونتاریو

 زیباترین دانشگاه های کانادا

دانشگاه مک مستر در محله مسکونی وستدیل در شهر همیلتون واقع شده، و هم از درون و هم از بیرون زیباست. مسیرهای زیبایی هم در پردیس دانشگاه و هم در محیط پیرامون، و همچنین مناطق حفاظت شده و آبشارهای زیادی در آنجا وجود دارد. پردیس دانشگاهی هم مسیر دوچرخه سواری و هم مسیر پیاده روی دارد، و رفت و آمد از یک نقطه به نقطه ای دیگر بسیار آسان است. با ترکیبی از معماری بدیع، ساختمان های جدید و مناظر بکر، این دانشگاه کاملاً حیرت انگیز است.


۳٫ دانشگاه لیک هد – تاندر بی، اونتاریو

 زیباترین دانشگاه های کانادا

دانشگاه لیک هد دارای دو پردیس است، یکی در اوریلیا و دیگری در تاندر بی. در تاندر بی شما می توانید یکی از زیباترین پردیس های دانشگاهی در کانادا را ببینید. این پردیس به مساحت ۱۱۶ هکتار دارای ۳۹ ساختمان و فضای سبز بسیار زیادی است. در اینجا ساختمان های تاریخی مثل دیگر دانشگاه هایی که در این لیست معرفی کردیم وجود ندارد، ولی در عوض طبیعتی زیبا در همه جای آن خواهید یافت. ساختمان ها با پنجره های از کف تا سقف طراحی شده اند تا هم اساتید و هم دانشجویان این حس را داشته باشند که انگار بیرون از ساختمان حضور دارند. با وجود باغ هایی پر از گل های زیبا و دریاچه تامبلین جای تعجب نیست که چرا اغلب کلاس ها در ماه های گرم در فضای بیرون برگزار می شود.


۲٫ دانشگاه بریتیش کلمبیا – ونکوور، بریتیش کلمبیا

 زیباترین دانشگاه های کانادا

پردیس دانشگاهی بریتیش کلمبیا با دارا بودن محیطی شگفت انگیز و چشم اندازهایی مهیج  بدون شک یکی از زیباترین پردیس ها در کانادا است. پردیس ونکوور در قسمت غربی شبه جزیره بورارد و در میان جنگل، اقیانوس و کوهستان ها قرار دارد. رسیدن به مرکز شهر ونکوور تنها بیست دقیقه زمان می برد و سواحل زیادی در فاصله کوتاهی از پردیس وجود دارد. علاوه بر این ها، ساختمان های بسیار زیبایی هم در اینجا وجود دارند. شما چه این پردیس را از بالا ببینید، چه از داخل آن رد شوید یا اینکه به عنوان دانشجو در آن تحصیل کنید، در همه حال برایتان شگفت انگیز خواهد بود.


۱٫ دانشگاه رویال رودز – ویکتوریا، بریتیش کلمبیا

 زیباترین دانشگاه های کانادا

تا سال ۱۹۹۵ این دانشگاه در واقع کالجی نظامی بود و از ساختمان اصلی بسیار زیبایی با نام هاتلی کسل (قلعه هاتلی) برخوردار است. این قلعه در سال ۱۹۰۸ تکمیل شد و زمانی قرار بود مقر خانواده سلطنتی بریتانیا باشد، ولی به دلیل جنگ آن ها در بریتانیا باقی ماندند. این پردیس حالا دانشگاهی عمومی با بیش از ۲۶۰ هکتار فضای پارک و محیطی چشمگیر است. تمام این پردیس دانشگاهی بخشی از مکان تاریخی پارک ملی هاتلی است و بین ساختمان هایی زیبا و باغ هایی بزرگ قرار گرفته است.


منبع: برترینها

چقدر می توانم وزن خود را کاهش دهم؟

چقدر من می توانم وزن کم کنم ؟
برای وزن کم کردن باید کالری هایی که می خورید کمی کمتر از آن چیزی باشد که روزانه بدن شما مصرف می کند اما این مقدار بسته به افراد مختلف تفاوت دارد. مقدار دقیق بسته به ترکیب بدنی شما دارد. یا این که چه مقدار بدن شما چربی دارد، بستگی به سوخت و ساز بدن شما دارد و وزنی که می خواهید از آن شروع کنید اما با یک حساب سر انگشتی می توان چنین گفت که در طول ۲۱ روز تا یک ماه، هرچه قدر که سنگین تر باشید وقتی شروع به وزن کم کردن بکنید بیش ترین وزن را کم خواهید کرد. وقتی شما وزن کم می کنید این اتفاق در تمام قسمت بدن شما می افتید. اما این ممکن است در بعضی از نقاط طولانی تر باشد مانند بازوها و ساق پاها، در این جا است که ورزش می تواند کاملاً مفید باشد. کار بر روی نقاط ضعف باعث می شود که وزن سریع تر کم شود.
چـرا تـلاشـهای شما برای لاغری معمولاً بی نتیجه میماند؟ برای موفقیت چه باید کرد؟ چرا لاغر شدن اینقدر زمان می برد، و چرا آخرین ۵ کیلویی کـــه می خواهیم کم کنیم اینقدر دشوار است؟ چه توصیه هایی بـرای ورزش کــردن بیـــرون از بـــاشگاه دارید؟ در این مـقاله به پرسش های شما در ارتباط با کاهش وزن پاسخ می دهیم.
سؤال: وقتی ورزش کنیم و درست غذا بخوریم ، چقدر باید طول بکشد تا وزن کم کنیم؟
جواب: شتاب وزن کم کردن شما تا حد زیادی بستگی به میزان ورزش و میزان غذا خوردن شما دارد.
اما کم کردن مقدار زیادی وزن با یک رژیم کوتاه و ضربتی به هیچ وجه سالم و ماندگار نیست. متخصصین معمولاً توصیه می کنند که در هفته بیشتر از نیم یا یک کیلو وزن کم نکنید.
برای کم کردن نیم کیلو از چربی های بدنتان، باید بدنتان حداقل  ۳۵۰۰ کالری کمبود داشته باشد. برای اینکه بتوانید در هفته نیم کیلو کم کنید، باید حداقل هفته ای به طور متوسط ۵۰۰ کالری از کالری های مصرفیتان کم کنید. و برای کم کردن یک کیلو وزن، این مقدار باید دوبرابر شود. این کمبود کالری را میتوانید از طریق ترکیب رژیم های غذایی و ورزش به دست آورید. مثلاً برای ایجاد ۱۰۰۰ کالری کمبود، باید حداقل ۵۰۰ کالری کمتر از نیاز بدنتان غذا بخورید و ۵۰۰ کالری را هم از طریق ورزش بسوزانید.
آشکار است که وزن کم کردن نیازمند تلاش، زمان و تعهد است. باید اول خودتان را آماده کنید. دراین فصل خیلی افراد انگیزه زیادی برای لاغر شدن پیدا میکنند. چون فصل تابستان است و دیگر نمی توانند بدنشان را زیر لباسهای گشاد زمستانی مخفی کنند. اما خیلی زود دلسرد می شوند چون نتیجه ای که باید را نمی گیرند.
به همین خاطر است که می گویم در اولین قدم باید هدی واقعگرایانه برای خود انتخاب کنید. مثلاً اگر می خواهید ۱۰ درصد از وزن بدنتان را کم کنید، معقول است که حداقل ۶ ماه به خودتان زمان بدهید—نه اینکه فقط شش هفته.
توصیه من این است که تک تک غذاهایی را که می خورید و هر کالری که مصرف میکنید را جایی ثبت کنید تا آخر روز بدانید که چقدر مصرف کرده اید. این راه خوبی برای بیدار کردن شماست. وقتی این کار را بکنید خواهید دید که چقدر از آنی که فکر میکردید کالری بیشتری مصرف کرده اید.
چقدر می توانم وزن خود را کاهش دهم؟
منبع: مه شو

نکات بسیار مهم در لاغر شدن

کاملاً پرهیز کنید
از شکلات، بیسکویت، شیرینی، نوشابه های گازدار ، کیک، بستنی و در حقیقت هرچیزی که شامل شکر و مواد قندی غیرطبیعی است پرهیز کنید، چون این مواد دارای انرژی بالا و ارزش غذایی کم هستند.
نکاتی برای لاغر شدن :

اگر می توانید در شروع روز غذای بیش تری بخورید تا به شما انرژی و همین طور وقت برای سوزاندن کالری ها بدهد.
اگر احساس گرسنگی و سوزش در معده کردید به اندازه ی بسیار کمی برای متوقف کردن این وضعیت بخورید.
آب زیاد بخورید.
اگر می خواهید غذای مختصری بخورید از میوه ی خام، سبزی و کشمش استفاده کنید.
برای سرعت بخشیدن به کاهش وزنتان هرگز از قرص های لاغری، داروهای ادرار آور و یا مسهل استفاده نکنید و این مواد، تعادل طبیعی بدن را دچار اختلال می کند.
به طور منظم ورزش کنید. تمرینات، کالری ها اضافی را مصرف می کند و این برای لاغری لازم است.
اگر مشکلی برایتان پیش آمد تسلیم نشوید این طبیعی است که گاهی اوقات از مسیر تمرینانتان خارج شوید. اگر به سرعت باز گردید تمام کارهای شما از دست رفته تلقی نخواهد شد.
اگر تمرینات قدرتی انجام می دهید مقدار پروتئین مصرفی خود را زیاد کنید. به طور مثال: تخم مرغ، گوشت مرغ، ماهی و غیره. این ها به سوخت و ساز بدن شما کمک می کند.
مصرف غذاهای بی ارزش را کم کنید. شما مجبور نیستید به طور کامل آن ها را قطع کنید بلکه تا آن جا که می توانید از خوردن آن ها پرهیز کنید.
قبل از تمرین قدرتی چیزی نخورید. اگر این کار را انجام دهید بدن شما به جز چربی مابقی مواد غذایی را می سوزاند.
یک ساعت بعد از تمرینات قدرتی غذا بخورید. این به روند چربی سوزی شما کمک می کند. بیش تر از این زمان هم نباید طول بکشد چون بدنتان برای جبران و بهبودی احتیاج به غذا دارد.
سعی کنید در اواخر شب چیزی نخورید. بدن شما فرصتی برای استفاده از کالری ها ندارد و تمام آن را به عنوان چربی ذخیره می کند.
وعده های غذایی را حذف نکنید. حذف وعده ی غذایی باعث می شود که شما در وعده ی غذایی بعدی غذای بیش تری بخورید، و این سوخت و ساز بدن را کاهش می دهد و در نتیجه مانع کاهش وزن می شود. اگر شما مقدار کمی غذا بخورید یعنی حدود ۱۰۰۰ کالری تا ۲۳۰۰ کالری به بدن برسانید، وزنتان کم خواهد شد. اگر می خواهید که مقدار قابل توجهی وزن کم کنید با ۱۲۰۰ کالری شروع کنید. شما ممکن است در ابتدا کمی وزنتان بالا برود اما اگر می خواهید بدن متناسبی داشته باشید هیچ راهی جز ترک سیگار ندارید. تنباکو سمی است، اگر شما یک سیگاری هستید، ترک سیگار بزرگ ترین جهش در جهت یک زندگی سالم است.
اگر شما در حال پیروی از یک رژیم غذایی هستید و فکر می کنید که ترک این عادت باعث ناخنک زدن به غذاها در طول روز خواهد شد. مقداری سبزی خام و یا کشمش در دست بگیرید و بجوید.
اگر سیگار کشیدن را ترک کنم دو مرتبه چاق می شوم :

منبع: مه شو

آنچه که باید در مورد ورزش و رژیم غذایی بدانید

فرضیات غلط
مردم اطلاعاتی از منابع گوناگون در مورد ورزش و رژیم غذایی کسب می کنند که ممکن است همیشه درست نباشد حالا وقت آن است که برخی از این فرضیات غلط را باطل کنیم.

وقتی که شما تمرینات خود را قطع می کنید عضلات تبدیل به چربی می شوند. این گفته از ترس شما ناشی می شود که فکر می کنید با قطع تمرینات، تمام دوره ی بدنسازی شما به هدر می رود، چون بافت ساختار چربی و عضله کاملاً باهم متفاوت اند. از لحاظ فیزیکی این غیر ممکن است که یکی به دیگری تبدیل شود. این درست است که اگر تمرینات خود را قطع کنید بدن شما چربی می آورد ولی این بدین خاطر است که اگر از عضلاتتان به اندازه ی کافی کار نکشید حجم آن ها کم می شود. با کم شدن حجم عضلات شما بدن شما کمتر توان فعالیت و مصرف انرژی دارد؛ بنابراین بدن شما برای کسب چربی تمایل دارد.
هر نوع چربی در رژیم غذایی بد استآن چه که آن ها متوجه نیستند این است که چربی نقش مهمی در بدن دارد و بدون آن بدن دچار مشکل می شود. شما باید فرق بین چربی های خوب مانند روغن زیتون که در دمای عادی مایع است و روغن بد مانند کره که در دمای عادی جامد است را بدانید.
خانم ها تا حد زیادی سعی می کنند که چربی ها را از برنامه ی غذایی خود حذف کنند؛ چون بر این اعتقادند که در غیر این صورت این چربی در بدنشان انباشته می شود.
اگر با وزنه تمرین کنم بدن زمخت می شود.
بسیاری از زنان از این امر که ممکن است ورقه زدن، عضلات آن ها بیش از حد حجیم کند وحشت دارند. اما حقیقت این است که به وجود آمدن بافت عضلانی به این سادگی ها نیست. بعداز مدت کوتالهی تجمع مایعات بدن در بافت های عضلانی ممکن است شما این گونه احساس کنید که عضلانی شده اید. اما حقیقت امر این چنین نیست. برای ساختن توده ی عضلانی، شما باید مستمراً بر شدت تمرینات خود بیفزایید (اصل اضافه بار) یا عضلاتتان را تست کنید. اگر یان را بخواهید باید جریان تمرینانتان را تغییر دهید. تمرینات قدرتی که به بقای توده ی عضلانی کمک می کند و درصد چربی بدن را کاهش می دهد.
ورزش هایی مانند یوگا برای تناسب اندام کافی اند.
این گونه تمرینات بسیار مناسب اند. آن ها انعطاف را افزایش می دهند، وضعیت فیزیکی بدن را بهبود می بخشند و از لحاظ ذهنی فواید فراوانی دارند. هرچند شما نباید هرگز فقط بدوید، فقط وزنه بزنید و یا فقط دوچرخه سواری کنید. برای رسیدن به یک تناسب اندام صحیح باید تمام قسمت های بدن به روش های گوناکون در فعالیت باشند و هیچ ورزش خاصی وجود ندارد که به تنهایی این کار را انجام دهید. برای رسیدن به یک نتیجه ی واقعی شما باید دو تا سه مرتبه در هفته ضربان خود را در حد مناسبی بالا ببرید و تمرینات خود را تغییر دهید تا عضلات قلب و ریه و اعضای درونی، عملکرد موثرتری داشته باشند.

آنچه که باید در مورد ورزش و رژیم غذایی بدانید
منبع: مه شو

چگونه با رژیم غذایی وزن خود را کاهش دهید؟

رژیم غذایی و کاهش وزن
افراد، وزن کم کردن را به طریقی که به روش زندگی شان متناسب است انجام می دهند، اما بهترین روش برای کاهش کیلوهای اضافی ، ترکیب تمرینات منظم با یک رژیم غذایی که کالری های آن کنترل شده است می باشد. در زمانی که سعی دارید وزن کم کنید. برنامه ی غذایی از نظر کمیت نباید از غذای معمولی مصرفی شما شود. اساس کاهش وزن معمول عبارت است از مصرف قند و چربی های اشباع شده کمتر و فیبرهای غذایی (میوه) و نشاسته ی بیش تر. کالری هایی که می خورید باید از غذاهایی باشد که مواد مغذی که برای عملکرد بهینه ی بدن لازم است را در برداشته باشد.
سریع وزن کم کردن امید بخش است، اما پیش بینی آینده نیز مهم است. شما باید طوری زائقه و عادات خوردن خود را تغییر دهید و برای فعالیت های بدنی خود برنامه ریزی کنید که هم وزن کم کنید و هم لاغر بمانید شما نمی توانید در مدت چند روز انتظار معجزه داشته باشید اما باید برنامه ی غذایی مناسب و تمرینات بدنی منظم در مدت سه یا چهار هفته موجب شود که تغییراتی را مشاهده کنید. وزن کم کردن موفقیت آمیز با تناسب اندام نسبت مستقیم دارد. شما به یک هدف احتیاج دارید تا برای رسیدن به آن تلاش کنید و ثابت قدم باشید.
تغییرات ساده در شیوه زندگی از ورزش کردن گرفته تا یوگا و نخوردن هله هوله و … ،کمک خواهد کرد که شما بتوانید  ۱۰ ، ۳۰ ، حتی ۵۰ کبلو از وزن خود را به سرعت کاهش دهید!
تغییر دادن شیوه زندگیتان 
این یک داستان قدیمی است که می گوید : شما به چگونگی روند زندگی روزمره خود همیشه عادت کرده اید .در صورتی که باید بگوییم  ترس از تغییراتی حتی جزئی باعث شده از خواسته های خود دور بمانید .این جمله در مورد رژیم غذایی و به دنبال آن وزن شما هم صدق می کند. مثلا برای شما عادت شده که هر روز در دفتر کارتان شیرینی بخورید و باعث شوید بدون آنکه متوجه باشید کالری خود را مرتبا افزایش دهید.
اما راه بهتری وجود دارد
با  کمک گرفتن از روش های زیر می توانید روند زندگی روزانه خود را در رابطه با چگونگی استفاده از مواد غذایی تغییر داده و با سرعت زیادی آنچنان وزن خود را کاهش دهید که حتی دوراز تصورات شماست.
در حقیقت ، ما به خوانندگان این مطلب گفته ایم که با روش هایی آسان و راحت می توانند ۱۰، ۲۵ و حتی ۶۰ کیلو از وزن خود را کم کنند.اسراری شگفت انگیز که برای کاهش سریع وزنتان گفته شده است.
– خوردن صبحانه
من قبلا صبحانه خوردن را هر روز واجب نمی دانستم. اما حالا روزی نیست که من بدون صبحانه از خانه خارج شوم. من در حال حاضر صبحانه ای در حدود ۳۰۰ کالری در روز که یک ترکیب سالمی از پروتئین و غلات سبوس دار است می خورم و در طول روز هم یک میان وعده می خورم که برای میان وعده ها هم به جای خوردن انواع اسنک های مضر یک ساندویچ با کره بادام زمینی طبیعی یا کره سیب می خورم. در کمتر از یک سال ، ۶۵ کیلو وزن کم کردم.
– تغییر دادن سفارشات غذایی
من به جای آنکه چندین بار در هفته  برای غذا خوردن به رستوران بروم فقط یک بار در هفته می روم  و مرغ کبابی به جای یک کاسه بزرگ ماکارونی سفارش می دهم .من با پیگیری این روش توانستم  ۲۰ کیلو از ورن خود را کم کنم.
چگونه با رژیم غذایی وزن خود را کاهش دهید؟
منبع: مه شو

رژیم غذایی کم کالری برای مبتلایان به مرض چاقی

رژیم غذایی کم کالری برای مبتلایان به مرض چاقی
اساس یک رژیم غذایی کم کالری- در حدود ۸۰۰ کالری در روز مایعات و انرژی محدود است. این رژیم های غذایی معمولاً برای افراد شدیداً چاق توصیه می شود تا در مدت کم به میزان زیادی وزن کم کنند.یک چنین رژیم غذایی به عنوان یک روش نسبتاً کوتاه (۳ تا ۶ ماه) توصیه شده است و حتماً باید در زیر نظر پزشک انجام گیرد.
نظارت پزشکی لازم است تا :
الف) افرادی که باید، از این رژیم استفاده کنند.
ب) از مواد مغذی لازم استفاده کنند.
ج) پیشرفت را زیر نظر داشته باشد.
روش معمول کم کردن وزن به طریق رژیم غذایی کم کالری در هر روش شامل ۸۰۰ تا ۱۵۰۰ می باشد. این روش به ورزش منظم هم تاکید دارد.
به طور متوسط وزنی که در این مدت کم می شود ۵۴/۴ تا ۴۴/۵ کیلوگرم می باشد. اگر ورزش هم در این برنامه گنجانده شود متوسط کاهش وزن تا ۰۷/۹ افزایش می یابد.
تغییراتی که در رژیم غذایی کم کالری (VLCD) صورت می گیرد عبارت است از :
در این روش سیستم سوخت و ساز بدن به سختی انرژی را نگه می دارد چون بدن احساس گرسنگی می کند.
تفکیک پروتئین به عنوان یک منبع انرژی بدن برای به دست آوردن کربوهیدرات، پروتئین را تجزیه می کند. این کار باعث می شود که مقداری از گوشت بدن مانند بافت های عضلانی از بین برود. بنابراین محافظت از قسمت های سازنده ی بدن مهم است، برای این که باعث بالا رفتن میزان سوخت و ساز بدن می شود از دست دادن بیش از حد بافت های گوشتی باعث بالا رفتن درصد چربی می شود، این یکی از دلایلی است که وقتی به سرعت وزن کم می کنید چربی به راحتی می تواند باز گردد.
سوختن چربی: در روش رژیم غذایی کم کالری (یا در مدت گرسنگی) در حدود نصف وزنی که از دست می دهید چربی می باشد و نصف دیگر بافت های گوشتی مانند عضلات می باشد. در یک رژیم متعادل تر ۷۵% چربی و ۲۵% گوشت از بین می رود.
رژیم غذایی کم کالری برای مبتلایان به مرض چاقی
منبع: مه شو