لشکریان اعراب چگونه به قلب ایران رسیدند؟

در مورد فتح شهر اصفهان در منابع تاریخی با دو روایت اصلی روبه‌رو هستیم که به طرز عجیبی هم در مورد تاریخ و هم در مورد اسامی فاتحان با هم اختلاف دارند و همین‌طور در مورد مساله ادامه فتوحات اعراب در ولایت جبال بعد از پیروزی در نهاوند؛ موردی که چنان‌که خواهیم دید در ارتباط با مساله مورد بررسی در بخش اول اهمیتی بی‌مانند دارد. در اینجا منبع اصلی برای روایت اول که ظاهرا مبتنی بر «روایات اهل کوفه در این مورد» است، تاریخ طبری و برای روایت دوم کتاب فتوح‌البلدان بلاذری است که نسبت به دیگر منابع همزمان خود با تفصیل بیشتری به این موضوع پرداخته‌اند و روایاتشان از دقت و اعتبار بیشتری برخوردار است چنان‌که تقریبا همه منابع بعدی روایت خود را از یکی از این‌دو گرفته‌اند. از دیگر معاصران اینها، بعضی مانند دینوری در مورد موضوع اصلی ما سخن نگفته‌اند.

 لشکریان اعراب چگونه به قلب ایران رسیدند؟

نقشه ایران و همسایگانش در دوره حمله اعراب

 

تاریخ یعقوبی که روایتش با بلاذری همخوانی دارد، تاریخی عمومی است و به اختصار از موضوع می‌گذرد و الفتوح ابن‌اعثم، چنانکه خواهد آمد بیشتر جنبه داستان‌گویی دارد و مثلا با وجود تفصیل، تاریخی برای زمان این فتح ذکر نمی‌کند. اما به هر حال در هر مورد این منابع و شماری از منابع بعدی نیز برای نشان دادن میزان پذیرش هرکدام از روایات اصلی و نیز جست‌وجوی شاهدی تازه، مورد بررسی قرار خواهند گرفت. در مورد تاریخ فتح اصفهان روایات گوناگونی توسط مورخان ارائه شده است. راوی نا‌‌موثق، سیف بن‌عمر، سال فتح را ۱۸ﻫ می‌داند. طبری فتح اصفهان را در ضمن حوادث سال ۲۱ﻫ می‌آورد و ابن‌اثیر هم که روایت خود را از طبری گرفته همین تاریخ را پیش می‌نهد. نویسنده ناشناس مجمل‌التواریخ ظاهرا فتح اصفهان را در سال ۲۲ﻫ دانسته است، اما بلاذری، یعقوبی و ابن‌عبری سال ۲۳ﻫ را سال فتح گفته‌اند. مقدسی هم فتح اصفهان را در اواخر عهد عمر و اوایل عهد عثمان، یعنی‌حدود‌ سال ۲۳ﻫ می‌داندو از دیگران، ابن‌اعثم تاریخ واقعه را نگفته و دینوری و مسعودی هم اصلا به این موضوع نپرداخته‌اند.

درمیان روایات مختلف روایات اهل کوفه تمایل دارند تاریخ فتح را زودتر از دیگر روایات، یعنی میان سال‌های ۱۸ تا ۲۱ﻫ ذکر کنند و در میان آنها می‌توان به‌ویژه به سیف‌بن‌عمر اشاره کرد که روایات او مخصوصا در باب تاریخ حوادث ناموثق است. به هر حال اگر روایت سیف‌بن‌عمر را کنار بگذاریم به دو دسته کلی از روایات دست‌می‌یابیم: اول روایت طبری (که به جهات مختلف به روایات کوفی نزدیک است) و کسانی مثل ابن‌اثیر که روایت‌شان مبتنی بر تاریخ طبری است و سال ۲۱ﻫ را پیشنهاد می‌کنند. دوم منابعی که در نهایت روایاتشان را از بلاذری و احتمالا یعقوبی گرفته‌اند و سال ۲۳ﻫ را تاریخ فتح دانسته‌اند و چنانکه آمد اکثریت دارند. منبعی مثل مجمل‌التواریخ هم ظاهرا توجه زیادی به ذکر تاریخ دقیق نداشته است، هرچند تاریخ‌های به‌دست آمده از آن از جهتی دیگر اهمیت دارند و به‌طور کلی شاید به‌دسته اول نزدیک باشند. حال به دو پاسخ رسیده‌ایم که ترجیح یکی بر دیگری به راحتی امکان‌پذیر نیست مگر با تکیه بر این واقعیت که روایت دوم طرفداران بیشتری داشته است. حال برای روشن شدن مساله باید موضوع دیگری هم مطرح شود که تا حدودی روشنگر مساله است.

می‌دانیم که در سرزمین‌های حاشیه دریای خزر مهم‌ترین مانع پیشروی اعراب مسلمان، موانع جغرافیایی (کوه‌ها و آب و هوا) بوده است عاملی که فتح این نواحی را تا سال‌ها به تعویق انداخت. همچنین می‌دانیم که در فتح شهر‌های ایالت فارس در جنوب ایران، ظاهرا جبهه جدیدی از سوی خلیج‌فارس در جنوب ایجاد شد و بنابراین فتوحات در این ناحیه احتمالا تا حدی مستقل از فتح نواحی غربی و مرکز ایران صورت گرفته است و برای تعیین تاریخ فتح این نواحی نمی‌‌توان تکیه زیادی بر حوادث آن حدود کرد. اما در مورد فتح شهرهای ولایت جبال به‌طور کلی و اصفهان به‌طور خاص، چنین نیست. اولا این ناحیه دارای موانع طبیعی چندانی در برابر مهاجمان نیست. در واقع این ناحیه از سوی غرب با کوه‌های زاگرس محافظت می‌شود، حال اگر مهاجمی از این سد عبور کند با «میدانی» هموار روبه‌رو می‌شود و شهرهایی که جز دیوارهایشان مانعی در برابر آنها ندارند، شهرهایی که صدها سال است با دشمنی خارجی پشت دروازه‌هاشان روبه‌رو نشده‌اند و نیز به همین دلیل زمان فتح نواحی مختلف آن نمی‌توانسته اختلاف چندانی با هم داشته باشد.

دوم اینکه فتوحات در این سرزمین در ادامه پیشروی اعراب در جبهه غربی به درون فلات ایران و از این سمت صورت گرفته است و آخرین گام برای راه‌یابی به این منطقه پیروزی در جنگ نهاوند به‌شمار می‌رفت. یعنی تقریبا تمام فتوحات در این سرزمین بعد از جنگ نهاوند صورت گرفته است و بنابراین روایات مربوط به تاریخ این جنگ می‌توانند اهمیتی فراوان داشته باشند به‌ویژه آنکه به سبب اهمیت این واقعه نزد راویان اخبار فتوح که آن را فتح‌الفتوح نامیده‌اند، ظاهرا در تعیین تاریخ دقیق آن نسبت به موضوع مورد بررسی ما اختلاف کمتری میان منابع مشاهده می‌شود. البته آنچه در اینجا اهمیت ویژه‌ای دارد نه تاریخ جنگ نهاوند، بلکه در واقع فاصله زمانی میان این فتح و فتح دیگر نواحی جبال و به‌طور خاص اصفهان است.

تاریخ جنگ نهاوند، این «آخرین مقاومت متشکل ایرانیان» در برابر اعراب مسلمان، در منابع ذکر شده، به اضافه دینوری تقریبا به‌طور یکسان سال ۲۱ﻫ ذکر شده است. طبری هم در این مورد می‌گوید که به گفته ابن اسحاق و ابو مشعر و واقدی جنگ نهاوند در سال ۲۱ﻫ رخ داده اما به گفته سیف‌ بن‌عمر فتح نهاوند در سال ۱۸ﻫ بوده است. طبری خود فتح نهاوند را در ضمن حوادث سال ۲۱ﻫ آورده که این خود تایید این تاریخ از سوی اوست. گذشته از روایت سیف، مجمل‌التواریخ هم سال فتح نهاوند را سال ۲۰ﻫ آورده است و بلاذری هم روایتی از ابومخنف دارد که سال این فتح را با لحنی مردد، ۱۹ یا ۲۰هجری می‌داند که نزدیک به روایات کوفی است.

حال به مساله اصلی، یعنی فاصله زمانی میان جنگ نهاوند و فتح اصفهان می‌رسیم. در روایات طبری و به‌طور خاصی سیف بن عمر، تقریبا فاصله‌ای میان پیروزی در نهاوند و فتح اصفهان وجود ندارد و اصلا در تاریخ طبری تنها حوادث ذکر شده در سال ۲۱ﻫ، جنگ نهاوند و فتح اصفهان است و حتی فتح همدان را هم در حوادث سال ۲۲ﻫ می‌آورد حال آنکه در روایات دیگر، به‌ویژه بلاذری فاصله‌ای نزدیک به دو سال میان این‌دو و در کل میان جنگ نهاوند و فتح نواحی جبال دیده می‌شود. حتی در روایت مجمل‌التواریخ هم این فاصله زمانی دیده می‌شود.  پذیرش هر کدام از این روایات متضمن نتایجی متفاوت در باب کیفیت نبرد میان طرفین در نهاوند و پیروزی اعراب و چگونگی ادامه فتوحات بعد از جنگ است و به عکس هر نظریه‌ای در مورد چگونگی این وقایع می‌تواند ما را در گزینش یکی از روایات یاری دهد. در این باب ابتدا به روایات دسته اول می‌پردازیم و اینکه این روایات ما را به چه نتایجی می‌رسانند و چه پیش‌فرض‌ها یا گرایش‌هایی در میان راویان مبنای چنین روایاتی را تشکیل می‌دهند. اول آنکه شهرت فتح نهاوند، در میان راویان، به « ‌فتح‌الفتوح» از آن‌رو است که به موجب روایت آنها، پس از این فتح، پیشروی اعراب در سراسر سرزمین ایران تقریبا بدون مانعی ادامه یافت چنان‌که بیشتر بلاد ایران در زمان حیات عمر به‌دست مسلمین گشوده شد. برای مثال ابن اعثم فتح همه سرزمین ایران به جز خراسان و سیستان و مرگ یزدگرد را در زمان عمر پایان یافته می‌داند. در‌ اینجا می‌توان رد ‌روایات سیف ‌‌بن عمر را که «‌زیاده یکنواخت و تا حدی ساختگی به‌نظر می‌آید» دید.

در این مورد طبری خود می‌گوید که عمر وقتی دید یزدگرد هر ساله جنگی تازه تدارک می‌بیند و سپاهی نو مجهز می‌کند، برای آنکه شاه ساسانی را یکباره از خیال حمله و مقاومت منصرف کند، دسته‌هایی از اعراب کوفه و بصره را به تسخیر شهرهای ایران گماشت و برای هریک از سرداران بصره و کوفه لوایی بست و او را به فتح ولایتی گماشت. از میان آنها گروهی از اهل بصره را به اشغال «فارس و کرمان و اصفهان» فرستاد و بعضی از کوفیان را به‌سوی «اصفهان و آذربایجان و ری» روانه کرد.

نتیجه آنکه روایت اول که فاصله‌ای میان پایان جنگ نهاوند و ادامه فتوحات در جبال قائل نیست، مستلزم پذیرش این نظریه و البته تاییدکننده آن است که اعراب بعد از جنگ نهاوند به منظور گرفتن فرصت تجدید قوا از دشمن و حفظ ابتکار عمل جنگ در دست خود به حمله‌ای همه‌جانبه برای تصرف شهرهای جبال دست زدند و در این کار به سهولت پیش رفته و با حداقل موانع روبه‌رو شدند. یزدگرد هم غافلگیر شده و از کرمان به شمال شرقی می‌گریزد و به این صورت احتمال شکل‌گیری مقاومتی متشکل را در این نواحی، بعد از جنگ نهاوند از بین می‌برند. این نظریه به‌ویژه در روایات طبری که به جای روایت سیف‌ بن‌عمر، سال ۲۱ﻫ را برای فتح نهاوند می‌پذیرد، با بیان انگیزه عمر برای این کار به شکلی منسجم درآمده و تایید می‌شود.

اما چنان‌که پیش‌تر آمد زرین‌کوب یادآور می‌‌شود که مبنای چنین نظری، روایات اهل کوفه و به‌طور مشخصی سیف بن عمر است و اینکه روایاتش «زیاده یکنواخت و تا حدی ساختگی» به‌نظر می‌رسد و به اعراب کوفه بیش از اهل بصره توجه و علاقه نشان می‌دهد و مایل است که بیشتر فتح‌ها را به‌دست کوفیان یا حداقل به کمک آنها بداند. گذشته از اینها اغلب در توالی و ترتیب جنگ‌ها هم اشکالاتی وجود دارد و «این نکته نیز که عمر‌بن‌خطاب خود برای هریک از سرداران خویش لوایی بسته باشد و هرکس را به گشودن ولایتی خاص نامزد کرده باشد، خالی از مبالغه به‌نظر نمی‌آید.»  اما روایت دوم ما را به نتایجی کاملا متفاوت می‌رساند و در ارتباط با آن به نظریه‌ای دیگر در مورد فتح نهاوند و چگونگی ادامه فتوحات پس از جنگ نیازمندیم که بتواند به روشنی فاصله زمانی‌ای را که در این روایت میان پیروزی اعراب در نهاوند و ادامه فتوحاتشان در جبهه غربی به سمت مرکز ایران مشاهده می‌شود  توجیه کند، نظریه‌ای که البته خود از نتایج این روایت به‌دست می‌آید.

از روایت دوم چنین برمی‌آید که جنگ و ادامه فتوحات آن‌چنان هم که در روایت به‌نظر می‌آید به سادگی و سرعت انجام نگرفته است. در مورد جریان جنگ نهاوند اشپولر معتقد است که «اظهارات آمیخته با تجلیل و تعارف برخی از منابع مبنی بر اینکه این فتح به سرعت و بدون مقاومت قابل ذکری به وقوع پیوست به کلی غرض آلود و خطا است.» او مشکلات اعراب را در این نبرد به فتوحات بعدی پیوند زده و می‌گوید «تازیان به اندازه‌ای در این جنگ قربانی دادند که ناچار مدتی از جنگ دست کشیدند» و از سوی دیگر پس از جنگ «نمی‌توانستند از گرد آمدن نیروهای مخالف و مقاوم جدیدی در جبال جلوگیری کنند» اگرچه پس از نهاوند دیگر مقاومت جمعی منظمی از سوی ایرانیان صورت نگرفت ولی به نظر می‌آید این فتح را نمی‌توان پایان برخوردهای جدید میان ایرانیان و اعراب شمرد؛ «این فتح در واقع آغاز یک سلسله زد و خوردهای تازه بوده است که تا سال‌ها بعد، اعراب با آنها روبه‌رو بوده‌اند.» پس اشپولر به درستی نتیجه می‌گیرد که عملیات نظامی برای فتح شهرهای جبال «پس از خاتمه استراحت موقت و پس از پایان اقدامات و اعمال جنگی که اطلاع دقیق‌تری از آن در دست نیست» در سال ۲۲ﻫ با اشغال همدان آغاز شد.

– بخشی از یک مقاله به قلم محمدتقی مشکوریان، علی جعفری

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

این زن قدرتمند، ایران را به مغولان داد

صدای پای ستوران از شرق، از بیابان‌ها و استپ‌های آسیای مرکزی می‌آید … صدا هولناک است؛ گویی هراس را به خود از شرق به غرب می‌آورد … مغولان در راه‌اند … هراسی که نام این بیابان‌گردان در دل مردمان افکنده، سده‌ها است در خاطره ایرانیان پیشینه‌ای ندارد. نخستین سال‌های سده هفتم هجری اما ضرب‌آهنگ صدای اسبان مغولان را در حافظه تاریخ این سرزمین ثبت می‌کند … مغولان در راه‌اند؛ می‌آیند تا ویرانی را با خود برای مردمان سرزمین‌های غربی آسیا به ارمغان آورند. آن‌ها اما تنها نیستند؛ یاورانی در غرب دارند؛ کسانی که راه هجوم را برایشان هموار کردند تا آنان در این مسیر بتازند. در آن‌سوی این هجوم، اما زنی ایستاده که نام خود را با بسیاری از ویژگی‌های خودکامگان تاریخ پیوند زده است؛ تَرکان خاتون!

 این زن قدرتمند، ایران را به مغولان داد

مژگان جعفری| صدای پای ستوران از شرق، از بیابان‌ها و استپ‌های آسیای مرکزی می‌آید … صدا هولناک است؛ گویی هراس را به خود از شرق به غرب می‌آورد … مغولان در راه‌اند … هراسی که نام این بیابان‌گردان در دل مردمان افکنده، سده‌ها است در خاطره ایرانیان پیشینه‌ای ندارد. نخستین سال‌های سده هفتم هجری اما ضرب‌آهنگ صدای اسبان مغولان را در حافظه تاریخ این سرزمین ثبت می‌کند … مغولان در راه‌اند؛ می‌آیند تا ویرانی را با خود برای مردمان سرزمین‌های غربی آسیا به ارمغان آورند. آن‌ها اما تنها نیستند؛ یاورانی در غرب دارند؛ کسانی که راه هجوم را برایشان هموار کردند تا آنان در این مسیر بتازند. در آن‌سوی این هجوم، اما زنی ایستاده که نام خود را با بسیاری از ویژگی‌های خودکامگان تاریخ پیوند زده است؛ تَرکان خاتون!

ترکان خاتون، نامی آشنا در تاریخ حکومت‌داری ایران به شمار می‌آید. سده‌های میانه تاریخ ایران، زنانی قدرتمند در گستره حکومت‌داری به خود دیده است که تَرکان نام داشته‌اند؛ ترکان خاتون دختر طمغاچ خان از ملوک خانیه، همسر ملک‌شاه سلجوقی، دختر محمدارسلان خان صاحب ماوراء‌النهر و همسر سلطان سنجر سلجوقی، مادر سلطان‌شاه پسر ایل ارسلان بن اتسز، همسر سلطان قطب‌الدین فرمان‌روای کرمان و سرانجام مادر سلطان محمد خوارزم‌شاه. این آخری اما نامی پرآوازه و ماندگار در روزگار دیرینه ایران برشمرده می‌شود؛ زنی که به خودکامگی و سنگ‌دلی شهره بود و بسیاری از پژوهشگران، یورش ویرانگر مغولان به ایران را نتیجه برخی اقدامات او می‌دانند. برخی تاریخ‌نگاران، او را به خردمندی و بخشندگی و برخی دیگر به خودخواهی، قدرت‌طلبی و خودکامگی شناسانده‌اند. او اما هر که بود و هر چه کرد، نام خود را با یکی از بزرگ‌ترین یورش‌های تاریخ بشری پیوند زده است.

ترکان خاتون؛ او عامل یورش مغولان بود؟

بسیار مشهور است که اگر بی‌تدبیری خوارزم‌شاهیان در اواخر سده ششم و اوایل سده هفتم هجری نبود، مغولان، خاک بخش‌هایی بزرگ از سرزمین ایران را به توبره نمی‌کشیدند؛ هرچند برخی پژوهشگران برآن‌اند که یورش ویرانگر آنان، تقدیر محتوم تاریخ بود. اگر فرضیه نخست را بپذیریم، نام یک زن قدرتمند تاریخ ایران به میان می‌آید؛ تَرکان خاتون، مادر سلطان محمد خوارزم‌شاه! خوارزم‌شاهیان، دودمانی ترک‌تبار بودند که پس از کوچ از سرزمین مادری در آسیای مرکزی از سال ۴٩١ تا سال ۶١۶ هجری، بیش از یک سده بر سرزمین پهناور ایران حکم راندند. سلطان محمد خوارزم‌شاه واپسین حکم‌ران این دودمان، بر اثر پاره‌ای بی‌تدبیری‌ها، سرزمین ایران را به مغولان واگذارد؛ رخدادی که آینده این تمدن کهن آسیای غربی را دگرگون کرد؛ مادر سلطان در این میانه اما نقشی مهم برعهده داشت. آنگونه که منابع تاریخی روایت کرده‌اند این زن که نژاد خود را به ترکان بیابان‌گرد آسیای مرکزی می‌رساند، از همان زمانه حکم‌رانی همسرش، علاءالدین تَکِش خوارزم‌شاه به تندخویی و خون‌ریزی نام‌بُردار بود. برخی منابع تاریخی روایت کرده‌اند ترکان خاتون به دلیل گرایش‌های صوفیانه، در سلک مریدان شیخ مجدالدین بغدادی، شاگرد شیخ نجم‌الدین کبرى، عارف و صوفی پرآوازه تاریخ ایران، درآمده بود. این ارتباط حتی به روایت برخی تاریخ‌نگاران با اتهامی غیر اخلاقی به آنان همراه شد؛ شکی که در این میانه برآمد، سلطان محمد خوارزم‌شاه را بر آن داشت دستور قتل شیخ مجدالدین را بدهد.

بخشی از قدرت‌گیری ترکان خاتون را در چرخه حکومت‌داری خوارزم‌شاهیان، به سستی‌های سلطان محمد، فرزندش نسبت داده‌اند. دسته‌ای از تاریخ‌نگاران نیز جایگاه بی‌بدیل این زن قدرتمند را در دوره پادشاهی خوارزم‌شاهیان، از آن‌رو دانسته‌اند که بیش‌تر سپاهیان این سلسله از ترکان قپچاق و قبیله قنقلی بودند که ریشه ترکان خاتون به آنان بازمی‌گشت؛ همین مساله موجب شده بود او احساسی فراتر از مادر نسبت به سلطان محمد و جایگاهی فراتر از یک ملکه در چرخه حکومت‌داری داشته باشد؛ او در واقع پادشاهی در سایه بود اما با قدرتی افزون‌تر از پادشاه رسمی! سلطان محمد خوارزم‌شاه نیز دریافته بود که بی‌پشتوانه مادر و سپاهیانی که هم‌قبیله وی بودند، قدرتی نخواهد داشت، از این‌رو آگاهانه وی را در حکومت به شراکت گرفته بود؛ شراکتی که بنیان حکومت‌اش را سرانجام بر باد داد، خودش را آواره کرد، مادر را به اسارت مغولان داد و خاک بخش‌هایی از سرزمین ایران به توبره کشیده شد.

زنی با قدرت شاهانه

ترکان خاتون، در خوارزم، همچون شاهان می‌زیست و روزگار می‌گذراند. دیوان‌سالاران و سپاهیانی زیر او، دستگاه پرطمطراق‌اش را اداره می‌کردند. او همچنین طغرا و نشانی ویژه داشت. طغرای او بر فرمان‌ها «عصمه الدنیا و الدین اُلُغ ترکان خاتون ملکه نساء‌العالمین» و نشان‌اش «اعتصمت بالله وحده». او به روایت بیش‌تر منابع تاریخی روزگار خوارزم‌شاهی، بیش‌تر امیران سپاه و دیوان‌سالاران دولت را برمی‌گزید. او نقشی چشم‌گیر در تعیین جانشین سلطان محمد خوارزم‌شاه داشت. وزیر سلطان نیز باید با نظر ترکان خاتون به کار گمارده می‌شد. سلطان، نظام‌الملک محمد بن صالح را که در دستگاه ترکان خاتون پرورش یافته بود، به وزارت برگزید؛ فردی که به روایت تاریخ بی‌صلاحیت و رشوه‌گیر بود و سرانجام بر اثر همین ویژگی‌ها وزارت را از دست داد. ترکان خاتون اما از پای ننشست؛ نظام‌الملک را نزد خود به خوارزم فراخواند و دستگاهی پرتجمل به وی واگذاشت و وزارت اوزلاق، پسر و ولیعهد سلطان را که در خوارزم بود، به وی بخشید.

غایر خان، برادرزاده ترکان خاتون، بر شهر اُترار، به عنوان مرکزی بازرگانی در شرق ایران حکومت می‌کرد. او با هدفی نامشخص، شاید وسوسه‌های اقتصادی، دارایی‌های دسته‌ای از بازرگانان مغول را گرفت و پس از واردآوردن اتهام جاسوسی به آن، همه‌شان را به قتل رساند. سلطان محمد خوارزم‌شاه پیش از آن با انعقاد یک معاهده، پیوندی دوستانه با مغولان پدید آورده بود. این رخداد نابهنگام، روابط ایران و مغولستانِ در جست‌وجوی آوازه و سرزمین را شتابان تیره کرد. خوارزم‌شاه به تحریک ترکان خاتون، از تسلیم غایر خان به مغولان خودداری ورزید. اینگونه، ایران به وسوسه‌ای برای انتقام‌جویی قدرت نوخاسته صحراگردان آسیای مرکزی بدل شد؛ سیل ویرانگر مغولان که آمد، همه را با خود برد؛ این زن قدرتمند نیز نتوانست در برابر آنان بایستد؛ نیمه تاریک تاریخ، او را در خود بلعید.

از حکم‌روایی در خوارزم تا رنگ‌رزی در مغولستان

خودکامگی‌ها و خودخواهی‌ها گاه به بهای ویرانی یک سرزمین و تمدن و مردمان‌اش پایان می‌یابد؛ تاریخ روایت‌هایی بی‌شمار از این بی‌تدبیری‌ها دارد و روزگار دیرینه ایران نیز از این مساله برکنار نمانده است. یورش مغولان را چه ناگزیر، چه قابل پیشگیری بدانیم، نقش ترکان خاتون را در این میانه نمی‌توانیم نادیده بگیریم؛ او با بی‌تدبیری‌ها و قدرت‌طلبی‌هایش، یا مغولان را به هجوم تحریک کرد یا در دست‌یابی آنان به هدف‌شان یاری رساند … هرچه بود این یورش ویرانگر با نام او پیوند خورد؛ هرچند فرجامی نیک برایش نیاورد.

ترکان خاتون سرنوشتی یافت که شاید بسیاری از خودکامگان و شیفتگان قدرتِ بی‌اندازه را در هزاره‌های گذشته انتظار کشیده است. تاریخ، درسی به یادماندنی به وی داد. هرچند روایت‌هایی گوناگون درباره فرجام وی به دست رسیده است، بسیاری از منابع اما برآن‌اند که پس از یورش مغولان و فرار سلطان محمد خوازم‌شاه و مرگ وی در جزیره آبسکون در دریای خزر، سپاهیان مغول به دژ ایلال روی آوردند که ترکان خاتون و وزیر معزول سلطان در آن پناه گرفته بودند. محصوران تا ۴ ماه توانستند در برابر آنان بایستند؛ موجودی آب قلعه که ته کشید، ناچار تسلیم شدند. مغولان پس از کشتن مردان به ویژه وزیر نالایق سلطان، ترکان خاتون را به همراه زنان و کودکان نزد چنگیز خان فرستادند. خان مغول پس از بخشیدن زنان و دختران به افراد سپاه، هنگام بازگشت به مغولستان، زن قدرتمند پیشین سلسله خوارزم‌شاهی را به شیوه‌ای خفت‌بار با خود همراه کرد. به روایت بسیاری از تاریخ‌نگاران همچون عطاملک جوینی و پژوهشگران همچون بارتولد، ترکان خاتون روزگاری سخت در مغولستان ازسرگذراند؛ او به روایتی حتی به رنگ‌رزی مشغول شد تا این که در سال ۶٣٠ هجری درگذشت.

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

ایران ۱۱۷ مهاجر غیرقانونی پاکستانی را بازگرداند

نیروهای مرزبانی جمهوری اسلامی ایران اخیرا ۱۱۷ تبعه پاکستانی را به جرم ورود غیرقانونی به کشورمان بازداشت و تحویل مسئولان مرزی پاکستان دادند.

به گزارش ایرنا رسانه های رسمی دولت پاکستان روز دوشنبه گزارش دادند، این اتباع پاکستانی که بدون داشتن مدارک معتبر در ایران اقامت داشتند، از طریق گذرگاه مرزی ‘تفتان’ (هم مرز با شهر میرجاوه در ایران) به نیروهای مرزبانی پاکستان تحویل شدند.

بیشتر اتباع پاکستانی که در ایران بازداشت و به کشورشان بازگردانده می شوند، کارگرانی هستند که مدارک معتبر مهاجرتی ندارند و بسیاری از آنان قصد دارند از مسیر ایران به طور غیرقانونی وارد کشورهای اروپایی شوند.


منبع: عصرایران

دستگیری لیدر تورهای خارجی در کرمان

یک لیدر تور های غیر مجاز کویر لوت در کرمان به همت اطلاعات سپاه دستگیر شد .

 به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، امشب (دوشنبه ۸ آبان ۹۶) فردی به نام «ق» که در حوزه تورهای گردشگری غیر مجاز به بیابان لوت فعالیت داشته و بدون توجه به دستورالعمل های شورای امنیت کشور؛ گردشگران خارجی را به مناطق ممنوعه منتقل می کرد؛ با حکم دادستانی،توسط سازمان اطلاعات سپاه ثارالله استان کرمان شناسایی و توسط ماموران فرماندهی انتظامی در بخش جنوبی کویر(حوزه ی بم) دستگیر شد.

همایی،مدیرکل انتظامی و امنیتی استانداری کرمان گفت : این فرد در آخرین اقدام خود ۱۷ گردشگر خارجی را به وسیله‌ی ۵ دستگاه خودرو؛ بدون توجه به مقررات و دستورالعمل های امنیتی و ایمنی وارد مناطق قرمز کویر لوت کرده بود که نامبردگان به بم منتقل شدند.

همایی افزود: متهم مذکور در کشور آلمان دفتر فروش تورهای ترکینگ(پیاده روی‌های ماجراجویانه) را دایر کرده و بر اساس رصدهای اطلاعاتی برخی از پیمایش های نامبرده در مناطق ممنوعه‌ی کویر بوده است.

وی به مخاطرات برای امنیت گردشگران اشاره و عنوان کرد: مفقود شدن؛ گرفتار شدن در طوفان‌های کویری و یا زمین‌های نامناسب و صعب‌العبور از مخاطرات است ، ضمن این‌که کویر لوت در رصد اطلاعاتی نیروهای نظامی و امنیتی قرار داشته و هماهنگی نکردن برای ورود به مناطق کویری(جز محدوده ی سبز) می تواند موجب بروز مشکل برای کسانی شود که مقررات ورود به کویر را نادیده گرفته اند.

کویر لوت بر اساس مصوبات امنیتی و ملاحظات ایمنی؛ به سه بخش سبز(آزاد) نارنجی(نیازمند مجوز و با هماهنگی)و قرمز(ممنوعه) تقسیم شده است و هر گونه ورود بدون مجوز به مناطق نارنجی و قرمز می تواند مخاطرات جدی برای امنیت گردشگران به دنبال داشته باشد.


منبع: عصرایران

اطلاعیه باشگاه پرسپولیس درباره تسویه با طلبکاران

باشگاه پرسپولیس با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد؛ در ادامه برنامه‌های خود برای تسویه حساب با اعضای سابق تیم‌های فوتبال که پیوسته دنبال شده است، جلساتی با مربیان و بازیکنانی که از باشگاه طلب دارند برگزار خواهد کرد تا برای تسویه حساب با آنها اقدام و برنامه‌ریزی ‌شود.

به گزارش سایت رسمی باشگاه پرسپولیس، در این اطلاعیه آمده است؛ باشگاه پرسپولیس طی دو سال گذشته به طور مرتب در حال تعیین وضعیت بدهی‌های خود به اعضای سابق تیم فوتبال باشگاه بوده و این مساله در ماه‌های اخیر روند فزاینده‌ای به خود گرفته است، چنانکه همراه با پرونده‌های ژوزه و دستیارانش، نسبت به توافق و مصالحه با تعدادی دیگر از بازیکنان داخلی اقدام شد. در این میان باید قدردانی صمیمانه خود نسبت به بسیاری از این عزیزان را به جهت همراهی که با باشگاه خود داشتند و در اکثر موارد بخش عمده‌ای از مطالبات خود را با درک شرایط باشگاه و محدودیت‌های آن بخشیدند، اعلام کنیم.

باشگاه پرسپولیس در ادامه همین روند با تشکر از صبوری طلبکاران، در نظر دارد در جلساتی که با مربیان و بازیکنان طلبکار از باشگاه به ویژه افراد دارای حکم انضباطی خواهد داشت، نسبت به برنامه‌ریزی برای تسویه حساب و زمانبندی آن اقدام و تعیین وضعیت نماید.

این جلسات و پیگیری طبق برنامه‌ای که وجود دارد از سوی باشگاه دنبال می‌شود.


منبع: عصرایران

داعش این‌بار دست روی رونالدو گذاشت!

در ادامه تهدیدهای صورت گرفته توسط داعش،آنها این بار کریستیانو رونالدو را تهدید کردند.

چند روزی است که عوامل داعش با نزدیک شدن به جام جهانی تهدید می کنند که این مسابقات را تحت تاثیر حملات خودشان قرار خواهند داد.

آنها در روزهای گذشته با انتشار عکس هایی از مسی،نیمار و … که به اسارت داعش درآمده اند،ستاره های فوتبال جهان و البته بازیکنان بارسلونا را تهدید کرده اند.اما ظاهرا این بار نوبت به بازیکنان رئال مادرید است.

گروه تروریستی داعش در تازه ترین تهدید خودش عکسی از کریستیانو رونالدو را منتشر کرده است که اسیر نیروهای این گروه شده است.

.


منبع: عصرایران

عیب یابی خودرو با استفاده از یک نرم افزار

محققان در موسسه فناوری ماساچوست موفق به توسعه یک نرم افزار شدند که خودرو را بررسی کرده و ایرادهای آن را تشخیص می‌دهد.

به گزارش ایسنا و به نقل از ام‌آی‌تی، این نرم افزار می‌تواند ایرادهای موجود در خودرو را با آنالیز سر و صداها و لرزش خودرو در چند دقیقه تشخیص دهد.

نرم افزار جدید محققان موسسه فناوری ماساچوست، به منظور ارائه نتیجه دقیق‌تر بر روی داشبورد خودرو قرار گرفته و برای تشخیص عیوب خودرو از میکروفون و شتاب‌سنج گوشی هوشمند بهره می‌گیرد.

برای مثال یکی از دلایل صدای موتور خودرو می‌تواند نشانه زمان تعویض فیلتر هوا باشد.

به گفته محققان موسسه فناوری ماساچوست، این نرم افزار می‌تواند سالانه تا ۱۲۵ دلار در هزینه‌ها صرفه‌جویی کند.

نمونه اولیه این نرم افزار در حال حاضر توسعه یافته و تا شش ماه دیگر آماده انجام آزمایشات میدانی خواهد بود.

مقاله این تحقیق در مجله Engineering Applications of Artificial Intelligence منتشر شده است.


منبع: عصرایران

تشخیص سرطان روده در کمتر از یک ثانیه!

محققان ژاپنی موفق به توسعه یک نرم افزار شدند که به ادعای آنها می‌تواند سرطان روده را در کمتر از یک ثانیه تشخیص دهد.

به گزارش ایسنا، در آزمایش‌هایی که اخیرا انجام شده، سیستم هوشمند هوش مصنوعی(AI) توانسته آدنوم‌های کولورکتال(تومورهای خوش‌خیمی که می‌توانند به سرطان تبدیل شوند) را مورد بررسی قرار دهد و سرطانی بودن هر کدام از آنها را تشخیص دهد.

برای این کار تصاویر گرفته شده از بیمار با ۳۰۰۰۰ تصویر دیگر که برای یادگیری ماشینی مورد استفاده قرار گرفتند، تطابق داده می‌شود.

این سیستم بیش از ۳۰۰ آدنوم کولورکتال را در ۲۵۰ بیمار مورد بررسی قرار داده و در کمتر از یک ثانیه توانست با دقت ۹۴ درصدی بدخیمی تومورها را تشخیص دهد.

در حالی که این سیستم هنوز به دنبال به دست آوردن مجوز قانونی است، محققان معتقدند که می‌تواند بسیاری از بیماران را از جراحی بی‌نیاز کند.

در اوایل سال جاری، سرویس بهداشت ملی انگلستان و اینتل با همکاری یکدیگر و با استفاده از AI روشی کارآمدتر را برای تشخیص سرطان ابداع کردند.

گروهی از دانشمندان، یک مخزن دیجیتالی تومور و سلول‌های ایمنی براساس هزاران سلول بافت انسان را ایجاد کرده‌اند.

سپس با استفاده از تعدادی الگوریتم از یک پایگاه داده اطلاعات سرطان برای تشخیص این سلول‌ها به طور خودکار استفاده می‌شود.

سرطان روده بزرگ(Colorectal cancer) که همچنین به نام‌های سرطان کولون، سرطان رکتوم یا چنگار روده بزرگ نیز شناخته می‌شود به رشد سلول‌های سرطانی در کولون یا رکتوم(بخشی از روده بزرگ) گفته می‌شود. این بیماری به دلیل رشد غیرطبیعی سلول‌ها اتفاق می‌افتد که می‌توانند به بافت‌های دیگر بدن حمله کنند(متاستاز) یا در آنها تکثیر یابند. نشانه‌ها و علائم این بیماری می‌تواند شامل مواردی همچون خون در مدفوع(هماتوشزی)، تغییر در حرکات روده، کاهش وزن و خستگی همیشگی باشد.

سرطان روده سومین سرطان شایع در زنان انگلستان است که حدود ۱۸۴۰۰ مورد در سال ۲۰۱۴ با این بیماری تشخیص داده شده است.


منبع: عصرایران

جشن تولد آیدین آغداشلو در نمایشگاه مطبوعات

جشن تولد ۷۷ سالگی آیدین آغداشلو در بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها برگزار شد.

به گزارش ایسنا، آیدین آغداشلو – نقاش – در این مراسم اظهار کرد: من از کسانی که یادشان هست ۷۷ ساله شدم و از کسانی که اصلا یادشان نیست من هستم، تشکر می‌کنم.

او ادامه داد: من همیشه به این نکته اشاره کرده‌ام که وقتی از چیزی تجلیل می‌کنیم، از خودمان تجلیل کرده‌ایم و این کار به معنای این است که حافظه تاریخی‌مان کار می‌کند.

آغداشلو بیان کرد: در مدت ۶۳ سالی که نقاشی کرده و فروخته‌ام، همیشه درون‌مایه آثارم در جدال با فراموشی بوده است. وقتی نمونه‌های هنر قدیم را بازسازی و ستایش کردم عمدتا به خاطر جدال با فراموشی بوده است. من فکر می‌کنم این وظیفه مهمی است که بر عهده من بوده و قابل توصیه نیست.

این هنرمند در ادامه گفت: ملتی که حافظه تاریخی‌اش را آرام آرام از دست می‌دهد یا برای آن جایگزین پیدا می‌کند، دچار بیماری فراموشی می‌شود. در ظاهر معلوم نیست اتفاقی می‌افتد اما فرد آرام آرام مادر، فرزند و خانه خودش را نمی‌شناسد.

او با بیان یک داستان اظهار کرد: در زادگاه من قفقاز قصه‌ای نقل می‌شود از پرنده‌ای کوچک که پای بسیار نازکی دارد و زمانی که رعد و برق می‌زند به پشت دراز می‌کشد و فکر می‌کند که سقف آسمان در حال افتادن است و او نمی‌تواند با پاهایش آن را بگیرد. من دچار توهم پرنده نشدم و فکر نکردم می‌توانم چیزی را تغییر دهم یا اصلاح کنم بلکه فکر کردم کارم را درست انجام بدهم.

مجید ملانوروزی – مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی وزارت ارشاد – نیز در این مراسم تصریح کرد: به‌حق اگر بخواهیم از ستارگان هنر آسمان ایران‌زمین نام ببریم، یکی از شایستگان آن آیدین آغداشلو است. او در رشته‌های هنری زیادی کار عملی کرده و با تئوری ایرانی و غربی آشناست.

او ادامه داد: من ادبیات را از کتاب‌های تصویرگری او می‌شناسم. آثار آغداشلو همیشه ماندگار است. امیدوارم سایه پربرکت او همیشه در هنر ایران‌زمین باقی بماند و او کار کند و ما اهالی تجسمی قدر بدانیم.


منبع: عصرایران

واژگونی ون حامل زائران ایرانی با ۱۴ مصدوم

واژگونی ون حامل زائران ایرانی در عراق ۱۴ مصدوم به جا گذاشت.

شاهین فتحی معاون عملیات امداد و نجات جمعیت هلال احمر در گفت‌وگو با ایسنا از واژگونی یک دستگاه خودروی ون حامل زائران ایرانی اربعین در شهر العماره مرکز استان میسان عراق خبر داد و گفت: در پی این حادثه ۱۴ نفر از زائران ایرانی که در خودرو بودند دچار مصدومیت شدند و به بیمارستان میثم العماره منتقل شدند.

وی افزود: ۱۳ نفر از این مصدومان پس از دریافت خدمات درمانی و رسیدگی به وضعیتشان از بیمارستان ترخیص شدند اما یکی از مصدومان جهت درمان بیشتر در حال اعزام به ایران است.


منبع: عصرایران

شهادت ۴ زائر ایرانی در حادثه واژگونی مینی‏‌بوس (+اسامی)

حادثه واژگونی مینی‏‎بوس حامل زائران ایرانی در جنوب شهر الحله استان بابل به شهادت چهار زائر ایرانی و زخمی شدن ۱۴ نفر دیگر منجر شد.

به گزارش ایرنا، یک دستگاه مینی‎‏بوس روز دوشنبه در منطقه «الکفل» در جنوب شهر الحله واقع در مرکز استان بابل واژگون شد.

یک منبع امنیتی عراق به خبرگزاری الفرات نیوز گفته که در این حادثه، چهار نفر از زائران ایرانی شهید و ۱۴ نفر دیگر نیز زخمی شدند.

وی گفت: در این حادثه همچنین یک عراقی نیز جان خود را از دست داد. مجروحان به بیمارستان الحله منتقل شدند.

 اسامی جان باختگان

عبدالحسین حیدری
محمد علی گلزاری
حجت الله ابجدی
علی رضا اسماعیلی

دراین حادثه همچنین ۱۴ نفر دیگر مجروح شدند که حال دو نفر وخیم و ۱۲ نفر جراحت سطحی دارند.

همه این افراد از زائران اعزامی از استان یزد هستند.


منبع: عصرایران

ایران حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه را محکوم کرد

سخنگوی وزارت امور خارجه حمله و تجاوز وحشیانه جنگنده های رژیم صهیونیستی به نوار غزه که منجر به شهادت جمعی از فرزندان قهرمان فلسطین شد را به شدت محکوم کرد.

به گزارش عصرایران؛ بهرام قاسمی اظهار داشت: رژیم خون آشام صهیونیستی به خیال خام خود با کشتار جوانان فلسطینی سعی در تزلزل اراده مردم مظلوم سرزمین های اشغالی و تضمین امنیت پوشالی خود دارد در حالیکه ۷ دهه جنایت و خونریزی و کودک کشی، کمترین خللی در عزم و اراده این مردم صبور و غیور وارد نکرده و نخواهد کرد.


منبع: عصرایران

لاریجانی: تفسیر دوباره مصوبات مجلس توسط شورای نگهبان باعث اختلال می شود

رئیس مجلس شورای اسلامی با انتقاد از تصمیم اخیر شورای نگهبان در مورد سپنتا نیکنام عضو زرتشتی شورای شهر یزد، گفت: بازگشت شورای نگهبان به اظهارنظر درباره قوانین مجلس بعد از گذشت فرصت تعیین‌شده، باعث ایجاد اختلال می‌شود.

به گزارش ایسنا، علی لاریجانی در حاشیه نشست سران سه قوه در جمع خبرنگاران حاضر شد و در پاسخ به پرسشی درباره اشتغال اقلیت‌های دینی در شوراهای اسلامی شهر اظهار کرد: در این خصوص صحبت کردیم که باید گفت تفسیر قانون اساسی به عهده شورای نگهبان بوده که در نص قانون اساسی آمده است اما بحث این است که آیا از اصل چهارم قانون اساسی برداشت درستی داریم یا خیر که محل بحث است.

وی افزود: اگر بخواهیم از اصل چهارم استفاده کنیم تا سایر اصول را تغییر دهیم که تصور می‌شود فلان اقدام خلاف شرع باشد، چنین چیزی وجود ندارد چرا که در اصل ۴ و ۹۵ نحوه نظارت شورای نگهبان بر مصوبات مجلس مشخص شده که این شورا دو زمان ۱۰ روزه فرصت دارد تا مصوبات را بررسی کند.

رئیس قوه مقننه در ادامه با بیان اینکه اگر بعد از تصویب قانونی مجددا به موضوع برگردند محل اختلاف نظر ماست، اظهار کرد: در این زمینه دو شأن وجود دارد؛ اول اینکه محل اختلاف، اصل مبنای این اقدام است که در سایر امور هم موجب اختلاف نظر خواهد بود به این معنا که اگر قانونی تصویب شود و دو ۱۰ روز هم از زمان آن بگذرد اما شورای نگهبان بعد از آن مجددا قصد بررسی و اظهارنظر درباره قانونی را داشته باشد این موضوع در کار اختلال ایجاد می‌کند.

لاریجانی افزود: مسیر قانون اساسی را به این شکل نمی‌بینیم که باید موضوع در جایی به نتیجه برسد اما در موضوع مصلحت‌سنجی ممکن است علیرغم اینکه شأن شورای نگهبان نباشد اما درباره کل کشور باید مصلحت‌سنجی صورت گیرد.

وی همچنین در پاسخ به سوالی پیرامون گزارش سه‌ماهه وزارت امور خارجه در خصوص اجرای برجام گفت: وزارت امور خارجه گزارش‌های سه‌ماهه در خصوص نحوه اجرای برجام می‌دهد و کمیسیون امنیت ملی نیز گزارش‌هایی شش ماهه ارائه می‌کند که با توجه به حساسیت مسائل اخیر داشته می‌توانند مطابق ماده ۴۹ آیین‌نامه به صورت سه ماهه نیز گزارشی به مجلس ارائه کنند که سیمای روشنی از اقدامات آمریکا ارائه داده و برخی پیشنهادات عملی مطرح شود.

رئیس مجلس شورای اسلامی در ادامه با بیان اینکه در جلسه رؤسای قوا بحث نسبتا مفصلی راجع به سناریوهای مختلف و روش کار از نظر ملت ایران در مقابل عملکرد طرف مذاکره‌کننده برجام انجام شد، اظهار کرد: مسیر جمهوری اسلامی داهیانه و دقیق بوده و دشمن بیشتر به دنبال ایجاد اضطراب است و در رسانه‌ها بارها گفته می‌شود که آمریکایی‌ها ما را تحریم کرده‌اند اما ذات اظهارات آنها را که می‌بینید بیش از اینکه در مقام عمل جدی باشد، به فکر پروپاگاندا هستند.

وی تأکید کرد: البته قطعا اقدامات ایذایی انجام می‌شود و قبول داریم که گاهی نقض برجام صورت می‌گیرد اما باید هدف آنها را بشناسیم که قصد دارند روی مسائل اقتصادی ایران تأثیر بگذارند لذا در این جلسه تصمیماتی در زمینه مسائل هسته‌ای گرفته‌ایم که بخش‌های اجرایی چه اقداماتی کنند.

لاریجانی ادامه داد: از رسانه‌ها خواهش می‌کنیم توجه داشته باشند حریف به دنبال ایجاد اضطراب در مسائل اقتصادی و سرمایه‌گذاری در کشور است که باید آن را شناخت؛ حتی اگر دیده باشید رئیس‌جمهور فعلی آمریکا از هر فرصتی استفاده کرده تا نقش مخرب روانی ایجاد کند که در آن بستر نباید حرکت کرد.

رئیس قوه مقننه با اشاره به تصمیم‌گیری‌هایی که در جلسه سران قوا در حوزه اقتصادی گرفته شد، عنوان کرد: در این جلسه درباره گشایش‌های اقتصادی در داخل بحث شد که در شرایط فعلی راه‌های خوبی برای حمایت سه قوه جهت سرمایه‌گذاری وجود دارد که می‌توان آن را انجام داد همچنین درباره خطوط کلی بحث شد و راهکارهای اجرایی مورد توجه قرار گرفت که حتما برای فعال‌شدن این سازوکارها اقدام می‌کنیم.

وی در ادامه با تشکر از قوه قضاییه برای وقت گذاشتن جهت حل مشکلات مؤسسات اعتباری اظهار کرد: قطعا از حقوق مردم صیانت می‌کنیم و این مسیری که قرار است تا ۲۰۰ میلیون تومان به سپرده‌گذاران پرداخت شود باید با سرعت بیشتری صورت گیرد و برای مابقی هم برنامه‌ریزی می‌شود که در این خصوص نمایندگانی از هر قوه مشخص شد تا ظرف مدت کوتاهی موضوع به سامان برسد ضمن اینکه با متخلفان هم برخورد صورت می‌گیرد پس کسانی که در این مؤسسات سرمایه داشتند بدانند که ما مستمرا در حال پیگیری هستیم و راهکارهایی برای حل مشکل آنها اندیشیده‌ایم.

لاریجانی همچنین در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه آیا درباره سؤال نمایندگان از رئیس‌جمهور نیز در این جلسه گفت‌وگو شد یا خیر، بیان کرد: در این جلسه در این خصوص صحبت نشد بلکه برای حل مشکل مردم صحبت شد و درگیر حل آن هستیم که وقت گذاشته و حل شود.


منبع: عصرایران

مومنی: به آینده استقلال امیدوار نیستم

خبرگزاری مهر: محمد مومنی، پیشکسوت آبی ها در خصوص شرایط تیم استقلال اظهار داشت: ابتدا در خصوص دربی بگویم که این دربی یک دربی کاملا ناشناخته برای آقای شفر بود و عدم شناخت ایشان از دربی، فوتبال ایران و تیم استقلال تاوانی به اندازه شکست در دربی برای باشگاه ما در بر داشت. شفر هنوز ترکیب اصلی تیمش را نمی‌شناسد و از قابلیت و توانایی‌های بازیکنانش بی خبر است. استقلال نسبت به پرسپولیس بازی بهتری ارائه داد اما مهم نتیجه بازی است که به سود پرسپولیس بود. پرسپولیس از حداقل موقعیت حداکثر بهره برداری را کرد.

* استقلال پرسپولیس را به سوی قهرمانی پرتاب کرد

​این بازی یک سکوی پرتاب بود برای پرسپولیس بود به سوی قهرمانی. استقلال هم امتیازات لازم را به پرسپولیس داد، هم انگیزه لازم را به این تیم تزریق کرد، هم آنها را از افت در آورد و هم شخصیت قهرمانی را که بعد از شکست از الهلال از دست داده بودند به آنها برگرداند و در یک کلام پرسپولیس را به سوی قهرمانی هل داد.

* حمایت کورکورانه درست نیست

تعداد معدودی از پیشکسوتان استقلال دست به حمایت کورکورانه از سیاست‌های باشگاه می‌زنند که این اصلا درست نیست. من هم بعنوان یک پیشکسوت به باشگاه و حمایت‌های باشگاه نیاز دارم. اما هرگز به خاطر این نیاز حمایت کورکورانه نمی‌کنم. من نمی‌توانم چشمم را بر حقایق ببندم. امثال من باید حامی واقعی باشگاه باشیم نه این که با مصاحبه‌های جهت دار بخواهیم مشکلات را پوشش دهیم.

الان در عصر ارتباطات هستیم و مردم به ریز به همه امور اشراف دارند و نمی‌توان آنها را فریب داد. مردم بهترین تحلیلگر هستند و ما نمی‌توانیم اذهان عومی را به بیراهه ببریم.

* وزیر ورزش در انتخابش برای مدیران استقلال و پرسپولیس فرق نگذارد

بعنوان پیشکسوت و هوادار استقلال به پرسپولیس و سایر تیم ها احترام می گذاریم و از موفقیت همه تیم ها خوشحالیم. اما ما هم دوست داریم تیم مان موفق باشد. این را می‌دانیم که یک تیم بیشتر قهرمان نمی شود، اما انتظار ما این است که اگر استقلال قهرمان هم نشود، لااقل در بالاهای جدول باشد و شانس قهرمانی داشته باشد نه این که در انتهای جدول قرار بگیرد. فصل گذشته که همه از تیم ناراضی بودند در نهایت نایب قهرمان شد.

ما از وزیر ورزش انتظار داریم همانطور که بهترین انتخابات در حوزه مدیریت پرسپولیس داشته، در حوزه استقلال هم انتخاب‌های بهتری داشته باشد تا این تیم هم به مدارج عالی برسد.

* استقلال نیاز به خانه تکانی دارد

خیلی‌ها می‌گویند استقلال نیاز به خانه تکانی دارد. من هم می‌گویم این تیم نیاز به خانه تکانی دارد، اما نه فقط در عرصه بازیکن. بلکه در همه سطوح مدیریتی. خانواده استقلال از داشتن افرادی که از خانواده استقلال باشند، جوان باشند و تحصیلکرده و شایسته مدیریت در این باشگاه باشند غنی است. افراد شایسته‌ای هستند که از جنس استقلال هستند و شرایط مدیریت بر این باشگاه را دارند و قطعا هواداران هم آنها را بهتر می‌پذیرند.

* افتخاری خودش برود!

آقای افتخاری تاکنون برای استقلال زحمات زیادی کشیده، درست. ما هم قبول داریم و دست ایشان درد نکند. برای ایشان در آینده و در جاهای بعدی که مدیریت می‌کنند آرزوی موفقیت می‌کنم. لطفا خودشان با عزت و احترام از استقلال بروند و همه را خوشحال کنند. رفتن ایشان از استقلال هم برای خودش بهتر است و هم برای تیم استقلال. من در مدیریت شاگرد آقای افتخاری هستم، اما انتخاب ایشان در شان باشگاه استقلال نبود و امیدوارم که خودشان زودتر از این تیم بروند.

* شفر خودش را به مردم شناساند

این دربی برای شفر خوب بود که توانست خودش را به مردم بشناسد. البته خودش، منهای فوتبال را. چون شفر چیزی از نظر فوتبالی نداشت که ارائه دهد و این را در دربی ثابت کرد. شفر هرگز نتوانست به شعارهایی که قبل از دربی داده بود در جریان بازی عمل کند و این کاملا نا امید کننده بود.

* پیشرفت باشگاه استقلال در شعار

چیزی که این روزها از باشگاه استقلال می‌بینیم این است که آنها در شعار دادن و حرف زدن خوب پیشرفت کرده‌اند. اما در عمل هیچ چیز خاصی نمی‌بینیم. نتیجه عملگرایی را رده بندی جدول نشان می‌دهد و نتایجی که تیم در زمین می‌گیرد. ما نمی‌توانیم بازی را که باختیم با مصاحبه خوب جلوه دهیم و بازی برده را نزد مردم بد جلوه دهیم. این کار را این روزها از مدیران استقلال می‌بینیم.

* تیم در زمان منصوریان بهتر بازی می کرد

من خودم به علی منصوریان انتقاداتی داشتم و دارم، او هم در کارش مشکلاتی داشت، اما به جرات می‌گویم تیم استقلال در زمان مربیگری منصوریان به مراتب بهتر از شفر بازی می‌کرد. شما همین بازی آخر استقلال با هدایت منصوریان مقابل ذوب آهن را مقایسه کنید با دربی یا بازی با فولاد و تفاوت را احساس کنید. 

شفر چیزی نزدیک به ۴۰ سال سابقه مربیگری دارد و نمی‌تواند بگوید بعد از یک ماه کار کردن با این تیم از بازیکنان شناخت ندارد. اگر اینطور باشد که این عذر بدتر از گناه است. ضمن این که به یاد داریم افتخاری بعد از آن که با شفر در دوبی مذاکره کرد در مصاحبه‌ای گفته بود شفر به خوبی از بازیکنان استقلال شناخت دارد و حتی می‌داند کدام بازیکن مصدوم است و کدام سالم است.

* به آینده استقلال با این نفرات امیدوار نیستم

استقلالی هستم و عاشق این تیم. هیچ چشمداشتی هم به صندلی‌های این باشگاه نداشتم و ندارم چون نیازی به این مسائل ندارم. برای همین اگر حرفی می‌زنم و انتقادی می‌کنم منافع هیچ فرد و گروهی را در نظر نمی‌گیرم به جز منافع باشگاه و هوادارانش را. پس واقعیت را می‌گویم و واقعیت از نظر من این است که این باشگاه با این نفرات و با این روند نمی‌تواند در آینده نزدیک به اوج بازگردد و من امیدی به این موضوع ندارم.


منبع: برترینها

وقتی همسرتان در هم شکسته است، چه باید بکنید؟

نگاه چشمانتان را خیلی خوب می‌شناسم. می‌دانم چه معنی دارد وقتی همه چیزت را می‌دهی و هیچوقت تصور نمی‌کنی که کافی بوده است. می‌دانم چه حسی دارد وقتی بیدار شوی و به این فکر کنی که تا آخر روز را با این حجم کار چطور باید سپری کنی. فقط باید بدانید که شما تنها نیستید.

شوهرها با شما هستم. ما به شما نیاز داریم. ما می‌دانیم که نمی‌توانیم مسیر زندگی را به تنها طی کنیم. وقتی بیفتیم، به شما نیاز داریم که بلندمان کرده و کمکمان کنید که سر پا بایستیم. به شما نیاز داریم که اشک را از روی گونه‌هایمان پاک کنید و آنقدر سفت در آغوشمان بگیرید که دیگر حتی نفس کشیدن برایمان سخت شود. به شما نیاز داریم که قوتی تحمل کردن زندگی سخت شد، آراممان کنید.

شاید برای مردها سخت باشد که بدانند چه باید بکنند. می‌دانم که گاهی پیدا کردن جملات درست کار سختی می‌شود. ما می‌خواهیم به شما کمک کنیم که کمکمان کنید. به همین دلیل از زنان سراسر دنیا خواستم که تصورشان را درمورد اینکه چطور شوهرانشان می‌توانند در زمان‌های سختی و استرس کمکشان کنند، بگویند. امیدوارم که این ایده‌ها برای شما هم مفید باشد.

۱. از مسئولیت‌های او آگاه باشید.

چه همسرتان سر کار برود و چه خانه‌دار باشد، آیا می‌دانید که روزش را چطور سپری می‌کند؟ اگر نمی‌دانید از او بپرسید. برنامه کاری روزانه او مطمئناً پر از انبوه کارهایی فرای زمان و انرژی اوست. حواستان به نیازهای او باشد و ازخودگذشتگی‌هایش را قدردان باشید.

۲. قبل از عصبانی شدن خودتان را وارد جریان کنید.

بهترین زمان برای کمک کردن به همسرتان همین الان است. نباید منتظر بنشینید که ناامید و سرخورده و درهم‌شکسته شود تا به دادش برسید.

۳. شرکت‌کننده‌ای فعال باشید.

برای بچه‌دار شدن به دو نفر نیاز است. برای خوب بودن یک ازدواج هم به مشارکت هر دو نفر نیاز است. اداره خانه هم دو نفر می‌خواهد. سعی کنید در هر مرحله از زندگی خانواده‌اید فعال باشید. کار کردن سخت است ولی وضعیت کاری‌تان به شما این اجازه را نمی‌دهد که از بار مسئولیت‌های خانه شانه خالی کنید.

۴. سعی نکنید مشکلاتش را حل کنید.

فقط گوش کنید. این تنها کاری است که لازم است انجام دهید. و اگر بخواهد راه‌حلی برایش پیدا کنید، مطمئن باشید که خودش از شما می‌خواهد.

۵. در آغوشش بگیرید.

بچه‌ها را به کاری سرگرم کنید و بعد همسرتان را در آغوش بگیرید و به او بگویید که چه اندازه دوستش دارید. او را محکم در آغوش بگیرید و بگذارید اگر خواست در آغوشتان گریه کند.

۶. بگذارید تا زمانی که می‌خواهد برایتان حرف بزند.

گاهی‌اوقات بهترین راه برای انگیزه یافتن دوباره یک زن این است که همه افکارش را بیرون بریزد. بگذارید همسرتان درمورد احساسات و مشکلات خود با شما حرف بزند. با او همدلی کنید. خوب به حرف‌هایش گوش دهیداز او سوال بپرسید و کاملاً فعالانه با او گفتگو کنید.

۷. شریکش باشید.

ازدواج یعنی شریک شدن یک زندگی با هم. یعنی به دوش کشیدن دشواری‌های زندگی همدیگر. یعنی گریه کردن با هم، خندیدن با هم. یعنی حمایت کردن از همدیگر در مواقع سختی. ازدواج یعنی دوست، پشتیبان و عاشق هم بودن. شما فقط دو انسان که با هم زندگی می‌کنند نیستید، شما یک اتحاد زیبا از دو انسانی هستید که می‌خواهند تا آخر عمر همدیگر را دوست داشته باشند.

۸. به او امید بدهید.

تشویقش کنید. به او بگویید که چه ویژگی‌هایش را دوست دارید. کاری کنید نقاط مثبت را هر موقعیتی ببیند. وقتی ناامید و خسته است، به او امید و انگیزه‌ی دوباره دهید.

۹. مفید باشید.

عادت کنید همیشه چشمتان به دور و بر خانه باشد تا چیزی که نیاز به تعمیر دارد را درست کنید. آیا ظرف‌شویی پر از ظرف است؟ لازم است سگتان را برای پیاده‌روی بیرون ببرید؟ لامپ‌های لوستر سوخته است؟ نباید صبر کنید تا همسرتان به شما بگوید، خودتان زودتر دست به کار شوید!

۱۰. بگذارید یک روز را فقط مختص خودش داشته باشد.

هیچ چیز بیشتر از یک مانیکور، پدیکور، اصلاح موها، ماساژ و یک لباس جدید به خانم‌ها حس خوب نمی‌دهد. بگذارید یک روز دیرتر از خواب بیدار شود، یک حمام داغ بکند و تا آخر روز را تنها به کارهایی که خودش دوست دارد سپری کند. از او حمایت کنید و سعی کنید کارهای روزانه‌اش را آن روز به گردن بگیرید تا او بتواند بدون دغدغه به خودش برسد.

۱۱، برایش دعا کنید.

درست قبل از خواب، با هم کنار تختتان زانو بزنید و دست در دست‌های همدیگر دعا کنید. به خدا بگویید تا چه اندازه همسرتان را دوست دارید و بگذارید بداند که چه چیزهایی را در او تحسین می‌کنید. از خداوند کمک بخواهید. از او بخواهید که نشانتان دهد که چطور می‌تواند همسر بهتری باشید و از خداوند برای همسرتان آرامش بخواهید.

۱۲. از او بپرسید که چطور می‌توانید به او کمک کنید.

همسرتان می‌داند که شما برای کمک کردن به او چه می‌توانید بکنید. مطمئن باشید خیلی بیشتر از آنچه فکر می‌کنید خوشحال خواهد شد. چون می‌دانید چرا؟ او هم شما را خیلی دوست دارد و هر روز برای کمک‌هایی که به او می‌کنید قدردانتان خواهد بود.


منبع: برترینها

جواد مجابی از شعر و شاعری می‌گوید

وارد کوی نویسندگان که شدم نیاز چندانی به پرس و جو برای پیدا کردن خانه‌اش نبود؛ استاد جواد مجابی، مردی که سال هاست به این شهرک نقل مکان کرده و همراه با ناستین جوادی، همسر نویسنده و هنرمندش در این خانه زندگی می‌کنند. از همان بدو ورود به خانه بیش از هر چه چیدمان و تزئینات خانه که با تابلوهایی کوچک و بزرگ همراه شده خودنمایی می‌کند. خبری از چشم و هم چشمی‌هایی که اغلب گرفتار آن شده‌ایم نیست و تصور اینکه زن و شوهری اهل فرهنگ و ادبیات در این خانه زندگی کنند چندان سخت نیست.

بیش‌تر از ۳ ساعت میهمان استاد مجابی بودم و او در تمام این مدت از زندگی، علایق و سال‌هایی گفت که صرف فرهنگ، هنر و ادبیات این مرز و بوم کرده. مجابی از آن دست افرادی است که نیاز چندانی به معرفی ندارد، طی نیم قرن فعالیت در عرصه‌های مختلف شعر، داستان نویسی، تحقیق ــ پژوهش فرهنگی، نقاشی و طنزپردازی آنقدر عاشقانه کار کرده که به یکی از چهره‌های شاخص در حوزه‌های یاد شده تبدیل شده است؛ البته او افزون بر مواردی که اشاره شد فیلمنامه‌نویس و نمایشنامه نویس نیز هست، بیش از یک دهه هم سابقه فعالیت رسانه‌ای دارد که از آن جمله می‌توان به دبیری گروه فرهنگی روزنامه اطلاعات و سردبیری مجله‌هایی همچون «دنیای سخن» اشاره کرد.

 شعر برایم در حکم یادداشت‌های روزانه است

مجابی در عرصه‌های مختلفی صاحبنام است، البته او هیچگاه سطحی و گذرا به سراغ کاری نرفته است، آنچنان که حتی وقتی از رشته اقتصاد به دلایلی دلزده شد آن را میانه راه رها نکرد و تحصیلاتش را تا فارغ‌التحصیلی در دکترای همین رشته ادامه داد. با وجود تمام حوزه‌هایی که در آنها فعالیت داشته و همچنان هم دارد اما بیش از هر چه خود را شاعر می‌داند، شاعری که جوشش احساسات وی گاه در شعر بوده و گاهی هم سر از نقاشی و نویسندگی درآورده است.

تأکید دارد که شعرهایش آنچنان در اعماق روح و جان او نفوذ دارد که می‌توان آنها را اعترافات ذهنی‌اش دانست. از این استاد پیشکسوت حوزه فرهنگ، هنر و ادبیات بیش از شصت اثر منتشر شده که از مشهورترین آنها می‌توان به کتاب دو جلدی «تاریخ طنز ادبی ایران» اشاره کرد؛ کتابی که زمان چندان زیادی از انتشار آن نمی‌گذرد و حاصل حدود چهل سال تحقیق و پژوهش وی در طنز ادبی ایران به شمار می‌آید.

افزون بر آن، مجابی در حوزه هنرهای تجسمی هم دست به تألیف آثار متعددی زده که «نود سال نوآوری در هنر تجسمی ایران» از مهم‌ترین آنهاست که حاصل سال‌ها مطالعه وی بشمار می‌آید و شاید بتوان گفت که در حوزه هنرهای تجسمی از جمله معدود آثار مرجعی است که در بازار نشر موجود است. این شاعر و نویسنده معاصر در حوزه‌های مختلف ادبیات داستانی، از داستان کوتاه گرفته تا رمان هم صاحب آثار شاخصی است که «من و ایوب و غروب»، «باغ گمشده» و« در این تیمارخانه دنیا» نام برخی از آنهاست. او را از جمله منتقدان پیشگام هنری و ادبی هم می‌دانند.

بواسطه جایگاهی که طی این سال‌ها بی‌هیچ هیاهویی و تنها با تکیه بر کارنامه کاری خود به دست آورده از او چندین فیلم مستند از جمله «پسرک چشم آبی» هم ساخته شده که اتفاقاً یادداشت کارگردان این مستند را هم در این پرونده در اختیارتان گذاشته‌ایم. داستان‌های کودک متعددی هم نظیر «پنیر بالای درخت» و«سیبو و سار کوچولو» از وی در بازار کتاب موجود است، گرچه بیشترین تعداد آثار منتشر شده‌اش در حوزه‌های ادبیات داستانی، نقد و پژوهش و از همه مهم‌تر شعر است

. با اینکه خودش را نقاش نمی‌داند اما بواسطه علاقه‌ای که از کودکی و بواسطه برادرش حسین به نقاشی پیدا کرده هنوز هم در خلوت نقاشی و طرح‌هایی می‌کشد، حتی چندی قبل تعدادی از طرح‌هایش را برای نخستین مرتبه در مجموعه‌ای شعری منتشر کرد. امروز سالروز تولد جواد مجابی است و جالب اینجاست که با هر یک از دوستان وی، در حوزه‌های مختلف برای درج پیامی در ارتباط با این روز که تماس گرفتم همگی به رغم گرفتاری‌های روزانه بی‌هیچ درنگی از او گفتند و به نیکی یاد کردند.

حتی در تماس با بهزاد شیشه گران، از هنرمندان پیشکسوت عرصه نقاشی، طراحی و گرافیک هم موفق به دریافت پرتره‌ای شدیم که هدیه او شد به دوست قدیمی‌اش در سالروز ولادتش که برای نخستین مرتبه در روزنامه ایران منتشر شد. ما هم فرارسیدن سالروز تولد این هنرمند و ادیب معاصر را به وی، خانواده و تمام دوستداران فرهنگ، هنر و ادبیات این مرز و بوم تبریک می‌گوییم، به او که امروز، بیست و دوم مهر ماه تنها آرزویش این است که «تا وقتی زنده است ردپای فراموشی و هیچ بیماری ناتوان‌کننده‌ای به در خانه‌اش نرسد تا بتواند با همین شور و اشتیاق برای فرهنگ و ادب کشورش بنویسد و دست به تحقیق بزند و مرگش همچون جدا شدن برگی از شاخه، آرام باشد».

قبل از هر سؤالی از خانواده‌تان بگویید، چقدر  تحت تأثیر تربیت والدین‌تان بودید؟

خوشبختانه هیچ گاه در زندگی کسی به من نگفته که این طور رفتار کن یا آن طور. برای پدرم فرقی نداشت که چکار می‌کنم یا چه حرفی می‌زنم، حتی به اینکه در مسیر چه حرفه‌ای قدم بگذارم هم کاری نداشت. مادرم نیز هیچگاه انجام کاری را به من اجبار نکرد. البته زندگی در میان یک خانواده چه بخواهیم چه نخواهیم منجر به بروز برخی شباهت‌ها می‌شود، هر یک از ما تا اندازه‌ای از جهت مسائل وراثتی و عادت‌هایی که از طریق تربیت منتقل می‌شود به خانواده‌هایمان شبیه شده‌ایم.

آغاز استقلالم از خانواده و آمدنم به تهران همزمان با شیوع فلسفه«اگزنسیالیسم» بود و اگزنسیالیست‌ها هم معتقد بودند که انسان باید خودش زندگی‌اش را انتخاب کرده و هر چیزی را به آزادی بپذیرد. از آنجایی که این تفکر با خلق و خویم سازگار بود سعی کردم که تجدیدنظری در افکارم داشته باشم و دست به خودسازی دوباره‌ای بزنم.

 شعر برایم در حکم یادداشت‌های روزانه است

تا زمانی که در جمع خانواده بودم به ادبیات کهن علاقه بسیاری داشتم، به آیین‌ها وابسته بودم، حتی نوع رفتار خاص خودم را داشتم اما وقتی برای تحصیل در رشته حقوق به دانشگاه تهران آمده و در کوی دانشگاه زندگی کردم بسیاری از تفکراتم دگرگون شد و تلاش کردم اخلاقی را برگزینم که در آن آزادی، عدالت، رفع تبعیض‌های نژادی و جنسیتی از جمله محورهای اصلی باشد.

با این روحیه‌ای که از آن می‌گویید چرا تحصیل در رشته حقوق را که از قضا با قوانین از پیش تعیین شده‌ای سر و کار دارد،  انتخاب کردید؟

آن زمان افرادی که دیپلم ادبیات می‌گرفتند می‌توانستند به دانشکده حقوق و ادبیات بروند، بنابراین تحصیل در رشته حقوق را به این دلیل انتخاب کردم که گمان می‌کردم می‌توانم با قاضی شدن به برقراری عدالت و برابری کمک کنم. اما وقتی وارد فضای دانشگاه شدم با استادانی روبه‌رو شدم که تحقق این تصور را رؤیایی بیش نمی‌دانستند، از همین روی دیگر هیچگاه به دنبال کار قضاوت نرفتم. ورودم به رشته اقتصاد نیز از همین منظر بود.

می‌خواستم در راهی قدم بگذارم که گمان می‌کردم به بهبود زندگی اقشار مختلف اجتماع کمک می‌کند، اما درس‌های دانشگاهی به من یاد دادند که هیچ یک از آنها کاربرد اجتماعی ندارند. بنابراین فکر اشتغال در رشته‌های حقوق و اقتصاد را رها کردم و به واسطه تربیت ادبی‌ام که از نوجوانی آغاز شده بود دوباره به نوشتن بازگشتم.

گویا در مقطعی هم رشته مجسمه‌سازی خوانده‌اید؟

بله در این رشته پذیرفته شدم و دلم می‌خواست خیلی سریع طراحی کردن را بیاموزم و تکنیک مجسمه‌سازی را فرابگیرم اما دیدم باید زمان بسیاری در دانشگاه صرف کنم تا به هدفم برسم. بنابراین آن را هم رها کردم. با این همه تحصیلاتم را در رشته اقتصاد تا مقطع دکترا ادامه دادم، گرچه اعتراف می‌کنم که به اقتصاد هم هیچ علاقه‌ای نداشتم.

پس چرا تا دریافت مدرک دکترا آن را ادامه دادید؟

دلم نمی‌خواست کاری که آغاز کرده‌ام را نیمه کاره رها کنم، البته با وجود دریافت مدرک دکترا در این رشته هیچگاه به کار اقتصادی مشغول نشدم چرا که اصلاً اعتقادی به آن نداشتم. نمی‌دانم شاید هم سبک زندگی‌ام به گونه‌ای پیش رفت که بیشتر به سمت روزنامه نگاری کشانده شدم. سال چهل و هفت، زمانی که در دادگستری بودم وضعیتی پیش آمد که به پیشنهاد «اردشیر محصص» وارد حرفه روزنامه‌نگاری شدم.

به ملاقات سردبیر روزنامه اطلاعات رفتم و جاذبه این حرفه من را به سوی خود کشاند و حدود ۱۰ سالی در این عرصه مشغول شدم، کار روزنامه موجب شد که از پوسته فردی که از شهرستان آمده بود و از قضا عزلت نشین هم بود خارج شوم و به سمت زندگی نوتری بروم تا به نگاهم وسعت بیشتری ببخشم. علاقه بسیاری هم به رفت و آمد با افراد نخبه آن دوران داشتم چرا که دلم می‌خواست از این طریق از آنان چیزی بیاموزم. در همان یک دهه فعالیت روزنامه‌نگاری به واسطه شرایط کاری در جریان اغلب هنرهای آن دوران بودم، تئاتر و فیلم‌های بسیاری تماشا می‌کردم و به بازدید نمایشگاه‌های نقاشی متعدد می‌رفتم.البته هنوز هم تلاش می‌کنم تا چیزهای تازه‌ای بیاموزم و اشتباهات گذشته‌ام را برطرف کنم.

با وجود جاذبه‌ای که برای حرفه روزنامه‌نگاری قائل هستید اما آن را هم بعد از یک دهه رها کردید!

آن زمان نویسندگانی همچون مارکز و همینگوی می‌گفتند که اشتغال کوتاه مدت به روزنامه نگاری خیلی خوب است اما ماندن در آن منجر به آن می‌شود که فرد احساساتی مانده و در سطح نگه داشته شود. البته هیچگاه نتوانستم از جاذبه این شغل بگریزم، چراکه روزنامه‌نگاری به من اجازه می‌داد تا با بدنه جامعه در تماس باشم. از سوی دیگر به واسطه امکانی که این شغل در اختیارم می‌گذاشت در اغلب جشنواره‌ها و فستیوال‌های هنری شرکت می‌کردم و در جریان همه اتفاقات فرهنگی- هنری نیز قرار می‌گرفتم. در حدود چهل سالگی که خانه نشین شدم ترجیحم بر این بود که کم‌تر حرف بزنم و بیشتر به حرف‌های دیگران گوش بدهم تا چیزی فرابگیرم و این علت کم حرفی‌ام در جلسات عمومی تمام این سال‌ها بود.

مسیر زندگی تان بعد از روزنامه نگاری به چه سمتی رفت؟

جاذبه روزنامه نگاری آنقدر برایم زیاد بود که نمی‌توانستم آن را رها کنم، تا این که سال ۵۸ روزنامه نگاران با مشکلاتی روبه‌رو شدند و به من و دیگر همکارانم اجازه فعالیت داده نشد. با این همه هیچگاه رابطه‌ام با روزنامه‌نگاری قطع نشد، هر گاه که نیازی احساس می‌کردم با نوشتن مقاله و یادداشت با رسانه‌ها همکاری داشتم، حتی در بخش سردبیری نشریاتی مانند «تکاپو»و«دنیای سخن» هم به طور جدی حضور داشته‌ام. ارتباط امثال من با مخاطبان از طریق رسانه‌ها به شکل بسیار دقیقی فراهم می‌شود، رسانه‌هایی مانند رادیو وتلویزیون همواره دولتی بوده‌اند و شاید نتوان از آنها به این عنوان کمک گرفت. اما دیگر نشریات به واسطه برخورداری از استقلال نسبی می‌توانند بسیار کمک کننده باشند. به تازگی یادداشتی به نام «جای من کنار جوانان است»

نوشتم چرا که حس کردم به جوان‌ها ظلم می‌شود و اغلب به آنان خرده می‌گیرند که جوانان اینچنین هستند و آنچنان! در این یادداشت سعی کردم بگویم که در کنار این همه انتظاری که از جوانان داریم به آنان چه داده‌ایم؟ انواع محدودیت‌ها را پیش روی آنان گذاشته‌ایم، در تربیتشان کم گذاشته‌ایم و حتی در انتقال تجربیاتمان هم کوتاهی کرده‌ایم.

با این تفاسیر نگاهتان به فعالیت جوانان امروز در عرصه فرهنگ و ادب چیست؟

برخلاف افرادی که معتقدند همه اتفاقات خوب از آن پیشینیان است و جوانان حرفی برای گفتن ندارند تأکید دارم که میان آنان استعدادهای درخشان بسیاری است. در میان نسل جوان امروز افراد درجه یکی در حال ظهور هستند چرا که این سرزمین هیچگاه از پرورش فرزندانی شایسته دریغ نخواهد کرد. شاید جوانان امروز شبیه همنسلان من نباشند اما این دلیل نمی‌شود که بگوییم دوره فعالیت افراد درجه یک تمام شده، تنها بحث این است که آدم‌ها در هر دوره‌ای با دوره‌های قبل خود تفاوت پیدا می‌کنند. اما اگر قرار باشد پاسخ دقیق‌تری به سؤال شما بدهم باید بگویم در زمینه شعر و قصه افراد بسیاری مشغول فعالیت هستند.

همین تعداد بالای شاعران و نویسندگان نشان می‌دهد که کمیت عظیمی در حال اندیشیدن و کار کردن هستند. شکی نیست که از میان این هزاران نفر، باوجود تمام ضعف‌های موجود چندین نفر باقی خواهند ماند و نامشان در تاریخ ادبیات معاصر فارسی ثبت خواهد شد. در دوره گذشته هم نام افرادی همچون ساعدی، هدایت و… از میان تعداد بسیاری از فعالان این عرصه باقی مانده است که این قاعده در آینده نیز رخ خواهد داد. البته نوع نگرش و بیان متفاوت شده و باید منتقدان و پژوهشگران با معیارهای جدیدی دست به ارزیابی آثار جوانان بزنند.

برخلاف گفته شما، برخی منتقدان ادبی و هنری معتقد به بروز رکود هستند!

نه، در شرایط کلی در هنرها دچار رکورد نشده‌ایم، البته بخش‌هایی نظیر ادبیات با ضعف‌هایی روبه‌رو هستند اما تنها باید قدری صبر کنیم تا زمان بگذرد. به عقیده من در این ارزیابی دو دیدگاه وجود دارد. زمانی هست که ما بر اساس دولت‌ها و دیدگاه آنها دست به ارزیابی می‌زنیم که شاید هیچگاه خوشبینانه نبوده. اما یک زمانی هم هست که ما به کار مردم جدا از تبلیغات رسمی و دولتی نگاه می‌کنیم که از این منظر امیدوار کننده است و با تحولات مختلفی روبه‌رو می‌شویم. با چنین نگاهی متوجه خواهیم شد که هیچگاه سیر تدریجی هنر و ادبیات نه تنها متوقف نشده بلکه با تپشی غیر عادی در حال حرکت است. با این که منکر تحولات ادبی و هنری دهه‌های چهل و پنجاه نیستم اما برخلاف بسیاری از افراد موافق این نیستم که تحول ذهنی در جامعه مان متوقف شده یا رو به افول گذاشته است.

همان طور که بسیاری از افراد دهه چهل را دوره طلایی ادبیات معاصر می‌دانند در دنیا هم فراتر از بحث ادبیات، حتی در صنعت‌هایی نظیر خودرو‌سازی هم در دهه‌هایی مشخص شاهد تحولات و دگرگونی‌هایی مهم هستیم. آنچنان که به نظر می‌رسد در شرایط فعلی تنها در حال ادامه همان مسیرهای از قبل ترسیم شده هستیم!

 شعر برایم در حکم یادداشت‌های روزانه است

شاید بهتر باشد که بگوییم نوع بیان و شکل قضایا تغییر می‌کند، به عنوان نمونه زمانی بوده که روی طراحی ظاهری یا ظرفیت خودروها کار شده و وقتی دیگر هم عمده توجه به روی نقطه‌ای دیگر بوده است. در ادبیات هم همین طور است، ادبیات فارسی از آغاز تا قرن هشتم با قدرت فراوانی پیش می‌رود تا اینکه ناگهان بعد از حافظ با شاعر بزرگی روبه‌رو نمی‌شویم، بعد از آن به جامی و… بعدها هم به نیما می‌رسیم. باید دید که امروز این ظرفیت ادبی کجا رفته است! ما گمان می‌کردیم که این ظرفیت متوقف شده اما این واقعیت ندارد. ظرفیت ادبی تبدیل به ظرفیت تجسمی شده، از آنجایی که حامیان شعر و ادبیات وجود نداشتند هنرمندان به کارهای تجسمی پرداختند.

انتقال قدرت خلاقه از ظرف ادبیات به هنرهایی نظیر تجسمی؟

بله اقتضای زمان چنین ایجاب کرده و ما شاهد انتقال آن از ادبیات به هنرهای تجسمی می‌شویم. کما این که می‌بینم در چند دهه اخیر آن قدرت خلاقه موجود در شعر چطور به سینما و هنرهایی نظیر نقاشی منتقل شده‌اند. ظرفیت ذهنی جامعه مرتب رو به رشد است اما این که در چه ظرف و رسانه‌ای قرار بگیرد به تناسب شرایط هر دوره‌ای عوض می‌شود. از همین رو هنرمندی نظیر کیارستمی را می‌توان شاعر بزرگی دانست که به سینما پرداخته است.

فرهادی هم آدمی مثل گلستان است که به جای ادبیات به سراغ کار سینمایی رفته است. شاید سینما مدتی جای شعر و داستان را بگیرد اما از آن طرف خیلی طبیعی است که این قدرت خلاقه دوباره به سمت شعر بازگردد. دوباره بعد از یک دوره رکورد توجه به شعر شکل خواهد گرفت و هیچ گاه از میان نمی‌رود.

به سال ۵۸ بازگردیم، دوره‌ای که به واسطه تعطیلی کافه‌ها و از بین رفتن فرصت تعامل برای اهالی فرهنگ و ادب، شما در خانه تان را به روی علاقه مندان بازمی‌گذارید، قرار بود خاطرات آن سال‌ها را در قالب کتابی منتشر کنید، سرانجام این کتاب به کجارسیده؟

کتابی که از آن پرسیدید تقریباً در مرحله صفحه‌بندی قرار دارد، این کتاب خیلی مفصل و در دنباله کتابی است که قبلاً درباره زندگی‌ام منتشر شده است.


منبع: برترینها

سرمایه گذاری در بورس به زبان ساده

ماهنامه معیشت – حسن اکبری: شاید شما هم با سوالاتی، چه در ذهن خود و چه در میان اطرافیانتان، در خصوص سرمایه گذاری در بورس یا خرید و فروش سهام رو به رو شده اید، سوالاتی از قبیل:

توضیحاتی درباره سرمایه گذاری در بورس به زبان ساده 

۱٫ آیا در بازار بورس سرمایه گذار یکنم؟

۲٫ اگر سرمایه گذاری کنم، پولم را نمی خورند یا ضرر نمی کنم؟

۳٫ پولم را می توانم چند برابر کنم؟

۴٫ اگر وامی بگیرم و در بورس بگذارم، بعد از چند ماه حداقل دو برابر می شود؟ آیا در این صورت می توانم هم اصل وام را بدهم و هم از سودش ماشین بخرم؟

۵٫ با توجه به اینکه فلان سهم طی نه ماه سه برابر شده، اگر خانه ام را بفروشم و همان سهم یا سهمی مثل آن را بخرم، نه ماه بعد، می توانم سه خانه مثل همین داشته باشم؟

حالا بهتر است از دنیای آمال و آرزوها به دنیای واقعی قدم بگذاریم و به این سوالات در واقعیت پاسخ دهیم.

بازار بورس چیست؟

بازار بورس به جایی اطلاق می شود که در آن اوراق سهام شرکت ها شامل برخی سرمایه گذاری ها، تولیدی ها و خدماتی ها یا برخی کالاها با مکانیزم معاملاتی خاص خود (بورس کالا) داد و ستد می شود. این تعریف را کم و بیش در کتاب ها می بینید و در کنار آن از مزایای وجود بازار بورس، از کمک به تولید ناخالص ملی تا هدایت سرمایه های سرگردان، مطالبی می خواینم.

همه چیز در وهله اول روی کاغذ درست و جالب به نظر می رسد. اما در واقعیت داد و ستد (در اینجا سهام مد نظر است) چه اتفاقاتی می افتد. اگر به تالارهای گفت و گوی بورس سری بزنید یا با برخی افراد مبتدی، نیمه حرفه ای یا حرفه ای بازار سهام در اطراف خودتان هم کلام شوید، ممکن است تعاریف آن ها از بازار بورس تفاوت شگرفی با این تعریف داشته باشد، برای نمونه تعاریفی شبیه موارد زیر:

  • بازار بورس کوره پول سوزی است. اگر هم کلاهم آنجا بیفتد، طرفش نمی رود.
  • بازار بورس هم سود دارد، هم ضرر.
  • بازار بورس جایگاه فرصت ها و تهدیدها برای سرمایه هاست.

و خیلی صحبت هایی که ممکن است کلا شما را ناامید کند یا اینکه شما را تهییج کند تا حتما در بازار بورس سرمایه گذاری کنید. البته این انتخاب شما بستگی به این دارد که با چه مطالبی و چه افرادی رو به رو می شود: آدم های موفق در بورس یا آدم های ضربه خورده از بورس یا مطالبی که به صورت گزینشی می خوانید و به صورت گزینشی در ذهن خود پرورش می دهید.

بازار بورس هم می تواند سرمایه های شما را در عرضه چند ماه یا چند هفته با کاهش زیادی مواجه کند و هم می تواند سرمایه های شما را در همین مدت مشابه با رشد مناسبی مواجه نماید.

تحقق هر یک از احتمالا گفته شده بستگی به  موارد زیر دارد:

شخصیت معاملاتی شما

بدین معنی که دیدگاه شما به داد و ستد در بازار سهام کوتاه مدت است یا بلندمدت؟ تعریف شما از کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت چیست؟ علاوه بر این موارد به نوع شخصیت عمومی شما بر می گردد که در قبال خصایل انسانی مانند ترس و حرص و طمع و.. چه واکنشی دارید.

بگذارید برای روشن شدن موضوع از مفهوم آقای بازار (Mr. Market) استفاده کنیم:

بنجامین گراهام برای نشان دادن شدت رابطه میان احساسات و نوسان های بازار سهام و همچنین بی فکری تسلیم در برابر احساسات، یک شخصیت نمادین به نام آقای بازار خلق کرده است. تصور کنید که شما و آقای بازار در یک کسب و کار خصوصی شریک هستید. بعضی روزها او سرحال و بسیار خوش بین است و فقط می تواند روزهای روشن را پیش روی خود ببیند.

در چنین روزهایی، او قیمت خیلی زیادی را برای سهام شما در کسب و کارتان پیشنهاد می کند. در بقیه اوقات، آقای بازار مایوس و بسیار بدبین است و چیزی جز مشکلات را پیش روی خود نمی بیند و قیمت خیلی کمی برای سهام شما در کس بو کارتان پیشنهاد می کند.

توضیحاتی درباره سرمایه گذاری در بورس به زبان ساده 
شما به عنوان یک سرمایه گذار موفق نیازمند قضاوت های خوب در حوزه کسب و کار و توانایی های لازم برای حفاظت از خود در برابر گردبادهای احساسی هستید که آقای بازار ایجاد می کند.

ریسک پذیری

ریسک به زبان ساده، یعنی شما با آوردن پولتان در بازار سرمایه، هرچند برای سودآوری آن را وارد بازار کرده اید، هم پولتان و هم اعصابتان را در معرض خطر قرار داده اید. به بیان دیگر تا چه حدی یا چند درصد تحمل دارید که ضرر کنید؟

سواد سرمایه گذاری

این سواد سرمایه گذاری اصطلاحی زاییده ذهن من است و با سواد آکادمیک مدیریت مالی یا سایر رشته های مرتبط با مسائل مالی فرق دارد. سواد مالی نیاز به دانش آکادمیک ندارد و حتی خیلی از افرادی که سواد خواندن آن چنانی نیز ندارند، از آن بهره مندند؛ اما خیلی از تحصیل کرده ها از آن بی بهره اند. این سواد مالی بیشتر یک حس است که برخی افراد به طور عمده از راه تجربه به دست می آورند و از طریق آن زمان مناسب خرید یا فروش را درک می کنند.

دانش

این دانش از سویی شامل آشنایی با صورت های مالی شرکت ها و نحوه تجزیه و تحلیل اطلاعات منتشرشده آن هاست که به تحلیل بنیادی مشهور شده است و از سوی دیگر شامل آشنایی با نمودارهای قیمت و نحوه تجریه و تحلیل آن هاست که به تحلیل تکنیکال مشهور است.
مورد آخر دانش می تواند باعث تقویت موارد بالا گردد.

حال با توجه به توضیحات هرچند اندک، به پاسخ سوالات مطرح شده می پردازیم:

پاسخ سوال اول و دوم و سوم

شما در بازار بورس می توانید سرمایه گذاری کنید؛ اما به شخصیت شما، دانش شما و… بستگی دارد.

پاسخ سوال چهارم و پنجم

به نظر بنده، هیچ گاه این کار را نکنید. هیچ گاه خانه مسکونی یا وسیله مورد نیاز خود را برای سرمایه گذاری در بورس نفروشید. اینجانب افراد زیادی را دیده ام که چنین اشتباهاتی را مرتکب شده اند و تا چند سال بعد هم نتوانسته اند اشتباه خود را جبران کنند.

اگر پول و سرمایه ای دارید (این طور فکر کنید)، در صورتی که تمام یا قسمتی از آن را از دست بدهید، برای شما از نظر مالی و جسمی و روحی مشکلی پیش نمی آورد و با در نظر گرفتن موارد بالا می توانید روی آن ریسک کنید.

در نهایت بورس  و سرمایه گذاری در آن نه خوب است نه بد. این بستگی به شما دارد که آیا سرمایه گذار خوبی هستید یا نه؟


منبع: برترینها

سه عادتی که ثروتمندان را از فقرا متمایز می‌کند

برترین ها: همه چیز از مبلغی مساوی آغاز می شود، فقط فلسفه آن متفاوت است.

یک پیشنهاد هیجان انگیز: چرا شما تمام وقت کار نکنید و زمان اندکی از وقتتان را به خرج کردن پول هایتان اختصاص دهید؟ این که صادقانه بگویید «من دارم کار می کنم که ثروتمند شوم، نه اینکه فقط بتوانم مخارج زندگی ام را بپردازم» چه احساسی به شما خواهد داد؟ وقتی که شما برنامه پولدار شدن داشته باشید، چنان با انگیزه خواهید بود که حتی تمایلی به خوابیدن در شب ها نخواهید داشت.

سه عادتی که ثروتمندان را از فقرا متمایز می کند 

اگر تا اینجا با ما موافق هستید، دوست داریم که یک فرمول ساده برای تولید ثروت به شما یاد بدهیم. این پیشنهاد برای نحوه خرج کردن پول هایتان است:

بعد از اینکه سهم مالیاتتان را پرداخت کردید، تمرین کنید که بتوانید با ۷۰ درصد درآمد خود بعد از کسر مالیات زندگی کنید. شما این بخش از پولتان را صرف ضروریات و تجملات می کنید.  حالا مسئله مهم این است که شما بدانید این ۳۰ درصد باقیمانده را چگونه خرج می کنید. بیایید به روش های زیر آن را خرج کنید:

صدقه

از ۳۰ درصد باقیمانده، یک سوم آن باید به خیریه و کمک های مردمی اختصاص یابد. صدقه دادن کمک به جامعه و کسانی است که به نیازمند هستند. ما فکر می کنیم که ۱۰ درصد از درآمدتان بعد از کسر مالیات مبلغ مناسبی برای صدقه دادن می باشد.

عمل بخشیدن و صدقه دادن را باید خیلی زود موقعی که هنوز درآمدتان کم است، یاد بگیرید. اینکه صد تومان از هزار تومان را ببخشید کار بسیار راحتی است. ولی مطمئنا برای شما سخت خواهد بود که صد هزار تومان از یک میلیون تومان پولتان را صدقه بدهید. شاید بگویید «من ا گر یک میلیون تومان داشتم، خیلی راحت صد هزار تومان آن را به نیازمندان می بخشید». ولی من مطمئن نیستم. صد هزار تومان مبلغ بالایی است. خیلی زود، قبل از اینکه مبالغ هنگفت سر راه شما قرار بگیرد، شروع به این تمرین این کار کنید.

سرمایه گذاری

با ده درصد بعدی از درآمدتان بعد از کسر مالیات، شما باید ثروت تولید کنید. این پولی است که شما برای خرید، تعمیر، تولید یا فروش از آن استفاده خواهید کرد. کلید این است که شما حتی اگر شده برای مدت زمان خیلی جزئی، در امور تجارت شرکت کنید.

خوب شما چگونه ثروت تولید می کنید؟ راه های بسیار زیادی وجود دارند. اجازه بدهید که قوه تخیل تان فعال باشد. یک نگاه دقیق تر به مهارت های جانبی تان که سر کار یا کلاس های تفریحی کسب کرده اید، بیندازید؛ شما می توانید آنها را به تجارتی پر سود تبدیل کنید.

علاوه بر این شما می توانید یاد بگیرید که یک محصول را به صورت عمده خریداری کنید و به صورت خرده آن را بفروشید. یا اینکه می توانید یک ملک خریداری کنید و آن را گسترش دهید. از این ده درصد برای خرید تجهیزات، محصولات یا سهام استفاده کنید و شروع کنید. هیچ شکی وجود ندارد که درون شما یک نابغه خفته است و منتظر است تا با یک جرقه فرصت بیدار شدن و شکوفایی پیدا کند.

پس انداز  

 
ده درصد باقیمانده آخر باید پس انداز شود. این قسمت یکی از هیجان انگیزترین بخش های نقشه شما برای ثروت اندوزی است. زیرا با آماده سازی شما برای روزهای سخت زندگی تان به شما آرامش خاطر می دهد. بگذارید واژه های “ثروتمند” و “فقیر” را برای شما توصیف کنیم: انسان های فقیر پول خود را خرج می کنند و هر آن چه را که باقیمانده است پس انداز می کنند. ثروتمندان پول خود را پس انداز می کنند و هر آنچه را که باقیمانده، خرج می کنند.

بیست سال پیش، دو نفر هر کدام با درآمد ماهیانه ده هزار تومان زندگی می کردند و هر دوی آنها افزایش درآمدشان در طول سال ها یکسان بود. یکی از آنها فلسفه خرج کردن پول و پس انداز باقیمانده اش را باور داشت و طبق آن عمل می کرد؛ دیگری باور داشت که اولویت با پس انداز کردن است و باقیمانده را باید خرج کرد. امروز اگر شما هر دوی آن ها را می شناختید، به یکی لقب فقیر و به دیگری لقب ثروتمند می دادید.

بنابراین به خاطر داشته باشید، بخشندگی، سرمایه گذاری و پس انداز، مانند دیگر اشکال نظم، یک تأثیر بسیار نافذ خواهد داشت. نتایج بدست آمده در پایان روز، هفته یا ماه خیلی قابل توجه نیستند. اما بگذارید پنج سال بگذرد، آن موقع نتیجه را ببینید. بعد از گذشت ده سال که مطمئنا تفاوت ها چشمگیر خواهند بود.


منبع: برترینها

حقایق نادیده گرفته شده از جنگ جهانی دوم

برترین ها: ویران کننده‌ترین جنگ در تاریخ بشریت، جنگ جهانی دوم بود که در یک سپتامبر ۱۹۳۹ آغاز شد و در ۲ سپتامبر ۱۹۴۵ به پایان رسید. این جنگ که پنج سال طول کشید ۶۰ میلیون نفر را کشت. کشورهایی که به طور مستقیم تحت تاثیر قرار گرفتند اتحاد جماهیر شوروی، چین، ژاپن و آلمان بودند. این جنگ بعد از خودکشی آدولف هیتلر و بمباران اتمی شهرهای ژاپنی هیروشیما و ناگازاکی به پایان رسید و بزرگترین جنگ مسلح جهان بود که در آن بمب هسته‌ای و سلاح‌های قدرتمند جدیدی معرفی شدند که تاثیرشان هنوز در ژاپن دیده می‌شود. هم چنین دو ابرقدرت جهان که آمریکا و شوروی بودند را به وجود آورد، چیزی که مستقیما منجر به دوران جنگ سرد شد. در نهایت متفقین پیروز شدند. حقایق زیادی درباره جنگ جهانی دوم وجود دارد که بیشتر شما می‌دانید، اما موارد بسیاری نیز هست که تاریخ به سادگی آن‌ها را نادیده گرفته است؛ بنابراین تصمیم گرفتیم تعدادی از این حقایق تاریخی نادیده گرفته شده را با شما در میان بگذاریم.

معایب زیردریایی آلمانی

یکی از خطرناک‌ترین سلاح هایی که دربرابر متفقین در جنگ جهانی دوم استفاده می‌شد زیردریایی آلمانی بود. اما هنوز هم درباره آن‌ها و چگونگی مدیریت آلمانی‌ها در استفاده از این وسیله چیز زیادی نشنیده ایم. طبق آمار، تنها یک پنجم اعضای خدمه این زیردریایی‌ها از جنگ جان سالم به در بردند. هر چند سلاح‌های ضد زیردریایی و شبکه وسیع رادار‌ها زندگی خدمه این زیردریایی‌ها را بسیار تهدید می‌کرد، اما این تهدید در مقایسه با توالت زیردریایی ها چیزی نبود. استفاده از توالت زیردریایی‌ها در عمق‌های زیاد کار بسیار سختی بود و نیاز به مهارت زیادی داشت در غیر این صورت کل زیردریایی غرق می‌شد.

برای حل این مشکل توالت جدیدی معرفی شد که شخص برای استفاده از آن نیاز به کمک یک نفر دیگر هم داشت. یکی از فاجعه های قابل توجه توالت زمانی بود که یک کاپیتان نتوانست به درستی از آن استفاده کند و گاز کلر منتشر شد. این موضوع باعث شد زیردریایی به سطح آب بیاید، توسط نیروهای متفقین ردیابی شود و همه خدمه زیردریایی را وادار به تسلیم کند.

حقایق نادیده گرفته شده از جنگ جهانی دوم 

ربودن نوزادان لهستانی

حدود ۵۰ هزار نوزاد و کودک که شبیه آلمانی‌ها بودند در جریان جنگ جهانی دوم ربوده شده و سپس به زوج‌های آلمانی که خودشان بچه نداشتند واگذار می‌شدند. وقتی نازی‌ها میلیون‌ها زن و مرد لهستانی را کشتند، کودکان بسیاری یتیم شدند. برای حل این مشکل، نازی‌ها با هوشمندی آن‌ها را دزدیده و به آلمان می‌فرستادند. این کودکان وقتی بزرگ می‌شدند به اردوگاه‌های کار اجباری فرستاده شده و به عنوان برده استفاده می‌شدند در حالی که آن هایی که شبیه کودکان آلمانی نبودند در نهایت کشته یا شکنجه می‌شدند. بسیاری از این کودکان بعد‌ها توسط نیروهای متفقین که کنترل آلمان را به دست گرفت پیدا شدند، اما با وجود تلاش‌های بی شمار تنها درصد کمی از آن‌ها توانستند به خانه هایشان برگردند.

حقایق نادیده گرفته شده از جنگ جهانی دوم 

مرگ حیوانات در جنگ جهانی دوم

در میان همه آماری که از جنگ جهانی دوم منتشر شده و خوانده اید یکی از مواردی که هرگز به آن اشاره نشده و نخوانده اید، مرگ حیوانات وحشی و اهلی است. حیوانات بسیاری در جریان جنگ‌های جهانی اول و دوم کشته شدند. حیوانات باغ وحش با بدترین شرایط روبرو بودند، بمباران آن‌ها را تکه تکه می‌کرد و برای تامین غذای سربازان و مردم از روی بیچارگی کشته می‌شدند. آن هایی که جان سالم به در بردند هم بعد‌ها به دلیل شرایط بسیار بدی مثل آب و هوا و کمبود غذا تلف شدند. از ۳۱۷۵ حیوانی که در باغ وحش قدیمی برلین بودند تنها ۹۱ حیوان بعد از ویرانی باغ وحش زنده ماندند. در واقع اولین بمبی که توسط متفقین به برلین انداخته شد تنها فیل باغ وحش برلین را کشت. حملات هوایی یکی از بزرگترین عوامل نابودی شهر‌ها بودند.

 حقایق نادیده گرفته شده از جنگ جهانی دوم

 پیشرفت‌های تکنولوژیکی در جنگ جهانی دوم

هرچند جنگ جهانی دوم یکی از بدترین اتفاقات جهان بود، اما منجر به پیشرفت‌های تکنولوژیکی زیادی در همه زمینه‌های زندگی شد و این پیشرفت‌ها زندگی مردم سراسر جهان را تغییر دادند. راه‌های جدید بسیاری برای حفظ غذا و واردات آن از یک مکان به مکان دیگر کشف شد. بسته‌های آب میوه، غذاهای کنسرو شده و گوشت فرآوری شده نمونه‌ای از این اکتشافات هستند. مردم توانستند روش‌های پیشرفته مهمی برای تازه نگه داشتن غذا به مدت طولانی پیدا کنند. بسیاری از وسایل آشپزخانه مثل مایکروویو اختراع شد که امروزه تقریبا در هر خانه‌ای یافت می‌شود. مسافرت‌های هوایی مدرن نیز محصول جانبی کشف‌های جنگ جهانی دوم هستند.

حقایق نادیده گرفته شده از جنگ جهانی دوم 

چرا آلمان در جنگ جهانی دوم سقوط کرد

در نقطه‌ای از جنگ به نظر می‌رسید هیچ چیز نمی‌تواند جلوی نازی‌ها را بگیرد، با این حال نژادپرستی دلیل اصلی سقوط آن‌ها بود. یکی از ضررهای اولیه که آلمان با آن روبرو شد به علت نفرتشان از یهودی‌ها بود که باعث شد بسیاری از افراد لایق آلمان را ترک کنند. در این میان اشخاص نابغه‌ای هم بودند که به متفقین پیوستند. یکی از دلایل مهم دیگر این بود که آلمانی‌ها بسیاری از زندانیان چک را مجبور می‌کردند برایشان کار کنند و این افراد با دستکاری آگاهانه مکانیزم ماشین آلات و اسلحه‌ها از آن‌ها انتقام می‌گرفتند. بسیاری از بلژیکی‌ها و برده‌های دیگر هم در مختل کردن سیستم‌های هدایت تجهیزات مهم نقش داشتند. در نهایت همه عوامل بالا با استراتژی ضعیف در اواخر جنگ و تصمیم گیری‌های غلط باعث شکست آلمان نازی شد.

حقایق نادیده گرفته شده از جنگ جهانی دوم 
همه سربازان آلمانی، نازی نبودند

یکی از بزرگترین اشتباهات بیشتر ما در مورد ارتش آلمان این است که همه سربازان آلمانی نازی بودند. اما این درست نیست. بسیاری از آن‌ها ریشه‌های پروسی قوی داشتند که باعث می‌شد این سربازان هرگونه ارتباطی با نازی‌ها را رد کنند. به خصوص سربازان ورماخت (Wehrmacht) تحت تاثیر هیچ حزب سیاسی از جمله حزب نازی قرار نداشتند. افراد بسیاری این موضوع را با این حقیقت رد می‌کنند که همه سربازان آلمانی یک صلیب شکسته روی یونیفورم خود داشتند، اما آن‌ها فراموش کرده اند که در آن زمان یک صلیب شکسته بزرگ روی پرچم آلمان وجود داشت. بیش از ۲۵ مورد ترور روی آدولف هیتلر انجام شد که همه آن‌ها توسط سربازان آلمانی و برخی موارد افسران اس اس انجام می‌شدند.

حقایق نادیده گرفته شده از جنگ جهانی دوم

ماجرای صلیب شکسته

در زمان‌های قدیم این علامت، نماد قدرت معنوی بود که بعد‌ها توسط نازی‌ها استفاده می‌شد و نمادی از سوسیالیسم ملی بود. این نشان برای نازی‌ها نماد غرور ملی گرایانه بود. از سوی دیگر، چون این نشان توسط نازی‌ها استفاده می‌شد برای یهودیان و سایر دشمنان نماد تروریسم و ضد یهودیت بود. هم چنین به عنوان نماد برتری نژادی و تهدید تصور می‌شد، زیرا در ارتباط با نازی‌ها بود. از این علامت روی نشان‌ها و پرچم‌های دولتی و سازمان‌های نظامی استفاده می‌شد. متفقین این نماد را به نشانه شمار کشته‌ها و تنفر از نازی معرفی می‌کردند.

حقایق نادیده گرفته شده از جنگ جهانی دوم 
نقش ملکه الیزابت دوم در جنگ

یکی از چیزهایی که از شنیدنش شگفت زده خواهید شد این است که دختر بزرگ شاه جورج چهارم بریتانیای کبیر به عنوان راننده و مکانیک در جنگ جهانی دوم خدمت می‌کرد. او بعد از جنگ ملکه الیزابت دوم شد. جالب است که ملکه الیزابت دوم تنها عضو خانواده سلطنتی بود که در جنگ جهانی دوم فعالیت نظامی داشت. او بسیار مشتاق بود که بخشی از تلاش‌های جنگ باشد و با وجود مخالفت‌های پدرش با ملتش مشارکت داشته باشد. او در مقابل همه چیز ایستاد و به خدمات امداد ارضی زنان پیوست و مکانیکی و رانندگی کامیون را در لندن یاد گرفت. در آن زمان او تنها هجده سال سن داشت.

حقایق نادیده گرفته شده از جنگ جهانی دوم 

ایجاد مهتاب مصنوعی

بریتانیا آنقدر باهوش بود که توانست برای کمک به مبارزات شبانه اش مهتاب مصنوعی ایجاد کند. مهتاب مصنوعی نقاط روشنی روی زمین ایجاد می‌کرد که به نیروهای نظامی کمک می‌کرد راهشان را پیدا کنند. این ردیاب‌های رنگی برای تشخیص دقیق گروه‌های حمله استفاده می‌شد. این تکنیک به بریتانیا کمک زیادی کرد و یکی از دلایل موفقیت آن هاست.

حقایق نادیده گرفته شده از جنگ جهانی دوم 
استفاده از سلاح‌های شیمیایی توسط متفقین

هرچند در جنگ جهانی اول از سلاح‌های شیمیایی استفاده زیادی شد، اما استفاده از آن در زمان جنگ جهانی دوم غیرقانونی بود. در مدت جنگ تنها یک مورد استفاده از سلاح‌های شیمیایی ثبت شد که آن هم توسط متفقین بود. ارتش آمریکا قوطی‌های گاز خردل را برای جنگ شیمیایی علیه آلمان وارد ایتالیا می‌کرد، اما قبل از اینکه برسند کشتی‌ها توسط آلمان بمباران شده و مواد شیمیایی از بین می‌رفتند. در نتیجه ۲۷ کشتی باری نابود شده و بیش از ۲۰۰۰ پرسنل نظامی و غیرنظامی کشته شدند. سال‌ها آمریکایی‌ها و بریتانیایی‌ها از این حقیقت امتناع می‌کردند که سلاح‌های شیمیایی در کشتی‌های آن‌ها بوده، اما حقیقت همیشه پنهان نمی‌ماند.

حقایق نادیده گرفته شده از جنگ جهانی دوم 

 

خارجی‌ها در اس اس استخدام شدند

اس اس، جناح مسلح حزب آلمان نازی بود که در کنار ارتش آلمان در جنگ جهانی دوم خدمت مر کرد و دستورات مستقیم آدولف هیتلر را انجام می‌داد. نازی‌ها سیاست نژادی داشتند که تنها کسانی که نژاد آریایی داشتند مجاز به پیوستن به آن‌ها بودند. اما این سیاست بعد‌ها نادیده گرفته شد، زیرا اس اس از سراسر جهان نیروهای داوطلب جذب می‌کرد. در ابتدا داوطلبان تنها از کشورهای اروپایی خاصی انتخاب می‌شدند، اما بعد‌ها از قومیت‌های مختلفی از جمله اندونزیایی، اوکراینی و حتی هندی نیز نیرو گرفتند.

حقایق نادیده گرفته شده از جنگ جهانی دوم 

جنایات متفقین در جنگ جهانی دوم

فقط نازی‌ها نبودند که در جنگ جهانی دوم جنایت کردند. این چیزی است که زیاد در کتاب‌های تاریخ به آن اشاره نمی‌شود، اما متفقین هم جنایات زیادی مرتکب شدند. یکی از این‌ها بمباران درسدن (Dresden) بود که در آن بیش از ۲۵ هزار شهروند بی گناه کشته شدند. این بمباران به منظور ایجاد ترس در دشمن انجام شد. کشتن اسیران و نگهداری اعضای بدن سربازان دشمن به عنوان غنیمت نیز از دیگر جنایت‌های آن‌ها بود.

حقایق نادیده گرفته شده از جنگ جهانی دوم 

جنگ واقعا چرا شروع شد؟

کل جنگ جهانی دوم بر اساس «حادثه پرچم دروغین» بود که به نام حادثه گلیویتس «Gleiwitz» آن را می‌شناسند. در این حادثه تعدادی از نازی‌های آلمانی به شکل نیروهای نظامی لهستان لباس پوشیدند و به ایستگاه رادیویی آلمان حمله کردند. یک پیام کوتاه ضد آلمانی از این ایستگاه پخش کردند. همین بهانه حمله آلمان به لهستان شد. سربازان آلمانی مرز بین آلمان و لهستان را از بین بردند و جنگ جهانی دوم آغاز شد. این نقشه نازی‌ها برای حمله به لهستان و تحریک آلمانی‌ها بود. آن‌ها به هدفشان رسیدند و لهستان مورد حمله قرار گرفت و سرآغاز رسمی جنگ جهانی دوم شد.

حقایق نادیده گرفته شده از جنگ جهانی دوم 
عملیات «گیره کاغذ» آمریکایی

همان طور که اشاره کردیم بسیاری از پیشرفت‌های تکنولوژیکی که امروزه داریم نتیجه تحقیقات جنگ جهانی دوم هستند. بعد از جنگ، آمریکا یکی از بزرگترین عملیات‌های خود را آغاز کرد که شامل به کارگیری برخی از باهوش‌ترین ذهن‌های آلمان بود و توانست بیشتری نحولات تکنولوژیکی را بعد از جنگ کسب کند. عملیات گیره کاغذ موفقیت بزرگی بود که در آن بیش از ۱۵۰۰ دانشمند استخدام شدند و در آمریکا کار کردند. از جمله ورنر فون براون «Wernher von Braun» که موشک‌های V۱ و V۲ را ساخت.

حقایق نادیده گرفته شده از جنگ جهانی دوم 


منبع: برترنها

خانه‌ای به زیباییِ پاییز

فصل پاییز یکی از زیباترین و خوشایندترین فصل‌‌های سال است. با دکوراسیون پاییزی می‌‌توانید حال و هوای پاییز را با تمام وجود احساس کنید. در اینجا چند مدل دکوراسیون پاییزی معرفی شده که با الهام از آنها می‌‌توانید فضای داخل خانه را همچون بیرون، پاییزی و در عین حال زیبا نمایید. بدین ترتیب می‌‌توانید به راحتی با فصل جدید کنار آمده و از لحظه‌‌های زندگی تان لذت ببرید.

رنگ‌‌های پاییزی

هنگام دکوراسیون خانه به شکل پاییزی یادتان باشد، رنگ‌‌هایی مانند نارنجی، زنگار و زرد طلایی باید به کار گرفته شوند. البته می‌‌توان از رنگ‌‌های قهوه ای، قرمز و قهوه ای متمایل به زرد نیز استفاده کرد.

استفاده از کارهای هنری پاییزی

کارهای هنری پاییزی می‌‌توانند بلافاصله حال و هوای پاییزی به خانه بدهند. از طرفی فصل پاییز، فصل کدوحلوایی است. می‌‌توانید با استفاده از این میوه خوش طعم و جالب، محیط اتاق تان را تزئین کنید. به طور مثال، حلقه گل با برگ‌‌های پاییزی و کدو حلوایی‌‌های کوچک درست کنید .

 خانه زیبای پاییزی

یا خیلی ساده می‌‌توانید زیر طاقچه اتاق تان، ریسه ای از برگ‌‌های پاییزی آویزان کنید و شکل پاییزی به آن بدهید.

 خانه زیبای پاییزی
گلدانی از کدو حلوایی

می توانید گلدانی زیبا از کدو حلوایی و گل‌‌های رنگارنگ پاییزی درست کنید و در هر کجای خانه که مایل بودید قرار دهید. از گل‌‌های زیبای پاییزی می‌‌توان به داوودی، بنفشه، قرنفل و مینا اشاره کرد .

 خانه زیبای پاییزی
آویز برگ‌‌های پاییزی

آویزها معمولا هر کجا که قرار گیرند، جلوه زیبایی به آن مکان می‌‌دهند. پس بد نیست آویزی زیبا از برگ‌‌های به رنگ قهوه ای، زرد و قرمز بسازید و در جایی در خانه استفاده کنید. می‌‌توانید به جای استفاده از برگ‌‌های طبیعی از نوع مصنوعی آن نیز استفاده کنید .

 خانه زیبای پاییزی
تاج گل از برگ‌‌های چنار

تاج گل از برگ‌‌های خشک شده درخت چنار، به هر کجا از خانه که نصب شوند، جلوه زیبایی به آن مکان می‌‌دهند. با استفاده از شاخ و برگ‌‌های خشک شده، تاج گل زیبایی درست کنید و با نصب آن روی دیوار و یا ورودی در خانه‌تان، حس و حال پاییزی به آن بدهید .

 خانه زیبای پاییزی
شمع‌‌های پاییزی

روی شمع‌‌های الکترونیکی، چند برگ خشک شده در حیاط تان را با نواری زیبا ببندید و به آن ظاهری پاییزی بدهید. این شمع‌‌ها را هرجا که دوست داشته باشید، مانند اتاق نشیمن یا روی میز غذاخوری، می‌‌توانید بگذارید و از آنها لذت ببرید .

 خانه زیبای پاییزی
تخته سیاه پاییزی

با استفاده از یک سینی قدیمی و شاخ و برگ‌‌های خشک پاییزی می‌‌توانید تخته سیاه خوشامدگویی درست کرده و روی در خانه نصب کنید .

 خانه زیبای پاییزی
اتاق ناهار خوری

چیدن میز غذاخوری در اتاق ناهارخوری به شکل پاییزی، فضای اتاق را بسیار زیبا و دل انگیز می‌‌کند و احساس گرمی و دنجی به شما و خانواده تان و همچنین مهمان‌‌هایتان می‌‌دهد.

سه نمونه از اتاق‌‌های ناهارخوری به شکل پاییزی است.

 خانه زیبای پاییزی
 خانه زیبای پاییزی
 خانه زیبای پاییزی
 

شومینه

شومینه در فصل‌‌های پاییز و زمستان، حس و حال خوبی به محیط می‌‌دهد. بنابراین اگر در خانه تان شومینه دارید، می‌‌توانید روی آن را با شاخ و برگ‌‌ها و آثار هنری پاییزی، به رنگ پاییز درآورید).

 خانه زیبای پاییزی
 خانه زیبای پاییزی
قاب عکس‌‌های ساده و زیبا

چند قاب عکس خریداری کرده و یا خودتان درست کنید و آنها را با شاخ و برگ‌‌ها و نقاشی‌‌ها و نوشته‌‌های پاییزی تزئین کنید و روی طاقچه یا دیوار اتاق تان نصب کنید .

 خانه زیبای پاییزی
اتاق نشیمن

هوای خنک‌تر همیشه نوید رفتن به مکانی گرم و دلنشین را می‌‌دهد. بنابراین بهتر است اتاق نشیمن را نیز به رنگ‌‌های پاییزی درآورید تا از فضای دل انگیز موجود لذت ببرید .

 خانه زیبای پاییزی
رایحه خوش

دکوراسیون پاییزی با استفاده از رایحه‌‌های خوش پاییزی تکمیل می‌‌شود. با استفاده از دارچین، کدو حلوایی، میخک و جوز هندی، خانه تان را خوش عطر کنید .

خانه زیبای پاییزی


منبع: برترینها