شناور ماندن و شناور کردن شهروندان

رضا صادقیان
مصاحبه اخیر محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت سابق و عضو فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره تحریم‌های سازمان ملل، آمریکا و اروپا در بازه زمانی سال‌های ۹۰ الی ۹۲ حکایت همان نگاه ساده و آسان رئیس جمهور پیشین است که بارها در اعلام مواضع ایشان شاهدش بودیم؛ دیدگاهی که همه علیه دولت بودند و در پی تضعیف آن، همان کسانی که از «جن و پری» شروع کردند تا راه انداختن ماجرای «سه هزارتایی» که از نگاه ایشان حرف و حدیث‌های زیادی در مورد همین بخش دارند، پیش رفتند. وی همچنین از یک‌سری آدم‌ها و سازمان‌ها درباره خرید ارز می‌گوید، چهره‌هایی که بازار ارز را با مشکلات روبرو کردند، ولی همچنان به عنوان «یک‌سری» نام برده می‌شوند و گویی آدرس مشخصی ندارند. سخنان رئیس دولت سابق نشان می‌دهد بخش گسترده‌ای از سخنان و رفتارهای سیاسی و گفتگوهای سیاسی ایشان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، نه تنها کمکی به وضعیت فعلی کشور نیست بلکه بازار شایعات را داغ‌تر از همیشه می‌کند.

رئیس دولت نهم و دهم در هر جمله‌ای می‌پرسد؛ چه کسانی انجام دادند؟ چه کسانی بودند؟ چه کسانی نقش داشتند؟ و سوالاتی دیگر. در واقع به جای ارایه گزارش و یا بیان روایت به صورت دقیق، طرح سوال می‌کند. پاسخی در کار نیست، چنین شیوه‌ای در مصاحبه‌های اخیر وی به وفور دیده می‌شود، حتی همان مصاحبه پرحاشیه قبل از اعلام کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری که ایشان در پاسخ به هر سوال می‌گفت: مگر دست بنده بود؟ مگر من نقش داشتم؟ واقعا فکر کردید بنده تایید کردم؟ و پاسخ‌هایی از این دست. در واقع طرح چنین سوالاتی ابهام روی ابهام گذاشتن است، نه جواب دادن.

در مصاحبه اخیر ایشان؛ دیدار افسر انگلیسی با یک نماینده مجلس، تضعیف دولت وقت به بهانه‌های مختلف از سوی مخالفان داخلی و خارجی، اعمال محدودیت برای مدیران ارشد دولت و بازداشت عده‌ای از معاونان وزیران و برخی رویدادهای دیگر به صورت گذرا بیان می‌شود ولی در همین حد باقی می‌ماند. به نظر می‌رسد بهتر می‌بود طرح مسائلی که به امنیت ملی و اذهان عمومی ارتباط مستقیم و باعث شکل‌گیری برخی سوالات در ذهن مخاطبان می‌گردد امتناع می‌شد. مطرح کردن به چنین شکلی نه تنها دستاوردی به همراه نخواهد داشت که باعث ضررهای بسیار خواهد بود. چنین سیاستی حداقل یکبار و به صورت پیوسته از سوی ایشان مطرح شده است، سیاستی که قرار بود اسامی مفسدان مالی و ویژه‌خواران را بعد از پیروز شدن در انتخابات سال ۱۳۸۴ در اولین سخنرانی عمومی بیان کند ولی سال‌ها گذشت و چنین اتفاقی رخ نداد، هر دفعه سخن از نام‌های در جیب بود ولی اسمی خوانده نشد، فقط ذهن شهروندان آشفته‌تر از گذشته و بی‌اعتمادتر شد. در واقع چنین موضع‌گیری‌هایی نه تنها راهی به گشایش موضوع باز نمی‌کند، بلکه نگاه شهروندان به حاکمان را مخدودش می‌نماید.

شناور ماندن و شناور کردن شهروندان با طرح برخی سوالات در دریای پرتلاطم ابهام، شاید برای مدتی میسر و انجام شدنی باشد و یا همچون انگیزه‌ای در برابر رقیبان سیاسی جلوه‌گر شود، ولی بازی کردن با اینگونه‌ترفندها در نهایت به سود هیچ فرد و شخصیت سیاسی نخواهد بود. بازی خواهد بود که آغاز آن در دستان ماست، ولی پایان نامشخصی خواهد داشت. بدون‌تردید می‌توان با طرح همین سوالات و سوال‌های مشابه اذهان عمومی را به سوی موضوعی خاص، مانند بازداشت و دادگاهی شدن معاون سابق رئیس جمهور در سازمان گردشگری و مشاور وزیر کشور سابق کشاند ولی چنانچه پاسخی قانع کننده به آن سوالات داده نشود نه تنها ذهنیت شهروندان را در وقفه‌های نامشخص مورد هجوم قرار دادیم، بلکه اعتماد مردم را با ضربه‌های جبران ناپذیری نسبت به کلیت ساختار سیاسی خدشه‌دار کرده‌ایم.
منبع: بهارنیوز

ادب و آشغال تندروهای داخلی!

روزنامه بهار: ظاهرا قرار نیست تندروها دست از سر شهیندخت مولاوردی و معصومه ابتکار بردارند.با وجود آنکه روحانی در دولت دوازدهم سعی کرد با جابجایی این دو نیروی کارآمدش به نوعی فشارهای تندروها را کاهش دهد اما شاهد آن هستیم که نه تنها از این فشار‌ها کاسته نشده بلکه کار به فحاشی رسیده است.ماجرا از آنجا شروع شد که خانم مولاوردی با انتشار تصویری بنا بر وظیفه دینی خود خواست از منکری که دیده است نهی کند و از زائرانی که در مسیر راهپیمایی اربعین بودند با زبان اشاره خواست که در کنار خیابان آشغال نریزند.

او در صفحه اینستاگرام خود نوشته است: «چه‌اندازه رفتارهایمان با امامان بزرگواری که برای زیارتشان سر از پا نمی‌شناسیم و نظافت را از ایمان می‌دانند، شباهت دارد؟!»همین تذکر ساده مولاوردی به یکباره فغان عده‌ای را به آسمان بلند کرد و کم کم کار به جایی رسید که همین تذکر ساده تبدیل به توهین و هتک حرمت ارزشهای مذهبی شد! بعد از مدتی نویسنده‌ تندرو یکی از روزنامه‌های افراطی در فضای مجازی مطلبی را به همین بهانه نوشت که خلاصه ساده شده آن این است: نه تنها مولاوردی آشغال است بلکه ابتکار هم آشغال است، روحانی هم آشغال است!

تعجب کردید؟ مایه تعجب و تاسف هم هست، که مدعیان ارزش‌ها در برابر یادآوری حدیث نبوی که نظافت را از ایمان می‌داند و امر به معروف و نهی از منکر یک مسلمان این‌گونه برآشفته شده و زبان به هتاکی گشوده و از اینکه درباره دیگران چنین الفاظ رکیکی را به کار ببرند هیچ ابایی هم ندارند.نکته جالب توجه هم آن است که اینان همان‌ها هستند که دختران این سرزمین را به بهانه امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر با رفتارهایی زننده و غیردینی از هر چه حجاب و مفاهیم این چنینی است دور کرده‌اند.

همین‌ها که امروز در برابر تذکری ساده و محترمانه زبان به هتاکی می‌گشایند در خیابان‌های شهر و دانشگاه‌ها به دنبال هجمه به خواهران و دختران ما هستند تا به خیال باطل خودشان فریضه امر‌به‌معروف و نهی‌ازمنکر را به جای آورند و هنگامی که با اعتراض مواجه می‌شوند که این مسائل به شما چه ارتباطی دارد پشت نقاب‌های دینی پنهان می‌شوند.

ریشه و اساس مشکل همینجاست که عده‌ای از دین و ارزشها نقابی برای خود ساخته‌اند و با پنهان شدن پشت القابی مثل ارزشی و انقلابی تیشه برداشته و به ریشه همان می‌زنند که در ظاهر خود را معتقد به آن می‌دانند. نه آن نویسنده هتاک که فحاشانه علیه مولاوردی، ابتکار، روحانی دست به قلم برده است ارزش پاسخگویی دارد و نه اساساً گوشی برای شنیدن در چنان فردی وجود دارد اما آنچه مایه تاسف و تأمل است سکوت جریان‌هایی است که این حضرات به نام و بهانه دفاع از آنان چنین هتاکانه و به تصور آنکه حق مطلقند سخن می‌گویند.
منبع: بهارنیوز

آشنایی با تفاوت میان یوگا، پیلاتس و ایروبیک

چه تفاوتی میان ایروبیک و پیلاتس وجود دارد تفاوت میان یوگا و پیلاتس تفاوت پیلاتس و ایروبیک

در این مقاله از دکتر سلام به تفاوت میان یوگا، پیلاتس و ایروبیک پرداخته ایم. در این بخش قصد داریم تفاوت میان این سه را به علاقه مندان ورزش توضیح دهیم. توصیه می کنیم که حتما این مقاله را مطالعه کنید و از دست ندهید. با ما همراه شوید.

یوگا، پیلاتس یا ایروبیک؟ این سوالی است که بسیاری از علاقه‌مندان ورزش‌های سلامت و تناسب اندام از خود و حرفه‌ای‌های ورزش می‌پرسند. از وقتی این ورزشها در ایران پرطرفدار شده، فرق بین آنها هم مورد توجه و پرسش بسیاری قرار گرفته است.

خرید تجهیزات ورزشی مربوط به هر کدام هم از جمله مسائلی است که باید به آن توجه کرد.

تفاوت یوگا، پیلاتس و ایروبیک

یوگا ورزشی پنج هزار ساله است و جزئی از یک سبک زندگی است که بیشتر بر تنفس و حرکات شش تمرکز دارد و با انواع تکنیک‌ها، تغذیه مناسب و روشهای زیستن همراه است. کار یوگا کمک به کشش تمام عضلات و ماهیچه‌ها و همچنین کمک به تنفس صحیح فرد است. تمرینات آن را می‌شود نشسته بر روی مت یا ایستاده انجام داد. پیلاتس بر عضلات مرکزی، پا و بازو تمرکز دارد و باعث افزایش تعادل، قدرت و مقاومت عضلات مختلف بدن می‌شود. تمرین‌ها عموماً نشسته هستند، از این رو صدمات مفصلی را کاهش می‌دهند و حرکات برای اثرگذاری تکرار می‌شوند. اما ایروبیک ورزش هوازی و پرجنب و جوشی است که وظیفه چربی‌سوزی را به عهده دارد و در عین اینکه عضلات را قوی می‌سازد، عملکرد قلب را افزایش می‌دهد و روند تنفس را تصحیح می‌کند. در حقیقت هرکدام از این ورزش‌ها مکمل و هم‌خانواده با دیگری هستند. هر سه دقت، تمرکز و آرامش را افزایش می‌دهند، باعث تقویت و هماهنگی عضلات می‌شوند و به سلامت اندام‌ها و کاهش آسیب‌ها کمک می‌کنند.

چه تفاوتی میان ایروبیک و پیلاتس وجود دارد تفاوت میان یوگا و پیلاتس تفاوت پیلاتس و ایروبیک

تجهیزات ورزشی مورد نیاز

وسایل مورد نیاز یوگا، پیلاتس و ایروبیک تفاوت‌های کوچکی با هم دارند که هنگام خرید تجهیزات ورزشی باید به آن توجه داشت. خوب است بدانید یوگا و پیلاتس ورزش‌هایی هستند که بدون کفش انجام می‌شوند، جوراب‌های خود را هم در‌می‌آوریم و راحت و آسوده روی مت می‌نشینیم. مت یا زیرانداز به حفظ تعادل و جلوگیری از سر خوردن کمک می‌کند. مت در این دو ورزش چندان تفاوتی ندارد. مت یوگا و پیلاتس باید متناسب با قد شما باشد و بتوانید راحت روی آن دراز بکشید.

ضخامت آن باید حداقل ۵ میلی‌متر باشد و اگر آن را از خانه خارج می‌کنید به قابل حمل بودنش هم فکر کنید. برای هر دو ورزش باید لباس راحتی بپوشید که بدن در آن به راحتی کش بیایید اما خیلی گشاد یا تنگ نباشد.

در خرید تجهیزات ورزشی مربوط به پیلاتس علاوه بر این وسایل باید کش پیلاتس را هم بگنجانید. بسیاری از تمرینات این ورزش به کمک این کش انجام می‌شود. این کش در انعطاف و کشیدگی عضلات به هنگام ورزش نقش دارد. کش‌ها از جنس پلاستیک و با خاصیت الاستیکی، قابل حمل و معمولا دارای طولی معادل ۱۲۰ سانتیمتر و عرضی معادل ۱۵ سانتیمتر هستند. در بعضی حرکات پیلاتس توپ تناسب اندام هم به کار می‌آید اما وجودش ضروری نیست.

اما وسایل مورد نیاز ایروبیک شامل کفش مناسب، موسیقی متناسب با حرکات، وزنه و لباس راحت است. کفش ایروبیک باید سبک باشد، از پا به خوبی محافظت کند و خاصیت ضربه‌گیری داشته باشد. استپ هم در بعضی حرکات ایروبیک به کار می‌رود که شامل اسفنجی فشرده است که از آن به عنوان سکو برای برخی تمرین‌ها استفاده می‌شود.

برای خرید تجهیزات ورزشی مورد نیاز هر یک از این ورزش‌ها می‌توان در سایت دیوار جست‌وجو کرد و با بررسی دقیق، آنها را با قیمت مناسب و بی‌واسطه خریداری نمود.

منبع: ویرلن


#تفاوت پیلاتس و ایروبیک#تفاوت میان یوگا و پیلاتس#چه تفاوتی میان ایروبیک و پیلاتس وجود دارد

ارسال شده در ۲۳ آبان ۱۳۹۶ توسط آقای مختارنیا با موضوع ورزش و سلامتی


منبع: دکتر سلام

چرا اکثر مردم وقتی برای کتاب خواندن ندارند؟

علت اصلی کتاب نخواندن چرا کتاب نمی خوانیم بهانه های کتاب نخواندن

اکثر مردم وقتی برای کتاب خواندن ندارند و این مسئله ای بسیار خطرناک از نظر فرهنگی می باشد. در این مقاله از دکتر سلام دلایل رایج کتاب نخواندن مردم را آماده کرده ایم. از این علل می توان به پر مشغله بودن یا اصلا جایی برای کتاب نداریم اشاره کرد. توصیه می کنیم این مقاله را حتما بخوانید. با ما همراه شوید.

اگر از من بپرسند در یک جمله بگو چرا ما کتاب نمی‌خوانیم من می‌گویم به خاطر اینکه زندگی را جدی نگرفته‌ایم.

چند سال بود که وقت نمی‌کردم کتاب بخوانم. نگاه می‌کردم به قفسه کتاب‌هایم و غصه‌ام می‌گرفت. این اواخر موضوع از غصه و حسرت هم گذشته بود. انگار تک تک آن کتاب‌هایی که نخوانده بودم وقتی مرا می‌دیدند شروع می‌کردند به آه و ناله و اعتراض و تهدید. حق هم داشتند. من آنها را از کتابفروشی‌ها بیرون آورده بودم و آنها امیدوار بودند خوانده شوند اما من هر روز که می‌گذشت آنها را ناامیدتر می‌کردم. احتمالاً شما هم مثل من اعتقاد دارید همه موجودات از بی‌جان تا جاندار می‌توانند خوش‌اقبال و بداقبال باشند. یک وقت گربه‌ای را می‌بینی که پاپیون و خدمتکار مخصوص دارد و ماهی ۳میلیون تومان برایش خرج می‌کنند، آن وقت برادر همان گربه که از یک پدر و مادر تنی متولد شده‌ ، به صورت ولگردی به حیات خود ادامه می‌دهد و هر روز در در و دیوار خانه‌ها مورد اصابت دمپایی و اشیای نوک تیز قرار می‌گیرد. این سرنوشت درباره کتاب‌ها هم صدق می‌کند. آنها هم در دام این تبعیض و نابرابری می‌افتند. یک وقت یک کتاب سر از خانه یک کتاب‌خور – بالاتر از کتابخوان – حرفه‌ای درمی‌آورد و هنوز از کتابفروشی خارج نشده در ماشین و خیابان و خانه زمین گذاشته نمی‌شود و وقت و بی‌وقت به آن رجوع می‌شود، خب طبیعی است که آن کتاب احساس تشخص کند و آرزوی طول عمر اما حالا همان کتاب دقیقاً با همان محتوا و کلمات سر از خانه کسی درمی‌آورد که یک وجود متناقض دارد. او بیشتر از آنکه بخواهد کتاب بخواند می‌خواهد پز کتاب‌هایش را بدهد و ژست فرهنگی بگیرد. در نهایت می‌بینید همان کتاب چند سال است که در کتابخانه فرد مورد نظر خاک می‌خورد و آرزوی مرگ می‌کند اما نهایتاً هیچ وقت هم خوانده نمی‌شود، به شهادت آن دو سه برگی که وسط کتاب به هم چسبیده‌اند و هنوز دستی نبوده که آن دو سه صفحه چسبانده شده به هم را جدا کند. در اینجا به شما توصیه می‌شود اگر کتابی را حتی برای پز دادن خریده‌اید برای حفظ آبرویتان هم که شده زحمت بکشید برگ‌هایش را چند بار چک کنید و احیاناً اگر نیاز به مداخله وجود دارد مداخله کنید و برگ‌های به هم چسبیده را جدا کنید تا اسباب آبروریزی نشود.
آن روزها کتاب‌های بیچاره‌ام زل‌زده بودند به من و تمنای خواندن داشتند، بنابراین برای اینکه از عذاب وجدان رها شوم دست به یک عملیات انتحاری زدم و تمام کتابخانه را یک جا جمع کردم و کتاب‌هایم را گذاشتم در کارتن‌ها و از آنجا بردم انباری، یعنی با دست خودم کتاب‌هایم را زنده به گور کردم. دوستان زیادی را هم می‌شناسم که همین کار را کرده‌اند و کتاب‌های خودشان را زنده به گور کرده‌اند. استدلال‌هایشان هم عموماً یکسان بوده است: جایمان کوچک است!

برای همه چیز جا داریم جز کتاب

ما در آپارتمان‌های ۵۰ متری برای یک یخچال ساید بای ساید که فقط با جرثقیل قابل حمل است بالاخره جایی باز می‌کنیم تا این موجود عظیم‌الجثه ۷۰ درصد فضای خانه را اشغال کند. ما در این آپارتمان‌های ۵۰ متری برای مبلمانی که مناسب یک آپارتمان ۴۰۰ متری است، جایی دست و پا می‌کنیم. ما در این آپارتمان‌های ۵۰ متری می‌توانیم مدام برای اشیایی که هر ۵۰ سال یک بار ممکن است به آنها نیاز داشته باشیم جا پیدا می‌کنیم اما کتابخانه کوچک یک وصله ناجور است و همان بهتر که پرت شود گوشه انباری و دیده نشود.

برای همه کار وقت داریم جز مطالعه

حالا شما همین مثال را به زمان‌های ما تعمیم بدهید. اگر به کسی بگویید ببخشید شما چرا کتاب نمی‌خوانید؟ می‌گوید حق من نیست که روزی ۸ – ۶ ساعت در روز بخوابم؟ به او می‌گوییم نوش جانت بله حق شماست که شبانه‌روز این ساعت‌ها را بخوابی. خب بقیه؟ می‌گوید حق من است که روزی ۱۲ – ۸ ساعت در روز کار کنم؟ می‌گوییم بله واقعاً برای گذران معیشت نیاز داری هر روز کاری کنی. می‌گوییم خب تا اینجا شد ۱۴ تا ۲۰ ساعت از روز شما با این ۱۰ – ۴ ساعت چه می‌کنی. می‌گوید کلی از این وقت‌ها در ترافیک هدر می‌رود. می‌گوییم حق دارید همینطور است. بالاخره باید در خانه با زن و بچه هم حرف بزنی، نمی‌شود که آدم در خانه لام تا کام حرف نزند، می‌گوییم راست می‌گویی تسلیم! اصلاً دست‌های ما تا ابرها بالای بالا، شما هیچ زمانی برای خواندن کتاب نداری و حق کاملاً با شماست.
اما حالا اجازه بدهید کمی دست‌هایمان را پایین بیاوریم و وارد زندگی این آدم شویم. می‌بینید همان آدم روزی سه ساعت در تلگرام دارد متن و فیلم و عکس فوروارد می‌کند. می‌بینید همان آدم در محل کارش ساعت‌های زیادی دارد که می‌تواند در آن ساعت‌ها کتاب بخواند اما نمی‌خواند. می‌بینیم همان آدم ۳۰ دقیقه در مترو روی یک صندلی نشسته و می‌تواند کتاب بخواند اما نمی‌خواند.

به هر بهانه‌ای دور همی داریم جز کتابخوانی

ما قرارهایی در زندگی‌مان به بهانه‌های مختلف داریم. مثلاً فلانی می‌خواهد مهاجرت کند برایش گودبای پارتی می‌گیریم یعنی مهاجرت یک فرد بهانه یک مهمانی می‌شود. یکی تولدش است به مناسبت تولد او در یک پارک یا خانه یا جایی دیگر دور هم جمع می‌شویم. یکی خانه خریده است یکی به تازگی از بیمارستان مرخص شده است، یکی نوزادش به دنیا آمده است، ما بهانه‌های مختلفی در طول سال برای دور هم نشستن داریم اما چقدر کتاب را بهانه دور هم نشستن می‌کنیم. مثلاً آدم‌ها یک کتاب ارزشمند را بهانه دور هم نشستن کنند و برای دورهمی خود محور و مدار قرار دهند. یکی که کتاب را عمیق‌تر خوانده یا به تخصص او نزدیک‌تر است بحث درباره کتاب را آغاز و هدایت کند و دیگرانی که کتاب را خوانده‌اند وارد بحث شوند و چه بسا از خلال این مباحث و گفت‌وگوها نکته‌های بسیار ارزشمندی بیرون بیاید.

در میهمانی‌ها همه چیز می‌خوریم جز خوراک معنا

من گاهی از خود می‌پرسم چرا علاقه زیادی برای حضور در مهمانی‌ها و تجمع‌های فامیلی ندارم؟ من چه مرگم شده است؟ بخشی از این بی‌تمایلی به حضور در مهمانی‌ها را شاید بتوانم به افسردگی خودم ربط بدهم اما بخش دیگر آن را ربط می‌دهم به اینکه هیچ تبادل فرهنگی و معنایی در این مهمانی صورت نمی‌گیرد. آدم‌ها دور هم جمع می‌شوند در حالی که مشتی حرف‌های تکراری و حوصله‌بر رد و بدل می‌شود، ناهاری یا شامی سنگین خورده می‌شود و بعد هم چای و میوه و شیرینی و مهمانی تمام می‌شود و هر کس دوباره به خانه خود برمی‌گردد در حالی که روح‌ها و ذهن‌ها و روان‌های ما همچنان گرسنه است و آدم حس نمی‌کند چیزی بر او افزوده شده است. در چنین وضعیتی اگر میزبان ترازویی دم در خانه بگذارد و وزن میهمانان قبل و بعد از ورود به خانه را اندازه بگیرد متوجه می‌شود به وزن میهمانانش از یک و دو کیلو بگیرید تا بیشتر اضافه شده است اما وزن معرفتی ثابت مانده و حتی گاهی به واسطه شوخی‌های سبک و حرف‌های بی‌سند پسرفت داشته است، بنابراین ما که انسان هستیم و فقط این گوشت و پوست و استخوان نیستیم وقتی از آن مهمانی بیرون می‌آییم در اعماق وجود خودمان همچنان گرسنه‌ایم، در حالی که شما ممکن است به ضیافتی و جایی و به دیدار عزیزی بروید و وقتی از آنجا بیرون می‌آیید افق تازه‌ای به سمت شما گشوده شده باشد و به تمام معنا احساس بسیار خوبی داشته باشید چون فربهی حقیقی برای انسان زمانی پدید می‌آید که گرسنگی جان و روحش برطرف شده باشد وگرنه مهمانی که فقط وزن گوشت و پوست انسان را زیاد می‌کند.
تردید ندارم که اصل ضیافت و مهمانی برای انسان از جنس معناست. هیچ تردید نکنید اگر شما جایی می‌روید و به شما خوش می‌گذرد نه به واسطه اطعمه‌ها و اشربه‌ها و خوردنی‌هاست، شاید حتی در نگاه اول اینطور به نظر برسد اما شک نکنید روی باز میزبان بوده که باعث شده به شما خوش بگذرد وگرنه شما جایی بروید پر از خوردنی و نوشیدنی اما میزبان شما عبوس و عصبی باشد آدم حس می‌کند که اضافی است، آن لقمه‌ها گلوگیر می‌شود هر اندازه هم که خوب و خوشمزه باشند. به خاطر این است که خداوند اسم ماه رمضان را که خوردنی‌ای در آن نیست ضیافت می‌گذارد چون برای انسان ضیافتی جز معنا برپا نشده است بنابراین چقدر خوب خواهد بود که ضیافت‌های ما به سمت ضیافت‌های معنایی سوق پیدا کند و وقتی میهمانان از در خانه بیرون می‌روند فقط بر وزن جسم و تن آنها اضافه و افزوده نشود بلکه وزن آگاهی و معرفت آنها بالا برود و در این میان ایجاد گعده‌ها و دوره‌های کتابخوانی می‌تواند چنین هدفی را تأمین کند و ضیافت‌های معنایی را برپا کند.

علت اصلی کتاب نخواندن چرا کتاب نمی خوانیم بهانه های کتاب نخواندن

بهانه‌ها را کنار بگذاریم و خودمان را فریب ندهیم

اما پرسش این است که چه چالش‌هایی در این میان اجازه نمی‌دهند که ما کتاب را به شکل جدی‌تری وارد مناسبات فرهنگی و اجتماعی خود کنیم. به نظر می‌رسد بسیاری از چالش‌هایی که امروز گاه از زبان آدم‌ها می‌شنویم در نهایت از جنس بهانه و خودفریبی باشد. برخی می‌گویند کتاب گران است، برخی می‌گویند سه شیفت کار می‌کنیم، برخی می‌گویند کتاب‌ها سانسور می‌شوند و هر وقت کتاب‌ها سانسور نشدند ما هم شروع می‌کنیم به کتاب خواندن اما اگر کمی با خود صادق و روراست باشیم می‌بینیم که هیچ کدام از این دلایل نمی‌تواند برای کتاب خواندن موجه باشد. آنچه به نظر می‌رسد در این باره نقش مهمی ایفا می‌کند و اجازه نمی‌دهد ما ایرانی‌ها کتاب بخوانیم این است که ما هنوز زندگی را جدی نگرفته‌ایم. کسی که زندگی را جدی بگیرد به این نکته پی خواهد برد که دانش، تجربه و آگاهی او برای یک زندگی ارزشمند کافی نیست. من هر اندازه هم که به خاطر ژن خوب یا خانواده اصیل یا مدرسه یا مدرک یا دانشگاهم در معرض آگاهی قرار گرفته باشم اما شعاع آگاهی من با توجه به ساحت‌های گوناگون زندگی اندک است و من نیاز دارم از چشم دیگران به این زندگی نگاه کنم و ببینم آنها چه زاویه‌هایی را دیده‌اند. به عبارت دیگر اگر ساحت‌های زندگی را یک ساختمان عظیم‌الجثه و بسیار بزرگ یا شهری وسیع با خانه‌ها و خیابان‌ها و کوچه پس کوچه‌های فراوان در نظر بگیرید، من نمی‌توانم در آن واحد در همه اضلاع حضور داشته باشم. مثل این می‌ماند که باران وسیعی گرفته باشد. من نمی‌توانم در آن واحد در همه نقاط بارش حضور داشته باشم. من صرفاً جایی به اندازه خود باران را پوشش خواهم داد. این اتفاق درباره حوزه‌های معرفتی، فکری و فرهنگی هم روی می‌دهد. زندگی من، حوادث و فراز و نشیب زندگی من، خانواده‌ای که در آن حضور داشته‌ام و روابطی که در آن قرار گرفته‌ام محدود هستند اما کتاب و خواندن به من اجازه می‌دهد زاویه‌ها و وجه‌های دیگری از این زندگی را ببینم.
اما چرا ما تمایلی نداریم که این اتفاق درباره ما روی دهد؟ شاید یکی از ریشه‌ای‌ترین دلایل، وهم دانای کل است که گاه ما را اسیر خود می‌کند. اینکه ما تصور کنیم همه چیز را می‌دانیم و نه تنها همه چیز را می‌دانیم بلکه عمیق هم می‌دانیم، در آن صورت نیازی به خواندن، مطالعه و کتاب نخواهیم داشت. ممکن است البته در لایه‌های ظاهری روابطمان به بیسوادی خودمان اعتراف کنیم اما وقتی عمیق تر می‌شویم می‌بینیم آن وهمِ بی‌نیازی به دانستن است که ما را اسیر خود می‌کند.
چقدر این حس‌ها می‌تواند ویرانگر باشد. شما اگر امروز از یک تپه ۴۰۰ متری بالا بروید احتمالاً به خودتان افتخار خواهید کرد اگر تصور کنید در دنیا ارتفاعی بالاتر از این تپه وجود ندارد اما اگر چشم‌تان به قله‌ها بیفتد آن حالت وهم گونه‌ای که شما را در بر گرفته و اجازه نمی‌دهد که به ارتفاعات بالاتر بروید از بین خواهد رفت. این اتفاق زمانی روی می‌دهد که شما در حوزه تاریخ، فلسفه، داستان، شعر، جامعه‌شناسی و روانشناسی مطالعه عمیق می‌کنید و می‌بینید آنچه به ذهن شما خطور کرده نکته بدیع و تازه‌ای نیست و پیش‌تر مطرح شده است بنابراین آن اوهامی که در ذهن شما وجود دارد زدوده می‌شود و با زدایش آن اوهام جا برای یک زندگی اصیل‌تر باز می‌شود. ما وقتی کتاب می‌خوانیم به واقع دنیای خودمان را وسیع‌تر می‌کنیم. احتمالاً دیده‌اید وقتی کتابی را می‌خوانید چقدر احساس‌های متفاوت را تجربه می‌کنید. گاهی ایده‌ای به واسطه خواندن سطری یا پاراگرافی در شما بیدار می‌شود، انگار که آن کتاب مثل یک طناب یا رسن و سطل به ما کمک کرده که به آن سفره‌های زیرزمینی روح و ذهن خودمان دسترسی داشته باشیم و استخراجی از خود صورت دهیم، اما اگر آن کتاب نبود احتمالاً ما هرگز به آن طناب و سطل و رسن دسترسی نداشتیم که از آن چاه روح آب بیرون بکشیم و سیراب شویم.
اگر ما زندگی را جدی بگیریم تردید نکنید که به سمت خواندن و آگاهی خواهیم رفت چون کسی که زندگی خود را جدی می‌گیرد می‌داند که طی طریق در این زندگی تا چه اندازه همراه با دشواری و ظرافت و مخاطرات است و بنابراین از آنها که این راه را رفته‌اند و می‌روند پرس و جو خواهد کرد و کتاب همان پرس و جویی است که ما در خلوت خودمان درباره راه‌ها و راهروها و راهبرها طرح می‌کنیم.

منبع: روزنامه جوان


منبع: دکتر سلام

جشن روز جمجمه در بولیوی (+عکس)

پول‌نیوز -در این آیین عجیب صدها نفر جمجمه عزیزان از دنیا رفته خود را تزئین می‌کنند و برای نیایش به معبدی در نزدیکی گورستان مرکزی شهر “لاپاز” می‌برند. این جمجمه‌ها معمولا با سیگار، برگ کوکا، گلبرگ‌های گل و مدل های دیگر تزئین می‌شوند و شرکت کنندگان در جشن آن‌ها را در جعبه‌های چوبی یا مقوایی، شیشه‌های فانتزی و یا حتی در کیسه‌های پلاستیکی همراه خود به معبد می‌برند.
منبع:اقتصادآنلاین
منبع: پول نیوز

تصاویر/ «آوا» زندگی در کرمانشاه بلند شد!

«آوا» دختری است که بامداد دومین روز پس از زلزله در بیمارستان صحرایی ارتش در شهر زلزله زده سرپل ذهاب به دنیا آمد.

فرادید| «آوا» دختری است که بامداد دومین روز پس از زلزله در بیمارستان صحرایی ارتش در شهر زلزله زده سرپل ذهاب به دنیا آمد.

بامداد امروز مادر بارداری با وضع جسمانی نامناسب به بیمارستان صحرایی ارتش در سرپل ذهاب منتقل شد که در شرایط بحرانی این شهر، آماده به دنیا آمدن نوزاد خود بود.

با انتقال این مادر باردار به بیمارستان صحرایی پزشکان، کادر درمانی و امدادی داوطلب مستقر در این مکان به تکاپو افتاده و با استفاده از اندک امکانات خود تلاششان را برای به دنیا آوردن سالم کودک و حفظ سلامتی مادر آغاز کردند.

تولد این نوزاد در شرایطی که حدود یک روز از زلزله مهیب سرپل ذهاب و مصیبت های وارده به مردم این سامان می گذرد، بارقه امیدی از نشاط و زندگی در میان زلزله زدگان ایجاد کرد.

عکاس: احمد معینی‌جم/ ایرنا، امید خدابخش/ مهر

برچسب ها: ، ، ، ،


منبع: فرادید

افت ۷۲ درصدی درآمدهای دولت از واردات خودرو

در حالی درآمد دولت از محل مالیات بر واردات خودرو در نیمه نخست سال‌جاری ۱۶ هزار و ۴۰۰ میلیارد ریال پیش‌بینی شده بود که گزارش بانک مرکزی در این زمینه نشان می‌دهد پیش‌بینی درآمد مالیاتی دولت از این محل محقق نشده است.

به گزارش عصر ایران به نقل از دنیای اقتصاد گزارش بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران از میزان درآمد مالیاتی دولت از محل مالیات بر واردات خودرو در شش ماه نخست امسال نشان می‌دهد دولت توانسته تنها یک هزار و ۳۰۰ میلیارد ریال از این محل کسب کند.

افت ۷۲ درصدی درآمدهای دولت از واردات خودرو

بر این اساس درآمدهای دولت از این بخش در شش ماهه ابتدای سال‌جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته افت بیش از ۷۲ درصدی داشته است.  نکته مهم دیگر اینکه درآمدهای حاصل از مالیات واردات خودرو در نیمه نخست سال‌جاری به میزان ۳/ ۰ درصد از کل درآمدهای مالیاتی دولت را تشکیل داده است؛ بر این اساس سهم درآمدهای دولت از محل واردات خودرو نسبت به سال گذشته نیز کاهش جدی داشته است؛ چراکه سهم دولت از درآمدهای حاصل از مالیات واردات خودرو در شش ماه سال گذشته به‌میزان ۱/ ۱ درصد از کل درآمدهای مالیاتی بوده است.

در این بین بررسی درآمدهای دولت از مالیات بر نقل‌و‌انتقال خودرو نشان می‌دهد دولت در این بخش نیز نتوانسته رقم پیش‌بینی شده را محقق کند؛ در حالی دولت در نیمه نخست سال‌جاری باید سه هزار و ۷۰۰ میلیارد ریال از نقل‌و‌انتقال خودرو درآمد کسب می‌کرد که تنها توانسته دو هزار و ۸۰۰ میلیارد ریال از این بخش درآمد حاصل کند.

با وجود این گزارش بانک مرکزی نشان می‌دهد درآمد دولت از این محل نسبت به مدت مشابه سال گذشته تغییری نداشته است. در این بین بررسی درآمدها از مالیات شماره‌گذاری خودرو نیز نشان می‌دهد که دولت توانسته درآمدهای مصوب خود از این محل را محقق کند؛ براساس پیش‌بینی‌های صورت گرفته در بودجه مصوب امسال دولت در شش ماهه امسال باید درآمد پنج هزار و ۶۰۰ میلیارد ریالی از محل شماره‌گذاری خودرو کسب می‌کرد که همین رقم نیز محقق شده است. در این بین مقایسه درآمدهای مالیاتی شماره‌گذاری خودرو در شش ماه سال‌جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته نشان از رشد بیش از ۵۸/ ۳۶ درصدی دارد.


منبع: عصرایران

اعلام شماره کارت عابربانک سپه برای زلزله زدگان

اعلام شماره کارت عابربانک سپه برای زلزله زدگاناز سوی ستاد مردمی کمک به زلزله زده های استان های غرب کشور بانک سپه شماره کارت عابر بانک ۵۸۹۲۱۰۱۲۱۳۸۰۰۸۸۷ برای جمع آوری کمک های نقدی مردم و همکاران به هموطنان زلزله زده استان های غربی کشور اعلام شد.

به گزارش عصرایران به نقل از پایگاه اطلاع رسانی بانک سپه، کارکنان بانک سپه و دیگر هموطنان می توانند از طریق شماره کارت فوق نسبت به واریز کمک های نقدی خود اقدام کنند.

در اطلاعیه ستاد مردمی کمک به زلزله زدگان غرب کشور بانک سپه آمده است: در اجرای منویات مقام معظم رهبری در یاری رساندن به آسیب دیدگان زلزله غرب کشور و به منظور انجام وظیفه شرعی و رسالت انسانی و همدردی با هم میهنان عزیز شماره کارت عابر بانک ۵۸۹۲۱۰۱۲۱۳۸۰۰۸۸۷ برای جمع آوری کمک های نقدی شما عزیزان اعلام می گردد.


منبع: عصرایران

عیادت مدیر عامل بیمارستان میلاد از آسیب دیدگان زلزله غرب کشور+ اسامی مجروحان

در پی وقوع حادثه مصیبت بار زمین لرزه غرب کشور و با توجه به تاکیدهای رهبر معظم انقلاب و ریاست محترم جمهوری بر یاری رسانی به آسیب دیدگان، بیمارستان میلاد پذیرای ۲۱ نفر از این مصدومان است.

به گزارش عصرایران، اسامی مجروحان به شرح ذیل است:
علی سیاه کمری، قهرمان الماسی، منوچهر عظیمی زاده، کیقباد مرادی، نامدار جوان سیری، محمد آقا نیا، خدامراد پیری، سودابه اسماعیلی، لیلا بوچانی، تارا سیفوری، مرضیه الیاسی، فاطمه کرم زاده، مبینا کرم پور، نسرین مرادیان، عشرت فرامرزی، تحفه اعظمی، نرگس مرادی، شهین پیر مرادی، نیمتاج خلیفه، فانوس مراد بیگی و پروین میرزایی.

عيادت مدير عامل بيمارستان ميلاد از آسيب ديدگان زلزله غرب كشور+ اسامي مجروحان
دکتر محمود رضا فیاض مدیر عامل بیمارستان میلاد و جمعی از مسئولین این بیمارستان نیز در عیادت از آسیب دیدگان زلزله غرب کشور با اشاره به دستورات وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی مبنی بر کاستن از آلام و مشکلات مردم و ارائه خدمات درمانی به زلزله زدگان گفت: بیمارستان میلاد در خدمت این عزیزان می باشد.


منبع: عصرایران

تاکتیک های کی روش زیر ذره بین اسپانیایی ها

« تاکتیک و چیدمان ۳-۳-۴ کی روش به خوبی در تیم ملی ایران جا افتاده است، به نحوی که این تیم با هر بازیکنی می تواند از عهده رقبای خود برآید. روشی که در مواقع تدافعی به ۱-۵-۴ تغییر می یابد و اجازه نفوذ به هیچ یک از عناصر تهاجمی رقبا را نمی دهد. برای سرمربی پرتغالی مهم برد است، حالا می خواهد با حداقل گل باشد یا با تعداد گل زیاد».

افکارنیوز- روزنامه AS اسپانیا بلافاصله بعد از بازی ایران با ونزوئلا که با برتری ۱-۰ ملی پوشان همراه بود در تحلیلی به بررسی دلایل اصلی اوج گیری ایران پرداخت و نوشت:« برنامه ها و تاکتیک هایی که کارلوس کی روش روی نیمکت ایران مد نظر قرار داد باعث شد این تیم به شکست ناپذیران قاره آسیا تبدیل شود، تیمی که می تواند در جام جهانی برای هر حریفی خطرناک باشد».

این روزنامه ادامه داد:« تاکتیک و چیدمان ۳-۳-۴ کی روش به خوبی در تیم ملی ایران جا افتاده است، به نحوی که این تیم با هر بازیکنی می تواند از عهده رقبای خود برآید. روشی که در مواقع تدافعی به ۱-۵-۴ تغییر می یابد و اجازه نفوذ به هیچ یک از عناصر تهاجمی رقبا را نمی دهد. برای سرمربی پرتغالی مهم برد است، حالا می خواهد با حداقل گل باشد یا با تعداد گل زیاد».


منبع: عصرایران

مرگ اسکی باز مطرح جهان در کانادا

دیوید پواسون ۳۵ ساله عضو تیم اسکی آلپاین فرانسه و دارنده مدال برنده مسابقات جهانی در سال ۲۰۱۳، پس از سقوط در حین آموزش در ایستگاه ناسیوناس کانادا، درگذشت.

افکارنیوز- دیوید پواسون که توانست در مسابقات قهرمانی جهان در سال ۲۰۱۳ مدال برنز مسابقات اسکی را کسب کند در حین‌آموزش به ورزشکاران کشته شد. در ضمن فدراسیون اسکی فرانسه هم تأیید کرد که او در سن ۳۵ سالگی و در شهر ناکاکا کشته شد.

او در هر ۲ المپیک زمستانی ۲۰۱۰ و ۲۰۱۴ که به ترتیب در شهر‌های ونکوور کانادا و سوچی روسیه برگزار شد، در ترکیب تیم ملی فرانسه حضور داشت.

دیوید پواسون ۳۵ ساله عضو تیم اسکی آلپاین فرانسه و دارنده مدال برنده مسابقات جهانی در سال ۲۰۱۳، پس از سقوط در حین آموزش در ایستگاه ناسیوناس کانادا، درگذشت.


منبع: عصرایران

حسن روح الامین به پروژه انیمیشن «محمد رسول الله(ص)» پیوست

این آثار هنری قرار است به عنوان کانسپت های اولیه در طراحی لوکیشین ها و کاراکترهای سریال انیمیشن «محمد رسول الله(ص)» به کار گرفته شوند و الهام بخش تصاویری از ۱۴۰۰ سال پیش در انیمیشن محمد رسول الله باشند.

حسن روح الامین هنرمند نقاش کانسپت های اولیه سریال انیمیشن «محمد رسول الله (ص)» را طراحی کرد.

به گزارش روابط عمومی پروژه انیمیشن محمد رسول الله (ص)، حسن روح الامین هنرمندی که نقاشی های عاشورایی اش شهرت دارد ، با طراحی هفت تابلوی نقاشی، کانسپت های اولیه سریال انیمیشن «محمد رسول الله(ص)» را خلق کرد.

این هنرمند که نامزد دریافت جایزه چهره سال هنر انقلاب که توسط حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برگزار می شود، بود در مدت زمان حدود ۲ ماه به خلق این هفت اثر هنری پرداخت که در این آثار فضاهایی همچون شب مکه، لیله المبیت، برده داری، غزوات پیامبر، قافله، ولادت نور و چوپان به چشم می خورد.

این آثار هنری قرار است به عنوان کانسپت های اولیه در طراحی لوکیشین ها و کاراکترهای سریال انیمیشن «محمد رسول الله(ص)» به کار گرفته شوند و الهام بخش تصاویری از ۱۴۰۰ سال پیش در انیمیشن محمد رسول الله باشند.

استاد روح الامین ،خالق آثار مشهوری همچون عرش بر زمین افتاد، شیرین تر از عسل، آتش پرستارم شده، آخرین سرباز لشکر و آیا تو برادر منی است و سبک وی در طراحی آثار تاثیرگذار از ادوار مختلف تاریخی اسلام زبانزد است و دعوت از ایشان توسط استودیو رضوان (تولیدکننده سریال انیمیشن محمد رسول الله) به عنوان طراح کانسپت های اولیه و مشاور هنری پروژه به همین سبب صورت گرفته است.

مراسم افتتاحیه پروژه انیمیشن «محمد رسول الله(ص) در تاریخ ۱۵ آذر ماه سال جاری مصادف با میلاد با سعادت پیامبر اعظم (ص) و در راستای تجدید میثاق با آرمان های بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی رحمه الله علیه و رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای مدظله برگزار می شود.


منبع: عصرایران

رقابت ۱۳ فیلم ایرانی در «تورنتو»

سومین جشنواره فیلم‌های ایرانی از ۲۶ تا ۲۸ آبان سال جاری در کشور کانادا برگزار می‌شود.

در سومین جشنواره فیلم‌های ایرانی در تورنتو (سینه – ایران)، سیزده فیلم ایرانی به رقابت می‌پردازند.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، فیلم‌های «فراری» ساخته علیرضا داودنژاد، «رگ خواب» ساخته حمید نعمت‌الله، «بدون تاریخ، بدون امضا» ساخته وحید جلیلوند، «نگار» ساخته رامبد جوان، «سارا و آیدا» ساخته مازیار میری، «سد معبر» ساخته محسن قرایی، «ملی و راه‌های نرفته اش» ساخته تهمینه میلانی، «آذر» ساخته محمد حمزه‌ای، «زرد» ساخته مصطفی تقی‌زاده، «آپاندیس» ساخته حسین نمازی، «کارت پرواز» ساخته مهدی رحمانی، «اسرافیل» ساخته آیدا پناهنده و «کوپال» ساخته کاظم مولایی در سومین جشنواره فیلم‌های ایرانی در تورنتو به رقابت می‌پردازند.

بنیاد سینمایی فارابی پخش بین‌المللی فیلم های «آپاندیس» (برنده جایزه بهترین فیلمنامه در جشنواره جهانی فیلم مونترال)، «آذر» (تحسین شده در جشنواره بین المللی فیلم ونکوور) و «سارا و آیدا» (به نمایش در آمده در جشنواره فیلم خانه آسیا) را به عهده دارد.

سومین جشنواره فیلم‌های ایرانی از ۲۶ تا ۲۸ آبان سال جاری در کشور کانادا برگزار می‌شود.


منبع: عصرایران

خسارت‌های زلزله در عراق (عکس)

موزیک پلیر ساده و قدرتمند ۲۰۱۸ اندروید (MusicX Music Player) تشییع پیکر ۵ شهید تازه تفحص شده ناجا در شیراز ‎(عکس) نگاهی به حضور سیاستمداران ایرانی در توئیتر به بهانه حضور سید احمد خاتمی قیمت نان (کاریکاتور) کمبود این ویتامین ها موجب سرطان زنان می شود عیادت مدیر عامل بیمارستان میلاد از آسیب دیدگان زلزله غرب کشور+ اسامی مجروحان روستای دهجامی بعد از زلزله‎ (عکس) پیام تسلیت سفیر ایران در روسیه به بازماندگان زلزله برنی سندرز: ترامپ خصومت را کنار گذاشته و به زلزله زدگان ایران کمک کند طرز تهیه ژله کج

۱۲ راز توسعه ژاپن، کره جنوبی و مالزی/ آیا ایران هم در مسیر توسعه است؟  (۵۳ نظر)

زلزله با “مسکن مهر” چه کرد؟ خوابگاه هایی که امن هم نیستند!  (۵۰ نظر)

افزایش قربانیان زلزله کرمانشاه: ۴۳۰ کشته و ۷۱۵۶ زخمی  (۲۳ نظر)

لذت خندیدن به زخم هموطنان!  (۲۳ نظر)

آقای باهنر! لاریجانی و ناطق دیگر اصول‌گرا نیستند  (۲۱ نظر)

بحرانِ «مدیریت بحران»  (۲۱ نظر)

مسکن مهر «سرپل ذهاب» دارای بیشترین خسارات و تلفات زلزله (عکس)  (۱۴ نظر)

فریب نخوریم/ دام ترامپ برای جنگ ایران و عربستان سعودی  (۱۲ نظر)


منبع: عصرایران

کشف جسد کاملاً سوخته شده در فضای سبز بزرگراه صیاد شیرازی

جسدی کاملاً سوخته شده در قسمت فضای سبز بزرگراه صیاد شیرازی کشف شد.

به گزارش تسنیم، ساعت ۸ صبح روز گذشته (۲۲ آبان‌ ماه جاری) مأموران کلانتری ۱۰۶ نامجو با بازپرس کشیک قتل پایتخت تماس گرفته و اعلام کردند جسد یک مرد در قسمت فضای سبز خیابان پلیس ورودی بزرگراه صیاد شیرازی (مسیر شمال به جنوب) کشف شده است.

دقایقی بعد از اعلام خبر سجاد منافی‌آذر؛ به همراه اکیپ تشخیص هویت آگاهی و کارشناسان پزشکی قانونی در محل کشف جسد حاضر شده و مشغول تحقیقات درباره این پرونده شدند.

کشف جسد کاملاً سوخته شده در فضای سبز بزرگراه صیاد شیرازی

شواهد نشان می‌داد که جسد متعلق به مردی حدوداً سی و پنج ساله است، وی ظاهراً کارتن‌خواب بوده، هنگام حادثه روی یک تشک در قسمت فضای سبز خوابیده و انفجار یک کپسول گاز که کنار وی قرار داشته، منجر به سوختگی کامل این شخص و لباسهایش شده بود ، این شخص پس از سوختگی تقلا کرده اما موفق نشده و به کام مرگ فرو رفته بود.

سرانجام با دستور سجاد منافی‌آذر؛ بازپرس امور جنایی تهران جسد برای بررسی بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد.


منبع: عصرایران

خوردنی‌هایی برای تسکین درد ناشی از آرتروز

محققان دانشگاه کیت هند عنوان می کنند مصرف بلوبری و یک فنجان چای سبز به روند درمان این بیماری کمک می کند. همچنین آلو بخارا خشک، انار، غلات کامل، ادویه جات نظیر زنجبیل و زردچوبه، و روغن زیتون نیز ممکن است به روند درمان کمک کنند.

مهر – به گفته محققان، برخی مواد خوراکی می‌توانند درد، ورم و خشکی مفاصل را تسکین داده، حتی روند پیشرفت بیماری آرتروز روماتوئید را کُند کنند.

محققان دانشگاه کیت هند عنوان می کنند مصرف بلوبری و یک فنجان چای سبز به روند درمان این بیماری کمک می کند. همچنین آلو بخارا خشک، انار، غلات کامل، ادویه جات نظیر زنجبیل و زردچوبه، و روغن زیتون نیز ممکن است به روند درمان کمک کنند.

به گفته این محققان، این مواد خوراکی موجب کاهش التهاب و همچنین خشکی و درد در مفاصل می شوند.

بوآنا گوپتا، سرپرست تیم تحقیق، در این باره می گوید: «مصرف منظم فیبرهای رژیمی، میوه، سبزیجات و ادویه جات خاص و همچنین حذف برخی عوامل ایجادکننده التهاب و آسیب می تواند به بیماران در کنترل بیماری آرتروز روماتوئیدشان کمک کند.

وی در ادامه می افزاید: «بیماران مبتلا به آرتروز روماتوئید باید از رژیم های غذایی همه چیز خواری، نوشیدن الکل و سیگار کشیدن به رژیم غذایی مدیترانه ای، گیاهخواری، و حذف برخی خوراکی ها تغییر رویه دهند.»

به گفته گوپتا، پروبیوتیک های نظیر ماست و مکمل های رژیمی هم شامل میکروارگانیزم های سودمندی است که می توانند کمک کننده باشند.


منبع: عصرایران

کمبود این ویتامین ها موجب سرطان زنان می شود

زنانی که دخانیات مصرف می کنند و افرادی که دچار کمبود ویتامین A ،C و اسید فولیک هستند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به این سرطان هستند.

الهام السادات هاشمیان نایینی با اشاره به اینکه سرطان دهانه رحم یکی از شایع‌ترین سرطان‌ها در زنان است، گفت: این سرطان به راحتی در مراحل اولیه قابل تشخیص و درمان کامل است.

وی افزود: در صورتی که تشخیص این بیماری به تاخیر افتد، درمان مشکل و گاهی ناموفق است همچنین زنانی که چندین بار ازدواج کرده‌اند، بیشتر مستعد ابتلا به این سرطان هستند.

هاشمیان نایینی گفت: این سرطان با یک آزمایش ساده و بدون درد به‌نام پاپ اسمیر به راحتی تشخیص داده می‌شود و در صورت تشخیص به هنگام، میزان موفقیت درمان در مراحل اولیه ۱۰۰ درصد است و بیمار بهبودی کامل خود را به دست می آورد.

وی با بیان اینکه سرطان دهانه رحم در مراحل اولیه اغلب بدون علامت است گفت: با پیشرفت بیماری می توان علائمی را مشاهده کرد که شایع‌ترین آنها خونریزی غیرطبیعی و ترشح واژینال غیرطبیعی که اغلب نیز بدبو هستند.

این جراح و متخصص زنان گفت: تقریبا ۸۰ تا ۹۰ درصد از بیماران الگوهای مختلفی از خونریزی های غیرطبیعی را نشان می دهند که شامل، خونریزی غیرطبیعی قاعدگی، لکه بینی بین قاعدگی‌ها و خونریزی پس از یائسگی و در بعضی از بیماران نیز تنها نشانه وجود سرطان دهانه رحم، ترشح واژینال غیرطبیعی است.

هاشمیان نایینی گفت:زنانی که دخانیات مصرف می کنند و افرادی که دچار کمبود ویتامین A ،C و اسید فولیک هستند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به این سرطان هستند.

منبع: سلامت نیوز


منبع: عصرایران

پیام تسلیت سفیر ایران در روسیه به بازماندگان زلزله

مهدی سنایی سفیر ایران در روسیه در پیامی، حادثه غم بار وقوع زمین لرزه خسارت بار در استان های غربی کشور را تسلیت گفت. در پیام سنایی آمده است:

وقوع زلزله و جان باختن شماری از هموطنان موجب اندوه همه ایرانیان و ابراز همدردی بسیاری از مردم و مقامات سراسر جهان شد.

این فاجعه و عزای بزرگ را به مردم عزیز ایران و به ویژه مردم فداکار غرب کشور تسلیت می گویم، زلزله این بار در خانه فرهنگ و تمدن کهن ایرانی، در وادی هنر خیز و در منطقه‌ای به وقوع پیوسته است که طی هشت سال دفاع مقدس مردمانش مظهر ایمان،فداکاری و مقاومت بودند و رنج خانه به دوشی را متحمل شدند، بی تردید همه ایرانیان، دولت و ملت در کنار مردم کرمانشاه، قصر شیرین، سر پل ذهاب، اسلام آباد ، جوانرود و سایر مناطق، تا التیام دردهای آنان خواهند ایستاد.

این واقعه یکبار دیگر به همه دست اندرکاران یادآوری کرد که ساختار مقابله با بحران در کشور ما نیاز به بازنگری، تجدید نظر و تقویت و تجمیع امکانات دارد.


منبع: عصرایران

جاذبه های گردشگری سوادکوه

بیش از ۵۰ سال است که شمال ایران مقصد بسیاری از ایرانیانی است که می‌خواهند جایی را برای سفری چند روزه انتخاب کنند. مازندران هم در این بین شاخص‌ترین نقاط جذب گردشگر را دارد. شما هم حتما بارها به مازندران سفر کرده‌اید و در ساحل و جنگل و دشت‌هایش ساعاتی را گذرانده‌اید.

نیازی به جست‌وجو در آمارها نیست تا مشخص شود چند درصد گردشگران و مسافرانی که به مازندران سفر می‌کنند به چه نقاطی می‌روند. غرب این استان همیشه بیشترین سهم از گردشگری را دارد. البته چند سالی هم هست که برخی روستاها در نقاط مختلف مازندران مقصد گردشگری شده‌اند‌ اما هنوز در فهرست مناطق دیدنی که مسافران برای حضور در مازندران انتخاب می‌کنند، بسیاری از مناطق این استان دیده نمی‌شود. برای همین است که مازندران هنوز از نظر گردشگری استانی ناشناخته است.

اگر فکر می‌کنید همه جای مازندران شرجی بالایی دارد، یا دیدنی‌های این استان به بابلسر، غرب استان و ساحل و جنگل محدود شده است، باید در دانسته‌های خود از ظرفیت‌های گردشگری این استان تجدید نظر کنید.

شاید خیلی از مسافرانی که راهی شمال شده‌اند، نام سوادکوه را شنیده باشند، شهرستانی که از مسیر جاده تهران-قائمشهر، دروازه ورودی مازندران محسوب می‌شود و سالانه میلیون‌ها نفر از آن عبور می‌کنند؛ بی‌آنکه بدانند با پشت سر گذاشتن این شهر چند جاذبه گردشگری را از دست داده‌اند و حتی می‌توانند در این شهرستان اقامتی چند روزه داشته باشند و از تنوع گردشگری در آن لذت ببرند. اگر در پاییز قصد سفر به مازندران را دارید، ابتدا این گزارش را بخوانید و بعد نام سوادکوه را وارد مقصدهای سفر خود کنید.

مقصد ؛ همین جا 

چطور برویم؟

برای سفر به سوادکوه دو مسیر دسترسی وجود دارد. اگر از تهران قرار است با عبور از جاده فیروزکوه به مازندران سفر کنید، پس از پشت سر گذاشتن گردنه گدوک، وارد شهرستان سوادکوه می‌شوید. وقتی از این مسیر قرار است وارد سوادکوه شوید، حتما در ورودی مازندران و سوادکوه، یعنی گردنه گدوک توقف کنید. هوای گدوک حتی در دل تابستان هم گاهی سرد است. دوغ و‌ آش گدوک می‌تواند آغاز سفر شما به سوادکوه از این مسیر باشد.

اگر هم از شرق یا غرب مازندران وارد این استان شدید، کافی است به قائمشهر برسید و مسیر حرکت‌تان را به سمت جنوب تغییر دهید تا پس از طی ۲۰ کیلومتر وارد شیرگاه شوید.

شیرگاه نخستین شهر سوادکوه از سمت شمال است. البته سال ۹۲ سوادکوه شمالی به‌عنوان شهرستانی مستقل با مرکزیت شیرگاه تاسیس شد و حالا از نظر تقسیمات کشوری دو سوادکوه داریم؛ یکی سوادکوه شمالی با یک شهر و دو بخش و دیگری همان سوادکوه قدیمی که سه شهر پل‌سفید، زیرآب و آلاشت و ده‌ها روستا را شامل می‌شود.

سوار بر خط تاریخ

یک مسیر جذاب دیگر هم برای رسیدن به سوادکوه وجود دارد که برای ماجراجوها می‌تواند جذابیت بیشتری داشته باشد. اگر اهل سفر با قطار هستید، می‌توانید از تهران تا سوادکوه را با قطار سفر کنید و از حضور در مسیری ریلی که نقش زیادی در شکل‌گیری نقشه امروز جهان داشت، برای خودتان خاطره ثبت کنید.

 ایستگاه‌های راه‌آهن در سوادکوه هنوز بناهای قدیمی با معماری ۸۰ سال پیش هستند که در سفر با قطار به این منطقه می‌توانند برای شما جذاب باشند. از جاذبه‌های طبیعی و تاریخی این مسیر هم قطعا لذت خواهید برد.

 فقط با قطار می‌توانید دورتادور کوه‌های کوچک و بزرگ سوادکوه را ببینید؛ بدون اینکه حس کنید قطار در حال طی کردن مسیری شیبدار است!

قسمت‌هایی از خط آهن شمال که به‌خاطر موازی دیده شدن سه خط ریل روی کوه‌ها، به «سه خط طلا» معروف شده است. «سه خط طلا» و «پل ورسک» در این مسیر، هم دیدنی‌های خوبی هستند و هم لذت عبور از روی آنها می‌تواند خاطره خوبی را برای شما رقم بزند.

 به سوادکوه خوش آمدید!

مقصد ؛ همین جا 

برای سوادکوهی‌ها فرقی ندارد که با قطار به این منطقه سفر کرده‌اید، با تور مهمان‌شان شده‌اید یا با خودروی شخصی وارد این شهرستان پر از تاریخ شده‌اید.

حالا که مهمان آمده، باید از او به خوبی پذیرایی شود و بخش مهمی از پذیرایی هم معرفی مناطق و جاذبه‌هایی است که مهمان از حضور و تماشای آنها لذت ببرد.

سوادکوه از این نظر دست پری برای مهمانانش دارد؛ از بناها و مناطق تاریخی گرفته تا طبیعت بکر و آبشارهای زیبا و حتی خوردنی‌های خوشمزه و متنوع. در این شهرستان مشکلی برای تهیه سوغاتی هم نخواهید داشت.

صنایع‌دستی در نقاط مختلف این شهرستان بخش جدا نشدنی از اقتصاد خانواده‌هاست. جاجیم آلاشت یکی از برندهای مطرح صنایع‌دستی مازندران است. در کنار آن محصولات سنتی دیگری هم وجود دارد که بتوانید برای خود یا دوستان‌تان انتخاب کنید. به هر حال به سوادکوه خوش آمدید.

 جاذبه های گردشگری سوادکوه

کوچک‌ترین کلیسای جهان

مقصد ؛ همین جا 

فکر می‌کنید کوچک‌ترین کلیسای جهان کجا قرار دارد؟ در واتیکان یا یکی از کشورهای اروپایی؟ اگر تا‌کنون نشنیده‌اید که این کلیسا کجاست، از وجود آن در سوادکوه شگفت‌زده نشوید. هر سال میلیون‌ها نفر از کنار آن رد می‌شوند، بدون اینکه بدانند بنایی که به‌خاطر قرار گرفتن پشت یک رستوران حتی به چشم‌شان نیامده، کوچک‌ترین کلیسای دنیاست.

این کلیسا در زمان پهلوی اول و به‌خاطر حضور و فعالیت مهندسان اروپایی در سوادکوه برای اجرای پروژه راه‌آهن شمال ساخته شد. کلیسایی به ابعاد تقریبی ۳ متر در ۳ متر که دو پنجره کوچک دارد. پس از دیدن ورسک که در بالادست جاده خود‌نمایی می‌کند، در محدوده سرخ‌آباد و روبه‌روی ایستگاه راه‌آهن این منطقه می‌توانید این کلیسا را ببینید. بنا هنوز سالم است‌ اما درِ آن باز نیست.

روی سر در کلیسا عبارتی به زبان ایتالیایی نوشته شده که نشان می‌دهد مهندسان ایتالیایی آن را ساخته‌اند. این بنا سال‌ها مورد بی‌توجهی قرار گرفته بود و در معرض تخریب قرار داشت، اما هفت مرداد سال ۸۲، سازمان میراث فرهنگی این بنا را به‌عنوان یک اثر ملی به ثبت رساند. این کلیسا هنوز برای خیلی‌ها شناخته شده نیست و نمی‌دانند در چند متری جاده‌ای که از آن عبور می‌کنند چنین جاذبه تاریخی وجود دارد.


غار اسپهبد خورشید

مقصد ؛ همین جا 

از کوچک‌ترین کلیسای جهان که دور شوید، می‌توانید بزرگ‌ترین طاق طبیعی جهان را ببینید. اهل کوهنوردی هم نباشید، حتما بدتان نمی‌آید که یک سلفی خوب با بزرگ‌ترین طاق طبیعی جهان بیندازید. غار اسپهبد خورشید، از مسیر تهران به سوادکوه، بعد از پل ورسک در دسترس‌ترین جاذبه تاریخی- طبیعی سوادکوه است. غاری پر رمز و راز که از داخل خودرو و در مسیر هم به چشم می‌آید.

این غار در منطقه دوآب و مقابل ورودی خطیرکوه واقع شده است. اسپهبد خورشید فقط یک غار نیست؛ غار قلعه‌ای است که داخل آن اتاق‌هایی از دوره ساسانیان وجود دارد. این غار که در فهرست آثار ملی ثبت شده و برنامه‌ریزی‌هایی برای ثبت جهانی آن هم وجود دارد، سال‌هاست که به‌خاطر فعالیت برخی معادن شن و ماسه در اطراف آن در حال تهدید است. شاید توجه بیشتر گردشگران به آن باعث شود که حساسیت‌ها روی آن افزایش یابد.

این به استقبال شما از تماشای غار بستگی دارد. ضمناً اگر با کوهنوردی آشنا نیستید، بهتر است از سراشیبی پایین غار به سمت دهانه آن بالا نروید و قید ورود به آن را هم کلا بزنید‌ اما تماشای این جاذبه طبیعی- تاریخی که یکی از «ترین‌»های طبیعت دنیاست را از دست ندهید.


   آلاشت

مقصد ؛ همین جا

پل‌سفید را که به سمت شمال پشت‌ سر بگذارید، دقیقا در مقابل پلیس‌راه خروجی این شهر، مسیری وجود دارد که شما را به سمت غرب هدایت می‌کند. ابتدای میسر تابلوی «آلاشت ۳۵ کیلومتر» را خواهید دید. این دوراهی، می‌تواند آغاز یک سفر کوتاه و جذاب برای شما باشد. حدود ۲۰ کیلومتر را که طی کنید جاده وارد محدوده جنگلی و پر پیچ و خم گردنه‌ای شکلی می‌شود.

هر چه بالاتر بروید زیبایی‌های مسیر بیشتر شما را جذب خواهد کرد. اگر عصر را برای رفتن به آلاشت انتخاب کردید، ممکن است با هوای مِه‌آلود در میانه گردنه‌های مسیر مواجه شوید. هم زیباست و هم می‌تواند درصورت بی‌احتیاطی خطرناک باشد. روستای لیند را که رد کنید، پنج کیلومتر دیگر به آلاشت می‌رسید. این شهر کوهستانی همه امکانات لازم برای اقامت کامل را دارد.

از سوئیت‌های اجاره‌ای شهرداری گرفته تا خانه‌های استیجاری که برای اقامت خانواده نیاز است. امکانات خدماتی و رفاهی هم در آلاشت مهیاست. درمانگاهی تقریبا مجهز با حضور دائمی پزشک، رستوران، سفره‌خانه، پمپ بنزین، کلانتری و فروشگاهی بزرگ که در کنار چند مارکت کوچک‌تر نیازهای شما و همراهان‌تان را تأمین می‌کنند.

 

در آلاشت به جز هوای خنکی که در دل تابستان دارد و ممکن است شما را با ورود یک توده مِه غلیظ غافلگیر کند، چند جاذبه خوب گردشگری هم در دسترس شماست. موزه مردم‌شناسی آلاشت نخستین جاذبه‌ای است که مورد توجه مسافران قرار می‌گیرد؛ بنای قدیمی و زیبای باقیمانده از دوره قاجار که به‌عنوان زادگاه رضا‌خان نیز آن را می‌شناسند. در این موزه اشیای قدیمی و بسیاری از ملزومات زندگی بومی مردم منطقه نگهداری می‌شود. در محوطه بیرونی این بنا زنان هنرمند صنایع‌دستی آلاشت محصولات‌شان را عرضه می‌کنند.

جاجیم آلاشت یکی از معتبرترین محصولات صنایع‌دستی مازندران است که در کنار آن محصولات و بافته‌های دیگری هم عرضه می‌شود. بنابراین خریدن سوغاتی برای شما در آلاشت کار راحتی خواهد بود.مسجد آلاشت هم از دیگر جاذبه‌های این شهر است که به‌احتمال زیاد نمونه آن را از نظر معماری ندیده‌اید. مسجدی که زنده‌یاد «حسین لرزاده»، معمار برجسته ایرانی آن را طراحی و اجرا کرد؛ با حیاطی زیبا و نماکاری‌های متفاوت که گنبد هشتی شکل و مناره‌های آجرنمای آن بر زیبایی‌هایش افزوده است.اگر شب را در آلاشت ماندید و آسمان هم صاف بود، آلاشت تنها نقطه در شمال کشور است که به شما فرصت رصد آسمان را می‌دهد.

رصدخانه آماتور و مجهز آلاشت می‌تواند سفرتان به سوادکوه را به آسمان گره بزند و شما را در کهکشان راه شیری به گردشی علمی و نورانی ببرد. تا پایان شهریور هم نمایشگاه عکس آسمان شب و طبیعت مناطق اطراف آلاشت از یکی از عکاسان آلاشتی در این شهر کوهستانی و زیبا برپاست که مشاهدات شما از آسمان را تکمیل می‌کند.

قدم زدن در کوچه‌های تنگ و بین دیوارهای کاهگلی آلاشت را هم از دست ندهید. بافت آلاشت در فهرست میراث فرهنگی ثبت شده و یکی از جاذبه‌های اصلی سوادکوه به شمار می‌آید. البته اگر ساخت‌وسازها باقیمانده این بافت را از بین نبرد.


 آبشار گزو

 مقصد ؛ همین جا

مسیرهای متعددی برای طبیعت‌گردی در سوادکوه وجود دارد‌ اما مسیر رسیدن به آبشار مرتفع گزو یکی از بهترین‌ مسیرهاست. آبشار گزو با بیش از ۴۰ متر بلندا و دیواره‌ای سنگی قوسی‌ شکلش یکی از آبشارهای زیبا و متفاوت شمال کشور است که عموما هم مورد توجه سنگ‌نوردان و کوهنوردان قرار دارد. این آبشار در ۱۵ کیلومتری شهر زیرآب قرار دارد. در نزدیکی آن بقعه معروفی از امامزادگان واقع شده که به‌خاطر داشتن امکانات مناسب، سفر به این آبشار را برای خانواده‌ها نیز راحت می‌کند.

با این حال، بهتر است برای رفتن به این مسیر امکانات مناسب پیاده‌روی و جنگل‌پیمایی را به همراه داشته باشید. ضمن اینکه به هیچ وجه درصورت آشنا نبودن به جنگل‌های بکر این منطقه اقدام به پیاده‌روی در جنگل و مسیرهای ناشناخته آن نکنید. یک راه رسیدن به آبشار از پشت سد البرز در جاده کارسنگ است که با طی ۲۳ کیلومتر جاده خاکی و جنگلی به این منطقه می‌رسید.

راه دیگر مسیر جمشیدآباد در ۵ کیلومتری زیرآب است که در نهایت به همان مسیر لفور و کارسنگ ملحق می‌شود. پس از طی این مسیر به امامزاده‌ گزو می‌رسید و از آنجا مسیری پاکوب با شیبی نسبتا تند تا زیر آبشار قرار دارد که پس از حدود یک ساعت جنگل‌پیمایی در دل جنگل آبشار را خواهید دید.


  لاجیم

 مقصد ؛ همین جا

 به مرکز شهر زیرآب که برسید، میدانی وجود دارد که سمت شرق آن به جاده‌ای جنگلی و در نهایت چند روستای زیبا می‌رسد. کمی که وارد این مسیر شوید و سربالایی‌های آن را طی کنید، نمای زیبایی از شهر زیرآب خواهید دید. ادامه این مسیر هم شما را وارد جنگل‌های زیبای بهمنان می‌کند. در انتهای این مسیر و پس از پشت سر گذاشتن روستای اَتو، روستای زیبایی به نام «لاجیم» وجود دارد که برج تاریخی موجود در این روستا باعث شهرت‌ آن شده است. بنایی تقریبا هزار ساله و باقیمانده از دوران حکمرانی آل زیار بر مازندران که ۸۵ سال پیش در فهرست آثار ملی ثبت شد. طبیعت اطراف این روستا و موقعیت تاریخی آن به شما فرصت یک گردشگری موقت تاریخی-طبیعی را می‌دهد.


  شیرگاه

 مقصد ؛ همین جا

سفرتان را می‌توانید به سمت شیرگاه ادامه دهید. شهری که اگر تا پنج سال پیش عده معدودی از ایرانی‌ها آن را می‌شناختند، با پخش سریال «پایتخت» و به‌ویژه از «پایتخت۲» به بعد، کمتر کسی است که تصویری از شیرگاه ندیده باشد. در شیرگاه می‌توانید گشت و‌ گذاری داشته باشید و از حضور در شهر «نقی معمولی» و خانواده‌اش لذت ببرید.

احتمالا دیدن برخی نقاط شهر که در سریال دیده‌اید برای‌تان می‌تواند جذاب باشد، اما اگر هم نبود، شیرگاه خودش دیدنی است. شهری سرسبز و در دامنه کوه که به‌خاطر عبور دو رودخانه تالار و کسلیان و دره‌های کم عمق به شهر پل‌ها معروف است. پل‌های راه‌آهن در منطقه سرتپه و داخل شهر و پل‌های تاریخی شاپور، پل دختر در روستای چالی و پل شاه‌عباسی آبدنگسر هم از پل‌های معروف شیرگاه هستند.

 در اطراف شیرگاه هم جاذبه‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید برای لذت بردن از آنها برنامه‌ریزی کنید. روستاهای بورخانی و کلیج‌خیل مناطق مناسبی برای روستاگردی هستند.

اگر هم خواستید در محیطی دلباز اقامت موقتی داشته باشید به سد سنبل‌رود شیرگاه بروید. همان محوطه‌ای که خانواده «نقی معمولی» در پایتخت۳ سکانس تحویل سال را در آن گذراندند. سدی خاکی در ۸ کیلومتری جاده شیرگاه-بابل که امکانات مناسبی هم برای اقامت چند ساعته روزانه دارد. اگر امکانات و تجهیزات ماهیگیری به همراه دارید، در این سد می‌توانید قلابی هم به آب بیندازید.


 پلنگ‌دره

مقصد ؛ همین جا

برای آنهایی که یک طبیعت‌گردی کمی خیس و خنک را می‌خواهند در سوادکوه تجربه کنند، دو مقصد از بین نقاط مناسب موجود در این منطقه را پیشنهاد می‌کنیم؛ آبشار و جنگل پلنگ‌دره است. محوطه‌ای سرسبز و زیبا در شمال شرقی شیرگاه که از زیباترین مسیرهای طبیعت‌گردی مازندران به شمار می‌آید. وارد جاده منابع طبیعی که بشوید، ۱۳کیلومتر مسیر خاکی پس از نگهبانی منابع طبیعی را باید پشت سر بگذارید.

خاکی بودن مسیر بهانه خوبی است که آرام و آهسته از جنگل زیبا و بکر منطقه عبور کنید تا از تماشای این مسیر لذت ببرید. خوبی پلنگ‌دره این است که با وجود بکر بودن، امکان سفر با همه اعضای خانواده به آن وجود دارد. چون مسیر رسیدن به آن دشوار‌گذر(صعب‌العبور) نیست. کمتر از یک ساعت طول می‌کشد تا به آبشار برسید‌ اما اگر قصد رفتن به کنار آبشار و نشستن در کنار حوضچه سنگی زیر آن را دارید، باید لباس مناسب یا اضافه همراه‌تان باشد؛ چون باید از عرض رودخانه عبور کنید.

با توجه به اینکه امکانات رفاهی و خدماتی در این منطقه وجود ندارد، سعی کنید پیش از سفر به پلنگ‌دره وسایل مربوط به کمک‌های اولیه و یکسری خوراکی را تهیه کنید. پیشنهاد دیگر اینکه اگر اهل دوچرخه‌سواری در کوهستان هستید و امکان همراه آوردن دوچرخه را هم دارید، حتما در این مسیر رکاب بزنید. پلنگ‌دره شیب تندی ندارد و یکی از مسیرهای مناسب برای دوچرخه‌سواری در کوهستان و جنگل است.


 

 جوارم

مقصد ؛ همین جا 

اگر دوست دارید که در منطقه‌ای جنگلی‌ اما با امکانات ایمن، اقامتی موقت داشته باشید، پارک جنگلی و منطقه نمونه گردشگری جوارم را به شما پیشنهاد می‌کنیم؛ پارکی ۳۶۵ هکتاری با طبیعتی بسیار زیبا که برای رسیدن به آن باید شش کیلومتر از زیرآب به سمت شیرگاه خارج شوید. این پارک جنگلی یک مجموعه گردشگری کامل است.

جاده‌ مناسب و آسفالت، محوطه‌های مناسب برای نشستن خانواده‌ها و پیک‌نیک روزانه، فروشگاه، نمازخانه، آلاچیق، سکوهای اسکان، سرویس بهداشتی، سفره‌خانه سنتی و محوطه بازی کودکان در این پارک جنگلی زیبا وجود دارد. پایگاه پلیس و نیروی امدادی هم در ورودی این پارک مستقر است. بابت از دسترس خارج شدن تلفن همراه هم نگرانی نداشته باشید. نصب دکل تقویت آنتن تلفن همراه در این منطقه باعث شده که در جوارم از دسترس خارج نشوید.


 سد لفور

 جاذبه های گردشگری سوادکوه

سد شاید برای خیلی‌ها جاذبه محسوب نشود. تماشای یک دیوار بتنی یا خاکی و دریاچه پشت آن احتمالا به تنهایی جذابیتی ندارد، یا اگر هم دارد برای چند لحظه بیشتر نیست. اما اگر این سد و دریاچه پشت آن در دل طبیعتی سحرانگیز باشد و برای رسیدن به آن هم از جاده‌های سبز و زیبا عبور کنید، آن وقت دیگر فقط یک سازه بتنی و خاکی نیست؛ بلکه یک جاذبه گردشگری است که در انتهای یک بسته سفر می‌تواند خستگی سفر را از تن شما بیرون کند.

سد لفور یا سد البرز یکی از همین سدهاست. سدی با ۷۲متر ارتفاع در دهستان لفور سوادکوه شمالی که در منطقه‌ای به نام «دِئوتِک» ساخته شده ‌ و آب سه رودخانه کارسنگ‌رود، آذررود و اسکلیم‌رود را پشت خود جمع کرده است. با ویژگی‌های فیزیکی و امکانات فنی آن اگر مایل بودید در سفر به این منطقه آشنا شوید‌ اما امکانات گردشگری موجود در منطقه را باید از حالا بدانید.

در اطراف سد فروشگاه وجود ندارد‌ اما در پایین‌دست آن روستاهایی وجود دارد که می‌توانید اقلام مورد نیاز خود را از مغازه‌های این روستاها تهیه کنید.

در مسیر رسیدن به سد از جاده‌ای زیبا و سر سبز عبور می‌کنید که در یک طرف آن و زیر جاده رودخانه جاری است و در سمت دیگرش جنگل‌های لفور را می‌بینید. در بسیاری از نقاط مسیر می‌توانید بساط تفریح خود را پهن کنید. البته عرض جاده کم است و بهتر است با احتیاط رانندگی کنید. در مناطق اطراف، فضای مناسب برای چادر زدن وجود دارد. به‌خاطر حضور پرتعداد مسافران، مأموران نیروی انتظامی حضور مناسبی در منطقه دارند.

تماشای دریاچه‌ای بزرگ در دل جنگل‌های انبوه تجربه‌ای نیست که در هر نقطه از ایران بتوانید کسب کنید. حواس‌تان هم باشد که زیبایی این دریاچه و محیط اطرافش شما را برای شنا کردن در آب دریاچه پشت سد وسوسه نکند. این تصمیم می‌تواند سفر را برای شما به تلخ‌ترین تجربه زندگی خود یا همراها‌ن‌تان تبدیل کند. اگر قصد کردید که به سد لفور بروید، حتما در مسیر رسیدن به سد از چند مرکز پرورش ماهی قزل‌آلا که در اطراف جاده وجود دارد دیدن کنید.

در این مسیر چند مرکز پرورش ماهی وجود دارد که هم می‌توانید ماهی بخرید و نیز در همانجا ماهی را در استخر انتخاب کنید و سفارش دهید که برای‌تان کباب کنند. حتی اتاقک‌هایی برای اقامت موقت یا شبانه هم درنظر گرفته شده است. لذت خوردن ماهی کباب در دل طبیعت را از دست ندهید.


 شورمست

مقصد ؛ همین جا

سوادکوه روستاهای زیادی دارد که هر کدام می‌توانند برای یک گردشگر علاقه‌مند به فرهنگ بومی جذاب باشند. دلیلش هم این است که هنوز در روستاهای سوادکوه فرهنگ بومی دیده می‌شود و می‌توان اصالت را از نزدیک دید. شورمست یکی از این روستاهاست؛ روستایی در منطقه‌ای زیبا با دریاچه‌ای در دل جنگل و ارتفاعات سوادکوه.

شورمست طی چند سال اخیر تحولاتی از نظر بافت داشته ‌است‌ اما این تحولات هدایت شده و درست بود. یکی از ویژگی‌های شورمست امروزی نمای زیبای گذرگاه‌های آن است. کوچه و خیابان‌های روستا با طرحی متفاوت و مبتنی بر معماری بومی سنگفرش شده و دیوارهای روستا هم به شکلی سنتی و کاهگلی ساخته شده‌اند.

این فضای جذاب قطعاً برای هر مسافری جذاب خواهد بود. این روستا تا شهر پل‌سفید حدود شش کیلومتر فاصله دارد. گشت و گذار در شورمست به بافت زیبای روستایی آن محدود نمی‌شود. در حاشیه این روستا دریاچه شورمست قرار دارد که تنها دریاچه سوادکوه است.

این دریاچه ۱۵ هزار مترمربعی در شش ‌ماه نخست سال مسافران زیادی را به‌خود جذب می‌کند. امکاناتی برای حضور موقت مسافران و ارائه برخی خدمات در اطراف آن تعبیه شده که مورد استفاده مسافران قرار می‌گیرد. تصور کنید در دل تابستان به منطقه‌ای کوهستانی رفته‌اید و کنار دریاچه‌ای نشسته‌اید که اطرافش پر از درخت‌های بلند و کهنسال است.پس اگر به سوادکوه آمدید شورمست را فراموش نکنید.


بوم‌گردی

 مقصد ؛ همین جا

اگر اهل گردشگری‌های بومی یا همان بوم‌گردی هستید و دوست دارید اقامت‌تان در مقصد سفر، شبیه زندگی بومیان همان منطقه باشد، سوادکوه یکی از بهترین گزینه‌هاست. چند سالی می‌شود که بوم‌گردی در این منطقه مورد توجه تعدادی از فعالان گردشگری قرار گرفته است.

هم‌اکنون علاوه بر یک مهمانپذیر و ۲۲خانه مسافر ثبت شده سوادکوه، ۱۱مجموعه بوم‌گردی نیز در سوادکوه فعال هستند؛ مجموعه‌هایی که به شما فرصت اقامت در خانه‌های بومی و البته با امکانات مناسب را در دل طبیعت می‌دهند. البته خانه‌هایی که بومیان در مناطق مختلف سوادکوه برای اقامت اجاره می‌دهند بسیار بیشتر از این تعداد است اما ۱۱مجموعه‌ بوم‌گردی معرفی شده دارای همه امکانات لازم و با معیارهای مناسب برای اقامت مسافران هستند.


جاذبه‌های تاریخی و طبیعی

 مقصد ؛ همین جا

 روستای آتو

در سوادکوه علاوه بر همه این جاذبه‌ها فرصت‌های گردشگری زیادی وجود دارد؛ از نقاط زیبای طبیعی گرفته تا بناهای تاریخی و بافت‌های سنتی روستایی که همگی در جای خود زیبا و جذاب هستند.

منطقه حفاظت شده اِساس، روستاهای اَتو، کاکرون، جنگل‌های انجیلی و جنگل بکر و بسیار جذاب هلی‌دار با درختانی کم‌نظیر و میوه‌های جنگلی خاص، پل‌های زیبا و خاص راه‌آهن با معماری بی‌نظیر، قلعه تاریخی کنگلو و بسیاری از مناطق دیگر در سوادکوه وجود دارند که اگر فرصت کنید، می‌توانند چند روز کامل شما را در این شهرستان متوقف کنند.


منبع: برترینها

پارک جمشیدیه تهران؛ بوستان سنگی شمال پایتخت

پارک ها از جمله جاذبه ها و دیدنی هایی هستند که رنگ تازه ای به زندگی در شهر دود گرفته و شلوغ تهران می دهند. می شود برای لحظاتی دل از همه ی سر و صداهای شهر کند و راهی یکی از این پارک ها شد و به جستجوی آرامش پرداخت.

در هر منطقه ای از پایتخت، تعدادی پارک به چشم می خورند اما بعضی از آن ها، فضایی خاص دارند و برای بسیاری از ساکنان و مهمانان این شهر، خاطره ای شیرین را یادآوری می کنند. برخی از آن ها خاطره ی یک دورهمی گرم و دلپذیر را در خود دارند؛ بعضی هایشان شیطنت های کودکانه را به یادمان می آورند و تعدادی نیز شاهد قدم زدن هایمان بوده اند.

امروز می خواهیم به شمال شهر تهران برویم و قدم به پارکی بگذاریم که طرفداران بسیاری دارد و گشت و گذار در آن، یکی از به یادماندنی ترین لحظات زندگیتان می شود؛ یک پارک تماشایی با فرشی از سنگ که می توانید در هر فصلی از سال بر روی آن قدم بزنید و خاطره سازی کنید. مقصد امروزمان، پارک جمشیدیه است که سال های سال در پایتخت جا خوش کرده و از میهمانانی که به دنبال فضایی به دور از شلوغی های شهر هستند، میزبانی می کند.

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

چرا پارک جمشیدیه؟

  •     پارک جمشیدیه در شمال تهران قرار دارد و با آب و هوای نسبتا خوب می تواند گردشی متفاوت را برایتان رقم بزند.
  •     این پارک امکانات مناسبی برای خوشگذرانی دارد و وجود رستوران، کافه، دریاچه و … آن را به مقصدی جذاب تبدیل کرده است.
  •     جمشیدیه یکی از پارک های پرطرفدار تهران برای قدم زدن است و کفپوش سنگی آن باعث شده تا فضایی خاص در این پارک به وجود آید.
پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

آشنایی با پارک جمشیدیه، تفرجگاهی سنگی برای همه

بوستان جمشیدیه یکی از پارک های مشهور تهران است که با مساحتی حدود ۱۰ هکتار در شمال این شهر قرار دارد. این بوستان از شمال با کوه کُلَک‌چال و از جنوب با باغی به نام دولو همسایه است، از شرق به خیابان جمشیدیه و از غرب به جاده کلک‌چال محدود می شود.

 
بر اساس نظرسنجی های انجام شده در مرکز تحقیقات و مطالعات رسانه‌ای همشهری، بوستان جمشیدیه پس از پارک ملت دومین پارکی است که مردم تهران، به یک میهمان غیر تهرانی معرفی می‌کنند و آن را از جاذبه های دیدنی شهرشان می دانند. یکی از دلایلی که این بوستان را به تفرجگاهی پرطرفدار تبدیل کرده، این است که همه ی اقشار جامعه و از هر گروه سنی می توانند در آن فرصتی برای خوشگذرانی بیایند و لحظاتی شیرین را برای خود خلق کنند. کوهنوردان به این بوستان می آیند تا گرد هم جمع شوند و راهشان را به سمت کلک‌چال و کوه های شمال تهران و رشته کوه البرز ادامه دهند، مسن تر ها فضای این پارک را برای کسب آرامش انتخاب می کنند و برخی نیز با کافه ها و رستوران ها خودشان را سرگرم می نمایند.

در ادامه به جای جای این پارک می رویم که به بوستان سنگی نیز شهرت دارد و زیبایی های بسیاری را در خود جای داده است.

 پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت
 پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت
دیدنی های پارک جمشیدیه

فرقی نمی کند که از کدام یک از چهار ورودی پارک به آن وارد شوید. از همان ابتدا این فضای سنگی پارک و آرامش آن است که شما را مسحور خود خواهد کرد و گشت و گذارتان درست از همین جا آغاز می شود. در این بوستان می توانید به تماشای دیدنی های زیر بروید:

۱- دریاچه و آبشار و آبنماهای سنگی

یکی از دیدنی هایی که نگاه هر کسی را به خود جلب می کند، رقص آب در جای جای جمشیدیه است که در محل دریاچه به اوج خود می رسد. حضور آب در این پارک طراوت خاصی به آن بخشیده و به نوعی، تصویری از باغ های ایرانی را در ذهن تداعی می کند. در مجاورت آبشار و دریاچه نیمکت هایی وجود دارند که به شما فرصت می دهند برای ساعت ها به این جلوه ی روح نواز آب خیره شوید و از رقص ماهی ها در آب نیز لذت ببرید. اردک ها و مرغابی ها نیز سر و صدای خودشان را دارند و در میان دریاچه چرخ می زنند. حضور این جانداران نیز زیبایی این مکان را دوچندان می کند.

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت
 پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت
۲- گذرگاه های سنگی و رویایی

در ابتدای ورود به پارک جمشیدیه، نخستین چیزی که توجه شما را به خود جلب می کند، گذرگاه های سنگ فرش شده هستند که می توانید بر روی آن ها قدم بزنید و گوشه گوشه ی پارک را از نظر بگذرانید. درختان سر به فلک کشیده در دو سوی این گذرگاه ها منظره ای رویایی و مسیری چشم نواز را پیش رویتان قرار می دهند و شما را با خود به دنیایی دیگر می برند.

۳- حیوانات و تندیس های سنگی

یکی از دیدنی های جالب توجه جمشیدیه، تخته سنگ‌هایی هستند که تغییر شکل داده شده اند و هیبت حیوانات مختلف را در ذهن تداعی می کنند. کافیست کمی از قدرت رویاپردازی خود بهره بگیرید تا غرق تماشای این حیوانات سنگی شوید. این باغ وحش سنگی به حدی جذاب است که گردشگران رنج پیمودن ۶۰۰ پله را برای تماشای این حیوانات، به جان می خرند و از گردش خود لذت می برند. در این میان، به جز حیوانات، تندیس های دیگری هم دیده می شوند که مفاهیم طبیعی، فرهنگی و عرفانی دارند و با شکل و شمایل خاص خود قوه ی تخیل شما را به کار می اندازند.

۴- بوستان فردوسی

بوستان جمشیدیه تا به امروز ۲ بار مورد بازسازی قرار گرفته تا زیبایی هایش حفظ شوند و مردم بتوانند به راحتی از امکانات آن استفاده کنند. یکی از این بازسازی ها در سال های ۱۳۷۵- ۱۳۷۴ صورت گرفت که طی آن حدود ۱۶‌ هکتار دیگر به جمشیدیه اضافه شد؛ اما نام تازه ای به خود گرفت و به پاس ۳۰ سال رنج شاعر نامدار در سرایش شاهنامه، با نام فردوسی مزین گردید.

بیش از ۶۳۱۷ متر مربع از این پارک به گلکاری اختصاص یافت و آمیزش دو عنصر سنگ و گیاه، جلوه ای متفاوت به آن داد. حالا این بوستان همچون فرزند پارک جمشیدیه است و با داشتن فضایی روح نواز مردم را به سوی خود می کشاند.

۵- نمایشگاه های فصلی

در برخی ایام سال می توانید شاهد برپایی نمایشگاه های هنری مختلف در جمشیدیه باشید. به عنوان مثال ممکن است در این پارک با هنرمندان صنایع دستی مواجه شوید که گرد هم آمده اند و حاصل هنر خود را عرضه می دارند. وجود این نمایشگاه ها در فضای خاص پارک، علاقه مندان بسیاری را راهی جمشیدیه می کند تا لحظات خوبی را در آن بگذرانند.

متاسفانه تصویری از این نمایشگاه ها در دست نیست

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

 پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت
 
تفریحات در پارک جمشیدیه

بوستان جمشیدیه، فرصت های خوبی را برای خوشگذرانی در اختیار شما قرار می دهد و می توانید با انجام فعالیت های زیر لحظات خوشی را در آن تجربه کنید:

۱- پیاده روی و کوهنوردی

درست است که جمشیدیه مثل پارک های دیگر، زمین بازی ندارد؛ اما در عوض بهترین فضا را برای یک پیاده روی لذتبخش در اختیارتان می گذارد. کافیست کفش مناسب به پا کنید و با اعضای خانواده یا دوستانتان راهی گذرگاه های زیبای این پارک شوید و گذر زمان و خستگی را فراموش کنید.

البته همه چیز به پیاده روی ختم نمی شود؛ این پارک میعادگاه کوهنوردانی است که قصد رفتن به کلک چال و ارتفاعات شمالی تهران را دارند. اگر به انجام یک کوهنوردی سبک علاقه مندید، راهتان را به سمت جمشیدیه کج کنید و به گروه های کوهنوردی بپیوندید. راه را بپیمایید تا به پناهگاه کلکچال برسید که نماد همبستگی اجتماعی است و سنگ بنای اولیه آن پس از سرنگونی دولت مردمی دکتر مصدق در کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲  گذاشته شد. البته این برج چند سالی است که به روی کوهنوردان بسته شده اما تماشای آن در یکی از مرتفع‌ترین نقاط تهران، خالی از لطف نیست. اگر کمی نزدیک‌تر بروید، می‌توانید اسامی سازندگان برج را از روی آجرها و سنگ‌های آن بخوانید که عده ای از جوانان دهه ۳۰ هستند.

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

۲- پیک نیک

وجود آلاچیق و امکانات مناسب باعث شده تا جمشیدیه به مکان خوبی برای گذراندن یک روز به یادماندنی در کنار دوستان یا خانواده تبدیل شود. کافیست وسایل و مواد خوراکی لازم را بردارید و یکی از نقاط این پارک را انتخاب کنید تا در آن بنشینید و طعم شیرین دورهم بودن را بچشید.

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

۳- عکاسی

پایتان که به جمشیدیه برسد، سوژه های عکاسی یکی پس از دیگری پیش چشمتان رژه می روند و وسوسه‌تان می کنند که دست به دوربین شوید و با زدن یک دکمه گوشه ای از خاطره انگیز ترین روز زندگیتان را ثبت کنید. این پارک در هر فصلی جلوه ای تازه دارد. در بهار جوانه های سبز درختان لباس تازه ای بر تن پارک می نشانند و در تابستان به سرسبزترین حالت دیده می شوند. پاییز در این پارک حال و هوای دیگری دارد و فرشی از برگ های رنگارنگ را زیر پایتان پهن می نماید. زمستان هم با برف می آید و لباس سپیدش بر قامت درختان خودنمایی می کند. همه ی این جلوه ها بهانه ای برای ثبت تصویر به دستتان می دهد؛ چیزی که نمی توانید به راحتی از آن چشم پوشی کنید.

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

۴- خوشمزه گردی

با کمی قدم زدن در پارک و پیمودن پله ها و سربالایی ها به دریاچه و آبشار می رسید و در کنار آن گزینه های خوشمزه ای را می بینید که مقابلتان صف کشیده اند؛ مجموعه رستوران هایی با غذاهای محلی و سنتی کردی، آذربایجانی، شمالی و … با فضایی سنگی و معماری سنتی که نیمکت هایشان را را رو به پارک چیده اند و اجازه می دهند در کنار غذا خوردن از منظره ی پیش رویتان نیز لذت ببرید.

 پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

۵- پرنده نگری

یکی از تفریحات جالبی که در جمشیدیه می توانید به آن مشغول شوید، تماشای ۶۰ گونه پرنده است که در فضای این بوستان به این سو و آن سو می روند و صدایشان از هر جایی به گوش می رسد. می توانید ساعت ها به انتظار بنشینید و به تماشای این جاندارن زیبای خلقت بپردازید و یا به کنار دریاچه بروید و رقص آن ها را در آب ببینید.

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت
 پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

۶- تماشای چشم اندازی متفاوت از تهران

اگر راهتان را به سمت بخش های بالایی پارک جمشیدیه ادامه دهید، در نهایت به جایی می رسید که می توانید تهران را به صورتی متفاوت تماشا کنید. هر چه قدر هم که این شهر شلوغ باشد، از آن بالا همه چیز آرام به نظر می رسد و ما را غرق در تفکر می کند.

 پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

تاریخچه بوستان جمشیدیه

پیش از آنکه ایده ایجاد یک بوستان عمومی مطرح شود، قرار بر این بود که یک سرای سالمندان در موقعیت کنونی پارک جمشیدیه احداث گردد تا مسن تر ها بتوانند در فضایی به دور از شهر و شلوغی ها و سرشار از آرامش و هوای پاک، به زندگی خود ادامه دهند. در آن زمان، املاک زیادی در تهران به طایفه دولو که از مشهورترین خانواده‌های وابسته به قاجار بودند تعلق داشت و نام مهندس جمشید دولو قاجار نیز به عنوان مالک زمین این بوستان ثبت شده بود. وی که از مالکان بزرگ تهران به شمار می رفت، ملک ۶۹ هزار مترمربعی خود را به همسر پهلوی دوم بخشید و نامش بر سر زبان ها افتاد.

 سرانجام ایده ی احداث خانه سالمندان نتوانست نظر مسئولین را به خود جلب کند و در سال ۱۳۵۶ این منطقه به شکل یک پارک عمومی در آمد. نام این پارک را به یاد صاحب اولیه آن یعنی جمشید دولو قاجار، جمشیدیه نهادند. طی چند سال این بوستان که در شمالی‌ترین نقطه پایتخت قرار داشت، به شهرت رسید و میزبان علاقه مندان بسیاری شد.
جمشیدیه

گیاهانی که در جمشیدیه می بینید

فضای سبز جمشیدیه یکی از زیبایی های آن به شمار می رود و جلوه ی خاصی به پارک داده است. در این فضای سبز درختان و گیاهانی همچون اقاقیا، نارون، چنار، زبان گنجشک، افرای سیاه، بیدمجنون، سرو، بلوط، زردآلو، سیب، گلابی و گیلاس را خواهید دید که هر یک زیبایی خاص خودشان را دارند.

پارک جمشیدیه تهران | بوستان سنگی شمال پایتخت

طراح بوستان جمشیدیه

آنچه که امروز به عنوان بوستان جمشیدیه می شناسیم، در طول سال ها دچار تغییرات شده اما طراحی اصلی آن را کامران طباطبایی دیبا انجام داده است. وی که از نوادگان خاندان طباطبایی‌های تبریز است، در ۱۴ اسفند ۱۳۱۵ در تهران متولد شد و در سال ۱۳۳۵، تحصیل در رشته معماری در دانشگاه هاوارد را در شهر واشینگتن دی.سی. را آغاز کرد. او نقاش، شهرساز و معمار نوگرا و صاحب سبک ایرانی است که بناهای زیبا و ماندگاری همچون موزه هنرهای معاصر تهران، فرهنگسرای نیاوران و فرهنگسرای دانشجو، پارک شفق و … را در کارنامه ی خود دارد و امروزه در خارج از ایران زندگی می کند.


منبع: برترینها