نشانه های پارگی منیسک در مفصل زانو

دردهای زانو به دلیل تمرین های پر فشار در بین ورزشکاران و فعالیت بیش از حد با زانو در افراد عادی ممکن است به پارگی منیسک زانو منجر شود ،در این مقاله دکتر سلام شمار با روش ها و علائم پارکی منیسک اشنا می کند.

در پارگی‌های خفیف درد مختصری هنگام پارگی ایجاد می‌شود و فرد می‌تواند بعد از پارگی با درد مختصری به فعالیت خود ادامه دهد.

علائم پارگی منیسک<Tears of meniscus>تا حد زیادی بستگی دارد به محل و اندازه پارگی و اینکه آیا آسیب منیسک همراه با دیگر آسیب‌های زانو هست یا خیر. این علائم را می‌توان به دو دسته علائم حاد و مزمن تقسیم کرد.

علائم حاد:
به گزارش شفا آنلاین:در پارگی‌های خفیف درد مختصری هنگام پارگی ایجاد می‌شود و فرد می‌تواند بعد از پارگی با درد مختصری به فعالیت خود ادامه دهد. البته درد با بلند شدن از زمین یا دو زانو نشستن بیشتر می‌شود. بعد از چند روز هم زانو متورم می‌شود. درد و تورم بعد از ۳-۲ هفته از بین می‌رود ولی بعدها ممکن است همراه با خم و راست شدن یا چرخش زانو درد عود کند.
در پارگی‌های متوسط در زمان آسیب، درد در کنار یا داخل زانو ایجاد می‌شود. بعد از آسیب بیمار می‌تواند هم‌چنان راه برود. بعد از ۳-۲ روز زانو متورم شده و جلوی خم شدن کامل آن را می‌گیرد. درد با چرخش زانو یا دو زانو نشستن بیشتر می‌شود. درد و تورم بعد از چند هفته کمتر می‌شود ولی اگر درمان نشود با فعالیت‌های بدنی شدید بیشتر می‌شود.
در پارگی‌های شدید درد و تورم زانو بلافاصله بعد از ضربه ایجاد و تورم ۳-۲ روز بعد از ضربه بیشتر می‌شود. بر اثر گیر کردن تکه‌هایی از منیسک پاره شده در مفصل ممکن است زانو قفل شود و فرد نتواند زانوی خودر را کاملا صاف کند. فرد در زانوی خود احساس ناپایداری می‌کند.
در افراد پیر ممکن است حادثه‌ای که موجب پارگی شده به یاد نیاید یا پارگی بر اثر یک فعالیت معمولی مانند بلند شدن از روی یک صندلی ایجاد شود. در این حالات ممکن است درد و تورم خفیف تنها علائم بیماری باشند.
در پارگی منیسک داخلی درد در سطح داخلی زانو و در پارگی منیسک خارجی درد در سطح خارجی زانو احساس می‌شود.
پارگی منیسک می‌تواند برای فرد قابل احساس باشد، احساس اینکه چیزی درون زانو پاره شده و با یک احساس یا صدای تق همراه باشد.
اگر پارگی منیسک در حاشیه خارجی آن ایجاد شود، می‌تواند موجب خونریزی داخل مفصل زانو (همارتروز) شود.

علائم مزمن:
اگر به علائم حاد بعد از پارگی منیسک بی‌توجهی شود معمولا این علائم بعد از گذشت چند هفته یا از بین رفته یا تخفیف می‌یابد. با این حال علائمی برای بیمار باقی می‌ماند. مهم‌ترین علائم پارگی منیسک بعد از گذشت چند هفته از آسیب عبارتند از:
– تورم زانو بر اثر افزایش مایع سینوویال زانو که در زبان عامه به آن آب آوردن زانو می‌گویند. این تورم هر وقت به زانو فشار زیادی وارد می‌شود به‌صورت دوره‌ای بیشتر می‌شود.
– درد در سطح مفصلی درست در جایی که منیسک قرار دارد. این درد، بسته به محل پارگی روی منیسک داخلی یا خارجی است. درد با فشار روی محل آسیب بیشتر می‌شود.
– قفل شدن زانو Locking که بصورت گاهگاهی ایجاد شده و مانع از باز شدن زانو می‌شود. گاهی اوقات خود بیمار یاد می‌گیرد که زانویش را با انجام حرکاتی از حالت قفل شده خارج کند.
– خالی شدن زانو Giving way یا احساس ناپایداری زانو که در این حال بیمار احساس می‌کند زانویش در زیر بدنش ناپایدار بوده و در حین را رفتن به ناگهن در رفته و خالی می‌شود.
– لاغر شدن عضلات چهارسر ران
– احساس صدا دادن زانو به‌صورت کلیک یا تقه در حین خم و راست شدن
– اگر پارگی منیسک درمان نشود پارگی کم‌کم بیشتر شده و ممکن است قسمت پاره شده به‌صورت یک زائده در کنار منیسک در داخل زانو مرتبا حرکت کرده و موجب شود زانو به‌طور مکرر قفل شده یا با هر بار گیر کردن این زائده در بین دو استخوان زانو و سپس درآمدن آن از بین دو استخوان این احساس به فرد دست دهد که چیزی از زیر زانو در می‌رود و یا زانوی خود فرد از زیر بدنش در می‌رود.سپید

منبع/شفا آن لاین


#تشخیص پارگی منیسک#تورم زانو#خالی شدن زانو#درد زانو#علائم پارگی منیسک


۵
۱۰۰۰

ارسال شده در ۲۸ مهر ۱۳۹۶ توسط آقای توکلی با موضوع فیزیوتراپی و ارتوپدی


منبع: دکتر سلام

خطرات استفاده از بطری های پلاستیکی

کارشناسان پزشکی و تغذیه همواره در خصوص مضرات سلامتی استفاده از بطری های پلاستیکی هشدار می دهند و درباره تجمع باکتری ها و ترکیب شدن مواد شیمیایی با محتویات داخل بطری تذکراتی را ارائه نمودند.

بطری های پلاستیکی یکی از رایج ترین ظروفی هستند که امروزه استفاده زیادی در سرتاسر دنیا دارند و ما حتی فکرش را هم نمی کنیم که پر کردن این بطری ها از آب استفاده مجدد آن ها تا چه اندازه می تواند برای سلامتی مان مضر باشد.
بطری های پلاستیکی یکی از رایج ترین ظروفی هستند که امروزه استفاده زیادی در سرتاسر دنیا دارند و ما حتی فکرش را هم نمی کنیم که پر کردن این بطری ها از آب استفاده مجدد آن ها تا چه اندازه می تواند برای سلامتی مان مضر باشد.

چه نوع پلاستیک هایی مواد شیمیایی مضر از خود تراوش می کنند

از بطری های پلاستیکی مواد شیمیایی خطرناکی تراوش می کند. به علامتی که ته بطری ها حک شده است توجه کنید. اعدادی که داخل مثلث هستند نوع پلاستیک استفاده شده در بطری را نشان می دهند.

علامت ۱ (PET or PETE) بیانگر این است که بطری فقط یک بار باید استفاده شود. این بطری ها وقتی در معرض اکسیژن و دمای بالا مثل نور خورشید قرار می گیرند مواد شیمیایی را به داخل آب تخلیه می کنند.

بطری هایی که علامت ۳ یا ۷ (PVC and PC) روی آن ها حک شده است را هرگز استفاده نکنید زیرا مواد سمی مضری از خود خارج می کنند که توانایی نفوذ به آب و غذا را دارند. و اگر طولانی مدت در معرض آن قرار بگیرید با مشکلات جدی سلامتی مواجه می شوید.

بطری هایی که از پلی اتیلین ۲ و ۴ پلی پروپیلن ۵ و PP ساخته شده اند برای استفاده چند منظوره مناسب هستند. استفاده از این بطری ها در صورتی بی خطر است که در آن ها آب سرد نگهداری شده و مرتب ضدعفونی شوند.

بطری های پلاستیکی واسطه خوبی برای رشد باکتری ها هستند

نوشیدن آب از یک بطری پلاستیکی استفاده شده با لیسیدن نشیمن توالت و اسباب بازی یک سگ برابر و حتی بدتر است. وقتی بطری را با دست های آلوده دست می گیریم، آن ها را تمیز نمی شوئیم و آب گرم در آن نگهداری می کنیم موقعیت رشد باکتری را فراهم می کنیم. پس بطری ها را با آب گرم و سرکه و دهان شویه تمیز شستشو دهید.

به دهانه بطری توجه کنید

حتی اگر لبه های بطری را تمیز بشوئیم باز هم امکان ابتلا به مسمومیت غذایی یا هپاتیت A وجود دارد. تحقیقات نشان داده است بیشتر باکتری هایی که در دهانه بطری تجمع می کنند با شستشو از بین نمی روند. برای امنیت بیشتر هنگام نوشیدن آب از بطری از نی استفاده کنید

منبع/تدبیر و امید


#آب سالم#بطری های پلاستیکی#مسمومیت غذایی#مضرات سلامتی بطری پلاستیکی#مواد سمی بطری های پلاستیکی

ارسال شده در ۲۸ مهر ۱۳۹۶ توسط آقای توکلی با موضوع پزشکی


منبع: دکتر سلام

دختر ۱۱ ساله برترین دانشمند جوان آمریکا

دختر 11 ساله برترین دانشمند جوان آمریکاپول‌نیوز – جیتانجالی رائو این عنوان را برای یافتن روشی مقرون به صرفه برای تشخیص آبهای آلوده به سرب کسب کرد. او از میان ده نامزد نهایی و پس از سه ماه همکاری با دانشمندان و کار بر روی طرحش این جایزه را به دست آورد.

به گزارش یورونیوز در آمریکا هزاران سیستم توزیع آب به سرب آلوده است. جینتانجالی رائو می گوید بحران آلودگی آب شهر فلینت در ایالت میشیگان او را بر آن داشت که به دنبال راه حلی برای تشخیص سریع آبهای آلوده به سرب باشد.

تاکنون تشخیص آلودگی آب های آلوده به سرب بسیار گران قیمت بود و باید نمونه هایی برای بررسی به آزمایشگاه ارسال می شد.

با روش مبتکرانه این دانشمند ۱۱ ساله از این پس امکان تشخیص آبهای آلوده به سرب به وسیله حسگرهایی که به یک اپلیکیشن تلفن همراه در ارتباط است، فراهم می شود. به این ترتیب ارزیابی دقیقی از میزان سرب موجود در آب بر روی صفحه موبایل آزمایشگر نقش می بندد.

جینتانجالی رائو علاوه بر به دست آوردن عنوان برترین دانشمند جوان آمریکا رقم ۲۵ هزار دلار نیز جایزه نقدی دریافت کرد.


منبع: پول نیوز

محتوای لپ تاپ زن داعشی: از فیلم پورن تا دستور پخت غذا و سخنرانی رهبران القاعده

پول‌نیوز – او این پرسش را در گوگل سرچ کرده بود: «نیروهای دموکراتیک سوریه با تروریست‎های داعش چه می کنند؟»

به دنبال سقوط شهر رقه سوریه جستجوهای اینترنتی یک زن جوان بلژیکی که عضو گروه داعش بود، فاش شد.

به گزارش یورونیوز به نقل از پایگاه اینترنتی «دیلی بیست» این زن جوان در بحبوحه جنگ در سوریه به گفتگوی اینترنتی (چت) در شبکه های مجازی، تماشای آنلاین فیلم دزدان دریایی کارائیب و جستجوی اینترنتی برای دستور تهیه غذا و تماشای بازی های تیم فوتبال آژاکس آمستردام مشغول بوده است.

اینگونه فعالیت و جستجوی اینترنتی شاید نمونه‌ای عادی و معمول از جستجو و فعالیت اینترنتی زنان جوانی است که در بلژیک زندگی می کنند، اما شاید لزوما از زنی جوان در شهر رقه سوریه انتظار فعالیتهای اینترنتی به این شکل نرود.

از سوی دیگر محتوای رایانه این زن جوان و تاریخچه جستجوهای اینترنتی او بخشی از تضادهایی را که اعضای گروه افراط گرای داعش با آن روبرو هستند، بر ملا می سازد. در این رایانه حجم زیادی از فیلم های پورن ذخیره شده بود. علاوه بر این فرد یا افرادی که به این لپ تاپ دسترسی داشتند به دفعات به پایگاه های اینترنتی پخش فیلم های پورن مراجعه می کردند.

این در حالی است که همزمان از این رایانه به دفعات به پایگاه های اینترنتی واعظان داعش و القاعده سر زده شده بود.

با وجود جنگ و درگیری در سوریه به نظر می رسد یکی دیگر از موضوعات مورد علاقه استقاده کنندگان از این رایانه تماشای صحنه های تیراندازی و جنگ در افغانستان بوده است.

فیلم ها و سریال های هالیوودی نیز در میان مورد علاقه صاحب این رایانه بوده است. به نظر می رسد این زن جوان بلژیکی به طور خاص به فیلم دزدان دریایی کارائیب علاقمند بوده است. در این میان از این لپ تاپ به پایگاه های اینترنتی ویژه دستور تهیه غذا نیز مراجعه شده بود.

حوادث مربوط به گروه داعش همچون حمله بارسلون نیز مورد علاقه استفاده کنندگان از این رایانه بوده است. صاحب این لپ تاپ اخبار روزانه مربوط به گروه داعش را نیز به شکلی نظام مند بر روی پایگاه های اینترنتی غربی دنبال می کرده است.

این زن جوان یکی از حدود ۵۰۰ شهروند بلژیک است که به مناطق تحت کنترل گروه داعش در سوریه و عراق گریخته بود. از این تعداد بیش از ۱۰۰ تَن کشته شده اند.

او که اصالت مراکشی دارد در نهایت در رقه دستگیر شد. این زن جوان هم اکنون تحت بازداشت «نیروهای دموکراتیک سوریه» قرار دارد. برخی دیگر از شهروندان بلژیک نیز در میان بیش از ۱۰۰ جنگجوی اروپایی داعش هستند که به دنبال بازپس گیری شهرهای موصل و تلعفر بازداشت شدند.

زن جوان بلژیکی همچنین با وجود حضور در رقه به استفاده از شبکه اجتماعی فیسبوک ادامه داده بود. او با برخی دیگر از افراط گرایان در اروپا تماس داشته است.

حساب شخصی فیسبوک این زن جوان اکنون پس از بازداشت او غیرفعال شده است. به نظر می رسد او در روزهای پیش از بازداشت دریافته بود که به زودی به اسارت «نیروهای دموکراتیک سوریه» در خواهد آمد. او در روز ۲۴ اوت (دوم شهوریور) در یکی از موتورهای جستجوگر اینترنتی عبارت «دوست دارم داعش را ترک کنم» تایپ کرده بود.

او همچنین در یکی از آخرین عباراتی که جستجو کرده بود این پرسش را در موتور جستجوگر وارد کرده بود: «نیروهای دموکراتیک سوریه با تروریست‎های داعش چه می کنند؟»

پاسخ این پرسش احتمالا تنها چند روز بعد با بازداشت او مشخص شد.


منبع: پول نیوز

عراق: توافقات نفتی بدون حضور دولت مرکزی فاقد اعتبار است

جبار اللعیبی، وزیر نفت عراق با انتشار اطلاعیه‌ای بر لزوم توافق و هماهنگی شرکت های نفتی خارجی با دولت مرکزی عراق برای فعالیت در این کشور تاکید کرد.

به گزارش خبرگزاری آناتولی در ادامه این اطلاعیه آمده است:

“امضا و یا تلاش برای امضای توافقنامه‌های همکاری از سوی شرکت‌های نفتی خارجی با برخی گروه‌های عراقی بدون هماهنگی با دولت مرکزی عراق و وزارت نفت کشور دخالتی آشکار و دردناک در امور داخلی عراق است. این موضوع باعث تضعیف حاکمیت ملی عراق می شود. همچنین در عین حال مغایر با اصول بین‌المللی است.

توافقنامه‌های که درخصوص نفت و گاز طبیعی بدون حضور مسئولین دولت مرکزی عراق صورت می گیرد از نظر ما غیر قابل پذیرش است.

در صورتی که درخواست‌های ما (بغداد) را جدی نگیرند، دولت و وزارت نفت عراق به مراجع قضائی داخلی و بین المللی مراجعه خواهند کرد. حکومت و وزارت نفت عراق در تمام نقاط کشور از جمله استان های شمالی زمینه سرمایه گذاری شرکت های نفتی خارجی را فراهم و برای حفاظت از آنها تلاش خواهد کرد.”


منبع: عصرایران

دستگیری ۴۰ یهودی در تظاهرات علیه خدمت سربازی اجباری در اسرائیل

پلیس اسرائیل ۴۰ نفر از معترضان یهودی ارتدوکس در تظاهرات علیه «خدمت سربازی اجباری» در شهر قدس را دستگیر کرد.

به گزارش خبرگزاری آناتولی یهودیان ارتدوکس که با پوشیدن لباس سیاه و گذاشتن خط ریش بلند شناخته می شوند، طی یک هفته گذشته در سراسر اسرائیل با برگزاری تظاهرات به قانون خدمت سربازی اجباری در این کشور اعتراض کردند.

گروهی از یهودیان حریدی با بستن برخی مسیرها، برای تردد خودروها در جاده های قدس غربی و آتش زدن سطل های زباله به شدت به پلیس اعتراض کردند.

میکی روزنفیلد، سخنگوی پلیس اسرائیل با انتشار بیانیه ای اعلام کرد که مداخله واحدهای پلیس اسرائیل در تظاهرات مذکور در مناطق مختلف قدس همچنان ادامه دارد.

وی با بیان اینکه شماری از معترضان تلاش کردند تا مسیر تراموا را مسدود کنند، تصریح کرد: تا کنون ۴۰ نفر از معترضان دستگیر شده‌اند.

خدمت سربازی در اسرائیل که طبق قوانین این کشور برای مردها سه سال و برای زنان دو و نیم سال اجباری است، همواره از سوی یهودیان ارتدوکس مورد اعتراض قرار گرفته است.

اکثر یهودیان ارتدوکس به دلیل ناسازگار بودن شرایط در ارتش اسرائیل بر اساس شریعت یهودی از خدمت سربازی اجباری در این کشور امتناع می ورزند.

یهودیان ارتدوکس که ۱۰ درصد از جمعیت اسرائیل را تشکیل می دهند، بر این باورند که خدمت سربازی شیوه زندگی را به آن ها تحمیل می کند که در تضاد عمیق با ارزش ها و اعتقادات اخلاقی آن‌هاست.

لازم به ذکر است پارلمان اسرائیل «کنست»، دو سال پیش قانون خدمت سربازی اجباری برای افراد متدین جامعه که قبلا از انجام این خدمت معاف بودند را تصویب کرد.

گفتنی است عرب‌های ساکن مناطق اشغالی تحت اداره اسرائیلی نیز به دلایل امنیتی به خدمت سربازی برده نمی‌شوند.


منبع: عصرایران

واکنش گمرک به توقف طرح نوسازی تاکسی‌های فرسوده

گمرک ایران در واکنش به اخباری مبنی بر توقف طرح نوسازی ناوگان حمل‌ونقل عمومی به دلیل بدهی گمرک به خودروسازان توضیحاتی ارائه و اعلام کرده که گمرک درخصوص این تخفیفات هیچ محدودیتی ندارد.

به گزارش ایسنا، ضامنی، سرپرست اتحادیه تاکسیرانی شهری کشور با اشاره به توقف یک ماهه طرح نوسازی تاکسی‌های فرسوده، گفته است: مقرر شد طی جلسه‌ای در هفته آتی با حضور کمرگ، سازمان‌ مدیریت و برنامه‌ریزی و ایران خودرو بودجه تخصیص یافته به حساب شرکت خودروساز به منظور صدور پیش فاکتورها واریز شود.

وی با بیان اینکه طرح نوسازی تاکسی‌های فرسوده از بهمن‌ماه سال ۱۳۹۴ طی یک همکاری مشترک میان سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، بانک‌های عامل، وزارت کشور و گمرک به مرحله اجرا درآمد، اظهار کرد: در این طرح مبلغ ۲۰۰ میلیون ریال تسهیلات ارزان قیمت به مالکین تاکسی‌های فرسوده و مبلغ ۵۰ میلیون ریال معادل ارزش ریالی دو گواهی اسقاط توسط گمرک به حساب خودروساز پرداخت می‌شود. همچنین مبلغ پنج میلیون ریال هم بابت لاشه خودرو به عنوان آورده مالک تاکسی فرسوده لحاظ و به عبارتی جمع آن ۲۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان می‌شود که مابقی وجه را مالک تاکسی فرسوده پرداخت می‌کند که در نهایت به تحویل و جایگزینی خودروی جدید منجر خواهد شد.

وی مدعی شده است که در این طرح بخشی از پنج میلیون تومانی که گمرک قاعدتا بایستی کارسازی کند، پرداخت شده است. یعنی از ۵۵ هزار خودرویی که تا به امروز نوسازی کرده‌ایم، ۱۰ هزار دستگاه را به حساب خودروساز کارسازی کرده و مابقی نیز باقی مانده است و این امر باعث شده در یک ماه گذشته شرکت خودروساز صدور پیش فاکتور را متوقف کند و ادامه طرح را منوط به پرداخت معوقات گمرک کند.

در همین راستا گمرک ایران با ارائه این توضیحات به ایسنا اعلام کرده است که در پنج ماه ابتدایی امسال بالغ بر ۴۳۰ میلیارد ریال از تخفیف در نظر گرفته شده توسط خودروسازان برای نوسازی ناوگان عمومی استفاده شده است و خودروسازان همچنان می‌توانند تا پایان سال در زمان واردات قطعات، از این تخفیفات استفاده کنند و هیچ گونه محدودیتی در این خصوص از سوی گمرک وجود ندارد.

بر اساس این آمار، خودروسازان در صورت واردات قطعات، ‌ می‌توانند تا پایان سال از مابقی تخفیف درنظر گرفته شده به میزان ۱۳۰۰ میلیارد ریال در این بخش بهره گیرند و هیچ‌گونه محدودیتی در این خصوص وجود ندارد.

گمرک ایران اعلام کرده که تعهد این سازمان درخصوص نوسازی ناوگان عمومی، ‌ معطوف به ماده یک و دو قانون توسعه حمل‌ونقل عمومی و مدیریت مصرف سوخت است.
بر اساس ماده یک قانون توسعه حمل‌ونقل عمومی و مدیریت مصرف سوخت، دولت مکلف است در جهت توسعه حمل‌ونقل درون‌شهری و برون‌شهری کشور و مدیریت بر مصرف سوخت نسبت به بهینه‌سازی عرضه خدمات حمل‌ونقل، بهینه‌سازی تقاضای حمل‌ونقل، بهینه‌سازی مصرف انرژی، بهینه‌سازی تولید خودرو و خروج بنزین و گازوئیل از سبد حمایتی، حداکثر از ابتدای سال ۱۳۹۱ هجری شمسی اقدام کند.

با توجه به این قانون، ماده ۲ تاکید می‌کند که دولت برای اجرای احکام ماده یک می‌تواند با اعطای کمک‌های بلاعوض یارانه‌ای به بخش‌های غیردولتی مرتبط با اهداف این قانون و همچنین تخفیف در حقـوق ورودی و سود بازرگانی واردات ناوگان حمل‌ونقل همگانی، خودروهای کم مصرف، خودروهای گازسوز، نفت گاز، برقی و دو نیرویی (هیبریدی) و قطعات و تجهیزات مربوطه اقدام کند.

بر همین اساس گمرک موظف شده است تا در بحث واردات قطعات خودرو، ‌تخفیفاتی را بر اساس میزان نوسازی هر یک از خودروسازان به آن‌ها اختصاص دهد.

گمرک ایران درخصوص آخرین وضعیت نوسازی ناوگان خودروهای فرسوده عمومی با ارائه تخفیف قطعات و ماشین‌آلات خودروسازان اعلام کرده که در قانون بودجه سال‌جاری مبلغ ۲۰۰۰ میلیارد ریال طی ردیف درآمدی ۱۱۰۴۰۸ بابت تخفیف حقوق ورودی برای جایگزینی ناوگان خودروهای فرسوده عمومی مندرج در ماده ۲ قانون مدیریت حمل‌ونقل سوخت به صورت جمعی خرجی پیش‌بینی شده که بر اساس حکم سازمان برنامه و بودجه مبلغ ۱۸۰۰ میلیارد ریال از محل ردیف ۱۴۷-۵۳۰۰۰ ابلاغ اعتبار شده است.


منبع: عصرایران

معرفی سریع&zwnj;ترین خودروی " مک&zwnj;لارن " تا چند ماه آینده

مک‌لارن در ارائه اولین تیزر از این خودرو تنها اگزوز سه کاناله خود به نمایش درآورده و هواداران ثروتمندش را در اشتیاق تماشای آن باقی گذاشته است.

مک‌لارن در سه ماهه اول ۲۰۱۸ سریع‌ترین خودروی جاده‌ای کمپانی خود و احتمالا جهان را معرفی خواهد کرد.

به گزارش گروه خودروی عصر ایران، این خودروساز بریتانیایی در حال حاضر از لفظ خودروی نهایی جاده‌ای برای این مدل فوق سریع استفاده کرده است. خودرو قابلیت استفاده روزانه را داشته و بسیار راحت طراحی شده است. سرعت زیاد در خودرو می‌تواند توجیحی برای قابلیت‌های عملکردی خیابانی آن باشد.

سریع‌ترین خودروی جاده‌ای مک‌لارن در اوایل 2018 معرفی می‌شود/

ظاهر خودرو از فلسفه طراحی ویژه این خودروسازی بهره می‌برد. به همین دلیل در ظاهر خودرو شاهد باله‌های زیاد و عناصر فعال آیرودینامیکی هستیم که به حرکت بهتر خودرو روی آسفالت کمک کرده و در حرکت‌های پیچشی به تعادل خودرو کمک می‌کند. طراحی ظاهری خودرو که احتمالا P15 نامیده می‌شود،تفاوت چندانی با مدل P1 ندارد و تنها تفاوت آنها را باید استفاده بیشتر از فیبرکربن در بدنه P15 و تغییراتی بسیار جزئی دانست. تغییرات مذکور، آیرودینامیک فعال P15 را بیشتر کرده و اسپویلرهای خودکار و بزرگتری به آن اضافه شده‌اند.

مک‌لارن اعلام کرده این خودرو پیش از مدل BP23 از راه می‌رسد. بنا بر اعلام مک‌لارنی‌ها،  هر دو نمونه خودرو با موقعیت رانندگی مرکزی و در تعداد محدود ارائه می‌شوند. البته این خودروساز انگلیسی برای ساخت سفارشاتی نیز دریافت کرده است.

سریع‌ترین خودروی جاده‌ای مک‌لارن در اوایل 2018 معرفی می‌شود/

با این وجود سازندگان این خودرو را خشن‌ترین، سریع‌ترین و گران‌ترین خودروی وقت در کمپانی خود می‌دانند.

مک‌لارن در ارائه اولین تیزر از این خودرو تنها اگزوز سه کاناله خود به نمایش درآورده و هواداران ثروتمندش را در اشتیاق تماشای آن باقی گذاشته است.

سریع‌ترین خودروی جاده‌ای مک‌لارن در اوایل 2018 معرفی می‌شود/

شایعات مطرح شده در حواشی خودروی جدید انگلیسی زیاد است و آن را به یک مدل مرموز تبدیل کرده است. فضای داخلی خودرو نیز ویژه و منحصر به فرد خواهد بود. خودرو احتمالا از یک موتور  ۴ لیتری توئین توربو V8 که توان تولید ۸۰۰ اسب‌بخار را دارد بهره می‌برد.

کابین خودرو به شکلی ویژه شبیه خودروهای مسابقه‌ای طراحی شده و از ساختار آیرودینامیک فعال بهره می‌برد.


منبع: عصرایران

چالوس بعدازظهر یک طرفه‌ می‌شود

رئیس پلیس مرکز کنترل ترافیک راه‌های کشور ضمن اشاره به آخرین وضعیت راه‌های کشور از یک طرفه بودن جاده چالوس در بعدازظهر امروز خبر داد.

سرهنگ نادر رحمانی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: وضعیت ترافیکی در کلیه محورهای مواصلاتی روان است. همچنین در حال حاضر مداخلات جوی مشاهده نمی‌شود.

رئیس پلیس مرکز کنترل ترافیک راه‌های کشور گفت: امروز عملیات راهسازی روی جاده‌های فیروزکوه، چالوس و هراز انجام نمی‌شود.

به گفته سرهنگ رحمانی، تردد از سمت کرج به چالوس بعدازظهر امروز یک طرفه خواهد بود که ساعت اجرای آن متعاقبا اعلام خواهد شد.


منبع: عصرایران

ناگفته هایی در مورد زندگی شخصی «لیدی گاگا»

برترین ها – ترجمه از حسین علی پناهی: لیدی گاگا یکی از خواننده های مشهور زن آمریکایی است که هر کسی که به دنیای موسیقی علاقمند باشد به خوبی با او آشنایی دارد. زندگی این خواننده مشهور نیز مانند دیگر سلبریتی ها با فراز و فرودها و جنجال هایی همراه بوده است که در مستندی با عنوان «Gaga: Five Foot Two» به بسیاری از آن ها پرداخته شده است اما این خواننده مشهور با تیپ خاص و لباس های غیر عادی اش چیزهای زیادی برای پنهان کردن دارد که در این مستند به آن ها پرداخته نشده است.

۱-وی به قتل یکی از رقبای خود متهم شده است

لیدی گاگا با خواننده ای به نام لینا مورگانا آشنایی نزدیک داشت که در سال ۲۰۰۸ دست به خودکشی زد. بر اساس ادعاهای برخی رسانه ها، مادر مورگانا، لیدی گاگا را متهم کرده بود که پس از همکاری این دو در سال ۲۰۰۷، وی همه چیز را از دختر او کپی کرده است، از نحوه لباس پوشیدن و آرایش گرفته تا بعضی از آهنگ هایی که می خواند. در سال ۲۰۱۶ نیز روزنامه ی سان گزارش داد که بسیاری گاگا را مسبب خودکشی رقیبش در دنیای خوانندگی می دانند. اما نکته جالب این است که گاگا در زمان مرگ مورگانا (خودکشی با پرت کردن خود از بالای ساختمان) لیدی گاگا در کشور دیگری حضور داشت و اگر هم دخالتی در خودکشی دوستش داشته باشد به صورت غیرمستقیم بوده است.

 ناگفته هایی باورنکردنی در مورد زندگی شخصی لیدی گاگا

۲- وی در گذشته مورد آزار جنسی قرار گرفته است

لیدی گاگا ۱۹ ساله بود که توسط یک مرد ۳۸ ساله مورد تجاوز قرار گرفت. وی از این حادثه ناخوشایند برای آهنگ «تا این که برای شما اتفاق می افتد» الهام گرفت که نامزدی جایزه اسکار را بدست آورد. وی گفته که این آهنگ را برای کسانی خوانده که به او گفته اند دردش از این حادثه التیام می یابد اما او خود می داند که دردش پایانی نخواهد داشت. وی گفته که این حادثه، او و زندگی اش را به شدت تحت تاثیر قرار داده و بارها از خود پرسیده که چرا به چنین سرنوشتی دچار شده است.

۳- او و کریستینا آگویلرا با هم سازگاری ندارند

کریستینا آگویلرا، دیگر خواننده سرشناس آمریکایی، در سال ۲۰۰۸ در مورد آلبوم و موزیک ویدیو آهنگ «هیولای مادر» (Mother Monster) گفته بود:” صادقانه بگویم که من کاملاً مطمئن نیستم این شخص کیست. نمی دانم که او یک مرد یا یک زن است. مطمئن نیستم. من حقیقتاً وقت زیادی را در اینترنت نمی گذرانم پس فکر می کنم که در این مورد کمی بی اطلاع هستم”. اما گاگا هیچ وقت به طور علنی از آگویلرا انتقاد نکرده است. با این وجود آکون، که استعداد گاگا را کشف کرد در سال ۲۰۱۰ گفت که هیچ رقابتی بین این دو وجود ندارد. وی گفته که رسانه ها بیش از حد به کریستینا توجه می کنند اما از وقتی که گاگا آمده دیگر همه چیز عوض شده است. در سال ۲۰۱۳، گاگا در مصاحبه ای چنین گفت:” من از هواداران سرسخت کریستینا آگویلرا هستم. کریستینا یک خواننده ی فوق العاده و هنرمندی بی نظیر است. و در مورد رابطه ی من و او باید بگویم به خاطر هر چیزی که دیگران از جانب من به او گفته اند متاسفم و امیدوارم که از این بابت ناراحت نشده باشد”. اما این دو خیلی زود دشمنی ها را کنار گذاشته و در نسخه میکس مجدد آهنگ «هر کاری دلت می خواد بکن» از گاگا با هم همکاری داشتند.

۴- او پرز هیلتون را به تعقیب کردن خود متهم کرد

پرز هیلتون در ابتدای شهرت گاگا یکی از طرفداران سرسخت او بود اما بuد از مدتی با مسخره کردن آهنگ هایش در توییتر به یکی از مخالفان وی تبدیل شد. گاگا ادعا کرده که بعد از حادثه ای که برایش رخ داد و روی ویلچر قرار داشت پیامی تهدید آمیز را از طرف هلیتون دریافت کرده و یک بار نیز او را در نزدیکی خانه اش تعقیب کرده است اما هیلتون این موضوع را رد نموده و عنوان کرده است که در آن زمان در حال رفتن به واحدی دیگر در ساختمان محل زندگی گاگا بوده است. گاگا در برنامه هاوارد استرن گفت که قبلاً رابطه ی خوبی با هیلتون داشته اما هیلتون به او خیانت کرده و سعی داشته به او بی احترامی کند و زور بگوید. همچنین وی ادعا کرده بعد از جدایی این دو، هیلتون در محل زندگی او یک واحد خریده و تنها دلیل او از این کار اذیت کردن و ترساندن او بوده است.

 ناگفته هایی باورنکردنی در مورد زندگی شخصی لیدی گاگا

۵- مدونا از او عذرخواهی کرده است

همه از مشاجره لفظی گاگا و مدونا اطلاع دارند اما کمتر کسی خبر دارد که مدونا به طور رسمی از این که در رسانه ها علناً از او انتقاد کرده عذرخواهی نموده است. لیدی گاگا در مصاحبه ای گفته که به سخنان تحریک آمیز مدونا توجهی نکرده و از دیرباز از طرفداران وی بوده است. اما گفته که ترجیح می داد مدونا انتقاداتش را حضوراً به خود وی می گفت. وی گفته در زمانی که به خاطر شکستگی لگن در بیمارستان بستری بود مدونا با انتقادهایش قلب او را شکسته است. همچنین وی گفته که مدونا از او به خاطر رفتارش معذرت خواهی کرده اما دیگر به وی اعتماد نخواهد کرد.

 ناگفته هایی باورنکردنی در مورد زندگی شخصی لیدی گاگا

۶- حرفه اش باعث شد که رابطه ی عاطفی اش به هم بخورد

لیدی گاگا و تیلور کینی در جولای سال ۲۰۱۶ و پس از ۵ سال رابطه ی عاشقانه، پایان رابطه خود را اعلام کردند. البته مشخص شده که علت جدایی این دو قرار گرفتن نام او در میان بازیگران بازسازی فیلم «ستاره ای متولد می شود» (A Star Is Born ) بوده است. وی گفته که دیگر تحمل مردها را ندارد زیرا هر بار که بیش از پیش موفق شده عشقش را از دست داده و سه بار قلبش شکسته است.

۷- در طی یک حادثه یک بار لگن او شکست

در فوریه سال ۲۰۱۳، وی مجبور شد تور خود را به خاطر ترک برداشتن استخوان لگن کنسل کند. اما چند ماه بعد وی اعلام کرد که شرایطش از آن چه که در رسانه ها گفته می شد بدتر بوده است. وی گفت که لگن او دچار شکستگی بسیار بدی شده بود و پزشکان به وی گفته بودند که اگر تور خود را ادامه دهد باید لگنش را به طور کلی جایگزین کند. در آن صورت وی دستکم یک سال خانه نشین می شد.

 ناگفته هایی باورنکردنی در مورد زندگی شخصی لیدی گاگا

۸- او از درد مزمن رنج می برد

وی در مستند خود از درد مزمنی که تحمل می کند سخن گفته و می گوید که این درد برای او نقش یک میکروفون را دارد. اگر چه این درد برای وی آزار دهنده است اما گاگا آن را به یک چیز خوب تبدیل می کند. وی گفته که او نیز مانند بسیاری از مردم عادی از درد مزمن رنج می برد و می خواهد به مردم دلگرمی بدهد. وی بارها تورهایش را به دلیل مشکلات جسمی و دردهایش کنسل کرده است.

۹- تهیه کننده ی آلبوم هایش از او سوء استفاده کرده بود

وندی استارلند که در زمینه کشف استعدادهای جدید شناخته شده است از راب فوساری، تهیه کننده آهنگ های لیدی گاگا، شکایت کرده و ادعا نموده که نیمی از سود او که از محل فروش آهنگ های گاگا بدست می آید به او تعلق دارد زیرا وی بوده که لیدی گاگا را کشف کرده است. در سال ۲۰۱۴، فاش شد که گاگا با فوساری رابطه ای فراتر از رابطه ی کاری دارد و در نهایت گاگا به سرزنش فوساری در مورد امضا کردن قراردادی که برای او ایده آل نبود پرداخت. وی در مصاحبه ای در این باره گفته است:” به عقیده من راب باعث شد که وندی فکر کند که او در عواید پیشرفت شغلی من نیز سهیم است اما در واقع وی قصد چنین کاری را نداشت. فوساری از کلمات بسیار رکیکی استفاده کرد. او قرارداد را جلوی من پرت کرد و مرا مجبور کرد قراردادی را امضا کنم که برای یک هنرمند زن جوان بسیار یک طرفه، غیرقابل باور و ناامید کننده بود. من واقعا می خواستم که حرفه ی خوانندگی خود را توسعه دهم اما به یاد دارم که همان اول به من گفته شد که شرایط قرارداد اصلاً طبیعی نیست. یک بار این دو به خاطر درآمدهای بدست آمده از فروش آلبوم ها از هم شکایت کردند که در نهایت گاگا مجبور شد ۱۰ میلیون دلار به فوساری بپردازد.

۱۰- او به اختلال روانی استرس پس از وقوع حادثه مبتلا است

وی در نامه ای گفته است که پس از تجربه ی دردناک تجاوز و دردهای جسمی که تحمل کرده به اختلال استرس پس از وقوع حادثه مبتلا شده است. لیدی گاگا می گوید که هر روز این استرس را تجربه کرده و حتی وقتی کسی به او دست می زند نیز دچار استرس می شود. وی گفته که گاهی شرایط روانی اش باعث می شود که قدرت حرکت و تکلم را برای مدتی از دست بدهد یا دستکم برای مدتی نتواند مانند حالت عادی رفتار کند.

 ناگفته هایی باورنکردنی در مورد زندگی شخصی لیدی گاگا

۱۱- او در نوجوانی با بی اشتهایی و تهوع شدید دست به گریبان بوده است

وی در مصاحبه ای در سال ۲۰۱۲ گفته که در دوران دبیرستان همیشه با مشکل استفراغ کردن مواجه بوده است. وی گفته که می خواسته بدنی موزون داشته باشد اما پدر ایتالیایی اش علاقه زیادی به گوشت داشته و هر شب غذاهای خوشمزه زیادی بر سر سفره آن ها وجود داشته است. وی بارها به پدرش اعتراض کرده که این غذاها مانع از موزون شدن بدن او می شوند اما جوابی نگرفته است وی گفته که رژیم غذایی نامناسبش بر روی صدا و حرفه اش نیز تاثیر گذاشته بود. با این وجود وی گفته که رژیم غذایی سفت و سختی را دنبال نکرده و این کار را مضر می داند.

۱۲- وی زمانی به ماریجوانآ و دیگر مواد مخدر معتاد بود

 
وی گفته که برای مدتی و به خاطر کاهش درد و اضطراب و البته به عنوان خوددرمانی ماریجوانآ مصرف می کرده است. وی گفته که برای کاهش درد روزی ۱۵ تا ۲۰ سیگار حاوی ماریجوانآ می کشیده است اما مارینا آبراموویچ به وی کمک کرده که اعتیاد خود را ترک کند. وی گفته که مارینا گفته در خانه اش چیزی جز هنر وجود ندارد و از آن زمان وی به ندرت ماریجوانآ مصرف می کند، هر چند در مستند زندگی اش نیز دیده می شود که به صورت تفننی از این ماده استفاده می کند.

البته وی گفته که بارها و بارها مواد مخدر دیگری را استفاده کرده و هر بار از ماده ای به ماده ی دیگر متمایل شده است. وی گفته که وی یک ابرقهرمان نیست و مانند هر زن دیگری می شکند و آسب پذیر است بنابراین او نیز نقاط ضعف و کاستی های خاص خودش را دارد.

ناگفته هایی باورنکردنی در مورد زندگی شخصی لیدی گاگا 


منبع: برترینها

تیمپانو لازانیا؛ لازانیای چند لایه ایتالیایی

مجله سرآشپز – سارا خسرویان: تیمپانو لازانیا نوعی لازانیای ایتالیایی هست که به شکل لایه لایه و با انواع مختلف مواد درست میشه و به همین دلیل رنگارنگه و چند طعم مختلف داره.

مواد مورد نیاز

  • لازانیا: حدود ۳ بسته
  • مایه گوشت: به میزان لازم
  • ژامبون مرغ: ۱۰۰ گرم
  • پنیر موتزارلا: ۲۰۰ گرم
  • پنیر ریکوتا: ۳۰ گرم
  • سس آلفردو: به میزان لازم
  • سس پستو: به میزان لازم
  • نمک: به میزان لازم
  • روغن مایع: ۲ ق س
 تیمپانو لازانیا

روش پخت

۱٫    تا دوسوم قابلمه بزرگی را آب ریخته و همراه با ۱ قاشق چایخوری نمک و ۱ قاشق سوپخوری روغن مایع بگذارید تا بجوشد. بعد لازانیا را یکی یکی و به دقت داخل آن قرار دهید و بعد از ۱۰ دقیقه آبکش کنید (هنگام آبکش کردن حتما مقداری آب سرد روی آن ها بریزید تا حرارت داخل لازانیا باعث خمیر شدن آن در زمان پخت نشود).

۲٫    یک قالب گرد و عمیق را انتخاب کرده و با مقداری روغن مایع آن را چرب کنید. بعد لازانیا را دور تا دور آن بچینید؛ به طوری که کف و دور تا دور قالب با لازانیا کاملا پوشانده شود و از آن بیرون بزند تا در انتها بتوانید آن را روی مواد برگردانید.

۳٫    سس آلفردو (تابه را روی حرارت ملایم قرار داده و ۱ پیمانه خامه- غلیظ و پرچرب- و یک چهارم پیمانه کره را در آن ریخته و بگذارید تا گرم شده و شروع به حباب زدن کند- حرارت را کم کرده و هم بزنید تا نسوزد- بعد از ۵ دقیقه ۱ حبه (سیر رنده شده) و ۱٫۵ پیمانه پنیر پارمزان را به آن بیفزایید و خیلی سریع هم بزنید. بعد از مخلوط شدن مواد و حل شدن پنیر- حدود ۱ دقیقه- آن را از روی حرارت برداشته و یک چهارم پیمانه جعفری- ساطوری شده- را به آن افزوده و در صورت تمایل به آن نمک و فلفل بزنید تا سس آماده شود) را کف قالب ریخته و ورقه های ژامبون (مرغ یا گوشت) را روی آن بچینید. سپس روی آن لازانیا قرار داده تا لایه زیرین را بپوشاند. بعد مجدد مقداری سس آلفردو و ژامبون بریزید (این لایه ۳ بار تکرار شود).

۴٫    یک لایه سس پستو (۱۱۰ گرم ریحان را شسته و آبکش کنید و بگذارید تا کاملا خشک شود. سپس آن را داخل دستگاه غذاساز یا با چاقو کاملا ریز خرد کنید. ۲ قاشق چایخوری سیر (ریز خرد شده)، ۵ قاشق سوپخوری گردو (ریز خرد شده)، ۱ قاشق چایخوری پودر سیر (در صورت تمایل) و ۲ قاشق چایخوری پودر موسیر (در صورت تمایل) را داخل کاسه ای ریخته و با هم مخلوط کنید و یک سوم پیمانه پنیر پارمزان و ریحان را به آن افزوده و هم بزنید تا یکدست شود. سپس یک دوم پیمانه روغن زیتون را کم کم به مواد بیفزایید و با قاشقی هم بزنید تا سس یکنواخت شود. بعد مقداری نمک و فلفل به آن افزوده تا سس آماده شود. سس پستو را می توانید داخل شیشه ای بریزید و روی آن یک لایه نازک روغن زیتون ریخته تا سیاه نشود. بعد حدود ۴ هفته در یخچال نگهداری کنید) روی مواد بریزید و مجدد با لازانیا آن را بپوشانید.

۵٫    یک لایه پنیر موتزارلا روی مواد ریخته و آن را با لازانیا بپوشانید (نکته مهم این است که بعد از هر لایه لازانیا با دست کمی آن را فشار دهید تا منسجم شود).

۶٫    یک لایه مایه گوشت (۱ عدد پیاز- نگینی خردشده- را داخل مقداری روغن مایع و زردچوبه و ۱ حبه سیر- له شده- روی حرارت تفت دهید تا پیاز سبک شود. سپس ۳۰۰ گرم گوشت را با مقداری فلفل سیاه به آن افزوده و با حرارت ملایم بگذارید تا پخته و رنگ آن عوض شود- حدود ۲۰ دقیقه- بعد مقداری نمک و ۲ قاشق سوپخوری رب گوجه فرنگی و ۱ پیمانه آب و ۱ قاشق سوپخوری پودر آویشن را به آن افزوده و با در بسته روی حرارت ملایم بگذارید تا سس آن غلظت پیدا کند. سپس از روی حرارت برداشته و استفاده کنید) بریزید و آن را با لازانیا بپوشانید.

۷٫    لایه آخر پنیر ریکوتا ریخته و روی آن را با لازانیا بپوشانید و با دست به سمت پایین فشار دهید تا محکم شود.

۸٫    با استفاده از قلم مویی مقداری سس آلفردو روی لازانیا بمالید تا مانند چسب عمل کرده و ورقه های لازانیا را به هم بچسباند. بعد لبه های لازانیا را که از قالب بیرون زده، روی آن برگردانید تا روی مواد را بپوشاند.

۹٫    قالب را در طبقه وسط فر از قبل با دمای ۱۸۰ درجه سانتی گراد گرم شده، به مدت ۳۰ دقیقه قرار دهید تا لازانیا بپزد. سپس آن را درون ظرفی برگردانده و برش بزنید (در هنگام برش لازانیا می توانید لایه های رنگارنگ آن را ببینید).


منبع: برترینها

طرز تهیه کباب لقمه زعفرانی

انواع کباب پای ثابت سفره های ایرانی و تقریبا باب طبع همه ما ایرانی هاست، حالا چه این کباب رو منقل تهیه بشه و چه روی گاز. از اونجایی که همیشه فرصت و جای لازم برای تهیه کباب بیرون خونه رو نداریم، بهتره تهیه انواع کباب روی گاز و داخل ماهیتابه رو هم بدونیم تا بتونیم تهیه شون کنیم منم در این مطلب طرز تهیه کباب لقمه ای زعفرونی روی گاز رو براتون میگم. امیدوارم تهیه اش کنین و از طعم مزه اش لذت ببرین.

مواد لازم برای تهیه کباب لقمه ای زعفرانی

  •     ۳۰۰ گرم گوشت چرخ کرده
  •     ۳ الی ۴ عدد گوجه فرنگی متوسط
  •     ۱ عدد پیاز
  •     ۱ قاشق غذاخوری سماق
  •     ۲ قاشق غذاخوری زعفران دم کرده
  •     ۱ قاشق مربا خوری سرخالی پودر گلپر در صورت تمایل
  •     ۳۰ گرم کره
  •     نمک و فلفل به مقدار لازم

طرز تهیه کباب لقمه زعفرانی
مراحل تهیه کباب لقمه ای زعفرانی

۱- ابتدا پیازی که داریم رو با سایز ریز رنده کرده و بعد آبش رو کاملا میگیریم. در صورتی که آب پیاز گرفته نشه بعدا کبابمون وا میره پس دقت کنین تا آب پیاز رو کاملا بگیرین.

۲- حالا گوشت چرخ کرده که به نظر من بهتره کمی چرب در نظر بگیرین تا کبابتون لذیذ تر بشه رو به پیاز اضافه کرده و نمک، پودر گلپر در صورت تمایل و فلفل رو هم بهشون اضافه میکنین.

۳- بعد مواد رو خوب و با حوصله ورز میدین یکی دیگه از شروط وا نرفتن کباب هم خوب ورز دادنشه پس حدود ۵ دقیقه مایه کباب رو ورز میدیم و بعد برای نیم ساعت مایه کباب رو داخل یخچال میذاریم.

۴- حالا دونه دونه به کباب ها شکل میدیم و بعد از شکل دادن هم خوب داخل دستمون به هم فشردشون میکنیم تا منسجم بمونن و در نهایت داخل ماهیتابه ای که فقط کمی کفش رو چرب کردیم میچینیمشون. این مقدار مایع کباب تقریبا ۸ عدد کباب لقمه ای بهمون میده.

۵- حالا ماهیتابه کباب رو روی حرارت ملایم میذاریم و در ماهیتابه رو هم میبندیم.

۶- بعد از حدود ۵ دقیقه کباب ، آب میندازه.

۷- حالا روی سطح کباب سماق پاشیده و باز در ماهیتابه رو میذاریم تا ۵ دقیقه دیگه بپزه.

۸- بعد کباب ها رو برمیگردونیم و روی سطح طرف دیگشون هم سماق میپاشیم و گوجه هایی چهار قاچ کرده و بهشون نمک پاشیدیم و کره رو هم بهشون اضافه میکنیم و بعد مجددا در ماهیتابه رو میذاریم تا حدود یه رب دیگه کباب ها بپزن.

۹- در ۱۰ دقیقه نهایی هم زعفرون رو روی همه کباب ها میریزیم و باز در ماهیتابه رو میبندیم.

۱۰- حالا دیگه کباب لقمه ای ما حاضره و به نظر من بهتره این کباب رو کمی آب دار سرو کنین.

۱۱- در نهایت کباب زعفرونی و لذیذمون رو با برنج سرو میکنیم … نوش جان


منبع: برترینها

نصرتی: وضعیت ما را باید در گینس ثبت کنند

خبرگزاری میزان: محمد نصرتی با وجود پیروزی تیمش برابر استقلال خوزستان اصلا از شرایط راضی نیست و با اخراجش در آخرین دقایق، بازی را پر سرو صدا به پایان رساند.
 
محمد نصرتی در گفت‌وگو با خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری میزان در مورد شرایط این روزهای نفت صحبت‌های زیر را انجام داد:

*شما که برنده بازی با استقلال خوزستان بودید چرا اینقدر شلوغش کردی؟

یکسری داور‌ها هستند که اگرم اشتباه کنند، می‌پذیرند. آنقدر باکلاس و محترم هستند که اگر اشتباه کنند، قبول می‌کنند. همین داور بازی هفته قبل ما برابر صنعت نفت؛ به راحتی اشتباه خود را پذیرفت و بعد از بازی به ما گفت که اشتباهاً گل سالم تیم‌مان را مردود کرده است. آدم از شجاعت این داور‌ها لذت می‌برد. از این جور داور‌ها زیاد داریم. اسم نمی‌آورم، چون نمی‌خواهم نامی از قلم بیفتد. اما داور این بازی اصلا بلد نبود با بازیکنان حرف بزند.

*با همه اینطور بود یا فقط با تو مشکل داشت؟

با همه همینطور بود. مثلا وقتی بازیکنان در زمین با هم بلند صحبت می‌کردند می‌گفت داد نزن! من نمی‌دانم این چیز‌ها چه ربطی به داور دارد. البته این داور از من ذهنیت خاصی دارد و در هر بازی که به من می‌رسد کارت می‌دهد. در این بازی هم مثل این که زمینه چیده بود تا در جریان بازی به من کارت بدهد. به همین دلیل در خیلی از صحنه‌ها جلو نمی‌رفتم و اجازه می‌دادم بنگر یا بزرگتر دیگری از تیم با او صحبت کند، ولی بالاخره به من کارت داد.

*بی دلیل که اخراجت نکرد؟

من قبول دارم کمی دیر بازی را شروع کردم. آنهم چون منتظر بودم بازیکن‌مان جلو برود و بعد به توپ ضربه بزنم ولی داور آمد و به من کارت زرد داد. در حالی که نیازی نبود و می‌توانست آن دقایق را در وقت اضافه لحاظ کند. با این کارت من سه اخطاره شدم و بازی با استقلال را از دست دادم. همین موضوع مرا عصبانی کرد و به او گفتم، شما مرا مسخره کرده‌ای؛ که کارت قرمز را داد و اخراج کرد!

*با این حال استقلال خوزستان را شکست دادید و سه امتیاز ارزشمند گرفتید.

من فکر می‌کنم ما خوب بازی کردیم و برنده شدیم. در بازی با صنعت نفت آبادان هم ما خوب بودیم و چند صحنه از موقعیت‌های ما را برنامه ۹۰ نشان نداد. در آن بازی ما با وجود شایستگی بازنده شدیم. در این بازی هم، هرچند بازی کیفیت خوبی نداشت و باد سردی می‌وزید که به بازی سردی بیشتری داده بود؛ ولی چند موقعیت داشتیم که یکی از آنها گل شد. آنها تنها یک موقعیت داشتند که نتوانستند از آن یک موقعیت هم استفاده کنند.

*فکر می‌کنی تیم نفت تا کی می‌تواند این روند را ادامه دهد؟

بازیکنان هم قسم شده‌اند تا در همه بازی‌ها برنده از زمین خارج شویم. ما برای خودمان و آبروی خود و خانواده‌هایمان بازی می‌کنیم. فعلا این روند را پیش گرفتیم تا ببینیم نیم فصل چه می‌شود.

* فکر می‌کنی چرا با این همه مشکلات تیمتان از برخی تیم‌ها بهتر نتیجه می‌گیرد؟

دلیلش معجزه است. باید تیم نفت را به خاطر این شرایط در کتاب گینس ثبت کنند. درست است که ما خود را آرام می‌کنیم و تصمیم گرفتیم برای خودمان بازی کنیم، ولی واقعیت این است که در همه بازی‌ها با استرس به زمین می‌رویم و تمرکز نداریم. یک دفعه صبح از خواب بیدار می‌شویم و می‌بینیم در یکی از رسانه‌ها خبر تازه‌ای از تیم ما منتشر شده است که اغلب خبر‌های خوبی نیست.

*فکر می‌کنی بالاخره به نتیجه برسید؟

فعلا که مدام وعده می‌دهند. حالا هم که آقای گل‌محمدی، مدیر کل ورزش و جوانان استان تهران مدعی شده است شنبه وضعیت مشخص می‌شود. ما هم منتظر هستیم.


منبع: برترینها

کدام نویسنده های ایرانی به آکادمی نوبل معرفی شده اند؟

هفته نامه صدا: چند سال است که محافل ادبی ایران از استحقاق ادبیات ایران برای دریافت جایزه نوبل ادبیات حرف می زنند و از نویسندگانی نام می برند که به گان شان شایسته دریافت این افتخار جهانی هستند. تردیدی نیست که نویسنده های ایرانی به آکادمی نوبل در سوئد معرفی شده اند، ولی هیچ معلوم نیست که نام این نویسنده ها در کدام مرحله از مراحل بررسی و داوری کنار گذاشته شده است.

اسامی نامزدهای جایزه نوبل ادبیات برای ۵۰ سال به صورت کاملا محرمانه در آرشیو آکادمی نوبل باقی می ماند و پس از آن آکادمی نوبل از طریق وب سایتش اسامی آنها را در دسترس عموم قرار می دهد. کاملا مشخص است که این سیاست محافظه کارانه به چه دلایلی اتخاذ شده است. کمتر پیش می آید نویسنده ای برنده نوبل ادبیات شود و کمتر از ۵۰ سال داشته باشد. بنابراین آکادمی نوبل انتظار دارد با اجرای این سیاست نویسنده ای که نامش به عنوان نامزد به هیئت داوران معرفی شده از دنیا رفته باشد و حاشیه ای پیش نیاید.

فعلا اسامی نامزدهایی اعلام شده که در سال های بین ۱۹۰۱ تا ۱۹۶۶ میلادی به این آکادمی معرفی شده بودند و تا چند روز دیگر اسامی نامزدهای جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۶۷ نیز در دسترس قرار می گیرد. در آن ۶۵ سال اولیه نام ۳۱۰۴ نویسنده به عنوان نامزد جایزه نوبل ادبیات بررسی شده است. البته این به معنای این نیست که در آن ۶۵ سال ۳۱۰۴ نویسنده شایسته دریافت نوبل ادبیات بوده اند. برخی از آن نام ها برای چند سال تکرار شده اند، شاید بیش از نیمی از آنها.

 کدام نویسنده های ایرانی به آکادمی نوبل معرفی شده اند؟

 حسین قدس نخعی

جست و جو در آرشیو سایت نوبل ادبیات نشان می دهد که نویسندگان ایرانی را نیز گاهی به این آکادمی معرفی کرده اند. اعضای آکادمی نوبل، برندگان سابق جایزه نوبل ادبیات، گروه های ادبیات در دانشگاه و همین طور انجمن های قلم می توانند هر سال یک نویسنده را به عنوان نامزد به آکادمی نوبل معرفی کنند.

سال ۱۰۶۶ میلادی (۱۳۴۵ شمسی) نام حسین قدس نخعی به عنوان نامزد ایرانی به آکادمی نوبل فرستاده شده است؛ نویسنده ای که آکادمی نوبل تاریخ تولد او را ۱۹۱۱ میلادی و تاریخ درگذشتش را نیز ۱۹۷۷ میلادی قید کرده و درباره اش نوشته او شاعر، سیاستمدار، عضو کابینه و دیپلمات بوده است. آکادمی نوبل خوشبختانه نام معرف را می نویسد. آرتور جان بری، پروفسور زبان عربی در دانشگاه کیمبریج، معرف او به آکادمی نوبل بوده است.

اما روایت دیگری نیز از این ماجرا وجود دارد. شب نوروز سال ۱۳۵۲ شمسی (۲۱ مارس ۱۹۷۳ میلادی) محمدعلی جمالزاده نامه ای به ایرج افشار می نویسد و در خلال آن مقاله ای را نیز برای انتشار می فرستد که ایرج افشار ظاهرا آن را منتشر نمی کند و بعدها وقتی مجموعه نامه های جمالزاده به خودش را منتشر می کند این توضیح را می دهد که انتشار این مقاله در زمان حیات نویسنده اش سزاوار نبوده است.

مقاله جمالزاده سال ۱۳۸۸ در کتاب «نامه های ژنو» منتشر شد؛ مقاله ای مفصل که بخشی از آن که مربوط به جایزه نوبل ادبیات است این بود: «شرح این قضیه آنکه در ماه دسامبر ۱۹۶۵میلادی (آذر ۱۳۴۴ هجری شمسی) نامه ای از کمیته جایزه نوبل با امضای شش تن اعضای آن کمیته به راقم این سطور رسید مبنی بر این که به نام «آکادمی سوئد» امضاکنندگان اعضای کمیته جایزه نوبل افتخار دارند شما را دعوت نمایند که برای جایزه ادبی نوبل سال ۱۹۶۶ خود را داوطلب نمایید.

 کدام نویسنده های ایرانی به آکادمی نوبل معرفی شده اند؟
به موجب تعلیمات این دعوتنامه سه نفر از معاریف ایرانی که حائز مقام دانشگاهی باشند باید داوطلب [شوند] و آثار او را به کمیته نامبرده معرفی نمایند (قبل از اول ماه فوریه ۱۹۶۶) چون قبل از آن تاریخ هم در مطبوعات ایران صحبتی از جایزه ادبی نوبل و نویسندگان ایرانی در میان آمده بود. چنانکه مثلا «طهران مصور» در شماره ۲۱ آبان ۱۳۳۸ خود مقاله مفصلی در این باب انتشار داده بود که چنین عنوان داشت:

دو نویسنده ایرانی نامزد جایزه نوبل

«نوشته های صادق هدایت به علت زنده نبودن نویسنده مورد رسیدگی قرار نگرفت. یکی بود و یکی نبود جمالزاده دو رای آورد.»

دعوت کمیته ادبی جایزه نوبل را پذیرفتم و از آقایان محترم ذیل، شادروان سید حسن تقی زاده، دکتر علی اکبر سیاسی، دکتر احسان یارشاطر استدعا کردم که معرف بنده باشند. پذیرفتند و بنا شد ترجمه احوال و صورت آثارم [را] تهیه فرمایند و با یک دوره از آثارم و ترجمه هایی که به زبان های مختلف از آثارم به عمل آمده است برای کمیته نامبرده ارسال گردد.

افسوس که در همان موقع روزنامه «ژورنال دو تهران» که به زبان فرانسه از طرف دستگاه مطبوعاتی «اطلاعات» در تهران انتشار می یابد در شماره ۲۵ مرداد ۱۳۴۵ مطابق با ۱۶ اوت ۱۹۶۶ میلادی خود مقاله مفصلی به زبان فرانسه انتشار داد که عنوانش با حروف بسیار بزرگ بالای تمام صفحه را گرفته و حاکی بود بر اینکه: «دانشگاه تهران پیشنهاد کرده است که جایزه ادبی نوبل به حماسه شاعر ایرانی، بسیجی خلخالی، که درباره الغای بردگی است داده شود.»

و در همان ابتدای آن مقاله مفصل چنین آمده بود: «اطلاع یافته ایم که دانشگاه تهران پیشنهاد کرده است که جایزه ادبی سال ۱۹۶۶ به کتاب «حماسه هیزم شکن» اعطا شود. این پیشنهاد قابل توجه بسیار است و مایه تعجب گردید که درباره چنین اثری که حایز مقام بین المللی گردیده است سر و صدایی شنیده نشده است. این اثر در حقیقت اولین اثری است که گذشته از آثار تاگور که جایزه ادبی نوبل را به دست آورد نه تنها در ایران بلکه در آسیا از حدود کشور گذشته به دست عالی ترین مقامات مربوطه شهرتش رسیده است.»

سپس در تمام صفحه بزرگ روزنامه مقاله مفصلی به قلم آقای الیاس اسحاقیان درجه است درباره شاعر «حماسه هیزم شکن» با عکس و ترجمه حال شاعر و تصاویری از کتاب و خلاصه موضوع حماسه، یعنی کارهای بسیار بزرگ ابراهیم لینکلن رییس جمهوری سابق آمریکا که با استادی از طرف شاعر ایرانی به نظم درآمده است. در آخر این مقاله می خوانیم: «پس جای تعجبی نیست که دانشگاه تهران چنین کتابی را برای جایزه ادبی نوبل سال ۱۹۶۶ نامزد ساخته است.»

 کدام نویسنده های ایرانی به آکادمی نوبل معرفی شده اند؟

بدیهی است که [با] این پیش آمد دیگر اقداماتی که درباره نامزدی راقم این سطور شروع گردیده بود جایز به نظر نرسید و به کلی منقطع گردید و موضوع بالطبع منتفی شد. این بود داستان جمالزاده و جایزه ادبی نوبل که در همان سال نصیب دو تن از نویسندگان اسراییلی گردید که شاید نام و نشانشان در جهان ادبیات زیادتر از نام و نشان نگارنده نبود»*

این تنها باری نبود که ایران حسین قدس نخعی یا همان بسیجی خلخالی را به آکادمی نوبل معرفی کرده بود. احمد متین دفتری به عنوان عضو انجمن های ادبی ایران در سال ۱۹۶۴ میلادی (۱۳۴۳ شمسی) نیز نام او را به عنوان نویسنده ایرانی به آکادمی نوبل معرفی می کند. حسین قدس نخعی از رجال سیاسی دوره پهلوی دوم بود که در سمت های مختلف مسئولیت داشت و شعر و داستان نیز می نوشت. احمد متین دفتری در همان سال ۱۹۶۴ میلادی نیز نام محمدرضا پهلوی را به عنوان نامزد ایران در بخش جایزه نوبل صلح پیشنهاد داده بود. جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۶۴ میلادی به ژان پل سارتر، نویسنده و فیلسوف فرانسوی، رسید.

پیش از آن هم در سال ۱۹۴۴ میلادی (۱۳۲۳ شمسی) عیسی سپهبدی که استاد زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه تهران بود نام ابوالقاسم اعتصام زاده را به عنوان نویسنده ایرانی به آکادمی نوبل پیشنهاد داده بود؛ نویسنده ای که دو دوره نماینده مجلس شورای ملی بود و رباعیات خیام را به زبان فرانسه ترجمه کرده و شرح احوال چهره های فرهنگی و سیاسی را نیز نوشته بود. جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۴۴ میلادی به یوهانس ویلهلم ینسن، نویسنده دانمارکی، رسید

جست و جو در آرشیو آکادمی نوبل نشان می دهد که استادان ادبیات در ایران و همین طور رجال فرهنگی درک درستی از ساز و کار آکادمی نوبل نداشته اند. شاید یک مثال دیگر بتواند ماجرا را بیشتر روشن کند. محمد حجاری از نویسنده های قبل از انقلاب ایران بود که داستان های زیادی نوشته بود و در ایران مخاطبان فراوانی داشت و تاثیرگذار بود. ایران سال ۱۹۶۵ میلادی (۱۳۴۴ شمسی) او را به عنوان نامزد دریافت جایزه صلح به آکادمی نوبل معرفی می کند. معرف او عباس آرام، وزیر امور خارجه وقت ایران، بوده که نام او را به عنوان «یک صلح طلب ایرانی» پیشنهاد داده است.

 کدام نویسنده های ایرانی به آکادمی نوبل معرفی شده اند؟
اما در همان سال ایران برای بخش ادبیات چه آشی پخته است. آن طور که آرشیو آکادمی نوبل نشان می دهد در همان سال ۱۹۶۵ میلادی (۱۳۴۴ شمسی) فردی به نام ای. ای. حکمت که در سایت جایزه نوبل به عنوان رییس انجمن قلم ایران معرفی شده نویسنده ای به نام «ز. حکمت» را به عنوان نویسنده ایرانی به آکادمی نوبل معرفی کرده بوده است. جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۶۵ میلادی به میخاییل شولوخوف از روسیه رسید.

* بعدها آقای ایرج افشار در مراجعت از مسافرتی که به ممالک اسکاندیناوی نموده بود در ژنو شرحی از زبان پرفسور نوبرگ استاد مشهور ایرانشناس و عضو آکادمی سوئد حکایت کرد که در  همان اوقات که به دعوت پرفسور مذکور به اوپسالا رفته بود، پرفسور نوبرگ به او گفته بود: تعجب می کنم چرا کتاب «حماسه هیزم شکن» را برای دریافت جایزه نوبل معرفی کرده اند. من که مقداری با زبان فارسی و آثار معتبری چون شاهنامه آشنایم این کتاب را اثر والایی نیافتم. (نامه های ژنو، به کوشش محمد افشین وفایی و شهریار شاهین دژی، صفحه های ۲۸۹- ۲۸۷)


منبع: برترینها

چرا فصل دوم «شهرزاد» موفق نبود؟

روزنامه آسمان آبی – سجاد صداقت: سریال «شهرزاد» دوشنبه ۱۷ مهر با پخش آخرین قسمت به کار خود پایان داد؛ البته در حرکتی هوشمندانه بخش کوچکی از فصل سوم در پایان قسمت آخر با عنوان «به زودی فصل سوم» پخش خواهدشد که به مخاطب یادآوری کند داستان ادامه خواهدداشت تا احتمالا همچنان او را روی هوا نگه دارد.

 چرا فصل دوم «شهرزاد» موفق نبود
درباره فصل دوم سریال «شهرزاد» می توان حرف های زیادی زد. در هفته های گذشته که قسمت های مختلف این فصل سریال «شهرزاد» پخش می شد، انتقادات فراوانی به این سریال وارد شد. فصل دوم سریال به اندازه ای سردرگم بود که شاید بتوان گفت عوامل با رسیدن به ثبات تصمیم گرفتند به جای ۲۸ قسمت فصل اول، فصل دوم را تقریبا در زمانی نصف فصل اول روایت کنند و مقدمه فصل سوم را بچینند، اما آن گونه که از واکنش ها بر می آید، فصل دوم سریال «شهرزاد» نتوانسته موفقیت های فصل اول را تکرار کند.

بزرگ آقا؛ مُرد

«آن کنشگر اصلی که در فصل یک وجود داشت، در این فصل غایب بوده و جای خالی آن احساس می شود.» این جملات علی نصیریان درباره فصل دوم سریال «شهرزاد» شاید درست ترین انتقادی باشد که بتوان به این فصل وارد کرد. تصمیم نغمه ثمینی و حسن فتحی برای کشتن شخصیت بزرگ آقا در پایان فصل اول سریال، یکی از مهیج ترین اتفاقات آن فصل بود، اما حال که فصل دوم به پایان رسیده، باید گفت که این تصمیم هر اندازه مهیج و مناسب برای قسمت پایانی یک فصل ۲۸ قسمتی بود، اما به هیچ وجه هوشمندانه نبوده است.

سریال «شهرزاد» پر از شخصیت هایی است که هر یک از آن ها با توجه به بازیگرانی که این نقش ها را ایفا می کنند می توانند یک مجموعه را به سمت موفقیت ببرند، اما شخصیت بزرگ آقا با نقش آفرینی علی نصیریان، دقیقا کنشگر اصلی داستان بود. همه روایت بر محور او شکل می گرفت و بزرگ آقا در مرکز داستان قرار داشت. به نظر می آمد در نوشتن شخصیت بزرگ آقا و اتفاقاتی که این شخصیت در سریال رقم می زد، نویسندگان سریال تحت تاثیر فیلم سینمایی «پدرخوانده» قرار داشتند، اما پدرخوانده ایرانی به طور دقیقی در مکانی مناسب قرار گرفته بود.

 چرا فصل دوم «شهرزاد» موفق نبود

سریالی که از روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آغاز میش د و پدرخوانده برای نگه داشتن جریان سلطنت نقش ایفا می کرد. همه می دانستند طی قسمت های بعدی این پدرخوانده می تواند اتفاقات بزرگی را رقم بزند. بزرگ آقای بازگیر کلیدی «شهرزاد» بود و تصمیم نویسندگان برای کشتن او در پایان فصل یک، ستون اصلی فیلمنامه را فروریخت؛ اتفاقی که شاید باز هم براساس الگوی «پدرخوانده» رخ می داد، اما مسئله این جاست که این سریال عنوانش «شهرزاد» است و قرار نیست همه اتفاقات درباره پدرخوانده ها باشد.

شخصیت قباد (با بازی شهاب حسینی) نیز چندان برای پرکردن خلا بزرگ آقا کار زیادی نتوانست انجام دهد. قسمت های دوم و سوم «پدرخوانده» فورد کاپولا با زمینه سازی برای ظهور یک پدرخوانده  جدید و قدرت نمایی او رخ می داد، اما کل فصل دوم، نویسندگان قباد دیوان سالار را بازی دادند تا سریال به فصل سوم کشیده شود؛ یک شخصیت توسری خور که یک فصل کامل تغییر چندانی نکرد و همان راه خویش را ادامه داد. او نتوانست کمکی باشد برای زمین نخوردن سریال، مرگ بزرگ آقا بدون جایگزینی برای او، یک اشتباه استراتژیک از سوی نویسندگان بود.

این تازه به روایت آمدگان

شخصیت های بلقیس (با بازی رویا نونهالی)، شاپور بهبودی (با بازی رضا کیانیان) و ثریا (با بازی آتنه فقیه نصیری) سه شخصیت مهمی بودند که از ابتدای این فصل به سریال اضافه شدند. بلقیس، خواهر بزرگ آقا، با مرگ او به تهران آمد و زمینه ساز به قدرت رسیدن قباد شد. شاپور بهبودی پس از مرگ برادر در فصل قبل، جایگزین او شد و اکنون قرار است نقش مهمی بازی کند. به دلیل آن که اتفاقات خانه شاپور بهبودی نیز برای نویسندگان مهم بوده، ثریا، همسر شاپور نیز صاحب نقشی مهم در روایت شده است؛ البته دوستی بلقیس و ثریا نیز در این جا تعریف شده تا شخصیت های اضافه شده بتوانند داستانی پرچالش را تدارک ببینند، اما شاید دقیقا از همین نقطه ضربه مهم دیگری به «شهرزاد» وارد می شود.

یک لحظه مقایسه کنید پدرخوانده های سریال در فصل اول را با پدرخوانده های سریال در فصل دوم. ماجرا بر سر بازی شخصیت ها در سریال نیست، بلکه نقطه مهمی که سریال با آن رو به رو است، نوع تعریف آن از مقوله پدرخوانده است. هرچه پدرخوانده های سریال در فصل اول مرموز، زهردار و پرقدرت از کار درآمده بودند، پدرخوانده های فصل دوم بی عرضه و واقعا کم توان هستند. این یکی از مهمترین اشکالاتی است که فصل دوم با آن رو به روست؛ البته می توان حدس زد در فصل سقوط شخصیت ها، نویسندگان بنابر تغییر زمانه از دوران پایان پدرخوانده ها خواهندگفت؛ اما ایده هرچه بوده، نتیجه شخصیت هایی خشن اما بی جربزه از آب درآمده اند که هیچ تاثیری بر مخاطب ندارند.

 چرا فصل دوم «شهرزاد» موفق نبود

به همین سادگی، بلقیس به یک شخصیت نه چندان با قدرت تبدیل می شود که هوشیاری اش در قسمت های پایانی چندان به کار سریال نمی آید. روشن کردن داستان عشق قدیمی او و هاشم (با بازی مهدی سلطانی) هم یکی دیگر از ایده های داستان تاریخی- جنایی- عاشقانه «شهرزاد» است که کار خاصی از پیش نمی برد.

شخصیت رضا کیانیان هم با همه تلاش او برای درآوردن یک بازی متفاوت، چنگی به دل نمی زند. واکنش های هیستریک و عصیی شاپور بهبودی بیش از یادآوری یک پدرخوانده مخوف، یادآور ناتوانی فیلمنامه در شخصیت پردازی اوست. ثریا نیز در میانه این دعوا، زنی ضعیف است که گیر ضحاک ماردوش افتاده و در نهایت، فقط به عنوان یک کاتالیزور استفاده می شود. به نظر می رسد هیچ یک از شخصیت های تازه کمکی به جذاب تر شدن سریال نکرده اند.

یادگار فصل اول

نمی توان از سریال «شهرزاد» نوشت و درباره نقش هاشم (با بازی مهدی سلطانی) حرف نزد. هاشم تنها شخصیت باصلابت به جا مانده از فصل اول است. در پایان فصل اول، حشمت (با بازی ابوالفضل پورعرب) می میرد و برادرش نصرت (با بازی پرویز فلاحی پور) جایگزین او می شود، اما این جایگزینی برای فصل دوم اصلا خوشایند نیست. شخصیت هاشم از فصل اول به فصل دوم آمده و یادآور فصل اول موفق سریال و تعریف درست داستان در آن است.

از سوی دیگر، بازپرس جدیدی با بازی امیر جعفری به میدان می آید که تقریبا او نیز فدای گذار از فصل اول به سوم می شود و عملا تنها بازی کلیدی اش در قسمت آخر شکل می گیرد. از نخستین باری که جعفری بازی خود را آغاز می کند تا قسمت آخر با بازپرسی طرف هستیم که نویسندگان او را برای فصل سوم نگاه داشته اند. همین بی توجهی به فصل دوم سقوط آن را در پی دارد.

آن پس زمینه تاریخی فراموش شده

مخاطب سریالی با نام «شهرزاد» توقع دارد که او حضوری پررنگ در مرکز روایت داشته باشد، اما زن قوی و متفاوت فصل اول در این فصل به زینه ای برای رد و بدل شدن حرف های عاشقانه، خواننده بیانیه های بلندبالا و سنگ صبور این و آن شده است. داستان غریبی است شخصیتی که بخش مهمی از سریال براساس داستان های او و عاشقانه های اطرافش شکل می گیرد، در یک فصل کامل مانند فردی عادی هیچ کنش خاصی ندارد. نهایت کنش او در دو قسمت پیرامون تصمیم به بازگشت او برای زندگی با قباد بر می گردد. در قسمت های انتهایی، سطح حضورش آنقدر نازل می شود که تلاش برای حل و فصل مشکلات خواهرش مهم ترین تاثیرگذاری اش است.

 چرا فصل دوم «شهرزاد» موفق نبود

شاید باید یادآوری کرد سریال «شهرزاد» از یک روز تاریخی در میانه حوادث روایت نشده در قاب تصویر آغاز شده است. با دغدغه آزادی خواهانه جوانی عاشق که بر سر عشق به شهرزاد و دکتر مصدق قرار بود تن به تیرباران بسپارد. تاریخ پرفراز و نشیب در بستر داستان ایران، عاشقانه های آذر گلابدره ای، چپ ها و غصه اعدام حسین فاطمی جای خود را به شعارهای عجیب و خنده دار در پستوی انجمن شعر داده است. از روایت در بستر تاریخ در فصل اول، «شهرزاد» به استفاده از المان های تاریخی برای رسیدن به سیاسی بازی یکی از شخصیت هایش افتاده است. این داشته ای تلخ برای سریالی است که تنها می توان امیدوار بود فصل سوم بهتری در پیش داشته باشد.


منبع: برترینها

چطور با انتقاد کنار بیاییم؟

برترین ها – ترجمه از هدی بانکی: درست کنار آمدن با نقد و انتقاد، مهارت مهمی از زندگی است. همه‌ی ما جاهایی در زندگی‌مان مورد انتقاد قرار می‌گیریم. گاهی برای‌مان سخت است آن را بپذیریم اما همه چیز بستگی به واکنش و نگرش ما دارد.

شما می‌توانید از انتقاد به شیوه‌ای درست استفاده کرده و رشد کنید یا به شیوه‌ای نادرست با آن برخورد کرده و اعتماد بنفس‌تان را پایین آورده و دچار استرس و خشم و روحیه‌ی تهاجمی بشوید.

دو نوع انتقاد وجود دارد؛‌انتقاد سازنده و انتقاد مخرب. اگر یاد بگیرید تفاوت این دو را تشخیص دهید، می‌توانید با هر انتقادی که از شما می‌شود به درستی برخورد کنید.

وقتی توسط فرد دیگری به چالش کشیده می‌شویم، نسبتا طبیعی است که واکنش منفی نشان دهیم. این را در نظر بگیرید که واکنش‌های منفی، شما را چگونه جلوه می‌دهد و از آن مهمتر، چه احساسی به شما می‌دهد.

راهی که شما برای برخورد با انتقاد انتخاب می‌کنید، از جوانب متعددی روی زندگی خودتان تاثیر می‌گذارد، بنابراین بهتر است راههایی را شناسایی کنید که بتوانید از انتقاد به نفع خود بهره برده و از آن برای قوی‌تر شدن و توانمندتر شدن استفاده کنید.

 چطور با انتقاد کنار بیاییم؟

انتقاد سازنده و انتقاد مخرب

تفاوت بین انتقاد سازنده و انتقاد مخرب، در روشی است که نقد و نظر، ارائه می‌شود.

هر چند هر دو نوع انتقاد، ایده‌ها، عادت‌ها، شخصیت و توانایی شما را به چالش می‌کشند، اما وقتی کسی انتقاد مخربی از شما می‌کند می‌تواند به غرورتان لطمه زده و اثرات منفی بر اعتماد بنفس و خودباوری‌تان بگذارد. انتقاد مخرب، معمولا نتیجه‌ی بی‌فکری یک نفر دیگر است، اما به هر حال می‌تواند آشکارا بدخواهانه و از روی کینه ورزی هم باشد. انتقاد مخرب در بعضی موارد منجر به خشم و تهاجم می‌شود.

اما انتقاد سازنده، با هدف اشاره به اشتباهات ارائه می‌شود اما به شما این را هم نشان می‌دهد که چطور شرایط را بهتر کنید. انتقاد سازنده باید به عنوان بازخوردی مفید تلقی شود که می‌تواند به شما کمک کند به جای اینکه اعتماد بنفس‌تان را از دست بدهید، در جهت پیشرفت قدم بردارید.

اگر انتقادی سازنده باشد، معمولا پذیرفتن آن هم راحت‌تر خواهد بود، حتی اگر کمی آزرده‌تان کند. به هر حال این را به خاطر داشته باشید که می‌توانید از انتقاد به نفع خود بهره ببرید.

 چطور با انتقاد کنار بیاییم؟

برخورد با فرد منتقد

برخی از افراد ذاتا منتقد هستند و همیشه هم این را درک نمی‌کنند که به احساسات فرد مقابل آسیب می‌زنند. اگر شما هم کسی را می‌شناسید که از همه چیز انتقاد می‌کند، سعی کنید نظرات او را جدی نگیرید چون این رفتار، بخشی از ویژگی‌های شخصیتی اوست. اگر نظرات منفی او را جدی بگیرید و دلخور شوید می‌تواند موجب خشم و نارضایتی شما نسبت به آن فرد شده و به روابط‌ تان آسیب بزند.

یادتان باشد افرادی که از همه چیز انتقاد می‌کنند یا سخنان کوبنده‌ای ارائه می‌دهند، کسانی هستند که به کمک نیاز دارند، ایراد از شما نیست!

اینکه از نظر فیزیکی چه واکنشی به انتقاد نشان دهید، بستگی به ذات انتقاد دارد و اینکه شما چه موقعیتی دارید و انتقاد از چه منبعی ارائه شده است. نکته‌ی مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که شرایط هر چه که باشد، با خشم و عصبانیت واکنش نشان ندهید چون قشقرق به پا شده و احساسات بدی ایجاد می‌شود که مطمئنا باب میل‌تان نیست.

سعی کنید خونسرد باشید و با فرد منتقد با فهم و احترام رفتار کنید. این کار به شما کمک می‌کند تشنج زدایی کرده و شرایط را بهتر کنترل کنید. نشان دهید شما قوی‌تر هستید و در دام مقابله به مثل نیفتید. اگر شما هم او را به چالش بکشید، ممکن است بحث و جدلی شروع شود که احتمالا غیرضروری و تنش برانگیز است.

اگر احساس می‌کنید ممکن است کنترل‌تان را از دست بدهید یا چیزی بگویید یا کاری انجام دهید که آسیب زننده باشد، از محل دور شوید. اگر در یک ملاقات کاری هستید، مودبانه پوزش بخواهید و اتاق را ترک کنید تا فرصتی برای آرام کردن و به دست آوردن کنترل خودتان داشته باشید.  حتی اگر نظرات منفی کسی به شدت آزرده‌تان کند، اینکه اجازه دهید انتقاد او مخرب باشد و نه سازنده، بسیار آزاردهنده‌تر خواهد بود و اعتماد بنفس‌تا را نابود خواهد کرد.

چطور با انتقاد کنار بیاییم؟ 

چطور از انتقاد، تاثیر مثبت بگیریم؟

همه‌‌ی ما معمولا اشتباه می‌کنیم و این ذات بشر است. ما در زندگی فرصت‌های زیادی برای یاد گرفتن و رشد کردن داریم. بنابراین فرقی نمی‌کند چه نوع انتقادی از شما شده است؛ آن را آنالیز کنید تا چیزی به نفع خودتان در آن پیدا کنید. وقتی کسی به شخصیت شما حمله ور می‌شود، پذیرفتن آن سخت است اما به این معنی نیست که باید آن را نادیده بگیرید.

این را هم به یاد داشته باشید که به طور کلی، معمولا مقداری حقیقت در انتقاد وجود دارد، حتی اگر از سر بدخواهی با تلخی همراه باشد. قدمی به عب بردارید و سعی کنید همه چیز را از دید فرد مقابل‌تان ببینید. می‌توانید از یک دوست هم، نظر بخواهید. به هر حال از انتقادی که از شما شده، هوشمندانه و به عنوان تجربه‌ای آموزنده استفاده کنید. ببینید آیا ممکن است از طریق این انتقاد تا حدودی بفهمید دیگران شما را چگونه می‌بینند. همه‌ی ما با اشتباه کردن، درس‌هایی می‌آموزیم و اگر یاد بگیریم از انتقاد چطور استفاده‌ی مثبت بکنیم، راهی است برای رشد فردی و بهبود روابط مان با دیگران.


منبع: برترینها

رنگ گلبهی در دکوراسیون نشیمن

رنگ ها در دکوراسیون داخلی نقش بسیار مهمی را ایفا کرده و می توانند فضا را بسیار تغییر دهند و اگر منطبق با فضا، سلیقه و معیارهای زیباشناسی و توجه به نکات ترکیب رنگ ها انتخاب شوند می توانند تاثیرات عمیقی در دکوراسیون و علاوه بر آن بر روحیات انسان داشته باشد.

رنگ ها در دکوراسیون داخلی نقش بسیار مهمی را ایفا کرده و می توانند فضا را بسیار تغییر دهند و اگر منطبق با فضا، سلیقه و معیارهای زیباشناسی و توجه به نکات ترکیب رنگ ها انتخاب شوند می توانند تاثیرات عمیقی در دکوراسیون و علاوه بر آن بر روحیات انسان داشته باشد.

رنگ گلبهی و هلویی امروزه در دکوراسیون به خصوص در منازل مدرن کاربرد زیادی پیدا کرده است  این رنگ شاد به طرز شگفت انگیزی سازگار و منعطف است. گلبهی حتی در حد خیلی کم در دکوراسیون با قدرت خودنمایی می کند و تاثیر عمیقی بر دکوراسیون می گذارد وبه جلوه و احساس محیط پویایی و نشاط خاصی می بخشد.

 رنگ گلبهی در دکوراسیون نشیمن
این رنگ در کنار رنگ های سردی همچون سفید، طوسی روشن و آبی یا فیروزه ای، گرمابخش و خوشایند جلوه خواهد کرد و درکنار تناژهای تیره، کنتراستی متعادل در محیط ایجاد می کند و جذابیت بصری قدرتمندی در دکوراسیون به جود می آورد.

رنگ گلبهی به فضایی کلاسیک که با اشیا و عناصری عتیقه چیدمان شده و احساس رسمی و خشک دارد، روح و تازگی می بخشد و چنین مکانی را شادتر و لطیف تر می کند.

 رنگ گلبهی در دکوراسیون نشیمن

این رنگ برای فصول مختلف به خصوص در فصل پاییز که هوا روبه سردی می گراید با رنگ هایی مانند خرمالویی و قهوه ای شکلاتی یا نارنجی ترکیب مناسبی  برای اهدای احساس پاییزی می تواند باشد.

 رنگ گلبهی در دکوراسیون نشیمن

برای تلفیق این رنگ به دکوراسیون منزل می توانید از رنگ مبلمان، پرده ها، دیوارها و اقلام دکوری منزل مانند گلدان ها و کوسن ها بهره گیرید و به میزان دلخواه  این رنگ را به فضا بیافزایید. در ادامه با دکوراسیون نشیمن هایی گیرا و جذاب به رنگ گلبهی با دکوبوم همراه باشید….


منبع: برترینها

امیرحسین فتحی؛ هم ژن خوب هم پشتکار

روزنامه امید جوان: وقتی امیرحسین فتحی در فصل اول سریال شهرزاد از داستان خارج شد خیلی ها تصور کردند کارگردان نمی خواسته این تصور شکل گیرد که نقش پررنگی به فرزند داده است. امیرحسین اما که حداقل ۱۰ سالی از سن واقعی بزرگ تر به نظر می رسد در فصل دوم به عنوان ناجی شیرین دیوان سالار به صحنه بازگشته و نقش پررنگی هم ایفا می کند و این بار از آن ادا و اطوارهای گل درشت هم کمتر خبری هست.

گفت و گوی شراره داوودی با فرزند حسن فتحی و به عبارت درست تر با بازیگر سریال شهرزاد در نقش های همایون مهتدی و صابر عبدلی که در سیزدهمین شماره از مجله الکترونیکی شهرزاد انتشار یافته از این قرار است:

 امیرحسین فتحی؛ هم ژن خوب هم پشتکار

ورود شما به سینما با فیلم «کیفر» به کارگردانی پدرتان بود. بعد از آن در «پریناز» بازی کردید. فیلمی که تا همین چند وقت قبل توقیف بود. فکر می کنید اگر پریناز همان سال ها اکران می شد، تغییری در روند بازیگری شما داشت؟ چون بین پریناز و «مزارشریف» به عنوان فیلم بعدی تان، تقریبا چهار سال فاصله افتاد.

واقعیت این است که «پریناز» همان سال هم اکران می شد، خیلی اوضاع برای من فرقی نمی کرد، چون دیگر ایران نبودم. در حقیقت من یک هفته بعد از فیلمبرداری از ایران رفتم و در این مسیر تجربه های جدیدی را به دست آوردم. این وقفه چهارساله به همین دلیل بود که در آن زمان اصلا ایران نبودم. البته وقتی برگشتم تجربه های کوچک را انجام دادم تا بین سینمایی ها شناخته و دیده شوم. به همین دلیل کارهای کوچک زیادی در این مدت انجام دادم؛ از «شاهگوش» آقای میرباقری تا «پرده نشین» بهروز شعیبی، «مزارشریف» حسن بریده و آخری هم «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» فرزاد موتمن بود که بعد از فصل اول «شهرزاد» آن را کار کردم.

چطور شد که برای بازی در «کیفر» انتخاب شدید؟ یعنی خودتان هم دوست داشتید بازی کنید یا انتخاب پدر بود؟

واقعیت این است که در آن زمان یک سالی بود که به سینما علاقه مند شده بودم و فهمیدم که پدرم در حال ساخت فیلمی است و برای همان نقشی که من بازی کردم، تست می گرفتند. در همان زمان من هم برای تست وقت گرفتم و باری این که حاضر باشم، حتی معلم خصوصی گرفتم و خودم را آماده کرده بودم. برای تست که رفتم، اصلا پدر داخل اتاق نماند و گفت خودتان این کار را انجام دهید! در اتاق علیرضا نادری وقتی می خواست صحبت کند، نگاهش به بابا افتاد که با چشم و ابرو اشاره می کرد که «نه! نه!» که در همین لحظه آقای نادری گفتند: «نه آقای فتحی، به نظرم این همان نقشی است که من نوشتم، فقط سنش کم است، باید ببینیم در تست گریم می توانیم سن او را بالا ببریم یا نه!» که بعد از تست گریم نتیجه مثبت شد.

بازی برای پدر سخت است؟ همیشه پدر و مادرها بیشتر بچه خودشان را دعوا می کنند تا مثلا از بقیه زهر چشم بگیرند! پدر شما همه چنین سخت گیری برای شما نسبت به بقیه دارد؟
(با خنده) بله همین طور است! به من خیلی سخت تر از بازیگرهای دیگر می گرفتند. شاید تمام فشارهای دیگری که ممکن بود وجود داشته باشد در پلان های من برخورد می شد و دقیقا برای من همین طور بوده که من را بیشتر دعوا می کردند.

شما تحصیلات آکادمیک خودتان را در رشته بازیگری گذراندید، فکر می کنید این درس ها موثر هستند؟ بیشتر از این جهت که شما شرایط ورود به سینما را داشتید، اما درستان را در همین زمینه انتخاب کردید. فکر می کنید ورود به این هنر از راه تجربی بهتر است یا آکادمیک؟

من دوره های بازیگری را در موسسه کارنامه گذراندم و هم در ایران و هم در خارج از ایران، ورک شاپ های مختلفی را شرکت کرده ام. نکته ای که وجود داشت تلاش زیادی را در مدت زمانی که هنرجو بودم انجام دادم و جزو معدود هنرجوهایی بودم که خیلی تمرین می کردم. من حتی زمانی که فیلم کار می کنم، اگر ورک شاپ باشد که بدانم چیز تازه ای را در آن یاد می گیرم، حتما شرکت می کنم. چون اصل بازیگری برای من خیلی مهم است و دوست دارم به بُعد توانمند آن برسم و برای این رسیدن تلاش خودم را هم می کنم.

 امیرحسین فتحی؛ هم ژن خوب هم پشتکار
بازیگری تجربی و آکادمیک بسته به شرایطی که فرد در آن قرار دارد با هم فرق می کنند، گاهی تجربی جواب می دهد و گاهی آکادمیک. در سینمای خودمان از هر دو سبک آن داریم. اما نظر شخصی خودم و براساس تجربه هایی که داشتم، فکر می کنم بازیگری خیلی موضوع آکادمیکی نیست و من هنوز هم خودم را هنرجو می دانم. برای من بازیگری به شکلی است که هر چه بیشتر کار و تمرین می کنم، بیشتر یاد می گیرم تا این که آکادمیک بدانم و از کسی بشنوم. گاهی در تمرین ها چیزهایی را می توان یاد گرفت که ممکن است بعدها در یک ورک شاپی آن را شنید.

درباره «شهرزاد» و نقشی که بازی می کنید؛ نقش شما پر از رمز و راز است و تا همین چند قسمت قبل حتی اسم اصلی اش را هم نمی دانستیم! چطور شد که در این نقش بازی کردید؟

در فصل اول ورود همایون معتدی خیلی ورود جذابی نبود و براساس طراحی، بیشتر یک آدم ادا و اطواری با نگاه های توخالی بود که اتفاقا خیلی هم نچسب و سرد رفتار می کرد. این ها رکن هایی بود که با کارگردان صحبت کرده بودیم و باید به همان شکل بازی می کردم. حتی اگر در سکانسی کمی احساس در چشم ها پیدا می شد، کات می دادند و می گفتند هیچی نباید در چشم هایت باشد، به جز سکانس آخر که با حشمت حرف می زند و می گوید: «بعضی بازی ها رو آدم دوست داره که زود تموم نشه» و می رود، شاید آن سکانس تنها جایی بود که بخشی از خود واقعی صابر عبدلی را می بینیم. بقیه آن ادا و اطوارهایی بود که طراحی شده بودند و اگر فصل دوم مجموعه ساخته نشده بود، در این صورت قصه صابر عبدلی هم ناتمام می ماند و مخاطب چیزی از آن نمی دانست. اما فصل دوم ساخته شد و حالا او را در روند داستان می بینیم.

با این حال همچنان «صابر عبدلی» شخصیتی است که کمتر از او می دانیم!

نقشی که من بازی می کنم پر از رمز و راز است و می تواند خیلی نقش جذاب و پرچالشی باشد. درست مثل نقشی که در فیلم «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» داشتم، چون کاراکتری که آن جا بازی می کردم هم چالش برانگیز بود. من تلاشم را می کنم و امیدوارم بیننده ها از آن راضی باشند. این نقش پر از پیچیدگی است. به قدری که خود بازیگر را به اشتباه می اندازد که کدام درست است و کدام غلط! خیلی نقش سختی است و همین پیچیدگی و سختی است که آن را جذاب تر هم می کند.

نکته دیگر، سن شماست. شما در نقشی بازی می کنید که دست کم از سن فعلی تان ۸- ۷ سال بزرگ تر است. این روند سخت نیست؟ خودتان دوست دارید بزرگ تر از سن تان باشید؟

من این طور فکر نمی کنم. من در تنهایی و خلوت خودم نقش را در سن خودم می بینم. اما شاید به واسطه فیزیک و چهره ام کمی بیشتر از سن اصلی ام به نظر برسم. واقعیت دوست دارم نقشی که در سن خودم است را بازی کنم. در واقع اگر نقشی باشد که برایم چالش برانگیز باشد و تجربه جذابی هم باشد و بتوانم در نقش بازی کنم، حتما قبول می کنم. اما الان اولویت ام این است که در سن خودم باشم. البته فکر می کنم صابر عبدلی هم خیلی با خودم تفاوت نداشته باشد.

 امیرحسین فتحی؛ هم ژن خوب هم پشتکار
شاید تصور این باشد او ۷- ۸ سال بزرگ تر است، اما خودم فکر می کنم تفاوت سنی من با صابر عبدلی نهایت ۲- ۳ سال است.

موضوعی که برای من به عنوان یک جوان جذابیت دارد، این است که ما در آن دوران نبودیم و در دنیای امروز هم تقریبا انگشت اتهام به سمت مان است که اطلاعات زیادی از گذشته تاریخی کشور خود نداریم. شما برای این که به حال و هوای دهه ۳۰ نزدیک بشوید، چه کردید؟ رسیدن به نقش جوان آن دوران برای شما چطور اتفاق افتاد؟

طبیعتا وقتی انسان چیزی را نبیند، نمی تواند آن را هم بازآفرینی کند. اما به واسطه فیلم های واقعی و سینمایی، کتاب ها و عکس ها می تواند خودش را در آن موقعیت قرار دهد.

درباره من هم این شرایط وجود داشت و از همین ابزار استفاده کردم. البته من هر چقدر هم این کار را انجام دهم، نمی توانم کاملا به جوانی که در سال ۳۲ زندگی می کرده، برسم. به همین دلیل از نشانه هایی که در فیلمنامه وجود دارد، استفاده می کنم و با این نگاه که اگر من را در آن زمان می گذاشتند چطور بودم، جلوتر می روم. چون گاهی فکر می کنم آدم ها در زمان های مختلف رفتارهای نسبتا مشابهی از خودشان بروز می دهند و شاید فقط در گویش ها و رفتارهای فیزیکی و اجتماعی فرق کنند. به همین دلیل من سعی کردم صابر عبدلی امروزی را به سال ۳۲ ببرم و نشانه هایی که از زندگی آن زمان دارم را در نقش استفاده کنم.

خودتان نظرات مردم را چقدر دنبال می کنید؟

من ۹ سال است که تلاش می کنم و در این مدت کارهای کوچک، بزرگ و تئاتر را در کارنامه داشتم و یک شبه وارد سریالی به این بزرگی نشده ام که نقش خوبی مثل صابر عبدلی را داشته باشم و این برخلاف نگاه عده کمی است که فکر می کنند خیلی بدون مقدمه وارد دنیای سینما شدم. به هر حال من بذری که در این سریال کاشتم را توانستم با این سریال که محبوب شده، برداشت کنم. به همین دلیل برایم جذاب است که نظرات را بخوانم و بدانم، البته نه خیلی زیاد که وقت آدم را بگیرد.


منبع: برترینها

۱۲ راز ایران به چشم توریست های خارجی

روزنامه هفت صبح – نواندیش: وب سایت موموندو در گزارشی جذاب با عنوان «۱۲ راز در مورد ایران که نمی دانید» به بررسی جذابیت های فرهنگی و توریستی ایران پرداخت و نوشت: «ما برای آشنا کردن شما با جذابیت های ایران به ۱۲ نکته در مورد این دومین کشور پهناور خاورمیانه که احتمالا نمی دانید پرداخته ایم.»

 ۱۲ راز ایران به چشم توریست های خارجی
۱٫ ادب و مهمان نوازی ایرانی

ممکن است در ایران سوار تاکسی شوید و وقتی به مقصد رسیدید راننده هنگام پرداخت پول به شما بگوید قابلی ندارد و نخواهد پول بگیرد یا در اتفاقی مشابه وقتی به فروشگاهی می روید صاحب فروشگاه نیز هنگام پرداخت پول برای خرید جنس به شما همین را بگوید. بدون شک از این اتفاقات مات و مبهوت خواهید شد!

آنچه در فرهنگ ایرانی به عنوان «تعارف» شناخته می شود قدمتی طولانی دارد. شما در واقع قرار نیست چیزی را مجانی دریافت کنید بلکه این تنها یک جنبه تمایلی دارد. این تعارف جزو جنبه های فرهنگی و ادبی ایرانی است و شما باید در هر موقعیت اجتماعی آمادگی روبرو شدن با آن را داشته باشید. البته این وضعیت و تشخیص این که آیا سخنی فقط جنبه تعارف دارد یا خیر در ابتدا برای تان کمی دشوار خواهد بود. مثلا اگر با خانواده ای روبرو شدید و آنها شما را برای شام دعوت کردند باید در مرتبه اول مودبانه از آنها تشکر کرده و درخواست شان را رد کنید اما اگر بیش از چندین بار دعوت خود را تکرار کردند جای نگرانی نیست و اگر خواستید می توانید دعوت آنها را بپذیرید.

۲٫ فرهنگ مهمانی رفتن

هنگامی که توسط یک خانواده ایرانی به شام دعوت می شوید باید خوشحال باشید زیرا اینجا جایی است که شما می توانید با بهترین غذاهای ایرانی آشنا شوید، اما در عین حال برای این که یک مهمان عالی باشید و شب بی نظیری را پشت سر بگذارید باید یکسری نکات درباره فرهنگ ایرانی ها در برخورد با مهمان سر میز شام بدانید.

اول این که نباید خیلی منتظر میز شام باشید زیرا بسیاری از ایرانیان این عادت را دارند که غذا را سر سفره روی زمین می خورند، بنابراین اگر با این صحنه روبرو شدید تعجب نکنید. دوم این که ایرانیان احتمالا از انواع غذاها به شما پیشنهاد می کنند. با در نظر گرفتن آنچه در مورد تعارف به شما گفته شد، سعی کنید به نشانه ادب هم که شده از هر غذایی اندکی امتحان کنید.

یکی از جنبه های مهمان نوازی ایرانیان این است که سعی می کنند تا جای ممکن به مهمان خود از انواع غذاها بدهند، بنابراین ممکن است مدام به شما برای برداشتن غذای بیشتر اصرار کنند، برای روبرو نشدن با این مشکل می توانید اندکی در ظرف خود غذا باقی بگذارید تا به این شکل به میزبان نشان دهید که به اندازه کافی غذا داشتید و اکنون سیر هستید!

 ۱۲ راز ایران به چشم توریست های خارجی
۳٫ عادت های قدیمی سخت از بین می روند

اگرچه واحد پول رسمی ایران ریال است، اما پس از مدتی متوجه می شوید که تمامی قیمت های ارائه شده به شما به تومان است! لازم نیست نگران باشید و نیازی هم به رفتن به صرافی نیست و ما اکنون به شما یاد می دهیم که قضیه چیست. تومان واحد پول قدیم ایران بود که در سال ۱۹۳۲ با نرخ برابری ۱۰=۱ جای خود را به ریال داد، بنابراین وقتی کسی به شما می گوید که قیمت چیزی ۱۰ هزار تومان است فقط کافی است یک صفر مقابل آن قرار دهید تا تبدیل به ریال شود یعنی ۱۰ هزار تومان برابر ۱۰۰ هزار ریال است.

۴٫ آنها مبتکر عمل زیبایی بینی نبودند، اما از آن زیاد استفاده می کنند

باور کنید یا نه، ایران بالاترین میزان عمل بینی در سراسر جهان را داراست. نوع پوشش باعث شده است که بیشتر زنان ایرانی روی زیبایی صورت خود تمرکز کنند و به دنبال داشتن بینی زیبا باشند. از سویی برای بسیاری از زنان ایرانی و حتی مردان، بینی عمل کرده نشان دهنده ثروت و موقعیت اجتماعی است. نکته جالب این که اهمیت این عمل به قدری است که حتی بسیاری از افراد پس از بهبود نیز چسب بینی خود را نگه می دارند تا نشان دهند که بینی خود را عمل کرده اند. گاهی حتی افرادی که این کار را نکرده اند هم به دروغ به بینی خود چسب می زنند.

۵٫ حضور پررنگ جوانان

ایران با تاریخی ده ها هزار ساله یکی از قدیمی ترین تمدن های بشری است. با این حال ترکیب جمعیتی این کشور کاملا نقطه مقابل قدمت آن است به طوری که طبق برآوردها حدود نیمی از جمعیت ایران را جوانان زیر ۳۰ سال تشکیل می دهند.

 ۱۲ راز ایران به چشم توریست های خارجی
۶٫ هیجانات دیوانه وار

به نظرتان این جمعیت جوان ایران در اوقات فراغت خود چه می کنند؟ شما احتمالا از این که بفهمید پارکور چقدر در ایران محبوب است شگفت زده خواهید شد. این ورزش از ابتدای پیدایشش در سال ۲۰۰۲ به یکی از فعالیت های محبوب جوانان ایرانی تبدیل شده است، به طوری که شما در خیابان های ایرانی می توانید پارکوربازهای حرفه ای را ببینید. مردان جوان در باشگاه های کوچک و پارک های عمومی این رشته ورزشی را تمرین می کنند و سپس مهارت خود را در خیابان ها به نمایش می گذارند. در این بین اگرچه دختران حضور کمرنگ تری دارند اما شما باز هم می توانید دختران جوان را که با حجاب کامل مشغول انجام مهارت های پارکور هستند ببینید.

 ۱۲ راز ایران به چشم توریست های خارجی
۷٫ کشوری فراتر از بیابان های بی آب و علف

اگر فکر می کنید که ایران کشوری است که تنها از بیابان های خشک تشکیل شده سخت در اشتباه هستید و لازم است دوباره فکر کنید. ایران دارای ده ها کوهستان برفگیر و مرتفع است. تنها در فاصله چند کیلومتری از تهران شما می توانید پیست های اسکی متعددی را بیابید.

دوتا از اصلی ترین پیست های اسکی ایران شامل دیزین و شمشک می شود. دیزین بزرگ ترین پیست ایران با ارتفاع نزدیک به ۸۷۰۰ فیت (۲۶۵۰ متر) می شود یعنی ارتفاعی بلندتر از بزرگ ترین پیست اسکی اروپا، از سوی دیگر شمشک اگرچه ارتفاعی کمتر دارد و کوچک تر است اما ویژگی های خاصی دارد که آن را برای اسنوبرد و اسکی بازان حرفه ای جذاب می کند. در هر صورت اگرچه این پیست ها امکاناتی در حد تفریحگاه های اروپایی ندارند اما به هر حال در نوع خود مکان های جالب و قابل توجهی هستند.

کشور مورد علاقه یوزپلنگ ها

چندین و چند دشت و بیابان بکر در ایران وجود دارد. در حقیقت بیابان های وسیع ایران تنها زیستگاه باقی مانده یوزپلنگ آسیایی است. این گونه اندکی بیش از نوع آفریقایی اش در معرض انقراض قرار دارد و برآورد شده است که تنها حدود ۵۰ قلاده از این گونه در ایران زندگی می کنند.

۹٫ ادویه های خاص ایرانی

ایران بزرگ ترین صادر کننده خاویار به عنوان گران ترین ماده غذایی در جهان است. خاویار الماس به عنوان نوع گران آن که کیلویی ۳۱ هزار دلار به فروش می رسد از ایران به تمامی نقاط دنیا صادر می شود. از سوی دیگر ایران دارای پیشینه ای چندین هزار ساله در تولید نوع گرانی از ادویه به نام زعفران است. ادویه ای که چیزی در حدود گرمی ۴۰ یورو قیمت دارد و حتی از طلا گران تر است!

سفر به مزارع زعفران و دیدن برداشت گل های بنفش زعفران که معمولا از اواخر اکتبر تا نوامبر صورت می گیرد می تواند بسیار جذاب باشد اما در صورتی که قادر به این سفر نیستید می توانید در همان آجیل فروشی ها این طلای قرمز را بخرید.

 ۱۲ راز ایران به چشم توریست های خارجی
۱۰٫ ایران بزرگ ترین آسیاب های بادی جهان را دارد

نخستین آسیاب های بادی جهان حدود ۵۰۰ تا ۹۰۰ سال قبل از میلاد در نواحی شرقی ایران اختراع شد. برخی از این آسیاب ها هنوز در شهر مرزی نشتیفان در نزدیکی مرز افغانستان پابرجا مانده است.

۱۱٫ ایرانی ها خدمات پستی را اختراع کردند

به طور گسترده ای این اعتقاد وجود دارد که اولین سیستم پستی واقعی حدود ۵۵۰ سال قبل از میلاد در ایران باستان تحت حکومت کوروش بزرگ اختراع شد. حاکم ایرانی دستور داد که هر استان در پادشاهی خود، تحویل و پذیرش پست (چاپارخانه ها) را برای شهروندان خود سازماندهی کند. جاده هایی مخصوصا در سراسر کشور ساخته شده بود و حتی در کشورهای همسایه هم همین کار را کردند.

۱۲٫ قالی ایرانی

ایران بهترین قالی های پر نقش و نگار را دارد، اما نکته جالب در نقش فرش ایرانی این است که دارای نواقصی عمدی است، زیرا طبق فرهنگ ایرانی تنها خداست که کامل است. گذشته از باورهای مذهبی، قدمت قالی ایرانی به بیش از ۲۰۰۰ سال می رسد! مهارت های سنتی بافندگی فرش در مناطق خاصی از کشور مانند شهر جذاب کاشان در استان اصفهان نسل به نسل انتقال پیدا کرده است و اخیرا توسط یونسکو به عنوان شاهکارهای میراث معنوی بشر طبقه بندی شده اند.


منبع: برترینها

جن های حمام، خانه سپهبد را خراب کردند

هفته نامه کرگدن – مریم اطیابی: داستان تخریب خانه های تاریخی تهران یک سناریوی تکراری دارد که همه ارگان ها و نهادها یکدیگر را مقصر جلوه می دهند و همچنان هویت فرهنگی شهر در کمال آرامش نیست و نابود می شود.

یک روز رضاشاه مرا احضار کردند، رفتم به قصر گلستان. شاه قدم می زد و از چهره برافروخته اش پیدا بود که خیلی عصبانی است. همین که نزدیک شدم و احترام نظامی به جا آوردم، با تندی گفت: «باید دو شقه ات کنم.» گفتم: «اختیار دارید.» گفتند: «منظورم این است که دو پیشامد شده که تو باید به هر دو جا بروی و به هر دو غائله خاتمه بدهی. این جان محمد… در خراسان غوغایی به پا کرده و مردم را ناراضی کرده است و لشکر خراسان را درهم ریخته، طوری که سرهنگ لهاک خان تمرد کرده و به روسیه رفته است و آن سرخاب مال (مقصود سرتیپ آیرم است) در آذربایجان کاری کرده که نظامی های پادگان خوی ریخته اند و سرهنگ یوسف خان، فرمانده پادگان خوی، را تیکه تیکه کرده اند و خود و سربازها به غارت و آتش زدن دهات پرداخته اند و به سوی روسیه می روند.

 جن های حمام، خانه سپهبد را خراب کردند

من فردا صبح به مشهد می روم که ترتیب کار آن جا را بدهم و تو هم به آذربایجان برو و به هر طور صلاح دیدی، آرامش از دست رفته را به آن جا برگردان.»

من همان ساعت به سمت تبریز حرکت کردم. وقتی به تبریز رفتم، معلوم شد آیرم سه روز است که جرئت نکرده است از سربازخانه بیرون بیاید، چون در روز عاشورا… و این تظاهرات مستانه و بی ادبانه موجب شده است مردم تبریز ناراحت شوند و غوغا کنند. بی معطلی به منزل آقای انگجی از پیشوایان دینی رفتم… انگجی چشمش پر از اشک شد و گفت: «حاضرم بمیرم و این چنین روزی را نبینم که امام شهید شده و مردم عزادارند و نماینده دولت مانند یزید بن معاویه شراب بنوشد و تظاهر و بی عفتی کند…»

من به سربازخانه رفتم و آیرم را با چهار سرباز به عنوان تحت الحفظ به تهران فرستادم. روز بعد آقای انگجی به منبر رفت و از رفتن او و اقدامات من تشکر کرد. سه روز در تبریز ماندم و به همه شهرهای آذربایجان تلگرامی گوشزد کردم که هیچ جسارت و آشوبی را نمی بخشم و به پادگان ها نیز خاطرنشان کردم که هر نظامی متعرض مردم شود، طناب دار و جوبه تیرباران در انتظار اوست…

این بخشی از خاطرات سرتیپ احمد امیراحمدی (۱۲۶۳ – ۱۳۴۴ شمسی)، نخستین سپهبد ایران در دوره رضاشاه است. او در طول حیات خود هشت بار وزیر جنگ، دو مرتبه وزیر کشور، پنج نوبت فرماندار نظامی تهران، دو بار فرمانده کل ژاندارمری و سال ها فرمانده لشکرهای لرستان و آذربایجان بوده است. اکنون خبر می رسد خانه تاریخی هفت هزار متری او در نزدیکی میدان حسن آباد در خفا تخریب شده است.

در تاریخ لرستان از امیراحمدی به نیکی یاد نمی شود و حتی او را قصاب لرستان می نامند. حمیدرضا حسینی، کارشناس ارشد تاریخ و یکی از نویسندگان دانشنامه تهران بزرگ، در این باره می گوید: «یکی از نخستین ماموریت های رضاشاه سرکوب نیروهای محلی، متمردین و یاغیان در سراسر کشور بود و این امر طیف های مختلفی را در بر می گرفت؛ از میرزا کوچک خان جنگلی که آزادیخواه بود تا نایب حسین کاشی که یک دزد غارتگر در مناطق مرکزی ایران بود.

یکی از جاهایی که بهدلیل حضور ایلات و عشایر و صعب العبور بودن مناطق، سرکشی های خاص خود را داشت، منطقه لرستان بود. سپهبد امیراحمدی مامور می شود تا هم یاغیان را سرکوب کند و هم قدرت ایلات و عشایر را محدود. در جریان اجرای این فرامین خشونت های زیادی صورت می گیرد و از این جهت در آن محدوده به این نام شناخته می شود.»

حال کافی است یک روز از خیابان جمهوری به سمت خیابان حافظ حرکت کنید، با پیاده روی در سمت راست خیابان، نرسیده به زیرگذر حسن آباد، دیواره های یک بنای تاریخی از حد فاصل خیابان پیام انقلاب تا خیابان صدری نمایان می شود. این جا بخش شرقی خانه سپهبد امیراحمدی است و یکی از یازده عمارت داخل مجموعه خانه سپهبد است که در کنار خیابان حافظ در دو طبقه بنا شده و ۲۶ واحد تجاری در طبقه همکف آن قرار گرفته است.

 جن های حمام، خانه سپهبد را خراب کردند

پیش تر مغازه های خواربار فروشی و آرایشگاه در آن فعالیت داشتند، اما بعدها بورس فروش میز و صندلی در این محدوده شکل گرفت. برخی از مغازه ها زیرزمین هم دارند. به گفته اهالی، طبقه دوم این عمارت که بزرگ ترین بنای مجموعه امیراحمدی است، به فاصله هر چند اتاق، مطبخ و شومینه و سرویس بهداشتی دارد و مختص خدم و حشم سپهبد بوده است. پس از انقلاب مدتی از ساختمان های طبقه دوم به عنوان اداره و سپس انبار واحدهای تجاری استفاده می شده که با تخلیه هایی که به مرور زمان شکل گرفته، این بناها روی به ویرانی نهاده است.»

در مورد تاریخچه بنا بهتر است ابتدا با همسر این فرماندار نظامی تهران آشنا شویم. امیراحمدی با توران توفیقی، دختر سردار عظیم محمد توفیقی، ازدواج کرده است. همسر امیراحمدی مالک خانه و اقامتگاه تابستانی سپهبد بود که در حال حاضر به عنوان باغ موزه هنر ایرانی در تجریش، خیابان مقصودبیک مورد استفاده عموم است.

پیش تر عبدالله انوار، تهران شناس، درباره این خانه توضیح داده است: «سردار عظیم محمد توفیقی، پدر توران مهاجر اسلامی (بعدها توران این نام خانوادگی را برگزید)، همسر سپهبد امیراحمدی است. سردار عظیم یکی از قزاق های بنام دوره قاجار و پهلوی بود و املاکی در حوالی میدان حسن آباد داشت که پس از ازدواج سپهبد امیراحمدی با توران، خانه ای را در شمال میدان حسن آباد دراختیار دامادش گذاشت و در نهایت سند آن را در سال ۱۳۰۴ به نام سپهبد امیراحمدی کرد. محل اسکان و خانه اصلی سردار عظیم در پایین میدان حسن آباد و در کوچه حمام شاهزاده قرار داشت.»

بنیاد مستضعفان این خانه هفت هزار متری با یازده بنای تاریخی را در سال ۵۷ مصادره می کند و سپس بخشی از آن به اداره کمیته امداد و سایر عمارت ها به عنوان محل اسکان کارکنان کمیته امداد واگذار می شود. به مرور زمان این خانه ها و اتاق ها تخلیه می شود، به طوری که بناها بدون استفاده و رو به ویرانی می رود.

به غیر از ساختمان کنار دیواره خیابان حافظ که هنوز سالم است، در ابتدای خیابان پیام انقلاب هم پیش از تخریب دو ساختمان از این مجموعه قرار داشت که ضلع شمال شرقی و غربی خانه سپهبد به شمار می رفت. بنای شمال شرقی که کاربری اصطبل داشت، محل نگهداری اسب های امیراحمدی بود. عمارت شمال غربی هم با معماری و آجرکاری زیبای نما مربوط به اواخر دوره قاجار بود که ایوانی با چهار ستون و سرستون داشت. بالای دو پنجره اصلی آن دو فرشته آجری به کار رفته بود که جلوه خاصی به پنجره ها می بخشید. رو به روی این بنا هم حوضی بیضی شکل حدود ۲۰ مترمربع وجود داشت.

ساختمان چهارم که در مرکز مجموعه قرار داشت، محل سکونت سپهبد بود در دو طبقه که درِ ورودی اصلی آن از شمال، مراجعه کننده را به طبقه دوم هدایت می کرد. سالن ۴۰ مترمربعی طبقه دوم با شومینه آیینه کاری شده به ارتفاع سه متر و نیم جلوه خاصی به سالن بخشیده بود. سقف این عمارت روزگاری آیینه کاری بود، همچنان که دیواره ها نشان از آیینه کاری دات. تزیینات اتاق دیگر و گچبری های سقف آن نشان از عمارت های پهلوی دوم داشت.

ساختمانی هم دارای دو ستون در ایوان شمالی و یک سالن اصلی با شومینه ها، گچبری ها و سقف چوبی بود و باقی ساختمان ها با اتاق های فراوانی در دو طبقه معماری پهلوی دوم را به نمایش می گذاشت.

 جن های حمام، خانه سپهبد را خراب کردند

در بهمن ماه سال ۹۵ مجتمع اقتصادی کمیته امداد خمینی (ره) تهران، مالک این مجموعه، با انتشار اطلاعیه ای خانه سپهبد امیراحمدی را با مبلغی در حدود ۲۴۰ میلیارد ریال به مزایده گذاشت. با رسانه ای شدن این موضوع و حساسیت افکار عمومی، کمیته امداد در ۳ اسفند ۹۵ ضمن اعلام علت فروش املاک در اختیار خود تاکید کرد: «مجتمع اقتصادی کمیته امداد امام خمینی (ره) اعلام داشته است که حسب دستور صریح رییس کمیته امداد، هرگونه ساخت و ساز و تصرف در معدود ساختمان های واجد ارزش فرهنگی در اختیار کمیته امداد ممنوع است و با توجه به ارزش تاریخی خانه سپهبد امیراحمدی به عنوان یک اثر فرهنگی و ضرورت صیانت از میراث فرهنگی و آثار تاریخی، این کمیته برنامه ای برای ساخت و ساز و دخل و تصرف در این مجموعه را ندارد و درصدد است تا با انجام تشریفات قانونی نسبت به فروش آن ب علاقه مندان و خریداران علاقه مند دیگر دستگاه های ذیربط نظیر شهرداری تهران جهت خرید آثار تاریخی و فرهنگی شهری [اقدام کند، بنابراین] آمادگی خود را جهت فروش ساختمان مذکور با شرایط مناسب به متقاضیان و تبدیل آن ها به موزه، فرهنگسرا و دیگر کاربری های فرهنگی اعلام داشته است.»

اما ۲۸ مرداد ۹۶ رسانه ها مطلع شدند که بناهای ارزشمند تاریخی داخل این مجموعه تخریب شده اند، آن هم در سکوت و غفلت محض کمیته امداد، شهرداری و میراث فرهنگی. طبق روال همیشه شهرداری و میراث فرهنگی از این موضوع اظهار بی اطلاعی  کردند و اعلام کردند شکایت تنظیم می کنند.

میراث فرهنگی تهران مدعی است طی دو نامه ارزشمند بودن این بنا و ممنوعیت تخریب آن را به شهرداری منطقه ۱۱ ابلاغ کرده است. همچنین ارزشمند بودن این بنا به مالکان آن ابلاغ شده است، اما نمی گوید چرا هنگام اعلام مزایده بناها را ثبت ملی نکرده است.

شهرداری هم مدعی است این خانه علیرغم ارزش تاریخی آن به ثبت ملی نرسیده است. از طرفی هیچ گونه پروانه تخریب و نوسازی برای ملک صادر نشده است و چنانچه مالک قصد اخذ پروانه را داشته باشد، باید براساس ضوابط و مقررات پس از استعلام سازمان میراث فرهنگی اقدام کند. از سویی هرگونه تخریب بنا بدون اخذ مجوز، مورد تایید شهرداری منطقه نیست و تخریب انجام شده در ملک سپهبد امیراحمدی برخلاف ضوابط است و تخلف تلقی می شود که به محض اطلاع از فعالیت های عمرانی در ملک و با توجه به این که اماکن میراثی و واجد ارزش برای مدیریت شهری اهمیت ویژه ای دارند؛ ناحیه یک پیگیر اخذ حکم ورود به ملک از طریق مراجع قضایی شده است.

 جن های حمام، خانه سپهبد را خراب کردند

کمیته امداد هم پیش تر خیال خود را راحت کرده و بیانیه داده که من برای رفع  نیاز دردمندان جامعه مجبور به فروش هستم و صرفا قصد فروش دارم، نه تخریب؛ اما مشخص نیست با صد ساخت کدام موزه و فرهنگسرا و کاربری فرهنگی ملک را به خریداری فروخته که بناهای تاریخی را خراب کرده است.

داستان تخریب خانه های تاریخی تهران یک سناریوی تکراری دارد که همه ارگان ها و نهادها یکدیگر را مقصر جلوه می دهند و همچنان هویت فرهنگی شهر در کمال آرامش نیست و نابود می شود، ما این بار برای جلوگیری از تکراری شدن ماجرا پای اصحاب رسانه هم پیش کشیده اند، تا آن جا که در کانال های تلگرامی یکی از مسئولان شهرداری مدعی شده خبرنگاری برای افشا نشدن خبر تخریب از مالک تقاضای چند میلیون تومان رشوه کرده است.

این موضوع که با خشم خبرنگاران رو به رو شد، این پرسش را مطرح کرد که اگر ما به جای مالک باشیم، پیشنهاد رشوه را به یک خبرنگار می دهیم یا به مسئولان شهرداری که چشمشان را روی هم بگذارند و اکیپ هایشان از آن حوالی رد نشوند؟

حتی فرض بگیریم که چنین پیشنهادی به خبرنگار شده است، اگر پول را گرفته بود که الان خبر منتشر نشده بود. در این ماجرا اگر میراث فرهنگی و کمیته امداد و مالک مقصرند، نقش شهرداری سلبا یا ایجابا قابل انکار نیست. حداقلش این است که مسئولان به قدری از حوزه مدیریت خودشان غافل هستند که یک نفر توانسته یازده عمارت تاریخی را بیخ گوششان خراب کند و خبردار نشوند! حتی اگر مدعی باشند دیواره های این بنا شش متر است و درون آن دیده نمی شود.

اما شاید هم تخریب یازده بنای داخل این عمارت کار جنّیان حمام میدان حسن آباد باشد. خالی از لطف نیست بدانید در دوره پهلوی اول، گرمابه ای در محل فعلی اداره آتش نشانی (ضلع شمال غربی میدان حسن آباد) دایر بود. ساکنان آن زمان حسن آباد می گفتند شب های جمعه از تون حمام صدای «سوختم، سوختم» به گوش می رسد.

پیش تر این مکان گورستانی بود که بیشتر فوت شدگان وبای تهران در۲۵ محرم سال ۱۳۱۰ قمری و برخی از شهدای مشروطه و راه آزادی در آن به خاک سپرده شده بود. برای همین از سوی اهالی محله چنین تعبیر می شد که تون حمام روی قبر یکی از نظرکردگان خداوند قرار گرفته و صدای محزون «سوختم، سوختم» از آن او است. سرانجام حمام به دلیل کسادی اش با این شایعات همراه با زمین متروکه کناری که بقایای گورستان یادشده بود، در ضلع شمال غربی میدان حسن آباد در سال ۱۳۱۱ تبدیل به اداره «اطفاییه تهران» شد.

به تخریب خانه باز گردیم. در پچ پچه های در گوشی این گونه عنوان می شود که شاید می شد بنا را حفظ کرد، اما چون متعلق به سپهبد دستگاه رضاخان است، نمی شد ارگان دولتی و نیمه دولتی برای خرید مجموعه پیشقدم شوند و آن را نجات دهند. مرمت و احیا کنند. این دسته برای تبرئه خود فراموش کرده اند که باغ همین سپهبد اکنون در تجریش باغ موزه هنر ایرانی است یا اگر برحسب قضاوت تاریخی بناها حفظ می شوند، باید گفت سپهبد بدون اجازه رضاشاه آب هم نمی خورده، پس برویم کاخ سعدآباد و نیاوران را هم تخریب کنیم.

 جن های حمام، خانه سپهبد را خراب کردند

بهتر بود این افراد کانون تعلق این بنا به سپهبد امیراحمدی را به سمت ارزش های معماری بنا هدایت می کردند. در این خانه معماری چند دوره از قاجار تا پهلوی دوم قابل مشاهده بوده است. اصلا فرض را بر این بگذاریم که خانه متعلق به سپهبد امیراحمدی نبوده و به شخصی مورد تایید تعلق داشت است.

تخریب آثار تاریخی در ایران یک فرمول دارد. یک نفر مخفیانه یا با توافق پشت پرده و… یک اثر تاریخی را تخریب می کند، همه ارگان ها و نهادهای ذیربط هم تایید می کنند که کار اشتباهی بوده و حتی علیه فرد حقیقی یا حقوقی شکایت تنظیم می کنند. نهایتا برای او یک جریمه ای می نویسند که در برابر انتفاع شخص از تخریب بنا رقمی بسیار ناچیز است. فرض کنید مالک در همین ملک هفت هزار مترمربعی یک مجتمع تجاری بسازد، آن وقت می بینید که چه سود کلانی عاید او می شود.

بنابراین اگر یک بار به کسی که اثر تاریخی را بدون استعلام و مجوز از شهرداری و میراث فرهنگی تخریب می کرد، مجوز می ساخت ساز نمی دادند، احتیاجی به جریمه، آن هم از نوع ناچیزش نبود و نوعی بازدارندگی برای موارد بعدی به وجود می آمد.

دوم آن که طبق مصوبه شورای عالی معماری و شهرسازی بناهایی که در محدوده تاریخی شهرها قرار دارند و پیش از سال ۱۳۴۰ ساخته شده اند، اگر تخریب شوند باید عین به عین ساخته شوند. پس اگر شهرداری و میراث فرهنگی مدعی دفاع از حیثیت فرهنگی هستند، مالک جدید خانه سپهبد امیراحمدی را وادار کنند بنا را عین به عین بسازد.

امیراحمدی خوب بود یا بد، ربطی به مطالبه فرهنگی- هویتی شهر تهران ندارد. یک بار برای همیشه باید تکلیف تخریب بناها مشخص شود.


منبع: برترینها