بغداد: پیشمرگه‌ها جزو نیروی امنیت ملی هستند

نیروهای امنیتی عراق مواضع خود را در شهر “التون کوبری” (آلتون کوپری) در شمال شهر کرکوک تقویت کرده‌اند در حالی که در پی درگیری‌های شدید روز جمعه آرامش شکننده‌ای در منطقه برقرار شده است. نیروهای عراقی و نیروهای پیشمرگ یکدیگر را به انهدام و منفجر کردن پل استراتژیک که شهر التون کوبری را به اربیل متصل می‌کرد، متهم کرده‌اند. دولت عراق نیز بار دیگر بر مذاکره مشروط با کردهای عراق تاکید کرد.

به گزارش ایسنا، به نقل از سومریه نیوز، یک منبع امنیتی عراق اعلام کرد، تعداد زیادی نیروی امنیتی از اداره پلیس نفت به سمت کرکوک رهسپار شده‌اند تا در حمایت از چاه‌های نفت و تاسیسات نفتی مشارکت کنند که قبلا نیروهای پیشمرگ کرد در آنجا مستقر بودند.

این منبع امنیتی اظهار داشت: نیروهای امنیتی به دستور فرماندهی عملیات مشترک در بغداد از استان بصره به استان کرکوک رفته‌اند تا به حمایت از چاه‌های نفت و تاسیسات نفتی بپردازند. این نیروها متشکل از یگان ارتش نفت القرنه و نیروهای ضربت هستند.

این منبع که خواست نامش فاش نشود، گفت: سرتیپ حسن هلیل اداره پلیس نفت جنوب این نیروها را همراهی کرد.

وی افزود: نیروها مجهز به سلاح‌های سبک و نیمه سنگین هستند و دستوراتی درباره برخورد با هر گونه تهدید امنیتی علیه تاسیسات نفتی کرکوک را گرفته‌اند.

تسلط نیروهای عراقی بر شهر طقطق در نزدیکی سلیمانیه و اربیل

یک منبع امنیتی دیگر عراق نیز تاکید کرد، نیروهای فدرال بر شهر “طقطق” از توابع شهرستان “کویسنجق” در نزدیکی دو استان سلیمانیه و اربیل مسلط شده‌اند.

خبرگزاری واع عراق به نقل از این منبع گزارش داد، نیروهای فدرال این شهر را که از توابع کویسنجق در همجواری اربیل و سلیمانیه بوده و در شمال التون کوبری در کرکوک واقع است به کنترل خود درآورده‌اند.

وی تصریح کرد: این شهرستان به لحاظ اداری وابسته به اربیل و به لحاظ سیاسی به اتحادیه میهنی کردستان عراق تعلق دارد و قبل از سال ۲۰۰۳ از توابع استان کرکوک بود.

این منبع امنیتی خاطرنشان کرد، نیروهای فدرال بعد از تسلط بر طقطق قصد ورود به مرکز شهرستان کویسنجق را دارند.

همچنین نیروهای عراق قصد پیشروی به سمت منطقه “قوش تپه” دارند که تحت تسلط پیشمرگ‌هاست و آن از آخرین مناطق استان کرکوک در هم‌جواری اربیل است که دست پیشمرگ‌هاست.

شاهدان عینی نیز گفتند، نیروهای پلیس در التون کوبری مستقر شده در حالی که ارتش در ورودی شمالی این منطقه در سه کیلومتری مواضع پیشمرگ مستقر است.

فرماندهی عملیات مشترک اعلام کرده بود، در حمله توپخانه‌ای پیشمرگ‌ها دو نیروی عراقی کشته و پنج تن هم زخمی شدند اما نیروهای پیشمرگ مدعی‌اند ۱۵۰ نیروی حشد شعبی در درگیری‌های التون کوبری و شش تن از پیشمرگ‌ها کشته شدند.

سخنگوی دولت عراق:‌ پیشمرگ‌ها جزو نیروهای امنیتی تحت کنترل دولت فدرال هستند

این در حالی است که سعد الحدیثی، سخنگوی دولت عراق به خبرگزاری واع گفت:‌ نیروهای پیشمرگ جزو نیروهای امنیت ملی و تحت نظارت دولت فدرال هستند.

وی تصریح کرد: باب مذاکره بین دولت فدرال و اقلیم کردستان بسته نیست و ما همواره بر اهمیت مذاکره تاکید داریم و آن را تنها راه حل مشکلات می‌دانیم.

الحدیثی خاطرنشان کرد، پیشمرگ‌ها در زمینه حفظ امنیت و ثبات مناطق مورد مناقشه ایفای نقش می‌کنند اما تحت نظارت دولت فدرال چون جزو سازمان امنیتی کشور بوده و مستقل نیستند.

وی افزود:‌ امروز می‌گوییم که آماده مذاکره براساس قانون اساسی و احکام آن هستیم که عراق را کشوری متحد قلمداد کرده و حاکمیت ملی را از آن دولت فدرال دانسته و پرونده‌های سیاسی را در زمینه تجارت خارجی از جمله فروش و صادرات نفت از چاه‌های واقع در اقلیم به دست دولت فدرال داده است.


منبع: عصرایران

معرفی برترین شرکت حوزه گردشگری ایران

سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران برترین شرکت خدمات مسافرتی و گردشگری ایران را معرفی کرد.

بلیط هواپیما ، رزرو هتل و تورهای مسافرتی از مهمترین خدماتی است که در حوزۀ گردشگری به مسافران ارائه می شود. سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران به عنوان متولی گردشگری در ایران، در مهرماه ۱۳۹۶ شرکت برتر حوزه گردشگری در ایران را معرفی نمود.

شرکت خدمات مسافرتی الی گشت که بارها و بارها عناوین مشابه را از فستیوال ها و ارگان های مختلف کشور دریافت کرده است، این بار نیز موفق به دریافت لوح برگزیده برتر ملی گردید.

نگاهی اجمالی به تاریخچۀ ۱۷ ساله ی الی گشت در صنعت گردشگری ایران نشان می دهد که این شرکت خدمات مسافرتی و گردشگری در بسیاری از نوآوری های این صنعت در ایران نقش محوری و کلیدی داشته است. در سال ۱۳۹۰ برای اولین بار الی گشت بر روی وب سایت خود امکان خرید آنلاین و آنی بلیط هواپیما را در ایران ارائه کرد که در آن زمان اتفاقی بسیار نو و جدید در گردشگری کشور محسوب می شد که همین پیشگام بودن الی گشت، مسیر را برای سایرین هموار نمود. ارائه خدماتی همچون رزرو بیش از ۲۰۰ هزار هتل و خرید بلیط هواپیما بیش از ۹۰۰ ایرلاین در سراسر دنیا به صورت آنلاین و ریالی، امری دست نیافتنی در آن زمان را امکان پذیر کرد. امروز همه ایرانیان می توانند در کسری از ثانیه به مقصد فرودگاه دلخواهشان در هر نقطه ای از جهان با تنوع بیش از ۹۰۰ ایرلاین بلیط هواپیما تهیه کنند و در صورت دلخواه، هتل مورد نظرشان را از میان ۴۰۰ هزار هتل پس از مقایسه،  بررسی و مشاهده اطلاعات کامل انتخاب و رزرو کنند و واچر قطعی هتل را بلافاصله دریافت کنند.

بنابراین پربیراه نیست که الی گشت را به عنوان بزرگترین آژانس مسافرتی ایران، پیشگام و پیش قراول نوآوری و توسعه در ارائه خدمات باکیفیت و مدرن نیز بدانیم. خدماتی که در زمانی کوتاه با بهترین کیفیت و همراه با پشتیبانی ۲۴ ساعته اش، اگر بی نظیر به حساب نیاید، حتماً برای مشتری ایرانی کم نظیر است.

هر چند ظهور اینترنت دسترسی را به خدمات مسافرتی سرعت بخشید، اما باعث گردید بسیاری از مجموعه های فاقد مجوز و زیرپله ای و یا کوچک که توانایی ارائه خدمات جامع و همه جانبه را ندارند، به بازار خدمات گردشگری وارد شوند و متاسفانه بسیاری از مشتریان را با مشکلات پیگیری و حتی امنیت سفر در کشورهای خارجی روبرو سازد.

الی گشت با بیش از ۱۷ ساله سابقه و با بهره مندی از بیش از ۲۰۰ نفر نیروی متخصص در داخل و خارج از ایران، از ابتدای سفر تا انتهای سفر همراه و یاور گردشگران می باشد. مجموع عوامل اشاره شده منجر شد تا سازمان میراث فرهنگی نیز بر کیفیت و اصالتِ الی گشت صحّه گذارد و این بار از الی گشت به عنوان شرکت برتر ملی در صنعت گردشگری یاد کند.

معرفی برترین شرکت حوزه گردشگری ایران


منبع: عصرایران

زنگنه: توتال اجرای قراردادش را شروع کرده/ مشکلی با اروپایی‌ها در انتقال پول نداریم

وزیر نفت تاکید کرد که توتال اجرای قراردادهای خود را شروع کرده و قراردادهای دیگر نیز در دستور کار است. همچنین شرکت‌های داخلی در قراردادهای نفتی می‌توانند صددرصد کار را انجام دهند ولو اینکه قرارداد با کشور خارجی باشد.

به گزارش ایسنا، سیدحسین نقوی حسینی سخنگوی فراکسیون نمایندگان ولایی به ارائه توضیحاتی درباره جلسه صبح امروز این فراکسیون با زنگنه پرداخت و درباره صحبت های وزیر نفت مطالبی به شرح زیر عنوان کرد:

بیژن زنگنه در جلسه صبح امروز فراکسیون نمایندگان ولایی با بیان اینکه قراردادهای نفتی تابعی از تحولات سیاسی است، گفت: بستر اقتصادی باید برای طرفین مفید و سودمند باشد. ما با همه کشورهای دارای قابلیت نفتی اعم از اینکه تکنولوژیکی بوده و یا بازار داشته باشند مذاکره می‌کنیم و برایمان اروپایی‌ها، چین، روسیه و سایر کشورها فرق نمی‌کند چون هدف ما میدان‌های مشترک است.


منبع: عصرایران

گزارش روزنامه اصولگرا از آرایشگاه‌های مختلط پایگاه

روزنامه جوان نوشت: صحبت‌های ضد و نقیض و حرف‌های درگوشی درباره آرایشگاه‌های زیر‌زمینی زنانه که در آن آرایشگر مرد وجود دارد، چند سال پیش بود که به رسانه‌ها راه یافت و علامت تعجبی بزرگ در برابرش قرار گرفت؛‌تعجبی توأم با ناباوری که این خبر را در حد یک شایعه قرار داد.

اواخر سال گذشته بود که معلوم شد این ماجرا شایعه نبوده‌است و حقیقت دارد.‌منبع تأیید خبر هم علیرضا جمشیدی، رئیس تعزیزات حکومتی بود که در این باره گفت: «طبق تحقیقی که صورت گرفته است، ۱۰ هزار آرایشگاه غیرمجاز در حال فعالیت هستند و در تهران به وفور گزارش داریم که مردان کارهای آرایشی را برای زنان انجام می‌دهند و بعضاً باندهای فسادی هستند که با رهبریت آرایشگاه‌ها دنبال می‌شود، حتی دختران را به خارج از ایران هم می‌فرستند.

این اتفاقات خاموشی است که دختران جوان را هدف قرار داده‌اند، بنابراین باید نظارت جامعی بر نحوه فعالیت آرایشگاه‌ها وجود داشته باشد، امیدواریم طی طرحی که به صورت کشوری برگزار می‌شود، بتوانیم این مشکل را کمرنگ‌تر کنیم و اگر نیاز به برخورد بود، برخورد جدی انجام دهیم.» اظهارات علی‌اکبر مختاری، مدیر کل تعزیرات استان البرز سند دیگری از وجود چنین آرایشگاه‌ها بود. وی در گزارشی که از تخلفات آرایشگاه‌های استان البرز ارائه کرد، ‌گفته بود: در برخی از آرایشگاه‌های زنانه، آرایشگرهای مرد حضور داشته‌اند. با تمام اینها اما همچنان برخوردی جدی با آرایشگاه‌های مختلط زنانه صورت نگرفته و این آرایشگاه‌ها به کانونی برای تخلفات بزک کرده تبدیل شده‌است.

زیر‌زمین‌هایی که حریم شخصی‌اند!

ظاهراً برخورد با این آرایشگاه‌های زیر‌زمینی چندان هم کار ساده‌ای نیست. مهوش ایزدی، قاضی شعبه ۶۰ تعزیرات حکومتی تهران درباره چالش‌های موجود بر سر راه ممانعت از فعالیت آرایشگاه‌های بدون مجوز می‌گوید: «یکی از مشکلات بزرگ در مورد نظارت بر فعالیت آرایشگاه این است که بسیاری از متصدیان این واحدها، مجوز و پروانه فعالیت ندارند و به صورت زیرزمینی و بدون اخذ پروانه فعالیت می‌کنند.» بنابراین اگرچه تعزیرات مرجع رسیدگی است، اما مستقیم نمی‌تواند به این مسئله ورود کند و در راستای ماده ۲۷ قانون نظام صنفی اتحادیه با همکاری نیروی انتظامی می‌تواند محل‌های بدون پروانه را پلمب کند و در واقع تعزیرات در مورد آرایشگاه‌های فاقد مجوز تکلیف ندارد.

به گفته ایزدی بیشتر آرایشگاه‌های بدون مجوز یا پروانه کسب در مکانی غیر از واحد صنفی یا در منازل مسکونی فعالیت می‌کنند و به آسانی تحت تعقیب قرار نمی‌گیرند و در وضعیت موجود برخورد با اینگونه افراد بسیار مشکل است. آنگونه که سهیلا جلودارزاده، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی می‌گوید نیز مشکلاتی در مسیر برخورد با این سالن‌های آرایش متخلف وجود دارد، به این دلیل که آنها در فضای بسته که حریم شخصی افراد محسوب شده، فعالیت می‌کنند و بر اساس قانون نیز نمی‌توان به منظور بررسی وضعیتشان به این فضاها ورود پیدا کرد.

وی درباره آسیب‌های آرایشگاه‌های مختلط معتقد است: «شاید انجام اقدام خلاف قانون در سالن‌های آرایش مختلط تنها به بدحجابی ختم شود، اما اگر این نوع ارائه خدمات در آرایشگاه‌های دارای مجوز صورت بگیرد، به ترویج فرهنگ غیراسلامی منتهی خواهد شد؛ آسیب‌های اجتماعی‌ای همچون ایجاد خانه‌های فساد و طلاق که بنیان خانواده‌ها را تهدید می‌کند، کمترین معضلات ناشی از ایجاد آرایشگاه‌های مختلط است، بنابراین این نوع آرایشگاه‌ها به خودی خود زمینه‌ساز بروز ناهنجاری‌های اجتماعی هستند.»


منبع: عصرایران

کم آبی در روستاهای چابهار بیداد می کند/ سهم هر نفر ۱۵ لیتر

«مدتی بود که بچه‌های اینجا دهان و زبانشان سبز می‌شد. فکر می‌کردیم مریضی جدیدی پیدا شده. اما بعداً متوجه شدیم که به خاطر جلبک توی آب منبع است…

مریم طالشی در روزنامه ایران نوشت:

بچه‌ها سمت «هوتگ» می‌دوند. هوتگ جلویی، خشک است؛ گودال وسیع بی‌آب که کف آن را ترک‌های ناشی از خشکسالی پوشانده‌اند و سایه چند نخل، ظاهری سایه‌روشن به آن داده. هوتگ پشتی آب دارد؛ حجم کم‌عمق سبز رنگ که نوار باریکی از لجن لزج، حاشیه‌اش را به محلی برای تجمع حشرات تبدیل کرده است.

بچه‌ها سعی می‌کنند وخامت وضعیت را با اشاره به انبوه مگس‌های حاشیه هوتگ، نشان دهند. یکی‌شان بی‌محابا خودش را به پرازدحام‌ترین نقطه تجمع حشرات می‌رساند و همان‌طور که با دست، مگس‌ها را از سر و صورت‌اش دور می‌کند، چیزهایی به زبان بلوچی می‌گوید. هوتگ به گودالی گفته می‌شود که محلی‌ها خودشان آن را حفر می‌کنند تا موقع بارندگی، آب داخل‌اش جمع شود. از آب جمع‌ شده داخل هوتگ برای شست و شوی بدن، ظروف و لباس استفاده می‌شود. مواقعی که آب هوتگ تازه و تمیز باشد، از آن برای خوردن هم می‌شود استفاده کرد. این را یکی از اهالی روستا می‌گوید. روستای جَنگارک از توابع دهستان پیرسهراب منطقه دشتیاری چابهار؛ منطقه وسیعی که مردمش سال‌هاست با مشکل کمبود آب آشامیدنی مواجه‌اند.

 کم آبی در روستاهای چابهار بیداد می کند/ سهم هر نفر 15 لیتر

آن طرف هوتگ، دخترها مشغول پر کردن قابلمه‌های بزرگ هستند. نهایتاً ۱۰، ۱۱ ساله‌اند. راضیه، دختری با شال نارنجی و لباس بنفش، جلوتر از بقیه نشسته.

– راضیه‌داری چه کار می‌کنی؟
– آب برمی‌دارم برای ظرف و لباس.
– برای خوردن چطور، از همین آب می‌خوری؟
– آره، اگر خیلی تشنه باشم.

تشنگی یعنی، زبانی که به سقف دهان می‌چسبد درحالی که ته منبع، آنقدر آب نیست که عطش را فرو بنشاند. تانکرهای آبرسانی برای روستا آب می‌آورند. روستا قبلاً منبعی برای ذخیره‌ آب نداشته، حالا خیران برایشان یک منبع گذاشته‌اند. آب را به مصرف آشامیدن می‌رسانند. آب هوتگ را نمی‌شود آشامید، غیراز وقتی که تشنگی امان ندهد. دخترها قابلمه‌ها را پر می‌کنند و روی سرشان می‌گذارند و از شیب دامنه هوتگ بالا می‌آیند و سمت خانه‌ها می‌روند.

آلاچیق‌های دست‌ساز در چند نقطه روستا دیده می‌شوند. روی آن دبه‌های کوچک و بزرگ آب را جاساز کرده‌اند. می‌گویند آب را اینجا هم ذخیره می‌کنند و رویش را می‌پوشانند تا کسی آن را نبرد. اینجا آب حکم طلا را دارد. راضیه همان دختر کنار هوتگ، با یک کاسه استیل از داخل یک یخچال دستی یونولیتی کهنه که روی بشکه‌ای قرار گرفته، آب برمی‌دارد و به دختر بچه سه، چهار ساله‌ای می‌دهد. آب زردرنگ ته یونولیت توی ذوق می‌زند. آب خوردنشان همین است. باید با احتیاط آب بنوشند.

«مدتی بود که بچه‌های اینجا دهان و زبانشان سبز می‌شد. فکر می‌کردیم مریضی جدیدی پیدا شده. اما بعداً متوجه شدیم که به خاطر جلبک توی آب منبع است. اینجا بچه‌هایمان دائم به خاطر آب مریض هستند. آبی که خودمان را با آن می‌شوییم، آلوده است. اینجا کلی مریضی‌های پوستی هست.»

این را مراد نوحانی، یکی از اهالی روستا می‌گوید و ادامه می‌دهد: «روستاهای اینجا وضعشان همین است. آب پیدا نمی‌شود. باید منتظر تانکر بمانیم.

باران هم که بیاید، یک خوشحالی‌مان این است که هوتگ پر می‌شود و غصه‌‌مان هم این است که آب توی خانه‌‌‌هایمان می‌آید و زندگی‌مان را از بین می‌برد.»

یکی از اهالی ۳ لیوان آب روی سینی گلدار بهمان تعارف می‌کند. گرما، فرصت تأمل باقی نمی‌گذارد. آب را لاجرعه سر می‌کشم. مرد می‌خندد. صورت‌اش از هم باز می‌شود. دلیل شادی‌اش را اول نمی‌فهمم بعد اما متوجه می‌شوم. می‌گویند اینجا وقتی به میهمان‌‌‌ها آب تعارف می‌کنند، معمولاً یا برنمی‌دارند یا با اکراه برمی‌دارند چون فکر می‌کنند آب روستا حتماً آلوده است.

«عورکی» روستای بزرگی است. یکی از بزرگترین روستاهای منطقه دشتیاری. سفره‌های آب زیرزمینی‌اش، سبب شده تا کشاورزی در این روستا رونق بیشتری نسبت به سایر روستاها داشته باشد. جمعیت‌اش هم بیشتر از بقیه روستاهاست. حدود هزار و ۸۰۰ نفر جمعیت دارد. آب لوله‌کشی دارد اما خیلی وقت‌ها مردم مشکل قطعی آب دارند. «شغل مردم اینجا کشاورزی است. ما سال به سال می‌بینیم که آب کمتر می‌شود. زمین‌های اطراف دارند خشک می‌شوند. اگر زمین‌های ما خشک شود، دیگر درآمدی نداریم.» این را محمد جدگال از اهالی روستا می‌گوید: «الان فصل خشک است.

بارندگی که بشود، این منطقه را آب برمی‌دارد، مثل استخر می‌شود. همان هم کلی خسارت می‌زند.»

می‌گویند آب را از چاه‌های آب عورکی و روستای «نگور» می‌کشند و با تانکر به بقیه روستاها می‌فروشند. البته قیمت فروش، کمتر از قیمت خرید است. شرکت آب و فاضلاب چابهار، هر متر مکعب آب را حدود ۲ هزار و ۸۰۰ تومان از مردم این روستاها می‌خرد و آن را هر متر مکعب ۵۰۰ تومان به مردم روستاهای دیگر می‌فروشد.

وضعیت روستاهای عورکی و نگور البته بهتر است اما بیشتر روستاهای منطقه مشکل آب آشامیدنی دارند. تانکرها، آب را به روستاها می‌رسانند؛ تانکرهایی ‌که گاهی فرسودگی خودشان، عاملی برای آلودگی آب می‌شود.

محمد کریم عبدی، از ریش‌سفیدان‌ روستای «کلسکان» از دیگر روستاهای دشتیاری می‌گوید: «شغل ما کشاورزی است. موز و خرما و انبه می‌کاریم. صیفی‌جات هم می‌کاریم. ۵ موتور آب روی زمین داریم که برای هر کدام ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان باید پرداخت کنیم. این‌طوری کشاورزی تعطیل می‌شود. اینجا هیچ صنعت دیگری هم نیست. مشکل آب آشامیدنی هم که همیشه هست. نصف روز آب قطع است.»

عبدالله بلوچ، از دیگر ساکنان روستا هم می‌گوید: «تمام مشکل اینجا مال همین سد است. قرار بود مشکل آب ما با این سد حل شود اما آب پشت سد مانده و روستاهای ما تشنه‌اند. کشاورزی و دامداری از بین رفته و مردم برای آب آشامیدنی هم باید مصیبت بکشند. سهمیه ۱۵ لیتر آبی که در روز برای هر نفر در نظر گرفته شده، جواب نمی‌دهد. این آب را هم باید خورد و هم با آن حمام رفت و هم به مصارف دیگر رساند.»

سدی که بلوچ از آن حرف می‌زند، سد «زیردان» است. سد بتنی که سال ۱۳۹۰ به بهره‌برداری رسید تا مشکل آب ۴۴۰ روستای گرفتار در معضل بی‌آبی بخش‌های مرکزی، پلان و دشتیاری شهرستان چابهار را مرتفع کند. این سد که در بخش «ساربوک» از توابع «قصرقند» و روی رودخانه «کاجو» ساخته شده، قرار بود نیاز جمعیت چشمگیر این منطقه را برآورده کند، با این حال بعد از گذشت ۶ سال از افتتاح آن، مردم منطقه نه تنها سد زیردان را کمکی در جهت حل مشکل خود نمی‌دانند، بلکه آن را مانعی برای سرریز شدن آب‌های روان به هوتگ‌ها عنوان می‌کنند.

«آب، پشت سد مانده و بخار می‌شود درحالی که قبلاً به هوتگ‌های ما می‌رسید. از این سد، سهمی به ما که روستای‌مان در بخش پایین دست است، نمی‌رسد. رودخانه کاجو قبلاً منبعی برای تأمین آب ما بود اما الان آن را هم نداریم. دائم از رهاسازی آب پشت سد شنیده‌ایم اما چیزی که به ما می‌رسد، عملاً هیچ است.» این را یکی از اهالی روستای پیرسهراب می‌گوید. این درحالی است که به گفته یکی از کارشناسان آب و فاضلاب منطقه، رهاسازی تنها ۳۰ میلیون مترمکعب از آب سد، نیاز ۶ ماه تا یک سال مردم روستاهای تشنه را تأمین می کند.

عبداللطیف شیخ‌زاده بخشدار بخش مرکزی چابهار، تأمین آب را بزرگترین چالش چابهار می‌داند. او در گفت‌و‌گو با «ایران» می‌گوید: «درحالی که در کل کشور میزان بهره‌مندی از آب سالم، ۷۵ درصد است، این عدد در چابهار به ۲۱ درصد می‌رسد. حتی در کل استان سیستان و بلوچستان، ۸۰ درصد مردم از آب لوله کشی بهره‌مند هستند اما منطقه بلوچستان و بویژه چابهار با افت شدید میزان بهره‌مندی از آب سالم، معضل زیادی در این مورد دارد.

درحال حاضر آبرسانی سیار به روستاهای بخش صورت می‌گیرد که آن هم سهمیه‌بندی است و روزی ۱۵ لیتر برای هر نفر سهمیه در نظر گرفته شده است. آبرسانی سیار ماهانه انجام می‌شود که همان هم مرتب نیست؛ یک روز تانکر خراب است و یک روز راننده مریض. مردم برای آشامیدن و استفاده‌های دیگر، مشکل دارند. دام‌هایشان همیشه تشنه‌اند و شغل کشاورزی و دامداری در این مناطق درحال از بین رفتن است. مردم یک تانکر آب را ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان می‌خرند. آب پشت سد زیردان ذخیره است اما چون شبکه انتقال آب ساخته نشده، تبخیر می‌شود و به درد مردم نمی‌خورد. مردم ما واقعاً مشکل آب دارند. دهستان پیرسهراب، روستاهای لوله کشی شده دارد اما ما دهستان «کمبل سلیمان» را در بخش مرکزی چابهار داریم که ۳۵ هزار نفر جمعیت دارد و حتی یک روستای لوله کشی شده ندارد و کل آب آن به صورت سیار تأمین می‌شود. شرایط آبرسانی سیار را هم که گفتم واقعاً کفاف نیاز مردم را نمی‌دهد، چه برای آشامیدن و چه برای مصارف دیگر.»

دخترهای کنار هوتگ با آن قابلمه‌های بزرگ روی سرشان، آدم را یاد فیلم «پری» مهرجویی می‌اندازند و دیالوگی از آن: «به خاطر کوزه به سرها…» به خاطر راضیه و زینب و ضحی و شیوا و به خاطر تمام بچه‌های روستاهای چابهار باید فکری به حال هوتگ‌های خالی و لب‌های تشنه کرد.یکی از پسرها چرخ کوچکی را سر یک تکه چوب زده و درحالی که آوازی را زمزمه می‌کند، پشت سر دخترهای قابلمه به سر، بازیچه‌اش را روی زمین هل می‌دهد. دخترها صاف راه می‌روند تا قابلمه‌های بزرگ سرریز نشود. یکی‌شان برمی‌گردد و لبخند می‌زند. صدایی در سرم می‌گوید: «به خاطر کوزه به سرها…»


منبع: عصرایران

ریزش کوه در منطقه مسکونی کوی رمضان اهواز/ ۲ نفر فوت کردند (+عکس)

به علت ریزش کوه در کوی رمضان اهواز، چهار نفر زیر آوار ماندند که دو نفر از آنها فوت کردند.

به گزارش مهر، ساعت هفت صبح امروز، کوه در منطقه کوی رمضان اهواز ریزش کرد و دو خانه در حوالی کوه روی ساکنانشان آوار شدند.

تلاش نیروی های امدادی برای خارج سازی افراد از زیر آوار از همان زمان آغاز شد و یک دختر و یک زن در یکی از خانه ها از زیر آوار خارج شدند که متاسفانه دختربچه در بیمارستان فوت کرد. 

یک آقای ۳۰ سال هم با وجود مصدومیت از زیر آور خارج و به بیمارستان منتقل شده است اما یک دختر بچه حدود هشت ساله زمانی از زیر آوار خارج شده که فوت کرده بود.

این خانه های که در مجاورت کوه ساخته شده اند از مدتها قبل قرار بود، جابه جا شوند که متاسفانه این امر رخ نداد تا امروز شاهد این حادثه باشیم.

چند خانه دیگر که در این حادثه آسیب ندیده اند نیز در معرض ریزش کوه هستند.


منبع: عصرایران

پسری پدرش را با ضربه های بطری به قتل رساند

مرد ی که در جریان دعوای خانوادگی پدرش را با ضربه بطری کشته بود، بازداشت و منکر جنایت شد.”

جام جم نوشت: ۱۹ خرداد امسال زنی با حضور در دادسرای ناحیه ۳ تهران از برادر ۴۷ ساله‌اش شکایت کرد و به قاضی پرونده گفت: پدرم چند روز مهمان خانه برادرم و همسر موقتش بود، اما برادرم با او دعوا کرد و کتکش زد و از طریق همسایه‌ها متوجه شدیم وی در بیمارستان بستری است.

ماموران از پیرمرد در بیمارستان تحقیق کردند که وی به افسر تحقیق گفت: پسرم خانه ۷۰۰ میلیونی‌اش را فروخت و همراه همسرش در خانه اجاره‌ای زندگی می‌کردند. چند روزی مهمانشان بودم، اما روز آخر او با من دعوا کرد و گفت باید هر چه پول و طلا دارم به او بدهم، در غیر این صورت بیرونم می‌کند. با من دعوا کرد و بعد با بطری آب ضربه‌هایی به سرم زد که زخمی شدم. از پسرم شکایت دارم.

پسر این پیرمرد به کلانتری احضار و به افسر تحقیق گفت: دعوایی میان من و پدرم در کار نبود. او در خانه حالش بد شد و نتوانست تعادلش را حفظ کند و روی زمین افتاد.

ده روز بعد از این ماجرا، پیرمرد در بیمارستان فوت شد و مرگ او به کلانتری ۱۲۴ قلهک گزارش شد. چند روز پیش دختران مقتول در دادسرا حاضر شدند و از برادرشان به اتهام قتل پدر شکایت کردند.در ادامه پسر مقتول بازداشت و در جریان تحقیقات قضایی منکر قتل پدرش شد و به قاضی پرونده گفت: با پدرم دعوایمان نشد و با بطری به او ضربه نزدم که باعث مرگش شود. سال‌ها در اسکاتلند درس خوانده و مدرک پزشکی عمومی گرفته‌ام. من و همسرم رفتارخوبی با او داشتیم. او روز حادثه حالش بد شد و روی زمین افتاد و ما هم سریع پدرم را به بیمارستان منتقل کردیم. این در حالی است که پدرش قبل از مرگ او را به عنوان عامل حادثه معرفی کرده است.ماموران همچنین متوجه شدند طبق گفته خانواده متهم، وی دیپلم دارد و مدرک پزشکی ندارد. تحقیقات از متهم پرونده ادامه دارد.


منبع: عصرایران

۶ ماده مغذی مهم برای بیماران مبتلا به تیروئید

هنگامی که غده تیروئید عملکرد مطلوب خود را ارائه می کند، انسان احساسی فوق العاده دارد. اما زمانی که اختلالی در عملکرد آن وجود داشته باشد، آن احساس سر زندگی، انرژی و خوش بینی به طور کامل از بین می رود.

تیروئید یکی از مهم‌ترین بخش های بدن انسان است که البته کمتر مورد توجه قرار می گیرد. این غده کوچک پروانه ای شکل در گردن قرار دارد و یک نیروگاه واقعی برای تمام بدن است. هر سلول بدن دارای گیرنده ای برای هورمون تیروئید است که همانند سوخت در باک بنزین خودرو عمل می کند و شما به جریان پایدار آن برای تامین سوخت مورد نیاز هر سلول نیاز دارید.

6 ماده مغذی مهم برای بیماران مبتلا به تیروئید 

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از “وری ول”، هنگامی که غده تیروئید عملکرد مطلوب خود را ارائه می کند، انسان احساسی فوق العاده دارد. اما زمانی که اختلالی در عملکرد آن وجود داشته باشد، آن احساس سر زندگی، انرژی و خوش بینی به طور کامل از بین می رود. سلول ها بدون مقدار درست از هورمون تیروئید قادر به بازتولید مناسب نیستند و اندام های بدن انسان نیز نمی توانند به طور موثر کار کنند.

هر سلول بدن به مقدار درست از هورمون تیروئید نیاز دارد. مقدار بیش از اندازه کم آن موجب افت سوخت و ساز می شود، که به نام کم کاری تیروئید شناخته می شود. در این شرایط احساس سرما، افسردگی، بی حوصلگی و یبوست در انسان شکل می گیرد و با مغز مه آلود مواجه خواهید شد. کم کاری تیروئید باعث می شود تا به راحتی وزن اضافه کنید و تاثیر منفی روی هورمون های جنسی دارد.

مقدار بیش از اندازه زیاد هورمون تیروئید، آهنگ سوخت و ساز را بسیار سریع می سازد و به نام پرکاری تیروئید شناخته می شود. در این شرایط فرد دچار پریشانی، اضطراب، و تکرر اجابت مزاج می شود. پرکاری تیروئید کاهش وزن را به همراه دارد، حتی در شرایطی که به طور مرتب غذا می خورید. همچنین، در این شرایط عضلات ضعیف می شوند و فرد دچار لرزش دست می شود.

برخی مواد مغذی از اهمیت ویژه ای برای بیماران مبتلا به تیروئید برخوردار هستند. در ادامه با برخی از این مواد مغذی کلیدی بیشتر آشنا می شویم.

ویتامین D

سطوح پایین ویتامین D با بیماری های خودایمنی تیروئید پیوند خورده است. در شرایطی که بیشتر ما می توانیم با قرار گرفتن در معرض نور خورشید به مدت ۱۵ تا ۲۰ دقیقه توانایی بدن در تولید این ویتامین را تقویت کنیم، بسیاری از مردم نیز از مزایای مصرف مکمل ویتامین D بهره‌مند می شوند.

ید

ید برای تولید هورمون تیروئید از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ید توسط بدن به عنوان یک ماده خام برای تولید هورمون تیروئید استفاده می شود. از این رو، کمبود ید می تواند عملکرد تیروئید را مختل سازد، زیرا بدن به اندازه کافی مواد خام برای تولید هورمون تیروئید در اختیار ندارد. این در شرایطی است که میزان بیش از اندازه زیاد ید نیز می تواند مشکل آفرین باشد و به گواتر یا بزرگ شدن تیروئید منجر شود و به طور بالقوه زمینه ساز شعله‌ور شدن و وخیم‌تر شدن بیماری خودایمنی تیروئید شود.

سلنیم

سطوح پایین ماده معدنی سلنیم با خطر افزایش یافته ابتلا به بیماری تیروئید، تبدیل بی اثر T4 به T3، و خطر افزایش یافته بیماری های خودایمنی تیروئید پیوند خورده است.

آجیل برزیلی یکی از بهترین منابع برای تامین سلنیم است، اما به طور معمول دریافت سلنیم به اندازه کافی دشوار است و ممکن است به مصرف مکمل نیاز باشد. اما این نکته را به خاطر داشته باشید که مقدار بیش از حد زیاد سلنیم می تواند سمی باشد. کارشناسان توصیه می کنند بیش از ۴۰۰ میکروگرم سلنیم در روز مصرف نشود. پیش از مصرف مکمل با پزشک خود در این زمینه مشورت کنید.

روی

روی یکی از مواد معدنی مورد نیاز برای تولید و پردازش هورمون تیروئید است. سطوح پایین روی می تواند زمینه ساز کم کاری تیروئید شود. با افزودن مواد غذایی حاوی روی به رژیم غذایی یا مصرف مکمل ها می توانید نیاز روزانه خود به این ماده معدنی را تامین کنید.

پروبیوتیک ها

پروبیوتیک ها غذاها و مکمل هایی سرشار از باکتری های خوب هستند که به حفظ تعادل جمعیت باکتریایی روده کمک می کنند. پروبیوتیک های درست می توانند به تقویت سیستم ایمنی، بهبود گوارش، مبارزه با اسهال و یبوست، و مقابله با عفونت ها کمک کنند.

فریتین

فریتین شاخص پیش ماده ذخیره شده برای آهن بدن شما است. سطوح فریتین باید مناسب باشند تا سلول ها توانایی جذب و پردازش درست هورمون تیروئید را داشته باشند. برای جبران سطوح پایین، باید مواد غذایی حاوی آهن را به رژیم غذایی خود اضافه کرده یا از مکمل ها استفاده کنید.


منبع: عصرایران

بهترین مواد غذایی برای افراد مبتلا به سرطان

مصرف مواد غذایی خوب و مغذی دارای اثرات جسمانی، روانی و احساسی است. غذایی که مصرف می کنید، انرژی مورد نیاز شما طی روند درمان را تامین می کند.

هنگام مواجهه با یک بیماری جدی مانند سرطان، برنامه ریزی برای وعده های غذایی احتمالا آخرین چیزی است که به آن فکر می کنید. اما دنبال کردن یک رژیم غذایی سالم بخشی مهم از یک برنامه درمانی کارآمد محسوب می شود.

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از “هلث”، مصرف مواد غذایی خوب و مغذی دارای اثرات جسمانی، روانی و احساسی است. غذایی که مصرف می کنید، انرژی مورد نیاز شما طی روند درمان را تامین می کند. همچنین، غذا خوردن لذت بخش است و زمانی که مواد مغذی لازم را دریافت کنید احساس بهتری در شما شکل می گیرد.

رب یا سس گوجه فرنگی

بهترین مواد غذایی برای افراد مبتلا به سرطان 

سس های گوجه فرنگی نه تنها از محتوای بالای ویتامین C بهره می برند، بلکه گوجه فرنگی به از بین بردن مزه بد دهان در برخی از بیماران مبتلا به سرطان که دوره شیمی درمانی را می گذرانند، کمک می کند. سس های گوجه فرنگی که بدون ادویه هستند را مصرف کنید. اگر دارای زخم های دهانی هستید از مصرف گوجه فرنگی پرهیز کنید.

ماهی چرب

بهترین مواد غذایی برای افراد مبتلا به سرطان 

ماهی های سالمون، تن و ساردین نه تنها سرشار از پروتئین برای مبارزه با خستگی هستند، بلکه نیروگاه هایی مغذی محسوب می شوند. آنها از محتوای بالای اسیدهای چرب امگا-۳ بهره می برند که می تواند به قوی نگه داشتن عضلات کمک کند. همچنین، ویتامین B12 که بدن برای تولید گلبول های قرمز به آن وابسته است و ویتامین D که عنصری کلیدی برای سلامت استخوان ها محسوب می شود، از دیگر مواد مغذی موجود در ماهی های چرب هستند.

ترکیب خوراکی های مغذی

بهترین مواد غذایی برای افراد مبتلا به سرطان 

زمانی که انرژی و اشتهای شما افت می کند، مصرف مواد غذایی سرشار از مواد مغذی می تواند به دریافت کالری مورد نیاز بدن و همچنین ویتامین ها، مواد معدنی و چربی های مفید کمک کند. بر همین اساس، مصرف یک مشت تریل میکس (ترکیبی از گرانولا، میوه خشک، مغزهای خوراکی و گاهی اوقات شکلات)، مغزهای خوراکی یا حتی یک قاشق کره بادام زمینی می تواند گزینه خوبی باشد.

محصولات لبنی

بهترین مواد غذایی برای افراد مبتلا به سرطان 

کلسیم، ویتامین D، و پروتئین موجود در محصولات لبنی به حفظ سلامت استخوان ها کمک می کنند. با انتخاب ماست یا کفیر از مزایای پرورش باکتری های خوب روده نیز بهره‌مند می شوید. اگر گیاهخوار هستید یا علاقه ای به شیر ندارید می توانید آب پرتقال غنی شده با کلسیم، شیر برنج، یا شیر سویا را مد نظر قرار دهید.

گوشت بدون چربی مرغ و بوقلمون

بهترین مواد غذایی برای افراد مبتلا به سرطان 

گوارش گوشت بدون چربی مرغ یا بوقلمون آسان است، در شرایطی که از محتوای بالای پروتئین نیز سود می برید. گوشت بدون چربی مرغ یا بوقلمون انتخاب بهتری نسبت به گوشت قرمز محسوب می شود. گوشت قرمز ممکن است موجب افزایش التهاب شده و به شکل گیری بیماری های مزمن مانند بیماری قلبی منجر شود.

سبزیجات برگدار تیره

بهترین مواد غذایی برای افراد مبتلا به سرطان 

بروکلی، کیل، کاهوی رومی، اسفناج، شاهی آبی و دیگر سبزیجات برگدار از محتوای بالای کلسیم برای کمک به سلامت استخوان ها، فولات و آهن برای بهبود تولید خون، و منیزیم که برای بسیاری از عملکردهای بدن ضروری است، اما اغلب در زمان درمان سرطان سطوح آن افت می کند، برخوردار هستند.

نخود و لوبیا

بهترین مواد غذایی برای افراد مبتلا به سرطان 

نخود و لوبیا دارای سطوح بالای پروتئین هستند که پشتیبان عضلات بوده، در شرایطی که به تامین انرژی مورد نیاز بدن و جلوگیری از خستگی نیز کمک می کنند.

زنجبیل

بهترین مواد غذایی برای افراد مبتلا به سرطان 

زنجبیل با حالت تهوع که یکی از عوارض جانبی شیمی درمانی و برخی داروها است، مقابله می کند. اضافه کردن زنجبیل تازه رنده شده به غذاها یا چای ممکن است به تسکین حالت تهوع که به طور کامل توسط داروهای ضد تهوع از بین نرفته است، کمک کند.


منبع: عصرایران

پرسشهای عباس عبدی از شورای نگهبان در باره عضو زرتشتی شورای شهر یزد

عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: بهترین نهادهایی که می‌توانند پاسخگو باشند و پاسخ‌های روشنی نیز بدهند، نهادهای حقوقی هستند. شورای نگهبان و دستگاه قضایی، از این نظر بی‌بدیل هستند. چرا که تمام اقدامات آنان باید براساس قانون و استدلال حقوقی باشد و پاسخگویی در این زمینه بسیار راحت و در ضمن اثرگذار است.

از این رو طبیعی است که این یادداشت را خطاب به شورای نگهبان بنویسم و آنان را به پاسخگویی بخوانم. امیدوارم که سخنگوی محترم شورای نگهبان موارد را به صورت شفاف توضیح دهند، بلکه به روشن شدن امور کمک شود. هرچند اگر پاسخ داده شود، طبعا می‌تواند با پاسخ بعدی باب یک گفت‌وگوی جدی‌تر نیز باز شود.

موضوع نیز مربوط به اظهارنظر این شورا درباره منع عضویت یک هموطن زرتشتی در شورای شهر یزد است. آقای کدخدایی سخنگوی این شورا در گفت‌وگو با روزنامه شهروند اظهار داشته است «هرگاه که فقهای شورای نگهبان مصوبه‌ای را خلاف شرع ببینند، می‌توانند به آن ورود پیدا کرده و اعلام کنند و نظر شورای نگهبان لازم‌الاتباع است. در طول این سال‌ها هم به یاد داشته‌ایم که در مورد مصوبه‌ای، بعد از چند ‌سال کسی شکایت می‌کند یا نامه‌ای می‌نویسد و چنانچه مصوبه‌ای از سوی فقهای شورای نگهبان به عنوان خلاف شرع تشخیص داده شده باشد، در روزنامه رسمی منتشر می‌شود و لازم‌الاجرا هم هست…

درباره حضور نمایندگان اقلیت‌های دینی در مجلس شورای اسلامی قانون اساسی به صراحت سخن گفته است، اما طبق همان ماده ١٣ قانون اساسی، اقلیت‌های دینی که اسم‌شان نیامده است نمی‌توانند در مجلس نماینده داشته باشند. ایشان در انتخابات شوراها رای آورده است و نه در انتخابات مجلس. درباره انتخابات شورای شهر قانون اساسی سخنی نگفته است و قوانین عادی در این زمینه حکفرماست و طبق نظر شورای نگهبان در جاهایی که اکثریت مسلمان هستند، اقلیت‌های مذهبی نمی‌توانند عضو شورای شهر بشوند.»

واقعیت این است که این‌بار برخلاف گذشته علاوه بر اصلاح‌طلبان، نیروهای اصولگرا نیز در مخالفت با نظر این شورا قلم زده و اظهارنظر کرده‌اند. از جمله ریاست محترم مجلس آن را درست و قانونی ندانسته است. سردبیر محترم روزنامه جوان نیز یادداشتی در نقد این تصمیم نوشته است که بسیاری از ابعاد آن را به چالش کشیده است. نقدهایی که متاسفانه تاکنون از سوی شورای نگهبان بدون پاسخ مانده است. شاید اکنون بهتر متوجه شویم که چرا سخنگوی پیشین این شورا از سمت خود استعفا داد، زیرا در مواردی نمی‌توانست از تصمیمات اتخاذ شده دفاع یا حتی بیان و توجیه کند و آنها را درست نمی‌دانست، لذا به خودش هم اجازه نمی‌داد تا از چیزی که نادرست است دفاع کند. بنده در این یادداشت پرسش‌های دیگری را طرح می‌کنم و امیدوارم که شورای محترم نگهبان به آن پاسخ دهد.

١- نخستین پرسش این است که اصولا مفهوم ملیت و ایران و بار شدن حقوقی برای یک ایرانی و رد شدن این حقوق برای افراد غیرایرانی با کدام منطق و مبانی شرعی تطابق دارد؟ کجای چارچوب این قانون اساسی را می‌توان براساس اندیشه سنتی فقه تبیین کرد که حالا عضویت یک هموطن زرتشتی مصداق نفی سبیل شده است؟ حتی وجود شورای نگهبان شامل ۶ فقیه که براساس رای‌گیری تصمیم می‌گیرند براساس کدام مبانی فقهی قابل دفاع است؟ و کدام‌یک از این موارد اعم از انتخابات، رای دادن زن و مهم‌تر از آن انتخاب شدنش و نیز مساله ملیت و تابعیت و حقوق مترتب بر تابعیت، مساله مرزها و گمرکات و ده‌ها مساله ریز و درشت دیگر بر کدام پایه فقهی سنتی استوار است؟ چرا براساس قانون یک ایرانی مسلمان نمی‌تواند با یک مسلمان خارجی ازدواج کند، و اگر چنین کرد جرم است و کودک آن زن ایرانی نمی‌تواند تابعیت ایران را داشته باشد؟ کدام‌یک از موضوعات مثل سینما، تئاتر، موسیقی، ورزش قهرمانی و… و ده‌ها موضوع دیگر در سنت اسلامی ریشه دارد و قابل دفاع است؟ یا باید گفت که همه اینها شرعی و فقهی است یا حداقل بخش بزرگی از آنها را می‌پذیرید که نیست.

شاید گفته شود که مرحوم امام اجتهاد کردند و بیشتر اینها را شرعی دانستند. خب اگر این است، چرا در این مورد و موارد مشابه به مبانی آن اجتهاد رجوع نمی‌کنید؟ اینکه نمی‌شود یک بخش قانون اساسی ایران مبتنی بر تفکیک قوا باشد و رفراندوم و رأی مردم اساس حکومت شود که هیچ سابقه‌ای در این نگاه سنتی ندارد، ولی یک بخش دیگرش چنان سنتی و دور از اقتضائات باشد که مقایسه میان این دو تناقض شدیدی را ایجاد کند. این مثل آن می‌ماند که یک کارخانه هواپیماسازی، یک هواپیمای بسیار بزرگ و غول‌پیکر بسازد ولی چرخ‌های آن را از نوع چرخ‌های موتورگازی قرار دهد!

٢- پرسش دوم این است که دنیای امروز با دنیای ١۴٠٠ سال پیش تفاوت دارد. اکنون دنیا بسیار کوچک شده، فاصله تهران تا پاریس، توکیو و واشنگتن به صفر رسیده است و لحظه‌ای با هم در ارتباط هستند و همه شهرها به نحوی درهم‌تنیده هستند. از سوی دیگر براساس قاعده اخلاقی هر چیزی که بر خود می‌پسندید بر دیگران هم بپسندید، توضیح دهید که آیا می‌پسندید که در کشورهای دیگر نیز با همین منطق با مسلمانان برخورد کنند یا در کشورهای با اکثریت اهل سنت، همانطور با شیعیان برخورد کنند که در ایران با دیگران برخورد می‌کنیم؟

٣- سومین پرسش مهم‌تر است. اگر براساس قاعده نفی سبیل چنین نظر عجیبی ارایه شده آن هم برای عضویت یک نفر در یک شورای چند نفری که صدر و ذیل آن مشمول اتخاذ تصمیمات اساسی نیست و آخر سر هم فرماندار درباره تصمیمات آنان نظر می‌دهد. پس شما چطور برجام را که کل سیاست‌های کشور را در برمی‌گرفت، تایید کردید؟!! بهتر است بیش از این شرح داده نشود و منتظر پاسخ به ویژه به این پرسش اخیر باید ماند.


منبع: عصرایران

ابتکار: وقتی روحانی به من گفت از محیط زیست برو،شوکه شدم/ اصلاح طلبان به من گفتند پست جدید را نپذیر

روزنامه شرق با معصومه ابتکار مصاحبه ای انجام داده است.

بخشی از این مصاحبه را می خوانید:

خانم ابتکار! حالتان در معاونت امور زنان و خانواده چطور است؟

الحمدلله حالم خیلی خوب است و خیلی خوشحالم که این توفیق را دارم که در خدمت بانوان عزیز، خانواده‌ها و زنان عزیز کشورم باشم. فکر می‌کنم جایگاه فعلی که دارم، بسیار جایگاه مهمی است، بسیار مسئولیت سنگینی است؛ یعنی سنگینی مسئولیت را کاملا احساس می‌کنم. البته گاهی جایگاه فعلی را با مسئولیت قبلی که داشتم، مقایسه می‌کنم، ولی اصلا فکر نمی‌کنم آن‌ مسئولیت مهم‌تر است، هر دو حوزه مسئولیت خود را دارند. خیلی‌ها می‌گویند اینجا مسئولیت سبک‌تر شده؛ اصلا سبک‌تر نیست، حیطه مسئولیت شاید خیلی هم گسترده‌تر است، ولی ماهیت موضوعات فرق دارد.

آقای روحانی وقتی شما را دعوت کردند تا درباره تحویل سازمان محیط‌ زیست صحبت کنید، چه گفتند؟

آقای روحانی گفتند شما قرار است در محیط‌ زیست نباشید، من هم گفتم خدا را شکر (خنده) چون آنجا خیلی تحت فشار بودم، خیلی. به‌هرحال ما آنجا سیاست‌هایی را برای قانونمندکردن مسائل محیط‌ زیست کشور که بعد از دوره‌ای کلا همه‌چیز رها شده و آسیب‌ها خیلی شدید بود، دنبال می‌کردیم. بخشی از آن سیاست‌ها ترویجی بود، بخشی از آنها فرهنگی؛ ولی در کنار اینها یک‌سری ضابطه‌گذاری‌ها و اجرای ضوابط هم داشتیم؛ برای اینکه به‌هرحال اگر در محیط‌ زیست بخواهیم مدیریت و حفاظت صحیح شود، بخش مهمی از آن بحث مقررات و ضوابط است و همین‌طور اجرای صحیح آن مقررات و ضوابط و این هم لازمه‌اش این است که ما قوانین را جدی و جلوی تخلفات را بگیریم، جلوی آسیب‌ها را بگیریم. این به مذاق خیلی‌ها خوش نمی‌آمد و ما خیلی تحت فشار بودیم، به‌هرحال من از این بابت اولین واکنشم این بود که گفتم خدا را شکر، یعنی ممنون.

برایتان عجیب نبود که شما را از محیط‌ زیست، به معاونت زنان ببرند؟ شما را به‌عنوان بانوی محیط‌ زیست ایران می‌شناسند؛ بگذارید کمی واقعی حرف بزنیم؛ اینکه می‌گویند محیط‌ زیست ظرافت دارد را رها کنیم، اتفاقا محیط‌ زیست برای شما زمخت هم بود، کم هم مورد هجمه قرار نگرفتید… به‌هرحال عجیب نبود این جابه‌جایی؟

بله، من هم اول خیلی شوکه شدم، چون اصلا فکر نمی‌کردم. در همان جلسه اول سکوت کردم و ایشان گفتند نتیجه؟ گفتم اجازه بدهید فکر کنم، چون من راجع ‌به این موضوع هیچ فکری نکردم و ایشان اشاره کردند که شما سابقه دارید در این حوزه. گفتم بله، من هم سابقه دارم و هم حوزه‌ای بوده که مورد علاقه من بوده و هیچ‌وقت هم به آن مفهوم رهایش نکردم. ولی اجازه بدهید راجع‌ به این موضوع فکر و بررسی کنم که تقریبا یک‌هفته‌ای طول کشید تا به یک جمع‌بندی رسیدم. درواقع برایم یک‌جور بازگشت به اصل، بازگشت به خویشتن خویش بود. اولین جرقه‌های فعالیت من طبعا سیاسی بود؛ سال ۵٨ و دانشجوهای خط امام. ولی بعد از آن هم مقطعی فرهنگی بود، روزنامه‌نگاری بود و… و بعد از آن من عملا در کنار کارهای علمی و دانشگاهی‌ام، رفتم در حوزه زنان و این هم باز خیلی تقدیری بود.

شایعه‌ای هست مبنی بر اینکه دوره اول دولت باز هم معاونت زنان به شما پیشنهاد شده بود و شما نپذیرفتید. تأیید می‌کنید؟

نه، اصلا چنین چیزی نبود.

خانم ابتکار! دلتان می‌خواست هیچ‌کدام از این جابه‌جایی‌ها اتفاق نمی‌افتاد و هرکسی سر جای خودش می‌ماند؟

من دلم هیچ‌کدام از اینها را نمی‌خواهد! نه ماندن، نه رفتن. واقعیت این است که هیچ‌وقت برای خودم برنامه‌ریزی نمی‌کنم؛ چون مسئولیت اصلا چیزی نیست که بخواهد آدم دنبالش باشد یا فکرش باشد. اگر به فرد مسئولیتی داده شد، فکر کرد که می‌تواند انجام دهد و باید انجام دهد؛ وگرنه فرد خودش نباید برای این موضوعات برنامه‌ریزی کند؛ چون اینها موقعیت و فرصت و پُست و اینها نیست. اینها مسئولیتی است که آدم به‌هیچ‌عنوان نباید دنبالش برود؛ چون جز گرفتاری و دردسر و دغدغه، چیزی ندارد. فکر می‌کردم اگر قرار باشد که چنین اتفاقی بیفتد، آخرش هم من باید تصمیم بگیرم که اگر چنین پیشنهادی به من بشود؛ ولی در معاونت امور زنان و خانواده اصلا فکرش را نمی‌کردم.

شما در محیط‌ زیست امکانات زیادی در اختیارتان بود و دامنه مسئولیت هم وسیع‌تر بود؛ اما اینجا در معاونت زنان هم مسئولیت محدود است و هم امکانات. این برایتان سخت نیست؟

نه، اصلا. می‌دانید چرا؟ برای اینکه موضوع را خیلی مهم می‌دانم، برای اینکه فکر می‌کنم اصلا نمی‌شود اینها را با هم مقایسه کرد. بعضی از آقایان و بعضی از خانم‌ها اینجا می‌گفتند نباید می‌پذیرفتی و اینجا در شأن شما نبود و من اتفاقا از این خیلی ناراحت شدم و گفتم من راجع‌ به موضوع زنان و این حوزه کار کرده‌ام و اگر مسائل را نمی‌دانستم، شاید چنین تلقی‌ای می‌کردم؛ ولی به ‌‌خاطر انسانیت موضوع- حالا بحث زن‌بودن که جای خود- نمی‌شود چنین تفکری داشت که اینجا مهم‌تر از آنجا نیست و اهمیتی کمتر دارد؛ بنابراین چنین نگاهی را نداشتم.

فعالان خانم اصلاح‌طلب با شما رایزنی کردند که این مسئولیت را نپذیرید، درست است؟

بله، صحبت کردند.

همین توصیه به خانم مولاوردی هم شد اما نه شما و نه مولاوردی نپذیرفتید و در دولت ماندید، چرا؟

چون رئیس، رئیس‌جمهور است (خنده). به‌هرحال آقای رئیس‌جمهور به جمع‌بندی براساس یک‌سری واقعیت‌ها رسیده بودند. ما هم بنا نداشتیم با آقای رئیس‌جمهور در این موضوع تقابل کنیم، یعنی اصلا دلیلی برای این موضوع نبود.

برخی می‌گفتند شما دلتان نمی‌خواهد مقام و قدرت را از دست دهید و به‌خاطر همین معاونت زنان را پذیرفتید… .

به‌خاطر کدام قدرت؟ واقعا محیط‌ زیست قدرت بود؟ کسانی که این قضاوت‌ها را می‌کنند، یک هفته خودشان را در سازمان محیط‌ زیست جای من می‌گذاشتند یا یک هفته بیایند اینجا و ببینند. اصلا مشکل ما این است که اینها را پست می‌بینیم، مسئولیت را پست می‌بینیم، جایگاه را مقام می‌بینیم و این وظایف را قدرت می‌بینیم. درست است این یک نسبتی با مناسبات قدرت دارد، ولی قبل از آن اینها همه مسئولیت‌های سنگین است. اگر آدم فکر می‌کند از عهده‌اش برمی‌آید، باید بپذیرد به نظر من، اگر هم فکر می‌کند که نمی‌تواند؛ یعنی من یقینا اگر یک حوزه‌ای بود که یا علاقه‌ای نسبت به آن نداشتم یا سابقه‌ای نداشت، یقینا نمی‌پذیرفتم، یعنی دلیلی نداشتم که بپذیرم، چه نفعی دارد؟ این قدرت زمانی مطرح است که برای آدم منافع شخصی داشته باشد. من در دوره محیط‌ زیست نه‌تنها منفعت شخصی نداشتم، بلکه مضرات شخصی و خانوادگی و آسیب‌های بسیار گسترده‌ای دیدم؛ بسیار گسترده.

آخر قدرت و آن قدرتی که بسیار لذت‌بخش است و شیرین است و زیر دندان آدم مزه می‌کند، یک منفعتی دارد، یک نفعی دارد، یک نفع مادی ملموسی دارد؛ حالا نفع معنوی و خدایی‌اش با خدا که بالاخره اگر آدم فکر کند که دارد با خدا معامله می‌کند، آن قابل سنجش دنیایی نیست و یک چیز دیگر است. ولی دنیایی‌اش را باید ببینیم چه چیزی برای آدم به دست می‌آورد. به‌ویژه در حوزه خانم‌ها که کارکردن در این سطح برای خانم‌ها کار آسانی نیست، چون در کنار همه آنها در موضوعی مثل محیط‌ زیست همیشه از من سؤال می‌کردند برای چه این‌همه هجمه است؟ می‌گفتم عده‌ای من را با عنوان همان خواهر مِری می‌بینند و سر موضوع ١٣ آبان و دانشجوهای خط امام که بودم با من برخورد می‌کنند، عده‌ای من را همفکر آقای خاتمی می‌بینند و به آن دلیل حمله می‌کنند.

در موضوع محیط‌ زیست هم هرکسی یک جواب ردی از ما می‌شنید و خلاف قانون و مقررات یک انتظاراتی از ما داشتند و ما می‌گفتیم نه، آنها هم حمله می‌کردند. اما یک بخشی از آن یقینا به خاطر زن‌بودن بوده است، یعنی یک بخشی از آن یقینا یک عده‌ای خیلی دوست ندارند خانم‌ها را در مسئولیت‌ها و جایگاه‌های جدی ببینند، تصمیم‌گیر ببینند و قائل نیستند به این و حالا این نگاه دارد ان‌شاءالله عوض می‌شود، یعنی الان با حضور خانم‌ها در معاونت‌ها، در وزارتخانه‌ها، قطعا نگاه‌ها عوض می‌شود، ولی هست و واقعیتی است که ما می‌فهمیم.


منبع: عصرایران

عکس رویترز از بدل ایرانی مسی

زنگنه: توتال اجرای قراردادش را شروع کرده/ مشکلی با اروپایی‌ها در انتقال پول نداریم طبیعتی پوشیده از مه (+عکس) بغداد: پیشمرگه‌ها جزو نیروی امنیت ملی هستند عربستان: ورود به ورزشگاه با لباس خواب ممنوع است عکس رویترز از بدل ایرانی مسی کم آبی در روستاهای چابهار بیداد می کند/ سهم هر نفر ۱۵ لیتر پسری پدرش را با ضربه های بطری به قتل رساند آتیلا پسیانی در کنار دخترش (عکس) مردان کدام کشور در جایگاه نخست مرگ و میر جهان اند؟ جورج بوش در کارگاه نقاشی اش


منبع: عصرایران

مدافعی که شفر را به فکر فرو برد

خبرگزاری مهر: آبی پوشان تهران دومین دیدار خود را با هدایت وینفرد شفر مقابل نساجی مازندران در جام حذفی تجربه کردند و در این بازی به اولین پیروزی خود دست یافتند. این پیروزی و نحوه بازی این تیم امیدواری‌های زیادی نزد هواداران استقلال ایجاد کرد.

استقلالی‌ها اولین بازی با هدایت شفر را برابر فولاد انجام دادند که آن بازی سرد و بی روح از آب در آمد. دیداری که هیچ یک از دو تیم نتوانستند روی دروازه یکدیگر ایجاد خطر نمایند. استقلالی‌ها در آن بازی نه گل زدند، نه گل خوردند، نه موقعیت گل به حریف دادند و نه خود موقعیت گل به دست آوردند. اما آبی ها دومین باری که با هدایت شفر به میدان رفتند اتفاق دیگری رقم زدند. آنها در بازی که به مراتب بهتر از اولین بازی بود موفق شدند با نتیجه دو بر یک میهمان خود را مغلوب کنند.

در این بازی گرچه استقلالی‌ها نسبت به میهمانشان به مراتب بهتر بازی کردند، اما نتوانستند دروازه خود را به طور کامل بسته نگه داشته و یک کلین شیت ثبت کنند. بازیکنان نساجی در یکی از حملات پراکنده‌ توانستند دروازه میزبان خود را باز کنند.

محمد اوسانی در حالی با سرعت بالای خود از روزبه چشمی در خط دفاعی استقلال عبور کرد که در کورسی که با او گذاشته بود یکی دو گام هم عقب‌تر بود. او با عبور از چشمی موفق به گشودن دروازه آبی‌ها شد تا این  اتفاق یک زنگ خطر را برای شفر قبل از دربی به صدا در آورد.

شفر که به خوبی از قدرت بالای تهاجمی مهاجمان پرسپولیس و تبحر آنها در حرکت در عمق آگاه است، می‌داند ممکن است کندی روزبه چشمی در دربی کار دست تیمش دهد. حال باید دید سرمربی کهنه کار و آلمانی آبی پوشان در فاصله کمتر از یک هفته مانده به دربی ۸۵ چه تدبیری برای این نقطه ضعف در قلب خط دفاعی تیمش می‌اندیشد.


منبع: برترینها

نزهتی: آرزویم آقای گلی لیگ برتر است

خبرگزاری مهر: محمد نزهتی در خصوص پیروزی تیم سپیدرود برابر پدیده اظهار داشت: بازی سختی را بردیم. پدیده چند تیم بزرگ را برده بود و خودش از تیم‌های بالای جدولی است و این پیروزی برای ما خیلی ارزش داشت. روند رو به رشد ما از هفته قبل شکل بهتری به خود گرفت و وقتی توانستیم با گلی دیرهنگام مقابل سایپا از شکست نجات پیدا کنیم، نشان دادیم می‌توانیم در لیگ برتر دست به کارهای بزرگتر هم بزنیم. ما با همین نتایج از منطقه خطر در جدول دور شدیم و باید تلاش کنیم تا این موقعیت را از دست ندهیم.

مهاجم سپیدرود با اشاره به حضور هواداران این تیم در بازی مقابل پدیده بیان داشت: هواداران سپیدرود بهترین هواداران هستند و نقش آنها در موفقیت ما مقابل پدیده کاملا آشکار بود. آنها به ما در بازی‌های خانگی انگیزه زیادی می‌دهند و حتی در خیلی از بازی‌های خارج از خانه یار و یاور ما هستند.

وی افزود: دو بازی سخت مقابل سایپا و پدیده پشت سر گذاشتیم و یک بازی سخت تر مقابل پارس جنوبی در جم پیش رو داریم. گرچه سپیدرود و پارس جنوبی هر دو از لیگ یک به لیگ برتر راه یافته‌اند، اما شرایط دو تیم در لیگ برتر به طور کلی با هم متفاوت است. آنها از یک حامی مالی بسیار قوی بهره می‌برند اما تیم ما از نظر مالی در شرایط خوبی نیست. هنوز برخی از بازیکنان ما پولی از باشگاه دریافت نکرده‌اند.

نزهتی که با زدن ۴ گل و گرفتن سه پنالتی برای تیم سپیدرود موثرترین بازیکن این تیم بوده گفت: یکی از بزرگترین آرزوهای فوتبالی‌ام که تاکنون به آن نرسیدم آقای گل شدن در لیگ برتر است. این را پنهان نمی‌کنم که در این فصل به دنبال کسب رتبه آقای گلی هستم و برای آن تلاش می کنم. اما واقعیت این است که در تیمی مثل سپیدرود آقای گل شدن سخت است. چون در تیم ما موقعیت‌های گل به اندازه تیم‌های بزرگ ایجاد نمی‌شود. به خصوص که به دلیل پستی که در آن بازی می‌کنم از دروازه حریف دور هستم و کمتر در موقعیت گلزنی قرار می گیرم.

مهاجم سپیدرود گفت: مورد بعد این که  من پنالتی‌های تیمم را  نمی‌زنم. اگر حداقل سه پنالتی‌ که گرفته بودم را خودم می زدم، الان با ۷ گل در صدر جدول گلزنان قرار داشتم.


منبع: برترینها

مدهای پاییز ۲۰۱۷ برای خانم‌ها

برترین ها – ترجمه از پردیس بختیاری: برای این که بدانید در فصل پیش رو چه چیزهایی مد است و بیشترین طرفدار را دارد، ما از مشهورترین طراحان مد خواسته ایم تا شما را راهنمایی کنند. در ادامه مدل های لباسی که در پاییز ۲۰۱۷ مد می شوند را برایتان آورده ایم تا اگر شما هم دوست داشتید که با مد روز پیش روید، دست به کار شوید.

پارچه های زربفت

زری یا زربفت پارچه‌ای ظریف و بسیار گران بهاست که چله یا تار آن از ابریشم خالص است و پودهای آن ابریشم رنگی و یکی از پودها، نخ گلابتون است که می‌تواند زرین یا سیمین باشد.  این پارچه را نه تنها برای لباس، بلکه برای کیف، کفش و شلوار هم استفاده می کنند.

 مدهای پاییز 2017 برای خانم ها

پارچه های چهارخونه

پارچه های چهارخونه همیشه روی مد هستند، اما در فصل های سردی چون پاییز و زمستان، طرفداران بیشتری دارند. طراحان این پارچه را بیشتر برای کت و دامن استفاده می کنند. خوبی این طرح آن است که در رنگ های مختلفی وجود دارند و شما می توانید با توجه به سلیقه خود، یکی را انتخاب کنید.

 مدهای پاییز 2017 برای خانم ها

گلدوزی 

چند وقتی است که طرح های گلدوزی بار دیگر توجه طراحان لباس را به خود جلب کرده اند که پاییز امسال نیز از آن مستثنی نیست. این مد شامل طرح های گلداری است که اکثرا روی کت یا بلوز کار شده است.

 مدهای پاییز 2017 برای خانم ها

پارچه های مخملی

پارچه های مخملی  از پاییز سال گذشته بار دیگر به دنیای مد و فشن راه یافتند و هنوز هم که هنوز طرفداران خاص خود را دارند. این مدل پارچه ها بیشتر در رنگ های جواهرات یا خاکستری و مشکی وجود دارند و برای هر نوع لباسی از پیراهن گرفته تا کت و… مورد استفاده قرار می گیرند.

 مدهای پاییز 2017 برای خانم ها

کفش پاشنه بلند

کفش های پاشنه بلند همیشه روی مد بوده اند اما طبق تحقیقات مجله «Pinterest» ۳۱% بیش از سال گذشته، کلمه «کفش پاشنه» بلند در اینترنت و سایت های مد و فشن سرچ شده اند که همین نشاندهنده تمایل بیشتر خانم ها در فصل پاییز به این اکسسوری است.

 مدهای پاییز 2017 برای خانم ها

خز

خز، همیشه در پاییز و زمستان مد می شود اما امسال نه تنها برای گرمای آن بلکه برای زیبایی نیز مورد استفاده قرار می گیرد به طوری که آن را علاوه بر لباس، روی اکسسوری ها نیز خواهید دید.

 مدهای پاییز 2017 برای خانم ها

کیف های گرد

اگر در کلکسیون کیف هایتان کیف گرد دارید، خوشحال باشید زیرا پاییز امسال کیف های گرد هستند که در بازار حکمرانی می کنند. شما می توانید هر جنس و رنگی از این کیف را که دارید به دست بگیرید و در میان جمع بدرخشید.

 مدهای پاییز 2017 برای خانم ها

لایه های مختلف لباس

از آن جهت که در پاییز دمای هوا متغیر است، یک لحظه گرم و یک لحظه سرد می شود، شما می توانید از شیوه چند لایه لباس پوشیدن استفاده کنید. در این صورت به راحتی می توانید آنها را به تن کنید یا از تن تان در آورید. در پاییز امسال نیز کت های بلند مد شده اند. شما می توانید آنها را به سادگی با شلوار جین یا هر لباس دیگری ست کنید.

 مدهای پاییز 2017 برای خانم ها

جامپ سوییت

 جامپ سوییت ها در این فصل بسیار طرفدار دارند. تنها تفاوت این مدل لباس با دیگر لباس ها، جزییات بیشتری است که روی آن کار شده. بنابراین اگر می خواهید جامپ سوییت ای برای پاییز امسال تان بخرید، سعی کنید آنهایی را که طراحی مدرن و تزیینات بیشتری دارند، انتخاب کنید.

 مدهای پاییز 2017 برای خانم ها

دامن های روی زانو

از آنجا که فصل گرما پایان یافت، قد لباس هایی که به تن می کنیم نیز بلندتر می شود. دامن های تا روی زانو نیز از مدل های محبوب و پرطرفدار پاییز امسال هستند.

 مدهای پاییز 2017 برای خانم ها

شلوار گشاد

احتمالا اکثر شلوارهای داخل کمد شما تنگ هستند اما وقت اش است که به مدل شلوارهایتان تغییری دهید. شلوارهای گشاد در این فصل بر شلوارهای تنگ برتری دارند. این مدل شلوار در اینترنت نسبت به سال گذشته حدود ۸۹% بیشتر سرچ شد که خود محبوبیت این مدل را نسبت به مدل های دیگر ثابت می کند.

 مدهای پاییز 2017 برای خانم ها

پیراهن های دکمه دار

چند سالی بود که خبری از پیراهن های دکمه دار نبود اما پاییز امسال بار دیگر این مدل لباس توجه طراحان و مردم را به خود جلب کرد. شما می توانید طرح های مختلفی از این لباس را، از طرح های گلدوزی شده گرفته تا مرواریدکاری شده، از بازار تهیه کنید.

 مدهای پاییز 2017 برای خانم ها

پیراهن های یقه دار

این مدل پیراهن که به پیراهن های یقه ویکتوریایی شهرت دارند، نام خود را از مدل لباس های یقه دار زمان ویکتوریا به ارث بردند. این مدل لباس هر سال طرفداران بیشتری را به خود جذب می کند.

مدهای پاییز 2017 برای خانم ها 


منبع: برترینها

فیلم «دیترویت»؛ تصویری عریان از خشونت نژادی

کاترین بیگه‌لو در پنجاهمین سا لگرد خشونت‌های نژادی در شهر دیترویت، آن ماجرا را به شکلی مستندوار بازسازی و تصریح می‌کند که شرایط فعلی چندان متفاوت با گذشته نیست. هالیوود وقتی فیلم‌هایی درباره تبعیض نژادی و سرکوب سیاهان در امریکا می‌سازد در پایان قصه «در»های امید را باز نگه می‌گذارد و به بیننده این نوید ولو واهی را می‌دهد که وضع در این زمینه در آینده بهتر از شرایط فعلی خواهد شد.

این امر در مورد «دیترویت»، فیلم جدید و اجتماعی- سیاسی کاترین بیگه‌لو امریکایی و ۶۷ ساله صدق نمی‌کند و این فیلم که متمرکز بر شورش‌های سال ۱۹۶۷ و مرتبط با تبعیض نژادی در آن ایام است احساس خوبی را به بیننده‌ها نمی‌بخشد و به ترسیم صریح و واقعی یک خشونت تاریخی می‌پردازد و بیشتر شبیه به فیلم‌های مستند و واقع‌گرای سیاسی نشان می‌دهد که به یک کابوس اجتماعی می‌پردازند و با هیچ کس تعارف هم ندارند.

 تصویری عریان از خشونت نژادی

بیگه‌لو از همان سکانس آغازین فیلم جدیدش وقایعی را به تصویر می‌کشد که آن را در فرهنگ عوام و متون تاریخی «آشوب خیابان دوازدهم» نامیده‌اند. پلیس‌ها وارد یک محل غیرقانونی تولید خوراک و مشروبات الکلی که در طبقه دوم یک شرکت انتشاراتی قرار دارد، شده‌اند. آنها طبق قانون، حق ورود و انجام این مأموریت را دارند اما شدت عملی که به خرج می‌دهند بیش از حد است و برخورد آنها با سیاهان بسیار تند است و حتی بدون تحقیق هم آنها از دید پلیس‌ها تبهکارند. مردم در بیرون عمارت فریاد می‌کشند: مگر آنها چه کرده‌اند؟

دیری نمی‌پاید که یک کوکتل مولوتوف به سمت یک پمپ بنزین پرتاب می‌شود و شیشه عمارات اطراف فرو می‌ریزد و عده‌ای به داخل مغازه‌ها می‌ریزند و کالاهای آنان را به سرقت می‌برند. جان کانی‌یرز که نماینده کنگره است روی بدنه یک اتومبیل می‌ایستد و میکروفن به دست به مردم قول رسیدگی به امور را می‌دهد اما اطرافیانش فریاد می‌زنند: پس کی؟

شبیه به دیترویت واقعی

بیگه‌لو و دستیارانش این صحنه‌ها را به شکلی کوتاه و در سکانس‌هایی موجز می‌گیرند و در بین برخی آنها از فیلم‌های مستندی هم که نشانگر آن آشوب و روزهای خاص در شهر دیترویت است بهره می‌گیرند. با این حال هنر اصلی را در کار «جره‌می هیندل» و «بری اکرویت» جست‌وجو کنید زیرا اولی در هیأت طراح صحنه و دومی به عنوان مدیر فیلمبرداری کوشش بلیغ و نهایت تلاش خود را به کار می‌گیرند تا محیط درست شبیه به دیترویت و خیابان‌ها و نشانه‌های آن ایام شوند و کارشان مدبرانه بوده است.

با این حال، «دیترویت» فقط مربوط به ناآرامی‌های شهر دیترویت در آن تاریخ نیست و حتی می‌توانید تصور و تلقی کنید که این فقط یک مقدمه و پس‌زمینه برای تصاویر مورد نظر و اتفاقات اصلی‌تر دلخواه بیگه‌لو است. در روز سوم شورش‌ها، گاردهای امنیتی به شهر می‌رسند و حتی از تانک هم برای حرکت در سطح شهر بهره می‌گیرند. پلیس هم وارد صحنه می‌شود و آنها اختیار دارند هر کس را که مشکوک تشخیص می‌دهند، بگیرند و عنصر مشکوک از دید آنها، هر کسی است که رنگ پوستش سیاه است. ادامه ماجراها به جایی می‌کشد که کمتر کسی انتظارش را می‌کشد و آن یک سالن هنرهای نمایشی واقع در جنوب شهر دیترویت است.

فیلم «دیترویت»؛ تصویری عریان از خشونت نژادی 

یک افسر خشن

در این محل گروه «مارتا و واندلاها» که از گروه‌های معروف موسیقی‌های عامه‌پسند آن زمان‌ها در امریکا و اروپا بودند، در حال اجرای برنامه‌اند و ترانه‌ای که می‌خوانند، ترانه معناداری با عنوان «جایی برای فرار نیست» است. نوبت به اجرای برنامه گروه بعدی نمی‌رسد زیرا به سبب ناآرامی‌های شهر به گروه موسیقی «دراماتیک‌ها» اطلاع می‌دهند که باید محل را ترک کنند. آنها و مدیر برنامه‌هایشان به سطح خیابان‌ها می‌آیند و برای گریز از ناامنی به هتلی در بالای شهر پناه می‌برند.

سرکرده این گروه که لری رید (با بازی الجی اسمیت) است، می‌کوشد به یارانش آرامش لازم را ببخشد اما یکی از اعضای گروه که کارل (جیسن میچل) نام دارد و ۱۷ ساله است، در یک حرکت احمقانه از پشت پنجره طبقه بالایی هتل به سطح خیابانی که مملو از نیروهای پلیس است، شلیک می‌کند و این باعث عکس‌العمل سریع پلیس‌ها و ورود تعدادی از آنها به فرماندهی افسری خشن و تندرو به نام کراس (ویل پولتر) و دستیارانش به هتل می‌شود. کراس همه را رو به دیوار و به صف می‌کند و به ضرب زور و اسلحه از آنها می‌پرسد چه کسی آن گلوله‌ها را شلیک کرده است. کراس ادعا می‌کند که هر کار او در راستای اجرای قانون است اما وقایع شهر به ما گوشزد می‌کند که پس از اتفاقات تند شهر، چیزی که بر شهر سلطه‌ای ندارد قانون است.

بی‌گناهان در خون غلتیده

خشونت‌های کراس بالا می گیرد چرا که شاهد ارتباط تعدادی از سفیدهای شهر با سیاهانی است که  به زعم او دردسرساز هستند و این خشونت زشتی است که نمی‌توان انکار کرد و راهی برای مهارش وجود ندارد. حتی یکی از مأموران امنیتی که به هتل رسیده و «ملوین دیسموکز» نام دارد، با دیدن این اوضاع خطیر تصمیم به سکوت می‌گیرد زیرا اعتراض کردن او نه فقط اوضاع را بهتر نمی‌کند، بلکه خود وی را نیز از صحنه حذف خواهد کرد.

فیلم «دیترویت»؛ تصویری عریان از خشونت نژادی 

سکانس بعدی نشانگر صحت اندیشه‌های دیسموکز است زیرا وقتی عملیات کراس پایان می‌گیرد، حداقل سه آدم بی‌گناه و غیر دخیل در ناآرامی‌های شهر در خون خود درغلتیده‌اند. حرکات او نشانگر همان خشم بی‌دلیلی است که پلیس‌های بی‌رحم و نژادپرست امریکایی سال‌ها است در حق سیاهپوستان روا می‌دارند. اتفاقات پیش روی ما مربوط به ۵۰ سال پیش است اما انگار همین امروز را می‌بینیم و اهمیت و خوبی و تأثیرگذاری فیلم کاترین بیگه‌لو نیز به همین سبب است،  فیلمی که بعید است کاندیدای چند جایزه اسکار امسال نشود و یکی دو تا را نبرد.

 
مشخصات فیلم

  • عنوان: «دیترویت»
  • محصول: شرکت‌های آناپورنا و فرست لایت پروداکشنز
  • تهیه‌کنندگان: مارک بول، متیو بودمن، مگان الیسون و کالین ویلسون
  • سناریست: مارک بول
  • کارگردان: کاترین بیگه‌لو
  • مدیر فیلمبرداری: بری اکرویت
  • تدوینگر: ویلیام گولدنبرگ
  • طول مدت: ۱۴۳ دقیقه
  • بازیگران: ویل پولتر، الجی اسمیت، جاکوب لاتیمور، جان بویه‌گا، جان کرازینسکی، آنتونی مک‌کی، جیسن میچل، هانا موری، جک رینور، کاتلین دوور، بن اوتول، ناتان دیویس جونیور، پیتون الکس اسمیت و مالکوم دیوید کلی


منبع: برترینها

«کازئو ایشی گورو» چگونه در ایران معرفی شد؟

روزنامه آسمان آبی – بابک توانایی: کازئو ایشی گورو نخستین رمانش را در سال ۱۹۸۲ منتشر کرد با عنوان «منظر پریده رنگ تپه ها». اما ایشی گورو را در ایران ظاهرا جعفر مدرس صادقی با داستان کوتاه «شام خانوادگی» معرفی کرد؛ داستانی که در مجموعه «لاتاری، چخوف و داستان های دیگر» آمده بود و آن مجموعه در دهه ۷۰ به یکی از مجموعه های بسیار خواندنی و موثر تبدیل شد؛ خصوصا با داستان کوتاه «لاتاری» نوشته شرلی جکسون. داستان «لاتاری» در اغلب کارگاه های داستان نویسی به عنوان یکی از نمونه های برجسته داستان نویسی تدریس شد و به حافظه بسیاری از کسانی رخنه کرد که قصد داشتند داستان کوتاه بنویسند.

 وقتی ایشی به ایران رسید
در مجموعه ای که مدرس صادقی ترجمه کرده بود و ترکیبی از هفت، هشت داستان از نویسندگان مختلف به نوشته خودش، جوان ترین نویسنده همان کازئو ایشی گورو بود. آن موقع که مدرس صادقی داستان «شام خانوادگی» را ترجمه کرده، ایشی گورو سه رمان نوشته و رمان «بازمانده روز»ش در اروپا و آمریکا بسیاری را حیرت زده کرده بود. همه آنها داستان پیرمردانی بودند در مشاغل و موقعیت های مختلف که به گذشته خود بر می گشتند، آن را کندوکاو می کردند و از این کندوکاو به نتایجی تراژیک می رسیدند؛ نتایجی که دقیقا غم به دل می نشاند. قصه ای که ایشی گورو در داستان کوتاه «شام خانوادگی» نیز روایت کرده بود همین استراتژی را داشت، اما با یک تفاوت. اگر در بقیه آن داستان ها ما با پیرمردانی روبرو بودیم، در مقام راوی داستان در «شام خانوادگی» ما با مرد جوانی روبرو بودیم که پس از سال ها زندگی در کالیفرنیا به خانه پدرش در توکیو بر می گردد و می بیند مادرش مرده است.

بعد از انتشار داستان کوتاه «شام خانوادگی» که به نظر می رسد در کنار داستان «لاتاری» آن گونه که باید قدر ندید و دیده نشد، رمان «بازمانده روز» با ترجمه نجف دریابندری منتشر شد. «بازمانده روز» درباره سرپیشخدمت کهنه کاری است به نام آقای استیونز. او در خانه ای زیسته که متعلق به اربابی سنتی و مقرراتی از دسته اشراف ریشه دار انگلستان بوده است. پس از زمانی طولانی، آن خانه توسط اربابی آمریکایی خریداری می شود و ارباب تازه که مردی ملایم و مهربان است، استیونز را به سفری تاریخی و خارج از حوزه وظایف معمولش می فرستد. در واقع از او می خواهد که قدری به خودش استراحت بدهد و برای این سفر از اتومبیل او استفاده کند.

آقای استیونز که در طول سالیان متمادی یاد گرفته به شغلش بیش از هر چیز، حتی خودش، اهمیت دهد، وارد فضایی عجیب و ناشناخته می شود. او به گذشته اش می نگرد؛ در واقع تمام اهمیت این رمان کندوکاو در گذشته است. هنگامی که پدر پیر استیونز در حال مردن و جان کندن است او به حکم وظیفه به اداره کردن میهمانی مجلل ارباب انگلیسی اش مشغول است و این از صحنه های بسیار تاثیرگذار رمان است. یا مثلا ما در رمان از عشقی خبردار می شویم که بین استیونز و یکی دیگر از خدمتگزاران سرای دارلینگتن در جریان بوده و هرگز به زبان نیامده است یا از امیالی باخبر می شویم که مدام در طول زندگی سرکوب شده اند.

استیونز با حسرت و تعجب به این گذشته مشکوک می نگرد و از خودش متعجب است. همه این اعترافات که با پنهان کاری های استیونز نیز همراه است، با نامه ای به ظهور می رسند که پیشخدمت سابق، یعنی خانم بن، مدت ها پیش به آقای استیونز نوشته بوده و ما با همین نامه کوتاه که بارها خوانده می شود و هر بار لایه تازه ای از آن کشف می شود، پی به این گذشته عجیب می بریم. کازئو ایشی گورو برای این رمان در سال ۱۹۸۹ برنده جایزه بوکر شد و بر اساس «بازمانده روز» فیلمی نیز با بازی آنتونی هاپکینز ساخته شد. ترجمه دریابندری از این رمان یک ترجمه به یادماندنی و درخشان است، خصوصا با آن لحن آریستوگرات مآبانه استیونز.

«بازمانده روز» مهم ترین رمان ایشی گورو است؛ رمانی که او می گوید در مدت چهار هفته آن را نوشته، یعنی چیزی در حدود یک ماه. رمان هایی که در زمان کوتاهی نوشته شده اند و البته به شهرت زیادی هم رسیده اند، کم نیستند. برای یک نمونه دیگر می توانیم از «بلندی های بادگیر» امیلی برونته یاد کنیم که در حدود ۷۰ روز نوشته شد و ساختار غریبش همه را شگفت زده کرد. ایشی گورو حدود ۲۵ سال بعد از انتشار «بازمانده روز» در یادداشتی که سه سال پیش برای روزنامه «گاردین» نوشته بود به روزهایی اشاره کرد که تصمیم گرفت رمانی را در زمان بسیار کوتاه بنویسد.

 وقتی ایشی به ایران رسید
 
او تا قبل از آن که نوشتن رمان «بازمانده روز» را به پایان ببرد، اعتقاد داشت بعد از چهار ساعت کار کردن، انرژی نویسنده تحلیل می رود و دیگر آن کارایی اولیه روز را ندارد اما تابستان ۱۹۸۷ بود که او تصمیم می گیرد رویکرد دیگری در پیش بگیرد. بعد از نوشتن رمان «منظر پریده رنگ تپه ها» او در شرایطی بود که نمی توانست هر روز روی رمان و داستان کار کند. وقتی رمان دومش را با عنوان «هنرمندی در جهان شناور» در سال ۱۹۸۶ منتشر کرد، موفقیت های تازه ای برای او از راه رسیده بود. همین موفقیت ها مقداری به گفته خودش او را دچار حواس پرتی کرده بود. مدام برای ارتقای سطح شغلی پیشنهادهای تازه به او می شد یا برای شام، میهمانی و سفرهای خارجی از او دعوت می کردند.

بعد از نوشتن «هنرمندی در جهان شناور» تنها یک فصل از رمان تازه اش را نوشته و در طول یک سال هیچ پیشرفتی نکرده بود و این برای ایشی گورو ناامیدکننده بود. «بنابراین من و لورنا (همسر ایشی گورو) نقشه ای به سرمان زد. قرار شد در طول چهار هفته تمام دفترچه خاطره هایم را بی رحمانه خالی کنم و با برنامه ای که خودمان اسم رمز «سقوط» به آن داده بودیم پیش برویم. در طول دوران سقوط، هیچ کاری انجام نمی دادم. برنامه این طور بود که از یکشنبه تا شنبه، هر روز از ۹ صبح تا ۱۰:۲۰ شب باید می نوشتم، غیر از یک ساعت برای ناهار و دو ساعت هم برای شام. نباید هیچ کس را می دیدم. اجازه نداشتم به هیچ ایمیلی جواب بدهم یا به تلفن نزدیک شوم. هیچ کس به خانه مان نمی آمد.»

و این برنامه جواب داد. «بازمانده روز» به تدریج داشت متولد می شد: «آن زمان من ۳۲ ساله بودم و تازه به خانه ای در سیدنهام در جنوب لندن نقل مکان کرده بودیم. برای اولین بار در عمر بودم که اتاق مخصوصی برای کار داشتم. دو رمان اولم را روی میز ناهارخوری نوشته بودم. اتاق کارم یک جور قفسه بزرگ در یک پاگرد بود که در هم نداشت. با این حال همین که می توانستم کاغذهایم را پخش و پلا کنم و مجبور نباشم آخر روز مرتب شان کنم خیلی خوشحال بودم. دیوارهای پوست انداخته را پر کردم از جدول ها و یادداشت ها و در نوشتن غرق شدم.»

۶ سال بعد از انتشار «بازمانده روز» با ترجمه درخشان نجف دریابندری، رمان «وقتی یتیم بودیم» با ترجمه مژده دقیقی منتشر شد؛ سال ۱۳۸۱٫ «وقتی یتیم بودیم» سال ۲۰۰۰ میلادی نامزد جایزه بوکر شد. بعدها ایشی گورو خود در جایی گفت از این رمان به اندازه آقای قبلی اش و حتی بعدی اش خوشش نیامده است. «وقتی یتیم بودیم» رمانی نیمه پلیسی است که ایشی گورو در آن به کندوکاو در زندگی یک کارآگاه خصوصی ژاپنی الاصل که در انگلستان زندگی می کند پرداخته است. انگلستان سال های دهه ۱۹۲۰ میلادی است و کریستوفر بنکس، مشهورترین کارآگاه کشور است. در لندن همه او را می شناسند و درباره پرونده های شگفت انگیز او صحبت می کنند؛ پرونده هایی که هر یک از نبوغ او حکایت داشته اند اما در این میان معمای حل نشده ای باقی مانده که ذهن او را درگیر خود کرده است: معمای ناپدید شدن اسرارآمیز پدر و مادرش در دوران کودکی او در شانگهای. ۲۰ سال از آن تاریخ می گذرد و دنیا به سوی جنگ جهانی کشیده می شود. کریستوفر بنکس در می یابد که باید به شهر دوران کودکی اش بازگردد؛ شهری که در آتش جنگ چین و ژاپن می سوزد و او تصمیم می گیرد پیش از آن که شهر در جنگ نابود شود، سر از ماجرای ناپدید شدن والدینش در بیاورد.

سومین رمانی که از ایشی گورو در ایران منتشر شد، رمان «هرگز رهایم مکن» بود؛ رمانی بسیار درخشان که خواننده را فلج می کند و تا مدت ها ذهنش را درگیر سرنوشت انسان هایی می کند که با فرمول شبیه سازی به دنیا آمده اند و به آنها اجازه عاشق شدن نمی دهند. «هرگز رهایم مکن» را می توان رمانی علمی – تخیلی نیز به حساب آورد اما به قدری به قواعد واقع گرایی پایبند است که انگار در همین نزدیکی خواننده رخ می دهد. کنی، روت و تومی، قهرمانان رمان ایشی گورو هستند. آنها برای نخستین بار چیزی را درون خود حس می کنند به نام «عشق». عشق درون هر سه قهرمان از یک درجه و اندازه برخوردار است، ولی واکنش آنها که انسان هایی شبیه سازی شده هستند به عشق متفاوت است. تومی سعی می کند آن را کنترل کند تا دیگران متوجه آن نشوند اما همه چیز آن طور پیش نمی رود که تومی می خواهد. او امیدوار است برای کتی و روت، دوست خوبی باشد ولی عشق مثل یک سیل همه برنامه ها را به هم ریخته و بحران هایی می سازد که خواننده را به فکر سرنوشت غمبار انسان می اندازد.


منبع: برترینها

الهه حصاری؛ بازیگر نقش دهه هفتادی ها

ماهنامه دنیای زنان – ورتا چمانی: در میان بازیگرانی که این سال ها در سینما و تلویزیون کوشیده اند ایفای کاراکترهای مملوس دهه هفتادی را برعهده داشته باشند الهه حصاری جایگاه ویژه ای دارد. این بازیگر هرچند خودش متولد آخرین سال از دهه شصت است اما هم چهره کمابیش نوجوانانه اش و هم عادات رفتاریش در بازیگری و به خصوص نوع نگاهش موجب شده همواره به عنوان یکی از بهترین بازیگران ایفای نقش جوانان دهه هفتاد مورد توجه قرار گیرد.

الهه حصاری که یک فیلم معناگرایانه با نام «سوفی و دیوانه» را آماده اکران دارد به تازگی درگیر بازی در فیلمی با نام «بالن» شده است. «بالن» یک فیلم کاملا جوانانه است که کارگردانی به نام مسعود تکاور آن را می سازد؛ کارگردانی که هرچند نزدیک به دو دهه قبل اولین فیلم بلند خود با نام «پروانه های پشت دیوار» را برای سینما ساخت اما در سال های اخیر بیشتر در تلویزیون و شبکه خانگی فعالیت داشته و سریال هایی مانند «رهایی» و آثاری ویدیویی نظیر «بچرخ تا بچرخیم» را کارگردانی کرده است.

 الهه حصاری؛ بازیگر نقش دهه هفتادی ها

«بالن» داستان تعدادی جوان را می گوید که عازم سفری پرماجرا می شوند و می روند که به خیال خود یک شبه ره صدساله را بپیمایند اما طبیعی است که این سفر برایشان اتفاقات و ماجراهای مختلفی را رقم خواهدزد…

الهه حصاری ایفاگر یکی از جوانانی است که در «بالن» به سفری پرماجرا می رود! سفری که هر لحظه اش برای وی و همراهان با اتفاقی خاص همراه است. کوروش تهامی، رامین پرچمی، رضا یزدانی و اندیشه فولادوند از جمله همبازیان الهه حصاری در «بالن» هستند؛ بازیگرانی که هرکدام یادآور استایل هنری متفاوتی هستند. یکی مثل یزدانی خواننده ای ست که اخیرا در «تیک آف» تصویری تازه از قدرت بازیگری خود نشان داد، دیگری کورش تهامی که با «رگ خواب» کولاک کرد. یکی رامین پرچمی که سال ها از بازیگری سینما دور افتاده و اخیرا در کمدی «فیلسوف های احمق» بازی داشت و اندیشه فولادوند هم که آخرین بار با آثاری همچون «بدو ساعت بعد مهرآباد» و «گاهی» مهمان سینماها بود.

آغاز با نقش های کوتاه

الهه حصاری به مانند بسیاری دیگر از بازیگران تحصیلات دانشگاهی بازیگری ندارد. او لیسانس زبان انگلیسی و فوق دیپلم تربیت بدنی است اما از نوجوانی علاقه به بازیگری داشت و برای همین در دوران دبیرستان در گروه های تئاتر دبیرستان شرکت داشته و رفته رفته جذب گروه های تئاتر مدارس کشور شده و به موازات آن نیز کوشید آموزه های بازیگری را در یک آموزشگاه آزاد بازیگری پشت سر بگذارد.

حصاری در کلاس های بازیگری موسسه فرهنگی هنری (چهره های ماندگار) ثبت نام کرد و کوشید با حضور در این مدرسه دانش آکادمیک خود در بازیگری را افزایش دهد.

میانه دهه هشتاد بود که الهه حصاری با بازی در فیلم «نطفه شوم» وارد بازیگری حرفه ای شد. «نطفه شوم» فیلمی با نقد خرافات و آلودگی برخی جوانان به آن بود. فیلم البته آنقدر باکیفت نبود که مورد توجه مخاطبان قرار گیرد و برای همین حصاری هم به واسطه اش چنان که باید دیده نشد اما حصاری آن قدر تجربه گرا بود که حضور در چنین آثاری را امتداد دهد برای افزون کردن دامنه تجربیات. چنین بود که این بازیگر بعد از «نطفه شوم» در یک کمدی با نام «تاکسی نارنجی» ایفای نقش کرد؛ فیلمی به کارگردانی ابراهیم وحیدزاده که البته در زمره کمدی های روتین زمان خود بود.

 الهه حصاری؛ بازیگر نقش دهه هفتادی ها
حصاری در فیلم بعدی وحیدزاده با نام «عروسک» هم ایفای نقش کرد و این دو فیلم کنار یکدیگر اسباب همکاری او با چهره هایی همچون بهاره رهنما، آزیتا حاجیان، حسن پورشیرازی و ماهایا پطروسیان را فراهم کرد. حصاری در این آثار نقش های کوتاهی داشت اما شناخت درست از نقش و درک جایگاه در فیلمنامه باعث می شد نقش هایش اسباب آزردگی خاطر مخاطب را موجب نشود.

ادامه با سینمای تجاری و سپس…

«زن ها شگفت انگیزند» و «زنان ونوسی مردان مریخی» دو فیلم تجاری حصاری بود که در هر دوی آنها ایفاگر دخترانی جوان که اغفال شده اند را ایفا می کرد. ایفای تیپ زن اغفال شده هرچند سال هاست در سینمای ایران جریان دارد و از زمان فیلم فارسی ها به روزگار معاصر و سینمای بدنه و حتی برخی سریال های تلویزیونی آمده اما ایفای نمکین این نقش ها که اسباب پیشبرد درام می شود موضوعی است که کمتر بازیگری بتواند از پسش برآید ولی حصاری شاید ناخواسته به واسطه حالات چهره اش از پس آن برآمد.

بعد از ایفای نقش در این دو فیلم تجاری فرصتی برای حصاری پیش آمد بلکه بتواند در آثاری متفاوت تر ایفای نقش کند. «آزادراه» فیلمی با مضمون تعارضات پیش آمده برای یک طلبه و همچنین «بیتابی بیتا» که روایتی داشت از زندگی دختران تنها در کلانشهرها از جمله آثار متفاوت بعدی بودند. در این میان «بیتابی بیتا» از این حیث که موجب شد الهه حصاری بعد از مدت ها نقش اول زن یک فیلم را ایفا کند می تواند جایگاهی ویژه در کارنامه وی داشته باشد.

در «بیتابی…» حصاری در نقش دختری جوان ظاهر شده بود که فعالیتیش در یک دندانپزشکی اسباب تهمت هایی ناروا می شود و پسری که به او دل بسته به دنبال نجات او از وضعیت پیش آمده است اما مشکل آنجاست که این دلبستگی هم سودی به حال دخترک ندارد و دختر جوان در بلبشوی مناسبات غلط کلان شهری همچون تهران ذره ذره دچار دگرگونی می شود.

حصاری سعی زیادی کرد که در «بیتابی…» تصویر قانع کننده ای از دختری در حال دگرگونی ارائه دهد ولی مشکل آنجا بود که فیلم به دلایل مختلف که اصلی ترین آن کیفیت پایین اش در اجرا بود آن قدر دیده نشد که بتواند اسباب دیده شدن حصاری را هم فراهم کند.

تجربه فضاهای متفاوت

«انتهای خیابان هشتم» امتداد منطقی مسیری بود که حصاری بعد از «آزادراه» و «بیتابی…» برای تجربه فضاهای متفاوت در پیش گرفته بود. فیلم آن قدر تلخ بود که مدت ها طول بکشد تا بتواند روانه اکران شود اما اثرگذاری درام آن قدر بود که بتواند مورد توجه مخاطبان قرار گیرد.

«قاعده تصادف» نقطه عطفی در کارنامه الهه حصاری است. فیلمی که با حضور تعدادی از بازیگران جوان سینمای ایران و با روایت داستانی مینی مال درباره تاثیرپذیری اهداف و آرای آدمیان زا اتفاقات کوچک پیرامونی پیش می رود. حصاری در این فیلم جزیی از کل بود چون فیلم از آن درام هایی بود که اصلا شخصیت محوری نداشت و کاراکترهایش به موازات هم روایت شده بود ولی به هر حال در کارنامه حصاری «قاعده تصادف» جایگاهی مناسب پیدا کرد.

الهه حصاری؛ بازیگر نقش دهه هفتادی ها

فیلم های میانه

«نقش نگار» که به واسطه بازگشت ناصر ملک مطیعی به سینما مورد توجه قرار گرفت فیلم بعدی حصاری بود. در این فیلم حصاری در نقش خواهر ناتنی دختری پرورشگاهی ظاهر شده بود که در آستانه ازدواج به سراغ والدین ناتنی خود می آید. حصاری همان شوخ و شنگی سال های پیش را به این نقش خود هم منتقل کرده بود. همان خنده های تین ایجری و همان سر به هوا بودن ها و همه اینها بوده که باعث شد نقشش در «نقش نگار» چندان دیده نشود. البته خود فیلم هم به دلایل مدت ها پشت خط اکران ماندن و بعدتر اکران در یکی از بدترین زمان ها نتوانست چندان پرمخاطب باشد.

«داره صبح میشه» فیلم مینی مال و به شدت خنثایی که در زمره آثار هنر و تجربه ای جای گرفته و «پی ۲۲» دیگر آثار سال های اخیر الهه حصاری بوده اند. «داره صبح میشه» به دلیل بکر نبودن ساختار و خط داستانی چنان که باید مورد توجه قرار نگرفت و «پی ۲۲» هم که روایتی ارائه می داد از دلاوری های نیروی دریایی ایران هم بیشتر فیلمی مردانه بود تا زنانه. در کنار اینها حصاری در آثاری تلویزیونی مانند «هشت و نیم دقیقه» و محصولات نمایش خانگی مانند «در حاشیه» و «شوخی کردم» و «قلب یخی ۳» هم ظاهر شده است که در این میان بیش از بقیه همان «هشت و نیم دقیقه» بود که مورد توجه قرار گرفت.

از «بالن» تا «هایلایت»

الهه حصاری که این روزها درگیر بازی در «بالن» شده یک فیلم سیاسی با نام «ماه گرفتگی» با محوریت حوادث ۸۸ را هم آماده اکران دارد ضمن اینکه به جز «بالن» در فیلمی با نام «هایلایت» هم ایفای نقش داشته است. هم «بالن» و هم «هایلایت» اگر بتوانند در جشنواره فجر امسال حضور خواهندداشت. باید منتظر ماند و دید ارائه این آثار در جشنواره اسباب توجه بیشتر به حصاری را موجب خواهدشد؟؟؟ آیا این بازیگر خواهد توانست نخستین جایزه بازیگری خود را از جشنواره فجر بگیرد؟


منبع: برترینها

ابن سینا، نابغه ای همه کاره

هفته نامه صدا: ابن سینا یا به طور کامل ابوالعلی حسین ابن عبدالله بن سینا، (۹۸۰-۱۰۳۷) فیلسوف و پزشک ایرانی در دوران قرون وسطی (عصر طلایی اسلام) بود در مکتب طب اسلامی، نام حکیم ابن سینا نسبت به دیگر پزشکان بسیار برجسته است. در حالی که بقراط «پدر علم پزشکی» است، ابن سینا «پدر علم پزشکی مدرن» است.

او یکی از معروف ترین دانشمندان زمان خود در موضوعات مختلف بود و اغلب به عنوان یکی از بزرگ ترین متفکران و محققان تاریخ شناخته می شد. او توسط بسیاری از دانشمندان علم پزشکی مدرن مورد توجه ویژه قرار گرفته است.

وقتی ابن سینا تنها بیست و یک ساله بود پدرش فوت کرد و این رویداد غم انگیز، همراه با آشفتگی سیاسی بزرگ آن زمان ابن سینا را در یک دوره سرگردانی قرار داد. او در نهایت در بارگاه یک شاهزاده ایرانی در همدان پذیرفته شد اما این موضوع برای محافظت از ابن سینا از گردباد سیاسی که او را در بر گرفته بود، کفایت نکرد. او حتی مدتی هم در زندان به سر برد.

اما توانایی های فکری ابن سینا خیلی بزرگ بود به طوری که حتی این محاکمه و سختی ها نتوانست او را از فعالیت خلاقانه خود به عنوان یک پزشک و محقق دور کند. ابن سینا که مقالات و کتاب هایش را عمدتا از بر می نوشت، صدها اثر در مورد هر حوزه علم – فیزیک، ریاضیات، اقتصاد، شیمی، تاریخ طبیعی، مذهب، فلسفه، موسیقی و البته پزشکی از خود به جا گذاشته است.

ابن سینا، نابغه ای همه کاره

از میان تمامی آثار او دو کتاب هستند که شهرت ویژه ای دارند؛ اولین کتاب، «کتاب شفا» است. در این کتاب، ابن سینا اصول پزشکی را به دیگر علوم مانند منطق، هندسه، روانشناسی، نجوم، ریاضیات، موسیقی و متافیزیک مرتبط می کند. از دید او، هرگونه تشخیص بیماری، معیوب و ناقص است مگر این که تمام جنبه های زندگی بیمار مورد توجه قرار گیرد. این دانشجوی ممتاز ارسطو، ایده های جسورانه و بنیادی را درباره فلسفه و الهیات داشت که جلوتر از زمان خودش بود. نظریه پردازان محافظه کار اسلامی در آن زمان، بسیاری از اندیشه های مذهبی او را مورد انتقاد قرار دادند.

معروف ترین و تاثیرگذارترین کتاب ابن سینا، «قانون پزشکی» است؛ رساله مفصلی درباره علم پزشکی که در پنج جلد نوشته شده است. دایره المعارف بریتانیکا آن را تنها کتابی که بیشترین اهمیت را در تاریخ پزشکی شرق و غرب دارد، نامیده است. برای قرن ها «قانون» ابن سینا یک کتاب استاندارد در بسیاری از مدارس پزشکی اروپا بود. حتی امروز، این کتاب مرجع استاندارد برای پزشکان طب اسلامی است.

ابن سینا سیستم پزشکی خود را بر اساس مفاهیم انسانی و حیات شناختی بقراط و گالن پایه گذاری می کرد. همانطور که در نوشتن «قانون» چشم انداز جهانی، جمع آوری، تقطیر و تلفیق تمام دانش پزشکی که در زمان او وجود داشت، به چشم می خورد. ابن سینا به طور گسترده در چندین سیستم پزشکی مختلف مثل یونانی، مصری، فارس، هندو، تبت و چینی مطالعه کرد و به این نتیجه رسید که به غیر از تفاوت های سطحی، همه آنها با موضوعات و واقعیت های بالینی مشابهی برخورد کرده اند. همه آنها علاوه بر مفاهیم کیفیتی، خلق و خو، مایع حیاتی یا شوخ طبعی، انرژی حیاتی یا نیروی زندگی، دارای اصول مشابه ساختار و عملکرد بدن، یا آناتومی و فیزیولوژی بودند.

نسل های بعدی پزشکان طب سنتی با الهام از «قانون»، تکنیک های جدید پزشکی و درمان را توسعه داده اند و پیشرفت شگرفی در فارماکولوژی و آماده سازی دارو به وجود آمده است. اصول طبیعی درمان در «قانون» نیز توسط ساموئل هانمن، بنیانگذار هومیوپاتی (همسان درمانی) و سباستین کنپی، بنیانگذار نچروپاتی (طبیعت درمانی) مورد مطالعه قرار گرفته است.

ابن سینا پس از طی مراحل پر فراز و نشیب زندگی اش در شهرهای جرجان (گنبد کاووس)، ری و اصفهان، سرانجام در سن ۵۷ سالگی به علت بیماری قولنج در همدان درگذشت.

نابغه ای همه کاره

ترجمه سهیلا تقوی نژاد: فلسفه ابن سینا به برخی از اساسی ترین مسائل مربوط به مبدأ کیهان، نقش خدا در وجود انسان و جهان و تعامل الهی با انسان ها و سایر مخلوقات می پردازد. او به طور گسترده در مورد منطق، متافیزیک و اخلاق نوشت؛ در حالی که بزرگ ترین کمک او به توسعه بُعد تفکر مسلمان و غرب، تلاش او برای هماهنگ کردن فلسفه یونان باستان و خدا به عنوان خالق همه هستی بود. در طی قرن های بعد، ابن سینا به عنوان قدرت اصلی فلسفه اسلامی شناخته می شد.

ابن سینا، نابغه ای همه کاره

ابن سینا در ابتدا یک فیلسوف متافیزیکی بود که در درک وجود خود در این جهان و ارتباط آن با دیگر بخش های کائنات احتمالاتی را مطرح کرده بود و برای ایجاد سیستم یکپارچه و جامعی که با ضرورت های مذهبی فرهنگ مسلمان سازگار باشد تلاش می کرد. بدین ترتیب، او تقریبا اولین فیلسوف بزرگ اسلامی است. فضای فلسفی که او به عنوان موجودیت ضروری برای خدا توضیح می دهد، پایه ای برای نظریه هایش درباره روح، عقل و کیهان است.

علاوه بر این، او در توسعه سرمایه گذاری فلسفی در اسلام کلاسیک، از دغدغه هایش برای ایجاد رابطه بین دین و فلسفه، به منظور تلاش برای ایجاد معرفت فلسفی از آموزه های دینی کلیدی و حتی تفسیر قرآن سخن گفت. مطالعات قرن بیستم در تلاش است تا او را در سنت ارسطویی و نئوپلتونی قرار دهد. رابطه او با مورد دوم متضاد است. او گرچه بعضی از عناصر کلیدی مانند کیهان شناسی نژادپرستانه را پذیرفت، اما معرفت شناسی نئون پلتونیک و نظریه روح پیش موجود را رد کرد.

به غیر از فلسفه، مشارکت های دیگر ابن سینا در زمینه های پزشکی، علوم طبیعی، تئوری موسیقی و ریاضیات قرار دارد. در علوم اسلامی او مجموعه ای از تفسیرهای کوتاه در مورد آیات و سوره های منتخب قرآنی نوشت که نشان می دهد که اینها بیانات روش هرمنوتیک این فیلسوف خبره و تلاش برای رسیدن به وحی است.

هستی شناسی

ابن سینا طرح نظریه درباب نئوپلتونیک را از فارابی آموخته است. برخلاف تئوریسین های کلاسیک مسلمان، او پدید آمدن از هیچ را رد کرد و در مورد این که کیهان هیچ ابتدایی نداشته باشد اما یک محصول منطقی الهی است بسیار بحث کرد. به عقیده او، موجودیت کیهان خدا را به نظم منطقی و وجودی هدایت می کند.

در نتیجه، ابن سینا به عنوان نویسنده یک اثبات مهم و تاثیرگذار برای وجود خدا شناخته شده است. همانطور که در فلسفه قرون وسطایی معمول بود، این اثبات نمونه خوبی از نبوغ یک فیلسوف است که برای هدف دینی به کار گرفته شده است. این استدلال به شرح زیر است: «تجربه پدیداری جهان ما، تایید می کند که چیزها وجود دارند و وجود آنها غیر ضروری است، زیرا ما درک می کنیم که همه چیز به وجود می آید و از بین می رود. هیچ چیزی نمی تواند احتمالی به وجود آید، مگر این که علت لازم باشد؛ در حقیقت زنجیره ای علی در واقعیت باید به یک دلیل ناخواسته منجر شود. بنابراین، زنجیره ای از موجودات احتمالی باید در اصل وجود داشته باشد و اصول علمی آن را در یک خودِ واحد و ضروری یعنی «وجود» پیدا کند.» این البته، همانند جایگاه خدا در دین است.

یکی از دلایل مهم این استدلال تمایز مشهور ابن سینا بین وجود و ذات در موجودات، بین چیزی که وجود دارد و آن چیزی که واقعا هست، این تمایزی است که مسلما در عقاید ارسطو است، گرچه ریشه های آموزه های ابن سینا در الهیات اسلامی کلاسیک یا کلام بهتر درک می شود.

تئوری ذات ابن سینا، سه حالت را مطرح می کند: موجودات می توانند در دنیای بیرونی با کیفیت و ویژگی های خاص آن واقعیت وجود داشته باشند؛ آنها می توانند در ذهن به عنوان مفاهیم مرتبط با کیفیت در تصور ذهنی وجود داشته باشند؛ و آنها می توانند در خود ذهن به عنوان مفاهیم مرتبط با کیفیت در تصور ذهنی وجود داشته باشند و آنها می توانند در خود به هر صورتی که می خواهند باشند. این حالت نهایی موجودات کاملا متفاوت از وجود است. بنابراین موجودات در خودشان خنثی هستند.

 ابن سینا، نابغه ای همه کاره
وجود هر چیز در این جهان به عنوان چیزی – شیء، انسان، حیوانی و نبات -، وجود دارد. آنها «ملبس» در قالب برخی از ماهیت ها هستند که مجموعه ای از خواصی است که آنها را به عنوان کامپوزیت ها توصیف می کند. خداوند از سوی دیگر کاملا ساده است و نمی تواند به مجموعه ای از ویژگی های متمایز هستی شناسی تقسیم شود که اتحاد او را نقض می کند.

این اثبات از احتمالات گاهی اوقات به عنوان «احتمال رادیکال» نامیده می شود. استدلال های بعدی درباره این است که آیا این تمایز ذهنی بود یا واقعی؟ آیا احتمال رادیکار راه اثبات هستی شناسی یا کیهان شناسی است؟

معرفت شناسی

ایده موثر ابن سینا، نظریه او درباره دانش است. عقل انسان در هنگام تولد، یک پتانسیل خالص است که از طریق تعلیم و تربیت به رسمیت شناخته می شود و یاد می گیرد. دانش از طریق ارتباط تجربی با اشیا در این جهان حاصل می شود؛ که خلاصه ای از مفاهیم جهانی است. این یک روش منطقی استدلال است؛ مشاهدات منجر به اظهارات درونی می شود که وقتی ترکیب شوند، منجر به ایجاد مفاهیم انتزاعی بیشتری می شوند. حالت عقل انسانی در پیوند با منبع کامل دانش این توانایی را پیدا می کند که دانش را به عقل فعال (عالم الفعل) تبدیل کند.

اما این سوال مطرح می شود: چگونه بفهمیم که یک گزاره دست است؟ چگونه می توانیم بدانیم که تجربیات ما صحت دارد؟ دو روش برای دستیابی به این هدف وجود دارد. روش اول – با توجه به وجود استانداردهای رسمی استدلال – طرح، این سوال به وجود می آید که آیا استدلال ذهن ما منطقی است؟ دوم و مهم تر از همه، یک عقل متعالی وجود دارد که در آن تمام عناصر از قبیل موجودات و تمام دانش در آن قرار دارد. این عقل، که به عنوان «عقل فعال» شناخته می شد، عقل انسان را از طریق پیوستگی روشن می کند و دانش واقعی را در مورد عقل انسان به ارمغان می آورد.

با این حال، اتصال، اپیزودیک است و فقط به عقاید انسانی می انجامد، چرا که به اندازه کافی آموزش دیده و در نتیجه آن را به رسمیت شناخته شده است. عقل فعال در ارزیابی استدلال های صحی نیز از طریق تئوری شهود ابن سینا مداخله می کند. استنتاج منطقی نتیجه گیری از دو موضع پیش فرض را از طریق اتصال یا دوره میانی آنها به دست می دهد. گاهی اوقات دشوار است که ببینیم این اتصال چیست؟ به این ترتیب وقتی فردی که درگیر یک مشکل استنباطی است ناگهان به دوره میانی می پردازد و نتیجه درست را درک می کند، در حقیقت تئوری شهود (الهام گرفته شده توسط عقل فعال) به او کمک کرده است. اعتراض های مختلفی وجود دارد که می تواند علیه این نظریه مطرح شود، به خصوص به این دلیل که این نظریه بر اساس یک کیهان شناسی بیان شده که در آینده به طور گسترده ای در دنیای پست کوپرنیک رد می شود.

یکی از معضلات و ضعف های معرفت شناسی ابن سینا، مربوط به دانش خداست. اثر خداوند بسیار خالص، ساده و غیر مستقیم است و بنابراین نمی تواند رابطه معرفتی مستقیم با چیز شناخته شده خاصی داشته باشد. بدین ترتیب ابن سینا به این نتیجه رسید که در حالی که خدا می داند چه چیزی در این جهان پدیدار می شود، او چیزها را به «شیوه ای جهانی» از طریق ویژگی های جهانی چیزها می داند. خدا فقط انواع موجودات را می شناسد و اطلاعات شناختی از تک تک موجودات ندارد. این سخنان منجر به محکومیت شدید ابن سینا از جانب محمد غزالی شد که معتقد بود که نظریه ابن سینا به انکار اراده شناخت خدا از جزئیات می پردازد.

ابن سینا، نابغه ای همه کاره

روانشناسی

معرفت شناسی ابن سینا مبتنی بر نظریه روح است که مستقل از بدن و قادر به انتزاع است. این نشان دهنده پایگاه ارسطویی و ساختار نئوپلتونیک روانشناسی او است. این استدلال به۸ اصطلاح در ابتدای «فی ناف / THE ANIME (رساله روح)» است. در توضیح این نظریه که به تئوری «مرد پرنده» شهرت دارد این سوال مطرح می شود که اگر شخصی در یک وضعیت مناسب قرار داشت، اما کور و در هوا معلق بود، قادر به درک هر چیزی از طریق حواس خود ه۹ست؟ آیا می تواند وجود خود را تایید کند؟

او در چنین وضعیتی متوقف شده است. او نمی تواند وجود بدنش را تایید کند، زیرا او به صورت تجربی از آن آگاه نیست، بنابراین این استدلال می تواند به عنوان استقلال روح از بدن و یک نوع دوگانگی تایید شود اما در این حالت او نمی تواند شک داشته باشد که خود او وجود دارد زیرا حتما موضوعی وجود دارد که او به آن فکر می کند؛ فلذا این استدلال همچنین می تواند به عنوان تایید خودآگاهی روح و اعتبار آن باشد. این بحث، اعتراضی را مطرح می کند که می تواند فلسفه دکارت هم تلقی شود: چگونه می دانیم که موضوع شناختنی؛ خود است؟

این عقل منطقی دارای استعدادها یا حواس در یک نظریه است که با ارسطو آغاز می شود و از طریق نئوپلتونیسم توسعه می یابد. معنای اول عقل سلیم (الحس المشترک) است که اطلاعات را از حواس فیزیکی به یک شیء معرفتی می برد. معنای دوم تصورات (الخیال) است که تصویر ذهنی معرفتی را پردازش می کند. معنای سوم استاد علمی تخیلی (المتخیلات) است که تصاویر را در حافظه ترکیب کرده، آنها را جدا می کند و تصاویر جدیدی به وجود می آورد.

حس چهارم برآورد یا تحقق (وهم) است که تصویر درک شده را به معنای آن ترجمه می کند. مثال کلاسیک برای این حس نوآورانه، درک گوسفند از وجود موقعیت گرگ و احساس خطر مبهم است. حس پنجم و نهایی این است که ایده هایی که تولید می شوند، خیره و تجزیه و تحلیل می شوند و معانی مرتبط با تولید دانش آموزان تخیلی و برآورد می شوند.

سنت ابن سینا و میراث او

پیشرفت عمده ابن سینا در این بود که سیستم فلسفی دفاعی را که در حقیقت الهیات اسلام است معرفی می کند و موقعیت آن را می توان با استفاده از ایده های ابن سینا در تاریخ بعدی الهیات فلسفی در اسلام یافت. در غرب لاتین، متافیزیک و تئوری روح او تاثیر عمقی بر استدلال های شاعرانه داشت. همانطور که در شرق اسلامی مبنای بحث و بسیار قابل توجه بود. فقط دو نسل بعد از او، غزالی و شهرستانی در حملات شان به این واقعیت واقف بودند که هیچ متفکر صاحبنظر مسلمانی نمی تواند ابن سینا را نادیده بگیرد. آنها ابن سینا را به عنوان نماینده اصلی فلسفه در اسلام در نظر گرفتند.

در سنت های بعدی ایران، اندیشه ابن سینا به طور چشمگیری با بینش عرفانی تلفیق شد و به عنوان متفکر عرفانی شناخته شد، که عقاید او در قرن بیستم و اواخر قرون بیست و یکم مورد استفاده قرار گرفت. با این وجود آثار اصلی ابن سینا به ویژه شفا، اساس برنامه درسی مدارس فلسفی بود. تفاسیر متعدد درخشان و فوق العاده بر روی آنها نوشته شد و همچنان نیز در قرن بیست و یکم استفاده می شود.


منبع: برترینها

برترین جاذبه های توریستی پراگ در سال ۲۰۱۷

برترین ها: سی سال پیش شهر پراگ برای مسافران اروپایی مانند یک راز بود؛ ولی در حال حاضر، یکی از محبوب ترین مقصد ها در قاره اروپاست، که سالیانه چهار میلیون بازدید کننده را به سمت خود می کشاند. پراگ یک شهر جمع و جور، با تاریخچه ای طولانی و جذاب از قرون مختلف با نمونه هایی از معماری رومی، گوتیک، باروک، رنسانس و هنر مدرن به شما ارائه می دهد.

همچنین تعداد زیادی از مکان های دیدنی، کلیساها، پارک ها و میادین در پراگ وجود دارد، غذاهای خوشمزه چک با قیمت های مناسب از جاذبه های پراگ می باشند. مروری اجمالی بر برترین جاذبه های توریستی پراگ می نماییم.

۱۰٫ برج باروت

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

یکی از دروازه های اصلی به داخل شهر قدیمی پراگ می باشد، این برج اولین بار در قرن یازدهم ساخته شد و بعد از آن در قرن پانزدهم بازسازی شد، این برج محل نگهداری باروت بود و نام آن هم از آن گرفته شده است. مسیر سلطنتی، مسیر تاجگذاری پادشاهان بوهمیایی، از این برج آغاز می شد، به داخل شهر می رفت، از میان پل چارلز می گذشت و به قلعه پراگ و کلیسای سنت ویتوس جایی که پادشاهان در آنجا تاجگذاری می کردند، می رسید.

برج باروت توسط یک پل سرپوشیده به جایی که قبلا قصر شاه ولادیسلاو دوم بود، متصل می شود، این پادشاه در سال ۱۴۷۵ این برج را بازسازی نمود. قصر سابق، اکنون خانه شهرداری است و همچنان به برج متصل مانده است. درون برج یک راه پله مارپیچ با ۱۸۶ پله وجود دارد و به تالاری می رسد که بینندگان می توانند از آنجا منظره ای تماشایی از شهر قدیمی را ببینند.

۹٫  خانه رقصان

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

پراگ قرن هاست که به خاطر گستردگی سبک های معماریش شناخته شده است، و آخرین نمونه اش هم خانه رقصان با سبک و ساختار متفاوتش است که توسط معمار چکسلواکیایی، والدو میلونیک و فرانک گری کانادایی خلق شد. این ساختار بی نظیر هر دو عنصر پویا و استاتیک را دارد، و نمایانگر یک بانوی رقصنده است که در آغوش همسرش در حال تاب خوردن است، درست مانند فرد استیر و جینجر راجرز، ستاره های سینما. این ساختمان که در کنار رودخانه ولتاوا و خیابان رسلوا، قرار گرفته است، یک ساختمان خصوصی است، به جز رستورانی که در طبقه هفتم آن است با نام “سلست” که به روی عموم باز می باشد.

خانه رقصان در تضاد با معماری کلاسیکی است که اطرافش را احاطه کرده است، که شامل ساختمان هایی با سبک های هنر مدرن، گوتیک جدید و باروک جدید می باشد. این طراحی فوق مدرن به هنگام ساخته شدنش اختلاف نظر ها و اعتراضات عموم را برانگیخت؛ ولی سال ها بعد، پراگ از به نمایش گذاشتن این ساختمان پر زرق و برق به خودش می بالد.

۸٫ کنیسه قدیم_جدید

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

در جوزفو، بخش سابق یهودی نشین پراگ، کنیسه قدیم-جدید، که قدیمی ترین پرستشگاه فعال یهودیان در اروپا می باشد، وجود دارد. بر اساس افسانه ها، سنگ های معبد دوم در اورشلیم توسط فرشتگان به پراگ آورده شد و دیوارهای این کنیسه ساخته شدند. این پرستشگاه اولین ساختمان گوتیک پراگ می باشد که در سال ۱۲۷۰ کامل شد و از آن زمان تا حالا، به جز سالهای ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵ که توسط نازی ها تصرف شده بود، محل پرستش می باشد. این کنیسه به قلب بخش یهودی نشین تبدیل گردید.

این پرستشگاه همچنین بر طبق افسانه ها محل زندگی گالم نیز می باشد. در قرن شانزدهم، خاخام یهود لوا گالم را از خاک رس درست کرد و با نفسش در آن روح دمید، و یک کاغذ پوستی حاوی دستورالعمل های رفتاری در دهانش قرار داد. وقتی گالم دیوانه شد و پرخاشگر شد، خاخام او را دوباره به خاک رس تبدیل کرد، و اعلام کرد که هر وقت یهودیان در شرایط سختی قرار گرفتند، گالم می تواند دوباره برخیزد.

۷٫  کلیسای تین

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

کلیسای بانوی مقدس قبل از تین، زینت بخش میدان قدیمی شهر می باشد. در میان جاذبه های مشهور در پراگ، برج های بلند گوتیک کلیسا به ارتفاع ۸۰ متر (۲۶۰ پا) که از همه نقاط شهر قابل روئیت می باشند، خودنمایی می کنند. مانند سایر کلیساهای شهر پراگ، بنای اولیه ساختمان یک کلیسای رومی قرن یازدهمی بود که برای بازرگانان خارجی که به منظور تجارت به تین می آمدند، ساخته شد. کلیسای کنونی در قرن چهاردهم ساخته شد، با این که سقف، برج ها و شیروانی ها سال ها بعد ساخته شدند.

در داخل کلیسای تین، بسیاری از آثار هنری مربوط به سبک گوتیک، باروک و رنسانس وجود دارد. بانوی ما، قبل از معماران تین، توسط پتر پارلر و ماتیاس آراس که بسیاری از ساختمان های گوتیک پراگ را خلق کرده بودند، بنا نهاده شد.

۶٫ مالا استرانا

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

 در دیگر انتهای پل چارلز از میدان شهر قدیم، محله مالا استرانا یا شهر کوچک قرار دارد. معماری باروک در مالا استرانا غالب است، با این وجود، تاریخچه اش به سال ۱۲۵۷ بر می گردد که به عنوان یک شهر سلطنتی پایه گذاری شد. کلیسای باروک سنت نیکولاس و قصر والنشتاین در این منطقه قرار دارند.

این منطقه میزبان قصرها، کلیساها، میادین، پارک ها، باغ ها و بسیاری جاذبه های دیگر می باشد. محله اطراف شهر کوچک توسط مغازه ها، رستوران ها و سفارت خانه های خارجی که در ساختمان های بزرگ و قدیمی باروک جای گرفته اند، احاطه شده است. بر فراز مالا استرانا قصر پراگ قرار دارد، که با قدم زدن در خیابان زیبای نرودوا می توان به آن رسید. خانه های این خیابان با تمثیل های منقش و دیوهایی به مانند قوی سفید، اسب کفش طلا و عقاب سرخ خیره کننده هستند. مسافرانی که خواهان یک پیاده روی آرام می باشند باید به پارک وجان یا تپه پترین بروند.

۵ . میدان ونسلاس

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

میدان ونسلاس که یکی از دو میدان بزرگ پراگ می باشد بهشت خریداران است. میدان ونسلاس که در سال ۱۳۴۸ توسط چارلز چهارم به عنوان بازار اسب پراگ بنا نهاده شده، بیشتر به بلوار شباهت دارد تا میدان. این میدان که در مرکز شهر جدید واقع شده، مرکز کلوب ها، رستوران ها، هتل ها، مغازه ها و بانک ها می باشد که باعث شده این منطقه به بخش سرگرمی، شب زنده داری و تجاری شهر تبدیل گردد.

بسیاری از اتفاقات تاریخی قرن بیستم کشور چک، از جمله جنبش های سیاسی و اجتماعات در کنار مجسمه سنت ونسلاس تا رژه رفتن، در میدان ونسلاس اتفاق افتاده است. ونسلاس مانند میدان شهر قدیمی و پل چارلز در مرکز پراگ واقع شده است، ولی حدود پنج دقیقه پیاده فاصله دارد، و هر سه خط مترو در این میدان به هم می رسند. ونسلاس همچنین میزبان موزه بزرگ ملی و خانه اپرای پراگ می باشد.

۴٫  ساعت نجومی پراگ

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

یکی از برجسته ترین دیدنی های میدان شهر قدیمی، ساعت نجومی پراگ است که یک اختریاب پیچیده و قدیمی می باشد و زمان بابلی، زمان بوهمیان قدیمی، زمان آلمانی و زمان نجومی را به خوبی زمان طلوع و غروب آفتاب، فازهای ماه و موقعیت خورشید در زودیاک را نشان می دهد. این ساعت در سال ۱۴۱۰ توسط یک ساعت ساز و ریاضیدان ساخته شد، این ساعت ششصد سال است که تعمیر و نگهداری می شود، و سومین ساعت قدیمی جهان است. اشکال رسولان که هر ساعت از پنجره بالایی نشان داده می شوند، در سال ۱۸۶۵ اضافه شدند.

وقتی که ساعت ضربه می زند، زنگ ها به صدا در می آیند، راه رفتن رسولان آغاز می شود، مجسمه های گوتیک به حرکت در می آیند، خروس بانگ سر می دهد و یک شیپورچی یک نمایش خوشایند برای توریست ها اجرا می کند، منظره ای که هر کسی باید حداقل یک بار ببیند، بهترین اجرا، در ظهر و نیمه شب می باشد.

۳٫  کاخ پراگ

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

کاخ پراگ بر فراز شهر به صورت یک مجموعه گسترده خودنمایی می کند. ساختمان های کاخ قرن هاست که گسترده اند، و شامل یک قصر سلطنتی، یک کلیسای جامع و سه کلیسا، یک تالار سلطنتی، یک صومعه، برج های دفاعی، اصطبل های سلطنتی، یک مسیر باریک که کارگران در آن کار می کردند و باغ های باشکوه می باشد. کاخ پراگ به عنوان یک دژ چوبی با باروهای خاکی در قرن نهم پایه گذاری شد؛ در قرن یازدهم یک قصر سلطنتی به آن افزوده شد، و در قرن چهاردهم ساخت کلیسای جامع سنت ویتوس آغاز شد. کلیسای جامع در مجموعه کاخ، یک نمونه عالی از معماری گوتیک است که مانند یک نگین در تاج پراگ می باشد. پادشاهان و امپراطورها اینجا دفن شده اند.

۲٫  میدان قدیمی شهر

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

میدان قدیمی شهر، مابین میدان ونسلاس و پل چارلز واقع شده است که اغلب در تابستان مملو از توریست ها و محلی هاست. تارخچه غنی و طولانی کشور چک با سبک های معماری گوناگون اعم از رومی، باروک، روکو، گوتیک و رنسانس در ساختمان های باشکوه اطراف میدان قابل رؤیت است.

برج های سر به فلک کشیده گوتیک که از کلیسای جامع تین بر می خیزد، با سبک باروک سنت نیکلاس کنتراست دارد، در حالی که تالار قدیمی شهر شامل یک مجموعه از ساختمان های گوتیک و رنسانس است. بازدیدکنندگان در ابتدای ورود به میدان شگفت زده می شوند و برای کافه های دارای فضای باز و یا مطالعه مجسمه جان هوس، شهید و اصلاح طلب کلیسا توقف می کنند.

۱٫  پل چارلز

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

ششصد سال است که پل چارلز شهر قدیمی و شهر جدید را از روی رودخانه ولتاوا به هم متصل می کند، و برجسته ترین نماد پراگ می باشد. شاه چارلز چهارم مأموریت ساخت این پل را در سال ۱۳۵۷ صادر کرد، که جایگزین پل جودیت شد که به خاطر سیل در سال ۱۳۴۲ خراب شده بود. سی مجسمه باروک در خط کناری پیاده رو پل به همراه دستفروشان بسیار، نوازندگان، هنرمندان و گدایان وجود دارد.

منطقه شلوغ و پرهیاهوی پل هرگز از افراد خالی نمی شود، هر چند که در سحرگاهان یا غروب خلوت تر است. قصر پراگ، در شب می درخشد، و یک چشم انداز دراماتیک ایجاد می کند، که همه بازدیدکنندگان را تحریک می کند. در هر دو انتهای پل چارلز یک برج قرار دارد و منظره بسیار زیبایی را برای بازدیدکنندگانی که از پله های آن بالا می روند، ایجاد می کند.


منبع: برترینها