جایگاه ویرایش محتوا در ادبیات داستانی

مژده دقیقی، محمدرضا جعفری، حسین سناپور و محمد حسینی، در نشستی به جایگاه ویرایش محتوایی در ادبیات داستانی ایران پرداختند.

سی‌امین جلسه از سلسله هم‌اندیشی‌های ویرایش با موضوع «ویرایش ادبیات داستانی تالیفی» در انتشارات فنی ایران برگزار شد و در آن، محمدرضا جعفری، حسین سناپور و محمد حسینی به بررسی تاریخی جایگاه ویرایش داستانی و ویراستاری در ایران پرداختند و به تفصیل درباره جایگاه ویرایش محتوایی در ادبیات داستانی سخن گفتند.

در ابتدای این نشست، مژده دقیقی به عنوان مدیر جلسه، با طرح سوالاتی از این دست که ویرایش داستان چه تفاوتی با سایر متون دارد؟ ویراستار داستان باید چه نقش‌هایی را برعهده بگیرد و چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟ آیا همکاری با ویراستار در خلاقیت نویسنده تاثیر مثبت دارد؟، گفت: ویرایش داستان فراتر از ویرایش زبانی، فنی و…است. می‌شود گفت یک بده بستان فکری میان نویسنده و ویراستار است و تجربه ویرایشی نامتعارفی است؛ متفاوت است چون پای تخیل و نوشتن خلاق در میان است و خلاقیت در همه سطوح از زبان داستان تا طرح و روایت نیازمند نگاه ویرایشی متفاوتی است.

وی با بیان اینکه تنها با شکل گرفتن رابطه ای سازنده میان نویسنده و ویراستار است که خلاقیت نویسنده شکوفا می‌شود، افزود: زمانی که نویسنده به جای اصلاح به سمت بازاندیشی اثر و بازآفرینی هدایت می‌شود ویرایش به صورت فرآیندی سازنده درمی‌آید که به متن موجود ژرفا و غنا می‌بخشد و آن را به کمال مطللوب نزدیک می‌کند. نشرهای توسعه یافته، مدیون ویراستاران بزرگی است که در دوره‌ای رابطه داستان نویسی و ویراستار را دگرگون کرده‌اند و تاثیری ژرف بر جهان ادبیات برجای گذاشته‌اند.

ویرایش داستان یک امر مکانیکی نیست

در ادامه محمدرضا جعفری مولف «فرهنگ فشرده» درباره تجربه کاری خود در این حوزه و تعاملات خود در ویرایش داستان‌های نویسندگانی مانند نادر ابراهیمی، اسماعیل فصیح، احمد محمود، رضا براهنی و… گفت: در آن سالها برای من مهم بود که ابتدا به کشف ساختار اثر دست بزنم. لذا در نثر نویسنده دست نمی‌بردم، تکه کلام‌های او را کشف می‌کردم و ضرورت داشت در تکنیک و طنز نویسنده دخالتی نداشته باشم. ویرایش داستان یک امر مکانیکی نبوده و نیست که محور آن را به کاربردن درست نویسی در فارسی تفسیر کنیم.

وی درباره نقش خود در ویرایش کتاب‌هایی همچون «ثریا در اغما»، «آواز کشته شدگان» و… نیز سخن گفت. جعفری که نقش مهمی در انتشار کتاب‌های طلایی انتشارات امیرکبیر داشته است، در ادامه جایگاه ویرایش در کشور را مناسب ندانست و گفت: امروزه نواقصی را در کتاب‌ها می‌بینم. یکی آنکه گفتگوها کشدار است درحالی‌که ایجاز حرف نخست را در دنیای امروز می‌زند، لذا توصیف زائد دیگر جایگاهی ندارد. دوم آنکه اشتباهاتی ناشی از جهل در کتاب‌ها دیده می‌شود، مانند سمفونی باخ. نه نویسنده و نه ویراستار نمی‌دانسته‌اند باخ سمفونی ندارد. اشتباهات لپی و غلط‌های املایی و انشایی، معضلات دیگری است که باید توجه ویژه‌ای به آن کرد.

نویسنده باید عیب داستان خود را بشنود و بداند

حسین سناپور هم در این نشست با بررسی تاثیر کارگاه‌های ادبی در امر ویرایش، به بیان شیوه‌های برگزاری کلاس‌های خود برای نسل جدید نویسندگان پرداخت و درباره دلایل کم رنگ بودن جایگاه ویرایش در ایران، گفت: نکاتی که آقای جعفری به آن اشاره کردند جای تامل دارد. هر نویسنده‌ای، نیاز به بازخوانی دارد. او باید عیب داستان خود را بشنود و بداند. آنچه در مورد اسماعیل فصیح و غیره گفته شد، تاکیدی بود بر نقش مهم ویراستار. با این حال در ایران ما با دوچالش روبرو هستیم؛ نخست اینکه بسیاری از ناشران ما حرفه‌ای نیستند تا جایگاه ویراستار را بدانند و برای حرفه‌ای شدن قطعا نیازمند تیراژ بالا، بهتر شدن وضعیت کتابخوانی و …هستند. اما چالش دوم افراد حقیقی‌اند.

وی تقدس ادبیات و شهودی دانستن آن را یکی از عوامل مقاومت دربرابر ویرایش خواند و افزود: زمانی که ۲۰ سال قبل کلاس‌های ادبی شکل گرفتند، مخالفانی داشتند. گرچه مخالفان کم شده‌اند اما هنوز عده‌ای معتقدند که نباید نظر دیگران در تولید یک داستان دخیل شود. آن‌ها معتقدند داستان محصول خلاقه نویسنده است. اما چرا این تصور وجود دارد؟ پیشینه مذهبی ما و سنت‌های ما عنوان می‌کند که کتاب‌های مقدس یکباره و به صورت شهودی نازل شده اند. این نگاه مذهبی سبب شده تا تصور ما از ادبیات و شعر هم همین باشد. به طور مثال هیچ شاعری در مصاحبه‌اش از بازنویسی شعر و چند مرحله‌ای بودن خلق این اثر سخن نمی‌گوید. همه معتقدیم که ادبیات ناگهانی و در قالب کشف و شهود خلق می‌شود. در این راستا هرجور دخالتی در این متن دخالت عامل بیگانه تلقی می‌شود.

سناپور گفت: بسیاری از مخالفان ویرایش، نویسنده را بر متن برتری می‌دهند. به همین سبب عنوان می‌کنند که اگر کسی در ساخت داستان دخالت کند، اثر دچار ناخالصی خواهد شد و این ردپای ویراستار یا استاد سبب می‌شود که منتقد نتواند ردپای اندیشه‌های نویسنده را دنبال کند. لذا تفکر قالب رجحان نویسنده به متن است. درحالی که اگر اندیشه ای خلق و توسعه بیاید از متن است. به همین دلیل گاهی می‌بینیم نویسنده ترجیح می‌دهد اثر ناقص باشد اما برای خود او باشد.

وی در انتهای سخنانش درباره نقش کارگاه‌ها و کلاس‌های ادبی در حوزه ویرایش سخن گفت و آن را عامل موثری دانست، چرا که اثر در حین نوشته شدن ویرایش می‌شود و از عقل جمعی بهره می‌برد.

سی امین جلسه از سلسله هم‌اندیشی‌های ویرایش با سخنان محمد حسینی ادامه یافت. وی جایگاه ادبیات در ایران کنونی را نامناسب دانست و عوامل آن را فعالیت ناشران متعدد و اهدای جوایز خصوصی و دولتی خواند.

سرویراستار نشر ثالث ضروری دانست تا تعریف درستی از ویراستار را به مخاطبان ارائه کند و گفت: قاعدتاً یک کتاب توسط نویسنده نوشته می‌شود، نقش ویراستار ارتقا کیفی یک اثر است. ویراستار ۲۰ تا ۲۵ درصد در بهبود کیفی یک کتاب نقش دارد پس آن را دگرگون نمی‌کند. با این حال نباید فراموش کنیم که این نقشی است که ویراستاران در غرب دارند، آنها مشاورند و بعید می‌دانم وقت خود را صرف غلطگیری کنند.

این نویسنده به بررسی جایگاه ادبیات در ایران پرداخت و به بحران‌های دهه شصت و هفتاد در انتخاب و انشار اثر اشاره کرد، اما در ادامه تاثیر آن را بر تولید اثر ادبی فاخر کتمان نکرد و گفت: در گذشته یک موسسه انتشاراتی هیات تحریریه ای داشت که یا اثری را می‌پذیرفت یا رد می‌کرد. حالت سوم رای مشروط بود. به واسطه این رای یک نویسنده با شنیدن آرای کارشناسان طی شش ماه تا یک سال اثر را بازنویسی می‌کرد. با گذشت این سال‌ها اوضاع نشر بهبود پیدا کرد و فضا برای حضور نویسندگان فراهم شد.

حسینی ادامه داد: طبق آمار سال قبل ما بیش از ۱۳ هزار ناشر و کمتر از ۲ هزار کتابفروشی داریم. همین آمار نشان می‌دهد که جریان نشر ما حرفه‌ای نیست. در این میان ما چند جایزه محدود و حرفه‌ای داشتیم که تبدیل به جوایز متعدد با کارشناسی‌های نامعتبر شده‌اند. در همین راستا روند ویرایش که پیشتر صورت می‌گرفت از بین رفته است، آثار گزیده انتخاب نمی‌شوند و مخاطب با خواندن کتاب بی کیفیت تصور می‌کند می‌تواند قدم در این راه بگذارد.

وی، رقابت ناسالم، تعریف و تمجید بی دلیل، آمار دروغ ناشران از چاپ کتاب از دیگر مواردی بود که این سخنران به عنوان آسیب برشمرد و گفت: در این چرخه بازنویسی حذف می‌شود، ناشر به تحریریه نیاز ندارد و افراد برای تدوین یک اثر یک سال وقت نمی‌گذارند. به همین سبب جریان ویرایش محتوایی و نقش مشاوره ی ویراستار نیز تخریب می‌شود.

بر اساس این گزارش، در ادامه این نشست جلسه پرسش و پاسخی با حضور مدیر جلسه، سخنرانان، بلقیس سلیمانی و فرشته احمدی در حوزه ویرایش ادبیات داستانی تالیفی، برگزار شد.


منبع: عصرایران

چرا آهنگ‌های قدیمی هنوز طرفدار دارند؟

حس نوستالژی همیشه با انسان است اما بازآفرینی آثار گذشته توسط خواننده‌های امروز، به دلیل این موضوع نیست.

«بعد از انقلاب مانند بسیاری از حوزه‌های دیگر تولیدات موسیقایی افزایش پیدا کرد اما بعد از دهه شصت اتفاقاتی افتاد و امروز به نوعی ما شاهد “قحطی ملودی” هستیم.». این جمله‌ها از یک کارشناس موسیقی است درباره‌ی چرایی گسترش بازخوانی آثار موسیقایی قدیمی.

به گزارش ایسنا، شنیدن ترانه‌های خاطره‌انگیز قدیمی با صدای خوانندگان جدید چیز تازه‌ای به حساب نمی‌آید و تقریبا می‌توان گفت، تقریبا بیشتر خواننده‌های امروزی گریزی به آثار قدیمی زده‌اند که گاهی با استقبال مخاطبان روبه‌رو شدند و گاهی هم انتقادهایی به آن‌ها شده است.

یک نمونه نزدیک این قبیل بازخوانی‌ها که از اوایل دهه‌ی هشتاد گسترش یافت، به خواندن ترانه «سوغاتی» با شعری از اردلان سرفراز توسط رضا صادقی و علی لهراسبی بازمی‌گردد که به شکایت این ترانه‌سرا از این دو خواننده منجر شد.

بازخوانی یک اثر خاطره‌انگیز در نفس خود، موضوع بدی نیست اما باید دید چرا این‌کار تا این اندازه درایران باب شده است؛ در پاسخ به این پرسش، دو فرضیه پیش رویمان قرار می‌گیرد.

اول اینکه به دلیل ایجاد نوستالژی در مخاطبان، آثار قدیمی بازخوانی می شود یا در حالت دوم اینکه به دلیل خلق نشدن اثری که بتواند در اذهان عمومی جا خوش کند، خواننده‌ها دست به چنین کاری می‌زنند.

رضا مهدوی ـ کارشناس و منتقد حوزه موسیقی ـ در این زمینه به ایسنا می‌گوید: بعد از انقلاب مانند بسیاری از حوزه‌های دیگر تولیدات موسیقایی افزایش پیدا کرد، دانش بالا رفت و مراکز آموزش موسیقی زیاد شد و مردم به فراگیری موسیقی در سطوح مختلف روی آوردند. حتی خانم‌ها هم به این حوزه وارد شدند و سازهایی را نواختند که پیش از این نمی‌نواختند؛ اما بعد از دهه شصت اتفاقاتی افتاد و امروز ما به نوعی شاهد «قحطی ملودی» هستیم.

او ادامه می‌دهد: اما این دانش بیشتر تکنیکی است تا محتوایی؛ یعنی اینکه هر روز آثار با کیفیت‌های عالی تولید می‌شود اما به دل نمی‌نشیند. چه در صدا و سیما، چه در بخش خصوصی یا جشنواره‌های دولتی وقتی یک ملودی را می‌شنویمT نمی‌توانیم همزمان با آن سوت بزنیم یا آن را در حافظه‌مان نگه داریم و بیرون از سالن کنسرت دنبالش کنیم.

مهدوی با اشاره به نوازندگان خیابانی که جلوی درب سالن‌های کنسرت، می‌نوازند، اضافه می‌کند: برعکس وقتی از تالار بیرون می‌آیی، این نوازنده‌های خیابانی هستند که با آهنگ‌های قدیمی و خاطره‌انگیز گوش را نوازش می‌دهند و مردم با رغبت هرچه را در جیبشان است به آن‌ها تقدیم می‌کنند و فکر می‌کنند کاش نوازندگان خیابانی در تالار اجرا می‌کردند؛ زیرا آن‌ها را روان و مردمی می‌دانند.

این نوازنده سنتور بیان می‌کند: موسیقی‌ای که امروز تولید می‌شود تکنیکال، برای به رخ کشیدن دانش و عاری از هرگونه ملودی است. این موضوع باعث می‌شود این موسیقی‌ها «مردمی» نباشد؛ در اینجا «مردمی» به معنای پاپ نیست؛ بلکه موسیقی مردمی معادل «همه‌پسند» یا به قول استاد صالح‌اعلا «مردم‌وار» است؛ مانند آنچه بنان می‌خواند.

او تاکید می‌کند: آهنگسازهایی مانند همایون خرم، علی تجویدی و مرتضی محجوبی ملودی‌هایی را آفریدند که ماندگار شد؛ جوان‌های امروز هم از آنجایی که می‌بینند موسیقیشان با وجود داشتن علم و سواد، کاربردی برای مردم ندارد و مورد استقبال نیست، آثار قدیمی را کاور یا بازآفرینی می‌کنند.

مهدوی در ادامه می‌گوید: این موضوع تا جایی پیش می‌رود که خواننده‌های معروف نسل جوان ما بعد از دو یا سه آلبوم به سراغ خواندن آثار قدیمی می‌روند تا خودشان را تثبیت کنند. اگر ما این کارها را از آن‌ها بگیریم بی‌رحمانه ِمی‌توان گفت از خود چیزی برای عرضه ندارند؛ آن‌ها وقتی این کارها را می‌خوانند، ثابت می‌کنند نیازمند گذشته هستند تا جا پای صدای خوانندگان قدیمی که بسیار مردمی بودند بگذارند، اما مانند آن‌ها نمی‌شوند. متاسفانه برخی از موزیسین‌ها تصور می‌کنند ایران سرزمین شعر است در صورتیکه شعر هم نوعی دیگر از بیان موسیقی است و اتفاقا همیشه موسیقی به کمک شعر آمده است و اینجاست که می‌گوییم اگر ملودی روان و پویا باشد اشعار و ترانه‌ها نیز بر جان و دل می‌نشینند.

این کارشناس موسیقی اظهار می‌کند: همه این‌ها برمی‌گردد به بخشی از فضای اجتماعی و امنیت شغلی هنرمندان و این‌که نهادها و سازمان‌ها برنامه و سیاست‌گذاری برای رشد موسیقی کشور ندارند. جشنواره‌های ما جشنواره‌های «باری به هر جهت» است و برای آن‌ها برنامه‌ریزی و ریل‌گذاری وجود ندارد و یا اگر هم هست نخ‌نما و پوسیده است. اینگونه یک اثر شاخص از رویدادها بیرون نمی‌آید تا برای سیاست‌گذاری‌های سال بعد موسیقی، تبدیل به منبع شود.

او بیان می‌کند: در جشنواره موسیقی جوان که خیلی پرطمطراق است و می‌گویند اساتید بزرگ موسیقی آن را داوری می‌کنند به این فکر نمی‌کنند که از آن ملودی بیرون بکشند. به طور کلی متولیان امر چه دولتی و چه خصوصی و حتی خود موسیقیدانان سعی ندارند در جامعه ایجاد نیاز بکنند. البته بیشتر در قشر موزیسین‌های کلاسیک مغرب‌زمین و کلاسیک ایرانی اینگونه است. در سال‌های پیش از انقلاب آزمون موسیقی «باربد» برگزار می‌شد، به واسطه شخصیت‌های برجسته موسیقایی که درآن حضور داشتند، خیلی معتبر بود؛ تا جایی که نوازندگان و خوانندگانی که معرفی می‌شدند از درجه اعتبار بالایی در جامعه برخوردار بودند مانند درجه‌های هنری که بعد از انقلاب به برخی هنرمندان داده می‌شود.

مهدوی با اعتقاد به اینکه در کنار تولید، الگوسازی نیز باید انجام شود، اضافه می‌کند: این الگوها در حال حاضر از بین رفته و خود جوان‌ها نمی‌توانند الگوسازی کنند بنابراین مجبور می‌شوند به آثار قدیمی رجوع کنند.

او اظهار می‌کند: موسیقی‌ای فیلمی که آن زمان تولید می‌شد به دلیل اینکه ملودی محور بود، با فیلم نیز عجین می‌شد؛ «سلطان قلب‌ها» یک‌شبه به جهان راه پیدا کرد و همچنان در محافل رسمی و غیر رسمی مردم درخواست نواختن و خواندن آن را دارند. مانند واروژان یا اسفندیار منفردزاده که آثار خوبی را در این زمینه داشتند.

این نوازنده درباره ماندگاری آثار قدیمی می‌گوید: این، به دلیل ماهیت وجودی در این آثار بوده است؛ هنرمندان به معنای واقعی برخاسته از بطن مردم کوچه و بازار بودند و با آن‌ها زندگی می‌کردند. ترانه‌سرا، خواننده و آهنگساز با یکدیگر عجین بودند در دوره گل‌ها مرحوم (داود) پیرنیا کار بزرگی کرد و باید از او به عنوان سیاستمدار بزرگ رادیو و موسیقی ایران یاد کرد.

او اضافه می‌کند: همه امروز می‌گویند کاش ارکستر ملی جا پای «ارکستر گل‌ها» بگذارد. گاهی مطرح می‌شود که قصد متولیان امر ادامه این راه را ندارند چرا که توانایی چنین کاری را ندارند؛ زیرا رپرتوار و نحوه کار ارکستر گل‌ها خط مشی و مفهومی را دنبال می‌کرد.

این مدرس دانشگاه در ادامه اظهار می‌کند: آثار تولیدی امروز فاقد خط مشی و روند ملودی است، در حالیکه پر از المان‌ها و فرمول‌های موسیقایی است که مردم آن‌ها را دوست ندارند و فقط به درد کلاس‌ها و دانشکده‌ها می‌خورند. این تازه وضع افرادی است که در حوزه موسیقی ایرانی تحصیل کردند! آن‌هایی که موسیقی کلاسیک تحصیل کردند و به خارج می‌روند و برمی‌گردند، کارشان اصلا در آموزشگاه‌ها کاربرد ندارند و چه بسا ذهن جوانان ایرانی را از موسیقی معیار ایرانی به سمت موسیقی فرنگی می‌کشاند.

این کارشناس موسیقی با بیان اینکه موسیقی‌های مدرن و شبه‌مدرن امروز کاربردی نیستند، ادامه می‌دهد: جامعه امروز ایران که از نظر اقتصادی خیلی خسته شده، دنبال موسیقی‌ای است که در زندگیش کاربرد داشته باشد. به نظر من نهادهای سیاست‌گذار و بخش‌های ممیزی به جای سختگیری‌های بی‌مورد باید اتاق فکری تشکیل داده و از خرد جمعی طیف‌های مختلف بهره‌برداری کنند تا بتوانند موسیقی کاربردی را در جامعه اشاعه بدهند.

او اضافه می‌کند: همانگونه که در قبل از انقلاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از جوانان نخبه موسیقی کشور بهره‌برداری درست در جهت توسعه موسیقی سالم سرمایه‌گذاری می‌کرد که خود من نیز سال‌ها در حوزه هنری همین مشی را الگو قرار دادم.

مهدوی تاکید می‌کند: البته این به این معنا نیست که آهنگ‌های قدیمی بازخوانی نشود، اما ما می‌توانیم در این دوره نقطه عطفی ایجاد کنیم تا نسل‌های بعدی کار ما را تکرار کنند.

او درباره نوستالژی در آثار بازخوانی شده اظهار می کند: «گذشته‌گرایی» یا نوستالژی در همه جوامع بوده و خواهد بود اما چرا در دهه ۹۰ کارهای دهه شصت مانند «اندک اندک» یا «بیداد» در کنار آثار پیش از انقلاب تکرار نمی‌شود؟ در اوایل دهه ۷۰ آلبوم «نیلوفرانه» به بازار آمد؛ علیرضا افتخاری خواننده و عباس خوشدل آهنگساز این آلبوم بودند. پیش از انقلاب این قطعات توسط خواننده‌های دیگری با همین تنظیم خوانده شده بود؛ برای مردم «گذشته‌گرایی» شد اما صدای مخملی آقای افتخاری باعث شد مردم اقبال بیشتری نشان بدهد و الگو سازی شود. البته این اثر در دهه ۶۰ و بعد از جنگ به بازار آمد؛ شاید اگر امروز منتشر می‌شد، اقبال گذشته را نداشت؛ شرایط زمانی خیلی مهم است.

این نوازنده در ادامه می‌گوید: حس نوستالژی همیشه با انسان است اما بازآفرینی آثار گذشته توسط خواننده‌های امروز، به دلیل این موضوع نیست. در واقع اثری خلق نمی‌شود که در دل مردم بنشیند. آرشیو صدا و سیما بیش از چند هزار ساعت اثر دارد که شاید تهیه‌کننده‌ها یکبار هم رغبت به پخش برخی از آن‌ها ندارند، اما برای تولید و نگهداریشان میلیاردی هزینه می‌شود.

مهدوی درباره ترانه‌هایی که امروز مورد استفاده قرار می‌گیرند بیان می‌کند: ما الان ترانه‌سراهای جوان خوبی داریم؛ پیش از انقلاب نیز شخصیت‌هایی مانند بیژن ترقی، معینی کرمانشاهی یا نواب صفا و… را داشتیم. پس از انقلاب ترانه به نوعی ممنوعیت پیدا کرد؛ به عنوان مثال در شعر از ضمیر اول شخص نمی‌توانستند استفاده کنند. بعد از دهه ۸۰ فضا باز و بازتر شد. متاسفانه این فضای باز کم کم به جایی رسید که ترانه‌ها از نظر وزنی مشکل ندارند و اصول شعری رعایت می‌شود اما در محتوا اشکال دارند.

او اظهار می‌کند: یکی از دلایل اینکه ترانه‌های امروزی به دل نمی‌نشیند برای این است که اهنگ قوی ندارند؛ اگر یک ترانه با موسیقی و خواننده خوب همراه شود مردم نیز از کتاب و ترانه‌های آن ترانه‌سرا استقبال می‌کنند

مهدوی همچنین با اعتقاد به اینکه «ممیزی موسیقی باید محترمانه کنار بکشد»، اظهار می‌کند: هرچند که در زمینه موسیقی می‌گویند ما کارشناسی می‌کنیم اما ممیزی انجام می‌شود. در زمینه شعر هم ممیزی باید با نگاه اصلاح‌گرایانه وجود داشته باشد. یعنی ساختار نظام‌مند شعر فارسی رعایت شود و فضای بازی برای اشعار سپید و ترانه‌ها ایجاد شود . از طرفی ضمن رایت چارچوب، اثر شعارگونه نباشد. یادم نمی‌رود مرحوم افشین یدالهی شکوه‌ها داشت از رد شدن اشعارش در این‌گونه ممیزی‌های ناروا.

او اضافه می‌کند: صدا و سیما نیز باید سختگیری‌هایش را کم کند یا از بین ببرد وگرنه مخاطب خود را از دست می‌دهد. این‌گونه تولید موسیقایی در صدا و سیما مناسبتی و شعار زده می‌ماند و همچنان حیف و میل سرمایه می‌شوند و آثار خوب را بی‌رحمانه به دلایل واهی رد می‌کنند. شوراهای صدا و سیما نباید مانع ورود پدیده‌ها و شخصیت‌های برجسته موسیقی شوند.


منبع: عصرایران

راننده سعودی لحظه مرگ خود را ثبت کرد (فیلم)

طرز تهیه ماهی ماکرل رئیس جمهور یا رئیس جمهوری، کدام صحیح است؟ ادعای یمن: یک کشتی ایرانی را توقیف کردیم نوه چرچیل ترامپ را “بی‌شعور احمق” خطاب کرد با تصویب مجلس؛ نام متهمان اقتصادی درصورت تشخیص دادگاه منتشر می‌شود کبک سوخاری؛ غذای مجلسی برای میهمانی ها تصاویر کم نظیر محیط بانان از سه خرس قهوه ای طالقان (فیلم) غافلگیر شدن فُک توسط خرس قطبی گرسنه (فیلم) غفوری در انتظار واکنش محکم باشگاه به محرومیتش اسامی کشته‌ها و مجروحان حادثه ریزش کوه در اهواز

با کمبود آب، مهاجرت از تهران شروع می شود/ سدسازی را متوقف کنیم/ آمریکا ۳۰ سال است سد نمی سازد / نباید در اصفهان، ذوب آهن ساخته می شد  (۳۰ نظر)

ما و امارات و وزیران زن/ یک راهکار به جای طعنه و مقایسه  (۲۷ نظر)

۹ وزیر زن در کابینه جدید امارات/ ایجاد وزارت هوش مصنوعی  (۲۲ نظر)

کشتی طوفان زده اصول‌گرایان و ناخدایی که نیست  (۱۸ نظر)

سایپا قیمت خودروهایش را افرایش داد/ از افرایش ۵ میلیونی سراتو تا۷۶۰ هزار تومانی تیبا ۲ (+قیمت های جدید)  (۱۴ نظر)

بوم‌رنگ خشونت در جامعه ایرانی  (۱۴ نظر)

لطفا به جیب زائران اربعین رحم کنید! (+عکس)  (۱۳ نظر)

به افتخار نساجی قائمشهر؛ هیپ هیپ هورا!  (۱۳ نظر)


منبع: عصرایران

نکاتی درباره پاکت فست فود‌ها که نمی دانید

مطالعات جدید نشان می‌دهند که، بسیاری از بسته بندی‌های کاغذی و مقوایی که در آن سیب زمینی‌ها و یا برگر‌ها سرو می‌شوند، از یک ماده شیمیایی تشکیل شده اند که باعث جذب روغن می‌شود، این ترکیب شیمیایی ممکن است از فلوئور‌ها باشند. این گزارش‌ها بیان می‌کنند که این ترکیبات به نام PER و Polyfluoroalkyl یا (PFAS) مواد شیمیایی مصنوعی نسبتا پایداری هستند که یکی از عوامل ابتلا به بیماری‌هایی مانند سرطان، مسمومیت غذایی و ایجاد اختلال در سیستم دفاعی بدن به شمار می‌روند.

مضرات پاکت فست فود‌ها

اگر چه، بیشتر نگرانی هایی که در رستوران‌های فست فود وجود دارند مربوط به غذایی هایی است که خورده می‌شوند، اما نگرانی‌ها درباره‌ی مضرات مواد شیمیایی بسته بندی‌ها و پاکت‌های غذایی به مراتب بیشتر می‌باشند.

مطالعات جدید نشان می‌دهند که، بسیاری از بسته بندی‌های کاغذی و مقوایی که در آن سیب زمینی‌ها و یا برگر‌ها سرو می‌شوند، از یک ماده شیمیایی تشکیل شده اند که باعث جذب روغن می‌شود، این ترکیب شیمیایی ممکن است از فلوئور‌ها باشند. این گزارش‌ها بیان می‌کنند که این ترکیبات به نام PER و Polyfluoroalkyl یا (PFAS) مواد شیمیایی مصنوعی نسبتا پایداری هستند که یکی از عوامل ابتلا به بیماری‌هایی مانند سرطان، مسمومیت غذایی و ایجاد اختلال در سیستم دفاعی بدن به شمار می‌روند.

مشکل اینجاست که PFAS‌ها به سادگی وارد غذا می‌شوند، حتی بدون اینکه پاکت غذا‌ها با دهان شما ارتباطی بر قرار کنند، مواد سمی به راحتی وارد بدن شما می‌شوند. مطالعات مختلفی این موضوع را تایید کرده اند. مدت زمان نگهداری غذا در پاکت و دمای غذا هر دو، در روند اینکه چه مقدار مواد سمی وارد غذا می‌شوند تاثیر گذارند.

محققان پس از جمع آوری حدود ۴۰۰ نمونه پاکت مواد غذایی از رستوران‌های فست فود سراسر ایالت متحده، دریافتند ۴۶ درصد ازبسته بندی‌های کاغذی و ۲۰ درصد از بسته بندی‌های مقوایی حاوی فلوئور هستند. تحقیقات نشان دادند که ۵۶ درصد از پاکت‌های دسر و نان، ۳۸ درصد ازپاکت‌های ساندویچ و برگر، و ۰ درصد از لیوان‌های کاغذی دارای فلوئور می‌باشند.

این ممکن است در حالی باشد که شما فکر کنید برگر‌های چرب نیاز بیشتری به بسته بندی مقاوم در برابر چربی‌ها دارند، اما در واقع تحقیقات نشان داده اند که دسر ها و نان ها بیشترین گونه های غذایی مورد نیاز هستند. جعبه‌های پیتزا و بسته بندی‌های پاپ کورن هم از این قضیه مستثنی نیستند.

PFAS ها یکی از ترکیبات perfluorinated که از ترکیبات شیمیایی (PFC) هستند، که مدت زمان طولانی است شناخته شده اند، دارای پیامد‌های زیادی برای سلامتی هر فرد می‌باشند، از قبیل: کاهش باروری، افزایش کلسترول، تضعیف سیستم ایمنی و خطر ابتلا به سرطان. این مواد تنها در بسته بندی مواد غذایی یافت نمی‌شوند، PFC خواص ضدآب دارند بدین معنا که آن‌ها در بسیاری از اجناس خانگی و روزمره مانند سرخ کن، لباس‌های ضد آب، مواد شوینده، رنگ‌ها و براق کننده‌ها، شامپو‌ها، لوازم آرایشی و نخ دندان‌ها نیز یافت می‌شوند. این لیست طولانی بسیار نگران کننده است، قبل از اینکه خیلی دیر بشود پیشنهاد ما این است که تا جایی که ممکن است کمتر از این مواد در زندگی روزمره استفاده کنید. اجتناب از رفتن به رستوران‌های فست فود می‌تواند نقطه‌ی آغاز خوبی باشد.

منبع: سیمرغ


منبع: عصرایران

۵ معجون گیاهی برای پاکسازی کبد

چای زردچوبه، یکی از مهمترین روش‌های سم زدایی از کبد است. این ماده، کیسه صفرا را تحریک می‌کند و سبب تولید صفرا می‌شود. کبد از مایع صفرا برای سم زدایی استفاده می‌کند.

کبد به مرور زمان به علت مواد شیمیایی و آفت‌کش‌های موجود در مواد غذایی و محیط زیست، غرق در مسمومیت می‌شود. مسمومیت کبد معمولاً با سردرد، سوء هاضمه، نفخ شکم، افزایش وزن، لکه‌های کبدی، سوزش سردل و مشکلات کیسه صفرا همراه است. غذا‌های سنگین و مواد غذایی که رطوبت بدن را زیاد می‌کنند کبد را تحت تاثیر قرار می‌دهند. در این مطلب نگاهی می‌اندازیم به گیاهانی که مصرف آن‌ها کمک شایانی به پاکسازی کبد می‌کند.

خواص آرتیشو (کنگرفرنگی)

آرتیشو یا همان کنگرفرنگی باعث تحریک ترشح صفرا می‌شود و به دفع توکسین‌ها یا سموم انباشته شده در کبد کمک می‌کند. ماده موثر موجود در آرتیشو مانع انباشته شدن چربی در سلول‌های کبدی می‌شود. عصاره این گیاه، ذخایر چربی در کبد و سایر بافت‌ها را کاهش می‌دهد و با مهار آنزیم «هیدروکسی متیل گلوتاریل کوآنزیم آ. ردوکتاز» موجب کاهش کلسترول در بدن می‌شود. این گیاه به شکل دمنوش و در ۴۵ روز باید استفاده شود تا از این طریق بتواند آنزیم‌های کبدی را تنظیم کند.

پاکسازی کبد با آرتیشو

برای پاکسازی کبد با آرتیشو باید ۱۰ تا ۲۰ برگ آرتیشو را در نیم تا یک لیتر آب به مدت ۱۵ دقیقه بجوشانید و پس از هر وعده غذایی از این محلول میل کنید.

خواص چای زردچوبه

چای زردچوبه، یکی از مهمترین روش‌های سم زدایی از کبد است. این ماده، کیسه صفرا را تحریک می‌کند و سبب تولید صفرا می‌شود. کبد از مایع صفرا برای سم زدایی استفاده می‌کند.

طرز تهیه چای زردچوبه

چهار پیمانه آب را بجوشانید، سپس یک قاشق مرباخوری پودر زردچوبه و یک قاشق مرباخوری پودر زنجبیل را به آن اضافه کنید و بگذارید به مدت ۱۰ دقیقه روی شعله کم بجوشد.
چای آماده شده را از صافی رد و با کمی عسل و لیموترش میل کنید.‌
می‌توان روزانه سه بار چای زردچوبه را مصرف کرد.

پاکسازی کبد با کاسنی و شاه‌تره

برای درمان بیماری‌های کبدی باید سه استکان عرق کاسنی را با سه استکان عرق شاه‌تره مخلوط و قبل از هر وعده غذایی یک استکان میل کنید.

سم‌زدایی از کبد با مخلوط آبلیمو و روغن زیتون

مصرف یک قاشق غذاخوری روغن زیتون به همراه یک قاشق غذاخوری آب لیمو قبل از صبحانه به پاکسازی کبد کمک چشمگیری می‌کند.

معجونی برای پاکسازی کبد

برای تهیه این نوشیدنی طبیعی باید یک عدد چغندر متوسط را با یک عدد هویج و یک عدد سیب خام داخل میکسر کاملاً مخلوط کنید و در انتها یک لیوان آب به آن بیفزایید. این نوشیدنی را نیم ساعت قبل از صبحانه میل کنید. برای تصفیه و پاکسازی کبد باید ۵ روز، روزانه یک لیوان از این نوشیدنی میل سپس ۱۰ روز مصرف آن را قطع و دوباره شروع کنید.

منبع: سلامانه


منبع: عصرایران

با تصویب مجلس؛ نام متهمان اقتصادی درصورت تشخیص دادگاه منتشر می‌شود

نمایندگان مجلس شورای اسلامی با تصویب طرحی مقرر کردند که جلسات دادگاه درباره جرایم اقتصادی به صورت علنی برگزار شده و نام متهمان اقتصادی نیز در صورت تشخیص دادگاه منتشر شود.

به گزارش ایسنا، نمایندگان مجلس در جلسه علنی امروز (یکشنبه) مجلس، کلیات و جزئیات طرح الحاق یک تبصره به ماده ۳۵۳ قانون آیین دادرسی کیفری در خصوص اجرای علنی دادرسی درباره جرایم اقتصادی را تصویب کردند.

بر اساس ماده واحده این طرح، متن زیر به عنوان تبصره ۳ ماده ۳۵۳ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۴/ ۱۲/ ۱۳۹۲ الحاق می شود:

تبصره ۳ ـ در جرایم موضوع تبصره ماده ۳۶ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/ ۲/ ۱۳۹۲ جلسات دادگاه با رعایت اصل ۱۶۵ قانون اساسی به صورت علنی برگزار می‌شود و انتشار جریان محاکمه با ذکر نام متهمین به تشخیص دادگاه مجاز است.

اله‌یار ملک‌شاهی رییس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس در این باره گفت: برگزاری جلسات علنی درباره جرایم اقتصادی با موضوع اختلاس و کلاهبرداری است البته تاکنون چنین روالی وجود داشت منوط به اینکه قاضی چنین درخواستی را مطرح می‌کرد یا خیر و همچنین در صورت موافقت قاضی نیز انتشار اسامی متهمین مجاز نبود.

در ماده ۳۶ قانون مجازات اسلامی آمده است: حکم محکومیت قطعی درجرائم موجب حد محاربه و افساد فی الارض یا تعزیر تا درجه چهار و نیز کلاهبرداری بیش از یک میلیارد (۱٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰)ریال در صورتی که موجب اخلال در نظم یا امنیت نباشد در یکی از روزنامه های محلی در یک نوبت منتشر می‌شود.

همچنین در ماده ۳۵۳ قانون آیین دادرسی کیفری آمده است: انتشار جریان رسیدگی و گزارش پرونده که متضمن بیان مشخصات شاکی و متهم و هویت فردی یا موقعیت اداری و اجتماعی آنان نباشد، در رسانه‌ها مجاز است. بیان مفاد حکم قطعی و مشخصات محکومٌ‌علیه فقط در موارد مقرر در قانون امکان‌پذیر است. تخلف از مفاد این ماده در حکم افتراء است.

تبصره: هرگونه عکسبرداری یا تصویربرداری یا ضبط صدا از جلسه دادگاه ممنوع است. اما رییس دادگاه می‌تواند دستور دهد تمام یا بخشی از محاکمات تحت نظارت او به‌صورت صوتی یا تصویری ضبط شود.

انتشار جریان رسیدگی و گزارش پرونده در محاکمات علنی که متضمن بیان مشخصات شاکی و متهم است، در صورتی‌که به عللی از قبیل خدشه‌دارشدن وجدان جمعی و یا حفظ نظم عمومی جامعه، ضرورت یابد، به درخواست دادستان کل کشور و موافقت رییس قوه قضاییه امکان‌پذیر است.

تبصره – انتشار حکم محکومیت قطعی در جرائم زیر که میزان مال موضوع جرم ارتکابی، یک میلیارد(۱٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰)ریال یا بیش از آن باشد، الزامی است و در رسانه ملی یا یکی از روزنامه های کثیرالانتشار منتشر می‌شود:

الف- رشاء و ارتشاء

ب- اختلاس

پ- اعمال نفوذ برخلاف حق و مقررات قانونی در صورت تحصیل مال توسط مجرم یا دیگری

ت- مداخله وزرا و نمایندگان مجلس و کارمندان دولت در معاملات دولتی و کشوری

ث- تبانی در معاملات دولتی

ج- أخذ پورسانت در معاملات خارجی

چ- تعدیات مأموران دولتی نسبت به دولت

ح- جرائم گمرکی

خ- قاچاق کالا و ارز

د- جرائم مالیاتی

ذ- پولشویی

ر- اخلال در نظام اقتصادی کشور

ز- تصرف غیرقانونی در اموال عمومی یا دولتی


منبع: عصرایران

نوه چرچیل ترامپ را "بی‌شعور احمق" خطاب کرد

پس از توئیت اخیر دونالد ترامپ علیه انگلیس، نوه وینستون چرچیل در پیامی در توئیتر وی را “بی شعور احمق” خطاب کرد.

به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه ایندیپندنت، پس از اینکه رئیس جمهوری آمریکا رشد جرایم در انگلیس را با افراطی‌گری اسلامی مرتبط دانست، “نیکلاس سومس”، نوه چرچیل و عضو پارلمان از حزب محافظه‌کار در واکنش به توئیت ترامپ این هشتگ #Thenfixguncontrolyoudafttwerp (اول برو قوانینی برای کنترل سلاح وضع کن احمق بیشعور) را استفاده کرد.

ترامپ روز جمعه در پیامی توئیتری نوشت: طبق گزارش‌ها، جرایم سالانه در بریتانیا در بحبوحه “ترور اسلامی افراطی” ۱۳ درصد افزایش یافته است. اصلا خوب نیست، ما باید آمریکا را امن نگه داریم!

سومس تنها سیاستمدار انگلیسی نبود که اعتراض خود را به این توئیت اعلام کرد. در همین راستا برخی قانونگذاران انگلیسی با حمله به ترامپ، سخنان او را “مزخرف” دانسته و تاکید کردند رهبر ایالات متحده “با اشاره اشتباه به عامل افزایش تروریسم، موجب گسترش هراس و بیگانه‌هراسی می‌شود.” دیگران هم او را به اشاعه “اخبار کذب” متهم کرده و تاکید کردند که تروریسم “سهم کوچکی” از جرایم در انگلیس را شامل می‌شود.

یوت کوپر، رئیس امور کشوری در کمیته تفحص انگلیس در واکنشی انتقادی گفت: جرایم مبتنی بر تنفر در بریتانیا تقریبا حدود ۳۰ درصد رشد داشته است و مزخرفاتی مثل این توئیت دونالد ترامپ با هدف تحریک هر چه بیشتر جرایمی از این دست، طراحی شده است.


منبع: عصرایران

کبک سوخاری؛ غذای مجلسی برای میهمانی ها

به این روش کبک سوخاری تهیه کنید و در میهمانی ها سرو کنید و از آن لذت ببرید.

مواد مورد نیاز

کبک: ۲ عدد
پیاز (خلالی شده): ۳۰ گرم
ماست: ۶۰ میلی لیتر
آب لیموترش تازه: ۴۰ میلی لیتر
زعفران (دم کرده): به مقدار لازم
فلفل سیاه: یک دوم ق چ
آب مرغ: ۲۵۰ میلی لیتر

مواد مورد نیاز سس

آب هلو طبیعی: ۲۰۰ میلی لتیر
انجیر خشک: ۱۵ گرم
میخک: ۲ عدد
آب لیمو ترش تازه: ۳۰ میلی لیتر

 کبک سوخاری؛ غذای مجلسی برای میهمانی ها

روش پخت

۱٫ ماست، آب لیموترش، زعفران، فلفل سیاه و پیاز را داخل کاسه ای ریخته و با هم مخلوط کنید. سپس کبک را درون مواد قرار دهید و به مدت ۲ ساعت درون یخچال بگذارید تا مزه دار شود.

۲٫ کبک را درون سینی فر قرار داده، آب مرغ را به آن اضافه کرده و روی آن را با ورق آلومینومی بپوشانید.

۳٫ سینی را درون فر از قبل با دمای ۱۸۰ درجه سانتی گراد گرم شده، به مدت ۳۵ دقیقه قرار دهید تا کبک بپزد. بعد ورق آلومینیومی را برداشته و به مدت ۳ دقیقه گریل را روشن کنید تا روی آن طلایی رنگ شود.

۴٫ برای تهیه سس؛ آب هلو، انجیر و میخک را درون تابه ای ریخته و حدود ۱۰ دقیقه روی حرارت ملایم قرار دهید تا کمی غلیظ شود. سپس آن را درون دستگاه غذاساز ریخته تا یکدست شود. بعد آب لیموترش را به آن اضافه کنید.

۵٫ سس آماده شده را به کبک سوخاری اضافه کرده و در صورت تمایل همراه با پلو یا سبزیجات سرو کنید.

منبع: سرآشپز


منبع: عصرایران

ابن سینا، نابغه‌ای همه کاره

هفته نامه صدا: ابن سینا یا به طور کامل ابوالعلی حسین ابن عبدالله بن سینا، (۹۸۰-۱۰۳۷) فیلسوف و پزشک ایرانی در دوران قرون وسطی (عصر طلایی اسلام) بود در مکتب طب اسلامی، نام حکیم ابن سینا نسبت به دیگر پزشکان بسیار برجسته است. در حالی که بقراط «پدر علم پزشکی» است، ابن سینا «پدر علم پزشکی مدرن» است.

او یکی از معروف ترین دانشمندان زمان خود در موضوعات مختلف بود و اغلب به عنوان یکی از بزرگ ترین متفکران و محققان تاریخ شناخته می شد. او توسط بسیاری از دانشمندان علم پزشکی مدرن مورد توجه ویژه قرار گرفته است.

وقتی ابن سینا تنها بیست و یک ساله بود پدرش فوت کرد و این رویداد غم انگیز، همراه با آشفتگی سیاسی بزرگ آن زمان ابن سینا را در یک دوره سرگردانی قرار داد. او در نهایت در بارگاه یک شاهزاده ایرانی در همدان پذیرفته شد اما این موضوع برای محافظت از ابن سینا از گردباد سیاسی که او را در بر گرفته بود، کفایت نکرد. او حتی مدتی هم در زندان به سر برد.

اما توانایی های فکری ابن سینا خیلی بزرگ بود به طوری که حتی این محاکمه و سختی ها نتوانست او را از فعالیت خلاقانه خود به عنوان یک پزشک و محقق دور کند. ابن سینا که مقالات و کتاب هایش را عمدتا از بر می نوشت، صدها اثر در مورد هر حوزه علم – فیزیک، ریاضیات، اقتصاد، شیمی، تاریخ طبیعی، مذهب، فلسفه، موسیقی و البته پزشکی از خود به جا گذاشته است.

ابن سینا، نابغه ای همه کاره

از میان تمامی آثار او دو کتاب هستند که شهرت ویژه ای دارند؛ اولین کتاب، «کتاب شفا» است. در این کتاب، ابن سینا اصول پزشکی را به دیگر علوم مانند منطق، هندسه، روانشناسی، نجوم، ریاضیات، موسیقی و متافیزیک مرتبط می کند. از دید او، هرگونه تشخیص بیماری، معیوب و ناقص است مگر این که تمام جنبه های زندگی بیمار مورد توجه قرار گیرد. این دانشجوی ممتاز ارسطو، ایده های جسورانه و بنیادی را درباره فلسفه و الهیات داشت که جلوتر از زمان خودش بود. نظریه پردازان محافظه کار اسلامی در آن زمان، بسیاری از اندیشه های مذهبی او را مورد انتقاد قرار دادند.

معروف ترین و تاثیرگذارترین کتاب ابن سینا، «قانون پزشکی» است؛ رساله مفصلی درباره علم پزشکی که در پنج جلد نوشته شده است. دایره المعارف بریتانیکا آن را تنها کتابی که بیشترین اهمیت را در تاریخ پزشکی شرق و غرب دارد، نامیده است. برای قرن ها «قانون» ابن سینا یک کتاب استاندارد در بسیاری از مدارس پزشکی اروپا بود. حتی امروز، این کتاب مرجع استاندارد برای پزشکان طب اسلامی است.

ابن سینا سیستم پزشکی خود را بر اساس مفاهیم انسانی و حیات شناختی بقراط و گالن پایه گذاری می کرد. همانطور که در نوشتن «قانون» چشم انداز جهانی، جمع آوری، تقطیر و تلفیق تمام دانش پزشکی که در زمان او وجود داشت، به چشم می خورد. ابن سینا به طور گسترده در چندین سیستم پزشکی مختلف مثل یونانی، مصری، فارس، هندو، تبت و چینی مطالعه کرد و به این نتیجه رسید که به غیر از تفاوت های سطحی، همه آنها با موضوعات و واقعیت های بالینی مشابهی برخورد کرده اند. همه آنها علاوه بر مفاهیم کیفیتی، خلق و خو، مایع حیاتی یا شوخ طبعی، انرژی حیاتی یا نیروی زندگی، دارای اصول مشابه ساختار و عملکرد بدن، یا آناتومی و فیزیولوژی بودند.

نسل های بعدی پزشکان طب سنتی با الهام از «قانون»، تکنیک های جدید پزشکی و درمان را توسعه داده اند و پیشرفت شگرفی در فارماکولوژی و آماده سازی دارو به وجود آمده است. اصول طبیعی درمان در «قانون» نیز توسط ساموئل هانمن، بنیانگذار هومیوپاتی (همسان درمانی) و سباستین کنپی، بنیانگذار نچروپاتی (طبیعت درمانی) مورد مطالعه قرار گرفته است.

ابن سینا پس از طی مراحل پر فراز و نشیب زندگی اش در شهرهای جرجان (گنبد کاووس)، ری و اصفهان، سرانجام در سن ۵۷ سالگی به علت بیماری قولنج در همدان درگذشت.

نابغه ای همه کاره

ترجمه سهیلا تقوی نژاد: فلسفه ابن سینا به برخی از اساسی ترین مسائل مربوط به مبدأ کیهان، نقش خدا در وجود انسان و جهان و تعامل الهی با انسان ها و سایر مخلوقات می پردازد. او به طور گسترده در مورد منطق، متافیزیک و اخلاق نوشت؛ در حالی که بزرگ ترین کمک او به توسعه بُعد تفکر مسلمان و غرب، تلاش او برای هماهنگ کردن فلسفه یونان باستان و خدا به عنوان خالق همه هستی بود. در طی قرن های بعد، ابن سینا به عنوان قدرت اصلی فلسفه اسلامی شناخته می شد.

ابن سینا، نابغه ای همه کاره

ابن سینا در ابتدا یک فیلسوف متافیزیکی بود که در درک وجود خود در این جهان و ارتباط آن با دیگر بخش های کائنات احتمالاتی را مطرح کرده بود و برای ایجاد سیستم یکپارچه و جامعی که با ضرورت های مذهبی فرهنگ مسلمان سازگار باشد تلاش می کرد. بدین ترتیب، او تقریبا اولین فیلسوف بزرگ اسلامی است. فضای فلسفی که او به عنوان موجودیت ضروری برای خدا توضیح می دهد، پایه ای برای نظریه هایش درباره روح، عقل و کیهان است.

علاوه بر این، او در توسعه سرمایه گذاری فلسفی در اسلام کلاسیک، از دغدغه هایش برای ایجاد رابطه بین دین و فلسفه، به منظور تلاش برای ایجاد معرفت فلسفی از آموزه های دینی کلیدی و حتی تفسیر قرآن سخن گفت. مطالعات قرن بیستم در تلاش است تا او را در سنت ارسطویی و نئوپلتونی قرار دهد. رابطه او با مورد دوم متضاد است. او گرچه بعضی از عناصر کلیدی مانند کیهان شناسی نژادپرستانه را پذیرفت، اما معرفت شناسی نئون پلتونیک و نظریه روح پیش موجود را رد کرد.

به غیر از فلسفه، مشارکت های دیگر ابن سینا در زمینه های پزشکی، علوم طبیعی، تئوری موسیقی و ریاضیات قرار دارد. در علوم اسلامی او مجموعه ای از تفسیرهای کوتاه در مورد آیات و سوره های منتخب قرآنی نوشت که نشان می دهد که اینها بیانات روش هرمنوتیک این فیلسوف خبره و تلاش برای رسیدن به وحی است.

هستی شناسی

ابن سینا طرح نظریه درباب نئوپلتونیک را از فارابی آموخته است. برخلاف تئوریسین های کلاسیک مسلمان، او پدید آمدن از هیچ را رد کرد و در مورد این که کیهان هیچ ابتدایی نداشته باشد اما یک محصول منطقی الهی است بسیار بحث کرد. به عقیده او، موجودیت کیهان خدا را به نظم منطقی و وجودی هدایت می کند.

در نتیجه، ابن سینا به عنوان نویسنده یک اثبات مهم و تاثیرگذار برای وجود خدا شناخته شده است. همانطور که در فلسفه قرون وسطایی معمول بود، این اثبات نمونه خوبی از نبوغ یک فیلسوف است که برای هدف دینی به کار گرفته شده است. این استدلال به شرح زیر است: «تجربه پدیداری جهان ما، تایید می کند که چیزها وجود دارند و وجود آنها غیر ضروری است، زیرا ما درک می کنیم که همه چیز به وجود می آید و از بین می رود. هیچ چیزی نمی تواند احتمالی به وجود آید، مگر این که علت لازم باشد؛ در حقیقت زنجیره ای علی در واقعیت باید به یک دلیل ناخواسته منجر شود. بنابراین، زنجیره ای از موجودات احتمالی باید در اصل وجود داشته باشد و اصول علمی آن را در یک خودِ واحد و ضروری یعنی «وجود» پیدا کند.» این البته، همانند جایگاه خدا در دین است.

یکی از دلایل مهم این استدلال تمایز مشهور ابن سینا بین وجود و ذات در موجودات، بین چیزی که وجود دارد و آن چیزی که واقعا هست، این تمایزی است که مسلما در عقاید ارسطو است، گرچه ریشه های آموزه های ابن سینا در الهیات اسلامی کلاسیک یا کلام بهتر درک می شود.

تئوری ذات ابن سینا، سه حالت را مطرح می کند: موجودات می توانند در دنیای بیرونی با کیفیت و ویژگی های خاص آن واقعیت وجود داشته باشند؛ آنها می توانند در ذهن به عنوان مفاهیم مرتبط با کیفیت در تصور ذهنی وجود داشته باشند؛ و آنها می توانند در خود ذهن به عنوان مفاهیم مرتبط با کیفیت در تصور ذهنی وجود داشته باشند و آنها می توانند در خود به هر صورتی که می خواهند باشند. این حالت نهایی موجودات کاملا متفاوت از وجود است. بنابراین موجودات در خودشان خنثی هستند.

 ابن سینا، نابغه ای همه کاره
وجود هر چیز در این جهان به عنوان چیزی – شیء، انسان، حیوانی و نبات -، وجود دارد. آنها «ملبس» در قالب برخی از ماهیت ها هستند که مجموعه ای از خواصی است که آنها را به عنوان کامپوزیت ها توصیف می کند. خداوند از سوی دیگر کاملا ساده است و نمی تواند به مجموعه ای از ویژگی های متمایز هستی شناسی تقسیم شود که اتحاد او را نقض می کند.

این اثبات از احتمالات گاهی اوقات به عنوان «احتمال رادیکال» نامیده می شود. استدلال های بعدی درباره این است که آیا این تمایز ذهنی بود یا واقعی؟ آیا احتمال رادیکار راه اثبات هستی شناسی یا کیهان شناسی است؟

معرفت شناسی

ایده موثر ابن سینا، نظریه او درباره دانش است. عقل انسان در هنگام تولد، یک پتانسیل خالص است که از طریق تعلیم و تربیت به رسمیت شناخته می شود و یاد می گیرد. دانش از طریق ارتباط تجربی با اشیا در این جهان حاصل می شود؛ که خلاصه ای از مفاهیم جهانی است. این یک روش منطقی استدلال است؛ مشاهدات منجر به اظهارات درونی می شود که وقتی ترکیب شوند، منجر به ایجاد مفاهیم انتزاعی بیشتری می شوند. حالت عقل انسانی در پیوند با منبع کامل دانش این توانایی را پیدا می کند که دانش را به عقل فعال (عالم الفعل) تبدیل کند.

اما این سوال مطرح می شود: چگونه بفهمیم که یک گزاره دست است؟ چگونه می توانیم بدانیم که تجربیات ما صحت دارد؟ دو روش برای دستیابی به این هدف وجود دارد. روش اول – با توجه به وجود استانداردهای رسمی استدلال – طرح، این سوال به وجود می آید که آیا استدلال ذهن ما منطقی است؟ دوم و مهم تر از همه، یک عقل متعالی وجود دارد که در آن تمام عناصر از قبیل موجودات و تمام دانش در آن قرار دارد. این عقل، که به عنوان «عقل فعال» شناخته می شد، عقل انسان را از طریق پیوستگی روشن می کند و دانش واقعی را در مورد عقل انسان به ارمغان می آورد.

با این حال، اتصال، اپیزودیک است و فقط به عقاید انسانی می انجامد، چرا که به اندازه کافی آموزش دیده و در نتیجه آن را به رسمیت شناخته شده است. عقل فعال در ارزیابی استدلال های صحی نیز از طریق تئوری شهود ابن سینا مداخله می کند. استنتاج منطقی نتیجه گیری از دو موضع پیش فرض را از طریق اتصال یا دوره میانی آنها به دست می دهد. گاهی اوقات دشوار است که ببینیم این اتصال چیست؟ به این ترتیب وقتی فردی که درگیر یک مشکل استنباطی است ناگهان به دوره میانی می پردازد و نتیجه درست را درک می کند، در حقیقت تئوری شهود (الهام گرفته شده توسط عقل فعال) به او کمک کرده است. اعتراض های مختلفی وجود دارد که می تواند علیه این نظریه مطرح شود، به خصوص به این دلیل که این نظریه بر اساس یک کیهان شناسی بیان شده که در آینده به طور گسترده ای در دنیای پست کوپرنیک رد می شود.

یکی از معضلات و ضعف های معرفت شناسی ابن سینا، مربوط به دانش خداست. اثر خداوند بسیار خالص، ساده و غیر مستقیم است و بنابراین نمی تواند رابطه معرفتی مستقیم با چیز شناخته شده خاصی داشته باشد. بدین ترتیب ابن سینا به این نتیجه رسید که در حالی که خدا می داند چه چیزی در این جهان پدیدار می شود، او چیزها را به «شیوه ای جهانی» از طریق ویژگی های جهانی چیزها می داند. خدا فقط انواع موجودات را می شناسد و اطلاعات شناختی از تک تک موجودات ندارد. این سخنان منجر به محکومیت شدید ابن سینا از جانب محمد غزالی شد که معتقد بود که نظریه ابن سینا به انکار اراده شناخت خدا از جزئیات می پردازد.

ابن سینا، نابغه ای همه کاره

روانشناسی

معرفت شناسی ابن سینا مبتنی بر نظریه روح است که مستقل از بدن و قادر به انتزاع است. این نشان دهنده پایگاه ارسطویی و ساختار نئوپلتونیک روانشناسی او است. این استدلال به۸ اصطلاح در ابتدای «فی ناف / THE ANIME (رساله روح)» است. در توضیح این نظریه که به تئوری «مرد پرنده» شهرت دارد این سوال مطرح می شود که اگر شخصی در یک وضعیت مناسب قرار داشت، اما کور و در هوا معلق بود، قادر به درک هر چیزی از طریق حواس خود ه۹ست؟ آیا می تواند وجود خود را تایید کند؟

او در چنین وضعیتی متوقف شده است. او نمی تواند وجود بدنش را تایید کند، زیرا او به صورت تجربی از آن آگاه نیست، بنابراین این استدلال می تواند به عنوان استقلال روح از بدن و یک نوع دوگانگی تایید شود اما در این حالت او نمی تواند شک داشته باشد که خود او وجود دارد زیرا حتما موضوعی وجود دارد که او به آن فکر می کند؛ فلذا این استدلال همچنین می تواند به عنوان تایید خودآگاهی روح و اعتبار آن باشد. این بحث، اعتراضی را مطرح می کند که می تواند فلسفه دکارت هم تلقی شود: چگونه می دانیم که موضوع شناختنی؛ خود است؟

این عقل منطقی دارای استعدادها یا حواس در یک نظریه است که با ارسطو آغاز می شود و از طریق نئوپلتونیسم توسعه می یابد. معنای اول عقل سلیم (الحس المشترک) است که اطلاعات را از حواس فیزیکی به یک شیء معرفتی می برد. معنای دوم تصورات (الخیال) است که تصویر ذهنی معرفتی را پردازش می کند. معنای سوم استاد علمی تخیلی (المتخیلات) است که تصاویر را در حافظه ترکیب کرده، آنها را جدا می کند و تصاویر جدیدی به وجود می آورد.

حس چهارم برآورد یا تحقق (وهم) است که تصویر درک شده را به معنای آن ترجمه می کند. مثال کلاسیک برای این حس نوآورانه، درک گوسفند از وجود موقعیت گرگ و احساس خطر مبهم است. حس پنجم و نهایی این است که ایده هایی که تولید می شوند، خیره و تجزیه و تحلیل می شوند و معانی مرتبط با تولید دانش آموزان تخیلی و برآورد می شوند.

سنت ابن سینا و میراث او

پیشرفت عمده ابن سینا در این بود که سیستم فلسفی دفاعی را که در حقیقت الهیات اسلام است معرفی می کند و موقعیت آن را می توان با استفاده از ایده های ابن سینا در تاریخ بعدی الهیات فلسفی در اسلام یافت. در غرب لاتین، متافیزیک و تئوری روح او تاثیر عمقی بر استدلال های شاعرانه داشت. همانطور که در شرق اسلامی مبنای بحث و بسیار قابل توجه بود. فقط دو نسل بعد از او، غزالی و شهرستانی در حملات شان به این واقعیت واقف بودند که هیچ متفکر صاحبنظر مسلمانی نمی تواند ابن سینا را نادیده بگیرد. آنها ابن سینا را به عنوان نماینده اصلی فلسفه در اسلام در نظر گرفتند.

در سنت های بعدی ایران، اندیشه ابن سینا به طور چشمگیری با بینش عرفانی تلفیق شد و به عنوان متفکر عرفانی شناخته شد، که عقاید او در قرن بیستم و اواخر قرون بیست و یکم مورد استفاده قرار گرفت. با این وجود آثار اصلی ابن سینا به ویژه شفا، اساس برنامه درسی مدارس فلسفی بود. تفاسیر متعدد درخشان و فوق العاده بر روی آنها نوشته شد و همچنان نیز در قرن بیست و یکم استفاده می شود.


منبع: برترینها

فاطمه حشمتی؛ قهرمان ماراتن ۸۱ ساله‌ی شیرازی

واژه‌ها همواره راهگشایند. وقتی کم می‌آوریم به واژه‌ها متوسل می‌شویم و آنها گره از کارمان می‌گشایند. اما گاهی واژه‌ها نیز کم می‌آورند. آن گاه که سخن از انسان است و اراده و تلاش او، واژه‌ها نیز درمی مانند؛ و یکی از همین بزنگاه‌ها هنگامی است که یک زن در دهه هشتم زندگی‌اش چنان اوج بگیرد که نام خود و کشورش را پرآوازه کند. بانویی که پیری و خستگی برایش معنایی ندارد و نادیده و ناخوانده می‌توان مدعی شد که عشق در همه زندگی‌اش موج می‌زند.

سخن از بانویی است که این روزها نام او در بسیاری از برنامه‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی اعلام می‌شود. فاطمه حشمتی ۸۳ ساله بی‌شک با بسیاری از همسن و سال‌های خود متفاوت است. قهرمان ملی و بین‌المللی که در مسابقات دو و میدانی پیشکسوتان به همه نشان داد که عشق به زندگی سن و سال نمی‌شناسد و زنان ایرانی در کنار مادر (مادر بزرگ) و همسر بودن، می‌توانند درعرصه‌های ورزشی نیز موفق باشند و بدرخشند.

 قصه شنیدنی مادر بزرگ دونده

مسیر زندگی فاطمه، این بانوی شیرازی ۲۶ سال قبل وقتی از سوی یکی از مربیان شناسایی شد، تغییر کرد و در نهایت رقابت‌های بین‌المللی چین آوردگاهی شد تا او بتواند در رقابت‌های پیاده‌روی و دو و میدانی به مدال‌های طلا و برنز دست پیدا کند. زندگی فاطمه حشمتی که با داشتن تعداد زیادی نوه و نتیجه پر از انرژی و انگیزه است، می‌تواند الگوی بسیاری از زنان ایرانی باشد. او از سال‌ها تلاش و پشتکار در کنار وظایف مادری و همسرداری گفت و تأکید کرد زندگی رسیدن به خط پایان نیست و باید آن را در همین مسیری که بسرعت طی می‌کنیم، بیابیم.

 زندگی خط پایان ندارد

هنوز هم خودش را یک بانوی جوان می‌داند و سال‌هاست که به شکل منظم هر روز در باشگاه ورزشی حاضر می‌شود. البته فاطمه خانم سال‌هاست که برای زنان شیرازی یک الگوست. در ۸۳سالگی هنوز هم می‌دود و در رقابت‌های بین‌المللی شرکت می‌کند.

سال‌ها کار در اتاق عمل بیمارستان‌های مناطق جنگی و جانبازی از جمله افتخاراتی است که همواره از آن یاد می‌کند. او به زندگی نگاه زیبا و خاص خودش را دارد و می‌گوید: «قهرمان شدن در زندگی یعنی سه چیز: ساده زیستی، آرامش و داشتن نظم». قهرمانی اخیر او در رقابت‌های بین‌المللی پیشکسوتان در چین بهانه‌ای شد تا با او دفتر زندگی‌اش و افتخاراتی را که تاکنون کسب کرده است، ورق بزنیم.

من در روستای «دوان» در نزدیکی کازرون به‌دنیا آمدم. پدرم کارمند شرکت نفت بود و ۸ سالم بود که به خاطر کار پدر مجبور شدیم  به آبادان برویم. سال‌های زندگی‌ام در آبادان پر از خاطرات طلایی است. روزگاری که آبادان واقعاً آباد و «آبادان» بود و یکی از شهرهای زیبای ایران محسوب می‌شد.

قبل از اینکه به آبادان برویم علاقه زیادی به کوهنوردی داشتم و از همان کودکی در اطراف روستا کوهنوردی می‌کردم. با بچه‌های همسن و سال خودم طناب بازی می‌کردم و گاهی هم با هم مسابقه دو می‌دادیم. در آبادان نیز ورزش را رها نکردم و در کنار کمک به مادرم ورزش می‌کردم.

از وقتی به یاد می‌آورم، از «یک جا نشستن» بیزار بوده‌ام و همیشه دوست داشتم جنب و جوش داشته باشم. زندگی برای من جذابیت خاصی داشت و همیشه دوست داشتم سالم باشم. در آبادان به مدرسه رفتم و بزرگ شدم و ازدواج کردم و خانواده تشکیل دادم و صاحب ۷ فرزند شدم. در کنار کار در خانه و رسیدگی به بچه‌ها به پارک می‌رفتم و پیاده روی می‌کردم.

هیچ‌گاه پیاده روی را ترک نمی‌کردم و بچه‌ها را هم تشویق می‌کردم که با من پیاده روی کنند. رسیدگی به بچه‌ها خیلی سخت و دشوار بود، اما من از این فرصت هم استفاده می‌کردم و با بازی بچه‌ها همراه می‌شدم تا بتوانم جنب و جوش داشته باشم. در کنار رسیدگی به بچه‌ها و انجام کارهای خانه، در بیمارستان هم کار می‌کردم. تجربه زیادی در زمینه کار در اتاق عمل داشتم و در روزهای موشکباران در اتاق عمل بیمارستان به پزشکان در جراحی‌ها کمک می‌کردم.

کارمند دانشگاه علوم پزشکی بودم و در قبال مردم خودم احساس مسئولیت می‌کردم. عراق هر روز آبادان را بمباران می‌کرد و من دو سال و ۶ ماه(به‌رغم اینکه می‌توانستم آبادان را ترک کنم) ماندم و زیر بمباران دشمن در بیمارستان کار کردم. یک بار بر اثر موج گرفتگی ناشی از اصابت موشک مجروح شدم و بعد از درمان دوباره به بیمارستان بازگشتم. ۲۵ درصد جانباز شدم و همیشه تلاش داشتم به وظیفه‌ام عمل کنم. آن دوران یکی از فصول افتخارآمیز زندگی من به حساب می‌آید. بعدتر به شیراز بازگشتیم و ماندگار شدیم. بچه‌ها که بزرگتر شدند من هم فرصت بیشتری پیدا کردم تا ورزش کنم.

او ادامه داد: هر روز صبح به بوستان ایرانی که در نزدیک خانه بود می‌رفتم و پیاده روی می‌کردم. گاهی اوقات سرعت را بالا می‌بردم تا ضربان قلب را بالا ببرم. در گوشه‌ای از پارک نیز تعدادی از بانوان مشغول ورزش صبحگاهی بودند. مرضیه تنگستانی مربی آنها بود و با دیدن من نزدیک آمد و پرسید، ورزشکار هستم؟ گفتم ورزش می‌کنم ولی تا به امروز به باشگاه ورزشی نرفته‌ام. او از من دعوت کرد تا به باشگاه ورزشی‌اش بروم و در آنجا تمرین کنم.

او مربی آمادگی جسمانی و ایروبیک بود و با روی باز از من استقبال کرد. همان روزهای اول استعدادم رانشان دادم و او نیز چند باری از من تست گرفت و گفت، فیزیک من و همچنین تمریناتی که سال‌ها انجام داده‌ام برای حضور در رقابت‌های دو و میدانی و پیاده روی پیشکسوتان مناسب است. باور نمی‌کردم که می‌توانم در مسابقات شرکت کنم.

آن موقع ۵۷ سال داشتم اما انگیزه‌ام مثل یک جوان ۲۰ ساله بود. یک هفته بعد از حضورم در باشگاه همراه او در رقابت‌های پیاده‌روی کشور در اردبیل شرکت کردم و به مقام نایب قهرمانی دست پیدا کردم. این نخستین حضورم بود و از اینکه دوم شدم خیلی ناراحت بودم. خانم تنگستانی به من دلداری داد و گفت این نخستین حضور تو است و فقط برای یادگیری شرکت کرده بودی. از همان روز انگیزه زیادی پیدا کردم و می‌خواستم به همه نشان بدهم در هر سن و سال می‌توان قهرمان شد. هر روز مرتب به باشگاه می‌رفتم و آمادگی جسمانی و ایروبیک کار می‌کردم و بعد از آن نیز استخر می‌رفتم.

تمرینات استقامتی انجام می دادم و در رقابت‌های قهرمانی کشور در نیشابور قهرمان شدم. هیچ‌گاه آن روز را فراموش نمی‌کنم. همه به من نگاه می‌کردند و تبریک می‌گفتند. مربی‌ام می‌گفت این شروع کار است و باید در عرصه‌های بین‌المللی نیز موفق شوم. سال ۲۰۱۰ «رقابت‌های مستر» در شهر دوبی نخستین میدان بین‌المللی بود که حضور پیدا کردم و در مسابقات پیاده روی مقام اول را کسب کردم.

بسیاری از شرکت‌کننده‌ها که از کشورهای مختلف دنیا آمده بودند باور نمی‌کردند که یک زن در این سن و سال از ایران در این رقابت‌ها مقام کسب کند. من با افتخار به همه می‌گفتم من یک ایرانی هستم زنان ایرانی چنین توانی دارند. برای حضور در این رقابت‌ها خانم تنگستانی با نامه نگاری با دانشگاه علوم پزشکی و فدراسیون دو ومیدانی بخشی از هزینه‌ها را تأمین می‌کرد و بخشی را نیز خودش و من پرداخت کردیم.

سال ۲۰۱۱ نیز بار دیگر در رقابت‌های مالزی قهرمان شدم و جالب اینکه وقتی بلندگوی ورزشگاه نام مرا به‌عنوان قهرمان اعلام کرد تازه فهمیدم که قهرمان مسابقات شده ام. پس از آن در رقابت‌های مختلف کشوری و انتخابی شرکت می‌کردم تا اینکه به‌عنوان نماینده ایران به مسابقات بین‌المللی چین اعزام شدم.

روز مسابقه وقتی به شرکت‌کننده‌ها نگاه کردم متوجه شدم بسیاری از آنها از من ۱۰ الی ۲۰ سال جوانتر هستند اما انگیزه من بیشتر از آنها بود. در کنار ورزش در تغذیه‌ام نیز دقت می‌کردم و هیچ‌گاه غذای چرب یا نمک زیاد نخوردم.

در پارک یا مکان‌های عمومی وقتی با زنان همسن و سال خودم مواجه می‌شوم که در گوشه‌ای نشسته یا احساس پیری و ناتوانی می‌کنند سعی می‌کنم با روحیه دادن آنها را به ورزش تشویق کنم. به آنها می‌گویم جوان بودن به سن و سال نیست و با ورزش می‌توانند همیشه جوان بمانند. از دیدن زنان سالخورده که تحرکی ندارند ناراحت می‌شوم و اینها همیشه از زندگی ناراضی هستند. یکی از دخترانم از دنیا رفت اما با وجود این ورزش را رها نکردم و امروز که صاحب تعداد زیادی نوه و نتیجه هستم خودم را خوشبخت می‌دانم زیرا با ورزش سالم زندگی کرده‌ام.

رقابت‌های بین المللی چین آخرین آوردگاهی بود که فاطمه حشمتی در آن حضور پیدا کرد. وی با کسب یک مدال برنز و یک مدال طلا بهترین نتیجه را کسب کرد. او با خوشحالی از آن لحظات اینگونه می‌گوید: در مسابقات پیاده روی ۱۵۰۰ متر سن من از همه بیشتربود اما با وجود این سعی می‌کردم از بقیه عقب نیفتم. هوا بشدت بارانی بود ولی من ادامه دادم و سوم شدم.

 قصه شنیدنی مادر بزرگ دونده

در رقابت‌های دوومیدانی ۵ کیلومتر از آنجایی که در رده سنی ۸۰ سال کسی بجز من توانایی مسابقه دادن نداشت من تنها شرکت‌کننده بودم و در میان تشویق همه بخصوص داوران از خط پایان عبور کردم. همه داوران مرا در آغوش گرفته بودند و دیگر ورزشکاران با من عکس یادگاری می‌گرفتند. این مدال‌ها را به مردم کشورم و بخصوص زنان ایران تقدیم کردم و امیدوارم آنها در میادین مختلف ورزشی موفق باشند.

نگین انگشتر آسیا

مرضیه تنگستانی که با کشف پتانسیل و استعدادهای فاطمه حشمتی زمینه رسیدن او را به سکوهای قهرمانی فراهم کرد، با بیان اینکه «فاطمه خانم در واقع نگین انگشتر آسیا در رقابت‌های پیشکسوتان است»، گفت: وقتی به مسابقات بین‌المللی می‌رویم همه از دیدن او روحیه می‌گیرند و او را تشویق می‌کنند. او بسیار پرانرژی و با انگیزه است و حضوراو در باشگاه به زنان دیگر انگیزه می‌دهد.

هیچ‌گاه از ورزش کردن خسته نمی‌شود. ۲۶ سال قبل وقتی او را در پارک دیدم احساس کردم استعداد خوبی در دوومیدانی و پیاده روی دارد. او را به باشگاه دعوت کردم و او با تمرینات مستمر توانست به موفقیت‌های بزرگی دست پیدا کند.

فیزیک بدنی مناسب و استقامت بالا و تمرینات زیاد رمز موفقیت فاطمه در رقابت است. او همیشه به‌عنوان الگو به دیگر زنان روحیه می‌دهد و آنها را به ورزش تشویق می‌کند. در رقابت‌های مالزی وقتی از خط پایان عبور کرد نمی‌دانست که قهرمان شده است و از من سراغ کلاهش را می‌گرفت و تصور می‌کرد مسابقه تمام نشده است.

در آن مسابقه وقتی بلندگو اسم او را به‌عنوان قهرمان صدا زد متوجه شدیم قهرمان شده است. فاطمه رکورددار آسیا در رده سنی پیشکسوتان است در مسابقات چین با وجود بارندگی شدید و درحالی که همه نگران سلامتی او بودند با تمام وجودش دوید و مسابقه را به پایان رساند. لحظه فوق‌العاده‌ای بود؛ همه ورزشگاه به احترام او بلند شده بودند و تشویقش می‌کردند. فاطمه با همان خنده و روحیه پرچم ایران را در دست گرفته بود و در استادیوم دور افتخار می‌زد. او بی‌گمان نماد حقیقی بانوان ایران است؛ زنانی که فعل خواستن را بخوبی صرف می‌کنند.

دیدگاه

مرضیه تنگستانی :فاطمه خانم در واقع نگین انگشتر آسیا در رقابت های پیشکسوتان است که بارها مقام نخست مسابقات مختلف پیشکسوتان را به دست آورده است. در مسابقات اخیر وقتی بلندگو اسم او را به عنوان قهرمان صدا زد متوجه شدیم قهرمان شده است. فاطمه رکوردار آسیا در رده سنی پیشکسوتان است در مسابقات چین با وجود بارندگی شدید و درحالی که همه نگران سلامتی او بودند با تمام وجودش دوید و مسابقه را به پایان رساند.

لحظه فوق العاده ای بود؛ همه ورزشگاه به احترام او بلند شده بودند و تشویقش می‌کردند. فاطمه با همان خنده و روحیه پرچم ایران را در دست گرفته بود و در استادیوم دور افتخار می زد. او بی گمان نماد حقیقی بانوان ایران است؛ زنانی که فعل خواستن را به خوبی صرف می کنند


منبع: برترینها

برترین جاذبه‌های توریستی پراگ در سال ۲۰۱۷

برترین ها: سی سال پیش شهر پراگ برای مسافران اروپایی مانند یک راز بود؛ ولی در حال حاضر، یکی از محبوب ترین مقصد ها در قاره اروپاست، که سالیانه چهار میلیون بازدید کننده را به سمت خود می کشاند. پراگ یک شهر جمع و جور، با تاریخچه ای طولانی و جذاب از قرون مختلف با نمونه هایی از معماری رومی، گوتیک، باروک، رنسانس و هنر مدرن به شما ارائه می دهد.

همچنین تعداد زیادی از مکان های دیدنی، کلیساها، پارک ها و میادین در پراگ وجود دارد، غذاهای خوشمزه چک با قیمت های مناسب از جاذبه های پراگ می باشند. مروری اجمالی بر برترین جاذبه های توریستی پراگ می نماییم.

۱۰٫ برج باروت

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

یکی از دروازه های اصلی به داخل شهر قدیمی پراگ می باشد، این برج اولین بار در قرن یازدهم ساخته شد و بعد از آن در قرن پانزدهم بازسازی شد، این برج محل نگهداری باروت بود و نام آن هم از آن گرفته شده است. مسیر سلطنتی، مسیر تاجگذاری پادشاهان بوهمیایی، از این برج آغاز می شد، به داخل شهر می رفت، از میان پل چارلز می گذشت و به قلعه پراگ و کلیسای سنت ویتوس جایی که پادشاهان در آنجا تاجگذاری می کردند، می رسید.

برج باروت توسط یک پل سرپوشیده به جایی که قبلا قصر شاه ولادیسلاو دوم بود، متصل می شود، این پادشاه در سال ۱۴۷۵ این برج را بازسازی نمود. قصر سابق، اکنون خانه شهرداری است و همچنان به برج متصل مانده است. درون برج یک راه پله مارپیچ با ۱۸۶ پله وجود دارد و به تالاری می رسد که بینندگان می توانند از آنجا منظره ای تماشایی از شهر قدیمی را ببینند.

۹٫  خانه رقصان

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

پراگ قرن هاست که به خاطر گستردگی سبک های معماریش شناخته شده است، و آخرین نمونه اش هم خانه رقصان با سبک و ساختار متفاوتش است که توسط معمار چکسلواکیایی، والدو میلونیک و فرانک گری کانادایی خلق شد. این ساختار بی نظیر هر دو عنصر پویا و استاتیک را دارد، و نمایانگر یک بانوی رقصنده است که در آغوش همسرش در حال تاب خوردن است، درست مانند فرد استیر و جینجر راجرز، ستاره های سینما. این ساختمان که در کنار رودخانه ولتاوا و خیابان رسلوا، قرار گرفته است، یک ساختمان خصوصی است، به جز رستورانی که در طبقه هفتم آن است با نام “سلست” که به روی عموم باز می باشد.

خانه رقصان در تضاد با معماری کلاسیکی است که اطرافش را احاطه کرده است، که شامل ساختمان هایی با سبک های هنر مدرن، گوتیک جدید و باروک جدید می باشد. این طراحی فوق مدرن به هنگام ساخته شدنش اختلاف نظر ها و اعتراضات عموم را برانگیخت؛ ولی سال ها بعد، پراگ از به نمایش گذاشتن این ساختمان پر زرق و برق به خودش می بالد.

۸٫ کنیسه قدیم_جدید

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

در جوزفو، بخش سابق یهودی نشین پراگ، کنیسه قدیم-جدید، که قدیمی ترین پرستشگاه فعال یهودیان در اروپا می باشد، وجود دارد. بر اساس افسانه ها، سنگ های معبد دوم در اورشلیم توسط فرشتگان به پراگ آورده شد و دیوارهای این کنیسه ساخته شدند. این پرستشگاه اولین ساختمان گوتیک پراگ می باشد که در سال ۱۲۷۰ کامل شد و از آن زمان تا حالا، به جز سالهای ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵ که توسط نازی ها تصرف شده بود، محل پرستش می باشد. این کنیسه به قلب بخش یهودی نشین تبدیل گردید.

این پرستشگاه همچنین بر طبق افسانه ها محل زندگی گالم نیز می باشد. در قرن شانزدهم، خاخام یهود لوا گالم را از خاک رس درست کرد و با نفسش در آن روح دمید، و یک کاغذ پوستی حاوی دستورالعمل های رفتاری در دهانش قرار داد. وقتی گالم دیوانه شد و پرخاشگر شد، خاخام او را دوباره به خاک رس تبدیل کرد، و اعلام کرد که هر وقت یهودیان در شرایط سختی قرار گرفتند، گالم می تواند دوباره برخیزد.

۷٫  کلیسای تین

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

کلیسای بانوی مقدس قبل از تین، زینت بخش میدان قدیمی شهر می باشد. در میان جاذبه های مشهور در پراگ، برج های بلند گوتیک کلیسا به ارتفاع ۸۰ متر (۲۶۰ پا) که از همه نقاط شهر قابل روئیت می باشند، خودنمایی می کنند. مانند سایر کلیساهای شهر پراگ، بنای اولیه ساختمان یک کلیسای رومی قرن یازدهمی بود که برای بازرگانان خارجی که به منظور تجارت به تین می آمدند، ساخته شد. کلیسای کنونی در قرن چهاردهم ساخته شد، با این که سقف، برج ها و شیروانی ها سال ها بعد ساخته شدند.

در داخل کلیسای تین، بسیاری از آثار هنری مربوط به سبک گوتیک، باروک و رنسانس وجود دارد. بانوی ما، قبل از معماران تین، توسط پتر پارلر و ماتیاس آراس که بسیاری از ساختمان های گوتیک پراگ را خلق کرده بودند، بنا نهاده شد.

۶٫ مالا استرانا

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

 در دیگر انتهای پل چارلز از میدان شهر قدیم، محله مالا استرانا یا شهر کوچک قرار دارد. معماری باروک در مالا استرانا غالب است، با این وجود، تاریخچه اش به سال ۱۲۵۷ بر می گردد که به عنوان یک شهر سلطنتی پایه گذاری شد. کلیسای باروک سنت نیکولاس و قصر والنشتاین در این منطقه قرار دارند.

این منطقه میزبان قصرها، کلیساها، میادین، پارک ها، باغ ها و بسیاری جاذبه های دیگر می باشد. محله اطراف شهر کوچک توسط مغازه ها، رستوران ها و سفارت خانه های خارجی که در ساختمان های بزرگ و قدیمی باروک جای گرفته اند، احاطه شده است. بر فراز مالا استرانا قصر پراگ قرار دارد، که با قدم زدن در خیابان زیبای نرودوا می توان به آن رسید. خانه های این خیابان با تمثیل های منقش و دیوهایی به مانند قوی سفید، اسب کفش طلا و عقاب سرخ خیره کننده هستند. مسافرانی که خواهان یک پیاده روی آرام می باشند باید به پارک وجان یا تپه پترین بروند.

۵ . میدان ونسلاس

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

میدان ونسلاس که یکی از دو میدان بزرگ پراگ می باشد بهشت خریداران است. میدان ونسلاس که در سال ۱۳۴۸ توسط چارلز چهارم به عنوان بازار اسب پراگ بنا نهاده شده، بیشتر به بلوار شباهت دارد تا میدان. این میدان که در مرکز شهر جدید واقع شده، مرکز کلوب ها، رستوران ها، هتل ها، مغازه ها و بانک ها می باشد که باعث شده این منطقه به بخش سرگرمی، شب زنده داری و تجاری شهر تبدیل گردد.

بسیاری از اتفاقات تاریخی قرن بیستم کشور چک، از جمله جنبش های سیاسی و اجتماعات در کنار مجسمه سنت ونسلاس تا رژه رفتن، در میدان ونسلاس اتفاق افتاده است. ونسلاس مانند میدان شهر قدیمی و پل چارلز در مرکز پراگ واقع شده است، ولی حدود پنج دقیقه پیاده فاصله دارد، و هر سه خط مترو در این میدان به هم می رسند. ونسلاس همچنین میزبان موزه بزرگ ملی و خانه اپرای پراگ می باشد.

۴٫  ساعت نجومی پراگ

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

یکی از برجسته ترین دیدنی های میدان شهر قدیمی، ساعت نجومی پراگ است که یک اختریاب پیچیده و قدیمی می باشد و زمان بابلی، زمان بوهمیان قدیمی، زمان آلمانی و زمان نجومی را به خوبی زمان طلوع و غروب آفتاب، فازهای ماه و موقعیت خورشید در زودیاک را نشان می دهد. این ساعت در سال ۱۴۱۰ توسط یک ساعت ساز و ریاضیدان ساخته شد، این ساعت ششصد سال است که تعمیر و نگهداری می شود، و سومین ساعت قدیمی جهان است. اشکال رسولان که هر ساعت از پنجره بالایی نشان داده می شوند، در سال ۱۸۶۵ اضافه شدند.

وقتی که ساعت ضربه می زند، زنگ ها به صدا در می آیند، راه رفتن رسولان آغاز می شود، مجسمه های گوتیک به حرکت در می آیند، خروس بانگ سر می دهد و یک شیپورچی یک نمایش خوشایند برای توریست ها اجرا می کند، منظره ای که هر کسی باید حداقل یک بار ببیند، بهترین اجرا، در ظهر و نیمه شب می باشد.

۳٫  کاخ پراگ

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

کاخ پراگ بر فراز شهر به صورت یک مجموعه گسترده خودنمایی می کند. ساختمان های کاخ قرن هاست که گسترده اند، و شامل یک قصر سلطنتی، یک کلیسای جامع و سه کلیسا، یک تالار سلطنتی، یک صومعه، برج های دفاعی، اصطبل های سلطنتی، یک مسیر باریک که کارگران در آن کار می کردند و باغ های باشکوه می باشد. کاخ پراگ به عنوان یک دژ چوبی با باروهای خاکی در قرن نهم پایه گذاری شد؛ در قرن یازدهم یک قصر سلطنتی به آن افزوده شد، و در قرن چهاردهم ساخت کلیسای جامع سنت ویتوس آغاز شد. کلیسای جامع در مجموعه کاخ، یک نمونه عالی از معماری گوتیک است که مانند یک نگین در تاج پراگ می باشد. پادشاهان و امپراطورها اینجا دفن شده اند.

۲٫  میدان قدیمی شهر

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

میدان قدیمی شهر، مابین میدان ونسلاس و پل چارلز واقع شده است که اغلب در تابستان مملو از توریست ها و محلی هاست. تارخچه غنی و طولانی کشور چک با سبک های معماری گوناگون اعم از رومی، باروک، روکو، گوتیک و رنسانس در ساختمان های باشکوه اطراف میدان قابل رؤیت است.

برج های سر به فلک کشیده گوتیک که از کلیسای جامع تین بر می خیزد، با سبک باروک سنت نیکلاس کنتراست دارد، در حالی که تالار قدیمی شهر شامل یک مجموعه از ساختمان های گوتیک و رنسانس است. بازدیدکنندگان در ابتدای ورود به میدان شگفت زده می شوند و برای کافه های دارای فضای باز و یا مطالعه مجسمه جان هوس، شهید و اصلاح طلب کلیسا توقف می کنند.

۱٫  پل چارلز

 ده جاذبه برتر توریستی پراگ در سال 2017

ششصد سال است که پل چارلز شهر قدیمی و شهر جدید را از روی رودخانه ولتاوا به هم متصل می کند، و برجسته ترین نماد پراگ می باشد. شاه چارلز چهارم مأموریت ساخت این پل را در سال ۱۳۵۷ صادر کرد، که جایگزین پل جودیت شد که به خاطر سیل در سال ۱۳۴۲ خراب شده بود. سی مجسمه باروک در خط کناری پیاده رو پل به همراه دستفروشان بسیار، نوازندگان، هنرمندان و گدایان وجود دارد.

منطقه شلوغ و پرهیاهوی پل هرگز از افراد خالی نمی شود، هر چند که در سحرگاهان یا غروب خلوت تر است. قصر پراگ، در شب می درخشد، و یک چشم انداز دراماتیک ایجاد می کند، که همه بازدیدکنندگان را تحریک می کند. در هر دو انتهای پل چارلز یک برج قرار دارد و منظره بسیار زیبایی را برای بازدیدکنندگانی که از پله های آن بالا می روند، ایجاد می کند.


منبع: برترینها

هزینه سفر به روسیه؛ بهشت سرخ ایرانی ها

روزنامه هفت صبح – علی هادی زاده: پارسال خبری منتشر شد مبنی بر این که مقام های ایران و روسیه قرار است برای تسهیل سفرهای شهروندان دو کشور گام هایی بردارند که تاکنون در روابط دو کشور سابقه نداشته است و قرار شد در پی این اقدامات، دریافت ویزای هر دو کشور «آسان تر» شود.

هزینه سفر به روسیه؛ بهشت سرخ ایرانی ها 
بعد از آن خبرهایی مبنی بر لغو ویزا منتشر شد و در نهایت سفیر روسیه گفت بر اساس توافق جدید میان تهران و مسکو که در پنجمین نشست کمیسیون همکاری کنسولی دو کشور به دست آمده قرار است از این پس گروه های گردشگران پنج تا ۵۰ نفره که قصد سفر بین دو کشور را داشته باشند، برای مدت ۱۵ روز اقامت، نیاز به اخذ ویزا نخواهند داشت.

هنوز این خبر قطعیت پیدا نکرده که میزان سفر ایرانی ها که از ترکیه و دبی خسته شده بودند به روسیه افزایش پیدا کرد. طبق آمار حضور گردشگران ایرانی در روسیه به لطف راه اندازی پروازهای مستقیم به سنت پترزبورگ، مسکو و سوچی ۵۰ تا ۷۰ درصد افزایش داشت و حاکی از علاقه ایرانی ها به این کشور بود. البته قبل از آن هم ایرانی ها رکورد سفر به روسیه را شکسته و جزو ۲۰ کشور برتر از لحاظ میزان سفر به این کشور شده بودند. در مجموع به نظر می رسد ایرانی ها قرار است بعد از امارات و ترکیه، کشور روسیه را فتح کنند. ولی شرایط مسافرت به آنجا چگونه است و از لحاظ اقتصادی چه چیزهایی را باید در نظر بگیریم؟

هزینه سفر به روسیه؛ بهشت سرخ ایرانی ها

هزینه های معمول در روسیه

روسیه خیلی کشور گرانی برای زندگی کردن نیست و بیشتر هزینه های آن به هزینه های داخل ایران نزدیک است. مثلا قیمت برنج در روسیه حدود ۶۴ روبل یعنی چهار هزار تومان است. البته بیشتر مردم روسیه علاقه به غذاهای گوشی دارند تا غذاهای برنجی در مورد گوشت قیمت ها با ایران کاملا عرق می کند. مثلا یک کیلو گوشت مرغ در ایران حدود هشت هزار تومان تمام می شود ولی در روسیه حدود ۴۵۰ روبل یا حدود ۳۰ هزار تومان خودمان هزینه دارد.

خوردنی های عادی و روزمره ای مثل سیب زمینی، پیاز و تخم مرغ نیز هزینه چندانی روی دست شما نمی گذارند. مثلا برای ۱۲ عدد تخم مرغ باید حدود ۷۰ روبل یا چهار هزار و ۵۰۰ تومان پول بدهید. برای یک کیلو سیب زمینی و پیاز نیز باید به ترتیب حدود ۱۲۲ و ۲۸ روبل یعنی هشت هزار و هزار و ۸۰۰ تومان پول بدهید. از طرفی در مسکو هزینه غذا خوردن در رستوران ها گران تمام می شود. مثلا در یک رستوران ارزان قیمت برای یک وعده غذا باید بیش از ۵۰۰ روبل یا ۳۰ هزار تومان پول بدهید، فست فود خرج کمتری روی دست شما گذاشته و مثلا در مک دونالدها می توانید با حدود ۳۰۰ روبل یا ۱۸ هزار تومان یک ساندویچ خوشمزه به بدن بزنید.

هزینه های رفت و آمد در روسیه هم قیمت مناسبی داشته و زیاد متحمل هزینه نمی شوند. طبق اطلاعات موجود، هزینه یک بلیت یکطرفه برای حمل و نقل محلی حدود ۳۳ روبل و یا دو هزار تومان تمام می شود. میانگین هزینه تاکسی به ازای هر کیلومتر هم ۱۲ روبل و یا حدود هزار تومان است. اگر بخواهید یک لباس تابستانی از برندی مثل زارا بخرید باید حدود دو هزار و ۶۰۰ روبل یعنی ۱۷۰ هزار تومان پول بدهید. شلوار جین هم تقریبا دو برابر آن و حدود پنج هزار روبل و یا ۳۰۰ هزار تومان هزینه دارد. راستی برای خرید یک بسته سیگار مارلبرو هم باید حدود هفت تا هشت هزار تومان بپردازید. بلیت سینما هم تقریبا حدود ۳۵۰ روبل یا ۲۳ هزار تومان هزینه دارد.

هزینه سفر به روسیه؛ بهشت سرخ ایرانی ها

هزینه بلیت و تور

ارزان ترین قیمت بلیت یکطرفه به مسکو حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان قیمت دارد. البته به صورت مستقیم و بدون توقف، پرطرفدارترین تور به سمت مسکو مدل های سه شب و دو روز است. هزینه تور مسافرتی سه شب برای یک نفر با توجه به هتل متغیر است. مثلا هزینه آن در هتلی یک ستاره حدود دو میلیون و ۴۰۰ هزار تومان تمام می شود. اگر می خواهید مدت زمان اقامت خود را در اتاقی با تخت king-size و سوئیت اختصاصی بگذرانید ممکن است این هزینه تا هشت میلیون و ۷۰۰ هزار تومان هم برسد. این تورها معمولا خدماتی مثل صبحانه، ترانسفر فرودگاهی، راهنمای فارسی زبان، بازدید از کرملین و میدان سرخ، نمای بیرونی کلیسای سنت باسیل، مقبره لنین، مقبره سرباز گمنام، مراسم تعویض نگهبان، باغ الکساندر، بازدید از محوطه کرملین یا ورود به کلیساهای کرملین و غیره را به مشتریان ارائه می دهند.

چگونه سفر ارزانی داشته باشیم؟

اصولا سفر به روسیه ممکن است بسیار گران تمام شود ولی با رعایت بعضی مسائل ساده می توانید هزینه زیادی صرفه جویی کنید. به علاوه شما با استفاده از روش های عادی و عمومی زندگی در روسیه به جای زندگی هتلی و توریستی می توانید بهتر با مردم این کشور آشنا شوید. مثلا اگر می خواهید شهرهای مختلف این کشور را ببینید، از قطار استفاده کنید تا هزینه کمتری بپردازید. اگر می خواهید هزینه اضافی به آژانس ها پرداخت نکنید، می توانید خودتان مستقیما بلیت قطار بگیرید. حتی اگر در ارزان ترین هتل ها هم بمانید تقریبا باید حدود ۳۰۰ هزار تومان برای هر شب پرداخت کنید.

علاوه بر این که ماین مکان ها ارزان هستند، شما شاهد مسافران روسیه ای بسیار نیز خواهید بود. معمولا خود روس ها خیلی اهل غذا خوردن در بیرون از خانه نیستند و رستوران های شهرهای اصلی این کشور برای طبقه رمفه جامعه هستند. از طرفی بسیاری از مواد اولیه خوراکی مثل سیب زمینی، تخم مرغ، برنج و غیره بسیار ارزان بوده و می توانید با پرداخت هزینه ای تقریبا یک سوم، مبلغ زیادی صرفه جویی کنید. اگر اهل آشپزی نیستید می توانید از روش دیگری استفاده کنید. در روسیه مفهومی به اسم «غذای کارمندی» وجود دارد. این غذاها هزینه کمی داشته و به گونه ای درست شده اند که سریع آماده شده و می توانید سریع غذا بخورید و البته از شما انتظار دارند سریع بروید!

برای رفتن به مناطق دیدنی در داخل شهرهایی مثل مسکو بهترین راه، استفاده از مترو است. علاوه بر این که هزینه بسیار کمی برای استفاده از آن پرداخت می کنید، در ترافیک هم نخواهید ماند. راستی حواس تان به جیب برها باشد. شهر مسکو یکی از بالاترین آمارهای جیب بری در مناطق توریستی را دارد. در ضمن برخلاف بسیاری از کشورها انعام دادن در روسیه کاملا اختیاری است و جزو فرهنگ این کشور نیست. معمولا به راهنماهای گردشگری حدود ۱۰ تا ۱۵ هزار تومان و در رستوران ها حدود ۱۰ درصد پول غذا انعام می دهند ولی این کاملا بستگی به خود شما دارد.

هزینه سفر به روسیه؛ بهشت سرخ ایرانی ها

ترکیه و دبی به نسبت روسیه چقدر مسافر دارند؟

ایرانی ها ممکن است به زودی مسیر سفر خود به ترکیه و دبی را به سمت روسیه تغییر دهند. برای این که متوجه شوید در مورد چه میزان سفر حرف می زنیم، تعداد مسافران دو کشور محبوب نزد ایرانی ها را با روسیه مقایسه کرده ایم. به گفته سفیر روسیه، سال گذشته دفتر دیپلماتیک روسیه در ایران ۳۵ هزار ویزا برای شهروندان ایرانی صادر کرد که بیشتر آنان گردشگر بودند. با توجه به این موضع این نخستین بار است که ایران در میان ۲۰ کشور برتر سفر کننده به روسیه قرار گرفته است.

البته این موضوع قبل از اعلام برداشته شدن روادید بوده است. در مورد ترکیه آمارهای مختلفی بیان بیان شده است. مثلا طبق یک آمار حدود دو میلیون ایرانی در یک سال به ترکیه سفر کرده اند و طبق آمارهای دیگر میزان گردشگران ایرانی ترکیه بسیار کاهش داشته و به کمتر از یک میلیون نفر رسیده است. سفر به امارات هم طبق آمار حدود ۲۰ درصد کاهش داشته و به کمتر از ۵۰۰ هزار نفر در سال رسیده است.

باید وجه نقد ببریم یا می توانیم از کارت های شتاب استفاده کنیم؟

به تازگی و طبق تفاهمنامه ای، شهروندان هر دو کشور را از دو ماه دیگر بتوانند در مقصد مقابل با کارت های بانکی از خودپردازها وجه دریافت یا هزینه خریدها را با کارت در فروشگاه ها پرداخت کنید. با توجه به خبرها افزون بر مذاکرات دو جانبه، رئیسان هیات های بانکی ایران و روسیه، نمایندگان بانک های رفاه، سینا، حکمت ایرانیان و توسعه صادرات نیز با بانک های روسی طرف خود برای توسعه همکاری ها مذاکره کردند.


منبع: برترینها

۳۵۸ کشته در انفجار موگادیشو

به گزارش ایرنا، وزیر اطلاع رسانی سومالی گفت: ۱۲۲ تن از مجروحان این حمله تروریستی برای مداوا به خارج از کشور منتقل شده اند.دولت سومالی اعلام کرده است ۵۶ تن در رابطه با این حمله همچنان مفقوداند.
«محمد ابوکر اسلو» وزیر امنیت داخلی سومالی نیز اعلام کرده است چند مظنون به دست داشتن در این حمله دستگیر شده اند و تحقیقات برای کشف حقایق و زوایای پنهان آن همچنان ادامه دارد.براساس گزارش شاهدان عینی شنبه هفته گذشته یک کامیون که با سرعت زیادی در یکی از خیابان های موگادیشو حرکت می کرد، باعث واژگون شدن چند خودرو و موتور سیکلت شد و با برخی خودروها نیز برخورد کرد و در این زمان نیروهای امنیتی و پلیس سعی کردند با شلیک گلوله به راننده، این کامیون را متوقف کنند که موفق نشدند و راننده، کامیون را به یکی از تقاطع های بسیار شلوغ هدایت و آن را منفجر کرد.بر اثر این انفجار به بسیاری از ساختمان های اطراف آسیب وارد شد و شیشه های پنجره ساختمان ها تا مسافت صدها متری نیز شکسته شد.گفته می شود این حمله تروریستی بزرگترین حمله تروریستی در طول تاریخ موگادیشو از نظر تعداد قربانیان بوده است .’محمد عبدالله محمد’ رئیس جمهوری سومالی پس از این حمله تروریستی، آن را یک فاجعه ملی دانست و سه روز عزای عمومی در این کشور اعلام کرد و از مردم نیز خواست برای کمک به قربانیان خون اهدا کنند.هنوز هیچ گروهی مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفته است، اما ‘عبدالرحمن عمر بریسو’ وزیر اطلاع رسانی سومالی ،گفت که به احتمال زیاد این کار گروه تروریستی الشباب است.گفته می شود کاردار قطر نیز در اثر این انفجار زخمی شده است.
منبع: بهارنیوز

پنج رئیس‌جمهور آمریکا در یک کنسرت

«جیمی کارتر»، «جرج بوش»، «بیل کلینتون»، «جرج بوش پسر»، و باراک اوباما روز شنببه اعلام کردند که موفق شده اند از ماه گذشته ۳۱ میلیون دلار برای کمک رسانی به آسیب دیدگان طوفان های اخیر این کشور جمع آوری کنند.پنج رئیس جمهور آمریکا این موضوع را با حضور در این کنسرت اعلام کردند که به هدف جمع آوری کمک های اضافی برای آسیب دیدگان طوفان های اخیر این کشور برگزار شده بود. گفتنی است دونالد ترامپ با ارسال یک پیام تصویری از تلاش های این پنج نفر تقدیر کرد. طوفان های اخیر آمریکا خسارت های بزرگی را به دو ایالت تگزاس وفلوریدا و جزایر آمریکا در منطقه دریای کارائیب وارد آورد.
منبع: بهارنیوز

دفاع دونالد ترامپ از توئیت‌هایش

به گزارش ایسنا، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در مصاحبه‌ای با شبکه خبری فاکس نیوز گفت:‌ من با استفاده از رسانه‌های اجتماعی به ویژه توئیتر پوشش خبری نادرست رسانه‌ها را دور می‌زنم و به صورت مستقیم با مخاطبانم در ارتباط هستم. توئیت کردن مثل تایپ کردن است. زمانیکه من مطلبی را تایپ می‌کنم مردم سریعا آن را می‌خوانند.
ترامپ همچنین حساب‌های کاربری در توئیتر، فیسبوک و اینستاگرام را یک پلتفورم فوق‌العاده دانست و گفت: زمانیکه شخصی چیزی درباره من می‌گوید می‌توانم سریع آن را ببینم.رهبران جمهوری خواه آمریکایی مکررا به ترامپ تاکید کرده‌اند تا بیش از حد از توئیتر استفاده نکند یا آن را کنار بگذارد.ترامپ از توئیتر برای ارسال مطالبی در انتقاد از رسانه‌های خبری و مخالفان سیاسی استفاده می‌کند و اکثر توئیت‌هایش هم اوایل صبح یا ساعات پایانی عصر هستند.وی باب کورکر، سناتور آمریکایی را با یکسری از توئیت‌هایش مورد انتقاد قرار داد و باعث شد تا سناتور کورکر به واکنش بپردازد و بنویسد: شرم آور است که کاخ سفید به محلی برای نگهداری از سالمندان بدل شده است. جان کلی، رئیس دفتر کارکنان کاخ سفید نیز گفته است که برخی افراد وی را به خاطر ناکامی در کنترل توئیت‌های ترامپ مورد سرزنش قرار داده‌اند.
منبع: بهارنیوز

روس‌ها در فکر کنترل خط لوله کردستان

به گزارش ایسنا، به نظر می‌رسد این اقدام بخشی از استراتژی ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه برای بالا بردن نفوذ سیاسی و اقتصادی مسکو در خاورمیانه است. روس‌نفت اعلام کرده که در این خط لوله ۶۰ درصد سهم خواهد داشت و شرکت KAR Group که اپراتور فعلی این خط لوله است، ۴۰ درصد دیگر را نگه خواهد داشت. منابع آگاه از این توافق اظهار کرده‌اند که سرمایه‌گذاری روس‌نفت در این پروژه به حدود ۱.۸ میلیارد دلار بالغ می‌شود. این رقم علاوه بر ۱.۲ میلیارد دلاری است که این غول نفتی روسی اوایل امسال به اقلیم کردستان وام داد تا به رفع کمبود بودجه این منطقه کمک کند. روس‌نفت همچنین موافقت کرده که ۴۰۰ میلیون دلار دیگر در پنج بلاک اکتشافی سرمایه‌گذاری کند.
 


ایگور سچین، مدیرعامل روس‌نفت از بغداد و اربیل خواسته است اختلافاتشان را حل کنند. روس‌نفت به یک سهامدار بزرگ در زیرساخت نفت کردستان عراق تبدیل شده که ممکن است کمک کند اربیل از فشارهای بیشتر از جانب بغداد رهایی پیدا کند. صادرات نفت اقلیم کردستان با بدترین اختلال در ماه‌های اخیر مواجه است و تنها با یک سوم ظرفیت فعالیت می‌کند که ممکن است بازپرداخت بدهی به روس‌نفت و سایر وام‌دهندگان بزرگ شامل شرکت‌های گلنکور و ویتول را با مشکل روبرو کند.

منطقه کردستان عراق حدود ۴ میلیارد دلار از روس‌نفت، معامله‌گران و ترکیه وام گرفته که با فروش آتی نفت تضمین شده است. کاهش صادرات از ۶۰۰ هزار بشکه در روز به حدود ۲۰۰ هزار بشکه در روز در هفته جاری، باعث شده معامله‌گران نگران میلیاردها دلار ضرر شوند. ایوان گلاسنبرگ، مدیرعامل گلنکور هفته گذشته اظهار کرد ما وضعیت را تحت نظر داریم زیرا ممکن است پرداخت پول دچار تاخیر شود. صادرات نفت پس از عملیات اخیر ارتش عراق برای بدست گرفتن کنترل منطقه نفت خیز کرکوک که به کاهش تولید میادین محلی منجر شد، مختل شده است.

بغداد همچنین تهدید کرد بخش بزرگی از جریان نفت را به یک خط لوله قدیمی هدایت کند که از زمان احداث خط لوله کردستان عراق به بندر سیهان ترکیه، سالهاست مورد استفاده قرار نگرفته است. اما کارشناسان صنعتی می‌گویند این طرح غیرواقع گرایانه است زیرا این خط لوله قدیمی و فرسوده بوده و به سرمایه‌گذاری بزرگی نیاز دارد. بر اساس گزارش رویترز، بغداد از شرکت BP درخواست کرده به کرکوک بازگردد و به احیای تولید این منطقه کمک کند.
منبع: بهارنیوز

ملانیا ترامپ لباسش را به موزه اهدا کرد

«ملانیا ترامپ»، همسر دونالد ترامپدر یک سخنرانی اعلام کرد: «همانطور که بیشتر شما می دانید، همسر من پیش از آنکه به حیطه ریاست جمهوری قدم بگذارد، سررشته ای در سیاست نداشت. بنابراین می توانید تصور کنید که پس از پیروزی وی در انتخابات مشغله ما چقدر زیاد شده است. اگر راستش را بخواهید، اینکه من برای مراسم تحلیف چه لباسی بپوشم، آخرین چیزی بود که به آن فکر کردم.»



 









 



به نمایش گذاشتن لباس‌های بانوان اول آمریکا نخستین بار از سال ۱۹۱۲ بوسیله «هلن تفت»، همسر بیست و هفتمین رئیس جمهور آمریکا آغاز شد. از آن زمان به بعد طبق سنت هر ساله بانوان اول آمریکا لباس شب های خود در مراسم تحلیف رئیس جمهور را به این موزه اهدا می کنند. در حال حاضر ۲۶ لباس شب که بانوان اول آمریکا آن‌ها را بر تن کرده اند، در این موزه به نمایش گذاشته شده است.
منبع: بهارنیوز

نامه سیروان بارزانی به آیت‌الله سیستانی

به گزارش سومریه نیوز، در متن نامه سیروان بارزانی، فرمانده نیروهای پیشمرگ در محور غرب اقلیم کردستان به آیت‌الله العظمی سید علی سیستانی، مرجع عالی قدر شیعیان آمده است: “آنچه در عرصه سیاسی شاهد آن هستیم از جمله درگیری‌ها میان کرد و شیعه و درگیری‌های نظامی بین نیروهای پیشمرگ و حشد شعبی مساله‌ای ناخوشایند است، ما یقین داریم فتوای جنابعالی برای تشکیل نیروهای حشد شعبی مقابله با نیروهای تروریستی داعش، گروه‌های تکفیری و حفظ کرامت و جان مردم عراق بود نه فتوایی برای جنگ با برادران کرد.”

در ادامه این نامه آمده است: “ما شاهد مواضع باشکوه و فتواهای حکیمانه شما هستیم، ما به درایت کامل جنابعالی درباره ظلم و ستمی که توسط رژیم‌های سابق بر مردم کرد و شیعه روا شده، اطمینان داریم. ما در مبارزه با دیکتاتوری و کشتار جمعی یک مسیر مشترک را طی کردیم و امیدواریم که این تاریخ مشترک با تشویق طرف‌های خارجی که فقط به دنبال منافع‌ خود هستند، تحریف نشود. روزهای گذشته ثابت کردند جنگ میان ملت ما و ریختن خون آنها در درگیری‌ها به نفع هیچ طرفی نیست. کسانی که دم از حقوق بشر، انسانیت و دموکراسی می‌زنند دست روی دست گذاشته‌اند و تنها شاهد مواضعشان به صورت کلامی و سکوت نامعلوم آنها مقابل درگیری بین نیروهای پیشمرگ و حشد شعبی هستیم.

وی که برادر زاده مسعود بارزانی است در این نامه از آیت‌الله سیستانی خواست برای ممانعت از فروپاشی روابط تاریخی مشترک بین شیعه و کرد و ترمیم شکاف موجود میان ملت عراق به دلیل رویدادهای اخیر در کرکوک، التون کوبری و طوزخورماتو مداخله فرمایند. بارزانی در ادامه نامه خود آورده است، “آنچه در عرصه درگیری‌های نظامی، جنگ لفظی و تحریک‌های مداوم در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی می‌بینیم هشداری درباره مرحله خطرناک آتی است که نجات از آن تنها با مداخله جنابعالی و اظهار موضع ملی که حافظ خون ملت این کشور باشد، امکان پذیر است. حیدر العبادی، نخست وزیر عراق ۱۶ اکتبر نیروهای امنیتی را برای برقراری امنیت در کرکوک و مناطق مورد مناقشه به این مناطق اعزام کرد و این نیروها پس از عقب نشینی پیشمرگ‌ها از استان کرکوک، بر بیشتر مناطق این استان و نهادهای دولتی آن کنترل یافتند.
منبع: بهارنیوز

چرا آهنگ‌های قدیمی هنوز طرفدار دارند؟

این جمله‌ها از یک کارشناس موسیقی است درباره‌ی چرایی گسترش بازخوانی آثار موسیقایی قدیمی.
شنیدن ترانه‌های خاطره‌انگیز قدیمی با صدای خوانندگان جدید چیز تازه‌ای به حساب نمی‌آید و تقریبا می‌توان گفت، تقریبا بیشتر خواننده‌های امروزی گریزی به آثار قدیمی زده‌اند که گاهی با استقبال مخاطبان روبه‌رو شدند و گاهی هم انتقادهایی به آن‌ها شده است.یک نمونه نزدیک این قبیل بازخوانی‌ها که از اوایل دهه‌ی هشتاد گسترش یافت، به خواندن ترانه «سوغاتی» با شعری از اردلان سرفراز توسط رضا صادقی و علی لهراسبی بازمی‌گردد که به شکایت این ترانه‌سرا از این دو خواننده منجر شد.

بازخوانی یک اثر خاطره‌انگیز در نفس خود، موضوع بدی نیست اما باید دید چرا این‌کار تا این اندازه درایران باب شده است؛ در پاسخ به این پرسش، دو فرضیه پیش رویمان قرار می‌گیرد. اول اینکه به دلیل ایجاد نوستالژی در مخاطبان، آثار قدیمی بازخوانی می شود یا در حالت دوم اینکه  به دلیل خلق نشدن اثری که بتواند در اذهان عمومی جا خوش کند، خواننده‌ها دست به چنین کاری می‌زنند.رضا مهدوی ـ کارشناس و منتقد حوزه موسیقی ـ در این زمینه به ایسنا می‌گوید: بعد از انقلاب مانند بسیاری از حوزه‌های دیگر تولیدات موسیقایی افزایش پیدا کرد، دانش بالا رفت و مراکز آموزش موسیقی زیاد شد و مردم به فراگیری موسیقی در سطوح مختلف روی آوردند. حتی خانم‌ها هم به این حوزه وارد شدند و سازهایی را نواختند که پیش از این نمی‌نواختند؛ اما بعد از دهه شصت اتفاقاتی افتاد و امروز ما به نوعی شاهد «قحطی ملودی» هستیم.

او ادامه می‌دهد: اما این دانش بیشتر تکنیکی است تا محتوایی؛ یعنی اینکه هر روز آثار با کیفیت‌های عالی تولید می‌شود اما به دل نمی‌نشیند. چه در صدا و سیما، چه در بخش خصوصی یا جشنواره‌های دولتی وقتی یک ملودی را می‌شنویمT  نمی‌توانیم همزمان با آن سوت بزنیم یا آن را در حافظه‌مان نگه داریم و بیرون از سالن کنسرت دنبالش کنیم.مهدوی با اشاره به نوازندگان خیابانی که جلوی درب سالن‌های کنسرت، می‌نوازند، اضافه می‌کند: برعکس وقتی از تالار  بیرون می‌آیی، این نوازنده‌های خیابانی هستند که با آهنگ‌های قدیمی و خاطره‌انگیز گوش را نوازش می‌دهند و مردم با رغبت هرچه را در جیبشان است به آن‌ها تقدیم می‌کنند و فکر می‌کنند کاش نوازندگان خیابانی در تالار اجرا می‌کردند؛  زیرا آن‌ها را روان و مردمی می‌دانند.این نوازنده سنتور بیان می‌کند: موسیقی‌ای که امروز تولید می‌شود تکنیکال، برای به رخ کشیدن دانش و عاری از هرگونه ملودی است. این موضوع باعث می‌شود این موسیقی‌ها «مردمی» نباشد؛ در اینجا «مردمی» به معنای پاپ نیست؛ بلکه موسیقی مردمی معادل «همه‌پسند» یا به قول استاد صالح‌اعلا «مردم‌وار» است؛ مانند آنچه بنان می‌خواند.

او تاکید می‌کند: آهنگسازهایی مانند همایون خرم، علی تجویدی و مرتضی محجوبی ملودی‌هایی را آفریدند که ماندگار شد؛ جوان‌های امروز هم از آنجایی که می‌بینند موسیقیشان با وجود داشتن علم و سواد، کاربردی برای مردم ندارد و مورد استقبال نیست، آثار قدیمی را کاور یا بازآفرینی می‌کنند. مهدوی در ادامه می‌گوید: این موضوع تا جایی پیش می‌رود که خواننده‌های معروف نسل جوان ما بعد از دو یا سه آلبوم به سراغ خواندن آثار قدیمی می‌روند تا خودشان را تثبیت کنند. اگر ما این کارها را از آن‌ها بگیریم بی‌رحمانه ِمی‌توان گفت از خود چیزی برای عرضه ندارند؛ آن‌ها وقتی این کارها را می‌خوانند،  ثابت می‌کنند نیازمند گذشته هستند تا جا پای صدای خوانندگان قدیمی که بسیار مردمی بودند بگذارند، اما مانند آن‌ها نمی‌شوند. متاسفانه برخی از موزیسین‌ها تصور می‌کنند ایران سرزمین شعر است در صورتیکه شعر هم نوعی دیگر از بیان موسیقی است و اتفاقا همیشه موسیقی به کمک شعر آمده است و اینجاست که می‌گوییم اگر ملودی روان و پویا باشد اشعار و ترانه‌ها نیز بر جان و دل می‌نشینند.

این کارشناس موسیقی اظهار می‌کند: همه این‌ها برمی‌گردد به بخشی از فضای اجتماعی و امنیت شغلی هنرمندان و این‌که نهادها و سازمان‌ها برنامه و سیاست‌گذاری برای رشد موسیقی کشور ندارند. جشنواره‌های ما جشنواره‌های «باری به هر جهت» است و برای آن‌ها برنامه‌ریزی و ریل‌گذاری وجود ندارد و یا اگر هم هست نخ‌نما و پوسیده است. اینگونه یک اثر شاخص از رویدادها بیرون نمی‌آید تا برای سیاست‌گذاری‌های سال بعد موسیقی، تبدیل به منبع شود.او بیان می‌کند: در جشنواره موسیقی جوان که خیلی پرطمطراق است و می‌گویند استاتید بزرگ موسیقی آن را داوری می‌کنند به این فکر نمی‌کنند که از آن ملودی بیرون بکشند. به طور کلی متولیان امر چه دولتی و چه خصوصی و حتی خود موسیقیدانان سعی ندارند در جامعه ایجاد نیاز بکنند. البته بیشتر در قشر موزیسین‌های کلاسیک مغرب‌زمین و کلاسیک ایرانی اینگونه است. در سال‌های پیش از انقلاب آزمون موسیقی «باربد» برگزار می‌شد، به واسطه شخصیت‌های برجسته موسیقایی که درآن حضور داشتند، خیلی معتبر بود؛ تا جایی که نوازندگان و خوانندگانی که معرفی می‌شدند از درجه اعتبار بالایی در جامعه برخوردار بودند مانند درجه‌های هنری که بعد از انقلاب به برخی هنرمندان داده می‌شود.

مهدوی با اعتقاد به اینکه در کنار تولید، الگوسازی نیز باید انجام شود، اضافه می‌کند: این الگوها در حال حاضر از بین رفته و خود جوان‌ها نمی‌توانند الگوسازی کنند بنابراین مجبور می‌شوند به آثار قدیمی رجوع کنند.او اظهار می‌کند: موسیقی‌ای فیلمی که آن زمان تولید می‌شد به دلیل اینکه ملودی محور بود، با فیلم نیز عجین می‌شد؛ «سلطان قلب‌ها» یک‌شبه به جهان راه پیدا کرد و همچنان در محافل رسمی و غیر رسمی مردم درخواست نواختن و خواندن آن را دارند. مانند واروژان یا اسفندیار منفردزاده که آثار خوبی را در این زمینه داشتند.این نوازنده درباره ماندگاری آثار قدیمی می‌گوید: این، به دلیل ماهیت وجودی در این آثار بوده است؛ هنرمندان به معنای واقعی برخاسته از بطن مردم کوچه و بازار بودند و با آن‌ها زندگی می‌کردند. ترانه‌سرا، خواننده و آهنگساز با یکدیگر عجین بودند در دوره گل‌ها مرحوم (داود) پیرنیا کار بزرگی کرد و باید از او به عنوان سیاستمدار بزرگ رادیو و موسیقی ایران یاد کرد.

او اضافه می‌کند: همه امروز می‌گویند کاش ارکستر ملی جا پای «ارکستر گل‌ها» بگذارد. گاهی مطرح می‌شود که قصد متولیان امر ادامه این راه را ندارند چرا که توانایی چنین کاری را ندارند؛ زیرا رپرتوار و نحوه کار ارکستر گل‌ها خط مشی و مفهومی را دنبال می‌کرد.این مدرس دانشگاه در ادامه اظهار می‌کند: آثار تولیدی امروز فاقد خط مشی و روند ملودی است، در حالیکه پر از المان‌ها و فرمول‌های موسیقایی است که مردم آن‌ها را دوست ندارند و فقط به درد کلاس‌ها و دانشکده‌ها می‌خورند. این تازه وضع افرادی است که در حوزه موسیقی ایرانی تحصیل کردند! آن‌هایی که موسیقی کلاسیک تحصیل کردند و به خارج می‌روند و برمی‌گردند، کارشان اصلا در آموزشگاه‌ها کاربرد ندارند و چه بسا ذهن جوانان ایرانی را از موسیقی معیار ایرانی به سمت موسیقی فرنگی می‌کشاند.

این کارشناس موسیقی با بیان اینکه موسیقی‌های مدرن و شبه‌مدرن امروز کاربردی نیستند، ادامه می‌دهد: جامعه امروز ایران که از نظر اقتصادی خیلی خسته شده، دنبال موسیقی‌ای است که در زندگیش کاربرد داشته باشد. به نظر من نهادهای سیاست‌گذار و بخش‌های ممیزی به جای سختگیری‌های بی‌مورد باید اتاق فکری تشکیل داده و از خرد جمعی طیف‌های مختلف بهره‌برداری کنند تا بتوانند موسیقی کاربردی را در جامعه اشاعه بدهند.

او اضافه می‌کند: همانگونه که در قبل از انقلاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از جوانان نخبه موسیقی کشور بهره‌برداری درست در جهت توسعه موسیقی سالم سرمایه‌گذاری می‌کرد که خود من نیز سال‌ها در حوزه هنری همین مشی را الگو قرار دادم.مهدوی تاکید می‌کند: البته این به این معنا نیست که آهنگ‌های قدیمی بازخوانی نشود، اما ما می‌توانیم در این دوره نقطه عطفی ایجاد کنیم تا نسل‌های بعدی کار ما را تکرار کنند.

او درباره نوستالژی در آثار بازخوانی شده اظهار می کند: «گذشته‌گرایی» یا نوستالژی در همه جوامع بوده و خواهد بود اما چرا در دهه ۹۰ کارهای دهه شصت مانند «اندک اندک» یا «بیداد» در کنار آثار پیش از انقلاب تکرار نمی‌شود؟ در اوایل دهه ۷۰ آلبوم «نیلوفرانه» به بازار آمد؛ علیرضا افتخاری خواننده و عباس خوشدل آهنگساز این آلبوم بودند. پیش از انقلاب این قطعات توسط خواننده‌های دیگری با همین تنظیم خوانده شده بود؛ برای مردم «گذشته‌گرایی» شد اما صدای مخملی آقای افتخاری باعث شد مردم اقبال بیشتری نشان بدهد و الگو سازی شود. البته این اثر در دهه ۶۰ و بعد از جنگ به بازار آمد؛ شاید اگر امروز منتشر می‌شد، اقبال گذشته را نداشت؛ شرایط زمانی خیلی مهم است.

این نوازنده در ادامه می‌گوید: حس نوستالژی همیشه با انسان است اما بازآفرینی آثار گذشته توسط خواننده‌های امروز،  به دلیل این موضوع نیست. در واقع اثری خلق نمی‌شود که در دل مردم بنشیند. آرشیو صدا و سیما بیش از چند هزار ساعت اثر دارد که شاید تهیه‌کننده‌ها یکبار هم رغبت به پخش برخی از آن‌ها ندارند، اما برای تولید و نگهداریشان میلیاردی هزینه می‌شود. مهدوی درباره ترانه‌هایی که امروز مورد استفاده قرار می‌گیرند بیان می‌کند: ما الان ترانه‌سراهای جوان خوبی داریم؛ پیش از انقلاب نیز شخصیت‌هایی مانند بیژن ترقی، معینی کرمانشاهی یا نواب صفا و… را داشتیم. پس از انقلاب ترانه به نوعی ممنوعیت پیدا کرد؛ به عنوان مثال در شعر از ضمیر اول شخص نمی‌توانستند استفاده کنند. بعد از دهه ۸۰ فضا  باز و بازتر شد. متاسفانه این فضای باز کم کم به جایی رسید که ترانه‌ها از نظر وزنی مشکل ندارند و اصول شعری رعایت می‌شود اما در محتوا اشکال دارند.

او اظهار می‌کند: یکی از دلایل اینکه ترانه‌های امروزی به دل نمی‌نشیند برای این است که اهنگ قوی ندارند؛ اگر یک ترانه با موسیقی و خواننده خوب همراه شود مردم نیز از کتاب و ترانه‌های آن ترانه‌سرا استقبال می‌کنند.  مهدوی همچنین با اعتقاد به اینکه «ممیزی موسیقی باید محترمانه کنار بکشد»، اظهار می‌کند: هرچند که در زمینه موسیقی می‌گویند ما کارشناسی می‌کنیم اما ممیزی انجام می‌شود. در زمینه شعر هم ممیزی باید با نگاه اصلاح‌گرایانه وجود داشته باشد. یعنی ساختار نظام‌مند شعر فارسی رعایت شود و فضای بازی برای اشعار سپید و ترانه‌ها ایجاد شود . از طرفی ضمن رایت چارچوب، اثر شعارگونه نباشد. یادم نمی‌رود مرحوم افشین یدالهی شکوه‌ها داشت از رد شدن اشعارش در این‌گونه ممیزی‌های ناروا.او اضافه می‌کند: صدا و سیما نیز باید سختگیری‌هایش را کم کند یا از بین ببرد وگرنه مخاطب خود را از دست می‌دهد. این‌گونه تولید موسیقایی در صدا و سیما مناسبتی و شعار زده می‌ماند و همچنان حیف و میل سرمایه می‌شوند و آثار خوب را بی‌رحمانه به دلایل واهی رد می‌کنند. شوراهای صدا و سیما نباید مانع ورود پدیده‌ها و شخصیت‌های برجسته موسیقی شوند.
منبع: بهارنیوز

برای جذب مخاطب و اسپانسر

روزنامه بهار: زمانی برنامه‌های تلویزیون، قواعد و ضوابطی خاص خود داشتند  و مجری‌های آن نیز، پرستیژ و اعتباری ویژه. مجری‌های برنامه‌ها، نه تنها خود شناخته شده و مطرح بودند که شاخص‌های تلویزیون را به خوبی منتقل می‌کردند و بسیاری از مردم در زندگی و مذاکرات شان از آنها  الگو می‌گرفتند اما سال‌ها ا ست که این اعتبار به مانند گذشته نمی‌درخشد و عمل نمی‌کند. دلایل زیادی هم باعث شده‌اند که دیگر مجری‌های تلویزیون، الگوی ممتاز جامعه نباشند و جایگاه شان را از دست بدهند. این جایگاه در جلب و جذب گزینه‌های دیگری چون بازیگران مطرح سینما و تلویزیون است که خود داستان پرچالشی را در پی دارد…
***
دوری از تکرار و ایجاد تنوع
برخلاف گذشته، تماشاگر امروزی چندان از تکرارهای همیشگی و نظم روتین برنامه‌ها به مانند قبل لذت نمی‌برد. تماشاگر امروزی به دلیل تغییر در شبکه‌های ارتباطی و در معرض برنامه‌ها و رسانه‌های مختلف بودن، تنوع طلب شده است و ساختار قدیمی و یکسان برنامه‌ها به مانند دهه‌های قبل برایش پذیرفتنی نیست. این تماشاگران نیازمند تغییرات و ابداعات جدید در برنامه ها، حضور چهره‌ها و مجری هایی با ویژگی‌های ممتازتر از قبل و برنامه هایی جذاب تر هستند و نمی‌توان آنها را با نگهداشت برنامه‌ها به سبک اولیه‌شان و مجری‌های قدیمی، راضی کرد. نظام امروز دنیا و رسانه‌ها در تغییر است و حتی برنامه‌های محبوب و مردمی هم برای ماندگار شدن در بین مخاطبان نیاز به تغییراتی برای ایجاد تنفس و جذابیت هستند. در نتیجه جذب چهره‌ها و مجری‌های جدید و توانمندتر، یکی از اولویت‌های برنامه‌های مختلف صدا و سیما شده است. هر چند این رویه منجر به جذب تعداد کثیری چهره‌های جدید اما ناکارآمد در برنامه‌ها شده است اما از میان این خیل چهره‌های جدید، برخی هم ماندگار شدند و در جمع مجری‌های توانمند و تاثیرگذار باقی ماندند مثل احسان کرمی، احسان علیخانی علی ضیا و امثال آنها. زمانی مجری برنامه تلویزیونی بودن، ضابطه‌های خاص خود را داشت و این ضابطه‌ها به هر دلیل در این دوران تغییر کرده‌اند و دیگر لزوما فردی که صدای خوبی دارد و اعتماد به نفس لازم برای اجرا را دارد، برای مجری بودن کافی نیست. این روزها، تماشاگرها و سازندگان به دنبال چهره‌ها هستند.

جذب بازیگرها برای اجرای برنامه ها
با نگاه اجمالی به برنامه‌های شبکه‌های مختلف صدا و سیما می‌‌توان دریافت، روی آوردن تهیه‌کننده‌ها و برنامه‌سازان به بازیگران و تبدیل آنها به مجری، در سال‌های اخیر رشد چشم‌گیری داشته است. دلایل چنین گرایشی بر کسی پوشیده نیست اما نبود بستری مناسب برای پرورش مجریان توانمند نیز در این زمینه تاثیر بسیار داشته است.رویه تغییر در ساختار و جذب چهره‌های جدید برای اجرای برنامه‌ها که زمانی موجب ایجاد تنوع و ابتکار در برنامه‌های مختلف سیما شده بود، امروز به افراط کشیده شده است و مجموعه سازان به کمتر از بازیگران چهره و مطرح راضی نمی‌شوند. دلیل این رویکرد هر چه باشد، منجر به بالا رفتن سطح توقع تماشاگر و البته خود سازنده برای جلب برخی امتیازات شده است. این روزها می‌توان شاهد حضور پژمان بازغی، بهنوش بختیاری و کامران تفتی در برنامه‌های مختلف سیما بود و به تازگی شنیده‌ها حاکی از آن است که برای اجرای برنامه‌ها از محمد رضا گلزار و اکبر عبدی هم دعوت شده است.

این دو گزینه و حضور آنها در برنامه‌های تلویزیونی کمی  عجیب است، گلزاری که همچنان یکی از ستاره‌های سینما محسوب می‌شود و عبدی که یکی از برترین کمدین‌های سال‌های بوده است. انتخاب و حضور هر یک از این چهره ها، شاید از سویی باعث جذاب شدن برنامه‌ها و جذب بهتر مخاطبانی که رو به ریزش هستند، بشود اما از سوی دیگر نشان از دست و پا زدن برنامه‌ها و جا به جا شدن ارزش‌ها هم دارد. زمانی حضور در نقش‌های مختلف بازی یا مجری گری، تخصص و اعتبار خاص خود را طلب می‌کرد و جایگاه‌ها به ندرت جابه جا می‌شد اما این مهم امروز از اعتبار افتاده است. از طرفی وقتی صدا و سیما که سال‌ها از ستاره سازی می‌هراسید و در مقابل ستاره‌ها ایستادگی از خود نشان می‌داد، امروزه برای جذب مخاطب بیشتر از ستاره‌های سینما و تلویزیون بهره می‌گیرد تا بتواند سرپا بماند.براساس خبرها مدیر شبکه نسیم از یک برنامه جدید در این شبکه خبر داد و گفت: برنامه ای داریم که با حضور اکبر عبدی و تهیه کنندگی جواد فرحانی به تولید می‌رسد که فعلا در حال صحبت و مذاکره هستیم. محمد احسانی درباره حضور اکبر عبدی در تلویزیون و شبکه نسیم توضیح داد: اکبر عبدی مجری-بازیگر این برنامه است، اما جزییات برنامه به مرور مشخص می‌شود. به گفته وی، اکبر عبدی از بازیگرانی است که اکثر مخاطبان هم در سینما و هم در تلویزیون با او خاطره دارند و تلاش شده است که از این نوستالژی‌ها بهره گرفته شود.

همه فراز و فرودهای جذب مجری- بازیگرها
روند جذب مجری – بازیگرها  پیش از این با حضور بسیار موفق رامبد جوان در برنامه «خندوانه» و مهران مدیری در برنامه «دورهمی» به مذاق مخاطب و مسئولان صدا و سیما خوش آمده است. هر چند سال‌ها قبل، این روند به محک گذاشته شده بود و موفق هم از آب درآمده بود. در دهه ۷۰ بود که فرهاد جم، یکی از بازیگران محبوب سریال تلویزیونی «همسران»، مجری مسابقه تلویزیونی «سیب» شد. اجرای او هر چند در مواردی مسلط به نظر نمی‌آمد اما گزینه پذیرفتنی ای برای آن برنامه بود و خاطره ای خوب برای سازندگان و مخاطبان را رقم زد. بعدها احمد نجفی در برنامه گفت‌وگو محور «صندلی داغ» و همچنین مرحوم حسن جوهرچی در یکی از مجموعه برنامه‌های «ماه عسل» حضور یافتند که اولی کمابیش موفق و دومی، حضوری ناموفق را تجربه کرد. این تجربه در سال‌های اخیر رشد چشمگیری داشته است وبه‌طوری که  حضور پژمان بازغی در مسابقه «کودک شو» و بهنوش بختیاری در برنامه ای از شبکه نسیم، امیر حسین صدیق در برنامه «کتاب باز» و همچنین کامران تقتی در برنامه «وقتشه» حضوری مقبول داشته‌اند، اما ناگفته نماند این روند اشکالاتی هم دارد. این روند در برنامه ای مثل «هزاردستان» در شبکه چهار فراتر از این رفته است و هر بار یک چهره مطرح در مقام مجری با میهمانان وارد گفت‌وگو می‌شود از چهره‌هایی چون علی نصیریان و کتایون ریاحی گرفته تا سیما تیرانداز و فاطمه گودرزی و برخی دیگر می‌توان نام برد. اول اینکه ادامه این روند باعث اختلال در بازیگری و اجرا خواهد شد.

ناگفته پیدا است که هر یک از این دو حرفه، مسیر تخصصی و حرفه ای خود را می‌طلبند و ویژگی‌های اجرا با بازیگری متفاوت است. دوم اینکه این روند به جابه جا شدن جایگاه‌ها وقرار نگرفتن افراد در جای اصلی منجر خواهد شد. نکته سوم و از همه مهم‌تر پر واضح است که تجمع و جذب بازیگران به حیطه اجرای برنامه ها، شاید برای جلب خاطر مخاطبان هم باشد اما بیشتر در جهت جلب رضایت اسپانسرها هستند و این تلاش می‌تواند در دراز مدت، ساختارها و ضابطه‌های برنامه سازی را بی اندازه جابه جا کند و این در نهایت خوشایند نیست. از سوی دیگر ادامه این روند می‌تواند از جذب چهره‌های مستعد و تربیت نیروهای کارآمد ممانعت به عمل آورد. این روند نیازمند به بازنگری جدی چه در جذب چهره‌ها برای اجرا و چه در تربیت نیروهای متخصص فقط برای اجرا است.
منبع: بهارنیوز