انتخابات اقلیم کردستان به تعویق افتاد

به نقل از اسپوتنیک، پارلمان اقلیم کردستان تصمیم گرفت تا انتخابات ریاستی و پارلمانی این اقلیم را به مدت هشت ماه به تعویق بیاندازد. به رغم برخی مخالفت‌ها با تمدید دوره پارلمان کردستان عراق اما بالاخره این پارلمان در جلسه امروز خود رای به تمدید آن داد. پارلمان کردستان عراق امروز به رغم مخالفت جنبش تغییر و جماعت اسلامی و عدم حضور نمایندگان این دو حزب در پارلمان رای به تمدید دوره آن داد.

در این راستا یک منبع در پارلمان کردستان اعلام کرد که پارلمان سومین جلسه خود را پشت درهای بسته بدون حضور جنبش گوران (تغییر) و جماعت اسلامی برگزار کرد. این جلسه ساعت ۱۱ صبح با حضور تمامی فراکسیون‌ها به جز این دو گروه برگزار شد و به خبرنگاران اجازه ورود به این جلسه داده نشد. کناره‌گیری آلا طالبانی از ریاست فراکسیون اتحادیه میهنی کردستان پارلمان عراق از سوی دیگر، آلا طالبانی، نماینده پارلمان عراق در بیانیه‌ای اعلام کرد که آریز عبدالله، پست ریاست فراکسیون اتحادیه میهنی کردستان در پارلمان عراق را به جای وی برعهده گرفته است. وی افزود که تمامی توجهش در دوره آتی به ایجاد راهکارهایی درباره اوضاع کرکوک و حقوق کارمندان کردستان خواهد بود. این در حالی است که یک منبع در پارلمان عراق روز دوشنبه از تلاش پارلمان برای لغو مصونیت ۱۳ نماینده که در همه پرسی شرکت کرده بودند از جمله آریز عبدالله خبر داده بود.
منبع: بهارنیوز

نصب آسانسور در بناهای تاریخی

یک ماه و نیم بعد از افتتاح موزه استاد صنعتی، رجب‌علی خسروآبادی، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، نصب آسانسور در این موزه را اقدامی بدون در نظر گرفتن ضوابط بناهای تاریخی اعلام کرده و خواسته این سازه هرچه زودتر جمع‌آوری شود.

این صحبت در حالی مطرح شده که حتی اگر حضور خسروآبادی در مراسم افتتاح موزه را در نظر نگیریم، مسئولان هلال‌احمر معتقدند از ابتدای کار یعنی ارائه طرح‌ها به میراث فرهنگی، از نصب آسانسور نیز صحبت شده و حتی به جانمایی این سازه در موزه نیز اشاره شده بود. حالا «محمدرضا کارگر»، مدیر اداره‌کل موزه‌ها با این اقدام به خصوص در موزه استاد صنعتی موافق است.

وی با تاکید بر وجود یک سیاست کلان در تغییر کاربری بناهای تاریخی می‌گوید: اگر قرار باشد امروز بنایی تاریخی به موزه تبدیل شود، باید تمهیداتی برای پذیرش آن کاربری داشته باشیم، امروز مخاطبانی داریم که از نظر جسمانی نمی‌توانند از پله‌ها بالا و پایین بروند، بنابراین وظیفه داریم تمهیداتی را فراهم کنیم، تا آن‌ها نیز امکان دسترسی داشته باشند، که لزوم آن ایجاد آسانسور است.

او یکی از پیشنهادات همیشگی برای این بناها را نصب آسانسور می‌داند و ادامه می‌دهد: نصب این سازه به گونه‌ای که به شاکله بنا آسیبی وارد نکند و بتوان در زمانی که نیاز است الحاقات از بنای تاریخی حذف شود، این اقدام را انجام داد. وی با این وجود تاکید می‌کند: نصب آسانسور در بنای تاریخی نیازمند گذراندن مراحل تصویب این اقدام است. می‌توانم بگویم نصب این سازه در موزه صنعتی مانعی ندارد، چون نیاز بخشی از  بازدیدکنندگان را برطرف می‌کند. کارگر ادامه می‌دهد: مدیر کل میراث فرهنگی استان تهران باید در این زمینه راه‌حلی را پیدا کند.
منبع: بهارنیوز

«گم‌گشته» در سطرها و رنگ‌ها

مریم پیمان- روزنامه بهار
محمدعلی بنی اسدی، تصویرگر و نقاش ایرانی (زاده ۱۳۳۴ سمنان) است. او از جمله چهره‌ها ی آکادمیک ایران در زمینه‌ طراحی و گرافیک بوده و هم‌چنین عضو هیات علمی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. او جوایز زیادی از جشنواره‌های داخلی و خارجی کسب کرده و در سال ۲۰۱۲ نیز نامزد نهایی جایزه‌ها نس کریستین اندرسن برای ادبیات کودک هم بوده است، اعتبار این جایزه در حدی است که از آن به عنوان نوبل کوچک یاد می‌کنند. بنی اسدی علاوه بر تصویرگری بیش از ۸۰ جلد کتاب کودک و نوجوان، همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مجلات و روزنامه‌های مختلف از جمله گل آقا، کیهان بچه‌ها و سروش نوجوان و هم‌چنین ساخت چندین انیمیشن کوتاه را در سوابق کاری خود دارد.
***
 شما به پرسه‌زنی علاقه دارید؟
بله، ولی خیلی در خیابان نیستم. راه رفتن را دوست دارم ولی در سال‌های اخیر به‌خاطر حجم زیاد کار نمی‌توان.
 یک جور مفهوم «گم‌گشتگی» در آثار شما دیده می‌شود. قبلا گفته بودید «اگر بدانم در نقاشی می‌خواهم به چه برسم اصلاً شروع نمی‌کنم» آیا این هم نوعی پرسه‌زنی است؟ یعنی محمدعلی بنی‌اسدی علاقه دارد که نداند کجا می‌رود؟
شاید گمگشتگی از کودکی‌ام می‌آید. سمنان فضای عجیبی داشت. خانه‌ ما خیلی بزرگ و انتهای یک کوچه بود. مادرم معلم و پدرم کارمند بود. من تنها در این خانه بزرگ بودم و یک سری سوراخ‌سنبه در یک خانه قدیمی که نمی‌دانی چیست و تمام وقت داری جست‌وجو می‌کنی. درباره نقاشی بگویم؛ وقتی قرار است نمایشگاه بگذارم – مثل همین روزها- دلهره‌ها شروع می‌شود. دیروز فکر می‌کردم «می‌خواهم چه کنم؟»، ایده اولیه به ذهنم می‌رسد ولی وقتی کار را شروع می‌کنم، ممکن است ماهیت ماجرا متفاوت شود. هیجان اولیه را در نقاشی دارم و شروع می‌کنم ولی اینکه ماجرا به کجا می‌رود را نمی‌دانم.
 منظورم از پرسه‌زنی همین بود، این‌که دقیقاً نمی‌دانیم کجا می‌رویم. شاید نشانه‌های بین راه ما را راهنمایی می‌کند.
بله نشانه‌ها را دنبال می‌کنم. بارها با خانواده‌ام جاهایی رفتیم که گم شدیم. بسیاری اوقات برایم این‌که ندانم به کدام سمت می‌روم جذاب است. شاید در خیابان این اتفاق نیفتد ولی در ذهنم چرا.
 یعنی گم شدن شما را اذیت نمی‌کرد؟
من را نه! ولی گاهی بقیه را چرا!
 سپهری گفته بود گم شدن فضیلت بزرگی است. شما هم معتقدید گم شدن فضیلت است؟
خیلی وقت‌ها در ذهنم است که روزی بروم گم شوم. ولی وقتی گم می‌شوید باید بتوانید خود را اداره کنید. خیلی‌ها گم می‌شوند و نابود می‌شوند یعنی گم و گور می‌شوند. ولی اگر براساس نشانه‌ها حرکت کنیم این اتفاق نمی‌افتد.
 پس نشانه‌های هویتی که در کارتان می‌گذارید می‌خواهد دوباره شما را برگرداند؟
در نقاشی عامدانه علامت نمی‌گذارم. شاید خواب‌ها و قصه‌هایم را تصویر می‌کنم. مثلا خواب دیدم که یک سکه‌ قدیمی را شستم و تمیز کردم یا این روایت خواب‌گونه که اقوام من از کویری رد شدند و آنجا سایه دختری روی سنگی مانده؛ یا چرخ گاری که در خاک فرورفته است. سمنان که در آن بزرگ شدم یک‌نوع رازوارگی داشت.
 شما شاگرد الخاص بودید؟
نه.
 پس چرا خیلی‌ها این‌طوری فکر می‌کنند؟
شاید عناد دارند. آدم باید شانس بیاورد که شاگرد الخاص باشد، اما من نبودم. معلم نقاشی‌‌ام محسن وزیری‌مقدم بود. بعد از ایشان هم استاد من در دانشکده جواد حمیدی شد.
ولی انگار فضای مشترکی با الخاص دارید.
می دانید که مسعود سعدالدین خیلی رابطه خوبی با الخاص داشت و به نحوی پسر‌ هانیبال حساب می‌شد. من با مسعود سعدالدین سربازی رفتم و خیلی صمیمی شدیم و دائما درباره نقاشی حرف می‌زدیم. بعد سربازی با سعدالدین یک اتاق بزرگ از الخاص به عنوان کارگاه اجاره کردیم. طی یک سال هرروز او را می‌دیدم اینجا بود که تضاد ما خودش را نشان داد. این‌ها تأثیر نقاشان مکزیکی را داشتند و من نداشتم. یک روز که بحثی بین ما درگرفت،‌هانیبال بهم گفت «تو رئالیستی ما رئالیست نیستیم». این عین جمله الخاص است.
 و این باعث جدایی شما شد؟
نه. الخاص داشت یک جوری به من اهمیت می‌داد و ازم تعریف می‌کرد. من آن موقع به الخاص انتقاد داشتم ولی در اینکه نقاش خوب و توانمندی بوده هیچ شکی نیست. جنس شمایل‌کشی الخاص یا شکل شوخی‌های کارهایش را من ندارم، اما می‌توانم بگویم بیشتر کارهای الخاص را دیدم.
 دقیقاً چه‌کاره هستید؟ نقاش؟ تصویرگر؟ مجسمه‌ساز؟ بیش از ۱۰۰۰ فریم تصویرسازی برای کتاب کودک کرده‌اید و ۱۲ نمایشگاه نقاشی انفرادی داشته‌اید.
نمی‌توانم ماجرایی را در خودم نگه دارم و بپرورانم و بعد بیرون بریزم. انیمیشن هم خواندم ولی از یک جایی تصمیم گرفتم انیمیشن کار نکنم چرا که نمی‌توانستم حرکت‌ها را تکرار کنم. حتی طرح مدادی که روی بوم می‌کشم بعد که قلم‌مو برمی‌دارم و رنگ می‌گذارم طرح اولیه را تغییر می‌دهم. در دانشگاه، مجسمه‌سازی و نقاشی خواندم و همان سال‌ها کار تصویرگری هم کردم. آن دورانی که شروع کردیم، تقریباً نقاشانی بودیم که می‌خواستیم تصویرگری، زندگی‌مان را بگرداند. بنابراین خیلی‌ها زود از این فضا رفتند. آقای وکیلی، آقای نصر، من و دیگران. تصویرگری نسل ما شاید در تعریف دقیق تصویرگری قرار نمی‌گیرد. خیلی از کارهای ما روح تصویرگری ندارد بلکه روح نقاشانه دارد.
 پس چرا شما را بیشتر تصویرگر به جا آورده‌اند با اینکه سوابق نقاشی‌تان بیشتر است؟
جامعه برایش این‌طوری راحت‌تر است که هر نفر را در یک دسته‌بندی قرار بدهد. بخش دیگرش هم برمی‌گردد به نوع برخورد من با نقاشی. نقاشی انگار از مسیر قدرت‌نمایی عبور می‌کند و من آن را در رفتار خودم حذف کرده‌ام. یک بخش دیگر هم شاید به این برمی‌گردد که من در دانشگاه تصویرسازی درس می‌دهم.
 دو دوره در کارهای شما قابل تشخیص است؛ کارهایی که متافیزیک درش جدی‌تر است؛ انسان‌ و حیوان‌های اساطیری که رفته‌رفته زمینی‌تر می‌شوند تا کارهای امروزتان که انسان‌های اطراف ما هستند و خیلی فیزیکال‌تر و محسوس‌ترند.
سال ۷۹ شب عاشورا بود من سه صحنه را دیدم. آمدم در خیابان دسته دیدم که داشتند می‌رفتند بعد به خانه آمدم و تنها بودم و نشستم بردن نخل در ابیانه را دیدم و بعد یک فیلم خیلی بدوی که یک دوربین گذاشته شده بودند و یک سری آدم حرکت می‌کردند و دوربین هیچ حرکت نمی‌کرد. یک دفعه اتفاقی در من افتاد و من را به یک سمتی برد، انگار به آخر خاک رسیدم. همیشه روحیه‌ مذهبی داشتم که گاهی این روحیه می‌خواسته در کارهایم بیاید. آن شب انگار به آخر جهان رسیدم. یک طراحی کشیدم، رنگ کردم و کار شد؛ مثلاً یک آدمی است که دستش بالاست و یک حیوان عجیب و غریب آن ته قرار دارد و این سرآغاز یک ماجرا شد و آرام‌آرام از یک جایی به بعد اینها خیلی به هم نزدیک شدند. اینها یک نمایشگاه من را تشکیل دادند. در نمایشگاه بعدی آدم و حیوان خیلی به هم نزدیک شدند یک بار هم حروف آمدند اطرافش. به قول یکی از دوستان انگار سکوتی بود حالا صدا آمده است داخلش.
 خط از کجا وارد کارتان شد؟
اوایل دهه ۶۰ در کتاب‌های شعر شروع به طراحی کردم، یعنی مستقیماً از ادبیات به‌عنوان تلنگر اولیه شروع کردم. من همیشه یک شارژر داشتم که می‌توانست فیلم یا کتاب یا نقاشی دیگران باشد. گاهی ادبیات من را شارژ می‌کرد و می‌کند. حروف شاید از این‌جا در کارم آمدند، اول دور کار بودند بعد آرام‌‌آرام درهم تنیده شدند.
 امروز که با کار شما مواجه می‌شویم این انسان‌ها، انسان‌های ملموس و محسوس دوروبرمان هستند. این از کجا آمده است؟
جدیداً عکس پیدا می‌کنم، ۴۰-۵۰ عکس را در آتلیه‌ام می‌گذارم. وقتی شوق نقاشی دارم، یک عکس را برحسب آن لحظه انتخاب می‌کنم و بر مبنای آن کار می‌کنم. وقتی شروع به کار می‌کنم، مسائلی که پیرامونم می‌گذرد در ذهنم می‌آید. فرض کنید موی یک آدمی که دیده‌ام در ذهن من مانده است و در انتخاب عکس تأثیر می‌گذارد. گاهی شده که نقاشی‌ام ۵ بار عین آن عکس شده و پاک کرده‌ام. آخرین بار یادم است داشت اشکم درمی‌آمد که توروخدا پاکش نکن ولی پاک کردم. با این وضع انگار تصویری درمی‌آید که نه تصویری است که عکسش را داشتی نه تصویر شخصی خودِ من است نه تصویری که چند روز پیش دیدی و موهایش به نظرت بامزه آمده است. بلکه ملغمه‌ این‌ها است. خیلی وقت‌ها این ملغمه شده یک شمایل. ناخودآگاه دورش یک رنگ زرد هم گذاشته شده، واقعاً به قصد نیامدند. انگار تصویر از جایی دور به من می‌رسد. این جمله پیکاسو است؛ تصویر از جایی دور به شما می‌رسد.
 یک جایی کریم نصر گفته «بنی‌اسدی وقتی با گواش کار می‌کند چون سریع خشک می‌شود، کارش را درست انجام می‌دهد ولی وقتی با رنگ روغن کار می‌کند چون امکان دارد دستکاری کند کار را خراب می‌کند.» حالا هم که با اکریلیک کار می‌کنید که زود خشک می‌شود.
طبیعی است که ابزار، قطع کار، محیط و خیلی چیزهای دیگر روی کار اثر دارد. مساحتی که شما برای کار کردن دارید هم مهم است. مسئله رفتار متفاوت مناسب ابزار و فضا است. من مشکلاتی را در دوستان می‌بینم، آنهایی که از این جنس حرف می‌زنند، اتودهای کوچک و کارهای سه‌متری‌شان هیچ فرقی باهم نمی‌کند. من به عنوان یک شرقی آدم پرحرفی هستم، یعنی اگر گوشه‌گوشه تابلو را چیزی نکشم، انگار کم‌فروشی کردم.
 یک مجموعه از کارهای شما باز روایت آثار دیگران به خصوص آثار قدیمی است. مثل آثار قاجاری و یا دوشیزگان اوینیون و خیلی چیزهای دیگر. این باز روایت از کجا می‌آید؟
از سالیان پیش براساس‌ها نری روسو و خصوصاً آن کولی خفته تعداد زیادی کار کردم. آنقدر جرأت ندارم به‌هم بریزم، اما برای شکستن آن خیلی باید دل را به دریا بزنم.
 دارید با تاریخ هنر سرشاخ می‌شوید؟
نه خیلی. خیلی جاها تاریخ هنر ناخودآگاه در کارم حاضر می‌شود ولی در مورد دختران اوینیون – دروغ چرا؟- می‌خواستم سرشاخ شوم. می‌خواستم ببینم می‌توانم بتابانم یا نه؟ وقتی کارم تمام شد رفتم در اینترنت دیدم همه راجع به آن کار کرده‌اند و خیلی حالم خراب شد. اگر قبلش دیده بودم این کار را نمی‌کردم. ولی در مورد فتحعلی‌شاه از کارم راضی هستی و پای آن می‌ایستم. چون سالیان سال سراغ هنر ایران رفتم و من را پس زد. هنر ایران به نظر می‌آید دایره‌ بسته‌ای است که قرار بوده رازش را ندانیم و نتوانیم کشف کنیم و این که توانستم به آن نزدیک شوم «اجر صبری است که در کلبه احزان کردم.
منبع: بهارنیوز

نامه استادان سرشناس ادب، تاریخ و فرهنگ ایران درباه بزرگداشت روز کوروش

اساتید میرجلال‌الدین کزازی، علی‌اصغر دادبه، ناصر تکمیل‌همایون و حکمت‌الله ملاصالحی با نگارش نامه‌ای خطاب به حسن روحانی، از وی خواسته‌اند تا زمینه حضور خودجوش مردم را که روز هفتم آبان‌ماه به مجموعه پاسارگاد می‌روند، فراهم سازد.
در این نامه اظهار شده است: «نزدیک به یک دهه است که هفتم آبان‌ماه از سوی دوستداران ایران در سراسر جهان به یاد روز صدور منشور حقوق بشر کوروش بزرگ پس از آزادسازی بابل، که نقطه عطفی در تاریخ جهان به شمار می‌رود، به‌گونه‌ای خودجوش «روز کوروش» نامیده شده و در آن گروهی از ایرانیان که سال به سال بر شمارشان افزوده می‌شود بر آرامگاه آن شخصیت ارجمند گرد آمده و جلوه‌هایی زیبا از وحدت و همبستگی ایرانیان و اقوام ایرانی را به نمایش می‌گذارند. این روز، در واقع، روز بزرگداشت تاریخ و فرهنگ ایران‌زمین و یکتاپرستی، آزادمنشی، صلح‌دوستی، خردورزی، مردم‌داری، کشورداری و انسان‌دوستی ایرانیان و میراث مشترکِ ایرانی‌تباران، با هر دین و زبان و از هر قوم است.»
در ادامه این نامه آمده است: «در کنار یادکردِ مفصل و آشکار کوروش بزرگ در کتاب‌ دینی عهد عتیق به نیکی، در آثار بسیاری از بزرگان و مفاخر اسلامی روح متعالی و عدالت‌خواه کوروش ستایش شده و بسیاری از صاحب‌نظران حوزه و دانشگاه در تفاسیر آیات ۸۲ تا ۹۵ سوره‌ کهف قرآن مجید، که بر انطباق روایات مربوط به کوروش کبیر و ذوالقرنین تاکید می‌کند، به جایگاه کوروش یا ذوالقرنین از منظر قرآن اشاره کرده‌اند و از این رو، توجه به این نماد ملی با فرهنگ اسلامی ملت ایران ستیزی ندارد.»
در این نامه درخصوص رویدادهای سال‌های اخیر چنین اشاره شده است: «در سال‌های اخیر، برای مخدوش کردن چهره کوروش نزد مردم، تلاش‌های بسیاری از طرف گروه‌‌های جدایی‌خواه و تندرو صورت گرفته است که در کنار دشمنان تاریخی فرهنگ ایرانی می‌کوشند با انداختن اختلاف میان ایرانیان این ملت تاریخی را ضعیف و آماده تجزیه‌های سیاسی و فرهنگی بیشتر کنند. از طرف دیگر، گروه‌هایی از مخالفان سیاسی نظام حاکم می‌کوشند این چهره ملی و انسانی را به سود جریان و سلیقه سیاسی خویش مصادره کنند.»
در انتهای این نامه تاکید شده: «امید که با پیگیری شما، سازمان‌ها و نهادهای متولی، اهمیت حفظ و یاری رساندن به این مناسبت ملی را درک کرده و در کنار مردم چنین مناسبتی را از چنان پیرایه‌هایی پاک گردانند تا به این وسیله تلاش‌های بدخواهان ایران و گروه‌‌های جدایی‌افکن را که با حمله به شخصیت کوروش و روز کوروش همبستگی ملی و تاریخی و فرهنگی ما را نشانه گرفته‌اند، ناکام سازند و با بهره‌برداری خردمندانه از محبوبیت جهانی این شخصیت مهم، گامی نو در نشان دادن تصویری از پیشینه کهن صلح‌دوستی و حقوق بشر ایرانیان بردارند و از آن در راه ساختن پدیده‌هایی فرخنده همچون گسترش صنعت گردشگری بهره ببرند.» دکتر میرجلال‌الدین کزازی و دکتر علی‌اصغر دادبه از استادان ادبیات، دکتر ناصر تکمیل‌همایون استاد تاریخ و جامعه‌شناسی و دکتر حکمت‌الله ملاصالحی استاد باستان‌شناسی هستند.
منبع: بهارنیوز

برسد به دست آقای بنان

گروه فرهنگ و هنر: «این فیلم را در سال ۱۳۹۲ ساختم و در آن زمان اصلا «بنان» را دوست نداشتم. من در رادیو کار می‌کردم و مجبور شدم برنامه‌ای ده دقیقه‌ای را درباره او بسازم. به همین دلیل سراغ ساختن این فیلم رفتم و در نهایت از دوست نداشتن بنان پشیمان شدم.» این جملات بخشی از اظهارات زهره محقق فارغ‌التحصیل سینما از دانشگاه هنر است که فیلم مستند «برسد به دست آقای بنان» را کارگردانی کرده است؛ طبق گفته او، این فیلم قرار است از آذرماه در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران شود.
 

زهره محقق درباره این مستند اظهار کرد: متوجه شدم بعد از گذشت ۳۲ سال از درگذشت این خواننده هیچ فیلمی درباره او ساخته نشده است؛ خواستم این فیلم را درباره او بسازم که با همکاری همسر او به سرانجام رسید. او ادامه داد: این مستند ۸۷ دقیقه‌ای و گفت‌وگو محور است. در این فیلم با «پری خانم» (پری دخت‌آور) همسر او، هومن صدر پسرخوانده بنان، کاوه دیلمی، سالار عقیلی، حریر شریعت‌زاده، مزدا انصاری، ایرج خواجه‌امیری و گروه موسیقی «دنگ‌شو» گفت‌وگو انجام دادم. از بخش‌هایی از صحبت‌های استاد (محمدرضا) شجریان نیز که در جشن ۱۰۰ سالگی بنان مطرح شده بود نیز استفاده کردم. این کارگردان درباره علاقه‌مندیش به بنان گفت: در طول زمان تولید فیلم آنچه که باعث شده به «بنان» علاقه‌مند شوم این بود که می‌توان او را خلاق‌ترین خواننده ایران دانست، او بود که مرز مشترکی میان موسیقی جدید و قدیم ایجاد کرد. قطعه مشهور «الهه ناز» او نیز در آن زمان مورد انتقاد قرار گرفته بود. من نشنیده او را دوست نداشتم؛ اما در حال حاضر حتی نسل جوان ۲۰ ساله ما نیز اگر بنان را بشنوند آن را دوست خواهند داشت.

او در پاسخ به این پرسش که باز هم قصد دارد به سراغ ساختن مستندهایی از اهالی موسیقی ایران برود؟ بیان کرد: در فکر ساخت مستندهای دیگری درباره اهالی موسیقی ایران هستم؛ دوست داشتم درباره استاد نادر گلچین (خواننده) اثری را می‌ساختم اما با درگذشت او این فرصت گرفته شد. در مستندسازی ایران مشکلاتی در زمینه نمایش فیلم و بودجه وجود دارد که باعث می‌شود کمتر به سراغ این کار بروند. محقق با اشاره به تک اکران این فیلم در خانه هنرمندان ایران، گفت: این فیلم یک اکران در خانه هنرمندان ایران داشت؛ من فکر می‌کردم صندلی‌های سالن پر نشود اما هنگام نمایش فیلم با افرادی روبرو شدم که ایستاده آن را تماشا می‌کردند. مردم ما نوستالژی را دوست دارند و از هوش موسیقایی خوبی برخوردار هستند؛ وقتی چنین اتفاق‌هایی بیفتد به سمت آن می‌روند.

او در پاسخ به این پرسش که با وجود ساخت و اکران موفق فیلم‌هایی مانند «بزم رزم» فکر می‌کند راه برای پرداختن به موسیقی در سینمای مستند ایران باز شده است، اظهار کرد: فکر می‌کنم گروه سینمایی هنر و تجربه این راه را باز کرده است زیرا فیلمساز به مخاطبش وابسته است و اگر مخاطب نداشته باشد ممکن است انگیزه‌اش را برای ساخت فیلم از دست بدهد. مردم آنقدر موسیقی غیر خوب شنیدند که با شنیدن یک اثر خوب به سمت آن می‌روند.

این کارگردان در بخش دیگری از این گفت‌وگو بیان کرد: این فیلم در واقع پروژه نهایی پایان‌نامه من بود؛ انجام تحقیق و مصاحبه‌ها حدود دو ماه طول کشید؛ من باید سریع آن را به دفاع می‌رساندم. من تغییر زیادی در تدوین این فیلم بعد از پایان‌نامه دانشگاه انجام ندادم زیرا واکنشی که بعد از اکران در خانه هنرمندان دریافت کردم این بود که فیلم جامع و کامل است. محقق درباره انتخاب نام این مستند نیز گفت: «برسد به دست آقای بنان» نامه‌ای از طرف منِ ۲۲-۲۳ ساله است که هیچ علاقه‌ای به او نداشتم و حالا کم کم به او علاقه‌مند می‌شود. این نامه که از طرف یک نسل جدید به نسل قدیم نوشته می‌شود در طول فیلم خوانده و متن آن نوشته می‌شود.

کارگردان فیلم «برسد به دست آقای بنان» گفت: این فیلم با توجه به بازخوردی که من دیدم، نه آنچنان سطح پایین است که فرهیختگان آشنا با موسیقی را دلزده کند و نه آنچنان سطح ‌بالاست که آدم‌های عادی را که با بنان خاطره دارند خسته کند؛ من فکر می‌کنم هر دو طرف از دیدن فیلم راضی خواهند شد.
منبع: بهارنیوز

تهران معدن کار شده و دیگر محل زندگی نیست

روزنامه بهار: «تهران در حال حاضر هشت میلیون و ۷۰۰ هزار جمعیت دارد و پیش بینی می‌شود در سال ۱۴۲۵، یعنی ۲۹ سال آینده جمعیت تهران بزرگ به ۴۰ میلیون نفر خواهد رسید. » این‌ها سخنان محمد علیخانی، رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران است که در یک برنامه رادیویی درباره افزایش جمعیت شهر تهران صحبت کرده است. تهران، علاوه بر مرکزیت کشور دارای شاخصه‌های مهم دیگری مثل تنوع اشتغال نسبت به سایر شهرهای کشور است و همین موضوع باعث شده که این شهر با افزایش جمعیت روبه رو باشد و این موضوع برای شهری در ابعاد تهران بسیاروحشتناک است!
***
پایتختی که قرار بود منتقل شود
در مقطعی بحث انتقال پایتخت مطرح بود  و صحبت از این بود که باید وزن تهران از مراکز سیاسی، تصمیم گیری، اقتصادی، امکانات و نیازهای روز زندگی مردم سبک تر شود و برخی امکانات به سایر مناطق کشور منتقل شود؛ با این وجود برخی مقاومت‌ها و مخالفت‌های پیدا و پنهان باعث شد این مسئله خیلی زود به بن بست خورده و فراموش شود. در سال‌های اخیر حتی موضوع انتقال برخی مراکز موجود در داخل شهر تهران به سایر نقاط پایتخت و یا بیرون شهر نیز مطرح بوده که حتی در این زمینه‌ها نیز مخالفت‌ها یی ایجاد و در نهایت کار بی نتیجه ماند. یک نمونه در این زمینه موضوع انتقال فرودگاه مهرآباد به حاشیه پایتخت بود که خیلی زود مسکوت ماند. بنابراین این گونه عملکردها  در طول سال‌های مختلف باعث شده تا موجی از مهاجرت از شهرها و روستاها به سمت کلانشهرها و مناطق دارای فرصت اشتغال و امکانات بهتر زندگی شکل بگیرد. این‌که تصور شود با روند فعلی تهران در همین حد نیز باقی می‌ماند هم تصور اشتباهی است و احتمالا این شهر در سال‌های نه چندان دور جمعیت ۱۰ میلیونی را نیز به خود خواهد دید. نگاهی به آمارهای موجود درباره وضعیت بازار کار کشور، توزیع فرصت‌های شغلی، تعداد شاغلان هر منطقه از کشور و همچنین وسعت استان‌ها نشان می‌دهد که تهران به تنهایی در حال حاضر به اندازه جمعیت شاغل ۱۳ استان، نیروی کار دارد و حتی ۲۷۰ هزار نفر نیز بیشتر است. تجمع کارخانجات، بنگاه‌های تولیدی و اقتصادی، دفاتر مرکزی شرکت‌های خصوصی و دولتی و مراکز دارای ظرفیت ایجاد اشتغال در تهران باعث شده تا بازار کار پایتخت به تنهایی بیش از ۳ میلیون نفر شاغل داشته باشد در حالی که ۱۳ استان یزد، کهگیلویه و بویراحمد، سمنان، زنجان، خراسان شمالی و جنوبی، چهارمحال و بختیاری، بوشهر، ایلام، هرمزگان، قزوین، قم، مرکزی و اردبیل مجموعا دارای ۳ میلیون و ۳۸۳ هزار نفر شاغل باشند.

سالانه ۲۰۰ هزارنفر به جمعیت تهران اضافه می‌شود
سیاوش شهریور، مدیر کل اجتماعی استانداری تهران درباره رشد جمعیت در تهران گفت: به نظر می‌رسد باید در زیر سطح و یا هوا کار کرد چرا که دیگر خیابان‌های تهران ظرفیت افزایش جمعیت را نخواهند داشت؛ این وضعیت نه تنها قابل ادامه نیست، بلکه امنیت ملی را مخدوش می‌کند. چاره جویی این مشکل که یکی از مشکلات بسیار مهم در تهران است  باید در دو سطح بررسی شود؛ یکی سطح ملی است و باید به طرف یک توسعه متوازن ملی برویم و اشتغال را در کل کشور رونق ببخشیم و به دنبال ایجاد نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی باشیم تا باعث نشود جمعیت بیکار و جویای زندگی خوب به تهران بیایند. سطح بعدی، سطح خرد موضوع است و به نظر می‌رسد این مشکل یکی از اولویت‌های اساسی شهر تهران است. هر سال در حدود ۲۰۰ هزار نفر به جمعیت استان تهران اضافه می‌شود لذا جمعیت مناطق اطراف تهران از بخشی از نواحی تهران پیشی می‌گیرد.وی ادامه داد: داریم چرخه فرسودگی را در تهران تجربه می‌کنیم، یعنی این افزایش جمعیت باعث افزایش حمل و نقل شهری می‌شود که هم آلودگی تولید می‌کند و از طرف دیگر همین آلودگی سلامت مردم را تهدید می‌کند. شهردار سابق، افزایش سطح را در تهران پیش بینی کرده بودند، اما به نظر می‌رسد باید در زیر سطح و یا هوا کار کرد و دیگر خیابان‌های تهران ظرفیت افزایش جمعیت را نخواهند داشت. باید به دنبال قطار هوایی و تاکسی‌های هوایی بروند. باید حمل و نقل عمومی را به شدت ساماندهی کرد این وضعیت نه تنها قابل ادامه نیست، بلکه امنیت ملی را مخدوش می‌کند.

هر یک میلیارد سرمایه‌ در تهران،برابر با بیکاری صد نفر در شهرستان‌ها
محمد علیخانی، رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران، ری و تجریش نیز در این باره می‌گوید: اقتصاد بیمار کشور باعث مهاجرت به تهران شده و افراد جویای کار به تهران مراجعه می‌کنند. تهران همانند معدن کار شده و دیگر محل زندگی نیست. هر یک میلیارد سرمایه‌ای که به تهران می‌آید، حدود صد نفر در شهرستان‌ها و روستاها بیکار می‌شوند. در حال حاضر در تهران هشت میلیون و ۷۰۰ هزار جمعیت نفر داریم این در حالی است که جمعیت استان تهران ۱۳ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر است. از نظر جمعیت رتبه بیست و پنجم را داریم و با این منوال که داریم پیش می‌رویم این عدد به اول خواهد رسید. اگر از الان نیاندیشیم وضعیت آینده، بسیار بحرانی تر و مشکلات خیلی زیادتر خواهد شد. ما همه امکانات را در تهران متمرکز کرده ایم، در کشورهای دیگر پایتخت سیاسی از اقتصادی جداست؛ شاید نمی‌توانیم پایتخت را از تهران جابه جا کنیم اما لزومی ندارد همه وزارتخانه‌ها در تهران قرار داشته باشد. چه لزومی دارد وزارت کشاورزی یا وزارت نفت در تهران باشد؟. شاید وجود وزارتخانه‌های سیاسی و امنیتی در تهران ضرورت داشته باشد اما می‌تواند استان‌هایی را تعریف کنند و این وزارتخانه‌ها به آنجا منتقل شوند.

پیامدهای مهاجرت از روستا به کلان شهر
برخی آسیب‌های ناشی از مهاجرت‌های داخلی از نگاه کارشناسان این حوزه عبارت است از: گسترش حاشیه نشینی، رشد بزهکاری در مناطق حاشیه‌ای، شکل‌گیری اقتصاد زیرزمینی، بر هم خوردن تعادل جمعیتی در مناطق شهری و روستایی، تهدید ناشی از ضعف قومیت‌ها و سنت‌های جوامع محلی، کمبود امکانات شهری به سبب تراکم جمعیت، بحران مدیریت شهری و بسیاری دیگر از مشکل‌های ریز و درشت اجتماعی- فرهنگی.رفتن مهاجران به مناطق شهری و اسکان و اشتغال در بخش‌های غیررسمی فقط به ضرر محیط‌های شهری و ساکنان آن نواحی نیست، بلکه افراد مهاجر نیز پس از ورود به شهرهای بزرگ خود را در برابر کوهی از مشکل‌ها و آسیب‌ها می‌بینند.

کامبیز مصطفی پور،آسیب شناس اجتماعی درباره پیامد‌های مهاجرت به تهران گفته است: شکل گیری حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ، آلودگی زیست محیطی، از میان رفتن امکانات در روستاهای خالی از سکنه، کاهش ظرفیت تولید و برهم خوردن ساختار سنی جمعیت روستایی مانند افزایش تجرد دختران در روستاها و شهرهای کوچک از نتایج مهاجرت‌های بی رویه به کلانشهرها است آسیب‌ها یی مانند کیفیت اندک زندگی ناشی از آلونک نشینی بیرون از بافت رسمی شهر، بیگانگی با جامعه تازه یا جداماندگی از سایر شهروندان، احساس انزوا، افسردگی و ناآرامی به دلیل احساس نابرابری و تعارض‌ها ، نابرابری‌های آموزشی و بهداشتی، فقر کودکان مهاجر و بازتولید محرومیت، آسیب پذیری زنان سرپرست خانوارهای مهاجر، سطح پایین بهزیستی اجتماعی، بحران هویت قومی، کیفیت پایین روابط اجتماعی و دست نیافتن به خدمات شهری، در کمین افراد مهاجر نشسته است.

ستار پروین جامعه شناس و استاد دانشگاه، نیز درباره وضعیت مهاجرت داخلی گفته است: بیشتر مهاجران را گروه‌ها یی مانند کارگران فصلی، زنان، کودکان و دختران تشکیل می‌دهند که یا به صورت فردی یا به شکل شبکه‌ای مهاجرت می‌کنند و در مناطق حاشیه‌ای ساکن می‌شوند. آسیب‌های هم‌پیوند با فرد مهاجری که به اصطلاح از جایی کنده شده و به جایی دیگر می‌رود، به ترتیب در سطح فردی، خانوادگی و نظام شهری بروز می‌کند.به رغم آگاهی از عوامل بسترساز مهاجرت داخلی و رشد روزافزون این پدیده، به نظر می‌رسد، جلوگیری از رشد مهاجرت داخلی و حتی کاهش آن در دستور کار مسئولان این حوزه نبوده و تلاش چشم گیر و موثری در جهت به کارگیری راه کارهای کاهش مهاجرت صورت نمی‌گیرد. نتیجه این بی توجهی افزایش روزانه مهاجرت افراد، به خصوص جوانان به شهرهای بزرگ بوده که مهم ترین دلیل آن، به گفته کارشناسان یافتن شغل مناسب و دسترسی به امکانات بیشتر است. این در حالی است که تنها با اندک توجه به این حوزه و عزم جدی برای تجهیز شهرستان‌ها و اشتغال زایی در بخش‌های روستایی و شهری کشور، می‌توان تا اندازه چشم گیری از سیل خروشان جمعیت مهاجر در شهرهای بزرگ کاست.
منبع: بهارنیوز

داستان محله‌های رو به ویرانی اهواز

گروه جامعه_رسانه‌ها: روزنامه شهروند نوشت:بیشترین نابرابری با اختلاف میانگین ١/۵۴ بین دو محله‌ شهرک نفت و حصیرآباد و کمترین اختلاف بین گلستان و حصیرآباد با میانگین ٠/۶۶ وجود دارد. «ریزش کوه در منطقه هفت اهواز.» «دو کودک جان دادند.» اهواز کوهی از مشکلات دارد که هرازگاهی بر سر ساکنان بافت فرسوده آوار می‌شود. بارانش یک نم و دو نم نیست. آسمان یک دل سیر می‌بارد و رودی از فاضلاب و زباله در سراشیبی کوچه‌های تنگ محله‌های قدیم روان می‌شود.کوچه‌های تنگ، خانه‌های کوچک و متراکم و جمعیتِ زیاد. منطقه‌ هفت اهواز چند محله‌ شبیه به هم دارد؛ کوی رمضان، عامری(اهواز قدیم)، آسیا‌آباد، کوی آل‌ صافی، چهارصد دستگاه، زیتون کارگری و منبع آب که یک محوطه‌ باستانی‌اش چند‌ سال پیش در دل یکی از تپه‌ها نمایان شد.با وجود بقعه علی مهزیار، قبرستان لهستانی‌ها، بافت قدیمی عامری و منازل کارون، منطقه هفت‌ بخشی از تاریخ شهر است، فراموش‌شده در قلب مناطق نفتی، سایه‌ به سایه شرکت نفت کارون و لوله‌سازی خوزستان و کارخانه کربن.
 

رود کارون هم از این‌جا می‌گذرد؛ از متن شهر که همیشه شکل و شمایل حاشیه را داشته و دارد.۷۰‌درصد بافت شهری منطقه فرسوده است.سرانه فضای سبز برای جمعیتی حدود ۱۵۰هزار نفر کمتر از چیزی است که طرح جامع شهر پیشنهاد داده است. منطقه هفت وسیع‌تری از منطقه هشت است با تراکم جمعیت بیشتر اما از خدمات شهری بی‌بهره‌تر.محله‌ها بی‌برنامه ساخته شدند، خود رو بودند و سال‌هاست خبری از اصول و قوانین شهرسازی در آنها نیست. هر چند درست در روزی که کوه فرو ریخت، معاون عمرانی استانداری خوزستان گفت برای جابه‌جایی خانه‌های در معرض خطر در اهواز برنامه ویژه داریم.

 

محله‌های تکراری، مشکلات دوباره

بر دیوارهای بیست‌متری آسیا‌آباد و زیتون کارگری هشدارهایی درباره‌ عواقب اعتیاد نوشته‌اند. یکی از اهالی می‌گوید که «یک مرکز نگهداری معتادان و مبتلایان به بیماری ایدز هم داریم.»بازار منطقه در خیابان پنجم (لین پنج) است.بوی فاضلاب به استقبال می‌آید. وقتی هوا می‌گیرد و احتمال باران است، زباله‌های درشت را از جوی‌ها جمع می‌کنند. مصطفی دوربین را که می‌بیند رو ترش می‌کند که لازم نیست درباره‌ مشکلات ما چیزی بگویید. «ما فراموش‌ شده‌ایم. کار شما هم فایده‌ای ندارد جز این‌که بیشتر اذیت‌مان می‌کنید.»چند تشک مبل خیس‌خورده در آب لجن را تیر چراغ برق گذاشته‌اند. مردی در دهانه‌ تنگ کوچه‌ای پلکانی نشسته، فریاد می‌زند که بیایید خانه‌ مرا ببینید. وانتیِ سبزی‌فروش سر می‌رسد. در بلندگو فریاد می‌کند که از من هم عکس بگیرید. محله شلوغ می‌شود. زن‌ها چادر به سر کشیده، به کوچه می‌دوند.

 

به‌ زحمت می‌شود در کوچه‌ باریک پله‌های یکی در میان خراب را بالا رفت. لوله‌ آبی در وسط کوچه مزاحمت تردد را سخت‌تر می‌کند. آب لوله‌هایشان ساعتی وصل می‌شود و به نوبت. «برق داریم، اما گاز مشترک است.»هر خانواده سه چهار بچه دارد. پلکان به راست می‌پیچد، کوچه‌ای باریک‌تر و باز پلکانی که در ته بن‌بست به چند در می‌رسد. «به همه‌جا شکایت کردیم؛ برای این وضع زندگی. ما با زجر زندگی می‌کنیم. سی‌سال است که اینجاییم اما هیچ چیز تغییری نکرده.» باران که بیاید و راه جوی بسته ‌شود، آب راه می‌گیرد به سمت خانه‌ها. خوزستان استان پرآبی است. موهبتی که اهالی این محله‌ها را خوشحال نمی‌کند. «هزار بار آمدند اما هیچ کاری نکردند.»

 

بشکه‌های ‌آب را از همین کوچه‌ها بالا می‌برند.حسن فکر می‌کند اگر او هم پرده را کنار بزند و مصیبت‌خانه‌اش را نشان دهد، شاید گره‌ای از مشکلاتش باز شود. اتاقی ٣٠ متری که کف‌اش سقف خانه‌ پایینی است. سقفش حیاط خانه‌ای دیگر. «این دیوارها را ببینید نم داده. همسایه می‌گوید از خانه ما نیست. حمام و آشپزخانه‌مان مشترک است.» پسرکی روی فرش رنگ‌پریده چشم دوخته به تلویزیون؛ موش و گربه با دوبله‌ عربی. برادر چند ماهه‌اش می‌سرد و خود را به حیاط می‌کشاند.تا چند هفته دیگر کولر را با پارچه‌ متقال و تلق می‌بندند، تا جنگ دوبارهبا نیزه‌های آفتاب. «ما گاز مشترک داریم، اما همسایه‌ بالاسری‌مان کپسول می‌خرند.»زن لباس‌های بچه‌ها را از روی رخت می‌چیند. «مستاجر بودیم در بیست‌متری، بعد این خانه به تورمان خورد. طلایم را فروختم و با پس‌اندازی که داشتیم این‌جا را خریدیم. ناشکر نیستیم.»در خیابان اصلی جوان‌ها ایستاده‌اند به اعتراض.

 

«چهار‌ سال پیش آسفالت را کندند، لوله زندند ولی نیامدند تمامش کنند. مشکل اصلی فاضلاب است. باران که بیاید زن و بچه نمی‌توانند از خانه بیرون بیایند.» زنی در پیاده‌رو لاشه‌ یک موش مرده دیده. چه از این مستندتر. صدا می‌زند بیایید این‌جا را ببینید.«چهل‌ سال است مردم بالا آب ندارند. برای ترافیک این‌جا هم کاری نکردند. شما هم کارهای تکراری انجام می‌دهید. الان بروید کیانپارس ببینید چقدر با این‌جا فرق داره در حالی ‌که فقط ١٠دقیقه فاصله داره؛ همین بغل است.»کارشناسانی که نابرابری اجتماعی در شهرک نفت، گلستان و حصیرآباد را بررسی و تحلیل کرده‌اند، می‌گویند بیشترین نابرابری با اختلاف میانگین ١,۵۴ بین دو محله‌ شهرک نفت و حصیرآباد و کمترین اختلاف بین گلستان و حصیرآباد با میانگین ٠.۶۶ وجود دارد.

 

آنها می‌گویند که «قرار گرفتن این شهرک مسکونی مدرن در برابر محله‌های حاشیه‌نشین که بی‌برنامه ایجاد شده و گسترش یافته‌اند، تضاد کالبدی فاحشی را در شهر به نمایش گذاشته. تفکیک کارکنان مشاغل گوناگون در شهر اهواز شرایط را برای قشربندی اجتماعی فراهم کرده است. جداسازی محله‌های مسکونی و زیستی کارکنان شرکت نفت و امتیازات صنفیِ در نظر گرفته‌شده برای این قشر از جامعه از پهنه‌های وسیع کانون‌های زیستی برنامه‌ریزی نشده، موجب بروز نابرابری اجتماعی شده است.»

 

داستان یک ‌شهر

اهواز شهر ١٠ساله و ۵٠ ساله نیست. داستان این شهر از رمان‌های دهه چهل قدیمی‌تر است. تا روزگار ایلامیان و ساسانیان عقب بروید؛ هر چه دورتر شکوفاتر. کشتی‌ها بر کارون بار می‌انداختند تا شکر، بافته‌های پشمی و جام‌های دیبا به هند و چین ببرد.ابن البشار مقدسی سده‌ چهاردهم به خوزستان گذر کرد. «زمین خوزستان مس، گیاهانش زر است؛ میوه‌هایش خرما، زیتون، ترنج، انار و انگور و محصول آن دیار گندم، برنج و نیشکر می‌باشد.» مادام دلافوا نوشته است که «زمین خوزستان به‌قدری مستعد کشت و زرع است که اگر خوب شخم بخورد و به موقع آبیاری شود، در بهره‌آوری بی‌نظیر است.»سال‌ها بعد در این زمین مستعد نفت جوشید. اقتصاد صنعتی جای کشاورزی و بازرگانی را گرفت. نفت که در چاه‌های مسجد سلیمان فروکش کرد و مرکزیت را به اهواز دادند. محلات نیوسایت و کارون را توسعه دادند. فرودگاه و راه‌آهن رونق گرفت. انگلیسی‌ها قراردادهای طولانی نوشته بودند و برای ماندن برنامه دراز مدت داشتند.

 

پیدایش حوزه‌های نفتی در خوزستان، اطراف اهواز و عبور لوله‌های نفتی به استان‌های دیگر، نیاز شهر به کارگران ساده، متخصص و مهندس را افزایش داد. در دوره سال‌های ۴۵ تا ۵۵ خوزستان یکی از قطب‌های مهاجرپذیر شد و گران‌شدن قیمت نفت در‌ سال ١٣۵٣ به آن دامن زد. با تأسیس شرکت نفت، پتروشیمی، کارخانه نورد و لوله‌سازی اهواز شهر مهمی شد و جمعیتش از ٣٢٢‌هزار در‌سال ۴۵ به ۴٨٩‌هزار و ٧٩۵ نفر رسید.یافته‌های حمید ماجدی و کورش لطفی نشان می‌دهد که ۴١/٣‌درصد از ساکنان سکونتگاه‌های غیررسمی به امید پیدا کردن شغل مهاجرت کرده‌اند و فقر و ضعف مالی، بیکاری در مبدأ، جنگ، وجـود اقـوام و بـستگان، ازدواج و اخـتلاف خانوادگی دلایل دیگرشان است.علی یعقوبی‌نژاد، نویسنده کتاب «بوی نفت می‌آید، انگلیسی‌ها آمدند» درباره شکاف طبقاتی شهروندان می‌نویسد. «یکی از ضعف‌های صنعت نفت قبل از انقلاب این بود که همه‌ چیز را به مناطق خود محدود می‌کرد. نظام کاستی انگلیسی می‌گوید؛ نباید قاطی دیگران باشید. این است که همه چیز جدا بود. البته در کنار این تغییرات، شغل‌هایی هم برای بسیاری از مهاجران و ساکنان شهر ایجاد شد.»

 

خانه‌‌ شمشادها

«انگلیسی‌ها». شاید فقط در شهرهای خوزستان در صحبت پیر و جوان همیشه حرف از انگلیسی‌ها باشد. خانه‌های انگلیسی. ویلیام دارسی، کنسرسیوم، قبرستان انگلیسی‌ها. مین حفیظ (اداره مرکزی).شهرک نفت نزدیک فرودگاه و محله‌‌ زیتون است. در محله زیتون بعد از هر سه‌ چهار خانه ویلایی سالخورده، یک آپارتمان چهارپنج طبقه بالا رفته است. این تغییرات بعد از اجرای طرح واگذاری خانه‌ها به کارمندان نفت (طرح هوم اونرشیپ) به وجود آمد.انگلیسی‌ها خانه و باشگاه و فروشگاه و ورزشگاه ساختند. مرحوم یعقوبی‌نژاد پیش از این در مصاحبه‌ای برایم گفته بود که «وجود نفت موجب رونق اقتصادی شهرهای نفتی و کل مملکت شد، اما در شهرها‌ی خوزستان نمود بیشتری داشت. استراتژی شرکت‌های خارجی نفتی این بود که طوری رفتار کند که جامعه پیرامون، شرکت را از خود بداند و از منافع شرکت حمایت کند. خانه‌ و مدرسه و هنرستان و بیمارستان می‌ساختند.»

 

نگهبان گیت ورودیِ شهرک نفت میله را بالا می‌برد و دست تکان می‌دهد. خیابان‌های منظم دهان باز می‌کنند و شمشادهای قیچی خورده به استقبال می‌آیند. بیمارستان بزرگ نفت اولین ساختمان شهرک است. نسیم از پنجره بزرگ خانه‌ها به درون می‌خزد و خانه‌‌باغ‌ها در سکوتِ شهرک رویا می‌بافند.شهرک نفت ۶ فاز دارد و یک مجتمع تفریحی- فرهنگی و دو فروشگاه و دو پارک. گنجشک‌ها روی یکی از درخت‌ها مجلسی برپا کرده‌اند.انگلیسی‌ها ١٠٩ نمونه خانه‌ شرکتی در مناطق نفتی ساختند که چند نمونه‌اش، ١٠فوتی، بی‌‌تایپ و جی‌تایپ در نیوسایت و شهرک نفت است. «همه چیز براساس سلسله‌مراتب و رتبه‌بندی بود.»

 

شما این‌جا زندگی می‌کنید؟

«اینجا اهواز است، مرکز مهم صنعت نفت ایران، مرکزی که از آن روزانه میلیاردها تومان روانه جیب دیگران می‌شود. ما درون زباله‌ها و لجن متعفن همراه با گاو و سگ و گوسفندهایمان زندگی می‌کنیم. این‌جا «حصیرآباد» است و سال‌هاست که این‌جا هستیم.»این جملات کاوه گلستان عکاس است که ١٣۵٨ پس از دیدار با حصیر‌آباد در «تهران مصور» نوشت. «حصیرآباد دختر فلجی است که مادرش روزها او را در میان زباله‌ها، به امید خدا رها می‌کند و پی کار خود- کلفتی در خانه دیگران- می‌رود. حصیرآباد اشک زن جوانی است که شوهرش در آلونک زمینگیر شده است. امروز حصیرآباد سراسر آرزوست. آرزوی بهره‌مند‌شدن از حداقل یک زندگی انسانی است.»

 

تهِ کوچه‌های باریک «حصیرآباد» به تپه‌های خاکی می‌رسد. کوچه‌های پلکانی باریک به خانه‌های ٣٠، ۴٠‌متری که روی هم سوار شده‌اند. بی‌هیچ نظمی.مکعب‌های کج و معوجی روی هم چیده‌اند و تا دل کوه بالا رفته‌اند. هول واژگونی همیشه هست. جوانی مشغول تعمیر چرخ دوچرخه است. مرد میانسالی با عرق‌گیر و پیژامه به دست‌های جوان چشم دوخته. می‌گوید؛ چندین‌ سال پیش (آذر ۸۲) صخره روی سه خانه سقوط کرد و سه‌نفر کشته شدند.کودکی به در زنگ‌زده خانه‌شان تکیه داده، دست را حمایل صورت کرده تا چشم‌ها باز شوند. از بالای تپه صدای هیاهوی کودکانه می‌آید. زنی دست پسرش را گرفته تا به‌ زحمت از تپه‌ خاکی بسُرد و پایین بیاید.شما این‌جا زندگی‌ می‌کنید؟ زن حواسش به قدم‌های پسرک است. نفس‌نفس می‌زند: «ما بالا زندگی می‌کنیم. یک‌سال است آمده‌ایم اینجا.»

 

چطور رفت‌وآمد می‌‌کنید؟
به اسیری. می‌بینید که.

می‌رود که به مادرش سر بزند در محله‌ پایین. از پرچین خانه‌های بالا مادر و چند کودک سرک می‌کشند.

 

چند تا بچه داری؟

۶ تا.

صدای بلندگوی وانتی آب‌فروش می‌آید.در مسیر سربالایی جا‌به‌جا بوته‌های سبز توله (پنیرک)٢ روییده. «بیایید شرایط زندگی ما را ببینید. شوهرم رفته به کارگری سر فلکه‌ زیتون، چه می‌گویند،‌ ها، زیتونِ کارمندی. کار که نباشد، پول هم نیست.»یک اتاق تودرتو در یک طرف حیاط و یک اتاق دو در دو که حکم حمام و آشپزخانه را دارد سوی دیگر. خانه‌ پدرشوهرش است. آب‌خوردن را از وانتی می‌خرند. می‌گوید یک‌بار دیگر هم گروهی آمده و فیلمبرداری کرده‌اند اما «کاری نشد بعدش».

 

«چهار تا از بچه‌ها را هر روز پیاده می‌برم مدرسه. مهشید، پرستو، پویا و روشنک. راه دو تاشان دور است اما چاره‌ای نیست، پول سرویس مدرسه نداریم. آرزو داریم پایین زندگی کنیم. تلاش می‌کنیم بچه‌ها درس بخوانند که مثل خودمان نشوند.»علی‌اکبر در آغوش مادر لبخند می‌زند. پویا که کلاس هشتم است زیر درخت کُنار، تکیه داده به دیوار و شهر را که لمیده زیر آفتاب نگاه می‌کند.«دختر برای عامو و خاله بگو کدوم مدرسه می‌ری.»

 

نجوای‌ بی‌جانی از زیر روسریِ به‌ دندان‌گزیده دختر شنیده می‌شود. «مدرسه‌ لقمان.»گُلی از عشایر بختیاری است، نهایت بخت‌یاری او این بوده که شوهر کند به فامیلش و از دشت لالی بیاید این گوشه‌ اهواز ساکن شود.دوباره باید این مسیر را در بدرقه‌ چشمان زن و کودکانش سرید تا کنار مردی که هنوز درگیر دوچرخه است. می‌پرسد هوا تهران چطور است. «تهرانی‌ها خیلی ناراحت می‌شوند از هوای آلوده؟» بچه‌ مدرسه‌ای‌ها به خانه برمی‌گردند. میان کوچه‌های دراز و باریک از روی جوی‌های لجن‌گرفته می‌پرند و می‌خندند. در هر کوچه چند مغازه‌ کوچک هم هست که پیداست یکی از اتاق‌های خانه بود که جدایش کرده‌اند، شاید خرج خانواده از آندر‌آید. شاید. بعضی‌ها هم جلوی درخانه‌شان گلیمی انداخته و دستفروشی می‌کنند.روی دیوارها اسم‌های زیادی نوشته‌اند. نام پسرهای محل، امیر، حسین، داوود و اسامی تیم‌های محبوب، استقلال و پرسپولیس و خوانندگان: ادل و خشایار، و کلمات دیگر: دل، آرزو، خاطره، یادگاری.سر خیابان سوم چند موتوری ایستاده‌اند به انتظار مسافر. قبلا اتوبوس‌های خسته‌ای در این کوچه‌های باریک می‌خرامید و مسافران را به مقصد می‌رساند اما حالا موتورسیکلت‌ها این وظیفه را به گرده می‌کشند. تابلویی بر ورودی محله نصب شده: «یادواره ۴٠٠ شهید حصیرآباد»
منبع: بهارنیوز

واکسیناسیون کودکان کار علیه هپاتیت B

دکتر سید مؤید علویان، گفت: ایران الگوی سلامت خون در منطقه است که در طی سال‌های متمادی با اجرای برنامه‌های مناسب پیشگیرانه توانسته از بار بیماری‌های کبدی ناشی از هپاتیت‌های ویروسی بی و سی بکاهد و با غربالگری خون‌ها از نظر هپاتیت و انتخاب مناسب افراد و رعایت استانداردهای لازم در هنگام اهدای خون به الگوی سلامت خون در منطقه تبدیل شود.

رئیس شبکه هپاتیت ایران اظهار داشت: در حال حاضر حدود یک میلیون و چهارصد هزار نفر در ایران مبتلا به هپاتیت بی و ۲۰۰ هزار نفر مبتلا به هپاتیت سی هستند. البته خوشبختانه واکسیناسیون نوزادان از سال ۷۳  سبب شده تا هپاتیت بی در افراد زیر ٢٣ سال مطرح نباشد و بیشترین مبتلایان به هپاتیت بی در کشور در محدوده سنی ٢٧ تا ۵٠ سال قرار داشته باشند. شیوع هپاتیت بی در چند سال گذشته ۵ درصد بوده که الان به جز در استان‌های گلستان و سیستان و بلوچستان به کمتر از ۲ درصد رسیده است.

علویان ادامه داد: به تازگی واکسیناسیون آرایشگرها، مسئولین جمع آوری پسماند در شهرداری، کودکان کار و زندانیان آغاز شده است و پیش بینی می‌شود سالانه ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار زندانی در کشور علیه هپاتیت بی  واکسینه شوند و موارد مبتلا به هپاتیت سی نیز پیگیری و درمان شوند. از آنجا که شیوع هپاتیت در کودکان کار شایع‌تر است، این طرح واکسیناسیون در دو منطقه در تهران به صورت آزمایشی آغاز شده و بعد از حصول نتایج به صورت کشوری اجرایی خواهد شد.

وی در خصوص شیوع هپاتیت سی نیز گفت: مطالعات متعدد نشان می‌دهد شیوع این بیماری در ایران که غالبا از طریق استفاده از سوزن و سرنگ مشترک در میان معتادان تزریق است زیر نیم درصد و کمتر از کشورهای همسایه است که این مهم مرهون تلاش شبکه بهداشت و درمان و سازمان انتقال خون ایران است. بنابر اعلام روابط عمومی شبکه هپاتیت ایران، وی همچنین افزود: با ورود داروهای جدید و ساخت داخل داروها جهت درمان قطعی هپاتیت سی، برنامه ریزی شده است تا سال ۱۴۱۰ شاهد ریشه کنی این بیماری در کشور باشیم.

رئیس مرکز تحقیقات گوارش و کبد دانشگاه بقیه الله همچنین در خصوص بیماران خاص مبتلا به هپاتیت سی تصریح کرد: به طور کلی در کشور آمار بیماران مبتلا به هپاتیت سی در میان بیماران هموفیلی، تالاسمی و دیالیزی در مجموع زیر ۱۰۰۰نفر است که امیدواریم تا سال ۱۴۰۰ شاهد ریشه کنی هپاتیت سی در بیماران خاص نیز باشیم. مشاور مدیرعامل سازمان انتقال خون در امر سلامت خون به مناسبت آغاز هفته اطلاع رسانی هپاتیت از جایگاه خوب ایران از نظر شیوع هپاتیت‌های ویروسی  بی و سی در منطقه خبر داد.
انتهای پیام
منبع: بهارنیوز

رفتار پرخطر پسران و دختران دبیرستانی

عباسعلی باقری در شانزدهمین جلسه علنی شورای اسلامی شهر تهران،ری و تجریش برای ارائه گزارشی از روند فعالیت‌های اجرایی، آموزشی، فرهنگی و نیروی انسانی در مورد آموزش و پرورش شهر تهران، حاضر شد. وی در این جلسه تربیت را کاری دشوار خواند و افزود: اگر بخواهیم تربیت را به درستی انجام دهیم قطعا کار دشواری خواهد بود. بسیاری از مشکلات، ناشی از همین حوزه تربیت نادرست است. همانطور که در قرآن اشاره شده است هر فردی با خصوصیت‌های خود خلق شده، لذا در تربیت افراد نیز نسخه واحدی وجود ندارد. در امر تربیت عواملی به صورت اصلی و مستقیم تاثیرگذار هستند که بر پیچیدگی‌های آن می‌افزاید.

وی ادامه داد: در کشور ما هیچ نهادی امور خانواده را متقبل نشده است به شکلی که امروزه هیچ وظیفه‌ای سخت‌تر از فرزندپروری نیست اما برای آموزش این حوزه هیچ ساز و کار مشخصی وجود ندارد و در مرحله‌ای بالاتر متاسفانه هماهنگی و تعامل میان نهادها و دستگاه‌های ذیربط در این حوزه برقرار نیست. مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران در بخش دیگری از صحبت‌های خود بر لزوم ایجاد تعامل بیش از پیش میان مدارس و مجموعه مدیریت شهری تاکید کرد و ادامه داد: ما این آمادگی را داریم که مدیریت شهری برای حوزه مدیریت مدارس وارد عمل شود و ما نیز در این عرصه قطعا همه تلاش خود را به کار خواهیم گرفت.

وی به وجود ۴۰۸۹ مدرسه در شهر تهران اشاره کرد و افزود: این مدارس شامل مدارس دولتی و غیردولتی هستند که از این میان ۱۸ درصد دانش آموزان شهر تهران در مدارس غیردولتی مشغول به تحصیل هستند. در شهر تهران حدود یک میلیون و ۸۲ هزار و ۱۳۶ دانش آموز مشغول به تحصیل هستند و در مقابل ۵۸ هزار و ۹۶۷ نفر کارکنان مجموعه آموزش و پرورش شهر تهران را تشکیل می‌دهد. این در حالیست که در چهار سال آینده قریب به ۲۵ هزار نفر از همکاران ما در آموزش و پرورش بازنشسته می‌شوند و سالی کمتر از ۱۰۰۰ نفر به مجموعه وارد می‌شود. ظرف چهار سال آینده یکی از آسیب‌های اساسی ما همین موضوع است که امیدواریم حل و فصل شود.

وی به اینکه در شهر تهران ۷۰۰ مدرسه در بافت فرسوده قرار گرفته‌اند، تاکید کرد: در سال ۱۴۰۰ در مقطع ابتدایی به ۲۶۴ مدرسه جدید نیاز خواهیم داشت. امروز در شهر تهران ۷۳ درصد دانش آموزان در مدارس دولتی و ۱۸ درصد در مدارس غیردولتی مشغول به تحصیل هستند. همچنین تعدادی مدارس خاص دیگر نیز در این شهر فعالیت می‌کند. ۲۵ درصد دانش آموزان ما در شهر تهران در مقطع متوسطه ۱۶ درصد در نظری و پنج درصد در فنی و حرفه‌ای و کار و دانش مشغول به تحصیل هستند اما شهر تهران یکی از فقیرترین شهرها به لحاظ فضای آموزشی است. بیشتر دانش آموزان ما در این شهر در کلاس‌های ۳۳ تا ۳۷ نفره حضور دارند. باقری در خصوص سرویس مدارس نیز گفت: باید از شهرداری تهران و مصوبه‌ای که توسط شورای اسلامی شهر تهران ابلاغ شد تشکر کنم که سرویس مدارس استثنایی را متقبل شدند. بچه‌های معلول و کم توان ما در این حوزه خدمت مناسبی را دریافت کردند.

وی همچنین به برخی از مواد قانونی که بر کمک شهرداری تهران به مجموعه آموزش و پرورش تاکید می‌کرد اشاره کرد و افزود: اجرا شدن ماده ۱۸ قانون شوراهای آموزش و پرورش، اجرا شدن ماده ۱۶ قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش، اجرا شدن بند ۳ ماده ۱۳ قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش، مساعدت در اجرا شدن بند «ه» تبصره ۹ قانون بودجه سال ۱۳۹۶ کشور و تخصیص اعتبار جهت نوسازی ناوگان حمل و نقل سرویس مدارس استثنایی و ایجاد تعامل سازنده بین نهادهای اجتماعی از جمله شورای اسلامی شهر، شهرداری تهران و آموزش و پرورش برای تربیت متوازن شهروندان تهرانی می‌تواند گام‌های موثری در حوزه آموزشی شهر تهران باشد.
منبع: بهارنیوز

تراژدی به نام کودک آزاری

خبرهای دهشتناک کودک آزاری در صفحه حوادث نشریات، روح هر انسانی را به درد می آورد. اخباری از مفقود شدن دخترکی معصوم و پیدا شدن جسد مورد تعرض قرارگرفته او تا تعرض و کشته شدن کودکی در چهاردیواری خانه. به باور روانشناسان، هر نوع رفتاری که از سوی بزرگسالان نسبت به کودک به‌صورت غیرتصادفی انجام شود و به‌نوعی به سلامت جسمی و روانی کودک آسیب برساند کودک‌آزاری محسوب می‌شود.بر اساس این تعریف، می توان گفت امروزه کودکان تحت خشونت‌های بی‌رحمانه از خفیف‌ترین شکل آن یعنی نگاهی منتقد یا کلامی طعنه‌آمیز تا شدیدترین آن که تنبیه بدنی و آزار جنسی است، قرار دارند. حال آن که ابعاد تاثیرگذاری این آزارها متفاوت است و در جایی ممکن است که بی مهری ها آزارهای کلامی به دست فراموشی سپرده شود اما آزار جنسی، اثری ماندگار تا پایان عمر باقی می گذارد. آزارهایی که فقر اقتصادی، فرهنگی، نبود آموزش های تربیتی مناسب، تابو بودن گفت و گو درباره مسایل جنسی میان والدین و فرزندان و نقص قوانین حمایتی برای کودکان از عوامل ایجاد آن است. به منظور بررسی راهکارهای کاهش کودک آزاری و ضرورت وضع قوانین سخت گیرانه در زمینه تجاوز به کودکان، گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا با «فریدون فریدونی» روانشناس و استاد علوم تربیتی و «گیتی پورفاضل» حقوقدان به گفت و گو پرداخته است.

فریدونی: تغییر زیرساخت های فرهنگی و رفتاری، راهکار حذف کودک آزاری
ریشه مسایلی همچون کودک آزاری به تربیت خانواده و اقلیم بازمی گردد یعنی اگر قرار است برای درمان آسیب اجتماعی کودک آزاری، راهکاری بیاندیشیم نخست باید به سراغ تربیت فرهنگی اقلیم و خانواده برویم. چرا که هر جایی که تزلزل فرهنگی وجود داشته باشد خروجی آن جنایت کودک آزاری و غیره است حتی در کشورهای توسعه یافته.  باید دانست که هرتغییر رفتاری با آموزش شروع می شود یعنی بدون آموزش تغییررفتار مقدور نیست و رسانه ها ابزار بسیار قوی آموزشی هستند. اگر قرار است این آسیب را بچه نبیند آسیب زننده باید کم بشود. آسیب زننده چه زمانی کم می شود وقتی درست تربیت بشود. چه زمانی درست تربیت می شود زمانی که درست آموزش ببیند و آغاز آموزش، از مهد کودک و دبستان است. سپس آموزش خانواده، مربیان و نگهدارندگان کودک در راس امر قراربگیرد.

در مورد فرد خاطی باید گفت که خود بیمار است یعنی هر برخوردی نسبت به خاطی داشته باشید برخورد با یک بیمار است؛ به این معنا که این بیمار در فرایند زمان با توجه به اندوخته های گذشته به این بیماری رسیده است، پس باید معالجه شود نه تنبیه. چرا که اگر بنابر تنبیه بود این موارد و اتفاق ها دیگر تکرار نمی شد. باید آخرین حربه یک تصمیم تنبیه باشد و اگر زود دست به تنبیه می بریم یعنی در ابزارهای دیگر ضعیف هستیم که به سراغ بدترین ابزار برای جبران می رویم. مگر برای مواد مخدر، قانون اعدام و تنبیه وجود ندارد چطور هنوز ادامه دارد. پس ما باید ببینیم که اصلا مسیر این درمان درست است یا غلط. یعنی اگر درمان غلط باشد بیماری کودک آزاری بیشتر می شود و لاینحل باقی می ماند. بنابراین هر قدمی که برمی داریم باید ببینیم خروجی آن چیست. آیا این اطلاع رسانی چیز بدی را تشدید می کند یا کم می کند. با این عمل، قبح این مطلب بالا می رود یا کاهش می یابد. تاثیر منفی می گذارد یا مثبت. خروجی این اخبار را مثبت نمی بینم چرا که اگر حتی کودک این را ببیند بخواند دچار اضطراب می شود. در میان سایر افراد هم، آن هایی که تربیت درست دارند، اعتمادشان از جامعه می رود و در میان آن هایی که تربیت غلط دارند قبح مساله از بین می رود و این روند ادامه پیدا می کند. 

پورفاضل: اصلاح قانون و همسانی آن با زمان حال 
مطابق ماده ۲ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، هر نوع‌ اذیت‌ و آزار کودکان‌ و نوجوانان‌ که‌ موجب‌ شود به‌ آنان‌ صدمه‌ جسمانی‌ یا روانی‌ و اخلاقی‌ وارد شود و سلامت‌ جسم‌ یا روان‌ آنان‌ را به‌ مخاطره‌ اندازد ممنوع‌ است. در عین حال در قانون عنوان شده است که پدر و جد پدری به دلیل این که اولیای قهری کودک هستند، می توانند در بحث تربیت فرزندان از رفتارهای فیزیکی هم استفاده کنند اما قانون، حد تربیت توسط پدر و جدی پدری را مشخص نکرده است این که تا چه میزان می تواند از حملات فیزیکی برای تربیت استفاده کند. 

به طور کلی در قوانین ما به خصوص در دایره های اجتماعی، درباره چگونگی رفتار با کودکان و جرم انگاری آن به درستی مطالبی ذکر نشده است در حالی که غیر از مشکلات ژنتیکی کودک، هر رفتار و کنشی که از کودکان سر می زند، به نحوه برخورد خانواده و جامعه با فرد بستگی دارد. چطور می شود که از فردی رفتاری سر می زند که در میان حیوانات هم شاهد آن نیستیم. آیا چنین رفتارهایی با کودکان و شنیدن درد و ناله آنان و اهمیت ندادن به آن انسانی است. حال آن که حیوانات هم نسبت به بچه های حیوانات دیگر احساس مسوولیت می کنند و دلرحمی دارند.

در مورد آزار بدنی کودکان، در قانون جزا، جرم انگاری شده و در تجاوز به عنف، حکم اعدام اجرا می شود اما این ها کافی نیست. باید قوانین جزا، مطابق با شرایط زمانه و با مشورت روانشناسان، جامعه شناسان و مشاوران تغییر کند. باید دانست احکامی که در یک جامعه بسته نوشته شده است بازدهی ندارد و نیازمند تغییر است. هر جامعه ای بر اساس نیازهایی که دارد، قوانینی را تدوین کند تا بتواند بر مشکلات غلبه کند.

با توجه به اظهارات مطرح شده از سوی کارشناسان به نظر می رسد به جای تشکیل دادگاه ویژه کودکان، باید مراجعه کودکان به مراکز دادرسی را تسهیل کنیم. به فرزندان بیاموزیم در شرایط احساس خطر و کودک آزاری با شماره تماسی، مراتب را اطلاع رسانی کنند و هیچوقت به خاطر این که آبروی خانواده می رود سکوت نکنند.  مطالعات صورت گرفته در زمینه کودک آزاری، نشان می دهد که اغلب افرادی که به کودک آزاری می پردازند، در دوران طفولیت خود، مورد آزار جسمی و جنسی قرار گرفته و در حالی پا به مرحله بزرگسالی نهاده اند که با مشکلات هیجانی، رفتاری و ارتباطی دست و پنجه نرم می کنند. افرادی که نه در محیط خانواده و نه در جامعه، برای مقابله با چالش های پیش رو، آموزش ندیده اند.پس باید توجه کرد که وقتی کودکی مورد آزار، سوء استفاده جسمی و جنسی و ضربه های روحی و روانی قرار می گیرد، تا پایان عمر این لطمه ها را به دوش می کشد و در زمان بحران، به انتقال آن به کودک دیگر می پردازد. برای دور کردن سایه این شرایط بغرنج از سر جامعه، بایست به تغییر قوانین و آموزش پرداخت تا بتوان سقف امنیت و آرامش را گستراند. 
منبع: بهارنیوز

​تحول در مدیریت آب ایران

گروه جامعه- رسانه ها: عباس جنگی‌مرنی، کارشناس‌ارشد مدیریت منابع آب در یادداشتی نوشت: «نقصان در فهم عرصه گسترده و به‌هم‌پیوسته مدیریت منابع آب، کشور را به نقطه خطیری کشانده و ما را چاره‌ای جز فهم ورود به عرصه تغییر بسیاری از روندها نمانده است». این جمله‌ای کلیدی از یادداشت دکتر رضا اردکانیان است. یادداشتی اندیشمندانه با عنوان راهی نوین در مدیریت منابع آب که در تاریخ ٢۵ مهر سال ٩۶ منتشر شد. با مطالعه و ارزیابی نوشته فوق، به‌نظر می‌رسد «راهی نوین در مدیریت منابع آب» می‌تواند منشور کلی رویکرد و مدیریت آقای دکتر اردکانیان و سیاست‌ها و فعالیت‌های آتی وزارت نیرو، پس از معرفی و رأی اعتماد مجلس باشد. در این یادداشت به‌اختصار، از ضرورت ایجاد درک مشترک و تحول بزرگ در مدیریت منابع آب ایران صحبت به میان آمده است تا چالش‌های منابع آب به‌صورت تدریجی تعدیل و شاید رفع شود.

در این درک مشترک و تحول بزرگ، همه دست‌اندرکاران و ذی‌نفعان منابع آب نقش و مشارکت دارند، بر گستره و کیفیت آن تأثیرگذار هستند و پرسشگری و نقد منصفانه می‌کنند. در چنین فضایی می‌توان انتظار داشت با به‌کارگیری راهکارهای عموما غیرفنی و غیرمهندسی و اصلاحات نهادی، وضعیت منابع آب ایران کمی بهبود و ارتقا یابد. به‌واقع، راهی نوین در مدیریت منابع آب، بیان مختصری از ضرورت تغییر و تحول در نگرش، برنامه، رفتار و اقدام وزارت نیرو و سایر نهادهای دست‌اندرکار در کشور و گذاری هوشمندانه از شیوه‌های صرفا فنی و مدیریت عرضه در منابع آب ایران به رویکرد مدیریت تقاضا و نگرش و روش‌های مبتنی بر مدیریت غیرسازه‌ای آب است.

توجه ویژه به پایداری محیط زیست، الزامات توسعه پایدار، مدیریت مشارکتی آب، بهبود مقررات، ارتقای دانش و توانمندسازی نیروی انسانی، همکاری دست‌اندرکاران و ذی‌نفعان، افزایش سرمایه اجتماعی آب، اصلاح سازمانی و حکمرانی خوب و پایدار منابع آب، خاک و انرژی از اجزا و مؤلفه‌های اصلی نگاه و اقدام تحول‌گرایانه در مدیریت منابع آب ایران است. این مؤلفه‌ها و سایر الزامات بر پایه تجارب بشری و رهیافت‌های نوین جهانی برای مدیریت منابع طبیعی، به‌ویژه آب، می‌تواند نویدبخش کاهش تدریجی چالش‌های فعلی و بهبود وضعیت منابع آب در کشور باشد.

به‌این‌ترتیب وزارت نیرو با همکاری سایر دست‌اندرکاران و ذی‌نفعان باید فرآیند تغییر و تحول در مدیریت منابع آب را آغاز کند. پیاده‌سازی حکمرانی خوب آب با مؤلفه‌های نهادهای مدنی مشارکتی فعال و سازنده، سیاست‌گذاری کاملا شفاف و علنی، نظام اداری چابک و حرفه‌ای و درنهایت پاسخ‌گویی مسئولان و دست‌اندرکاران می‌تواند بخشی از برنامه تحول و بهبود مدیریت منابع آب باشد. همچنین حکمرانی خوب آب مسیری راهگشا برای توسعه پایدار و کاهش تعارض‌ها و منازعه‌های منطقه‌ای خواهد بود.

پس از تغییر در نگرش و رویکرد مدیریت منابع آب و به‌منظور پایداری تغییرات و اصلاحات غیرفنی و غیرسازه‌ای انجام‌شده، آنچه حائز اهمیت است، تحول و اصلاح نهادی مدیریت آب ایران است. مدیریت منابع آب، اکنون نیازمند مقررات کارآمد و مناسب با شرایط و نیازهای امروز و فردای کشور است. بایستی با تنظیم چارچوب‌های لازم، از سیاست‌گذاری‌ها و اقدامات متضاد و مخرب در مدیریت منابع آب و محیط‌زیست ایران جلوگیری کرد.

ضروری است به‌هم‌پیوستگی منابع آب تبیین و وظایف و اختیارات هر کدام از دست‌اندرکاران و ذی‌نفعان روشن و شفاف شود. در این تحول و بهبود شرایط مدیریت آب، اصلاح و چابک‌سازی سازمان کار مربوط به منابع آب نیز مؤثر، اصلاح ساختار سازمانی و تبیین وظایف و روابط هر بخش و واحد کاری و منطبق‌کردن آن با مسائل و نیاز‌های کنونی و آتی مفید و مؤثر خواهد بود.

برای اثربخشی فعالیت‌ها و ارتقای عملکرد مجموعه آب کشور، نیازمند بازنگری و بهینه‌سازی فرآیندها، وظایف و مسئولیت‌های واحدها و بهبود و ارتقای ساختار سازمانی در مدیریت منابع آب برمبنای مدیریت به‌هم‌پیوسته منابع آب حوضه‌های آبریز هستیم. مدیریت به‌هم‌پیوسته منابع آب در حوضه‌های آبریز فرآیندی است که از طریق ارتقای هماهنگی‌های لازم بین دست‌اندرکاران و ذی‌نفعان برای بهبود و مدیریت منابع آب، خاک، انرژی و محیط‌زیست، با هدف به‌حداکثررساندن رفاه اقتصادی و اجتماعی به شیوه‌ای عادلانه و بدون به‌خطرانداختن پایداری محیط زیست پیاده‌سازی می‌شود.

در تغییر و اصلاح نهادی آب، توجه ویژه به به‌هم‌پیوستگی منابع آب حوضه‌های آبریز و استفاده از رویکردهای جدید نظیر هم‌بست آب، غذا، خاک و انرژی و پیاده‌سازی آنها در کلیه حوضه‌های آبریز کشور مفید و موجب تسریع تحول در مدیریت منابع آب خواهد بود. این اصلاح و بهبود باید با اولویت حوضه‌های آبریز بحرانی در کشور باشد.

رویکردهای فوق می‌تواند پایداری حوضه‌های آبریز را افزایش دهد و موجب بهبود مدیریت منابع آب شود. حوضه آبریز پایدار حوضه‌ای با منابع و مصارف آب متعادل، فاقد برداشت غیرمجاز آب، دارای محیط‌زیست سالم و برخوردار از منابع کافی آب، مشارکت عمومی در مدیریت آب، تأمین‌کننده حقوق حقابه‌بران، عدم وجود مناقشه جدی بین ذی‌نفعان مختلف، دارای رونق فعالیت‌های اقتصادی طبیعت‌دوست و رضایتمندی نسبی ذی‌نفعان است. برای ایجاد چنین شرایطی در مدیریت منابع آب کشور، نیاز به تغییر و تحول بنیادی در رویکرد و نهاد مربوط به مدیریت آب در ایران و سیاست‌ها و اقدامات تمامی دست‌اندرکاران است.
منبع: بهارنیوز

وضعیت پرستاران بدتر شده است

محمد شریفی‌مقدم (قائم مقام سازمان نظام پرستاری) درباره آمار مهاجرت پرستاران ایرانی گفت: مهاجرت کاری پرستاران کانال‌های مختلفی دارد، آماری که نظام پرستاری در اختیار دارد حداقل تعدادی است که به واسطه شغل‌شان مهاجرت کردند. زیرا افراد بیشتر به صورت مستقل برای مهاجرت اقدام می‌کنند و آماری که نظام پرستاری در اختیار دارد بخشی از تعداد افرادی است که به کشورهای مختلف مهاجرت کردند. او ادامه داد: در یک سال گذشته حدود ۲۰۰نفر از پرستاران ایرانی فقط از کانال سازمان نظام پرستاری مهاجرت کردند، اما فکر می‌کنم سالانه حدود ۵۰۰پرستار از راه‌های مختلف مهاجرت می‌کنند. متاسفانه آمار مهاجرت پرستاران خیلی بیشتر از این‌هاست اما آنچه که به صورت دقیق در اختیار سازمان نظام پرستاری باشد؛ وجود ندارد زیرا راه‌‌های مختلفی برای مهاجرت وجود دارد. برخی از کشورها از مهاجران تاییدیه سازمان نظام پرستاری می‌خواهند و آماری که این سازمان در اختیار دارد مربوط به افرادی است که برای کشورهای مختلف تاییدیه گرفتند.

آمار دقیقی از پرستارانی که به کشورهای خلیج فارس مهاجرت می‌کنند، در دست نیست
قائم مقام سازمان نظام پرستاری با اشاره به اینکه کانادا و استرالیا بیشترین مهاجر پرستار را دارد، افزود: پرستاران به همه کشورها مهاجرت می‌کنند اما کشورهایی مانند کانادا و استرالیا متقاضی بیشتری دارد البته این آمار مختص به سازمان نظام پرستاری است یعنی افرادی که از این سازمان گواهی تایید می‌گیرند بیشتر قصد مهاجرت به کانادا و استرالیا را دارند. او تاکید کرد: تعداد زیادی از پرستاران ایرانی که به کشورهای حوزه خلیج فارس مهاجرت می‌کنند از سازمان نظام پرستاری گواهی نمی‌گیرند بنابراین آمار دقیقی از آنها وجود دارند؛ در صورتی که بسیاری از پرستاران ما در حال مهاجرت به دبی و ترکیه هستند. شریفی‌مقدم با اشاره به دلایل مهاجرت پرستاران گفت: متاسفانه کشورهای خارجی برای شغل پرستاری جذابیت ایجاد کرده‌اند و همین مسئله باعث می‌شود پرستاران با وجود مشکلاتی که زندگی در غربت دارد به این کشورها مهاجرت کنند.

قانون حقوق پرستاران از سال ۸۶ بلاتکلیف است
او با اشاره به اینکه در دولت یازدهم شرایط مناسبی برای پرستاران وجود نداشت، گفت: متاسفانه با توجه به شرایط و کار سختی که پرستاران دارند و مداوم در معرض بیماری‌های پرخطر هستند اما شرایط برای این قشر از جامعه در دولت اول دکتر روحانی مناسب نبود. شریفی‌مقدم درباره حقوق و تعرفه‌گذاری شغل پرستاری افزود: از سال ۸۶ تاکنون قانون حقوق و تعرفه برای پرستاران اجرا نشده است در صورتی که در جاهای دیگر دیده می‌شود همه قوانین یک شبه می تواند اجرا شود اما باتوجه به پیگیری‌هایی که انجام شده این قانون همچنان به عرصه عمل نرسیده است. همین امروز نیز این مسئله قرار است در شورای عالی بیمه مطرح شود و امیدواریم شورا این قانون را تصویب کند.

وضعیت پرستاران در ۴ سال گذشته بدتر شده است
قائم مقام سازمان نظام پرستاری تاکید کرد: وضعیت پرستاران در ۴ سال گذشته نه تنها بهتر نشده که بدتر هم شده است. متاسفانه معوقه چند ماهه در پرداخت کارانه پرستاران وجود دارد. برخی از مراکز مشکل پرداخت کارانه پرستاران تا ۱۱ماه را دارند و می‌توان گفت در دوران آقای روحانی رضایت پرستاران جلب نشده و مخصوصا وضعیت در یک‌سال گذشته باتوجه به مشکلات مالی دولت بدتر بوده و کارانه‌ها عقب افتاده و می‌توان گفت جامعه پرستاری در آستانه انفجار است. او با اشاره به وضعیت پرستاران بیمارستان امام، گفت: حقوق پرستاران امام پراخت شده اما ۹ماه است که کارانه‌ای به آنها نپرداختند این مشکل درمراکز دیگر مانند گیلان نیز وجود دارد. متاسفانه مراکزی داریم که کارانه پرستاران از ۹ ماه تا یک سال معوقه است.

در حقوق پرستاران تبعیض وجود دارد
شریفی مقدم با تاکید بر اینکه کمبود پرستار در همه کشورهای دنیا وجود دارد، گفت: باتوجه به اینکه نقش پرستاران در نظام سلامت برجسته شده کمبود نیروی پرستار در همه جا وجود دارد اما کشورهای خارجی تبعیضی در پرداخت حقوق پرستاران قائل نمی‌شوند اما در ایران بین حقوق پرستاران و پزشکان تفاوت بسیار زیادی وجود دارد. هم‌چنین میزان کار و فشار کاری که بر پرستار است در کشورهای خارجی بسیار کمتر است.   او افزود: متاسفانه سیستم سلامت ما نظام‌مند نیست اما در کشورهای خارجی مانند کشورهای اروپایی، کانادا یا استرالیا سیستم نظام‌بند است و پرستاران با توجه به عملکرد‌شان حقوق و مزایا دریافت می‌کنند و ضمن اینکه حقوق‌شان بالاست، پرستار از احترام زیادی هم برخوردار است. کشورهای خارجی برای کار پرستاران انگیزه ایجاد می‌کنند و همین باعث می‌شود کمبود نیروی انسانی‌شان نیز حل شود و همین موضوع دلیل اصلی مهاجرت پرستاران ما به خارج از کشور است. قائم مقام سازمان پرستاری در پایان گفت: علاوه بر اینکه کشور کمبود پرستار دارد با پدیده مهاجرت پرستاران نیز مواجهیم. بسیاری از پرستاران به حوزه خلیج فارس مهاجرت می‌کنند که آمار دقیقی از مهاجرت آنها در دست نیست.
منبع: بهارنیوز

سهم مجلس از تلخی خودکشی ها

علی نجفی در مطلبی با عنوان “خودکشی، مرگی به دست خود یا جامعه! ” در کانال تلگرامی‌اش نوشت: در روزهایی که جامعه شناس بزرگ، امیل دورکیم، به تحقیق در مورد خودکشی مشغول بود شاید کمتر کسی تصور می کرد روزی آمار خودکشی تا این حد نگران کننده شود. نماینده بابل توضیح داد: متاسفانه خبر خودکشی چهار نفر در کمتر از یک هفته در شرایطی به تیتر اخبار شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده که در دو مورد منجر به مرگ دو جوان همشهری‌مان شده است، اخباری که مشابه آن در سراسر کشور کم نیست. وی این خبرها را تلخ و در عین حال تلنگری دانست تا ما خفتگان در روزمرگی به خود آئیم و بدانیم این فجایع موضوعاتی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن بگذریم.

نجفی ادامه داد: اطلاعی از دلایل خودکشی و سرنوشت شخصی این چهار نفر ندارم اما می‌توان فهمید در شهری که در یک بازه زمانی کوتاه چهار نفر اقدام به خودکشی می‌کنند، شاید همان زمان انسانهای بیشتری در حال ترسیم نقشه مرگ خود و منتظر فرصتی برای اجرای آن باشند. وی با بیان اینکه طبق تعریف برخی از روانشناسان مهمترین اهدافی برای خودکشی دعوت یا خطاب، تقاضای کمک و حمایت و واکنش در مقابل یک فاجعه و مصیبت است در عین حال گفت: به راستی جوانانی که دست به خودکشی می زنند در آخرین لحظات زندگی‌شان به چه فکر می‌کنند و با مرگشان در مقابل کدام فاجعه یا مصیبت از ما تقاضای کمک  دارند؟

 این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ادامه داد: آیا نظام آموزشی ما راهکاری برای پیشگیری دارد؟ آیا فرهنگ لازم برای استفاده از شبکه‌های مجازی وجود دارد؟ آیا بازی‌های رایانه‌ای مشکوک و مخرب تحت کنترل و مراقبت هستند؟ آموزش و پرورش خانه دوم کودکان ماست، آیا از آنان شهروندانی مسئولیت پذیر، اجتماعی و توانمند می‌سازد تا به هویت خود شکل دهند؟ سهم مدیران فرهنگی در این مرگ‌های تلخ کجاست؟ آیا مدیران فرهنگی در جامعه ای که در آن شادی های جمعی کم است و آمار افسردگی رو به افزایش است، به روزمرگی و ارائه گزارش عملکردهای تکراری دچار شده اند یا برنامه ای علمی و اجرایی برای مقابله با بحران های اجتماعی در دست دارند؟

نجفی با طرح این پرسش که سهم نمایندگان از این تلخی‌ها چقدر است، گفت: نماینده باید نماینده دردهای جامعه باشد. نماینده یک قدرت ملی است و باید از این قدرت ملی در جهت توسعه در کشور وحوزه انتخابیه اش استفاده کند.اما فاجعه زمانی رخ می دهد که یک نماینده دچار روزمرگی شود، به کارهای کوچک عادت کند و موج سوار مشکلات مردم شود . وی افزود: وقتی روزمرگی و تبلیغات تبدیل به آفت شود، با بروز چهار خودکشی در یک شهر آن هم در یک هفته هیچ اتفاقی نمی‌افتد و هیچ کسی هم احساس گناه نمی کند. نام این مرگ‌ها را خودکشی نمی گذارم. خودکشی کلمه ای برای فرار ما از بار مسئولیت است و این بی‌مسئولیتی  و روزمرگی ما را می کشد! مایی که نتوانستیم فرصت های برابر برای داشتن زندگی شادتر فراهم کنیم. نجفی در پایان ابراز امیدواری کرد که خدایا یاریمان کند تا اسیر روزمرگی و مردم فریبی نویم و با استفاده از نخبگان و اندیشمندان این دیار بر این دردها با نگاهی علمی فائق آمده و قدمی هرچند اندک در این مسیر برداریم.
منبع: بهارنیوز

نسل جدید اینترنت در چند قدمی ایران

آدرس IP یا Internet Protocol Address شناسه‌ای است که پروتکل به وسیله آن می‌فهمد که داده‌ها یا درخواست‌ها به کدام رایانه فرستاده یا از کدام یک دریافت خواهند شد. پروتکل IPv۴ از آدرس‌های ۳۲ بیتی تشکیل شده است بدین معنی که این فضا اجازه آدرس‌دهی حدود ۴.۳ میلیارد آدرس را می‌دهد در حالی که IPv۶ از آدرس وب ۱۲۸ بیتی تشکیل شده که ظرفیت میلیاردها آدرس جدید را دارد.

از آنجا که نسخه ۴ پروتکل اینترنت دیگر توان پاسخگویی نیازها را ندارند، به همین دلیل عبور از نسخه ۴ به نسخه ۶ امری ضروری است. نصرالله جهانگرد  – رئیس سازمان فناوری اطلاعات – حدود دو سال پیش در این باره گفته بود: براساس برنامه‌ریزی‌هایی که در حال حاضر صورت گرفته این گذر حدود پنج تا شش سال زمان خواهد برد، زیرا ما نمی‌خواهیم به سازمان‌های مختلف و بخش‌هایی که تجهیزات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری مطابق باIPV۴  را خریداری کرده‌اند فشاری وارد شود، اما هرچه ورود به IPV۶ سریع‌تر اتفاق افتد صرفه اقتصادی بیشتری به دنبال خواهد داشت.
طبق اظهارات مسوولان، تا سال ۱۳۹۷ به تدریج حذف دامنه‌های IPv۴ آغاز خواهد شد و این گذر در ایران تا سال ۱۴۰۰ صورت خواهد گرفت. بنا بر آخرین خبرها از گذار به IPv۶، برای نخستین بار در ایران، اپراتور دوم با همکاری شرکت ارتباطات زیرساخت و سازمان فناوری اطلاعات، تست IPv۶ را بر بستر موبایل نیز با موفقیت به پایان رساند.
رئیس سازمان فناوری اطلاعات همچنین در این باره گفته بود: براساس برنامه‌ریزی‌هایی که در حال حاضر صورت گرفته این گذر حدود پنج تا شش سال زمان خواهد برد، زیرا ما نمی‌خواهیم به سازمان‌های مختلف و بخش‌هایی که تجهیزات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری مطابق با IPV۴ را خریداری کرده‌اند، فشاری وارد شود، اما هرچه ورود به IPV۶ سریع‌تر اتفاق افتد صرفه اقتصادی بیشتری به دنبال خواهد داشت.
حذف دامنه های IPV۴  از سال آینده
در همین راستا علی اصغر انصاری – معاون توسعه و مدیریت شبکه ملی اطلاعات – نیز از فراهم شدن زیرساخت فنی مورد نیاز برای پشتیبانی از آدرس‌های عددی نسخه شش و آمادگی زیرساخت فنی برای پشتیبانی از IPV۶ از سال آینده خبر داده بود؛ در حالی‌ که بنا بر اظهارات جهانگرد تا سال ۱۳۹۷ به تدریج حذف دامنه‌های IPV۴ آغاز خواهد شد و این گذر در ایران تا سال ۱۴۰۰ صورت خواهد گرفت.
وضعیت IpV۶ در دنیا، ایران و منطقه چگونه است؟
کشور ما هم در حال حاضر در این حوزه در منطقه صفر قرار دارد درحالی که تقریبا ۱۰ درصد از به کاربران منطقه به IPV۶ گذر کرده‌اند و کشورهای متعددی هستند که ضریب استفاده از IPV۶ در آن‌ها به ۹ هم رسیده است. محمود واعظی  – وزیر سابق ارتباطات و فناوری اطلاعات – در این زمینه گفته بود که IPV۶ یک الزام است و در واقع این‌طور است که راهی به‌ غیر از این نمی‌توان طی کرد، چرا که دنیا به این سمت رفته و ما برای تعامل با دنیا مجبوریم این مسیر را با سرعت بیشتری طی کنیم.
حدود ۷۶ درصد از کشورهای این بخش به IPV۶ مهاجرت کرده‌اند واگر ما خود را به این سطح نرسانیم در آینده از نظر تکنیکال با مشکلات متعددی مواجه خواهیم شد. متاسفانه در حال حاضر در این حوزه در منطقه نیز اوضاع خوبی نداریم اما برخی کشورهای همسایه تحرکاتی را در این مسیر آغاز کرده اند.  کشورهای متعددی هستند که ضریب استفاده از IPV۶ در آن‌ها به ۹ هم رسیده و این آمار در آمریکا بیشترین نرخ استفاده را دارد. اکنون بنا بر اظهارات صورت گرفته، در کشور هنوز استفاده‌ای از IPV۶ صورت نگرفته و بنابر آخرین اخبار تنها در برخی بخش‌ها تجهیزات مربوط به این حوزه آماده شده است. این اتفاق در شرایطی رخ می دهد که تقریبا ۱۰ درصد از به کاربران منطقه نیز به IPV۶ گذر کرده‌اند.
پیش از این محمود واعظی گذر از IPV۴ و پیاده سازی IPV۶ برای تعامل با دنیا را یک الزام دانسته و با هشدار درباره رو به اتمام بودن آدرس‌های IPv۴ گذر به نظام آدرس‌دهی جدید را نیازمند یک کار جمعی دانسته بود. وزیر ارتباطات دولت یازدهم، گذر از IPV۴ و پیاده سازی IPV۶ برای تعامل با دنیا را یک الزام دانسته است و با هشدار در درباره رو به اتمام بودن آدرس‌های IPv۴ گذر به نظام آدرس‌دهی جدید را نیازمند یک کار جمعی دانست.
واعظی گفته بود: در حال حاضر در دنیا IPV۴ مورد استفاده قرار می‌گیرد اما این ظرفیت در حال اتمام است و همین حالا ما در ایران با این مشکل مواجهیم که البته این مشکل در کشورهای متعدد دیگری نیز وجود دارد اما با گذر از IPV۴ به IPV۶ فضای بسیار بازی ایجاد می‌شود که در صورت رخ دادن این گذر این مشکل برطرف خواهد شد. اگرچه تصمیم‌گیری در این حوزه در اختیار حاکمیت است اما اجرای این گذر اقدامی جمعی است و همکاری بخش‌های متعدد را طلب می‌کند؛ به همین دلیل ما جلسات متعددی با بخش های مختلف برگزار کردیم تا استراتژی گذر از IPV۴ به IPV۶ مشخص شود. باید به این نکته توجه داشت که نمی توان گذر از IPV۴ به IPV۶ را تنها به چشم خرید و نصب تجهیزات در نظر گرفت.
او با بیان این‌که در این میان هرچه مسیر گذر به IPV۶ سریع‌تر طی شود، سود بیشتری نصیب کشور می‌شود، گفته بود: باید پیش از این کار می‌شد اما با توجه به موقعیت کشور و برنامه پنج ساله پنجم ما نسبت به انتظاراتی که در حوزه وجود دارد بسیار عقب هستیم و با این وجود به هیچ عنوان نباید اجازه دهیم در این حوزه میان ما و دنیا از نظر تکنولوژی شکافی ایجاد شود.
چرا باید به برای IPV۶ هزینه کنیم؟
IPv۴ در واقع یک بستر برای آدرس‌های اینترنتی است که کشورهای جهان از آن استفاده می‌کنند اما ظرفیت پایین این سیستم آدرس دهی موجب محدودیت برای افزودن شناسه‌ها و کاربران بیشتر به شبکه در آینده می شود. این ضعف آدرس گذاری باعث ایجاد مشکلاتی برای شرکتهای دولتی و خصوصی در برخی کشورها شده که برای حل آن ورژن جدیدی به نام IPV۶ در آن کشورهاپیاده‌سازی شده و یا در حال پیاده‌سازی است؛ امری که با استقبال گسترده و فزاینده شهروندان ایرانی به سمت استفاده از رایانه های شخصی در آینده بیشتر هم محسوس خواهد بود.
بنابراین برای بهره‌گیری از مزایای IPV۶ که بر اساس یک پروتکل جدید اینترنتی تعریف شده، نیاز به استفاده از مکانیزم‌ها و روش‌هایی احساس می شود که به گذار یا مهاجرت معروف هستند. بر این اساس با استفاده از این مکانیزم‌ها می‌توان از پروتکل فعلی اینترنت یعنی IPV۴ به پروتکل جدید IPV۶ مهاجرت کرد.
افزایش فضای آدرس‌دهی، پیکربندی خودکار، امنیت بالاتر، مسیریابی کاراکتر،‌ سهولت در ارتباطات چندگانه و پشتیبانی قوی از امکانات چندبخشی از جمله مزایای نظام آدرس‌دهی ورژن ۶ است که در سند راهبردی گذر به این نظام به آن اشاره شده‌ است.
اکنون کارشناسان و مسوولان حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور بر این باورند که عقب‌ماندگی در این حوزه موجب گسترش شکاف تکنولوژیکی بین ایران و جهان خواهد شد و بر همین اساس لازم است سریع‌تر مسیر گذر به IPv۶ را که موجب بیشتر شدن سود ایران از صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌شود به سرانجام برسانیم که  در این میان بحث تامین تجهیزات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری از جمله مهمترین موضوعات برای گذر ۶ IPV به شمار می رود.
تفاوت IPv۴ها با IPv۶ها چیست؟
مسلما IPv۶ یکی از بزرگترین و فراگیرترین تغییراتی بوده که برروی ساختارهای پایه‌ای اینترنت اعمال شده است. تغییری که در طول ۲۰ سال گذشته بی سابقه بوده است. نسخه ۱ تا ۳ پروتکل IP هیچگاه به کار برده نشد، همین اتفاق برای نسخه پنجم نیز افتاد. IPv۴ تا زمانی که تمامی پروتکلها به درستی وظایف خود را انجام می‌دانند یک چیز واقعاً مفید بود، به خصوص که طراحی آن به سال ۱۹۷۰ باز می گشت و امتحان خود را پس داده بود.
اما این مجموعه یک سری مشکلات هم داشت؛ هر کامپیوتر برروی شبکه احتیاج به آدرس اینترنتی مخصوص خود داشت و IPv۴ فقط ۳۲ بیت داشت. چون ۳۰ سال قبل به علت مسائل تکنیکی تعداد کل وسائل مربوط به شبکه از ۳۲^۲ یا ۴۲۹۴۶۷۲۹۶ کمتر بود – چیزی نزدیک به ۲ میلیارد – که مشکل بزرگی به نظر نمی‌رسید. اما امروزه با وجود صدها میلیون استفاده کننده اینترنت و در حالیکه آدرسهای اینترنتی بر روی تلفن های همراهی که از جستجوگرهای اینترنتی کوچک استفاده می‌کنند و وسائل بازی و خانگی مانند یخچال و تلویزیون و… که به زودی و برای راحتی و کارایی بیشتر قرار است به اینترنت وصل شوند به کار برده شود، کاملا مشخص می‌شود که چرا این ۳۲ بیت آدرس به زودی تمام خواهد شد.
بر این اساس لزوم حرکت به سمت IPv۶ مطرح می شود. در این راستا مهمترین تغییر چهار برابر شدن فضای آدرس دهی از ۳۲ به ۱۲۸ بیت در نسخه جدیدIP یعنی IPv۶ خواهد بود. با گذر به این ورژن برای هر کدام از ما ۶۰ هزار میلیارد آدرس IP فراهم خواهد شد. گسترش IPv۶ احتیاج به بازنگری در سیستمهای شبکه‌ای و تغییر پیکر بندی صدها میلیون کامپیوتر در سراسر جهان خواهد داشت. مساله امنیت نیز یکی از مهمترین مسایل در این نسخه است که باید بصورت وسیع به آن پرداخته شود.

 شاید نیاز به توسعه تعداد آدرس های IP با توجه به وضعیت بحرانی موجود به عنوان یکی از اهداف مهم طراحی و پیاده سازی IPv۶ ذکر شود ولی تمام داستان به اینجا ختم نمی‌شود و دلایل متعدد دیگری نیز در این زمینه مطرح است.
ویژگی‌های جدید IPv۶ فواید زیادی را برای کسب و کارهای مختلف به ارمغان می‌آورد که از جمله آنها می توان به کاهش هزینه‌های مدیریت شبکه، بهینه سازی برای شبکه‌های نسل آینده(NGN)، محافظت از دارایی‌های شرکت، محافظت از سرمایه‌گذاری، امکان گذر و انتقال آسان و برنامه‌ریزی شده از IPV۴ به IPV۶ اشاره کرد.
برای حرکت به سمت نسل جدید IPVها چه کرده‌ایم؟
وزیر سابق ارتباطات و فناوری اطلاعات به تجهیزات مختلفی که در کشور مورد استفاده قرار می‌گیرد اشاره کرده و گفته بود: برای گذر از IPV۴ به IPV۶ کمیته‌ای نیز تشکیل شده تا در میان اپراتورها و شرکت ارتباطات زیرساخت و نهادهایی که نسبت به خرید تجهیزات اقدام می‌کنند تعامل نزدیک‌تری ایجاد شود که البته لازم است حتما با گمرک و سازمان تنظیم مقررات ارتباطات نیز هماهنگی‌هایی صورت بگیرد تا از این پس در خریدهایی که در خصوص تجهیزات ارتباطی صورت می‌گیرد، سیاست‌های کشور لحاظ شود و اجازه ورود تجهیزاتی که مطابق با IPV۶ نیستند داده نشود تا به این ترتیب سرمایه کشور برای واردات کالاهایی که بی‌استفاده می‌مانند، هدر نرود. http://www.isna.ir/news/۹۳۰۸۱۸۰۸۴۱۳
نصرالله جهانگرد در حدود دو سال پیش صحبت‌های خود در خصوص گذر از IPV۴ به IPV۶ را مطرح و گفته بود: در حال حاضر در کشور با کمبود IPV۴ مواجه هستیم که این موضوع مشکلاتی را به دنبال خواهد داشت. برهمین اساس از سال ۱۳۹۰ فعالیت‌هایی برای این گذر آغاز شده است.
در آن زمان رییس سازمان فناوری اطلاعات با اشاره به برنامه‌ریزی‌هایی که در زمینه‌ تامین تجهیزات مناسب در این زمینه صورت گرفته بود، گفته بود: در حال حاضر مهاجرتی در این حوزه صورت نگرفته اما با این حال برخی موسسات تجهیزات متعلق به IPV۶ را خریداری کرده‌اند که البته هنوز از آنها استفاده‌ای نشده و تنها به صورت پایلوت و با همکاری شرکت‌هایی مانند شرکت‌های ارتباطات زیرساخت و مخابرات استان تهران به‌طور آزمایشی اجرای این طرح دنبال می‌شود.
وی همچنین گفته بود: براساس برنامه‌ریزی‌هایی که در حال حاضر صورت گرفته این گذر حدود پنج تا شش سال زمان خواهد برد، چرا که ما نمی‌خواهیم به سازمان‌های مختلف و بخش‌هایی که تجهیزات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری مطابق با IPV۴ را خریداری کرده‌اند فشاری وارد شود، اما هرچه ورود به IPV۶ سریع‌تر اتفاق افتد صرفه اقتصادی بیشتری به دنبال خواهد داشت.
او به هماهنگی‌هایی که در این زمینه با اپراتورهای اصلی شبکه ثابت و موبایل و همچنین شرکت ارتباطات زیرساخت صورت گرفته است اشاره کرد و افزود: براساس برنامه ریزی‌های صورت گرفته ظرف پنج تا شش سال آینده به تدریج این گذر صورت خواهد گرفت و تا سال ۱۳۹۷ به تدریج حذف دامنه‌های IPV۴ آغاز خواهد شد. 
پیش از این علیرضا صیدی – مدیرعامل مخابرات استان تهران- نیز بحث گذر از IP ورژن ۴ به IP ورژن ۶ را از مواردی دانست که لازم است مورد توجه جدی مسئولان دولتی قرار بگیرد چرا که در صورت بی توجهی به این مساله ظرف سال‌های آینده در این زمینه با معضلاتی مواجه خواهیم شد.
وی همچنین گفته بود: اکنون در حوزه IPV۴ کمبودهایی داریم و در این زمینه مذاکراتی با رییس سازمان فناوری اطلاعات هم داشته ایم تا حاکمیت در این حوزه ایفای نقش کند البته برنامه ریزی‌هایی هم صورت گرفته تا حداقل به صورت آزمایشی در برخی مناطق بتوانیم گذر از IPV۴ به IPV۶ را تجربه کنیم.
آدرس IP یا Internet Protocol Address یا به اصطلاح عمومی IP، شناسه‌ای است که به هر دستگاه متصل به اینترنت یا شبکه‌ای که از پروتکل اینترنت استفاده کند داده می‌شود. این شناسه کاملاً مجزا بوده و پروتکل به وسیله آن می‌فهمد که داده‌ها یا درخواست‌ها به کدام کامپیوتر فرستاده یا از کدام یک دریافت خواهند شد. در واقع کاربرد آدرس IP شبیه به آدرس ایمیل است. درصورتی که آدرس ایمیل فردی را در دست نداشته باشیم، نمی‌توانیم به وی ایمیل ارسال کنیم؛ در پروتکل اینترنت نیز چنین است.
منبع: بهارنیوز

بیرانوند نهمین دروازه‌بان برتر جهان شد

به گزارش ایسنا، مراسم انتخاب برترین‌های فوتبال جهان در لندن برگزار شد و در این مراسم جان لوئیجی بوفن به عنوان برترین دروازه‌بان جهان انتخاب شد.علیرضا بیرانوند دروازه‌بان تیم ملی ایران و باشگاه پرسپولیس نیز در رده نهم قرار گرفت تا مزد عملکرد خوبش در سال ۲۰۱۷ را بگیرد.

فهرست برترین دروازه‌بان‌های جهان در سال ۲۰۱۷:

۱- جان لوئیجی بوفن (ایتالیا)

۲- مانوئل نویر (آلمان)

۳- کیلور ناواس (کاستاریکا)

۴- تیبو کورتوا (بلژیک)

۵- هوگو لوریس (فرانسه)

۶- یان گوبلاک (اسلونی)

۷- تر اشتگن (آلمان)

۸- آلیسون (برزیل)

۹- علیرضا بیرانوند (ایران)، آلفونسو بلانکو (مکزیک)، کلودیو براوو (شیلی)، جان لوئیجی دوناروما (ایتالیا)، ادرسون (برزیل)، فابریس اوندوا (کامرون) و دنیل سوباسیچ (کرواسی)
منبع: بهارنیوز

ابراهیم آشتیانی دارفانی را وداع گفت

به‌ گزارش ‌ایسنا، ابراهیم آشتیانی، از بزرگان تیم فوتبال پرسپولیس که مدتی با بیماری دست به گریبان بود، صبح امروز (سه‌شنبه) دار فانی را وداع گفت‌.
ابراهیم آشتیانی در آذر ماه ۱۳۲۵ متولد شد. او دوران جوانی خود را در تیم‌های بوستان و پولاد (تیم زیر شاخه شاهین) گذراند و از فصل ۱۳۴۳ توسط عباس اکرامی به تیم بزرگسالان شاهین راه یافت و توانست در ترکیب اصلی قرار بگیرد.
در فصل ۱۳۴۶ و در بازی با تهرانجوان، آشتیانی در نیمه اول یک کارت قرمز دریافت کرد و همین کارت زمینه‌ساز ایجاد درگیری در این بازی شد به طوری که درگیری این بازی منجر به صدور اعلامیه از سوی سازمان تربیت بدنی وقت و انحلال باشگاه شاهین شد. آشتیانی در فصل ۱۳۴۷ رسما به پرسپولیس پیوست و با این تیم در جام باشگاهای آسیا شرکت کرد. این اولین حضور یک تیم ایرانی در این جام بود که آشتیانی نیز در آن حضور داشت.

آشتیانی در فصل ۱۳۴۸ همراه با اکثر بازیکنان پرسپولیس بر اساس قراردادی که مابین عبده (مالک باشگاه پرسپولیس) و خیامی (مالک باشگاه پیکان) منعقد شد به مدت یک سال به باشگاه پیکان نقل مکان کرد. در همان سال توسط رایکوف به تیم ملی راه یافت.
در فصل ۱۳۴۹ او و بازیکنان پرسپولیس دوباره به باشگاه قدیمی خود پیوستند. در فصل ۱۳۵۰ و بازی با هامبورگ آلمان، بازی زیبای آشتیانی باعث شد تا مسئولان این تیم آلمانی پیشنهاد به خدمت گرفتن این مدافع ۲۵ ساله را به مسئولان پرسپولیس بدهند که برخی مسائل مانع این انتقال شد و آشتیانی در ایران ماندگار شد. او علاوه بر حضور در دیدار پرسپولیس و هامبورگ دو روز قبل از آن در جریان دیدار دوستانه تاج برابر هامبورگ نیز به عنوان یار کمکی تاج به میدان رفت. همچنین در این سال در مسابقات جام دوستی به عنوان یار کمکی برای پاس به میدان رفت.

در فصل ۱۳۵۱ همراه با پرسپولیس قهرمان مسابقات منطقه‌ای ایران شد و در فصل ۱۳۵۲ به مقام قهرمانی جام تخت جمشید دست یافت در همین سال بود که پرسپولیس برد تاریخی ۶ بر صفر مقابل تاج را کسب کرد که گل نخست این دیدار با حرکت از جناح راست و پاس دیدنی آشتیانی و ضربه حسین کلانی به ثمر رسید. در سال ۱۳۵۳ آشتیانی همراه با خداحافظی بازیکنان قدیمی باشگاه در حالی که ۲۸ سال سن داشت به عنوان کاپیتان پرسپولیس انتخاب شد و در همان سال، جام سوم تخت جمشید را به عنوان کاپیتان تیم بالای سر برد. آشتیانی در فصل ۱۳۵۵ با کسب عنوان نایب قهرمانی لیگ تخت جمشید از عرصه بازیگری خداحافظی کرد.
منبع: بهارنیوز

تحقیر دربی خودزنی است

«پنج‌شنبه این هفته هشتادوپنجمین نبرد تاریخ پرسپولیس و استقلال در ورزشگاه آزادی تهران برگزار می‌شود؛ مهم‌ترین بازی باشگاهی فوتبال ایران که در بدبینانه‌ترین حالت ممکن حداقل نیمی از جمعیت کشور را عمیقا درگیر خودش می‌کند. با احتساب همه زمان‌هایی که قبل، حین و بعد از این بازی صرف تماشای آن، تعقیب حواشی و کل‌کل و بحث‌های دوستانه می‌شود، به جرات می‌توان گفت بازی پرسپولیس و استقلال از سالم‌ترین و بهترین ابزارهای سرگرم‌سازی در فوتبال ایران است که متاسفانه هرگز جایگاه اصلی و واقعی خودش را پیدا نکرد. دربی تهران ارزش‌های بالقوه زیادی دارد که به ندرت به فعل می‌رسد. این موضوع در شرایط فعلی از دو منظر مغفول ماندن پتانسیل‌های مادی و ارزش‌های غیرمادی نبرد سرخابی‌ها قابل بحث است.

جواهری که پولساز نیست
بی‌گمان بازی پرسپولیس و استقلال آن‌قدر جذابیت «بازاری» دارد که بتواند به تنهایی با درآمدهایش، بخش بزرگی از هزینه‌های سالانه سرخابی‌ها را کفاف بدهد. مسلما بخش اعظم درآمدهای مغفول‌مانده دربی، مربوط به پخش تلویزیونی آن است؛ حقی که به سهولت از دو باشگاه محبوب ایرانی گرفته شده و از سر گویی حدیث پررنجش، حکایت تکرار مکررات است. فقط کافی است صداوسیما ثلث یا ربع درآمدهایش از محل پخش تبلیغات پیش، بین و پس از این بازی را به دو باشگاه پرسپولیس و استقلال به‌ عنوان پدیدآورندگان این ثروت اعطا کند تا اقتصاد این دو تیم تکانی بخورد اما هرگز چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد و هیچ توضیحی هم در مورد آن ارائه نمی‌شود. همه می‌دانیم که مفصل‌ترین آگهی‌های بازرگانی تلویزیون همیشه مربوط به پخش دربی است و سیما از محل پخش انواع تیزرها و نیز زیرنویس‌ها و تبلیغات گوشواره‌ای درآمد هنگفتی به دست می‌آورد اما حتی یک ریال از این درآمد هم به سرخابی‌ها نمی‌رسد؛ درست مثل این که یک گروه بزرگ سریال‌سازی پربیننده‌ترین مجموعه تلویزیونی را کاملا به رایگان و با هزینه کردن از جیب خودشان بسازند و تقدیم تلویزیون کنند. آیا اصلا چنین چیزی ممکن است؟

همین حالا واحد بازرگانی صداوسیما در اطلاعیه‌ای که برای جذب آگهی‌های مربوط به این بازی روی سایتش گذاشته، هزینه پخش پیام بازرگانی در خلال پخش دربی را تا ۹۵درصد از بالاترین سقف در نظر گرفته شده بیشتر کرده است و باز مطمئن باشید حتی با وجود این گرانفروشی هم روز پنج‌شنبه حداقل نیم‌ساعت آگهی تلویزیونی خواهیم داشت. دوستان محترم در واحد بازرگانی در اطلاعیه‌ای که برای جذب آگهی تنظیم کرده‌اند، این‌طور نوشته‌اند: «این دیدار همیشه حساس و مهیج که میلیون‌ها هوادار رادیویی و تلویزیونی را در سراسر ایران مسحور خود می‌کند، به‌ طور مستقیم از شبکه سوم سیما و شبکه رادیویی ورزش پخش خواهد شد.» یک نفر هم نیست بگوید شما که از قدرت سحرآمیز پولسازی این بازی خبر دارید، چرا سر کیسه را به سمت صاحبان اصلی آن شل نمی‌کنید؟ همه مشکلات مالی دربی اما فقط همین نیست.

به تازگی و بعد از سال‌ها بلیت‌فروشی این بازی به باشگاه پرسپولیس به‌ عنوان میزبان مسابقه واگذار شد اما این باشگاه بنا به دلایلی نتوانست قیمت بلیت این دیدار را افزایش بدهد. به این ترتیب بهای تماشای این مسابقه تقریبا همان‌قدر خواهد بود که بلیت یک بازی معمولی سرخابی‌ها با یک تیم پایین جدولی در روزهای میانی هفته قیمت دارد. مسلما این طبیعی نیست. به علاوه فراموش نکنیم پرسپولیس و استقلال به صلاحدید مسوولان برگزارکننده مسابقه در همه دربی‌ها هواداران‌شان را به‌صورت نصف-نصف در ورزشگاه آزادی می‌نشانند، در حالی‌ که چنین اتفاقی حرفه‌ای نیست و نسبت حضور تماشاگران در ورزشگاه مثل همه جای دنیا باید ۹۰ به ۱۰ به سود تیم میزبان باشد؛ به این ترتیب تیمی که وضعش بهتر است و هواداران بیشتر و متعصب‌تری دارد سود بالاتری هم به دست می‌آورد، اما در ایران حتی امکان ثروت‌آفرینی از این طریق هم وجود ندارد!

توی سر دربی نزنید
گذشته از مسائل و مصائب مالی، دربی تهران از برخی تنگ‌نظری‌ها و موضع‌گیری‌های متعصبانه نیز رنج می‌برد که ارزش معنوی این دیدار بزرگ را به چالش می‌کشد. یک رسم غلط در فوتبال ایران وجود دارد که بر اساس آن پیشکسوت‌ها اغلب گمان می‌کنند مسابقات دوران آنها جذاب‌تر و باارزش‎‌تر بوده است. به‌ خصوص در آستانه شهرآورد تهران این قبیل اظهار نظرها افزایش پیدا می‌کند؛ درست مثل مصاحبه اخیر یکی از بازیکنان بازنشسته سرخابی که مدعی شده بود پرسپولیس و استقلال در حال حاضر هیچ ستاره بزرگی ندارند و دربی تهران هر سال بدتر از پارسال می‌شود! این در حالی است که شهرآورد پایتخت در دوران بازیگری همین دوست عزیز، ۶ نوبت متوالی به تساوی یک بر یک انجامید که یک ضایعه تاریخی بود! با این وجود این بازی اخیرا در اکثر موارد برنده داشته و بعضا نتایج بسیار جالبی مثل ۴ بر۲  یا ۳ بر۲  در آن رقم خورده است. دربی ۶ گله سرخابی‌ها در سال ۹۴، در کنار دربی شهریور ۵۲ پرگل‌ترین شهرآورد تاریخ تهران بوده و جالب است که یک پیشکسوت و به اصطلاح کارشناس، ارزش‌های آن را انکار می‌کند. به هر حال خوب است همه اهالی فوتبال بدانند چنان‌که برانکو هم به درستی گفته، این بازی «ثروت» فوتبال مملکت است و تحقیر غرض‌ورزانه آن، چیزی جز خودزنی نیست.
منبع: بهارنیوز

وضعیت نگران‌کننده طرح رونق تولید

در سال گذشته طرح رونق تولید اقتصادی با پرداخت تسهیلاتی معادل ۲۴ هزار میلیارد تومان به ۱۷ هزار واحد تولیدی صنعتی و کشاورزی در دستور کار قرار گرفت و در سال جاری نیز این طرح به عنوان مکمل طرح قبلی در جهت پرداخت تسهیلات به ۳۰ هزار میلیارد تومانی به ۱۵ هزار واحد صنعتی  مدنظر قرار گرفته است.

در طرحی که قرار است تحت عنوان رونق تولید اقتصادی در سال جاری مدنظر قرار گیرد ۲۰ هزار میلیارد تومان اعتبار جهت پرداخت به ۱۰ هزار واحد صنعتی در راستای بهبود وضعیت فعلی و نیز ۱۰ هزار میلیارد تومان برای ۵۰۰۰ واحد صنعتی کوچک، متوسط و بزرگ به منظور نوسازی و بهسازی تعریف شده است.

بر اساس اطلاعاتی که در اختیار خبرنگار ایسنا قرار گرفته تا ابتدای مهرماه سال جاری ۲۶ هزار و ۴۱۸ بنگاه تولیدی کوچک و متوسط جهت در قالب طرح رونق تولید از ابتدای سال تا مهرماه سال جاری ثبت نام کرده‌اند. از این تعداد ۷۶۳۴ واحد به بانک معرفی شده و مبلغی حدود ۵۹۰۰  میلیارد تومان برای آن‌ها در نظر گرفته شده‌ است. علاوه بر این ۱۳۱۶ واحد تولیدی مبلغی حدود ۱۱۸۸ میلیارد تومان  دریافت کرده‌اند.

شرایط نامساعد پرداخت تسهیلات بانکی به واحدهای صنعتی در طرح رونق تولید سال ۱۳۹۶ تا جایی پیش رفته که صدای محمد شریعتمداری – وزیر صنعت، معدن و تجارت – نیز به نشانه اعتراض درآمده است.

وی به صراحت در مراسم روز ملی صادرات که به تازگی با حضور اسحاق جهانگیری -معاون اول رئیس جمهوری- برگزار شد با انتقاد از وضعیت واحدهای تولیدی و با تاکید بر اینکه ۹۵ درصد واحدهای تولیدی کشور صادراتی نیستند، عنوان کرد که واحدهای صنعتی موجود بیشتر برای تامین نیاز داخلی و جایگزینی واردات شکل گرفته‌اند در حالی که باید با توسعه صادرات محور شود. بنابراین نوسازی صنایع باید به طور جدی در دستور کار دولت قرار گیرد.

باید منتظر ماند و دید درحالی که سال به نیمه رسیده و تنها حدود چهار درصد از پرداخت تسهیلات ۳۰ هزار میلیارد تومانی به واحدهای صنعتی در قالب طرح رونق تولید تا پایان سال ۱۳۹۶ در دستور کار قرار گرفته، چه میزان از این اعتبارات تا پایان سال تخصیص خواهد یافت؟  
منبع: بهارنیوز

خروج از بنگاهداری مهمترین اولویت شستا

 مرتضی لطفی گفت: خروج از بنگاه‌داری براساس سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری، تاکید ریاست‌جمهوری و برنامه وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی در راس برنامه‌های مهم مدیریت جدید شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی قرار دارد.

وی با اشاره به نخستین جلسه هیات مدیره جدید شستا که عصر یکشنبه برگزار شد، خاطرنشان کرد: شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی در ۵ حوزه نفت و گاز و پتروشیمی (تاپیکو)، بیمه و بانک، IT ، دارو بویژه داروهای هایتک(تیپیکو)، صنایع معدنی و فلزی فعالیت‌های خود را متمرکز خواهد کرد و در این راستا کمیته‌ای تشکیل شده است که در مرحله اول ۴۱ شرکت شستا، آماده فروش و واگذاری شده است که به زودی تشریفات قانونی آن اعلام خواهد شد.

مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی تصریح کرد: بیش از ۸۰ شرکت دیگر نیز در حال بررسی و آماده‌سازی است که امیدواریم در سال جاری بخش عمده‌ای از این شرکت‌ها واگذار شود.

لطفی با یادآوری موانع تجربه‌های گذشته در واگذاری‌ها که پروسه خروج از بنگاه‌داری را با کندی روبرو می‌کند، افزود: دستگاه‌های نظارتی، شخصیت‌های سیاسی و اجرایی و بعضا مواردی مربوط به ساختار شرکت‌ها از جمله این موانع است که امیدواریم باتوجه به سیاست‌های راهبردی رهبر معظم انقلاب و سیاست‌های کلان دولت تدبیر و امید بویژه ریاست جمهوری و وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی همه عوامل موثر در این راستا همکاری لازم را مبذول فرمایند.

وی همچنین جذب نخبگان، فسادستیزی، فعال‌تر شدن شستا جهت استفاده از فضای ایجاد شده در دوران پسابرجام و اهتمام جدی در جذب سرمایه‌های داخلی و خارجی، دستیابی به ارزش افزوده حداکثری در بازارهای سرمایه داخلی و خارجی، مدیریت کارآمد منابع مالی، شفافیت و حرکت به سمت بازار سرمایه و سیاست‌گذاری کارآمد اقتصادی در چارچوب سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، استفاده از تمام ظرفیت‌ها، سرمایه انسانی متخصص و مجرب و همچنین اقدامات مبتنی بر برنامه‌ریزی و اصلاحات ساختاری، مدیریت بهینه دارایی‌ها در راستای توسعه هم‌افزایی مابین نهادهای مالی و اقتصادی خانواده تأمین اجتماعی، صیانت از اموال بین‌النسلی کارگران و مستمری بگیران را از دیگر برنامه‌های مهم هیات مدیره جدید شستا عنوان کرد.

لطفی همچنین بر تدوین برنامه راهبردی شستا و شرکت‌های تابعه، با رعایت همسویی با برنامه راهبردی سازمان تامین اجتماعی، اهتمام ویژه به هم‌افزایی و ایجاد زنجیره ارزش در مجموعه شستا و سایر شرکت‌های تابعه سازمان، مهندسی مجدد ساختار شستا با توجه به مبانی سرمایه‌گذاری در بیمه‌های اجتماعی، توجه ویژه به مقوله شفافیت و گردش صحیح اطلاعات، حفظ و ارتقای شستا در زمینه سلامت اداری اهتمام ویژه به اجرای دقیق تکلیف مجامع عمومی، تقویت انضباط مالی و پایبندی به برنامه و بودجه مصوب، نظارت مستمر بر هلدینگ‌ها و شرکت‌های تابعه با رعایت اصول حاکمیت شرکتی، همکاری با شرکت‌های بزرگ بین‌المللی، استفاده از نیروهای جوان، زبده و نخبگان دانشگاهی در هیات مدیره‌ها، کوچک کردن شرکت‌ها، ممانعت از توسعه عمودی، ایجاد ساختار برای نظارت شرکای اجتماعی، ارتقای نظارت بر شرکت‌های تابعه و پاسخگویی به افکار عمومی و استفاده از نظریات، پیشنهادات و انتقادات صاحب نظران و شرکای اجتماعی در شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی تاکید کرد.

شایان ذکر است، بر اساس احکام صادره هیات مدیره جدید اکبر ترکان (رییس هیات مدیره)، مرتضی لطفی(مدیرعامل)، احمد فیاض بخش، محمدرضا رستمی و عبدالحسین ثابت( اعضای هیات مدیره) هستند.
منبع: بهارنیوز

قیمت سکه، دوباره افزایش یافت

در بازار ارز یورو بیشترین افزایش قیمت را داشته است و ۴۸۰۵ تومان فروخته می‌شود. سایر ارزها با ثبات نسبی قیمت همراه هستند. پوند انگلستان ۵۳۵۹ تومان، لیر ترکیه ۱۱۱۴ تومان و یوان چین ۶۳۳ تومان قیمت دارد. همچنین دلار مبادله‌ای ۳۴۳۶ تومان از سوی بانک مرکزی قیمت گذاری شده است.  در بازار سکه، نیم سکه ۶۵۵ هزار تومان، ربع سکه ۳۶۶ هزار تومان و سکه گرمی ۲۵۰ هزار تومان قیمت دارد.بازار طلا نیز با حرکت صعودی قیمت همراه شده است. هر گرم طلای ۱۸ عیار حدود ۱۲۲ هزار و ۶۰۰ تومان عرضه می‌شود. هر مثقال طلا ۵۳۱ هزار و ۷۰۰ تومان عرضه می‌شود. هر اونس طلا برای معاملات در بازار جهانی ۱۲۷۸ دلار و ۷۰ سنت داد و ستد می‌شود.
منبع: بهارنیوز